1 00:00:39,000 --> 00:00:47,000 .:Eros & BlueAugust:. ..::wWw.IMDb-Dl.CoM::.. 2 00:00:07,160 --> 00:00:10,930 شبی در 19 آپریل 1989، یک دونده به طرز بی‌رحمانه‌ای .در پارک مرکزی نیویورک مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار گرفت 3 00:00:11,951 --> 00:00:19,981 ،"پنج نوجوان، به نامهای "آنترون مک‌کری"، "کوین ریچاردسون .یوسف سلام"، "ریموند سانتانا" و "کوری وایز" مجرم شناخته شدند" 4 00:00:20,262 --> 00:00:26,932 آنترون مک‌کری"، به منظور حفظ حریم خصوصی خود درخواست" .کرد فقط صدای وی برای این فیلم ضبط شود 5 00:00:26,933 --> 00:00:34,933 دادستانهای شهر نیویورک و پلیس درگیر در این پرونده .هیچ گونه توضیحی ارائه ندادند 6 00:00:49,672 --> 00:00:51,608 :"ماتیاس ریس" ...من بهشون ورودی رو نشون دادم 7 00:00:51,628 --> 00:00:53,851 .همون مسیری که اومده بود 8 00:00:55,919 --> 00:00:57,783 .بهشون نشون دادم کجا دور زد 9 00:01:01,876 --> 00:01:04,937 بهشون نشون دادم از کجا ...شاخه‌ی درخت رو برداشتم 10 00:01:05,454 --> 00:01:07,947 ...و پايين جاده رو 11 00:01:07,967 --> 00:01:10,709 ...جايي که با شاخه درخت تو سرش زدم 12 00:01:10,729 --> 00:01:13,276 .و جايي که اونو کشون کشون تا اونجا بردم 13 00:01:16,723 --> 00:01:18,364 ... فقط ناله می‌کرد 14 00:01:18,384 --> 00:01:20,692 هي ميگفت بسه .و سرشو تو دستاش گرفته بود 15 00:01:20,712 --> 00:01:23,439 .خودت که ميدوني ، درد داشت 16 00:01:25,672 --> 00:01:27,118 .داشت خونريزی می‌کرد 17 00:01:30,654 --> 00:01:33,438 ...نميتونم توضيح بدم اون شب تو پارک بعد از اينکه 18 00:01:33,458 --> 00:01:34,935 . از اونجا رفتم چي شد 19 00:01:34,955 --> 00:01:38,429 اما بهتون اطمينان ميدم که ...اون بچه ها به هيچ وجه 20 00:01:38,449 --> 00:01:41,490 اومدن اون زن رو نديدن ...يا اصلاً خبر نداشتن 21 00:01:41,510 --> 00:01:43,295 .که اون از کدوم طرفی داشته می‌اومده 22 00:01:45,530 --> 00:01:47,373 .من خودم يکي از اونها هستم 23 00:02:06,502 --> 00:02:08,003 آماده ای؟ - .بله - 24 00:02:08,399 --> 00:02:10,442 ...تقريبا ساعت 1:30 دقيقه بامداد امروز 25 00:02:10,462 --> 00:02:12,373 ...دو مرد درحال قدم زدن در پارک مرکزي 26 00:02:12,393 --> 00:02:16,732 ،به سمت شمال خيابان شماره 102 بودند .که در مسير با زني روبرو شدند 27 00:02:16,752 --> 00:02:19,311 ، اون زنده بود .در حقيقت هنوز زنده است 28 00:02:19,331 --> 00:02:21,782 .زن فقط يک سوتين بر تن داشت 29 00:02:21,802 --> 00:02:24,320 ،او لخت و عريان در اين منطقه افتاده بود 30 00:02:24,340 --> 00:02:26,257 و ظاهرا يکي دو ساعتي به .همين وضع رها شده بود 31 00:02:26,277 --> 00:02:28,662 .دماي بدنش به شدت افت کرده بود 32 00:02:28,682 --> 00:02:30,772 ...اطراف دهانش یه تکه پارچه بود 33 00:02:30,792 --> 00:02:32,636 ،که با اون صورتش رو پوشانده بودند 34 00:02:32,656 --> 00:02:37,110 و از همان پارچه براي بستن دستها .به صورتش استفاده کرده بودن 35 00:02:37,130 --> 00:02:39,248 ،به سرش به دفعات ضربه وارد شده 36 00:02:39,268 --> 00:02:40,550 .و بدنش گل آلود بود 37 00:02:40,570 --> 00:02:43,041 ...بنظر ميرسه که از تو جنگل 38 00:02:43,061 --> 00:02:45,660 .به داخل بوته ها کشيده شده 39 00:02:45,680 --> 00:02:48,402 ...اون به بيمارستان " متروپوليتن " انتقال داده شده 40 00:02:48,422 --> 00:02:50,573 .که آنجا تحت تدابير و مراقبت هاي جدي است 41 00:02:57,901 --> 00:03:02,923 ...من يه نگاهي به پرونده کردم و بعنوان يه روزنامه نگار 42 00:03:02,943 --> 00:03:05,150 .شک و ترديد بيشتري داشتم 43 00:03:05,816 --> 00:03:09,810 ميدونين که خيلي از افراد ...وظيفه‌شون را انجام ندادند 44 00:03:10,759 --> 00:03:15,280 ، خبرنگاران ، پليس ها .دادستان ها ، وکلاي مدافع 45 00:03:15,300 --> 00:03:18,998 .اين نشان دهنده آغاز يک جنگ بود 46 00:03:19,542 --> 00:03:22,705 ...و اين مردان جوان نماینده‌هایی 47 00:03:22,725 --> 00:03:25,336 .برای این دست موارد بودن 48 00:03:25,787 --> 00:03:30,213 .که حقيقت ، واقعيت و عدالت جزئي از اون نبودن 49 00:03:47,563 --> 00:03:48,776 ...گاوهای نر در حال تاختن هستند 50 00:03:48,796 --> 00:03:50,780 آقاي " گاتي " شما پاسپورت داريد؟ 51 00:03:50,800 --> 00:03:53,485 ...هشدار در مورد شيوع ايدز ، نيويورک 52 00:03:54,423 --> 00:03:56,073 .اگه خوشت نیاد، اخراج میشی 53 00:03:57,412 --> 00:03:58,727 ...يک حمله نژادپرستانه‌ی وحشيانه 54 00:03:58,747 --> 00:04:00,631 ..."در ميانه کناری ساحل "هووارد 55 00:04:00,651 --> 00:04:02,869 جمعيتي از سفيدپوستان ...به 3 مرد سياه پوست حمله کردند 56 00:04:02,889 --> 00:04:05,307 .شهردار نيويورک آن را تصفيه حساب نژادي ناميد 57 00:04:05,327 --> 00:04:07,095 .دوربينو خاموش کن ، مرد 58 00:04:10,936 --> 00:04:14,056 .نيويورک " شهري پليسي با رشد جنايي غير قابل کنترل" 59 00:04:14,076 --> 00:04:16,446 سيستم دادگاه جنايي .ديگه پاسخگو نيست 60 00:04:16,512 --> 00:04:18,662 .آنها او را "شورشی مترو " ناميدند 61 00:04:18,682 --> 00:04:21,368 : گتز" بالاي سر يکي از قربانياش خم شد و گفت" 62 00:04:21,388 --> 00:04:23,172 .خيلي هم بد بنظر نميرسي " ..."اینم یکی دیگه 63 00:04:23,192 --> 00:04:24,341 ،اگه گلوله ي بيشتري داشتم به همه شون شليک ميکردم 64 00:04:24,361 --> 00:04:25,542 .بارها و بارها 65 00:04:25,562 --> 00:04:27,264 اين زماني است که .کسي بخاطر خودش استقامت ميکند 66 00:04:29,736 --> 00:04:31,087 ...جوان 25 ساله، مایکل استوارت 67 00:04:31,107 --> 00:04:32,524 ...یوسف هاوکینز 16ساله 68 00:04:32,544 --> 00:04:34,595 ...جايي که "النور بامپرز" 67 ساله زندگي ميکرد 69 00:04:34,615 --> 00:04:36,799 تا زمانی که پليس براي بيرون کردن او آمد .ولی با کشتن قضیه به اتمام رسید 70 00:04:36,819 --> 00:04:40,004 .نيويورک هم اکنون پايتخت خشونت هاي نژادي است 71 00:04:40,024 --> 00:04:41,373 .من هستم .من هستم 72 00:04:41,393 --> 00:04:42,810 .همه .همه 73 00:04:42,830 --> 00:04:45,582 اگه بخواين از اسلحه استفاده کنين .ما هم اسلحه برميداريم 74 00:04:45,602 --> 00:04:48,020 .هيچ کدام از ما امنيت نداره ...حتي اگه درها را 75 00:04:48,040 --> 00:04:49,490 .پشت سرش قفل کند 76 00:04:49,510 --> 00:04:51,728 هم اکنون مرحله ي جديدي از خشونت هاي .تصادفي در شهر وجود دارد 77 00:04:51,748 --> 00:04:56,103 اين غيرقابل تحمل است و اين شهر ...با خشم ، خودش برعليه 78 00:04:56,123 --> 00:04:58,726 ، کساني که مرتکب شرارت و جنايت ميشوند .قيام خواهد کرد 79 00:05:08,179 --> 00:05:10,331 هارلم1989 80 00:05:10,351 --> 00:05:14,306 .محله ي من ، محله کوچکيه 81 00:05:14,326 --> 00:05:15,374 ...زماني که جوانتر بودم ، بچه ها ميگفتن 82 00:05:15,394 --> 00:05:17,812 .اينجا حومه ي "هارلم "ـه 83 00:05:17,832 --> 00:05:20,102 .3پروژه متفاوت اطراف محله من بود 84 00:05:22,607 --> 00:05:25,594 ..."ریموند سانتانا"، "کوین ریچاردسون" 85 00:05:25,614 --> 00:05:30,236 ،"کوری وایس"، "یوسف سلام" . اونها رو نميشناختم 86 00:05:30,256 --> 00:05:31,524 .ولی اطراف محله مون مي ديدمشون 87 00:05:41,311 --> 00:05:42,895 .من زماني در " برانکس " زندگي ميکردم 88 00:05:42,915 --> 00:05:45,100 .تو "برانکس " زندگي آرامش بيشتري داره 89 00:05:45,120 --> 00:05:47,571 .گرچه، اينم يه پروژه بود 90 00:05:47,591 --> 00:05:51,846 ، همه چيز کاملا برنامه ريزي شده بود .همه همديگرو ميشناختن 91 00:05:51,866 --> 00:05:54,852 ، زماني که به " هارلم " اومدم .هارلم" خيلي سريع بود" 92 00:05:54,872 --> 00:05:55,987 .همه چيز سريع حرکت می‌کرد 93 00:05:56,007 --> 00:05:59,628 ماشينها سريع حرکت ميکردند .مردم، حرف زدنشون 94 00:05:59,648 --> 00:06:00,815 .شوک فرهنگي بزرگي بود 95 00:06:04,022 --> 00:06:05,607 .مک‌کری"، من فقط يه بچه بودم" 96 00:06:05,627 --> 00:06:08,311 ،من و مادرم صميمي بوديم 97 00:06:08,331 --> 00:06:11,217 .اما پدرم بهترين دوستم بود 98 00:06:11,237 --> 00:06:13,388 .فکر می‌کردم يه اَبَرقهرمان‌ـه 99 00:06:13,408 --> 00:06:16,361 .اون توي همه تيم هاي لیگ کوچیک من مربيگري ميکرد 100 00:06:16,381 --> 00:06:17,515 .يه معلم عالي بود 101 00:06:19,419 --> 00:06:22,173 ، من دفاع بازي ميکردم (پرتاب کننده بودم. ( در بيس بال 102 00:06:22,193 --> 00:06:23,408 ...تو يک تيم کوچک تو ميتوني 103 00:06:23,428 --> 00:06:26,114 هر پستي رو بگيري .بيرون زمين ، گيرنده ي توپ 104 00:06:26,134 --> 00:06:27,701 .اما پست مورد علاقه من دفاع بود 105 00:06:35,051 --> 00:06:36,801 .سانتانا": پدر من اهل " پورتريکو" است" 106 00:06:36,821 --> 00:06:39,507 و مادرم يک دورگه .پروتريکويي سياه پوست‌ـه 107 00:06:39,527 --> 00:06:41,644 بنابراين ، پدرم شبيه به .پورتريکويي با پوست روشن‌ـه 108 00:06:41,664 --> 00:06:44,282 .و از طرفي مادرم پوست تيره تري داشت 109 00:06:44,302 --> 00:06:46,839 .پس ، ما تو هر دوتا دنیا بودیم 110 00:06:52,919 --> 00:06:55,238 .یوسف سلام": من در اسکيت سواري مهارت داشتم" 111 00:06:55,258 --> 00:06:58,444 .توي بازيهايي مثل قايم باشک مهارت داشتم 112 00:06:58,464 --> 00:07:00,515 ...عادت داشتم با مردم زيادي از 113 00:07:00,535 --> 00:07:01,468 .محله مون بچرخم 114 00:07:03,840 --> 00:07:06,125 کوری وایس": بچه که بودم "يوسف" رو ميشناختم" 115 00:07:06,145 --> 00:07:08,429 .و بايد بگم او بچه ي خوبي بود 116 00:07:08,449 --> 00:07:13,841 ..."او و خانواده اش به مجتمع "اسکامبورگ 117 00:07:13,861 --> 00:07:15,796 .نقل مکان کردند 118 00:07:19,071 --> 00:07:22,425 "کوری" و "یوسف" .ما توي همچين ساختماني بزرگ شديم 119 00:07:22,445 --> 00:07:25,298 ...پس معلومه که ما همدیگه رو دیده بودیم و والدینمون هم 120 00:07:25,318 --> 00:07:27,552 .روزانه با هم برخورد داشتن 121 00:07:31,662 --> 00:07:33,847 .او برام مادر ، خواهر و برادر بود 122 00:07:33,867 --> 00:07:35,984 ...مادرم مجرد بود 123 00:07:36,004 --> 00:07:37,472 .توي دانشگاه "پارسونز" تدريس ميکرد 124 00:07:39,344 --> 00:07:43,031 همه ما رو تشويق ميکرد که .کارهاي خوب و باهدف انجام بديم 125 00:07:43,051 --> 00:07:44,019 .هرکاری باشه 126 00:07:47,460 --> 00:07:49,678 ...زماني که بچه بودم مشکل شنوايي داشتم 127 00:07:49,698 --> 00:07:50,832 .مشکل شنوايي کوچيک 128 00:07:54,006 --> 00:07:57,660 اما فهميدم فقط خودم هستم که ميتونم اينو ناديده بگيرم 129 00:07:57,680 --> 00:08:00,183 .و به جايي برسم که روي زندگيم تاثير نذاره 130 00:08:03,725 --> 00:08:05,910 .من توي خانواده بزرگي رشد کردم 131 00:08:05,930 --> 00:08:07,813 .زنان زيادي توي خانواده ام بودند 132 00:08:07,833 --> 00:08:10,519 .مادرم به اضافه 4 خواهرم 133 00:08:10,539 --> 00:08:13,592 او يه بچه است و همونطوري .هم رفتار کرده 134 00:08:13,612 --> 00:08:19,236 .تنها پسر مامان بغير از 5بچه و يک نوزاد 135 00:08:19,256 --> 00:08:22,226 .پس اون تو قلب ما بود .دوست داشتني ، شيرين براي همه 136 00:08:25,334 --> 00:08:26,551 ...اون موقع من 137 00:08:26,571 --> 00:08:27,586 ...عاشق موسیقی و 138 00:08:27,606 --> 00:08:31,453 .دیدن فیلم بودم ...ترکونده بود "MTV Raps" برنامه‌ی 139 00:08:31,473 --> 00:08:32,533 .و ما هم نگاه ميکرديم 140 00:08:32,553 --> 00:08:35,182 ...فیلم رو ضبط میکرديم و بارها و بارها تو کل روز 141 00:08:35,202 --> 00:08:36,759 .نگاه می‌کردیم 142 00:08:36,779 --> 00:08:38,557 : پدرم ميومد خونه و ميگفت 143 00:08:38,577 --> 00:08:40,871 از وقتي که من رفتم تو هنوز داري" "اين ويدئو رو نگاه ميکني؟ 144 00:08:40,891 --> 00:08:42,961 .همون، چشم‌انداز منو مشخص کرده بود 145 00:08:44,238 --> 00:08:49,147 ...فکر کنم همون موقع بود که فهمیدم چی میخوام 146 00:08:49,167 --> 00:08:52,386 ...اما من هرگز .من هرگز به اونجا نرسيدم 147 00:09:09,681 --> 00:09:13,163 ...نيويورک" در اواخر دهه 1980" 148 00:09:13,183 --> 00:09:16,632 .بطور کامل متضاد و دو دسته بود 149 00:09:16,652 --> 00:09:19,765 ثروت زيادي در حال تزريق به شهر بود 150 00:09:19,785 --> 00:09:24,234 ...بغير از صنايع مالي که حدودا در اوايل 1980 151 00:09:24,254 --> 00:09:26,352 .غوغا کرده بودند 152 00:09:27,655 --> 00:09:31,370 بنابراين شهري که براي چندين دهه دچار سقوط شده بود 153 00:09:31,390 --> 00:09:35,070 .برگشت و تغيير کرد 154 00:09:35,090 --> 00:09:41,406 ...اما تمام يک سمت شهر که در اختيار 155 00:09:41,426 --> 00:09:47,342 ...قاچاقچيان دارو ، کراک و... بود بطور کامل 156 00:09:47,362 --> 00:09:48,341 .توسط اونها قرق شده بود 157 00:09:48,361 --> 00:09:49,928 .و ضررهاي هنگفتي بوجود اومده بود 158 00:09:52,229 --> 00:09:55,710 ...بخاطر وجود همين اختلافات اجتماعي بود 159 00:09:55,730 --> 00:09:57,863 .که شهر "نيويورک" دو قسمت شده بود 160 00:10:06,633 --> 00:10:09,649 ...اين شهر ، زماني که من واردش شدم 161 00:10:09,669 --> 00:10:14,084 .در مرز ورشکستگي قرار داشت و مردم هم اميدي به بهبود نداشتند 162 00:10:14,104 --> 00:10:15,584 ...ما شهري بوديم سرشار از 163 00:10:15,604 --> 00:10:19,486 .بحران هاي متوالي و يک بحران عظيم اقتصادي 164 00:10:19,506 --> 00:10:22,520 .سيستم آموزش و پرورش در حال فروپاشي بود 165 00:10:22,540 --> 00:10:24,587 ...نهادهاي سياسي در جلب مردم شکست خورده بودند 166 00:10:24,607 --> 00:10:27,289 .و نتونسته بودن به اهدافشون برسن 167 00:10:27,309 --> 00:10:29,222 ...همسايگان قدیمی ، شيک ، زيبا 168 00:10:29,242 --> 00:10:32,257 .و نجيب از هم جدا شده بودن 169 00:10:32,277 --> 00:10:36,292 .و البته که مهمتر از همه جنايت بود 170 00:10:36,312 --> 00:10:39,726 ...چندين حادثه براي من اتفاق افتاد که من 171 00:10:39,746 --> 00:10:42,494 اونها رو بعنوان بخشي طبیعی .از زندگي در "نيويورک" ميدونستم 172 00:10:42,514 --> 00:10:45,361 ...زد و خورد ها و غارت ها و دزدي ها 173 00:10:45,381 --> 00:10:48,195 .و من حتي يک کدوم از اينها رو گزارش ندادم 174 00:10:48,215 --> 00:10:50,080 .فقط فکر کردم اینطوری بهتره 175 00:10:51,382 --> 00:10:53,298 ...مردم به این باور رسیده بودن 176 00:10:53,318 --> 00:10:57,465 ...که بلوکشون امنه ، خيابونايي که توش راه ميرفتن 177 00:10:57,485 --> 00:11:00,299 .تا به مترو برسن براي رفتن سرکار ، امنه 178 00:11:00,319 --> 00:11:03,000 ...خط متروشون ،که اونها رو هر روز 179 00:11:03,020 --> 00:11:05,034 ...با قطار به همون نقطه ميرسوند 180 00:11:05,054 --> 00:11:06,535 .امنه 181 00:11:06,555 --> 00:11:12,269 ...اونها از اين طريق يک مسير امن رو معين کرده بودن 182 00:11:12,289 --> 00:11:14,355 .بهش ميگفتن ، باغ وحشت 183 00:11:17,191 --> 00:11:23,907 حدوداي سال 84 بود که کراک وارد "نيويورک" شد 184 00:11:23,927 --> 00:11:26,207 .و باعث افزايش جرم و جنايت شد 185 00:11:26,227 --> 00:11:29,509 .هيچ شکي درش نيست 186 00:11:29,529 --> 00:11:31,209 ...زمانيکه جنگ کراک اتفاق افتاد 187 00:11:31,229 --> 00:11:35,511 همه نوجوانان به سرعت صاحب پول زياد و اسلحه شدند. 188 00:11:35,531 --> 00:11:39,079 ...تو "بدفورد استای‌وسنت" جنجال به پا شد 189 00:11:39,099 --> 00:11:40,646 ...تو "هارلم" جنجال به پا شد 190 00:11:40,666 --> 00:11:43,914 .تو "براونز‌ویل" شرق نیویورک جنجال به پا شد 191 00:11:43,934 --> 00:11:45,682 .باید می‌ترسیدیم 192 00:11:45,702 --> 00:11:48,848 .اگه نمی‌ترسیدیم غیرمنطقی بود 193 00:11:48,868 --> 00:11:52,850 اما مردم از رشد فزاينده جنايت ها رنج ميبردند 194 00:11:52,870 --> 00:11:57,352 ،نزاع هاي گروهي ، نزاع بر سر مواد مخدر .واقعيتي بود که مردم ما رو به خاطرش مقصر می‌دونستن 195 00:11:57,372 --> 00:12:01,453 ...بيشترين قاتلين افراد فقير ، جوان 196 00:12:01,473 --> 00:12:05,020 .طبقه سياهان کارگر و بچه هاي سياه بود 197 00:12:05,040 --> 00:12:07,222 ...:و غالب پيام اجتماعي اين بود 198 00:12:07,242 --> 00:12:09,774 .زنده يا مرده بودن تو براي کسي مهم نيست 199 00:12:17,744 --> 00:12:20,726 ...تا جايي که به من مربوطه ، اواخر دهه هشتاد 200 00:12:20,746 --> 00:12:24,927 در "نيويورک" جامعه سياه پوستان .زير شکنجه و حمله قرار داشت 201 00:12:24,947 --> 00:12:28,462 "در معرض خطرترين گونه ها در آمريکا" 202 00:12:28,482 --> 00:12:33,415 . که يک تعبير عمومي بود براي مردان جوان سياه پوست 203 00:12:47,520 --> 00:12:49,769 .شب خوبي بود 204 00:12:49,789 --> 00:12:53,770 ...ما رفتيم بيرون ، بسکتبال بازي ميکرديم 205 00:12:53,790 --> 00:12:55,055 .جايي که من در "اسکامبورگ" زندگي ميکردم 206 00:12:57,124 --> 00:12:58,772 .تعطيلات داشت شروع ميشد 207 00:12:58,792 --> 00:13:00,907 .مدرسه تعطیل بود 208 00:13:00,927 --> 00:13:02,540 .دوتا از دوستام خواستن بچه‌ها برن جايي دیگه بازی کنن 209 00:13:02,560 --> 00:13:04,975 ...من بهش گفتم 210 00:13:04,995 --> 00:13:07,375 .این دور و بر زیاد دردسر درست کردی" 211 00:13:07,395 --> 00:13:09,475 ".برو پارک 212 00:13:09,495 --> 00:13:11,261 .من اونشب اونو فرستادمش به اون پارک 213 00:13:13,963 --> 00:13:15,429 .پس، منم احساس گناه ميکنم 214 00:13:20,898 --> 00:13:22,580 ...در حال بيرون اومدن 215 00:13:22,600 --> 00:13:25,448 .از رستوران خيابان 110 ام بودم 216 00:13:25,468 --> 00:13:27,200 .تمام خيابان 110ام رو قدم زديم 217 00:13:28,801 --> 00:13:32,683 ..."تقريبا جلوي وروردي مجتمع "اسکامبورگ 218 00:13:32,703 --> 00:13:37,552 "ورودي خيابان 110 ام و "مديسون .گروهي از مردم بودند 219 00:13:37,572 --> 00:13:42,805 .مردم رو اون گوشه ديدم که اجتماع کردند 220 00:13:44,440 --> 00:13:47,121 ...چه بچه هاي خوب و چه بد 221 00:13:47,141 --> 00:13:51,323 .ميان بيرون تا کمي تفريح کنند 222 00:13:51,343 --> 00:13:53,624 .من چهره بعضي هاشون رو نمي شناختم 223 00:13:53,644 --> 00:13:55,458 ...بعضي هاشون ميومدن مدرسه من 224 00:13:55,478 --> 00:13:56,909 .بعضي هاشون در همسايگي ما زندگي مي کردن 225 00:13:58,311 --> 00:14:00,193 .يوسف" اومد سمت من" 226 00:14:00,213 --> 00:14:01,193 ...کوري" رو ديدم. گفتم" 227 00:14:01,213 --> 00:14:02,626 .هي بيا اينجا" 228 00:14:02,646 --> 00:14:04,394 ".ما ميخوايم توي پارک اجتماع کنيم 229 00:14:04,414 --> 00:14:08,395 .دوست صميميم عقب کشید 230 00:14:08,415 --> 00:14:11,130 همه‌مون داشتیم بسکتبال بازی می‌کردیم .و اون انگار داشت ميگفت : نرو 231 00:14:11,150 --> 00:14:12,181 .اينجا بمون 232 00:14:13,916 --> 00:14:15,416 .مورد بعدی که می‌دونم اینه که داشتیم می‌رفتیم پارک 233 00:14:26,553 --> 00:14:28,736 ...چند نفری قدم می‌زدیم 234 00:14:28,756 --> 00:14:30,603 .همدیگه رو دست مینداختیم 235 00:14:30,623 --> 00:14:32,636 ،می‌پریدیم رو سر و کول همدیگه .همدیگه رو کتک می‌زدیم 236 00:14:32,656 --> 00:14:33,770 .مسخره بازی درمی‌آوردیم 237 00:14:33,790 --> 00:14:35,722 .به سمت جاده ي اصلي حرکت کرديم 238 00:14:38,057 --> 00:14:39,990 .و مردم به ماشينها سنگ ميزدن 239 00:14:42,226 --> 00:14:45,375 .دونفر ، رو موتور دو پشته سوار شده بودند 240 00:14:45,395 --> 00:14:48,508 و چندتا بچه اذيتشون ميکردن .يا بهشون چيزايي ميگفتن 241 00:14:48,528 --> 00:14:50,009 ...و اونها سعي ميکردن مقاومت کنن 242 00:14:50,029 --> 00:14:53,777 ...و موتورسوارا خودشونو نگه داشتن و تعادلشون حفظ کردن 243 00:14:53,797 --> 00:14:56,145 .و به راهشون ادامه دادن 244 00:14:56,165 --> 00:14:58,912 ...يه بي خانمان داشت از خيابون رد ميشد 245 00:14:58,932 --> 00:15:00,964 .و پسرا محاصره اش کردن 246 00:15:02,532 --> 00:15:04,547 .یه کم غذا همراهش داشت 247 00:15:04,567 --> 00:15:05,582 ...بضي از بچه ها از گروه جدا شدن 248 00:15:05,602 --> 00:15:08,199 .غذاشو گرفتن و کتکش زدن 249 00:15:09,701 --> 00:15:11,783 واقعا بدجوري داشتن اونو ميزدن 250 00:15:11,803 --> 00:15:15,118 ...و یه موقع یه نفر 251 00:15:15,138 --> 00:15:19,252 .يه بطري آبجو آورد و بعد با اون به سرش زدن 252 00:15:19,272 --> 00:15:20,819 ...می‌دونی، یه جورایی باورنکردنی بود 253 00:15:20,839 --> 00:15:23,654 ...دیدن اون کارا، و دیدن ربودن این یارو 254 00:15:23,674 --> 00:15:26,372 .حمله کردن به این نوجوون‌ها 255 00:15:28,307 --> 00:15:32,224 .يادمه وقتي پليس اومد همه متفرق شدن 256 00:15:32,244 --> 00:15:34,158 ...اونها یه چراغ روشن کردن و گروه یه جورایی 257 00:15:34,178 --> 00:15:36,958 .ناپديد شدند. همه شون فرار کردن. 258 00:15:36,978 --> 00:15:40,159 .وقتش بود که من برم خونه 259 00:15:40,179 --> 00:15:43,046 .