1 00:00:05,900 --> 00:00:07,230 !لعنتی 2 00:00:18,120 --> 00:00:20,160 اِرن، بیدار شدی؟ 3 00:00:20,160 --> 00:00:22,580 .فقط یکم دیگه دووم بیار .همه‌چیز مرتب می‌شه 4 00:00:23,660 --> 00:00:26,000 حال هیستوریا خوبه؟ 5 00:00:26,000 --> 00:00:27,710 .اِرن، گوش بده 6 00:00:28,460 --> 00:00:31,170 پدر من در تمام این سال‌های گذشته ،و سال‌های پیش رو 7 00:00:31,170 --> 00:00:34,380 .متحد و حامی تمامیِ بشریت بوده و هست 8 00:00:34,380 --> 00:00:36,300 .ما مشخصاً درباره‌ش اشتباه می‌کردیم 9 00:00:37,220 --> 00:00:42,910 ،درسته که برای تیم گروهان مشکل‌ساز بوده ...و درسته که افرادش کشیش نیک رو کشتن 10 00:00:43,480 --> 00:00:45,860 .ولی چارۀ دیگه‌ای نداشته 11 00:00:46,230 --> 00:00:49,370 هر کاری که کرده رو ناچاراً .فقط بخاطر بشریت انجام داده 12 00:00:49,940 --> 00:00:53,780 .هیستوریا. بذار من مابقی‌ش رو توضیح بدم 13 00:00:58,740 --> 00:01:01,200 ...داره دوباره به یادم میاد... آره 14 00:01:02,200 --> 00:01:05,460 .آخرین چیزی که یادمه اون دوتان 15 00:01:06,420 --> 00:01:07,940 چند وقت می‌شه؟ 16 00:01:08,460 --> 00:01:12,720 ...فرمانده... آرمین چه بلایی سر گروهان اومد؟ 17 00:01:19,550 --> 00:01:23,770 این دیوارها چرا این‌طوری می‌درخشن...؟ 18 00:01:24,770 --> 00:01:26,850 ...معلوم نیست روزه یا شب‌‍ه 19 00:01:27,690 --> 00:01:29,920 ...نه، وایسا ببینم 20 00:01:31,110 --> 00:01:35,620 من قبلاً اینجا نبودم؟ 21 00:01:36,070 --> 00:01:40,370 .چی شده؟ این بار اولی‌‍ه که اومدی اینجا 22 00:01:40,660 --> 00:01:43,370 البته، چیز عجیبی هم نیست .اگه به‌جاش آورده باشی 23 00:01:44,500 --> 00:01:45,990 منظورش از این حرف چیه؟ 24 00:01:49,040 --> 00:01:51,800 .پدر، به اِرن توضیح بده 25 00:01:52,090 --> 00:01:53,990 .بله، همین قصد رو هم دارم 26 00:01:54,630 --> 00:01:57,380 .البته، اول می‌خوام یه‌چیز دیگه رو امتحان کنم 27 00:01:58,680 --> 00:02:02,760 ،با انجامِ این‌کار .ممکنه خودش همه‌چیز رو به‌یاد بیاره 28 00:02:13,820 --> 00:02:15,690 این دیگه... چیه؟ 29 00:02:16,490 --> 00:02:18,030 ...این‌ها خاطرات من نیستن 30 00:02:19,740 --> 00:02:20,740 !نه 31 00:02:21,490 --> 00:02:22,780 !این‌ها خاطرات کی‌ان؟ 32 00:02:25,160 --> 00:02:26,120 !این کلید 33 00:02:27,410 --> 00:02:28,400 ببینم این...؟ 34 00:02:29,580 --> 00:02:30,680 ...غیرممکنه 35 00:02:51,690 --> 00:02:53,760 بابا؟ 36 00:03:01,950 --> 00:03:03,030 خب؟ 37 00:03:07,910 --> 00:03:11,560 یادت اومد؟ ...گناه پدرت رو 38 00:03:14,024 --> 00:03:24,024 :مترجمین « Nora حسام‌الدین » « AbG سـروش » 39 00:03:24,048 --> 00:03:30,048 رسانه‌ی اینترنتی نایت‌مووی با افتخار تقدیم می‌کند NightMovie.Co 40 00:03:30,072 --> 00:03:33,072 « فصل سـوم انیمۀ حـمـلـه بـه تـایـتـان » 41 00:04:42,970 --> 00:04:47,980 « قسمت 43: گـنـاه » 42 00:04:51,100 --> 00:04:55,020 !تو حرف نداری، هیستوریا !ببین حالا چقدر خوندنت خوب شده 43 00:04:55,770 --> 00:04:58,440 !واسه اینه که تو کُلی چیز بهم یاد دادی 44 00:04:58,610 --> 00:05:01,940 .هی، این‌طوری نمی‌شه .