1 00:00:17,480 --> 00:00:19,160 ‫درخواست گردان اهریمنی دارم. 2 00:00:20,560 --> 00:00:23,560 ‫- که این‌طور. ‫- بعل‌الذباب شخصا بهم اختیار تام داده. 3 00:00:23,640 --> 00:00:26,040 ‫اجازه دارم با این نیروها به لندن یورش ببرم. 4 00:00:26,560 --> 00:00:27,760 ‫با نیروی اهریمنی؟ 5 00:00:27,840 --> 00:00:31,720 ‫بدترین اهریمن‌ها رو می‌خوام. ‫بدترینشون، قاتل‌هاشون رو می‌خوام. 6 00:00:31,800 --> 00:00:32,840 ‫اوهوم. 7 00:00:33,400 --> 00:00:35,200 ‫خب، به چه تعداد؟ 8 00:00:37,080 --> 00:00:40,360 ‫ده هزار اهریمن می‌خوام. 9 00:00:43,160 --> 00:00:44,680 ‫ببخشید، یه لحظه ده هزار شنیدم. 10 00:00:48,453 --> 00:00:58,453 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 11 00:00:58,478 --> 00:01:00,079 ‫[گردهمایی ماهانه‌ی] ‫[تاجران و صاحبان مغازه خیابان ویکبر] 12 00:01:03,760 --> 00:01:06,240 ‫- واقعا می‌خوای چنین کاری کنی؟ ‫- بله که می‌کنم. 13 00:01:07,466 --> 00:01:09,026 ‫می‌شه تماشا کنم؟ 14 00:01:16,707 --> 00:01:18,740 ‫[تعطیل] 15 00:01:20,040 --> 00:01:22,480 ‫عجب موسیقی دل‌نشینی. 16 00:01:22,560 --> 00:01:24,840 ‫ازت می‌خوام امشب هم برامون بزنی. 17 00:01:25,520 --> 00:01:27,040 ‫- هوم؟ ‫- واقعا گردهمایی مهمیه. 18 00:01:27,520 --> 00:01:31,840 ‫برای گردهمایی ماهیانه‌ی تاجران ‫و صاحبان مغازه خیابان ویکر که امشبه، 19 00:01:31,920 --> 00:01:33,680 ‫به چند نوازنده نیاز دارم. 20 00:01:33,760 --> 00:01:36,520 ‫امیدوارم با هارپسی‌کوردتون ‫قدم‌رنجه بفرمایین. 21 00:01:36,600 --> 00:01:38,440 ‫اِم، ممنون. تمایلی ندارم. 22 00:01:39,600 --> 00:01:40,800 ‫ساندویچ هم می‌دیم‌ها. 23 00:01:40,880 --> 00:01:43,080 ‫ده سال پیش تویی یکی از جلسات شرکت کردم، 24 00:01:43,160 --> 00:01:45,440 ‫توش درمورد چراغ‌های کریسمس وراجی می‌کردن، 25 00:01:45,520 --> 00:01:48,280 ‫ضمنا قطعنامه‌ای برای محکوم‌کردن ‫استفاده نادرست از علائم نگارشی، 26 00:01:48,360 --> 00:01:50,760 ‫روی تابلوی مغازه‌ها هم تصویب کردن. 27 00:01:50,840 --> 00:01:53,320 ‫راستش هیچ‌جوره راضی نمی‌شم ‫که امشب توی گردهمایی شرکت کنم. 28 00:01:53,400 --> 00:01:54,760 ‫عجب... 29 00:01:55,360 --> 00:01:56,360 ‫بسیارخب. 30 00:01:57,280 --> 00:01:59,880 ‫چاره دیگه‌ای برام نذاشتی. 31 00:02:00,560 --> 00:02:03,120 ‫من توی انبار کتاب‌فروشیم... 32 00:02:04,160 --> 00:02:07,760 ‫سالنامه‌ی ۱۹۶۵ سریال دکتر هو رو دارم. 33 00:02:09,320 --> 00:02:12,800 ‫سال ۱۹۶۵ سالنامه‌ای برای دکتر هو منتشر نشد. 34 00:02:13,240 --> 00:02:16,440 ‫اولین سالنامه برای سال ۱۹۶۶ بود. ‫که در تاریخ... 35 00:02:16,560 --> 00:02:18,360 ‫سپتامبر ۱۹۶۵ منتشر شد. 36 00:02:18,440 --> 00:02:21,360 ‫متأسفانه به دلیل مشکلاتی در بی‌بی‌سی، 37 00:02:21,440 --> 00:02:23,120 ‫نسخه ۱۹۶۵ هیچ‌وقت چاپ نشد. 38 00:02:23,880 --> 00:02:24,880 ‫سالنامه من... 39 00:02:25,520 --> 00:02:28,360 ‫تنها کپی از نسخه منتشرنشده است. 40 00:02:30,000 --> 00:02:32,160 ‫می‌ذاری بهش نگاه کنم؟ 41 00:02:32,240 --> 00:02:36,120 ‫اگه همراه گروه چهار نفره‌ای ‫توی جلسه حاضر بشین و اجرا کنین، 42 00:02:36,160 --> 00:02:37,400 ‫سالنامه رو به خودت می‌دم. 43 00:02:44,317 --> 00:02:45,458 ‫[آرنولد] 44 00:02:45,483 --> 00:02:46,816 ‫واقعا چنین کاری کردی؟ 45 00:02:46,840 --> 00:02:48,016 ‫الان آمادگی این بحث رو ندارم. 46 00:02:48,040 --> 00:02:50,320 ‫- کتاب مفتی بهش دادی. ‫- مجبور بودم. 47 00:02:52,840 --> 00:02:55,240 ‫مگی و نینا به من تکیه کردن. 48 00:02:55,760 --> 00:02:56,960 ‫صرفا خودشون هنوز نمی‌دونن. 49 00:02:57,520 --> 00:02:58,760 ‫هزار... 50 00:02:59,360 --> 00:03:00,800 ‫اهریمن تشنه‌ی خون می‌خوام. 51 00:03:05,240 --> 00:03:06,680 ‫ناسلامتی اینجا جهنمه. 52 00:03:07,680 --> 00:03:09,600 ‫گفتم بعل‌الذباب اختیار تام بهم داده. 53 00:03:09,680 --> 00:03:12,200 ‫اصلا شما بگو شخص شیطان داده، 54 00:03:12,280 --> 00:03:14,000 ‫اگه نیرو نباشه که نمی‌تونم بفرستم. 55 00:03:14,560 --> 00:03:17,200 ‫اگه بخوای می‌تونم نیروهایی با قدرت ‫القای حس بدخیم بهتون بدم. 56 00:03:17,480 --> 00:03:18,840 ‫کارم با این‌ها که راه نمیفته. 57 00:03:20,040 --> 00:03:21,040 ‫پونصد اهریمن. 58 00:03:21,600 --> 00:03:23,560 ‫پونصد اهریمن که دارین! 59 00:03:23,640 --> 00:03:24,640 ‫واسه چی می‌خوای؟ 60 00:03:25,880 --> 00:03:27,040 ‫حمله به کتاب‌فروشی. 61 00:03:27,920 --> 00:03:31,040 ‫به کسی نگو، ولی شاید ‫قرار باشه با فرشتگان بجنگن. 62 00:03:33,720 --> 00:03:34,720 ‫صد اهریمن داریم. 63 00:03:35,120 --> 00:03:36,920 ‫- چـ... ‫- الان تا هفتاد اهریمن کاهش یافت. 64 00:03:37,000 --> 00:03:38,000 ‫همون رو بده. 65 00:03:55,200 --> 00:03:56,240 ‫سلام. 66 00:03:56,600 --> 00:03:58,280 ‫چه کمکی از دستم براتون برمیاد آقایون؟ 67 00:03:58,360 --> 00:04:01,600 ‫امشب گردهمایی ماهیانه‌ی صاحبان مغازه است. 68 00:04:01,680 --> 00:04:06,000 ‫به هیچ عنوان امشب نمی‌تونم ‫حضور به عمل بیارم. 69 00:04:06,080 --> 00:04:08,520 ‫با سالگرد ازدواجم مصادف شده، 70 00:04:08,600 --> 00:04:11,480 ‫قراره با همسر عزیزم به صرف شام بیرون بریم. 71 00:04:15,600 --> 00:04:18,360 ‫من اولین چاپ از کتاب... 72 00:04:18,440 --> 00:04:22,360 ‫«مهارت کارت‌بازی» به قلم ‫س. و. اردنیس رو دارم. 73 00:04:28,760 --> 00:04:31,800 ‫- اولین چاپش رو دارین؟ ‫- نسخه شخص اردنیس بود. 74 00:04:32,600 --> 00:04:35,240 ‫با اسم واقعیش امضاش کرده، 75 00:04:36,000 --> 00:04:37,240 ‫حتی حاشیه‌نویسی هم کرده بود. 76 00:04:39,200 --> 00:04:42,160 ‫- چقدر می‌شه؟ ‫- فروشی که نیست. 77 00:04:42,800 --> 00:04:44,360 ‫اگرچه... 78 00:04:45,800 --> 00:04:48,360 ‫اگه امشب توی جلسه حاضر بشین، 79 00:04:49,320 --> 00:04:50,640 ‫مایلم که... 80 00:04:51,640 --> 00:04:52,920 ‫بهتون قرض بدم. 81 00:04:54,360 --> 00:04:56,440 ‫باید به خانمم بگم سرم شلوغه. 