1 00:00:11,158 --> 00:00:21,494 .:: Sub#One Team ::. تــــــقــــــدیم مـــیکند 2 00:00:21,970 --> 00:00:32,472 متـــــــــرجمــــــــــم .::: امــــیــــد :::. 3 00:00:32,473 --> 00:00:37,375 ما را در تلگرام دنبــــال کنید :: T.me/SubOne_Team :: 4 00:00:37,428 --> 00:00:39,862 ‫دستات تو دید باشه. .برنگرد 5 00:00:44,402 --> 00:00:46,504 ‫من تورو نمیشناسم ولی ماشینت رو دیدم. 6 00:00:46,539 --> 00:00:49,407 ‫که بهم نشون داد چه کارهایی از دستت .برمیاد 7 00:00:51,579 --> 00:00:56,182 ‫توهم من رو نمیشناسی و نخواهی شناخت. 8 00:00:56,217 --> 00:00:58,535 ولی صدای تفنگ باید بهت فهمونده باشه 9 00:00:59,260 --> 00:01:03,324 ‫که چه کارایی از دست من برمیاد. 10 00:01:03,360 --> 00:01:04,926 ‫پس کلیدات رو برام بنداز. 11 00:01:12,738 --> 00:01:14,204 ‫بفرمایید. 12 00:01:15,809 --> 00:01:19,044 ‫انداختن نداریم. 13 00:01:19,079 --> 00:01:21,245 ‫خوب. 14 00:01:33,119 --> 00:01:35,350 ‫این شامم بود. 15 00:01:35,386 --> 00:01:37,051 ‫این اتفاقی نبود. 16 00:01:39,087 --> 00:01:43,085 ‫من همه چی رو ازدست دادم. .دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم 17 00:01:43,121 --> 00:01:45,153 ‫فکر میکنی خیلی دردسر کشیدی؟ 18 00:01:46,889 --> 00:01:48,936 ‫تو از هیچی خبر نداری خانم. 19 00:02:04,721 --> 00:02:09,352 ‫ 20 00:02:34,589 --> 00:02:36,090 ‫خونریزی فعلا متوقف شده، 21 00:02:36,125 --> 00:02:38,295 ‫ولی گلوله... .باید بیارمش بیرون 22 00:02:38,331 --> 00:02:40,267 ‫توی درمانگاه پانسمان،چسب زخم، ،گاز 23 00:02:40,302 --> 00:02:42,671 ‫ضدعفونی کننده، آتل و هرچیزی که میخوام هست. 24 00:02:45,380 --> 00:02:47,349 ‫هی بچه جون، میدونی استفاده از اینا چطوریه؟ 25 00:02:47,384 --> 00:02:49,487 ‫میتونی مارو نزدیک تر کنی؟«ال». 26 00:02:49,522 --> 00:02:50,790 ‫آره میتونم امتحان کنم. 27 00:02:52,529 --> 00:02:54,598 ‫ادامه بده،همه چی رو ضبط کن .مهم نیست چه اتفاقی بیفته 28 00:02:54,633 --> 00:02:56,369 ‫شاید الان وقتش نیست. 29 00:02:56,405 --> 00:02:58,774 ‫یه روزی یه کسی میخواد بدونه که .اینجا چه اتفاقی افتاده 30 00:02:58,809 --> 00:03:01,814 ‫یکی به اینکه چرا این اتفاقات افتاد اهمیت میده. 31 00:03:01,949 --> 00:03:03,151 ‫اینا اون کلیدا نیستن. 32 00:03:03,386 --> 00:03:04,887 ‫میدونم. 33 00:03:06,527 --> 00:03:08,429 ‫اگه میخواستی بهم شلیک کنی، تا الان .این کار رو کرده بودی 34 00:03:08,464 --> 00:03:11,001 ‫امیدوارم که درست بگی. 35 00:03:11,037 --> 00:03:13,407 ‫میتونی فقط بگی کجا رو بگردم. 36 00:03:13,442 --> 00:03:14,910 ‫چون هرچی زودتر پیداشون کنم، 37 00:03:14,945 --> 00:03:17,316 ‫تو زودتر میتونی دنبال یه ماشین جدید بگردی. 38 00:03:24,300 --> 00:03:26,302 ‫میدونی تاحالا چندبار بسته شدم؟ 39 00:03:28,308 --> 00:03:29,978 ‫ 40 00:03:31,717 --> 00:03:33,449 ‫پس بهم بگو کلیدا کجان. 41 00:03:33,484 --> 00:03:34,984 ‫اینطوری جواب نمیده. 42 00:03:35,019 --> 00:03:36,285 ‫اگه چیزی میخوای،باید در ازاش .یه چیزی بدی 43 00:03:44,495 --> 00:03:45,894 ‫اینا چی‌ان؟ 44 00:03:45,929 --> 00:03:48,196 ‫گفتم. .اینطوری جواب نمیده 45 00:03:49,432 --> 00:03:53,068 ‫متاسفم، ولی کسایی اون بیرون هستن که بهم نیاز .دارن 46 00:03:53,103 --> 00:03:55,636 ‫و این ماشین کارم رو برای پیداکردنشون خیلی .‌راحت‌تر میکنه 47 00:03:55,671 --> 00:03:57,071 ‫دنبال کسی میگردی؟ 48 00:03:59,241 --> 00:04:03,243 ‫من با کسایی که دیدم مصاحبه کردم. 49 00:04:03,278 --> 00:04:05,579 ‫من خیلی میچرخم،پس ممکنه با هرکسی که ،دنبالشی 50 00:04:05,614 --> 00:04:08,381 ‫حرف زده باشم یا کسی رو بشناسم که باهاشون .حرف زده 51 00:04:11,552 --> 00:04:15,387 ‫من رو باز کن. .میتونیم معامله کنیم 52 00:04:20,227 --> 00:04:22,327 ‫کلیدات. 53 00:04:22,362 --> 00:04:24,060 ‫و نوار ها. 54 00:04:25,531 --> 00:04:27,864 ‫سعی کردم از راه خوب پیش برم. 55 00:04:27,899 --> 00:04:29,199 ‫یادت باشه. 56 00:04:45,014 --> 00:04:47,515 .لعنتی‫ 57 00:05:02,898 --> 00:05:04,364 ‫نمیتونم خیلی نزدیک‌تر بشیم. 58 00:05:04,399 --> 00:05:05,898 ‫توی چرخ‌ها گیر میکنن، 59 00:05:05,933 --> 00:05:07,732 ‫و دیگه نمیتونیم بیاریمشون بیرون. 60 00:05:16,073 --> 00:05:17,299 ‫بیا راه رو پاکسازی کنیم. 61 00:05:17,335 --> 00:05:19,132 ‫زیاد باز نمی‌مونه. 62 00:05:19,168 --> 00:05:21,400 ‫من فقط برای یکبار انجام دادن اینکار مهمات .دارم 63 00:05:21,435 --> 00:05:23,066 ‫پس سریع کار می‌کنم. 64 00:05:25,701 --> 00:05:29,731 ‫باشه،برید عقب و حواستون به لایه بیرونی باشه. 65 00:05:29,766 --> 00:05:31,430 ‫خیلی پرسروصدا میشه. 66 00:05:31,465 --> 00:05:34,830 ‫«مورگان»،نرو بیرون. ...