از پارک وقتي بيرون اومدم که همه پراکنده شده بودند 260 00:15:45,247 --> 00:15:47,128 ...داشتيم ميرفتيم بيرون که يه نفر گفت 261 00:15:47,148 --> 00:15:48,662 ...بريم بقيه پسرا رو پيدا کنيم 262 00:15:48,682 --> 00:15:49,796 .و در بريم 263 00:15:49,816 --> 00:15:51,681 "بریم خونه" .و همین کارو هم کردیم 264 00:15:54,550 --> 00:15:58,120 ما از خاکريزهاي خيابان69 ام پايين رفتيم 265 00:15:58,140 --> 00:16:00,792 .و از صخره هاي طرف ديگه بالا رفتيم 266 00:16:00,812 --> 00:16:02,011 .نزديک يه مخزن آب بوديم 267 00:16:04,149 --> 00:16:07,501 ...يادم يه مرد داشت مي دويد و تعدادي بچه 268 00:16:07,521 --> 00:16:09,605 .بهش سنگ پرتاب مي کردن 269 00:16:09,625 --> 00:16:11,742 .و اونم همونطوري مي دويد 270 00:16:11,762 --> 00:16:14,079 .يه نفر ديگه هم داشت مي دويد 271 00:16:14,099 --> 00:16:16,115 ...و زماني که به وسط منطقه رسيد 272 00:16:16,135 --> 00:16:18,085 .اونها بيرون اومدن و پريدن روش 273 00:16:18,105 --> 00:16:21,507 .ما از دور تماشا مي کرديم .من این کارو نکردم 274 00:16:23,946 --> 00:16:26,364 ،من اینجوری بودم، وای، اين پسر اونو بلندش کرد 275 00:16:26,384 --> 00:16:27,933 .و کوبوندش به دروازه 276 00:16:27,953 --> 00:16:30,103 .بعدشم شروع کرد به مشت و لگد زدن بهش 277 00:16:30,123 --> 00:16:32,158 .بعد يه نفر داد زد: پليس 278 00:16:34,129 --> 00:16:36,612 .آشوب 279 00:16:36,632 --> 00:16:37,981 ...بعضي از يک طرف 280 00:16:38,001 --> 00:16:40,418 .و بعضي هاشون از طرف ديگه فرار کردند 281 00:16:40,438 --> 00:16:42,122 سعي کرديم يه راه خروج پيدا کنيم 282 00:16:42,142 --> 00:16:43,174 .به بيرون پارک 283 00:16:44,778 --> 00:16:47,397 .فکر کنم بين ساعتاي 9 تا 10 شب بود 284 00:16:47,417 --> 00:16:49,700 ...من اون زمان در حال ترک پارک بودم 285 00:16:49,720 --> 00:16:50,753 .چونکه من سري مقررات داشتم 286 00:16:54,159 --> 00:16:56,910 ... يادم مياد با اين گروه کوچک 287 00:16:56,930 --> 00:16:58,565 .تا 1 ، 2 و 3 قطار در "برادوي" راه رفتيم 288 00:17:00,536 --> 00:17:02,085 ...تنها جرم من اونشب 289 00:17:02,105 --> 00:17:03,640 .پريدن از روي نرده بود 290 00:17:06,611 --> 00:17:08,495 ...تو پارک مرکزي غربی 291 00:17:08,515 --> 00:17:10,131 ...يه ماشين جلوي من ترمز کرد 292 00:17:10,151 --> 00:17:11,766 .و دو مامور پريدن بيرون 293 00:17:11,786 --> 00:17:15,306 ...يکيشون منو گرفت 294 00:17:15,326 --> 00:17:17,542 و وقتي برگشتم ، جمعيت پراکنده شده بود 295 00:17:17,562 --> 00:17:18,611 .و همه فرار مي کردند 296 00:17:18,631 --> 00:17:21,549 ...پليس منو تعقيب ميکرد و منم جايي نداشتم 297 00:17:21,569 --> 00:17:24,387 اونجا يه ديوار بود که ازش پريدم 298 00:17:24,407 --> 00:17:27,524 .و برگشتم داخل پارک 299 00:17:27,544 --> 00:17:29,394 .بهمون دستبند زدند و گذاشتنمون توي ماشين 300 00:17:29,414 --> 00:17:31,364 ...و بعش همکارش دويد و از بالاي ديوار 301 00:17:31,384 --> 00:17:33,351 .پريد داخل پارک 302 00:17:35,356 --> 00:17:38,842 .يه نفر گفت : بايست و گرنه شليک ميکنم 303 00:17:38,862 --> 00:17:42,147 .ترسم داشت بيشتر و بيشتر ميشد پس فقط فرار ميکردم 304 00:17:42,167 --> 00:17:44,350 .يکي از پليسا زد زير پام 305 00:17:44,370 --> 00:17:48,089 .تمام لباسام کثيف و گلي شده بود 306 00:17:48,109 --> 00:17:52,897 .او يه کلاه داشت که اونو جلوي صورتم مي چرخوند 307 00:17:52,917 --> 00:17:54,618 ...بهم دستبند زد و من گفتم 308 00:18:06,470 --> 00:18:10,358 فکر کنم يه چيزي مثل اين گفتم : چه خبر شده؟ 309 00:18:10,378 --> 00:18:13,227 ...و گفت 310 00:18:13,247 --> 00:18:16,467 اونم گفت: من بهت نگفتم ندو؟ 311 00:18:16,487 --> 00:18:19,037 "و شبيه اين " کوچولو ، حيوون کوچولو 312 00:18:19,057 --> 00:18:21,707 .و چيزاي ديگه 313 00:18:21,727 --> 00:18:27,501 ".من گفتم : "خودت مي دوني که من کاري نکردم 314 00:18:31,476 --> 00:18:33,827 .و يه مدتي داخل ماشين پليس نشستيم 315 00:18:33,847 --> 00:18:35,228 ...اونا يه چند نفري رو دستگير کردن 316 00:18:35,248 --> 00:18:38,184 ..و ما رو هم به کلانتری فرستادن 317 00:18:51,639 --> 00:18:53,189 .ما رو بردند داخل 318 00:18:53,209 --> 00:18:55,659 ...ازمون عکس گرفتن 319 00:18:55,679 --> 00:18:56,880 .و بعدش ما رو انداختن توي يه اتاق 320 00:18:58,950 --> 00:19:01,401 .14سالم بود. هیچوقت بازداشت نشده بودم 321 00:19:01,421 --> 00:19:04,707 .هيچ وقت بهم دستبند نزده بودن 322 00:19:04,727 --> 00:19:05,828 .تا حد مرگ مي ترسيدم 323 00:19:07,164 --> 00:19:09,915 .می‌تونم پليسي رو که بهم زل زده بود رو بياد بيارم 324 00:19:09,935 --> 00:19:14,788 "گفت :" اون چيه روي صورتت؟ 325 00:19:14,808 --> 00:19:18,862 منم گفتم :" يکي از خودتون ، يکي از آدماي خودتون 326 00:19:18,882 --> 00:19:20,532 ".منو زد 327 00:19:20,552 --> 00:19:23,737 "و اونم گفت :" کدوم يکي از همکارام؟ 328 00:19:23,757 --> 00:19:26,007 .کجا؟ بيا جلو به من نشونش بده 329 00:19:26,027 --> 00:19:27,961 .ميدوني ، انگار داشتم دروغ می‌گفتم 330 00:19:30,666 --> 00:19:33,518 : ازم پرسيد :" بعدش چي ميشه؟" و بچه ها گفتن 331 00:19:33,538 --> 00:19:35,588 ...يه بليط دادگاه خانواده بهت ميديم" 332 00:19:35,608 --> 00:19:38,126 ."و تو هم بدون اتلاف وقت اونجا خواهي بود 333 00:19:38,146 --> 00:19:40,714 .خيلي وقت بود اونجا نشسته بوديم 334 00:19:49,394 --> 00:19:51,479 ...بعد از مدتي 335 00:19:51,499 --> 00:19:53,968 .اونا به والدينمون زنگ زدند 336 00:19:55,905 --> 00:19:59,209 ...با مادرم از کلانتری تماس گرفتن 337 00:19:59,259 --> 00:20:02,408 . و بهش گفتن بياد "کوين" رو از اونجا ببره 338 00:20:02,428 --> 00:20:05,144 ...اونجا حوزه پارک مرکزي بود 339 00:20:05,164 --> 00:20:08,614 .که من معتقدم يه اجتماع غيرقانوني ست 340 00:20:08,634 --> 00:20:12,684 :3تا پليس در خونه منو زدن و گفتن 341 00:20:12,704 --> 00:20:15,320 "خبر نداري پسرت توي اداره پليسه؟" 342 00:20:15,340 --> 00:20:16,855 ".من گفتم :"نه 343 00:20:16,875 --> 00:20:18,823 ".گفتن:" يالا بريم 344 00:20:18,843 --> 00:20:20,325 من لباس پوشيدم 345 00:20:20,345 --> 00:20:22,594 ...و مادرم که اونجا بود 346 00:20:22,614 --> 00:20:23,928 .خيلي ترسيد 347 00:20:23,948 --> 00:20:25,764 ".و گفت :" منم باهات ميام 348 00:20:25,784 --> 00:20:28,767 .اونم باهام اومد 349 00:20:28,787 --> 00:20:31,535 .والدين زيادي رو ديدم 350 00:20:31,555 --> 00:20:34,405 ...احساس بهتري داشتيم 351 00:20:34,425 --> 00:20:37,626 .فکر می‌کردیم همه‌چی درست میشه 352 00:20:49,538 --> 00:20:51,154 ...دونده حدود ساعت 1:30 صبح 353 00:20:51,174 --> 00:20:53,957 .توسط عابرين پيدا شده بود 354 00:20:53,977 --> 00:20:58,861 ...زير درختي در شمال شرقي منتهي به پارک بود 355 00:20:58,881 --> 00:21:02,464 .و اونو به بيمارستان "متروپوليتن" منتقل کردن 356 00:21:02,484 --> 00:21:04,533 .جمجمه‌اش شکسته بود 357 00:21:04,553 --> 00:21:09,172 .مقدار زيادي از مايعات بدنشو از دست داده بود 358 00:21:09,192 --> 00:21:12,759 .تقريبا مرده بود 359 00:21:14,562 --> 00:21:18,513 ... بچه ها تقريبا آزاد شده بودند تا زمانيکه 360 00:21:18,533 --> 00:21:21,916 ...کاراگاهي که از شدت جراحات قرباني آگاه شده بود 361 00:21:21,936 --> 00:21:26,620 ".با کلانتری تماس گرفت و گفت :" اون بچه ها رو نگه دارين 362 00:21:26,640 --> 00:21:28,255 ...و اون از اون لحظاتي بود 363 00:21:28,275 --> 00:21:32,378 .که همه چيز يه سمت اونا نشونه رفته بود 364 00:21:35,181 --> 00:21:37,331 ، دفعه بعدی که صدای مادرمو شنيدم 365 00:21:37,351 --> 00:21:38,398 .وقتی بود که منو بيدار کرد 366 00:21:38,418 --> 00:21:39,566 : و گفت 367 00:21:39,586 --> 00:21:41,968 ".من هنوز تو کلانتری هستم" 368 00:21:41,988 --> 00:21:43,504 "منم بهش گفتم :" چرا هنوز اونجايي؟ 369 00:21:43,524 --> 00:21:46,239 .اونم گفت :" خب ، اونا ميگن 370 00:21:46,259 --> 00:21:47,907 ".درگير کاغذبازي‌ان 371 00:21:47,927 --> 00:21:49,509 .من مونده بودم چي شده 372 00:21:49,529 --> 00:21:52,111 ...بهشون گفتم ميتونم پسرمو ببينم یا نه چون 373 00:21:52,131 --> 00:21:54,079 .توي اتاق روبرو با بقيه ديدمش 374 00:21:54,099 --> 00:21:57,416 ".اونا هم گفتن :" نه ، بايد تا صبح صبر کنين 375 00:21:57,436 --> 00:22:01,086 ".منم به مادرم گفتم :" پيشش بمونه و بذاره من برم سرکار 376 00:22:01,106 --> 00:22:03,555 .احتمالا تا صبح هر جوري شده آزادش ميکنن 377 00:22:03,575 --> 00:22:07,377 .همه چيز مرتب بود و منم رفتم سرکار 378 00:22:20,891 --> 00:22:23,074 ...ابتدا پرونده به حوزه پارک مرکزي 379 00:22:23,094 --> 00:22:25,042 .داده شده بود 380 00:22:25,062 --> 00:22:29,480 اما چون گمان مي‌رفت اون زن فوت خواهد کرد و پرونده هاي قتل 381 00:22:29,500 --> 00:22:32,215 .اختصاصاً به دايره جنايي تحويل داده ميشه 382 00:22:32,235 --> 00:22:36,319 ...و "منهتن شمالي" حوزه ي با اعتباري بود 383 00:22:36,339 --> 00:22:37,320 .به خاطر کارآگاهاش 384 00:22:37,340 --> 00:22:39,423 ... با پرونده هاي تمام شده زياد و 385 00:22:39,443 --> 00:22:42,159 .ثابت قدم بودنشان 386 00:22:42,179 --> 00:22:47,196 دو دادستان ."ليندا فرستين" و " اليزابت لدرر" 387 00:22:47,216 --> 00:22:49,866 .اونا هم جزيي از بازجويي ها بودند 388 00:22:49,886 --> 00:22:52,835 ...و نه تنها بعنوان دادستان فعاليت داشتن 389 00:22:52,855 --> 00:22:53,787 .بلکه بعنوان مامور تحقيق هم کار می‌کردن 390 00:22:59,326 --> 00:23:02,244 ...آماده رفتن به سرکار بودم و 391 00:23:02,264 --> 00:23:04,613 .که اخبار رو شنيدم 392 00:23:04,633 --> 00:23:09,585 .و ناگهان ذهنتون شروع به تجزيه و تحليل ميکنه 393 00:23:09,605 --> 00:23:10,685 ...يک زن سفيد پوست ناشناس 394 00:23:10,705 --> 00:23:12,687 .مورد تجاوز قرار گرفته در "پارک مرکزي شمالي" پيدا ميشه 395 00:23:12,707 --> 00:23:13,888 ..اوه 396 00:23:13,908 --> 00:23:15,623 ...تقريبا هر روز به گروهاي قومي و نژادي 397 00:23:15,643 --> 00:23:17,992 ،در "نيويورک" فکر ميکردم ...اینجاست که 398 00:23:18,012 --> 00:23:21,362 ...قلبت انگار از حرکت وامیسته و دل و روده‌ت به هم می‌پیچه 399 00:23:21,382 --> 00:23:24,164 .و با خودت فکر می‌کنی، خواهش می‌کنم نذار ما باشیم 400 00:23:24,184 --> 00:23:27,134 ...پليس هم اکنون 5 نوجوان را دستگير کرده ست... 401 00:23:27,154 --> 00:23:29,336 .اول ما 5 نفر با هم بوديم 402 00:23:29,356 --> 00:23:34,125 .بعد جدا از هم توي اتاقهاي مختلفي گذاشتنمون 403 00:23:36,229 --> 00:23:37,911 .پليسا ميامدن و ميرفتن 404 00:23:37,931 --> 00:23:41,148 ...و يکيشون گفت : " خب شنيديم که يک زن 405 00:23:41,168 --> 00:23:44,317 ".هتک حرمت شده و کتک خورده توي پارک بوده 406 00:23:44,337 --> 00:23:46,352 "بعد گفت :"چه اتفاقي براي اون زن افتاد؟ 407 00:23:46,372 --> 00:23:48,654 "منم گفتم : " کدوم زن؟ 408 00:23:48,674 --> 00:23:50,857 "اونم گفت :" منظورت چيه کدوم زن؟ 409 00:23:50,877 --> 00:23:53,558 ".هموني که توي پارک بهش تجاوز شده بود" 410 00:23:53,578 --> 00:23:55,261 ".گفتم : " آره من توي پارک بودم 411 00:23:55,281 --> 00:23:59,197 .و آره، همون دور و بر بودم " 412 00:23:59,217 --> 00:24:00,198 ".اما من چيزي درباره اش نميدونم 413 00:24:00,218 --> 00:24:01,300 "منظورت چيه چيزي نميدوني؟" 414 00:24:01,320 --> 00:24:02,601 .تو... منم گفتم :" نه 415 00:24:02,621 --> 00:24:05,871 ".هرگز با خانمي برخورد نکردم 416 00:24:05,891 --> 00:24:07,539 پس حالا دوباره برميگرديم به همون حرفات 417 00:24:07,559 --> 00:24:08,907 .از ابتدا 418 00:24:08,927 --> 00:24:10,775 "تو چکار کردي؟" "چه کسي باهات بود؟" 419 00:24:10,795 --> 00:24:14,845 "چه کسي باهات اومده بود؟" .و بازم همون جواب هاي تکراري 420 00:24:14,865 --> 00:24:17,014 ...اونا یه کم عصبانی شدن چون فکر کنم 421 00:24:17,034 --> 00:24:19,536 .از هیچکس حرفی نشنیده بودن 422 00:24:21,271 --> 00:24:23,654 ...کاراگاهان سعي مي کردند تکه هايي از 423 00:24:23,674 --> 00:24:26,623 ... داستان رو بهم وصل کنند و 424 00:24:26,643 --> 00:24:29,994 :حل کنند آنچه رو که ميدونستن اتفاق افتاده .سرانجام يک زن 425 00:24:30,014 --> 00:24:34,031 ...پايين دره اي تو پارک، شخصي تقريبا مرده 426 00:24:34,051 --> 00:24:37,433 و تعداد ديگري از مردم زخمي و ...یا مورد آزار قرار گرفته 427 00:24:37,453 --> 00:24:38,735 .و از یه طرف هم همين بچه ها 428 00:24:38,755 --> 00:24:43,473 در نتيجه تلاش کردن داستاني براي بالارفتن 429 00:24:43,493 --> 00:24:45,341 .از نردبان حقيقت بسازند 430 00:24:45,361 --> 00:24:49,045 .اون شب تو پارک مرکزی جنجال به پا شده بود 431 00:24:49,065 --> 00:24:52,682 . و گروههايي از بچه ها اون اطراف بودند براي خرابکاري 432 00:24:52,702 --> 00:24:55,851 فهمیدن این موضوع زیاد سخت نیست ...که چرا این بچه‌ها محکوم شدن 433 00:24:55,871 --> 00:24:58,921 ...چرا به این شدت ازشون بازجویی شد 434 00:24:58,941 --> 00:25:02,824 ...چرا پلیس باور داشت که اونا یکی 435 00:25:02,844 --> 00:25:05,560 .یا همشون مجرم هستن 436 00:25:05,580 --> 00:25:07,247 .حالا فقط باید ثابت می‌کردن 437 00:25:09,550 --> 00:25:11,299 کارآگاه ديگه اي داخل اتاق شد 438 00:25:11,319 --> 00:25:13,000 .و مادربزرگم رو صدا کرد 439 00:25:13,020 --> 00:25:16,337 "گفت : " ميتونم بيرون چند لحظه باهاتون صحبت کنم؟ 440 00:25:16,357 --> 00:25:19,473 .و زماني که مادربزرگم رو بيرون برد همه چي شروع شد 441 00:25:19,493 --> 00:25:20,841 ...بهم خيره شد. اينطوري 442 00:25:20,861 --> 00:25:24,010 ".اين بچه از کاري که کردم متنفره" 443 00:25:24,030 --> 00:25:26,447 ...يادمه يک نفر بهم گفت 444 00:25:26,467 --> 00:25:29,149 ميخواي 25 سال از عمرت رو" "تو "جزيره ي ريکر" بگذرونی؟ 445 00:25:29,169 --> 00:25:30,550 "يا ميخواي به خاطر تجاوز بري زندان؟" 446 00:25:30,570 --> 00:25:31,985 "...چونکه اونا پسرايي رو که به زنا تجاور میکنن رو نميخوان" 447 00:25:32,005 --> 00:25:33,753 .و چيزايي شبيه اين 448 00:25:33,773 --> 00:25:38,390 ...من فقط ميگفتم : " من ، من ، من به اونا گفتم 449 00:25:38,410 --> 00:25:41,293 ".نميدونم درباره چي دارين حرف ميزنين 450 00:25:41,313 --> 00:25:42,995 .ماموراي ديگه هم داخل شدند 451 00:25:43,015 --> 00:25:45,164 .يه مرد کوتاه قامت با موهاي قرمز 452 00:25:45,184 --> 00:25:48,167 قیافه‌ش جوری بود که انگار می‌گفت ".اوه، پس این... همینجاست" 453 00:25:48,187 --> 00:25:50,436 ".و "آرویو" هم میگه "آره، اینجاست 454 00:25:50,456 --> 00:25:52,538 ".نميخواد بهمون بگه چه اتفاقي افتاده 455 00:25:52,558 --> 00:25:55,641 "منم که اونجا نشسته بودم گفتم:" آه ، چه خبره؟ 456 00:25:55,661 --> 00:25:59,010 ، حالا "آرويو" داشت سر من و اون پسر داد مي کشيد 457 00:25:59,030 --> 00:26:00,378 .صندلي رو کشيد روبروي من 458 00:26:00,398 --> 00:26:02,047 .دم گوش من نعره مي کشيد 459 00:26:02,067 --> 00:26:05,650 ،آرویو" جلوم داد می‌زد" ...دود سیگارش رو تو صورت من بیرون میداد 460 00:26:05,670 --> 00:26:07,585 ...و بعد این یارو اومد کنارم 461 00:26:07,605 --> 00:26:08,953 .و سرم داد می‌زد 462 00:26:08,973 --> 00:26:10,588 ".انگار که بگن "می‌دونی... تو اینکارو کردی 463 00:26:10,608 --> 00:26:12,790 آلتت رو کردی تو بدن اون زن، مگه نه؟ 464 00:26:12,810 --> 00:26:14,558 و منم می‌گفتم :"داري درباره ي چي حرف مي زني؟ 465 00:26:14,578 --> 00:26:17,061 ".من چيزي رو توي بدن کسي نکردم 466 00:26:17,081 --> 00:26:21,065 .و یه کم گریه کردم .بعدش "هارتیگان" وارد عمل شد 467 00:26:21,085 --> 00:26:24,635 ...خدا رو شکر کردم ، اون لحظه خدا رو شکر کردم 468 00:26:24,655 --> 00:26:27,037 .که "هارتيگان" مانع از شکنجه من توسط اون شد 469 00:26:27,057 --> 00:26:28,372 ...بعد دوباره یکی دیگه اومد داخل 470 00:26:28,392 --> 00:26:32,609 ،داد و فریاد می‌کرد ...به قسمتهای خصوصی بدنم دست می‌برد 471 00:26:32,629 --> 00:26:35,044 .بعد روم تف انداخت 472 00:26:35,064 --> 00:26:37,480 : و بعدش مادرم اومد پشت در و گفت 473 00:26:37,500 --> 00:26:38,514 ".من بايد پسرمو ببينم" 474 00:26:38,534 --> 00:26:39,882 ".بايد پسرمو ببينم" 475 00:26:39,902 --> 00:26:42,585 ...وقتي يکي از کاراگاهها رو ديدم يه نگاهي به بيرون کردم 476 00:26:42,605 --> 00:26:45,855 .شانه ي مادرمو گرفت و روي صندلي نشوندش 477 00:26:45,875 --> 00:26:48,357 همينطوري که داشت صحبت ميکرد ، درو بست 478 00:26:48,377 --> 00:26:49,759 .و ازم سوال کرد 479 00:26:49,779 --> 00:26:57,399 .اونا مي دونستن مادرم يه شخص ضعيف و ناتوان‌ـه 480 00:26:57,419 --> 00:26:59,301 .و از همين استفاده کردند 481 00:26:59,321 --> 00:27:00,336 .و از همين استفاده کردن 482 00:27:00,356 --> 00:27:04,072 .افسران پليس ، بيرون از اداره با من ملاقات کردن 483 00:27:04,092 --> 00:27:05,973 ...گفتن :" خودت مي دوني مادرت 484 00:27:05,993 --> 00:27:09,244 حالش خوب نيست و چون تو بالغ شدي ...مي توني به جاش اينجا بموني 485 00:27:09,264 --> 00:27:10,979 ... و ما هم مادرت رو 486 00:27:10,999 --> 00:27:15,582 با يه اسکورت مي فرستيم خونه و ".مطمئن ميشيم حالش خوبه 487 00:27:15,602 --> 00:27:18,952 ".و گفتن: " اون با اين جريان همکاري کرده 488 00:27:18,972 --> 00:27:21,822 ".مطمئنيم شما هم بخوبي همکاري مي کنيد 489 00:27:21,842 --> 00:27:24,324 ...مدام می‌گفتن 490 00:27:24,344 --> 00:27:25,658 ".برادرت می‌تونه بره خونه" 491 00:27:25,678 --> 00:27:26,793 .برادرت می‌تونه بره خونه 492 00:27:26,813 --> 00:27:28,394 "...برادرت " .و منم فقط همینو می‌خواستم 493 00:27:28,414 --> 00:27:29,947 .فقط می‌خواستم اونو برگردونم خونه 494 00:27:43,462 --> 00:27:45,677 .محکم در زدن 495 00:27:45,697 --> 00:27:47,913 .3یا4 تا کارآگاه بودن 496 00:27:47,933 --> 00:27:50,148 ...فکر کردم به خاطر ضرب و جرحِ 497 00:27:50,168 --> 00:27:51,768 .آدمای تو پارک اومدن 498 00:27:53,671 --> 00:27:56,354 .پدرم اجازه داد وارد بشن 499 00:27:56,374 --> 00:27:57,956 اون مردا در مقايسه با پدرم 500 00:27:57,976 --> 00:28:00,091 .شبيه غول بودند 501 00:28:00,111 --> 00:28:02,426 .ازم خواست کفشامو بپوشم 502 00:28:02,446 --> 00:28:05,830 .به پدرم گفت که می‌خواد منو ببره کلانتری 503 00:28:05,850 --> 00:28:07,798 ...پدرم با مادرم تماس گرفت 504 00:28:07,818 --> 00:28:11,135 .و مادرم ما رو توي کلانتری ملاقات کرد 505 00:28:11,155 --> 00:28:15,306 .اونا ازم سوالاتي درباره زن دونده "پارک مرکزي" مي کردن 506 00:28:15,326 --> 00:28:17,507 ، و من می‌گفتم : " اونجا فقط يه زن بود 507 00:28:17,527 --> 00:28:19,510 .که با مردي سوار دوچرخه بود 508 00:28:19,530 --> 00:28:21,177 ".ولی اونا همینطور ادامه می‌دادن 509 00:28:21,197 --> 00:28:24,314 "گفت :" تو مطمئني؟ ".منم گفتم :" آره 510 00:28:24,334 --> 00:28:26,583 "از اون زني که بهش تجاوز شده چه خبر؟" 511 00:28:26,603 --> 00:28:30,220 "من :" کدوم زن بهش تجاوز شده؟ 512 00:28:30,240 --> 00:28:32,387 .ادامه دادن به سوال کردن درباره زني که بهش تجاوز شده 513 00:28:32,407 --> 00:28:35,491 ".و منم مدام تکرار ميکردم :" فقط يک زن اونجا بود 514 00:28:35,511 --> 00:28:38,528 .اونا از مادرم خواستن اتاقو ترک کنه 515 00:28:38,548 --> 00:28:40,195 ...به چهره ي پدرم نگاه کردم و اون پرسید 516 00:28:40,215 --> 00:28:41,363 "داري حقيقتو ميگي؟" 517 00:28:41,383 --> 00:28:42,532 ".آره پدر ، دارم حقيقتو ميگم" 518 00:28:42,552 --> 00:28:44,333 ".قسم می‌خورم که حقيقتو ميگم 519 00:28:44,353 --> 00:28:46,869 .هميشه به پدرم راست ميگفتم 520 00:28:46,889 --> 00:28:48,837 .من هيچي درباره هيچ دونده اي نمي دونم" 521 00:28:48,857 --> 00:28:50,205 ،آدماي زيادي رو مي شناسم که کتک خوردن" 522 00:28:50,225 --> 00:28:52,708 ".اما من باهاشون کاري نداشتم 523 00:28:52,728 --> 00:28:55,711 .ازم خواستن دوباره داستان رو بگم 524 00:28:55,731 --> 00:28:57,513 .الان دیگه سرم داد می‌زدن 525 00:28:57,533 --> 00:29:01,667 تو صورتم حرف می‌زدن، بهم اشاره می‌کردن .می‌زدن تو سینه‌م 526 00:29:04,504 --> 00:29:07,155 .همینطور کاراشون ادامه داشت 527 00:29:07,175 --> 00:29:11,057 .چندين دفعه بخاطر گريه ي من متوقف شد 528 00:29:11,077 --> 00:29:15,963 .