1 00:00:00,000 --> 00:00:04,400 ‫‫‫سی نما تقدیم می‌کند [30nama.com] @officialcinama 2 00:00:04,696 --> 00:00:05,856 ‫من که دلم واسه"پورزینگز"تنگ نمیشه. ‫(بازیکن تیم بسکتبال کنیکس) 3 00:00:05,892 --> 00:00:07,979 ‫- من خیلی خوشحالم کنیکس از شرش خلاص شد. ‫- احمقانس. 4 00:00:08,015 --> 00:00:10,040 ‫هیشکی یه بازیکن 2.13 سانتیمتری ‫با پرتاب های سه امتیازی رو نمیفروشه. 5 00:00:12,496 --> 00:00:14,378 ‫چرا حوزه پر از خرگوشه ؟ 6 00:00:16,248 --> 00:00:18,215 ‫برو،برو،برو،برو،بر،برو 7 00:00:18,250 --> 00:00:20,717 ‫اوه! 8 00:00:20,752 --> 00:00:22,963 ‫- هنوز دارن این بازی رو میکنن؟ ‫- چی؟ 9 00:00:23,053 --> 00:00:24,081 ‫شش ماه قبل 10 00:00:24,543 --> 00:00:28,141 ‫خانوم ها و آقایون،به سرقتِ هالووین ‫خوش اومدید. 11 00:00:31,799 --> 00:00:41,966 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 12 00:00:42,248 --> 00:00:51,648 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 13 00:00:51,728 --> 00:00:53,083 ‫(31 اکتبر 2019) ‫هالووین مبارک. 14 00:00:53,263 --> 00:00:54,743 ‫از قیافه هاتون معلومه که آماده‌اید. 15 00:00:54,779 --> 00:00:56,586 ‫از اِمی قدردانی ویژه میکنم ‫که تنها کسی هست که 16 00:00:56,621 --> 00:00:59,047 ‫واسه مخفی کردن تجهیزاتِ سرقت خودش ‫لباس کدو تنبل پوشیده. 17 00:00:59,082 --> 00:01:00,048 ‫نه ... 18 00:01:00,083 --> 00:01:01,383 ‫واسه تبریک هالوین به بچه ها پوشیدمش. 19 00:01:01,418 --> 00:01:02,428 ‫هیشکی حرفتو باور نمیکنه. 20 00:01:02,464 --> 00:01:04,607 ‫به هر حال،آیا امسال ‫قهرمان جدیدی تاجگذاری خواهد کرد، 21 00:01:04,607 --> 00:01:06,000 ‫یا اینکه من تبدیل میشم، 22 00:01:06,036 --> 00:01:10,036 ‫به اولین کسی که برای سومین بار بعد از سرقت اول ‫و پنجم دوباره پیروزی افتخار آمیزی کسب میکنم؟ 23 00:01:10,135 --> 00:01:11,101 ‫تو سرقت پنجم رو برنده نشدی. 24 00:01:11,136 --> 00:01:12,579 ‫من بُردم وقتی که بهم پیشنهاد ازدواج دادی. 25 00:01:12,615 --> 00:01:13,848 ‫اون سال من برنده شدم. 26 00:01:13,931 --> 00:01:16,606 ‫تو یه جور دیگه بازی رو تموم کردی. 27 00:01:16,641 --> 00:01:18,605 ‫تو با سکس تونستی اون عنوان رو به دست بیاری. 28 00:01:18,641 --> 00:01:20,462 ‫ببخشید قربان که کسی ‫ نمیخواد باهاتون سکس کنه. 29 00:01:20,498 --> 00:01:21,903 ‫اسکلتِ پیرِ گرد و خاک گرفته. 30 00:01:23,523 --> 00:01:27,238 ‫خیلی خُب،این باعث میشه برم ‫ به معقوله ی بعدی،آداب مسابقه 31 00:01:27,274 --> 00:01:28,476 ‫امروز قراره یه روز سرگرم کننده باشه، 32 00:01:28,512 --> 00:01:29,703 ‫که باعث نزدیک تر شدن ما به همدیگه بشه. 33 00:01:29,738 --> 00:01:31,288 ‫ولی در سال های گذشته دیدم که 34 00:01:31,323 --> 00:01:32,778 ‫روند برعکسی داشته. 35 00:01:32,814 --> 00:01:33,822 ‫قضیه در مورد اون سیستم نظارتی هستش 36 00:01:33,858 --> 00:01:34,824 ‫که به آپارتمانتون وصل کردم؟ 37 00:01:34,953 --> 00:01:37,416 ‫بخوابید،بخوابید،احمقای زشت. 38 00:01:37,628 --> 00:01:38,920 ‫نه،ولی الان هست. 39 00:01:39,097 --> 00:01:41,047 ‫خیلی خُب،ببینید،نکته اینه که ‫وقتی تیم بندی میشیم 40 00:01:41,082 --> 00:01:44,497 ‫هیچ خیانتی در کار نخواهد بود،چون در آخر ‫هممون باهم دوست هستیم. 41 00:01:44,497 --> 00:01:45,594 ‫و همدیگرو دوست داریم، 42 00:01:45,629 --> 00:01:47,971 ‫و همچنین قراره به هم ‫تیمی‌تون دستبند زده بشی. 43 00:01:48,006 --> 00:01:50,056 ‫اگه بازشون کنید،میبازید. 44 00:01:50,268 --> 00:01:52,601 ‫حالا،تو هر کدوم از این پاکت ها ‫ یه اسم وجود داره. 45 00:01:52,636 --> 00:01:54,436 ‫هر 4 نفر قراره هم تیمی خودشونو انتخاب کنن، 46 00:01:54,471 --> 00:01:56,938 ‫و چون اینجا هستم،اول من برمیدارم. 47 00:01:56,973 --> 00:01:57,964 ‫نه. 48 00:01:58,000 --> 00:01:59,717 ‫کاملا واضحه که برنامه ریزی کردی تا بهترین ‫هم تیمی رو برداری، 49 00:01:59,753 --> 00:02:00,942 ‫ولی این دفعه گولت رو نمیخورم. 50 00:02:00,977 --> 00:02:05,324 ‫پس،من قراره با ... اسکالی هم تیمی بشم. 51 00:02:05,918 --> 00:02:07,532 ‫میدونی چیه؟ ‫ما باهم دوستیم،بهترین دوست. 52 00:02:07,567 --> 00:02:08,491 ‫ببخشید که پاکت تورو هم برداشتم. 53 00:02:08,526 --> 00:02:09,511 ‫نه،نه،نه،خیلی دیره. 54 00:02:09,547 --> 00:02:11,255 ‫- بویل،بهشون دستبند بزن. ‫- اشکالی نداره رِزا. 55 00:02:11,291 --> 00:02:12,697 ‫من امسال حواسم جمع ـه، 56 00:02:12,733 --> 00:02:14,331 ‫و بیشتر از هر زمانی مصمم هستم که ببرم. 57 00:02:14,366 --> 00:02:16,166 ‫همچنین واقعا باید برم دستشویی. 58 00:02:16,201 --> 00:02:17,501 ‫چرا قبلا نگفتی، 59 00:02:17,536 --> 00:02:19,011 ‫قبل از اینکه بهمون دستبند بزنه؟ 60 00:02:19,047 --> 00:02:20,670 ‫باشه،من نفر بعد برمیدارم. 61 00:02:21,268 --> 00:02:23,632 ‫من قراره با ... 62 00:02:23,834 --> 00:02:25,008 ‫- ژپِتو؟ ‫- آره 63 00:02:25,044 --> 00:02:26,134 ‫اوه،حتما باید چارلز باشه. 64 00:02:26,169 --> 00:02:27,677 ‫چون من عروسک گردان هستم، 65 00:02:27,712 --> 00:02:28,803 ‫و شما هم عروسک هام هستید. 66 00:02:28,838 --> 00:02:29,930 ‫اوه 67 00:02:29,965 --> 00:02:31,765 ‫میشه با دستبندمون هم تیمیمون رو خفه کنیم؟ 68 00:02:31,800 --> 00:02:33,928 ‫- البته،خفه کن،تری؟ ‫- من نیستم. 69 00:02:34,078 --> 00:02:36,160 ‫تری از سرقت بازنشست شده. 70 00:02:36,196 --> 00:02:38,285 ‫دیگه بعد از برد سال قبل ‫دیگه چیزی واسه اثبات ندارم. 71 00:02:38,321 --> 00:02:39,329 ‫ولی ما بهت نیاز داریم. 