1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 رسانه‌ی اینترنتی نایت مووی تقدیم می‌کند NightMovie.Co 1 00:00:10,001 --> 00:00:20,000 رسانه‌ی کوچک LiLMedia.Tv 2 00:00:21,121 --> 00:00:29,000 ‫-: محمـد Dunham :- 3 00:00:29,696 --> 00:00:32,908 ‫خطر پشت سر گذاشتن چندین زندگی ‫اینه که 4 00:00:32,991 --> 00:00:34,326 ‫فراموش می‌کنی از مرگ بترسی. 5 00:00:35,911 --> 00:00:39,373 ‫ما فرشته‌ی مرگ رو ‫یه استعاره‌ی عجیب و جالب در نظر می‌گیریم. 6 00:00:42,751 --> 00:00:45,170 ‫ولی ترسیدن از مرگ... 7 00:00:45,254 --> 00:00:46,338 ‫برای آدم خوبه. 8 00:00:53,679 --> 00:00:56,056 ‫انقدر غر نزن. 9 00:00:57,307 --> 00:00:59,685 ‫اون گردنبند رو دربیار. ‫بهت گفتم بندازیش دور. 10 00:00:59,768 --> 00:01:02,104 ‫نه. مال مامانه. 11 00:01:02,187 --> 00:01:04,356 ‫تو هم درست مثه مامانتی. 12 00:01:06,692 --> 00:01:12,447 ‫یه آشغال سرکش نمک‌نشناس. 13 00:01:24,751 --> 00:01:25,711 ‫تاک؟ 14 00:01:34,970 --> 00:01:37,139 ‫من بهشون میگم تقصیر تو نبود. 15 00:01:37,222 --> 00:01:39,558 ‫حقیقت رو میگم. ‫اونا مجبورن گوش بدن. 16 00:01:44,354 --> 00:01:46,189 ‫بهم اعتماد داری، رِی؟ 17 00:01:49,610 --> 00:01:51,695 ‫به هر طریق ممکن. 18 00:02:20,140 --> 00:02:21,892 ‫چرا پدرت رو کشتی؟ 19 00:02:22,351 --> 00:02:24,936 ‫تو فقط یه پسر بچه‌ای ‫ولی زدی حافظه‌شو ترکوندی. 20 00:02:25,395 --> 00:02:26,980 ‫حقش بود. 21 00:02:27,064 --> 00:02:29,358 ‫چون خواهرتو کتک زد؟ 22 00:02:29,441 --> 00:02:33,028 ‫نمی‌خواست دست بکشه. ‫اون مادرمو کشت. 23 00:02:33,362 --> 00:02:35,781 ‫- پلیسا میگن مامانت فرار کرد. ‫- پلیسا احمقن. 24 00:02:37,157 --> 00:02:38,742 ‫من بهشون گفتم چه اتفاقی افتاد. 25 00:02:39,493 --> 00:02:42,704 ‫اون جسد مادرمو انداخت توی یه استخر مایع خنک‌کننده. ‫هیچی ازش باقی نموند. 26 00:02:44,581 --> 00:02:46,124 ‫هیچی. 27 00:02:49,669 --> 00:02:51,421 ‫واسه همین حرفمو باور نکردن. 28 00:02:51,505 --> 00:02:52,756 ‫من باور می‌کنم. 29 00:02:57,636 --> 00:03:00,430 ‫دنیاهای مسکونی ‫پر از بی‌قانونی‌ان. 30 00:03:01,181 --> 00:03:04,434 ‫پر از قاتل و متجاوز و برده‌فروش و اوباشن. 31 00:03:05,018 --> 00:03:07,938 ‫پشت سر قربانی‌ها و آدمای بی‌گناه زندگی می‌کنن. 32 00:03:09,481 --> 00:03:12,067 ‫ما بین سیارات سفر می‌کنیم ‫و از شهروندانمون محافظت می‌کنیم. 33 00:03:12,150 --> 00:03:14,319 ‫آقا، من چیزی برام نمونده که ازم بگیرین. 34 00:03:14,403 --> 00:03:18,365 ‫اونا بدنمو گرفتن، و احتمالاً فروختنش رفته. ‫ازم چی می‌خواین؟ 35 00:03:18,448 --> 00:03:21,618 ‫می‌خوام استخدامت کنم ‫در 'سپاه پاسداران تاکتیکی مستعمرات'. ‫[سی‌تک] 36 00:03:22,828 --> 00:03:24,162 ‫تو افسر سی‌تکی؟ 37 00:03:24,246 --> 00:03:26,164 ‫وقتی به تو نگاه می‌کنم، ‫پتانسیلش رو درِت می‌بینم. 38 00:03:26,248 --> 00:03:28,250 ‫من می‌تونم ازت یه چیزی بسازم، پسرم. 39 00:03:30,961 --> 00:03:32,379 ‫خواهرم چی میشه؟ 40 00:03:36,758 --> 00:03:40,470 ‫من این کارو به خاطر رِی کردم. 41 00:03:41,638 --> 00:03:43,306 ‫می‌خوام جاش امن باشه. 42 00:03:44,182 --> 00:03:47,269 ‫تو تا حالا نتونستی به کسی اعتماد کنی، ‫مگه نه؟ 43 00:03:49,229 --> 00:03:52,441 ‫پسرم، ما پروتکتورِت هستیم. 44 00:03:52,858 --> 00:03:54,234 ‫ما از بقیه محافظت می‌کنیم. 45 00:03:55,527 --> 00:03:57,571 ‫مطمئن میشم خواهرت بره پیش یه خانواده‌ی خوب، 46 00:03:58,029 --> 00:03:59,209 ‫تا یه زندگی خوب داشته باشه 47 00:03:59,234 --> 00:04:01,682 ‫در کنار آدمایی که دوستش داشته باشن ‫و باهاش خوب رفتار کنن. 48 00:04:07,706 --> 00:04:08,749 ‫بهت قول میدم. 49 00:04:20,844 --> 00:04:24,055 ‫‌حالا چی میشه؟ ‫بدنمو پس می‌گیرم؟ 50 00:04:24,080 --> 00:04:25,599 ‫من بدنت رو برای سپاه مصادره می‌کنم. 51 00:04:25,624 --> 00:04:27,357 ‫اگه برگردی اینجا ‫می‌تونی ازش استفاده کنی. 52 00:04:27,476 --> 00:04:30,479 ‫- من کجا میرم؟ ‫- به همراه من از این سیاره میری. 53 00:04:30,562 --> 00:04:32,981 ‫در دنیاهای مختلف ‫و در حامل‌های مختلف آموزش می‌بینی. 54 00:04:33,064 --> 00:04:35,817 ‫فردا این موقع، ‫در بدن یه مرد خواهی بود 55 00:04:35,901 --> 00:04:38,445 ‫و دیگه هیچکس نخواهد تونست ‫به تو یا بدنت آسیب بزنه. 56 00:04:38,528 --> 00:04:42,324 ‫از سیاره میرم؟ ‫پس رِی چی میشه؟ 57 00:04:42,407 --> 00:04:44,075 ‫تو باید ارتباطت با این زندگی رو قطع کنی. 58 00:04:47,078 --> 00:04:50,332 ‫هر کسی که بدونه تو چی هستی ‫در خطر خواهد بود. 59 00:04:51,458 --> 00:04:52,667 ‫من باید بهش بگم. 60 00:04:52,751 --> 00:04:54,169 ‫اگه می‌خوای جای خواهرت امن باشه، 61 00:04:54,628 --> 00:04:56,505 ‫دیگه هرگز نمی‌تونی ببینیش. 62 00:05:02,177 --> 00:05:03,178 ‫به من اعتماد کن. 63 00:05:36,419 --> 00:05:38,296 ‫تاک؟ 64 00:05:38,922 --> 00:05:39,881 ‫رِی؟ 65 00:05:41,800 --> 00:05:43,134 ‫خوش برگشتی. 66 00:05:43,426 --> 00:05:44,678 ‫داری می‌میری. 67 00:05:44,761 --> 00:05:46,763 ‫خونریزی داخلی داری، ‫همه‌جات سوراخ شده، 68 00:05:46,846 --> 00:05:49,975 ‫و توی اون کشتارگاه ‫مبتلا به یه عفونت خونی شدی. 69 00:05:50,058 --> 00:05:51,935 ‫تلاش کردم، ‫ولی نمی‌تونم این حامل رو نجات بدم. 70 00:05:52,352 --> 00:05:53,979 ‫می‌دونم لزومی نداشت به خودم زحمت بدم، 71 00:05:54,062 --> 00:05:55,897 ‫ولی می‌خواستم هرچه زودتر ‫خانواده رو دوباره دور هم جمع کنم. 72 00:05:56,773 --> 00:06:00,235 ‫به نظر میاد باید صبر کنیم تا یه حامل دیگه برات پیدا کنیم. 73 00:06:00,318 --> 00:06:03,363 ‫صبر کن... اورتگا چطوره؟ 74 00:06:03,446 --> 00:06:07,659 ‫خوبه. بی‌هوشش کردم. ‫شرمنده. عجله داشتم. 75 00:06:07,742 --> 00:06:09,077 ‫آروم باش. 76 00:06:09,160 --> 00:06:11,830 ‫توی یه بدن جدید بیدار میشی، ‫یه چیز با دوام‌تر 77 00:06:11,913 --> 00:06:13,832 ‫که کمتر خارجی باشه ‫و موهای بهتری داشته باشه. 78 00:06:13,915 --> 00:06:16,501 ‫تو باید این حامل رو نجات بدی. 79 00:06:17,752 --> 00:06:19,588 ‫این بچه‌بازیا چیه؟ 80 00:06:19,671 --> 00:06:21,506 ‫تو قبلاً مثه عوض کردن جوراب ‫حامل عوض می‌کردی. 81 00:06:21,590 --> 00:06:22,591 ‫نه! 82 00:06:22,966 --> 00:06:25,176 ‫- تاک، تو تا سر حد مرگ کتک خوردی... ‫- نه. 83 00:06:25,260 --> 00:06:27,762 ‫عفونت و و ریپر توی بدنت ‫دارن با نظیف‌کننده‌های خون مقابله می‌کنن. 84 00:06:27,846 --> 00:06:29,347 ‫احتمالاً الان داری توهم می‌زنی. 85 00:06:29,431 --> 00:06:32,684 ‫اگه من نکشمت، ‫تب و از کار افتادن ارگان‌های بدنت می‌کشنت. 86 00:06:32,767 --> 00:06:33,852 ‫بهم قول بده. 87 00:06:34,644 --> 00:06:36,021 ‫وای خدا، چرا؟ 