من تورو وارد این ماجرا کردم 67 00:05:34,865 --> 00:05:37,763 ‫نه تو من رو از یه چیز دیگه نجات دادی. 68 00:05:37,799 --> 00:05:39,930 ‫و حالا من تورو از این نجات میدم. 69 00:05:39,965 --> 00:05:41,497 ‫باهات میام. 70 00:05:41,532 --> 00:05:43,066 ‫-میدونم درمانگاه کجاست. .نه- 71 00:05:43,101 --> 00:05:45,134 .‫من میدونم به چی نیاز داره .بهم بگو حالش چطوریه 72 00:05:45,170 --> 00:05:46,569 ‫اگه بدتر شد،بهت میگم چیکار کنی. 73 00:05:46,604 --> 00:05:48,572 ‫مجبور نیستی بری. 74 00:05:48,607 --> 00:05:49,973 ‫هستم. 75 00:05:50,009 --> 00:05:52,141 ‫برمیگردم. 76 00:05:52,177 --> 00:05:54,076 ‫مجبورم نکن بیام دنبالت بگردم. 77 00:05:59,183 --> 00:06:02,252 ‫-اول تو .باشه- 78 00:06:14,632 --> 00:06:16,098 ‫برو! زود باش! 79 00:06:25,709 --> 00:06:27,209 ‫این دیگه چه کوفتی بود؟ 80 00:06:27,245 --> 00:06:28,877 ‫«مورگان«، «نائومی» میشنوید؟ 81 00:06:31,848 --> 00:06:35,182 ‫«مورگان»!«مورگان»،صدای منو میشنوی؟ 82 00:06:35,218 --> 00:06:37,452 ‫ما اینجا حالمون خوبه. شما خوبید؟ 83 00:06:37,487 --> 00:06:38,686 ‫«ال». 84 00:06:46,896 --> 00:06:49,312 ‫ما خوبیم، ولی باید عجله کنی. 85 00:06:49,851 --> 00:06:51,294 ‫اونا اینجان. 86 00:06:52,773 --> 00:06:54,854 ‫پیدامون کردن. 87 00:06:57,833 --> 00:07:01,258 ‫وقتی که اوضاع به هم ریخت، 88 00:07:01,294 --> 00:07:04,180 ‫ما توی برج آب وسط شهر موندیم. 89 00:07:06,668 --> 00:07:07,909 ‫و همسرت؟ 90 00:07:16,005 --> 00:07:19,328 ‫بای «نیک» ، «الیشا» لطفا 91 00:07:28,431 --> 00:07:31,755 ‫از وقتی که از دست «استامبلر» ها فرار کردیم. (چیزی که لنگ‌لنگان راه میره) 92 00:07:31,790 --> 00:07:33,838 ‫من و «مولی» اینطوری صداشون میکنیم. (منظورش مرده‌هاست) 93 00:07:40,758 --> 00:07:42,703 ‫نه! 94 00:08:00,170 --> 00:08:01,814 ‫سلام. منو یادت میاد؟ 95 00:08:15,451 --> 00:08:18,136 ‫بهتره همه چیز اونجا باشه. و امیدوارم جواب بده 96 00:08:18,172 --> 00:08:19,412 ‫میده. 97 00:08:19,449 --> 00:08:21,126 ‫خوبه. 98 00:08:21,161 --> 00:08:23,511 ‫چون که قراره تو داستان خودت رو بهم بگی. 99 00:08:23,546 --> 00:08:25,627 ‫با کسایی که دنبالشون میگردی، شروع کن. 100 00:08:36,778 --> 00:08:38,323 ‫اونا اینجان تا به اون گاوچروننه کمک کنن! 101 00:08:38,358 --> 00:08:40,067 ‫باید برای درمانگاه رفته باشن. 102 00:08:41,212 --> 00:08:43,090 ‫سلام «ال» 103 00:08:43,126 --> 00:08:45,173 ‫میخوای باهامون بیای و ببینی این چطوری تموم میشه؟ 104 00:08:45,208 --> 00:08:46,987 ‫میتونی دوربینت رو هم بیاری. 105 00:08:47,022 --> 00:08:49,069 ‫این طوری که توی میخوای پیش نمیره. 106 00:08:49,105 --> 00:08:50,715 ‫درسته ولی من میدونم چقدر مهمات داری. 107 00:08:50,750 --> 00:08:54,207 ‫من توی اون ون بودم. .برای همیشه دوام نمیاره 108 00:08:54,242 --> 00:08:56,760 ‫چی شد؟ فکر کردم که داستان میخوای. 109 00:08:56,795 --> 00:08:59,211 من چندتا شخصیت دارم «الیشا» 110 00:08:59,247 --> 00:09:01,092 ‫خواستم امروز کس دیگه‌ای باشم. 111 00:09:04,554 --> 00:09:07,003 ‫-خوبی؟ .آره- 112 00:09:18,289 --> 00:09:20,774 ‫باشه. .تقریبا رسیدیم 113 00:09:27,560 --> 00:09:30,445 ‫میتونیم از راهروی خدمات به درمانگاه برسیم. 114 00:09:30,481 --> 00:09:32,551 ‫فکر بهتری دارم. 115 00:09:32,788 --> 00:09:34,525 ‫«ال»! 116 00:09:36,432 --> 00:09:38,002 ‫«جان»ه 117 00:09:39,374 --> 00:09:41,311 ‫«جان»؟ 118 00:09:46,629 --> 00:09:48,867 ‫بازم خونریزی داره. 119 00:09:48,902 --> 00:09:53,046 ‫توی بسته من گاز هست،فقط روش فشار بده. 120 00:09:53,081 --> 00:09:55,519 ‫بیا. 121 00:09:55,555 --> 00:09:58,094 ‫دیگه نمیتونه خون از دست بده. 122 00:10:02,274 --> 00:10:05,115 ‫«چارلی»... 123 00:10:05,150 --> 00:10:07,254 ‫«چارلی»... 124 00:10:07,290 --> 00:10:09,327 ‫الان سعی نکن که حرف بزنیی. 125 00:10:09,362 --> 00:10:12,302 ‫بخاطر اونه. 126 00:10:12,338 --> 00:10:14,676 ‫اینطوری تموم نمیشه. 127 00:10:14,712 --> 00:10:17,015 ‫چیزی نیست. 128 00:10:17,052 --> 00:10:18,687 ‫چیزی نیست. 129 00:10:25,075 --> 00:10:28,383 ‫ 130 00:10:28,418 --> 00:10:33,699 ‫خیلی وقته که من از ۹ تا جونم استفاده کردم. 131 00:10:33,734 --> 00:10:38,513 ‫اگه موفق نشم، تا وقتی که برای توی اشکال نداشته باشه 132 00:10:38,548 --> 00:10:40,853 .برای من هم اشکالی نداره 133 00:10:40,888 --> 00:10:43,060 ‫صدامو میشنوی؟ 