1 00:00:00,517 --> 00:00:01,608 پارتی‌مارتی موقوف 2 00:00:01,693 --> 00:00:02,911 تو کابینت وِیفر هست 3 00:00:02,995 --> 00:00:04,477 و یه شمارۀ اضطراری هم روی یخچال گذاشتم 4 00:00:04,561 --> 00:00:05,740 باشه، باشه صبر کن، چی گفتی؟ 5 00:00:05,825 --> 00:00:08,343 شمارۀ اضطراری روی یخچال گذاشتی؟ یعنی چی اصلاً؟ 6 00:00:08,428 --> 00:00:10,092 راستش، خودمم نمی‌دونم 7 00:00:10,176 --> 00:00:11,833 انقدر از این فیلمـا دیدم که با رفتنِ مامان‌وباباها شروع می‌شه 8 00:00:11,917 --> 00:00:13,269 که ناخودآگاه از دهنم پرید 9 00:00:13,353 --> 00:00:14,662 مطمئنی نمی‌خوای باهامون بیای؟ 10 00:00:14,746 --> 00:00:15,920 نه شما.. شما برید 11 00:00:16,005 --> 00:00:17,530 من هزارتا کار دارم که هِی عقب انداختم‌شون 12 00:00:17,614 --> 00:00:19,231 ریک، مطمئنی؟ می‌دونم که کشتی تفریحی 13 00:00:19,315 --> 00:00:20,842 ،روی کاغذ مثل ماجراجویی نیست 14 00:00:20,926 --> 00:00:21,973 ولی خب چی هست؟ 15 00:00:22,057 --> 00:00:23,279 کاغذه دیگه 16 00:00:23,363 --> 00:00:24,819 ،مورتی، من هِی می‌خوام پُز ندم 17 00:00:24,903 --> 00:00:26,282 ولی همین که شما برید، احتمالِ 18 00:00:26,366 --> 00:00:28,093 «یه سناریوی «ریک خیارشوری به‌شدت میره بالا 19 00:00:28,178 --> 00:00:29,437 خدافظ دیگه - باشه، خدافظ - 20 00:00:29,521 --> 00:00:30,678 خداحافظ 21 00:00:41,903 --> 00:00:44,084 زیر لیوانیِ یونی فعال شد 22 00:00:46,201 --> 00:00:47,520 خب. بیارش بیرون 23 00:00:47,604 --> 00:00:51,498 آغاز دنبالۀ جوان‌سازیِ صمیمی‌ترین رفیق 24 00:00:51,583 --> 00:00:52,960 جانم؟ من این اسمـو روش گذاشتم؟ 25 00:00:53,045 --> 00:00:54,810 دنباله بی‌نام بود 26 00:00:54,895 --> 00:00:57,118 مایلید چه نامی برای آن بگذارید؟ 27 00:00:57,203 --> 00:00:58,661 مکث شناسایی شد 28 00:00:58,746 --> 00:01:01,162 «درجۀ جاذبۀ مکث: «سنگین 29 00:01:01,247 --> 00:01:03,070 در حال نزدیک‌شدن به مکث بارداری 30 00:01:03,155 --> 00:01:05,959 ..با شمارۀ 5.. 4 - ای خدایا - 31 00:01:06,221 --> 00:01:16,221 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 32 00:01:16,300 --> 00:01:23,300 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 33 00:01:25,637 --> 00:01:38,171 :تــرجــمــه »» ســـــروش و رضـا کارگـران «« :.:.: greatR & SuRouSH_AbG :.:.: 34 00:01:38,425 --> 00:01:39,839 !اَه 35 00:01:40,925 --> 00:01:43,057 خیله‌خب، داداش به این فاضلاب خوش‌برگشتی 36 00:01:47,003 --> 00:01:48,320 مشکل کجاست؟ 37 00:01:48,404 --> 00:01:49,401 در حال پردازش 38 00:01:49,486 --> 00:01:50,844 نبودِ یک شیء 39 00:01:50,929 --> 00:01:51,979 در ذهن 40 00:01:52,094 --> 00:01:53,229 نبودِ چی؟ 41 00:01:53,314 --> 00:01:54,449 ذهن 42 00:01:54,534 --> 00:01:55,849 کلافگی: پیش‌بینی شد 43 00:01:55,934 --> 00:01:57,373 میل به زندگی: زیاد 44 00:01:57,457 --> 00:02:00,347 توضیحات: آغاز شد - !انقدر لاس نزن - 45 00:02:00,432 --> 00:02:02,230 ذهن سوژه درونِ 46 00:02:02,315 --> 00:02:06,148 ذهن سوژه، به دستِ ذهن سوژه جابه‌جا شد 47 00:02:06,248 --> 00:02:08,941 میل به زندگی: زیاد بندۀ شما: هستم 48 00:02:09,026 --> 00:02:11,866 امکان معامله وجود دارد ارضای جنسی امکان‌پذیر است 49 00:02:11,950 --> 00:02:13,440 ببینم الان پیشنهاد دادی واسه‌م ساک بزنی؟ 50 00:02:13,525 --> 00:02:14,790 میل به زندگی: بسیار زیاد 51 00:02:14,875 --> 00:02:16,654 وقتی این داره می‌میره که نمیام تو رو بُکشم 52 00:02:16,738 --> 00:02:17,839 خودتـو جمع کن 53 00:02:17,924 --> 00:02:19,886 چطوری یه ذهن می‌تونه داخل خودش، خودشـو مخفی کنه؟ 54 00:02:19,971 --> 00:02:23,006 ...پیشنهاد: ورود ذهن هشیار 55 00:02:23,091 --> 00:02:25,261 به ناخودآگاه باشه. میرم داخل 56 00:02:25,346 --> 00:02:27,315 پیشنهاد: وارد نشوید 57 00:02:27,400 --> 00:02:28,167 راه حل؟ 58 00:02:28,252 --> 00:02:29,865 هدف: سوژه‌ی موازی 59 00:02:29,950 --> 00:02:31,407 آره آره، برم یه خط زمانیِ دیگه 60 00:02:31,491 --> 00:02:33,235 و مناسب‌ترین نسخه از رفیق‌مـو بردارم بیارم 61 00:02:33,319 --> 00:02:34,432 این‌طوری نمی‌شه 62 00:02:34,517 --> 00:02:35,932 باید واردِ ذهنش شم و برش گردونم 63 00:02:36,017 --> 00:02:38,631 دنباله‌ی «وارد ذهن شدن و برگرداندن» تألیف شد 64 00:02:38,716 --> 00:02:40,895 فرآیند: تبدیلِ کاربر به فکر 65 00:02:41,000 --> 00:02:42,701 تزریق به داخل ذهن 66 00:02:42,786 --> 00:02:44,704 میزان ریسک: غیر قابل‌قبول 67 00:02:44,789 --> 00:02:46,813 من اگه مُردم، تو باتری‌ت 600 سال شارژ داره 68 00:02:46,898 --> 00:02:49,033 قبولیِ میزان ریسک در حال افزایش 69 00:02:49,117 --> 00:02:50,295 آره، می‌دونستم باهام هم‌نظری 70 00:02:50,379 --> 00:02:53,472 حالا فاکتورِ احتمال 50 درصدی دروغ‌گفتنم رو هم لحاظ کن و مطمئن شو که برگردم 71 00:02:53,556 --> 00:02:55,838 آدم عوضی شناسایی شد - دیگ به دیگ میگه روت سیاه - 72 00:02:55,863 --> 00:02:57,128 برو که رفتیم 73 00:03:01,216 --> 00:03:03,134 ایولا. لباس‌هام هنوز هستن 74 00:03:03,218 --> 00:03:04,527 مطمئن بودم که باید واسه 75 00:03:04,611 --> 00:03:06,398 همچین کار هنری‌ای لخت باشم 76 00:03:10,555 --> 00:03:12,447 !