1 00:00:03,480 --> 00:00:06,480 « فصل سـوم انیمۀ حـمـلـه بـه تـایـتـان » 2 00:00:06,504 --> 00:00:26,504 رسانه‌ی اینترنتی نایت‌مووی با افتخار تقدیم می‌کند NightMovie.Co 3 00:00:26,528 --> 00:00:46,528 :مترجمین « Nora حسام‌الدین » « AbG سـروش » 4 00:01:29,816 --> 00:01:34,816 « قسمت 51: نیزه‌های رعدآسا » 5 00:01:51,540 --> 00:01:53,590 .اِروین، طرف الان میاد بالا 6 00:02:10,060 --> 00:02:13,900 تمامی گروهان! از درگیر شدن .با تایتان زره‌پوش خودداری کنید 7 00:02:14,320 --> 00:02:16,030 !بهش نزدیک نشید 8 00:02:16,030 --> 00:02:17,000 !اطاعت 9 00:02:17,610 --> 00:02:22,070 هانجی، چرا علامتِ حمله نداد؟ چه فکری با خودش می‌کنه؟ 10 00:02:22,070 --> 00:02:24,160 .حرکات دشمن رو زیر نظر داره 11 00:02:25,120 --> 00:02:30,520 چون راینر و رفقاش یه‌جور مراسم .استقبال بزرگ برامون تدارک دیدن 12 00:02:36,920 --> 00:02:40,420 اون چهارپائه داره رو .زینش بار حمل می‌کنه 13 00:02:40,880 --> 00:02:43,600 از اونایی نیست که .همین‌الان تبدیل شدن 14 00:02:44,220 --> 00:02:47,220 که در این‌صورت، یعنی این تیم دیدبانی دشمن‌‍ه؟ 15 00:02:47,890 --> 00:02:53,230 اگه متوجهِ اومدن‌مون شده باشه ...و راینر رو خبردار کرده باشه، حتماً یعنی 16 00:02:54,520 --> 00:02:58,360 اون چهارپایی که اون پایینه .از نوع "تایتانِ دانا"‍ست 17 00:02:59,450 --> 00:03:01,490 .نه، ممکنه بازم باشن 18 00:03:02,240 --> 00:03:04,490 اون تایتانه... بار حمل می‌کنه؟ 19 00:03:05,410 --> 00:03:06,740 یعنی چی توشه؟ 20 00:03:22,590 --> 00:03:26,010 !راه افتادن !تعداد زیادی از دو سه متری دارن نزدیک می‌شن 21 00:03:27,060 --> 00:03:29,620 ...دقیقاً مثل جنگ "قلعۀ آتگارد" می‌مونه 22 00:03:30,310 --> 00:03:32,410 .اول میرن سراغ اسب‌ها 23 00:03:33,400 --> 00:03:36,270 ...اولویت‌شون گرفتن اِرن‌‍ه، ولی 24 00:03:37,400 --> 00:03:41,750 ،برای رسیدن به این هدف .تنها راه فرارمون رو ازمون می‌گیرن 25 00:03:42,910 --> 00:03:46,620 حالا که دیوار ماریا هنوز ،تو دل قلمروی دشمن‌‍ه 26 00:03:46,620 --> 00:03:49,250 هیچ راهی برای برگشتن .بدون اسب‌هامون نداریم 27 00:03:50,000 --> 00:03:55,650 همین که اسب‌هامون رو بکشن، مانع فرارمون .می‌شن و خط امدادی‌مونُ هم نابود می‌کنن 28 00:03:56,790 --> 00:03:58,610 ،چه یه هفته زمان ببره، چه یک ماه 29 00:03:59,090 --> 00:04:01,920 اونا اون قدری می‌تونن صبر کنن، تا این که .هیچ کسی نتونه تکون بخوره 30 00:04:02,680 --> 00:04:05,010 ،بدون این که خطر جنگ رو بکنن 31 00:04:05,550 --> 00:04:08,980 اونا می‌تونن راحت وارد شن و وقتی که .