1
00:00:01,859 --> 00:00:03,336
پیش از این در
"The Originals"
2
00:00:06,083 --> 00:00:08,963
وقت تو بمیری کل نسلت هم میمیرن
3
00:00:09,933 --> 00:00:11,266
آلایژا» پیش «هالو»ـه»
4
00:00:11,268 --> 00:00:13,527
پس باید این موجود
و پیروانش رو پیدا کنیم
5
00:00:13,552 --> 00:00:14,637
و کلی از اونا رو سلاخی کنیم
6
00:00:14,639 --> 00:00:16,539
یکی از اون جسدها جسد «سوفیا» میشه
7
00:00:16,541 --> 00:00:18,167
و من حاضر نیستم که
دست روی دست بذارم
8
00:00:18,192 --> 00:00:21,813
و ببینم که یکی از عزیزانم یکی
از تلفات جانبی «مایکلسون»ها میشه
9
00:00:21,815 --> 00:00:25,785
یه راهی برای نجات اون از
آلودگی «هالو» پیدا میکنم
10
00:00:25,787 --> 00:00:28,389
اگه «آلایژا» قرار باشه بمیره
11
00:00:28,391 --> 00:00:31,058
پس میتونم سعی کنم روحش رو
داخل گردنبند بندازم
12
00:00:31,060 --> 00:00:32,336
سعی؟ منظورت چیه که سعی کنی؟
13
00:00:32,339 --> 00:00:34,696
خب ، احتمالش هست که
از این روند زنده نمونه
14
00:00:42,909 --> 00:00:45,240
- گردنبند کجاست؟
- اون موفق شد
15
00:00:45,243 --> 00:00:47,579
قدرت «آلایژا» رو گرفته
16
00:00:47,939 --> 00:00:52,286
«هالو» دوباره زاده میشه
17
00:00:52,288 --> 00:00:53,921
بگو که «آلایژا» این توئه
18
00:00:53,923 --> 00:00:55,523
صداش رو شنیدی ، نه؟
19
00:00:55,525 --> 00:00:58,260
بله . یه جایی داخلشه
ولی فریاد میزنه
20
00:01:00,100 --> 00:01:02,900
" ریویرا ، فرانسه "
21
00:02:18,365 --> 00:02:20,933
ندیده بودم خونآشامها اینطوری بمیرن
...از وقتی که
22
00:02:22,504 --> 00:02:24,170
تو کشته شدی
23
00:02:24,172 --> 00:02:27,642
و کل نسل منم کشته شد
24
00:02:30,481 --> 00:02:31,447
«آلایژا»
25
00:02:31,500 --> 00:02:32,500
ارائه شده توسط وبسایت رسانهی کوچک
LiLMeDiA.TV
26
00:02:33,000 --> 00:02:34,000
مترجم : رضا حضرتی
Death.Stroke
27
00:02:34,700 --> 00:02:40,600
"The Originals"
فصل 4
Phantomesque : قسمت 10
28
00:02:40,861 --> 00:02:42,294
ربکا» و «کول» فرود اومدن»
29
00:02:42,296 --> 00:02:45,731
بهشون گفتم که چیزی نمونده
برادرمون رو زنده کنیم
30
00:02:45,733 --> 00:02:46,906
کاری نکن دروغگو بشم
31
00:02:46,909 --> 00:02:48,142
تا وقتی مطمئن نشم که
32
00:02:48,145 --> 00:02:50,045
ذهنش یکپارچه شده
نمیتونم احیاش کنم
33
00:02:50,048 --> 00:02:51,546
خب ، «فین» رو که از داخل اون
گردنبند نجات دادی
34
00:02:51,548 --> 00:02:52,446
مشکلش چیه؟
35
00:02:52,449 --> 00:02:54,922
وقتی گردنبند تکهتکه شد
ذهن «آلایژا» هم تکهتکه شد
36
00:02:54,924 --> 00:02:57,781
به احتمال زیاد اون به
اعماق ناخودآگاهش رفته
37
00:02:57,783 --> 00:02:59,649
- چطوری باید پیداش کنیم؟
- نمیدونم
38
00:02:59,651 --> 00:03:01,956
میتونه توی هزاران سال خاطراتش
توی یکی از اونا باشه
39
00:03:01,959 --> 00:03:04,456
ولی اگه سعی کنم قبل از
پیدا کردنش گردنبند
40
00:03:04,458 --> 00:03:06,658
و ذهنش رو درست کنم
ممکنه تا ابد فلج بمونه
41
00:03:06,660 --> 00:03:08,291
مثل این میمونه که
یه استخون شکسته رو
42
00:03:08,294 --> 00:03:09,395
قبل از اینکه صاف کنی ببندیش
43
00:03:09,397 --> 00:03:11,846
این قیاسهای پزشکی رو
تموم کن و زندهاش کن
44
00:03:11,849 --> 00:03:13,421
باید برم تو و پیداش کنم
45
00:03:13,424 --> 00:03:16,071
وقتی مطمئن بشم که ذهنش پایداره
اونوقت میتونم گردنبند رو درست کنم
46
00:03:16,073 --> 00:03:17,906
خب پس حرف بسه
و برو توش
47
00:03:17,908 --> 00:03:20,109
کلاوس»؟ برو بیرون»
48
00:03:20,111 --> 00:03:23,380
یهکم هوا بخور و بذار کارش رو بکنه
خواهش میکنم
49
00:03:30,992 --> 00:03:32,993
لطفاً بگو که از پسـش برمیای
50
00:03:32,995 --> 00:03:35,296
اون برادرمه
51
00:03:35,298 --> 00:03:37,531
تا وقتی خوب نشه دست برنمیدارم
52
00:03:41,472 --> 00:03:43,973
یه خبر خوب و یه خبر بد دارم
53
00:03:43,975 --> 00:03:45,843
وینسنت» فکر میکنه میتونه»
سوفیا» رو درمان کنه»
54
00:03:45,845 --> 00:03:50,081
تنها چیزی که نیاز داره اینه
که خون «هالو» رو براش ببری
55
00:03:50,083 --> 00:03:53,285
یه جادوگر خیلی قدرتمند 1500 ساله
که تازگیها زنده شده
56
00:03:53,287 --> 00:03:56,156
و فقط کافیه خونـش رو گیر بیارم
57
00:03:56,158 --> 00:03:58,125
باید یه چارهی دیگهای هم باشه
58
00:03:58,127 --> 00:03:59,393
همهی چیزی که گفت همین بود؟
59
00:03:59,395 --> 00:04:00,795
بله
60