72 00:02:39,365 --> 00:02:41,682 ‫اگه یکی از ما برنامه ریزی کرده باشیم تا ‫با یه حیوون گُنده ی قوی هم تیمی باشیم چی؟ 73 00:02:41,726 --> 00:02:43,314 ‫حرف خوبی نبود جیک. 74 00:02:43,350 --> 00:02:46,189 ‫- تری تو اوج قراره خدافظی کنه. ‫- اوه،باشه 75 00:02:46,225 --> 00:02:49,867 ‫فکر کنم نوبت منه،پس هم تیمی ‫ خودمو انتخاب میکنم. 76 00:02:49,903 --> 00:02:53,678 ‫و ... رایموند هولت هستش. 77 00:02:53,776 --> 00:02:55,205 ‫خُب،خُب،خُب،به نظر میرسه 78 00:02:55,240 --> 00:02:57,499 ‫دوتا قهرمانِ بازیِ سرقت هم تیمی شدن. 79 00:02:57,534 --> 00:02:58,375 ‫میشه بیخیال بشیم و 80 00:02:58,410 --> 00:02:59,876 ‫همه بهمون تعظیم کنن؟ 81 00:02:59,911 --> 00:03:01,790 ‫آره،همتون شنیدید چی گفت،تعظیم کنید؟ 82 00:03:01,826 --> 00:03:02,813 ‫بویل،اول تو. 83 00:03:02,849 --> 00:03:05,099 ‫اون قرار نیست که ... اوه،تعظیم کرد. 84 00:03:05,135 --> 00:03:06,841 ‫خُب،اونا قراره ببرن،منم خودشیرینی میکنم. 85 00:03:06,876 --> 00:03:09,023 ‫پس سر چه جایزه ای بازی میکنیم؟ ‫شما بگید. 86 00:03:09,059 --> 00:03:11,315 ‫صبر کنید،من چی؟ ‫هیشکی پاکت منو انتخاب نکرد. 87 00:03:13,974 --> 00:03:16,393 ‫پس سر چه جایزه ای بازی میکنیم؟ ‫شما بگید. 88 00:03:17,429 --> 00:03:19,896 ‫دستکش ابدیت از فیلم انتقام جویان. 89 00:03:19,931 --> 00:03:21,731 ‫آره،ولی نه دقیقا. 90 00:03:21,766 --> 00:03:24,234 ‫نسخه ی کپی دقیق مال فیلم یکم گرون بود. 91 00:03:24,269 --> 00:03:25,819 ‫پس من یدونه از فروشگاه ‫"ای‌بِی" روسیه گرفتم. 92 00:03:25,854 --> 00:03:29,114 ‫سلام کنید به "گابلر ابدیت" 93 00:03:29,149 --> 00:03:32,574 ‫درست عین همونی هست که تابو تو ‫فیلم"انتقام جویان" میپوشید. 94 00:03:32,736 --> 00:03:34,192 ‫- این دستکش ... ‫- گابلر ... 95 00:03:34,228 --> 00:03:36,778 ‫حاوی سه تا جواهر پلاستیکی هستش. 96 00:03:36,814 --> 00:03:38,248 ‫جواهر های ابدیت 97 00:03:38,283 --> 00:03:40,250 ‫که هر کدوم بیانگر یکی از ‫جنبه های برنده ی سرقت هستش. 98 00:03:40,285 --> 00:03:42,724 ‫"شگفت انگیز"،"انسان"،"نابغه" 99 00:03:42,760 --> 00:03:45,096 ‫هرکی تا نیمه شب این سنگ هارو به دست بیاره، 100 00:03:45,132 --> 00:03:46,115 ‫قراره برنده بشه. 101 00:03:46,151 --> 00:03:48,820 ‫شاید از خودتون بپرسید ‫چه موانعی پیش رو دارم. 102 00:03:48,903 --> 00:03:51,052 ‫خُب،جواهرهای ابدیت قراره بوسیله ی 103 00:03:51,087 --> 00:03:53,734 ‫یه نگهبان رعب آور و خشن نگهبانی بشه. 104 00:03:54,632 --> 00:03:55,849 ‫سلام بهترین دوستان. 105 00:03:55,884 --> 00:03:57,183 ‫ما بهترین دوستای تو نیستیم بیل. 106 00:03:57,218 --> 00:03:58,956 ‫اینو شما تصمیم نمیگیرین. 107 00:03:58,992 --> 00:04:01,229 ‫خُب،بیل جواهرات رو تو جیباش مخفی میکنه. 108 00:04:01,264 --> 00:04:03,023 ‫بدجور قراره دنبالش بگردید. 109 00:04:03,058 --> 00:04:04,941 ‫شلوارمو هم تازه شستم ‫و خشک کردم،کاملا تنگه. 110 00:04:04,976 --> 00:04:06,443 ‫حق با توئه اِمی. ‫من باید یه گاوصندوق میگرفتم. 111 00:04:06,478 --> 00:04:08,987 ‫ببخشید همگی،بیاین سرقت رو شروع کنیم. 112 00:04:11,524 --> 00:04:13,281 ‫باورم نمیشه که دوتا از قوی ترین ‫مسابقه دهنده ها، 113 00:04:13,317 --> 00:04:14,409 ‫هم تیمی شدن. 114 00:04:14,565 --> 00:04:18,913 ‫ما یه تیم رویایی مثل تیم المپیک ‫تابستانی سال1992 هستیم. 115 00:04:18,948 --> 00:04:20,790 ‫باشه،میدونم در مورد ‫بسکتبال صحبت نمیکی، 116 00:04:20,825 --> 00:04:22,042 ‫پس فکر میکنی تیم رویایی مال کدوم 117 00:04:22,077 --> 00:04:23,043 ‫رشته ی ورزشی بود؟ 118 00:04:23,078 --> 00:04:23,960 ‫ورزش؟ 119 00:04:23,995 --> 00:04:25,211 ‫من در مورد جشن افتتاحیه صحبت میکنم. 120 00:04:25,246 --> 00:04:27,464 ‫آنگنس بالتسا و آلفردو کرائوس، 121 00:04:27,499 --> 00:04:29,883 ‫پشت به پشت هم آواز تک نفره اجرا میکردن. 122 00:04:29,918 --> 00:04:32,469 ‫فوق العادس،آره،ما درست مثل ‫،آگنس و آلفردو هستیم 123 00:04:32,504 --> 00:04:33,928 ‫همش به لطف من. 124 00:04:33,963 --> 00:04:34,971 ‫- چی؟ ‫- اوه آره 125 00:04:35,006 --> 00:04:36,431 ‫من پاکت هارو دستکاری کردم تا ‫بتونیم هم تیمی بشیم. 126 00:04:36,466 --> 00:04:38,308 ‫ولی اسکالی رو انتخاب کردی. 127 00:04:38,343 --> 00:04:40,393 ‫فقط به این خاطر که میدونستم ‫به محض اینکه اولین نفر بخوام بردارم، 128 00:04:40,428 --> 00:04:41,978 ‫رُزا میپره وسط،و بعد مطمئن شدم که 129 00:04:42,013 --> 00:04:43,730 ‫هیشکی پاکت مارو بر نمیداره،چون روش 130 00:04:43,765 --> 00:04:44,939 ‫اثر انگشت پفکی زده بود. 131 00:04:44,974 --> 00:04:46,941 ‫اوه،پس همه فکر میکردن 132 00:04:46,976 --> 00:04:48,318 ‫که اون مال هیچکاک یا اسکالی ـه. 133 00:04:48,562 --> 00:04:49,861 ‫فوق‌العاده‌س. 134 00:04:49,896 --> 00:04:51,659 ‫این احمقا هیچ شانسی جلومون ندارن. 135 00:04:51,695 --> 00:04:53,495 ‫آره،اونا واقعا احمق اند،مگه نه؟ 136 00:04:53,680 --> 00:04:55,241 ‫درست مثل همه ی کسایی که ‫آکنس و آلفردو 137 00:04:55,276 --> 00:04:56,993 ‫شکستشون دادن تا برن المپیک. 138 00:04:57,028 --> 00:04:58,662 ‫- من هیچی در مورد اپرا نمیدم. ‫- نه،حق با توئه. 139 00:04:58,697 --> 00:05:01,331 ‫امی واقعا مثل تریسا برگانزا هستش،هان؟ ‫(خواننده ی اُپرای اهل اسپانیا) 140 00:05:03,201 --> 00:05:05,168 ‫سر در نمیارم. 141 00:05:05,203 --> 00:05:06,753 ‫نگاشون کن،دارن میخندن. 142 00:05:06,997 --> 00:05:08,711 ‫جِیک حتما یه چیز خیلی بامزه گفته. 143 00:05:08,747 --> 00:05:10,006 ‫میشه انصراف بدیم و بریم ‫ببینیم چی بوده؟ 144 00:05:10,041 --> 00:05:11,675 ‫نه چارلز،ما انصراف نمیدیم. 