1
00:00:00,360 --> 00:00:03,510
. ترسوها
2
00:00:03,510 --> 00:00:07,320
! خفه شيد و بذاريد خودم بار مسئوليتش رو به دوش بکشم
3
00:00:13,310 --> 00:00:17,620
... چيزي که تو الان لازم داري سخنراني براي بقيه نيست
4
00:00:17,620 --> 00:00:19,120
. تمرينه ...
5
00:00:21,100 --> 00:00:23,120
. تصميمم رو گرفتم
6
00:00:23,880 --> 00:00:27,030
. ارن تحت مسئوليت گروه شناسايي قرار گرفت
7
00:00:27,030 --> 00:00:29,920
. و مقرر شد که ماموريت هاي بيرون ديوار رو انجام بده
8
00:00:32,580 --> 00:00:33,940
! نگا کن ، دوست من
9
00:00:33,860 --> 00:00:36,460
حالا واقعا پيروز شديم
10
00:00:36,520 --> 00:00:39,620
اين اولين افتخار ماس
11
00:00:39,660 --> 00:00:40,720
. حالا ، دوست من
12
00:00:40,520 --> 00:00:45,920
بيا اين پيروزي رو جشن بگيريم و آماده ي مبارزه ي بعديمون بشيم
13
00:01:00,560 --> 00:01:06,120
هيچ مرگي بيهوده نيست
14
00:01:06,100 --> 00:01:11,720
تا وقتي فقط يه پيکان باقي بمونه ، مبارزمون ادامه داره
15
00:01:11,360 --> 00:01:14,440
... دشمنمون ديوونس ... اما شکستش مي ديم
16
00:01:14,340 --> 00:01:17,420
... دشمنمون گندس ... پس مي پريم روش
17
00:01:17,380 --> 00:01:21,060
شرافته که توي دستامونه
18
00:01:21,020 --> 00:01:23,360
و به نامِ پيروزي ، مي خونيم
19
00:01:23,300 --> 00:01:27,940
بال هاي آزادي روي پشتامونه
20
00:01:29,260 --> 00:01:35,380
به قلب هامون قسم مي خوريم
21
00:01:35,400 --> 00:01:39,920
به حلقه ي جنون حمله مي کنيم
22
00:01:41,500 --> 00:01:43,820
و توي آسمون فرياد مي کشيم
23
00:01:43,880 --> 00:01:48,080
بال هامون رو باز مي کنيم و فرياد مي زنيم ، آزادي
24
00:01:55,500 --> 00:02:01,500
forums.AnimWorld.net
25
00:01:55,500 --> 00:02:01,500
Sabzchidori & Sfmking کاري از
26
00:02:01,980 --> 00:02:06,980
واحد عمليات ويژه
27
00:02:01,980 --> 00:02:06,980
( پيش درآمدي به ضدحمله ( بخش دوم
28
00:02:07,540 --> 00:02:12,260
تروست
29
00:02:15,170 --> 00:02:21,400
مقر سابق واحد شناسايي
30
00:02:18,760 --> 00:02:21,490
. مقر سابق واحد شناسايي
31
00:02:22,960 --> 00:02:26,190
. يه قلعه ي قديميه که تجديد ساخت شده
32
00:02:26,190 --> 00:02:28,920
، با اينکه به نظر خفن مياد
33
00:02:29,490 --> 00:02:34,020
همچين مقري که از ديوارها و رودخونه ها دوره
34
00:02:34,020 --> 00:02:36,880
. به درد واحد شناسايي نمي خوره
35
00:02:37,940 --> 00:02:42,560
. داستان ساختنش برمي گرده به ذوق و شوق هاي اول تاسيس واحد شناسايي
36
00:02:42,560 --> 00:02:49,060
اما کي فک مي کرد همچين قلعه ي بزرگي براي مخفي کردن تو استفاده بشه ؟
37
00:02:52,580 --> 00:02:54,790
. شاخ نشو ، تازه کار
38
00:02:54,790 --> 00:02:55,480
چي ؟
39
00:02:55,980 --> 00:02:58,350
، نمي دونم اين مزخرفي که مي گن تو غولي راسته يا نه
40
00:02:58,350 --> 00:03:02,200
- اما نمي تونيم بذاريم کاپتان ليواي وقت ارزشمندشو
41
00:03:07,660 --> 00:03:11,150
. وقتي سوار اسبي و حرف هم مي زني معلومه زبونتو گاز مي گيري
42
00:03:11,150 --> 00:03:13,020
. اولين لحظه ، بيشترين تاثير رو روي بقيه داره
43
00:03:13,020 --> 00:03:15,410
ديدي اون تازه کار مثل چي ترسيده بود ؟
44
00:03:15,410 --> 00:03:19,020
. فک کنم اينقدر بد ضايع شدي که نمي دونست چي بگه
45
00:03:19,020 --> 00:03:22,980
. با اينحال ، هنوز همه چي همونطوره که فکر مي کردم
46
00:03:22,980 --> 00:03:26,640
