1 00:00:00,001 --> 00:00:11,112 ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو .:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:12,183 --> 00:00:14,267 آنچه گذشت 3 00:00:14,975 --> 00:00:17,767 به امپراتوری مخفی پرتغال رسیدیم 4 00:00:17,850 --> 00:00:21,058 دستورها هنوز سر جاشه - کجای این ماجرا هنوز سر جاشه؟ - 5 00:00:21,142 --> 00:00:22,826 باید بدونم خدمه‌م زنده‌ن یا نه - لطفا - 6 00:00:22,850 --> 00:00:24,100 یکی‌شون اعدام شده 7 00:00:24,183 --> 00:00:25,823 بقیه‌شون زندانیِ حاکم یابوشیگ هستن 8 00:00:26,350 --> 00:00:30,682 خواهر بانو اوشیبا، عروسم پا به زاست 9 00:00:30,683 --> 00:00:32,766 یا نکنه بانو اوشیبا رو گروگان گرفتی 10 00:00:32,767 --> 00:00:34,266 تا امنیتت در اینجا رو تضمین کنی؟ 11 00:00:34,267 --> 00:00:35,267 مادر 12 00:00:35,975 --> 00:00:39,267 هم‌پیمان اشتباهی انتخاب کردین 13 00:00:39,892 --> 00:00:44,225 تا ابد گروگان‌شون خواهیم بود 14 00:00:45,975 --> 00:00:48,600 یه پیشنهاد دیگه دریافت کردم 15 00:00:48,683 --> 00:00:49,558 حاکم...؟ 16 00:00:49,642 --> 00:00:51,350 جواب رسمیت رو بده لطفا 17 00:00:52,558 --> 00:00:54,516 در برابرت تعظیم می‌کنم 18 00:00:54,517 --> 00:00:57,808 تسلیمِ حاکم ایشیدو می‌شم 19 00:00:57,892 --> 00:01:00,558 تسلیم شد - جنگ‌سالار بزرگ رو ببینید - 20 00:01:00,642 --> 00:01:04,100 که چطور فرمانبرداران وفادارش رو با حیله و حقه به فنا داد 21 00:01:04,183 --> 00:01:05,368 همه‌تون می‌میرید 22 00:01:05,495 --> 00:01:13,432 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::. 23 00:01:13,621 --> 00:01:18,621 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @FilmKio 24 00:01:18,900 --> 00:01:23,900 :کانال زیرنویس‌های فیلمکیو @SubKio 25 00:01:38,340 --> 00:01:49,451 «مترجم: علیرضا نورزاده» ::. MrLightborn11 .:: 26 00:01:49,683 --> 00:01:51,892 ...فکر نمی‌کردم با متلاشی شدن سرش 27 00:01:52,225 --> 00:01:54,267 روی سنگ بمیره 28 00:01:55,058 --> 00:01:57,392 حتما توی کتب‌مون ثبتش کن 29 00:01:57,475 --> 00:02:00,641 توی رده‌بندی، از جوشیدن پایین‌تره 30 00:02:00,642 --> 00:02:02,433 اما از خوراک سگ شدن، بالاتره 31 00:02:12,683 --> 00:02:14,975 ارتش جناب سایکی در مرز ادو اردوگاه می‌زنن 32 00:02:15,058 --> 00:02:17,725 و منتظر جناب توراناگا می‌مونن تا برای پسرش عزاداری کنه 33 00:02:19,600 --> 00:02:20,600 تا کِی؟ 34 00:02:21,392 --> 00:02:23,350 طبق رسوم، چهل و نه روز 35 00:02:24,392 --> 00:02:25,642 بعدش چی می‌شه؟ 36 00:02:27,850 --> 00:02:29,433 می‌برن‌مون اوساکا 37 00:02:54,767 --> 00:02:55,767 ...سرورم 38 00:02:59,225 --> 00:03:00,808 بهتون تسلیت می‌گم 39 00:03:21,642 --> 00:03:24,808 سرورم بهم دستور داده تا به محض ورودت به شهر، اینا رو بهت بدم 40 00:03:25,725 --> 00:03:27,350 واسه پایان خدمتته 41 00:03:28,392 --> 00:03:31,100 وقتی تسلیم هیئت شدیم نیازی نیست بهمون ملحق بشی 42 00:03:31,183 --> 00:03:33,517 چون دیگه نمی‌خوای کنارمون باشی 43 00:03:35,308 --> 00:03:37,850 جناب فوجی تا موقع برگشتت به زمین رسیدگی می‌کنه 44 00:03:37,933 --> 00:03:40,975 ولی دیگه نمی‌دونم جانشینانِ سرورم چطوری باهات رفتار خواهند کرد 45 00:03:43,183 --> 00:03:44,725 استراتژی خیلی خوبی داره 46 00:03:45,517 --> 00:03:48,017 اقلاً جناب ناگاکادو حین مبارزه مُرد 47 00:03:50,725 --> 00:03:52,642 افرادت توی این شهرن 48 00:03:52,725 --> 00:03:54,058 خدمه کشتیت رو می‌گم 49 00:03:56,267 --> 00:03:57,933 بایستی مشتاق دیدن‌شون باشی 50 00:04:00,850 --> 00:04:02,558 مترجمم این وسط چی می‌شه؟ 51 00:04:09,433 --> 00:04:13,267 بانو ماریکو، نرو اوساکا 52 00:04:17,142 --> 00:04:19,433 عهد وفاداری‌ای که بستم اجازه کار دیگه‌ای رو بهم نمی‌ده 53 00:05:51,270 --> 00:05:55,543 «شوگون» 54 00:06:15,684 --> 00:06:19,981 [ قسمت هشتم: ورطه زندگی ] 55 00:06:20,067 --> 00:06:21,899 تسلیم شده 56 00:06:21,900 --> 00:06:25,483 حقه‌ت موفقیت‌آمیز بود 57 00:06:25,567 --> 00:06:29,816 نواده بزرگ مینو وارا در یک دهکده ساده داره با پایانش مواجه می‌شه 58 00:06:29,817 --> 00:06:32,567 کی فکرش رو می‌کرد؟ 