145 00:05:11,710 --> 00:05:13,343 ‫من خودم میخواستم که ‫جِیک پاکت رو دستکاری کنه 146 00:05:13,378 --> 00:05:14,761 ‫و با هولت هم تیمی بشه. 147 00:05:14,996 --> 00:05:17,263 ‫این ایده رو با فیلم"لینکولن"بهش دادم. 148 00:05:17,496 --> 00:05:19,808 ‫اوه،واو،تیم رقیب ها. 149 00:05:21,052 --> 00:05:22,185 ‫و بعدش این نقشه جواب نداد. 150 00:05:22,220 --> 00:05:24,187 ‫و ما شروع به تماشای ‫"مردان ایکس: روزهای گذشته آینده"کردیم. 151 00:05:24,222 --> 00:05:26,856 ‫مگنیتو و پروفسور ایکس باهم کار میکنن؟ 152 00:05:26,891 --> 00:05:28,358 ‫اِمی،اینو میبینی؟ 153 00:05:28,393 --> 00:05:30,110 ‫آره،میبینم. 154 00:05:30,145 --> 00:05:31,611 ‫همشو میبینم. 155 00:05:31,646 --> 00:05:32,612 ‫چرا باید همچین کاری بکنی؟ 156 00:05:32,647 --> 00:05:34,739 ‫جیک و هولت مثل تیم رویایی سال1992 هستن. 157 00:05:34,774 --> 00:05:35,657 ‫میدونم در مورد رشته ی ورزشی صحبت نمیکنی، 158 00:05:35,692 --> 00:05:37,325 ‫پس فکر میکنی تیم رویایی سال 1992 کی بود؟ 159 00:05:37,594 --> 00:05:39,327 ‫- علاءالدین و اَبو ‫- درسته ‫(کارتون علاءالدین محصول سال 1992) 160 00:05:39,575 --> 00:05:41,788 ‫ببین،جِیک و هولت هردو خیلی یه دنده هستن، 161 00:05:41,823 --> 00:05:43,783 ‫و به کار تیمیشون خیلی افتخار میکنن. 162 00:05:43,819 --> 00:05:46,543 ‫وقتی که باهم به مشکل بخورن،ما به راحتی ‫با رقص والس میریم داخل و جواهرات رو برمیداریم. 163 00:05:46,578 --> 00:05:48,837 ‫من رقص والس رو دوست دارم. ‫رُزا و اسکالی چی؟ 164 00:05:48,872 --> 00:05:50,213 ‫من زیاد در مورد اونا نگران نیستم. 165 00:05:50,248 --> 00:05:53,662 ‫هی رُزا،هدفون آوردی ‫تا اینکه صدا رو نشنوی؟ 166 00:05:53,662 --> 00:05:53,989 ‫نه 167 00:05:54,025 --> 00:05:56,597 ‫اوه پسر،من واقعا در مورد چیزی ‫که پیش رو داری متاسفم. 168 00:05:57,255 --> 00:06:00,181 ‫من متاسفم. 169 00:06:00,339 --> 00:06:01,558 ‫- خُب،نقشه اینه. ‫- باشه 170 00:06:03,762 --> 00:06:06,563 ‫ما قراره اینارو نیاز داشته باشیم، ‫انبر،قلاب ... 171 00:06:07,034 --> 00:06:08,064 ‫صبر کن،اِمی نگاه کن. 172 00:06:09,836 --> 00:06:11,401 ‫محوطه داره پر از دود میشه. 173 00:06:11,436 --> 00:06:13,403 ‫- اوه،یکی انگار داره یه حرکتی میکنه ‫- درسته 174 00:06:13,438 --> 00:06:14,863 ‫و اون یه نفر ماییم. 175 00:06:14,898 --> 00:06:16,239 ‫به نظر نقشه ی کثیفی ـه. 176 00:06:16,274 --> 00:06:17,301 ‫داری میگی کثیف،چون 177 00:06:17,337 --> 00:06:18,324 ‫حسودی میکنی که به فکر خودت نرسیده. 178 00:06:18,360 --> 00:06:19,659 ‫تو هنوز نمیدونی داریم چیکار میکنیم. 179 00:06:19,694 --> 00:06:20,702 ‫محوطه رو پر از دود میکنی تا ‫ وقتی که هیشکی نتونه ببینه. 180 00:06:20,737 --> 00:06:21,956 ‫و بعدش جواهرات رو میدزدی. 181 00:06:21,992 --> 00:06:24,265 ‫آره،همچنین واسه خودمون دو جفت ‫کفش مخصوص هم گرفتم، 182 00:06:24,301 --> 00:06:25,617 ‫تا اینکه بی سر و صدا بتونیم حرکت کنیم. 183 00:06:25,653 --> 00:06:31,831 ‫و همچنین کل مسیری که باید بریم رو ‫با چشم بند کاملا حفظ کردم پس دنبالم بیا. 184 00:06:31,860 --> 00:06:33,923 ‫1،2،3،،میز 185 00:06:34,339 --> 00:06:36,426 ‫1،2،بچرخ 186 00:06:36,713 --> 00:06:39,685 ‫1،2،3،4،بیل 187 00:06:39,721 --> 00:06:41,009 ‫- سلام پسرا ‫- اوه خدای من 188 00:06:41,045 --> 00:06:42,774 ‫چرا صدات حشریه؟ ‫خیلی مضطرب کننده‌س 189 00:06:42,810 --> 00:06:44,133 ‫باشه،دست میکنم تو جیبت. 190 00:06:44,169 --> 00:06:46,087 ‫خیلی چیزا حس میکنم و،جواهرات. 191 00:06:46,123 --> 00:06:47,123 ‫بزن بریم. 192 00:06:47,305 --> 00:06:50,213 ‫1،2،3 ... اوه 193 00:06:51,522 --> 00:06:52,988 ‫اونا جواهر ها بود؟ ‫جواهر هارو انداختی؟ 194 00:06:53,024 --> 00:06:54,407 ‫اون میز نباید اونجا میبود. 195 00:06:54,443 --> 00:06:56,446 ‫- کجا رفتن؟ ‫- هیچی نمیبینم 196 00:06:56,481 --> 00:06:57,363 ‫دود رو قطع کن. 197 00:06:57,398 --> 00:06:58,865 ‫شانس آوردیم من واسه شکست ‫خوردنت آماده شده بودم. 198 00:06:58,901 --> 00:07:01,701 ‫حالا،نمیخواستم به این ‫زودی رونماییش کنم،ولی ... 199 00:07:17,681 --> 00:07:18,855 ‫داره میاد 200 00:07:18,988 --> 00:07:21,387 ‫چَدر،چَدر سگ. 201 00:07:21,422 --> 00:07:22,388 ‫آره،هممون میدونستیم اون میاد. 202 00:07:22,423 --> 00:07:23,806 ‫نیاز نیست اینقدر خودتو زحمت بدی. 203 00:07:23,841 --> 00:07:25,141 ‫برو چدر،"آرکِسِره" 204 00:07:25,898 --> 00:07:27,645 ‫یعنی بیارش،چَدر داره ‫زبان لاتین یاد میگیره. 205 00:07:27,681 --> 00:07:28,956 ‫جواهر ها دست کیه؟ ‫چه خبره؟ 206 00:07:28,992 --> 00:07:30,605 ‫زود بگید،باید دوباره برم برینم. 207 00:07:30,640 --> 00:07:32,565 ‫خیلی دیر کردی. 208 00:07:32,809 --> 00:07:34,651 ‫در سه ماه گذشته داشتم چدر رو آموزش میدادم، 209 00:07:34,686 --> 00:07:36,486 ‫تا جواهر پیدا کنه، 210 00:07:36,521 --> 00:07:40,114 ‫با استفاده از مرکز سقلِ ‫پایین و قدرت بویاییش. 211 00:07:40,149 --> 00:07:41,324 ‫اون خیلی حرفه ای ... 212 00:07:41,565 --> 00:07:43,493 ‫اوه نه،قورتشون دادی. 213 00:07:43,528 --> 00:07:44,756 ‫اون جواهر هارو قورت داده. 214 00:07:45,697 --> 00:07:47,407 ‫خُب ... 215 00:07:50,445 --> 00:07:53,286 ‫به ناخونام رسیدم،آبمیوه درست کردم، 216 00:07:53,322 --> 00:07:55,454 ‫چون تری آبمیوه دوست داره. 217 00:07:55,490 --> 00:07:58,625 ‫بازنشستگی زود هنگام بهترین ‫تصمیمی بود که تا حالا گرفتم. 