1 00:01:10,140 --> 00:01:15,140 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 2 00:01:15,164 --> 00:01:22,164 آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما .:. @OfficialCinama .:. 3 00:01:31,280 --> 00:01:36,280 ترجمه و تنظیم از : حــامـــد .:. HaMeD .:. 4 00:01:36,638 --> 00:01:40,475 ‫واسه گیر انداختن یه قاتل روانی ‫چندتا ابرقهرمان نیازه؟ 5 00:01:42,602 --> 00:01:44,354 ‫ظاهراً بیشتر از دوتا 6 00:01:49,692 --> 00:01:51,486 ‫گمون نکنم واسه سالنجر اینجا باشن 7 00:01:52,821 --> 00:01:55,448 ‫مگه اینکه کسی توی ایستگاه ‫بهشون خبر داده باشه 8 00:01:58,034 --> 00:01:59,554 ‫جناب سالنجر! اینجا! 9 00:01:59,619 --> 00:02:01,621 ‫جناب سالنجر! 10 00:02:01,704 --> 00:02:03,039 ‫جناب سالنجر، شما رو 11 00:02:03,123 --> 00:02:05,083 ‫با اجزای بدن مقتولین ‫توی ایستگاه قطار دستگیر کردن؟ 12 00:02:05,166 --> 00:02:07,836 ‫- بذارید کاملا رک بگم. موکل من... ‫- شوخی میکنی؟ 13 00:02:07,919 --> 00:02:10,599 ‫- چرا واسش وکیل گرفتن؟ ‫- چرا دستگیر شده بود؟ 14 00:02:10,672 --> 00:02:13,675 ‫حسابی به پلیس اطلاعات غلط داده شده بود 15 00:02:13,758 --> 00:02:15,176 ‫کارمون فقط سخت‌تر شد 16 00:02:15,260 --> 00:02:20,765 ‫بهش گفتم که اون مردم رو میکشه ‫و اجزای بدنشون رو نگه میداره 17 00:02:21,516 --> 00:02:25,228 ‫بنابراین جناب سالنجر بعنوان یه انسان آزاد ‫از این ساختمون خارج میشه 18 00:02:25,311 --> 00:02:27,021 ‫داره سوء استفاده‌ی خودشو میکنه 19 00:02:27,981 --> 00:02:30,984 ‫باید خودشو نشون بده ‫تا دوباره بتونه اسم در کنه 20 00:02:31,067 --> 00:02:32,547 ‫اون توی صحنه‌ی جرم چکار میکرد؟ 21 00:02:32,610 --> 00:02:34,904 ‫ممنونم که به یه تصور غلط دیگه ‫اشاره کردین... 22 00:02:35,613 --> 00:02:38,333 ‫- اون زن یه دروغگوی حرفه‌ایه ‫- جناب سالنجر توی ایستگاه قطار دستگیر نشده... 23 00:02:39,200 --> 00:02:41,744 ‫هر حرکتی روش بزنیم ‫رسانه‌ها بازتابش میدن 24 00:02:41,828 --> 00:02:42,912 ‫هدف اونم همینه 25 00:02:42,996 --> 00:02:45,498 ‫وقتی اون به ناحق دستگیر شد... 26 00:02:45,582 --> 00:02:47,876 ‫پلیس داشت به وظیفه‌ش عمل میکرد 27 00:02:47,959 --> 00:02:53,173 ‫اطلاعات غلط... از سمت ‫اون زن شورشی جسیکا جونز اومده 28 00:02:53,256 --> 00:02:55,258 ‫اون چطوری این اطلاعات رو داشته؟ 29 00:02:55,341 --> 00:02:59,053 ‫اون وارد خونه‌ی من شد، ‫بهم حمله کرد، 30 00:02:59,137 --> 00:03:03,725 ‫و حالا سعی داره این ترس‌هارو به من ربط بده ‫و منم دلیلشو نمیدونم 31 00:03:03,808 --> 00:03:07,645 ‫شاید من هدف آسونی هستم. ‫یه مرد سفیدپوست مجرد. و اونم که... 32 00:03:07,729 --> 00:03:10,273 ‫- باید بری ‫- ... حامی حقوق زنان 33 00:03:10,356 --> 00:03:12,108 ‫من مطمئنم این یه سوء تفاهمه... 34 00:03:12,192 --> 00:03:15,278 ‫ولی تعداد شورشی‌ها فقط یه زن نبود 35 00:03:15,361 --> 00:03:17,280 ‫- دوتا هستن ‫- از اینجا برو 36 00:03:17,363 --> 00:03:19,490 ‫شاید شب یا همچین چیزی رو برمیگردونن 37 00:03:19,574 --> 00:03:21,719 ‫- یه شورشی دیگه؟ ‫- میتونید توصیفش کنید؟ 38 00:03:21,743 --> 00:03:27,749 ‫- نفر دوم کی بود؟ ‫- خب... پشت یه ماسک مخفی میشه 39 00:03:29,209 --> 00:03:31,211 ‫اون و جسیکا جونز این بلا رو سر من آوردن 40 00:03:31,294 --> 00:03:33,379 ‫جناب، آیا شما علیهشون شکایت خواهید کرد؟ 41 00:03:33,463 --> 00:03:37,217 ‫من واسه تمام برتری‌هایی که بدست آوردم ‫خیلی تلاش کردم 42 00:03:37,300 --> 00:03:41,971 ‫این اشخاص قدرتمند حس میکنن ‫دارای حق و برتری هستن 43 00:03:43,056 --> 00:03:45,808 ‫اسم خودشونو گذاشتن قهرمان 44 00:03:47,143 --> 00:03:48,144 ‫ولی... 45 00:03:51,481 --> 00:03:54,234 ‫ولی جسیکا جونز منو نجات نداد، 46 00:03:54,317 --> 00:03:56,945 ‫و بدون شک قربانی‌های توی ایستگاه قطار ‫رو هم نجات نداد 47 00:03:57,028 --> 00:03:57,946 ‫خانم جونز! 48 00:03:58,029 --> 00:04:01,324 ‫- چرا شما به جناب سالنجر حمله کردین؟ ‫- همکار ماسک‌پوش شما کیه؟ 49 00:04:01,407 --> 00:04:03,952 ‫پلیس یک مرد بیگناه رو بازداشت کرد 50 00:04:04,035 --> 00:04:06,829 ‫یه شب با حالت ترس و ارعاب نگهش داشتن 51 00:04:09,207 --> 00:04:11,584 ‫وقتی اهمیت میدی تهش میشه این 52 00:04:12,710 --> 00:04:14,629 ‫دنیا واست جفتک پرونی میکنه 53 00:04:19,050 --> 00:04:21,386 ‫چرا اشاره‌ای به ابرقهرمان دوم نکردی؟ 54 00:04:21,970 --> 00:04:23,513 ‫پلیس حرفمو باور نمیکرد 55 00:04:24,097 --> 00:04:26,057 ‫اگه به من که وکیل مدافع توام میگفتی 56 00:04:26,140 --> 00:04:27,140 ‫ممکن بود باور کنم 57 00:04:27,684 --> 00:04:30,019 ‫تو گفتی که میخوای این پرونده رو ‫در انظار عمومی قرار بدی 58 00:04:30,103 --> 00:04:31,145 ‫من فقط اخبار مهم رو گفتم 59 00:04:31,229 --> 00:04:35,733 ‫با متهم کردن جسیکا به تهدید و ارعاب تو ‫و خطاب کردنش بعنوان یه حامی حقوق زنان 60 00:04:36,943 --> 00:04:39,988 ‫- فکر میکردم خیلیا چنین چیزی رو بخوان بشنون ‫- اوه حتما که همینطوره 61 00:04:40,613 --> 00:04:44,242 ‫- و افترا آمیزه ‫- نه، اگر حقیقت نداشته باشه، افترا میشه 62 00:04:44,325 --> 00:04:46,744 ‫یادت باشه، تو اینجا تنها کسی نیستی ‫که مدرک حقوق داره 63 00:04:46,828 --> 00:04:49,468 ‫اوه آره؟ چندتا اتهام قتلت رو قانون میتونه ندید بگیره؟ 64 00:04:51,374 --> 00:04:55,086 ‫تنها وقتی که من شکست خوردم ‫وقتی بود که از سمت موکلم ضربه خوردم 65 00:04:56,254 --> 00:04:58,339 ‫من از شکست خوشم نمیاد 66 00:05:00,383 --> 00:05:02,969 ‫من با غرور توخالی مخالفم 67 00:05:03,761 --> 00:05:06,264 ‫پس بهم ثابت کن که به اون خوبی‌ای که میگی هستی 68 00:05:07,056 --> 00:05:09,350 ‫بیشتر از اونکه من بهت نیاز داشته باشم، ‫تو بهم نیاز داری 69 00:05:26,868 --> 00:05:29,537 ‫- کیت لیون زنگ نزد؟ ‫- نه ولی... 70 00:05:29,620 --> 00:05:32,999 ‫اون اعضای بدن 7 نفر رو بریده 71 00:05:33,082 --> 00:05:34,250 ‫ثابت نشده 72 00:05:34,334 --> 00:05:38,463 ‫حتما. اگر این موضوع نگاه‌ها رو به سمت ‫شرکت قانونی درحال شکستت جلب کنه، چرا که نه؟ 73 00:05:38,546 --> 00:05:39,797 ‫عوضی 74 00:05:41,883 --> 00:05:44,135 ‫کنفرانس خبری به جهت تعادل 75 00:05:44,218 --> 00:05:46,429 ‫مکالمه‌ی یک‌طرفه‌ راجع به سالنجر برگزار شده بود 76 00:05:46,512 --> 00:05:49,057 ‫اون یه قصابه. مکالمه تمومه 77 00:05:49,140 --> 00:05:51,642 ‫نمیدونستم اون اینجور تورو به چالش میکشه 78 00:05:51,726 --> 00:05:53,353 ‫فکر میکنی دارم دروغ میگم؟ 79 00:05:53,978 --> 00:05:57,482 ‫فکر میکنی همینجور رندوم تصمیم گرفتم ‫که اون یه قاتله؟ 80 00:05:57,565 --> 00:06:00,860 ‫فکر میکنی از خودم درآوردم ‫که گفتم میخواست منو بکشه؟ 81 00:06:01,444 --> 00:06:05,031 ‫دوبار، جری. هر دو بار نزدیک بود 82 00:06:05,114 --> 00:06:08,910 ‫حالا، نمیدونم رفیق هستیم یا همکار، 83 00:06:08,993 --> 00:06:11,579 ‫یا اینکه فقط در شرایط سخت روبروی هم قرار گرفتیم... 84 00:06:12,497 --> 00:06:16,000 ‫- ولی کاری نکن دشمن همدیگه بشیم ‫- موضوع راجع به تو نیست جسیکا 85 00:06:16,084 --> 00:06:20,505 ‫تو اینجارو یه شرکت درحال شکست خطاب کردی ‫انگار که بی معنیه 86 00:06:20,588 --> 00:06:24,509 ‫خب، واسه من معنی داره، ‫و توام اینو میدونی 87 00:06:25,259 --> 00:06:30,556 ‫چیزی که من میدونم اینه که ‫وقتی تو با روانی‌ها هم‌کاسه میشی، آسیب می‌بینی 88 00:06:31,140 --> 00:06:33,017 ‫آدمای اطرافت آسیب می‌بینن 89 00:06:33,101 --> 00:06:36,729 ‫خب، حتی روانی‌ها هم استحقاق ‫یه محاکمه‌ی قانونی دارن، مگه نه؟ 90 00:06:36,813 --> 00:06:39,065 ‫یا این فقط واسه وقتیه که طرف تو باشم؟ 91 00:06:40,817 --> 00:06:43,319 ‫میدونی من اینجا دارم سعی میکنم ‫که به یه توافق برسیم جری 92 00:06:45,321 --> 00:06:48,157 ‫هنوزم میشه جوری این جریان رو تموم کرد ‫که احترامم بهت حفظ بشه 93 00:06:48,741 --> 00:06:52,995 ‫راستشو بگم احترام گذاشتنت به من ‫درحال حاضر بالاترین اولویت من نیست 94 00:06:53,704 --> 00:06:56,416 ‫پس بذار سر راه همدیگه نباشیم 95 00:06:56,499 --> 00:06:57,917 ‫و هیچکدوممون صدمه نبینیم 96 00:07:00,586 --> 00:07:04,215 ‫خب بنظر میاد بالاخره کسی رو پیدا کردی ‫که تورو از بدبختیت خلاص کنه 97 00:07:08,136 --> 00:07:10,096 ‫منتها اون ممکنه یکم زیادی از این کار لذت ببره 98 00:08:07,320 --> 00:08:09,363 ‫درحال حاضر وقت اینو ندارم که ‫توپ و تشر بارم کنی 99 00:08:09,989 --> 00:08:11,866 ‫دیروز خیلی عوضی بودم 100 00:08:11,949 --> 00:08:14,577 ‫سعی داشتی دعوا راه بندازی. چرا؟ 101 00:08:14,660 --> 00:08:16,454 ‫چون یه احمقم 102 00:08:18,372 --> 00:08:22,668 ‫- میشه حرف بزنیم؟ تنهایی؟ ‫- من الان وسط یه کاری‌ام 103 00:08:22,752 --> 00:08:23,836 ‫حالت خوبه؟ 104 00:08:24,420 --> 00:08:27,340 ‫دیرم شده. میخوای حرف بزنی ‫میدونی که کجا پیدام کنی 105 00:08:27,423 --> 00:08:29,550 ‫باشه، من... 106 00:08:29,634 --> 00:08:30,635 ‫زایا؟ 107 00:08:36,557 --> 00:08:39,143 ‫صبر کن لطفا. صبر کن لطفا 108 00:08:39,227 --> 00:08:42,688 ‫خب چاره‌ای نداری. ‫دفتر کارآگاهی آلیاس 109 00:08:45,149 --> 00:08:47,944 ‫کنفرانس خبری سالنجر ‫توجهات زیادی رو داره جلب میکنه 110 00:08:48,027 --> 00:08:49,111 ‫به این زودی؟ 111 00:08:49,195 --> 00:08:51,739 ‫ اسم خودشونو گذاشتن قهرمان 112 00:08:51,822 --> 00:08:54,283 ‫صبر کن لطفا. ‫دفتر کارآگاهی آلیاس 113 00:08:54,367 --> 00:08:57,245 ‫ ولی جسیکا جونز منو نجات نداد 114 00:08:57,328 --> 00:09:00,414 ‫ و بدون شک قربانی‌های توی ایستگاه قطار ‫ رو هم نجات نداد 115 00:09:00,498 --> 00:09:02,625 ‫تنها چیزی که کم داره ‫یه مقدار کف توی دهانه 116 00:09:02,708 --> 00:09:04,252 ‫ چرا شما به جناب سالنجر حمله کردین؟ 117 00:09:04,335 --> 00:09:05,836 ‫ همکار ماسک پوش شما کیه؟ 118 00:09:05,920 --> 00:09:10,466 ‫آره من خوشحالم که این تا ابد توی اینترنت میمونه 119 00:09:12,510 --> 00:09:14,887 ‫متنفرم که مجبوری تنهایی تمام ‫فشارش رو تحمل کنی 120 00:09:15,721 --> 00:09:18,558 ‫تازه دارم فواید پوشیدن ماسک رو می‌بینم 121 00:09:19,433 --> 00:09:21,352 ‫احتمالا واسه برندسازی مجدد یکم دیره 122 00:09:21,435 --> 00:09:24,522 ‫صبر کن لطفا. مدام دارن راجع به ‫اون یکی دختر شورشی میپرسن 123 00:09:24,605 --> 00:09:25,815 ‫سالنجر یه دروغگوئه 124 00:09:26,524 --> 00:09:30,361 ‫تمامش دروغه. خانم جونز اونقدر ‫از مردم خوشش نمیاد که بخواد یه همکار بگیره 125 00:09:30,444 --> 00:09:32,905 ‫- دفتر کارآگاهی آلیاس ‫- اریک کجاست؟ 126 00:09:32,989 --> 00:09:34,282 ‫اون بریانا رو از شهر برد بیرون 127 00:09:34,365 --> 00:09:36,492 ‫حداقل الان که سالنجر هنوز آزاد میچرخه 128 00:09:37,368 --> 00:09:39,579 ‫واو. اون واقعا کمکی ازش برنمیاد 129 00:09:40,162 --> 00:09:44,041 ‫اون یه خواهر دمدمی داره که باید ازش مواظبت کنه. ‫بهتره که از این جریان دور بمونن 130 00:09:44,625 --> 00:09:47,628 ‫اینم یه درخواست مصاحبه‌ی دیگه‌ست. ‫ترجیح میدی خار توی چشات باشه؟ 131 00:09:48,879 --> 00:09:50,172 ‫از این خبرا نیست 132 00:09:50,881 --> 00:09:54,719 ‫یه ساعته جیش دارم. بذار بره روی پیام صوتی 133 00:09:55,303 --> 00:10:00,141 ‫اوکی، خب دنبال کردن 24 ساعته‌ی سالنجر ‫عملی نیست. نقشه‌ی جدید؟ 134 00:10:07,732 --> 00:10:09,567 ‫یا اینکه فقط زل بزنیم به این دیوار 135 00:10:20,202 --> 00:10:21,203 ‫چیه؟ 