1 00:00:02,000 --> 00:00:32,000 ‫رسانه‌ی بزرگ نایت‌مووی با افتخار تقدیم می‌کند: ‫NightMovie.Co 2 00:00:33,001 --> 00:00:39,001 ‫کانال هواداران وایکینگ‌ها ‫Telegram.me/Thevikings 3 00:00:39,002 --> 00:00:53,002 ‫:: مترجم : نیــــما :: ‫:: Dark Assassin :: 4 00:00:55,720 --> 00:00:58,490 ‫وقتی قرص ماه دوباره کامل بشه.. 5 00:00:58,530 --> 00:01:02,500 ‫باید آوازه و داراییمون رو به دست بیاریم 6 00:01:02,530 --> 00:01:08,110 ‫و در جنگی مبارزه کنیم ‫که دنیا رو به لرزه درمیاره 7 00:01:08,130 --> 00:01:10,830 ‫و پیروزش، وارث زمین خواهد شد 8 00:01:53,480 --> 00:01:54,580 ‫خونه؟ 9 00:01:56,020 --> 00:01:57,920 ‫راستش، دیگه نمی‌دونم 10 00:01:59,990 --> 00:02:00,990 ‫چی تو خونه‌ست؟ 11 00:02:02,260 --> 00:02:03,260 ‫من یه وایکینگم 12 00:02:06,990 --> 00:02:08,690 ‫اما موضوع یه چیز دیگه‌ست 13 00:02:10,330 --> 00:02:12,630 ‫اون مادر بچمه 14 00:02:12,670 --> 00:02:16,070 ‫توروی، دیگه دوستش ندارم 15 00:02:16,100 --> 00:02:17,530 ‫اون سزاوارش نیست 16 00:02:19,140 --> 00:02:20,650 ‫حس بدی راجع به این موضوع دارم 17 00:02:23,880 --> 00:02:27,950 ‫چیزی که لیاقتش رو داریم ‫و چیزی که به دست میاریم 18 00:02:27,980 --> 00:02:33,280 ‫هیچوقت در توازن نیستند، بیورن آهنین 19 00:02:33,320 --> 00:02:38,120 ‫به نظر میاد خدایان زیاد به انصاف ‫علاقه‌ای ندارن 20 00:03:13,860 --> 00:03:14,860 ‫خوبی؟ 21 00:03:33,480 --> 00:03:35,410 ‫چقدر دیگه باید بریم، فلوکی؟ 22 00:03:36,550 --> 00:03:38,660 ‫چند روزه که داریم راه میریم 23 00:03:38,690 --> 00:03:40,790 ‫من کاملا دنبال منزلی هستم.. 24 00:03:40,820 --> 00:03:42,720 ‫که اودین برای فلوکی ساخته 25 00:03:42,760 --> 00:03:44,460 ‫البته اگه وجود داشته باشه 26 00:03:44,490 --> 00:03:45,890 ‫وجود داره 27 00:03:45,930 --> 00:03:47,370 ‫من در یه رویا دیدمش 28 00:03:47,390 --> 00:03:49,490 ‫از طلا ساخته شده بود 29 00:03:49,530 --> 00:03:51,800 ‫منزلیه که توسط خدایان ساخته شده 30 00:03:51,830 --> 00:03:54,530 ‫باید برای همه‌مون جا داشته باشه، نه فقط فلوکی 31 00:03:56,100 --> 00:03:58,800 ‫چرا باهامون حرف نمیزنی، فلوکی؟ 32 00:03:58,840 --> 00:04:00,580 ‫چون متوجه نیستید 33 00:04:18,560 --> 00:04:19,900 ‫به خونه خوش اومدی، پسرم 34 00:04:22,860 --> 00:04:24,290 ‫سامی اینجا چیکار می‌کنه؟ 35 00:04:26,070 --> 00:04:28,540 ‫شاه هارولد و برادرت آیوار دارن برای... 36 00:04:28,570 --> 00:04:30,110 ‫حمله به ما برنامه ریزی می‌کنن 37 00:04:31,740 --> 00:04:32,780 ‫کِی؟ 38 00:04:32,810 --> 00:04:35,350 ‫مهتاب کامل بعدی 39 00:04:35,370 --> 00:04:37,710 ‫پس به نظر میرسه سر وقت برگشتم 40 00:04:37,740 --> 00:04:40,370 ‫به کمک بیشتری نیاز داریم 41 00:04:40,410 --> 00:04:41,610 ‫نمی‌تونیم نیروهای هارولد.. 42 00:04:41,650 --> 00:04:44,320 ‫و آیوار رو دست کم بگیریم 43 00:04:44,350 --> 00:04:48,180 ‫به همین خاطر از سامی خواستم ‫بهمون ملحق بشه 44 00:04:50,020 --> 00:04:51,420 ‫بیا و باهاشون ملاقات کن 45 00:04:55,060 --> 00:04:56,160 ‫اوبه 46 00:04:56,200 --> 00:04:57,230 ‫خوش اومدی 47 00:05:44,940 --> 00:05:46,310 ‫شاه‌دخت 48 00:05:56,160 --> 00:05:57,530 ‫بهم بگو، هالفدان 49 00:05:57,560 --> 00:06:00,100 ‫فوق‌العاده‌ترین چیزی که در سفرهاتون ‫دیدی چی بود؟ 50 00:06:00,830 --> 00:06:01,930 ‫هیچی 51 00:06:02,860 --> 00:06:04,060 ‫هیچی؟ 52 00:06:04,100 --> 00:06:07,440 ‫بهش می‌گفتن صحرا 53 00:06:07,470 --> 00:06:10,010 ‫فقط مایل‌ها و مایل‌ها شن بود 54 00:06:10,040 --> 00:06:12,680 ‫تا جایی که چشم کار می‌کرد، شن بود 55 00:06:12,710 --> 00:06:14,380 ‫و چیزی جز شن وجود نداشت 56 00:06:14,410 --> 00:06:17,380 ‫و دومین چیز فوق‌العاده‌ای که دیدی ‫چی بود؟ 57 00:06:20,810 --> 00:06:21,980 ‫همه چیز 58 00:06:25,550 --> 00:06:29,980 ‫اوبه، چرا اینطوری با آیوار ‫سر جنگ افتادی؟ 59 00:06:30,020 --> 00:06:32,690 ‫چطور می‌تونی این سوال رو ازم بپرسی؟ 60 00:06:32,730 --> 00:06:35,500 ‫خودت می‌دونی آیوار چطوریه، خودت دیدی 61 00:06:35,530 --> 00:06:37,770 ‫و هویتسرک همراهی با اون رو انتخاب کرده 62 00:06:37,800 --> 00:06:39,070 ‫خائن 63 00:06:39,100 --> 00:06:41,140 ‫اونا میراث پدرمون رو برای ‫همیشه نابود می‌کنن 64 00:06:41,170 --> 00:06:43,840 ‫ولی ما تا جایی که می‌تونیم ‫باید برای نگه‌داشتنش بجنگیم 65 00:06:45,140 --> 00:06:47,410 ‫پدر به واسطه‌ی ما هنوز یادش زنده‌ست 66 00:06:47,440 --> 00:06:49,050 شایدم اصلا نیست 67 00:06:57,120 --> 00:06:59,560 ‫تو چیکار می‌کنی، هالفدان؟ 68 00:07:01,690 --> 00:07:03,660 ‫می‌خوای به برادرت ملحق بشی؟ 