1 00:00:00,000 --> 00:00:01,620 ‫آنچه در سوپرگرل گذشت... 2 00:00:01,621 --> 00:00:02,970 ‫ببین با لکس چکار کردن؟ 3 00:00:02,971 --> 00:00:04,983 ‫اون میتونست برای نسل ها ‫مشکل این سیاره رو حل کنه. 4 00:00:04,984 --> 00:00:06,584 ‫لکس دیوونه شد. 5 00:00:06,586 --> 00:00:07,752 ‫چوبدستی کالار. 6 00:00:07,754 --> 00:00:11,006 ‫چوبدستی خدات هرونمیر یک سلاح ذهنیه. 7 00:00:11,007 --> 00:00:13,708 ‫من اطلاع پیدا کردم که از آزمایش ‫کردن داوطلب هام امنتناع کردی. 8 00:00:13,710 --> 00:00:15,409 ‫من هم به اندازه تو میخوام ‫این محلول آماده بشه، 9 00:00:15,411 --> 00:00:17,511 ‫اما نمیخوام عجله ای کنم که ‫ممکنه مامورات رو به کشتن بده. 10 00:00:17,513 --> 00:00:19,647 ‫من به زمان بیشتری نیاز دارم. 11 00:00:19,649 --> 00:00:21,515 ‫کجایی منچستر؟ 12 00:00:21,517 --> 00:00:24,685 ‫امروز من تو رو مثل یه شکارچی شکار میکنم. 13 00:00:35,664 --> 00:00:37,365 ‫"در میان چیزای دیگه، 14 00:00:37,367 --> 00:00:40,301 ‫دستیابی به امنیت ممکنه، 15 00:00:40,303 --> 00:00:42,403 ‫اما وقتی بحث مرگ پیش میاد، 16 00:00:42,405 --> 00:00:46,073 ‫همه ما انسان ها در شهری ‫بدون دیوار زندگی میکنیم." 17 00:00:47,476 --> 00:00:48,876 ‫میدوین کی اینو گفت؟ 18 00:00:50,145 --> 00:00:51,345 ‫خواهش میکنم لکس، 19 00:00:52,347 --> 00:00:54,315 ‫لازم نیست این کارو بکنی. 20 00:00:54,317 --> 00:00:57,251 ‫من این کارو برای خودمون انجام میدم، 21 00:00:57,253 --> 00:00:59,353 ‫برای تمام نژاد انسان. 22 00:01:02,291 --> 00:01:03,624 ‫گوش کن. 23 00:01:12,234 --> 00:01:14,668 ‫دارن تشویق میکنن. 24 00:01:17,105 --> 00:01:20,007 ‫و در ضمن اون نقل قول از اپیکور بود. ‫(فیلسوف یونانی) 25 00:01:20,009 --> 00:01:22,677 ‫یک جمله 230 ساله 26 00:01:22,678 --> 00:01:25,646 ‫که هنوز هم مثل همیشه کاربرد داره. 27 00:01:25,648 --> 00:01:27,648 ‫شبیه یه دانشجوی سال اولیه فلسفه حرف میزنی 28 00:01:27,650 --> 00:01:29,816 ‫و میخوای میلیون ها نفر رو بکشی. 29 00:01:31,319 --> 00:01:33,220 ‫دنیا نمیتونی زیر یه خورشید قرمز زنده بمونه. 30 00:01:33,222 --> 00:01:35,455 ‫سوپرمن هم نمیتونه. 31 00:01:35,457 --> 00:01:37,624 ‫میبینی آبجی، ما مردم 32 00:01:37,626 --> 00:01:40,761 ‫نازپرورده و چاق، 33 00:01:40,763 --> 00:01:42,362 ‫و احمق شدیم. 34 00:01:42,364 --> 00:01:44,598 ‫ما پلیس متروپولیس هستیم. 35 00:01:44,600 --> 00:01:45,632 ‫تسلیم شو! 36 00:01:51,005 --> 00:01:52,105 ‫کجا بودم؟ 37 00:01:52,107 --> 00:01:53,507 ‫وای خدا، لکس تو اونا رو کشتی. 38 00:01:53,509 --> 00:01:57,177 ‫درسته، ما باید به خودمون ایمان داشته باشیم، 39 00:01:57,179 --> 00:02:00,013 ‫اما به جاش، ما منتظر اونیم، 40 00:02:00,015 --> 00:02:04,985 ‫با اون چشمای شیشه ای بزرگش، ‫چون فکر میکنه ضدضربه هست. 41 00:02:04,987 --> 00:02:08,589 ‫این وظیفه منه که دنیا ‫رو از این تفکر خلاص کنم. 42 00:02:08,591 --> 00:02:10,357 ‫و وقتی اون بمیره، 43 00:02:10,359 --> 00:02:12,159 ‫اونا بلاخره بیدار میشن 44 00:02:12,161 --> 00:02:14,261 ‫و میفهمن که اون واقعا چیه، 45 00:02:15,563 --> 00:02:17,164 ‫یه خدای دروغین. 