1 00:00:00,617 --> 00:00:02,916 ...آنچه در مأموران شيلد گذشت 2 00:00:02,951 --> 00:00:03,917 اگه شما رئيس شيلد باشين 3 00:00:03,952 --> 00:00:05,251 .نميخوام توش هيچ مقامي داشته باشم 4 00:00:05,287 --> 00:00:07,320 .بابي، کولسن ميخواد که ما پيش آهنگ باشيم 5 00:00:07,355 --> 00:00:10,857 درمورد مختصات مطمئني؟ .کارا 6 00:00:10,892 --> 00:00:13,359 .يه الهام ديگه داشتم .شيلد، دارن ميان 7 00:00:13,395 --> 00:00:16,095 ما دوست داريم همون کسي رو که .ميخواي بهت بديم 8 00:00:16,131 --> 00:00:18,064 .ما شيشه‌هايي ازش پيدا کرديم، خانم - اينا چي هستن؟ - 9 00:00:18,099 --> 00:00:19,399 .نميدونم 10 00:00:19,434 --> 00:00:21,668 .ميدونم از دخترت جدا شده بودي 11 00:00:21,703 --> 00:00:22,735 .فکر کردم که ممکنه متعلق به تو باشه 12 00:00:22,771 --> 00:00:25,271 .هيچ چيزي از تو مثل من نيست، مثل ما 13 00:00:25,307 --> 00:00:28,189 .تو همه رو به کشتن ميدي 14 00:00:30,145 --> 00:00:31,244 !مامان 15 00:00:31,279 --> 00:00:32,612 .جنگ شروع شد 16 00:00:35,574 --> 00:00:39,737 مأموران شيلد فصل دوم، قسمت بيست و يکم [خودمان را نجات دهيم [بخش اول 17 00:00:45,360 --> 00:00:46,626 !مامان 18 00:00:47,729 --> 00:00:49,062 چي شد؟ 19 00:00:49,097 --> 00:00:53,299 گنزالز... اون گفت که ما ناانسان‌ها 20 00:00:53,335 --> 00:00:55,301 .بايد به کلي نابود بشيم 21 00:00:57,105 --> 00:00:58,805 .اون يه تفنگ داشت 22 00:00:58,840 --> 00:01:00,473 .نه، پيشم بمون، خواهش ميکنم 23 00:01:00,509 --> 00:01:03,309 .گوردن ترتيبش رو ميده 24 00:01:03,345 --> 00:01:05,478 .همه رو به جاي امن ببر 25 00:01:07,516 --> 00:01:09,983 !همه از اين طرف بياين 26 00:01:10,018 --> 00:01:12,485 .بزار يه نگاهي بهش بندازم - .شيلد به اندازه‌ي کافي دردسر ايجاد کرده - 27 00:01:12,521 --> 00:01:16,422 .ما دکتر‌هاي مخصوص خودمون رو داريم .زمان که بگذره خوب ميشم 28 00:01:16,458 --> 00:01:19,225 .در حال حاضر نگراني‌هاي مهمتري داريم 29 00:01:19,261 --> 00:01:21,895 .بايد از اينجا بري - خودت چي؟ - 30 00:01:24,766 --> 00:01:26,499 .يالا 31 00:01:30,205 --> 00:01:34,841 هيچ تماسي با بابي نداشتين؟ .کوئين‌جت اون هنوز نرسيده 32 00:01:34,876 --> 00:01:36,543 .و به تماس‌ها جوابي نميده 33 00:01:39,548 --> 00:01:41,281 اسکاي چي؟ 34 00:01:41,316 --> 00:01:42,949 از اين نااميد شده که تو 35 00:01:42,984 --> 00:01:44,751 .اون کسي نيستي که با مادرش ملاقات کرده - .مأمور مي - 36 00:01:44,786 --> 00:01:47,453 قربان، يه تيراندازي داشتيم 37 00:01:47,489 --> 00:01:50,156 .گفتن که گنزالز به مادر اسکاي شليک کرده 38 00:01:50,191 --> 00:01:51,858 .متأسفانه شرايط داره بدتر ميشه 39 00:01:51,893 --> 00:01:53,693 گنزالز چي؟ اون کجاست؟ 40 00:01:53,728 --> 00:01:56,262 .نميدونم 41 00:01:56,298 --> 00:01:59,499 .همون چيزي که هميشه ميخواست - .نه، نميخواست اينکارو بکنه - 42 00:01:59,534 --> 00:02:02,535 .قضييه بايد طور ديگه‌اي باشه .گنزالز رو پيدا کنين، بيارينش بيرون 43 00:02:02,571 --> 00:02:03,903 نميخوام تا وقتي که بفهميم 44 00:02:03,939 --> 00:02:05,371 .با چي طرفيم، وضعيت بدتر بشه 45 00:02:05,407 --> 00:02:08,074 هر سه تا هواپيما رو تا وقتي که برميگردم .براي پرواز آماده کنين 46 00:02:08,109 --> 00:02:10,843 .اون ممکنه بخشي از نقشه باشه .مطمئن بشين که خطري ايجاد نکنه 47 00:02:10,879 --> 00:02:15,114 مأمور مي ميخواد که همه‌ي .کوئين‌جت‌ها براي تخليه آماده بشن 48 00:02:15,150 --> 00:02:16,449 .براي پرواز آماده بشين - .يه اتفاقي داره ميفته - 49 00:02:16,484 --> 00:02:18,585 .تلپورتر داره حرکت ميکنه 50 00:02:42,911 --> 00:02:46,045 .بايد تو رو پيش يه دکتر ببريم - .خيلي خب - 51 00:02:51,920 --> 00:02:53,753 !زودباش! کمک کن 52 00:03:18,713 --> 00:03:22,548 چرا بهشون اجازه دادي اين بلا رو سرمون بيارن؟ .فکر ميکردم طرف ما هستي 53 00:03:22,584 --> 00:03:27,253 .طرف شما هستم. روحمم خبر نداشت، قسم ميخورم - .جايينگ، اومدم - 54 00:03:27,288 --> 00:03:29,022 .بايد تو رو از اينجا ببريم بيرون 55 00:03:45,907 --> 00:03:48,875 !اسکاي، وايسا - چيکار کردين؟ - 56 00:03:48,910 --> 00:03:50,309 .اين همون چيزيه که ميخوايم بفهميم 57 00:03:50,345 --> 00:03:53,312 .ولي تو بايد کنار بايستي - کنار بايستم؟ - 58 00:03:53,348 --> 00:03:56,149 بعد از اينکه گنزالز به مادرم شليک و يه جنگ رو عيله ما اعلام کرد؟ 59 00:03:56,184 --> 00:03:59,152 .تو کسي هستي که بايد کنار بايستي - .بايد گنزالز رو ببينم - 60 00:03:59,187 --> 00:04:02,989 .اون کجاست؟ ميتونيم مشکل رو حل کنيم - .براي حل مشکل خيلي ديره - 61 00:04:03,024 --> 00:04:04,724 .حالا افرادت رو بردار و از اينجا برو 62 00:04:04,759 --> 00:04:07,226 .تا وقتي که گنزالز رو نبينم جايي نميرم 63 00:04:16,638 --> 00:04:21,441 !نميخوام بهت صدمه بزنم - .صدمه نميزني - 64 00:04:38,247 --> 00:04:41,882 .وقت رو هدر نده، اسکاي .کمکم کن که اين مشکل رو حل کنم 65 00:04:41,892 --> 00:04:45,503 .متأسفم، مي .تو به اينجا دعوت نشدي 66 00:04:49,813 --> 00:04:52,532 ترجمه از رضـا و نـويـد Death Stroke - Sacred www.9mOvie.in 67 00:04:57,603 --> 00:04:59,870 .و مال برادرم سالها به عهده‌ي من بود 68 00:04:59,906 --> 00:05:02,006 .ازمون خواست که موتور رو به باها ببريم 69 00:05:02,041 --> 00:05:03,841 ...ساحل و بيابون .خسته‌ات ميکنه 70 00:05:05,144 --> 00:05:07,611 .راستش، خستگي قدم تغييراتي خوبيه 71 00:05:07,647 --> 00:05:11,615 پس چيزي واسه گفتنم نيست؟ - .براي اينکه نظرم رو عوض کني؟ نه - 72 00:05:11,651 --> 00:05:14,285 .فقط براي حرکت بعديم يکم وقت ميخوام 73 00:05:19,458 --> 00:05:21,592 هريس، چي شده؟ 74 00:05:21,627 --> 00:05:24,061 .گنزالز مرده - چي؟ کِي؟ - 75 00:05:24,096 --> 00:05:25,863 توي اون مزاکره. اين چيزيه که .افراد ميگن 76 00:05:25,898 --> 00:05:29,266 .ما منتظر دستورات هستيم 77 00:05:29,302 --> 00:05:33,604 ? من تقريباً ديوونه‌ام ? 78 00:05:33,639 --> 00:05:36,974 جما، ثابت شده که واقعاً کي اون موشک رو شليک کرد؟ 