69 00:07:07,460 --> 00:07:08,830 ‫نه 70 00:07:11,330 --> 00:07:13,830 ‫بیورن جون من رو نجات داد 71 00:07:13,870 --> 00:07:17,440 ‫و بهش سوگند وفاداری خوردم 72 00:07:17,470 --> 00:07:21,880 ‫و هیچ چیز باعث نمیشه ‫نظرم رو عوض کنم 73 00:07:21,910 --> 00:07:25,120 ‫در حینی که نبودی، برادرت به اینجا اومد 74 00:07:26,080 --> 00:07:27,350 ‫بهم قسم خورد.. 75 00:07:27,380 --> 00:07:30,760 ‫که دیگه تمایلی به تصاحب امپراطوری من نداره 76 00:07:30,780 --> 00:07:31,980 ‫اما داشت دروغ می‌گفت 77 00:07:35,660 --> 00:07:39,330 ‫از کجا بدونم که تو دروغ نمیگی؟ 78 00:07:42,330 --> 00:07:44,600 ‫نمی‌تونی بفهمی 79 00:07:44,630 --> 00:07:48,560 ‫حتی اگه به حلقه‌ی مقدسم ‫قسم بخورم 80 00:07:51,540 --> 00:07:55,150 ‫فکر می‌کنی دارم دروغ میگم، بیورن؟ 81 00:07:56,480 --> 00:07:58,780 ‫من و تو از زیر یه بته به عمل اومدیم 82 00:07:59,950 --> 00:08:01,920 ‫فکر می‌کنم در کنار برادرت می‌جنگی 83 00:08:11,320 --> 00:08:15,190 ‫گاثروم، یه چیزی رو برات پس آوردم 84 00:08:15,230 --> 00:08:17,840 ‫متعلق به مردی به نام فرمانده یوفیمیوسه 85 00:08:19,100 --> 00:08:20,770 ‫یه شاهزاده‌ی رومی 86 00:08:27,040 --> 00:08:29,310 ‫ممنون، بیورن 87 00:08:29,340 --> 00:08:31,640 ‫زیباست 88 00:08:31,680 --> 00:08:34,490 ‫شاید یه روز بتونم با یوفیمیوس دیدار کنم 89 00:08:36,480 --> 00:08:39,310 ‫افسوس که نمی‌تونی 90 00:08:42,250 --> 00:08:43,690 ‫من و هالفدان خوردیمش 91 00:08:44,620 --> 00:08:46,290 ‫خوردیدش؟ 92 00:08:46,330 --> 00:08:48,970 ‫خب از قصد نبود 93 00:08:49,000 --> 00:08:52,070 ‫نه، اما باید بدونید که کلی اتفاقات عجیب و غریب.. 94 00:08:52,100 --> 00:08:54,540 ‫در اون سر دنیا اتفاق افتاد 95 00:08:54,570 --> 00:08:56,870 ‫شاید یه روز با چشمای خودتون ببینید 96 00:09:04,740 --> 00:09:06,040 ‫رسیدیم 97 00:09:08,280 --> 00:09:10,140 ‫اینجا جاییه که باید زندگی کنیم 98 00:09:11,520 --> 00:09:12,720 ‫اینجا چیه؟ 99 00:09:13,920 --> 00:09:15,380 ‫زیست‌گاه جدیدمون؟ 100 00:09:16,590 --> 00:09:18,430 ‫من حتی خونه‌ای نمی‌بینم 101 00:09:19,830 --> 00:09:21,270 ‫حتما شوخیت گرفته 102 00:09:21,290 --> 00:09:22,720 ‫درست نگاه نمی‌کنی 103 00:09:24,030 --> 00:09:27,030 ‫در تمام مسیر مشکلت همین بود، ایویند 104 00:09:27,870 --> 00:09:30,470 ‫درست نگاه کردن رو بلد نیستی 105 00:09:30,500 --> 00:09:34,600 ‫من همه چیز رو می‌تونم ‫با چشمانم ببینم 106 00:09:35,470 --> 00:09:37,270 ‫فریب هم نمی‌خورم 107 00:09:38,510 --> 00:09:41,240 ‫اما هیچی نمی‌بیننم 108 00:09:43,750 --> 00:09:45,950 ‫منزلی که خدایان ساختن کجاست؟ 109 00:09:45,990 --> 00:09:47,060 ‫ها؟ 110 00:09:48,050 --> 00:09:49,550 ‫اینجا نیست! 111 00:09:51,690 --> 00:09:53,550 ‫باید کله‌ی ملعونت رو.. 112 00:09:53,590 --> 00:09:54,790 ‫همین الآن قطع کنم، فلوکی 113 00:10:01,330 --> 00:10:04,430 ‫می‌بینی 114 00:10:04,470 --> 00:10:08,400 ‫اینجا سرزمین لوکی و غول‌هاست 115 00:10:08,440 --> 00:10:10,970 ‫اینجا سرزمین شیطانه 116 00:10:15,850 --> 00:10:19,020 ‫به آب جوشانی که خارج میشه نگاه کن 117 00:10:19,050 --> 00:10:21,020 ‫مطمئنم جهنم این نزدیکی‌هاست 118 00:10:21,050 --> 00:10:24,350 ‫این صحبت‌های احمقانه رو تموم کنید 119 00:10:24,390 --> 00:10:26,520 ‫این آب توسط خدایان گرم شده... 120 00:10:26,560 --> 00:10:28,730 ‫تا بهمون کمک کنه 121 00:10:28,760 --> 00:10:31,460 ‫اینجا می‌تونیم لباس‌هامون رو بشوریم ‫و حتی نون بپزیم 122 00:10:32,730 --> 00:10:34,760 ‫کسی اینجا نیست که... 123 00:10:34,800 --> 00:10:36,600 ‫از یه تکه نان داغ لذت نبره؟ 124 00:11:18,180 --> 00:11:19,720 ‫می‌تونم ببینم که ازت خوشش میاد 125 00:11:22,920 --> 00:11:25,460 ‫نگران نباش. من حسود نیستم 126 00:11:27,090 --> 00:11:29,030 ‫دیگه نیستم 127 00:11:29,060 --> 00:11:30,430 ‫وقتی از انگلستان برنگشتی.. 128 00:11:30,460 --> 00:11:32,000 ‫فهمیدم که عشق بین ما تموم شده 129 00:11:35,590 --> 00:11:37,020 ‫فقط می‌خوام بدونم.. 130 00:11:37,060 --> 00:11:39,390 ‫که همیشه مراقب بچه‌هامون خواهی بود 131 00:11:40,400 --> 00:11:42,910 ‫قسم می‌خورم، توروی 132 00:11:42,940 --> 00:11:45,040 ‫همیشه مراقب تو و بچه‌ها خواهم بود 133 00:11:50,880 --> 00:11:52,250 ‫این برای توئه 134 00:11:57,980 --> 00:11:59,550 ‫چرا نمیدیش به یه نفر دیگه؟ 135 00:12:01,020 --> 00:12:02,850 ‫چون می‌خوام تو داشته باشیش 136 00:12:05,220 --> 00:12:09,090 ‫ممنون، بیورن نازنینم 137 00:12:31,880 --> 00:12:33,080 ‫چی شده؟ 138 00:12:36,820 --> 00:12:38,850 ‫می‌خوامش 139 00:12:38,890 --> 00:12:41,460 ‫تو هیچی در مورد اون دختر نمی‌دونی 140 00:12:42,090 --> 00:12:43,560 ‫از شاه بپرس 141 00:12:47,670 --> 00:12:49,310 ‫توروی چی؟ 