1 00:00:01,143 --> 00:00:02,519 ‫آنچه در المنتری گذشت... 2 00:00:04,389 --> 00:00:05,338 ‫کار من بود. 3 00:00:05,363 --> 00:00:06,873 ‫آقای میرز، در واقع، 4 00:00:06,874 --> 00:00:09,023 ‫داری به قتل تیم بلدسو اعتراف میکنی. 5 00:00:09,091 --> 00:00:11,239 ‫تیم بلدسو قرار بود روز بعد از 6 00:00:11,307 --> 00:00:13,085 ‫تیراندازی تو به اون کشتی بریجپورت رو منفجر کنه. 7 00:00:13,154 --> 00:00:15,403 ‫شرمنده، نمیدونم چی داری میگی. 8 00:00:15,470 --> 00:00:17,242 ‫پاتریک میرز تنها عمل نمیکرد. 9 00:00:17,284 --> 00:00:20,574 ‫یه نفر، یا یه گروهی داشتن بهش دستور میدادن. 10 00:00:20,642 --> 00:00:22,622 ‫خواهش میکنم. خانوادم داخلن. 11 00:00:22,690 --> 00:00:24,032 ‫داری از یه نفر محافظت میکنی. 12 00:00:24,101 --> 00:00:25,812 ‫کاش میتونستم بهت کمک کنم جون. 13 00:00:25,880 --> 00:00:27,994 ‫اون بازی رایانه ای. 14 00:00:28,063 --> 00:00:29,741 ‫اینجوری باهاشون حرف میزدی؟ 15 00:00:29,809 --> 00:00:31,487 ‫میخوام الان شجاع باشی. 16 00:00:31,555 --> 00:00:33,535 ‫میتونی شجاع باشی؟ 17 00:00:42,837 --> 00:00:46,933 ‫ده سال پیش، شرکت من جایگاه الانش رو نداشت. 18 00:00:47,001 --> 00:00:48,712 ‫ما مقصد ایمیل ها، 19 00:00:48,781 --> 00:00:52,239 ‫جستجو ها و و شبکه های اجتماعی 500 ‫میلیون نفر در سراسر دنیا نبودیم. 20 00:00:52,307 --> 00:00:54,186 ‫ما فقط یه استارتاپ کوچولو بودیم. 21 00:00:54,254 --> 00:00:56,872 ‫توی یه دفتر داغون توی سن خوزه. 22 00:00:58,418 --> 00:01:01,875 ‫2433 خیابون پیدمونت، سوئیت شماره 3. 23 00:01:01,944 --> 00:01:03,420 ‫هنوز بوش رو میتونم حس کنم. 24 00:01:03,489 --> 00:01:07,651 ‫و یه روزی، سوئیت شماره 2 در دسترس بود. 25 00:01:07,719 --> 00:01:10,203 ‫بزرگتر بود، بهتر بود، پنجره های بیشتری داشت. 26 00:01:10,271 --> 00:01:12,822 ‫ما تصمیم گرفتیم جا به جا شیم. 27 00:01:12,890 --> 00:01:15,207 ‫مشکل اینجا بود که آدرسمون عوض میشد. 28 00:01:15,274 --> 00:01:18,026 ‫باید سربرگ جدید، پاکت نامه جدید ‫و کارت ویزیت جدید میگرفتیم. 29 00:01:18,095 --> 00:01:21,015 ‫ما باید میرفتیم سراغ اداره پست، 30 00:01:21,084 --> 00:01:23,567 ‫مشتریامون، تامین کننده هامون. 31 00:01:23,636 --> 00:01:28,235 ‫اواخر یه شب، سرایدار صحبت ما رو راجب این شنید 32 00:01:28,303 --> 00:01:30,955 ‫و گفت "چرا شماره های روی درا رو 33 00:01:31,022 --> 00:01:33,272 ‫عوض نمیکنید؟" 34 00:01:34,514 --> 00:01:37,368 ‫و مردم، این اصولی هست که 35 00:01:37,436 --> 00:01:39,416 ‫اودکر بر اساس اون ساخته شده. 36 00:01:39,485 --> 00:01:43,848 ‫راه حل های ساده برای مشکلات پیچیده. 37 00:01:43,917 --> 00:01:46,400 ‫اینجور بود که سایتی که توی ‫یه دفتر کوچیک راه افتاده بود 38 00:01:46,469 --> 00:01:48,616 ‫تبدیل به یک امپراطوری چند ملیتی شد. 39 00:01:48,685 --> 00:01:50,061 ‫بهترین توضیح رو لئوناردو داوینچی داده: 40 00:01:50,129 --> 00:01:55,198 ‫" سادگی نهایت پیچیدگیه" 41 00:01:55,266 --> 00:01:57,146 ‫چرت و پرته. 42 00:01:57,214 --> 00:01:58,825 ‫چی پوشیدی؟ 43 00:01:58,893 --> 00:02:00,638 ‫اون مرد یه نابغه واقعیه. 44 00:02:00,706 --> 00:02:02,562 ‫پیچیدگی هوش خودش رو در حد 45 00:02:02,587 --> 00:02:04,365 ‫یه داستان ساده جالب پایین میاره. 46 00:02:04,433 --> 00:02:06,178 ‫عوام گرایی تو روز روشن. 47 00:02:06,247 --> 00:02:09,066 ‫این یه همنشست فناوریه، 48 00:02:09,134 --> 00:02:11,114 ‫دفاعیه مدرک دکترا که نیست، و اون یکی از موفق ترین 49 00:02:11,183 --> 00:02:12,948 ‫آدمای روی زمینه، پس واضحه که، 50 00:02:12,949 --> 00:02:13,791 ‫داره یه کاری رو درست انجام میده. 51 00:02:13,815 --> 00:02:15,749 ‫تو چرا بهش علاقه داری؟ 52 00:02:15,750 --> 00:02:18,771 ‫چون ظاهرا اون به من علاقه داره. 53 00:02:18,838 --> 00:02:20,258 ‫اون برنامه بازخرید اسلحه رو یادته که 54 00:02:20,282 --> 00:02:22,038 ‫قبل از رفتن از نیویورک به اسم من شروع کردی؟ 55 00:02:22,063 --> 00:02:23,371 ‫البته، چرا؟ 56 00:02:23,439 --> 00:02:25,099 ‫اون یه مبلغ هنگفتی به این برنامه اهدا کرده. 57 00:02:26,844 --> 00:02:27,797 ‫چقدر هنگفت؟ 58 00:02:27,821 --> 00:02:29,079 ‫تا این حد که 59 00:02:29,080 --> 00:02:31,027 ‫اون برنامه الان باید به اسم اون باشه. 60 00:02:31,095 --> 00:02:33,070 ‫پول با یه دعوت نامه اومد. 61 00:02:33,071 --> 00:02:33,898 ‫میخواد فردا هم رو ببینیم، 62 00:02:33,899 --> 00:02:34,955 ‫پس فکر کردم یکم از کارش سر در بیارم. 63 00:02:34,956 --> 00:02:38,079 ‫بمب من آماده شد. 64 00:02:38,146 --> 00:02:39,455 ‫با خواستگار جدیدت خوش بگذره. 65 00:02:39,523 --> 00:02:41,078 ‫همیشه پیش نمیاد که یه نفر توجه 66 00:02:41,102 --> 00:02:42,947 ‫یکی از هشت مرد ثروتمند آمریکا رو جلب کنه. 67 00:02:43,015 --> 00:02:46,339 ‫س 68 00:02:54,331 --> 00:02:55,606 ‫به به آقای 246. 69 00:02:55,675 --> 00:02:56,917 ‫اون خانوم 246 هست؟ 70 00:02:56,941 --> 00:02:58,292 ‫نه ولش کن. 71 00:02:58,293 --> 00:03:00,576 ‫نمیتونم با یه مردی دوست شم ‫که پاهاش از من بهتر باشه. 72 00:03:00,644 --> 00:03:01,164 ‫وای خدا. 73 00:03:01,189 --> 00:03:02,767 ‫ایزابل کجاست؟ 74 00:03:02,792 --> 00:03:04,313 ‫فکر میکردم تا الان باید میدیدیمش. 75 00:03:04,495 --> 00:03:06,452 ‫میدونم سعی میکرد که زیر دو ساعت تموم کنه. 76 00:03:06,610 --> 00:03:07,995 ‫فکر کنم از چیزی که فکر میکرده 77 00:03:08,020 --> 00:03:08,960 ‫سخت تر بوده. 78 00:03:09,228 --> 00:03:11,138 ‫اوناهاش! 79 00:03:12,530 --> 00:03:13,604 ‫آفرین! 80 00:03:13,796 --> 00:03:15,005 ‫وای، چقدر داغونه. 81 00:03:15,030 --> 00:03:16,786 ‫ما هم بعد ده مایل دو استقامت 82 00:03:16,811 --> 00:03:17,884 ‫با مانع اینجوری میشدیم. 83 00:03:18,846 --> 00:03:20,454 ‫بیا دختر! 84 00:03:20,479 --> 00:03:22,357 ‫- خیلی نزدیکی! ‫- بیا بیا بیا! 85 00:03:22,382 --> 00:03:24,463 ‫چی شده؟ چرا وایساده؟ 86 00:03:24,488 --> 00:03:27,576 ‫نمیدونم. 87 00:03:27,601 --> 00:03:29,245 ‫وای خدای من. 88 00:03:31,480 --> 00:03:33,852 ‫- هنوز نفس میکشه؟ ‫- نمیدونم. 89 00:03:33,974 --> 00:03:38,107 .::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. |-| Film2Movie.WS |-| 90 00:03:38,130 --> 00:03:42,200 .:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:. *|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 91 00:03:42,225 --> 00:03:46,419 «: مـتـرجـمـيـن: نگار، ميثم موسويان :» .:: Meysam.Unicorn, Negar FD ::. 92 00:04:08,935 --> 00:04:10,911 ‫اسمش ایزابل پرز هست، 27 سالشه. 93 00:04:10,936 --> 00:04:12,543 ‫27 سالش بود. 94 00:04:12,544 --> 00:04:14,860 ‫ما هم اتاقی بودیم. 95 00:04:14,928 --> 00:04:18,190 ‫فکر میکنی کسی بوده که میخواسته بهش آسیب بزنه؟ 96 00:04:18,901 --> 00:04:20,884 ‫ایزابل تو بخش پذیرش یه مدرسه ‫خیلی شیک غیرانتفاعی کار میکرد 97 00:04:20,909 --> 00:04:21,911 ‫توی تریبکای سینت مارک. 98 00:04:21,979 --> 00:04:25,713 ‫وقتی که نامه های عدم پذیرش رو ‫میداد خیلی بهش بد و بیراه میگفتن. 99 00:04:26,713 --> 00:04:27,471 ‫پدرمادرای عصبانی. 100 00:04:28,065 --> 00:04:29,981 ‫اون پیامای صوتی عجیب غریب میگرفت. 101 00:04:30,006 --> 00:04:31,412 ‫چند تا تهدید هم بود. 102 00:04:32,186 --> 00:04:33,483 ‫گزارششون داده تا حالا؟ 103 00:04:33,613 --> 00:04:36,418 ‫نمیدونم. فکر نکنم. 104 00:04:37,090 --> 00:04:39,535 ‫به مدرسه میگم، اونا شاید چیزی داشته باشن. 105 00:04:40,230 --> 00:04:43,476 ‫اگه چیز دیگه یادت اومد به این شماره زنگ بزن، باشه؟ 106 00:04:45,374 --> 00:04:46,717 ‫الان باید مسیر دو رو برم. 107 00:04:46,749 --> 00:04:48,687 ‫باید بفهمیم کجا به ایزابل حمله شده 108 00:04:48,712 --> 00:04:50,132 ‫اگه قرار باشه شخصی که این کارو کرده پیدا کنیم. 109 00:04:50,320 --> 00:04:51,953 ‫اینجا دوستی داری که تو رو برسونه خونه؟ 110 00:04:52,226 --> 00:04:52,695 ‫آره. 111 00:04:53,062 --> 00:04:53,643 ‫خیلی خب. 112 00:04:54,805 --> 00:04:55,984 ‫کاراگاه. 113 00:04:56,812 --> 00:04:58,578 ‫مسیری در کار نیست. 114 00:04:59,484 --> 00:05:00,195 ‫عذر میخوام؟ 115 00:05:00,632 --> 00:05:02,187 ‫این یه مسابقه ماجراجوییه. 116 00:05:02,273 --> 00:05:03,918 ‫یعنی مسیر مشخص شده ای نداره. 117 00:05:04,945 --> 00:05:06,134 ‫چند تا چک پوینت توی جنگل هست. 118 00:05:06,203 --> 00:05:08,216 ‫همه دونده ها با هم شروع میکنن، اما میتونن 119 00:05:08,285 --> 00:05:09,637 ‫با هر ترتیبی که بخوان از چک پوینت ها رد بشن، 120 00:05:09,661 --> 00:05:10,846 ‫فقط باید از همشون 121 00:05:10,870 --> 00:05:12,615 ‫قبل از رسیدن به خط پایان رد بشن. 122 00:05:12,684 --> 00:05:15,436 ‫داری به من میگی که هر اینچی ‫از این جنگل جز مسابقست؟ 123 00:05:15,503 --> 00:05:18,391 ‫شنیدم حدود 3 هزار هکتاره. 124 00:05:18,459 --> 00:05:21,043 ‫پیدا کردن ایزابل ممکنه چند روز طول بکشه. 125 00:05:21,112 --> 00:05:22,682 ‫توی جنوب غربی پارک جنگلی 126 00:05:22,723 --> 00:05:24,603 ‫نزدیک لب دریاچه ریچموند اتفاق افتاده. 127 00:05:28,569 --> 00:05:30,677 ‫قراره به من بگی از کجا فهمیدی 128 00:05:30,702 --> 00:05:32,460 ‫کجا این دختره چاقو خورده یا باید حدس بزنم؟ 129 00:05:32,528 --> 00:05:33,938 ‫وقتی با دوستش حرف میزدی من 130 00:05:34,005 --> 00:05:35,482 ‫داشتم جسد خانم پرز رو بررسی میکردم. 