79 00:05:37,009 --> 00:05:38,509 نه قربان، هنوز داريم به اتفاقي که .براي اون کوئين‌جت افتاد رسيدگي ميکنيم 80 00:05:38,544 --> 00:05:42,279 اولويت ما اينه که همه‌ي مأمورين شيلد رو .به سلامت بيرون بياريم 81 00:05:42,315 --> 00:05:44,114 هيچ درگيري از اون محل نداشتيم؟ 82 00:05:44,150 --> 00:05:46,083 نه، به نظر ميرسه همونطور که ما به پناهگاه‌ها عقب نشيني ميکرديم 83 00:05:46,118 --> 00:05:47,618 .اونا هم اونجا رو ترک کردن 84 00:05:47,653 --> 00:05:51,055 يا اينکه به کلي تخليه کردن. اونا ميدونن که .ما يه راه براي رديابي اونا داريم. مي 85 00:05:51,090 --> 00:05:52,489 اسکاي کجاست؟ - حالت چطوره؟ - 86 00:05:52,525 --> 00:05:54,158 سردرد دارم و .يه سوال پرسيدم 87 00:05:54,193 --> 00:05:56,827 اگه گنزالز حمله نميکرد، هيچکدوم از .اين اتفاق‌ها نمي‌افتاد 88 00:05:56,862 --> 00:05:59,463 نميتوني باور کني که اون ميخواست .همچين کاري بکنه 89 00:05:59,498 --> 00:06:01,765 نه، گنزالز هيچوقت بي جهت به يه .پايگاه حمله نميکنه 90 00:06:01,801 --> 00:06:04,602 !رابرت اينکارو نکرده - از کجا اينقدر مطمئني؟ - 91 00:06:04,637 --> 00:06:06,036 چون به شدت دوست داشت که 92 00:06:06,072 --> 00:06:07,805 .يه هديه براي جايينگ ببره .يه پيشنهاد صلح 93 00:06:07,840 --> 00:06:09,573 .موافقم .گنزالز خيلي باهوش تر از ايناست 94 00:06:09,609 --> 00:06:11,008 .اين نقشه خيلي نامنظمه 95 00:06:11,043 --> 00:06:13,444 پيشنهاد ميکنم که با يه حمله‌ي قوي .بهشون پاسخ بديم 96 00:06:13,479 --> 00:06:16,814 قبل از درک مشکل نميخوام يه .جنگ رو شروع کنيم 97 00:06:16,849 --> 00:06:19,750 .مأمور ويور، حالا شما افسر ارشد کشتي هستين 98 00:06:19,785 --> 00:06:22,419 ازتون ميخوام برگردي به اونجا و .منتظر دستورات بعدي باشين 99 00:06:22,455 --> 00:06:23,687 .بله، قربان 100 00:06:23,723 --> 00:06:25,756 باورم نميشه که اسکاي .عليه ما شده 101 00:06:25,791 --> 00:06:27,191 .تازه، مبارزه‌ي اون با منو نديدي 102 00:06:27,226 --> 00:06:30,527 .مادرش تير خورده بود .فکر کنم گيج شده 103 00:06:30,563 --> 00:06:34,098 .بيشتر از بقيه‌ي ما که گيج نيست چرا شيلد رو دعوت به حمله کرد؟ 104 00:06:34,133 --> 00:06:37,534 نميدونم. شايد پيشنهاد صلحشون يه جايي .همون جاها باشه 105 00:06:37,570 --> 00:06:40,704 ? ولي تو خوشگل شدي ? 106 00:06:40,740 --> 00:06:47,711 روي صندلي دوچرخه ? ? جاي دو نفره 107 00:06:55,655 --> 00:06:57,521 ...فکر ميکردم با اون قدرت التيامش، درد 108 00:06:57,556 --> 00:07:01,625 دردي نداره؟ .نه اينطور نيست 109 00:07:01,661 --> 00:07:03,994 استعداد اون فقط آسيب‌هاي بافتي رو .با گذشت زمان التيام ميده 110 00:07:04,030 --> 00:07:09,299 .ولي کل درد رو احساس ميکنه - خون احتياج داره؟ - 111 00:07:09,335 --> 00:07:10,801 ...ميتونم خون بدم يا هر چي که لازم 112 00:07:10,836 --> 00:07:13,216 .فکر کنم به اندازه‌ي کافي کمک کردي 113 00:07:14,440 --> 00:07:17,908 اين يعني چي؟ - .يعني حق با جايينگ بود - 114 00:07:17,943 --> 00:07:22,046 .به شيلد نميشه اعتماد کرد ولي تو متقاعدش کردي که اينطور نيست. چرا؟ 115 00:07:22,081 --> 00:07:25,983 فکر ميکني درمورد اين قضييه ميدونستم؟ - .لينکلن، اسکاي - 116 00:07:26,018 --> 00:07:28,919 .هرگر نميخواستم اين اتفاق بيفته، قسم ميخورم 117 00:07:28,954 --> 00:07:31,055 .من بايد بيشتر مراقب مي‌بودم 118 00:07:31,090 --> 00:07:33,257 .شيلد قبلاً هم اينکارو کرده 119 00:07:33,292 --> 00:07:35,192 .اميدوار بودم که شيلد عوض شده باشه 120 00:07:35,227 --> 00:07:38,896 به اندازه‌ي ما به اسکاي هم .خيانت شده، لينکلن. حتي بيشتر از ما 121 00:07:38,931 --> 00:07:41,031 .فکر نميکنم کل داستان رو بدونيم 122 00:07:41,067 --> 00:07:43,200 ...کولسن هيچوقت همچين - .نميتونم فعلاً اين بحث رو داشته باشم - 123 00:07:43,235 --> 00:07:47,037 .ميخوام همه از اينجا برن .براي خوب شدن بايد يکم استراحت کنم 124 00:07:56,248 --> 00:07:58,515 .شماره‌ش نميگيره .حتي به پيغامگير هم نميره 125 00:07:58,551 --> 00:08:00,184 گزارشات پرواز نشون ميدن که کوئين‌جت بابي 126 00:08:00,219 --> 00:08:01,919 .قبل از سه تاي ديگه حرکت کرده 127 00:08:01,954 --> 00:08:04,888 .هيچ نشونه‌اي از سقوط هواپيما نيست .گيرنده آفلاين شده 128 00:08:04,924 --> 00:08:08,726 .احتمالاً کسي سيستم ارتباطيش رو قطع کرد 129 00:08:08,761 --> 00:08:10,427 .هواپيما رو فراموش کن ...ميتوني 130 00:08:10,463 --> 00:08:11,729 .ويديوي گرفته شده از بابي توي پايگاه پخش کنم 131 00:08:11,764 --> 00:08:14,398 .قبل از اينکه بره. فکر خوبيه 132 00:08:14,433 --> 00:08:17,067 ...ميدوني، خودم ميتونم که حرفم رو 133 00:08:17,103 --> 00:08:20,904 .تموم کني .آره، ميتوني. ببخشيد 134 00:08:20,940 --> 00:08:23,240 او ميدونستي، مگه نه؟ 135 00:08:23,275 --> 00:08:25,186 .الهاماتت رو داشتي، تيراندازي و ويراني رو ديدي 136 00:08:25,221 --> 00:08:28,712 .تو ميدونستي که همه چي نابود ميشه - .منم متأسفم - 137 00:08:28,748 --> 00:08:31,448 .همه فکر ميکنن که گل‌ها خيلي ظريف هستن 138 00:08:31,484 --> 00:08:34,718 .اونا واقعاً مقاوم هستن - .نيومدم که درمورد گياه‌شناسي حرف بزنم - 139 00:08:34,754 --> 00:08:38,255 نه، تو اومدي که سوال‌هايي درباره‌ي .اتفاقات بعدي بپرسي 140 00:08:38,290 --> 00:08:40,524 .آره - .خب، اون يه مصيبت‌ـه - 141 00:08:40,559 --> 00:08:43,026 چون حتي اگه بخوام بهت بگم هم 142 00:08:43,062 --> 00:08:47,064 .حرفم رو باور نميکني .نه با اين گذشته‌اي که داريم 143 00:08:47,099 --> 00:08:48,732 گذشته رو فراموش کن، گذشته برام .اهميتي نداره 144 00:08:48,768 --> 00:08:50,509 .خب، بايد برات اهميت داشته باشه چون گذشته 145 00:08:50,544 --> 00:08:53,237 .و آينده درهم پيچيدن .مثل ما 146 00:08:53,272 --> 00:08:57,641 حتي قبل از اينکه همو ببينيم .مسيرمون درهم پيچيده 147 00:08:57,676 --> 00:09:00,110 .حرف نميزنم DNA و درباره‌ي 148 00:09:00,146 --> 00:09:05,315 .تو و من کل عمرمون رو دنبال سرنوشتمون بوديم 149 00:09:05,351 --> 00:09:08,118 .و آخرش جواب رو پيدا کردم 150 00:09:09,822 --> 00:09:12,122 .امروز يه الهام داشتم .