1 00:01:12,695 --> 00:01:14,695 8 00:01:14,719 --> 00:01:19,719 ‫.:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.best ..::.. 9 00:01:19,719 --> 00:01:23,719 ‫-| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 1 00:01:23,743 --> 00:01:28,743 ‫مترجم:میثم موسویان MeysaM.UnicorNt.Me/unicorn025 2 00:01:34,719 --> 00:01:36,846 ‫هر کسی یه داستانی داره. 3 00:01:37,639 --> 00:01:38,890 ‫یه شروع... 4 00:01:40,642 --> 00:01:41,768 ‫یه وسط... 5 00:01:45,647 --> 00:01:46,648 ‫یه پایان. 6 00:01:51,820 --> 00:01:54,489 ‫البته، یه داستانی هست که مردم بهت میگن... 7 00:01:59,577 --> 00:02:01,079 ‫و یه حقیقتی هم هست. 8 00:02:04,499 --> 00:02:06,126 ‫پیشنهاد میکنم تابوتش بسته باشه. 9 00:02:22,934 --> 00:02:24,352 ‫مشکلی پیش اومده خانم جونز؟ 10 00:02:25,562 --> 00:02:29,858 ‫مادری که منو به فرزندخوندگی گرفته ‫کشته شده و من باید توی مرده شورخونه باشم. 11 00:02:29,941 --> 00:02:31,734 ‫اما نزارید این جلوتون رو بگیره. 12 00:02:31,818 --> 00:02:35,613 ‫باید فشار وحشتناکی باشه، یه ‫نفر رو اونجوری از دست بدی. 13 00:02:35,697 --> 00:02:37,240 ‫انگیزه به نظرت اینجوریه؟ 14 00:02:38,199 --> 00:02:40,410 ‫ناراحتی باعث میشه افراد کارای عجیبی بکنن. 15 00:02:40,493 --> 00:02:41,786 ‫اونقدر بهم نزدیک نبودیم. 16 00:02:44,455 --> 00:02:46,916 ‫دنبال چی هستن؟ بچه لیندبرگ؟ ‫(ربایش نوزاد در 1932) 17 00:02:47,000 --> 00:02:49,544 ‫دوست داریم وقتی یکی از خودمون ‫کشته میشه دقیق بررسی کنیم. 18 00:02:50,336 --> 00:02:52,505 ‫خب میگفتم "کار من نبوده" 19 00:02:52,589 --> 00:02:55,216 ‫اما بعد 50 بار گفتن تاثیرشو از دست میده. 20 00:02:55,925 --> 00:02:59,220 ‫وقتی که افسر ناسبامر دوربینش ‫رو خاموش کرد راجب چی حرف زدین؟ 21 00:02:59,304 --> 00:03:02,974 ‫- من در مورد پرونده هام حرف نمیزنم. ‫- اگه پرونده بوده، مشتری کی بوده؟ 22 00:03:04,017 --> 00:03:06,657 ‫- ما حسابمون صاف نشده آشغال... ‫- کی هستی... 23 00:03:06,978 --> 00:03:08,730 ‫مردم سر اعتماد منو استخدام میکنن. 24 00:03:09,606 --> 00:03:11,858 ‫گفتی که دیشب خونه تنها بودی. 25 00:03:12,400 --> 00:03:14,360 ‫- این جرمه؟ ‫- نه. 26 00:03:14,819 --> 00:03:16,487 ‫اما عذر هم به حساب نمیاد. 27 00:03:18,364 --> 00:03:19,449 ‫بزار دستات رو ببینیم. 28 00:03:20,491 --> 00:03:22,285 ‫یه نفر افسر ناسبامر رو تا حد مرگ زده. 29 00:03:22,368 --> 00:03:24,412 ‫دستات قبلا آلت قتل بودن. 30 00:03:29,500 --> 00:03:32,253 ‫- قدرت هات شامل خوب شدن سریع هستن؟ ‫- نه اینقدر سریع. 31 00:03:45,433 --> 00:03:48,603 ‫- این چیه؟ ‫- تحقیق. 32 00:03:50,063 --> 00:03:53,566 ‫بیشتر شبیه انگیزه قتل میمونه که یه ابر شورشی 33 00:03:53,650 --> 00:03:55,860 ‫بره سراغ یه پلیس فاسد. 34 00:03:55,944 --> 00:04:00,281 ‫ناسبامر از ساقی های مواد میدزدید و اونا رو میکشت. ‫خیلیاشون بچه بودن. 35 00:04:00,865 --> 00:04:04,661 ‫یکی از اون بچه ها با یه قفل ‫دوچرخه جمجمم رو خورد کرد. 36 00:04:04,744 --> 00:04:06,972 ‫اگه ناسبامر کارش رو انجام ‫نمیداد من اینجا نمیبودم. 37 00:04:06,996 --> 00:04:08,248 ‫کاراگاه. 38 00:04:10,166 --> 00:04:11,376 ‫ما این رو بررسی میکنیم. 39 00:04:11,459 --> 00:04:13,604 ‫راحت باش. 40 00:04:13,628 --> 00:04:15,713 ‫- من باید جواب بدم. ‫- کارمون تموم نشده. 41 00:04:15,797 --> 00:04:17,257 ‫پس بیا دستگیرم کن. 42 00:04:21,928 --> 00:04:22,928 ‫ما سر میزنیم. 43 00:04:27,267 --> 00:04:29,978 ‫نمیدونم چه جور معامله ای با کاراگاه کاستا داشتی، 44 00:04:30,061 --> 00:04:31,854 ‫اما باعث شد از کارش معلق شه. 45 00:04:31,938 --> 00:04:33,356 ‫ما این رو نادیده نمیگیریم. 46 00:04:38,152 --> 00:04:40,738 ‫سرنخ ها داستانی رو میگفتن ‫که به من منتهی میشدن. 47 00:04:42,282 --> 00:04:43,866 ‫اما پلیس ها اریک رو نمیشناسن. 48 00:04:47,161 --> 00:04:48,705 ‫شاید منم نمیشناسم. 49 00:04:59,424 --> 00:05:00,758 ‫هی، ببخشید که دیر کردم. 50 00:05:02,135 --> 00:05:05,763 ‫- حالت خوبه؟ ‫- نمی... نمیدونم. 51 00:05:05,847 --> 00:05:10,184 ‫صبح بخیر. اسم من یوجین بورشله. جین صدام بزنید. 52 00:05:10,268 --> 00:05:12,186 ‫تسلیت میگم. 53 00:05:12,270 --> 00:05:16,190 ‫میدونم دوروتی واکر یه مادر فداکار، یه دوست وفادار، 54 00:05:16,274 --> 00:05:19,777 ‫و یک الگو برای هر زندگی که باهاش تماس داشته بود. 55 00:05:19,861 --> 00:05:21,154 ‫دوروتی اینو نوشته؟ 56 00:05:21,237 --> 00:05:24,699 ‫مادرت دستورات خیلی خاصی رو به جا گذاشته. 57 00:05:26,326 --> 00:05:30,955 ‫قراره برای همیشه تو یکی از اینا بمونه. ‫نمیدونم چطور انتخاب کنم. 58 00:05:31,039 --> 00:05:35,001 ‫- به نظر میاد خودت دوروثی انتخاب کرده درسته؟ ‫- آره، و این نعمتیه. 59 00:05:35,084 --> 00:05:37,628 ‫برنامه ریزی مراسم برای ‫خانواده میتونه خیلی سخت باشه. 60 00:05:37,712 --> 00:05:39,922 ‫اما وکیل خانم واکر جزئیات رو فرستاد... 61 00:05:40,006 --> 00:05:42,675 ‫نه! هوگارث نباشه. 