134 00:10:43,095 --> 00:10:46,203 ‫و وقتی که این ماجراها تموم شد... 135 00:10:46,238 --> 00:10:49,178 ‫دیگه از آدما فرار نکن. 136 00:10:49,214 --> 00:10:50,614 ‫باشه؟ 137 00:10:52,724 --> 00:10:55,229 ‫و «مورگان»... 138 00:10:55,264 --> 00:10:57,235 ‫کمکش کن که همین کار رو کنه. 139 00:10:59,945 --> 00:11:04,121 ‫یا نکن.منظورم اینه که... 140 00:11:04,156 --> 00:11:06,328 ‫فکر کنم منظورم رو میدونی. 141 00:11:11,312 --> 00:11:14,351 ‫برشون داشتیم. .الان به طرف شما برمیگردیم 142 00:11:14,387 --> 00:11:17,193 ‫عالیه.عجله کنید. 143 00:11:18,131 --> 00:11:19,802 بهت گفتم 144 00:11:19,837 --> 00:11:21,139 ‫میدونستم اینطوری تموم نمیشه. 145 00:11:23,314 --> 00:11:25,016 ‫«ال»،چی بود؟ 146 00:11:28,562 --> 00:11:30,667 ‫«ال»،دریافت میکنی؟ 147 00:11:30,702 --> 00:11:32,338 ‫از آر‌پی‌جی خوشت اومد؟ 148 00:11:32,373 --> 00:11:35,046 ‫تلاش خوبی بود زنیکه جنده. 149 00:11:35,082 --> 00:11:37,219 ‫تو مقابل زره فولادی ضدگلوله‌ای. 150 00:11:37,254 --> 00:11:38,924 ‫لایه های جوش‌خورده. 151 00:11:38,960 --> 00:11:40,696 ‫لایه‌ي زرهی روی لایه‌ی زرهی. 152 00:11:40,731 --> 00:11:44,106 ‫این شبیه یه تانک توی تانک توی گاوصندوق بانک .ساخته شده 153 00:11:52,900 --> 00:11:54,737 ‫میخوای تو این دره کمکم کنی؟ 154 00:12:03,442 --> 00:12:07,049 ‫اگه حرف بزنی سریع‌تر میشه. 155 00:12:07,185 --> 00:12:09,158 ‫درغیر این صورت... 156 00:12:11,699 --> 00:12:13,603 ‫خیلی وقت دارم. 157 00:12:17,550 --> 00:12:20,690 ‫تو همیشه برای گرفتن چیزی که میخوای روی سر مردم اسلحه میذاری؟ 158 00:12:20,725 --> 00:12:22,864 ‫آره اگه لازم باشه. 159 00:12:24,336 --> 00:12:26,340 ‫این باعث میشه اشکال نداشته باشه؟ 160 00:12:28,449 --> 00:12:30,619 ‫تو هنوز هرکسی که واست اهمیت داره رو از دست ندادی؟ 161 00:12:33,262 --> 00:12:37,005 ‫فرد مهمی رو از دست دادی؟ 162 00:12:37,040 --> 00:12:38,710 ‫کی بوده؟ 163 00:12:40,585 --> 00:12:45,263 ‫شوهر؟دوست‌پسر؟ دوست‌دختر؟ 164 00:12:45,298 --> 00:12:48,305 ‫خواهر؟‌برادر؟ 165 00:12:48,341 --> 00:12:49,676 ‫بچه؟ 166 00:12:56,431 --> 00:12:57,799 ‫چه اتفاقی برای بچه‌هات افتاد؟ 167 00:12:57,835 --> 00:12:59,672 ‫من درمورد بچه چیزی نگفتم. 168 00:12:59,707 --> 00:13:01,311 ‫لازم نبود. 169 00:13:03,186 --> 00:13:04,721 ‫کسی باهاشون کاری کرد؟ 170 00:13:06,227 --> 00:13:08,665 ‫یا اونا با تو کاری کردن؟ 171 00:13:08,701 --> 00:13:10,871 ‫بهت آسیب رسوندن؟ 172 00:13:10,907 --> 00:13:12,309 ‫شاید فرار کردی. 173 00:13:12,344 --> 00:13:14,215 ‫چرا برات اهمیت داره؟ 174 00:13:14,250 --> 00:13:17,391 ‫کلا چرا این چیزا برات اهمیت داره؟ 175 00:13:17,427 --> 00:13:19,030 ‫چون که حقیقته. 176 00:13:22,341 --> 00:13:25,314 ‫حقیقت‌ها. 177 00:13:25,350 --> 00:13:27,117 ‫واقعیت. 178 00:13:29,020 --> 00:13:30,620 ‫ثابت میکنن که... 179 00:13:33,792 --> 00:13:37,393 ‫فقط یه واقعیت وجود داره که من و تو برای هم میگیم. 180 00:13:37,428 --> 00:13:38,962 ‫ثابت میکنن که ما... 181 00:13:42,467 --> 00:13:45,636 ‫ما توی این دنیای به گندکشیده شده باهم .ارتباط داریم 182 00:13:48,806 --> 00:13:50,906 ‫حقیقت اینه. 183 00:13:53,645 --> 00:13:56,380 ‫و میتونه شرایط رو عوض کنه. 184 00:13:56,415 --> 00:13:58,214 ‫چطوری؟ 185 00:14:06,325 --> 00:14:08,659 ‫خیلی وقته که این کارو میکنم. 186 00:14:10,462 --> 00:14:12,895 ‫از قبل شروع ابد شدن شرایط. 187 00:14:12,930 --> 00:14:16,932 ‫خب همیشه شرایط بد بودن، ولی... 188 00:14:16,967 --> 00:14:18,302 ‫قبل از اینکه خیلی بدتر شدن. 189 00:14:23,909 --> 00:14:28,610 ‫من توی یه روستای کوچیک اون طرف دنیا بودم. 190 00:14:28,645 --> 00:14:32,047 ‫و اونجا یه رهبر جنگی بود، 191 00:14:32,082 --> 00:14:34,149 ‫فکر میکرد صاحب اون جاست. 192 00:14:34,185 --> 00:14:36,352 ‫به خودش میگفت «توییستد راند» (خشاب مرگبار) 193 00:14:38,422 --> 00:14:42,591 ‫اون به باج گرفتن از مردم برای غذا،آإ ، 194 00:14:42,627 --> 00:14:45,027 ‫و چیزای لازمی که برای زندگی نداشتن،ادامه .میداد 195 00:14:46,964 --> 00:14:50,598 ‫هیچکسی خارج از اونجا،اهمیت نمیداد. 196 00:14:50,634 --> 00:14:54,637 ‫هیچکسی توی روستا نمیتونست درموردش صحبت کنه ...چون 197 00:14:54,672 --> 00:14:56,505 ‫خیلی ترسیده بودند. 198 00:14:57,709 --> 00:15:00,643 ‫تا وقتی که من با یکی 199 00:15:00,678 --> 00:15:02,978 ‫درمورد چیزی گفتن،صحبت کردم. 200 00:15:04,849 --> 00:15:08,917 ‫آخرش، اونا به مامور امنیت نیاز نداشتن. 201 00:15:08,953 --> 00:15:11,354 ‫به اسلحه یا پشتیبانی هوایی نیاز نداشتن چون حقیقت این بود که 202 00:15:11,389 --> 00:15:14,756 ‫چون که «توییستد راند» اون ارتشی که ادعا .