1 00:00:00,120 --> 00:00:02,760 ‫هرکی داره این کارو می‏کنه ‫به جنون خون‌خواری مبتلاست 2 00:00:03,040 --> 00:00:05,080 ‫چرا باید متیو و دایانا رو دنبال کنه؟ 3 00:00:05,160 --> 00:00:06,720 ‫قاتل تصاویر پرتره اونا رو دزدیده، 4 00:00:06,800 --> 00:00:09,640 ‫مینیاتورهای نقاشی شده در قرن 16ام، ‫چیزه دیگه‏ای رو نبرده 5 00:00:09,720 --> 00:00:12,320 ‫حالا جفت داری، ‫کنترل کردن جنون خون‌خواری سخت‏تره 6 00:00:12,880 --> 00:00:16,560 ‫می‌خوام خون‌آشام آلوده پیدا، کشته ‫و شیوع مرض مهار بشه 7 00:00:16,800 --> 00:00:19,960 ‫خون‌آشام‏ها دیگه نمی‏تونن کسی رو تبدیل کنن، ‫قدرت جادوگرها داره کاهش پیدا می‎‏کنه 8 00:00:20,280 --> 00:00:22,880 ‫به نظر میاد اهریمن‏ها دارن دچار ‫بیماری‏های روانی واقعی میشن 9 00:00:23,000 --> 00:00:24,560 ‫یه درمان واسه جنون خون‌خواری نیاز داریم 10 00:00:24,640 --> 00:00:28,280 ‫من خونم رو بهت میدم، ولی به طوری که ‫متیو بوی تو رو حس نکنه 11 00:00:28,680 --> 00:00:30,560 ‫نباید درمورد پیمان ما بفهمه 12 00:00:30,800 --> 00:00:32,400 ‫من مراقب بچه هستم 13 00:00:33,160 --> 00:00:35,520 ‫خانم دِکلیرمونت. ‫من بنجامین فوخز هستم 14 00:00:36,080 --> 00:00:39,480 ‫متیو، فکر کنم اونو دیدم. ‫و اصلا نگفت که پسر توئه 15 00:00:39,560 --> 00:00:41,200 ‫اون پسر من نیست! 16 00:00:43,400 --> 00:00:44,840 ‫کِی برگشتن؟ 17 00:00:47,841 --> 00:00:50,201 ‫«شهر لندن» 18 00:01:08,160 --> 00:01:09,960 ‫بهت گفتم که دیگه هیچوقت برنگرد اینجا 19 00:01:14,960 --> 00:01:18,280 ‫اوه، میرم. ‫وقتی چیزی که بخاطرش اومدم رو بدست بیارم 20 00:01:25,080 --> 00:01:26,720 ‫اون اینجا نیست 21 00:01:28,880 --> 00:01:30,680 ‫ماه‌هاست که ندیدمش 22 00:01:34,520 --> 00:01:36,120 ‫مطمئنم که پیداش میشه 23 00:01:37,440 --> 00:01:41,200 ‫و وقتی پیداش شد، ‫بهم خبر میدی، مگه نه؟ 24 00:01:46,440 --> 00:01:49,040 ‫چرا آخه نمی‏تونی دست از سرش برداری، بنجامین؟ 25 00:01:55,990 --> 00:01:58,779 ‫«جنوب کنزینگتون، لندن» 26 00:02:00,280 --> 00:02:03,560 ‫متاسفم متیو، ولی از اون چیزی که تصور می‎‏کردیم ‫خیلی پیچیده‏تره 27 00:02:04,840 --> 00:02:07,440 ‫ما نزدیک به صد ژن خون‌آشام ‫رو شناسایی کردیم 28 00:02:07,640 --> 00:02:09,640 ‫هنوز 400 تا مونده 29 00:02:10,280 --> 00:02:12,000 ‫این کار سنگینی هستش 30 00:02:13,280 --> 00:02:15,840 ‫خودت دانشمندی، ‫میدونی که چطوره 31 00:02:16,480 --> 00:02:18,120 ‫نمیشه میون‎‏بر زد 32 00:02:18,360 --> 00:02:20,320 ‫مریم همونقدر که باهوشه ‫رو مُخ هم هست 33 00:02:20,400 --> 00:02:22,280 ‫- ممنون ‫- خواهش 34 00:02:22,360 --> 00:02:25,160 ‫- ولی ما فقط دو نفریم ‫- پس، درمان... 35 00:02:25,320 --> 00:02:26,320 ‫سال‏ها مونده کشف بشه 36 00:02:26,400 --> 00:02:29,200 ‫پس باید سریع‏تر کار کنیم ‫چون دایانا بارداره 37 00:02:29,280 --> 00:02:31,960 ‫و اگه نوزادها آلوده باشن، ‫براش درمان نیاز داریم 38 00:02:32,880 --> 00:02:35,720 ‫ببین، درک می‏کنم ‫ولی زمان می‏بره 39 00:02:36,960 --> 00:02:39,160 ‫و به پژوهشگرهای بیشتری هم نیاز داریم 40 00:02:49,080 --> 00:02:51,840 ‫اگه کسی بتونه جوابی پیدا کنه، ‫اون شخص مریم و کریس‎ان 41 00:02:51,920 --> 00:02:55,360 ‫بله، ولی ما چند هفته وقت داریم. ‫نه چند سال 42 00:02:56,920 --> 00:03:01,360 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 43 00:03:01,361 --> 00:03:05,999 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 44 00:03:06,360 --> 00:03:07,960 ‫چی شده؟ 45 00:03:08,360 --> 00:03:09,880 ‫خون‌آشام‏ها 46 00:03:10,360 --> 00:03:20,880 مترجم: تورج پاکاری 47 00:03:22,800 --> 00:03:24,280 ‫متیو 48 00:03:29,400 --> 00:03:31,040 ‫دایانا بی‌شاپ 49 00:03:32,560 --> 00:03:34,200 ‫پدر هابرد 50 00:03:37,520 --> 00:03:39,040 ‫اینجا چیکار می‏کنی؟ 51 00:03:40,000 --> 00:03:44,560 ‫لندن حوزه منه، ‫تا وقتی که خدا ما رو به نزدش فرا بخونه 52 00:03:47,960 --> 00:03:49,880 ‫ولی من اومدم دنبالتون 53 00:03:52,040 --> 00:03:53,600 ‫دنبال هر دوتون 54 00:03:58,800 --> 00:04:00,800 ‫تو چیزی رو پیش من گذاشتی 55 00:04:17,720 --> 00:04:19,160 ‫جک 56 00:04:22,520 --> 00:04:24,240 ‫من به جایی که تعلق داره 57 00:04:25,160 --> 00:04:26,600 ‫برش گردوندم 58 00:05:19,899 --> 00:05:23,989 ‫«کشف جادوگران» 59 00:05:26,050 --> 00:05:28,450 ‫«می‌فر، لندن» 60 00:05:31,320 --> 00:05:32,960 ‫طاعون به لندن برگشت 61 00:05:33,720 --> 00:05:36,680 ‫یه روز صبح تب و لرز گرفته بودم، ‫تا غروب داشتم می‏مُردم 62 00:05:38,240 --> 00:05:40,240 ‫پدر هابرد منو خون‏‎آشام کرد 63 00:05:45,440 --> 00:05:46,440 ‫باید جون اونو نجات میدادم 64 00:05:46,520 --> 00:05:48,360 ‫پسر بیچاره نمی‏‎دونسته ‫داره چه چیزی رو انتخاب می‏کنه 65 00:05:48,440 --> 00:05:50,880 ‫اون موقع یه مَرد جوون بود، متیو 66 00:05:51,000 --> 00:05:53,920 ‫- نه پسر بچه‏ای که ترکش کردی ‫- هنری پرسی، همه‎چیش تأمین بود 67 00:05:54,000 --> 00:05:57,880 ‫واقعا فکر کردی که یه تخت گرم و شکم سیرش ‫می‏تونه دل شکسته‏اش رو مرمت بده؟ 