1 00:00:01,894 --> 00:00:04,273 ...آنچه در "روزي روزگاري" گذشت 2 00:00:04,298 --> 00:00:06,085 اون مي‌خواد فقط ما سه تا باشيم 3 00:00:06,110 --> 00:00:07,477 خانواده‌ي بي‌عيب و نقصش 4 00:00:07,502 --> 00:00:09,322 آنا و السا بايد حقيقت رو بدونن 5 00:00:09,347 --> 00:00:11,713 ما ممکنه به خونه نرسيم، ولي اين ممکنه 6 00:00:11,738 --> 00:00:12,938 من متوجه نقشه‌ات شدم 7 00:00:12,963 --> 00:00:15,257 مي‌خواي خودت رو از خنجر جدا کني 8 00:00:15,282 --> 00:00:16,783 آينه‌ام کامل شده 9 00:00:16,808 --> 00:00:19,977 بالاخره مي‌تونم طلسم رو روي استوري‌بروک اجرا کنم 10 00:00:24,000 --> 00:00:28,000 شما را به ديدن دنيايي اسرارآميز و ...شخصيت‌هاي شيرين داستاني دعوت مي‌کنيم 11 00:00:28,795 --> 00:00:31,263 کارت حرف نداشت، عزيزجان 12 00:00:31,297 --> 00:00:33,131 به نظر مي‌رسه برنده شدي 13 00:00:34,568 --> 00:00:36,301 لطف داري 14 00:00:36,336 --> 00:00:40,072 يک تغيير خوشايند. معمولاً خيلي تهاجمي رفتار مي‌کني 15 00:00:40,106 --> 00:00:42,407 منطقي رو ترجيح ميدم 16 00:00:42,442 --> 00:00:44,477 مي‌خوام يه معاملي بکنم 17 00:00:44,511 --> 00:00:45,677 تو چيزي نداري که من بخوام 18 00:00:45,711 --> 00:00:47,679 خب، احتمالاً داشته باشم 19 00:00:47,713 --> 00:00:50,415 ...اين طلسمي که اجرا کردي، وقتي 20 00:00:50,450 --> 00:00:51,816 تا چند ساعت ديگه به اينجا مي‌رسه؟ 21 00:00:51,851 --> 00:00:52,679 تا غروب 22 00:00:52,704 --> 00:00:54,054 غروب، درسته 23 00:00:54,687 --> 00:00:56,754 اين طلسم تاريکي تمام اهالي اين شهر رو آشکار مي‌کنه 24 00:00:56,789 --> 00:00:59,624 بيشتر از اين حرفاست 25 00:00:59,658 --> 00:01:04,696 ،مردم همديگه‌ رو تيکه پاره مي‌کنن تا وقتي که همه بميرن 26 00:01:06,665 --> 00:01:09,367 همه نه 27 00:01:09,401 --> 00:01:11,335 ...تو چيزي که مي‌خواي رو در اختيار داري 28 00:01:11,370 --> 00:01:14,171 با خواهرهات السا و اما، تنهايي 29 00:01:14,206 --> 00:01:16,674 ،اون کاري که خدا مي‌دونه چيه رو انجام ميدي 30 00:01:16,709 --> 00:01:18,609 و منم اينجا خواهم بود 31 00:01:18,643 --> 00:01:23,214 و سعي مي‌کنم تک به تک لحظات درحال گذر ...زندگي‌ِ جاودانه‌ي خودم رو 32 00:01:23,248 --> 00:01:25,816 صرف بيرون کشيدن قلب تو کنم 33 00:01:27,152 --> 00:01:30,047 انگاري يه چيزي واسه ارائه و پيشنهاد داري 34 00:01:31,023 --> 00:01:33,624 چي مي‌خواي؟ 35 00:01:33,658 --> 00:01:35,225 که از شهر برم 36 00:01:37,090 --> 00:01:38,891 قبلاً اين معامله رو با هم نکرديم؟ 37 00:01:38,916 --> 00:01:40,716 چرا، ولي توي اين معامله يه خواسته‌ي ديگه هم دارم 38 00:01:40,741 --> 00:01:43,409 و فکر مي‌کنم خواسته‌ي تو رو هم قبول کنم 39 00:01:43,434 --> 00:01:46,736 ،همسر و نوه‌ي من بوسيله‌ي اين طلسم نابود ميشن 40 00:01:46,761 --> 00:01:52,332 پس ازت مي‌خوام بهشون اجازه بدي که همراه من اينجا رو ترک کنن 41 00:01:52,358 --> 00:01:54,592 ،تو از اون دوتا مي‌گذري 42 00:01:54,617 --> 00:01:56,801 منم از عذاب دادنت مي‌گذرم 43 00:01:57,314 --> 00:01:59,249 قبوله؟ 44 00:02:01,519 --> 00:02:03,353 از سفرت لذت ببر 45 00:02:10,226 --> 00:02:13,663 حق با بل بود. خاله‌ام واقعاً داره اين طلسم رو اجرا مي‌کنه 46 00:02:16,033 --> 00:02:18,034 طلسم درهم شکننده‌ي بينش 47 00:02:21,638 --> 00:02:24,239 .ما معدن‌ها و سردابه رو باز مي‌کنيم مي‌تونيم اونجا پناه بگيريم 48 00:02:24,274 --> 00:02:27,742 اين جادوئه. سقف نمي‌تونه جلوش رو بگيره 49 00:02:27,777 --> 00:02:29,911 شروع شده - چقدر زمان مونده؟ - 50 00:02:33,920 --> 00:02:36,587 تا غروب 51 00:02:36,786 --> 00:02:39,455 ...غروب که بشه تمام اهالي شهر، شروع مي‌کنن 52 00:02:39,489 --> 00:02:41,389 يه تيکه پاره کردن همديگه 53 00:02:42,905 --> 00:02:45,139 خيلي‌خب 54 00:02:45,164 --> 00:02:47,800 جواب ساده‌ست 55 00:02:47,930 --> 00:02:49,998 بيايد از شهر بريم 56 00:02:53,807 --> 00:02:56,142 به سختي اسمش رو ميشه يه راه‌حل خوب گذاشت 57 00:02:56,167 --> 00:02:57,968 اهرم زور هيچ مشکلي نداره، اگه جواب بده 58 00:02:58,340 --> 00:03:00,007 ،اگه بتونيم ازش رد بشيم، مي‌تونيم يه راهي درست کنيم 59 00:03:00,041 --> 00:03:02,042 مردم رو سريع ازش رد کنيم 60 00:03:02,077 --> 00:03:04,245 ديويد، مراقب باش 61 00:03:20,629 --> 00:03:22,329 خوبي؟ - ديويد؟ - 62 00:03:23,965 --> 00:03:26,934 انگاري اهرم زورت زياد روي اون ديوار اثري نداره 63 00:03:36,687 --> 00:03:38,156 السا؟ نه، بس کن، هي 64 00:03:38,181 --> 00:03:39,984 نه! اون ديوار ممکنه دوباره بياد بيرون 65 00:03:41,543 --> 00:03:43,850 زودباش - اين گردنبند آناست - 66 00:03:43,884 --> 00:03:45,218 فکر مي‌کردم از بين رفته 67 00:03:45,253 --> 00:03:47,454 مثل يه معجزه مي‌مونه - ،خوشحالم پيداش کردي - 68 00:03:47,488 --> 00:03:50,323 ولي زياده‌روي کردن توي احساسات ارزش به خطر انداختن جونت رو نداره 69 00:03:50,357 --> 00:03:52,692 ...اين يه نشونه‌ست، اما نشونه‌ي اينکه قراره پيروز بشيم 70 00:03:52,726 --> 00:03:54,515 حالا ديگه همه زدن تو خط اميد و اميدواري؟ 71 00:03:54,540 --> 00:03:56,202 اگه قراره پيروز بشيم، بايد دست از وقت‌کشي بکشيم 72 00:03:56,227 --> 00:03:57,727 مامان، بابا، ليروي بريد بقيه رو در جريان بذاريد 73 00:03:57,752 --> 00:03:58,834 ،وقتي طلسم به اينجا برسه 74 00:03:58,859 --> 00:03:59,952 ،مردم شهر اگه بخوان به همديگه صدمه نزنن 75 00:03:59,977 --> 00:04:01,211 بايد از عزيزانشون جدا شده باشن 76 00:04:01,608 --> 00:04:02,871 کيليان برو به اسکله 77 00:04:02,896 --> 00:04:04,272 و ببين مي‌تونيم از قايق‌ها واسه بيرون بردن يه تعدادي از مردم استفاده کنيم يا نه 78 00:04:04,297 --> 00:04:06,681 من بايد به رابين‌هود هشدار بدم کمپش زياد از اينجا دور نيست 79 00:04:06,706 --> 00:04:07,647 باشه، برو 80 00:04:07,672 --> 00:04:08,972 ،من و السا هم ميريم با گُلد صحبت کنيم ببينيم ايده‌اي داره يا نه 81 00:04:08,997 --> 00:04:10,203 هنري، تو با ما مياي - نه - 82 00:04:10,228 --> 00:04:11,862 اون با منه. من بهترين شانسشم 83 00:04:11,887 --> 00:04:13,020 ممکنه اين حرفت درست نباشه 84 00:04:13,045 --> 00:04:15,379 من و اما؟ فکر مي‌کنم ما نفوذناپذير و مستثني هستيم 85 00:04:15,652 --> 00:04:17,820 چي؟ - اين روبان‌ها - 86 00:04:18,051 --> 00:04:20,118 ،اگه ملکه‌ي برفي بخواد ما خواهرهاش باشيم 87 00:04:20,153 --> 00:04:21,566 پس طلسم روي ما تاثير نمي‌ذاره 88 00:04:21,591 --> 00:04:22,892 پس من حتماً بايد مراقب هنري باشم 89 00:04:22,917 --> 00:04:25,419 نه. تو بخشي از اين نقشه‌ي ديوونه‌واري 90 00:04:25,725 --> 00:04:28,663 مي‌خوام هنري تا وقتي اوضاع واسش امنه پيش من باشه 91 00:04:28,990 --> 00:04:30,858 چيزي نيست مامان. با رجينا مشکلي واسم پيش نمياد 92 00:04:33,933 --> 00:04:35,167 مراقب باش، بچه جون 93 00:04:35,201 --> 00:04:37,034 بايد بريم 94 00:04:37,069 --> 00:04:39,370 همين الان داره اتفاق ميوفته 95 00:04:39,500 --> 00:04:42,700 مترجــمين: سميـــرا و شيريـــن و مينـــا « Aeris & Shirin & Sorrow » 96 00:04:43,000 --> 00:04:47,912 «روزي روزگاري» قـسـمـت دهــــم از فـصـل چهــارم «سقـــوط» تاريخ پخش و ترجمه: 93/09/10 97 00:04:52,604 --> 00:04:53,804 چيزي پيدا نکردي؟ 