142 00:12:50,540 --> 00:12:52,340 ‫تمومش کردیم 143 00:12:57,410 --> 00:12:58,650 ‫بیخیال 144 00:13:11,220 --> 00:13:16,090 ‫پسرم می‌خواد با دخترتون بخوابه 145 00:13:40,250 --> 00:13:41,420 ‫توروی؟ 146 00:13:46,660 --> 00:13:47,900 ‫چیزی نیست 147 00:13:48,560 --> 00:13:49,690 ‫درکت می‌کنم 148 00:13:53,030 --> 00:13:54,900 ‫اون اصلا قسمت من نبود 149 00:13:58,500 --> 00:13:59,570 ‫نه 150 00:13:59,610 --> 00:14:01,380 ‫من بیورن رو سرزنش نمی‌کنم 151 00:14:03,140 --> 00:14:04,170 ‫نه 152 00:14:05,810 --> 00:14:08,380 ‫با این وجود تو مادر بچه‌هاشی 153 00:14:11,220 --> 00:14:12,260 ‫بچه‌ها می‌میرن 154 00:14:13,120 --> 00:14:14,630 ‫همه‌مون می‌میریم 155 00:14:14,650 --> 00:14:17,480 ‫باید خیلی صبور باشیم و سخت تلاش کنیم ‫تا این مشکلات سپری بشن 156 00:14:17,520 --> 00:14:18,920 ‫تو خیلی عاقلی، نه؟ 157 00:14:20,390 --> 00:14:21,520 ‫نه 158 00:14:21,560 --> 00:14:22,560 ‫ 159 00:14:28,170 --> 00:14:29,210 ‫ 160 00:14:34,970 --> 00:14:36,640 ‫می‌خوام اینو به مارگارت بدی 161 00:14:37,810 --> 00:14:38,850 ‫نه 162 00:15:12,940 --> 00:15:14,810 ‫توروی رو دوست داری؟ 163 00:15:19,950 --> 00:15:21,010 ‫نه 164 00:15:22,720 --> 00:15:23,880 ‫براش ناراحتم 165 00:15:23,920 --> 00:15:25,650 ‫اگه برای کسی ناراحتی 166 00:15:25,690 --> 00:15:27,920 ‫لازم نیست ببوسیش 167 00:15:30,130 --> 00:15:32,840 ‫ما وقت بازی کردن نداریم 168 00:15:32,860 --> 00:15:34,900 ‫دنیا داره به آخر میرسه 169 00:15:34,930 --> 00:15:37,800 ‫آیوار و هارولد دارن میان 170 00:15:37,840 --> 00:15:40,340 ‫باید بدونیم که برای چه چیزی می‌جنگیم 171 00:15:41,940 --> 00:15:44,410 ‫باید بدونیم به چه دلیلی می‌جنگیم 172 00:15:44,440 --> 00:15:45,670 ‫موافقم 173 00:15:47,510 --> 00:15:50,740 ‫لاگرثا ضعیف شده 174 00:15:50,780 --> 00:15:54,350 ‫واقعا می‌خوای برای چنین آدمی بجنگی؟ 175 00:15:54,390 --> 00:15:56,530 ‫اون حاکم برحق کتگاته 176 00:15:56,560 --> 00:15:58,330 ‫نه، اون حاکم بر حق کتگات.. 177 00:15:58,360 --> 00:16:00,930 ‫رو کشت 178 00:16:04,130 --> 00:16:05,560 ‫منظورت چیه؟ 179 00:16:10,870 --> 00:16:12,980 ‫با آیوار نجنگ 180 00:16:13,000 --> 00:16:14,940 ‫چرا باید بجنگی؟ 181 00:16:14,970 --> 00:16:16,840 ‫بذار بیان 182 00:16:16,880 --> 00:16:19,780 ‫بذار سرنگونش کنن 183 00:16:19,810 --> 00:16:21,240 ‫سر راهشون قرار نگیر 184 00:16:22,880 --> 00:16:25,650 ‫تو پسر بزرگ راگناری 185 00:16:25,680 --> 00:16:27,880 ‫اگه اونا بیورن رو بکشن، 186 00:16:38,330 --> 00:16:40,660 ‫اگه اونا بیورن رو بکشن 187 00:16:40,700 --> 00:16:44,110 ‫تو شاه کتگات خواهی شد 188 00:16:44,140 --> 00:16:47,140 ‫و منم ملکه میشم 189 00:16:47,170 --> 00:16:49,770 ‫یه نتیجه‌ی فوق‌العاده برای یه برده‌ست 190 00:16:51,010 --> 00:16:52,980 ‫که آخر سر ملکه بشم 191 00:16:54,810 --> 00:16:56,780 ‫این چیزیه که می‌خوای؟ 192 00:16:56,820 --> 00:16:58,160 ‫آره، اوبه 193 00:16:58,180 --> 00:16:59,750 ‫این چیزیه که می‌خوام 194 00:17:02,490 --> 00:17:04,830 ‫این چیزیه که می‌خوام 195 00:17:14,430 --> 00:17:16,830 ‫هنوزم دلم برای راگنار تنگ میشه، حتی الآن 196 00:17:20,610 --> 00:17:22,910 ‫معمولا زمانی رو به یاد میارم ‫که کشاورز بودیم 197 00:17:24,580 --> 00:17:26,380 ‫از اون موقع مسیر طولانی‌ای رو طی کردی 198 00:17:26,410 --> 00:17:28,440 ‫شاید 199 00:17:28,480 --> 00:17:31,250 ‫یه روز دوست دارم برگردم و دوباره کشاورز بشم 200 00:17:32,780 --> 00:17:34,980 ‫یه زندگی ساده داشته باشم 201 00:17:35,020 --> 00:17:38,920 ‫طلوع صبح‌گاهی آفتاب... 202 00:17:38,960 --> 00:17:40,400 ‫و غروبش در عصر رو ببینم 203 00:17:41,760 --> 00:17:43,260 ‫خب، لیاقتش رو داری 204 00:17:43,300 --> 00:17:45,470 ‫هیچ وقت زندگیت آسون نبوده، می‌دونم 205 00:17:46,900 --> 00:17:48,970 ‫اما به عنوان پسرت، ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم 206 00:17:51,770 --> 00:17:53,070 ‫به چیزی که رسیدی افتخار می‌کنم 207 00:17:58,880 --> 00:18:01,890 ‫شاه هارولد آسترید رو دزدید ‫و از اینجا برد 208 00:18:03,620 --> 00:18:05,060 ‫دلم برای اونم تنگ شده 209 00:18:05,080 --> 00:18:09,850 ‫زندگیم پر از کسایی شده که نیستن 210 00:18:12,860 --> 00:18:15,700 ‫یه جوری میگی انگار قراره ‫همه‌ش به زودی تموم بشه 211 00:18:16,430 --> 00:18:18,000 ‫اما تو اینطور نیستی 212 00:18:19,000 --> 00:18:20,770 ‫لاگرثا به گذشته نگاه نمی‌کنه 213 00:18:22,330 --> 00:18:24,430 ‫اون با چیزی که روبروشه مواجه میشه 214 00:18:24,470 --> 00:18:26,130 ‫و می‌دونم که الآنم این کارو می‌کنی 215 00:18:28,410 --> 00:18:30,510 ‫جنگی که پیش رو داریم 216 00:18:30,540 --> 00:18:32,540 ‫مثل راگناروکه ‫( جنگ افسانه‌ای بزرگ منتهی به پایان دنیا ) 217 00:18:34,550 --> 00:18:37,420 ‫آیوار هم مثل گرگ فنریر خواهد بود، 218 00:18:37,450 --> 00:18:40,590 ‫و شعله‌ها در چشمانش خواهند رقصید 219 00:18:40,620 --> 00:18:42,560 ‫و سعی می‌کنه آسمون رو.. 220 00:18:42,590 --> 00:18:45,260 ‫تیکه تیکه کنه 221 00:18:48,560 --> 00:18:49,560 ‫نه 222 00:18:51,160 --> 00:18:53,190 ‫نمی‌خوای که از دستش بدی، می‌خوای؟ 