که حقيقت رو معلوم ميکنه 151 00:09:12,158 --> 00:09:14,625 .من ديدمش - .بهم بگو - 152 00:09:14,660 --> 00:09:17,928 .حرفم رو باور نميکني - .رينا - 153 00:09:17,963 --> 00:09:22,499 .اين خارها هستن که از گل رز محافظت ميکنن 154 00:09:22,535 --> 00:09:25,669 .يا در اين مورد، ديزي 155 00:09:25,704 --> 00:09:29,706 .خواهشاً، استعاره به کار نبر - .اين يه استعاره نيست - 156 00:09:29,742 --> 00:09:31,942 .طعنه‌ست 157 00:09:32,745 --> 00:09:37,781 ،هدف واقعي من سرنوشتم اينه که بهت 158 00:09:37,817 --> 00:09:39,950 .به اون چيزي که قراره تبديل بشي کمک کنم 159 00:09:39,985 --> 00:09:43,287 اصلاً چرا اومدم اينجا؟ - .چون تو جواب ميخواستي - 160 00:09:43,322 --> 00:09:44,955 .فقط تمايلي به شنيدن جواب‌ها نداري 161 00:09:44,990 --> 00:09:47,891 .در حقيقت، ما ديگه باهم حرف نخواهيم زد 162 00:09:47,927 --> 00:09:50,394 .ولي خواهي ديد 163 00:09:50,429 --> 00:09:52,996 ،مادرت مردم ما رو رهبري نميکنه 164 00:09:53,032 --> 00:09:55,303 .داره گمراهشون ميکنه 165 00:09:56,202 --> 00:10:00,404 .مقرر شده که تو رهبريشون کني 166 00:10:00,439 --> 00:10:03,864 ،حتي در تاريکي .حقيقت رو خواهي ديد 167 00:10:10,549 --> 00:10:12,516 تخليه چي شد؟ 168 00:10:12,551 --> 00:10:16,220 هر کسي رو که به محافظت نياز داشت .به خونه‌شون برگردوندم 169 00:10:16,255 --> 00:10:18,388 .بقيه منتظر دستوراتت هستن 170 00:10:18,424 --> 00:10:20,824 کاملاً مطمئنم که لينکلن هم 171 00:10:20,860 --> 00:10:24,862 .وقتش که برسه، همراه ما مبارزه ميکنه .اون متقاعد شده که شيلد يه تهديده 172 00:10:24,897 --> 00:10:28,065 .اين حرف براي همه درسته .نقشه‌ات جواب داد 173 00:10:28,100 --> 00:10:31,368 .همه‌شون به خاطر حمله‌ي شيلد مبخوان مبارزه کنن 174 00:10:31,403 --> 00:10:36,139 دخترت چي؟ - .اميدوارم اون کار درست رو بکنه - 175 00:10:36,175 --> 00:10:38,942 .ما بايد کاري کنيم که از اين بابت مطمئن بشيم 176 00:10:38,978 --> 00:10:42,646 .اول بايد حالم بهتر بشه .بايد التيام پيدا کنم 177 00:10:49,255 --> 00:10:52,122 .خيلي متأسفم 178 00:11:12,144 --> 00:11:14,244 ميخواي بگي که واقعاً اينجا چيکار ميکني؟ 179 00:11:14,280 --> 00:11:20,083 ....حتماً. من يه هديه هستم. يه اسب پيشکش [اشاره به همون ضرب المثل] 180 00:11:20,119 --> 00:11:22,753 .يه پيشنهاد صلح از طرف خانواده‌ام 181 00:11:22,788 --> 00:11:27,324 .حتي يه قمارباز عالي هم هستم 182 00:11:32,197 --> 00:11:35,666 قربان، ميترسم اون بيشتر از يه .تروجان باشه 183 00:11:35,701 --> 00:11:39,336 فکر ميکنم کال قبل از اينکه به ما تحويل داده بشه .اينا رو مصرف کرده 184 00:11:39,371 --> 00:11:41,672 .ميرم اينا رو توي آزمايشگاه آناليز کنم - .برو - 185 00:11:44,376 --> 00:11:47,010 اسکاي رو از دست داديم؟ 186 00:11:49,048 --> 00:11:52,683 .ما اون رو از دست نداديم .خواست خودش بود 187 00:11:54,787 --> 00:11:58,422 .خيلي خب، اين مِي هست آره و اون همون زني‌ـه - 188 00:11:58,457 --> 00:12:01,358 .رو روشن کرد GTO 1967 اونموقع 189 00:12:01,393 --> 00:12:03,961 .سوال اينه که اينجا نيست پس کجاست 190 00:12:03,996 --> 00:12:05,951 .نه، چيزي که ميبينم اينه 191 00:12:05,983 --> 00:12:10,267 تشخيص چهره اين تصوير رو 10 دقيقه‌ي بعدش ثبت کرده، ميبيني؟ 192 00:12:10,302 --> 00:12:12,769 .اين مِي هست که دوباره داره از پايگاه خارج ميشه 193 00:12:14,173 --> 00:12:18,742 .اين مأمور 33 هستش - از بابي چي ميخواد؟ - 194 00:12:26,719 --> 00:12:31,521 .خودت ميدوني که براي چي اينجايي .ولي ميخوام از زبون خودت بشنومش 195 00:12:31,557 --> 00:12:35,746 ... باشه، اينجام چون تو يه رواني مريضي و 196 00:12:38,197 --> 00:12:43,300 .جوابت اشتباه بود - .نبايد انرژيت رو هدر بدي، عزيزم - 197 00:12:43,335 --> 00:12:46,169 .هر چقدر که لازم باشه اينجا ميمونيم 198 00:12:46,205 --> 00:12:49,339 مجبورش ميکنيم به هر بلايي رو که .سر تو آورده اعتراف کنه 199 00:12:57,349 --> 00:12:59,983 سونيل باکشي يه سري .اطلاعات تعجب آور بهمون داده 200 00:13:00,019 --> 00:13:03,220 وقتي داشتيم فرجام يابيش ميکرديم گفت که تو با زيرکي تمام فرايندي است که در آن شخص نياز به يافتن يک پاسخ قطعي و صريح] [به يک سؤال يا شرايط مبهم را دارد 201 00:13:03,255 --> 00:13:05,422 .مأمور کارا پلاماس رو تحويل هايدرا دادي 202 00:13:05,457 --> 00:13:09,760 به خاطر تو بود که اون، ماه‌ها زير شکنجه و 203 00:13:09,795 --> 00:13:13,196 کنترل ذهن توي دست‌هاي دشمن .عذاب ميکشيد 204 00:13:13,232 --> 00:13:18,068 .اينجا آورديمت که به اين حقيقت اعتراف کني 205 00:13:18,103 --> 00:13:21,438 تا به کارا فرجامي بدي که براي زندگي کردن، خوب شدن 206 00:13:21,473 --> 00:13:26,643 .نياز داره. همون طوري که من خوب شدم - .موفق باشي - 207 00:13:30,883 --> 00:13:33,150 .اينطوري اصلاً جواب نميده 208 00:13:40,292 --> 00:13:42,759 .کارا بهم گفت که از سوزن خوشت نمياد 209 00:13:49,050 --> 00:13:51,351 اصلاً چطوري بلند شدي؟ 210 00:13:51,386 --> 00:13:54,687 .يه دکتر ماهر، خيرخواه ديگرانه 211 00:13:54,723 --> 00:13:57,023 صادقانه بگم، داشتن تو در اينجا 212 00:13:57,058 --> 00:13:59,926 بهترين داروئيه که ميتونم .انتظار داشته باشم 213 00:13:59,961 --> 00:14:02,562 خيلي خب، ولي قبلاً منم ...اينطوري تير خوردم و اين 214 00:14:02,597 --> 00:14:04,764 ناانسانيت؟ 215 00:14:06,300 --> 00:14:10,403 مشکل چيه؟ - .همه چي - 216 00:14:10,438 --> 00:14:12,272 .شيلد حمله کرد، تو تير خوردي 217 00:14:12,307 --> 00:14:15,441 ،من با مِي مبارزه کردم ....تهديد خيلي افراد به مُردن 218 00:14:15,477 --> 00:14:19,479 .اين روزي که داشتم بدترين روز عمرم بود 219 00:14:19,514 --> 00:14:22,705 .با رينا هم حرف زدم 220 00:14:22,851 --> 00:14:25,485 اون گفته بود که اتفاقات بدي .قراره بيفته 221 00:14:25,520 --> 00:14:29,822 .اميدوار بودم دلايلش رو بدونه - .فکر ميکردم بهش اعتماد نداري - 222 00:14:29,858 --> 00:14:31,991 .همينطوره و نبايد ميرفتم اونجا 223 00:14:32,027 --> 00:14:36,195 اون زياد دروغ ميگه .و هيچوقت عوض نميشه 224 00:14:36,231 --> 00:14:40,500 ...