98 00:04:53,829 --> 00:04:55,121 نه 99 00:04:55,146 --> 00:04:57,681 به نظر مي‌رسه اين طلسم کاملاً غيرقابل توقفه 100 00:04:57,756 --> 00:05:00,891 تنها چيزي که پيدا کردم اينه که ممکنه 101 00:05:00,926 --> 00:05:05,162 از طريق کسي که در معرض طلسم بوده، بشه تاثيراتش رو خنثي کرد 102 00:05:05,197 --> 00:05:06,444 فوق‌العاده‌ست 103 00:05:06,469 --> 00:05:10,172 به نظر مي‌رسه، وقتي کسي در معرض طلسم قرار گرفته باشه 104 00:05:10,197 --> 00:05:12,532 ميشه ازش براي خنثي کردن طلسم استفاده کرد 105 00:05:12,637 --> 00:05:14,438 ،با يه رشته از موهاش 106 00:05:14,472 --> 00:05:18,742 ،ميشه يه جور طلسم‌شکن ساخت مثل يه واکسن 107 00:05:18,776 --> 00:05:21,077 خواهرم 108 00:05:21,377 --> 00:05:22,783 چي؟ 109 00:05:23,077 --> 00:05:25,124 خاله‌ام گفت آنا من رو توي اون کوزه انداخته 110 00:05:25,149 --> 00:05:27,516 حرفش رو باور نکردم چون آنا هيچوقت اينکارو نمي‌کرد 111 00:05:27,551 --> 00:05:29,418 مگر اينکه تحت تاثير اون طلسم بوده باشه 112 00:05:29,443 --> 00:05:30,895 بايد پيداش کنيم 113 00:05:31,022 --> 00:05:33,222 ولي تو... هنوز نمي‌دوني آنا کجاست 114 00:05:33,257 --> 00:05:35,461 نه، ولي حالا مي‌توني کمکم کني تا پيداش کنم 115 00:05:35,495 --> 00:05:37,060 ،گفته بودي اگه يه چيزي ازش داشته باشم 116 00:05:37,094 --> 00:05:39,062 مي‌توني از طلسم ردياب استفاده کني 117 00:05:39,096 --> 00:05:41,498 خب، حالا يه چيزي ازش دارم 118 00:05:43,267 --> 00:05:45,369 بعضي وقت‌ها زياده‌روي کردن توي احساسات ارزشش رو داره 119 00:05:45,514 --> 00:05:47,048 متوجه منظورت شدم السا 120 00:05:49,306 --> 00:05:51,007 ...توي اين 121 00:05:51,041 --> 00:05:53,343 گرد آينه وجود داره 122 00:05:53,377 --> 00:05:56,179 درواقع توي فلزش جاسازي شده 123 00:05:56,213 --> 00:05:59,548 پس حق با من بود. اون تحت تاثير طلسم بوده 124 00:06:01,017 --> 00:06:03,285 ،پس اگه آنا رو پيدا کنيم 125 00:06:03,319 --> 00:06:05,621 مي‌تونه هممون رو نجات بده 126 00:06:05,655 --> 00:06:07,232 من پري‌ها رو جمع مي‌کنم 127 00:06:07,257 --> 00:06:09,258 اونا مي‌تونن يه‌جاي نزديک کارگاه راه بندازن 128 00:06:09,292 --> 00:06:11,936 و يه راهي واسه ساختن طلسم‌شکن پيدا کنن 129 00:06:12,361 --> 00:06:15,430 ممنون. بريم 130 00:06:15,464 --> 00:06:17,199 السا، خودت مي‌دوني که اميد زيادي تو اينکار نيست 131 00:06:17,233 --> 00:06:19,434 وقتي تو رو به اينجا آوردم توي زمان سفر کردم 132 00:06:19,468 --> 00:06:21,002 ...و زمانيکه آنا ناپديد شده 133 00:06:21,036 --> 00:06:22,170 سي سال پيش بوده. مي‌دونم 134 00:06:22,205 --> 00:06:24,406 ولي حالش خوبه. بايد باشه 135 00:06:24,440 --> 00:06:27,542 .و اصلاً برام مهم نيست چند سالشه اون مي‌تونه نجاتمون بده 136 00:06:27,577 --> 00:06:30,679 ،خيلي‌خب پس. به پري‌ها و گرد آينه تکيه مي‌‌کنيم 137 00:06:30,713 --> 00:06:32,513 ولي حالا يه نقشه داريم، که خودش يه پيشرفته 138 00:06:32,547 --> 00:06:34,215 بيا بريم خواهرت رو پيدا کنيم 139 00:06:40,255 --> 00:06:42,156 خداي بزرگ! چه سرده 140 00:06:44,526 --> 00:06:46,493 يخ اين شکليه، متوجه شدم 141 00:06:46,528 --> 00:06:48,062 کوزه 142 00:06:48,097 --> 00:06:51,285 اينجا بود. حالا نيست و السا و خاله‌ام هم نيستن 143 00:06:51,310 --> 00:06:52,477 ولي کوزه که دست تو بود 144 00:06:52,502 --> 00:06:54,337 خب، حالا گم شده و السا هم توشه 145 00:06:54,362 --> 00:06:56,663 ،فقط بايد از اون تو درش بيارم و بهش بفهمونم که منظوري نداشتم 146 00:06:58,466 --> 00:06:59,566 اون چيه؟ 147 00:07:01,509 --> 00:07:03,744 کاهه 148 00:07:03,778 --> 00:07:05,411 کاه طلا 149 00:07:05,446 --> 00:07:07,380 ...پوست چروکين. کريستف 150 00:07:07,414 --> 00:07:10,917 کوزه دست خاله‌ام نيست. دست چروکينه 151 00:07:10,952 --> 00:07:13,053 جداً از روي يه کاه باريک فرضيه‌ي 152 00:07:13,087 --> 00:07:15,521 خيلي بزرگي رو درآوردي - ولي منطقيه - 153 00:07:15,556 --> 00:07:17,724 چروکين هيچوقت نمي‌ذاره کسي همينطوري با چيزي که واسش ارزش داره، بذاره و بره 154 00:07:17,759 --> 00:07:19,760 بايد مي‌دونستم دنبالم مي‌کنه 155 00:07:19,794 --> 00:07:22,362 و اين... خبر خوبيه؟ - نگران نباش - 156 00:07:22,396 --> 00:07:24,264 مي‌تونيم پيداش کنيم. مي‌تونيم از پسش بربيايم 157 00:07:24,298 --> 00:07:26,799 و اگه نتونيم هم مي‌تونيم يه راهي واسش پيدا کنيم 158 00:07:26,833 --> 00:07:29,736 السا تنها کسيِ که مي‌تونه به آرندل حکومت کنه 159 00:07:30,937 --> 00:07:32,938 من اينطور فکر نمي‌کنم 160 00:07:32,973 --> 00:07:34,940 تو اينجا چيکار مي‌کني؟ 161 00:07:34,975 --> 00:07:37,677 داشتم اعترافت مبني بر حمله کردن به ملکه‌ي حاکم 162 00:07:37,711 --> 00:07:39,342 و بعدش گم کردنش تو يه سرزمين ديگه رو گوش مي‌دادم 163 00:07:39,367 --> 00:07:41,513 به نظر من که اين حرف‌ها خيانت به حساب مياد اينطور نيست، بچه‌ها؟ 164 00:07:41,547 --> 00:07:43,582 و من با تو آواز خوندم 165 00:07:46,452 --> 00:07:48,754 ،جفتتون بازداشتيد 166 00:07:48,789 --> 00:07:51,957 به دستور من به عنوان پادشاه جديد آرندل 167 00:07:51,992 --> 00:07:53,159 چي؟ 168 00:07:53,193 --> 00:07:54,341 ،هممون يخ زده بوديم 169 00:07:54,366 --> 00:07:55,899 ،ولي حالا که طلسم خواهرت از بين رفته 170 00:07:55,924 --> 00:07:58,725 هيچکس مشاجره‌اي با رهبر سخاوتمند جديد که خودم باشم نداره 171 00:07:58,750 --> 00:08:00,217 کار اون نبود 172 00:08:03,169 --> 00:08:05,170 ببينيم بقيه هم اينو باور مي‌کنن يا نه 173 00:08:05,830 --> 00:08:07,097 خيلي‌خب، مي‌دونيد چيه؟ 174 00:08:08,708 --> 00:08:10,342 ما رو گير انداختيد 175 00:08:35,941 --> 00:08:37,508 جلوشون رو بگيريد 176 00:08:51,309 --> 00:08:53,376 پس راه فراري با قايق وجود نداره 177 00:08:53,401 --> 00:08:55,168 اين ملکه‌ي برفي کارش درسته، مگه نه؟ 178 00:09:01,559 --> 00:09:03,460 بشين، پسرجان 179 00:09:03,494 --> 00:09:06,195 فراموش نکن قلبت کجا خوابيده 180 00:09:06,230 --> 00:09:09,766 حالا يه کاري واست دارم 181 00:09:09,800 --> 00:09:11,167 يادته که روش کارش چطوريه 182 00:09:13,095 --> 00:09:15,531 کلاه؟ اما نه 183 00:09:15,555 --> 00:09:18,489 نه، نه. اين دفعه‌ نه 184 00:09:18,514 --> 00:09:19,915 نقشه‌ي بهتري دارم 185 00:09:20,077 --> 00:09:23,812 رستوران گرني تبديل شده به يک کندوي موقت 186 00:09:23,847 --> 00:09:28,050 براي پست‌ترين موجودات، کک‌هاي کوچکِ پرهيزکار 187 00:09:28,085 --> 00:09:30,679 پرهيزکار؟ پري‌ها؟ 