223 00:18:53,970 --> 00:18:55,270 ‫نه، درسته 224 00:18:56,570 --> 00:18:58,240 ‫نمی‌خوام از دستش بدم 225 00:19:12,980 --> 00:19:15,080 ‫ما در برابر برادرانت خواهیم جنگید 226 00:19:15,120 --> 00:19:16,180 ‫آره؟ 227 00:19:16,760 --> 00:19:17,830 ‫آره 228 00:19:19,630 --> 00:19:21,970 ‫حتی اگه برادرم بیورن از سفرش برگشته باشه، 229 00:19:21,990 --> 00:19:23,590 ‫باید با اون هم بجنگیم 230 00:19:25,600 --> 00:19:29,240 ‫می‌ترسوننت، برادرانت؟ 231 00:19:29,270 --> 00:19:32,480 ‫نه 232 00:19:32,500 --> 00:19:35,870 ‫شاید بیورن یه کم بترسونه 233 00:19:35,910 --> 00:19:38,780 ‫اون زیاد باهوش نیست، ‫اما جنگجوی بزرگیه 234 00:19:40,510 --> 00:19:42,740 ‫بهش میگن بیورن آهنین 235 00:19:49,290 --> 00:19:50,690 ‫اون زن.. 236 00:19:51,760 --> 00:19:53,260 ‫اونی که مادرت رو کُشته 237 00:19:56,400 --> 00:19:57,470 ‫لاگرثا 238 00:19:57,500 --> 00:19:58,640 ‫ 239 00:19:59,830 --> 00:20:02,260 ‫قسم خوردم که بکشمش 240 00:20:02,300 --> 00:20:04,600 ‫و خودشم می‌دونه اینکارو می‌کنم 241 00:20:04,640 --> 00:20:06,880 ‫اما نمی‌دونه چقدر قراره ‫بد اتفاق بیفته 242 00:20:11,810 --> 00:20:13,770 ‫کجا می‌خوای بجنگی؟ 243 00:20:13,810 --> 00:20:15,340 ‫نمی‌دونم 244 00:20:15,380 --> 00:20:18,240 ‫شاید تو کتگات بمونن 245 00:20:18,280 --> 00:20:19,450 ‫در مرکز شهر 246 00:20:21,290 --> 00:20:25,000 ‫اینکه احمقانه‌ست 247 00:20:33,530 --> 00:20:36,560 ‫شاید برای تدابیر جنگی بتونی کمکم کنی 248 00:20:36,600 --> 00:20:39,800 ‫ 249 00:20:39,840 --> 00:20:42,450 ‫بهم برای چنین چیزی اعتماد می‌کنی؟ 250 00:20:42,470 --> 00:20:44,200 ‫حتی با این وجود که برام مهم نیست ‫کدوم طرف برنده بشه؟ 251 00:20:44,240 --> 00:20:46,410 ‫اما می‌خوای خودت برنده بشی 252 00:20:46,450 --> 00:20:48,220 ‫اینو می‌فهمم 253 00:20:48,250 --> 00:20:50,820 ‫و دوست دارم افراد اطرافم اینطوری باشن 254 00:20:52,180 --> 00:20:54,310 ‫کاری که بعدش می‌کنن مهم نیست 255 00:20:54,350 --> 00:20:56,050 ‫حقیقت اینه که.. 256 00:20:56,090 --> 00:20:59,500 ‫من برات می‌جنگم چون برام مقرر شده 257 00:20:59,530 --> 00:21:02,230 ‫و کاملا مطمئنم 258 00:21:02,260 --> 00:21:04,790 ‫که خدایان چنین چیزی ازم می‌خوان 259 00:21:06,200 --> 00:21:08,540 ‫که من بخشی از یک نقشه باشم 260 00:21:08,570 --> 00:21:10,740 ‫که نمی‌تونم درکش کنم 261 00:21:12,840 --> 00:21:16,550 ‫پس تو هم مثل ما معتقدی که ‫سرنوشتی برات مقدر شده؟ 262 00:21:16,580 --> 00:21:18,550 ‫نه 263 00:21:18,580 --> 00:21:20,720 ‫هنوزم معتقدم که ‫اراده‌ی مختاری دارم 264 00:21:20,750 --> 00:21:23,120 ‫من خودم می‌خوام که براتون بجنگم 265 00:21:28,020 --> 00:21:29,990 ‫اگه برات مقدر شده باشه، 266 00:21:30,020 --> 00:21:32,990 ‫مهم نیست انتخاب کنی یا نه 267 00:21:33,020 --> 00:21:36,520 ‫فقط خیال باطلی داری که ‫خودت برای انتخاب مختار بودی 268 00:21:39,230 --> 00:21:40,660 ‫نمی‌دونم 269 00:21:43,270 --> 00:21:44,610 ‫ببخشید؟ 270 00:21:48,310 --> 00:21:52,220 ‫من نمی‌دونم وقتی به تو ملحق شدم، 271 00:21:52,240 --> 00:21:54,780 ‫تقدیر بود یا اراده‌ی مختار خودم 272 00:22:00,420 --> 00:22:02,530 ‫چه اهمیتی داره؟ 273 00:22:02,550 --> 00:22:03,580 ‫ 274 00:22:30,420 --> 00:22:33,320 ‫داشتم دنبالت می‌گشتم ‫نمی‌دونستم کجایی 275 00:22:34,790 --> 00:22:37,390 ‫همیشه که نباید حضور داشته باشم، مگه نه؟ 276 00:22:37,420 --> 00:22:39,950 ‫معلومه که نه. فقط می‌خوام بدونم کجایی 277 00:22:42,960 --> 00:22:45,630 ‫تو برام خیلی باارزشی 278 00:22:49,800 --> 00:22:51,160 ‫دیدم حالت خوش نیست 279 00:22:52,470 --> 00:22:53,870 ‫مریضی؟ 280 00:22:55,610 --> 00:22:57,010 ‫بهم بگو مریض نیستی 281 00:22:58,810 --> 00:23:00,440 ‫نه ‫فکر نمی‌کنم مریض باشم 282 00:23:02,050 --> 00:23:03,150 ‫پس چی؟ 283 00:23:04,850 --> 00:23:07,210 ‫فکر می‌کنم حامله باشم 284 00:23:10,660 --> 00:23:12,060 پناه بر خدایان 285 00:23:13,630 --> 00:23:15,270 ‫حامله‌؟ 286 00:23:16,060 --> 00:23:17,420 ‫آره، ممکنه 287 00:23:19,570 --> 00:23:21,940 ‫این خیلی خوشحالم می‌کنه 288 00:23:21,970 --> 00:23:24,580 ‫خب، منم خوشحالم.. 