00:04:00,797 --> 00:04:03,832
یه چیزی در مورد خارج کردن
«جادو از خون «هالو
61
00:04:03,834 --> 00:04:07,637
و مهندسی معکوس روی
طلسمی که روی «سوفیا» انداخته
62
00:04:07,639 --> 00:04:11,409
مسئله اینه که به نظرم بهتره
«سوفیا» روی اولویت قرار نده
63
00:04:11,411 --> 00:04:12,844
«سوفیا» جونش رو برای من
به خطر انداخت ، خب؟
64
00:04:12,846 --> 00:04:14,912
دست روی دست نمیذارم
درحالیکه داره میمیره
65
00:04:14,915 --> 00:04:15,981
باشه . فهمیدم
66
00:04:15,983 --> 00:04:18,317
ولی با توجه به اینکه «هالو»
یه شیطان در جسم انسانه
67
00:04:18,319 --> 00:04:22,389
شاید بهتر باشه از کسایی کمک بگیری
که یه کوچولو از من قویترن
68
00:04:22,391 --> 00:04:24,526
...مثلاً
69
00:04:26,395 --> 00:04:28,029
خونواده «مایکلسون»
70
00:04:28,032 --> 00:04:29,365
تنها بهتر کار میکنم
71
00:04:29,367 --> 00:04:32,169
جداً؟ پس من اینجا چیکار میکنم؟
72
00:04:32,171 --> 00:04:34,472
تو تنها کسی هستی که بهش اعتماد دارم ، خب؟
مراقبش باش
73
00:04:34,474 --> 00:04:36,774
تا منم «هالو» رو پیدا کنم
74
00:05:07,716 --> 00:05:11,152
هیچوقت بهت نگفتم
75
00:05:11,154 --> 00:05:14,289
ولی سالیان بیشماری
تو برام خیلی عزیز بودی
76
00:05:14,291 --> 00:05:19,663
تو یه ناجی بودی
77
00:05:19,665 --> 00:05:23,068
یه محرم اسرار
78
00:05:23,070 --> 00:05:25,470
یه ناصح
79
00:05:25,472 --> 00:05:27,306
یه رقیب
80
00:05:29,377 --> 00:05:31,378
و یه دوست
81
00:05:33,583 --> 00:05:39,121
و بارها شده که
اعصابخردکن باشی
82
00:05:42,161 --> 00:05:44,695
ولی الان ببین چه وضعیتی داری
83
00:05:46,299 --> 00:05:50,870
خیلی متأسفم برادر
84
00:05:58,782 --> 00:06:01,818
این پایان کارِت نمیشه
85
00:06:01,820 --> 00:06:05,756
تا وقتی زندهات نکنم دستبردار نیستم
86
00:06:05,758 --> 00:06:08,459
و بهخاطرش هر چقدر لازم باشه
آدم میکشم
87
00:06:08,461 --> 00:06:09,870
انگار که حال میده
88
00:06:13,968 --> 00:06:17,003
منم میتونم یهکم از کشت و کشتار
و کتککاریش رو انجام بدم
89
00:06:21,611 --> 00:06:24,446
شاید همون بهتر بود که نمیومدی
90
00:06:24,448 --> 00:06:26,216
اصلاً نباید میرفتم
91
00:06:26,218 --> 00:06:27,784
شاید اونوقت «آلایژا» هنوز زنده میبود
92
00:06:27,786 --> 00:06:30,439
یا شاید تو هم کنارش دراز کشیده بودی
93
00:06:30,442 --> 00:06:32,490
خیلیخب ، حرف بسه
94
00:06:32,492 --> 00:06:35,227
الان میشه بریم سلاخی؟
95
00:06:36,464 --> 00:06:37,663
خب ، همه چیز به نوبت
96
00:06:37,665 --> 00:06:40,510
اول باید سلاحهایی که به
دشمنمون برتری میده رو نابود کنیم
97
00:06:40,513 --> 00:06:43,705
یه خراش کوچیک از بوتهی
رُز برای ما کشندهست
98
00:06:43,707 --> 00:06:45,558
فِرِیا» 8تا ازشون رو ردیابی کرد»
99
00:06:45,561 --> 00:06:46,859
ازجمله گیاه اصلیش
100
00:06:46,862 --> 00:06:48,249
اینجاست . توی بخش 9ـم
101
00:06:48,252 --> 00:06:52,086
باشه . پس همهشون رو میسوزونیم
و بعدش اون عوضی بدبخت رو میکشیم
102
00:06:56,222 --> 00:06:59,758
خارهای مرگآور ، جادوگرهای زنده شده
103
00:06:59,760 --> 00:07:01,461
مگه میشه مشکلی هم پیش بیاد؟
104
00:07:02,631 --> 00:07:04,538
جداً به نظرت از پسـش برمیای؟
105
00:07:04,541 --> 00:07:05,548
نمیدونم
106
00:07:05,551 --> 00:07:07,297
تا حالا امتحانش نکردم
107
00:07:07,300 --> 00:07:08,103
«فِرِیا»
108
00:07:08,105 --> 00:07:10,238
اونجا هزاران سال خاطره داره
109
00:07:10,240 --> 00:07:12,226
از کجا میشه فهمید کدومشه؟
110
00:07:12,229 --> 00:07:13,897
اون حتماً من رو میشناسه
111
00:07:13,899 --> 00:07:16,066
اگه بتونم هستهی وجودش
112
00:07:16,068 --> 00:07:18,369
یا هر خاطرهای که بهش چسبیده
رو پیدا کنم
113
00:07:18,371 --> 00:07:20,337
بیرون میارمش
114
00:08:28,849 --> 00:08:32,151
عجب اوضاع داغونی
115
00:08:32,153 --> 00:08:34,588
اولین کاری که بعد از تولد
دوبارهات انجام میدی
116
00:08:34,590 --> 00:08:38,860
قتلعام جادوگرهاییه که
از تو احمق پیروی میکردن
117
00:08:38,862 --> 00:08:41,530
اونا برای خدمت کردن به من زندگی کردن
118
00:08:41,532 --> 00:08:43,799
میتونن برای خدمت به من هم بمیرن
119
00:08:43,801 --> 00:08:47,871
جلال و شادمانی در انتظار کساییه
که خونشون رو برای من فدا کردن
120
00:08:47,873 --> 00:08:49,907
...برام سواله
121
00:08:52,846 --> 00:08:54,546
تو چطور بهم خدمت میکنی؟
