1 00:00:00,563 --> 00:00:01,932 ‫آنچه گذشت در المنتری... 2 00:00:02,290 --> 00:00:03,805 ‫باید به اف‌بی‌آی خبر بدی. 3 00:00:03,806 --> 00:00:05,112 ‫اگر به خاطر تو نبود 4 00:00:05,182 --> 00:00:07,791 ‫.دختر کوچیکم تبدیل به یک قاتل نمی‌شد 5 00:00:07,792 --> 00:00:09,199 ‫من تنها کسیم که میتونه اعتراف کنه 6 00:00:09,269 --> 00:00:10,877 ‫و به زندان نیوفته. 7 00:00:10,946 --> 00:00:11,963 ‫دولت بریتانیا حاضر نیست تحویلش بده. 8 00:00:11,987 --> 00:00:13,361 ‫خیلی هم روی این موضوع تاکید کردن. 9 00:00:13,430 --> 00:00:15,744 ‫دیگه اجازه نداره پاش رو تو آمریکا بزاره. 10 00:00:15,813 --> 00:00:18,060 ‫شرلوک هولمز دیگه مشکل آمریکا نیست. 11 00:00:18,129 --> 00:00:19,577 ‫هر اتفاقی که بین تو 12 00:00:19,639 --> 00:00:21,113 ‫و شرلوک و جون افتاد 13 00:00:21,183 --> 00:00:23,127 ‫- باید ازش بگذری ‫- مارکوس... 14 00:00:23,196 --> 00:00:25,309 ‫نه.هرگز هیچ بدی‌ای در حق ما نکردن. 15 00:00:25,378 --> 00:00:28,128 ‫فردا بهشون زنگ میزنم,برای عذرخواهی. 16 00:00:28,197 --> 00:00:29,974 ‫- کاپیتان؟ ‫-راستش,منم. 17 00:00:30,043 --> 00:00:31,182 ‫مارکوس. 18 00:00:31,251 --> 00:00:32,793 ‫ببخشید که اینجوری زنگ میزنم. 19 00:00:32,862 --> 00:00:35,041 ‫کاپیتان...تیر خورده. 20 00:00:35,110 --> 00:00:36,316 ‫وضعیتش خوب نیست. 21 00:00:36,341 --> 00:00:38,518 ‫.::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. ‫ |-| Film2Movie.WS |-| 22 00:00:38,543 --> 00:00:40,910 ‫.:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:.*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 23 00:00:40,935 --> 00:00:43,385 ‫«: مـتـرجـم: نگار:».:: Negar FD ::. 24 00:00:45,548 --> 00:00:48,735 ‫بنکسی چیزی بر علیه تو نداره پسر. 25 00:00:48,804 --> 00:00:51,151 ‫اون دیگه چه کوفتی بود؟ 26 00:01:01,323 --> 00:01:02,394 ‫چی‌کار داری میکنی؟! 27 00:01:02,463 --> 00:01:03,703 ‫زنگ میزنم امبولانس. 28 00:01:03,772 --> 00:01:07,093 ‫دیوونه شدی؟ ‫به دستات نگاه کن. 29 00:01:07,162 --> 00:01:08,816 ‫میفهمن تو بودی که گرافیتی هارو کشیدی. 30 00:01:08,840 --> 00:01:10,382 ‫نمیتونیم همینجا اینجوری ولش کنیم. 31 00:01:10,451 --> 00:01:12,228 ‫پسر,اون یه راننده‌ی مسته. 32 00:01:12,296 --> 00:01:13,403 ‫خودش این بلا رو سر خودش آورده. 33 00:01:13,471 --> 00:01:15,080 ‫نه مرد,به پشتش نگاه کن. 34 00:01:16,660 --> 00:01:18,034 ‫فکر کنم اون جای تیر اسلحس. 35 00:01:18,103 --> 00:01:20,886 ‫هرچی که هست,من میرم. 36 00:01:29,312 --> 00:01:31,257 ‫معلومه که زنگ زدم. 37 00:01:31,326 --> 00:01:33,975 ‫آمبولانس و پلیس خیلی سریع رسیدن. 38 00:01:34,045 --> 00:01:36,829 ‫بعد یهویی تعداد پلیس‌ها بیشتر شد. 39 00:01:36,897 --> 00:01:38,842 ‫فکر کردم,لعنتی. 40 00:01:38,911 --> 00:01:41,661 ‫حتما وقتی یه آدم سفید پوست ‫ تیر میخوره اینجوری میشه. 41 00:01:41,730 --> 00:01:45,554 ‫تا بعدش نمیدونستم پلیس بوده. 42 00:01:45,624 --> 00:01:48,138 ‫خبر داری که من همه‌ی اینارو اون ‫شب به پلیسا گفتم 43 00:01:48,208 --> 00:01:49,715 ‫نه؟ 44 00:01:49,785 --> 00:01:53,743 ‫آره...ولی قربانی حادثه... 45 00:01:53,812 --> 00:01:55,959 ‫دوستمه. 46 00:01:56,027 --> 00:01:59,616 ‫میخواستم خودم باهات صحبت کنم. 47 00:01:59,652 --> 00:02:01,898 ‫میخواستم ازت تشکر کنم. 48 00:02:07,506 --> 00:02:09,852 ‫من باید چند دقیقه برم "ترمین". 49 00:02:09,922 --> 00:02:12,001 ‫بشین. 50 00:02:15,258 --> 00:02:17,068 ‫سلام. 51 00:02:17,138 --> 00:02:19,619 ‫مستقیم از فرودگاه اومدم. 52 00:02:19,688 --> 00:02:21,062 ‫نمیخواستم مزاحم بشم. 53 00:02:21,132 --> 00:02:23,411 ‫نه مشکلی نیست. ‫اون... 54 00:02:23,480 --> 00:02:24,955 ‫اون همونیه که کاپیتان رو پیدا کرد. 55 00:02:25,024 --> 00:02:26,734 ‫فقط داشتم مطمئن میشدم کسایی که 56 00:02:26,803 --> 00:02:28,726 ‫اون شب باهاش صحبت کردن ‫چیزی رو از قلم ننداخته باشن. 57 00:02:28,750 --> 00:02:29,989 ‫و؟ 58 00:02:30,059 --> 00:02:31,835 ‫چیزایی که پشت نلفن گفتم 59 00:02:31,904 --> 00:02:33,547 ‫تمام چیزیه که میدونیم. 60 00:02:33,616 --> 00:02:35,158 ‫کاپیتان حالش بهتره؟ 61 00:02:35,228 --> 00:02:37,037 ‫تغیری نکرده. 62 00:02:37,107 --> 00:02:39,186 ‫هنوز هوشیاریشو به‌دست نیاورده. 63 00:02:39,255 --> 00:02:41,568 ‫هنوز به انتقال خون نیاز داره. ‫دکترا فکر میکنن 64 00:02:41,638 --> 00:02:43,123 ‫هنوز یک چیزی تو بدنش داره خون‌ریزی میکنه. 65 00:02:43,148 --> 00:02:44,421 ‫ممکنه مجبور شن دوباره چک کن. 66 00:02:46,034 --> 00:02:47,655 ‫میخوام ببینمش ‫ولی دلم میخواد 67 00:02:47,679 --> 00:02:48,784 ‫تو تحقیقات کمکت کنم. 68 00:02:48,853 --> 00:02:51,067 ‫فکر میکردم بخوای. 69 00:02:51,135 --> 00:02:53,349 ‫ببین اگر فکر میکنی به‌خاطر اتفاقات 70 00:02:53,417 --> 00:02:55,308 ‫سال گذشته مشکلی وجود داره... 71 00:02:55,364 --> 00:02:57,141 ‫ببین.تو اونی نیستی که به قتل 72 00:02:57,210 --> 00:02:59,322 ‫مایکل روأن اعتراف کرد.اون شرلوک بود. 73 00:02:59,392 --> 00:03:00,777 ‫و اگر کسی مشکلی با اینجا بودنت داره 74 00:03:00,801 --> 00:03:03,584 ‫میتونه حرفشو به من بزنه. 75 00:03:03,654 --> 00:03:05,531 ‫راستی حالش چطوره؟ 76 00:03:05,600 --> 00:03:07,511 ‫همکارت..؟ 77 00:03:07,580 --> 00:03:09,066 ‫حتما اینکه محبوره لندن بمونه ‫پدرشو در آورده. 78 00:03:09,090 --> 00:03:10,398 ‫باورت نمیشه. 79 00:03:10,467 --> 00:03:12,109 ‫ولی قراری که با اف‌بی‌آی گذاشت 80 00:03:12,178 --> 00:03:13,552 ‫کاملا واضح بود. 81 00:03:13,621 --> 00:03:16,002 ‫اگر به آمریکا برگرده بازداشت میشه. 82 00:03:16,072 --> 00:03:17,479 ‫من خبرا رو بهش میدم 83 00:03:17,548 --> 00:03:19,001 ‫و اونم تا جایی که میتونه کمک میکنه. 84 00:03:19,025 --> 00:03:21,170 ‫این جوری نیست که میخواستم ببینمت 85 00:03:21,240 --> 00:03:23,721 ‫ولی خوشحالم که اینجایی. 86 00:03:25,066 --> 00:03:26,809 ‫منم خوشحالم که اینجام. 87 00:03:50,942 --> 00:03:53,389 ‫خب؟ 88 00:03:55,775 --> 00:03:57,551 ‫باور کرد؟ 89 00:03:57,621 --> 00:04:00,452 ‫آره,باورش شد. 90 00:04:00,453 --> 00:04:04,477 ‫ 91 00:04:04,478 --> 00:04:07,495 ‫ 92 00:04:08,844 --> 00:04:10,889 ‫گاز هم کار نمیکنه. 93 00:04:10,958 --> 00:04:14,420 ‫همین الان با ویگینز صحبت کردم. ‫بهم اطمینان داد خدمات رفاهیمون 94 00:04:14,421 --> 00:04:16,130 ‫تا غروب فراهم میشه. 95 00:04:16,200 --> 00:04:18,816 ‫وسایل خونه چی؟ ‫گفته بود چنتا برامون اجاره میکنه. 96 00:04:18,885 --> 00:04:20,937 ‫تا جایی که اون در جریانه ‫ فقط برای تو اجاره میکنه. 97 00:04:20,965 --> 00:04:22,608 ‫فکر میکنه من هنوز انگلستانم. 98 00:04:22,677 --> 00:04:26,467 ‫امشب برای خوابیدن بهمون تختی میرسه یا نه؟ 99 00:04:26,537 --> 00:04:29,085 ‫وسایل دیرتر از 5 غروب نمیرسن. 100 00:04:29,155 --> 00:04:31,468 ‫یک بار دیگه بهم بگو چرا جای ‫ دیگه‌ای ساکن نمیشیم؟ 101 00:04:31,538 --> 00:04:33,124 ‫تو این 6 سال اینجا بیشتر ‫از یک خونه بوده برامون. 102 00:04:33,148 --> 00:04:34,657 ‫اینجا آزمایشگاهمون بود. 103 00:04:34,726 --> 00:04:36,771 ‫اینجا محل ویژه‌ی ماست. 104 00:04:36,840 --> 00:04:38,953 ‫برای حل پرونده به این مهمی ‫چه جای دیگه‌ای میتونیم بریم؟ 105 00:04:39,022 --> 00:04:42,376 ‫نمیدونم,شاید یک جایی که توالتش کار کنه؟! 106 00:04:51,171 --> 00:04:53,116 ‫بفرما! 107 00:04:55,198 --> 00:04:57,008 ‫هنوز نمیفهمم 108 00:04:57,078 --> 00:04:59,291 ‫چرا نزاشتی لین اینجا رو بفروشه؟ 109 00:04:59,360 --> 00:05:01,942 ‫هرکسی که تو نیویورک با اینکه مجبور نیست 110 00:05:02,011 --> 00:05:03,788 ‫املاکش رو می‌فروشه احمقه. 111 00:05:03,857 --> 00:05:06,238 ‫تازه,اینجا ارث تو محسوب میشه. 112 00:05:06,307 --> 00:05:07,883 ‫آره ولی بازم... 113 00:05:07,952 --> 00:05:10,333 ‫گفتی حال کاپیتان تغیری نکرده؟ 114 00:05:10,401 --> 00:05:12,380 ‫تحقیقات چی؟ 115 00:05:12,449 --> 00:05:13,890 ‫متاسفانه وضعیت تحقیقات هم 116 00:05:13,959 --> 00:05:15,534 ‫همونقدر بد بنظر میاد. 117 00:05:15,603 --> 00:05:18,488 ‫تمام چیزی که مارکوس میدونه همون چیزاییه که پای تلفن بهمون گفت. 118 00:05:18,557 --> 00:05:20,345 ‫کاپیتان داشت از اداره به خونه برمی‌گشت 119 00:05:20,369 --> 00:05:21,553 ‫یک جایی وسط راه ماشینو نگه داشت, 120 00:05:21,577 --> 00:05:22,616 ‫و ازش پیاده شد. 121 00:05:22,685 --> 00:05:24,093 ‫چندتا شلیک اتفاق افتاد. 122 00:05:24,162 --> 00:05:26,509 ‫یک تیر به شکم و یکی به پشتش خورد. 123 00:05:26,578 --> 00:05:29,832 ‫دوباره سوار ماشین شد و راه افتاد. ‫تا اینکه تو محله‌ی فلاشینگ تصادف کرد. 124 00:05:29,900 --> 00:05:31,555 ‫هنوز نتونستن صحنه‌ی جرم رو شناسایی کنن. 125 00:05:31,579 --> 00:05:33,825 ‫نمیدونن دقیقا کجا تیر خورده. 