218 00:07:58,661 --> 00:07:59,752 ‫خُب،داری از دستش میدی. 219 00:07:59,787 --> 00:08:00,805 ‫مردم دارن میگن که 220 00:08:00,841 --> 00:08:02,254 ‫بهترین بازی سرقتی هست ‫که تا حالا انجام دادیم. 221 00:08:02,289 --> 00:08:05,336 ‫به نظر هولت کل دستش ‫رو کرده تو حلق چَدر. 222 00:08:05,336 --> 00:08:06,846 ‫در حالی که رُزا تو گوگل سرچ میکنه، 223 00:08:06,882 --> 00:08:08,469 ‫"چطور باعث استفراغ سگ بشیم". 224 00:08:08,675 --> 00:08:09,674 ‫آره 225 00:08:09,710 --> 00:08:10,968 ‫همونطور که گفتم،داریم بدجور خوش میگذرونیم. 226 00:08:12,040 --> 00:08:13,599 ‫چرا باید جواهر هارو قورت بده؟ 227 00:08:13,634 --> 00:08:16,810 ‫خُب،عکس چَدر رو در صفحه ی اینستاگرام ‫"سگ های خپل" 228 00:08:16,845 --> 00:08:18,900 ‫به عنوان سگی که اضافه وزن ‫داره گذاشته بودن. 229 00:08:18,936 --> 00:08:21,331 ‫کامنت اول هم بهش گفته بود "پادشاه ضخیم". 230 00:08:21,367 --> 00:08:23,817 ‫کوین و من مجبورش کردیم رژیم بگیره. 231 00:08:23,852 --> 00:08:26,820 ‫فکر کنم اونقدر گرسنه شده که ‫جواهر هارو با غذا اشتباه گرفته. 232 00:08:26,855 --> 00:08:28,188 ‫واسه همین آدم با سگ ها تیم تشکیل نمیده. 233 00:08:28,305 --> 00:08:30,457 ‫خیلی بهتر از تیمی هست که ‫هر سال با بیل تشکیل میدی. 234 00:08:30,630 --> 00:08:31,589 ‫بیل انسان ـه. 235 00:08:31,625 --> 00:08:33,601 ‫اون میتونه از جایی به جز ‫ دهنش هم استفاده کنه. 236 00:08:33,637 --> 00:08:35,591 ‫- نه اگه ازم نخوای. ‫- بیل،نپر وسط حرف 237 00:08:35,627 --> 00:08:37,479 ‫فقط دارم میگم. ‫من تفاوتی با سگ ندارم. 238 00:08:37,515 --> 00:08:38,481 ‫هیچ کمکی نمیکنی. 239 00:08:38,517 --> 00:08:40,995 ‫ما باید چَدر رو همین الان ببریم دکتر. 240 00:08:41,031 --> 00:08:42,199 ‫آفرین. 241 00:08:45,207 --> 00:08:46,240 ‫عجب نمایشی 242 00:08:46,276 --> 00:08:48,410 ‫چَدر هیچ جواهری رو قورت نداده. 243 00:08:48,446 --> 00:08:51,080 ‫اینا همش حقه‌س، ‫درست مثل دروغ بی نقص من 244 00:08:51,116 --> 00:08:52,875 ‫- در مورد لباس کدو تنبل ‫- اون خیلی خوب بود. 245 00:08:52,911 --> 00:08:56,297 ‫اصلا امکان نداره هیچکدوم از اینا درست باشه. 246 00:08:56,399 --> 00:08:58,366 ‫آره،میتونید جواهر ها رو ‫زیر اشعه ی ایکس ببینید. 247 00:08:58,721 --> 00:08:59,645 ‫باشه،پس واقعیه. 248 00:08:59,680 --> 00:09:01,730 ‫اوه،ببخشید اینا کی هستن؟ 249 00:09:01,765 --> 00:09:04,247 ‫ما همکار هستیم و داریم ‫ بازی سرقت هالووین بازی میکنیم. 250 00:09:04,283 --> 00:09:05,958 ‫واقعا به دامپزشکت در مورد چیزی نگفتی؟ 251 00:09:05,994 --> 00:09:07,794 ‫به نظرم چون چدر جواهرها رو داره 252 00:09:07,830 --> 00:09:10,413 ‫و جزو دارایی های منه،پس ما برنده شدیم. 253 00:09:10,449 --> 00:09:11,438 ‫آره،به نظرم حله. 254 00:09:11,474 --> 00:09:12,607 ‫وقت سخنرانی پایانی ـه 255 00:09:12,643 --> 00:09:14,935 ‫مطمئنم که در تعجب هستید ‫که چطور تونستیم موفق بشیم. 256 00:09:14,971 --> 00:09:17,564 ‫نه،ما سرقت رو همینجا همین الان ادامه میدیم. 257 00:09:17,778 --> 00:09:18,702 ‫من قراره بشکافمش. 258 00:09:18,738 --> 00:09:20,437 ‫نه،نه،نه،نه،نیازی به جراحی نیست. 259 00:09:20,473 --> 00:09:21,496 ‫جواهر ها اونقدر ریز هستند که 260 00:09:21,532 --> 00:09:23,625 ‫اون احتمالا بدون ناراحتی بتونه ‫اونارو دفع کنه. 261 00:09:23,661 --> 00:09:25,794 ‫اصطلاح پزشکی واسه دفع کردن،خارج کردن هستش. 262 00:09:25,830 --> 00:09:26,961 ‫- اینطور نیست. ‫- همم؟ 263 00:09:26,997 --> 00:09:29,590 ‫باشه،پس منتظر میمونیم ‫ تا چدر جواهر هارو بده، 264 00:09:29,626 --> 00:09:32,001 ‫و دفعه ی بعدی که همه‌مون بیکار بودیم ‫ دوباره سرقت رو شروع میکنیم. 265 00:09:32,005 --> 00:09:33,402 ‫عالیه،اون زمان قراره کی باشه؟ 266 00:09:33,546 --> 00:09:34,522 ‫4 ماه بعد 267 00:09:34,558 --> 00:09:35,563 ‫خانوم ها و آقایون 268 00:09:35,716 --> 00:09:38,908 ‫به بازیِ سرقت هالووینِ روزِ ولنتاین خوش آمدید! 269 00:09:38,995 --> 00:09:41,490 ‫- هنوز دارید این بازی رو میکنین؟ ‫- چرا اینقدر کنجکاوی تری؟ 270 00:09:41,584 --> 00:09:42,959 ‫امیدواری تورو هم مشارکت بدیم؟ 271 00:09:42,995 --> 00:09:44,587 ‫- چون نمیتونی ‫- اوه،نه 272 00:09:44,679 --> 00:09:47,357 ‫من نمیخوام با یه سِری سنگ که ‫ تو کون سنگ بوده مسابقه بدم. 273 00:09:47,357 --> 00:09:48,273 ‫قرار بود چیکار کنم؟ 274 00:09:48,309 --> 00:09:50,276 ‫باید بهتون بگم که کون سگ، 275 00:09:50,312 --> 00:09:51,820 ‫- از دهن آدم تمیز تره. ‫- این نمیتونه حقیقت داشته باشه 276 00:09:51,856 --> 00:09:54,157 ‫خُب،دهن سگ تمیز تر از دهن انسان ـه، 277 00:09:54,193 --> 00:09:55,618 ‫و دهن سگ کونشو لیس میزنه، 278 00:09:55,654 --> 00:09:57,093 ‫پس بهم بگید کجای تئوریم ایراد داره؟ 279 00:09:58,449 --> 00:09:59,449 ‫اون هیچ جوابی نداره. 280 00:09:59,485 --> 00:10:01,598 ‫خیلی خُب،سرقت از همونجایی ‫ که ولش کرده بودیم،آغاز میشه. 281 00:10:01,634 --> 00:10:04,052 ‫6 ساعت وقت مونده و 3 تیم باقی موندن. 282 00:10:04,088 --> 00:10:06,764 ‫و حالا جواهر هایِ ابدیتِ استریل شده 283 00:10:06,800 --> 00:10:08,934 ‫دوباره تحت مراقبت بیل قرار میگیره. 284 00:10:08,970 --> 00:10:10,895 ‫اوه،واو،بیل انگار 4 ماه سختی رو داشتی. 285 00:10:10,931 --> 00:10:12,898 ‫راستش در واقع سه ماه خوب بود، 286 00:10:12,934 --> 00:10:15,444 ‫و بعدش یه ماه واقعا بد. 287 00:10:15,480 --> 00:10:17,517 ‫باشه،ولی تو اینجایی و ‫خوشحال تر از همیشه ای. 288 00:10:17,756 --> 00:10:18,774 ‫نمیدونم چرا این فکرو میکنی. 