122
00:08:54,548 --> 00:08:56,816
تو داخل سرم بودی
123
00:08:56,818 --> 00:08:58,485
میدونی که هیچوقت بهت خدمت نمیکنم
124
00:08:58,487 --> 00:09:01,221
این تنها چیزی نیست که میدونم
125
00:09:01,223 --> 00:09:03,625
به این امید اومدی اینجا که
«سوفیا» رو نجات بدی
126
00:09:03,627 --> 00:09:06,395
چقدر شجاع
127
00:09:06,397 --> 00:09:08,631
اون خوب بهم خدمت کرد
128
00:09:08,633 --> 00:09:10,500
ولی جادوی من در سرتاسر بدنش سرایت کرده
129
00:09:10,502 --> 00:09:14,605
آلودگی هست که نابودش میکنه
130
00:09:14,607 --> 00:09:16,442
...ولی
131
00:09:18,179 --> 00:09:19,779
میتونم نجاتش بدم
132
00:09:19,781 --> 00:09:24,085
اگه وفاداریت به من رو ضمانت کنی
133
00:09:24,087 --> 00:09:25,853
نیومدم که معامله کنم
134
00:09:25,855 --> 00:09:27,422
بهخاطر خونـت اومدم
135
00:10:07,710 --> 00:10:10,811
کسی حاضره مرگ سریع و بیدردی داشته باشه؟
136
00:10:10,813 --> 00:10:13,115
بیخیال «ربکا»
137
00:10:13,117 --> 00:10:14,216
لازمه سریع باشه؟
138
00:10:14,218 --> 00:10:15,242
متأسفانه
139
00:10:16,245 --> 00:10:18,580
خوش به حال شما که ما عجله داریم
140
00:10:39,551 --> 00:10:42,553
نیکلاوس» ، تکون نخور»
141
00:10:42,555 --> 00:10:45,189
بهت قول میدم
142
00:10:46,827 --> 00:10:50,530
تو همیشه در بدترین شرایط
ممکن قول میدی برادر
143
00:10:50,532 --> 00:10:53,300
کل روز به روش تو کارها رو انجام دادیم
144
00:10:53,302 --> 00:10:57,472
فقط یه گاز لازمه تا
«غزل رو بخونی «اگنس
145
00:10:57,474 --> 00:10:58,907
ولش کن
146
00:11:18,101 --> 00:11:20,235
هیچکس حق نداره خونوادهی من رو
تهدید کنه و زنده بمونه
147
00:11:22,373 --> 00:11:24,640
هیچکس -
- «آلایژا»؟
148
00:11:25,577 --> 00:11:27,745
«آلایژا»
149
00:12:32,162 --> 00:12:34,497
مثل دزدیدن آبنبات از بچهها میمونه
150
00:12:34,499 --> 00:12:37,801
بله ولی هنوز کارم با این یکی تموم نشده
151
00:12:37,803 --> 00:12:39,069
خب ، عجله کن
152
00:12:39,071 --> 00:12:40,939
هنوز کلی جاها هست
که باید بریم
153
00:12:40,941 --> 00:12:42,841
آخه فایدهی بازجویی چیه؟
154
00:12:42,843 --> 00:12:44,130
انگیزههاشون رو میدونیم
155
00:12:44,133 --> 00:12:46,679
"جادوگرهای "نيو اورلانز
از خونوادهی ما متنفرن
156
00:12:46,681 --> 00:12:47,655
همیشه متنفر بودن
157
00:12:47,658 --> 00:12:49,649
چون شماها هیولا هستین
158
00:12:49,651 --> 00:12:51,719
شرارت برای طبیعت ظالمه
159
00:12:51,721 --> 00:12:54,389
گونهی شما شهر رو نابود کرده
160
00:12:54,391 --> 00:12:55,390
بله
161
00:12:55,392 --> 00:12:57,560
و من بدترینِ بدترینهام
162
00:12:57,562 --> 00:13:02,366
پس بگو ببینم اربابـت تو رو
از دستم نجات میده؟
163
00:13:04,070 --> 00:13:06,838
یالا . من رو بکش
164
00:13:06,840 --> 00:13:09,809
زندگیم بهخاطر هدفی والاتر از اونی
که بتونی تصورش رو بکنی تموم میشه
165
00:13:09,811 --> 00:13:12,012
«هالو» از مرگ برخواسته
166
00:13:12,014 --> 00:13:13,413
هیچ چیزی جلودارش نیست
167
00:13:13,415 --> 00:13:16,484
نه شما و نه حتی نیاکان
168
00:13:16,486 --> 00:13:18,921
برخلاف ادعایی که دارن
169
00:13:20,280 --> 00:13:21,814
نیاکان؟
170
00:13:25,024 --> 00:13:27,698
فکر میکردم خفهبشو نیست
171
00:13:27,700 --> 00:13:30,335
راست میگه؟
172
00:13:30,337 --> 00:13:31,970
نیاکان برگشتن؟
173
00:13:31,972 --> 00:13:33,506
چرا بهم نگفتی؟
174
00:13:33,508 --> 00:13:35,108
میتونستم ببینمش
175
00:13:35,908 --> 00:13:38,304
فکر میکنی حاضرم این
شادی رو ازت بگیرم؟
176
00:13:38,307 --> 00:13:40,182
فقط میخواستم ازت محافظت کنم برادر
177
00:13:40,184 --> 00:13:41,616
دِوینا کِلِیر» خیلی عوض شده»
178
00:13:41,618 --> 00:13:42,919
اخلاقش بدتر شده
179
00:13:42,921 --> 00:13:45,814
- دروغ میگی
- هر چی باشه اینا مهم نیستن
180
00:13:45,817 --> 00:13:47,891
چون تنها کسایی که میتونن
باهاش ارتباط برقرار کنن
181
00:13:47,893 --> 00:13:50,295
دختران «درو»ـی هستن که
«آلایژا» در کمال خونسردی اونا رو کشت
182
00:13:52,495 --> 00:13:55,134
- «کول»
- ولش کن
183
00:13:56,370 --> 00:13:57,930
هنوز کار داریم
184
00:14:21,971 --> 00:14:24,108
ای دروغگو ، ای سگ کثیف
185
00:14:24,111 --> 00:14:28,210
خب ، خیلی طول کشید
ولی بالاخره پیداش کردم
186
00:14:28,212 --> 00:14:31,850
نه ، نه ، نه . اون «بورداکس»ـه
