1 00:00:06,000 --> 00:00:15,000 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 2 00:00:30,001 --> 00:00:38,001 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 3 00:01:09,002 --> 00:01:18,002 ‫«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»|^| Godbless |^| 4 00:01:18,996 --> 00:01:21,123 ‫از پسش برمیام. 5 00:01:21,206 --> 00:01:25,377 ‫اگه با یه پیشنهاد منطقی ‫و مناسب برم جلو، 6 00:01:25,460 --> 00:01:27,337 ‫نمیتونه نه بگه، درسته؟ 7 00:01:28,588 --> 00:01:31,300 ‫ببین، من به جات میرفتم، 8 00:01:31,383 --> 00:01:34,011 ‫ولی به «بدیسون» گفتم دیگه ‫مزاحمش نمیشم، 9 00:01:34,094 --> 00:01:35,595 ‫برای همین سعی میکنم به کسی لطف نکنم. 10 00:01:36,555 --> 00:01:38,640 ‫به غیر از دین جنسی که به تو دارم البته. 11 00:01:41,101 --> 00:01:43,103 ‫شاید بگم "صورتت خیلی چروکیده شده چون 12 00:01:43,186 --> 00:01:45,188 ‫زیاد تحرک نمیکنی، و اطرافت زیادی شلوغه." 13 00:01:45,272 --> 00:01:47,858 ‫تحرک فیزیکی منظم باعث میشه ‫عضلات صورت آزاد بشه. 14 00:01:47,941 --> 00:01:52,070 ‫من با این شروع نمیکنم، ولی تو میتونی. 15 00:01:53,822 --> 00:01:57,409 ‫اوو، «چپمن» داره شروع میکنه. 16 00:01:57,492 --> 00:01:59,411 ‫شاید برای جفتمون یه ‫امتیاز دو رقمی داشته باشه. 17 00:01:59,494 --> 00:02:01,830 ‫این بازی اونقدرام که فکر میکردم جالب نیست. 18 00:02:01,913 --> 00:02:03,206 ‫مگه چند امتیاز داری؟ 19 00:02:03,999 --> 00:02:05,751 ‫خیلی دنبال نمیکردم. 20 00:02:06,668 --> 00:02:09,338 ‫ینی چی آخه؟ ‫باید ببینی چند امتیاز داری! 21 00:02:10,505 --> 00:02:12,341 ‫خیلی علاقه‌ای ندارم. 22 00:02:12,924 --> 00:02:14,301 ‫قابل قبول نیست. 23 00:02:15,469 --> 00:02:19,139 ‫سلام من «چپمن» هستم، من ‫تو بلاک شما زندگی میکنم. 24 00:02:19,222 --> 00:02:21,350 ‫میخواستم ببینم یه دقیقه وقت دارید؟ 25 00:02:22,893 --> 00:02:25,687 ‫ببینید، نمیخوام پا تو کفش کسی بکنم، 26 00:02:25,771 --> 00:02:31,735 ‫ولی اخیراً با رئیس بخش تفریحات زندان صحبت کردم، ‫و داریم بازی کیک بال راه میندازیم. 27 00:02:31,818 --> 00:02:37,491 ‫و میخواستم بدونم شما یا دوستاتون ‫علاقه دارید بپیوندید. 28 00:02:37,574 --> 00:02:39,076 ‫من که فکر میکنم خیلی لذت بخش باشه. 29 00:02:39,159 --> 00:02:40,911 ‫کلی وقت استراحت به دست میاریم. 30 00:02:40,994 --> 00:02:45,165 ‫و فکر کنم برای کم کردن وزن ‫فرصت خوبی باشه، 31 00:02:45,248 --> 00:02:47,042 ‫چون قراره کلی دوندگی باشه. 32 00:02:47,125 --> 00:02:50,545 ‫-میدونم کیک بال ینی چی. ‫- البته، میخواین ثبت نام کنید؟ 33 00:02:51,630 --> 00:02:53,632 ‫دوران توپ بازی من گذشته. 34 00:02:55,884 --> 00:02:59,930 ‫شما مشکلی ندارید اگه من ‫از بقیه دوستاتون درخواست کنم؟ 35 00:03:01,890 --> 00:03:03,058 ‫اینجا یه کشور آزاده. 36 00:03:04,184 --> 00:03:05,602 ‫متشکرم. 37 00:03:06,937 --> 00:03:11,608 ‫و اگه نظرتون عوض شد، یه ‫جای خالی براتون نگه میدارم. 38 00:03:16,488 --> 00:03:17,489 ‫اه! 39 00:03:18,615 --> 00:03:20,909 ‫عمه ننه. 40 00:03:25,747 --> 00:03:30,043 ‫بین عدد 1 تا جهانگیری، از اون ‫پادو چقدر متنفری؟ 41 00:03:31,002 --> 00:03:33,547 ‫با اون تخته کاغذ دستش ازش خوشم نمیاد. 42 00:03:33,630 --> 00:03:36,174 ‫کسی چیزیو شروع نمیکنه، من شروع میکنم. 43 00:03:40,554 --> 00:03:41,680 ‫همم. 44 00:03:42,848 --> 00:03:44,099 ‫چرا پودره؟ 45 00:03:44,933 --> 00:03:46,810 ‫خب یکم خلاقیت به خرج دادم. 46 00:03:47,769 --> 00:03:50,105 ‫وای! 47 00:03:52,065 --> 00:03:53,066 ‫ینی چی خلاق؟ 48 00:03:54,192 --> 00:03:56,987 ‫شاید از یه دختر شورشی واسه ‫تصویه حساب تو بلاک سی استفاده کردم. 49 00:03:57,070 --> 00:04:00,824 ‫وایسا، تو پول منو برداشتی تا ‫واسه بلاک «کارول» آدم اجیر کنی؟ 50 00:04:00,907 --> 00:04:02,826 ‫چاره‌ای نداریم. 51 00:04:02,909 --> 00:04:05,746 ‫یه راه حل موقته، چون حدس بزن ‫کی به اون نگهبانه اندرز ریخت رو هم؟ 52 00:04:06,872 --> 00:04:09,791 ‫هفته دیگه، برمیگردیم سر ‫کارو کاسبی قرص. 53 00:04:09,875 --> 00:04:11,960 ‫اندرز ، ها؟ 54 00:04:12,043 --> 00:04:13,003 ‫همم. 55 00:04:13,962 --> 00:04:14,796 ‫چطور میخوای بپیچونیش؟ 56 00:04:14,880 --> 00:04:18,133 ‫میتونم یه حدس بزنم؟ 57 00:04:21,178 --> 00:04:23,680 ‫میفهمم، میفهمم. 58 00:04:24,806 --> 00:04:27,976 ‫من این تجارتو با کون لیسی شروع کردم. 59 00:04:28,059 --> 00:04:29,686 ‫من لیسیدم. 60 00:04:29,770 --> 00:04:32,397 ‫کیون کسیُ چه با چه بدون زبون، نلیس. 61 00:04:33,982 --> 00:04:36,985 ‫ولی یه بار شده پامو ‫فرو کنم تو مقعد یکی. 62 00:04:37,068 --> 00:04:39,821 ‫میخوای واسه من خم شی؟ ‫چیو داری مخفی میکنی؟ 63 00:04:41,239 --> 00:04:42,616 ‫اون 55 درصد سودشو میخواد. 64 00:04:43,492 --> 00:04:47,496 ‫اه اه، باشه خب، میتونست بدتر باشه. 65 00:04:47,579 --> 00:04:51,708 ‫پس 20 درصد اضافی از سهم تو کم میشه. 66 00:04:51,792 --> 00:04:54,586 ‫باشه. 67 00:04:56,338 --> 00:04:59,007 ‫بیا اینجا، بیا ، بیا اینجا. 68 00:04:59,674 --> 00:05:03,386 ‫امممم 69 00:05:04,304 --> 00:05:05,305 ‫سلام. 70 00:05:06,306 --> 00:05:09,768 ‫اصلاً خوشم نمیاد که مجبورم مگس مزاحم باشم. 71 00:05:11,812 --> 00:05:15,065 ‫آقا، خانم. 72 00:05:16,107 --> 00:05:18,151 ‫نظرت چیه به عقب برگردیم؟ 73 00:05:23,240 --> 00:05:25,784 ‫اینجاست که خبر مرگت میگی ‫"بله خانم." 74 00:05:26,660 --> 00:05:27,828 ‫باشه دارمت. 75 00:05:29,913 --> 00:05:31,081 ‫خانم! 76 00:05:31,164 --> 00:05:32,123 ‫خدایا! 77 00:05:32,207 --> 00:05:35,502 ‫اه خدای من! اینهمه مگس اینجا چیکار میکنه؟ 78 00:05:36,461 --> 00:05:39,214 ‫به «تانیا» گفتم در اون مستراحو ببنده. 79 00:05:39,297 --> 00:05:41,424 ‫نکنه گم گور شده؟ 80 00:05:49,015 --> 00:05:50,141 ‫چی بهت داد؟ 81 00:05:52,727 --> 00:05:53,770 ‫بازم داری؟ 82 00:05:56,439 --> 00:05:59,234 ‫آرنجم تق میکنه، میشنوی؟ 83 00:05:59,943 --> 00:06:02,946 ‫وایسا، نکنه آرنجت صدای زنگوله ‫از خودش ساطع میکنه 84 00:06:03,029 --> 00:06:05,407 ‫نه مثل یه دیاپازون مثلاً؟ 85 00:06:05,490 --> 00:06:09,703 ‫- چون فقط همین صدارو میشنوم. ‫- مث آهنگ تیتراژ "خانواده آدام" میمونه. 86 00:06:14,457 --> 00:06:16,710 ‫فکر کنم جفتمون شماره اشتباه گرفتیم. 87 00:06:16,793 --> 00:06:18,837 ‫به خاطر تو اون لاتها ‫استخون مفصلمو داغون کردن 88 00:06:18,920 --> 00:06:21,339 ‫و نمیتونم این آهنگ کوفتیو از ‫ذهنم خارج کنم. 89 00:06:21,423 --> 00:06:25,051 ‫اه لعنتی! میدونی الآن به چه ‫آهنگی دارم فکر میکنم؟ 90 00:06:29,973 --> 00:06:32,684 ‫میدونم سرت درد میکنه، 91 00:06:32,767 --> 00:06:34,936 ‫ولی تو تونستی به غار عجایبم نگاه کنی. 92 00:06:35,020 --> 00:06:36,438 ‫پس قابلی نداشت. 93 00:06:36,521 --> 00:06:40,525 ‫خب فکر کنم بخش قدردانی مغزم ‫باید از آسیب دیده باشه 94 00:06:40,609 --> 00:06:44,070 ‫وقتی یه قفسه کتاب خورد تو سرم، ‫چون داشتم به تو کمک میکردم. 95 00:06:44,154 --> 00:06:47,490 ‫بلند شو «فلورز». ‫تعطیلاتت تو بخش عمومی تموم شده. 96 00:06:47,574 --> 00:06:48,992 ‫- ینی چی؟ ‫- اه! 97 00:06:49,075 --> 00:06:52,787 ‫دکترا گفتن رو دنده‌ام یخ بذارن و ‫72 ساعت استراحت کنم. 98 00:06:52,871 --> 00:06:54,205 ‫و آرنجمم این صدارو میده. 99 00:06:54,289 --> 00:06:55,874 ‫یه بیمار جدید اومده تخت لازم داره، 100 00:06:55,957 --> 00:06:57,876 ‫و تو هم که اصلاً قرار نیست بمیری ‫پس بلند شو. 101 00:06:57,959 --> 00:07:00,629 ‫اه تو رو خدا بذار اون دختر ‫جدید تو کما باشه. 102 00:07:00,712 --> 00:07:03,173 ‫من حتی پودینگ بعد از صبحانه‌امو نخوردم. 103 00:07:03,256 --> 00:07:05,967 ‫اینجا بهترین رستوران شهر نیست ‫برو بیرون زودباش. 104 00:07:06,051 --> 00:07:07,636 ‫زودباش، کمک میخوای؟ 105 00:07:07,719 --> 00:07:09,554 ‫دستمالی نکن. 106 00:07:12,933 --> 00:07:14,476 ‫اه نه نه! 107 00:07:14,559 --> 00:07:16,186 ‫الان میفهمم قضیه چیه. 108 00:07:16,269 --> 00:07:20,982 ‫یه نفر از بلاک سی میندازین بیرون ‫تا بلاک دی عزیز دردونتون جاشو بگیره. 109 00:07:21,066 --> 00:07:24,694 ‫شما وظایف ما و حقوق بهداشتی مارو ‫میدین به یکی دیگه؟ 110 00:07:24,778 --> 00:07:26,571 ‫برو اونور! برو اونور! 111 00:07:27,447 --> 00:07:29,407 ‫نه نه نه! 112 00:07:29,491 --> 00:07:31,368 ‫- زنگ بزنم «بورچ» واسه مشاوره روانی بیاد؟ ‫- کمک! 113 00:07:31,451 --> 00:07:32,786 ‫نه، اون مث خر نئشه کرده. 114 00:07:32,869 --> 00:07:34,746 ‫بذار ببینیم وقتی حالش بهتر شد چطور میشه. 115 00:07:34,829 --> 00:07:36,873 ‫محکم ببندش. بذار خودشو خالی کنه. 116 00:07:36,957 --> 00:07:40,043 ‫جون مادرتون، نمیتونین این ‫خروس بی محل کنار من زنجیرش کنین مرد. 117 00:07:40,126 --> 00:07:42,754 ‫من میگرن دارم، باید بخوابم. 118 00:07:42,837 --> 00:07:43,713 ‫موفق باشی. 119 00:07:43,797 --> 00:07:46,132 ‫- لطفاً کمک کن، نه! ‫- آروم باش، طوری نیست! 120 00:07:50,470 --> 00:07:53,139 ‫یه حوله کوفتی میدی من، لطفاً؟ 121 00:07:53,223 --> 00:07:54,307 ‫یه لحظه. 122 00:07:55,809 --> 00:07:57,686 ‫حوله، حوله، حوله. 123 00:07:58,269 --> 00:08:01,189 ‫تازه یادم اومد کجا گذاشته بودمشون. 124 00:08:01,272 --> 00:08:04,359 ‫این یکی چطوره؟ رو جعبه‌ای که ‫بزرگ و واضح نوشته حوله؟ 