82 00:04:56,520 --> 00:04:58,080 ‫اصلا ایشون هم دعوت کنین. 83 00:04:58,600 --> 00:05:01,640 ‫ولی بهتون قول می‌دم شب محشری بشه. 84 00:05:10,800 --> 00:05:12,240 ‫سلام خانم چنگ. 85 00:05:12,920 --> 00:05:14,800 ‫امشب جلسه‌ای داریم... 86 00:05:14,920 --> 00:05:16,360 ‫گردهمایی تاجران رو می‌گین؟ 87 00:05:16,480 --> 00:05:18,336 ‫آره، حتما با آقای چنگ میایم. ‫چه ساعتی شروع می‌شه؟ 88 00:05:18,360 --> 00:05:19,760 ‫شش و نیم عصر. 89 00:05:19,800 --> 00:05:22,120 ‫پس می‌بینمتون! روز بخیر! 90 00:05:32,520 --> 00:05:33,640 ‫درود بر شما. 91 00:05:37,160 --> 00:05:38,720 ‫گوش کنین چی می‌گم. 92 00:05:38,800 --> 00:05:41,200 ‫ای لژیون جهنمی من. 93 00:05:41,760 --> 00:05:43,360 ‫مأموریت ما... 94 00:05:43,920 --> 00:05:44,920 ‫ببخشیدها. 95 00:05:46,280 --> 00:05:47,520 ‫چی می‌خوای؟ 96 00:05:48,760 --> 00:05:49,760 ‫اِم... 97 00:05:51,080 --> 00:05:52,240 ‫لژیون دیگه حداقل... 98 00:05:53,000 --> 00:05:54,480 ‫باید شش هزار اهریمن باشه. 99 00:05:54,560 --> 00:05:55,960 ‫بله، خودم می‌دونم. 100 00:06:01,320 --> 00:06:05,120 ‫امشب، قراره با شهامتی بی‌سابقه، 101 00:06:06,520 --> 00:06:10,040 ‫یورشی رو به انجام برسونیم، 102 00:06:10,120 --> 00:06:13,960 ‫که در نوع خود... 103 00:06:14,360 --> 00:06:15,480 ‫بله. بگو. 104 00:06:15,560 --> 00:06:17,720 ‫از لحاظ ریاضی تعداد ما... 105 00:06:18,160 --> 00:06:19,760 ‫یک هفتاد و پنجم لژیونه. 106 00:06:19,840 --> 00:06:21,520 ‫خودم می‌دونم، 107 00:06:21,600 --> 00:06:24,280 ‫اما با وحشی‌گری بی‌مانندمون، 108 00:06:24,360 --> 00:06:27,920 ‫کسری تعداد رو جبران می‌کنیم. 109 00:06:28,400 --> 00:06:29,400 ‫همچنین با... 110 00:06:31,240 --> 00:06:33,040 ‫- ترسناک بودن؟ ‫- نه. 111 00:06:34,840 --> 00:06:36,080 ‫دیگه از ذهنم پرید. 112 00:06:38,520 --> 00:06:40,080 ‫وحشی‌گری و... 113 00:06:40,800 --> 00:06:42,280 ‫خطرناکی اقداماتمون! 114 00:06:43,240 --> 00:06:44,360 ‫به خودتون باور داشته باشید، 115 00:06:44,800 --> 00:06:48,640 ‫چرا که ما اهریمنیم و اون‌ها ‫چیزی جز مشتی انسان ماکیان نیستن. 116 00:06:48,720 --> 00:06:50,920 ‫پس قرار نیست با فرشتگان بجنگیم؟ 117 00:06:52,200 --> 00:06:54,080 ‫چون بهمون گفته بود قراره باهاشون بجنگیم. 118 00:06:54,120 --> 00:06:55,960 ‫- کی گفته بود؟ ‫- فوفو. 119 00:06:56,760 --> 00:06:59,240 ‫- اشتباه گفتن؟ ‫- قراره به زمین بریم. 120 00:07:00,240 --> 00:07:01,240 ‫عازم لندن بشیم. 121 00:07:02,360 --> 00:07:04,840 ‫تا به فروشگاه کتابی یورش ببریم. 122 00:07:15,280 --> 00:07:17,000 ‫آقای فل، من به انگلیسی مسلطم. 123 00:07:17,080 --> 00:07:18,960 ‫پونزده ساله که اینجا زندگی می‌کنم. 124 00:07:20,240 --> 00:07:22,080 ‫عالیه. حرف نداره. 125 00:07:22,800 --> 00:07:24,480 ‫خب، اِم... 126 00:07:44,640 --> 00:07:47,000 ‫آقای فل، اگه از بابت ‫گردهمایی تاجران می‌پرسین، 127 00:07:47,080 --> 00:07:49,360 ‫می‌تونم حضور داشته باشم، ‫ولی ساعت هفت باید برم. 128 00:07:49,440 --> 00:07:51,640 ‫چون اون ساعت مغازه شلوغ می‌شه. 129 00:07:56,480 --> 00:07:59,360 ‫بله، شش و نیم عصر. می‌بینمتون. 130 00:08:04,800 --> 00:08:07,440 ‫پس تضمین می‌کنین که فرشته‌ای در کار نیست؟ 131 00:08:08,320 --> 00:08:11,600 ‫بعضی از این فرشته‌های ناکس بدجور خطرناکن. 132 00:08:12,000 --> 00:08:13,800 ‫ممکنه از هم متلاشیمون کنن. 133 00:08:13,880 --> 00:08:16,920 ‫قربونت برم، بهت قول می‌دم، 134 00:08:17,000 --> 00:08:18,640 ‫اگه یه بار دیگه، 135 00:08:18,720 --> 00:08:22,040 ‫فقط یه بار دیگه وسط حرفم بپری، 136 00:08:22,960 --> 00:08:25,120 ‫کاری می‌کنم تا ابد حسرت بخوری. 137 00:08:26,040 --> 00:08:27,240 ‫متوجه شدی؟ 138 00:08:32,000 --> 00:08:34,040 ‫تو به هر زبانی در دنیا تسلط داری. 139 00:08:34,120 --> 00:08:35,400 ‫- جفتمون داریم. ‫- درسته. 140 00:08:36,280 --> 00:08:40,120 ‫- پس جریان فرانسوی حرف زدنت چیه؟ ‫- آخ، دعا کن هیچ‌وقت تجربه‌اش نکنی. 141 00:08:40,200 --> 00:08:43,520 ‫سال ۱۷۶۰ به کلاس‌های شبانه ‫مسیو روسینیول رفته بودم. 142 00:08:49,320 --> 00:08:52,720 ‫تو نه عمه داری، نه اون باغبون داره، ‫نه باغبونه قلم داره. 143 00:08:52,760 --> 00:08:54,360 ‫ولی متوجه حرفم شدی. 144 00:08:54,840 --> 00:08:58,160 ‫صرفا چون طی ۲۵۰ سال اخیر ‫با این متلک‌های خیالیت، 145 00:08:58,240 --> 00:09:00,480 ‫گند این شوخی‌هات رو درآوردی. 146 00:09:00,520 --> 00:09:03,400 ‫آفرین. داشتم از تماشاتون لذت می‌بردم. 147 00:09:03,480 --> 00:09:05,080 ‫عه. اِم... 148 00:09:05,760 --> 00:09:08,640 ‫جلسه انجمن ساعت شش و نیم عصر ‫توی فروشگاهم برگزار می‌شه، 149 00:09:08,760 --> 00:09:11,960 ‫کاملا هم عادی دعوتت می‌کنم ‫و دستور کار مخفیانه‌ای در کار نیست. 150 00:09:12,040 --> 00:09:15,520 ‫قراره درمورد چراغ‌های کریسمس بحث کنیم؟ ‫چون خیلی حرف توی دلم مونده. 151 00:09:17,040 --> 00:09:18,720 ‫- معلومه. ‫- پس میام. 152 00:09:24,040 --> 00:09:26,576 ‫پیش نیومده بود میزبان جلسه بشه. ‫چرا نظرش عوض شد؟ 153 00:09:26,600 --> 00:09:27,880 ‫کلا غیرقابل پیش‌بینیه. 154 00:09:28,000 --> 00:09:29,960 ‫اخیرا فهمیده مسئولیت اجتماعی داره. 155 00:09:31,520 --> 00:09:32,640 ‫خیلی وقته با همدیگه‌این؟ 156 00:09:33,720 --> 00:09:35,520 ‫- با کی؟ ‫- خودت و دوست‌پسرت رو می‌گم. 157 00:09:35,600 --> 00:09:37,760 ‫نه، نه، اصلا... رابطه‌مون اون مدلی نیست. 158 00:09:37,880 --> 00:09:39,840 ‫از دید من که انگار هست. 159 00:09:40,960 --> 00:09:42,440 ‫پس همین تازگی‌ها جور شدین. 160 00:09:42,520 --> 00:09:44,016 ‫- نه، ما که... ‫- شوهر داری؟ 161 00:09:44,040 --> 00:09:46,280 ‫نکنه دوست‌پسر داری؟ ‫با کتاب‌فروشی بهش خیانت می‌کنی؟ 