یه هدیه از طرف دوک «بورگاندی» بود
187
00:14:31,853 --> 00:14:33,039
بله . هدیهی دوستداشتنی
188
00:14:33,042 --> 00:14:34,806
که باید در یک موقعیت خاص
نوشیده بشه
189
00:14:34,809 --> 00:14:36,520
شاید بهتره بگیم یه شام خونوادگی
190
00:14:36,523 --> 00:14:39,591
که آخرش خنجر تو سینهی
هیچکدوممون فرو نمیره
191
00:14:39,593 --> 00:14:41,219
بله ، بله
192
00:14:41,222 --> 00:14:42,829
باید هر چقدر که میشه نوشید
193
00:14:42,831 --> 00:14:44,430
بله . به سلامتی خواهر و برادرهای عزیزم
194
00:14:44,432 --> 00:14:48,135
همگی زیر یه سقف برای
اولینبار در طول قرنها
195
00:14:48,137 --> 00:14:51,473
بدون هیچ بحثی و شکوه و شکایتی
196
00:14:51,475 --> 00:14:52,936
- به سلامتی
- به سلامتیش
197
00:14:54,712 --> 00:14:56,179
«آلایژا»
198
00:14:56,181 --> 00:14:58,338
چقدر عالی
199
00:14:58,350 --> 00:14:59,636
منم
200
00:14:59,639 --> 00:15:01,185
دوک «بورگاندی» هم همینطور
201
00:15:04,425 --> 00:15:06,192
«آلایژا»
202
00:15:19,909 --> 00:15:21,291
«فِرِیا» ، چی شده؟
203
00:15:21,294 --> 00:15:24,249
فکر کردم پیداش کردم
ولی درست جلوی من ناپدید شد
204
00:15:25,619 --> 00:15:27,853
این تنها مشکلمون نیست
205
00:15:27,855 --> 00:15:29,021
نمیتونم هم ذهن «آلایژا» رو بگردم
206
00:15:29,023 --> 00:15:31,024
و هم یه طلسم اجرا کنم
207
00:15:32,976 --> 00:15:34,495
اگه من رو بفرستی داخل چی؟
208
00:15:34,497 --> 00:15:36,197
برای اینکار قدرت بیشتری لازمه
209
00:15:36,199 --> 00:15:38,067
همینجا بمون و طلسم رو بکن
210
00:15:38,069 --> 00:15:39,635
اون به من جواب میده
211
00:15:39,637 --> 00:15:41,871
من رو بفرست اون تو «فِرِیا»
من میتونم پیداش کنم
212
00:15:41,873 --> 00:15:43,941
هیچکی به اندازهی من
به «آلایژا» نزدیک نیست
213
00:15:43,943 --> 00:15:47,879
برای قرار دادن تو در گردنبند
214
00:15:47,881 --> 00:15:50,482
باید از قدرت یه جادوگر
دیگه هم استفاده کنم
215
00:15:50,484 --> 00:15:53,820
یه جادوگر قدرتمند
که از خون خانوادمه
216
00:15:53,822 --> 00:15:56,290
هوپ»...نه . واسه اینکار خیلی کوچیکه»
217
00:15:56,292 --> 00:15:58,293
کوچیک ولی قوی
218
00:15:58,295 --> 00:16:00,074
قدرتمندتر از من وقتی همسنـش بودم
219
00:16:00,077 --> 00:16:04,489
هِیلی» ، هیچوقت حاضر نیستم»
به برادرزادهام صدمه بزنم...هیچوقت
220
00:16:14,048 --> 00:16:15,804
مارسل»؟»
221
00:16:28,668 --> 00:16:31,302
واسه چرت زدن جای بینظیریه
222
00:16:31,304 --> 00:16:34,239
اینجوریام نبود که چارهای داشته باشم
223
00:16:34,241 --> 00:16:35,875
«تنها میجنگی «مارسلوس
224
00:16:35,877 --> 00:16:37,844
انگار خوب پیش نرفته
225
00:16:37,846 --> 00:16:39,246
شاید بهتر باشه
226
00:16:39,248 --> 00:16:41,882
دفعه بعد با ما بری سراغش
و تاکتیکهات رو به ما هم بگی
227
00:16:41,884 --> 00:16:45,911
لازم نیست تاکتیکهام رو به کسی بگم
مخصوصاً به تو
228
00:16:45,914 --> 00:16:47,456
خب ، اگه اینقدر بیبرنامه و احمقانه هستن
229
00:16:47,458 --> 00:16:48,692
شاید کمکم به دردت بخوره
230
00:16:48,694 --> 00:16:50,294
راستش عاشق دعوا و جدل شماها هستم
231
00:16:50,297 --> 00:16:51,862
ولی به یه دلیل دیگه اومدیم اینجا
232
00:16:51,864 --> 00:16:53,298
بله
233
00:16:53,301 --> 00:16:55,101
اسلحهی «هالو»
234
00:16:56,637 --> 00:16:59,338
یه شیء جادویی که ریشهی همهی
مشکلات فعلی ماست
235
00:16:59,340 --> 00:17:01,975
جادو...بهش نیاز دارم
236
00:17:01,977 --> 00:17:03,778
- بهم بدش
- عقلت رو از دست دادی
237
00:17:03,780 --> 00:17:05,456
یا «هالو» دوباره عقلت رو ازت گرفته؟
238
00:17:05,458 --> 00:17:06,915
بچهها ، باهم خوب حرف بزنین
239
00:17:06,917 --> 00:17:09,217
- تو درست فکر نمیکنی
- اون خارها از خون من
240
00:17:09,219 --> 00:17:10,398
و جادوی «هالو» ساخته شده
241
00:17:10,401 --> 00:17:13,056
- پس اون رو بهم بده
- دست بردارین . با هردوتون هستم
242
00:17:13,058 --> 00:17:14,191
«آلایژا» نیستش
243
00:17:14,193 --> 00:17:15,259
ما تحت حمله هستیم
244
00:17:15,261 --> 00:17:17,128
و نمیتونیم دشمنمون رو شکست بدیم
245
00:17:17,130 --> 00:17:18,830
- اگه شما 2تا اینقدر باهم مشکل داشته باشین
- حق با اونه
246
00:17:18,832 --> 00:17:21,133
من که خارها رو به «هالو» نمیدم
247
00:17:21,135 --> 00:17:22,668
برای یه کار دیگه لازمش دارم
248