125 00:08:04,442 --> 00:08:07,362 ‫ولی پر از کتابه، معلومه. 126 00:08:07,445 --> 00:08:09,030 ‫از جعبه‌ها استفاده کردم. 127 00:08:09,114 --> 00:08:11,741 ‫«جو»، میتونستی اقلاً برچسبشو عوض کنی. 128 00:08:11,825 --> 00:08:12,784 ‫چرا؟ 129 00:08:12,867 --> 00:08:15,161 ‫میدونم توش کتابه چون سنگینه. 130 00:08:15,245 --> 00:08:18,873 ‫تازه وقتی بازشون میکنم ‫میبینم کتابه. 131 00:08:25,296 --> 00:08:26,214 ‫تو نذاشتی بری. 132 00:08:26,297 --> 00:08:28,883 ‫هنوز قهوه نخوردم، هنوز ‫سرعت عملم مثل قبل نشده. 133 00:08:28,967 --> 00:08:30,885 ‫خیس شدم، یه حوله پیدا کن. 134 00:08:30,969 --> 00:08:32,387 ‫اینجا که جات راحته. 135 00:08:33,930 --> 00:08:35,306 ‫سريال "یانگر" تماشا میکنی. 136 00:08:36,433 --> 00:08:38,893 ‫تو تخت خواب مطالعه میکنی. 137 00:08:39,394 --> 00:08:41,479 ‫به محض اینکه وارد شدی ‫کرست در آوردی. 138 00:08:41,563 --> 00:08:43,690 ‫- خانمها دوست دارن راحت باشن. ‫- دیدی؟ 139 00:08:43,773 --> 00:08:45,775 ‫بالاخره دارم «ناتالی» واقعی رو میبینم. 140 00:08:45,859 --> 00:08:47,569 ‫موندن اینجا خیلی بهتر بود تا اینکه 141 00:08:47,652 --> 00:08:50,321 ‫برگردم و هرروز خودمو وفق "آلبانی" بکنم. 142 00:08:51,406 --> 00:08:55,785 ‫وقتی تو اماکن عمومی غذا میخورم ‫دقیق میای میشینی رو به روم. 143 00:08:55,869 --> 00:08:57,078 ‫یه بار رفتی کنار پنج تا مرد نشستی. 144 00:08:57,162 --> 00:08:58,496 ‫آروم باش. 145 00:08:58,580 --> 00:09:02,584 ‫مثل آخرین روز تو اردو میمونه ‫وقتی یهو همه با هم رفیق میشن 146 00:09:02,667 --> 00:09:06,337 ‫و قسم میخورن تا ابد با هم باشن. ‫بعد از یه هفته که رفتی فراموش میشه. 147 00:09:06,421 --> 00:09:08,590 ‫حرف رفتن شد، مگه قرار ‫نبود امروز بری؟ 148 00:09:09,507 --> 00:09:11,176 ‫یه کار دیگه هست باید انجام بدم. 149 00:09:11,259 --> 00:09:15,096 ‫اون لباسو لازم دارم، بقیه‌اش ‫تو یکی از این جعبه‌هاست. 150 00:09:15,180 --> 00:09:16,556 ‫یه کار دیگه؟ 151 00:09:19,809 --> 00:09:22,771 ‫بیا قبل از اینکه دوشنبه برم ‫یه کار خاص بکنیم. 152 00:09:22,854 --> 00:09:24,564 ‫قشنگ این مناسبتُ فراموش نشدنی بکنیم. 153 00:09:24,647 --> 00:09:27,400 ‫چقدر تو نازک نارنجی هستی. 154 00:09:27,484 --> 00:09:30,153 ‫داشتم به یه گشت گذار تو یه باغ تو 155 00:09:30,236 --> 00:09:32,197 ‫کتابخونه رئیس جمهور روزولت بگذرونیم؟ 156 00:09:32,280 --> 00:09:34,074 ‫شرط میبندم چند ساله تو فکرشی. 157 00:09:34,157 --> 00:09:36,242 ‫از سال 11م کلاس تاریخ آمریکا. 158 00:09:36,326 --> 00:09:38,703 ‫تو لیست آرزوهامه. 159 00:09:40,872 --> 00:09:43,583 ‫بذار یه چیزی ازت بپرسم. 160 00:09:43,666 --> 00:09:47,337 ‫این مدل مو به نظرت ‫شبیه "مجرم بیگناه" هست؟ 161 00:09:48,546 --> 00:09:52,175 ‫این مدل مو دقیقاً داره میگه، 162 00:09:52,258 --> 00:09:56,679 ‫"از این زندگی سیر شدم. ‫خواهش میکنم ای خدا! کمک کن ریق رحمتو سر بکشم." 163 00:09:58,348 --> 00:10:01,643 ‫چرا نمیخندی؟ خنده دار بود که. 164 00:10:02,477 --> 00:10:05,188 ‫بیخیال، باید واسه برنامه خودمو خالی کنم. 165 00:10:05,271 --> 00:10:06,397 166 00:10:07,440 --> 00:10:09,192 ‫موهات طوری نیست. 167 00:10:09,275 --> 00:10:10,527 ‫نمیدونم چرا اینقدر عصبی هستم. 168 00:10:10,610 --> 00:10:13,321 ‫«سیلویا» میگه حتی قرار نیست ‫دوربین اونجا باشه. 169 00:10:13,404 --> 00:10:15,073 ‫چون صورتت دوربینو به چاک میداد. 170 00:10:17,992 --> 00:10:18,868 ‫ببخشید. 171 00:10:18,952 --> 00:10:21,121 ‫داشتم شوخی پشت وانتی میکردم ‫راست میگی، معذرت میخوام. 172 00:10:21,913 --> 00:10:23,331 ‫وایسا. 173 00:10:23,414 --> 00:10:25,792 ‫فکر کردم دیگه بعد از آخرین بار ‫مصاحبه انجام نمیدی؟ 174 00:10:25,875 --> 00:10:28,419 ‫چیکار میخوای بکنی؟ میخوای ‫تو هر زندان نگهبانارو عصبانی بکنی؟ 175 00:10:28,503 --> 00:10:30,004 ‫مصاحبه نیست. 176 00:10:30,088 --> 00:10:33,133 ‫باشه؟ من فردا استشهاد دادگاهی دارم. 177 00:10:35,218 --> 00:10:36,761 ‫مگه ماه بعد نبود؟ 178 00:10:37,637 --> 00:10:42,016 ‫نه مرد «کاپوتو» داره میره، واسه ‫همین میخوان سریع شهادت بده. 179 00:10:42,100 --> 00:10:45,270 ‫و قبول کرده یه شاهد عینی باشه ‫و از من حمایت کنه. 180 00:10:46,771 --> 00:10:49,190 ‫ینی اینکه من قاتل نیستم. 181 00:10:49,941 --> 00:10:50,859 ‫ای بابا. 182 00:10:50,942 --> 00:10:55,196 ‫و اینکه من سزاوار حکم اعدام نیستم. 183 00:10:58,658 --> 00:10:59,534 ‫تو خوبی؟ 184 00:11:00,326 --> 00:11:02,912 ‫آره، خوبم، فقط... 185 00:11:04,164 --> 00:11:06,082 ‫کمرم این اواخر درد میکرد. 186 00:11:06,166 --> 00:11:09,544 ‫شاید بخاطر این تختهای بخش ‫تفکیک عمومی باشه. 187 00:11:09,627 --> 00:11:11,045 ‫بدجوری رو اعصابه. 188 00:11:11,129 --> 00:11:15,425 ‫«ویی» قبلاً سرشو میذاشت رو کتابها. 189 00:11:15,508 --> 00:11:17,510 ‫میگفت برای ستون فقرات خوبه. 190 00:11:18,678 --> 00:11:21,931 ‫آره آره، امتحان میکنم. 191 00:11:22,557 --> 00:11:24,142 ‫آره. 192 00:11:34,152 --> 00:11:35,570 ‫به منم از اونا میدی؟ 193 00:11:36,821 --> 00:11:39,282 ‫نمیدونم در مورد چی حرف میزنی. 194 00:11:39,365 --> 00:11:41,284 ‫هی به خاطرت به من حمله کردن یادته؟ 195 00:11:42,535 --> 00:11:43,870 ‫هنوزم درد دارم. 196 00:11:44,746 --> 00:11:47,040 ‫بهم اعتماد کن، اینا به دردت نمیخوره. 197 00:11:48,207 --> 00:11:50,126 ‫اینا یه مشت شوره حموم از ‫سه سال پیشه. 198 00:11:50,209 --> 00:11:53,671 ‫سه تا دخترو فرصتاد بخش روانی ‫قبل از اینکه وارد بازار بکنیم. 199 00:11:54,631 --> 00:11:56,090 ‫واسه همین «بارب» تو درمانگاهه؟ 200 00:11:57,634 --> 00:11:58,843 ‫میخواستی بکشیش؟ 201 00:11:58,927 --> 00:12:00,637 ‫نه. 202 00:12:01,387 --> 00:12:04,515 ‫«بارب» به معتاد خالصه. ‫اون از پس اینا برمیاد. 203 00:12:05,558 --> 00:12:08,311 ‫فقط میخواستم یکم زمان بخرم. 204 00:12:08,394 --> 00:12:11,522 ‫اون تو درمانگاه یکم استراحت میکنه ‫و منم وقت واسه فکر کردن دارم. 205 00:12:11,606 --> 00:12:13,191 ‫واقعآً داری شرورو میگی. 206 00:12:14,400 --> 00:12:15,693 ‫اون پرنده تو علاءالدین میشناسی؟ 207 00:12:15,777 --> 00:12:16,653 ‫تو نمیفهمی. 208 00:12:16,736 --> 00:12:18,947 ‫«بارب»ی که نئشه باشه میخواد منو بکشه. 209 00:12:19,030 --> 00:12:20,365 ‫«بارب»ی که سر عقل باشه اینکارو میکنه. 210 00:12:20,448 --> 00:12:21,991 ‫داری مزخرفات تحویلم میدی. 211 00:12:22,075 --> 00:12:24,786 ‫امروز صبح، دیدم هم اتاقیم ‫داره با خمیردندونم ور میره. 212 00:12:25,703 --> 00:12:27,372 ‫لعنتی، واقعاً کار کثیفیه. 213 00:12:30,375 --> 00:12:34,504 ‫من با چیزی که نگهبان اینجا قاچاق ‫میکنه نیاز «باربُ» برطرف میکنم، ولی... 214 00:12:34,587 --> 00:12:36,255 ‫واسه تمام بلاک کافی نیست. 215 00:12:38,257 --> 00:12:40,093 ‫دیگه فکری به ذهنم نمیرسه. 216 00:12:42,387 --> 00:12:43,721 ‫من شاید یه فکری داشته باشم. 217 00:12:43,805 --> 00:12:44,764 ‫همم؟ 218 00:12:45,473 --> 00:12:46,975 ‫قبلاً تو لونه قبلیمون قاچاق میکردم. 219 00:12:48,101 --> 00:12:48,935 ‫لونه؟ 220 00:12:57,860 --> 00:13:00,405 ‫خیلی خب، حالا از سمت چپ. 221 00:13:01,990 --> 00:13:04,784 ‫- گفت چپ ابله. ‫رفتم چپ. 222 00:13:04,867 --> 00:13:07,578 ‫این چپه، ببین؟ L میشه چپ. 223 00:13:08,246 --> 00:13:09,414 ‫گیج شدم. 224 00:13:09,497 --> 00:13:13,626 ‫خانما! بدنتون رو کنترل کنید ‫و فضای رقصنده رو به خاطر داشته باشید. 225 00:13:13,710 --> 00:13:16,754 ‫وگرنه، حادثه رخ میده و آخرش سر ‫از صندلی در میارین. 226 00:13:16,838 --> 00:13:19,424 ‫بخاطر ارتباط با موسیقی ‫معذرت خواهی نمیکنم. 227 00:13:19,507 --> 00:13:22,218 ‫برای همین خیلی مهمه که ‫فرم اصلی رو حفظ کنید. 228 00:13:22,301 --> 00:13:26,472 ‫تا وقتی آزاد هستید و قانونی ‫دست نزدن وجود نداره، 229 00:13:26,556 --> 00:13:28,516 ‫میتونید با یه شریک ادامه بدید. 230 00:13:30,435 --> 00:13:32,311 ‫میدونی چیه؟ صبر کن. 231 00:13:32,937 --> 00:13:34,355 ‫اه باشه. 232 00:13:34,439 --> 00:13:36,524 ‫باشه، دستاتو اینطوری کن، بریم. 233 00:13:39,235 --> 00:13:40,570 ‫اه واو، خوبه، میبینی؟ 234 00:13:40,653 --> 00:13:44,073 ‫کسی نمیخواد شمارو مثل یه بادکنک ‫گنده که واسه تبلیغات تکون میخوره ببینه. 235 00:13:44,157 --> 00:13:47,452 ‫ولی اگه فضای رقصنده رو تحت کنترل بگیرید... 236 00:13:47,535 --> 00:13:49,495 ‫- خب، آروم، باشه؟ ‫- باشه. 237 00:13:49,579 --> 00:13:51,080 ‫فقط به اندازه نصف یه مرد باش. 238 00:13:51,831 --> 00:13:53,875 ‫باشه، پایین تنه رو میبرید جلو. 239 00:13:53,958 --> 00:13:56,085 ‫به سمت پایین، باشه؟ 240 00:13:56,169 --> 00:13:57,170 ‫بریم. 241 00:13:58,421 --> 00:13:59,505 ‫درسته. 242 00:13:59,589 --> 00:14:01,340 ‫فرو کن، فرو کن. 243 00:14:03,051 --> 00:14:03,968 ‫فرقشو دیدید؟ 244 00:14:04,844 --> 00:14:06,804 ‫خیلی خوبه. 245 00:14:07,430 --> 00:14:10,349 ‫آره، تکون بده، تکون بده. 246 00:14:11,059 --> 00:14:14,479 ‫آفرین «لوسچک»! 247 00:14:22,236 --> 00:14:24,655 ‫اه، فک کنم موسیقی داره تموم میشه. 248 00:14:25,656 --> 00:14:27,325 ‫خیلی خب، اینطوریه. 