1 00:00:05,643 --> 00:00:12,217 :ارائــــــه‌اي از تيم‌هــــاي ترجمــه‌ي wWw.9Movie.Us WwW.IMBD-DL.CoM 2 00:00:15,869 --> 00:00:24,171 :تـــرجـــمــــه شـــده تــــوســـــط مـــيلاد قــــانعي - پـــويــا Toxicity - Uninvited 3 00:00:30,311 --> 00:00:31,745 ...آنچه گذشت 4 00:00:31,746 --> 00:00:34,348 اون بچه‌ي شوهرمه؟ - آره - 5 00:00:34,349 --> 00:00:36,147 من همين الان بخاطر تو به فرانسيس دروغ گفتم 6 00:00:36,148 --> 00:00:38,735 تو خرابکاري کردي و قبل از اينکه ...باعث بهم خوردن ازدواجم بشه 7 00:00:38,736 --> 00:00:40,587 بايد حلش کني 8 00:00:40,588 --> 00:00:43,590 خانواده‌م به من وابسته‌س که براشون مقام و منزلت و زمين ببرم 9 00:00:43,591 --> 00:00:44,824 تو يه خدمتکاري 10 00:00:44,825 --> 00:00:46,723 ...لرد کاسل‌روي توي يکي از طباخ‌خونه‌هاش 11 00:00:46,724 --> 00:00:48,227 در اسپانيا بهم پيشنهاد کارآموزي داده 12 00:00:48,228 --> 00:00:51,330 شبي که سربازاي فرانسيس منو به بيرون از ييلاق بردن، سعي کردن منو بکشن 13 00:00:51,331 --> 00:00:53,065 مطمئنم طبق دستور اون اينکارو کردن 14 00:00:53,066 --> 00:00:54,500 فرانسيس اينکارو نميکنه، خودتم ميدوني 15 00:00:54,501 --> 00:00:56,769 ،اين تاريکي‌ـه. تا وقتي که اون نمرده من آرامش ندارم 16 00:00:56,770 --> 00:00:57,970 نميتوني باهاش مبارزه کني 17 00:00:57,971 --> 00:00:59,405 چي به سر اون دختر بيچاره اومد؟ 18 00:00:59,406 --> 00:01:01,073 يه قدرت بدطينت توي جنگل هست 19 00:01:01,074 --> 00:01:04,949 اون موجودي که خون ميخواد - تاريکي". همه‌ي ما رو اسير خودش ميکنه" - 20 00:01:30,035 --> 00:01:31,336 دوباره کابوس ديدي؟ 21 00:01:35,374 --> 00:01:37,374 ،وقتي که توي اون غار اسير بودم ...تحملي که در برابر اون سختي کردم 22 00:01:37,375 --> 00:01:38,475 براي هميشه جزئي از من ميشه 23 00:01:39,678 --> 00:01:41,045 ...تاريکي 24 00:01:41,046 --> 00:01:42,680 ديگه دستش به تو نميرسه 25 00:01:47,552 --> 00:01:49,520 وقتي بدن در مقابل يه درد مقاومت ميکنه 26 00:01:49,521 --> 00:01:51,789 براي ذهن سخته که فراموشش کنه 27 00:01:51,790 --> 00:01:54,191 نذار ذهنت تو رو عذاب بده 28 00:01:54,192 --> 00:01:56,960 تو آماده‌اي که دوباره با بقيه معاشرت کني 29 00:01:59,364 --> 00:02:00,997 متأسفم 30 00:02:00,998 --> 00:02:02,399 ...فقط ميخواستم - نه، ربطي به تو نداره - 31 00:02:02,400 --> 00:02:04,635 درد مي‌کنه 32 00:02:04,636 --> 00:02:06,470 کمرم 33 00:02:06,471 --> 00:02:07,571 ميشه؟ 34 00:02:16,946 --> 00:02:18,181 امکانش هست؟ 35 00:02:18,182 --> 00:02:22,986 فکر کردم همه‌ي زخمات خوب شدن ولي اين يکي عفونت کرده 36 00:02:22,987 --> 00:02:24,453 بايد تخليه‌ش کنم 37 00:02:33,530 --> 00:02:37,300 ...بفرما، حالا زخم بايد شروع به 38 00:02:37,301 --> 00:02:38,501 ...صبر کن 39 00:02:40,604 --> 00:02:42,237 يه چيزي اون داخله 40 00:02:44,575 --> 00:02:45,875 خودتو محکم بگير، اوليويا 41 00:02:56,886 --> 00:03:00,722 ،ولي وقتي بارون به من توهين کرد به شما هم توهين کرد، پادشاه هنري 42 00:03:00,723 --> 00:03:03,103 ...بايد ازت بخوام که نيروهات رو به گايان بفرستي 43 00:03:03,104 --> 00:03:05,666 تا قدرت خودت‌تون و توانايي منو اثبات کني 44 00:03:07,363 --> 00:03:09,130 سرورم؟ 45 00:03:10,466 --> 00:03:12,534 مارکي دوو 46 00:03:12,535 --> 00:03:14,802 وقتي شما آخرين شکايت خودتون رو به من تقديم کردين 47 00:03:14,803 --> 00:03:16,003 من چي گفتم؟ 48 00:03:16,004 --> 00:03:17,605 اما، سرورم ...بارون توهين کرده 49 00:03:17,606 --> 00:03:20,908 واضحه که تو گوش نکردي چون ...من بهت دستور دادم که برگردي خونه 50 00:03:20,909 --> 00:03:24,245 ،و بارون رو تسليم قدرت خودت بکني بوسيله‌ي قدرتي که داري 51 00:03:24,246 --> 00:03:28,983 اونجا منبع جامه‌ي خز من بوده، مردمي که از گوش دادن به حرف شاه‌شون ممانعت کردن 52 00:03:28,984 --> 00:03:33,420 يا اينکه... گوشت چرک گرفته و نميشنوي؟ 53 00:03:33,421 --> 00:03:36,323 اونو بگيرينش 54 00:03:36,324 --> 00:03:37,658 دارين چي کار ميکنين؟ - فقط همين - 55 00:03:40,462 --> 00:03:43,497 خواهش ميکنم، سرورم بهتون التماس ميکنم 56 00:03:46,667 --> 00:03:48,969 هنري؟ هنري داري چيکار ميکني؟ 57 00:03:48,970 --> 00:03:51,004 به مارکي يه درس ياد ميدم 58 00:03:51,005 --> 00:03:54,007 اينطوري نه، اون يه اشراف زاده‌س - رهاش کنين - 59 00:03:54,008 --> 00:03:56,724 ميدونم که شما جشن ملکه‌ي لوبيا رو کنسل کردين 60 00:03:56,725 --> 00:03:58,745 حالا داريم در مورد جشن صحبت ميکنيم - ميدونم سعي داري چه کاري بکني - 61 00:03:58,746 --> 00:04:00,580 ميخواي منو از دربار خودم قايم کني 62 00:04:00,581 --> 00:04:02,749 شايد ميخواي منو مسموم هم بکني؟ 63 00:04:02,750 --> 00:04:06,185 من نميخوام تو رو مسموم کنم، هنري 64 00:04:06,186 --> 00:04:07,787 من نگرانم 65 00:04:07,788 --> 00:04:11,123 حالي که تو داري ربطي به سم‌هاي من نداره 66 00:04:11,124 --> 00:04:12,191 قسم ميخورم 67 00:04:12,192 --> 00:04:14,093 ولي تو مريضي 68 00:04:14,094 --> 00:04:15,762 ممکنه به خودت يا به فرانسه آسيب بزني 69 00:04:15,763 --> 00:04:18,298 ،من سردردايي دارم ...هي ميان و ميرن ولي 70 00:04:18,299 --> 00:04:20,667 ،ذهنم از اون چيزي که قبلا بود باهوش‌تر شده 71 00:04:20,668 --> 00:04:24,469 ،و ملکه‌ي لوبيا تقريبا در سال مراسم مورد علاقه‌ي منه 72 00:04:24,470 --> 00:04:26,538 مثل هميشه اون برگزار ميشه 73 00:04:30,977 --> 00:04:33,803 خب خدمتکاري هست که بتونه براي اون روز ملکه بشه؟ 74 00:04:34,147 --> 00:04:36,849 اين رسم رو يادم نمياد - بخاطر اينه که بچه بوديم - 75 00:04:36,850 --> 00:04:38,717 فکر ميکنم مادرم يه مدت اينو از ما قايم کرده 76 00:04:40,152 --> 00:04:43,689 پدرم هر جور بخواد به ملکه‌ي موقتي خوشامد ميگه 77 00:04:43,690 --> 00:04:45,123 البته تو تختش 78 00:04:45,124 --> 00:04:49,027 اگه دختري که توي تيکه‌ي کيکش لوبيا رو پيدا کنه، خوشگل باشه 79 00:04:50,026 --> 00:04:52,163 تاج مادرم رو سرش ميکنه و بهترين لباسا رو ميپوشه 80 00:04:52,164 --> 00:04:53,965 و روز رو با دستور دادن به خدمتکارا ميگذرونه 81 00:04:53,966 --> 00:04:56,300 تا سپيده دم، اون يه صدتايي سکه‌ي طلا داره و يه کپه هديه 82 00:04:56,301 --> 00:04:58,236 ولي دوباره يه خدمتکاره 83 00:04:58,237 --> 00:05:00,338 يه داستان جن و پري واقعي 84 00:05:00,339 --> 00:05:02,307 رسمي که من هميشه ترجيح ميدادم ازش دوري کنم 85 00:05:02,308 --> 00:05:04,809 مخصوصاً وقتي دايان دي پوتيرز اينجا بود 86 00:05:04,810 --> 00:05:07,478 ...