آب ماغت داره میاد 45 00:05:01,940 --> 00:05:04,950 باید یاد بگیری رفتار خانومانه‌تری .داشته باشی، هیستوریا 46 00:05:05,650 --> 00:05:06,870 .بیا، دماغتُ بگیر 47 00:05:09,700 --> 00:05:10,170 48 00:05:10,910 --> 00:05:12,830 !خوبه! آفرین 49 00:05:15,210 --> 00:05:16,080 .هی 50 00:05:16,080 --> 00:05:16,920 هوم؟ 51 00:05:16,920 --> 00:05:18,870 رفتار خانومانه یعنی چی؟ 52 00:05:19,290 --> 00:05:26,200 خب... به گمونم رفتار خانومانه داشتن .یعنی تا می‌تونی شبیه این دختره باشی 53 00:05:26,680 --> 00:05:27,890 کریستا؟ 54 00:05:28,300 --> 00:05:31,600 ،آره. تو هم شبیه کریستایی مگه نه، هیستوریا؟ 55 00:05:31,600 --> 00:05:32,350 .آره 56 00:05:32,890 --> 00:05:37,350 کریستا مُدام به فکر دیگران‌‍ه .چون آدم خیلی مهربونی‌‍ه 57 00:05:37,350 --> 00:05:39,660 تو هم باید سعی‌اتُ بکنی .شبیه کریستا باشی 58 00:05:40,440 --> 00:05:43,710 ،این دنیا پُر شده از درد و رنج 59 00:05:44,280 --> 00:05:49,190 پس باید طوری زندگی کنی .که مفید و محبوبِ همه باشی 60 00:05:49,570 --> 00:05:50,230 .باشه 61 00:05:51,410 --> 00:05:54,120 .اگه این‌طوری‌‍ه، می‌خوام مثل تو باشم 62 00:05:54,540 --> 00:05:55,040 ها؟ 63 00:05:55,620 --> 00:05:59,470 وقتی بزرگ شدم، بنظرت می‌تونم درست شبیه تو بشم؟ 64 00:06:02,250 --> 00:06:02,880 !معلومه 65 00:06:02,880 --> 00:06:03,300 66 00:06:03,380 --> 00:06:06,470 !معلومه، معلومه! خیلی هم خوبه 67 00:06:06,470 --> 00:06:07,530 68 00:06:14,260 --> 00:06:17,480 .ببخشید، هیستوریا، ولی دیگه وقتشه که برم 69 00:06:18,060 --> 00:06:20,310 .باید دوباره منُ فراموش کنی 70 00:06:20,770 --> 00:06:22,130 تا موقعی که دوباره بتونیم .همدیگه رو ببینیم 71 00:06:22,520 --> 00:06:23,190 ها؟ 72 00:06:36,040 --> 00:06:40,080 ها؟ این دختره کی بود الان اینجا بود؟ 73 00:06:51,680 --> 00:06:53,680 چی شده، هیستوریا؟ 74 00:06:54,470 --> 00:06:55,260 چرا؟ 75 00:06:56,520 --> 00:06:59,560 چرا تا الان اونُ فراموش کرده بودم؟ 76 00:07:00,890 --> 00:07:02,690 .من هیچ‌وقت تنها نبودم 77 00:07:03,520 --> 00:07:06,490 .اون دختر همیشه پیشم بود 78 00:07:08,150 --> 00:07:12,530 ...بهم کتاب می‌داد ...خوندن و نوشتن یادم می‌داد 79 00:07:12,530 --> 00:07:14,130 ...و خیلی باهام مهربون بود 80 00:07:14,530 --> 00:07:16,870 چطور ممکنه که فراموشش کرده باشم؟ 81 00:07:18,200 --> 00:07:20,450 با فریدا قبلاً آشنا شدی؟ 82 00:07:21,170 --> 00:07:22,420 فریدا؟ 83 00:07:22,920 --> 00:07:26,410 ...اگه دختری با موهای بلند و مشکی بوده 84 00:07:27,010 --> 00:07:29,420 .به احتمال زیاد فریدا ریس بوده 85 00:07:29,920 --> 00:07:32,180 .اون خواهر ناتنی‌ات بود 86 00:07:33,390 --> 00:07:37,580 حتماً نگران شده بوده و .چند وقت یه‌بار می‌اومده بهت سر بزنه 87 00:07:38,310 --> 00:07:43,520 ،اگه خاطراتت رو پاک می‌کرده .فقط بخاطر محافظت از خودت بوده 88 00:07:43,520 --> 00:07:46,190 ها؟ خاطراتمُ پاک می‌کرده؟ 89 00:07:46,400 --> 00:07:50,570 آره، ولی حالا که با دستت اِرن رو لمس کردی بنظر 90 00:07:50,570 --> 00:07:52,570 .