1 00:00:05,064 --> 00:00:31,090 «امپایر بست تی وی تقدیم میکند دانلود فیلم و سریال به صورت سافت ساب و هارد ساب پارسی» .:::EmpireBestTV.Com:::. 2 00:00:31,114 --> 00:00:32,115 ‫ای کیر! 3 00:01:04,647 --> 00:01:05,857 ‫منم! 4 00:01:09,068 --> 00:01:10,361 ‫کسی هست؟! 5 00:02:56,676 --> 00:02:58,386 ‫اوه... اوه... 6 00:03:05,685 --> 00:03:07,562 ‫اوه. اوه گوه بگیرتش. 7 00:03:30,335 --> 00:03:31,502 ‫سلام. 8 00:03:31,502 --> 00:03:33,379 ‫هی. 9 00:03:35,006 --> 00:03:38,051 ‫اوه. 10 00:03:50,146 --> 00:03:52,023 ‫آره، حالیشون کن. 11 00:03:53,107 --> 00:03:54,233 ‫حالی کن کصکشا رو، الی. 12 00:04:00,234 --> 00:04:02,892 ‫[اشلی جانسون - صداپیشه الی توی بازی] 13 00:04:02,992 --> 00:04:04,035 ‫خیلی‌خب. 14 00:04:08,122 --> 00:04:09,165 ‫سلام. 15 00:04:10,500 --> 00:04:12,335 ‫اوه، تو خیلی جون‌سختی. 16 00:04:14,212 --> 00:04:16,381 ‫هواتو دارم. ‫مشکلی نیست. 17 00:04:17,924 --> 00:04:20,468 ‫آره، مشکلی نیست. 18 00:04:29,056 --> 00:05:26,249 مترجم ممد کرافت 19 00:05:26,610 --> 00:05:34,000 ‫عنوان قسمت: ‫نور را جویا شو 20 00:05:37,000 --> 00:05:45,900 ‫[ همانند قسمت قبل این قسمت هم ‫ توسط علی عباسی کارگردانی شده ] 21 00:06:47,073 --> 00:06:48,116 ‫آنا؟ 22 00:07:07,166 --> 00:07:09,766 ♫ The Sun Always Shines On TV - A-ha ♫ 23 00:07:09,790 --> 00:07:11,790 ‫[ یه آهنگ از یه بَند که الی ازش خوشش میاد ] 24 00:07:23,734 --> 00:07:26,195 ‫اوه خدایا. 25 00:07:27,947 --> 00:07:30,408 ‫تقصیر تو نیست. 26 00:07:30,408 --> 00:07:32,034 ‫توی خروج از ناحیه با تاخیر مواجه شدیم. ‫[ احتمالا ناحیه قرنطینه شده فدرا توی بالتیمور رو میگه ] 27 00:07:32,034 --> 00:07:34,203 ‫- من... ‫- گشنه‌اشه. 28 00:07:35,163 --> 00:07:38,291 ‫باید بهش تغذیه داد، و من... 29 00:07:39,000 --> 00:07:41,419 ‫من نخواستم بهش شیر بدم. 30 00:07:48,801 --> 00:07:50,887 ‫قبل از اینکه گزیده بشم بریدمش. 31 00:07:53,806 --> 00:07:56,434 ‫قبلش. 32 00:07:56,434 --> 00:08:02,106 ‫ازت می‌خوام که... ‫با خودت ببریش به باستون... 33 00:08:02,106 --> 00:08:03,733 ‫یکیو پیدا کن تا بزرگش کنه، 34 00:08:03,733 --> 00:08:05,526 ‫و از امنیتش اطمینان حاصل کن. 35 00:08:05,526 --> 00:08:06,987 ‫نمی‌تونم اینکارو کنم. 36 00:08:07,278 --> 00:08:08,654 ‫و ازت می‌خوام اینو بهش بدی. 37 00:08:11,073 --> 00:08:14,243 ‫آنا. 38 00:08:14,243 --> 00:08:15,411 ‫اسمش الیه. 39 00:08:18,998 --> 00:08:20,416 ‫نمی‌تونم. 40 00:08:20,416 --> 00:08:22,919 ‫چند مدته همدیگه رو می‌شناسیم؟ 41 00:08:29,091 --> 00:08:30,426 ‫کل زندگیمون. 42 00:08:33,054 --> 00:08:37,600 ‫پس همین الان بلندش کن... 43 00:08:37,600 --> 00:08:39,519 ‫و بعدش منو بکش. 44 00:09:09,632 --> 00:09:10,564 ‫نمی‌تونم بکشمت. 45 00:09:10,934 --> 00:09:13,844 ‫لطفا، لطفا، لطفا. 46 00:09:13,844 --> 00:09:15,972 ‫لطفا! 47 00:09:20,726 --> 00:09:22,353 ‫مارلین! 48 00:09:26,065 --> 00:09:27,483 ‫بفرما. 49 00:09:27,483 --> 00:09:30,194 ‫سرشو نگه دار. ‫بفرما. 50 00:09:30,861 --> 00:09:33,155 ‫اینو بردار. 51 00:09:43,416 --> 00:09:45,001 ‫گوش‌هاشو بپوشون. 52 00:09:45,025 --> 00:09:47,025 ‫[توی بازی این اتفاقات نمایش داده نشدن] 53 00:10:32,131 --> 00:10:34,258 ‫الی. 54 00:10:35,593 --> 00:10:36,844 ‫الی. 55 00:10:39,805 --> 00:10:42,558 ‫الی! 56 00:10:42,558 --> 00:10:44,310 ‫صدامو می‌شنوی؟ 