00:17:22,670 --> 00:17:24,036
و برای صدمه زدن به تو
به اونا نیازی ندارم
249
00:17:24,038 --> 00:17:25,405
...پس مگه اینکه بخوای ثابتش کنم
250
00:17:25,407 --> 00:17:27,040
«مارسل» ، خواهش میکنم
251
00:17:29,312 --> 00:17:33,749
واقعاً میخوای با هردومون دعوا کنی
بعد از اینهمه سختی که کشیدیم؟
252
00:17:34,553 --> 00:17:35,852
به کمکت نیاز داریم
253
00:17:37,923 --> 00:17:39,690
باید همهی خارها رو نابود کنیم
254
00:17:39,692 --> 00:17:41,426
تا بتونیم یکبار و برای همیشه
به این قائله فیصله بدیم
255
00:17:41,428 --> 00:17:42,938
منظورت اینه که بازم ازش هست؟
256
00:17:42,941 --> 00:17:45,365
بله . محله رو پاکسازی کردیم
ولی هنوز یکی توی «جنتیلی» هست
257
00:17:45,367 --> 00:17:46,532
...پس اگه باهم بریم
258
00:17:48,838 --> 00:17:50,371
آفرین خواهر
259
00:17:50,373 --> 00:17:54,042
شاید بهتر باشه دفعه بعدی
بیشتر تنبیه باشه تا تشویق
260
00:18:07,756 --> 00:18:10,324
اگه نمیخوای لازم نیست اینکار رو بکنی
261
00:18:10,326 --> 00:18:12,192
چیزی نیست . من نمیترسم
262
00:18:12,194 --> 00:18:14,362
حاضری؟
263
00:18:18,534 --> 00:18:22,372
پس یه جایی اون توئه و به
خاطرات تکهتکهاش چسبیده؟
264
00:18:22,374 --> 00:18:25,109
هستهی وجودیش تا اعماق
ناخودآگاهش عقب رفته
265
00:18:25,111 --> 00:18:27,346
ولی بله . هنوز اون داخله
266
00:18:27,348 --> 00:18:29,682
و فقط کافیه بگردم تا پیداش کنم؟
267
00:18:29,684 --> 00:18:31,618
زیاد وقت نداری
خاطرات زیادی هست که
268
00:18:31,620 --> 00:18:33,186
باید بهصورت تصادفی بررسیشون کنی
269
00:18:33,188 --> 00:18:36,090
باید فکر کنی
«آلایژا» کجا پناه گرفته
270
00:18:36,092 --> 00:18:39,728
حتماً باید یه جایی باشه
که بیانگر اساس وجودیشه
271
00:18:39,730 --> 00:18:41,431
امیدوارم جای خوبی باشه
272
00:18:41,433 --> 00:18:44,301
وقتی پیداش کردی
از اونجا بکشـش بیرون و بیدارش کن
273
00:18:44,303 --> 00:18:47,237
ولی مراقب باش
ذهنش ثبات نداره
274
00:18:52,647 --> 00:18:54,748
مامان؟
275
00:18:55,886 --> 00:18:58,286
مراقب باش
276
00:19:00,177 --> 00:19:01,978
زود برمیگردم عزیزم
277
00:19:37,740 --> 00:19:39,906
یالا «آلایژا» . کجایی؟
278
00:20:50,532 --> 00:20:51,931
موهات
279
00:20:51,933 --> 00:20:53,100
مدلش رو عوض کردم
280
00:20:53,102 --> 00:20:54,802
آره
281
00:20:56,497 --> 00:20:58,898
دلم برات تنگ شده بود
282
00:21:03,783 --> 00:21:05,772
بذار برم لباس بپوشم
283
00:21:16,666 --> 00:21:18,482
«آلایژا»
284
00:21:21,205 --> 00:21:23,873
منم
285
00:21:25,911 --> 00:21:28,379
میدونم که اینجایی
286
00:21:30,584 --> 00:21:32,050
بهم نگاه کن
287
00:21:50,642 --> 00:21:53,944
خیلیخب ، از اینهمه
بیاعتناییت خسته شدم
288
00:21:53,946 --> 00:21:54,480
- باهام حرف بزن
- که چی بشه؟
289
00:21:54,600 --> 00:21:56,067
چیزی که هردومون میدونیم رو بگم؟
اینکه احساساتـت به «مارسل»
290
00:21:56,069 --> 00:21:57,536
تو رو آسیبپذیر کرده
291
00:21:57,538 --> 00:21:59,040
الان که خونوادهات
بیشتر از هر زمان دیگهای بهت نیاز داره
292
00:21:59,042 --> 00:22:01,077
اون تو رو روی انگشت کوچیکهاش میچرخونه
293
00:22:01,079 --> 00:22:02,525
خیلی ناراحتی و بهخاطر همین
عین سگ به آدم میپری
294
00:22:02,527 --> 00:22:03,615
ولی میدونی چیه؟
295
00:22:03,617 --> 00:22:06,054
اون برادر منم هست
و منم به اندازه تو
296
00:22:06,056 --> 00:22:07,790
از نبودش ناراحتم و ترسیدم
297
00:22:07,792 --> 00:22:10,429
خب پس باید بری
خودم خارها رو پیدا میکنم
298
00:22:10,431 --> 00:22:12,400
اگه لازم باشه سر راهم
کل آدمای شهر رو سلاخی میکنم
299
00:22:12,402 --> 00:22:14,237
و اگه معلوم بشه که
مارسل» اونا رو برداشته»
300
00:22:14,239 --> 00:22:15,773
ترتیب اونم میدم
301
00:22:15,776 --> 00:22:17,568
چقدر دوستداشتنی
مثل قدیم حرف میزنی
302
00:22:17,570 --> 00:22:19,502
خب ، یکی باید از این خونواده
محافظت کنه
303
00:22:19,505 --> 00:22:21,706
دیدی؟
304
00:22:21,709 --> 00:22:23,688
این بهونهایه که همیشه میاری
305
00:22:23,690 --> 00:22:26,862
اگه اینقدر اصرار داری که اینطوری باشی
306
00:22:26,864 --> 00:22:32,439
پس هر زحمتی که «آلایژا» برات کشیده
ازجمله مرگش بیهوده میشه
307
00:22:57,224 --> 00:22:59,760
باید همینجا باشه
308
00:23:47,858 --> 00:23:49,994
«آلایژا»؟
309
00:23:53,470 --> 00:23:56,207
اومدم کمکت کنم