تمام اون خاطرات رو بهت برگردونده 91 00:07:55,200 --> 00:07:57,200 پدر؟ 92 00:07:57,660 --> 00:08:00,200 فریدا الان کجاست؟ 93 00:08:00,750 --> 00:08:02,210 .می‌خوام ببینمش و ازش تشکر کنم 94 00:08:04,670 --> 00:08:06,890 ...اگر اون پیشم نمی‌بود، من 95 00:08:07,710 --> 00:08:10,550 ،باید بخاطر کاری که تو اون دوران برام کرد .ازش تشکر کنم 96 00:08:13,550 --> 00:08:16,200 .فریدا دیگه توی این دنیا نیست 97 00:08:17,100 --> 00:08:17,780 ها؟ 98 00:08:19,520 --> 00:08:21,890 .زمانی، من 5 تا بچه داشتم 99 00:08:24,310 --> 00:08:28,820 ،اما همسرم و تمام فرزندانم، از جمله فریدا 100 00:08:28,820 --> 00:08:34,090 ،پنج سال پیش به‌دستِ پدر اِرن کشته شدن ".یعنی "گریشا ییگر 101 00:08:42,540 --> 00:08:45,730 گریشا شخصی بود که .دارای قدرت تایتان‌ها بود 102 00:08:46,330 --> 00:08:48,920 ...من طرف رو نمی‌شناختم، ولی 103 00:08:51,210 --> 00:08:54,690 هدفش دزدیدن قدرتی بود که... .خانوادۀ ریس در اختیار داشتن 104 00:08:56,260 --> 00:08:58,640 ...این قدرتی که گریشا در پیِ به‌دست آوردنش بود 105 00:09:00,510 --> 00:09:04,320 قدرت تایتانی بود که .در درون فریدا خانه کرده بود 106 00:09:07,650 --> 00:09:11,710 .تایتانِ فریدا به تمام تایتان‌های دیگه برتری داشت 107 00:09:12,110 --> 00:09:14,780 می‌شه گفت تایتانش .بیشترین قدرت تایتانی رو داشت 108 00:09:16,110 --> 00:09:21,690 بااین‌حال... تجربۀ کافی برای .اداره و استفادۀ درست ازش رو نداشت 109 00:09:22,950 --> 00:09:25,710 ،چون‌که نتونست پتانسیل اصلی‌اش رو نشون بده 110 00:09:26,400 --> 00:09:30,430 به‌دستِ گریشا خورده شد .و قدرتش دزدیده شد 111 00:09:32,880 --> 00:09:34,350 ...اما این تمام ماجرا نیست 112 00:09:34,720 --> 00:09:36,830 .گریشا بعدش به تمام اعضای خونواده‌م حمله کرد 113 00:09:37,550 --> 00:09:39,890 وحشی‌گریِ ناتمومش می‌خواست .نسل خانوادۀ ریس رو از روی زمین ریشه‌کن کنه 114 00:09:42,100 --> 00:09:46,190 اون "درک" 14 ساله و .اِیبل" 12 ساله‌م رو لِه کرد" 115 00:09:46,640 --> 00:09:49,810 در حالی با پاهاش زنم رو لِه کرد .که فلوریان ده ساله‌م هنوز در آغوشش بود 116 00:09:50,400 --> 00:09:53,840 ،و در آخر، پسر ارشدم "اولکین" رو برداشت .و تو دست‌هاش خورد و خاک‌شیرش کرد 117 00:09:54,490 --> 00:09:58,420 ،به طرز معجزه‌آسایی .من تنها کسی بودم که تونست فرار کنه 118 00:10:04,750 --> 00:10:05,880 ...باورنکردنی‌‍ه 119 00:10:07,960 --> 00:10:09,160 ...این‌طوری اون 120 00:10:11,670 --> 00:10:14,050 آخه چرا بیاد همچین کاری وحشتناکی بکنه؟ 121 00:10:23,260 --> 00:10:26,530 !هی، هی، هی، هی، هی 122 00:10:28,440 --> 00:10:31,480 اینجا چی واسه خودتون شعرگویی می‌کنید؟ 123 00:10:32,110 --> 00:10:34,810 امیدوارم که بدونید .بیرون اوضاع آشفته‌بازاری داریم 124 00:10:35,900 --> 00:10:38,610 کنی؟ چی شده؟ 125 00:10:39,200 --> 00:10:43,620 تیم گروهان استارتِ یه کودتایی رو زده .و تمام گردان‌ها تغییر موضع دادن 126 00:10:44,030 --> 00:10:46,750 ،همه فهمیدن که پادشاه تقلبی بوده 127 00:10:46,750 --> 00:10:48,870 .