136 00:10:23,205 --> 00:10:27,251 ‫وقتی که تازه شروع به انجام کاری کردم ‫که مهمه، گند زدم. 137 00:10:29,128 --> 00:10:32,757 ‫- راجع به برندت اشتباه میکردم ‫- تاریخ باستان. دیگه واسم مهم نیست 138 00:10:33,716 --> 00:10:35,051 ‫توام گند زدی 139 00:10:35,134 --> 00:10:37,720 ‫خب همه بار اول رو گند میزنن 140 00:10:38,679 --> 00:10:39,680 ‫دقیقا 141 00:10:46,896 --> 00:10:49,440 ‫داداش سالنجر توی یه تصادف تراکتور فوت کرد 142 00:10:50,024 --> 00:10:52,485 ‫شاید گِرِگی کوچولو تازه داشته شروع میکرده 143 00:10:52,568 --> 00:10:54,921 ‫- شاید یه اشتباهی کرده. ‫- به وپینگر فالز زنگ بزن 144 00:10:54,945 --> 00:10:57,531 ‫من گزارش تصادف منجر به مرگ ‫دانی سالنجر رو میخوام 145 00:10:57,615 --> 00:11:00,409 ‫- چشم، چشم ‫- داری چیکار میکنی؟ 146 00:11:00,993 --> 00:11:02,870 ‫توی ماشینت کیسه خواب داری؟ 147 00:11:03,454 --> 00:11:06,332 ‫آره ولی یه نفر باید حواسش به سالنجر باشه 148 00:11:06,415 --> 00:11:07,667 ‫حداقل از دور 149 00:11:07,750 --> 00:11:11,629 ‫فکر میکردم میخوای کمکم کنی و ‫یکم از فشار رو تحمل کنی 150 00:11:12,296 --> 00:11:14,715 ‫واپینگر فالز گزارشات رو ایمیل یا فکس نمیکنه 151 00:11:14,799 --> 00:11:17,385 ‫تمام فایل‌ها باید توی همون ایستگاه بررسی بشن 152 00:11:17,468 --> 00:11:19,720 ‫و این یه نقل قول از آدم احمق ‫بهونه گیر به ظاهر قانونمنده 153 00:11:19,804 --> 00:11:21,430 ‫که به تشکیلات کوچیک خودش چسبیده 154 00:11:23,724 --> 00:11:25,643 ‫- سفر جاده‌ای ‫- هیجان انگیزه 155 00:11:27,144 --> 00:11:29,897 ‫- بیا ‫- این واسه چیه؟ 156 00:11:29,980 --> 00:11:32,274 ‫پمپ‌های پمپ بنزین. پر از باکتریه 157 00:11:32,358 --> 00:11:33,567 ‫ابرقدرت‌ها 158 00:11:38,948 --> 00:11:41,992 ‫بیخیال، برش میدارم ‫داشتنش که درد نداره 159 00:11:52,628 --> 00:11:54,588 ‫ببخشید، جری؟ 160 00:11:54,964 --> 00:11:56,924 ‫موکل‌ـمون، رید پیرسون رو یادته؟ 161 00:11:57,508 --> 00:12:00,928 ‫بعد از اینکه بخاطر اولین جرمش آزادش کردیم، ‫به جرم تجاوز شش سال حکم کار اجباری داره 162 00:12:01,011 --> 00:12:03,764 ‫راستش تو حوزه‌ی 15 یه نگاه دیگه به پروندش انداختم 163 00:12:03,848 --> 00:12:07,476 ‫اون ادعا میکنه که یه زن ماسک‌پوش بهش حمله، ‫و واسش پاپوش درست کرده. پلیس‌ها قبول نکردن 164 00:12:07,560 --> 00:12:10,521 ‫حالا سالنجر داره پرچم زن ماسک‌پوش رو تکون میده 165 00:12:11,063 --> 00:12:12,940 ‫شاید دارن شب رو برمیگردونن 166 00:12:13,607 --> 00:12:16,277 ‫خارج از قانون هنوز خارج از قانونه 167 00:12:16,360 --> 00:12:20,948 ‫برو به ریکرز و با رید مصاحبه کن. ‫ببین توصیفات همخونی دارن یا نه. باشه؟ 168 00:12:25,202 --> 00:12:30,416 ‫فکر کردم شاید بخوای بدونی ‫که تصادفی اینو واسم پیامک کردی 169 00:12:37,590 --> 00:12:38,674 ‫خجالت آوره 170 00:12:39,425 --> 00:12:43,846 ‫باور کن، من یه بار یه پیامک اشتباهی ‫راجع به زگیل‌های تناسلی واسه بازپرس قضایی فرستادم... 171 00:12:43,929 --> 00:12:45,181 ‫مال من نبود. من که ندارم... 172 00:12:45,264 --> 00:12:48,309 ‫ممنون که توجهم رو بهش جلب کردی 173 00:12:48,893 --> 00:12:50,227 ‫تا ساعت 1 برگرد 174 00:12:50,770 --> 00:12:53,022 ‫سالنجر واسه امضای یه سری پرونده ‫برمیگرده 175 00:13:26,096 --> 00:13:29,809 ‫چرا قاتلین سریالی همیشه از شهرهای کوچیک میان؟ 176 00:13:30,601 --> 00:13:32,812 ‫مطمئن نیستم قانون سفت و سریعی باشه 177 00:13:40,402 --> 00:13:41,695 ‫میرم پرونده‌هارو بیارم 178 00:13:42,863 --> 00:13:45,032 ‫عالیه. عاشق اینم که رانندت باشم 179 00:13:50,955 --> 00:13:53,332 ‫جسیکا. مهربون باش 180 00:13:54,500 --> 00:13:55,626 ‫مهربونم 181 00:14:14,311 --> 00:14:16,188 ‫سلام. چه کمکی ازم برمیاد؟ 182 00:14:16,772 --> 00:14:19,483 ‫آره، من بازجوی شخصی هستم، جسیکا جونز 183 00:14:19,567 --> 00:14:24,905 ‫هجده سال پیش یکی از ساکنین شما ‫توی یه تصادف تراکتور کشته شد 184 00:14:24,989 --> 00:14:26,073 ‫دانی سالنجر 185 00:14:26,156 --> 00:14:28,868 ‫من توسط شرکت تراکتورسازی‌ای که ‫با سالنجرها تسویه حساب کرد استخدام شدم 186 00:14:28,951 --> 00:14:30,661 ‫واسه همین مایلم یه نگاه به گزارش بندازم 187 00:14:31,495 --> 00:14:34,748 ‫میتونم تایید کنم که دانی تراکتور پدرش رو ‫واژگون کرده 188 00:14:34,832 --> 00:14:36,250 ‫همون زیر له شد 189 00:14:37,626 --> 00:14:39,879 ‫حتما شوک بزرگی واسه خونوادش بوده 190 00:14:40,462 --> 00:14:41,672 ‫حتما همینطور بوده 191 00:14:44,049 --> 00:14:49,346 ‫و... گرگوری سالنجر، برادر دانی، ‫اونم اونجا بود؟ 192 00:14:50,055 --> 00:14:51,974 ‫گِرِگ توی اردوی مدرسه بود 193 00:14:52,057 --> 00:14:54,268 ‫منو بعنوان نماینده فرستادن تا اونو بیارم خونه 194 00:14:54,351 --> 00:14:57,271 ‫پلیس احتمال قتل رو هم بررسی کرد؟ 195 00:14:57,855 --> 00:14:59,607 ‫واژگونی تراکتور بوده 196 00:15:01,775 --> 00:15:04,278 ‫دلیلی هست که تو نمیخوای اون ‫پرونده رو نشونم بدی؟ 197 00:15:05,321 --> 00:15:08,616 ‫دلیلی هست که شما تظاهر میکنی ‫واسه شرکت تراکتورسازی کار میکنی؟ 198 00:15:09,867 --> 00:15:12,161 ‫وقتی از دفترتون تماس گرفتن من یه سرچ کردم 199 00:15:15,039 --> 00:15:17,333 ‫ خانم جونز! شما در منزلش بهش حمله کردین؟ 200 00:15:17,416 --> 00:15:19,835 ‫توی اینترنته، پس حتما درسته 201 00:15:19,919 --> 00:15:22,212 ‫ببین خانم، یا هرچی که هستی... 202 00:15:22,296 --> 00:15:23,464 ‫هرچی که هستم؟ 203 00:15:27,468 --> 00:15:28,677 ‫گِرِگ کوچولوی شما... 204 00:15:30,095 --> 00:15:31,805 ‫اون 7 نفر رو کشته 205 00:15:33,515 --> 00:15:34,808 ‫پسری که من میشناختم چنین کاری نمیکنه 206 00:15:34,892 --> 00:15:38,729 ‫- دانی اولیش بود ‫- نبود 207 00:15:39,730 --> 00:15:43,150 ‫ولی پدر دانی بعد از مرگ دانی ‫از شدت غصه عقلشو از دست داد 208 00:15:43,233 --> 00:15:44,902 ‫اون از دست گِرِگ شاکی بود 209 00:15:44,985 --> 00:15:48,113 ‫اون موقع نمیتونستم از اون پسر محافظت کنم. ‫حالا میتونم 210 00:15:49,573 --> 00:15:52,868 ‫محافظت از ما در برابر اون چی؟ 