1 00:00:14,348 --> 00:00:20,270 ‫پنج روز بعد از توفان کاترینا، شرایط اون بیمارستان... 2 00:00:20,354 --> 00:00:22,564 ‫در تمام سال‌های طبابتم... 3 00:00:24,358 --> 00:00:27,569 ‫تابه‌حال همچین چیزی ندیده بودم، هرگز 4 00:00:27,653 --> 00:00:29,154 ‫پس، دارید می‌گید که 5 00:00:29,238 --> 00:00:31,615 ‫دلیل مرگ ۴۵ نفر، اون شرایط بود؟ 6 00:00:31,698 --> 00:00:34,785 ‫نه، نه، نه، نه. فقط به‌خاطر شرایط نبود 7 00:00:36,537 --> 00:00:38,330 ‫به این سادگی‌ها نیست 8 00:00:41,124 --> 00:00:42,835 ‫خب، پس شاید بتونید توضیح بدید 9 00:00:44,336 --> 00:00:49,258 ‫خب، در اون شرایط، و احتمالاً به‌خاطر اون شرایط، 10 00:00:51,093 --> 00:00:56,723 ‫تصمیماتی گرفته شد که هیچ‌وقت نباید گرفته می‌شد 11 00:00:59,643 --> 00:01:00,811 ‫و باید درباره‌ش صحبت کنیم 12 00:01:09,000 --> 00:01:12,000 «پنج روز در مموریال» 13 00:01:12,824 --> 00:01:18,824 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .::. DigiMoviez.Com .::. 14 00:01:18,848 --> 00:01:24,848 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 15 00:02:18,500 --> 00:02:24,500 ترجمه از مرتضی لک‌زایی و محیا مبین‌مقدم Morteza_Lkz & Mahya14 16 00:02:34,065 --> 00:02:36,065 [ چهل‌وپنچ مُرده ] 17 00:02:36,490 --> 00:02:38,951 ‫ما هنوز تازه داریم از میزان مرگ‌ومیر 18 00:02:39,034 --> 00:02:43,330 ‫در بدترین فاجعهٔ طبیعی تاریخ ایالات متحده باخبر می‌شویم 19 00:02:43,413 --> 00:02:45,415 ‫آمار تلفات نهایی ممکن است تا چندین روز مشخص نشود، 20 00:02:45,499 --> 00:02:47,334 ‫- اما احتمال می‌رود به هزاران نفر برسد ‫- خواهش می‌کنم 21 00:02:47,417 --> 00:02:49,145 ‫نیازمندترین بیمارها از طریق هوایی منتقل می‌شوند 22 00:02:49,169 --> 00:02:50,921 ‫بچه رو بردیم بالا روی سکوی فرود، 23 00:02:51,004 --> 00:02:53,257 ‫و منم همراهش با هلی‌کوپتر به بتن‌روژ رفتم 24 00:02:53,340 --> 00:02:55,926 ‫شرایط برای کسانی که در سوپردوم پناه گرفته‌اند بدتر می‌شود 25 00:02:56,009 --> 00:02:58,303 ‫ما الآن پنج روزی می‌شه که چیزی نخوردیم 26 00:02:58,387 --> 00:03:01,032 ‫از زندان هم بدتر بود. لااقل توی زندان جا برای ادرار، 27 00:03:01,056 --> 00:03:03,016 ‫و نیازهای دیگهٔ دست‌شویی‌کردن هست. اینجا هیچی نداشتی 28 00:03:03,100 --> 00:03:05,185 ‫این زنی که می‌بینید دو تا بچه‌ش رو از دست داده 29 00:03:05,269 --> 00:03:06,371 ‫نمی‌دونه اون‌ها کجان 30 00:03:06,395 --> 00:03:08,772 ‫اون‌ها نمی‌دونن مامانشون... اصلاً زنده‌ن یا نه 31 00:03:08,856 --> 00:03:10,136 ‫- آقای رئیس‌جمهور... ‫- سؤال آخر 32 00:03:10,190 --> 00:03:11,191 ‫...الآن دو هفته گذشته 33 00:03:11,275 --> 00:03:13,402 ‫شما حتماً در این مرحله تصویر واضحی 34 00:03:13,485 --> 00:03:16,572 ‫از یک چیز حیاتی که در پنج روز اول ‫درست پیش نرفته، به دست آوردید 35 00:03:16,655 --> 00:03:18,699 ‫اوه، به‌نظرم کلی وقت هست که تجزیه‌وتحلیل کنن، 36 00:03:18,782 --> 00:03:23,912 ‫به‌خصوص، ساختار روابط بین سطوح دولتی 37 00:03:25,497 --> 00:03:27,725 ‫کاری که به‌نظرم کنگره باید... کاری که می‌دونم کنگره باید انجام بده، 38 00:03:27,749 --> 00:03:29,102 ‫و ما هم از داخل داریم انجامش می‌دیم، 39 00:03:29,126 --> 00:03:31,879 ‫اینه که نگاهی هوشیارانه ‫به تصمیم‌گیری‌ای که اتفاق افتاده داشته باشن 40 00:03:31,962 --> 00:03:33,648 ‫آقای رئیس‌جمهور، می‌شه یک موضوع رو شفاف‌سازی کنم؟ 41 00:03:33,672 --> 00:03:34,756 ‫نه، نه، نه. خب، ممنون 42 00:03:43,800 --> 00:03:46,800 [ آتلانتا ] 43 00:03:48,824 --> 00:03:54,648 [ سیزده روز پس از توفان کاترینا ] 44 00:03:51,648 --> 00:03:54,648 [ یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۵ ] 45 00:03:57,279 --> 00:03:58,864 ‫شما اهل نیواورلینز هستید، نه؟ 46 00:03:59,448 --> 00:04:01,950 ‫خب، راستش از بتن‌روژ هستم. یه ساعتی فاصله داره 47 00:04:02,034 --> 00:04:03,327 ‫توفان چطور بود اونجا؟ 48 00:04:04,161 --> 00:04:05,829 ‫خب، اصلاً شبیه نیواورلینز نبود، ولی... 49 00:04:06,788 --> 00:04:10,083 ‫خب، به‌جز سیگارکشیدن، وضعیت خوبی دارید 50 00:04:10,167 --> 00:04:11,668 ‫مشکل خاصی پیدا نکردم 51 00:04:13,587 --> 00:04:15,339 ‫خیلی‌خب. ممنون، دکتر 52 00:04:34,233 --> 00:04:35,567 ‫تموم شد 53 00:04:35,651 --> 00:04:37,152 ‫- سلام، قربان ‫- سلام 54 00:04:37,861 --> 00:04:40,697 ‫وقتی داشتیم زیر صندلی‌ها رو جارو می‌کردیم، ‫چندتا عکس پیدا کردیم 55 00:04:40,781 --> 00:04:44,243 ‫- گذاشتیمش روی صندلی شاگرد ‫- اوه، باشه. عالیه. بفرما 56 00:04:44,326 --> 00:04:46,328 ‫- ممنون، قربان ‫- بیا. اینم بگیر 57 00:05:19,653 --> 00:05:20,654 ‫- بوچ ‫- سلام 58 00:05:20,737 --> 00:05:23,817 ‫- یه چیزی برای نوشیدن بیارم برات؟ ‫- اوه، نه، نمی‌خواد، اِما. مرسی، عزیزم 59 00:05:27,119 --> 00:05:28,328 ‫رفقا، چطورید؟ 60 00:05:39,089 --> 00:05:40,299 ‫خب چی گفت؟ 61 00:05:41,049 --> 00:05:44,178 ‫خب، مشکلی ندارم. ظاهراً 62 00:05:45,137 --> 00:05:46,471 ‫خب، خوبه 63 00:05:47,723 --> 00:05:51,935 ‫هی... چطوره امشب فقط من و تو بریم بیرون شام بخوریم؟ 64 00:05:56,481 --> 00:06:01,195 ‫بوچ... به‌نظرم پیش بچه‌ها بمونم بهتر باشه، اگه اشکال نداره 65 00:06:08,577 --> 00:06:09,786 ‫هی، هرطور دوست داری 66 00:06:11,038 --> 00:06:13,624 ‫برنامه‌مون چیه؟ 67 00:06:14,875 --> 00:06:19,379 ‫خب، هشت نوع مختلف کسرول هست که می‌تونی انتخاب کنی 68 00:06:20,714 --> 00:06:21,715 ‫لعنتی 69 00:06:22,633 --> 00:06:24,718 ‫اوه، خدا. یه... یه ثانیه، لین 70 00:06:26,929 --> 00:06:28,055 ‫آرتور شیفر 71 00:06:29,014 --> 00:06:30,057 ‫آره، نگه می‌دارم 72 00:06:31,850 --> 00:06:32,851 ‫بله، قربان 73 00:06:34,520 --> 00:06:35,521 ‫ممنون، قربان 74 00:06:36,063 --> 00:06:37,064 ‫ما... 75 00:06:38,232 --> 00:06:40,067 ‫حالمون خوبه. آره 76 00:06:41,109 --> 00:06:42,402 ‫خب، متشکرم 77 00:06:46,281 --> 00:06:52,579 ‫خب، من با خانواده‌م اومدم آتلانتا، ‫ولی پس‌فردا می‌تونم ببینمتون؟ 78 00:06:52,663 --> 00:06:55,207 ‫نه، نه، مشکلی نیست 79 00:06:56,834 --> 00:06:58,961 ‫خیلی‌خب. باشه، خب پس می‌بینمتون 80 00:07:05,600 --> 00:07:08,800 [ بتن‌روژ ] 81 00:07:35,873 --> 00:07:37,165 ‫بله، قربان 82 00:07:37,249 --> 00:07:39,168 ‫دادستان کل آمادهٔ ملاقات با شما هستن 83 00:07:39,251 --> 00:07:40,335 ‫ممنون 84 00:07:49,469 --> 00:07:52,264 ‫- بوچ. خوش‌حالم می‌بینمت ‫- منم همین‌طور، قربان 85 00:07:52,347 --> 00:07:55,392 ‫خب، اوضاع‌واحوال چطوره؟ 