1 00:00:10,749 --> 00:00:12,403 ‫پادره دروغی بیش نیست. «آنچه گذشت» 2 00:00:12,708 --> 00:00:14,188 دیگه پشت آینه قایم شدن بسه 3 00:00:14,362 --> 00:00:16,625 ‫وقتشه حقیقت رو روشن کنیم! 4 00:00:16,799 --> 00:00:18,192 ‫- تریسی؟ ‫- دوستت رو معرفی نمی‌کنی؟ 5 00:00:18,366 --> 00:00:19,932 ‫این دختر تروی‌ـیه. 6 00:00:20,107 --> 00:00:21,673 ‫شاید بتونه کمک‌مون کنه آلیشا رو پیدا کنیم 7 00:00:21,847 --> 00:00:23,893 ‫این مال آلیشا بوده. 8 00:00:24,067 --> 00:00:25,590 ‫تو کی‌ هستی؟ 9 00:00:25,764 --> 00:00:27,810 ‫ما می‌خوایم میراث آلیشا رو ادامه بدیم. 10 00:00:27,984 --> 00:00:30,378 ‫- کل گلّه اونجا گیر افتادن. ‫- آلیشا تو گله بود. 11 00:00:30,552 --> 00:00:32,771 ‫این‌که آلیشا نیست. ‫چرا دروغ گفتی؟ 12 00:00:32,945 --> 00:00:34,512 اون مادرمه! 13 00:00:34,686 --> 00:00:37,037 ‫واکرها، ارتش تروی ‫همون واکرهـان. 14 00:00:37,211 --> 00:00:39,169 ‫- مدیسون صبرکن! ‫- یکی باید جلوشو بگیره! 15 00:00:48,507 --> 00:00:54,771 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 16 00:01:04,481 --> 00:01:09,985 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 17 00:02:24,840 --> 00:02:26,755 ‫چه‌خبر از اون‌جا راسل؟ 18 00:02:26,929 --> 00:02:28,148 ‫بردم‌شون همون‌جایی که گفتی. 19 00:02:28,322 --> 00:02:29,671 ‫تو محل قرارمون می‌بینم‌تون. 20 00:02:29,845 --> 00:02:32,064 ‫آره داش. می‌بینمت. 21 00:02:33,892 --> 00:02:37,026 ‫چطوری می‌خوای واکرها ‫رو ببری پادره؟ 22 00:02:37,200 --> 00:02:39,811 ‫نگران نباش. ‫فکر همه‌جا رو کردیم. 23 00:02:39,985 --> 00:02:41,248 ‫پادره یه جزیره‌ست. 24 00:02:41,422 --> 00:02:43,598 ‫نمی‌شه که همینطوری الکی ‫با پای پیاده رفت اون‌جا. 25 00:02:43,772 --> 00:02:45,904 ‫کی گفت قراره پای پیاده بریم؟ 26 00:02:47,906 --> 00:02:49,517 ‫راسل یه نقشه‌ای داره. 27 00:02:49,691 --> 00:02:51,910 ‫مثل آب خوردن واکرها رو می‌بریم اون‌جا. 28 00:02:52,084 --> 00:02:55,305 ‫صبرکن بریم پیشش ‫خودش توضیح می‌ده. 29 00:02:55,478 --> 00:02:58,439 ‫بعدش چی؟ 30 00:02:58,613 --> 00:03:00,571 ‫بلاخره خونه‌دار می‌شیم! 31 00:03:06,186 --> 00:03:08,100 ‫مامان. طناب‌ش شل شده. 32 00:03:08,275 --> 00:03:10,190 ‫باید محکم‌ش کنیم. 33 00:03:12,192 --> 00:03:14,237 ‫چیزی نمی‌شه. 34 00:03:14,411 --> 00:03:16,196 ‫آسیبی به‌مون نمی‌زنه. 35 00:03:16,370 --> 00:03:19,547 ‫می‌دونی، وقتی رفتیم پادره ‫مامانت قراره... 36 00:03:19,721 --> 00:03:22,506 ‫کسی باشه که مدیسون رو ‫به سزای اعمالش می‌رسونه. 37 00:03:28,033 --> 00:03:29,209 ‫چیه؟ 38 00:03:29,383 --> 00:03:32,560 ‫چرا مدیسون باید به دست مامان کُشته بشه؟ 39 00:03:32,734 --> 00:03:35,258 ‫خب خودت که می‌دونی. 40 00:03:35,432 --> 00:03:37,521 ‫مدیسون، مامانِ آلیشاست. 41 00:03:37,695 --> 00:03:40,437 ‫اون باعث شد آلیشا راهی رو در پیش بگیره ‫که به‌خطرش آدم‌های زیادی مُردن 42 00:03:40,611 --> 00:03:43,745 ‫نباید بذاریم بلایی که سر مامانت اومد، ‫سر بقیه هم بیاد. 43 00:03:43,918 --> 00:03:46,008 ‫می‌دونم این‌ها رو. 44 00:03:46,182 --> 00:03:48,271 ‫خب پس مشکل چیه؟ 45 00:03:50,708 --> 00:03:51,970 ‫این. 46 00:03:55,278 --> 00:03:57,019 ‫گردنبند‌ت؟ 47 00:03:57,192 --> 00:03:59,761 ‫ویکتور گفت این گردنبند آلیشاست. 48 00:03:59,935 --> 00:04:01,328 ‫مگه اون مامان رو نکُشته... 49 00:04:01,502 --> 00:04:03,112 ‫چرا باید گردنبندش، گردن من باشه؟ 50 00:04:03,286 --> 00:04:04,126 ‫از این گردنبندها که 51 00:04:04,200 --> 00:04:06,637 ‫فقط یکی‌دوتـا تولید نشده. 52 00:04:06,811 --> 00:04:09,379 ‫- اما ویکتور گفت... ‫- ویکتور اشتباه کرده! 53 00:04:14,210 --> 00:04:16,038 ‫مامانت وقتی داشت می‌مرد ‫این رو بهم داد. 54 00:04:16,212 --> 00:04:17,779 ‫و ازم قول گرفت... 55 00:04:17,952 --> 00:04:21,086 ‫که بدمش به تو. ‫چون در برابر هر خطری ازت محافظت می‌کنه. 56 00:04:21,261 --> 00:04:22,653 ‫کاری که من دارم انجام می‌دم. 57 00:04:24,264 --> 00:04:26,178 ‫- چی شده؟ ‫- چی... 58 00:04:26,918 --> 00:04:28,832 ‫بـابـا! مراقب باش! 59 00:04:35,536 --> 00:04:37,886 ‫بابا، بابا! بیدار شو! 60 00:04:38,060 --> 00:04:39,540 ‫بیدار شو! ‫بیدار شو... 61 00:04:41,150 --> 00:04:42,760 ‫بابا؟ بابا؟ 62 00:04:44,371 --> 00:04:46,198 ‫بابا! بیدار شو! 63 00:04:46,373 --> 00:04:47,765 ‫چند ساعت بی‌هوش بودی. 64 00:04:47,939 --> 00:04:49,637 ‫چی شد؟ 65 00:04:49,811 --> 00:04:51,247 ‫پرت شدیم بغل یه خاک‌ریز. 66 00:04:51,421 --> 00:04:54,250 ‫فکرکنم تله‌ای چیزی بوده. 67 00:04:54,424 --> 00:04:55,773 ‫چه تله‌ای؟ 68 00:04:55,947 --> 00:04:57,514 ‫نمی‌... ‫نمی‌دونم! 69 00:05:01,562 --> 00:05:03,390 ‫گیر کردم. 70 00:05:03,564 --> 00:05:05,261 ‫تفنگم کجاست؟ 71 00:05:05,435 --> 00:05:07,742 ‫توی تصادف گم شد. 72 00:05:07,916 --> 00:05:09,570 ‫پیداش نکردم. 73 00:05:09,744 --> 00:05:11,441 ‫خدایا. 74 00:05:11,615 --> 00:05:13,051 ‫لعنت بهش! 75 00:05:13,225 --> 00:05:14,575 ‫زودباش. 76 00:05:14,749 --> 00:05:16,316 ‫باید...بریم پیش راسل. 77 00:05:16,490 --> 00:05:18,405 ‫باشه. 78 00:05:20,058 --> 00:05:21,364 ‫می‌تونی... 79 00:05:28,545 --> 00:05:29,764 ‫تریسی... 80 00:05:29,938 --> 00:05:30,982 ‫- بابا، توروخدا! ‫- نمی‌تونم! 81 00:05:31,156 --> 00:05:31,983 ‫نه، نمی‌تونم. 82 00:05:32,157 --> 00:05:33,594 ‫بابا. توروخدا. لطفاً. 83 00:05:33,768 --> 00:05:34,986 ‫ببین... 84 00:05:38,033 --> 00:05:40,383 ‫باید از این‌جا بری. 85 00:05:40,557 --> 00:05:42,254 ‫برو راسل رو پیدا کن، باشه؟ 86 00:05:42,429 --> 00:05:43,821 ‫مختصات‌ راسل رو بهت می‌دم. 87 00:05:43,995 --> 00:05:46,607 ‫نه، نه. ‫من تنهات نمی‌ذارم. 88 00:05:46,955 --> 00:05:49,653 ‫- مجبوری! ‫- چرا؟ 89 00:05:49,827 --> 00:05:52,003 ‫چون پای تمام زحمات و تلاش‌مون وسطه! 90 00:05:52,177 --> 00:05:57,444 ‫اگه به پادره نرسیم، تمام زحمات‌مون 91 00:05:57,618 --> 00:06:00,011 ‫هرکاری که تا الان کردیم؛ ‫برای هیچ و پوچ بوده! 92 00:06:00,185 --> 00:06:01,491 ‫اگه تو نباشی 93 00:06:01,665 --> 00:06:04,755 ‫نمی‌خوام اون‌جا زندگی کنم. 94 00:06:04,929 --> 00:06:07,062 ‫می‌رم کمک میارم. 