126 00:05:33,895 --> 00:05:36,678 ‫شاید گول خورده و ماشین ‫ رو برای تیر‌انداز نگه داشته, 127 00:05:36,747 --> 00:05:39,228 ‫شاید هم وقتی برای کاری از ‫ماشین پیاده شده طرف بهش شلیک کرده. 128 00:05:39,298 --> 00:05:41,712 ‫در هر صورت,یک چیزی که همه ازش مطمئنیم 129 00:05:41,781 --> 00:05:43,155 ‫اینه که قضیه اتفاقی نبوده. 130 00:05:43,225 --> 00:05:45,214 ‫به نظرم یک چیز دیگه هم ‫ هست که میتونیم ازش مطمئن باشیم: 131 00:05:45,238 --> 00:05:47,820 ‫یک کاپیتان پلیس,با چندین دهه ‫خدمت به پلیس نیویورک, 132 00:05:47,890 --> 00:05:50,371 ‫احتمالا هزار تا دشمن برای خودش ساخته. 133 00:05:50,441 --> 00:05:52,284 ‫مظنونینمون خیلی زیادن. 134 00:05:53,528 --> 00:05:54,566 ‫مارکوس چطوره؟ 135 00:05:54,636 --> 00:05:56,580 ‫با توجه به شرایط,حالش خوبه. 136 00:05:56,650 --> 00:05:57,733 ‫راجع به مارشال‌ها حرفی نزد؟ 137 00:05:57,757 --> 00:05:59,064 ‫دیروز بهشون خبر داد. 138 00:05:59,133 --> 00:06:00,574 ‫بهشون گفت نمیتونه برای 139 00:06:00,643 --> 00:06:01,827 ‫تمرینات هفته‌ی بعد حاضر بشه. 140 00:06:01,851 --> 00:06:03,427 ‫گفت حس خوبی به اینکه 141 00:06:03,495 --> 00:06:05,205 ‫دپارتمان 11 رو تو چنین شرایطی ول کنه نداره. 142 00:06:05,275 --> 00:06:08,260 ‫خب , بدشانسی اونا به نفع ماست. ‫(مارکوس رو برای خودمون داریم.) 143 00:06:11,484 --> 00:06:14,301 ‫پیجه.بهش پیام دادم که 144 00:06:14,369 --> 00:06:16,090 ‫کی میتونم کاپیتان رو تو بیمارستان ملاقات کنم. 145 00:06:16,115 --> 00:06:17,958 ‫گفت الان میتونم. 146 00:06:18,028 --> 00:06:19,111 ‫دوست داشتم ازت بخوام که بیای...ولی 147 00:06:19,135 --> 00:06:21,147 ‫ولی من توسط اف‌بی‌آی به‌خاطر انجام قتل تحت تعقیبم. 148 00:06:21,216 --> 00:06:23,832 ‫چیز خوبیه. 149 00:06:23,901 --> 00:06:25,074 ‫قراره برم مسیر بین 150 00:06:25,143 --> 00:06:26,785 ‫اداره تا محل تصادف رو دوباره بررسی کنم. 151 00:06:26,855 --> 00:06:28,987 ‫اگر شانس بیارم صحنه‌ی تیراندازی هم پیدا میکنم. 152 00:06:31,117 --> 00:06:32,960 ‫مطمئنی میخوای اینکارو بکنی؟ 153 00:06:33,030 --> 00:06:35,847 ‫اینکه تو نیویورک بمونی؟اگر اف‌بی‌آی بفهمه اینجایی... 154 00:06:35,916 --> 00:06:37,335 ‫فکر نمیکردی با لباس مبدل و 155 00:06:37,359 --> 00:06:39,975 ‫پاسپورت جعلی بتونم از فرودگاه رد بشم ولی شدم. 156 00:06:40,044 --> 00:06:42,257 ‫به هر حال,قرار نیست مدت زیادی اینجا بمونیم. 157 00:06:42,327 --> 00:06:43,578 ‫تیرانداز کاپیتان رو پیدا میکنیم, 158 00:06:43,602 --> 00:06:45,177 ‫مارکوس به سمت اون آدم راهنمایی میکنیم 159 00:06:45,247 --> 00:06:46,486 ‫و بعد به لندن برمی‌گردیم. 160 00:06:46,555 --> 00:06:47,896 ‫با توجه به اینکه این "ماییم" 161 00:06:47,964 --> 00:06:49,373 ‫باید چند روز؟سه روز طول بکشه. 162 00:06:50,347 --> 00:06:52,762 ‫در بیشترین حالت 4 روز. 163 00:07:00,382 --> 00:07:02,663 ‫هربار که تو راه خونست بهم زنگ میزنه. 164 00:07:02,732 --> 00:07:05,146 ‫بخشی از قرارمون این بود, ‫وقتی ازدواج کردیم. 165 00:07:05,216 --> 00:07:08,872 ‫وقتی تماس بگیره میفهمم که سالمه. 166 00:07:08,940 --> 00:07:10,717 ‫میفهمم که یک روز دیگه هم دووم آورده 167 00:07:10,787 --> 00:07:13,537 ‫و نیاز نیست دیگه نگرانش باشم. 168 00:07:13,605 --> 00:07:15,617 ‫اون شب گوشیم زنگ خورد. 169 00:07:15,686 --> 00:07:19,376 ‫حیالم راحت شد. 170 00:07:19,445 --> 00:07:21,389 ‫ولی اون نبود. 171 00:07:21,459 --> 00:07:24,344 ‫مارکوس بود 172 00:07:24,412 --> 00:07:26,257 ‫زنگ زده بود که بهم خبر بده.... 173 00:07:27,936 --> 00:07:31,726 ‫روزی که این اتفاق افتاد چیزی راجع به اینکه 174 00:07:31,796 --> 00:07:33,371 ‫تو مسیر جایی توفق کنه نگفت؟ 175 00:07:33,440 --> 00:07:34,143 ‫نه. 176 00:07:34,168 --> 00:07:35,151 ‫راجع به پرونده‌های اخیرش چی 177 00:07:35,152 --> 00:07:38,774 ‫به مشکلی,کسی یا تهدیدی اشاره کرد؟ 178 00:07:38,844 --> 00:07:40,453 ‫نه. 179 00:07:41,932 --> 00:07:43,943 ‫ولی فکر نکنم اگر کسی تهدیدش کرده بود 180 00:07:44,013 --> 00:07:45,890 ‫به من چیزی میگفت. 181 00:07:45,959 --> 00:07:48,508 ‫دوست نداشت اون چیزارو با خودش بیاره خونه. 182 00:07:48,576 --> 00:07:50,521 ‫منم وقتی سر این شغل بودم دوست نداشتم. 183 00:07:53,610 --> 00:07:55,556 ‫از زمانی که این اتفاقات افتاد شما تو خونه موندین؟ 184 00:07:57,202 --> 00:07:59,717 ‫هانا یک سری وسیله برام میاره.مشکلی ندارم. 185 00:08:01,833 --> 00:08:03,610 ‫موهاتو دوست دارم. 186 00:08:03,679 --> 00:08:06,295 ‫بهت میاد. 187 00:08:06,364 --> 00:08:08,141 ‫مرسی. 188 00:08:10,123 --> 00:08:13,645 ‫منم امسال قیافمو عوض کردم 189 00:08:13,714 --> 00:08:15,289 ‫اگر متوجهش نشدی. 190 00:08:15,359 --> 00:08:16,699 ‫بی حسی به پاهات رسیده؟ 191 00:08:16,768 --> 00:08:20,793 ‫هدیه‌ی "ام اس"ه. ‫که همینطوری ادامه میده. 192 00:08:22,541 --> 00:08:24,351 ‫حال همکارت چطوره؟ 193 00:08:24,420 --> 00:08:26,399 ‫حالش خوبه. 194 00:08:26,467 --> 00:08:27,775 ‫دلش میخواست اینجا باشه. 195 00:08:27,843 --> 00:08:29,452 ‫میدونم شما دوتا پلیس نیستین 196 00:08:29,522 --> 00:08:31,466 ‫ولی شغل شما هم خطرناکه. 197 00:08:31,501 --> 00:08:34,117 ‫مطمئن شو وقتی نیستی 198 00:08:34,187 --> 00:08:36,131 ‫از خودش مراقبت کنه,باشه؟ 199 00:08:36,201 --> 00:08:40,025 ‫ممنون.ولی مطمئنم حالش خوبه. 200 00:08:41,369 --> 00:08:43,448 ‫چیزی میبینی؟ 201 00:08:43,517 --> 00:08:46,468 ‫نه مرد,هیچی. 202 00:08:46,538 --> 00:08:49,019 ‫نمیخوای دیگه پاشی؟ 203 00:08:49,088 --> 00:08:52,107 ‫بازسازی صحنه‌های یک اتفاق ناگوار 204 00:08:52,175 --> 00:08:56,738 ‫میتونه به برگشت خاطرات یک شاهد کمک کنه. 205 00:08:56,807 --> 00:08:59,255 ‫ولی بهت گفتم که, ‫من هیچی ندیدم. 206 00:08:59,324 --> 00:09:02,108 ‫ندیدم که یارو تصادف بکنه ‫فقط صداشو شنیدم. 207 00:09:02,177 --> 00:09:04,290 ‫ازم می‌خوای چی رو به یاد بیارم؟ 208 00:09:04,358 --> 00:09:07,612 ‫یک بو,یک صدا. 209 00:09:07,681 --> 00:09:09,458 ‫هرچیزی که بهم کمک بکنه بفهمم 210 00:09:09,527 --> 00:09:11,807 ‫قلب از اینکه تصادف بکنه از کجا میومد. 211 00:09:11,877 --> 00:09:13,530 ‫مثلا اگر بوی پیتزا به مشامم خورده بود 212 00:09:13,554 --> 00:09:14,996 ‫تمام پیتزا فروشی‌های اطراف رو چک میکردی؟ 213 00:09:15,064 --> 00:09:16,003 ‫بوی پیتزا حس کردی؟ 214 00:09:16,071 --> 00:09:18,385 ‫نه!فقط مثال زدم. 215 00:09:18,454 --> 00:09:21,103 ‫مردی که تیر خورد از دپارتمان 11 حرکت کرده بود. 216 00:09:21,173 --> 00:09:23,095 ‫تا حالا دوبار این مسیر رو چک کردم و هنوز 217 00:09:23,119 --> 00:09:24,437 ‫محلی رو که غافلگیرش کردن شناسایی نکردم. 218 00:09:24,462 --> 00:09:25,668 ‫چرا اینقدر مهمه؟ 219 00:09:25,737 --> 00:09:27,021 ‫چون ممکنه چیزی اونجا باشه 220 00:09:27,046 --> 00:09:28,532 ‫که بهم کمک کنه تیرانداز رو شناسایی کنم. 221 00:09:28,556 --> 00:09:31,608 ‫دی‌ان‌ای,اثر انگشت 222 00:09:31,711 --> 00:09:33,823 ‫-میتونم الان برم؟ ‫-برای کل ساعت بهت پول دادم. 223 00:09:33,892 --> 00:09:35,233 ‫میدونم. 224 00:09:35,302 --> 00:09:37,146 ‫ولی تمام چیزی که میدونم رو بهت گفتم. 225 00:09:37,215 --> 00:09:39,663 ‫همونطوری که دوبار به پلیسا گفتم 226 00:09:39,732 --> 00:09:42,382 ‫اول صدای ترمز شنیدم بعد تصادف ‫بعد هم طرف رو 227 00:09:42,451 --> 00:09:44,261 ‫روی زمین پیدا کردم و به امبولانس خبر دادم. 228 00:09:44,330 --> 00:09:45,621 ‫گفتی صدای ترمز شنیدی. 229 00:09:45,646 --> 00:09:46,847 ‫خب؟ 230 00:09:46,848 --> 00:09:48,300 ‫قبلا بهش اشاره نکردی. 231 00:09:48,324 --> 00:09:49,899 ‫-البته که کردم. ‫- نه,نکردی. 232 00:09:49,969 --> 00:09:52,315 ‫تازه,اینجا علامت کشیده شدن ترمز وجود نداره. 233 00:09:52,385 --> 00:09:54,263 ‫ماشین کاپیتان بدون کم کردن سرعت 234 00:09:54,331 --> 00:09:56,276 ‫کوبیده شد به ستونی که اونجاست. 235 00:09:56,345 --> 00:09:59,531 ‫درسته.من صدای ترمز رو چند ثانیه قبل از تصادف شنیدم. 236 00:09:59,601 --> 00:10:00,807 ‫چند ثانیه؟ 237 00:10:00,876 --> 00:10:02,753 ‫شاید 3 ثانیه...؟ 238 00:10:02,822 --> 00:10:04,767 ‫3 ثانیه. 239 00:10:07,420 --> 00:10:09,365 ‫هی...چیشده؟ 240 00:10:12,320 --> 00:10:14,399 ‫فکر میکنی اونا مال دوستتن؟ 241 00:10:14,468 --> 00:10:16,983 ‫به خمیدگی‌ها توجه کن. 242 00:10:17,053 --> 00:10:18,829 ‫زمانی که به گوشه نزدیک شد 243 00:10:18,899 --> 00:10:21,984 ‫سرعت زیادی داشت ‫بعد ترمزش کشیده شد. 244 00:10:22,053 --> 00:10:24,199 ‫طرف وضعیتش بدتر از چیزی بود که فکر میکردم. 