1 00:00:04,224 --> 00:00:05,857 ‫چند وقته که اینجوریه؟ 2 00:00:05,859 --> 00:00:07,225 ‫وقتی اومدیم همینجوری بود 3 00:00:07,227 --> 00:00:10,728 ‫ چگونه در کمتر از 30 ثانیه ‫ منظور خود را منتقل کنید؟ 4 00:00:10,730 --> 00:00:13,364 ‫فک می‌کنم کل شب رو واسه ‫آماده شدن بیدار بوده 5 00:00:13,366 --> 00:00:15,566 ‫خیلی داره به خودش فشار میاره 6 00:00:15,568 --> 00:00:16,667 ‫حس می‌کنم تقصیر منه 7 00:00:16,669 --> 00:00:17,835 ‫هست 8 00:00:17,837 --> 00:00:19,637 ‫چرا پتل رو مجبور نمی‌کنی پس بکشه 9 00:00:19,639 --> 00:00:20,772 ‫تا سیلی برنده بشه؟ 10 00:00:20,774 --> 00:00:22,306 ‫تو رئیسم رو نمی‌شناسی 11 00:00:22,308 --> 00:00:25,176 ‫پتل شخصیت رقابتی شدیدی داره 12 00:00:26,780 --> 00:00:28,679 ‫به آقای وینر می‌گم! 13 00:00:28,681 --> 00:00:30,081 ‫نمی‌خوام بدونم درمورد چی داشت ‫خواب می‌دید! 14 00:00:30,083 --> 00:00:31,249 ‫سیلی، حالت خوبه؟ 15 00:00:31,251 --> 00:00:32,884 ‫نه، داشتم خواب می‌دیدم 16 00:00:32,886 --> 00:00:35,086 ‫وسط مناظره‌ام ‫اما ورزشکارای دبیرستانم 17 00:00:35,088 --> 00:00:36,687 ‫حوله‌هاشون رو می‌زدند بهم 18 00:00:36,689 --> 00:00:38,823 ‫بدم میاد بپرسم ‫اما آقای وینر کیه؟ 19 00:00:38,825 --> 00:00:39,891 ‫معلم ورزش دبیرستانم 20 00:00:39,893 --> 00:00:40,958 ‫خداروشکر! 21 00:00:40,960 --> 00:00:42,193 ‫سیلی باید خودت رو جمع و جور کنی 22 00:00:42,195 --> 00:00:43,461 ‫وگرنه این مناظره 23 00:00:43,463 --> 00:00:44,595 ‫تبدیل به حمام خون میشه 24 00:00:44,597 --> 00:00:45,730 ‫شوخی نمی‌کنه 25 00:00:45,732 --> 00:00:48,166 ‫اگه پتل نقطه ضعفت رو پیدا کنه ‫بهت حمله می‌کنه 26 00:00:48,168 --> 00:00:51,669 ‫حالا که حرفش شد ‫اگه منم دیر کنم، به منم حمله می‌کنه 27 00:00:51,671 --> 00:00:53,905 ‫ممنون بابت صبحونه 28 00:00:53,907 --> 00:00:56,207 ‫سیلوستر، موفق باشی 29 00:00:58,311 --> 00:00:59,444 ‫خیلی‌خب 30 00:00:59,446 --> 00:01:00,812 ‫باید بیدارت کنیم ‫یکم چایی به خوردت بدیم 31 00:01:00,814 --> 00:01:04,082 ‫توی خواب، جنس شرتم ‫از کالباس تند بود 32 00:01:04,084 --> 00:01:05,249 ‫چه معنایی داره؟ 33 00:01:05,251 --> 00:01:06,684 ‫که خیلی داغونی 34 00:01:09,022 --> 00:01:11,489 ‫کالباس تند 35 00:01:11,491 --> 00:01:12,824 ‫صبح بخیر 36 00:01:12,826 --> 00:01:14,425 ‫دسر بعد ناهار مهمون ما 37 00:01:14,427 --> 00:01:17,195 ‫فرویوما؟ والتر که از اونجا ‫اخراج شده بود 38 00:01:17,197 --> 00:01:19,330 ‫دیگه نه ‫به لطف پیج 39 00:01:19,332 --> 00:01:21,466 ‫پیج برام توضیح داد که منشی 40 00:01:21,468 --> 00:01:24,102 ‫چه برداشتی از قانون ‫شکلات اضافه به ازای کارت هدیه کرده 41 00:01:24,104 --> 00:01:25,837 ‫و با اینکه کاملا در اشتباه بوده... 42 00:01:27,006 --> 00:01:28,973 ‫...من قبول کردم 43 00:01:28,975 --> 00:01:30,975 ‫که افراد منطقی می‌تونن مغایر نباشن 44 00:01:30,977 --> 00:01:34,078 ‫بنابراین به‌خاطر رفتارم ازش عذرخواهی کردم 45 00:01:34,080 --> 00:01:35,413 ‫چون عذرخواهی نشانه‌ی ضعف نیست 46 00:01:35,415 --> 00:01:36,581 ‫نشانه‌ی قدرته 47 00:01:36,583 --> 00:01:39,484 ‫عذرخواهی والتر هم یکی از نشانه‌های ‫پایان دنیاست 48 00:01:39,486 --> 00:01:41,519 ‫اما اگه به این معنیه که ‫می‌تونیم فرویو بخوریم 49 00:01:41,521 --> 00:01:43,154 ‫بعد از ناهار 50 00:01:47,727 --> 00:01:50,027 ‫دیگه نباید بذارم پیش شماها بمونه 51 00:01:50,029 --> 00:01:51,529 ‫دارم واسه تکلیف روز رئیس‌جمهوری ‫آماده‌ش می‌کنم 52 00:01:51,531 --> 00:01:53,998 ‫به عبارتی می‌خوام از دلاوِر عبورش بدم ‫(اشاره به عبور جورج واشنگتن از رودخانه دلاوِر) 53 00:01:54,000 --> 00:01:55,900 ‫فعلا باید آماده بشیم که از ‫دره عبور کنیم 54 00:01:55,902 --> 00:01:58,269 ‫باید واسه رسیدن خدمت مردم ‫بریم باغ‌وحش انسینو 55 00:01:58,271 --> 00:02:00,271 ‫- باغ وحش؟ ‫- بچه‌های زیادی اونجان 56 00:02:00,273 --> 00:02:01,339 ‫بچه‌ها هم عاشق کمیکن 57 00:02:01,341 --> 00:02:02,840 ‫تو میری براشون درمورد باز نگه داشتن 58 00:02:02,842 --> 00:02:04,308 ‫وارلاک چست حرف می‌زنی 59 00:02:04,310 --> 00:02:05,676 ‫پدرمادرا ازت خوششون میاد 60 00:02:05,678 --> 00:02:06,878 ‫بهت رای میدن 61 00:02:06,880 --> 00:02:08,279 ‫من نمیام توی باغ وحش 62 00:02:08,281 --> 00:02:09,847 ‫اونجا مرغ دارن 63 00:02:11,951 --> 00:02:13,518 ‫خب...؟ 64 00:02:13,520 --> 00:02:15,486 ‫وقتی کلاس ششم بودم 65 00:02:15,488 --> 00:02:18,956 ‫بردنمون توی باغ وحش ‫و همون ورزشکارا که توی خواب دیدم 66 00:02:18,958 --> 00:02:20,992 ‫توی آشیونه‌ی مرغا جام کردند! 67 00:02:20,994 --> 00:02:23,161 ‫نوک، چنگال ‫غرق بودن در مدفوع خودشون 68 00:02:23,163 --> 00:02:24,295 ‫وحشتناک بود 69 00:02:24,297 --> 00:02:26,430 ‫هنوزم می‌تونم صدای خنده‌ی ‫باکی هنسون رو بشنوم 70 00:02:26,432 --> 00:02:29,901 ‫«اینم از سیلوستر ‫مرغی که از مرغ‌ها می‌ترسه!» 71 00:02:29,903 --> 00:02:31,202 ‫ترس یه چیز نامعقوله 72 00:02:31,204 --> 00:02:33,004 ‫اینجوری خودت رو از انتخابات ‫بیرون می‌کنی 73 00:02:33,006 --> 00:02:34,405 ‫تو هم از مار می‌ترسی 74 00:02:34,407 --> 00:02:37,141 ‫از مارها می‌ترسیدم ‫تا اینکه موقعیتم رو به صورت منطقی 75 00:02:37,143 --> 00:02:40,178 ‫نسبت بهشون ارزیابی کردم ‫و حالا دیگه ترسی ندارم 76 00:02:40,180 --> 00:02:42,580 ‫بهبود خود، سرگرمی جدیدمه 77 00:02:43,616 --> 00:02:44,849 ‫حالا که حرفش شد می‌خوام 78 00:02:44,851 --> 00:02:46,551 ‫زنگ بزنم به اون پیش‌خدمته توی کولسکی 79 00:02:46,553 --> 00:02:49,754 ‫که مدام «ژیرو» رو «جیرو» ‫تلفظ می‌کرد 80 00:02:49,756 --> 00:02:51,956 ‫و عذرخواهی کنم! 81 00:02:51,958 --> 00:02:53,424 ‫یه هیولا ساختی 82 00:02:53,426 --> 00:02:54,959 ‫من برم دوباره مناظره‌ی بین ‫لینکولن و داگلاس رو بخونم 83 00:02:54,961 --> 00:02:57,261 ‫هنوز بحث باغ وحش تموم نشده 84 00:02:57,263 --> 00:02:58,396 ‫واسه‌ت مکا گرفتم 85 00:02:58,398 --> 00:02:59,497 ‫دوست داری؟ 86 00:02:59,499 --> 00:03:01,532 ‫اصلا نمی‌تونم درمورد غذا فکر کنم 87 00:03:01,534 --> 00:03:03,267 ‫تا خرخره از دونه‌ی چیا پرم 88 00:03:03,269 --> 00:03:04,468 ‫تصادفا یه فاملت سفارش دادم 89 00:03:04,470 --> 00:03:07,071 ‫املت توفو با دونه‌های چیا 90 00:03:07,073 --> 00:03:10,174 ‫انگار یکی تف کرده بود وسط بشقابم! 91 00:03:10,176 --> 00:03:13,044 ‫چجوری تصادفا یه املت سفارش دادی؟ 92 00:03:13,046 --> 00:03:15,980 ‫نمی‌خوام الی ببینه که ‫عینک می‌ذارم 93 00:03:15,982 --> 00:03:17,582 ‫واسه چی؟ ‫عینک که خیلی بهت میاد 94 00:03:17,584 --> 00:03:19,650 ‫عینک مطالعه به بابا بزرگا میاد 95 00:03:19,652 --> 00:03:22,753 ‫من یه ارتشیم ‫موضوع اینه که... 96 00:03:22,755 --> 00:03:24,789 ‫اون 15 سال از من کوچیکتره 97 00:03:24,791 --> 00:03:25,923 ‫جدی؟ 98 00:03:25,925 --> 00:03:27,892 ‫می‌بینی؟ ‫شدیم شبیه فیلمای کمدی 99 00:03:27,894 --> 00:03:29,994 ‫که زنه خیلی از مَرده سره 100 00:03:29,996 --> 00:03:32,129 ‫من نمی‌خوام رالف کرامدن ‫واسه آلیس باشم 101 00:03:32,131 --> 00:03:34,565 ‫نمی‌دونم از کدوم فیلمه! 102 00:03:34,567 --> 00:03:36,968 ‫وای خدا، شدم شبیه دانیاسورا 103 00:03:36,970 --> 00:03:37,969 ‫بس کن 104 00:03:37,971 --> 00:03:40,137 ‫تو یه مرد خیلی خوشتیپی 105 00:03:40,139 --> 00:03:41,906 ‫که چیزای زیادی واسه عرضه داری 106 00:03:41,908 --> 00:03:44,208 ‫تایرهای خوب، یکم ساییده شدند ‫مگه نه؟ 107 00:03:44,210 --> 00:03:46,577 ‫نه، آدما تایرهای جدید رو ترجیح میدن 108 00:03:51,684 --> 00:03:52,783 ‫کیب گالو 109 00:03:52,785 --> 00:03:54,318 ‫خداروشکر! 110 00:03:57,357 --> 00:03:59,357 ‫وای خدا 111 00:03:59,359 --> 00:04:00,324 ‫ترسوندیم 112 00:04:00,326 --> 00:04:01,626 ‫می‌خواستم واسه ماست ازت تشکر کنم 113 00:04:01,628 --> 00:04:02,893 ‫همچنین می‌خواستم اضافه کنم که... 114 00:04:02,895 --> 00:04:04,262 ‫دقیقا می‌دونم چی می‌خوای بگی 115 00:04:04,264 --> 00:04:05,763 ‫«تو و والتر با هم خیلی وقت می‌گذرونید 116 00:04:05,765 --> 00:04:06,998 ‫حالا یعنی رابطه‌تون بیشتر از دوستی شده؟» 117 00:04:07,000 --> 00:04:08,032 ‫نخیر 118 00:04:08,034 --> 00:04:10,034 ‫راستش می‌خواستم بگم 119 00:04:10,036 --> 00:04:11,902 ‫داری کار خیلی خوبی انجام میدی 120 00:04:11,904 --> 00:04:14,138 ‫197 رو مجبور کردی عذرخواهی کنه؟ 