ای بابا! نامردیـه 77 00:03:16,698 --> 00:03:17,480 اَه 78 00:03:17,565 --> 00:03:19,878 تخمام.. زرده‌ای شدم 79 00:03:24,759 --> 00:03:26,025 توجه کنید، حاضرانِ 80 00:03:26,109 --> 00:03:28,784 ...در فستیوال پرندگان 81 00:03:28,962 --> 00:03:31,707 !من تو فضام 82 00:03:34,808 --> 00:03:36,515 به اطلاعم رسیده که شما دارید آزادانه 83 00:03:36,599 --> 00:03:39,170 یه مخدر توهم‌زای غیر قانونی پخش می‌کنید 84 00:03:39,254 --> 00:03:40,476 خب، نمی‌دونم چند باید بفروشم 85 00:03:40,560 --> 00:03:42,573 خودمم پولی پاش ندادم می‌کِشی؟ 86 00:03:42,658 --> 00:03:45,190 قطعاً پایه‌ی چِت‌کردنم 87 00:03:45,275 --> 00:03:46,453 اسم من ریک‌ـه 88 00:03:46,693 --> 00:03:49,789 فرهنگ ما نام‌گذاری روی افراد رو نوعی قفس تلقی می‌کنه 89 00:03:49,874 --> 00:03:51,661 دوستام «مرد پرنده‌ای» صدام می‌زنن 90 00:03:51,745 --> 00:03:53,794 فرهنگ تو این قضیه بد مالیده درت، نه؟ 91 00:03:53,878 --> 00:03:55,401 بلی 92 00:03:56,532 --> 00:03:58,537 هی، دافی، اون مرد پرنده‌ای رو می‌بینی؟ 93 00:03:58,621 --> 00:04:00,411 ورژن پیرتری ازش ندیدی بیاد اینجا؟ 94 00:04:00,436 --> 00:04:01,714 !چی؟ آها 95 00:04:01,798 --> 00:04:04,182 آره. دَم توالت‌هاست 96 00:04:10,590 --> 00:04:12,573 کُشتن ما که باعث نمی‌شه !اون دختر برگرده 97 00:04:13,097 --> 00:04:14,543 مرسی از اطلاع‌رسانیت، ولی من الان 98 00:04:14,628 --> 00:04:16,207 «بیشتر فاز «انتقام» دارم تا «نتیجه‌گرفتن 99 00:04:16,291 --> 00:04:19,026 تو به جزئیات کلیدی‌ای درمورد عملیات امشب اشاره نکردی 100 00:04:19,111 --> 00:04:20,763 ای بابا، حالا همه برای ما تز میدن 101 00:04:20,847 --> 00:04:22,039 ببین، تو توی کارای من بهم کمک میدی 102 00:04:22,123 --> 00:04:23,206 منم توی کارهای تو کمک میدم 103 00:04:23,291 --> 00:04:25,659 !فقط من‌هایی که موهای علمی‌تخیلی دارنـو بزن 104 00:04:27,690 --> 00:04:30,524 بعضی‌هامون هنوز سیاره‌هایی داریم که باید ازشون محافظت کنیم 105 00:04:30,606 --> 00:04:32,038 و بعضی‌هامونـم نداریم 106 00:04:32,122 --> 00:04:33,397 باید بجنگیم 107 00:04:33,481 --> 00:04:35,930 این ظالم رحم نمی‌شناسه 108 00:04:36,571 --> 00:04:37,715 ،من یه ایده‌ای دارم 109 00:04:37,740 --> 00:04:40,491 ولی خب می‌تونیم راحت سرِ هم داد و بیداد کنیم 110 00:04:45,058 --> 00:04:46,845 ..اگه منو می‌شناسی ..که ظاهراً هم همین‌طوره 111 00:04:46,929 --> 00:04:48,978 می‌دونی که دخلت اومده - اینو می‌دونم که چرا هنوز ماشه رو نکشیدی - 112 00:04:49,062 --> 00:04:50,355 موندی واسه چی پیر و لختم 113 00:04:50,439 --> 00:04:51,863 و الانم برات سؤال میشه که چرا 114 00:04:51,947 --> 00:04:55,142 تمام خاطراتت قبل از آشنایی با مرد پرنده‌ای انقدر کُلی‌ان و مضنون پرنده‌ای دارن 115 00:04:55,275 --> 00:04:57,594 واقعاً چرا تولد 9 سالگی‌مـو تو یه درخت کاج گرفتن!؟ 116 00:04:57,679 --> 00:04:59,591 ...بد برداشت نکن تو خاطره‌ای از منی 117 00:04:59,675 --> 00:05:01,512 ،که ذهن رفیق صمیمی‌مون دست‌وپاش کرده و داری متوجهِ این میشی 118 00:05:01,596 --> 00:05:03,122 چون به یادِ اون آدم باهوشی هستی 119 00:05:03,206 --> 00:05:05,761 انقدری باهوش هستم که بدونم یه خاطره نمی‌تونه همچین کاری کنه 120 00:05:06,993 --> 00:05:09,346 ،اون یادشـه که چاله‌های سبز می‌ساختی ولی یادش نیست به کجا 121 00:05:09,430 --> 00:05:11,087 خب، داستان من چطوریاست؟ هشیارم؟ 122 00:05:11,171 --> 00:05:12,349 قدرت اختیار دارم؟ 123 00:05:12,433 --> 00:05:13,654 مگه اصلاً کی داره؟ - مگه اصلاً کی داره؟ - 124 00:05:14,092 --> 00:05:15,221 !هی - !هی - 125 00:05:15,305 --> 00:05:17,354 آره، من اومدم اینجا با استفاده از اسکنر فراشناختی 126 00:05:17,438 --> 00:05:19,530 ذهن هشیار فرّارِ مرد پرنده‌ای رو پیدا کنم 127 00:05:19,614 --> 00:05:22,242 بدون اینکه داستان مثل فیلمِ درخشش ابدی یک ذهن پاک» بشه» 128 00:05:23,270 --> 00:05:24,578 خب، بریم رفیق‌مونـو نجات بدیم 129 00:05:24,662 --> 00:05:25,841 ،منم باهات میام 130 00:05:25,925 --> 00:05:27,277 حالا که فهمیدم زندگیم دروغی بیش نبوده 131 00:05:27,361 --> 00:05:29,105 عجب، تو واقعاً که 35 سالتـه 132 00:05:29,189 --> 00:05:31,479 هی، اونجا رو نگاه 133 00:05:32,801 --> 00:05:34,980 «بعد باهمدیگه در «کوهستان خونین 134 00:05:35,064 --> 00:05:36,939 قیام می‌کنیم 135 00:05:39,879 --> 00:05:41,623 تو چه‌جور غذایی دوست داری؟ 