249 00:14:27,408 --> 00:14:28,993 ‫واقعاً گیج شدم. 250 00:14:29,619 --> 00:14:31,079 ‫اه خدای من. 251 00:14:31,162 --> 00:14:34,665 ‫خب، بیاین، تا اون حرکاتو انجام بدیم. 252 00:14:41,422 --> 00:14:44,801 ‫یکم کار میبره تا به تلفن و ‫این شیشه عادت کنی. 253 00:14:45,635 --> 00:14:46,803 ‫درست مثل فیلما مامان. 254 00:14:48,554 --> 00:14:52,266 ‫خیلی خوشحالم که میبینمت. ‫ممنون که اومدی «واسیا». 255 00:14:52,350 --> 00:14:54,977 ‫- ببخشید زودتر نیومدم. ‫- نه طوری نیست. 256 00:14:55,061 --> 00:14:57,563 ‫حالا که اینجا هستی، فقط همین مهمه. 257 00:14:58,147 --> 00:15:01,317 ‫«یوری» چطوره؟ و «ماکسیم»؟ 258 00:15:01,401 --> 00:15:04,445 ‫نمیخواستن بیان مامان جونشونُ ببینن؟ همم؟ 259 00:15:04,529 --> 00:15:06,364 ‫خب نه، «یوری» خوبه. 260 00:15:06,447 --> 00:15:09,200 ‫با یه کامیون داره بستنی شکلاتی میفروشه. 261 00:15:09,283 --> 00:15:13,204 ‫باید شبا کار کنه که هوا خنکه ‫وگرنه تمام محصولاتش آب میشه. 262 00:15:13,287 --> 00:15:15,581 ‫برای همین روزا میخوابه. 263 00:15:15,665 --> 00:15:17,583 ‫واسه «ماکسیم» یه کار جور کرد ‫اونا همیشه تو جاده هستن. 264 00:15:17,667 --> 00:15:20,044 ‫تا وقتی دارن کار میکنن، خوبه. 265 00:15:20,128 --> 00:15:20,962 ‫آره. 266 00:15:21,045 --> 00:15:25,091 ‫بدون کار، نمیشه ماهی رو ‫از دریاچه گرفت. 267 00:15:25,174 --> 00:15:28,261 ‫به محض اینکه رو پای خودشون وایسادن، ‫واسه مادرشون هم وقت میذارن. 268 00:15:28,344 --> 00:15:29,470 ‫شما همه میتونین با هم بیاین. 269 00:15:30,179 --> 00:15:32,348 ‫شاید نوه ها رو هم آوردید. 270 00:15:32,432 --> 00:15:35,059 ‫اینقدر بزرگ شدن که تا اینجا بیان، نه؟ 271 00:15:35,143 --> 00:15:35,977 ‫همم. 272 00:15:37,979 --> 00:15:40,106 ‫و پدرت؟ اونم خوبه؟ 273 00:15:41,065 --> 00:15:43,443 ‫آره، بابا خوبه. 274 00:15:43,526 --> 00:15:47,363 ‫هر از چندگاهی میرم پیشش ‫ولی اون خیلی کم، اه... 275 00:15:47,447 --> 00:15:49,031 ‫اونم کار میکنه؟ 276 00:15:49,115 --> 00:15:53,035 ‫راستش نه مامان، اون الان ‫شغلی نداره. 277 00:15:53,870 --> 00:15:56,873 ‫پس چرا همراهت نیومد؟ مریضه؟ 278 00:15:56,956 --> 00:16:01,085 ‫نه حالش خوبه، مشکل روده داره ‫ولی حالش خوبه. 279 00:16:02,628 --> 00:16:05,423 ‫بهش نگفتی من آماده‌ام که ببینمش؟ 280 00:16:06,299 --> 00:16:08,801 ‫بهش گفتم مامان ولی، ام... 281 00:16:10,386 --> 00:16:11,846 ‫فکر نکنم اون برای دیدنت آماده باشه. 282 00:16:12,805 --> 00:16:14,765 ‫منظورت چیه؟ 283 00:16:17,435 --> 00:16:21,814 ‫نه اون... اون با یکی قرار گذاشته. 284 00:16:23,149 --> 00:16:24,609 ‫یه زن. 285 00:16:24,692 --> 00:16:26,068 ‫نمیدونم، فکر کنم راضیه. 286 00:16:27,612 --> 00:16:28,863 ‫اه خدای من. 287 00:16:29,614 --> 00:16:30,656 ‫لعنتی. 288 00:16:31,532 --> 00:16:36,370 ‫اه، واسه همین هیچکس خبر مرگشون ‫نیومدن منو ببینن. 289 00:16:36,454 --> 00:16:39,373 ‫چون همه دارین ولگردی باباتونُ مخفی میکنین. 290 00:16:41,000 --> 00:16:45,171 ‫عشق سیب زمینی نیست که ‫همینطوری از پنجره پرتش کنه بیرون. 291 00:16:45,254 --> 00:16:49,842 ‫ولی هنوز متأهله، بزرگت نکردم ‫که مثل اون بشی. 292 00:16:50,426 --> 00:16:53,971 ‫مامان، تو اونو رها کردی، تو ‫همه مارو رها کردی. 293 00:16:54,055 --> 00:16:54,931 ‫چه انتظاری داشتی؟ 294 00:16:55,014 --> 00:16:57,808 ‫انتظار داشتم به سوگند ازدواجش ‫وفادار بمونه. 295 00:16:57,892 --> 00:16:59,727 ‫"در خوشی و ناخوشی." 296 00:16:59,810 --> 00:17:03,022 ‫این جمله عاشقانه‌ای بود که ‫روز عروسیمون بهم گفت. 297 00:17:03,105 --> 00:17:07,235 ‫میبینی، واسه همینه کسی نمیاد ‫ملاقاتت خب؟ 298 00:17:07,318 --> 00:17:09,946 ‫چون نمیخوان مادر پولاد زره واسشون سخنرانی کنه. 299 00:17:10,029 --> 00:17:12,907 ‫تو این شیشه رو گذاشتی بینمون مامان. 300 00:17:12,990 --> 00:17:15,493 ‫تو، نه کسه دیگه تو اینکارو کردی. 301 00:17:26,045 --> 00:17:27,922 ‫قشنگ شدی. 302 00:17:28,005 --> 00:17:29,006 ‫معشوقه‌ت کیه؟ 303 00:17:29,090 --> 00:17:30,841 ‫من واسه خوشگل بودن مرد لازم ندارم. 304 00:17:31,884 --> 00:17:33,344 ‫واسه اعتماد به نفس و این چیزاست. 305 00:17:33,427 --> 00:17:36,138 ‫باید زندگی که میخوای رو تصور کنی ‫و بعد مجسمش کنی. 306 00:17:36,222 --> 00:17:37,932 ‫ینی تیم پلنگی تصور توئه؟ 307 00:17:39,433 --> 00:17:41,644 ‫میخوای قالی خونه یه یارو ‫سعودی چیزی باشی؟ 308 00:17:41,727 --> 00:17:43,521 ‫اول از همه درسته این پلنگه. 309 00:17:43,604 --> 00:17:46,357 ‫و من مثل یه پلنگ وفق پذیر هستم. 310 00:17:46,440 --> 00:17:50,820 ‫پلنگا دوست دارن شکارشون به یه ‫درخت بکشونن تا شیر نتونه بهش برسه. 311 00:17:52,446 --> 00:17:55,157 ‫«مارگریتا» مستندهای طبیعتُ دوست داره. 312 00:17:55,241 --> 00:17:58,160 ‫- فکر کردم خودت خونه داری. ‫- دارم روش کار میکنم. 313 00:17:58,869 --> 00:17:59,870 ‫مث چی گرونه. 314 00:17:59,954 --> 00:18:01,330 ‫اول و آخر هر ماه پول میخوان. 315 00:18:01,414 --> 00:18:03,833 ‫به علاوه یه صندوق امانات به ‫علاوه فی دلال. 316 00:18:03,916 --> 00:18:05,751 ‫و باید واسه بچه‌ها سه تخته باشه. 317 00:18:08,004 --> 00:18:12,049 ‫ببین، شاید یه فکری داشته باشم که ‫بتونه کمکت کنه سریعتر برشونگردونی. 318 00:18:13,676 --> 00:18:15,678 ‫تو ارتباطات قدیمی «سزار» داری؟ 319 00:18:18,681 --> 00:18:20,766 ‫فقط باید از اون هاپو رد بشیم. 320 00:18:22,393 --> 00:18:24,520 ‫شنیدم اگه شرتتو با شاش شغال مخلوط کنی، 321 00:18:24,604 --> 00:18:25,646 ‫اونا نمیتونن بوشُ بشنون. 322 00:18:25,730 --> 00:18:28,357 ‫داری چی ور میزنی؟ ‫الان باید شرت بپوشم؟ 323 00:18:28,441 --> 00:18:31,402 ‫آره، چون باید اونارو فرو کنی تو... 324 00:18:32,903 --> 00:18:34,405 ‫اون پایین... 325 00:18:34,488 --> 00:18:37,450 ‫و بعد بذاریش تو دستشویی ملاقات کننده‌ها و من... 326 00:18:37,533 --> 00:18:40,202 ‫عقل از سرت پریده؟ 327 00:18:40,286 --> 00:18:42,038 ‫میخوای دوباره برگردم پیش تو؟ 328 00:18:42,121 --> 00:18:44,040 ‫اونا خانواده منم هستن. 329 00:18:44,123 --> 00:18:46,667 ‫نمیتونی اونارو تو پرورشگاه ول ‫کنی، خودت گفتی پول لازم داری. 330 00:18:46,751 --> 00:18:48,461 ‫دارم پول جور میکنم. 331 00:18:48,544 --> 00:18:51,047 ‫با نوشیدنیهای گیاهی حسابی کارم سکه شده. 332 00:18:51,130 --> 00:18:54,425 ‫میخوام برم هتل کاپیتان کلاب و یه دور ‫سه روزه تو سنت توماس بزنم. 333 00:18:54,508 --> 00:18:57,136 ‫- مزخرفه و خودتم میدونی. ‫- نه، تو مزخرفی. 334 00:18:59,138 --> 00:19:02,308 ‫من مثل یه پلنگم، از اشتباهاتم درس میگیرم. 335 00:19:02,391 --> 00:19:05,686 ‫و نمیذارم یه شیر شانس دوباره منو ‫ازم بگیره. 336 00:19:09,148 --> 00:19:13,235 ‫با بخش مشاوره جدید برگشتیم، ‫از یه دوست بخواین. 337 00:19:13,319 --> 00:19:17,114 ‫"«از یه دوست بخواین» عزیزم، تمام زندگیم بخاطر این شخص تغییر کرد 338 00:19:17,198 --> 00:19:22,328 ‫من موهامو بلاند کردم، یه لزبین شدم و ‫یه تاتو هم به اسم معشوقه‌ام دارم." 339 00:19:22,411 --> 00:19:24,205 ‫خب، مشکلو میبینم. 340 00:19:24,288 --> 00:19:28,876 ‫خب، مشاوره من اینه که هیچوقت یه ‫تاتو به اسم معشوقه‌تون نگیرید. 341 00:19:28,959 --> 00:19:32,838 ‫درضمن، هیچوقت از کلمه "معشوقه" استفاده نکنین. 342 00:19:32,922 --> 00:19:35,966 ‫ینی، هیچی از آنجلینا جولی یاد نگرفتیم؟ 343 00:19:36,050 --> 00:19:38,844 ‫یا نیک کانون؟ ‫یا جانی دپ؟ 344 00:19:38,928 --> 00:19:42,932 ‫فقط بخاطر اینکه یه خالکوبی با ‫جمله "واینو تا ابد" داری، 345 00:19:43,015 --> 00:19:45,851 ‫یه این معنی نیست که یادمون میره ‫یه زمانی میگفتن "وینونا". 346 00:19:45,935 --> 00:19:50,272 ‫جانی دپ با «وینونا جاد» رو هم ریخته بودن؟ 347 00:19:51,190 --> 00:19:54,610 ‫همم، عشق واقعاً چه پلهای درست میکنه. 348 00:19:54,694 --> 00:19:58,948 ‫تنها کلمه مورد تایید به عنوان ‫تاتو اسم مادرتونه. 349 00:19:59,031 --> 00:20:01,409 ‫ولی اصلاً اینکارو نکنید، ‫چون جالب نیست. 350 00:20:01,492 --> 00:20:05,663 ‫فقط همون ستاره و نقشهای بودایی بکشید بهتره. 351 00:20:09,583 --> 00:20:12,670 ‫با ادامه برنامه "بی پرده با فلاکا" دوباره برمیگردیم . 352 00:20:12,753 --> 00:20:13,963 ‫و دوستتون «توا» 353 00:20:14,964 --> 00:20:18,008 ‫خدایا، میشه لطفاً بیای این بالا؟ 354 00:20:18,092 --> 00:20:21,303 ‫کمرم به چاک رفته، این تنها راهیه ‫که دردشو کمتر کنم. 355 00:20:21,387 --> 00:20:22,638 ‫باید بری درمانگاه. 356 00:20:22,722 --> 00:20:27,101 ‫نه، بعد از "گاینو گلن" دیگه سراغ دکترهای زندان نمیرم. 357 00:20:27,184 --> 00:20:29,353 ‫اینطوری بهم نگاه نکنین، 358 00:20:29,437 --> 00:20:30,730 ‫بیخودی میان در مورد 359 00:20:30,813 --> 00:20:33,315 ‫پوشیدن شرتهای جنس پلی استر ‫واسم یه مقاله سخنرانی میکنن. 360 00:20:33,399 --> 00:20:36,736 ‫انگار دارم با دیوار حرف میزنم. ‫اصلاً نمیتونم هیچ جریانی درست کنم. 361 00:20:36,819 --> 00:20:40,531 ‫این بخش اصلاً به درد نمیخوره. ‫طنز مارو داره نابود میکنه. 362 00:20:41,365 --> 00:20:43,743 ‫نه، داریم به مردم کمک میکنیم. 363 00:20:43,826 --> 00:20:48,456 ‫نوشتن نامه وقتی هیچ چاره‌ای نداری ‫مثل روانپاکسازی و این چیزا میمونه. 364 00:20:50,499 --> 00:20:53,878 ‫مثل اعتراف کردن با یه کشیش میمونه، 365 00:20:53,961 --> 00:20:55,546 ‫به این تفاوت که کسی بهت اعتراض نمیکنه. 