310
00:24:17,250 --> 00:24:19,586
«آلایژا»
311
00:24:23,129 --> 00:24:24,783
هی
312
00:24:24,786 --> 00:24:28,052
«آلایژا» ، پاشو
313
00:24:28,055 --> 00:24:29,405
منم
314
00:24:29,407 --> 00:24:31,076
«آلایژا»
315
00:24:31,078 --> 00:24:33,323
بس کن . دست بردار
316
00:24:39,825 --> 00:24:42,529
ممنون که اومدین ملاقات من
317
00:24:44,067 --> 00:24:45,869
و مایلم یه هدیهای برای اینکار بهتون بدم
318
00:24:48,376 --> 00:24:49,643
اشیاء تاریک
319
00:24:49,645 --> 00:24:53,195
قدرتمندترین اشیاء "نيو اورلانز"
320
00:24:53,198 --> 00:24:54,980
...و این
321
00:24:54,983 --> 00:24:56,937
این نصف چیزی که دارم هم نیست
322
00:24:56,940 --> 00:24:59,810
ما دختران «درو» هستیم
میدونیم اشیاء تاریک چی هستن
323
00:24:59,812 --> 00:25:02,282
در ازاشون چی میخوای؟
324
00:25:04,755 --> 00:25:07,926
میخوام با «دِوینا کِلِیر» حرف بزنم
325
00:25:08,526 --> 00:25:09,928
میدونم چی فکر میکنین
326
00:25:09,931 --> 00:25:10,930
چرا باید به یه «مایکلسون» کمک کنین؟
327
00:25:10,933 --> 00:25:12,401
برادرت ما رو کشت
328
00:25:12,404 --> 00:25:14,005
من برادرم نیستم
329
00:25:15,295 --> 00:25:17,866
قرنهاست دوست جادوگرها هستم
330
00:25:17,868 --> 00:25:21,573
حتی یادتون دادم چطوری
درستشون کنین
331
00:25:23,179 --> 00:25:26,149
دلیلی نداره نتونیم شرایط
سابق رو داشته باشیم
332
00:25:26,152 --> 00:25:28,888
میدونیم که بهتره به
خونآشامها اعتماد نکنیم
333
00:25:28,890 --> 00:25:33,964
«هالو» دشمن اصلیه ، نه من
334
00:25:33,966 --> 00:25:36,335
چه خوشتون بیاد و چه نه
ما یه دشمن مشترک داریم
335
00:25:37,022 --> 00:25:40,560
ولی باور کنین بهتره دوست پیدا کنین
تا اینکه دشمن بتراشین
336
00:25:43,051 --> 00:25:45,955
اشیاء رو بردارین
فقط لطفاً بذارین باهاش حرف بزنم
337
00:25:45,957 --> 00:25:49,796
شما «مایکلسون» میاید و لطف میخواید
ولی تهدید میکنین
338
00:25:49,798 --> 00:25:51,030
و آدم رو به بازی میدین
339
00:25:51,033 --> 00:25:54,306
برای همین هم اطمینان حاصل میکنیم
دیگه هیچوقت «دِوینا کِلِیر» رو نبینی
340
00:25:54,308 --> 00:25:56,109
بذار باهاش حرف بزنم
341
00:26:14,848 --> 00:26:17,684
شما بچهها مبارزهی خوبی داشتین
342
00:26:17,686 --> 00:26:19,589
به اینکارـتون احترام میذارم
343
00:26:19,591 --> 00:26:25,601
با اینحال در نهایت یهکم دیر شده
344
00:26:32,884 --> 00:26:35,253
و این آخریشه
345
00:26:35,255 --> 00:26:38,092
به گمونم باید برای تلاشت تشکر کنم
346
00:26:38,094 --> 00:26:40,230
مجبورم نکن باهات بجنگم «ربکا»
347
00:26:40,232 --> 00:26:42,702
اگه این رو میخوای مجبوری بجنگی
348
00:26:43,505 --> 00:26:46,610
- ولش کن
- میدونی که ولش نمیکنم
349
00:26:47,948 --> 00:26:49,013
اگه اسلحهای میخوای
350
00:26:49,015 --> 00:26:50,952
که میتونه ما رو بکشه
پس برامون یه تهدیدی
351
00:26:50,954 --> 00:26:52,154
این فقط بهخاطر شکاکیت هست ، خب؟
352
00:26:52,156 --> 00:26:53,891
همه چیز که یه دام و نقشه
واسه کشتن تو نیست
353
00:26:53,893 --> 00:26:55,178
پس خارها رو میخوای چیکار؟
354
00:26:55,181 --> 00:26:57,464
چون بیشتر از خونوادهات
جون یکی دیگه هم تو خطره
355
00:26:57,466 --> 00:26:58,900
جادوی داخل اون خارها
356
00:26:58,902 --> 00:27:00,503
میتونه جون کسی که برام مهمه
رو نجات بده
357
00:27:00,505 --> 00:27:04,946
میتونی بقیه رو بسوزونی
ولی فقط اون یکی رو هم بده
358
00:27:04,948 --> 00:27:06,984
اسم دختره چیه؟
359
00:27:27,425 --> 00:27:29,962
اسمش «سوفیا»ست
360
00:27:34,775 --> 00:27:38,980
یه زمانی بود که برای منم
همچین کارهایی میکردی
361
00:27:38,982 --> 00:27:40,282
«ربکا»
362
00:27:40,284 --> 00:27:41,652
«بیخیال «نیک
363
00:27:43,258 --> 00:27:44,624
خوب اون نگاه رو میشناسم
364
00:27:44,626 --> 00:27:47,698
بهخاطر عشق میجنگه
365
00:27:54,115 --> 00:27:56,911
...وقتی نجات «سوفیا»ـی عزیزت تموم شد
366
00:27:56,914 --> 00:28:00,357
باشه . خودم میسوزونمش
367
00:28:30,318 --> 00:28:32,353
«فِرِیا»
368
00:28:35,394 --> 00:28:38,331
«فِرِیا»
369
00:29:08,226 --> 00:29:10,395
«آلایژا»
370
00:29:12,034 --> 00:29:13,902
خواهش میکنم بس کن
371
00:29:18,112 --> 00:29:19,313
مامان
372
00:29:19,315 --> 00:29:20,749
«هوپ» ، بس کن
373
00:29:21,752 --> 00:29:23,774
عمه «فِرِیا» ، خواهش میکنم
یه کاری بکن