121 00:04:14,140 --> 00:04:16,274 ‫کار فوق‌العاده‌ایه 122 00:04:16,276 --> 00:04:18,643 ‫- مرسی ‫- نوکرم 123 00:04:18,645 --> 00:04:20,878 ‫حالا اگه یکی از اون ماست‌ها رو بدی... 124 00:04:20,880 --> 00:04:22,847 ‫بعد از ناهار 125 00:04:22,849 --> 00:04:25,883 ‫جمع بشید مغزدارها ‫پرونده داریم 126 00:04:25,885 --> 00:04:29,086 انبار غلات جهانی گرانسه در گرین‌لند 127 00:04:29,088 --> 00:04:32,290 ‫بعد از موفقیت انبار غلات جهانی سوالبارد ‫ساخته شده 128 00:04:32,292 --> 00:04:33,724 ‫یه شرکت بین‌المللیه 129 00:04:33,726 --> 00:04:36,160 ‫که بیشتر از 1000 نوع محصول 130 00:04:36,162 --> 00:04:39,664 ‫و گیاهی که بتونید تصور کنید ‫از صدها کشور مختلف رو داره 131 00:04:39,666 --> 00:04:41,799 ‫از گونه‌های مختلف محصولات کشاورزی ‫درمقابل فجایع مختلف 132 00:04:41,801 --> 00:04:44,535 ‫مثل قحطی بزرگ که باعث نابودی ‫میلیون‌ها ایرلندی شد جلوگیری می‌کنه 133 00:04:44,537 --> 00:04:46,971 ‫تضمین می‌کنه که در دنیا ‫دونه‌های پشتیبان داشته باشیم 134 00:04:46,973 --> 00:04:48,673 ‫محض اینکه بیماری‌ها، انگل‌ها 135 00:04:48,675 --> 00:04:51,309 ‫و یا تغییرات ناگهانی هوا ‫باعث نابودی محصولات کشاورزی بشن 136 00:04:51,311 --> 00:04:54,779 ‫همچنین به مبارزه با گرسنگی ‫در زمان جنگ می‌پردازه 137 00:04:54,781 --> 00:04:57,548 ‫اما باحال‌تر از چیزی که توی انباره ‫خود ساختمونه 138 00:04:57,550 --> 00:04:58,849 ‫360 روز از سال رو بدون نفره 139 00:04:58,851 --> 00:05:02,320 ‫یه سازه برای روز مباداست که در دامنه‌ی کوه ‫ساخته شده 140 00:05:02,322 --> 00:05:05,556 ‫ژنراتور‌های خودش رو داره ‫سنسورهای اتوماتیک 141 00:05:05,558 --> 00:05:07,792 ‫برای کنترل حرکت ‫دما، رطوبت 142 00:05:07,794 --> 00:05:08,793 ‫مشکل همینجاست 143 00:05:08,795 --> 00:05:10,461 ‫کل سیستم بهم ریخته 144 00:05:10,463 --> 00:05:13,030 ‫دما و رطوبت انبار ‫بشدت بالا رفته 145 00:05:13,032 --> 00:05:15,766 ‫یعنی غذای پشتیبان دنیا ‫در خطره 146 00:05:15,768 --> 00:05:16,901 ‫دقیقا 147 00:05:16,903 --> 00:05:19,670 ‫سازمان مدیریت بذر جهانی ‫که وظیفه‌ی نظارت رو انبار رو به عهده داره 148 00:05:19,672 --> 00:05:21,706 ‫سعی بر این داشته که از راه دور ‫از مرکز کنترلشون 149 00:05:21,708 --> 00:05:23,874 ‫در فنلاند ‫سنسورها رو درست کنه 150 00:05:23,876 --> 00:05:27,144 ‫اما نمی‌تونن کدهای چند ملیتی رو ‫دستکاری کنن 151 00:05:27,146 --> 00:05:29,146 ‫بذار حدس بزنم ‫اسکورپین میره گرین‌لند؟ 152 00:05:29,148 --> 00:05:31,115 ‫دولت واسه‌تون یه هواپیما آماده کرده 153 00:05:33,353 --> 00:05:35,886 ‫ظاهرا به مناظره نمی‌رسم 154 00:05:35,888 --> 00:05:36,887 ‫نه، به موقع برمی‌گردیم 155 00:05:36,889 --> 00:05:38,022 ‫حواست رو جمع کن 156 00:05:38,024 --> 00:05:40,858 ‫باید روی کارت تمرکز کنی ‫نه روی مناظره 157 00:05:42,028 --> 00:05:44,095 ‫فقط یکم عصبی شده 158 00:05:44,097 --> 00:05:44,962 ‫حواس من بهش هست 159 00:05:44,964 --> 00:05:46,097 ‫اگه این ساختمون 160 00:05:46,099 --> 00:05:48,199 ‫اونقدری که هپی میگه ‫خودمختار باشه 161 00:05:48,201 --> 00:05:50,134 ‫به روانشناس که نیازی ندارید 162 00:05:50,136 --> 00:05:51,535 ‫بنابراین چطوره من قلعه رو نگه دارم 163 00:05:51,537 --> 00:05:52,670 ‫و به رالف توی پروژه‌ش کمک کنم؟ 164 00:05:52,672 --> 00:05:54,205 ‫ترجمه: 165 00:05:54,207 --> 00:05:57,074 ‫تو گرم و نرم می‌مونی ‫درحالی که ما از سرما یخ می‌زنیم؟ 166 00:05:57,076 --> 00:05:58,209 ‫خب... 167 00:05:58,211 --> 00:05:59,543 ‫اگه کفش برف‌روبی اندازه‌س 168 00:05:59,545 --> 00:06:01,512 ‫یادت نره زیرشلواری گرم بپوشی 169 00:06:10,890 --> 00:06:12,656 ‫حالا می‌دونیم چرا کسی اینجا نیومده 170 00:06:12,658 --> 00:06:13,898 ‫وسط ناکجاآبادیم 171 00:06:14,927 --> 00:06:16,861 ‫بچه‌ها 172 00:06:16,863 --> 00:06:19,196 ‫کارتی که مامورها بهمون دادند ‫جواب نمیده 173 00:06:19,198 --> 00:06:20,965 ‫چراغا خاموشه ‫برق نیست 174 00:06:20,967 --> 00:06:22,133 ‫وقتی سیستم کامپیوتری دیوونه شده 175 00:06:22,135 --> 00:06:23,534 ‫احتمالا ژنراتورها رو از کار انداخته 176 00:06:23,536 --> 00:06:25,202 ‫می‌تونم از باتری ماشین استفاده کنم 177 00:06:25,204 --> 00:06:28,072 ‫تا بعد از باز شدن درها ‫ژنراتور رو راه بندازم 178 00:06:28,074 --> 00:06:29,974 ‫چندتا کابل اون پشت هست 179 00:06:29,976 --> 00:06:31,942 ‫هی گوش کن 180 00:06:31,944 --> 00:06:35,646 ‫چشمات فقط به ماشین باشه ‫در غیر این صورت... 181 00:06:35,648 --> 00:06:38,082 ‫لازم نیست درمورد گم شدن توی کولاک ‫بهم هشدار بدی 182 00:06:38,084 --> 00:06:39,550 ‫قبلا بودم ‫و گم شدم! 183 00:06:41,988 --> 00:06:44,955 ‫چجوری از درهای برقی بدون برق ‫عبور کنیم؟ 184 00:06:44,957 --> 00:06:46,357 ‫می‌تونیم بزور بریم داخل 185 00:06:46,359 --> 00:06:49,593 ‫فقط باید از دیلم هپی استفاده کنیم 186 00:06:56,035 --> 00:06:57,301 ‫مشکل گشا 187 00:06:57,303 --> 00:07:00,137 ‫باتری رو آوردم ‫بذارید روشنش کنیم 188 00:07:07,380 --> 00:07:10,114 ‫اینکه اصلا ترسناک نیست! 189 00:07:11,017 --> 00:07:13,317 ‫این ارابه‌ها چین دیگه؟ 190 00:07:13,319 --> 00:07:15,553 ‫ربات‌های مدیریت موجودی 191 00:07:15,555 --> 00:07:17,688 ‫حتی وقتی کسی اینجا نیست ‫جعبه‌های محصولات رو 192 00:07:17,690 --> 00:07:19,523 ‫جابه‌جا می‌کنن 193 00:07:19,525 --> 00:07:20,925 ‫ترسناک‌ترم شد 194 00:07:20,927 --> 00:07:22,693 ‫ژنراتور باید اینجاها باشه 195 00:07:22,695 --> 00:07:24,528 ‫وقتی پیداش کردید 196 00:07:24,530 --> 00:07:25,863 ‫باید چندتا کار دیگه هم بکنیم 197 00:07:25,865 --> 00:07:27,965 ‫من وارد سیستم عیب‌یابی انبار شدم 198 00:07:27,967 --> 00:07:31,068 ‫و جریان شدید موجب سوختن ‫یکی از فیوزها 199 00:07:31,070 --> 00:07:33,471 ‫در اتاق استراحت باله‌ی شرقی شده 200 00:07:33,473 --> 00:07:36,440 ‫تا وقتی درست نشده ‫نمی‌تونیم ژنراتور رو راه بندازیم 201 00:07:36,442 --> 00:07:37,942 ‫ژنراتور رو پیدا کردیم 202 00:07:38,845 --> 00:07:40,411 ‫درمورد جریان شدید درست گفتی 203 00:07:41,247 --> 00:07:43,614 ‫ژنراتور هم سوخته 204 00:07:43,616 --> 00:07:46,617 ‫می‌تونم ژنراتور پشتیبانی رو راه بندازم 205 00:07:46,619 --> 00:07:49,720 ‫اما تا وقتی اینو درست کنم ‫فقط همونو میشه راه انداخت 206 00:07:49,722 --> 00:07:51,989 ‫- ممکنه یکم طول بکشه ‫- من میرم سراغ اتاق استراحت 207 00:07:51,991 --> 00:07:53,557 ‫شاید نابغه نباشم 208 00:07:53,559 --> 00:07:55,125 ‫اما می‌تونم یه کلید رو روشن کنم 209 00:07:55,127 --> 00:07:57,628 ‫و منم اتاق سرور رو پیدا می‌کنم 210 00:07:57,630 --> 00:07:59,730 ‫ببینم جریان شدید به چه دلیل رخ داده 211 00:07:59,732 --> 00:08:01,365 ‫اما چون به‌نظر میاد کارت داره تموم میشه 212 00:08:01,367 --> 00:08:03,734 ‫نمی‌خوای تنهایی توی این تونل‌ها ‫بچرخی؟ 213 00:08:03,736 --> 00:08:04,802 ‫ترجیح میدم که نچرخم 214 00:08:04,804 --> 00:08:06,337 ‫خب پس 215 00:08:06,339 --> 00:08:07,805 ‫روشنایی بر آن‌ها چیره شد 216 00:08:14,280 --> 00:08:16,046 ‫سیستم خنک‌کننده روشن شد 217 00:08:16,048 --> 00:08:17,414 ‫حالا باید همه‌چی خنک بشه 218 00:08:22,455 --> 00:08:24,688 ‫اینجا که مثلا ساختمون ضدعفونی شده‌ست! 219 00:08:24,690 --> 00:08:26,790 ‫این ساختمون هواش رو تمیز می‌کنه 220 00:08:26,792 --> 00:08:29,793 ‫اما سیستم چند روزه از کار افتاده ‫بنابراین محصولات 221 00:08:29,795 --> 00:08:32,730 ‫یکم فاسد شدند ‫هواکش‌ها هم درحال بیشتر کردن گرد و غبارشونن 222 00:08:32,732 --> 00:08:34,231 ‫حالا که حرف بیشتر شدن شد ‫نمی‌تونم تصور کنم 223 00:08:34,233 --> 00:08:37,201 ‫چه مکافاتی دارن توی گاراژ درست می‌کنن 224 00:08:37,203 --> 00:08:39,069 ‫به سطح عقلش اعتمادی ندارم 225 00:08:39,071 --> 00:08:41,772 ‫نباش ‫رالف بچه‌ی منظمیه 226 00:08:41,774 --> 00:08:43,207 ‫داشتم توبی رو می‌گفتم 227 00:08:43,209 --> 00:08:44,208 ‫حمله 228 00:08:44,210 --> 00:08:46,076 ‫خیلی‌خب ‫از جورج واشنگتن درونت استفاده کن 229 00:08:46,078 --> 00:08:47,545 ‫و به سربازهات دستور حمله بده 230 00:08:47,547 --> 00:08:49,880 ‫اولا، توی دلاوِر دزددریایی‌ای نبود 231 00:08:49,882 --> 00:08:52,383 ‫کاری که واشنگتن کرد ‫غیرمنطقی بود 232 00:08:52,385 --> 00:08:53,851 ‫تعدادشون کمتر بود 233 00:08:53,853 --> 00:08:55,019 ‫آب و هوای بدی بود 234 00:08:55,021 --> 00:08:56,287 ‫واسه همین اینکارو کرد 235 00:08:56,289 --> 00:08:58,389 ‫باید کاری می‌کرد که کسی ‫انتظارش رو نداشت 236 00:08:58,391 --> 00:09:01,458 ‫با ترسش روبه‌رو شد ‫دست به عمل زد و موفق شد 237 00:09:01,460 --> 00:09:03,060 ‫همونجوری که والتر با ترسش ‫از مارها مقابله کرد؟ 238 00:09:03,062 --> 00:09:05,496 ‫شاید، نمی‌دونم ‫یعنی... 239 00:09:07,099 --> 00:09:09,600 ‫چرا اینقد واسه‌ت مهمه؟ 240 00:09:10,469 --> 00:09:12,536 ‫می‌دونم مامان منو دوست داره 241 00:09:12,538 --> 00:09:15,239 ‫و کار منطقی اینه که بهش بگه 242 00:09:15,241 --> 00:09:18,175 ‫و منطقی‌ترین چیز واسه شکست منطق ‫وجود ترسه 243 00:09:18,177 --> 00:09:20,978 ‫بنابراین فکر می‌کردم بهش نگفته ‫چون می‌ترسیده 244 00:09:20,980 --> 00:09:22,346 ‫و فکر کردی اگه به ترسش در مقابل ‫مارها غلبه کنه 245 00:09:22,348 --> 00:09:24,648 ‫می‌تونه به تمام ترس‌هاش غلبه کنه 246 00:09:25,851 --> 00:09:30,187 ‫گوش کن، درسته که...درسته که ‫ترس عامل شکست منطقه 247 00:09:30,189 --> 00:09:33,490 ‫اما منطق هم می‌تونه ترس رو شکست بده 248 00:09:33,492 --> 00:09:37,094 ‫و فکر می‌کنم هم مامانت و هم والتر ‫فهمیدند که 249 00:09:37,096 --> 00:09:38,228 ‫منطقی‌ترین چیز براشون اینه که 250 00:09:38,230 --> 00:09:39,930 ‫دوستای خوبی واسه هم باشن 251 00:09:41,634 --> 00:09:44,969 ‫می‌دونم، درک می‌کنم ‫می‌خوای که مامانت و والتر 252 00:09:44,971 --> 00:09:47,271 ‫بیشتر از دوست باشن ‫اما... 253 00:09:47,273 --> 00:09:50,174 ‫رالف، فکر نکنم همچین اتفاقی بیفته 254 00:09:51,711 --> 00:09:54,044 ‫نمی‌خوام ناقل خبر بد باشم 255 00:09:54,046 --> 00:09:56,180 ‫نه، درک می‌کنم 256 00:09:57,617 --> 00:09:59,016 ‫هی بیا... 257 00:09:59,018 --> 00:10:00,818 ‫بیا لبخند بشونیم رو صورتت 258 00:10:00,820 --> 00:10:02,720 ‫می‌خوای بریم ماست بقیه رو بخوریم؟ 259 00:10:02,722 --> 00:10:04,655 ‫آره 260 00:10:05,891 --> 00:10:08,525 ‫والتر، فک کنم بدونم چی باعث ‫جریان شدید شده 261 00:10:08,527 --> 00:10:09,660 ‫زمان 262 00:10:09,662 --> 00:10:10,794 ‫لطفا توضیح بده 263 00:10:10,796 --> 00:10:12,329 ‫سیستم عامل سرور 264 00:10:12,331 --> 00:10:13,964 ‫51 ثانیه عقبه 265 00:10:13,966 --> 00:10:15,933 ‫یعنی روزی یک ثانیه ‫از زمانی که 266 00:10:15,935 --> 00:10:18,636 ‫به ساعت اتمی جهانی در تاریخ 1 ژانویه ‫یک ثانیه اضافه شده 267 00:10:18,638 --> 00:10:21,038 ‫اما برنامه‌نویس‌ها فراموش کردند ‫که اون یک ثانیه رو اعمال کنند 268 00:10:21,040 --> 00:10:22,906 ‫بنابراین سیستم عامل انبار سعی می‌کرده 269 00:10:22,908 --> 00:10:25,676 ‫ساعتش رو با اتاق کنترل در فنلاند ‫مطابقت بده 270 00:10:25,678 --> 00:10:27,077 ‫که ساعت درست رو داشته 271 00:10:27,079 --> 00:10:30,381 ‫یعنی پردازنده‌ی ساختمون ‫سریعتر و سریعتر عمل کرده 272 00:10:30,383 --> 00:10:33,417 ‫اما نتونسته برسه ‫باعث ایجاد جریان شدید شده 273 00:10:33,419 --> 00:10:37,021 ‫که ژنراتور رو با یه فیوز ‫سوزونده 274 00:10:37,023 --> 00:10:38,455 ‫یعنی برق کل ساختمون رفته 275 00:10:38,457 --> 00:10:41,225 ‫به‌خاطر اینکه برنامه‌نویس‌ها یادشون رفته ‫ساعت‌هاشون رو تنظیم کنند؟ 276 00:10:41,227 --> 00:10:42,660 ‫درسته ‫اما اگه من بتونم 277 00:10:42,662 --> 00:10:44,662 ‫ساعت سیستم عامل رو با ‫ساعت فنلاند هماهنگ کنم 278 00:10:44,664 --> 00:10:46,163 ‫اینجوری درست میشه 279 00:10:51,137 --> 00:10:53,003 ‫کس دیگه‌ای هم حس بدی داره؟ 280 00:10:53,005 --> 00:10:55,105 ‫مثل اینکه... 281 00:10:55,107 --> 00:10:56,273 ‫مثل اینکه تنها نیستیم؟ 282 00:10:56,275 --> 00:10:57,808 ‫تو فقط از تاریکی می‌ترسی 283 00:10:57,810 --> 00:11:00,944 ‫خودتو جمع کن و کارت رو بکن ‫چون من جعبه فیوز رو پیدا کردم 284 00:11:00,946 --> 00:11:05,349 ‫و می‌خوام زودتر برگردیم به لس‌آنجلس ‫تا بتونیم واسه مناظره آماده بشیم 285 00:11:05,351 --> 00:11:09,153 ‫باشه، فقط حس می‌کنم ‫یکی داره نگام می‌کنه 286 00:11:09,155 --> 00:11:10,220 ‫سیلی 287 00:11:10,222 --> 00:11:11,855 ‫بدون که همه‌چی تحت کنترله 288 00:11:11,857 --> 00:11:14,258 ‫به صدای آروم من گوش کن ‫ساعت سرور رو درست کن 289 00:11:14,260 --> 00:11:16,293 ‫و خیلی زود از اینجا میریم بیرون 290 00:11:16,295 --> 00:11:17,795 ‫درست میگی 291 00:11:17,797 --> 00:11:21,031 ‫سیستم رو ریبوت می‌کنم ‫تا ساعتش درست بشه 292 00:11:21,033 --> 00:11:22,499 ‫نزدیک 40 دقیقه طول می‌کشه 293 00:11:26,305 --> 00:11:27,337 ‫وای 294 00:11:30,976 --> 00:11:32,710 ‫بچه‌ها؟ 295 00:11:32,712 --> 00:11:34,378 ‫درهای حفاظتی شماها رو هم ‫زندانی کردند؟ 296 00:11:34,380 --> 00:11:36,146 ‫آره، منم زندانی شدم 297 00:11:36,148 --> 00:11:37,581 ‫منم همینطور 298 00:11:38,384 --> 00:11:39,750 ‫بدجوری هم ترسیدم 299 00:11:39,752 --> 00:11:41,051 ‫آروم باش 300 00:11:41,053 --> 00:11:43,187 ‫اولویت انبار ‫حفاظت از محصولاته 301 00:11:43,189 --> 00:11:45,856 ‫بنابراین درحالتی که بیشترین ‫آسیب پذیری رو داره، یعنی موقع ریبوت 302 00:11:45,858 --> 00:11:47,291 ‫درها رو قفل می‌کنه 303 00:11:47,293 --> 00:11:50,794 ‫بنابراین وقتی ریبوت کامل شد ‫یعنی 40 دقیقه‌ی دیگه، درها باز میشن 304 00:11:50,796 --> 00:11:51,762 ‫مشکلی نیست 305 00:11:51,764 --> 00:11:54,031 ‫نه 306 00:11:54,033 --> 00:11:56,734 ‫نه، خیلی هم مشکله 307 00:11:57,737 --> 00:11:58,902 ‫والتر 308 00:11:58,904 --> 00:11:59,970 ‫کمک 309 00:11:59,972 --> 00:12:01,839 ‫اونا اینجان ‫اونا اینجان! 310 00:12:01,863 --> 00:12:04,863 ترجمه‌ای از مصـطـفــی .:: ElSHEN ::. 311 00:12:04,887 --> 00:12:06,887 سینما با یک کلیک www.iranfilm.net 312 00:12:06,911 --> 00:12:09,211 ‫دانلود سه‌سوته‌ی زیرنویس با بات تلگرام ‫SubYabBot@ 313 00:12:09,233 --> 00:12:11,933 کانال تلگرام تیم ترجمه ایران فیلم @IranFilmSub 314 00:12:12,113 --> 00:12:13,613 ‫سیلوستر، صدام رو می‌شنوی؟ 315 00:12:13,615 --> 00:12:15,667 ‫چی پیششه؟ ‫بیارش بیرون 316 00:12:15,668 --> 00:12:17,959 ‫نمی‌تونم ‫با وصل شدن ژنراتور پشتیبانی 317 00:12:17,960 --> 00:12:20,884 ‫میدان مغناطیسی فعال شده ‫نمی‌تونم درها رو به زور باز کنم 318 00:12:20,946 --> 00:12:22,146 ‫این درها محکم بسته شدند 319 00:12:22,148 --> 00:12:23,747 ‫تا اینکه ریبوت کامل بشه 320 00:12:23,749 --> 00:12:25,783 ‫اما اون 40 دقیقه فرصت نداره 321 00:12:25,785 --> 00:12:27,685 ‫تنها راه باز کردن این درها ‫اینه که سیلی 322 00:12:27,687 --> 00:12:30,734 ‫به صورت دستی قفل‌ها رو ‫از داخل کنسول غیرفعال کنه 323 00:12:30,735 --> 00:12:32,356 ‫- تا برقمون وصل بشه ‫- منو بیارید بیرون! 324 00:12:32,358 --> 00:12:34,491 ‫واسه این کار باید ژنراتور رو تعمیر کنی 325 00:12:34,493 --> 00:12:36,660 ‫و کیب هم باید کلید رو درست کنه 326 00:12:36,662 --> 00:12:37,961 ‫گفتنش راحته 327 00:12:37,963 --> 00:12:39,530 ‫جونور بدجوری جام کرده 328 00:12:39,532 --> 00:12:40,998 ‫تا حالا ندیده بودم سیلی ‫اینجوری جیغ بزنه 329 00:12:41,000 --> 00:12:42,232 ‫باید کمکش کنیم 330 00:12:42,234 --> 00:12:44,535 ‫خیلی‌خب ‫می‌خوام دوربین‌های نظارتی رو وصل کنم 331 00:12:44,537 --> 00:12:45,703 ‫تا بتونیم ببینیمش 332 00:12:45,705 --> 00:12:46,937 ‫وایسا وایسا 333 00:12:46,939 --> 00:12:48,305 ‫صداش قطع شد ‫سیلی؟ 334 00:12:48,307 --> 00:12:50,574 ‫حالت خوبه؟ ‫صدام رو می‌شنوی؟ 335 00:12:50,576 --> 00:12:52,776 ‫می‌شنوم 336 00:12:52,778 --> 00:12:55,045 ‫حق با من بود ‫من تنها نیستم 337 00:12:55,047 --> 00:12:56,880 ‫چی شده؟ ‫کی اونجاست؟ 338 00:12:56,882 --> 00:12:59,883 ‫کی نه 339 00:12:59,885 --> 00:13:01,318 ‫چی 340 00:13:02,455 --> 00:13:05,322 ‫مرغن! 341 00:13:05,324 --> 00:13:06,990 ‫مرغ چجوری اومده اینجا؟ 342 00:13:06,992 --> 00:13:08,492 ‫نیومدند 343 00:13:10,463 --> 00:13:12,129 ‫سیلوستر، چندتا مرغ؟ 344 00:13:15,267 --> 00:13:16,467 ‫20-30تا 345 00:13:16,469 --> 00:13:18,001 ‫توی قفسشونم 346 00:13:18,003 --> 00:13:19,370 ‫قاطی کرده ‫چه مرگش شده؟ 347 00:13:19,372 --> 00:13:22,706 ‫روحمم خبر نداره ‫اما می‌دونم از کی بپرسم 348 00:13:23,542 --> 00:13:25,642 ‫مرغ؟ 349 00:13:25,644 --> 00:13:27,511 ‫دیالوگ هپی رو می‌دزدم ‫ذلیل شدیم! 350 00:13:27,513 --> 00:13:29,813 ‫دارم برات تصویر دوربین‌ها رو می‌فرستم 351 00:13:29,815 --> 00:13:31,815 ‫و گوشیت رو به رادیوهامون وصل می‌کنم 352 00:13:33,185 --> 00:13:37,087 ‫خیلی‌خب، این حرکات ‫نمایشگر ترس شدیده 353 00:13:37,089 --> 00:13:40,624 ‫سیلی رفیق ‫من دارم توی مانیتور نگات می‌کنم 354 00:13:40,626 --> 00:13:42,526 ‫و هیچ مرغی اونجا پیشت نیست 355 00:13:42,528 --> 00:13:44,027 ‫دورم پر شدند 356 00:13:44,029 --> 00:13:46,263 ‫دوربین‌ها باید خراب باشند! 357 00:13:46,265 --> 00:13:48,832 ‫آهان آره آره ‫شرمنده 358 00:13:48,834 --> 00:13:52,069 ‫حالا دارم می‌بینمشون 359 00:13:52,071 --> 00:13:53,871 ‫هی پیج 360 00:13:53,873 --> 00:13:56,140 ‫همین حالا زنگ بزن به گوشیم 361 00:13:56,142 --> 00:13:57,608 ‫و هپی و کیب رو هم وصل کن 362 00:13:57,610 --> 00:13:59,476 ‫سیلوستر چش شده؟ 363 00:13:59,478 --> 00:14:02,112 ‫نمی‌دونم رفیق ‫اما هرچی که هست، خیلی جدیه 364 00:14:02,114 --> 00:14:03,647 ‫بچه‌ها 365 00:14:03,649 --> 00:14:05,382 ‫- نمی‌خواستم سیلی بشنوه ‫- واسه چی؟ 366 00:14:05,384 --> 00:14:06,583 ‫چی رو ازش مخفی می‌کنیم 367 00:14:06,585 --> 00:14:08,685 ‫این حقیقت رو که وسط یه 368 00:14:08,687 --> 00:14:09,920 ‫مرخصی از واقعیت قرار گرفته 369 00:14:09,922 --> 00:14:11,555 ‫اینکه بهش بگیم مرغ‌ها در خیالشن 370 00:14:11,557 --> 00:14:13,257 ‫بیشتر تحریکش می‌کنه و ‫وضع رو خرابتر می‌کنه 371 00:14:13,259 --> 00:14:14,491 ‫واسه چی اینجوری شده؟ 372 00:14:14,493 --> 00:14:16,260 ‫هرچیزی شبیه باکتری 373 00:14:16,262 --> 00:14:18,729 ‫توی چیزایی که ممکنه توی هواپیما خورده باشید می‌تونه باشه ‫تا تومور مغزی 374 00:14:18,731 --> 00:14:21,265 ‫حالا اول باید تست کنیم که ‫شماها سالم باشید 375 00:14:21,267 --> 00:14:22,633 ‫سردردی دارید 376 00:14:22,635 --> 00:14:24,868 ‫یا سرگیجه ‫یا توهماتی؟ 377 00:14:24,870 --> 00:14:26,770 ‫- من خوبم ‫- مشکلی ندارم 378 00:14:26,772 --> 00:14:28,205 ‫چیزی نیست ‫خوبم 379 00:14:28,207 --> 00:14:32,276 ‫مشکلی ندارم ‫فقط اینکه آرتروزم داره دردسر درست می‌کنه 380 00:14:32,278 --> 00:14:34,945 ‫تو که آرتروز نداری کیب 381 00:14:34,947 --> 00:14:37,448 ‫اینو به دستم بگو ‫سه ساعته می‌خوام کلید رو وصل کنم 382 00:14:37,450 --> 00:14:38,749 ‫اما نمیشه 383 00:14:38,751 --> 00:14:40,651 ‫مفصل‌هام بدجوری درد گرفتند 384 00:14:40,653 --> 00:14:41,718 ‫بازم میگم ‫نباید درد کنند 385 00:14:41,720 --> 00:14:43,053 ‫چون آرتروز نداری 386 00:14:43,055 --> 00:14:44,955 ‫هپی، اون پودر زرد رنگ 387 00:14:44,957 --> 00:14:46,657 ‫روی کیف ابزارت چیه؟ 388 00:14:46,659 --> 00:14:48,425 ‫گرد غلات 389 00:14:48,427 --> 00:14:51,061 ‫خیلی‌خب ‫این ممکنه مشکل‌ساز بشه 390 00:14:51,063 --> 00:14:52,062 ‫چجور غلاتی؟ 391 00:14:52,064 --> 00:14:54,164 ‫چاودار ‫واسه چی؟ 