88 00:06:38,523 --> 00:06:39,858 ‫باشه، تاک. 89 00:06:40,775 --> 00:06:42,527 ‫اگه انقدر اصرار داری باشه. 90 00:06:43,361 --> 00:06:45,530 ‫انقدر رو دیگه بهت بدهکارم. 91 00:07:15,644 --> 00:07:16,978 ‫تو... 92 00:07:17,687 --> 00:07:20,231 ‫تو اینجا نیستی. تو مُردی. 93 00:07:20,315 --> 00:07:21,149 ‫نمُردم. 94 00:07:21,524 --> 00:07:23,401 ‫تو منو بهتر از اینا می‌شناسی، ‫برادر بزرگه. 95 00:07:23,485 --> 00:07:28,156 ‫- ما همیشه برای همدیگه برمی‌گردیم. ‫- مهم نیست چقدر طول بکشه. 96 00:07:28,239 --> 00:07:30,283 ‫250‌سال. 97 00:07:30,659 --> 00:07:33,119 ‫اصلاً به خودت رسیدگی نکردی. 98 00:07:41,086 --> 00:07:42,087 ‫چجوری؟ 99 00:07:43,505 --> 00:07:46,800 ‫چجوری از استرانگ‌هولد جون سالم به در بردی؟ 100 00:07:46,883 --> 00:07:49,427 ‫خیلی خلاصه برات میگم، ‫بعدش باید خفه‌شی و استراحت کنی. 101 00:07:55,308 --> 00:07:56,559 ‫اونا شاتلمونو منفجر کردن. 102 00:07:57,185 --> 00:08:00,313 ‫بعدش که چشمامو باز کردم، ‫دیدم توی یه منطقه‌ی فقیرنشینم 103 00:08:00,397 --> 00:08:04,734 ‫کنار یه دانشجوی گردن باریک باستان‌شناسی ‫که داره روی پایان‌نامه‌ش کار می‌کنه. 104 00:08:05,151 --> 00:08:07,117 ‫توی خرابه‌ها حافظه‌ی منو پیدا کرد، 105 00:08:07,142 --> 00:08:09,471 ‫در کنار یه مشت مواد ژنتیکی. 106 00:08:09,531 --> 00:08:12,325 ‫کاملاً شانس آوردم، ‫در حد یک در میلیارد. 107 00:08:14,244 --> 00:08:17,539 ‫اون منو در یه حامل مصنوعی ‫بارگزاری کرد و... 108 00:08:17,622 --> 00:08:20,000 ‫خب، تو روی یخ بودی ‫و بقیه همه مُرده بودن. 109 00:08:20,458 --> 00:08:25,171 ‫بهش گفتم من یه ناظر بی‌گناه بودم ‫و به دست فرستاده‌های بی‌رحم کشته شدم. 110 00:08:25,255 --> 00:08:27,632 ‫به محض اینکه تونستم، ‫دی‌ای‌اِی خودمو رزرو کردم. 111 00:08:27,716 --> 00:08:30,176 ‫کلی پول به جیب زدم ‫و چندتا کلون پرورش دادم. 112 00:08:32,012 --> 00:08:34,014 ‫از موقع به بعد ‫رو پای خودم بودم. 113 00:08:40,103 --> 00:08:41,521 ‫دیگه لازم نیست تنها باشی. 114 00:09:11,009 --> 00:09:13,470 ‫این حامل خیلی گهه. 115 00:09:13,553 --> 00:09:15,972 ‫مشکل از حامل نیست، ‫باید بهای جابجایی رو بدی. 116 00:09:16,056 --> 00:09:18,767 ‫از معجون بازسازگاری متنفرم. ‫تا چند روز آدم سر درد می‌گیره. 117 00:09:18,850 --> 00:09:20,101 ‫گوش کنین! 118 00:09:20,185 --> 00:09:23,730 ‫این تیم ‫از هر کسی که موجود بوده تشکیل شده. 119 00:09:23,813 --> 00:09:27,525 ‫نیم روز بازسازگاری کنین، ‫ساعت سه صبح بلند میشیم. 120 00:09:27,609 --> 00:09:30,737 ‫کواچ، برگشتن به حامل اصلیت چه حالی داره؟ 121 00:09:31,362 --> 00:09:33,323 ‫خیلی بیشتر از اونی که توقع داشتم ‫کار کرده. 122 00:09:34,783 --> 00:09:35,909 ‫واکنشش هنوز خوبه. 123 00:09:35,992 --> 00:09:37,911 ‫از سپاه بابت رو فرم نگه داشتنش تشکر کن. 124 00:09:37,994 --> 00:09:39,746 ‫این کدوم خریه که بهش حامل اصلیش رو میدن؟ 125 00:09:39,829 --> 00:09:41,539 ‫من توی این دنیا متولد شدم. 126 00:09:41,623 --> 00:09:43,500 ‫از وقتی وارد سپاه شدم ‫این اولین باریه که برگشتم. 127 00:09:43,583 --> 00:09:45,877 ‫هدفمون ‫یکی از رئیس‌های کل یاکوزائه... 128 00:09:45,960 --> 00:09:48,671 ‫به اسم گاتفرید سایتو. 129 00:09:48,755 --> 00:09:53,635 ‫متهمه به ارتکاب تروریسم داخلی، قتل، و فحشا. ‫مالیاتشو هم پرداخت نمی‌کنه. 130 00:09:53,718 --> 00:09:54,552 ‫ 131 00:09:54,636 --> 00:09:57,013 ‫باید جلوی چشم همه ‫بهشون یه درس درست و حسابی داده شه. 132 00:09:57,097 --> 00:10:00,517 ‫هدفی که باید کشه شه، سایتوئه. ‫حافظه‌شو داغون کنین. 133 00:10:00,600 --> 00:10:03,144 ‫باقی رو تا جایی که می‌تونین بکشین. 134 00:10:03,228 --> 00:10:04,229 ‫هر کی بیشترین کشته‌ها رو داشته باشه... 135 00:10:04,312 --> 00:10:07,315 ‫بیشترین مرخصی ‫و بیشترین پاداش رو می‌گیره. 136 00:10:07,398 --> 00:10:09,400 ‫حتی شماها هم می‌تونین مزیت اینو بفهمین. 137 00:10:29,504 --> 00:10:31,548 ‫دستا بالا! دستا بالا! 138 00:10:35,677 --> 00:10:37,345 ‫کواچ، تو برو سراغ سایتو. 139 00:11:13,923 --> 00:11:15,133 ‫تفنگ رو بذار زمین 140 00:11:15,216 --> 00:11:18,928 ‫تا یه گلوله شلیک نکردم به حافظه‌ت، ‫خارجی مادرجنده. 141 00:11:20,597 --> 00:11:21,973 ‫به دوستات خبر بده، 142 00:11:22,056 --> 00:11:25,768 ‫بگو سایتو رو خلاص کردی، ‫و با اسلحه‌های رو به زمین بیان اینجا. 143 00:11:27,729 --> 00:11:29,564 ‫اون گردنبند رو از کجا آوردی؟ 144 00:11:31,357 --> 00:11:33,234 ‫اون مال مادرم بود. 145 00:11:45,538 --> 00:11:46,581 ‫تاک؟ 146 00:11:48,333 --> 00:11:50,293 ‫بکشش دیگه، جنده‌ی به درد نخور! 147 00:11:51,336 --> 00:11:52,545 ‫همین الان بکشش! 148 00:11:53,671 --> 00:11:55,214 ‫تو کدوم قبرستونی بودی؟ 149 00:11:56,716 --> 00:11:58,551 ‫- نه! ‫- کواچ، بکشش! 150 00:12:03,181 --> 00:12:04,682 ‫کواچ، داری چیکار می‌کنی؟ 151 00:13:25,513 --> 00:13:26,639 ‫بیا بریم. 152 00:13:46,784 --> 00:13:47,952 ‫از این طرف. 153 00:13:49,537 --> 00:13:51,539 ‫تاک، بیا بریم. 154 00:13:52,915 --> 00:13:54,375 ‫یه خانواده‌ی خوب؟ 155 00:13:54,459 --> 00:13:57,837 ‫بهم این قول رو داد. 156 00:13:57,920 --> 00:14:00,715 ‫خب، به لحاظ فنی، درسته. 157 00:14:00,798 --> 00:14:03,092 ‫منو به یاکوزا فروختن. 158 00:14:03,176 --> 00:14:07,430 ‫یه سرباز پیاده‌ی عالی و وفادار بودم ‫برای رئیسم، سایتو. 159 00:14:07,513 --> 00:14:11,642 ‫و چرا نباید باشم؟ ‫کس دیگه‌ای رو نداشتم. 160 00:14:15,021 --> 00:14:16,397 ‫اون گفت جای تو امن خواهد بود. 161 00:14:16,481 --> 00:14:18,024 ‫تو هم باور کردی؟ 162 00:14:19,359 --> 00:14:21,402 ‫یادم میاد باهوش‌تر از این حرفا بودی. 163 00:14:25,823 --> 00:14:30,036 ‫پروتکتورِت، ییگر، ‫میان دنبالمون. 164 00:14:31,037 --> 00:14:32,997 ‫تا منو پیدا نکنه ‫دست برنمی‌داره. 165 00:14:33,081 --> 00:14:36,209 ‫هم یاکوزا می‌خواد سرمونو از تنمون جدا کنه ‫هم پروتکتورِت. 166 00:14:36,292 --> 00:14:38,211 ‫نمی‌دونم کدومش بدتره. 167 00:14:38,753 --> 00:14:42,465 ‫ایده‌ای داری که به یه مرگ آروم و دردناک ‫ختم نشه؟ 168 00:14:46,969 --> 00:14:49,597 ‫نمی‌دونم. باید از سیاره خارج شیم. ‫ولی مطمئن نیستم چجوری. 169 00:14:49,680 --> 00:14:52,767 ‫ییگر بندرها و ایستگاه‌های دورنگاری رو می‌بنده. 170 00:14:52,850 --> 00:14:54,685 ‫پس همون مرگ آروم و دردناک در انتظارمونه. 171 00:14:55,978 --> 00:14:58,523 ‫من چند نفر دیگه رو هم با خودم به جهنم می‌برم. 172 00:14:59,774 --> 00:15:01,067 ‫تا حالا به کسی گفتی... 173 00:15:02,235 --> 00:15:05,029 ‫وقتی بچه بودیم ‫چی توی جنگل پیدا کردیم؟ 