ما کار مهتري داريم .امنيت مردممون 225 00:14:40,535 --> 00:14:43,936 .چطور؟ شيلد ميتونه هرجايي ما رو پيدا کنه 226 00:14:43,972 --> 00:14:47,507 براي همينه که بايد دست از مخفي شدن .برداريم و مبارزه کنيم 227 00:14:47,542 --> 00:14:50,109 ميخواي با شيلد جنگ داشته باشي؟ 228 00:14:50,145 --> 00:14:51,778 بهتر از هر کس ديگه‌اي ديدي که 229 00:14:51,813 --> 00:14:54,714 .اونا با افرادي که متفاوت هستن چطور رفتار ميکنن .يا کسايي که مستعد هستن 230 00:14:54,749 --> 00:14:59,619 ...ميدونم ولي - براي اينکه مردم ما هميشه در امان باشن - 231 00:14:59,654 --> 00:15:02,522 .بايد طرف ما بايستي 232 00:15:02,557 --> 00:15:07,555 ميدونم که درخواست زياديه و .وقت هم کم داريم 233 00:15:11,099 --> 00:15:16,809 اگه تصميمت اين باشه که براي مبارزه .به ما بپيوندي، اينو بهم برگردون 234 00:15:18,056 --> 00:15:20,523 .مادر اسکاي برنامه‌ي کل اين نقشه رو ريخته 235 00:15:20,558 --> 00:15:22,358 .اون يه نمايش بود 236 00:15:22,393 --> 00:15:24,727 کوئين‌جتي که اونا دزديدن فقط .به يه ساختمان شليک کرده 237 00:15:24,762 --> 00:15:27,615 .کسي صدمه نديده - .به جز فرمانده گنزالز - 238 00:15:27,650 --> 00:15:29,692 اين شليک يا اون رو کشته و يا مدارک دال بر کارايي که باهاش کردن 239 00:15:29,693 --> 00:15:31,734 .رو از بين برده - .اگه يه نمايشه، پس جواب داده - 240 00:15:31,769 --> 00:15:33,135 همه‌ي ناانسان‌هاي اونجا باور کردن که 241 00:15:33,171 --> 00:15:35,972 شيلد به رهبرشون حمله کرده و .اعلان جنگ داده 242 00:15:36,007 --> 00:15:38,574 .که شامل اسکاي هم ميشه - پس اين رو به عنوان - 243 00:15:38,610 --> 00:15:39,742 .بار دوم بازيچه شدن شيلد حساب کنيد 244 00:15:39,777 --> 00:15:41,244 .فهميديم براي مأمور مورس چه اتفاقي افتاده 245 00:15:41,279 --> 00:15:44,146 .اون و تو با يه کوئين‌جت از اينجا حرکت کردين 246 00:15:51,623 --> 00:15:54,524 ...من با بابي جايي نرفتم، اون - .مأمور 33 بوده - 247 00:15:54,559 --> 00:15:57,426 نگهبانش رو کشته، توي يه پتو .اون رو مخفي کرده C در سلول 248 00:15:57,462 --> 00:16:00,647 .بعد به شکل مِي يه کوئين‌جت گرفته - .ولي چرا؟ نميفهمم - 249 00:16:00,682 --> 00:16:01,597 دستگاه گيرنده‌ي کوئين جت 250 00:16:01,633 --> 00:16:04,423 .در بيرون شهر اراندا ده دوئرو‌يِ اسپانيا خاموش شده 251 00:16:04,470 --> 00:16:06,969 .يه خلبان ميخوام - .با افتخار ميام - 252 00:16:08,740 --> 00:16:10,706 .اين کار وارد بوده 253 00:16:10,742 --> 00:16:13,042 .اون مأمور 33 رو بي‌جهت اينجا نذاشت 254 00:16:13,077 --> 00:16:15,378 چرا باب رو دزديد؟ باهاش گذشته‌اي داره؟ 255 00:16:15,413 --> 00:16:18,214 .تا جايي که ميدونم نه .ولي منطق وارد به ندرت منطقي هست 256 00:16:18,249 --> 00:16:20,383 .يه بخشي هست که هنوز درموردش نميدونيم 257 00:16:20,418 --> 00:16:22,885 .يه بخشي هم هست که وارد نميدونه 258 00:16:22,921 --> 00:16:27,890 .وقتي پيداش کنم، ميکشمش - .خوشحالم که همکار هستيم - 259 00:16:27,926 --> 00:16:32,128 ارزش هر مأموري به مقاومتشون 260 00:16:32,163 --> 00:16:36,566 .در برابر دردِ بيش از حد بستگي داره 261 00:16:36,601 --> 00:16:39,302 .پس من به طور متفاوتي اين کار رو انجام ميدم 262 00:16:39,337 --> 00:16:42,905 .داروي فلج کننده ترکيب شده با داروي بي‌هوش کننده 263 00:16:42,941 --> 00:16:45,408 نه ميتوني با اتفاقي که ميفته مبارزه کني 264 00:16:45,443 --> 00:16:48,911 .نه ميتوني دردي رو احساس کني 265 00:16:54,018 --> 00:16:57,286 احمقي، ها؟ 266 00:16:57,322 --> 00:17:01,924 حالا، يه مدت ديگه دارو اثر خودش رو از دست ميده 267 00:17:01,960 --> 00:17:07,930 ،هر دردي رو که حس نميکردي .يهويي وجودت رو فرا ميگيره 268 00:17:07,966 --> 00:17:11,100 اين همون احساسيه که وقتي .کنترل ذهنم خنثي شد داشتم 269 00:17:11,135 --> 00:17:15,271 همه‌ي کاراي وحشتناکي که .با من کردن رو يادم اومد 270 00:17:15,306 --> 00:17:22,111 اگه همکاري کني ميتونيم .همه‌ي اون درد رو از بين ببريم 271 00:17:22,146 --> 00:17:24,614 .به گناهانت اعتراف کن 272 00:17:26,851 --> 00:17:31,687 .هر اتفاقي که براي تو افتاد يه تراژدي بود - .به اندازه‌ي کافي خوب نبود - 273 00:17:31,723 --> 00:17:34,256 .وقتي توي هايدرا بودم بايد انتخاب ميکردم 274 00:17:34,292 --> 00:17:37,426 با دادن محل يه پناهگاه شيلد به اونا .پوشش خودم رو حفظ کردم 275 00:17:37,462 --> 00:17:40,113 که يا بايد تصرف ميشد يا پوششم از بين ميرفت و اطلاعات محرمانه‌ي 276 00:17:40,114 --> 00:17:42,765 اين که ميخواستن 24 تا از مأمورهاي شيلد رو .بکشن از دست ميرفت 277 00:17:42,800 --> 00:17:45,101 .براي همين منو فروختي - .ببخشيد که توي پناهگاه بودي - 278 00:17:45,136 --> 00:17:47,136 .ولي کار درست رو کردم 279 00:17:47,171 --> 00:17:49,338 .نجات جون چند نفرن باارزش‌تر از جون يه نفره 280 00:17:49,374 --> 00:17:52,466 وقتي براي شيلد ‌ثبت نام کردي .همين هدف رو قسم خوردي 281 00:17:53,678 --> 00:17:59,615 اين معذرت خواهيت بود؟ - .يه معذرت خواهي بهتر ميکنم - 282 00:17:59,651 --> 00:18:05,621 اگه معذرت خواهي کردم يا براي بخشش زير شکنه معذرت خواستم 283 00:18:05,657 --> 00:18:08,958 بدون که منظورم هيچ‌کدوم .از اون حرفا نبوده، هيچ‌کدوم 284 00:18:08,993 --> 00:18:13,129 تصميم سختي گرفتم. همين تصميم رو .الان هم ميگيرم 285 00:18:13,364 --> 00:18:16,132 اونا دستگاهي رو که ما براي .رديابي تلپورتر استفاده ميکرديم از بين بردن 286 00:18:16,167 --> 00:18:18,300 .کسي نميدونه حرکت بعديشون چيه دقيقاً براي همينه که 287 00:18:18,336 --> 00:18:20,536 شيلد بيش از قبل به پايان دادنِ .اين قضييه احتياج داره 288 00:18:20,571 --> 00:18:23,205 قبول دارم که از دست دادن دستگاه رديابي .شکست بزرگيه 289 00:18:23,241 --> 00:18:25,708 تصاوير ماهواره‌اي نشون ميدن که .موقعيتشون کاملاً خاليه 290 00:18:25,743 --> 00:18:27,309 .معنيش اين نيست که نميتونيم حمله کنيم 291 00:18:27,345 --> 00:18:29,779 ،تا وقتي که اطلاعات بيشتري به دست بيارم .نميزارم هيچ درگيري به وجود بياد 292 00:18:29,814 --> 00:18:31,580 .