366 00:20:58,132 --> 00:20:59,925 ‫اونا همه جا هستن. 367 00:21:00,009 --> 00:21:02,052 ‫لعنتیا همه جا هستن. 368 00:21:03,137 --> 00:21:06,766 ‫لطفاً! لطفاً! لطفاً! 369 00:21:06,849 --> 00:21:08,684 ‫الان صورتمو میخورن. 370 00:21:08,768 --> 00:21:11,771 ‫اه خدای من، باشه باشه. 371 00:21:12,855 --> 00:21:14,607 ‫- اونا کین؟ ‫- مگسا. 372 00:21:14,690 --> 00:21:17,026 ‫همم، از کجا میدونی میخوان تورو بخورن؟ 373 00:21:17,109 --> 00:21:20,613 ‫خودشون بهم گفتن، اونم با اون ‫دست مالیهای عجیبشون. 374 00:21:22,615 --> 00:21:24,158 ‫معذرت میخوام. 375 00:21:24,241 --> 00:21:27,411 ‫من اخیراً شدم ملکه مگسها خب؟ 376 00:21:27,495 --> 00:21:30,039 ‫پس اتفاقاً میدونم اونا گیاخوارن. 377 00:21:30,122 --> 00:21:32,333 ‫دقیقاً، من خودم هویجم. 378 00:21:33,042 --> 00:21:36,420 ‫باشه، خب اطلاعات به درد بخوری بود ‫ممنون. 379 00:21:39,381 --> 00:21:41,467 ‫اون غورباقه گنده بک اونطرف میبینی؟ 380 00:21:41,550 --> 00:21:42,676 ‫ها. 381 00:21:42,760 --> 00:21:43,928 ‫کنار درخت؟ 382 00:21:44,428 --> 00:21:48,265 ‫ببین! غورباقه خودشون. 383 00:21:48,349 --> 00:21:50,017 ‫اه! 384 00:21:50,601 --> 00:21:52,102 ‫دستت درد نکنه آقای غورباقه. 385 00:21:53,187 --> 00:21:55,898 ‫میتونم شمارو "ادوارد ساتن ویور سوم" صدا بزنم؟ 386 00:21:55,981 --> 00:21:57,191 ‫بله. 387 00:22:00,027 --> 00:22:02,488 ‫خوبه. 388 00:22:03,364 --> 00:22:05,825 ‫- اگه برگردن چی؟ ‫- آره. 389 00:22:05,908 --> 00:22:08,118 ‫اگه ساکت باشی نمیتونن پیدات کنن. 390 00:22:08,202 --> 00:22:10,454 ‫اونا پنج تا چشم دارن. 391 00:22:11,205 --> 00:22:15,209 ‫خیلی خب ببین نگران نباش. ‫من خودم تو باتلاق راهنماییت میکنم. 392 00:22:15,292 --> 00:22:16,335 ‫باشه. 393 00:22:16,418 --> 00:22:20,172 ‫اول، بخز پایین، باشه؟ پایین. 394 00:22:23,634 --> 00:22:25,678 ‫پایین، پایین. 395 00:22:26,887 --> 00:22:28,889 ‫خیلی ممنون که کمکم کردی. 396 00:22:28,973 --> 00:22:31,934 ‫ششش، مگس نیاد. 397 00:22:32,977 --> 00:22:33,978 ‫ممنون. 398 00:22:35,020 --> 00:22:38,816 ‫اون اتفاق عجیبی که سر ‫کلاس با «لوسچک» افتاد. 399 00:22:39,608 --> 00:22:41,986 ‫عجیب؟ «لوسچک»؟ 400 00:22:42,528 --> 00:22:44,321 ‫- بگو... ‫- خب... 401 00:22:44,989 --> 00:22:48,367 ‫میدونی وقتی «لوسچک» میترسه، چی میشه؟ 402 00:22:49,410 --> 00:22:52,329 ‫آه آره، در مورد اون ‫مشکلش میدونم، آره. 403 00:22:53,372 --> 00:22:57,001 ‫تو فکر میکنی من، ترسناکم؟ 404 00:22:58,252 --> 00:23:00,212 ‫نه راستش نه، خب، مامان ترسناک. 405 00:23:00,296 --> 00:23:02,715 ‫ینی، به اندازه کافی ترسناک هستی. 406 00:23:02,798 --> 00:23:05,342 ‫ولی فکر نکنم به خاطر اون شق کرده باشه. 407 00:23:14,226 --> 00:23:15,603 ‫وقتی که داشت شق میکرد... 408 00:23:17,354 --> 00:23:19,815 ‫کجا چسبونده بود؟ 409 00:23:21,525 --> 00:23:24,903 ‫خب انگار چسبونده بود به رون راست من. 410 00:23:24,987 --> 00:23:27,990 ‫ولی فقط واسه آموزش رقص اونکارو کردیم. 411 00:23:28,073 --> 00:23:29,199 ‫اها اها اها 412 00:23:30,034 --> 00:23:32,202 ‫اون یه شق حاصل از ترس نبود. 413 00:23:32,286 --> 00:23:35,414 ‫یه شق واقعی بود، گلوی «لوسچک» پیشت گیر کرده. 414 00:23:37,666 --> 00:23:40,753 ‫- اه لعنت، غذا رسید. ‫- بذار بیارمت پایین. 415 00:23:40,836 --> 00:23:41,837 ‫نه. 416 00:23:41,920 --> 00:23:45,799 ‫دکتر یه نسخه میدول نوشته تا ‫دیگه کتک نخورم. 417 00:23:45,883 --> 00:23:47,718 ‫بهتره همینجا بمونم 418 00:23:47,801 --> 00:23:51,805 ‫تا وقتی یه نفر دیگه به گاج ‫بره و اون ژیندها منو ول کنن. 419 00:23:51,889 --> 00:23:52,765 ‫وایسا. 420 00:23:55,517 --> 00:23:56,894 ‫آبیا اینکارو باهات کردن؟ 421 00:23:59,355 --> 00:24:00,898 ‫خیلی خب. 422 00:24:00,981 --> 00:24:03,317 ‫اون ژیندها رو اسم ببر و منم... 423 00:24:03,400 --> 00:24:04,693 ‫که چی؟ 424 00:24:04,777 --> 00:24:07,780 ‫میخوای آخرش تو هم خون ریزی داخلی بکنی؟ 425 00:24:07,863 --> 00:24:09,782 ‫نه، حماقته. 426 00:24:09,865 --> 00:24:13,202 ‫میتونم 6 روز بدون غذا خوردن ‫زنده بمونم، اولین ماشینمُ اینطوری برنده شدم. 427 00:24:13,285 --> 00:24:14,995 ‫باید به یه نگهبان بگی. 428 00:24:15,621 --> 00:24:16,705 ‫کی؟ 429 00:24:16,789 --> 00:24:19,541 ‫اونی که «دایا» رو میزنه یا ‫اونی که «تایسی» رو میزنه؟ 430 00:24:20,709 --> 00:24:21,877 ‫حتماً یکی هست 431 00:24:21,960 --> 00:24:24,296 ‫که این جنگ مزخرف الفبایی تو کتش نمیره. 432 00:24:26,298 --> 00:24:29,051 ‫اگه کون تورو داشتم از «لوسچک» میخواستم. 433 00:24:30,177 --> 00:24:32,346 ‫ولی من یه چاک تنگ دارم فقط. 434 00:24:32,429 --> 00:24:34,682 ‫هرکسی ابرقدرت خودشو داره. 435 00:24:38,185 --> 00:24:39,228 ‫ایی، ابله. 436 00:24:42,189 --> 00:24:43,440 ‫من 16 امضا 437 00:24:43,524 --> 00:24:46,652 ‫لازم دارم تا لوسچک زمینُ واسه ‫تمرین کیک بال باز کنه. 438 00:24:46,735 --> 00:24:50,614 ‫من تمام بلاکُ گشت زدم و فقط ‫3 تا امضا جمع کردم. 439 00:24:51,657 --> 00:24:52,950 ‫سه تا! 440 00:24:53,701 --> 00:24:56,662 ‫یکیشون اون «بث» بچه کش بود. 441 00:24:56,745 --> 00:24:58,914 ‫که اسمش واسه پشت پیراهن ‫زیادی طولانیه. 442 00:24:58,997 --> 00:25:02,668 ‫من امضا میکنم. میشه چارتا، ‫اینطوری میشیم چارتایی. 443 00:25:02,751 --> 00:25:04,586 ‫من امضاتو جعل کردم. 444 00:25:05,212 --> 00:25:07,756 ‫ما نامزدیم، این قانونیه. 445 00:25:07,840 --> 00:25:10,884 ‫انگار یادت رفته یه ‫شونه از جا دررفته دارم. 446 00:25:10,968 --> 00:25:12,594 ‫شاید تو لباس ورزشی خیلی ‫به دردت نخورم. 447 00:25:12,678 --> 00:25:14,847 ‫فکر کردم میتونی با پات ‫بهتر کار کنی، 448 00:25:14,930 --> 00:25:18,642 ‫که ینی من فقط 14 نفر دیگه کم دارم. 449 00:25:18,726 --> 00:25:22,646 ‫کیک بال یه سرگرمی باحال بچگی میمونه ‫چرا هیچکس نمیخواد بازی کنه؟ 450 00:25:23,272 --> 00:25:25,482 ‫بچه ها؟ از شما میپرسم. 451 00:25:27,693 --> 00:25:28,694 ‫زودباشین، «دوایت»؟ 452 00:25:29,903 --> 00:25:33,073 ‫تو به قیافه‌ات میاد ورزش نگاه میکنی. 453 00:25:33,741 --> 00:25:37,327 ‫راستش زمان خوبی نیست که در ‫معرض توپهای در حال پرتاب باشم. 454 00:25:39,580 --> 00:25:40,581 ‫توپها. 455 00:25:41,165 --> 00:25:42,499 ‫و بهونه تو چیه؟ 456 00:25:45,043 --> 00:25:46,295 ‫باشه، منصفانه‌ست. 457 00:25:48,756 --> 00:25:51,717 ‫اه مرد، دخترای سفید، حتماً میام، 458 00:25:51,800 --> 00:25:54,636 ‫ولی یه ورزش رقص سانسا با ‫«گلوریا» دارم. 459 00:25:54,720 --> 00:25:57,806 ‫باید جلسات آموزشی ترتیب بدم، ‫هشت نفری هم هستیم... 460 00:25:57,890 --> 00:26:01,143 ‫همه دارن در مورد این کارهای ‫کم اهمیت قر میزنن 461 00:26:01,226 --> 00:26:02,227 ‫و نمیخوان هیچکاری انجام بدن، 462 00:26:02,311 --> 00:26:05,522 ‫برای همین من یه فعالیت ‫اضافی در فضای باز پیشنهاد دادم... 463 00:26:05,606 --> 00:26:08,817 ‫خب فضای باز با سقف توری خیلی هم باز نیست. 464 00:26:08,901 --> 00:26:11,111 ‫ورزشهای سازمان یافته ذاتاً ‫برای افسردگی خوبه. 465 00:26:11,695 --> 00:26:13,405 ‫یه بار دیگه بگو چرا اینکارو میکنی «پایپ»؟ 466 00:26:14,281 --> 00:26:16,825 ‫چون این مکان مزخرفه. 467 00:26:17,576 --> 00:26:20,996 ‫شبها مارو تو یه جعبه زندانی میکنن، که ‫ینی مارو تو قفس میذارن، 468 00:26:21,079 --> 00:26:24,792 ‫که تو یه محیط بدون پنجره هست، ‫و من نمیتونم هیچجوره این وضعو تغییر بدم. 469 00:26:29,004 --> 00:26:32,966 ‫ولی میتونم کیک بال دوباره راه بندازم. 470 00:26:34,384 --> 00:26:39,681 ‫یه چیز کوچولو موچولو که ‫تحمل اینجارو راحتتر بکنه. 471 00:26:39,765 --> 00:26:42,643 ‫هردوش هم واسه من خوبه هم ‫واسه کسایی که بعداً میان. 472 00:26:44,895 --> 00:26:46,814 ‫راستش این خیلی خوبه. 473 00:26:47,689 --> 00:26:49,191 ‫شاید بتونی توپ و راکت امتحان کنی؟ 474 00:26:49,274 --> 00:26:53,362 ‫مهم نیست چی انتخاب کنم ‫چون کسی ثبت نام نمیکنه. 475 00:26:54,571 --> 00:26:56,740 ‫شرط میبندم «بدیسون» پشت این قضیه‌ست. 476 00:26:57,449 --> 00:26:59,409 ‫داره قلمروه خودشو به ‫رخ کارای من میکشه. 477 00:26:59,493 --> 00:27:02,162 ‫شاید کسی به خاطر همین ارازل ‫و اوباشه که کسی ثبت نام نمیکنه. 478 00:27:02,913 --> 00:27:06,124 ‫سیستم این بلاک واقعاً احمقانه‌ست. 479 00:27:06,208 --> 00:27:09,795 ‫آخه ینی، ما باید جلو اون جندگان دولا و راست بشیم؟ 480 00:27:09,878 --> 00:27:13,882 ‫بلاک سی، اطاعت کن یا بمیر، بدون هیچ دلیلی؟ 481 00:27:13,966 --> 00:27:17,636 ‫«مکس» اینطوری کار میکنه. ‫گروهها اینجارو اداره میکنن. 482 00:27:17,719 --> 00:27:19,346 ‫شخصاً خودم دوست دارم یه تیم داشته باشم. 483 00:27:20,013 --> 00:27:23,058 ‫- میدونی یه تیم خوب چیه؟ ‫- جون مامانت نگو کیک بال. 484 00:27:23,892 --> 00:27:26,353 ‫اگه بخوان تنهایی حمله کنن ‫که دیگه تیم نمیشه. 485 00:27:26,436 --> 00:27:27,479 ‫از «بلانکا» بپرس. 486 00:27:27,563 --> 00:27:30,691 ‫اینطوری یه فیلو رام میکنن تا ‫تو یه جعبه بمونه. 487 00:27:30,774 --> 00:27:32,901 ‫اول، وقتی بچه اونا بچه هستن ‫با طناب میبندن. 488 00:27:32,985 --> 00:27:36,655 ‫و وقتی که کاملا بزرگ شدن میتونی ‫با یه ریسمان اونارو سرجاشون نگه داری. 489 00:27:41,159 --> 00:27:44,246 ‫مثل وحشیها هم با چماق میزنن تو سرشون. 