هي ، تو قبلا اينجوري حرف نمي زدي مگه نه ؟
47
00:03:27,320 --> 00:03:31,930
، اگه ، بر حسب اتفاق مي خواي اداي کاپتان ليواي رو در بياري
48
00:03:31,930 --> 00:03:33,940
. خواهش مي کنم تمومش کن
49
00:03:33,940 --> 00:03:37,150
... آخه شما دوتا يه مو هم شبيه نيستيد
50
00:03:38,310 --> 00:03:41,140
مي خواي منو غل و زنجير کني ، پترا ؟
51
00:03:41,140 --> 00:03:45,160
. هنوز کلي راه داري تا زنِ مناسبِ من بشي
52
00:03:45,530 --> 00:03:48,560
. اگه زبونت رو گاز مي گرفتي و از خونريزي مي مردي راحت مي شديم
53
00:03:48,560 --> 00:03:51,460
. همش هم لاف مي زني که چند تا غول کشتي
54
00:03:51,460 --> 00:03:56,710
. خيالت راحت ؟ لافِ غول هايي که شما کشتيد رو هم براتون زدم
55
00:03:57,360 --> 00:04:01,940
، اينا افراد واحد عملياتِ ويژه ي گروه شناسايي هستن
56
00:04:01,940 --> 00:04:03,380
. يا واحد ليواي
57
00:04:03,380 --> 00:04:06,100
! واقعا که خاک بر سرت
58
00:04:06,100 --> 00:04:11,540
. پترا رال . ده تا غول رو کشته . توي کشتن 46 تا غول ديگه کمک کرده
59
00:04:12,600 --> 00:04:17,190
. آرورو بوسارتد . 39 تا غول کشته . توي کشتن 9 تا غول هم کمک کرده
60
00:04:18,020 --> 00:04:19,930
. اينا بهترين هاي بهترين هان
61
00:04:22,480 --> 00:04:27,770
. ارد جين . 14 تا کشته ، توي 32 تا کمک کرده
62
00:04:27,770 --> 00:04:32,210
. گانسر شولتز . 7 تا کشته ، توي 40 تا کمک کرده
63
00:04:33,690 --> 00:04:38,560
. اونا کار کشته هاي واحد شناسايي هستن که شخصا توسط کاپتان ليواي انتخاب شدن
64
00:04:38,560 --> 00:04:45,410
. و ... اينا همونايي هستن که اگه رم کنم ، منو مي کشن
65
00:04:47,230 --> 00:04:49,180
. چقدر علف هرز در اومده
66
00:04:49,490 --> 00:04:51,380
. به چه وضعي افتاده
67
00:04:51,380 --> 00:04:53,860
. خيلي وقته کسي ازش استفاده نکرده
68
00:04:53,860 --> 00:04:56,020
. احتمالا ، داخل هم يه سانت گرد و خاک نشسته
69
00:04:56,020 --> 00:04:59,070
. واقعا مشکل بزرگيه
70
00:04:59,760 --> 00:05:02,020
. بايد يه جوري درستش کنيم
71
00:05:10,850 --> 00:05:13,500
. طبقه ي بالا رو تميز کرديم
72
00:05:14,790 --> 00:05:17,630
من کجاي ساختمون بايد بخوابم ، قربان ؟
73
00:05:19,060 --> 00:05:21,130
. اتاق تو توي زيرزمينه
74
00:05:21,460 --> 00:05:23,900
بازم زيرزمين ، قربان ؟
75
00:05:23,900 --> 00:05:28,340
. معلومه . تو هنوز کنترلت دست خودت نيست
76
00:05:28,960 --> 00:05:31,080
، اگه تو خواب و بيداري غول بشي
77
00:05:31,080 --> 00:05:33,180
. اگه زيرزمين باشي ، حداقل مي تونيم سريع بگيريمت
78
00:05:33,750 --> 00:05:38,620
. اين يکي از شرايطي بود که در عوض دادنِ تو به ما برامون گذاشتن
79
00:05:38,620 --> 00:05:40,190
. قانونيه که بايد اطاعت کنيم
80
00:05:42,830 --> 00:05:44,520
. مي رم تو اتاقا بچرخم
81
00:05:44,520 --> 00:05:46,850
. ارن ، تو اين اتاقو تميز کن
82
00:05:46,850 --> 00:05:47,700
. چشم ، قربان
83
00:05:53,650 --> 00:05:55,660
. قيافت نشون مي ده خيلي نااميد شدي ، ارن
84
00:05:55,660 --> 00:05:56,840
بله ؟
85
00:05:56,840 --> 00:05:59,290
. راستي ، من ارن صدات مي زنم
86
00:05:59,290 --> 00:06:01,440
. آخه کاپتان ليواي اينجوري صدات مي زنه
87
00:06:01,440 --> 00:06:03,460
. هر چي نباشه ، اينجا حرف اون قانونه
88
00:06:03,840 --> 00:06:06,950
، خب ... من مشکلي با اين ندارم
89
00:06:06,950 --> 00:06:09,890
اما جدي قيافم نااميدي رو نشون مي ده ؟
90