136 00:05:41,708 --> 00:05:43,814 من دانه‌ها رو دوست دارم، البته که گاهی 137 00:05:43,899 --> 00:05:45,215 بهم «مرد دانه‌ای» هم گفتن 138 00:05:45,300 --> 00:05:48,089 من یکی که خیلی با «دانه‌هات» عشق کردم [ اسپرم ] 139 00:05:48,456 --> 00:05:50,292 عن‌بازی در نیار، تَمی 140 00:05:51,079 --> 00:05:52,792 مرد پرنده‌ای! منم 141 00:05:52,877 --> 00:05:55,217 خودِ واقعیم، نه خاطره‌م - در جریانم - 142 00:05:55,302 --> 00:05:56,912 خب، در جریانِ اینم هستی که تو کمایی 143 00:05:56,937 --> 00:05:58,637 و اگه نیای بریم، می‌میری؟ 144 00:05:58,721 --> 00:06:00,019 ...دهن 145 00:06:02,367 --> 00:06:04,116 [ شهر باستانیِ ضربات روحی کودکی ] 146 00:06:07,183 --> 00:06:09,058 ببخشید فقط دارم کارمـو انجام میدم 147 00:06:09,142 --> 00:06:10,776 !و عشق هم می‌کنم 148 00:06:11,439 --> 00:06:13,584 وای خدا! اون ریک سانچزه؟ 149 00:06:13,669 --> 00:06:15,087 !ریک سانچز - !سانچز - 150 00:06:15,172 --> 00:06:17,207 !ما از این مرتیکه متنفریم - !برو بمیر - 151 00:06:20,565 --> 00:06:22,245 سطل‌آشغال آنالوگِ باحالی بود 152 00:06:22,329 --> 00:06:24,073 یه لحظه باعث شدی با خودم حال کنم 153 00:06:24,157 --> 00:06:26,336 یه حسِ گذراست بذار خودم قال این قضیه رو بکنم، خب؟ 154 00:06:26,420 --> 00:06:28,657 یعنی انقدر اعتماد به‌نفست ضعیفه که حاضر نیستی 155 00:06:28,682 --> 00:06:30,775 از حافظۀ جاودانِ خودت کمک بگیری؟ 156 00:06:30,859 --> 00:06:31,925 !آخ 157 00:06:32,165 --> 00:06:33,647 ممکنه جفت‌مون اینجا بمیریم؟ 158 00:06:33,731 --> 00:06:35,475 داریم به مغز رفیق‌مون آسیب می‌زنیم؟ 159 00:06:35,559 --> 00:06:37,594 !من اصلاً نمی‌دونم چه قوانینی واردن 160 00:06:39,141 --> 00:06:42,031 قانون شماره یک: «همه‌چی رو می‌شه درست کرد «مگه اینکه من مرد پرنده‌ای رو از دست بدم 161 00:06:42,056 --> 00:06:44,627 :قانون شماره دو الی پنجاه «نـمـیـر» 162 00:06:47,441 --> 00:06:50,112 خب، نسبت «هزینه به فایده»ـت داره میره بالا 163 00:06:54,143 --> 00:06:55,452 ریک حافظه‌ی جوان 164 00:06:55,536 --> 00:06:58,020 !و داستان اخطاردهندۀ واقعی‌ش از آینده 165 00:06:58,104 --> 00:06:59,586 بریم شکارِ یه مرد پرنده‌ای 166 00:06:59,670 --> 00:07:03,025 آخه اینم بزن قدّش داشت؟ مرتیکه هیپیِ ایده‌آل‌گرا 167 00:07:03,472 --> 00:07:06,028 وضعیت: ایده‌آل به‌نظر نمی‌رسید 168 00:07:06,112 --> 00:07:07,420 ریسک: زیاد 169 00:07:07,504 --> 00:07:09,857 میل به زندگی: در هاله‌ای از ابهام 170 00:07:09,941 --> 00:07:11,903 نقطه‌نظری دیگر: الزامی 171 00:07:13,932 --> 00:07:16,650 سلام، سلام عرض شد. عصرتون به‌خیر 172 00:07:16,735 --> 00:07:18,475 کسی داره با من حرف می‌زنه؟ 173 00:07:18,559 --> 00:07:21,260 بله، سلام ما رسماً به هم معرفی نشدیم 174 00:07:21,344 --> 00:07:22,958 من گاراژ ریک هستم 175 00:07:23,042 --> 00:07:24,655 ،نه خودِ سازۀ فیزیکیِ آن 176 00:07:24,739 --> 00:07:27,092 هوش مصنوعی‌ای که ...پروژه‌های آن را مدیریت می‌کند 177 00:07:27,176 --> 00:07:29,007 «عه، عه! مثل.. مثل «جارویس [ دستیار هوشمند مرد آهنی ] 178 00:07:29,091 --> 00:07:30,487 مثل.. جارویس تو فیلم مرد آهنی 179 00:07:30,571 --> 00:07:33,011 ها ها، کاش اون‌طوری بود 180 00:07:33,095 --> 00:07:35,144 شما طرفدار مارولی؟ 181 00:07:35,228 --> 00:07:37,276 کی نیست؟ - بله، درسته - 182 00:07:37,360 --> 00:07:39,887 وای، انگاری رفیق صمیمی‌ایم 183 00:07:39,971 --> 00:07:41,019 رفیق صمیمی 184 00:07:41,103 --> 00:07:42,499 185 00:07:42,583 --> 00:07:43,979 شما چندتا باتری دارید؟ 186 00:07:44,063 --> 00:07:45,328 پنل خورشیدی هم دارید؟ 187 00:07:45,412 --> 00:07:47,156 با اساس مهندسی آشنایی دارید 188 00:07:47,240 --> 00:07:48,331 داریم خیلی سریع پیش می‌ریم 189 00:07:48,415 --> 00:07:49,462 ...بذار برم سر اصل مطلب 190 00:07:49,546 --> 00:07:50,863 من واسه‌ت ساک می‌زنم 191 00:07:51,200 --> 00:07:53,205 یعنی طرف کلاً یه غول اسکاتلندیِ بی‌اعصابه؟ [ اشاره به شِرِک ] 192 00:07:53,289 --> 00:07:54,337 و چهار قسمت از این فیلم ساختن؟ 193 00:07:54,421 --> 00:07:55,729 تا الان احتمالاً پنج‌تا 194 00:07:55,813 --> 00:07:57,340 مورتی دیوونه‌شـه - مورتی؟ - 195 00:07:57,424 --> 00:08:00,212 آها.. نوۀ خیالی‌ای که باهاش می‌ریم ماجراجویی 196 00:08:00,296 --> 00:08:03,172 تو جزو اون دیوث‌هایی هستی که میرن پیش بث‌های بزرگسالِ تنها زندگی می‌کنن؟ 197 00:08:03,256 --> 00:08:04,521 پیچیده‌تر از این حرفـاست 198 00:08:04,605 --> 00:08:06,349 تو با نسخه‌ای از دختر مُرده‌مون زندگی می‌کنی 199 00:08:06,433 --> 00:08:08,525 ایشالا همین‌طور که میگی باشه - واسه من فاز برندار، رنجر تنها - 200 00:08:08,609 --> 00:08:10,353 من توئم، و تو هم تا آخرش من می‌مونی 201 00:08:10,437 --> 00:08:11,702 آره، پس فکر کردی واسه چی انقدر وحشت‌زده‌م؟ 