62 00:05:44,302 --> 00:05:47,555 ‫مادرم همون موقعی که من این ‫کارو کردم شرکتش رو استخدام کرد. 63 00:05:47,638 --> 00:05:50,641 ‫اونا نماینده قاتلش هم هستن جین. 64 00:05:51,768 --> 00:05:53,853 ‫این به نظرت عجیب نیست جین؟ 65 00:05:56,064 --> 00:05:57,565 ‫ای خدا. اونا وصیتش رو دارن. 66 00:05:57,648 --> 00:06:01,235 ‫باید سند اصلی رو توی دادگاه ‫انحصار وراثت ارائه بدید. 67 00:06:02,028 --> 00:06:03,529 ‫کمکی نمیکنی با حرفات جین. 68 00:06:05,031 --> 00:06:08,951 ‫من اصلش رو میگیرم و به نوچه ‫های هوگارث رسیدگی میکنم باشه؟ 69 00:06:09,035 --> 00:06:11,829 ‫و مادرت یه لیست آهنگ برای مراسم انتخاب کرد، 70 00:06:11,913 --> 00:06:14,999 ‫که شامل چندین آهنگ خودت میشه خانم واکر. 71 00:06:15,458 --> 00:06:18,878 ‫اون همچنین برای مراسم درخواست تخته خاطره کرده. 72 00:06:19,295 --> 00:06:20,421 ‫تخته خاطره چیه؟ 73 00:06:20,505 --> 00:06:25,885 ‫جایی که از هر مهمون خواسته میشه یه عکس یا ‫یادبودی که به یاد اون میوفتن نصب کنن روش. 74 00:06:26,469 --> 00:06:29,847 ‫خب... من عکسی که برای اخیر باشه ندارم. 75 00:06:29,931 --> 00:06:31,432 ‫ما یه چیزی میگیریم. 76 00:06:31,516 --> 00:06:35,436 ‫این هم خواسته که تو سخنرانی رو انجام بدی. 77 00:06:36,604 --> 00:06:40,149 ‫"میدونم پتس همه رو به گریه میندازه." 78 00:06:40,900 --> 00:06:42,735 ‫کاملا به خودت بستگی داره. اگه نمیخوای... 79 00:06:42,819 --> 00:06:46,948 ‫عیبی نداره... یه بار دیگه هم ناامیدش میکنم. 80 00:06:47,031 --> 00:06:49,909 ‫میری یکم هوا بخوری؟ من از پسش بر میام. 81 00:06:54,163 --> 00:06:56,791 ‫اون سناتور رو انتخاب کرد. 82 00:06:58,751 --> 00:07:00,169 ‫یک انتخاب عالی. 83 00:07:01,629 --> 00:07:04,733 ‫- ما یه پرونده توی دفترش پیدا کردیم. ‫- اون یه کاراگاه خصوصیه! 84 00:07:04,757 --> 00:07:06,437 ‫گوش کن به من. فکر میکنم باید... 85 00:07:06,509 --> 00:07:07,427 ‫لعنتی. 86 00:07:07,510 --> 00:07:09,350 ‫ما فقط میخوایم جاهای خالی توی ‫داستانی که گفته رو پر کنیم. 87 00:07:09,387 --> 00:07:12,640 ‫- برو بابا. شما میخواید بندازیدش گردن اون. ‫- اونا نمیخوان. 88 00:07:12,723 --> 00:07:14,684 ‫الان دیگه زن عزادار رو اذیت میکنید؟ 89 00:07:14,767 --> 00:07:15,601 ‫فقط کارمون رو انجام میدیم. 90 00:07:15,685 --> 00:07:19,188 ‫اگه تعقیب من بهترین استفاده از زمانتونه، باشه. 91 00:07:19,605 --> 00:07:21,816 ‫اما خانوادم رو ول کنید. بیا. 92 00:07:21,899 --> 00:07:23,734 ‫- تسلیت میگم. ‫- چطور جرات میکنی؟ 93 00:07:23,818 --> 00:07:26,779 ‫تحریکشون نکن. خودم کردم. 94 00:07:27,572 --> 00:07:30,867 ‫- اصلا چطور اومدن سراغت؟ ‫- اونا همیشه منو زیر نظر داشتن. 95 00:07:31,492 --> 00:07:32,535 ‫جس، به من بگو 96 00:07:33,870 --> 00:07:36,122 ‫- من اون یارو رو نکشتم. ‫- مشخصه. 97 00:07:36,914 --> 00:07:38,207 ‫اما فکر میکنم بدونم کار کی بوده. 98 00:07:39,792 --> 00:07:43,713 ‫- فکر میکنی کار سالینجر بوده؟ ‫- نه، اون رو تخت بیمارستان سرم بهش وصله. 99 00:07:45,214 --> 00:07:46,549 ‫پس کی؟ 100 00:07:47,175 --> 00:07:48,175 ‫اریک. 101 00:07:49,427 --> 00:07:50,887 ‫چرا اریک باید یه پلیس رو بکشه؟ 102 00:07:50,970 --> 00:07:53,389 ‫ناسبامر یکی از دشمنای قدیمیش بود. 103 00:07:54,265 --> 00:07:57,018 ‫شاید حس بدی پیدا کرده که قبلا جلوش رو نگرفته. 104 00:07:58,394 --> 00:08:02,398 ‫یا این که از من الگو گرفته، ‫میخواسته قهرمان بازی در بیاره. 105 00:08:02,482 --> 00:08:05,651 ‫- تو از من بهتر میشناسیش. ‫- فکر میکردم بهتر میشناسمش. 106 00:08:06,694 --> 00:08:08,488 ‫پس فکر کنم نمیخوای تحویلش بدی. 107 00:08:08,571 --> 00:08:10,615 ‫فقط باید بفهمم چی شده. 108 00:08:10,698 --> 00:08:13,117 ‫- چکار میتونم بکنم؟ ‫- هیچی. خودم حلش میکنم. 109 00:08:13,201 --> 00:08:14,201 ‫باشه. 110 00:08:15,453 --> 00:08:16,537 ‫منو در جریان بزار. 111 00:08:18,247 --> 00:08:19,707 ‫سعی کن یکم استراحت کنی. 112 00:08:47,568 --> 00:08:49,737 ‫- کیث لیون اینجاست. ‫- راهنماییش کن. 113 00:08:54,408 --> 00:08:55,993 ‫من با چای برمیگردم. 114 00:09:03,084 --> 00:09:05,336 ‫- حالت چطوره؟ ‫- خوبم. 115 00:09:07,588 --> 00:09:11,008 ‫جرائم پیتر باز چه گند جدیدی ‫به بار اورده که من اینجام؟ 116 00:09:11,092 --> 00:09:15,054 ‫خبر خوبی دارم. اداره مالیات ‫موافقت کرده که جریمه رو کاهش بده. 117 00:09:16,305 --> 00:09:18,182 ‫و، غیر از پاتسراس 118 00:09:18,266 --> 00:09:23,437 ‫خیرین اهدا کننده هم به یه مبلغ کوچیکی رضایت میدن. 119 00:09:24,605 --> 00:09:28,025 ‫- من پولش رو ندارم. ‫- من دارم. 120 00:09:28,776 --> 00:09:31,779 ‫این یه وامه. اینم قراردادشه. 121 00:09:33,573 --> 00:09:37,451 ‫نمیخوام سپاسگذار باشی، اما لجباز نباش. 122 00:09:42,498 --> 00:09:43,749 ‫ممنون. 123 00:09:49,463 --> 00:09:51,090 ‫دمیتری پاتسرز. 124 00:09:51,841 --> 00:09:52,925 ‫خب؟ 125 00:09:53,843 --> 00:09:57,555 ‫رضایت نمیده، انگار کینه شخصی داره. 126 00:09:58,306 --> 00:09:59,181 ‫اینطوره؟ 