211 00:15:52,952 --> 00:15:56,956 ‫اون فقط یه انسانه. تو یه چیز دیگه‌ای 212 00:15:57,623 --> 00:15:59,667 ‫اون گزارش رو نشونم نمیدی، درسته؟ 213 00:15:59,750 --> 00:16:01,418 ‫بدون دستور دادگاه، خیر 214 00:16:06,840 --> 00:16:08,008 ‫اشکال نداره؟ 215 00:16:08,759 --> 00:16:10,052 ‫سفر طولانی‌ای داشتم 216 00:16:33,659 --> 00:16:35,744 ‫خدا لعنتت کنه! نه! 217 00:16:41,000 --> 00:16:44,378 ‫- اوه خدای من! کمک! ‫- از صداش خوشم نمیاد 218 00:16:45,671 --> 00:16:48,799 ‫یکی کمک کنه! اوه خدا! 219 00:16:51,385 --> 00:16:52,862 ‫- اوه خدای من! ‫- حالت خوبه؟ 220 00:16:52,886 --> 00:16:54,888 ‫اوه خدای من! خوب نیستم 221 00:16:54,972 --> 00:16:57,349 ‫- خانم، حالتون خوبه؟ ‫- حالم خوب نیست! 222 00:16:57,433 --> 00:17:00,686 ‫اشتباهی کلیدارو انداختم و حالا ‫نمیتونم پیداشون کنم 223 00:17:00,769 --> 00:17:03,689 ‫- و آژیر همینجور میزنه! ‫- اون پشت رو نگاه میکنم. چیزی نیست! 224 00:17:07,776 --> 00:17:11,405 ‫- اوه خدا! خیلی بلنده. خیلی بلنده ‫- چیزی نیست. مشکلی نیست 225 00:17:11,488 --> 00:17:14,366 ‫اوه، گوشام! 226 00:17:19,371 --> 00:17:20,372 ‫جلو؟ 227 00:17:20,456 --> 00:17:23,083 ‫آره از نظر روانی دارم از کار میفتم! 228 00:17:27,087 --> 00:17:29,381 ‫اوه خدا. خیلی عذاب آوره واسم 229 00:17:29,923 --> 00:17:31,175 ‫طوری نمیشه 230 00:17:38,724 --> 00:17:42,311 ‫- هی، زایا رو ندیدی؟ ‫- جلسه‌ی موکل جدید 231 00:17:43,562 --> 00:17:44,688 ‫باهوش لعنتی 232 00:17:51,487 --> 00:17:55,491 ‫اونا تهدید واقعین ‫جسیکا جونز و طرفدارانش 233 00:17:56,450 --> 00:17:58,887 ‫- منو بخاطر خشونت فزاینده‌شون سرزنش میکنی ‫- مشتری کیه؟ 234 00:17:58,911 --> 00:18:00,930 ‫هوگارت و همکاران 235 00:18:00,954 --> 00:18:04,458 ‫مردم این ابرقهرمان‌هارو مثل خدایان قبول دارن 236 00:18:04,541 --> 00:18:09,546 ‫ولی واقعا... اونا فقط حاصل تلفات حوادث بیوشیمیایی هستن 237 00:18:09,630 --> 00:18:10,547 ‫واقعی نیستن 238 00:18:10,631 --> 00:18:13,050 ‫با این وجود جسیکا دست از تعقیبت برنمیداره 239 00:18:13,801 --> 00:18:18,430 ‫ولی اون از حضور در فضای عمومی متنفره ‫پس این به نفع ماست 240 00:18:18,514 --> 00:18:20,849 ‫زن ماسک‌پوش هم قبلا حمله کرده 241 00:18:20,933 --> 00:18:23,393 ‫ما یه موکل توی زندان داریم ‫که میتونه اینو تایید کنه 242 00:18:23,477 --> 00:18:25,077 ‫پس این واسه ما یه برتریه 243 00:18:25,104 --> 00:18:30,400 ‫ولی اگه چیزی دارین که واسه سابقه‌تون مضره، ‫جسیکا اونو افشا میکنه 244 00:18:31,151 --> 00:18:33,445 ‫حالا وقت آشکارکردنشه 245 00:18:34,029 --> 00:18:36,240 ‫اونو تحسین میکنی، مگه نه؟ 246 00:18:37,407 --> 00:18:39,827 ‫جوری حرف میزنی که انگار طرفدار واقعیشی 247 00:18:39,910 --> 00:18:40,910 ‫ 248 00:18:41,829 --> 00:18:48,752 ‫اون شدیداً موثر، بدقلق و نیرومنده 249 00:18:49,628 --> 00:18:53,715 ‫- دست کم گرفتنش یه اشتباهه ‫- همینطور دست بالا گرفتنش 250 00:18:54,424 --> 00:18:57,427 ‫اون ارزش کار سخت رو درک نمیکنه 251 00:18:57,511 --> 00:19:01,014 ‫نه اونجوری که ما درک میکنیم. ‫ما احتراممون رو بدست آوردیم 252 00:19:02,057 --> 00:19:07,271 ‫تو از یه تریلر سیار به شرکت قانونی منهتن ‫با اسم خودت روی اون 253 00:19:07,354 --> 00:19:08,354 ‫دوبار 254 00:19:11,400 --> 00:19:14,111 ‫و تو، دانشگاه حقوق هاروارد 255 00:19:14,653 --> 00:19:17,781 ‫با ارزیابی بی‌نظیر، و نه کمتر. ‫باید اون کار ویرجینیا... 256 00:19:17,865 --> 00:19:18,865 ‫ببخشید دیر کردم 257 00:19:18,907 --> 00:19:22,494 ‫جناب سالنجر، ما همدیگرو ملاقات نکردیم. ‫مالکوم دوکاس 258 00:19:23,370 --> 00:19:27,624 ‫جناب دوکاس بازجوی خونگی ‫و کارشناس امنیتی ما هستن 259 00:19:27,708 --> 00:19:30,836 ‫بهم نگفتی اونم بخشی از تیمه. ‫دوست دارم آماده باشم 260 00:19:30,919 --> 00:19:32,713 ‫من یه کتاب بازم. چی میخوای بدونی؟ 261 00:19:32,796 --> 00:19:34,923 ‫اونم تحت نظر جسیکا جونز آموزش دیده 262 00:19:36,049 --> 00:19:37,176 ‫و وفاداری شما؟ 263 00:19:38,343 --> 00:19:39,469 ‫به من و مال منه 264 00:19:41,972 --> 00:19:45,642 ‫حالا، شغل شما اغلب اوقات به کبودی دور چشم ‫ختم میشه؟ 265 00:19:45,726 --> 00:19:48,896 ‫نه ولی من از دعوا بخاطر دلیل درست نمیترسم 266 00:19:51,648 --> 00:19:52,900 ‫خواهیم دید 267 00:19:52,983 --> 00:19:57,529 ‫حالا که تو رسماً یه مشتری هوگارت و همکاران ‫محسوب میشی، بریم به کارمون برسیم 268 00:19:57,613 --> 00:19:59,072 ‫بذار من... بذار راه خروج رو نشونت بدم 269 00:20:08,624 --> 00:20:09,625 ‫نه 270 00:20:10,459 --> 00:20:12,211 ‫- نه؟ ‫- فقط نه 271 00:20:12,920 --> 00:20:14,800 ‫معتقدم عبارتی که داری دنبالش میگردی اینه، 272 00:20:14,838 --> 00:20:19,426 ‫"مطلقا نمیتونم بگم چه پرونده‌هایی رو ‫قبول کنید یا نکنید" 273 00:20:19,509 --> 00:20:20,844 ‫و چه بلایی سر صورتت اومده؟ 274 00:20:20,928 --> 00:20:22,888 ‫بیخیال زایا، بهش کمک میکنی ‫که به کشتنش ادامه بده 275 00:20:22,930 --> 00:20:25,033 ‫من کارمو انجام میدم مالکوم. ‫توام باید یه وقتا امتحانش کنی 276 00:20:25,057 --> 00:20:27,601 ‫- داشتم یه کار واسه جسیکا انجام میدادم ‫- اوه خدای من، جسیکا؟ 