00:06:09,890 --> 00:06:11,720
. اصلا تعجبي نداره
91
00:06:12,000 --> 00:06:16,360
اون شبيه اون قهرمان کامل و بي نقصي که مردم فکر مي کنن هست ، نيست ، مگه نه ؟
92
00:06:16,360 --> 00:06:20,910
، ليواي واقعي قدش کوتاهه
93
00:06:20,910 --> 00:06:23,660
. بدعنقه ، وحشيه و سخت مي توني بهش نزديک بشي
94
00:06:24,230 --> 00:06:31,060
. موضوع اين نيست . تعجبم بخاطر اين بود که چقدر راحت دستور بالايي ها رو اطاعت کرد
95
00:06:31,060 --> 00:06:35,980
فک مي کردي ، بخاطر قدرتش ، ديگه براش مهم نيست سلسله طبقات چيه ؟
96
00:06:35,980 --> 00:06:37,250
. بله
97
00:06:37,460 --> 00:06:40,990
. فک مي کردم حرف هيچ کس تو گوشش نره
98
00:06:40,990 --> 00:06:46,260
. خودمم جزئياتش رو نمي دونم ، اما شنيدم يه زماني واقعا همينجوري بوده
99
00:06:47,390 --> 00:06:53,670
. قبل از اينکه به واحد شناسايي ملحق بشه ، توي دنياي زيرزميني پايتخت ، براي خودش قاتلي بوده
100
00:06:54,860 --> 00:06:57,270
پس چرا همچين آدمي ... ؟
101
00:06:57,270 --> 00:07:01,140
. نمي دونم . نمي دونم دقيقا چه اتفاقي افتاد
102
00:07:01,140 --> 00:07:06,170
. طبق دستور فرمانده اروين به واحد شناسايي اومد
103
00:07:07,210 --> 00:07:08,450
فرمانده ؟
104
00:07:09,030 --> 00:07:10,530
! هي ، ارن
105
00:07:10,530 --> 00:07:12,570
بله ، قربان ؟
106
00:07:12,570 --> 00:07:16,290
. اصلا خوب نيست . از اول تميز کن
107
00:07:18,630 --> 00:07:22,650
پس مي خوايم توي اين سي روز ، بريم بيرون ديوار و يه قلعه براي پشتيباني درست کنيم ؟
108
00:07:23,540 --> 00:07:26,650
. تازه داريم با کارآموزهاي تازه کار هم مي ريم
109
00:07:27,120 --> 00:07:29,550
. البته اگه سرباز جديد گيرمون بياد
110
00:07:30,760 --> 00:07:35,010
. نظر منو بخواي ، مي گم داريم عجله مي کنيم
111
00:07:35,580 --> 00:07:39,360
. موقعيت فعلي ارن ، موقتيه
112
00:07:39,360 --> 00:07:44,940
. بايد خيلي تند و سريع ، به مرکز نشون بديم که چند مرده حلاجه
113
00:07:45,750 --> 00:07:49,680
- وگرنه ، دير يا زود ، ژاندارمري بازم سعي مي کنه
114
00:07:49,680 --> 00:07:52,610
با من هم آره ، اروين ؟
115
00:07:58,170 --> 00:08:01,120
. مثل هميشه شامه ي تيزي داري ، ميکه
116
00:08:02,290 --> 00:08:05,040
. اما در حد تو نيستم
117
00:08:06,310 --> 00:08:08,270
. وقتي زمان مناسبش رسيد ، بهت مي گم
118
00:08:15,980 --> 00:08:20,100
، فک مي کنم تا چند روز آينده دستور داريم اينجا بمونيم
119
00:08:20,100 --> 00:08:24,440
. اما شنيدم قراره براي يه عمليات بزرگِ بيرون از ديوار ، حرکت کنيم
120
00:08:24,440 --> 00:08:28,690
. و تازه سربازهاي جديد رو هم بايد با خودمون ببريم
121
00:08:28,690 --> 00:08:30,880
راس مي گي ، ارد ؟
122
00:08:30,880 --> 00:08:32,650
فک نمي کني خيلي زوده ؟
123
00:08:33,000 --> 00:08:37,950
... با اينکه تونستن اين حمله ي آخر غول ها رو خوب کنترل کنن
124
00:08:38,280 --> 00:08:41,720
. شنيدم اون بچه ها اينقدر خودشونو خراب کردن که پودر شست و شو کم آوردن
125
00:08:41,720 --> 00:08:43,120
همه ي اينا راسته ، فرمانده ؟
126
00:08:43,120 --> 00:08:46,790
. من نقشه ي حرکتمون رو نمي کشم
127
00:08:46,790 --> 00:08:51,630
. اما طرفمون اروينه . اون احتمالا خيلي بيشتر از ما ، به متغير هاي ديگه فکر کرده
128
00:08:51,630 --> 00:08:56,020
. درسته که ما توي وضعيت ناجوري هستيم
129
00:08:56,020 --> 00:09:02,270
، از طرف ديگه ، ما مسير بازپسگيري ماريا که با کلي کشته بدست آورده بوديم رو از دست داديم