ممکنه هنوز اونجا ابزاري داشته باشيم 293 00:18:31,616 --> 00:18:34,350 .مأمور اسکاي؟ اون ميتونه اسرار ما رو فاش کنه .اون ميدونه که شيلد چطور عمل ميکنه 294 00:18:34,385 --> 00:18:36,585 تو به خاطر يه مأمور .زندگي ما رو به خطر ميندازي 295 00:18:36,621 --> 00:18:40,056 .امنيت شيلد مهمتر از امنيت اسکاي هست 296 00:18:40,091 --> 00:18:42,658 ،بحث سر امنيت اون نيست .بحث سر مفيد بودنشه 297 00:18:42,694 --> 00:18:45,327 .مک، فکر ميکردم رفتي 298 00:18:45,363 --> 00:18:48,764 ،رفتم ولي اگه گنزالز مُرده .بايد انتقامش رو بگيرم 299 00:18:48,800 --> 00:18:50,666 پس تو با حمله کردن موافقي؟ 300 00:18:50,702 --> 00:18:53,602 .نه، موافق اينم که بايد انتقام گرفته بشه 301 00:18:53,638 --> 00:18:56,205 مطمئن نيستم که براي نرفتنت خوشحال‌ترم 302 00:18:56,240 --> 00:18:58,074 .يا براي اولين بار موافقت کردنت با من 303 00:18:58,109 --> 00:19:00,242 .ميدونم که اسکاي ممکنه يه تهديد باشه 304 00:19:00,278 --> 00:19:02,244 .ولي اون بهترين گزينه‌مون هم هست 305 00:19:02,280 --> 00:19:03,512 .پدرش اينجا زندانيه 306 00:19:03,548 --> 00:19:05,915 چند ساعتي وقت بدين که .اطلاعات بيشتري بدست بيارم 307 00:19:05,950 --> 00:19:09,418 سه ساعت. ما هم از اين طرف .اطلاعات جمع ميکنيم 308 00:19:15,927 --> 00:19:19,295 مشکلي هست؟ - .فقط با گذشت زمان معلوم ميشه - 309 00:19:19,330 --> 00:19:21,297 اون محموله‌ي ماده‌ي فضايي که توي کشتي نگه داشته ميشه چي؟ 310 00:19:21,332 --> 00:19:24,300 .ممکنه کل قضييه سر اين باشه - .قبلاً تعداد نگهبان‌ها رو دوبرابر کردم - 311 00:19:24,335 --> 00:19:26,435 .تو قبلاً سرپرست مهندس بودي 312 00:19:26,471 --> 00:19:29,405 ،اگه اينجا ميموني .حداقل يه کار مفيد بکن 313 00:19:29,440 --> 00:19:32,827 .کشتي بايد آماده‌ي جنگ بشه 314 00:19:39,784 --> 00:19:41,984 .من که خرس قطبي نيستم، فيل 315 00:19:42,019 --> 00:19:45,321 پس چرا اين پايين اينقدر سرده؟ 316 00:19:45,356 --> 00:19:49,625 و اين وسيله روي مچ دستم چيه؟ 317 00:19:49,660 --> 00:19:52,061 .اون وسيله علائم حياتيت رو اندازه ميگيره 318 00:19:52,096 --> 00:19:53,729 اگه بخواي ميتونم يه پتوي ديگه هم .برات بيارم 319 00:19:53,765 --> 00:19:55,164 .يا شايد يکم کاکائوي گرم 320 00:19:55,199 --> 00:19:58,834 داري مسخره‌ام ميکني؟ 321 00:19:58,870 --> 00:20:02,071 بعد از اينکه به خواست خودم تسليم شدم، شکنجه‌ام ميکني؟ 322 00:20:02,106 --> 00:20:04,340 .شکنجه دادن توي تيپ من نيست، کال 323 00:20:04,375 --> 00:20:07,009 .و تسليم شدن هم به تيپ تو نميخوره 324 00:20:07,044 --> 00:20:08,511 براي چي جايينگ تو رو فرستاده؟ 325 00:20:08,546 --> 00:20:12,014 بچه داري، فيل؟ - .نه ندارم - 326 00:20:12,049 --> 00:20:14,984 پس هيچوقت درک نميکني که .يه پدر چه کارايي براي بچه‌اش ميکنه 327 00:20:15,019 --> 00:20:19,688 هيچوقت نميتوني دردي رو که وقتي .شيلد دخترم رو دزديد تصور کني 328 00:20:19,724 --> 00:20:22,591 !ما اين جريان رو فيصله داديم. کار شيلد نبود .مقصر هايدرا بود 329 00:20:22,627 --> 00:20:25,161 و مگه اون روز انتقامت رو نگرفتي؟ 330 00:20:25,196 --> 00:20:28,430 .فکر ميکنم تنهايي تعداد زيادي آدم کشتي 331 00:20:28,466 --> 00:20:31,634 .فکر کنم درست باشه 332 00:20:31,669 --> 00:20:36,472 .کنجکاوم که چطور اينکارو کردي - .به روش خاص خودم - 333 00:20:38,176 --> 00:20:39,975 .بگو که فهميدي کال چه داروهايي داشت 334 00:20:40,011 --> 00:20:42,611 چون حسي بهم ميگه .کار خودش بوده 335 00:20:42,647 --> 00:20:44,780 .هنوز کاملاً فرمولش مشخص نشده 336 00:20:44,816 --> 00:20:47,149 .البته فقط اثرات دارو پيدا کردم 337 00:20:47,185 --> 00:20:50,986 ولي ليست اوليه‌ي من شامل .استروئيد آنابوليک آندروژني هست 338 00:20:51,022 --> 00:20:53,722 ،مسدود کننده آنزيم هاي کبدي چندين مواد براي سوخت و ساز بدن 339 00:20:53,758 --> 00:20:57,293 متافتامين، که ظاهراً .تستوسترون گوريل بوده 340 00:20:57,328 --> 00:21:00,462 .و دروغ نگفته باشم، يکم قرص نعناع 341 00:21:00,498 --> 00:21:04,002 فکر کنم يه داروي نسنجيده .براي قدرت بالا باشه 342 00:21:04,101 --> 00:21:06,635 به جز اون مورد، هر تلاشي .نسنجيده بوده 343 00:21:06,671 --> 00:21:07,903 ازش جون سالم به در ميبره؟ 344 00:21:07,939 --> 00:21:11,240 يه شيشه از دارو هر مرد عادي‌اي رو .راهي بيمارستان ميکنه 345 00:21:11,275 --> 00:21:15,344 .پدر اسکاي سه تا رو مصرف کرده .بايد مرده باشه 346 00:21:18,181 --> 00:21:21,817 .داره اتفاق ميفته، حسش ميکنه 347 00:21:24,055 --> 00:21:26,188 وقتي همون درد تو رو احساس کنه 348 00:21:26,224 --> 00:21:29,058 ميتونيم کل اين چيزاي .بد رو پشت سر بزاريم 349 00:21:30,261 --> 00:21:32,394 نميبيني داره چه اتفاقي ميفته؟ 350 00:21:32,430 --> 00:21:36,999 .اون داره شخصيتت رو تغيير ميده .همونطور که بکشي تغييرت داد 351 00:21:37,034 --> 00:21:41,437 .دايره پاياني نداره - .تو گذاشتي که بميره - 352 00:21:41,472 --> 00:21:46,408 من براي التيام اون زخم‌هايي که .بهش وارد کردي کمک ميکنم 353 00:21:46,444 --> 00:21:48,010 .پس اونو ببر به هاوايي 354 00:21:48,045 --> 00:21:50,779 فکر ميکني اين جريان بعد از من تموم ميشه؟ 355 00:21:50,815 --> 00:21:55,584 .هميشه براي مقصر دونستن کسي هست - .اشتباه ميکني - 356 00:21:55,620 --> 00:22:01,423 .شرط ميبندم با چيزاي ساده شروع شد ...هدف سمبليک 357 00:22:01,459 --> 00:22:04,927 .شايد دکتري که ماسک تو رو درست کرد 358 00:22:04,962 --> 00:22:07,396 .احتمالا وارد آروم شروع کرده 359 00:22:08,933 --> 00:22:11,233 .حق با توئه 360 00:22:13,104 --> 00:22:20,476 .اون سگش بود .گرت مجبورش کرد سگش رو بکشه - 361 00:22:20,511 --> 00:22:25,948 .ميدونم که داري چيکار ميکني، مأمور مورس .و بدون که نقشه‌ات کار نميکنه 362 00:22:25,983 --> 00:22:28,117 .گرنت قبلاً همه چي رو بهم گفته 363 00:22:28,152 --> 00:22:32,488 .همه چي درمورد سوء استفاده‌ي خانواده‌اش 364 00:22:32,523 --> 00:22:36,058 .درمورد جان گرت .درمورد مجبور به کشتن ويکتوريا هند 365 00:22:36,093 --> 00:22:39,178 .