289 00:10:20,805 --> 00:10:22,313 ‫بذارید سرقت دوباره آغاز بشه. 290 00:10:24,348 --> 00:10:27,279 ‫خیلی خُب،برنامه ی دود تو فاجعه بود. 291 00:10:27,601 --> 00:10:29,568 ‫آره،چون سگ تو جواهر ها رو خورد. 292 00:10:29,603 --> 00:10:30,945 ‫چون تو افتادی و انداختیشون. 293 00:10:30,980 --> 00:10:32,947 ‫آره،چون یکی سر راه من صندلی گذاشته بود، 294 00:10:32,982 --> 00:10:33,948 ‫که قرا نبود اونجا باشه. 295 00:10:33,983 --> 00:10:35,550 ‫ببخشید،داری منو متهم میکنی؟ 296 00:10:35,586 --> 00:10:36,718 ‫واضح نبود؟ 297 00:10:36,754 --> 00:10:37,753 ‫میخوای که به زبان لاتین هم بگم؟ 298 00:10:37,789 --> 00:10:39,923 ‫فکر کنم تو کارمو خراب کردی. 299 00:10:39,959 --> 00:10:40,925 ‫هیچوقت امکان نداره این کارو بکنم. 300 00:10:40,961 --> 00:10:41,885 ‫من میخوام برنده بشم، 301 00:10:42,079 --> 00:10:44,933 ‫که واسه همین میخوام ‫عملیات فابیوس رو شروع کنم. ‫(اشاره به سردار رومی که عملیات شبیخون انجام میداد) 302 00:10:45,069 --> 00:10:47,578 ‫باشه،این به نظر باحال میاد. 303 00:10:47,708 --> 00:10:49,174 ‫خُب،نباید باشه،من ممکنه اسمشو تغییر بدم. 304 00:10:49,380 --> 00:10:51,848 ‫رومن فابیوس ماکسیموسِ دیکتاتور 305 00:10:51,884 --> 00:10:56,185 ‫هانیبال رو بدون جنگ و تمرین صبر شکست داد. ‫(سیاست‌مدار، فرماندهٔ نظامی و ژنرال کارتاژی) 306 00:10:56,390 --> 00:10:57,398 ‫من نمیتونم صبور باشم. 307 00:10:57,548 --> 00:11:00,547 ‫همین الان نزدیک 4 ساعت به حرفات ‫در مورد فابیوس گوش کردم. 308 00:11:00,547 --> 00:11:02,976 ‫- دو ثانیه بود ‫- اوه،خفه شو. 309 00:11:03,093 --> 00:11:04,758 ‫و نزاع داخلی ادامه پیدا میکنه. 310 00:11:05,131 --> 00:11:06,639 ‫فکر کنم هنوز من و جِیک 311 00:11:06,675 --> 00:11:08,519 ‫تنها رابطه ی ناگسستنی رو در مرکز داریم. 312 00:11:09,061 --> 00:11:11,630 ‫راستش اون شوهر من. 313 00:11:11,666 --> 00:11:13,308 ‫اوه،هیشکی تا حالا طلاق نگرفته؟ 314 00:11:13,344 --> 00:11:14,612 ‫- چارلز ‫- من متاسفم 315 00:11:14,648 --> 00:11:16,473 ‫من فقط به خاطر سرقت هیجان زده ام. 316 00:11:16,509 --> 00:11:17,809 ‫حس و حال سرقت همه جارو پر کرده. 317 00:11:17,845 --> 00:11:19,430 ‫نه،ببین،یه چیزی داره اتفاق میفته. 318 00:11:19,466 --> 00:11:21,328 ‫واسه بیل هامرتروت گل آوردم. 319 00:11:21,363 --> 00:11:23,497 ‫این یه حقه‌س. 320 00:11:23,532 --> 00:11:25,666 ‫هیشکی تو زندگی بیل وجود نداره ‫ که واسش گل بفرسته. 321 00:11:25,701 --> 00:11:26,667 ‫درسته،یه خبری هست. 322 00:11:26,702 --> 00:11:27,793 ‫گل برای بیل هامرتروت. 323 00:11:27,828 --> 00:11:29,336 ‫چند نفر هستن؟ 324 00:11:29,371 --> 00:11:31,005 ‫- گل برای بیل ... ‫- چه اتفاقی داره میفته؟ 325 00:11:31,040 --> 00:11:32,047 ‫تو بهمون بگو. 326 00:11:32,082 --> 00:11:34,899 ‫تو تنها کسی هستی که تو این لحظه یِ مهم ‫مرموزانه سر و کله‌ش پیداش شده. 327 00:11:34,930 --> 00:11:36,294 ‫من با اسکالی تو دستشویی گیر کرده بودم. 328 00:11:36,330 --> 00:11:37,421 ‫- مثل کابوس بود ‫- واسه منم همینطور 329 00:11:37,457 --> 00:11:39,846 ‫هیچکاک و من هیچ وقت جدا نبودیم. 330 00:11:39,882 --> 00:11:40,931 ‫حتی نمیدونم ناهار چی خورده. 331 00:11:40,966 --> 00:11:43,230 ‫- ساندویچ ایتالیایی ‫- ولی با کدوم نوع چیپس؟ 332 00:11:43,266 --> 00:11:44,685 ‫باشه،بس کنید،وقتی واسه این کارا نداریم. 333 00:11:44,720 --> 00:11:46,895 ‫همگی،محاصره ی دفاعی ‫تشکیل بدید،از بیل حفاظت کنید. 334 00:11:46,930 --> 00:11:47,938 ‫از جواهر ها حفاظت کنید. 335 00:11:47,973 --> 00:11:49,768 ‫هیچی نمیبینم،خیلی زیاد‌ن. 336 00:11:49,804 --> 00:11:52,479 ‫- صبرکن،اونا دارن میرن. ‫- آره،چون جواهر ها نیستن. 337 00:11:52,515 --> 00:11:54,357 ‫- جواهر ها نیستن. ‫- البته که نیستن. 338 00:11:54,412 --> 00:11:56,546 ‫این کاملا مشخصه که کار چارلز بویل ـه. 339 00:11:56,655 --> 00:11:58,288 ‫مادر گلفروش. 340 00:11:58,324 --> 00:12:00,217 ‫فکر میکنی من اینجور دسته گل درست میکنم؟ 341 00:12:00,253 --> 00:12:02,512 ‫من این همه گلِ ژیپسوفیلا میذارم؟ ‫در من چی فکر میکنی؟ 342 00:12:02,548 --> 00:12:05,224 ‫شاید تری بود که گل هارو فرستاد. 343 00:12:05,260 --> 00:12:07,853 ‫آره،من واقعا میخوام 2000 دلار 344 00:12:07,889 --> 00:12:09,564 ‫روز ولنتاین به کسی جز زنم هدیه بدم! 345 00:12:09,600 --> 00:12:11,567 ‫- اوه،اون اعتراف کرد. ‫- نه،رُزا جواهر هارو برداشته. 346 00:12:11,747 --> 00:12:14,381 ‫من دیدم که یواشکی رفتی ‫ طرف اون مردِ تحویل دهنده یِ گل 347 00:12:14,416 --> 00:12:16,050 ‫که جواهر هارو بهت داد و ‫تو هم به اسکالی دادی 348 00:12:16,085 --> 00:12:17,051 ‫که اونم تو دهنش گذاشت. 349 00:12:17,086 --> 00:12:19,013 ‫- این چرنده ‫- آره،چرنده 350 00:12:19,745 --> 00:12:21,990 ‫خیلی خُب،باشه،ولی هیشکی اوناروبرنمیداره. 351 00:12:22,026 --> 00:12:22,992 ‫آره 352 00:12:23,028 --> 00:12:25,498 ‫هیشکدومتون جرئت ندارید ‫ دست تو دهن اسکالی کنید. 353 00:12:25,594 --> 00:12:27,475 ‫- آره ‫- کی میدونه چه مریضی هایی داره 354 00:12:27,511 --> 00:12:29,717 ‫دکترام هم حتی نمیدونن. 355 00:12:30,842 --> 00:12:32,141 ‫اسکالی،چرا صدات مبهم نبود؟ 356 00:12:32,177 --> 00:12:33,400 ‫آره،اون قورتشون داده. 357 00:12:33,435 --> 00:12:34,574 ‫میتونید جواهر هارو اینجا ‫زیر اشعه ی ایکس ببینید. 358 00:12:34,610 --> 00:12:35,903 ‫و مطمئنی که اونا جواهر ها هستن، 359 00:12:35,938 --> 00:12:37,530 ‫و مشکل جدی دیگه ای در موردش وجود نداره؟ 360 00:12:37,566 --> 00:12:39,400 ‫خُب،قسمتی که مشکل جدی داره ... 