130
00:09:02,270 --> 00:09:05,350
. اما از طرف ديگه ، الان نور اميدي بهمون تابيده
131
00:09:13,900 --> 00:09:16,590
. هنوزم نمي تونم باور کنم
132
00:09:16,590 --> 00:09:20,370
مي گن " مي توني تبديل به غول بشي " اما اصلا اين يعني چي ، ارن ؟
133
00:09:21,200 --> 00:09:25,010
... خاطراتم از اون لحظات خيلي تاره اما
134
00:09:25,010 --> 00:09:27,520
. يه جورايي مثل خواب و بيداري مي موند
135
00:09:27,520 --> 00:09:30,910
. اما مي دونم که با صدمه زدن به خودم شروع مي شه
136
00:09:30,910 --> 00:09:32,250
- مثلا ، اگه دستمو گاز
137
00:09:32,620 --> 00:09:37,360
وايسا بينم ، من چرا ... اين يکي رو مي دونم ؟
138
00:09:38,320 --> 00:09:40,590
. همه ي شما هم اينو مي دونيد
139
00:09:40,590 --> 00:09:43,450
. ما هم بيشتر از اون چيزي که توي گزارش ها نوشته نتونستيم ازش بکشيم
140
00:09:43,450 --> 00:09:46,510
. اما اون دست روي دست نمي ذاره
141
00:09:48,980 --> 00:09:53,810
. مداخله هاي اون حتي ممکنه تو رو به کشتن بده ، ارن
142
00:09:53,810 --> 00:09:55,720
اون ؟ کي ؟
143
00:10:00,370 --> 00:10:04,080
! عصر بخير ، آقايون واحد ليواي
144
00:10:04,310 --> 00:10:06,960
انگار توي قلعه خيلي راحتيد ؟
145
00:10:06,960 --> 00:10:08,300
. زود رسيدي
146
00:10:08,300 --> 00:10:10,580
چطور مي تونستم راحت بشينم ؟
147
00:10:10,580 --> 00:10:12,660
سرگرد هانجي ؟
148
00:10:12,660 --> 00:10:14,340
. ببخشيد منتظرت گذاشتم ، ارن
149
00:10:14,340 --> 00:10:20,040
. مسئوليت آزمايش دو تا از غول هايي که توي شهر زنده گرفته بوديم با منه
150
00:10:20,040 --> 00:10:23,100
. مي خوام که توي آزمايش فردا کمکم کني
151
00:10:23,100 --> 00:10:25,310
. اومدم اجازه ي اينو بگيرم
152
00:10:25,310 --> 00:10:27,600
گفتيد آزمايش ؟
153
00:10:28,050 --> 00:10:29,180
- من بايد چيکار کـ
154
00:10:29,180 --> 00:10:33,730
! معلومه ديگه ، همون کاراي محشري که مي کني
155
00:10:34,070 --> 00:10:38,280
. امم ... خودم نمي تونم بهت اجازه بدم
156
00:10:38,920 --> 00:10:42,110
. اجازه ي من ، دست خودم نيست
157
00:10:42,110 --> 00:10:44,410
ليواي ، برنامه ي ارن براي فردا چيه ؟
158
00:10:45,000 --> 00:10:46,290
. تميز کردن حياط
159
00:10:46,290 --> 00:10:48,790
! پس خدا رو شکر ، تصميمم رو گرفتم
160
00:10:50,720 --> 00:10:52,920
! ارن ، ببينم فردا چيکار مي کني
161
00:10:54,010 --> 00:10:55,130
. چشم
162
00:10:55,660 --> 00:10:59,050
اما اين آزمايشات روي غول ها که مي گيد چيه ؟
163
00:10:59,050 --> 00:10:59,300
همم ؟
164
00:11:00,870 --> 00:11:03,930
... همم ... اين آزمايشات روي غول ها چيه
165
00:11:04,170 --> 00:11:05,850
. هوي . ازش نپرس
166
00:11:07,230 --> 00:11:09,130
. مي دونستم
167
00:11:09,130 --> 00:11:12,230
. يه حسي بهم گفت دلت مي خواد بدوني
168
00:11:23,450 --> 00:11:25,940
واقعا اينقدر برات جالب بود و نمي گفتي ؟
169
00:11:25,940 --> 00:11:27,580
. انگار چاره ي ديگه اي ندارم
170
00:11:28,110 --> 00:11:30,540
انگار بايد هر چي مي دونم
171
00:11:31,320 --> 00:11:35,460
. درباره ي اون خوشگلايي که گرفتيم بهت بگم
172
00:11:36,000 --> 00:11:40,930
{\an8}اطلاعات قابل ارائه ي فعلي
173
00:11:36,000 --> 00:11:40,930
( ايمان ديوار ( بخش اول
. تشکلي مذهبي که قدرتش توي ديوارهاي داخلي روز به روز بيشتر مي شه
، اونا ديوار رو مي پرستن و به کسي اجازه نمي دن بهش دست بذاره