86 00:07:56,310 --> 00:08:00,480 ‫اوه، می‌دونی دیگه. باتوجه‌به شرایط خوبه. ‫ولی به روزش بستگی داره 87 00:08:00,564 --> 00:08:03,775 ‫آره می‌دونم. پدر خودم ماه مه درگذشت. ۹۲ سالش بود 88 00:08:03,859 --> 00:08:06,069 ‫تا ته تهش بهش رسیدگی کردیم 89 00:08:07,154 --> 00:08:09,281 ‫می‌دونم با هم فرق دارن، اما... 90 00:08:10,157 --> 00:08:11,158 ‫آره 91 00:08:12,951 --> 00:08:13,952 ‫بگذریم 92 00:08:14,953 --> 00:08:16,496 ‫توی این دو هفته از موقع توفان، 93 00:08:16,580 --> 00:08:19,416 ‫هرچی تلویزیون نشون داده داستان‌های ناتمام، 94 00:08:19,499 --> 00:08:24,004 ‫داستان‌های وحشتناک درمورد سوءاستفاده‌هایی بوده ‫که تحت لوای دولت رخ داده 95 00:08:24,755 --> 00:08:27,341 ‫حالا من مایلم بدونم چه اتفاقی افتاده 96 00:08:27,424 --> 00:08:30,886 ‫به نظر می‌رسه بین هیئت‌مدیره ترکِ‌وظیفه انجام شده 97 00:08:30,969 --> 00:08:34,847 ‫به‌طور خاص، می‌خوام ببینم ‫توی مرکز پزشکی مموریال چه اتفاقی افتاده 98 00:08:35,432 --> 00:08:38,393 ‫اونجا ۴۵ تا جسد پیدا کردن، می‌دونی که؟ 99 00:08:38,477 --> 00:08:41,104 ‫- آره، شنیدم ‫- بیشتر از هر جای دیگه‌ای 100 00:08:41,188 --> 00:08:43,398 ‫چهل‌وپنج بیمار فوت‌شده 101 00:08:43,482 --> 00:08:45,526 ‫خب این به نظر تو منطقی میاد؟ 102 00:08:46,193 --> 00:08:49,821 ‫شاید توی یه بیمارستان به اون ابعاد، ‫می‌دونی، باتوجه‌به شرایط، 103 00:08:49,905 --> 00:08:52,157 ‫شاید ۴۵ تا بیمار از پا دراومدن 104 00:08:54,868 --> 00:08:56,078 ‫شاید هم نه 105 00:09:01,375 --> 00:09:03,252 ‫اونجا دفتر مشاور کل هست؟ 106 00:09:03,335 --> 00:09:04,378 ‫- بله ‫- سلام 107 00:09:04,461 --> 00:09:08,298 ‫بنده آرتور شیفر هستم ‫از واحد پیشگیری از کلاهبرداری مدیکید ایالت لوئیزیانا 108 00:09:09,424 --> 00:09:11,134 ‫شما مشاور کل تنت هستید؟ 109 00:09:11,218 --> 00:09:13,303 ‫نه، اما یکی از وکیل‌های اون دفترم 110 00:09:13,387 --> 00:09:16,014 ‫- خیلی‌خب، و اسمتون؟ ‫- باورز. جیم باورز 111 00:09:16,098 --> 00:09:17,599 ‫آقای باورز 112 00:09:17,683 --> 00:09:21,353 ‫ما می‌خوایم ببینیم در حین توفان ‫چه اتفاقی داخل بیمارستان مموریال افتاده، 113 00:09:21,436 --> 00:09:24,773 ‫و می‌خوایم ازتون یک فهرست ‫از تمام بیمارهای فوت‌شده بگیریم، 114 00:09:24,857 --> 00:09:27,484 ‫به‌علاوهٔ یک کپی از طرح مدیریت بحرانتون 115 00:09:27,568 --> 00:09:32,114 ‫باشه. قبل اینکه... می‌شه بگید قصدتون چیه؟ 116 00:09:32,823 --> 00:09:36,952 ‫خب، این‌طور که ما متوجه شدیم ‫۴۵ بیمار حین توفان و بعد از اون 117 00:09:37,035 --> 00:09:41,790 ‫توی بیمارستان شما مُردن، و باید بفهمیم چه اتفاقی افتاده 118 00:09:44,459 --> 00:09:47,296 ‫از این موضوع مطلعید؟ از این مرگ‌ها؟ 119 00:09:47,379 --> 00:09:48,422 ‫آقای شیفر، 120 00:09:48,505 --> 00:09:51,192 ‫ممنون می‌شم هر سؤالی که از ما دارید رو، 121 00:09:51,216 --> 00:09:53,177 ‫اگه می‌شه اون‌ها رو مکتوب برامون ارسال کنید 122 00:09:53,260 --> 00:09:54,344 ‫مکتوب؟ 123 00:09:55,971 --> 00:09:59,141 ‫باشه. ولی سوابق رو دارید دیگه؟ 124 00:09:59,224 --> 00:10:02,144 ‫همون‌طور که گفتم، همه‌شون رو مکتوب کنید، ما پاسخ می‌دیم 125 00:10:02,227 --> 00:10:04,229 ‫خب، کِی انتظار می‌ره که پاسخ بدید؟ 126 00:10:05,814 --> 00:10:07,399 ‫دراسرع‌وقت 127 00:10:07,482 --> 00:10:09,776 ‫ببخشید، یک تماس دیگه دارم. متشکرم 128 00:10:21,663 --> 00:10:23,582 ‫- ویرجینیا ‫- بوچ 129 00:10:24,374 --> 00:10:27,044 ‫سلام! مرسی که وقت گذاشتی 130 00:10:28,086 --> 00:10:29,755 ‫خب، کوین چطوره؟ 131 00:10:29,838 --> 00:10:33,050 ‫خوبه. فکر می‌کنه زیادی کار می‌کنم، که البته درست هم می‌گه 132 00:10:34,676 --> 00:10:35,677 ‫آره 133 00:10:38,305 --> 00:10:40,933 ‫خیلی ناراحت شدم که خبر شلی رو شنیدم 134 00:10:42,100 --> 00:10:43,519 ‫حتی تصورش هم سخته 135 00:10:44,394 --> 00:10:45,521 ‫ممنونم 136 00:10:46,939 --> 00:10:48,357 ‫حال تو و لیندا چطوره؟ 137 00:10:48,440 --> 00:10:52,819 ‫خب، اون هنوز توی آتلانتا با خانواده‌شه، و... 138 00:10:53,946 --> 00:10:57,699 ‫واقعاً سخته. هر بار به‌نوعی دردش میاد و می‌ره 139 00:10:57,783 --> 00:11:01,078 ‫من واقعاً خوش‌حالم که برگشتم سر کار، ‫یه جایی دارم که سرم رو گرم کنم 140 00:11:01,161 --> 00:11:02,162 ‫آره 141 00:11:04,122 --> 00:11:06,083 ‫تو چی؟ کلاهبردارها چطورن؟ 142 00:11:06,750 --> 00:11:09,628 ‫اوه، می‌دونی، هنوز اون بیرونن، و نوبتی پول می‌دزدن 143 00:11:09,711 --> 00:11:11,171 ‫تا وقتی که به تو برخورد کنن 144 00:11:11,255 --> 00:11:14,633 ‫آره، خب، قضیه هم همینه. ‫چون آدم‌ها دروغ می‌گن، ولی ارقام هرگز 145 00:11:19,263 --> 00:11:23,350 ‫خب، چارلز فوتی، ازم خواسته یه نگاه به... 146 00:11:23,433 --> 00:11:26,144 ‫مرگ‌ومیر مرکز پزشکی مموریال توی نیواورلینز بندازم 147 00:11:26,228 --> 00:11:28,564 ‫درباره‌ش خوندم. ۴۵ تا جسد؟ 148 00:11:28,647 --> 00:11:31,692 ‫آره، دفتر ما، باید هرکدوم از این مرگ‌ها رو شرح بدیم 149 00:11:31,775 --> 00:11:33,026 ‫کلی کار می‌بره 150 00:11:33,110 --> 00:11:35,755 ‫فقط پیداکردن افرادی که بعد از توفان ‫این‌طرف و اون‌طرف متفرق شدن 151 00:11:35,779 --> 00:11:36,822 ‫برای خودش یه کابوسیه 152 00:11:36,905 --> 00:11:38,323 ‫این‌ها رو به چشم جرم نگاه می‌کنید؟ 153 00:11:39,491 --> 00:11:42,411 ‫تعداد مرگ‌ومیر زیاده، ولی باید به شرایط نگاه کنی 154 00:11:42,494 --> 00:11:44,454 ‫آخه اوضاع واقعاً هولناک بوده 155 00:11:44,538 --> 00:11:47,583 ‫تصورش رو بکن وسط این وضعیت دکتر یا پرستار باشی 156 00:11:47,666 --> 00:11:49,877 ‫کاری که کردن باورنکردنی بود 157 00:11:49,960 --> 00:11:51,003 ‫آره، موافقم 158 00:11:52,546 --> 00:11:54,965 ‫ولی چندتا چیز هست که درست درنمیاد 159 00:11:55,632 --> 00:11:57,509 ‫برای همین به یه وکیل توی تنت زنگ زدم 160 00:11:57,593 --> 00:12:00,446 ‫اون‌ها مالک اونجان، می‌دونی، ‫از «باپتیست» اسمشون رو عوض کردن 161 00:12:00,470 --> 00:12:04,224 ‫فقط یه درخواست اطلاعات معمولی، بعد شروع کرد به طفره‌رفتن 162 00:12:04,308 --> 00:12:07,561 ‫گفت باید تمام درخواست‌هام رو مکتوب براش فکس کنم، 163 00:12:07,644 --> 00:12:09,484 ‫و بعد اون این چیزهای دیگه رو برام فکس کرد 164 00:12:09,521 --> 00:12:13,859 ‫بیانیهٔ اداره. یه‌سری مقاله درمورد ازخودگذشتگی کارکنان پزشکی 165 00:12:15,360 --> 00:12:18,989 ‫و بعد گفت هیچ‌کدوم از سوابق پزشکی‌ای که ازش خواستم رو 166 00:12:19,072 --> 00:12:20,282 ‫نمی‌تونه پیدا کنه 167 00:12:20,365 --> 00:12:22,659 ‫و بعد بدون اینکه درخواست کرده باشم، این رو دریافت کردم 168 00:12:22,743 --> 00:12:25,412 ‫ازطرف یه وکیل توی لایف‌کِره 169 00:12:25,495 --> 00:12:29,833 ‫خب، لایف‌کِر یه شرکتیه که داخل مموریال ‫یه تأسیسات رو اداره می‌کنه، 170 00:12:29,917 --> 00:12:32,044 ‫پس این بیمارستانِ داخل یه بیمارستان، خب... 171 00:12:32,669 --> 00:12:36,131 ‫«اگرچه ما تازه شروع به جمع‌آوری حقایق مربوطه کرده‌ایم، 172 00:12:36,215 --> 00:12:38,050 ‫اطلاعاتی داریم که بیمارها...» 