361 00:12:39,436 --> 00:12:41,069 ‫- اگه اینجارو نگاه کنید ... ‫- اوه،هیشکی اهمیتی نمیده. 362 00:12:41,105 --> 00:12:42,654 ‫این چه مفهومی واسه سرقت داره؟ 363 00:12:43,324 --> 00:12:45,119 ‫- دو ماه بعد ‫- خانوم ها و آقایون، 364 00:12:45,280 --> 00:12:49,284 ‫به بازیِ سرقتِ هالووینِ روزِ ولنتاینِ ‫ عیدِ شکر گذاری خوش اومدید. 365 00:12:51,645 --> 00:12:53,700 ‫دوباره از همونجایی که ‫ رهاش کرده بودیم ادامه بدیم. 366 00:12:53,736 --> 00:12:54,883 ‫جواهر های ابدیت ... 367 00:12:54,919 --> 00:12:57,599 ‫شماها هنوز داری این بازی رو میکنی؟ ‫میدونید که الان آپریل ـه؟ 368 00:12:57,635 --> 00:12:58,768 ‫آره تری،هنوز داریم ‫بازیش میکنیم. 369 00:12:58,804 --> 00:12:59,936 ‫و هنوزم داریم بدجوری خوش میگذرونیم. 370 00:12:59,972 --> 00:13:01,154 ‫چرا جواهر ها رنگ پریده شدن؟ 371 00:13:01,190 --> 00:13:03,327 ‫فکر کنم بدنِ اسکالی ‫ رنگ اونارو از بین بُرده. 372 00:13:03,327 --> 00:13:03,791 ‫نمیدونم عزیزم. 373 00:13:03,826 --> 00:13:05,244 ‫تو داری تمام تصوراتم از تری ‫از بین میبری. 374 00:13:05,280 --> 00:13:08,633 ‫به هر حال،جواهر های ابدیت قراره برگرده به بیل. 375 00:13:08,841 --> 00:13:11,267 ‫که زندگیش حتی بیشتر از قبل از هم پاشیده. 376 00:13:11,412 --> 00:13:13,212 ‫- ماه مارس سختی رو داشتی رفیق؟ ‫- آره،فقط بایذ بگم که 377 00:13:13,248 --> 00:13:14,840 ‫اون شلوارم که جیب داشت رو فروختم، 378 00:13:14,876 --> 00:13:17,178 ‫پس جواهر هارو میذارم تو شورتم. 379 00:13:17,214 --> 00:13:19,015 ‫- نه ‫- من بهش یه کیف کمری میدم. 380 00:13:19,050 --> 00:13:20,182 ‫میتونم نگهش دارم؟ 381 00:13:20,217 --> 00:13:21,833 ‫این همون چیزی میتونه باشه که ‫نیاز داشتم تا زندگیم رو دگرگون کنم. 382 00:13:21,869 --> 00:13:23,502 ‫آره بیل،میتونی کیف کمری رو نگهش داری. 383 00:13:23,538 --> 00:13:25,171 ‫نیازی نیست که هیچ کاری واسش بکنم،مگه نه؟ 384 00:13:25,207 --> 00:13:26,674 ‫چون اگه بخوای، 385 00:13:26,710 --> 00:13:28,097 ‫من هر کاری میکنم. ‫حتی از اینا ... 386 00:13:30,994 --> 00:13:32,461 ‫اون حرکت نشون دهنده چیه؟ 387 00:13:32,497 --> 00:13:35,131 ‫هیشکی جواب نده. ‫به هر حال یه بروزرسانی از سرقت داریم. 388 00:13:35,167 --> 00:13:38,068 ‫کمتر از یه ساعت وقت هست ‫ و 2 تا تیم باقی موندن. 389 00:13:38,104 --> 00:13:38,669 ‫دو تا؟ 390 00:13:38,669 --> 00:13:42,591 ‫دکترم میگه ممکنه یهو بیفتم بمیرم، ‫پس باید کنار بکشم. 391 00:13:42,627 --> 00:13:44,260 ‫این عادلانه نیست،باید یه ‫ هم تیمی جدید بگیرم. 392 00:13:44,296 --> 00:13:45,762 ‫- تِری،میخوای برگردی؟ ‫- نه 393 00:13:45,798 --> 00:13:48,057 ‫من آبمیوه ی انبه ی خودمو میخوام. 394 00:13:48,093 --> 00:13:51,156 ‫ببخشید رُزا،اگه میخوای تو این زمان ‫از بازی هم تیمی عوض کنی،باید 395 00:13:51,182 --> 00:13:52,482 ‫مهارتی به اندازه ی اسکالی داشته باشه. 396 00:13:52,518 --> 00:13:54,561 ‫- من در دسترس ام ‫- درسته،یا ... 397 00:13:56,045 --> 00:13:57,529 ‫اون کمد اسناد هم میتونه اسکالی باشه. 398 00:13:57,565 --> 00:13:58,531 ‫میفهمم،سر هردوشون صاف ـه. 399 00:13:58,567 --> 00:14:01,034 ‫ولی اگه بخوایم این یه تعویض عادلانه باشه، 400 00:14:01,070 --> 00:14:04,038 ‫به نظر باید از دستشویی مردانه شروع کنی. 401 00:14:04,074 --> 00:14:06,834 ‫- بیخیال ‫- بذارید بازی سرقت دوباره شروع بشه 402 00:14:11,560 --> 00:14:12,902 ‫باشه، 5 دقیقه ی دیگه 403 00:14:12,937 --> 00:14:14,679 ‫ده دقیقه ی دیگه 10 تا خرگوش ‫ مثل ما از در خارج میشن. 404 00:14:14,715 --> 00:14:17,406 ‫ما باهاشون قاطی میشیم و ‫ جواهر هارو برمیداریم،ساده‌س. 405 00:14:17,441 --> 00:14:19,575 ‫لباسِ خرگوشیِ من چه تفاوتی با این داشت؟ 406 00:14:19,610 --> 00:14:21,009 ‫اوه،خیلی متفاوته. 407 00:14:21,045 --> 00:14:23,513 ‫بهشون عینک و جلیقه ی آبی اضافه کردم. 408 00:14:23,549 --> 00:14:24,682 ‫جلیقه ها هیچ فرقی ‫ ایجاد نمیکنن. 409 00:14:24,718 --> 00:14:26,794 ‫جلیفه ها باعث وقار میشه. 410 00:14:27,239 --> 00:14:28,644 ‫باسنت باعث وقار میشه! 411 00:14:31,546 --> 00:14:34,062 ‫آماده شو،خرگوشا ممکنه هر لحظه بیان اینجا. 412 00:14:34,098 --> 00:14:35,481 ‫از کجا میدونی برنامشون اینه؟ 413 00:14:35,517 --> 00:14:36,858 ‫چون جِیک بهم گفته. 414 00:14:36,894 --> 00:14:38,063 ‫- واقعا؟ ‫- آره 415 00:14:38,204 --> 00:14:41,005 ‫اون خیلی اعصابش از هولت خرد بود ... ‫میدونستم که قراره اینطور بشه ... 416 00:14:41,041 --> 00:14:42,967 ‫این چیزیه که همش در موردش صحبت میکنه ... 417 00:14:43,003 --> 00:14:44,839 ‫- تو مشاوره ‫- چی؟ 418 00:14:45,026 --> 00:14:47,118 ‫مسئله اینه جلیقه ی خرگوش ‫ باعث وقار اون میشه. 419 00:14:47,154 --> 00:14:49,656 ‫ولی نمیتونم بهش بگم،چون برنده میشه. 420 00:14:49,692 --> 00:14:51,992 ‫اوه،هی،این عجیبه که جِین جِتسون ... 421 00:14:52,028 --> 00:14:53,828 ‫مشاوری پیدا کردی ‫که بذاره اینکارو بکنی؟ 422 00:14:53,908 --> 00:14:55,375 ‫نه،به یه بازیگر پول میدادم 423 00:14:55,411 --> 00:14:56,669 ‫تا وانمود کنه ماه ها داره درمانش میکنه. 424 00:14:56,705 --> 00:14:58,213 ‫راستش اون واقعا تونست کمکش کنه. 425 00:14:58,249 --> 00:14:59,882 ‫اوه،جیک راجع به منم چیزی گفت، 426 00:14:59,918 --> 00:15:00,919 ‫وقتی که داشتی گوش میدادی؟ 427 00:15:03,120 --> 00:15:04,413 ‫اون خرگوشا کجان؟ 428 00:15:08,450 --> 00:15:10,327 ‫پسر،اون چیز واقعا سنگینه،هان؟ 429 00:15:12,871 --> 00:15:16,590 ‫دارن میان،خرگوشایِ جلیقه پوشِ زیبای من. 430 00:15:17,008 --> 00:15:18,182 ‫اوه خدای من،خیلی باحالن. 