. حتي براي مقاصد دفاعي
174
00:11:40,930 --> 00:11:45,800
{\an8}اطلاعات قابل ارائه ي فعلي
175
00:11:40,930 --> 00:11:45,800
( ايمان ديوار ( بخش دوم
، از زمان سقوط ديوار ماريا
، تعداد پيروانشون شديدا افزايش پيدا کرده
. و قدرتشون هم بيشتر شده
176
00:11:47,130 --> 00:11:52,690
. اول ، پنج تا آزمايشي که قبلا روي غول هاي ديگه انجام داده بوديم ، روشون انجام داديم
177
00:11:55,170 --> 00:11:56,150
. سلام
178
00:11:59,160 --> 00:12:02,510
. اول ، سعي مي کرديم باهاشون حرف بزنيم
179
00:12:03,100 --> 00:12:06,290
حالت چطوره ؟ اسمت چيه ؟
180
00:12:06,290 --> 00:12:07,580
جاييت درد مي کنه ؟
181
00:12:08,220 --> 00:12:10,320
! سرگرد ، زيادي بهش نزديک شديد
182
00:12:12,780 --> 00:12:13,790
. سلام
183
00:12:14,610 --> 00:12:16,060
امروز هوا عالي نيست ؟
184
00:12:16,060 --> 00:12:16,840
گشنت نيست ؟
185
00:12:19,000 --> 00:12:20,100
! واي
186
00:12:20,100 --> 00:12:20,950
! واي واي ، نزديک بود
187
00:12:20,950 --> 00:12:23,000
! سرگرد ، خيلي خطرناکه
188
00:12:23,000 --> 00:12:29,210
. متاسفانه ، انگار اين دفعه هم نتونستيم با هم ارتباط برقرار کنيم
189
00:12:31,300 --> 00:12:36,840
اما براي من ، بودن با غول ها اينقدر خوشحال کنندس
190
00:12:36,840 --> 00:12:38,820
. که خستگيِ کل روز رو از تنم بيرون مي کنه
191
00:12:39,990 --> 00:12:45,110
. خيلي وقت پيشا ، قبيله اي بود که آدما رو مي خورد
192
00:12:46,390 --> 00:12:51,260
. اونا مثل شما غول نبودن . آدم بودن
193
00:12:51,260 --> 00:12:54,670
، توي غارهاي کوهستان قايم مي شدن
194
00:12:54,950 --> 00:12:57,960
، به مسافرايي که از مسيراي اون اطراف رد مي شدن حمله مي کردن
195
00:12:57,960 --> 00:12:59,040
، هر چي داشتن ازشون مي دزديدن
196
00:12:59,040 --> 00:13:00,260
، مي کشتنشون
197
00:13:00,260 --> 00:13:02,400
. و گوشتشون رو مي خوردن
198
00:13:02,890 --> 00:13:06,540
. بازم يکي ديگه از مراسم نامگذاريش رو شروع کرد
199
00:13:06,540 --> 00:13:09,220
دفعه ي آخر چي بود ؟
200
00:13:09,220 --> 00:13:11,180
. چيکاچيروني و آلبرت
201
00:13:11,180 --> 00:13:16,960
. اونا تا 25 سال اينکارو ادامه دادن
202
00:13:16,960 --> 00:13:22,230
. توي اين مدت ، بيشتر از 500 نفر طعمه ي اونا شدن
203
00:13:22,230 --> 00:13:26,250
. احتمالا بيشتر از آدماييه که شما خورديد
204
00:13:26,900 --> 00:13:30,990
. اونا آزمايشاي زيادي رو هم براي آماده کردن غذاشون انجام مي دادن
205
00:13:31,330 --> 00:13:33,450
. گوشتِ آدما رو مي کردن استيک
206
00:13:34,000 --> 00:13:37,390
. رون ها رو مي بريدن و لوله مي کردن و باهاش آبگوشت درست مي کردن
207
00:13:37,390 --> 00:13:41,190
. گوشت سفت رو چرخ مي کردن ، خورد مي کردن و بعد سرخ مي کردن
208
00:13:41,190 --> 00:13:44,590
. از چربي و اعضاي داخلي بدن ، حتي سوسيس هم درست مي کردن
209
00:13:44,960 --> 00:13:48,840
. درسته . خوب مي دونستن " آشپزي " يعني چي
210
00:13:49,220 --> 00:13:51,850
. اينجاس که شما با اونا فرق مي کنيد
211
00:13:52,390 --> 00:13:58,850
. اما بعدش اون آدمخور ها يه اشتباهي کردن و همشون دستگير شدن و بعد اعدام شدن
212
00:13:59,120 --> 00:14:01,870
. مثل شما
213
00:14:01,870 --> 00:14:05,560
، شما اشتباه کرديد که به آدما حمله کرديد
214
00:14:05,560 --> 00:14:07,250
. و دستگير شديد
215
00:14:08,990 --> 00:14:14,800
. با اين داستان ، اسم رئيس هاي اون قبيله رو روي شما مي ذارم