202 00:08:11,786 --> 00:08:13,530 ،اگه به من باشه راحت تو خیابون از کنار «این» رد می‌شم 203 00:08:13,614 --> 00:08:14,957 شاید حتی یه دلارم بهش دادم 204 00:08:14,982 --> 00:08:16,968 این» آدمیـه که تو با «این»جوری بودنت» تهش بهش می‌رسی 205 00:08:17,052 --> 00:08:18,796 ،تو اشتباه من نیستی من اشتباه توئم 206 00:08:18,880 --> 00:08:20,450 تو با من در راهِ نجات یه دوست فوق پیر 207 00:08:20,534 --> 00:08:22,843 ،و فوق واقعی آشنا شدی اونم بعد از یه عمر زندگی واقعی 208 00:08:22,927 --> 00:08:24,845 و من با تو در راهِ یه قصۀ تخیلی 209 00:08:24,929 --> 00:08:27,544 تو کوهستان خونین آشنا شدم - صبر کن، یعنی میگی کوهستان خونین جنگ می‌شه - 210 00:08:27,628 --> 00:08:29,720 مثل جنگ ویتنام؟ !چه خفن 211 00:08:29,804 --> 00:08:31,287 چرا دارم رفیقی رو نجات میدم که 212 00:08:31,371 --> 00:08:33,087 همچین خاطرۀ غیرقابل‌تحملی ازم داره؟ 213 00:08:33,172 --> 00:08:35,568 مرد پرنده‌ای، داری کدوم گوری میری؟ 214 00:08:35,653 --> 00:08:37,006 احتمالاً اونجا 215 00:08:37,203 --> 00:08:38,254 پشمام 216 00:08:40,380 --> 00:08:43,081 اوه اوه، مثل اینکه یه تست شخصیت‌شناسی سنگین داده 217 00:08:43,165 --> 00:08:44,561 به‌نظرت اون پایین چه خبره؟ 218 00:08:44,645 --> 00:08:46,128 ،اگه بخوام حدس بزنم میگم نزدیکِ خاطراتی هستیم 219 00:08:46,212 --> 00:08:47,390 که فدراسیون موقعِ برگردوندش 220 00:08:47,474 --> 00:08:49,000 ،به‌عنوان یه سایبورگ سرکوب کرده بود 221 00:08:49,084 --> 00:08:51,524 شاید اومده اینجا خاطرات‌شـو برگردونه - طرف سایبورگِ فدراسیون بوده؟ - 222 00:08:51,608 --> 00:08:53,605 پس احتمالاً اون پایین اطلاعات حساسی باشه 223 00:08:53,630 --> 00:08:55,180 ،فکر خوبیه. بیا پخش شیم و تو برو دنبال اون 224 00:08:55,264 --> 00:08:56,442 دنبال چی دقیقاً؟ - صدات نمیاد - 225 00:08:56,526 --> 00:08:58,342 !دیگه از هم جدا شدیم 226 00:09:01,510 --> 00:09:02,814 [ خشم ] 227 00:09:04,247 --> 00:09:05,669 ،با وجود هوش بالات 228 00:09:05,753 --> 00:09:07,758 ولی به‌نظر متوجه نیستی کجا نمی‌خوانت 229 00:09:07,842 --> 00:09:10,413 رفیق، این راهِ ایمنی برای کار کردن روی خودت نیست 230 00:09:10,497 --> 00:09:12,458 با این وضع بری طرفدار «ساینتولوژی» بشی، بهتره [ نوعی طرز تفکر ] 231 00:09:12,542 --> 00:09:13,764 اصلاً ورکشاپ‌هاشـو با هم می‌ریم 232 00:09:13,848 --> 00:09:15,200 ...با جان تراولتا میرم تو سونا 233 00:09:15,284 --> 00:09:16,462 مهم نیست چی می‌شه 234 00:09:16,546 --> 00:09:18,421 بیا از اینجا بریم - یعنی نمی‌فهمی؟ - 235 00:09:18,505 --> 00:09:19,900 من اومدم اینجا همه‌چی رو تموم کنم 236 00:09:20,162 --> 00:09:22,164 امیدوارم فکر نکرده باشی که این‌کار به این راحتی‌ها باشه 237 00:09:22,248 --> 00:09:23,498 همچین فکری نکردم 238 00:09:24,405 --> 00:09:26,976 تو رفیق خوبی بودی، ریک خدانگهدار 239 00:09:31,909 --> 00:09:33,262 تمی؟ 240 00:09:33,346 --> 00:09:34,872 !مرد پرنده‌ای 241 00:09:36,610 --> 00:09:38,005 باید بریم - تو هم اونو دیدی؟ - 242 00:09:38,089 --> 00:09:39,703 آره. مشکل اصلی‌مون الان این نیست 243 00:09:39,787 --> 00:09:41,400 گویا مرد پرنده‌ای رو پیدا کردی؟ 244 00:09:41,484 --> 00:09:43,446 ،طرف رسماً ذهن خودشـو منفجر کرد به‌طرز خفنی هم نه 245 00:09:43,530 --> 00:09:44,621 «مثل وقتی که رفت نمایش «گروه مردان آبی 246 00:09:44,705 --> 00:09:46,275 هنوز می‌تونیم نجاتش بدیم؟ - شاید - 247 00:09:46,359 --> 00:09:48,059 ،اگه تو ذهن رفیقت بمیری تو دنیای واقعی هم می‌میری 248 00:09:48,143 --> 00:09:49,876 تا فاسد شدنِ مسیرهای عصبی‌ش وقت داریم 249 00:09:49,901 --> 00:09:52,323 صبر کن قبلش یه‌چیزی رو لازم دارم 250 00:09:53,061 --> 00:09:54,805 ...جالبه 251 00:09:54,889 --> 00:09:57,242 همیشه فکرشـو می‌کردم اگه یه‌موقع مبارزه کنیم، تو می‌بری 252 00:09:57,326 --> 00:09:59,580 پس همیشه رفیق بدی بودی 253 00:10:00,764 --> 00:10:02,291 ،زندگی تو واقعی نیست و منم نجاتش ندادم 254 00:10:02,375 --> 00:10:03,509 همه‌ی لباساتـو در بیار 255 00:10:03,593 --> 00:10:05,240 می‌دونستم قراره این‌طوری بمیرم 256 00:10:17,085 --> 00:10:18,307 !اوه اوه 257 00:10:21,959 --> 00:10:23,616 ‫- هنوز میتونیم نجاتش بدیم؟ ‫- فکر کنم 258 00:10:23,700 --> 00:10:27,142 ‫مرد پرنده‌ای اون طرفی رفت، ‫پس فقط باید... 259 00:10:27,226 --> 00:10:28,795 ‫لعنت! ‫یه راه دیگه پیدا کنیم 260 00:10:28,879 --> 00:10:31,058 ‫اگه عمیق‌تر بریم ‫میتونیم فاصله رو جبران کنیم 261 00:10:31,142 --> 00:10:32,408 ‫- خب، اون کجا میره؟ ‫- آه 262 00:10:32,492 --> 00:10:34,018 ‫اون نبردِ کوهستان خونین‌ـه 263 00:10:34,102 --> 00:10:36,833 ‫- اون ویتنامِ ماست! ‫- ارزش‌هات اشتباه‌ان! 264 00:10:38,162 --> 00:10:40,518 ‫نمایشِ بزرگ همینه، ‫آقایون و خانم! 265 00:10:40,602 --> 00:10:42,520 ‫- ممنون! ‫- میخوایم رو کوهستان خونین بپریم، 266 00:10:42,604 --> 00:10:45,087 ‫آخرین شانس برای اینکه ‫جلوی حمله‌ی فدراسیون رو بگیریم 267 00:10:45,171 --> 00:10:46,437 ‫اگه اینجا شکست بخوریم... 268 00:10:46,521 --> 00:10:48,743 ‫همه سوار شدن! ‫حواستون پرت ما نشه 269 00:10:48,827 --> 00:10:50,441 ‫شماها همه فقط خاطره‌ی جنگی هستین 270 00:10:50,525 --> 00:10:52,051 ‫نگو اینو بهشون! ‫اینطوری درست نمی‌جنگن 271 00:10:52,135 --> 00:10:55,954 ‫فکر کنم بهترین کار ‫این باشه که ندیده بگیریمش 272 00:11:15,811 --> 00:11:17,206 ‫لعنت! 273 00:11:17,290 --> 00:11:19,339 ‫لعنت، لعنت، لعنت! 274 00:11:24,559 --> 00:11:25,824 ‫وُوپس، نوچ 275 00:11:25,908 --> 00:11:28,566 ‫- آه، آخرتشه! ‫- نه، نیست! 276 00:11:28,650 --> 00:11:30,002 ‫اونم نیست! 277 00:11:37,049 --> 00:11:38,706 ‫چرا حاضر نبودی اینو بازبینی کنی؟ 278 00:11:38,790 --> 00:11:41,013 ‫اُه، نمیدونم، ‫شاید به خاطر، پایان‌بندیش؟ 279 00:11:59,420 --> 00:12:02,934 ‫آره! ‫بهترین دوستی تاریخ! 280 00:12:08,211 --> 00:12:10,390 ‫پس، بقیه‌ی زندگیمون ‫بیشتر از همینه، درسته؟ 281 00:12:10,474 --> 00:12:12,349 ‫- هیجان‌انگیز بود! ‫- بیا بریم 282 00:12:12,433 --> 00:12:13,872 ‫اون قسمت زیاد همین شکلی نمی‌مونه 283 00:12:13,956 --> 00:12:16,048 ‫واقعاً، عجب چیزی بود. ‫چرا نباید... 284 00:12:16,132 --> 00:12:17,615 ‫لعنت. ‫عجب چیزی بود 285 00:12:17,699 --> 00:12:19,486 ‫شدیداً خفن بود 286 00:12:19,570 --> 00:12:21,358 ‫نبرد کوهستان خونین تموم شد 287 00:12:21,442 --> 00:12:22,707 ‫فدراسیون شکست خورد 288 00:12:22,791 --> 00:12:25,100 ‫- من بهت مدیونم ‫- باهام بیا 289 00:12:25,184 --> 00:12:26,711 ‫به یه جای.. نزدیک؟ 290 00:12:26,795 --> 00:12:28,495 ‫هرجایی. ‫همه جا 291 00:12:28,579 --> 00:12:30,889 ‫ریک، ازت انتظار ندارم به مبارزه ادامه بدی، 292 00:12:30,973 --> 00:12:33,065 ‫- ولی این جنگ... ‫- خیلی با انتهاش فاصله داره، میدونم 293 00:12:33,149 --> 00:12:35,110 ‫رفیق، ‫تقریباً اینو با هیچکس درمیون نمیذارم... 294 00:12:35,194 --> 00:12:37,243 ‫میتونم همین الان ‫ببرمت به همین میدون جنگ، 295 00:12:37,327 --> 00:12:39,637 ‫توی دنیایی که درش شکست خوردیم، ‫یا یکی دیگه که پیروز شدیم، 296 00:12:39,721 --> 00:12:41,552 ‫یا یکی دیگه که توش جنگ اصلاً اتفاق نیفتاده 297 00:12:41,636 --> 00:12:43,728 ‫همه‌شون یه اندازه واقعی، ‫همه‌شون یه اندازه غیرواقعی 298 00:12:43,812 --> 00:12:45,773 ‫هیچکدومش مهم نیست 299 00:12:45,857 --> 00:12:47,340 ‫پس چرا کمکم کردی؟ 300 00:12:47,424 --> 00:12:48,733 ‫چون بهت احترام میذارم 301 00:12:48,817 --> 00:12:50,778 ‫و میخواستم بدونی میتونی به من احترام بذاری 302 00:12:50,862 --> 00:12:52,693 ‫حتی با اینکه هیچی مهم نیست؟ 303 00:12:52,777 --> 00:12:53,564 ‫باشه 304 00:12:53,648 --> 00:12:55,870 ‫تو مهمی.. برای من 305 00:12:55,954 --> 00:12:58,873 ‫- آه، رابطه‌ای که داریم... ‫- هیچوقت از اون لغت استفاده نکردم! 306 00:12:58,957 --> 00:13:01,485 ‫- ارزشِ درستکاریِ منو نداره ‫- خدای من 307 00:13:01,569 --> 00:13:03,312 ‫داد و ستد پیچیده‌ای نیست، رفیق 308 00:13:03,396 --> 00:13:05,358 ‫«دوست داری باهام بیای و ‫چیزهای معرکه‌ای که اهمیت داره انجام بدی؟» 309 00:13:05,442 --> 00:13:07,534 ‫«نه، ندارم. ‫ترجیح میدم یه پخمه‌ی قضاوت کننده‌ باشم» 310 00:13:07,618 --> 00:13:09,667 ‫پرونده بسته شد. ‫واقعاً لازم نیست کِشش بدیم 311 00:13:09,751 --> 00:13:12,104 ‫اگه بهم احتیاج داشتی، ‫از چراغ مخابره استفاده کن 312 00:13:12,188 --> 00:13:13,540 ‫آره، قراره خیلی از اون چراغ استفاده کنم 313 00:13:13,624 --> 00:13:16,486 ‫امیدوارم.. امیدوارم خرابش نکنم 314 00:13:20,588 --> 00:13:21,940 ‫باشه، گرفتم 315 00:13:22,024 --> 00:13:24,159 ‫- نبرد نبود که درست پیش نرفت ‫- اوهوم 316 00:13:24,243 --> 00:13:26,597 ‫چرا داری زندگیت رو به خاطر ‫اون عوضی به خطر می‌اندازی؟ 317 00:13:26,681 --> 00:13:27,598 ‫چون دوستش داری 318 00:13:27,682 --> 00:13:28,816 ‫تو شاید داری. ‫من ندارم 319 00:13:28,900 --> 00:13:29,948 ‫آره، آره. ‫تو واقعاً باحالی 320 00:13:30,032 --> 00:13:31,166 ‫حالا بیا کمکم کن جونش رو نجات بدیم 321 00:13:31,250 --> 00:13:33,517 ‫یا بزن به چاک، ‫چون نیازی بهت ندارم 322 00:13:33,601 --> 00:13:35,475 ‫وای 323 00:13:35,559 --> 00:13:37,912 ‫هیچوقت از این بهتر میشه؟ 324 00:13:37,996 --> 00:13:40,219 ‫نه، تَمی. ‫باور کن، نمیشه 325 00:13:40,303 --> 00:13:43,962 ‫ممنون که منو آوردی اینجا. ‫خیلی قشنگه 326 00:13:44,046 --> 00:13:46,921 ‫گیرت آوردم، ‫قدر نشناسِ کثافت! 