131 00:05:35,550 --> 00:05:37,832 ‫روی پای چپش گل مایع چسبیده بود. 132 00:05:37,901 --> 00:05:39,646 ‫کل بدنش گلی بود. 133 00:05:39,714 --> 00:05:42,668 ‫آره، اما بیشتر گل ها خشک شده بودن. 134 00:05:42,736 --> 00:05:45,522 ‫گل بالای مچ پای چپش هنوز مرطوب بود. 135 00:05:45,590 --> 00:05:47,268 ‫باشه. 136 00:05:47,336 --> 00:05:49,159 ‫چندین محیط آبی توی گرینبلت هست، 137 00:05:49,183 --> 00:05:52,137 ‫اما فقط یکی از اونا توسط گل و لای احاطه شده. 138 00:05:52,205 --> 00:05:54,151 ‫دریاچه ریچموند. 139 00:05:56,234 --> 00:05:59,961 ‫با توجه به این که گل مرطوب روی بدنش تازه بود... 140 00:06:00,029 --> 00:06:03,050 ‫میتونیم فرض کنیم محیط اطراف دریاچه 141 00:06:03,118 --> 00:06:04,507 ‫جاییه که حمله انجام شده. 142 00:06:04,531 --> 00:06:05,602 ‫آره. 143 00:06:05,603 --> 00:06:07,247 ‫اون یه چاقوی 15 سانتی به پشتش خورده بود. 144 00:06:07,315 --> 00:06:09,205 ‫با اون شرایط نمیتونسته خیلی فاصله گرفته باشه. 145 00:06:09,229 --> 00:06:11,210 ‫مطمئن نیستم چطور قراره ما 146 00:06:11,277 --> 00:06:14,064 ‫صحنه دقیق چاقو خوردن رو پیدا کنیم، اما... 147 00:06:14,132 --> 00:06:15,944 ‫کسی چه میدونه، شاید ما یه کلبه ترسناک 148 00:06:16,012 --> 00:06:17,892 ‫که درش از لولا در اومده باشه پیدا کنیم. 149 00:06:19,504 --> 00:06:21,452 ‫آره. شاید. 150 00:06:37,368 --> 00:06:41,228 ‫قابلمه فلزی، لوله مارپیچ ‫مسی، و مخزن پروپان داریم. 151 00:06:41,297 --> 00:06:43,277 ‫به نظرم یه مشروب سازی غیرقانونیه. 152 00:06:43,346 --> 00:06:45,191 ‫البته چیزی که ازش مونده. 153 00:06:48,013 --> 00:06:50,194 ‫خب مطمئنا یه صحنه جرمه، اما... 154 00:06:50,262 --> 00:06:51,716 ‫فکر نمیکنم ایزابل اینجا چاقو خورده باشه. 155 00:06:51,740 --> 00:06:52,659 ‫نه؟ 156 00:06:52,683 --> 00:06:54,090 ‫نه. 157 00:06:54,091 --> 00:06:56,876 ‫دو مجموعه متمایز رد پا هست. 158 00:06:56,945 --> 00:06:58,891 ‫اما هیچکدومشون 159 00:06:58,959 --> 00:07:00,749 ‫اندازه اون کوچیک نیست. 160 00:07:00,773 --> 00:07:02,887 ‫فکر نمیکنم اون اینجا بوده باشه. 161 00:07:02,956 --> 00:07:05,641 ‫پس موندم اون خون کیه. 162 00:07:07,051 --> 00:07:08,629 ‫یکی دیگه. 163 00:07:10,342 --> 00:07:12,659 ‫چاقوی توی پشتش فقط عضله ها رو سوراخ کرد. 164 00:07:12,726 --> 00:07:16,184 ‫هیچ شاهرگی رو پاره نکرد، برای همین تونست 165 00:07:16,253 --> 00:07:18,434 ‫فرار کنه و به خط پایان برسه 166 00:07:18,502 --> 00:07:19,844 ‫قبل از این که از زخمش از پا در بیاد. 167 00:07:19,913 --> 00:07:22,195 ‫این لکه خون بیشتر با... 168 00:07:22,263 --> 00:07:23,874 ‫تیراندازی همخونی داره. 169 00:07:23,942 --> 00:07:26,224 ‫با توجه به مقدار خون، میتونم بگم که کشنده بوده. 170 00:07:26,293 --> 00:07:30,488 ‫خب یه نفر اینجا داشته مشروب دست ‫ساز درست میکرده بهش شلیک شده، 171 00:07:30,557 --> 00:07:32,302 ‫ایزابل طی مسابقه از اینجا رد میشه... 172 00:07:32,370 --> 00:07:33,947 ‫شاهد میشه 173 00:07:34,016 --> 00:07:35,536 ‫و قاتل باید یه جوری ترتیبش رو میداده. 174 00:07:35,560 --> 00:07:37,137 ‫اما بهش شلیک نکرده. 175 00:07:37,206 --> 00:07:39,991 ‫بهش چاقو زده. به نظرت منطقیه؟ 176 00:07:40,060 --> 00:07:42,174 ‫فکر میکنم باید اولین قربانیمون رو شناسایی کنیم 177 00:07:42,243 --> 00:07:43,930 ‫قبل از این که برای حل پرونده شانسی داشته باشیم. 178 00:07:43,954 --> 00:07:47,244 ‫خب باید قبل از شناسایی پیداشون کنیم. 179 00:07:50,737 --> 00:07:54,262 ‫دریاچه رو بگرد پیدا میکنی. 180 00:07:54,331 --> 00:07:55,985 ‫این علائم وقتی که قربانی تیراندازی 181 00:07:56,009 --> 00:07:57,116 ‫از اینجا بیرون کشیده شده ایجاد شدن. 182 00:07:57,185 --> 00:07:59,367 ‫پاشنه کفشش اینا رو ایجاد کرده 183 00:07:59,434 --> 00:08:01,012 ‫قبل این که توی آب انداخته بشه. 184 00:08:04,236 --> 00:08:06,351 ‫به نظر میاد که با مقداری 185 00:08:06,419 --> 00:08:07,526 ‫سنگ بزرگ سنگین شده. 186 00:08:07,595 --> 00:08:09,071 ‫میتونم ببینم کجا بودن. 187 00:08:09,138 --> 00:08:11,724 ‫به تیم غواصی خبر میدم بیان. 188 00:08:11,791 --> 00:08:14,746 ‫از جستجو تا شبکه های اجتماعی 189 00:08:14,813 --> 00:08:16,928 ‫تا تحقیقات علمی، 190 00:08:16,996 --> 00:08:19,816 ‫اودکر چیزی بیش از یه شرکته. 191 00:08:19,884 --> 00:08:21,810 ‫اودکر راه حل شماست. 192 00:08:21,835 --> 00:08:22,805 ‫خانم واتسون؟ 193 00:08:22,806 --> 00:08:24,315 ‫شما باید بری. 194 00:08:24,384 --> 00:08:26,330 ‫متوجه نمیشم. یه ملاقات داشتم. 195 00:08:26,398 --> 00:08:27,583 ‫توی دفتر اشتباهی اومدم؟ 196 00:08:27,607 --> 00:08:29,386 ‫این دفتر جستجوی آنلاینه 197 00:08:29,454 --> 00:08:31,276 ‫و من باید توی مرکز شبکه های اجتماعی میبودم؟ 198 00:08:31,300 --> 00:08:32,710 ‫نه، هیچ اشتباهی رخ نداده. 199 00:08:32,779 --> 00:08:35,564 ‫اودین بیرون منتظر شماست. کلارک شما رو میبره. 200 00:08:35,633 --> 00:08:37,579 ‫کجا میبره منو؟ 201 00:08:48,292 --> 00:08:51,044 ‫اوه خانم واتسون. 202 00:08:51,112 --> 00:08:52,521 ‫خیلی ممنون که اومدی. 203 00:08:52,590 --> 00:08:54,200 ‫باعث افتخاره. 204 00:08:54,268 --> 00:08:56,483 ‫ببخشید بخاطر راه طولانی. 205 00:08:56,552 --> 00:08:59,774 ‫این روزا تنها مواقعی که وقت خالی پیدا میکنم 206 00:08:59,842 --> 00:09:02,024 ‫در طی تمرین تیر اندازیمه و نمیخواستم فرصت 207 00:09:02,093 --> 00:09:03,803 ‫ملاقات رو از دست بدم. 208 00:09:03,872 --> 00:09:05,348 ‫تیر و کمون. 209 00:09:05,417 --> 00:09:07,464 ‫برای یه آدمی با فناوری پیشرفته خیلی سادست. 210 00:09:07,532 --> 00:09:09,512 ‫دقیقا. این بدویه. 211 00:09:09,580 --> 00:09:10,889 ‫ذهن رو آروم میکنه. 212 00:09:10,957 --> 00:09:13,407 ‫عجب جایی براش داری. 213 00:09:14,953 --> 00:09:17,571 ‫پارسال به اداره پارک ها یه مبلغی اهدا کردم 214 00:09:17,639 --> 00:09:19,921 ‫و فکر کنم اینجوری تشکر کردم. 215 00:09:19,990 --> 00:09:22,104 ‫اونا بهت یه پارک دادن؟ 216 00:09:22,172 --> 00:09:24,421 ‫فقط روزی یه ساعت. 217 00:09:24,489 --> 00:09:26,133 ‫خیلی ممنونم. 218 00:09:26,202 --> 00:09:27,611 ‫پولی که توی برنامه بازخرید اسلحه گذاشتی 219 00:09:27,679 --> 00:09:29,167 ‫خیلی کمک زیادی میکنه. 220 00:09:29,191 --> 00:09:32,413 ‫اعتراف میکنم یکمی مشکوک بودم به 221 00:09:32,480 --> 00:09:34,024 ‫برنامه بازخرید اسلحه. 222 00:09:34,093 --> 00:09:36,408 ‫نه هدفش البته. تاثیرش. 223 00:09:36,477 --> 00:09:38,054 ‫شک هام برطرف شد. 224 00:09:38,122 --> 00:09:41,412 ‫پس اهدایی که انجام دادی برای ‫فهمیدن این بود که جواب میده یا نه؟ 225 00:09:41,480 --> 00:09:44,434 ‫نه، فقط برای خرید یک معرفی بود. 226 00:09:44,502 --> 00:09:47,087 ‫و شاید باعث شه یه لطف کوچیکی بکنید. 227 00:09:49,203 --> 00:09:52,963 ‫من یه مشکلی دارم. 228 00:09:53,031 --> 00:09:55,414 ‫مطمئنم خیلی برای شما پیش پا افتادست. 229 00:09:55,483 --> 00:09:59,276 ‫اما به من گفته شده که تو و همکارت ‫توی این زمینه بهترین هستید. 230 00:09:59,344 --> 00:10:02,029 ‫اگه وقت بزارید و کمک کنید مدیونت میشم. 231 00:10:03,675 --> 00:10:07,570 ‫هفته پیش، خواهرم چند تا نامه دریافت کرد. 232 00:10:07,637 --> 00:10:10,256 ‫یه نفر تهدید کرد که اگه پولی ندیم 233 00:10:10,324 --> 00:10:12,607 ‫دخترش رو میدزده. 234 00:10:12,674 --> 00:10:15,125 ‫اولش فکر کردم یه جور شوخی ظالمانست. 235 00:10:15,193 --> 00:10:17,576 ‫چون معمولا اول باید یه نفر رو بدزدی 236 00:10:17,645 --> 00:10:19,020 ‫قبل این که باج بخوای، 237 00:10:19,088 --> 00:10:21,774 ‫بعد اینا پیداشون شد. 238 00:10:25,501 --> 00:10:26,776 ‫این خواهرزادته؟ 239 00:10:26,845 --> 00:10:28,556 ‫ابیگل. 16 سالشه. 240 00:10:28,625 --> 00:10:30,504 ‫هر کسی که اینو فرستاده میدونه اون کجا میگرده، 241 00:10:30,572 --> 00:10:32,250 ‫دوستاش کین. 242 00:10:32,318 --> 00:10:35,272 ‫میخوام تو و همکارت بفهمید کی این رو فرستاده. 243 00:10:35,340 --> 00:10:37,992 ‫باید بپرسم: چرا ما؟ 244 00:10:38,060 --> 00:10:39,379 ‫مطمئنم افرادی توی کارمندات هستن 245 00:10:39,403 --> 00:10:41,249 ‫که بتونن از پس این بر بیان. 246 00:10:41,317 --> 00:10:43,499 ‫آره، حقوق بگیرای خوبی دارم، 247 00:10:43,567 --> 00:10:44,875 ‫اما مشکل اینجاست... 248 00:10:44,944 --> 00:10:46,565 ‫فکر میکنم این تهدیدا از طرف کسی میاد 249 00:10:46,589 --> 00:10:48,031 ‫که برای من کار میکنه. 250 00:10:48,100 --> 00:10:50,080 ‫چرا اینجوری فکر میکنی؟ 251 00:10:50,149 --> 00:10:52,128 ‫یکی از نامه ها به این اشاره کرده که 252 00:10:52,197 --> 00:10:53,908 ‫ابگیل به یه کمپ اسب سواری میره. 253 00:10:53,976 --> 00:10:55,419 ‫اما موضوع اینجاست که هیچوقت نرفته. 254 00:10:55,487 --> 00:10:57,702 ‫داشتم به این فکر میکردم که ‫برای تولدش سوپرایزش کنم، 255 00:10:57,771 --> 00:11:00,624 ‫و چند هفته پیش توی شام شرکت بهش اشاره کردم. 256 00:11:00,692 --> 00:11:02,169 ‫تنها افرادی که میدونستن 257 00:11:02,237 --> 00:11:04,653 ‫من به فرستادن اون به کمپ فکر میکنم. 258 00:11:04,722 --> 00:11:07,373 ‫کارمندای اودکری که اون شب اونجا بودن هستن. 259 00:11:07,441 --> 00:11:09,623 ‫و رئیس حراست من یکی از اوناست. 