46 00:02:19,200 --> 00:02:20,534 ‫حداقل اون آدم خوبیه. 47 00:02:20,536 --> 00:02:22,836 ‫اون آدم نیست! 48 00:02:27,542 --> 00:02:29,643 ‫من مرد فردا بودم، نه اون! 49 00:02:30,545 --> 00:02:32,279 ‫نه اون! 50 00:02:34,182 --> 00:02:35,515 ‫پس همش برای خودخواهیت بود؟ 51 00:02:35,517 --> 00:02:37,784 ‫نه، بخاطر علمه. 52 00:02:38,886 --> 00:02:41,888 ‫میخوام ببینم اون تظاهرکننده ‫کریپتونی خون ریزی میکنه یا نه. 53 00:02:44,559 --> 00:02:46,893 ‫حتی خدایان میتونن ببینن. 54 00:02:46,895 --> 00:02:48,962 ‫میبینی. 55 00:02:48,964 --> 00:02:50,397 ‫همه میبینن. 56 00:02:50,399 --> 00:02:53,400 ‫و بعد، اونا از من تشکر میکنن. 1 00:02:53,424 --> 00:03:00,424 ‫مترجم: ‫میثم موسویان - MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 57 00:03:29,637 --> 00:03:31,772 ‫سکته مغزی، آره؟ 58 00:03:31,774 --> 00:03:34,007 ‫اینقدر بد میخواستی منو شخصا ملاقات کنی؟ 59 00:03:37,178 --> 00:03:38,812 ‫چی میتونم بگم خواهر؟ 60 00:03:40,315 --> 00:03:41,581 ‫دلم برات تنگ شده بود. 61 00:04:01,602 --> 00:04:03,970 ‫جیمز! اوه خدای من. 62 00:04:05,073 --> 00:04:06,306 ‫جیمز 63 00:04:06,308 --> 00:04:07,408 ‫جیمز 12 00:04:07,432 --> 00:04:13,531 .:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 13 00:04:13,555 --> 00:04:16,855 -| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- .:. @OfficialCinama .:. 64 00:04:17,051 --> 00:04:19,119 ‫اونا به این میگن یه مرخصی از روی مرحمت. 65 00:04:20,355 --> 00:04:22,122 ‫ممنون سرکار. چیز دیگه ای نمیخوام. 66 00:04:23,358 --> 00:04:25,459 ‫اونا هیچوقت نمیزارن از ‫جلوی چشماشون دور بشم. 67 00:04:25,461 --> 00:04:28,662 ‫انگار من سگیم که قلادش ‫رو باز کنن فرار میکنه. 68 00:04:28,664 --> 00:04:29,696 ‫خب فرار میکردی. 69 00:04:29,698 --> 00:04:32,032 ‫معلومه که فرار می کردم. 70 00:04:32,034 --> 00:04:35,102 ‫اما نمیتونم. از بالا تا پایین بی حسه بدنم. 71 00:04:35,104 --> 00:04:37,337 ‫دل و رودم به هم پیچیده، خون توی... 72 00:04:37,339 --> 00:04:39,206 ‫خب، بسه. 73 00:04:40,808 --> 00:04:42,275 ‫من دارم میمیرم. 74 00:04:43,177 --> 00:04:44,478 ‫میدونم. 75 00:04:45,980 --> 00:04:48,114 ‫همین. میدونی؟ 76 00:04:49,417 --> 00:04:51,385 ‫اینو اول و آخر هر مکالمه تلفنی 77 00:04:51,387 --> 00:04:53,887 ‫توی 6 هفته گذشته داشتی میگفتی. 78 00:04:54,856 --> 00:04:57,057 ‫من به نیاز به کمک داشتن عادت ندارم. 79 00:04:57,059 --> 00:04:59,159 ‫نشونه حقارت و ضعفه. 80 00:04:59,161 --> 00:05:00,494 ‫من حقیرم. 81 00:05:00,496 --> 00:05:02,262 ‫تعداد گلبول های سفید خونت پایدار شده. 82 00:05:02,264 --> 00:05:03,630 ‫امروز نمیمیری. 83 00:05:03,632 --> 00:05:06,600 ‫اگه محلول هارون ال رو ‫تموم کنی فردا هم نمیمیرم. 84 00:05:09,270 --> 00:05:13,306 ‫من زندگی انسانها رو روی یه داروی ‫تجربی آزمایش نشده به خطر نمیندازم. 