173 00:12:38,133 --> 00:12:41,887 ‫یعنی بیمارهای اون‌ها که مُردن، بیمارهای لایف‌کِر، خب، 174 00:12:41,970 --> 00:12:46,725 ‫«توسط دکتر آنا پو، که معتقدیم کارمند لایف‌کِر نیست، 175 00:12:46,808 --> 00:12:50,020 ‫«برای بیمارها مرفین تجویز شده، 176 00:12:50,103 --> 00:12:54,525 ‫«در زمانی که به نظر می‌رسید ‫بیمارها نمی‌توانند با موفقیت تخلیه شوند» 177 00:12:54,608 --> 00:12:58,028 ‫پس دارن می‌گن ممکنه بعضی از بیمارهاشون ‫عمداً کشته شده باشن؟ 178 00:12:58,904 --> 00:12:59,947 ‫این دکتر پو کیه؟ 179 00:13:00,656 --> 00:13:02,658 ‫- هنوز نمی‌دونم ‫- خب، باید پیداش کنیم 180 00:13:02,741 --> 00:13:04,368 ‫فرضم اینه که توی مموریال کار می‌کرده 181 00:13:04,451 --> 00:13:07,579 ‫و اگه دستمون به اون سوابق بیمارهای لایف‌کِر برسه، ‫خیلی کمکمون می‌کنه 182 00:13:08,539 --> 00:13:11,083 ‫خب، ویرجینیا، می‌دونم تو جرم‌شناس امور مالی هستی، 183 00:13:11,166 --> 00:13:13,886 ‫و این قضیه ممکنه کمی فراتر از محدودهٔ عادی پرونده‌هات باشه، 184 00:13:13,919 --> 00:13:17,297 ‫ولی، دختر، من به ذهن تحلیلی‌ت توی این قضیه نیاز دارم 185 00:13:17,381 --> 00:13:20,092 ‫این مثل یه جورچین تصویری با هزاران تیکه می‌مونه 186 00:13:20,175 --> 00:13:22,403 ‫- که همه‌شون یک رنگن ‫- بعد هم سگ جویده‌شون 187 00:13:22,427 --> 00:13:24,680 ‫دقیقاً. پس امیدوار بودم که... 188 00:13:25,472 --> 00:13:29,476 ‫درحقیقت، خیلی خوش‌حال می‌شم ‫اگه حاضر باشی با من روی این قضیه کار کنی 189 00:13:31,728 --> 00:13:33,146 ‫مگه همین کار رو نمی‌کنیم؟ 190 00:13:41,864 --> 00:13:46,118 ‫چطوری از توفان جون سالم به در بردید؟ ‫تو و شوهرت. خونه‌تون سالمه؟ 191 00:13:46,869 --> 00:13:48,579 ‫ما بالاشهر روی زمین مرتفع زندگی می‌کنیم 192 00:13:48,662 --> 00:13:53,458 ‫می‌دونی، یه بلوک خشک بود، ‫یه بلوک زیر آب، ولی ما شانس آوردیم 193 00:13:53,542 --> 00:13:55,085 ‫خیلی خوبه که اینو می‌شنوم 194 00:13:57,129 --> 00:13:58,130 ‫خب، آنا... 195 00:14:00,799 --> 00:14:03,886 ‫باتوجه‌به اینکه مموریال به این زودی‌ها بازگشایی نمی‌شه، 196 00:14:05,929 --> 00:14:09,349 ‫خیلی خوش‌حال می‌شیم اگه به ما در «ال‌اس‌یو» ملحق بشی ‫[ دانشگاه ایالتی لوئیزیانا ] 197 00:14:09,975 --> 00:14:14,021 ‫درصورتی‌که مشکلی نداشته باشی ‫چند شب در هفته رو توی بتن‌روژ بگذرونی 198 00:14:17,941 --> 00:14:20,694 ‫حاضرم به تنسی هم رفت‌وآمد کنم، ‫اگه معنی‌ش برگشتن به کار باشه 199 00:14:20,777 --> 00:14:23,488 ‫خب، ما از اونجا نزدیک‌تریم، و تیم فوتبالمون هم قوی‌تره 200 00:14:23,572 --> 00:14:25,240 ‫درسته. درسته 201 00:14:25,824 --> 00:14:28,869 ‫نظر همه‌مون اینه که تو یکی از بهترین جراح‌های کل ایالت هستی 202 00:14:29,745 --> 00:14:30,954 ‫ممنون بابت این حرف 203 00:14:31,038 --> 00:14:34,708 ‫پس یکی‌دو ماه دیگه که آب‌ها از آسیاب افتاد، ‫می‌تونیم درباره‌ش حرف بزنیم 204 00:14:34,791 --> 00:14:38,587 ‫نه. جوابم بله‌ست. آماده‌م از الآن شروع به کار کنم 205 00:14:39,171 --> 00:14:40,172 ‫واقعاً؟ 206 00:14:40,255 --> 00:14:44,510 ‫بله. حتماً. بله، می‌خوام برگردم سر کار 207 00:14:45,010 --> 00:14:46,512 ‫خب، این فراتر از چیزیه که من... 208 00:14:48,472 --> 00:14:49,765 ‫این فوق‌العاده‌ست 209 00:14:49,848 --> 00:14:52,434 ‫- فوق‌العاده‌ست ‫- خوبه 210 00:14:54,436 --> 00:14:58,106 ‫به‌سلامتی‌ش. واقعاً هیجان‌زده‌م 211 00:14:59,274 --> 00:15:01,318 ‫ممنون. من هم هیجان‌زده‌م 212 00:15:07,616 --> 00:15:11,453 ‫صبح همگی به‌خیر. من کالی فردریکس از تنت هستم 213 00:15:11,537 --> 00:15:13,640 ‫از همهٔ شما که امروز این‌همه راه اومدید اینجا سر کار متشکرم 214 00:15:13,664 --> 00:15:15,415 ‫و همین‌طور برای پیوستن به تیم تماس‌هامون 215 00:15:15,499 --> 00:15:17,876 ‫خیلی‌خب، روی این میز برگهٔ اطلاعات بیمارهاست، 216 00:15:17,960 --> 00:15:20,003 ‫یک عدد برای هرکدوم از بیمارهای فوت‌شده 217 00:15:20,087 --> 00:15:22,923 ‫اسم‌هاتون روی اون‌هایی که بهتون محول شده هست 218 00:15:23,006 --> 00:15:24,984 ‫همه‌تون بسته‌های دستورالعمل تماس رو دارید، درسته؟ 219 00:15:25,008 --> 00:15:26,134 ‫بله، خانم. بله 220 00:15:26,218 --> 00:15:27,678 ‫خب، پس فقط برای تأکید دوباره می‌گم، 221 00:15:27,761 --> 00:15:30,764 ‫فقط به‌صورت کلی صحبت کنید، به‌هیچ‌وجه نظری ندید 222 00:15:30,848 --> 00:15:34,393 ‫عزیزانشون معمولاً عصبانی‌ان، و چیز عجیبی نیست 223 00:15:34,476 --> 00:15:37,437 ‫اکثرشون هیچ اطلاعی درمورد عزیزانشون ندارن، 224 00:15:37,521 --> 00:15:39,064 ‫فقط همون چیزی که توی اخبار دیده‌ن 225 00:15:39,147 --> 00:15:40,524 ‫ببخشید 226 00:15:40,607 --> 00:15:43,902 ‫هیچ‌کس از تنت با اعضای خانواده‌شون صحبت نکرده؟ 227 00:15:43,986 --> 00:15:45,821 ‫ممکنه سعی کرده باشن تماس بگیرن، 228 00:15:45,904 --> 00:15:48,448 ‫ولی هیچ‌کس اون‌موقع اطلاعاتی نداشت که بهشون بده، نه 229 00:15:49,032 --> 00:15:53,495 ‫پس، ازهمه‌مهم‌تر، فقط به اعضای خانواده حقیقت رو بگید 230 00:15:53,579 --> 00:15:58,083 ‫که بیمارها احتمالاً به‌دلیل نبود برق یا دمای بالا از دنیا رفته‌ن 231 00:15:58,917 --> 00:16:01,044 ‫باشه؟ خیلی‌خب 232 00:16:04,214 --> 00:16:05,841 ‫سوزان مولدریک هستم 233 00:16:05,924 --> 00:16:08,969 ‫یکی از سرپرست‌های مرکز پزشکی مموریال، 234 00:16:09,052 --> 00:16:12,556 ‫و بابت مادرتون، شرلی بروسارد، تماس می‌گیرم 235 00:16:13,473 --> 00:16:15,893 ‫چه‌عجب. با همه تماس گرفتم 236 00:16:15,976 --> 00:16:17,811 ‫متأسفانه، خانم بروسارد، 237 00:16:17,895 --> 00:16:23,650 ‫واقعاً متأسفم که می‌گم مادرتون توی بیمارستان 238 00:16:23,734 --> 00:16:28,405 ‫بین زمان توفان و تخلیه‌سازی بیمارها از تأسیسات، فوت کردن 239 00:16:29,781 --> 00:16:32,034 ‫یک احساس غریبی داشتم که شاید اون... 240 00:16:33,035 --> 00:16:34,077 ‫وای خدا 241 00:16:35,954 --> 00:16:37,873 ‫واقعاً عذر می‌خوام که دو هفته طول کشید 242 00:16:38,624 --> 00:16:41,043 ‫«عزیز شما در تمام مدت تحت مراقبت بود» 243 00:16:42,044 --> 00:16:47,758 ‫«عزیز شما شناسایی و کفن شد، و در محوطهٔ نمازخانه قرار گرفت» 244 00:16:49,134 --> 00:16:52,596 ‫«با عزیز شما محترمانه رفتار شد» 245 00:16:52,679 --> 00:16:53,847 ‫نمی‌فهمم 246 00:16:53,931 --> 00:16:56,683 ‫چرا زودتر از توفان منتقلش نکردید؟ 