289 00:23:25,440 --> 00:23:27,440 ‫گریه نکن. گریه نکن 290 00:23:27,470 --> 00:23:29,670 ‫این خبر شگفت‌آوریه 291 00:23:29,710 --> 00:23:32,280 ‫من یه زنی رو پیدا می‌کنم ‫و بعد بهم میگه.. 292 00:23:32,310 --> 00:23:34,580 ‫قراره بچه‌ی من رو به دنیا بیاره 293 00:23:34,610 --> 00:23:36,480 ‫گریه نکن، آسترید 294 00:23:37,080 --> 00:23:39,110 ‫آسترید 295 00:23:42,850 --> 00:23:46,390 ‫تو الآن من رو خوشحال‌ترین مرد میدگارد کردی 296 00:24:03,170 --> 00:24:05,370 ‫طوری که خودت رو به من نشون دادی، 297 00:24:05,410 --> 00:24:07,210 ‫به این مردم نشون ندادی 298 00:24:09,010 --> 00:24:10,340 ‫اونا می‌خوان ایمان بیارن 299 00:24:12,580 --> 00:24:13,980 ‫به همین خاطر اینا رو انتخاب کردم 300 00:24:17,090 --> 00:24:18,700 ‫فقط به یه نشونه نیاز دارن 301 00:24:34,210 --> 00:24:35,410 ‫می‌تونی حسش کنی؟ 302 00:24:37,310 --> 00:24:39,150 ‫تو حامله‌ای؟ 303 00:24:39,180 --> 00:24:40,920 ‫نمی‌تونی حسش کنی؟ 304 00:24:42,710 --> 00:24:45,750 ‫چرا! چرا! 305 00:24:47,750 --> 00:24:49,720 ‫اولین فرزند این دنیای جدید 306 00:25:06,440 --> 00:25:07,810 ‫چت شده؟ 307 00:25:12,480 --> 00:25:13,780 ‫دارم پدر میشم 308 00:25:14,980 --> 00:25:16,210 ‫سلامتی 309 00:25:17,150 --> 00:25:18,250 ‫سلامتی 310 00:25:20,820 --> 00:25:21,890 ‫ 311 00:25:27,990 --> 00:25:29,160 ‫ 312 00:25:42,710 --> 00:25:44,150 ‫می‌خوام با دخترتون ازدواج کنم 313 00:25:46,810 --> 00:25:49,380 ‫ارزش اون بیشتر از چیزیه که ‫بتونی از پسش بربیای 314 00:25:49,410 --> 00:25:50,740 ‫می‌دونم 315 00:25:53,550 --> 00:25:56,050 ‫پس بیشتر از چیزی که بتونم، ‫بابتش میدم 316 00:25:59,560 --> 00:26:01,730 ‫خیلی خب 317 00:26:03,730 --> 00:26:05,140 ‫اگه خودش بخواد 318 00:26:35,090 --> 00:26:36,360 ‫اسنافرید 319 00:27:41,290 --> 00:27:43,590 ‫ما رسم عجیبی در شمال داریم 320 00:27:50,300 --> 00:27:53,370 ‫گوزن‌هامون رو نیمه عقیم می‌کنیم 321 00:27:59,540 --> 00:28:01,740 ‫اما تخماشون رو از پوست جدا نمی‌کنیم 322 00:28:05,180 --> 00:28:08,110 ‫در عوض مردا گوزن رو می‌خوابونن 323 00:28:09,860 --> 00:28:14,200 ‫ما زن‌ها انقدری تخم‌هاش رو می‌جویم ‫تا تکه تکه بشن 324 00:28:29,470 --> 00:28:32,270 ‫پس بهم بگو، بیورن 325 00:28:32,310 --> 00:28:35,780 ‫فکر می‌کردی ما سامی‌ها همیشه ‫اینطوری ازدواج می‌کنیم؟ 326 00:28:39,420 --> 00:28:42,360 ‫شرط می‌بندم فکر می‌کردی ‫این تنها رسم ماست 327 00:28:42,390 --> 00:28:43,390 ‫ها؟ 328 00:28:45,020 --> 00:28:47,490 ‫به همین خاطر اجازه دادی دستات رو ببندم 329 00:28:58,600 --> 00:29:02,040 ‫همون لحظه‌ی اولی که دیدمت.. 330 00:29:02,070 --> 00:29:04,040 ‫به بابام گفتم که قراره باهات ازدواج کنم 331 00:29:14,750 --> 00:29:16,720 ‫شاید تخم‌هات رو نجوئم 332 00:29:20,590 --> 00:29:23,060 ‫مردان سامی می‌تونن ساعت‌ها دووم بیارن 333 00:29:35,470 --> 00:29:36,470 ‫فریا 334 00:29:39,040 --> 00:29:40,670 ‫خدای دوست داشتنی 335 00:29:43,280 --> 00:29:44,840 ‫به فکر من باش 336 00:29:47,690 --> 00:29:50,360 ‫رنج کشیدن من را ببین 337 00:29:53,690 --> 00:29:54,990 ‫قلبم را التیام ببخش 338 00:29:57,160 --> 00:29:59,560 ‫و دعاهایم رو بپذیر 339 00:30:07,540 --> 00:30:10,580 ‫خوشحالم که کنار همدیگه ‫دارید کار می‌کنید 340 00:30:12,240 --> 00:30:15,110 ‫رویای من همین بود 341 00:30:15,150 --> 00:30:18,420 ‫که دنیای جدیدی خلق کنیم 342 00:30:18,450 --> 00:30:20,790 ‫که درش همه برابر هستن 343 00:30:20,820 --> 00:30:23,390 ‫و تمام جامعه به مساوات درش شرکت دارن 344 00:30:23,420 --> 00:30:25,720 ‫و چیزی که درش مهارت دارن ‫رو انجام میدن 345 00:30:25,760 --> 00:30:28,000 ‫و کسانی که مریض یا مجروح میشن، 346 00:30:28,030 --> 00:30:30,130 ‫می‌تونن انتظار داشته باشن ‫که بقیه ازشون مراقبت کنن 347 00:30:31,700 --> 00:30:34,570 ‫ما زمین‌ها رو منصفانه تقسیم می‌کنیم 348 00:30:34,600 --> 00:30:38,070 ‫و تنها کسانی مالیات میدن که تواناییش رو دارن 349 00:30:38,100 --> 00:30:41,170 ‫دلیلی نداره کسی سختی بکشه 350 00:30:41,210 --> 00:30:44,010 ‫و یه جا برای ملاقات‌هامون پیدا می‌کنیم 351 00:30:44,040 --> 00:30:46,210 ‫یه قاضی انتخاب می‌کنیم 352 00:30:46,240 --> 00:30:49,280 ‫که در هر اختلافی تصمیم‌گیری کنه 353 00:30:52,050 --> 00:30:53,650 ‫دلیلی وجود نخواهد داشت.. 354 00:30:53,680 --> 00:30:55,880 ‫که برای حل مشکلاتمون از طبر استفاده کنیم 355 00:30:57,160 --> 00:30:58,860 ‫نه 356 00:30:58,890 --> 00:31:02,730 ‫اینجا جای جدیدیه ‫یه سرزمین جدید 357 00:31:02,760 --> 00:31:05,930 ‫و ما باید سعی کنیم مردم بهتری باشم 358 00:31:05,960 --> 00:31:08,460 ‫متفاوت‌تر از چیزی که بودیم 359 00:31:08,500 --> 00:31:10,610 ‫همه‌ی این حرف‌ها قشنگه، فلوکی 360 00:31:11,800 --> 00:31:13,270 ‫اما چه کسی برما حکومت می‌کنه؟ 