245 00:10:24,268 --> 00:10:26,314 ‫توی خیابون یک طرفه , از جهت اشتباه می‌رفت. 246 00:10:26,383 --> 00:10:27,936 ‫اینکه برای نجات جونش از جهت اشتباه 247 00:10:27,960 --> 00:10:29,581 ‫رانندگی میکرده خیلی غافلگیر کننده نیست. 248 00:10:29,605 --> 00:10:30,911 ‫چیزی که غافلگیر کنندست 249 00:10:30,981 --> 00:10:32,634 ‫اینه که علامت‌‌ها نشون میدن 250 00:10:32,658 --> 00:10:34,368 ‫از طرف دپارتمان 11 نمیومده 251 00:10:34,438 --> 00:10:36,147 ‫و مسیرش کاملا متفاوت بوده. 252 00:10:36,216 --> 00:10:38,765 ‫ما داشتیم تو مسیر اشتباهی 253 00:10:38,834 --> 00:10:40,812 ‫دنبال صحنه میگشتیم. 254 00:10:47,761 --> 00:10:51,015 ‫حدس میزنم که برق هنوز قطع ه. 255 00:10:51,083 --> 00:10:54,270 ‫بهم اطمینان دادن که تا فردا ظهر وصل میشه. 256 00:10:54,339 --> 00:10:56,452 ‫میدونی که وقتی کمپانی خدمات رفاهی میگه "فردا" 257 00:10:56,521 --> 00:10:59,472 ‫در واقع یعنی "هفته‌ی بعد".نه؟ 258 00:10:59,541 --> 00:11:01,217 ‫وسایل اجاره‌ای خونه کجان؟ 259 00:11:01,287 --> 00:11:02,996 ‫به تاخیر افتادن. ‫ولی نگران نباش 260 00:11:03,065 --> 00:11:04,641 ‫رفتم به یک فروشگاه مازاد ارتش 261 00:11:04,709 --> 00:11:08,332 ‫و برای خودمون چنتا تختخواب سفری گرفتم. 262 00:11:08,402 --> 00:11:10,111 ‫جدید یا دسته دوم؟ 263 00:11:10,180 --> 00:11:13,065 ‫مگه مهمه؟ ‫کاپیتان چطوره؟ 264 00:11:13,133 --> 00:11:15,212 ‫بد.هیچ تغیری نکرده. 265 00:11:15,282 --> 00:11:16,689 ‫هنوز شرایطش بحرانیه. 266 00:11:18,268 --> 00:11:19,676 ‫سخته که اونجوری ببینمش. 267 00:11:19,746 --> 00:11:22,629 ‫فکر کنم پیامم بهت رسید. 268 00:11:22,699 --> 00:11:24,285 ‫پس فکر میکنی شبی که تیر خورد برای رفتن به خونه 269 00:11:24,309 --> 00:11:26,165 ‫از مسیر معمولش استفاده نکرده؟ 270 00:11:26,189 --> 00:11:28,637 ‫پلیس فکر کرد مسیر عادیش بوده چون 271 00:11:28,740 --> 00:11:30,293 ‫جایی که تصادف کرد تو اون مسیر بود. 272 00:11:30,317 --> 00:11:34,443 ‫ولی با توجه به رد ترمزی که اینجا پیدا کردم 273 00:11:34,512 --> 00:11:37,396 ‫همینطور یک ماشین پارک شده پیدا کردم 274 00:11:37,466 --> 00:11:39,997 ‫که اخیرا از پهلو بهش زدن. 275 00:11:40,067 --> 00:11:41,591 ‫تراشه‌های رنگ تو مدارک نشون میدن 276 00:11:41,661 --> 00:11:44,210 ‫ ماشینی که بهش زده آبی تیره, مدل کراون ویکتوریاست. 277 00:11:44,279 --> 00:11:45,619 ‫مثل ماشین کاپیتان. 278 00:11:45,688 --> 00:11:47,029 ‫این یعنی 279 00:11:47,132 --> 00:11:49,121 ‫گول نخورده که ماشینو توی راه برای کسی نگه داره. 280 00:11:49,145 --> 00:11:50,989 ‫یک جایی تو مسیر برای کاری ماشینو نگه داشته. 281 00:11:51,058 --> 00:11:54,346 ‫یک جایی حداقل یک مایل دورتر از مسیر اصلیش. 282 00:11:54,414 --> 00:11:55,621 ‫مشکل اینه که 283 00:11:55,689 --> 00:11:57,176 ‫هیچ‌جوره نمیتونیم بگیم قبل از اینکه 284 00:11:57,200 --> 00:11:59,346 ‫به اون ماشین بزنه از کجا میومده. 285 00:11:59,415 --> 00:12:01,393 ‫قبل از اینکه سمت ماشین پارک شده بره 286 00:12:01,462 --> 00:12:05,152 ‫داشته به سمت جنوب می‌رفته. 287 00:12:05,221 --> 00:12:08,710 ‫مارکوس از هر چیزی که پلیس داره بهم کپی داد. 288 00:12:08,778 --> 00:12:12,737 ‫این چیزیه که کاپیتان شبی که تیر خورد پوشیده بود. 289 00:12:12,806 --> 00:12:15,556 ‫قبل از اینکه بفرستیمش آزمایشگاه ‫واحد صحنه‌ی جرم ازش عکس گرفت. 290 00:12:15,625 --> 00:12:17,805 ‫اونا فکر کردن اینم باز خون ه 291 00:12:17,874 --> 00:12:19,449 ‫ولی به نظر من رنگش درست نمیومد. 292 00:12:19,519 --> 00:12:22,269 ‫سخته که از روی یک عکس تشخیص داد 293 00:12:22,337 --> 00:12:24,551 ‫ولی بیشتر شبیه خاک سرخ رنگه. ‫شاید خاک رس. 294 00:12:24,619 --> 00:12:27,906 ‫به نظرم ترکیبی از جفتشه. ‫این زمین بیسباله 295 00:12:27,976 --> 00:12:29,651 ‫اکثر زمین‌های بیسبال 296 00:12:29,721 --> 00:12:31,330 ‫از یک نوع مخلوط خاک رس و گل رو زمین هاشون 297 00:12:31,399 --> 00:12:33,041 ‫استفاده میکنن. ‫اگر اونجا جایی باشه 298 00:12:33,110 --> 00:12:34,841 ‫که کاپیتان شب تیراندازی رفته بود چی؟ 299 00:12:40,460 --> 00:12:44,083 ‫مدل 380ه. ‫دقیقا مثل گلوله‌هایی که به کاپیتان خورد. 300 00:12:46,501 --> 00:12:51,467 ‫پس شاید تیرانداز اینجا ایستاده بود... 301 00:12:53,549 --> 00:12:57,709 ‫و به کاپیتان شلیک کرد که....ایستاده بود... 302 00:12:57,779 --> 00:13:00,293 ‫کجا ایستاده بود؟ 303 00:13:00,363 --> 00:13:02,073 ‫اونجا. 304 00:13:14,693 --> 00:13:17,913 ‫مثل اینکه تمام گلوله‌ها به کاپیتان نخوردن. 305 00:13:17,982 --> 00:13:20,699 ‫حتما این بخاطر 306 00:13:20,768 --> 00:13:22,948 ‫گلوله‌ایه که بهش خورد. 307 00:13:23,016 --> 00:13:26,707 ‫پس اینجا تیر خورده 308 00:13:26,775 --> 00:13:28,417 ‫خودش هم شلیک میکنه 309 00:13:28,487 --> 00:13:30,599 ‫و بعد از اون راه فرار میکنه. 310 00:13:30,669 --> 00:13:32,512 ‫به زور خودش رو به مسیر اصلی رسونده 311 00:13:32,582 --> 00:13:35,264 ‫سوار ماشین شده و به سرعت دور شده. 312 00:13:35,334 --> 00:13:37,177 ‫باید به مارکوس زنگ بزنم. 313 00:13:37,247 --> 00:13:38,654 ‫بهش بگم صحنه‌ی جرم رو پیدا کردیم. 314 00:13:38,723 --> 00:13:43,520 ‫خب,میتونیم.یا میتونیم اینجا بمونیم 315 00:13:43,590 --> 00:13:44,997 ‫و بفهمیم 316 00:13:45,066 --> 00:13:46,452 ‫کاپیتان قصد داشته اون‍شب چه کاری بکنه. 317 00:13:46,476 --> 00:13:47,894 ‫واضحا بازی‌ای در کار نبوده. 318 00:13:47,919 --> 00:13:50,871 ‫در اون صورت هزارتا شاهد داشتیم. 319 00:13:50,939 --> 00:13:52,549 ‫حداقل یک نفر به پلیس زنگ میزد. 320 00:13:55,873 --> 00:13:57,113 ‫چیه؟ 321 00:13:59,229 --> 00:14:01,476 ‫بوش کن. 322 00:14:01,545 --> 00:14:03,556 ‫بوی قلیاب ه؟! 323 00:14:03,626 --> 00:14:05,201 ‫بیا اینور. 324 00:14:23,561 --> 00:14:25,606 ‫خب نمیتونم مطمئن باشم 325 00:14:27,085 --> 00:14:28,404 ‫ولی فکر میکنم این یک ربطی 326 00:14:28,428 --> 00:14:29,802 ‫به اومدن کاپیتان به اینجا داره. 327 00:14:37,055 --> 00:14:40,040 ‫برای گذاشتنش تو یک دیوار دیگه حس بدی دارم 328 00:14:40,437 --> 00:14:42,863 ‫خبر خوب اینه که تونستیم شناساییش کنیم. 329 00:14:42,864 --> 00:14:44,405 ‫"تیم بلدسو" 330 00:14:44,441 --> 00:14:46,721 ‫اهل همینجاست. ‫دانشگاهش هم توی کوئینز بود. 331 00:14:46,790 --> 00:14:48,903 ‫بلدسو؟من این اسم رو میشناسم؟ 332 00:14:48,972 --> 00:14:51,185 ‫حتما گزارش گم‌شدنش رو دیدی. 333 00:14:51,254 --> 00:14:53,109 ‫مادرش 8 ماه پیش گم شدنش رو گزارش داد. 334 00:14:53,133 --> 00:14:54,507 ‫کارآگاهی که مسئولش بود 335 00:14:54,576 --> 00:14:56,890 ‫پروندش رو بهم داد تا یک سری چیزا رو چک کنم. 336 00:14:56,959 --> 00:14:59,038 ‫سوابق دندانپزشکی کاملا مطابقت دارن. 337 00:14:59,108 --> 00:15:01,622 ‫گزارش من اطلاعات معمول یک جسد تجزیه شده رو داره. 338 00:15:01,692 --> 00:15:03,603 ‫دلیل مرگ جراحت های مختلف از اصابت گلوله‌ست. 339 00:15:03,672 --> 00:15:05,851 ‫یک گلوله‌ی مدل 380 از جمجمش کشیدی بیرون 340 00:15:05,920 --> 00:15:08,201 ‫مثل همون گلوله‌‍ای که از بدن کاپیتان خارج کردن. 341 00:15:08,270 --> 00:15:11,221 ‫پس با نظریه‌مون مطابقت داره. 342 00:15:11,290 --> 00:15:12,514 ‫رفت تا سراغ قاتل تیم بگرده 343 00:15:12,582 --> 00:15:13,901 ‫ولی طرف مطمئن شد که چنین اتفاقی نیوفته. 344 00:15:13,925 --> 00:15:15,013 ‫خوب میشد اگر میتونستیم ازش 345 00:15:15,083 --> 00:15:16,099 ‫ بپرسیم چطوری سر از زمین بیسبال درآورد. 346 00:15:16,124 --> 00:15:17,162 ‫ببخشید. 347 00:15:17,231 --> 00:15:19,226 ‫ماهم باید بریم. 348 00:15:19,295 --> 00:15:20,870 ‫کلی کار داریم. 349 00:15:20,939 --> 00:15:22,447 ‫میخوام با هرکسی که تو این 350 00:15:22,517 --> 00:15:25,099 ‫پرونده بهش اشاره شده صحبت کنم. 351 00:15:25,168 --> 00:15:26,889 ‫باید با کمپانی سازنده بوفه‌ای 352 00:15:26,913 --> 00:15:28,320 ‫که توش جسد بود هم صحبت کنم. 353 00:15:28,390 --> 00:15:30,753 ‫من میرم با مادرش صحبت کنم. 354 00:15:30,823 --> 00:15:32,472 ‫اگر اون کسیه که گزارش گم شدنشو داده 355 00:15:32,535 --> 00:15:34,983 ‫پس بیشتر از هرکسی زمان داشته برای اینکه 356 00:15:35,051 --> 00:15:36,493 ‫فکر کنه کی میخواسته پسرش صدمه بیینه. 357 00:15:39,046 --> 00:15:41,393 ‫پس چی میخواستین ازم بپرسین آقای...؟ 358 00:15:41,462 --> 00:15:42,870 ‫ببخشید, ‫نمیتونم درست فکر کنم. 359 00:15:42,939 --> 00:15:43,945 ‫خانم واتسون و .... 360 00:15:43,979 --> 00:15:45,856 ‫هارلن امپل. 361 00:15:45,926 --> 00:15:47,635 ‫ما مشاورای پلیس نیویورک هستیم. 362 00:15:47,705 --> 00:15:50,219 ‫ببخشید.امروز کلی آدم اومدن و رفتن. 363 00:15:50,289 --> 00:15:51,630 ‫البته. 364 00:15:51,698 --> 00:15:53,408 ‫پرونده‌ی پسرتون خیلی برای ما مهمه. 365 00:15:53,477 --> 00:15:55,959 ‫قبلا اینقدر مهم نبود. 366 00:15:56,028 --> 00:15:58,643 ‫ولی شاید اگر فقط 367 00:15:58,713 --> 00:16:00,724 ‫قضیه‌ رو ول میکردم بهتر می‌شد. 368 00:16:00,794 --> 00:16:02,402 ‫اونجوری کاپیتان پلیسی که باهاش 369 00:16:02,472 --> 00:16:04,651 ‫حرف زدم صدمه نمی‌دید. 370 00:16:04,721 --> 00:16:06,123 ‫راستش,میخواستیم راجع بهش باهاتون صحبت کنیم. 371 00:16:06,147 --> 00:16:07,840 ‫میخواستیم بدونیم چطور پاش به این پرونده باز شد. 372 00:16:07,908 --> 00:16:09,344 ‫منظورتون اینه که خودتون پرونده رو بهش دادین؟ 