68 00:06:00,120 --> 00:06:03,120 ‫هر روز میرفت دم اسکله ‫دنبال کشتی‏هایی می‎گشت که از اروپا میومدن، 69 00:06:03,240 --> 00:06:04,880 ‫به امید اینکه تو سوار یکی از اونا باشی 70 00:06:06,240 --> 00:06:08,280 ‫یا اینکه کسی خبری از تو داشته باشه 71 00:06:08,360 --> 00:06:12,120 ‫آخر سر، باید بهش می‎گفتم ‫که تو برنمی‏گردی 72 00:06:15,760 --> 00:06:17,480 ‫خیلی متاسفم که ترکت کردیم 73 00:06:21,520 --> 00:06:24,320 ‫بهم گفت که تو با سفر در زمان ‫به این قرن برگشتی 74 00:06:26,120 --> 00:06:27,480 ‫تو می‌دونستی؟ 75 00:06:31,440 --> 00:06:33,320 ‫اینو تو دهه 1590 می‌دونستی؟ 76 00:06:37,240 --> 00:06:40,520 ‫من یه قطره از خونم رو به هابرد دادم. ‫تا بتونه از جک محافظت کنه 77 00:06:41,360 --> 00:06:42,560 ‫و همین کارو کرد 78 00:06:43,200 --> 00:06:44,560 ‫بله، کردم 79 00:07:03,680 --> 00:07:05,880 ‫اون مسئولیت تو بود، متیو 80 00:07:08,280 --> 00:07:09,800 ‫تو اونو مسئولیت من کردی 81 00:07:11,240 --> 00:07:12,600 ‫برو بیرون 82 00:07:22,000 --> 00:07:23,360 ‫چرا اینقدر عصبانی‏ای؟ 83 00:07:23,480 --> 00:07:26,560 ‫چون خونِ تو ممکن بود ‫همه‏چی رو درمودت واسه هابرد فاش کنه 84 00:07:26,640 --> 00:07:29,320 ‫و بنابراین، در نتیجه ‫همه اسرار منو هم فاش کنه! 85 00:07:29,400 --> 00:07:31,960 ‫فقط یه قطره بهش دادم. ‫از جادوم استفاده کردم 86 00:07:32,600 --> 00:07:35,680 ‫یه چندتا از رازهام نصیبش شد، ‫از رازهای تو مطلع نمیشد 87 00:07:38,480 --> 00:07:40,200 ‫ازش انتظار داشتی چیکار کنه؟ 88 00:07:41,560 --> 00:07:44,320 ‫هابرد نمی‏تونست اجازه بده که ‫جک بمیره، تو می‏تونستی؟ 89 00:07:44,520 --> 00:07:48,120 ‫من انتخاب کردم که به عنوان یه انسان بمیرم، ‫به جای اینکه بدون همسر و پسرم زندگی کنم! 90 00:07:49,800 --> 00:07:51,440 ‫یعنی کاش می‏مُردی؟ 91 00:07:52,640 --> 00:07:54,080 ‫نه 92 00:07:56,440 --> 00:07:58,440 ‫چون هرگز با تو آشنا نمی‌شدم 93 00:08:01,920 --> 00:08:04,360 ‫و حالا، شانس اینو دارم که ‫دوباره پدر بشم 94 00:08:09,360 --> 00:08:11,160 ‫جک هم دقیقا همینو داره 95 00:08:12,120 --> 00:08:15,920 ‫یه شانس دیگه واسه خانواده داشتن. ‫با ما 96 00:08:21,999 --> 00:08:24,090 ‫«ونیز، ایتالیا» 97 00:08:29,760 --> 00:08:31,760 ‫یادمه این کتاب رو پیدا کردم 98 00:08:33,040 --> 00:08:34,280 ‫تو بوهم ‫[سرزمینی تاریخی در اروپای مرکزی] 99 00:08:35,920 --> 00:08:37,440 ‫یه کتاب جادوی قدیمی 100 00:08:38,360 --> 00:08:40,400 ‫پر از طلسم‌هایی که کار می‏کردن 101 00:08:42,040 --> 00:08:43,400 ‫یه زمانی 102 00:08:44,680 --> 00:08:47,480 ‫وقتی که جادوگرها قدرت‏های واقعی داشتن 103 00:08:53,280 --> 00:08:54,840 ‫یه چیزه دیگه هم پیدا کردم 104 00:08:57,080 --> 00:09:01,400 ‫یه نامه از طرف ادوارد کلی ‫درمورد صفحات گم شده کتاب حیات 105 00:09:02,120 --> 00:09:03,560 ‫صفحات گم شده؟ 106 00:09:04,520 --> 00:09:06,320 ‫سه صفحه پاره شده بود 107 00:09:07,360 --> 00:09:09,880 ‫کلی اونا رو به سه گیرنده مختلف فرستاده 108 00:09:11,040 --> 00:09:15,400 ‫تصور کن اگه ما بتونیم اون صفحات رو پیدا کنیم ‫و دوباره به کتاب برشون گردونیم 109 00:09:16,440 --> 00:09:17,800 ‫ما؟ 110 00:09:18,640 --> 00:09:20,320 ‫می‌خوای کمکت کنم؟ 111 00:09:21,480 --> 00:09:24,640 ‫من تو انجمن بهت جایگاه دادم 112 00:09:26,760 --> 00:09:28,360 ‫من هیچ دِینی بهت ندارم 113 00:09:34,000 --> 00:09:36,040 ‫دیگه نمی‏تونی منو کنترل کنی 114 00:09:38,360 --> 00:09:40,000 ‫من یه بافنده‌ام 115 00:09:42,480 --> 00:09:47,120 ‫مواظب جادوگری که خون شیر ‫و گرگ دارد، باشید 116 00:09:47,960 --> 00:09:50,800 ‫چرا که او کودکان شب را از بین می‎برد 117 00:09:51,120 --> 00:09:53,680 ‫و تو فکر می‏کردی که ‫اون جادوگر دایانا بود 118 00:09:54,240 --> 00:09:57,440 ‫ساتو، تو باید کمکم کنی 119 00:09:59,720 --> 00:10:01,560 ‫زمان تو به سر رسیده 120 00:10:02,360 --> 00:10:04,280 ‫جربر هیچ وفاداری‏ای نداره 121 00:10:04,880 --> 00:10:08,080 ‫به محض اینکه دیگه به دردش نخوری، ‫بهت پشت می‏کنه 122 00:10:09,560 --> 00:10:11,480 ‫تو و جربر مثل هم هستین 123 00:10:14,600 --> 00:10:16,720 ‫مَردهایی که شیفته قدرتن 124 00:10:41,400 --> 00:10:42,840 ‫این چیه؟ 