247 00:16:58,644 --> 00:17:01,396 ‫اون براساس خطر برای بیمار بود 248 00:17:03,023 --> 00:17:04,650 ‫مریض‌های دیگه خارج شدن که 249 00:17:06,359 --> 00:17:07,569 ‫خطر اون چی بود؟ 250 00:17:08,904 --> 00:17:12,074 ‫متأسفم. در این مورد اطلاعی ندارم 251 00:17:13,407 --> 00:17:14,910 ‫دولت عزیز شما را پیدا کرد 252 00:17:14,992 --> 00:17:17,496 ‫و به دفتر پزشکی قانونی بخشداری آوردنش 253 00:17:19,080 --> 00:17:21,625 ‫علت مرگ مشخص خواهد شد، و... 254 00:17:21,708 --> 00:17:23,627 ‫گواهی فوت ارائه خواهد شد 255 00:17:25,878 --> 00:17:27,714 ‫سپس مقامات دولتی با شما تماس خواهند گرفت 256 00:17:28,214 --> 00:17:29,800 ‫خیلی متأسفم 257 00:17:30,384 --> 00:17:31,385 ‫واقعاً متأسفیم 258 00:17:32,052 --> 00:17:33,303 ‫خدانگه‌دار 259 00:17:33,387 --> 00:17:34,721 ‫باشه. خدانگه‌دار 260 00:17:48,861 --> 00:17:51,738 ‫یه‌سری بیمار اونجا بودن که... 261 00:17:53,782 --> 00:17:55,534 ‫حالشون بسیار وخیم بود، 262 00:17:55,617 --> 00:18:01,415 ‫و فارغ از توفان، دستور «احیا نکنید» داشتن 263 00:18:01,498 --> 00:18:04,793 ‫به‌عبارت‌دیگه، اگه مُردن، اجازه بدیم به‌طور طبیعی بمیرن، 264 00:18:04,877 --> 00:18:10,799 ‫و هیچ اقدام قهرمانانه‌ای برای احیاشون نکنیم 265 00:18:12,342 --> 00:18:15,095 ‫ما همه‌مون هر کاری از دستمون ساخته بود انجام دادیم 266 00:18:15,179 --> 00:18:19,224 ‫تا بهترین درمان رو در اختیار بیمارهای بیمارستان قرار بدیم 267 00:18:19,850 --> 00:18:21,351 ‫و در راحتی باشن 268 00:18:21,435 --> 00:18:23,270 ‫آره، خیلی خوب به نظر می‌رسه 269 00:18:24,021 --> 00:18:25,647 ‫شاید یه‌کم زیادی خوب به نظر می‌رسه 270 00:18:26,231 --> 00:18:29,693 ‫درست چند روز بعد از اون‌همه مرگ‌ومیر ‫یه‌کم بی‌احساس به نظر نمی‌رسید؟ 271 00:18:29,776 --> 00:18:32,696 ‫اون دکتره. فقط داره حرفه‌ای عمل می‌کنه 272 00:18:33,447 --> 00:18:38,035 ‫خب، این فرضیه که دکترها و پرستارها ‫ازقصد مریض‌هاشون رو کشتن، 273 00:18:38,118 --> 00:18:39,411 ‫واقعاً مسخره به نظر میاد 274 00:18:39,494 --> 00:18:42,581 ‫آره. من برای گرفتن اون سوابق پزشکی از تنت پیگیری کردم 275 00:18:42,664 --> 00:18:43,665 ‫و؟ 276 00:18:43,749 --> 00:18:45,643 ‫تمام حرف‌هاشون دربارهٔ مکانشون مبهم بود 277 00:18:45,667 --> 00:18:49,046 ‫خب، شاید بهتره براشون احضاریه بفرستیم، ‫یا لااقل تهدید به این کار کنیم 278 00:18:49,129 --> 00:18:51,340 ‫- من یه فکر بهتر دارم ‫- چه فکری؟ 279 00:18:51,423 --> 00:18:53,842 ‫چطوره خودمون بریم نیواورلینز و از مموریال دیدن کنیم؟ 280 00:18:53,926 --> 00:18:55,846 ‫یعنی نمی‌خوای اونجا رو با چشم‌های خودت ببینی؟ 281 00:18:55,886 --> 00:18:58,972 ‫تازه، شاید شانس بهمون رو کرد و ‫خودمون اون سوابق رو پیدا کردیم 282 00:19:06,271 --> 00:19:08,649 ‫هی. اشکال نداره سیگار بکشم؟ 283 00:19:08,732 --> 00:19:11,527 ‫راستش چرا. از بوش روی لباس‌هام بدم میاد 284 00:19:13,195 --> 00:19:16,114 ‫اه، پسر. یادته قبلاً می‌تونستی توی هواپیما سیگار بکشی؟ 285 00:19:18,242 --> 00:19:20,536 ‫یادمه وقتی ۱۲ سالم بود، 286 00:19:20,619 --> 00:19:23,038 ‫سوار هواپیمای کالیفرنیا بودم که برم دیزنی‌لند 287 00:19:23,121 --> 00:19:24,873 ‫و توی بخش سیگارممنوع نشسته بودم، 288 00:19:24,957 --> 00:19:28,919 ‫که واقعاً مضحک بود، چون بازم ‫بوی دو پاکت سیگار به مشامم می‌رسید 289 00:19:29,002 --> 00:19:31,296 ‫خب، لااقل داشتی می‌رفتی دیزنی‌لند 290 00:19:31,380 --> 00:19:32,464 ‫درسته 291 00:19:34,508 --> 00:19:36,134 ‫هی، تاحالا به فکر ترک‌کردنش افتادی؟ 292 00:19:37,094 --> 00:19:39,596 ‫اوه، من همیشهٔ خدا به ترک‌کردن فکر می‌کنم 293 00:19:49,982 --> 00:19:50,982 ‫اون رو نگاه 294 00:19:52,484 --> 00:19:54,236 ‫دستم بهش می‌رسه. بذار بکشمش بالا 295 00:19:54,319 --> 00:19:58,866 ‫توی تصاویر، تمام ماجرا رو نشون نمی‌دن، مگه نه؟ 296 00:20:02,119 --> 00:20:03,996 ‫مثل تصادف‌کردن با یه کامیون می‌مونه 297 00:20:04,663 --> 00:20:06,999 ‫فکر می‌کنی می‌دونی چه‌جوریه، 298 00:20:07,082 --> 00:20:10,627 ‫ولی تا وقتی با کامیون تصادف نکردی، نمی‌تونی واقعاً بفهمی 299 00:20:29,730 --> 00:20:30,731 ‫می‌تونم کمکتون کنم؟ 300 00:20:30,814 --> 00:20:33,609 ‫آره، ما بازپرس‌های دفتر دادستانی کل کشور هستیم 301 00:20:33,692 --> 00:20:35,444 ‫باید یه نگاهی به داخل بندازیم 302 00:20:35,527 --> 00:20:37,070 ‫شدنی نیست 303 00:20:37,738 --> 00:20:40,532 ‫- ببخشید. جانم؟ ‫- بدون حکم یا لباس هزمت نمی‌شه 304 00:20:40,616 --> 00:20:43,869 ‫تو که لباس هزمت نداری. اون‌ها هم ندارن 305 00:20:43,952 --> 00:20:47,039 ‫بدون لباس هزمت و حکم، نمی‌تونید برید داخل 306 00:20:47,122 --> 00:20:48,290 ‫شماها برای کی کار می‌کنید؟ 307 00:20:48,373 --> 00:20:51,001 ‫ما با تنت قرارداد داریم. اون‌ها مالک این بیمارستانن 308 00:20:51,084 --> 00:20:52,794 ‫سرپرست هم داری؟ 309 00:20:52,878 --> 00:20:55,881 ‫معلومه. آره. آره، می‌خوای بهش زنگ بزنی؟ 310 00:20:55,964 --> 00:20:58,091 ‫اون هم دقیقاً حرف من رو می‌زنه 311 00:21:01,970 --> 00:21:04,223 ‫- خب، بیا. بیا بریم ‫- کثافت 312 00:21:04,973 --> 00:21:07,935 ‫یه جای خوب برای ناهار سراغ دارم. ‫راه طولانی‌مون رو جبران می‌کنه 313 00:21:19,488 --> 00:21:20,405 ‫الو؟ 314 00:21:20,489 --> 00:21:21,990 ‫- دکتر پو؟ ‫- بله؟ 315 00:21:22,074 --> 00:21:24,910 ‫اسم من لیز جارویسه. تهیه‌کنندهٔ سی‌ان‌ان هستم 316 00:21:24,993 --> 00:21:27,120 ‫مصاحبهٔ شما رو توی کانال ۲ دیدیم 317 00:21:27,204 --> 00:21:30,290 ‫شنیدیم دولت داره روی مرگ‌ومیرِ ‫مرکز پزشکی مموریال تحقیق می‌کنه، 318 00:21:30,374 --> 00:21:33,585 ‫و می‌خوایم داستان رو از زبون متخصصان پزشکی هم بشنویم 319 00:21:38,006 --> 00:21:39,174 ‫الو؟ 320 00:21:39,258 --> 00:21:41,176 ‫سوزان، منم آنا 321 00:21:41,927 --> 00:21:42,928 ‫سلام، آنا 322 00:21:43,011 --> 00:21:44,388 ‫حالت چطوره؟ 323 00:21:45,222 --> 00:21:46,223 ‫ما خوبیم 324 00:21:46,306 --> 00:21:48,684 ‫می‌دونی، من و شوهرم، وینس، حالمون خوبه 325 00:21:49,726 --> 00:21:53,230 ‫خونه‌مون سالم موند، پس... حالمون خوبه 326 00:21:53,313 --> 00:21:55,482 ‫دلیل اینکه بهت زنگ زدم اینه که... 327 00:21:55,566 --> 00:21:58,193 ‫می‌دونستی دولت داره روی مموریال تحقیق می‌کنه؟ 