373 00:16:09,369 --> 00:16:11,212 ‫آره.چند هفته قبل 374 00:16:11,282 --> 00:16:13,159 ‫راجع به یک دختر گمشده خوندم که پیداش کردن. 375 00:16:13,228 --> 00:16:15,240 ‫واحد پرونده‌های مهم. 376 00:16:15,309 --> 00:16:17,756 ‫با خودم فکر کردم اونا کسایین که باید دنبال "تیم"من بگردن. 377 00:16:17,826 --> 00:16:19,502 ‫اون کارآگاها... 378 00:16:19,571 --> 00:16:22,456 ‫به‌نظرم به اندازه‌ی کافی تلاش نمی‌کردن. 379 00:16:22,525 --> 00:16:23,697 ‫هیچ‌وقت بهم گوش ندادن. 380 00:16:23,766 --> 00:16:25,878 ‫به همسر قبلیم گوش کردن چون اون خودش پلیس بود. 381 00:16:25,948 --> 00:16:27,490 ‫و اون پدر "تیم"ه؟ 382 00:16:27,559 --> 00:16:29,335 ‫آره. "مارتی بلدسو". 383 00:16:29,405 --> 00:16:31,450 ‫یکی از گروهبان‌های دپارتمان 16ه. 384 00:16:31,519 --> 00:16:34,269 ‫وقتی تیم غیبش شد ‫مارتی به همه گفت: 385 00:16:34,338 --> 00:16:36,283 ‫"احتمالا فقط فرار کرده." 386 00:16:36,352 --> 00:16:38,934 ‫اینقدر مطمئن به‌نظر میومد که می‌خواستم باورش کنم 387 00:16:39,004 --> 00:16:43,331 ‫ولی بعد تولد تیم گذشت... ‫تولد منم گذشت 388 00:16:43,400 --> 00:16:45,613 ‫و باز هم خبری ازش نبود.دیگه خیلی نگران شدم. 389 00:16:45,682 --> 00:16:48,985 ‫حتما اتفاق وحشتناکی افتاده بود. 390 00:16:49,055 --> 00:16:50,825 ‫و بازم کارآگاهای مسئول پرونده 391 00:16:50,883 --> 00:16:52,644 ‫موافق نبودن؟ 392 00:16:52,713 --> 00:16:55,061 ‫سال آخر تیم واقعا خیلی بد گذشت. 393 00:16:55,129 --> 00:16:56,738 ‫همش کتک‌کاری میکرد. 394 00:16:56,808 --> 00:16:59,289 ‫مست می‌کرد ‫حتما موادی هم در کار بود. 395 00:16:59,358 --> 00:17:01,705 ‫اکثر مردم باور داشتن تیم بچه‌ای بود 396 00:17:01,775 --> 00:17:03,920 ‫که یکهو غیبش بزنه. 397 00:17:03,990 --> 00:17:07,948 ‫بین آشناهاش کسی هست که به خشونت تمایل داشته باشه؟ 398 00:17:08,017 --> 00:17:08,954 ‫نمیدونم 399 00:17:09,024 --> 00:17:10,935 ‫همشون! 400 00:17:11,004 --> 00:17:12,881 ‫تیم اکثرا تنها بود 401 00:17:12,951 --> 00:17:15,002 ‫ولی کسایی که باهاشون می‌گشت اصلا آدمای جالبی نبودن. 402 00:17:15,065 --> 00:17:16,976 ‫یکی از دلایلی که تیم و مارتی زیاد دعوا می‌کردن همین بود 403 00:17:17,045 --> 00:17:19,342 ‫ دلیل اینکه من و مارتی دعوا می‌کردیم هم همینطور. 404 00:17:19,411 --> 00:17:22,211 ‫تا حالا دوبار به همسر قبلیت اشاره کردی. 405 00:17:22,281 --> 00:17:25,114 ‫فکر می‌کنی کار خودش بوده,نه؟ 406 00:17:25,184 --> 00:17:28,420 ‫کاپیتان گرگسون میخواست بدون جلب توجه تحقیق بکنه 407 00:17:28,490 --> 00:17:31,474 ‫برای همین خودش تنهایی پرونده رو برداشت. 408 00:17:31,543 --> 00:17:33,164 ‫ولی من برای هشت ماه هرشب 409 00:17:33,188 --> 00:17:34,763 ‫به یک چیز فکر کردم: 410 00:17:34,833 --> 00:17:37,213 ‫"مارتی خیلی خوب جلوی پلیس رو 411 00:17:37,283 --> 00:17:39,194 ‫برای گشتن دنبال پسرمون گرفت." 412 00:17:41,125 --> 00:17:44,010 ‫این یک شوخی مسخرس 413 00:17:44,079 --> 00:17:46,862 ‫ بهم زنگ بزنین بیام اینجا,انگار مجرمم. 414 00:17:46,932 --> 00:17:50,588 ‫همسر قبلیت از رئیس من خواست که ‫ پرونده‌ی پسرت رو چک کنه 415 00:17:50,656 --> 00:17:52,567 ‫و یک نگاهی به سوابقت بندازه. 416 00:17:52,637 --> 00:17:54,950 ‫همین آدم الان توی بیمارستان بستریه 417 00:17:55,020 --> 00:17:57,434 ‫خب 418 00:17:57,503 --> 00:17:59,661 ‫میدونی,یکی از دلایلی که امروز 419 00:17:59,685 --> 00:18:01,439 ‫بدترین روز زندگیمه اینه که فهمیدم 420 00:18:01,463 --> 00:18:04,348 ‫"الیس"فکر میکنه من میتونم به پسرمون صدمه بزنم. 421 00:18:04,417 --> 00:18:06,160 ‫چرا چنین فکری میکنه؟ 422 00:18:06,230 --> 00:18:07,905 ‫نمیدونم. 423 00:18:07,975 --> 00:18:10,691 ‫همیشه برای اینکه حقیقت رو قبول می‌کنم ‫سرزنشم می‌کرد 424 00:18:10,760 --> 00:18:12,805 ‫خودش برای این کار خیلی ضعیفه. 425 00:18:12,874 --> 00:18:15,658 ‫و اون "حقیقت"چیه؟ 426 00:18:15,727 --> 00:18:19,182 ‫که تیم خراب بود. 427 00:18:19,251 --> 00:18:21,833 ‫و اینکه هیچ‌جوره نمیتونستم ‫ درستش کنم قلبم رو می‌شکوند. 428 00:18:21,903 --> 00:18:23,445 ‫ولی خب نمی‌شد. 429 00:18:23,513 --> 00:18:26,162 ‫پرونده‌ی گم‌شدنش 430 00:18:26,232 --> 00:18:28,713 ‫یک لیست از آدمایی داره ‫ که تیم باهاشون می‌گشت... 431 00:18:28,783 --> 00:18:31,096 ‫یک سری اتفاق کوچیک که تو مدرسه افتاده... 432 00:18:31,165 --> 00:18:33,345 ‫ولی چیزی نمی‌بینم که ‫ نشونه‌ی "خراب"بودنش باشه. 433 00:18:33,415 --> 00:18:37,574 ‫خب برای اون میتونی از من تشکر کنی. 434 00:18:37,643 --> 00:18:41,097 ‫منظورم اینه اگر پدرت گروهبان پلیس باشه... 435 00:18:41,167 --> 00:18:43,749 ‫باورت نمی‌شه چند بار چنین اتهاماتی رو براش پاک کردم: 436 00:18:43,818 --> 00:18:46,535 ‫تخریب وسایل عمومی ‫نئشگی در عموم 437 00:18:46,604 --> 00:18:49,051 ‫سرقت ماشین. 438 00:18:49,121 --> 00:18:52,408 ‫همونطور که گفتم:"خراب" 439 00:18:54,893 --> 00:18:56,905 ‫خیلی پسر بچه‌ی شیرینی بود. 440 00:19:00,431 --> 00:19:03,550 ‫ولی من و الیس... 441 00:19:03,620 --> 00:19:06,805 ‫مدت‌ها پیش از دستش دادیم. 442 00:19:06,875 --> 00:19:10,598 ‫چی میتونی از هشت ماه پیش بهم بگی؟ 443 00:19:10,668 --> 00:19:15,163 ‫میخوای بشنوی؟باشه. 444 00:19:15,231 --> 00:19:20,062 ‫من عاشق این بچه بودم ‫دقیقا تا زمانی که خودش غیرممکنش کرد. 445 00:19:20,098 --> 00:19:22,546 ‫ولی حتی اونموقع,بیخیال! 446 00:19:22,615 --> 00:19:26,405 ‫هرگز بهش صدمه نمی‌زدم!و نزدم. 447 00:19:26,474 --> 00:19:28,453 ‫و خب اگر به عذر نیاز دارین,من چنتا دارم. 448 00:19:28,522 --> 00:19:30,500 ‫بیشتر از یکی؟ 449 00:19:30,569 --> 00:19:32,262 ‫برای تیم و برای کاپیتان. 450 00:19:32,331 --> 00:19:34,813 ‫هفته‌ای که پسرم گم شد توی ‫کانادا مشغول ماهیگیری بودم 451 00:19:34,882 --> 00:19:37,163 ‫با چنتا از رفیقام. 452 00:19:37,231 --> 00:19:39,142 ‫و پنجشنبه‌ی پیش ‫زمان تیراندازی 453 00:19:39,211 --> 00:19:41,190 ‫خونه پیش دوست‌دخترم بودم. 454 00:19:41,258 --> 00:19:42,800 ‫میتونی ازش بپرسی. 455 00:19:45,051 --> 00:19:46,996 ‫می‌تونی بری خونه. 456 00:19:50,924 --> 00:19:54,480 ‫ببین , اگر می‌خوای... 457 00:19:54,548 --> 00:19:57,466 ‫یک سری اسم دارم که ‫ احتمالا توی اون لیست نیستن. 458 00:19:57,536 --> 00:19:59,749 ‫کسایی که باید باهاشون صحبت کنی. 459 00:19:59,818 --> 00:20:03,340 ‫همونطور که گفتم,خیلی از خراب‌کاری هاشو براش پاک کردم. 460 00:20:06,060 --> 00:20:07,569 ‫"استنلی وییک" 461 00:20:07,637 --> 00:20:09,314 ‫من پروفسور داشنگاه گولدبریر هستم. 462 00:20:09,384 --> 00:20:10,757 ‫من تیم بلدسو رو تو کلاس 463 00:20:10,826 --> 00:20:13,006 ‫دروس مقدمه حسابداری داشتم 464 00:20:13,075 --> 00:20:14,516 ‫میتونی پاتریک صدام کنی. 465 00:20:14,585 --> 00:20:15,836 ‫دیگه "سرهنگ میرز"نیستم. 466 00:20:15,860 --> 00:20:17,268 ‫سال پیش ارتش رو ترک کردم. 467 00:20:17,337 --> 00:20:19,047 ‫خب,ممنونم که اومدین. 468 00:20:19,116 --> 00:20:20,926 ‫همونطور که پشت تلفن اشاره کردم 469 00:20:20,995 --> 00:20:23,812 ‫پیدا شدن جسد تیم بلدسو ‫بهمون دلیلی داده تا 470 00:20:23,882 --> 00:20:26,027 ‫با هرکسی که باهاش مشکلی داشته صحبت کنیم ‫آقای... 471 00:20:26,096 --> 00:20:28,612 ‫گادل. ‫جیکوب گادل. 472 00:20:28,680 --> 00:20:30,491 ‫و واقعا نمی‌خوام کینه‌ای به‌نظر بیام 473 00:20:30,560 --> 00:20:32,874 ‫ولی ترجیح میدم بهتون کمک نکنم. 474 00:20:32,943 --> 00:20:34,182 ‫چرا؟ 475 00:20:34,252 --> 00:20:37,573 ‫چون اصلا به پیدا شدن قاتل تیم اهمیتی نمیدم. 476 00:20:37,642 --> 00:20:39,251 ‫چرا اینقدر بر علیهشی؟ 477 00:20:39,320 --> 00:20:42,641 ‫جلوی تمام کلاس بهم سیلی زد. 478 00:20:42,710 --> 00:20:45,628 ‫انتظار داشتم بگه:"نه دکتر ویک.من فرق بین 479 00:20:45,696 --> 00:20:50,158 ‫LIFO و FIFO رو نمی‌دونم." ‫ولی در عوض بهم سیلی زد. 480 00:20:50,228 --> 00:20:53,011 ‫میدونی,تو بار با دوستم نشسته بودم 481 00:20:53,080 --> 00:20:55,562 ‫و تیم هم کمی اونورتر نشسته بود. 482 00:20:55,631 --> 00:20:57,340 ‫وقتی گفتم میخوام ماشینم رو بفروشم حرفمو شنید 483 00:20:57,409 --> 00:20:58,918 ‫پس ازم خواست که ماشینو بهش نشون بدم. 484 00:20:58,986 --> 00:21:00,428 ‫باهاش رفتم بیرون تا ماشین رو نشونش بدم 485 00:21:00,497 --> 00:21:02,576 ‫و اون شروع کرد به دعوا کردن. 486 00:21:02,645 --> 00:21:06,301 ‫بهم گفت همجنسگرام و عوضی بهم مشت زد. 487 00:21:06,370 --> 00:21:08,080 ‫من آدم گنده‌ایم. 488 00:21:08,150 --> 00:21:09,590 ‫بدتر از من سرش اومد. 489 00:21:09,659 --> 00:21:12,175 ‫پلیسا اومدن,بهشون گفتم بیخیالش شن. 490 00:21:12,243 --> 00:21:14,524 ‫به درک,اصلا برگشتم و نوشیدنیمو تموم کردم. 491 00:21:14,593 --> 00:21:17,511 ‫اون یه شیطان بود ‫یک شیطان مطلق 492 00:21:17,580 --> 00:21:20,464 ‫اگر میشه یکم واضح تر بگو...؟ 