361 00:31:14,510 --> 00:31:15,550 ‫هیچ‌کس 362 00:31:16,570 --> 00:31:18,240 ‫خودمون بر خودمون حکومت می‌کنیم 363 00:31:22,450 --> 00:31:23,990 ‫باور نمی‌کنم، فلوکی 364 00:31:26,720 --> 00:31:28,920 ‫حتی یک درصد 365 00:31:28,950 --> 00:31:33,150 ‫خوب می‌دونم که می‌خوای ‫بر ما حکومت کنی 366 00:31:37,730 --> 00:31:38,870 ‫می‌خوای شاه بشی 367 00:31:40,570 --> 00:31:41,800 ‫درسته، مگه نه؟ 368 00:31:45,600 --> 00:31:46,730 ‫انکارش نکن 369 00:31:47,940 --> 00:31:49,250 ‫می‌خوای شاه بشی 370 00:32:09,790 --> 00:32:10,920 ‫زیباست 371 00:32:38,420 --> 00:32:40,250 ‫" أنگاه خداوند به من فرمود.. 372 00:32:40,290 --> 00:32:43,020 ‫" از شمال، شیطانی بزرگ..." 373 00:32:43,060 --> 00:32:45,090 ‫" بر تمام ساکنین سرزمینت ظهور خواهد کرد " 374 00:32:47,370 --> 00:32:51,340 ‫قبل از این در انگلستان سابقه‌ی چنین ‫بلایی وجود نداشت 375 00:32:51,370 --> 00:32:54,580 ‫و اولین بار چنین بلایی اینجا در ‫لیندیزفارن اتفاق افتاد 376 00:33:00,380 --> 00:33:01,920 ‫اگه اون راهب جوانی که گفتی، 377 00:33:01,950 --> 00:33:03,020 ‫اتلستن 378 00:33:03,050 --> 00:33:05,320 ‫اون موقع اینجا بوده باشه 379 00:33:05,350 --> 00:33:08,180 ‫حتما توی این بخش کتابت فعالیت می‌کرده 380 00:33:08,220 --> 00:33:10,060 ‫و کلمات پروردگارمون رو تذهیب می‌کرده 381 00:33:11,620 --> 00:33:13,850 ‫ممکنه شمایلی هم کشیده باشه 382 00:33:13,890 --> 00:33:17,420 ‫اما صد البته که هیچوقت نشونه‌ای از ‫خودش زیر کارهاش نذاشته 383 00:33:17,460 --> 00:33:19,190 ‫از اونجایی که حتی بزرگترین هنرمندان.. 384 00:33:19,230 --> 00:33:22,260 ‫هم فهمیدند که استعدادشون رو به خدا مدیونن 385 00:33:22,300 --> 00:33:24,500 ‫و کارهاشون برای جلال پروردگاره.. 386 00:33:24,540 --> 00:33:25,780 ‫نه خودشون 387 00:33:27,670 --> 00:33:32,140 ‫من هیچوقت در واقع نتونستم پد... ‫اتلستن رو ملاقات کنم 388 00:33:32,180 --> 00:33:33,850 ‫اما از چیزایی که در موردش شنیدم.. 389 00:33:33,880 --> 00:33:36,620 ‫می‌دونم که مرد مهربون و فروتنی بوده 390 00:33:36,650 --> 00:33:39,090 ‫ایکاش می‌تونستم بیشتر در موردش ‫بهتون بگم 391 00:33:39,120 --> 00:33:41,920 ‫تنها میدونم که در اون روز وحشتناک.. 392 00:33:41,950 --> 00:33:45,190 ‫که به گمان بعضی‌ها حتی ‫روز رستاخیز بوده، 393 00:33:45,220 --> 00:33:47,390 ‫خیلی از راهب‌ها کشته شدند 394 00:33:47,430 --> 00:33:49,530 ‫خیلی‌های دیگه در حین تلاش... 395 00:33:49,560 --> 00:33:52,430 ‫برای فرار از خشم شمالی‌ها، غرق شدند 396 00:33:52,460 --> 00:33:55,300 ‫اما می‌دونم که یه تعدادیشون رو با قایق بردن.. 397 00:33:55,330 --> 00:33:57,400 ‫و به عنوان برده فروختن 398 00:33:57,440 --> 00:33:58,640 ‫حتی یه داستانی هست.. 399 00:33:58,670 --> 00:34:03,110 ‫که یکیشون بعدها دوباره به اینجا برگشت 400 00:34:03,140 --> 00:34:07,940 ‫اون یه مرتد بوده که ‫خداوند رو رها کرده بوده 401 00:34:07,980 --> 00:34:10,390 ‫و شیوه‌ی زندگی مشرکان رو پذیرفته بوده 402 00:34:10,420 --> 00:34:12,860 ‫شاید تمام این‌ها بخشی از خواست خداوند بوده 403 00:34:12,880 --> 00:34:14,780 ‫اینطور به نظر نمیاد 404 00:34:14,820 --> 00:34:16,090 ‫باعث نمیشه درست نباشه 405 00:34:18,760 --> 00:34:20,400 ‫شاهزاده، میشه ازتون بپرسم 406 00:34:21,090 --> 00:34:23,690 ‫این راهب چه نسبتی باهاتون داشته؟ 407 00:34:23,730 --> 00:34:25,170 ‫یه شخص الهام‌بخش 408 00:34:25,200 --> 00:34:28,500 ‫اون به عنوان یه مرتد ‫به صلیب کشیده نشد؟ 409 00:34:28,970 --> 00:34:30,470 ‫بله 410 00:34:30,500 --> 00:34:31,830 ‫اما دوباره برگشت 411 00:34:33,140 --> 00:34:35,450 ‫صلیبش رو دارم، ایناهاش 412 00:34:37,510 --> 00:34:39,980 ‫اما، اگه هیچوقت ملاقاتش نکردی.. 413 00:34:40,010 --> 00:34:41,010 ‫توسط راگنار لاثبروک... 414 00:34:41,980 --> 00:34:43,290 ‫بهم داده شده 415 00:34:44,350 --> 00:34:46,220 ‫راگنار لاثبروک؟ 