تا ببينم پدرم سر يه معشوقه، مادرم 87 00:05:07,479 --> 00:05:08,679 و ملکه‌ي لوبيا رو شيره ميماله 88 00:05:09,816 --> 00:05:11,801 من و بش هميشه براي شکار فرار ميکرديم 89 00:05:14,118 --> 00:05:16,025 اشکالي نداره دلت براش تنگ بشه 90 00:05:16,026 --> 00:05:17,655 حتي با اينکه تو رو عصباني کرده 91 00:05:19,358 --> 00:05:22,760 خب، حداقل جشن لوبيا يه چيز جديد ميده دستشون تا براش شايعه بسازن 92 00:05:22,761 --> 00:05:24,695 ...اولين باره که توي اين هفته‌ها 93 00:05:24,696 --> 00:05:26,530 کسي براي بچه‌دار شدن عذابم نميده 94 00:05:26,531 --> 00:05:28,265 شايد من بايد عذابت بدم 95 00:05:32,036 --> 00:05:33,436 مري 96 00:05:33,437 --> 00:05:34,938 گرير آماده‌ـست که اونو بهت معرفي کنه 97 00:05:34,939 --> 00:05:36,273 کي؟ 98 00:05:36,274 --> 00:05:38,541 لرد جولين، نامزد گرير 99 00:05:43,414 --> 00:05:45,606 ،چه کيک مجللي حتي حاضر به خوردنش هم نيستن 100 00:05:49,653 --> 00:05:52,355 بايد براي بازنده‌ها يه هديه‌ي دلداري بفرستيم 101 00:05:52,356 --> 00:05:53,356 اينطور فکر نميکني؟ 102 00:05:53,357 --> 00:05:55,666 اون دو روز پيش رسيد 103 00:05:55,667 --> 00:05:57,008 دوست داشتني نيست؟ 104 00:05:57,009 --> 00:05:58,862 ...يه مقداري حرف زدن 105 00:05:58,863 --> 00:06:00,963 و گرير گفت اون خيلي خوبه - و خيلي پولدار - 106 00:06:00,964 --> 00:06:03,266 چرا شاه نميتونه يه شوهر مثل اون برام پيدا کنه؟ 107 00:06:03,267 --> 00:06:06,135 ما همش يه سال اينجا بوديم ولي داريم مي‌پوسيم 108 00:06:07,804 --> 00:06:11,440 ،لرد جولين، ميشه بهتون سرورم مري، ملکه‌ي اسکاتلند، رو معرفي کنم 109 00:06:11,441 --> 00:06:13,609 و بانوهاش، لولا و کنا 110 00:06:14,010 --> 00:06:15,981 سرورم، باعث افتخاره 111 00:06:15,982 --> 00:06:18,480 لرد جولين، خيلي عاليه که بالاخره شما رو ملاقات کردم 112 00:06:18,481 --> 00:06:19,915 شنيدم خانواده‌تون اهل مجارستان هستن 113 00:06:19,916 --> 00:06:22,885 بله، والدينم، پدر گرير رو از طريق يه ارتباط فاميلي دور ميشناسن 114 00:06:22,886 --> 00:06:25,320 ما براي هم نامه نوشتيم و بقيه‌ـش مال گذشته‌س 115 00:06:25,321 --> 00:06:29,124 اميدوارم شما از ته قلب نامزدي ما رو مبارک بدونين 116 00:06:29,125 --> 00:06:31,960 اگه اين چيزيه که پدرت ميخواد... و البته خودت 117 00:06:31,961 --> 00:06:33,829 هست، خيلي زياد 118 00:06:35,231 --> 00:06:37,351 خب پس، شما نامزد کردين 119 00:06:37,352 --> 00:06:38,700 از زندگي‌تون با هم لذت ببرين 120 00:06:40,236 --> 00:06:41,702 خيلي برات خوشحالم، گرير 121 00:06:43,005 --> 00:06:45,273 صد در صد يه سر و گردن از کاسل‌روي بالاتره 122 00:06:45,274 --> 00:06:46,574 آره 123 00:06:46,575 --> 00:06:48,977 لرد کاسل‌روي، ميخواين چيزي براتون بيارم؟ 124 00:06:48,978 --> 00:06:50,845 نه، نيازي نيست سرت شلوغه 125 00:06:50,846 --> 00:06:55,249 فقط فکر کن، فردا کارآموز من توي تجارت فلفل ميشي 126 00:06:55,250 --> 00:06:56,918 همه‌ي اينا رو پشت سر ميذاري 127 00:06:58,919 --> 00:07:00,487 اين فرصت رو از دست ميدي؟ 128 00:07:02,090 --> 00:07:03,558 خيلي سپاسگزارم، قربان 129 00:07:07,562 --> 00:07:10,697 لولا، يه خبراي بدي دارم 130 00:07:10,698 --> 00:07:13,167 اون خواستگار اهل "اَلساس" براي پنج هفته تأخير داشته 131 00:07:13,168 --> 00:07:15,970 ممکنه هر روزي معلوم بشه من حامله‌م 132 00:07:15,971 --> 00:07:18,272 لولا، قول ميدم برات يه شوهر پيدا کنم و اينکارو ميکنم 133 00:07:18,273 --> 00:07:21,041 فقط يک يا دو هفته بهم مهلت بده 134 00:07:25,513 --> 00:07:28,648 ميبينم نقشه‌ـت براي دور نگه داشتن شاه شکست خورده 135 00:07:28,649 --> 00:07:30,216 کي ديگه در مورد ديوونگي‌ـش ميدونه؟ 136 00:07:30,217 --> 00:07:31,785 فقط کنا 137 00:07:31,786 --> 00:07:33,720 "و يه اشرافي اهل "گايان 138 00:07:33,721 --> 00:07:36,055 هردوشون رو مجبور کردم که ساکت بمونن 139 00:07:36,056 --> 00:07:39,158 ولي نميشه گفت کار بعدي هنري چيه 140 00:07:39,159 --> 00:07:42,795 تفسيري براي اين قضيه داري؟ 141 00:07:42,796 --> 00:07:44,630 براي سه روز پشت سر هم غذا و شرابش رو چک کردم 142 00:07:44,631 --> 00:07:48,167 ،هيچ نشوني از سم نبود حداقل من که چيزي پيدا نکردم 143 00:07:48,902 --> 00:07:50,536 پس اون ديوونه شده 144 00:07:50,537 --> 00:07:54,673 و يه شاه ديوونه باعث آشفتگي و طغيان ميشه 145 00:07:54,674 --> 00:07:55,975 ...اگه دشمنامون بفهمن، ما 146 00:07:55,976 --> 00:07:57,342 ...سرورم 147 00:07:58,678 --> 00:08:01,881 اين چيه؟ - يه داروي مسکن که باعث اغماء ميشه - 148 00:08:01,882 --> 00:08:05,484 يه خواب عميق که از طريق پادزهري که خودم طراحي کردم، ميتونم بهم‌ـش بزنم 149 00:08:05,485 --> 00:08:06,819 سخته 150 00:08:06,820 --> 00:08:10,589 ،اون هفت نفر چشنده داره از هر طريقي بازرسي ميشه 151 00:08:10,590 --> 00:08:13,725 بايد يه راه پيدا کنيم که بتونيم از اون 7تا ردش کنيم 152 00:08:13,726 --> 00:08:15,060 از طريق يه نفوذي 153 00:08:15,968 --> 00:08:17,829 آره آره من بردم 154 00:08:17,830 --> 00:08:19,064 لوبيا 155 00:08:19,065 --> 00:08:20,399 من لوبيا رو پيدا کردم 156 00:08:27,140 --> 00:08:28,740 اسمت چيه؟ 157 00:08:28,741 --> 00:08:31,242 پنلوپه 158 00:08:31,243 --> 00:08:32,464 از آشپزخونه هستم 159 00:08:33,546 --> 00:08:35,413 خب، تو زيبايي 160 00:08:35,414 --> 00:08:37,181 ...پنلوپه 161 00:08:37,182 --> 00:08:39,350 ...من تو رو 162 00:08:41,386 --> 00:08:43,617 ملکه‌ي لوبيا ميکنم 163 00:09:07,745 --> 00:09:09,780 درخواست کن و به خواسته‌ت برس 164 00:09:16,654 --> 00:09:19,755 بايد با شاه صحبت کنم - اون حرومزاده‌ـست - 165 00:09:19,756 --> 00:09:22,559 من تسليم رحمت شاه ميشم 166 00:09:22,560 --> 00:09:23,659 بش 167 00:09:23,660 --> 00:09:24,960 پدر، بايد باهاتون صحبت کنم 168 00:09:25,261 --> 00:09:27,363 از تبعيد برگشتي دنبال کمک هستي؟ 169 00:09:27,364 --> 00:09:28,931 بعد از اينکه سربازاي برادرت رو کشتي؟ 170 00:09:28,932 --> 00:09:30,833 اون براي دفاع از خود بود - اونو ببرين به سياه چال - 171 00:09:30,834 --> 00:09:32,602 ،يه چيز خطرناک توي جنگل‌ـه بخاطر همينه برگشتم 172 00:09:32,603 --> 00:09:34,003 پدر، پدر بايد به حرفم گوش کني 173 00:09:34,004 --> 00:09:35,271 من نميخوام بهت آسيبي بزنم 174 00:09:35,272 --> 00:09:36,505 ولي آدمايي هستن که داره بهشون آسيب ميرسه 175 00:09:36,506 --> 00:09:37,673 کشته ميشن 176 00:09:37,674 --> 00:09:39,008 نميتونم باور کنم برگشته 177 00:09:39,009 --> 00:09:40,843 چه فکري کرده؟ 178 00:09:40,844 --> 00:09:42,578 پدر، بايد گوش کني - ...