493 00:21:20,533 --> 00:21:22,679 ‫کتکم می‌زد. 494 00:21:22,748 --> 00:21:25,834 ‫می‌خواستم ازش شکایت کنم ولی باباش پلیسه. 495 00:21:25,904 --> 00:21:29,761 ‫سیلی رو گزارش دادم ‫موقتا اخراجش کردن. 496 00:21:29,829 --> 00:21:31,640 ‫پایان. 497 00:21:31,709 --> 00:21:34,492 ‫آره گاهی به انتقام فکر کردم 498 00:21:35,837 --> 00:21:38,017 ‫ولی وقتی غیبش زد من با چنتا از دوستام 499 00:21:38,086 --> 00:21:39,158 ‫آرژانتین بودم. 500 00:21:39,227 --> 00:21:43,353 ‫دلم براش می‌سوخت ‫پر دردسر بود. 501 00:21:43,422 --> 00:21:45,165 ‫می‌دونی میتونستی تشخیص بدی. 502 00:21:45,235 --> 00:21:46,709 ‫ مشکل‌دار بود. 503 00:21:46,779 --> 00:21:48,723 ‫یکی از اون بچه‌هایی که ‫کت چرمی می‌پوشن...می‌دونی؟ 504 00:21:48,792 --> 00:21:50,066 ‫اون و دوستش. 505 00:21:50,134 --> 00:21:51,381 ‫مطمئن بودم آخر دوستش 506 00:21:51,444 --> 00:21:53,288 ‫توی بد دردسری میوفته. 507 00:21:53,356 --> 00:21:57,114 ‫هیچکس به "دوست صمیمی"تیم اشاره نکرد. 508 00:21:57,182 --> 00:21:59,429 ‫آره یکی رو داشت. 509 00:21:59,499 --> 00:22:01,107 ‫پشت کلاس من میگشتن. 510 00:22:01,176 --> 00:22:03,020 ‫خیلی رو مخ بود. 511 00:22:03,089 --> 00:22:07,047 ‫دیلان...هارلن 512 00:22:07,117 --> 00:22:08,222 ‫اسمش اینه 513 00:22:14,333 --> 00:22:16,042 ‫تخت سفریت رو بردی. 514 00:22:16,111 --> 00:22:18,223 ‫نیاز داشتم یک جایی بشینم. 515 00:22:25,039 --> 00:22:26,848 ‫می‌خوای صحبت کنی؟ 516 00:22:26,918 --> 00:22:28,370 ‫راستش در حال حاضر چیز زیادی راجع به 517 00:22:28,394 --> 00:22:31,548 ‫قتل تیم بلدزو نمیدونم که بگم. 518 00:22:31,616 --> 00:22:33,863 ‫با توجه به رفتارش,خیلی چیز عجیبیه که 519 00:22:33,932 --> 00:22:36,716 ‫سال ها قبل به قتل نرسید. 520 00:22:36,785 --> 00:22:37,722 ‫منظورم راجع پرونده نبود 521 00:22:37,792 --> 00:22:38,908 ‫راجع به کاپیتان بود. 522 00:22:38,932 --> 00:22:42,186 ‫این چند روز گذشته ‫همه‌چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. 523 00:22:42,256 --> 00:22:44,267 ‫مارکوس زنگ زد ‫وسایلمونو جمع کردیم 524 00:22:44,336 --> 00:22:46,113 ‫مستقیم اومدیم اینجا. 525 00:22:46,183 --> 00:22:47,891 ‫اصلا راجع بهش صحبت نکردیم. 526 00:22:47,961 --> 00:22:49,671 ‫راجع به چی صحبت کنیم؟ 527 00:22:49,739 --> 00:22:52,087 ‫تو و کاپیتان ‫اتفاقاتی که سال پیش 528 00:22:52,156 --> 00:22:53,866 ‫قبل از خروجت از لندن افتادن. 529 00:22:53,934 --> 00:22:56,114 ‫اگر حافظه یاری کنه , واتسون 530 00:22:56,184 --> 00:22:58,060 ‫ما راجع به اون اتفاق قبل از 531 00:22:58,130 --> 00:22:59,337 ‫اینکه به لندن بیای صحبت کردیم. 532 00:22:59,405 --> 00:23:00,880 ‫میدونم ‫ولی الان فرق کرده. 533 00:23:00,949 --> 00:23:02,188 ‫چرا فرق کرده؟ 534 00:23:02,258 --> 00:23:04,068 ‫چون یک نفر سعی کرد بکشتش؟ 535 00:23:04,138 --> 00:23:07,223 ‫اون تصمیم گرفت به جای تو از دخترش محافظت بکنه. 536 00:23:07,292 --> 00:23:08,600 ‫این تغیر نمیکنه 537 00:23:08,668 --> 00:23:10,277 ‫هرچه قدر هم تیر بخوره تغیر نمیکنه. 538 00:23:10,347 --> 00:23:13,734 ‫تو راه طولانی‌ای رو برای ‫ کمک کردن بهش اومدی. 539 00:23:13,803 --> 00:23:15,177 ‫چون کار درستی بود. 540 00:23:15,246 --> 00:23:17,795 ‫تو خطر اینکه دستگیر بشی رو به جون خریدی. 541 00:23:17,864 --> 00:23:20,682 ‫به شخصیتم نمی‌خوره این کار رو انجام بدم؟ 542 00:23:24,308 --> 00:23:26,353 ‫چند دقیقه پیش "پیج" بهم زنگ زد 543 00:23:26,422 --> 00:23:27,527 ‫(کاپیتان)شب سختی رو گذروند. 544 00:23:29,644 --> 00:23:32,730 ‫اگر زودتر حالش بهتر نشه... 545 00:23:32,799 --> 00:23:34,106 ‫چی میشه؟ 546 00:23:34,175 --> 00:23:35,381 ‫باید بری ببینیش. 547 00:23:37,061 --> 00:23:39,476 ‫اسمشو بزار خداحافظی یا ‫هرچیزی که می‌خوای 548 00:23:39,545 --> 00:23:41,098 ‫ولی باید قبل ازینکه دیر بشه 549 00:23:41,122 --> 00:23:42,195 ‫چیزی رو که میخوای بهش بگی رو بگی. 550 00:23:42,263 --> 00:23:44,174 ‫اون هوشیار نیست. 551 00:23:47,096 --> 00:23:49,678 ‫این کار برای اون نیست ‫برای خودته. 552 00:23:49,747 --> 00:23:52,833 ‫خب,همونطوری که خودت گفتی ‫من توسط اف‌بی‌آی تحت تعقیبم 553 00:23:52,903 --> 00:23:54,780 ‫نمیتونم همینجوری وارد بیمارستان بشم. 554 00:23:54,849 --> 00:23:57,297 ‫حتی اگر تو زیرزمین پنتاگون بود 555 00:23:57,366 --> 00:23:59,042 ‫اگر می‌خواستی راهشو پیدا میکردی 556 00:23:59,078 --> 00:24:01,733 ‫تا واردش بشی وبعد بیای بیرون ‫هیچکس هم نمی‌فهمید. 557 00:24:05,320 --> 00:24:07,030 ‫سلام مارکوس,چه خبر؟ 558 00:24:07,099 --> 00:24:09,983 ‫مظنون داریم ‫دیلان هارلن 559 00:24:10,052 --> 00:24:11,673 ‫اسمش رو تو پرونده ندیدم. 560 00:24:11,697 --> 00:24:12,903 ‫چون توش نبود. 561 00:24:12,972 --> 00:24:14,648 ‫هیچکس توی اون لیست مفید به‌نظر نمیومد 562 00:24:14,717 --> 00:24:17,098 ‫ولی از‌این خوشم میاد. ‫تنها دوست تیم بوده. 563 00:24:17,168 --> 00:24:18,743 ‫و فکر می‌کنی اون کشتتش؟ 564 00:24:18,812 --> 00:24:20,756 ‫بیا فقط بگیم تواناییش رو داره. 565 00:24:20,826 --> 00:24:23,207 ‫دارم سوابقش رو نگاه می‌کنم 566 00:24:23,275 --> 00:24:25,589 ‫ولی از 16 سالگی به بعد سرش خیلی شلوغ بوده. 567 00:24:25,658 --> 00:24:28,307 ‫3 تا بازداشت. ‫یکیش به‌خاطر حمل اسلحه 568 00:24:28,377 --> 00:24:30,757 ‫تفنگ 380 پدرش وقتی برای داشتن 569 00:24:30,827 --> 00:24:33,661 ‫ اموال دزدی و کتامین گرفتنش ‫همراهش بود. 570 00:24:33,662 --> 00:24:34,698 ‫عجیبه که زندان نیست. 571 00:24:34,699 --> 00:24:37,168 ‫باید باشه ‫ولی وثیقه گذاشت 572 00:24:37,237 --> 00:24:39,852 ‫قاضی برای دستگیریش حکم صادر کرد 573 00:24:39,922 --> 00:24:41,195 ‫برات فرستادمش. 574 00:24:41,264 --> 00:24:43,377 ‫عالیه. 575 00:24:43,446 --> 00:24:45,592 ‫اگر بتونیم پیداش کنیم عالی میشه. 576 00:24:45,661 --> 00:24:47,874 ‫نصف پلیس نیویورک دارن دنبالش می‌گردن. 577 00:24:47,943 --> 00:24:50,055 ‫خوبه ‫منم بهشون ملحق می‌شم. 578 00:24:52,272 --> 00:24:54,116 ‫پسر این که تلفن نیست. 579 00:24:54,185 --> 00:24:57,036 ‫این مثل ام‌پی‌تری پلیر ه ‫آشغال ه پسر. 580 00:24:57,105 --> 00:24:58,143 ‫این چه کوفتیه؟؟ 581 00:24:58,213 --> 00:25:00,728 ‫بمون بمون ! برگرد! 582 00:25:00,797 --> 00:25:02,742 ‫دیلان هارلن ‫دنبالت می‌گشتیم. 583 00:25:02,810 --> 00:25:04,029 ‫بیشتر مناطقی که کتامین می‌فروشن 584 00:25:04,053 --> 00:25:05,930 ‫و احتمال دیده شدنت بیشتر هستش 585 00:25:05,999 --> 00:25:07,272 ‫رو چک کردیم. 586 00:25:09,019 --> 00:25:10,595 ‫چی می‌خواین؟ 587 00:25:10,664 --> 00:25:13,078 ‫حقیقت رو راجع به اتفاقی که برای تیم بلدزو افتاد. 588 00:25:13,147 --> 00:25:15,764 ‫خیلی وقته که ندیدمش. 589 00:25:15,833 --> 00:25:17,453 ‫چیه..؟دنبالشین یا یه همچین چیزی..؟ 590 00:25:17,478 --> 00:25:19,186 ‫می‌دونیم کجاست. ‫توی سردخونست. 591 00:25:19,256 --> 00:25:23,214 ‫با تفنگ 380 کشته شده. ‫مثل تفنگ تو. 592 00:25:23,283 --> 00:25:27,376 ‫صبر کن , چی؟ ‫تیم مرده؟ 593 00:25:27,444 --> 00:25:28,920 ‫هشت ماهی میشه. 594 00:25:31,858 --> 00:25:34,121 ‫من فکر کردم فقط جدا شده 595 00:25:34,191 --> 00:25:36,303 ‫ولی مرده. 596 00:25:36,372 --> 00:25:37,713 ‫شما فکر میکنین کار منه؟ 597 00:25:37,781 --> 00:25:39,491 ‫آخرین بار کی دیدیش؟ 598 00:25:39,561 --> 00:25:41,673 ‫تقریبا هشت ماه پیش. 599 00:25:41,742 --> 00:25:44,508 ‫یادمه.چون دقیقا وقتی بود که ماشینمو دزدید. 600 00:25:46,625 --> 00:25:48,078 ‫میدونم به چی فکر میکنین,باشه 601 00:25:48,102 --> 00:25:50,248 ‫اینکه سرقت ماشین انگیزه‌ی خوبی برای قتله. 602 00:25:50,317 --> 00:25:51,993 ‫آره حرکت مزخرفی بود 603 00:25:52,062 --> 00:25:53,314 ‫ولی به‌خاطرش نکشتمش! 604 00:25:53,338 --> 00:25:55,282 ‫اخیرا کاپیتان پلیسی به اسم 605 00:25:55,351 --> 00:25:57,800 ‫تام گرگسون ازت سوال پرسید؟ 606 00:25:57,868 --> 00:25:59,140 ‫کی؟! ‫نه. 607 00:25:59,141 --> 00:26:01,155 ‫پنجشنبه شب تیر خورد. 608 00:26:01,224 --> 00:26:02,632 ‫با همون تفنگ کالیبر ‫(که تیم رو کشت) 609 00:26:02,701 --> 00:26:06,659 ‫نه نه نه نه ‫من هرگز... 610 00:26:06,728 --> 00:26:09,345 ‫صبر کن,گفتی پنجشنبه؟ 611 00:26:09,413 --> 00:26:11,459 ‫پنجشنبه من مرده بودم 612 00:26:11,528 --> 00:26:13,473 ‫به‌خاطر یکم کتامین مزخرف اوردوز کردم. 613 00:26:13,542 --> 00:26:14,927 ‫تو بیمارستان گفتن قلبم برای 614 00:26:14,951 --> 00:26:16,157 ‫یک دقیقه ایستاد. 