1 00:00:08,698 --> 00:00:11,403 امروز حالتون چطوره خانم پی؟ [سال 1978] 2 00:00:17,214 --> 00:00:20,388 می‌شه یکم از اون نون موزی برام بپزی؟ 3 00:00:20,388 --> 00:00:22,392 تنها چیزیه که باهاش حال می‌کنم 4 00:00:22,392 --> 00:00:23,427 البته 5 00:00:23,427 --> 00:00:25,163 ممنون، عزیزم 6 00:00:27,189 --> 00:00:33,493 ‫وبـ ـسایت مووی زون ... :: wWw.MOViE-ZONE.Site :: ... با افتخار تقديم مي کند 7 00:00:37,189 --> 00:00:43,493 ‫بهترین ها را با ترافیک نیم بهااز وب سایت مووی زون دانلود کنید@Movie_Zone_co 8 00:00:47,179 --> 00:00:58,498 ‫ترجمه شده توسط : مـحـسـن رضـایـی و مـهـدی ... :: wWw.MOViE-ZONE.Site :: ... 9 00:01:02,189 --> 00:01:08,495 ‫دسـترسی به زیـرنویسـهای ما از طریق لینک زیر... :: @MZoneSub :: ... 10 00:01:20,642 --> 00:01:22,412 ...تو گفتی 11 00:01:22,412 --> 00:01:25,752 این شیمی‌درمانی از ریزش موهام جلوگیری می‌کنه 12 00:01:36,674 --> 00:01:38,277 ،کارتو خوب انجام دادی 13 00:01:38,277 --> 00:01:40,682 مدت زیادی منو زنده نگه داشتی 14 00:01:43,286 --> 00:01:44,790 ...اما اگه خودت بودی 15 00:01:45,659 --> 00:01:50,836 ...اما اگه خودت بودی به این جنگ 16 00:01:50,836 --> 00:01:52,238 تن به تن ادامه می‌دادی؟ 17 00:01:52,238 --> 00:01:54,175 برای همه متفاوته 18 00:01:54,977 --> 00:01:57,716 تو مدت زیادی جنگیدی و سخت هم جنگیدی 19 00:02:07,401 --> 00:02:09,606 چقدر زمان دارم؟ 20 00:02:14,248 --> 00:02:15,919 گفت 6 ماه؟ 21 00:02:15,919 --> 00:02:17,455 این عبارت رو به کار برد؟ 22 00:02:17,455 --> 00:02:19,593 " شش ماه برای زندگی کردن وقت داری؟ " 23 00:02:19,593 --> 00:02:21,864 ازش پرسیدم ،می‌تونم به جشن شکرگزاری برسم یا نه 24 00:02:21,864 --> 00:02:23,634 ...و اون فقط 25 00:02:24,402 --> 00:02:26,439 سرشو انداخت پایین و تکون داد 26 00:02:28,043 --> 00:02:32,285 چرا این دکترا، نمی‌تونن رُک و راست باشن؟ 27 00:02:32,285 --> 00:02:34,623 ،جراح پدرم 28 00:02:34,623 --> 00:02:36,293 ...به شدت ازش انتقاد کردن 29 00:02:36,293 --> 00:02:38,731 و همه براش احترام قائل بودن 30 00:02:39,933 --> 00:02:41,838 ...البته اون 31 00:02:41,838 --> 00:02:44,309 اهل بوستون بود و صبور بود 32 00:02:44,309 --> 00:02:46,914 ببین، یه داروی جدید اومده امتحانش می‌کنیم 33 00:02:46,914 --> 00:02:48,618 یه سری تحقیقات در موردش کردم 34 00:02:48,618 --> 00:02:49,954 اسمش تاموکسیفنه [دارویی که اواخر دهه 1960 عرضه و کاربرد آن تسکین بیماران مبتلا به تومورهای وابسته به استروژن بود] 35 00:02:49,954 --> 00:02:52,559 این محصول قراره تاییدیه‌ی سازمان غذا و داروی آمریکا رو دریافت کنه 36 00:02:52,559 --> 00:02:54,697 --می‌دونم به کی زنگ بزنم تا - آره، آره، تو همه رو می‌شناسی، بیل - 37 00:02:54,697 --> 00:02:56,433 آره، اینو می‌دونیم 38 00:02:56,433 --> 00:02:58,269 تو همه چیزو می‌شناسی 39 00:02:59,606 --> 00:03:00,976 دیگه کافیه 40 00:03:00,976 --> 00:03:03,447 ،یجوری بهم دستور می‌دی ...انگار من 41 00:03:03,447 --> 00:03:06,319 معاون برنامه ریزی هستم 42 00:03:07,388 --> 00:03:09,025 که نیستم 43 00:03:09,025 --> 00:03:10,695 محض رضای خدا، لطفا سیگار نکش 44 00:03:10,695 --> 00:03:13,433 چیکار می‌تونم بکنم که مانع سیگار کشیدنت شم؟ 45 00:03:13,433 --> 00:03:16,874 چیکار می‌تونی بکنی، که مانعم شی؟ 46 00:03:18,978 --> 00:03:20,014 ...نظرت چیه 47 00:03:20,014 --> 00:03:24,021 این کارای تخمی رو برام نکنی؟ 48 00:03:25,457 --> 00:03:26,894 دیگه جواهراتی در کار نیست 49 00:03:26,894 --> 00:03:28,531 ...دیگه 50 00:03:28,531 --> 00:03:29,567 نقاشی‌ای در کار نیست 51 00:03:29,567 --> 00:03:31,537 دیگه از لوسین فروید یا پیکابیا خبری نیست [هر دو شخصیت از نقاش‌های برجسته می‌باشند] 52 00:03:31,537 --> 00:03:34,910 دیگه بخشش و محبتی درکار نیست 53 00:03:34,910 --> 00:03:36,948 تو ترومن رو قبل ازمن می‌بخشی 54 00:03:36,948 --> 00:03:39,018 !سیگاریه لعنتی 55 00:03:39,018 --> 00:03:40,722 ،حتی بعد اینکه بهت گفتن باید سیگارو می‌ذاشتی کنار 56 00:03:40,722 --> 00:03:42,559 دلت می‌خواد بمیری؟ 57 00:03:42,559 --> 00:03:44,697 با من بودن اینقدر بد بود که می‌خواستی خودتو بکشی؟ 58 00:03:44,697 --> 00:03:46,834 خب، آره بیل 59 00:03:49,305 --> 00:03:51,376 می‌تونست بدترازاین هم باشه می‌تونست آرام‌بخش باشه 60 00:03:51,376 --> 00:03:53,681 اما نه، سیگار و مشروبات الکلی بود 61 00:03:54,482 --> 00:03:57,655 ،حداقل من یه میزبان منطقی بودم 62 00:03:59,560 --> 00:04:00,795 ...خودمو اینطوری 63 00:04:02,364 --> 00:04:04,002 درمان کردم 64 00:04:04,002 --> 00:04:05,605 خودتو با چی درمان کردی؟ 65 00:04:05,605 --> 00:04:06,674 تو 66 00:04:08,110 --> 00:04:11,416 ...سیگار و اسکاچ که بود 67 00:04:11,416 --> 00:04:14,556 که اولین نشونه‌ی سپیده دم یا زودترش رو نشون می‌داد 68 00:04:15,758 --> 00:04:17,762 چیکار می‌شه کرد؟ 69 00:04:24,643 --> 00:04:26,513 می‌دونی من چی می‌خوام؟ 70 00:04:26,513 --> 00:04:28,116 ...یکم سکوت 71 00:04:28,116 --> 00:04:30,086 و تنهایی 72 00:04:34,830 --> 00:04:36,701 ...و می‌خوام با بچه‌هام 73 00:04:36,701 --> 00:04:38,571 حرف بزنم 74 00:04:39,339 --> 00:04:41,743 نمی‌دونم اون چرا با من حرف نمی‌زنه 75 00:04:44,148 --> 00:04:45,785 چونکه تو سردی 76 00:04:46,787 --> 00:04:48,056 سَردی 77 00:04:48,056 --> 00:04:49,927 تو آدم سردی هستی 78 00:04:49,927 --> 00:04:52,498 و دخترت احساس می‌کنه ،کمتر توی زندگیت 79 00:04:52,498 --> 00:04:54,068 ...مورد توجه قرار گرفته 80 00:04:54,068 --> 00:04:56,641 و بعد از راه‌های بیشماری ...که برای نشون دادن 81 00:04:56,641 --> 00:04:59,479 زیبایی و کمالت به دنیا نشون دادی، به اون رسیدی 82 00:04:59,479 --> 00:05:02,518 ،خفه شو پیلی! محض رضای خدا چرا خفه‌خون نمی‌گیری؟ 83 00:05:02,518 --> 00:05:03,888 ،تو پدر نمونه‌ای بودی 84 00:05:03,888 --> 00:05:06,459 با نفرتی که نسبت به پسرت 85 00:05:06,459 --> 00:05:08,063 داشتی، ولی اون چیکار کرد؟ 86 00:05:08,063 --> 00:05:11,971 نه، اون با من صحبت نمی‌کنه ...بخاطر اینکه 87 00:05:11,971 --> 00:05:13,975 ...من تورو بجای 88 00:05:13,975 --> 00:05:17,549 اون انتخاب کردم 89 00:05:17,549 --> 00:05:21,456 نه، راستش ما خودمون همدیگه‌رو انتخاب کردیم 90 00:05:21,456 --> 00:05:23,995 پِیلی 91 00:05:23,995 --> 00:05:27,501 یه مدته منو با این اسم صدا می‌زنی 92 00:05:27,501 --> 00:05:31,109 ،اولش فکر می‌کردم تظاهر به مهربانی کردن 93 00:05:31,109 --> 00:05:32,913 یجورایی سخته 94 00:05:32,913 --> 00:05:36,821 اما بعدش متوجه شدم اطراف این رفتار سردی وجود داره 95 00:05:36,821 --> 00:05:40,695 من فکر می‌کنم مردم از این راه مشکلات‌شون رو حل می‌کنن، مگه نه؟ 96 00:05:43,868 --> 00:05:45,471 ،می‌دونی ...