85 00:05:13,308 --> 00:05:16,777 ‫چه فایده ای داره که سفارشتو ‫بکنم که به منابع دی ای او برسی 86 00:05:16,779 --> 00:05:18,612 ‫اگه اون دارو ها رو روی انسانها آزمایش نکنی؟ 87 00:05:18,614 --> 00:05:20,313 ‫من اینو نخواستم. 88 00:05:20,315 --> 00:05:21,982 ‫و اگه سرهنگ هیلی بفهمه ‫که تو پشت این قضیه ای... 89 00:05:21,984 --> 00:05:23,984 ‫اون نمیفهمه. هیچ کسی نمیفهمه. 90 00:05:23,986 --> 00:05:25,385 ‫غیر از کسی که بهش سفارش کردی. 91 00:05:25,387 --> 00:05:27,354 ‫اما الان برام سواله که ‫شاید تو میخواستی بشینی 92 00:05:27,356 --> 00:05:29,990 ‫و مردن منو تماشا کنی. 93 00:05:29,992 --> 00:05:32,759 ‫من کسی نیستم که به طور تصادفی ‫خودم رو با کریپتونایت مسمون کردم 94 00:05:32,761 --> 00:05:35,262 ‫در یک تلاش آرمانگرایانه ‫برای کشتن یه مرد ضد ضربه. 95 00:05:35,264 --> 00:05:37,230 ‫و در حالی که به نظرم طنز آمیزه 96 00:05:37,232 --> 00:05:40,767 ‫که حالا نیاز به کریپتونایت ‫سیاه داری که خودت رو درمان کنی، 97 00:05:42,537 --> 00:05:44,037 ‫تو برادر منی لکس. 98 00:05:45,106 --> 00:05:47,441 ‫میخوام نجاتت بدم. 99 00:05:47,443 --> 00:05:52,446 ‫به علاوه، چطور میخوای به جامعه ‫ادای دین کنی اگه مرده باشی؟ 100 00:05:54,816 --> 00:05:56,416 ‫حالا شدی خواهر خودم. 101 00:05:56,418 --> 00:05:58,285 ‫لینا، آقای لوثر، ببخشید که مزاحم شدم... 102 00:05:58,287 --> 00:06:00,854 ‫عیبی نداره عزیزم، من قهوه لاته میخورم. 103 00:06:00,856 --> 00:06:02,355 ‫و میتونی منو لکس صدا بزنی. 104 00:06:02,357 --> 00:06:04,791 ‫راحت تره که روی فنجون بنویسیش. 105 00:06:06,061 --> 00:06:07,727 ‫چی شده ایو؟ 106 00:06:07,729 --> 00:06:08,929 ‫در مورد جیمزه. 107 00:06:15,237 --> 00:06:16,970 ‫آه، کارا، خدا را شکر که تو خوب هستی 108 00:06:19,907 --> 00:06:21,842 ‫شنیدم توی کت کو چه اتفاقی ‫افتاد و مطمئن نبودم. 109 00:06:21,844 --> 00:06:23,844 ‫هیچ کس دیگه چیزیش نشد، فقط جیمز. 110 00:06:23,846 --> 00:06:26,026 ‫- اون حالش خوبه؟ ‫- میخوان عملش کنن، 111 00:06:27,281 --> 00:06:30,083 ‫اما ستون فقراتش به شدت صدمه دیده. 112 00:06:30,085 --> 00:06:31,545 ‫نمیدونیم چی میشه. 113 00:06:32,420 --> 00:06:33,587 ‫خب، اون کجاست؟ 114 00:06:33,589 --> 00:06:36,423 ‫اون طبقه بالاست، اما اونا گفتن که ‫نمیتونه ملاقات کننده داشته باشه. 115 00:06:36,425 --> 00:06:38,592 ‫من من ملاقات کننده نیستم. ‫من صاحب این بیمارستانم. 116 00:06:39,494 --> 00:06:41,094 ‫جعبه های کوچیک، رفیق. 117 00:06:48,336 --> 00:06:49,769 ‫دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ 118 00:06:49,771 --> 00:06:53,340 ‫تنها چیزی که میدونم اینه که اون توی ‫دفتر خودش از پشت بهش تیر اندازی شده. 119 00:06:53,342 --> 00:06:55,575 ‫اونا از یه گلوله ترکشی استفاده کردن... 120 00:06:55,577 --> 00:06:56,576 ‫پخش شده توی بدنش. 121 00:06:56,578 --> 00:06:58,478 ‫کی چنین کار وحشتناکی انجام میده؟ 122 00:06:58,480 --> 00:07:00,213 ‫کسی که روحی نداره. 