162 00:09:46,360 --> 00:09:48,200 ‫من غلط بکنم خیانت کنم. 163 00:09:48,280 --> 00:09:50,640 ‫دیگه اونقدر هم دلم ناپاک نیست ‫که بخوام چنین کاری بکنم. 164 00:09:51,080 --> 00:09:54,160 ‫- صرفا... یه پا فرشته است. قبول دارم. ‫- باشه پس. 165 00:09:55,240 --> 00:09:57,200 ‫ولی زندگی عاشقانه بقیه رو که می‌بینیم، 166 00:09:57,280 --> 00:09:59,400 ‫حس می‌کنیم ساده‌تر از مال خودمونه. 167 00:10:13,000 --> 00:10:15,120 ‫شبانه عازم زمین می‌شیم. 168 00:10:17,000 --> 00:10:21,000 ‫برای اون عده از شما که نمی‌تونن ‫خودشون رو هم‌رنگ جماعت کنن، 169 00:10:21,760 --> 00:10:23,160 ‫ماسک‌هایی ترتیب داده شده. 170 00:10:23,240 --> 00:10:25,520 ‫با درگاه انتقال بزرگ راه میفتیم. 171 00:10:29,640 --> 00:10:32,520 ‫- اِم... ‫- چیه؟ باز چی می‌خوای؟ 172 00:10:34,480 --> 00:10:36,176 ‫درگاه انتقال بزرگ فعلا خرابه. 173 00:10:36,200 --> 00:10:38,440 ‫باید نوبتی از درگاه کوچیکه بریم. 174 00:10:39,640 --> 00:10:41,400 ‫یا می‌شه با پله‌ها هم رفت. 175 00:10:56,800 --> 00:10:58,080 ‫با پله‌ها می‌ریم. 176 00:12:22,914 --> 00:12:28,970 ‫فصل دوم — قسمت پنجم ‫«مراسم رقص» 177 00:12:29,648 --> 00:12:40,648 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و aManOfWar@ 178 00:12:41,520 --> 00:12:42,680 ‫شراب می‌خوری؟ 179 00:12:43,400 --> 00:12:45,880 ‫الان سرم شلوغه و باید مراسمی رو ترتیب بدم. 180 00:12:45,960 --> 00:12:48,440 ‫باید آماده‌سازی‌های... ‫چرا داخل فروشگاه منتظر نمی‌مونی؟ 181 00:12:49,560 --> 00:12:51,720 ‫- تو که دوست داری جایی منتظر بمونی. ‫- گمون نکنم. 182 00:12:52,880 --> 00:12:55,680 ‫چون فرشته مقربی که مبتلا به فراموشیه ‫توی کتاب‌فروشیت قایم شده. 183 00:12:56,440 --> 00:12:58,456 ‫کل دیشب استرس این رو داشتم ‫که نکنه بیدار بشه. 184 00:12:58,480 --> 00:13:00,680 ‫که نکنه هویتش رو یادش بیاد؟ ‫نکنه داره ادا درمیاره؟ 185 00:13:01,440 --> 00:13:04,640 ‫زورش به کوبیدن من می‌رسه. ‫وقتی جبرئیل تو رو می‌کوبونت... 186 00:13:06,960 --> 00:13:09,200 ‫- «می‌کوبونت» یا «می‌کوبوندت»؟ ‫- در هم می‌کوبه. 187 00:13:09,880 --> 00:13:11,680 ‫فکر کنم همونه. مسخره نشو. 188 00:13:12,000 --> 00:13:13,960 ‫هیچ خطری نداره. آخه دیگه... 189 00:13:14,800 --> 00:13:18,200 ‫الان اون کسی نیست که قبلا بوده. ‫ولی همچنان... 190 00:13:19,840 --> 00:13:21,640 ‫نشده بخوای باهاش صحبت کنی؟ 191 00:13:25,120 --> 00:13:27,160 ‫راستش رو بخوای، حتما می‌کنم. 192 00:13:32,569 --> 00:13:35,276 ‫[منوی امروز] 193 00:13:38,818 --> 00:13:42,765 ‫[کلید در خونه کنار کتریه. ‫لطفا دیگه باهام تماس نگیر!] 194 00:13:42,850 --> 00:13:46,105 ‫[اگه کارم داشتی پیش خواهرمم. ‫حداقل اون آدم خودخواهی نیست!] 195 00:13:49,440 --> 00:13:50,480 ‫کثافت! 196 00:14:14,640 --> 00:14:15,880 ‫«بگذار نور باشد». 197 00:14:20,720 --> 00:14:23,200 ‫سلام جبرئیل. 198 00:14:24,080 --> 00:14:25,080 ‫آفرین. 199 00:14:26,320 --> 00:14:29,960 ‫- ولی من... ‫- آره، نه. می‌دونم، می‌دونم. 200 00:14:30,400 --> 00:14:32,200 ‫الان «جیم» شدی. 201 00:14:33,000 --> 00:14:34,880 ‫شرایط رو باب میلت درست کردی. 202 00:14:34,960 --> 00:14:36,960 ‫آره. آقای فل خیلی باهام راه اومد. 203 00:14:37,040 --> 00:14:39,640 ‫جدا می‌گی؟ واقعا جالبه. 204 00:14:40,560 --> 00:14:42,560 ‫چون آخرین باری که همدیگه رو دیدین، 205 00:14:44,000 --> 00:14:45,800 ‫می‌خواستی نابودش کنی. 206 00:14:48,560 --> 00:14:51,960 ‫- راستش من که یادم نمیاد. ‫- واقعا جیم؟ آها. 207 00:14:54,000 --> 00:14:56,400 ‫خب، آقای فل هم یادش نیست. 208 00:14:57,160 --> 00:14:58,720 ‫چون اون لحظه پیشت نبوده. 209 00:14:59,120 --> 00:15:01,280 ‫- پیشم نبوده؟ ‫- داستانش مفصله، ولی... 210 00:15:03,280 --> 00:15:04,440 ‫من اونجا بودم. 211 00:15:05,960 --> 00:15:07,720 ‫خوب هم یادمه... 212 00:15:08,200 --> 00:15:12,960 ‫با چه دیدی بهم نگاه می‌کردی ‫جبرئیلِ فرشته‌ی مقرب. 213 00:15:14,880 --> 00:15:20,560 ‫به تنها دوستم گفتی دهنش رو ببنده و بمیره. 214 00:15:24,080 --> 00:15:25,200 ‫من هم... 215 00:15:25,960 --> 00:15:27,120 ‫بی‌تفاوت... 216 00:15:27,200 --> 00:15:28,960 ‫از کنارش رد شدم. 217 00:15:29,800 --> 00:15:31,160 ‫فکر نکنم من گفته باشم، 218 00:15:32,360 --> 00:15:33,520 ‫ولی واقعا ناراحت شدم. 219 00:15:34,880 --> 00:15:36,576 ‫امیدوارم الان اونقدر اذیتتون نکنم. 220 00:15:36,600 --> 00:15:39,440 ‫اوضاع الان خیلی بدتره جیمی خان! 221 00:15:41,240 --> 00:15:44,320 ‫کاری کردی به خاطر جنابعالی ‫باید ماهیت وجودی خودش رو... 222 00:15:44,400 --> 00:15:46,000 ‫- به خطر بندازه. ‫ خاک عالم. 223 00:15:47,120 --> 00:15:48,160 ‫واقعا معذرت می‌خوام. 224 00:15:48,960 --> 00:15:50,760 ‫- کمکی از دستم برنمیاد؟ ‫- چرا بابا. 225 00:15:51,720 --> 00:15:52,760 ‫ببین. 226 00:15:53,720 --> 00:15:54,920 ‫خودت رو از پنجره پرت کن. 227 00:15:56,800 --> 00:15:57,800 ‫چشم. 228 00:16:09,320 --> 00:16:10,320 ‫وایستا! 229 00:16:12,880 --> 00:16:14,960 ‫آخ، بیا پایین بابا. 230 00:16:17,920 --> 00:16:19,680 ‫خب، اگه واقعا جبرئیل نیستی، 231 00:16:20,120 --> 00:16:21,280 ‫پس چی هستی؟ 232 00:16:21,920 --> 00:16:24,320 ‫نمی‌دونم. حس می‌کنم... 233 00:16:25,520 --> 00:16:26,520 ‫انگار... 234 00:16:27,480 --> 00:16:28,560 ‫خونه‌ای... 235 00:16:29,040 --> 00:16:30,440 ‫- توخالی‌ام. ‫- خونه؟ 236 00:16:30,520 --> 00:16:33,520 ‫آره، خونه‌ای که مدت زیادی مال کسی بود، 237 00:16:33,840 --> 00:16:35,400 ‫ولی الان ترکش کرده، 238 00:16:35,880 --> 00:16:38,200 ‫این خونه می‌تونه بخشی ‫از گذشته رو به یاد بیاره. 239 00:16:38,760 --> 00:16:41,160 ‫مثل وقتی که یادم افتاد ‫چطور این قضایا شروع شد. 240 00:16:42,480 --> 00:16:44,720 ‫وقتی به اینجا اومدی بهش گفتی... 241 00:16:44,800 --> 00:16:48,080 ‫که می‌خوان بلای ناجوری سرت بیارن. 