59 00:06:33,400 --> 00:06:35,983 هنوز دورن عزاداریش مونده 60 00:06:36,775 --> 00:06:40,774 تا وقتی جلوم تعظیم نکنه و تسلیمم نشه 61 00:06:40,775 --> 00:06:44,150 از شرش خلاص نشدیم 62 00:06:45,442 --> 00:06:48,816 شاید بهتر باشه برای قوی کردن اتحادمون 63 00:06:48,817 --> 00:06:51,567 هدف‌مون رو علنی بکنیم 64 00:06:53,192 --> 00:06:55,483 توی عهدی که بستیم تردیدی وجود نداره 65 00:06:57,067 --> 00:06:59,899 روزهایی که به تایکو خدمت می‌کردم 66 00:06:59,900 --> 00:07:03,233 شیفته تو بودم 67 00:07:03,692 --> 00:07:06,066 همسر محبوبش 68 00:07:06,067 --> 00:07:09,482 از لحاظ قوی بودن، متانت و شجاعت، بی‌همتا بود 69 00:07:09,483 --> 00:07:14,025 اگه همچین ویژگی‌هایی از من می‌دیدی صرفا به‌خاطر علاقه سرورمون بوده 70 00:07:16,983 --> 00:07:20,983 سرورمون برام محترم بود 71 00:07:21,067 --> 00:07:25,983 ولی بیا وانمود نکنیم که آدم مهربونی بود 72 00:07:28,067 --> 00:07:33,567 ،نه‌تنها از زیر یوغش جون سالم به در بردیم بلکه به یه جایگاهی رسیدیم 73 00:07:38,400 --> 00:07:43,775 پیشنهاد می‌کنم با ازدواج‌مون پیوندمون رو قوی‌تر کنیم 74 00:07:43,858 --> 00:07:46,025 نظرت چیه؟ 75 00:07:55,108 --> 00:07:58,483 به پیشنهادم فکر کن 76 00:08:19,400 --> 00:08:21,650 چی می‌شه درباره جناب ناگاکادو گفت؟ 77 00:08:21,733 --> 00:08:23,858 خیلی دوست داشت پدرش رو از خودش راضی نگه داره 78 00:08:25,400 --> 00:08:30,192 کلی داستان‌های طولانی بلد بود که هیچ‌کدوم عاقبتی نداشتن 79 00:08:34,025 --> 00:08:38,483 یه‌بار از درخت افتاد پایین و دستش شکست 80 00:08:39,400 --> 00:08:42,942 تا چند روز به هیچ‌کس نگفت 81 00:08:43,608 --> 00:08:45,275 تا بقیه فکر کنن که شجاعه 82 00:08:49,817 --> 00:08:52,817 واقعا جیگر داشت 83 00:08:54,108 --> 00:08:56,691 ...در عین حال 84 00:08:56,692 --> 00:08:58,650 ...خیلی بی پروا 85 00:08:59,108 --> 00:09:01,483 و مایه‌ی آبرو ریزی بود 86 00:09:06,150 --> 00:09:07,233 ...اگه اجازه هست 87 00:09:09,942 --> 00:09:16,192 باید بگم باور اینکه دیگه جنابِ ناگاکادو بین‌مون نیست خیلی سخته 88 00:09:20,567 --> 00:09:25,817 اگه می‌دید که یادش رو ...گرامی نگه داشتیم 89 00:09:25,900 --> 00:09:28,025 حسابی خوشش می‌اومد 90 00:09:37,150 --> 00:09:38,567 ولی نیست که ببینه 91 00:09:44,692 --> 00:09:46,941 چون سرورمون تصمیم گرفته ...که تسلیم بشه 92 00:09:46,942 --> 00:09:50,400 و شکم خودش رو جلوی اون ایشیدوی افعی، تیکه پاره کنه 93 00:09:51,275 --> 00:09:54,400 ناگاکادو هیچ‌جوره زیر بارِ همچین خفتی نمی‌رفت 94 00:09:55,775 --> 00:09:57,733 شاید بی پروا بوده باشه 95 00:09:59,067 --> 00:10:02,691 ...ولی زندگیش رو 96 00:10:02,692 --> 00:10:04,817 ...وقف یه چیزی کرده بود 97 00:10:06,275 --> 00:10:07,733 اسم اربابش 98 00:10:08,025 --> 00:10:09,067 حاکم توراناگا 99 00:10:28,900 --> 00:10:31,775 توی مراسم ترحیم پسر خودش ...حضور پیدا نکرده 100 00:10:32,775 --> 00:10:37,733 بهم گفتن حاکم توراناگا ...طی سفرش، خیلی مریض شده 101 00:10:37,817 --> 00:10:40,900 پس تو هم ندیدیش؟ 102 00:10:42,400 --> 00:10:44,567 ...در رابطه با سخنرانی برادرزاده‌م باید بگم 103 00:10:44,942 --> 00:10:48,858 درسته که کم سن و ساله ولی درباره خیلی چیزها درست می‌گه 104 00:10:51,317 --> 00:10:55,358 ببین چطوری ژنرال‌های ادو به نشانه اعتراض، زره‌هاشون رو پوشیدن 105 00:10:55,692 --> 00:10:57,817 خیلی‌ها هنوز تسلیم نشدن 106 00:10:58,900 --> 00:11:02,900 چرا با تفنگ‌ها و توپ‌هامون به اوساکا لشکرکشی نکنیم؟ 107 00:11:04,275 --> 00:11:07,942 تنهایی باید بری اوساکا 108 00:11:09,567 --> 00:11:13,691 ...یکی از شروط تسلیم شدن‌مون 109 00:11:13,692 --> 00:11:18,108 اینه که بری اوساکا و تفنگ‌ها و توپ‌هامون رو تحویلش بدی 110 00:12:32,275 --> 00:12:35,316 پدربزرگش بایستی حسابی بهش افتخار بکنه 111 00:12:35,317 --> 00:12:39,525 امیدوارم همین‌طور باشه 112 00:12:40,025 --> 00:12:41,399 ...حاکم توراناگا، نوه‌ش 113 00:12:41,400 --> 00:12:43,775 به‌دنیا اومده، بعد هنوز نیومده ببینتش؟ 114 00:12:44,358 --> 00:12:48,192 شنیدم از وقتی برگشته حالش مساعد نبوده 115 00:13:02,275 --> 00:13:05,608 خبری از خواهرت توی اوساکا نشده؟ 116 00:13:07,192 --> 00:13:08,817 فقط یه نامه رسمی ازش به دستم رسید 117 00:13:09,608 --> 00:13:12,441 بهم تضمین داد که بعد از تسلیم شدن حاکم توراناگا 118 00:13:12,442 --> 00:13:15,816 به خانواده‌م رحم می‌کنن 119 00:13:15,817 --> 00:13:17,192 به جز اون چیزی نگفت 120 00:13:19,275 --> 00:13:22,942 خودت بانو اوشیبا رو می‌شناسی دیگه 121 00:13:24,108 --> 00:13:29,192 هرکدوم‌مون به نحو خودش برای بقا می‌جنگه 122 00:13:32,108 --> 00:13:36,400 اون با مخفی شدن برای بقاش می‌جنگه 123 00:13:41,942 --> 00:13:42,942 حاکم بونتارو 124 00:13:42,983 --> 00:13:45,608 به ادو خوش اومدید 125 00:13:45,983 --> 00:13:48,525 خوش‌حالم که برگشتم، بانو رین 126 00:13:51,442 --> 00:13:54,442 حاکم توراناگا می‌خواد امروز عصر ببینت‌تون 127 00:13:56,317 --> 00:13:57,525 متوجه‌م 128 00:14:03,525 --> 00:14:04,692 تنهاتون می‌ذارم 129 00:14:05,608 --> 00:14:06,608 لطفا بمونید 130 00:14:07,067 --> 00:14:08,983 قصد مزاحمت نداشتم 131 00:14:11,983 --> 00:14:15,024 شرایط سختی داری 132 00:14:15,025 --> 00:14:19,067 واسه همین می‌خوام برای همسرم چای آماده کنم. نظرت چیه؟ 