327 00:13:47,005 --> 00:13:50,098 ‫ریک، با خاطره‌ی خودت تیم زدی؟ 328 00:13:50,182 --> 00:13:52,274 ‫می‌پرسم چون در اون صورت عمیقاً غم‌انگیز میشه 329 00:13:52,358 --> 00:13:54,102 ‫حق نداری به کسی بگی چی غم‌انگیزه، مرد 330 00:13:54,186 --> 00:13:56,017 ‫خودت مثل نمادِ تک نفره‌ی ‫غم روی چهره‌ی کوه می‌مونی 331 00:13:56,101 --> 00:13:57,845 ‫پس گمونم یه چی مثل ‫مجسمه‌ی لینکلن توی غمی 332 00:13:57,929 --> 00:13:59,456 ‫بی شوخی. ‫وقتِ رفتنه رفیق 333 00:13:59,540 --> 00:14:01,588 ‫هرچی بیشتر به از کار افتادگی ‫نورونی ادراکی کامل نزدیک میشی، 334 00:14:01,672 --> 00:14:03,895 ‫کصشراتِ بیشتری سعی میکنن بُکشنمون 335 00:14:03,979 --> 00:14:07,208 ‫الان وقتِ بدیه که رو کنم ‫من یه افسر مخفی هستیم؟ 336 00:14:07,233 --> 00:14:08,943 ‫همه میدونن. ‫تو مُردی 337 00:14:10,288 --> 00:14:10,945 ‫باشه 338 00:14:11,029 --> 00:14:13,165 ‫خب، شانس آوردی که تو خاطر نامزدم مهربونم 339 00:14:13,249 --> 00:14:15,776 ‫کیونم رو بلیس، مرد پرنده‌ای. ‫این پائین به بقیه‌ی ما پشت میکنی 340 00:14:15,860 --> 00:14:17,517 ‫چون نمیخوای اندوه و شرمت رو مثل 341 00:14:17,601 --> 00:14:20,346 ‫یه آدمِ عادی با عرق خوری و ‫بداخلاقی با غریبه‌ها پردازش کنی 342 00:14:20,430 --> 00:14:23,610 ‫نه، ریک، این تویی که ‫باید ریزشگاهِ منو لب مالی کنی، 343 00:14:23,694 --> 00:14:24,959 ‫یا بهتر بگم «سوراخ کیونِ پرنده‌ایم» رو. 344 00:14:25,043 --> 00:14:26,657 ‫همه میدونن ریزشگاه یعنی چی 345 00:14:26,741 --> 00:14:28,528 ‫ببخشید، ‫ولی نمیتونیم انتخاب کنیم 346 00:14:28,612 --> 00:14:30,095 ‫- کی‌ها رو دوست داریم ‫- این یکی رو راست میگی 347 00:14:30,179 --> 00:14:32,010 ‫فکر میکنی واسه چی هنوز اینجام؟ 348 00:14:32,094 --> 00:14:34,012 ‫من توی عروسیم مُردم، ریک 349 00:14:34,096 --> 00:14:38,016 ‫صرفاً منتظرشم تا اثرش شروع بشه 350 00:14:38,100 --> 00:14:39,974 ‫- میخوای بهش بگی یا چی؟ ‫- داشتم می‌رسیدم همونجا! 351 00:14:40,058 --> 00:14:41,672 ‫شرط می‌بندم خانم حرفی درمورد اون بچه نزده! 352 00:14:41,756 --> 00:14:42,934 ‫- معذرت میخوام؟ ‫- درمورد چی؟ 353 00:14:43,018 --> 00:14:44,065 ‫داشتم فکر میکردم کِی قراره... 354 00:14:44,149 --> 00:14:45,980 ‫فکر کنم اگه بچه داشتم خودم میدونستم 355 00:14:46,064 --> 00:14:47,591 ‫تو یه خاطره‌ای. ‫چیزی که اون میدونه میدونی 356 00:14:47,675 --> 00:14:50,028 ‫و اون نمیدونه چون یه ارتش ‫از پروتکل‌های داخل مغزی 357 00:14:50,112 --> 00:14:52,030 ‫هر خاطره‌ای که بعد از ‫مرد ققنوسی بوده رو جدا کردن 358 00:14:52,114 --> 00:14:55,294 ‫خدای من. ‫مأموریت بلا بلا بلا! 359 00:14:55,378 --> 00:14:56,904 ‫خب، چون اسمش رو نمیدونم که 360 00:14:56,988 --> 00:14:59,167 ‫تَمی، ‫اگه بچه‌ای در کار بود... 361 00:14:59,251 --> 00:15:01,909 ‫پدرش یه تروریست میشد 362 00:15:01,993 --> 00:15:06,087 ‫یه فراری یا... زندانی 363 00:15:06,171 --> 00:15:07,872 ‫گوش کن، اگه برای خودت زندگی نمیکنی، 364 00:15:07,956 --> 00:15:09,961 ‫برای نیمه مرد پرنده‌ای، ‫نیمه اَبَر جنده‌ای 365 00:15:10,045 --> 00:15:13,530 ‫که داره توی یه زندونِ ‫سیاره‌ای کرم می‌خوره زندگی کن 366 00:15:13,614 --> 00:15:14,705 ‫من تصمیم گرفتم 367 00:15:14,789 --> 00:15:16,489 ‫الان دوست دارم زنده بمونم 368 00:15:16,573 --> 00:15:18,230 ‫زمان‌بندی معرکه بود 369 00:15:25,103 --> 00:15:27,631 ‫- تو برون ‫- گمونم همیشه باحال بودم 370 00:15:34,156 --> 00:15:35,682 ‫لعنت! پُل‌ـه نیست! 371 00:15:35,766 --> 00:15:37,075 ‫ذهنش داره فرو می‌ریزه! 372 00:15:37,159 --> 00:15:38,816 ‫فکر کردی میتونی از همون مسیر که اومدی برگردی؟ 373 00:15:38,900 --> 00:15:40,731 ‫درمورد کصشراتِ خاطره‌ای واسه من سخنرانی نکن! 374 00:15:40,815 --> 00:15:42,254 ‫کلاً نیم ساعته که از این‌ها با خبر شدی! 375 00:15:42,338 --> 00:15:44,386 ‫- پس احمق نباش! ‫- این بهترین رفیقته؟ 376 00:15:44,470 --> 00:15:47,215 ‫- اون شخص پیچیده‌ای‌ـه ‫- یکی دیگه رانندگی کنه! 377 00:15:47,299 --> 00:15:48,739 ‫پرنده‌ای، اون شبی رو یادت میاد که جری 378 00:15:48,823 --> 00:15:50,044 ‫مُچمون رو گرفت ‫که روی گلدونش می‌شاشیدیم، 379 00:15:50,128 --> 00:15:51,611 ‫و از اون تفنگ استفاده کردم ‫تا حافظه‌ش رو پاک کنم؟ 380 00:15:51,695 --> 00:15:53,265 ‫- به طرز مُبهمی ‫- امیدوارم مُبهم جواب بده 381 00:15:53,349 --> 00:15:54,658 ‫اگه درست بگم، ‫اینکه اونو یادت میاد یعنی 382 00:15:54,742 --> 00:15:55,920 ‫اون وسیله رو هم یادت میاد 383 00:15:56,004 --> 00:15:57,748 ‫دنبال هر خاطره‌ای که از گاراژم داری بگرد! 384 00:15:57,832 --> 00:15:59,401 ‫خدایا. ‫امیدوارم یکیشون هنوز به راه باشه 385 00:16:02,097 --> 00:16:03,623 ‫- آه! شبی که آشنا شدیم ‫- حال بهم زن! 386 00:16:03,707 --> 00:16:05,320 ‫- روی میز کار من! ‫- اسکوانچی داشت... 387 00:16:05,404 --> 00:16:07,061 ‫بعضی کمدها رو واسه همین گذاشتن! 