174 00:15:05,113 --> 00:15:06,239 ‫به هیشکی نگفتم. 175 00:15:07,365 --> 00:15:08,533 ‫بهم اعتماد داری؟ 176 00:15:10,576 --> 00:15:11,911 ‫حتی یه ذره هم ندارم. 177 00:15:13,454 --> 00:15:14,622 ‫چرا؟ 178 00:15:30,763 --> 00:15:33,182 ‫وقتی کوچیک بودم فکر می‌کردم ‫مرد وصله‌شده اینجا زندگی می‌کنه. 179 00:15:34,684 --> 00:15:36,144 ‫گمونم الان می‌فهمیم اینجا زندگی می‌کنه یا نه. 180 00:16:09,469 --> 00:16:11,762 ‫مطمئنی یادته کجا بود؟ 181 00:16:12,054 --> 00:16:13,556 ‫شاید. 182 00:16:15,641 --> 00:16:17,310 ‫"شاید"؟ 183 00:16:20,104 --> 00:16:21,063 ‫قطعاً یادمه. 184 00:16:34,202 --> 00:16:36,662 ‫وقتی هشت سالم بود ‫این کار خیلی راحت‌تر بود. 185 00:16:36,746 --> 00:16:39,457 ‫این رو به سمت شرق دنبال می‌کنیم، ‫ما رو می‌رسونه به غارها. 186 00:16:40,041 --> 00:16:42,043 ‫ولی فردا می‌رسیم. ‫هوا داره تاریک میشه. 187 00:16:50,468 --> 00:16:54,430 ‫ببین سانگ‌اسپایر چجوری ‫بین قلوه‌سنگ‌ها خودشو جا کرده. 188 00:16:57,350 --> 00:17:00,603 ‫تا حالا به این فکر کردی که آیا ‫تمدن الدرِ پیش از ما اینو طراحی کرده تا این کارو بکنه؟ 189 00:17:01,020 --> 00:17:03,947 ‫تا ساختارهایی رو در زیر زمین ایجاد کنن ‫که شاخه‌هاش 190 00:17:04,473 --> 00:17:05,757 ‫مثه داربست عمل می‌کنن؟ 191 00:17:11,572 --> 00:17:14,992 ‫این بیشترین مقداریه که در چند ساعت گذشته ‫با من صحبت کردی 192 00:17:15,076 --> 00:17:17,453 ‫و همه‌ش درباره‌ی یه مشت سنگ کوفتی بود. 193 00:17:24,418 --> 00:17:29,173 ‫عیب نداره. گذشته درگذشته. ‫بیا ادامه بدیم. 194 00:17:29,257 --> 00:17:32,510 ‫نه. می‌تونیم امشب رو اینجا اردو بزنیم. 195 00:17:33,469 --> 00:17:35,388 ‫به اندازه‌ی کافی ‫داخل جنگل هستیم. 196 00:17:35,930 --> 00:17:42,311 ‫خب، فردا می‌خوایم بریم زیر زمین چیکار کنیم؟ ‫مثه دوتا حیوون قایم شیم؟ 197 00:17:43,229 --> 00:17:44,772 ‫تو نقشه‌ی بهتری داری؟ 198 00:17:44,855 --> 00:17:47,191 ‫من میگم باید چندتا متحد پیدا کنیم، 199 00:17:47,275 --> 00:17:50,027 ‫ولی تازه هر کسی که می‌شناختیم رو کشتیم، پس... 200 00:18:04,458 --> 00:18:07,336 ‫دلم خیلی برات تنگ شده بود. 201 00:18:12,300 --> 00:18:13,801 ‫من متاسفم، رِی. 202 00:18:21,309 --> 00:18:24,562 ‫چرا... 203 00:18:30,526 --> 00:18:33,655 ‫مرگ فقط درباره‌ی نابود شدن بدن نیست. 204 00:18:33,779 --> 00:18:37,908 ‫بعضی وقتا، به سادگی ‫زندگی یکی رو تموم می‌کنی 205 00:18:38,284 --> 00:18:39,619 ‫و یه زندگی دیگه متولد میشه. 206 00:18:40,578 --> 00:18:42,705 ‫ولی هر تولدی ‫خشونت‌آمیزه 207 00:18:43,289 --> 00:18:45,041 ‫و هیچ مرگی ‫بدون درد وجود نداره. 208 00:18:59,805 --> 00:19:01,390 ‫دنبال اینا می‌گردی؟ 209 00:19:03,184 --> 00:19:06,103 ‫به گاشون بده، تاک. ‫واسم مهم نیست زنده بمونم یا بمیرم! 210 00:19:06,187 --> 00:19:07,480 ‫ولی واسه اون مهمه. 211 00:19:11,651 --> 00:19:13,152 ‫اون نمی‌خواد تو رو از دست بده. 212 00:19:51,565 --> 00:19:52,858 ‫من رای میدم بکشیمش. 213 00:19:52,942 --> 00:19:54,568 ‫اینجا دموکراسی برقرار نیست، دسوتو. 214 00:19:54,652 --> 00:19:56,654 ‫پس با کمال احترام درخواست می‌کنم بکشیمش. 215 00:19:56,737 --> 00:19:58,447 ‫درخواستت رو واضح شنیدم، فرستاده. 216 00:20:00,282 --> 00:20:01,325 ‫مرخصی. 217 00:20:05,496 --> 00:20:07,039 ‫خواهرم کجائه؟ 218 00:20:07,123 --> 00:20:09,333 ‫دارن یه چیزی براش آماده می‌کنن بخوره. 219 00:20:10,084 --> 00:20:11,377 ‫حالش خوبه. 220 00:20:14,338 --> 00:20:15,673 ‫من می‌دونم تو کی هستی. 221 00:20:16,507 --> 00:20:17,967 ‫اگه نمی‌دونستی ناامید می‌شدم. 222 00:20:18,676 --> 00:20:21,512 ‫چهره‌هاتون روی سرتاسر ‫برج چراغ‌های افراد تحت تعقیبه. 223 00:20:21,595 --> 00:20:23,389 ‫برای دستگیری‌تون انعام زیادی تعیین کردن. 224 00:20:24,140 --> 00:20:27,268 ‫- یکی رو عصبانی کرده‌ای. ‫- استعدادشو دارم. 225 00:20:27,351 --> 00:20:29,729 ‫- حرفتو باور می‌کنم. ‫- ما چیزیمون نمیشه. 226 00:20:29,812 --> 00:20:31,689 ‫اینو هم باور می‌کنم. 227 00:20:32,356 --> 00:20:36,152 ‫تو افسر عملیات ویژه‌ی سی‌تک هستی. ‫تمام وجودت برای خدمت به پروتکتورِت ــه. 228 00:20:41,490 --> 00:20:45,786 ‫شایعه شده به خدمت یه جوخه‌ی کامل ‫از پِرِتورین‌ها رسیدی. 229 00:20:45,870 --> 00:20:47,538 ‫و سی‌تک می‌خواد صداشو درنیاره. 230 00:20:47,621 --> 00:20:50,416 ‫آخه بد به نظر میاد که یکی از خودشون ‫کف دستی که بهش غذا داده رو گاز بگیره. 231 00:20:50,499 --> 00:20:52,752 ‫گمونم از کف دست تا بازو رو جویدم. 232 00:20:53,335 --> 00:20:54,795 ‫عصبانیم کردن. 233 00:20:56,338 --> 00:20:57,453 ‫خواهرت عده‌ای از بهترین 234 00:20:57,478 --> 00:20:59,449 ‫افراد یاکوزا رو به سادگی تلف کرد. 235 00:20:59,508 --> 00:21:00,968 ‫اونا خواهرمو عصبانی کردن. 236 00:21:01,260 --> 00:21:04,847 ‫شما دوتا از نحوه‌ی عملکرد مخفیانه‌ی ‫جنایتکارا و حکومت‌دارا خبر دارین، 237 00:21:04,930 --> 00:21:06,390 ‫که کم و بیش یکی هستن. 238 00:21:06,474 --> 00:21:08,601 ‫- تمایل ندارم. ‫- هنوز چیزی بهت پیشنهاد ندادم. 239 00:21:08,684 --> 00:21:10,394 ‫به خودت زحمت نده. ‫فقط ولمون کن بریم. 240 00:21:10,478 --> 00:21:13,230 ‫می‌دونی که یه جورایی ‫ما در یه جبهه هستیم. 241 00:21:14,148 --> 00:21:15,649 ‫دشمن دشمن من... 242 00:21:15,733 --> 00:21:18,819 ‫یه نفر دیگه‌ست که ممکنه وقتی خوابم ‫چاقو فرو کنه توی شکمم. 243 00:21:24,158 --> 00:21:25,910 ‫تو یه کم بدگمان هستی، تاکاشی کواچ. 244 00:21:25,993 --> 00:21:28,662 ‫دستام بسته‌ت. من که میگم واسه بدگمان بودن دلیل دارم. 245 00:21:31,582 --> 00:21:34,335 ‫به ما ملحق شو ‫و یه تغییر ایجاد کن. 246 00:21:36,587 --> 00:21:38,422 ‫هیچی تغییر ایجاد نمی‌کنه. 247 00:21:40,549 --> 00:21:41,759 ‫من دیگه توی این جنگ ‫نمی‌جنگم. 248 00:21:41,842 --> 00:21:44,220 ‫جنگ مثه هر رابطه‌ی بد دیگه‌ای می‌مونه. 249 00:21:44,303 --> 00:21:46,305 ‫دلت می‌خواد کنار بکشی، ‫ولی به چه قیمتی؟ 250 00:21:46,388 --> 00:21:49,433 ‫اگه اونا می‌دونستن یکی از پایگاه‌های طغیان ‫روی دنیای هارلِن ــه، 251 00:21:49,517 --> 00:21:51,310 ‫برای پیدا کردنتون ‫این سیاره رو تیکه و پاره می‌کردن. 252 00:21:51,393 --> 00:21:53,354 ‫نگران نیستی من بهشون بگم؟ 253 00:22:02,571 --> 00:22:03,823 ‫نه. 254 00:22:05,491 --> 00:22:09,411 ‫اگه تو رو بکشم، پروتکتورِت ‫تمام کارهایی که کردم رو می‌بخشه. 255 00:22:11,247 --> 00:22:13,082 ‫تو بخشششون رو می‌خوای؟ 