برای برانگیختن خشم درون وجود کسی که 97 00:05:45,471 --> 00:05:46,974 که به تازگی خبر مرگت رو بهش اعلام کردی 98 00:05:46,974 --> 00:05:49,980 مهارت خاصی لازمه 99 00:05:49,980 --> 00:05:51,617 من تحسینش می‌کنم 100 00:05:52,819 --> 00:05:55,858 این باید مرحله‌ی خشم باشه [دومین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ] 101 00:06:00,735 --> 00:06:03,974 تموم تلاشم رو می‌کنم تا کیت رو بهت برگردونم 102 00:06:05,611 --> 00:06:08,416 گاهی اوقات ازم حرف شنوی داره 103 00:06:38,738 --> 00:06:45,775 [مــووی زون] 104 00:07:27,162 --> 00:07:30,099 [ دشـمـنـی - کاپـوتـی در برابـر قـوها ] 105 00:07:44,750 --> 00:07:48,254 [قسمت هفتم] [بِیب زیبا] 106 00:08:04,152 --> 00:08:07,589 ،خب، من فکر می‌کنم 107 00:08:07,589 --> 00:08:09,025 ،اما مساله اینه که :مدام می‌گه 108 00:08:09,025 --> 00:08:10,662 ،می‌خواد ازم خواستگاری کنه 109 00:08:10,662 --> 00:08:11,864 انگار بهم اعتماد نداره 110 00:08:11,864 --> 00:08:13,601 خب، درک می‌کنم 111 00:08:13,601 --> 00:08:15,972 یعنی، اون مرد خیلی موفقیه حتی بیل هم اونو دوست داره 112 00:08:15,972 --> 00:08:18,945 ...اون جماعت اجتماعی سان‌فرانسیسکو 113 00:08:18,945 --> 00:08:20,582 خیلی خیلی، آب زیرکاهن 114 00:08:20,582 --> 00:08:22,051 آره ،تموم عمرم اونارو می‌شناختم 115 00:08:22,051 --> 00:08:23,320 و اونا خیلی اُمُل تشریف دارن 116 00:08:23,320 --> 00:08:26,259 سان‌فرانسیسکو رو دوس دارم 117 00:08:26,259 --> 00:08:28,096 بیشتر شبیه بوستونه 118 00:08:28,096 --> 00:08:32,606 ،سوال اینجاست که آیا حلقه‌ی نامزدی رو نگه می‌دارم؟ 119 00:08:33,941 --> 00:08:36,112 به نظرم حلقه‌ی قبل اذدواج چیز بی‌ربطیه 120 00:08:36,112 --> 00:08:37,749 فقط برای امروز زندگی کن 121 00:08:37,749 --> 00:08:39,152 آه - آره - 122 00:08:39,152 --> 00:08:42,726 من این فلسفه رو خیلی دوس دارم 123 00:08:42,726 --> 00:08:45,665 هر روز، از زندگیت لذت ببر 124 00:08:45,665 --> 00:08:48,971 لذت تو شهر لذت زندگی کن 125 00:08:50,641 --> 00:08:52,344 همم 126 00:08:52,344 --> 00:08:54,582 ،حرف بزن سی زی 127 00:08:55,852 --> 00:08:57,221 حال تـرومن چـطوره؟ 128 00:08:57,221 --> 00:08:59,692 ...آم - اون تو ذهنم بود - 129 00:09:00,493 --> 00:09:02,833 :خب، می‌شه گفت سال خوبی رو پشت سر نذاشته 130 00:09:02,833 --> 00:09:05,204 خوشحالم که اسمشو می‌بری 131 00:09:05,204 --> 00:09:06,740 مطمئنم دوس داره از خودت بشنوه 132 00:09:06,740 --> 00:09:09,378 دلم برای اون خنده تنگ شده 133 00:09:09,378 --> 00:09:13,086 دوستی رو به یه ...شکل دیگه حفظ کردم، ولـی 134 00:09:13,086 --> 00:09:15,959 خب البته مثل سابق نخواهد بود 135 00:09:15,959 --> 00:09:17,929 ،بیب، می‌دونـی ...گاهی اوقات فکرمی‌کنم نباید بخاطرخشمی 136 00:09:17,929 --> 00:09:20,735 که نسبت به خودت داری، با کسی معاشرت کنی 137 00:09:20,735 --> 00:09:24,242 خـشـم؟ اوهوم 138 00:09:24,242 --> 00:09:26,881 تعجب می‌کنم، شاید شاید حق باتو باشه 139 00:09:26,881 --> 00:09:29,051 آره ...فکر می‌کنی لی، اسلیم و شوهرت 140 00:09:29,051 --> 00:09:30,688 هم اونو رعایت نمی‌کنه 141 00:09:30,688 --> 00:09:33,059 بله ،شاید از دست خودم عصبانی باشم 142 00:09:33,059 --> 00:09:36,667 که نمی‌تونم از این نگرانی‌ها عبور کنم 143 00:09:36,667 --> 00:09:38,838 ...چطور می‌شه تو این جمعیت 144 00:09:38,838 --> 00:09:43,079 به سقوط این حماسه پایان داد؟ 145 00:09:43,079 --> 00:09:47,221 چون آدمای زیادی روش سرمایه‌گذاری کردن 146 00:09:47,221 --> 00:09:48,958 منظورم اینه، مردم در موردش می‌نویسن 147 00:09:48,958 --> 00:09:51,997 به یه نمایش چرت و پرت تبدیل شده 148 00:09:51,997 --> 00:09:54,135 بدون اون چیکار می‌تونستیم بکنیم؟ 149 00:09:54,135 --> 00:09:56,941 بِیب، بی‌رحمانه‌ست 150 00:09:56,941 --> 00:09:59,378 هست؟ واقعا؟ 151 00:09:59,378 --> 00:10:02,953 خب لی، خودت فکر کن ،فقط قبولش کن 152 00:10:02,953 --> 00:10:04,422 ،تا دوباره با اون دیده شی 153 00:10:04,422 --> 00:10:06,159 ،حتی باهاش حرف بزنی 154 00:10:06,159 --> 00:10:07,796 تورو به موجودی خنده دار تبدیل می‌کنه 155 00:10:07,796 --> 00:10:09,232 چون خودت، خودتو تو یه 156 00:10:09,232 --> 00:10:10,735 همچین موقعیتی، جا انداختی 157 00:10:10,735 --> 00:10:12,238 ،نه، این به ظاهرش 158 00:10:12,238 --> 00:10:15,812 --مربوط نیست، به اخلاقیات 159 00:10:15,812 --> 00:10:17,214 اخلاقیات چـی؟ 160 00:10:17,214 --> 00:10:20,822 ،همه‌ی ما کارای وحشتناکی کردیم 161 00:10:20,822 --> 00:10:23,727 ،و بعضی‌هاش خیلی وحشتناک نبوده و گاهی دسته جمعی این‌کارو کردیم 162 00:10:24,629 --> 00:10:26,901 ،و تونستیم از اونا فراتر بریم 163 00:10:26,901 --> 00:10:30,374 اما وقتی نوبت به ترومن می‌رسه، نمی‌تونیم و چـرا؟ 164 00:10:30,374 --> 00:10:35,350 بعضی وقتها آرزو می‌کردم ای کاش وقتی از ...خونه بیرون می‌اومد می‌خندیدم 165 00:10:35,350 --> 00:10:37,454 و همین الان اینجا کنارمون می‌نشست 166 00:10:37,454 --> 00:10:38,991 و به نظرتون این خوب نیست؟ 167 00:10:38,991 --> 00:10:41,496 ...به جای اینکه مثل یه زندانی 168 00:10:41,496 --> 00:10:44,402 ...تو میدان پلازا پوسیده شه - چی داری می‌گی، بیب؟ - 169 00:10:44,402 --> 00:10:48,009 یعنی ما مورد آزار و توهین قرارنگرفتیم؟ 170 00:10:48,009 --> 00:10:49,947 یعنی، اهمیتی نداره؟ 171 00:10:49,947 --> 00:10:51,448 خب، داره؟ 172 00:10:52,417 --> 00:10:56,259 بالاخره قبول کردنش چقدر اهمیت داره ؟ 173 00:10:56,259 --> 00:10:59,432 که در هرحال، مجبوریم قبولش کنیم 174 00:10:59,432 --> 00:11:04,375 اما نه، پذیرفتن عذرخواهی اون به معنای تسلیم شدنه 175 00:11:04,375 --> 00:11:06,847 شاید باید موضوع رو عوض کنیم 176 00:11:06,847 --> 00:11:09,920 آره، به نظرم فکر خوبیه سی زی 177 00:11:09,920 --> 00:11:13,493 ...خب، من فکر می‌کنم یه 178 00:11:13,493 --> 00:11:16,265 مهمونی درست حسابی لازم داریم 179 00:11:16,265 --> 00:11:20,507 خیلی وقته که یه مهمونی درست حسابی برگزار نکردیم 180 00:11:22,077 --> 00:11:24,783 و من می‌دونم چطور این‌کارو به شیوه‌ی احسن انجام بدم 181 00:11:24,783 --> 00:11:26,987 یه روز روشن و آفتابی تو کیلونا 182 00:11:26,987 --> 00:11:30,561 ،زنبق‌های سیاه توی اتاق و بعدشم گل‌های آلاله 183 00:11:30,561 --> 00:11:34,803 ...اون گیلاس های سیاه و فوق‌العاده 184 00:11:34,803 --> 00:11:36,339 ،که از میشیگان خریدیم 185 00:11:36,339 --> 00:11:40,213 توی کاسه‌های لیموژ، سر هرمیز 186 00:11:40,213 --> 00:11:42,552 ...و بشقاب‌های بزرگی که توی بوفه‌ان 187 00:11:42,552 --> 00:11:47,494 و توش مرغ با تَرخون و قزل آلای سوخاری، سرو می‌شه 188 00:11:47,494 --> 00:11:50,802 و دستمال‌ها، مثل گلهای کامل 189 00:11:50,802 --> 00:11:54,408 و بی نقص، تا می‌شه ...با ظروف چای 190 00:11:54,408 --> 00:11:57,949 که مخفیانه تو بوفه جا گرفته 191 00:11:57,949 --> 00:12:01,289 ،و علاوه بر شما خانم‌ها ...دارم یه لیست 192 00:12:01,289 --> 00:12:06,065 خیلی خیلی خاص، تهیه می‌کنم 193 00:12:06,065 --> 00:12:10,040 والتر کرونکایت کاترین گراهام 194 00:12:10,040 --> 00:12:14,048 جورج پلمپتون گلوریا واندربیلت 195 00:12:14,048 --> 00:12:17,388 ...نانسی کیسینجر، جو 196 00:12:17,388 --> 00:12:19,358 نه، شاید جوآن کارسون نباشه 197 00:12:19,358 --> 00:12:21,496 اون از زمانی که طلاق گرفته یکم کصخل شده 198 00:12:21,496 --> 00:12:24,970 به نظر تودل برو میاد 199 00:12:24,970 --> 00:12:27,942 این مهمونی کی برگزار می‌شه؟ 200 00:12:27,942 --> 00:12:30,881 تابستان، وقتی مُردم 201 00:12:31,817 --> 00:12:35,858 می‌دونین، این چیزیه که من برای مراسم یادبود 202 00:12:35,858 --> 00:12:37,227 بعد از مراسم خاکسپاری می‌خوام 203 00:12:39,064 --> 00:12:43,139 بیب، بعد مراسم خاکسپاری؟ نه 204 00:12:43,139 --> 00:12:47,481 ،من چند ماه وقت دارم ...و خب این 205 00:12:47,481 --> 00:12:50,253 چیزیه که توی ذهنم بوده 206 00:12:50,253 --> 00:12:53,894 وقتی ته خط هستی، باید چیکار کنی؟ 207 00:12:53,894 --> 00:12:56,199 خب بیب، فکر می‌کردم وقت بیشتری دارم 208 00:12:56,199 --> 00:12:58,335 نه سی زی، گریه نکن 209 00:12:59,338 --> 00:13:01,910 پشیمون نیستم 210 00:13:01,910 --> 00:13:04,114 من انجامش دادم 211 00:13:05,083 --> 00:13:07,889 ،من یه زندگی داشتم ...یکم 212 00:13:07,889 --> 00:13:10,427 بیش از حد عمومی بود 213 00:13:10,427 --> 00:13:13,332 اما یه زندگی بوده 214 00:13:17,207 --> 00:13:22,184 حالا بیاین یکم شربت لیمو بخوریم 215 00:13:22,184 --> 00:13:27,161 آره، یکم شربت لیمو و کلوچه‌ی تُرد 216 00:13:27,161 --> 00:13:28,898 ممنونم 217 00:13:28,898 --> 00:13:31,569 و چند تا دام پِرینجان [یه مدل شامپاین] 218 00:13:37,013 --> 00:13:39,050 کیت، خواهش می‌کنم 219 00:13:40,487 --> 00:13:43,225 کیت، اون واقعا می‌خواد تورو ...ببینه، یعنی 220 00:13:44,161 --> 00:13:47,167 ،می‌دونم، می‌دونم ...ولی الان وقتشه تموم اون 221 00:13:47,167 --> 00:13:50,073 خشم و کینه رو کنار بذاری 222 00:13:52,979 --> 00:13:54,347 کیت، گوش کن چی می‌گم عزیزم 223 00:13:58,089 --> 00:13:59,593 ،تموم وقتهایی که بهش نیاز داشتم 224 00:13:59,593 --> 00:14:01,630 ،و تموم بی علاقگی هایی که 225 00:14:01,630 --> 00:14:03,266 نسبت به من و زندگیم داشته 226 00:14:03,266 --> 00:14:04,970 ،نمی‌تونی انتظار داشته باشی که دوان دوان بیام 227 00:14:04,970 --> 00:14:06,439 ...و سرآخر بهم یه اشاره‌ای بکنه 228 00:14:06,439 --> 00:14:08,476 که انگار من یکی از سگ‌هاش هستم 229 00:14:08,476 --> 00:14:10,380 نه، من اینکارو نمی‌کنم 230 00:14:10,380 --> 00:14:12,351 در اون مورد احساساتی نیستم 231 00:14:12,351 --> 00:14:15,023 ولی الان وقت لج و لجبازی نیست 232 00:14:15,023 --> 00:14:17,361 ...وقتشه باهاش کنار بیای، باید بفهمی 233 00:14:17,361 --> 00:14:18,564 اون چطور بزرگ شده 234 00:14:18,564 --> 00:14:20,467 اون برای مادر شدن ساخته نشده بود 235 00:14:20,467 --> 00:14:22,137 نه! متاسفم 236 00:14:22,137 --> 00:14:24,943 اون ابوالهول به هیچ‌چیز من نیازی نداره 237 00:14:24,943 --> 00:14:26,479 شاید وقتشه صدای مرگش رو بشنوی 238 00:14:26,479 --> 00:14:28,082 پس تا اون موقع 239 00:14:28,082 --> 00:14:29,953 --کیت، خواهش 240 00:15:13,205 --> 00:15:15,243 ممنونم، عزیزم 241 00:15:16,379 --> 00:15:18,717 خانم پیلی، به خونه خوش اومدین 242 00:15:18,717 --> 00:15:20,320 سلام، جـِروم 243 00:15:20,320 --> 00:15:23,026 آقای پیلی آخر هفته به جمع‌مون اضافه می‌شن؟ 244 00:15:23,026 --> 00:15:24,729 این آخر هفته فقط من هستم 245 00:15:24,729 --> 00:15:27,301 این کارو خیلی راحت کردیم 246 00:15:27,301 --> 00:15:28,369 بیاین شمارو ببریم داخل 247 00:15:28,369 --> 00:15:30,708 اوه، هنوز نه 248 00:15:30,708 --> 00:15:34,514 می‌خوام همه چیزو ببینم 249 00:15:55,624 --> 00:15:57,729 دیروز یه پروانه دیدم 250 00:15:57,729 --> 00:16:00,667 تو یه آباژور گیرافتاده بود 251 00:16:05,744 --> 00:16:07,715 ،داشت خودشو به سمت روشنایی پرتاب می‌کرد 252 00:16:07,715 --> 00:16:09,719 ...نااُمید برای آزاد شدن 253 00:16:12,457 --> 00:16:16,065 ،غافل از اینکه راه خروج درست همونجاست 254 00:16:16,065 --> 00:16:19,605 و تنها کاری که باید می‌کرد، اینکه به پایین نگاه کنه 255 00:16:34,267 --> 00:16:38,611 این صفحات شرح هر کاریه که اشتباه انجام داده‌ام 256 00:16:38,611 --> 00:16:41,515 کمالی که برای من، یجور ابدیت بود 257 00:16:41,515 --> 00:16:44,388 فکر می‌کردم می‌تونم مالک اون باشم 258 00:16:44,388 --> 00:16:46,192 ،اگه همه‌ی جزئیات سرجای خودش بود 259 00:16:46,192 --> 00:16:49,131 ...فکر می‌کردم دنیا ممکنه متوقف شه 260 00:16:49,131 --> 00:16:52,371 و برای همیشه به این شکل باقی بمونه 261 00:16:52,371 --> 00:16:55,544 ،اما تو نمی‌تونی ابدیت داشته باشی 262 00:16:55,544 --> 00:16:57,649 نمی‌تونی هم، صاحب کمال باشی 263 00:16:57,649 --> 00:17:01,121 فقط اونو از سر علاقه قرض می‌گیری 264 00:17:03,694 --> 00:17:06,365 حالا دارم وسایل سفرم رو جمع می‌کنم 265 00:17:07,635 --> 00:17:10,407 ...همه‌ی این وسایلی که روی تخت گذاشته شده 266 00:17:10,407 --> 00:17:13,379 چیزایی هستن که زندگی منو تشکیل می‌دن 267 00:17:13,379 --> 00:17:17,287 می‌تونم ببینم که چه تعدادشون بی‌فایده هستن 268 00:17:17,287 --> 00:17:20,628 جایگاه‌ها، دستکش‌ها، شال‌گردن‌ها، ترمه 269 00:17:20,628 --> 00:17:23,399 تموم کمالاتی که روی هم تلنبار شده بود 270 00:17:28,810 --> 00:17:31,515 ...اما اون چیزی که من دارم، بیش از هر چیز دیگه‌ای 271 00:17:31,515 --> 00:17:33,553 زیباست 272 00:17:37,628 --> 00:17:41,435 ،نه بخاطر پرستیژو نه به خاطر قد و قامتشه 273 00:17:41,435 --> 00:17:45,276 بلکه زیبایی به خاطر زیبائیشه 274 00:17:45,276 --> 00:17:49,318 دنیای من سرشار از زیبائیه 275 00:17:49,318 --> 00:17:50,721 ...فقط ای کاش می‌تونستم ببینم 276 00:17:50,721 --> 00:17:53,158 چقدر از اون زیبایی وجود داره 277 00:17:55,430 --> 00:17:58,670 :درس‌های آخر، بخش 50 278 00:17:58,670 --> 00:18:02,612 ،ما نمی‌تونیم نور رو در اختیار داشته باشیم 279 00:18:02,612 --> 00:18:05,316 اما می‌تونیم لمسش کنیم 280 00:18:06,586 --> 00:18:09,191 ،اونو تکه تکه بدزد 281 00:18:09,191 --> 00:18:11,563 قطعه‌های کوچیک رو 282 00:18:11,563 --> 00:18:15,938 چند لحظه‌ای که تقریبا کامل هستی 283 00:18:15,938 --> 00:18:19,713 لحظاتی که به سختی می‌شه ازش عبور کنی 284 00:18:28,930 --> 00:18:31,703 [مـووی زون] 285 00:18:41,656 --> 00:18:43,627 !نه 286 00:18:43,627 --> 00:18:46,867 اما آیا لحظه‌های کامل 287 00:18:46,867 --> 00:18:49,773 تنها بهای کوچیکی از قیمت ابدیت نیست؟ 288 00:18:51,342 --> 00:18:52,912 دفترچه خاطراتمو پیدا کردی 289 00:18:52,912 --> 00:18:56,920 آره ...و آخرین نکته‌ای که راجع بهش نوشته بودم 290 00:18:56,920 --> 00:18:58,624 رو اضافه کردم ولی حرفی ازش نزدم 291 00:19:01,897 --> 00:19:03,801 چی شده؟ 292 00:19:03,801 --> 00:19:05,403 آتیش بازیه؟ 293 00:19:05,403 --> 00:19:08,811 آره، عزیزم روی رودخانه‌ی شرقی 294 00:19:08,811 --> 00:19:10,781 اونا برای توئن 295 00:19:10,781 --> 00:19:13,554 خودمون می‌ریم پایین و از نزدیک اونارو می‌بینیم 296 00:19:13,554 --> 00:19:16,693 اما اول، شام می‌خوریم 297 00:19:16,693 --> 00:19:18,496 الان دیر نمی‌شه 298 00:19:18,496 --> 00:19:21,603 بهترین میز رو تو 21 سالگی به دست آوردم بزن بریم 299 00:19:23,272 --> 00:19:26,378 خیلی خوشحالم که اینجایی، ترومن 300 00:19:26,378 --> 00:19:29,886 ،خیالم راحت شد بعد هر اتفاقی که افتاد 301 00:19:29,886 --> 00:19:31,823 جرات کردی بیای اینجا 302 00:19:31,823 --> 00:19:33,894 اوه، من از کینه‌توزی دست کشیدم 303 00:19:33,894 --> 00:19:35,229 همه چیز بخشیده می‌شه 304 00:19:36,733 --> 00:19:39,839 ...