123 00:07:00,215 --> 00:07:02,315 ‫این باید کار منچستر بلک باشه. 124 00:07:02,317 --> 00:07:03,683 ‫توی راهپیمایی اون منو تهدید کرد. 125 00:07:03,685 --> 00:07:06,987 ‫اون قسم خورد که بیاد سراغ من و ‫خانوادم و هر کسی که برام مهمه. 126 00:07:06,989 --> 00:07:08,622 ‫به نظر میاد که با جیمز شروع کرده. 127 00:07:08,624 --> 00:07:09,823 ‫باید اونو پیدا کنیم. 128 00:07:09,825 --> 00:07:11,725 ‫با جیمز بمونید. 129 00:07:11,727 --> 00:07:13,260 ‫الان به دوستاش نیاز داره. 130 00:07:13,262 --> 00:07:14,761 ‫من منچستر رو پیدا میکنم. 131 00:07:14,763 --> 00:07:16,129 ‫این قضیه امروز تموم میشه. 132 00:07:23,804 --> 00:07:26,373 ‫لینا، من متاسفم که این اتفاق افتاده، 133 00:07:26,375 --> 00:07:29,643 ‫اما من و تو هر دومون محدودیت ‫های داروهای امروزی رو میدونیم. 134 00:07:29,645 --> 00:07:32,412 ‫حتی در بهترین حالت جیمز فلج میشه. 135 00:07:33,347 --> 00:07:35,982 ‫محلول تو میتونه کاملا اون رو خوب کنه. 136 00:07:35,984 --> 00:07:37,250 ‫یا میتونه اون رو بکشه. 137 00:07:39,888 --> 00:07:44,090 ‫نمیتونم به زور به موفقیت برسم. 138 00:07:44,092 --> 00:07:46,493 ‫پس چطوره که هر باری ‫میبینم زیر فشار کار میکنی، 139 00:07:46,495 --> 00:07:48,728 ‫دقیقا همین کارو میکنی؟ 140 00:07:48,730 --> 00:07:50,463 ‫لینا، تو همه ال کورپ رو داری، 141 00:07:50,465 --> 00:07:52,499 ‫و دی ای او در خدمتته. 142 00:07:52,501 --> 00:07:55,335 ‫یه منبعی باید باشه که ازش استفاده نمیکنی. 143 00:08:01,943 --> 00:08:03,309 ‫منو در جریان بزار. 144 00:08:21,562 --> 00:08:23,096 ‫منچستر رو پیدا کردم. 145 00:08:23,098 --> 00:08:25,065 ‫اون کار وحشتناکی کرده. میتونم حسش کنم. 146 00:08:25,067 --> 00:08:26,599 ‫- من باهات میام. ‫- باشه. 147 00:08:27,668 --> 00:08:30,704 ‫هی. شماها کجا میرید؟ 148 00:08:30,706 --> 00:08:32,906 ‫میرم دنبال منچستر بلک. اون مسئول این کاره. 149 00:08:32,908 --> 00:08:35,341 ‫خب، مراقب باش. منو کارا میتونیم ‫اینجا ترتیب همه چیز رو بدیم. 150 00:08:36,611 --> 00:08:38,345 ‫نه، من... 151 00:08:38,347 --> 00:08:40,146 ‫من ... باید برم که کت کو. 152 00:08:40,148 --> 00:08:43,416 ‫الان؟ جیمز بهترین دوستته. 153 00:08:43,418 --> 00:08:45,752 ‫اون میخواد اگه خودش ‫نتونه یه نفر اونجا باشه. 154 00:08:45,754 --> 00:08:47,320 ‫اگه اتفاقی بیوفته چی؟ 155 00:08:47,322 --> 00:08:48,688 ‫من به زودی بر میگردم. 156 00:08:53,260 --> 00:08:54,728 ‫اینجا کجاست؟ 157 00:08:54,730 --> 00:08:56,550 ‫اینجا جاییه که پدرم مرد. 158 00:09:01,902 --> 00:09:03,603 ‫- سوپرگرل! ‫- این با من. 159 00:09:17,652 --> 00:09:19,119 ‫سلام ژان. 160 00:09:21,985 --> 00:09:23,719 ‫چطور قابلیت این کارو پیدا کردی؟ 161 00:09:23,721 --> 00:09:25,214 ‫وقتی وارد ذهنم شدی که 162 00:09:25,238 --> 00:09:26,913 ‫جلوم رو بگیری که لاکوود رو نکشم، 163 00:09:27,791 --> 00:09:29,191 ‫تو یه راهی رو باز کردی. 164 00:09:29,193 --> 00:09:30,626 ‫که دو طرفه هست. 165 00:09:30,628 --> 00:09:32,595 ‫پس هر موقع که وارد ذهن من میشی 166 00:09:32,597 --> 00:09:34,196 ‫میتونم وارد ذهن تو بشم. 167 00:09:34,198 --> 00:09:35,531 ‫پس این کارو کردم. 168 00:09:35,533 --> 00:09:36,799 ‫و ببین چی پیدا کردم. 169 00:09:36,801 --> 00:09:38,567 ‫قوی ترین سلاح مردم شما. 170 00:09:38,569 --> 00:09:40,769 ‫نمیدونی با چی داری بازی میکنی. 