وقتي ما هر شانسي براي - 179 00:09:42,579 --> 00:09:44,413 آزاد بودن رو در اختيارش گذاشتيم و هنوز اينجاست 180 00:09:44,414 --> 00:09:47,316 من ديگه کمکش نميکنم 181 00:09:48,429 --> 00:09:50,953 فرانسيس، اون برادرته - اون يه درغگو و قاتله - 182 00:09:52,455 --> 00:09:54,923 هر دومون ميدونيم براي چي برگشته 183 00:09:54,924 --> 00:09:57,126 ديگه بهش فرصت نده که بهت نزديک بشه 184 00:10:04,715 --> 00:10:07,618 زياد وقت نداريم پس با دقت گوش کن 185 00:10:09,172 --> 00:10:10,287 من به نگهبان رشوه دادم 186 00:10:10,288 --> 00:10:12,957 گاريِ يه تاجر تو رو ميبره به مرز اسپانيا 187 00:10:12,958 --> 00:10:16,226 ،اگه براي زندگي‌ـت ارزش قائلي کاري که من ميگم ميکني و ديگه بر نميگردي 188 00:10:16,227 --> 00:10:18,863 من آماده‌ي رفتن به اسپانيا نيستم - بش، چت شده؟ - 189 00:10:18,864 --> 00:10:21,619 هرگز نبايد برميگشتي اينجا بايد بري 190 00:10:21,620 --> 00:10:23,166 آدماي زيادي توي قلعه هستن که ميخوان بميري 191 00:10:23,167 --> 00:10:25,535 منظورت فرانسيس‌ـه؟ 192 00:10:25,536 --> 00:10:27,804 اون سعي نکرد که تو رو بکشه 193 00:10:28,672 --> 00:10:30,374 اگر چه که ميتونست 194 00:10:30,375 --> 00:10:34,744 تو احساس عصبانيت و حسادت توي اون ايجاد کردي که منو ميترسونه 195 00:10:34,745 --> 00:10:37,079 با نگاه توي چشماش ميشه فهميد 196 00:10:37,080 --> 00:10:39,363 انگار اونو نميشناسم 197 00:10:39,364 --> 00:10:41,595 ديگه خيلي اون آدم سابق نيست کاش ميدونست 198 00:10:41,596 --> 00:10:42,946 ...که تو بدون اون خوشبخت ميشدي 199 00:10:42,947 --> 00:10:44,571 اگه بجاش با من ازدواج کرده بودي 200 00:10:44,572 --> 00:10:49,301 ،غير از نگراني من براي تو چيزي بين منو و تو نيست 201 00:10:49,302 --> 00:10:51,728 پس ما باهم اشتراک داريم 202 00:10:51,729 --> 00:10:55,398 من بخاطر کس ديگه‌اي اينجام يه دختر که تو جنگل باهاش آشنا شدم 203 00:10:55,399 --> 00:10:57,477 خب، آفرين به تو و سريع جايگزين پيدا کردنت 204 00:10:57,478 --> 00:11:00,002 اينو نگو، تا وقتي که بشنوي چي سر اون اومده 205 00:11:02,305 --> 00:11:04,440 ملکه پنلوپه 206 00:11:04,441 --> 00:11:07,076 هر سال يه دختر انتخاب ميشه 207 00:11:07,077 --> 00:11:09,711 آره 208 00:11:09,712 --> 00:11:14,416 ،براي يه لحظه‌ي کوتاه آسمان‌هاي مجلل رو ميبينه 209 00:11:14,417 --> 00:11:17,185 بهترين شب زندگيش‌ـه 210 00:11:17,186 --> 00:11:21,790 ،ولي وقتي سپيده دم ميرسه بايد برگرده به زمين 211 00:11:21,791 --> 00:11:24,059 يه برگشت بي‌رحمانه‌س 212 00:11:24,060 --> 00:11:26,461 مشکلي نيست 213 00:11:26,462 --> 00:11:29,964 ...يعني، اين خيلي زيادتر از اونيه که 214 00:11:29,965 --> 00:11:32,167 من روياش رو داشتم 215 00:11:32,168 --> 00:11:33,634 ولي فقط يه روزه 216 00:11:33,635 --> 00:11:37,105 ...و من 217 00:11:37,106 --> 00:11:40,575 ...ميخوام تو اولين ملکه‌ي لوبياي تاريخ باشي 218 00:11:40,576 --> 00:11:42,743 که به اشرافي بودن طولاني مدت فکر کني 219 00:11:42,744 --> 00:11:45,079 پس اگه قابل اعتماد بودن خودت رو ثابت کني 220 00:11:45,080 --> 00:11:48,115 ميتونيم با هم دوست باشيم و برخلاف هنري 221 00:11:48,116 --> 00:11:50,117 من هر روز سال مراقب دوستام هستم 222 00:11:50,118 --> 00:11:52,578 نه فقط اين يه روز 223 00:11:52,579 --> 00:11:56,557 بهم بگو، ملکه پنلوپه باکرگي‌ـت رو حفظ کردي؟ 224 00:11:56,558 --> 00:11:58,926 البته که حفظ کردم 225 00:11:58,927 --> 00:12:01,462 ...چون... خب، همون طور که ممکنه ميدوني 226 00:12:01,463 --> 00:12:04,565 وقتي دختراي خوشگل برنده‌ي مراسم ملکه‌ي لوبيا رو ميبرن 227 00:12:04,566 --> 00:12:07,366 ...بعضي وقتا اونا 228 00:12:07,367 --> 00:12:10,471 تجربه‌ي خاصي با شاه بدست ميارن 229 00:12:10,472 --> 00:12:12,306 ...بايد بهت اخطار بدم که 230 00:12:12,307 --> 00:12:17,310 اشتياق شاه توي تختش ميتونه خيلي... خشن باشه 231 00:12:17,311 --> 00:12:20,880 اون اشتياق يه شير و استقامت يه اسب رو داره 232 00:12:20,881 --> 00:12:22,816 يه اسب که استوار پيش ميره 233 00:12:22,817 --> 00:12:24,851 يورتمه ميره 234 00:12:24,852 --> 00:12:29,122 ميتونه... تجربه‌ي طولاني‌اي باشه 235 00:12:29,123 --> 00:12:31,491 خب... چقدر؟ 236 00:12:31,492 --> 00:12:34,163 ،ميتونه چند ساعت باشه بعضي وقتا هست 237 00:12:34,164 --> 00:12:36,929 ولي... اگه ما دوست باشيم 238 00:12:36,930 --> 00:12:39,532 ميتونم کمکت کنم 239 00:12:43,403 --> 00:12:44,937 اين يه داروي تقويت غرائز جنسي‌ـه 240 00:12:44,938 --> 00:12:49,017 به شاه کمک ميکنه... تا زود به سمت پايان بتازه 241 00:12:49,018 --> 00:12:50,976 با ريخته شدن اين توي شرابش 242 00:12:50,977 --> 00:12:52,832 مجبورش کن که اينو بخوره 243 00:12:52,833 --> 00:12:57,783 اين به هيجانش مياره و راضيش ميکنه ...و لباس و جواهرات و 244 00:12:57,784 --> 00:13:00,664 و ضيافت بيشتري نصيب تو ميشه 245 00:13:08,160 --> 00:13:10,323 من اومدم اين پايين چون نگران تو بودم 246 00:13:10,324 --> 00:13:12,530 و دارم دوباره تو رو با زنم پيدا ميکنم 247 00:13:12,531 --> 00:13:15,433 بايد وانمود کنم غافلگير شدم؟ - اينطوري که بنظر مياد نيست - 248 00:13:15,434 --> 00:13:17,001 اون بخاطر من نيومد - حتي اونو هم نميتوني باور کني - 249 00:13:17,002 --> 00:13:20,872 من براي منابع قلعه برگشتم که سرباز و اسبه 250 00:13:20,873 --> 00:13:23,941 براي پيدا کردن و نابود کردن يه موجود خطرناک توي جنگل 251 00:13:23,942 --> 00:13:26,444 و بعد من ميرم قول ميدم 252 00:13:26,445 --> 00:13:27,530 کدوم موجود؟ 253 00:13:27,531 --> 00:13:30,271 تو قرباني‌ها رو توي جنگل خون ديدي 254 00:13:30,272 --> 00:13:33,898 اين پاگان‌ها هر مرد و زن و بچه‌اي رو در معرض خطر قرار دادن 255 00:13:33,899 --> 00:13:35,897 اونا همسر خودت رو هم تهديد کردن 256 00:13:35,898 --> 00:13:38,956 و اونا همه‌ي اين کارا رو براي هيولايي انجام دادن که بهش ميگن تاريکي 257 00:13:38,957 --> 00:13:41,896 ...ميدونم اين - تو مثل اون پاگان‌ها احمق شدي - 258 00:13:41,897 --> 00:13:45,863 يه هيولا توي جنگل؟ - من خودم توي سايه‌ها ديدمش - 259 00:13:45,864 --> 00:13:48,632 ،يه دختر رو برد يه دختر که برام مهم بود 260 00:13:48,633 --> 00:13:51,835 اسمش روان بود و حالا اون احتمالا مرده 261 00:13:51,836 --> 00:13:54,371 ،چقدر دلت مي‌خواد که من برم قول ميدم 262 00:13:54,372 --> 00:13:56,339 من هزار برابر بيشتر ميخوام ...ولي من نميرم 263 00:13:56,340 --> 00:13:57,573 تا وقتي که جنگل امن بشه 264 00:13:57,574 --> 00:13:59,175 مري، لطفا ما رو تنها بذار 265 00:13:59,176 --> 00:14:00,643 ميدونم که حرفمو باور نميکني 266 00:14:00,644 --> 00:14:02,845 ولي کسي هست که حرفش رو باور ميکني 267 00:14:02,846 --> 00:14:04,847 و اون کيه؟ 268 00:14:04,848 --> 00:14:06,916 تاريکي قرباني‌هاي بيشماري رو تصاحب کرده 269 00:14:06,917 --> 00:14:08,251 فقط يکي نجات پيدا کرده 270 00:14:08,252 --> 00:14:10,553 معشوقه‌ي قديمي‌ـت، اوليويا دِ آمنکورت 271 00:14:10,554 --> 00:14:13,923 و اون الان اينجا توي اين قلعه‌ـست 272 00:14:22,298 --> 00:14:25,034 ليث، اينجا چيکار ميکني؟ ما با هم خدافظي کرديم 273 00:14:26,403 --> 00:14:30,105 بايد ميديدمت فقط يکبار ديگه 274 00:14:30,106 --> 00:14:32,074 ...ببين، ميخواستم بهت بگم 275 00:14:32,075 --> 00:14:35,044 نه، نميخواي - چرا؟ - 276 00:14:35,045 --> 00:14:37,712 چون با يه مرد ديگه نامزد کردي که خيلي نميشناسيش؟ 277 00:14:37,713 --> 00:14:40,682 براي يکي مثل من چيز غير عادي نيست 278 00:14:40,683 --> 00:14:42,384 چون تو اصيل هستي 279 00:14:42,385 --> 00:14:47,055 و اون پولداره و مقام داره و با خدمتکارا مهربونه 280 00:14:47,056 --> 00:14:48,356 و با من 281 00:14:48,357 --> 00:14:52,460 ...اون انگار چيزيه که من هميشه ميخواستم 282 00:14:55,230 --> 00:14:58,366 غير از اينکه اون، "تو" نيست 283 00:15:15,317 --> 00:15:17,785 ببخشيد، بانوي من 284 00:15:17,786 --> 00:15:19,053 گرير؟ - لرد جولين - 285 00:15:19,054 --> 00:15:20,054 ...من 286 00:15:20,055 --> 00:15:21,254 تو کي هستي؟ - هيچکس - 287 00:15:21,255 --> 00:15:22,489 من يه خدمتکارم من ازش خوشم مياد 288 00:15:22,490 --> 00:15:24,989 و اون مهربونه پس منم ازش بوس گرفتم 289 00:15:24,990 --> 00:15:26,961 ليث، نه - نه، تقصير اون نيست - 290 00:15:26,962 --> 00:15:28,862 اون ازم خواست که اينکارو نکنم ولي من ديگه پيش رفته بودم 291 00:15:28,863 --> 00:15:30,130 اون تقصيري نداره 292 00:15:30,131 --> 00:15:32,532 جلو رفتن من ناخواسته بود 293 00:15:32,533 --> 00:15:34,167 نميخوام اون آسيب ببينه 294 00:15:34,168 --> 00:15:36,470 ولي خانواده‌ـش بايد اينو بدونن 295 00:15:43,344 --> 00:15:45,612 ...ميخواستم اينو بذارم تو اتاقت 296 00:15:45,613 --> 00:15:47,614 تقصير اون نبود 297 00:15:47,615 --> 00:15:49,249 قرار بود اين بهترش کنه؟ 298 00:15:49,250 --> 00:15:50,984 خيلي متأسفم 299 00:15:50,985 --> 00:15:53,987 ميدونم اين چيزا اتفاق ميوفته 300 00:15:53,988 --> 00:15:56,455 ولي نميتونه براي همسر من باشه 301 00:15:56,456 --> 00:15:59,525 نميتونم از اين نوع شايعات دور و بر خانواده‌م داشته باشم 302 00:15:59,526 --> 00:16:01,193 نميتونم اين شرايط رو داشته باشم 303 00:16:01,194 --> 00:16:03,529 اگه با من ازدواج نکني، نابود ميشم 304 00:16:03,530 --> 00:16:06,799 آرزو ميکنم که مي‌تونستم 305 00:16:06,800 --> 00:16:09,201 آرزو ميکنم آدم بهتري بودم 306 00:16:09,202 --> 00:16:11,303 که بتونم با اين وجود باهات ازدواج کنم 307 00:16:11,304 --> 00:16:13,305 ولي نيستم 308 00:16:13,306 --> 00:16:15,807 متأسفم 309 00:16:33,461 --> 00:16:36,095 اوليويا، ما خيلي متأسفيم - براي همه چيزايي که کشيدي - 310 00:16:36,096 --> 00:16:39,165 ما فکر کرديم... من فکر کردم تو از تونل‌ها فرار کردي 311 00:16:39,166 --> 00:16:40,333 کردم 312 00:16:40,334 --> 00:16:43,870 ،ولي اون مرتدها پيدام کردن اون هيولا ازم خون خورد 313 00:16:45,539 --> 00:16:46,906 حالا حرفمو باور ميکني؟ 314 00:16:46,907 --> 00:16:50,442 اين موجود باعث تمام وحشت‌هايي هست که تو اون جنگل‌ـه 315 00:16:50,443 --> 00:16:52,678 اگه ميخواي قلمروت رو از اين شياطين حفظ کني 316 00:16:52,679 --> 00:16:54,513 ،بايد هيولايي که اونا بهش خدمت ميکنن بکشي 317 00:16:54,514 --> 00:16:56,615 من به هيولاها اعتقادي ندارم هيچوقت نداشتم 318 00:16:56,616 --> 00:16:58,217 ولي به ترس اعتقاد دارم 319 00:16:58,218 --> 00:16:59,852 و اين تاريکي هر کس هست 320 00:16:59,853 --> 00:17:02,454 پاگان‌ها به اندازه‌ي کافي ازش ميترسن که براي اون مردم و بکشن و صلاخي کنن 321 00:17:02,455 --> 00:17:07,393 اوليويا، فکر ميکني ميتوني مسيرت رو تشخيص بدي و ما رو ببري به غار؟ 322 00:17:09,094 --> 00:17:10,262 نه 323 00:17:10,263 --> 00:17:13,231 ،تنها چيزي که يادمه يه چمنزاره که درختاي صنوبر دورشه 324 00:17:13,232 --> 00:17:15,934 و با يه زمين منحني پوشيده از برف احاطه شده 325 00:17:15,935 --> 00:17:18,303 من يه چمنزار با چندتا صنوبر نزديک جايي که پيداش کرديم، ميشناسم 326 00:17:18,304 --> 00:17:20,059 من سربازام رو جمع ميکنم - بايد من رو ببخشي - 327 00:17:20,060 --> 00:17:22,307 ،ولي آخرين دفعه که با سربازات رفتم سعي کردن منو بکشن 328 00:17:22,308 --> 00:17:24,910 من هيچ دستوري ندادم ...و ميتونستيم اينو تثبيت کنيم 329 00:17:24,911 --> 00:17:26,744 اگه تو اونارو نکشته بودي - فرانسيس - 330 00:17:26,745 --> 00:17:29,381 اين دفعه من باهات ميام 331 00:17:29,382 --> 00:17:31,716 اون غار رو پيدا ميکنيم و هر چيزي که اون تو قايم شده رو ميکشيم 332 00:17:31,717 --> 00:17:34,719 و بعد خودم شخصا تو رو ميذارم توي قايق بعدي که ميره اسپانيا 333 00:17:37,523 --> 00:17:38,923 پس با هم توافق کرديم 334 00:17:38,924 --> 00:17:40,725 نميتونيد همين طوري اونو بکشيد 335 00:17:40,726 --> 00:17:43,694 يه ياغي نيست که توي درختا قايم شده باشه 336 00:17:43,695 --> 00:17:45,630 تاريکي، موجودي از جهنم‌ـه 337 00:17:45,631 --> 00:17:47,650 آدم نيست 338 00:17:47,651 --> 00:17:51,469 انسانه، بهتون اطمينان ميدم 339 00:17:51,470 --> 00:17:54,238 اينو از توي زخم اوليويا پيدا کردم 340 00:17:54,239 --> 00:17:56,673 بنظر دندون يه جانور وحشي مياد 341 00:17:56,674 --> 00:17:59,243 ولي ريشه‌ي اين دندون مثل مال ماهاست 342 00:17:59,244 --> 00:18:04,915 ،اين دندون مال انسانه تا يه نقطه‌ي تيز ساييده شده 343 00:18:04,916 --> 00:18:06,783 انسان؟ ولي چرا يه آدم همچين کارايي ميکنه؟ 344 00:18:06,784 --> 00:18:11,455 ،شايد براي عمل کردن به وظيفه تا بهتر بتونه از قرباني‌ها خون بخوره 345 00:18:11,456 --> 00:18:16,593 ،ولي بهتون اطمينان ميدم اين تاريکي فقط يه انسان‌ـه 346 00:18:18,596 --> 00:18:19,830 پس بريد و اونو بکشيد 347 00:18:19,831 --> 00:18:22,599 و يادت باشه دشمن واقعي کيه 348 00:18:30,007 --> 00:18:33,642 ميدوني چه اتفاقي براي خدمتکارايي مثل ليث ميوفته؟ 349 00:18:33,643 --> 00:18:36,679 ...ميگن شلاق ميخوره تا وقتي که کمرش 350 00:18:36,680 --> 00:18:39,615 شکاف برداره و ديگه نتونه وايسه 351 00:18:39,616 --> 00:18:41,784 سالها توي اون سلول ميمونه 352 00:18:41,785 --> 00:18:43,772 من عاشقشم 353 00:18:43,773 --> 00:18:46,106 ،نميتوني عاشق يه خدمتکار باشي واقعاً نميتوني 354 00:18:46,107 --> 00:18:50,025 نه اينکه کاري که من کردم بهتر بود - ولي هست - 355 00:18:50,026 --> 00:18:51,861 معشوقه‌هاي شاه اغلب حرمت دارن 356 00:18:51,862 --> 00:18:53,896 ...