95 00:06:14,025 --> 00:06:15,853 ‫این ازت محافظت می‌کنه. 96 00:06:17,942 --> 00:06:19,770 ‫همونطور که مامان گفته بود. 97 00:06:22,643 --> 00:06:25,080 ‫برو! تریسی برو! 98 00:06:25,254 --> 00:06:28,126 ‫برمی‌‌گردم! 99 00:06:28,300 --> 00:06:30,346 ‫بعدش...دوتایی ‫کار رو تموم می‌کنیم. 100 00:06:30,520 --> 00:06:33,349 ‫پادره رو... ‫پادره رو به خونه‌مون تبدیل می‌کنیم. 101 00:06:33,523 --> 00:06:35,264 ‫با هم! 102 00:06:38,481 --> 00:06:45,705 ‫«تـرجمه از آیـــدا و مــریـم» ‫::. Ayda.NDR & carelless_whissper .:: 103 00:06:55,924 --> 00:06:59,824 ‫« تــــرس از مـــردگــان متـــحــرک » ‫" فصل هشتم - قسمت یازده " 104 00:07:17,480 --> 00:07:20,309 ‫مدیسون، صدام رو می‌شنوی؟ 105 00:07:21,223 --> 00:07:22,832 ‫گُه‌توش! 106 00:07:24,966 --> 00:07:27,011 ‫مدیسون، جواب بده. 107 00:07:27,185 --> 00:07:29,753 ‫خواهش می‌کنم. 108 00:07:29,927 --> 00:07:32,843 بگو کجایی؟ 109 00:07:33,017 --> 00:07:34,715 ‫نمی‌تونم ویکتور. 110 00:07:34,889 --> 00:07:36,368 ‫چرا؟ 111 00:07:36,543 --> 00:07:38,240 ‫چون اگه بگم، ‫میای جلوم رو می‌گیری! 112 00:07:38,414 --> 00:07:40,764 ‫یه‌زمانی به‌خاطر این‌که جلـوت رو می‌گرفتم ‫ازم تشکر می‌کردی. 113 00:07:40,938 --> 00:07:43,158 ‫همین الان‌ هم خیلی‌ها ‫به‌خاطر من جون‌شون رو از دست دادن. 114 00:07:43,332 --> 00:07:45,987 ‫نمی‌خوام جون شماها ‫رو هم به‌خطر بندازم. 115 00:07:46,161 --> 00:07:47,815 ‫کسی که این‌جا نیست، مدیسون. 116 00:07:47,989 --> 00:07:49,947 ‫منظورت چیه؟ 117 00:07:50,121 --> 00:07:52,776 ‫فقط من و دوست‌های آلیشا موندیم. 118 00:07:52,950 --> 00:07:55,736 ‫همه برای فرار از گله رفتن سمت جزیره. 119 00:07:55,909 --> 00:07:57,215 ‫شما هم همین‌کار رو کنید. 120 00:08:01,698 --> 00:08:03,091 ‫اجازه نمی‌دم ‫تنهایی این‌کار رو کنی. 121 00:08:03,265 --> 00:08:05,441 ‫یه تانک بزرگ با کُلی اسلحه در اختیارمه. 122 00:08:05,615 --> 00:08:07,399 ‫به کسی نیازی نیست. 123 00:08:07,574 --> 00:08:09,314 ‫مدیسون، خواهش می‌کنم. 124 00:08:11,273 --> 00:08:12,970 ‫قبلاً هم بهت گفتم ویکتور، 125 00:08:13,144 --> 00:08:14,929 ‫تو تنها کسی هستی که ‫نا اُمیدش نکردم. 126 00:08:15,103 --> 00:08:17,235 ‫باید این‌کار رو انجام بدم، ‫تا ازم نا اُمید نشی. 127 00:08:17,409 --> 00:08:20,021 ‫تا بتونی پادره رو به جایی تبدیل کنی ‫که آلیشا می‌خواست. 128 00:08:20,195 --> 00:08:22,240 ‫این کارـت عاقبت خوبی نداره مدیسون. 129 00:08:22,414 --> 00:08:24,634 ‫فکر می‌کنی تروی رو می‌کشی ‫و تموم می‌شه. 130 00:08:24,808 --> 00:08:27,768 ‫اما بعد می‌بینی اصلاً تمومی نداره. 131 00:08:27,942 --> 00:08:30,248 ‫من از راه سخت‌ش این رو یاد گرفتم، ‫وقتی توی برج بودم. 132 00:08:30,422 --> 00:08:32,076 ‫همیشه می‌گفتم اگه این یـه‌کـار 133 00:08:32,250 --> 00:08:34,948 ‫رو انجام بدم، مردمم تا ابد با آرامش زندگی ‫می‌کنن، اما خبر نداشتم... 134 00:08:35,123 --> 00:08:37,429 ‫خودم همون عاملی‌ام که همیشه ‫جون‌شون رو به‌خطر می‌اندازه. 135 00:08:38,953 --> 00:08:40,302 ‫مدیسون، ازت خواهش می‌کنم. 136 00:08:40,476 --> 00:08:42,043 ‫یه راه دیگه هم هست. 137 00:08:50,268 --> 00:08:51,574 ‫شلیک نکن. 138 00:08:51,748 --> 00:08:53,445 ‫این‌جا چیکار می‌کنی؟ تروی کجاست؟ 139 00:08:57,667 --> 00:08:58,712 ‫حالش بده. 140 00:08:58,886 --> 00:09:00,191 ‫- دروغه. ‫- راست می‌گم. 141 00:09:00,365 --> 00:09:02,498 ‫با ماشینش تصادف کرده. 142 00:09:02,672 --> 00:09:03,978 ‫چرا راسل کمک‌ش نمی‌کنه؟ 143 00:09:04,152 --> 00:09:05,501 ‫نمی‌تونه. 144 00:09:05,675 --> 00:09:08,939 ‫واقعاً؟ چرا؟ 145 00:09:09,113 --> 00:09:11,115 ‫چون داره گله رو هدایت می‌کنه. 146 00:09:12,290 --> 00:09:14,162 ‫الان کجـان؟ گله کجاست؟ 147 00:09:14,336 --> 00:09:15,380 ‫نمی‌دونم. 148 00:09:15,555 --> 00:09:18,340 ‫خب پس کی می‌دونه؟ 149 00:09:18,514 --> 00:09:22,300 ‫بابام، اما اگه بهش کمک نکنیم می‌میره! 150 00:09:22,953 --> 00:09:23,998 ‫واسه همین اومدی این‌جا؟ 151 00:09:24,799 --> 00:09:26,317 ‫گفتم شاید بذاری از رادیوـت ‫استفاده کنم. 152 00:09:26,391 --> 00:09:28,132 ‫شاید یکی صدام رو شنید و کمک کرد. 153 00:09:28,306 --> 00:09:30,221 ‫ماشین کجاست؟ ‫کجا تصادف کرده؟ 154 00:09:30,395 --> 00:09:31,571 ‫چرا باید بهت بگم؟ 155 00:09:31,832 --> 00:09:33,094 ‫تو که مطمئناً بهش کمک نمی‌کنی. 156 00:09:33,268 --> 00:09:34,965 ‫پس اجازه نداری از رادیو استفاده کنی. 157 00:09:35,139 --> 00:09:37,185 ‫گمون کنم چاره‌ای نداری. ‫درست نمی‌گم؟ 158 00:09:42,756 --> 00:09:44,322 ‫پایینِ یه خاکریز افتاده. 159 00:09:44,496 --> 00:09:45,540 ‫دو سه کیلومتر به سمت شرق. 160 00:09:45,715 --> 00:09:48,892 ‫من تازه رسیدم. 161 00:09:49,066 --> 00:09:51,329 ‫- با این ماشین نمی‌شه رفت اون‌جا. ‫- پیاده می‌رم! 162 00:09:51,503 --> 00:09:52,766 ‫هـی! 163 00:09:52,940 --> 00:09:54,855 ‫بشین این‌جا ببینم. 164 00:09:55,029 --> 00:09:56,813 ‫چیکار می‌کنی؟ 165 00:10:01,470 --> 00:10:02,906 ‫ویکتور نقشه عوض شد. 166 00:10:03,080 --> 00:10:04,734 ‫بیا تانک رو بردار ببر. 167 00:10:04,908 --> 00:10:06,518 ‫تریسی هم داخلشه، ‫کار خاصی از دست‌ش برنمیاد. 168 00:10:06,693 --> 00:10:08,346 ‫مختصات این‌جا رو برات می‌فرستم. 169 00:10:11,741 --> 00:10:13,221 ‫کجا می‌ری؟ 170 00:10:13,395 --> 00:10:14,352 ‫تروی رو بکشم. 171 00:10:14,526 --> 00:10:17,442 ‫نـه! نـه! 172 00:10:17,617 --> 00:10:21,316 ‫پس «آدم تا زنده‌ست نباید ‫قطع امید کنه» چی می‌شه؟ 173 00:10:21,490 --> 00:10:23,100 ‫صدات رو شنیدم. ‫داشتی... 174 00:10:23,274 --> 00:10:25,494 ‫به ویکتور گفتی ازش می‌خوای پادره به 175 00:10:25,668 --> 00:10:27,757 ‫به جایی تبدیل کنه که آلیشا می‌خواست. 176 00:10:27,931 --> 00:10:29,367 ‫همینطوره. 