57 00:10:44,310 --> 00:10:46,562 ‫نه... چیه؟ 58 00:10:46,562 --> 00:10:48,898 ‫خب، من اینو تو اونجا پیدا کردم. 59 00:10:48,898 --> 00:10:51,150 ‫بیفرونی. سرآشپز بیوردی. ‫[ توی قسمت ۴ از اینا خوردن ] 60 00:10:51,150 --> 00:10:52,568 ‫اوه، چه خفن. 61 00:10:56,989 --> 00:10:58,991 ‫تا حالا اینو بازی کردی؟ 62 00:10:58,991 --> 00:11:00,951 ‫لولو؟ ‫بازی با کلماته. 63 00:11:01,327 --> 00:11:04,121 ‫ 64 00:11:04,121 --> 00:11:06,832 ‫خب، اگه می‌خوای منو تو یه چیزی شکست بدی، ‫توی این خواهد بود. 65 00:11:10,836 --> 00:11:12,463 ‫خب، باشه پس. 66 00:11:13,172 --> 00:11:14,382 ‫داریم نزدیک می‌شیم. 67 00:11:14,382 --> 00:11:16,842 ‫- اوهوم. ‫- بیمارستان از اون طرفه. 68 00:11:16,842 --> 00:11:18,928 ‫شاید همونیه که دنبالش می‌گردیم. 69 00:11:18,928 --> 00:11:20,304 ‫گرفتم. 70 00:11:37,697 --> 00:11:38,781 ‫اینو برام نگه می‌داری؟ 71 00:11:43,202 --> 00:11:44,495 ‫ممنون. 72 00:11:52,878 --> 00:11:54,463 ‫توی اون ماشین کاروان یه گیتار داشتن. 73 00:11:54,463 --> 00:11:58,342 ‫خرد و خمیر شده بود ‫ولی منو تو فکر این برد که، 74 00:11:58,342 --> 00:11:59,844 ‫شاید باید یه گیتار پیدا کنم. 75 00:11:59,844 --> 00:12:02,096 ‫خیلی وقته گیتار نزدم. 76 00:12:02,096 --> 00:12:04,974 ‫راستش، داشتم فکر می‌کردم ‫شاید بتونم بهت یاد بدم. 77 00:12:04,974 --> 00:12:08,894 ‫شرط می‌بندم کارت توش عالی میشه. 78 00:12:08,894 --> 00:12:10,896 ‫می‌خوای یاد بگیری چجوری گیتار بزنی؟ 79 00:12:14,900 --> 00:12:16,527 ‫- الی؟ ‫- هوم؟ 80 00:12:17,319 --> 00:12:20,364 ‫اوه، آره. 81 00:12:21,157 --> 00:12:23,242 ‫عالی میشه. 82 00:12:50,478 --> 00:12:51,812 ‫خیلی‌خب، این چیزیه که فکرشو می‌کنم... 83 00:12:51,812 --> 00:12:53,689 ‫از میون اون ساختمون عبور ‫کنیم تا از پس اون چیزا بگذریم، 84 00:12:53,689 --> 00:12:57,485 ‫آسمون‌خراش رو پیدا کنیم، ‫بریم بالا و اطراف رو دید بزنیم. 85 00:12:57,485 --> 00:13:00,988 ‫اووه، درواقع، این بار فکرم این بود با انفجار 86 00:13:00,988 --> 00:13:02,156 ‫از بین اون خرابه بریم. 87 00:13:02,156 --> 00:13:04,617 ‫اون پشت یکم دینامیت پیدا کردم. 88 00:13:04,617 --> 00:13:05,868 ‫جدی؟ 89 00:13:05,868 --> 00:13:07,745 ‫نه، پس از میون اون ساختمون می‌ریم، 90 00:13:07,745 --> 00:13:11,332 ‫یه آسمون‌خراش پیدا می‌کنیم، ‫می‌ریم بالا و اطرافو دید می‌زنیم. 91 00:13:12,333 --> 00:13:14,001 ‫ولی روکار انداختمت، مگه نه؟ 92 00:13:31,852 --> 00:13:33,437 ‫اینجا رو نگاه. 93 00:13:34,355 --> 00:13:36,232 ‫نمونه بارز بدشانسی. 94 00:13:36,232 --> 00:13:38,067 ‫ارتش بمب‌بارون می‌کنه... 95 00:13:38,067 --> 00:13:42,905 ‫حتی یه بمبشون هم به ساختمونی نمی‌خوره ‫که سعی داری ویرانش کنی. 96 00:13:47,326 --> 00:13:49,449 ‫راهی برای بالا رفتن نیست. 97 00:14:07,888 --> 00:14:11,392 ‫اگه ببرمت اون بالا، ‫می‌تونی اون پله رو بندازی پایین، 98 00:14:11,392 --> 00:14:13,352 ‫شاید از اون طرفی بریم. 99 00:14:14,853 --> 00:14:15,980 ‫یالا. ‫برات قلاب می‌گیرم. ‫[ توی بازی زیاد این کارو می‌کردن ] 100 00:14:30,744 --> 00:14:33,956 ‫- خوبی؟ ‫- آره، خوبم. 101 00:14:33,956 --> 00:14:36,917 ‫قضیه اینه که امروز زیادی ساکت بنظر میای، ‫پس... 102 00:14:36,917 --> 00:14:38,627 ‫اوه... متاسفم. 103 00:14:38,627 --> 00:14:40,296 ‫نه، اشکالی نداره. 104 00:14:41,463 --> 00:14:43,549 ‫- شنیدی چی... ‫- آره، قلاب. 105 00:14:43,549 --> 00:14:46,677 ‫فهمیدم. 