374
00:29:23,777 --> 00:29:25,692
«هوپ» ، باید روی طلسم تمرکز کنی
375
00:29:53,650 --> 00:29:56,720
نمیخوام باهات مقابله کنم
376
00:29:56,722 --> 00:29:58,992
فقط میخوام ببرمت خونه
377
00:30:27,795 --> 00:30:29,805
برگرد مامان . برگرد
378
00:30:31,276 --> 00:30:33,470
«هوپ» ، «هوپ»
379
00:30:33,473 --> 00:30:36,056
اگه طلسم رو ادامه ندیم
ممکنه مامانت رو اونجا گم کنیم
380
00:30:36,059 --> 00:30:38,879
- بذار کمک کنم . میتونم نجاتش بدم
- گوش کن . باید بهم اعتماد کنی
381
00:30:38,882 --> 00:30:40,326
الان میگم چیکار کنیم
382
00:30:40,328 --> 00:30:42,095
تو رو در گردنبند قرار میدم
383
00:30:42,097 --> 00:30:45,971
وقتی رفتی داخل باید مامانت
رو صدا بزنی ، خب؟
384
00:30:47,126 --> 00:30:51,448
توی راهرو که رفتی
هیچ دری رو باز نکن . فهمیدی؟
385
00:30:51,450 --> 00:30:53,686
باشه
386
00:30:55,257 --> 00:30:57,293
باشه . هی
387
00:30:57,295 --> 00:30:58,729
دراز بکش ، خب؟
388
00:31:00,101 --> 00:31:01,534
بزودی میبینمت
389
00:31:22,378 --> 00:31:24,714
مامان؟
390
00:31:24,716 --> 00:31:26,551
من اینجام
391
00:31:29,993 --> 00:31:31,661
مامان؟
392
00:31:31,663 --> 00:31:33,732
کجایی مامان؟
393
00:31:33,734 --> 00:31:35,602
«هوپ»
394
00:31:35,604 --> 00:31:37,205
همونجا بمون
395
00:31:45,758 --> 00:31:47,960
«هوپ»
396
00:32:07,902 --> 00:32:09,103
لطفاً اینکار رو نکن
397
00:32:09,105 --> 00:32:10,939
لطفاً اینکار رو نکن
لطفاً اینکار رو نکن
398
00:32:10,941 --> 00:32:12,308
خواهش میکنم . خواهش میکنم
399
00:32:12,991 --> 00:32:15,561
مامان
400
00:32:22,075 --> 00:32:24,044
مامان
401
00:32:24,836 --> 00:32:26,771
نمیتونم پیدات کنم
402
00:32:26,773 --> 00:32:28,374
«هوپ»
403
00:32:30,314 --> 00:32:32,148
همونجا بمون
404
00:32:32,150 --> 00:32:33,518
مامانی داره میاد
405
00:32:34,656 --> 00:32:36,130
«هِیلی»
406
00:32:46,212 --> 00:32:47,846
حالـت خوبه؟
407
00:32:47,848 --> 00:32:50,351
خوبم . خوبم
408
00:32:50,353 --> 00:32:52,602
«آلایژا» کجاست؟
409
00:32:52,605 --> 00:32:54,809
من همینجام
410
00:33:13,566 --> 00:33:15,201
باید بری . اینجا امن نیست
411
00:33:15,203 --> 00:33:16,236
چیزی نیست
412
00:33:16,238 --> 00:33:19,342
خودمم
413
00:33:23,151 --> 00:33:25,421
برو خونه عزیزم
414
00:33:25,423 --> 00:33:27,959
به عمه «فِرِیا» بگو
میتونه گردنبند رو درست کنه
415
00:33:49,337 --> 00:33:51,340
لطفاً من رو ببخش
416
00:34:07,006 --> 00:34:08,807
مامان
417
00:34:16,257 --> 00:34:19,312
موفق شدی . نجاتش دادی
418
00:34:44,800 --> 00:34:47,303
کارِت خوب بود
419
00:34:47,305 --> 00:34:49,107
هنوز برنگشته
420
00:34:51,247 --> 00:34:53,717
فکر نکنم بشه انداختش تو یه بدن دیگه
421
00:34:53,719 --> 00:34:57,390
نمیتونم این خطر رو به جون بخرم
نه بعد از اینهمه سختی که کشیده
422
00:34:57,392 --> 00:34:59,896
بدن اصلیش جاییه که باید باشه
423
00:34:59,898 --> 00:35:03,177
و حالا که ذهنش داخل گردنبند
باثبات شده میتونم برشگردونم
424
00:35:03,180 --> 00:35:05,838
فقط یه قربانی بزرگ لازمه
425
00:35:05,841 --> 00:35:07,376
به اون چیزی که من فکر میکنم
فکر میکنی؟
426
00:35:07,379 --> 00:35:09,146
«هالو» رو که بکشیم
برادرمون رو نجات میدیم
427
00:35:09,148 --> 00:35:10,818
با کمال میل خون و خونریزش رو میکنم
428
00:35:10,820 --> 00:35:13,122
بالفرض که ممکن باشه
429
00:35:13,124 --> 00:35:18,499
اگه نباشه باید راهحل
جایگزین رو درنظر بگیریم
430
00:35:18,501 --> 00:35:20,503
مثلاً؟
431
00:35:22,642 --> 00:35:24,444
میدونم که دوست نداری این رو بشنوی
432
00:35:24,446 --> 00:35:28,252
ولی اگه لازم باشه بین
...مارسل» و «آلایژا» یکی رو انتخاب کنیم»
433
00:35:30,893 --> 00:35:32,894
فکر کردن نمیخواد
434
00:35:51,400 --> 00:35:53,067
روز خوبی داشتی ، نه؟
435
00:35:55,796 --> 00:35:57,864
حداقل اون خار رو داری ، نه؟
436
00:35:57,867 --> 00:35:59,047
این خودش یه برده
437
00:35:59,049 --> 00:36:03,121
اگه شانس بیاریم «وینسنت» میتونه
قدرتش رو خارج کنه
438
00:36:03,123 --> 00:36:05,893
و به «سوفیا» کمک کنه
بعدش یه برد میشه
439
00:36:07,798 --> 00:36:12,439
خب ، انگار اونقدرا خوشبین نیستی
440
00:36:12,449 --> 00:36:15,820
بهخاطر «سوفیا»ست یا «ربکا»؟
441
00:36:20,358 --> 00:36:24,229
«کلاوس» قدیما بهم میگفت