615 00:26:16,227 --> 00:26:19,849 ‫دستبند رو نگه داشتم که اگر ‫لازم شد برگردم داشته باشمش. 616 00:26:19,918 --> 00:26:21,695 ‫برای تیم هم...خب..منم به اندازه‌ی بقیه 617 00:26:21,764 --> 00:26:25,085 ‫دلم می‌خواست پیداش بشه تا پدرشو در بیارم 618 00:26:25,153 --> 00:26:26,796 ‫بعد از اینکه کارش با ماشینم تموم شد 619 00:26:26,865 --> 00:26:29,515 ‫کنار شیر آتش‌نشانی تو بروکلین پارکش کرد. 620 00:26:29,584 --> 00:26:31,696 ‫کلی پول جمع کردم تا بتونم 621 00:26:31,766 --> 00:26:32,972 ‫از توقیف درش بیارم. 622 00:26:33,041 --> 00:26:34,717 ‫تازه هفته‌ی پیش پسش گرفتم. 623 00:26:34,786 --> 00:26:37,200 ‫پس از زمانی که غیبش زد 624 00:26:37,270 --> 00:26:38,408 ‫ماشین هم دست‌نخورده موند. 625 00:26:38,478 --> 00:26:41,261 ‫آره.فکر کنم. ‫چطور مگه؟ 626 00:26:41,330 --> 00:26:43,946 ‫همین نزدیکیاست؟ 627 00:26:46,868 --> 00:26:49,450 ‫ببخشید که اینو میگم دیلان 628 00:26:49,520 --> 00:26:51,106 ‫ولی به‌نظرم به قیافت نمیاد بتونی 629 00:26:51,130 --> 00:26:53,052 ‫تعطیلات تابستونیت رو در کنتیکت بگذرونی. ‫چیزی راجع به این میدونی؟ 630 00:26:53,076 --> 00:26:54,350 ‫چیه؟ 631 00:26:54,419 --> 00:26:55,805 ‫بلیت برای کشتی بریجپورت. 632 00:26:55,829 --> 00:26:58,277 ‫تاریخ 23 اکتبر 2018 633 00:26:58,346 --> 00:27:01,197 ‫ حوالی همون تاریخیه که تیم غیبش زد 634 00:27:01,266 --> 00:27:02,513 ‫یک روز بعد از اینکه برای آخرین بار دیده شد. 635 00:27:02,574 --> 00:27:04,721 ‫این بهش اجازه داده تا ماشین رو اینجا بزاره 636 00:27:04,789 --> 00:27:06,108 ‫و بعد سوار کشتی بشه و از لانگ آیلند خارج بشه. 637 00:27:06,132 --> 00:27:07,070 ‫مال تیم بوده؟ 638 00:27:07,139 --> 00:27:09,117 ‫قطعا مال من نیست. 639 00:27:09,186 --> 00:27:10,791 ‫راجع به سفر حرفی نزد؟ 640 00:27:10,815 --> 00:27:11,669 ‫به من نه 641 00:27:11,670 --> 00:27:13,916 ‫بوی تندی میده 642 00:27:13,986 --> 00:27:16,434 ‫می‌دونم مرد,دهنمو سرویس کرد. 643 00:27:16,502 --> 00:27:18,112 ‫- یعنی چی؟ ‫- گفتم که 644 00:27:18,181 --> 00:27:20,108 ‫ماشین رو جایی ول کرد که می‌دونست جریمه میشم 645 00:27:20,178 --> 00:27:21,899 ‫بعد هم صندوق‌عقب رو با یک سری کیف پر از 646 00:27:21,923 --> 00:27:23,196 ‫کود ول کرد. ‫انداختمشون دور. 647 00:27:23,266 --> 00:27:24,714 ‫ولی نتونستم بو رو از بین ببرم. 648 00:27:29,038 --> 00:27:31,251 ‫فکر نمی‌کنم دوستت قصد داشته اذیتت کنه دیلان 649 00:27:31,320 --> 00:27:33,164 ‫اونا سیمای بمب دست‌سازن؟ 650 00:27:33,233 --> 00:27:36,185 ‫مثل اینکه قرار بوده با کود مخلوط بشن. 651 00:27:36,254 --> 00:27:37,622 ‫فکر میکنم تیم بلدزو تصمیم داشته 652 00:27:37,663 --> 00:27:39,977 ‫کشتی لانگ آیلند رو غرق کنه 653 00:27:40,046 --> 00:27:41,454 ‫و چندصد آدمی که داخلش هستن رو. 654 00:27:44,095 --> 00:27:45,791 ‫اون پسری که تو دیوار پیدا کردیم 655 00:27:45,792 --> 00:27:47,234 ‫می‌خواسته یک حمله‌ی تروریستی راه بندازه؟ 656 00:27:47,737 --> 00:27:49,211 ‫درواقع فقط یک فرضیست 657 00:27:49,813 --> 00:27:52,764 ‫ولی تمام مواد مورد نیاز برای ‫ یک بمب دست‌ساز رو 658 00:27:52,833 --> 00:27:54,240 ‫تو صندوق‌عقب ماشینی که دزدیده بود داشت. 659 00:27:54,310 --> 00:27:55,583 ‫با توجه به بو 660 00:27:55,652 --> 00:27:57,563 ‫مطمئنم آزمایشگاه حرفمو تائید میکنه. 661 00:27:57,632 --> 00:27:59,812 ‫قراره اثرات کود آمونیوم نیترات خالص رو 662 00:27:59,881 --> 00:28:01,590 ‫تو صندوق‌عقب ماشین پیدا کنن. 663 00:28:01,659 --> 00:28:04,309 ‫مثل همون چیزایی که تو ‫ بمب‌گذاری اوکلاهاما استفاده شد. 664 00:28:04,378 --> 00:28:05,987 ‫مواد کافی برای غرق ‫ کردن یک کشتی رو داره؟ 665 00:28:06,056 --> 00:28:07,441 ‫طبق گفته‌ی دیلان ‫صندوق ازش پر بوده 666 00:28:07,465 --> 00:28:09,679 ‫حداقل 800 پوند 667 00:28:09,747 --> 00:28:11,569 ‫این برای منفجر کردن هرچیزی کافیه 668 00:28:11,593 --> 00:28:15,065 ‫خب اگر تیم واقعا یک نوع تروریست داخلی بوده 669 00:28:15,135 --> 00:28:17,431 ‫قضیه‌ی کشتی جور در میاد. 670 00:28:17,500 --> 00:28:20,435 ‫دیگه برای چی این همه راه از کوئینز تا کنتیکت رفت 671 00:28:20,504 --> 00:28:22,834 ‫و بعد دوباره اون همه راه رو تا پورت جفرسون برگشت؟ 672 00:28:22,904 --> 00:28:24,680 ‫به کشتی زنگ زدم 673 00:28:24,749 --> 00:28:26,571 ‫قراره تعداد دقیق مسافرا رو چک کنن 674 00:28:26,595 --> 00:28:29,513 ‫ولی بهترین حدسم اینه که اون روز کشتی 675 00:28:29,582 --> 00:28:31,359 ‫با حداقل 200 نفر غرق می‌شده. 676 00:28:31,428 --> 00:28:35,420 ‫ولی در عوض تیم بلدزو تیر خورد و توی دیوار جاسازی شد. 677 00:28:35,490 --> 00:28:37,836 ‫دقیقا یک روز قبل ازینکه این اتفاق بیوفته. 678 00:28:37,906 --> 00:28:39,917 ‫فکر نکنم تصادفی باشه 679 00:28:39,987 --> 00:28:41,304 ‫و این سوالای بیشتری رو به وجود میاره. 680 00:28:41,329 --> 00:28:42,468 ‫این نقشه‌ی خود تیم بوده؟ 681 00:28:42,538 --> 00:28:43,744 ‫داشته برای کسی کار می‌کرده؟ 682 00:28:43,812 --> 00:28:44,963 ‫یا همدستش از انجام کار منصرف شد؟ 683 00:28:44,987 --> 00:28:47,603 ‫یک لحظه به این فکر کردم که تیراندازش 684 00:28:47,672 --> 00:28:49,012 ‫لطف بزرگی به دنیا کرد. 685 00:28:49,082 --> 00:28:50,925 ‫ولی اگر طرفمون یک قهرمان ه 686 00:28:50,995 --> 00:28:52,502 ‫که راجع به تیم فهمید, 687 00:28:52,572 --> 00:28:54,315 ‫چرا به پلیسا خبر نداد؟ 688 00:28:54,384 --> 00:28:55,994 ‫چرا به یک پلیس شلیک کرد که چیزی برملا نشه؟ 689 00:28:56,062 --> 00:28:58,242 ‫موافقم ‫اصلا معنی نمیده. 690 00:28:58,311 --> 00:28:59,987 ‫یک نفر از نقشه‌ی تیم خبر داشته. 691 00:29:00,056 --> 00:29:03,007 ‫میخوام به اف‌بی‌آی راجع به همه‌چیز خبر بدم 692 00:29:03,077 --> 00:29:05,021 ‫ببینم اگر کسی از اینارو زیر نظر داشتن. 693 00:29:05,091 --> 00:29:06,576 ‫فکر نکنم بخوای باهام بیای؟ 694 00:29:06,600 --> 00:29:08,579 ‫راستش میخوام دوباره با مادر تیم صحبت کنم 695 00:29:08,648 --> 00:29:10,643 ‫به نظر اون " تیم" اصلا بچه‌ی بدی نبود. 696 00:29:10,712 --> 00:29:13,362 ‫میخوام ببینم داشت به من دروغ میگفت یا خودش 697 00:29:17,397 --> 00:29:19,906 ‫فکر میکنی تیم می‌خواسته آدم بکشه؟ 698 00:29:19,975 --> 00:29:21,751 ‫میدونم شنیدنش سخته ولی 699 00:29:21,821 --> 00:29:23,900 ‫توضیح بهتری برای توجیه ‫چیزی که پیدا کردیم نداریم. 700 00:29:23,969 --> 00:29:25,321 ‫شما دلیل دیگه‌ای برای اینکه بلیت 701 00:29:25,345 --> 00:29:27,189 ‫کشتی بریجپورت رو بگیره دارین؟ 702 00:29:27,258 --> 00:29:29,147 ‫دوست یا خویشاوندی در کنتیکت دارین؟ 703 00:29:29,171 --> 00:29:32,223 ‫اصلا نمیدونم چرا میخواسته بره اونجا 704 00:29:32,292 --> 00:29:34,405 ‫ولی چیزی که میگین... 705 00:29:34,473 --> 00:29:35,847 ‫بمب؟! 706 00:29:35,916 --> 00:29:37,425 ‫غیر ممکنه. 707 00:29:37,494 --> 00:29:38,834 ‫من مطمئنم 708 00:29:38,904 --> 00:29:42,459 ‫خب شاید یک قسمتی از وجودت به طور ناخودآگاه میدونست.... 709 00:29:44,541 --> 00:29:45,714 ‫سعی داری براش لاپوشونی کنی...؟ 710 00:29:45,784 --> 00:29:48,601 ‫این مسخرست. 711 00:29:48,670 --> 00:29:49,742 ‫پسر من بمب‌گذار نبود! 712 00:29:49,811 --> 00:29:51,286 ‫شاید هم نبود 713 00:29:51,355 --> 00:29:53,232 ‫ما به هیچ وجه مطمئن نیستیم که کار خودش بوده 714 00:29:54,509 --> 00:29:56,420 ‫تازه چنین کاری برنامه‌ریزی قوی‌ 715 00:29:56,490 --> 00:29:58,737 ‫پیچیده و کاربلدی زیادی می‌خواد. 716 00:29:58,805 --> 00:30:01,321 ‫گفتی تیم با آدمای بدی میگشت 717 00:30:01,390 --> 00:30:02,641 ‫آدم خاصی به ذهنت نمیاد؟ 718 00:30:02,665 --> 00:30:04,039 ‫که به این کار قانعش کرده؟ 719 00:30:04,108 --> 00:30:05,045 ‫کسی که بتونه با کود , بمب‌دست‌ساز 720 00:30:05,115 --> 00:30:06,355 ‫سر هم بکنه؟ 721 00:30:09,411 --> 00:30:10,417 ‫یک چیزی میدونی. 722 00:30:12,448 --> 00:30:15,450 ‫نه نمیدونم...ولی 723 00:30:15,502 --> 00:30:17,446 ‫گفتی"کود". 724 00:30:17,516 --> 00:30:19,813 ‫درسته. ‫کلی ازش داشت. 725 00:30:19,883 --> 00:30:22,246 ‫آره,قبل ازینکه تیم گم بشه ‫یک هفته قبلش 726 00:30:22,316 --> 00:30:23,891 ‫من کارت اعتباریمو گم کردم. 727 00:30:23,960 --> 00:30:26,945 ‫یا فکر میکردم گم کردم. ‫نمیخواستم باور کنم تیم دزدیدتش. 728 00:30:27,014 --> 00:30:29,159 ‫یک سری پرداختای عجیبی انجام شده بود 729 00:30:29,229 --> 00:30:30,535 ‫به کمپانی‌ای که پول برداشته بود 730 00:30:30,605 --> 00:30:32,013 ‫زنگ زدم و بهشون گفتم کلاهبردارن 731 00:30:32,081 --> 00:30:33,523 ‫اونا هم قبضا رو کنسل کردن. 732 00:30:33,592 --> 00:30:34,899 ‫ولی کار تیم بود 733 00:30:34,968 --> 00:30:38,994 ‫وسایل دیگه‌ای هم خریده بود 734 00:30:40,909 --> 00:30:42,920 ‫ولی خب فقط تصادفی بوده ‫نه؟ 