188 00:09:30,704 --> 00:09:32,571 ،درست مثل هر آفت بال‌داري 189 00:09:32,789 --> 00:09:35,591 ،اگه بخواي هجوم آفات رو از بين ببري 190 00:09:35,625 --> 00:09:39,261 بايد همه‌ي اون آفت‌ها رو گير بندازي 191 00:09:39,295 --> 00:09:43,331 انجام اينکار به اين کلاه به اندازه‌اي قدرت ميده 192 00:09:43,366 --> 00:09:46,334 که به من اجازه بده تا خودم رو از خنجر جدا کنم 193 00:09:46,369 --> 00:09:50,071 و بعدش بدون اينکه قدرت‌هام دست بخوره ،اين شهر رو ترک مي‌کنم 194 00:09:50,106 --> 00:09:52,073 يک تعهد اضطراريِ ناگهاني 195 00:09:52,108 --> 00:09:53,942 حالا بهم کمک مي‌کني؟ 196 00:09:53,976 --> 00:09:56,778 قلبم پيش توئه. خودت مي‌دوني که نمي‌تونم مخالفت کنم 197 00:09:56,812 --> 00:09:58,113 همينطوره 198 00:09:58,147 --> 00:10:00,348 ولي يه مشکلي هست، عزيزجان 199 00:10:00,383 --> 00:10:02,517 همسرم الان بهم زنگ زد و گفت که مي‌خواد 200 00:10:02,542 --> 00:10:05,744 کل روز رو با اون کک‌ها باشه 201 00:10:05,788 --> 00:10:09,490 پس ازت مي‌خوام در حين اينکه 202 00:10:09,525 --> 00:10:11,325 بل رو از سر راه برمي‌دارم، گوش به زنگ باشي 203 00:10:11,359 --> 00:10:15,095 پري‌ها دارن روي متوقف کردن طلسم کار مي‌کنن 204 00:10:17,399 --> 00:10:19,500 تو داري درمان رو از بين مي‌بري؟ 205 00:10:19,535 --> 00:10:21,302 آره، تو کل شهر، حتي نوه‌ي خودت رو 206 00:10:21,336 --> 00:10:23,503 محکوم به هراتفاقي که قراره بيوفته مي‌کني 207 00:10:23,538 --> 00:10:26,573 نه، من هنري رو ترک نمي‌کنم 208 00:10:26,607 --> 00:10:29,910 من اون و بل رو برمي‌دارم 209 00:10:29,945 --> 00:10:32,712 و اين شهر رو با سرنوشتي که پيش روشِ تنها مي‌ذارم 210 00:10:32,747 --> 00:10:34,315 ...ولي اما و بقيه 211 00:10:34,349 --> 00:10:37,884 من واسه بقيه وقت ندارم 212 00:10:37,919 --> 00:10:41,062 ...و اگه انتخابي بين بقيه و خودم داشته باشم 213 00:10:41,087 --> 00:10:44,292 هردفعه "خودم" پيروز ميشه 214 00:10:45,802 --> 00:10:48,837 مي‌توني فک بالا و پايينت رو به هم فشار بدي 215 00:10:49,263 --> 00:10:51,765 ،و هرچقدر دوست داري چشم غره بري 216 00:10:51,799 --> 00:10:53,800 ...چون اين واقعيت که توي اين قضيه 217 00:10:59,590 --> 00:11:01,491 با هم هستيم، تغييري نمي‌کنه 218 00:11:07,934 --> 00:11:10,335 ...حالت خوبه؟ خيلي‌خب، بشين. بگو ببينم 219 00:11:10,377 --> 00:11:12,946 اين چيه؟ اسمش چيه؟ 220 00:11:12,981 --> 00:11:13,599 يه تير 221 00:11:13,624 --> 00:11:15,392 آره. و کجا ميره؟ 222 00:11:15,417 --> 00:11:16,817 هوا 223 00:11:16,842 --> 00:11:19,360 هوا، آره. همينجا بمون 224 00:11:19,621 --> 00:11:21,321 رجينا - داره اتفاق ميوفته - 225 00:11:21,355 --> 00:11:23,423 تو و افرادت بايد پراکنده بشيد 226 00:11:23,457 --> 00:11:25,322 همه با هم تو اين وضعيت و با اين همه اسلحه؟ 227 00:11:25,347 --> 00:11:28,116 همين که طلسم بهتون برسه همديگه رو مي‌کشيد 228 00:11:28,262 --> 00:11:31,062 !ويل! ويل اسکارلت 229 00:11:32,100 --> 00:11:33,834 لازم نيست داد بزني. همينجام رابين 230 00:11:33,868 --> 00:11:35,702 وضعيت اضطراريه. کمپ رو جمع کنيد 231 00:11:35,737 --> 00:11:37,671 باشه. يالا، کوچولو 232 00:11:37,705 --> 00:11:40,741 چرا نميري کمکشون؟ 233 00:11:44,478 --> 00:11:46,546 چيه؟ 234 00:11:46,580 --> 00:11:48,948 چيز ديگه‌اي هم هست؟ 235 00:11:50,351 --> 00:11:52,752 نه. فقط دارم سعي مي‌کنم تو رو اينطوري به خاطر بسپرم 236 00:11:52,786 --> 00:11:54,854 چطوري؟ عصبي و نگران؟ 237 00:11:54,888 --> 00:11:57,923 نه، با عشقي که توي چشم‌هاته 238 00:11:57,958 --> 00:12:01,260 بهت که گفتم اين طلسم چطوري عمل مي‌کنه 239 00:12:01,513 --> 00:12:02,847 شايد اونطوري نشه - ميشه - 240 00:12:04,798 --> 00:12:09,068 تنها آدم‌هايي که توي اين شهر منو باور دارن 241 00:12:09,102 --> 00:12:11,737 تو و هنري هستيد 242 00:12:11,772 --> 00:12:13,806 فکر کردن به اينکه تو هم مثل بقيه 243 00:12:13,840 --> 00:12:16,875 ...من رو ببيني، با 244 00:12:16,909 --> 00:12:19,178 ...با نفرت 245 00:12:19,212 --> 00:12:20,745 ممکنه منو بکشه 246 00:12:20,780 --> 00:12:23,315 دست از فکر کردن بردار 247 00:12:23,349 --> 00:12:25,083 الان اينجاييم 248 00:12:25,117 --> 00:12:26,885 و اين واقعيت داره 249 00:12:40,032 --> 00:12:42,200 خيلي‌خب 250 00:12:42,234 --> 00:12:44,135 بفرما 251 00:12:45,337 --> 00:12:46,470 قرار بود اينجوري بشه؟ 252 00:12:46,505 --> 00:12:47,738 آره، اين طلسم رو مي‌شناسم 253 00:12:47,772 --> 00:12:49,173 هرچقدر به هدفت نزديکتر بشي بيشتر مي‌درخشه 254 00:12:49,208 --> 00:12:51,175 پدر و مادرم همينجوري همديگه رو پيدا کردن [فصل اول قسمت آخر] 255 00:12:53,579 --> 00:12:55,479 ديديش؟؟ يعني به اين معنيِ که آنا رو پيدا کرده، درسته؟ 256 00:12:55,514 --> 00:12:57,295 يه جايي همين اطرافه؟ - آره - 257 00:12:57,320 --> 00:12:59,487 زود باش. اينجا واينستا. بيا ادامه بديم 258 00:13:05,990 --> 00:13:07,657 کتابخونه؟ 259 00:13:07,692 --> 00:13:10,035 ولي قبلاً داخلش رفتم و آنا اونجا نبود 260 00:13:10,060 --> 00:13:11,995 کتابخونه‌ي اينجا، خب جاي بامزه‌ایه 261 00:13:12,029 --> 00:13:14,164 کلي تونل زيرش وجود داره 262 00:13:14,198 --> 00:13:15,499 فکر مي‌کني آنا اون پائين باشه؟ 263 00:13:15,533 --> 00:13:18,235 رجينا براي 28 سال يه اژدها رو اونجا نگه داشت 264 00:13:18,269 --> 00:13:20,437 مطمئنم ميشه يه پرنسس کوچولو رو هم اونجا جا کرد 265 00:13:20,471 --> 00:13:24,206 آره. ملکه‌ي برفي اون رو منجمد کرده حتماً واسه همينِ که پيداش نکرديم 266 00:13:24,241 --> 00:13:25,908 ولي حالا پيداش مي‌کنيم 267 00:13:26,944 --> 00:13:29,112 صبر کن! وايسا! خسته شدم 268 00:13:31,401 --> 00:13:33,169 باشه 269 00:13:33,194 --> 00:13:34,860 ديگه صداي پاي هشت تا مرد گنده رو نمي‌شنوم 270 00:13:34,885 --> 00:13:35,845 فکر کنم گممون کردن 271 00:13:35,870 --> 00:13:38,738 عاليه. حالا فقط لازمه اون کوزه رو گير بياريم 272 00:13:39,123 --> 00:13:40,123 ،شايد فکر کني ديوونه شدم 273 00:13:40,148 --> 00:13:41,982 ولي واقعاً دلم نمي‌خواد با يه جادوگر شيطاني رودررو شم 274 00:13:42,007 --> 00:13:44,374 "من که هيچوقت نگفتم "شيطاني 275 00:13:44,761 --> 00:13:48,631 منظورم اينه که... هست‌ ها، ولي من يه نقشه دارم 276 00:13:48,665 --> 00:13:51,075 ،قبل از اينکه قلعه رو ترک کنم دفترچه‌ي خاطرات مادرم رو خوندم 277 00:13:51,100 --> 00:13:52,767 هموني‌که السا پيدا کرد بلکه سرنخي بدست بياره 278 00:13:52,935 --> 00:13:54,469 چيزي بود که والدينم دنبالش مي‌گشتن 279 00:13:54,503 --> 00:13:55,904 "به اسم "ستاره‌ي آرزوها 280 00:13:55,938 --> 00:13:58,216 چي هست؟ - نميدونم - 281 00:13:58,241 --> 00:14:00,509 اما مهمترين چيز اينه که مي‌توني باهاش آرزو کني 282 00:14:01,481 --> 00:14:04,196 مطمئنم والدينم مي‌خواستن باهاش قدرت السا رو از بين ببرن 283 00:14:04,346 --> 00:14:07,535 اما شايد ما بتونيم باهاش آرزو کنيم السا برگرده پيشمون 284 00:14:07,885 --> 00:14:09,752 خب، از شواهد که پيداست هرگز بدستش نياوردن 285 00:14:09,784 --> 00:14:11,269 ...چون... السا... قدرت‌هاش 286 00:14:11,294 --> 00:14:14,362 درسته. اونا واسه اينکار رفتن سراغ يه دزد دريايي به اسم ريش‌سياه [داستان ريش‌سياه فصل دوم قسمت هفده] 287 00:14:14,387 --> 00:14:16,088 ولي شواهدی دال بر اینکه اونو ملاقات کردن یا نه وجود نداره 288 00:14:16,113 --> 00:14:17,177 اما ما مي‌تونيم 289 00:14:17,202 --> 00:14:21,005 ،اوه، پس انتخاب‌هام يا يه جادوگر شيطانيه يا يه دزد دريايي؟ 290 00:14:21,096 --> 00:14:22,930 دزدهاي دريايي از جادوگرها بهترن 291 00:14:23,003 --> 00:14:25,689 کي گفته؟ - با دزدهاي دريايي مي‌توني با پول مصالحه کني - 292 00:14:26,667 --> 00:14:28,712 ،من و تو از چندين نظر غني هستيم 293 00:14:28,737 --> 00:14:31,171 ولي چيزي که از همه توش غني‌تريم ثروته 294 00:14:31,206 --> 00:14:33,340 پس بيا از قدرت خزانه داري سلطنتي استفاده کنيم 295 00:14:33,374 --> 00:14:36,944 و واسه خودمون يه چيز آرزويي بخريم 296 00:14:36,979 --> 00:14:41,348 مي‌تونيم ازش براي رهايي السا استفاده کنيم تا بتونه آرندل رو نجات بده 297 00:14:48,723 --> 00:14:50,924 درخشان‌تر شده 298 00:14:50,958 --> 00:14:52,126 ...اونجا 299 00:14:55,696 --> 00:14:57,864 اونجا 300 00:14:57,898 --> 00:14:59,333 چي؟ 301 00:14:59,367 --> 00:15:03,136 نه. اون مانع اينجا چيکار مي‌کنه ببين تابش چقدر درخشان‌تر شده 302 00:15:03,170 --> 00:15:05,505 عملاً مي‌تونه دقيقاً اون سمت مانع باشه 303 00:15:05,539 --> 00:15:08,074 آنا، اونجايي؟ 304 00:15:08,109 --> 00:15:10,744 به گرد و خاک نگاه کن.انگار تازه ريزش کرده 305 00:15:10,778 --> 00:15:12,912 ،اين‌همه رسوخ يخ و زمين لرزه‌هاي جديد 306 00:15:12,947 --> 00:15:15,248 که ملکه‌ي برفي مسئولشونه حتماً باعث ريزش شده 307 00:15:15,282 --> 00:15:16,982 مي‌تونم يه راهي باز کنم 308 00:15:17,017 --> 00:15:18,551 نه السا، صبر کن 309 00:15:18,585 --> 00:15:20,419 با وجود اينکه از خاطراتمون در غار قبلي کلي لذت بردم 310 00:15:20,454 --> 00:15:22,622 ديگه نمي‌خوام خاطراتش دوباره زنده بشه - ولي آنا دقيقاً اونجاست - 311 00:15:22,656 --> 00:15:24,056 يه راه ديگه پيدا مي‌کنيم 312 00:15:28,049 --> 00:15:29,875 کندترين قايقراني‌اي بود که به عمرم تجربه کردم 313 00:15:29,900 --> 00:15:32,735 اون بايد کشتي ريش‌سياه باشه 314 00:15:34,416 --> 00:15:36,297 خب، حالا فقط بايد يکي از خدمه‌ي کشتي رو پيدا کنيم 315 00:15:36,322 --> 00:15:38,366 و بهش بگيم مي‌خوايم ريش‌سياه رو ملاقات کنيم 316 00:15:38,391 --> 00:15:39,869 چون اون صاحب چيزيِ که حاضريم بابتش خوب پولي بپردازيم 317 00:15:39,894 --> 00:15:40,455 درسته 318 00:15:40,480 --> 00:15:43,203 آه، يکي اسم پول آورد 319 00:15:47,399 --> 00:15:50,167 من ناخدا ريش‌سياه هستم 320 00:15:51,558 --> 00:15:53,092 سوار شید 321 00:15:55,710 --> 00:15:57,778 ،من دنبال خواهرم مي‌گردم 322 00:15:57,803 --> 00:16:00,522 و شما يه‌جور وسيله داريد که مي‌تونه بهم کمک کنه 323 00:16:00,639 --> 00:16:02,305 و... و ما مي‌خوايم بخريمش 324 00:16:02,840 --> 00:16:04,074 وسيله؟ 325 00:16:04,106 --> 00:16:05,205 "ستاره‌ي آرزوها" 326 00:16:05,230 --> 00:16:06,563 آها، خودشه 327 00:16:07,752 --> 00:16:10,187 ستاره‌ي آرزوها 328 00:16:10,508 --> 00:16:13,009 با قيمتي درخور، مال خودت ميشه 329 00:16:14,541 --> 00:16:17,843 و... قيمت درخور چقدر ميشه؟ 330 00:16:19,626 --> 00:16:22,995 هم وزن هيکلم طلا 331 00:16:23,936 --> 00:16:25,626 ...خب 332 00:16:25,651 --> 00:16:28,519 ظريف اندام هم که نيستيد... چند تُن دقيقاً؟ 333 00:16:28,544 --> 00:16:29,878 به نظر خودتون با حساب سرانگشتي چند کيلو مي‌شيد؟ 334 00:16:31,016 --> 00:16:33,223 خب، بيخيالش. مهم نيست 335 00:16:33,248 --> 00:16:36,283 فروخته شد! يعني در واقع، خريده شد 336 00:16:36,602 --> 00:16:39,160 مي‌بيني؟ ببين همه‌چيز چقدر خوب داره پيش ميره 337 00:16:39,185 --> 00:16:40,676 ،بهت که گفتم اگه اميد داشته باشيم 338 00:16:40,701 --> 00:16:42,639 همه‌چيز به خير و خوشي تموم ميشه - و منم بهت گفتم که - 339 00:16:42,664 --> 00:16:44,195 با دزدهاي دريايي راحت‌تر ميشه کنار اومد تا جادوگرها 340 00:16:44,220 --> 00:16:45,587 هي، وايسا ببينم اين رو که من بهت گفتم 341 00:16:45,862 --> 00:16:48,364 و هيشکي از من چيزي نپرسيد 342 00:16:50,527 --> 00:16:52,367 دوباره اینکارو کرد 343 00:16:54,242 --> 00:16:56,410 مطمئناً من و بچه‌ها مي‌تونيم تونل‌ها رو باز کنيم 344 00:16:56,435 --> 00:16:58,606 ،بايد با دقت کار کنيم ولي مي‌تونيم انجامش بديم 345 00:16:58,631 --> 00:16:59,798 پس بيايد بريم 346 00:16:59,944 --> 00:17:01,405 ببخشيد 347 00:17:01,430 --> 00:17:02,546 به اين آشفته بازار نگاه کن 348 00:17:02,571 --> 00:17:04,773 يه شهردار خوب هميشه حواسش هست که همه چيز مرتب و سرجاش باشه 349 00:17:04,798 --> 00:17:06,198 آره خب، اگه همه‌ي دل نگراني‌هاي شهردار 350 00:17:06,223 --> 00:17:08,457 فقط يه شرور باشه که اونم خودشه 351 00:17:08,482 --> 00:17:10,792 کلي وقت آزاد براي زيرسازي پيدا مي‌کنه 352 00:17:10,817 --> 00:17:12,118 مشکلات ديگه‌اي داشتم 353 00:17:12,192 --> 00:17:14,090 ليروي، تا پاکسازي گذرگاه چقدر مونده؟ 354 00:17:14,121 --> 00:17:15,651 شايد يه دو ساعتي مي‌تونيم سريعاً مشغول به کار شيم 355 00:17:15,685 --> 00:17:16,818 فوق‌العاده‌ست 356 00:17:16,853 --> 00:17:18,079 ولي ما که دو ساعت وقت نداريم 357 00:17:18,104 --> 00:17:19,371 مگه شماها به ساعت نگاه نمي‌کنين؟ 358 00:17:19,396 --> 00:17:21,352 قبل از اينکه شما مانچکين‌ها کارو تموم کنين غروب ميشه [موجودات ريز اندام داستان جادوگر شهر اُز] 359 00:17:21,377 --> 00:17:23,544 کوتوله، آبجي - نیست که خیلی هم واسم مهمه - 360 00:17:23,960 --> 00:17:26,085 بياين ريسک رو قبول کنيم و منفجرش کنيم 361 00:17:26,110 --> 00:17:27,411 پشت تلفن بل بود از رستوران گرني 362 00:17:27,436 --> 00:17:28,870 مثل اينکه مي‌تونن حتي بدون وجود آنا هم 363 00:17:28,895 --> 00:17:30,696 طلسم‌شکن رو آماده کنن 364 00:17:30,721 --> 00:17:32,455 مي‌تونن گرد آينه رو از توي گردنبند بيرون بکشن 365 00:17:32,480 --> 00:17:34,247 و ازش استفاده کنن - مشابه هستن؟ - 366 00:17:34,446 --> 00:17:35,579 يه جورايي. منتها زمان بيشتري مي‌بره 367 00:17:35,604 --> 00:17:38,506 ...پروسه مشکله و 368 00:17:38,531 --> 00:17:40,866 باعث نابوديِ خود گردنبند ميشه 369 00:17:41,076 --> 00:17:44,587 پس گردنبند مي‌تونه يا همه‌ي مارو نجات بده - يا فقط آنا رو - 370 00:17:44,612 --> 00:17:46,814 نه. مي‌تونه هر دو رو انجام بده. وقت داريم 371 00:17:46,839 --> 00:17:48,006 نداريم 372 00:17:48,031 --> 00:17:49,698 منفجر کردن اين تونل‌ها مي‌تونه روزها زمان ببره 373 00:17:49,821 --> 00:17:51,154 پس انتخاب کدومه، رفقا؟ 