ولـی حالا 305 00:19:39,839 --> 00:19:41,977 باید لباس بپوشـی 306 00:19:44,649 --> 00:19:47,454 حریر صورتـی 307 00:19:47,454 --> 00:19:50,293 این لباس رو دوس داری 308 00:19:50,293 --> 00:19:52,063 اونو کجا دوباره پوشیدم؟ 309 00:19:52,063 --> 00:19:55,538 هیچ‌جا، هیچ‌وقت خونه رو ترک نکردی، یادته؟ 310 00:19:55,538 --> 00:19:58,042 بیل سال 1968 برامون بلیط اسکار گرفت 311 00:19:58,042 --> 00:20:00,581 ،یه مراسم چرت وحشتناک بود و به خودمون قول دادیم 312 00:20:00,581 --> 00:20:02,785 سال آینده هم مثل سال قبلش لباس بپوشیم 313 00:20:02,785 --> 00:20:04,288 اما مراقب خونه باشیم 314 00:20:04,288 --> 00:20:05,791 آره، همون سال بود 315 00:20:05,791 --> 00:20:07,460 با اون کراوات 316 00:20:07,460 --> 00:20:09,331 ...درسته، باربارا استرایسند 317 00:20:09,331 --> 00:20:11,603 و کاترین هپبورن، برای کسب جایزه‌ی بهترین زن، به تساوی رسیدن 318 00:20:11,603 --> 00:20:14,943 چه لحظه‌ای برای زندگی کردن بود 319 00:20:14,943 --> 00:20:16,746 ...و اینا 320 00:20:16,746 --> 00:20:18,617 مرواریدهایی که برای کریسمس برام خریدی 321 00:20:18,617 --> 00:20:20,721 همون سال بود که ورشکست شدم 322 00:20:20,721 --> 00:20:23,459 اونا به اندازه‌ی یه ساعت کارتیه از خیابان کانال، تقلبی‌ان 323 00:20:23,459 --> 00:20:25,463 آره، ولی خیلی واقعی به نظر می‌رسیدن 324 00:20:25,463 --> 00:20:27,334 ،اونارو با بهترین چیزایی که داشتم عوض کردم 325 00:20:27,334 --> 00:20:28,737 فقط برای اینکه دیده شن 326 00:20:28,737 --> 00:20:30,708 هیچ‌کدوم از دخترا تا بحال نتونسته بودن بخرنش 327 00:20:34,883 --> 00:20:37,420 خوشگله 328 00:20:41,361 --> 00:20:43,767 می‌تونم یه رازی رو بهت بگم؟ - اوهوم - 329 00:20:43,767 --> 00:20:46,740 اما باید قسم بخوری به کسی نگی 330 00:20:48,710 --> 00:20:50,580 دارم جدی حرف می‌زنم 331 00:20:53,052 --> 00:20:55,624 من بخاطر احتیاط‌هام مشهورم 332 00:20:55,624 --> 00:20:59,699 چـی؟ 333 00:20:59,699 --> 00:21:02,336 خیلی‌خب، بهت می‌گم 334 00:21:07,013 --> 00:21:09,752 تو یکی از سه نفر اول منی 335 00:21:09,752 --> 00:21:12,357 سه نفر اولت؟ 336 00:21:12,357 --> 00:21:13,927 ،خب، نمی‌دونم معنیش چی می‌شه 337 00:21:13,927 --> 00:21:16,398 اما افتخار می‌کنم که بین انتخاب شده‌ها هستم 338 00:21:16,398 --> 00:21:18,135 تو سه نفر اولت رو انتخاب نمی‌کنی 339 00:21:18,135 --> 00:21:19,471 ...اونا همونایی‌ان 340 00:21:19,471 --> 00:21:22,410 که باهاشون برخورد می‌کنی 341 00:21:22,410 --> 00:21:24,549 ،تکه تکه‌شون می‌کنی 342 00:21:24,549 --> 00:21:28,155 همه رو باهم قاطی می‌کنی و هرگز از هم جدا نمی‌شن 343 00:21:28,155 --> 00:21:31,763 ،واین سه تا بهترین دوستها حساب می‌شن؟ 344 00:21:31,763 --> 00:21:34,067 عشق‌های بزرگ؟ - نه لزوما - 345 00:21:34,067 --> 00:21:35,804 ،البته، می‌تونی اونارو دوس داشته باشی 346 00:21:35,804 --> 00:21:38,509 اما نفرت از اوناهم آسونه ...چونکه اونا همونایی هستن که 347 00:21:38,509 --> 00:21:40,547 ،بیشتر از همه نشون می‌دن تو کی هستی 348 00:21:40,547 --> 00:21:45,089 ،که می‌تونه به طرز وحشتناکی دردناک باشه 349 00:21:45,089 --> 00:21:47,027 ولی به همین دلیلم هست که نمی‌تونی اونارو واقعا کنار بذاری 350 00:21:47,027 --> 00:21:49,097 ،تو سرآخر باید اونا رو ببخشی 351 00:21:49,097 --> 00:21:54,107 چون اونا ارزشمندترین منبع در زندگی هستن 352 00:21:54,107 --> 00:21:56,680 و همه سه نفررو انتخاب می‌کنن؟ 353 00:21:56,680 --> 00:21:58,951 بعضیا فقط یه نفرو انتخاب می‌کنن 354 00:21:58,951 --> 00:22:00,520 بعضیا هم هیچ‌کس 355 00:22:00,520 --> 00:22:02,123 ...به هرحال، این نظریه‌ی منه 356 00:22:02,123 --> 00:22:04,696 و من همه چیزو سه به سه دوس دارم 357 00:22:04,696 --> 00:22:06,766 چه شاعرانه 358 00:22:06,766 --> 00:22:09,438 صبح، ظهر، شب 359 00:22:09,438 --> 00:22:11,108 خورشید، ماه، ستارگان 360 00:22:11,108 --> 00:22:12,979 صبحانه، ناهار، شام 361 00:22:12,979 --> 00:22:15,083 سه چهره‌ی ایو [فیلمی به کارگردانی نانالی جانسون است که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد] 362 00:22:16,686 --> 00:22:17,955 بیا 363 00:22:17,955 --> 00:22:20,426 برات یه حموم گرم و قشنگ روبراه می‌کنم 364 00:22:20,426 --> 00:22:22,430 اما من لباس پوشیدم 365 00:22:22,430 --> 00:22:24,001 اوه، درسته 366 00:22:24,001 --> 00:22:26,205 خب پس بهتره شیر رو ببندیم 367 00:22:26,205 --> 00:22:29,612 سه خواهر برونته سه کله پوک [اولی اسم یه خانواده‌ی ادبی قرن نوزدهمی - دومی اسم یه فیلم کلاسیک] 368 00:22:29,612 --> 00:22:32,618 سه ورق در برابر باد [اشاره به مست بودن - یه اصطلاح که اگه 3 تابادبان کشتی شل باشن، کشتی از کنترل خارج میشه] 369 00:22:32,618 --> 00:22:35,824 بستنی ناپلی [نوعی بستنی متشکل از سه طعم وانیل، شکلات و توت فرنگی ] 370 00:22:35,824 --> 00:22:38,495 آغاز، وسط، پایان 371 00:22:43,238 --> 00:22:44,440 من مُردم؟ 372 00:22:46,244 --> 00:22:47,848 تقریبا 373 00:22:47,848 --> 00:22:50,486 ساعات آخره عمرته، بله 374 00:22:50,486 --> 00:22:53,827 ،اما نگران نباش عزیزم ...تا هر وقت که بخوای 375 00:22:53,827 --> 00:22:56,031 می‌تونیم اینجا بمونیم 376 00:22:56,031 --> 00:23:01,041 ...من باهات می‌مونم تا آماده شی 377 00:23:01,041 --> 00:23:02,778 آماده‌ی دیدنِ آتیش بازی 378 00:23:05,483 --> 00:23:09,792 اما اگه آماده نباشم چی؟ اگه هیچ‌وقت آماده نباشم؟ 379 00:23:09,792 --> 00:23:11,261 ،اگه اینطور باشه ...برای همیشه همینجا 380 00:23:11,261 --> 00:23:13,131 منتظر می‌مونیم 381 00:23:15,670 --> 00:23:17,908 بیا منتظر بمونیم 382 00:23:35,209 --> 00:23:38,649 اما کارای زیادی برای انجام دادن باقی مونده 383 00:23:40,854 --> 00:23:43,693 من خیلی دیر کردم 384 00:23:43,693 --> 00:23:47,033 برای حل کردن مسائل، خیلی دیر کردم ترومن 385 00:23:47,033 --> 00:23:50,206 همه‌ی ماها همینطور هستیم 386 00:23:50,206 --> 00:23:53,079 با این حال گاهی اوقات، مسائل مهم 387 00:23:53,079 --> 00:23:55,784 حل می‌شن 388 00:24:06,238 --> 00:24:08,743 مادر 389 00:24:17,861 --> 00:24:20,533 تو دیر نکردی، مادر 390 00:24:26,979 --> 00:24:30,052 از آتیش بازی لذت ببر 391 00:24:48,055 --> 00:24:50,359 ...و نگاه کردن 392 00:24:50,359 --> 00:24:52,697 ...و آنچه را قبلا 393 00:24:54,234 --> 00:24:56,840 ندیده بودن، دیدن 394 00:25:03,887 --> 00:25:06,926 که اون زیبا بود 395 00:25:51,248 --> 00:25:53,318 تـرومن 396 00:25:54,722 --> 00:25:56,191 !تـرومن 397 00:26:01,836 --> 00:26:03,873 بِیب مُرده 398 00:26:05,442 --> 00:26:10,353 بارها و بارها زنگ زدم جواب ندادی 399 00:26:10,353 --> 00:26:13,292 دربان اجازه داد بیام بالا 400 00:26:14,962 --> 00:26:18,068 متاسفم، تِرو 401 00:26:27,988 --> 00:26:29,958 باید برم سر کار 402 00:26:44,888 --> 00:26:47,226 چیکار می‌کنی، ترومن؟ 403 00:26:48,428 --> 00:26:50,967 داری رو چی کار می‌کنی؟ 404 00:26:53,773 --> 00:26:56,144 مدح بیب رو می‌نویسم [مدح پس از مرگ] 405 00:26:56,144 --> 00:26:57,480 ،همه‌مون می‌دونستیم این لحظه فرا می‌رسه 406 00:26:57,480 --> 00:27:00,419 و من اون مدح رو نوشتم 407 00:27:00,419 --> 00:27:02,123 پایان مدحش توی ذهنمه 408 00:27:02,123 --> 00:27:04,260 فقط باید زودتر تمومش کنم 409 00:27:05,830 --> 00:27:08,269 چرا اینکارو می‌کنی، ترومن؟ 