من هيچ حمايتي نداشتم. پدرم هيچ کاري نکرد 529 00:29:15,983 --> 00:29:17,982 .ترسيده بودم 530 00:29:20,920 --> 00:29:22,335 .ساعتها گذشت 531 00:29:22,355 --> 00:29:24,037 .زمان مي رفت 532 00:29:24,057 --> 00:29:25,539 .مدام سوال مي کردن 533 00:29:25,559 --> 00:29:27,051 .بدون غذا ، بدون نوشيدني 534 00:29:27,071 --> 00:29:30,161 .غذا نخوردم. نخوابیدم 535 00:29:30,366 --> 00:29:33,070 .واقعا نميدونستم کي قراره تموم بشه 536 00:29:40,370 --> 00:29:43,121 ...تکذیب پشت تکذیب 537 00:29:43,141 --> 00:29:48,044 "دروغ میگی، می‌خوام حقیقت رو بشنوم" .تا ساعتها می‌تونست ادامه پیدا کنه 538 00:29:48,465 --> 00:29:51,809 ...و هدف اینه که مظنون رو درهم بشکنن 539 00:29:51,829 --> 00:29:55,473 ...تا به حالت ناامیدی و عجز برسه، اینطوری 540 00:29:55,493 --> 00:29:59,155 .مظنون خسته بشه و دنبال راهی برای فرار بگرده 541 00:30:00,931 --> 00:30:03,421 .پدرمو به کناري کشيدن 542 00:30:03,441 --> 00:30:04,792 ، بعدش پدرم برگشت به اتاق 543 00:30:04,812 --> 00:30:06,432 .بنظر ميرسيد عوض شده 544 00:30:06,452 --> 00:30:07,737 ".عوض شده بود. گفت :"گوش کن 545 00:30:07,757 --> 00:30:08,974 ".بهشون چيزي که ميخوان بشنون رو بگو" 546 00:30:08,994 --> 00:30:11,785 ".بعدش مي توني بري خونه 547 00:30:11,805 --> 00:30:14,428 ...اگه اون چنین چیزی نمی‌گفت 548 00:30:14,448 --> 00:30:15,464 .من حقیقت رو می‌گفتم 549 00:30:15,484 --> 00:30:16,789 .تو حقیقت گیر افتاده بودم 550 00:30:20,837 --> 00:30:22,525 : هارتيگان" نشست و گفت" 551 00:30:22,545 --> 00:30:25,569 .ببين "ري". من ميدونم تو کار اشتباهي نکردي 552 00:30:25,589 --> 00:30:28,413 ، اما اون پسرايي که تو اتاقاي ديگه هستند 553 00:30:28,433 --> 00:30:29,919 ".گقتند تو اينکارو کردي 554 00:30:29,939 --> 00:30:32,427 ،اونا بهم گفتند :" تو هيچي نميگي 555 00:30:32,447 --> 00:30:35,004 ".اما اونا اسم تو رو آوردن 556 00:30:35,024 --> 00:30:36,978 ".منم گفتم " من هيچ کاري نکردم 557 00:30:36,998 --> 00:30:39,019 ".اونم گفت "خب ، واسه همين اينجام که کمکت کنم 558 00:30:39,039 --> 00:30:40,609 .چون من ميدونم تو کاري نکردي 559 00:30:40,795 --> 00:30:43,240 ".تو بچه ي خوبي هستي. از این کارا نمی‌کنی 560 00:30:43,260 --> 00:30:45,638 .عکسي از "کوين ريچاردسون" درآورد 561 00:30:45,658 --> 00:30:47,337 "و ادامه داد " تو اين بچه رو مي شناسي؟ 562 00:30:47,357 --> 00:30:49,036 ".و من :" نه ، نمي شناسمش 563 00:30:49,056 --> 00:30:51,202 "خراش زير چشمشو ديدي؟" 564 00:30:51,222 --> 00:30:54,099 .بخاطر اون زنه. ميدونيم اون اينکارو کرده" 565 00:30:54,119 --> 00:30:56,050 ".داره میره زندان 566 00:30:57,516 --> 00:31:01,760 ...تو اون لحظه گفتم من 567 00:31:01,780 --> 00:31:06,790 ...من اینا رو نمی‌شناسم، اینکه ...من فقط می‌خوام 568 00:31:06,810 --> 00:31:11,720 .مشکل رو حل کنم و شامل اسم اونا هم می‌شد 569 00:31:11,740 --> 00:31:14,152 ...خیلی‌خب. اگه... اگه تو می‌خوای 570 00:31:14,172 --> 00:31:15,983 بندازی گردن من، پس منم .میندازم گردن تو 571 00:31:16,003 --> 00:31:18,116 .اونا منو راهنمایی کردن و منم یادداشت کردم 572 00:31:18,136 --> 00:31:19,748 .اونا افکارشونو به من خورونده بودن 573 00:31:19,768 --> 00:31:22,812 "خب ، او چيکار کرد؟ "آنترون مک کري" چيکار کرد؟" 574 00:31:22,832 --> 00:31:25,443 .او بهم چندتا اسم داد. منم بهش گفتم 575 00:31:25,463 --> 00:31:28,576 ،نمی‌تونم بهتون بگم کیا بودن .چه شکلی بودن 576 00:31:28,596 --> 00:31:32,790 ، اگه به من صدتا اسم ميداد .منم صد نفرو در صحنه ي جنايت قرار ميدادم 577 00:31:32,810 --> 00:31:35,009 "مک کري": منم فکر ميکردم"چطوري مي تونن دروغ بگن؟" 578 00:31:35,029 --> 00:31:36,932 پس پیش خودم فکر کردم ".منم کارشو تلافی می‌کنم 579 00:31:36,952 --> 00:31:42,441 .اون لحظه ، به خودم گفتم ، فقط ميخوام برم خونه 580 00:31:42,461 --> 00:31:44,844 ...فکر ميکردم برتري بیشتری دارم چونکه 581 00:31:44,864 --> 00:31:47,011 : اونجا که بودم ، کاراگاهي پيشم بود که مي گفت 582 00:31:47,031 --> 00:31:49,081 ".مطمئنم تو ميري خونه" 583 00:31:49,101 --> 00:31:52,047 .داشتم فکر مي کردم که من هرگز نميرم خونه 584 00:31:52,483 --> 00:31:54,530 .بهشون اونچه رو که مي خواستن بشنون گفتم 585 00:31:54,774 --> 00:31:56,094 .پس دروغ گفتم 586 00:31:57,234 --> 00:31:58,108 .دروغ گفتم 587 00:31:59,582 --> 00:32:01,033 ،گفتم :"خب ، ميدوني کجاست 588 00:32:01,053 --> 00:32:03,370 ".کنار مخزن آب اتفاق افتاده 589 00:32:03,390 --> 00:32:06,606 .صحنه جرم رو کنار مخزن آب توصیف کردم 590 00:32:06,626 --> 00:32:08,441 ...و اون که واقعا نمي دونست چي بگه 591 00:32:08,461 --> 00:32:11,209 "يه نگاهي به من کرد و گفت: "درباره ي چي حرف ميرني؟ 592 00:32:11,229 --> 00:32:13,479 .ازم پرسيد اون خانم چي پوشيده بود 593 00:32:13,499 --> 00:32:14,879 .من نمي دونستم چون اونجا نبودم 594 00:32:14,899 --> 00:32:18,551 ...يادم اومد يکي از مرداي دونده اي که بهش حمله شده بود 595 00:32:18,571 --> 00:32:20,553 .يه شورت آبي و بلوز سفيد داشت 596 00:32:20,573 --> 00:32:22,955 .منم گفتم اينو پوشيده بود 597 00:32:22,975 --> 00:32:25,523 ".بعد گفت:"باید یه کم باور پذيرتر بشه 598 00:32:25,543 --> 00:32:27,560 ...ميدوني ،"ري"، کامل باور نمي کنن" 599 00:32:27,580 --> 00:32:28,562 ".مگه اينکه تو ديده باشي 600 00:32:28,582 --> 00:32:29,561 "گفت :" تو کجا بودي؟ 601 00:32:29,581 --> 00:32:31,063 ".گفتم: " از دور ديدمش 602 00:32:31,083 --> 00:32:32,230 ".داشتم نگاه می‌کردم" 603 00:32:32,250 --> 00:32:34,100 ".و اون گفت "نه، خودت باید تو صحنه باشی 604 00:32:34,120 --> 00:32:36,668 .انگار که مجبور بودی 605 00:32:36,688 --> 00:32:39,170 ...همون طوری زمان می‌گذشت 606 00:32:39,190 --> 00:32:41,540 .و پدرم کاری نمی‌کرد 607 00:32:41,560 --> 00:32:44,142 .پس منم با خودم گفتم آره 608 00:32:44,162 --> 00:32:47,631 باید یه کاری بکنم" .تا از اینجا بزنم بیرون 609 00:32:49,467 --> 00:32:52,817 .بعد ما زن دونده را ديديم 610 00:32:52,837 --> 00:32:55,054 یه شورت خاکستری با یه ...شلوار دوچرخه سواری سیاه 611 00:32:55,074 --> 00:32:56,554 .و یه تاپ سفید پوشیده بود 612 00:32:56,574 --> 00:32:59,156 ...من مرد سياه پوست "کوين" رو ديدم 613 00:32:59,176 --> 00:33:02,627 .با زخمي روي صورت که در حال مجادله با يک زن بود 614 00:33:02,647 --> 00:33:04,429 ...یه آدم سياه لاغر بلند قد 615 00:33:04,449 --> 00:33:05,930 .با يک لوله به سينه اش زد 616 00:33:05,950 --> 00:33:08,066 ...من عقب کشیدم و همه مردم 617 00:33:08,086 --> 00:33:09,366 .باهاش همدردي مي کردن 618 00:33:09,386 --> 00:33:12,504 .آنترون" اومد و شروع به پاره کردن لباسهاش کرد" 619 00:33:12,524 --> 00:33:14,524 پسر پورتريکويي با گرمکن مشکي 620 00:33:14,544 --> 00:33:15,623 .پريد روش 621 00:33:15,643 --> 00:33:19,662 .سعی کردم اونو بگیرم .رو صورتم خراش انداختم 622 00:33:20,028 --> 00:33:23,580 .آنترون" شلوار زن رو درآورد و او جيغ مي کشيد" 623 00:33:23,600 --> 00:33:26,013 .آنترون" باهاش سکس کرد" 624 00:33:26,154 --> 00:33:27,442 ".و بعدش "کوين 625 00:33:27,609 --> 00:33:28,734 ...و او هم فرياد ميزد 626 00:33:28,754 --> 00:33:29,944 ."بسه" ، "کمک" 627 00:33:30,204 --> 00:33:32,322 .من اونی بودم که بهش تجاوز نکردم 628 00:33:32,639 --> 00:33:35,597 .کوين" شلوارشو درآورد و باهاش سکس کرد" 629 00:33:36,113 --> 00:33:38,690 .وقتي روي زمين افتاده بود به سينه هاش چنگ زدم 630 00:33:47,421 --> 00:33:51,250 .يه پسر 14 ساله اينطوري صحبت نميکنه 631 00:33:51,270 --> 00:33:53,007 خودت که ميدوني؟ 632 00:33:53,027 --> 00:33:54,103 ...اون موقع، من خام بودم 633 00:33:54,123 --> 00:33:58,779 .می‌دونستم خودمو گرفتار نمی‌کنم 634 00:33:58,799 --> 00:33:59,840 .اونموقع گريه مي کردم 635 00:33:59,860 --> 00:34:00,968 ".گفت :" نگران نباش. خوب کار کردي 636 00:34:00,988 --> 00:34:03,408 ".همه چی درست میشه" 637 00:34:04,052 --> 00:34:05,927 ...اولین باری که رفتم اونجا، بهم گفتن 638 00:34:05,947 --> 00:34:09,488 .که شاهد داشتم، و بعد همه‌چی ناگهانی شد 639 00:34:09,508 --> 00:34:14,711 .منو به تجاوز به یه زن و ضرب و شتم اون متهم کردن 640 00:34:14,731 --> 00:34:17,272 .و اعتراف نامه رو براي مادرم خوندن 641 00:34:17,292 --> 00:34:19,902 ".نگاهم کرد و من گفتم:"نه مامان ، من اينکارو نکردم 642 00:34:19,922 --> 00:34:22,848 ".و اونم اینطوری گفت "باشه ، ميدونم تو اينکارو نکردي 643 00:34:26,907 --> 00:34:29,383 توي اتاق قدم ميزدم و میتونستم ببينم که 644 00:34:29,403 --> 00:34:30,548 .اون وحشت کرده 645 00:34:30,568 --> 00:34:33,909 .تونستم ببينمش که داشت مي لرزيد 646 00:34:33,929 --> 00:34:38,733 گفتم :" کوين، نمي تونم باور کنم ".اين زنو ديدي که بهش تجاوز شد 647 00:34:38,753 --> 00:34:40,594 .و اون نگام کرد 648 00:34:40,614 --> 00:34:42,976 ".گفت :"اَنجي ، من تجاوزي نديدم 649 00:34:50,396 --> 00:34:53,471 "گفتم:" کوين ، پس چرا اين حرفا رو زدي؟ 650 00:34:53,491 --> 00:34:56,583 ".گفت:" چونکه بهم گفتن اگه اينا رو بگم مي تونم برم خونه 651 00:34:58,015 --> 00:35:00,357 ...ولی اونا مثل یه دسته نوازنده بودن 652 00:35:00,377 --> 00:35:02,254 .انگار که همه‌ی این کارا رو ساختن 653 00:35:02,274 --> 00:35:06,314 اونقدر احساس گنگي مي کردم که هيچي نمي فهميدم 654 00:35:06,334 --> 00:35:07,996 .تا اينکه خيلي دير شد 655 00:35:13,041 --> 00:35:16,029 .زمانيکه برگشتم ، اونا پسرمو ناپديد کرده بودند 656 00:35:16,049 --> 00:35:18,024 .ديگه اونجا نبود 657 00:35:18,044 --> 00:35:19,221 "گفتم :"پسرم کجاست؟ 658 00:35:19,241 --> 00:35:21,385 .گفت که به اداره پليس ديگه اي منتقلش کردند 659 00:35:21,405 --> 00:35:23,780 .پدرم برگشته بود 660 00:35:23,800 --> 00:35:26,483 .اما وقتي که اومده بود ديگه خيلي دير بود 661 00:35:26,503 --> 00:35:29,103 .4يا 5 ساعت منتظر موندم 662 00:35:29,123 --> 00:35:32,032 ،و وقتي اومد ، دستبند به دست 663 00:35:32,052 --> 00:35:34,260 .و پليسای زيادي همراهش بودن 664 00:35:34,280 --> 00:35:36,123 ، پدرم اونجا نشسته بود 665 00:35:36,143 --> 00:35:39,084 .همون داستانو گفتم اما الآن زن رو بهش اضافه کردم 666 00:35:39,104 --> 00:35:42,112 ، پدرم ،اولين بار بود که اينو مي شنيد 667 00:35:42,132 --> 00:35:45,573 "نگاهي به من کرد و گقت:" چي؟ 668 00:35:45,593 --> 00:35:47,136 "اتفاق افتاده؟" 669 00:35:47,156 --> 00:35:49,183 ...و من ساکت شدم چونکه حالا 670 00:35:49,203 --> 00:35:51,693 .پدرم اينجا بود و من نمي تونم بهش دروغ بگم 671 00:35:51,713 --> 00:35:53,990 و من...ميخواستم بهش بگم 672 00:35:54,010 --> 00:35:57,101 ".پدر هيچي نگو. حواست باشه" 673 00:35:59,651 --> 00:36:04,431 .در اون روزها ، احتمالا 6 قتل در روز رخ ميداد 674 00:36:04,592 --> 00:36:07,989 در اتاقهاي خبري ، مردم هميشه توجه نمي کنن 675 00:36:08,009 --> 00:36:11,048 .چه اتفاق وحشتناکي اون روز رخ داده 676 00:36:11,068 --> 00:36:13,949 .اين يکي متفاوت بود 677 00:36:22,114 --> 00:36:24,573 شب گذشته ، يک زن دونده با لباس نامناسب 678 00:36:24,593 --> 00:36:28,085 .و بيهوش در "پارک مرکزي" پيدا شده 679 00:36:28,105 --> 00:36:31,700 .حدوداً در فاصله ي 200 فوتي شمال تقاطع خيابان 102 ام 680 00:36:31,720 --> 00:36:35,079 : آنچه ميدانيم اتفاق افتاده اينگونه ست 681 00:36:35,099 --> 00:36:38,391 قرباني در حال دويدن از تقاطع خيابان 102 ام بود که 682 00:36:38,411 --> 00:36:40,767 .در اين موقع شش مرد جوان به او حمله مي کنند 683 00:36:40,787 --> 00:36:43,412 ...او را به داخل بوته ها نزديک جايي که 684 00:36:43,432 --> 00:36:48,028 درياچه" ميگن کشيده شده و" .مورد ضرب و شتم و تجاوز جنسي قرار گرفته 685 00:36:48,048 --> 00:36:50,473 ...5جوان در خيابان69 ام و مسیر 686 00:36:50,493 --> 00:36:52,513 .دهانه‌ی غربی دستگیر شدن 687 00:36:52,533 --> 00:36:55,291 ...معتقديم اين جوانان و ديگر افراد مسئول 688 00:36:55,311 --> 00:36:57,364 ...2 يا 3مورد دیگر از آزار و اذیت دونده‌ها و عابرین 689 00:36:57,384 --> 00:37:03,086 .شب گذشته در پارک هستند 690 00:37:03,106 --> 00:37:04,893 ...ما به تازگی در حال جستجوی دیگر افراد هستیم 691 00:37:04,913 --> 00:37:06,183 .که معتقدیم در این حادثه نقش داشته‌اند 692 00:37:09,696 --> 00:37:11,685 وقتي اومدم خونه ، يادمه به خودم گفتم 693 00:37:11,705 --> 00:37:14,029 ".پسر، يه گروه ماشين پليس ناشناس اين بيرونه" 694 00:37:14,049 --> 00:37:15,869 "موندم چه اتفاقي افتاده؟ 695 00:37:15,889 --> 00:37:21,490 یه وقتایی "کوری" رو تکون می‌دادم و ...اونم می‌گفت شنیده که 696 00:37:21,510 --> 00:37:25,673 .اونا... دنبال ما می‌گردن 697 00:37:25,693 --> 00:37:27,914 .پس من و اون رفتیم طبقه بالا 698 00:37:27,934 --> 00:37:30,056 .کارآگاه‌ها پشت در خونه‌شون بودن 699 00:37:30,076 --> 00:37:31,761 ..."و می‌گفتن "این یکی از اوناست 700 00:37:31,781 --> 00:37:33,201 ".که دنبالش بودیم" 701 00:37:33,221 --> 00:37:34,707 .اسممو چک کردن 702 00:37:34,727 --> 00:37:36,748 .و از "کوري" پرسيدن تو کي هستي 703 00:37:36,768 --> 00:37:38,522 .نگاهي به ليست کرد 704 00:37:38,542 --> 00:37:41,735 ".گفت :"نه ، اسم تو اينجا نيست 705 00:37:41,755 --> 00:37:45,380 ".و بعد گفتن :" تو مي توني بري 706 00:37:45,400 --> 00:37:47,354 ".می‌تونی با رفيقت بیای مرکز شهر" 707 00:37:47,374 --> 00:37:48,444 ".برمی‌گردی" 708 00:37:50,285 --> 00:37:52,106 ...ما رفتيم به کلانتری 709 00:37:52,126 --> 00:37:54,214 .و 7سال بعد برگشتم خونه 710 00:37:54,234 --> 00:37:56,039 .اون 13 سال بعد برگشت خونه 711 00:37:59,923 --> 00:38:01,041 ...اونا ميگفتن 712 00:38:01,061 --> 00:38:02,212 .يه اتفاقي توي پارک افتاده" 713 00:38:02,232 --> 00:38:04,721 "شما اونشب توي پارک بودين ،درسته؟ 714 00:38:04,741 --> 00:38:07,766 "گفتم :" توي پارک بودم اما خبر ندارم 715 00:38:07,786 --> 00:38:08,937 "شما چي مي گين؟ 716 00:38:08,957 --> 00:38:12,719 .کوین" میگه که چنین اتفاقی افتاده" 717 00:38:12,739 --> 00:38:15,930 ".آنترون" میگه اتفاق افتاده" 718 00:38:15,950 --> 00:38:18,306 ...موقع شرح وقایع جلومو می‌گرفتن 719 00:38:18,326 --> 00:38:21,217 ...و می‌گفتن "اینجا بود 720 00:38:21,237 --> 00:38:24,396 "که اون زن رو گرفتی؟ کجا بود؟" 721 00:38:24,416 --> 00:38:27,910 .صدا خيلي خيلي ترسناک بود 722 00:38:27,930 --> 00:38:31,691 .احساس ميکردم واقعا عصباني اند 723 00:38:31,711 --> 00:38:34,267 و می‌دونی چیه؟ 724 00:38:34,287 --> 00:38:37,699 .ممکن بود ما رو ببرن پشت کلانتری و بکشنمون 725 00:38:39,473 --> 00:38:41,161 .زمان زيادي گذشته بود 726 00:38:41,181 --> 00:38:42,516 .من حتي نمي دونستم ساعت چنده 727 00:38:44,893 --> 00:38:47,618 هارتيگان" گفت: "کوري؟" 728 00:38:47,638 --> 00:38:50,495 .بنظر خيلي خسته مياي مرد 729 00:38:50,515 --> 00:38:56,652 .خيلي خسته و داغون .و ميخواي بري خونه 730 00:38:56,672 --> 00:38:58,694 ...اما نميري خونه تا زماني که 731 00:38:58,714 --> 00:39:01,672 ".داستانو تعريف کني 732 00:39:01,692 --> 00:39:04,450 ...اونا يه داستاني شبيه اين درست کرده بودن 733 00:39:04,470 --> 00:39:06,992 ".خب ، ما اثر انگشت تو رو روي شلوارش داريم" 734 00:39:07,012 --> 00:39:09,233 ...با خودم گفتم "چطوري اثر انگشتمو گرفتن 735 00:39:09,253 --> 00:39:10,690 "و روي شلوارش گذاشتن؟ 736 00:39:13,839 --> 00:39:16,127 ...کاراگاه "ناجنت" یه افسر جوان 737 00:39:16,147 --> 00:39:19,006 .با انرژي زيادي اومد تو 738 00:39:19,026 --> 00:39:22,886 .صورتشو روي صورتم گذاشت .دستشو گذاشت روي صورتم 739 00:39:22,906 --> 00:39:29,074 .به صورتم چنگ زد ، سرمو تکون داد ".من از تو يه داستان مي خوام" 740 00:39:29,094 --> 00:39:33,641 .من فقط يه اقرارنامه نوشتم تا راضيشون کنم 741 00:39:34,018 --> 00:39:36,872 ...تا صورتمو ول کنه .سعي کردم 742 00:39:37,024 --> 00:39:38,394 .کاري کنم از اونجا خلاص بشم 743 00:39:40,838 --> 00:39:44,680 .و آخر سر ازم خواست امضاش کنم 744 00:39:44,700 --> 00:39:47,367 .خب ، منم امضا کردم 745 00:39:49,537 --> 00:39:53,254 اين پسرا محبوس بودن و 746 00:39:53,274 --> 00:39:57,926 .تحت بازجويي هاي مختلف به مدت 14 تا 30 ساعت 747 00:39:57,946 --> 00:40:02,064 ...زماني که تحت فشاري ، زماني که خسته اي 748 00:40:02,084 --> 00:40:06,233 ...زماني که نوجواني و به بلوغ و عقل کامل نرسيدي 749 00:40:06,253 --> 00:40:09,222 ".فکر مي کني:"باشه ، فقط مي خوام تموم بشه 750 00:41:03,208 --> 00:41:04,725 .اسم من "اليزابت لدرر" ــه 751 00:41:04,745 --> 00:41:07,560 .من معاون وکيل مدافع ناحیه در "نيويورک" هستم 752 00:41:07,580 --> 00:41:10,997 ...ميخوام ازت چند تا سوال درباره ي اتفاقاتي که 753 00:41:11,017 --> 00:41:13,366 ...در "پارک مرکزي" در شب 19 آوريل 1989 754 00:41:13,386 --> 00:41:16,136 .رخ داد ، بپرسم 755 00:41:16,156 --> 00:41:18,338 ...قبل از اون، می‌خوام یه توصیه بهت بکنم 756 00:41:18,358 --> 00:41:21,941 در مورد حقوقت، با اتهاماتی که ممکنه الان بهت وارد بشه، خب؟ 757 00:41:21,961 --> 00:41:23,376 ...تو حق داري سکوت کني 758 00:41:23,396 --> 00:41:25,078 .و به سوالا جواب ندي 759 00:41:25,098 --> 00:41:26,146 فهميدي؟ 760 00:41:26,166 --> 00:41:27,781 .بله ، فهميدم 761 00:41:27,801 --> 00:41:28,781 ...هر چيزي که تو بگي 762 00:41:28,801 --> 00:41:29,849 .مي تونه عليه خودت در دادگاه استفاده بشه 763 00:41:29,869 --> 00:41:30,849 فهميدي؟ 764 00:41:30,869 --> 00:41:32,185 .بله ، فهميدم 765 00:41:32,205 --> 00:41:33,686 ...تو حق داري با يک وکيل مشورت کني 766 00:41:33,706 --> 00:41:35,855 ...قبل از هر سوالي و در طي بازجويي 767 00:41:35,875 --> 00:41:36,856 .يه وکيل داشته باشي 768 00:41:36,876 --> 00:41:38,758 فهميدي؟ 769 00:41:38,778 --> 00:41:40,192 ميشه با صداي بلند جواب بدي؟ 770 00:41:40,212 --> 00:41:41,326 .بله 771 00:41:41,346 --> 00:41:42,461 ...اگه وکيل نداري 772 00:41:42,481 --> 00:41:44,597 ...يا نمي توني وکيل بگيري، يک وکيل به رايگان 773 00:41:44,617 --> 00:41:47,065 .قبل از هر سوالي برات مهياست 774 00:41:47,085 --> 00:41:48,133 متوجه شدي؟ 775 00:41:48,153 --> 00:41:50,636 .ممنونم. بله 776 00:41:50,656 --> 00:41:52,105 ...حالا که من حقوقتو بهت يادآوري کردم 777 00:41:52,125 --> 00:41:53,972 ...آيا حاضري حقيقت رو به من بگي 778 00:41:53,992 --> 00:41:56,775 که تو "پارک مرکزي" در شب 19 آوريل1989 چه اتفاقي افتاد؟ 779 00:41:56,795 --> 00:41:58,343 .بله 780 00:41:58,363 --> 00:42:01,514 ...در حال حاضر در اين اتاق کاراگاه "نوجنت" هستند 781 00:42:01,534 --> 00:42:03,315 .که تو باهاش ملاقات کردي 782 00:42:03,335 --> 00:42:06,919 ".کاراگاه "نوجنت" به من گفت:" بيا اينجا 783 00:42:06,939 --> 00:42:10,255 ...همون داستانی رو تعریف می‌کنی که" 784 00:42:10,275 --> 00:42:12,491 ...به من و بقیه‌ی همکارام گفتی" 785 00:42:12,511 --> 00:42:14,193 ".میری اونجا و داستان رو تعریف می‌کنی" 786 00:42:14,213 --> 00:42:15,828 .من قراره تو اتاق باشم 787 00:42:15,848 --> 00:42:17,681 و می‌خوام مطمئن بشم که ".همین کارو می‌کنی 788 00:42:19,650 --> 00:42:20,865 ايشون کاراگاه "مک کيب" هستن 789 00:42:20,885 --> 00:42:22,367 ."و کاراگاه "هيلدبرنت 790 00:42:22,387 --> 00:42:24,736 .فکر کنم قبلا همو ملاقات کردين 791 00:42:24,756 --> 00:42:28,307 .در حال حاضر ، والدينت اينجا هستند 792 00:42:28,327 --> 00:42:32,376 میشه لطفاً نام کاملتون رو بگين؟ 793 00:42:32,396 --> 00:42:34,012 .اسمم "ليندا مک کري" ست 794 00:42:34,032 --> 00:42:35,280 ".بابي مک کري" 795 00:42:35,300 --> 00:42:37,081 و نسبت شما چيه؟ 796 00:42:37,101 --> 00:42:38,083 .مادرشم 797 00:42:38,103 --> 00:42:39,318 .و...پدرش 798 00:42:39,338 --> 00:42:42,354 .ميخوام حقوقتونو بهتون يادآوري کنم 799 00:42:42,374 --> 00:42:44,523 .هرچيزي که شما در اين پرونده بگين قابل دفاع ست 800 00:42:44,543 --> 00:42:48,025 ...چرا یه پدر یا مادر تو اون لحظه نمیگه 801 00:42:48,045 --> 00:42:51,430 می‌خوایم با یه وکیل مشورت کنیم؟ 802 00:42:51,450 --> 00:42:56,268 ...دلیلش موقعیت و روشی بود 803 00:42:56,288 --> 00:43:00,471 که اونا توسط پلیس تهدید شدن، چون 804 00:43:00,491 --> 00:43:03,508 .