416 00:34:46,250 --> 00:34:48,580 ‫اون رهبر حمله به این جزیره بود 417 00:34:48,620 --> 00:34:50,090 ‫اون مجسم شیطان بود 418 00:34:50,120 --> 00:34:52,080 ‫راهب بزرگ، تنها چیزی که می‌دونم.. 419 00:34:52,120 --> 00:34:54,290 ‫اینه که دنیا جای ساده‌ای نیست 420 00:34:56,030 --> 00:34:58,100 ‫توی هر چیزی و توی هر آدمی... 421 00:34:58,130 --> 00:35:00,070 ‫خیر و شر وجود داره 422 00:35:00,100 --> 00:35:03,210 ‫همه‌مون متشکل از شیاطین و فرشتگانیم 423 00:35:04,840 --> 00:35:06,880 ‫می‌تونید از این جمله در موعظه‌هاتون استفاده کنید 424 00:35:12,910 --> 00:35:14,840 ‫یه چیز دیگه هم هست ‫که بهتره در نظر بگیریدش 425 00:35:16,580 --> 00:35:19,310 ‫از نگارش همه چیز به زبان لاتین ‫دست بردارید 426 00:35:19,350 --> 00:35:21,610 ‫خیلی از مردم زبان لاتین بلد نیستن، ‫پس فکر می‌کنن.. 427 00:35:21,650 --> 00:35:25,020 ‫که شما موجودات والاتری هستید، ‫که همونطور که توضیح دادید، درست نیست 428 00:35:25,060 --> 00:35:26,330 ‫از اونجایی که شما خیلی متواضع هستید 429 00:35:26,360 --> 00:35:28,000 ‫و فقط برای شکوه خداوند کار می‌کنید 430 00:35:28,030 --> 00:35:30,370 ‫خدا می‌تونه به زبان انگلیسی هم شکوه پیدا کنه ‫و خطاب بشه 431 00:35:31,700 --> 00:35:34,270 ‫و اینطوری تمام مردم می‌تونن ‫در عشق شما شریک بشن 432 00:35:34,300 --> 00:35:35,770 ‫و کلماتش رو بفهمن 433 00:35:37,100 --> 00:35:38,830 ‫که با به اشتراک گذاشتن تمامی دانشی... 434 00:35:38,870 --> 00:35:40,710 ‫که در اون کتاب‌های کتاب‌خونه‌ست، میسره 435 00:35:42,640 --> 00:35:43,700 ‫این فقط یه ایده‌‌ست 436 00:35:49,810 --> 00:35:52,750 ‫" یک سرگردان بزرگ در بهشت ظاهر شد 437 00:35:52,780 --> 00:35:55,350 ‫" زنی که با خورشید آراسته شده بود 438 00:35:55,390 --> 00:35:59,400 ‫و ماه زیر پاهاش بود" 439 00:35:59,420 --> 00:36:00,750 ‫"و بالای سرش 440 00:36:02,090 --> 00:36:06,090 ‫تاجی از دوازده ستاره بود" 441 00:36:06,130 --> 00:36:07,490 ‫این زن کیه؟ 442 00:36:07,530 --> 00:36:09,190 ‫زن باکره 443 00:36:09,230 --> 00:36:12,870 ‫مریم مقدس، مادر پروردگارمون ‫عیسی مسیح 444 00:36:15,440 --> 00:36:18,370 ‫اگه اون باکره بوده، ‫چطور می‌تونسته مادر کسی باشه؟ 445 00:36:18,410 --> 00:36:19,620 ‫یه معجزه بود 446 00:36:21,150 --> 00:36:22,450 ‫منم بودم همینو می‌گفتم 447 00:36:22,480 --> 00:36:25,180 ‫در دین شما معجزات زیادی وجود نداره؟ 448 00:36:26,750 --> 00:36:30,450 ‫مثل ماری که بدنش در کف دریاست؟ 449 00:36:30,490 --> 00:36:32,760 ‫اون معجزه نیست 450 00:36:32,790 --> 00:36:33,950 ‫واقعیته 451 00:36:33,990 --> 00:36:35,050 ‫ 452 00:36:35,090 --> 00:36:38,320 ‫یه روز ثور داشت ماهی گیری می‌کرد 453 00:36:38,360 --> 00:36:40,590 ‫و اشتباهی قلابش به اون مار گیر کرد 454 00:36:40,630 --> 00:36:42,360 ‫و جفتشون.. 455 00:36:42,400 --> 00:36:45,160 ‫یه مبارزه‌ی بزرگ کردند 456 00:36:45,200 --> 00:36:46,700 ‫می‌تونم تصور کنم 457 00:36:53,380 --> 00:36:55,280 ‫که ماه یک زنه 458 00:36:55,310 --> 00:36:58,510 ‫درسته 459 00:37:00,790 --> 00:37:03,790 ‫اما نمیشه به هیچ زنی اعتماد کرد 460 00:37:06,190 --> 00:37:07,620 ‫یه زن گمراه 461 00:37:07,660 --> 00:37:10,400 ‫زنی که مردها رو دیوانه می‌کنه 462 00:37:10,430 --> 00:37:14,340 ‫عشق و محبتش رو.. 463 00:37:15,900 --> 00:37:18,160 ‫رو به اونا وعده میده 464 00:37:18,200 --> 00:37:20,400 ‫اما بعدش نظرش رو عوضش می‌کنه 465 00:37:20,440 --> 00:37:22,510 ‫بهشون نارو میزنه 466 00:37:22,540 --> 00:37:24,170 ‫و میره با یه نفر دیگه 467 00:37:29,450 --> 00:37:32,620 ‫می‌دونی به چی فکر می‌کنم؟ 468 00:37:34,390 --> 00:37:36,190 ‫فکر می‌کنی که نمیشه ‫به من اطمینان کرد 469 00:37:37,920 --> 00:37:39,890 ‫که قول‌هام بی‌ارزشه 470 00:37:41,290 --> 00:37:44,590 ‫که منم مثل ماه بی‌وفا هستم 471 00:37:46,260 --> 00:37:49,730 ‫طبق تجربه‌ی من، این اتفاق میفته 472 00:37:49,770 --> 00:37:51,870 ‫اما اگه الآن من رو بکشی 473 00:37:51,900 --> 00:37:55,600 ‫لذت ثابت کردن حقانیت رو ‫از خودت می‌گیری 474 00:38:03,880 --> 00:38:07,550 ‫هاموند، من حقانیت نمی‌خوام 475 00:38:09,520 --> 00:38:11,920 ‫می‌خوام بهت باور داشته باشم 476 00:38:13,260 --> 00:38:16,400 ‫می‌خوام باور داشته باشم که در این دنیا... 477 00:38:16,430 --> 00:38:19,900 ‫کسی هست که هیچوقت دروغ نمیگه 478 00:38:19,930 --> 00:38:23,160 ‫نارو نمیزنه یا تسویه حساب نمی‌کنه 479 00:38:25,100 --> 00:38:28,770 ‫کسی که همیشه شریفه 480 00:38:40,350 --> 00:38:43,280 ‫من همونم، آیوار 481 00:38:45,190 --> 00:38:47,060 ‫می‌تونی به باور داشته باشی 482 00:38:54,970 --> 00:38:56,170 ‫خواهیم دید 483 00:39:22,690 --> 00:39:26,090 ‫تعداد نیروهامون داره زیاد میشه، خوبه 484 00:39:39,180 --> 00:39:40,650 ‫باید کجا باهاشون روبرو بشیم؟ 485 00:39:40,680 --> 00:39:42,320 ‫اونا انتظار دارن با جنگ در دریا.. 486 00:39:42,350 --> 00:39:43,720 ‫از کتگات محافظت کنیم 487 00:39:43,750 --> 00:39:45,490 ‫پس یعنی از طریق دریا حمله نمی‌کنن؟ 488 00:39:45,520 --> 00:39:46,920 ‫فکر نمی‌کنم 489 00:39:47,890 --> 00:39:49,290 ‫طبق تجربه‌م، آیوار هیچوقت کاری که انتظار دارید.. 490 00:39:49,320 --> 00:39:50,560 ‫رو انجام نمیده 491 00:39:53,090 --> 00:39:55,320 ‫پس باید چیکار کنیم؟ 