410 00:27:08,269 --> 00:27:10,741 ،چون من اونو بهتر ازهر کسی می‌شناختم 411 00:27:10,741 --> 00:27:13,913 و می‌خوام اونو تو مراسم تشییع جنازه‌ش بخونم 412 00:27:15,850 --> 00:27:19,323 نه، چرا داری اینکارو باخودت می‌کنی؟ با من؟ 413 00:27:22,063 --> 00:27:25,403 خواهش می‌کنم سر صبحی بیشتر ازاین خبر ناگوار بهم نده 414 00:27:25,403 --> 00:27:27,874 چه خبر ناگواری؟ 415 00:27:31,348 --> 00:27:33,185 این اتفاق نمی‌اُفته 416 00:27:33,185 --> 00:27:35,991 من با بیل حرف زدم 417 00:27:35,991 --> 00:27:39,164 من واقعا برات پرونده درست کردم 418 00:27:39,164 --> 00:27:41,769 اون بهت اجازه نمی‌ده به مراسم تشییع جنازه بیای 419 00:27:41,769 --> 00:27:44,107 خب، برای من فرقی نداره بیل پیلی اجازه میده یا نه 420 00:27:44,107 --> 00:27:46,011 اگه مجبور شم، اون مراسم رو خراب می‌کنم 421 00:27:46,011 --> 00:27:48,449 اون صاحب اختیار حافظه‌ی بیب نیست 422 00:27:48,449 --> 00:27:50,419 تو همچین کاری نمی‌کنی 423 00:27:52,056 --> 00:27:56,131 باید درک کنی اونجا نگهبانهایی داره 424 00:27:56,131 --> 00:27:58,202 اونا جلوت رو می‌گیرن و بهت آسیب می‌زنن 425 00:27:58,202 --> 00:28:00,807 اما من باید اونجا باشم 426 00:28:00,807 --> 00:28:02,276 محض رضای خدا، این بیب پیلیه 427 00:28:02,276 --> 00:28:04,414 اون دلش می‌خواست برم می‌دونم که می‌خواست 428 00:28:04,414 --> 00:28:06,451 می‌دونم که می‌خواست 429 00:28:07,253 --> 00:28:11,127 باید بخونمش سی زی باید اونو به زبون بیارم 430 00:28:15,502 --> 00:28:17,439 برای من بخونش 431 00:28:19,377 --> 00:28:21,247 زود باش 432 00:28:32,370 --> 00:28:34,808 سلام به همگی 433 00:28:37,848 --> 00:28:39,985 نمی‌خوام بگم بیب رو ،از دست دادیم 434 00:28:39,985 --> 00:28:44,928 چونکه من بیب رو همه جا می‌بینم 435 00:28:45,697 --> 00:28:48,937 ،در انعکاس نور پنجره ،پشت سر من توی خیابون 436 00:28:48,937 --> 00:28:51,308 ...یا در بوی عطرش درگوشه‌ی 437 00:28:51,308 --> 00:28:53,946 کتاب‌فروشی خیابان مدیسن 438 00:28:56,217 --> 00:28:59,190 یا نور روی شیشه‌ی جلوی ماشین 439 00:29:01,494 --> 00:29:03,533 ،چون من و اون رانندگی رو دوس داشتیم 440 00:29:03,533 --> 00:29:06,471 ما عاشق رانندگی های طولانی بدون مقصد بودیم 441 00:29:06,471 --> 00:29:11,314 می‌تونم اونو در هر اتاقی از ذهنم قرار بدم 442 00:29:12,116 --> 00:29:15,356 ،بیب بیشتر از هر چیزی ،عاشق تموم این 443 00:29:15,356 --> 00:29:17,994 سفر کردن‌ها بود 444 00:29:19,363 --> 00:29:21,201 ،و می‌خوام به کسایی که اونو 445 00:29:21,201 --> 00:29:24,073 دوست داشتن، یه چیزی بگم 446 00:29:26,311 --> 00:29:29,885 سفر هرگز به پایان نمی‌رسه 447 00:29:29,885 --> 00:29:33,025 ما تموم حرفها و رفتارها و شوخی‌هاش رو می‌دونیم 448 00:29:33,025 --> 00:29:37,901 ،پس کاری که من می‌کنم رو انجام بدین ،باهاش حرف بزنین 449 00:29:37,901 --> 00:29:41,041 ،و بهتون قول می‌دم که اون 450 00:29:41,041 --> 00:29:43,144 دوباره حرف بزنه 451 00:29:44,413 --> 00:29:46,552 ما هنوزم در سفر هستیم 452 00:29:48,321 --> 00:29:51,027 ،ما بدونِ مردمی که دوسشون داریم 453 00:29:51,027 --> 00:29:53,298 نمی‌تونیم این‌کارو انجام بدیم 454 00:29:53,298 --> 00:29:56,003 بیب اینو می‌دونست 455 00:29:57,273 --> 00:30:00,312 ...و هرگز از اثبات این نکته دست نکشید که 456 00:30:00,312 --> 00:30:03,185 ...حتی اگه شب‌ها و نمایش‌های پر چالش هم وجود داشته باشه 457 00:30:03,185 --> 00:30:05,389 ...شما نمی‌تونین این زندگی رو 458 00:30:05,389 --> 00:30:08,930 ...بدون بخشش و بخشش دوستانتون 459 00:30:08,930 --> 00:30:12,069 ...از زمانی که 460 00:30:12,069 --> 00:30:15,476 از زمانی که با شما هستن، پشت سر بذارین 461 00:30:15,476 --> 00:30:18,148 ...اززمانی که 462 00:30:18,148 --> 00:30:20,185 درون قلب‌تون هستن 463 00:30:21,722 --> 00:30:25,095 می‌خوام یاد بگیرم که ...چطور عزاداری نکنم 464 00:30:25,095 --> 00:30:28,335 و بتونم بازم ببینمش 465 00:30:28,335 --> 00:30:31,408 ...گاهی اوقات که به 466 00:30:31,408 --> 00:30:34,414 ،بازتاب فکری خودم می‌رسم 467 00:30:34,414 --> 00:30:36,919 اونو می‌بینم 468 00:30:37,721 --> 00:30:41,428 من توی یک مهمونی بودم 469 00:30:41,428 --> 00:30:44,200 داشتم در مورد یه شخص خاص داستان می‌گفتم 470 00:30:44,200 --> 00:30:46,505 می‌دیدم که دارم وارد دستشویی هواپیما می‌شم 471 00:30:46,505 --> 00:30:48,375 ...یه زنگ خطر مثل می وست زدم 472 00:30:48,375 --> 00:30:51,381 و مثل ویکتور ماتیور از اتاق بیرون رفتم 473 00:30:52,450 --> 00:30:53,987 ،وقتی داستانم تموم شد 474 00:30:53,987 --> 00:30:56,959 همه خندیدن و برام کف زدن 475 00:31:00,633 --> 00:31:04,374 و بعدش متوجه شدم همه‌ی اونا هنوز مشتاقانه 476 00:31:04,374 --> 00:31:07,380 به من نگاه می‌کنن و منتظرن یه چیزی بگم 477 00:31:07,380 --> 00:31:10,620 ،من تنها بودم و مردم دورم جمع شده بودن 478 00:31:10,620 --> 00:31:12,958 و این بدترین نوع تنهایی بود 479 00:31:12,958 --> 00:31:17,466 و در اون لحظه، چشمام نااُمیدانه اتاق رو بررسی کردن 480 00:31:17,466 --> 00:31:21,241 و اونجا، پشت در، بازتاب خودم رو دیدم 481 00:31:21,241 --> 00:31:23,244 اما این بیب بود 482 00:31:28,121 --> 00:31:30,994 اون، من بودم 483 00:31:30,994 --> 00:31:34,133 :داشت بهم لبخند می‌زد و با نگاهی بهم گفت 484 00:31:34,133 --> 00:31:38,108 بیا از اینجا بریم بیرون و خب، ماهم اینکارو کردیم 485 00:31:38,108 --> 00:31:41,281 من و بازتاب من، زیر نور ماه 486 00:31:41,281 --> 00:31:43,385 شروع به قدم زدن کردیم 487 00:31:43,385 --> 00:31:46,224 ،یادم نمیاد کجا رفتیم 488 00:31:46,224 --> 00:31:48,295 ،اما به یاد دارم که بین راه 489 00:31:48,295 --> 00:31:51,001 هیچ داستانی برای گفتن نداشتیم 490 00:31:51,001 --> 00:31:54,040 :واین نکته‌ی منه ،بازتاب افکارم بهترین 491 00:31:54,040 --> 00:31:56,344 قسمت‌های وجودم رو، بهم نشون داد 492 00:31:57,814 --> 00:32:01,454 ،و درعوض دوستی اون 493 00:32:01,454 --> 00:32:04,327 اون قسمت‌ها رو بهش دادم 494 00:32:04,327 --> 00:32:06,566 ،من همه چیز بهش دادم 495 00:32:06,566 --> 00:32:11,140 ...چون حقش رو داشت ...همه‌ش 496 00:32:14,480 --> 00:32:17,721 و خیلی چیزای دیگه 497 00:32:17,721 --> 00:32:21,394 و غیره و غیره 498 00:32:25,102 --> 00:32:28,208 خب، من نمی‌تونم متن مدح رو با غیره و غیره، به پایان برسونم 499 00:32:28,208 --> 00:32:32,216 خب دیگه حالا می‌تونی بری ...چون 500 00:32:32,216 --> 00:32:34,420 باید پایان مدحش رو تموم کنم 501 00:33:38,350 --> 00:33:40,889 ‫مشخصه که این مراسم، برای اونه. ‫توجه به جزئیات... واقعا عجیبه. 502 00:33:40,889 --> 00:33:43,795 ‫موافقم. همش انتظار اینو دارم 503 00:33:43,795 --> 00:33:46,601 ‫که با عجله از راه برسه ‫و اعصابش از این خرد باشه 504 00:33:46,601 --> 00:33:50,542 ‫که چرا فلان گلبرگ گل، ‫با بقیه گل ها در یک راستا نیست. 505 00:33:50,542 --> 00:33:53,380 ‫مو بر تن آدم سیخ می‌کنه. 506 00:33:53,380 --> 00:33:56,420 ‫خب، حالا چه غلطی کنیم؟ 507 00:33:56,420 --> 00:34:01,396 ‫نمی‌دونم، ولی بیایید روراست باشیم، ‫قرار نیست کار آسونی باشه. 508 00:34:01,396 --> 00:34:04,135 ‫اون کسی بود که همه ‫این دم و دستگاه رو راه انداخت. 