ولي اين 357 00:18:53,897 --> 00:18:57,299 خانواده‌ي من بخاطر کاري که من کردم نابود ميشن 358 00:18:57,300 --> 00:18:59,368 ديگه هيچوقت نميتونم باهاشون روبرو بشم 359 00:18:59,369 --> 00:19:02,504 هنوز به اون بدي نيست - شايعه همين الانم پخش شده - 360 00:19:02,505 --> 00:19:06,208 اين شايعات همه‌جا دنبالم ميان 361 00:19:06,209 --> 00:19:08,643 من آينده‌اي ندارم 362 00:19:08,644 --> 00:19:10,412 گرير، اينو نگو 363 00:19:10,413 --> 00:19:12,314 هرگز اينو نگو 364 00:19:13,716 --> 00:19:18,520 مري... پس شنيدي 365 00:19:18,521 --> 00:19:20,822 خيلي شرمنده‌ـم 366 00:19:20,823 --> 00:19:22,724 لطفا نباش 367 00:19:22,725 --> 00:19:24,893 ما رو ببين 368 00:19:24,894 --> 00:19:27,529 ببين قلبامون ما رو کجا آورده 369 00:19:27,530 --> 00:19:29,864 ما برات شرمنگي آورديم 370 00:19:29,865 --> 00:19:31,633 خب، همه‌مون جز لولا 371 00:19:32,800 --> 00:19:36,103 در حقيقت يه چيزي هست که بايد بدوني 372 00:19:38,940 --> 00:19:42,076 چرا ملکه اسکاتلند براي ...سرنوشت يه خدمتکار آشپزخونه 373 00:19:42,077 --> 00:19:43,744 انقدر نگرانه؟ 374 00:19:43,745 --> 00:19:46,080 ،ليث وقتي قلعه محاصره شد جون خيلي‌ها رو نجات داد 375 00:19:46,081 --> 00:19:49,016 ،در قبال شجاعتش احساس ميکنم حکمش بايد سبک بشه 376 00:19:49,017 --> 00:19:51,018 اين خدمتکار انگار دوستاي رده بالايي داره 377 00:19:51,019 --> 00:19:53,119 تو اولين نفري نيستي که طرف اون رو مي‌گيري 378 00:19:53,120 --> 00:19:55,088 لُرد کاسل‌روي اين برنامه رو ريخته بود 379 00:19:55,089 --> 00:19:56,857 ،بجاي زنداني شدن اون به عنوان سرباز ارتش 380 00:19:56,858 --> 00:19:58,258 به خدمت گمارده شد 381 00:19:58,259 --> 00:20:01,094 فردا براي دوره‌ي آموزشي عازم ميشه 382 00:20:01,095 --> 00:20:03,296 ملکه‌م 383 00:20:03,297 --> 00:20:05,598 چه ديداري 384 00:20:05,599 --> 00:20:07,100 دوست داشتني نيست، مري؟ 385 00:20:07,101 --> 00:20:09,369 ...آره، بايد زن خاصي بود که 386 00:20:09,370 --> 00:20:10,603 توجه من رو جلب کنه 387 00:20:10,604 --> 00:20:11,871 و عطش من رو برانگيخته کنه 388 00:20:13,240 --> 00:20:15,241 بايد برم - نه، نه، نه، نه - 389 00:20:15,242 --> 00:20:19,645 بمون، حالا که پاکدامنيت رو به پسرم دادي 390 00:20:19,646 --> 00:20:23,482 شايد بتوني به پنلوپه يکي دوتا چيز ...در مورد 391 00:20:23,483 --> 00:20:25,718 راضي کردن يه حاکم نشون بدي 392 00:20:25,719 --> 00:20:27,987 ...ادامه بده. وانمود کن که اون 393 00:20:27,988 --> 00:20:30,389 فرانسيسه. من نگاه مي‌کنم 394 00:20:30,390 --> 00:20:33,125 جدي که نميگيد؟ 395 00:20:34,461 --> 00:20:37,162 شما اينجوري نيستيد 396 00:20:37,163 --> 00:20:39,498 حالتون خوب نيست، اعلي‌حضرت؟ 397 00:20:39,499 --> 00:20:41,800 من از طرف خدا تدهين شدم 398 00:20:41,801 --> 00:20:43,969 .توئم همينطور ما اشرافي هستيم 399 00:20:43,970 --> 00:20:48,474 اصلا چطوري ممکنه ما حالمون بد باشه؟ 400 00:20:49,976 --> 00:20:51,676 مي‌دونم دقيقا در چه موردي حرف مي‌زنيد 401 00:20:53,146 --> 00:20:55,947 ميشه يه دقيقه با پنلوپه تنها باشم؟ 402 00:20:55,948 --> 00:21:00,251 چندتا لباس شاهانه و يه سري لباس ديگه دارم که با اون به اشتراک بذارم 403 00:21:00,252 --> 00:21:01,920 پنلوپه، ممکنه؟ 404 00:21:03,856 --> 00:21:07,425 فکر کنم ملکه بايد بمونه 405 00:21:07,426 --> 00:21:09,560 من مشکلي ندارم، شما بريد 406 00:21:14,333 --> 00:21:15,533 هنريِ عزيز 407 00:21:15,534 --> 00:21:18,536 وقتي براي آخرين بار حرف زديم 408 00:21:18,537 --> 00:21:20,471 در مورد بستن و اسارت صحبت کرديد 409 00:21:20,472 --> 00:21:22,640 بنظر با تمرينات آشنا ميومدي 410 00:21:22,641 --> 00:21:24,074 خدمتکارها شايعه مي‌سازن 411 00:21:24,075 --> 00:21:25,610 شنيدم که تو خوشت مياد 412 00:21:26,811 --> 00:21:28,278 قابل پيشبيني بود 413 00:21:28,279 --> 00:21:31,481 يه شاه بايد قدرت و کنترل داشته باشه 414 00:21:31,482 --> 00:21:32,549 اين بخشي از کار اونه 415 00:21:32,550 --> 00:21:38,455 اما حتي بزرگترين کارها مي‌تونن خسته کننده باشن 416 00:21:38,456 --> 00:21:41,458 بيا 417 00:21:44,462 --> 00:21:46,296 فقط تو و من هستيم 418 00:21:46,297 --> 00:21:48,565 من کنترل رو بعهده مي‌گيرم 419 00:21:48,566 --> 00:21:50,767 مي‌تونم لذتي رو بهت بدم که شما به بقيه پيشنهاد ميدي 420 00:21:52,970 --> 00:21:55,972 من هميشه يه خاتمه دهنده بودم 421 00:21:55,973 --> 00:21:57,807 چقدر خسته کننده‌ست برات 422 00:22:01,411 --> 00:22:03,345 شاه هنري بيچاره 423 00:22:12,056 --> 00:22:13,389 بپر تو تخت 424 00:22:13,390 --> 00:22:15,158 همين الان بپر تو تخت 425 00:22:15,159 --> 00:22:16,726 خوشم اومد 426 00:22:16,727 --> 00:22:18,060 هيس 427 00:22:18,061 --> 00:22:20,229 شاه بد 428 00:22:20,230 --> 00:22:22,097 ديگه تا وقتي باهات صحبت نشه دهن باز نمي‌کني 429 00:22:22,098 --> 00:22:23,865 فهميدي؟ 430 00:22:32,542 --> 00:22:33,875 جدا شيد و منطقه رو بگرديد 431 00:22:33,876 --> 00:22:35,177 بله، قربان 432 00:22:35,178 --> 00:22:37,012 غار بايد نزديک باشه 433 00:22:37,013 --> 00:22:38,780 بله، قربان - بله، قربان - 434 00:22:40,049 --> 00:22:41,750 اين طرف 435 00:22:41,751 --> 00:22:45,620 بَش، تو با من مياي 436 00:22:45,621 --> 00:22:47,723 از اينجا به بعد رو پياده مي‌ريم 437 00:22:49,592 --> 00:22:51,892 تو يه سلاح بهم ندادي 438 00:22:51,893 --> 00:22:53,595 برنامه ريختي که اونا من رو بکشن، برادر؟ 439 00:22:53,596 --> 00:22:57,565 شماها، با بقيه بريد 440 00:22:59,935 --> 00:23:02,637 ،تو کلي دشمن واسه خودت ساختي چرا به من گير دادي؟ 441 00:23:02,638 --> 00:23:04,639 تو به تاج و تخت دست انداختي و شکست خوردي 442 00:23:04,640 --> 00:23:06,874 اشرافي‌ها همه‌جا تورو خار مي‌کنن 443 00:23:06,875 --> 00:23:09,043 شايد برات آسون‌تر باشه که من رو پست کني 444 00:23:09,044 --> 00:23:12,579 اونوقت يه دليلي داري که از من متنفر باشي و بيفتي دنبال زنم 445 00:23:12,580 --> 00:23:14,080 ببين چي داري ميگي 446 00:23:14,081 --> 00:23:16,617 تو مري و سلطنت رو داري 447 00:23:16,618 --> 00:23:18,719 و کل فرانسه آماده‌ن که کونت رو ببوسن 448 00:23:18,720 --> 00:23:21,455 و تو هنوز توسط يه حرامزاده‌ي تبعيدي تهديد ميشي 449 00:23:21,456 --> 00:23:22,989 من قبلا احترام خاصي برات قائل بودم 450 00:23:22,990 --> 00:23:25,659 تو تنها کسي بودي که مي‌تونستم بهش تکيه کنم 451 00:23:25,660 --> 00:23:29,262 .اما اشتباه مي‌کردم تو يه خيانتکار و دزدي 452 00:23:29,263 --> 00:23:31,898 خب، ادامه بده، همين الان اينکارو کن 453 00:23:31,899 --> 00:23:33,599 من رو بکش 454 00:23:33,600 --> 00:23:35,735 بَش 455 00:23:39,774 --> 00:23:41,307 ردپاي تازه 456 00:23:41,308 --> 00:23:43,676 ما تنها نيستيم 457 00:23:53,392 --> 00:23:56,394 من هنري رو نديدم. تو برنامه‌اي ريختي که درخواستم رو انجام بدي؟ 