و همۀ کله‌گنده‌ها در نهایت دستگیر شدن 128 00:10:49,420 --> 00:10:51,630 .آره، آشفته‌بازار سلطنتی‌ای‌‍ه واسه خودش 129 00:10:53,460 --> 00:10:56,050 .هر لحظه دیگه ممکنه اینجا هم پیداشون بشه 130 00:10:56,050 --> 00:10:57,880 .باید همچین سریع‌السیر جمعش کنی 131 00:10:58,420 --> 00:10:59,850 .باشه، خیلی‌خب 132 00:11:00,300 --> 00:11:04,140 جوخۀ کنترلی ضد نفرت رو بردار .و برید از ورودی دفاع کنید 133 00:11:05,470 --> 00:11:07,470 فکر می‌کنم قبلاً بهت گفته بودم که 134 00:11:07,470 --> 00:11:10,250 از تو و تیمت می‌خوام که .برید به مراسم جشن 135 00:11:10,250 --> 00:11:12,980 عه، ببینم، پادشاه. عصبانی‌تون کردم؟ 136 00:11:15,320 --> 00:11:18,740 .شرمنده خدایی .آخه خیلی نگران‌تونم 137 00:11:19,650 --> 00:11:23,740 .کنی... بهت اعتماد دارم. برو 138 00:11:24,160 --> 00:11:26,130 .منم همین‌طور، پادشاه 139 00:11:28,120 --> 00:11:28,690 140 00:11:32,000 --> 00:11:37,000 ".اطلاعات موجود برای افشای عمومی" ".جـیـغ" از بین اشخاصی که دارای قدرت تایتان‌ها هستند، یک‌سری یک‌نوع "جیغ" مخصوص دارند. در حالی‌که تایتانِ ماده می‌تواند از جیغ خود برای کنترل‌کردن تایتان‌های خالص استفاده کند، تایتان خانوادۀ سلطنتی نیز توانایی مشابهی دارد .و انتظار می‌رود که دارای قدرت دستکاریِ حافظۀ انسانی هم باشد 141 00:11:38,800 --> 00:11:44,420 از الان به بعد، هر چیزی که .می‌خوری رو از پایین هضم می‌کنی 142 00:11:44,760 --> 00:11:49,680 تازه، تنها لباسی که دیگه تنت می‌کنی .فقط زانوها و پایین پات رو می‌پوشونه 143 00:11:49,980 --> 00:11:55,360 ،البته که هفته‌ای یه بار می‌بریمت بیرون .و به نمایش اذهان عمومی درت میاریم 144 00:11:57,070 --> 00:11:58,610 ...چه زیبا 145 00:11:59,230 --> 00:12:02,720 این قشنگ می‌تونه بهترین اثر هنری‌ای .باشه که تا حالا به‌وجود آوردم 146 00:12:03,280 --> 00:12:06,280 تمام اون سال‌هایی که به خیال‌پردازی .درباره‌ش پرداختم حالا مفید واقع شد 147 00:12:06,700 --> 00:12:11,830 ولی ببین، تازه بعد از این‌که جلوی همون ملتی ،که بهشون ستم کردی مسخرۀ خاص و عام شدی 148 00:12:11,830 --> 00:12:15,500 .این شاهکار هنری حقیقتاً تکمیل می‌شه 149 00:12:15,500 --> 00:12:16,790 !زاکاری 150 00:12:17,040 --> 00:12:18,750 !حالا وایسا تا ببینی 151 00:12:19,210 --> 00:12:22,300 تنها خونی که در رگ‌های تو !جریان داره، خون بردگی‌‍ه 152 00:12:22,840 --> 00:12:26,170 !هیچ شباهتی به اصل و نصب سلطنتی ما نداره 153 00:12:26,600 --> 00:12:31,230 ،بزودی حافظه‌ت رو از دست می‌دی !و حتی طرز ریدن رو هم یادت می‌ره 151 00:12:33,270 --> 00:12:35,770 !این توهینت دیگه داره خیلی قدیمی می‌شه 152 00:12:35,770 --> 00:12:38,230 !ببینم چیزه جدید نداری؟ 153 00:12:40,230 --> 00:12:41,880 .این می‌تونه بد باشه اروین 154 00:12:42,740 --> 00:12:45,910 .تمام این ارشدها دارن یک چیز رو می‌گن 155 00:12:45,910 --> 00:12:48,240 .داستان همون طوری شده که پدرت حدس زده بود 156 00:12:49,490 --> 00:12:53,830 خانواده‌ی ریس می‌تونن ذهن آدم‌ها اون .طوری که می‌خوان دوباره بنویسن 157 00:12:54,290 --> 00:13:00,340 این وری که بوش میاد، اگر از همون خون باشی .