256 00:22:14,416 --> 00:22:20,297 ‫اون آدم بی‌گناه، اون آدمی که قبل از تمام این ماجراها بودی، ‫هنوز یه جایی در درونته. 257 00:22:24,802 --> 00:22:27,096 ‫من اون پسر رو داخل این مرد می‌بینم. 258 00:22:34,937 --> 00:22:37,430 ‫یه چیزی رو بهم بگو، تاکاشی کواچ، 259 00:22:37,455 --> 00:22:39,966 ‫پروتکتورِت چه چیزی رو ازت گرفت؟ 260 00:22:42,194 --> 00:22:43,696 ‫همه‌چیزو. 261 00:22:44,697 --> 00:22:46,782 ‫حاضری برای انتقام گرفتن چیکار کنی؟ 262 00:22:49,702 --> 00:22:51,036 ‫هر کاری. 263 00:22:53,914 --> 00:22:55,332 ‫این شروع خوبیه. 264 00:22:58,836 --> 00:23:00,254 ‫تو منو نمی‌خوای. 265 00:23:00,337 --> 00:23:03,841 ‫نمی‌فهمی سی‌تک برای ساختن آدمی مثه من ‫چیکار می‌کنه؟ 266 00:23:04,842 --> 00:23:08,095 ‫اونا هر غریزه‌ی تکامل یافته در روان آدم ‫برای محدود کردن خشونت رو 267 00:23:08,178 --> 00:23:09,638 ‫می‌سوزونن، 268 00:23:11,307 --> 00:23:14,310 ‫و به جاش اراده‌ی خودآگانه ‫برای آسیب رسوندن رو قرار میدن. 269 00:23:15,144 --> 00:23:16,812 ‫ولی با این وجود ‫تو هنوز به من آسیبی نرسوندی. 270 00:23:16,895 --> 00:23:18,022 ‫هنوز ممکنه برسونم. 271 00:23:23,944 --> 00:23:27,448 ‫نه، تو چنین کاری نمی‌کنی، کواچ. 272 00:23:29,033 --> 00:23:31,952 ‫تو فقط تظاهر می‌کنی ‫یکی از هیولاها هستی. 273 00:23:47,217 --> 00:23:48,886 ‫دیوسا شمشیرمو گرفتن. 274 00:23:48,969 --> 00:23:50,016 ‫بهش چی گفتی؟ 275 00:23:50,041 --> 00:23:51,954 ‫گفتم اگه تو بمونی می‌مونم. 276 00:23:53,724 --> 00:23:56,518 ‫لعنت، تاک! تو قبول کردی. 277 00:23:56,602 --> 00:23:59,647 ‫- خب، تو نقشه‌ی بهتر می‌خواستی. ‫- هنوزم می‌خوام. 278 00:24:00,606 --> 00:24:02,900 ‫شاید بتونیم کمک کنیم ‫پروتکتورِت سرنگون شه. 279 00:24:03,400 --> 00:24:05,819 ‫شایدم این آدما ‫گلومون رو جر بدن. 280 00:24:05,903 --> 00:24:08,781 ‫در هر صورت، از الان به بعد، ‫ما کنار هم می‌مونیم. 281 00:24:09,448 --> 00:24:11,909 ‫هر اتفاقی بیفته، ما یه خانواده می‌مونیم. 282 00:24:12,701 --> 00:24:13,911 ‫هر اتفاقی بیفته... 283 00:24:15,621 --> 00:24:16,914 ‫خانواده می‌مونیم. 284 00:24:57,871 --> 00:25:01,667 ‫برین پیش دسوتو تا اسلحه‌هاتونو پس بگیرین. ‫از فردا تمرین رو شروع می‌کنین. 285 00:25:13,971 --> 00:25:15,848 ‫ما در کنارشون زندگی کردیم... 286 00:25:17,558 --> 00:25:19,393 ‫یه هر حال، یه جایی نزدیکشون بودیم. 287 00:25:20,728 --> 00:25:22,020 ‫باهاشون تمرین کردیم. 288 00:25:22,104 --> 00:25:25,691 ‫سربازای سی‌تک به خودشون ‫داروهای بازسازگارکننده تزریق می‌کنن 289 00:25:25,774 --> 00:25:28,110 ‫تا حامل رو مجبور ‫به تبعیت از خودشون کنن. 290 00:25:28,193 --> 00:25:30,362 ‫ولی هیچ کدوم از تکنیک‌هاشون ‫کاری با ذهن ناب نداره، 291 00:25:30,446 --> 00:25:31,822 ‫و شما باید همین رو کنترل کنین. 292 00:25:32,781 --> 00:25:37,619 ‫بر خودتون تسلط پیدا کنین تا بتونین در یک چشم به هم زدن ‫سوار هر حاملی بشین، 293 00:25:38,328 --> 00:25:39,455 ‫هر جای کهکشان که باشه. 294 00:25:41,290 --> 00:25:44,376 ‫باید نقطه ضعف اسلحه‌ها رو یاد بگیرین. 295 00:25:45,961 --> 00:25:48,338 ‫گفتنش آسونه ‫وقتی یه سان‌جت دستته. 296 00:25:49,465 --> 00:25:50,466 ‫من بدون اسلحه‌م. 297 00:25:51,216 --> 00:25:52,092 ‫کارمو تموم کن. 298 00:25:54,970 --> 00:25:56,180 ‫به حافظه‌م شلیک کن. 299 00:25:59,933 --> 00:26:01,018 ‫مشکل چیه، کواچ؟ 300 00:26:02,770 --> 00:26:04,229 ‫فکر می‌کنی منصفانه نیست؟ 301 00:26:09,026 --> 00:26:10,235 ‫بیا شانس‌هامون رو برابر کنیم. 302 00:26:18,869 --> 00:26:21,371 ‫هر دوی شما، ‫من رو ناکار کنین. 303 00:26:25,083 --> 00:26:27,711 ‫من ترجیح میدم اون رو ناکار کنم، ‫عیب نداره؟ 304 00:26:27,795 --> 00:26:30,839 ‫- هر زمان و هر مکانی که بگی میام، دسوتو. ‫- همین الان خوبه. 305 00:26:30,923 --> 00:26:32,758 ‫- به نظرت دارم فرار می‌کنم؟ ‫- شلیک کن. 306 00:26:54,863 --> 00:26:56,406 ‫این حامل یه وسیله‌ست. 307 00:26:57,115 --> 00:27:00,744 ‫این من رو کنترل نمی‌کنه. ‫منم که اینو کنترل می‌کنم. 308 00:27:02,079 --> 00:27:03,747 ‫تقطه‌ضعف اسلحه‌ها همینه. 309 00:27:04,498 --> 00:27:08,544 ‫اونا ابزار کشتن و نابود کردنن. ‫اونا بهتون قدرت نمیدن. 310 00:27:10,879 --> 00:27:12,506 ‫خود شما اسلحه هستین. 311 00:27:13,966 --> 00:27:16,426 ‫خود شما قاتل و نابودگر هستین. 312 00:27:20,681 --> 00:27:21,765 ‫طرز فکرت درست بود، 313 00:27:22,141 --> 00:27:24,476 ‫ولی دفعه‌ی بعد ‫اگه خواستی کسی که دوستش داری رو نجات بدی، 314 00:27:25,936 --> 00:27:26,937 ‫سریع‌تر حرکت کن. 315 00:27:28,272 --> 00:27:29,815 ‫یادم می‌مونه. 316 00:27:36,738 --> 00:27:41,535 ‫شما دو اسلحه دارین، ‫خودتون و همدیگه. 317 00:27:41,618 --> 00:27:44,371 ‫- شماها کاملاً اسلحه‌ی دوم رو نادیده گرفتین. ‫- چون اون یه سی‌تک ــیِ کله‌کیریه. 318 00:27:44,454 --> 00:27:46,164 ‫اگر این یه نبرد واقعی می‌بود، ‫الان هردوتون مُرده بودین. 319 00:27:46,582 --> 00:27:49,209 ‫قدرت واقعی یه گرگ در ‫طول دندون یا سرعت یا کشتنش نیست. 320 00:27:49,293 --> 00:27:50,168 ‫در گله‌شه. 321 00:27:50,878 --> 00:27:54,214 ‫به هر دنیایی که وارد شدین، ‫یه گروه تشکیل بدین. 322 00:27:54,298 --> 00:27:57,718 ‫راه‌هایی پیدا کنین برای الهام بخشیدن وفاداری ‫در عده‌ای آدم محلی توانمند، 323 00:27:57,801 --> 00:28:00,262 ‫حتی اگه بسیاری از اونا ‫در نهایت از بین برن. 324 00:28:00,345 --> 00:28:01,930 ‫ما فرستادگان هستیم، 325 00:28:03,557 --> 00:28:05,642 ‫و هر آنچه که در اختیارمون قرار بگیره رو می‌پذیریم. 326 00:28:05,726 --> 00:28:07,644 ‫وقتی کال احساس کرد ما آماده‌ایم، 327 00:28:07,728 --> 00:28:09,229 ‫ما شروع کردیم به ماموریت رفتن باهاشون. 328 00:28:09,313 --> 00:28:12,357 ‫اینا پروتکل‌های دسترسی به سربازخونه‌های سی‌تک ‫در سیاره‌ی تورِس 4 ــه. 329 00:28:12,441 --> 00:28:14,651 ‫مرکز تحقیق و توسعه‌ی ایمنشون؟ 330 00:28:14,735 --> 00:28:16,987 ‫اونا در پشتی رو ‫برای یه جوخه از حامل‌های جنگی باز میذارن، 331 00:28:17,070 --> 00:28:19,740 ‫برای اینکه اگه یه وقت محلی‌ها ‫بتونن از تدابیر امنیتی عبور کنن و داخل شن. 332 00:28:19,823 --> 00:28:20,824 ‫محض احتیاطه. 333 00:28:20,908 --> 00:28:23,327 ‫پس ما وارد گوشت‌های پروتکتورِت میشیم ‫که آماده روی میز گذاشته شده؟ 334 00:28:23,410 --> 00:28:24,870 ‫یا اینکه وارد یه تله میشیم. 335 00:28:24,953 --> 00:28:27,205 ‫می‌خوای چیزی درباره‌ی برادرم بگی، دسوتو؟ 336 00:28:27,289 --> 00:28:30,709 ‫نمی‌تونی بهش اعتماد کنی. ‫چطور می‌تونی بهش اعتماد کنی؟ 