125 00:10:45,080 --> 00:10:47,560 ‫تحقیقاتیه که من و دایانا ‫داریم انجام میدیم 126 00:10:47,880 --> 00:10:51,080 ‫آخرین باری که اون کتاب حیات رو دیده ‫تو محله بلک‏فرایرز بوده 127 00:10:51,400 --> 00:10:55,120 ‫و اونو به جان دی فرستاده، ‫تا به دست الیاس اشمول برسه 128 00:10:55,520 --> 00:10:56,840 ‫به کتابخونه بادلین 129 00:10:56,920 --> 00:10:59,200 ‫حالا، میدونیم که هنوز ‫یه جایی اونجاست، 130 00:10:59,280 --> 00:11:03,080 ‫ولی صفحه‏هایی که ادوارد کلی پاره کرده ‫هنوز گم شدن 131 00:11:03,360 --> 00:11:05,600 ‫و بهترین جا واسه مخفی کردن ‫یه صفحه کجاست؟ 132 00:11:06,040 --> 00:11:07,960 ‫اینطور که پیداست، روی میزت 133 00:11:08,960 --> 00:11:10,280 ‫داخل یه کتاب 134 00:11:10,440 --> 00:11:12,720 ‫و دی مقداری از کتابخونه‏اش ‫رو به اروپا برد 135 00:11:12,840 --> 00:11:15,400 ‫و بقیه، همینجا تو انگلیس موندن 136 00:11:15,520 --> 00:11:18,720 ‫در طول عمرش، ‫اونا فروخته و دزدیده شدن 137 00:11:19,240 --> 00:11:21,080 ‫سر از همه جای دنیا در آوردن 138 00:11:21,160 --> 00:11:25,800 ‫پس، من داشتم دنبال ‫مکان‏های فعلی... 139 00:11:25,960 --> 00:11:28,400 ‫همه کتاب‌های جادویی و کیمیاگری می‏گشتم 140 00:11:29,280 --> 00:11:31,160 ‫تا دایانا بتونه توشون بگرده 141 00:11:34,840 --> 00:11:38,000 ‫فکر کنم متیو بخاطر جک ‫احساس گناه می‏کنه 142 00:11:38,800 --> 00:11:40,560 ‫اون یه پدرسالار قرن ششمه 143 00:11:41,480 --> 00:11:44,720 ‫خانواده‏‎های خون‎آشام با اطاعت و انضباط ‫کنار هم نگه داشته میشن 144 00:11:44,800 --> 00:11:48,920 ‫خب، دایانا یه جادوگر قرن 21ام هستش. ‫یه چیزی باید عوض بشه 145 00:11:59,360 --> 00:12:01,560 ‫باید با دایانا به دانشگاه برم 146 00:12:01,760 --> 00:12:04,320 ‫گالوگلس و فرناندو پیشت می‏مونن 147 00:12:09,040 --> 00:12:10,840 ‫طراحی کردن تو فکر کردن کمکم می‏کنه 148 00:12:11,600 --> 00:12:13,160 ‫یا واسه اینکه از تو فکر در بیام 149 00:12:19,000 --> 00:12:21,320 ‫چرا نمی‏خواستی من خون‎آشام بشم؟ 150 00:12:28,520 --> 00:12:31,480 ‫وقتی داشتم می‏مُردم، ‫احساس کردم زندگیم ناتموم مونده 151 00:12:33,920 --> 00:12:35,760 ‫شاید همه همچین احساسی دارن 152 00:12:36,520 --> 00:12:39,440 ‫ولی می‌دونستم که شانس اینو دارم ‫که دوباره پیدات کنم 153 00:12:43,480 --> 00:12:45,160 ‫خیلی خوشحالم که اینجایی، جک 154 00:12:48,440 --> 00:12:50,360 ‫باید راجع‎به خیلی چیزها حرف بزنیم 155 00:12:56,520 --> 00:12:58,280 ‫یا از نو شروع می‏کنیم 156 00:12:59,760 --> 00:13:01,240 ‫از یه صفحه سفید 157 00:13:20,960 --> 00:13:22,640 ‫فقط پرسنل کم نداریم که 158 00:13:23,040 --> 00:13:25,240 ‫از نسلت به اندازه کافی دی‎‏‏ان‎‏ای نداریم 159 00:13:25,440 --> 00:13:28,400 ‫فقط سه نمونه داریم: ‫متیو، مارکوس و ایزابو 160 00:13:29,720 --> 00:13:31,840 ‫و اگه می‏خوای ما یه شجره‏نامه ایجاد کنیم ‫که بتونه بهمون بگه... 161 00:13:31,920 --> 00:13:34,480 ‫که جنون خون‏خواری چطور به ارث رسیده، ‫بازم دی‏ان‎ای نیاز داریم 162 00:13:34,560 --> 00:13:36,680 ‫مارکوس باید به نیو اورلینز بره 163 00:13:37,320 --> 00:13:39,920 ‫- تو نیو اورلینز چه خبره؟ ‫- بچه‏های مارکوس 164 00:13:40,840 --> 00:13:42,400 ‫بچه‏های خون‎‏آشام؟ 165 00:13:42,800 --> 00:13:44,480 ‫با مارکوس حرف میزنم 166 00:13:44,800 --> 00:13:48,160 ‫خوبه، این فرصتی برام فراهم می‏کنه ‫تا داده‏‎‌هایی که داریم رو با تیمم به اشتراک بذارم 167 00:13:50,200 --> 00:13:54,120 ‫عذر می‏خوام، تیم تو که متشکل از نوجوون‏های خون‏ گرمه، ‫دی‌ان‌ای موجودات رو تجزیه و تحلیل ‏کنن؟ 168 00:13:55,720 --> 00:13:57,480 ‫- فکر نکنم ‫- دانشجوها رو امتحان کن 169 00:13:58,600 --> 00:14:00,600 ‫اونا می‏خوان بدونن. ‫و ما هم به کمکشون نیاز داریم 170 00:14:00,680 --> 00:14:03,000 ‫- زیادی خطرناکه ‫- متیو 171 00:14:03,840 --> 00:14:05,480 ‫این کار خیلی سنگینیه 172 00:14:07,320 --> 00:14:09,480 ‫تا فردا درمان جنون خون‏خواری رو می‏خوای، 173 00:14:09,560 --> 00:14:11,760 ‫بعد فقط می‏خوای دو نفر روش کار کنن؟ 