509 00:34:04,135 --> 00:34:07,710 ‫مگه نه؟ ‫به خاطر اون بود که ما اومدیم. 510 00:34:07,710 --> 00:34:12,318 ‫به جلو رفتن ادامه می‌دیم، ‫مثل سربازهای روسی 511 00:34:12,318 --> 00:34:13,520 ‫در زمستانی در طی جنگ. 512 00:34:13,520 --> 00:34:14,790 ‫خب، اونقدرا هم که بد نیست. 513 00:34:14,790 --> 00:34:17,428 ‫اینطور نیست که داریم ‫از جلوی استالینگراد رد می‌شیم. 514 00:34:17,428 --> 00:34:21,169 ‫اوه خدایا، از همین می‌ترسیدم. 515 00:34:21,169 --> 00:34:23,774 ‫و به مراتب بدتر از چیزی ـه ‫که فکرشو می‌کردم. 516 00:34:27,481 --> 00:34:29,687 ‫دوستش داشتم. 517 00:34:32,458 --> 00:34:35,431 ‫چرخ روزگار به چرخیدن ادامه میده ‫و بیل پیلی، 518 00:34:35,431 --> 00:34:38,605 ‫همچنان زنده و پولدار ‫و دوباره مجرده. 519 00:34:38,605 --> 00:34:41,309 ‫برای همسر بعدیش آرزوی موفقیت دارم 520 00:34:41,309 --> 00:34:44,550 ‫چون کاری نیست که هر کسی ‫بتونه از پسش بر بیاد. 521 00:34:44,550 --> 00:34:47,455 ‫اگه ترومن الان اینجا بود، ‫مجلس رو حسابی گرم می‌کرد. 522 00:34:47,455 --> 00:34:49,860 ‫چنان مجلسی گرم می‌کرد ‫که نظیر نداره. 523 00:34:51,631 --> 00:34:53,433 ‫خب، باید می‌اومد. 524 00:34:54,202 --> 00:34:57,576 ‫چرا نه؟ ‫ناسلامتی پرده آخر مراسمه. 525 00:34:57,576 --> 00:34:58,878 ‫بذارین تشویقش کنند. 526 00:34:58,878 --> 00:35:00,949 ‫حرف آخر رو ترومن می‌زنه. 527 00:35:00,949 --> 00:35:05,692 ‫کاری می‌کنه که تا ابد ‫اسمی از ما باقی بمونه. 528 00:35:05,692 --> 00:35:09,232 ‫داره نوشتن "دعاهای مستجاب شده" ‫رو تموم می‌کنه؟ 529 00:35:09,232 --> 00:35:12,371 ‫خودش گفت که مرگ بیب، ‫آخرین فصل کتابه، 530 00:35:12,371 --> 00:35:14,509 ‫و بعدش خودش می‌تونه بمیره. 531 00:35:14,509 --> 00:35:16,748 ‫و بعدش خودش می‌تونه بمیره. 532 00:35:16,748 --> 00:35:19,352 ‫خدایا. ‫نمردن چطور؟ 533 00:35:19,352 --> 00:35:20,989 ‫مثلاً شکوفا شدن؟ 534 00:35:20,989 --> 00:35:24,663 ‫می‌دونید، کامیاب شدن ‫اونقدرا هم سخت نیست. 535 00:35:28,236 --> 00:35:30,474 ‫من همیشه می‌خواستم ازش بپرسم... 536 00:35:31,544 --> 00:35:35,450 ‫...ارزشش رو داشت ‫که اونو منتشر کردی؟ 537 00:35:36,419 --> 00:35:38,357 ‫ارزشش رو نداشت، مگه نه؟ 538 00:35:38,357 --> 00:35:41,329 ‫اتلاف وقت و انرژی بود. 539 00:35:45,270 --> 00:35:47,676 ‫خب، ببینید، من می‌خوام ‫بی سروصدا از اینجا برم. 540 00:35:47,676 --> 00:35:50,682 ‫آره، منم همینطور. ‫ناهار هفته بعد؟ 541 00:35:50,682 --> 00:35:53,555 ‫آره، حتما. ‫لا کوت؟ دوشنبه چطوره؟ 542 00:35:53,555 --> 00:35:55,659 ‫اوه، من نمی‌تونم بیام. 543 00:35:55,659 --> 00:35:57,428 ‫تمام روز قراره با پیمانکارها ‫توی تمپلتون سروکله بزنم. 544 00:35:57,428 --> 00:36:00,635 ‫- سه شنبه؟ ‫- اوه، یه کاری توی بدفورد دارم. چهارشنبه؟ 545 00:36:00,635 --> 00:36:02,639 ‫نه، وایسین، ‫چهارشنبه هم خوب نیست. پنجشنبه؟ 546 00:36:02,639 --> 00:36:03,908 ‫من نمی‌تونم. 547 00:36:03,908 --> 00:36:05,612 ‫اوه، خب، پس همینطوری ‫باهمدیگه در تماس می‌مونیم. 548 00:36:05,612 --> 00:36:08,952 ‫شاید بهتره یه جای جدید رو ‫امتحان کنیم. لوتس؟ 549 00:36:08,952 --> 00:36:11,924 ‫یا شهامت رفتن به وست ساید رو داریم؟ 550 00:36:11,924 --> 00:36:13,895 ‫- کافه دس‌آرتیستس؟ ‫- اوه. 551 00:36:13,895 --> 00:36:16,365 ‫- خب، یه فکری براش می‌کنیم. ‫- باشه. 552 00:36:20,474 --> 00:36:21,910 ‫خداحافظ، عزیزم. 553 00:36:36,607 --> 00:36:38,578 ‫میتونم چندتا سوال جدی ازت بپرسم؟ 554 00:36:38,578 --> 00:36:41,249 ‫آره، حتما. 555 00:36:43,588 --> 00:36:45,558 ‫مشروبات الکلی مصرف می‌کنی؟ 556 00:36:49,465 --> 00:36:51,938 ‫منظورت همین اواخره؟ 557 00:36:51,938 --> 00:36:53,073 ‫ببین اینو می‌خوام بگم. 558 00:36:53,073 --> 00:36:56,446 ‫تو یه مشکلی 559 00:36:56,446 --> 00:36:58,852 با اعتیاد به نوشیدن الکل داری. 560 00:36:58,852 --> 00:37:01,591 ‫میلیون ها نفر هم ‫همین مشکل رو... 561 00:37:01,591 --> 00:37:02,960 ‫اوه، خدایا. 562 00:37:02,960 --> 00:37:06,968 ‫الکل کوچیک ترین بخش مشکله. 563 00:37:06,968 --> 00:37:09,339 ‫منظورم اینه که 564 00:37:09,339 --> 00:37:11,577 ‫اون، 565 00:37:11,577 --> 00:37:15,619 ‫نقطه عطف ماجرا بود. 566 00:37:18,357 --> 00:37:20,393 ‫مشکل چیه؟ 567 00:37:22,933 --> 00:37:27,910 ‫به این دلیل شروع شد که... 568 00:37:27,910 --> 00:37:31,651 ‫مامانم... 569 00:37:31,651 --> 00:37:33,855 ‫یه چیز ساده ای بود. 570 00:37:33,855 --> 00:37:36,594 ‫یکی از ساده ترین 571 00:37:36,594 --> 00:37:38,998 ‫از انواعِ 572 00:37:38,998 --> 00:37:42,973 ‫اضطراب بود. 573 00:37:42,973 --> 00:37:45,377 ‫خب، اینجوری بگم که... 574 00:37:45,377 --> 00:37:48,718 ‫مامانم یه دختر خیلی خوشگلی بود، 575 00:37:48,718 --> 00:37:50,354 ‫و فقط 576 00:37:50,354 --> 00:37:55,130 ‫17 سالش بود که... 577 00:37:55,130 --> 00:37:56,601 ‫می‌خوام این سوالو ازت بپرسم. 578 00:37:56,601 --> 00:37:58,938 ‫یه سوال جدیه. 579 00:37:58,938 --> 00:38:03,548 ‫اگه جلوی این مشکل اعتیاد ‫به الکل و مواد مخدر رو نگیری، 580 00:38:03,548 --> 00:38:04,883 ‫چه اتفاقی میفته؟ 581 00:38:04,883 --> 00:38:07,556 ‫چه اتفاقی برای ترومن میفته؟ 582 00:38:07,556 --> 00:38:09,025 ‫مطمئنم که بهش فکر کردی. 583 00:38:09,025 --> 00:38:11,664 ‫می‌دونی، آره بهش فکر کردم. 584 00:38:11,664 --> 00:38:15,739 ‫برای ماه ها و ماه ها ‫و ماه ها و ماه ها، 585 00:38:15,739 --> 00:38:18,777 ‫می‌دونی، می‌نویسم. 586 00:38:21,115 --> 00:38:25,792 ‫اما جواب واضح اینه که در نهایت، 587 00:38:25,792 --> 00:38:28,932 ‫- خودمو می‌کشم. ‫- صحیح. 588 00:38:28,932 --> 00:38:32,539 ‫نه که قصدم واقعاً همین باشه. 589 00:38:45,698 --> 00:38:47,802 ‫می‌دونی کجایی؟ 590 00:38:52,612 --> 00:38:56,119 ‫نمی‌خواد تحقیرم کنی. 591 00:38:56,119 --> 00:38:59,058 ‫هیزلدن، مینی‌اپلیس. ‫توی دوره سم‌زدایی هستی. 592 00:38:59,058 --> 00:39:00,862 ‫توی برنامه تلویزیونی مزخرفِ استنلی سیگل، 593 00:39:00,862 --> 00:39:02,866 ‫از هوش رفتی. 594 00:39:02,866 --> 00:39:06,874 ‫عذاب وجدان و بیزاری ای ‫که از خودت بابت بیب داشتی، 595 00:39:06,874 --> 00:39:10,080 ‫اینکه اونو در حالی از دست دادی ‫که هنوز تو رو نبخشیده بود، 596 00:39:10,080 --> 00:39:11,449 ‫برای همینه که روی آنتن برنامه ملی 597 00:39:11,449 --> 00:39:12,853 ‫همچین کاری با خودت کردی؟ 598 00:39:15,725 --> 00:39:19,465 ‫بهتره خودمو برای ‫مراسمش آماده کنم. 599 00:39:19,465 --> 00:39:21,435 ‫مراسمش دو هفته پیش بود. 600 00:39:30,187 --> 00:39:34,763 ‫مابقی "دعاهای مستجاب شده"، ‫ادای احترامی به اونه. 601 00:39:34,763 --> 00:39:37,001 ‫مردم چیزی که میخواستم جشن ‫بگیرم رو خواهند دید. 602 00:39:37,001 --> 00:39:40,909 ‫کتابی به اسم "دعاهای مستجاب شده" ‫وجود نداره، داره؟ 603 00:39:40,909 --> 00:39:43,180 ‫یه سری کاغذ پراکنده، چند خط متن، ‫و صفحات رها شده هست. 604 00:39:43,180 --> 00:39:46,252 ‫داری منو قضاوت می‌کنی؟ 