490 00:27:44,830 --> 00:27:47,958 ‫راستش نمیدونم اینی که گفتی ‫چه ربطی به بحثمون داشت. 491 00:27:48,041 --> 00:27:50,627 ‫میدونی چیه؟ دماغ به گاج رفته درست میگه. 492 00:27:51,837 --> 00:27:54,423 ‫گروهها تورو فریب میدن تا ‫فکر کنی چاره دیگه‌ای نداری، 493 00:27:54,506 --> 00:27:55,883 ‫اما ما هرکدوممون قدرتی داریم. 494 00:27:57,259 --> 00:28:01,930 ‫چپمن، میخوای کیک بال راه بندازی. ‫کیک بال راه بنداز. 495 00:28:02,014 --> 00:28:04,433 ‫اینا تنها ژیندگان این زندان نیستن. 496 00:28:05,267 --> 00:28:06,435 ‫کاسه کوزه رو بشکن. 497 00:28:11,398 --> 00:28:13,817 ‫صبح بخیر ماکسینیستاز. 498 00:28:14,818 --> 00:28:17,237 ‫اه واو! 499 00:28:17,321 --> 00:28:19,781 ‫کلی نامه هست که باید ‫بهش برسیم. 500 00:28:19,865 --> 00:28:24,244 ‫دوستم «فلاکا» راست میگفت. ‫شما کلی مشکل دارین. 501 00:28:24,328 --> 00:28:27,080 ‫و اه، ما هم باید یه جور ‫الهه مشاوره چیزی باشیم. 502 00:28:27,164 --> 00:28:28,624 ‫همم. 503 00:28:29,416 --> 00:28:31,627 ‫این یکی به نظر جالب میاد. 504 00:28:32,836 --> 00:28:38,383 ‫"«از یه دوست بخواین» عزیزم، من و دوستم ‫تو یه مشکلی گیر افتادیم. 505 00:28:38,467 --> 00:28:43,013 ‫من برای حفاظت از خودم دروغ ‫گفتم و حالا دوستم بخاطر این داره نابود میشه. 506 00:28:45,098 --> 00:28:49,728 ‫احساس گناهش داره منو میکشه. ‫بهم درد معده داده. 507 00:28:50,729 --> 00:28:53,899 ‫فکر کنم زخم معده گرفتم. ‫چیکار باید بکنم؟" 508 00:28:54,733 --> 00:28:56,944 ‫وای. 509 00:28:57,027 --> 00:29:00,113 ‫واقعاً وضع درهم برهمی گیر کرده ‫این دوستمون. 510 00:29:00,197 --> 00:29:02,407 ‫این با من «توا». 511 00:29:03,575 --> 00:29:05,077 ‫بزن تو دنده خواهر. 512 00:29:06,036 --> 00:29:07,704 ‫منم یه دوست خوب دارم. 513 00:29:08,413 --> 00:29:11,959 ‫اون تو یه زندانی 1500 مایل دورتر از اینجاست. 514 00:29:13,752 --> 00:29:15,671 ‫و هرروز دارم بهش فکر میکنم. 515 00:29:16,463 --> 00:29:19,383 ‫هر وقت میخوام آرایش کنم بهش فکر میکنم 516 00:29:19,466 --> 00:29:21,635 ‫هر وقت بخوام آرایشممو پاک کنم 517 00:29:21,718 --> 00:29:25,222 ‫و وقتی دارم فکر میکنم چه ‫آرایشی بزنم هم بهش فکر میکنم. 518 00:29:27,099 --> 00:29:28,517 ‫چون دوستها همینطورین. 519 00:29:30,269 --> 00:29:31,812 ‫ولی اینی که نامه نوشته؟ 520 00:29:32,729 --> 00:29:34,398 ‫اون یه خائن و یه بدخواهه. 521 00:29:35,440 --> 00:29:37,192 ‫باید بخاطر کاری که کردی مسئولیت بپذیری. 522 00:29:37,276 --> 00:29:40,445 ‫خب نه، راستش فکر نمیکنم اون کاری کرده. 523 00:29:40,529 --> 00:29:42,572 ‫اون فقط در مورد یه چیزی دروغ گفته. 524 00:29:42,656 --> 00:29:43,907 ‫آره "دروغ گفته". 525 00:29:43,991 --> 00:29:47,119 ‫در مورد اینکه شخصی باشه ‫که شایسته دوستیه دروغ گفته. 526 00:29:47,202 --> 00:29:51,456 ‫و حالا زخم معده داره اونو مجازاتش ‫میکنه چون اون یه ژینده خودخواهه. 527 00:29:51,540 --> 00:29:53,542 ‫هی هی، فحش نده. 528 00:29:53,625 --> 00:29:55,294 ‫ژینده طوری نیست. 529 00:29:55,377 --> 00:29:57,129 ‫بتی وایت یه بار سر برنامه ‫گرمای کلیولند گفت ژیندا. 530 00:29:58,547 --> 00:30:00,048 ‫اگه فردی که این نامه رو نوشته پیدا کنم، 531 00:30:00,132 --> 00:30:03,260 ‫بهش میگم "دو چیز هست که از ‫تو خوشم نمیاد. 532 00:30:04,303 --> 00:30:06,763 ‫- قیافه‌ات..." ‫- خب یکم فیتیله رو بکش پایین. 533 00:30:06,847 --> 00:30:12,019 ‫خب این نویسنده باید خودشو بکشه ‫چون دنیارو تبدیل به یه جای بدتر کرده. 534 00:30:12,102 --> 00:30:13,145 ‫اخ! 535 00:30:15,022 --> 00:30:16,273 ‫مرض داری؟ 536 00:30:19,109 --> 00:30:21,111 ‫متوجه هستید که هرچیزی امروز میگید 537 00:30:21,194 --> 00:30:25,073 ‫با سوگند و ضبط میشه و میتونه ‫در خلال محاکمه استفاده بشه؟ 538 00:30:25,782 --> 00:30:27,242 ‫بله. 539 00:30:27,909 --> 00:30:30,495 ‫لطفاً اسم کاملتون رو برای ثبت دادگاه بگید. 540 00:30:30,579 --> 00:30:32,706 ‫جوزف سالواتور کاپوتو. 541 00:30:32,789 --> 00:30:36,335 ‫آقای «کاپوتو»، میتونید ماهیت ارتباطتتون با 542 00:30:36,418 --> 00:30:38,545 ‫با مدافع، خانم «تاشا جفرسون» بیان کنید؟ 543 00:30:38,628 --> 00:30:41,173 ‫خانم «جفرسون» زندانی 544 00:30:41,256 --> 00:30:42,966 ‫ندامتگاه لیچفیلد تحت نظر من بودن. 545 00:30:43,050 --> 00:30:44,760 ‫و شما سرپرست این ندامتگاه بودید؟ 546 00:30:45,385 --> 00:30:49,097 ‫از نظر فنی مدیر فعالیتهای انسانی 547 00:30:49,181 --> 00:30:51,224 ‫ولی این صورت حقوقیشه. 548 00:30:51,308 --> 00:30:56,313 ‫خانم «جفرسون» به عنوان دستیار منشی ‫من بهشون وظایفی داده شد. 549 00:30:57,314 --> 00:30:59,733 ‫اضافه کنم شخصاً توسط من انتخاب شد، 550 00:30:59,816 --> 00:31:02,903 ‫بخاطر توانایی بخصوصش ‫در مورد نحوه تکلم و ارتباطاتش. 551 00:31:04,029 --> 00:31:06,907 ‫و شما ارتباط کاریتون رو چطور توصیف میکنید؟ 552 00:31:06,990 --> 00:31:08,575 ‫میگم اون یه دستیار بی نظیر بود. 553 00:31:09,409 --> 00:31:11,286 ‫اون خودشو وقف کارش کرد. 554 00:31:11,370 --> 00:31:15,832 ‫انگیزه بالایی داشت. ‫مقابل نکوهش مطیع بود. 555 00:31:15,916 --> 00:31:19,544 ‫سمج، ولی بسیار خوش برخورد. 556 00:31:19,628 --> 00:31:21,755 ‫اون از سهمیه تلفنهاش تا ‫تونست استفاده کرد، 557 00:31:21,838 --> 00:31:26,343 ‫ولی در دفاعش، تلفن در ‫لیچفیلد قلق خودشو داره. 558 00:31:27,177 --> 00:31:28,970 ‫ما ارتباط کاری خوبی داشتیم. 559 00:31:36,019 --> 00:31:37,270 ‫تاحالا رستوران فارمر کوبانا بودی؟ 560 00:31:37,354 --> 00:31:40,565 ‫اونا بهترین ساندویچهای گوشت خوکُ دارن. 561 00:31:41,149 --> 00:31:42,401 ‫الان ساعت 9 صبحه. 562 00:31:42,943 --> 00:31:46,071 ‫خوبی ناشتا همینه. ‫اگه بتونی ساعت 2 صبح تست فرانسوی بخوری، 563 00:31:46,154 --> 00:31:48,990 ‫میتونی واسه صبح هم گوشت سرخ شده بخوری میدونی. 564 00:31:49,074 --> 00:31:50,158 ‫اهل ناشتا نیستی، ... 565 00:31:50,242 --> 00:31:53,954 ‫شنیدم واسه گوارش باید قبل ‫از ساعت 11 فقط میوه بخوری. 566 00:31:54,037 --> 00:31:55,414 ‫همم. 567 00:31:55,497 --> 00:31:58,667 ‫یه جای دیگه رو میشناسم بهش ‫میگن اوربان سول. 568 00:31:58,750 --> 00:32:04,005 ‫اونا یه تریا وسط چمنهای آبی رنگ دارن، ‫فوق العاده‌ست، و نوشیدنهای میموساس. 569 00:32:04,089 --> 00:32:05,632 ‫به نظر جالب نمیاد. 570 00:32:07,467 --> 00:32:11,388 ‫اه، میتونیم بریم کاسکو. ‫یکم کباب مرغ میگیریم 571 00:32:11,471 --> 00:32:13,682 ‫و تو پارک هم یه سر به رستوران ‫عقابها میزنیم. 572 00:32:13,765 --> 00:32:16,059 ‫از هیچکدومش خوشم نمیاد. 573 00:32:17,644 --> 00:32:21,273 ‫بیخیال، آخه... تمام روز کاری ندارم. 574 00:32:21,356 --> 00:32:25,569 ‫آخر هفته معمولا چیکار میکنی؟ میدونی ‫با دوست پسرت مثلاً؟ 575 00:32:25,652 --> 00:32:30,115 ‫وقتی تو کار معامله هستی آخر هفته نداری. ‫شنبه بزرگترین روز منه. 576 00:32:30,198 --> 00:32:32,701 ‫مردم بالاخره واسه خرید وقت دارن. 577 00:32:33,493 --> 00:32:36,037 ‫چطوره اون چیزی که درست ‫میکنیو یه روز شنبه عادی برات بخرم؟ 578 00:32:38,915 --> 00:32:41,418 ‫- چهار مورد. ‫- قبوله. 579 00:32:41,501 --> 00:32:44,921 ‫ینی 5تا، و باید واسه یکشنبه ‫پولشو بدی، بخاطر رفت و آمد. 580 00:32:46,882 --> 00:32:47,883 ‫خیلی خب. 581 00:32:50,010 --> 00:32:53,555 ‫اگه گرسنه هستی، یه جاییُ میشناسم ‫موفونگوهای عالی داره. 582 00:32:54,514 --> 00:32:56,933 ‫- موفونگو؟ ‫- موفونگو، عاشقش میشی. 583 00:33:06,318 --> 00:33:08,445 ‫نمیتونستی یه دقیقه دیگه وقت بدی؟ 584 00:33:08,528 --> 00:33:09,988 ‫آره، تو مردی فقط ، ها؟ 585 00:33:10,071 --> 00:33:12,324 ‫هی، حواست به وسایل من باشه داداچ. 586 00:33:12,407 --> 00:33:13,617 ‫کدوم گوری بودی؟ 587 00:33:13,700 --> 00:33:15,660 ‫تمام شب داشتم بهت زنگ میزدم. 588 00:33:15,744 --> 00:33:16,828 ‫اون لباس منه؟ 589 00:33:16,912 --> 00:33:19,414 ‫تو عصبانی هستی چون باقی ‫وسایلت کنار پیاده رو نیست؟ 590 00:33:19,498 --> 00:33:21,374 ‫اگه سهمتو میدادی الان اینجا نبودن. 591 00:33:21,458 --> 00:33:24,753 ‫صاحب خونه این بار زنشو فرستاد، ‫تا نتونم واسش جق بزنم. 592 00:33:25,420 --> 00:33:26,796 ‫مامانم با یه وانت تو راهه، 593 00:33:26,880 --> 00:33:29,424 ‫اما زیر پل به گل نشست برای ‫همین منتظر یدک کش بیاد. 594 00:33:29,508 --> 00:33:30,967 ‫من نمیخوام با مامانت زندگی کنم. 595 00:33:31,051 --> 00:33:33,178 ‫خوبه، چون دعوت نشدی. 596 00:33:34,221 --> 00:33:38,016 ‫مامانم به زنا اعتماد نداره. ‫باید یه جای دیگه پیدا کنی. 597 00:33:40,393 --> 00:33:41,811 ‫هی، مراقب وسایلم باش. 598 00:33:43,396 --> 00:33:45,023 ‫اونجا واینستا. 599 00:33:45,106 --> 00:33:48,026 ‫تا حالا ندیدی یه نفرو از ‫خونه‌اش بندازن بیرون؟ 600 00:33:48,109 --> 00:33:50,737 ‫برو چندنتا کارتون بیار، و دونات. 601 00:34:02,958 --> 00:34:05,001 ‫خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتی بیای. 602 00:34:05,085 --> 00:34:09,422 ‫دارم بهت میگم، خیلی خوبه کنار ‫آدمایی باشی که قضاوتت نمیکنن. 603 00:34:09,506 --> 00:34:12,300 ‫و مطمئنی بلاک دیها اینجا هستن؟ 604 00:34:12,384 --> 00:34:14,761 ‫اعضای غیرخشن و علاقمند به ورزش؟ 605 00:34:14,844 --> 00:34:16,429 ‫اینجا جای امنیه. 