127 00:09:59,265 --> 00:10:02,393 ‫دمیتری و زنش به ما پول اولیه بنیاد رو دادن. 128 00:10:02,476 --> 00:10:06,814 ‫اونا مشتریای پیتر و دوستای ‫صمیمی ما بودن تا زمانی که... 129 00:10:07,857 --> 00:10:10,151 ‫من متوجه کبودی روی شونه فیونا شدم. 130 00:10:11,193 --> 00:10:14,238 ‫پاتسرز سابقه خشونت خانگی نداره. 131 00:10:14,322 --> 00:10:17,116 ‫فی نمیخواست اون بره زندان، اما ‫یه کاری کردم از دستش فرار کنه، 132 00:10:17,199 --> 00:10:19,452 ‫و دمیتری منو به خاطر خراب شدن ازدواجش مقصر میدونه. 133 00:10:19,535 --> 00:10:21,120 ‫یه واقعیتی که بهش افتخار میکردم. 134 00:10:21,203 --> 00:10:24,248 ‫نگران نباش عزیزم. بهش رسیدگی میکنم. 135 00:10:24,332 --> 00:10:27,627 ‫من یه حسابدار قانونی دارم که ‫داره سوابق مالیش رو بررسی میکنه. 136 00:10:29,629 --> 00:10:30,630 ‫چرا؟ 137 00:10:31,797 --> 00:10:33,674 ‫همه ما ضعف های خودمون رو داریم. 138 00:10:35,885 --> 00:10:37,762 ‫باشه، خب، خبری شد بگو. 139 00:10:37,845 --> 00:10:39,430 ‫کیت چیزای بیشتری هست که باید در موردش حرف بزنیم. 140 00:10:39,513 --> 00:10:43,643 ‫و مراقب باش. دیمیتری توی کار ‫و زندگی تهاجمی عمل میکنه. 141 00:10:43,726 --> 00:10:45,811 ‫- منم همینطور. ‫- میدونم. 142 00:10:50,941 --> 00:10:51,942 ‫چقدر سریع بود. 143 00:10:52,026 --> 00:10:55,488 ‫یه ملاقات با تریش واکر ترتیب بده. هر چی زودتر بهتر. 144 00:10:56,447 --> 00:10:58,407 ‫- اما مادرش تازگی... ‫- میدونم. 145 00:11:00,076 --> 00:11:02,953 ‫شاید بهتره تا بعد مراسم صبر کنیم؟ 146 00:11:03,871 --> 00:11:06,707 ‫کی مسئول اموال دوروتی واکره توی شرکت؟ 147 00:11:06,791 --> 00:11:07,792 ‫برمن. 148 00:11:08,793 --> 00:11:09,669 ‫بفرستش بیاد. 149 00:11:09,752 --> 00:11:10,753 ‫باشه. 150 00:11:28,354 --> 00:11:30,690 ‫بیشتر خاطره ها ارزش نگه داشتن ندارن. 151 00:11:31,315 --> 00:11:33,109 ‫چه برسه به چسبوندن روی تخته خاطره. 152 00:12:22,867 --> 00:12:24,577 ‫عکسا هم داستان میگن. 153 00:12:30,499 --> 00:12:33,127 ‫اما بعضی وقتا داستان واقعی توی قاب نیوفتاده. 154 00:12:37,965 --> 00:12:40,885 ‫حق با توئه. اون کاراگاها جوری چشمشون به در جلوییه 155 00:12:40,968 --> 00:12:43,137 ‫مثل یه چوب زن بیسبال ‫که منتظره توپ رو بزنه. 156 00:12:44,388 --> 00:12:45,806 ‫میخوای با چوبشون منو بزنن. 157 00:12:53,105 --> 00:12:54,857 ‫دزد زده اینجا رو؟ 158 00:12:55,900 --> 00:12:58,611 ‫کاراگاهایی که گفتی. 159 00:12:59,069 --> 00:13:04,533 ‫ناسبامر. ای خدا. توی اخبار دیدمش. 160 00:13:04,617 --> 00:13:08,120 ‫- میخوان بندازنش گردنت؟ ‫- دقیقا. 161 00:13:09,413 --> 00:13:10,915 ‫من هیچ عذری ندارم، 162 00:13:11,499 --> 00:13:14,001 ‫قیافم توی فیلم دوربینی که روش نصب بوده. 163 00:13:15,795 --> 00:13:17,046 ‫لعنتی. 164 00:13:19,215 --> 00:13:20,841 ‫نگران نباش. تو توی دوربین نبودی. 165 00:13:21,801 --> 00:13:23,481 ‫حتی با این که تو کسی بودی که انگیزه داشتی. 166 00:13:25,429 --> 00:13:26,430 ‫جسیکا... 167 00:13:29,058 --> 00:13:30,309 ‫کار من نبوده. 168 00:13:31,560 --> 00:13:33,437 ‫عذری داری برای دیشب؟ 169 00:13:34,480 --> 00:13:36,690 ‫اگه پلیسا بیان سراغت به یکی نیاز پیدا میکنی. 170 00:13:38,317 --> 00:13:41,529 ‫من بیگناهم. این عذر منه. تو هم همینطور. 171 00:13:48,786 --> 00:13:50,496 ‫هیچ اثری روشون نیست. 172 00:13:51,205 --> 00:13:54,708 ‫ببین، ناسبامر تو رو تهدید کرد. 173 00:13:55,459 --> 00:13:57,854 ‫- اگه اومده باشه دنبالت، اوضاع بد پیش رفته. ‫- این اتفاق نیوفتاد. 174 00:13:57,878 --> 00:14:00,214 ‫من میفهمم. میتونم کمکت کنم. 175 00:14:00,297 --> 00:14:01,799 ‫نیازی به کمکت ندارم. 176 00:14:01,882 --> 00:14:05,761 ‫لعنتی. من هیچوقت نمیخواستم ‫از قدرتم روی کسی استفاده کنم. 177 00:14:05,845 --> 00:14:09,390 ‫اما اگه الان داشتیش، اینجا ‫بدون سردرد وایساده بودی. 178 00:14:12,810 --> 00:14:14,186 ‫میخوای حقیقت رو بدونی؟ 179 00:14:15,396 --> 00:14:17,690 ‫من خوشحالم که ناسبامر مرده. 180 00:14:17,773 --> 00:14:21,527 ‫اون یه عوضی شرور بود و دنیا بدون اون جای بهتریه. 181 00:14:21,610 --> 00:14:23,737 ‫و بهت قول میدم... 182 00:14:25,197 --> 00:14:26,490 ‫من نکشتمش. 183 00:14:29,493 --> 00:14:31,203 ‫سعی میکنم حرفت رو باور کنم. 184 00:14:35,958 --> 00:14:37,626 ‫خب، میزارم روی این قضیه کار کنی. 185 00:14:42,006 --> 00:14:43,883 ‫سعی کن خودت رو توی دردسر نندازی. 186 00:15:04,445 --> 00:15:06,864 ‫- حالت خوب نیست. ‫- داری میپرسی یا میگی؟ 187 00:15:06,947 --> 00:15:09,909 ‫لازم نیست بپرسم. دو تا کاراگاه ‫اومدن و از من بازجویی کردن. 188 00:15:09,992 --> 00:15:12,286 ‫گفتن شواهدی دارن که یه پلیس رو کشتی. 189 00:15:12,369 --> 00:15:14,622 ‫اونا یه مشت چرت و پرت دارن. 190 00:15:14,705 --> 00:15:16,415 ‫خوبه. منم همینو بهشون گفتم. 191 00:15:16,832 --> 00:15:17,832 ‫میخوای منو استخدام کنی. 192 00:15:18,709 --> 00:15:21,003 ‫- داری میگی یا میپرسی؟ ‫- هر دوش. 193 00:15:21,086 --> 00:15:22,713 ‫اونا مظنون دیگه ای ندارن. 194 00:15:23,839 --> 00:15:24,839 ‫من دارم. 195 00:15:25,966 --> 00:15:26,967 ‫اریک. 196 00:15:29,219 --> 00:15:30,554 ‫تعقیبش میکنم. 