دستپاچه شده بودن 805 00:43:03,528 --> 00:43:06,612 .حتی به ذهنشون خطور نکرده 806 00:43:06,632 --> 00:43:07,845 ...متذکر ميشم 807 00:43:07,865 --> 00:43:09,680 ...الآن ساعت 4:40 دقيقه صبح 808 00:43:09,700 --> 00:43:12,250 .روز 21 آوريل 1989 ست 809 00:43:12,270 --> 00:43:15,186 .آقاي ديگري در اينجا حضور دارند 810 00:43:15,206 --> 00:43:16,254 اين آقا کيه؟ 811 00:43:16,274 --> 00:43:17,255 .پدرم 812 00:43:17,275 --> 00:43:18,556 ...آقا ، میشه لطفاً 813 00:43:18,576 --> 00:43:19,690 .اسم و آدرستون رو بگين 814 00:43:19,710 --> 00:43:22,025 "پاول ال.ريچاردسون" 815 00:43:22,045 --> 00:43:25,997 .پدرم ، آدم ساکت و عبوسيه 816 00:43:26,017 --> 00:43:29,499 ...پس 817 00:43:29,519 --> 00:43:34,604 .من احساس شرم ميکردم که حتي چرا اونجام 818 00:43:34,624 --> 00:43:38,708 .نبايد اين حسو ميداشتم چونکه من بيگناه بودم 819 00:43:38,728 --> 00:43:40,677 ...در اين اتاق هم اکنون 820 00:43:40,697 --> 00:43:43,680 .کاراگاهان "آرويو" و "شيهان" حضور دارند 821 00:43:43,700 --> 00:43:44,982 ...من تحت فشار بودم که 822 00:43:45,002 --> 00:43:48,652 ... يه شاهد بي دفاع باشم يا بهشون 823 00:43:48,672 --> 00:43:49,954 .داستاني رو که ميخوان بگم 824 00:43:49,974 --> 00:43:51,755 آقا، میشه لطفاً اسمتون رو بگين؟ 825 00:43:51,775 --> 00:43:53,790 .اسمم "ريموند سانتانا" ست 826 00:43:53,810 --> 00:43:55,558 .به تبعاتش فکر نمي کردم 827 00:43:55,578 --> 00:43:56,927 .به هيچي فکر نمي کردم 828 00:43:56,947 --> 00:43:58,628 ...به تنها چيزي که فکر مي کردم 829 00:43:58,648 --> 00:44:00,664 .اين بود که برم خونه 830 00:44:00,684 --> 00:44:02,565 .فقط همين 831 00:44:02,585 --> 00:44:03,900 .ميخوام چند تا سوال ازت بپرسم 832 00:44:03,920 --> 00:44:06,503 ...اینجا ازم فیلم می‌گیرن 833 00:44:06,523 --> 00:44:14,244 و منم توش گیر افتادم، پس الان ...دارم به این فکر می‌کنم که اونو بفروشم 834 00:44:14,264 --> 00:44:18,081 تا مطمئن بشم که مردم بدونن .من کاری نکرده بودم 835 00:44:18,101 --> 00:44:19,982 سعي کردی لمسش کني؟ 836 00:44:20,002 --> 00:44:21,051 .به هيچ وجه 837 00:44:21,071 --> 00:44:22,352 ...امروز به پلیس نگفتی که 838 00:44:22,372 --> 00:44:23,720 ...سعی کردی اونو بگیری 839 00:44:23,740 --> 00:44:25,488 و همون موقع خراش برداشتی؟ 840 00:44:25,508 --> 00:44:27,057 .نه، اینطوری نه 841 00:44:27,077 --> 00:44:28,624 .نه که حسش کنم 842 00:44:28,644 --> 00:44:30,125 باشه. نه به این شکل؟ - .سعی کردم جلوی اتفاق رو بگیرم - 843 00:44:30,145 --> 00:44:32,761 ...ولی تلاش کردي 844 00:44:32,781 --> 00:44:34,496 به بگیرمش، مثلاً دستاشو بگیرم .یا همچین چیزی 845 00:44:34,516 --> 00:44:35,731 سعی کردی دستاشو بگیری؟ 846 00:44:35,751 --> 00:44:37,733 .سعی می‌کردم جلوشونو بگیرم 847 00:44:37,753 --> 00:44:39,301 تو ديدي "آنترون" باهاش نزديکي کنه؟ 848 00:44:39,321 --> 00:44:40,303 .بله 849 00:44:40,323 --> 00:44:41,503 ...روش دراز کشيده بود 850 00:44:41,523 --> 00:44:43,406 يا زانو زده بود یا جور دیگه؟ 851 00:44:43,426 --> 00:44:44,908 .روش خوابيده بود 852 00:44:44,928 --> 00:44:47,943 خب. چه مدت روش دراز کشيده بود؟ 853 00:44:47,963 --> 00:44:50,379 ..."تا یه مدت کوتاه و بعدش "ريموند 854 00:44:50,399 --> 00:44:52,314 .رفت 855 00:44:52,334 --> 00:44:53,416 .داشتيم به سمت غرب مي رفتيم 856 00:44:53,436 --> 00:44:55,151 .که همون موقع "کوين" رو ديدم 857 00:44:55,171 --> 00:44:57,454 همونجا "کوين" رو ديدي؟ 858 00:44:57,474 --> 00:44:58,754 کسي با "کوين" بود؟ 859 00:44:58,774 --> 00:45:01,457 .آره ، يه زن 860 00:45:01,477 --> 00:45:02,458 کي با "کوين" بود؟ 861 00:45:02,478 --> 00:45:03,492 .یه زن 862 00:45:03,512 --> 00:45:06,028 .يه زن 863 00:45:06,048 --> 00:45:07,262 زن چي پوشيده بود؟ 864 00:45:07,282 --> 00:45:09,698 .نمي تونم بگم .خيلي تاريک بود 865 00:45:09,718 --> 00:45:11,000 باهاش چکار مي کرد؟ 866 00:45:11,020 --> 00:45:12,368 .بحث مي کردن 867 00:45:12,388 --> 00:45:13,769 ...بقيه چيکار مي کردن 868 00:45:13,789 --> 00:45:15,938 وقتي "کوین" باهاش بحث مي کرد؟ 869 00:45:15,958 --> 00:45:17,472 ...آنترون" رفت سمت لباساش" 870 00:45:17,492 --> 00:45:20,542 .و "لوپز" هم دستاشو نگه داشته بود 871 00:45:20,562 --> 00:45:22,945 ...کوين" چکار مي کرد وقتي" 872 00:45:22,965 --> 00:45:24,446 ...استيو لوپز" دستاشو گرفته بود" 873 00:45:24,466 --> 00:45:25,447 و با آجر میزدش؟ 874 00:45:25,467 --> 00:45:27,582 .باهاش سکس مي کرد 875 00:45:27,602 --> 00:45:28,750 تو کجا ايستاده بودي؟ 876 00:45:28,770 --> 00:45:31,020 .کنار "کوين" ايستاده بودم 877 00:45:31,040 --> 00:45:32,754 نگاه مي کردي؟ 878 00:45:32,774 --> 00:45:35,007 .نه ، من زن رو گرفته بودم 879 00:45:38,011 --> 00:45:40,061 به جز "کوين ريچاردسون" کي باهاش سکس داشت؟ 880 00:45:40,081 --> 00:45:42,782 .من بجز اون کس ديگه اي رو نديدم 881 00:45:44,985 --> 00:45:47,935 کسي باهاش سکس کرد؟ 882 00:45:47,955 --> 00:45:48,970 .بله 883 00:45:48,990 --> 00:45:51,339 آدماي زيادي باهاش سکس داشتن؟ 884 00:45:51,359 --> 00:45:52,840 .آره. اول اون پسر سياهه بود 885 00:45:52,860 --> 00:45:54,475 اون پسر پورتريکويي هم بود؟ 886 00:45:54,495 --> 00:45:56,395 و بعدش روش خوابيد؟ 887 00:45:59,699 --> 00:46:01,182 تو اين عکس چيه؟ 888 00:46:01,202 --> 00:46:02,183 .خودشه 889 00:46:02,203 --> 00:46:03,251 همون زني که ديدي؟ 890 00:46:03,271 --> 00:46:05,119 .آره 891 00:46:05,139 --> 00:46:06,154 ...وقتی تو دیدیش 892 00:46:06,174 --> 00:46:07,155 همین شکلی شده بود؟ 893 00:46:07,175 --> 00:46:09,208 .بله ، بله خانم 894 00:46:14,180 --> 00:46:16,596 ...تو کسي رو ديدي که اونو بزنه 895 00:46:16,616 --> 00:46:18,150 با دستای بسته؟ 896 00:46:21,254 --> 00:46:23,036 ...ديدم - ..."و اینم بگم ، "کوري - 897 00:46:23,056 --> 00:46:25,205 ...نمي خوام فکر کني 898 00:46:25,225 --> 00:46:26,874 ...که مجبوری این حرفو بزنی 899 00:46:26,894 --> 00:46:29,443 ...اما ميخوام بدونم چی دیدی 900 00:46:29,463 --> 00:46:32,597 .که توضيح بده چطور اينقدر بد صدمه دیده 901 00:46:36,002 --> 00:46:42,222 ...من ديدم که "کوين" يه سنگ برداشت 902 00:46:42,242 --> 00:46:47,594 ،یه سنگ کوچیک .و با اون به سر و صورتش ميزد 903 00:46:47,614 --> 00:46:49,062 سنگ چقدر بود؟ 904 00:46:49,082 --> 00:46:55,535 اندازه‌ی یه کف دست بود، تقریباً .به این بزرگی 905 00:46:55,555 --> 00:46:58,271 .بزرگ بود، سنگ سختی بود 906 00:46:58,291 --> 00:47:00,358 .اینطوری می‌زدش 907 00:47:05,197 --> 00:47:06,847 ...داري اينو ميگي چون من 908 00:47:06,867 --> 00:47:08,447 ...نه ، نه - من من ازت می‌پرسم؟ - 909 00:47:08,467 --> 00:47:09,850 چرا اينو قبلا نگفتي؟ 910 00:47:09,870 --> 00:47:11,784 ها؟ - چرا اينو قبلا نگفتي؟ - 911 00:47:11,804 --> 00:47:13,385 ...چون یادمه 912 00:47:13,405 --> 00:47:15,155 .خودمو که تو تاریکی یه نگاه گذرا کردم 913 00:47:15,175 --> 00:47:17,491 ...يادم مياد يه سنگ برداشت 914 00:47:17,511 --> 00:47:20,526 .از... از تو خاک 915 00:47:20,546 --> 00:47:22,461 چرا چيزي رو بهشون گفتي که حقيقت نداشت؟ 916 00:47:22,481 --> 00:47:24,048 که نديده بودي؟ 917 00:47:28,420 --> 00:47:30,137 ...فکر کنم... تقریباً مطمئنم 918 00:47:30,157 --> 00:47:33,439 .فقط مي خواستم زندگيمو نجات بدم 919 00:47:33,459 --> 00:47:36,041 ...بيام بيرون ، فقط از اونجا بيام بيرون 920 00:47:36,061 --> 00:47:38,444 ...هر چه سريعتر ، تا جايي که ممکنه 921 00:47:38,464 --> 00:47:42,114 .چون بيشتر از چيزي که لازم بود طول کشيد 922 00:47:42,134 --> 00:47:44,216 ...و ميدوني بعنوان يه بچه 923 00:47:44,236 --> 00:47:46,952 .هرگز همچین تجربه‌ای تو زندگیم نداشتم 924 00:47:46,972 --> 00:47:47,987 چند سالت بود؟ 925 00:47:48,007 --> 00:47:49,522 16 926 00:47:49,542 --> 00:47:54,360 .16سالم بود و احساس 12 سالگي مي کردم 927 00:47:54,380 --> 00:47:56,128 داوطلبانه حقیقت رو بهمون گفتی؟ 928 00:47:56,148 --> 00:47:57,363 .بله خانم 929 00:47:57,383 --> 00:47:58,563 چون خودت می‌خواستی؟ - .بله خانم - 930 00:47:58,583 --> 00:47:59,565 کسي مجبورت کرده؟ 931 00:47:59,585 --> 00:48:00,566 .نه خانم 932 00:48:00,586 --> 00:48:01,666 کسي تهديدت کرده؟ 933 00:48:01,686 --> 00:48:03,202 نه 934 00:48:03,222 --> 00:48:05,271 ...خيلي ازت ممنونم. هم اکنون 935 00:48:05,291 --> 00:48:09,507 .ساعت 3:40 دقيقه ست و بازحويي به اتمام رسيد 936 00:48:09,527 --> 00:48:12,577 .هي، بشين 937 00:48:12,597 --> 00:48:13,978 بايد چيزي رو امضا کني، ها؟ 938 00:48:13,998 --> 00:48:15,164 هان؟ 939 00:48:18,670 --> 00:48:19,884 ...ما رو با بقيه پسرا 940 00:48:19,904 --> 00:48:21,786 .توي يه سلول گذاشتن 941 00:48:21,806 --> 00:48:24,757 حالا همه ي اون پسرايي .که نمي شناختمشون اونجا بودن 942 00:48:24,777 --> 00:48:27,125 تو کي هستي؟ 943 00:48:27,145 --> 00:48:28,560 .هرکدوم از اون یکی مي پرسيد 944 00:48:28,580 --> 00:48:30,361 "خب ، تو چي گفتي؟" 945 00:48:30,381 --> 00:48:31,764 "خودت چي گفتي؟" 946 00:48:31,784 --> 00:48:33,865 : و همه کلا يه چيزي ميگفتن 947 00:48:33,885 --> 00:48:36,100 .خب ، بهشون گفتم من با دوستم بودم" 948 00:48:36,120 --> 00:48:39,103 ".و بعدش رفتيم. من که چيزي نديدم 949 00:48:39,123 --> 00:48:41,172 .هيچ کس چيزي رو که گفته بود، رو نمی‌کرد 950 00:48:41,192 --> 00:48:44,709 همه اين حس رو داشتن که نبايد بذارن حرفي .از دهنشون در بره 951 00:48:44,729 --> 00:48:48,463 ، چون اگه اجازه ميدادم اين اتفاق بيفته .ديگه نمي تونستم برم خونه 952 00:48:52,501 --> 00:48:54,519 ...امروز صبح در "نيويورک" ، يک دونده 953 00:48:54,539 --> 00:48:57,455 .بعد از يک حمله ي وحشيانه در "پارک مرکزي" زنده ماند 954 00:48:57,475 --> 00:48:59,524 ...بطرز وحشيانه اي زخمي و بيهوش پيدا شده 955 00:48:59,544 --> 00:49:03,027 و در حاليکه فقط يک سوتين .به تن داشت و دستانش بسته بودند 956 00:49:03,047 --> 00:49:05,829 ...مظنونين، پسراي 14 و 15 ساله هستند 957 00:49:05,849 --> 00:49:08,299 .شبی پر از وحشت رو به وجود آوردن 958 00:49:08,319 --> 00:49:09,934 ...ضرب و شتم یه سالمند 959 00:49:09,954 --> 00:49:13,238 حمله به یک دونده‌ی زن، کتک زدن .مردم با یه لوله‌ی سربی 960 00:49:13,258 --> 00:49:15,606 ...در اون زمان، گروهی از جوانان بالای 25 سال 961 00:49:15,626 --> 00:49:17,374 .در حال دویدن بودند 962 00:49:17,394 --> 00:49:19,509 ...قرباني هم اکنون در شرايط بحراني 963 00:49:19,529 --> 00:49:20,511 .در بيمارستان "متروپوليتن" قرار دارد 964 00:49:20,531 --> 00:49:21,779 ...دو شکستگي جمجمه 965 00:49:21,799 --> 00:49:24,815 .کمبود شديد خون و کاهش شديد درجه حرارت بدن 966 00:49:24,835 --> 00:49:26,484 ...اگر زنده بماند احتمالاً 967 00:49:26,504 --> 00:49:27,618 .از صدمات مغزي رنج خواهد برد 968 00:49:27,638 --> 00:49:30,387 ...8مظنوني که اين هفته احضار شدند 969 00:49:30,407 --> 00:49:32,356 .بين 14 تا 17 سال داشتند 970 00:49:32,376 --> 00:49:33,457 ... بعضي از مردان جوان 971 00:49:33,477 --> 00:49:36,226 .به پليس گفتند که حالت طبيعي نداشتند 972 00:49:36,246 --> 00:49:38,880 .وحشی‌گری واژه‌ایست که در فرهنگ لغت یافت نمی‌شود 973 00:49:38,934 --> 00:49:40,942 ...وحشی‌گری. پلیس شهر نیویورک ادعا می‌کند 974 00:49:40,962 --> 00:49:44,682 که واژه‌ای جدید رایج بین نوجوانهاست ...که به صورت دسته‌ای به کارهای خشونت‌آمیز دست می‌زنند 975 00:49:44,702 --> 00:49:46,924 .و برای تفریح به مردم حمله‌ور می‌شوند 976 00:49:46,944 --> 00:49:48,134 ...دفتر حقوقی حوزه می‌گوید 977 00:49:48,154 --> 00:49:50,199 .اين نوجوانان اعتراف کرده اند 978 00:49:50,219 --> 00:49:54,027 سخنگو مي گويد که بعضي از .اين اعترافات بصورت ويدئويي هستند 979 00:49:55,398 --> 00:49:59,800 ."يک دونده ي زن و "پارک مرکزي 980 00:50:00,150 --> 00:50:02,704 .پارک مرکزي" مقدس بود" 981 00:50:02,724 --> 00:50:06,615 ...اگه هر جاي ديگه اي غير از "پارک مرکزي" رخ ميداد 982 00:50:06,635 --> 00:50:08,351 ، حتي اگه وحشتناک هم مي بود 983 00:50:08,371 --> 00:50:11,608 .نمي تونست به اين اندازه بد و ترسناک باشه 984 00:50:14,622 --> 00:50:18,215 ...نه تنها براي من بلکه براي همه 985 00:50:18,235 --> 00:50:20,046 .جنايت قرن بود 986 00:50:27,496 --> 00:50:30,416 .در تمام طول مراحل پرونده ، ما داخل کلانتری بوديم 987 00:50:31,200 --> 00:50:34,449 هيچ مدرکي نداشتم براي .اونچه که در بيرون جريان داشت 988 00:50:36,154 --> 00:50:37,767 میشه چند لحظه بایستین و با ما صحبت کنين؟ 989 00:50:37,787 --> 00:50:39,346 بگين الآن چه اتفاقي در جريانه؟ 990 00:50:39,366 --> 00:50:43,318 گفتن "اوه، آره، اخبار قسمتی ...از داستان رو فاش کرده 991 00:50:43,515 --> 00:50:45,487 ".پس ممکنه چندتا گزارشگر اون بیرون باشن 992 00:50:45,507 --> 00:50:48,144 ".بهشون هيچ توجهي نکن. فقط برو" 993 00:50:52,932 --> 00:50:55,016 ...امروز، اخباري رو منتشر مي کنيم 994 00:50:55,036 --> 00:51:00,251 ...در مورد 4مرد ، بين 14 تا 15 ساله که در 995 00:51:00,271 --> 00:51:03,934 ...جريان اقدام به قتل، تجاوز و حمله به يک زن 996 00:51:03,954 --> 00:51:06,265 .در تاريخ 19 آوريل در "پارک مرکزي" دستگير شدند 997 00:51:06,509 --> 00:51:09,042 ."گرفتنشون" .احساسات همه اینجوری بود 998 00:51:09,062 --> 00:51:12,967 ".خدا رو شکر به خاطر وجود بن وارد و پلیس نیویورک" 999 00:51:12,987 --> 00:51:14,076 "!گرفتنشون" 1000 00:51:16,017 --> 00:51:19,057 ...در پس‌زمینه‌ی شهر نیویورک 1001 00:51:19,077 --> 00:51:22,249 ...و جنایتی که هرکسی رو شوکه کرد 1002 00:51:22,509 --> 00:51:25,484 ...زیر چه فشارهایی بود "NYPD" مي تونين تصور کنین که 1003 00:51:25,504 --> 00:51:28,790 .که اين جنايت هرچه زودتر حل بشه 1004 00:51:29,559 --> 00:51:31,270 ...جک ماپل" يکي از معماران" 1005 00:51:31,290 --> 00:51:34,746 ...شورش پليس "نيويورک" در دهه‌ي 1990 1006 00:51:35,007 --> 00:51:38,722 "یه بار بهم گفت که تو "رستوران "الینز ...کارآگاه‌هایی رو می‌بینه 1007 00:51:38,742 --> 00:51:43,878 ...که یه روز یا بیشتر درگیر پرونده‌ی دونده‌ی 1008 00:51:44,061 --> 00:51:46,541 ...پارک مرکزی هستن 1009 00:51:46,702 --> 00:51:48,824 .بازداشتها رو جشن می‌گیرن 1010 00:51:49,615 --> 00:51:54,549 ...این حس به وجود اومده بود که از منظر اجرای قانون 1011 00:51:54,934 --> 00:51:57,113 .این یه موفقیت بزرگ محسوب میشد 1012 00:52:06,713 --> 00:52:09,520 ...زمانيکه ما رو غل و زنجير کردن تا به حوزه‌ي ديگه بريم 1013 00:52:09,980 --> 00:52:11,212 .مدام ازمون عکس مي‌گرفتن 1014 00:52:12,019 --> 00:52:14,292 ...من و "يوسف" همونطور که سرامون پايين بود 1015 00:52:14,477 --> 00:52:16,484 .با هم ميرفتيم 1016 00:52:16,888 --> 00:52:19,845 .وقتي که نورها رو ديديم ، هنوز نمي‌دونستيم چه خبره 1017 00:52:19,865 --> 00:52:21,245 .هنوزم ‌نمي‌فهميديم 1018 00:52:22,021 --> 00:52:23,795 ...همونطور که داشتم مي‌رفتم و ترسيده بودم 1019 00:52:23,815 --> 00:52:24,903 .اما سرمو بالا نگه داشته بودم 1020 00:52:24,923 --> 00:52:28,707 :و تمام چيزي که بهش فکر مي‌کردم اين بود .بالاخره حقيقت آشکار ميشه 1021 00:52:30,781 --> 00:52:33,513 ...بعد از اينکه از اتاق بازجويي آوردنشون بيرون 1022 00:52:33,628 --> 00:52:34,632 .عقب نشيني کردند 1023 00:52:34,815 --> 00:52:37,534 .هر کدومشون از انجام دادن اونکار طفره ميرفت 1024 00:52:37,882 --> 00:52:40,117 .ثابت و استوار ، بارها و بارها و بارها 1025 00:52:40,303 --> 00:52:42,463 .ميگفتن : نه ، ما اينکارو نکرديم 1026 00:52:43,078 --> 00:52:45,104 ...براي اولين بار بعد از 19 آوريل 1027 00:52:45,124 --> 00:52:48,639 بواسطه‌ي هرج و مرج بوجود اومده ..."در پارک مرکزي "منهتن" ، "رابرت مورگنتو 1028 00:52:48,659 --> 00:52:51,541 بطور عمومي به مقامات رسمي ...در مورد حملاتي که کيفرخواست‌هايي 1029 00:52:51,561 --> 00:52:53,652 ...شامل 6 تا 8 مظنون ميشن و به جنايت‌هاي بسيار جدي 1030 00:52:53,672 --> 00:52:56,072 .متهم ميشن ، هشدار داد 1031 00:52:56,092 --> 00:52:57,638 ...مورگنتو" : هر کدوم در اين حمله" 1032 00:52:57,658 --> 00:53:00,812 .متهم به اقدام به قتل شدند ...در درجه‌ي اول تجاوز به عنف 1033 00:53:00,832 --> 00:53:02,799 .لواط از نوع درجه‌ي اول 1034 00:53:02,819 --> 00:53:04,543 .سواستفاده‌ي جنسي در درجه اول 1035 00:53:04,563 --> 00:53:06,710 .دو تجاوز در درجه‌ي اول 1036 00:53:06,866 --> 00:53:08,984 .و آشوب و شورش در درجه‌ي اول 1037 00:53:43,349 --> 00:53:46,062 ...هيچ راهي نيست که من بعنوان يه زن 1038 00:53:46,082 --> 00:53:51,076 نتونم وحشت اون زن رو احساس کنم ...و براي خودم و هرزني که 1039 00:53:51,096 --> 00:53:53,541 .که توي خيابون راه ميره ، احساس ترس ميکنم 1040 00:53:54,053 --> 00:53:57,611 ...رو صندلیم نشسته بودم و امیدوار بودم اون حالش بهتر بشه 1041 00:53:57,631 --> 00:54:01,438 .ولی هيچ نشونه‌اي از بهبود اوضاع هوشیاریش وجود نداشت 1042 00:54:07,590 --> 00:54:09,626 ...برای من، یه بخش از اطلاعات 1043 00:54:09,646 --> 00:54:12,641 که بهش پی بردم این بود ...دوستاش اومدن داخل 1044 00:54:12,661 --> 00:54:14,697 ...تا اونو بعد از ضربات وارد شده بهش 1045 00:54:14,717 --> 00:54:15,882 .شناسایی کنن 1046 00:54:16,049 --> 00:54:19,824 ...و تنها راهي که دوستاش تونستن شناساييش کنن 1047 00:54:19,844 --> 00:54:22,773 .حلقه‌اي بود که توي دستش بود 1048 00:54:41,162 --> 00:54:43,658 .قرباني 28 ساله به کما رفته 1049 00:54:43,678 --> 00:54:45,883 ...یک معلم او را "دختر طلایی" نامید 1050 00:54:45,903 --> 00:54:48,757 ...یه کارمند بانک با سابقه‌ای درخشان 1051 00:54:48,777 --> 00:54:51,940 که وحشیانه مورد ضرب و شتم و ،تجاوز قرار گرفته و موجب برانگیختن خشم 1052 00:54:51,960 --> 00:54:54,587 .در یک شهر معروف به خاطر سهل‌انگاری شده 1053 00:54:54,607 --> 00:54:57,263 ...مظنونين اين جنايت که آخر اين هفته محاکمه شدند 1054 00:54:57,283 --> 00:54:59,616 .بين 14 تا 17 سال سن داشتند 1055 00:54:59,636 --> 00:55:01,165 تجاوز به عنف درجه يک 1056 00:55:01,185 --> 00:55:02,799 لواط درجه يک 1057 00:55:02,819 --> 00:55:04,522 سواستفاده جنسي درجه يک 1058 00:55:04,542 --> 00:55:07,057 ...ما محاکمه شديم و 1059 00:55:07,077 --> 00:55:09,621 ...يادم مياد که اونها اتهامات رو مي‌خوندند 1060 00:55:09,641 --> 00:55:11,874 ...دزدي درجه يک ، اقدام به قتل درجه يک 1061 00:55:11,894 --> 00:55:13,226 .تجاوز درجه يک 1062 00:55:13,246 --> 00:55:15,142 ... و وکيل انگار ميگفت : "چيزي نگين 1063 00:55:15,162 --> 00:55:16,071 ".فقط سرتونو بندازين پايين 1064 00:55:16,091 --> 00:55:17,536 ...که اون پاهاي زن رو گرفته... 1065 00:55:17,556 --> 00:55:20,212 .و اينکه "سانتانا" مدعي ميشه ، بهش تجاوز ميکنن 1066 00:55:20,232 --> 00:55:22,034 ...و اینطوری نشد تا زمانی که 1067 00:55:22,054 --> 00:55:26,054 .میافتی زندان و ضربه‌ی وارد شده احساس میشه 1068 00:55:28,086 --> 00:55:30,913 ."بازداشتگاه نوجوانان "اسپفورد 1069 00:55:31,198 --> 00:55:34,311 .بچه‌هايي که مرتکب جنايات جدي شدن 1070 00:55:35,659 --> 00:55:37,668 .قتل ، تجاوز 1071 00:55:39,827 --> 00:55:41,343 ...بعد اينکه وکيل مدافع اومد پايين 1072 00:55:41,465 --> 00:55:42,780 .اومد و کنار ما نشست 1073 00:55:42,985 --> 00:55:47,028 و گفت : "ميدونين، اصلا ميدونين "پرونده‌تون چقدر خطرناکه؟ 1074 00:55:47,714 --> 00:55:50,532 :و ما اينطوري بهش گفتيم "درباره‌ي چي داري حرف ميزني؟" 1075 00:55:51,011 --> 00:55:53,938 .گفت: " شما توي کل روزنامه‌ها هستين 1076 00:55:53,958 --> 00:55:56,034 .توي همه‌ي ايستگاههاي خبري 1077 00:55:56,392 --> 00:55:58,120 ".همه درباره‌ي شما حرف ميزنن 1078 00:55:58,448 --> 00:56:01,960 ".گفت : " خيلي خطرناکه که همه ميخوان شما زنداني بشين 1079 00:56:06,341 --> 00:56:08,087 ...چون "کوری" 16 سالش بود 1080 00:56:08,320 --> 00:56:10,311 .اونو به " ريکرز آیلند " فرستادن 1081 00:56:11,560 --> 00:56:15,081 ...اسپفورد در برابر ریکرز آیلند 1082 00:56:16,939 --> 00:56:18,522 ...