328 00:21:58,777 --> 00:22:01,321 ‫نه، نشنیده بودم 329 00:22:02,906 --> 00:22:04,324 ‫الآن از سی‌ان‌ان بهم زنگ زدن 330 00:22:04,950 --> 00:22:08,954 ‫دارن یه گزارش درمورد «اُتانازی» احتمالی توی بیمارستان تهیه می‌کنن ‫[ مرگ آسان، که در آن بیمار به درخواست خودش ‫به‌طور طبیعی و آرام بمیرد. اساساً برای کاهش زجر بیمار است ] 331 00:22:10,038 --> 00:22:11,790 ‫می‌خوان داستان رو از زبون من بشنون 332 00:22:11,874 --> 00:22:13,125 ‫سی‌ان‌ان؟ 333 00:22:13,208 --> 00:22:14,960 ‫دقیق نمی‌دونم چی‌کار باید بکنم 334 00:22:16,503 --> 00:22:18,797 ‫خب، کاری نکن، تا من... 335 00:22:18,881 --> 00:22:21,049 ‫می‌گم از تنت یکی باهات تماس بگیره 336 00:22:21,133 --> 00:22:22,134 باشه؟ 337 00:22:22,718 --> 00:22:23,802 باشه 338 00:22:31,810 --> 00:22:33,937 الو، رابرت، منم هوراس 339 00:22:34,021 --> 00:22:36,440 خبرهای بیمارستان رو شنیدی؟ 340 00:22:38,650 --> 00:22:44,656 ،به‌‌خاطر یکی از مریض‌هام تماس گرفتم النا بتیست 341 00:22:45,240 --> 00:22:47,034 اسم اونم جزو کسایی که فوت کردن، هست؟ 342 00:22:53,790 --> 00:22:56,210 من محض احتیاط بستری‌ش کرده بودم 343 00:22:57,044 --> 00:22:58,462 قبل از اینکه توفان بشه 344 00:22:59,880 --> 00:23:01,882 چون به دستگاه‌ وصل بود 345 00:23:02,799 --> 00:23:06,678 اون هیچ بیماری لاعلاجی نداشت. هیچی 346 00:23:07,304 --> 00:23:13,101 ،ببین، بعد از اینکه من رفتم ...مگه دکتر ندلر مسئول مراقبت ازش 347 00:23:14,102 --> 00:23:16,522 خب پس کی ازش مراقبت می‌کرد؟ 348 00:23:19,399 --> 00:23:21,235 خب پس کی می‌دونه؟ 349 00:23:39,211 --> 00:23:41,213 الو - یوئینگ، آنا هستم - 350 00:23:41,296 --> 00:23:43,507 اوه ، آنا. حالت خوبه؟ - تو کجایی؟ - 351 00:23:43,590 --> 00:23:46,468 خب، من اومدم توی یه هتل داخل هیوستون 352 00:23:46,552 --> 00:23:50,055 چشم‌انداز اتاقم خیلی خوبه. می‌تونم بزرگ‌راه و یه نمایشگاه ماشین رو ببینم 353 00:23:50,806 --> 00:23:53,725 می‌دونی دولت داره درمورد اتفاقی که توی مموریال افتاد تحقیق می‌کنه؟ 354 00:23:53,809 --> 00:23:55,018 با تو تماس نگرفتن؟ 355 00:23:55,102 --> 00:23:57,604 از طرف دولت نه ولی رسانه‌ها زیاد تماس می‌گیرن 356 00:23:57,688 --> 00:24:00,148 سی‌ان‌ان بود؟ می‌‌خوان من باهاشون مصاحبه کنم 357 00:24:00,232 --> 00:24:01,233 آره 358 00:24:01,316 --> 00:24:05,612 سی‌ان‌ان دنبال منم هست ولی نمی‌ خوام ارتباطی با این آدم‌ها داشته باشم 359 00:24:05,696 --> 00:24:06,738 ...ببین 360 00:24:06,822 --> 00:24:10,492 مشکل ما اینه که وقتی ...بحث اخلاق پزشکی می‌شه 361 00:24:10,576 --> 00:24:12,286 ...مردم هزارجور نظرِ مختلف می‌دن 362 00:24:12,369 --> 00:24:14,180 و من نمی‌خوام وسطِ نظراتِ مردم گیر کنم 363 00:24:14,204 --> 00:24:15,706 پس پیشنهاد می‌دی من چی‌کار کنم؟ 364 00:24:15,789 --> 00:24:17,875 اوه، من آدمی نیستم که این سؤال رو ازش بپرسی 365 00:24:18,917 --> 00:24:22,004 ،ولی اگه من جای تو بودم با تنت حرف می‌زدم 366 00:24:22,087 --> 00:24:25,007 ،کاری که به‌هیچ‌وجه نمی‌کردم صحبت با رسانه‌هاست 367 00:24:25,674 --> 00:24:29,970 صحبت‌هات رو تقطیع می‌کنن تا حرف‌هات جوری به نظر بیاد که خودشون می‌خوان 368 00:24:30,053 --> 00:24:31,513 دقیقا درست می‌گی 369 00:24:31,597 --> 00:24:35,100 مخفی شو. نصیحت من اینه. قایم شو 370 00:24:44,902 --> 00:24:47,654 سلام، شما تیانا کولبرن هستین؟ 371 00:24:47,738 --> 00:24:49,114 شما؟ 372 00:24:49,198 --> 00:24:52,201 آرتور شیفر، از واحد پیشگیری از کلاهبرداری مدیکید ایالت اومدم 373 00:24:53,577 --> 00:24:54,620 چطوری پیدام کردی؟ 374 00:24:54,703 --> 00:24:58,415 همسایه‌تون پایین خیابون گفت اینجا توی خونه مادرتون هستید 375 00:24:58,498 --> 00:25:00,751 می‌دونین دیگه، همین خیابون، خونه با در قرمز 376 00:25:02,044 --> 00:25:04,004 واقعاً متأسفم که این وضعیت پیش اومده 377 00:25:04,963 --> 00:25:06,465 این کل وسایل مامانمه 378 00:25:07,382 --> 00:25:08,634 می‌دونی، کل زندگی‌ش همینا بوده 379 00:25:09,259 --> 00:25:10,260 واقعاً وحشتناکه 380 00:25:11,553 --> 00:25:14,890 خب... گمونم مهم اینه که خودمون سالم باشیم 381 00:25:15,974 --> 00:25:17,684 می‌شه چندتا سؤال بپرسم؟ 382 00:25:18,852 --> 00:25:20,103 آره. حتماً 383 00:25:20,187 --> 00:25:22,064 شما توی مموریال پرستار هستین؟ 384 00:25:22,147 --> 00:25:25,025 هستم. یعنی بودم، قبل از اینکه بیمارستان بسته بشه 385 00:25:25,108 --> 00:25:26,944 خب، با دکتر آنا پو کار کردین؟ 386 00:25:27,778 --> 00:25:30,531 ،من پرستار بخش جراحی هستم برای همین سر خیلی از عمل‌هاش بودم 387 00:25:30,614 --> 00:25:32,574 ...صحیح. بعد از اینکه بیمارستان رفت زیر آب 388 00:25:32,658 --> 00:25:35,244 اون‌موقع هم باهاش کار می‌کردین؟ 389 00:25:36,078 --> 00:25:39,206 .اولش آره، ولی بعدش نه مجبور شدم برم 390 00:25:39,998 --> 00:25:43,585 داشتم به یک نوزاد کمک می‌کردم و واسه اعزامش، سوار هلی‌کوپتر شدم 391 00:25:43,669 --> 00:25:44,753 ...واستا ببینم 392 00:25:45,754 --> 00:25:47,881 من توی اخبار دیدمت 393 00:25:47,965 --> 00:25:50,050 تو اون بچه رو نجات دادی. کار تو بود 394 00:25:50,133 --> 00:25:51,635 اوه، آره. من بودم 395 00:25:51,718 --> 00:25:53,929 کارت خیلی قهرمانانه بود 396 00:25:54,012 --> 00:25:56,682 ...نه بابا هرکس دیگه هم بود همین کار رو می‌کرد 397 00:25:56,765 --> 00:25:59,101 .نه، نه کار تو خیلی استثنایی بود 398 00:26:00,018 --> 00:26:01,228 ممنون 399 00:26:04,231 --> 00:26:05,232 ببخشید 400 00:26:06,441 --> 00:26:11,488 ...دخترم اخیراً فوت کرده چون 401 00:26:11,572 --> 00:26:15,701 دکترهایی که مراقبش بودن، داروهای اضافی بهش دادن 402 00:26:19,288 --> 00:26:22,416 خیلی متأسفم. چه وحشتناک 403 00:26:22,499 --> 00:26:24,501 آره، فکر کنم ...همه‌ش ذهنم درگیر اینه که 404 00:26:24,585 --> 00:26:28,797 اگه دکترهای دخترم شبیهِ تو بودن، اون الآن زنده بود 405 00:26:33,802 --> 00:26:35,762 برای آقای میلر نسخهٔ جدید نوشتم 406 00:26:35,846 --> 00:26:38,891 ...پس اگه شرایطش کوچک‌ترین تغییری کرد 407 00:26:38,974 --> 00:26:41,768 می‌شه لطفاً بهم خبر بدی؟ و فقط هم به خودم زنگ بزن 408 00:26:41,852 --> 00:26:42,853 ببخشید 409 00:26:46,190 --> 00:26:48,609 الو؟ - الو. دکتر پو؟ - 410 00:26:48,692 --> 00:26:50,777 بله - من استیون کمپنینی هستم - 411 00:26:50,861 --> 00:26:53,071 من مسئول روابط‌عمومی تنت هستم 412 00:26:53,155 --> 00:26:55,157 به تلفن ثابت دسترسی دارین؟ 413 00:26:56,950 --> 00:26:58,493 می‌تونم برم توی اتاق کارم 414 00:26:58,577 --> 00:27:02,247 .لطفاً برید. و با من تماس بگیرید حتما شماره‌م روی صفحه‌تون افتاده 415 00:27:08,504 --> 00:27:11,006 دکتر پو - از تلفن ثابت زنگ می‌زنم - 416 00:27:11,089 --> 00:27:13,634 .