735 00:30:42,990 --> 00:30:44,397 ‫منظورم اینه که... ‫شاید کار همون کلاهبردارا بود. 736 00:30:45,439 --> 00:30:47,887 ‫باید اون قبضا رو ببینیم. 737 00:30:57,874 --> 00:31:00,758 ‫پرونده‌ی تیراندازیت داره با سرعت پیش میره 738 00:31:00,827 --> 00:31:04,449 ‫مطمئنم به زودی فرد مسئول رو پیدا میکنیم. 739 00:31:07,506 --> 00:31:12,438 ‫و اینکه...سلام. 740 00:31:14,554 --> 00:31:17,337 ‫متوجه شدم جدا از وضعیت الانت 741 00:31:17,406 --> 00:31:20,962 ‫یکم از حرفایی که میزنم رو ممکنه بفهمی. 742 00:31:24,052 --> 00:31:26,399 ‫البته به احتمال زیاد فقط دارم با خودم صحبت میکنم. 743 00:31:28,750 --> 00:31:30,695 ‫کاری که با واتسون کردی... 744 00:31:33,315 --> 00:31:36,552 ‫همه‌چیز رو به خطر انداختی. ‫آره 745 00:31:37,677 --> 00:31:39,656 ‫میدونم 746 00:31:39,725 --> 00:31:42,139 ‫هانا دخترته... ‫پس 747 00:31:46,404 --> 00:31:48,483 ‫درک میکردم ‫(اگر بهم میگفتی) 748 00:31:49,927 --> 00:31:51,268 ‫بهت کمک میکردم. 749 00:31:53,670 --> 00:31:57,879 ‫و میخوام بدونی که... ‫میبخشمت. 750 00:31:57,949 --> 00:31:59,491 ‫البته که میبخشم. 751 00:32:06,239 --> 00:32:07,657 ‫باید زودتر تیر میخوردی 752 00:32:07,681 --> 00:32:09,089 ‫اینجوری همه‌چیز رو سریعتر درست میکردیم. 753 00:32:15,837 --> 00:32:17,413 ‫چه‌قدر از حرفامو شنیدی؟ 754 00:32:22,382 --> 00:32:24,896 ‫از تیکه‌ی "میبخشمت"وارد شدم. 755 00:32:26,577 --> 00:32:29,091 ‫چطوری از نگهبانای راهرو رد شدی؟ 756 00:32:31,845 --> 00:32:34,160 ‫ببخشید. ‫نباید می‌اومدم. 757 00:32:34,228 --> 00:32:35,502 ‫نه ‫خوشحالم که اومدی 758 00:32:35,571 --> 00:32:38,690 ‫فکر کنم اونم خوشحال میشد. 759 00:32:40,941 --> 00:32:44,731 ‫میدونی ‫خبر ندارم سال پیش چه اتفاقی بینتون افتاد 760 00:32:44,801 --> 00:32:47,366 ‫یعنی واقعا نمیدونم 761 00:32:47,452 --> 00:32:50,672 ‫ولی میدونم دلش برات تنگ شده بود. 762 00:32:50,707 --> 00:32:52,181 ‫هرروز 763 00:32:52,285 --> 00:32:53,457 ‫اون عاشقته. 764 00:32:53,526 --> 00:32:56,645 ‫منظورم اینه الان نمیتونه اینو بهت بگه 765 00:32:56,715 --> 00:33:01,646 ‫جهنم,حتی اگر بیدار بود نمیتونست بگه. 766 00:33:01,716 --> 00:33:03,727 ‫ولی هست. 767 00:33:06,414 --> 00:33:08,225 ‫تونستی هرچی میخواستی بهش بگی؟ 768 00:33:12,523 --> 00:33:15,742 ‫932 دلار ‫تمام پولیه که برای ساختن بمب نیاز داری. 769 00:33:15,812 --> 00:33:17,689 ‫اگر با وسایل باغداری درستش کنی آره 770 00:33:17,758 --> 00:33:19,938 ‫ولی برای این ازت نخواستم که ببینیش 771 00:33:20,006 --> 00:33:21,615 ‫پرداخت‌های هایلایت شده رو چک کن 772 00:33:21,685 --> 00:33:24,686 ‫انگار تمام قبوضی که مامان تیم 773 00:33:24,756 --> 00:33:27,338 ‫ فکر میکرد کلاهبردارین برای یک شرکت تو محله‌ی برانکسن. 774 00:33:27,407 --> 00:33:29,083 ‫اونایی که برای Natty G's هستن رو میبینی؟ 775 00:33:29,924 --> 00:33:31,063 ‫اونجا یک رستوران 776 00:33:31,133 --> 00:33:33,278 ‫وابسته به خوابگاه تو موریس هایتز ه. 777 00:33:33,347 --> 00:33:37,255 ‫پس میدونی تیم قبل از مرگش کجا ساکن بود. 778 00:33:37,324 --> 00:33:41,953 ‫بهتر از اون ‫فیلم دزدیده شدنش رو دارم. 779 00:33:42,023 --> 00:33:44,034 ‫تو حیاط جلویی اتفاق افتاد 780 00:33:44,104 --> 00:33:48,280 ‫دقیقا یک شب قبل ازینکه ‫ برای بمب‌گذاری به کنتیکت بره. 781 00:33:48,349 --> 00:33:50,831 ‫هیچکس این صحنه رو ندید؟ 782 00:33:50,899 --> 00:33:53,549 ‫با اسم جعلی اتاق گرفته بود برای ‫ همین کسی نتونست شناساییش کنه. 783 00:33:53,618 --> 00:33:56,066 ‫ولی ساختمون روبروی خیابون 784 00:33:56,136 --> 00:33:58,684 ‫یک دوربین مداربسته داشت که همه‌ چیز رو ضبط کرد. 785 00:33:58,753 --> 00:34:00,698 ‫زمانش 10 و 34 دقیقه‌ی شبه 786 00:34:02,814 --> 00:34:04,977 ‫خیلی‌خب ‫اینم از تیم 787 00:34:05,046 --> 00:34:06,482 ‫حالا یک ثانیه‌ی آخرش 788 00:34:06,506 --> 00:34:08,697 ‫میتونی چند لحظه‌ صورت طرف رو ببینی ولی کاملا معلومه 789 00:34:08,721 --> 00:34:09,944 ‫که مسلح بوده. ‫اونجا 790 00:34:10,013 --> 00:34:12,276 ‫این برای شناسایی از طریق صورت کافیه 791 00:34:12,879 --> 00:34:17,730 ‫راستش به اون کار نیازی نداریم ‫من این حروم‌زاده رو دیروز دیدم 792 00:34:18,944 --> 00:34:20,858 ‫عزیزم من دارم میرم مغازه 793 00:34:20,883 --> 00:34:24,426 ‫به غیر از مواد شوینده و گوشت به چیزی نیاز نداری؟ 794 00:34:24,495 --> 00:34:25,869 ‫نه فقط همونا. 795 00:34:25,938 --> 00:34:28,285 ‫ 796 00:34:40,194 --> 00:34:42,873 ‫پت؟!چیزی فراموش کردی؟ 797 00:34:42,898 --> 00:34:46,391 ‫تمام واحد‌ها ‌آگاه باشین ‫هدف میدونه ما اینجاییم 798 00:34:50,454 --> 00:34:52,985 ‫صدامونو شنید ‫همه مطمئنن 799 00:34:53,010 --> 00:34:56,863 ‫اون 6 تا سلاح ثبت شده با دوتا بچه داره! 800 00:34:56,931 --> 00:34:57,489 ‫خیلی‌خب 801 00:34:57,514 --> 00:35:00,823 ‫به افرادت بگو کاری نکنن ‫باید باهاش صحبت کنم 802 00:35:05,219 --> 00:35:06,602 ‫پاتریک میرز 803 00:35:06,627 --> 00:35:08,977 ‫بیا بیرون و دستاتو بگیر بالای سرت 804 00:35:09,002 --> 00:35:14,751 ‫ما نمیخوایم کسی تو این خونه آسیب ببینه پارتیک 805 00:35:27,714 --> 00:35:29,504 ‫تمام سلاح‌هام کنار در , روی زمینن. 806 00:35:31,230 --> 00:35:33,214 ‫لطفا! ‫خانوادم داخلن 807 00:35:33,386 --> 00:35:34,839 ‫تکون نخور. 808 00:35:34,864 --> 00:35:36,938 ‫ببین اسلحه‌ی دیگه‌ای نداشته باشه 809 00:35:46,996 --> 00:35:49,652 ‫نمیدونم میخواین چیزی رو امضا کنم 810 00:35:49,699 --> 00:35:52,581 ‫یا فقط گفتنش کافیه ‫ولی کار من بود. 811 00:35:54,528 --> 00:35:55,644 ‫آقای میرز برای اینکه شفافش کنیم ‫شما دارین... 812 00:35:55,669 --> 00:35:58,437 ‫به قتل تیم بلدزو اعتراف میکنین یا... 813 00:35:58,469 --> 00:35:58,774 ‫آره 814 00:36:00,346 --> 00:36:02,674 ‫همه‌چیز رو بهتون میگم. ‫لیقات اینو دارین. 815 00:36:03,894 --> 00:36:05,761 ‫من واقعا نمیخواستم به اون پلیس شلیک کنم 816 00:36:07,230 --> 00:36:07,902 ‫کاپیتان 817 00:36:08,793 --> 00:36:09,900 ‫نمیخواستم ولی اون همه‌چیز رو فهمید. 818 00:36:09,925 --> 00:36:11,439 ‫بیا از اول شروع کنیم 819 00:36:12,743 --> 00:36:14,008 ‫دیروز بهم گفتی 820 00:36:14,033 --> 00:36:16,171 ‫تیم بلدزو فقط غریبه‌ای بود که بهت مشت زد 821 00:36:17,102 --> 00:36:18,501 ‫حالا بعدا دلیلش رو می‌پرسیم 822 00:36:18,767 --> 00:36:20,992 ‫ولی الان برام سخته که باور کنم 823 00:36:21,017 --> 00:36:22,584 ‫تمامش همین بوده. 824 00:36:22,796 --> 00:36:25,761 ‫احمقانه بود.باشه؟ ‫باید ولش میکردم. 825 00:36:26,871 --> 00:36:29,217 ‫ولی اصلا درست به‌نظر نمیومد ‫میدونی؟این عوضی به من مشت زد 826 00:36:29,242 --> 00:36:30,280 ‫و الان خیلی راحت قسر در رفت؟ 827 00:36:31,111 --> 00:36:31,686 ‫انتظار داری 828 00:36:31,711 --> 00:36:33,288 ‫باور کنیم همش سر دعوای تو بار بوده؟ 829 00:36:33,944 --> 00:36:35,608 ‫فکر میکردم پلیسا دستگیرش کنن 830 00:36:36,289 --> 00:36:37,677 ‫ولی باباش ولش کرد. 831 00:36:38,481 --> 00:36:39,302 ‫درست نبود! 832 00:36:39,989 --> 00:36:42,678 ‫فکر کنم...دلم میخواست انتقام بگیرم. 833 00:36:44,434 --> 00:36:45,263 ‫پس این پسر رو 834 00:36:45,801 --> 00:36:46,639 ‫که تا وقتی 835 00:36:46,664 --> 00:36:48,960 ‫تو بار باهات دعوا نگرفت ‫اصلا نمیشناختیش 836 00:36:50,889 --> 00:36:51,491 ‫چطوری پیداش کردی؟ 837 00:36:52,779 --> 00:36:53,756 ‫آدمای توی بار 838 00:36:53,928 --> 00:36:55,402 ‫وقتی برگشتم داخل میدونستن کجا زندگی میکنه 839 00:36:56,550 --> 00:36:58,655 ‫تفنگم همراهم بود ‫وقتی از خونش اومد بیرون گرفتمش. 840 00:36:59,553 --> 00:37:00,078 ‫سوار ماشین کردمش 841 00:37:00,103 --> 00:37:00,891 ‫تا صحبت کنیم 842 00:37:01,811 --> 00:37:03,000 ‫اصلا نمیدونستم راجع به چی صحبت کنیم 843 00:37:04,110 --> 00:37:05,914 ‫ولی کار به اونجا نکشید ‫سعی کرد تفنگمو بگیره 844 00:37:06,820 --> 00:37:07,703 ‫پس بهش شلیک کردی 845 00:37:08,406 --> 00:37:10,180 ‫پس یک جسد برات موند که از دستش خلاص شی 846 00:37:10,414 --> 00:37:11,906 ‫بردیش به زمین بیسبال. 847 00:37:13,508 --> 00:37:14,547 ‫من متخصص برقم. 848 00:37:15,336 --> 00:37:16,441 ‫یک همکار دارم, اسکات دارنل 849 00:37:17,071 --> 00:37:19,004 ‫اون هیچ دستی تو این قضایا نداشت 850 00:37:20,856 --> 00:37:21,960 ‫ولی به‌خاطر اون از این زمین خبر داشتم. 851 00:37:22,957 --> 00:37:25,058 ‫همش به این بازی‌ها توی کوئینز میرفت 852 00:37:25,730 --> 00:37:27,285 ‫برادرش عضو هیئته یا هرچی 853 00:37:28,090 --> 00:37:30,252 ‫داشت بهشون کمک میکرد که اون بوفه رو درست کنن. 854 00:37:31,230 --> 00:37:32,244 ‫تا جایی که اطلاع دارم 855 00:37:32,269 --> 00:37:34,629 ‫اون زمین توسط "ساخت وساز هنسون"درست شده. 856 00:37:36,281 --> 00:37:38,570 ‫اونا فقط کارای پایه رو انجام دادن و بعد کارو ول کردن. 857 00:37:39,101 --> 00:37:41,015 ‫اسکات داشت حرفه‌ای تمومش میکرد. 