بهت دسترسی‌ها و ویژگی‌های خاصی می‌ده 158 00:13:01,550 --> 00:13:02,840 ... حتی این رو هم دارن؟ 159 00:13:03,550 --> 00:13:10,320 اگر خانواده‌ی ریس بتونه "جیغ" رو بدست بیاره .تمام این کارا هیچ‌ و پوچ می‌شه 160 00:13:10,970 --> 00:13:15,370 همین که دارن رازهاشون .رو بدون هیچ شرمی می‌گن خودش این رو اثبات می‌کنه 161 00:13:15,730 --> 00:13:18,180 .در این صورت همه‌ی ما الان می‌دونیم چی قراره بیاد سراغمون 162 00:13:18,610 --> 00:13:19,500 ... متوجه‌ام 163 00:13:19,980 --> 00:13:24,310 به عبارت دیگه، همه ما ممکنه که .همه‌ی این داستان‌ها رو فراموش کنیم 164 00:13:25,110 --> 00:13:30,990 هرچند، این که بدیم اونا به دست زاکاری شکنجه بشن 165 00:13:30,990 --> 00:13:33,240 .بهتر از اینه که هیچ کاری انجام ندیم 166 00:13:34,120 --> 00:13:35,740 .من اصلا این مرد رو درک نمی‌کنم 167 00:13:36,170 --> 00:13:39,750 این که تمام عمرش این قدر تلاش کرد که .الان بتونه این کارو بکنه 168 00:13:40,210 --> 00:13:42,640 فرمانده، شما این مرد رو مشناختین؟ 169 00:13:43,050 --> 00:13:45,810 ... فقط یه خورده 170 00:13:46,720 --> 00:13:47,880 ... درسته 171 00:13:49,050 --> 00:13:52,140 من این حدس رو زده بودم که دالیس راکاری .همچین خواسته‌ای داشته باشه 172 00:13:53,140 --> 00:13:55,950 .برعکس تو، من خیلی از قمار خوشم نمیاد 173 00:13:56,520 --> 00:13:58,270 ... و بازم این که برعکس تو 174 00:13:59,020 --> 00:14:02,520 ... من ارزش اون تعداد افرادی که تونستن زنده بمونن رو می‌دونم 175 00:14:04,150 --> 00:14:09,380 دلیلی که من از تو حمایت کردم این بود که فکر .می‌کردم تصمیم بهتری برای بشریته 176 00:14:09,910 --> 00:14:13,040 ،این که انتخاب دولت‌مردها چیزه مناسبی بوده باشه 177 00:14:13,350 --> 00:14:16,400 .من همیشه آماده بودم که رو در روی زاکاری هم مبارزه کنم 178 00:14:17,750 --> 00:14:23,190 وقتی که بهش فکر می‌کنی که ما دو تا همراهیم ... که این کودتا رو کنار هم دیگه بودیم حالا ببین دارم چی می‌گم 179 00:14:23,670 --> 00:14:29,090 یه زمانی آهنگی شندیم که می‌گفت .بالاخره یه روزی انسان‌ها جنگ رو کنار می‌زارن 180 00:14:31,100 --> 00:14:31,800 !فرمانده‌ 181 00:14:32,550 --> 00:14:34,590 !تمام سرباز‌ها آماده و منتظر شما هستن 182 00:14:35,350 --> 00:14:36,420 !ما آماده‌ی رفتنیم 183 00:14:39,230 --> 00:14:44,120 انسان تا ابد خواهد چنگید. تا جایی که فقط .یک انسان یا کمتر مونده باشه 184 00:14:46,690 --> 00:14:50,030 من انتظار یه جواب جدید رو داشتم به جای یه .عفو خالی 185 00:14:50,610 --> 00:14:52,280 !تمام سرباز‌ها گوش به زنگ باشین 186 00:14:52,620 --> 00:14:57,040 ماموریت ما نجات ارن و هیستوریاست !که از همین الان شروع می‌شه 187 00:14:57,410 --> 00:15:01,250 ما فکر می‌کنیم که اونجایی که این‌ها هستن .همون کلیسای در منطقه‌ی ریس‌هاست 188 00:15:04,170 --> 00:15:05,180 متوجه شدین؟ 189 00:15:05,830 --> 00:15:07,180 .اون کنی قاتله 190 00:15:07,670 --> 00:15:10,080 .اگر اون اون جا باشه، مهم‌ترین سد ما می‌شه 191 00:15:10,630 --> 00:15:13,660 ،اگر می‌خواین میزان تهدید بودن اون رو بدونید .