216
00:14:15,450 --> 00:14:17,020
. تو سوني هستي
217
00:14:17,330 --> 00:14:19,260
. تو هم بين
218
00:14:20,540 --> 00:14:25,590
. اما نگران نباشيد . نمي ذارم اعدامتون کنن
219
00:14:26,200 --> 00:14:27,510
. خوشحالم از ديدنت ، شاوني
220
00:14:28,110 --> 00:14:29,430
. تو هم ، بين
221
00:14:30,740 --> 00:14:32,640
. اميدوارم با هم کنار بيايم
222
00:14:34,070 --> 00:14:40,680
. روي غول 7 متري اسم بين و روي غول 4 متري اسم سوني رو گذاشتم
223
00:14:45,450 --> 00:14:49,340
. بعد اونا رو از نور خورشيد محروم کرديم
224
00:14:49,340 --> 00:14:52,660
. مشخصه که غول ها توي شب خيلي کمتر فعاليت دارن
225
00:14:52,660 --> 00:14:57,660
. اين آزمايشات مي خواست ثابت کنه غول ها يه جور قدرت از نور خورشيد مي گيرن
226
00:14:58,490 --> 00:15:01,860
. از غول تا غول توي نتيجه ي آزمايش فرق زيادي بود
227
00:15:03,770 --> 00:15:05,420
. خيلي خوب تلاش کردي ، سوني
228
00:15:06,380 --> 00:15:08,970
. شب بخير . فردا مي بينمت
229
00:15:09,740 --> 00:15:15,280
... فعاليت اسوني ، يه ساعت بعد از اينکه نور خورشيد بهش نرسيد کم شد . اما
230
00:15:15,280 --> 00:15:19,490
انگار دوست داري شبا بيدار بموني ، نه ، بين ؟
231
00:15:19,490 --> 00:15:22,940
. عيبي نداره . من پيشت مي مونم
232
00:15:23,990 --> 00:15:26,880
. بين تا سه ساعت سرزنده موند
233
00:15:30,200 --> 00:15:32,450
. هميشه منو غافلگير مي کردن
234
00:15:32,720 --> 00:15:35,390
. اونا آب يا غذا لازم نداشتن
235
00:15:35,390 --> 00:15:39,020
. اعضايِ صوتيشون سر جاشه اما نياز به تنفس نداشتن
236
00:15:39,020 --> 00:15:42,460
. تنها چيزي که لازم داشتن تا زنده بمونن ، نور خورشيده
237
00:15:42,880 --> 00:15:45,740
{\an8}، راستشو بخواي ، خيلي دلم مي خواست ببينم اگه کاملا نور خورشيد رو ازشون بگيريم چي مي شه
238
00:15:45,740 --> 00:15:49,340
{\an8}. اما اين موشاي آزمايشگاهي خيلي ارزشمند بودن . نمي تونستم بذارم بميرن
239
00:15:49,600 --> 00:15:53,580
{\an8}. قبلي ها رو اشتباهي کشتيم
240
00:15:54,200 --> 00:15:58,350
{\an8}. وقتي مي خواستيم سر يکيشون رو جدا کنيم ، من اشتباهي به پشت گردنش ضربه زدم
241
00:15:58,660 --> 00:16:02,390
{\an8}. اسمشون چيکاچيروني و آلبرت بود
242
00:16:03,020 --> 00:16:05,340
{\an8}. چه خنده هاي تو دل برويي داشتن
243
00:16:05,920 --> 00:16:09,380
{\an8}. خيلي بخاطر کاري که باهاشون کردم ، از خودم ناراحتم
244
00:16:11,280 --> 00:16:14,670
{\an8}. دلم نمي خواد ديگه اين اتفاق بيوفته
245
00:16:16,380 --> 00:16:18,540
... هانجي - سان
246
00:16:20,580 --> 00:16:21,950
، و بعدش
247
00:16:21,950 --> 00:16:28,380
! رفتم سراغ مرحله ي بعدي ، تستِ حسشون از درد با لمس کردنشون
248
00:16:34,640 --> 00:16:37,240
... سرگرد ، شما که نبايد جيغ بکشيد
249
00:16:37,240 --> 00:16:38,760
چطور مي تونم وقتي اين کارو مي کنم جيغ نکشم !؟
250
00:16:40,520 --> 00:16:42,430
! بين داره درد مي کشه
251
00:16:43,040 --> 00:16:47,650
! تسليم نشو ، بين ! طاقت بيار
252
00:16:48,570 --> 00:16:53,860
. بايد مي ديديم به جز پشت گردنشون ، نقطه ضعف ديگه اي دارن يا نه
253
00:16:54,870 --> 00:16:56,880
. واقعا کار کمرشکني بود
254
00:16:59,210 --> 00:17:05,480
سوني ؟ الان قلبت رو شکافتم . درد نداره ؟
255
00:17:05,480 --> 00:17:06,580
چه حالي داري ؟
256
00:17:07,720 --> 00:17:11,090