260 00:11:09,691 --> 00:11:12,242 ‫پس به یه نفر از بیرون نیاز داری. 261 00:11:12,311 --> 00:11:14,089 ‫خواهرزاده من در خطره. 262 00:11:14,157 --> 00:11:16,137 ‫مادرش خیلی حالش داغونه. من دست نمیکشم 263 00:11:16,205 --> 00:11:17,447 ‫تا این قضیه حل بشه. 264 00:11:17,514 --> 00:11:19,528 ‫میتونی کمکم کنی؟ 265 00:11:23,928 --> 00:11:26,513 ‫قرار با طرفدار میلیونرت چطور پیش رفت؟ 266 00:11:26,581 --> 00:11:28,360 ‫طرفدار میلیونر ما. 267 00:11:28,428 --> 00:11:29,870 ‫معلوم شد که 268 00:11:29,939 --> 00:11:32,121 ‫اون راجب ما میدونه، و میخواسته از ما استفاده کنه 269 00:11:32,189 --> 00:11:33,531 ‫که تهدید آدم ربایی علیه 270 00:11:33,599 --> 00:11:34,706 ‫خواهرزادش رو بررسی کنیم. 271 00:11:34,774 --> 00:11:36,755 ‫این نامه هایی هست که گرفته. 272 00:11:36,822 --> 00:11:38,770 ‫- چی گفتی؟ ‫- قبول کردم. 273 00:11:38,837 --> 00:11:40,313 ‫بعد از چکی که برای 274 00:11:40,382 --> 00:11:41,993 ‫برنامه ما نوشت، این 275 00:11:42,060 --> 00:11:44,142 ‫- حداقل کاریه که میتونیم بکنیم مگه نه؟ ‫- از این اصطلاح بیزارم. 276 00:11:44,210 --> 00:11:46,660 ‫حداقل کاری که میتونیم بکنیم ‫همیشه اینه که هیچ کاری نکنیم. 277 00:11:46,728 --> 00:11:48,372 ‫خانواده ابیگیل 278 00:11:48,441 --> 00:11:50,756 ‫اون رو هدف آسونی برای خلافکارا و مجرما میکنه. 279 00:11:50,825 --> 00:11:53,275 ‫هر تهدیدی علیه اون بیشتر یه ‫باج خواهی بی پایه و اساسه 280 00:11:53,344 --> 00:11:54,719 ‫تا این که خطر جدی باشه. 281 00:11:54,787 --> 00:11:56,700 ‫به نظرم اصلا ارزش وقت ما رو نداره. 282 00:11:56,768 --> 00:11:58,312 ‫واقعا نمیخوای کمک کنی؟ 283 00:11:58,380 --> 00:12:00,226 ‫میخوام بدونم چرا تو میخوای. 284 00:12:00,294 --> 00:12:03,013 ‫قبل این که بگی بخاطر مبلغی که اهدا ‫کرده، مطمئنا سخاوتمندانه بوده، بله، 285 00:12:03,081 --> 00:12:04,534 ‫اما به این دلیل به این کار میگن نیکوکاری 286 00:12:04,558 --> 00:12:06,773 ‫چون نیازی به پاداش نداره. 287 00:12:06,842 --> 00:12:09,034 ‫خب من فکر میکنم رابطه ما با ‫اودین چیز خوبی میتونه باشه. 288 00:12:09,058 --> 00:12:11,172 ‫و قبل این که بگی، منظورم سکس نبود. 289 00:12:11,241 --> 00:12:12,986 ‫میخواستم بگم. 290 00:12:13,054 --> 00:12:14,598 ‫راجب کار خودمون فکر میکنم. 291 00:12:14,665 --> 00:12:17,351 ‫اون یارو روی وسیع ترین منبع 292 00:12:17,420 --> 00:12:19,433 ‫اطلاعات خصوصی کاربران جهان نشسته. 293 00:12:19,501 --> 00:12:21,280 ‫فکر نمیکنی این 294 00:12:21,347 --> 00:12:23,295 ‫منبع خوبی برای دو تا کاراگاه باشه؟ 295 00:12:23,362 --> 00:12:25,242 ‫پیشنهاد داری چطور وارد عمل شیم؟ 296 00:12:25,310 --> 00:12:27,593 ‫اون اواخر امشب ما رو به دفتر هاش راه میده. 297 00:12:27,660 --> 00:12:30,547 ‫فکر میکنه تهدید ها از طرف ‫کسی داخل اودکر انجام میشه. 298 00:12:30,616 --> 00:12:31,824 ‫اگه شانس داشته باشیم 299 00:12:31,892 --> 00:12:33,177 ‫و به کامپیوتر همه دسترسی داشته باشیم، 300 00:12:33,201 --> 00:12:35,014 ‫میتونیم بفهمیم کار کی بوده. 301 00:12:39,648 --> 00:12:41,595 ‫غواصا موفق بودن؟ 302 00:12:41,663 --> 00:12:43,777 ‫دوبرابر موفق تر از چیزی که انتظار داشتیم. 303 00:12:43,845 --> 00:12:45,255 ‫اونا دو تا جسد پیدا کردن. 304 00:12:45,323 --> 00:12:47,773 ‫میای پزشکی قانونی با من؟ 305 00:12:47,842 --> 00:12:50,997 ‫با جان دو آشنا بشید. سن نزدیک 50. ‫قربانی شلیک گلوله. ‫(جان دو: فرد ناشناس) 306 00:12:51,065 --> 00:12:52,609 ‫صدماتی که آب به جسد زده ‫باعث شده سخت بشه فهمید 307 00:12:52,677 --> 00:12:54,096 ‫دقیقا کی این اتفاق افتاده، ام حدس میزنم 308 00:12:54,120 --> 00:12:55,496 ‫اوایل صبح امروز. 309 00:12:55,564 --> 00:12:57,242 ‫بافت پوست اطراف زخم ورودی 310 00:12:57,310 --> 00:12:58,720 ‫خیلی تخریب نشده. 311 00:12:58,788 --> 00:13:00,198 ‫باید یه گلوله 312 00:13:00,265 --> 00:13:01,540 ‫با کالیبر پایین بوده باشه. 313 00:13:01,609 --> 00:13:02,884 ‫از یه اسلح ضعیف شلیک شده. 314 00:13:02,952 --> 00:13:07,417 ‫مثلا یه رمینگتون لوله کوتاه تک تیر چطوره؟ 315 00:13:07,485 --> 00:13:09,497 ‫تیم غواصی توی دریاچه کنار جسد ها پیداش کرد. 316 00:13:09,534 --> 00:13:11,580 ‫فقط یه تیر شلیک میکنه. 317 00:13:11,649 --> 00:13:14,469 ‫تک تیر. همه اسلحه ها باید ‫مثل رمینتگون لوله کوتاه باشن. 318 00:13:14,536 --> 00:13:17,120 ‫یه عتیقه از قرن 19، ردیابیش آسون نیست. 319 00:13:17,189 --> 00:13:18,844 ‫امیدوار بودم با خودش شانس بهتری داشته باشیم. 320 00:13:18,868 --> 00:13:20,624 ‫دارن دندونا و اثر انگشتش رو بررسی میکنن... 321 00:13:20,648 --> 00:13:22,403 ‫اگه توی سیستم باشه، تا چند ‫ساعت دیگه اسمش رو میفهمیم. 322 00:13:22,427 --> 00:13:24,005 ‫تونستیم قربانی دوم رو شناسایی کنیم؟ 323 00:13:24,072 --> 00:13:25,784 ‫راستش آره. 324 00:13:25,853 --> 00:13:27,934 ‫بر اساس قلادش، اسمش ترافلزه. 325 00:13:30,184 --> 00:13:31,335 ‫گیج شدم. داری میگی که 326 00:13:31,359 --> 00:13:33,104 ‫کسی که این مرد رو کشته 327 00:13:33,173 --> 00:13:35,253 ‫این خوک هم کشته؟ 328 00:13:35,321 --> 00:13:36,966 ‫در واقع گرازه. 329 00:13:37,034 --> 00:13:39,350 ‫و خودمم شک داشتم تا زمانی که عکس های 330 00:13:39,418 --> 00:13:42,372 ‫عملیات بازیابی رو دیدم. 331 00:13:42,440 --> 00:13:44,152 ‫هر دو بدن همونجور سنگین شده بودن. 332 00:13:44,219 --> 00:13:45,663 ‫همون طناب. همون گره ها. 333 00:13:45,731 --> 00:13:47,543 ‫همون سنگ های سنگین از لبه دریاچه. 334 00:13:47,611 --> 00:13:48,838 ‫جراحت گلوله ای توش بوده؟ 335 00:13:49,236 --> 00:13:50,297 ‫نه. 336 00:13:50,298 --> 00:13:52,445 ‫پس مرگش توسط لوله کوتاه نبوده. 337 00:13:52,514 --> 00:13:53,990 ‫چطور مرده؟ 338 00:13:54,059 --> 00:13:56,475 ‫روش کار میکنم. یکمی از 339 00:13:56,543 --> 00:13:57,650 ‫تخصص من به دوره. 340 00:13:57,719 --> 00:13:58,658 ‫منم همینطور. 341 00:13:58,726 --> 00:14:00,169 ‫اما منو تو خیلی لاشه حیوون 342 00:14:00,237 --> 00:14:01,310 ‫توی دانشگاه پزشکی 343 00:14:01,379 --> 00:14:02,519 ‫کالبد شکافی کردیم. 344 00:14:02,587 --> 00:14:04,669 ‫مردمک های چشم بزرگی مثل این توی پستانداران 345 00:14:04,736 --> 00:14:05,984 ‫یعنی یه چیز سمی بهش خورونده شده. 346 00:14:06,046 --> 00:14:07,365 ‫نمونه خونش رو به 347 00:14:07,389 --> 00:14:08,329 ‫آزمایشگاه فرستادم. 348 00:14:08,396 --> 00:14:09,605 ‫گیریم که درست میگی. 349 00:14:09,672 --> 00:14:11,202 ‫چرا باید یه نفر یه گراز رو مسموم کنه؟ 350 00:14:11,251 --> 00:14:13,130 ‫و چرا باید جسدش رو مخفی کنه؟ 351 00:14:13,198 --> 00:14:14,607 ‫پس یه مرد توی جنگل، 352 00:14:14,676 --> 00:14:16,287 ‫و گرازش، 353 00:14:16,354 --> 00:14:17,730 ‫همزمان کشته شدن. 354 00:14:17,798 --> 00:14:19,745 ‫مگر این که به 355 00:14:19,813 --> 00:14:21,962 ‫حال بهم زن ترین مثلث عشقی دنیا نگاه کنیم، 356 00:14:22,029 --> 00:14:23,103 ‫ما سه قربانی داریم، 357 00:14:23,171 --> 00:14:24,379 ‫دو سلاح قتل... 358 00:14:24,447 --> 00:14:25,621 ‫و هیچ انگیزه ای نداریم. 359 00:14:31,812 --> 00:14:34,443 ‫ما مردی که از دریاچه بیرون ‫کشیده شد رو شناسایی کردیم. 360 00:14:34,444 --> 00:14:36,390 ‫اسمش رجینالد هندرسن بوده. 361 00:14:36,458 --> 00:14:39,008 ‫بهش "رنی" میگفتن. اون توی بروکلین متصدی بار بوده. 362 00:14:39,077 --> 00:14:42,030 ‫ما تقریبا مطمئنیم که اون ‫صاحب مشروب سازی غیر قانونی 363 00:14:42,099 --> 00:14:43,609 ‫که مارکوس و شرلوک پیدا کرده بودند بوده. 364 00:14:43,677 --> 00:14:45,422 ‫اون قبلا به خاطر فروش مشروب ‫دست ساز دستگیر شده بوده. 365 00:14:45,490 --> 00:14:47,303 ‫برای همین اثر انگشتش توی سیستم بوده. 366 00:14:49,620 --> 00:14:51,164 ‫این خوک اونه؟ 367 00:14:51,233 --> 00:14:52,272 ‫گراز. 368 00:14:53,583 --> 00:14:55,932 ‫اما بله. اونا این عکس رو 369 00:14:56,001 --> 00:14:57,444 ‫توی کلبه پیدا کردن. 370 00:14:57,511 --> 00:14:59,660 ‫کشتن حیوون یه نفر... 371 00:14:59,728 --> 00:15:02,839 ‫خیلی به نظر... خبیثانه میاد. 372 00:15:02,840 --> 00:15:03,846 ‫من و شرلوک فکر نمیکنیم که 373 00:15:03,891 --> 00:15:05,234 ‫این کار بخاطر کینه انجام شده باشه. 374 00:15:05,301 --> 00:15:07,081 ‫فکر میکنیم این بخشی از یه نقشه بزرگتره. 375 00:15:07,149 --> 00:15:08,894 ‫واحد صحنه جرم مقداری رایسن 376 00:15:08,961 --> 00:15:10,874 ‫توی بعضی از تجهیزات خراب شده 377 00:15:10,943 --> 00:15:11,949 ‫کلبه پیدا کردن. 378 00:15:11,983 --> 00:15:13,494 ‫آزمایشگاه تایید کرد که 379 00:15:13,562 --> 00:15:15,273 ‫همون سمی بوده که ترافلز رو کشته. 380 00:15:16,382 --> 00:15:17,759 ‫گرازه. 381 00:15:17,826 --> 00:15:20,377 ‫خب اگه این نشون دهنده موضوع بزرگتری باشه، 382 00:15:20,446 --> 00:15:22,493 ‫من متوجهش نمیشم. 383 00:15:22,561 --> 00:15:24,911 ‫ما یه دونده که از پشت چاقو خورده، 384 00:15:24,979 --> 00:15:27,530 ‫یه قاچاقچی مرده و یه حیوون مسموم شده داریم. 385 00:15:27,598 --> 00:15:28,672 ‫چی رو از دست دادم؟ 386 00:15:28,739 --> 00:15:29,914 ‫فکر میکنم کلید قضیه 387 00:15:29,982 --> 00:15:31,133 ‫ترتیب مرگ اوناست. 