242 00:16:48,520 --> 00:16:50,600 ‫اون‌موقع که یادت بود. 243 00:16:50,960 --> 00:16:52,240 ‫الان هم به خاطر بیار. 244 00:16:52,880 --> 00:16:56,360 ‫به خاطر آوردن برام دردناکه. ‫ذهنم چنین قدرتی نداره. 245 00:16:56,720 --> 00:16:59,000 ‫می‌دونم. ولی سعی‌ات رو بکن. 246 00:17:02,680 --> 00:17:05,760 ‫- آخه نمی‌شه، خاطره‌ای ندارم. ‫- پس خاطراتت کجا رفتن؟ 247 00:17:08,520 --> 00:17:09,960 ‫توی قوطی کبریتن. 248 00:17:13,080 --> 00:17:15,240 ‫نه، اول از اونجا خارجش کردم. 249 00:17:17,480 --> 00:17:19,920 ‫- خاطراتت رو از قوطی کبریت خارج کردی؟ ‫- آره، درسته. 250 00:17:20,160 --> 00:17:22,560 ‫خارجش کردم و توی جعبه‌ای گذاشتم ‫تا همراه خودم بیارمش. 251 00:17:23,640 --> 00:17:25,080 ‫- الان هم... ‫- خب؟ 252 00:17:25,200 --> 00:17:28,160 ‫- همه‌جاست. ‫- دیگه چی یادت میاد؟ 253 00:17:31,760 --> 00:17:35,680 ‫اگه دوباره چنین اتفاقی بیفته، ‫می‌تونم مثل مشکلی سازمانی جلوه بدمش. 254 00:17:35,760 --> 00:17:38,760 ‫- جان؟ ‫- نمی‌دونم، آخه انگار... 255 00:17:38,800 --> 00:17:41,960 ‫می‌فهمم. انگار داری به جای خالی ‫اثاثیه منزل نگاه می‌کنی. 256 00:17:51,200 --> 00:17:52,200 ‫احیانا... 257 00:17:53,320 --> 00:17:55,080 ‫دلت شکلات داغ می‌خواد؟ 258 00:17:58,225 --> 00:18:00,804 ‫[کبریت بی‌خطر رستاخیزگرا] 259 00:18:04,000 --> 00:18:05,720 ‫خب، درمورد معجزه چی دستگیرت شد؟ 260 00:18:05,800 --> 00:18:09,080 ‫فعلا در فرآیند تأییدی به سر می‌بره، ‫ولی مسلما... 261 00:18:09,160 --> 00:18:12,400 ‫با چند روز انتظار کشیدن ‫می‌شه از عشق مردم مطمئن شد، 262 00:18:12,480 --> 00:18:14,880 ‫چون انسان‌ها عجیبن و زندگی طبیعیشون همینه. 263 00:18:14,960 --> 00:18:18,160 ‫این‌ها رو می‌دونستم. ‫پرسیدم از جبرئیل خبری نشد؟ 264 00:18:18,240 --> 00:18:20,160 ‫آها، فهمیدم. خب... 265 00:18:20,800 --> 00:18:22,320 ‫اصلا توی کتاب‌فروشی نبود. 266 00:18:22,400 --> 00:18:24,720 ‫این سرنخ محسوب می‌شه؟ ‫خود ازیرافیل تنهاست. 267 00:18:24,800 --> 00:18:26,520 ‫- خائنه؟ ‫- آره. 268 00:18:27,320 --> 00:18:28,560 ‫انگار خیلی... 269 00:18:31,000 --> 00:18:32,480 ‫- نمک‌نشناسه. ‫- هوم... 270 00:18:32,560 --> 00:18:35,080 ‫- مثل کراولی، دوست بداخلاق خودشه. ‫- همون اهریمنه. 271 00:18:35,200 --> 00:18:37,560 ‫آها، پس بگین چرا انقدر بداخلاقه. 272 00:18:37,680 --> 00:18:39,960 ‫آها، یادم رفت از... 273 00:18:40,880 --> 00:18:41,880 ‫دستیارش بگم. 274 00:18:42,400 --> 00:18:46,000 ‫- ولی فکر نکنم دیده باشمش. ‫- گفتی دستیارش؟ 275 00:18:47,800 --> 00:18:50,080 ‫- دستیار که نداره. ‫- درسته. 276 00:18:50,640 --> 00:18:53,080 ‫ببخشید، نمی‌دونم چرا چنین حرفی زدم. 277 00:18:53,520 --> 00:18:54,960 ‫نکنه داره؟ داره؟ 278 00:18:55,040 --> 00:18:57,920 ‫مگه ما یکی رو ندیدیم که درمورد... 279 00:18:58,520 --> 00:19:01,920 ‫- کتاب صحبت کردیم؟ ‫- نه، نه. 280 00:19:02,440 --> 00:19:05,080 ‫اون ازیرافیل بود. فقط خودش کتاب دوست داره. 281 00:19:05,800 --> 00:19:06,800 ‫آره. 282 00:19:07,400 --> 00:19:08,400 ‫مسلما. 283 00:19:09,520 --> 00:19:10,680 ‫بله؟ 284 00:19:10,760 --> 00:19:12,480 ‫نمی‌دونم این مسئله مفیده یا نه، ولی... 285 00:19:12,560 --> 00:19:14,320 ‫یادمه آقای فل و آقای... 286 00:19:14,400 --> 00:19:16,720 ‫منظورم اون دو خائن و اهریمنه... 287 00:19:17,320 --> 00:19:19,720 ‫درمورد قدم بعدیشون جلسه محرمانه‌ای گذاشتن. 288 00:19:19,800 --> 00:19:20,800 ‫آها. 289 00:19:21,640 --> 00:19:22,640 ‫بعدش؟ 290 00:19:24,080 --> 00:19:26,720 ‫- چی شد؟ ‫- توی جلسه چی گفتن؟ 291 00:19:26,800 --> 00:19:30,320 ‫آها، من که فالگوش واینستادم. ‫گفتن بحثشون شخصیه. 292 00:19:37,400 --> 00:19:38,400 ‫دستت درد نکنه. 293 00:19:41,800 --> 00:19:43,560 ‫- واقعا مهربونی‌ها. ‫- از من تشکر نکن. 294 00:19:44,040 --> 00:19:45,400 ‫ضمنا مهربون هم نیستم. 295 00:19:46,080 --> 00:19:48,280 ‫عه، اصلا حرف تو رو که کسی باور نمی‌کنه. 296 00:20:05,680 --> 00:20:08,320 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- دارم برای اتفاقات پیش‌رو... 297 00:20:08,920 --> 00:20:10,560 ‫فضای خالی درست می‌کنم. 298 00:20:10,680 --> 00:20:13,520 ‫مشخصه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسته. ‫چه نقشه‌ای کشیدی؟ 299 00:20:13,560 --> 00:20:14,680 ‫بشین و ببین. 300 00:20:15,280 --> 00:20:17,640 ‫بشینم و نگاه کنم؟ اصلا می‌دونی ‫این کار چقدر اعصابم رو خرد می‌کنه؟ 301 00:20:17,720 --> 00:20:20,000 ‫آره، الان هم به جای معطل کردن و نق زدن، 302 00:20:20,080 --> 00:20:22,080 ‫می‌تونی بری مطمئن بشی که... 303 00:20:22,160 --> 00:20:24,160 ‫نینا و مگی حتما به جلسه برسن. 304 00:21:02,320 --> 00:21:04,880 ‫نمی‌دونم کی من رو دعوت کرده آقای فل. 305 00:21:04,960 --> 00:21:07,560 ‫خب، ناسلامتی شما تاجر ‫خیابان ویکبر هستین خانم ساندویچ. 306 00:21:07,680 --> 00:21:10,720 ‫- از ستون‌های اجتماع ما هستین. ‫- درست می‌گین. 307 00:21:10,800 --> 00:21:14,560 ‫ولی امان از عجله موقع برگشت از کار ‫به چند تا مشتری ثابت سر زدن. 308 00:21:14,640 --> 00:21:16,800 ‫مطمئنم شما خانم‌ها ‫دیگه قلق کار دستتون اومده. 309 00:21:16,880 --> 00:21:19,560 ‫- خب، این‌جوری هم می‌شه گفت. ‫- هی یادم می‌ره بپرسم، 310 00:21:19,960 --> 00:21:22,560 ‫دقیقا شغل این خانم‌ها چیه؟ 311 00:21:23,960 --> 00:21:25,720 ‫روی پای خودشون وایمیستن. 312 00:21:26,320 --> 00:21:27,760 ‫طبق خواسته‌ای که دولت ازشون داره. 313 00:21:28,160 --> 00:21:29,280 ‫آها. 314 00:21:35,800 --> 00:21:40,080 ‫خواستم یادآوری کنم جلسه تاجران ‫داره شروع می‌شه. 315 00:21:40,200 --> 00:21:41,976 ‫هیچ‌وقت از جلسه جا نمی‌مونم. الان میام. 316 00:21:42,000 --> 00:21:43,080 ‫مشکلی نیست. 317 00:21:52,640 --> 00:21:55,440 ‫صندلی‌ها کو آقای فل؟ ‫صندلی‌هایی که برای جلسه آوردم چی شد؟ 318 00:21:55,520 --> 00:21:57,080 ‫- فایده‌ای نداره. ‫- فایده نداره؟ 319 00:21:57,160 --> 00:21:59,736 ‫چون موقع شروع مراسم رقص ‫مجبور می‌شدیم جاشون رو عوض کنیم، مگه نه؟ 320 00:21:59,760 --> 00:22:01,040 ‫بهتره فعلا صندلی‌ها رو نچینیم. 321 00:22:01,480 --> 00:22:02,520 ‫مگه رقص داریم؟ 322 00:22:11,360 --> 00:22:13,400 ‫«قهوه یا مرگ بهم بده.» 323 00:22:13,480 --> 00:22:14,880 ‫واسه کافی‌شاپ اسم عجیبیه. 324 00:22:14,960 --> 00:22:16,536 ‫همه چیز رو بردن دیگه. ‫چی می‌خوای؟ 325 00:22:16,560 --> 00:22:19,080 ‫- اومدم که چیز رو یادآوری کنم... ‫- جلسه؟ نمیام. 326 00:22:19,120 --> 00:22:21,720 ‫- باید بیای. ‫- نه، لزومی نداره... 327 00:22:22,880 --> 00:22:24,720 ‫نامزدم لیندزی بهم پیام داد... 328 00:22:25,240 --> 00:22:27,040 ‫و شد نامزد سابقم. 329 00:22:27,480 --> 00:22:30,456 ‫و خوشم نمیاد که بیام امشب راجع ‫به چراغ‌های کریمس حرف بزنم... 330 00:22:30,480 --> 00:22:33,056 ‫پس می‌رم خونه که تا خرخره ‫عرق بخورم و مثل سگ گریه کنم. 331 00:22:33,080 --> 00:22:34,800 ‫- توی خونه خالیم. ‫- نکن. 332 00:22:34,880 --> 00:22:37,600 ‫- چرا نکنم؟ ‫- ممکنه کار امنی نباشه. یه قضیه‌ای هست. 333 00:22:39,280 --> 00:22:40,280 ‫یه مشکلی پیش اومده. 334 00:22:40,760 --> 00:22:42,720 ‫یعنی خیلی مشکل‌ها اخیرا پیش اومده... 335 00:22:42,800 --> 00:22:44,960 ‫ولی الان خیلی شدید شده. 336 00:22:45,360 --> 00:22:47,320 ‫- مثل سردرد بعد مستی. ‫- می‌رم خونه. 337 00:22:47,400 --> 00:22:50,200 ‫اونجا جات امن‌تره. دوستم مراقبت هست. 338 00:22:50,960 --> 00:22:52,800 ‫ای‌بابا. یه بار توی زندگیت حرف ‫یکی رو گوش کن دیگه. 339 00:22:52,880 --> 00:22:55,240 ‫- خیلی عجیبی. ‫- اه. برو دیگه! 340 00:23:08,440 --> 00:23:09,520 ‫دارم روانی می‌شم. 341 00:23:09,960 --> 00:23:13,040 ‫وای بر من. نیناست. ‫تامین‌کننده قهوه‌هایمان. 342 00:23:13,120 --> 00:23:14,800 ‫خوشوقتم. 343 00:23:14,880 --> 00:23:18,320 ‫درود. چطور باید بگم؟ شب خوبی واسه رقصه. 344 00:23:18,400 --> 00:23:19,520 ‫چه خبره جاستین؟ 345 00:23:19,600 --> 00:23:22,320 ‫ای وای. بانوی قهوه‌فروش خوبمان. 346 00:23:22,400 --> 00:23:24,600 ‫امشب جلسه‌ی انجمن تاجران... 347 00:23:24,680 --> 00:23:26,360 ‫و صاحب‌مغازه‌های خیابان ویکبره. 348 00:23:26,440 --> 00:23:29,560 ‫همه از میزبانی آقای فل برخورددار هستیم. 349 00:23:29,920 --> 00:23:33,520 ‫دوست دارید از این شام کوچولو‌ها میل کنید؟ ‫رایگانه. 350 00:23:38,200 --> 00:23:39,760 ‫وای، نینا! 351 00:23:39,840 --> 00:23:43,440 ‫خیلی خوشحالم که اومدی. 352 00:23:43,800 --> 00:23:45,200 ‫الان رقص شروع می‌شه. 353 00:23:45,920 --> 00:23:48,560 ‫احساس می‌کنم خیلی ناراحتم. ‫پس چرا احساس ناراحتی ندارم؟ 354 00:23:48,640 --> 00:23:50,800 ‫امشب از چهره عبوس خبری نیست. 355 00:23:51,160 --> 00:23:54,760 ‫می‌خوام مطمئن بشم که شما ‫جوان‌ها لذت می‌برید. 356 00:23:54,840 --> 00:23:55,840 ‫رقص؟ 357 00:23:55,920 --> 00:23:58,680 ‫بدون رقصیدن که نمی‌شه اسمش رو گذاشت... 358 00:23:58,760 --> 00:24:00,040 ‫جلسه انجمن صاحب‌مغازه‌ها. مگه نه؟ 359 00:24:00,120 --> 00:24:02,576 ‫ببین، نمی‌دونم قضیه چیه، ‫ولی رفیقت گفت که من توی خطرم... 360 00:24:02,600 --> 00:24:04,880 ‫الان هم که اومدم اینجا رفتار تو... 361 00:24:05,400 --> 00:24:08,120 ‫- دارم روانی می‌شم واقعا. ‫- خب حالا که اومدی. 362 00:24:08,800 --> 00:24:12,240 ‫همینه که مهمه. ‫اینجا قطعا... 363 00:24:12,840 --> 00:24:14,040 ‫جات امنه. 364 00:24:14,480 --> 00:24:16,720 ‫آرزوی اوقات خوشی برایتون دارم بانو نینا... 365 00:24:16,800 --> 00:24:19,080 ‫امیدوارم قبل از اتمام جلسه ‫انجمن صاحب‌مغازه‌ها... 366 00:24:19,160 --> 00:24:21,520 ‫فرصت رقص کوتاهی با هم داشته باشیم. 367 00:24:22,800 --> 00:24:24,680 ‫فقط می‌خوام از چراغ‌های کریسمس حرف بزنم. 368 00:24:45,680 --> 00:24:46,840 ‫شما کی هستید؟ 369 00:24:47,240 --> 00:24:48,560 ‫کی شما رو فرستاده؟ 370 00:24:51,480 --> 00:24:52,760 ‫اهریمنید. 371 00:24:52,840 --> 00:24:54,600 ‫اهریمن‌های تازه‌کار و ناشی... 372 00:24:54,680 --> 00:24:55,840 ‫می‌شه گفت آش‌خورید. 373 00:24:56,720 --> 00:24:59,680 ‫اینجا چیکار می‌کنین؟ ‫نه جدی واسه چی اومدین اینجا؟ 374 00:25:00,080 --> 00:25:02,800 ‫نمی‌شه یهویی ظاهر بشید و گند بزنید که. ‫قانون داریم ما. 375 00:25:03,400 --> 00:25:07,040 ‫- فرشته رو رد کن بیاد. ‫- واسه جبرئیل اومدیم. 376 00:25:10,600 --> 00:25:13,200 ‫خیلی پاتون رو از گلیم‌تون دراز کردید! 377 00:25:26,000 --> 00:25:27,840 ‫دقیقا شغل شما چیه؟ 378 00:25:29,160 --> 00:25:30,560 ‫من خیاطم. 379 00:25:30,640 --> 00:25:33,760 ‫عجب حرفه شایسته‌ای. 380 00:25:33,840 --> 00:25:36,600 ‫نه، من خیاط نیستم. 381 00:25:36,680 --> 00:25:38,040 ‫از اون خیاط‌هام. 382 00:25:40,040 --> 00:25:41,440 ‫ای بابا. 383 00:25:42,160 --> 00:25:44,600 ‫- خیاطم دیگه. ‫- دقیقا یعنی چی؟ 384 00:25:45,200 --> 00:25:48,080 ‫- خیاط هستید دیگه. ‫- نه، خیاط چیه بابا؟ 385 00:25:48,400 --> 00:25:49,880 ‫چیزم دیگه... 386 00:25:50,520 --> 00:25:52,560 ‫خیاط. 387 00:25:53,840 --> 00:25:55,960 ‫چرا روم نمی‌شه این کلمه رو بگم؟ 388 00:25:56,040 --> 00:25:58,240 ‫اگه می‌شه توصیفش کنید. 389 00:25:58,320 --> 00:26:00,360 ‫درسته. این خوبه. ممنون. 390 00:26:00,880 --> 00:26:03,840 ‫وقتی که آقایی می‌بینه... 391 00:26:03,920 --> 00:26:06,240 ‫به توجه خانم یا همسری نیاز داره... 392 00:26:06,760 --> 00:26:09,240 ‫می‌تونه بیاد به محل کار من... 393 00:26:09,760 --> 00:26:13,880 ‫و اون‌جا می‌تونه از بین‌ ‫خانم‌های توانایی که... 394 00:26:14,200 --> 00:26:17,320 ‫توانایی ترمیم پیراهنش... 