. در مقايسه با بين ، سوني خيلي ساکت تر بود
257
00:17:11,460 --> 00:17:14,060
. خيلي کم واکنش نشون داد
258
00:17:14,910 --> 00:17:18,260
همم ؟ چي شده ؟
259
00:17:20,990 --> 00:17:23,080
! سرگرد ، برگرد عقب
260
00:17:23,080 --> 00:17:27,070
! هاها ، خيلي نزديک بودا
261
00:17:27,070 --> 00:17:28,940
! ممکنه واقعا بميري
262
00:17:30,200 --> 00:17:34,780
. سوني خوب نمي تونست احساساتش رو نشون بده
263
00:17:34,780 --> 00:17:37,310
. همش مي خواست کله ي منو بکنه
264
00:17:37,310 --> 00:17:39,280
... امم ، هانجي - سان
265
00:17:40,460 --> 00:17:45,580
چطور مي تونستي اينقدر بي خيال جلوي يه غول وايسي ؟
266
00:17:47,720 --> 00:17:53,800
. اونا دشمناي خوني ما هستن که ما رو تا مرز انقراض پيش بردن
267
00:17:54,210 --> 00:17:58,750
. مطمئنم شما هم قبلا مجبور شديد جلوي تهديدشون وايسيد
268
00:18:00,030 --> 00:18:01,500
. درسته
269
00:18:01,500 --> 00:18:05,810
. خيلي از دوستام جلوي چشمام توسط همينا کشته شدن
270
00:18:06,830 --> 00:18:11,970
. اون موقع که به واحد شناسايي ملحق شدم ، با تنفر باهاشون جنگيدم
271
00:18:12,920 --> 00:18:16,320
... اما بعد يه روزي فهميدم
272
00:18:17,340 --> 00:18:21,240
. روزي که کله ي قطع شده يه غول سه متري رو شوتيدم
273
00:18:22,780 --> 00:18:25,290
. سبک بود . عجيب بود
274
00:18:25,960 --> 00:18:28,000
. بدن غول ها ، سبکه
275
00:18:29,610 --> 00:18:36,340
. اصلا همچين بدن هاي بزرگي نبايد بتونن روي دوتا پا وايسن يا راه برن
276
00:18:37,000 --> 00:18:39,440
. همه ي غول ها همينطورن
277
00:18:39,440 --> 00:18:44,720
. اعضاي قطع شده ي بدنشون خيلي از اون چيزي که بايد ، سبک تر بود
278
00:18:45,160 --> 00:18:51,400
. شنيدم وقتي تو تبديل به غول شدي ، اون بدن يه دفعه پيداش شد
279
00:18:53,340 --> 00:19:02,200
. فک کنم چيزايي که ما مي بينيم ، حقيقت موضوع نيستن
280
00:19:06,630 --> 00:19:12,160
. من سال ها با نفرت با غول ها مي جنگيدم
281
00:19:13,040 --> 00:19:17,940
. حالا مي خوام متفاوت با بقيه نگاهشون کنم
282
00:19:18,990 --> 00:19:21,430
. ممکنه نتيجه اي نداشته باشه
283
00:19:21,960 --> 00:19:22,800
، اما بازم
284
00:19:23,710 --> 00:19:25,230
. تلاشمو مي کنم
285
00:19:32,620 --> 00:19:36,580
. از وقتي اومدم تو گروه شناسايي ، همش دارم با مورداي عجيب روبرو مي شم
286
00:19:37,140 --> 00:19:39,170
. فقط هانجي - سان نيست
287
00:19:39,170 --> 00:19:40,780
. همشون آدماي عجيبين
288
00:19:41,200 --> 00:19:44,460
. اينجا يه جورايي بهشت آدماي عجيبه
289
00:19:44,800 --> 00:19:49,560
. اما يه جورايي جاييه براي کسايي که دنبال ايجاد تغييرن
290
00:19:49,560 --> 00:19:51,860
. اين واحد شناساييه
291
00:19:52,920 --> 00:19:53,790
، هانجي - سان
292
00:19:55,050 --> 00:19:59,550
مي شه لطف کنيد و بيشتر درباره ي آزمايشاتتون برام تعريف کنيد ؟
293
00:19:59,550 --> 00:20:01,280
ها ، واقعا ؟
294
00:20:01,280 --> 00:20:07,110
. بله . فک مي کنم هرچي بيشتر بدونم ، بيشتر توي آزمايش فردا به درد مي خورم
295
00:20:07,110 --> 00:20:13,560
. درسته ... موقع خلاصه کردن ، يه سري از جزئيات رو نگفتم
296
00:20:13,560 --> 00:20:15,310
. پس بذار همه چيزو برات تعريف کنم
297
00:20:15,310 --> 00:20:17,450
. البته ممکنه خيلي طول بکشه
298
00:20:17,450 --> 00:20:18,320
. عيبي نداره
299
00:20:18,320 --> 00:20:23,660
. اولين باري که يه غول رو گرفتيم ، يه نظريه اي دادم
