1 00:00:37,584 --> 00:00:44,684 ارائه‌ای از تیم ترجمه‌ی دیباموویز 2 00:00:44,708 --> 00:00:51,808 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 3 00:00:51,820 --> 00:00:59,820 ترجمه از ناصر اسماعیلی 4 00:01:00,327 --> 00:01:01,470 ‫نه! 5 00:01:14,592 --> 00:01:16,509 ‫مردم کتگات! 6 00:01:16,510 --> 00:01:18,821 ‫ما قربانی بزرگی داریم 7 00:01:19,763 --> 00:01:22,241 ‫این لاگرتا ست 8 00:01:26,562 --> 00:01:27,913 ‫اون لاگرتا نیست 9 00:01:34,028 --> 00:01:35,612 ‫اون لاگرتا نیست! 10 00:01:35,613 --> 00:01:37,697 ‫اون لاگرتا نیست! 11 00:01:37,698 --> 00:01:39,365 ‫درود بر لاگرتا! 12 00:01:39,366 --> 00:01:40,575 ‫درود بر رگنار! 13 00:01:40,576 --> 00:01:41,743 ‫درود بر لاگرتا! 14 00:01:41,744 --> 00:01:43,137 ‫ببرینش 15 00:01:44,288 --> 00:01:45,371 ‫ببرینشون 16 00:01:45,372 --> 00:01:47,057 ‫درود بر رگنار! 17 00:01:48,375 --> 00:01:50,102 ‫ببرینشون! 18 00:01:52,546 --> 00:01:53,981 ‫درود بر رگنار! 19 00:01:54,715 --> 00:01:56,275 ‫درود بر لاگرتآ! 20 00:01:56,675 --> 00:01:58,319 ‫می‌دونم کی هستی 21 00:01:59,929 --> 00:02:01,447 ‫چرا تو جشن نیستی؟ 22 00:02:11,524 --> 00:02:13,399 ‫درود بر آیوار! 23 00:02:13,400 --> 00:02:14,543 ‫اون زنده‌ست! 24 00:02:15,486 --> 00:02:16,795 ‫درود بر لاگرتا! 25 00:02:18,197 --> 00:02:22,635 ‫این همون ساحره‌ایه که مادر منو با بی‌رحمی کشت 26 00:02:22,868 --> 00:02:24,428 ‫این لاگرتا ست! 27 00:02:24,578 --> 00:02:25,662 ‫نه! 28 00:02:25,663 --> 00:02:26,889 ‫ببند دهنت رو! 29 00:02:28,082 --> 00:02:31,435 ‫یه پادشاه دانمارکی اونو داد به ما 30 00:02:32,127 --> 00:02:34,587 ‫می‌خواست باهاش یه پیمان ببنده 31 00:02:34,588 --> 00:02:39,092 ‫تا قانعش کنه که در حمله به کتگات بهش بپیونده 32 00:02:39,093 --> 00:02:41,195 ‫- خائن! ‫- خائن، آره! 33 00:02:41,512 --> 00:02:42,905 ‫خائن! 34 00:02:44,348 --> 00:02:47,910 ‫برای قدرت هر کاری میکنه! 35 00:02:48,894 --> 00:02:53,290 ‫خدایان را شکر که نقشه‌هاش به جایی نرسید 36 00:02:53,440 --> 00:02:54,732 ‫نه نه نه نه... 37 00:02:54,733 --> 00:02:57,110 ‫حکومت فاسد و آرزوهای کورش اینجا به پایان می‌رسه 38 00:02:57,111 --> 00:02:58,570 ‫نه! من لاگرتا نیستم! 39 00:02:58,571 --> 00:03:01,573 ‫اونو در راه اودین و در راه 40 00:03:01,574 --> 00:03:03,825 ‫خدایان هم‌نشینم قربانی میکنم 41 00:03:03,826 --> 00:03:05,785 ‫- نه! ‫- قربانی‌اشم میکنم، 42 00:03:05,786 --> 00:03:09,765 ‫تا این قلمرو رو از ارواح شیطانی پاک کنم! 43 00:03:39,987 --> 00:03:41,088 ‫اون مرده؟ 44 00:04:21,862 --> 00:04:26,562 ‫اینم خون ساحره‌ای که مادرمون رو کشت 45 00:04:29,411 --> 00:04:31,638 ‫خوب می‌دونی که اون لاگرتا نبود 46 00:04:34,917 --> 00:04:37,519 ‫به افتخار مرگ لاگرتا می‌نوشی 47 00:04:38,629 --> 00:04:39,730 ‫اون نمرده 48 00:04:40,047 --> 00:04:41,398 ‫و تو یه خدا نیستی 49 00:04:44,093 --> 00:04:46,528 ‫البته که یه خداست 50 00:04:48,597 --> 00:04:52,743 ‫چطور جرئت میکنی که بگی من خدا نیستم، ها؟ 51 00:04:55,521 --> 00:04:58,898 ‫نمی‌شنوی که ثور داره با چکش قدرتمندش می‌کوبه، 52 00:04:58,899 --> 00:05:02,211 ‫و ورود منو به تالار آسیر خوش‌آمد میگه؟ 53 00:05:06,615 --> 00:05:07,841 ‫نوش 54 00:05:23,674 --> 00:05:25,025 ‫برادرم، 55 00:05:25,676 --> 00:05:26,944 ‫آیوار خدا 56 00:05:38,605 --> 00:05:39,790 ‫چرا اینجا موندی؟ 57 00:05:40,733 --> 00:05:42,042 ‫چرا نمیری؟ 58 00:05:42,985 --> 00:05:44,670 ‫بیا با هم بریم 59 00:05:45,821 --> 00:05:47,155 ‫نمی‌خوای بری؟ 60 00:05:47,156 --> 00:05:48,924 ‫میخوام برم، ولی نمی‌تونم 61 00:05:49,283 --> 00:05:50,759 ‫خدایان بهم اجازه نمیدن 62 00:05:51,660 --> 00:05:53,512 ‫یه دلیلی وجود داره که باید اینجا بمونم 63 00:05:54,580 --> 00:05:56,181 ‫عاشق برادرم اوبه هستم، 64 00:05:57,291 --> 00:05:58,851 ‫ولی یه روز ترکش کردم 65 00:05:59,793 --> 00:06:01,562 ‫از کشتی پیاده شدم و به آیوار پیوستم 66 00:06:04,423 --> 00:06:05,923 ‫هنوزم نمی‌دونم چرا 67 00:06:05,924 --> 00:06:07,860 ‫ولی یه روز می‌فهمم 68 00:06:10,095 --> 00:06:12,948 ‫یه روز، می‌فهمم 69 00:06:17,811 --> 00:06:19,162 ‫ثورون! 70 00:06:26,487 --> 00:06:28,255 ‫نمی‌تونم پیداش کنم 71 00:06:30,282 --> 00:06:31,925 ‫نمی‌تونم زنم رو پیدا کنم 72 00:06:34,411 --> 00:06:36,454 ‫- کجاست؟ ‫- نه، بس کن 73 00:06:36,455 --> 00:06:37,955 ‫باهاش چیکار کردی؟ 