ارن اون قدری ضعیف شده که مقاومت کنه، بگیرنش 32 00:04:10,640 --> 00:04:15,150 الان، این حقیقت که تمام تایتان‌ها به خط وایسادن 33 00:04:15,150 --> 00:04:19,570 ثابت می‌کنه که تنها هدف اون‌ها .ما رو اینجا گیر بندازن 34 00:04:23,900 --> 00:04:26,490 !فرمانده! تایتان زره‌ پوش نزدیک شده 35 00:04:26,490 --> 00:04:28,980 !و ما هنوز نمی‌دونیم برتولت کجاست 36 00:04:29,410 --> 00:04:31,330 .آره، می‌دونم 37 00:04:32,580 --> 00:04:35,010 ... الان، چیزی که بیشتر از همه ازش می‌ترسم 38 00:04:35,460 --> 00:04:39,550 ... اینه که راینر و برتولت .بدون این که ما بفهمیم اسب‌هامون رو بکشن 39 00:04:40,920 --> 00:04:41,840 ... به همین خاطر 40 00:04:43,300 --> 00:04:45,510 بالاخره آماده شدی که چیزی بگی؟ 41 00:04:45,840 --> 00:04:47,990 .من تو هم صبر کردن می‌تونستم صبحانه بخورم 42 00:04:50,100 --> 00:04:52,270 !گروهان دیرک و گروهان مارلن 43 00:04:52,270 --> 00:04:55,810 همراه با گروهان کلوس، مراقب در دروازه از اسب‌ها محافظت کنید 44 00:04:55,810 --> 00:04:59,530 !گروهان لیوای و گروهان هانجی !تایتان زره‌پوش رو بکشید 45 00:05:00,150 --> 00:05:03,190 !با صلاح دید خودتون از نیزه‌های صاعقه استفاده کنید 46 00:05:03,190 --> 00:05:05,430 !با هر قیمتی که شده، به هدف‌تون برسید 47 00:05:06,240 --> 00:05:09,030 !در این لحظه! در این جنگ 48 00:05:09,030 --> 00:05:11,450 !نجات انسان‌ها، به این بستگی داره 49 00:05:12,290 --> 00:05:13,910 ... یک بار دیگه، به خاطر انسان‌ها 50 00:05:14,660 --> 00:05:16,790 !... قلب خودتون رو فدا کنید 51 00:05:17,330 --> 00:05:18,380 !بله قربان 52 00:05:19,920 --> 00:05:24,130 شنیدین؟ بیاین بازی برای اون تایتان‌ها که می‌خوان .بیان سراغ اسب‌هامون عوض کنیم 53 00:05:24,130 --> 00:05:24,630 !بله قربان 54 00:05:25,220 --> 00:05:26,630 !وایسین! لیوای! آرمین 55 00:05:28,010 --> 00:05:31,390 ،من گفتم که گروهان لیوای .ولی نیاز دارم که اینجا بمونی، لیوای 56 00:05:32,180 --> 00:05:34,390 برای این که از اسب‌ها محافظت کنم، نه ارن؟ 57 00:05:34,770 --> 00:05:35,510 .درسته 58 00:05:37,020 --> 00:05:39,370 .برای اینکه به اون حمله کنی، زمانی که موقعیتش درست می‌شه 59 00:05:40,860 --> 00:05:44,140 تو تنها کسی هستی که من مطمئنم می‌تونه .به اون تایتان غول‌آسا حمله کنه 60 00:05:45,990 --> 00:05:47,240 .متوجه شدم 61 00:05:47,700 --> 00:05:50,690 از اونجایی که من نتونستم اون بچه ،تایتان زره‌پوش رو بکشم 62 00:05:51,030 --> 00:05:53,620 بجاش به سر تایتان غول‌آسا جبران می‌کنم 63 00:05:57,120 --> 00:05:59,900 .آرمین، من یه نقشه برای تایتان زره‌پوش دارم 64 00:06:00,250 --> 00:06:00,880 .