مثل یه باشگاه تفریحی بود 1083 00:56:20,975 --> 00:56:23,238 ...خصوصا زمانيکه به اتهام تجاوز" 1084 00:56:23,258 --> 00:56:24,441 ".اونجا باشي 1085 00:56:25,459 --> 00:56:28,350 ...خواه بچه باشي يا جوون 16 ساله 1086 00:56:28,370 --> 00:56:32,003 .و يا يه بزرگسال بالغ. اصلا نمي‌تونم تصور کنم 1087 00:56:33,965 --> 00:56:38,688 !ريکرز آیلند" در 16 سالگي" 1088 00:56:40,354 --> 00:56:44,946 .مجبور شدم خيلي سريع بزرگ بشم 1089 00:56:52,513 --> 00:56:54,879 ...در اولين روزهاي بعد از حادثه 1090 00:56:55,022 --> 00:56:57,567 ...داستانهايي شنيده ميشد مبني بر اينکه 1091 00:56:57,755 --> 00:56:59,802 .اين مرداي جوون گناهکار هستن 1092 00:57:00,287 --> 00:57:03,001 .و تقريبا کسي درباره‌اش سوالي نميکرد 1093 00:57:04,108 --> 00:57:07,551 ...وقتی والدین یا مادربزرگهای 1094 00:57:07,571 --> 00:57:10,698 ...بعضی از این بچه‌ها که مرتکب جنایت شدن میان 1095 00:57:10,718 --> 00:57:14,887 .همیشه مجبوریم بگیم مرتکب شدن، چون لازمه 1096 00:57:16,882 --> 00:57:19,596 وقتی مادربزرگا میگن ".ولی اون پسر خوبیه" 1097 00:57:20,187 --> 00:57:21,850 ".چنین کاری نکرده" 1098 00:57:21,959 --> 00:57:23,216 !حرفشونو باور نمی‌کنین 1099 00:57:23,236 --> 00:57:25,012 .تنفر زيادي بوجود اومده بود 1100 00:57:25,549 --> 00:57:27,202 .نمي‌تونستيم تلويزيون نگاه کنيم 1101 00:57:27,222 --> 00:57:29,155 ...یه اشتباه تو تربیت بچه‌ها 1102 00:57:29,175 --> 00:57:31,972 و خانواده‌ها و زندگی خانوادگی .تو شهرمون به وجود اومده 1103 00:57:31,992 --> 00:57:34,359 ...اينکار بی حرمتیه، اين 1104 00:57:35,392 --> 00:57:36,726 .خشونته در اين شهر 1105 00:57:36,746 --> 00:57:38,191 ...کيفيت زندگي در اين شهر 1106 00:57:38,211 --> 00:57:39,327 .داره بدتر و بدتر ميشه 1107 00:57:39,347 --> 00:57:45,790 .این... نهایت یه هشداره 1108 00:57:45,810 --> 00:57:48,994 .یه فریاد که میگه هیچکدوم ما در امان نیستیم 1109 00:57:49,014 --> 00:57:50,985 ....اين داستان، "نيويورک"ـي هاي زيادي رو عصباني کرده 1110 00:57:51,005 --> 00:57:53,605 ...و دیگران هم وحشت‌زده شروع به صحبت درمورد 1111 00:57:53,625 --> 00:57:56,299 .شهری امنیتی با جنایاتی غیرقابل کنترل کردند 1112 00:57:56,319 --> 00:58:01,844 ".شهردار "کاچ" گفت :اين امتحاني براي سيستم خواهد بود 1113 00:58:02,100 --> 00:58:07,031 ...مردم ميخوان ببينن سيستم عدالت کيفري چطوري کار ميکنه" 1114 00:58:07,051 --> 00:58:09,214 ".و يا اصلا کار ميکنه 1115 00:58:09,571 --> 00:58:11,787 ...حمله‌ی بی‌رحمانه به یک کارمند جوان بانک 1116 00:58:11,807 --> 00:58:14,260 ...آتش یک جنگ جدید رو برای مجازات مرگ روشن کرده 1117 00:58:14,382 --> 00:58:17,702 ...گرچه براساس قانون مصوب، اینکار برای 1118 00:58:17,722 --> 00:58:19,217 .سن 18 سال به بالا اعمال میشود 1119 00:58:19,330 --> 00:58:20,682 .من خواهان مجازات مرگ هستم 1120 00:58:20,702 --> 00:58:23,757 اگه کسي بخواد به خانواده‌ام يا ...کسي که دوستش دارم آسيب برسونه 1121 00:58:23,777 --> 00:58:25,776 ...مثل همون کاري که با اين زن کردن 1122 00:58:25,796 --> 00:58:27,619 .احتمالاً ميخوام بميرن 1123 00:58:27,639 --> 00:58:30,259 ...بهتره باور کنید که من از آدمایی که این دختر رو 1124 00:58:30,494 --> 00:58:33,498 .ربودن و بی‌رحمانه بهش تجاوز کردن متنفرم 1125 00:58:33,518 --> 00:58:34,681 .بهتره باور کنید 1126 00:58:34,701 --> 00:58:37,469 ترامپ" هزینه‌ای رو صرف رسوندن" ...حرفاش به گوش مردم از طریق 1127 00:58:37,489 --> 00:58:41,292 .این آگهی تمام صفحه در 4 روزنامه‌ی شهر نیویورک کرد 1128 00:58:41,434 --> 00:58:43,442 ".مجازات اعدام را برگردانید" 1129 00:58:43,602 --> 00:58:47,358 تبلیغات "ترامپ" روی مباحث شدید .حال حاضر نیویورک تاکید دارد 1130 00:58:47,461 --> 00:58:52,380 طبق جديدترين تحقيقات ...موسسه "گالوپ" ، 67% اهالي نيويورک 1131 00:58:52,484 --> 00:58:55,263 .خواهان اعدام کردن چند تن از جنايتکاران زنداني هستن 1132 00:58:58,400 --> 00:59:00,096 .اونا بچه بودن 1133 00:59:00,462 --> 00:59:01,898 .بچه بودن 1134 00:59:02,349 --> 00:59:04,993 ...آوردن مجازات مرگ در متن پرونده‌اي 1135 00:59:05,013 --> 00:59:09,201 .که در اون با بچه‌ها روبرو هستین، براي من ظالمانه بود 1136 00:59:09,221 --> 00:59:11,380 ...من فکر ميکنم اگه او يه زن جوون بود 1137 00:59:11,400 --> 00:59:17,511 .اوني که توي يه کوچه در "بدفورد" پيدا شده بود 1138 00:59:17,848 --> 00:59:21,246 ...اگه توي "هارلم" پيدا ميشد 1139 00:59:21,387 --> 00:59:26,373 ...يا اگه در هر 1140 00:59:26,393 --> 00:59:30,171 ...منطقه‌ي تاريکي در اين شهر يا اين ايالت پيدا ميشد 1141 00:59:30,546 --> 00:59:33,298 .دونالد ترامپ" هيچ حرفي نميزد" 1142 00:59:33,318 --> 00:59:35,036 .حتي زمزمه هم نميکرد 1143 00:59:35,439 --> 00:59:38,367 .تجاوزات بين نژادي به طرق مختلفي مخفي ميشدن 1144 00:59:38,911 --> 00:59:42,598 .و در همون زمان تجاوز بزرگ ديگه‌اي در شهر اتفاق افتاد 1145 00:59:43,640 --> 00:59:45,781 ...زني که در "بروکلين" بهش تجاوز شده بود 1146 00:59:45,801 --> 00:59:47,543 .و از پشت بام پرت شده بود 1147 00:59:47,563 --> 00:59:49,902 .هيچ پوششي نداشت 1148 00:59:49,922 --> 00:59:52,222 ...چونکه حمله کننده‌ها و قرباني 1149 00:59:52,457 --> 00:59:54,541 .از اعضاي همون گروه نژادي بودند 1150 00:59:55,607 --> 00:59:59,126 ...اگه یه زن سفید‌پوست باشه و اتهام هم این باشه که 1151 00:59:59,146 --> 01:00:02,810 ،اون به یه سیاه‌پوست سوءقصد کرده ...خود به خود شما رو 1152 01:00:02,830 --> 01:00:07,431 ،"برمی‌گردونه به موضوع "امت تیل ...که کاری نکرده بود جز معاشقه با یه زن 1153 01:00:07,451 --> 01:00:11,421 .که سرانجامش به رودخونه‌ی می‌سی‌سی‌پی رسید 1154 01:00:12,631 --> 01:00:19,299 ،اگه اين اتفاق در سال 1901 رخ ميداد .بدون محاکمه اعدام شده بودن 1155 01:00:20,003 --> 01:00:24,551 ...اونا رو اخته می‌کردن و بدن‌هاشونو مي‌سوزوندن 1156 01:00:24,571 --> 01:00:25,951 .و اين ميشد پايان همه چيز 1157 01:00:25,971 --> 01:00:28,331 .اما اين اتفاق در "نيويورک" سال 1989 رخ داد 1158 01:00:28,351 --> 01:00:31,056 .او "جيم کرو ثوص" نبود 1159 01:00:31,076 --> 01:00:33,645 ...و در عين حال همون کلمات با همون 1160 01:00:33,665 --> 01:00:35,253 .نتايج مخرب باز هم استفاده ميشن 1161 01:00:36,591 --> 01:00:40,842 .اونها مردم رو دچار وحشت و ترس کردن 1162 01:00:40,862 --> 01:00:41,982 .وحشی‌گری 1163 01:00:42,002 --> 01:00:46,627 ... توصيف حيواني خصوصيات مردان سياه پوست 1164 01:00:46,647 --> 01:00:49,165 .اوباش ، آدم‌کش ها 1165 01:00:51,791 --> 01:00:55,904 ... يکبار که داشتيم براي شناسايي اين جوونا بعنوان متهم 1166 01:00:55,924 --> 01:00:59,707 .ميرفتيم. سخت بود که از راهمون برگرديم 1167 01:01:00,110 --> 01:01:05,200 .و نژاد ، قدرت و سياست واقعا اونو سخت و مشکل ميکنه 1168 01:01:05,220 --> 01:01:08,063 .به شجاعت فوق‌العاده‌اي نياز داره 1169 01:01:08,315 --> 01:01:11,263 ...خيلي‌ها از جامعه‌ي سياه‌پوستا 1170 01:01:11,283 --> 01:01:13,177 .مجبور به اقرار شدن 1171 01:01:14,435 --> 01:01:17,928 .خيلي از ماها از دست بچه‌هامون ترسيده بوديم 1172 01:01:18,416 --> 01:01:26,322 ...تحت فشار، تجاوز شده و مالباخته بودیم 1173 01:01:26,717 --> 01:01:29,990 ...توی مترو اذیت شده بودیم و کیف پولمون رو دزدیده بودن 1174 01:01:30,574 --> 01:01:32,724 .که اغلب اونا هم جوونای سیاه‌پوست بودن 1175 01:01:35,211 --> 01:01:38,588 .مردم فقط ميگفتن : "وای، چه وحشتناک 1176 01:01:39,067 --> 01:01:40,241 ".چه وحشتناک 1177 01:01:40,795 --> 01:01:43,519 ،همه روشون رو از موضوع برگردونده بودن .به جز یه عده‌ی کم 1178 01:01:49,460 --> 01:01:52,509 ...خبرهاي خوب اينه که بهبودهاي عصبي او" 1179 01:01:52,529 --> 01:01:53,980 ".بعد از حمله ادامه داره 1180 01:01:54,828 --> 01:01:57,522 .براي اولين بار پدرشو صدا کرد : بابا 1181 01:01:57,634 --> 01:01:59,213 .حسابهاي ساده رو انجام ميده 1182 01:01:59,233 --> 01:02:01,765 .مغزش همچنان آرام کار ميکنه ...فکر ميکرد 1183 01:02:01,785 --> 01:02:05,671 .که سال 1952ـه. ولي مغزش کار ميکنه 1184 01:02:05,924 --> 01:02:10,611 .اون داره بهتر ميشه و تا الآن خوب بنظر ميرسه 1185 01:02:10,733 --> 01:02:13,421 ...مراقبتهاي پزشکي از دونده‌ي 28 ساله تا 1186 01:02:13,441 --> 01:02:15,048 ".بهبودي کامل ادامه دارد 1187 01:02:15,068 --> 01:02:17,705 ...اون تحت درمان جسمی و روحی 1188 01:02:17,725 --> 01:02:19,134 .در بيمارستان "کنتيکت"ست 1189 01:02:19,154 --> 01:02:21,724 ...زن جووني که بهش حمله شده بود ، به طرز قابل قبولي 1190 01:02:21,744 --> 01:02:24,880 ...بهبود پيدا کرده، هر چند شايع شده که او نمي‌تونه هيچ گونه 1191 01:02:24,900 --> 01:02:26,590 .جزئياتي در رابطه با حمله رو بياد بياره 1192 01:02:43,667 --> 01:02:46,220 زمانيکه به قيد ضمانت .آزاد شدم، فکر ميکردم پرونده مختومه شده 1193 01:02:46,240 --> 01:02:47,713 .فکر کردم حقيقت برملا شده 1194 01:02:47,733 --> 01:02:51,033 .تا برسم به خونه هيچي در مورد ضمانت نمي‌دونستم 1195 01:02:51,053 --> 01:02:53,589 مادرم برام توضيح داد .نه. براي اينکه بياي بيرون پول داديم" 1196 01:02:53,609 --> 01:02:55,290 ".هنوزم باید پول بديم 1197 01:02:57,910 --> 01:02:59,412 .نمي‌تونستم برم مدرسه 1198 01:02:59,432 --> 01:03:01,118 .پس يه معلم خصوصي گرفتم 1199 01:03:01,557 --> 01:03:03,329 .زياد بيرون نمي‌رفتم 1200 01:03:04,082 --> 01:03:07,795 خونه مي‌موندم. بازيهاي ويدئويي می‌کردم .و درس می‌خوندم 1201 01:03:11,375 --> 01:03:13,827 .پليس از ابتدا داستان رو کنترل ميکرد 1202 01:03:14,087 --> 01:03:18,752 ...اونها داستان و فرضیه رو خلق کردن و تمام قطعات داستان 1203 01:03:18,772 --> 01:03:19,566 .سرجاي خودشون قرار گرفتن 1204 01:03:19,826 --> 01:03:23,845 ...مقامات یه گاه‌شناسی برای مطبوعات مشخص کردن 1205 01:03:24,130 --> 01:03:27,188 .که این "وحشی‌گری" به خاطر چی بود 1206 01:03:27,208 --> 01:03:29,876 ...همگی باهم حدود ساعت 8:50 دقیقه بعدازظهر، وارد 1207 01:03:30,136 --> 01:03:32,670 .روزنامه‌ها عاشق ثبت وقايعن 1208 01:03:32,690 --> 01:03:33,994 .اسم اونا رو تيک-تاک گذاشتيم 1209 01:03:34,014 --> 01:03:37,881 ...دوست داریم بگیم، "اینطوری اون شب وحشت توی پارک 1210 01:03:37,901 --> 01:03:38,634 ".برملا شد 1211 01:03:38,928 --> 01:03:42,254 .ساعت 8:55 اونابه مردی بزرگتر از خودشون حمله کردن 1212 01:03:42,394 --> 01:03:47,877 خط زماني ميگه که اين بچه‌ها ...در اين مکان به بچه‌هاي بي‌خانمان حمله کردن 1213 01:03:47,897 --> 01:03:50,386 ...در همين جا به راننده‌ي تاکسي 1214 01:03:50,406 --> 01:03:53,578 دوچرخه سوار و بعدش به دونده‌هايي ...که اطراف مخزن آب مي‌دويدن 1215 01:03:53,598 --> 01:03:54,789 .حمله کردن 1216 01:03:54,809 --> 01:03:55,758 ...ساعت 9:25 1217 01:03:55,778 --> 01:04:00,050 اونها اعمال مختلف شرارت آميز .و نفرت‌انگيزي رو با مردم انجام دادن 1218 01:04:00,400 --> 01:04:04,388 ...حالا ، اين مردم اين اتفاقات رو همزمان يا بعدش 1219 01:04:04,408 --> 01:04:07,769 .به پليس گزارش دادن 1220 01:04:07,789 --> 01:04:11,149 .پس خط زمانی مشخصی وجود داره 1221 01:04:12,783 --> 01:04:17,054 و کاری که اونا کردن اینه که ...با اضافه کردن حمله به دونده 1222 01:04:17,074 --> 01:04:20,609 .توالی جرایم خودشون رو به انتها رسوندن 1223 01:04:21,097 --> 01:04:23,129 .بعدش يه اتفاقی می‌افته 1224 01:04:23,389 --> 01:04:28,168 تحرکات اون زن در اون شب .شروع به آشکار شدن کرد 1225 01:04:28,906 --> 01:04:32,775 و ما اتفاقی فهمیدیم که ...وقتی اون خونه‌ش رو ترک کرده 1226 01:04:32,795 --> 01:04:35,567 به طور معمول چه مسیری رو .برای رسیدن به پارک طی کرده 1227 01:04:35,670 --> 01:04:39,500 ...و نه لزوماً با قطعیت تمام 1228 01:04:39,520 --> 01:04:43,724 ...ولی با یه مدرک خاصی میشه فهمید 1229 01:04:43,744 --> 01:04:46,885 که "تریشا میلی" 20 دقیقه بعد از ...ساعت 9 توی پارک 1230 01:04:47,016 --> 01:04:51,840 .مورد حمله قرار گرفته بود 1231 01:04:52,807 --> 01:04:57,351 به طور مشخص می‌دونیم که ...در اون زمان، اون بچه‌ها 1232 01:04:57,371 --> 01:05:01,953 در حال کتک زدن و اذیت کردن مردم .تو محوطه‌ی مخزن آب بودن 1233 01:05:02,094 --> 01:05:04,206 .جنوب اون نقطه، توی پارک 1234 01:05:04,620 --> 01:05:08,720 اونا تو زمانی که اون زن ...توی اون بخش از 1235 01:05:08,740 --> 01:05:10,074 .پارک بوده، اونجا حضور نداشتن 1236 01:05:10,094 --> 01:05:14,895 ...و اگه فیلم اعترافات رو نگاه کنین، معلوم میشه که 1237 01:05:14,915 --> 01:05:17,246 .اونا درواقع نمی‌دونن محل جنایت کجا بوده 1238 01:05:17,266 --> 01:05:19,512 .زمان جنایت رو نمی‌دونن 1239 01:05:19,532 --> 01:05:20,957 .و نمی‌دونن چطوری اتفاق افتاده 1240 01:05:20,977 --> 01:05:22,716 .فقط می‌دونن اتفاق افتاده 1241 01:05:26,287 --> 01:05:30,856 مشکل اینه که یه بار که شما ...باور قوی رو شکل دادین که یه نفر 1242 01:05:30,876 --> 01:05:33,084 ...گناهکارـه 1243 01:05:33,104 --> 01:05:35,013 .توی جزئیات تناقض به وجود میاد 1244 01:05:35,033 --> 01:05:38,072 ...جزئی هستن ولی اساساً 1245 01:05:38,092 --> 01:05:40,184 .باور ما رو در گناه اونا عوض نمی‌کنن 1246 01:05:42,746 --> 01:05:46,085 ...مشخص شد و هیچکدومش DNA ولی وقتی نتایج 1247 01:05:46,105 --> 01:05:50,674 مورد نظر نبود، بازجویی DNA ...باید تو این مسیر 1248 01:05:50,695 --> 01:05:53,334 متوقف میشد و باید حداقل ...تغییر مسیر داده و مسیر دیگه‌ای رو 1249 01:05:53,354 --> 01:05:55,695 .دنبال می‌کردن 1250 01:05:55,715 --> 01:05:59,552 .هارلن لوی" اون موقع دادستان بود" 1251 01:05:59,572 --> 01:06:04,806 "و به یاد میاره که چطور "الیزابت لدرر ".گفته "خواهش می‌کنم بیاین به دفترم 1252 01:06:04,826 --> 01:06:07,399 .تونسته اضطراب رو تو صداش حس کنه 1253 01:06:07,419 --> 01:06:10,026 ...و گفته "ببین، حس می‌کنم توی معده‌م 1254 01:06:10,046 --> 01:06:12,021 .یکی پا می‌کوبه" 1255 01:06:12,041 --> 01:06:14,448 ...DNAای هیچ تطابق" 1256 01:06:14,468 --> 01:06:17,043 ".با هیچ کدوم از بچه‌ها دیده نشده 1257 01:06:17,063 --> 01:06:20,200 ...دور از ذهن‌ـه، با توجه به ماهیت این جنایت 1258 01:06:20,221 --> 01:06:24,224 ...و صحنه، که این پسرها ردی رو از خودشون 1259 01:06:24,244 --> 01:06:28,247 ،توی صحنه به جا نذاشتن .یا اینکه روی اونا هم اثری از صحنه‌ی جنایت نبود 1260 01:06:28,267 --> 01:06:32,703 .این عدم احتمال، قابل توجه‌ـه 1261 01:06:32,723 --> 01:06:36,361 ولی بازم بهمون این امکان رو داده بود .که پرونده رو تحت پیگرد قرار بدیم 1262 01:06:36,381 --> 01:06:39,287 ...و بحثهای ما با هیئت منصفه به خاطر اینه که 1263 01:06:39,307 --> 01:06:42,213 اگه همه‌چی رو بدست نیاوردیم ...معنیش این نیست که بخشیش رو 1264 01:06:42,233 --> 01:06:43,161 .نفهمیدیم 1265 01:06:45,124 --> 01:06:49,461 الان اونا صحنه‌ی جرمی رو بازسازی کردن ...که انگار نفر ششمی هم وجود داره 1266 01:06:49,482 --> 01:06:51,257 ...نفر ششمی که به طرز اسرارآمیزی 1267 01:06:51,277 --> 01:06:54,981 .تو هیچکدوم از اعترافات نشون داده نشد 1268 01:06:55,001 --> 01:06:58,439 ،ولی حتی اگه اونا راست هم گفته باشن ...که نفر ششم 1269 01:06:58,459 --> 01:07:01,133 ،تو اعترافاتشون غایبه ...اعتراف رو 1270 01:07:01,153 --> 01:07:03,146 .در حقیقت نادرست می‌کنه 1271 01:07:04,477 --> 01:07:07,384 .که معمای غیر قابل حلی رو ساخته 1272 01:07:07,404 --> 01:07:12,337 ...رد روی علفها در هر قسمتی که اون زن کشیده شده 1273 01:07:12,357 --> 01:07:16,328 .18اینچ عرض داره، این پهنا 1274 01:07:16,348 --> 01:07:21,515 نمیشه گفت که 5تا بچه، یا 10تا ...یا هرچندتای دیگه 1275 01:07:21,535 --> 01:07:23,477 ...که فرضاً تو این وحشی‌گری درگیر بودن 1276 01:07:23,497 --> 01:07:29,761 این زن رو توی جاده بکشن .و فقط یه رد 18 اینچی به جا بذارن 1277 01:07:29,781 --> 01:07:36,345 .این رد، یه عکس از شروع این حمله‌ست 1278 01:07:36,365 --> 01:07:41,433 .و توی این تصویر 5تا بچه وجود نداره، فقط یه نفره 1279 01:07:41,453 --> 01:07:45,923 .دونفر، قربانی و مهاجم 1280 01:08:06,005 --> 01:08:08,884 .ازش خواستم لباساشو دربیاره 1281 01:08:09,369 --> 01:08:12,123 .وقتی می‌خواست بیاد سمتم یه چاقو برداشتم 1282 01:08:13,041 --> 01:08:16,627 .و با چاقو موهاشو بریدم 1283 01:08:17,116 --> 01:08:19,181 ".و اونم می‌گفت "اه، زخمیم کردی 1284 01:08:19,332 --> 01:08:22,149 ،و نمی‌دونم حتی کجاشو زخمی کردم 1285 01:08:22,169 --> 01:08:24,281 .نمی‌دونم کجاشو گرفته بودم 1286 01:08:24,301 --> 01:08:29,130 ...روی زمین لرزون و عصبی می‌دیدمش 1287 01:08:29,150 --> 01:08:31,599 .پس رفتم طرف در 1288 01:08:37,637 --> 01:08:44,341 ماتیاس ریس" مرد جوونی بود" ...که در سالهای انتهایی نوجوانی 1289 01:08:44,361 --> 01:08:47,411 .تنها زندگی می‌کرد 1290 01:08:47,431 --> 01:08:50,031 ...واکمن‌ها و ساعت‌ها رو می‌دزدید 1291 01:08:50,051 --> 01:08:51,631 .جواهرات می‌دزدید 1292 01:08:51,651 --> 01:08:56,059 ...بعدش شروع کرده به آزار جنسی 1293 01:08:56,079 --> 01:09:00,144 .و حمله به تمامی زنهای اون حوالی 1294 01:09:00,164 --> 01:09:05,857 ...در آپریل 1989، دو روز قبل از حمله به دونده 1295 01:09:05,877 --> 01:09:09,604 .در شمال پارک مرکزی به زنی حمله کرده بود 1296 01:09:09,624 --> 01:09:14,131 ...ولی اون زن متوجه بخیه‌ی روی چانه‌ش شده بود 1297 01:09:14,151 --> 01:09:16,469 .و اونو با پلیس درمیون گذاشت 1298 01:09:16,489 --> 01:09:22,779 ...و یه کارآگاه جوان رفته بود به تمام بیمارستانهای ناحیه 1299 01:09:22,799 --> 01:09:26,159 و فهمیده بود که کسی به اسم ..."ماتیاس ریس" 1300 01:09:26,179 --> 01:09:29,708 .این بخیه‌ها رو روی چونه‌ش داره 1301 01:09:29,990 --> 01:09:32,018 .این موضوع نادیده گرفته شده بود 1302 01:09:32,469 --> 01:09:34,920 ...اون "متجاوز بخش شرقی" بود و ما 1303 01:09:34,940 --> 01:09:36,751 .تو "دیلی نیوز" اینو پوشش می‌دادیم 1304 01:09:36,771 --> 01:09:39,282 ...و یکی از افسران پلیس 1305 01:09:39,302 --> 01:09:41,193 ...که روی پرونده‌ی دونده کار می‌کرد 1306 01:09:41,213 --> 01:09:45,342 ..."همزمان روی یکی دیگه از پرونده‌های تجاوز "ریس 1307 01:09:45,362 --> 01:09:50,170 ،که بهش متهم شده بود کار می‌کرد .در هردو پرونده رو یکی دونست DNA نشانه‌های 1308 01:09:50,517 --> 01:09:54,564 ..."کارآگاه "مایک شی‌هان ...اون می‌دونست چون داشت 1309 01:09:54,584 --> 01:09:56,649 ...با "لیندا فیرستن" و "الیزابت لدرر" و بقیه‌ی 1310 01:09:56,669 --> 01:09:58,902 ...کارآگاه‌ها کار می‌کرد ...اون می‌دونست که 1311 01:09:58,922 --> 01:10:03,361 با این DNAای هیچ تطابق .پنج جوون پارک مرکزی وجود نداشته 1312 01:10:04,935 --> 01:10:07,235 ...تنها شواهد واقعی که دادستان در اختیار داره 1313 01:10:07,255 --> 01:10:10,656 :شواهدی‌ـه که وکلای مدافع بهشون دادن ...چندین ساعت تصاویر ویدیویی 1314 01:10:10,676 --> 01:10:12,368 .از اعترافات 1315 01:10:12,678 --> 01:10:15,866 ...اون چیزی که به طور خاصی تو این پرونده نگران کننده‌ست 1316 01:10:15,886 --> 01:10:19,774 ...و همینطور تو خیلی پرونده‌های این چنینی، اینه که 1317 01:10:19,794 --> 01:10:23,602 ...اعترافی که یه بار گرفته شده، اعترافیه که 1318 01:10:23,867 --> 01:10:25,861 .همه چیزو خراب می‌کنه 1319 01:10:26,314 --> 01:10:31,160 ،رو پس می‌زنن DNA اعترافات ...اعترافات شهادت شهود رو 1320 01:10:31,180 --> 01:10:35,257 ،عوض می‌کنن ...اعترافات مقاومت ناپذیر، متقاعد کننده 1321 01:10:35,277 --> 01:10:38,672 .و تاثیرات تقریباً غیر قابل برگشتی دارن 1322 01:10:51,876 --> 01:10:53,676 ...غربالگری اعضای هیئت منصفه امروز 1323 01:10:53,696 --> 01:10:56,505 در پرونده‌ای که نیویورک و مردم رو .تکان داد شروع شد 1324 01:10:56,525 --> 01:11:00,130 ...دادستان ها انتظار دارن 50 شاهد احضار بشه و احتمال میره 1325 01:11:00,150 --> 01:11:01,558 .قربانی هم شامل اونها باشه 1326 01:11:01,578 --> 01:11:06,131 با اینکه اون خاطره‌ای از حمله رو به یاد نداره .دادستان انتظار داره که شهادت بده 1327 01:11:06,151 --> 01:11:08,404 ...ظاهر شدن جلوی مطبوعات ضربه‌ی احساسی 1328 01:11:08,424 --> 01:11:10,262 .در پرونده‌ی محاکمه به اون وارد می‌کنه 1329 01:11:14,938 --> 01:11:18,478 تا جایی که یادم میاد، می‌دونستم .