74 00:06:37,956 --> 00:06:39,558 ‫کاری باهاش نکردم 75 00:06:40,667 --> 00:06:42,519 ‫نمی‌دونم چی سر زنت اومده. باور کن 76 00:06:43,545 --> 00:06:45,105 ‫دروغ میگی 77 00:06:45,672 --> 00:06:47,441 ‫تو کشتیش 78 00:06:48,342 --> 00:06:50,110 ‫اون نوه‌ی من رو حامله‌ست 79 00:06:51,178 --> 00:06:52,345 ‫میخوام زنده باشه 80 00:06:52,346 --> 00:06:54,072 ‫میخوام نوه‌م رو ببینم 81 00:06:56,683 --> 00:06:58,285 ‫اون کجاست؟ 82 00:06:59,186 --> 00:07:00,871 ‫باید بهم بگی 83 00:07:01,688 --> 00:07:02,873 ‫هلگی، هلگی 84 00:07:03,357 --> 00:07:05,024 ‫نمی‌دونیم. داشتیم می‌گشتیم 85 00:07:05,025 --> 00:07:06,585 ‫یکی می‌دونه 86 00:07:07,236 --> 00:07:09,630 ‫اون بیرون زنده موندن غیرممکنه 87 00:07:10,072 --> 00:07:12,299 ‫هیچکس با پای خودش نمیره اونجا 88 00:07:17,204 --> 00:07:18,472 ‫حقیقت رو بهمون بگو 89 00:07:20,165 --> 00:07:21,207 ‫اگه ثورون رو کشتی، 90 00:07:21,208 --> 00:07:22,935 ‫باید بهمون بگی جسدش کجاست 91 00:07:24,878 --> 00:07:26,104 ‫دوباره بهت میگم 92 00:07:28,257 --> 00:07:29,816 ‫نمی‌دونم چه بلایی سرش اومده 93 00:07:32,052 --> 00:07:33,236 ‫من می‌دونم 94 00:07:37,015 --> 00:07:39,409 ‫اومد سراغم تا خصوصی صحبت کنه 95 00:07:44,398 --> 00:07:46,541 ‫گفت ناراحته 96 00:07:48,402 --> 00:07:50,170 ‫که نمیخواد یه بچه رو 97 00:07:51,697 --> 00:07:55,634 ‫وارد این دنیای وحشتناک بکنه 98 00:07:58,328 --> 00:08:01,515 ‫و اینکه مطمئن میشه این اتفاق نیفته 99 00:08:03,458 --> 00:08:05,310 ‫- اینکارو نمی‌کنه ‫- درست نیست 100 00:08:06,920 --> 00:08:08,105 ‫درست نیست 101 00:08:16,013 --> 00:08:17,531 ‫اون هیچوقت... 102 00:09:06,229 --> 00:09:07,330 ‫سلام ثورون 103 00:09:09,149 --> 00:09:10,417 ‫کجا بودی؟ 104 00:09:11,485 --> 00:09:12,711 ‫کنار آبشار 105 00:09:13,278 --> 00:09:14,588 ‫آیود یه پیام برام آورد 106 00:09:15,322 --> 00:09:16,548 ‫می‌خواست منو ببینه 107 00:09:18,075 --> 00:09:19,468 ‫ایود اونجا بود؟ 108 00:09:23,455 --> 00:09:25,015 ‫کس دیگه‌ای اونجا بود؟ 109 00:09:28,710 --> 00:09:29,895 ‫کی بود؟ 110 00:09:30,837 --> 00:09:33,106 ‫کی تو آبشار منتظرت بود؟ 111 00:09:34,591 --> 00:09:35,734 ‫آزبیورن 112 00:09:36,093 --> 00:09:37,468 ‫برادر هلگی؟ 113 00:09:37,469 --> 00:09:38,612 ‫بله 114 00:09:39,012 --> 00:09:40,363 ‫بهم گفت من شیطان بودم 115 00:09:40,597 --> 00:09:42,282 ‫که برادرش رو طلسم کردم 116 00:09:42,975 --> 00:09:44,850 ‫و اینکه بچه‌م یه موجود شیطانی بود 117 00:09:44,851 --> 00:09:46,787 ‫که نباید پا رو زمین بذاره 118 00:09:48,605 --> 00:09:50,040 ‫و تو چی گفتی؟ 119 00:09:50,691 --> 00:09:52,334 ‫گفتم اشتباه میکنه 120 00:09:53,443 --> 00:09:54,836 ‫که هلگی رو دوست دارم 121 00:09:55,404 --> 00:09:56,904 ‫که همدیگه رو دوست داشتیم 122 00:09:56,905 --> 00:09:59,132 ‫و بچه‌مون بی‌گناه بود 123 00:10:02,035 --> 00:10:03,512 ‫و بعدش، اون چیکار کرد؟ 124 00:10:04,663 --> 00:10:07,015 ‫یه سنگ تیز که کنارش آماده بود برداشت 125 00:10:08,083 --> 00:10:10,143 ‫و با سنگ زد به سرم 126 00:10:12,045 --> 00:10:14,523 ‫اونقدر محکم که سرم رو چاک داد و افتادم 127 00:10:15,007 --> 00:10:16,733 ‫و فهمیدم که مُردم 128 00:10:18,719 --> 00:10:20,678 ‫از قبل یه جا برام آماده کرده بود 129 00:10:20,679 --> 00:10:22,948 ‫و یه گودال کم‌عمق کنده بود 130 00:10:23,932 --> 00:10:25,349 ‫منو تو گودال کم‌عمق خوابوند، 131 00:10:25,350 --> 00:10:27,110 ‫بعد رو بدنم سنگ گذاشت 132 00:10:34,901 --> 00:10:36,878 ‫می‌تونی بهم بگی این گودال کجاست؟ 133 00:11:34,921 --> 00:11:36,772 ‫دیگه از وسکس چی شنیدی؟ 134 00:11:37,632 --> 00:11:39,192 ‫یه سری شایعات جالب 135 00:11:40,384 --> 00:11:41,736 ‫مثل؟ 136 00:11:42,804 --> 00:11:45,823 ‫خب، یه خبر غیرمنتظره دریافت کردم که، 137 00:11:46,933 --> 00:11:50,536 ‫زن جنگجو لاگرتا، و دو پسر رگنار، 138 00:11:51,312 --> 00:11:53,748 ‫بیورن رویین‌تن و اوبه، 139 00:11:53,981 --> 00:11:56,584 ‫به ویلای پادشاه پناهنده شدن 140 00:11:57,485 --> 00:11:59,420 ‫نمی‌دونم این خبر رو باور کنم یا نه 141 00:12:01,030 --> 00:12:02,590 ‫من می‌تونم باورش کنم 142 00:12:02,907 --> 00:12:04,342 ‫ما دنبالشون بودیم 143 00:12:05,326 --> 00:12:06,636 ‫اونا فرار کردن 144 00:12:08,162 --> 00:12:10,997 ‫هر دلیلی داشتن تا بیان اینجا 145 00:12:10,998 --> 00:12:12,350 ‫دلایل باستانی 146 00:12:12,959 --> 00:12:14,602 ‫ولی خوبه. خیلی خوبه 147 00:12:15,795 --> 00:12:16,979 ‫چرا خوبه؟ 148 00:12:18,089 --> 00:12:19,774 ‫یه کار ناتمام با لاگرتا دارم 149 00:12:22,009 --> 00:12:23,569 ‫اون زنم رو کشته 150 00:12:27,306 --> 00:12:28,449 ‫واقعآً می‌دونی، 151 00:12:28,683 --> 00:12:30,952 ‫یارل اولاوسون، دوست داشتن یه زن چطوریه؟ 