106 00:14:56,395 --> 00:14:59,148 ‫یک... دو، بالا. 107 00:15:03,819 --> 00:15:05,863 ‫- از پسش برمیای؟ ‫- آره. 108 00:15:05,863 --> 00:15:07,239 ‫خیلی‌خب. 109 00:15:18,000 --> 00:15:19,084 ‫وای! 110 00:15:20,878 --> 00:15:22,504 ‫خدا لعنتش کنه، الی! 111 00:15:23,088 --> 00:15:24,798 ‫گندش بزنن. 112 00:15:24,798 --> 00:15:26,717 ‫همونجا بمون! 113 00:15:27,635 --> 00:15:29,386 ‫باید اینو ببینی! 114 00:15:29,386 --> 00:15:30,262 ‫الی؟! 115 00:15:30,262 --> 00:15:32,348 ‫این بالا! 116 00:15:33,265 --> 00:15:36,310 ‫- الی! ‫- یالا! 117 00:15:41,857 --> 00:15:43,609 ‫- الی. ‫- بجنب! 118 00:15:43,609 --> 00:15:46,445 ‫فقط صبر کن. خدا لعنتش کنه. 119 00:16:12,930 --> 00:16:15,599 ‫- نترسونیشا. ‫- نمی‌ترسونمش. 120 00:16:16,032 --> 00:16:20,332 ‫[ یکی از بیادماندنی‌ترین صحنه‌های توی بازی ] 121 00:16:20,437 --> 00:16:22,773 ‫- داری چیکار می‌کنی؟ ‫- عیبی نداره. 122 00:16:23,607 --> 00:16:24,983 ‫بیا اینجا، زود باش. ‫یالا. 123 00:16:42,584 --> 00:16:44,128 ‫سلام علیکم. 124 00:16:57,558 --> 00:17:01,645 ‫لامصب خیلی خفنه. 125 00:17:05,065 --> 00:17:06,984 ‫داره کجا میره؟ 126 00:17:06,984 --> 00:17:08,986 ‫بیا، بیا، بیا، بیا! 127 00:17:12,573 --> 00:17:13,866 ‫باشه. 128 00:17:49,318 --> 00:17:51,069 ‫خب... 129 00:17:51,069 --> 00:17:53,280 ‫درحد چیزی هست که براش امیدوار بودی؟ ‫[ دیالوگ‌های قسمت اول ] 130 00:17:54,531 --> 00:17:55,866 ‫پستی و بلندی‌های خودشو داره... 131 00:17:55,866 --> 00:17:58,118 ‫ولی نمی‌شه دل به این منظره نداد. 132 00:18:08,295 --> 00:18:10,304 ‫ببین، دقیقا نمی‌دونم این بیمارستان کجاست... 133 00:18:10,556 --> 00:18:11,548 ‫آره پیداش می‌کنیم. 134 00:18:11,548 --> 00:18:14,718 ‫قطعا. قضیه فقط اینه‌که... 135 00:18:18,096 --> 00:18:19,848 ‫شاید اون بیرون هیچ بدی‌ای وجود نداره، ‫ولی تا الان 136 00:18:19,848 --> 00:18:21,892 ‫همیشه اون بیرون یه چیز بد وجود داشته. 137 00:18:22,810 --> 00:18:26,688 ‫- ولی هنوزم زنده‌ایم و اینجاییم. ‫- می‌دونم. 138 00:18:26,688 --> 00:18:28,190 ‫فقط دارم میگم خطر و ریسک هست. 139 00:18:30,526 --> 00:18:32,903 ‫لازم نیست این کارو کنیم. 140 00:18:32,903 --> 00:18:34,696 ‫من فقط... من می‌خوام اینو بدونی. 141 00:18:34,696 --> 00:18:36,615 ‫منظورت چیه؟ ‫مگه دیگه باید چه کنیم؟ 142 00:18:36,615 --> 00:18:38,200 ‫هیچی. راحت برمی‌گردیم پیش تامی. 143 00:18:38,200 --> 00:18:40,494 ‫کل قضیه لعنتی رو فراموش می‌کنیم. 144 00:18:43,205 --> 00:18:45,124 ‫بعد از این همه زجری که کشیدیم... 145 00:18:46,583 --> 00:18:48,210 ‫همه کارایی که کردم... 146 00:18:52,840 --> 00:18:55,676 ‫نمی‌شه برای هیچ و پوچ بوده باشه. 147 00:19:00,305 --> 00:19:02,391 ‫می‌دونم نیتت خیره. 148 00:19:02,391 --> 00:19:05,352 ‫می‌دونم می‌خوای ‫ازم محافظت کنی. این کارم کردی. 149 00:19:06,770 --> 00:19:09,439 ‫و وقتی کارمون تموم شد، ‫هرجایی می‌خوای می‌ریم. 150 00:19:09,439 --> 00:19:12,734 ‫شهر تامی، مزرعه دامداری گوسفندها، 151 00:19:12,734 --> 00:19:13,569 ‫ماه. 152 00:19:17,990 --> 00:19:20,158 ‫هرجا بری دنبالت میام. 153 00:19:27,833 --> 00:19:29,710 ‫ولی نمی‌شه اینو نصف کار ول کرد. 154 00:19:31,128 --> 00:19:32,717 ‫کاری که شروع کردیم رو تموم می‌کنیم. 155 00:20:33,941 --> 00:20:37,069 ‫- این مال فدرا بوده؟ ‫- نه. 156 00:20:37,945 --> 00:20:40,155 ‫ارتش. 157 00:20:40,155 --> 00:20:42,824 ‫چند روز اول بعد از فاجعه شیوع 158 00:20:42,824 --> 00:20:44,409 ‫این جاها رو سرهم کردن. 159 00:20:45,494 --> 00:20:47,996 ‫کمپ‌های فوریت‌های پزشکی. 160 00:20:47,996 --> 00:20:50,332 ‫مشخصا دووم نیورد. 161 00:20:50,332 --> 00:20:53,669 ‫- منو توی یکی دقیقا شبیه این قرار دادن. ‫- بهمراه سارا؟ 162 00:20:53,669 --> 00:20:56,171 ‫- نه، اون موقع مرده بود. ‫- اوه. 163 00:20:57,965 --> 00:20:59,716 ‫خب چه مرگت بود؟ 164 00:20:59,716 --> 00:21:02,761 ‫- بخاطر این بود. ‫- اها، یارویی که تیرش به هدف نخورد. 165 00:21:02,761 --> 00:21:05,013 ‫حدس زدم بعدها اتفاق افتاده. 166 00:21:05,013 --> 00:21:06,515 ‫نه. 167 00:21:06,515 --> 00:21:07,973 ‫روز دوم. 168 00:21:07,997 --> 00:21:09,619 ‫خب، باید اعتراف کنم ارتشیا کاربلدن. 169 00:21:09,643 --> 00:21:11,644 ‫تو بخیه زدن بهت خیلی بهتر از من بودن. 170 00:21:11,669 --> 00:21:13,063 ‫کار خودم بود. 171 00:21:16,316 --> 00:21:18,485 ‫من یارویی بودم که تیرش به هدف نخورد. 172 00:21:18,509 --> 00:21:22,045 ‫[ این داستان خودکشی توی بازی نبود ] 173 00:21:32,249 --> 00:21:34,126 ‫داستانی در کار نیست. 174 00:21:35,127 --> 00:21:36,128 ‫سارا مرد... 175 00:21:36,128 --> 00:21:38,714 ‫و من نمی‌تونستم معنایی تو زندگی ببینم. 176 00:21:38,714 --> 00:21:40,340 ‫به همین سادگی. 177 00:21:43,301 --> 00:21:46,722 ‫و ترس هم برم نداشته بود. ‫آمادگی داشتم. 178 00:21:49,933 --> 00:21:52,060 ‫بیشتر از این نمی‌شد آمادگی داشته باشم. 179 00:21:55,480 --> 00:21:56,815 ‫وقتی من... 180 00:22:00,110 --> 00:22:02,904 ‫وقتی من... 181 00:22:02,904 --> 00:22:05,490 ‫رفتم ماشه رو بکشم، ‫من-من جا خوردم. 182 00:22:07,617 --> 00:22:09,244 ‫هنوزم نمی‌دونم چرا. 183 00:22:12,330 --> 00:22:15,088 ‫بگذریم، دلیلی که دارم بهت اینا رو میگم... 184 00:22:15,236 --> 00:22:17,084 ‫می‌دونم چرا داری اینارو بهم میگی. 185 00:22:17,836 --> 00:22:20,505 ‫آره، خیال کنم بدونی. 186 00:22:25,802 --> 00:22:28,305 ‫پس گمونم زمان مرهم دهنده همه زخم‌هاست. 187 00:22:31,016 --> 00:22:33,894 ‫کار زمان نبود. 188 00:22:47,074 --> 00:22:48,700 ‫خب، خوشحالم که... 189 00:22:50,619 --> 00:22:52,454 ‫اون قضیه عملی نشد. 190 00:22:54,915 --> 00:22:56,208 ‫منم همینطور. 191 00:23:02,547 --> 00:23:06,093 ‫- احتمالا بهتره به حرکت ادامه بدیم. ‫- آره. 192 00:23:13,767 --> 00:23:15,644 ‫می‌دونی حس و حال چیو دارم؟ 193 00:23:15,644 --> 00:23:17,229 ‫چی؟ 194 00:23:17,229 --> 00:23:19,439 ‫- لطیفه‌های کصشر. ‫- اوهوهو. 195 00:23:25,737 --> 00:23:30,033 ‫«مردم جوری دارن جک‌های اخرالزمانی میگن ‫انگار فردایی درکار نیست.» 196 00:23:30,867 --> 00:23:32,369 ‫- زیادی زودبه‌هنگام بود؟ ‫- نه، روزمره‌س. 197 00:23:32,369 --> 00:23:34,329 ‫اوه، عاشق این یکیم. 198 00:23:34,329 --> 00:23:37,999 ‫«مزه سنگ‌های ماه بهتر از سنگ‌های زمینه. چرا؟ 199 00:23:37,999 --> 00:23:40,335 ‫- چون شهابسنگیَن.» [ایهام: گوشتی‌ترن] ‫- اوه، مزخرف بود. 200 00:23:40,335 --> 00:23:41,878 ‫- کیر دهنت. درواقع خیلیم خوب بود. ‫-این یه... این... 201 00:23:41,878 --> 00:23:44,214 ‫- این نمره‌ش ۰ از ۱۰ بود. ‫- باشه، باشه. 202 00:23:44,214 --> 00:23:47,259 ‫«انگور سبز به انگور بنفش چی گفت؟ 