197 00:15:30,638 --> 00:15:32,431 ‫اون گندیه که من باید درستش کنم. 198 00:15:33,390 --> 00:15:36,185 ‫اگه بتونم بین برنامه ریزی مراسم ختم وقتی پیدا کنم. 199 00:15:36,268 --> 00:15:38,395 ‫واقعا باید یه مدت استراحت کنی. 200 00:15:38,479 --> 00:15:40,272 ‫من و دوروتی رفیق جون جونی نبودیم. 201 00:15:43,442 --> 00:15:44,818 ‫ناسبامر یه عوضی بود. 202 00:15:44,902 --> 00:15:46,946 ‫باید یه نفر دیگه باشه که بخواد اونو بکشه. 203 00:15:47,571 --> 00:15:49,073 ‫برات یه مظنون دیگه پیدا میکنم. 204 00:15:50,157 --> 00:15:53,661 ‫حقیقت رو پیدا کن، با چیزایی که پلیسا دارن شروع کن. 205 00:15:54,411 --> 00:15:58,248 ‫- من بهت مبلغ هوگارث رو نمیدم. ‫- اونم نمیده. استعفا دادم. 206 00:15:59,124 --> 00:16:00,209 ‫اخراج شدی. 207 00:16:00,668 --> 00:16:01,669 ‫هر دوش. 208 00:16:02,544 --> 00:16:04,338 ‫به انسانیت خوش برگشتی. 209 00:16:04,421 --> 00:16:08,050 ‫باید بدونی وقتی برای هوگارث کار میکردم، 210 00:16:08,926 --> 00:16:11,637 ‫یه کارای کردم که آدم رو تغییر میده. 211 00:16:12,054 --> 00:16:13,054 ‫میدونی چی میگم. 212 00:16:13,847 --> 00:16:16,392 ‫اگه آدم جدیدی که شدی ‫کمتر عوضی حق به جانب باشه 213 00:16:16,475 --> 00:16:17,935 ‫پس بهتر شدی. 214 00:16:37,496 --> 00:16:41,083 ‫من اینجام آقای برمن رو ببینم، ‫برای وصیت نامه دوروتی واکر. 215 00:16:41,166 --> 00:16:43,168 ‫توی اتاق کنفرانس عقبه. 216 00:16:49,883 --> 00:16:51,760 ‫اینجا چه غلطی میکنی؟ 217 00:16:51,844 --> 00:16:54,044 ‫من قراره با دختر فوت شده ملاقات کنم. 218 00:16:54,555 --> 00:16:55,723 ‫میکنی. 219 00:16:55,806 --> 00:16:57,307 ‫دختر واقعیش. 220 00:16:57,391 --> 00:16:59,560 ‫و منم قراره با یه کارمند درجه سه دیدار کنم 221 00:16:59,643 --> 00:17:01,812 ‫که پرونده هایی که خیلی پایین ‫تر از حد توئه رو پیگیری میکنه. 222 00:17:01,895 --> 00:17:03,897 ‫برمن یه مشکلی براش پیش اومد، ‫من خوشحال میشدم که جاشو بگیرم. 223 00:17:04,440 --> 00:17:05,880 ‫پس شانس اوردی فقط منم اینجا. 224 00:17:05,941 --> 00:17:08,777 ‫میفهمم که اون ناراحته. 225 00:17:08,861 --> 00:17:10,863 ‫اما میخواستم بهش بگم که میخوام 226 00:17:10,946 --> 00:17:12,986 ‫رابطه حرفه ایم رو با گرگوری سالینجر تموم کنم. 227 00:17:13,032 --> 00:17:14,199 ‫میخوای؟ 228 00:17:14,283 --> 00:17:15,993 ‫من از کمک بهش پیشیمونم. 229 00:17:16,076 --> 00:17:17,453 ‫وصیتو بده من. 230 00:17:18,829 --> 00:17:20,789 ‫تریش نصف همه چیز بهش میرسه. 231 00:17:21,540 --> 00:17:23,000 ‫"نصف بقیش میره به 232 00:17:23,083 --> 00:17:25,878 ‫بنیاد زنان هنرمند دوروتی واکر." 233 00:17:26,462 --> 00:17:27,921 ‫دوروتی یه سازمان خیریه داشته؟ 234 00:17:28,714 --> 00:17:32,134 ‫نوشته "چون هیچوقت فراموش ‫نمیکنم هیچی نداشتن چه حسی داره." 235 00:17:33,052 --> 00:17:34,386 ‫و یه پناهگاه مالیاتی بود براش. 236 00:17:34,845 --> 00:17:37,097 ‫و این یک پناهگاه مالیاتی بود. 237 00:17:37,181 --> 00:17:40,184 ‫همچنین نوشته، " برای دخترخوندم جسیکا، 238 00:17:40,267 --> 00:17:43,854 ‫که استعداد زیادی داره، اگه ‫بدونه چطور نصیحت رو قبول کنه..." 239 00:17:43,937 --> 00:17:45,314 ‫توی وصیتش داره چرت میگه. 240 00:17:45,397 --> 00:17:47,775 ‫"باقی مونده کابینت مشروبم رو براش میزارم..." 241 00:17:48,442 --> 00:17:49,443 ‫یه تیکه دیگه. 242 00:17:50,444 --> 00:17:52,988 ‫و مبل دسته دار دوره ادواردیان خودم رو" 243 00:17:56,158 --> 00:17:57,158 ‫ارزشی داشت؟ 244 00:17:58,160 --> 00:17:59,161 ‫نه 245 00:18:01,246 --> 00:18:04,374 ‫همیشه بعد مدرسه روش ‫مینشستم آهنگ گوش میکردم. 246 00:18:05,501 --> 00:18:06,701 ‫آخرش گذاشتش توی اتاقم. 247 00:18:06,752 --> 00:18:09,880 ‫تصور میکردم داره منو از بقیه خونه محروم میکنه. 248 00:18:12,508 --> 00:18:13,926 ‫بقیش رو میتونم خودم بخونم. 249 00:18:14,968 --> 00:18:17,554 ‫باید گواهی مرگ رو هم پر کنی، 250 00:18:17,638 --> 00:18:22,476 ‫به سازمان حمل و نقل و تامین اجتماعی و پست خبر بدی. ‫اما ما همه کاراشو میکنیم. 251 00:18:22,559 --> 00:18:23,559 ‫تو اخراجی. 252 00:18:24,937 --> 00:18:27,314 ‫- این اصلیشه؟ ‫- البته. 253 00:18:28,607 --> 00:18:29,691 ‫از طرف پزشکی قانونی. 254 00:18:30,818 --> 00:18:33,487 ‫هر چیزی که دوروتی روز مرگش همراهش داشت. 255 00:18:35,864 --> 00:18:39,743 ‫تریش به یه وکیل خوب نیاز داره و من بهترینم. 256 00:18:41,036 --> 00:18:43,372 ‫با ترتیب دادن یه جلسه بهش کمک میکنی. 257 00:18:44,790 --> 00:18:48,085 ‫دوروتی اصلا نمیدونست قراره بمیره... 258 00:18:49,795 --> 00:18:53,173 ‫و حتی اون هم قبل از مرگش میخواست یه کار خوب کنه. 259 00:18:54,550 --> 00:18:56,176 ‫میدونی داری میمیری. 260 00:18:57,344 --> 00:18:58,595 ‫چه کار می کنی؟ 261 00:19:00,139 --> 00:19:03,892 ‫سعی میکنم یه اشتباه رو درست کنم. ‫چند تا اشتباه در واقع. 262 00:19:05,561 --> 00:19:08,397 ‫چطوره که حتی توی این هم ‫انگار داری حساب کتاب میکنی؟ 263 00:19:23,120 --> 00:19:25,914 ‫- متن یادبود نوشتنت تموم شد؟ ‫- تازه شروع شد. 264 00:19:25,998 --> 00:19:29,126 ‫پلیسا وقتی که داشتم گندی که زدم تمیز میکردم اومدن. 265 00:19:29,209 --> 00:19:32,087 ‫عذرخواهی کردن؟ عمرا. 266 00:19:32,171 --> 00:19:33,505 ‫چی بهشون گفتی؟ 267 00:19:33,589 --> 00:19:35,716 ‫که من شخصا ندیدم تو کسی رو بکشی. 268 00:19:36,508 --> 00:19:39,428 ‫ممنون. اینو درست کن سریع. 269 00:19:39,928 --> 00:19:41,847 ‫فیلم. چقدر قدیمی. 270 00:19:45,976 --> 00:19:48,270 ‫- یه دیقه وقت داری؟ ‫- قرار ملاقات گرفتی؟ 271 00:19:48,353 --> 00:19:50,033 ‫مالکوم روی یه پرونده با من کار میکنه. 272 00:19:50,105 --> 00:19:51,857 ‫به طور مستقل؟ 273 00:19:51,940 --> 00:19:54,693 ‫اگه میدونستم پول اضافه داریم ‫میخواستم حقوقم بیشتر شه. 274 00:19:54,776 --> 00:19:56,236 ‫اضافه نیست. 275 00:19:56,320 --> 00:19:57,946 ‫پرونده پلیس ناسبامر رو گرفتم. 276 00:19:58,030 --> 00:19:59,781 ‫شاید بخوای با عکسا شروع کنی. 277 00:20:07,956 --> 00:20:10,000 ‫آره. اونم چشم منو گرفت. 278 00:20:10,083 --> 00:20:11,210 ‫نشونش کجاست؟ 279 00:20:12,169 --> 00:20:13,378 ‫مشخصا گم شده. 280 00:20:14,254 --> 00:20:15,894 ‫این چیزی بود که اینجا دنبالش بودن. 281 00:20:16,381 --> 00:20:17,567 ‫اگه اریک نشان رو داشته باشه، پس... 282 00:20:17,591 --> 00:20:20,427 ‫ 283 00:20:20,510 --> 00:20:23,388 ‫ 284 00:20:23,472 --> 00:20:26,808 ‫ 285 00:20:26,892 --> 00:20:30,437 ‫ 286 00:20:30,562 --> 00:20:34,691 ‫ 287 00:20:37,319 --> 00:20:38,153 ‫الو؟ 288 00:20:38,237 --> 00:20:40,155 ‫دوروتی، باورت نمیشه! 289 00:20:40,906 --> 00:20:44,284 ‫ببخشید... من اون نیستم. 290 00:20:44,368 --> 00:20:46,995 ‫میتونی بهش یه پیام برسونی؟ من برای نقش قبول شدم! 291 00:20:47,079 --> 00:20:48,580 ‫اون در مورد لهجه حق داشت. 292 00:20:48,664 --> 00:20:50,582 ‫- کارگردان عاشقش شد. ‫- دوروتی مرده. 293 00:20:52,417 --> 00:20:53,752 ‫من ... 294 00:20:54,336 --> 00:20:57,673 ‫اون مرده؟ من تازگی دیدمش. 295 00:20:58,423 --> 00:21:01,426 ‫میدونم... باورش سخته. 296 00:21:02,678 --> 00:21:03,887 ‫تو کی هستی؟ 297 00:21:05,389 --> 00:21:06,390 ‫من... 298 00:21:07,975 --> 00:21:08,976 ‫خانوادش هستم. 299 00:21:09,518 --> 00:21:13,605 ‫وای خدا. تسلیت میگم. 300 00:21:14,690 --> 00:21:15,691 ‫ممنون. 301 00:21:16,233 --> 00:21:19,278 ‫اگه کاری بتونم انجام بدم بگو. 302 00:21:30,706 --> 00:21:32,165 ‫سلام. اینجایی. 303 00:21:33,417 --> 00:21:34,543 ‫قفلا رو عوض کردی؟ 304 00:21:35,335 --> 00:21:38,630 ‫نه. آره. تازگی تعمیرشون کردم. 305 00:21:46,680 --> 00:21:47,681 ‫ممنون. 306 00:21:57,441 --> 00:22:00,319 ‫ببین، متاسفم که زنگ نزدم. من... 307 00:22:00,402 --> 00:22:02,279 ‫نمیخواستی به من بگی که اخراج شدی؟ 308 00:22:03,864 --> 00:22:04,948 ‫جای بدی بود. 309 00:22:06,325 --> 00:22:09,828 ‫برای همین رفتم. که بهتر باشم. کارای بهتری کنم. 310 00:22:09,911 --> 00:22:12,664 ‫که به جسیکا و اون شورشی نقاب پوش کمک کنی. 311 00:22:13,665 --> 00:22:19,671 ‫تو یه مرد باهوش و با استعداد و پرظرفیتی. ‫میتونی هر جایی که بخوای کار قانونی پیدا کنی. 312 00:22:19,755 --> 00:22:22,549 ‫زیا، تو .... نمیتونم. 313 00:22:23,633 --> 00:22:29,139 ‫نه من نیازی ندارم... با تو توی ‫زمینه خودت باهات رقابت کنم. 314 00:22:29,848 --> 00:22:31,433 ‫قضیه چیه؟ من از سرت زیادیم؟ 315 00:22:31,516 --> 00:22:35,979 ‫من راحت ترم به افرادی کمک کنم ‫که نیاز به کمک داشته باشن. 316 00:22:36,813 --> 00:22:38,231 ‫در حالی که من به آدمای بی ارزش کمک میکنم. 317 00:22:38,940 --> 00:22:41,526 ‫این هیچ ربطی به تو نداره. 318 00:22:41,610 --> 00:22:45,155 ‫جز این که شرکت رو ترک کردی. شرکت من رو. 319 00:22:45,238 --> 00:22:47,366 ‫و ناگزیر فکر میکنم که 320 00:22:47,449 --> 00:22:50,386 ‫شاید میخواستی منو هم ترک کنی. ‫برای همین به من زنگ نزدی. 321 00:22:50,410 --> 00:22:52,930 ‫زنگ نزدم چون نمیتونستم چیزی ‫که میخوای بشنوی رو بهت بگم. 322 00:22:53,997 --> 00:22:57,918 ‫حقیقت رو بگو مالکوم. چون قضیه بیشتر از اینه. 323 00:23:12,182 --> 00:23:13,183 ‫من... 324 00:23:15,477 --> 00:23:16,478 ‫من... 325 00:23:20,273 --> 00:23:21,608 ‫کارای بدی کردم. 326 00:23:23,485 --> 00:23:25,362 ‫میدونم. جری مجبورت کرد. 327 00:23:25,445 --> 00:23:27,447 ‫نه، کسی رو سرزنش نمیکنم. من.. 328 00:23:28,532 --> 00:23:31,368 ‫هر کاری که کردم رو خودم انتخاب کردم. 329 00:23:31,451 --> 00:23:33,578 ‫پس چرا منو مجازات میکنی؟ 330 00:23:35,038 --> 00:23:38,583 ‫چون من با جری کار میکنم؟ میخوام اون بشم؟ 331 00:23:38,667 --> 00:23:41,753 ‫چون بهت فشار میارم توی زمینه من کار کنی؟ 332 00:23:41,837 --> 00:23:43,547 ‫تو رو چیزی میکنم که نیستی؟ 333 00:23:43,630 --> 00:23:48,051 ‫- بگو چیه... ‫- آره، برای همینه. 334 00:23:57,394 --> 00:24:01,022 ‫من... نیاز به زمان دارم. 335 00:24:14,369 --> 00:24:15,370 ‫باشه. 336 00:24:20,834 --> 00:24:21,834 ‫این... 337 00:24:23,170 --> 00:24:26,214 ‫تو رو آدم بهتری نمیکنه مالکوم. 