277 00:20:27,684 --> 00:20:29,965 ‫تو کسی هستی که همیشه میگه ‫اون زن همیشه دردسر به دنبالشه 278 00:20:30,020 --> 00:20:32,773 ‫- نمونه‌اش، صورتت ‫- بعضی وقتا شغل پیچیده میشه 279 00:20:32,856 --> 00:20:36,360 ‫همینه. تو بهم میگی الان مشکلت چیه ‫وگرنه کاری با هم نداریم 280 00:20:36,443 --> 00:20:39,696 ‫مشکلم اینه که زنی که با منه ‫داره با یه قاتل روانی کار میکنه 281 00:20:39,780 --> 00:20:42,032 ‫ثابت نشده. به اندازه کافی از اون کلمه استفاده کردم 282 00:20:42,115 --> 00:20:44,451 ‫تا الان باید معنیشو متوجه میشدی 283 00:20:46,161 --> 00:20:49,623 ‫ببین... اون از قبل راجع به شما دوتا ‫خیلی میدونه 284 00:20:50,457 --> 00:20:53,877 ‫اوکی، اون دنبال گزارشات دبستان من بود 285 00:20:55,045 --> 00:20:58,298 ‫ولی شغل ما تشخیص گناهکار یا بیگناه نیست 286 00:20:59,925 --> 00:21:03,053 ‫دنبال زن ماسک پوش بگرد. ‫ببین گزارش دیگه‌ای پیدا میکنی 287 00:21:03,136 --> 00:21:06,056 ‫خودم از قبل رفتم به حوزه‌ی 15، ‫ولی حالا پیگیری میکنم 288 00:21:06,139 --> 00:21:08,725 ‫- عالیه ‫- سابقه‌ی سالنجر رو بررسی میکنم 289 00:21:09,268 --> 00:21:11,812 ‫- مالکوم... ‫- وظیفه‌ی منه که ارزیابی و مدیریت ریسک انجام بدم 290 00:21:12,479 --> 00:21:15,065 ‫سالنجر توجهات زیادی رو به سمت شرکتت معطوف میکنه 291 00:21:15,148 --> 00:21:18,026 ‫- فقط میخوام مطمئن بشم که توجهاتش مثبت باشه ‫- شروع به گشتن کن 292 00:21:18,610 --> 00:21:20,696 ‫و اگه خواست کار احمقانه‌ای کنه خبرم کن 293 00:21:20,779 --> 00:21:23,490 ‫- مثلا کشتن کسی؟ ‫- روشی واسه بی طرفدار بودن 294 00:21:23,573 --> 00:21:26,910 ‫- من شورشی رو ترجیح میدم ‫- اوکی. اینجا مشکلی داریم؟ 295 00:21:28,620 --> 00:21:29,621 ‫ابدا 296 00:21:34,376 --> 00:21:38,088 ‫اگه مشکلی داری ‫باید پیش خودت نگهش داری 297 00:21:38,797 --> 00:21:40,841 ‫میخوام هردوتاتون بهترین عملکردتون رو داشته باشین 298 00:21:53,562 --> 00:21:55,897 ‫الو؟ کیث؟ 299 00:21:55,981 --> 00:21:59,568 ‫ 300 00:22:06,700 --> 00:22:08,118 ‫تنها جنایات توی این شهر 301 00:22:08,201 --> 00:22:11,538 ‫خرابکاری نوجوونا، سروصدا و دله دزدیه 302 00:22:11,621 --> 00:22:13,248 ‫سالنجر نشونه‌ی چندانی به جا نذاشت 303 00:22:13,332 --> 00:22:15,500 ‫نه گذاشت. ما هنوز پیداش نکردیم 304 00:22:16,835 --> 00:22:20,756 ‫ولی ظاهرا واژگونی تراکتور جای بحث داره 305 00:22:28,430 --> 00:22:33,185 ‫مشروب خوردن به تبدیل کردن مرگ دانی ‫به قتل کمکی نمیکنه 306 00:22:35,771 --> 00:22:39,983 ‫- این جزو پروسه‌ی کاریه ‫- این سالاد پلاسیده هم کمکی نمیکنه 307 00:22:40,067 --> 00:22:42,527 ‫میدونی، نباید اون آشغال رو دیگه بخوری 308 00:22:42,611 --> 00:22:45,864 ‫الان قدرتمند شدی ‫بدنت میتونه از پس یکی دوتا پفک بربیاد 309 00:22:46,573 --> 00:22:48,992 ‫آره من طرفدار چیزای نارنجی نیستم 310 00:22:49,576 --> 00:22:50,952 ‫خدای من، اگه اشتباه میکنیم چی؟ 311 00:22:52,162 --> 00:22:55,290 ‫خدا میدونه سالنجر الان داره چکار میکنه ‫یا کی رو هدف گرفته 312 00:22:55,874 --> 00:22:58,502 ‫خب، اینجوری جلوشو میگیریم. ‫زیر سنگ رو هم میگردیم 313 00:22:58,585 --> 00:23:02,047 ‫خب تنها کاری که کردم ‫نقش بلوند گنگ بیروح رو بازی کردم 314 00:23:02,130 --> 00:23:04,132 ‫که مفید بود 315 00:23:06,593 --> 00:23:10,222 ‫در یه نقطه‌ی مشخص، اگه 90 درصد ‫زندگیت توی پوشش باشه اونوقت... 316 00:23:11,848 --> 00:23:13,058 ‫خودت هم پوششی 317 00:23:14,267 --> 00:23:18,605 ‫خب میتونی بیرون باشی و افتخار کنی ‫و همه ازت متنفر باشن. خیلی باحاله 318 00:23:21,650 --> 00:23:23,318 ‫یادت میاد وقتی بالاخره مشخص شد که 319 00:23:23,402 --> 00:23:27,864 ‫من یه معتاد حقیرم که چهاربار ‫توی توانبخشی شکست خورده؟ 320 00:23:27,948 --> 00:23:29,741 ‫متاسفانه 321 00:23:30,659 --> 00:23:34,704 ‫راستش خوب بود. ‫بالاخره تونستم نفس بکشم 322 00:23:38,208 --> 00:23:42,087 ‫سه روز پشت سرهم گریه زاری کردی ‫و تهش هم افسردگی عمیق گرفتی 323 00:23:42,170 --> 00:23:45,715 ‫ولی به آزادی بعدش می‌ارزید 324 00:23:47,634 --> 00:23:49,219 ‫تونستم بالاخره خودم باشم 325 00:23:51,138 --> 00:23:55,517 ‫حتی اگه همه بهم جوری نگاه میکردن ‫که انگار دیوونه و خل وضعم 326 00:23:58,645 --> 00:24:03,024 ‫نمیتونم تصور کنم که چه حسی داره ‫که مردم با امید و احترام... 327 00:24:05,402 --> 00:24:06,528 ‫نگاهت کنن 328 00:24:07,696 --> 00:24:08,822 ‫منم همینطور 329 00:24:10,323 --> 00:24:11,366 ‫خب، بالاخره نگاه میکنن 330 00:24:11,450 --> 00:24:14,327 ‫وقتی بالاخره این کار سخت رو با موفقیت تموم کنیم 331 00:24:15,203 --> 00:24:18,665 ‫پس اگه دانی اولین قتلش نبوده ‫کی بوده؟ 332 00:24:20,333 --> 00:24:21,376 ‫همش واسه تو 333 00:24:30,969 --> 00:24:31,970 ‫هی 334 00:24:33,388 --> 00:24:35,307 ‫- بنظر خسته میای ‫- اوهوم 335 00:24:35,807 --> 00:24:37,476 ‫با حسم سازگاره 336 00:24:39,603 --> 00:24:40,729 ‫یه چیزی پیدا کردم 337 00:24:42,481 --> 00:24:43,565 ‫بشین 338 00:24:48,695 --> 00:24:52,991 ‫گزارشات پلیس نشون میده که ‫پنج جنایتکار ادعا میکنن که یه زن شورشی ماسک پوش 339 00:24:53,074 --> 00:24:55,285 ‫بهشون حمله کرده، گولشون زده ‫یا واسشون پاپوش دوخته 340 00:24:55,827 --> 00:24:59,122 ‫یکی از اونا رید پیرسون‌ـه. ‫ولی تمام اون پنج نفر گناهکارن 341 00:24:59,706 --> 00:25:01,500 ‫خب خوبه. این استدلال ما رو تقویت میکنه 342 00:25:01,583 --> 00:25:08,340 ‫فقط اینکه سه نفر از اون پنج نفر ‫موکل‌های الان یا سابق ما هستن 343 00:25:11,968 --> 00:25:13,637 ‫نمیتونه اتفاقی باشه 344 00:25:18,016 --> 00:25:21,561 ‫اون... مارو هدف گرفته. گندت بزنن! 345 00:25:22,103 --> 00:25:24,898 ‫آره، توی راه یه پستچی دوچرخه سوار رو ‫گول زدم 346 00:25:24,981 --> 00:25:27,734 ‫خب بعضی چیزا استحقاق ‫از دست دادن یه چیزایی رو داره 347 00:25:28,693 --> 00:25:32,364 ‫این زن به هر طریقی به فایل‌های موکل من دسترسی ‫پیدا کرده 348 00:25:32,447 --> 00:25:33,865 ‫با مالکوم چک میکنم 349 00:25:33,949 --> 00:25:36,427 ‫و ببینم آیا میتونه بفهمه که ‫ورود غیرقانونی... 350 00:25:36,451 --> 00:25:40,956 ‫نه، تو... اینو پیدا کردی، ‫ازت میخوام پیگیرش باشی 351 00:25:43,375 --> 00:25:47,712 ‫اوکی، من میتونم نوارهای امنیتی رو بازبینی کنم 352 00:25:47,796 --> 00:25:50,507 ‫ولی گمونم مالکوم مجهزتره... 