177 00:10:29,541 --> 00:10:32,327 پس به بابای منم یه فرصت دوباره بده 178 00:10:32,501 --> 00:10:33,502 ‫نه. اون حق‌ش نیست. 179 00:10:33,676 --> 00:10:34,895 ‫فکر می‌کردم همه لایقِ ‫یه فرصت دوباره‌ان. 180 00:10:35,069 --> 00:10:37,898 ‫مگه آلیشا این رو نمی‌گفت؟ 181 00:10:38,072 --> 00:10:40,509 ‫اگه به‌حرف آلیشا باور داری، ‫باید به بابام کمک کنی! 182 00:10:44,034 --> 00:10:45,427 ‫منظورت همون‌طوریه ‫که بابات به آلیشا کمک کرد؟ 183 00:10:53,478 --> 00:10:55,437 ‫تروی، صدام رو می‌شنوی؟ 184 00:10:55,611 --> 00:10:56,786 ‫راسل، من اینجام. 185 00:10:56,960 --> 00:10:58,179 ‫بچه‌ها سراغت رو می‌گیرن. 186 00:10:58,353 --> 00:10:59,528 ‫کدوم گوری‌ای؟ 187 00:10:59,702 --> 00:11:02,009 ‫همون‌جایی که از هم جدا شدیم. 188 00:11:02,183 --> 00:11:03,401 ‫و اینطور که معلومه، 189 00:11:03,575 --> 00:11:05,665 ‫فعلاً قرار نیست جایی برم. 190 00:11:05,839 --> 00:11:08,624 ‫راسل، یه قولی بهم می‌دی؟ 191 00:11:08,798 --> 00:11:10,408 ‫با کمال میل. 192 00:11:10,582 --> 00:11:15,022 ‫هر اتفاقی هم که افتاد، ‫ازت می‌خوام تریسی رو پیدا کنی 193 00:11:15,196 --> 00:11:18,416 ‫و هرطوری که شده ببریش پادره. 194 00:11:18,590 --> 00:11:20,984 ‫باید قول بدی. 195 00:11:21,058 --> 00:11:22,494 ‫قول می‌دم. 196 00:11:22,569 --> 00:11:23,739 ‫بلاخره می‌تونه یه سقف ‫بالای سرش داشته باشه. 197 00:11:23,813 --> 00:11:24,945 ‫همه‌مون می‌تونیم. 198 00:11:29,776 --> 00:11:31,734 ‫اون جزیره رو مال خودمون می‌کنیم. 199 00:11:33,997 --> 00:11:35,825 ‫عمراً. نه اون‌ها می‌تونن، نه خودت تروی! 200 00:11:44,529 --> 00:11:45,748 ‫صبرکن. خواهش می‌کنم. 201 00:12:03,331 --> 00:12:05,637 ‫نه! نه! 202 00:12:05,812 --> 00:12:07,204 ‫نه! 203 00:12:07,378 --> 00:12:09,032 ‫حق نداشتی همچین کاری کنی! 204 00:12:09,206 --> 00:12:11,426 ‫حــق نداشتی! 205 00:12:11,600 --> 00:12:13,036 ‫قرار بود اون، تو رو بکشه! 206 00:12:13,210 --> 00:12:14,734 ‫نگران نباش کنار هم خاک‌تون می‌کنم. 207 00:12:22,785 --> 00:12:24,004 ‫فکرکردی با کُشتن من 208 00:12:24,178 --> 00:12:26,180 ‫می‌تونی اون جزیره رو ‫به‌ یه‌جای بهتر تبدیل کنی؟ 209 00:12:26,354 --> 00:12:27,529 ‫آره همینطور فکر کردم. 210 00:12:27,703 --> 00:12:29,357 ‫تو دخترم رو کُشتی! 211 00:12:29,531 --> 00:12:31,006 ‫برای این‌که یـاد و خاطره‌ش زنده بمونه 212 00:12:31,080 --> 00:12:32,621 ‫ هرکاری می‌کنم! 213 00:12:32,795 --> 00:12:34,841 ‫می‌خوای مردم طرز تفکر آلیشا ‫رو در پیش بگیرن. 214 00:12:36,451 --> 00:12:39,193 ‫همون طرز تفکری که موجب مرگ‌ خودش شد! 215 00:12:40,107 --> 00:12:41,717 ‫هنوزم موثره! 216 00:12:43,719 --> 00:12:45,415 ‫چطوری؟ 217 00:12:45,677 --> 00:12:47,897 ‫اگه آدم‌هایی مثل من و تو ‫از این زمین پاک شیم. 218 00:12:48,071 --> 00:12:50,073 ‫صبرکن؛ صبرکن، صبرکن. 219 00:12:50,726 --> 00:12:53,250 ‫نباید من رو بکشی. 220 00:12:53,424 --> 00:12:54,251 ‫نباید بکشی. 221 00:12:57,602 --> 00:12:59,300 ‫مگه نمی‌خوای جلوی گله رو بگیری؟ 222 00:12:59,474 --> 00:13:01,911 ‫من تنها کسی ام که می‌دونه راسل ‫داره گله رو کجا می‌بره. 223 00:13:02,085 --> 00:13:03,391 ‫افرادم پیداشون می‌کنن. 224 00:13:03,565 --> 00:13:04,609 ‫نه، نمی‌تونن. 225 00:13:05,828 --> 00:13:07,047 ‫نه به موقع. 226 00:13:07,221 --> 00:13:09,179 ‫پس بگو چطوری جلوشون رو بگیرم! 227 00:13:09,353 --> 00:13:13,488 ‫می‌گم، اما اول باید یه‌کاری بکنی. 228 00:13:16,012 --> 00:13:18,014 ‫تریسی... 229 00:13:18,188 --> 00:13:21,148 ‫می‌خوام دخترم رو ببینم. 230 00:13:21,322 --> 00:13:23,106 ‫باید یه‌چیزی بهش بگم. 231 00:13:25,630 --> 00:13:26,718 ‫همین الان بهش بگو. 232 00:13:26,893 --> 00:13:28,851 ‫نه، نه. 233 00:13:31,462 --> 00:13:34,770 ‫باید حتماً ببینمش. 234 00:13:34,944 --> 00:13:36,598 ‫تلاش خوبی بود حروم‌زاده! 235 00:13:36,772 --> 00:13:39,209 ‫بذار همسرم رو خاک کنم، 236 00:13:39,383 --> 00:13:41,646 ‫بذار دخترم رو ببینم، 237 00:13:41,821 --> 00:13:44,040 ‫منم می‌برمت پیش راسل. 238 00:13:44,214 --> 00:13:46,956 ‫مگه چی می‌خوای بهش بگی ‫که اینقدر مهمه؟ 239 00:13:49,437 --> 00:13:52,222 ‫مهمه دیگه. 240 00:13:52,396 --> 00:13:54,616 ‫از کجا بدونم پای حرفت وایمیسی؟ 241 00:13:54,790 --> 00:13:56,444 ‫نمی‌دونی. 242 00:13:56,618 --> 00:13:58,272 ‫همونطور که منم نمی‌دونم اگه بهت بگم 243 00:13:58,446 --> 00:14:01,753 ‫راسل کجاست، من رو نمی‌کشی! 244 00:14:01,928 --> 00:14:04,060 ‫خیلی‌خب... 245 00:14:04,234 --> 00:14:06,541 ‫می‌برمت دخترت رو ببینی. 246 00:14:06,715 --> 00:14:09,196 ‫خب بعدش؟ 247 00:14:09,370 --> 00:14:11,241 ‫چه بلایی سر من میاد؟ 248 00:14:11,415 --> 00:14:15,202 ‫من برای محافظت از پادره ‫دست به هرکاری می‌زنم. 249 00:14:15,376 --> 00:14:18,292 ‫اما لااقل این فرصت رو داری که ‫یه‌بار دیگه دخترت رو ببینی. 250 00:14:25,821 --> 00:14:27,562 ‫تانک رو پیدا کردی ویکتور؟ 251 00:14:27,736 --> 00:14:30,260 ‫نزدیکشم، چرا؟ 252 00:14:30,434 --> 00:14:32,741 ‫منم دارم میام. ‫تروی هم همراهمه. 253 00:14:32,915 --> 00:14:36,484 ‫می‌گه اگه تریسی رو ببینه به‌مون ‫می‌گه گله کجاست. 254 00:14:36,658 --> 00:14:39,879 ‫با این وضع بخوای پیاده بیای ‫حسابی اذیت می‌شی. 255 00:14:40,053 --> 00:14:41,184 ‫تکون نخور، ‫یکوچولو درد داره. 256 00:14:48,931 --> 00:14:51,803 ‫مامانم قبلاً هر وقت میرفت بیرون، ‫سعی می‌کرد... 257 00:14:51,978 --> 00:14:53,240 ‫توی این آشوب؛ دنبال خوبی‌ها بگرده. 258 00:14:53,414 --> 00:14:56,025 ‫اگه بود از این کارمون خوشش می‌اومد. 259 00:14:56,199 --> 00:14:57,984 ‫بعد از جریان هواپیما... 260 00:14:58,158 --> 00:15:00,638 ‫هیچی نکشتم. 261 00:15:00,812 --> 00:15:02,902 ‫وقتی اون درخت رو دیدم، من... 262 00:15:03,076 --> 00:15:05,643 ‫من... 263 00:15:08,342 --> 00:15:09,821 ‫دیگه نمیخواستم مثل قبلم بشم. 264 00:15:16,959 --> 00:15:18,874 ‫تو این‌جا چیکار می‌کنی؟ 265 00:15:19,048 --> 00:15:20,484 ‫منتظرت بابات. 