152 00:12:36,399 --> 00:12:37,583 ‫فکر کنم می‌دونم 153 00:12:38,192 --> 00:12:39,460 ‫پس نمی‌دونی 154 00:12:39,735 --> 00:12:40,861 ‫ربطی به فکر نداره، 155 00:12:40,862 --> 00:12:42,463 ‫و ربطی هم به قلب نداره 156 00:12:43,447 --> 00:12:45,466 ‫تو دلت هست. تو روده‌هاته 157 00:12:48,703 --> 00:12:49,887 ‫نه، مسئله اینجاست که، 158 00:12:50,204 --> 00:12:51,538 ‫که خدایان انگار تصمیم گرفتن 159 00:12:51,539 --> 00:12:53,516 ‫که هیچوقت ازدواج شادی رو نداشته باشم 160 00:12:54,876 --> 00:12:56,978 ‫یک روز خواهی داشت شاه هارالد 161 00:13:00,381 --> 00:13:01,899 ‫و از کجا می‌دونی؟ 162 00:13:03,217 --> 00:13:04,819 ‫تو دلم حس کردمش 163 00:13:05,386 --> 00:13:06,821 ‫تو روده‌هام 164 00:13:30,620 --> 00:13:32,513 ‫- یه خبری دارم ‫- بهمون بگو 165 00:13:33,581 --> 00:13:35,850 ‫یه ارتش بزرگ از وایکینگ‌ها ‫داره به سمت وسکس میاد 166 00:13:36,792 --> 00:13:38,585 ‫طبق گزارشاتی که شنیدم، ‫رهبر اون ارتش، 167 00:13:38,586 --> 00:13:41,605 ‫شاه هارالد فاینهیر هست، ‫کسی که، همونطور که می‌دونید، 168 00:13:41,756 --> 00:13:43,357 ‫قبلآً به اینجا اومده 169 00:13:45,426 --> 00:13:47,153 ‫موافقت کردم که در اینجا بهتون پناه بدم، 170 00:13:47,720 --> 00:13:48,929 ‫مادامی که در عوضش، 171 00:13:48,930 --> 00:13:51,373 ‫شما علیه هموطن‌هاتون بجنگید 172 00:13:52,850 --> 00:13:54,452 ‫حالا زمانش رسیده 173 00:13:55,937 --> 00:13:59,064 ‫شما با برادرم شاهزاده اثلرد و ‫اسقف هگموند همکاری می‌کنید، 174 00:13:59,065 --> 00:14:01,900 ‫تا استراتژی‌ای برای شکست ارتش فاینهیر بچینید 175 00:14:01,901 --> 00:14:03,127 ‫اگه قبول نکنید، 176 00:14:03,736 --> 00:14:05,212 ‫کشته میشین 177 00:14:10,409 --> 00:14:11,802 ‫اینجا آینده‌ای نخواهید داشت 178 00:14:11,953 --> 00:14:13,387 ‫زمینی نخواهید داشت 179 00:14:13,955 --> 00:14:15,097 ‫هیچی 180 00:14:23,839 --> 00:14:25,298 ‫باید بفهمید که، 181 00:14:25,299 --> 00:14:26,967 ‫و می‌دونم که می‌فهمید، 182 00:14:26,968 --> 00:14:29,862 ‫که خطر بالایی برای محافظت از شما کردم 183 00:14:32,014 --> 00:14:34,558 ‫پس، امیدوارم که هیچکدومتون ‫الان بهم خیانت نکنید 184 00:14:34,809 --> 00:14:36,343 ‫من بهتون خیانت نمی‌کنم 185 00:14:36,978 --> 00:14:39,046 ‫همراه شما علیه شاه هارالد می‌جنگم 186 00:14:55,997 --> 00:14:57,098 ‫چی؟ 187 00:14:58,749 --> 00:15:00,142 ‫موهات رو کوتاه کردی 188 00:15:07,258 --> 00:15:08,609 ‫اوبه! 189 00:15:13,973 --> 00:15:15,408 ‫می‌خواستم ازت تشکر کنم 190 00:15:17,810 --> 00:15:19,245 ‫و یه لطفی ازت بخوام 191 00:15:31,782 --> 00:15:33,050 ‫اولین درس، 192 00:15:33,659 --> 00:15:34,885 ‫اینه که نترسی 193 00:15:35,828 --> 00:15:37,388 ‫خب، برو و کنار درخت بایست 194 00:15:40,958 --> 00:15:42,143 ‫چرا؟ 195 00:15:42,543 --> 00:15:43,811 ‫میخوای چیکار کنی؟ 196 00:15:44,712 --> 00:15:46,439 ‫ازم خواستی جنگیدن رو بهت یاد بدم 197 00:15:47,965 --> 00:15:51,716 ‫و می‌تونم بهت راه‌های جنگیدن با شمشیر و تبر، یا سپر رو یاد بدم 198 00:15:51,717 --> 00:15:53,320 ‫که زنده بمونی 199 00:15:54,096 --> 00:15:55,448 ‫ولی اگه می‌ترسی، 200 00:15:55,681 --> 00:15:57,199 ‫خودت رو از الان مُرده بدون 201 00:15:59,435 --> 00:16:00,986 ‫پس، برو و کنار درخت بایست 202 00:16:19,497 --> 00:16:20,681 ‫اوبه! 203 00:16:21,415 --> 00:16:22,766 ‫نترس 204 00:17:00,454 --> 00:17:02,056 ‫زمین اینجا کنده شده 205 00:17:15,261 --> 00:17:16,403 ‫ثورون... 206 00:17:26,856 --> 00:17:28,249 ‫از کجا می‌دونستی؟ 207 00:17:29,191 --> 00:17:30,417 ‫فلوکی 208 00:17:31,026 --> 00:17:32,419 ‫از کجا می‌دونستی اینجا بود؟ 209 00:17:35,781 --> 00:17:36,924 ‫اون بهم گفت 210 00:17:40,327 --> 00:17:42,429 ‫بهت اینم گفت که کی کشتش؟ 211 00:17:47,668 --> 00:17:49,395 ‫باید به جرمت اعتراف کنی 212 00:17:54,300 --> 00:17:56,402 ‫من به چیزی اعتراف نمی‌کنم 213 00:17:57,470 --> 00:17:58,821 ‫مدرکی وجود نداره 214 00:17:59,013 --> 00:18:00,656 ‫من می‌دونم کی کشتش 215 00:18:06,020 --> 00:18:07,496 ‫بس کنین! 216 00:18:09,190 --> 00:18:10,499 ‫بس کنین! 217 00:18:11,192 --> 00:18:13,160 ‫چطوری می‌تونین اینطور با هم بحث و نزاع کنین، 218 00:18:13,277 --> 00:18:16,505 ‫وقتی بطور مناسب برای خدایان آماده نشده؟ 219 00:18:19,283 --> 00:18:21,677 ‫شما والدین غیرطبیعی! 220 00:18:22,703 --> 00:18:25,723 ‫شما برادران و خواهران غیرطبیعی! 221 00:18:27,416 --> 00:18:30,027 ‫چطور می‌تونین اینطوری رفتار کنین؟ 