388 00:15:31,158 --> 00:15:32,096 ‫اول ترافلز مرده، 389 00:15:32,165 --> 00:15:33,104 ‫بعد مشروب ساز، 390 00:15:33,172 --> 00:15:34,111 ‫بعد دونده. 391 00:15:34,180 --> 00:15:35,270 ‫قضیه از وقتی شروع شذ که رنی 392 00:15:35,271 --> 00:15:37,923 ‫شروع به تولید رایسن توی مشروب سازیش کرد. 393 00:15:37,924 --> 00:15:39,300 ‫فکر میکنی اون کسی بوده که 394 00:15:39,367 --> 00:15:42,355 ‫چیزی درست کرده که حیوونش رو کشته؟ 395 00:15:42,424 --> 00:15:44,113 ‫اون هم تخصص و هم تجهیزاتش رو داشته. 396 00:15:44,114 --> 00:15:46,549 ‫و استخراج سم 397 00:15:46,550 --> 00:15:49,000 ‫از کرچک آسونه اگه الکل درست کردن رو بلد باشی. 398 00:15:49,069 --> 00:15:50,410 ‫حالا سوال اینه که، 399 00:15:50,478 --> 00:15:51,955 ‫اون مجبور شده بسازه اونو، یا.. 400 00:15:52,023 --> 00:15:54,138 ‫اون قبل مرگش با قاتل کار میکرده؟ 401 00:15:54,206 --> 00:15:56,162 ‫در هر صورت قاتل این ماده ‫رو روی ترافلز آزمایش میکنه. 402 00:15:56,187 --> 00:15:57,462 ‫احتمالا با تهدید اسلحه. 403 00:15:57,530 --> 00:16:01,088 ‫وقتی میبینه که کار میکنه، به رنی شلیک میکنه. 404 00:16:01,157 --> 00:16:03,875 ‫و این وقتی بوده که ایزابل پرز از اونجا ‫رد میشه و در همین حین اونا رو میبینه. 405 00:16:03,943 --> 00:16:05,185 ‫اون فقط یه گلوله توی اسلحش داشته 406 00:16:05,253 --> 00:16:07,535 ‫و شلیکش هم انجام داده بوده. 407 00:16:07,604 --> 00:16:10,004 ‫پس با یه چاقو به اون حمله میکنه. 408 00:16:12,492 --> 00:16:13,816 ‫چرا از یه اسلحه قدیمی عجیب استفاده کرده؟ 409 00:16:13,817 --> 00:16:17,005 ‫احتمالا بخاطر این که سابقه دار ‫بوده و نمیتونسته قانونی اسلحه بخره، 410 00:16:17,072 --> 00:16:18,819 ‫پس برای همین از یه یادگار خانوادگی استفاده کرده. 411 00:16:18,844 --> 00:16:20,393 ‫همکارا و دوستای رنی رو بررسی کردیم؟ 412 00:16:20,394 --> 00:16:21,783 ‫فهمیدیم که اون با رئیسش 413 00:16:21,784 --> 00:16:24,358 ‫توی بار یه ماه پیش دعواش شده. 414 00:16:24,427 --> 00:16:26,944 ‫مارکوس الان تو راه اونجاست. 415 00:16:33,828 --> 00:16:35,842 ‫ببخشید. 416 00:16:38,362 --> 00:16:39,436 ‫هی، متصدی. 417 00:16:39,503 --> 00:16:41,450 ‫یه دیقه دیگه میام. 418 00:16:48,771 --> 00:16:50,718 ‫باید با رئیست بو ویلوبی حرف بزنم. 419 00:16:50,786 --> 00:16:52,262 ‫میتونی برام پیداش کنی؟ 420 00:16:52,330 --> 00:16:53,639 ‫شرمنده بو اینجا نیست. 421 00:16:53,708 --> 00:16:55,463 ‫یکم قبلتر زنگ زد گفت داره میره مسافرت. 422 00:16:55,487 --> 00:16:57,064 ‫یه جورایی یهویی پیش اومد. 423 00:16:57,132 --> 00:16:58,810 ‫سه هفته پیش، 424 00:16:58,878 --> 00:17:01,037 ‫بو با یه متصدی بار دیگه اینجا دعواش شد، 425 00:17:01,061 --> 00:17:02,470 ‫رنی هندرسون. 426 00:17:02,538 --> 00:17:04,384 ‫- میدونی راجب چی بود؟ ‫- آره. 427 00:17:04,452 --> 00:17:05,693 ‫هر دوتاشون مست بودن. 428 00:17:05,762 --> 00:17:07,742 ‫یکمی از دست هم عصبانی بودن. 429 00:17:07,811 --> 00:17:08,729 ‫چیز خاصی نبود. 430 00:17:08,754 --> 00:17:10,092 ‫مطمئن نیستم راجبش. 431 00:17:10,093 --> 00:17:11,940 ‫دلیل این که اینجام رنیه. 432 00:17:12,007 --> 00:17:13,920 ‫اون امروز صبح به قتل رسید. 433 00:17:13,989 --> 00:17:14,705 ‫چی؟ 434 00:17:14,729 --> 00:17:16,607 ‫برای همین باید در مورد دعوایی که 435 00:17:16,608 --> 00:17:18,723 ‫با بود داشت بیشتر بدونم. 436 00:17:22,148 --> 00:17:23,624 ‫میخوای اینجا رو ببندم؟ 437 00:17:23,693 --> 00:17:25,270 ‫برام مشکلی نیست. 438 00:17:25,338 --> 00:17:26,983 ‫من اصلا رنی رو نمیشناختم. 439 00:17:27,051 --> 00:17:28,628 ‫ما دوست نبودیم. 440 00:17:28,696 --> 00:17:30,811 ‫اما میدونم که تو کار ساخت مشروب بود. 441 00:17:30,878 --> 00:17:33,396 ‫جنس خوبی بود. بو میزاشت اینجا بفروشه اونا رو. 442 00:17:33,465 --> 00:17:34,941 ‫و سودش رو تقسیم میکردن. 443 00:17:35,009 --> 00:17:37,190 ‫مشروب دست ساز؟ 444 00:17:37,259 --> 00:17:40,078 ‫روزی که دعوا کردن رنی از کوره در رفت. 445 00:17:40,147 --> 00:17:41,925 ‫گفت که بو سهم زیادی داره برمیداره. 446 00:17:41,993 --> 00:17:43,681 ‫پریدن به هم و بعدش طولی نکشید 447 00:17:43,705 --> 00:17:44,991 ‫مشتریا به پلیس زنگ زدن. 448 00:17:45,015 --> 00:17:46,794 ‫اونا از هم کینه به دل گرفتن یا قضیه حل شد؟ 449 00:17:46,862 --> 00:17:48,170 ‫بو رنی رو اخراج کرد. 450 00:17:48,239 --> 00:17:50,622 ‫رنی گفت بو بهتره حواسش به پشت سرش باشه. 451 00:17:50,690 --> 00:17:53,308 ‫این آخرین باری بود که رنی رو دیدم. 452 00:17:53,376 --> 00:17:54,685 ‫چیز دیگه ای لازم نداری؟ 453 00:17:54,753 --> 00:17:56,599 ‫چرا. شماره بو. 454 00:17:58,782 --> 00:18:00,964 ‫الان مارکوس زنگ زد. 455 00:18:01,033 --> 00:18:03,248 ‫به نظر میاد که رئیس ‫رنی ممکنه قاتل ما باشه. 456 00:18:03,316 --> 00:18:04,893 ‫اسمش بو ویلوبی هست. 457 00:18:04,961 --> 00:18:06,908 ‫اون خودش رو لو داده. 458 00:18:08,319 --> 00:18:09,594 ‫اون چیه؟ 459 00:18:09,662 --> 00:18:11,474 ‫میتونم ببینم که بطری شرابه. 460 00:18:11,542 --> 00:18:13,791 ‫آره، زمین کلبه رنی 461 00:18:13,860 --> 00:18:15,336 ‫پر از شیشه بوده. 462 00:18:15,404 --> 00:18:17,351 ‫داشتم عکس صحنه جرم رو میدیدم، 463 00:18:17,419 --> 00:18:20,406 ‫و متوجه شدم که بعضی از خورده ‫شیشه های اون گوشته فرق دارن. 464 00:18:20,474 --> 00:18:22,555 ‫این تیکه ها رو از بقیه چیزایی که 465 00:18:22,623 --> 00:18:25,141 ‫واحد جرم جمع کرده بود جدا کردم و فهمیدم دلیلش رو. 466 00:18:25,209 --> 00:18:27,558 ‫اونا قدیمی ترن. در واقع دهه ها قدیمی تر هستن. 467 00:18:27,626 --> 00:18:29,472 ‫پس یه بطری شراب عتیقه بوده؟ 468 00:18:29,541 --> 00:18:31,286 ‫خب، بیشتر قسمت های یک بطری. 469 00:18:31,354 --> 00:18:33,636 ‫بخشی که برچسب قرار بوده باشه نیست. 470 00:18:33,704 --> 00:18:35,181 ‫پل مدلش رو نمیدونیم. 471 00:18:35,249 --> 00:18:36,827 ‫پس قاتل برچسبش رو برداشته. چرا؟ 472 00:18:36,894 --> 00:18:39,915 ‫خب، امیدوارم این سوالی باشه که... 473 00:18:39,983 --> 00:18:42,836 ‫بتونیم خودمون ازش بپرسیم. 474 00:18:42,905 --> 00:18:44,919 ‫- یه اثرانگشت پیدا کردی؟ ‫- آره. 475 00:18:44,987 --> 00:18:47,941 ‫از شکلش میتونم بگم که 476 00:18:48,009 --> 00:18:49,553 ‫اثر انگشت هندرسون نیست. 477 00:18:49,620 --> 00:18:51,835 ‫گفتی که مارکوس فکر میکنه ‫بو ویلوبی یه مظنونه. 478 00:18:51,904 --> 00:18:53,582 ‫خب اون از اثر انگشتش رو 479 00:18:53,650 --> 00:18:55,126 ‫برای مجوز فروش الکل استفاده کرده. 480 00:18:55,194 --> 00:18:57,612 ‫پس به مارکوس میگم که اون 481 00:18:57,679 --> 00:18:59,996 ‫فرم ثبت نام بو رو برای مقایسه گیر بیاره. 482 00:19:00,063 --> 00:19:03,488 ‫در همین حال، منو تو باید بریم اودکر. 483 00:19:07,115 --> 00:19:08,693 ‫جون، ممنون که اومدی. 484 00:19:08,760 --> 00:19:10,539 ‫- تو باید شرلوک باشی. ‫- بله. 485 00:19:10,607 --> 00:19:12,856 ‫اینجور که فهمیدم ما اینجا هستیم ‫که یه خائن توی سازمانت پیدا کنیم. 486 00:19:12,857 --> 00:19:14,971 ‫احتمالا یکی از افرادم توی آزمایشگاه کد نویسیه. 487 00:19:15,040 --> 00:19:16,852 ‫داشتم براشون حرف میزدم، وقتی که اون اظهار نظر 488 00:19:16,920 --> 00:19:18,463 ‫که بعدا در نامه های تهدید اومد رو انجام دادم. 489 00:19:18,532 --> 00:19:20,882 ‫اگه اینجوری نباشه، میتونید ‫مسئول حراست منو بررسی کنید. 490 00:19:20,949 --> 00:19:23,165 ‫اون اسمش سیمزه، توی سوئیت سی. 491 00:19:23,232 --> 00:19:24,575 ‫اسمش روی دره. احتمالا بهتره که 492 00:19:24,643 --> 00:19:25,683 ‫تا قبل 4 رفته باشید. 493 00:19:25,751 --> 00:19:27,261 ‫کارکنای ما سحرخیزن. 494 00:19:27,329 --> 00:19:28,504 ‫تو نمیمونی؟ 495 00:19:28,572 --> 00:19:30,518 ‫نه. 496 00:19:30,587 --> 00:19:33,541 ‫زندگینامه من میگه که راز موفقیت من 497 00:19:33,609 --> 00:19:35,891 ‫"روحیه سخت کوشانه" هست. واقعیت اینه که، 498 00:19:35,959 --> 00:19:38,107 ‫این فقط برای انگیزه دادن به گروه ها خوبه. 499 00:19:38,175 --> 00:19:40,088 ‫راز واقعی من 8 ساعت خوابه، 500 00:19:40,156 --> 00:19:42,271 ‫هر شب، بدون هیچ استثنائی. 501 00:19:43,380 --> 00:19:45,662 ‫کاری که لازمه اینجا انجام بدید. 502 00:19:45,730 --> 00:19:47,139 ‫هر چیزی که لازم باشه 503 00:19:47,208 --> 00:19:48,483 ‫تا ابیگل سالم بمونه 504 00:19:48,551 --> 00:19:49,691 ‫باشه.صبح با خبرای جدید 505 00:19:49,760 --> 00:19:51,169 ‫بهت زنگ میزنیم. 506 00:19:52,077 --> 00:19:53,721 ‫ولی صبح زود زنگ نمیزنیم. 507 00:19:58,020 --> 00:19:59,564 ‫موفق باشین. 508 00:20:05,878 --> 00:20:07,824 ‫پس متیو یانگ 509 00:20:07,892 --> 00:20:10,846 ‫از یه نرم‌افزار برای تقلب ‫تو بازی شطرنج آنلاین استفاده میکنه. 510 00:20:10,914 --> 00:20:14,036 ‫و آخرین فیلم شارک‌نیدو رو هم به طور غیر قانونی دانلود کرد. 511 00:20:14,105 --> 00:20:16,756 ‫به جز اینا خلاف دیگه‌ای نکرده. 512 00:20:16,824 --> 00:20:19,208 ‫من آمادم که این حرف رو بزنم. ‫ما همه‌رو چک کردیم. 513 00:20:19,275 --> 00:20:20,718 ‫به نظرم بریم پیش اودین 514 00:20:20,787 --> 00:20:22,777 ‫و بهش بگیم که نیاز داریم کسایی رو چک کنیم که اونشب 515 00:20:22,801 --> 00:20:23,986 ‫وقتی از خواهر‌زادش صحبت میکرد توی رستوران کار میکردن. 