133 00:14:22,442 --> 00:14:23,692 می‌پذیرم 134 00:14:37,750 --> 00:14:41,458 ما که دیروز بهت هیزم دادیم 135 00:14:41,875 --> 00:14:44,957 متوجه‌م، ولی هیزم نمی‌خوام 136 00:14:44,958 --> 00:14:47,792 ...دنبالِ 137 00:14:48,375 --> 00:14:53,041 دوستم هیزم بیش‌تری می‌خواد 138 00:14:53,042 --> 00:14:55,708 لطفا گستاخیِ این بربر رو به بزرگی خودتون ببخشید 139 00:14:56,417 --> 00:14:58,976 ممنون که لطف کردی و خواستی ترجمه کنی، پدر 140 00:14:59,000 --> 00:15:00,000 ولی اشتباه متوجه شدی 141 00:15:00,292 --> 00:15:03,500 .زغال چوب می‌خوام حرارت بهتری داره 142 00:15:06,458 --> 00:15:08,958 بایستی بگم که تحت تاثیر قرار گرفتم 143 00:15:09,583 --> 00:15:11,208 خوب خودت رو با شرایط اینجا وفق دادی 144 00:15:12,250 --> 00:15:13,583 ممنون، پدر 145 00:15:14,125 --> 00:15:16,250 .امشب نیلوفر آبی رو می‌خوام لطفا 146 00:15:17,417 --> 00:15:19,167 هرچند کاتولیک‌ها رو توی تموم 147 00:15:19,250 --> 00:15:20,917 گوشه کنارهای این کشور می‌بینم 148 00:15:21,792 --> 00:15:23,083 درست مثل سوسک 149 00:15:24,167 --> 00:15:26,292 به‌خاطر تو نیومدم به ادو 150 00:15:26,375 --> 00:15:28,583 با حاکم توراناگا، کار فوری دارم 151 00:15:29,708 --> 00:15:31,875 عجیبه که اینجا داری زندگی می‌کنی 152 00:15:32,417 --> 00:15:37,292 معمولا یک هاتاموتو در محوطه کاخ حاکمش، زندگی می‌کنه 153 00:15:38,542 --> 00:15:42,292 حالا که آزادت کرده برنامه‌ت چیه؟ 154 00:15:43,833 --> 00:15:46,042 واسه شروع؛ می‌خوام دوباره برم پیش خدمه‌م 155 00:15:47,167 --> 00:15:48,792 دوباره سوار کشتیم بشم 156 00:15:50,083 --> 00:15:53,042 بعدش یه سر به اون کشتی سیاه معروفی که آوازه‌ش به گوشم خورده بزنم 157 00:15:55,000 --> 00:15:59,917 بگو ببینم، با همین لباس می‌خوای بری پیش افرادت؟ 158 00:16:04,000 --> 00:16:05,083 آره 159 00:16:07,750 --> 00:16:09,083 همین قصد رو دارم 160 00:16:10,750 --> 00:16:11,750 ممنون پدر 161 00:16:24,667 --> 00:16:26,125 بانو ماریا 162 00:16:28,125 --> 00:16:30,042 خوش‌حالم که در امانید 163 00:16:31,042 --> 00:16:33,125 ای‌کاش اوضاع بهتر بود 164 00:16:33,917 --> 00:16:35,042 حاکم چطوره؟ 165 00:16:35,625 --> 00:16:37,833 از وقتی برگشتیم شهر ندیدمش 166 00:17:07,875 --> 00:17:12,458 به گوش‌تون رسیده که حاکم ایشیدو هیئت رو تسلیم میل خودش کرده 167 00:17:13,375 --> 00:17:14,375 معلومه که می‌دونیم 168 00:17:15,000 --> 00:17:18,542 ...قراری که توی کشتی سیاه گذاشتیم 169 00:17:18,875 --> 00:17:21,166 کلیسامون برای پایبند بودن بهش تمام تلاشش رو کرده 170 00:17:21,167 --> 00:17:23,249 ولی حاکمان کیاما و اونو 171 00:17:23,250 --> 00:17:26,583 از جنبش شما حمایت نخواهند کرد 172 00:17:32,083 --> 00:17:34,250 ...اومدی چیزهایی رو بهم بگی 173 00:17:34,958 --> 00:17:37,667 که جاسوس‌هام از قبل بهم گفتن؟ 174 00:17:39,792 --> 00:17:40,792 ماریکو 175 00:17:40,958 --> 00:17:43,708 از این به بعد، حرف‌های این کشیش رو ترجمه می‌کنی 176 00:17:44,333 --> 00:17:47,333 چرا که کلیسا دیگه هم‌پیمان‌مون نیست 177 00:17:48,083 --> 00:17:52,292 و برای صحبت کردنش به زبان ما اعتمادی بهش نیست 178 00:17:52,958 --> 00:17:55,167 ...سرورم، اگه می‌شه 179 00:18:00,875 --> 00:18:03,333 کلیسا من رو به همچین ماموریتی نفرستاد، سرورم 180 00:18:03,417 --> 00:18:04,708 خودم اومدم 181 00:18:05,333 --> 00:18:09,125 جناب سوجی می‌گه که ...به دستور کلیسا نیومده 182 00:18:09,542 --> 00:18:13,667 می‌دونم دوران شوم و وحشتناکیه و خیلی‌ها توی ادو، قطع امید کردن 183 00:18:13,750 --> 00:18:15,833 ولی من نه 184 00:18:16,833 --> 00:18:20,083 بانو اوشیبا، حاکم ایشیدو رو با حیله، علیه شما شورونده 185 00:18:20,167 --> 00:18:22,083 و نمی‌دونم چرا از دست‌تون عصبانیه 186 00:18:22,167 --> 00:18:25,749 با اینکه اوشیبا، دلیلی برای دشمنی با شما نداره 187 00:18:25,750 --> 00:18:28,583 اما اختیار ایشیدو دستشه 188 00:18:29,250 --> 00:18:34,167 نمی‌تونم نفرتی که ازم داره رو برطرف کنم 189 00:18:35,042 --> 00:18:36,917 برخلاف ایشیدو، شما ولیعهد رو دوست دارید 190 00:18:38,000 --> 00:18:39,833 اگه با مادرش، هم‌پیمان بشید 191 00:18:39,917 --> 00:18:42,083 فرصت مقابله ولیعهد با ایشیدو رو فراهم می‌کنه 192 00:18:42,292 --> 00:18:45,667 معتقده که می‌تونید با اوشیبا متحد بشید 193 00:18:46,583 --> 00:18:48,667 نظرت چیه؟ 194 00:18:49,917 --> 00:18:52,375 می‌خواید نظرات من رو بشنوید؟ 