ما اون رو به عنوان دشمن در نظر می‌گیریم 192 00:15:14,180 --> 00:15:17,470 نه ... با اون تفنگ‌هایی که داره .اون از من هم کشنده‌تره 193 00:15:17,680 --> 00:15:20,480 ... و این که اون، برای ما شکست ناپذیره 194 00:15:20,480 --> 00:15:22,940 ... اگر می‌تونستیم گروه رو ببینیم 195 00:15:22,940 --> 00:15:23,980 .اصلا امکانش نیست 196 00:15:24,270 --> 00:15:25,770 !می‌دونم! دقیقا امکانش نیست 197 00:15:25,770 --> 00:15:28,490 اگر تا صبح صبر کنیم، ارن .ممکنه خورده بشه 198 00:15:29,070 --> 00:15:34,490 البته اگر اون طوری باشه که فرمانده گرفته باشه .بنظر نمیاد نقطه‌ی کوری هم داشته باشه 199 00:15:34,740 --> 00:15:35,990 واقعا آرمین؟ 200 00:15:35,990 --> 00:15:40,210 آره مطمئنم که اون آموزش زیادی دیده ولی .این که تجربه‌ی خوده میدون رو داشته باشی یه چیز دیگه‌ست 201 00:15:40,400 --> 00:15:45,000 برام جالبه که تو با کنی قاتل زندگی کردی 202 00:15:45,000 --> 00:15:46,800 و این که تقریبا هیچی ازش نمی‌دونی، ها لیوای؟ 203 00:15:46,800 --> 00:15:50,220 شرمنده، ولی همین اخیرا بود که من .اسم کاملش رو یاد گرفتم 204 00:15:51,130 --> 00:15:53,330 .این طور که معلومه فامیلیش کنی آکرمن بوده 205 00:15:54,010 --> 00:15:55,970 یه جورایی فامیلت می‌شه 206 00:15:59,180 --> 00:16:03,730 من از پدر و مادرم شنیدم که وقتی که اونا زنده بودن طرف پدر من، آکرمن 207 00:16:04,310 --> 00:16:06,950 .شهرها رو قارت می‌کردن 208 00:16:08,400 --> 00:16:10,900 خانواده‌ی مادرم شرقی بود 209 00:16:10,900 --> 00:16:14,060 و این که اگر برای یه نژاد دیگه باشی .معنی این رو می‌ده که راحتم نمی‌تونی یه جایی بری 210 00:16:14,370 --> 00:16:18,660 هر دوتای اونا آدمایی بودن که تا وسط کوهستان‌ها نزدیک دیوارها کشیده شده بودن و همون لبه موندگار شدن 211 00:16:18,660 --> 00:16:20,130 .این طوری هم دیگه رو دیدن و با هم دیگه ازدواج کردن 212 00:16:21,160 --> 00:16:24,320 ولی من هیچ وقت نفمیدم که چرا آکرمن‌ها .این کارها رو می‌کردن 213 00:16:25,170 --> 00:16:29,760 پدرم اون طوری نبود که انگار از یه نژاد دیگه باشه .همون طوری که مادرم بود 214 00:16:31,760 --> 00:16:34,380 ببینم موقعی بوده که 215 00:16:34,380 --> 00:16:37,480 انگار حس کنی که قدرت درونت .انگار بیدار شده 216 00:16:45,020 --> 00:16:45,850 .چرا بوده 217 00:16:52,860 --> 00:16:56,260 .کنی آرکمن هم همچین لحظاتی داشته 218 00:16:57,160 --> 00:16:59,240 ،یه دفعه، همین طوری 219 00:16:59,240 --> 00:17:02,400 یه روز اون حس کرد که میزان خیلی زیادی قدرت درونش داره موج می‌رنه 220 00:17:02,750 --> 00:17:04,980 .و اونم دقیقا می‌دونست باید چی کار بکنه 221 00:17:06,080 --> 00:17:08,710 .منم همچین لحظاتی رو احساس کردم 222 00:17:23,180 --> 00:17:25,060 .گوش بگیر ببین چی می‌گم، پیری 223 00:17:26,600 --> 00:17:28,980 .تو که به هر صورت داری می‌میری 224 00:17:31,780 --> 00:17:33,110 ... کنی 225 00:17:33,560 --> 00:17:36,710 ببینم تو بازم اون بیرون داشتی سربازهای بیشتری .رو می‌کشتی؟ 