171 00:09:40,771 --> 00:09:42,471 ‫اما میدونم. 172 00:09:42,473 --> 00:09:45,908 ‫من به عمق ذهن تو و زمین رفتم. 173 00:09:45,910 --> 00:09:48,711 ‫تو خودت رو صلح طلب میدونی مریخی. 174 00:09:48,713 --> 00:09:51,247 ‫اما خدای شما خدای خشم بود! 175 00:09:51,249 --> 00:09:55,317 ‫قبر پدر منو سوزوندی که ‫به من درس خداشناسی بدی؟ 176 00:09:55,319 --> 00:09:58,954 ‫تو مجازات هرونمیر رو فراموش کردی. 177 00:09:58,956 --> 00:10:00,789 ‫تو یه آدم دو رو هستی. 178 00:10:00,791 --> 00:10:02,224 ‫بیدار شو مرد! 179 00:10:02,226 --> 00:10:05,728 ‫وقتشه که مسیر حقیقی خودت رو پیدا کنی. 180 00:10:05,730 --> 00:10:08,097 ‫و ما میتونیم جلوی این نفرتی ‫که دنیا رو میسوزونه بگیریم، 181 00:10:08,099 --> 00:10:09,431 ‫همونطوری که مریخ رو سوزوند. 182 00:10:11,334 --> 00:10:12,601 ‫ما میتونیم با هم متوقفش کنیم. 183 00:10:17,908 --> 00:10:20,042 ‫من همه چیز رو شنیدم. 184 00:10:20,044 --> 00:10:23,879 ‫ژان، منظورش از "مجازات" چی بود؟ 185 00:10:29,986 --> 00:10:33,155 ‫متوجه شدی که چشماش همه جا دنبال توئه؟ 186 00:10:34,357 --> 00:10:36,325 ‫لکس... 187 00:10:36,327 --> 00:10:37,993 ‫لکس از چیزی که فکر میکردم بدتره. 188 00:10:37,995 --> 00:10:39,995 ‫اگه کمکش نکنیم جیمز میمیره. 189 00:10:39,997 --> 00:10:42,898 ‫چرا اصلا به جیمی اهمیت میدی؟ 190 00:10:42,900 --> 00:10:44,667 ‫فکر کردم شما دوتا با هم کات ‫کردین، و از شرش خلاص شدی. 191 00:10:44,669 --> 00:10:46,936 ‫من جیمز رو از خودم روندم. 192 00:10:46,938 --> 00:10:48,871 ‫چون اگه میفهمید که ما با هم کار میکنیم، 193 00:10:48,873 --> 00:10:50,233 ‫این رابطه ما رو نابود میکرد. 194 00:10:53,643 --> 00:10:57,179 ‫و حالا از من میخوای که با ‫تو کار کنم که اونو نجات بدم؟ 195 00:10:57,181 --> 00:11:00,015 ‫حق با تو بود. واقعا طنزآمیزه. 196 00:11:00,017 --> 00:11:01,550 ‫کمکم کن هارون ال رو درست کنم، 197 00:11:01,552 --> 00:11:05,020 ‫و من میتونم هم تو و هم اونو نجات بدم. 198 00:11:05,022 --> 00:11:07,353 ‫من نتونستم خواص درمانی دارو رو 199 00:11:07,378 --> 00:11:09,382 ‫جداسازی کنم از... 200 00:11:11,027 --> 00:11:12,995 ‫خواص غیرعادی سازیش. 201 00:11:12,997 --> 00:11:14,663 ‫ابرقدرت ها. 202 00:11:15,565 --> 00:11:18,334 ‫وقتی بگی اینقدر مسخره به نظر نمیاد. سعی کن. 203 00:11:18,336 --> 00:11:21,670 ‫این ابرقدرتهاش چیزیه که ‫این دارو رو کشنده میکنه. 204 00:11:21,672 --> 00:11:25,174 ‫اون قدرت ها باید جداسازی و خارج بشن. 205 00:11:25,176 --> 00:11:27,276 ‫و تو تجربه بیشتری در ‫کار با کریپتونایت داری، 206 00:11:27,278 --> 00:11:29,044 ‫در همه اشکالش، نسبت به بقیه. 207 00:11:29,046 --> 00:11:31,046 ‫پس لطفا به من کمک کن. 208 00:11:32,816 --> 00:11:34,149 ‫به من اعتماد داری؟ 209 00:11:36,820 --> 00:11:38,487 ‫اگه داشته باشم به من اعتماد داری؟ 