174 00:14:12,160 --> 00:14:15,280 ‫اگه اطلاعات ژنتیکی ما دست آدم‏های نادرست بیوفته، ‫همه‏مون رو به کشتن میده 175 00:14:15,360 --> 00:14:16,440 ‫تازه اگه بدتر نشه 176 00:14:16,520 --> 00:14:19,440 ‫- متوجهم ‫- نه، نیستی. متوجه نیستی 177 00:14:22,840 --> 00:14:26,000 ‫آلمانی‌ها زمان جنگ ‫‏پدرم رو اسیر گرفتن 178 00:14:27,800 --> 00:14:29,640 ‫و روش آزمایش کردن 179 00:14:30,360 --> 00:14:34,880 ‫و به اسم علوم پزشکی اونو شکنجه کردن. ‫می‏تونم بهت اطمینان بدم، کریس 180 00:14:36,600 --> 00:14:41,080 ‫تو اصلا نمی‏دونی که شما انسان‏ها ‫چه کارهایی ازتون برمیاد 181 00:14:41,280 --> 00:14:43,280 ‫من یه سیاه‏پوستِ اهل آلابامام 182 00:14:44,560 --> 00:14:47,920 ‫باور کن، می‌فهمم انسان‏ها ‫چه کارهایی ازشون برمیاد 183 00:14:50,920 --> 00:14:53,280 ‫حالا، تیم من که اینجان ‫آدم‏های نادرست نیستن 184 00:14:53,920 --> 00:14:55,280 ‫تو دیگه خیلی نمی‏تونی... 185 00:14:55,360 --> 00:14:58,320 ‫وجود موجودات رو از انسان‏ها مخفی نگه داری 186 00:14:58,560 --> 00:15:01,880 ‫یه کالبد شکافی، ‫یه جلسه مشاوره ژنتیک، 187 00:15:02,040 --> 00:15:05,000 ‫یه کیت تست دی‌ان‎ای خانگی مونده ‫تا رازتون فاش بشه 188 00:15:06,960 --> 00:15:09,320 ‫حالا، می‏خوای کی این اطلاعات ‫رو داشته باشه؟ 189 00:15:09,400 --> 00:15:13,080 ‫- تنها کار کردن همیشه ما رو محدود می‏کنه ‫- من همین الانشم به کریس اعتماد کردم 190 00:15:15,760 --> 00:15:17,600 ‫فکر کنم وقتشه به بقیه هم اعتماد کنیم 191 00:15:48,320 --> 00:15:52,080 ‫نگران بودم که منو نشناسن، ‫ولی دایانا فوراً فهمید 192 00:15:53,160 --> 00:15:56,880 ‫- اون دقیقا همونطوریه که یادمه ‫- آره، اون اینطوریه 193 00:16:05,200 --> 00:16:06,520 ‫بالدوین 194 00:16:07,280 --> 00:16:09,120 ‫گالوگلس 195 00:16:10,360 --> 00:16:12,320 ‫باید با متیو و دایانا حرف بزنم 196 00:16:12,400 --> 00:16:15,480 ‫فکر کنم داخل خونه‎ان ‫اتفاقی افتاده؟ 197 00:16:18,160 --> 00:16:20,360 ‫- این کیه؟ ‫- جک بلک‏فرایرز 198 00:16:21,960 --> 00:16:23,400 ‫برو بیرون 199 00:16:25,840 --> 00:16:27,280 ‫همین الان 200 00:16:38,360 --> 00:16:40,120 ‫یکی از ولگردهای هابرد 201 00:16:45,640 --> 00:16:47,600 ‫فقط اعضای خانواده اجازه دارن ‫تو این خونه باشن 202 00:16:51,640 --> 00:16:53,160 ‫جک! 203 00:17:02,160 --> 00:17:03,720 ‫بالدوین. نه 204 00:17:06,080 --> 00:17:07,840 ‫عریزم، متوجهم 205 00:17:09,440 --> 00:17:12,600 ‫ولی صحبت کردن درمورد ژنتیک موجودات ‫با دانشجوها... 206 00:17:12,680 --> 00:17:15,080 ‫خلاف هر چیزیه که ‫تا الان منو زنده نگه داشته 207 00:17:15,160 --> 00:17:17,920 ‫خلاف دلیلی هستش که فیلیپ ‫معاهده رو... 208 00:17:18,000 --> 00:17:19,240 ‫900 سال پیش تاسیس کرد 209 00:17:19,320 --> 00:17:23,760 ‫خب، فیلیپ همینطورم گفت که ‫تنها چیزه قابل اطمینان توی دنیا، تغییره 210 00:17:28,040 --> 00:17:29,400 ‫سرخالو می‌خوری؟ 211 00:17:34,080 --> 00:17:35,480 ‫چی شده؟ 212 00:17:40,840 --> 00:17:42,240 ‫متیو؟ 213 00:17:45,040 --> 00:17:46,480 ‫جک به بالدوین حمله کرد! 214 00:17:47,280 --> 00:17:48,920 ‫یه خون‌آشام رو مخفی کردی؟ 215 00:17:50,040 --> 00:17:51,720 ‫جک، جک، جک. ‫آروم باش، آروم باش! 216 00:17:52,000 --> 00:17:54,360 ‫- منو ببین. منو ببین! ‫- بهش بگو که من متعلق به توئم! 217 00:17:54,440 --> 00:17:56,680 ‫من رئیس این خانواده‏ام! 218 00:17:57,360 --> 00:17:59,960 ‫اگه تو نمی‏تونی مهمونت رو کنترل کنی، ‫من این کارو می‏کنم 219 00:18:06,880 --> 00:18:08,240 ‫بالدوین! 220 00:18:17,440 --> 00:18:23,360 ‫پسرم رو ول کن 221 00:18:30,760 --> 00:18:33,440 ‫جک رو ول کن! ‫ولش کن 222 00:18:34,440 --> 00:18:36,040 ‫ولش کن! 223 00:18:38,440 --> 00:18:40,160 ‫بالدوین، 224 00:18:40,280 --> 00:18:44,280 ‫جک متعلق به ماست. اینو حل می‏کنم. ‫متوجهی؟ 225 00:18:44,920 --> 00:18:46,920 ‫دایانا، لطفا 226 00:18:48,560 --> 00:18:50,240 ‫دایانا 227 00:18:50,880 --> 00:18:53,640 ‫از طلسم آزادش کن، همین الان 228 00:18:56,240 --> 00:18:57,880 ‫نزدیک نشو! 229 00:18:59,240 --> 00:19:00,800 ‫من خونش رو خوردم 230 00:19:01,320 --> 00:19:03,080 ‫خاطراتش رو دیدم 231 00:19:03,960 --> 00:19:05,840 ‫اون قاتلیه که جنون خون‏خواری داره 232 00:19:09,160 --> 00:19:10,960 ‫این کار اونه! 233 00:19:11,240 --> 00:19:13,040 ‫قتل عام خون گرم‏ها! 234 00:19:21,320 --> 00:19:22,680 ‫جک؟ 235 00:19:25,440 --> 00:19:27,000 ‫این کار تو بوده؟ 236 00:19:28,960 --> 00:19:30,800 ‫حقیقت داره؟ 237 00:19:36,040 --> 00:19:37,720 ‫و تو ازش محافظت می‏کردی؟ 