یه دقیقه صبر کنین ...وکیل عمومی دستیارمون 417 00:27:13,717 --> 00:27:15,844 آدری اندروز، با من روی خطه 418 00:27:15,928 --> 00:27:17,095 سلام، دکتر پو 419 00:27:17,804 --> 00:27:20,682 .سلام ممنون که تماس گرفتین 420 00:27:20,766 --> 00:27:21,850 خواهش می‌کنم 421 00:27:23,936 --> 00:27:27,689 این‌طور متوجه شدم که دارن درمورد اتفاقات مموریال تحقیق می‌کنن 422 00:27:27,773 --> 00:27:29,149 بله، درسته 423 00:27:30,484 --> 00:27:32,945 امیدوار بودم بتونین من رو راهنمایی کنین 424 00:27:33,862 --> 00:27:38,325 ،دکتر پو، اگه بتونین از دید خودتون ...وقایع بیمارستان رو 425 00:27:38,408 --> 00:27:40,088 برای ما شرح بدین، خیلی بهمون کمک می‌کنه 426 00:27:40,160 --> 00:27:42,496 از همون وقتی که توفان شروع شد 427 00:27:47,334 --> 00:27:48,335 حتماً 428 00:27:54,007 --> 00:28:00,013 خب، ما داشتیم تقلا می‌کردیم تا به مریض‌ها رسیدگی کنیم، می‌دونین؟ 429 00:28:00,764 --> 00:28:04,518 می‌دونین، فقط برق اضطراری داشتیم 430 00:28:04,601 --> 00:28:09,273 .دستگاه‌های تهویه هوا کار نمی‌کردن ...حتی نمی‌تونم توصیف کنم چقدر 431 00:28:09,356 --> 00:28:10,357 وحشتناک بود 432 00:28:20,325 --> 00:28:23,662 اون آخرها دیگه فقط هرج‌ومرج شده بود 433 00:28:23,745 --> 00:28:26,164 مجبورمون کرده بودن تخلیه کنیم 434 00:28:26,248 --> 00:28:28,876 همه داشتن تلاش می‌کردن برن بیرون 435 00:28:28,959 --> 00:28:32,921 دکتر پو، می‌خوام یه‌کم ...بیشتر روی اتفاقاتِ 436 00:28:33,005 --> 00:28:35,716 روز پنجم و روز آخر تمرکز کنید 437 00:28:40,137 --> 00:28:42,347 ...خب، قبل از اینکه به اون برسیم 438 00:28:44,349 --> 00:28:46,602 می‌خواستم بدونم ...که اگه امکان داره 439 00:28:46,685 --> 00:28:49,897 توضیح بدین که چطوری قراره از من دفاع کنین 440 00:28:50,772 --> 00:28:52,357 می‌دونین، اگه یه وقت کار به جاهای باریک کشید 441 00:28:53,192 --> 00:28:55,944 ،من نمی‌تونم درمورد دفاعیه شما بهتون توصیه‌ای بکنم 442 00:28:56,570 --> 00:28:57,613 ببخشید؟ 443 00:28:59,031 --> 00:29:02,242 .من برای تنت کار می‌کنم وکیل شخصی هیچ‌کدوم از دکترها نیستم 444 00:29:03,744 --> 00:29:06,705 درواقع، اکیداً بهتون توصیه می‌کنم برای خودتون یه وکیل بگیرید 445 00:29:07,372 --> 00:29:10,375 ...خیلی‌خب، حالا برگردیم به صبح پنج‌شنبه 446 00:29:10,459 --> 00:29:11,460 نه 447 00:29:12,377 --> 00:29:13,378 ...نه، من 448 00:29:14,254 --> 00:29:16,256 ...تا وقتی وکیل نگرفتم 449 00:29:16,340 --> 00:29:18,759 دیگه به سؤالاتتون جواب نمی‌دم. خداحافظ 450 00:29:27,809 --> 00:29:30,521 خب، الآن تکلیف چیه؟ باید چی‌کار کنیم؟ 451 00:29:30,604 --> 00:29:35,317 خب، نیواورلینز مثلاً یه شهره ولی درواقع یه شهرستان کوچیکه 452 00:29:36,527 --> 00:29:39,446 هر کاری که بکنی، حتماً یکی می‌بینه و بررسی می‌شه 453 00:29:39,530 --> 00:29:42,824 ،نباید درمورد اتفاقی که افتاده با هیچ‌کس حرف بزنی 454 00:29:42,908 --> 00:29:45,661 .باشه؟ با رسانه‌ها که اصلاً حرف نزن ...دیگه مصاحبه نکن 455 00:29:45,744 --> 00:29:47,704 نمی‌خوام بازم مصاحبه کنم 456 00:29:47,788 --> 00:29:49,748 شوهرت هم نمی‌خواد؟ اسمش وینس بود؟ 457 00:29:49,831 --> 00:29:51,166 بله، وینس 458 00:29:51,250 --> 00:29:53,686 حتی برای وینس هم نباید کل ماجرا رو تعریف کنی 459 00:29:53,710 --> 00:29:58,173 حرف‌های من و تو، فقط بین خودمون می‌مونه 460 00:29:59,842 --> 00:30:00,843 متوجه شدم 461 00:30:03,470 --> 00:30:07,975 ،ببین، قبل از اینکه ادامه بدیم فقط می‌خوام یه چیزی رو بدونی 462 00:30:08,600 --> 00:30:09,935 من کار اشتباهی انجام ندادم 463 00:30:10,018 --> 00:30:12,479 .نه، می‌دونم. این رو می‌دونم ...می‌دونم که 464 00:30:14,189 --> 00:30:15,732 من... من پدرت رو می‌شناختم 465 00:30:15,816 --> 00:30:19,403 اون... پزشک فوق‌العاده‌ای بود 466 00:30:19,486 --> 00:30:23,657 نه، گوش کن، توی خوش‌نامیِ تو شکی نیست 467 00:30:23,740 --> 00:30:26,410 خب برنامه چیه؟ دست روی دست بذاریم تا بدنام بشم؟ 468 00:30:26,493 --> 00:30:28,954 نه، قرار نیست فقط بشینیم و دفاع کنیم 469 00:30:29,621 --> 00:30:31,248 یعنی چی؟ - این رو بسپر به من - 470 00:30:31,915 --> 00:30:33,750 فعلاً، می‌خوام نگران نباشی 471 00:30:34,543 --> 00:30:38,046 ،یعنی، می‌دونم نگران می‌شی ...ولی بهت قول می‌دم، آنا 472 00:30:38,797 --> 00:30:40,257 من ازت مراقبت می‌کنم 473 00:30:46,346 --> 00:30:48,682 ...من کنجکاوم، خانم روبیشو 474 00:30:48,765 --> 00:30:51,518 که چرا وکیل‌های لایف‌کِر می‌خواستن شما باهامون حرف بزنید 475 00:30:51,602 --> 00:30:53,812 ...چون باور دارم 476 00:30:55,105 --> 00:30:59,568 اتفاقی که افتاده... چیزی که درموردش ...تحقیق می‌کنید، اون مرگ‌ها 477 00:31:01,778 --> 00:31:03,113 تصادفی نبودن 478 00:31:04,907 --> 00:31:06,658 می‌خواید بهمون بگید چه اتفاقی افتاده؟ 479 00:31:08,827 --> 00:31:11,330 ...خب، اولاً که 480 00:31:12,873 --> 00:31:14,917 ...شرایط بیمارستان 481 00:31:16,335 --> 00:31:17,377 وحشتناک بود 482 00:31:19,588 --> 00:31:23,008 یعنی اصلاً باورکردنی نبود 483 00:31:24,218 --> 00:31:25,761 هرج‌ومرج شده بود 484 00:31:25,844 --> 00:31:28,388 می‌دونید، هیچ‌کس نمی‌دونست چه خبر شده 485 00:31:30,682 --> 00:31:32,601 دو روز هیچ برقی نداشتیم 486 00:31:34,102 --> 00:31:35,270 بیمارستان تاریک بود 487 00:31:36,438 --> 00:31:39,608 هوا مثل... کوره گرم شده بود 488 00:31:40,692 --> 00:31:42,945 بوی تعفنِ مرگ همه‌جا رو برداشته بود 489 00:31:46,698 --> 00:31:48,200 مخصوصاً اون روز آخر 490 00:31:50,494 --> 00:31:53,455 خبرم کردن که توی یه جلسه توی لایف‌کِر شرکت کنم 491 00:31:53,539 --> 00:31:55,916 مریض‌ها رو تا جایی که بتونیم خارج می‌کنیم 492 00:31:55,999 --> 00:31:58,836 پس... یعنی بعضی‌ها همین‌جا می‌مونن؟ 493 00:31:58,919 --> 00:32:03,006 نقشه اینه که هیچ مریض زنده‌ای رو جا نذاریم 494 00:32:06,385 --> 00:32:08,470 اِمت اِوِرت چی؟ 495 00:32:09,304 --> 00:32:10,722 یکی از مریض‌های ماست 496 00:32:11,431 --> 00:32:13,183 بیداره. هوشیاره 497 00:32:13,267 --> 00:32:16,854 .من با همۀ مریض‌های شما آشنا نیستم اون دکتر پوئه 498 00:32:16,937 --> 00:32:18,063 باید از اون بپرسی 499 00:32:19,022 --> 00:32:21,233 پس رفتم و با دکتر پو صحبت کردم 500 00:32:21,316 --> 00:32:22,693 ببخشید. من دایان روبیشو هستم 501 00:32:22,776 --> 00:32:24,611 توی این ساختمون، من مسئول لایف‌کِر هستم - سلام - 502 00:32:24,695 --> 00:32:26,947 داشتیم درمورد اِمت حرف می‌زدیم 503 00:32:27,030 --> 00:32:29,366 اون فلجه. وزنش چقدره؟ ۱۷۰ کیلو؟ 504 00:32:29,449 --> 00:32:30,659 تقریبا آره 505 00:32:30,742 --> 00:32:32,411 آره، حالش چطوره؟ 506 00:32:32,494 --> 00:32:35,038 ،اون هوشیار و بیداره اگه منظورتون اینه 507 00:32:36,707 --> 00:32:39,293 نمی‌دونستم مریضِ هوشیار داریم 508 00:32:40,252 --> 00:32:41,378 بله 509 00:32:41,461 --> 00:32:43,630 به نظرت چند نفر لازم داریم که جابه‌جاش کنن؟ 510 00:32:43,714 --> 00:32:46,675 نمی‌دونم. نظری ندارم 511 00:32:46,758 --> 00:32:49,845 .باید از پله‌ها بریم پایین یعنی ۷ تا راه‌پله توی تاریکی 512 00:32:49,928 --> 00:32:52,514 ،عرض بیمارستان رو طی کنیم از اون سوراخ توی دیوارِ اتاق دستگاه‌ها رد بشیم 513 00:32:52,598 --> 00:32:55,267 و بخوام صادقانه بگم، مطمئن نیستم توی اون سوراخ جا بشه 514 00:32:55,350 --> 00:32:57,978 ...بعدش می‌برنش بالا قسمت پارکینگ 515 00:32:58,061 --> 00:32:59,901 و از پله‌های باریک بالا می‌ره تا برسه به سکوی فرود هلیکوپتر 516 00:32:59,980 --> 00:33:02,399 ...خب مطمئنم یه راهی برای انجامش هست 517 00:33:02,482 --> 00:33:04,443 ...حتی واسه جابه‌جایی مریض‌هایی که 518 00:33:05,736 --> 00:33:07,905 جابه‌جایی‌شون خیلی ساده‌تره هم داریم تقلا می‌کنیم 519 00:33:08,906 --> 00:33:10,282 ...ببخشید، چی 520 00:33:10,991 --> 00:33:12,868 پس داریم درمورد چی حرف می‌زنیم؟ 521 00:33:13,660 --> 00:33:14,745 ...اون گفت 522 00:33:18,040 --> 00:33:23,670 بعضی از این مریض‌ها» «قرار نیست زنده بمونن 523 00:33:27,174 --> 00:33:29,968 منظور دکتر پو این بود که می‌خواست اونا رو اُتانازی کنه؟ 524 00:33:33,305 --> 00:33:35,557 کلمه «اُتانازی» هیچ‌وقت استفاده نشد 525 00:33:37,017 --> 00:33:41,855 ولی تقریبا مطمئنم آخرش همچین اتفاقی براش افتاد 526 00:33:43,815 --> 00:33:46,527 دکتر پو گفت چه برنامه‌ای داره؟ 527 00:33:47,611 --> 00:33:50,113 اون من رو کشید کنار تا مسئولیتی به گردنم نباشه 528 00:33:50,197 --> 00:33:52,282 من مسئولیت کامل این اتفاق رو می‌پذیرم 529 00:33:52,366 --> 00:33:55,285 نمی‌خوام کسی نگرانِ از دست دادن مجوز کارش باشه 530 00:33:56,578 --> 00:33:58,247 انگار من نگران مجوزم بودم 531 00:34:00,582 --> 00:34:01,917 بعدش چی شد؟ 532 00:34:03,710 --> 00:34:07,339 اون طبقه رو به پو و دو تا پرستاری که همراهش داشت، تحویل دادیم 533 00:34:07,422 --> 00:34:09,591 می‌دونین اون دوتا پرستار کی بودن؟ 534 00:34:11,552 --> 00:34:12,553 نه 535 00:34:15,054 --> 00:34:16,473 اصلاً نمی‌شناختمشون 536 00:34:24,940 --> 00:34:28,485 من توی قلبم باور دارم که مریض‌های من کشته شدن 537 00:34:30,737 --> 00:34:33,782 و حتی با اینکه ...من توش دست نداشتم 538 00:34:37,034 --> 00:34:38,745 به قدر کافی تلاش نکردم که جلوی این اتفاق رو بگیرم 539 00:34:42,165 --> 00:34:43,750 خب، نظرت چیه؟ 540 00:34:43,833 --> 00:34:46,837 ...به‌نظرم اون واقعاً نشنیده که کسی دستور بده 541 00:34:46,920 --> 00:34:48,797 که مریض‌ها اُتانازی بشن 542 00:34:48,880 --> 00:34:50,966 ممکنه یه سوءتفاهم ساده باشه 543 00:34:51,550 --> 00:34:53,510 ...ببین، با توجه به اوضاع وحشتناکی که اونجا بوده 544 00:34:53,594 --> 00:34:57,054 احتمالاً این مریض‌هایی که حالشون وخیم بوده، به مرگ طیعی فوت کردن 545 00:34:57,139 --> 00:34:59,892 یا در بدترین حالت، بهشون داروی اشتباهی دادن 546 00:34:59,975 --> 00:35:04,813 باورم نمی‌شه که کارکنان بیمارستان عمداً مریض‌ها رو بکشن 547 00:35:04,897 --> 00:35:06,315 توی مخیله‌م نمی‌گنجه 548 00:35:06,398 --> 00:35:07,399 منم همین‌طور 549 00:35:08,734 --> 00:35:10,503 باید با افراد بیشتری از لایف‌کِر صحبت کنیم 550 00:35:10,527 --> 00:35:12,404 باید بهتر دستمون بیاد که چه اتفاقی افتاده 551 00:35:13,030 --> 00:35:14,573 ببینم چه برنامه‌ای می‌تونم بریزم 552 00:35:20,913 --> 00:35:22,289 فشار نبضش باثباته 553 00:35:22,372 --> 00:35:24,333 لطفا قسمت‌های تحتانی رو برهنه‌تر کنید 554 00:35:25,417 --> 00:35:26,793 چشم دکتر پو - ممنون - 555 00:35:27,294 --> 00:35:30,297 .غدد لنفاوی خیلی بزرگ شدن اونا رو هم باید برداریم 556 00:35:31,006 --> 00:35:32,007 متوجه شدم 557 00:35:37,721 --> 00:35:38,931 بیدار شو، آلیسون 558 00:35:41,892 --> 00:35:42,893 بیدار شو 559 00:35:46,647 --> 00:35:48,273 سلام. حالت چطوره؟ 560 00:35:49,107 --> 00:35:50,234 سلام، دکتر 561 00:35:51,318 --> 00:35:52,361 سلام 562 00:35:53,028 --> 00:35:55,239 خبرای خوبی دارم. همهٔ توده رو درآوردیم 563 00:35:58,575 --> 00:36:00,536 ...نمونهٔ بافتی رو می‌فرستیم آسیب‌شناسی 564 00:36:00,619 --> 00:36:03,497 ولی فکر نکنم دیگه چیزی از تومور مونده باشه 565 00:36:04,623 --> 00:36:05,749 جدی می‌گی؟ 566 00:36:08,043 --> 00:36:09,503 قراره حسابی خوب بشی 567 00:36:10,587 --> 00:36:12,256 خانواده‌ت اون بیرونن؟ 568 00:36:14,883 --> 00:36:16,009 بهشون خبر می‌دم 569 00:36:26,603 --> 00:36:29,273 خانم مندز، شما سرپرستار لایف‌کِر بودید؟ 570 00:36:29,356 --> 00:36:31,358 درسته، بله 571 00:36:31,441 --> 00:36:34,903 بیاین یه‌راست بریم سراغ پنج‌شنبه صبح، یک سپتامبر 572 00:36:34,987 --> 00:36:37,489 این آخرین روزی بود که در بیمارستان بودید، درسته؟ 573 00:36:37,573 --> 00:36:38,949 بله 574 00:36:39,032 --> 00:36:40,993 از اون روز چی یادتون میاد؟ 575 00:36:44,496 --> 00:36:45,914 هلی‌کوپترها 576 00:36:48,834 --> 00:36:50,085 و بو 577 00:36:50,169 --> 00:36:52,921 ،دود هلی‌کوپترهایی که فرود میومدن میومد توی ساختمون 578 00:36:53,922 --> 00:36:55,382 خیلی آزاردهنده بود 579 00:36:57,259 --> 00:37:01,471 کل ماجرا من رو یاد یه چیزی انداخت که توی تلویزیون دیده بودم 580 00:37:02,222 --> 00:37:03,515 چی؟ 581 00:37:05,851 --> 00:37:07,060 «سقوط سایگون» [ شکست آمریکا در ویتنام ] 582 00:37:10,147 --> 00:37:13,066 خانم جانسون، شغل شما توی لایف‌کِر چی بود؟ 583 00:37:13,150 --> 00:37:15,319 نوشته می‌شه دیگه؟ K اسمتون «کریستی» که با 584 00:37:15,402 --> 00:37:18,280 بله. ک -ر- ی- س- ت- ی 585 00:37:19,198 --> 00:37:22,159 ،من مدیر طب فیزیکی بودم ...که یعنی روی تمام 586 00:37:22,242 --> 00:37:24,828 برنامه‌های درمانی و توان‌بخشیِ لایف‌کِر، نظارت می‌کردم 587 00:37:24,912 --> 00:37:27,789 ...می‌شه بهمون بگید درمورد اون روز پنج‌شنبه 588 00:37:27,873 --> 00:37:29,333 توی بیمارستان، چی یادتون میاد؟ 589 00:37:30,501 --> 00:37:32,544 یادمه با سوزان مولدریک جلسه داشتیم 590 00:37:32,628 --> 00:37:35,190 و می‌گفت که به‌نظرش مریض‌های لایف‌کِر نمی‌تونن جون سالم به در ببرن 591 00:37:35,214 --> 00:37:36,340 مولدریک این رو گفت؟ 