203 00:23:48,301 --> 00:23:49,636 ‫نفس بکش، ای ابله.» ‫[ نفس خودشو نگه داشته رنگش پریده ] 204 00:23:51,054 --> 00:23:52,347 ‫این نمره‌ش ۳ از ۱۰ بود. 205 00:23:52,347 --> 00:23:54,224 ‫- حداقلش ۷. ‫- بهش ۵ میدم. 206 00:23:54,224 --> 00:23:56,184 ‫- ۵ از ۱۰. ‫- ۵؟ 207 00:24:06,695 --> 00:24:08,905 ‫- جول! ‫- الی. 208 00:24:08,905 --> 00:24:10,407 ‫- الی! ‫- جول! 209 00:24:12,025 --> 00:24:20,516 ‫[ بخشی که توی بازی از تونل رد شدن و ‫با مبتلایان جنگیدن از روایت سریال حذف شده ] 210 00:24:22,510 --> 00:24:38,000 «امپایر بـست تی وی را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید» .::T.me/EmpireBestsTV::. .::Instagram.com/EmpireBestTV::. 211 00:24:43,064 --> 00:24:45,192 ‫به فایرفلای‌ها خوش اومدی. 212 00:24:45,192 --> 00:24:46,568 ‫اروم باش. 213 00:24:46,568 --> 00:24:48,778 ‫بدجور ضربه دیدی. 214 00:24:49,613 --> 00:24:52,073 ‫نیروی گشت نمی‌دونست کی هستی. 215 00:24:54,743 --> 00:24:56,870 ‫- الی کجاست؟ ‫- آسیب ندیده بود. 216 00:24:56,870 --> 00:24:58,580 ‫حتی یه خراش هم برنداشت. 217 00:24:58,580 --> 00:25:00,624 ‫عمدتاً نگران توعه. 218 00:25:02,626 --> 00:25:04,377 ‫کجاست؟ 219 00:25:04,377 --> 00:25:06,379 ‫توی گذر از ایالت نصف خدمه‌امون ‫رو از دست دادیم. 220 00:25:06,379 --> 00:25:09,257 ‫۵ نفر رو داشتم که تنها کارشون حفاظت ازم بود. 221 00:25:09,257 --> 00:25:11,551 ‫و با این وجود تقریبا نزدیک بود کشته بشم. 222 00:25:11,551 --> 00:25:13,220 ‫تو چطور انجامش دادی؟ 223 00:25:14,304 --> 00:25:16,223 ‫همه‌اش کار دختره بود. 224 00:25:16,223 --> 00:25:17,724 ‫مثل شیر جنگید تا به اینجا برسه. 225 00:25:17,724 --> 00:25:19,935 ‫همون روز اول دخلش میومد. 226 00:25:22,229 --> 00:25:24,481 ‫تو تنها کسی هستی که دلم نمی‌خواست ‫هرگز بدهکارش باشم. 227 00:25:26,191 --> 00:25:27,859 ‫ولی مدیونتم. 228 00:25:27,859 --> 00:25:29,653 ‫- همه مدیونتیم. ‫- فقط منو ببر پیشش. 229 00:25:31,029 --> 00:25:32,364 ‫نمی‌تونم. 230 00:25:32,364 --> 00:25:34,157 ‫داره برای عمل جراحی آماده میشه. 231 00:25:37,327 --> 00:25:38,620 ‫چه نوع عمل جراحی‌ای؟ 232 00:25:40,121 --> 00:25:43,291 ‫دکترمون... 233 00:25:43,291 --> 00:25:45,001 ‫فکر می‌کنه قارچ‌های سرچماقی توی الی 234 00:25:45,001 --> 00:25:46,962 ‫- از موقع تولدش باهاش رشد کردن. ‫- چرا تو اتاق عمله؟ 235 00:25:46,962 --> 00:25:49,631 ‫نوعی پیام‌رسان شیمیایی تولید می‌کنه. 236 00:25:49,631 --> 00:25:53,969 ‫باعث میشه سرچماقیای عادی خیال کنن ‫اون هم یه سرچماقیه. این دلیل مصون بودنشه. ‫[ توی بازی بطور قطعی معلوم نبود چرا مصونه ] 237 00:25:53,969 --> 00:25:55,679 ‫دکتره می‌خواد ازش جداش کنه. 238 00:25:55,679 --> 00:25:57,514 ‫سلول‌ها رو توی آزمایشگاه تکثیر کنه، 239 00:25:57,514 --> 00:26:00,850 ‫اون پیام‌رسان‌های شیمیایی رو تولید کنه... 240 00:26:00,850 --> 00:26:02,852 ‫و بعدش می‌تونیم به همه بدیمش. 241 00:26:03,728 --> 00:26:05,814 ‫دکتره فکر می‌کنه ممکنه درمان‌آور باشه، جول. 242 00:26:05,814 --> 00:26:07,899 ‫یه درمان. 243 00:26:13,697 --> 00:26:15,490 ‫سرچماقی داخل مغز رشد می‌کنه. 244 00:26:19,744 --> 00:26:20,996 ‫همینجوره. 