392 00:14:54,166 --> 00:14:55,399 ‫چون اون گرد غلات نیست 393 00:14:55,401 --> 00:14:56,700 ‫اون قارچه 394 00:14:56,702 --> 00:14:58,402 ‫کلاویسپز پورپوریا 395 00:14:58,404 --> 00:14:59,870 ‫اسم رایج: ارجوت 396 00:14:59,872 --> 00:15:02,406 ‫وقتی رطوبت توی انبار زیاد شده 397 00:15:02,408 --> 00:15:03,807 ‫سلول‌ها ارجوت ساخته شدند 398 00:15:03,809 --> 00:15:04,942 ‫روشن شدن هواکش 399 00:15:04,944 --> 00:15:07,244 ‫- باعث پخش شدن قارچ شده ‫- کی تنفسش کرده؟ 400 00:15:07,246 --> 00:15:09,680 ‫من و والت توی ورودی زندانی شدیم ‫اینجا هواکش نداره 401 00:15:09,682 --> 00:15:11,515 ‫بنابراین فقط سیلی، هپی و کیب 402 00:15:11,517 --> 00:15:12,483 ‫واسه چی؟ 403 00:15:12,485 --> 00:15:13,650 ‫چه بلایی سر آدم میاره؟ 404 00:15:13,652 --> 00:15:14,918 ‫ویژگی‌ حمله‌ی عصبیش 405 00:15:14,920 --> 00:15:18,055 ‫باعث توهم میشه ‫خصوصا در مرکز 406 00:15:18,057 --> 00:15:19,389 ‫ترس مغز اثر می‌کنه 407 00:15:19,391 --> 00:15:23,126 ‫خلاصه‌ش اینکه کیب سیلی و هپی 408 00:15:23,128 --> 00:15:24,361 ‫قراره ترسناک‌ترین ترسشون رو تجربه کنند 409 00:15:24,363 --> 00:15:26,530 ‫قراره چی؟ 410 00:15:26,532 --> 00:15:29,399 ‫کیب گالو عمرا توهم بزنه 411 00:15:29,401 --> 00:15:31,068 ‫یعنی یه مدت کابوس می‌بینند 412 00:15:31,070 --> 00:15:32,669 ‫و بعدش بیدار می‌شند؟ 413 00:15:32,671 --> 00:15:35,806 ‫نه نه، کابوس نیستند ‫واقعیت‌های دروغینند 414 00:15:35,808 --> 00:15:38,242 ‫و اینقدری شبه واقعی هستند ‫که افراد برای خاتمه دادن بهشون 415 00:15:38,244 --> 00:15:39,276 ‫دست به کارای وحشتناکی می‌زنند 416 00:15:39,278 --> 00:15:41,445 ‫در این بین ‫ممکنه به خودشون یا دیگران 417 00:15:41,447 --> 00:15:43,013 ‫آسیب بزنند ‫هی هپی؟ 418 00:15:43,015 --> 00:15:44,248 ‫گوش کن 419 00:15:44,250 --> 00:15:46,383 ‫هرچیزی که ممکنه شروع کنی به حس کردن ‫واقعیت نداره 420 00:15:46,385 --> 00:15:47,384 ‫همش توی ذهنته 421 00:15:47,386 --> 00:15:48,552 ‫شرمنده باید برم 422 00:15:48,554 --> 00:15:49,853 ‫زنگ خورد 423 00:15:49,855 --> 00:15:52,623 ‫کدوم زنگ؟ ‫نه نه نه، زنگی وجود نداره. هپی؟ 424 00:15:52,625 --> 00:15:55,092 ‫ هپی، زنگی نداریم 425 00:16:01,233 --> 00:16:03,600 ‫عصر بخیر بچه‌ها 426 00:16:03,602 --> 00:16:07,337 ‫عصر بخیر خانوم ولدی 427 00:16:07,339 --> 00:16:09,940 ‫امروز چندتا بازدیدکننده داریم 428 00:16:09,942 --> 00:16:12,409 ‫والدینی مشتاق که به دنبال 429 00:16:12,411 --> 00:16:16,747 ‫بچه‌ی خاصشون می‌گردند ‫که بهشون در تشکیل یه خونواده کمک کنه 430 00:16:18,551 --> 00:16:20,484 ‫بنابراین خوش رفتار باشید 431 00:16:20,486 --> 00:16:22,553 ‫چون بهتون نگاه می‌کنند 432 00:16:23,656 --> 00:16:24,721 ‫و این یعنی 433 00:16:24,723 --> 00:16:27,391 ‫نه آچار فرانسه‌ای، نه آچار جغجغه‌ای 434 00:16:32,631 --> 00:16:36,400 ‫یه اسباب‌بازی مناسب ‫واسه یه خانوم باوقار 435 00:16:41,440 --> 00:16:43,407 ‫این دفعه خوش رفتارتر میشم ‫خانوم ولدی 436 00:16:45,244 --> 00:16:46,310 ‫خانوم ولدی کدوم خریه؟ 437 00:16:46,312 --> 00:16:48,512 ‫مگه مهمه؟ 438 00:16:48,514 --> 00:16:49,913 ‫اگه قرار باشه باهاشون حرف بزنیم 439 00:16:49,915 --> 00:16:51,348 ‫باید بدونم کدوم یکی از ترس‌ها 440 00:16:51,350 --> 00:16:52,683 ‫توسط قارچ آزاد شده 441 00:16:52,685 --> 00:16:55,085 ‫من دیتابیس اداره ثبت رو هک می‌کنم ‫ببینم یه خانوم ولدی پیدا میشه 442 00:16:55,087 --> 00:16:56,186 ‫که به هپی ربط داشته باشه یا نه 443 00:16:56,188 --> 00:16:57,187 ‫نه نه نه نه 444 00:16:57,189 --> 00:16:58,956 ‫اون نامزد منه ‫خودم انجامش میدم 445 00:16:58,958 --> 00:17:00,657 ‫نمیشه ‫تو سرت خیلی شلوغه 446 00:17:00,659 --> 00:17:02,459 ‫کیب رو ببین 447 00:17:03,295 --> 00:17:04,561 ‫نه کیب 448 00:17:04,563 --> 00:17:06,296 ‫واسه من زامبی نشو رفیق 449 00:17:06,298 --> 00:17:08,332 ‫کیب، صدام رو می‌شنوی؟ 450 00:17:08,334 --> 00:17:10,200 ‫آرتروزت دوباره اوت کرده عزیزم؟ 451 00:17:11,303 --> 00:17:13,070 ‫هان؟ 452 00:17:13,072 --> 00:17:15,172 ‫آره 453 00:17:15,174 --> 00:17:16,139 ‫بدجوری درد گرفته 454 00:17:16,141 --> 00:17:17,908 ‫هنوزم داری روی جعبه فیوز کار می‌کنی؟ 455 00:17:17,910 --> 00:17:19,476 ‫آره، نتونستم درستش کنم 456 00:17:19,478 --> 00:17:21,511 ‫به‌خاطر اینکه وقتی بدنیا اومدی 457 00:17:21,513 --> 00:17:23,380 ‫که هنوز برق اختراع نشده بود! 458 00:17:23,382 --> 00:17:25,048 ‫هنوز واسه‌ت جدیده 459 00:17:30,189 --> 00:17:32,055 ‫این دیگه چه غذاییه؟ 460 00:17:32,057 --> 00:17:35,559 ‫کلم، بذر کتان ‫دانه‌های رژیمی 461 00:17:37,463 --> 00:17:39,129 ‫از مردی که شماره شناسنامه‌ش 1ئه 462 00:17:39,131 --> 00:17:41,231 ‫باید چه انتظاری داشته باشم؟ 463 00:17:42,267 --> 00:17:44,701 ‫گرسنه نیستم 464 00:17:44,703 --> 00:17:46,970 ‫بیا بشینیم روی مبل و ‫یه فیلم ببینیم 465 00:17:46,972 --> 00:17:49,039 ‫می‌تونیم پارک ژوراسیک رو ببینیم 466 00:17:49,041 --> 00:17:51,274 ‫شاید یکم خاطراتت رو زنده کنه! 467 00:17:53,178 --> 00:17:54,478 ‫اما من فیلم نمی‌بینم 468 00:17:56,482 --> 00:17:59,983 ‫یه کلوب جدید باز شده ‫منم می‌خوام برم برقصم 469 00:18:02,588 --> 00:18:04,821 ‫تو که نمی‌خوای بیای، نه؟ 470 00:18:04,823 --> 00:18:06,690 ‫من؟ رقصیدن؟ 471 00:18:06,692 --> 00:18:07,724 ‫نه 472 00:18:07,726 --> 00:18:09,026 ‫من نمی‌تونم... 473 00:18:09,028 --> 00:18:11,294 ‫من نمی‌تونم برقصم 474 00:18:12,364 --> 00:18:15,232 ‫به‌خاطر آرتروزم 475 00:18:19,838 --> 00:18:21,304 ‫مغز کیب خوابیده 476 00:18:21,306 --> 00:18:23,306 ‫داره درمورد رقصیدن و ‫آرتروز حرف می‌زنه 477 00:18:23,308 --> 00:18:24,574 ‫با این وضع باید آرزو کنه 478 00:18:24,576 --> 00:18:26,476 ‫تنها نگرانیش همین آرتروز باشه 479 00:18:26,478 --> 00:18:29,646 ‫علائم سیلی قبل از بقیه اوت کرده ‫بنابراین حواس من به اونه 480 00:18:29,648 --> 00:18:31,381 ‫و یکم داره کار دست خودش میده 481 00:18:31,383 --> 00:18:32,916 ‫منظورت چیه؟ 482 00:18:32,918 --> 00:18:34,785 ‫یعنی اونا توی دردسرن و ‫ما وقت نداریم 483 00:18:34,787 --> 00:18:36,820 ‫اگه گسترش قارچ‌ها زیاد بوده باشه 484 00:18:36,822 --> 00:18:38,055 ‫که حالا فکر می‌کنم بوده 485 00:18:38,057 --> 00:18:40,791 ‫باعث منقبض شدن رگ‌های خونی میشه ‫خصوصا در مغز 486 00:18:40,793 --> 00:18:43,326 ‫اگه رگ‌ها بسته بشن ‫یعنی کاهش فشار خون 487 00:18:43,328 --> 00:18:45,462 ‫کاهش فشار خون یعنی کاهش اکسیژن ‫کاهش اکسیژن یعنی... 488 00:18:45,464 --> 00:18:46,697 ‫کما 489 00:18:46,699 --> 00:18:48,899 ‫فکر می‌کنی ممکنه وارد کما بشن ‫و بمیرن؟ 490 00:18:48,901 --> 00:18:51,134 ‫نه میگم اگه تا 30 دقیقه‌ی دیگه ‫نیاریمشون بیرون 491 00:18:51,136 --> 00:18:53,670 ‫بدون شک وارد کما میشن و می‌میرن 492 00:18:57,532 --> 00:19:00,417 ‫همین حالا، همشون دارن ‫قارچ تنفس می‌کنن 493 00:19:00,418 --> 00:19:03,576 ‫چون مطمئنم اون هواکش ‫مولکول‌های ریزی 494 00:19:03,577 --> 00:19:04,843 ‫توی کل ساختمون پخش کرده 495 00:19:04,845 --> 00:19:06,278 ‫بنابراین باید زود عمل کنیم 496 00:19:06,280 --> 00:19:08,113 ‫قبل از اینکه گسترش قارچ ‫به میزان خطرناکی برسه 497 00:19:08,115 --> 00:19:10,149 ‫تنها راه واسه باز کردن درها ‫اینه که سیلی 498 00:19:10,151 --> 00:19:12,084 ‫از طریق کنسول بتونه ‫به صورت دستی قفل‌ها رو غیرفعال کنه 499 00:19:12,086 --> 00:19:14,219 ‫هپی ژنراتور رو درست کنه ‫و کیب هم فیوز رو 500 00:19:14,221 --> 00:19:15,687 ‫و هیچکدومشون قادر به این کار نیستند 501 00:19:15,689 --> 00:19:16,989 ‫چون عقلشون درست کار نمی‌کنه 502 00:19:16,991 --> 00:19:18,390 ‫پس سر عقل میاریمشون 503 00:19:18,392 --> 00:19:20,759 ‫واضح باهاشون حرف می‌زنیم ‫تا کارشون رو بکنند 504 00:19:20,761 --> 00:19:23,629 ‫من با هپی حرف می‌زنم ‫چون بهتر می‌شناسمش 505 00:19:23,631 --> 00:19:25,397 ‫کیب به والتر اعتماد داره 506 00:19:25,399 --> 00:19:27,699 ‫و سیلی هم می‌مونه واسه پیج 507 00:19:27,701 --> 00:19:29,801 ‫از چیزی که من دارم می‌بینم ‫کار خیلی سختی پیش رو دارید 508 00:19:29,803 --> 00:19:31,470 ‫هی هی هی 509 00:19:31,472 --> 00:19:33,305 ‫گمشو اونور پرمالوی کثیف 510 00:19:33,307 --> 00:19:34,706 ‫وای پسر 511 00:19:34,708 --> 00:19:36,975 ‫سیلی، باید بری اونور اتاق ‫سمت کنسول 512 00:19:36,977 --> 00:19:39,011 ‫باید درها رو باز کنی 513 00:19:39,013 --> 00:19:40,145 ‫برید عقب مرغ‌ها 514 00:19:40,147 --> 00:19:41,914 ‫همتون رو سرخ می‌کنم 515 00:19:41,916 --> 00:19:44,149 ‫سیلی، اگه به حرفای من گوش نکنی 516 00:19:44,151 --> 00:19:45,450 ‫زنده نمی‌مونی 517 00:19:45,452 --> 00:19:46,552 ‫آنفولانزای مرغی 518 00:19:46,554 --> 00:19:48,353 ‫ویروس آماس مغز 519 00:19:48,355 --> 00:19:50,355 ‫سالمونلا 520 00:19:50,357 --> 00:19:52,191 ‫چلغوز 521 00:19:52,193 --> 00:19:53,592 ‫همه‌جا پر از چلغوزه 522 00:19:53,594 --> 00:19:55,928 ‫سیلی، نرو زیر اون میز 523 00:19:55,930 --> 00:19:58,463 ‫- اینجا جام امنه ‫- سیلی گفتم 524 00:19:58,465 --> 00:19:59,698 ‫نرو زیر اون میز 525 00:19:59,700 --> 00:20:01,733 ‫حالا دیگه جام امنه 526 00:20:01,735 --> 00:20:03,068 ‫سیلی، فقط اهرم رو بکش 527 00:20:03,070 --> 00:20:04,603 ‫اینجا کاریم ندارن 528 00:20:04,605 --> 00:20:06,705 ‫من از اینجا بیرون نمیام 529 00:20:06,707 --> 00:20:07,906 ‫وقتی سیلی صدام رو نمی‌شنوه 530 00:20:07,908 --> 00:20:09,474 ‫چجوری بهش بگم اهرم رو بکشه؟ 