337 00:28:30,792 --> 00:28:33,712 ‫چون اون بهمون اطلاعاتی رو داد ‫که باهاش داریم ماموریت رو اجرا می‌کنیم. 338 00:28:35,672 --> 00:28:37,674 ‫میریم سراغ پایگاه داده‌های اونجا، 339 00:28:38,091 --> 00:28:41,637 ‫و ازش مشخصات امنیتی مراکز ذکر شده ‫در اینجا رو دانلود می‌کنیم. 340 00:28:42,012 --> 00:28:45,182 ‫بعدش پایگاه داده رو منفجر می‌کنیم ‫تا شبیه یه خرابکاری ساده به نظر بیاد. 341 00:28:45,849 --> 00:28:47,768 ‫اصلاً متوجه نمیشن ما چیزی ازشون سرقت کردیم. 342 00:28:51,521 --> 00:28:52,481 ‫شروع کن. 343 00:28:57,402 --> 00:29:00,197 ‫ارسال به هدف آغاز شد. 344 00:29:00,280 --> 00:29:02,991 ‫همبستگی فازی بار انسانی دیجیتال ‫برقرار گردید. 345 00:29:03,659 --> 00:29:06,787 ‫آماده‌ی انتقال، ‫برقراری ارتباط رو شروع کنید. 346 00:29:07,955 --> 00:29:09,581 ‫در حال برقراری ارتباط. 347 00:29:10,916 --> 00:29:15,337 ‫در حال برقراری ارتباط. ‫در حال برقراری ارتباط. 348 00:29:20,717 --> 00:29:22,511 ‫در حال دریافتِ ‫بار انسانی دیجیتال. 349 00:29:22,886 --> 00:29:24,054 ‫بازگشت انتقال تایید گردید. 350 00:29:24,137 --> 00:29:26,930 ‫احمق مادر جنده! کسی داره میاد؟ 351 00:29:26,955 --> 00:29:27,832 ‫چی شد؟ 352 00:29:27,891 --> 00:29:29,142 ‫منو از ایستگاه انتقال هُل داد بیرون. 353 00:29:29,226 --> 00:29:31,895 ‫- خودِ دیوسش موند. ‫- اونجا گیر کرده؟ 354 00:29:31,979 --> 00:29:34,564 ‫باید بکشیش بیرون. ‫باید یه راهی باشه. 355 00:29:34,648 --> 00:29:37,109 ‫این تقصیر تو بود. ‫تو این کارو کردی. 356 00:29:37,192 --> 00:29:38,610 ‫آروم بگیر بابا. 357 00:29:38,694 --> 00:29:40,404 ‫تلاش کردم بیارمش بیرون ‫ولی گوش نداد. 358 00:29:40,487 --> 00:29:42,614 ‫‌اگه داری بهم دروغ میگی ‫می‌کشمت! 359 00:29:42,698 --> 00:29:45,909 ‫واقعاً؟ من اگه می‌خواستم بکشمش، ‫از روبرو بهش خنجر می‌زدم. 360 00:29:45,993 --> 00:29:47,995 ‫از همون روزی که اون اومد اینجا 361 00:29:48,078 --> 00:29:50,038 ‫- تو مرگشو می‌خواستی. ‫- یالا. 362 00:29:53,333 --> 00:29:55,320 ‫فاز بار انسانی دیجیتال موفقیت‌آمیز بود. 363 00:29:55,345 --> 00:29:59,822 ‫انتقال کامل گردید. ‫بدون تلفات. 364 00:30:02,092 --> 00:30:03,135 ‫چیه؟ 365 00:30:09,599 --> 00:30:10,642 ‫دیوس. 366 00:30:15,564 --> 00:30:16,773 ‫حالت خوبه؟ 367 00:30:27,034 --> 00:30:30,245 ‫تمام چیزایی که کال بهم یاد داد رو یادم نمیاد. 368 00:30:30,495 --> 00:30:34,583 ‫مثه اکسیژنی بود که می‌رفت توی وجودم. 369 00:30:36,418 --> 00:30:37,252 ‫دهنتو گاییدم. 370 00:30:38,378 --> 00:30:40,172 ‫من داشتم به خروجی می‌رسیدم. 371 00:30:41,298 --> 00:30:42,883 ‫به کمک تو نیازی نداشتم. 372 00:30:42,966 --> 00:30:45,093 ‫هرگز به کمکت نیازی پیدا نمی‌کنم. 373 00:30:45,469 --> 00:30:49,431 ‫پس لازم نکرده به خودت افتخار کنی، ‫مردک متکبر مادر به خطا. 374 00:30:51,725 --> 00:30:52,726 ‫شیر فهم شد؟ 375 00:31:13,580 --> 00:31:14,831 ‫مکالمه‌ی خوبی بود. 376 00:31:30,013 --> 00:31:32,265 ‫کال زندگی‌ای رو بهم داد ‫که هرگز نداشتم. 377 00:31:36,436 --> 00:31:38,230 ‫می‌تونی اونو بدی بهم؟ 378 00:31:39,606 --> 00:31:41,066 ‫من بهتون دروغ گفتم. 379 00:31:41,441 --> 00:31:43,860 ‫ما نمی‌تونیم با یه جنگیدن طبق عرف ‫در برابر این دشمن پیروز شیم، 380 00:31:43,944 --> 00:31:46,780 ‫چوت ما در حال مبارزه با پروتکتورِت نیستیم. 381 00:31:48,115 --> 00:31:50,200 ‫در حال مبارزه با خودِ جاودانگی‌ایم. 382 00:31:52,744 --> 00:31:55,247 ‫به وجود اومدن حافظه‌ها ‫یه معجزه بود 383 00:31:55,330 --> 00:31:58,417 ‫و همچنین، شروع نابودی بشریت. 384 00:31:58,500 --> 00:32:03,463 ‫من می‌تونم ببینم ما یک‌صد سال بعد ‫یا هزار سال بعد به چی تبدیل میشیم، 385 00:32:05,257 --> 00:32:07,050 ‫و اصلاً شبیه انسان نخواهیم بود. 386 00:32:07,134 --> 00:32:10,387 ‫طبقه‌ی جدیدی از مردم به وجود میاد ‫که اونقدر ثروتمند و قدرتمند هستن 387 00:32:10,470 --> 00:32:13,348 ‫که به هیچکس جواب پس نمیدن ‫و نمی‌میرن. 388 00:32:13,432 --> 00:32:14,672 ‫مرگ 389 00:32:14,697 --> 00:32:18,836 ‫نگهبان نهایی ما در برابرِ ‫تاریک‌ترین فرشتگان ذاتمون بود. 390 00:32:19,563 --> 00:32:23,442 ‫ولی حالا ‫هیولاهای میان ما صاحب همه‌چیز خواهند بود، 391 00:32:23,525 --> 00:32:27,154 ‫- و همه‌چیز رو مصرف و کنترل خواهند کرد. ‫- چیه؟ 392 00:32:27,237 --> 00:32:29,531 ‫اونا از خودشون خدا می‌سازن ‫و از ما برده... 393 00:32:29,614 --> 00:32:31,616 ‫- تو هم همون چیزی رو می‌بینی که من می‌بینم؟ ‫- ... فقط چیز دیگه‌ای صداش می‌کنن. 394 00:32:31,700 --> 00:32:33,743 ‫تقریباً هرگز. ‫من از اون چیزایی که درباره‌ی بصیرت و دریافت ناگهانی میگن متنفرم. 395 00:32:33,827 --> 00:32:35,370 ‫تمدن ما در نقطه‌ی عطف قرار داره. 396 00:32:35,454 --> 00:32:37,581 ‫- ما بر روی تکیه‌گاه قرار داریم... ‫- چی می‌بینی؟ 397 00:32:37,664 --> 00:32:39,791 ‫تکیه‌گاه میان امید و نسیان. 398 00:32:39,875 --> 00:32:40,959 ‫شک. 399 00:32:41,042 --> 00:32:45,839 ‫اگر مسیر رسیدن به زندگی ابدی رو ‫در قلمروی خودمون متوقف نکنیم... 400 00:32:47,507 --> 00:32:49,509 ‫فرزندانمون ناامیدی رو به ارث خواهند برد. 401 00:32:49,593 --> 00:32:53,221 ‫جزر و مد زندگیه که باعث میشه در نهایت ‫همگی ما یکسان باشیم. 402 00:32:54,222 --> 00:32:57,601 ‫طغیان باید به جاودانگی خاتمه بده. 403 00:32:58,768 --> 00:33:00,854 ‫داری ردباره‌ی برگردوندن مرگ واقعی حرف می‌زنی. 404 00:33:04,941 --> 00:33:05,859 ‫خودت چی؟ 405 00:33:05,942 --> 00:33:09,112 ‫من حاضرم برای برقرار کردن دوباره‌ی تعادل بمیرم. ‫این تصمیم منه. 406 00:33:10,363 --> 00:33:12,699 ‫شما باید برای خودتون تصمیم بگیرین. 407 00:33:14,409 --> 00:33:16,876 ‫من یه برنامه ساخته‌م به اسم ‫اَکِران 408 00:33:16,901 --> 00:33:20,439 ‫که به داخل بار انسانی دیجیتال دانلود میشه ‫و اون رو بازنویسی می‌کنه، 409 00:33:20,499 --> 00:33:23,627 ‫و به هر ذهن دقیقاً صد سال فرصت زندگی میده. 410 00:33:23,710 --> 00:33:25,703 ‫هر چقدرم که آدم ثروتمند و قدرتمند باشه، 411 00:33:25,728 --> 00:33:27,738 ‫مرگ دیگه اختیاری نخواهد بود. 412 00:33:29,299 --> 00:33:31,092 ‫ولی این که میگی ‫اصن چجوری ممکنه؟ 413 00:33:31,760 --> 00:33:34,012 ‫باید برنامه رو به طور همزمان به داخل تمامِ 414 00:33:34,095 --> 00:33:36,598 ‫حافظه‌های روی همه‌ی دنیاهای مسکونی ‫دانلود کنی. 415 00:33:36,681 --> 00:33:40,727 ‫من یه ماموریت برخورد مستقیم ‫به داخل پادگان پروتکتورِتِ روی این سیاره رو هدایت می‌کنم، 416 00:33:41,561 --> 00:33:44,898 ‫و کدهای منبع انتقال برای ‫هسته‌ی مرکزی رو می‌دزدم. 417 00:33:45,273 --> 00:33:47,108 ‫وقتی کدها رو برگردونیم... 