395 00:26:18,040 --> 00:26:19,800 ‫رفو کردن جوراب‌هاش... 396 00:26:19,880 --> 00:26:22,520 ‫یا دوختن دکمه‌هاش رو دارن، انتخاب کنه. 397 00:26:23,680 --> 00:26:26,960 ‫البته هزینه این یکی بیشتره. ‫ولی همه دخترها حاضرن انجامش بدن. 398 00:26:28,240 --> 00:26:29,320 ‫آهان. 399 00:26:30,560 --> 00:26:32,920 ‫خیاطی پس. 400 00:26:56,000 --> 00:26:57,760 ‫- داری چیکار می‌کنی؟ ‫- گفتم که. 401 00:26:58,240 --> 00:27:00,520 ‫مثل جین آستن مهمونی گرفتیم. 402 00:27:00,600 --> 00:27:01,816 ‫باید باهات حرف بزنم. مهمه. 403 00:27:01,840 --> 00:27:03,496 ‫متاسفانه دارم جلسه کاری ‫رو میزبانی می‌کنم... 404 00:27:03,520 --> 00:27:05,376 ‫بعد از سرو بره میام پیشت. 405 00:27:05,400 --> 00:27:06,480 ‫ولووان نمی‌خوری؟ 406 00:27:29,280 --> 00:27:32,160 ‫- این دیگه جدیده. ‫- واقعا عجیبه. 407 00:27:33,680 --> 00:27:36,520 ‫چرا همه جوری حرف می‌زنن که انگار ‫وسط «غرور و تعصب» هستیم؟ 408 00:27:36,600 --> 00:27:38,920 ‫گمونم صرفا دارن جو رو می‌پذیرن. 409 00:27:39,000 --> 00:27:40,280 ‫جو چی رو؟ 410 00:27:40,360 --> 00:27:42,880 ‫قرار بود جلسه ماهانه انجمن ‫صاحب‌مغازه‌ها باشه. 411 00:27:42,960 --> 00:27:44,640 ‫درسته. 412 00:27:44,720 --> 00:27:46,560 ‫وقتی این‌طوری بیان می‌کنی درسته. 413 00:27:47,680 --> 00:27:48,920 ‫داریم می‌رقصیم؟ 414 00:27:49,520 --> 00:27:50,640 ‫آره. 415 00:27:50,720 --> 00:27:52,760 ‫اصلا ضرب این رقص رو یاد گرفتی؟ 416 00:27:52,840 --> 00:27:54,800 ‫داریم درست می‌رقصیم دیگه. نه؟ 417 00:27:54,880 --> 00:27:57,040 ‫نه، نه درست نیست. 418 00:27:59,920 --> 00:28:01,000 ‫واقعا عجیبه. 419 00:28:01,400 --> 00:28:02,400 ‫تقصیر اون‌هاست. 420 00:28:03,320 --> 00:28:04,360 ‫کار خودشونه. 421 00:28:10,193 --> 00:28:20,193 ‫مترجمان: «حامی مغیثی و تارخ علی‌خانی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ و aManOfWar@ 422 00:28:29,243 --> 00:28:34,828 ‫[ای.زد فل و شرکاء] 423 00:28:36,400 --> 00:28:39,400 ‫من دستیار کتاب‌فروشی هستم، ‫این‌ها کتاب نیستن. 424 00:28:39,480 --> 00:28:41,920 ‫این‌ها خوردنی‌های خوشمزه هستن ‫و قصد فروش هم ندارم... 425 00:28:42,280 --> 00:28:43,600 ‫دارم همین‌طوری می‌دمشون. 426 00:28:43,680 --> 00:28:46,640 ‫پس قطعا باید از دستش ندیم. 427 00:28:48,200 --> 00:28:49,240 ‫وای. 428 00:28:49,640 --> 00:28:51,240 ‫عالیه... 429 00:28:51,680 --> 00:28:53,440 ‫نیاز داریم که در نزدیکی باشند. 430 00:28:53,920 --> 00:28:58,360 ‫زیاد شایع نیست که روستای کوچکمان ‫سعادت حضور آقایی... 431 00:28:58,800 --> 00:29:03,600 ‫این‌چنین خوش‌برخورد، نجیب، ‫ و اگر اجازه دار بگم، انقدر خوش‌تیپ... 432 00:29:03,680 --> 00:29:05,720 ‫و با کمالات نصیبش بشه. 433 00:29:07,320 --> 00:29:09,080 ‫این... عالیه. 434 00:29:09,440 --> 00:29:11,680 ‫مگه نه؟ هنوز دارم توانایی‌هاش ‫رو کشف می‌کنم. 435 00:29:11,920 --> 00:29:15,200 ‫دیشب یکیش رو توی تخت کشف کردم. 436 00:29:15,280 --> 00:29:16,760 ‫می‌خوای نشونت بدم؟ 437 00:29:17,960 --> 00:29:20,800 ‫باید اعتراف کنم که علاقه شما به ما عجیبه. 438 00:29:20,880 --> 00:29:23,440 ‫بگیر، بگیر. ببینین، ببینین، ببینین. 439 00:29:39,120 --> 00:29:41,960 ‫تجمع ایرادی نداشت، ‫ولی این‌که مهمونی بگیری... 440 00:29:42,560 --> 00:29:45,040 ‫ببین، یه مشکلی هست. واقعا یه مشکلی هست. 441 00:29:45,120 --> 00:29:46,360 ‫خب شاید بتونی... 442 00:29:47,040 --> 00:29:48,160 ‫حین رقص بهم بگیش. 443 00:29:48,520 --> 00:29:49,560 ‫ما که نمی‌رقصیم. 444 00:30:01,480 --> 00:30:03,800 ‫درب‌ها باز می‌شوند. در زمین هستیم. 445 00:30:19,680 --> 00:30:20,720 ‫چه قشنگ. 446 00:30:21,760 --> 00:30:22,960 ‫مهمونی گرفتن. 447 00:30:24,360 --> 00:30:26,120 ‫- داریم چیکار می‌کنیم؟ ‫- مطمئن نیستم. 448 00:30:27,040 --> 00:30:29,560 ‫اصلا روز خوبی نداشتم، ‫نامزدم لیندزی... 449 00:30:30,120 --> 00:30:31,120 ‫ترکم کرد. 450 00:30:31,800 --> 00:30:32,920 ‫تقصیر منه؟ 451 00:30:33,000 --> 00:30:34,800 ‫چی؟ نه. 452 00:30:35,400 --> 00:30:36,800 ‫اصلا. 453 00:30:36,880 --> 00:30:40,120 ‫اون شب مثل آخرین تیر بود... 454 00:30:40,200 --> 00:30:41,920 ‫خیلی وقت بود که منتظرش بودم. 455 00:30:43,640 --> 00:30:46,000 ‫گمون نمی‌کنم که لیندزی اصلا ‫بهم علاقه‌ای داشته باشه. 456 00:30:46,840 --> 00:30:49,800 ‫- و خب می‌دونم که سر و کله زدن باهام سخته. ‫- من... 457 00:30:53,040 --> 00:30:54,040 ‫یعنی... 458 00:30:54,800 --> 00:30:56,360 ‫من از سر و کله زدن نمی‌ترسم. 459 00:30:57,800 --> 00:30:59,720 ‫جهنم اهریمن فرستاده. 460 00:31:00,200 --> 00:31:02,600 ‫دارن بیرون می‌چرخن و جبرئیل رو می‌خوان. 461 00:31:02,680 --> 00:31:04,880 ‫اینجا جامون کاملا امنه. 462 00:31:04,960 --> 00:31:07,480 ‫درواقع این کتاب‌فروشی ‫هنوز سفارت محسوب می‌شه. 463 00:31:07,880 --> 00:31:10,280 ‫به نظرم وقتشه این بازی رو جمعش کنی... 464 00:31:10,360 --> 00:31:12,080 ‫که فکر کنیم چه خاکی به سرمون بریزیم. 465 00:31:12,480 --> 00:31:15,400 ‫من جیم رو بهشون تحویل نمی‌دم. 466 00:31:15,480 --> 00:31:17,320 ‫ملت آسیب می‌بینن فرشته خان. 467 00:31:17,920 --> 00:31:21,040 ‫به نظرم پیاز داغش رو الکی زیاد می‌کنی. 468 00:31:24,459 --> 00:31:25,952 ‫[فرتشه را تحویل دهید] 469 00:31:28,640 --> 00:31:29,680 ‫خب... 470 00:31:30,280 --> 00:31:31,400 ‫وای. 471 00:31:31,960 --> 00:31:33,000 ‫وای بر من. 472 00:31:33,400 --> 00:31:36,520 ‫- «فرتشه را تحویل دهید»؟ ‫- آره خب... 473 00:31:36,600 --> 00:31:39,056 ‫زیاد سوادشون خوب نیست، ‫منظورشون اینه که... 474 00:31:39,080 --> 00:31:40,480 ‫فرشته رو تحویل بدید. 475 00:31:40,880 --> 00:31:42,080 ‫جبرئیل رو رد کن بیاد. 476 00:31:42,720 --> 00:31:45,520 ‫- این‌طوری کسی صدمه جدی نمی‌بینه. ‫- حرفش هم نزن. 477 00:31:45,920 --> 00:31:47,560 ‫لازمه که یادآوری کنم... 478 00:31:47,640 --> 00:31:51,280 ‫این کتاب‌فروشی از لحاظ فنی ‫همچنان سفارتی خودمختار... 