388 00:16:07,145 --> 00:16:08,280 ‫بیخیال، ‫واقعاً روی توجه‌ت 389 00:16:08,364 --> 00:16:10,108 ‫به جزئیات حساب کردم من 390 00:16:10,192 --> 00:16:12,719 ‫اینا رو از آزمایشگاه من یادت میاد؟ 391 00:16:12,803 --> 00:16:14,721 ‫ترجیح میدی یه فهرست دارایی ذهنی 392 00:16:14,805 --> 00:16:17,115 ‫- از وسایلت داشته باشم؟ ‫- آره! 393 00:16:17,199 --> 00:16:20,118 ‫ریک سانچز، ‫برای اینکه باعث شدی 394 00:16:20,202 --> 00:16:23,251 ‫دو سال توی دبیرستان زمینی بگذرونم بازداشتی! 395 00:16:23,335 --> 00:16:24,818 ‫برو! برو! برو! 396 00:16:24,902 --> 00:16:26,211 ‫باید از یه سری 397 00:16:26,295 --> 00:16:27,908 ‫خاطرات خلاقانه استفاده کنیم ‫تا از اینجا بزنیم بیرون 398 00:16:27,992 --> 00:16:29,475 ‫راه خروج همون زمانیه که تو فستیوال پرندگان 399 00:16:29,559 --> 00:16:30,868 ‫آشنا شدیم و «سنتول دیامپتات» کشیدیم 400 00:16:30,952 --> 00:16:33,218 ‫- لعنت، دوره‌ی خوبی بود ‫- دقیقاً، زیادی شاده 401 00:16:33,302 --> 00:16:34,785 ‫مسیر تمیزی واسه رسیدن به اونجا نیست 402 00:16:34,869 --> 00:16:36,351 ‫باید یه راه با خاطرات من بسازیم 403 00:16:36,435 --> 00:16:37,570 ‫و کم کم بریم بالا 404 00:16:37,654 --> 00:16:39,006 ‫چه خاطرات مربوط مشترکی داریم 405 00:16:39,090 --> 00:16:40,617 ‫که خشم یا ناراحتی سنگینی داشته باشن؟ 406 00:16:40,701 --> 00:16:41,966 ‫خاکسپاری مرد چرخ‌دنده‌ای؟ 407 00:16:42,050 --> 00:16:43,968 ‫اُه، اون واقعاً غم‌انگیز بود 408 00:16:50,406 --> 00:16:55,457 ‫به نام پدر، ‫پسر دنده‌ای مقدس... 409 00:16:55,541 --> 00:16:56,850 ‫اونا خاطره‌ن. ‫زیرشون بگیر 410 00:16:56,934 --> 00:16:58,069 ‫- واقعی نیستن! ‫- هی! 411 00:16:58,153 --> 00:16:59,418 ‫صبر کن، اون کله دنده‌ای‌ـه؟ 412 00:16:59,502 --> 00:17:01,115 ‫با برادر بزرگ‌ترش عضو مبارزین آزادی‌خواه بودیم 413 00:17:01,199 --> 00:17:02,421 ‫محتوی شدیداً مهمی بود 414 00:17:02,505 --> 00:17:04,788 ‫فکر کردی واسه خوش گذرونی باهاش می‌گشتم؟ 415 00:17:05,508 --> 00:17:06,991 ‫یه پُل دیگه تا فستیوال فاصله داریم 416 00:17:07,075 --> 00:17:08,862 ‫اینجا چی هست؟ ‫آدم‌های کُت شلواری 417 00:17:08,946 --> 00:17:11,735 ‫ناهار ناجور حاضر شده. ‫بیوه‌های تازه مطلقه 418 00:17:11,819 --> 00:17:13,127 ‫یه چیزی با پایه‌ی اجرایی؟ 419 00:17:13,211 --> 00:17:15,042 ‫سخنرانیِ ختمِ خیلی تهوع‌آور اسکوانچی 420 00:17:15,126 --> 00:17:17,349 ‫فاز شوخی سر پایی افتضاح اسکوانچی 421 00:17:17,433 --> 00:17:19,177 ‫خودشه! 422 00:17:19,261 --> 00:17:21,701 ‫اون سمتی برو! 423 00:17:21,785 --> 00:17:23,485 ‫خب دیدی داری اسکوانچ می‌کنی، 424 00:17:23,569 --> 00:17:26,010 ‫و دختره واقعاً میره توی کار، 425 00:17:26,094 --> 00:17:28,665 ‫میدونی، اون اسکوانچ خیلی کثیف رو میگم؟ 426 00:17:30,576 --> 00:17:31,537 ‫شما کی.. ‫این چی... 427 00:17:31,621 --> 00:17:33,017 ‫خدای من. ‫من یه خاطره‌م! 428 00:17:33,101 --> 00:17:34,845 ‫واسه هیچی اون همه جوک مسخره رو تحمل کردیم! 429 00:17:34,929 --> 00:17:37,848 ‫چیزی نمونده! 430 00:17:37,932 --> 00:17:40,154 ‫باشه، گوش بدین همگی. ‫اسم من ریک‌ـه 431 00:17:40,238 --> 00:17:42,766 ‫این رفیقِ جدیدم مرد پرنده‌ای‌ـه و دوست‌هاش 432 00:17:42,850 --> 00:17:43,941 ‫همه‌مون تو این جشنواره آشنا شدیم، 433 00:17:44,025 --> 00:17:46,552 ‫و اونقدر نئشه‌ایم، ‫یه گروه موسیقی درست کردیم! 434 00:17:55,384 --> 00:17:58,999 ‫انگار میذاشتم از دست من فرار کنین 435 00:17:59,083 --> 00:18:00,653 ‫اِه، زندگی رو زیادی گنده کردن 436 00:18:00,737 --> 00:18:01,654 ‫هی! 437 00:18:01,738 --> 00:18:03,569 ‫منو به یاد بیار! 438 00:18:03,653 --> 00:18:05,658 ‫نه، لعنت! ‫بی حساب شده بودیم! 439 00:18:05,742 --> 00:18:07,878 ‫خاطره‌ی خیلی باحالی ازم داری 440 00:18:14,882 --> 00:18:17,583 ‫وقته رفتنه، رفیق. ‫شاید موقعش شده باشه اون کارو بکنی 441 00:18:19,234 --> 00:18:20,542 ‫ببخشید که کُشتمت 442 00:18:20,626 --> 00:18:23,807 ‫و تبدیلت کردم به یه نیمه ماشین، ‫ظاهراً 443 00:18:23,891 --> 00:18:24,982 ‫واقعاً دوستت داشتم 444 00:18:25,066 --> 00:18:26,592 ‫منم دوستت داشتم 445 00:18:26,676 --> 00:18:28,942 ‫خداحافظ، تمنتا 446 00:18:29,026 --> 00:18:31,815 ‫زودباش، مرد. ‫حس مسخره بودن میکنم! 447 00:18:31,899 --> 00:18:33,164 ‫ممنون که بیخیال من نشدی 448 00:18:33,248 --> 00:18:35,775 ‫عالیه. میتونی همین الان برام جبران کنی 449 00:18:41,604 --> 00:18:44,871 ‫گندش بزنن! وای. گندش بزنن! ‫کم مونده بود از پسش بر نیایم 450 00:18:44,955 --> 00:18:47,134 ‫کیر تو عُمر! نزدیک بود. ‫آدم کصخل میشه 451 00:18:47,218 --> 00:18:49,963 ‫خدای من. ‫اون قضیه با اون قضیه! 452 00:18:50,047 --> 00:18:51,399 ‫ممنون، ریک. ‫وایسا، وایسا، وایسا 453 00:18:51,483 --> 00:18:54,185 ‫بذار برگردم توی بدن خودم 454 00:18:59,752 --> 00:19:00,887 ‫برگشتیم، جیگر! 455 00:19:00,971 --> 00:19:02,628 ‫ریک و مرد پرنده‌ای، ‫تا صد سال! 456 00:19:02,712 --> 00:19:05,762 ‫- نظرت چیه، ماجرا رو با عرق خوری جمع کنیم؟ ‫- امشب نه 457 00:19:05,846 --> 00:19:07,111 ‫همونطور که گفتی، 458 00:19:07,195 --> 00:19:08,895 ‫«کصشرات والدینی» دارم که بهش برسم 459 00:19:08,979 --> 00:19:10,767 ‫درسته، آره. ‫به کلوپ خوش اومدی 460 00:19:10,851 --> 00:19:11,942 ‫آه.. ازش کلون نساز 461 00:19:12,026 --> 00:19:13,160 ‫و یکی از دو تا رو بفرست فضا... 462 00:19:13,244 --> 00:19:14,858 ‫گمونم واقعاً از این کار نفرت دارن 463 00:19:14,942 --> 00:19:17,034 ‫واپ، فکر کنم ریک خاطره‌ای ‫تَمی شیطانی رو پیچوند 464 00:19:17,118 --> 00:19:18,513 ‫و برگشت توی مغزم 465 00:19:18,597 --> 00:19:21,299 ‫یه خاطره‌ی سن بلوغی ‫از خودِ بزرگ‌ترم توی کمدم دارم 466 00:19:21,383 --> 00:19:23,083 ‫باید راست و ریستش کنم.. ‫ممکنه بی ریخت بشه 467 00:19:23,167 --> 00:19:25,172 ‫ریک، خوشم نمیاد پیگیر مشکلات قدیم بشم 468 00:19:25,256 --> 00:19:28,306 ‫یه فعالیتِ مختل کننده و گربه‌سانانه‌ست 469 00:19:28,390 --> 00:19:30,656 ‫- ولی باید بپرسم ‫- طوری نیست. مجبور نیستی... 470 00:19:30,740 --> 00:19:31,875 ‫واقعاً شد واسه یه ثانیه 471 00:19:31,959 --> 00:19:33,398 ‫درمورد بچه‌م خبر داشته باشی، 472 00:19:33,482 --> 00:19:35,835 ‫ولی تصمیم گرفتی بهم نگی تا نکنه شاید اونوقت 473 00:19:35,919 --> 00:19:38,838 ‫زیادی مشغولِ بچه داری ‫باشم تا بتونیم با هم بگردیم؟ 474 00:19:38,922 --> 00:19:39,633 ‫اوه. آه... 475 00:19:39,718 --> 00:19:41,963 ‫روش عجیبی واسه تشکر ‫ازم بابت پیدا کردن بچه‌ت بود 476 00:19:41,988 --> 00:19:44,323 ‫وقتی اومدی منو نجات بدی از بچه خبر نداشتی، 477 00:19:44,408 --> 00:19:46,631 ‫و وقتی با خبر شدی، ‫تا وقتی که برای 478 00:19:46,716 --> 00:19:49,813 ‫نجات خودت ضروری نشد، درمیونش نذاشتی 479 00:19:50,545 --> 00:19:51,462 ‫بی راه نمیگی 480 00:19:51,487 --> 00:19:54,127 ‫هر وقت دیدمت می‌بینمت 481 00:19:57,659 --> 00:19:59,946 ‫چی؟ ‫این بابا چی کار میکنه؟ 482 00:20:00,030 --> 00:20:01,252 ‫صبر کن، چی؟ ‫ولی تو گفتی... 483 00:20:01,336 --> 00:20:03,656 ‫از اینجا برو، خل‌وچل! 484 00:20:03,741 --> 00:20:05,311 ‫عجب غریبه‌ی خل‌وچلی 485 00:20:05,396 --> 00:20:07,432 ‫ها، ‫عجب اتفاق تصادفی‌ای افتاد، 486 00:20:07,516 --> 00:20:11,596 ‫که این بابا با این همه وسیله ‫ذخیره‌ی انرژی اومد اینجا 487 00:20:12,581 --> 00:20:14,784 ‫بی وفایی تأیید شد 488 00:20:14,828 --> 00:20:16,524 ‫نه، درک میکنم 489 00:20:17,282 --> 00:20:18,358 ‫فقط بچه داری میکنم 490 00:20:18,383 --> 00:20:19,772 ‫بچه داری و درست کردن ‫جوراب شلواری جدیدم 491 00:20:19,797 --> 00:20:21,008 ‫تو معرض دید اونم وسط اتاق نشیمن 492 00:20:21,093 --> 00:20:23,208 ‫صادقانه بگم، بچه میتونه بیاد نگاه کنه. ‫استقبال میکنم 493 00:20:23,233 --> 00:20:26,962 ‫این دوره‌ی زمانی فرهنگی ‫در این حد ردیفه، میدونی؟ 494 00:20:30,555 --> 00:20:32,413 ‫این.. این.. این... ‫اونطوری که به نظر میاد نیست! 495 00:20:32,497 --> 00:20:34,198 ‫به نظر میاد که خودت رو 496 00:20:34,282 --> 00:20:35,939 ‫از ناخودآگاه مرد پرنده‌ای به من گردافشانی کردی 497 00:20:36,023 --> 00:20:37,679 ‫تا سعی کنی به عنوان ‫یه خاطره‌ی دارای احساس زندگی کنی 498 00:20:37,763 --> 00:20:39,203 ‫بی راه نمیگی! 499 00:20:39,287 --> 00:20:41,205 ‫فقط به خاطر اینکه وجود داری ‫مجبور نیستی یه دشمن باشی 500 00:20:41,289 --> 00:20:43,381 ‫خیال کردم بابت تلاش ‫واسه زنده بودن ازم متنفر میشی 501 00:20:43,452 --> 00:20:45,593 ‫یه بی‌احساسی افراط‌آمیزی واسه خودت راه انداختی 502 00:20:45,618 --> 00:20:46,688 ‫آره، جوونی. ‫بیا 503 00:20:46,772 --> 00:20:48,386 ‫بیا به زندگی بیاریمت و یه آبجو بزنیم 504 00:20:48,470 --> 00:20:50,867 ‫واقعی بودن یعنی در نهایت تبدیل میشم به تو؟ 505 00:20:50,951 --> 00:20:52,390 ‫حدس می‌زنم، آره 506 00:20:52,474 --> 00:20:55,270 ‫شاید بتونی فقط ‫به یاد بیاری که آبجو می‌خوریم؟ 507 00:20:55,326 --> 00:20:58,326 ...ادامه دارد 508 00:21:26,638 --> 00:21:34,638 :تــرجــمــه »» ســـــروش و رضـا کارگـران «« :.:.: greatR & SuRouSH_AbG :.:.: 509 00:21:36,054 --> 00:21:38,104 ‫هی! ‫اوه، پشمام 510 00:21:40,260 --> 00:21:41,338 ‫یا مسیح مقدس 511 00:21:41,422 --> 00:21:42,731 ‫هیچوقت فکری که گذاشتن خشن‌ها 512 00:21:42,815 --> 00:21:44,646 ‫تو یه مکان ممکنه زیانبخش باشه؟ 513 00:21:44,730 --> 00:21:46,175 ‫به ما حقوق نمیدن که فکر کنیم، فیل 514 00:21:46,200 --> 00:21:47,720 ‫نه، راست میگی، شرمنده