195 00:18:52,667 --> 00:18:53,667 بله 196 00:18:54,917 --> 00:19:00,375 سوجی راست می‌گه 197 00:19:00,833 --> 00:19:01,833 چرا؟ 198 00:19:02,292 --> 00:19:05,166 اوساکا دشمن ما نیست 199 00:19:05,167 --> 00:19:06,583 ایشیدو دشمن‌مونه 200 00:19:08,375 --> 00:19:11,624 اگه با بانو اوشیبا متحد بشیم 201 00:19:11,625 --> 00:19:14,500 تنها راه ایشیدو برای رسیدن به قدرت، از بین می‌ره 202 00:19:15,125 --> 00:19:20,042 چرا که ارتش ولیعهد، با ما هم‌پیمان خواهند بود 203 00:19:22,917 --> 00:19:27,083 یه زمانی باهاش دوست بودی 204 00:19:27,917 --> 00:19:29,458 به‌نظرت امکانش هست که 205 00:19:29,542 --> 00:19:35,417 اوشیبا با من هم‌پیمان بشه؟ 206 00:19:37,875 --> 00:19:43,332 بعید می‌دونم شما دشمنش باشید 207 00:19:43,333 --> 00:19:47,625 به‌نظرم ترس، تنها دشمنشه 208 00:19:50,667 --> 00:19:55,625 ولی خب برای چال کردن سرم لحظه‌شماری می‌کنه 209 00:19:57,792 --> 00:19:58,792 چیه؟ 210 00:19:59,250 --> 00:20:00,250 حرفت رو بزن 211 00:20:00,958 --> 00:20:06,499 رنگ شکست به رخسارتون نشسته 212 00:20:06,500 --> 00:20:08,375 سرورم، از شما بعیده 213 00:20:11,708 --> 00:20:13,000 ...من 214 00:20:14,875 --> 00:20:17,875 پیروزی در این جنگ ...بهای سنگینی داره 215 00:20:20,167 --> 00:20:21,792 واسه همین، یک شکستِ کم‌هزینه رو انتخاب می‌کنم 216 00:20:22,458 --> 00:20:24,416 پس دارید از کسانی قطع امید می‌کنید 217 00:20:24,417 --> 00:20:26,832 که هیچ‌وقت از شما قطع امید نمی‌کنن 218 00:20:26,833 --> 00:20:27,833 خاموش باش 219 00:20:29,833 --> 00:20:32,583 کسی ازت توصیه نخواسته 220 00:20:33,833 --> 00:20:36,125 خراجگزارانم رو واسه فردا احضار کن 221 00:20:36,333 --> 00:20:39,667 شنیدم می‌خوان از دستورم سرپیچی کنن 222 00:20:41,583 --> 00:20:44,833 توی مراسم ترحیم پسرم زره به تن کردن 223 00:20:45,375 --> 00:20:46,208 ...سرورم 224 00:20:46,209 --> 00:20:47,708 پسرم مُرده 225 00:20:48,292 --> 00:20:49,875 ...نمی‌ذارم بیش‌تر از این 226 00:20:51,292 --> 00:20:52,958 خون و خونریزی راه بیفته 227 00:20:56,167 --> 00:21:00,000 ...می‌خوام کتباً تعهد بدن 228 00:21:01,667 --> 00:21:03,917 که من رو تحویل خواهند داد 229 00:21:22,500 --> 00:21:27,417 به کشیشه بگو ازش ممنونم که قصد داشت سرنوشتم رو عوض کنه 230 00:21:28,500 --> 00:21:31,167 ...از اونجایی که سر قولش مونده 231 00:21:32,667 --> 00:21:34,542 من هم سر قولم می‌مونم 232 00:21:35,333 --> 00:21:39,667 می‌تونه یه کلیسای جدید توی ادو بسازه 233 00:21:40,417 --> 00:21:41,537 زمینش رو گذاشتیم کنار 234 00:21:43,333 --> 00:21:45,083 فقط یک درخواست دارم 235 00:21:45,958 --> 00:21:51,500 می‌خوام بره اوساکا و بهشون بگه که اینجا چی دیده 236 00:21:53,333 --> 00:21:58,417 بگه تنها چیزی که می‌خوام یک مرگ آرومه 237 00:22:13,958 --> 00:22:17,208 قصد جنگیدن داره 238 00:22:17,583 --> 00:22:19,542 از کجا می‌دونی؟ 239 00:22:20,125 --> 00:22:22,000 چون سرورمون فرستادش اوساکا 240 00:22:22,667 --> 00:22:24,333 تا یه پیغامی رو برسونه 241 00:22:53,500 --> 00:22:58,083 [ زیبایی طبیعت ] 242 00:23:29,083 --> 00:23:31,042 زمستون رو به اتمامه 243 00:23:32,250 --> 00:23:33,250 درسته 244 00:23:38,042 --> 00:23:40,541 ...عطر آلو 245 00:23:40,542 --> 00:23:42,499 از برگ‌ها و شکوفه‌ها جدا شده 246 00:23:42,500 --> 00:23:44,292 و توی فضا پخش می‌شه 247 00:23:46,625 --> 00:23:48,667 ...به فضایی فکر می‌کنم 248 00:23:50,542 --> 00:23:52,583 که بادها بوی جدا شده رو ازش انتقال می‌دن 249 00:23:54,000 --> 00:23:55,583 چای می‌خوری؟ 250 00:23:58,375 --> 00:24:00,625 باعث افتخارمه 251 00:25:41,167 --> 00:25:43,917 عملکردت فوق العاده بود 252 00:25:46,500 --> 00:25:48,958 فقط به‌خاطر تو بود 253 00:25:58,375 --> 00:26:00,207 ...برخلاف حرف‌های پدرم 254 00:26:00,208 --> 00:26:02,667 به‌نظرم داریم می‌ریم اوساکا که بمیریم 255 00:26:04,292 --> 00:26:09,208 شاید واسه همینه که این چای این‌قدر ارزشمنده 256 00:26:13,167 --> 00:26:15,333 روزهای اول رابطه‌مون رو یادمه 257 00:26:20,208 --> 00:26:22,750 دل‌مون خوش بود 258 00:26:25,708 --> 00:26:27,917 چیز زیادی از اون روزها یادم نیست 259 00:26:30,458 --> 00:26:34,333 هنوز شیفته‌ی آنجینی؟ 260 00:26:47,542 --> 00:26:52,333 بیا امشب به استقبال مرگ بریم 261 00:27:00,583 --> 00:27:05,750 می‌‌خوام بالاخره امشب بهت عطاش کنم 262 00:27:07,083 --> 00:27:10,792 ...در اعتراض به تسلیم شدن سرورمون 263 00:27:11,792 --> 00:27:13,583 بیا باهم به استقبال مرگ بریم 264 00:27:15,250 --> 00:27:18,250 بیا به عنوان زن و شوهر پا به ورطه بذاریم 265 00:27:26,000 --> 00:27:29,125 حتی الان هم نمی‌فهمی 266 00:27:31,667 --> 00:27:34,458 ...