میکرد داره رو نداشت 203 00:15:14,791 --> 00:15:17,826 ‫اون اسلحه نداشت. .اون هیچ گوهی نداشت 204 00:15:18,162 --> 00:15:21,930 ‫و دیگه روستایی‌ها نمیترسیدن. 205 00:15:21,966 --> 00:15:24,867 ‫اونا مقابله با اون و افرادش رو شروع کردن. 206 00:15:24,902 --> 00:15:28,703 ‫«توییستد راند» بعد اون ماجرا زیاد دوام .نیاورد 207 00:15:28,739 --> 00:15:30,372 ‫تنها چیزی که برای اون سود داشت 208 00:15:30,407 --> 00:15:33,175 ‫فاش نشدن حقیقت بود. 209 00:15:33,210 --> 00:15:35,110 ‫تا وقتی که فاش شد. 210 00:15:38,750 --> 00:15:41,950 ‫ببین،میدونم... 211 00:15:41,986 --> 00:15:44,319 ‫من داستانی که دنبالش میگردی رو ندارم. 212 00:15:47,491 --> 00:15:50,526 ‫ولی ممکنه داستان تو یه روزی برای کسی جذاب .باشه 213 00:15:59,269 --> 00:16:02,304 ‫بهم بگو چه اتفاقی برای بچه‌هات افتاد. 214 00:16:02,339 --> 00:16:05,374 ‫من بهشون یه قولی راجب یه جایی که ممکن بود .امن باشه،دادم 215 00:16:08,678 --> 00:16:11,379 ‫ولی نتونستم قولم رو نگه‌دارم. 216 00:16:16,186 --> 00:16:17,887 بهش آسیب نرسون.‫ 217 00:16:17,922 --> 00:16:21,123 ‫چرا؟ اون به من آسیب رسوند. 218 00:16:22,257 --> 00:16:23,991 ‫«ال»،ما اون طرف دیواریم. 219 00:16:24,027 --> 00:16:25,728 ‫دریافت میکنی؟ 220 00:16:27,965 --> 00:16:29,697 ‫برش‌دار. 221 00:16:29,733 --> 00:16:31,766 ‫بگو بیاد بیرون. 222 00:16:31,802 --> 00:16:34,902 ‫بگو که امنه. 223 00:16:34,938 --> 00:16:36,371 ‫یا این میمیره. 224 00:16:36,707 --> 00:16:38,606 ‫این کار رو نکن. 225 00:16:38,642 --> 00:16:40,342 ‫برادر من رو کشت. 226 00:16:40,377 --> 00:16:42,044 ‫من این کارو میکنم. 227 00:16:42,079 --> 00:16:43,878 ‫برش‌دار. 228 00:17:00,495 --> 00:17:02,963 ‫امنه.میتونی بیای بیرون. 229 00:17:21,150 --> 00:17:23,117 ‫اشکال نداره دوربینم رو بیارم؟ یه سری فیلم توشه 230 00:17:23,152 --> 00:17:25,952 ‫تکون نخور. 231 00:17:25,988 --> 00:17:27,220 ‫تو جناحت رو انتخاب کردی «ال». 232 00:17:27,255 --> 00:17:29,655 ‫من قطعا طرف اونام. 233 00:17:29,991 --> 00:17:31,491 ‫اگه میذاشتی نزدیک بشم، 234 00:17:31,526 --> 00:17:33,559 ‫قطعا به لای پات مشت میزدم. 235 00:17:33,595 --> 00:17:35,262 ‫نگهش‌دار. 236 00:17:35,298 --> 00:17:37,430 ‫بزودی تموم میشه. 237 00:17:39,267 --> 00:17:42,435 ‫بیخیال «الیشا» ‫لازم نیست کسی اینجا بمیره. 238 00:17:42,471 --> 00:17:45,071 ‫چرا، اون باید بمیره. 239 00:17:48,677 --> 00:17:51,911 ‫میتونی ببینیش؟ 240 00:17:51,946 --> 00:17:54,146 ‫«الیشا»،اونا نمیان. 241 00:18:05,759 --> 00:18:08,862 ‫به بچه‌هات چه قولی دادی؟ 242 00:18:08,898 --> 00:18:11,865 ‫لازم نیست با جزییات بگی و اسم ببری. 243 00:18:11,901 --> 00:18:13,433 ‫فقط حقیقت رو بگو. 244 00:18:13,868 --> 00:18:17,135 ‫قول دادم که یه جایی برای زندگی پیدا کنیم. 245 00:18:18,739 --> 00:18:20,139 ‫چه جور جایی؟ 246 00:18:22,410 --> 00:18:25,444 ‫جایی که فقط دیوار و سقف نباشه. 247 00:18:25,479 --> 00:18:27,446 ‫این جور جاهارو داشتیم. 248 00:18:27,481 --> 00:18:29,548 ‫توی لوس آنجلس. 249 00:18:29,583 --> 00:18:31,851 ‫توی مکزیک. 250 00:18:31,886 --> 00:18:34,186 ‫اونطرف مرز. 251 00:18:34,221 --> 00:18:35,721 ‫کلی جا بینشون. 252 00:18:35,757 --> 00:18:38,457 ‫چیزی که من دنبالش بودم... 253 00:18:38,492 --> 00:18:40,692 ‫متفاوت بود. 254 00:18:40,727 --> 00:18:42,460 ‫چطوری؟ 255 00:18:49,737 --> 00:18:54,204 ‫من دنبال جایی بودم که توش بچه‌هام مجبور نباشن کارایی 256 00:18:54,239 --> 00:18:56,340 ‫مثل کاری که امروز من باتو کردم رو .انجام بدن 257 00:18:59,512 --> 00:19:01,580 ‫پیداش کردی؟ 258 00:19:01,915 --> 00:19:04,716 ‫فکر کردم که کردم. 259 00:19:04,751 --> 00:19:06,417 ‫چی شد؟ 260 00:19:30,777 --> 00:19:32,442 !عجله کن 261 00:19:32,478 --> 00:19:33,543 ‫بهت نیاز داره. 262 00:19:33,579 --> 00:19:35,045 ‫من میرم. 263 00:19:35,081 --> 00:19:36,714 ‫نه نه نه نه نه 264 00:19:36,749 --> 00:19:39,049 ‌‫امکان نداره موفق بشی، .جفتتون می‌میرید 265 00:19:39,085 --> 00:19:40,450 ‫-اون رو بده من نه مورگان- 266 00:19:40,486 --> 00:19:42,519 ‫نمیخوان من رو بکشن. 267 00:19:45,090 --> 00:19:46,690 ‫باید بهم بگی که باید برای «جان» چیکارکنم 268 00:19:46,726 --> 00:19:48,025 ‫که زنده بمونه. 269 00:19:48,060 --> 00:19:49,892 ‫آره. 270 00:20:15,485 --> 00:20:18,386 ‫اینا رو از کجا آوردی؟ 271 00:20:18,421 --> 00:20:21,189 ‫-چی؟ اینا رو از کجا آوردی؟- 272 00:20:22,359 --> 00:20:25,259 ‫یه جونه کنار جاده ۴۰ توی «اوکلاهاما». 