606 00:34:16,513 --> 00:34:20,016 ‫"سنگ آسیایی بر گردنش آویخته شود و در دریا افکنده شود 607 00:34:20,100 --> 00:34:23,478 ‫از اینکه یکی از این کودکان را لغزش دهد." 608 00:34:23,562 --> 00:34:25,397 ‫"احتراز کنید. 609 00:34:25,480 --> 00:34:30,026 ‫و اگر برادر یا خواهرت به تو خطا ورزد او را تنبیه کن، 610 00:34:30,110 --> 00:34:32,737 ‫و اگر توبه کند او را ببخش." 611 00:34:32,821 --> 00:34:35,949 ‫آدمایی مذهبی کلاً آروم هستن. 612 00:34:36,032 --> 00:34:38,535 ‫- " و هرگاه در روزی هفت ... ‫- به طرز کنایه آمیزی نه. 613 00:34:38,618 --> 00:34:40,912 ‫"...کَرَّت به تو گناه کند 614 00:34:40,996 --> 00:34:46,793 ‫و در روزی هفت مرتبه، برگشته به تو گوید توبه می‌کنم، او را ببخش." 615 00:34:47,586 --> 00:34:49,796 ‫و برای تو چه مفهومی داره؟ 616 00:34:54,676 --> 00:34:57,804 ‫نمیدونم، اینو بارها و بارها خوندم. 617 00:34:57,887 --> 00:34:59,514 ‫نمیدونم، یه جورایی چرندیاته. 618 00:34:59,598 --> 00:35:01,391 ‫میدونم نباید اینجا اینطوری حرف بزنم، 619 00:35:01,474 --> 00:35:03,602 ‫ولی با عقل جور در نمیاد. 620 00:35:03,685 --> 00:35:05,604 ‫این چطوره، "مرا فریب بدهی، شرم بر تو باد. 621 00:35:05,687 --> 00:35:08,106 ‫دوباره مرا فریب بدهی شرم بر تو باد ‫ولی 7 بار منو فریب بدی، 622 00:35:08,189 --> 00:35:10,525 ‫پس هر بلایی سرت بیاد حقته؟" 623 00:35:15,530 --> 00:35:19,075 ‫و شاید همین طرز تفکره که ‫باعث شد سر از اینجا در بیارم. 624 00:35:20,368 --> 00:35:22,454 ‫شاید اگه کسی چندین بار گند بزنه، 625 00:35:22,537 --> 00:35:24,581 ‫نباید به فکر آسیب زدن بهشون باشیم. 626 00:35:26,041 --> 00:35:29,836 ‫و تلافی کردن من قرار نیست ‫مشکلی رو برطرف کنه، 627 00:35:29,919 --> 00:35:31,588 ‫فقط یه مشکل جدید میسازه. 628 00:35:33,757 --> 00:35:35,717 ‫متشکرم که سهیم شدی «ماریا». 629 00:35:40,347 --> 00:35:43,016 ‫حالا، کسه دیگری میخواد نظرشو... 630 00:35:43,099 --> 00:35:46,311 ‫همیشه خودمو طرفدار اون نقل قول ‫«ماریا آنجلو» میدونستم 631 00:35:47,020 --> 00:35:51,232 ‫"وقتی مردم خودشونُ نشون میدن ‫همون بار اول اونهارو باور کن." 632 00:35:52,942 --> 00:35:54,235 ‫من ازش متنفر نیستم. 633 00:35:56,112 --> 00:35:58,031 ‫وقتی بار اول اومدم اینجا، 634 00:35:58,114 --> 00:36:01,409 ‫تو واقعاً باردار بودی و ‫یجورایی هم مهربون بودی. 635 00:36:03,328 --> 00:36:06,498 ‫آره؟ خب ببین، ما هیچوقت دوست نبودیم. 636 00:36:06,581 --> 00:36:09,125 ‫ولی تو اولش ازم متنفر نبودی. 637 00:36:09,209 --> 00:36:13,213 ‫میدونم قراره در مورد ‫"عدالت سلیمان" حرف بزنم، 638 00:36:13,296 --> 00:36:16,966 ‫ولی امروز میخوام آئین دینی ‫باکره مقدس حرف بزنم. 639 00:36:17,050 --> 00:36:19,886 ‫بهت گفتم تو گوگل گشتم ‫همچین چیزی وجود نداره. 640 00:36:19,969 --> 00:36:22,722 ‫بخاطر اینکه اینترنت توسط مردها کنترل میشه، 641 00:36:22,806 --> 00:36:25,684 ‫و این آئین فقط متعلق به خانمهاست. 642 00:36:25,767 --> 00:36:29,104 ‫اینترنت نمیخواد دنیا بدونه. 643 00:36:29,187 --> 00:36:31,147 ‫ولی مردها مارو سرنگون نخواهند کرد. 644 00:36:31,940 --> 00:36:33,900 ‫میدونید ما مدت زیادی ترد شده بودیم. 645 00:36:33,983 --> 00:36:38,363 ‫دارم یه کاری انجام میدم یکم احمقانه ست ‫داریم لیگ کیک بال راه میندازیم. 646 00:36:39,280 --> 00:36:42,575 ‫ام، من 16 امضا لازم دارم. ‫زمان استراحت بیشتری میگیریم. 647 00:36:42,659 --> 00:36:45,078 ‫اگه میخوای آم، امضا کنی... 648 00:36:47,038 --> 00:36:49,207 ‫نمیتونه شاملش باشه. 649 00:36:49,290 --> 00:36:54,254 ‫مدت زیادی گذشته که قدرت و ‫شکوفه ما نادیده گرفته شده. 650 00:36:54,337 --> 00:36:58,049 ‫اما اگه تمام شکوفه‌هارو ‫پیدا و متحد کنید، 651 00:36:58,133 --> 00:37:00,969 ‫اونوقت رایحه‌اش غالب خواهد شد، 652 00:37:01,052 --> 00:37:03,930 ‫و یه دنیای متفاوت خواهیم داشت، ‫یه دنیای باهوشتر خواهیم داشت، 653 00:37:04,013 --> 00:37:07,559 ‫دنیای گلستان خواهیم داشت. 654 00:37:08,643 --> 00:37:11,521 ‫شما برای مذاکرات شورش اونجا حضور داشتید، 655 00:37:11,604 --> 00:37:13,690 ‫توسط خانم «جفرسون» گرفتار ‫شده بودید، مگه نه؟ 656 00:37:13,773 --> 00:37:18,820 ‫شروعش نه، ولی بعد از ‫گذشت یه مدتی منو آوردن، بله. 657 00:37:18,903 --> 00:37:21,030 ‫نگاه شما به موکل من در اون زمان چی بود؟ 658 00:37:22,240 --> 00:37:25,326 ‫اون نقششو به عنوان رهبر مذاکره ‫کننده خیلی جدی گرفت. 659 00:37:25,410 --> 00:37:28,747 ‫اون سخن ور خوبی بود. ‫اون تمام آمار و ارقام دستش بود. 660 00:37:29,831 --> 00:37:35,003 ‫اصلاً آسون نیست با «ناتالی فیگورو» قدم ‫به قدم مذاکره کنی، بهتون بگم. 661 00:37:35,712 --> 00:37:36,963 ‫ولی اینکارو کرد. 662 00:37:37,046 --> 00:37:40,216 ‫اون روی بهبود شرایط زندان تمرکز کرده بود، 663 00:37:40,300 --> 00:37:42,844 ‫که باید بگم برای دوستای ‫زندانیش کار بزرگی بود، 664 00:37:42,927 --> 00:37:46,431 ‫که داشتن واسه خودشون ‫پاکسازی میکردن. 665 00:37:47,891 --> 00:37:50,268 ‫متشکرم آقای «کاپوتو». 666 00:37:50,351 --> 00:37:52,228 ‫من سؤال دیگه‌ای ندارم. 667 00:37:55,356 --> 00:37:56,775 ‫آقای کاپوتو. 668 00:37:57,734 --> 00:38:00,445 ‫به نظر شما رابطه نزدیکی با مدافع دارید. 669 00:38:01,029 --> 00:38:04,073 ‫من وظیفه‌ام به عنوان مسئول ‫توانبخشی رو جدی میگیرم. 670 00:38:04,657 --> 00:38:07,494 ‫در خلال فعالیتهای شورشی مدافع، 671 00:38:07,577 --> 00:38:10,705 ‫جرمی که اون قبلاً مسئولیتشو ‫به عهده گرفته اتفاق افتاد، 672 00:38:10,789 --> 00:38:12,999 ‫آیا لحظاتی بود که شما از مرگ میترسیدید؟ 673 00:38:14,000 --> 00:38:15,502 ‫نه، اصلاً 674 00:38:15,585 --> 00:38:21,424 ‫واقعاً؟ نه حتی یه بار در روزهای ‫گروگانگیری و حبستون؟ 675 00:38:23,885 --> 00:38:25,136 ‫نه. 676 00:38:25,220 --> 00:38:28,014 ‫وقتی خانم «جفرسون» به شما ‫حمله کرد نترسیدید؟ 677 00:38:28,097 --> 00:38:29,933 ‫- من نمیگم اون بهم حمله کرد ‫- من حتی... 678 00:38:31,601 --> 00:38:32,936 ‫موکل من عذرخواهی میکنه. 679 00:38:33,895 --> 00:38:36,856 ‫رئیس سابق روابط عمومی در ام.سی.سی 680 00:38:36,940 --> 00:38:41,236 ‫اعتراف کرده که دیده خانم «جفرسون» ‫به صورت شما مشت زده، 681 00:38:41,903 --> 00:38:46,407 ‫که باعث خونریزی طبق گفته او ‫"از دماغ شرّه میزد." 682 00:38:46,491 --> 00:38:47,867 ‫این اتفاق نیافتاد؟ 683 00:38:51,663 --> 00:38:53,122 ‫چرا افتاد ولی... 684 00:38:53,206 --> 00:38:56,668 ‫اون مال بعد وقتی بود که ‫مدافع و سه زندانی دیگه، 685 00:38:56,751 --> 00:38:58,920 ‫شمارو توی دفتر گرفتار کردن ‫و تهدید کردن 686 00:38:59,003 --> 00:39:01,214 ‫اونم با مقادیر زیادی سلاحههای ‫ساخته شده در داخل زندان، 687 00:39:01,297 --> 00:39:05,093 ‫شامل یه تخته با روکش میخی؟ 688 00:39:10,265 --> 00:39:13,643 ‫میشه بلند جواب بدید لطفاً برای گزارش دادگاه؟ 689 00:39:15,395 --> 00:39:16,229 ‫بله. 690 00:39:26,114 --> 00:39:27,490 ‫تلاش خوبی بود، با اندرز. 691 00:39:28,491 --> 00:39:30,910 ‫خیلی بد شد امروز صبح مچشو گرفتن. 692 00:39:30,994 --> 00:39:33,037 ‫به نظر قایم کردن مواد زیر 693 00:39:33,121 --> 00:39:35,957 ‫پستون بند خیلی هم واسه ‫سلامت پستون خوب نیست. 694 00:39:36,040 --> 00:39:38,751 ‫چرا زنا همچین کاری میکنن، ها؟ 695 00:39:38,835 --> 00:39:43,840 ‫ینی، به غیر از سرطانش، چرا ‫یه زن میخواد ممه هاش کوچیک باشه؟ 696 00:39:45,383 --> 00:39:47,135 ‫چون به دردش میخوره. 697 00:39:53,683 --> 00:39:55,059 ‫باید یه باشگاه راه بندازیم. 698 00:39:57,979 --> 00:39:59,188 ‫ما رفقای مصدوم هستیم. 699 00:39:59,272 --> 00:40:01,858 ‫ما اصلاً رفیق نیستیم، رفیق. 700 00:40:02,442 --> 00:40:03,985 ‫واسه شروع دیر نیست. 701 00:40:07,405 --> 00:40:08,823 ‫چیزی میخواستی کپک؟ 702 00:40:09,824 --> 00:40:13,953 ‫فکر کردم باید بدونی، دخترات ‫دارن از وظایفشون سرپیچی میکنن. 703 00:40:14,037 --> 00:40:15,580 ‫اونطور که باید هواتو ندارن. 704 00:40:17,540 --> 00:40:19,125 ‫چرا باید کسی هوای منو داشته باشه؟ 705 00:40:19,959 --> 00:40:21,794 ‫شنیدم زندانیا دارن درمورد یه تبانی حرف میزنن. 706 00:40:22,754 --> 00:40:26,466 ‫سعی کنن موقعیت تورو به زیر ‫بکشن، یکیش «گلوریا» مثلاً. 707 00:40:27,050 --> 00:40:29,302 ‫«گلوریا»؟ «گلوریا» دیگه کیه؟ 708 00:40:35,308 --> 00:40:38,144 ‫چی، مثلاً میخواد انقلاب رقصُ رهبری کنه؟ 709 00:40:38,227 --> 00:40:40,063 ‫اون داره با لوسچک میریزه رو هم. 710 00:40:40,146 --> 00:40:43,316 ‫و نه بخاطر جاذبه سکسی بی نظیری که داره. 711 00:40:43,399 --> 00:40:45,652 ‫ینی چی؟ چشم بصیرت داری؟ 712 00:40:45,735 --> 00:40:49,489 ‫دارم میگم، میخواد بخاطر دلایل ‫غلطی بهش نزدیک بشه. 713 00:40:49,989 --> 00:40:51,074 ‫دلایل مربوط به تو. 714 00:40:55,119 --> 00:40:56,496 ‫فکر میکنی چی میدونی؟ 715 00:40:57,497 --> 00:40:59,415 ‫من عاشق زیبایی هستم. 716 00:41:00,500 --> 00:41:06,172 ‫من لوسچک تماشا میکنم و وقتی نگاش میکنم ‫دقیقاً میدونم چی میبینم. 717 00:41:06,255 --> 00:41:09,634 ‫مثلاً، اینکه چطور هرروز ‫یکی بهش زنگ میزنه. 718 00:41:10,635 --> 00:41:11,844 ‫گرفتی؟ 719 00:41:12,720 --> 00:41:14,389 ‫اه، داره برام روشن میشه. 720 00:41:16,182 --> 00:41:17,600 ‫تو «زیرکونیا» هستی آره؟ 