353 00:25:50,590 --> 00:25:51,841 ‫ظرف مالکوم پره 354 00:25:52,384 --> 00:25:55,262 ‫و میخوام به تو تکیه کنم ‫تا وقتی که خودت بگی 355 00:25:56,555 --> 00:25:58,014 ‫تجربشو نداشتم 356 00:25:58,557 --> 00:25:59,641 ‫خوبه 357 00:26:12,988 --> 00:26:13,989 ‫جس؟ 358 00:26:15,865 --> 00:26:17,033 ‫هی جس پاشو 359 00:26:17,576 --> 00:26:20,287 ‫- پنج دقیقه‌ی دیگه ‫- من... گمونم یه سرنخ پیدا کردم 360 00:26:23,498 --> 00:26:24,583 ‫فقط بخونش 361 00:26:25,292 --> 00:26:27,669 ‫نیتن سیلوا توی تیم کُشتی دبیرستان بوده 362 00:26:27,752 --> 00:26:29,045 ‫با سالنجر؟ 363 00:26:29,129 --> 00:26:33,216 ‫تا سال آخر که نیتن گم شد، با هم رفیق بودن 364 00:26:47,105 --> 00:26:48,106 ‫جسیکا کجاست؟ 365 00:26:48,189 --> 00:26:51,610 ‫- خدای من. میخوای منو بکشی؟ ‫- اون دیشب نیومد خونه 366 00:26:51,693 --> 00:26:53,862 ‫- واسه یه کار نیستش ‫- کار سالنجر؟ 367 00:26:54,696 --> 00:26:57,866 ‫- اصلا من تورو میشناسم؟ ‫- من مالکوم دوکاس هستم 368 00:26:58,450 --> 00:26:59,451 ‫من قدیمی 369 00:27:00,994 --> 00:27:03,580 ‫من هرچیزی که اون راجع به گرگوری سالنجر ‫داره رو میخوام 370 00:27:05,040 --> 00:27:06,040 ‫نه 371 00:27:10,378 --> 00:27:14,090 ‫ببین، من دارم بهش کمک میکنم. ‫آروم میشه. بهم اعتماد کن 372 00:27:14,174 --> 00:27:16,009 ‫جناب دوکاس، اگه شما... 373 00:27:16,092 --> 00:27:21,389 ‫اگر جای من بودین، اگه یه مرد ‫ولو اینکه خوشتیپ باشه، 374 00:27:21,973 --> 00:27:23,433 ‫توی راهرو سر راهتون سبز میشد، 375 00:27:23,516 --> 00:27:26,019 ‫بابت اینکه نزدیک بود ایست قلبی کنید ‫ازتون عذرخواهی نمیکرد 376 00:27:26,102 --> 00:27:28,521 ‫و بعدش سرخود وارد محل کارتون میشد 377 00:27:28,605 --> 00:27:32,484 ‫صرفا بخاطر اینکه گفته "جسیکا آروم میشه" ‫مدارک بازجویی خیلی حساس رو 378 00:27:32,567 --> 00:27:34,819 ‫به همین راحتی بهش میدادین؟ 379 00:27:35,528 --> 00:27:37,781 ‫راستش تضمینی به این حرف نیست 380 00:27:58,134 --> 00:28:01,012 ‫پسرشون 15 ساله که گم شده 381 00:28:02,931 --> 00:28:04,808 ‫دارم اون زخم کهنه رو دوباره باز میکنم 382 00:28:06,101 --> 00:28:07,143 ‫میخوان بدونن 383 00:28:09,688 --> 00:28:10,689 ‫جیلیان 384 00:28:11,272 --> 00:28:14,109 ‫من جوابشو میدم. ببینم مهمه یا نه. ‫طوریت نمیشه 385 00:28:22,784 --> 00:28:24,202 ‫هی جیل، من تریش ـم 386 00:28:24,285 --> 00:28:26,955 ‫تریش، جس کجاست؟ ‫دارم روی پرونده‌ی سالنجر کار میکنم 387 00:28:29,416 --> 00:28:31,126 ‫باید خیلی به خودت افتخار کنی 388 00:28:31,209 --> 00:28:33,211 ‫نه من توی این یکی با هوگارت نیستم 389 00:28:33,795 --> 00:28:35,505 ‫ولی اون هنوز چک‌های پرداختت رو امضا میکنه؟ 390 00:28:36,631 --> 00:28:38,299 ‫قیافه‌ش که میگه آره 391 00:28:38,383 --> 00:28:42,345 ‫ببین، هوگارت واسه غرق نشدن شرکتش ‫دست به هرکاری میزنه 392 00:28:42,429 --> 00:28:45,432 ‫ولی برگردوندن یه قاتل سریالی به خیابونا، ‫خط قرمز منه 393 00:28:46,725 --> 00:28:48,893 ‫امیدوارم. ولی جسیکا و من دنبال این جریانیم 394 00:28:48,977 --> 00:28:49,978 ‫نزدیکیم 395 00:28:50,061 --> 00:28:52,480 ‫درهمین حین، سالنجر آزاد میچرخه و آدم میکشه 396 00:28:52,564 --> 00:28:56,317 ‫اون میدونه که پلیسا زیرنظرش دارن ‫احتمالا یه مدتی آفتابی نمیشه 397 00:28:56,401 --> 00:28:59,654 ‫اون مردک گستاخ؟ من چنین ریسکی نمیکنم. ‫حواسم بهش هست 398 00:28:59,738 --> 00:29:02,490 ‫و میخوام به اطلاعات جسیکا ‫درباره‌ی اون هم دسترسی داشته باشم 399 00:29:02,574 --> 00:29:05,493 ‫ولی من توی این موضوع بی پروام. ‫و به اجازه‌ی شما نیازی ندارم 400 00:29:05,577 --> 00:29:07,996 ‫من نیاز دارم. اگه که اون قراره فایل‌هارو ببینه 401 00:29:09,038 --> 00:29:13,001 ‫تو بهمون خبر میدی. ‫آره، هرساعت اطلاع میدی؟ 402 00:29:15,378 --> 00:29:16,504 ‫قیاقش داره میگه 403 00:29:16,588 --> 00:29:18,941 ‫"مثل بچه با من رفتار میکنی، ‫و این اذیتم میکنه" 404 00:29:18,965 --> 00:29:19,965 ‫اینجور نیست 405 00:29:20,467 --> 00:29:23,386 ‫- پرونده‌‌هارو نشونش بده جیلیان ‫- تایید جسیکا رو میخوام 406 00:29:24,220 --> 00:29:25,722 ‫وکالتش رو دارم 407 00:29:41,946 --> 00:29:46,701 ‫تنها چیزی که بدتر از اینه که مردم ‫جوری نگات کنن که انگار یه هیولا هستی، 408 00:29:46,785 --> 00:29:49,412 ‫وقتیه که جوری نگات میکنن که انگار ناجی اونا هستی 409 00:29:50,371 --> 00:29:52,957 ‫اونا... اون و نیتن اینجوری بودن 410 00:29:56,586 --> 00:29:59,464 ‫- با هم ناسازگاری هم داشتن؟ ‫- فقط یه بار 411 00:29:59,547 --> 00:30:03,259 ‫وقتی به نیتن پیشنهاد کردن یکم تجدید قوا کنه 412 00:30:04,177 --> 00:30:08,681 ‫گِرِگ حسود بود. ‫ولی موفقیت در کشتی واسه نیتن آسون بود 413 00:30:08,765 --> 00:30:11,601 ‫اون استعدادشو داشت ‫واسه همین گِرِگ باهاش کنار اومد 414 00:30:13,937 --> 00:30:16,648 ‫اونا همیشه حرکتای خودشونو میکردن؛ میدونی؟ 415 00:30:16,731 --> 00:30:19,192 ‫نصف واپینگر، ‫دوبل نصف واپینگر 416 00:30:19,275 --> 00:30:21,069 ‫مانوئل؟ 417 00:30:21,152 --> 00:30:23,488 ‫تموم شد؟ میخوایم یه فیلم ببینیم 418 00:30:23,988 --> 00:30:25,448 ‫عذر میخوام 419 00:31:03,611 --> 00:31:04,946 ‫گِرِگ این عکس رو گرفته؟ 420 00:31:05,530 --> 00:31:08,867 ‫اینو کریسمس فرستاد، بعد از اینکه نیتن... 421 00:31:09,826 --> 00:31:11,411 ‫نبودش 422 00:31:14,622 --> 00:31:17,250 ‫- این عکس اون پشت گرفته شده؟ ‫- آره 423 00:31:21,045 --> 00:31:25,258 ‫- اون آلاچیق کی ساخته شد؟ ‫- نه نه، دیگه نه 424 00:31:25,341 --> 00:31:28,177 ‫- حرفی نمونده خانم جونز ‫- چیزی نیست آنا 425 00:31:29,721 --> 00:31:33,558 ‫روزی ساخته شد که... نیتن ناپدید شد 426 00:31:34,183 --> 00:31:35,977 ‫تمام تیم واسه کمک اومدن 427 00:31:36,936 --> 00:31:42,734 ‫فکر کردم نیتن فقط... ‫نتونسته خودشو به این کار برسونه 428 00:31:48,239 --> 00:31:53,077 ‫شماها میاید اینجا و درد ما رو تازه میکنید ‫پلیس،اف‌بی‌آی، بازجوهای شخصی 429 00:31:53,161 --> 00:31:56,581 ‫وقتی نمیدونی واقعا چه اتفاقی واسه خونوادت افتاده ‫دردش بدتر میشه 430 00:31:56,664 --> 00:31:59,918 ‫مهم نیست. اون هیچوقت برنمیگرده 431 00:32:00,001 --> 00:32:01,210 ‫اگه دنبالش نگردی آره 432 00:32:05,632 --> 00:32:06,632 ‫آنا 433 00:32:25,902 --> 00:32:27,445 ‫ 434 00:32:58,935 --> 00:33:01,270 ‫گِرِگ واسه ساختن اون آلاچیق کمک کرد؟ 435 00:33:01,354 --> 00:33:03,064 ‫اون تمام روز موند 436 00:33:04,607 --> 00:33:08,736 ‫اون نگران نیتن هم بود ‫اون پسر خوبی بود 437 00:33:08,820 --> 00:33:10,220 ‫سلام؟ 438 00:33:11,364 --> 00:33:13,074 ‫رانی. خداروشکر 439 00:33:13,992 --> 00:33:16,452 ‫آنا ازم خواست یه سر بزنم ‫همه چیز مرتبه؟ 440 00:33:16,536 --> 00:33:18,204 ‫خانم جونز واسه کمک به ما اومده 441 00:33:18,871 --> 00:33:20,164 ‫پس اون کارش همینه؟ 442 00:33:20,832 --> 00:33:23,126 ‫بهت گفته که یکی از اون آدماییه که ‫ابرقدرت داره؟ 443 00:33:23,209 --> 00:33:24,460 ‫توی این شهر جرمه؟ 444 00:33:25,128 --> 00:33:27,088 ‫وقتشه که تشریف ببری 445 00:33:27,171 --> 00:33:31,592 ‫نه، اون میتونه پیداش کنه. ‫نه اون میتونه کمک کنه. میتونه پیداش کنه 446 00:33:31,676 --> 00:33:33,928 ‫هی... هی! کجا داری میری؟ 447 00:33:34,012 --> 00:33:36,139 ‫یه دقیقه صبر کن. چکار داره میکنه؟ 448 00:33:36,639 --> 00:33:37,557 ‫توی خونه نگهشون دار 449 00:33:37,640 --> 00:33:39,642 ‫- چکار داره میکنه؟ ‫- نه، نه! توی خونه بمون 450 00:33:39,726 --> 00:33:43,396 ‫جلو نیا مانوئل. برو توی خونه ‫برو توی خونه. همونجا بمون 451 00:33:43,479 --> 00:33:44,479 ‫این خونه‌ی ماست 452 00:33:44,522 --> 00:33:47,562 ‫- نباید اجازه بدی اینکارو کنه. خواهش میکنم! ‫- دارم سعی میکنم ازتون محافظت کنم 453 00:33:56,617 --> 00:33:57,952 ‫به خیالت داری چکار میکنی؟ 454 00:34:00,079 --> 00:34:04,417 ‫جسیکا جونز، ازت میخوام بیای اینور ‫اینجا یه ملک شخصیه 455 00:34:09,380 --> 00:34:11,591 ‫- دستاتو ببر بالا ‫- جلو نیا 456 00:34:14,635 --> 00:34:16,012 ‫بالا، یالا 457 00:34:16,679 --> 00:34:18,306 ‫من نمی ایستم 458 00:34:27,565 --> 00:34:29,245 ‫به من گوش کن! دستاتو ببر بالا! 459 00:34:33,321 --> 00:34:34,822 ‫دستاتو ببر بالا! 460 00:34:37,950 --> 00:34:40,620 ‫شلیک نکن! جلوی دوربینی 461 00:34:40,703 --> 00:34:41,788 ‫بزارش زمین 462 00:34:42,914 --> 00:34:44,082 ‫فکرشم نکن 463 00:34:45,541 --> 00:34:47,001 ‫دیگه ادامه نده 464 00:34:56,052 --> 00:34:57,178 ‫چی پیدا کردی؟ 465 00:35:13,945 --> 00:35:16,405 ‫اوه خدای من! اوه خدای من! 466 00:35:16,489 --> 00:35:20,034 ‫- اون... اینجا بود؟ ‫- اوه... اوه، نه! 467 00:35:20,535 --> 00:35:24,539 ‫اوه نه! نه، خدای من! 468 00:35:29,418 --> 00:35:30,670 ‫نه! 469 00:35:34,715 --> 00:35:37,677 ‫اوه خدای من! نه 470 00:35:59,407 --> 00:36:02,285 ‫این اولین قتلشه. ‫همه جاش DNA هست 471 00:36:02,368 --> 00:36:05,454 ‫اگه اونجا باشه، پیداش میکنیم ‫ولی من باید اینو بااهمیت جلوه‌ بدم 472 00:36:05,538 --> 00:36:07,790 ‫چقدر زود میتونی جنازه‌ رو به ‫آزمایشگاه جرم شناسیت برسونی؟ 473 00:36:07,874 --> 00:36:11,252 ‫باید یه پرونده درست کنم که ‫سالنجر یه بازداشتی پلیس نیویورکه 474 00:36:11,335 --> 00:36:13,129 ‫- اوکی، خبرم کن ‫- ممنون جونز 475 00:36:15,339 --> 00:36:16,382 ‫کاستا؟ 476 00:36:16,465 --> 00:36:18,926 ‫داره واسه حوزه قضایی درقبال جنازه پرونده درست میکنه 477 00:36:20,052 --> 00:36:23,097 ‫تمام این سالها پسرشون زیر پاشون بود 478 00:36:23,181 --> 00:36:25,808 ‫فعلا دنبال سالنجر میریم ‫تا پلیس بیاد ترتیبشو بده 479 00:36:26,893 --> 00:36:27,894 ‫هی 480 00:36:29,228 --> 00:36:31,063 ‫میخوام فایل‌هام برگردن 481 00:36:45,119 --> 00:36:49,248 ‫بابی مک‌بردی برف‌خور رو دزدیده ‫اظهاراتش اضافه نشده 482 00:36:49,332 --> 00:36:50,333 ‫میدونم 483 00:36:51,500 --> 00:36:53,794 ‫ولی گاهی اوقات باید بیخیال یه چیزا شد 484 00:36:54,921 --> 00:36:55,922 ‫بهرحال... 485 00:36:57,340 --> 00:36:58,340 ‫ممنونم 486 00:37:02,386 --> 00:37:03,679 ‫الان روز خوبی داری 487 00:37:22,114 --> 00:37:24,367 ‫اگه هیچکس فکر نکنه تو یه قهرمانی، ‫بازم قهرمان هستی؟ 488 00:37:25,451 --> 00:37:27,578 ‫انگار که فکر مردم واسم مهمه 489 00:37:56,107 --> 00:37:59,652 ‫میخوام بنوشم. میخوام بخوابم 490 00:38:21,007 --> 00:38:22,174 ‫لعنتی 491 00:38:33,185 --> 00:38:34,270 ‫اوه خدای من 492 00:39:00,129 --> 00:39:01,297 ‫چه خبر شد؟ 493 00:40:05,444 --> 00:40:07,405 ‫چکار دارم میکنم؟ 494 00:40:25,256 --> 00:40:28,801 ‫- نیویورک بولتین ‫- سلام، آره من... یه اطلاعاتی دارم 495 00:40:30,803 --> 00:40:33,764 ‫خیلی خب بچه ها. لطفا اینجا جمع شید ‫روی زانو بشینید 496 00:40:34,807 --> 00:40:38,269 ‫سوفیا، بهمون نشون بده 497 00:40:39,228 --> 00:40:42,982 ‫خوب و آروم، باشه؟ ‫نیاز به عجله نیست. اینجا کسی زندگی نمیکنه 498 00:40:43,065 --> 00:40:47,069 ‫واسه هر حرکت، روی ظرافت و دقتش تمرکز کنید ‫خب؟ 499 00:40:50,739 --> 00:40:53,075 ‫اینجا اوضاع چجوره؟ ‫خیلی خب، حالا ببین منو 500 00:40:53,659 --> 00:40:57,705 ‫وقتی ما اون پایین هستیم، ‫باید... پاها رو بازتر کنیم، خب؟ 501 00:40:58,497 --> 00:40:59,707 ‫اوکی، ادامه بدین 502 00:40:59,790 --> 00:41:03,210 ‫اوکی، عریض‌تر بچه ها، عریض‌تر. خب؟ ‫آرنجتون رو خم کنید 503 00:41:04,128 --> 00:41:05,546 ‫ادامه بده و محکم بچسب 504 00:41:05,629 --> 00:41:08,799 ‫محکم بگیرش، باشه؟ 505 00:41:09,675 --> 00:41:12,803 ‫گوش چپ روی پشتش، باشه؟ ‫فقط سعی کنید بگیریش 506 00:41:14,388 --> 00:41:17,600 ‫خدا لعنتت کنه! اینجا چکار میکنی؟ 