238 00:19:40,040 --> 00:19:41,680 ‫خودت میدونی که باید چیکار کرد 239 00:19:48,520 --> 00:19:50,080 ‫ارباب 240 00:19:54,120 --> 00:20:00,000 ‫بهت قول میدم، من هیچ اطلاعی ‫از جنون خون‏خواری جک نداشتم 241 00:20:05,720 --> 00:20:07,760 ‫برادر، این ممکنه خانواده‏مون رو نابود کنه 242 00:20:14,080 --> 00:20:15,480 ‫بکُشش 243 00:20:18,760 --> 00:20:20,280 ‫خدایا کمکم کن 244 00:20:29,200 --> 00:20:30,560 ‫انجامش بده! 245 00:20:39,200 --> 00:20:40,760 ‫لطفا متیو، نه! 246 00:20:44,360 --> 00:20:45,800 ‫جک! 247 00:20:54,280 --> 00:20:56,000 ‫تو که نمی‏کُشیش 248 00:20:59,080 --> 00:21:00,520 ‫یا می‏کشی؟ 249 00:21:07,680 --> 00:21:09,880 ‫ببینین، جک بهم التماس کرد ‫که بهتون نگم 250 00:21:11,720 --> 00:21:13,840 ‫و امیدوارم بودم که ‫نیازی نباشه بدونین 251 00:21:17,360 --> 00:21:22,640 ‫اگه جک در امان و خوشحال بمونه، ‫همونطور که میدونی متیو، جنون خون‏خواری مهار میشه 252 00:21:23,040 --> 00:21:24,880 ‫چطور بهش مبتلا شده؟ 253 00:21:25,920 --> 00:21:27,360 ‫از تو گرفته؟ 254 00:21:30,040 --> 00:21:32,120 ‫بنجامین فوخز والد منه ‫[کسی که خون‏آشامی رو تبدیل کرده] 255 00:21:33,040 --> 00:21:34,400 ‫بنجامین 256 00:21:34,520 --> 00:21:38,120 ‫در سال 1349، کل اهالی ناحیه‏‌ام ‫رو به طاعون از دست دادم 257 00:21:39,120 --> 00:21:40,640 ‫همه‏شون رو دفن کردم 258 00:21:43,200 --> 00:21:45,760 ‫و بعد، قبر خودم رو کندم ‫و توش خوابیدم 259 00:21:46,880 --> 00:21:52,040 ‫ولی به زندگی برگردونده شدم. ‫بنجامین منو دوباره زنده کرد 260 00:21:54,800 --> 00:21:57,760 ‫امیدوار بود که جنون خون‏خواری داشته باشم 261 00:21:58,720 --> 00:22:02,560 ‫همینطورم امیدوار بود که همراه اون ‫علیه دِکلیرمونت‌ها... 262 00:22:02,680 --> 00:22:04,400 ‫و متحدین‏هاشون قرار بگیرم 263 00:22:04,640 --> 00:22:07,160 ‫چرا جک رو برگردوندی پیش ما؟ ‫اونم الان؟ 264 00:22:08,920 --> 00:22:11,160 ‫چند سال بود ‫خبری از بنجامین نشنیده بودم 265 00:22:13,040 --> 00:22:15,600 ‫ولی بعد اون اومد، 266 00:22:16,440 --> 00:22:18,160 ‫دنبال جک می‏گشت 267 00:22:19,280 --> 00:22:21,440 ‫وقتی من جک رو خون‏آشام کردم ‫کم سن و سال بود 268 00:22:22,240 --> 00:22:23,800 ‫اون شکل‎پذیر بود 269 00:22:26,440 --> 00:22:29,960 ‫بنجامین اینو دید، دید که جک ‫می‏تونه چیزی باشه که من نمی‏‌تونستم 270 00:22:31,160 --> 00:22:34,440 ‫و از جنون خون‏خواریش به عنوان یه سلاح ‫علیه دِکلیرمونت‌ها استفاده کرد 271 00:22:35,920 --> 00:22:37,880 ‫پس جک رو مجبور به کشتن کرد، 272 00:22:39,600 --> 00:22:43,560 ‫تا برای تفریح شکار کنه، ‫تا قربانی‏هاش رو شکنجه کنه 273 00:22:43,840 --> 00:22:46,000 ‫به جک گفت که باید ثابت کنه... 274 00:22:47,280 --> 00:22:50,240 ‫که اون واقعا یکی از خونِ ‫متیو دِکلیرمونت‌ـه 275 00:22:50,600 --> 00:22:53,280 ‫- و تو نمی‏تونستی جلوش رو بگیری؟ ‫- اوه سعیم رو کردم، دایانا 276 00:22:54,960 --> 00:22:58,160 ‫ولی من آدم‌های سردرگم زیادی دارم ‫که باید ازشون مراقبت کنم 277 00:23:00,720 --> 00:23:02,920 ‫و والد جک بودم، ‫ولی پدرش نبودم 278 00:23:06,960 --> 00:23:08,560 ‫اون بهم قول داد 279 00:23:11,600 --> 00:23:13,160 ‫گفت "آدم نمی‏کُشم" 280 00:23:15,600 --> 00:23:17,360 ‫چندین و چند بار، ولی... 281 00:23:19,000 --> 00:23:21,600 ‫- مثل یه اعتیاد می‏موند ‫- یه اعتیاده 282 00:23:23,120 --> 00:23:26,600 ‫اگه کنترل نمی‏شد، اونوقت بنجامین زیادی ‫براش زیادی قوی می‎بود 283 00:23:29,680 --> 00:23:31,760 ‫تو آخرین امید من واسه اونی، متیو 284 00:23:52,040 --> 00:23:54,680 ‫نمی‎‌تونی جک رو بکشی. ‫اون پسرمونه 285 00:23:55,960 --> 00:23:57,960 ‫باید پیداش کنیم ‫و بهش کمک کنیم 286 00:23:58,080 --> 00:24:01,120 ‫جک بیشتر از حدی که بتونی تصور کنی ‫داره زجر می‏کِشه 287 00:24:01,800 --> 00:24:04,240 ‫می‏تونم به زجرش خاتمه بدم، ‫اونو به آرامش برسونم 288 00:24:05,040 --> 00:24:07,080 ‫و همین الانشم اون همه‏مون ‫رو در خطر انداخته 289 00:24:08,160 --> 00:24:11,240 ‫خیلی‏خب، این مسخره‏ست. ‫مگه آزمایشگاه واسه جنون خون‏خواری درمان پیدا نمی‌کنه؟ 290 00:24:11,320 --> 00:24:13,520 ‫یعنی، مگه واسه همین همه‏مون ‫به اینجا کشیده نشدیم؟ 291 00:24:13,600 --> 00:24:15,160 ‫و اگه درمانی نباشه چی؟ 292 00:24:15,240 --> 00:24:18,720 ‫اونو میاریم خونه، تا موقعی که درمان پیدا می‏کنیم ‫در امان نگهش می‏داریم 293 00:24:19,160 --> 00:24:23,440 ‫و وقتی انجمن بفهمه که جک ‫مقصر قتل‏های جنون خون‏خواریه 294 00:24:23,840 --> 00:24:25,160 ‫می‏کشنش 295 00:24:26,480 --> 00:24:28,760 ‫یا بالدوین می‏کشتش، ‫یا بنجامین پیداش می‏کنه 296 00:24:28,840 --> 00:24:32,000 ‫و هیچ کدوم‏شون اهمیت نمیدن که ‫چقدر درد به پسرمون متحمل کنن! 297 00:24:42,320 --> 00:24:43,920 ‫واسه نجات جک، 298 00:24:45,480 --> 00:24:47,280 ‫مجبور میشم از بالدوین سرپیچی کنم 299 00:24:48,000 --> 00:24:49,560 ‫رئیس خانواده‏ام 300 00:24:50,760 --> 00:24:52,280 ‫دیوونگیه 301 00:24:57,640 --> 00:25:00,560 ‫این جنگیه که نمی‏تونیم ‫توش پیروز بشیم 302 00:25:04,960 --> 00:25:06,920 ‫یه پدر از بچه‏هاش محافظت می‏کنه 303 00:25:10,360 --> 00:25:11,760 ‫کجا میری؟ 304 00:25:13,720 --> 00:25:15,000 ‫تا جک رو پیدا کنم 305 00:25:28,200 --> 00:25:30,400 ‫میدونی، بقیه تو کتابخونه‎ان 306 00:25:34,440 --> 00:25:36,520 ‫متیو رفته جک رو شکار کنه 307 00:25:37,840 --> 00:25:39,240 ‫شکار کنه؟ 308 00:25:39,720 --> 00:25:41,440 ‫ولی جک عضو خانواده‎ست 309 00:25:46,440 --> 00:25:49,040 ‫وقتی یه خون‏‎آشام نشونه‏هایی ‫از جنون خون‏خواری نشون بده، 310 00:25:50,880 --> 00:25:53,840 ‫اونا کشته میشن. ‫به دستور انجمن 311 00:25:54,840 --> 00:25:56,440 ‫و چون من یه حامل‎‏ام، 312 00:25:57,320 --> 00:26:01,320 ‫به متیو دستور دادن هر خون‌آشامی که ‫من تو نیو اورلینز تبدیل کرده بودم رو بکشه 313 00:26:03,960 --> 00:26:05,840 ‫و هر خون‏‎آشامی که اونا تبدیل کرده بودن 314 00:26:10,160 --> 00:26:12,080 ‫به زور چیزی از خانواده‏ام باقی موند 315 00:26:13,520 --> 00:26:16,120 ‫متیو از جون حامل‏ها گذشت، ‫ولی حذف اونا تنها راهی بود... 316 00:26:16,200 --> 00:26:18,600 ‫که میشد جلوی اونا رو گرفت ‫تا خون‏آشام‌ها رو برای انسان‌ها فاش نکنن 317 00:26:39,950 --> 00:26:42,399 ‫«پدینگتون، لندن» 318 00:26:53,080 --> 00:26:54,520 ‫کجایی، جک؟ 319 00:27:40,320 --> 00:27:41,880 ‫میدونم که اونجایی 320 00:27:57,680 --> 00:27:59,440 ‫اومدی منو بکشی 321 00:28:00,840 --> 00:28:02,400 ‫می‏‎فهمم 322 00:28:09,200 --> 00:28:10,760 ‫من اینا رو دزدیدم 323 00:28:13,040 --> 00:28:16,200 ‫باید یکی رو می‏کشتم تا گیرشون بیارم، ‫ولی فقط تونستم همینا رو ازت پیدا کنم 324 00:28:24,080 --> 00:28:26,800 ‫نمی‌دونستم که خون‌آشام شدن ‫منو مریض می‏کنه 325 00:28:30,760 --> 00:28:32,560 ‫من که به هرحال داشتم می‏مُردم، ‫با خودم فکر کردم... 326 00:28:34,280 --> 00:28:36,280 ‫چه تفاوتی ایجاد می‏کنه؟ 327 00:28:37,920 --> 00:28:40,240 ‫وقتی فهمیدم که نمی‏تونم ‫خودم رو کنترل کنم، 328 00:28:40,320 --> 00:28:45,760 ‫دیگه نمی‏خواستم زندگی کنم، ‫ولی فیلیپ بهم گفت که منتظرت بمونم 329 00:28:51,160 --> 00:28:53,440 ‫فیلیپ؟ ‫پدرم؟ 330 00:28:53,720 --> 00:28:57,000 ‫اون گفت، تو اونی هستی که بهم یاد میده ‫هر کاری که... 331 00:28:57,080 --> 00:28:58,800 ‫خونم بهم میگه انجام بدم ‫رو نادیده بگیرم 332 00:29:01,880 --> 00:29:04,200 ‫حتما نمی‎‏دونست که چقدر خبیث میشم 333 00:29:07,920 --> 00:29:11,040 ‫پسری که تو بلک‏فرایرز می‏شناختم ‫به هیچ‏وجه خباثتی درونش نداشت 334 00:29:16,320 --> 00:29:18,360 ‫من پسری که می‏شناختی نیستم 335 00:29:26,160 --> 00:29:27,720 ‫من باهات نمی‏جنگم 336 00:29:42,680 --> 00:29:45,000 ‫من کارهایی زیادی تو زندگیم کردم ‫که ازشون پشیمونم 337 00:29:47,120 --> 00:29:50,640 ‫کارهای زیادی که صدها سال پیش ‫حتی بهش کار اشتباه هم نمی‏گفتن 338 00:30:03,280 --> 00:30:05,680 ‫اوضاع عوض میشه 339 00:30:10,720 --> 00:30:12,560 ‫فیلیپ درست می‏گفت 340 00:31:01,200 --> 00:31:04,120 ‫متیو میگه تو بهش یاد دادی ‫که جنون خون‏خواریش رو کنترل کنه 341 00:31:06,040 --> 00:31:09,280 ‫متیو پی برد که ذات اون ‫نباید حتما سرنوشت اون باشه 342 00:31:12,920 --> 00:31:15,760 ‫من فقط بهش یاد دادم که ‫مکث و تأمل کنه 343 00:31:17,400 --> 00:31:20,800 ‫ببین، یادگیری کنترل راحت نیست، ‫یا سریع نیست 344 00:31:31,800 --> 00:31:33,360 ‫ممنون 345 00:31:35,320 --> 00:31:37,120 ‫تو همینطورم دایانا رو داری 346 00:31:37,520 --> 00:31:39,200 ‫اون هرکاری برات می‏کنه 347 00:31:46,920 --> 00:31:48,520 ‫نذار متیو بفهمه 348 00:31:51,360 --> 00:31:53,080 ‫در چه مورد؟ 