که ما قرار نیست تو این پرونده به پیروزی برسیم 1330 01:11:19,314 --> 01:11:21,342 .تو روزنامه‌ها خیلی درموردش نوشته بودن 1331 01:11:21,446 --> 01:11:23,314 .خیلی از مردم علیه ما بودن 1332 01:11:26,460 --> 01:11:28,610 ...همه ازمون دست کشیده بودن 1333 01:11:28,741 --> 01:11:33,714 و احساس کردم مردم اونچه که به سر ما .میاد رو پذیرفتن 1334 01:11:34,220 --> 01:11:37,949 ،اینطوری که "هر بلایی سر اون بچه‌ها بیاد ".فراموششون کن 1335 01:11:43,842 --> 01:11:47,702 پدرم، موقع محاکمه که رسید .من و مادرم رو ترک کرد 1336 01:11:48,011 --> 01:11:49,008 .ناامید بودم 1337 01:11:50,669 --> 01:11:51,845 .نمی‌تونستم درک کنم 1338 01:11:51,865 --> 01:11:54,425 .و بعد از اون ازش متنفر شدم 1339 01:11:57,826 --> 01:12:00,682 .من و مادرم دوتایی می‌رفتیم دادگاه 1340 01:12:03,198 --> 01:12:05,291 ...تظاهرات کننده‌ها فریاد می‌زدن 1341 01:12:05,311 --> 01:12:07,461 ".متجاوز، حیوون" 1342 01:12:07,481 --> 01:12:09,386 ".لیاقت زنده موندن نداری" 1343 01:12:10,813 --> 01:12:13,966 .انگار که تمام دنیا علیه ما بودن 1344 01:12:17,481 --> 01:12:21,696 ...یه چیز عجیب برای من توی جلسه این بود که 1345 01:12:21,716 --> 01:12:26,535 اون دقیقاً برعکس روشی بود .که در خبرها به تصویر کشید 1346 01:12:26,555 --> 01:12:31,164 ...اون یه آدم خجالتی، آروم و غیرپرخاشگرـه 1347 01:12:31,184 --> 01:12:33,972 .نه اون چیزی که توصیف کرد 1348 01:12:38,974 --> 01:12:41,960 ...توی دادگاه علنی اون دادستان مشخص کرد 1349 01:12:41,980 --> 01:12:44,586 ...که حرفهای اونا ممکنه شواهد اصلی علیه 1350 01:12:44,606 --> 01:12:46,369 .سه متهم ردیف اول باشه 1351 01:12:46,389 --> 01:12:47,533 شما کجا ایستاده بودین؟ 1352 01:12:47,553 --> 01:12:49,358 .من کنار "کوین" بودم 1353 01:12:50,119 --> 01:12:51,668 داشتین نگاه می‌کردین؟ 1354 01:12:51,772 --> 01:12:53,527 .نه، سینه‌های زنه رو گرفته بودم 1355 01:12:53,547 --> 01:12:56,154 .سخت بود که اون اعترافات رو باور نکرد 1356 01:12:56,174 --> 01:12:57,759 آنترون" با لباسهای اون چیکار کرد؟" 1357 01:12:57,779 --> 01:12:59,524 .سعی کرد درشون بیاره 1358 01:12:59,544 --> 01:13:00,695 .به نظر واقعی میومد 1359 01:13:00,715 --> 01:13:02,169 .این اعترافات به نظر واقعی می‌اومدن 1360 01:13:02,189 --> 01:13:05,690 به نظر نمی‌رسید تمرین کرده باشن .یا از خودشون درآورده باشن 1361 01:13:06,000 --> 01:13:07,581 .من فکر می‌کنم "ریموند" دروغ گفته 1362 01:13:07,601 --> 01:13:09,469 .معلوم میشه که "ریموند" دروغ گفته 1363 01:13:09,581 --> 01:13:13,264 ...وقتی بازپرس قضایی ازش سوال کرد 1364 01:13:13,284 --> 01:13:14,456 .داشت دروغ می‌گفت 1365 01:13:14,476 --> 01:13:18,464 ...و من فکر می‌کنم خیلی ماهرانه... مشخص میشه 1366 01:13:18,577 --> 01:13:20,502 .توی آزمایشهای فردا 1367 01:13:20,522 --> 01:13:23,853 ...یوسف سلام" اظهاراتش رو ضبط نکرد ولی پلیس میگه که" 1368 01:13:23,873 --> 01:13:27,588 اون به طور شفاهی اعتراف کرد که ...با یه لوله‌ی سربی به زن دونده ضربه وارد کرده 1369 01:13:27,608 --> 01:13:29,578 .در حالی که بقیه روی اون زن بودن 1370 01:13:32,238 --> 01:13:34,821 .بابی برنز"... یکی از دوستای مامانم بود" 1371 01:13:35,262 --> 01:13:37,694 .در اصل تو پرونده‌های طلاق وکالت می‌کرد 1372 01:13:40,315 --> 01:13:41,761 .فکر می‌کردم آدم خوبی‌ـه 1373 01:13:41,958 --> 01:13:46,475 ...ولی یه بار که یادمه بهش نگاه می‌کردم 1374 01:13:46,719 --> 01:13:48,470 .فکر کنم خوابیده بود 1375 01:13:55,431 --> 01:13:58,398 ...از لحاظ روانی، طاقت فرسا بود 1376 01:13:58,629 --> 01:14:00,686 .معلوم نبود چه خبره 1377 01:14:00,836 --> 01:14:04,254 ،می‌دیدیم که چند نفر وایسادن ...کسی هم نمیگه 1378 01:14:04,274 --> 01:14:05,212 .موفق شدی 1379 01:14:11,326 --> 01:14:13,823 .این یه چشم انداز دیگه‌ست 1380 01:14:13,946 --> 01:14:17,385 .دیگه پسرای "اسکاتسبرو" نمی‌خوایم 1381 01:14:17,405 --> 01:14:18,446 .دیگه پسرای "اسکاتسبرو" نمی‌خوایم 1382 01:14:18,466 --> 01:14:22,276 ...هیچ شواهدی موجود نبود که بتونه به من نشون بده 1383 01:14:22,296 --> 01:14:29,506 برای یه لحظه، هرچیزی که به اون مرتبط .باشه، هرچیزی که جز بی‌گناهی اونو ثابت کنه 1384 01:14:29,526 --> 01:14:31,223 .یوسف" بی‌گناه‌ـه" 1385 01:14:31,243 --> 01:14:32,545 !نه عدالت. نه صلح 1386 01:14:32,565 --> 01:14:34,150 !نه عدالت. نه صلح 1387 01:14:34,170 --> 01:14:35,581 !نه عدالت. نه صلح 1388 01:14:35,601 --> 01:14:36,431 !نه عدالت. نه صلح 1389 01:14:36,451 --> 01:14:39,070 ...اتهام به نژادپرستی به وجود اومده بود که مقامات 1390 01:14:39,090 --> 01:14:42,042 پرونده رو با شدت دنبال کردن چون ...قربانی یه سفید پوست‌ـه 1391 01:14:42,062 --> 01:14:44,307 .و مظنونین سیاه و اسپانیایی تبار هستن 1392 01:14:44,327 --> 01:14:46,749 ...در عین حال یه گروه از تظاهر کننده‌ها 1393 01:14:46,769 --> 01:14:49,582 ...با زن دونده بودن و یه کادر منظم 1394 01:14:49,602 --> 01:14:51,977 ...از معترضین که معتقد بودن دوست پسر 1395 01:14:51,997 --> 01:14:53,066 .زن دونده به اون تجاوز کرده 1396 01:14:53,086 --> 01:14:55,122 دوست پسر دونده کجاست؟ 1397 01:14:55,142 --> 01:14:57,160 دوست پسر دونده کجاست؟ 1398 01:14:57,180 --> 01:14:59,181 ...همه‌ی مردم باید عصبانی باشن 1399 01:14:59,294 --> 01:15:01,397 .که نژاد خاصی وجود نداره 1400 01:15:01,417 --> 01:15:04,734 ...باید یادمون باشه که این انسانیت‌ـه و مردم 1401 01:15:04,754 --> 01:15:05,897 .باید حمایت کنن 1402 01:15:06,133 --> 01:15:08,596 ...دیروز شهردار "دیوید دینکینز" هم معترضین رو 1403 01:15:08,616 --> 01:15:09,818 ...محکوم کرد 1404 01:15:09,838 --> 01:15:13,255 .که دونده رو در روز شهادت مسخره کردند 1405 01:15:17,676 --> 01:15:21,160 ،با گامهای لرزان راه می‌رفت ...به نرده چنگ می‌زد 1406 01:15:21,180 --> 01:15:22,698 .تا در جایگاه شهود قراره بگیره 1407 01:15:23,375 --> 01:15:25,140 .زخمهاش آشکار بودن 1408 01:15:25,713 --> 01:15:28,605 .ولی با صدای دلنشین و محکم شروع به صحبت کرد 1409 01:15:29,783 --> 01:15:31,978 .اون مثالی از یه معجزه بود 1410 01:15:32,572 --> 01:15:35,559 ...نمی‌تونست هیچ کمکی توی روند پرونده بکنه 1411 01:15:35,579 --> 01:15:37,583 .چون خوشبختانه چیزی رو به خاطر نمی‌آورد 1412 01:15:37,997 --> 01:15:42,081 ...ولی حضور اون باعث تشویق و تحریک 1413 01:15:42,101 --> 01:15:46,839 افکار عمومی شد که همصدا با اون .و علیه اون پسرهای جوون بودن 1414 01:15:49,122 --> 01:15:51,491 .من مثل یه مرد همونجا نشسته بودم 1415 01:15:51,512 --> 01:15:53,572 .واقعاً امیدوار بودم اون خانم بتونه به یاد بیاره 1416 01:15:53,593 --> 01:15:55,975 "باخودم گفتم، "چرا چیزی یادش نمیاد؟ 1417 01:15:56,209 --> 01:15:58,777 .یه بلایی سرش اومده ولی من اونکارو نکردم 1418 01:16:02,851 --> 01:16:05,782 ...با پایان یافتن محاکمه‌ی امروز 1419 01:16:05,802 --> 01:16:07,900 ...جلسه‌ی دفاع فردا آغاز می‌شود 1420 01:16:07,920 --> 01:16:10,501 ".با والدین "آنترون مک‌کری 1421 01:16:11,433 --> 01:16:17,444 راهکار من این بود که سعی کنم ...هیئت منصفه رو راضی کنم که 1422 01:16:17,464 --> 01:16:21,283 ...احکام صادره صحیح نبودن، اونا محصول 1423 01:16:21,303 --> 01:16:24,322 ...اعمال فشار بودن و نباید پذیرفته بشن 1424 01:16:24,342 --> 01:16:26,232 .و موثق نبودن 1425 01:16:26,252 --> 01:16:30,092 ...ولی وقتی اونا تو دادگاه شهادت دادن، رییس پلیس 1426 01:16:30,112 --> 01:16:33,951 ".گفت " فقط ازش پرسیدیم چه اتفاقی افتاد 1427 01:16:34,326 --> 01:16:36,896 .به نظر من باورنکردنی بود 1428 01:16:36,916 --> 01:16:40,709 ...اونا این رو هم تکذیب کردن که ابداً 1429 01:16:40,729 --> 01:16:42,946 .هیچ گونه تعهدی ندادن 1430 01:16:42,966 --> 01:16:47,199 اونا حتی تکذیب کردن که .آنترون" مظنون‌ـه" 1431 01:16:47,875 --> 01:16:50,927 گرچه ازش خواست که حقیقت رو بگه ...و مهم نیست چه اتفاقی بیفته 1432 01:16:50,947 --> 01:16:53,387 ...و لباسهایی رو که پوشیده بود بیاره 1433 01:16:53,407 --> 01:16:57,244 و همه‌ی چیزا رو، که باعث میشد .کاملاً مشخص بشه که اون مظنون‌ـه 1434 01:16:57,264 --> 01:16:59,027 .اونم گفت که فکر نمی‌کرده مظنون بوده باشه 1435 01:16:59,047 --> 01:17:00,586 .چرت بود 1436 01:17:00,878 --> 01:17:04,257 مشخص بود که بعضی از کارآگاهها .داشتن دروغ می‌بافتن 1437 01:17:05,679 --> 01:17:09,337 وکلای حاضر در این پرونده ...دفاعیه‌ی دیگه‌ای داشتن 1438 01:17:09,357 --> 01:17:11,664 .اونم اینکه اونها در محل قتل حضور نداشتن 1439 01:17:12,720 --> 01:17:18,835 .اونا جایی که دونده مورد حمله قرار گرفت نبودن 1440 01:17:18,855 --> 01:17:20,279 چرا؟ 1441 01:17:20,299 --> 01:17:22,617 .داشتن بقیه‌ی مردم رو اذیت می‌کردن 1442 01:17:23,749 --> 01:17:27,736 .این دفاع ارائه نشده بود 1443 01:17:29,649 --> 01:17:31,730 ..."تنها مدرک علیه "یوسف 1444 01:17:31,750 --> 01:17:34,766 .شهادتی بود که کارآگاه "مک‌کنا" علیه‌ش داده بود 1445 01:17:34,913 --> 01:17:39,352 ...و با وحشتناکترین روش ممکن "یوسف" رو 1446 01:17:39,372 --> 01:17:41,404 .تضعیف کرد 1447 01:17:41,781 --> 01:17:46,247 ...یادداشتهایی از "مک‌کنا" ارائه داد 1448 01:17:46,267 --> 01:17:48,140 .که تو شهادت لحاظ نشده بود 1449 01:17:48,160 --> 01:17:51,164 .و اون تنها مدرک علیه "یوسف" بود 1450 01:17:53,598 --> 01:17:55,489 ...یه بخش در طول جلسه‌ی محاکمه بود 1451 01:17:55,509 --> 01:17:58,729 .فکر می‌کنم "پیتر ریورا" وکیلم، از خواب بیدار شد 1452 01:17:58,749 --> 01:18:01,092 ...و داشتن درمورد بیانیه‌ها حرف می‌زدن که چطوری 1453 01:18:01,112 --> 01:18:03,606 .بیانیه‌ها به طور ناگزیر توسط پلیس اعلام شدن 1454 01:18:03,626 --> 01:18:08,181 ...یادم میاد یه چیزی می‌خوند و شنیدم که 1455 01:18:08,201 --> 01:18:10,085 .شنیدم که داشت زمزمه می‌کرد 1456 01:18:10,105 --> 01:18:11,789 .بلند نمی‌خوند ولی کنارم نشسته بود 1457 01:18:11,809 --> 01:18:15,061 ".می‌گفت "اونا اینکارو نکردن 1458 01:18:15,081 --> 01:18:17,901 .شنیدم همینو گفت 1459 01:18:17,921 --> 01:18:20,706 ،و می‌گفت "خیلی‌خب، باشه ".شاید حالا اون می‌خواد بجنگه 1460 01:18:20,726 --> 01:18:22,662 .ولی خیلی دیر شده بود 1461 01:18:24,733 --> 01:18:26,519 .هیچ خونی روی بچه‌ها نبود 1462 01:18:26,539 --> 01:18:28,774 .کسی اونا رو شناسایی نکرده بود 1463 01:18:29,671 --> 01:18:31,953 ...موضوع فقط باور کردن یا نکردن 1464 01:18:31,973 --> 01:18:33,390 .اعترافات بود 1465 01:18:33,820 --> 01:18:38,220 خیلی سخت بود تصور اینکه ...چرا کسی بیدار نمیشه که 1466 01:18:38,240 --> 01:18:42,502 ...چیزی رو ببینه که نه تنها اونا رو مقصر می‌کنه، بلکه پر از 1467 01:18:42,522 --> 01:18:46,552 جزئیاتی‌ـه که به نظر می‌اومد .اونها واقعاً اینکارو کردن 1468 01:18:47,749 --> 01:18:51,336 ،یه موضوع بود که منو درگیر می‌کرد ..."یوسف" و "آنترون" 1469 01:18:51,356 --> 01:18:52,973 .توی اتاق اعتراف 1470 01:18:52,993 --> 01:18:56,302 ،و وکیل میگه که "می‌دونین ".ما تو این پرونده شکست می‌خوریم 1471 01:18:57,040 --> 01:19:00,714 کاری که می‌خوایم انجام بدیم اینه که ببینیم ".آیا می‌تونیم براتون حکم مشروط ببریم 1472 01:19:01,662 --> 01:19:05,231 ".و یادمه بهشون گفتم، "می‌تونین از زیرش در برین 1473 01:19:05,251 --> 01:19:09,754 ".ولی من اگه کاری می‌کردم از زیرش درمی‌رفتم" 1474 01:19:10,101 --> 01:19:12,979 لااقل یه زمانی رو برای" ".انجام این کار لازم داشتم 1475 01:19:13,209 --> 01:19:16,887 ولی من کاری نکردم، می‌تونین" ".منو تا آخر عمر بندازین زندان 1476 01:19:17,131 --> 01:19:20,228 ...می‌دونین، نمی‌دونستم اون موقع چه معنی داره، ولی 1477 01:19:20,248 --> 01:19:23,618 فقط می‌دونستم که هیچ راهی نیست ...که بتونم از زیرش در برم 1478 01:19:23,638 --> 01:19:25,093 .به خاطر کاری که نکردم 1479 01:19:25,224 --> 01:19:29,112 ".گفتن، "خب یا باید شما سه‌تا باشین یا هیچکس 1480 01:19:29,132 --> 01:19:32,286 .و ما هم همینطور به همدیگه نگاه می‌کردیم 1481 01:19:32,306 --> 01:19:34,390 ".به خودمون می‌گفتیم، "انگار همون هیچکس‌ـه 1482 01:19:34,880 --> 01:19:36,828 .دارن میان بیرون. بگیرین 1483 01:19:36,848 --> 01:19:39,521 جرم‌ها و نژادها تو این پرونده ...تا بیشتر از یک سال 1484 01:19:39,541 --> 01:19:41,571 .نقش مهمی ایفا می‌کردن 1485 01:19:41,898 --> 01:19:45,061 الان دیگه با هیئت منصفه بود که ...به گناهکاری رای بده یا بی‌گناهی 1486 01:19:45,081 --> 01:19:46,215 .متهمین 1487 01:19:46,235 --> 01:19:49,322 .نیویورک ،ABC جان مکنزی"، خبر" 1488 01:19:55,468 --> 01:19:59,269 ده روز از بررسی گذشته ...و به نظر می‌رسد که هیئت منصفه 1489 01:19:59,289 --> 01:20:00,969 ...قصد دارد به روزی برگردد که فکر می‌کند 1490 01:20:00,989 --> 01:20:02,982 .این اتفاق رخ داده 1491 01:20:03,002 --> 01:20:06,483 ...اون فیلمهای اعترافاتی که توسط پلیس ضبط شده 1492 01:20:06,652 --> 01:20:08,108 پرونده رو حل می‌کنه؟ 1493 01:20:08,128 --> 01:20:09,162 ...هرروزی که 1494 01:20:09,182 --> 01:20:11,546 ...هیئت منصفه معطل می‌کرد 1495 01:20:11,887 --> 01:20:15,481 .من خوشبین‌تر می‌شدم 1496 01:20:15,741 --> 01:20:16,632 .مردم شوکه شده بودن 1497 01:20:16,652 --> 01:20:20,095 چرا انقدر طولش میدن؟ !اونا که اعتراف کردن 1498 01:20:21,947 --> 01:20:24,880 .کاملاً داشتم دیوونه می‌شدم 1499 01:20:24,900 --> 01:20:27,744 ...یعنی، همه داشتن این حقیقت رو که ما داریم 1500 01:20:27,764 --> 01:20:29,245 .به خاطر من طولش میدیم، سرزنش می‌کردن 1501 01:20:29,492 --> 01:20:33,150 ...و منم مجبور بودم با همکارانم تو هیئت منصفه بجنگم تا 1502 01:20:33,170 --> 01:20:36,477 .تناقضات بین 3 بیانیه رو درنظر بگیرن 1503 01:20:36,608 --> 01:20:39,192 .ولی برای اونا مهم نبود 1504 01:20:39,397 --> 01:20:42,035 .اگه اونا اعتراف کردن، اعتراف کردن دیگه، همین 1505 01:20:42,827 --> 01:20:45,661 ...همه لعن و نفرین نثارم می‌کردن و 1506 01:20:45,681 --> 01:20:47,259 .می‌گفتن چه موش کثیفی هستم 1507 01:20:47,616 --> 01:20:51,174 ...و منم همینطور تاآخر ادامه دادم چون 1508 01:20:51,559 --> 01:20:53,531 .راستشو بخواین نابود شده بودم 1509 01:20:54,029 --> 01:20:59,136 بهونه‌های غیر محتملی رو ...در حکم به گناهکاری پیدا کردم 1510 01:20:59,156 --> 01:21:00,471 .فقط به خاطر برون رفت از شرایط 1511 01:21:14,887 --> 01:21:18,744 .وقتی حکم صادر شد، اونا ما رو بیرون کردن 1512 01:21:18,959 --> 01:21:20,446 .دادگاه پر شده بود 1513 01:21:22,000 --> 01:21:24,789 ،شروع به خوندن کردن .همه‌چی بی‌حرکت بود 1514 01:21:25,133 --> 01:21:27,549 ...یادمه اونجا وایساده بودم 1515 01:21:27,569 --> 01:21:28,958 .منو همینطوری گناهکار اعلام کردن 1516 01:21:28,978 --> 01:21:32,155 ...همون موقع .دنیا رو سرم خراب شد 1517 01:21:32,675 --> 01:21:34,591 .یه چیزی تو دلم خالی شد 1518 01:21:34,611 --> 01:21:38,336 .به خودم گفتم این دیوونگی‌ـه 1519 01:21:38,356 --> 01:21:39,304 شوخیتون گرفته؟ 1520 01:21:39,324 --> 01:21:41,501 .اصلاً باورم نمیشد 1521 01:21:42,320 --> 01:21:45,238 .بعد از اون هیچ چیزی نشنیدم .همینطور نشسته بودم 1522 01:21:45,398 --> 01:21:47,707 .برگشتم به مادرم نگاه کردم .داشت گریه می‌کرد 1523 01:21:51,257 --> 01:21:52,513 .همین 1524 01:21:52,533 --> 01:21:54,949 1525 01:21:54,969 --> 01:21:57,853 ،یکی از دوستام رادیو داشت .و خبر رو شنیده بود 1526 01:21:57,873 --> 01:22:01,806 گناهکار، گناهکار، گناهکار ...در تجاوز، دزدی، اذیت و آزار و ضرب و شتم 1527 01:22:01,975 --> 01:22:03,562 .اشک از چشمام می‌اومد 1528 01:22:03,918 --> 01:22:04,962 .دیوونه شده بودم 1529 01:22:04,982 --> 01:22:08,899 مک‌کری" 16 ساله فکش قفل شده بود" .و اشکاشو پاک می‌کرد 1530 01:22:09,254 --> 01:22:11,837 ...سانتانا" 15 ساله حیرت‌زده به جلوش نگاه می‌کرد" 1531 01:22:12,022 --> 01:22:15,168 ،در حالی که "سلام" به هیئت منصفه خیره شده بود .بعدش برگشت به دادگاه 1532 01:22:15,299 --> 01:22:17,643 .اندوه محض حکمفرما بود 1533 01:22:18,088 --> 01:22:22,760 ".آنترون" خم شد سمت من و گفت "خیلی ازتون ممنونم" 1534 01:22:22,780 --> 01:22:24,771 ".به خاطر تمام تلاشی که کردین" 1535 01:22:25,270 --> 01:22:30,593 ...این چیزی نیست که معمولاً از یه موکل ببینین 1536 01:22:30,613 --> 01:22:34,717 ...مخصوصاً اینکه همچین کاری رو از یه مرد جوان 1537 01:22:34,737 --> 01:22:36,013 .انتظار ندارین 1538 01:22:36,033 --> 01:22:37,856 .حقیقتاً سپاسگزارم 1539 01:22:39,055 --> 01:22:41,573 ".بهش نگاه کردم و گفتم "به خاطر کمکتون ممنونم 1540 01:22:41,593 --> 01:22:43,373 .اون تلاششو کرده بود 1541 01:22:43,861 --> 01:22:46,263 .با چشمای خودم دیدم تلاششو کرد 1542 01:22:48,967 --> 01:22:50,772 .اول منو بردن بیرون 1543 01:22:51,639 --> 01:22:54,838 .کمربندمو خواستن، بند کفشمو خواستن 1544 01:22:55,609 --> 01:22:59,777 "و بعدشم "یوسف" و "آنترون .یه کمی بعد از من اومدن بیرون 1545 01:23:00,549 --> 01:23:01,758 .و بعدش گریه کردیم 1546 01:23:01,778 --> 01:23:03,636 .داخل بازداشتگاه گریه می‌کردیم 1547 01:23:03,842 --> 01:23:07,437 ...انگار که نمی‌خواستیم بهشون نشون بدیم 1548 01:23:07,457 --> 01:23:12,110 .چون نمی‌خواستی شکستت رو ببینن 1549 01:23:12,355 --> 01:23:14,682 .برای همین وقتی برگشتیم گریه کردیم 1550 01:23:16,228 --> 01:23:18,312 ...خانواده‌های متهمین دادگاه رو بلافاصله 1551 01:23:18,332 --> 01:23:19,964 .با چشمهای گریان ترک کردند 1552 01:23:19,984 --> 01:23:22,435 .بدون پسرهای نوجوانشان اونجا رو ترک کردند 1553 01:23:27,480 --> 01:23:28,519 !خیلی‌خب 1554 01:23:28,539 --> 01:23:30,077 !ممنونم 1555 01:23:32,087 --> 01:23:34,977 به نظر میاد قانون و مقررات ...در پرجمعیت‌ترین شهر کشور 1556 01:23:34,997 --> 01:23:37,908 ...امشب ترقی پیدا کرده چون برای اولین بار سه جوان 1557 01:23:37,928 --> 01:23:40,477 ...در پرونده‌ی دونده‌ی پارک مرکزی به خاطر تجاوز گروهی 1558 01:23:40,497 --> 01:23:43,325 .حمله‌ی وحشیانه و سرقت گناهکار شناخته شدن 1559 01:23:44,255 --> 01:23:45,517 از حکم صادر شده خوشحالین؟ 1560 01:23:45,537 --> 01:23:46,339 .بله 1561 01:23:46,359 --> 01:23:50,000 ...تو این پرونده کارآگاهها چقدر 1562 01:23:50,020 --> 01:23:51,459 بهتون کمک کردن؟ 1563 01:23:51,479 --> 01:23:53,718 .تمام تلاششون رو کردن .فوق‌العاده هستن 1564 01:23:53,854 --> 01:23:56,736 درمورد عدم وجود شواهد ژنتیکی نگران بودین؟ 1565 01:23:56,756 --> 01:23:59,862 ...خیلی از مردم براشون مهم بود که هیچ 1566 01:23:59,882 --> 01:24:02,029 ...مایع منی از متهمین که در بدن دونده پیدا شده 1567 01:24:02,049 --> 01:24:03,503 .مطابقت نداره 1568 01:24:03,523 --> 01:24:05,356 ...فکر کنم به خاطر همین یه محاکمه‌ی دیگه هم برگزار میشه 1569 01:24:05,376 --> 01:24:06,981 .بهتره درمورد شواهد حرفی نزنیم 1570 01:24:07,001 --> 01:24:09,470 درمورد دورنمای یه محاکمه‌ی دیگه چه حسی دارین؟ 1571 01:24:09,490 --> 01:24:11,706 فکر کنم قبل از اینکه شروع بشه .بتونم یه مرخصی برم 1572 01:24:11,726 --> 01:24:14,487 اینکارو براشون می‌کنین؟ - .اینکارو می‌کنم - 1573 01:24:44,625 --> 01:24:46,042 .بهم پیشنهاد یه دادخواست دادن 1574 01:24:46,062 --> 01:24:49,460 و من گفتم هیچ درخواستی نمی‌کنم .چون بی‌گناه بودم 1575 01:24:49,480 --> 01:24:54,526 و اینکه می‌خوایم به هر شکلی ".با این قضیه بجنگیم 1576 01:24:58,847 --> 01:25:01,042 .واقعاً یه سیرک بود 1577 01:25:01,464 --> 01:25:03,502 .اون موقع من 16 سالم بود 1578 01:25:04,065 --> 01:25:07,098 .پس تا 2 سال درگیر بودم 1579 01:25:09,347 --> 01:25:12,520 ...هی می‌رفتم ریکرز آیلند و برمی‌گشتم 1580 01:25:12,642 --> 01:25:15,225 .به دادگاه، انگار که شغلم‌ـه 1581 01:25:16,548 --> 01:25:20,498 .تنها استدلال اون روی من نوار اعترافاتم بود 1582 01:25:20,518 --> 01:25:21,900 پاهاشو پایین نگه داشته بودی؟ 1583 01:25:21,920 --> 01:25:25,071 .پاهاشو برای چی پایین نگه دارم؟ 5 ثانیه 1584 01:25:25,091 --> 01:25:31,176 "به فیلمه نگاه کردم و باخودم گفتم "این منم؟ 1585 01:25:32,834 --> 01:25:37,202 ".این منم؟ از خودم علیه خودم استفاده می‌کنه" 1586 01:25:38,770 --> 01:25:41,510 ...