431 00:15:18,218 --> 00:15:19,184 ‫- چی گفتی؟ ‫- هیچی 432 00:15:19,220 --> 00:15:20,186 ‫هیچی،ازشون متنفرم. 433 00:15:20,222 --> 00:15:22,173 ‫- احتمالا حتی این نقشه جواب نمیده. ‫- بیا بریم 434 00:15:22,965 --> 00:15:24,974 ‫داره اتفاق میفته،بذار سرت. 435 00:15:25,009 --> 00:15:25,975 ‫اوه،با کمال میل. 436 00:15:26,010 --> 00:15:27,531 ‫من غرق شدن تو نقش رو خیلی دوست دارم. 437 00:15:27,567 --> 00:15:30,325 ‫من آرگایل جیمز هاپفورد،یه خرگوش مجرد هستم. 438 00:15:30,361 --> 00:15:32,704 ‫که یه رابطه ی جنجالی با یه غاز داره. 439 00:15:32,740 --> 00:15:34,665 ‫خفه شو و اونو بذار رو سر لعنتیت. 440 00:15:34,701 --> 00:15:36,167 ‫سلام خرگوش ها. 441 00:15:36,293 --> 00:15:38,094 ‫باشه،فقط آروم باش و باهاشون قاطی شو. 442 00:15:38,314 --> 00:15:40,948 ‫- جِیک،اون خرگوشا کی هستن؟ ‫- باید ایمی و چارلز باشن 443 00:15:40,983 --> 00:15:41,991 ‫مارو میبینن،بزن بریم. 444 00:15:42,026 --> 00:15:42,992 ‫ولش کن بیل،ولش کن. 445 00:15:43,027 --> 00:15:44,285 ‫بجنب هولت،تکون بخور. 446 00:15:44,320 --> 00:15:46,120 ‫نه،من نمیتونم با این دستای خزدار ‫کیف کمری رو باز کنم. 447 00:15:46,155 --> 00:15:47,329 ‫تو داری منو میزنی جیک. 448 00:15:47,364 --> 00:15:49,164 ‫من نمیتونم چیزی رو تشخیص بدم،لباس همه یکیه. 449 00:15:49,199 --> 00:15:51,166 ‫- اوه،رُزا داره میاد. ‫- بیل هم داره فرار میکنه. 450 00:15:51,201 --> 00:15:52,668 ‫نه،مچ پاشو گرفتم. 451 00:15:52,703 --> 00:15:54,292 ‫منو ول کنین،منو ول کنین. 452 00:15:54,687 --> 00:15:56,320 ‫یکی کیف کمری رو برداشت. 453 00:15:56,356 --> 00:15:57,864 ‫میرن به طرف پشت بوم. 454 00:15:57,900 --> 00:15:59,610 ‫برو،برو،برو،برو،برو 455 00:16:03,655 --> 00:16:05,830 ‫- هنوز دارن این بازی رو میکنن؟ ‫- تری بود؟ 456 00:16:05,866 --> 00:16:08,125 ‫نه،من نبودم. 457 00:16:08,261 --> 00:16:11,223 ‫صبرکن ببینم،اگه تو تری ‫هستی،پس اون باید رُزا باشه. 458 00:16:15,893 --> 00:16:17,253 ‫چه خبر بازنده ها؟ 459 00:16:22,301 --> 00:16:23,767 ‫آره. 460 00:16:24,895 --> 00:16:27,448 ‫- رُزا،شگفت انگیز بود. ‫- شگفت انگیز نبود. 461 00:16:27,517 --> 00:16:28,900 ‫اون دستبند خودشو با هم تیمیش باز کرد. 462 00:16:28,936 --> 00:16:29,902 ‫اون رد صلاحیت میشه. 463 00:16:29,938 --> 00:16:34,823 ‫بازی رو لغو و در تعطیلات بعدی در روز زمین، ‫دوباره از سر میگیریم،بازیِ سرقت در روز زمین. 464 00:16:34,904 --> 00:16:36,030 ‫- عالیه ‫- اشتباهه 465 00:16:36,065 --> 00:16:37,781 ‫قوانین میگن نمیتونم دستبند رو باز کنم، 466 00:16:37,816 --> 00:16:38,782 ‫و منم نکردم. 467 00:16:38,817 --> 00:16:41,052 ‫اوه،این عادلانه نیست،من ‫نمیتونستم دست پرالتا رو ببرم. 468 00:16:41,487 --> 00:16:42,745 ‫سال بعد در دستور کار قرار میدم. 469 00:16:42,780 --> 00:16:44,954 ‫راستش،فکر کنم دیگه باید بیخیال ‫ قضیه ی دستبند بشیم. 470 00:16:44,990 --> 00:16:46,533 ‫این فوق العاده‌س،چطور انجامش دادی رُزا؟ 471 00:16:46,588 --> 00:16:48,167 ‫خُب،موقع هالووین 472 00:16:48,202 --> 00:16:50,919 ‫میدونستم جِیک اولین حرکت رو ‫میکنه و باید آماده میشدم. 473 00:16:50,954 --> 00:16:51,962 ‫تو در مه قایم شده بودی، 474 00:16:51,997 --> 00:16:53,756 ‫کار هولت نبود که صندلی رو تو راهم قرار داد. 475 00:16:53,791 --> 00:16:54,965 ‫نه،من قرار دادم. 476 00:16:55,000 --> 00:16:57,728 ‫من میخواستم کسی باشم که ‫مسئول این پیروزی‌مونه. 477 00:16:57,784 --> 00:16:59,251 ‫- چی؟ ‫- ما باختیم. 478 00:16:59,287 --> 00:17:01,421 ‫دیگه نباید اون اخلاق تیمی رو رعایت کنیم. 479 00:17:01,457 --> 00:17:02,457 ‫عوضی. 480 00:17:02,493 --> 00:17:04,085 ‫به هر حال،میدونستم چدر قرار بیاد. 481 00:17:04,121 --> 00:17:06,005 ‫اوه،همه دوست دارن چدر رو ببینن. 482 00:17:06,041 --> 00:17:07,591 ‫اون خیلی اینجاست،من هیچوقت آرلو رو نمیارم. ‫(اسم سگ رُزا) 483 00:17:07,627 --> 00:17:08,801 ‫- کی؟ ‫- دقیقا 484 00:17:08,837 --> 00:17:10,095 ‫من یه سال هر روز صبح 485 00:17:10,131 --> 00:17:11,514 ‫بهش ژامبون میدادم. 486 00:17:11,550 --> 00:17:13,350 ‫اوه،پس واسه همین اونقدر چاق شد 487 00:17:13,386 --> 00:17:15,145 ‫و سر از صفحه ی اینساگرام ‫"سگ های خپل" درآورد. 488 00:17:15,181 --> 00:17:16,230 ‫عکس اونو من ارسال کردم. 489 00:17:16,266 --> 00:17:18,233 ‫و وقتی هم که تو باعث شدی چدر ‫ رژیم بگیره،تنها کاری که باید میکردم 490 00:17:18,269 --> 00:17:20,528 ‫که اون جواهرات رو آغشته ‫ به ژامبون کنم. 491 00:17:20,564 --> 00:17:22,121 ‫چرا میخواستی چدر جواهر هارو قورت بده؟ 492 00:17:22,157 --> 00:17:23,665 ‫چون میخواستم چیزا رو به تاخیر بندازم. 493 00:17:23,701 --> 00:17:25,752 ‫دومین قسمت از نقشه ی من ‫ در روز ولنتاین رقم خورد، 494 00:17:25,788 --> 00:17:27,296 ‫که خیلی هم بی نقص پیش رفت. 495 00:17:27,399 --> 00:17:29,741 ‫اوه،من که نمیگم بی نقص،چون اسکالی ‫جواهر هارو قورت داد. 496 00:17:29,777 --> 00:17:31,244 ‫چون من گولش زدم،زیاد سخت نبود. 497 00:17:31,280 --> 00:17:32,871 ‫از همون ژامبونی که به چَدر ‫داده بودم استفاده کردم. 498 00:17:32,907 --> 00:17:33,965 ‫ژامبونِ روی میز. 499 00:17:35,864 --> 00:17:36,830 ‫هفت روز پشت سر هم. 500 00:17:36,959 --> 00:17:41,077 ‫حالا دیگه وقتی جایی غذا پیدا میکنم،باید ‫قبل از خوردن دوبار فکر کنم،خیلی ممنون. 