516 00:20:24,010 --> 00:20:26,259 ‫چون فکر نمیکنم کسی اینجا 517 00:20:26,327 --> 00:20:28,441 ‫توی محل کارش,پشت تهدید‌ها باشه. 518 00:20:28,509 --> 00:20:30,893 ‫احتمالش هست که در اشتباه باشی. 519 00:20:37,139 --> 00:20:38,549 ‫کی اینارو پیدا کردی؟ 520 00:20:38,616 --> 00:20:40,396 ‫وقتی تو داشتی شارک‌نیدو نگاه میکنی. 521 00:20:40,464 --> 00:20:43,384 ‫اینا چیپ‌های بازی پوکر برای یه اتاق قمار غیر‌قانونی 522 00:20:43,452 --> 00:20:45,566 ‫یا کازینو هستن.به‌خاطر کیفیت داغونشون میگم. 523 00:20:45,635 --> 00:20:46,943 ‫صاحب این میز 524 00:20:47,011 --> 00:20:49,529 ‫بلیک توفل ‫توی بدهی‌هاش غرق شده. 525 00:20:52,384 --> 00:20:54,398 ‫ 526 00:20:54,466 --> 00:20:56,144 ‫همینطور یه عالمه چک گنده نوشته 527 00:20:56,212 --> 00:20:57,531 ‫و روی هیچکدومشون اسم خودش نیست. 528 00:20:57,555 --> 00:20:59,905 ‫کمپانی کشیو دیگه چیه؟ 529 00:20:59,973 --> 00:21:01,886 ‫مثل اینکه یه شرکت سهامه 530 00:21:01,954 --> 00:21:05,210 ‫که آقای توفل ازش برای ‫پنهان کردن قماربازی غیرقانونیش از اداره‌ی مالیات استفاده میکنه. 531 00:21:05,279 --> 00:21:08,064 ‫یه بدهی 75 هزار دلاری برای همین اواخر هست 532 00:21:08,133 --> 00:21:09,622 ‫یعنی میدونم اودکر خوب حقوق میده ولی... 533 00:21:09,677 --> 00:21:13,302 ‫دقیقا.این داستان زندگی یه مرد 534 00:21:13,371 --> 00:21:15,015 ‫با مشکل اعتیاد به قمار رو نشون میده. 535 00:21:15,083 --> 00:21:16,537 ‫فکر نمیکنم اینجا چیزی باشه که نشون بده 536 00:21:16,561 --> 00:21:18,339 ‫خواهر‌زاده‌ی رئیسش رو تهدید میکرده 537 00:21:18,407 --> 00:21:19,816 ‫و درخواست پول کرده باشه. 538 00:21:19,885 --> 00:21:21,227 ‫نه.ولی جفتمون میدونیم 539 00:21:21,295 --> 00:21:23,511 ‫اعتیاد مثل یک موجود زنده میمونه 540 00:21:23,578 --> 00:21:24,686 ‫توانایی جنگیدن برای بقا رو داره. 541 00:21:24,754 --> 00:21:26,475 ‫تصور کردن اینکه اگر پولش ته بکشه 542 00:21:26,500 --> 00:21:28,413 ‫ممکنه کارای داغونی انجام بده غیر ممکن نیست. 543 00:21:28,481 --> 00:21:31,065 ‫هنوز آمادگی این رو ندارم که پیش رئیس آقای توفل برم 544 00:21:31,134 --> 00:21:32,643 ‫ولی به‌نظرم خودش ارزش یه نگاه دقیق‌تر رو داره. 545 00:21:42,047 --> 00:21:43,389 ‫مارکوس! 546 00:21:43,457 --> 00:21:45,101 ‫سلام.ببخشید که اینقدر زود مزاحم میشم. 547 00:21:45,169 --> 00:21:47,922 ‫چرت نگو.من و واتسون مثل خروس سحرخیزیم. 548 00:21:47,990 --> 00:21:50,541 ‫اثر‌انگشتی رو که روی اون شیشه‌ی ‫شراب قدیمی پیدا کردی رو بررسی کردیم. 549 00:21:50,610 --> 00:21:53,295 ‫و یه مچ گیرمون اومد ولی چیزی نبود که انتظارشو داشتیم. 550 00:21:53,363 --> 00:21:54,648 ‫درواقع فکر میکنم کل تحقیقات 551 00:21:54,672 --> 00:21:56,619 ‫داره به یه سمت جدید میره. 552 00:21:56,687 --> 00:21:57,734 ‫مال "بو ویلوبی" نبود؟ 553 00:21:57,762 --> 00:21:58,835 ‫نه اون بی‌گناهه 554 00:21:58,903 --> 00:22:00,390 ‫تو یه پارتی مجردی دیشب دیروقت 555 00:22:00,415 --> 00:22:02,125 ‫تو لانگ آیلند باهاش صحبت کردیم. 556 00:22:02,194 --> 00:22:04,174 ‫بهمون گفت تمام آخر‌هفته همونجا بوده 557 00:22:04,242 --> 00:22:05,316 ‫میتونه ثابتش کنه؟ 558 00:22:05,384 --> 00:22:06,692 ‫به 6 روش مختلف. 559 00:22:06,761 --> 00:22:07,868 ‫اون کسی رو نکشته 560 00:22:07,936 --> 00:22:09,345 ‫حداقل دیروز صبح اینکارو نکرده 561 00:22:09,413 --> 00:22:11,259 ‫ولی اثر‌انگشتی که پیدا کردی 562 00:22:11,328 --> 00:22:14,382 ‫اون سرنخ جدیدمونه. ‫مال یه یارویی به اسم تاد هریس هستش. 563 00:22:14,450 --> 00:22:17,303 ‫دلال شرابه.به کل شهر جنسای گرون قیمت میفروشه 564 00:22:17,372 --> 00:22:19,923 ‫"از جمله به بار "بو ویلوبی. 565 00:22:19,990 --> 00:22:22,273 ‫پس این نشون میده رنی هندرسون رو میشناخته. 566 00:22:22,341 --> 00:22:24,322 ‫آقای هریس چطور با قانون درگیر شده بود؟ 567 00:22:24,389 --> 00:22:25,899 ‫چرا اثر انگشتش تو سیستمه؟ 568 00:22:25,968 --> 00:22:27,421 ‫وقتی 18 سالش بود برای حمله دستگیر شد. 569 00:22:27,445 --> 00:22:29,358 ‫دوجای دست قربانی رو شکست. 570 00:22:29,426 --> 00:22:32,514 ‫خب به‌نظر کسی میاد که میتونه ‫یه آدم و یه گراز رو بکشه. 571 00:22:32,583 --> 00:22:34,227 ‫الان کجاست؟ 572 00:22:34,295 --> 00:22:36,712 ‫گفتنش سخته.2 روزه که هیچکدوم از مشتری‌هاش ندیدنش. 573 00:22:36,780 --> 00:22:38,895 ‫ولی قراره پلیس نیویورک بهش خبر بده. 574 00:22:38,963 --> 00:22:40,439 ‫بهتون خبر میدم که چطور میشه. 575 00:22:49,372 --> 00:22:52,023 ‫آقای هریس. در رو باز کنین. ‫پلیس اینجاست. 576 00:22:52,092 --> 00:22:54,038 ‫میخوایم باهات صحبت کنیم. 577 00:22:59,647 --> 00:23:01,426 ‫یه اتفاقی افتاده 578 00:23:02,669 --> 00:23:05,623 ‫آقای هریس!پلیس! 579 00:23:07,202 --> 00:23:09,148 ‫کسی خونه هست؟ 580 00:23:12,104 --> 00:23:14,051 ‫آقای هریس؟ 581 00:23:22,548 --> 00:23:24,494 ‫یه چیزی این پایین تکون میخوره 582 00:23:32,185 --> 00:23:34,131 ‫پلیس!تکون نخور! 583 00:23:34,200 --> 00:23:36,314 ‫اوه مرد 584 00:23:36,382 --> 00:23:40,343 ‫از واحد پرونده‌های مهم به مرکز,به یه آمبولانس 585 00:23:40,412 --> 00:23:43,231 ‫تو خیابون سامپتر 589 در بروکلین نیاز داریم. 586 00:23:43,299 --> 00:23:45,548 ‫یه مرد تقریبا 40 ساله دارم 587 00:23:45,616 --> 00:23:47,439 ‫انگار قربانی شلیک گلوله به گردنه 588 00:23:47,463 --> 00:23:50,182 ‫سریع عمل کنید مرکز. ‫این مرد خون زیادی از دست داده. 589 00:23:56,956 --> 00:23:58,405 ‫آقای هریس؟ 590 00:23:58,406 --> 00:24:00,859 ‫من کارآگاه بل هستم.این هم ‫همکارم خانم جون واتسون هست. 591 00:24:00,860 --> 00:24:02,773 ‫ما از پلیس نیویورک هستیم. 592 00:24:02,841 --> 00:24:05,795 ‫دکترت بهمون گفت که به داخل دهنت شلیک شده. 593 00:24:05,863 --> 00:24:08,280 ‫گلوله فکت رو شکست و از گردنت خارج شد. 594 00:24:08,348 --> 00:24:09,858 ‫شانس آوردی که زنده موندی 595 00:24:09,926 --> 00:24:12,377 ‫میدونیم که فکت داغون شده 596 00:24:12,444 --> 00:24:16,037 ‫ولی این رو آوردیم تا بهت کمک ‫کنیم جواب یه سری سوال رو بدی. 597 00:24:16,104 --> 00:24:18,253 ‫میتونی فقط تایپ کنی 598 00:24:18,321 --> 00:24:20,737 ‫و برنامه به جای تو صحبت میکنه. 599 00:24:21,267 --> 00:24:22,917 ‫تو زندگیمو نجات دادی. 600 00:24:23,180 --> 00:24:25,866 ‫ازت ممنونم. 601 00:24:25,933 --> 00:24:28,350 ‫من فقط خوشحالم که پیدات کردیم. 602 00:24:28,419 --> 00:24:30,499 ‫خون زیادی از دست دادی. 603 00:24:30,567 --> 00:24:32,044 ‫و ببین 604 00:24:32,112 --> 00:24:34,528 ‫اگر الان نمیتونی اینکارو انجام بدی ‫متونیم بعدا بیایم. 605 00:24:34,597 --> 00:24:37,987 ‫نه میخوام کمک کنم. 606 00:24:38,056 --> 00:24:40,673 ‫بهمون بگو چیشد 607 00:24:40,742 --> 00:24:43,326 ‫تو تخت بودم.سه‌شنبه. 608 00:24:43,394 --> 00:24:46,684 ‫یه صدایی اومد. ‫یکی تو خونه بود. 609 00:24:46,753 --> 00:24:48,330 ‫قبل ازینکه از جام بلند شم 610 00:24:48,398 --> 00:24:51,587 ‫یه سایه‌ای,یه مردی اومد کنارم. 611 00:24:51,655 --> 00:24:55,045 ‫کتکم زد.بیهوش شدم. 612 00:24:55,113 --> 00:24:57,261 ‫هرگز صورتشو ندیدی؟ 613 00:25:01,393 --> 00:25:03,742 ‫چند دقیقه بعد بیدار شدم 614 00:25:03,810 --> 00:25:06,025 ‫دستوپامو بسته بود.چشمامم پوشیده بود. 615 00:25:06,094 --> 00:25:08,275 ‫توی زیرزمین بودیم 616 00:25:08,343 --> 00:25:10,995 ‫میتونستم بشنوم که با شیشه‌های شرابم ور میرفت. 617 00:25:11,063 --> 00:25:14,890 ‫عصبانی بود.نمیتونست چیزی که میخواست رو پیدا کنه. 618 00:25:14,959 --> 00:25:16,368 ‫باهات صحبت کرد؟ 619 00:25:16,436 --> 00:25:19,390 ‫آره ولی صداش رو نمیشناختم. 620 00:25:19,458 --> 00:25:21,572 ‫نمیدونستم کی بود. 621 00:25:21,641 --> 00:25:24,426 ‫بپتیستمو میخواست. 622 00:25:24,495 --> 00:25:26,240 ‫یه نوع شرابه؟ 623 00:25:27,987 --> 00:25:31,613 ‫شتو بپتیست. ‫مرلوت فرانسویه. 624 00:25:31,680 --> 00:25:35,575 ‫بپتیست 57م رو میخواست. 625 00:25:35,643 --> 00:25:38,026 ‫شروع کرد به داد زدن:کجاست؟ 626 00:25:38,094 --> 00:25:41,215 ‫بهش گفتم سه تا شیشه توی یه ‫کابینت قفل شده دارم. 627 00:25:41,284 --> 00:25:42,592 ‫کابینت های اون پایین رو نگاه کردیم. 628 00:25:42,661 --> 00:25:44,150 ‫جنسای خوبت رو همونجا نگه میداری؟ 629 00:25:47,865 --> 00:25:50,282 ‫انگار بقیه‌ی چیزا رو همونجا ول کرد. 630 00:25:50,350 --> 00:25:52,431 ‫پس این تنها شرابی بود که میخواست؟ 631 00:25:52,500 --> 00:25:54,043 ‫بله 632 00:25:54,111 --> 00:25:57,199 ‫گرفتش و یه تفنگ داخل دهنم گذاشت 633 00:25:57,268 --> 00:26:00,557 ‫وقتی شلیک کرد,فکر کردم مردم. 634 00:26:00,625 --> 00:26:03,713 ‫نمیدونم کی بیدار شدم,ولی دیگه اونجا نبود. 635 00:26:03,782 --> 00:26:06,064 ‫هنوز دستو پام بسته بود. 636 00:26:06,133 --> 00:26:08,381 ‫همه‌چیز درد میکرد. 637 00:26:08,449 --> 00:26:11,739 ‫شکنجه بود. ‫ولی بعد پیدام کردی. 638 00:26:11,806 --> 00:26:13,754 ‫نمیتونم به قدر کافی ازت تشکر کنم. 639 00:26:13,821 --> 00:26:17,010 ‫فعلا ازمون تشکر نکن.هنوز ‫باید این یارو رو پیداش کنیم. 640 00:26:17,079 --> 00:26:18,992 ‫و پیدا میکنیم. 