338 00:24:28,550 --> 00:24:30,135 ‫تو رو ظالم میکنه. 339 00:24:46,318 --> 00:24:47,319 ‫یکم میخوای؟ 340 00:24:48,195 --> 00:24:50,572 ‫باشه. 341 00:25:08,924 --> 00:25:09,925 ‫میتونم بیام تو؟ 342 00:25:11,426 --> 00:25:12,719 ‫هنوز ساعتی کار میکنی؟ 343 00:25:15,263 --> 00:25:16,348 ‫استراحت ناهار؟ 344 00:25:19,601 --> 00:25:21,811 ‫میخوای دوباره از خودم دفاع کنم؟ 345 00:25:21,895 --> 00:25:24,773 ‫دارم وارد میشم خوب نقش یه آدم ‫تدافعی و رنجیده رو بازی کنم. 346 00:25:27,317 --> 00:25:28,318 ‫نه ممنون. 347 00:25:34,074 --> 00:25:35,242 ‫حالت چطوره؟ 348 00:25:43,416 --> 00:25:45,710 ‫دوروتی تریش رو میزد. 349 00:25:46,836 --> 00:25:49,005 ‫اون اولین آدم بده ای بود که باهاش مبارزه کردم. 350 00:25:51,925 --> 00:25:53,426 ‫یا این که اینجور به خودم گفتم. 351 00:25:56,680 --> 00:26:00,267 ‫پدر منم عوضی بود. 352 00:26:01,893 --> 00:26:04,479 ‫اما خاک کردنش برام آسونتر نشد. 353 00:26:06,481 --> 00:26:09,109 ‫چون هر فرصتی هم که اون ممکن بود 354 00:26:09,192 --> 00:26:12,153 ‫به طرز معجزه آسایی آدم دیگه بشه رو خاک می کردم. 355 00:26:14,197 --> 00:26:16,491 ‫هیچ کس هیچوقت اون کسی که میخوای نیست. 356 00:26:27,210 --> 00:26:28,878 ‫میخوای من کی باشم؟ 357 00:26:30,213 --> 00:26:31,965 ‫کسی که فکر میکردم بودی. 358 00:26:41,016 --> 00:26:42,142 ‫این آدم؟ 359 00:26:51,026 --> 00:26:52,193 ‫این آدم؟ 360 00:27:21,514 --> 00:27:24,726 ‫- کاریه آره؟ ‫- آره، اما خصوصیه. 361 00:27:28,146 --> 00:27:31,024 ‫امروز با پتسراز و مشاورش حرف زدم. 362 00:27:32,150 --> 00:27:34,736 ‫دمیتری آدم خوشایندی نیست. 363 00:27:34,819 --> 00:27:36,321 ‫اون یه خوکه. دیگه چی؟ 364 00:27:36,404 --> 00:27:42,035 ‫تهدید کردم منم متقابلا شکایت میکنم. ‫جوابش رو تکرار نمیکنم. 365 00:27:42,118 --> 00:27:43,578 ‫ما توی دادگاه یه شانسی داریم. 366 00:27:44,412 --> 00:27:48,416 ‫اما یه مبارزه طولانی و کثیف رو در پیش داریم. 367 00:27:48,500 --> 00:27:50,085 ‫خب... من نمیتونم. 368 00:27:50,168 --> 00:27:52,796 ‫میدونم. برای همین خواستم بیای اینجا. 369 00:27:54,005 --> 00:27:55,715 ‫من تهاجمی هستم. 370 00:27:56,675 --> 00:27:59,260 ‫اما پرونده ای مثل این... چیز بیشتری نیاز داره. 371 00:28:00,512 --> 00:28:01,888 ‫منظورت چیه؟ 372 00:28:01,971 --> 00:28:06,393 ‫حسابدار قانونی من فکر میکنه که ‫پاتسراز ممکنه فرار مالیاتی کرده باشه. 373 00:28:06,476 --> 00:28:09,979 ‫نمیتونه ثابتش کنه مگر این که ‫به سوابقش دسترسی داشته باشه. 374 00:28:10,063 --> 00:28:12,524 ‫خب، مالیاتش، به خودش مربوطه... 375 00:28:12,607 --> 00:28:14,067 ‫مالیاتش اهرم فشار ماست. 376 00:28:15,527 --> 00:28:18,947 ‫به اجازت نیاز دارم که از قانون فراتر برم. 377 00:28:19,948 --> 00:28:22,367 ‫یه زنی رو میشناسم که یه لطفی به من بدهکاره. 378 00:28:22,784 --> 00:28:25,995 ‫اون قابلیتی داره که دسترسی که ‫ما نیاز داریم رو داشته باشه. 379 00:28:26,830 --> 00:28:28,748 ‫مثل دسترسی که به سوابق پیتر داشتی؟ 380 00:28:29,999 --> 00:28:31,584 ‫از طرف تو تصمیم نمیگیرم. 381 00:28:31,668 --> 00:28:34,462 ‫میخوام همه چیز رو بدونی و ببینی. 382 00:28:34,546 --> 00:28:36,756 ‫میخوای از کاری که با پیتر کردی چشم پوشی کنم. 383 00:28:36,840 --> 00:28:40,844 ‫ازت میخوام که بزاری ترتیب این رو بدم. 384 00:28:40,927 --> 00:28:43,304 ‫با ضربه زدن به دیمیتری ‫همونجوری که به پیتر ضربه زدی؟ 385 00:28:43,388 --> 00:28:47,809 ‫ای خدا. دیمیتری حقشه. تو این رو میدونی. 386 00:28:47,892 --> 00:28:50,270 ‫- بیخیال. ‫- هنوز نفهمیدی مگه نه؟ 387 00:28:51,813 --> 00:28:52,981 ‫هیچوقت نمیفهمی. 388 00:28:54,065 --> 00:28:55,065 ‫کیت 389 00:29:13,710 --> 00:29:16,296 ‫تو برای اعتماد به یه نفر تصمیم نمیگیری. 390 00:29:17,964 --> 00:29:19,090 ‫اتفاق میوفته... 391 00:29:20,216 --> 00:29:24,387 ‫یا نمیوفته... مهم نیست چقدر بخوای. 392 00:29:28,224 --> 00:29:31,728 ‫بیشترین چیزی که ازش متنفرم دنبال ‫چیزی گشتنه که نمیخوام پیدا کنم 393 00:29:41,029 --> 00:29:43,656 ‫یه قضیه همیشه دو تا داستانه. 394 00:29:47,035 --> 00:29:48,661 ‫اونی که بهت نشون میدن... 395 00:29:50,538 --> 00:29:52,665 ‫و اونی که حقیقته. 396 00:30:20,151 --> 00:30:24,322 ‫و حقیقت اینه، این شبیه کسیه که بیشتر ‫از چیزای درست دنبال چیزای اشتباهه. 397 00:31:01,693 --> 00:31:02,861 ‫نشون رو پیدا کردی؟ 398 00:31:02,944 --> 00:31:05,655 ‫نه، فقط این پرونده رو. الان برات میفرستم. 399 00:31:07,115 --> 00:31:09,617 ‫گرفتمش. 400 00:31:11,119 --> 00:31:12,412 ‫جیس مونترو کیه؟ 401 00:31:13,371 --> 00:31:14,971 ‫یه نفر که اریک تعقیبش میکرده. 402 00:31:15,039 --> 00:31:17,792 ‫دقیقا چنین پرونده ای رو در مورد ناسبامر داشت. 403 00:31:17,876 --> 00:31:18,960 ‫و من باید دنبال چی بگردم؟ 404 00:31:20,461 --> 00:31:22,881 ‫- مدرک زنده بودن. ‫- آره. فکر میکنی اون یه هدفه. 405 00:31:24,549 --> 00:31:26,175 ‫چیزی پیدا کردم زنگ میزنم. 406 00:31:27,677 --> 00:31:29,053 ‫توی مراسم میبینمت. 