592 00:37:36,924 --> 00:37:38,342 بله، فکر کنم 593 00:37:39,301 --> 00:37:40,511 می‌دونید چرا؟ 594 00:37:41,094 --> 00:37:45,057 ،بدجوری هرج‌ومرج شده بود و بهمون دستور داده بودن تخلیه کنیم 595 00:37:45,682 --> 00:37:49,061 ،من از این بابت مطئن نیستم ...ولی حدس من اینه که 596 00:37:50,521 --> 00:37:53,398 ...نمی‌خواستن مریض‌ها رو تک‌وتنها ول کنن 597 00:37:53,482 --> 00:37:57,152 که شاید روزها توی یه بیمارستان متروکه زجر بکشن تا وقتی که بمیرن 598 00:37:58,529 --> 00:38:00,739 خب اون روز صبح، شما چی‌کار کردید؟ 599 00:38:01,657 --> 00:38:03,367 اولین کاری که همیشه می‌کردم 600 00:38:04,409 --> 00:38:07,287 رفتم به مریض‌ها سر بزنم 601 00:38:12,000 --> 00:38:13,627 وضعشون بد به نظر میومد 602 00:38:14,503 --> 00:38:16,004 ...بعضی‌هاشون بی‌هوش بودن 603 00:38:17,464 --> 00:38:19,550 بقیه‌شون دهنشون کف کرده بود 604 00:38:21,927 --> 00:38:25,097 بعضی‌هاشون شبیه آدم‌های دمِ‌مرگ نفس می‌کشیدن 605 00:38:27,641 --> 00:38:29,226 غذا نداشتیم 606 00:38:29,309 --> 00:38:30,769 آب آشامیدنی نداشتیم 607 00:38:32,646 --> 00:38:34,398 مردم فقط سعی داشتن برن بیرون 608 00:38:34,481 --> 00:38:36,733 یک نفر. کسی می‌تونه یک نفر رو ببره؟ 609 00:38:36,817 --> 00:38:39,403 من داشتم به دخترِ ...یکی از مریض‌هام، آنجلا مک‌مانوس 610 00:38:39,486 --> 00:38:41,196 کمک می‌کردم که سوار قایق بشه 611 00:38:41,280 --> 00:38:44,449 به‌خاطر مادرت باید حتماً خودت رو به یه جای امن برسونی، باشه؟ 612 00:38:44,992 --> 00:38:46,702 باید به‌خاطر اون زنده بمونی 613 00:38:46,785 --> 00:38:48,287 ...اون موقع بود که دکتر پو اومد 614 00:38:48,370 --> 00:38:49,496 ...این مریض‌ها 615 00:38:51,915 --> 00:38:53,500 احتمالاً زنده نمی‌مونن 616 00:38:57,629 --> 00:39:00,424 همین‌که بدحال‌ترین‌هاشون رو هم تا الآن زنده نگه داشتیم، غافل‌گیرم کرده 617 00:39:03,802 --> 00:39:07,181 تصمیم گرفته شده که دارو رو با دوز کشنده بهشون بزنیم 618 00:39:08,182 --> 00:39:10,267 دقیق گفت چه دارویی؟ 619 00:39:10,851 --> 00:39:13,729 ،لیستشون رو گفت ...ولی من خیلی شوکه شده بودم 620 00:39:16,190 --> 00:39:19,526 ازش خواستم اسمشون رو تکرار کنه ...و اونم تکرار کرد و 621 00:39:20,235 --> 00:39:21,320 ...الآن یادم 622 00:39:22,613 --> 00:39:24,239 یکی‌شون مرفین بود 623 00:39:31,496 --> 00:39:32,789 بعدش چی شد؟ 624 00:39:33,540 --> 00:39:35,751 شنیدم تریس مندز اسمم رو صدا می‌زنه 625 00:39:37,294 --> 00:39:38,504 به نظر خیلی ناراحت بود 626 00:39:38,587 --> 00:39:41,507 .کریستی. کریستی، کریستی، بیا بریم باید برگردیم 627 00:39:43,467 --> 00:39:46,386 رفتیم توی اتاق اِمت اِوِرت چون دکتر پو اونجا بود 628 00:39:58,941 --> 00:40:01,193 امکان نداره بتونیم ببریمش بیرون 629 00:40:02,319 --> 00:40:03,695 بعدش چی شد؟ 630 00:40:04,530 --> 00:40:06,406 می‌خواست یه نفر به اِمت خواب‌آور تزریق کنه 631 00:40:06,490 --> 00:40:08,116 خودتون شنیدید این رو بگه؟ 632 00:40:08,951 --> 00:40:11,662 پو از یکی خواست که بهش خواب‌آور بزنه؟ 633 00:40:15,916 --> 00:40:17,084 خانم جانسون 634 00:40:20,337 --> 00:40:21,421 ممکنه گفته باشه 635 00:40:21,505 --> 00:40:25,175 مطمئن نیستم مستقیماً از خودش شنیدم یا از یکی دیگه 636 00:40:25,259 --> 00:40:26,885 ...ولی شنیدم این رو گفت 637 00:40:26,969 --> 00:40:31,181 .همه‌تون باید تخلیه کنید» «حالا دیگه ما مراقب بیمارها هستیم 638 00:40:31,723 --> 00:40:34,768 دیدید که با مریض‌های شما کاری بکنه؟ 639 00:40:37,604 --> 00:40:40,107 ،وقتی داشتم می‌رفتم دیدم توی راهرو قدم می‌زنه 640 00:40:40,190 --> 00:40:42,442 به نظر خیلی مضطرب میومد 641 00:40:43,068 --> 00:40:44,695 دو تا پرستار همراهش بودن 642 00:40:46,572 --> 00:40:49,575 دیدید به مریض‌ها چیزی تزریق کنه؟ 643 00:40:55,205 --> 00:40:57,124 چیز دیگه‌ای دیدید؟ 644 00:40:59,793 --> 00:41:00,794 نه 645 00:41:02,921 --> 00:41:04,173 ما رفتیم 646 00:41:14,933 --> 00:41:18,312 ،آقای ناکامارو ...به‌عنوان داروساز در روز آخر 647 00:41:18,395 --> 00:41:20,981 دکتر پو به شما گفت که نقشه‌ چیه؟ 648 00:41:25,402 --> 00:41:29,615 گفت به مریض‌ها دارو با دوزِ کشنده تزریق می‌شه 649 00:41:30,574 --> 00:41:33,994 شنیدید که گفت «دوز کشنده تزریق می‌شه؟» 650 00:41:34,077 --> 00:41:35,162 دقیقاً همین کلمات 651 00:41:36,830 --> 00:41:38,290 من این‌طور یادم میاد 652 00:41:38,373 --> 00:41:39,833 بعدش چی شد؟ 653 00:41:42,336 --> 00:41:46,215 ازش پرسیدم چه دارویی می‌خواد بهشون بده 654 00:41:47,007 --> 00:41:49,885 بعدش بهم ویال‌های مرفین ...و میدازولام رو نشون داد 655 00:41:49,968 --> 00:41:52,429 که یه داروی بی‌هوشیِ جراحیه 656 00:41:53,514 --> 00:41:55,516 ...ازم تجهیزات می‌خواست 657 00:41:55,599 --> 00:41:58,602 ازجمله سرنگ و ویال‌های آب‌نمک استریل 658 00:41:59,978 --> 00:42:01,480 آب‌نمک استریل؟ 659 00:42:02,564 --> 00:42:05,234 ماده‌ایه که بعد تزریق دارو ...از آنژیوکت تزریق می‌کنیم 660 00:42:05,317 --> 00:42:06,777 تا دارو سریع‌تر وارد جریان خون بشه 661 00:42:07,444 --> 00:42:10,948 خب به‌عنوان داروساز، چیزایی که می‌خواست بهش دادید؟ 662 00:42:11,657 --> 00:42:13,408 بله، دادم 663 00:42:16,537 --> 00:42:19,498 خب، شما اون یا پرستارها رو در حال تزریق دیدید؟ 664 00:42:28,674 --> 00:42:31,802 دیدم که داروها رو توی سرنگ کشیدن 665 00:42:34,972 --> 00:42:37,975 ولی ندیدم تزریق کنن. نه 666 00:42:38,058 --> 00:42:39,518 چیز دیگه‌ای دیدید؟ 667 00:42:41,687 --> 00:42:44,439 آره، بعدش 668 00:42:46,149 --> 00:42:49,444 دیدم دکتر پو از یکی از اتاق‌ها اومد بیرون 669 00:42:49,528 --> 00:42:53,615 سرنگ‌ها رو توی یه کیسه پلاستیکی شفاف مخصوص مواد دفعی انداخته بود 670 00:42:57,244 --> 00:42:58,745 بعدش پو یه چیزی ازم خواست 671 00:42:59,705 --> 00:43:01,081 چی؟ 672 00:43:03,917 --> 00:43:06,837 ...ازم خواست به مریض‌ها سر بزنم 673 00:43:08,922 --> 00:43:11,175 ،و روی بدن اونایی که فوت کردن ملافهٔ سفید بکشم 674 00:43:15,929 --> 00:43:17,389 ...شما باور دارید که 675 00:43:18,390 --> 00:43:22,519 به نظر من، نتیجهٔ دیگه‌ای نمی‌شه گرفت 676 00:43:26,273 --> 00:43:27,774 اون مریض‌ها به قتل رسیدن 677 00:43:33,298 --> 00:43:39,298 ترجمه از مرتضی لک‌زایی و محیا مبین‌مقدم Morteza_Lkz & Mahya14 678 00:43:39,622 --> 00:43:45,622 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .::. DigiMoviez.Com .::. 679 00:43:45,646 --> 00:43:51,646 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez