1 00:00:00,480 --> 00:00:02,480 ‫- ما به خانواده زیرشاخه‌ات ملحق میشیم ‫- ممنون 2 00:00:03,320 --> 00:00:07,640 ‫با اعلام خانواده زیرشاخه‏ات، ‫من حق دارم از سپتور بیرونت کنم 3 00:00:07,920 --> 00:00:11,160 ‫- نمی‌تونی حداقل به تصمیمم احترام بذاری؟ ‫- نمی‌تونم 4 00:00:11,280 --> 00:00:14,400 ‫متیو متقاعده که داشته دنیا ‫رو از جنون خون‏خواری پاک می‏کرده 5 00:00:14,680 --> 00:00:15,720 ‫بااینکه خودشم بهش مبتلاست؟ 6 00:00:15,800 --> 00:00:18,360 ‫طاقت اینو نداره که دوقلوها هم سختی‌ای که اون کشیده ‫رو تجربه کنن 7 00:00:18,440 --> 00:00:21,760 ‫اینکه دوباره پدر و همسر باشم، ‫همیشه فقط همینو می‏خواستم 8 00:00:22,000 --> 00:00:24,840 ‫میدونی که متیو با جادوگرش ‫داره زاد و ولد می‌کنه 9 00:00:25,720 --> 00:00:27,000 ‫شنیدم 10 00:00:27,080 --> 00:00:30,480 ‫دایانا الان با متیوئه. ‫یه روز، شاید به زودی، گالوگلس... 11 00:00:31,480 --> 00:00:33,360 ‫باید ازش دل بکنی 12 00:00:34,760 --> 00:00:37,160 ‫تو کسی هستی که می‏فهمه ‫همه اینا چطور شروع شدن 13 00:00:37,800 --> 00:00:40,680 ‫خون، مرگ، ترس 14 00:00:40,880 --> 00:00:41,880 ‫تیموتی؟ 15 00:00:42,000 --> 00:00:44,400 ‫و همون کسی هستی که می‌تونه ‫یک‌بار برای همیشه بهش پایان بده 16 00:00:48,850 --> 00:00:51,401 ‫«سپتور، فرانسه» 17 00:01:19,101 --> 00:01:22,020 ‫«کاتسولدز، انگلستان» 18 00:01:30,101 --> 00:01:38,020 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 19 00:01:38,101 --> 00:01:46,020 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 20 00:01:46,101 --> 00:01:56,020 مترجم: تورج پاکاری 21 00:02:11,000 --> 00:02:12,520 ‫مراسم زیبایی بود 22 00:02:14,440 --> 00:02:16,960 ‫خب، نمی‌‎تونم تصور کنم که ‫تیموتی همینو می‌خواسته، 23 00:02:17,080 --> 00:02:19,200 ‫ولی خب، ‫من نمی‏شناختمش پس... 24 00:02:19,640 --> 00:02:22,080 ‫آگاتا، بخاطر تیموتی خیلی متاسفم 25 00:02:22,360 --> 00:02:24,600 ‫بخاطر همه سختی‏هایی که ‏کشیدی 26 00:02:25,280 --> 00:02:27,920 ‫تو تنها متحد واقعی ما ‫تو انجمنی 27 00:02:28,560 --> 00:02:31,040 ‫این مراسم تعمید مخالفتی از معاهده‌ست 28 00:02:31,640 --> 00:02:35,160 ‫بدونش، دوقلوها و مارگارت ‫زندگی‎شون رو به عنوان هدف می‎‏گذرونن 29 00:02:38,880 --> 00:02:41,520 ‫پس بهتره مطمئن بشیم که ‫این اتفاق نمیوفته 30 00:03:41,150 --> 00:03:44,359 ‫«ونیز، ایتالیا» 31 00:03:50,360 --> 00:03:52,640 ‫اعضای جدید رو بهت تبریک میگم 32 00:03:55,080 --> 00:03:56,680 ‫حال مادر و بچه‏ها خوبه؟ 33 00:03:57,880 --> 00:03:59,240 ‫تا جایی که مطلعم آره 34 00:04:00,400 --> 00:04:02,320 ‫تا الان می‌دونیم چی هستن؟ 35 00:04:03,120 --> 00:04:04,800 ‫معتقدم بچه‌ان 36 00:04:04,920 --> 00:04:07,520 ‫همینطورم اونا نقضی زنده ‫از معاهده هستن، 37 00:04:07,600 --> 00:04:10,440 ‫فرزندان یه جادوگر قدرتمند ‫و یه خون‏‎آشام قدیمی هستن 38 00:04:10,520 --> 00:04:15,880 ‫قدرتی که ممکنه داشته باشن ‫بی‌سابقه‌ست 39 00:04:17,000 --> 00:04:20,320 ‫مشخصه که منم همین نگرانی‏ها رو دارم ‫ولی هنوز چیزی معلوم نیست 40 00:04:20,440 --> 00:04:25,080 ‫هرگونه تهدیدی برای نظم فعلی ‫باید از بین بره 41 00:04:26,720 --> 00:04:28,000 ‫به دست تو 42 00:04:28,080 --> 00:04:30,400 ‫من بچه‏ها برادرم رو نمی‏کُشم، جربر 43 00:04:33,000 --> 00:04:36,640 ‫پس از معاهده درخواست می‌کنم ‫که درمورد این مسئله حکم بدن 44 00:04:37,520 --> 00:04:40,040 ‫با اینحال، من بطور کامل ‫اونا رو ارزیابی می‌کنم 45 00:04:40,160 --> 00:04:42,280 ‫و هرچی فهمیدم رو به هیئت گزارش میدم 46 00:04:45,280 --> 00:04:47,040 ‫و اگه اونا مشکل باشن چی؟ 47 00:04:49,000 --> 00:04:50,320 ‫حل و فصلش می‌کنم 48 00:05:06,160 --> 00:05:08,680 ‫- سلام ‫- اینا نوه‏هام هستن؟ 49 00:05:13,880 --> 00:05:15,600 ‫متاسفانه خوابن 50 00:05:17,040 --> 00:05:18,480 ‫به خونه خوش اومدین 51 00:05:19,800 --> 00:05:21,120 ‫اینجان 52 00:05:21,600 --> 00:05:22,960 ‫این وضع رو تایید می‏کنی؟ 53 00:05:24,360 --> 00:05:25,920 ‫فعلا قضاوتم رو نگه میدارم 54 00:05:30,960 --> 00:05:32,440 ‫از دیدنت خوشحالم، سارا 55 00:05:33,840 --> 00:05:36,200 ‫الان دیگه باید بیشتر از همیشه ‫کنار همدیگه باشیم 56 00:05:37,360 --> 00:05:39,600 ‫برگشتن به اینجا حتما برات سخته 57 00:05:41,600 --> 00:05:44,760 ‫گل‌هایی که خواسته بودی رو گرفتم، ‫واسه ملاقاتت با اِم 58 00:05:45,720 --> 00:05:46,840 ‫ممنون 59 00:05:51,760 --> 00:05:53,200 ‫تو باید جک باشی 60 00:05:53,920 --> 00:05:55,720 ‫خیلی چیزها درموردت شنیدم 61 00:05:55,960 --> 00:05:58,200 ‫امیدوارم بدونی که ‫اینجا ازت استقبال میشه 62 00:05:58,680 --> 00:06:00,520 ‫- ممنونم ‫- خواستی می‏تونی بری همه‏جا رو ببینی 63 00:06:01,720 --> 00:06:03,080 ‫بریم داخل؟ 64 00:06:04,200 --> 00:06:06,160 ‫اوه، فکر کنم بتونی همونجا بذاری‌شون 65 00:07:17,320 --> 00:07:18,720 ‫سلام، عشقم 66 00:07:22,560 --> 00:07:24,040 ‫دلم برات تنگ شده بود 67 00:07:32,600 --> 00:07:34,320 ‫هیچ نگرانی‏ای نداره 68 00:07:35,840 --> 00:07:38,120 ‫خب این کوچولو چشه، هوم؟ 69 00:07:38,880 --> 00:07:40,280 ‫اوه، فقط گرسنشه 70 00:07:41,400 --> 00:07:42,960 ‫اون همیشه گرسنه‏ست 71 00:07:43,720 --> 00:07:45,800 ‫پس احتمالا می‏خوای کمی تنها باشی 72 00:07:46,480 --> 00:07:48,440 ‫ما منتظر مارکوس و فیبی می‏مونیم 73 00:07:49,520 --> 00:07:51,920 ‫اتاق‏هاتون و بقیه چیزها آماده‏‎ان 74 00:07:52,480 --> 00:07:53,840 ‫دعوت‏نامه‏ها؟ 75 00:07:54,440 --> 00:07:57,080 ‫همه‏شون فرستاده شدن، ‫برخلاف میل من... 76 00:07:57,240 --> 00:07:59,760 ‫با توجه به برخی از اسامی ‫تو لیست مهمون‏ها 77 00:08:00,120 --> 00:08:02,840 ‫این مراسم تعمید رو به چشم ‫اقدام به جنگ میدونن 78 00:08:02,960 --> 00:08:05,200 ‫اونا متحدین ما علیه معاهده هستن 79 00:08:05,760 --> 00:08:06,840 ‫بالدوین؟ 80 00:08:06,920 --> 00:08:11,560 ‫بالدوین انتخابش رو کرد ‫و از ما حمایت نمی‏کنه 81 00:08:13,680 --> 00:08:16,480 ‫ولی دعوت نکردن برادرم ‫توهین بزرگی میشد 82 00:08:16,600 --> 00:08:18,280 ‫و ما همچین قصدی نداریم 83 00:08:20,240 --> 00:08:22,400 ‫امیدوارم حداقل سعی کنه ‫درک کنه که... 84 00:08:22,480 --> 00:08:24,840 ‫ما از تشکیل خانواده زیرشاخه ‫می‏خوایم به چی برسیم 85 00:08:24,960 --> 00:08:28,720 ‫منم همین امید رو دارم ‫ولی طرف مسئله بالدوینه 86 00:08:30,520 --> 00:08:31,920 ‫فقط اون اینطور فکر نمی‌کنه 87 00:08:32,040 --> 00:08:34,680 ‫خیلی‏ها فکر می‏کنن که این مراسم تعمید ‫زیادی تحریک آمیزه 88 00:08:35,080 --> 00:08:38,480 ‫مطمئنم خودت میدونی که ‫به زودی قراره بفهمی دوست‏های واقعیت کیا هستن 89 00:08:41,901 --> 00:08:44,481 ‫«برلین، آلمان» 90 00:08:56,200 --> 00:08:57,440 ‫لعنتی 91 00:09:38,080 --> 00:09:40,860 ‫«ناحیه لوبین، لهستان» 92 00:09:46,840 --> 00:09:48,120 ‫رسیدیم 93 00:09:54,480 --> 00:09:57,520 ‫من و تو قراره کارهای مهم زیادی ‫باهم انجام بدیم 94 00:09:59,360 --> 00:10:00,640 ‫دایانای من 95 00:10:15,400 --> 00:10:16,720 ‫نه 96 00:10:29,440 --> 00:10:30,680 ‫متیو 97 00:10:33,720 --> 00:10:35,080 ‫دایانا 98 00:10:41,360 --> 00:10:44,400 ‫من و تو قراره کارهای مهم زیادی ‫باهم انجام بدیم 99 00:10:50,040 --> 00:10:51,240 ‫دایانا 100 00:11:02,960 --> 00:11:04,440 ‫متیو 101 00:11:17,080 --> 00:11:20,600 ‫فقط یه ساعت بهم امون بده، ‫فقط همینو می‏خوام 102 00:11:22,080 --> 00:11:23,720 ‫فردا روز بزرگی داری 103 00:11:27,680 --> 00:11:29,720 ‫کل قلعه رو بیدار می‏کنی‌ها 104 00:11:30,680 --> 00:11:32,320 ‫ممکنه دیر اینو گفته باشی 105 00:11:36,040 --> 00:11:37,440 ‫ببخشید 106 00:11:37,880 --> 00:11:39,520 ‫نیازی نیست ازم عذر خواهی کنی 107 00:11:40,120 --> 00:11:41,800 ‫من سال‏هاست نخوابیدم 108 00:11:43,680 --> 00:11:45,040 ‫اوه، دوباره گرسنه‏اش شده 109 00:11:47,600 --> 00:11:49,200 ‫میدونم، مارت 110 00:11:53,240 --> 00:11:54,440 ‫معذرت می‏خوام 111 00:11:55,320 --> 00:11:56,680 ‫من فقط... 112 00:11:59,440 --> 00:12:01,280 ‫حالا احساس به درد نخوری می‏کنم 113 00:12:03,200 --> 00:12:05,280 ‫فقط به نظر میاد نمی‏تونم ‫نیازش رو برطرف کنم 114 00:12:06,600 --> 00:12:08,920 ‫هر شیری که می‏خوره ‫رو فقط... 115 00:12:10,560 --> 00:12:12,320 ‫دوباره بالا میاره 116 00:12:13,680 --> 00:12:16,360 ‫متیو فکر می‏کنه واسه نگران شدن ‫زیادی زوده 117 00:12:16,520 --> 00:12:18,720 ‫اوه، آخه متیو چی میدونه؟ 118 00:12:20,200 --> 00:12:21,560 ‫تو مادرشی 119 00:12:24,160 --> 00:12:28,320 ‫و شاید چیزی که اون نیاز داره ‫شیر نیست 120 00:12:43,360 --> 00:12:45,960 ‫کل شب رو تو راهروها قدم می‏‎زدی 121 00:12:46,960 --> 00:12:48,320 ‫داشتم از قعله دیدن می‏کردم 122 00:12:48,720 --> 00:12:50,480 ‫ایزابو گفت که ایرادی نداره 123 00:12:51,080 --> 00:12:52,560 ‫ازش خوشم میاد 124 00:12:53,880 --> 00:12:55,760 ‫فکر کنم اونم از تو خوشش میاد 125 00:12:56,840 --> 00:12:57,960 ‫واقعا؟ 126 00:12:58,520 --> 00:13:01,240 ‫اون به هر کسی اجازه نمیده ‫که تو خونه بگرده. باور کن 127 00:13:07,320 --> 00:13:08,680 ‫چی شده، جک؟ 128 00:13:09,960 --> 00:13:11,960 ‫اون دوباره غیبش زده، مگه نه؟ 129 00:13:13,760 --> 00:13:15,240 ‫به نظر همینطور میاد 130 00:13:18,880 --> 00:13:20,840 ‫از لحاظی بدتر از اینه که ‫اون دور و ورت باشه 131 00:13:20,920 --> 00:13:22,640 ‫چون میدونی که هنوزم ‫داره بهت فکر می‌کنه 132 00:13:22,760 --> 00:13:24,720 ‫و وقتی پیدات کنه ‫چیکار می‏کنه 133 00:13:25,880 --> 00:13:27,920 ‫تو از قلعه دیدن نمی‏کردی، مگه نه؟ 134 00:13:28,400 --> 00:13:29,880 ‫داشتی گشت میزدی 135 00:13:32,120 --> 00:13:35,760 ‫بنجامین جرئت نداره ‫پا تو قلمروی دکلیرمونت بذاره 136 00:13:37,320 --> 00:13:38,560 ‫تو که مطمئن نیستی 137 00:13:38,680 --> 00:13:41,240 ‫حتی اگه پا تو قلمرو بذاره، ‫اونقدری نزدیک نمیشه که بهت صدمه بزنه 138 00:13:42,040 --> 00:13:43,760 ‫من مهم نیستم 139 00:13:46,600 --> 00:13:49,360 ‫- اگه اون نزدیک دوقلوها بشه... ‫- من می‏کشمش 140 00:13:53,240 --> 00:13:54,600 ‫میدونم چی فکر می‏کنی 141 00:13:56,040 --> 00:14:00,840 ‫چرا موقعی که داشت اون کارو باهام می‏کرد ‫نکشتمش؟ 142 00:14:02,880 --> 00:14:04,240 ‫من همچین فکری نمی‏کنم 143 00:14:05,200 --> 00:14:06,360 ‫من که بهش فکر می‏کنم 144 00:14:08,080 --> 00:14:10,480 ‫- همیشه ‫- اوه، جک 145 00:14:14,840 --> 00:14:16,280 ‫اون خون کیه؟ 146 00:14:16,800 --> 00:14:18,240 ‫اینجا پیش فیلیپ بمون 147 00:14:22,240 --> 00:14:24,080 ‫اینجا چه خبره؟ 148 00:14:30,240 --> 00:14:31,480 ‫مارتا، 149 00:14:32,560 --> 00:14:34,600 ‫می‏خوام تنها با دایانا حرف بزنم 150 00:14:48,160 --> 00:14:49,360 ‫چیکار می‏کنی؟ 151 00:14:53,600 --> 00:14:55,120 ‫دارم به دخترت غذا میدم 152 00:14:57,160 --> 00:15:00,040 ‫اون گرسنه‏اش بود، ‫پس چیزی که نیاز داشت رو بهش دادم 153 00:15:04,160 --> 00:15:08,840 ‫دلیل داره که ما بچه‌ها ‫رو خون‎آشام نمی‏کنیم 154 00:15:09,400 --> 00:15:11,240 ‫اون به این شکل اومده پیش ما، متیو 155 00:15:12,320 --> 00:15:14,680 ‫و دیگه چی رو از من به ارث برده؟ 156 00:15:15,000 --> 00:15:17,640 ‫خب، اگه جنون خون‌خواری داشته باشه، ‫پس یه فکری براش می‏کنیم 157 00:15:18,400 --> 00:15:21,600 ‫نمیشه یه بچه دو ساله که دچار ‫جنون کشتن شده رو متقاعد کنی 158 00:15:21,720 --> 00:15:24,880 ‫ما از والدین دیگه منابع بیشتری داریم. ‫من می‌تونم طلسمش کنم 159 00:15:25,000 --> 00:15:26,120 ‫نه 160 00:15:26,200 --> 00:15:29,400 ‫خب، فقط تا موقعی که متقاعدش می‏کنی ‫می‏تونه کمکش کنه اون مدت رو بگذرونه 161 00:15:29,600 --> 00:15:31,760 ‫مثل کاری که فیلیپ با تو کرد، ‫کاری که تو با جک کردی 162 00:15:31,840 --> 00:15:35,160 ‫نه. اجازه نمیدم کاری که والدینت ‫با تو کردن رو با اون بکنی 163 00:15:36,320 --> 00:15:38,920 ‫اونا کاری که مجبور بودن ‫رو کردن، متیو 164 00:15:40,800 --> 00:15:43,000 ‫و الان بیشتر از همیشه ‫قدر کارشون رو میدونم 165 00:15:44,760 --> 00:15:48,080 ‫هرچی که هست، هر نیازی که داشته باشن، ‫منم همین کارو با بچه‌هامون می‏کنم 166 00:15:51,120 --> 00:15:52,640 ‫منم همینطور 167 00:15:54,040 --> 00:15:55,520 ‫منم همینطور، متاسفم 168 00:15:57,680 --> 00:16:00,080 ‫عذر می‏خوام، ‫نباید اون حرف رو میزدم 169 00:16:07,120 --> 00:16:09,440 ‫این تیپ واسه مراسم تعمید خون‏‎آشام‏ها چطوره؟ 170 00:16:10,280 --> 00:16:13,040 ‫خب، من که فردا نمی‏تونم ‫روی مراسم تمرکز کنم 171 00:16:14,200 --> 00:16:15,800 ‫حرفت رو تعریف میدونم 172 00:16:16,680 --> 00:16:18,360 ‫- میشه؟ ‫- آره 173 00:16:25,000 --> 00:16:27,200 ‫میدونی، من اخیراً زیاد فکر کردم 174 00:16:28,000 --> 00:16:29,320 ‫منم 175 00:16:30,600 --> 00:16:33,000 ‫میدونی، من به آینده‏مون فکر می‏کردم 176 00:16:34,960 --> 00:16:37,160 ‫من کِی و چطور قراره خون‏آشام بشم؟ 177 00:16:40,320 --> 00:16:42,680 ‫- کِی قراره خون‏آشام بشی؟ ‫- آره 178 00:16:43,240 --> 00:16:44,360 ‫نه "اگه" قراره خون‏آشام بشی؟ 179 00:16:44,440 --> 00:16:46,680 ‫ببین، دقیقا واسه همینم باید حرف بزنیم 180 00:16:50,120 --> 00:16:51,560 ‫بعد از مراسم تعمید 181 00:16:52,800 --> 00:16:53,960 ‫قول میدم 182 00:17:12,280 --> 00:17:13,720 ‫اون بیدار شد 183 00:17:14,200 --> 00:17:18,160 ‫خب، بیا دوباره بخوابونیمش، باشه؟ 184 00:17:21,640 --> 00:17:23,520 ‫می‎‏تونم آواز خونِش رو بشنوم 185 00:17:26,120 --> 00:17:27,720 ‫بله، اولش ضعیف بود 186 00:17:28,680 --> 00:17:30,840 ‫هر روز تازه و قوی‏تر میشه 187 00:17:32,440 --> 00:17:34,000 ‫اون یه جادوگره، مگه نه؟ 188 00:17:35,080 --> 00:17:37,240 ‫فکر نکنم به این سادگیا باشه 189 00:17:41,160 --> 00:17:44,760 ‫ولی به نظر دی‏ان‏ای جادوگر اون قوی‌‎تره 190 00:17:46,200 --> 00:17:48,360 ‫به نظرت اون می‏تونه طلسم انجام بده؟ 191 00:17:50,960 --> 00:17:52,400 ‫فکر کنم همین الانشم انجام داده 192 00:18:23,800 --> 00:18:25,200 ‫لینا 193 00:18:31,880 --> 00:18:33,560 ‫قلبت داره تند میزنه 194 00:18:35,160 --> 00:18:36,680 ‫داری خواب منو می‎بینی؟ 195 00:18:39,760 --> 00:18:41,600 ‫چه خوب 196 00:18:44,880 --> 00:18:46,400 ‫گابریلا 197 00:18:48,040 --> 00:18:49,640 ‫دست به کار بشیم؟ 198 00:18:57,000 --> 00:18:58,640 ‫به عنوان یه دکلیرمونت ‫این حق منه 199 00:19:04,440 --> 00:19:06,160 ‫دیگه بسه، لطفا ‫نه 200 00:19:12,080 --> 00:19:13,320 ‫بدون کلید باز شو 201 00:19:14,440 --> 00:19:16,000 ‫منو آزاد کن 202 00:19:20,120 --> 00:19:21,560 ‫بدون کلید باز شو 203 00:19:23,920 --> 00:19:25,480 ‫منو آزاد کن 204 00:20:10,840 --> 00:20:12,880 ‫همینه، یه راست برو پیش متیو 205 00:20:31,880 --> 00:20:34,280 ‫هیچوقت فکر نمی‏کردم ‫داخل اینجا رو ببینم 206 00:20:40,520 --> 00:20:41,880 ‫خوش اومدین 207 00:20:42,120 --> 00:20:45,040 ‫شما باید خانواده مارکوس ‫اهل نیو اورلینز باشین؟ 208 00:20:46,200 --> 00:20:47,800 ‫رنسوم فیرودر 209 00:20:48,040 --> 00:20:49,440 ‫جرالدین نیوکاپس 210 00:20:50,080 --> 00:20:52,000 ‫ما واسه نو رسیده‏ها هدیه آوردیم 211 00:20:52,600 --> 00:20:54,720 ‫تو سالن یه میز واسه هدایا هست 212 00:20:54,920 --> 00:20:56,440 ‫لطفا، برین داخل 213 00:20:57,200 --> 00:20:59,000 ‫راحت باشین 214 00:21:02,280 --> 00:21:03,600 ‫فیلیپ دکلیرمونت‌ـه 215 00:21:04,280 --> 00:21:06,360 ‫رنسوم، خیلی از دیدنت خوشحالم 216 00:21:06,640 --> 00:21:08,400 ‫- جرالدین، سلام ‫- مارکوس 217 00:21:09,520 --> 00:21:11,320 ‫- خوش برگشتی ‫- سلام، مارتا 218 00:21:11,800 --> 00:21:13,200 ‫با خودت دوستی آوردی؟ 219 00:21:14,880 --> 00:21:17,600 ‫همکار و دوستمه 220 00:21:19,240 --> 00:21:20,720 ‫کریس رابرتز 221 00:21:21,080 --> 00:21:22,520 ‫دانشمنده 222 00:21:22,800 --> 00:21:25,160 ‫- آشنایی باهاتون باعث افتخاره ‫- نفرمایید، باعث افتخار بنده‌ست 223 00:21:26,480 --> 00:21:28,600 ‫خب، تا وقتی که می‏تونین ‫خوش باشین 224 00:21:29,040 --> 00:21:30,320 ‫ممنون 225 00:21:34,320 --> 00:21:36,200 ‫- همه‏چی روبراهه؟ ‫- حتما 226 00:21:36,360 --> 00:21:39,280 ‫فقط کامل مطمئن نیستم که ‫امروز چه انتظاری داشته باشم 227 00:21:39,360 --> 00:21:41,080 ‫خب، منم مثل توئم 228 00:21:41,200 --> 00:21:44,080 ‫ولی نگران نباش، ‫واسه دوره‏همی دکلیرمونت‌ها عادیه 229 00:21:44,520 --> 00:21:46,360 ‫نه اینکه اواخر دوره‏همی‏ای بوده باشه 230 00:21:46,480 --> 00:21:49,320 ‫اوه، منظورت از اواخر ‫یعنی چند وقت میشه؟ 231 00:21:51,080 --> 00:21:53,320 ‫- نیم قرن یا بیشتر؟ ‫- به نظر درست میاد 232 00:21:53,840 --> 00:21:56,560 ‫به گمونم این دوره‏همی رو تا چند سال آینده ‫به خاطر داشته باشیم 233 00:22:00,320 --> 00:22:01,640 ‫خانم 234 00:22:03,480 --> 00:22:05,080 ‫سلام 235 00:22:09,840 --> 00:22:11,480 ‫برگشتن به اینجا چه حسی داره؟ 236 00:22:12,840 --> 00:22:14,120 ‫سخته 237 00:22:14,800 --> 00:22:16,160 ‫بچه‌ها کمک می‏کنن 238 00:22:17,480 --> 00:22:19,400 ‫گالوگلس نیومد؟ 239 00:22:20,320 --> 00:22:22,240 ‫دعوت رو رد کرد 240 00:22:24,840 --> 00:22:27,400 ‫اگه می‌خواین به کلیسای کوچک بیاین، 241 00:22:28,440 --> 00:22:29,760 ‫وقتشه 242 00:22:33,000 --> 00:22:34,840 ‫- اون باباته؟ ‫- بیا تو 243 00:22:37,240 --> 00:22:38,560 ‫اون باباته؟ 244 00:22:39,480 --> 00:22:41,680 ‫متحدین‌تون تو کلیسای کوچک منتظرن 245 00:22:42,680 --> 00:22:44,080 ‫کلی آدم جمع شده 246 00:22:45,280 --> 00:22:48,320 ‫خب، اگه انجمن تا الان نمی‏دونست ‫جریان چیه، 247 00:22:48,440 --> 00:22:49,760 ‫الان دیگه میدونن 248 00:22:49,840 --> 00:22:52,240 ‫بله، جربر همیشه جاسوس‏هایی داره ‫که زیر نظرمون دارن 249 00:22:54,400 --> 00:22:56,520 ‫فکر می‌کردم من اونقدر عمر کردم... 250 00:22:57,200 --> 00:23:00,240 ‫که مکاشفه‌ای مونده باشه ‫که ببینم 251 00:23:01,600 --> 00:23:04,320 ‫سال‏ها، از جادوگرها ‫و قدرت‌شون می‏ترسیدم 252 00:23:05,600 --> 00:23:10,480 ‫غافل از اینکه یکی از اونا ‫رو دختر خودم میدونم 253 00:23:12,520 --> 00:23:15,240 ‫و جادوگری که دو نوه زیبا بهم داده 254 00:23:17,280 --> 00:23:20,080 ‫تنها افسوسم اینه که فیلیپ ‫اینجا نیست تا اونا رو ببینه 255 00:23:21,440 --> 00:23:23,920 ‫اون خیلی افتخار می‏کرد 256 00:23:26,600 --> 00:23:27,960 ‫بله 257 00:24:01,840 --> 00:24:04,720 ‫اون اینجا نیست، ‫گالوگلس رو میگم 258 00:24:14,280 --> 00:24:16,840 ‫کی حاضره والدین تعمیدی ‫این بچه‏ها باشه؟ 259 00:24:37,800 --> 00:24:40,400 ‫ممنون که بخاطر مواظبت ‫و مراقبت... 260 00:24:40,520 --> 00:24:42,200 ‫این دو جانِ ارزشمند ‫دوره هم جمع شدید 261 00:24:46,240 --> 00:24:48,360 ‫اکنون صلیب ‫رو به نام ناجی‏مان مسیح... 262 00:24:48,480 --> 00:24:50,600 ‫بروی پیشانیت می‏گذارم ‫که با روغن رستگاری... 263 00:24:50,680 --> 00:24:52,760 ‫تو را مسح می‏کنم 264 00:24:53,720 --> 00:24:57,040 ‫باشد که قدرت او تو را قوی کند ‫کسی که تا ابد زنده و سلطنت می‏کند 265 00:24:58,560 --> 00:25:00,040 ‫تو را به نام پدر، 266 00:25:00,160 --> 00:25:02,360 ‫پسر و روح القدس غسل تعمید میدهم 267 00:25:02,680 --> 00:25:05,360 ‫خدای پدر تو را از گناه عاری کرده ‫و با آب و روح القدس... 268 00:25:05,480 --> 00:25:07,160 ‫تولدی دوباره به تو اعطا کرده 269 00:25:08,080 --> 00:25:10,480 ‫با راز مرگ و رستاخیزت، 270 00:25:10,840 --> 00:25:12,440 ‫آنها را در نور غسل دِه، 271 00:25:12,640 --> 00:25:14,840 ‫آنها را از پادشاهی تاریکی نجات دِه، 272 00:25:14,960 --> 00:25:17,240 ‫و از آنها در کلیسای مقدس خود استقبال کن 273 00:25:19,280 --> 00:25:22,040 ‫من این شمع را به عنوان نمادی ‫از اینکه چگونه خدا... 274 00:25:22,200 --> 00:25:24,760 ‫ما را از تاریکی فرا می‏خواند ‫و به و به نور شگفت انگیزش می‎برد، میدهم 275 00:25:27,600 --> 00:25:29,520 ‫شما باید همیشه مراقب باشید 276 00:25:29,680 --> 00:25:32,160 ‫که این کودکان از گناه و بدی در امان باشند 277 00:25:32,360 --> 00:25:36,200 ‫تا فضیلت و ایمان در دل‌هایشان قوی‌تر شود 278 00:25:38,040 --> 00:25:40,920 ‫آماده‏اید تا این مسئولیت رو بپذیرید؟ 279 00:25:56,680 --> 00:26:01,520 ‫واسه جادوگرها، صدا زدن کسی با اسمش ‫به معنای شناخت قدرت اونه 280 00:26:02,840 --> 00:26:06,800 ‫دایانا و متیو ازم خواستن ‫تا اسم‏هایی به... 281 00:26:07,160 --> 00:26:10,440 ‫این بچه‌ها اعطاء کنم که ‫با اونا وارد دنیا میشن 282 00:26:12,000 --> 00:26:15,480 ‫این اولین باری میشه که ماها ‫با شناخت پتانسیل اونا... 283 00:26:16,160 --> 00:26:18,440 ‫این اسم‌ها رو بطور کامل می‏شنویم 284 00:26:28,640 --> 00:26:30,680 ‫ربکا آریل... 285 00:26:39,520 --> 00:26:41,040 ‫امیلی... 286 00:26:42,640 --> 00:26:44,120 ‫مارتا، 287 00:26:45,160 --> 00:26:48,400 ‫ما شما رو به درون دنیا ‫و قلب‏مون خوش‎آمد میگیم 288 00:26:53,400 --> 00:26:56,760 ‫فیلیپ، مایکل، ادیسون 289 00:26:57,800 --> 00:26:59,080 ‫سورلی، 290 00:26:59,960 --> 00:27:04,320 ‫ما شما رو به درون دنیا ‫و قلب‏مون خوش‎آمد میگیم 291 00:27:05,960 --> 00:27:10,000 ‫باشد که ربکا و فیلیپ ‫اسم اونا رو با افتخار به دوش بکشند 292 00:27:10,960 --> 00:27:12,800 ‫راه وعده اونا رو در پیش بگیرند 293 00:27:13,440 --> 00:27:16,040 ‫و مطمئن باشند که ‫اونا محبوب دل... 294 00:27:16,240 --> 00:27:19,600 ‫و تحت محافظت همه کسانی که اینجا هستن ‫خواهند بود 295 00:27:21,960 --> 00:27:24,160 ‫- متبرک باشند ‫- متبرک باشند 296 00:27:32,640 --> 00:27:34,360 ‫عذر می‏خوام که دیر رسیدم 297 00:27:34,880 --> 00:27:36,360 ‫نیازی به عذر خواهی نیست 298 00:27:37,280 --> 00:27:38,720 ‫خوشحالیم که اومدی 299 00:27:39,000 --> 00:27:41,440 ‫خب، می‏خواستم به هر دوتون تبریک بگم 300 00:27:43,280 --> 00:27:44,440 ‫ممنون، برادر 301 00:27:45,040 --> 00:27:47,360 ‫و ازتون بخوام که بچه‌ها ‫رو به ونیز ببرم 302 00:27:48,360 --> 00:27:51,360 ‫- چرا باید این کارو بکنی؟ ‫- برای ارزیابی 303 00:27:56,800 --> 00:27:58,880 ‫ما باید بدونیم اونا چی هستن، متیو 304 00:27:59,520 --> 00:28:00,960 ‫اونا بچه‏ان 305 00:28:01,520 --> 00:28:03,600 ‫معاهده فقط باید همینو بدونه 306 00:28:03,760 --> 00:28:05,160 ‫اونا دکلیرمونت هستن 307 00:28:05,400 --> 00:28:07,560 ‫و من رئیس خانواده دکلیرمونت‏ام 308 00:28:07,720 --> 00:28:11,040 ‫نه اگه خانواده زیرشاخه منو ‫به رسمیت بشناسی 309 00:28:11,680 --> 00:28:15,040 ‫قبول نمی‏کنم که شاخه خانواده‏‎ای مریض و فاسد ‫رو به رسمیت بشناسم 310 00:28:16,200 --> 00:28:17,560 ‫خودت رو کنترل کن، جک 311 00:28:18,080 --> 00:28:20,320 ‫متیو الان به این نیازی نداره 312 00:28:20,520 --> 00:28:23,440 ‫بچه‏ها رو تحویل من بده ‫و به این قیام پایان بده 313 00:28:25,760 --> 00:28:27,360 ‫متاسفم 314 00:28:30,840 --> 00:28:32,280 ‫نمی‌تونم 315 00:28:33,120 --> 00:28:34,640 ‫پس چاره‏ای برام نمی‎ذاری 316 00:28:41,200 --> 00:28:43,480 ‫- این بین برادرهاست ‫- بچه‏ها رو ببر تو خونه 317 00:28:46,920 --> 00:28:49,440 ‫- تحویل‏شون بده وگرنه می‏کشمت! ‫- هرگز! 318 00:28:54,320 --> 00:28:55,880 ‫باعث خوشحالیم میشه، برادر 319 00:28:55,960 --> 00:28:58,640 ‫اگه درخواست محترمانه منو... 320 00:28:58,760 --> 00:29:00,640 ‫برای تشکیل خانواده زیرشاخه‏ام ‫رو در نظر بگیری 321 00:29:00,760 --> 00:29:02,600 ‫- ولم کن! ‫- خب، تو ولم کن! 322 00:29:03,160 --> 00:29:05,240 ‫- نمی‏تونم! ‫- لطفا 323 00:29:07,480 --> 00:29:11,400 ‫نمی‎تونم بیخیالت بشم، متیو. ‫قتل توی خون تو هست 324 00:29:16,800 --> 00:29:18,640 ‫اون بچه‌ها، متیو 325 00:29:19,000 --> 00:29:20,920 ‫اونا هم جنون خون‏خواری دارن؟ 326 00:29:32,520 --> 00:29:33,800 ‫بالدوین، کافیه! 327 00:29:34,320 --> 00:29:35,960 ‫دایانا... ‫دایانا، نه! 328 00:29:37,160 --> 00:29:38,840 ‫تمومش کن، بالدوین 329 00:29:40,080 --> 00:29:41,640 ‫وگرنه من تمومش می‏کنم 330 00:29:46,360 --> 00:29:47,760 ‫خیلی‏خب 331 00:29:49,240 --> 00:29:50,840 ‫خیلی‏خب 332 00:29:56,320 --> 00:29:59,440 ‫خون‌آشام‏هایی که جنون خون‏خواری دارن ‫هرگز کنترل‎شون دست خودشون نیست، 333 00:30:00,360 --> 00:30:01,920 ‫نه بطور کامل 334 00:30:02,080 --> 00:30:04,440 ‫اگه من کنترلم دست خودم نبود، بالدوین ‫تو الان مُرده بودی 335 00:30:04,760 --> 00:30:08,360 ‫من هرگز خانواده دکلیرمونت رو شرمسار نکردم ‫و نخواهم کرد، 336 00:30:09,040 --> 00:30:10,720 ‫و بچه‎‌هامون هم این کارو نمی‏کنن 337 00:30:11,080 --> 00:30:14,320 ‫اگه بهت قول بدم که ‫هر عضوی از خانواده زیرشاخه ما... 338 00:30:14,440 --> 00:30:17,000 ‫که جنون خون‏خواری داره ‫رو میشه تحت کنترل قرار داد 339 00:30:17,360 --> 00:30:19,960 ‫اونوقت متیو رو به عنوان رئیس خانواده زیرشاخه‏اش ‫به رسمیت می‏شناسی؟ 340 00:30:20,760 --> 00:30:23,120 ‫- تو نمی‌تونی این قول رو بدی ‫- می‏تونم 341 00:30:24,000 --> 00:30:27,320 ‫قسم می‌خورم اگه هر کدوم از اونا ‫با جنون خون‏خواری‎‏شون عملی انجام بدن 342 00:30:29,400 --> 00:30:31,040 ‫طلسم‏شون می‏کنم 343 00:30:34,680 --> 00:30:38,640 ‫- و اگه جادوت جوابگو نبود چی؟ ‫- اونوقت خانواده زیرشاخه‏مون ناموفق واقع شده 344 00:30:39,200 --> 00:30:41,320 ‫و خودمون رو تسلیم معاهده می‏کنیم 345 00:30:49,160 --> 00:30:50,360 ‫بسیارخب 346 00:30:52,280 --> 00:30:53,880 ‫من خانواده زیرشاخه‏تون ‫رو به رسمیت می‏شناسم 347 00:31:01,040 --> 00:31:02,720 ‫تبریک میگم، متیو 348 00:31:04,080 --> 00:31:06,560 ‫تو الان مسئول همه کسایی که ‫تبدیل‏شون کردی... 349 00:31:06,680 --> 00:31:08,520 ‫و همه کسایی که اونا تبدیل‏شون کردن، ‫هستی 350 00:31:08,960 --> 00:31:10,600 ‫از جمله بنجامین 351 00:31:11,600 --> 00:31:13,760 ‫حالا گناهان اونا ‫گناهان تو هستن، برادر 352 00:31:33,400 --> 00:31:37,320 ‫قدرتی که توی کلیسا داشتی، ‫عناصری بود 353 00:31:38,520 --> 00:31:42,520 ‫ولی چرا از طلسم‏های بافنده‌ات ‫استفاده نکردی، گره‏ها؟ 354 00:31:45,280 --> 00:31:47,600 ‫اگه بالدوین معقولانه عمل نمی‌کرد 355 00:31:47,840 --> 00:31:49,920 ‫گره‏ای بود که می‏خواستم ‫ازش استفاده کنم 356 00:31:50,440 --> 00:31:52,280 ‫قدرتش رو حس کردم 357 00:31:54,880 --> 00:31:57,480 ‫دهمین و آخرین گره‌ست، سارا 358 00:32:00,000 --> 00:32:02,840 ‫گره‌ای از آفرینش و نابودیه 359 00:32:04,960 --> 00:32:09,600 ‫جادوی من مثل خانواده زیرشاخه‏مون، ‫اتحادی از متضادهاست 360 00:32:10,800 --> 00:32:13,000 ‫و وقتی که کتاب حیات رو پس بگیرم، 361 00:32:13,680 --> 00:32:16,240 ‫صفحات گم شده رو درونش بذارم ‫و التیامش بدم 362 00:32:18,080 --> 00:32:22,600 ‫یه حسی بهم میگه که ‫جادوم قوی‏ترم میشه 363 00:32:25,320 --> 00:32:29,000 ‫گودی آلساپ پیشگویی کرد که ‫دنیاهای قدیمی می‏میرن 364 00:32:29,920 --> 00:32:31,640 ‫و دنیای جدیدی زاده میشه 365 00:32:32,640 --> 00:32:34,640 ‫ما امروز همچین نبردی رو شروع کردیم 366 00:32:35,520 --> 00:32:38,920 ‫و به هیچ‏وجه نمیشه دونست ‫که کجا تموم میشه 367 00:32:42,920 --> 00:32:44,400 ‫امروز کارت خوب بود 368 00:32:45,120 --> 00:32:48,120 ‫حتما راحت نبود که ‫اونطوری خودت رو کنترل کنی 369 00:32:48,480 --> 00:32:50,760 ‫شک دارم معاهده هم اینطوری ‫بهش نگاه کنن 370 00:32:51,320 --> 00:32:53,280 ‫خب، شاید بایدم اینطوری بدوننش 371 00:32:54,480 --> 00:32:56,600 ‫شاید دیگه وقتشه که ‫با شرم زندگی نکنیم 372 00:32:56,840 --> 00:32:59,720 ‫قبول کنیم که اون صدمه بیشتری ‫از جنون خون‌خواری زده 373 00:33:01,000 --> 00:33:03,080 ‫حداقل بالدوین بهت اجازه داد 374 00:33:03,800 --> 00:33:05,080 ‫نمیشه اسمش رو اجازه گذاشت 375 00:33:08,081 --> 00:33:10,950 ‫«ونیز، ایتالیا» 376 00:33:21,960 --> 00:33:23,640 ‫عذر می‏خوام که سر صبح جلسه گرفتیم، 377 00:33:24,080 --> 00:33:26,480 ‫ولی باید درمورد رویدادهای اخیر ‫در فرانسه صحبت کنیم 378 00:33:26,640 --> 00:33:29,040 ‫مراسم تعمید؟ ‫جای نگرانی‏ای نداره 379 00:33:29,560 --> 00:33:32,400 ‫متیو و دایانا از مراسم تعمید استفاده کردن ‫تا همراه با بقیه خانواده زیرشاخه‏شون، 380 00:33:32,480 --> 00:33:34,360 ‫معاهده رو از هم بپاشونن 381 00:33:35,200 --> 00:33:38,400 ‫شنیدم که بهشون اجازه دادی؟ 382 00:33:39,880 --> 00:33:43,200 ‫متیو و دایانا همین الانشم ‫دارن با سرپیچی از معاهده زندگی می‏کنن 383 00:33:43,280 --> 00:33:47,000 ‫و حالا به نظر میاد که خانواده شما ‫اینو مجاز کرده 384 00:33:47,760 --> 00:33:50,480 ‫خانواده زیرشاخه متیو رو از وظایفش ‫نسبت به معاهده آزاد نمی‏کنه 385 00:33:50,640 --> 00:33:53,640 ‫تازه برعکس، الان اون مسئول ‫هر تخلفیه که... 386 00:33:53,800 --> 00:33:55,640 ‫اعضای اون خانواده زیرشاخه انجام بدن 387 00:33:56,080 --> 00:33:58,280 ‫که شامل بزهکاری‏ها و جرایم گذشته هم میشه 388 00:33:58,920 --> 00:34:00,880 ‫اونا هم باید به نزد معاهده بیان... 389 00:34:01,040 --> 00:34:03,080 ‫تا برای اون جرایم ‫مورد قضاوت قرار بگیرن 390 00:34:03,800 --> 00:34:06,480 ‫و خون‏آشامی که جنون خون‏خواری داره، ‫بهش رسیدگی شده؟ 391 00:34:07,720 --> 00:34:09,400 ‫- بله؟ ‫- مُرده؟ 392 00:34:09,560 --> 00:34:12,080 ‫بهم اطمینان داده شده که ‫اون دیگه خطری محسوب نمیشه 393 00:34:13,040 --> 00:34:14,400 ‫و تو هم باور کردی؟ 394 00:34:14,520 --> 00:34:18,120 ‫ولی اگه اینطور نباشه، دایانا بی‏شاپ ‫از جادوش واسه طلسم کردن اون استفاده می‏کنه 395 00:34:18,480 --> 00:34:22,080 ‫پس هرچی جادوگره رو بدنام کرده ‫چون هیچ جادوگری... 396 00:34:22,160 --> 00:34:24,440 ‫اون ناتوانی رو بر موجود دیگه‏ای ‫تحمیل نمی‏کنه 397 00:34:25,720 --> 00:34:28,640 ‫به عرضم رسیده که اون و متیو ‫وابستگی‌ای با اون جوون دارن 398 00:34:29,120 --> 00:34:31,520 ‫برام قابل تصور نیست که ‫این پیشنهاد رو سرسری کرده باشه 399 00:34:32,800 --> 00:34:36,840 ‫و مطمعناً طلسم کردنش ‫بهتر از اینه که اعدامش کنیم؟ 400 00:34:37,680 --> 00:34:39,120 ‫تو از کجا میدونی؟ 401 00:34:39,720 --> 00:34:42,080 ‫خب، می‏خوام پیشنهاد رأی‏‎گیری بدم 402 00:34:42,280 --> 00:34:45,400 ‫ولی چون تعداد جادوگرها هنوز کمه، ‫در حد نصاب نیستیم 403 00:34:46,040 --> 00:34:49,040 ‫هنوز درمورد مسئله مهم ‫بچه‌ها صحبت نکردیم 404 00:34:49,640 --> 00:34:51,960 ‫کِی برای ارزیابی آورده میشن؟ 405 00:34:52,040 --> 00:34:56,560 ‫هرچی نباشه تو بخاطر همینم ‫به سپتور رفتی 406 00:34:57,680 --> 00:35:00,320 ‫حالا ما باید از ربودن بچه‏ها حمایت کنیم؟ 407 00:35:00,720 --> 00:35:03,120 ‫ربودن که نه، بیشتر قرنطینه کردنه 408 00:35:03,240 --> 00:35:07,120 ‫تا بدونیم که اونا تهدیدی ‫به حساب نمیان یا نه 409 00:35:07,360 --> 00:35:09,800 ‫- اونا سلاح که نیستن! ‫- یعنی واقعا می‎تونیم مطمئن باشیم؟ 410 00:35:09,920 --> 00:35:12,440 ‫مشخصه که اونا می‏خوان ‫معاهده رو سرنگون کنن 411 00:35:13,120 --> 00:35:16,840 ‫با این کار، خطر افشاء کردن ما ها ‫به انسان‏ها رو می‎‏کنن 412 00:35:18,240 --> 00:35:21,800 ‫برام دردناکه که اینو بگم، ولی مشخصه که ‫معاهده در شرایط فعلی... 413 00:35:22,080 --> 00:35:26,120 ‫دیگه نظم لازم برای مقابله ‫با جنبش‌های اونا رو نداره 414 00:35:27,840 --> 00:35:30,280 ‫پس، در غیاب رهبری موثر 415 00:35:31,120 --> 00:35:33,160 ‫خون‎آشام‏ها چاره‏ای ندارن 416 00:35:33,760 --> 00:35:36,920 ‫جزء اینکه خودشون دست به کار بشن 417 00:35:45,360 --> 00:35:46,600 ‫سلام 418 00:35:47,920 --> 00:35:49,600 ‫این جادوئه 419 00:35:49,920 --> 00:35:52,160 ‫آره، میدونم 420 00:35:53,880 --> 00:35:58,280 ‫می‏خوام بدونین که جادو ‫می‏‎تونه زیبا باشه 421 00:36:04,320 --> 00:36:06,080 ‫ایزابو پایین کارت داره 422 00:36:06,520 --> 00:36:08,640 ‫یه جادوگر اومده ‫ازت کمک می‎‏خواد 423 00:36:13,520 --> 00:36:15,640 ‫متیو، این لیناست 424 00:36:20,440 --> 00:36:22,080 ‫به کمک من نیاز داری، لینا؟ 425 00:36:22,640 --> 00:36:26,280 ‫نه. اومدم درمورد بنجامین ‫به تو و دایانا هشدار بدم 426 00:36:30,200 --> 00:36:33,080 ‫- تو بنجامین رو از کجا می‎شناسی؟ ‫- اون منو دزدید 427 00:36:34,560 --> 00:36:37,400 ‫اولش فکر می‏کردم که فقط منو بخاطر ‫لذت مریضانه‏اش می‎‏خواست 428 00:36:39,800 --> 00:36:45,760 ‫ولی اون درمورد باز گشودن حقیقت جادوگران حرف میزد، ‫درون‎شون رو ببینه 429 00:36:46,320 --> 00:36:50,360 ‫درمورد جادوگری حرف میزد که ‫قدرت حیات و مرگ داره 430 00:36:50,560 --> 00:36:52,720 ‫که به اون اجازه میده ‫همه‏چی رو کنترل کنه 431 00:36:52,840 --> 00:36:54,440 ‫نمی‎دونم منظور حرف‏هاش چیه 432 00:36:55,360 --> 00:36:57,480 ‫بعد، گفت که بچه می‎خواد 433 00:37:00,080 --> 00:37:02,560 ‫سعی کرد والدت باشه، ‫تبدیلت کنه؟ 434 00:37:03,000 --> 00:37:04,520 ‫بچه خون‎آشام نمی‏خواد 435 00:37:05,040 --> 00:37:06,680 ‫بچه جادوگر می‏خواد 436 00:37:10,120 --> 00:37:12,800 ‫ولی تو باید بدونی ‫که اون درمورد تو هم حرف میزد 437 00:37:13,560 --> 00:37:15,440 ‫اون شیفته تو شده 438 00:37:16,560 --> 00:37:18,920 ‫بهم گفت که ازم می‏خواد ‫دایانای اون باشم 439 00:37:22,640 --> 00:37:27,120 ‫چطور می‎‏دونستی که ‫باید بیای اینجا؟ 440 00:37:28,880 --> 00:37:31,920 ‫گفت یکی مجبورش کرده ‫این کارها رو بکنه 441 00:37:33,720 --> 00:37:37,000 ‫گفت کار تو بوده، ‫متیو دکلیرمونت 442 00:37:37,600 --> 00:37:40,320 ‫از داخل دیورهای قعله‎ات در سپتور 443 00:37:40,560 --> 00:37:43,920 ‫می‏تونم بهت اطمینان بدم که ‫این بدون شک حقیقت نداره 444 00:37:44,080 --> 00:37:45,640 ‫فکر می‏کنی حرفش رو باور کردم؟ 445 00:37:45,760 --> 00:37:47,760 ‫فکر می‏کنی اگه حرفش رو باور کرده بودم ‫الان اینجا بودم؟ 446 00:37:50,000 --> 00:37:51,400 ‫عذر می‏خوام 447 00:37:52,240 --> 00:37:53,720 ‫برنامه اون چیه؟ 448 00:37:54,720 --> 00:37:56,560 ‫متاسفم، فقط همینا رو میدونم 449 00:37:57,240 --> 00:37:59,400 ‫فعلا همینا کفایت می‌کنه 450 00:38:00,280 --> 00:38:02,360 ‫بیا واسه امشب ‫ببریمت یه جای راحت 451 00:38:02,960 --> 00:38:04,280 ‫بله 452 00:38:19,440 --> 00:38:20,840 ‫این تقصیر منه 453 00:38:21,560 --> 00:38:25,360 ‫من بنجامین رو پیدا می‏کنم ‫و کارش رو یه‏سره می‏کنم 454 00:38:28,600 --> 00:38:29,960 ‫تو که نمی‏دونستی 455 00:38:30,040 --> 00:38:32,480 ‫باید شوالیه‌های لازاروس ‫رو تقویت کنیم 456 00:38:33,400 --> 00:38:36,480 ‫برای دفاع از خانواده زیرشاخه ‫چند شوالیه جدید اضافه کنیم 457 00:38:37,200 --> 00:38:39,320 ‫شک دارم داوطلب‌های زیادی باشه 458 00:38:39,440 --> 00:38:41,400 ‫پس چند نفر به خدمت اجباری ‫فرا بخونم؟ 459 00:38:42,360 --> 00:38:45,240 ‫کریس شوالیه عالی‏ای میشه ‫و فکر کنم جک هم آماده‎ست 460 00:38:45,440 --> 00:38:47,640 ‫تعجب کردم که مریم ‫تا الان شوالیه نشده 461 00:38:47,880 --> 00:38:49,520 ‫می‏خوام از سارا بخوام 462 00:38:50,720 --> 00:38:52,040 ‫اولین خانومت 463 00:38:52,200 --> 00:38:54,600 ‫یعنی، در این برهه از تاریخ ‫به زور دستاوردی به حساب میاد 464 00:38:58,560 --> 00:39:00,920 ‫حالا، دو نفر دیگه رو هم در نظر دارم 465 00:39:01,000 --> 00:39:04,400 ‫ولی فکر کنم باید از والدین‏شون اجازه بگیرم 466 00:39:06,440 --> 00:39:09,480 ‫یعنی ما سوگند یاد کردیم که ‫از همدیگه دفاع کنیم 467 00:39:09,960 --> 00:39:12,640 ‫به معاهده نشون میده که ‫اگه با یکی از ماها در بیوفتن، 468 00:39:13,000 --> 00:39:14,400 ‫باید با همه‏مون روبه‏رو بشن 469 00:39:16,240 --> 00:39:18,120 ‫بیا تا جایی که ممکنه ‫سریع‏تر انجامش بدیم 470 00:39:23,320 --> 00:39:24,840 ‫همین الان میرم باهاشون صحبت کنم 471 00:39:50,600 --> 00:39:52,040 ‫بنجامین 472 00:40:17,999 --> 00:40:21,350 ‫[برای فیلیپ، سال 1922] 473 00:40:34,920 --> 00:40:37,520 ‫آیا شما سوگند ایمان و وفاداری ‫به محفل... 474 00:40:37,800 --> 00:40:39,280 ‫و همدیگه یاد می‏کنید 475 00:40:39,360 --> 00:40:42,720 ‫خون‌آشام، اهریمن، جادوگر و انسان، ‫تا به کسانی که نیازمند کمک هستند کمک کنید؟ 476 00:40:43,800 --> 00:40:45,000 ‫بله 477 00:40:46,520 --> 00:40:48,520 ‫به شوالیه‌های لازاروس خوش اومدید 478 00:41:32,960 --> 00:41:35,080 ‫می‌خوام بدونی که... 479 00:41:35,640 --> 00:41:37,160 ‫منم تو این اوضاع پشتتم 480 00:41:37,680 --> 00:41:39,120 ‫من هرگز بهش شک نداشتم 481 00:41:39,560 --> 00:41:40,960 ‫اوه، من دچار شک شدم 482 00:41:41,200 --> 00:41:44,000 ‫بعد از اینکه هیو کشته شد، ‫دور از اینجا خوشحال بودم 483 00:41:45,880 --> 00:41:47,880 ‫ولی این دیگه کافی نیست 484 00:41:48,160 --> 00:41:50,480 ‫می‏خوام بخشی از زیرشاخه‏ات باشم، متیو 485 00:41:52,120 --> 00:41:54,120 ‫بخشی از کاری که تو و دایانا ‫دارین انجام میدین 486 00:41:54,680 --> 00:41:56,240 ‫عضوی از خانواده‏ات 487 00:41:57,320 --> 00:41:59,400 ‫و امیدارم که در کنارت ‫بهت خدمت کنم 488 00:42:01,000 --> 00:42:02,640 ‫منم همینجا می‏خوامت 489 00:42:06,800 --> 00:42:08,160 ‫ممنونم 490 00:43:11,680 --> 00:43:13,120 ‫عشقم 491 00:43:24,560 --> 00:43:25,880 ‫چیه؟ 492 00:43:28,000 --> 00:43:30,480 ‫میدونم که می‌خوای ‫تنها با بنجامین مواجه بشی 493 00:43:31,240 --> 00:43:33,400 ‫اون مشکلیه که من آفریدم 494 00:43:34,760 --> 00:43:36,080 ‫من همسرتم 495 00:43:36,440 --> 00:43:38,280 ‫مشکلات تو، مشکلات منم هستن 496 00:43:40,200 --> 00:43:41,840 ‫نه 497 00:43:48,240 --> 00:43:49,920 ‫بذار منم در کنارت بجنگم 498 00:43:50,600 --> 00:43:52,400 ‫تو همسرمی نه سلاح 499 00:43:55,000 --> 00:43:57,520 ‫اگه مشکلی پیش اومد، ‫می‏خوام بهم قول بدی 500 00:43:58,400 --> 00:44:00,360 ‫که هرگز نزدیکش نمیشی 501 00:44:00,440 --> 00:44:02,000 ‫این قول رو نمیدم 502 00:44:02,160 --> 00:44:03,600 ‫- بهم قول بده ‫- نه 503 00:44:13,840 --> 00:44:16,880 ‫اگه من برنگشتم، ‫این خانواده ما ادامه پیدا می‏کنه 504 00:44:17,920 --> 00:44:20,440 ‫و اشخاص دیگه‏ای هم هستن که ‫می‏تونن به عنوان رئیسش خدمت کنن 505 00:44:20,680 --> 00:44:22,480 ‫اما تو، 506 00:44:23,560 --> 00:44:25,520 ‫تو همیشه قلبش خواهی بود 507 00:44:38,680 --> 00:44:40,120 ‫ولی فعلا... 508 00:44:43,960 --> 00:44:45,760 ‫دردسرهای فردا ‫باشه واسه همون موقع 509 00:44:48,960 --> 00:44:56,760 مترجم: تورج پاکاری 510 00:44:56,780 --> 00:45:04,760 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 511 00:45:06,920 --> 00:45:09,120 ‫من به آکسفورد میرم ‫تا کتاب رو پس بگیرم ‫[آنچه در قسمت بعد خواهید دید] 512 00:45:09,400 --> 00:45:11,680 ‫- بیا کاری که شروع کردیم رو تموم کنیم ‫- متیو کجاست؟ 513 00:45:11,840 --> 00:45:13,800 ‫رفته بنجامین رو پیدا کنه 514 00:45:13,880 --> 00:45:15,320 ‫تنها رفته؟ 515 00:45:15,440 --> 00:45:19,280 ‫توازن قدرت در دست خون‌آشام‌ها خواهد بود، ‫همونطور که باید باشه 516 00:45:20,040 --> 00:45:21,400 ‫من ازت حمایت می‏کنم 517 00:45:21,480 --> 00:45:25,080 ‫اگه دایانا نتونه کتاب رو پیدا کنه ‫و متیو نتونه جلوی بنجامین رو بگیره، 518 00:45:25,600 --> 00:45:29,000 ‫اوضاع خیلی سریع ‫می‏‌تونه خیلی ناجور بشه 519 00:45:29,600 --> 00:45:31,320 ‫و ما باید آماده ترک کردن اینجا باشیم