قربان 65 00:06:01,630 --> 00:06:04,260 سرنوشت بشر، تو این جنگ به .دوتا چیز بستگی داره 66 00:06:04,670 --> 00:06:08,570 و یکی از اونا رو ... من می‌زارم روی .دوش و تو و هانجی 67 00:06:27,440 --> 00:06:30,410 .اوناهاشن اونجا، همه‌شون یه جا جمع شدن 68 00:06:31,410 --> 00:06:33,710 .من اسب‌ها رو می‌کشم و بعد سریع می‌رم سمتش 69 00:06:34,330 --> 00:06:35,490 .همین قدر خوبه 70 00:06:36,330 --> 00:06:41,980 ،مهم نیست که فرمانده لیوای چقدر قوی باشه .اون امکان نداره که به پای فرمانده جنگی ما برسه 71 00:06:47,130 --> 00:06:48,590 .... خیلی نزدیک بود 72 00:06:49,300 --> 00:06:52,840 اگر من یه خورده آروم‌تر عمل کرده بودم ،برای فرستادن هوشیاریم به بدنم 73 00:06:53,220 --> 00:06:54,580 .همون جا، درجا مرده بودم 74 00:06:56,270 --> 00:06:59,850 اصلا اونا از کجا فهمیدن که باید داخل دیوارها رو بگردن؟ 75 00:07:01,480 --> 00:07:03,980 آرمین؟ کار تو بود؟ 76 00:07:06,820 --> 00:07:08,740 .نه ... دیگه مهم نیست 77 00:07:09,190 --> 00:07:13,210 با این، سفر طولانی ما بالاخره .به پایان می‌رسه 78 00:07:21,920 --> 00:07:23,460 ... اروین اسمیت 79 00:07:24,710 --> 00:07:27,800 .حواست رو پرت نکن .باید اول اسب‌ها رو بکشم 80 00:07:36,260 --> 00:07:36,850 !ارن 81 00:07:40,640 --> 00:07:43,020 برای چی بدون چیزی همین طوری خودت رو نشون دادی؟ 82 00:07:43,940 --> 00:07:47,620 همه‌ی اونا به طور دردناکی باید بدونن که .اون هدف اصلی ماست 83 00:07:48,320 --> 00:07:49,780 چه فکری کردی آخه؟ 84 00:07:55,620 --> 00:07:58,230 برای اینکه به سمت جنوب بری رو از روی دیوار فرار کنی؟ 85 00:07:58,990 --> 00:08:02,850 اگر اون تنهاست، می‌تونست به عنوان .یه تایتان فرار کنه بدون اینکه نیاز به اسب داشته باشه 86 00:08:03,620 --> 00:08:07,670 و اگر قرار بود این اتفاق بیوفته، ما هیچ دلیلی .نداره که اینجا بمونیم و مبارزه کنیم 87 00:08:08,500 --> 00:08:11,330 حتی اگر بتونیم گروهان‌ها رو نابود کنیم 88 00:08:11,840 --> 00:08:15,970 ما نمی‌تونیم بزاریم کسی که توی دو ماه سخت شدن .رو یاد گرفته، برگرده به دیوار 89 00:08:16,890 --> 00:08:21,980 اگر اون یاد بگیره که چطوری به طور کامل .سخت بشه، دیگه خیلی دیر می‌شه 90 00:08:24,190 --> 00:08:25,980 ...نه، وایسا، این عجیبه 91 00:08:26,980 --> 00:08:28,940 ،اگر اون واقعا قرار بود که فرار کنه 92 00:08:28,940 --> 00:08:32,930 اون بعد از این که از دستگاه مانور سه بعدی استفاده کرد .که از دیوار بگذره، تبدیل به تایتان می‌شد 93 00:08:34,070 --> 00:08:37,830 برای چی زمانی تبدیل شده که شیگانشینا دور تا دورش دیواره؟ 