374 00:17:51,179 --> 00:17:54,047 شهر رو نجات بديم يا خواهر رو پيدا کنيم؟ 375 00:18:02,282 --> 00:18:03,750 برو پشت رستوران و منتظر بمون 376 00:18:07,268 --> 00:18:09,603 هر وقت لازم بشه، خودت متوجه ميشي 377 00:18:18,940 --> 00:18:20,107 چي مي‌خواي؟ 378 00:18:20,132 --> 00:18:21,933 ببخشيد، ولي مايلم همسرم رو قرض بگيرم 379 00:18:23,851 --> 00:18:26,586 براي مدت کوتاهي در مغازه‌ام بهش احتياج دارم 380 00:18:26,620 --> 00:18:29,189 در حال انجام کاريه. بهش احتياج داريم 381 00:18:29,223 --> 00:18:30,724 مادر اعظم درست ميگن 382 00:18:30,758 --> 00:18:36,030 اين کار خيلي مهمه. خيلي نزديک شديم چروکين. لطفاً صبور باش 383 00:18:36,030 --> 00:18:37,197 البته 384 00:18:37,231 --> 00:18:40,381 ...خب، پس تا وقتي که بتونی بیای 385 00:18:40,406 --> 00:18:42,740 منم همراهيت مي‌کنم 386 00:18:42,765 --> 00:18:43,932 احتمالاً بتونم مفید باشم 387 00:18:46,919 --> 00:18:49,320 اين جادوي روشنه، سياه‌پوش 388 00:18:49,345 --> 00:18:51,146 خب، پس شايد يه چيزايي هم ياد گرفتم 389 00:18:57,262 --> 00:18:59,663 اصلاً جاي بحث نداره 390 00:18:59,688 --> 00:19:01,782 اگه همين الان گردنبند رو براي پري‌ها نبريم 391 00:19:01,864 --> 00:19:05,400 ما و تمام کساني‌که دوسشون داريم با اين طلسم خبيث برخورد مي‌کنيم 392 00:19:05,425 --> 00:19:07,493 زندگي يه زن در برابر کل يه شهره 393 00:19:07,518 --> 00:19:08,786 شايد هنوز يه انتخاب درست پيدا نکرديم 394 00:19:08,811 --> 00:19:10,078 لازم نيست کسي رو از دست بديم 395 00:19:10,132 --> 00:19:12,067 درست مثل يه قهرمان حرف مي‌زني 396 00:19:12,092 --> 00:19:15,060 آره، چون تو خانواده‌ي دلربا همتون اينجوري حرف مي‌زنين 397 00:19:15,085 --> 00:19:17,553 ولي الان اين وظیفتون نيست 398 00:19:17,770 --> 00:19:20,114 شما چيزي بيشتر از قهرمان هستين 399 00:19:20,139 --> 00:19:21,440 رهبر هستيد 400 00:19:21,465 --> 00:19:23,799 که یعنی انتخاب‌هاي سخت کردن 401 00:19:23,824 --> 00:19:27,061 وقتي يکي قراره ببازه و شما بايد انتخاب کنين اون شخص کي باشه 402 00:19:28,775 --> 00:19:31,909 با رجينا موافقم، درست ميگي 403 00:19:33,561 --> 00:19:34,962 آره منم موافقم 404 00:19:34,987 --> 00:19:36,787 بايد همون کاري رو انجام بديم که به صلاح اکثريت مردمه 405 00:19:36,812 --> 00:19:38,873 بايد به اين شهر بهترين شانسش رو بديم 406 00:19:38,946 --> 00:19:40,246 ،متاسفم 407 00:19:40,271 --> 00:19:41,872 اما بايد اجازه بديم پري‌ها گردنبند رو نابود کنن 408 00:19:53,127 --> 00:19:55,428 نمي‌تونه کار آسوني باشه 409 00:20:21,106 --> 00:20:22,873 گردنبند، آورديش؟ 410 00:20:22,898 --> 00:20:24,499 اينجاست 411 00:20:33,658 --> 00:20:34,958 اين که سنگريزه‌هاي معدنه 412 00:20:34,992 --> 00:20:36,993 چي؟ - يعني گردنبند کجاست؟ - 413 00:20:37,028 --> 00:20:38,262 ...سرمون شيره ماليد تا بتونه 414 00:20:38,296 --> 00:20:40,397 به جستجوي خواهر لعنتي‌اش ادامه بده 415 00:20:40,432 --> 00:20:43,072 مي‌دونستم نبايد به موطلايي‌ها اعتماد کنم 416 00:20:43,097 --> 00:20:44,314 بايد برگرديم و گردنبند رو پيدا کنيم 417 00:20:44,339 --> 00:20:46,012 نه... خيلي دير شده 418 00:20:46,037 --> 00:20:47,471 دير شده؟ به همين زودي؟ 419 00:20:47,505 --> 00:20:49,806 تا بريد و برگرديد، آره 420 00:20:49,841 --> 00:20:52,542 اگه خود آنا اينجا نباشه 421 00:20:52,576 --> 00:20:55,212 هيچ راهي وجود نداره که بتونيم طلسم‌شکن رو به موقع آماده کنيم 422 00:20:55,246 --> 00:20:57,280 وقتش نشده نطق کردن در مورد اميد رو شروع کني؟ 423 00:20:57,314 --> 00:20:58,648 فضيلت‌هاي اميد کورکورانه؟ 424 00:20:58,682 --> 00:20:59,816 خب، الان که به نظر مياد اميد کورکورانه‌ي السا 425 00:20:59,851 --> 00:21:01,551 دقيقاً همون چيزيِ که داره دخلمون رو مياره 426 00:21:01,585 --> 00:21:04,221 تو بخواي اين رو بگي ديگه خدا به دادمون برسه 427 00:21:04,255 --> 00:21:05,889 خب، من يکي که تسليم نميشم 428 00:21:05,923 --> 00:21:07,790 مي‌دونم اون پائين تو معدن‌ها دنبال آناست 429 00:21:07,824 --> 00:21:09,726 ميرم به السا کمک کنم پيداش کنه 430 00:21:09,760 --> 00:21:11,961 پس، برو چون الان اون تنها شانسمونه 431 00:21:25,242 --> 00:21:27,042 السا 432 00:21:27,077 --> 00:21:29,411 متاسفم، ولي بايد اين کارو انجام بدم 433 00:21:47,930 --> 00:21:52,033 ساحل؟ اون نقشه نبايد اينقدر اشتباه بوده باشه 434 00:21:52,067 --> 00:21:55,069 نمي‌فهمم. آنا بايد اينجا باشه 435 00:21:58,407 --> 00:22:01,776 السا متاسفم. جادو هميشه بي‌نقص نيست 436 00:22:03,545 --> 00:22:05,180 پس يعني با وجود اينکه گردنبند همچنان مي‌درخشه 437 00:22:05,214 --> 00:22:07,916 ...چون آنا اينجا نيست، يعني 438 00:22:07,950 --> 00:22:09,818 جستجو تموم شده 439 00:22:09,852 --> 00:22:12,353 سي سال زمان طولاني‌ايه 440 00:22:13,855 --> 00:22:16,089 ،فکر مي‌کني اتفاقي براش افتاده 441 00:22:16,124 --> 00:22:17,891 و همه‌ي اين کارها يه اشتباه بود؟ 442 00:22:17,926 --> 00:22:19,059 فکر مي‌کنم الان لازمه 443 00:22:19,093 --> 00:22:20,761 با مشکلي که روبرومونِ دست و پنجه نرم کنيم 444 00:22:20,796 --> 00:22:21,995 متاسفم 445 00:22:27,536 --> 00:22:28,936 چطور همش اين کارو انجام ميدي؟ 446 00:22:28,970 --> 00:22:31,138 تو همچين هم غيرمحسوس آرندل رو ترک نکردي 447 00:22:31,172 --> 00:22:33,406 يه خبرچين تو اسکله‌ي آرندل 448 00:22:33,431 --> 00:22:34,839 و فرزترين کشتي نيروي دريايي ما رو به اينجا رسوند 449 00:22:34,864 --> 00:22:36,374 درست سروقت 450 00:22:39,113 --> 00:22:41,215 اينا همش يه تله بود؟ 451 00:22:43,218 --> 00:22:45,319 ما معامله کرديم 452 00:22:45,353 --> 00:22:48,788 سره... چميدونم 90 کيلو طلا؟ 453 00:22:51,158 --> 00:22:53,326 مي‌دوني، وقتي عصباني ميشي 454 00:22:53,361 --> 00:22:55,962 خيلي شبيه مادرت ميشي 455 00:22:55,996 --> 00:22:57,897 وايسا ببينم 456 00:22:57,931 --> 00:22:59,733 مادرم رو ملاقات کردي؟ 457 00:22:59,767 --> 00:23:01,668 بابا جونت هم همينطور 458 00:23:01,702 --> 00:23:04,737 زوج سلطنتي 459 00:23:04,771 --> 00:23:07,106 حقيقت اينه که فکر کردن من تشخيص نميدم که اشرافي هستن 460 00:23:07,140 --> 00:23:09,608 دلربايانه ساده لوحي‌شون رو نشون ميداد 461 00:23:09,642 --> 00:23:11,344 صادقانه بگم، ازشون خوشم ميومد 462 00:23:11,378 --> 00:23:14,313 ستاره‌ي آرزوها رو بهشون فروختم 463 00:23:14,348 --> 00:23:16,048 ستاره‌ي آرزوها؟ 464 00:23:16,083 --> 00:23:18,150 ولي با عقل جور در نمياد، اگه داشتنش 465 00:23:18,185 --> 00:23:20,684 ازش براي از بين بردن جادوي السا استفاده مي‌کردن 466 00:23:20,709 --> 00:23:22,143 خب، پس حتماً نمي‌دونستن 467 00:23:22,168 --> 00:23:24,670 که از ستاره‌ي آرزوها فقط توسط ...