531 00:20:09,476 --> 00:20:10,642 ‫منم با کیب همین مشکل رو دارم 532 00:20:10,644 --> 00:20:11,910 ‫توی یه دنیای دیگه سیر می‌کنه 533 00:20:11,912 --> 00:20:13,412 ‫کیب؟ ‫جواب بده 534 00:20:13,414 --> 00:20:14,746 ‫ کیب گالو؟ 535 00:20:14,748 --> 00:20:15,747 ‫ کیب گالو 536 00:20:15,749 --> 00:20:17,549 ‫کیب گالو 537 00:20:17,551 --> 00:20:18,850 ‫به برنامه خوش اومدید 538 00:20:18,852 --> 00:20:21,153 ‫وقتشه که بازی کنیم: 539 00:20:21,155 --> 00:20:24,323 ‫«پیرتر از زمین!» 540 00:20:27,061 --> 00:20:29,127 ‫شرکت کننده‌ی امروز اینقدر پیره 541 00:20:29,129 --> 00:20:30,963 ‫که توی انجیل هم ازش تشکر شده! 542 00:20:30,965 --> 00:20:33,532 ‫شمع‌های روی کیک تولدش ‫باعث گرم شدن کره زمین شدند! 543 00:20:33,534 --> 00:20:36,535 ‫و اگه می‌خواست مطابق با سنش عمل کنه... ‫تا حالا باید می‌مُرد! 544 00:20:36,537 --> 00:20:38,670 ‫به کیب گالو سلام کنید 545 00:20:38,672 --> 00:20:40,372 ‫من تو رو می‌شناسم؟ 546 00:20:40,374 --> 00:20:42,407 ‫نمی‌دونم ‫می‌شناسی؟ 547 00:20:42,409 --> 00:20:43,842 ‫توهم خودته برادر 548 00:20:43,844 --> 00:20:45,844 ‫بیا بازی کنیم ‫سوال اول: 549 00:20:45,846 --> 00:20:48,847 ‫کدوم یکی از این موارد رو ‫اگه الی بدونه 550 00:20:48,849 --> 00:20:51,049 ‫وقتی کیب متولد شده، وجود نداشته ‫تعجب می‌کنه؟ 551 00:20:51,051 --> 00:20:53,452 ‫سفر به فضا 552 00:20:53,454 --> 00:20:54,453 ‫ماشین‌حساب دستی 553 00:20:54,455 --> 00:20:56,255 ‫یا نوار کاست؟ 554 00:20:58,659 --> 00:21:00,592 ‫من نمی‌خوام بازی کنم 555 00:21:00,594 --> 00:21:02,227 ‫نزدیک بود 556 00:21:02,229 --> 00:21:04,062 ‫جوابش همه‌ی گزینه‌هاست 557 00:21:04,064 --> 00:21:05,397 ‫وقتی کیب 150 سال 558 00:21:05,399 --> 00:21:07,232 ‫قبل از دوست‌دخترش متولد شد 559 00:21:07,234 --> 00:21:08,467 ‫هیچکدوم از این اقلام وجود نداشتند 560 00:21:08,469 --> 00:21:11,069 ‫الی منو همینجوری که هستم دوست داره 561 00:21:11,071 --> 00:21:13,372 ‫پر از چین و چروک؟ ‫فکر نکنم 562 00:21:14,908 --> 00:21:16,475 ‫سوال بعدی 563 00:21:16,477 --> 00:21:19,511 ‫وقتی با اولین زنت ازدواج کردی ‫الی کلاس چندم بود؟ 564 00:21:19,513 --> 00:21:21,747 ‫من نمی‌خوام بازی کنم 565 00:21:21,749 --> 00:21:23,015 ‫هیچکس نمی‌خواد 566 00:21:23,017 --> 00:21:24,650 ‫اما سرانجام همه باید بازی کنیم 567 00:21:24,652 --> 00:21:28,220 ‫حتی ارتشی‌های گردن کلفت ‫و فوتبالیست 568 00:21:28,222 --> 00:21:30,088 ‫کیب کیب ‫چیکار می‌کنی؟ 569 00:21:30,090 --> 00:21:32,157 ‫توبی، کیب دولا شده 570 00:21:32,159 --> 00:21:34,293 ‫فکر می‌کنم یه عصای نامرئی‌ای ‫چیزی داشته باشه 571 00:21:34,295 --> 00:21:35,694 ‫جوری راه میره انگار 100 سالشه 572 00:21:35,696 --> 00:21:37,162 ‫فعلا نمی‌تونم کمکی کنم 573 00:21:37,164 --> 00:21:39,097 ‫می‌خوام ببینم خانوم ولدی کیه 574 00:21:39,099 --> 00:21:40,465 ‫چون هپی داره باهاش حرف می‌زنه 575 00:21:40,467 --> 00:21:42,200 ‫و من نمی‌دونم منظورش چیه 576 00:21:42,202 --> 00:21:44,303 ‫خبر خوب بچه‌ها 577 00:21:44,305 --> 00:21:45,971 ‫خیلی‌هاتون 578 00:21:45,973 --> 00:21:47,706 ‫خونه‌هاتون رو پیدا کردید 579 00:21:47,708 --> 00:21:49,541 ‫وقتی اسمتون رو خوندم 580 00:21:49,543 --> 00:21:53,178 ‫می‌تونید برید پدر و مادر جدیدتون رو ببینید 581 00:21:53,180 --> 00:21:54,746 ‫مایکل 582 00:21:55,783 --> 00:21:57,015 ‫شان 583 00:21:57,017 --> 00:21:58,917 ‫جمال 584 00:21:58,919 --> 00:22:02,187 ‫تئو ‫آنتوان 585 00:22:02,189 --> 00:22:04,089 ‫ایزابل 586 00:22:04,091 --> 00:22:05,457 ‫روزان 587 00:22:05,459 --> 00:22:07,893 ‫رونین 588 00:22:07,895 --> 00:22:09,328 ‫جنین 589 00:22:09,330 --> 00:22:13,031 ‫ابیگل ‫اوون 590 00:22:13,033 --> 00:22:15,000 ‫کانتی 591 00:22:15,002 --> 00:22:17,369 ‫و استیون 592 00:22:22,209 --> 00:22:24,109 ‫میشه دوباره لیستت رو ببینی؟ 593 00:22:25,446 --> 00:22:27,346 ‫متاسفم عزیزم 594 00:22:27,348 --> 00:22:28,980 ‫شاید دفعه‌ی بعد 595 00:22:28,982 --> 00:22:31,116 ‫من می‌تونم عادی باشم ‫قول میدم 596 00:22:32,686 --> 00:22:37,689 ‫یه شانس دیگه داریم 597 00:22:37,691 --> 00:22:40,225 ‫اما فکر نکنم جواب بده 598 00:22:40,227 --> 00:22:43,261 ‫میشه لطفا امتحان کنیم؟ 599 00:22:43,263 --> 00:22:45,630 ‫شاید نفر بعد دوستم داشته باشه 600 00:22:45,632 --> 00:22:49,634 ‫باشه، زود برمی‌گردم 601 00:22:56,477 --> 00:22:58,076 ‫پیداش کردم 602 00:22:58,078 --> 00:23:00,612 ‫ماویس ولدی 20 سال پیش ‫مسئول خانه‌ی بچه‌های بی‌سرپرست کانوگا بوده 603 00:23:00,614 --> 00:23:02,647 ‫وای خدا ‫داره تک تک لحظه‌هایی که 604 00:23:02,649 --> 00:23:04,216 ‫کسی قبولش نکرده رو ‫دوباره زندگی می‌کنه 605 00:23:04,218 --> 00:23:07,819 ‫این ترسناکترین ترس هپیه ‫پس خوردن، تنها موندن 606 00:23:09,523 --> 00:23:12,758 ‫هپی کوئین ‫ایشون دکتر کورتزه 607 00:23:12,760 --> 00:23:14,426 ‫سلام 608 00:23:14,428 --> 00:23:15,460 ‫من هپیم ‫(من خوشحالم) 609 00:23:15,462 --> 00:23:17,095 ‫جدی؟ 610 00:23:17,097 --> 00:23:18,730 ‫من یه روانپزشکم 611 00:23:18,732 --> 00:23:20,332 ‫مطمئنم که خوشحال نیستی 612 00:23:20,334 --> 00:23:21,867 ‫من فقط نگرانم دکی 613 00:23:21,869 --> 00:23:24,536 ‫دکی؟ ‫وای خدا، داره با من حرف می‌زنه 614 00:23:24,538 --> 00:23:26,271 ‫بزرگترین ترسش پس خوردن نیست 615 00:23:26,273 --> 00:23:27,906 ‫اینه که منم پسش بزنم 616 00:23:27,908 --> 00:23:31,743 ‫هپی هپی، گوش کن ‫من هیچوقت چنین کاری نمی‌کنم 617 00:23:31,745 --> 00:23:32,944 ‫من دوستت دارم 618 00:23:32,946 --> 00:23:34,746 ‫نمی‌دونم 619 00:23:34,748 --> 00:23:37,115 ‫می‌دونی، اگه قبولش کنم 620 00:23:37,117 --> 00:23:39,418 ‫تا آخر عمر باید تحملش کنم؟ 621 00:23:39,420 --> 00:23:41,386 ‫اگه اینجا مونده ‫بنابراین حتما 622 00:23:41,388 --> 00:23:42,354 ‫یه مشکلی داره، مگه نه؟ 623 00:23:42,356 --> 00:23:43,355 ‫مشکلم اینه که زیادی تلاش می‌کنم 624 00:23:43,357 --> 00:23:44,790 ‫من یکم با بقیه‌ی بچه‌ها 625 00:23:44,792 --> 00:23:46,324 ‫فرق دارم 626 00:23:46,326 --> 00:23:48,693 ‫فکر نکنم واسه من مناسب باشه 627 00:23:48,695 --> 00:23:51,763 ‫نه، تو بهم قول دادی ‫که تا آخر عمر با من باشی 628 00:23:51,765 --> 00:23:53,064 ‫تو ازم خواستگاری کردی 629 00:23:53,066 --> 00:23:54,166 ‫زود عصبانی میشه 630 00:23:54,168 --> 00:23:55,200 ‫ناپایداره 631 00:23:55,202 --> 00:23:56,802 ‫فکر می‌کنم از تصمیمم پشیمون بشم 632 00:23:56,804 --> 00:23:58,003 ‫شرمنده من... 633 00:23:58,005 --> 00:24:00,238 ‫من نمی‌خوامش 634 00:24:00,240 --> 00:24:02,474 ‫بدرد من نمی‌خوره 635 00:24:02,476 --> 00:24:04,543 ‫متوجهم 636 00:24:04,545 --> 00:24:06,111 ‫متاسفم هپی 637 00:24:06,113 --> 00:24:08,346 ‫شاید دفعه‌ی بعدی 638 00:24:08,348 --> 00:24:10,715 ‫اما من بدردت می‌خورم 639 00:24:16,523 --> 00:24:18,623 ‫وای نه، خیلی خسته به نظر می‌رسه 640 00:24:18,625 --> 00:24:21,927 ‫هپی، لطفا چشمات رو نبند 641 00:24:21,929 --> 00:24:23,895 ‫رالف اگه هپی خوابش ببره ‫دیگه به ملکوت پیوسته 642 00:24:23,897 --> 00:24:25,063 ‫و نمی‌تونیم برش گردونیم 643 00:24:25,065 --> 00:24:26,565 ‫اگه بتونیم چی؟ 644 00:24:26,567 --> 00:24:29,301 ‫همونجوری که قبلا خودت گفتی ‫منطق می‌تونه ترس رو شکست بده 645 00:24:29,303 --> 00:24:30,802 ‫پس بیا منطقی باشیم 646 00:24:30,804 --> 00:24:32,671 ‫تمامی ترس‌ها در گذشته ‫یه منشا داشتند 647 00:24:32,673 --> 00:24:33,905 ‫اگه برگردیم و اون لحظه رو تغییر بدیم... 648 00:24:33,907 --> 00:24:35,740 ‫ترسشون نابود میشه 649 00:24:35,742 --> 00:24:37,542 ‫اونوقت اونقدری هوشیار میشن ‫که بتونن مراحل 650 00:24:37,544 --> 00:24:39,077 ‫باز کردن درها رو طی کنند 651 00:24:39,079 --> 00:24:40,779 ‫والتر پیج 652 00:24:40,781 --> 00:24:41,713 ‫ما یه فکری داریم 653 00:24:41,715 --> 00:24:42,881 ‫سرتاپا گوشم 654 00:24:42,883 --> 00:24:44,516 ‫چون فعلا نمی‌تونم سیلی رو ‫از زیر میز بیرون بیارم 655 00:24:44,518 --> 00:24:47,652 ‫باید برگردید به لحظه‌ای که ‫این ترس‌ها شروع شده 656 00:24:47,654 --> 00:24:49,321 ‫و به اون لحظه‌ی اصلی حمله کنید 657 00:24:49,323 --> 00:24:51,756 ‫اگه کبریتی روشن نشده باشه ‫آتیشی وجود نداره 658 00:24:51,758 --> 00:24:53,058 ‫سیلی گفت که ترسش با 659 00:24:53,060 --> 00:24:54,426 ‫باکی هنسون توی باغ‌وحش ایجاد شده 660 00:24:54,428 --> 00:24:55,827 ‫و کیب هم از وقتی که عینک 661 00:24:55,829 --> 00:24:57,496 ‫مطالعه‌ش رو جلوی الی نذاشته ‫عجیب‌غریب شده 662 00:24:57,498 --> 00:24:59,664 ‫شماها برید سراغ این دوتا لحظه ‫گذشته‌شون رو تغییر بدید 663 00:24:59,666 --> 00:25:00,899 ‫باشه، اما هپی چی؟ 664 00:25:00,901 --> 00:25:02,601 ‫اون از وقتی بچه بوده ‫تنها بوده 665 00:25:02,603 --> 00:25:05,237 ‫و من می‌خوام بهش خاتمه بدم 666 00:25:05,239 --> 00:25:07,706 ‫سلام 667 00:25:07,708 --> 00:25:09,608 ‫من توبیاسم 668 00:25:09,610 --> 00:25:10,709 ‫من اینجا جدیدم 669 00:25:10,711 --> 00:25:12,344 ‫چیزی واسه خوردن داری؟ 