266 00:15:20,745 --> 00:15:22,704 ‫این دفعه چه کلکی زیر سرتون دارید؟ 267 00:15:22,878 --> 00:15:24,706 ‫بابات گفته اگه تو رو ببینه، 268 00:15:24,880 --> 00:15:26,577 ‫به‌مون می‌گه گله کجاست ‫و می‌خوان کجا ببرنش. 269 00:15:26,751 --> 00:15:27,970 ‫دروغ می‌گی! 270 00:15:28,144 --> 00:15:29,667 ‫نه. 271 00:15:29,841 --> 00:15:31,234 ‫مگه این‌که بابات دروغ گفته باشه. 272 00:15:31,408 --> 00:15:33,497 ‫تصرف کردن پادره از همه‌چی ‫براش مهم‌تره! 273 00:15:33,671 --> 00:15:34,846 ‫چرا باید قیدـش رو بزنه؟ 274 00:15:35,021 --> 00:15:36,718 ‫بزودی می‌فهمیم. 275 00:15:37,632 --> 00:15:39,847 ‫به محض این‌که کار مدیسون ‫ با بابام تموم بشه، 276 00:15:39,921 --> 00:15:41,649 ‫اون رو می‌کُشه. 277 00:15:41,723 --> 00:15:43,290 ‫چرا اینطوری فکر می‌کنی؟ 278 00:15:43,464 --> 00:15:44,726 ‫چون خودش گفت. 279 00:15:45,683 --> 00:15:48,904 ‫گفت بابام لیاقتِ یه فرصت دوباره رو نداره. 280 00:15:49,078 --> 00:15:51,515 ‫چندتا از اون فیلم‌ها رو دیدی؟ 281 00:15:53,517 --> 00:15:55,128 ‫نمی‌دونم. 282 00:15:55,302 --> 00:15:56,956 ‫چرا می‌پرسی؟ 283 00:15:57,130 --> 00:15:59,088 ‫چون همینطوری که می‌ری جلو... 284 00:15:59,262 --> 00:16:02,396 ‫می‌بینی مدیسون به خیلی‌ها ‫یه فرصت دوباره برای زندگی داده. 285 00:16:02,570 --> 00:16:04,224 ‫چه اون‌هایی که حق‌شون بوده، ‫چه نبوده. 286 00:16:05,355 --> 00:16:06,356 ‫مثلاً کی؟ 287 00:16:06,530 --> 00:16:09,011 ‫مثل من. 288 00:16:09,185 --> 00:16:10,839 ‫مدیسون هیچوقت ‫از من قطع اُمید نکرد. 289 00:16:11,187 --> 00:16:12,667 ‫همینطور آلیشا. 290 00:16:12,841 --> 00:16:14,451 ‫مدیسون عوض شده. 291 00:16:14,625 --> 00:16:17,367 ‫اینطور نیست. فقط باید اون آدم قبلی ‫رو بهش یادآوری کنیم. 292 00:16:17,541 --> 00:16:19,761 ‫به‌نظرتون همچین کاری ممکنه؟ 293 00:16:19,935 --> 00:16:21,241 ‫تلاش‌مون رو می‌کنیم. 294 00:16:24,418 --> 00:16:26,594 ‫مدیسون، مدیسون کجایی؟ 295 00:16:26,768 --> 00:16:27,943 ‫یکم دیگه میایم. 296 00:16:28,117 --> 00:16:29,945 ‫باید ترتیب یه‌کاری رو می‌دادیم. 297 00:16:32,078 --> 00:16:35,211 ‫چقدر خاک کردن آدمی که دوست‌ش داری ‫حال می‌ده، مگه نه؟ 298 00:16:38,345 --> 00:16:41,435 ‫خداروشکر آلیشا قراره تا آخر ‫عمرـش سرپا وایسه و بپوسه! 299 00:16:41,609 --> 00:16:44,264 ‫یه‌بار دیگه این‌طوری گه‌خوری کن که ‫دهنت رو سرویس کنم. 300 00:16:48,529 --> 00:16:50,487 ‫زنم به‌خاطر آلیشا مُرد. 301 00:16:50,661 --> 00:16:51,923 ‫آره. 302 00:16:52,098 --> 00:16:53,969 ‫چرا؟ 303 00:16:57,581 --> 00:16:59,366 ‫مهم نیست. 304 00:16:59,540 --> 00:17:02,151 ‫بلاخره اونقدری مهم بوده که ‫زدی دخترم رو کُشتی. 305 00:17:10,290 --> 00:17:13,118 ‫سرینا حامله بود. 306 00:17:13,292 --> 00:17:15,338 ‫بعد از قضیه مکزیک، دنبال یه‌جا می‌گشتیم 307 00:17:15,512 --> 00:17:17,123 ‫که زندگی کنیم، و... 308 00:17:19,560 --> 00:17:22,693 ‫یه واکر گازـش گرفت. 309 00:17:22,867 --> 00:17:25,957 ‫یعنی می‌گی این تقصیر ‫آلیشا بوده؟ 310 00:17:27,523 --> 00:17:28,134 ‫نه. 311 00:17:29,526 --> 00:17:31,485 ‫آلیشا نجات‌ش داد. 312 00:17:35,184 --> 00:17:36,272 ‫چطوری؟ 313 00:17:39,493 --> 00:17:45,020 ‫توی بی‌سیم اعلام کردیم که ‫اوضاع‌مون خیلی وخیمه! 314 00:17:45,194 --> 00:17:47,370 ‫آلیشا آخرین آدمی بود که فکر می‌کردیم ‫به‌داد‌مون برسه. 315 00:17:47,544 --> 00:17:49,285 ‫اما به‌دادمون رسید. 316 00:17:51,940 --> 00:17:55,030 ‫پس کمک‌تون کرد. 317 00:17:55,204 --> 00:17:58,816 ‫آره. می‌دونم برات عجیبه. 318 00:17:58,990 --> 00:18:04,039 ‫مخصوصاً بعد از ماجراهای کوهستان. ‫[ اشاره به فصل سوم، دعوای آلیشا و تروی ] 319 00:18:04,213 --> 00:18:08,522 ‫دست سرینا رو گاز گرفته بودن، ‫مثل آلیشا... 320 00:18:10,959 --> 00:18:12,874 ‫برای همین می‌دونست ‫باید از کجا دست‌ش رو قطع کنه، 321 00:18:13,048 --> 00:18:15,529 ‫می‌دونی، بلد بود 322 00:18:15,920 --> 00:18:19,272 ‫و بعدش چی شد؟ 323 00:18:19,446 --> 00:18:22,013 ‫خب، بعدش وقتی... 324 00:18:25,147 --> 00:18:26,888 ‫سرینا تو جنگل بود، 325 00:18:27,062 --> 00:18:32,372 ‫سوار تانک شد و ‫به آدمای بیشتری کمک کرد 326 00:18:34,287 --> 00:18:35,766 ‫آره، ولی متوجه نمیشم 327 00:18:35,940 --> 00:18:37,986 ‫چطور منجر به این شد ‫که آلیشا رو بکشی 328 00:18:38,160 --> 00:18:39,640 ‫آره 329 00:18:39,814 --> 00:18:41,772 ‫خب، سرینا بعدش عوض شد 330 00:18:44,906 --> 00:18:46,821 ‫آلیشا تغییرش داد 331 00:18:46,995 --> 00:18:48,779 ‫می‌خواست مثل اون باشه 332 00:18:48,953 --> 00:18:50,738 ‫جدی؟ بود؟ 333 00:18:50,912 --> 00:18:51,826 ‫آره 334 00:18:52,566 --> 00:18:54,133 ‫سعی کرد تا حد ممکن به مردم کمک کنه 335 00:18:57,658 --> 00:19:02,750 ‫و بعدش یه روز، پیام دریافت کرد 336 00:19:02,924 --> 00:19:04,447 ‫پیام کمک تو رادیو 337 00:19:05,840 --> 00:19:08,582 ‫یه یارو گفت کمک لازم داره 338 00:19:08,756 --> 00:19:10,584 ‫وقتی سرینا رفت اونجا... 339 00:19:11,976 --> 00:19:14,327 ‫طرف بهش شلیک کرد 340 00:19:14,501 --> 00:19:17,765 ‫با تیر زدش، وسایلش رو دزدید، 341 00:19:17,939 --> 00:19:19,810 ‫هر چی داشت با خودش برد... 342 00:19:23,858 --> 00:19:27,557 ‫و همونجا ولش کرد بمیره 343 00:19:27,731 --> 00:19:29,690 ‫من رفتم دنبالش بگردم، 344 00:19:29,864 --> 00:19:33,781 ‫و گوشه یه مغازه کوچیک پیداش کردم 345 00:19:33,955 --> 00:19:36,697 ‫برای نجاتش خیلی دیر بود 346 00:19:36,871 --> 00:19:39,352 ‫اون... نمی‌دونم 347 00:19:39,526 --> 00:19:40,962 ‫خون زیادی از دست داده بود 348 00:19:46,750 --> 00:19:49,318 ‫و تو آغوشم مرد، مدیسون 349 00:19:50,101 --> 00:19:53,322 ‫به گریه‌هاش گوش کردم 350 00:19:53,496 --> 00:19:58,022 ‫گفت هیچ وقت نمی‌تونه ‫بزرگ‌تر شدن دخترش رو ببینه 351 00:20:02,288 --> 00:20:05,334 ‫چون خودشو زیاد درگیر 352 00:20:05,508 --> 00:20:07,118 ‫اعتقادات چرت آلیشا کرد 353 00:20:13,386 --> 00:20:15,214 ‫پس من بهش قول دادم 354 00:20:18,086 --> 00:20:21,655 ‫چه قولی دادی؟ 