349 00:31:55,360 --> 00:31:57,400 ‫احساساتی که به دایانا داری 350 00:31:59,280 --> 00:32:01,080 ‫نمی‏تونی اونا رو از من مخفی کنی 351 00:32:03,720 --> 00:32:06,480 ‫فیلیپ بهم دستور داد که ‫از اون مراقبت کنم 352 00:32:06,880 --> 00:32:09,440 ‫من کل عمرش رو ازش محافظت کردم 353 00:32:09,640 --> 00:32:11,560 ‫و دایانا الان با متیوئه 354 00:32:12,360 --> 00:32:14,720 ‫یه روز، شاید به زودی، گالوگلس 355 00:32:16,040 --> 00:32:17,960 ‫باید ازش دل بکنی 356 00:32:19,880 --> 00:32:21,200 ‫میدونم 357 00:32:24,200 --> 00:32:25,520 ‫ولی امروز نه 358 00:33:03,440 --> 00:33:05,000 ‫دومینیکو، 359 00:33:07,920 --> 00:33:09,760 ‫ممنون که اومدی 360 00:33:15,200 --> 00:33:18,760 ‫این اصل و نسب و شجره‏نامه خانواده دِکلیرمونت ‫از آرشیوهای انجمنه 361 00:33:21,560 --> 00:33:23,600 ‫می‏تونی مشکلی توش ببینی؟ 362 00:33:26,960 --> 00:33:29,120 ‫- نه ‫- یه چیزی کم شده 363 00:33:30,640 --> 00:33:34,040 ‫اونا چیزی که نمی‎خوان ما بدونیم ‫رو مخفی کردن 364 00:33:35,480 --> 00:33:37,920 ‫می‏تونم بهت اعتماد کنم، دومینیکو؟ 365 00:33:40,280 --> 00:33:42,000 ‫من کاری که گفتی رو انجام دادم 366 00:33:42,640 --> 00:33:45,360 ‫به انجمن درمورد خون‏آشامی که ‫جنون خون‏خواری داره گفتم 367 00:33:45,480 --> 00:33:48,360 ‫تو ازش واسه حمله به دِکلیرمونت‌ها استفاده کردی. ‫من... 368 00:33:55,000 --> 00:33:58,000 ‫در نهایت، حتی اسرار دِکلیرمونت‌ها ‫هم برملا میشن 369 00:33:59,520 --> 00:34:01,280 ‫بنجامین 370 00:34:03,760 --> 00:34:05,240 ‫فکر می‏کردم تو مُردی 371 00:34:06,320 --> 00:34:08,480 ‫دوران دِکلیرمونت‌ها تقریباً تمومه 372 00:34:09,600 --> 00:34:13,280 ‫دیگه وقتشه متیو دِکلیرمونت بفهمه ‫که طرف حسابش کیه 373 00:34:41,200 --> 00:34:42,600 ‫ممنون 374 00:34:43,800 --> 00:34:45,440 ‫واسه اینکه اونو آوردی خونه 375 00:34:47,520 --> 00:34:48,880 ‫خواهش می‏کنم 376 00:34:51,520 --> 00:34:54,840 ‫خب، من به نیو اورلینز میرم 377 00:34:58,360 --> 00:34:59,600 ‫میدونم 378 00:35:02,000 --> 00:35:03,960 ‫تشکیل دادن یه زیرشاخه سخت میشه 379 00:35:05,760 --> 00:35:08,200 ‫ولی به نظرم تنها راهه عوض کردن اوضاع همینه 380 00:35:09,920 --> 00:35:13,240 ‫من مسئولیت هر کسی که جنون خون‌خواری ‫منو به ارث برده رو می‌پذیرم 381 00:35:15,960 --> 00:35:17,880 ‫مارکوس و جک رو با خودم می‎برم 382 00:35:18,800 --> 00:35:20,440 ‫- جک؟ ‫- بله 383 00:35:22,040 --> 00:35:25,840 ‫من یه خون‏آشامی که جنون خون‏خواری داره ‫رو پیش جفت و بچه‏هامون ول نمی‏کنم 384 00:35:32,960 --> 00:35:34,680 ‫نمی‌‌خوام بدون تو باشم 385 00:35:38,280 --> 00:35:39,680 ‫منم نمی‏خوام 386 00:35:42,000 --> 00:35:45,280 ‫قبل از اینکه برم، ‫باید یه کاری رو بکنم 387 00:35:47,920 --> 00:35:49,320 ‫با کمک تو 388 00:35:58,160 --> 00:35:59,960 ‫کسی می‏خواد بهم بگه ‫اون چیه؟ 389 00:36:00,080 --> 00:36:03,520 ‫- شبیه یه کروموزوم ۲ انسانه ‫- آره، کروموزوم ۲ انسانه 390 00:36:04,200 --> 00:36:06,880 ‫ولی ما قراره روی این تمرکز کنیم: 391 00:36:07,800 --> 00:36:10,360 ‫کروموزوم ۲4، ‫که به اسم ک.م هم شناخته میشه 392 00:36:10,680 --> 00:36:12,080 ‫ک.م مخفف چیه؟ 393 00:36:25,960 --> 00:36:28,520 ‫قبل از اینکه جواب اینو بدم، ‫می‏خوام بهتون یادآوری کنم 394 00:36:28,880 --> 00:36:31,880 ‫که همه شما یه پیمان‌نامه عدم افشا ‫امضا کردین 395 00:36:33,200 --> 00:36:37,120 ‫این خیلی حساسه، ‫پروژه تحقیقاتی بسیار محرمانه‌ست 396 00:36:38,720 --> 00:36:40,680 ‫چون جون آدما در خطره 397 00:36:41,560 --> 00:36:43,440 ‫همین الانشم جون آدمایی از دست رفته 398 00:36:49,520 --> 00:36:52,200 ‫ک.م مخفف... 399 00:36:56,120 --> 00:36:58,880 ‫کروموزوم موجوداتی هستش 400 00:37:02,080 --> 00:37:05,840 ‫این دی‏ان‏ای منه 401 00:37:07,600 --> 00:37:10,160 ‫و کروموزوم موجوداته ‫چون... 402 00:37:17,000 --> 00:37:18,600 ‫من یه خون‎‏آشام هستم 403 00:37:21,280 --> 00:37:24,280 ‫و قبل از اینکه بپرسین، ‫می‏تونم تو روز برم بیرون 404 00:37:24,520 --> 00:37:29,480 ‫من کاتولیکم و صلیب هم دارم. ‫و وقتی می‌خوابم، 405 00:37:30,160 --> 00:37:31,960 ‫که اغلب اوقات نیست 406 00:37:33,080 --> 00:37:35,000 ‫تخت خواب رو به تابوت ترجیح میدم 407 00:37:37,000 --> 00:37:41,600 ‫این افسانه‏ها تمام چیزی هستش ‫که شما از ما می‌دونین 408 00:37:43,680 --> 00:37:45,920 ‫مجبور بودیم از انسان‌ها پنهان بشیم 409 00:37:48,880 --> 00:37:51,320 ‫ما رو بدنام کردن، ‫شکارمون کردن، 410 00:37:52,320 --> 00:37:56,280 ‫چون آدم‏ها از چیزی که ‫سر در نمیارن می‏ترسن 411 00:37:57,600 --> 00:37:59,480 ‫امیدوارم که با اعتماد کردن به شما، 412 00:38:01,840 --> 00:38:03,760 ‫شما بتونین ما رو قبول کنین 413 00:38:05,320 --> 00:38:06,480 ‫ممنونم 414 00:38:07,160 --> 00:38:08,560 ‫اوه و... 415 00:38:10,040 --> 00:38:14,280 ‫مریم، کسی که از قبل می‏شناسینش ‫و بهش اعتماد دارین، البته امیدوارم 416 00:38:15,360 --> 00:38:18,760 ‫اونم خون‏آشامه 417 00:38:19,440 --> 00:38:22,720 ‫و همسرم، دایانا ‫یه جادوگره 418 00:38:23,040 --> 00:38:28,520 ‫ولی جادوگرها، باور کنین ‫داستانش کلا جداست 419 00:38:30,600 --> 00:38:32,160 ‫پس اینم از این 420 00:38:35,320 --> 00:38:36,840 ‫کسی سوالی داره؟ 