245 00:26:25,750 --> 00:26:28,670 ‫- کس دیگه‌ای رو پیدا کن. ‫- کس دیگه‌ای درکار نیست. 246 00:26:28,670 --> 00:26:31,098 ‫به دختره نگفتیم، ‫هیچ ترسی بهش منتقل نکردیم، 247 00:26:31,300 --> 00:26:32,824 ‫- دردی درکار نخواهد بود. ‫- نه. نه، باید ببریم پیشش. 248 00:26:32,966 --> 00:26:34,134 ‫همین الان ببرم پیشش! 249 00:26:42,851 --> 00:26:45,228 ‫لطفا... درک نمی‌کنی. 250 00:26:48,606 --> 00:26:50,358 ‫می‌کنم. 251 00:26:50,358 --> 00:26:53,862 ‫وقتی بدنیا اومد من اونجا بودم، جول. 252 00:26:53,862 --> 00:26:56,323 ‫به مادرش قول دادم که بچه‌اش رو نجات میدم. 253 00:26:56,323 --> 00:26:57,991 ‫قول دادم. 254 00:26:59,242 --> 00:27:01,953 ‫پس درک می‌کنم. 255 00:27:01,953 --> 00:27:04,456 ‫من تنها کسیم که درک می‌کنه. [ جفتشون سعی دارن نظر خودشون رو تحمیل کنن بدون اینکه نظر خود الی رو ازش بپرسن ] 256 00:27:09,127 --> 00:27:11,171 ‫متاسفم. 257 00:27:13,089 --> 00:27:14,924 ‫چاره دیگه‌ای ندارم. 258 00:27:18,219 --> 00:27:21,264 ‫من دارم. 259 00:27:29,189 --> 00:27:32,359 ‫به بزرگراه ببرینش، ‫همونجا بهمراه کوله‌پشتیش ولش کنین. 260 00:27:32,359 --> 00:27:35,487 ‫اینو بهش بده. 261 00:27:37,322 --> 00:27:39,199 ‫اگه سعی کنه حرکتی بزنه... 262 00:27:39,866 --> 00:27:42,911 ‫بهش شلیک کنین. 263 00:28:23,201 --> 00:28:24,661 ‫من که نشنیدم کسی بگه «ایست». 264 00:28:26,037 --> 00:28:27,288 ‫از کدوم طرف؟ 265 00:28:27,288 --> 00:28:28,665 ‫از راه‌پله. 266 00:28:54,816 --> 00:28:57,652 ‫داری چه گوهی می‌خوری؟ ‫راه بییفت. 267 00:28:57,652 --> 00:29:00,405 ‫گفتم راه بیفت. 268 00:29:03,950 --> 00:29:05,910 ‫- گاییدمش! ‫- دختره کجاست؟ 269 00:29:07,537 --> 00:29:08,830 ‫گاییدمت. 270 00:29:08,830 --> 00:29:10,404 ‫وقت این چیزا رو ندارم. 271 00:29:11,624 --> 00:29:13,751 ‫گلوله شلیک شده. گلوله شلیک شده! 272 00:31:33,187 --> 00:31:41,187 ‫[ قسمت ۵ - کاتلین به هنری : «شاید برادرت ‫سرنوشتش این بوده که بمیره... فکر می‌کنی که دنیا ‫حول محور اون می‌چرخه، که ارزش همه‌چیو داره؟» ] 273 00:31:41,211 --> 00:31:47,248 ‫[ قسمت ۳ - بیل : «یه چیزی رو بهت بگم چون احتمالا ‫تنها آدمی هستی که درکش می‌کنه. قبلا از دنیا ‫متنفر بودم و دلم خنک شد وقتی همه مردن. 274 00:31:47,452 --> 00:31:52,766 ‫[ ولی اشتباه می‌کردم، چون یه نفر بود که ارزش ‫نجات دادن رو داشت. این کاریه که کردم. ‫نجاتش دادم. بعدش ازش محافظت کردم. 275 00:31:52,966 --> 00:31:55,032 ‫[ این دلیلیه که مردایی مثل من و تو اینجان. 276 00:31:55,314 --> 00:32:01,570 ‫[یه کاری داریم که باید ‫انجامش بدیم، و خدا به هر مادرجنده‌ای که ‫سر راهمون قرار می‌گیره رحم کنه.» ] 277 00:32:04,255 --> 00:32:06,299 ‫به اندازه کافی نیرو داریم؟ 278 00:32:09,344 --> 00:32:11,346 ‫آماده‌اس. 279 00:32:15,391 --> 00:32:17,518 ‫بازش کنین. 280 00:32:17,518 --> 00:32:20,897 ‫- تو چطوری وارد اینجا شدی؟ ‫- گفتم بازش کنین. 281 00:32:20,897 --> 00:32:22,690 ‫اجازه نمی‌دم ببریش. 282 00:32:24,192 --> 00:32:25,818 ‫بازش کنین. 283 00:32:25,818 --> 00:32:28,529 ‫- بجنبین! ‫- اوه خدای من. 284 00:32:31,366 --> 00:32:33,868 ‫دستشو بپوشون. 285 00:32:33,868 --> 00:32:35,787 ‫- سریع. ‫- باشه. 286 00:32:37,116 --> 00:32:39,577 ‫[ پرستار سمت چپی - لائورا بیلیه ‫صداپیشه اَبی توی پارت ۲ بازی ] 287 00:32:39,707 --> 00:32:42,752 ‫بچرخین. 288 00:33:48,860 --> 00:33:51,779 ‫نمی‌تونی تا ابد امن نگهش داری. 289 00:33:54,699 --> 00:33:56,718 ‫مهم نیست چقدر سرسختانه تلاش کنی، 290 00:33:56,979 --> 00:33:58,369 ‫مهم نیست چقدر آدم بکشی، 291 00:33:58,369 --> 00:34:00,329 ‫دختره بزرگ میشه، جول. 292 00:34:00,329 --> 00:34:02,832 ‫و بعدش تو می‌میری. اونم میره. 293 00:34:02,832 --> 00:34:04,041 ‫بعدش چی؟ 