355 00:20:21,829 --> 00:20:25,963 ‫قول دادم نمی‌ذارم تریسی مثل مامانش آسیب ببینه 356 00:20:28,705 --> 00:20:30,707 ‫آره 357 00:20:30,881 --> 00:20:33,362 ‫که هیچ وقت نمی‌ذارم دخترم ‫به همون مزخرفاتی که 358 00:20:33,536 --> 00:20:36,365 ‫آلیشا تو سر سرینا انداخت ‫باور پیدا کنه 359 00:20:36,539 --> 00:20:39,150 ‫واسه همین آلیشا رو کشتی 360 00:20:40,804 --> 00:20:43,242 ‫آره. 361 00:20:43,416 --> 00:20:45,461 ‫گفتم که 362 00:20:45,635 --> 00:20:46,810 ‫قول دادم 363 00:20:52,381 --> 00:20:53,600 ‫چه غلطی کردی؟ 364 00:20:58,648 --> 00:20:59,562 ‫تروی 365 00:20:59,736 --> 00:21:01,695 ‫تروی! 366 00:21:03,523 --> 00:21:04,741 ‫گندش بزنن! 367 00:21:07,266 --> 00:21:08,876 ‫امروز بخت باهات یار نیست، تروی 368 00:21:09,050 --> 00:21:10,007 ‫با تو هم یار نیست 369 00:21:10,791 --> 00:21:11,661 ‫سلام، لارک 370 00:21:23,238 --> 00:21:24,761 ‫خوش برگشتید 371 00:21:24,935 --> 00:21:27,547 ‫از تجهیزات جدیدم خوشتون میاد؟ 372 00:21:27,721 --> 00:21:29,636 ‫البته به پای امکانات پادره نمی‌رسه، 373 00:21:29,810 --> 00:21:31,464 ‫ولی وقتی از کشتی باربری آذوقه برداشتیم 374 00:21:31,638 --> 00:21:34,249 ‫به دردمون خورد 375 00:21:34,423 --> 00:21:35,642 ‫تا اینکه سوخت تموم کردیم 376 00:21:37,426 --> 00:21:40,081 ‫تو کدوم خری هستی؟ 377 00:21:40,255 --> 00:21:41,387 ‫درباره‌ی پادره چی می‌دونی؟ 378 00:21:43,519 --> 00:21:45,521 ‫من پادره هستم 379 00:21:45,695 --> 00:21:47,306 ‫یا بودم 380 00:21:47,480 --> 00:21:48,959 ‫مال من و خواهرم بود 381 00:21:49,133 --> 00:21:50,570 ‫تا اینکه لارک به کُشتنش داد 382 00:21:50,744 --> 00:21:52,615 ‫شرایک خودش مقصر بود 383 00:21:52,789 --> 00:21:55,052 ‫می‌خواست همین بلا رو سر منم بیاره، ‫ولی زاغ آبی بهم رحم کرد 384 00:21:55,226 --> 00:21:56,793 ‫از ما چی می‌خوای، کرین؟ 385 00:21:56,967 --> 00:21:58,055 ‫پادره خونه‌ی منه 386 00:21:58,229 --> 00:22:00,014 ‫خودم ساختمش 387 00:22:00,188 --> 00:22:02,146 ‫دنبال راهی می‌گشتم که پسش بگیرم 388 00:22:02,321 --> 00:22:06,194 ‫و امروز پیداش کردم 389 00:22:06,368 --> 00:22:08,109 ‫حرفاتون رو پشت بیسیم شنیدم 390 00:22:08,892 --> 00:22:11,547 ‫حاضرم چیزی رو که می‌خوای بهت بدم 391 00:22:11,721 --> 00:22:13,027 ‫واقعا؟ 392 00:22:14,594 --> 00:22:16,073 ‫شرطش چیه؟ 393 00:22:16,247 --> 00:22:20,382 ‫خب، می‌تونی به رفقات بگی 394 00:22:20,556 --> 00:22:21,731 ‫که سگ‌هاشون رو برگردونن 395 00:22:23,429 --> 00:22:24,908 ‫چرا باید این کار رو بکنم؟ 396 00:22:25,082 --> 00:22:26,736 ‫چون وقتی پادره رو پس بگیرم، 397 00:22:26,910 --> 00:22:30,653 ‫اجازه میدم تو و دخترت اونجا بمونید 398 00:22:30,827 --> 00:22:32,525 ‫دروغ میگه 399 00:22:32,699 --> 00:22:34,483 ‫شانسش با من بیشتره تا با تو، لارک 400 00:22:34,657 --> 00:22:36,267 ‫خیال می‌کنی بعدِ تمام کارایی که کردی، 401 00:22:36,442 --> 00:22:38,487 ‫هیچی به روت نمیاریم ‫و کلید رو تقدیمت می‌کنیم؟ 402 00:22:38,661 --> 00:22:41,447 ‫تو نمیدی، ولی اون میده 403 00:22:41,621 --> 00:22:43,274 ‫خب نظرت چیه؟ 404 00:22:43,449 --> 00:22:45,364 ‫قبول می‌کنی؟ 405 00:22:48,932 --> 00:22:49,890 ‫بگو 406 00:22:50,369 --> 00:22:52,936 ‫بگو برگردن 407 00:22:53,110 --> 00:22:54,677 ‫استرند، ما تو یه کشتی نزدیک اسکله هستیم 408 00:22:54,851 --> 00:22:56,244 ‫کرین ما رو... 409 00:23:00,074 --> 00:23:01,728 ‫خوبی، رئیس؟ 410 00:23:03,730 --> 00:23:05,601 ‫وقتی فرصت داشت باید کلکت رو می‌کَند 411 00:23:05,775 --> 00:23:07,603 ‫آره. شاید 412 00:23:07,777 --> 00:23:10,214 ‫به گمونم وقتی به آدما رحم کنی ‫نتیجه‌ش این میشه 413 00:23:10,824 --> 00:23:12,129 ‫من و خواهرم سعی داشتیم 414 00:23:12,303 --> 00:23:14,871 ‫مردم رو از همین کار چرت نجات بدیم 415 00:23:15,045 --> 00:23:17,047 ‫باشه 416 00:23:17,221 --> 00:23:18,962 ‫می‌دونید چیه؟ 417 00:23:19,136 --> 00:23:21,008 ‫برنامه عوض شد 418 00:23:21,182 --> 00:23:24,577 ‫می‌تونی رو در رو به رفقات بگی ‫تا ارتش‌شون رو منحرف کنن 419 00:23:24,751 --> 00:23:26,405 ‫ما رو می‌بری پیش گله 420 00:23:26,579 --> 00:23:29,408 ‫اگه دست از پا خطا کنی، 421 00:23:29,582 --> 00:23:31,018 ‫هر جفتتون رو می‌کُشم 422 00:23:34,238 --> 00:23:35,675 ‫کامیون رو آماده کن 423 00:23:35,849 --> 00:23:37,024 ‫چشم، قربان 424 00:23:50,167 --> 00:23:51,734 ‫مدیسون، صدامو داری؟ 425 00:23:52,431 --> 00:23:53,780 ‫تو کشتی هستیم 426 00:23:56,173 --> 00:23:57,827 ‫راستی چی عوض شده، لارک؟ 427 00:23:58,001 --> 00:23:59,916 ‫آخرین بار که دیدمت، ‫جونت رو به خطر انداختی 428 00:24:00,090 --> 00:24:01,918 ‫تا رن رو به بلبل برسونی 429 00:24:02,092 --> 00:24:06,009 ‫ولی حالا از یه پدر علیه دخترش استفاده می‌کنی؟ 430 00:24:06,183 --> 00:24:07,837 ‫آشنا به نظر نمیاد؟ 431 00:24:08,011 --> 00:24:10,274 ‫پس این چی شد که، ‫«خانواده ارزش جنگیدن رو داره؟» 432 00:24:10,449 --> 00:24:11,754 ‫هنوزم حرفم همینه 433 00:24:11,928 --> 00:24:13,669 ‫منم مثل شماها می‌جنگم 434 00:24:19,196 --> 00:24:22,025 ‫بشینید زمین! 435 00:24:22,199 --> 00:24:23,636 ‫بریم! 436 00:24:26,334 --> 00:24:27,640 ‫پیش من باش! 437 00:24:28,509 --> 00:24:32,869 «دیــ.جی موویـ.ز» 438 00:24:37,998 --> 00:24:39,173 ‫مدیسون! 439 00:24:39,347 --> 00:24:40,522 ‫بیا بریم 440 00:24:42,219 --> 00:24:43,090 ‫لوسیانا، بریم! 441 00:24:50,445 --> 00:24:52,795 ‫اینجاست 442 00:24:58,975 --> 00:25:00,586 ‫ویکتور، تو فاصله 5 کیلومتری شرق کشتی هستیم 443 00:25:00,760 --> 00:25:02,196 ‫صدامو داری؟ 444 00:25:02,370 --> 00:25:03,545 ‫داریم میاییم 445 00:25:03,719 --> 00:25:04,764 ‫- ویکتور؟ ‫- مدیسون، میشه... 446 00:25:04,938 --> 00:25:06,461 ‫- مختصات بدی؟ ‫- ویکتور؟ 447 00:25:06,635 --> 00:25:07,549 ‫صدامون رو نمی‌شنوه. ‫باید بریم یه جای مرتفع 448 00:25:07,723 --> 00:25:09,246 ‫ما؟ 