210 00:11:42,859 --> 00:11:45,094 ‫اما بهت نیاز دارم، 211 00:11:45,096 --> 00:11:47,029 ‫و این کافیه. 212 00:11:47,031 --> 00:11:48,897 ‫لکس و لینا لوثر، 213 00:11:49,833 --> 00:11:53,168 ‫با هم متحد میشن تا بهترین ‫رفیق سوپرمن رو نجات بدن. 214 00:11:53,170 --> 00:11:54,870 ‫مادر چه فکری میکنه؟ 215 00:12:05,082 --> 00:12:06,648 ‫رویاهام دارن منو سرافکنده میکنن. 216 00:12:07,617 --> 00:12:09,251 ‫باید این قضیه رو میدیدم. 217 00:12:10,720 --> 00:12:12,337 ‫من به عنوان ابرقهرمان به چه دردی میخورم 218 00:12:12,361 --> 00:12:14,213 ‫اگه حتی نتونم مردمی که دوست ‫دارم رو ازشون حفاظت کنم؟ 219 00:12:15,091 --> 00:12:16,725 ‫قدرتای من چی؟ 220 00:12:17,827 --> 00:12:19,128 ‫قدرت محاسبه. 221 00:12:20,096 --> 00:12:22,331 ‫من باید این رو پیش بینی میکردم. 222 00:12:23,833 --> 00:12:27,770 ‫همیشه یه موفقیت سیاسی مثل ‫راهپیمایی یه واکنش منفی داره. 223 00:12:27,772 --> 00:12:31,674 ‫و منچستر هنوز حلقه لژیون من دستشه. 224 00:12:31,676 --> 00:12:34,510 ‫اون میتونسته ازش استفاده کنه که ‫بدون شناسایی شدن وارد کت کو بشه. 225 00:12:34,512 --> 00:12:36,545 ‫من باید سرزنش بشم. 226 00:12:41,518 --> 00:12:42,551 ‫شماها حالتون خوبه؟ 227 00:12:42,553 --> 00:12:44,453 ‫حال آقای اولسن پایدار شده. 228 00:12:44,455 --> 00:12:46,588 ‫ما تونستیم مقدار زیادی از ترکش رو خارج کنیم 229 00:12:46,590 --> 00:12:48,157 ‫از اطراف مهره های گردنش، 230 00:12:48,159 --> 00:12:51,694 ‫اما هیچوقت ندیدم یه گلوله ‫عادی اینقدر صدمه بزنه. 231 00:12:51,696 --> 00:12:53,996 ‫ما اون رو تحت کما قرار دادیم. 232 00:12:53,998 --> 00:12:55,898 ‫برای کاهش تورم، البته. 233 00:12:55,900 --> 00:12:58,467 ‫باید تصمیماتی گرفته بشه. ‫نزدیک ترین فرد خانوادگیش کیه؟ 234 00:12:58,469 --> 00:13:00,903 ‫خب هیچ عضوی از خانوادش اینجا نیستن، 235 00:13:00,905 --> 00:13:02,171 ‫اما من میتونم به عنوان ‫نزدیک ترین فرد عمل کنم. 236 00:13:02,173 --> 00:13:03,305 ‫ما به یه عضو خانواده نیاز داریم. 237 00:13:03,307 --> 00:13:06,341 ‫ببین، من از اف بی آی هستم، و ‫آموزش های پزشکی زیادی دیدم... 238 00:13:06,343 --> 00:13:09,111 ‫- ببخشید، بدون دستور دادگاه... ‫- من نزدیک ترین عضو خانوادش هستم. 239 00:13:09,113 --> 00:13:10,679 ‫ببخشید تازه با هواپیما رسیدم. 240 00:13:10,681 --> 00:13:13,382 ‫من کلی اولسن هستم، خواهر جیمز. 241 00:13:13,384 --> 00:13:15,517 ‫تو گفتی اف بی آی؟ 242 00:13:15,519 --> 00:13:16,685 ‫خواهر کارا هستی؟ 243 00:13:16,687 --> 00:13:19,188 ‫آره، من الکس هستم. 244 00:13:19,190 --> 00:13:20,556 ‫خوبه که بلاخره تو رو میبینم. 245 00:13:21,791 --> 00:13:23,559 ‫کاش تحت شرایط بهتری بود. 246 00:13:25,128 --> 00:13:26,695 ‫من دوست دارم بلافاصله جیمز رو ببینم. 