300
00:20:26,300 --> 00:20:31,330
پس چيز جديدي از حرفايي که بهت زدم ياد نگرفتي ، نه ؟
301
00:20:31,660 --> 00:20:37,340
بايد همه ي اينا رو به عنوان يه سرباز ياد مي گرفتي . همشو مي دونستي ، درسته ؟
302
00:20:37,990 --> 00:20:40,860
. بله . همشو ياد گرفته بودم
303
00:20:40,860 --> 00:20:46,230
! پس بذار يه دفعه ديگه بگم و اين دفعه نظرات شخصي و فرض هام رو هم برات مي گم
304
00:20:47,240 --> 00:20:48,380
- امم ، فک کنم ديگه
305
00:20:48,380 --> 00:20:49,180
- اول از همه ، غول
306
00:20:50,190 --> 00:20:51,810
سرگرد هانجي اينجاس !؟
307
00:20:52,750 --> 00:20:54,400
... غول هاي آزمايشي
308
00:20:54,400 --> 00:20:57,020
! هر دوتا غول کشته شدن
309
00:21:06,590 --> 00:21:09,030
! سوني ! بين
310
00:21:09,450 --> 00:21:11,200
! اين امکان نداره
311
00:21:11,200 --> 00:21:13,370
! يکي بگه دارم خواب مي بينم
312
00:21:15,200 --> 00:21:18,990
اين غول هاي آزمايشي خيلي ارزشمند بودن . کار يه سرباز بوده ؟
313
00:21:18,990 --> 00:21:21,510
. آره . هنوز نمي دونيم کار کي بوده
314
00:21:22,290 --> 00:21:25,200
. ظاهرا هر دوتا غول قبل از طلوع خورشيد کشته شدن
315
00:21:25,200 --> 00:21:29,380
. نگهباني که اونا رو ديده مي گه از تجهيزات مانور سه بعدي استفاده مي کردن
316
00:21:29,380 --> 00:21:32,520
پس يه حرکتِ از قبل تعيين شده ، توسط حداقل دو نفر بوده ؟
317
00:21:32,900 --> 00:21:34,700
! سوني
318
00:21:34,700 --> 00:21:38,770
. نگا کنيد ! سرگرد هانجي داره ديوونه مي شه
319
00:21:40,440 --> 00:21:43,020
... اينجا چه
320
00:21:43,020 --> 00:21:46,040
. بيا بريم . از اينجا به بعدش مربوط مي شه به ژاندارمري
321
00:21:46,040 --> 00:21:47,620
... بله قربان
322
00:21:50,830 --> 00:21:52,900
تو چي مي بيني ؟
323
00:21:55,430 --> 00:21:57,210
فک مي کني دشمنمون کيه ؟
324
00:21:58,040 --> 00:21:59,110
ها ؟
325
00:22:01,870 --> 00:22:05,050
. شرمنده ، سوال عجيبي پرسيدم
326
00:22:35,800 --> 00:22:41,120
، اگه فرض کنيم که من ، من نيستم
327
00:22:41,120 --> 00:22:46,130
مي توني با اطمينان بگي که تو ، تويي ؟
328
00:22:46,130 --> 00:22:51,660
مي توني خودت رو جمع و جور کني
329
00:22:51,660 --> 00:22:56,810
بعد از اينکه پوسته ي شنيت مي شکنه و قلبت مي لرزه ؟
330
00:22:56,810 --> 00:23:02,020
صداي يه نفرو مي شنيدم که منو صدا مي زد
331
00:23:02,020 --> 00:23:05,920
اما الان ديگه گوشام فقط زنگ مي زنه
332
00:23:05,920 --> 00:23:11,080
حس مي کنم زمان منجمد شد
333
00:23:11,080 --> 00:23:13,990
حالا ، بيدار شو
334
00:23:13,990 --> 00:23:18,960
دارم توي جهنمي تاريک و عميق قدم مي زنم
335
00:23:18,960 --> 00:23:24,260
به سرعت باد ، جونمو برداشتم و فرار کردم
336
00:23:24,260 --> 00:23:28,830
حس کردم يه مرده ي متحرکم
337
00:23:28,830 --> 00:23:33,960
ما از ديوارهامون فرار کرديم
338
00:23:33,960 --> 00:23:40,350
تا توي دنيايي که هيچ جاييش رو نمي شناسيم ، همديگه رو ببينيم
339
00:23:53,030 --> 00:23:57,520
. تحقيق درباره ي قتل سوني و بين در جريانه
340
00:23:57,520 --> 00:24:00,940
ميکاسا ، آرمين و بقيه ي سرباز هاي دوره ي 104 اُم
341
00:24:00,940 --> 00:24:06,000
. با ترس و شک هاي خودشون بر سر انتخاب واحدي که مي خوان بهش ملحق بشن ، روبرو مي شن
342
00:24:04,790 --> 00:24:07,800
تو چي مي دوني ؟
343
00:24:04,790 --> 00:24:07,800
( پيش درآمدي به ضدحمله ( بخش سوم