721 00:41:19,352 --> 00:41:23,815 ‫اگه اطلاعاتت بدرد بخوره، شاید ‫بعداً تورو الماس صدا زدم. 722 00:41:25,316 --> 00:41:27,735 ‫راستش ، ‫زیرکونیا مکعبی از لحاظ اپتیکی بی عیبه، 723 00:41:27,819 --> 00:41:30,530 ‫پس ترجیح میدم همون اسم "زی" رو بگی. 724 00:41:30,613 --> 00:41:33,199 ‫آبجی، اسم واقعیت «آیرینِ». 725 00:41:33,282 --> 00:41:35,493 ‫وقتی بهم بگم الماس تشکر کن. 726 00:41:36,869 --> 00:41:39,539 ‫پس اون اُوردُز میکنه ولی ‫تقصیر منه؟ 727 00:41:39,622 --> 00:41:42,834 ‫خدایا، تازه واردا باید همیشه مقصر ‫قلمداد بشند، 728 00:41:42,917 --> 00:41:46,004 ‫پس چطوره که من اینقدر عقل دارم ‫که اسیر محصولات خودم نمیشم؟ 729 00:41:46,087 --> 00:41:48,631 ‫معتادهای عوضی. ‫همیشه تقصیر یکی دیگه‌ست. 730 00:41:48,715 --> 00:41:50,425 ‫معتادها هیچ ارتباطی با این ندارن. 731 00:41:50,508 --> 00:41:52,510 ‫خانواده همیشه تقصیرُ میندازه ‫گردن خانواده. 732 00:41:52,593 --> 00:41:55,179 ‫دیروز، پسرم بهم گفت دلیل اینکه 733 00:41:55,263 --> 00:42:00,059 ‫شوهرم داره خودشو تو یه ‫مطلقه از خلیج خوکها خالی میکنه منم. 734 00:42:00,143 --> 00:42:04,272 ‫مشکل خانواده اینه که همیشه انتظارات دارن. 735 00:42:04,355 --> 00:42:06,816 ‫عشق بی قید و شرط و این سسشرا. 736 00:42:06,899 --> 00:42:08,735 ‫باید علاقه منو به دست بیاری. ‫حق با اونا نیست. 737 00:42:08,818 --> 00:42:13,406 ‫دقیقاً، من چند هفته وقت گذشتم از ‫پسرم عذرخواهی کردم تا بیاد منو ببینه. 738 00:42:13,489 --> 00:42:16,701 ‫با اینکه خودم بدون هیچ انتظاری بزرگش کردم. 739 00:42:16,784 --> 00:42:19,746 ‫مدت سه سال کوفتی بهش شیر دادم 740 00:42:19,829 --> 00:42:22,040 ‫حالا ممه هام مثل خایه هاش آویزون شده. 741 00:42:23,166 --> 00:42:28,755 ‫آآ مامانی، خواهش میکنم بیا ملاقاتم، ‫خیلی ناراحتم که فقط میری دختر بازی. 742 00:42:28,838 --> 00:42:33,468 ‫کیـــــــــف تو عشق بی قید و شرط. ‫نفرت باعث میشه شبا راحت بخوابم. 743 00:42:34,719 --> 00:42:37,305 ‫ما روسها یه مثل داریم که میگه. 744 00:42:37,388 --> 00:42:40,558 ‫اونایی که دوستت دارن عذابت میدن. 745 00:42:40,641 --> 00:42:43,394 ‫اونایی که ازت نفرت ‫دارن تورو میخندونن. 746 00:42:44,103 --> 00:42:47,356 ‫اصلاً لازم نیست ترجمه‌اش کنی ‫خودم تا ته قضیه رو گرفتم. 747 00:42:50,318 --> 00:42:52,153 ‫بشین اونور، جلوم نشین. 748 00:42:52,904 --> 00:42:54,155 ‫الان اون همکار منه. 749 00:43:13,382 --> 00:43:15,593 ‫داشتم فکر میکردم این نئشه ‫هویجی تو هیچی نبود. 750 00:43:15,676 --> 00:43:17,595 ‫یادم میاد به قدری نئشه کرده بودم، 751 00:43:17,678 --> 00:43:20,681 ‫در یه آسانسور زدم و دیدم ‫کسی جواب نمیده، 752 00:43:20,765 --> 00:43:22,517 ‫تو راهرو ریدم. 753 00:43:22,600 --> 00:43:23,935 ‫آره، خب منطقی بود. 754 00:43:24,018 --> 00:43:25,353 ‫فردا صبحش، 755 00:43:25,436 --> 00:43:28,773 ‫کنار داداش به شدت پشمالوی ‫کیتی برمستر بیدار شدم 756 00:43:28,856 --> 00:43:31,317 ‫و فهمیدم تمام کلکسیون عروسکهامو 757 00:43:31,400 --> 00:43:35,113 ‫بابت یه دور فین کوکائین فروختم بهش. 758 00:43:35,863 --> 00:43:36,948 ‫این خیلی هم بد نیست. 759 00:43:37,031 --> 00:43:39,492 ‫من عروسک شتر هامفی داشتم، باشه؟ 760 00:43:39,575 --> 00:43:41,911 ‫و گارسیا، اون خرس کارتونی. 761 00:43:41,994 --> 00:43:43,746 ‫و تازه، من گی هستم. 762 00:43:45,456 --> 00:43:48,126 ‫فردا صبحش اولین کاری که کردم ‫این بود که اثر مواد بپره هوشیار بشم. 763 00:43:48,960 --> 00:43:54,590 ‫آخرین باری که مواد نزدم کی بود، خدایا... ‫سی سال پیش بود. 764 00:43:55,967 --> 00:43:57,635 ‫من دختر خوبه بودم. 765 00:43:58,553 --> 00:44:01,722 ‫وقتی بار اول اومدم اینجا پسر، ‫اصول اخلاقی داشتم. 766 00:44:01,806 --> 00:44:04,142 ‫فقط میفروختم. 767 00:44:04,225 --> 00:44:08,563 ‫حتی به محصولاتم دست نمیزدم تا ‫اینکه اون «فریدا»، رید به همه چیز. 768 00:44:09,564 --> 00:44:13,484 ‫چندسال اضافه شد. الآن باید بیرون باشم. 769 00:44:13,568 --> 00:44:17,530 ‫نه اینکه الآن از تلاش قتل خواهر خودم قسر در برم. 770 00:44:17,613 --> 00:44:21,242 ‫خب این مکان اون روی تاریک تورو بهت نشون میده. 771 00:44:21,325 --> 00:44:23,661 ‫آره، آخرین باری که اینجا بودم یاد گرفتم. 772 00:44:24,495 --> 00:44:25,413 ‫تو اینجا بودی؟ 773 00:44:26,038 --> 00:44:30,168 ‫شاید الان وقتشه هوشیار بشم. 774 00:44:30,251 --> 00:44:33,546 ‫اتفاقات زیادی این اطراف داره ‫میافته که ازش خبر ندارم. 775 00:44:33,629 --> 00:44:38,342 ‫هشت برابر بهتر، همین امیدم داشتم. 776 00:44:39,635 --> 00:44:42,013 ‫اصلاً هوشیار بودن اینجا چه سودی داره؟ 777 00:44:42,096 --> 00:44:43,848 ‫ینی، کسی نمیخواد اینو حس کنه. 778 00:44:44,849 --> 00:44:49,979 ‫معلم مذهبیم «جولین» میگه من ‫برای زندگی بعدیم دارم استراحت میکنم. 779 00:44:51,063 --> 00:44:52,940 ‫به امید اینکه تنها فرزند باشم. 780 00:44:53,024 --> 00:44:58,112 ‫من فهمیدم که خیلی آسونتره که فقط ‫بابت زندگی فعلیت حضور داشته باشی 781 00:44:58,195 --> 00:45:00,573 ‫به جای اینکه مدام تلاش کنی ‫این زندگیرو تموم کنی. 782 00:45:01,282 --> 00:45:04,118 ‫مثل وقتی که میگن هیچ ‫کنار کشیدنی در کار نیست. 783 00:45:04,201 --> 00:45:07,580 ‫تازه بعضی وقتها باید واقعاً ‫کارهای تخمی تخیلی بکنی تا جبران کنی. 784 00:45:08,247 --> 00:45:10,958 ‫«دنینگ»، دارو برات فرستادن. 785 00:45:14,545 --> 00:45:15,588 ‫آره، نیازی ندارم. 786 00:45:19,008 --> 00:45:20,301 ‫اون کارت رسماً حماقت بود. 787 00:45:21,469 --> 00:45:24,013 ‫میتونستی بفروشیش. ‫اینجا بازارچه داره. 788 00:45:31,854 --> 00:45:33,356 ‫اونی که دوست داری برات آوردم. 789 00:45:34,565 --> 00:45:36,400 ‫ساده نمکیه ولی خوشمزه ست. 790 00:45:37,652 --> 00:45:38,778 ‫بیا. 791 00:45:42,990 --> 00:45:44,200 ‫اینا واسه عذرخواهیه. 792 00:45:45,534 --> 00:45:47,036 ‫مامانم قبول نکرد. 793 00:45:50,081 --> 00:45:52,124 ‫سعی کردم قسم میخورم. 794 00:45:52,208 --> 00:45:55,378 ‫الان فاز آدم خوبه رو برداشته، ‫میخواد برای 795 00:45:55,461 --> 00:45:57,338 ‫بار اول تو زندگیش قانون مند باشه. 796 00:45:59,757 --> 00:46:02,677 ‫شاید بتونیم یکی دیگه رو پیدا کنیم. ‫تو خانواده یا برادری نداری؟ 797 00:46:02,760 --> 00:46:04,178 ‫من کسیُ ندارم. 798 00:46:05,304 --> 00:46:07,264 ‫بدون محصولات اینجا دستم خالیه، 799 00:46:07,348 --> 00:46:11,060 ‫پس بهتره قبل از اینکه شریک ‫جرمت کنند از اینجا بری. 800 00:46:11,143 --> 00:46:14,230 ‫تو ندامتگاه، شنیدم به مرغا آموزش ‫میدادن بیان سمت حصارها. 801 00:46:14,313 --> 00:46:15,856 ‫ما که بیرون نمیریم. 802 00:46:15,940 --> 00:46:20,152 ‫نه ولی یه سری دخترا داشتن ‫درمو در برگردوندن کیک بال حرف میزدن. 803 00:46:20,236 --> 00:46:21,612 ‫متوجه نیستی؟ 804 00:46:21,696 --> 00:46:24,615 ‫اگه راهی واسه رد کردن مواد بود ‫به فکر خودم میرسید. 805 00:46:24,699 --> 00:46:27,076 ‫بعضی وقتها باید فکرهای احمقانه ‫بگی تا به راههای خوبش برسی. 806 00:46:27,159 --> 00:46:28,953 ‫ینی اینقدر بد مواد لازمی؟ 807 00:46:29,620 --> 00:46:31,288 ‫اینقدر دست پاچه‌ای؟ 808 00:46:32,081 --> 00:46:34,083 ‫بخاطر مواد نیست. 809 00:46:40,381 --> 00:46:42,383 ‫میخوای مجبورم کنی بگم؟ 810 00:46:45,678 --> 00:46:47,722 ‫تو باهام خوب بودی. 811 00:46:52,268 --> 00:46:53,978 ‫نمیخوام تنها باشم. 812 00:47:29,472 --> 00:47:30,473 ‫ای بابا. 813 00:47:43,778 --> 00:47:46,906 ‫میخوای بگم ببخشید یا بهتره ‫اصلاً اشاره‌ای نکنم؟ 814 00:47:46,989 --> 00:47:50,826 ‫اه طوری نیست، من راستش ‫چند باری آبم اومد. 815 00:47:51,744 --> 00:47:52,620 ‫جدی؟ 816 00:47:52,703 --> 00:47:55,164 ‫نه الاغ، کلاً دو ثانیه هم نشد. 817 00:47:55,247 --> 00:47:56,457 ‫همم. 818 00:47:58,084 --> 00:47:59,543 ‫برات صبحونه درست کردم. 819 00:48:04,632 --> 00:48:07,093 ‫شکلاتیه نه اسفناج. 820 00:48:09,386 --> 00:48:10,346 ‫هممم! 821 00:48:10,429 --> 00:48:12,431 ‫شاید بتونی یه ظرف با خودت ببری سر کار. 822 00:48:12,515 --> 00:48:13,808 ‫بقیه نگهبانا شاید خوششون بیاد. 823 00:48:15,267 --> 00:48:17,853 ‫میدونی چیه؟ شرط میبندم ‫بچها دیوونه‌ش میشن. 824 00:48:17,937 --> 00:48:20,940 ‫میدونی، سه تا مشتری جدید گیرت اومد. 825 00:48:21,023 --> 00:48:23,400 ‫آره، عالیه سه تا. 826 00:48:24,652 --> 00:48:26,153 ‫خیلی زود خونه گیرم میاد. 827 00:48:26,237 --> 00:48:29,740 ‫هی بهت گفتم، تا هر وقت بخوای میتونی ‫اینجا بمونی. 828 00:48:30,741 --> 00:48:35,121 ‫اینجا واسه من و بچه‌هام خیلی بزرگ نیست. ‫تازه مامان بزرگت هم اینجا زندگی میکنه. 829 00:48:35,204 --> 00:48:36,831 ‫اون هیچوقت بیرون نمیاد. 830 00:48:42,044 --> 00:48:45,756 ‫گوش کن، میخواد نزدیکای ساعت 7 برگردم. 831 00:48:45,840 --> 00:48:48,551 ‫محض احتیاط اگه شام درست کردی. 832 00:48:48,634 --> 00:48:50,261 ‫نه با مخلوط کن. 833 00:48:50,344 --> 00:48:53,264 ‫و خیلی هم تند نباشه. ‫این باعث ریفلکس روده نه نه میشه. 834 00:48:56,142 --> 00:48:58,811 ‫باشه. 835 00:49:26,130 --> 00:49:27,131 ‫یه بار دیگه. 836 00:49:33,846 --> 00:49:36,599 ‫خیلی خوب بود. 837 00:49:38,100 --> 00:49:42,021 ‫واو، تو اوج بودی ‫فکر کنم این بهترین کلاس بود. 838 00:49:42,104 --> 00:49:44,607 ‫شاید جزو سه تای اول بود، حداکثر. 