479 00:31:51,360 --> 00:31:53,520 ‫از بهشت محسوب می‌شه. 480 00:31:53,600 --> 00:31:56,440 ‫- و بدین ترتیب... ‫- تو یاغی هستی ازیرافیل. 481 00:31:57,120 --> 00:31:58,280 ‫هیچ کسی مراقبت نیست. 482 00:31:59,400 --> 00:32:00,880 ‫من یک لژیون اهریمن... 483 00:32:01,240 --> 00:32:02,400 ‫به همراهم دارم. 484 00:32:03,480 --> 00:32:06,000 ‫و قصد ندارم به تو... 485 00:32:06,560 --> 00:32:08,640 ‫یا انسان‌های پیشت آسیبی بزنم. 486 00:32:09,920 --> 00:32:13,080 ‫شصت ثانیه وقت داری که فرشته مقرب ‫جبرئیل رو تحویل بدی... 487 00:32:13,160 --> 00:32:16,640 ‫وگرنه شروع می‌کنیم به کشتن مردم. 488 00:32:21,280 --> 00:32:22,280 ‫ببخشید. 489 00:32:26,840 --> 00:32:27,880 ‫پنجاه ثانیه. 490 00:32:28,520 --> 00:32:29,840 ‫نظرت چیه؟ 491 00:32:30,360 --> 00:32:31,800 ‫همه این قضایا بخاطر منه دیگه؟ 492 00:32:32,400 --> 00:32:34,360 ‫اون‌ها همه من رو می‌خوان. 493 00:32:34,840 --> 00:32:35,880 ‫مگه نه؟ 494 00:32:40,080 --> 00:32:41,080 ‫تو اومدی پیشم... 495 00:32:41,800 --> 00:32:43,200 ‫من هم گفتم ازت مراقبت می‌کنم... 496 00:32:44,160 --> 00:32:45,240 ‫و خواهم کرد. 497 00:32:45,720 --> 00:32:46,920 ‫لزومی نداره. 498 00:32:47,520 --> 00:32:48,600 ‫من می‌رم بیرون. 499 00:32:59,000 --> 00:33:00,000 ‫من اینجام. 500 00:33:01,400 --> 00:33:02,560 ‫من اونیم که می‌خواید. 501 00:33:03,400 --> 00:33:04,440 ‫گمونم. 502 00:33:05,240 --> 00:33:06,240 ‫خودمم. 503 00:33:07,080 --> 00:33:10,520 ‫نمی‌دونم قصدت چیه، ولی از سر راهم برو کنار. 504 00:33:11,920 --> 00:33:15,680 ‫فرشته رو بفرست وگرنه ‫همه تاوانش رو پس می‌دن. 505 00:33:15,760 --> 00:33:18,160 ‫- جدی گفتم! ‫- سلام. 506 00:33:18,640 --> 00:33:19,880 ‫گوش کن. 507 00:33:21,040 --> 00:33:23,240 ‫این فرشته جبرئیل... 508 00:33:24,040 --> 00:33:26,080 ‫ظاهرا منم. 509 00:33:26,160 --> 00:33:29,760 ‫اما همچنان جیم هم هستم، که مخفف جیمزه. ‫و جبرئیل. 510 00:33:30,960 --> 00:33:33,640 ‫خفه می‌شی؟ 511 00:33:34,880 --> 00:33:39,040 ‫فورا گمشو برگرد اون داخل. 512 00:33:39,600 --> 00:33:43,440 ‫و به اون ازیرافیل عوضی... 513 00:33:43,520 --> 00:33:46,800 ‫و اون کراولی خائن کثافت بگو... 514 00:33:46,880 --> 00:33:50,360 ‫اگه همین الان فرشته جبرئیل ‫رو نفرستن بیرون... 515 00:33:50,440 --> 00:33:52,240 ‫همه‌شون سوخاری می‌شن. 516 00:33:52,600 --> 00:33:55,320 ‫س-خ-ا-ری 517 00:33:56,800 --> 00:33:58,040 ‫و. 518 00:33:58,120 --> 00:34:00,080 ‫سوخاری. فورا. 519 00:34:13,960 --> 00:34:14,960 ‫چی شد؟ 520 00:34:16,480 --> 00:34:20,800 ‫گفتن برگردم داخل و بگم ‫که جبرئیل رو بفرستید. 521 00:34:23,120 --> 00:34:24,640 ‫تعجبی نداره. 522 00:34:24,760 --> 00:34:27,080 ‫باید معجزه کنیم که همه بفهمن خودشه. 523 00:34:27,160 --> 00:34:28,536 ‫الان کسی نمی‌شناسش. 524 00:34:28,560 --> 00:34:31,280 ‫- لطف کردی احمق. ‫- ببخشید جناب فل. 525 00:34:31,640 --> 00:34:34,160 ‫اون‌ها کی هستن؟ چی شده؟ 526 00:34:34,280 --> 00:34:36,200 ‫بیست ثانیه مونده فرشته... 527 00:34:36,840 --> 00:34:39,400 ‫بعدش همه رو سلاخی می‌کنیم. 528 00:34:39,880 --> 00:34:43,120 ‫اجازه ندارید که مستقیما ‫به انسان‌ها آسیب بزنید... 529 00:34:43,160 --> 00:34:45,080 ‫- خودت بلدی دیگه احمق. ‫- شاید هم نه. 530 00:34:45,760 --> 00:34:47,400 ‫ولی می‌تونم غیرمستقیم بهشون آسیب بزنیم. 531 00:34:47,680 --> 00:34:50,400 ‫می‌تونیم حین نبرد با فرشتگان ‫بهشون آسیب بزنیم. 532 00:34:50,480 --> 00:34:52,080 ‫انسان‌ها هم حینش آسیب می‌بینن. 533 00:34:52,160 --> 00:34:54,600 ‫پس می‌گی به طور رسمی تایید شده ‫کاری که می‌کنید؟ 534 00:34:54,640 --> 00:34:57,000 ‫یعنی که این حمله طبق قوانین درگیریه. 535 00:34:57,040 --> 00:35:01,040 ‫خب رسمیه یا نه؟ اجازه حمله صادر شده؟ 536 00:35:03,960 --> 00:35:05,560 ‫احمق که نیستم. 537 00:35:06,200 --> 00:35:07,840 ‫اجازه دارم. 538 00:35:08,840 --> 00:35:11,520 ‫قوانین استاندارد درگیری، ‫ بند ۱.۱.۲، بخش سوم. 539 00:35:11,600 --> 00:35:13,416 ‫وقت کافی برای ترک محل... 540 00:35:13,440 --> 00:35:15,080 ‫باید به تمامی غیرنظامیان داده بشه. 541 00:35:15,160 --> 00:35:17,440 ‫اگه می‌خواید ازیرافیل ‫می‌تونه شکایتی رسمی... 542 00:35:17,520 --> 00:35:19,376 ‫به شورای تیره‌ی اشرافیان جهنم بنویسه. 543 00:35:19,400 --> 00:35:21,456 ‫ولی باید تا بعد رسیدن جواب صبر کنید. 544 00:35:21,480 --> 00:35:24,440 ‫ممکنه هفته‌ها طول بکشه. ‫شاید هم حتی... 545 00:35:24,520 --> 00:35:26,800 ‫ممکنه توی بد دردسری بیفتید. 546 00:35:33,120 --> 00:35:34,160 ‫پس حالا که این‌طوره... 547 00:35:34,640 --> 00:35:36,880 ‫انسان‌هاتون رو خارج کنید. 548 00:35:37,440 --> 00:35:38,480 ‫حتما. 549 00:35:40,120 --> 00:35:42,640 ‫خیلی‌خب. الان یه قانون از خودم ‫درآوردم که احمق‌ها بررسیش نکردن. 550 00:35:42,760 --> 00:35:44,536 ‫من انسان‌ها رو می‌برم و برمی‌گردم. 551 00:35:44,560 --> 00:35:46,816 ‫- تنهات نمی‌ذارم. ‫- می‌دونم. ولی یه پیشنهادی دارم. 552 00:35:46,840 --> 00:35:49,880 ‫بسپرش به خودم. خیلی‌خب... ‫من همه شما رو از اینجا می‌برم. 553 00:35:49,960 --> 00:35:54,120 ‫اگه هرکاری که می‌گم رو بکنید، ‫کسی آسیب نمی‌بینه. 554 00:35:54,160 --> 00:35:56,880 ‫من که نمی‌دونم چه خبره ‫ولی من حلش می‌کنم. 555 00:35:57,400 --> 00:35:59,600 ‫- ببخشید. ‫- ممکنه یکم خطرناک بشه. 556 00:35:59,640 --> 00:36:00,760 ‫اوه... 557 00:36:06,320 --> 00:36:07,320 ‫خانم. 558 00:36:10,480 --> 00:36:12,920 ‫نمی‌دونم چرا خیال کردید ‫که کار شایسته‌ایه که... 559 00:36:13,000 --> 00:36:15,760 ‫مزاحم جلسه انجمن تاجران ‫و صاحب‌مغازه‌های خیابان ویکبر بشید. 560 00:36:15,840 --> 00:36:16,880 ‫رقص. 561 00:36:17,680 --> 00:36:18,760 ‫جلسه نیست. 562 00:36:19,360 --> 00:36:20,440 ‫داشتید می‌رقصیدید. 