222 00:18:34,465 --> 00:18:35,733 ‫نمی‌تونیم ادامه بدیم 223 00:18:37,551 --> 00:18:38,986 ‫باید یه تصمیمی بگیریم 224 00:18:45,804 --> 00:18:47,239 ‫چطوری زنده موندی؟ 225 00:18:47,765 --> 00:18:49,408 ‫خشمم منو زنده نگه داشت 226 00:18:50,935 --> 00:18:52,769 ‫بعد اینکه اثلولف منو از ویلا طرد کرد، 227 00:18:52,770 --> 00:18:54,997 ‫چیزی جز خشم برام نمونده بود 228 00:18:56,607 --> 00:18:58,816 ‫به خودم گفتم اگه راهی وجود داشته باشه، 229 00:18:58,817 --> 00:19:00,711 ‫که بتونم در آینده انتقامم رو ازشون بگیرم، 230 00:19:02,279 --> 00:19:05,633 ‫زندگیم بهرحال ارزش زنده موندن رو داشته 231 00:19:08,535 --> 00:19:09,803 ‫برای یه وایکینگ، 232 00:19:10,246 --> 00:19:11,597 ‫انتقام مهمترین چیزه 233 00:19:13,290 --> 00:19:14,558 ‫درست نیست؟ 234 00:19:15,793 --> 00:19:17,353 ‫خب، من یه وایکینگم 235 00:19:18,128 --> 00:19:19,229 ‫درست مثل تو 236 00:19:19,797 --> 00:19:21,464 ‫پدرم رگنار لاثبروک بود، 237 00:19:21,465 --> 00:19:23,525 ‫مشهورترین وایکینگ 238 00:19:25,552 --> 00:19:26,945 ‫برا من فقط همین مهمه 239 00:19:28,973 --> 00:19:30,574 نظرت درباره‌ی شاه آلفرد چیه؟ 240 00:19:32,685 --> 00:19:33,827 ‫ازش متنفرم 241 00:19:36,272 --> 00:19:38,082 ‫خب، ما قراره از طرف اون بجنگیم 242 00:19:40,985 --> 00:19:42,252 ‫مجبور نیستین اینکارو بکنین 243 00:19:44,571 --> 00:19:47,605 ‫شنیدم هارالد فاینهیر با یه ارتش بزرگ تو راه اینجاست 244 00:20:02,798 --> 00:20:03,899 ‫چی؟ 245 00:20:07,428 --> 00:20:08,987 ‫تویی 246 00:20:09,346 --> 00:20:12,074 ‫نمی‌خوام مزاحمت بشم شوهر 247 00:20:12,558 --> 00:20:13,683 ‫نه نه، البته 248 00:20:13,684 --> 00:20:15,786 ‫فقط مشغول چیزی بودم 249 00:20:16,645 --> 00:20:17,746 ‫ببخشید 250 00:20:19,857 --> 00:20:22,092 ‫شاید خیلی شوهر خوبی نبودم 251 00:20:22,276 --> 00:20:24,261 ‫من هیچ شکایتی ندارم 252 00:20:24,862 --> 00:20:27,769 ‫من رو ببخش اثلفلید ‫کارهایی برای انجام دارم 253 00:20:30,367 --> 00:20:32,336 ‫وقتی که برگردم، 254 00:20:33,996 --> 00:20:37,641 ‫وظایفم رو بعنوان یه شوهر انجام میدم 255 00:20:45,841 --> 00:20:47,359 ‫شاهزاده 256 00:20:47,885 --> 00:20:49,069 ‫سرورم کاینهرد 257 00:20:49,553 --> 00:20:51,363 ‫ارتشی از وایکینگ‌ها در حال نزدیک شدنه 258 00:20:52,723 --> 00:20:54,741 ‫حس می‌کنیم زمان عمل رسیده 259 00:20:55,851 --> 00:20:57,035 ‫مطمئنی؟ 260 00:20:57,227 --> 00:20:58,662 ‫هیچوقت بیش از این مطمئن نبودم 261 00:21:00,105 --> 00:21:02,207 ‫برادرت هیچوقت نباید پادشاه میشد 262 00:21:03,734 --> 00:21:06,378 ‫این تصمیم تمام کشورمون رو به خطر انداخته 263 00:21:07,071 --> 00:21:09,089 ‫اون یه رهبر ضعیف و سست، 264 00:21:09,823 --> 00:21:11,341 ‫در زمان جنگه 265 00:21:12,409 --> 00:21:15,244 ‫دفاعیات ما رو به گروهی از کفار سپرده 266 00:21:15,245 --> 00:21:17,389 ‫ایمانش به اسقف هگمونده، 267 00:21:17,748 --> 00:21:19,308 ‫یه مرد بی‌ایمان 268 00:21:23,253 --> 00:21:25,856 ‫شاهزاده، باید از این فرصت استفاده کنیم 269 00:21:26,215 --> 00:21:29,258 ‫اگه خیلی از عمل کردن بترسیم، ‫وسکس نابود خواهد شد، 270 00:21:29,259 --> 00:21:31,177 ‫مثل تمام قلمروهای انگلیس، 271 00:21:31,178 --> 00:21:34,039 ‫که توسط حکام سست‌عنصر رهبری میشدن 272 00:21:36,642 --> 00:21:37,784 ‫ولی تو، 273 00:21:37,976 --> 00:21:39,286 ‫پسر، 274 00:21:39,603 --> 00:21:41,747 ‫و وارث حقیقی اثلولف، 275 00:21:42,272 --> 00:21:44,374 ‫اعتقاد داریم می‌تونیم همه‌ی اعتماد و ایمانمون رو، 276 00:21:44,691 --> 00:21:46,376 ‫به تو بسپاریم. 277 00:21:47,986 --> 00:21:49,679 ‫نقشه‌تون چیه سرورم؟ 278 00:21:51,031 --> 00:21:53,032 ‫تقاضای تشکیل شورای جنگ رو میدیم 279 00:21:53,033 --> 00:21:56,720 ‫شاه باید حاضر بشه، ولی همینطور اسقف هگموند 280 00:21:57,037 --> 00:21:58,746 ‫و دوستان کافرش هم باید بیان. 281 00:21:58,747 --> 00:22:00,933 ‫اونجا بهشون حمله می‌کنیم 282 00:22:02,251 --> 00:22:04,752 ‫اونقدری سرباز متعهد به آرمانمون داریم، 283 00:22:04,753 --> 00:22:06,897 ‫که درها رو ببندن و همشون رو بکشن! 284 00:22:10,300 --> 00:22:11,717 ‫و بعد، 285 00:22:11,718 --> 00:22:13,370 ‫همانطور که همیشه اینطور بوده، 286 00:22:14,763 --> 00:22:16,806 ‫تدهین میشید و تاجگذاری می‌کنید، 287 00:22:18,434 --> 00:22:19,993 ‫بعنوان پادشاه وسکس 288 00:22:22,020 --> 00:22:23,247 ‫شاه شاهان 289 00:22:25,107 --> 00:22:26,291 ‫چی میگین؟ 