839 00:49:46,358 --> 00:49:47,443 ‫ام... 840 00:49:48,652 --> 00:49:49,904 ‫باید حرف بزنیم. 841 00:49:51,405 --> 00:49:52,781 ‫میدونم، متأسفم. 842 00:49:52,865 --> 00:49:55,743 ‫نمیدونستم بهتره بخاطر اون ازت عذرخواهی کنم 843 00:49:55,826 --> 00:49:57,286 ‫یا وانمود کنیم اتفاق نیافتاده. 844 00:49:57,369 --> 00:49:59,121 ‫اه، داشتم در مورد اون حرف نمیزدم. 845 00:50:00,039 --> 00:50:04,251 ‫نه؟ منم همینطور، در مورد چی حرف میزدیم؟ 846 00:50:06,086 --> 00:50:08,797 ‫مشکل این ارازل اوباشن. ‫از کنترل خارج شده. 847 00:50:08,881 --> 00:50:11,592 ‫و بدت نیاد ولی اون نگهبانا هم هیچ 848 00:50:11,675 --> 00:50:13,344 ‫کاری نمیکنند و خیلیا دارن اذیت میشن. 849 00:50:14,428 --> 00:50:16,263 ‫خب من نمیگم هیچکاری نمیکنیم. 850 00:50:16,347 --> 00:50:19,558 ‫ینی، استراحت مختلط رو کنسل کردیم ‫و «اسوپ» انداختیم انفرادی. 851 00:50:19,642 --> 00:50:23,562 ‫این مهم نیست وقتی سی دارن به سی حمله میکنن ‫الان مشکل بلاک داخلی شده. 852 00:50:24,980 --> 00:50:26,607 ‫قطعاً در موردش تحقیق میکنم. 853 00:50:28,817 --> 00:50:31,612 ‫و به سرپرست هم میگم، 854 00:50:31,695 --> 00:50:35,199 ‫با اینکه تقریباً مطمئنم به پشمشم نمیگیره. 855 00:50:35,908 --> 00:50:36,909 ‫خب... 856 00:50:38,744 --> 00:50:39,745 ‫تو جذابیت داری. 857 00:50:41,830 --> 00:50:42,915 ‫ازش استفاده کن. 858 00:50:50,422 --> 00:50:55,427 ‫میدونی واسه آدمی مثل اون ‫حداقل 15 سال پیرتری. 859 00:50:55,511 --> 00:50:57,513 ‫نمیدونم در مورد چی حرف میزنی. 860 00:50:57,596 --> 00:50:59,348 ‫اگه یه بار دیگه بری تو این کلاس، 861 00:50:59,431 --> 00:51:02,601 ‫میدم «شروتی» تو خوابت بیاد گلوتو ببره. 862 00:51:04,186 --> 00:51:07,648 ‫اون فقط یه تست دیگه لازم داشت ‫تا جراح داخلی بشه. 863 00:51:08,607 --> 00:51:09,441 ‫میفهمی که؟ 864 00:51:21,287 --> 00:51:22,454 ‫تمام این کتابارو لازم داری؟ 865 00:51:22,538 --> 00:51:24,873 ‫اصلاً نصف حرفایی که اون وکلا دارن میزننُ هم نمیفهمم. 866 00:51:24,957 --> 00:51:27,751 ‫مثل یه قسمتی از فیلم بوستون لیگال میمونه. 867 00:51:27,835 --> 00:51:30,337 ‫و بعدش این خانم دادستان اومد پیشم. 868 00:51:30,421 --> 00:51:35,384 ‫سعی کن منو به عنوان یه ‫هیولایی انتقام جو معرفی کنه. 869 00:51:36,093 --> 00:51:38,595 ‫توسط سیستم به این روز افتادم ینی ‫ارواح عمه‌اش. 870 00:51:40,264 --> 00:51:42,308 ‫تو هم آدمای خوب طرفت داری. 871 00:51:43,183 --> 00:51:45,602 ‫تو گفتی وکیلت خیلی باهوشه. 872 00:51:46,854 --> 00:51:48,355 ‫نمیدونم اینا کافی هست یا نه. 873 00:51:50,190 --> 00:51:55,154 ‫تمام اون حرفایی که آقای «کاپوتو» ‫در مورد من زد خیلی خوب بود. 874 00:51:55,237 --> 00:51:58,615 ‫بعد از تمام اتفاقاتی که بین من و اون افتاد. 875 00:51:58,699 --> 00:52:02,786 ‫اینکه اینطوری بیاد جلو، مرد... 876 00:52:04,246 --> 00:52:06,707 ‫اون ذات خوبی داره. 877 00:52:08,834 --> 00:52:11,920 ‫هی، تو خوبی؟ 878 00:52:21,930 --> 00:52:23,599 ‫باید یه چیزی بهت بگم. 879 00:52:26,602 --> 00:52:28,062 ‫خیلی بده «تی». 880 00:52:28,145 --> 00:52:30,481 ‫بیخیال، خودت میدونی میتونی بهم بگی. 881 00:52:34,360 --> 00:52:35,194 ‫من... 882 00:52:49,583 --> 00:52:50,918 ‫یه دختر دارم. 883 00:52:52,169 --> 00:52:54,004 ‫اه. 884 00:52:54,963 --> 00:52:58,092 ‫ببین، این خوبه. 885 00:52:59,051 --> 00:53:00,594 ‫منظورم اینه که، چند سالشه؟ 886 00:53:03,889 --> 00:53:05,224 ‫13. 887 00:53:07,601 --> 00:53:09,686 ‫اون حتی نمیدونه بچه منه. 888 00:53:10,270 --> 00:53:12,231 ‫اون فکر میکنه خواهرمه. 889 00:53:13,315 --> 00:53:15,984 ‫ببین این اتفاقا میافته باشه؟ 890 00:53:16,068 --> 00:53:19,279 ‫بعضیا فکر میکنن سولانج دختر بیانسه‌ست. 891 00:53:19,363 --> 00:53:21,615 ‫حتی به باباشم نگفتم. 892 00:53:24,827 --> 00:53:26,954 ‫به جاش به خاطر خودم دروغ گفتم. 893 00:53:29,832 --> 00:53:34,336 ‫اون بیرون داره ول میچرخه، ‫بدون اینکه بدونه چی شده. 894 00:53:37,339 --> 00:53:40,092 ‫من اینجام وانمود میکنم حتی اتفاق هم نیافتاده. 895 00:53:40,759 --> 00:53:44,054 ‫اینطوری زندگی میکنم، انگار... 896 00:53:45,472 --> 00:53:46,682 ‫انگار هیچی نشده. 897 00:53:50,978 --> 00:53:53,313 ‫متأسفم تی ‫ببخشید که بهت دروغ گفتم. 898 00:53:53,397 --> 00:53:56,024 ‫من آدم خوبی نیستم. 899 00:53:56,108 --> 00:53:57,067 ‫نه 900 00:53:57,151 --> 00:54:00,070 ‫- من آدم خوبی نیستم. ‫- میدونم، باشه؟ 901 00:54:00,154 --> 00:54:04,074 ‫یه عالمه خوبی درون تو هست. ‫تو هم دلایل خودتو داشتی. 902 00:54:05,826 --> 00:54:07,661 ‫من آدم خوبی نیستم تی. 903 00:54:09,288 --> 00:54:12,583 ‫نه خیلی خب؟ نه نه. 904 00:54:13,625 --> 00:54:16,253 ‫تو هم ذات خوبی داری. 905 00:54:16,336 --> 00:54:18,338 ‫من آدم خوبی نیستم. تی 906 00:54:24,970 --> 00:54:26,054 ‫چی میخوای؟ 907 00:54:26,138 --> 00:54:28,515 ‫خب اگه تلفن لعنتیتو جواب میدادی ‫بهت میگفتم. 908 00:54:28,599 --> 00:54:32,144 ‫نمیتونم پیداش کنم. ‫احتمالاً تو یه کارتن کنار حوله‌هامه. 909 00:54:32,227 --> 00:54:35,606 ‫دارم اسباب کشی میکنم یادته؟ ‫تو منو به میسوری تبعید کردی. 910 00:54:35,689 --> 00:54:37,983 ‫باید از باز کردن اون دهنت تورو منع میکردم. 911 00:54:38,066 --> 00:54:39,735 ‫فکر نمیکردم نیازه اون دهنو گل بگیرم. 912 00:54:39,818 --> 00:54:41,153 ‫در مورد چی حرف میزنی؟ 913 00:54:41,236 --> 00:54:44,156 ‫دارم در مورد یه کارمند خوب ‫بودن حرف میزنم «جو»! 914 00:54:44,239 --> 00:54:45,365 ‫پا تو کفش شرکت نکردن 915 00:54:45,449 --> 00:54:47,743 ‫و در نیافتادن با کسایی که ‫دارن بهت حقوق میدن. 916 00:54:47,826 --> 00:54:51,205 ‫چطور پذیرفتن یه کار پیش پا افتاده ‫درافتادن با شرکت حساب میشه؟ 917 00:54:51,288 --> 00:54:53,624 ‫«جک پیرسون» شخصاً باهام تماس گرفت 918 00:54:53,707 --> 00:54:58,504 ‫و گفت چرا تو به عنوان شاهد از ‫«تاشا جفرسون» دفاع کردی. 919 00:54:58,587 --> 00:55:02,382 ‫داری منو یه احمق جلوه میدی که چرا اخراجت نکردم. 920 00:55:02,466 --> 00:55:03,675 ‫میخوای یه کاری کنی اخراج بشم؟ 921 00:55:05,344 --> 00:55:07,888 ‫«لیندا» موضوع تو نیستی. 922 00:55:09,223 --> 00:55:11,308 ‫میخوام کار درستو در مورد اون دختر انجام بدم. 923 00:55:11,391 --> 00:55:14,394 ‫خب، این درمورد کار درست نیست «جو». 924 00:55:14,478 --> 00:55:17,481 ‫و طوری رفتار نکن انگار خودتم اهل اینچیزایی. 925 00:55:17,564 --> 00:55:22,945 ‫طوری وانمود نکن انگار میتونی... ‫هرکاری بخوای بکنی بدون تحمل عواقبش. 926 00:55:23,862 --> 00:55:26,657 ‫گندگاریهای ام.سی.سی گندکاریهای توئه. 927 00:55:27,449 --> 00:55:28,575 ‫تو ام.سی.سی هستی. 928 00:55:31,119 --> 00:55:32,120 ‫آره. 929 00:55:34,873 --> 00:55:36,667 ‫نه، دیگه نه. 930 00:55:37,668 --> 00:55:39,086 ‫من استعفا میدم. 931 00:55:48,303 --> 00:55:50,430 ‫اه صحیح. 932 00:55:53,267 --> 00:55:55,143 ‫اه نه، من اینو سفارش ندادم. 933 00:55:55,227 --> 00:55:57,229 ‫کتابو باز کن سسمشنگ. 934 00:56:06,196 --> 00:56:08,365 ‫آره! هورا! 935 00:56:10,534 --> 00:56:12,035 ‫ببین کی کیک بال راه انداخته. 936 00:56:12,119 --> 00:56:13,829 ‫حتماً باید یه جور شفاعتی چیزی کردن. 937 00:56:13,912 --> 00:56:16,748 ‫دوستای بلاک دی تمام دخترای کلیسارو ‫قانع کردن امضا کنند. 938 00:56:16,832 --> 00:56:18,542 ‫بهت گفتم خدا واقعیه. 939 00:56:19,293 --> 00:56:20,544 ‫مثل اون فیلمه که یه 940 00:56:20,627 --> 00:56:23,046 ‫یه شرح حال از یه بچه بود ‫ولی بعدش مشخص شد همه‌ش فریب بوده. 941 00:56:24,423 --> 00:56:27,509 ‫احساس میکنم باید بهت هشدار بدم من یه بازنده ‫خوب نیستم. 942 00:56:32,931 --> 00:56:35,726 ‫تو کیک بال راه ننداختی تو ‫کیک بال بلاک دی راه انداختی. 943 00:56:35,809 --> 00:56:37,769 ‫من فقط به تمام کسانی که میخواستن بازی ‫کنن پیشنهاد دادم. 944 00:56:37,853 --> 00:56:39,354 ‫خودت گفتی میتونم از بقیه دخترا بخوام. 945 00:56:40,689 --> 00:56:43,817 ‫ژیندهای «بارب» بازی میکنن ما ‫هم باید تیم خودمونُ جمع کنیم. 946 00:56:43,900 --> 00:56:47,487 ‫اکرز، کریچ، شومبول، هردو امی، ‫شما وارد کیک بال میشید. 947 00:56:47,571 --> 00:56:49,114 ‫- آره من بیسبال دوست دارم ‫- لعنتی! 948 00:56:49,197 --> 00:56:50,365 ‫میشه به داج بال تغییرش بدیم؟ 949 00:56:52,200 --> 00:56:53,744 ‫«بدیسون» تو مسئولی. 950 00:56:53,827 --> 00:56:56,913 ‫میتونیم اسمشو بذاریم ‫گروه خبری بدیسون. 951 00:56:56,997 --> 00:56:57,873 ‫احمقانه‌ست. 952 00:56:57,956 --> 00:56:58,999 ‫اه. 953 00:57:01,960 --> 00:57:03,462 ‫علیه. 954 00:57:03,545 --> 00:57:06,214 ‫الماس! هی تو میتونی سرمربی باشی. 955 00:57:06,298 --> 00:57:07,591 ‫خدایی؟ 956 00:57:16,592 --> 00:57:25,592 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 957 00:57:41,291 --> 00:57:42,709 ‫اگه قراره انجامش بدیم، 958 00:57:43,669 --> 00:57:45,462 ‫باید ایندفعه باهوشتر باشیم. 959 00:57:48,463 --> 00:57:52,463 ‫[ آهنگ شیرشاهه :))))) ] 960 00:57:52,464 --> 00:58:00,464 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 961 00:58:00,465 --> 00:58:08,465 ‫«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»|^| Godbless |^|