670 00:25:20,687 --> 00:25:22,087 ‫بیا 671 00:25:22,089 --> 00:25:24,523 ‫ته مونده‌ی ناهارمه 672 00:25:24,525 --> 00:25:26,424 ‫من عاشق ایول کنیولم 673 00:25:26,426 --> 00:25:29,461 ‫من دوست دارم موتور سیکلت داشته باشم 674 00:25:30,597 --> 00:25:33,765 ‫فکر می‌کردم همه‌ی بچه‌ها رو ‫به فرزندخوندگی گرفتند 675 00:25:33,767 --> 00:25:35,000 ‫منو نه 676 00:25:35,002 --> 00:25:36,635 ‫واسه همین ناراحتی؟ 677 00:25:36,637 --> 00:25:38,870 ‫نه، واسه‌م مهم نیست 678 00:25:40,841 --> 00:25:44,175 ‫تازه، می‌دونم کسی منو نمی‌خواد 679 00:25:44,177 --> 00:25:46,111 ‫چون ناقصم 680 00:25:46,113 --> 00:25:48,179 ‫واسه این نیست که هنوز اینجایی 681 00:25:48,181 --> 00:25:50,448 ‫ما تازه از دهه‌ی 90 بیرون اومدیم 682 00:25:50,450 --> 00:25:52,751 ‫آهنگ اسپایس گرلز شده ‫پروفروش‌ترین جهان 683 00:25:52,753 --> 00:25:54,686 ‫نصف بیشتر زنای آمریکا 684 00:25:54,688 --> 00:25:56,221 ‫موهاشون رو مدل ریچلی می‌زنن ‫و همه هم 685 00:25:56,223 --> 00:25:58,223 ‫روی یه وب سایت به اسم ‫«از جیوز بپرس» سرمایه‌گذاری می‌کنن 686 00:25:58,225 --> 00:26:00,926 ‫این یه دهه‌ست که همه ‫تصمیمات بدی می‌گیرن 687 00:26:00,928 --> 00:26:02,861 ‫بنابراین کسایی که نمی‌خوان ‫توی زندگیشون باشی 688 00:26:02,863 --> 00:26:05,330 ‫دارن تصمیم بدی می‌گیرن 689 00:26:08,735 --> 00:26:11,570 ‫ایول، ماهی تونا 690 00:26:12,573 --> 00:26:14,039 ‫کلاهتو دوست دارم 691 00:26:15,409 --> 00:26:16,441 ‫ازت خوشم میاد 692 00:26:16,443 --> 00:26:17,742 ‫منم ازت خوشم میاد 693 00:26:17,744 --> 00:26:19,277 ‫با من ازدواج می‌کنی؟ 694 00:26:19,279 --> 00:26:23,148 ‫ما تازه همدیگه رو دیدیم ‫و 8 سالمون هم بیشتر نیست 695 00:26:23,150 --> 00:26:27,218 ‫خودت می‌دونی که من کیم ‫و بزرگترین شکایتم هم از زندگی 696 00:26:27,220 --> 00:26:31,389 ‫اینه که وقتی 8 سالمون بود ‫با هم آشنا نشدیم چون 697 00:26:31,391 --> 00:26:34,426 ‫از همون موقع می‌تونستم عاشقت باشم 698 00:26:34,428 --> 00:26:37,028 ‫حقیقت اینه که هیچوقت تنها نبودی 699 00:26:37,030 --> 00:26:38,129 ‫عشق من به تو 700 00:26:38,131 --> 00:26:40,231 ‫همیشه وجود داره ‫فقط یکم طول کشیده 701 00:26:40,233 --> 00:26:42,300 ‫تا مسیرمون بهم بخوره ‫و بتونم باهات درمیونش بذارم 702 00:26:42,302 --> 00:26:44,803 ‫و زیر اون همه مواد شیمیایی توی سرت 703 00:26:44,805 --> 00:26:46,404 ‫می‌دونی که حق با منه 704 00:26:46,406 --> 00:26:48,974 ‫هیچ چیزی نیست که ازش بترسی ‫هیچوقت 705 00:26:57,284 --> 00:26:58,483 ‫دکی 706 00:26:58,485 --> 00:27:00,619 ‫چی شده؟ 707 00:27:00,621 --> 00:27:02,087 ‫ژنراتوری که اونجاست 708 00:27:02,089 --> 00:27:03,154 ‫واسه نجات خودت 709 00:27:03,156 --> 00:27:04,456 ‫و دوستات 710 00:27:04,458 --> 00:27:06,091 ‫باید درستش کنی ‫سریع 711 00:27:06,093 --> 00:27:07,759 ‫راحته 712 00:27:09,963 --> 00:27:11,529 ‫بچه‌ها، من رسیدم به هپی 713 00:27:11,531 --> 00:27:13,398 ‫شماها باید کارتون رو بکنید 714 00:27:13,400 --> 00:27:15,433 ‫دارم سعی می‌کنم ‫اما سیلی همکاری نمی‌کنه 715 00:27:15,435 --> 00:27:16,735 ‫پس بپر بهش! 716 00:27:16,737 --> 00:27:19,537 ‫باشه، برو که بریم 717 00:27:19,539 --> 00:27:22,140 ‫سیلوستر رو ببین ‫توی لونه‌ی مرغا قایم شده 718 00:27:22,142 --> 00:27:23,775 ‫همونجایی که باید باشه! 719 00:27:23,777 --> 00:27:24,776 ‫منو اذیتم نکن باکی 720 00:27:24,778 --> 00:27:27,312 ‫بیا بیرون تا پرهات رو بکنم 721 00:27:27,314 --> 00:27:28,747 ‫دست از سرم بردار 722 00:27:28,749 --> 00:27:30,382 ‫هیچوقت نباید منو اینجا ‫پیش این جونورا زندانی می‌کردی 723 00:27:30,384 --> 00:27:33,084 ‫می‌خوای بری به معلم بگی؟ 724 00:27:33,086 --> 00:27:34,886 ‫بیا این دستگیره رو بکش و برو بهش بگو 725 00:27:34,888 --> 00:27:36,454 ‫نمی‌فهمم 726 00:27:36,456 --> 00:27:38,857 ‫اونکه با خیلی بدتر از یه بچه‌ی 11 ساله ‫دست و پنجه نرم کرده 727 00:27:38,859 --> 00:27:40,925 ‫مامان، سیلی توی ذهنش ‫اندازه‌ی منه 728 00:27:40,927 --> 00:27:42,794 ‫اون نمی‌دونه چه کارای شجاعانه‌ای کرده 729 00:27:42,796 --> 00:27:44,029 ‫باید بهش بگی 730 00:27:44,031 --> 00:27:45,030 ‫نکته‌ی خوبی بود عزیزم 731 00:27:45,032 --> 00:27:46,765 ‫ترسو ‫می‌دونستم داستانایی که 732 00:27:46,767 --> 00:27:47,999 ‫درموردت می‌گفتن ‫حقیقت نداشت 733 00:27:48,001 --> 00:27:49,367 ‫کدوم داستانا؟ 734 00:27:49,369 --> 00:27:51,069 ‫که از یه هواپیما پریدی 735 00:27:51,071 --> 00:27:52,237 ‫یه مار سمی رو با دست گرفتی 736 00:27:52,239 --> 00:27:53,938 ‫یه بچه رو از توی گودال نجات دادی 737 00:27:53,940 --> 00:27:55,473 ‫وایسا، فک کنم واقعا ‫اون کارها رو کردم 738 00:27:55,475 --> 00:27:58,410 ‫نه نکردی، ترسالو ‫حقایق رو زیر سوال نبر 739 00:27:58,412 --> 00:28:01,146 ‫حقایق توی حوزه‌ی منن ‫هیچوقت اشتباه برداشتشون نمی‌کنم 740 00:28:01,148 --> 00:28:02,280 ‫جدی؟ 741 00:28:02,282 --> 00:28:04,482 ‫پس چرا یه قهرمان از دست مرغا ‫قایم شده؟ 742 00:28:04,484 --> 00:28:08,153 ‫فکر می‌کنم وقتشه که حقایق رو ‫دوباره بررسی کنی پسرجون 743 00:28:08,155 --> 00:28:11,589 ‫حقیقت: من از لب یه کشتی تفریحی پریدم 744 00:28:11,591 --> 00:28:15,160 ‫حقیقت: من وارد یه غار پر از خفاش شدم 745 00:28:15,162 --> 00:28:18,730 ‫حقیقت: من توی زندان ‫با مشت زدم توی فک یه نفر! 746 00:28:20,734 --> 00:28:25,870 ‫حقیقت: کاری که تو توی ‫کلاس ششم باهام کردی نامردی بود 747 00:28:25,872 --> 00:28:29,007 ‫اما من دیگه ازت نمی‌ترسم 748 00:28:29,009 --> 00:28:30,475 ‫چون من یه مَردم 749 00:28:30,477 --> 00:28:32,911 ‫و بعضی وقتا می‌تونم شجاع باشم 750 00:28:32,913 --> 00:28:34,512 ‫عوضی 751 00:28:36,349 --> 00:28:38,316 ‫میرم چغلیت رو هم می‌کنم 752 00:28:38,318 --> 00:28:40,218 ‫یالا سیلی ‫از پسش برمیای 753 00:28:44,357 --> 00:28:45,557 ‫خیلی‌خب 754 00:28:53,433 --> 00:28:54,632 ‫خیلی‌خب 755 00:28:57,237 --> 00:28:58,369 ‫کارت خوب بود سیلی 756 00:28:58,371 --> 00:29:00,538 ‫وقتشه که یه چرتی بزنم 757 00:29:00,540 --> 00:29:01,806 ‫توبی، سیلی دستگیره رو کشید ‫اما خوابش گرفته 758 00:29:01,808 --> 00:29:02,807 ‫گفتی خوابیدن بده 759 00:29:02,809 --> 00:29:04,409 ‫خوابیدن اولین قدم به سمت کماست 760 00:29:04,411 --> 00:29:06,144 ‫هپی هم کم‌کم داره خوابش می‌گیره 761 00:29:06,146 --> 00:29:09,047 ‫با قارچ‌ها مبارزه کن و ‫بیرونشون کن 762 00:29:09,049 --> 00:29:11,349 ‫والتر، تنها کاری که مونده اینه که ‫کیب اون کلید رو درست کنه 763 00:29:11,351 --> 00:29:13,384 ‫تا درها باز بشن و بتونیم بیاریمشون بیرون 764 00:29:13,386 --> 00:29:16,321 ‫نمی‌تونم تکونش بدم ‫مثل مجسمه نشسته و تکون نمی‌خوره 765 00:29:16,323 --> 00:29:18,590 ‫من و پیج باید هپی و سیلی رو ‫بهوش نگه داریم 766 00:29:18,592 --> 00:29:20,992 ‫مجبورش کن کلید رو بزنه ‫یالا! 767 00:29:20,994 --> 00:29:23,128 ‫من نمی‌دونم چجوری با کسی حرف بزنم ‫تا ترسش بریزه 768 00:29:23,130 --> 00:29:24,429 ‫من با این احساسات تطابقی ندارم 769 00:29:24,431 --> 00:29:25,396 ‫جدی؟ 770 00:29:25,398 --> 00:29:27,265 ‫چون همین حالا خودتم خیلی ترسیدی 771 00:29:27,267 --> 00:29:29,033 ‫بزرگترین ترست مارها نیستند، مگه نه؟ 772 00:29:29,035 --> 00:29:30,034 ‫مشکلاتین که نمی‌تونی حلشون کنی 773 00:29:30,036 --> 00:29:31,569 ‫همون کاری رو که با ماست فروشه کردی بکن 774 00:29:31,571 --> 00:29:34,439 ‫و خودت رو بذار جای کیب 775 00:29:34,441 --> 00:29:36,040 ‫باشه 776 00:29:36,042 --> 00:29:37,776 ‫باشه، من کیبم 777 00:29:37,778 --> 00:29:41,312 ‫من عاشق استیک و کانوی تویتی‌ئم ‫از پیر شدن هم می‌ترسم، چرا؟ 778 00:29:41,314 --> 00:29:43,148 ‫به‌خاطر مرگ؟ 779 00:29:43,150 --> 00:29:46,684 ‫نه، کیب همیشه با مرگ ‫دست و پنجه نرم می‌کنه، پس چی؟ 780 00:29:46,686 --> 00:29:47,986 ‫به‌خاطر... 781 00:29:49,656 --> 00:29:51,055 ‫پیداش کردم ‫پیداش کردم 782 00:29:51,057 --> 00:29:53,258 ‫کیب، خوب گوش کن 783 00:29:53,260 --> 00:29:54,926 ‫تو از پیر شدن نمی‌ترسی 784 00:29:54,928 --> 00:29:57,162 ‫از ضعیف بودن می‌ترسی 785 00:29:57,164 --> 00:29:58,363 ‫برام قابل درکه 786 00:29:58,365 --> 00:30:00,031 ‫منم وقتی نمی‌تونم مشکلی رو حل کنم ‫احساس ضعف می‌کنم 787 00:30:00,033 --> 00:30:02,600 ‫حس بی قدرتی می‌کنم ‫حس بدردنخوری 788 00:30:02,602 --> 00:30:05,603 ‫چون هویت من، هوش منه 789 00:30:05,605 --> 00:30:07,172 ‫و هویت تو قدرتت 790 00:30:07,174 --> 00:30:09,440 ‫تو یه نظامی هستی ‫یه مامور دولت 791 00:30:09,442 --> 00:30:12,443 ‫کسی که پشت دوست‌هاشه ‫اما وقتی می‌ترسی 792 00:30:12,445 --> 00:30:15,580 ‫ضعیف بشی ‫فکر می‌کنی هویتت رو از دست دادی 793 00:30:15,582 --> 00:30:19,684 ‫و کسایی که دوستشون داری رو ‫از دست دادی، مثل الی 794 00:30:19,686 --> 00:30:20,985 ‫درسته؟ 795 00:30:20,987 --> 00:30:22,687 ‫کیب؟ 796 00:30:22,689 --> 00:30:26,658 ‫خدا؟ ‫خودتی؟ 797 00:30:26,660 --> 00:30:30,428 ‫اعتماد به نفست از اونی که فکر می‌کردم ‫خیلی کمتره! 