273 00:20:25,294 --> 00:20:26,727 قبلا ‫کلی از اینا داشتم. 274 00:20:27,563 --> 00:20:28,595 ‫چرا؟ 275 00:20:28,630 --> 00:20:30,465 وایسا وایسا چیکارشون کردی؟ 276 00:20:30,500 --> 00:20:32,600 ‫برای یه مصاحبه معاملشون کردم. 277 00:20:35,172 --> 00:20:37,638 ‫چی؟ 278 00:20:37,674 --> 00:20:39,073 ‫برگرد. 279 00:20:39,108 --> 00:20:40,141 ‫ 280 00:20:48,216 --> 00:20:50,115 ‫اونو میشناسی؟ 281 00:20:52,353 --> 00:20:54,187 ‫کی رو؟ 282 00:20:54,222 --> 00:20:57,157 ‫اتفاقی که اونجا افتاد اهمیتی نداره. 283 00:20:57,192 --> 00:20:59,659 ‫چی اهمیت داره؟ 284 00:20:59,695 --> 00:21:02,895 ‫این که چیزی که من دنبالشم شاید ممکن نباشه. 285 00:21:04,665 --> 00:21:06,799 ‫چرا؟ 286 00:21:13,875 --> 00:21:17,842 ‫یه چیزایی هست که همیشه درمورد بچه‌هات .یادت می‌مونه 287 00:21:21,181 --> 00:21:24,216 ‫اهمیتی نداره که چندسالشون بشه. 288 00:21:24,251 --> 00:21:27,618 ‫اهمیتی نداره که چقدر شرایط تغییر کنه. 289 00:21:27,653 --> 00:21:30,387 ‫تو به دوربین نیازی نداری... 290 00:21:30,923 --> 00:21:33,023 ‫چون که فقط یه دستگاهه. 291 00:21:37,598 --> 00:21:40,864 ‫یه تابستون یه خونه‌ای رو توی کوهستان .اجاره کردیم 292 00:21:44,337 --> 00:21:47,404 ‫پنجره‌های بزرگی رو به دریاچه داشت. 293 00:21:48,907 --> 00:21:51,542 ‫یه روز صبح، یه پرنده درست خورد به .یکی از اونا 294 00:21:54,112 --> 00:21:58,615 ‫بالش داغون شد. .احتمالا از بیرون بدتر بود 295 00:22:01,220 --> 00:22:04,387 ‫بچه‌ها اسمش رو گذاشتن «ویلهمینا» 296 00:22:04,422 --> 00:22:07,089 ‫برای سریع‌تر صدا کردنش «امینا» 297 00:22:07,125 --> 00:22:09,859 ‫توی یه جعبه‌ی کفش نگهش داشتن. 298 00:22:09,894 --> 00:22:13,695 ‫ازش تا بدست آوردن سلامتی پرستاری .کردن 299 00:22:13,731 --> 00:22:17,767 ‫خیلی شب ها آلارم میذاشتن تا بیدار شن و نگاهی بهش بندازن 300 00:22:21,205 --> 00:22:26,575 ‫برای غذا دادن بهش کرم‌ها و مگس‌هارو .له میکردن 301 00:22:26,610 --> 00:22:30,545 ‫و با قطره‌چکان بهش آب می‌دادن. 302 00:22:30,581 --> 00:22:32,747 ‫هفته‌ها طول کشید. 303 00:22:32,783 --> 00:22:35,750 ‫بنظر میرسید پرنده لعنتی داره بدتر .و بدتر میشه 304 00:22:36,385 --> 00:22:39,519 ‫ولی تلاش کردن تا بهش غذا بدن. 305 00:22:40,154 --> 00:22:42,923 ‫و به هرشکلی بهش آب میدادن. 306 00:22:45,026 --> 00:22:48,862 ‫پسر من پسر کوچیک و احساساتی ‌ای بود. 307 00:22:48,898 --> 00:22:51,999 ‫دخترم میگفت که پرنده زنده می‌مونه. 308 00:22:54,461 --> 00:22:58,271 ‫هرروز صبح با ترس منتظر چیزی که .قرار بود ببینم،بودم 309 00:23:02,011 --> 00:23:04,477 ‫و بعدش یه روز از راهرو رد شدم، 310 00:23:04,513 --> 00:23:05,779 ‫و یه چیزی شنیدم. 311 00:23:08,617 --> 00:23:12,151 ‫صدای آواز پرنده. 312 00:23:12,187 --> 00:23:14,653 ‫«امینا» داشت توی اتاق پذیرایی پرواز میکرد. 313 00:23:19,593 --> 00:23:24,062 ‫اون زنده موند چون بچه‌های من ولش نکردن. 314 00:23:27,768 --> 00:23:30,402 ‫بهش یه فرصتی دادن که کس دیگه‌ای نمیداد. 315 00:23:34,642 --> 00:23:37,308 ‫دیگه چیز زیادی از اون خوبی‌ها نمونده. 316 00:23:40,146 --> 00:23:42,413 ‫نه نمونده. 317 00:23:42,449 --> 00:23:43,914 ‫بخاطر همینه که باید یه جایی رو پیداکنم 318 00:23:43,950 --> 00:23:47,985 ‫که اوضاع توش متفاوت باشه. 319 00:23:48,020 --> 00:23:52,256 ‫چون که این خوبی هنوز توی بچه‌های من وجود داره. 320 00:23:54,994 --> 00:23:59,329 ‫ولی شرایط این بیرون هرروز داره بدتر میشه. 321 00:23:59,365 --> 00:24:01,163 ‫و من نمیتونم... 322 00:24:06,537 --> 00:24:10,440 ‫و من نمیتونم تصور کنم که اون خوبیشون .از بین بره 323 00:24:10,476 --> 00:24:13,308 ‫من هرکاری میکنم تا نگهش دارم. 324 00:24:30,761 --> 00:24:32,827 ‫هیچوقت اسمت رو به من نگفت. 325 00:24:36,433 --> 00:24:40,001 ‫«استادیوم»... 326 00:24:40,036 --> 00:24:42,636 ‫همونجایی بود که دنبالش می‌؛شت؟ 327 00:25:12,033 --> 00:25:14,100 ‫من فقط دارم سعی میکنم به دوستم کمک کنم. 328 00:25:16,738 --> 00:25:21,573 ‫اگه بری کنار میتونی. 329 00:25:23,577 --> 00:25:25,853 ‫«مورگان» 330 00:25:28,805 --> 00:25:30,311 ‫متاسفم. 331 00:25:30,347 --> 00:25:32,088 ‫-اونو قبلا هم گفتی. ...تو نمیفهمی- 332 00:25:32,123 --> 00:25:34,802 ‫نه میفهمم. 333 00:25:34,837 --> 00:25:37,618 ‫مامانم مرده... 334 00:25:37,653 --> 00:25:39,193 ‫بخاطر کاری که تو کردی. 335 00:25:47,482 --> 00:25:49,626 ‫خیلی وقته داری این کارو میکنی 336 00:25:50,264 --> 00:25:51,301 ‫بسه 337 00:25:51,338 --> 00:25:53,782 ‫فکر میکنی این کسیه که تو هستی... 338 00:25:53,817 --> 00:25:56,731 ‫چیزیه که بخاطرش فکر میکنی راه دیگه‌ای نداری. 