ولي آخرش بر خانواده‌اش پيروز شد 366 00:22:39,179 --> 00:22:42,264 و دردي که گرت داشت 367 00:22:42,300 --> 00:22:47,002 .اون دوباره شخصيت خودش رو ساخت .براي همينه که عاشقش هستم 368 00:22:48,539 --> 00:22:51,173 .و براي همينه که مهم نيست چيکار کنه 369 00:22:51,208 --> 00:22:55,377 .هميشه با وارد ميمونم 370 00:23:00,384 --> 00:23:01,850 .براي ملاقات با من ممنونم 371 00:23:01,886 --> 00:23:04,586 حالت چطوره؟ - .قويتر هستم - 372 00:23:04,622 --> 00:23:07,856 بايد درمورد شيلد به هشدارت .گوش ميکردم 373 00:23:07,892 --> 00:23:11,927 .مورد حمله قرار گرفتنت رو نديده بودم .بايد بهت ميگفتم 374 00:23:11,963 --> 00:23:15,764 .اين روزا، روزاي خطرناکي هستن .به خاطر الهاماتت ممنونم 375 00:23:15,800 --> 00:23:18,300 .تو مشاور خوبي ميشي 376 00:23:18,336 --> 00:23:21,337 .مشاور 377 00:23:21,372 --> 00:23:25,674 .بزرگ که شدم، روياي رهبري ناانسان ها رو ميديدم 378 00:23:25,710 --> 00:23:27,876 .زندگي با روياهامون فرق داره 379 00:23:27,912 --> 00:23:30,179 .يادگرفتم که اون دردناک‌تره 380 00:23:30,214 --> 00:23:31,947 .و حالا اومدم که اين واقعيت رو بپذيرم 381 00:23:31,983 --> 00:23:36,819 .رهبري براي من نيست ولي محض اطلاعت 382 00:23:36,854 --> 00:23:41,156 .من آينده و نقشه‌ي تو رو ديدم 383 00:23:41,192 --> 00:23:43,993 نتيجه‌ بخش ميشه؟ 384 00:23:44,028 --> 00:23:46,695 فقط يه چيز وجود داره که ميتونه نا‌انسان‌ها رو 385 00:23:46,731 --> 00:23:48,397 .از مرگ و نابودي نجات بده 386 00:23:48,432 --> 00:23:52,801 .اون چيز نه من هستم و نه تو .اون اسکاي هست 387 00:23:54,238 --> 00:23:58,207 با خودم فکر ميکردم که اون رو بکشم و از .سرنوشتم فرار کنم 388 00:23:58,242 --> 00:23:59,875 ...ولي بعد يادم اومد 389 00:23:59,910 --> 00:24:02,878 ...که مادربزرگم قبلاً بهم گفت 390 00:24:02,913 --> 00:24:06,648 !روزي من يه فرشته ميشم 391 00:24:06,684 --> 00:24:12,254 .و فهميدم که حرف‌هاش به حقيقت ميپيونده 392 00:24:12,289 --> 00:24:17,593 .من يه هيولا نيستم .يه فرشته هستم 393 00:24:17,628 --> 00:24:20,729 .نهايتاً چيزي که بايد، ميشم 394 00:24:20,765 --> 00:24:23,665 .خوشحالم که اينو ميگي 395 00:24:23,701 --> 00:24:26,835 .فرشته‌ها محافظ هستن، جايينگ 396 00:24:26,871 --> 00:24:31,673 .ولي اونا راهنما هم هستن .براي فاش کردن حقيقت فرستاده شدن 397 00:24:31,709 --> 00:24:33,942 .و اين هدف منه 398 00:24:33,978 --> 00:24:38,947 من اينجام که به نا‌انسان‌ها .شخصيت واقعي تو رو نشون بدم 399 00:24:38,983 --> 00:24:43,185 ،حتي توي تاريکي .اونا حقيقت رو خواهند ديد 400 00:24:43,220 --> 00:24:47,456 .نه، نميبينن 401 00:25:10,762 --> 00:25:12,894 چيکار کردي؟ 402 00:25:12,930 --> 00:25:14,896 چطور تونستي؟ - .من رو تهديد کرد - 403 00:25:14,932 --> 00:25:16,197 خواست بهم هشدار بده 404 00:25:16,233 --> 00:25:18,833 .ولي گوش نکردم تا وقتي که خيلي دير شد 405 00:25:18,869 --> 00:25:21,503 .اون ميدونست که من اين صحنه رو ميبينم همينطور گفت که 406 00:25:21,538 --> 00:25:24,606 .خود واقعي تو رو ديده .براي همين اون رو کشتي 407 00:25:24,641 --> 00:25:26,174 هرکاري که کردم 408 00:25:26,209 --> 00:25:29,844 هرکاري که ميکنم براي .محافظت از مردم ماست 409 00:25:29,880 --> 00:25:32,447 .تو گنزالز رو کشتي 410 00:25:32,482 --> 00:25:36,017 .تو يه جنگ ميخواستي - .جنگ غير قابل اجتناب بود - 411 00:25:36,053 --> 00:25:39,754 من قبل از اونا ضربه زدم .پس ما برتري پيدا ميکنيم 412 00:25:39,790 --> 00:25:43,525 !اون اومد که صلح برقرار کنه - صلح؟ - 413 00:25:43,560 --> 00:25:46,861 من اين اجتماع رو وسط نا‌کجا‌آباد به وجود آوُردم 414 00:25:46,897 --> 00:25:51,266 .براي همين در صلح و آرامش بوديم .الان ديگه شيلد پيدامون کرده 415 00:25:51,301 --> 00:25:55,637 مهم نيست کجا بريم يا چيکار کنيم .اونا ما رو نابود ميکنن 416 00:25:55,672 --> 00:26:01,509 ،اگه بخوايم زنده بمونيم .شيلد بايد نابود بشه 417 00:26:01,545 --> 00:26:03,044 چه نقشه‌اي داري؟ 418 00:26:03,080 --> 00:26:08,850 .من براي آينده‌مون، آينده‌ات نقشه ميکشم 419 00:26:08,885 --> 00:26:10,352 .ديزي، من تا ابد زندگي نميکنم 420 00:26:10,387 --> 00:26:14,122 و وقتي مُردم .تو بايد اين مردم رو رهبري کني 421 00:26:14,157 --> 00:26:15,790 ازشون محافظت کن همونطور که .من محافظت کردم 422 00:26:15,826 --> 00:26:18,793 محافظت کردي؟ .تو رينا رو کشتي 423 00:26:18,829 --> 00:26:20,962 !تو اونا رو به يه جنگ هدايت ميکني 424 00:26:20,998 --> 00:26:22,897 ،اگه محافظتي نياز داشته باشن !اون محافظت در برابر توئه 425 00:26:22,933 --> 00:26:27,402 .متأسفم که اونطور فکر ميکني 426 00:26:27,437 --> 00:26:31,072 .زندانيش کن .با خودت ببر 427 00:26:31,108 --> 00:26:34,209 ،وقتي قضييه تموم بشه .اميدوارم درک کنه 428 00:26:34,244 --> 00:26:36,711 .و از شر جسد رينا هم خلاص شو 429 00:26:39,750 --> 00:26:41,082 نقشه‌اش چيه؟ 430 00:26:41,118 --> 00:26:45,620 ميتوني يه ليوان آب بهم بدي؟ 431 00:27:08,245 --> 00:27:10,545 432 00:27:13,884 --> 00:27:16,518 يه ليوان ديگه هم ميتوني بدي؟ 433 00:27:20,290 --> 00:27:23,258 .به همکاريت بستگي داره 434 00:27:23,293 --> 00:27:27,729 .اونا فقط ميخوان توي آرامش زندگي کنن اين جرم بزرگيه؟ 435 00:27:27,764 --> 00:27:30,231 .زنت يه افسر ارشد شيلد رو به قتل رسوند 436 00:27:30,267 --> 00:27:32,100 و بعد طوري برنامه ريزي کرد که .به نظر برسه ما بهشون حمله کرديم 437 00:27:32,135 --> 00:27:34,803 !بيدار شو، کال .اون ميخواد يه جنگ رو شروع کنه 438 00:27:34,838 --> 00:27:36,237 .و دخترت وسط اين جنگ گرفتار ميشه 439 00:27:36,273 --> 00:27:38,306 .حرفت رو باور نميکنم 440 00:27:38,341 --> 00:27:41,376 هيچ کسي از ما کاري نميکنه که .به دخترمون صدمه برسه 441 00:27:41,411 --> 00:27:45,080 نه، ولي تو براي محافظت از اون .هرکاري ميکني. خودتو ببين 442 00:27:45,115 --> 00:27:48,249 ...هر چيزي که توي اينه .تو رو ميکشه 443 00:27:48,285 --> 00:27:50,585 خلاص کردنت بخشي از نقشه‌ي صلحش بود؟ 444 00:27:50,620 --> 00:27:52,153 .