290 00:22:30,988 --> 00:22:32,339 ‫موافقم 291 00:22:33,532 --> 00:22:35,033 ‫درخواست تشکیل شورا رو بدین 292 00:22:38,454 --> 00:22:39,972 ‫اسمش رو بالدر می‌ذارم، 293 00:22:40,956 --> 00:22:42,966 ‫از روی اسم پسر زیبای اودین 294 00:22:43,750 --> 00:22:46,111 ‫زیباترین و باهوش‌ترین خدایان 295 00:22:50,007 --> 00:22:51,441 ‫درخشان‌ترین 296 00:22:53,510 --> 00:22:56,154 ‫معتقدم اونقدری قوی هست ‫که از الان داره تکون می‌خوره 297 00:22:58,015 --> 00:22:59,950 ‫شاید، یه شب، اون، 298 00:23:00,142 --> 00:23:03,453 ‫با شکل‌گیری کامل از بین پاهام بخزه و بیرون بیاد 299 00:23:05,189 --> 00:23:06,456 ‫در اون صورت، 300 00:23:07,491 --> 00:23:09,960 ‫دوست دارم با راه رفتن بیاد نه خزیدن 301 00:23:12,779 --> 00:23:14,339 ‫سرورم آیوار! 302 00:23:18,911 --> 00:23:21,054 ‫- سرورم آیوار! ‫- چیه؟ 303 00:23:21,371 --> 00:23:23,456 ‫گرفتیمشون. مدتی بود سعی می‌کردن 304 00:23:23,457 --> 00:23:27,509 ‫تا بر علیه حکومت شما ‫در شهر شورش راه بندازن 305 00:23:34,593 --> 00:23:35,777 ‫تو 306 00:23:38,221 --> 00:23:39,781 ‫تو 307 00:23:42,017 --> 00:23:44,561 ‫واقعیت داره که می‌خواستین ‫علیهم شورش راه بندازین؟ 308 00:23:46,939 --> 00:23:48,123 ‫چرا؟ 309 00:23:48,690 --> 00:23:50,191 ‫من یه انسان عادی نیستم 310 00:23:50,192 --> 00:23:52,085 ‫من یه حاکم عادی نیستم 311 00:23:53,445 --> 00:23:57,323 ‫انتظار دارم از اونجایی که چنین موهبتی ‫بهتون داده شده شاد باشید، 312 00:23:58,575 --> 00:24:00,385 ‫چرا که یه خدا حاکم شماست 313 00:24:06,917 --> 00:24:08,352 ‫کمک کنید بایسته 314 00:24:14,424 --> 00:24:16,818 ‫ببینید چی میگم. من... 315 00:24:17,553 --> 00:24:19,363 ‫من خدای بخشنده‌ای هستم 316 00:24:19,805 --> 00:24:21,531 ‫عاشق مردمم هستم 317 00:24:22,516 --> 00:24:24,767 ‫پس، اگه به بازار برید، 318 00:24:24,768 --> 00:24:26,394 ‫و خودتون رو با خاکستر بپوشونید، 319 00:24:26,395 --> 00:24:29,206 ‫به اشتباهات و اعتقادات اشتباهتون اعتراف کنید، 320 00:24:30,524 --> 00:24:32,209 ‫و دنبال بخشش من باشید 321 00:24:34,278 --> 00:24:36,004 ‫منم اجازه میدم زنده بمونید 322 00:24:37,906 --> 00:24:39,049 ‫ها؟ 323 00:24:40,325 --> 00:24:41,659 ‫چی میگین؟ 324 00:24:41,660 --> 00:24:42,803 ‫همم؟ 325 00:24:57,801 --> 00:24:59,260 ‫دارشون بزنید 326 00:24:59,261 --> 00:25:01,571 ‫و اجساد رو بعنوان هشدار به مردم نشون بدید 327 00:25:07,227 --> 00:25:09,913 ‫نفرت هیچوقت نباید جای عشق رو بگیره 328 00:25:25,731 --> 00:25:27,332 ‫پسر رگنار 329 00:25:28,483 --> 00:25:30,377 ‫چرا دنبال من بودی؟ 330 00:25:30,610 --> 00:25:32,587 ‫میخوام کمکم کنی 331 00:25:33,113 --> 00:25:37,257 ‫تو گذشته، حال و آینده رو دیدی 332 00:25:38,000 --> 00:25:41,658 چی میخوای بدونی که الان نمی‌دونی؟ 333 00:25:41,659 --> 00:25:44,523 من خیلی کم به دیدنت میام 334 00:25:44,524 --> 00:25:48,216 تمام زندگیم سعی کردم 335 00:25:48,217 --> 00:25:51,737 که از راه تجربه و نه با پیشگویی زندگی کنم 336 00:25:51,738 --> 00:25:53,874 بیچاره 337 00:25:55,500 --> 00:26:00,263 از نظر من ما خیلی کم از راه تجربه یاد می‌گیریم 338 00:26:00,264 --> 00:26:02,607 بازم، تو... تو باهوشی 339 00:26:03,267 --> 00:26:05,923 نه، من یه پیرمردم 340 00:26:05,924 --> 00:26:08,303 و پیرمردها باهوش نیستن 341 00:26:10,308 --> 00:26:13,170 هنوز آرزوی این رو دارن که ایکاش جوون بودن 342 00:26:14,105 --> 00:26:18,451 و بخاطر شکنندگی‌هاشون عصبانی میشن 343 00:26:19,041 --> 00:26:21,902 و زوال حافظه‌شون 344 00:26:22,704 --> 00:26:24,013 نقش من در این دنیا چیه؟ 345 00:26:25,540 --> 00:26:30,323 ‫تو به چیزی که گذشتگان دست نیافتن خواهی رسید، 346 00:26:31,129 --> 00:26:33,690 ‫ولی بهاش خیلی سنگین خواهد بود 347 00:26:36,551 --> 00:26:38,695 ‫اگه الان از اینجا برم، فرق میکنه؟ 348 00:26:39,054 --> 00:26:40,530 ‫می‌تونی امتحان کنی 349 00:26:40,889 --> 00:26:42,198 ‫به چه چیزی دست پیدا میکنم؟ 350 00:26:42,932 --> 00:26:46,202 ‫اگه تصمیم بگیری که بری، شاید هیچی 351 00:26:47,437 --> 00:26:49,455 ‫کمکی بهم نمی‌کنی 352 00:26:49,814 --> 00:26:51,708 ‫چه انتظاری داشتی؟ 353 00:26:52,942 --> 00:26:55,712 ‫همه چی داره تاریک‌تر میشه 354 00:26:57,322 --> 00:27:00,884 ‫همه‌مون داریم به تاریکی سقوط می‌کنیم 355 00:27:02,952 --> 00:27:04,888 ‫من می‌ترسم 356 00:27:05,163 --> 00:27:07,414 ‫می‌دونم که چیزی که نمی‌دونم، 357 00:27:07,415 --> 00:27:09,893 ‫تنها چیزیه که واقعاً می‌دونم 358 00:27:11,461 --> 00:27:13,396 ‫و می‌ترسم 359 00:27:15,507 --> 00:27:18,109 ‫از رفتن به درون تاریکی می‌ترسم 360 00:27:52,001 --> 00:27:53,144 ‫اینجایی؟ 361 00:28:10,061 --> 00:28:11,162 ‫عشقم 362 00:28:18,862 --> 00:28:22,580 ‫پس قراره با شاه هارالد و هم‌نژادهات بجنگیم 363 00:28:23,658 --> 00:28:24,801 ‫چه حسی داری؟ 