339 00:25:56,766 --> 00:25:58,205 ‫گفتم بسه. 340 00:25:58,241 --> 00:26:00,552 ‫بذار من «جان» رو نجات بدم. 341 00:26:00,588 --> 00:26:02,530 ‫میتونی بعدش هرکاری که میخوای رو انجام بدی. 342 00:26:02,565 --> 00:26:04,373 ‫نه. 343 00:26:04,409 --> 00:26:07,793 ‫نه، لازم نیست نجاتش بدی. 344 00:26:07,828 --> 00:26:10,238 ‫هیچکاری لازم نیست کنی. 345 00:26:10,775 --> 00:26:13,959 ‫این خودت نیستی. 346 00:26:14,094 --> 00:26:17,846 ‫تو من رو به اینجا آوردی. .توبهم کمک کردی 347 00:26:17,983 --> 00:26:19,824 ‫من دیگه اون آدم نیستم. 348 00:26:19,861 --> 00:26:21,700 ‫ولی میتونی باشی. 349 00:26:21,735 --> 00:26:24,213 ‫فقط باید تصمیم بگیری که بخوای اون آدم باشی. 350 00:26:24,249 --> 00:26:25,956 ‫از سر راهم برو کنار. 351 00:26:32,025 --> 00:26:33,599 ‫میخوای واسه اون بمیری؟ 352 00:26:37,119 --> 00:26:39,564 ‫میخوای واسه اون بمیری؟ 353 00:26:39,601 --> 00:26:41,240 ‫خب من سعی کردم که 354 00:26:41,275 --> 00:26:43,486 ‫از آدما، هرکسی و هرچیزی دوری کنم. 355 00:26:43,522 --> 00:26:47,743 ‫چون فکر کردم مجبورم. 356 00:26:47,778 --> 00:26:50,490 ‫و یکی بهم گفت که من باز سر از کنار مردم .درمیارم 357 00:26:50,526 --> 00:26:53,105 ‫ولی حرفش رو باور نکردم. 358 00:26:53,140 --> 00:26:54,983 ‫نمیخواستم باور کنم. 359 00:26:55,018 --> 00:26:56,592 ‫پس نصف طول کشور رو... 360 00:26:58,839 --> 00:27:01,919 ‫رو طی کردم تا بهش ثابت کنم اشتباه میگه. 361 00:27:01,955 --> 00:27:04,232 ‫من این کارو میکنم. من مجبورم 362 00:27:04,267 --> 00:27:06,009 ‫من اینجام، 363 00:27:06,044 --> 00:27:08,121 ‫بنی تفنگ و تو و کسی که تازه باهاش آشنا شدم .وایسادم 364 00:27:10,569 --> 00:27:12,712 ‫«مورگان». 365 00:27:12,747 --> 00:27:16,064 ‫اوضاع میتونه عوض شه. 366 00:27:16,099 --> 00:27:19,348 ‫برای من شد، و برای تو هم میتونه. 367 00:27:22,702 --> 00:27:24,175 ‫-نمیتونه. .یکبار شده- 368 00:27:24,211 --> 00:27:27,191 ‫-نمیتونه. یکبار شده- 369 00:27:27,227 --> 00:27:29,302 ‫چون ببین... 370 00:27:29,337 --> 00:27:30,912 ‫من نمردم. 371 00:27:34,466 --> 00:27:38,887 ‫من برای برادرت کنار کشیدم. 372 00:27:38,923 --> 00:27:41,904 ‫برای تو کنار نمیکشم... 373 00:27:41,940 --> 00:27:45,088 ‫و برای هرچیزی که فکر میکنی از دست دادی. 374 00:27:45,123 --> 00:27:50,953 ‫هرچیزی که مادرت برات میخواست هنوز توی .وجودته 375 00:27:50,989 --> 00:27:54,205 ‫و من میتونم ببینمش. 376 00:28:08,786 --> 00:28:10,394 ‫برو به «جان» برس. 377 00:28:10,429 --> 00:28:11,633 بیا ‫اینجا. 378 00:28:17,097 --> 00:28:18,638 ‫چیزی نیست. 379 00:28:22,494 --> 00:28:24,537 ‫بیا. 380 00:28:36,504 --> 00:28:39,184 ‫باشه. قرار قراره. 381 00:28:42,068 --> 00:28:43,406 ‫خب کجا میخواستی بری؟ 382 00:28:43,441 --> 00:28:45,518 ‫فکر میکنی بچه‌هات کجا باشن؟ 383 00:28:45,553 --> 00:28:47,328 ‫بدون جزییات،باشه؟ 384 00:28:47,363 --> 00:28:49,540 ‫فقط میخواستم بدونم تا کجا میری. 385 00:28:49,575 --> 00:28:51,451 ‫چرا؟ 386 00:28:51,486 --> 00:28:53,763 ‫تا بدونم چقدر غذا بهت بدم. 387 00:28:53,799 --> 00:28:55,270 ‫«کیمچی» دوست داری؟ (نوعی غذای کره‌ای) 388 00:28:58,121 --> 00:29:00,567 ‫یکی دوهفته قبل جدا شدیم. 389 00:29:00,602 --> 00:29:04,522 ‫وقتی که داشتیم یه مکان بزرگ بیرون «ال‌پاسو» رو پاکسازی میکردیم 390 00:29:04,557 --> 00:29:07,706 ‫فکر کردیم میتونیم اونجا زندیگ کنیم. .خیلی مرده داخل بودن 391 00:29:07,741 --> 00:29:10,555 ‫بچه‌هام فرار کردن. 392 00:29:10,590 --> 00:29:13,873 ‫من به سختی بعد اون‌ها خارج شدم. 393 00:29:13,909 --> 00:29:17,527 ‫از اون موقع هیچوقت هم رو پیدا نکردیم. 394 00:29:17,563 --> 00:29:19,505 ‫چه بهت بدهکارم؟ 395 00:29:19,540 --> 00:29:21,179 ‫گفتی هیچ چیزی مجانی نیست. 396 00:29:21,214 --> 00:29:22,653 ‫قسطی در نظر بگیرش. 397 00:29:24,431 --> 00:29:27,781 ‫وقتی که پیداشون کردی بقیش رو بهم بگو. 398 00:29:27,818 --> 00:29:31,000 ‫من خیلی میچرخم، پس... 399 00:29:31,035 --> 00:29:32,843 ‫شاید باز هم رو دیدیم. 400 00:29:35,023 --> 00:29:38,238 ‫بدون تله. .بدون تفنگ 401 00:30:19,566 --> 00:30:20,570 ‫مامان؟ 402 00:30:35,788 --> 00:30:37,294 ‫چطوری پیدامون کردی؟ 403 00:30:37,329 --> 00:30:39,540 ‫به همه هتل های بین اینجا و «ال‌پاسو» سرزدم. 404 00:30:39,575 --> 00:30:41,651 ‫فکر کردم توی یکی از اونایید. 405 00:30:44,099 --> 00:30:46,712 ‫چطوره؟ .