قدرت داشتن از آدم هدف میسازه
442
00:36:24,231 --> 00:36:28,772
دوست داشتن آدم رو آسیبپذیر میکنه
پس انتخاب کن
443
00:36:28,774 --> 00:36:34,417
میتونی یکیش رو داشته باشی
قدرت یا دوست
444
00:36:34,419 --> 00:36:38,558
میدونی که این احمقانهست ، نه؟
445
00:36:40,090 --> 00:36:45,105
آره ولی خب ، شاید یه ذره
حقیقت هم داشته باشه
446
00:36:45,107 --> 00:36:51,017
خب ، راستش رو بخوای
خیلی خوشحالم که تو دوستمی
447
00:36:51,019 --> 00:36:55,158
هر اتفاقی که بیوفته
هر چی که این شهر باهاش روبرو بشه
448
00:36:55,160 --> 00:36:57,830
«هالو» ، «مایکلسون»ها
449
00:36:57,832 --> 00:37:01,405
مطمئنم که کار درست رو میکنی
450
00:37:01,407 --> 00:37:03,141
هیچوقت به اینش شک نداشتم
451
00:37:06,482 --> 00:37:10,021
«هالو» شبیه هیچکدوم از تهدیداتی
که تا حالا باهاشون مواجه شدیم نیست
452
00:37:10,023 --> 00:37:14,998
یه تاریکی داره . یه سردی
453
00:37:15,000 --> 00:37:17,335
«و گفته باشم «جاش
با این قدرتی که دارم
454
00:37:17,337 --> 00:37:19,582
جوری من رو از پا درآورد
که انگار براش هیچی نیستم
455
00:37:23,049 --> 00:37:25,051
تنهایی از پسـش برنمیام
456
00:37:25,053 --> 00:37:28,090
به هر تعداد دوست که بتونیم گیر بیاریم
نیاز داریم
457
00:37:28,092 --> 00:37:31,731
«وینسنت» ، «سوفیا» ، «کلاوس»
458
00:37:31,733 --> 00:37:35,204
حتی «ربکا»
459
00:37:35,206 --> 00:37:38,276
وگرنه این جنگ قبل از اینکه شروع بشه
تمومشده حساب میشه
460
00:37:48,533 --> 00:37:50,602
اونجور که شنیدم قهرمانِ امروزمون بودی
461
00:37:50,604 --> 00:37:53,808
به نظرم که اینطوریام نیست
462
00:37:53,810 --> 00:37:57,716
متوجهام
463
00:37:57,718 --> 00:38:00,922
پس جون خودت رو توی ذهن
خرد شدهی برادرم به خطر انداختی
464
00:38:00,924 --> 00:38:03,661
و انگار شرایط خوبی هم نداشت
465
00:38:05,634 --> 00:38:08,337
از در قرمز رد شدم
466
00:38:12,481 --> 00:38:14,283
سعی کردم نجاتش بدم
467
00:38:14,285 --> 00:38:17,956
ولی چیزهایی که دیدم
آدمای بیگناهی که دیدم
سلاخ رو که دیدم
468
00:38:17,958 --> 00:38:21,797
واقعاً فکر میکردم توی جای خوبی
پیداش میکنم
469
00:38:21,799 --> 00:38:26,339
ولی اون تاریکترین بخش از خودش رو
انتخاب کرده بود
470
00:38:26,341 --> 00:38:28,744
خودت که میدونی ما چی هستیم
471
00:38:30,683 --> 00:38:33,019
ماها همگی هیولاییم
472
00:38:33,021 --> 00:38:37,528
طی سالها وحشیگریهای بیشماری داشتیم
473
00:38:38,700 --> 00:38:40,701
ولی «آلایژا»
474
00:38:40,703 --> 00:38:46,246
تنها کسیه که اینکارها رو
بهخاطر خونوادهاش کرده
475
00:38:46,248 --> 00:38:49,553
و برای همینم هست که بهترینمونه
476
00:38:54,364 --> 00:38:55,999
همیشه بهترینمون بوده
477
00:39:07,791 --> 00:39:09,960
به گمونم همه دارن نجات
آلایژا» رو جشن میگیرن»
478
00:39:09,962 --> 00:39:11,796
مثل یه خونوادهی بزرگ و خوشبخت؟
479
00:39:11,798 --> 00:39:13,834
یه همچین چیزی
480
00:39:13,836 --> 00:39:15,704
تو هم باید اینجا باشی
481
00:39:15,706 --> 00:39:18,877
خب ، همه به مقصودشون نرسیدن
482
00:39:19,915 --> 00:39:21,984
حداقل هم رو داریم
483
00:39:25,759 --> 00:39:27,729
«کول»
484
00:39:27,731 --> 00:39:31,035
من میخوام تو "نيو اورلانز" بمونم
485
00:39:31,037 --> 00:39:33,407
حداقل تا وقتی که یه فکری براش بکنیم
486
00:39:33,409 --> 00:39:36,512
میتونم متقاعدت کنم بمونی؟
487
00:39:40,108 --> 00:39:41,662
فکر نکنم بتونم بمونم
488
00:39:55,953 --> 00:39:58,323
حال بازی درآوردن ندارم ساحره
489
00:39:58,325 --> 00:40:02,531
اگه بهت بگم میتونم
دِوینا» رو زنده کنم چی؟»
490
00:40:04,872 --> 00:40:07,741
البته در ازای یه چیزی
491
00:40:14,389 --> 00:40:16,092
«دِوینا»
492
00:40:26,114 --> 00:40:28,615
«دِوینا»
493
00:40:28,618 --> 00:40:30,446
«کول»
494
00:40:35,665 --> 00:40:38,837
بعضیها حاضرن بهخاطر کسی که
دوستش دارن تا اونطرف دنیا هم برن
495
00:40:38,839 --> 00:40:42,180
آزادش کن وگرنه تیکهتیکهات میکنم
496
00:40:42,204 --> 00:40:43,481
من بودم اینکار رو نمیکردم
497
00:40:43,482 --> 00:40:46,490
من و اون به هم متصل شدیم
498
00:40:51,598 --> 00:40:57,441
پس اگه میخوای سالم بمونه
پس به من تعلق داری
499
00:40:58,400 --> 00:40:59,400
مترجم : رضا حضرتی
Death.Stroke
500
00:41:00,400 --> 00:41:01,400
ارائه شده توسط وبسایت رسانهی کوچک
LiLMeDiATV