421 00:38:48,960 --> 00:38:50,280 ‫چندتا؟ 422 00:38:51,280 --> 00:38:54,440 ‫- چی؟ ‫- بچه‌های توی یو اورلینز 423 00:38:55,280 --> 00:39:00,000 ‫چندتا موندن؟ ‫که واسه زیرشاخه‌ات متقاعد کنی؟ 424 00:39:07,840 --> 00:39:09,240 ‫پنج‎تا 425 00:39:09,880 --> 00:39:11,400 ‫از 20تا 426 00:39:13,760 --> 00:39:15,800 ‫و بعد بچه‏های اونا هست 427 00:39:16,280 --> 00:39:17,440 ‫نوه‏هات؟ 428 00:39:17,560 --> 00:39:20,080 ‫هیچ کدوم‏شون از اینکه منو با متیو ببینن ‫خوشحال نمیشن 429 00:39:22,480 --> 00:39:24,520 ‫ولی اونا هنوزم خانواده‏‎ توئن 430 00:39:26,000 --> 00:39:27,880 ‫این کاریه که باید انجامش بدم 431 00:39:31,520 --> 00:39:34,040 ‫من طوریم نمیشه، قول میدم. ‫باشه؟ 432 00:39:35,120 --> 00:39:36,920 ‫باشه، میدونم 433 00:40:25,760 --> 00:40:27,840 ‫به حمایتت نیاز دارم، مارکوس 434 00:40:29,000 --> 00:40:31,880 ‫و میدونم که این برات راحت نیست 435 00:40:38,520 --> 00:40:40,160 ‫یه درمان واسه جنون خون‌‍‌خواری پیدا کن 436 00:40:41,800 --> 00:40:43,520 ‫مبارزه کن تا معاهده ‫رو از دور خارج کنی 437 00:40:44,600 --> 00:40:47,120 ‫جلوی انجمنی که از بی‌عدالتی ‫حمایت می‏کنه وایسا 438 00:40:47,240 --> 00:40:51,160 ‫و زیرشاخه‌ای تشکیل بده تا بتونیم بدون گیر دادن بالدوین، ‫آزادانه زندگی کنیم 439 00:40:52,200 --> 00:40:53,520 ‫و بعد؟ 440 00:40:54,160 --> 00:40:55,720 ‫من می‏بخشمت 441 00:40:55,960 --> 00:40:58,680 ‫بخاطر قتل‏ها، ‫بخاطر اسرار 442 00:40:59,800 --> 00:41:02,320 ‫و اولین نفر باهات بیعت می‏کنم 443 00:41:22,080 --> 00:41:23,240 ‫بله؟ 444 00:41:23,720 --> 00:41:25,160 ‫سلام، متیو 445 00:41:26,320 --> 00:41:27,640 ‫منو یادت میاد؟ 446 00:41:29,440 --> 00:41:30,720 ‫بنجامین 447 00:41:32,880 --> 00:41:36,080 ‫خیلی وقته حرف نزدیم 448 00:41:37,760 --> 00:41:39,240 ‫چی می‏خوای؟ 449 00:41:40,960 --> 00:41:42,440 ‫ایمیلت رو چک کن 450 00:41:50,400 --> 00:41:51,880 ‫باور کن، جک 451 00:41:53,920 --> 00:41:56,120 ‫یه روز باهم به این نگاه می‏کنیم 452 00:42:02,600 --> 00:42:04,040 ‫روشنه؟ 453 00:42:04,600 --> 00:42:06,640 ‫- آماده‏ای؟ ‫- نمی‏خوام این کارو بکنم 454 00:42:07,040 --> 00:42:09,040 ‫می‏خوام به متیو نشون بدم ‫که چه کاری ازت برمیاد 455 00:42:09,760 --> 00:42:13,040 ‫که تو ارزش احترام و عشق اونو داری 456 00:42:14,960 --> 00:42:16,560 ‫بدش به من 457 00:42:31,520 --> 00:42:32,920 ‫اونا به نظر ترسیدن 458 00:42:35,480 --> 00:42:37,000 ‫یالا، جک 459 00:42:37,720 --> 00:42:40,200 ‫موندی که چرا متیو ترکت کرد 460 00:42:43,280 --> 00:42:45,960 ‫شاید می‏دونسته که وجودش رو نداری 461 00:42:49,160 --> 00:42:51,360 ‫اونقدری بارت نبوده که ‫پسرش باشی 462 00:42:52,760 --> 00:42:54,280 ‫همینه، جک 463 00:42:54,800 --> 00:42:56,200 ‫همینه 464 00:43:23,120 --> 00:43:24,760 ‫می‏بینی، متیو 465 00:43:25,800 --> 00:43:28,680 ‫اون واقعا فرزندی از خونِ توئه 466 00:43:34,760 --> 00:43:36,440 ‫چی می‌خوای؟ 467 00:43:37,120 --> 00:43:38,920 ‫کل خانواده باهم 468 00:43:40,520 --> 00:43:44,440 ‫تو، من، جک 469 00:43:47,240 --> 00:43:48,840 ‫دایانا 470 00:43:49,240 --> 00:43:57,840 مترجم: تورج پاکاری 471 00:43:57,845 --> 00:44:05,840 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 472 00:44:06,400 --> 00:44:09,200 ‫همه‏مون فقط تو این فکریم که کِی ‫اجساد کم کم پیدا میشن ‫[آنچه در قسمت بعدی خواهید دید] 473 00:44:09,280 --> 00:44:12,320 ‫تو شیطان رو به شهر برگردوندی، مارکوس ‫چه انتظاری داشتی؟ 474 00:44:17,480 --> 00:44:19,640 ‫- جک! ‫- من به عنوان والد رنسوم اومدم 475 00:44:19,880 --> 00:44:22,080 ‫اون نمی‏تونه اتفاقی که افتاده ‫رو عوض کنه 476 00:44:22,200 --> 00:44:23,800 ‫ولی می‌تونه به تن بگیره، مارکوس 477 00:44:24,440 --> 00:44:27,480 ‫هر دفعه که اوضاع براش سخت بود، ‫با خوندن ازش می‏گذشت 478 00:44:27,560 --> 00:44:29,480 ‫من نمی‏فهمم که تو چطور اینو میدونی 479 00:44:29,560 --> 00:44:32,200 ‫اگه صفحه دست توئه، ‫عاقلانه‏ست که بدیش بهم 480 00:44:32,280 --> 00:44:35,560 ‫میدونم که تو چقدر واسه نامرئی بودنت ‫ارزش قائلی