364 00:28:27,036 --> 00:28:29,264 ‫شاه هارالد همیشه دشمن من بوده 365 00:28:32,083 --> 00:28:35,534 ‫از خداوند تشکر میکنم ‫که شما اینجا در کنار من هستید، 366 00:28:36,546 --> 00:28:39,148 ‫که ما در کنار هم زنده می‌مانیم یا می‌میریم، 367 00:28:41,134 --> 00:28:42,735 ‫چه گناهکار بدبختی هستم 368 00:28:49,392 --> 00:28:50,743 ‫مطمئنی؟ 369 00:28:53,271 --> 00:28:54,897 ‫از این نمی‌ترسی که، 370 00:28:54,898 --> 00:28:58,042 ‫بابت این عشق، خدات رهات کنه؟ 371 00:28:58,943 --> 00:29:00,128 ‫بله 372 00:29:01,112 --> 00:29:02,547 ‫از خداوند می‌ترسم 373 00:29:04,532 --> 00:29:05,633 ‫ولی الان، 374 00:29:06,242 --> 00:29:07,552 ‫در این لحظه، 375 00:29:08,786 --> 00:29:10,763 ‫بیشتر میل تو رو دارم 376 00:29:13,041 --> 00:29:14,642 ‫خیلی زیبایی 377 00:29:15,251 --> 00:29:16,519 ‫خیلی... 378 00:29:17,086 --> 00:29:18,354 ‫زنده 379 00:29:21,424 --> 00:29:23,151 ‫برات حاضرم به جهنم هم برم، 380 00:29:23,718 --> 00:29:24,986 ‫لاگرتا 381 00:29:42,111 --> 00:29:43,445 ‫با چی روبرو میشیم؟ 382 00:29:43,446 --> 00:29:44,905 ‫از قبل می‌فهمن ما اینجاییم، 383 00:29:44,906 --> 00:29:47,300 ‫و احتمالاً سعی میکنن مسیر رودخونه رو ببندن 384 00:29:48,201 --> 00:29:49,844 ‫بزرگ‌ترین خطری که داریم چیه؟ 385 00:29:50,554 --> 00:29:54,997 ‫وقتی که جنگجویانمون ببینن که ‫میخوان علیه لاگرتا، بیورن رویین‌تن و اوبه، 386 00:29:54,998 --> 00:29:57,185 ‫پسران رگنار لاثبروک بجنگن. 387 00:29:57,835 --> 00:30:01,218 ‫از خودت بپرس، وقتی ببینی روبروت ایستادن ‫چه حسی پیدا میکنی؟ 388 00:30:01,798 --> 00:30:03,441 ‫این‌ها قهرمانان افسانه‌ای‌ای هستند 389 00:30:03,800 --> 00:30:05,193 ‫اون‌ها انسان نیستن 390 00:30:05,802 --> 00:30:07,403 ‫تقریباً خدا هستن 391 00:30:07,637 --> 00:30:08,905 ‫و هر چیزی که بگن، 392 00:30:09,514 --> 00:30:12,307 ‫جنگجویان ما از رویارویی باهاشون می‌ترسن 393 00:30:12,308 --> 00:30:13,785 ‫و چرا نه؟ 394 00:30:14,644 --> 00:30:16,103 ‫چرا نه؟ 395 00:30:16,104 --> 00:30:17,872 ‫اون‌ها هر چی باشه، فقط انسانن 396 00:30:19,315 --> 00:30:20,917 ‫تبر هم اونارو میکشه 397 00:30:30,660 --> 00:30:32,595 ‫فکر میکنی سرنوشت ما رو نزد هم آورده؟ 398 00:30:34,872 --> 00:30:36,015 ‫ما؟ 399 00:30:36,666 --> 00:30:38,101 ‫من و تو 400 00:30:39,752 --> 00:30:41,104 ‫نمی‌تونم اینو بگم 401 00:30:42,714 --> 00:30:45,358 ‫برعکس. این دقیقاً چیزیه که گفتی 402 00:30:47,844 --> 00:30:49,570 ‫نمیخوام تصمیمی بگیرم 403 00:30:50,346 --> 00:30:52,990 ‫نمیخوام به کسی خیانت کنم 404 00:30:53,766 --> 00:30:56,452 ‫فقط میخوام بفهمم سرنوشت چی برام داره 405 00:30:57,854 --> 00:30:59,789 ‫ولی یجوری، انگار اینجا بودن درسته 406 00:31:00,773 --> 00:31:01,958 ‫انگار... 407 00:31:02,358 --> 00:31:03,668 ‫اجتناب‌ناپذیره 408 00:31:06,696 --> 00:31:08,589 ‫می‌دونم زندگیم نزدیکه تغییر کنه 409 00:31:46,229 --> 00:31:48,456 ‫تصمیم گرفتم خودم ارتش رو رهبری کنم 410 00:31:50,858 --> 00:31:52,210 ‫امیدوارم موافق باشی 411 00:31:52,944 --> 00:31:55,630 ‫به معنی اینه که بیشتر از همیشه ‫به حمایتت نیاز دارم 412 00:31:57,198 --> 00:31:58,424 ‫البته 413 00:32:02,120 --> 00:32:03,346 ‫بهت باور دارم 414 00:32:04,581 --> 00:32:06,224 ‫و امیدوارم تو هم بهم باور داشته باشی 415 00:32:15,383 --> 00:32:16,818 ‫دوستت دارم برادر 416 00:32:22,849 --> 00:32:24,325 ‫و منم تو رو دوست دارم 417 00:32:50,877 --> 00:32:52,336 ‫سرورانم، 418 00:32:52,337 --> 00:32:56,437 ‫تنها چند روز با بزرگ‌ترین چالشی که ‫کشورمون باهاش روبروئه فاصله داریم 419 00:32:58,009 --> 00:32:59,819 ‫باید همه با هم عمل کنیم 420 00:33:00,803 --> 00:33:02,429 ‫به یکدیگه نیاز داریم 421 00:33:02,430 --> 00:33:04,449 ‫و اقرار بهش ضعف نیست 422 00:33:07,185 --> 00:33:09,537 ‫تصمیم گرفتم در نبرد رهبری‌تون کنم 423 00:33:10,688 --> 00:33:14,037 ‫ولی می‌دونم که حمایت برادر عزیزم اثلرد رو دارم، 424 00:33:15,109 --> 00:33:17,903 ‫و اوبه، پسر مسیحی رگنار، 425 00:33:17,904 --> 00:33:20,506 ‫و لاگرتا و بیورن 426 00:33:21,991 --> 00:33:25,074 ‫نباید از روابط‌مون با این خارجی‌ها بترسیم، 427 00:33:26,537 --> 00:33:27,663 ‫این وایکینگ‌ها 428 00:33:27,664 --> 00:33:29,682 ‫وقتشه. علامت رو بده 429 00:33:30,041 --> 00:33:31,976 ‫اون‌ها متحد و آینده‌ی ما هستن 430 00:33:35,797 --> 00:33:37,190 ‫نمی‌تونم 431 00:33:39,092 --> 00:33:40,693 ‫پس شکست می‌خوریم 432 00:33:56,859 --> 00:33:58,795 ‫از همتون میخوام تا شخص خاصی