کوین ریچاردسون" 16 ساله تو بیشتر جلسه‌ی محاکمه" 1587 01:25:41,530 --> 01:25:43,760 .ساکت بود، ولی مادرش نه 1588 01:25:43,920 --> 01:25:46,388 .اون برنامه ریزی شده بود .برنامه ریزی شده بود 1589 01:25:46,408 --> 01:25:47,430 ..."وکیل "ریچاردسون 1590 01:25:47,450 --> 01:25:50,601 میگه که اون ادعا نمی‌کنه نوار اعترافاتش .با اعمال فشار بوده 1591 01:25:50,882 --> 01:25:53,669 ...به جای اون، "ریچاردسون" همراه با گروه بوده 1592 01:25:53,689 --> 01:25:55,885 .ولی هیچوقت هیچ جرمی مرتکب نشده 1593 01:25:55,905 --> 01:25:58,223 وکیل "وایز" گفته که سعی می‌کنه ...نشون بده که اعترافات 1594 01:25:58,243 --> 01:25:59,519 .به زور بوده 1595 01:25:59,660 --> 01:26:01,857 ...با گذاشتن اون تحت فشار مداوم 1596 01:26:01,960 --> 01:26:03,519 ...به مدت 1 ساعت و 24 دقیقه 1597 01:26:03,631 --> 01:26:06,392 بعد از اینکه مدت 24 ساعت ...مورد بازجویی قرار گرفته بوده 1598 01:26:06,570 --> 01:26:08,757 .اون میزان فشار روش بوده 1599 01:26:08,777 --> 01:26:13,029 ...از وکیلم "کالین مور" پرسیدم 1600 01:26:13,301 --> 01:26:15,140 قراره شهادت بدم؟ 1601 01:26:16,249 --> 01:26:20,347 .و بازپرس قضایی اومد و تا منو درهم بشکنه 1602 01:26:21,207 --> 01:26:24,576 باید بلند می‌شدم و می‌گفتم "!زنیکه تو که منو نمی‌شناسی" 1603 01:26:24,596 --> 01:26:26,963 جوری حرف می‌زنی انگار منو می‌شناسی" ".ولی نمی‌شناسی 1604 01:26:31,433 --> 01:26:32,962 ...گزارشگرها داشتن می‌دویدن 1605 01:26:32,982 --> 01:26:36,555 و مردم هم داشتن می‌دویدن و من "با خودم گفتم "چه خبر شده؟ 1606 01:26:36,575 --> 01:26:38,160 ".که یه نفر گفت "حکم صادر شد 1607 01:26:41,965 --> 01:26:43,749 ".اولین چیزی که شنیدم گناهکار بود" 1608 01:26:44,262 --> 01:26:47,472 .و همه‌چی بعدش محو شد 1609 01:26:48,697 --> 01:26:51,275 "قاضی گفت "به چه نتیجه‌ای رسیدین؟ 1610 01:26:51,458 --> 01:26:55,814 ".گناهکار به ضرب و شتم، آزار مردم و تجاوز جنسی" 1611 01:26:57,570 --> 01:26:58,884 .همین 1612 01:27:00,138 --> 01:27:02,889 ...یادمه همونجا بهم دستبند زدن 1613 01:27:04,419 --> 01:27:07,593 ...و اون موقع بود که کاملاً احساس تنهایی می‎‌کردم 1614 01:27:08,221 --> 01:27:11,244 .چون قبلاً حداقل خانواده‌م ازم حمایت می‌کردن 1615 01:27:13,366 --> 01:27:18,875 ولی اون لحظه‌ای که درها بسته شد ...و من تو سلول بودم 1616 01:27:19,340 --> 01:27:23,969 .فکر کردم زندگیم دیگه به آخر رسیده 1617 01:27:33,227 --> 01:27:36,418 !از جلو چشمم برو کنار 1618 01:27:36,438 --> 01:27:37,570 ...بیرون از صحن دادگاه 1619 01:27:37,590 --> 01:27:39,505 ...حامیان دو تن از نوجوونها خشمشون رو 1620 01:27:39,525 --> 01:27:40,763 .ابراز کردن 1621 01:27:42,557 --> 01:27:45,741 !گورتون رو گم کنین 1622 01:27:45,761 --> 01:27:49,210 داخل، "کوین ریچاردسون" 16 ساله .با صدای بلند گریه می‌کرد 1623 01:27:49,380 --> 01:27:52,120 .مادرش داد زد "دوستت داریم"، و بیهوش شد 1624 01:27:52,140 --> 01:27:54,184 .بعدش به یه بیمارستان منتقل شد 1625 01:27:54,204 --> 01:27:57,222 ..."کوری وایز" فریاد زد "نژادپرستی" 1626 01:27:57,242 --> 01:27:58,556 .همینطور که از دادگاه بیرون می‌رفت 1627 01:27:58,576 --> 01:28:01,219 ...دادستان تحت تدابیر شدید امنیتی از دادگاه خارج شد 1628 01:28:01,239 --> 01:28:03,435 .در حالی که جمعیت خشمگین دورش حلقه زده بودن 1629 01:28:03,455 --> 01:28:05,331 !دروغ میگین...! دروغ گفتین 1630 01:28:05,651 --> 01:28:08,234 .این دومین محاکمه در پرونده‌ی دونده بود 1631 01:28:08,254 --> 01:28:10,716 تابستان پیش، سه نوجوون ...به تجاوز و آزار و اذیت متهم شدن 1632 01:28:10,736 --> 01:28:13,647 و در حال حاضر دوره‌ی محکومیتشون رو .در مرکز نوجوانان می‌گذرونن 1633 01:28:37,489 --> 01:28:39,706 .این آزمایشی‌ـه که شهردار "کاچ" رو دستپاچه کرده 1634 01:28:39,726 --> 01:28:45,598 اون دیگه در مسند قدرت نبود ولی .مردم حس می‌کردن سیستم نادیده گرفته شده 1635 01:28:56,179 --> 01:29:00,165 من به مرکز نوجوانان بزهکار با .امنیت بالا رفتم 1636 01:29:00,185 --> 01:29:05,077 .من و "یوسف سلام" یه جا مستقر شدیم 1637 01:29:07,345 --> 01:29:14,215 ...یادمه که می‌گفتم باید با هم قوی بمونیم 1638 01:29:14,235 --> 01:29:15,671 ...و سعی کنیم این شرایط رو بگذرونیم چون 1639 01:29:15,691 --> 01:29:17,989 .تنها چیزی که در حال حاضر داریم همدیگه‌ست 1640 01:29:19,575 --> 01:29:22,358 ...اوایل خیلی سخت بود چون به چشم یه متجاوز 1641 01:29:22,378 --> 01:29:26,229 ...بهم نگاه می‌کردن، و... اون منو مسئول 1642 01:29:26,249 --> 01:29:29,624 .یکی از جنایات فجیع در تاریخ ایالت نیویورک می‌دونست 1643 01:29:30,413 --> 01:29:33,438 ...شما ممکنه آرومترین آدم باشین ولی بعدش تبدیل میشین به 1644 01:29:33,458 --> 01:29:36,775 ...چیزی که مجبورین از خودتون محافظت کنین تا 1645 01:29:36,795 --> 01:29:41,641 از ضرب و شتم درامان باشین، یا .بدتر، حتی کشته بشین 1646 01:29:41,661 --> 01:29:45,535 ...پس منم مجبور بودم با شرایط کنار بیام و در اصل 1647 01:29:45,555 --> 01:29:47,705 .مجبور بودم زود بزرگ بشم 1648 01:29:49,142 --> 01:29:52,822 ،اونجا واقعاً عجیب بود، می‌دونین ...آدما می‌مردن 1649 01:29:52,842 --> 01:29:54,288 .به خاطر زیاد سیگار کشیدن 1650 01:29:55,184 --> 01:29:56,617 .واقعاً دیوونه‌کننده بود 1651 01:30:10,994 --> 01:30:12,487 چرا من؟ 1652 01:30:13,006 --> 01:30:15,580 .چندبار خدا رو لعن و نفرین کردم 1653 01:30:15,990 --> 01:30:18,192 .ایمانم رو از دست داده بودم 1654 01:30:18,212 --> 01:30:22,698 ...گمش کرده بودم 1655 01:30:22,718 --> 01:30:25,316 ...هیچ اعتقادی نداشتم 1656 01:30:26,096 --> 01:30:29,156 .و نمی‌دونستم... چیکار کنم 1657 01:30:33,682 --> 01:30:35,714 .پدرم هر چند وقت یه بار می‌اومد 1658 01:30:35,734 --> 01:30:38,386 ازم معذرتخواهی کرد .ولی من قبول نکردم 1659 01:30:39,904 --> 01:30:41,709 .مادرم زیاد می‌اومد 1660 01:30:42,282 --> 01:30:44,555 ...بعضی وقتا مجبور بودم بهش بگم تو خونه بمونه 1661 01:30:44,575 --> 01:30:47,092 .چون هوا خیلی خراب میشد 1662 01:30:47,693 --> 01:30:49,682 .ولی بازم می‌اومد 1663 01:30:54,188 --> 01:30:56,516 ...وقتی شنیدم پدرم فوت کرده 1664 01:30:57,282 --> 01:30:58,826 ...به هم ریختم 1665 01:30:59,831 --> 01:31:04,114 ...ناراحت شدم و فکر کردم، فکر کردم که اون 1666 01:31:04,134 --> 01:31:06,200 .تا حد مرگ مشروب خورده 1667 01:31:07,440 --> 01:31:11,721 از ... چی بهش میگن؟ سیروز کبدی؟ 1668 01:31:12,160 --> 01:31:16,835 ولی کسی بهم خبر نداد یا ...این فرصت رو بهم ندادن 1669 01:31:16,855 --> 01:31:18,599 .که پیشش باشم 1670 01:31:18,619 --> 01:31:21,583 .فقط یه جا خبرشو خوندم، همین 1671 01:31:23,211 --> 01:31:24,657 .همین 1672 01:31:33,202 --> 01:31:37,495 .ولی با گذشت زمان، من شروع به تغییر کردم 1673 01:31:38,409 --> 01:31:40,858 .تونستم مدرکم رو بگیرم 1674 01:31:40,878 --> 01:31:42,761 .تونستم دیپلم بگیرم 1675 01:31:42,781 --> 01:31:44,163 .دوست پیدا کردم 1676 01:31:44,183 --> 01:31:47,567 .فرصت اینو پیدا کردم که به کالج برم 1677 01:31:47,587 --> 01:31:51,006 یه مراسم فارغ‌التحصیلی واقعی بود .با کشیش و همه‌ی آدما 1678 01:31:51,659 --> 01:31:55,167 ...من تونستم مدرک کالجم رو قبل از اینکه 1679 01:31:55,187 --> 01:31:57,046 .تو زندان لغو کنن بگیرم 1680 01:31:57,600 --> 01:32:01,008 چون برنامه رو متوقف کردن .من مدرک نگرفتم 1681 01:32:01,774 --> 01:32:04,153 .بعد از اون، کار و کاسبی راه انداختم 1682 01:32:04,173 --> 01:32:05,735 "مثل همون کاری که تو فروشگاه "تیلور ...انجام می‌دادم و انگار اون کار 1683 01:32:05,755 --> 01:32:07,831 .پولسازترین شغل توی زندان بود 1684 01:32:08,629 --> 01:32:11,062 .فکر کنم ساعتی 30 سنت درآمد داشت 1685 01:32:13,219 --> 01:32:15,067 ...عصرتون بخیر، هوا در نیویورک 1686 01:32:15,087 --> 01:32:17,172 ،47درجه ..."نماینده‌ی حزب جمهوری‌خواه "رادلف جولیانی 1687 01:32:17,192 --> 01:32:18,804 ...شهردار وقت "دیوید دینکینز" رو شکست داد 1688 01:32:18,824 --> 01:32:20,040 ...شهردار "دینکینز" شورش سیاه پوستان رو 1689 01:32:20,060 --> 01:32:22,909 .که به ضرر اون بود در نطفه خفه کرد 1690 01:32:22,929 --> 01:32:25,895 جولیانی" وعده داد رویکردهای" ...سرسختانه‌تری نسبت به بی‌خانمان‌ها و جرایم 1691 01:32:25,915 --> 01:32:26,681 .در پیش خواهد گرفت 1692 01:32:26,701 --> 01:32:28,617 جولیانی": کارگرهای خیابونی و" ...سروصداهای بیش از حد 1693 01:32:28,637 --> 01:32:30,018 ...و گداهای پرخاشگر 1694 01:32:30,038 --> 01:32:32,322 ...جرم و جنایت 33% نسبت به زمان مشابه 1695 01:32:32,342 --> 01:32:33,655 ...در سال قبل کاهش پیدا کرده 1696 01:32:33,675 --> 01:32:34,858 ...از سال 1990 تا کنون 1697 01:32:34,878 --> 01:32:37,126 ...میزان قتل در نیویورک سقوط کرده 1698 01:32:37,146 --> 01:32:39,730 .نیویورک دیگر پایتخت جنایت نیست 1699 01:32:47,258 --> 01:32:49,108 .عفو مشروط بهم خورد 1700 01:32:49,128 --> 01:32:53,247 .و دادرسی دو دقیقه طول کشید 1701 01:32:53,267 --> 01:32:54,667 .رفتم داخل 1702 01:32:55,769 --> 01:32:58,038 .خودمو معرفی کردم 1703 01:32:58,873 --> 01:33:01,788 ...به مدت زمانی که اون تو بودم نگاهی انداختن 1704 01:33:01,808 --> 01:33:03,638 ...و فهمیدن که تمام این مدت هیچ دردسری 1705 01:33:03,658 --> 01:33:04,963 .درست نکردم 1706 01:33:06,409 --> 01:33:08,203 .فقط می‌خواستن یه چیزی رو بدونن 1707 01:33:08,551 --> 01:33:11,202 "گفتن "تو جرمی مرتکب شدی؟ 1708 01:33:11,495 --> 01:33:12,715 ".منم گفتم "نه 1709 01:33:13,224 --> 01:33:15,513 ".بهم گفتن "روز خوبی داشته باشی 1710 01:33:42,792 --> 01:33:45,242 ...وسایل شخصیمو برداشتم 1711 01:33:45,262 --> 01:33:47,645 ...پولای تو حسابم رو 1712 01:33:47,665 --> 01:33:49,761 .و منو رسوندن به ایستگاه اتوبوس 1713 01:33:51,704 --> 01:33:54,172 ...هرجا توقف می‌کردیم به مادرم زنگ می‌زدم 1714 01:33:54,369 --> 01:33:56,533 .خبر می‌دادم که کجام 1715 01:33:57,585 --> 01:34:00,336 دور و برم رو نگاه می‌کردم و .با خودم می‌گفتم وای، آزاد شدم 1716 01:34:05,720 --> 01:34:07,403 رسیدم خونه، ساختمونی رو که ...توش زندگی می‌کردم فراموش کرده بودم 1717 01:34:07,423 --> 01:34:08,805 .چون تمام ساختمونا شبیه هم شده بودن 1718 01:34:08,825 --> 01:34:10,937 .منم رفتم تو ساختمون اشتباهی 1719 01:34:11,862 --> 01:34:14,262 .پدر و مادرم دویدن طبقه پایین 1720 01:34:16,603 --> 01:34:19,150 ...روزی که آزاد شد گفت "اونا 1721 01:34:19,170 --> 01:34:20,166 ".منو با اتوبوس می‌فرستن خونه 1722 01:34:20,186 --> 01:34:22,320 ".ما گفتیم، "نه. خودمون میایم دنبالت 1723 01:34:22,340 --> 01:34:24,056 ...و البته، خانواده‌م به گریه افتادن 1724 01:34:24,076 --> 01:34:26,025 .باعث شد منم گریه‌م بگیره 1725 01:34:26,045 --> 01:34:30,163 .همه یکه خورده بودن ...از خوشحالی شوکه بودیم 1726 01:34:30,183 --> 01:34:34,921 ...سوار ماشین شدیم 1727 01:34:34,941 --> 01:34:37,235 .و گازشو گرفتیم و پشت سرمونم نگاه نکردیم 1728 01:34:37,255 --> 01:34:40,503 و همینطور روندیم. حدوداً 3 ساعت .تا شهر فاصله داشتیم 1729 01:34:41,442 --> 01:34:45,134 .و همینطور مستقیم می‌رفتیم و توقف هم نکردیم 1730 01:34:47,003 --> 01:34:47,936 .زیبا بود 1731 01:34:50,111 --> 01:34:52,324 ...من وقتی آزاد شدم 1732 01:34:52,344 --> 01:34:54,259 .بهترین احساس روی زمین رو داشتم 1733 01:34:54,279 --> 01:34:55,828 ."گفتم "واااو 1734 01:34:55,848 --> 01:34:58,064 .یه شروع تازه نصیبم شده بود 1735 01:34:58,084 --> 01:35:00,853 .می‌تونم سعی کنم زندگیمو بهتر از قبل کنم 1736 01:35:00,873 --> 01:35:02,569 .آره، اومد خونه 1737 01:35:02,589 --> 01:35:06,741 .و منم خوشحال بودم که خونه‌ست. همین 1738 01:35:06,761 --> 01:35:10,671 ...ولی می‌دونین، کلی چیزا با خودم آورده بودم 1739 01:35:10,830 --> 01:35:12,887 .که اصلاً نمی‌دونستم وجود دارن 1740 01:35:13,269 --> 01:35:15,411 ...دوست داشتم تو اتاقم بمونم چون اتاقم اندازه‌ی 1741 01:35:15,431 --> 01:35:17,054 .یه سلول بود 1742 01:35:17,074 --> 01:35:19,590 ...رفتم حموم و وسایلمو شستم 1743 01:35:19,610 --> 01:35:21,993 .زیر دوش وسایلمو شستم 1744 01:35:22,013 --> 01:35:23,962 .پرخاشگر بودم 1745 01:35:23,982 --> 01:35:26,965 ...اگه تو یه اتاق با کلی آدم باشم 1746 01:35:26,985 --> 01:35:30,503 می‌تونم حرف بزنم ولی نمی‌تونم ...ارتباط چشمی برقرار کنم 1747 01:35:30,523 --> 01:35:32,190 .چون سرم گرم دید زدن اتاق‌ـه 1748 01:35:34,697 --> 01:35:36,744 ...وقتی رسیدم خونه پدرم اونجا زندگی می‌کرد 1749 01:35:36,764 --> 01:35:39,072 .با مادرم، چون برگشته بودن پیش همدیگه 1750 01:35:40,965 --> 01:35:43,886 ...ولی راستش من .با پدرم حرف نزدم 1751 01:35:43,906 --> 01:35:46,344 تو یه خونه زندگی می‌کردیم، ولی حتی .باهاش حرف هم نمی‌زدم 1752 01:35:47,544 --> 01:35:50,195 متوجه مریضیش شدم چون .وزن زیادی از دست داده بود 1753 01:35:50,215 --> 01:35:53,402 .واقعاً مریض بود. ولی اهمیتی برام نداشت 1754 01:35:55,774 --> 01:35:57,769 .مادرم سعی می‌کرد ما رو مجبور به حرف زدن کنه 1755 01:35:57,924 --> 01:35:59,961 "منم با خودم می‌گفتم "یادت نیست باهامون چیکار کرد؟ 1756 01:35:59,981 --> 01:36:01,795 ".تو رو ترک کرد" 1757 01:36:03,597 --> 01:36:07,371 ...مادرم تماس گرفته بود و گفته بود 1758 01:36:07,391 --> 01:36:09,885 ".پدرت فوت کرده" 1759 01:36:09,905 --> 01:36:12,193 ."منم گفته بودم "خیلی‌خب 1760 01:36:13,308 --> 01:36:16,531 .ولی دیدنش تو اون وضع آزارم میداد 1761 01:36:17,647 --> 01:36:19,680 .همیشه بهترین دوستم بود 1762 01:36:26,538 --> 01:36:29,787 .من به عنوان یه متجاوز جنسی برچسب خورده بودم 1763 01:36:30,557 --> 01:36:35,038 .و مجبور بودم هرماه آمارم رو ثبت کنم 1764 01:36:36,268 --> 01:36:39,084 .تو اولین قدم برای اداره پست درخواست دادم 1765 01:36:39,104 --> 01:36:41,256 .می‌خواستم کار پیدا کنم 1766 01:36:41,559 --> 01:36:44,400 ولی آدم صادقی بودم و ...وقتی اونا ازم پرسیدن تا حالا 1767 01:36:44,420 --> 01:36:46,228 زندان بودم؟ 1768 01:36:46,248 --> 01:36:47,537 .جواب دادم بله 1769 01:36:48,204 --> 01:36:49,753 .و اونا هم استخدامم نکردن 1770 01:36:51,055 --> 01:36:53,415 .دوست داشتم از نیویورک بزنم بیرون 1771 01:36:53,547 --> 01:36:55,339 .یه دخترعمو داشتم که تو "مریلند" زندگی می‌کرد 1772 01:36:55,359 --> 01:36:57,254 .یه جورایی از "مریلند" خوشم می‌اومد 1773 01:36:57,629 --> 01:37:01,442 ...تمام روز رو اونجا دنبال کار گشتم 1774 01:37:01,934 --> 01:37:04,338 .و یه کاری تو فاضلاب پیدا کردم 1775 01:37:06,639 --> 01:37:09,723 ...ماهها بدون پول گذروندم 1776 01:37:09,743 --> 01:37:11,438 .و هیچکاری نمی‌تونستم بکنم 1777 01:37:11,458 --> 01:37:13,595 .نمی‌تونستم شغلی دست و پا کنم 1778 01:37:13,759 --> 01:37:15,530 .یه سربار شده بودم 1779 01:37:15,684 --> 01:37:17,635 ...تو خونه‌ی پدریم غذا می‌خورم 1780 01:37:17,655 --> 01:37:20,180 ...چون یه آدم بالغم 1781 01:37:20,200 --> 01:37:21,996 .و کمکی هم نمی‌کنم 1782 01:37:22,593 --> 01:37:24,676 ".گفتم "کاری از دست من برنمیاد 1783 01:37:24,696 --> 01:37:26,747 .این نقطه ضعفم بود 1784 01:37:27,331 --> 01:37:28,913 "و باز گفتم "می‌دونین چیه؟ 1785 01:37:28,933 --> 01:37:31,449 ".می‌خوام بزنم تو کار مواد" 1786 01:37:31,469 --> 01:37:33,203 .شروع به فروختن مواد کردم 1787 01:37:54,204 --> 01:37:57,893 ...تمامی متهمین پرونده‌ی دونده به خونه‌هاشون رفتن 1788 01:37:57,913 --> 01:37:59,255 ."یه جز یه نفر، "کوری وایز 1789 01:37:59,275 --> 01:38:01,478 ...اون بزرگترین عضو گروه محکومین بود و 1790 01:38:01,498 --> 01:38:02,988 .طولانی‌ترین حکم رو داشت 1791 01:38:03,179 --> 01:38:05,328 ...دیگه به جلسات هیئت عفو مشروط نمی‌رفت 1792 01:38:05,348 --> 01:38:07,846 .حتی دیگه به خودش زحمت نمی‌داد گناهش رو انکار کنه 1793 01:38:09,198 --> 01:38:13,740 ...یه روز اواخر سال 2001 "ماتیاس ریس" اونو ملاقات می‌کنه 1794 01:38:14,351 --> 01:38:16,125 ."در زندان "آبرن 1795 01:38:17,262 --> 01:38:19,552 ...این اولین بار بود که از سال 1989 تا الان 1796 01:38:19,572 --> 01:38:23,393 همدیگه رو ملاقات می‌کنن، از وقتی که .هردوی اونا در "ریکرز آیلند" زندگی می‌کردن 1797 01:38:23,995 --> 01:38:28,552 .و در اون زمان، تصادفی در اتاق تلویزیون همدیگه رو دیدن 1798 01:38:28,791 --> 01:38:32,303 .و اونجا بود که کم کم یه چیزایی روشن شد 1799 01:38:33,138 --> 01:38:35,561 ".اون گفت "می‌خواستم ازت معذرتخواهی کنم 1800 01:38:35,730 --> 01:38:39,599 .تو "ریکرز آیلند" یه دعوا سر تلویزیون باهم داشتیم 1801 01:38:40,009 --> 01:38:43,502 ".گفتم "ماتیاس، طوری نشده که پسر 1802 01:38:44,140 --> 01:38:48,493 ما اینجاییم. قرار هم نیست" ".هیچکدوم از ما آزاد بشه 1803 01:38:48,572 --> 01:38:49,567 ".نگران اون موضوع نباش" 1804 01:38:49,587 --> 01:38:51,580 ...ریس" چیزی به اون نمیگه" 1805 01:38:51,844 --> 01:38:55,584 ولی شروع می‌کنه به حرف زدن .با آدمای تو زندان 1806 01:38:55,912 --> 01:38:58,840 هی، من با یکی آشنا شدم که" ...به خاطر جنایتی که 1807 01:38:58,860 --> 01:39:01,010 ".من مرتکب شدم، داره مجازات میشه 1808 01:39:01,236 --> 01:39:04,263 .یه بازرس می‌فرستن و این بیانیه رو صادر می‌کنه 1809 01:39:04,538 --> 01:39:06,856 ...اونو به دفتر بازپرسی قضایی منهتن می‌فرستن که 1810 01:39:06,876 --> 01:39:10,737 ...اصلاً خبر نداشت این پرونده مال 13 سال پیشه 1811 01:39:11,468 --> 01:39:14,352 ...که این مدت بایگانی شده و از ذهن همه پاک شده 1812 01:39:14,372 --> 01:39:17,394 ...به جز کسایی که درگیرش بودن و تصادفاً 1813 01:39:17,414 --> 01:39:18,698 .برگشتن به زندگی 1814 01:39:21,377 --> 01:39:25,473 ،بالای ورودی رو بهشون نشون دادم .مسیری که اون اومده بود 1815 01:39:27,163 --> 01:39:31,023 جایی رو که سه تا شاخه برداشتم ...و رفتم تو جاده رو نشون دادم 1816 01:39:31,043 --> 01:39:34,161 .جایی که اونو به داخل کشیدم 1817 01:39:35,945 --> 01:39:37,721 .من کسی هستم که اینکارو کرد 1818 01:39:42,657 --> 01:39:45,615 ،وقتی "کوری وایز" رو توی "آبورن" دیدم ...تو چشماش دیدم 1819 01:39:45,635 --> 01:39:48,216 ...رنجی رو که داشت تحمل می‌کرد 1820 01:39:48,742 --> 01:39:51,887 ...می‌دونست یه نفر 13 سال از زندگیش رو تو زندان 1821 01:39:51,907 --> 01:39:54,512 ...تباه کرده، به خاطر کاری که نکرده 1822 01:39:54,616 --> 01:39:58,361 ...می‌دونست همه‌ی این بچه‌ها به خاطر کاری بازداشت شدن 1823 01:39:58,381 --> 01:40:00,099 .که انجام ندادن 1824 01:40:00,881 --> 01:40:02,703 می‌خوای یه چیزی رو بدونی؟ 1825 01:40:02,723 --> 01:40:04,889 ...من هرکاری که ممکن بود رو کردم که بتونم 1826 01:40:04,909 --> 01:40:06,674 .جلو بیام و به حقیقت اقرار کنم 1827 01:40:06,984 --> 01:40:10,145 ...به جایی رسیدم که اگه مردم کاری نکنن 1828 01:40:10,165 --> 01:40:13,394 ...یا اگه کار درست رو انجام ندن، پس 1829 01:40:13,647 --> 01:40:15,332 .هیچ کار دیگه‌ای نیست که بتونم انجام بدم 1830 01:40:20,569 --> 01:40:26,394 ...شنیدن این موضوع بعد از این همه محاکمه و عذاب 1831 01:40:26,414 --> 01:40:28,156 ...که از سر گذروندم 1832 01:40:30,991 --> 01:40:38,913 ...کشمکش، دعوا و کتک خوردن 1833 01:40:41,867 --> 01:40:44,468 ...تمام کارایی که لازم نبود 1834 01:40:47,240 --> 01:40:49,482 !حس خیلی خوبی داره 1835 01:40:51,067 --> 01:40:54,596 ...دفتر "مورگنتا" شروع می‌کنه به بازرسی جامع 1836 01:40:54,616 --> 01:40:55,217 .درمورد پرونده 1837 01:40:55,237 --> 01:40:58,175 ...پرونده‌های قدیمی رو بیرون کشیدن و فهمیدن 1838 01:40:58,195 --> 01:41:02,813 مایع منی ناشناخته‌ای از متجاوز هست .که با نمونه‌ی "ریس" می‌خونه 1839 01:41:04,080 --> 01:41:05,921 .بعد شروع به مصاحبه با "ریس" کردن 1840 01:41:06,033 --> 01:41:10,000 ...ریس" 13 سال بعد اومد و بلافاصله جزئیاتی رو" 1841 01:41:10,020 --> 01:41:12,386 ...عنوان کرد که کار رو تایید و تصحیح کرد 1842 01:41:12,406 --> 01:41:13,654 .که پلیس نمی‌دونست 1843 01:41:13,674 --> 01:41:17,419 دختره رو توصیف کرد در حالی که با یه ...شلوار ورزشی و یه تیشرت 1844 01:41:17,439 --> 01:41:18,792 .سفید می‌دویده 1845 01:41:18,812 --> 01:41:21,176 .