407 00:31:35,226 --> 00:31:36,769 ‫فیلمی که خواستی درست بشه. 408 00:32:02,503 --> 00:32:03,671 ‫باید آماده بشم. 409 00:32:04,255 --> 00:32:07,717 ‫- خواهر بیچارت حالش رو به راهه؟ ‫- نه. 410 00:32:08,301 --> 00:32:09,301 ‫تو چی؟ 411 00:34:18,056 --> 00:34:19,724 ‫کیت سلام. چطوری؟ 412 00:34:19,807 --> 00:34:23,019 ‫دیمیتری پتسراز زنگ زد. تهدیدم کرد بندازتم زندان. 413 00:34:23,102 --> 00:34:26,272 ‫فقط داره به تهدید شکایت متقابل واکنش نشون میده. 414 00:34:26,355 --> 00:34:29,192 ‫اون از دادستان خواسته پرونده ‫اتهام جرم کلاهبرداری تشکیل بده. 415 00:34:29,275 --> 00:34:31,819 ‫- لورانت تنها میمونه... ‫- نه. 416 00:34:31,903 --> 00:34:34,864 ‫لورانت با توئه. نمیزارم چنین اتفاقی بیوفته. 417 00:34:36,532 --> 00:34:37,784 ‫میخوام تموم بشه. 418 00:34:37,867 --> 00:34:39,077 ‫- میدونم. ‫- حالا. 419 00:34:39,160 --> 00:34:40,953 ‫میخوام حالا تموم بشه. 420 00:34:41,037 --> 00:34:43,247 ‫هر کاری که لازمه انجام بشه بکن جری. 421 00:34:44,457 --> 00:34:47,460 ‫خارج از محدوده قانون عمل کن. 422 00:35:06,104 --> 00:35:07,563 ‫چی پیدا کردی؟ 423 00:35:08,356 --> 00:35:10,983 ‫جیس مونترو، اون تو کار ساخت املاکه 424 00:35:11,067 --> 00:35:13,945 ‫با یه ساختمان جدید که توی ساختمان ‫صد و سی و آمستردام ساخته میشه. 425 00:35:14,028 --> 00:35:15,029 ‫زندست؟ 426 00:35:15,696 --> 00:35:17,907 ‫خودش جواب تلفن رو داد. یکم عوضیه. 427 00:35:17,990 --> 00:35:20,535 ‫مثل بقیه هدف های باجگیری اریک. 428 00:35:20,618 --> 00:35:22,453 ‫اون ممکنه یه قاتل هم باشه. 429 00:35:23,454 --> 00:35:26,207 ‫چند تا از ساختموناش خیلی راحت سوختن. 430 00:35:26,290 --> 00:35:29,252 ‫و پرونده اریک پرداخت های سنگین بیمه ‫رو نشون میده. مردم بخاطرش مردن. 431 00:35:30,128 --> 00:35:32,338 ‫یک هدف عالی برای کسی که میخواد قهرمان باشه. 432 00:35:32,797 --> 00:35:36,676 ‫بعد مراسم بازم جستجو میکنم، اما فعلا نفس میکشه. 433 00:35:38,136 --> 00:35:39,595 ‫بیا امیدوار باشیم اینجور بمونه. 434 00:35:58,781 --> 00:35:59,824 ‫من آماده نیستم. 435 00:36:03,494 --> 00:36:04,787 ‫من هم همینطور. 436 00:36:09,542 --> 00:36:10,543 ‫باشه. 437 00:36:49,749 --> 00:36:50,750 ‫بری. 438 00:36:51,334 --> 00:36:54,879 ‫بریانا. دیگه "بری" نیستم. 439 00:36:56,047 --> 00:36:57,256 ‫اینجا چکار میکنی؟ 440 00:36:57,715 --> 00:37:01,177 ‫دارم اوضاعمو رو به راه میکنم. دنبال کارم. 441 00:37:02,637 --> 00:37:04,055 ‫یه جایی برای موندن. 442 00:37:05,514 --> 00:37:07,266 ‫توی شهر خانواده داری. 443 00:37:07,350 --> 00:37:08,476 ‫یه برادر دارم. 444 00:37:08,559 --> 00:37:11,020 ‫میخوام قبل این که بهش بگم ‫برگشتم ثابت کنم حالم خوبه. 445 00:37:12,521 --> 00:37:13,564 ‫من .... 446 00:37:14,649 --> 00:37:17,610 ‫خودم نبودم. 447 00:37:19,654 --> 00:37:20,738 ‫اما من برگشتم. 448 00:37:21,948 --> 00:37:24,825 ‫و دیگه مجبورت نمیکنم که برات ساک بزنم. 449 00:37:28,454 --> 00:37:31,165 ‫فقط یه نفر رو لازم دارم که بهم شانس دوباره بده. 450 00:37:33,584 --> 00:37:34,585 ‫آره. 451 00:37:41,676 --> 00:37:42,677 ‫ممنون. 452 00:37:52,311 --> 00:37:53,437 ‫رسیدیم. 453 00:37:58,359 --> 00:38:03,239 ‫فقط چند تا خاطره کوچیکه که مامان مادرم بوده. 454 00:38:05,574 --> 00:38:06,784 ‫خوب به نظر میاد. 455 00:38:09,120 --> 00:38:10,663 ‫اون از من چیز بیشتری میخواست. 456 00:38:11,163 --> 00:38:13,249 ‫کمتر از یه ساعت تموم میشه. 457 00:38:14,166 --> 00:38:16,168 ‫احتمالا جمعیت کم باشه، پس... 458 00:38:16,752 --> 00:38:20,923 ‫اون عالی نبود. با این حال خاک کردنش آسون نمیشه. 459 00:38:26,721 --> 00:38:27,888 ‫آماده باشم یا نه... 460 00:39:07,303 --> 00:39:09,096 ‫راحتی روی کاناپه بخوابی؟ 461 00:39:09,180 --> 00:39:13,142 ‫من الان 10 ساعت توی یه اتوبوسی که بوی ‫استفراغ میداد خوابیدم که تهویه نداشت. 462 00:39:13,225 --> 00:39:14,435 ‫این خیلی بهتر از اونه. 463 00:39:14,518 --> 00:39:16,145 ‫خب، میدونی همه چی کجاست. 464 00:39:16,228 --> 00:39:18,856 ‫چیز زیادی توی یخچال نیست. باقی مونده غذای هندی. 465 00:39:20,066 --> 00:39:21,108 ‫من باید برم. 466 00:39:23,152 --> 00:39:24,153 ‫خیلیه. 467 00:39:25,154 --> 00:39:28,574 ‫قبول کردن یه فاحشه سابق دو قطبی. 468 00:39:29,075 --> 00:39:32,661 ‫من اینجوری قضیه رو نمیبینم. خودم ‫رو قضاوت میکنم. تو رو نمیکنم. 469 00:39:33,788 --> 00:39:35,915 ‫چند روز دیگه میرم بیرون. 470 00:39:38,042 --> 00:39:39,627 ‫هر مدتی که لازم داری بمون. 471 00:39:41,754 --> 00:39:46,926 ‫مشکلت چیه؟ آدمای معمولی اینقدر خوب نیستن. 472 00:39:48,052 --> 00:39:49,553 ‫نه نیستن. 473 00:39:50,388 --> 00:39:54,058 ‫تو آدم خوبی هستی مالکوم. 474 00:39:56,769 --> 00:39:59,063 ‫و حتی غذای باقی مونده هندی هم هست. 475 00:40:08,072 --> 00:40:11,242 ‫متاسفم. این... 476 00:40:34,974 --> 00:40:39,520 ‫صبر کن. مجبور نیستی. 