418 00:33:47,192 --> 00:33:49,736 ‫از کدها برای انتقال به درون هسته‌ی مرکزی استفاده می‌کنی. 419 00:33:53,740 --> 00:33:55,116 ‫همه بسیج میشیم. 420 00:33:55,200 --> 00:34:00,330 ‫ما به زور وارد میشیم ‫و با اَکِران هسته رو زخمی می‌کنیم. 421 00:34:01,206 --> 00:34:05,293 ‫اونوقت اَکِران به درون تمام بارهای انسانی دیجیتال ‫در هر سیستم منتشر میشه. 422 00:34:05,710 --> 00:34:08,380 ‫تا حالا کسی از هسته‌ی مرکزی ‫زنده برنگشته. 423 00:34:10,924 --> 00:34:12,926 ‫من قصد برگشتن ندارم. 424 00:34:14,469 --> 00:34:16,179 ‫داری ازمون می‌خوای بمیریم. 425 00:34:16,263 --> 00:34:18,848 ‫دارم ازتون می‌خوام ‫انسان بودن رو بپذیرین. 426 00:34:22,561 --> 00:34:26,773 ‫ما برای تا ابد زنده بودن اینجا نیستیم، ‫وگرنه حتی بهترین‌هامون به فساد کشیده میشن. 427 00:34:27,566 --> 00:34:31,987 ‫اگر می‌خواین، برین. من جلوتون رو نمی‌گیرم. ‫ولی اون عده‌ای از ما که می‌مونن... 428 00:34:35,949 --> 00:34:38,326 ‫ما در کنار هم بشریت رو نجات میدیم. 429 00:34:38,743 --> 00:34:39,869 ‫با من هستید؟ 430 00:35:06,313 --> 00:35:08,940 ‫من برای حمله به پادگان ‫به یه تیم پنج‌نفره نیاز دارم. 431 00:35:33,548 --> 00:35:37,802 ‫- تاک؟ داری چیکار می‌کنی؟ ‫- تلاش می‌کنم یه تغییر ایجاد کنم. 432 00:37:03,012 --> 00:37:04,556 ‫کال! برو، برو، برو! 433 00:37:05,473 --> 00:37:06,474 ‫برو، برو، برو! 434 00:37:10,019 --> 00:37:12,147 ‫- لعنت! لعنت! ‫- اسلحه‌تو بنداز. 435 00:37:12,230 --> 00:37:13,356 ‫زنده می‌خوامش. 436 00:37:37,505 --> 00:37:39,215 ‫من آدم نوستالژیکی هستم. 437 00:37:40,759 --> 00:37:43,678 ‫بیست و هشت سال گذشته ‫اونوقت اینجا رو یه رنگ هم نزدین. 438 00:37:43,762 --> 00:37:46,973 ‫می‌دونی، واقعاً باید ‫یه دستی به سر و روی اینجا بکشی. 439 00:37:47,599 --> 00:37:50,477 ‫بار انسانی دیجیتال و حاملت ‫در اختیار افراد منه. 440 00:37:50,727 --> 00:37:53,563 ‫من از یکی از مناطق برون‌شهری نیوپِست ‫اومدم اینجا. 441 00:37:54,522 --> 00:37:55,774 ‫بیا گپ بزنیم. 442 00:37:55,857 --> 00:37:58,693 ‫در ضمن، ‫بهم گفتن به زن همراهت بود. 443 00:38:02,655 --> 00:38:04,115 ‫خواهرت بود؟ 444 00:38:10,538 --> 00:38:13,541 ‫مادرت بود. ‫گفت سلام برسونم. 445 00:38:16,628 --> 00:38:20,381 ‫هر کی که بود، تو رو ول کرد و رفت. ‫همه‌ی دوستات ولت کردن و رفتن. 446 00:38:23,343 --> 00:38:25,011 ‫واسه شام داشت دیرشون می‌شد. 447 00:38:28,681 --> 00:38:31,309 ‫تو چی می‌خوای؟ 448 00:38:31,392 --> 00:38:34,062 ‫فقط می‌خوام یه کم حال و احوال یه دوست قدیمی رو بپرسم. 449 00:38:39,651 --> 00:38:40,902 ‫ولی حق با توئه... 450 00:38:41,820 --> 00:38:46,866 ‫داشتن به محیط مجازی به چه دردی می‌خوره ‫اگه نتونی یه کم تغییر دکوراسیون بدی؟ 451 00:38:46,950 --> 00:38:50,495 ‫اگه یه ظاهر جدید رو امتحان نکنی. 452 00:38:54,999 --> 00:38:58,211 ‫بیا ببینیم قیافه‌ی تو چجوری میشه ‫وقتی دماغت رو از روی صورتت ببرم. 453 00:38:59,379 --> 00:39:00,797 ‫بهش دست نزن. 454 00:39:08,221 --> 00:39:10,723 ‫اونا بهت دارو تزریق کردن، کواچ، ‫متوجهی؟ 455 00:39:11,391 --> 00:39:13,685 ‫ما نمی‌دونیم چی بهت دادن، ‫نمی‌تونیم بکشیمت بیرون. 456 00:39:13,768 --> 00:39:16,020 ‫باید خودت رو بیدار کنی. 457 00:39:16,104 --> 00:39:18,940 ‫نگهبانا، یه رخنه در بازجویی رخ داده. 458 00:39:27,448 --> 00:39:28,908 ‫نگهبانات به درد نمی‌خورن. 459 00:39:28,992 --> 00:39:31,286 ‫من متوجه نمیشم. ‫تو نمی‌تونی اینجا بهم آسیب بزنی. 460 00:39:31,369 --> 00:39:33,663 ‫کواچ، خودت رو از ساختار خارج کن. 461 00:39:34,747 --> 00:39:37,792 ‫تاک، با من بیا. خواهش می‌کنم. 462 00:39:39,335 --> 00:39:40,503 ‫بیدار شو! 463 00:40:10,199 --> 00:40:11,868 ‫- حرکت می‌کنیم. ‫- بزن بریم. 464 00:40:11,951 --> 00:40:14,412 ‫فکر می‌کنی این دفعه بتونی پا به پامون بیای؟ 465 00:40:22,921 --> 00:40:25,548 ‫باورم نمیشه هنوزم می‌خوای ‫این ماموریت رو ادامه بدی 466 00:40:25,632 --> 00:40:27,717 ‫بعد از اینکه نزدیک بود ‫ییگر بکشتت. 467 00:40:27,800 --> 00:40:29,260 ‫ما باید از اینجا بریم. 468 00:40:29,344 --> 00:40:30,678 ‫اونا برگشتن و منو نجات دادن. 469 00:40:30,762 --> 00:40:33,806 ‫برگشتن ‫چون کال بهشون دستور داد. 470 00:40:33,890 --> 00:40:37,060 ‫برگشتن تا ییگر ازت بازجویی نکنه ‫و نفهمه کال چه نقشه‌ای داره. 471 00:40:37,143 --> 00:40:39,854 ‫تک تک کاراش حساب شده‌ست. 472 00:40:39,938 --> 00:40:41,689 ‫همه‌ش کنش و واکنشه. 473 00:40:41,773 --> 00:40:43,608 ‫داری اغراق می‌کنی. 474 00:40:43,691 --> 00:40:45,610 ‫تو هم ساده‌لوحی. 475 00:40:46,861 --> 00:40:49,072 ‫هر دوی ما به اندازه‌ی کافی ‫شاهد مرگ بوده‌ایم. 476 00:40:51,908 --> 00:40:54,243 ‫- نمی‌تونیم همینجوری ولشون کنیم و بریم. ‫- اگه کال اشتباه کرده باشه چی؟ 477 00:40:54,994 --> 00:40:57,747 ‫اگه اونا بتونن یه راه‌حلی برای برنامه‌ش پیدا کنن چی؟ 478 00:40:58,289 --> 00:41:00,959 ‫ما زمان خیلی زیادی رو از دست داده‌ایم. 479 00:41:01,542 --> 00:41:05,546 ‫در این چند سال اخیر ‫بالاخره همدیگه رو پس گرفتیم. 480 00:41:08,299 --> 00:41:09,884 ‫من نمی‌خوام بمیرم. 481 00:41:11,511 --> 00:41:13,554 ‫من می‌خوام زندگی کنم. 482 00:41:14,138 --> 00:41:17,350 ‫من می‌خوام ما یک‌میلیون فردا رو تجربه کنیم. 483 00:41:18,559 --> 00:41:20,103 ‫من از اینجا نمیرم، 484 00:41:20,728 --> 00:41:22,939 ‫مهم نیست صحبت چندتا فردا باشه. 485 00:41:30,071 --> 00:41:31,572 ‫ما چی هستیم، رِی؟ 486 00:41:40,081 --> 00:41:40,999 ‫ما خانواده‌ایم. 487 00:41:41,082 --> 00:41:44,460 ‫ما فرستادگانیم ‫و یه کاری داریم که باید انجام بدیم. 488 00:41:47,255 --> 00:41:52,635 ‫من فقط... نمی‌خوام فردا ‫آخرین روزمون باشه. 489 00:41:56,431 --> 00:41:58,599 ‫اینجوری نمیشه، خب؟ 490 00:42:00,476 --> 00:42:02,186 ‫ما نمیزاریم بشه. 491 00:42:31,758 --> 00:42:34,052 ‫- تو منو نجات دادی. ‫- چرا نباید می‌دادم؟ 492 00:42:34,677 --> 00:42:36,345 ‫تا حالا کسی من رو نجات نداده بود. 493 00:42:39,599 --> 00:42:41,309 ‫اون نقشه‌ی سری نبردمونه؟ 494 00:42:42,310 --> 00:42:44,771 ‫این دفترچه ‫پر از چیزاییه که من باید تا به الان یاد می‌گرفتم. 495 00:42:45,980 --> 00:42:48,983 ‫از جمله اسامی و داستان‌های ‫کسانی که در این جنگ از دست رفتن. 496 00:42:53,613 --> 00:42:55,406 ‫ما فردا به هسته‌ی مرکزی حمله می‌کنیم. 497 00:42:55,490 --> 00:42:58,493 ‫اونوقت کس دیگه‌ای ‫اسم مُرده‌ها رو می‌نویسه. 