این همون لباسی‌ـه که خانم "میلی" پوشیده بود 1846 01:41:21,196 --> 01:41:22,941 .بهشون راجع به واکمن گفت 1847 01:41:23,072 --> 01:41:25,561 .معلوم شد دختره با یه واکمن می‌دویده 1848 01:41:25,581 --> 01:41:28,119 .هیچکس نمی‌دونست چون اینا توی صحنه پیدا نشده بود 1849 01:41:28,246 --> 01:41:30,939 .تعریف می‌کنه که چطوری کفشاشو درآورده 1850 01:41:30,959 --> 01:41:34,944 ...وقتی پلیس به صحنه رسیده و اونو پیدا کردن 1851 01:41:34,964 --> 01:41:38,949 ...کفشای اون ...یه لنگه‌ش یه جا بوده 1852 01:41:38,969 --> 01:41:40,951 .یه لنگه دیگه‌ش یه جای دیگه 1853 01:41:40,971 --> 01:41:44,097 تعریف کرد که کلیداشو برداشته ...و سعی کرده آدرسشو گیر بیاره 1854 01:41:44,219 --> 01:41:45,958 .و بعد کلیدا رو پرت می‌کنه 1855 01:41:45,978 --> 01:41:49,095 ...خب، این معمای کلیداشو هم حل کرد 1856 01:41:49,115 --> 01:41:50,476 .چون درش قفل بوده 1857 01:41:50,496 --> 01:41:54,868 ...اینها دلایلی هستن که حتی زحمتکش‌ترین شاگردهای 1858 01:41:54,888 --> 01:41:59,308 ...پرونده براشون سخت بود باهاش روبرو بشن 1859 01:41:59,328 --> 01:42:00,876 .به عنوان چندتا داستان ساختگی 1860 01:42:00,896 --> 01:42:06,716 .هیچ شکی نبود که "ریس" می‌دونست چه اتفاقی افتاده 1861 01:42:06,736 --> 01:42:10,353 ...اون توی صحنه و مسیر وجود داشت که DNA و 1862 01:42:10,373 --> 01:42:12,224 ...جنایت رو کاملاً به همون روشی مرتکب شده 1863 01:42:12,244 --> 01:42:14,559 .که جرایم دیگه‌ش رو انجام داده 1864 01:42:14,579 --> 01:42:16,461 ...این دلیل اینه که "ریس" یه بیانیه‌ی 1865 01:42:16,481 --> 01:42:18,202 .دقیق رو تحویل داده 1866 01:42:25,332 --> 01:42:26,796 .سه شیفت کار کردم 1867 01:42:26,816 --> 01:42:30,111 .از 8 شب تا 6:30 صبح بود 1868 01:42:30,825 --> 01:42:33,716 ...رفتم خونه، از حموم اومدم بیرون که 1869 01:42:33,736 --> 01:42:36,252 .برنامه ورزشی رو نگاه کنم، دختر عموم زنگ زد 1870 01:42:36,272 --> 01:42:38,821 .CNN اینطوری کرد "ترون"، "ترون" بزن 1871 01:42:38,841 --> 01:42:40,290 "و من گفتم "چرا؟ چه خبره؟ 1872 01:42:40,310 --> 01:42:42,327 ".اونم گفت "حقیقت برملا شد. حقیقت برملا شد 1873 01:42:42,347 --> 01:42:43,660 "حقیقت برملا شد؟ از چی حرف می‌زنی؟" 1874 01:42:43,680 --> 01:42:45,164 ...پرونده‌ت! کسی که این کارو کرده" 1875 01:42:45,184 --> 01:42:48,467 .اون حقیقت رو گفته، اعتراف کرد ".اون اینکارو کرده 1876 01:42:48,487 --> 01:42:50,035 "و من گفتم "داری جدی میگی؟ 1877 01:42:50,055 --> 01:42:51,837 .جدی میگی؟" و شروع کردم به گریه" 1878 01:42:51,857 --> 01:42:56,731 شواهد ژنتیکی به طور قطع .ریس" رو به قربانی مرتبط می‌کنه" 1879 01:42:56,751 --> 01:42:58,546 ...پسرم شنبه بهم زنگ زد 1880 01:42:58,566 --> 01:43:01,048 ".و من گفتم "ازت می‌خوام بشینی 1881 01:43:01,068 --> 01:43:02,564 ".یه خبر برات دارم" 1882 01:43:03,219 --> 01:43:05,438 "و اون گفت "چه خبری برام داری؟ 1883 01:43:05,458 --> 01:43:07,156 ".یه صندلی بذار، بشین. بهت میگم" 1884 01:43:07,176 --> 01:43:09,960 اون گفت "اوه، می‌دونی، اونا یارویی رو ".که اون کارو کرده پیدا کردن 1885 01:43:09,980 --> 01:43:11,175 "و من گفتم "چی؟ 1886 01:43:11,898 --> 01:43:14,263 ...اونم میگه "آره، کسی رو که 1887 01:43:14,283 --> 01:43:16,394 ".جنایت رو انجام داده پیدا کردن 1888 01:43:16,667 --> 01:43:19,171 ...و منم گفتم پسر .باید فحش بدم 1889 01:43:19,191 --> 01:43:21,626 ".گفتم، "گورتو گم کن بیا اینجا 1890 01:43:21,870 --> 01:43:24,478 ".گفت "نه. واقعاً میگم. یارو رو پیدا کردن 1891 01:43:24,498 --> 01:43:26,370 ".به زودی میای خونه" 1892 01:43:26,390 --> 01:43:28,548 ".و من گفتم "آره، باشه. همینی که تو میگی 1893 01:43:28,568 --> 01:43:29,885 .اون تنها کسی بود که امید داشت 1894 01:43:29,905 --> 01:43:32,320 ولی من گفتم "می‌دونی چیه؟ ".بعداً باهات حرف می‌زنم 1895 01:43:34,108 --> 01:43:36,260 .بیرون بارون می‌اومد 1896 01:43:36,655 --> 01:43:39,874 ...از پنجره بیرون رو نگاه کردم و پیش خودم گفتم 1897 01:43:39,894 --> 01:43:42,439 "لعنتی. واقعاً این یارو رو پیدا کردن؟" 1898 01:43:43,387 --> 01:43:45,990 .و راجع بهش فکر می‌کردم .بعد شروع به گریه کردم 1899 01:43:55,435 --> 01:43:57,885 ما چرا اینجاییم؟ !پنج متهم پارک مرکزی 1900 01:43:57,905 --> 01:44:00,521 ما چرا اینجاییم؟ !پنج متهم پارک مرکزی 1901 01:44:00,541 --> 01:44:01,928 !تو برف 1902 01:44:02,381 --> 01:44:05,104 ...جنبشی از طرف مدافعین بود برای سرنگون کردن 1903 01:44:05,291 --> 01:44:07,845 .محکومیت در زمینه‌ی شواهدی که به تازگی کشف شده 1904 01:44:08,108 --> 01:44:12,732 ...و "مارگنتا" نه تنها گفت که شواهد جدید 1905 01:44:12,752 --> 01:44:14,413 ...احتمالاً ما رو به سمت قضاوت دیگه‌ای هدایت می‌کرد 1906 01:44:14,433 --> 01:44:19,877 بلکه به من و بقیه گفت "اگه اونچه رو که الان می‌دونیم ...اون موقع می‌فهمیدیم 1907 01:44:20,056 --> 01:44:25,650 ".اصلاً اون پسرا رو متهم هم نمی‌کردیم 1908 01:44:26,833 --> 01:44:31,228 ...اعتقاد من به "رابرت مارگنتا" انقدری هست که 1909 01:44:31,248 --> 01:44:33,281 .با تصمیمش مخالفتی نکنم 1910 01:44:33,301 --> 01:44:34,517 .این قدم اول‌ـه 1911 01:44:34,537 --> 01:44:37,888 ...واکنش دفتر وکلای مدافع ناحیه 1912 01:44:37,908 --> 01:44:42,075 ...به واگذاری، یا موافقت یا رضایت به برنامه‌ای هست که 1913 01:44:42,095 --> 01:44:43,497 .احکام صادره کنار گذاشته بشن 1914 01:44:43,517 --> 01:44:46,933 قاضی باید در خصوص این .حکم رسمی رو صادر کنه 1915 01:44:47,130 --> 01:44:50,379 .انتظار داریم که حکم سریعاً صادر بشه 1916 01:44:52,077 --> 01:44:54,913 ...می‌خوام یه بیانیه رو از طرف 1917 01:44:54,933 --> 01:44:58,086 .دفتر وکیل ناحیه "رابرت مارگنتا" براتون بخونم 1918 01:44:58,819 --> 01:45:00,309 ...دفتر گفته 1919 01:45:00,329 --> 01:45:05,107 مقایسه‌ی اظهاریه‌ها، تناقضات" ".نگران کننده‌ای را نشان می‌دهد 1920 01:45:06,121 --> 01:45:09,064 ...داستانهای شرح داده شده توسط پنج متهم یکی یکی" 1921 01:45:09,084 --> 01:45:12,531 ...با هم متفاوت‌ـه تقریباً در هر جزئیاتی" 1922 01:45:12,551 --> 01:45:14,718 ...از جنبه‌ی مهم جنایت" 1923 01:45:14,850 --> 01:45:16,568 ،کی حمله رو شروع کرد" 1924 01:45:16,671 --> 01:45:18,229 ،کی قربانی رو به زمین انداخت" 1925 01:45:18,249 --> 01:45:19,794 ،کی لباساشو درآورد" ،کی اونو کتک زد 1926 01:45:20,070 --> 01:45:21,723 ،کی نگهش داشت" ،کی بهش تجاوز کرد 1927 01:45:21,836 --> 01:45:22,906 ...تو مسیر حمله" 1928 01:45:22,926 --> 01:45:24,518 ".چه سلاحی مورد استفاده قرار گرفته 1929 01:45:24,538 --> 01:45:27,524 .و ترتیب اتفاقات رخ داده تا رسیدن به محل مورد نظر" 1930 01:45:28,041 --> 01:45:31,139 و چندتا چیزی که اونا گفتن" ...به سادگی با حقایق 1931 01:45:31,159 --> 01:45:32,567 ".منتشر شده مغایرت داشت 1932 01:45:32,933 --> 01:45:36,383 .حالا، این یه رسوایی بزرگ‌ـه 1933 01:45:39,955 --> 01:45:41,953 ...من در حال حاضر یه درخواست‌نامه دارم 1934 01:45:41,973 --> 01:45:45,869 ..."از طرف تمام متهمین : "کوری وایز 1935 01:45:45,889 --> 01:45:49,767 ،"یوسف سلام"، "کوین ریچاردسون" ..."ریموند سانتانا" 1936 01:45:49,787 --> 01:45:52,779 ...آنترون مک‌کری"، تمامی کیفرخواست علیه هرکدام" 1937 01:45:52,799 --> 01:45:55,313 .از آنها به طور کامل منفصل شد 1938 01:45:55,596 --> 01:45:56,919 .اعطا شد 1939 01:45:56,939 --> 01:46:00,572 .همگی کریسمس خوبی داشته باشید .سال نو مبارک 1940 01:46:00,592 --> 01:46:01,708 !ممنونم 1941 01:46:05,226 --> 01:46:07,841 ...قاضی، مرور پرونده‌ی دونده‌ی پارک مرکزی رو به عهده داره 1942 01:46:07,861 --> 01:46:09,972 ...که ساعتی دیگه حکم رو اعلام می‌کنه که اون 1943 01:46:09,992 --> 01:46:13,637 .محکومیتها علیه پنچ مرد جوان باید کنار گذاشته بشه 1944 01:46:13,657 --> 01:46:16,194 ...این بازگشتی خیره‌کننده در یکی از بحث‌برانگیزترین 1945 01:46:16,214 --> 01:46:18,553 .پرونده در تاریخ پرونده‌های جنایی این شهرـه 1946 01:46:20,808 --> 01:46:24,855 .اون بهترین کریسمس تا... اولین... ببخشید 1947 01:46:24,875 --> 01:46:28,099 ...بهترین کریسمس عمر من و مادرم بود 1948 01:46:28,119 --> 01:46:29,697 ...فقط تو خونه همدیگه رو بغل کردیم 1949 01:46:29,717 --> 01:46:32,280 .که انگار به اندازه‌ی یه عمر بود 1950 01:46:35,005 --> 01:46:36,771 .اتفاق قشنگی بود 1951 01:46:39,400 --> 01:46:40,489 .هنوزم هست 1952 01:46:42,577 --> 01:46:44,912 ...همیشه عکسای مادرم رو می‌بینم که مادرم راه میره 1953 01:46:44,932 --> 01:46:47,657 ".با یه پیرهن "یوسف بی‌گناه است 1954 01:46:47,677 --> 01:46:51,842 ...و بعد وقتی تمام اتهامات رو برداشتن 1955 01:46:52,102 --> 01:46:54,009 ...اون کتش رو باز کرد 1956 01:46:54,029 --> 01:46:57,719 ...و تی‌شرت "یوسف سلام بی‌گناه است" رو با یه لبخند بزرگ 1957 01:46:57,739 --> 01:47:01,935 رو صورتش نشون داد، که بگه نه تنها ...بهتون اینو گفتم، بلکه 1958 01:47:01,955 --> 01:47:03,597 .امروز خیلی هم خوشحالم 1959 01:47:05,916 --> 01:47:08,681 ...حالا 4 تن از 5 متهم آزاد شدن ...اونا مدت زیادی رو در زندان سپری کردن 1960 01:47:08,701 --> 01:47:10,790 ...ولی "ریموند سانتانا" پشت میله‌ها باقی می‌مونه 1961 01:47:10,810 --> 01:47:12,446 .به خاطر یه محکومیت غیرمرتبط 1962 01:47:12,466 --> 01:47:15,109 ...ولی مدت زمانی که به خاطر اتهام مواد می‌گذرونه 1963 01:47:15,129 --> 01:47:17,609 براساس این حقیقت‌ـه که اون ...در پرونده‌ی دونده‌ی پارک مرکزی 1964 01:47:17,629 --> 01:47:19,852 .یه بزهکار حمل مواد بوده 1965 01:47:19,872 --> 01:47:23,341 پس وکلای نزدیک به پرونده‌ به نمایندگی از پنج نفر ...به من می‌گفتن که انتظار دارن 1966 01:47:23,361 --> 01:47:26,530 ...احقاق حق کنن و "ریموند سانتانا" رو قبل از کریسمس 1967 01:47:26,550 --> 01:47:28,819 .به خونه و پیش والدینش برگردونن 1968 01:47:29,525 --> 01:47:31,171 .جشن بود 1969 01:47:31,191 --> 01:47:33,734 !همه جست و خیز می‌کردن و هورا می‌کشیدن 1970 01:47:33,754 --> 01:47:35,302 .همه جیغ می‌زدن 1971 01:47:35,322 --> 01:47:39,133 .داری میری خونه. تموم شد" ".داری میری خونه 1972 01:47:39,153 --> 01:47:41,030 ...افسر تأدیبی بهم گفت، "خب می‌دونی 1973 01:47:41,050 --> 01:47:42,566 ".خیلیا اون بیرون وایسادن 1974 01:47:42,586 --> 01:47:45,040 می‌خوای از در عقب بری؟" ".یه ماشین برات جور می‌کنم 1975 01:47:45,060 --> 01:47:46,898 ".از راه پشتی می‌تونی بری" 1976 01:47:47,089 --> 01:47:48,900 ".و منم گفتم "خب، من یه مرد آزادم 1977 01:47:48,920 --> 01:47:52,662 !از در جلو میرم" "!در رو باز کن تا بریم 1978 01:47:52,964 --> 01:47:56,110 ،وسط اون همه فلاش دوربین ...ریموند سانتانا" زندان رو به عنوان" 1979 01:47:56,130 --> 01:47:59,125 ،یه مرد آزاد ترک کرد .که برای پدرش لذت‌بخش بود 1980 01:47:59,145 --> 01:48:02,341 .من از همون اول همیشه معتقد بودم اون بی‌گناه‌ـه 1981 01:48:03,576 --> 01:48:07,221 .منو دست بسته برده بودن 1982 01:48:07,241 --> 01:48:11,321 .و حالا مثل یه مرد آزاد راه می‌رفتم 1983 01:48:11,341 --> 01:48:14,157 ...و گذر کردن از اون شرایط واقعاً عالی بود 1984 01:48:14,177 --> 01:48:16,384 .و اینکه سرم رو بالا نگه دارم 1985 01:48:16,404 --> 01:48:18,768 ".و گفتم "گفتم که ما بی‌گناهیم 1986 01:48:20,535 --> 01:48:22,263 .این یه معجزه‌ست 1987 01:48:23,069 --> 01:48:26,614 ...بذارین اینو بهتون بگم، وقتی تو اون محوطه بودم 1988 01:48:26,634 --> 01:48:29,928 .گفته بودم باید خیلی براش دعا کنم 1989 01:48:31,196 --> 01:48:35,110 .اونا هم گفتن شاید دعاهات مستجاب نشه 1990 01:48:35,130 --> 01:48:38,080 چون خیلی برای اون بچه دعا کردم .و حالا ببینین 1991 01:48:39,062 --> 01:48:41,835 .اون بهترین روز زندگیم بود پسر 1992 01:48:50,146 --> 01:48:54,533 ...من شرمنده‌ی نیویورک شدم و همینطور 1993 01:48:54,553 --> 01:48:59,991 ...خیلی عصبانی، چون بی‌گناهی اونا هیچوقت 1994 01:49:00,011 --> 01:49:02,066 .توجه بیشتری نسبت به گناهکاریشون جلب نکرد 1995 01:49:02,508 --> 01:49:08,973 ...صدای خشم پیرامون محاکمه‌ی اونا هنوزم بلند ـه 1996 01:49:09,846 --> 01:49:11,827 .خبر خوب، بی‌گناهی اونا بود 1997 01:49:12,072 --> 01:49:20,364 ...5تا بچه رو زجر دادیم، به اشتباه متهمشون کردیم 1998 01:49:20,881 --> 01:49:26,416 ،تحت فشار گذاشتیمشون .بهشون حمله کردیم، به خاطر جنایاتی که تصور می‌کردیم 1999 01:49:26,436 --> 01:49:29,856 ...از خودمون تعابیری درآوردیم که 2000 01:49:29,876 --> 01:49:31,529 .اونا رو متهم کنیم 2001 01:49:32,186 --> 01:49:34,517 .بعد انداختیمشون زندان 2002 01:49:34,712 --> 01:49:36,531 .به اشتباه محکومشون کردیم 2003 01:49:36,644 --> 01:49:39,281 ...و وقتی معلوم شد که شواهد بر بی‌گناهی اونهاست 2004 01:49:39,301 --> 01:49:45,875 ...و آزادشون کردیم، سرسری به عدالت 2005 01:49:46,476 --> 01:49:50,054 .اشاره کردیم و از جرم خودمون چشم‌پوشی کردیم 2006 01:49:50,314 --> 01:49:55,538 داستان وقتی در مورد یه زن سفید‌پوست بود ...که توسط پنچ پسر سیاه‌پوست 2007 01:49:55,669 --> 01:50:00,140 .مورد تجاوز قرار گرفته برای مردم جالبتر بود 2008 01:50:00,490 --> 01:50:09,204 پوشش خبری سال 2002 بدتر از .اتفاقی بود که سال 1989 افتاد 2009 01:50:09,885 --> 01:50:15,699 ...مقاومت بیشتر به حقیقت، سرسختی بیشتر 2010 01:50:16,273 --> 01:50:17,950 .درمورد یک اشتباه 2011 01:50:20,617 --> 01:50:24,804 ...پلیس این بخش رو به عهده‌ی یه وکیل برجسته 2012 01:50:24,824 --> 01:50:27,028 .به اسم "مایک آرمسترانگ" گذاشت 2013 01:50:27,169 --> 01:50:30,285 تا بررسی کنه که تو پرونده‌ی دونده .چه اتفاقی افتاده 2014 01:50:30,305 --> 01:50:32,642 ...و پلیس فهمید که 2015 01:50:32,662 --> 01:50:35,093 ...کار اشتباهی انجام نداده، هرچند اجازه داده 2016 01:50:35,113 --> 01:50:38,004 ...آدم مورد نظر قسر در بره و ظاهراً آدمای 2017 01:50:38,024 --> 01:50:39,418 .اشتباهی رو به زندان بندازه 2018 01:50:40,863 --> 01:50:45,305 .این یه حمایت سازمانی بود که داشت رخ می‌داد 2019 01:50:47,747 --> 01:50:51,868 ...لیندا فیرستین" توی بخش یه اسم بزرگ از خودش" 2020 01:50:51,888 --> 01:50:53,644 .به خاطر این پرونده به جا گذاشت 2021 01:50:54,671 --> 01:50:56,829 ...برای حرفه‌ و اعتبار اون 2022 01:50:56,849 --> 01:50:58,953 .خیلی مهم بود 2023 01:51:05,897 --> 01:51:10,637 پس با گفتن این جمله شکست بزرگی خورد ".وقتی گفت "من همه‌چی رو اشتباه فهمیدم 2024 01:51:10,657 --> 01:51:13,291 ".و این بچه‌ها رو راهی زندان کردم" 2025 01:51:15,018 --> 01:51:18,752 ،هرکاری تو زندگیت بکنی ...بازم مرتکب اشتباه میشی 2026 01:51:19,456 --> 01:51:22,254 .و با اون اشتباهت یا روبرو میشی با نمیشی 2027 01:51:23,475 --> 01:51:26,677 .فکر نمی‌کنم مطبوعات با اشتباهشون روبرو شده باشن 2028 01:51:29,953 --> 01:51:32,264 ...فکر نمی‌کنم پلیس با حقیقتی که واقعاً اتفاق افتاده 2029 01:51:32,284 --> 01:51:35,577 روبرو شده باشه، چون حقیقت ...اینه که اتفاقی که افتاده 2030 01:51:35,597 --> 01:51:37,097 .تقریباً طاقت‌فرساست 2031 01:51:37,660 --> 01:51:42,107 ...به واسطه‌ی محاکمه‌ی اشتباه آدما به خاطر پارک مرکزی 2032 01:51:42,127 --> 01:51:47,159 پرونده‌ی دونده، "ماتیاس ریس" به ...اذیت و آزار، ضرب و جرح 2033 01:51:47,179 --> 01:51:49,059 .و قتل ادامه داده 2034 01:51:49,661 --> 01:51:53,981 ...و اونا می‌تونستن جلوشو بگیرن ولی با یه اشتباه 2035 01:51:54,178 --> 01:51:55,324 .گیر افتادن 2036 01:51:55,999 --> 01:51:58,741 .و هنوزم تو این اشتباه سرمایه‌گذاری کردن 2037 01:52:00,035 --> 01:52:01,829 ..."پاتریشیا مایلی" 2038 01:52:04,768 --> 01:52:07,191 ...برادرم، همه‌ی پسرا 2039 01:52:07,451 --> 01:52:09,365 ...همه‌ی خانواده‌هامون 2040 01:52:10,219 --> 01:52:12,050 .همه‌مون قربانی هستیم 2041 01:52:15,435 --> 01:52:20,025 ...هیچکس نمی‌خواد به خسارتی که به خانواده‌ی من 2042 01:52:20,045 --> 01:52:22,015 .زده توجه کنه 2043 01:52:22,035 --> 01:52:25,013 .کسی نمی‌خواد مسئولیتش رو قبول کنه 2044 01:52:25,952 --> 01:52:29,377 از خودمون می‌خوام یادمون بمونه ...که اون روز چه اتفاقی افتاد و 2045 01:52:29,397 --> 01:52:33,389 وحشتی که خودمون باعثش شدیم ...چون این اتفاق واقعاً یه آینه‌ی تمام نماست 2046 01:52:33,617 --> 01:52:34,997 .از جامعه‌مون 2047 01:52:35,223 --> 01:52:38,686 ...و جای اینکه خودمون رو خوب نشون بدیم و فکر کنیم که 2048 01:52:38,706 --> 01:52:40,685 ...یه چیزی بوده که می‌تونیم ازش خلاص بشیم 2049 01:52:40,705 --> 01:52:43,860 ،و آدمای بهتری باشیم ...من فکر می‌کنم واقعاً باید 2050 01:52:43,880 --> 01:52:46,462 اینو درک کنیم که ما .آدمای خیلی خوبی هم نیستیم 2051 01:52:47,105 --> 01:52:48,761 .غالب اوقات همینطوریم 2052 01:52:59,506 --> 01:53:01,130 .همیشه پشت سر میذارم 2053 01:53:01,994 --> 01:53:04,859 .اون سالهایی که ازم گرفته شد، خیلی چیزا رو از دست دادم 2054 01:53:04,879 --> 01:53:09,203 ...و حتی الان تو سن 36 سالگی که باید 2055 01:53:09,462 --> 01:53:13,987 سرم گرم کار باشه، خونه و ماشین داشته باشم ...یا شایدم ازدواج کرده باشم 2056 01:53:14,007 --> 01:53:15,869 .هیچ کدوم اینا رو ندارم 2057 01:53:16,153 --> 01:53:18,650 .و نمی‌دونم چطوری دیگه اینا رو پس بگیرم 2058 01:53:18,847 --> 01:53:20,368 .حالا اینجام 2059 01:53:22,922 --> 01:53:25,692 .جوونیم رو از دست دادم 2060 01:53:26,788 --> 01:53:28,972 .هفت سال از زندگیم رو از دست دادم 2061 01:53:31,230 --> 01:53:38,494 ...شور جوونیم رو از دست دادم و گم شدم بین چیزایی مثل 2062 01:53:38,514 --> 01:53:43,213 ...رفتن به مدرسه، مجلس رقص 2063 01:53:43,233 --> 01:53:46,428 .و زندگی مثل یه بچه‌ی 14،15 ساله 2064 01:53:54,039 --> 01:53:56,537 .میشه بخشید ولی نمیشه فراموش کرد 2065 01:53:57,937 --> 01:53:59,920 .نمیشه چیزایی رو که از دست دادی فراموش کنی 2066 01:54:02,512 --> 01:54:05,676 .با هیچ پولی نمیشه زمان رو به عقب برگردوند 2067 01:54:06,386 --> 01:54:11,174 با هیچ پولی نمیشه زندگی ...از دست رفته رو بگردوند یا زمانی رو که 2068 01:54:11,194 --> 01:54:13,245 .از دست دادی بگردونه 2069 01:54:14,285 --> 01:54:15,710 .هیچی 2070 01:54:17,973 --> 01:54:21,832 .زندگی به عنوان یه بزرگسال آسونتر نمیشه 2071 01:54:21,852 --> 01:54:23,160 .سخت‌تر میشه 2072 01:54:24,598 --> 01:54:28,623 ...همیشه انجام دادن یه کار سختتره اگه 2073 01:54:28,643 --> 01:54:31,605 .یه شکاف بزرگ از زندگیت رو ازت گرفته باشن 2074 01:54:32,581 --> 01:54:35,919 ...و اینطور نیست که چون اونا گفتن "خیلی‌خب 2075 01:54:35,939 --> 01:54:39,957 ،"محکومیتتون رو برمی‌داریم .معنیش این باشه که روزای زندان رو هم پاک کردن 2076 01:54:40,126 --> 01:54:42,041 .روزای توی زندان اتفاق افتاده 2077 01:54:42,191 --> 01:54:45,037 .واقعیت‌ـه. واقعاً اونو گذروندیم 2078 01:54:51,021 --> 01:54:52,927 ...هرروز با خودم کلنجار میرم 2079 01:54:53,581 --> 01:54:55,550 .ولی موفق شدم، می‌دونی 2080 01:54:55,570 --> 01:54:57,396 .اومدم خونه، دردسر درست نکردم 2081 01:54:57,759 --> 01:54:59,677 .از وقتی اومدم خونه کار کردم 2082 01:54:59,981 --> 01:55:02,625 .مالیات میدم، مواظب بچه‌هامم 2083 01:55:04,390 --> 01:55:06,123 ...تمام تلاشم رو می‌کنم، پس 2084 01:55:07,276 --> 01:55:10,874 .بهشون گفتم موفق میشم .بهشون گفتم 2085 01:55:11,853 --> 01:55:13,629 .حقیقت برملا شد 2086 01:55:14,770 --> 01:55:16,460 .حقیقت برملا شد 2087 01:55:19,770 --> 01:55:28,460 در سال 1995 تریشا میلی ماراتن شهر نیویورک را به پایان رساند" و از خط پایان در پارک مرکزی گذشت. جایی نزدیک به مکانی ".که 6 سال قبل از آن مورد حمله قرار گرفت 2088 01:55:29,461 --> 01:55:38,421 در سال 2003 نامش را به طور عمومی در کتابی با عنوان من دونده‌ی پارک مرکزی" هستم، فاش کرد، که در آن به طور" .مفصل بهبودی شگفت انگیز خود را شرح داد 2089 01:55:40,202 --> 01:55:50,422 ،در سال 2003، یک سال بعد از برطرف شدن محکومیتشان پنج متهم پارک مرکزی شکایتی علیه شهر نیویورک، افسران پلیس .و دادستانهایی که در محکومیتشان نقش داشتند، تنظیم کردند 2090 01:55:51,453 --> 01:55:56,423 .شکایت، حل نشده باقی مانده است 2091 01:55:59,424 --> 01:56:08,424 .:Eros & BlueAugust:. ..::wWw.IMDb-Dl.CoM::..