641 00:26:19,060 --> 00:26:21,678 ‫باید به این فکر کنیم که اینم ‫توسط همون تیرانداز قبلی 642 00:26:21,746 --> 00:26:23,189 ‫بهش شلیک شده 643 00:26:23,258 --> 00:26:25,539 ‫که رنلی هندرسون و ایزابل پرز رو کشت. 644 00:26:25,608 --> 00:26:27,588 ‫گلوله‌شناس ‌ها همین الان هم تائید کردن که گلوله‌هایی 645 00:26:27,657 --> 00:26:29,065 ‫که از گردنش در آوردن 646 00:26:29,134 --> 00:26:30,409 ‫از یه رمینگتون درینجر شلیک شدن. 647 00:26:30,476 --> 00:26:32,927 ‫قضیه اینجاست که اگر شب سه‌شنبه ‫ازش دزدی کردن 648 00:26:32,995 --> 00:26:34,740 ‫یعنی اون اولین قربانی بود. 649 00:26:34,809 --> 00:26:36,755 ‫دوتای بعدی صبح روز بعدش مردن. 650 00:26:36,823 --> 00:26:38,545 ‫اون شیشه‌ی قدیمی که شرلوک سرهم کرد 651 00:26:38,569 --> 00:26:39,945 ‫باید همون شیشه‌ای باشه 652 00:26:40,013 --> 00:26:41,657 ‫که قاتل دزدید.درسته؟ 653 00:26:41,725 --> 00:26:43,783 ‫یعنی حتما می‌خواسته رایسینی که رنی ‫درست کرد رو داخلش بریزه 654 00:26:43,807 --> 00:26:45,630 ‫برای همین وقتی فرار کرد مارک روش رو کند. 655 00:26:45,654 --> 00:26:47,600 ‫نمیخواست کسی چیزی بفهمه. 656 00:26:47,669 --> 00:26:50,723 ‫سوال اینه که چرا باید حتما ‫شتو بپتیست 57 باشه؟ 657 00:26:50,792 --> 00:26:52,705 ‫چرا یکی از بطری‌های دیگه‌ی هری نباشه؟ 658 00:26:52,773 --> 00:26:55,055 ‫فکر میکنم باید این خبر رو تو رسانه‌ها پخش کنیم 659 00:26:55,123 --> 00:26:56,935 ‫به همه‌ی بارها و رستوران‌های شهر هشدار بدیم. 660 00:26:57,004 --> 00:26:58,826 ‫نباید فعلا هیچکدوم جنسایی که دارن رو بفروشن 661 00:26:58,850 --> 00:27:00,294 ‫تا زمانی که این پرونده‌رو حل کنیم. 662 00:27:00,362 --> 00:27:02,040 ‫نمیدونیم ممکنه شیشه‌های سمی از کجا 663 00:27:02,108 --> 00:27:04,457 ‫سر در بیارن ‫پس بهتره اینجوری امینت رو فراهم کنیم. 664 00:27:04,525 --> 00:27:06,180 ‫فکر نمیکنم همینجوری سر از یه جایی در بیارن 665 00:27:06,204 --> 00:27:08,352 ‫فکر میکنم میدونم قاتل دقیقا میخواد چه کسی رو مسموم کنه. 666 00:27:10,469 --> 00:27:13,356 ‫پس لوکیشن این یارو رو در میارم 667 00:27:13,423 --> 00:27:14,598 ‫میتونم با هم بریم و بهش هشدار بدیم. 668 00:27:14,666 --> 00:27:17,788 ‫به شرلوک خبر میدم. 669 00:27:17,856 --> 00:27:20,777 ‫واتسون چه سر وقت! ‫خبرهایی دارم. 670 00:27:20,844 --> 00:27:23,463 ‫منم همینطور.همین الان تو بیمارستان پیش مارکوسم. 671 00:27:23,531 --> 00:27:25,320 ‫اگر مشکلی نیست من الان درحال ‫گشتن 672 00:27:25,344 --> 00:27:27,492 ‫- اقامتگاه یه مجرمم ‫-چی؟ 673 00:27:27,561 --> 00:27:29,070 ‫کجایی؟ 674 00:27:29,139 --> 00:27:30,559 ‫اون همکارم که تو بانک کار میکرد 675 00:27:30,583 --> 00:27:32,529 ‫که رد اکانت‌های تافل رو زد ‫پرداخل قبوضی رو پیدا کرد 676 00:27:32,597 --> 00:27:34,074 ‫که برای رفتن به تریبکا هستن. 677 00:27:34,142 --> 00:27:36,435 ‫و تو هم فکر کردی فکر خوبیه ‫که به اونجا دستبرد بزنی؟ 678 00:27:36,459 --> 00:27:38,774 ‫خب ,نه,من فکر کردم مدارکی رو پیدا میکنم 679 00:27:38,843 --> 00:27:41,460 ‫که نشون میده تافل پیام‌های تهدید آمیز ‫خواهرزاده‌ی اودین رو نوشته 680 00:27:41,529 --> 00:27:44,416 ‫ولی در عوض یه اتاق‌قمار مخفی پیدا کردم که متعلق به خودشه. 681 00:27:44,483 --> 00:27:46,599 ‫چیپ‌های پوکر هم از همینجا اومدن. 682 00:27:46,666 --> 00:27:49,486 ‫مثل اینکه تا اینکه یه قمار باز فاسد باشه 683 00:27:49,554 --> 00:27:51,468 ‫بیشتر میزبان برگزاری بازی‌های پوکره. 684 00:27:51,535 --> 00:27:53,022 ‫پس چیزی نیست که به‌نامه‌ها ربطش بده؟ 685 00:27:53,047 --> 00:27:54,432 ‫نه.در‌واقع دیگه فکر نمیکنم 686 00:27:54,456 --> 00:27:56,000 ‫اصلا ربطی به اون داشته باشه. 687 00:27:56,069 --> 00:27:58,216 ‫مثل اینکه کار فرعیش خیلی خوب گرفته. 688 00:27:58,285 --> 00:28:00,030 ‫اتفاقا برای سن خودش خیلی وضعش توپه. 689 00:28:00,098 --> 00:28:01,406 ‫این یه‌جورایی انگیزه‌ای که ‫براش در نظر گرفتیمو از بین میبره. 690 00:28:01,475 --> 00:28:03,086 ‫این مرد برای اودکر 691 00:28:03,153 --> 00:28:04,933 ‫الگوریتم‌های برنامه‌نویسی دینامیک مینویسه. 692 00:28:05,001 --> 00:28:07,350 ‫نباید تعجب کنیم که چرا قمار 693 00:28:07,418 --> 00:28:09,633 ‫هنوز موفق نشده که ورشکستش کنه. 694 00:28:09,702 --> 00:28:11,480 ‫باید از اول شروع کنیم. 695 00:28:11,548 --> 00:28:13,965 ‫خب بعدا باید این خبر بد رو به اودین بدیم. 696 00:28:14,033 --> 00:28:16,373 ‫الان باید روز یه آدم پولداره دیگه رو خراب کنیم. 697 00:28:16,374 --> 00:28:17,591 ‫تا حالا اسم جیسون وود رو شنیدی؟ 698 00:28:17,616 --> 00:28:18,482 ‫نه 699 00:28:18,483 --> 00:28:20,372 ‫خب اون رئیس افسر سرمایه‌گذاری تو ‫گرنت کپیتاله 700 00:28:20,396 --> 00:28:21,940 ‫و فکر میکنم اون هدف 701 00:28:22,008 --> 00:28:24,861 ‫رایسین توی بطریه. 702 00:28:24,929 --> 00:28:27,413 ‫حتما کار یکی از کارمنداست 703 00:28:27,481 --> 00:28:29,226 ‫هیچ‌کدومشون نمیتونن تحمل کنن 704 00:28:29,294 --> 00:28:31,275 ‫که یکی که سخت‌تر کار کرده 705 00:28:31,343 --> 00:28:32,743 ‫بیشتر از اونا حقوق بگیره. 706 00:28:32,767 --> 00:28:33,814 ‫عزیزم آروم باش 707 00:28:33,815 --> 00:28:36,739 ‫هنوز هیچکس نگفته کی یا چرا ‫میخواد منو بکشه. 708 00:28:36,740 --> 00:28:38,385 ‫راستش رو بخواین خانم وود 709 00:28:38,453 --> 00:28:40,836 ‫اصلا برای مشخص کردن انگیزه آماده نیستیم. 710 00:28:40,905 --> 00:28:43,354 ‫پس چرا اینقدر مطمئنین که جیسون در خطره؟ 711 00:28:43,423 --> 00:28:45,715 ‫چون همین الان هم میدونیم سلاحی ‫که میخوان ازش برای قتل استفاده کنن 712 00:28:45,739 --> 00:28:48,257 ‫یه بطری شتو بپتیست 57ه 713 00:28:48,325 --> 00:28:49,845 ‫- اون شراب مورد علاقمه ‫- میدونیم 714 00:28:49,869 --> 00:28:51,614 ‫درواقع هرکسی که اسمت رو سرچ کرده 715 00:28:51,683 --> 00:28:52,935 ‫یا شتو بپتیست رو سرچ کرده میدونه. 716 00:28:52,959 --> 00:28:55,241 ‫"برای سال‌ها آقای وود هر 717 00:28:55,310 --> 00:28:56,753 ‫ بطری بپتیست 57ی که در 718 00:28:56,820 --> 00:28:59,137 ‫نیویورک برای فروش گزاشته شده را خرید." 719 00:28:59,204 --> 00:29:00,291 ‫و وقتی جمع‌کنندگان دیگر 720 00:29:00,346 --> 00:29:01,789 ‫قیمت خود را برای خرید بالا میبرند 721 00:29:01,857 --> 00:29:04,677 ‫سوپر‌استار بانکدار اعتراف میکند ‫که تمام بطری‌ها مینوشد." 722 00:29:04,745 --> 00:29:06,523 ‫هرکسی که میخواد بمیری 723 00:29:06,592 --> 00:29:09,848 ‫فکر میکنیم این رو خونده ‫و یه فکری به سرش زده 724 00:29:09,916 --> 00:29:12,399 ‫یکی اون بیرون داره بپتیست‌هارو مسموم میکنه؟ 725 00:29:12,468 --> 00:29:14,448 ‫با رایسین. 726 00:29:14,517 --> 00:29:16,161 ‫تا حالا جون 2 نفر رو به‌خاطرش گرفته. 727 00:29:16,229 --> 00:29:17,940 ‫یه مرد دیگه هم به گردنش شلیک شد. 728 00:29:18,009 --> 00:29:21,533 ‫به‌نظر میاد قاتل کاملا جدیه تا ‫یه بطری سمی رو 729 00:29:21,602 --> 00:29:23,055 ‫با اون محتویات خاصش به تو برسونه. 730 00:29:23,079 --> 00:29:25,798 ‫میدونی چه کسی میتونه باشه؟ 731 00:29:25,865 --> 00:29:27,309 ‫منظورم اینه من کمک میکنم 732 00:29:27,377 --> 00:29:28,898 ‫تا یکی از بزرگترین ‫صندوق‌های هزینه‌ی دنیا بگرده. 733 00:29:28,922 --> 00:29:30,878 ‫اینکه مردم بخوان من بمیرم ‫چیزیه که کنار شغلم میاد. 734 00:29:30,902 --> 00:29:32,380 ‫هیچکس بیشتر به چشمت نمیاد؟ 735 00:29:32,447 --> 00:29:34,965 ‫هر 3 ماه یکبار حداقل یه پیام ‫تهدید آمیز دریافت میکنم. 736 00:29:35,033 --> 00:29:36,610 ‫اگر رد دو یا سه تاشونو بگیریم 737 00:29:36,679 --> 00:29:38,591 ‫به واحد نیروی کارگر‌ی میرسیم. 738 00:29:38,659 --> 00:29:41,076 ‫منظورت اینه وقتی که شغل هزاران نفر رو 739 00:29:41,144 --> 00:29:42,251 ‫ازشون میگیری؟ 740 00:29:44,233 --> 00:29:47,085 ‫فعلا که هیچ شتو بپتیستی نخریدی.خریدی؟ 741 00:29:47,086 --> 00:29:48,329 ‫نه 742 00:29:48,398 --> 00:29:49,874 ‫ولی میخواستم اینکارو بکنم. 743 00:29:49,941 --> 00:29:51,396 ‫امشب یه حراج شراب تو چلسی برگزار میشه. 744 00:29:51,420 --> 00:29:53,074 ‫من و کرینا میخواستیم چند تا بطری بگیریم 745 00:29:53,098 --> 00:29:54,944 ‫ولی فکر کنم کنسله. ‫میتونیم پرستار بچه‌رو بفرستیم بره. 746 00:29:55,012 --> 00:29:56,690 ‫برای جبران 747 00:29:56,758 --> 00:29:58,345 ‫خوشحال میشیم اگر شما دوتا 748 00:29:58,370 --> 00:29:59,780 ‫امشب مهمون ما باشید. 749 00:30:05,120 --> 00:30:07,268 ‫میدونم نمیشه تو فابریک کولار نفس کشید 750 00:30:07,336 --> 00:30:10,222 ‫ولی اگر بتونی خودت رو آروم نشون بدی ‫عالی میشه. 751 00:30:10,291 --> 00:30:12,137 ‫باورم نمیشه با این موافقت کردم 752 00:30:12,205 --> 00:30:13,946 ‫باورم نمیشه چنین پیشنهادی رو دادی. 753 00:30:13,947 --> 00:30:15,714 ‫آروم باش.ورودی امشب 754 00:30:15,715 --> 00:30:18,042 ‫توسط تیم امنیتی همینجا چک شد. 755 00:30:18,066 --> 00:30:20,012 ‫حالا اگر نقشه‌ی این یارو قراره جواب بده 756 00:30:20,081 --> 00:30:22,665 ‫ امشب بطری شراب خودش رو بین بطری‌ها میزاره. 757 00:30:22,733 --> 00:30:25,217 ‫ولی اگر اینجا نباشی... ‫شانسمون میپره. 758 00:30:25,286 --> 00:30:27,400 ‫کسی رو اونجا نمیبینم. 759 00:30:28,979 --> 00:30:31,127 ‫ما تنها کسایی هستیم که به قفسه‌ی بپتیست‌ها نزدیک شدیم. 760 00:30:31,195 --> 00:30:32,302 ‫هیچکس حتی نگاهشم نمیکنه 761 00:30:32,370 --> 00:30:34,115 ‫اینقدر نگاه نکن. ‫بهش فرصت بده 762 00:30:34,184 --> 00:30:37,607 ‫تا بتونه بطری رو اونجا بزاره. 