798 00:30:30,430 --> 00:30:32,096 ‫به‌خاطر اینکه نگرانتم 799 00:30:32,098 --> 00:30:34,632 ‫اما نباید باشم ‫چون پیر شدن، به معنای آسیب نیست 800 00:30:34,634 --> 00:30:36,134 ‫نوعی قدرته 801 00:30:36,136 --> 00:30:39,871 ‫با بیشتر شدن سن ‫تجربه، دانش و عقل هم 802 00:30:39,873 --> 00:30:41,005 ‫بیشتر میشه 803 00:30:41,007 --> 00:30:42,240 ‫چیزهایی که فراموش کردی رو 804 00:30:42,242 --> 00:30:44,175 ‫هیچکس یاد نمی‌گیره 805 00:30:44,177 --> 00:30:45,476 ‫و چیزی که زندگی کردی رو 806 00:30:45,478 --> 00:30:47,512 ‫بقیه فقط می‌تونن درموردش بخونن 807 00:30:47,514 --> 00:30:48,546 ‫کاری که می‌تونی بکنی رو 808 00:30:48,548 --> 00:30:51,316 ‫بقیه فقط می‌تونن رویاش رو ببینن 809 00:30:51,318 --> 00:30:52,784 ‫هیچ چیزی جلوی کیب گالو رو نگرفته 810 00:30:52,786 --> 00:30:55,653 ‫خصوصا قارچ یا ترس یا... 811 00:30:55,655 --> 00:30:56,788 ‫وایسا، داری چیکار می‌کنی؟ 812 00:30:56,790 --> 00:30:59,524 ‫می‌خوام اون کلید بی‌صاحاب رو بزنم 813 00:31:03,997 --> 00:31:06,197 ‫خیلی‌خب 814 00:31:06,199 --> 00:31:10,001 ‫موفق شدم پسر، اما... 815 00:31:11,404 --> 00:31:12,570 ‫کیب؟ کیب؟! 816 00:31:12,572 --> 00:31:13,805 ‫بچه‌ها، بیهوش شد 817 00:31:13,807 --> 00:31:14,939 ‫سیلی و هپی هم همینطور 818 00:31:14,941 --> 00:31:16,674 ‫موفق شدند ‫اما دیگه دیر شده 819 00:31:16,676 --> 00:31:18,476 ‫همشون وارد کما شدند 820 00:31:21,401 --> 00:31:23,841 ‫خیلی‌خب، از هوش رفتند ‫بیا ببریمشون توی ماشین 821 00:31:23,842 --> 00:31:24,874 ‫و ببریمشون به نزدیک‌ترین بیمارستان 822 00:31:24,876 --> 00:31:25,808 ‫من یکم گشتم 823 00:31:25,810 --> 00:31:27,276 ‫دو ساعت راهه 824 00:31:27,278 --> 00:31:29,078 ‫به کمک فوری نیاز دارن ‫وگرنه دیگه بهوش نمیان 825 00:31:29,080 --> 00:31:30,513 ‫تو دکتری ‫اما توی یه قاره‌ی دیگه 826 00:31:30,515 --> 00:31:32,081 ‫و فکر نمی‌کنم یه داروخونه‌ی نزدیک 827 00:31:32,083 --> 00:31:33,750 ‫وسط شمالگان باشه 828 00:31:33,752 --> 00:31:35,218 ‫کل این ساختمون یه داروخونه‌ست 829 00:31:35,220 --> 00:31:37,487 ‫بزرگترین مجموعه از تمامی غلات رو ‫اینجا داریم 830 00:31:37,540 --> 00:31:39,106 ‫می‌تونیم یه دارو بسازیم 831 00:31:39,108 --> 00:31:40,474 ‫من دیتابیس انبار رو هک می‌کنم 832 00:31:40,476 --> 00:31:42,876 ‫محل چیزهایی که می‌خواید رو ‫بدست میارم 833 00:31:42,878 --> 00:31:44,378 ‫خیلی‌خب، بذار فک کنم 834 00:31:44,380 --> 00:31:47,080 ‫اول دونه‌های گیاهی 835 00:31:47,082 --> 00:31:49,149 ‫با مواد آلی ضدقارچ واسه ‫مبارزه با ارجوت می‌خوایم 836 00:31:49,151 --> 00:31:51,218 ‫رالف، بگرد دنبال گل گندم 837 00:31:51,220 --> 00:31:52,819 ‫که به اسم گل سبدی هم می‌شناسنش 838 00:31:52,821 --> 00:31:54,588 ‫بعدش باید با یه عنصر 839 00:31:54,590 --> 00:31:56,990 ‫ضد اشتعال خیلی غلیظ ترکیبش کنیم 840 00:31:56,992 --> 00:31:58,525 ‫تا سیستم گردش خون رو کاملا باز کنیم 841 00:31:58,527 --> 00:32:00,494 ‫و بذاریم خون به مغزشون برسه 842 00:32:00,496 --> 00:32:04,031 ‫آلفا لینولنیک اسید هم توی دونه‌های ‫چیا پیدا میشه 843 00:32:04,033 --> 00:32:05,332 ‫دارم دنبال همشون می‌گردم 844 00:32:05,334 --> 00:32:07,100 ‫بچه‌ها، این دارو باید طی چند دقیقه‌ی 845 00:32:07,102 --> 00:32:08,402 ‫آینده بهشون داده بشه 846 00:32:08,404 --> 00:32:10,237 ‫وگرنه آسیب همیشگی به سیستم ‫عصبیشون وارد میشه 847 00:32:10,239 --> 00:32:12,339 ‫یه مشکل دیگه ‫ما برنامه‌ای واسه وارد شدن نداشتیم 848 00:32:12,341 --> 00:32:13,707 ‫که بریم دنبال محصولات و یا دوستامون 849 00:32:13,709 --> 00:32:15,609 ‫باید از مسیرهای پر شده از ارجوت عبور کنیم 850 00:32:15,611 --> 00:32:18,845 ‫اینجوری ما هم مثل اونا دیوونه میشیم 851 00:32:18,847 --> 00:32:21,315 ‫مگه اینکه هوای آلوده رو تنفس نکنیم 852 00:32:21,317 --> 00:32:22,883 ‫لوله‌های اکسیژن 853 00:32:22,885 --> 00:32:25,185 ‫از داخل این ساختمون به عنوان ‫سیستم نگهداری استفاده میشه 854 00:32:25,187 --> 00:32:26,520 ‫اگه بتونیم ازش تنفس کنیم 855 00:32:26,522 --> 00:32:28,355 ‫می‌تونیم هوای تازه دریافت کنیم 856 00:32:28,357 --> 00:32:30,691 ‫چجوری ازش تنفس کنیم؟ ‫3 متر ارتفاعه 857 00:32:31,727 --> 00:32:34,494 ‫لوله‌های پی‌وی‌سی به دیوار متصل شدند ‫از جا درشون بیار 858 00:32:34,496 --> 00:32:36,697 ‫تا من سرور اصلی رو هک کنم 859 00:32:36,699 --> 00:32:39,032 ‫و فشار اکسیژن رو در لوله‌ها ‫افزایش بدم 860 00:32:39,802 --> 00:32:41,568 ‫میشه بهم بگی 861 00:32:41,570 --> 00:32:44,104 ‫چرا دارم انبار نگه‌داری غلات رو ‫نابود می‌کنم؟ 862 00:32:44,106 --> 00:32:45,572 ‫من دارم فشار رو در لوله‌های اکسیژن ‫به قدری بالا می‌برم 863 00:32:45,574 --> 00:32:47,608 ‫که شیارهاشون شکافته بشن 864 00:32:47,610 --> 00:32:49,042 ‫اکسیژن خالص بیرون میاد 865 00:32:49,044 --> 00:32:51,278 ‫و ما از لوله‌های پی‌وی‌سی استفاده می‌کنیم 866 00:32:51,280 --> 00:32:52,813 ‫تا اکسیژن خالص رو در مسیر پیش رو ‫استشمام کنیم 867 00:32:52,815 --> 00:32:54,247 ‫باید جواب بده 868 00:32:54,249 --> 00:32:56,984 ‫اما با این حال بازم یکم قارچ ‫وارد بدنتون میشه 869 00:32:56,986 --> 00:32:58,485 ‫نه اونقدری که بزنه به سرتون 870 00:32:58,487 --> 00:33:00,520 ‫اما اگه شروع کردید به دیدن ‫ماه و ستاره 871 00:33:00,522 --> 00:33:01,855 ‫بدونید که واقعی نیستند 872 00:33:01,857 --> 00:33:03,690 ‫فشار رو زیاد کردم 873 00:33:03,692 --> 00:33:06,660 ‫لوله‌های اکسیژن باید ‫شروع کنند به شکستن 874 00:33:10,132 --> 00:33:11,765 ‫عالی شد 875 00:33:11,767 --> 00:33:13,500 ‫خیلی‌خب ‫باید یه نفس عمیق بکشیم 876 00:33:13,502 --> 00:33:15,469 ‫و بعد از در عبور کنیم 877 00:33:40,996 --> 00:33:43,497 ‫وای خدا، چقد سرده اینجا! 878 00:33:43,499 --> 00:33:45,332 ‫سیستم سردخونه واسه نگه داری از غلاته 879 00:33:45,334 --> 00:33:47,567 ‫اما باید مقداری ارجوت داشته باشه 880 00:33:47,569 --> 00:33:49,436 ‫اونجوری که توبی گفت ‫نه مثل تونل‌ها 881 00:33:49,438 --> 00:33:51,605 ‫بنابراین اگه زود بریم بیرون ‫مشکلی پیش نمیاد 882 00:33:51,607 --> 00:33:53,540 ‫رالف ‫غلات رو پیدا کن 883 00:33:53,542 --> 00:33:56,276 ‫راهروی الف ‫جعبه‌ی 1032 884 00:33:56,278 --> 00:33:58,378 ‫گل گندم از استرالیا 885 00:33:59,381 --> 00:34:00,514 ‫پیداش کردم 886 00:34:00,516 --> 00:34:03,650 ‫از گواتمالا ‫راهروی ج، جعبه‌ی 5306 887 00:34:03,652 --> 00:34:05,719 ‫پیداش کردیم 888 00:34:05,721 --> 00:34:07,287 ‫کارت خوب بود عزیزم 889 00:34:07,289 --> 00:34:08,789 ‫باید از غلات 890 00:34:08,791 --> 00:34:10,490 ‫روغنشون رو بگیرید 891 00:34:10,492 --> 00:34:12,392 ‫اول باید پودرشون کنید 892 00:34:12,394 --> 00:34:14,361 ‫والتر 893 00:34:14,363 --> 00:34:15,662 ‫به الکل نیاز دارید 894 00:34:15,664 --> 00:34:16,897 ‫باشه 895 00:34:16,899 --> 00:34:20,200 ‫چند اونس بریز روی پودر ‫آتیشش بزن 896 00:34:20,202 --> 00:34:21,568 ‫تا روغنش رو بگیری 897 00:34:21,570 --> 00:34:23,970 ‫من نه کبریت دارم نه فندک 898 00:34:23,972 --> 00:34:26,306 ‫بنابراین باید یه‌کار دیگه کنم 899 00:34:35,751 --> 00:34:38,218 ‫خیلی‌خب ‫مراقب باش 900 00:34:41,123 --> 00:34:44,091 ‫موفق شدیم ‫روغنش رو گرفتیم 901 00:34:44,093 --> 00:34:45,559 ‫حالا باید بذاریدش زیر زبون‌هاشون 902 00:34:45,561 --> 00:34:47,094 ‫تا مستقیم وارد سیستم گردش خونشون بشه 903 00:34:47,096 --> 00:34:50,230 ‫خیلی قویه ‫اگه بخواد جواب بده، فورا عمل می‌کنه 904 00:34:52,801 --> 00:34:55,235 ‫وای نه، فکر کنم ارجوت زیادی ‫تنفس کردم 905 00:34:55,237 --> 00:34:57,471 ‫دارم یه شعله‌ی بنفش می‌بینم 906 00:35:00,542 --> 00:35:01,708 ‫توهم نزدی 907 00:35:01,710 --> 00:35:04,311 ‫پتاسیم کلرید ‫یکی از اجزای ضدیخ 908 00:35:04,313 --> 00:35:06,913 ‫بنفش می‌سوزه وقتی الکل رو روشن کردم 909 00:35:06,915 --> 00:35:08,882 ‫یه جرقه باید منجر به روشن شدن ‫گونی‌ها شده باشه 910 00:35:08,884 --> 00:35:11,618 ‫باید بهتون یادآوری کنم که پشت اون در 911 00:35:11,620 --> 00:35:14,654 ‫یه تونله با اکسیژن قابل اشتعال؟ 912 00:35:14,656 --> 00:35:16,957 ‫اگه شعله به اون در برسه ‫بوووم 913 00:35:16,959 --> 00:35:19,192 ‫کل اون ساختمون میره روی هوا 914 00:35:23,883 --> 00:35:25,995 ‫توبی، شعله داره بیشتر میشه ‫و من نمی‌دونم 915 00:35:25,996 --> 00:35:27,007 ‫چجوری شعله‌ی شیمیایی رو خاموش کنم 916 00:35:27,031 --> 00:35:28,649 ‫اصلا اینجا چرا ضدیخ دارن؟ 917 00:35:28,650 --> 00:35:29,823 ‫برف که بیرونه ‫نه اینجا 918 00:35:29,847 --> 00:35:32,190 ‫به‌خاطر اینکه توی سردخونه ‫یخ جمع نشه 919 00:35:32,191 --> 00:35:33,624 ‫وایسا 920 00:35:33,626 --> 00:35:36,894 ‫می‌تونیم از کربن‌دی‌اکسید ‫توی مخازن سردخونه استفاده کنیم 921 00:35:36,896 --> 00:35:38,362 ‫تا کپسول آتش‌نشانی بسازیم 922 00:35:38,364 --> 00:35:40,030 ‫پیج، بقیه زیاد وقت ندارن 923 00:35:40,032 --> 00:35:41,699 ‫بنابراین برو روغن رو بخوردشون بده 924 00:35:41,701 --> 00:35:43,367 ‫منم آتیش رو خاموش می‌کنم 925 00:35:49,842 --> 00:35:51,809 ‫چیزی نیست 926 00:35:51,811 --> 00:35:55,779 ‫چیزی نیست ‫یالا 927 00:35:55,781 --> 00:35:57,681 ‫وای پسر ‫چه خواب بدی دیدم 928 00:35:57,683 --> 00:35:58,949 ‫بعدا درموردش برام بگو 929 00:35:58,951 --> 00:36:00,784 ‫فعلا باید یکم اکسیژن تازه ‫تنفس کنی 930 00:36:00,786 --> 00:36:02,386 ‫تا بریم بقیه رو نجات بدیم 931 00:36:02,388 --> 00:36:03,787 ‫باشه؟ ‫خیلی‌خب 932 00:36:12,598 --> 00:36:14,231 ‫مرغ! 933 00:36:22,141 --> 00:36:23,841 ‫من دهه 60 رو پاک پاک رد کردم 934 00:36:23,843 --> 00:36:25,409 ‫تا توی 2017 چت بشم! 935 00:36:25,411 --> 00:36:26,577 ‫هممون همینطوریم 936 00:36:26,579 --> 00:36:27,912 ‫هیپی‌ کثیف ‫(افرادی در دهه 60 که با ارزش‌های اجتماع سازگاری نداشتند) 937 00:36:27,914 --> 00:36:29,447 ‫هر نفس می‌تونه منجر به عود بشه 938 00:36:29,449 --> 00:36:30,648 ‫بنابراین زود باشید 939 00:36:30,650 --> 00:36:32,550 ‫توبی، والتر آتیش رو چیکار کرد؟ 940 00:36:32,552 --> 00:36:33,851 ‫شعله‌ها باعث سوختن 941 00:36:33,853 --> 00:36:36,020 ‫دوربین شدند ‫وقتی که داشت کپسول رو می‌ساخت 942 00:36:36,022 --> 00:36:37,555 ‫ارتباطم باهاش قطع شد 943 00:36:37,557 --> 00:36:39,724 ‫روحمم خبر نداره حالش خوبه یا نه 944 00:36:42,228 --> 00:36:43,928 ‫وایسا دیدمش 945 00:36:50,236 --> 00:36:51,936 ‫یعنی چی؟ 946 00:36:54,974 --> 00:36:55,940 ‫آماده‌اید که بریم بیرون؟ 947 00:36:55,942 --> 00:36:57,241 ‫حالت خوبه؟ 948 00:36:57,243 --> 00:36:59,277 ‫آره، فک کنم یکم ارجوت‌ها ‫وارد مغزم شده 949 00:36:59,279 --> 00:37:00,745 ‫بیاید بریم خونه 950 00:37:06,986 --> 00:37:09,954 ‫فکر می‌کنم آقای داد ترسیدن بیان 951 00:37:09,956 --> 00:37:11,389 ‫من به این راحتیا نمی‌ترسم 952 00:37:12,659 --> 00:37:14,925 ‫آقای داد ‫دیر رسیدن بهتر از نرسیدنه 953 00:37:14,927 --> 00:37:17,628 ‫لطفا توی موقعیت خودتون قرار بگیرید ‫تا شروع کنیم 954 00:37:19,599 --> 00:37:21,232 ‫از پسش برمیای پسر 955 00:37:21,234 --> 00:37:22,867 ‫یالا سیلی ‫زودباش 956 00:37:24,771 --> 00:37:26,704 ‫آماده‌ی شروع هستید؟ 957 00:37:26,706 --> 00:37:29,674 ‫بله، و دوست دارم به‌خاطر دیر اومدن ‫ازتون عذرخواهی کنم 958 00:37:29,676 --> 00:37:31,342 ‫خارج از کشور در حال انجام عملیات 959 00:37:31,344 --> 00:37:32,276 ‫برای سازمان امنیت بودم 960 00:37:32,278 --> 00:37:33,844 ‫محض اطلاع 961 00:37:33,846 --> 00:37:36,080 ‫آقای داد مامور سازمان امنیت نیستند 962 00:37:36,082 --> 00:37:38,516 ‫ایشون فقط یک فرد مستقله 963 00:37:41,554 --> 00:37:43,788 ‫اجازه میدید مجری کارش رو شروع کنه؟ 964 00:37:43,790 --> 00:37:45,456 ‫ظاهرا کمیک بوک فروشی 965 00:37:45,458 --> 00:37:48,059 ‫پایه و اساس برنامه‌ی شماست ‫لطفا توضیح بدید 966 00:37:48,061 --> 00:37:51,562 ‫من معتقدم که مالکیت مطلق ‫نوعی سوءاستفاده 967 00:37:51,564 --> 00:37:52,797 ‫از قدرت در دولته 968 00:37:52,799 --> 00:37:56,067 ‫واقعا؟ فکر می‌کنید ساختن ‫کانال اری، نوعی سوءاستفاده‌ست؟ 969 00:37:56,069 --> 00:37:59,136 ‫نخیر، اما حالا سال 1825 نیست ‫و چیزهایی که وسطه خیلی کوچکتر از 970 00:37:59,138 --> 00:38:00,905 ‫فعال کردن صنعت کشتی‌رانی آمریکا 971 00:38:00,907 --> 00:38:03,074 ‫برای رفتن از آتلانتیک به غرب‌میانه‌ست 972 00:38:03,076 --> 00:38:04,609 ‫موضوع در دست 973 00:38:04,611 --> 00:38:06,377 ‫تصرف ممالک شخصی 974 00:38:06,379 --> 00:38:09,447 ‫نه برای کمک به مردم ‫بلکه برای ساخت فروشگاه زنجیره‌ایه 975 00:38:09,449 --> 00:38:11,882 ‫فروشگاهی که آدم بزرگا واردش میشن 976 00:38:11,884 --> 00:38:14,385 ‫درسته 977 00:38:14,387 --> 00:38:16,887 ‫من مشتری وارلاک چست هستم 978 00:38:16,889 --> 00:38:19,390 ‫من کودکی سختی داشتم ‫همیشه اذیتم می‌کردند 979 00:38:19,392 --> 00:38:21,559 ‫وانمود کردن، تنها پناهم بود 980 00:38:21,561 --> 00:38:23,894 ‫من آرامش رو در میان تخیلات پیدا می‌کردم 981 00:38:23,896 --> 00:38:27,832 ‫و قدرت این رو بدست می‌آوردم ‫تا بتونم یه روز دیگه رو زندگی کنم 982 00:38:27,834 --> 00:38:29,500 ‫و باور کنید وقتی بچه بودم 983 00:38:29,502 --> 00:38:31,402 ‫حتی واسه به مدرسه رفتن هم ‫باید شجاع می‌بودم 984 00:38:31,404 --> 00:38:33,938 ‫و حالا هم برای کارم باید شجاع باشم 985 00:38:33,940 --> 00:38:36,007 ‫اما تفاوت اینجاست که در اسکورپین 986 00:38:36,009 --> 00:38:40,044 ‫گروهی رو دارم که بهم یادآوری می‌کنن ‫می‌تونم شجاع باشم 987 00:38:40,046 --> 00:38:43,581 ‫و اگه وارلاک چست می‌تونه پناهگاهی 988 00:38:43,583 --> 00:38:48,653 ‫برای بچه‌های بیشتری باشه که ‫هنوز نمی‌دونن شجاع هستن... 989 00:38:48,655 --> 00:38:50,688 ‫من می‌خوام که بسته نشه 990 00:38:52,025 --> 00:38:54,225 ‫- خیلی خوب داره پیش میره ‫- آره 991 00:38:54,227 --> 00:38:55,693 ‫شجاع؟ 992 00:38:55,695 --> 00:38:59,864 ‫شما با قایم شدن در یک کمیک فروشی ‫از مشکلاتتون فرار کردید 993 00:38:59,866 --> 00:39:01,399 ‫به نظر من که خیلی هم ترسیدید ‫(شبیه مرغایید) 994 00:39:01,401 --> 00:39:02,533 ‫مرغ؟ 995 00:39:02,535 --> 00:39:06,404 ‫قربان، من با مرغ‌ها آشنایی کامل دارم 996 00:39:06,406 --> 00:39:08,439 ‫من دوروبر مرغ‌ها بودم 997 00:39:08,441 --> 00:39:10,441 ‫و من آقا 998 00:39:10,443 --> 00:39:12,310 ‫من اصلا مرغ نیستم 999 00:39:12,312 --> 00:39:13,711 ‫مثلا 1000 00:39:13,713 --> 00:39:14,979 ‫من از صبحت در مقابل مردم می‌ترسم 1001 00:39:14,981 --> 00:39:17,948 ‫اما با اینحال اینجا وایسادم ‫با ترسم روبه‌رو شدم 1002 00:39:17,950 --> 00:39:20,084 ‫و دارم دهنت رو توی مناظره سرویس می‌کنم! 1003 00:39:26,326 --> 00:39:27,525 ‫بگذریم... 1004 00:39:27,527 --> 00:39:30,094 ‫سیلی ترکونده ‫کارت خوب بود 1005 00:39:30,096 --> 00:39:32,063 ‫همش کار خودشه 1006 00:39:32,065 --> 00:39:33,898 ‫بعد از اینجا، می‌خوای بریم یه‌چیزی بخوریم؟ 1007 00:39:33,900 --> 00:39:36,233 ‫ به رای دهنده‌هایی که می‌خوان بدونن... 1008 00:39:36,235 --> 00:39:37,301 ‫باشه 1009 00:39:37,303 --> 00:39:41,639 ‫اما نمیریم ویگن تریل ‫حالم از اونجا بهم می‌خوره 1010 00:39:41,641 --> 00:39:44,408 ‫10-12 بار رفتیم اونجا 1011 00:39:44,410 --> 00:39:46,444 ‫هر دفعه به زور تحملش کردم 1012 00:39:48,614 --> 00:39:53,651 ‫ببین، من به خاطر اختلاف سنمون ‫خیلی وحشت کرده بودم 1013 00:39:53,653 --> 00:39:56,921 ‫من حالم از کلم بهم می‌خوره ‫باید موقع خوندن، عینک بزنم 1014 00:39:56,923 --> 00:39:59,457 ‫و از تخفیف ویژه‌ی بزرگسالان ‫حسابی خوشم میاد 1015 00:39:59,459 --> 00:40:01,625 ‫اما چیزی که واقعا دوستش دارم ‫توئی 1016 00:40:01,627 --> 00:40:03,961 ‫تو اولین زنی هستی که ‫بعد از مدت زیادی 1017 00:40:03,963 --> 00:40:05,262 ‫از بودن باهاش لذت می‌برم 1018 00:40:05,264 --> 00:40:07,665 ‫اما باید بدونم که تو هم ‫همینجوری که من هستم 1019 00:40:07,667 --> 00:40:10,234 ‫راضی هستی ‫یه آدمی که گرم و سرد روزگارو چشیده 1020 00:40:10,236 --> 00:40:14,405 ‫چون من نمی‌تونم کسی که هستم رو تغییر بدم ‫و اصلا تمایلی هم ندارم 1021 00:40:14,407 --> 00:40:16,340 ‫اون سال‌ها باعث شده تبدیل به کسی بشم ‫که حالا هستم 1022 00:40:18,111 --> 00:40:23,814 ‫من عاشق ماشین‌های کلاسیک ‫لباسای قدیمی و آهنگای سیناترام 1023 00:40:23,816 --> 00:40:26,484 ‫خیلی مناسب اتاق سکان من هستی ‫آقای گالو 1024 00:40:36,929 --> 00:40:41,599 ‫انگار خوب تونستی ترس رو از ‫کیب دور کنی 1025 00:40:41,601 --> 00:40:43,634 ‫فکر می‌کنم همینطوره 1026 00:40:43,636 --> 00:40:45,302 ‫خب اون قارچ 1027 00:40:45,304 --> 00:40:48,072 ‫واقعا باعث میشه بزرگترین ‫ترس‌هات رو ببینی، نه؟ 1028 00:40:48,074 --> 00:40:50,608 ‫آره، به عبارت ساده ‫بادامه و قشری که 1029 00:40:50,610 --> 00:40:52,676 ‫در خروجی ترس دخیل هستند 1030 00:40:52,678 --> 00:40:53,811 ‫تاثیر می‌بینند 1031 00:40:53,813 --> 00:40:57,948 ‫خیلی جالبه 1032 00:40:57,950 --> 00:41:01,652 ‫تو چیزی دیدی؟ ‫ترست رو دیدی؟ 1033 00:41:01,654 --> 00:41:03,521 ‫نـه 1034 00:41:03,523 --> 00:41:05,990 ‫شاید، نه ‫چیزی نبود 1035 00:41:05,992 --> 00:41:07,558 ‫باید یکم هوا بخورم 1036 00:41:09,162 --> 00:41:10,261 ‫باشه 1037 00:41:10,263 --> 00:41:14,231 ‫ هر مشکلی قابل حله 1038 00:41:14,233 --> 00:41:16,333 ‫درمورد پیج چیز عجیبی ‫حس نکردی؟ 1039 00:41:16,335 --> 00:41:19,136 ‫چرا، ارجوت ممکنه چندروزی ‫آدم رو بهم بریزه، زود خوب میشه 1040 00:41:19,138 --> 00:41:20,971 ‫فقط باید یکم بخوابه 1041 00:41:20,973 --> 00:41:22,473 ‫مثل شازده خانوم من! 1042 00:41:24,777 --> 00:41:26,143 ‫پسر، خیلی اذیت شد 1043 00:41:26,145 --> 00:41:29,246 ‫امیدوارم خوابای خوبی ببینه 1044 00:41:29,248 --> 00:41:31,148 ‫چون حقشه 1045 00:41:31,772 --> 00:41:33,772 به سیلی رای میدیم 1046 00:41:33,986 --> 00:41:36,053 ‫ عصر بخیر بچه‌ها 1047 00:41:36,055 --> 00:41:37,455 ‫ عصر بخیر، خانوم ولدی 1048 00:41:37,457 --> 00:41:40,024 ‫ سلام، من توبیاسم ‫ من اینجا جدیدم 1049 00:41:40,026 --> 00:41:41,826 ‫ ایول، ماهی تونا 1050 00:41:44,430 --> 00:41:45,563 ‫موهات خوشگل شدند 1051 00:41:45,565 --> 00:41:47,198 ‫می‌دونستی موی بافته 1052 00:41:47,200 --> 00:41:49,133 به یه بسته تنباکو‌های جویدنی هم میگن؟ 1053 00:41:49,135 --> 00:41:50,810 ‫خفه شو تا بذارم دستم رو بگیری 1054 00:41:50,811 --> 00:41:53,212 ‫قبوله 1055 00:41:54,236 --> 00:41:59,036 کانال تلگرام تیم ترجمه ایران فیلم @IranFilmSub 1056 00:41:59,037 --> 00:42:03,337 ‫دانلود سه‌سوته‌ی زیرنویس با بات تلگرام ‫SubYabBot@ 1057 00:42:03,361 --> 00:42:07,361 ترجمه‌ای از مصـطـفــی .:: ElSHEN ::. 1058 00:42:07,385 --> 00:42:11,385 سینما با یک کلیک www.iranfilm.net