294 00:34:04,041 --> 00:34:06,210 ‫چقدر طول می‌کشه تا توسط مبتلایان ‫تیکه پاره شه؟ 295 00:34:06,210 --> 00:34:07,795 ‫یا توسط یغماگران به قتل برسه؟ 296 00:34:07,795 --> 00:34:10,339 ‫چون توی یه دنیای درهم‌شکسته زندگی می‌کنه ‫که می‌تونستی نجاتش بدی. 297 00:34:10,339 --> 00:34:12,049 ‫شاید. 298 00:34:12,049 --> 00:34:15,094 ‫- ولی تصمیمش با تو نیست. ‫- یا با خودت. 299 00:34:18,514 --> 00:34:21,434 ‫پس تصمیم اون چیه، ها؟ 300 00:34:21,434 --> 00:34:23,603 ‫چون فکر کنم دلش بخواد کار درست رو بکنه. 301 00:34:28,357 --> 00:34:30,151 ‫و خودتم اینو می‌دونی. 302 00:34:34,405 --> 00:34:35,573 ‫زیادی دیر نشده. 303 00:34:35,573 --> 00:34:37,074 ‫حتی الان.... 304 00:34:37,074 --> 00:34:39,744 ‫حتی بعد از کاری که کردی. 305 00:34:39,744 --> 00:34:41,913 ‫هنوزم می‌تونیم راهی پیدا کنیم. 306 00:35:22,119 --> 00:35:25,540 ‫- چی شده؟ ‫- چیزی نیست. با منی. 307 00:35:26,457 --> 00:35:27,750 ‫سخت نگیر. 308 00:35:28,751 --> 00:35:30,462 ‫هنوز مونده تا اثر داروها از بین بره. 309 00:35:30,713 --> 00:35:33,756 ‫من با فایرفلای‌ها بودم و بعدش... 310 00:35:35,466 --> 00:35:38,511 ‫چه داروهایی؟ 311 00:35:38,970 --> 00:35:40,972 ‫داشتن روت یه سری آزمایش انجام می‌دادن. 312 00:35:41,639 --> 00:35:43,266 ‫و روی یه سری افراد دیگه. 313 00:35:46,894 --> 00:35:49,897 ‫از قرار معلوم کلی افراد شبیه تو هستن... 314 00:35:49,897 --> 00:35:51,315 ‫افرادی که مصونن. 315 00:35:52,483 --> 00:35:53,860 ‫ده‌ها مورد ازشون هست. 316 00:35:56,904 --> 00:35:59,907 ‫و دکترها، اونا نتونستن ‫هیچ‌کدومشون رو به نتیجه برسونن. 317 00:36:02,201 --> 00:36:02,994 ‫اونا درواقع... 318 00:36:07,123 --> 00:36:09,292 ‫اونا دل‌بریدن از جستجو برای یه درمان. 319 00:36:15,339 --> 00:36:16,966 ‫لباسام کجان؟ 320 00:36:18,759 --> 00:36:22,555 ‫یغماگران به بیمارستان حمله کردن. ‫من زورکی از اونجا درت اوردم. 321 00:36:22,555 --> 00:36:24,348 ‫توی راه لباس‌های جدید برات پیدا می‌کنیم. 322 00:36:26,642 --> 00:36:29,270 ‫مردم آسیب دیدن؟ 323 00:36:33,774 --> 00:36:36,819 ‫آره. 324 00:36:39,864 --> 00:36:41,574 ‫مارلین حالش خوبه؟ 325 00:36:50,041 --> 00:36:51,802 ‫دارم خودمون رو می‌رسونم خونه. 326 00:37:09,310 --> 00:37:12,313 ‫متاسفم. 327 00:37:37,380 --> 00:37:39,215 ‫نه، وایسا. ‫وایسا، وایسا، وایسا. 328 00:37:39,215 --> 00:37:41,884 ‫لطفا. 329 00:37:42,927 --> 00:37:44,220 ‫بذار برم. 330 00:37:45,680 --> 00:37:47,556 ‫بعدش یه راست میای دنبالش. 331 00:38:34,854 --> 00:38:36,856 ‫خب، به اندازه کافی نزدیکمون کرد. 332 00:38:42,987 --> 00:38:45,906 ‫بقیه راه رو باید پیاده بریم. 333 00:38:45,906 --> 00:38:48,284 ‫احتمالا یه پیاده‌روی ۵ ساعته میشه... 334 00:38:48,284 --> 00:38:51,245 ‫ولی از پسش می‌تونیم برآیم. 335 00:38:51,245 --> 00:38:53,748 ‫یادت میاد؟ 336 00:38:53,748 --> 00:38:55,332 ‫آره. 337 00:39:03,883 --> 00:39:06,886 ‫می‌دونی، من و سارا همیشه ‫اینجوری پیاده‌روی می‌کردیم. 338 00:39:10,264 --> 00:39:11,724 ‫نمیشه گفت کار موردعلاقه‌ش بود. 339 00:39:11,724 --> 00:39:14,143 ‫از پشه‌ها و اینا خیلی خوشش نمی‌اومد. 340 00:39:14,143 --> 00:39:19,273 ‫ولی کوه‌نورد خوبی بود... ‫یا دونده‌ی خوب. 341 00:39:19,273 --> 00:39:21,734 ‫احتملا کلمه صحیح براش همینه. 