763 00:30:37,676 --> 00:30:40,294 ‫وقتی حرکتش رو انجام بده ‫پلیس دستگیرش میکنه. 764 00:30:45,433 --> 00:30:47,514 ‫کیث,حواست به هدف هست؟ 765 00:30:47,581 --> 00:30:49,629 ‫یه گروه کوچیک دیدمون به 766 00:30:49,697 --> 00:30:50,770 ‫قفسه‌ی 49 رو بستن. 767 00:30:50,839 --> 00:30:52,449 ‫اگر حرکتی دیدی بهم سیگنال بده. 768 00:30:56,044 --> 00:30:57,621 ‫میدونی تو مسیر کاری من 769 00:30:57,689 --> 00:30:59,535 ‫ما سعی میکنیم احتمال ‫لو رفتن و ریسک رو کاهش بدیم. 770 00:30:59,603 --> 00:31:01,180 ‫دقیقا برای همین 771 00:31:01,249 --> 00:31:02,624 ‫اینجاییم. 772 00:31:02,692 --> 00:31:04,672 ‫تا مردی رو بگیریم که میخواد بمیری. 773 00:31:04,741 --> 00:31:05,378 ‫ریسکت رو کم کنیم. 774 00:31:05,402 --> 00:31:06,720 ‫پس چرا احساس میکنم 775 00:31:06,721 --> 00:31:08,735 ‫یکی با چشمای غول‌مانند به ‫سینم زل زده تا بهش شلیک کنه؟ 776 00:31:08,803 --> 00:31:10,380 ‫حتی اگر هم اینطور بود 777 00:31:10,449 --> 00:31:12,530 ‫احتمال اینکه نتونه شلیک کنه زیاده 778 00:31:12,597 --> 00:31:15,417 ‫ما تنها سلاحی که برای ‫خودش داشت رو توی یه تالاب پیدا کردیم. 779 00:31:15,485 --> 00:31:17,308 ‫تازه به اینم اشاره نکنیم که مسیر زیادی رو رفته 780 00:31:17,332 --> 00:31:18,406 ‫فقط برای اینکه به تو شلیک نکنه. 781 00:31:18,474 --> 00:31:19,614 ‫این نشون میده برای 782 00:31:19,683 --> 00:31:21,662 ‫ انجام این کار ‫باید ناشناس باقی بمونه. 783 00:31:21,731 --> 00:31:23,644 ‫صبر کن.منظورت چیه؟ 784 00:31:23,712 --> 00:31:25,703 ‫منظورش اینه که احتمالا قاتل ‫فکر نمیکنه که 785 00:31:25,727 --> 00:31:27,505 ‫بتونه بهت شلیک کنه و و بعد فرار کنه. 786 00:31:27,574 --> 00:31:29,262 ‫ولی در عوض سمی کردن شراب مورد علاقت 787 00:31:29,287 --> 00:31:31,076 ‫شرابی که هرکسی اینجا میتونسته بخره 788 00:31:31,100 --> 00:31:32,845 ‫خیلی اتفاقی به‌نظر میاد. 789 00:31:32,912 --> 00:31:34,299 ‫این خیلی سخت‌ترش میکرد 790 00:31:34,323 --> 00:31:35,531 ‫تا پلیس بتونه شناساییش کنه. 791 00:31:35,599 --> 00:31:37,714 ‫تازه بهش زمان میده تا بتونه فرار کنه. 792 00:31:37,781 --> 00:31:39,997 ‫تا زمانی که تو با استفراغ خودت خفه بشی 793 00:31:40,065 --> 00:31:41,407 ‫اون میتونه تو یه قاره‌ی دیگه باشه 794 00:31:42,752 --> 00:31:44,497 ‫تا حالا کسی بهتون گفته 795 00:31:44,565 --> 00:31:46,007 ‫رفتار اجتماعیتون افتضاحه؟ 796 00:31:46,075 --> 00:31:48,325 ‫فقط دنبال چهره‌های آشنا بگرد. 797 00:31:48,392 --> 00:31:50,506 ‫کارمند‌ها ‫رقبای کاری 798 00:31:50,575 --> 00:31:52,689 ‫هر تهدید ممکنی. 799 00:31:59,641 --> 00:32:00,782 ‫هی 800 00:32:00,850 --> 00:32:02,293 ‫ ‫- چه خبر شده؟ 801 00:32:02,361 --> 00:32:05,114 ‫انگار سیگنال دوربین‌هارو از دست دادیم. 802 00:32:05,182 --> 00:32:06,582 ‫باید صحنه‌رو ببینیم مرد. 803 00:32:06,583 --> 00:32:07,680 ‫چه‌قدر طول میکشه تا برش گردونین؟ 804 00:32:07,704 --> 00:32:09,717 ‫باید یکی یکی برشون گردونم. 805 00:32:10,017 --> 00:32:11,202 ‫امینت اینجا مثل بانک نیست.میدونی؟ 806 00:32:11,226 --> 00:32:12,881 ‫این چیزا رو فقط برای کار امشبمون اینجا گذاشتن. 807 00:32:12,905 --> 00:32:14,482 ‫کاملا بدون سیمن. 808 00:32:14,550 --> 00:32:16,272 ‫خب اگر نمیتونیم تمام دوربینارو 809 00:32:16,296 --> 00:32:19,183 ‫همزمان برگردونیم ‫چطوری همشون هم‌زمان پریدن؟ 810 00:32:19,251 --> 00:32:21,903 ‫خب بقیه‌ی چیزا هنوز کار میکنن.پس... 811 00:32:21,971 --> 00:32:23,482 ‫نمیدونم...با گیرنده‌ی سیگنال ؟ 812 00:32:25,295 --> 00:32:27,914 ‫رادیو چاک. ‫بگید "دریافت شد" 813 00:32:27,982 --> 00:32:29,458 ‫لعنت 814 00:32:29,527 --> 00:32:31,170 ‫گیرنده‌ی سیگناله 815 00:32:41,770 --> 00:32:43,414 ‫چیشده؟ 816 00:32:43,483 --> 00:32:45,967 ‫وقتی غروب رسیدیم اینجا من یه علامتایی 817 00:32:46,034 --> 00:32:48,086 ‫روی بطری های بپتیست‌ 57 گزاشتم 818 00:32:48,087 --> 00:32:50,629 ‫وقتی 3 دقیقه پیش رد شدیم همه‌چیز همونجوری بود که ‫درستش کرده بودم 819 00:32:50,630 --> 00:32:52,677 ‫الان دوتا از بطری‌ها علامت ندارن. 820 00:32:53,654 --> 00:32:55,432 ‫حتما جابه‌جا کرده. ‫چطوری... 821 00:32:55,501 --> 00:32:57,145 ‫هی. ‫یه مشکلی داریم. 822 00:32:57,214 --> 00:32:59,338 ‫همه‌ی دوربینا از کار افتادن. ‫و یه نفر سیگنا‌ل‌هارو دزدید. 823 00:32:59,362 --> 00:33:01,544 ‫چون آماده بودن تا بطری‌هارو عوض کنن. 824 00:33:01,612 --> 00:33:02,551 ‫همین چند لحظه پیش بود 825 00:33:02,620 --> 00:33:03,905 ‫حتما هنوز اینجاست 826 00:33:03,929 --> 00:33:05,875 ‫یعنی اینجا خیلی بزرگه 827 00:33:05,944 --> 00:33:08,117 ‫و با این جمعیت... ‫نمیتونه سریع به سمت خروجی بره. 828 00:33:08,160 --> 00:33:09,905 ‫لطفا همین الان خروجی‌هارو ببند 829 00:33:09,973 --> 00:33:11,383 ‫باید اینجا پیش خودمون نگهش داریم. 830 00:33:11,450 --> 00:33:12,980 ‫میخوای ریسک ترسوندن قاتل رو قبول کنم 831 00:33:13,029 --> 00:33:14,684 ‫و بعد اینجا با صدها نفر گیرش بندازم؟؟ 832 00:33:14,708 --> 00:33:17,158 ‫میخوای بگیریمش یا نه؟ 833 00:33:17,226 --> 00:33:19,508 ‫کیث!خروجی رو ببند. 834 00:33:19,577 --> 00:33:23,035 ‫خانم‌‌ها و آقایون ‫من کارآگاه مارکوس بل هستم 835 00:33:23,103 --> 00:33:25,720 ‫از پلیس نیویورک. ‫ببخشید که شبتون رو خراب میکنیم 836 00:33:25,789 --> 00:33:28,314 ‫ولی این یه عملیات پلیسه ‫نیاز دارم که همتون آروم بمونین. 837 00:33:28,315 --> 00:33:30,244 ‫این اتاق همین الان تبدیل به یک صحنه‌ی جرم شد. 838 00:33:35,716 --> 00:33:38,099 ‫گیرنده‌ی سیگنال پدر دوربین‌های ‫امنیتی رو درآورد. 839 00:33:38,167 --> 00:33:39,333 ‫توی یه گلدون بود 840 00:33:39,334 --> 00:33:40,656 ‫قاتل آوردش داخل 841 00:33:40,657 --> 00:33:42,604 ‫وقتی برای عوض کردن بطری آماده شد ‫روشنش کرد. 842 00:33:42,671 --> 00:33:44,283 ‫واحد صحنه‌ی جرم اثر انگشتی پیدا کردن؟ 843 00:33:44,351 --> 00:33:46,868 ‫نه.فکر نمیکنن بتونیم از روی 844 00:33:46,936 --> 00:33:48,524 ‫بطری‌های سمی هم چیزی برداریم. 845 00:33:48,549 --> 00:33:50,159 ‫با مهمونا شانسی داشتیم؟ 846 00:33:50,227 --> 00:33:51,714 ‫یه جمعیت قابل توجه ‫از رده‌بالا‌های منهتن. 847 00:33:51,738 --> 00:33:54,020 ‫به نظر من نصفشون قابلیت ‫انجام قتل رو دارن. 848 00:33:54,089 --> 00:33:57,244 ‫به هیچکس نمیخوره قاتلی باشه که دنبالشیم؟ 849 00:33:57,312 --> 00:33:59,796 ‫جیسون و کرینا گفتن کسی ‫رو اینجا نمیشناسن. 850 00:33:59,864 --> 00:34:02,952 ‫پس هیچی نداریم. ‫باید بزاریم مردم برن. 851 00:34:03,021 --> 00:34:05,168 ‫من مطمئنم که قاتل توی این اتاق با ماست. 852 00:34:05,237 --> 00:34:06,478 ‫شاید درست.... 853 00:34:06,546 --> 00:34:08,527 ‫- شاید؟ ‫-از خط فکریت خبر دارم 854 00:34:08,594 --> 00:34:10,003 ‫ولی اینکه بدونیم اینجاست با ثابت کردنش 855 00:34:10,038 --> 00:34:11,045 ‫خیلی فرق دارن. 856 00:34:11,113 --> 00:34:12,489 ‫کسایی که اینجا تو این اتاقن 857 00:34:12,557 --> 00:34:14,167 ‫نصف اتحادیه بار نیویورک ‫رو برای خودشون استخدام کردن. 858 00:34:14,236 --> 00:34:15,712 ‫نمیتونم همینجوری دستگیرشون کنم 859 00:34:15,780 --> 00:34:17,525 ‫مگر اینکه یه نفر رو به جرم ربط بدیم. 860 00:34:17,594 --> 00:34:20,010 ‫ببخشید 861 00:34:29,077 --> 00:34:30,990 ‫صبر کن 862 00:34:31,059 --> 00:34:32,871 ‫خودشه 863 00:34:32,939 --> 00:34:34,013 ‫میشناسمت. 864 00:34:34,081 --> 00:34:36,329 ‫تو متصدی باری.کولبی,درسته؟ 865 00:34:36,398 --> 00:34:38,680 ‫بدون ریش و کلاه نشناختمت. 866 00:34:38,748 --> 00:34:40,192 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 867 00:34:40,259 --> 00:34:41,903 ‫شراب دوست دارم. ‫مگه جرمه؟ 868 00:34:41,972 --> 00:34:44,757 ‫نه.اما قتل , توطئه و ظلم نسبت به حیوانات جرمه. 869 00:34:44,826 --> 00:34:47,623 ‫بند کفشش هشت‌تا گره خورده 870 00:34:47,624 --> 00:34:48,910 ‫به ندرت خارج از صنعت گوشت چنین چیزی دیده میشه. 871 00:34:48,934 --> 00:34:50,712 ‫پدرت قصابه؟ 872 00:34:50,780 --> 00:34:52,895 ‫با همون بندهایی مشابهه که برای 873 00:34:52,963 --> 00:34:54,776 ‫بستن سنگ به رنی هندرسون و گرازش استفاده شدن 874 00:34:54,843 --> 00:34:56,320 ‫تا توی تالاب ریچموند غرق بشن. 875 00:34:56,388 --> 00:34:57,663 ‫شبیه بند‌هایی که دور 876 00:34:57,731 --> 00:34:59,610 ‫دست‌های تاد هریس بودن هم هست. 877 00:34:59,679 --> 00:35:00,769 ‫مثل اینکه تمام جرائمت رو امضا کردی. 878 00:35:00,794 --> 00:35:02,365 ‫بیخیال 879 00:35:02,366 --> 00:35:04,513 ‫فکر میکنین به‌خاطر گره‌ی بند‌کفشم یه مجرمم؟ 880 00:35:04,582 --> 00:35:06,864 ‫راستش رفیق,نوع گره زدن توی خیلی از پرونده‌ها 881 00:35:06,931 --> 00:35:08,912 ‫باعث شده مجرم رو شناسایی کنیم. 882 00:35:08,980 --> 00:35:10,590 ‫همشون هم با موفقیت دستگیر شدن. 883 00:35:10,659 --> 00:35:12,069 ‫همونطوری که مطمئنم تو دستگیر میشی. 884 00:35:16,804 --> 00:35:18,448 ‫پس این دوستمون 885 00:35:18,516 --> 00:35:20,631 ‫وارد خونه‌ی تاد هریس میشه 886 00:35:20,699 --> 00:35:22,377 ‫شرابش رو میدزده ‫بهش شلیک میکنه 887 00:35:22,445 --> 00:35:24,794 ‫و بطری هارو پیش رنی هندرسون میبره 888 00:35:24,863 --> 00:35:26,306 ‫مجبورش میکنه تا رایسین درست کنه 889 00:35:26,374 --> 00:35:28,421 ‫روی خوک رنی تستش میکنه ‫خوک کشته میشه 890 00:35:28,489 --> 00:35:30,201 ‫رنی رو هم میکشه 891 00:35:30,269 --> 00:35:31,443 ‫و بعد ایزابل پرز رو میکشه 892 00:35:31,512 --> 00:35:33,257 ‫تا کسی نفهمه. ‫فقط برای اینکه 893 00:35:33,325 --> 00:35:34,701 ‫تو مسموم کردن هدف اصلیش شکست بخوره. 