477 00:40:54,785 --> 00:40:56,495 ‫مادرت شغل منو نجات داد. 478 00:40:56,579 --> 00:40:59,623 ‫من از بازی صحنه های سکسی متنفر ‫بودم، به من گفت فیلمنامه نویسی کنم 479 00:40:59,707 --> 00:41:02,543 ‫دوروتی گفت جلسات مشاوره رو کنار بزارم ‫و پولم رو صرف جراحی پلاستیک صورت 480 00:41:02,626 --> 00:41:03,711 ‫و وکیل طلاق کنم. 481 00:41:03,794 --> 00:41:05,671 ‫به پسرم بعد اعلام گرایش جنسیش کمک کرد. 482 00:41:05,754 --> 00:41:09,633 ‫به من گفت که وزنم رو کم نکنم چون ‫به عنوان یه آدم واقعی انتخاب میشم. 483 00:41:09,717 --> 00:41:11,469 ‫حق با اون بود. 484 00:41:12,928 --> 00:41:13,929 ‫ممنون. 485 00:41:27,318 --> 00:41:28,402 ‫بیاید بریم پسرا. 486 00:41:58,599 --> 00:42:00,351 ‫توی دوربین قدیمیم پیداش کردم. 487 00:42:02,311 --> 00:42:04,480 ‫تصادفی گرفتمش روزی که ما رفتیم 488 00:42:04,563 --> 00:42:06,941 ‫به رژه جشن شکرگذاری میسی. 489 00:42:07,024 --> 00:42:11,070 ‫مامان توی برنامه قطار اشتباه کرد، ‫و یه ساعت دیرتر به رژه رسیدیم. 490 00:42:11,654 --> 00:42:14,156 ‫و دوروتی ما رو به اون سینمای آشغالی برد. 491 00:42:14,240 --> 00:42:15,241 ‫خیلی آشغال بود. 492 00:42:17,117 --> 00:42:19,828 ‫و اون هات داگ مونده، همه چی بد پیش رفت. 493 00:42:23,666 --> 00:42:25,084 ‫آره، اما بد معمولی. 494 00:42:26,919 --> 00:42:28,671 ‫مثل یه خانواده معمولی. 495 00:42:30,130 --> 00:42:31,215 ‫عالیه. 496 00:42:32,132 --> 00:42:33,133 ‫وقتشه. 497 00:42:37,263 --> 00:42:38,514 ‫ممنون. 498 00:42:42,142 --> 00:42:43,227 ‫هی، چی شده؟ 499 00:42:43,310 --> 00:42:46,063 ‫پلیس دوباره اینجا بود. ‫با یک حکم دستگیریت. 500 00:42:46,146 --> 00:42:49,525 ‫اونا یه شاهد پیدا کردن. صاحب ‫یه مغازه توی محدوده ناسبامر. 501 00:42:49,608 --> 00:42:50,901 ‫اون دعوای شما دو تا رو دیده. 502 00:42:50,985 --> 00:42:52,319 ‫اونا دارن میان اینجا؟ 503 00:42:53,445 --> 00:42:54,655 ‫خیلی متاسفم. 504 00:43:00,035 --> 00:43:02,246 ‫خانم ها و آقایون، لطفا بشینید. 505 00:43:18,262 --> 00:43:21,849 ‫فکر کردم، با گفتن داستان خلاصه 506 00:43:22,891 --> 00:43:25,644 ‫زندگی دوروتی واکر شروع کنم 507 00:43:25,728 --> 00:43:28,647 ‫در مورد این که چطور به من فشار ‫اورد که یه برم سمت یه شغل خاص 508 00:43:28,731 --> 00:43:31,734 ‫توی یه سریال کمدی به اسم "دختر خودمونه" 509 00:43:34,945 --> 00:43:38,198 ‫اما من میخوام راجب چیز دیگه ای حرف بزنم. 510 00:43:38,949 --> 00:43:41,035 ‫عمیقترین ترس مادرم. 511 00:43:42,745 --> 00:43:43,871 ‫شکست. 512 00:43:45,456 --> 00:43:48,500 ‫نه شکست خودش، بلکه شما. 513 00:43:51,253 --> 00:43:55,966 ‫مادرم فکر میکرد تو دنیا چیزی ‫ارزشمند تر از استعداد نیست. 514 00:43:57,134 --> 00:44:00,220 ‫و چیزی خجالت اور تر از حروم کردنش نیست. 515 00:44:01,305 --> 00:44:03,182 ‫آره، این چیزی بود که ازش میترسید. 516 00:44:04,850 --> 00:44:06,143 ‫که شما حرومش کنید. 517 00:44:17,112 --> 00:44:20,741 ‫میدونم خیلی از شما کسی رو از ‫دست دادید که بهتون انگیزه میداد، 518 00:44:20,824 --> 00:44:24,578 ‫و شاید وسوسه بشید که تسلیم بشید، اما... 519 00:44:28,332 --> 00:44:29,332 ‫ 520 00:44:30,167 --> 00:44:31,167 ‫اما نشید. 521 00:44:32,711 --> 00:44:33,712 ‫تسلیم نشید. 522 00:44:35,589 --> 00:44:39,802 ‫اون میخواد هر کاری در توانتونه انجام بدید 523 00:44:39,885 --> 00:44:41,387 ‫با چیزی که به شما داده شده. 524 00:44:44,848 --> 00:44:46,517 ‫مادرم سختگیر بود... 525 00:44:48,602 --> 00:44:49,937 ‫و جدی، 526 00:44:51,397 --> 00:44:53,482 ‫و خیلی میتونست بدجنس باشه. 527 00:45:03,992 --> 00:45:06,870 ‫اما اگه دوروتی باور داشت که شما استعداد دارید، 528 00:45:06,954 --> 00:45:10,332 ‫اون زمین و زمان رو به هم ‫میدوخت که ازش استفاده کنید. 529 00:45:17,881 --> 00:45:21,009 ‫مامان نمیخواست در مورد شکست بشنوه. 530 00:45:33,355 --> 00:45:37,443 ‫اون فقط میخواست سه کلمه بشنوه. 531 00:45:45,200 --> 00:45:46,368 ‫"این با من" 532 00:46:32,748 --> 00:46:33,749 ‫لعنتی. 533 00:46:34,917 --> 00:46:36,168 ‫جسیکا جونز! 534 00:46:37,961 --> 00:46:39,129 ‫دستا پشت سرت! 535 00:46:39,213 --> 00:46:41,649 ‫تو بخاطر قتل کارل ناسبامر بازداشتی. 536 00:46:41,673 --> 00:46:42,674 ‫امروز نه. 537 00:46:43,300 --> 00:46:44,802 ‫وایسا و گرنه شلیک میکنم! 538 00:46:44,885 --> 00:46:47,888 ‫لعنتی. من انجامش ندادم! 539 00:46:51,058 --> 00:46:52,058 ‫نه! 540 00:46:52,434 --> 00:46:53,434 ‫بهش دستبند بزن. 541 00:46:54,353 --> 00:46:55,793 ‫حق داری سکوت کنی. 542 00:46:55,854 --> 00:46:58,565 ‫هر چیزی بگی ممکنه بر علیهت ‫توی دادگاه استفاده بشه. 543 00:47:36,144 --> 00:47:37,479 ‫یه نفر کمکم کنه! 544 00:47:43,735 --> 00:47:44,778 ‫یا خدا. 545 00:47:55,205 --> 00:47:56,331 ‫وای خدای من. 1 00:47:57,855 --> 00:48:02,855 مترجم:میثم موسویان MeysaM.UnicorNt.Me/unicorn025 8 00:48:02,879 --> 00:48:07,879 ‫.:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.best ..::.. 9 00:48:09,379 --> 00:48:13,379 ‫-| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:.