563 00:36:22,560 --> 00:36:24,680 ‫حق ندارید مزاحم بقیه بشید. 564 00:36:26,200 --> 00:36:27,200 ‫درسته. 565 00:36:27,880 --> 00:36:29,800 ‫الان به مسئولین زنگ می‌زنم. 566 00:36:32,000 --> 00:36:34,120 ‫کراولی. حدود این مکان از کجا شروع می‌شه؟ 567 00:36:34,160 --> 00:36:35,840 ‫چهارچوب در. نمی‌تونی ازش رد بشی. 568 00:36:43,760 --> 00:36:45,920 ‫- اجازه چنین کاری رو نداری. ‫- دیدی که کردیم. 569 00:36:46,480 --> 00:36:47,640 ‫تلفات انسانی. 570 00:36:48,320 --> 00:36:49,960 ‫فورا بقیه رو خارج کن... 571 00:36:50,040 --> 00:36:51,640 ‫وگرنه یکی یکی می‌گیریمشون. 572 00:36:56,600 --> 00:36:57,760 ‫هنوز متوجه نیستم. 573 00:36:58,560 --> 00:36:59,840 ‫- چی شده؟ ‫- آم... 574 00:37:00,640 --> 00:37:02,600 ‫یکم پیچیده‌ست ولی... 575 00:37:03,040 --> 00:37:07,280 ‫ولی بهتره کاملا فراموشش کنی ‫و هرچی آقای کراولی می‌گه گوش کنی. 576 00:37:07,960 --> 00:37:10,296 ‫داری سعی می‌کنی هیپنوتیزمم کنی؟ ‫قضیه از این قراره؟ 577 00:37:10,320 --> 00:37:12,616 ‫- داری یه کاری باهامون می‌کنی. ‫- دارم زندگیتون رو نجات می‌دم. 578 00:37:12,640 --> 00:37:14,640 ‫خیلی‌خب. همه به صف بشید. ‫دو به دو. 579 00:37:14,680 --> 00:37:17,760 ‫می‌خوام خانم ساندویچ جلو باشه. ‫نینا و مگی هم عقب. 580 00:37:17,840 --> 00:37:18,880 ‫بیا مگی. 581 00:37:18,960 --> 00:37:21,040 ‫ولش نمی‌کنم که تنهایی ‫باهاشون روبه‌رو بشه که. 582 00:37:21,480 --> 00:37:22,960 ‫وقتی گفتم برید... 583 00:37:23,800 --> 00:37:25,536 ‫برید دیگه. باهاشون چشم تو چشم نشید... 584 00:37:25,560 --> 00:37:27,160 ‫فقط به حرفم گوش کنید. ‫میای یا نه نینا؟ 585 00:37:30,440 --> 00:37:31,640 ‫نه. 586 00:37:31,760 --> 00:37:33,200 ‫می‌خوای بمونی که با شجاعت بمیری؟ 587 00:37:33,640 --> 00:37:35,840 ‫خوش به حالت. خیلی‌خب. ‫بریم زندگی ملت رو نجات بدیم. 588 00:37:35,920 --> 00:37:37,320 ‫دستت رو هنوز داری؟ 589 00:37:37,400 --> 00:37:39,480 ‫- بیشتر از دست هم دارم‌ها عزیزم. ‫- معلومه که داری. 590 00:37:39,560 --> 00:37:40,560 ‫بزن بریم. 591 00:37:41,960 --> 00:37:43,520 ‫سالگردمون مبارک عزیزم. 592 00:37:44,560 --> 00:37:45,560 ‫آوردمش بیرون. 593 00:37:46,360 --> 00:37:49,280 ‫- واسه چی؟ ‫- جلوی در اصلی تجمع می‌شه. 594 00:37:50,280 --> 00:37:51,840 ‫بذار واسه یه وقت دیگه. الان خوب نیست. 595 00:37:59,360 --> 00:38:01,480 ‫- بردنش. ‫- حالش خوبه؟ 596 00:38:01,560 --> 00:38:05,440 ‫احتمالش کمه. بیا اول همه رو سالم ‫خارج کنیم بعد بررسی کنیم. 597 00:38:16,040 --> 00:38:19,640 ‫بسیارخب، من رسما این جلسه صاحب‌مغازه‌های... 598 00:38:20,000 --> 00:38:22,080 ‫ویکبر رو خاتمه می‌دم. 599 00:38:22,160 --> 00:38:24,976 ‫به نظرم بهترین کار اینه که به سرعت ‫به مغازه‌هاتون برگردید. 600 00:38:25,000 --> 00:38:28,440 ‫و تا جایی که می‌شه این ‫اتفاقات رو فراموش کنید. 601 00:38:30,520 --> 00:38:31,560 ‫تو انسان خوبی هستی. 602 00:38:32,080 --> 00:38:33,640 ‫نه در واقع. حتی انسان هم نیستم. 603 00:38:34,200 --> 00:38:35,560 ‫ولی لطف داری. 604 00:38:38,640 --> 00:38:40,880 ‫- چرا نرفتید؟ ‫- می‌خواستم ببینم چی می‌شه. 605 00:38:40,960 --> 00:38:42,960 ‫- توی خطری. ‫- هیچ چیزی با عقل جور در نمیاد. 606 00:38:43,040 --> 00:38:45,320 ‫توی دردسر افتادی و نخواستیم تنهات بذاریم. 607 00:38:45,400 --> 00:38:47,120 ‫ما توی خطر نیستیم. 608 00:38:47,160 --> 00:38:49,600 ‫کراولی الان برمی‌گرده. ‫مطمئنم یه نقشه‌ای داره. 609 00:38:49,640 --> 00:38:51,880 ‫چرا خودت ایستادگی نمی‌کنی؟ ‫خودت نقشه بریز. 610 00:38:51,960 --> 00:38:55,440 ‫دارم می‌ریزم دیگه. ‫این‌که من رو نجات بده خیلی خو‌شحالش می‌کنه. 611 00:39:06,880 --> 00:39:09,160 ‫افسر، من می‌خوام یه جرم رو گزارش بدم. 612 00:39:09,560 --> 00:39:13,480 ‫- گمونم... اشتباهی... ‫- مگه تو افسر قانون نیستی؟ 613 00:39:13,560 --> 00:39:15,480 ‫بله، یعنی احتمالا هستم... 614 00:39:15,560 --> 00:39:17,416 ‫به عنوان افسر قانون در صورت رخداد تخلفی... 615 00:39:17,440 --> 00:39:19,960 ‫- اجازه بازداشت مجرم رو داری. ‫- خب آره، ولی... 616 00:39:20,040 --> 00:39:22,320 ‫- خوبه، پس دستگیرم کن. ‫- چی؟ 617 00:39:22,400 --> 00:39:24,840 ‫گفتم دیگه. دستبند بزن. مقاومت نمی‌کنم. 618 00:39:27,200 --> 00:39:29,520 ‫توضیحش سخته، ولی من درواقع... 619 00:39:29,600 --> 00:39:31,960 ‫بازرس پاسبان یا مامور قانون انسانی نیستم. 620 00:39:32,040 --> 00:39:35,000 ‫فرشته‌ای، می‌دونم. واسه ‫همین تسلیم تو می‌شم. 621 00:39:35,080 --> 00:39:37,520 ‫من اهریمنم. با کلی تخلف علیه بهشت... 622 00:39:37,600 --> 00:39:40,160 ‫می‌خوام که دستگیرم کنی، خیلی وقت نداریم. 623 00:39:40,280 --> 00:39:41,600 ‫چطوری دستگیرت کنم؟ 624 00:39:41,640 --> 00:39:44,096 ‫بگو که دستگیرم می‌کنی و چیز میز. 625 00:39:44,120 --> 00:39:46,280 ‫- چیز میز؟ ‫- عالی دستگیر می‌کنی. 626 00:39:46,360 --> 00:39:48,640 ‫- چی؟ ‫- آره دیگه. گفتی « چیز میز.» 627 00:39:48,920 --> 00:39:51,040 ‫مشکلی نیست افسر. ‫بی مقاومت میام. 628 00:39:51,120 --> 00:39:52,480 ‫کجا میای؟ 629 00:39:53,280 --> 00:39:54,480 ‫بهشت. 630 00:40:01,120 --> 00:40:02,120 ‫درسته. 631 00:40:02,600 --> 00:40:04,280 ‫درب‌ها باز می‌شوند. 632 00:40:10,800 --> 00:40:13,120 ‫حقه که تو کارت نیست؟ 633 00:40:13,160 --> 00:40:16,040 ‫داری دستگیرم می‌کنی. چرا باید حقه بزنم؟ 634 00:40:20,480 --> 00:40:21,680 ‫درها رو ببند. 635 00:40:22,640 --> 00:40:24,680 ‫درب‌ها بسته. 636 00:40:28,560 --> 00:40:30,800 ‫بالا می‌رویم. 637 00:40:35,163 --> 00:40:42,163 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::.