226 00:17:37,200 --> 00:17:38,150 ... آره 227 00:17:38,960 --> 00:17:41,410 اگر می‌خوای درباره‌ی اون آدم‌کش‌هایی که ،دارن این طرف و اون طرف می‌رن بدونی 228 00:17:41,410 --> 00:17:43,870 .اونا الان تو زمینن دارن کمک می‌کنن که درخت‌ها رشد کنن 229 00:17:46,620 --> 00:17:48,500 حالا که حرف از درخت شد 230 00:17:48,500 --> 00:17:51,690 اون خانواده بزرگه تازگی رفتن جنوب .سمت شیگانشیا 231 00:17:52,630 --> 00:17:56,360 ولی این طور که معلوم شده یکی اینجا .مزاحم کار اونا شده 232 00:17:56,360 --> 00:17:58,940 .برای همین اونا هنوزم خیللی فقیرن 233 00:17:59,930 --> 00:18:01,350 مگه چی شده؟ 234 00:18:02,060 --> 00:18:05,580 مگه آرکمن یکی از شوالیه‌هایی نبود که داشت از پادشاه مراقبت می‌کرد؟ 235 00:18:06,100 --> 00:18:08,900 الان کل خانوده امکانش هست که .منقرض بشن 236 00:18:09,690 --> 00:18:12,650 تو چی کار کردی که این قدر پادشاه رو عصبانی کردی ؟ 237 00:18:15,190 --> 00:18:18,410 زودباش دیگه، یه تکونی بخور می‌خوای به نوه‌ی نازت چیا بگی؟ 238 00:18:24,330 --> 00:18:26,970 کدوم نوه‌ی ناز؟ 239 00:18:27,290 --> 00:18:31,920 همونی که کنی قاتل هست ترس مردم پایتخت؟ 240 00:18:32,800 --> 00:18:36,340 .پادشاه از خانواده‌ی آرکمن خوشش متنفر نیست 241 00:18:36,800 --> 00:18:39,030 .فقط اونا از ما می‌ترسن 242 00:18:39,550 --> 00:18:43,930 اونم به خاطر اینه که پادشاه نمی‌تونه .خانواده‌ی آرکمن رو کنترل کنه 243 00:18:45,020 --> 00:18:46,310 کنترل کنه؟ 244 00:18:47,020 --> 00:18:50,190 من خودم به شخصه همه چیز رو نمی‌دونم 245 00:18:50,190 --> 00:19:00,070 ولی این حقیقت رو می‌دونم که خانواده‌ی ما یه زمانی .شمشیر پادشاه و حمایت کننده‌ی حیاتی اون بودن 246 00:19:00,450 --> 00:19:06,080 هرچند، پادشاه نسل به نسل قدرت تایتان‌ها .رو به ارث می‌بردن 247 00:19:06,750 --> 00:19:10,000 هاه؟ این قدرت تایتان‌ها دیگه چیه؟ 248 00:19:10,170 --> 00:19:12,790 این یه قدرت فوق‌العاده‌ای هست که اونا دارن 249 00:19:12,790 --> 00:19:18,530 که حافظه‌ی انسان رو به کل عوض کنن و .کاری کنن که کلا گذشته رو عوض کنن 250 00:19:19,010 --> 00:19:21,560 .البته بجز چنتا فرد بالا مقام 251 00:19:22,220 --> 00:19:26,530 .و این وسط دو گروه بودن که به پادشاه پشت کردن 252 00:19:27,350 --> 00:19:31,650 که این میشه قبیله‌ی شرقی و .خانواده‌ی آرکمن 253 00:19:32,730 --> 00:19:34,470 .برای همین همه رو کشتن 254 00:19:35,320 --> 00:19:37,200 .خیلی داستان وحشتناکی پشتش هست 255 00:19:41,570 --> 00:19:44,910 واقعا داستان دلگرم کننده‌ای نیست که وقتی .داری می‌میری کنار تخت بشنوی 256 00:19:44,910 --> 00:19:47,120 .ولی من خواهر کوچیکه‌ام رو پیدا کردم 257 00:19:48,160 --> 00:19:51,100 کوچل داشت تو یه فاحشه خونه .زیر زمینی کار می‌کرد 258 00:19:51,580 --> 00:19:53,460 .توسط یکی از مشتری‌هاش حامله شده بود 259 00:19:54,340 --> 00:19:56,550 .می‌خواست که نگهش داره و به من هم گوش نمی‌داد 260 00:19:58,170 --> 00:19:58,710 ... به جهنم 261 00:19:59,840 --> 00:20:02,910 ... تو این دنیای کثیف بدنیا اومدن 262 00:20:02,910 --> 00:20:05,850 همچین تک رویای خاصی نیست که .آدم بخواد به خاطر زجری بکشه 263 00:20:10,480 --> 00:20:11,350 .