چیزی که ازم دریغ کردی 267 00:27:35,833 --> 00:27:37,542 مرگ نبود 268 00:27:40,250 --> 00:27:45,667 مهیا کردن زندگی‌ای بود که تو نمی‌تونستی مهیاش کنی 269 00:27:48,125 --> 00:27:51,708 و ترجیح می‌دم هزار سال زندگی کنم 270 00:27:53,917 --> 00:27:57,542 تا اینکه اینجوری باهات بمیرم 271 00:28:50,175 --> 00:28:53,007 افرادت توی میخونه جا خشک کردن 272 00:28:53,008 --> 00:28:57,175 طی چند ماه، تمام ساکی‌های این منطقه رو خوردن 273 00:28:57,592 --> 00:29:00,842 خوش‌حال می‌شیم اگه زودتر برن 274 00:29:06,217 --> 00:29:07,883 منظورم همه‌شونه 275 00:29:24,050 --> 00:29:26,010 بوی «بیلینگزگیت» در زمان مد میاد 276 00:29:29,467 --> 00:29:32,133 بی‌خیال، چی شده؟ بیا خوشگله 277 00:29:32,217 --> 00:29:33,967 تو جنده‌ی خوبِ خودمی 278 00:29:38,092 --> 00:29:39,342 برگرد 279 00:29:39,425 --> 00:29:42,217 برگرد خوشگله 280 00:29:47,217 --> 00:29:48,217 ملوان؟ 281 00:29:50,175 --> 00:29:52,508 جان بلک‌تورن، خودتی؟ 282 00:29:55,383 --> 00:29:56,592 سلام، سالومون 283 00:29:57,592 --> 00:29:58,592 حالت چطوره؟ 284 00:30:00,342 --> 00:30:01,800 فکر می‌کردیم مُردی 285 00:30:04,467 --> 00:30:06,050 چند نفرمون باقی مونده؟ 286 00:30:06,133 --> 00:30:08,592 شیش. به سختی دوام آوردیم 287 00:30:10,050 --> 00:30:11,050 صحیح 288 00:30:15,050 --> 00:30:18,383 ...خب، بهم اجازه دادن 289 00:30:19,008 --> 00:30:21,050 تا ببرم‌تون توی اراسموس 290 00:30:21,133 --> 00:30:23,508 چندتا رفیق و یه خدمه دارم که می‌تونیم تعلیم بدیم 291 00:30:23,592 --> 00:30:26,133 به چندتاشون، آموزش استفاده از توپ رو دادم 292 00:30:26,217 --> 00:30:27,925 که چی کار کنن؟ 293 00:30:28,008 --> 00:30:29,008 ...تا کمک‌مون کنن 294 00:30:30,342 --> 00:30:31,342 بریم خونه 295 00:30:35,758 --> 00:30:36,967 نه 296 00:30:42,175 --> 00:30:46,758 ملوان‌مون می‌خواد این دفعه کجا ببرت‌مون؟ 297 00:30:48,008 --> 00:30:52,800 آفریقا؟ یا می‌خواد برمون گردونه پیش آمریکایی‌ها؟ 298 00:30:53,383 --> 00:30:56,842 ملوان، حالا که اومدی یه چیزی رو بهم بگو 299 00:30:58,175 --> 00:31:00,467 وقتی سانتا ماریا رو ترک کردیم 300 00:31:01,383 --> 00:31:04,800 واقعا کشتی‌های اسپانیایی در شمال و جنوب‌مون بودن؟ 301 00:31:04,883 --> 00:31:06,258 مجبور بودیم بیایم اینجا؟ 302 00:31:08,925 --> 00:31:13,467 اصلا دوست ندارم به این فکر کنم که به‌خاطر جاه‌طلبی ملوان‌مون 303 00:31:13,550 --> 00:31:16,925 چند ماه از عمرمون رو هدر دادیم 304 00:31:17,550 --> 00:31:21,758 اولین انگلیسی‌ای که از تنگه رد می‌شه و آماده تاریخ‌سازیه 305 00:31:23,467 --> 00:31:24,467 بهمون دستور داده شده بود 306 00:31:24,550 --> 00:31:26,550 .می‌تونستیم برگردیم خونه خودت هم این رو می‌دونی 307 00:31:26,633 --> 00:31:30,675 وقتی ناخدای ارشدمون خودکشی کرد دستورات‌مون ملغا شد 308 00:31:31,342 --> 00:31:33,092 ...اینکه الان اینجاییم 309 00:31:33,175 --> 00:31:35,425 و تلفاتی که دادیم به‌خاطر توئه 310 00:31:37,800 --> 00:31:39,300 خودم با بقیه بچه‌ها صحبت می‌کنم 311 00:31:39,383 --> 00:31:40,592 اول این لباس رو دربیار 312 00:31:40,675 --> 00:31:42,717 یه دستی به سر و روی کشتی می‌کشیم 313 00:31:42,800 --> 00:31:43,883 و افراد اضافه‌ای که 314 00:31:43,967 --> 00:31:45,807 لازم داریم رو بسپار به من - گفتم درش بیار - 315 00:31:50,758 --> 00:31:52,050 حرومزاده 316 00:32:16,425 --> 00:32:17,550 بریم 317 00:32:23,008 --> 00:32:25,758 ...بیا، حرومزاده 318 00:32:36,633 --> 00:32:40,675 بهش بگو درک می‌کنم که قبلا یه سری اختلافات داشتیم 319 00:32:42,342 --> 00:32:46,092 ولی حالا تصمیماتم محدود شدن 320 00:32:48,508 --> 00:32:51,148 می‌گه پشیمونه و گزینه‌ی آنچنانی‌ای نداره 321 00:32:51,258 --> 00:32:53,592 و از روی درماندگی اومده پیش‌تون 322 00:32:55,383 --> 00:32:57,758 چی می‌خواد؟ 323 00:32:59,092 --> 00:33:03,717 یه‌بار پیشنهاد دادم که برای حاکم توراناگا در جنگش خواهم جنگید 324 00:33:04,300 --> 00:33:06,425 حالا می‌خواد بمیره 325 00:33:07,008 --> 00:33:08,008 باشه 326 00:33:09,050 --> 00:33:09,883 سرنوشت 327 00:33:09,967 --> 00:33:12,383 حالا می‌‌خوام پیمان‌هایی ببندم 328 00:33:12,467 --> 00:33:15,467 که به لحاظ اقتصادی و استراتژیکی به این کشور کمک می‌کنه 329 00:33:15,550 --> 00:33:16,842 هنوز کشتیم رو دارم 330 00:33:17,425 --> 00:33:18,425 می‌تونم یه خدمه تعلیم بدم 331 00:33:18,508 --> 00:33:20,883 صرفا باید تحت یک بیرق جدید سفر کنم 332 00:33:20,967 --> 00:33:23,467 می‌خوای به نیابت از یابوشیگ سفر کنی؟ 333 00:33:23,550 --> 00:33:25,758 دلم نمی‌خواد، چون آدم عنیه 334 00:33:25,842 --> 00:33:27,967 .ولی با اینکه آدم عنیه، شجاع هم هست حقیقت همینه 335 00:33:28,050 --> 00:33:29,050 پس باید پیشنهادش رو مطرح کنم 336 00:33:30,050 --> 00:33:34,466 معتقده که به زودی سرورمون می‌میره 337 00:33:34,467 --> 00:33:38,008 و می‌خواد به نیابت از شما سفر کنه 338 00:33:39,092 --> 00:33:41,549 به‌نظرم از روی کم‌عقلی 339 00:33:41,550 --> 00:33:47,883 با خودش فکر کرده قصد ملحق شدن به حاکم توراناگا در اوساکا رو ندارید 340 00:33:48,342 --> 00:33:50,133 شرم‌آوره 341 00:33:57,175 --> 00:33:58,300 حق با برادرزاده‌امه 342 00:33:58,717 --> 00:33:59,967 رد می‌کنم 343 00:34:00,050 --> 00:34:02,758 جناب یابوشیگ، محترمانه پیشنهادت رو رد کرد 344 00:34:04,342 --> 00:34:08,300 اینکه آنجین فکر می‌کنه حاکم توراناگا قراره تسلیم بشه اشتباهه 345 00:34:09,800 --> 00:34:12,341 نمی‌دونم اون پیرمرد چه نقشه‌ای داره 346 00:34:12,342 --> 00:34:13,883 ولی قصد تسلیم شدن نداره 347 00:34:13,967 --> 00:34:16,342 حتی جناب یابوشیگ هم پای جناب توراناگا ایستاده 348 00:34:17,092 --> 00:34:20,092 فقط تو جا زدی - پس بذارید دوباره توضیح بدم - 349 00:34:20,175 --> 00:34:24,300 .خیانت، توضیحی نداره به‌خصوص خیانت به حاکمت 350 00:34:24,383 --> 00:34:27,633 .من دیگه مسئولیتی نسبت به اون ندارم این رو خودش واضح بهم گفت 351 00:34:27,717 --> 00:34:30,258 اگه اون هم جای من بود همین کار رو می‌کرد 352 00:34:43,342 --> 00:34:46,592 این سلاح، مال من نیست 353 00:34:48,342 --> 00:34:51,103 حقیقتش، اکثر مواقع از حمل کردنش شرمم میاد 354 00:34:51,967 --> 00:34:54,800 یه زمانی خودم رو گول زده بودم 355 00:34:54,883 --> 00:34:58,300 و فکر می‌کردم که یه روزی به اینجا تعلق خواهم داشتم 356 00:34:58,383 --> 00:35:00,717 ولی دیگه چنین فکری نمی‌کنم 357 00:35:03,592 --> 00:35:06,925 می‌گه خودش می‌دونه که به ژاپن تعلق نداره 358 00:35:07,883 --> 00:35:09,133 ...این رو گفتم که بگم 359 00:35:10,383 --> 00:35:11,383 ...ملت‌تون 360 00:35:12,883 --> 00:35:13,883 ...به‌نظر... 361 00:35:16,633 --> 00:35:17,883 عجیب میان... 362 00:35:19,383 --> 00:35:21,151 نمی‌دونم چه سرنوشتی خواهم داشت 363 00:35:21,175 --> 00:35:25,175 ولی می‌دونم که الان باید خودم مشخصش کنم 364 00:35:26,717 --> 00:35:31,633 می‌گه معتقده که چاره‌ای جز رقم زدن سرنوشتش نداره 365 00:35:31,717 --> 00:35:35,175 ...چند ماه که پیش روی پرتگاه 366 00:35:36,467 --> 00:35:39,508 ...دیدم داشتی می‌مردی... 367 00:35:42,133 --> 00:35:44,467 فهمیدم تو مردی هستی که اهمیت به دست گرفتن سرنوشت رو 368 00:35:44,550 --> 00:35:47,592 به خوبی درک می‌کنه 369 00:35:48,883 --> 00:35:52,924 زمانی رو یادشه که پایین پرتگاه در شرف مُردن بودید 370 00:35:52,925 --> 00:35:56,674 معتقده شما به اهمیت کنترل سرنوشت 371 00:35:56,675 --> 00:35:58,925 اشراف دارید 372 00:36:12,425 --> 00:36:16,633 ،بگو چون یک غریبه و بیگانه‌ست از اشتباهش چشم‌پوشی می‌کنم 373 00:36:17,967 --> 00:36:20,342 من هیچ‌وقت به حاکم‌مون خیانت نخواهم کرد 374 00:36:22,800 --> 00:36:27,508 ما به کاخ احضار شدیم تا مطیع بودن‌مون رو به صورت مکتوب، ثبت کنیم 375 00:36:27,592 --> 00:36:29,383 و من می‌خوام همین کار رو بکنم 376 00:36:31,300 --> 00:36:33,092 پیشنهادت رو رد کرد 377 00:36:33,175 --> 00:36:35,133 می‌گه خیانت به حاکم‌مونه 378 00:36:37,383 --> 00:36:40,008 می‌دونی، وقتی وفاداری شروع می‌شه دیگه پایانی نداره 379 00:36:41,508 --> 00:36:43,592 چون اون دیگه وفاداری نیست 380 00:36:45,425 --> 00:36:49,842 ولی وقتی بهت دستور خودکشی بدن وفاداری، خیلی سریع تبدیل به جنون می‌شه 381 00:36:52,800 --> 00:36:54,592 می‌خوای این هم ترجمه کنم؟ 382 00:36:56,508 --> 00:36:57,633 یا صرفا خطاب به من گفتی؟ 383 00:37:07,967 --> 00:37:10,092 درب اصلی، اینجا خواهد بود 384 00:37:12,800 --> 00:37:15,467 ...چای‌خونه‌م اینجا خواهد بود 385 00:37:16,175 --> 00:37:18,467 توی یک سرای جداگونه برای کیکو، اتاق می‌سازیم 386 00:37:19,925 --> 00:37:21,675 من اینجا چیزی نمی‌بینم 387 00:37:22,717 --> 00:37:25,800 ایده‌ایه که کل زندگیش توی ذهنش داشته 388 00:37:26,300 --> 00:37:30,425 بایستی رسیدن به آرزوش بعد از این همه مدت، لذت‌بخش باشه 389 00:37:31,383 --> 00:37:35,758 به‌خاطر زحمات تو به آرزوش رسیده 390 00:37:37,258 --> 00:37:39,050 ...خدمت به ارباب‌بانوم 391 00:37:40,133 --> 00:37:43,383 بزرگ‌ترین افتخارمه 392 00:37:46,550 --> 00:37:52,425 به‌نظرت امکانش هست که وفاداری یه زمانی زیان‌بخش بشه؟ 393 00:37:53,008 --> 00:37:54,383 یا حتی آسیب‌زا؟ 394 00:37:56,925 --> 00:37:58,342 نه 395 00:38:00,758 --> 00:38:06,717 دیگه نمی‌دونم برای چی دارم می‌جنگم 396 00:38:11,800 --> 00:38:14,758 ...اگه نگاه می‌کنی و چیزی نمی‌بینی 397 00:38:15,425 --> 00:38:18,675 پس باید با دقت نگاه کنی 398 00:38:25,508 --> 00:38:31,008 حاکم توراناگا خیلی سخاوتمند بوده که اینجا رو بهتون داده 399 00:38:31,967 --> 00:38:34,300 جزء بهترین نواحی شهره 400 00:38:35,300 --> 00:38:37,217 اونا کی‌ان اونور؟ 401 00:38:38,467 --> 00:38:40,383 همسایه‌هاتون 402 00:38:41,050 --> 00:38:44,008 بهم گفتن که روسپی‌ها هستن 403 00:38:46,467 --> 00:38:47,758 ...روسپی 404 00:39:09,867 --> 00:39:11,825 صبح به‌خیر بانو دایوین 405 00:39:12,533 --> 00:39:14,367 براتون چای و ماهیِ ...موردعلاقه‌تون رو آوردم 406 00:39:18,075 --> 00:39:19,492 یه نفر طبیب خبر کنه 407 00:39:29,158 --> 00:39:31,783 امروز صبح سکته کرده 408 00:39:32,367 --> 00:39:36,867 فقط می‌تونیم اسباب راحتیش رو مهیا کنیم 409 00:39:52,117 --> 00:39:57,450 می‌دونستم تو من رو دم مرگم، بدرقه می‌کنی 410 00:39:59,492 --> 00:40:04,075 ...تمام قوت و اندوهت 411 00:40:05,783 --> 00:40:08,367 بایستی این بازی‌ها رو تموم کنی 412 00:40:09,742 --> 00:40:12,700 بهم قول بده که گروگان‌ها رو آزاد می‌کنی 413 00:40:13,408 --> 00:40:15,950 ایشیدو از هیچ اومده و همچنان هیچ عددی نیست 414 00:40:22,367 --> 00:40:26,992 بانو دایوین، نظرت چیه بهت دارو بدیم تا دردت تسکین پیدا کنه؟ 415 00:40:46,408 --> 00:40:51,950 به پسرمون بگو که در سرزمین پاک ...دنبالم بگرده 416 00:40:56,700 --> 00:41:01,783 ...ببین چی درست کردم 417 00:42:17,950 --> 00:42:22,742 فردا، یابوشیگ اینجا رو به مقصد اوساکا ترک می‌کنه 418 00:42:23,492 --> 00:42:26,783 ...در کنار تحویل دادن سلاح‌هام به ایشیدو 419 00:42:28,075 --> 00:42:32,325 اسم اونایی که همراهم تسلیم می‌شن رو هم بهشون می‌ده 420 00:42:33,825 --> 00:42:39,617 ازتون می‌خوام این لیست رو امضا کنید 421 00:43:32,950 --> 00:43:33,950 ...سرورم 422 00:43:34,158 --> 00:43:38,700 سرورم، نمی‌تونیم چیزی که شبیه به یک حقه‌ست رو بپذیریم 423 00:43:39,200 --> 00:43:40,367 حقه‌ای درکار نیست 424 00:43:40,950 --> 00:43:42,492 ...عذر می‌خوام سرورم 425 00:43:42,575 --> 00:43:48,158 نمی‌تونیم در مسیر شکست همراه‌تون بیایم 426 00:43:49,908 --> 00:43:51,825 از وظیفه‌تون سرباز می‌زنید؟ 427 00:43:52,575 --> 00:43:55,449 وظیفه ما مشورت با شماست 428 00:43:55,450 --> 00:43:59,032 اگه در ادو بمونید، ایشیدو مجبور می‌شه تا در اینجا باهاتون بجنگه 429 00:43:59,033 --> 00:44:00,950 شهر رو نابود می‌کنه 430 00:44:01,617 --> 00:44:03,366 بذارید سعیش رو بکنه 431 00:44:03,367 --> 00:44:04,617 کدومش مهم‌تره؟ 432 00:44:05,367 --> 00:44:09,450 بقای قبیله‌مون یا بقای ژاپن؟ 433 00:44:12,450 --> 00:44:16,533 من تصمیمم رو گرفتم 434 00:44:23,575 --> 00:44:24,575 ...سرورم 435 00:44:26,283 --> 00:44:28,908 ...اگر نظرتون رو عوض نمی‌کنید 436 00:44:31,367 --> 00:44:32,700 ...پس من... 437 00:44:34,658 --> 00:44:36,158 درجا هاراکیری می‌کنم... 438 00:44:40,700 --> 00:44:44,158 یعنی همه‌تون به پیمانی که با من بستید شک دارید؟ 439 00:44:45,075 --> 00:44:48,450 خائنین فوراً اقرار کنن 440 00:44:49,033 --> 00:44:50,742 ...اگر خودتون رو تحویل بدید 441 00:44:51,575 --> 00:44:54,366 شمایید که به اجداد و میراث‌تون ...خیانت کردید 442 00:44:54,367 --> 00:44:55,408 خاموش باش 443 00:44:56,783 --> 00:45:00,617 این قضیه بین من و حاکم توراناگاست 444 00:45:02,700 --> 00:45:07,783 بین من و تنها رفیقم 445 00:45:11,700 --> 00:45:12,700 ...سرورم 446 00:45:14,283 --> 00:45:15,408 ...من 447 00:45:17,325 --> 00:45:22,658 از وقتی یک بچه شاشو بودید کنارتون ایستادم 448 00:45:24,367 --> 00:45:28,908 پس در اوساکا هم در کنارم بمیر 449 00:45:30,992 --> 00:45:36,825 دارید تموم چیزهایی که براش جنگیدیم رو دور می‌ندازید 450 00:45:51,533 --> 00:45:53,492 من تصمیمم رو گرفتم 451 00:45:54,742 --> 00:45:58,325 حالا تو باید تصمیمت رو بگیری 452 00:46:10,992 --> 00:46:17,492 پس به مرگ بی هدف اعتقاد دارید 453 00:46:23,575 --> 00:46:24,575 سرورم 454 00:46:25,450 --> 00:46:29,617 پیروان‌تون بیهوده می‌میرن 455 00:46:35,825 --> 00:46:37,117 پس بمیرید 456 00:46:43,283 --> 00:46:44,283 سرورم 457 00:46:44,825 --> 00:46:45,867 ...لطفا تمومش کنید 458 00:46:47,117 --> 00:46:49,200 تصمیم گرفته با من مخالفت کنه 459 00:46:52,992 --> 00:46:54,117 من از موضعم پایین نمیام 460 00:47:06,992 --> 00:47:08,283 ...