94 00:08:40,370 --> 00:08:41,660 !گرفتم 95 00:08:42,330 --> 00:08:43,860 ... اون داره سعی می‌کنه 96 00:08:44,670 --> 00:08:47,790 !... که هدف من رو از اسب‌ها به ارن تغییر بده 97 00:08:56,430 --> 00:08:59,420 اصلا به هم دیگه زمان فکر کردن نمی‌دیم، مگه نه؟ 98 00:09:00,100 --> 00:09:04,180 ،لعنت بهت فرمانده ... اونم حالا که این همه راه تا این بالا اومدم 99 00:09:10,440 --> 00:09:12,280 !خوبه! اومد دنبال طعمه 100 00:09:13,610 --> 00:09:15,700 !اون می‌خواد که از ارن به عنوان یه طعمه استفاده کنه 101 00:09:16,490 --> 00:09:18,780 .آره، اینا دستورات فرمانده اروین بودن 102 00:09:19,160 --> 00:09:23,950 اون می‌خواد از ارن به عنوان طعمه استفاده کنه تا از اسب‌ها محافظت کنه؟ 103 00:09:23,950 --> 00:09:28,790 شوخی می‌کنی ... اگر راینر بخواد در هر صورت اسب‌ها رو بکشه چی؟ 104 00:09:28,790 --> 00:09:31,600 .نه، اون باید بره دنبال ارن 105 00:09:32,050 --> 00:09:33,920 ،اگر واقعا راینر بره دنبال اسب‌ها 106 00:09:34,510 --> 00:09:38,240 ارن ادامه می‌ده تا برسه به .پشت تایتان غول‌آسا 107 00:09:38,930 --> 00:09:43,500 همراه با لیوای، گروهان، و ارن .اونا می‌تونن تایتان غول‌آسا و گیر بندازن و باهاش مبارزه کنن 108 00:09:44,100 --> 00:09:46,440 اروین باید اینا رو گفته باشه درسته؟ 109 00:09:47,100 --> 00:09:47,690 .بله 110 00:09:48,190 --> 00:09:52,360 ،حتی اگر طبق نقشه‌ هم پیش نرفت وقتی که ارن این طوری بتونه فرار کنه 111 00:09:52,360 --> 00:09:55,060 به قدر کافی دشمن رو گیج می‌کنه که .بشه صفوف اونا رو در هم شکست 112 00:09:55,400 --> 00:09:58,120 بستگی به راینر داره که بتونه این قدر .دید داشته باشه یا نه 113 00:10:03,200 --> 00:10:05,790 .با شناختی که ازش دارم، مطمئنم اینکارو می‌کنه 114 00:10:07,330 --> 00:10:10,810 خیله خب. ما میریم سراغ تایتان زره‌پوش .توی شیگانشینا 115 00:10:12,290 --> 00:10:13,170 !وایسین 116 00:10:13,750 --> 00:10:15,930 .یه چیز دیگه هم هست که من نگرانشم 117 00:10:16,970 --> 00:10:19,980 .برتولت، هنوز یه جایی پنهان شده 118 00:10:20,890 --> 00:10:25,130 آخرین دفعه‌ای که اونا مبارزه کردن ... ارن، راینر رو تا نزدیکی شکست دادن برد، ولی 119 00:10:26,060 --> 00:10:30,150 ... حمله‌ی برتولت، اون رو قافلگیر کرد .و درنهایت اون، اسرشون شد 120 00:10:33,860 --> 00:10:38,710 ،این یه ضد-استراتژی ساده‌ست .ولی بیاید دور از دیوارها مبارزه کنیم 121 00:10:46,000 --> 00:10:48,120 ... ممکن هست که ارتفاع‌مون کم باشه ولی 122 00:10:49,330 --> 00:10:51,330 .من تا الان یه بار باهات مبارزه کردم 123 00:10:53,380 --> 00:10:55,050 .