247 00:13:26,697 --> 00:13:28,297 ‫- البته. ‫- باشه. 248 00:13:28,299 --> 00:13:30,099 ‫و این افراد هم خانوادش هستن. 249 00:13:30,101 --> 00:13:31,667 ‫مطمئن شید که به اون دسترسی داشته باشن. 250 00:13:37,574 --> 00:13:40,109 ‫واقعا ماده فوق العاده ایه. 251 00:13:40,111 --> 00:13:41,710 ‫با موش شروع شد. 252 00:13:41,712 --> 00:13:44,613 ‫آره، یه هونیاسنجابک‌سان ‫(گونه ای از پستانداران) 253 00:13:44,615 --> 00:13:47,049 ‫انگار داری از روی ویکیپدیا ‫آزمایش انجام میدی. 254 00:13:47,051 --> 00:13:48,650 ‫تعجبی نداره که اینقدر از برنامه عقبی. 255 00:13:48,652 --> 00:13:51,420 ‫قراره کل این مدت به من تیکه بندازی؟ 256 00:13:51,422 --> 00:13:54,123 ‫از وقتی بچه بودیم اینجوری ‫با هم کار میکردیم. 257 00:13:54,125 --> 00:13:56,792 ‫تو یه فرضیه میگفتی، من بهت ‫میگفتم چقدر در اشتباهی، 258 00:13:56,794 --> 00:13:58,460 ‫و این باعث میشد بهتر بشی. 259 00:13:58,462 --> 00:13:59,995 ‫و تو اسم اینو میزاری با هم کار کردن؟ 260 00:14:00,998 --> 00:14:02,097 ‫تو... 261 00:14:02,099 --> 00:14:04,032 ‫تو باهوش و با استعداد 262 00:14:04,034 --> 00:14:06,268 ‫و بی پروا هستی. 263 00:14:06,270 --> 00:14:09,738 ‫همیشه بودی. فقط به یکی نیاز ‫داری که باهات مخالفت کنه. 264 00:14:09,740 --> 00:14:12,274 ‫صبر کن. واقعا داری موفقیت ‫منو به خودت ربط میدی؟ 265 00:14:12,276 --> 00:14:14,743 ‫تو همیشه انگیزه داشتی که منو ‫تحت تاثیر قرار بدی. همیشه. 266 00:14:14,745 --> 00:14:18,413 ‫و اگه من ازت تعریف میکردم، 267 00:14:18,415 --> 00:14:20,983 ‫و همیشه بهت آفرین میگفتم 268 00:14:20,985 --> 00:14:22,532 ‫و یا هر باری که اسباب بازیاتو نشونم میدادی 269 00:14:22,557 --> 00:14:24,119 ‫داد میزدم چقدر فوق العاده هست، 270 00:14:24,121 --> 00:14:26,402 ‫فکر میکنی اندازه الانت موفق میبودی... 271 00:14:32,328 --> 00:14:33,929 ‫ای بابا، چه بد. 272 00:14:33,931 --> 00:14:35,364 ‫ما اینجا نیاز به آب داریم. 273 00:14:35,366 --> 00:14:37,065 ‫لکس، نفس بکش، باشه؟ 274 00:14:37,067 --> 00:14:38,867 ‫ممنون. 275 00:14:39,836 --> 00:14:42,437 ‫میتونه مثل یه سگ لیسش بزنه. 276 00:14:42,439 --> 00:14:44,439 ‫- چطور جرات میکنی! ‫- عیبی نداره خواهر. 277 00:14:46,043 --> 00:14:47,609 ‫من بهش عادت دارم. 278 00:14:47,611 --> 00:14:49,878 ‫من توی زندان خیلی محبوب نیستم. 279 00:14:50,814 --> 00:14:52,948 ‫چیزی که میخواستم بگم اینه که... 280 00:14:53,850 --> 00:14:55,350 ‫تو... 281 00:14:56,419 --> 00:14:57,786 ‫فوق العاده بودی. 282 00:14:58,855 --> 00:15:00,656 ‫تو همیشه... 283 00:15:02,258 --> 00:15:04,092 ‫منو تحت تاثیر قرار میدادی. 284 00:15:04,094 --> 00:15:08,630 ‫ببین چکار کردی. تو کریپتونایت ساختی. 285 00:15:10,867 --> 00:15:12,167 ‫حتی من نمیتونستم این کارو بکنم. 286 00:15:14,637 --> 00:15:16,004 ‫من بهت افتخار میکنم. 287 00:15:18,741 --> 00:15:20,742 ‫بیا برگردیم سر کار. 288 00:15:20,744 --> 00:15:23,912 ‫این احساساتی شدن منو ‫از سرطان سریع تر میکشه. 289 00:15:28,251 --> 00:15:31,753 ‫هرونمیر مریخی ها از از ‫جهات بسیاری آزمایش کرده. 290 00:15:31,755 --> 00:15:34,690 ‫و وقتی اونا نا امیدش ‫کردن، اونا رو مجازات کرد. 291 00:15:34,692 --> 00:15:36,325 ‫یک خدای خشم. 292 00:15:36,327 --> 00:15:38,427 ‫ما نمیتونیم رد منچستر رو بگیریم. 