501 00:17:41,158 --> 00:17:42,791 ‫دوباره جواهر هارو به ژامبون آغشته کردم، 502 00:17:42,827 --> 00:17:44,544 ‫و همه چیز کشید به روز شکر گذاری ‫زمانی که بلاخره 503 00:17:44,580 --> 00:17:45,963 ‫از شر اسکالی به عنوان هم تیمیم خلاص شدم. 504 00:17:45,999 --> 00:17:49,132 ‫دکتر،من میخوام بهت پول بدم تا ‫به اسکالی بگی شرکت نکنه ... 505 00:17:49,421 --> 00:17:50,762 ‫شرکت کنه؟نه،نه،نه. 506 00:17:50,798 --> 00:17:52,223 ‫نورم اسکالی نباید در هیچ فعالیتی شرکت کنه. 507 00:17:53,305 --> 00:17:54,832 ‫اون ممکنه بمیره،الان بهش زنگ میزنم. 508 00:17:55,060 --> 00:17:57,712 ‫حالا میتونستم یه هم تیمی داشته باشم ‫که بتونم دستش رو بِبُرم. 509 00:17:57,748 --> 00:17:59,352 ‫فقط یکم کمک از تری میخواستم. 510 00:17:59,388 --> 00:18:01,229 ‫پسر اون چیز واقعا سنگینه،هان؟ 511 00:18:01,608 --> 00:18:02,874 ‫لوازم رو آوردی؟ 512 00:18:02,983 --> 00:18:05,575 ‫ولی تو بازنشست شده بودی، ‫از اسموتی خودت لذت میبردی. 513 00:18:05,611 --> 00:18:07,848 ‫آره،ولی بعد از مدتی احساس طردشدن کردم. 514 00:18:07,884 --> 00:18:09,309 ‫و اگه بخوام صادق باشم، 515 00:18:09,345 --> 00:18:10,311 ‫اسموتی ها زیاد هم خوب نبودن. 516 00:18:10,347 --> 00:18:11,491 ‫نمیدونم چرا اینطور بود. 517 00:18:11,527 --> 00:18:13,410 ‫شاید به این خاطر بود که ‫به اسموتیت ژامبون ریختم. 518 00:18:13,446 --> 00:18:16,237 ‫من تنها کسی هستم که ژامبون بهش نخوروندن؟ 519 00:18:16,347 --> 00:18:18,378 ‫صبرکن،تو چطور در مورد نقشه ی جیک خبر داشتی؟ 520 00:18:18,516 --> 00:18:20,441 ‫تو تنها کسی نبودی که به ‫ مشاوره ی اون گوش میدادی. 521 00:18:20,477 --> 00:18:22,444 ‫البته که خرگوشا باید عینک داشته باشن. 522 00:18:22,480 --> 00:18:24,155 ‫فقط باورم نمیشه چرا به فکر من نرسیده. 523 00:18:24,191 --> 00:18:25,282 ‫اوه،میدونی چیه؟ 524 00:18:25,318 --> 00:18:26,159 ‫بتی رابل هم بهم ... 525 00:18:26,308 --> 00:18:28,275 ‫شماها داشتید به مشاوره ی من گوش میدادید؟ 526 00:18:28,311 --> 00:18:30,278 ‫به نظر کار خلافی میاد ... 527 00:18:30,314 --> 00:18:32,031 ‫جِیک،جِیک،الان نوبت رُزاست. 528 00:18:32,067 --> 00:18:33,925 ‫آره مرد،برو به اون مشاورِ جعلیِ خودت بگو. 529 00:18:33,961 --> 00:18:34,961 ‫اون جعلیه؟ 530 00:18:34,997 --> 00:18:36,004 ‫به هر حال،من جواهر هارو برداشتم، 531 00:18:36,040 --> 00:18:37,799 ‫از پشت بوم پریدم و ‫اسمم رو با اون شعله نوشتم. 532 00:18:37,835 --> 00:18:39,766 ‫صبرکنفچرا سرقتت رو داشتی عقب مینداختی؟ 533 00:18:39,802 --> 00:18:41,602 ‫نمیتونستی همون هالووین برنده بشی؟ 534 00:18:41,638 --> 00:18:42,638 ‫اوه،میتونستم. 535 00:18:42,964 --> 00:18:44,889 ‫اینا جواهرهای واقعیِ هالووین هستن 536 00:18:44,925 --> 00:18:47,017 ‫قبل از اینکه چَدر اونارو ‫بخوره،عوضشون کرده بودم. 537 00:18:47,053 --> 00:18:48,978 ‫همچنین تو روز ولنتاین هم بردم. 538 00:18:49,014 --> 00:18:50,231 ‫چه اتفاقی داره میفته؟ 539 00:18:50,267 --> 00:18:52,401 ‫قبل از اینکه اون جواهر هارو به ‫ اسکالی بدم عوضشون کردم، 540 00:18:52,437 --> 00:18:54,404 ‫و بعدش امروز پیروز شدم. 541 00:18:54,440 --> 00:18:58,090 ‫تا وقتی شما احمقا دارید در مورد ‫دوبار برنده شدن باهم دعوا میکنید، 542 00:18:58,148 --> 00:18:59,114 ‫من 543 00:18:59,150 --> 00:19:01,826 ‫من اولین کسی شدم که سه بار برنده شده. 544 00:19:01,862 --> 00:19:03,574 ‫فکر کنم فقط یه چیز مونده که انجام بدم. 545 00:19:04,046 --> 00:19:07,365 ‫به سلامتی رُزا دیاز یه ‫ انسان شگفت انگیز/نابغه. 546 00:19:07,492 --> 00:19:08,927 ‫به سلامتی رُزا. 547 00:19:09,357 --> 00:19:11,705 ‫خُب،تو انجامش دادی، ‫ولی همیشه یه چیزی رو به یاد داشته باش، 548 00:19:12,137 --> 00:19:13,696 ‫اون جواهر ها تو کون اسکالی بودن. 549 00:19:13,732 --> 00:19:14,801 ‫- چطور جرئت میکنی؟ ‫- میدونم 550 00:19:14,837 --> 00:19:16,012 ‫فکر کنم برات خوشحالم،نمیدونم. 551 00:19:16,048 --> 00:19:17,639 ‫صبرکن،من یه سِری سوال ریاضی دارم. 552 00:19:17,786 --> 00:19:20,129 ‫اگه رُزا سه بار برنده شده، ‫اِسکالی هم دوبار شده؟ 553 00:19:20,165 --> 00:19:22,132 ‫- من الان با اسکالی برابر شدم؟ ‫- نه،نه،نه 554 00:19:22,168 --> 00:19:23,115 ‫من با اسکالی برابر شدم. 555 00:19:23,151 --> 00:19:24,455 ‫تو با کمد اسناد برابر شدی.. 556 00:19:24,491 --> 00:19:26,357 ‫کمد اسناد بیشتر از من برنده شده؟ 557 00:19:26,477 --> 00:19:27,652 ‫- آره،مشخصه. ‫- آره،همینطوره. 558 00:19:27,688 --> 00:19:28,612 ‫- همونطور که باید باشه. ‫- بچه ها بس کنید. 559 00:19:28,648 --> 00:19:30,490 ‫ما قراره بود پیروزی رُزا رو اینجا جشن بگیریم. 560 00:19:30,526 --> 00:19:32,201 ‫- نه اینکه دعوا کنیم. ‫- نه،نه،به دعوا ادامه بدید 561 00:19:32,591 --> 00:19:33,765 ‫واسه همین اینکارو کردم. 562 00:19:33,800 --> 00:19:36,393 ‫میدونید،یه جورایی هممون تو برد ‫ اول جیک سهیم بودیم، 563 00:19:36,428 --> 00:19:37,582 ‫پس این چهارمی منه. 564 00:19:37,618 --> 00:19:38,584 ‫چی؟نه 565 00:19:38,620 --> 00:19:39,628 ‫آره،نکته ی خوبیه. 566 00:19:39,664 --> 00:19:41,283 ‫اوه،ما همچنین کمک کردیم که هولت ببره. 567 00:19:41,443 --> 00:19:43,619 ‫اوه،خفه شو سانتیاگو،خفه شو. 568 00:19:43,655 --> 00:19:45,913 ‫- ببخشید؟ ‫- واو،خفه شو. 569 00:19:46,229 --> 00:19:47,571 ‫- چطور جرئت میکنی ... ‫- من دوبار برنده شدم. 570 00:19:47,606 --> 00:19:49,210 ‫این زن منه. 571 00:19:49,234 --> 00:19:52,694 «تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 572 00:19:52,718 --> 00:19:58,150 سی نما،مرجع دانلود فیلم و سریال [30nama] @officialcinama