پیداش کردم 264 00:20:12,060 --> 00:20:13,350 .یه در مخفی 265 00:20:13,810 --> 00:20:15,770 .احتمالا ارن با دشمن همین جا باشن 266 00:20:16,270 --> 00:20:18,980 امیدوارم داخلش همون طوری باشه که .پیش بینی کرده بودم 267 00:20:19,360 --> 00:20:21,360 بهتره که این هدیه‌ها بتونه جوابگو باشه 268 00:20:21,360 --> 00:20:23,400 .ما برای این که درستشون کنیم خیلی زحمت افتادیم 269 00:20:26,740 --> 00:20:28,780 .اینجا حداقل 7 نفر دشمن هست 270 00:20:29,200 --> 00:20:31,910 .می‌تونید مطمئن باشید لیوای یکی از اوناست 271 00:20:32,790 --> 00:20:37,130 همون طوریکه می‌دونید دفعه‌ی پیش لیوای کاملا قافلگیر شده بود 272 00:20:37,130 --> 00:20:39,760 .ولی بازم 12 نفر از همرزم‌های ما رو کشت 273 00:20:40,920 --> 00:20:44,180 بقیه‌ی افراد ارتش که اصلا دیگه .به حساب نمیان 274 00:20:44,180 --> 00:20:46,360 .نیازی نیست که اشاره کنم دولت هم قدرتش رو از دست داده 275 00:20:47,260 --> 00:20:48,540 .در هر صورت اوضاع خوبی نیست 276 00:20:49,680 --> 00:20:51,240 ،تو یه دنیایی به کوچیکی دنیای شما 277 00:20:51,600 --> 00:20:56,230 مردن می‌تونه خیلی زندگی بهتری باشه .که وقتی که ما رو محاصره کردن 278 00:20:58,480 --> 00:21:03,340 ولی بازم، این زندگی که توی این خوک‌دونی داریم، با این فرقی می‌کنه؟ 279 00:21:04,950 --> 00:21:08,330 ما دشمنی داریم که نمی‌تونیم شکست بدیم و .تنها کاری که می‌تونیم بکنیم اینه که منتظر بمونیم 280 00:21:08,330 --> 00:21:10,700 تا این که اونا دیوارها رو خراب کنن و .ما رو نابود کنن 281 00:21:11,290 --> 00:21:13,400 ،ما انتخاب کردیم که به نیروهای ارتش بپیونیدم 282 00:21:13,400 --> 00:21:17,040 ،اومدیم به پلیس پایتخت .و با کنی همراه شدیم 283 00:21:17,040 --> 00:21:21,330 تمامش برای پیدا کردن یه معنی برای زندگی‌های بی‌معنی‌مون .توی این دنیای بی‌معنی بود 284 00:21:22,380 --> 00:21:24,340 پس بیاین همین طوری تا آخر مسیر ... باور داشته باشیم 285 00:21:25,220 --> 00:21:29,470 ... که کنی و رویاهاش می‌تونه .کارت‌های دیگه‌ای از این دنیا رو برگردونه 286 00:21:33,390 --> 00:21:35,390 !خیله خب، آماده‌ی رفتنیم 287 00:21:35,770 --> 00:21:36,580 واقعاً؟ 288 00:21:37,650 --> 00:21:41,900 همه آماده‌ هستن که دوباره دستاشون کثیف کنن؟ 289 00:21:49,910 --> 00:21:51,070 .منم همین فکرو می‌کردم 293 00:22:07,518 --> 00:22:10,518 [ ...این داستان ادامه دارد ] 294 00:22:12,566 --> 00:22:19,566 :مترجمین « Nora حسام‌الدین » « AbG سـروش » 295 00:22:19,590 --> 00:22:24,590 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co 296 00:22:24,614 --> 00:22:27,614 « .ما را در تلگرام دنبال کنید » T.Me/AbG_Sub 290 00:23:40,730 --> 00:23:43,150 ... برای اینکه از خواسته‌ی اون محافظت کنیم 291 00:23:43,150 --> 00:23:44,850 ... برای اینکه اون رو نجات بدیم 292 00:23:45,480 --> 00:23:47,750 ... برای این که خاطراتش رو به همراه داشته باشیم 293 00:23:48,690 --> 00:23:52,210 تمام احساسات اونا، اون‌ها رو به سمت .میدون مبارزه می‌فرستاد 301 00:23:52,990 --> 00:23:55,990 « قسمت بعدی: خـواسـتـه »