رو ببینید 433 00:33:59,904 --> 00:34:01,172 ‫این مگنوسه 434 00:34:03,449 --> 00:34:05,009 ‫این اسم رو به یاد میارم 435 00:34:05,451 --> 00:34:08,221 ‫شنیده بودیم که رگنار ‫در وسکس صاحب پسری شده 436 00:34:08,705 --> 00:34:09,996 ‫و ایناهاش 437 00:34:09,997 --> 00:34:11,349 ‫برادر ناتنی ما 438 00:34:12,709 --> 00:34:14,435 ‫پسر رگنار و ملکه کویینترث 439 00:34:19,799 --> 00:34:21,216 ‫سلام مگنوس 440 00:34:21,217 --> 00:34:22,467 ‫تو باید لاگرتا باشی 441 00:34:22,468 --> 00:34:24,862 ‫چه افتخار بزرگی که بالاخره دیدمتون 442 00:34:25,722 --> 00:34:27,156 ‫و تو باید اوبه باشی 443 00:34:28,599 --> 00:34:30,475 ‫در تمام این سال‌هایی که من ‫مجبور بودم هویتم رو مخفی کنم، 444 00:34:30,476 --> 00:34:33,061 ‫داستان‌هایی از بیورن رویین‌تن، 445 00:34:33,062 --> 00:34:34,664 ‫و ملکه لاگرتا و اوبه شنیده بودم 446 00:34:37,483 --> 00:34:39,293 ‫حالا حداقل، خانواده‌م پیشم هستن 447 00:34:40,903 --> 00:34:42,755 ‫حالا حداقل، به یه جایی تعلق دارم 448 00:34:44,115 --> 00:34:49,266 ‫مگنوس معتقده که آلفرد و خانواده‌ش به اون 449 00:34:49,704 --> 00:34:51,055 و به ما خیانت کردن 450 00:34:52,957 --> 00:34:56,265 ‫که هیچ قصدی برای دادن زمین‌های ‫آنگلیای شرقی به ما رو نداشتن 451 00:34:58,796 --> 00:35:00,648 ‫و الان هم قصدی ندارن 452 00:35:06,137 --> 00:35:07,822 ‫تا حالا رگنار رو دیدی؟ 453 00:35:08,139 --> 00:35:09,323 ‫بله 454 00:35:09,682 --> 00:35:11,450 ‫وقتی اینجا زندانی بود دیدمش 455 00:35:14,353 --> 00:35:15,754 ‫همدیگه رو در آغوش گرفتیم، 456 00:35:16,147 --> 00:35:17,290 ‫و گریه کردیم 457 00:35:17,482 --> 00:35:18,791 ‫و بهم گفت، 458 00:35:19,275 --> 00:35:21,794 ‫که منو به اندازه‌ی همه‌ی پسراش دوست داره 459 00:35:31,829 --> 00:35:34,849 ‫اون به مادرم گفت که هیچوقت ‫رابطه‌ای با ملکه کویینترث نداشت 460 00:35:37,335 --> 00:35:39,562 ‫خب، باید اینو بگه، غیر اینه؟ 461 00:35:42,799 --> 00:35:44,775 ‫چی از ما میخوای مگنوس؟ 462 00:35:53,559 --> 00:35:56,579 ‫هارالد فاینهیر داره با یه ارتش بزرگ به اینجا میاد 463 00:35:57,688 --> 00:36:00,041 ‫باید بهش بپیوندین و کشور وسکس رو نابود کنین 464 00:36:00,358 --> 00:36:02,293 ‫کشورها رو نابود کنیم، همم؟ 465 00:36:02,860 --> 00:36:04,027 ‫یهویی چه مهم شدی 466 00:36:04,028 --> 00:36:05,630 ‫من یه عمر صبر کردم 467 00:36:07,156 --> 00:36:09,425 ‫این؟ معنی زندگی من اینه 468 00:36:10,785 --> 00:36:11,886 ‫همم؟ 469 00:36:13,788 --> 00:36:15,413 ‫رگنار به منم گفت، 470 00:36:15,414 --> 00:36:18,351 ‫که هیچوقت با ملکه کویینترث رابطه نداشت 471 00:36:18,751 --> 00:36:23,231 ‫که زخمی شده بود و اون روی زخمش شاشید 472 00:36:23,798 --> 00:36:25,090 ‫و همش همین بود 473 00:36:25,091 --> 00:36:26,484 ‫البته که اینو بهت گفت! 474 00:36:27,218 --> 00:36:28,527 ‫دروغ می‌گفت 475 00:36:30,596 --> 00:36:32,782 ‫نمی‌فهمم چرا دارین اینطوری رفتار میکنین! 476 00:36:33,224 --> 00:36:35,225 ‫فکر میکنم باید داستان مگنوس رو جدی بگیریم، 477 00:36:35,226 --> 00:36:36,643 ‫فکر میکنم داره حقیقت رو میگه 478 00:36:36,644 --> 00:36:38,270 ‫- فکر میکنم داره دروغ میگه! ‫- اوبه 479 00:36:38,271 --> 00:36:39,413 ‫نه! 480 00:36:39,865 --> 00:36:42,667 ‫نه، اعتقاد ندارم که اون پسر پدرمه 481 00:36:43,401 --> 00:36:46,684 ‫اعتقاد ندارم که ما باید بخاطر حرف اون به آلفرد خیانت کنیم 482 00:36:47,154 --> 00:36:49,298 ‫- بخاطر اینه که آلفرد مغزت رو فاسد کرده ‫- نه 483 00:36:49,574 --> 00:36:51,258 ‫و حالا اسم خودت رو گذاشتی مسیحی 484 00:36:52,827 --> 00:36:56,079 ‫پس، مگنوس برام برادر نزدیک‌تری هست تا تو 485 00:36:56,080 --> 00:36:57,598 ‫باید بحث رو تموم کنیم 486 00:36:59,041 --> 00:37:00,726 ‫نمی‌خوام بحث کنم 487 00:37:01,460 --> 00:37:02,812 ‫ولی تو حرفم رو باور نمی‌کنی 488 00:37:04,297 --> 00:37:05,690 ‫می‌تونم ببینمش 489 00:37:11,137 --> 00:37:12,613 ‫متاسفم 490 00:37:12,847 --> 00:37:14,657 ‫فقط داستانت رو باور نمی‌کنم 491 00:37:20,730 --> 00:37:22,022 ‫من حرفش رو باور نمی‌کنم 492 00:37:22,023 --> 00:37:23,249 ‫ولی من میکنم 493 00:37:26,110 --> 00:37:27,378 ‫باید انتخاب‌هایی بکنیم 494 00:37:36,797 --> 00:37:38,524 ‫من یه تصمیمی گرفتم 495 00:37:39,425 --> 00:37:41,694 ‫تصمیم‌های تو بی‌ارزشه فلوکی 496 00:37:42,637 --> 00:37:44,697 ‫تو پادشاه این جزیره نیستی! 497 00:37:45,306 --> 00:37:46,907 ‫و من قانون‌گذارم! 498 00:37:47,308 --> 00:37:49,160 ‫من گفتم تو رو قانون‌گذار میکنم، بله؟ 