605 00:39:46,252 --> 00:39:47,989 ‫مواظب باش. 606 00:39:47,989 --> 00:39:52,198 ‫برای این می‌پرسم که ‫چون وقتی بمیری، 607 00:39:52,198 --> 00:39:54,603 ‫وظیفه منه که سعی کنم ‫نسخه ای دست‌نویس تهیه کنم 608 00:39:54,603 --> 00:39:56,640 ‫و ممنون میشم اگه ‫زحمت پیدا کردن تیکه تیکه ها رو 609 00:39:56,640 --> 00:39:59,780 ‫از من دریغ کنی. 610 00:39:59,780 --> 00:40:01,617 ‫من نمی‌خوام بمیرم. 611 00:40:03,654 --> 00:40:05,057 ‫اینم یه دروغه. 612 00:40:05,057 --> 00:40:08,631 ‫چقدر توهین و اهانت می‌کنی. 613 00:40:08,631 --> 00:40:11,804 ‫یعنی اینقدر اذیتت کردم؟ 614 00:40:11,804 --> 00:40:14,810 ‫به این توهین و اهانت نمیگن. 615 00:40:14,810 --> 00:40:17,616 ‫این خداحافظیه. 616 00:40:17,616 --> 00:40:20,087 ‫تا اینجاشو همراهت اومدم. ‫خداحافظ. 617 00:40:20,087 --> 00:40:22,091 ‫کتاب واقعیه. 618 00:40:22,091 --> 00:40:26,634 ‫همه اون نوشته های پراکنده، ‫فقط باید کنار هم بذارمشون. 619 00:40:26,634 --> 00:40:29,740 ‫من با یکی آشنا شدم. 620 00:40:29,740 --> 00:40:31,944 ‫عاشق شدم. 621 00:40:31,944 --> 00:40:34,950 ‫یا اونقدری که بعد از همه اینا 622 00:40:34,950 --> 00:40:37,789 ‫میتونم عاشق باشم. 623 00:40:37,789 --> 00:40:40,695 ‫راستش، باید از اون تشکر کنی ‫که من الان اینجام. 624 00:40:40,695 --> 00:40:42,264 ‫که خودت الان اینجایی. 625 00:40:44,101 --> 00:40:47,576 ‫می‌خواستم تو رو همونجا ‫غرق در استفراغت رها کنم، 626 00:40:47,576 --> 00:40:48,945 ‫که کف اتاق دراز کشیدی، 627 00:40:48,945 --> 00:40:51,215 ‫ولی اون منو متقاعد کرد ‫که کار اشتباهیه. 628 00:40:56,760 --> 00:40:58,798 ‫کی؟ 629 00:40:58,798 --> 00:41:02,304 ‫یه بچه از اون کتابفروشی ‫توی روستا. 630 00:41:02,304 --> 00:41:06,680 ‫سنش خیلی کمتر از منه، ولی... 631 00:41:06,680 --> 00:41:09,318 ‫دیگه اهمیتی نمیدم. 632 00:41:09,318 --> 00:41:11,557 ‫اون مهربونه. 633 00:41:11,557 --> 00:41:14,763 ‫و مهربونی مهمه، ترومن. 634 00:41:16,232 --> 00:41:20,106 ‫فخر فروشی همیشه ‫بهت می‌اومد، جک. 635 00:41:22,010 --> 00:41:26,586 ‫با سر تا پات جور بود. 636 00:41:28,757 --> 00:41:32,833 ‫تو خودت رو یه نویسنده تصور می‌کردی، ‫ولی هر چیزی که نوشتی، 637 00:41:32,833 --> 00:41:35,738 ‫فقط می‌خواستی خودت رو 638 00:41:35,738 --> 00:41:38,243 ‫به بقیه نشون بدی. 639 00:41:38,243 --> 00:41:41,951 ‫تنها احساس خوشی واقعی ای که ‫تجربه کردم، با تو بود. 640 00:41:41,951 --> 00:41:45,725 ‫اعتماد به نفسی داشتی که ‫انگار هوش بالات، 641 00:41:45,725 --> 00:41:48,730 ‫می‌تونه آدم بدبختی که هستی رو ‫توجیه کنه. 642 00:41:50,902 --> 00:41:54,041 ‫اینکه به عمد، دروغ هایی رو ‫چاپ کنی، 643 00:41:54,041 --> 00:41:57,916 ‫که فقط به اونایی که ‫بهت اهمیت میدن آسیب برسونی... 644 00:41:57,916 --> 00:42:00,754 ‫این اخلاق و رفتارت ‫تو رو به کجا رسونده؟ 645 00:42:02,057 --> 00:42:05,598 ‫بیچاره روی تختی توی بیمارستان. 646 00:42:10,675 --> 00:42:12,144 ‫خداحافظ، ترومن. 647 00:42:15,016 --> 00:42:16,753 ‫نرو. 648 00:42:17,889 --> 00:42:20,194 ‫لطفا، جک. نرو. 649 00:42:20,194 --> 00:42:22,799 ‫من می‌ترسم. 650 00:42:27,107 --> 00:42:30,815 ‫به جز جوآن، فقط تو رو دارم. 651 00:42:30,815 --> 00:42:33,119 ‫و اونم خب... 652 00:42:34,255 --> 00:42:36,927 ‫خب، جوآن‌ـه دیگه. 653 00:42:37,929 --> 00:42:40,200 ‫اون لامپ های کاغذی 654 00:42:40,200 --> 00:42:43,039 ‫از اسکله یک می‌خره. 655 00:42:43,841 --> 00:42:46,881 ‫چسبیده به آثار و سبک تبتی. 656 00:42:46,881 --> 00:42:49,285 ‫اون مثل بیب نیست. 657 00:42:49,285 --> 00:42:52,023 ‫مثل تو نیست. 658 00:42:53,861 --> 00:42:57,935 ‫لطفا. من معذرت می‌خوام. 659 00:42:59,271 --> 00:43:02,044 ‫نرو. 660 00:43:02,044 --> 00:43:06,687 ‫جک، من خیلی سردمه. 661 00:43:20,247 --> 00:43:21,684 ‫حسابی تب کرده بودی، 662 00:43:21,684 --> 00:43:23,721 ‫و حالا داری سگ‌لرز می‌زنی. 663 00:43:23,721 --> 00:43:26,225 ‫ترومن، صدامو می‌شنوی؟ 664 00:43:27,361 --> 00:43:30,834 ‫می‌تونی حرف بزنی؟ ‫چه اتفاقی برات افتاده؟ 665 00:43:31,636 --> 00:43:34,075 ‫درد داری؟ ‫حمله قلبی بهت دست داد؟ 666 00:43:34,075 --> 00:43:36,145 ‫من کجام؟ 667 00:43:36,145 --> 00:43:37,949 ‫تو توی کالیفرنیا، 668 00:43:38,784 --> 00:43:39,753 ‫توی اتاقت 669 00:43:39,753 --> 00:43:40,755 ‫توی خونه من هستی. 670 00:43:40,755 --> 00:43:42,726 ‫این... این منم، عزیزم. 671 00:43:42,726 --> 00:43:43,728 ‫جوآن‌ـم. 672 00:43:43,728 --> 00:43:44,796 ‫جوآن‌ـم. 673 00:43:46,733 --> 00:43:48,102 ‫یادت نمیاد؟ 674 00:43:48,537 --> 00:43:52,144 ‫می‌خواستی بیایی بیرون ‫که یه بادی بهت بخوره 675 00:43:52,144 --> 00:43:53,480 ‫و... و کنار استخر بشینی 676 00:43:53,480 --> 00:43:55,150 ‫و بنویسی. 677 00:43:55,150 --> 00:43:57,756 ‫همه اون دفترچه های زرد 678 00:43:57,756 --> 00:44:00,160 ‫و... و مدادها 679 00:44:00,160 --> 00:44:02,766 ‫و اون پاک‌کن های خوبت رو ‫برات آوردم. 680 00:44:02,766 --> 00:44:06,005 ‫یادته که چطوری می‌خواستی ‫"دعاهای مستجاب شده" رو تموم کنی؟ 681 00:44:07,474 --> 00:44:09,780 ‫ترومن؟ 682 00:44:09,780 --> 00:44:13,420 ‫- سلام علیکم. ‫- علیکم سلام. 683 00:44:13,420 --> 00:44:16,159 ‫آب خوبه. ‫میای توش؟ 684 00:44:21,435 --> 00:44:23,173 ‫نه، نه. 685 00:44:23,173 --> 00:44:24,843 ‫به آخرین صفحه رسیده بودم. 686 00:44:24,843 --> 00:44:28,115 ‫تقریبا تموم شده بود. 687 00:44:44,348 --> 00:44:46,920 ‫گرفتمت. گرفتمت. 688 00:44:50,093 --> 00:44:54,001 ‫اوه، خدایا، ترومن. ‫چیکار کردی؟ 689 00:44:54,001 --> 00:44:58,143 ‫خدا رو شکر که به اون ‫کلاس های ریچارد سیمنز می‌رفتم. 690 00:44:58,143 --> 00:45:02,184 ‫اونقدری زورم رسید که ‫تو رو از اونجا بیرون بکشم. 691 00:45:02,184 --> 00:45:04,455 ‫تو همونجا بیهوش شدی. 692 00:45:04,455 --> 00:45:06,927 ‫خب، گوش کن. ‫من میرم به یه دکتر زنگ بزنم، باشه؟ 693 00:45:06,927 --> 00:45:07,929 ‫از جات جم نخور. 694 00:45:07,929 --> 00:45:10,367 ‫نه، نه، من دارم میرم. 695 00:45:10,367 --> 00:45:15,210 ‫تصمیم گرفتم که به چین برم، 696 00:45:15,210 --> 00:45:19,518 ‫جایی که خبری از تلفن ‫و خدمات نامه‌رسانی نیست. 697 00:45:19,518 --> 00:45:24,128 ‫از توی یه عمارت چینی، 698 00:45:24,128 --> 00:45:27,468 ‫درخت های بامبو رو ببینم... 699 00:45:27,468 --> 00:45:31,175 ‫ترومن، دست بردار. ‫داری منو می‌ترسونی. 700 00:45:31,175 --> 00:45:33,246 ‫نمی‌فهمم چی میگی. 701 00:45:33,246 --> 00:45:38,390 ‫دیگه منو نبر بیمارستان. 702 00:45:38,390 --> 00:45:41,495 ‫من خیلی خسته‌ام. 703 00:45:43,032 --> 00:45:44,335 ‫ترومن. 704 00:45:44,335 --> 00:45:46,372 ‫اگه بهم اهمیت میدی، 705 00:45:46,372 --> 00:45:48,878 ‫خواهشا بذار برم. 706 00:45:48,878 --> 00:45:50,848 ‫داری توی تب می‌سوزی. 707 00:45:50,848 --> 00:45:53,386 ‫برام یه نوشیدنی بیار. 708 00:45:53,386 --> 00:45:57,094 ‫نه! دیگه الکل نه. 709 00:45:57,094 --> 00:46:01,069 ‫من دوست خیلی بدی بودم، ‫که بهت اجازه می‌دادم. 710 00:46:01,069 --> 00:46:03,139 ‫دیگه نه. ‫من... من میرم برات 711 00:46:03,139 --> 00:46:06,211 ‫یه نوشیدنی دایت‌رایت میارم، باشه؟ 712 00:46:14,428 --> 00:46:18,069 ‫اوه، عزیزم. 713 00:46:39,178 --> 00:46:41,115 ‫911. مورد اضطراری شما چیه؟ 714 00:46:43,453 --> 00:46:45,390 ‫الو؟ با 911 تماس گرفتید. 715 00:46:45,390 --> 00:46:48,196 ‫مورد اضطراری شما چیه؟ 716 00:46:48,196 --> 00:46:51,268 ‫الو؟ الو؟ 717 00:47:09,171 --> 00:47:12,946 ‫از یه طرف، اینجا شدیدا ‫به روشنایی بیشتری نیاز داره. 718 00:47:12,946 --> 00:47:16,185 ‫از طرفی دیگه، نمی‌خوام ‫توجه بیشتری 719 00:47:16,185 --> 00:47:17,622 ‫به این دکور جلب بشه. 720 00:47:17,622 --> 00:47:22,130 ‫آه، جوآن بیچاره. ‫قصد بدی نداره. 721 00:47:24,636 --> 00:47:27,374 ‫خب، چطوری یه نفر ‫می‌تونه حالش بهتر بشه، 722 00:47:27,374 --> 00:47:29,078 ‫وقتی محیط اطرافش ‫به همچین رنگی‌ـه؟ 723 00:47:29,078 --> 00:47:31,382 ‫این چه رنگی‌ـه؟ 724 00:47:31,382 --> 00:47:34,054 ‫بژ کم رنگ؟ عوق. 725 00:47:34,054 --> 00:47:36,392 ‫خوشت نمیاد؟ ‫ترکیبی از استایل اسپانیایی 726 00:47:36,392 --> 00:47:37,595 ‫و مکزیکی‌ـه. 727 00:47:37,595 --> 00:47:39,633 ‫بله، بله، می‏فهمیم. ‫جوآن. 728 00:47:39,633 --> 00:47:41,435 ‫ترکیب کالیفرنیا و مکزیک. 729 00:47:41,435 --> 00:47:44,341 ‫کاملا مشخصه. 730 00:47:46,546 --> 00:47:48,951 ‫حالا بشین. 731 00:47:48,951 --> 00:47:52,959 ‫یه چیزی برای شکمت لازم داری. 732 00:47:52,959 --> 00:47:54,663 ‫یه بلاتر. 733 00:47:54,663 --> 00:47:56,399 ‫یه بلاتر؟ 734 00:47:56,399 --> 00:47:58,537 ‫عاشق اینم که میگی. 735 00:47:58,537 --> 00:48:01,610 ‫یه بسته بیسکوئیت بلاتر. 736 00:48:01,610 --> 00:48:04,983 ‫اوه، بیب. ‫عاشقشم. 737 00:48:04,983 --> 00:48:07,421 ‫آره، بعد از یه شب مست کردن، 738 00:48:07,421 --> 00:48:12,264 ‫جذب اون همه الکل و اسید؟ 739 00:48:12,264 --> 00:48:14,736 ‫آره، یه بلاتر لازم داری. 740 00:48:14,736 --> 00:48:16,740 ‫البته، اول از همه. 741 00:48:16,740 --> 00:48:19,011 ‫نوشیدنی. 742 00:48:19,011 --> 00:48:21,115 ‫آخ جون. 743 00:48:21,115 --> 00:48:24,421 ‫جوآن رفت که برام یه دلستر بیاره، 744 00:48:24,421 --> 00:48:25,558 ‫اگه باورت بشه. 745 00:48:25,558 --> 00:48:29,231 ‫دلستر. بیخیال. 746 00:48:29,231 --> 00:48:30,768 ‫مگه می‌خوایم دورهمی ‫پیتزا بخوریم؟ 747 00:48:35,678 --> 00:48:37,281 ‫خیلی‌خب، فکر بدی بود. 748 00:48:37,281 --> 00:48:39,586 ‫بیخیال، بیا خاموشش کنیم. 749 00:48:39,586 --> 00:48:42,558 ‫یه کوچولو آفتاب‌زده شدی؟ 750 00:48:45,096 --> 00:48:48,036 ‫نه، سرخ شدی. 751 00:48:48,036 --> 00:48:51,543 ‫کبد و کلیه هات. ‫به خاطر هموناست. 752 00:48:51,543 --> 00:48:54,281 ‫همشون دارن از کار می‌افتند. 753 00:48:57,354 --> 00:49:01,462 ‫و قلبت، چقدر متورم شده. 754 00:49:01,462 --> 00:49:04,401 ‫می‌تونم صدای تپیدن اونو بشنوم. 755 00:49:04,401 --> 00:49:07,575 ‫تپش طبیعی نیست. ‫به سختی داره میزنه. 756 00:49:10,179 --> 00:49:13,721 ‫آره، خودمم می‌ترسم ‫که همینطور باشه. 757 00:49:13,721 --> 00:49:16,793 ‫حس خوبی ندارم. 758 00:49:18,730 --> 00:49:21,335 ‫اوه. 759 00:49:21,335 --> 00:49:22,538 ‫بیب، دستات خیلی 760 00:49:22,538 --> 00:49:25,042 ‫نرم و خنک هستند. 761 00:49:26,646 --> 00:49:30,019 ‫یه جور حس خلسه بهم میدن. 762 00:49:31,756 --> 00:49:35,296 ‫دست خنک یه مادر. 763 00:49:36,733 --> 00:49:40,206 ‫یا یه خدمتکار از گشتات. 764 00:49:42,277 --> 00:49:44,248 ‫اون دفعه رو یادته که توی جامائیکا بودیم 765 00:49:44,248 --> 00:49:47,321 ‫من بدجور مریض شده بودم، ‫و تو کنارم بیدار موندی 766 00:49:47,321 --> 00:49:49,759 ‫تا تبم قطع بشه؟ 767 00:49:49,759 --> 00:49:53,199 ‫و در عوض، منم با صدای بلند ‫برات می‌خوندم. 768 00:49:53,199 --> 00:49:56,172 ‫اولین پیش‌نویست ‫از "صبحانه در تیفانی" 769 00:49:56,172 --> 00:49:57,775 ‫معلومه که یادمه. 770 00:49:57,775 --> 00:50:01,482 ‫آره. و وقتی تموم کردم، ‫تو گفتی، 771 00:50:01,482 --> 00:50:03,519 ‫کارول‌ـه، مگه نه؟ 772 00:50:03,519 --> 00:50:04,656 اوهوم.‫ 773 00:50:04,656 --> 00:50:05,858 ‫درباره‌ی 774 00:50:05,858 --> 00:50:07,361 ‫کارول ماتائو‌ـه. 775 00:50:09,098 --> 00:50:11,670 ‫هیچکس دیگه متوجهش نشد. 776 00:50:13,206 --> 00:50:15,276 ‫و اون موقع بهم ‫یه قولی رو دادی. 777 00:50:15,276 --> 00:50:18,617 ‫گفتم هرگز درباره تو ‫نخواهم نوشت. 778 00:50:18,617 --> 00:50:21,122 ‫و منم حرفتو باور کردم. 779 00:50:21,122 --> 00:50:25,296 ‫مردم زیاد حرف می‌زنند. ‫مهم نیست. 780 00:50:25,296 --> 00:50:27,768 ‫حرف ها زده میشن ‫و بعد به فراموشی سپرده میشن. 781 00:50:28,804 --> 00:50:30,373 ‫زندگی همینه. 782 00:50:30,373 --> 00:50:34,649 ‫اکثر وقت ها خباثتی در کار نیست، ‫فقط زندگی. 783 00:50:37,588 --> 00:50:39,826 ‫بیب... 784 00:50:39,826 --> 00:50:42,665 ‫واقعا برای چی اومدی؟ 785 00:50:44,669 --> 00:50:48,577 ‫سالهاست که دارم صدات می‌زنم. 786 00:50:48,577 --> 00:50:50,915 ‫خب، باید می‌اومدم، مگه نه؟ 787 00:50:50,915 --> 00:50:53,721 ‫اون همه برنامه های تلویزیونی افتضاح، 788 00:50:53,721 --> 00:50:56,927 ‫دریغ از یه کلمه نوشتن. 789 00:50:56,927 --> 00:50:59,231 ‫یه نفر باید اونجا پیشت می‌بود. 790 00:50:59,231 --> 00:51:01,402 ‫من باید می‌بودم. 791 00:51:01,402 --> 00:51:03,574 ‫همونطور که من توی جامائیکا بودم. 792 00:51:03,574 --> 00:51:06,813 ‫تو همیشه مثل فرزندی بودی 793 00:51:06,813 --> 00:51:09,284 ‫که به مادرش نیاز داره. 794 00:51:10,453 --> 00:51:13,594 ‫- ولی مامانم منو ترک کرد. ‫- می‌دونم. 795 00:51:13,594 --> 00:51:15,831 ‫منم همینطور. 796 00:51:17,735 --> 00:51:20,608 ‫منم به اندازه کافی ‫برای بچه هام وقت نگذاشتم. 797 00:51:20,608 --> 00:51:24,815 ‫ولی... الان اینجام. 798 00:51:27,988 --> 00:51:30,426 ‫ترومن عزیز. 799 00:51:41,448 --> 00:51:44,454 ‫من زنده نیستم، نه؟ 800 00:51:45,456 --> 00:51:47,661 ‫من مرده‌ام. 801 00:51:50,734 --> 00:51:54,809 ‫خیلی وقته که مردی، ترومن. 802 00:51:56,813 --> 00:52:00,520 ‫فقط... چشماتو ببند. 803 00:52:00,520 --> 00:52:02,457 ‫خیلی زود تموم میشه. 804 00:52:02,457 --> 00:52:04,528 ‫و باور کن، 805 00:52:04,528 --> 00:52:08,536 ‫خیلی بهتره وقتی که ‫زندگی رو رها کنی. 806 00:52:12,545 --> 00:52:15,416 ‫خیلی سرده. 807 00:52:18,657 --> 00:52:21,328 ‫خیلی سردمه. 808 00:52:29,511 --> 00:52:33,218 ‫اینجا چطوری ممکنه کالیفرنیا باشه؟ 809 00:52:54,896 --> 00:52:56,833 ‫الو؟ 810 00:52:56,833 --> 00:52:58,469 ‫تموم شد، جک. 811 00:53:04,481 --> 00:53:07,822 ‫- چطوری بود؟ ‫- سخت. 812 00:53:07,822 --> 00:53:11,663 ‫می‌دونی، فقط، ‫فقط خودمون بودیم. 813 00:53:11,663 --> 00:53:13,432 ‫برای مدت زیادی ‫فقط من و تو بودیم، 814 00:53:13,432 --> 00:53:16,672 ‫و بعدش دیگه فقط من بودم. 815 00:53:17,975 --> 00:53:19,579 ‫چیزی هم گفت؟ 816 00:53:19,579 --> 00:53:21,716 ‫گفت که سردشه. 817 00:53:21,716 --> 00:53:23,821 ‫"مامان." ‫"مامانی." 818 00:53:23,821 --> 00:53:26,692 ‫و بعدش گفت... 819 00:53:29,431 --> 00:53:31,569 ‫"بیب خوشگل." 820 00:53:32,593 --> 00:53:37,593 ‫دانلود فیلم و سریال بدون سانسور ... :: wWw.MOViE-ZONE.Site :: ... 821 00:53:38,617 --> 00:53:45,617 ‫ترجمه شده توسط : مـحـسـن رضـایـی و مـهـدی ... :: wWw.MOViE-ZONE.Site :: ... 822 00:53:47,641 --> 00:53:52,641 ‫دسـترسی به زیـرنویسـهای ما از طریق لینک زیر... :: @MZoneSub :: ...