449 00:25:10,596 --> 00:25:11,988 ‫ما هیچ جا نمی‌ریم 450 00:25:12,162 --> 00:25:13,947 ‫بی‌دلیل که تا اینجا ردت رو نگرفتیم 451 00:25:14,121 --> 00:25:16,645 ‫آره؟ 452 00:25:16,819 --> 00:25:19,039 ‫دلیلش چیه؟ 453 00:25:19,213 --> 00:25:21,781 ‫تا بلایی رو سرت بیارم ‫که سر مردمم تو توقفگاه آوردی 454 00:25:21,955 --> 00:25:23,173 ‫و اُفلیا 455 00:25:23,434 --> 00:25:24,697 ‫و چارلی 456 00:25:24,871 --> 00:25:26,220 ‫و تمام کسایی که کشتی 457 00:25:26,394 --> 00:25:27,917 ‫- این ته خطه، تروی ‫- نه، نیست 458 00:25:28,091 --> 00:25:29,919 ‫- نباید بکشیدش؟ ‫- آخه چرا؟ 459 00:25:30,093 --> 00:25:31,399 ‫چون فقط اون جای گله رو می‌دونه 460 00:25:31,573 --> 00:25:32,487 ‫خودمون پیداش می‌کنیم 461 00:25:32,661 --> 00:25:34,010 ‫نه، نمی‌تونید 462 00:25:34,184 --> 00:25:36,273 ‫بدون من نمی‌تونید 463 00:25:36,447 --> 00:25:37,971 ‫می‌خواید حرفش رو باور کنیم؟ 464 00:25:38,145 --> 00:25:39,450 ‫مگه اینکه بخواید 5 هزارتا واکر ‫پادره رو تصاحب کنن 465 00:25:39,625 --> 00:25:40,756 ‫پس آره 466 00:25:40,930 --> 00:25:42,541 ‫راست میگه. باهاش معامله می‌کنیم 467 00:25:42,715 --> 00:25:44,107 ‫اون تنها شانسمون برای پیدا کردن گله‌س 468 00:25:44,281 --> 00:25:45,761 ‫باید با تانک بریم 469 00:25:45,935 --> 00:25:47,850 ‫ویکتور رو پیدا کنید. ‫تو جاده می‌بینیمتون 470 00:25:54,683 --> 00:25:55,728 ‫آروم باش. می‌خوام دستبندتون رو باز کنم 471 00:25:55,902 --> 00:25:57,643 ‫نه. بذار باشه 472 00:25:57,817 --> 00:25:59,470 ‫تا به چیزی که لازم داریم نرسیم ‫نمی‌تونم بذارم فرار کنه 473 00:25:59,645 --> 00:26:01,821 ‫اون برای رسیدن به خواسته‌ش 474 00:26:01,995 --> 00:26:03,257 ‫هر حرفی که می‌خواد می‌زنه 475 00:26:03,431 --> 00:26:05,085 ‫من شش دونگ حواسم جمع ـه 476 00:26:05,259 --> 00:26:06,782 ‫وقتی همه چی تموم شد، 477 00:26:06,956 --> 00:26:09,089 ‫مطمئن میشم دیگه به کسی صدمه نزنه 478 00:26:09,263 --> 00:26:10,133 ‫خب... 479 00:26:11,047 --> 00:26:11,918 ‫خوبه 480 00:26:12,745 --> 00:26:15,399 ‫چون اگه تو این کار رو نکنی، من می‌کنم 481 00:26:26,019 --> 00:26:29,718 ‫می‌دونی، نمی‌خواستم ببرمشون پیش گله 482 00:26:29,892 --> 00:26:31,851 ‫کرین و افرادش رو میگم 483 00:26:32,025 --> 00:26:34,549 ‫داشتم یه جای دیگه می‌بردمشون 484 00:26:34,723 --> 00:26:36,856 ‫چرا این کار رو کردی؟ 485 00:26:37,030 --> 00:26:38,466 ‫چون طرف حسابم تو بودی 486 00:26:38,640 --> 00:26:39,859 ‫نه اونا 487 00:26:40,033 --> 00:26:41,774 ‫منم مثل اون سریع دخلت رو میارم 488 00:26:41,948 --> 00:26:44,515 ‫فکر نمی‌کنم این کار رو بکنی 489 00:26:44,690 --> 00:26:45,995 ‫چرا؟ 490 00:26:46,169 --> 00:26:47,780 ‫چون به نظرم همچین آدمی نیستی 491 00:26:47,954 --> 00:26:50,086 ‫نمی‌دونی من کی هستم 492 00:26:50,260 --> 00:26:51,871 ‫خب، شاید 493 00:26:52,045 --> 00:26:54,700 ‫ولی می‌دونم باور داشتن به چیزی چطوریه 494 00:26:54,874 --> 00:26:56,789 ‫و دل کَندن ازش چقدر سخته 495 00:26:56,963 --> 00:26:58,007 ‫مجبوریم برگردیم 496 00:26:59,139 --> 00:26:59,922 ‫چرا؟ 497 00:27:01,228 --> 00:27:02,359 ‫می‌تونیم از رو پل رد بشیم 498 00:27:02,533 --> 00:27:03,839 ‫نه 499 00:27:04,013 --> 00:27:05,711 ‫یه چیزی اونا رو می‌کشه پایین 500 00:27:05,885 --> 00:27:08,452 ‫مثل باتلاق شنی می‌مونه 501 00:27:10,541 --> 00:27:12,282 ‫اگه پل خراب بشه، جفتمون می‌میریم 502 00:27:14,589 --> 00:27:15,808 ‫ویکتور، صدامو داری؟ ویکتور؟ 503 00:27:15,982 --> 00:27:17,636 ‫پیداتون کردم 504 00:27:17,810 --> 00:27:18,637 ‫زود باش 505 00:27:28,951 --> 00:27:30,518 ‫جایی برای فرار نیست، لارک 506 00:27:30,692 --> 00:27:31,650 ‫زود باش. باید بریم 507 00:27:31,824 --> 00:27:32,781 ‫عجله کن 508 00:28:01,941 --> 00:28:03,420 ‫کرین! 509 00:28:20,176 --> 00:28:21,961 ‫صبور باشید 510 00:28:22,135 --> 00:28:23,571 ‫خیلی زود میان سراغتون 511 00:28:23,745 --> 00:28:24,833 ‫یا قبلش تو باتلاق فرو می‌رید 512 00:28:25,007 --> 00:28:26,705 ‫بکشمون بیرون، کرین 513 00:28:26,879 --> 00:28:29,969 ‫هنوز می‌تونم ببرمت پیش گله 514 00:28:30,143 --> 00:28:31,884 ‫فکر کردم طرف حسابت من بودم 515 00:28:34,713 --> 00:28:36,366 ‫پس منتظر چی هستی؟ 516 00:28:36,540 --> 00:28:38,151 ‫خیال می‌کردم برای جبران اتفاقی که 517 00:28:38,325 --> 00:28:40,936 ‫برای خواهرم افتاد ‫لازم بود پادره رو پس بگیرم 518 00:28:41,110 --> 00:28:42,808 ‫اشتباه می‌کردم 519 00:28:42,982 --> 00:28:46,246 ‫بعد از کاری که باهاش کردی، 520 00:28:46,420 --> 00:28:49,466 ‫حقت دقیقاً همینه 521 00:28:49,640 --> 00:28:51,817 ‫چی میگه؟ 522 00:28:51,991 --> 00:28:54,080 ‫مگه بهت نگفته؟ 523 00:28:54,254 --> 00:28:57,257 ‫گذاشت شرایک رو گاز بگیرن 524 00:28:57,431 --> 00:28:59,476 ‫چندین بار 525 00:28:59,650 --> 00:29:00,869 ‫اون و بلبل 526 00:29:01,043 --> 00:29:03,916 ‫فقط وایسادن و گذاشتن این اتفاق بیفته 527 00:29:04,090 --> 00:29:05,961 ‫من فقط دخترم رو می‌خوام 528 00:29:06,135 --> 00:29:07,702 ‫می‌بینی؟ 529 00:29:07,876 --> 00:29:09,660 ‫دقیقاً واسه همین ‫حق با من و شرایک بود 530 00:29:09,835 --> 00:29:14,143 ‫از مردم باید در مقابل خودشون محافظت کرد 531 00:29:14,317 --> 00:29:15,579 ‫خصوصاً وقتی پای بچه‌شون وسط باشه 532 00:29:15,754 --> 00:29:17,538 ‫فقط گه می‌خوری 533 00:29:17,712 --> 00:29:19,453 ‫به خیالت چرا از استادیوم نجاتت دادیم؟ 534 00:29:19,627 --> 00:29:24,240 ‫من و شرایک.. آره، ‫صدات رو پشت بیسیم شنیدیم 535 00:29:26,025 --> 00:29:27,940 ‫همون نطقی که واسه بچه‌هات کردی 536 00:29:28,114 --> 00:29:29,985 ‫آدم تا وقتی زنده‌ست نباید قطع امید کنه 537 00:29:30,159 --> 00:29:31,857 ‫حرفای الهام‌بخش 538 00:29:32,031 --> 00:29:35,382 ‫بعدش وقتی تو تانکر آب پیدات کردیم... 539 00:29:35,556 --> 00:29:37,819 ‫برای هوا دست و پا می‌زدی، ‫و مرده‌ها احاطه‌ت کرده بودن... 540 00:29:40,474 --> 00:29:42,998 ‫بی‌درنگ کشیدیمت بیرون 541 00:29:43,172 --> 00:29:45,522 ‫دلیلش رو می‌دونی؟ 