اشتباه فهميدي، فيل 445 00:27:53,323 --> 00:27:56,891 .اون معجون کوچيک فرمول مخصوص خودمه 446 00:27:56,927 --> 00:28:00,562 .خودم اونا رو مصرف کردم وقتي ديزي من دزديده شده بود 447 00:28:00,597 --> 00:28:05,734 .براي محافظت از اون به اندازه‌ي کافي قوي نبودم .براي همين آزمايشات رو شروع کردم 448 00:28:05,769 --> 00:28:11,172 اگه با استعداد نا‌انسان‌ها متولد نشدم پس خودم يکي مخصوص خودم درست ميکنم 449 00:28:13,009 --> 00:28:15,477 .بهترين کار همين بود .زندگي همينه 450 00:28:15,512 --> 00:28:21,316 .هرگز کاملاً درست از آب در نميومد هميشه يه چيزي رو جا ميزاشتم 451 00:28:21,351 --> 00:28:26,955 .به شدت ناپايدار بود .منو يکم بداخلاق ميکرد 452 00:28:26,990 --> 00:28:29,858 ميتونست منو بکشه؟ .آره 453 00:28:31,795 --> 00:28:34,295 .ولي ارزش خطر کردنش رو داشت 454 00:28:34,331 --> 00:28:36,831 .اومدي که چند تا مأمور شيلد رو از بين ببري 455 00:28:36,867 --> 00:28:39,167 .نه 456 00:28:39,202 --> 00:28:41,970 .اومدم که هر چقدر که ميتونم از بين ببرم 457 00:28:54,517 --> 00:28:57,485 .حداقل سقوط نکردن 458 00:28:57,521 --> 00:29:00,021 .شايد هر دوتاشون يه تعطيلات احتياج دارن 459 00:29:00,056 --> 00:29:02,857 .بابي هميشه از اسپانيا خوشش ميومد شايد کنار يه ساحل نشسته 460 00:29:02,893 --> 00:29:05,393 .به مأمور 33 ميگه که چه شوهر بدي بودم 461 00:29:05,428 --> 00:29:08,129 .تقصير من بود - .هانتر - 462 00:29:10,901 --> 00:29:14,915 .اين باب خودمه .هيچوقت بدون يه مبارزه تسليم نميشه 463 00:29:16,106 --> 00:29:18,973 وارد ازش چي ميخواد؟ - .نميدونم - 464 00:29:19,009 --> 00:29:23,011 ولي اگه کسي هست که .از پسش بر بياد، اون بابي‌ـه 465 00:29:34,324 --> 00:29:35,790 .شب درازي در پيشه 466 00:29:38,929 --> 00:29:43,231 .ميدونم سر سختي .کولسن استعداد افراد رو خوب ميبينه 467 00:29:43,266 --> 00:29:47,622 با اين وجود وقتي براي جاسوسي .به خونه‌اش رفتي يکم کور بود 468 00:29:48,705 --> 00:29:50,538 .تو و من خيلي چيزامون مثل همه 469 00:29:50,574 --> 00:29:54,209 .هر دو اون بيرون يه زندگي داريم 470 00:29:54,244 --> 00:29:56,611 .ولي واقعاً کي هستيم 471 00:29:56,646 --> 00:29:59,914 .خود واقعي‌مون رو توي خودمون دفن کرديم 472 00:29:59,950 --> 00:30:02,450 .جايي که کسي نتونه پيداش کنه 473 00:30:02,485 --> 00:30:06,688 .براي همينه که کولسن شخصيتمون رو نميبينه 474 00:30:06,723 --> 00:30:11,092 .براي همينه که شخصيت منو نميبيني 475 00:30:11,127 --> 00:30:15,597 کارا کجاست؟ - .خوابيده - 476 00:30:15,632 --> 00:30:19,267 ،ولي نگران نباش .کل شب رو ميتونم کارمو بکنم 477 00:30:19,302 --> 00:30:22,370 .بايد کمکم کني که کمکش کنم 478 00:30:22,405 --> 00:30:26,207 .کارا فرجام ميخواد 479 00:30:26,243 --> 00:30:29,944 اعتراف کن که بهش خيانت کردي و .بعدش ميتونيم قال قضييه رو بکنيم 480 00:30:29,980 --> 00:30:32,580 .چه آدم دورويي هستي 481 00:30:34,451 --> 00:30:37,418 ميگي من بهش خيانت کردم؟ 482 00:30:37,454 --> 00:30:39,754 .تو به کل تيمت خيانت کردي 483 00:30:39,789 --> 00:30:42,991 چه تعداد از کسايي که بهت اعتماد کردن، مُردن؟ 484 00:30:43,026 --> 00:30:46,628 .ديدي، من گرنت وارد واقعي رو ديدم 485 00:30:46,663 --> 00:30:49,831 .کسي که خود واقعيش توي خودش دفن شده 486 00:30:49,866 --> 00:30:53,334 اون وارد آدم ترسويي‌ـه که هميشه .بهانه‌اي يا کسي براي مقصر دونستن داره 487 00:30:53,370 --> 00:30:56,437 .تو منو نميشناسي - .معلومه که ميشناسم - 488 00:32:01,004 --> 00:32:05,707 حالا، چيزي هست که بخواي به کارا بگي؟ 489 00:32:05,742 --> 00:32:07,775 .آره 490 00:32:09,412 --> 00:32:12,038 .دوباره همون کارو ميکنم 491 00:32:32,235 --> 00:32:35,937 .اين درست نيست 492 00:32:35,972 --> 00:32:41,275 .حسش نميکنم ...مُردن براش اهميتي نداره و 493 00:32:41,311 --> 00:32:44,044 .و متأسف نيست 494 00:32:45,548 --> 00:32:47,849 .عيبي نداره، عزيزم 495 00:32:51,388 --> 00:32:53,955 .خودم ميدونم بايد چيکار کنم 496 00:32:55,992 --> 00:32:57,625 سلام، مک، همه چي رو بررسي کردي؟ 497 00:32:57,660 --> 00:32:59,060 چي بگم؟ .کار درست رو ميکنم 498 00:32:59,095 --> 00:33:01,287 ميرم پايين به اتاق دستگاه 2 تا يه .آزمايش سيستمي انجام بدم 499 00:33:01,322 --> 00:33:04,232 !دريافت شد، خبرش رو بهم بده 500 00:33:04,267 --> 00:33:07,235 بقيه کجان؟ - .توي موقعيت‌هاشون مستقر شدن - 501 00:33:07,270 --> 00:33:09,871 اگه اينجا به کسي صدمه بزني .ديزي هرگز تو رو نميبخشه 502 00:33:09,906 --> 00:33:13,975 !به اون اسم صداش نزن - .متأسفم، فکر کردم... بيخيال - 503 00:33:14,010 --> 00:33:18,212 ،براي من و مادرش "ديزي"‌ـه .نه تو، نه کس ديگه‌اي 504 00:33:18,248 --> 00:33:20,915 درسته. ولي منظورم اينه که اينطوري باعث ميشه باور کنه 505 00:33:20,950 --> 00:33:24,118 .که تو يه هيولايي - !کنايه! دروغ - 506 00:33:24,154 --> 00:33:26,320 .خب، تو کل يه روستا رو نابود کردي 507 00:33:26,356 --> 00:33:28,289 !سعي داشتن اون رو ازم مخفي کنن 508 00:33:28,324 --> 00:33:30,491 فکر جايينگ بود که اون روستا رو از بين ببري، مگه نه؟ 509 00:33:30,527 --> 00:33:33,117 .مثل همين يکي که فکر اون بود .بهت گفت که اين رو مصرف کني 510 00:33:33,152 --> 00:33:34,162 .براش اهميت نداشت که اين دارو بکشتت 511 00:33:34,197 --> 00:33:38,132 .اون براي انجام دادن کارهاي کثيفش از تو استفاده ميکنه - !نه! نه! دروغه - 512 00:33:38,168 --> 00:33:40,501 .تو هميشه کارهاي کثيفش رو ميکني .هيولاي واقعي اونه 513 00:33:40,537 --> 00:33:43,104 .اون مثل من نيست - .نه، اون بدتره - 514 00:33:43,139 --> 00:33:44,772 !اون يه هيولا نيست 515 00:33:55,385 --> 00:33:56,451 !روشن 516 00:33:58,721 --> 00:34:01,122 .جواب نميده - .نميتونيم از دستش بديم - 517 00:34:01,157 --> 00:34:03,171 !فکر کردم گفتي که اون ميخواد ما رو بکشه - .اون پدر اسکاي‌ـه - 518 00:34:03,206 --> 00:34:04,292 .بايد سعي‌مون رو بکنيم - .هر کاري از دستم بر بياد ميکنم - 519 00:34:04,327 --> 00:34:06,194 .