حاکم توراناگا 461 00:47:14,408 --> 00:47:17,867 باهاتون خداحافظی می‌کنم 462 00:47:24,408 --> 00:47:30,367 بونتارو، شمشیرت رو بیار و در مرگ، دستیارم باش 463 00:47:50,867 --> 00:47:52,408 در مرگ‌تون، همراهی‌تون می‌کنم 464 00:47:53,908 --> 00:47:54,908 نه 465 00:47:58,117 --> 00:47:59,617 ...پدر 466 00:48:01,158 --> 00:48:02,492 ...لطفا 467 00:48:06,492 --> 00:48:07,992 باید زنده بمونی 468 00:48:09,617 --> 00:48:14,992 تو انکار شدن رو درک می‌کنی 469 00:48:18,992 --> 00:48:22,242 از سرورمون قطع امید نکن 470 00:48:23,367 --> 00:48:28,283 حتی با اینکه به‌نظر میاد از خودش قطع امید کرد 471 00:48:43,742 --> 00:48:45,325 حالا هم در مرگ، دستیارم باش 472 00:48:47,450 --> 00:48:48,450 حاکم توراناگا 473 00:48:49,200 --> 00:48:50,950 این کار دیوانگیه 474 00:48:51,658 --> 00:48:52,992 جلوشون رو بگیر 475 00:49:01,575 --> 00:49:02,700 ...من رو ببخشید 476 00:49:56,617 --> 00:49:57,992 عذرخواهی می‌کنم 477 00:50:02,533 --> 00:50:06,617 با اتفاق امروز مخالفی؟ 478 00:50:07,242 --> 00:50:10,158 امروز، همه‌مون فقدان بزرگی رو تجربه کردیم 479 00:50:11,325 --> 00:50:14,492 با مخالفت، زخم‌مون رو عمیق‌تر نمی‌کنم 480 00:50:19,242 --> 00:50:21,907 صدای اصابت بارون ...به برگ درختان رو 481 00:50:21,908 --> 00:50:23,992 می‌شه شنید 482 00:50:26,450 --> 00:50:30,032 ...همچنان اشکِ 483 00:50:30,033 --> 00:50:32,325 شبنم‌مانندم بر روی آستینم، ظریف‌تره 484 00:50:32,408 --> 00:50:34,617 حتی در وقت بهار 485 00:50:37,158 --> 00:50:39,575 ...صبر درخت کاج 486 00:50:41,242 --> 00:50:43,117 هیچ‌وقت توی زمستون لبریز نمی‌شه 487 00:50:44,408 --> 00:50:46,450 ...اگه می‌تونستم کلمات رو 488 00:50:47,700 --> 00:50:50,158 مثل گل و برگ، پخش کنم 489 00:50:51,658 --> 00:50:53,825 اشعارم عجب آتیشی درست می‌کردن 490 00:50:55,992 --> 00:50:58,575 در برابرت کم آوردم، ماریکو 491 00:51:02,033 --> 00:51:07,075 همیشه شعرهای بهتری می‌سرایی 492 00:51:08,450 --> 00:51:09,742 ...بگو ببینم 493 00:51:12,200 --> 00:51:15,075 آنجین رفته سراغ یابوشیگ یا هنوز نرفته؟ 494 00:51:16,617 --> 00:51:17,617 رفته 495 00:51:19,450 --> 00:51:21,783 ولی جناب یابوشیگ مخالفت کرد 496 00:51:26,200 --> 00:51:31,325 بعد از قضیه امروز نظرش عوض می‌شه 497 00:51:32,533 --> 00:51:37,117 کاری که هیروماتسو کرد باعث عوض شدن نظرش می‌شه 498 00:51:39,742 --> 00:51:42,158 آنجین و یابوشیگ، جفت‌شون مثل پرنده طرلان می‌مونن 499 00:51:44,533 --> 00:51:49,075 کوته‌بال و قابل پیش‌بینی هستن 500 00:51:50,533 --> 00:51:51,533 ...پس 501 00:51:53,617 --> 00:51:54,867 ...جناب هیروماتسو 502 00:51:59,325 --> 00:52:00,908 ...هیروماتسو 503 00:52:04,575 --> 00:52:07,117 ...دوست قدیمیم 504 00:52:11,867 --> 00:52:15,283 به‌خوبی از وظیفه‌ش آگاه بود 505 00:52:17,200 --> 00:52:21,325 اوساکا باید باور کنه که واقعا شکست رو پذیرفتم 506 00:52:26,450 --> 00:52:31,408 حالا برای ایفای نقشت آماده‌ای؟ 507 00:52:39,325 --> 00:52:41,200 آماده‌م 508 00:53:30,750 --> 00:53:31,750 عجله کنید 509 00:53:32,792 --> 00:53:33,833 زود باشید 510 00:53:35,167 --> 00:53:36,167 چی کار می‌کنید؟ 511 00:53:36,667 --> 00:53:37,667 زود باشید 512 00:53:38,667 --> 00:53:40,042 آره 513 00:53:40,125 --> 00:53:45,458 اگه حاکم توراناگا بفهمه که ...با آنجین متحد شدید 514 00:53:46,042 --> 00:53:48,208 به‌خاطر یه مرد روانی خودم رو به کشتن نمی‌دم 515 00:53:49,083 --> 00:53:51,333 ولی آنجین خطرناکه 516 00:53:52,708 --> 00:53:53,708 عمو 517 00:53:54,167 --> 00:53:55,167 چی می‌خوای؟ 518 00:54:00,667 --> 00:54:01,917 مواظب خودت باش 519 00:54:15,292 --> 00:54:18,541 ...حرفی که اون روز زدی 520 00:54:18,542 --> 00:54:21,250 برام خیلی با ارزش بود 521 00:54:25,083 --> 00:54:26,125 متحدیم 522 00:54:26,792 --> 00:54:28,041 ...من 523 00:54:28,042 --> 00:54:29,042 و تو 524 00:54:29,875 --> 00:54:31,708 متحدیم 525 00:54:31,792 --> 00:54:32,792 متحد 526 00:54:32,958 --> 00:54:34,083 متحدیم 527 00:54:42,917 --> 00:54:44,117 یه نفر داره میاد 528 00:54:55,083 --> 00:55:00,042 حاکم توراناگا دستور دادن تا همراه‌تون به اوساکا برم 529 00:55:34,526 --> 00:55:45,637 «مترجم: علیرضا نورزاده» ::. MrLightborn11 .:: 530 00:55:54,250 --> 00:55:55,750 ممنون پسرم 531 00:55:56,583 --> 00:55:58,833 برام وقت خریدی 532 00:56:02,125 --> 00:56:03,250 هدرش نمی‌دم 533 00:56:08,667 --> 00:56:11,958 از تو و هیروماتسو، متشکرم 534 00:56:15,667 --> 00:56:17,333 هدرش نمی‌دم 535 00:56:19,144 --> 00:56:52,144 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::.