542 00:29:45,696 --> 00:29:49,613 ‫چون حاضر شدی جونت رو برای اونا بدی، 543 00:29:49,788 --> 00:29:53,400 ‫پس می‌دونستیم هر کاری که بگیم برامون می‌کنی 544 00:29:53,574 --> 00:29:57,665 ‫خیال می‌کردی طرز فکرت ‫جون بچه‌هات رو نجات میده... 545 00:29:57,839 --> 00:30:00,973 ‫ولی در آخر، همون بچه‌هات رو به کُشتن داد 546 00:30:02,713 --> 00:30:04,933 ‫هی! ‫این طرف! 547 00:30:05,107 --> 00:30:06,979 ‫هی، زود باشید! ‫زود باشید! 548 00:30:07,153 --> 00:30:08,502 ‫یعنی چی؟ 549 00:30:08,676 --> 00:30:09,982 ‫این طرف! بیایید اینجا! 550 00:30:10,156 --> 00:30:11,287 ‫لعنتی 551 00:30:14,856 --> 00:30:16,379 ‫نه! نه! 552 00:30:27,129 --> 00:30:28,565 ‫متاسفم، مدیسون 553 00:30:28,739 --> 00:30:30,132 ‫من واقعاً... 554 00:30:30,306 --> 00:30:33,440 ‫عذرخواهیت ما رو از اینجا خلاص نمی‌کنه 555 00:30:33,614 --> 00:30:35,050 ‫می‌دونی، ما... 556 00:30:35,224 --> 00:30:37,487 ‫من و تو فرق زیادی با هم نداریم 557 00:30:37,661 --> 00:30:39,141 ‫من اصلاً مثل تو نیستم 558 00:30:42,928 --> 00:30:46,453 ‫گوشه شمال غربی باتلاق 559 00:30:46,627 --> 00:30:48,281 ‫راسل داره گله رو اونجا می‌بره 560 00:30:48,455 --> 00:30:49,238 ‫دروغ میگی 561 00:30:49,412 --> 00:30:52,198 ‫نه. نه، دروغ نمیگم 562 00:30:52,372 --> 00:30:53,721 ‫امیدواره که جریان آب 563 00:30:53,895 --> 00:30:56,419 ‫ببردشون تو سواحل جزیره 564 00:30:56,593 --> 00:30:58,769 ‫چرا بهم میگی؟ 565 00:30:58,944 --> 00:31:01,207 ‫چون شاید لیاقت شانس دوباره رو ندارم... 566 00:31:03,470 --> 00:31:04,471 ‫ولی تریسی داره 567 00:31:04,645 --> 00:31:06,734 ‫مهم نیست 568 00:31:06,908 --> 00:31:08,692 ‫به موقع پیدامون نمی‌کنن 569 00:31:11,565 --> 00:31:12,871 ‫متاسفم 570 00:31:13,045 --> 00:31:15,874 ‫نمی‌خواستم این طور تموم بشه 571 00:31:16,048 --> 00:31:20,052 ‫حقیقت اینه که پادره بدون ‫امثال ماها حال و وضعش بهتره 572 00:31:24,447 --> 00:31:26,493 ‫مدیسون. مدیسون. برگرد 573 00:31:26,667 --> 00:31:27,798 ‫طاقت بیار 574 00:31:30,497 --> 00:31:32,803 ‫چیزی نیست 575 00:31:38,461 --> 00:31:40,159 ‫پیداشون کردی 576 00:31:40,333 --> 00:31:42,291 ‫جونم رو نجات دادی 577 00:31:42,465 --> 00:31:44,598 ‫دنیل و لوسیانا پیدامون کردن 578 00:31:48,950 --> 00:31:51,039 ‫ولی فقط ما نجاتت ندادیم 579 00:31:55,478 --> 00:31:58,046 ‫تروی؟ 580 00:31:58,220 --> 00:32:00,396 ‫ریشه درخت رو گرفتم 581 00:32:00,570 --> 00:32:02,007 ‫خودمون رو بیرون کشیدم 582 00:32:02,181 --> 00:32:05,662 ‫بعدش با تبر کرین دستبند رو شکستم 583 00:32:06,533 --> 00:32:09,666 ‫چرا این کار رو کردی؟ 584 00:32:09,840 --> 00:32:12,234 ‫چون حقیقت رو بهت نگفتم 585 00:32:12,408 --> 00:32:13,540 ‫در چه مورد؟ 586 00:32:14,323 --> 00:32:15,498 ‫سرینا 587 00:32:17,413 --> 00:32:19,633 ‫گفتم از دنبال کردن آلیشا پشیمون بود 588 00:32:19,807 --> 00:32:21,983 ‫ولی قضیه این نبود 589 00:32:22,157 --> 00:32:25,073 ‫چی بود، تروی؟ 590 00:32:25,247 --> 00:32:28,598 ‫بعد از اینکه آلیشا به سرینا کمک کرد... 591 00:32:30,774 --> 00:32:32,689 ‫اینو بهش داد 592 00:32:32,951 --> 00:32:35,083 ‫گفت خوش‌شانسی میاره 593 00:32:35,257 --> 00:32:37,346 ‫ولی تو بهم گفتی که... 594 00:32:37,520 --> 00:32:39,566 ‫می‌دونم. می‌دونم 595 00:32:39,740 --> 00:32:42,395 ‫بهت دروغ گفتم 596 00:32:47,139 --> 00:32:50,838 ‫سرینا ازم قول گرفت ‫که طرز فکر و باور آلیشا رو زنده نگه دارم 597 00:32:51,012 --> 00:32:53,797 ‫تا اینکه همیشه بدونم برای چی می‌جنگم، ‫ولی... 598 00:32:57,453 --> 00:33:00,021 ‫من زیر قولم زدم، مدیسون 599 00:33:00,195 --> 00:33:03,285 ‫چه آدم دروغگویی هستی 600 00:33:03,459 --> 00:33:04,808 ‫دروغ نمیگم 601 00:33:05,809 --> 00:33:07,681 ‫چرا باید حرفت رو باور کنیم؟ 602 00:33:07,855 --> 00:33:09,683 ‫بهت گفتم چی حسی داره ‫وقتی به یه چیزی باور داری 603 00:33:09,857 --> 00:33:11,728 ‫و دل کَندن ازش خیلی سخته 604 00:33:11,902 --> 00:33:15,950 ‫اینو بهت گفتم چون تو چشمای سرینا دیدم 605 00:33:16,124 --> 00:33:17,256 ‫وقتی داشت می‌مرد 606 00:33:17,430 --> 00:33:18,387 ‫بازم خالیبندی 607 00:33:19,084 --> 00:33:21,434 ‫هیچ وقت بیخیال باورش نشد، 608 00:33:21,608 --> 00:33:23,305 ‫حتی با اینکه به کُشتنش داد 609 00:33:23,479 --> 00:33:28,354 ‫اونجا وقتی داشتیم فرو می‌رفتیم 610 00:33:31,922 --> 00:33:35,970 ‫یه چیزی تو چشمات بود، ‫شبیه نگاه کسی بود 611 00:33:36,144 --> 00:33:40,235 ‫که داشت می‌مرد و به هیچی باور نداشت 612 00:33:40,409 --> 00:33:43,369 ‫نتونستم بذارم این طور بشه 613 00:33:43,543 --> 00:33:45,023 ‫نه، نه به‌خاطر تو 614 00:33:45,371 --> 00:33:46,633 ‫نه به خاطر اون 615 00:33:53,944 --> 00:33:55,729 ‫ببین، من... 616 00:33:55,903 --> 00:33:57,644 ‫کاری که سرینا ازم خواست رو نکردم 617 00:33:57,818 --> 00:34:00,255 ‫باورش رو زنده نگه نداشتم 618 00:34:00,429 --> 00:34:03,128 ‫ولی شاید بتونم 619 00:34:05,608 --> 00:34:07,697 ‫اگه شما یه فرصت دیگه بهم بدید 620 00:34:10,699 --> 00:34:13,790 ‫مثل آلیشا 621 00:34:13,964 --> 00:34:15,531 ‫اینو می‌خواستی بهش بگی 622 00:34:15,705 --> 00:34:18,491 ‫قبلاً هم گفتم... ‫برای رسیدن به خواسته‌ش 623 00:34:18,665 --> 00:34:21,536 ‫هر حرفی که لازم باشه می‌زنه 624 00:34:24,105 --> 00:34:25,150 ‫حالا متوجه میشیم 625 00:34:26,063 --> 00:34:28,022 ‫گفتی ما رو می‌بری پیش گله 626 00:34:28,196 --> 00:34:30,503 ‫وقتشه به قولت عمل کنی 627 00:34:49,870 --> 00:34:51,784 ‫رسیدیم، تروی 628 00:34:51,958 --> 00:34:54,092 ‫بقیه گله هم رسیدن 629 00:34:54,266 --> 00:34:55,266 ‫کاش می‌تونستی ببینی 630 00:34:55,440 --> 00:34:56,703 ‫می‌بینم 631 00:34:56,877 --> 00:34:58,226 ‫و بهتره سرت رو بدزدی 632 00:35:08,323 --> 00:35:10,064 ‫بخوابید زمین! 633 00:35:38,397 --> 00:35:40,486 ‫این جور کفایت نمی‌کنه 634 00:35:40,660 --> 00:35:43,315 ‫آره. می‌دونیم 635 00:35:44,601 --> 00:35:50,865 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 636 00:35:56,632 --> 00:35:58,895 ‫ما هم گله‌داری بلدیم 637 00:35:59,069 --> 00:36:00,767 ‫بریم! 638 00:36:00,941 --> 00:36:03,465 ‫آهای، واکرها! اینجاییم! واکرها! 