492 00:39:55,360 --> 00:39:58,830 ‫اگه آیوار تصمیم بگیره که نیروهاش ‫رو از طریق زمین بیاره، 493 00:39:58,860 --> 00:39:59,990 ‫باید تلاش کنیم که جلوش رو بگیریم 494 00:40:01,400 --> 00:40:04,570 ‫و یه مبارزه‌ی زمینی که ‫مناسبمون باشه رو انتخاب کنیم 495 00:40:04,600 --> 00:40:05,970 ‫دقیقا 496 00:40:06,000 --> 00:40:08,300 ‫آیوار همیشه دوست داره قبل از هر جنگی ‫محدوده‌ی نبرد رو بررسی کنه 497 00:40:08,340 --> 00:40:10,150 ‫تا بتونه از ویژگی‌های اون زمین.. 498 00:40:10,170 --> 00:40:12,640 ‫به عنوان برتری استفاده کنه 499 00:40:12,680 --> 00:40:15,120 ‫هر چند اگه این قابلیت رو ازش بگیریم 500 00:40:15,150 --> 00:40:16,490 ‫برتری با ماست 501 00:40:16,510 --> 00:40:18,780 ‫حتما محدود‌ه‌ی نبرد شامل جنگل هم میشه 502 00:40:18,820 --> 00:40:21,260 ‫که سامی‌ها می‌تونن بهترین ‫توانایی‌هاشون رو اونجا استفاده کنن 503 00:40:21,290 --> 00:40:22,730 ‫اگه از شرق حمله کنن 504 00:40:22,750 --> 00:40:24,220 ‫باید در کوهستان اسکار باهاشون بجنگیم 505 00:40:26,990 --> 00:40:28,720 ‫یه چیز دیگه هم هست 506 00:40:28,760 --> 00:40:31,100 ‫اگه آیوار باهوش باشه و.. 507 00:40:31,130 --> 00:40:33,100 ‫ارتشش رو از طریق خشکی بیاره 508 00:40:33,130 --> 00:40:35,390 ‫کشتی‌هایی که به جا میذاره، ‫آسیب پذیر خواهند بود 509 00:40:35,430 --> 00:40:36,700 ‫آره 510 00:40:36,730 --> 00:40:39,160 ‫و وقتی باهاشون درگیر بشیم 511 00:40:39,200 --> 00:40:41,600 ‫اون کاملا مراقب خواهد بود.. 512 00:40:41,640 --> 00:40:44,010 ‫و تعداد قابل توجهی از افراد خودشش و برادرم رو.. 513 00:40:44,040 --> 00:40:47,870 ‫کنار کشتی‌ها نگه میداره 514 00:40:49,580 --> 00:40:52,850 ‫تا اجازه نده از پشت بهشون حمله کنیم 515 00:40:52,880 --> 00:40:54,550 ‫و اول دستمون به کشتی‌هاشون برسه 516 00:40:55,390 --> 00:40:57,830 ‫خوشم اومد 517 00:40:57,860 --> 00:41:00,800 ‫هر چقدر جنگجوی کمتری در میدان نبرد داشته باشه 518 00:41:00,830 --> 00:41:03,200 ‫شانس پیروزی ما بیشتر میشه 519 00:41:05,660 --> 00:41:07,630 ‫در سمت دیگر 520 00:41:07,670 --> 00:41:10,570 ‫ممکنه آیوار پیش‌بینی تمام این صحبت‌های ما ‫رو کرده باشه 521 00:41:11,370 --> 00:41:13,480 ‫در چه صورت؟ 522 00:41:13,500 --> 00:41:15,030 ‫در صورتی که 523 00:41:15,070 --> 00:41:17,100 ‫از طریق دریا به کتگات حمله کنه 524 00:41:18,140 --> 00:41:20,440 ‫و ما اینجا نباشیم 525 00:41:20,480 --> 00:41:23,490 ‫بدون هیچ جنگی کتگات رو می‌گیره 526 00:41:26,220 --> 00:41:27,760 ‫باید انتخاب کنیم 527 00:41:29,650 --> 00:41:31,180 ‫و من فکر می‌کنم حق با بیورن باشه 528 00:41:44,370 --> 00:41:46,380 ‫پدر، من اومدم اینجا ‫تا سعی کنم پیدات کنم 529 00:41:50,740 --> 00:41:51,870 ‫تو اینجا نیستی 530 00:41:52,880 --> 00:41:54,080 ‫اما نگران نیستم 531 00:41:55,680 --> 00:41:57,810 ‫چون تو همه جا هستی، ‫علی‌الخصوص در قلبم 532 00:42:00,790 --> 00:42:02,360 ‫فکر می‌کنم الآن اینجایی 533 00:42:03,790 --> 00:42:06,200 ‫و داری به پسر احمقت نگاه می‌کنی و لبخند میزنی 534 00:42:10,730 --> 00:42:12,800 ‫من تو رو به عنوان مرد متواضعی می‌شناسم 535 00:42:16,970 --> 00:42:19,640 ‫اما نمی‌تونم قول بدم اون ردپاها رو دنبال کنم 536 00:42:20,940 --> 00:42:22,480 ‫من نمی‌خوام متواضع باشم 537 00:42:25,110 --> 00:42:26,920 ‫تنها چیزی که به فکرم میرسه.. 538 00:42:26,940 --> 00:42:29,310 ‫اینه که با همدیگه پروردگارمون رو ‫مناجات کنیم 539 00:42:31,080 --> 00:42:32,180 ‫تو و من 540 00:42:42,230 --> 00:42:44,530 ‫" پدرمان که در بهشت هستی 541 00:42:45,860 --> 00:42:47,990 ‫" نامت مقدس باد " 542 00:42:48,030 --> 00:42:50,130 ‫" قلمرویت خواهد آمد 543 00:42:50,170 --> 00:42:53,210 ‫" و زمین را همچون بهشت خواهد کرد " 544 00:42:53,240 --> 00:42:55,180 ‫" روزی امروزمان را عطا کن " 545 00:43:00,710 --> 00:43:02,070 ‫پدر... 546 00:43:04,680 --> 00:43:07,550 ‫" و تخطی ما رو ببخش 547 00:43:07,580 --> 00:43:08,680 ‫" همانطور که ما 548 00:43:08,720 --> 00:43:11,130 ‫" کسانی که علیه ما تخطی کردند را می‌بخشیم " 549 00:43:11,160 --> 00:43:13,460 ‫" ما را از وسوسه دور بدار 550 00:43:15,230 --> 00:43:18,730 ‫" و ما را از دست شیطان نجات بده " 551 00:43:18,760 --> 00:43:21,730 ‫" برای ابد و همیشه " 552 00:43:23,130 --> 00:43:24,460 ‫" آمین" 553 00:43:29,461 --> 00:43:37,461 ‫مرجع دانلود فیلم و سریال دوبله و زبان اصلی ‫NightMovie.Co 554 00:43:39,950 --> 00:43:41,280 ‫وقتشه 555 00:43:44,250 --> 00:43:46,390 ‫پایان دنیامون فرا رسیده 556 00:43:46,593 --> 00:43:56,593 ‫:: مترجم : نیــــما :: ‫:: Dark Assassin ::