کسايي ميشه استفاده کرد 468 00:23:24,824 --> 00:23:27,402 که قلب پاکي دارن 469 00:23:28,495 --> 00:23:32,230 خب، اگه يه دونه ديگه ازش داريد ما علاقمند به خريدش هستيم 470 00:23:32,265 --> 00:23:34,433 و مي‌تونيم همون قدر که هانس بهت پيشنهاد داده، پرداخت کنيم 471 00:23:34,467 --> 00:23:35,566 واقعاً مي‌توني؟ 472 00:23:35,601 --> 00:23:36,868 چون من و برادرهام چهارشنبه‌مون رو 473 00:23:36,903 --> 00:23:38,904 صرف چرخیدن روي پول‌هاي خزانه‌ي سلطنتي کرديم 474 00:23:40,139 --> 00:23:43,308 روي شمش طلا چرخیدین؟ 475 00:23:43,342 --> 00:23:45,843 عجیبه. دردناک هم هست 476 00:23:45,878 --> 00:23:49,047 استعاره بود. روشون جشن گرفتيم 477 00:23:49,081 --> 00:23:51,949 نکته اينکه حالا تحت کنترل من هستن، نه تو 478 00:23:51,983 --> 00:23:53,384 شماها رسماً آس و پاس شدين 479 00:23:53,419 --> 00:23:56,253 ولي اهميتي نداره 480 00:23:56,288 --> 00:23:58,923 چون جايي که مي‌ريد به پول احتياجي نداريد 481 00:23:58,957 --> 00:24:01,025 کجا مي‌ريم؟ 482 00:24:02,994 --> 00:24:04,429 به سمت مرگ 483 00:24:04,463 --> 00:24:07,064 مطمئن نيستم دقيقاً يه مکان باشه 484 00:24:08,833 --> 00:24:10,600 خب، بايد بگم جفتتون قراره بفهمين هست يا نه 485 00:24:20,561 --> 00:24:23,738 اينجا يه مکان خطرناک به اسم گورستان "پوسايدون" ـه [خداي درياها در يونان‌باستان] 486 00:24:23,763 --> 00:24:27,066 درست همونجائیه که کشتي پدر و مادرت غرق شد 487 00:24:27,100 --> 00:24:29,368 چقدر درخوره که مادر و دختر 488 00:24:29,402 --> 00:24:32,204 آخرين افسوس زندگيشون رو در يک محل داشته باشن 489 00:24:32,238 --> 00:24:33,472 هردوتون در حالي مي‌ميريد 490 00:24:33,506 --> 00:24:35,974 که آرزو مي‌کنيد اي‌کاش هرگز سعي نمي‌کردين به خواهر عجيب‌الخلقت کمک کنين 491 00:24:36,008 --> 00:24:37,876 ...خب 492 00:24:37,910 --> 00:24:40,344 شايد استخون‌هاي تو، همراه استخون‌هاي مادرت 493 00:24:40,379 --> 00:24:43,281 ته دريا به هم برسن 494 00:24:43,315 --> 00:24:44,950 صندوق رو بياريد 495 00:24:52,824 --> 00:24:54,192 صندوق چرا؟ 496 00:24:54,226 --> 00:24:56,127 اگه بکنيش تو صندوق چطوري استخون‌هاشون به هم برسه؟ 497 00:24:56,161 --> 00:24:59,130 روزي يکي از رقيب‌هام مجبورم کرد از روي تخته بپرم تو اقيانوس 498 00:24:59,164 --> 00:25:03,568 و در کمال حيرت توسط يه پري دريايي نجات پيدا کردم 499 00:25:03,602 --> 00:25:04,935 درسم رو خوب ياد گرفتم 500 00:25:04,970 --> 00:25:09,306 اين صندوق تضمين مي‌کنه که بدون فضوليِ هيچ ماهي‌اي به آغوش مرگ ميري 501 00:25:12,543 --> 00:25:14,311 السا از اون کوزه بيرون مياد 502 00:25:14,345 --> 00:25:16,413 و وقتي نجات پيدا کنه، سرزمين رو دوباره مال خودش ميکنه 503 00:25:16,447 --> 00:25:18,816 و تو و برادرهات رو با اردنگي به جزاير جنوبي پرت مي‌کنه 504 00:25:18,850 --> 00:25:21,885 که شرط مي‌بندم اسمش از اون چيزي که واقعاً هست خوشگل‌تره 505 00:25:23,088 --> 00:25:24,421 شک دارم 506 00:25:24,455 --> 00:25:26,223 من کنترل نيروي دريايي سلطنتي 507 00:25:26,257 --> 00:25:27,790 ارتش‌هاي عظيم 508 00:25:27,825 --> 00:25:30,226 و حتي اين کشتي محسورکننده‌اي که قراره ازش پرت بشي بيرون 509 00:25:30,260 --> 00:25:31,460 پرچم دزدان دريايي" رو در دست دارم" 510 00:25:31,495 --> 00:25:33,663 و اگه السا توی 30 سال گذشته نتوسته راهی واسه بیرون اومدن 511 00:25:33,697 --> 00:25:35,531 ،از اون کوزه پیدا کنه 512 00:25:35,565 --> 00:25:36,699 شک دارم ديگه هرگز بتونه 513 00:25:36,734 --> 00:25:38,768 صبرکن، چي؟ 30 سال؟ 514 00:25:38,802 --> 00:25:40,036 جادويي که باعث شد آرندل يخ بزنه 515 00:25:40,070 --> 00:25:42,639 هممون رو سي ساله منجمد کرد 516 00:25:42,673 --> 00:25:45,608 خاله‌ي من سه‌ دهه ما رو توي اون وضعيت نگه داشته بود؟ 517 00:25:45,642 --> 00:25:47,409 السا، خواهر بيچاره‌ي من 518 00:25:47,444 --> 00:25:49,311 اون تمام مدت توي اون کوزه گير افتاده بود 519 00:25:49,346 --> 00:25:51,180 حالا چرا اینگرید یخ همه‌ی ما رو آب کرده؟ 520 00:25:51,214 --> 00:25:52,648 چون ميخواد کار وحشتناک‌ انجام بده 521 00:25:52,682 --> 00:25:53,849 بايد السا رو پیدا کنیم 522 00:25:53,883 --> 00:25:55,951 بايد جلوي خواسته‌هاي اينگريد رو بگيريم 523 00:25:55,985 --> 00:25:57,253 خيلي پرحرفه 524 00:25:57,287 --> 00:25:59,421 افراد 525 00:26:12,468 --> 00:26:14,335 متاسفم اما، ولي هنوز ايمان دارم 526 00:26:14,370 --> 00:26:17,172 ...هنوز باور دارم که اون 527 00:26:18,541 --> 00:26:19,674 چي شد؟ 528 00:26:19,708 --> 00:26:21,976 ديگه نمي‌درخشه 529 00:26:22,010 --> 00:26:24,479 متاسفم 530 00:26:24,513 --> 00:26:28,550 واقعاً مرده 531 00:26:36,792 --> 00:26:38,993 يه دقيقه وايسا، يه دقيقه وايسا 532 00:26:39,027 --> 00:26:40,294 اينجا يه ميخ هست 533 00:26:40,328 --> 00:26:42,697 خیلی‌خب، فکر کنم بتونم خودم رو از شر اين طناب‌ها خلاص کنم 534 00:26:44,632 --> 00:26:46,667 کمک 535 00:26:46,702 --> 00:26:49,036 کمک 536 00:26:50,672 --> 00:26:54,774 اين هديه‌ی عروسي من به آنا بود 537 00:26:54,800 --> 00:26:58,636 این یکی از وسايل مادرم بود، ولي براي ما تازگي داشت 538 00:27:00,781 --> 00:27:03,483 و من تبديلش کردم به آخرين هديه‌اي که بهش دادم 539 00:27:03,518 --> 00:27:06,553 السا خيلي متاسفم 540 00:27:06,588 --> 00:27:08,054 ولي نزديک غروبه 541 00:27:11,158 --> 00:27:13,226 اون ابر هر لحظه ممکنه به اينجا برسه 542 00:27:13,260 --> 00:27:14,627 بايد بريم، همه قراره بر عليه همديگه بشن 543 00:27:14,661 --> 00:27:16,295 و يه حسي بهم ميگه اينکه ما در برابر طلسم مصون هستيم 544 00:27:16,330 --> 00:27:18,297 قرار نيست جلوشون رو بگيره که بهمون حمله نکنن 545 00:27:18,332 --> 00:27:20,299 من شکست خوردم حقمه که مورد حمله قرار بگيرم 546 00:27:21,802 --> 00:27:23,402 ...اين 547 00:27:23,437 --> 00:27:25,871 تنها چيزيه که از آنا برام مونده 548 00:27:25,905 --> 00:27:28,807 حالا ديگه هیچوقت نمي‌فهمم چه بلايي سرش اومده 549 00:27:31,211 --> 00:27:35,281 !یالا! یالا 550 00:27:35,315 --> 00:27:37,850 !زودباش 551 00:27:44,057 --> 00:27:46,792 ببين، ببين 552 00:27:46,826 --> 00:27:50,195 دستام رو باز کردم، مي‌خوام دست‌هاي تو رو هم باز کنم، خب؟ 553 00:27:50,230 --> 00:27:52,030 بيا اينجا، زودباش 554 00:28:03,743 --> 00:28:05,744 خيلي‌خب 555 00:28:05,778 --> 00:28:09,914 بيا اينجا، بيا اينجا 556 00:28:13,152 --> 00:28:15,753 من آنا از سرزمين آرندل 557 00:28:15,788 --> 00:28:18,089 قول ميدم بهت عشق بورزم و قدرت رو بدونم 558 00:28:18,123 --> 00:28:20,258 چيکار داري مي‌کني؟ 559 00:28:20,292 --> 00:28:22,359 مي‌خوام قبل از اينکه بميريم باهات ازدواج کنم 560 00:28:24,429 --> 00:28:26,397 نه - چي؟ - 561 00:28:26,431 --> 00:28:30,134 تو باهام ازدواج نمي‌کني مگر اينکه از اينجا بريم بيرون 562 00:28:30,169 --> 00:28:33,170 خيلي‌خب؟ فقط چانه‌ات رو بالا نگه‌دار و نفس بکش، باشه؟ 563 00:28:39,377 --> 00:28:42,245 آنا، هرجا که هستي 564 00:28:42,280 --> 00:28:44,682 هر اتفاقي که توي اون سال‌ها برات افتاده 565 00:28:44,716 --> 00:28:47,150 خيلي متاسفم که پيدات نکردم 566 00:28:47,185 --> 00:28:51,554 من هنوز ایمان دارم مي‌دونم يه جايي اون بيروني 567 00:28:51,588 --> 00:28:53,723 من قطع امید نمی‌کنم 568 00:28:53,757 --> 00:28:55,892 ...آرزو مي‌کنم 569 00:28:55,927 --> 00:28:58,061 آرزو مي‌کنم الان پيشم بودي 570 00:28:58,095 --> 00:28:59,796 السا، زودباش 571 00:29:05,569 --> 00:29:08,404 يه اتفاقي داره ميوفته 572 00:29:10,507 --> 00:29:12,074 فکر مي‌کني طلسم خاله‌امه؟ 573 00:29:12,108 --> 00:29:13,409 نمي‌دونم 574 00:29:13,444 --> 00:29:16,679 زودباش 575 00:29:16,714 --> 00:29:18,080 زودباش، زودباش، زودباش 576 00:29:18,114 --> 00:29:19,915 دوستت دارم 577 00:29:19,950 --> 00:29:21,350 منم دوستت دارم 578 00:29:42,472 --> 00:29:43,872 اين چيه ديگه؟ 579 00:30:09,164 --> 00:30:10,330 آنا؟ 580 00:30:13,234 --> 00:30:14,702 !آنا 581 00:30:14,736 --> 00:30:16,270 !السا 582 00:30:16,304 --> 00:30:19,907 آنا! اوه! نتونستم پيدات کنم - دنبالت مي‌گشتم - 583 00:30:19,941 --> 00:30:21,341 من تورو توي کوزه حبس کردم - عروسي‌ات رو از دست دادي - 584 00:30:21,376 --> 00:30:23,911 عيبي نداره، الان اينجاييم - اما تو هنوز جووني - 585 00:30:23,945 --> 00:30:25,446 ما منجمد شده بوديم - ظاهراً به مدت 30 سال - 586 00:30:25,480 --> 00:30:27,180 چطور اين اتفاق افتاد؟ چطور به اينجا رسيدي؟ 587 00:30:27,215 --> 00:30:28,916 انگاری اینو آرزو کردی 588 00:30:30,351 --> 00:30:31,952 گردنبندم 589 00:30:31,986 --> 00:30:33,853 اون ستاره‌ی آرزوها بود 590 00:30:35,656 --> 00:30:38,158 اين يه معجزه‌ي فوق‌العاده‌ست 591 00:30:38,192 --> 00:30:41,061 اما اين، يه معجزه‌ي سرده ...و سر تا پامون خيسه، پس 592 00:30:41,095 --> 00:30:43,430 آره، اگه بتونيم همين الان آنا رو پيش پري‌ها برگردونيم 593 00:30:43,464 --> 00:30:45,164 ممکنه بتونه جلوي طلسم رو بگيره 594 00:30:47,284 --> 00:30:49,685 صبرکنين، اول بايد يه کاری انجام بدم 595 00:31:10,434 --> 00:31:12,035 خيلي‌خب آنا تو راهه 596 00:31:13,170 --> 00:31:15,504 واقعاً فکر مي‌کني مي‌تونن اينکارو بکنن؟ 597 00:31:16,049 --> 00:31:17,615 خب، شايد 598 00:31:17,640 --> 00:31:19,141 ولي، اگه يه چيز ياد گرفته باشم اينه که 599 00:31:19,175 --> 00:31:21,039 هيچوقت به يه پري اعتماد نکن 600 00:31:21,064 --> 00:31:23,320 ...بيا، محض احتیاط 601 00:31:23,345 --> 00:31:24,512 مي‌برمت يه جاي امن 602 00:31:39,389 --> 00:31:42,024 پس اين طلسم نمي‌تونه روي آنا اثر بذاره چون يه بار تجربش کرده؟ 603 00:31:42,049 --> 00:31:43,182 دقيقاً 604 00:31:43,207 --> 00:31:45,008 و شما دوتا چطور؟ 605 00:31:45,033 --> 00:31:48,902 ما دربرابرش مصونيم، داستانش مفصله بايد عجله کنيم 606 00:31:48,927 --> 00:31:50,561 چه دنياي بامزه‌ايه 607 00:31:50,586 --> 00:31:53,320 همین رو بگو 608 00:32:36,849 --> 00:32:39,751 متاسفم، واقعاٌ هستم 609 00:32:55,837 --> 00:32:57,238 اينجا چه اتفاقي افتاده؟ 610 00:32:57,263 --> 00:33:00,098 خودت چي فکر مي‌کني؟ کار ملکه‌ي برفيه 611 00:33:00,123 --> 00:33:01,484 منظورت چيه؟ 612 00:33:01,509 --> 00:33:02,835 منظورم اينه که حتي با اينکه اينجايي 613 00:33:02,860 --> 00:33:04,561 ديگه نمي‌تونيم از بقيه محافظت کنيم 614 00:33:04,940 --> 00:33:06,475 پس الان بايد چيکار کنيم؟ 615 00:33:06,844 --> 00:33:09,012 خودمون رو براي بدترین حالت آماده کنيم 616 00:33:23,989 --> 00:33:25,756 اينجا جات امنه 617 00:33:25,781 --> 00:33:27,516 پس تو... مي‌توني طلسم رو دور نگه داري؟ 618 00:33:27,541 --> 00:33:30,076 نه، ولي بايد از هم جدا بشيم 619 00:33:30,101 --> 00:33:31,734 به عنوان سياه‌پوش، ممکنه در برابر طلسم مصون باشم 620 00:33:31,759 --> 00:33:33,360 ولي تو هنوز مي‌توني بهم صدمه بزني 621 00:33:33,385 --> 00:33:35,887 برو داخل و توي اتاق پشتي بمون 622 00:33:35,912 --> 00:33:37,513 مي‌خوام با يه طلسم محافظ اينجا رو مهر و موم کنم 623 00:33:37,538 --> 00:33:39,305 پس کسي نمي‌تونه بياد سراغت 624 00:33:39,330 --> 00:33:40,564 باشه 625 00:33:40,589 --> 00:33:42,957 ببين، زود برمي‌گردم 626 00:33:42,990 --> 00:33:44,825 و قراره باهم باشيم 627 00:33:44,850 --> 00:33:46,617 و اتفاقي برامون نميوفته 628 00:33:47,185 --> 00:33:48,918 قول ميدم 629 00:34:04,854 --> 00:34:06,220 انجامش دادي؟ 630 00:34:08,572 --> 00:34:10,473 مي‌دوني، اون واقعاً دوستت داره 631 00:34:10,508 --> 00:34:13,877 یا می‌تونی اون رو واسه هميشه داشته باشي يا تمام قدرت‌های دنيا رو 632 00:34:13,911 --> 00:34:15,378 انتخابش با خودته 633 00:34:15,412 --> 00:34:17,146 مجبور نيستم انتخاب کنم، ممنون 634 00:34:17,180 --> 00:34:18,815 مي‌تونم هردو رو باهم داشته باشم و خواهم داشت 635 00:34:18,849 --> 00:34:22,451 حالا که اینکار تموم شد، بی‌حساب شدیم؟ 636 00:34:22,486 --> 00:34:23,785 نه، نه 637 00:34:23,820 --> 00:34:26,555 هنوز نمي‌خوام دست از کنترل کردن تو بردارم 638 00:34:26,589 --> 00:34:28,324 نه تا زماني که به هرچي که بخوام برسم 639 00:34:28,358 --> 00:34:30,126 ديگه چي مونده؟ 640 00:34:30,160 --> 00:34:31,793 اين ديگه به خودم مربوط ميشه، نه تو 641 00:34:31,828 --> 00:34:35,231 اما تا صبح همه‌چي بايد کامل شده باشه 642 00:34:35,265 --> 00:34:37,533 از جمله زندگي تو 643 00:34:37,567 --> 00:34:39,801 ،حالا بزن به چاک، عزيزجان 644 00:34:39,836 --> 00:34:43,672 و از آخرين روزت توي اينجا يا هرجایی لذت ببر 645 00:34:48,945 --> 00:34:51,713 مامان، بابا داريم زمان رو از دست مي‌ديم گفتي يه نقشه‌اي داري 646 00:34:51,748 --> 00:34:53,882 کريستف؟ - ديويد؟ - 647 00:34:53,917 --> 00:34:55,250 موهات رو کوتاه کردي 648 00:34:55,284 --> 00:34:56,684 تو هم همینطور 649 00:34:58,054 --> 00:35:02,223 مي‌بينم نامزد دوست داشتني‌ات رو آوردي، جون؟ 650 00:35:02,258 --> 00:35:04,892 جون؟ - يه اسم... مستعار بود - 651 00:35:04,927 --> 00:35:06,561 ديويد، از موهاي کوتاهت خوشم مياد 652 00:35:06,595 --> 00:35:09,830 ...نه اينکه از موهاي بلندت خوشم نميومد يا فکر مي‌کردم که 653 00:35:09,865 --> 00:35:11,332 خوشحالم مي‌بينمت 654 00:35:11,367 --> 00:35:12,567 منم همينطور 655 00:35:12,601 --> 00:35:15,235 اين همسرم سفيد برفيه، پسرم نيل 656 00:35:15,270 --> 00:35:17,672 و دخترمون اما 657 00:35:17,706 --> 00:35:19,473 صبرکن، چي؟ چطور ممکنه اون دخترت باشه؟ 658 00:35:19,507 --> 00:35:20,841 داستانش مفصله روزي که از اين طلسم جون سالم به در برديم 659 00:35:20,876 --> 00:35:22,577 خوشحال ميشم همه چيز رو برات تعريف کنم 660 00:35:22,611 --> 00:35:24,445 بريم سراغ نقشه، نقشه چيه؟ 661 00:35:28,249 --> 00:35:30,484 نقشه اينه 662 00:35:30,518 --> 00:35:31,751 چي؟ 