858 00:37:41,546 --> 00:37:44,054 ‫یه عکس از مراسم افتتاحیه تو دفترمون داریم. 859 00:37:45,440 --> 00:37:46,359 ‫دلیل اینجا بودنم همینه. 860 00:37:47,175 --> 00:37:48,697 ‫همون‌موقع کاپیتان اومد به دیدنت؟ 861 00:37:49,286 --> 00:37:50,242 ‫آره,عکس رو دید. 862 00:37:50,354 --> 00:37:52,593 ‫و تاریخی که روش بود ‫همون روزی بود که تیم گم شد. 863 00:37:53,771 --> 00:37:55,412 ‫گفت داشت دوباره پرونده رو بار میکرد. 864 00:37:55,779 --> 00:37:56,943 ‫با هرکسی که تو پرونده بود صحبت میکرد 865 00:37:56,968 --> 00:37:59,429 ‫خیلی بهم فشار نیاورد ولی مطمئنم 866 00:37:59,454 --> 00:38:00,937 ‫فهمید چقدر دست‌پاچه بودم. 867 00:38:01,967 --> 00:38:03,095 ‫پس وقتی رفت ‫دنبالش کردم. 868 00:38:03,626 --> 00:38:04,837 ‫وقتی دیدم رفت سمت زمین 869 00:38:04,862 --> 00:38:06,087 ‫قلبم ریخت. 870 00:38:06,196 --> 00:38:08,431 ‫اینجوری تیم رو پیدا میکرد. ‫باید جلوش رو میگرفتم. 871 00:38:08,781 --> 00:38:10,759 ‫حداقل سعیمو کردم. ‫اونم شلیک کرد 872 00:38:10,784 --> 00:38:12,118 ‫برای همین تونست به ماشینش برسه 873 00:38:12,234 --> 00:38:13,337 ‫تا من به ماشینم برسم اون رفته بود. 874 00:38:16,473 --> 00:38:17,450 ‫کل داستان همین بود. 875 00:38:19,509 --> 00:38:20,518 ‫اگر ارزشی داره 876 00:38:20,972 --> 00:38:22,511 ‫- من خیلی خیلی متاسفم ‫- داری دروغ میگی. 877 00:38:24,182 --> 00:38:24,662 ‫چی؟! 878 00:38:25,158 --> 00:38:26,178 ‫چنتا نکته‌ی مهم 879 00:38:26,203 --> 00:38:27,645 ‫از داستانت جا افتاده. 880 00:38:28,381 --> 00:38:30,553 ‫نمیدونم منظورت چیه 881 00:38:30,990 --> 00:38:31,818 ‫میدونی 882 00:38:32,178 --> 00:38:33,676 ‫تیم بلدزو قرار بود روز بعد اینکه بهش شلیک کردی 883 00:38:33,701 --> 00:38:35,554 ‫کشتی بریجپورت رو منفجر کنه. 884 00:38:36,334 --> 00:38:36,953 ‫چی؟ 885 00:38:37,117 --> 00:38:40,718 ‫راستش رو بگو مرد. ‫تو چه نقشی تو این قضیه داشتی؟ 886 00:38:41,375 --> 00:38:43,562 ‫ببخشید,راجع به چی صحبت میکنین. 887 00:38:44,156 --> 00:38:45,890 ‫واقعا قرار بود یک کشتی رو منفجر کنه؟ 888 00:38:46,109 --> 00:38:47,140 ‫تو خبر داشتی 889 00:38:48,734 --> 00:38:49,429 ‫نه.اشتباه میکنین.باشه؟ 890 00:38:49,670 --> 00:38:51,131 ‫اولین باره که اینو میشنوم. 891 00:38:52,383 --> 00:38:53,289 ‫حالا چیکار کنم؟ 892 00:38:53,764 --> 00:38:54,453 ‫وکیل بگیرم؟ 893 00:38:59,636 --> 00:39:00,339 ‫داره دروغ میگه. 894 00:39:01,370 --> 00:39:03,358 ‫حداقلش داره یک حقیقت بزرگتر رو پنهان میکنه. 895 00:39:03,405 --> 00:39:05,046 ‫من راجع به آقای میرز تحقیق کردم. 896 00:39:05,631 --> 00:39:07,606 ‫جدا از ظاهر ناخوشایند واقعا بی آزار بوده 897 00:39:07,631 --> 00:39:09,085 ‫دوسال در افغانستان خدمت کرد 898 00:39:09,110 --> 00:39:10,553 ‫بعد هم با افتخار مرخص شد. 899 00:39:10,772 --> 00:39:12,528 ‫دوتا بچه‌ی کوچیک, همسر حسابدار 900 00:39:12,584 --> 00:39:15,036 ‫و معمولی ترین صفحات اجتماعی دنیارو داره. 901 00:39:15,397 --> 00:39:17,241 ‫ظاهرش هم فراتر از یک کتابخانه‌دار نیست. 902 00:39:17,452 --> 00:39:18,881 ‫و تنها اشاره‌ای که بهش توی اخبار شده 903 00:39:19,319 --> 00:39:20,475 ‫خبریه راجع به دنبال کردن 904 00:39:20,500 --> 00:39:21,788 ‫یک کیف دزد 905 00:39:21,881 --> 00:39:24,427 ‫که بیرون یک مسجد در بروکلین کیف زن امام رو زد. 906 00:39:25,216 --> 00:39:25,960 ‫به عبارت دیگه 907 00:39:26,124 --> 00:39:27,310 ‫این بیوگرافی کسی نیست که تصمیم میگیره بخاطر 908 00:39:27,335 --> 00:39:29,366 ‫یک دعوای بار کسی‌رو بکشه. 909 00:39:31,518 --> 00:39:33,327 ‫گفتی پرونده در حال بسته شدنه؟ 910 00:39:34,803 --> 00:39:36,131 ‫این چیزیه که دپارتمان میخواد. 911 00:39:36,421 --> 00:39:37,486 ‫هیچ راهی نیست که بتونیم ثابت کنیم داستانش دروغه 912 00:39:37,555 --> 00:39:41,451 ‫و نمیتونیم ثابت کنیم که از نقشه‌ی تیم بلدزو برای منفجر کردن کشتی خبر داشته. 913 00:39:42,763 --> 00:39:43,443 ‫ولی خبر داشته. 914 00:39:44,543 --> 00:39:45,537 ‫کاملا از صورتش معلوم بود. 915 00:39:45,732 --> 00:39:48,076 ‫شاید اون شب توی بار باهم صحبت میکردن 916 00:39:48,778 --> 00:39:49,973 ‫تیم زیادی مست بود 917 00:39:49,998 --> 00:39:52,693 ‫خودش رو لو داد ‫پاتریک هم تصمیم گرفت قهرمان‌بازی در بیاره. 918 00:39:53,146 --> 00:39:56,529 ‫یک ماه بعدش؟و بدون گفتن هیچ حرفی به پلیس؟ 919 00:39:58,504 --> 00:39:59,756 ‫شاید تیم بلدزو اونقدر که 920 00:39:59,786 --> 00:40:00,841 ‫فکر میکردیم تنها نیست. 921 00:40:01,184 --> 00:40:03,037 ‫اون بخشی از یک عملیات تروریستیه ‫همراه با میرز. 922 00:40:03,724 --> 00:40:06,802 ‫حتما گروهشون نسبت به وفاداری تیم شک داشتن 923 00:40:07,287 --> 00:40:09,076 ‫و میرز رو فرستادن تا بکشتش. 924 00:40:09,123 --> 00:40:10,829 ‫خب,همونطور که معلومه تیم 925 00:40:10,898 --> 00:40:13,506 ‫وضعیت روانی خیلی خوبی نداشته. 926 00:40:13,748 --> 00:40:14,646 ‫ممکنه رو مخش کار کرده باشن.. 927 00:40:14,959 --> 00:40:16,427 ‫پاتریک هم اولین کسی نیست که 928 00:40:16,452 --> 00:40:19,163 ‫از افغانستان,با یک ایدئولوژی سمی و جدید برگشته. 929 00:40:20,873 --> 00:40:21,685 ‫اگر حق با تو باشه 930 00:40:21,710 --> 00:40:23,740 ‫ممکنه نقشه‌های بیشتر برای ‫حملات بعدی تو نیویورک وجود داشته باشه. 931 00:40:24,567 --> 00:40:26,034 ‫صبح به مارکوس زنگ میزنم. 932 00:40:26,059 --> 00:40:27,162 ‫ بگم که باید راجع به این قضیه تحقیق کنه. 933 00:40:27,357 --> 00:40:28,582 ‫در این حین ,وسایلم رو جمع میکنم 934 00:40:29,566 --> 00:40:30,533 ‫تو هم باید همینکارو بکنی 935 00:40:30,558 --> 00:40:33,299 ‫ماشین فردا ساعت 6 میاد دنبالمون 936 00:40:33,367 --> 00:40:37,796 ‫♪ Hide all the keys ‫and seal our windows ♪ 937 00:40:37,865 --> 00:40:39,340 ‫♪ 'Cause I'm going to war... ♪ 938 00:40:40,196 --> 00:40:41,860 ‫- وسایلتو جمع نکن. ‫-چی؟ 939 00:40:42,339 --> 00:40:43,622 ‫جمعشون نکن.بمون 940 00:40:44,550 --> 00:40:45,424 ‫شاید دپارتمان کارش با میرز تموم شده باشه 941 00:40:45,449 --> 00:40:47,783 ‫ولی تو و مارکوس مجبور نیستین ولش کنین. 942 00:40:49,204 --> 00:40:50,191 ‫میتونه برات خوب باشه. ‫تو لندن گفتی 943 00:40:50,215 --> 00:40:51,892 ‫-که دلت برای اینجا تنگ شده ‫-آره ولی... 944 00:40:51,961 --> 00:40:55,165 ‫بمون.مطمئن شو هیچ خطر و حمله‌ی تروریستی دیگه‌‍ای نیست. 945 00:40:55,414 --> 00:40:56,452 ‫تو چی؟ 946 00:40:59,010 --> 00:40:59,841 ‫من هم میتونم بمونم. 947 00:41:00,824 --> 00:41:03,135 ‫نه.نه. ‫هیچ راهی نداره. 948 00:41:03,824 --> 00:41:04,980 ‫هیچ‌جوره اینجا پیشت نمیمونم 949 00:41:05,050 --> 00:41:07,928 ‫و تمام مدت نگران دستگیر شدنت باشم. 950 00:41:08,746 --> 00:41:10,350 ‫پس من میرم. 951 00:41:11,316 --> 00:41:13,489 ‫میتونی به ظاهرسازیت ادامه بدی: 952 00:41:13,514 --> 00:41:15,085 ‫اینکه چندروز گذشته من تو لندن بودم. 953 00:41:15,296 --> 00:41:16,895 ‫و از اونجا بهت کمک میکنم. 954 00:41:19,013 --> 00:41:20,409 ‫مطمئنی؟! 955 00:41:20,434 --> 00:41:23,741 ‫نه...ولی چه انتخاب دیگه‌ای داریم...؟ 956 00:41:25,153 --> 00:41:28,641 ‫♪ Don't hold your breath ‫waiting for me ♪ 957 00:41:28,710 --> 00:41:32,434 ‫♪ 'Cause I may never come home ♪ 958 00:41:32,502 --> 00:41:36,461 ‫♪ Leave all your bags ‫and head for the water ♪ 959 00:41:36,530 --> 00:41:40,253 ‫♪ Chase the lies into the sea ♪ 960 00:41:40,323 --> 00:41:43,677 ‫♪ Don't hold your breath ‫waiting for me ♪ 961 00:41:43,745 --> 00:41:46,932 ‫♪ 'Cause I may never come home ♪ 962 00:41:47,001 --> 00:41:50,993 ‫♪ No, I may never come home ♪ 963 00:41:51,062 --> 00:41:54,484 ‫♪ 'Cause I may never come home ♪ 964 00:41:54,552 --> 00:41:56,933 ‫♪ No, I may never come home ♪ ‫♪ Don't hold your breath ♪ 965 00:41:57,002 --> 00:41:58,913 ‫♪ Waiting for me ♪ 966 00:41:58,983 --> 00:42:01,833 ‫♪ 'Cause I may never come home ♪ 967 00:42:01,903 --> 00:42:05,861 ‫♪ No, I may never come home... ♪ 968 00:42:08,821 --> 00:42:10,765 ‫بعدی 969 00:42:11,938 --> 00:42:12,516 ‫آقا 970 00:42:12,790 --> 00:42:13,748 ‫چی‌کار دارین میکنین؟ 971 00:42:13,817 --> 00:42:16,696 ‫اینجام که خودم رو تسلیم کنم. ‫اسم من شرلوک هولمز ه . 972 00:42:16,897 --> 00:42:19,681 ‫من بخاطر قتل مایک روان تحت تعقیبم. 973 00:42:19,749 --> 00:42:21,890 ‫.::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. ‫ |-| Film2Movie.WS |-| 974 00:42:21,915 --> 00:42:23,609 ‫.:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:.*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 975 00:42:23,634 --> 00:42:25,710 ‫«: مـتـرجـم: نگار:».:: Negar FD ::.