639 00:36:03,639 --> 00:36:04,901 ‫نه! 640 00:36:05,075 --> 00:36:07,643 ‫اینجا! 641 00:36:14,215 --> 00:36:15,521 ‫زود باشید! 642 00:36:21,179 --> 00:36:23,659 ‫نفس عمیق بکش. 643 00:36:23,833 --> 00:36:26,314 ‫چطوره؟ 644 00:36:26,488 --> 00:36:27,794 ‫فکر کنم آب تو ریه‌هاش جمع شده 645 00:36:27,968 --> 00:36:29,012 ‫باید برش گردونم جزیره 646 00:36:29,813 --> 00:36:36,837 ‫«تـرجمه از آیـــدا و مــریـم» ‫::. Ayda.NDR & carelless_whissper .:: 647 00:36:38,152 --> 00:36:39,501 ‫گله رو منحرف کردیم 648 00:36:39,675 --> 00:36:40,850 ‫مطمئنی؟ 649 00:36:43,331 --> 00:36:44,680 ‫موفق شدیم، مدیسون 650 00:36:44,854 --> 00:36:46,247 ‫باید ببریمش پادره 651 00:36:46,421 --> 00:36:47,857 ‫تروی چی؟ 652 00:36:48,031 --> 00:36:49,816 ‫سر قولش موند 653 00:36:49,990 --> 00:36:51,600 ‫گله رو متوقف کرد 654 00:36:51,774 --> 00:36:52,993 ‫باید بهش اعتماد کنیم 655 00:36:53,167 --> 00:36:54,821 ‫می‌خوای تو جزیره راهش بدی؟ 656 00:36:55,169 --> 00:36:57,345 ‫بعد از کارایی که کرده ‫چطور می‌تونی بهش اعتماد کنی؟ 657 00:36:57,519 --> 00:36:59,478 ‫چون وقتی به یکی فرصت دوباره میدی ‫همین کار رو می‌کنی 658 00:36:59,652 --> 00:37:01,393 ‫فقط می‌خوای حال خودتو خوب کنی 659 00:37:01,567 --> 00:37:03,569 ‫بعد از کارای وحشتناکی که کردی 660 00:37:03,743 --> 00:37:05,788 ‫جبران گذشته‌هاش رو کرده 661 00:37:05,962 --> 00:37:07,399 ‫تروی هم همینطور 662 00:37:07,573 --> 00:37:09,096 ‫مطمئنم اگه آلیشا بود موافقت می‌کرد 663 00:37:09,270 --> 00:37:11,141 ‫اگه حقیقت رو بگه چی؟ 664 00:37:11,316 --> 00:37:13,405 ‫اگه عوض شده باشه چی؟ ‫اونوقت چی؟ 665 00:37:13,579 --> 00:37:15,450 ‫حاضری خطر کنی؟ 666 00:37:17,800 --> 00:37:21,978 ‫اثر داشت. ازت محافظت کرد 667 00:37:22,152 --> 00:37:23,197 ‫آره 668 00:37:23,371 --> 00:37:25,286 ‫آره، همینطوره 669 00:37:25,460 --> 00:37:26,722 ‫بیا 670 00:37:28,115 --> 00:37:30,204 ‫تو ازم محافظت کردی 671 00:37:30,378 --> 00:37:32,162 ‫سر قولت موندی 672 00:37:32,337 --> 00:37:34,034 ‫برامون خونه پیدا کردی 673 00:37:35,078 --> 00:37:37,037 ‫و ازم محافظت کردی 674 00:37:41,520 --> 00:37:42,303 ‫من... 675 00:37:44,479 --> 00:37:46,916 ‫ببخشید که بهت دروغ گفتم 676 00:37:49,223 --> 00:37:50,877 ‫تریسی، آماده شو می‌خوایم بریم 677 00:37:51,051 --> 00:37:53,967 ‫میشه بری به بقیه کمک کنی ‫و منم با بابات کار دارم؟ 678 00:37:56,186 --> 00:37:57,536 ‫باشه 679 00:38:05,848 --> 00:38:07,546 ‫فکرامو کردم 680 00:38:09,330 --> 00:38:11,985 ‫آره؟ در چه مورد؟ 681 00:38:12,159 --> 00:38:13,943 ‫آلیشا 682 00:38:16,206 --> 00:38:18,426 ‫که بهت یه فرصت دیگه داد 683 00:38:18,600 --> 00:38:20,123 ‫علیرغم همه چی 684 00:38:20,515 --> 00:38:22,430 ‫این تنها چیزیه که ازش برام مونده 685 00:38:23,475 --> 00:38:24,693 ‫لازم نیست باشه 686 00:38:26,826 --> 00:38:30,438 ‫هر کاری از توانم بر بیاد می‌کنم 687 00:38:31,091 --> 00:38:33,267 ‫تا استحقاق فرصتی رو که بهم داد داشته باشم 688 00:38:33,441 --> 00:38:35,487 ‫و همینطور همه تو جزیره 689 00:38:37,489 --> 00:38:39,882 ‫خیلی چیزا عوض شده 690 00:38:40,056 --> 00:38:42,145 ‫باید حرفم رو باور کنی 691 00:38:44,626 --> 00:38:45,453 ‫مشکل همینه، تروی 692 00:38:46,802 --> 00:38:48,500 ‫باور نمی‌کنم 693 00:38:53,374 --> 00:38:55,768 ‫نه! 694 00:39:00,076 --> 00:39:02,383 ‫مدیسون! چی کار کردی؟ 695 00:39:02,557 --> 00:39:05,865 ‫خسته شدم از بس به همه فرصت دوباره دادم 696 00:39:06,039 --> 00:39:07,736 ‫تروی راست می‌گفت 697 00:39:08,171 --> 00:39:09,390 ‫همین آلیشا رو به کشتن داد 698 00:39:09,564 --> 00:39:11,000 ‫واسه همین مجبور شدم این کار رو بکنم 699 00:39:11,174 --> 00:39:12,915 ‫اگه نمی‌کشتمش، جون همه‌تون به خطر می‌افتاد 700 00:39:13,089 --> 00:39:14,700 ‫اینطور زنده می‌مونیم 701 00:39:15,091 --> 00:39:16,571 ‫این طور پادره دووم میاره 702 00:39:16,745 --> 00:39:19,313 ‫باید برای ترسی بجنگی 703 00:39:19,487 --> 00:39:21,620 ‫همونطور که برای نیک و آلیشا جنگیدی 704 00:39:21,837 --> 00:39:23,143 ‫چرا باید به حرفت گوش کنم؟ 705 00:39:23,317 --> 00:39:25,798 ‫چون دختر من نیست 706 00:39:25,972 --> 00:39:29,802 ‫نه. گفتی وقتی آلیشا کمکت کرد ‫زنت حامله بود 707 00:39:29,976 --> 00:39:32,065 ‫بود 708 00:39:32,239 --> 00:39:35,721 ‫ولی قبل از به دنیا اومدن بچه مرد 709 00:39:35,895 --> 00:39:38,419 ‫نه! 710 00:39:38,593 --> 00:39:42,118 ‫اگه سرینا مادر ترسی نیست، ‫پس مادرش کیه؟ 711 00:39:44,164 --> 00:39:45,861 ‫آلیشا 712 00:39:49,299 --> 00:39:54,217 ‫بچه‌ش رو ازش گرفتم ‫تا جبران چیزای از دست رفته‌م باشه 713 00:39:54,392 --> 00:39:57,046 ‫نه. نه! 714 00:39:57,220 --> 00:40:01,181 ‫نه! نه! 715 00:40:01,355 --> 00:40:03,749 ‫نه! 716 00:40:03,923 --> 00:40:05,228 ‫نه. 717 00:40:05,403 --> 00:40:06,360 ‫تریسی کجاست؟ 718 00:40:06,534 --> 00:40:07,753 ‫کجاست؟ 719 00:40:07,927 --> 00:40:09,450 ‫تریسی؟ 720 00:40:09,624 --> 00:40:12,279 ‫تریسی؟ 721 00:40:12,453 --> 00:40:14,281 ‫تریسی؟ 722 00:40:14,455 --> 00:40:15,717 ‫تریسی؟ 723 00:40:18,198 --> 00:40:19,939 ‫همون بهتر که جنگیدن برای چیزی ‫به کشتنت بده 724 00:40:22,071 --> 00:40:24,770 ‫و می‌تونه تا ابد یاد و خاطره‌ت رو زنده نگه داره 725 00:40:24,944 --> 00:40:26,989 ‫پادره امن‌ترین مکان برای زندگیه 726 00:40:27,337 --> 00:40:28,948 ‫باید خودمون رو برسونیم به جزیره 727 00:40:33,561 --> 00:40:34,867 ‫این چه کوفتیه؟ 728 00:40:36,999 --> 00:40:38,523 ‫از این بیشتر نمی‌تونیم اینجا بمونیم؟ 729 00:40:38,697 --> 00:40:40,133 ‫تموم شد، دنیل! 730 00:40:41,917 --> 00:40:43,353 ‫نباید این طور تموم بشه!