تقریبا دیگه تموم شده بود 124 00:10:57,260 --> 00:10:59,760 .یک به یک، می‌تونم ببرم 125 00:11:00,930 --> 00:11:06,280 زمانی که مبارزه با دست باشه .آنی خیلی رقیب سرسخت‌تری بود 126 00:11:35,000 --> 00:11:38,710 ... اصلا می‌دونی که ما الان کجا وایسادیم؟ 127 00:11:42,970 --> 00:11:44,030 ... اینجا، جاییه 128 00:11:49,140 --> 00:11:50,560 ... که من ... 129 00:11:51,810 --> 00:11:52,900 ... جایی که ما ... 130 00:11:54,860 --> 00:11:56,750 !یه زمانی بهش می‌گفتیم خونه... 131 00:11:59,150 --> 00:12:00,450 .من پسش می‌گیرم 132 00:12:01,570 --> 00:12:03,450 ... همه‌تون رو می‌کشم 133 00:12:05,410 --> 00:12:07,150 !و چیزی که دزدیدین رو پس می‌گیرم 134 00:12:07,990 --> 00:12:09,190 !همه‌اش رو 135 00:12:09,950 --> 00:12:14,960 "اطلاعات موجود برای عموم" [نیزه‌های صاعقه] سلاحی برای مبارزه با زره سخت تایتان زره‌پوش، که از تکنلوژی مخفیانه‌ای بوده که برای ارتش از آن استفاده می‌کرده با این که کار کردن با این وسیله سخت است، می‌تواند انفجار متمرکزی ایجاد کند که قدرت آن همانند صاعقه است 136 00:12:19,670 --> 00:12:22,760 !تازه‌کارها! بقیه‌ی اسب‌ها رو به سمت غرب ببرید 137 00:12:22,760 --> 00:12:24,590 !با گروهان دیرک، از تازه‌کارها محافظت کنید 138 00:12:25,550 --> 00:12:26,510 !کجا مارلو؟ 139 00:12:26,510 --> 00:12:27,390 هاه؟ 140 00:12:27,390 --> 00:12:28,760 !کجا اسب‌ها رو ببندیم؟ 141 00:12:28,760 --> 00:12:31,730 !به ما گفتن که همه رو یه جا نزاریم 142 00:12:32,180 --> 00:12:33,510 .اونجا نه، جلوتر 143 00:12:33,810 --> 00:12:35,600 !سه تا چهار متری، از سمت شرق دارن میان 144 00:12:41,070 --> 00:12:43,100 !اون ... یه تایتانه؟ 145 00:12:54,040 --> 00:12:55,420 !فرمانده لیوای 146 00:12:55,420 --> 00:12:56,790 !حالا فرصت داریم! عجله کن 147 00:12:57,290 --> 00:12:59,550 !سریع کار این کوچیک‌ها رو تموم کنید 148 00:12:59,550 --> 00:13:01,510 !قبل از اینکه که این گندهه تکون بخوره تمومشون کنید 149 00:13:01,510 --> 00:13:04,130 !و تلفات هم نباید داشته باشید! حرق مردن ندارید 150 00:13:04,130 --> 00:13:05,260 !بله قربان 151 00:13:08,550 --> 00:13:10,550 .لعنتی، خیلی خفت باره 152 00:13:11,640 --> 00:13:13,520 .این ضعیف‌ها خیلی سریع می‌میرن 153 00:13:14,180 --> 00:13:15,800 .باید اینجا نگهشون می‌داشتم 154 00:13:20,190 --> 00:13:22,590 مبارزه کردن با تایتان‌های ... سه چهار متری 155 00:13:23,150 --> 00:13:25,300 ... همه جا تلفات هست 156 00:13:26,110 --> 00:13:29,220 این نیروها، حتی یه خورده هم مثل .گروهان‌های قبلی قوی نیستن 157 00:13:30,450 --> 00:13:36,380 هرچند، بدون اون فداکاری‌ها، ما .