498 00:43:02,413 --> 00:43:04,207 ‫ییگر داشت منو تعقیب می‌کرد. 499 00:43:05,208 --> 00:43:07,627 ‫حالا می‌دونه شماها در دنیای هارلِن هستین. 500 00:43:09,796 --> 00:43:10,880 ‫شرمنده. 501 00:43:11,756 --> 00:43:14,717 ‫تو به خاطر پروتکتورِت ‫احساس گناه می‌کنی؟ 502 00:43:15,384 --> 00:43:18,679 ‫- به خاطر من بود که... ‫- نخیر، به خاطر من بود. همه‌ی اینا. 503 00:43:19,639 --> 00:43:22,350 ‫تمام کسانی که اسمشون توی اون دفترچه‌ست ‫آدمایین که پروتکتورِت کشت، نه تو. 504 00:43:22,433 --> 00:43:25,186 ‫به خاطر منه، ‫چون من حافظه‌ها رو خلق کردم. 505 00:43:27,355 --> 00:43:31,442 ‫نه، زنی که حافظه‌ها رو خلق کرد ‫نادیا ماکیتا بود. 506 00:43:32,026 --> 00:43:33,361 ‫نادیا فرار کرد، 507 00:43:34,445 --> 00:43:37,240 ‫و اسمشو تغییر داد ‫تا هیچکس هرگز نفهمه کیه. 508 00:43:37,824 --> 00:43:40,868 ‫تو... نادیا هستی... 509 00:43:46,082 --> 00:43:48,000 ‫من می‌خواستم یه کاوشگر باشم. 510 00:43:48,626 --> 00:43:51,254 ‫می‌خواستم با چشمای خودم ‫دنیاهای دیگه رو ببینم، اما... 511 00:43:53,381 --> 00:43:56,759 ‫یه زندگی برای دیدن ستاره‌ها کافی نبود، واسه همین... 512 00:43:58,136 --> 00:44:01,889 ‫من راهی پیدا کردم که بشه ‫ضمیر خودآگاه انسان رو 513 00:44:01,973 --> 00:44:05,601 ‫بین بدن‌ها منتقل کرد، ‫و با این آفرینش، به اوج آسمونا پرواز کردم. 514 00:44:07,353 --> 00:44:09,033 ‫ناگهان، هر کسی 515 00:44:09,058 --> 00:44:12,674 ‫می‌تونست فواصل فراتر از تصور رو ‫سریع‌تر از سرعت نور طی کنه، 516 00:44:12,733 --> 00:44:16,487 ‫و دیگه هیچکس ‫محدود به مدت زمان یک زندگی نبود. 517 00:44:17,572 --> 00:44:20,783 ‫چه... زیبا. 518 00:44:20,867 --> 00:44:24,120 ‫رم شهر یه عده دامدار گاو پناهنده بود، 519 00:44:24,203 --> 00:44:27,999 ‫ولی تبدیل شد به قدرتمندترین ‫امپراتوری باستان. 520 00:44:28,082 --> 00:44:29,834 ‫می‌دونی چجوری؟ 521 00:44:29,917 --> 00:44:31,127 ‫با جاده. 522 00:44:31,210 --> 00:44:33,183 ‫جاده تکنولوژی‌ای بود 523 00:44:33,208 --> 00:44:36,781 ‫که بهشون اجازه داد ‫ارتششون رو به سرتاسر دنیا بفرستن. 524 00:44:37,717 --> 00:44:39,710 ‫من فکر می‌کردم دارم ‫روح انسان‌ها رو آزاد می‌کنم، 525 00:44:39,735 --> 00:44:42,954 ‫ولی داشتم جاده‌های رم رو می‌ساختم. 526 00:44:43,514 --> 00:44:46,601 ‫زندگی ابدی برای کسایی که پولش رو دارن 527 00:44:46,684 --> 00:44:49,437 ‫به معنی کنترل ابدی ‫بر کسانیه که پولش رو ندارن. 528 00:44:50,980 --> 00:44:53,107 ‫این هدیه‌ایه که من به بشریت دادم. 529 00:44:53,524 --> 00:44:56,319 ‫و به همین خاطره ‫که همه‌ی ما قراره بمیریم. 530 00:44:56,402 --> 00:45:00,781 ‫پس یه جوری نگاهم نکن که انگار یه قهرمانم، ‫چون نیستم. 531 00:45:03,618 --> 00:45:05,453 ‫نمی‌تونم از نگاه کردن بهت دست بکشم. 532 00:45:11,584 --> 00:45:12,710 ‫و نخواهم کشید. 533 00:45:18,633 --> 00:45:20,134 ‫نمی‌تونیم این کارو کنیم. 534 00:45:20,885 --> 00:45:22,929 ‫قهرمان و هیولا رو فراموش کن. 535 00:45:24,430 --> 00:45:26,432 ‫تو زنی هستی که منو آزاد کرد. 536 00:47:26,343 --> 00:47:27,595 ‫من میرم باهاش صحبت کنم. 537 00:47:27,678 --> 00:47:30,431 ‫در کمتر از پنج ساعت ‫منتقل میشیم به هسته، تاک. 538 00:47:31,390 --> 00:47:32,725 ‫توی اردوگاه می‌بینمت. 539 00:47:32,808 --> 00:47:33,893 ‫باشه. 540 00:47:36,896 --> 00:47:38,355 ‫این کارمون به اشتباه نبود. 541 00:47:39,815 --> 00:47:40,858 ‫می‌دونم. 542 00:47:46,238 --> 00:47:47,239 ‫می‌دونم. 543 00:48:06,092 --> 00:48:08,761 ‫رِی! رِی! 544 00:48:09,762 --> 00:48:11,305 ‫بیا در این باره صحبت کنیم! 545 00:48:13,682 --> 00:48:14,517 ‫رِی! 546 00:48:24,985 --> 00:48:25,820 ‫چیه؟ 547 00:48:29,990 --> 00:48:31,117 ‫رِی؟ 548 00:48:35,496 --> 00:48:36,372 ‫کجایی؟ 549 00:48:37,164 --> 00:48:38,582 ‫کجایی؟ 550 00:48:55,015 --> 00:48:56,058 ‫حالت بهتره؟ 551 00:48:58,519 --> 00:48:59,854 ‫حامل رو نجات دادم. 552 00:49:00,604 --> 00:49:04,024 ‫باید خودتو تقویت کنی ‫اگه می‌خوای برگردی به سرعت لازم برای مبارزه کردن. 553 00:49:04,108 --> 00:49:06,193 ‫گلایِث. یکی از محرک‌های سی‌تک ــه. 554 00:49:06,277 --> 00:49:08,445 ‫خیلی خوب جواب میده، ‫اگه باعث نشه سکته کنی. 555 00:49:08,529 --> 00:49:11,907 ‫- من... خوبم، دستت درد نکنه. ‫- هر جور راحتی. 556 00:49:13,451 --> 00:49:15,453 ‫حد اقل باید یه چیزی بخوری. 557 00:49:17,037 --> 00:49:18,917 ‫من اینجا تنها بودم، ‫که توی دید نباشم، 558 00:49:18,942 --> 00:49:20,982 ‫ولی یه کم از همه‌چیز هست. 559 00:49:22,626 --> 00:49:24,962 ‫اولین‌باری که شایعه‌ها رو شنیدم ‫باورم نشد. 560 00:49:25,045 --> 00:49:27,464 ‫یه فرستاده توی بِی‌سیتی؟ 561 00:49:27,548 --> 00:49:28,674 ‫به نظر غیرممکن می‌اومد. 562 00:49:29,133 --> 00:49:30,509 ‫باید می‌اومدم خودم ببینم. 563 00:49:38,559 --> 00:49:41,937 ‫در تمام این مدت ‫چیکار می‌کردی؟ 564 00:49:42,021 --> 00:49:44,190 ‫برگشتم به دنیای هارلِن. 565 00:49:44,273 --> 00:49:45,566 ‫باید ببینیش. 566 00:49:46,525 --> 00:49:49,111 ‫نمی‌دونم فکر می‌کردم ‫اونجا چی پیدا می‌کنم. 567 00:49:50,821 --> 00:49:53,324 ‫ولی هیچ کدوم از چیزایی که به خاطر می‌آوردم ‫سالم نمونده بود. 568 00:49:54,617 --> 00:49:55,659 ‫همه‌ش از بین رفته. 569 00:49:57,578 --> 00:49:59,997 ‫این سخت‌تر چیزیه که میشه بهش عادت کرد. 570 00:50:00,581 --> 00:50:02,291 ‫هیچی سالم نمی‌مونه. 571 00:50:08,088 --> 00:50:09,381 ‫هیچی جز ما. 572 00:50:34,657 --> 00:50:36,575 ‫کال؟ کالکریست! صدامو می‌شنوی؟ 573 00:50:37,368 --> 00:50:39,036 ‫رِیلین، صدامو می‌شنوی؟ 574 00:51:48,689 --> 00:51:53,193 ‫هیولاها. هیولاها. 575 00:51:53,277 --> 00:51:56,739 ‫هیولاها.... همه‌جائن. 576 00:51:59,033 --> 00:52:00,909 ‫ویدورا. ویدورا. 577 00:52:01,744 --> 00:52:02,995 ‫کی این کارو کرد؟ 578 00:52:03,078 --> 00:52:05,456 ‫- منو ببین، دشمن کجاست؟ ‫- هیولاها. از بالا اومدن. 579 00:52:05,539 --> 00:52:07,499 ‫- کی این کارو کرد؟ ‫- همه‌جا. همه‌حا. 580 00:52:07,583 --> 00:52:09,918 ‫هیولاها! 581 00:52:10,002 --> 00:52:12,296 ‫- هیولاها! ‫- ویدورا! ویدورا! 582 00:52:12,379 --> 00:52:14,465 ‫بس کن! 583 00:52:14,548 --> 00:52:16,383 ‫برگرد به دنیای واقعی. 584 00:52:16,967 --> 00:52:19,720 ‫تفنگ رو بده من. ‫خیلی خب، منو نگاه کن. تفنگ رو بده من. 585 00:52:19,803 --> 00:52:23,599 ‫- باید هیولا رو بکشم. ‫- نه، نه، نه، نه، نه! 586 00:52:31,065 --> 00:52:32,524 ‫ما بودیم. 587 00:52:33,150 --> 00:52:34,693 ‫دشمن، ما بودیم. 