458 00:23:57,997 --> 00:23:59,531 داروي تقويت جنسي 459 00:23:59,532 --> 00:24:02,434 لازم نيست نگران اين باشيد 460 00:24:02,435 --> 00:24:05,703 اون به همچين دارويي احتياجي نداره 461 00:24:05,704 --> 00:24:09,540 پادشاه بعضي مواقع عصباني ميشه، مگه نه؟ 462 00:24:09,541 --> 00:24:14,412 و اين داروي اونه؟ 463 00:24:16,182 --> 00:24:18,350 تو دختر باهوشي هستي، مگه نه؟ 464 00:24:18,351 --> 00:24:21,285 قضيه رو تموم شده مي‌بينم 465 00:24:21,286 --> 00:24:23,087 مي‌دونم که چطور اون رو کنترل کنم 466 00:24:23,088 --> 00:24:25,122 واقعا؟ 467 00:24:26,925 --> 00:24:29,627 مهمون‌ها 468 00:24:30,729 --> 00:24:32,262 امکانش هست؟ 469 00:24:32,263 --> 00:24:33,263 معذرت مي‌خوام؟ 470 00:24:33,264 --> 00:24:35,032 تاج و تختم؟ 471 00:24:38,169 --> 00:24:39,470 البته 472 00:24:39,471 --> 00:24:41,838 لذت ببر، عزيزم 473 00:24:45,843 --> 00:24:49,013 توي هرزه‌ي آشپزخونه‌اي 474 00:24:52,850 --> 00:24:55,151 لولا، مهموني داره شروع ميشه 475 00:24:55,152 --> 00:24:56,753 چرا حاضر نشدي؟ مشکل چيه؟ 476 00:24:56,754 --> 00:24:58,655 لباسم اندازه‌م نميشه 477 00:24:58,656 --> 00:25:00,624 مري، وقت نداريم 478 00:25:00,625 --> 00:25:02,826 لولا، ما گفتيم که بهم کمک مي‌کنيم 479 00:25:02,827 --> 00:25:03,994 و کمکم کرديم 480 00:25:03,995 --> 00:25:05,802 منظورت چيه؟ 481 00:25:07,197 --> 00:25:08,865 با لُرد جولين ازدواج کن 482 00:25:08,866 --> 00:25:10,699 چي؟ - اون به فرانسه اومده - 483 00:25:10,700 --> 00:25:12,135 دنبال يه همسر خوب مي‌گرده 484 00:25:12,136 --> 00:25:14,806 تو هر چيزي که اون دنبالشه رو بهش ميدي 485 00:25:14,807 --> 00:25:15,871 پس گرير چي؟ 486 00:25:16,173 --> 00:25:19,008 اين ايده‌ي گرير بود. اون مي‌خواد کمک کنه که تو پيشرفت کني 487 00:25:19,009 --> 00:25:22,445 ،جولين اون رو رد کرده و گفتش که اين کار رو مهربونانه کرده 488 00:25:22,446 --> 00:25:23,546 اين عادلانه نيست 489 00:25:23,547 --> 00:25:28,383 گرير مجازات و مورد تمسخر قرار ميگيره وقتي که من پاداش مي‌گيرم 490 00:25:28,384 --> 00:25:33,354 لولا. نمي‌خوام که گستاخانه و خودخواهانه رفتار کنم، اما نياز دارم که اينکار انجام بشه 491 00:25:34,858 --> 00:25:37,693 ازدواج من از همه طرف مورد تهديد قرار گرفته 492 00:25:37,694 --> 00:25:42,731 بازگشت بَش، فرانسيس رو با حسادت و بدگماني پر کرده 493 00:25:42,732 --> 00:25:44,874 تا وقتي که اون اينجا باشه ما نمي‌تونيم که هيچوقت خوشحال باشيم 494 00:25:44,875 --> 00:25:47,096 و تو، تو از بچه‌ي شوهرم حامله‌اي 495 00:25:47,097 --> 00:25:49,204 ...و اگه فرانسيس بفهمه - درک مي‌کنم - 496 00:25:49,205 --> 00:25:53,608 و من هيچوقت نمي‌خوام که خوشحالي تورو تهديد کنم 497 00:25:55,211 --> 00:25:59,480 اگه بتوني لُرد جولين رو سمت من بکشي 498 00:25:59,481 --> 00:26:03,585 .من بهترين تلاشم رو مي‌کنم که باهاش ازدواج کنم و سريع 499 00:26:13,562 --> 00:26:16,263 چي اون رو ترسونده؟ 500 00:26:26,174 --> 00:26:27,708 چي بود؟ 501 00:26:27,709 --> 00:26:29,009 من اون سوت رو قبلا شنيدم 502 00:26:29,010 --> 00:26:30,377 اون تاريکيه 503 00:26:30,378 --> 00:26:31,712 نگهبان‌ها 504 00:26:31,713 --> 00:26:33,847 ارباب؟ 505 00:26:33,848 --> 00:26:35,048 شما کسي رو مي‌بينيد؟ 506 00:26:35,049 --> 00:26:36,282 تا چند مايلي نه، اربابم 507 00:26:36,283 --> 00:26:37,550 بقيه‌ي نگهبان‌ها کجا هستن؟ 508 00:26:37,551 --> 00:26:38,819 دنبال غار مي‌گردن 509 00:26:42,156 --> 00:26:44,758 ديگه اثري از ردپا نيست 510 00:26:46,393 --> 00:26:48,861 منظورت چيه؟ چطور ممکنه؟ 511 00:26:48,862 --> 00:26:50,363 صبرکن، يه چيزي اينجاست 512 00:26:52,399 --> 00:26:54,367 چيه؟ 513 00:26:57,771 --> 00:26:59,372 نه 514 00:26:59,373 --> 00:27:00,607 نزديک‌تر نيا 515 00:27:02,610 --> 00:27:05,678 فرانسيس 516 00:27:05,679 --> 00:27:08,014 فرانسيس 517 00:27:10,817 --> 00:27:12,051 فرانسيس 518 00:27:16,857 --> 00:27:17,957 ،ارباب 519 00:27:17,958 --> 00:27:19,291 ارباب 520 00:27:19,292 --> 00:27:21,127 همون جا وايسا. يخ خيلي نازکه 521 00:27:24,664 --> 00:27:26,331 کجايي؟ کجايي؟ 522 00:27:27,400 --> 00:27:29,768 يه جريان هستش 523 00:27:39,311 --> 00:27:40,411 فرانسيس 524 00:27:41,647 --> 00:27:42,714 فرانسيس 525 00:27:44,950 --> 00:27:46,517 نه، نه، فرانسيس 526 00:27:56,995 --> 00:27:58,529 فرانسيس 527 00:27:58,530 --> 00:28:01,031 آه 528 00:28:13,477 --> 00:28:15,378 .نفس بکش، نفس بکش زنده بمون، زنده بمون 529 00:28:24,555 --> 00:28:27,224 فرانسيس، لطفا 530 00:28:27,225 --> 00:28:29,459 لطفا 531 00:28:36,635 --> 00:28:39,235 تو زيبا و ظالمي 532 00:28:44,294 --> 00:28:47,139 بانو گرير، کارت با اون پسر آشپزخونه‌اي خيلي خوب بود 533 00:28:47,140 --> 00:28:50,660 اون شايعه‌ي احقمانه اولين چيز جالبي بود که من در مورد شما شنيدم 534 00:28:50,661 --> 00:28:51,849 عجب چيز وحشتناکي گفتيد 535 00:28:51,850 --> 00:28:52,983 بايد قدردان اين موضوع باشيد 536 00:28:52,984 --> 00:28:55,853 حالا مردم بلاخره بايد دهنشون رو در موردت ببندن 537 00:28:59,289 --> 00:29:01,691 حالت خوبه؟ چه اتفاقي افتاده؟ 538 00:29:01,692 --> 00:29:06,363 .هنري مي‌تونه عجب هيولايي باشه بي‌رحم و ظالم 539 00:29:06,364 --> 00:29:08,665 حداقل اون جراتش رو داره که تو روم ظالم باشه؟ 540 00:29:09,466 --> 00:29:13,137 ،بقيه‌ي دربار از پشت خنجر مي‌زنن وقتي که من نشنوم 541 00:29:13,138 --> 00:29:17,006 خيلي متاسفم. اما ممنون 542 00:29:17,007 --> 00:29:20,176 .براي کاري که براي لولا کردي مي‌دونم که کار آسوني نيست 543 00:29:20,177 --> 00:29:23,112 ،من شانسم رو داشتم و دورش انداختم 544 00:29:26,183 --> 00:29:28,251 زيادم مطمئن نيستم 545 00:29:31,521 --> 00:29:32,655 لُرد کاسل‌روي 546 00:29:32,656 --> 00:29:34,523 شنيدم که براي ليث چيکار کرديد 547 00:29:34,524 --> 00:29:36,559 ،اون رو از زندان بيرون آورديد به ارتش فرستاديد 548 00:29:36,560 --> 00:29:38,328 من مي‌تونم قدرداني خالصانه‌ي خودم رو بهتون نشون بدم 549 00:29:38,329 --> 00:29:41,097 .من اينکارو براي اون نکردم اينکارو براي تو کردم 550 00:29:41,098 --> 00:29:45,435 کلي شايعه دورمه و تو هنوز مي‌خواي بهم خوبي کني. چرا؟ 551 00:29:45,436 --> 00:29:46,735 دل بزرگي داري 552 00:29:46,736 --> 00:29:49,234 و من زيادي صحبت ديگران برام مهم نيست 553 00:29:49,235 --> 00:29:51,695 چيزي که برام مهمه تويي 554 00:29:51,696 --> 00:29:52,575 ...