499 00:37:50,937 --> 00:37:52,621 ‫اگه انتقام پسرت رو نگیری 500 00:37:53,606 --> 00:37:54,957 ‫ولی گرفتی 501 00:37:55,942 --> 00:37:57,043 ‫و الان، 502 00:37:57,194 --> 00:37:59,861 ‫با مرگ ثورون و بچه‌ی دنیا نیومده‌ش، 503 00:37:59,862 --> 00:38:02,298 ‫سه برابر انتقامش رو گرفتی 504 00:38:04,200 --> 00:38:07,553 ‫تو صدای کلماتت رو دوست داری، مگه نه فلوکی؟ 505 00:38:08,287 --> 00:38:10,556 ‫ولی برای من همیشه صداشون توخالی میاد 506 00:38:13,292 --> 00:38:15,394 ‫همیشه به فلوکی باور داشتیم 507 00:38:16,754 --> 00:38:18,314 ‫برا همین اومدیم 508 00:38:20,299 --> 00:38:25,133 ‫رافارتا، تو و خانواده‌ت تمام امیدهای ما رو، ‫تحلیل بردید و نابود کردید. 509 00:38:26,180 --> 00:38:28,074 ‫تو زندگیم رو نابود کردی پدر 510 00:38:29,475 --> 00:38:31,077 ‫خفه شو هلگی 511 00:38:31,811 --> 00:38:33,496 ‫زیادی حرف میزنی 512 00:38:33,854 --> 00:38:36,290 ‫و همیشه مثل یه زن گریه میکنی 513 00:38:36,732 --> 00:38:38,542 ‫من دلیل برای گریه کردن دارم 514 00:38:40,069 --> 00:38:41,736 ‫و اگه بازم بهم نزدیک‌تر بشی، 515 00:38:41,737 --> 00:38:43,839 ‫پدر و مادرت هم دلیلی برای گریه کردن پیدا میکنن 516 00:38:44,949 --> 00:38:46,592 ‫فلوکی درست میگه 517 00:38:47,243 --> 00:38:49,095 ‫اون تصمیم گرفته 518 00:38:49,870 --> 00:38:51,555 ‫همه باید بهش احترام بذاریم 519 00:38:52,665 --> 00:38:54,266 ‫راه دیگه‌ای نیست 520 00:38:57,336 --> 00:38:58,562 ‫ایویند 521 00:38:59,463 --> 00:39:01,107 ‫و همه‌ی خانواده‌ش، 522 00:39:01,966 --> 00:39:03,359 ‫از جمله تو هلگی، 523 00:39:04,760 --> 00:39:06,612 ‫از این زیست‌گاه طرد میشین 524 00:39:09,348 --> 00:39:12,952 ‫باید برید و جای دیگه‌ای رو پیدا کنید، 525 00:39:13,394 --> 00:39:14,829 ‫بسیار دور از اینجا 526 00:39:15,980 --> 00:39:17,957 ‫نمی‌تونی ما رو طرد کنی فلوکی 527 00:39:18,190 --> 00:39:19,625 ‫زمستون رسیده 528 00:39:19,900 --> 00:39:21,460 ‫غذا کمیابه. زنده نمی‌مونیم 529 00:39:21,902 --> 00:39:23,337 ‫این مشکل خودتونه 530 00:39:27,700 --> 00:39:28,968 ‫می‌تونیم بجنگیم 531 00:39:33,205 --> 00:39:34,390 ‫می‌تونین 532 00:39:36,208 --> 00:39:37,560 ‫ولی می‌بازین 533 00:39:47,887 --> 00:39:49,780 ‫پس، نتیجه‌ش این شد فلوکی؟ 534 00:39:52,058 --> 00:39:54,434 ‫اینه نتیجه‌ی رویاهای بزرگت، 535 00:39:54,435 --> 00:39:56,412 ‫ایده‌آل‌گرایی ارزشمندت؟ 536 00:39:57,897 --> 00:39:59,123 ‫این؟ 537 00:39:59,440 --> 00:40:01,041 ‫فقط میخوام برید 538 00:40:09,867 --> 00:40:11,510 ‫نمی‌تونی منو بکشی ایویند 539 00:40:13,412 --> 00:40:15,139 ‫مهم نیست چقدر سخت تلاش کنی 540 00:41:30,406 --> 00:41:33,592 ‫این‌ها روزهای شادیست فرد باستانی 541 00:41:33,909 --> 00:41:35,177 ‫اینو می‌دونی 542 00:41:35,744 --> 00:41:37,763 ‫اتفاقات شگفت‌انگیزی رخ داده 543 00:41:37,913 --> 00:41:39,765 می‌دونم که چه چیزهایی می‌دونم 544 00:41:40,833 --> 00:41:43,060 ‫نمی‌تونی ملکوتی بودن منو انکار کنی 545 00:41:43,878 --> 00:41:45,854 ‫همیشه درباره‌ش می‌دونستی 546 00:41:46,797 --> 00:41:50,568 ‫و خون اودین در رگ‌های من جاری هست 547 00:41:51,260 --> 00:41:54,280 ‫آسیر ورود منو به تالارهاش خوش‌آمد گفته 548 00:41:56,404 --> 00:41:58,427 ،عمرش در اینجا 549 00:41:58,428 --> 00:42:00,451 ،برای همیشه 550 00:42:00,452 --> 00:42:03,052 .پر از ستایش و افتخار خواهد بود 551 00:42:04,565 --> 00:42:07,293 ‫تو همه چیز رو به کسی که ‫درباره‌ی این خبر شاد می‌پرسه میگی 552 00:42:09,612 --> 00:42:11,630 ‫من فقط چیزی که می‌بینم رو میگم 553 00:42:13,199 --> 00:42:15,968 ‫من فقط همین رو میخوام، فرد دانا 554 00:42:16,702 --> 00:42:18,178 ‫حقیقت رو بهشون بگو 555 00:42:18,788 --> 00:42:22,600 ‫تو آیوار بی‌استخون هستی، پسر رگنار 556 00:42:24,543 --> 00:42:26,312 ‫من آیوار خدا هستم 557 00:42:28,714 --> 00:42:31,775 ‫همه‌ی چیزها تاریک هستن 558 00:42:32,218 --> 00:42:37,114 ‫همه‌ی ما، هممون، به تاریکی سقوط می‌کنیم 559 00:42:38,349 --> 00:42:42,703 ‫ارابه‌ت هم مثل پاهات شکستن 560 00:42:43,938 --> 00:42:47,958 ‫یه مار در جمجمه‌ت لونه کرده! 561 00:42:48,734 --> 00:42:51,503 ‫و چشمات بهت خیانت میکنن 562 00:42:52,071 --> 00:42:54,656 ‫مسیرت پر شده از، 563 00:42:54,657 --> 00:42:58,010 ‫آشغال و کثافت 564 00:42:58,786 --> 00:43:00,888 ‫ترس، 565 00:43:01,747 --> 00:43:03,515 ‫ترس 566 00:43:05,084 --> 00:43:07,144 ‫نه! 567 00:43:21,480 --> 00:43:29,580 ترجمه از ناصر اسماعیلی 568 00:43:29,604 --> 00:43:37,704 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 569 00:43:37,728 --> 00:43:45,828 کانال تلگرام تیم ترجمه‌ی دیباموویز @Dibasub