588 00:52:52,628 --> 00:52:55,255 ‫- تاک! کجایی؟ ‫- رِی، رِی، تویی؟ 589 00:52:55,339 --> 00:52:57,049 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره. 590 00:52:57,132 --> 00:52:58,759 ‫چه اتفاقی داره می‌افته؟ 591 00:52:58,842 --> 00:53:02,721 ‫برو به فرودگاه شاتل‌ها. شنیدی؟ ‫برو به فرودگاه شاتل‌ها! 592 00:53:03,055 --> 00:53:06,975 ‫کالکریست فالکونر! ‫درود بر طغیان! 593 00:53:07,059 --> 00:53:08,936 ‫دسوتو! گوش کن، منو ببین! منو ببین! 594 00:53:09,019 --> 00:53:11,480 ‫- تاک، تویی؟ ‫- منم، منم. 595 00:53:11,563 --> 00:53:15,692 ‫من این کارو با خودم کردم. ‫یادم نمیاد چرا. 596 00:53:15,776 --> 00:53:17,736 ‫از اینجا می‌برمت بیرون. ‫من تو رو از اینجا... 597 00:53:34,086 --> 00:53:35,504 ‫- تاک؟ تاک؟ ‫- رِیلین؟ رِیلین؟ 598 00:53:35,587 --> 00:53:37,381 ‫تو برو، اونجا می‌بینمت. 599 00:53:38,340 --> 00:53:40,843 ‫کال نیگه باید بریم به پرده‌ی بعدی! 600 00:53:40,926 --> 00:53:42,344 ‫کمکم کن برم به پرده‌ی بعدی! 601 00:53:42,428 --> 00:53:45,222 ‫- توی مغزمه، توی مغزمه! ‫- دسوتو. 602 00:53:46,140 --> 00:53:48,016 ‫- من تلاش کردم، تاک. ‫- می‌دونم. 603 00:53:48,100 --> 00:53:49,768 ‫این یه ساختار نیست. 604 00:53:52,938 --> 00:53:54,106 ‫من تلاش کردم. 605 00:53:56,024 --> 00:53:57,901 ‫نمیزاره. 606 00:53:57,985 --> 00:53:59,945 ‫تاک، کمکم کن. 607 00:54:04,825 --> 00:54:07,411 ‫- کمکم کن، برادر. ‫- باشه. خیلی خب، رفیق. 608 00:54:14,168 --> 00:54:15,627 ‫مکالمه‌ی خوبی بود. 609 00:54:17,337 --> 00:54:18,547 ‫مکالمه‌ی خوبی بود. 610 00:54:46,909 --> 00:54:48,994 ‫کال! فالکون یک، صدامو می‌شنوی؟ 611 00:54:49,703 --> 00:54:50,954 ‫فالکون یک، حواب بده! 612 00:54:51,038 --> 00:54:53,457 ‫- تاک، چه اتفاقی افتاد؟ ‫- استرانگ‌هولد سقوط کرده! 613 00:54:59,213 --> 00:55:02,132 ‫استرانگ‌هولد سقوط کرده. ‫تکرار می‌کنم، استرانگ‌هولد سقوط کرده. 614 00:55:02,216 --> 00:55:05,761 ‫- موقعیتت چیه؟ ‫- پل اکو، در سمت شمال. 615 00:55:08,680 --> 00:55:11,183 ‫- چه اتفاقی افتاد؟ ‫- سربازای سی‌تک وارد غار شدن. 616 00:55:11,266 --> 00:55:13,227 ‫حمله‌ی ویروسی کردن، ‫ویروس مستقیماً به داخل حافظه دانلود کردن. 617 00:55:13,310 --> 00:55:15,562 ‫- چند نفر از افرادمون آلوده شدن؟ ‫- همه‌شون. 618 00:55:16,647 --> 00:55:19,107 ‫دیوونه شدن. همدیگه رو کشتن. 619 00:55:20,526 --> 00:55:23,946 ‫ویروس رالینگ ــه. ‫حتماً ما خارج از محدوده بودیم... 620 00:55:24,696 --> 00:55:26,532 ‫- ما سه نفر. ‫- اون کجاست؟ 621 00:55:26,615 --> 00:55:28,492 ‫- تاک، کجایی؟ ‫- رِی! رِی! 622 00:55:28,575 --> 00:55:30,869 ‫من نمیام. ‫با همدیگه برین سوار شاتل شین. 623 00:55:30,953 --> 00:55:31,995 ‫- فراموشش کن. ‫- امکان نداره. 624 00:55:32,079 --> 00:55:34,623 ‫من حواسشون رو پرت می‌کنم. ‫اگه همین الان پرواز نکنین، 625 00:55:34,706 --> 00:55:37,125 ‫قبل از اینکه بتونین از اینجا برین ‫بهتون شلیک می‌کنن. 626 00:55:37,209 --> 00:55:38,502 ‫ازم نخواه این کارو کنم. 627 00:55:38,585 --> 00:55:39,836 ‫همین الان پاشو بیا این بالا! 628 00:55:39,920 --> 00:55:42,464 ‫برو به هسته ‫و اَکِران رو اجرا کن. 629 00:55:42,548 --> 00:55:44,758 ‫هنوز می‌تونی انجامش بدی، ‫می‌تونی همه‌چیزو عوض کنی، 630 00:55:44,841 --> 00:55:46,301 ‫ولی نه اگه اینجا بمیری! 631 00:55:50,305 --> 00:55:51,723 ‫برو! 632 00:55:56,728 --> 00:55:57,771 ‫همین الان فرار کنین! 633 00:56:00,023 --> 00:56:01,066 ‫زنده بمون. 634 00:56:01,650 --> 00:56:02,609 ‫بهت دستور دادم. 635 00:56:03,527 --> 00:56:05,070 ‫متوجه شدی؟ 636 00:56:07,239 --> 00:56:08,240 ‫آره. 637 00:56:09,575 --> 00:56:10,409 ‫برو! 638 00:56:48,947 --> 00:56:50,574 ‫نتونستی بگیریش، ییگر. 639 00:56:51,241 --> 00:56:52,451 ‫هرگز نمی‌تونی بگیریش. 640 00:56:53,410 --> 00:56:54,912 ‫تاک... 641 00:57:49,591 --> 00:57:52,260 ‫من با وجود این همه خاکستر ‫چیزی رو برنمی‌دارم. 642 00:57:52,344 --> 00:57:55,013 ‫پیداش کنین. خدا لعنتتون کنه، ‫پیداش کنین. 643 00:57:57,683 --> 00:57:59,101 ‫کواچ! 644 00:58:00,936 --> 00:58:02,896 ‫دارم میام سراغت، شنیدی چی گفتم؟ 645 00:58:04,064 --> 00:58:06,233 ‫فرقی نداره تا کجا فرار کنی! 646 00:58:44,312 --> 00:58:48,483 ‫ظاهراً خیلی همه رو اذیت می‌کرد. ‫هیشکی ازش خوشش نمی‌اومد. 647 00:58:49,359 --> 00:58:51,903 ‫شنیدم سرشو از بدن جدا کردی. 648 00:58:51,987 --> 00:58:55,198 ‫گمونم سر جدا شده این قابلیت رو داره که قابل حمله... 649 00:58:55,282 --> 00:59:00,495 ‫وقتی موشک خورد به شاتل ‫تو به همراه کال توش بودی. 650 00:59:02,956 --> 00:59:04,458 ‫چطور اون مُرد؟ 651 00:59:10,797 --> 00:59:11,965 ‫همه‌چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. 652 00:59:20,015 --> 00:59:23,602 ‫راستشو بخوای، به یاد نمیارم. 653 00:59:42,162 --> 00:59:44,498 ‫من میرم آب بزنم به صورتم. 654 00:59:45,457 --> 00:59:46,458 ‫باشه. 655 00:59:59,262 --> 01:00:03,225 ‫توهم، جابجاشدگی، انزوا. 656 01:00:11,733 --> 01:00:13,860 ‫باید با ناامیدی مبارزه کنی. 657 01:00:56,319 --> 01:00:57,988 ‫قانون برای آدمایی مثه ما معنی نداره. 658 01:01:08,874 --> 01:01:10,208 ‫تاکشی، خودتی؟ 659 01:01:29,561 --> 01:01:31,313 ‫مامان گفت عصبانی بودن از دست کسی ‫احمقانه‌ست. 660 01:01:31,396 --> 01:01:34,524 ‫گفت باید فراموشش کنی ‫وگرنه روحت رو می‌کشه. 661 01:01:35,483 --> 01:01:36,610 ‫نظر تو چیه؟ 662 01:02:13,104 --> 01:02:14,856 ‫این که مسیر تخلیه‌ی اضطراری نیست. 663 01:02:27,244 --> 01:02:28,411 ‫چرا؟ 664 01:02:29,788 --> 01:02:31,289 ‫اونا بهم زندگی دادن. 665 01:02:34,042 --> 01:02:35,293 ‫تاک... 666 01:02:45,929 --> 01:02:49,015 ‫فقط یه دلیل وجود داره که یادت نمی‌اومد ‫چه اتفاقی افتاده. 667 01:02:54,646 --> 01:02:56,856 ‫پیش از وقوع انفجار ‫از خودت نسخه‌ی پشتیبان گرفته بودی. 668 01:02:57,983 --> 01:03:00,026 ‫من هیچوقت نمی‌تونستم بهت دروغ بگم. 669 01:03:19,254 --> 01:03:20,588 ‫چرا حاضر به انجام چنین کاری شدی؟ 670 01:03:20,672 --> 01:03:22,257 ‫کال هم همین سوال رو ازم پرسید. 671 01:03:22,340 --> 01:03:24,426 ‫من بهش گفتم به خاطر این بود که ‫اونا بهم زندگی دادن. 672 01:03:25,010 --> 01:03:29,431 ‫ولی حقیقت اینه که، برادر بزرگه، ‫همه‌ش به خاطر تو بود. 673 01:03:37,700 --> 01:03:42,850 ‫-: محمـد Dunham :- 674 01:03:42,851 --> 01:03:47,850 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co 675 01:03:47,851 --> 01:03:52,850 رسانه‌ی کوچک LiLMedia.TV