مي‌دونم 555 00:29:52,576 --> 00:29:57,112 من مرد روياهاي تو نيستم، اما يه زوج خوب مي‌تونه همه‌ي شايعات رو پشت سر بذاره 556 00:29:57,113 --> 00:29:58,747 به اين سادگيا نيست 557 00:29:58,748 --> 00:30:00,315 چرا همينطوره 558 00:30:00,316 --> 00:30:02,150 دنيا ظالمه 559 00:30:02,151 --> 00:30:04,086 و براي دختر خوبي هم مي‌تونه ظالم باشه 560 00:30:04,087 --> 00:30:09,424 که قلبش رو به روي کسي باز کرده که حتي بقيه هم نمي‌تونن ببينن 561 00:30:12,428 --> 00:30:14,396 الان تورو مي‌بيينم 562 00:30:14,397 --> 00:30:16,298 و تو خيلي مهربوني 563 00:30:16,299 --> 00:30:19,034 پس خواستگاري محقر من رو مي‌پذيريد؟ 564 00:30:21,537 --> 00:30:23,170 آره 565 00:30:23,171 --> 00:30:24,906 آره، قبول مي‌کنم 566 00:30:30,145 --> 00:30:32,113 ممنون 567 00:30:32,114 --> 00:30:34,482 همچنين 568 00:30:47,996 --> 00:30:49,763 خيلي زيبايي 569 00:30:51,333 --> 00:30:54,134 انتظارش رو نداشتم که امشب ببينمت 570 00:30:54,135 --> 00:30:55,769 حالم بهتره 571 00:30:55,770 --> 00:30:58,271 شايد الان تعامل دوباره با مردمه 572 00:30:58,272 --> 00:31:00,273 همونطور که گفتي 573 00:31:00,874 --> 00:31:02,409 بيا 574 00:31:02,410 --> 00:31:04,411 با من برقص 575 00:31:04,412 --> 00:31:06,246 متاسفم 576 00:31:08,149 --> 00:31:10,350 نمي‌تونم 577 00:31:16,723 --> 00:31:19,192 حالت چطوره؟ 578 00:31:19,193 --> 00:31:20,927 هنوز سرما تو وجودته؟ 579 00:31:20,928 --> 00:31:22,562 احساس خوشانسي مي‌کنم که هنوز زندم 580 00:31:26,433 --> 00:31:31,270 .امکانش بود که زير يخ بميرم تو زندگيم رو نجات دادي 581 00:31:31,271 --> 00:31:34,874 اين کارت عاقلانه بود از اونجايي که باور داشتي من مي‌خواستم بکشمت؟ 582 00:31:34,875 --> 00:31:36,676 من باور داشتم، مگه نه؟ 583 00:31:36,677 --> 00:31:39,946 پس چرا خطر کردي که زندگيم رو نجات بدي؟ 584 00:31:39,947 --> 00:31:42,548 تو برادرم هستي 585 00:31:44,650 --> 00:31:46,952 به مري اطلاع دادي که ما برگشتيم؟ 586 00:31:46,953 --> 00:31:48,454 همين الان 587 00:31:48,455 --> 00:31:50,989 با نگهبان‌ها حرف زدم 588 00:31:50,990 --> 00:31:52,791 ،اونا غار رو پيدا کردن اما خالي بود 589 00:31:52,792 --> 00:31:54,126 چيزي جز خون اونجا نبود 590 00:31:54,127 --> 00:31:58,497 ،مدارکي از عذاب قبر وجود داشت اما از هيولا نه 591 00:31:58,498 --> 00:32:00,966 ،اگه اوليويا فرار کرده بود اون مطمئنا مي‌دونست ما داريم ميايم 592 00:32:00,967 --> 00:32:03,234 شايد واسه همينه که دست روان رو جاگذاشت 593 00:32:03,235 --> 00:32:06,071 تا مارو به سمت يخ بکشه 594 00:32:06,072 --> 00:32:08,473 من اون رو پيدا مي‌کنم 595 00:32:08,474 --> 00:32:11,810 بخاطر روان و تمام قربانيانش اون رو خواهم کشت 596 00:32:11,811 --> 00:32:14,479 بهت قول ميدم 597 00:32:14,480 --> 00:32:16,847 تو مي‌توني رو اين حرفم حساب کني و بري 598 00:32:16,848 --> 00:32:20,851 تو سزاوار زندگي خودت دور از اينجا هستي 599 00:32:20,852 --> 00:32:25,923 شايد بلاخره بتونم چيزي که مال خودم هست رو پيدا کنم 600 00:32:25,924 --> 00:32:28,826 پيداش مي‌کني 601 00:32:29,928 --> 00:32:31,996 تو هنوز برادرمي 602 00:32:32,764 --> 00:32:35,833 فرانسيس 603 00:32:37,802 --> 00:32:40,604 چرا سباستين رو از زندان آزاد کردي؟ 604 00:32:40,605 --> 00:32:42,172 فقط به کمکش نياز داشتم 605 00:32:42,173 --> 00:32:47,344 خب، حالا که اون اينجاست، بايد براي يکبار قال اين قضيه رو بکنيم 606 00:32:47,345 --> 00:32:49,078 چي رو؟ 607 00:32:49,079 --> 00:32:52,398 بَش، وقتي بهت گفتم که مري رو فراموش کني 608 00:32:52,399 --> 00:32:54,484 اميدوار بودم که به حرفم گوش بدي 609 00:32:54,485 --> 00:32:56,719 وقتي که اجبارت کردم که به رابطه‌ي زناشويي اونا نگاه کني 610 00:32:56,720 --> 00:32:58,322 پيغامم همون بود 611 00:32:58,323 --> 00:33:02,159 ،اما وقتي ديشب به چشمات نگاه کردم حقيقت رو ديدم 612 00:33:02,160 --> 00:33:05,962 تو هميشه به چيزي که برادرت داره طمع داشتي 613 00:33:09,332 --> 00:33:13,235 پدر، اون شبي که بَش رفت با محافظينم حرف زدي؟ 614 00:33:13,236 --> 00:33:16,438 دستور اعدامش رو دادي؟ 615 00:33:16,439 --> 00:33:18,574 بايد قرباني‌ها بشه 616 00:33:19,943 --> 00:33:22,044 ،چه اتفاقي برات افتاده پدر؟ همه‌ي احساسات رو از دست دادي؟ 617 00:33:22,045 --> 00:33:24,029 .سوال و جوابم نکن حرف‌هام رو بخاطر بسپار 618 00:33:24,030 --> 00:33:25,747 اون باعث سقوطت ميشه تا چيزي که مال تو هست رو بگير 619 00:33:25,748 --> 00:33:28,417 ،اگه اون برات يه تهديده پس اون يه تهديد براي همه چيزيه که من مي‌خوام 620 00:33:28,418 --> 00:33:31,787 اون پسر توئه - اسکاتلند، انگلستان، فرانسه‌ي آرام - 621 00:33:31,788 --> 00:33:33,656 ...پدر، تمومش کن. پدر 622 00:33:33,657 --> 00:33:35,924 اون داره ميره. اون امشب عازمه اسپانياست 623 00:33:35,925 --> 00:33:38,393 ،اون قبلا هم اين حرف رو زده و هنوز اينجاست 624 00:33:38,394 --> 00:33:41,063 تو مري رو فراموش نکردي 625 00:33:41,064 --> 00:33:42,731 تو به حرف شاهت گوش ندادي 626 00:33:42,732 --> 00:33:44,733 وقتي مردم به شاهشون گوش ندن 627 00:33:44,734 --> 00:33:48,570 ،وقتي که گوششون چرک ميگيره راه چاره‌اي ديگه‌اي بايد انديشيد 628 00:33:48,571 --> 00:33:49,971 پدر، اشتباه مي‌کنيد 629 00:33:49,972 --> 00:33:52,340 .اون فراموشش کرده اون امروز زندگيم رو نجاتت داد 630 00:33:52,341 --> 00:33:54,642 احساساتي نشو 631 00:33:54,643 --> 00:33:57,812 تو بايد ريشه‌ي هر تهديدي رو بزني 632 00:33:57,813 --> 00:33:59,980 مثل يه علف هرز 633 00:33:59,981 --> 00:34:01,416 نه. همين الان توضيح دادم 634 00:34:01,417 --> 00:34:04,286 پسر شما دوستدار سلطنت شماست 635 00:34:04,287 --> 00:34:05,987 فرانسيس، اون رو عصباني نکن 636 00:34:05,988 --> 00:34:08,656 ،اون وراثت رو نجات داد و دشمنانت رو از بين مي‌بره 637 00:34:08,657 --> 00:34:15,096 ،اگه به اين مرد صدمه بزني... به پسرت به خودت صدمه زدي 638 00:34:15,097 --> 00:34:17,631 مي‌فهمي چي ميگم؟ 639 00:34:31,679 --> 00:34:34,348 خوشحال شدم که شما دوتارو مي‌بينم دوباره داريد باهم صميمي ميشيد 640 00:34:36,484 --> 00:34:40,787 فقط يک چيز رو مي‌دونم که اين رابطه‌ي عاشقانه رو حفظ کنم 641 00:34:44,058 --> 00:34:46,626 اگه جواب نده 642 00:34:46,627 --> 00:34:49,662 اين شمشير امشب جون دو نفر رو مي‌گيره 643 00:35:13,505 --> 00:35:16,007 ...آخرين نفري که باهاش رقصيدم 644 00:35:16,808 --> 00:35:18,809 همسرم بود 645 00:35:18,810 --> 00:35:21,379 من يکبار ازدواج کردم 646 00:35:21,380 --> 00:35:24,464 يه بچه‌ي کوچيک داشتم 647 00:35:24,465 --> 00:35:26,485 خيلي کم سن و سال و بامزه 648 00:35:27,319 --> 00:35:29,787 تو صبح، وقتي که بيدار ميشم 649 00:35:29,788 --> 00:35:32,056 بعضي وقت‌ها هنوز اونجام 650 00:35:32,057 --> 00:35:35,193 ...