894 00:35:34,768 --> 00:35:35,809 ‫هفته‌ی شلوغی داشته 895 00:35:35,876 --> 00:35:38,293 ‫یکی باید به این احمق میگفت 896 00:35:38,362 --> 00:35:40,073 ‫راه‌های آسون تری برای کشتن یه نفر هست. 897 00:35:40,141 --> 00:35:43,464 ‫اگر بخوای از زیرش قسر در بری شاید نباشه. 898 00:35:43,532 --> 00:35:45,815 ‫نقشش پیچیده نبود. ‫عمدا طوری چیده شده بود 899 00:35:45,883 --> 00:35:47,863 ‫تا کسی نفهمه کار خودش بوده. 900 00:35:47,931 --> 00:35:49,877 ‫هرجور دیگه‌ای انجامش میداد 901 00:35:49,946 --> 00:35:51,384 ‫به‌خاطر حمله توی جنگل مظنون اصلی ‫به شمار میومد. 902 00:35:51,385 --> 00:35:52,173 ‫چرا؟ 903 00:35:52,197 --> 00:35:53,568 ‫چون برای مدت زمان زیادی 904 00:35:53,569 --> 00:35:55,213 ‫از کرینا وود خوشش میومد. 905 00:35:55,282 --> 00:35:56,825 ‫در واقع از دبیرستان. 906 00:35:56,894 --> 00:35:58,840 ‫تو مونتانا با هم بزرگ شدن 907 00:35:58,908 --> 00:36:00,350 ‫و اون تا نیویورک دنبالش کرد. 908 00:36:00,825 --> 00:36:02,746 ‫به‌خاطر زیر نظر داشتنش دستگیر شد ‫5 سال حبس کشید. 909 00:36:02,770 --> 00:36:05,555 ‫بخاطر اون و داشتن غیر مجاز اسلحه. 910 00:36:05,624 --> 00:36:07,134 ‫درست میگفتی.برای این بود 911 00:36:07,202 --> 00:36:09,149 ‫که نمیتونست یه اسلحه‌ی درست حسابی بگیره. 912 00:36:09,217 --> 00:36:10,592 ‫وقتی تو زندان بود 913 00:36:10,661 --> 00:36:12,305 ‫فهمید کرینا داره ازدواج میکنه 914 00:36:12,373 --> 00:36:13,850 ‫و این خیلی عصبانیش کرد. 915 00:36:13,918 --> 00:36:15,696 ‫اون به خودش و فقط خودش تعلق داشت. 916 00:36:15,765 --> 00:36:18,080 ‫ولی چطور میخواست از شر همسر مزاحمش خلاص بشه؟ 917 00:36:18,149 --> 00:36:20,163 ‫یه چیزی بهش الهام شد 918 00:36:20,231 --> 00:36:22,110 ‫وقتی فهمید همسر جدید کرینا 919 00:36:22,178 --> 00:36:24,729 ‫از شتو بپتیست 57 خوشش میاد. 920 00:36:24,797 --> 00:36:26,207 ‫خب اگر همسرش طرف رو میشناخت 921 00:36:26,275 --> 00:36:27,795 ‫چرا توی حراج تشخیصش داد؟ 922 00:36:27,819 --> 00:36:30,606 ‫چون آخرین باری که همو دیدن اون 200 پوند سنگین‌تر بود. 923 00:36:30,674 --> 00:36:32,788 ‫توی زندان کلی وزن کم کرد. 924 00:36:34,905 --> 00:36:37,187 ‫خیلی الهام‌بخشه که میبینم 925 00:36:37,254 --> 00:36:38,440 ‫یه مجرم از زمانش تو زندان به خوبی استفاده میکنه. 926 00:36:38,464 --> 00:36:39,638 ‫احتمالا اینبار 927 00:36:39,706 --> 00:36:41,059 ‫یه رمان آمریکایی باشکوه مینویسه. 928 00:36:41,083 --> 00:36:42,559 ‫فکر میکنم تا آخر عمرش 929 00:36:42,627 --> 00:36:44,742 ‫وقت داره تا بهش فکر کنه. 930 00:36:49,611 --> 00:36:52,466 ‫"وقتی یه تیرانداز تیرش به هدف نمیخوره 931 00:36:52,533 --> 00:36:54,748 ‫برمیگرده 932 00:36:54,816 --> 00:36:57,166 ‫و به دنبال دلیل شکستش درون خودش میگرده" 933 00:36:57,235 --> 00:36:59,517 ‫منم از جملات حکیمانه به اندازه‌ی این دوستمون خوشم میاد 934 00:36:59,584 --> 00:37:01,657 ‫ولی گاهی فقط تقصیر باده. 935 00:37:01,681 --> 00:37:02,740 ‫اگر وقت دارین 936 00:37:02,741 --> 00:37:05,359 ‫میخوایم راجع به خواهر‌زادتون صحبت کنیم ‫آقای رایکنبک 937 00:37:05,427 --> 00:37:08,214 ‫اوه میتونین اودین صدام کنین. ‫دوستام اینکارو میکنن. 938 00:37:08,281 --> 00:37:09,970 ‫من هنوز تصمیم نگرفتم که ‫با شما دوست باشم یا نه. 939 00:37:09,994 --> 00:37:11,302 ‫اومدیم تا بهتون بگیم 940 00:37:11,371 --> 00:37:12,410 ‫که ابیگیل در امانه 941 00:37:12,479 --> 00:37:15,265 ‫خب این خیلی خوبه 942 00:37:15,333 --> 00:37:18,657 ‫پس...کی تهدید‌های گروگان‌گیری رو فرستاد؟ 943 00:37:18,724 --> 00:37:21,041 ‫هیچ تهدید به گروگان‌گیری‌ای نیست. ‫هیچوقت نبوده. 944 00:37:21,108 --> 00:37:23,491 ‫من و و واتسون تک تک کارمندای اودکر 945 00:37:23,560 --> 00:37:26,144 ‫تو لیست مظنونینی که بهمون دادی چک کردیم. 946 00:37:26,213 --> 00:37:28,193 ‫هیچکدومشون نامه‌ای نفرستادن. 947 00:37:28,260 --> 00:37:29,914 ‫امروز صبح به خواهرت سر زدیم 948 00:37:29,915 --> 00:37:32,793 ‫بهش گفتیم به بن‌بست خوردیم ‫و ازش پرسیدیم اگر کسی 949 00:37:32,861 --> 00:37:35,210 ‫نزدیک بهش هست که ممکنه تهدید‌هارو فرستاده باشه؟ 950 00:37:35,279 --> 00:37:37,202 ‫شاید کلا از آدمای اودکر نباشه. 951 00:37:37,226 --> 00:37:40,013 ‫اصلا نمیدونست راجع به چی صحبت میکنیم. 952 00:37:40,080 --> 00:37:41,489 ‫گفت هرگز تهدیدی دریافت نکرده 953 00:37:41,524 --> 00:37:42,934 ‫تو مارو فرستادی 954 00:37:43,002 --> 00:37:44,949 ‫دنبال نخود سیاه ‫میخوایم بدونیم چرا. 955 00:37:45,838 --> 00:37:47,407 ‫یه آزمون بود 956 00:37:47,408 --> 00:37:49,489 ‫قبول شدین. 957 00:37:49,557 --> 00:37:51,874 ‫مهارتمون در کارآگاهی 958 00:37:51,941 --> 00:37:54,660 ‫دلیل اصلی اینه که از اول استخداممون کردی 959 00:37:54,729 --> 00:37:56,910 ‫پس امتحان کردن مهارت‌هامون کلا بی فایده بود. 960 00:37:56,978 --> 00:37:59,227 ‫مهارت‌هاتون چیزی نبود که امتحان میکردم 961 00:37:59,295 --> 00:38:00,570 ‫خودتون بود. 962 00:38:02,552 --> 00:38:04,600 ‫گفتم خواهر‌زادم در خطره 963 00:38:04,667 --> 00:38:07,185 ‫و شما هر کاری که در توانتون بود ‫انجام دادین تا کمکش کنین. 964 00:38:07,253 --> 00:38:09,166 ‫هرکاری.چه قانونی چه غیر قانونی. 965 00:38:09,234 --> 00:38:11,013 ‫تو نمیدونی چه کارایی کردیم. 966 00:38:11,081 --> 00:38:12,860 ‫میدونم. 967 00:38:12,927 --> 00:38:16,050 ‫شما به طور غیر قانونی سوابق مالی کارمندام رو نگاه کردین 968 00:38:16,118 --> 00:38:17,897 ‫به خونه‌اش وارد شدین 969 00:38:17,964 --> 00:38:19,710 ‫بیشتر از چندین قانون رو زیر پا گذاشتین. 970 00:38:19,778 --> 00:38:21,892 ‫نگران نباشین.نیاز نیست از من بترسین. 971 00:38:21,960 --> 00:38:23,537 ‫فعلا من طرف شمام. 972 00:38:23,606 --> 00:38:25,586 ‫من هرکاری میکنم تا از یه آدم بیگناه محافظت کنم 973 00:38:25,654 --> 00:38:27,567 ‫ما یه ارتباطی 974 00:38:27,635 --> 00:38:30,354 ‫با کسی که فکر میکنم اخیرا دستگیرش کردین داریم. 975 00:38:30,422 --> 00:38:31,865 ‫پاتریک میرز 976 00:38:34,586 --> 00:38:37,338 ‫دنبال کسایی میگشتیم که باهاش کار میکردن 977 00:38:37,407 --> 00:38:38,984 ‫تو یکی از اونایی.مگه نه؟ 978 00:38:39,052 --> 00:38:41,335 ‫شما به اشتباه فکر میکنید 979 00:38:41,402 --> 00:38:44,054 ‫که پاتریک یه نوع تروریسته 980 00:38:44,122 --> 00:38:46,069 ‫این درست نیست.در واقع من بهش میگم وطن پرست. 981 00:38:46,137 --> 00:38:48,050 ‫دنیا به آدمای بیشتری مثل اون نیاز داره. 982 00:38:48,119 --> 00:38:49,729 ‫درواقع دوست دارم فکر کنم 983 00:38:49,797 --> 00:38:52,180 ‫همین الان دارم به دو نفر دیگه مثل خودش نگاه میکنم. 984 00:38:52,249 --> 00:38:54,127 ‫به دوستمون شلیک کردن و تقریبا کشته شد 985 00:38:54,196 --> 00:38:55,206 ‫و تو همین الان تائید کردی که ‫توی این قضیه دست داشتی. 986 00:38:55,207 --> 00:38:58,224 ‫من به پاتریک میرز ‫نگفتم که کاپیتانتون رو بکشه. 987 00:38:58,293 --> 00:38:59,668 ‫اون گند زد 988 00:38:59,737 --> 00:39:01,649 ‫تصمیمات شخصی خودش رو ‫برای جمع کردن اون گند گرفت 989 00:39:01,717 --> 00:39:03,100 ‫و من واقعا به‌خاطرش متاسفم. 990 00:39:03,101 --> 00:39:06,552 ‫اونقدر متاسفی که پیش ‫پلیس نیویورک اعتراف کنی ؟ 991 00:39:06,620 --> 00:39:08,230 ‫تمام کاری که کردم 992 00:39:08,299 --> 00:39:10,783 ‫این بود که به پاتریک ‫راجع به تیم بلدزو گفتم. 993 00:39:10,851 --> 00:39:13,435 ‫دلایلی داشتم که باور کنم یه ‫ارتشی سابق 994 00:39:13,504 --> 00:39:15,417 ‫با خط فکری‌ای که داره 995 00:39:15,485 --> 00:39:17,834 ‫اقدامی برای جلوگیری از اون تراژدی بزرگ انجام میده, ‫که انجام داد. 996 00:39:17,903 --> 00:39:19,949 ‫اتفاقی که بعدش افتاد هم تقریبا ناراحت کنده بود ولی... 997 00:39:20,018 --> 00:39:22,200 ‫من یه آدم اهل عملم.... 998 00:39:22,268 --> 00:39:23,979 ‫و 200 نفر تونستن زنده بمونن. 999 00:39:24,047 --> 00:39:26,162 ‫دوست دارم اینجوری راجع بهش صحبت کنم. 1000 00:39:26,230 --> 00:39:29,352 ‫ما در حالت عادی با قاتل ها سر و کله میزنیم ‫آقای رایکنبک 1001 00:39:29,420 --> 00:39:31,065 ‫فکر میکنی تاحالا هیچکدومشون 1002 00:39:31,132 --> 00:39:32,944 ‫موفق شدن مارو قانع کنن که کار درست رو انجام دادن؟ 1003 00:39:33,013 --> 00:39:34,489 ‫شاید باید این احتمال رو در نظر بگیرین 1004 00:39:34,558 --> 00:39:37,075 ‫که من از اون آدمایی نیستم 1005 00:39:37,143 --> 00:39:39,089 ‫که در حالت عادی باهاشون سر و کله میزنین. 1006 00:39:39,114 --> 00:39:42,282 .::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. |-| Film2Movie.WS |-| 1007 00:39:42,307 --> 00:39:45,384 .:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:. *|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 1008 00:39:45,415 --> 00:39:49,025 «: مـتـرجـمـيـن: نگار، ميثم موسويان :» .:: Meysam.Unicorn, Negar FD ::.