يه سرنگ ادرنالين يک ميلي‌گرمي برام بيار 520 00:34:08,031 --> 00:34:09,230 .فيتز، همين الان ميخوامش 521 00:34:32,989 --> 00:34:37,091 دنبال يه هيولا ميگشتين؟ 522 00:34:40,589 --> 00:34:42,991 !همه برن بيرون 523 00:34:46,065 --> 00:34:49,366 .اين چيزي بود که جا ميزاشتم 524 00:34:51,904 --> 00:34:55,372 .کال .کال، بهم گوش کن 525 00:34:59,812 --> 00:35:02,446 .کال، ميتونم تو رو ببرم پيش ديزي .ولي بايد آروم بشي 526 00:35:02,481 --> 00:35:05,616 .اين حالت آروم منه، فبل 527 00:35:08,387 --> 00:35:13,390 .فيتز، آماده‌ام پيشنهاداتت رو بشنوم - .منجمد کننده شروع خوبيه - 528 00:35:13,426 --> 00:35:15,993 .موافقم ولي بايد اعتراف کنم، اميدي ندارم 529 00:35:16,028 --> 00:35:17,494 .که اين اسلحه کاري جز عصباني کردنش بکنه 530 00:35:17,530 --> 00:35:19,463 .اسلحه‌هاي قويتري هم هستن 531 00:35:19,498 --> 00:35:23,067 .هنوز نه، اون پدر اسکاي‌ـه .يا لا اقل بود 532 00:35:23,102 --> 00:35:25,302 ...اميدوارم هنوز يه مرد 533 00:35:27,373 --> 00:35:28,472 534 00:35:32,345 --> 00:35:37,014 .توي پاهام يه چيزي احساس ميکنم 535 00:35:37,049 --> 00:35:38,015 .از اينجا بريد بيرون 536 00:35:38,050 --> 00:35:41,986 .نه، قربان - .الان، برو! کال - 537 00:35:42,021 --> 00:35:46,156 .فيل! وقتشه بري لالا 538 00:35:46,192 --> 00:35:49,927 .وقت يه خواب طولانيه .وقت مردنه 539 00:35:52,198 --> 00:35:55,399 !براي همه‌ي اعضاي شيلد وقت مردنه 540 00:35:55,434 --> 00:35:58,268 .اين نقشه‌ي جايينگ‌ـه، نه تو - خب، چي؟ - 541 00:35:58,304 --> 00:36:04,341 .هميشه هر کاري ميگه انجام ميدم .اين خوشحالم ميکنه 542 00:36:04,377 --> 00:36:07,144 .براي همينه که دوستم داره 543 00:36:14,887 --> 00:36:18,689 .مواظبش باش .از هوش رفته، نمرده 544 00:36:18,724 --> 00:36:22,159 .اون رو حبس کن .بايد سريع عمل کنيم 545 00:36:42,181 --> 00:36:44,915 .يه روز قبل، ديگه نميخواستم اصلاً باهاش حرف بزنم 546 00:36:44,950 --> 00:36:48,752 .الان اون تنها چيزيه که ميتونم درموردش فکر کنم - .اينطوري عشق عجيبه - 547 00:36:48,788 --> 00:36:51,755 .مطمئن نيستم که عشق باشه بيشتر مثل رقصيدن و ميل به چيزي داشتن 548 00:36:51,791 --> 00:36:54,658 .ناراحتي، و احساس غير قابل اعتماد بودنه 549 00:36:56,162 --> 00:36:59,270 وايسا، تلفن همراه بابي .به شبکه برگشته 550 00:37:00,032 --> 00:37:02,299 .رديابي موقعيتش کار زياد سختي نيست 551 00:37:02,334 --> 00:37:05,636 .شايد يه تله باشه - .اونجا که بودم، اينکارو کردم - 552 00:37:05,671 --> 00:37:08,138 .بيشتر، ازدواجم با بابي مثل يه تله بود 553 00:37:08,174 --> 00:37:10,641 .ولي اوقات خوشي باهم داشتيم 554 00:37:10,676 --> 00:37:12,676 خب، هستي؟ 555 00:37:12,711 --> 00:37:16,180 اگه منظورت پيدا کردن وارد و ...خالي کردن يه گلوله تو سرشه 556 00:37:16,215 --> 00:37:21,251 .کلاً هستم - .فکر کنم اينطوري عشق عجيبه - 557 00:37:29,628 --> 00:37:32,930 .سريع بود 558 00:37:32,965 --> 00:37:36,734 .يکي بايد خيلي دلتنگ عزيزش شده باشه 559 00:37:37,970 --> 00:37:41,271 فکر ميکني مياد دنبالت؟ 560 00:37:42,741 --> 00:37:46,210 چون تو به خاطر گناهاني که در حق کارا کردي پشيمون نيستي 561 00:37:46,245 --> 00:37:49,546 ...چون اهميتي به زندگي خودت نميدي 562 00:37:51,183 --> 00:37:55,486 .يه هديه کوچيک برات ميزاريم کنار 563 00:37:59,890 --> 00:38:02,126 اولين کسي که در رو باز کنه 564 00:38:02,161 --> 00:38:05,662 .مغزش همه جا ميپاشه 565 00:38:11,871 --> 00:38:14,338 در عجبم چه احساسي خواهي داشت 566 00:38:14,373 --> 00:38:17,207 وقتي ببيني يه نفر ديگه به خاطر .کاري که کردي بميره 567 00:38:17,243 --> 00:38:19,009 .اينو ميدونم که ما چه حالي ميشيم 568 00:38:26,352 --> 00:38:28,152 .فرجام 569 00:38:58,617 --> 00:39:00,551 570 00:39:02,121 --> 00:39:04,154 !تيراندازي شد 571 00:39:08,501 --> 00:39:10,628 !امنه 572 00:39:12,298 --> 00:39:14,698 سلاح‌ها رو بزاري زمين .وگرنه همه مي‌ميرين 573 00:39:22,074 --> 00:39:23,607 با اسکاي چيکار کردين؟ 574 00:39:23,642 --> 00:39:26,243 .دنبالم بيا، بهت نشون ميدم 575 00:39:36,288 --> 00:39:39,356 براي بيرون رفتن از اين کشتي .صبرم تموم شده 576 00:39:51,403 --> 00:39:54,338 .عرشه آشيانه هواپيما رو تصرف کرديم .ميرم پايين که ترتيب اسلحه‌خانه رو بدم 577 00:39:54,373 --> 00:39:56,106 .بالا توي اتاق کنفرانس هم هستم 578 00:40:12,791 --> 00:40:15,492 .ارتباطات از کار افتادن .موتور ها ار کار افتادن 579 00:40:15,527 --> 00:40:16,960 .اون برق محل‌هاي زيادي از کشتي رو قطع کردن 580 00:40:16,996 --> 00:40:18,128 .هر دو اتاق رآکتور رو گرفتن 581 00:40:18,163 --> 00:40:19,630 ،يک چارم نگهبان‌ها .همينطور عرشه آشيانه 582 00:40:19,665 --> 00:40:20,864 .شکر خدا 583 00:40:20,899 --> 00:40:22,866 از يه کانال ايمن من رو به کولسن .در مرکز فرماندهي وصل کن 584 00:40:22,901 --> 00:40:24,801 .بايد بهش هشدار بديم - .مفهوم شد 585 00:40:24,837 --> 00:40:26,570 کسي هست که هنوز پايين مبارزه کنه؟ 586 00:40:38,317 --> 00:40:39,816 رئيس کولسن، ما مورد حمله‌ي 587 00:40:39,852 --> 00:40:41,618 تعداد نامشخصي از متجاوزان مستعد يافته .قرار گرفتيم 588 00:40:41,654 --> 00:40:43,053 .اونا 12 تا از افرادم رو کشتن 589 00:40:43,088 --> 00:40:45,389 .به کمکت نياز داريم ...من نيروهامون رو 590 00:40:47,726 --> 00:40:48,992 !جما، فرار کن! فرار کن 591 00:40:50,429 --> 00:40:53,130 !آره، بياين همه فرار کنيم 592 00:41:19,391 --> 00:41:21,525 .حالا فقط من و توئيم 593 00:41:23,028 --> 00:41:25,095 .و بايد حرف بزنيم 594 00:41:37,109 --> 00:41:38,342 .همه جا امنه 595 00:41:48,153 --> 00:41:50,253 .کشتي تصرف شده 596 00:41:50,289 --> 00:41:53,090 بيشتر نگهبان‌ها توي عرشه‌ي پاييني .زنداني شدن 597 00:41:53,125 --> 00:41:58,510 هر کسي که باقي مونده در مرحله‌ي بعدي .پيدا ميشن 598 00:42:09,341 --> 00:42:14,195 حالا چي؟ - ...حالا - 599 00:42:14,346 --> 00:42:16,246 .شروع ميکنيم 600 00:42:18,281 --> 00:42:22,616 ترجمه از رضـا و نـويـد DeathStroke - Sacred www.9mOvie.in