حالا که تو اینجایی بهتره 406 00:30:46,748 --> 00:30:48,825 ‫ 407 00:30:48,860 --> 00:30:51,606 ‫میخوای بهمون بگی که این ماده‌هارو از کجا پیدا کردی؟ 408 00:30:51,641 --> 00:30:54,924 ‫توی جاده به یکی برخوردم که کمکم کرد. 409 00:30:54,960 --> 00:30:57,236 ‫غذا تنها چیزی نیست که اون بیرون پیدا کردم. 410 00:31:24,921 --> 00:31:27,098 ‫اونجا،همینه. 411 00:31:29,480 --> 00:31:31,791 ‫اینجا؟ استادیوم بیسبال؟ 412 00:31:34,374 --> 00:31:37,255 ‫یه کم برامون بزرگ نیست؟ 413 00:31:37,290 --> 00:31:39,835 ‫فقط برای ما نیست،«ویکتور». 414 00:31:39,871 --> 00:31:41,141 ‫فکر کنم بخاطر همینه که یه تا حالا 415 00:31:41,177 --> 00:31:42,817 ‫جایی که برامون جواب بده، پیدا نکردیم. 416 00:31:42,853 --> 00:31:45,230 ‫ما خیلی محدود فکر میکردیم. 417 00:31:45,266 --> 00:31:47,006 ‫نمیفهمم. 418 00:31:47,041 --> 00:31:50,426 ‫میخوای بقیه آدم‌ّا رو هم راه بدی؟ 419 00:31:52,774 --> 00:31:55,184 ‫یکی وقتی که وقتی مجبور نبود به من کمک کرد. 420 00:31:59,242 --> 00:32:01,553 ‫فکر کنم وقتش رسیده که ماهم همین‌کار رو کنیم. 421 00:32:24,546 --> 00:32:26,456 ‫نمیفهمم «ال». 422 00:32:26,491 --> 00:32:28,935 چرا «مدیسون» درمورد ما به تو چیزی نگفت؟ 423 00:32:37,115 --> 00:32:40,498 ‫فکر نکنم اون از روش آشناییمون خوشش میومد. 424 00:32:45,426 --> 00:32:47,804 ‫اشکال نداره بهم بگی چه اتفاقی براش افتاد؟ 425 00:32:50,589 --> 00:32:53,201 ‫بقیه داستان مامان من رو میخوای؟ 426 00:33:02,286 --> 00:33:03,792 ‫بزن کنار. 427 00:33:24,149 --> 00:33:25,781 ‫چیزی نیست، «جان». 428 00:33:25,816 --> 00:33:27,917 ‫ 429 00:33:27,953 --> 00:33:29,786 ‫خوب میشی. 430 00:33:33,592 --> 00:33:35,627 ‫ممنون، «نائومی». 431 00:33:39,264 --> 00:33:41,498 ‫«جون» 432 00:33:41,534 --> 00:33:43,133 ‫اسم من «جون»ه. 433 00:33:43,969 --> 00:33:45,302 ‫چی؟ 434 00:33:45,337 --> 00:33:47,672 ‫وقتی که پیدام کردن اسم واقعیم رو بهشون .نگفتم 435 00:33:50,309 --> 00:33:52,442 ‫حالا تو میدونی. 436 00:33:52,478 --> 00:33:54,179 ‫«جون»؟ 437 00:33:55,549 --> 00:33:58,416 ‫چرا... 438 00:33:58,451 --> 00:34:00,252 ‫چرا ماه مورد علاقه منم «جون»ه (ژوئن:/) 439 00:34:18,506 --> 00:34:21,873 ‫درمورد اون شب بهم بگو. 440 00:34:21,909 --> 00:34:23,742 ‫بگو اون چیکار کرد. 441 00:34:26,147 --> 00:34:27,846 ‫چیزی که یادته رو بگو. 442 00:34:31,052 --> 00:34:33,386 ‫من و برادرم با «مل» توی 443 00:34:34,022 --> 00:34:35,754 ‫یه پارکینگ بودیم. 444 00:34:38,595 --> 00:34:40,060 ‫محاصره شده بودیم. 445 00:34:51,575 --> 00:34:53,241 ‫نمیخواستیم اونجا ولشون کنیم. 446 00:34:53,276 --> 00:34:55,342 ‫تا جایی که میتونستیم مبارزه کردیم. 447 00:35:08,191 --> 00:35:10,659 ‫یه راه رو برامون پاکسازی کردن. 448 00:35:10,694 --> 00:35:12,694 ‫فقط باید به استادیوم میرسیدیم. 449 00:35:12,730 --> 00:35:14,930 ‫ولی گفتنش راحت تر از انجام دادنش بود. 450 00:35:18,870 --> 00:35:22,205 ‫«مدیسون» به همه گفت که قبل رفتن ما .داخل بمونن 451 00:35:22,241 --> 00:35:24,340 ‫بهشون گفت که اونجا امنه. 452 00:35:24,376 --> 00:35:25,876 ‫اونجا امن بود. 453 00:35:25,911 --> 00:35:28,712 ‫گفت که دیوار ها وام میارن. 454 00:35:28,748 --> 00:35:32,082 ‫ولی حرفش رو باور نکردن. 455 00:35:32,117 --> 00:35:34,885 ‫اونا... 456 00:35:34,920 --> 00:35:38,722 ‫مثل اون ایمان نداشتن. 457 00:35:38,758 --> 00:35:40,891 ‫فکر کنم کسی اونطوری ایمان داشت. 458 00:35:42,763 --> 00:35:44,795 ‫ولی نه وقتی که مارو باز مقابلشون دیدن. 459 00:36:05,619 --> 00:36:08,253 ‫قبل از اینکه به ورودی برگردیم... 460 00:36:09,289 --> 00:36:11,822 ‫بازش کردن. 461 00:36:14,295 --> 00:36:16,061 ‫تصمیم گرفتن که فرار کنن. 462 00:36:19,134 --> 00:36:21,501 ‫«مدیسون» سعی کرد جلوشون رو بگیره. 463 00:36:27,675 --> 00:36:30,576 ‫نمیتونستیم به استادیوم برگردیم. 464 00:36:30,611 --> 00:36:32,412 ‫ماشینی هم نداشتیم که توش فرار کنیم. 465 00:36:32,448 --> 00:36:33,680 ‫«مل» بردش. 466 00:36:37,017 --> 00:36:40,019 ‫اون فرار نکرد. 467 00:36:40,055 --> 00:36:42,489 ‫اون من رو توی پارکینگ پیدا کرد. 468 00:36:42,524 --> 00:36:44,090 ‫داشتن بهم نزدیک میشدن. 469 00:36:45,962 --> 00:36:47,161 ‫اون نجاتم داد. 470 00:36:53,870 --> 00:36:56,871 ‫چه اتفاقی برای اونایی که تو ماشینا بودن افتاد؟ 471 00:36:56,906 --> 00:36:59,174 ‫کسایی که سعی میکردن فرار کنن؟ 472 00:36:59,209 --> 00:37:00,876 ‫فرارا نکردن. 473 00:37:05,416 --> 00:37:08,683 ‫تموم کسایی که مامانم پیدا کرده بود... 474 00:37:08,718 --> 00:37:11,787 ‫تموم کسایی که مامانم آورده بود... 475 00:37:11,822 --> 00:37:13,954 ‫داشتن میمردن. 