663 00:35:31,786 --> 00:35:33,253 تو و آنا و السا تنها کسايي هستين که در برابرش مصونين 664 00:35:33,288 --> 00:35:34,888 پس بقيه‌مون بايد از خودمون محافظت کنيم 665 00:35:34,922 --> 00:35:37,324 تو شايد بخواي اون ميز رو امتحان کني، رفيق قديمي 666 00:35:37,358 --> 00:35:39,526 محکمه. کليد‌هاي دستبند هم توي کشوي بالاست 667 00:35:43,231 --> 00:35:45,832 من شما رو اين تو زنداني نمي‌کنم - چرا مي‌کني، مجبوري - 668 00:35:45,866 --> 00:35:47,533 وقتي اين تو باشيم نمي‌تونيم به کسي صدمه بزنيم 669 00:35:47,568 --> 00:35:48,835 کليدها رو بگير اما 670 00:35:51,538 --> 00:35:52,772 نمي‌دونيم چي قراره پيش بياد 671 00:35:52,807 --> 00:35:54,240 نمي‌دونيم چقدر قراره طول بکشه 672 00:35:54,274 --> 00:35:55,609 نمي‌دونم قراره چه اتفاقي برام بيوفته 673 00:35:55,643 --> 00:35:57,543 منظورم اينه اگه... اگه اونجا از گرسنگي بميريد چي؟ 674 00:35:57,578 --> 00:35:58,778 نه اما، تو قراره اين قضيه رو راست و ريستش کني 675 00:35:58,813 --> 00:36:00,614 و بعدش برگردي اينجا و نجاتمون بدي 676 00:36:00,648 --> 00:36:02,881 اينطور فکر مي‌کني؟ 677 00:36:02,916 --> 00:36:05,151 ما بهت ايمان داريم 678 00:36:06,786 --> 00:36:08,554 خواهش مي‌کنم 679 00:36:12,759 --> 00:36:14,760 حالا در جریان باش که هنري جاش امنه 680 00:36:14,794 --> 00:36:16,762 و رجينا و بقيه مي‌تونن از خودشون محافظت کنن 681 00:36:19,532 --> 00:36:21,066 بچه چي ميشه؟ 682 00:36:21,101 --> 00:36:23,468 نه نگران نباش، نيل پيشمون نمي‌مونه 683 00:36:23,503 --> 00:36:25,570 کي قراره ازش مراقبت کنه؟ 684 00:36:27,173 --> 00:36:28,306 تو 685 00:36:33,479 --> 00:36:35,247 ما از جادوت نمي‌ترسيم اما 686 00:36:35,281 --> 00:36:39,213 جادوت قراره بهت اجازه بده تا به ملکه‌ي برفي غلبه کني و پيروز بشي 687 00:36:39,238 --> 00:36:41,739 و وقتي بردي، زود برمي‌گردي اینجا و اين درها رو باز مي‌کني 688 00:36:41,987 --> 00:36:46,491 ما بهت اعتماد داريم و حق با هنريِ، تو خاصي 689 00:36:46,526 --> 00:36:48,926 و قرار از اون خاص بودنت استفاده کني 690 00:36:48,961 --> 00:36:51,763 و نجاتمون بدی، جفتتون 691 00:36:53,832 --> 00:36:55,867 پدر و مادر فوق‌العاده‌اي داري اما 692 00:36:57,469 --> 00:36:59,336 مي‌دونم 693 00:36:59,371 --> 00:37:03,340 سوان؟ چند کلمه باهات حرف دارم 694 00:37:05,077 --> 00:37:07,378 السا ، مي‌توني برادرم رو نگه داري؟ 695 00:37:07,412 --> 00:37:09,313 البته 696 00:37:09,347 --> 00:37:10,514 چيزي نيست 697 00:37:20,091 --> 00:37:22,359 اينجا چيکار مي‌کني؟ مي‌دوني چه اتفاقي قراره بیوفته؟ 698 00:37:22,394 --> 00:37:24,795 آره 699 00:37:24,829 --> 00:37:26,697 مي‌دونم، فقط مي‌خواستم ببينمت 700 00:37:26,731 --> 00:37:28,999 قبل از اينکه خودم رو براي محافظت از دست همه 701 00:37:29,033 --> 00:37:32,268 ...به لنگرگاه زنجير کنم 702 00:37:32,303 --> 00:37:34,604 بايد يه بار ديگه مي‌ديدمت 703 00:37:37,474 --> 00:37:41,544 کيليان من... از اون آدم‌ها نيستم که موقع خداحافظي گريه و ماچ و بوس کنم 704 00:37:43,046 --> 00:37:46,048 ولی شاید فقط این دفعه باشم 705 00:37:55,693 --> 00:37:57,392 خداحافظ 706 00:38:06,669 --> 00:38:09,171 خيلي‌خب 707 00:38:13,376 --> 00:38:15,043 ديگه وقت نيست 708 00:38:25,121 --> 00:38:28,557 به نظر مي‌رسه يه ماجراجويي ديگه در انتظارمونه 709 00:38:37,800 --> 00:38:40,235 ابر دیگه رسید 710 00:38:46,608 --> 00:38:48,876 هنري، خيلي متاسفم 711 00:38:48,910 --> 00:38:50,944 بايد روي عمليات نمس هندي تمرکز مي‌کردم 712 00:38:50,979 --> 00:38:54,081 ...اما رابين‌هود 713 00:38:54,115 --> 00:38:56,651 اما اجازه دادم قلب من رو به يه سمت ديگه بکشونه 714 00:38:56,685 --> 00:38:58,852 عمليات نمس هندي هنوز تموم نشده 715 00:38:58,887 --> 00:39:01,889 ما قراره نويسنده رو پيدا کنيم تو خوشحال میشی 716 00:39:01,923 --> 00:39:05,358 اما اول بايد جون سالم به در ببريم 717 00:39:05,393 --> 00:39:07,194 حالا با دقت به حرف‌هام گوش کن هنري 718 00:39:07,228 --> 00:39:09,830 مي‌خوام اينجا رو مهر و موم کنم 719 00:39:09,864 --> 00:39:11,765 قراره اينجا زنداني بشي اما چيزي که خيلي مهمه اينه که 720 00:39:11,800 --> 00:39:15,202 هيچکس نمي‌تونه طلسم رو بشکنه 721 00:39:15,236 --> 00:39:17,104 متوجه شدم 722 00:39:17,138 --> 00:39:19,006 نترس 723 00:39:19,048 --> 00:39:20,181 نمي‌ترسم مامان 724 00:39:20,207 --> 00:39:23,176 اما و السا قراره اين قضيه رو درست کنن باور دارم که مي‌تونن 725 00:39:25,546 --> 00:39:28,981 اي‌کاش به اندازه‌ي تو شجاع بودم 726 00:39:29,016 --> 00:39:30,149 حالا برو 727 00:39:30,184 --> 00:39:32,018 من طوريم نميشه 728 00:39:35,523 --> 00:39:37,990 واقعاً ميگم برو 729 00:39:38,025 --> 00:39:39,525 دوستت دارم 730 00:39:39,559 --> 00:39:41,260 منم دوستت دارم 731 00:39:53,506 --> 00:39:55,808 حالا کجا ميري؟ 732 00:39:55,842 --> 00:39:57,710 به سرداب‌ام 733 00:39:57,744 --> 00:40:00,646 و بايد تا جايي که مي‌توني از اونجا دور بموني 734 00:40:00,680 --> 00:40:03,782 حتي بودنمون کنار همديگه هم حالا خطرناکه 735 00:40:03,817 --> 00:40:05,984 ديگه وقت نداريم - چيزي نميشه - 736 00:40:06,018 --> 00:40:07,185 رولند و ماريان جايي که حتي نمي‌دونم 737 00:40:07,220 --> 00:40:08,654 زنداني شدن 738 00:40:08,688 --> 00:40:10,488 هنري جاش اينجا امنه 739 00:40:10,522 --> 00:40:13,558 ...يه دقيقه ديگه ميرم و خودم رو به يه درخت زنجير مي‌کنم 740 00:40:13,592 --> 00:40:14,926 مگه اينکه بخواي باهات بيام 741 00:40:14,961 --> 00:40:16,361 نه، نه، نه، نه 742 00:40:16,395 --> 00:40:17,829 بايد خودم رو توي سرداب‌ام حبس کنم 743 00:40:17,864 --> 00:40:20,298 تا مردم رو بیرون نگه داری؟ 744 00:40:20,333 --> 00:40:21,566 نه 745 00:40:21,600 --> 00:40:23,835 تا خودم رو توش نگه دارم 746 00:40:23,870 --> 00:40:25,136 رجينا، من ازت نمي‌ترسم 747 00:40:25,171 --> 00:40:30,174 ولی تو واقعاً، واقعاً باید بترسی 748 00:40:49,928 --> 00:40:51,061 هيچوقت نرو 749 00:40:51,096 --> 00:40:53,397 هي، نترس 750 00:40:53,431 --> 00:40:54,664 مي‌دوني که ما يه قلب مشترک داريم 751 00:40:54,699 --> 00:40:56,867 هيچي نمي‌تونه جلوي به هم پيوستن دو نيمه‌ي يک قلب رو بگيره 752 00:40:56,902 --> 00:40:58,935 اينا فقط محض احتياطه 753 00:40:58,969 --> 00:41:02,906 هيچ طلسمي قدرتمندتر از چيزي که داريم نيست 754 00:41:05,000 --> 00:41:08,000 مترجــمين: سميـــرا و شيريـــن و مينـــا « Aeris & Shirin & Sorrow » 755 00:41:08,000 --> 00:41:11,000 با من در ارتباط باشيد .:: Facebook.Com/Sorrow.Subs ::. 756 00:41:11,000 --> 00:41:14,000 انجمن‌هاي تخصصي فيلم و سريال WwW.Cafe-Film.CoM Forum.Free-Offline.Org 757 00:41:14,000 --> 00:41:17,000 صفحه‌ي طرفداران سريال در فيس‌بوک .:: Facebook.Com/ONCEpersian ::.