هیچ وقت به اینجا نمی‌رسیدیم 158 00:13:41,750 --> 00:13:43,510 ،زمانی که تازه وارد ارتش شدم 159 00:13:43,510 --> 00:13:47,590 من به بقیه‌ درباره‌ی تئوری پدرم می‌گفتم که .خودمم بهش باور داشتم 160 00:13:48,140 --> 00:13:51,310 و این که زمانی که افسر می‌شدم .حتما اثباتش می‌کردم 161 00:13:52,260 --> 00:13:57,460 ،ولی بعد از این که به گروهان پیوستم .من به دلایلی دیگه درباره‌اش حرف نزدم 162 00:13:59,060 --> 00:14:01,010 ...نه، این‌طوری نیست 163 00:14:02,400 --> 00:14:05,760 .به‌خاطر دلیل خاصی نبود .من به یه‌چیزی پی برده بودم 164 00:14:06,570 --> 00:14:10,990 .که فقط... خودم داشتم برای خودم می‌جنگیدم 165 00:14:12,120 --> 00:14:16,710 .این که فقط من ... رویایی برای دیدن داشتم 166 00:14:20,830 --> 00:14:26,050 قبل از اینکه خودم متوجه بشم، داشتم به مردم .دستور می‌دادم و الهام بخش همرزم‌هام بودم 167 00:14:27,170 --> 00:14:29,890 می‌گفتم که باید قلبشون رو .برای بشریت بدن 168 00:14:31,390 --> 00:14:33,290 ...پس، همرزم‌هام رو فریب دادم 169 00:14:34,390 --> 00:14:35,850 .... خودم رو هم فریب دادم 170 00:14:37,350 --> 00:14:40,130 ... و حالا بالای کوه اجساد اونا 171 00:14:41,770 --> 00:14:43,270 .منم که ایستادم ... 172 00:14:51,120 --> 00:14:54,720 و با این حال، چیزی که ته ذهنم صدا می‌خوره .اون زیرزمینه 173 00:14:56,120 --> 00:15:01,150 حتی اگر این نقشه شکست بخوره، ممکن هست ... قبل از این که بمیرم، بتونم به اون زیرزمین برسم 174 00:15:02,420 --> 00:15:05,010 ... اون زیرزمینی که گریشیا یگر از خودش بجا گذاشته 175 00:15:05,710 --> 00:15:07,300 ... حقیقت دنیای ما 176 00:15:17,600 --> 00:15:19,390 !!اون آزمایش‌ها جواب داد 177 00:15:22,020 --> 00:15:24,110 !این مشت‌ها تنها چیزایی هستن که برای جنگیدن بهشون نیاز دارم 178 00:15:27,780 --> 00:15:31,090 ،تا تمرکز کردن روی سخت کردن یه قسمت .تازه قوی‌تر هم می‌شه 179 00:15:31,740 --> 00:15:36,700 از اونجایی که این زره‌ تمام بدنش رو پوشونده .می‌تونم مثل یه یخ نازک اون رو بشکنم 180 00:15:44,880 --> 00:15:47,770 !خیلی کندی، گنده بک 181 00:15:51,130 --> 00:15:51,680 !لعنتی 182 00:16:37,970 --> 00:16:38,680 !هانجی سان 183 00:16:39,140 --> 00:16:42,180 هنوز نه! همه چیز بستگی به .حمله‌ی اول داره 184 00:16:42,690 --> 00:16:45,650 وایسا و به ارن اعتماد کن که برامون .یه راه خوب باز کنه 185 00:16:53,700 --> 00:16:55,780 اون تیکه فلزی، اسلحه‌ی جدیده؟ 186 00:16:56,530 --> 00:16:58,780 .حداقل می‌تونی نیزه صداش کنی 187 00:16:58,780 --> 00:17:01,660 اون گروه مهندسا، واقعا خیلی .