476 00:37:20,197 --> 00:37:22,699 ‫من سعی کردم تا با حرف زدن متوقفشون کنم. 477 00:37:23,434 --> 00:37:25,034 ‫من این کارو کردم. 478 00:37:25,069 --> 00:37:27,703 ‫من به این که دیوار ها دوام میارن باور داشتم. 479 00:37:27,738 --> 00:37:29,338 ‫چون «مدیسون» باور داشت. 480 00:37:31,543 --> 00:37:33,976 ‫ولی نتونستم نظرشون رو عوض کنم. 481 00:37:34,012 --> 00:37:36,079 ‫وقتی رفتن، من برگشتم تا تجهیزات بیارم. 482 00:37:36,115 --> 00:37:38,348 ‫نمیخواستم اونجا رو ترک کنم. 483 00:37:38,384 --> 00:37:40,149 ‫ولی میدونستم که تو دردسر میفتن. 484 00:37:40,184 --> 00:37:43,487 ‫و وقتی برگشتم... 485 00:37:44,023 --> 00:37:46,423 ‫خیلی دیر شده بود. 486 00:37:46,458 --> 00:37:49,860 ‫کاروان پر شده بود. .مرده ها اومده بودن سراغم 487 00:37:52,864 --> 00:37:55,198 ‫و تا جایی که میتونستم دویدم. 488 00:37:57,669 --> 00:37:59,904 ‫بازم دویدی. 489 00:38:00,439 --> 00:38:02,908 ‫بازم بهشون ملحق شدی. 490 00:38:03,143 --> 00:38:06,744 ‫و ما تورو توی کاروان ندیدیم. 491 00:38:07,079 --> 00:38:10,514 ‫فکر کردیم هنوز داخلی. 492 00:38:10,550 --> 00:38:13,017 ‫فکر کردیم مردی. 493 00:38:13,053 --> 00:38:15,589 ‫فکر کردم مردید. 494 00:38:16,724 --> 00:38:18,951 ‫همتون. 495 00:38:18,986 --> 00:38:21,877 ‫وقتی اونا من رو اونطرف جاده پیدا کردن... 496 00:38:21,913 --> 00:38:25,870 ‫فکر نمیکردن راه فراری باشه. 497 00:38:25,906 --> 00:38:27,867 ‫تو کاری که فکر میکردی درسته رو انجام دادی. 498 00:38:31,262 --> 00:38:33,688 ‫هیچکدوممون نتونستیم از پارکینگ خارج بشیم. 499 00:38:38,416 --> 00:38:42,639 ‫نتونستیم به استادیوم برگردیم. 500 00:38:42,674 --> 00:38:45,201 ‫اونجا خیلی مرده بود. 501 00:38:45,236 --> 00:38:46,898 ‫با یه راه باز میکردیم. 502 00:38:46,933 --> 00:38:49,859 ‫پس همین کارو کردیم. 503 00:38:49,895 --> 00:38:53,219 ‫ولی «مدیسون»... 504 00:38:53,255 --> 00:38:54,949 ‫نظر دیگه‌ای داشت. 505 00:39:24,960 --> 00:39:27,387 ‫و وقتی فهمیدم میخود چیکار کنه... 506 00:39:30,517 --> 00:39:32,911 ‫تلاش کردم که برگردم. 507 00:39:32,945 --> 00:39:36,469 ‫ولی تعداد زیادی مرده بین اون و «مدیسون» بود. 508 00:39:41,429 --> 00:39:43,890 ‫اون نذاشت من دنبالشون برم. 509 00:39:47,052 --> 00:39:48,413 ‫جونم رو نجات داد. 510 00:39:57,897 --> 00:40:02,586 ‫ما دیوار هارو محکم کردیم تا مرده ها .وارد نشن 511 00:40:06,282 --> 00:40:09,573 ‫برای همین اون میدونست دیوار ها به اندازه .کافی برای داخل نگهداشتنشون محکمن 512 00:40:11,005 --> 00:40:15,229 ‫اونا دنبالش کردن. 513 00:40:15,264 --> 00:40:17,226 ‫غیرقابل شمارش بودن. 514 00:40:25,346 --> 00:40:28,704 ‫اون مرده هارو برد تو. 515 00:40:28,738 --> 00:40:30,667 ‫برا همین دور شدن. 516 00:40:31,998 --> 00:40:35,222 ‫و ما میتونستیم فرار کنیم. 517 00:40:39,284 --> 00:40:41,312 ‫اون تلاش کرد از تونل ها رد بشه. 518 00:40:41,347 --> 00:40:44,106 ‫تا به ورودی برگرده. 519 00:40:44,142 --> 00:40:46,901 ‫ولی بازم بیرون ورودی تعداد زیادی از اون‌ها بودن .که نمیذاشتن فرار کنه 520 00:40:49,133 --> 00:40:50,927 ‫پس در رو رو خودش قفل کرد. 521 00:41:16,614 --> 00:41:20,071 ‫مامان؟ 522 00:41:20,107 --> 00:41:21,602 ‫مامان؟ 523 00:41:37,474 --> 00:41:39,934 ‫بخاطر از دست دادن اون مکان ترسیده بودم. 524 00:41:39,969 --> 00:41:42,694 ‫چون فکر میکردم شما بهش نیاز دارید... 525 00:41:43,128 --> 00:41:45,289 ‫که مثل کسی که الان هستید،بمونید. 526 00:41:49,516 --> 00:41:51,345 ‫ولی شما میدونستید... 527 00:41:54,973 --> 00:41:57,333 ‫هیچکس قبل مرگ نمیمیره. 528 00:42:49,368 --> 00:42:52,128 ‫مسئله هیچوقت استادیوم نبود. 529 00:42:55,324 --> 00:42:57,351 ‫مسئله مردم بودن. 530 00:43:02,843 --> 00:43:04,370 ‫مسئیه ما بودیم. 531 00:43:15,186 --> 00:43:17,845 ‫بخاطر این مامانم زندگیش رو رها کرد. 532 00:43:21,275 --> 00:43:23,601 ‫برای همین تونستن زنده بمونن. 533 00:43:23,637 --> 00:43:25,897 ‫برای همین تونستیم زنده بمونیم. 534 00:43:26,530 --> 00:43:28,591 برای همین تونستم زنده بمونم.‫ 535 00:43:28,592 --> 00:43:34,575 متـــــــــرجمــــــــــم .::: امــــیــــد :::. 536 00:43:34,575 --> 00:43:40,291 ما را در تلگرام دنبــــال کنید :: T.me/SubOne_Team :: 537 00:43:40,291 --> 00:43:45,277 بزرگترین وبسایت بازی آنلاین پوکر bia2poker.com | t.me/biatopoker .. instagram: bia2poker .. 538 00:43:45,277 --> 00:44:05,352 Sub#One enjoy...!