تو تختم دراز کشيدم 651 00:35:35,194 --> 00:35:37,528 کنار زنم 652 00:35:37,529 --> 00:35:41,966 با يه لبخند و درگوشي کوچولو 653 00:35:44,203 --> 00:35:46,536 وقتي که مريضي اومد 654 00:35:46,537 --> 00:35:49,740 من تنها کسي بودم که تونستم مقاومت کنم 655 00:35:51,643 --> 00:35:54,078 نتونستم اونا رو نجات بدم 656 00:35:56,982 --> 00:35:59,349 خيلي متاسفم 657 00:35:59,350 --> 00:36:01,851 واسه همين بود که زندگيت رو صرف کار کردي؟ 658 00:36:01,852 --> 00:36:03,086 که بقيه رو نجات بدي؟ 659 00:36:06,457 --> 00:36:08,225 ...بايد بدوني که 660 00:36:09,727 --> 00:36:11,543 تو من رو نجات دادي 661 00:36:22,572 --> 00:36:24,607 ما اينطوري مسائل رو تصور نمي‌کرديم، مگه نه؟ 662 00:36:24,608 --> 00:36:28,177 من و لُرد کاسل‌روي، تو و لُرد جولين 663 00:36:28,178 --> 00:36:30,179 روز عجيبي بود 664 00:36:30,180 --> 00:36:35,268 ،نمي‌دونم که با لُرد جولين بشه يا نه اما ممنون 665 00:36:37,720 --> 00:36:39,988 ليث اينجاست 666 00:36:39,989 --> 00:36:43,892 لطفا عقب رو نگاه کن. لطفا 667 00:37:01,410 --> 00:37:03,278 اون کجاست؟ 668 00:37:03,279 --> 00:37:05,580 تمومه؟ 669 00:37:07,616 --> 00:37:08,883 خب، پنلوپه 670 00:37:08,884 --> 00:37:11,085 بايد بگم، تحت تاثير قرار گرفتم 671 00:37:12,288 --> 00:37:13,988 اينم از ايشون 672 00:37:13,989 --> 00:37:17,392 ملکه‌ي دوست داشتني من 673 00:37:23,499 --> 00:37:25,099 حالا، کاترين 674 00:37:25,100 --> 00:37:28,602 پنلوپه بهم گفت که تو ازش خواسته بودي که اون شيشه رو تو نوشيدنيم خالي کنه 675 00:37:28,603 --> 00:37:31,471 اون زندگيم رو تهديد کرد اگه اين رو بهت نمي‌دادم 676 00:37:31,472 --> 00:37:32,740 من همچين کاري نکردم 677 00:37:32,741 --> 00:37:34,575 داري ميگي ملکه‌م يه دروغگوئه؟ 678 00:37:34,576 --> 00:37:36,010 عاقلانه نيست 679 00:37:36,011 --> 00:37:37,611 اون يه خدمتکاره 680 00:37:37,612 --> 00:37:41,081 .تو حالت خوب نيست اون داره سوءاستفاده کرده 681 00:37:41,082 --> 00:37:43,283 من تاحالا حالم بهتر از اين نبوده 682 00:37:43,284 --> 00:37:45,619 من عاشقم، کاترين 683 00:37:45,620 --> 00:37:46,986 من عاشق ملکه پنلوپه هستم 684 00:37:46,987 --> 00:37:49,590 اون ملکه نيست 685 00:37:49,591 --> 00:37:52,759 حتي اون مسابقه‌ي مسخره رو نبرد 686 00:37:52,760 --> 00:37:54,194 ،تو آشپزخونه ...ميگن که اون با 687 00:37:54,195 --> 00:37:56,430 سرآشپز خوابيده که بهش لوبيا بدن 688 00:37:56,431 --> 00:37:59,099 بنلوپه، تاجم. همين الان 689 00:37:59,100 --> 00:38:00,800 بهم بدش 690 00:38:00,801 --> 00:38:03,837 .گوش کن با دقت 691 00:38:03,838 --> 00:38:07,540 ،اگه توهين ديگه‌اي به ملکه‌م کني اگر که بخواي به هر نحوي بهش صدمه‌اي بزني 692 00:38:07,541 --> 00:38:10,910 تو رو تکه تکه مي‌کنم و غذاي شيرها مي‌کنم 693 00:38:10,911 --> 00:38:14,492 و اونايي که دوستشون داري بدتر زجر مي‌کشن 694 00:38:18,785 --> 00:38:20,886 اون سم بود، آره؟ 695 00:38:20,887 --> 00:38:22,221 چي؟ 696 00:38:22,222 --> 00:38:23,822 داري در مورد چي حرف مي‌زني؟ 697 00:38:23,823 --> 00:38:25,958 مي‌خواستم بهت يه درس بدم 698 00:38:25,959 --> 00:38:30,129 واسه همين من محتويات اون شيشه رو تو شراب تو خالي کردم 699 00:38:30,130 --> 00:38:32,631 تو خوب نگاه نمي‌کني، عزيزم 700 00:38:32,632 --> 00:38:33,565 هنري 701 00:38:36,069 --> 00:38:41,273 ،مي‌خواستم ازت تشکر کنم، کاترين که بهم ياد دادي اينقدر دور انديش باشم 702 00:38:49,415 --> 00:38:51,783 مري - چه اتفاقي افتاده؟ حالت خوبه؟ - 703 00:38:51,784 --> 00:38:53,818 .مري، نوستروداموس رو پيدا کن هنري من رو مسموم کرد 704 00:38:55,354 --> 00:38:57,756 کاترين؟ کاترين 705 00:38:57,757 --> 00:39:00,024 محافظين 706 00:39:00,025 --> 00:39:02,093 حالش چطوره؟ 707 00:39:02,094 --> 00:39:04,785 نوستروداموس داره اون رو مداوا مي‌کنه 708 00:39:04,786 --> 00:39:07,899 ،بخاطر يه سري دارو به خواب رفته اما حالش داره سرجا مياد 709 00:39:07,900 --> 00:39:09,400 من با پدرم حرف مي‌زنم 710 00:39:09,401 --> 00:39:11,602 ...فرانسيس، صبرکن. پدرت 711 00:39:11,603 --> 00:39:13,771 حالش خوب نيست - خبر دارم - 712 00:39:13,772 --> 00:39:17,175 اون اونقدر از بَش عصباني بود که فکر مي‌کردم سرش رو بزنه 713 00:39:17,176 --> 00:39:18,375 هنوز امکان کشتنش هست 714 00:39:20,844 --> 00:39:22,078 چي شد؟ 715 00:39:22,079 --> 00:39:23,781 پدر بخشيده‌ت؟ 716 00:39:23,782 --> 00:39:25,081 نه دقيقا 717 00:39:25,082 --> 00:39:28,018 اما اون من رو از روشش آگاه کرد 718 00:39:28,019 --> 00:39:29,753 در واقع، يجورايي ترسناکه 719 00:39:29,754 --> 00:39:32,022 .هردوي شما دعوت شديد همين الان 720 00:39:32,023 --> 00:39:34,157 درد مرگ 721 00:39:34,158 --> 00:39:39,296 و خب، زير نظر پروردگار 722 00:39:39,297 --> 00:39:42,532 ما در نظر داريم اين پيوند مقدس 723 00:39:42,533 --> 00:39:45,053 با دو سوگند مقدس رسمي کنيم 724 00:39:45,054 --> 00:39:47,470 ازم مي‌خوايد که سوگند ياد کنم؟ پس قول شما چي؟ 725 00:39:47,471 --> 00:39:49,973 تو قول يه نفر با مقام رو بهم دادي 726 00:39:49,974 --> 00:39:55,978 باشه. بَش، بدين وسيله شما رو بعنوان استاد اسب سواري و شکار ياد کردم 727 00:39:55,979 --> 00:39:57,647 اين حتي چه معني داره؟ 728 00:39:57,648 --> 00:39:58,781 خفه شو و کلمات رو بگو 729 00:39:58,782 --> 00:40:00,416 لطفا 730 00:40:00,417 --> 00:40:02,117 .اين ازدواجه ...بدون 731 00:40:02,118 --> 00:40:04,587 کلمات رو بگو 732 00:40:07,190 --> 00:40:08,825 من، سباستين 733 00:40:08,826 --> 00:40:11,593 اين خانم رو به همسر قانوني خودم قبول مي‌کنم 734 00:40:11,594 --> 00:40:16,598 ،از امروز به بعد زير نظر خدا 735 00:40:22,204 --> 00:40:24,772 هر روز صبح 12 مرد رو بيار تا جنگل رو بگردن 736 00:40:24,773 --> 00:40:26,341 ...هر پاگاني که از تاريکي کوچک‌ترين اطلاعاتي داره 737 00:40:26,342 --> 00:40:28,277 بايد براي سوال و جواب پيش من بياد 738 00:40:28,278 --> 00:40:31,312 من از حرومزاده‌ها دستور نمي‌گيرم - نشنيدي؟ - 739 00:40:31,313 --> 00:40:33,982 .من مقام استادي اسب سواري و شکار رو دارم ،واسه همين 740 00:40:33,983 --> 00:40:37,051 اسب‌هات رو جمع کن و برو بيرون و شکار کن 741 00:40:45,060 --> 00:40:47,628 حالت خوبه؟ 742 00:40:49,425 --> 00:40:53,101 خب، با کسي ازدواج کردم که زياد دوست ندارم 743 00:40:53,102 --> 00:40:55,270 و من بايد اينجا بمونم 744 00:40:55,271 --> 00:40:58,006 و تورو براي بقيه‌ي عمرم ببينم که شخص ديگه‌اي رو دوست داري 745 00:40:58,949 --> 00:41:01,876 بَش، تو بهم گفتي که ديگه احساسي نسبت به من نداري 746 00:41:02,977 --> 00:41:04,678 دروغ گفتم 747 00:41:05,866 --> 00:41:07,810 .حق با تو بود هيچوقت نبايد برمي‌گشتم خونه 748 00:41:09,311 --> 00:41:13,211 :تـــرجـــمــــه شـــده تــــوســـــط مـــيلاد قــــانعي - پـــويـــا IMDB-DL.Com - 9Movie.Us