بهم کمک کردن 188 00:17:02,450 --> 00:17:06,190 از تکنلوژی استفاده کردن که توسط .پلیس مخفی مونده بود 189 00:17:06,630 --> 00:17:12,210 چیزی که من بهشون گفتم، این بود که ما یه .اسلحه می‌خوایم که جلوی تایتان زره‌پوش رو بگیریم 190 00:17:12,210 --> 00:17:13,740 جلوی تایتان زره‌پوش؟ 191 00:17:14,630 --> 00:17:18,140 تیغه‌های ما، جلوی این تایتان .به هیچ دردی نمی‌خورن 192 00:17:19,100 --> 00:17:22,140 تا زمانی که اون راه مناسب برامون باز نکرده تو زمان سخت شدنش 193 00:17:22,310 --> 00:17:27,490 تنها کاری که می‌تونستیم بکنیم اینه که .از کناره به جنگ ارن و تایتان زره‌پوش نگاه کنیم 194 00:17:30,480 --> 00:17:35,090 درسته ... ما نمی‌تونستیم جلوش رو بگیریم .اگر می‌خواستش ارن رو ببره 195 00:17:36,950 --> 00:17:41,850 اون موقع، اگر فرمانده یه گروه ... تایتان نفرستاده بود سراغش 196 00:17:43,540 --> 00:17:47,920 تا اینجا، تنها حمله‌ای که جلوی تایتان زره‌پوش عمل می‌کنه 197 00:17:47,920 --> 00:17:51,130 اون حرکت‌های قفل کردن و .گرفتن، ارن بوده 198 00:17:51,130 --> 00:17:56,120 البته، ما امیدهای زیادی، برای مشت سخت .اون توی آزمایش‌های اخیر داریم 199 00:17:57,220 --> 00:18:01,540 هرچند، این ماموریت موفقیت آمیز نخواهد بود .اگر که اونا بخواد تنها اسلحه‌های ما باشه 200 00:18:02,010 --> 00:18:06,140 تا زمانی که مهم هست، ما دیوار رو پر می‌کنیم بعد از اون 201 00:18:06,140 --> 00:18:10,790 ،ما باید برتولت و راینر رو بکشیم .که مسئول نابود کردن دیوار هستن 202 00:18:12,400 --> 00:18:17,110 پس دارین می‌گین که ما باید با اونا به تایتان زره‌پوش ضربه بزنیم؟ 203 00:18:17,110 --> 00:18:18,510 .نشون دادنش بهتون آسون‌تره 204 00:18:19,530 --> 00:18:20,570 .بیایید بریم بیرون 205 00:18:31,250 --> 00:18:33,300 .همون طوری که می‌تونید ببینید قوی هست 206 00:18:33,300 --> 00:18:35,630 .درست مثل برخورد صاعقه‌ست 207 00:18:35,630 --> 00:18:37,510 .برای همین اسمش رو گذاشتم، نیزه‌های صاعقه 208 00:18:38,090 --> 00:18:41,680 اما، آیا این برای شکست دادن تایتان زره‌پوش کافی هست؟ 209 00:18:41,680 --> 00:18:43,890 .ما نمی‌دونیم تا زمانی که امتحان کنیم 210 00:18:44,470 --> 00:18:46,810 ،در مقابل تایتان‌های عادی کاملا موثر عمل می‌کنه 211 00:18:46,810 --> 00:18:50,960 ولی این که بخواد به تایتان زره‌پوش آسیبی بزنه .کار بیشتری می‌بره 212 00:19:13,630 --> 00:19:14,360 !لعنتی 213 00:19:27,220 --> 00:19:31,610 حدس می‌زنم، شکست دادن ارن اینجا .کاری نیست که تنهایی بتونم انجامش بدم+ 214 00:19:32,480 --> 00:19:34,380 ... باید برگردم به 215 00:19:41,490 --> 00:19:42,240 !حالا، برو 216 00:19:43,410 --> 00:19:44,490 اونا دارن حرکتی می‌کنن؟ 217 00:19:45,330 --> 00:19:47,880 می‌دونستم که به مرور دارن من رو ... محاصره می‌کنن، ولی 218 00:19:48,620 --> 00:19:50,330 اونا با اون تیغه‌هاشون اصلا چی کار می‌تونن با من بکنن؟ 219 00:19:51,670 --> 00:19:55,290 .این زره سخت، تمام بدنم رو پوشونده 220 00:19:55,840 --> 00:19:57,340 !روی من خط هم نمی‌تونن بندازن 221 00:20:21,450 --> 00:20:22,740 تونستیم انجامش بدیم؟ 222 00:20:22,950 --> 00:20:24,490 ...نه، نه هنوز 223 00:20:25,120 --> 00:20:27,190 ،نیزه‌های صاعقه بشدت تخریبگر هستن 224 00:20:27,190 --> 00:20:29,500 اونا حتی برای کسایی که اونا رو شلیک می‌کنن هم .خطرناکن 225 00:20:30,200 --> 00:20:34,500 اگر همون طوری که زمانی که تیغه داشتین به تایتان مورد حمله وصل بشید 226 00:20:34,500 --> 00:20:36,750 .خودتون هم درون انفجار قرار می‌گیرید 227 00:20:37,460 --> 00:20:40,170 که این یعنی تنها راه استفاده از ... نیزه‌های صاعقه این هست که 228 00:20:40,170 --> 00:20:43,880 زمانی هست که هدف با چندین .چیز بلند و ایستاده محاصره شده 229 00:20:45,180 --> 00:20:49,180 ما فقط، دقیقا تو همچین موقعیت‌هایی می‌تونیم .از این نیزه‌های صاعقه استفاده کنیم 230 00:20:50,680 --> 00:20:53,690 !همین جا و همین الان، باید انجامش بدیم 231 00:21:06,530 --> 00:21:07,620 !ما گرفتیمش 232 00:21:08,490 --> 00:21:11,580 !کار کرد! زره‌ روی گردنش کنده شده 233 00:21:14,500 --> 00:21:16,340 و... واقعا؟ 234 00:21:16,880 --> 00:21:18,350 !نیزه‌ها کار کردن 235 00:21:18,350 --> 00:21:19,550 !دوباره انجامش بدین 236 00:21:19,630 --> 00:21:22,420 دوباره با نیزه‌های صاعقه بهش .حمله کنید و کارش رو تموم کنید 237 00:21:28,180 --> 00:21:29,240 ... راینر 238 00:21:30,220 --> 00:21:31,220 !بچه‌ها 239 00:21:32,310 --> 00:21:35,060 من فکر می‌کردم که شماها آماده‌این .اگر که کار به انجا رسید 240 00:21:35,600 --> 00:21:36,650 !بیاین انجامش بدیم 241 00:21:54,830 --> 00:21:56,760 !و... وایسین 242 00:22:10,784 --> 00:22:30,784 رسانه‌ی اینترنتی نایت‌مووی با افتخار تقدیم می‌کند NightMovie.Co 243 00:22:30,808 --> 00:22:50,808 :مترجمین « Nora حسام‌الدین » « AbG سـروش » 244 00:23:41,150 --> 00:23:45,560 اگر چیزی اون روز گفته شد می‌تونست آینده متفاوت باشه؟ 245 00:23:46,440 --> 00:23:51,600 ،برای تمام زندگی‌هایی که اونا روی شونه‌هاشون حمتحمل کردن .اون‌ها آرزوی مرگ هم دیگه رو کرده بودن 246 00:23:52,530 --> 00:23:54,680 قسمت بعد : افول 247 00:23:54,240 --> 00:23:56,540 "افول"