507 00:41:17,683 --> 00:41:20,436 ‫اگه میخوای قاطی بشی ‫انتظار ردیابی تلفنت رو هم داشته باش 508 00:41:22,271 --> 00:41:25,774 ‫دیوونگیه که اون قاتل روانی داره ‫به بچه‌های کوچیک آموزش میده 509 00:41:27,610 --> 00:41:31,280 ‫- سرتو بیار بالا. سر بالا ‫- دیوونگیه، حال بهم زنه 510 00:41:31,363 --> 00:41:33,523 ‫- سرتو بیار بالا خب؟ ‫- القای خشم 511 00:41:33,574 --> 00:41:36,118 ‫این دست رو خالی میکنیم. ‫اون دست رو خالی کن. خب؟ 512 00:41:36,660 --> 00:41:39,205 ‫بفرما. و پایین رو نگاه نکن. ‫جلو رو نگاه کن 513 00:41:39,830 --> 00:41:41,665 ‫ولی ما چیزی که نیاز داشتیم رو پیدا کردیم 514 00:41:43,083 --> 00:41:44,710 ‫گرفتیمش 515 00:41:46,378 --> 00:41:49,381 ‫خیلی خب. ‫منتظر شنیدن خبرای خوب بودم 516 00:41:49,465 --> 00:41:51,717 ‫- چه موقع میان واسش؟ ‫- به موقع نمیان 517 00:41:53,469 --> 00:41:55,387 ‫ما فقط تا اون موقع حواسمون بهشه 518 00:41:56,430 --> 00:41:57,431 ‫"ما"؟ 519 00:41:59,099 --> 00:42:00,559 ‫تو یه کار نداری؟ 520 00:42:01,602 --> 00:42:04,563 ‫یه کاری هست که باید واسه حفظ یه زندگی انجام بدم 521 00:42:05,147 --> 00:42:08,150 ‫و کاری که میخوام انجام بدم ‫و میخوام هردوشون عاقلانه باشن 522 00:42:08,234 --> 00:42:10,277 ‫یه نوشیدنی بخور ‫یالا برو یه نوشیدنی بخور 523 00:42:14,448 --> 00:42:16,617 ‫یالا بچه ها، حالا اون بازو رو خالی کن 524 00:42:32,925 --> 00:42:33,925 ‫اوه لعنتی 525 00:42:56,282 --> 00:42:59,159 ‫پس مهارتت‌هات رو با بچه‌های 12 ساله ‫محک میزنی 526 00:42:59,243 --> 00:43:04,290 ‫خب اونا سخت کار میکنن. یکپارچگی دارن ‫دوتا مفهوم که واسه تو بیگانه‌ان 527 00:43:04,373 --> 00:43:07,001 ‫این بچه ها به اندازه‌ی کافی ‫ازت درس یاد گرفتن 528 00:43:07,084 --> 00:43:08,210 ‫تمومش کن 529 00:43:09,169 --> 00:43:12,006 ‫توی تمرینشون جرزنی کنیم؟ ‫فکرشم نکن 530 00:43:12,089 --> 00:43:15,634 ‫مربی... اون یکی بچه یار منو برداشت 531 00:43:15,718 --> 00:43:17,886 ‫واسه پیشرفت نیازی به یار نداری. ‫چیزی نیست 532 00:43:17,970 --> 00:43:19,555 ‫موضع بالاتو تمرین بده. باشه؟ 533 00:43:19,638 --> 00:43:21,265 ‫- باشه ‫- برو 534 00:43:25,269 --> 00:43:28,314 ‫میخوای بازم بهم حمله کنی؟ توی جمع؟ 535 00:43:29,231 --> 00:43:31,275 ‫اگه از این بچه ها دور بشی نه 536 00:43:31,358 --> 00:43:34,653 ‫وگرنه چی؟ له و لوردم میکنی؟ 537 00:43:35,279 --> 00:43:38,365 ‫بازم به یه برتری اشتباه اعتماد کردی؟ 538 00:43:38,949 --> 00:43:43,662 ‫یا شاید فکر میکنی... ‫که میتونی یه مبارزه‌ی عادلانه رو پیروز شی 539 00:43:47,041 --> 00:43:48,459 ‫قوانین سادن 540 00:43:50,628 --> 00:43:52,254 ‫دلت نمیخواد چنین کاری کنی 541 00:43:56,467 --> 00:43:58,552 ‫نمیتونی خودتو کنترل کنی 542 00:43:59,261 --> 00:44:02,640 ‫هیچ نظمی نداری. فقط یه نیروی درنده داری 543 00:44:02,723 --> 00:44:04,475 ‫میخوای دهنتو سرویس کنم 544 00:44:05,976 --> 00:44:08,646 ‫فکر میکنی جلوی این دوربینا ‫از خودم بیخود میشم 545 00:44:08,729 --> 00:44:10,314 ‫توی ذات توئه 546 00:44:12,441 --> 00:44:15,986 ‫و مردم میخوان حقیقت رو بدونن. ‫بخصوص حقیقت تورو 547 00:44:20,532 --> 00:44:23,202 ‫شاید مردم دلشون میخواد ببینن که یه نفر 548 00:44:23,285 --> 00:44:26,246 ‫جلوی یه روانی که زندگی‌هارو نابود میکنه می‌ایسته 549 00:44:40,135 --> 00:44:41,178 ‫بهم یاد بده 550 00:44:43,263 --> 00:44:45,599 ‫میخوای مطمئن شی که من ‫عادلانه بازی میکنم 551 00:45:18,757 --> 00:45:20,008 ‫گندت بزنن 552 00:45:49,955 --> 00:45:51,623 ‫خیلی خب بچه‌ها، استراحت کنید 553 00:45:52,416 --> 00:45:53,667 ‫همگی بیان اینجا 554 00:45:54,626 --> 00:45:55,961 ‫بشینید 555 00:45:56,044 --> 00:45:57,212 ‫خیلی خب 556 00:45:57,796 --> 00:46:04,261 ‫تو اجازه‌ی لگد زدن، خراشیدن، ‫گاز گرفتن، زدن، ناسزا گفتن 557 00:46:04,344 --> 00:46:06,764 ‫وقتی که بدن رقیبت رو به تشک چسبوندی 558 00:46:06,847 --> 00:46:10,601 ‫یا پیچوندن هر بخش بدن فراتر ‫از رنج نرمال حرکتیش رو نداری 559 00:46:11,226 --> 00:46:13,187 ‫به جز اینا کاملا آسونه 560 00:46:13,771 --> 00:46:16,565 ‫اولین کسی که رقیبش رو به تشک بچسبونه برندست 561 00:46:17,441 --> 00:46:18,441 ‫حله 562 00:46:18,901 --> 00:46:23,238 ‫ازت نمیخوام بهم آسون بگیری ‫چون میدونم نمیگیری 563 00:46:26,116 --> 00:46:27,116 ‫برو 564 00:46:32,498 --> 00:46:33,499 ‫اوکی 565 00:46:34,583 --> 00:46:38,504 ‫همچنین اگر کاری انجام نمیدی ‫اجازه‌ی انفعال و بی حرکتی نداری 566 00:46:39,546 --> 00:46:42,090 ‫فقط منتظرم که چندتا حرکت نشونم بدی 567 00:46:42,174 --> 00:46:43,258 ‫اوه اوکی 568 00:46:59,316 --> 00:47:02,736 ‫یالا. تا ابد نمیتونی حرکتی نزنی. ‫این تو نیستی 569 00:47:02,820 --> 00:47:03,820 ‫بشمار 570 00:47:03,862 --> 00:47:06,740 ‫- یک، دو، سه... ‫- از همین فن واسه کشتن نیتن استفاده کردی؟ 571 00:47:06,824 --> 00:47:09,243 ‫چهار، پنج 572 00:47:15,749 --> 00:47:18,377 ‫اونهمه تمرین، و هنوزم بدرد نمیخوری 573 00:47:45,696 --> 00:47:48,407 ‫تنها چیزی که اونا می‌بینن یه متقلبه 574 00:47:49,241 --> 00:47:51,159 ‫حالا کیا دارن به خودشون دروغ میگن؟ 575 00:47:53,183 --> 00:47:58,183 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 576 00:48:04,339 --> 00:48:07,467 ‫هیچکس سرزنش نمیکنه ‫گمونم من ببازم 577 00:48:08,093 --> 00:48:11,638 ‫اونا می‌بینن که کی هستی ‫همگی می‌بینن 578 00:48:12,806 --> 00:48:13,807 ‫بذار ببینن 579 00:48:16,643 --> 00:48:17,769 ‫همگی مرخصید 580 00:48:17,793 --> 00:48:22,793 آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما .:. @OfficialCinama .:. 581 00:48:22,817 --> 00:48:26,817 «: مـترجم: حــامـد :» .:: HaMeD::. 582 00:48:26,841 --> 00:48:33,841 Instagram: @H.a.m.e.d.71 Telegram: @Pesarjoon