342 00:39:21,734 --> 00:39:23,360 ‫اون دختر... 343 00:39:23,360 --> 00:39:24,695 ‫یه صخره بزرگ می‌دید، 344 00:39:24,695 --> 00:39:26,197 ‫و بعدش... فیووو... 345 00:39:27,865 --> 00:39:29,950 ‫از تو خوشش میومد. 346 00:39:29,950 --> 00:39:33,537 ‫نه اینکه بگم شما دو تا مثل همین. 347 00:39:33,537 --> 00:39:36,457 ‫- قطعا که بچه‌های متفاوتی هستین. ‫- چطور مگه؟ 348 00:39:36,457 --> 00:39:40,586 ‫خب، اون خیلی بیشتر... ‫می‌خوام بگم دخترونه بود، 349 00:39:40,586 --> 00:39:43,297 ‫- و منظورم این نیست که تو دخترونه نیستی. ‫- نیستم. 350 00:39:44,548 --> 00:39:46,175 ‫آره، نیستی. 351 00:39:46,884 --> 00:39:50,096 ‫خب اون اونجوری بود. 352 00:39:50,096 --> 00:39:51,764 ‫قدش بلندتر بود. 353 00:39:53,057 --> 00:39:54,934 ‫لبخندش معرکه بود. 354 00:39:54,934 --> 00:39:57,812 ‫بازم بگم، حرفم این نیست که ‫تو این ویژگیو نداری. 355 00:39:57,812 --> 00:39:59,772 ‫ولی می‌دونی چرا فکر می‌کنم ازت خوشش میومد؟ 356 00:39:59,772 --> 00:40:01,232 ‫چرا؟ 357 00:40:01,232 --> 00:40:02,942 ‫چون بامزه‌ای. 358 00:40:05,277 --> 00:40:06,445 ‫فکر می‌کنم می‌خندوندیش. 359 00:40:11,242 --> 00:40:13,276 ‫بگذریم، شرط می‌بندم تو هم ازش خوشت میومد. 360 00:40:14,370 --> 00:40:16,551 ‫آره، شرط می‌بندم همینطور می‌بود. 361 00:40:34,098 --> 00:40:35,432 ‫بفرما. 362 00:40:39,019 --> 00:40:41,856 ‫حالا دیگه خیلی نمونده. 363 00:40:42,815 --> 00:40:44,150 ‫هی، صبر کن. 364 00:40:46,944 --> 00:40:49,280 ‫ای کیر توش. 365 00:40:56,370 --> 00:41:01,041 ‫توی کنزاس سیتی که بودیم درمورد ‫اولین باری که کسیو کشتم ازم پرسیدی. 366 00:41:07,423 --> 00:41:10,050 ‫وقتی توی فروشگاه گزیده شدم، ‫من-من خودم تنها نبودم. 367 00:41:10,050 --> 00:41:11,260 ‫بهترین دوستم اونجا بود. 368 00:41:11,260 --> 00:41:14,471 ‫و اونم گزیده شد. 369 00:41:14,471 --> 00:41:16,056 ‫نمی‌دونستیم چیکار کنیم، ‫و اونم گفت، 370 00:41:16,056 --> 00:41:19,727 ‫«راحت می‌تونیم براش صبر کنیم... 371 00:41:19,727 --> 00:41:21,604 ‫شاعرانه باشیم و راحت باهم روانی بشیم.» 372 00:41:23,981 --> 00:41:26,233 ‫و بعدشم اینجوری شد. 373 00:41:26,233 --> 00:41:27,651 ‫و من مجبور شدم که... ‫[ توی بازی مشخص نشد رایلی ‫بعد از گزیده شدن دقیقا چطوری مرد ] 374 00:41:30,154 --> 00:41:33,073 ‫اسمش رایلی بود.... 375 00:41:33,073 --> 00:41:35,075 ‫و اون نفر اولی بود که مرد. 376 00:41:35,075 --> 00:41:36,368 ‫و بعدش تس بود. 377 00:41:36,368 --> 00:41:37,995 ‫- و بعدش سم. ‫- تقصیر تو نیست. 378 00:41:37,995 --> 00:41:39,246 ‫- می‌دونم، ولی... ‫- ببین، گاهی 379 00:41:39,246 --> 00:41:41,332 ‫اوضاع جوری که امیدوار بودیم پیش نمیره. 380 00:41:41,332 --> 00:41:42,833 ‫می‌تونی حس کنی انگار... 381 00:41:43,792 --> 00:41:46,295 ‫انگار به بن بست خوردی... 382 00:41:46,295 --> 00:41:47,546 ‫و نمی‌دونی بعدش چه کنی. 383 00:41:50,507 --> 00:41:52,308 ‫ولی اگه فقط به حرکت ادامه بدی... 384 00:41:54,345 --> 00:41:56,472 ‫یه چیز جدید پیدا می‌کنی که براش بجنگی. 385 00:41:56,472 --> 00:41:58,432 ‫- و شاید این چیزی نباشه که... ‫- به جونم قسم بخور. 386 00:42:01,477 --> 00:42:05,064 ‫به جونم قسم بخور تمام چیزایی که ‫درمورد فایرفلای‌های گفتی حقیقت دارن. 387 00:42:09,693 --> 00:42:12,738 ‫قسم می‌خورم. 388 00:42:26,210 --> 00:42:29,255 ‫باشه. 389 00:42:29,255 --> 00:42:59,250 «ارائـه ای از امپایر بست تی وی» .:::EmpireBestTV.Com:::. *در تلگرام* .:::@EmpireBestsTV:::.