293 00:15:38,429 --> 00:15:39,962 ‫ما باید از راه دیگه پیداش کنیم. 294 00:15:45,969 --> 00:15:47,369 ‫نمادهای مقدس. 295 00:15:48,538 --> 00:15:50,572 ‫کتاب مقدست. 296 00:15:50,574 --> 00:15:53,508 ‫شاید بتونن به ما بگن که ‫منچستر حرکت بعدیش چیه. 297 00:15:53,510 --> 00:15:57,346 ‫نمادها پر هستن از داستان ‫های انتقام هرومنیر. 298 00:15:58,348 --> 00:16:01,149 ‫وقتی که از خشونت برای اجرای ‫قوانین اخلاقی استفاده می کرد. 299 00:16:02,819 --> 00:16:04,519 ‫منچستر میتونه از چوبدستی استفاده کنه 300 00:16:04,543 --> 00:16:06,779 ‫که دونه دونه مجازات ها رو بازسازی کنه. 301 00:16:10,894 --> 00:16:13,095 ‫همش به این خاطر که من ‫به درون ذهنم راهش دادم. 302 00:16:14,998 --> 00:16:18,166 ‫همش بخاطر این که منو به راه خشونت بکشونه. 303 00:16:18,168 --> 00:16:21,703 ‫تو خودت به من گفتی که فکر ‫کردی منچستر یه آزمایشه. 304 00:16:21,705 --> 00:16:23,772 ‫نزار تو رو توی تله بندازه. 305 00:16:23,774 --> 00:16:26,308 ‫بزار پیداش کنیم و جلوش رو بگیریم. 306 00:16:26,310 --> 00:16:27,976 ‫آره. 307 00:16:30,146 --> 00:16:32,581 ‫الکس، منم. میخوام از وضعیت جیمز مطلع بشم. 308 00:16:33,483 --> 00:16:34,950 ‫بهم زنگ بزن باشه؟ 309 00:16:36,386 --> 00:16:37,519 ‫اینو، چی شده؟ 310 00:16:39,122 --> 00:16:40,975 ‫من میفهمم که میخوای برادر ‫در حال مرگت رو نجات بدی 311 00:16:40,999 --> 00:16:42,925 ‫صرف نظر از کارای که کرده. 312 00:16:42,927 --> 00:16:45,039 ‫ما الان ما بهش دسترسی به همه چیز رو میدیم 313 00:16:45,063 --> 00:16:47,219 ‫برای نجات آقای اولسن. 314 00:16:48,564 --> 00:16:50,966 ‫ببین، منم به جیمز اهمیت میدم. 315 00:16:50,968 --> 00:16:52,292 ‫اما میخوام مطمئن شم که 316 00:16:52,316 --> 00:16:53,869 ‫نزاری دلسوزی تو 317 00:16:53,871 --> 00:16:56,538 ‫هر چیزی که براش کار کردی رو به خطر بندازه. 318 00:16:59,042 --> 00:17:03,111 ‫ایو من بیشتر از همه میدونم ‫برادرم چی ازش بر میاد. 319 00:17:03,113 --> 00:17:06,615 ‫اما الان واقعا باور دارم که ‫تنها نقشش الان زنده مونده. 320 00:17:07,750 --> 00:17:10,285 ‫فکر نمیکنم اون بتونه دنیا رو ‫بدون خودش در اون تصور کنه. 321 00:17:10,287 --> 00:17:11,820 ‫باشه؟ 322 00:17:11,822 --> 00:17:13,488 ‫ بیا برگردیم سر کار. 323 00:17:19,996 --> 00:17:21,229 ‫چی شده؟ 324 00:17:21,231 --> 00:17:22,397 ‫داره روی زمینت خرابکاری میکنه. 325 00:17:22,399 --> 00:17:23,665 ‫میدم بازداشتت کنن! 326 00:17:23,667 --> 00:17:26,969 ‫اونو سرزنش نکن. نمیدونه داره چکار میکنه. 327 00:17:26,971 --> 00:17:28,537 ‫اون بلاخره حقوق دولت رو میگیره. 328 00:17:28,539 --> 00:17:29,871 ‫کلیدها رو به من بده 329 00:17:29,873 --> 00:17:31,773 ‫- جدی که نمیگی. ‫- همین الان کلیدا رو بده! 330 00:17:31,775 --> 00:17:34,076 ‫هر چی شد پای خودته خانم. 331 00:17:34,078 --> 00:17:35,277 ‫ایو. 332 00:17:40,283 --> 00:17:42,050 ‫حالش چطوره؟ 333 00:17:42,052 --> 00:17:45,120 ‫هنوز بیهوشه اما این یعنی داره بهتر میشه. 334 00:17:45,122 --> 00:17:47,189 ‫پس خوبه. 335 00:17:47,191 --> 00:17:49,424 ‫ممنون که به ما دسترسی دادی. 336 00:17:49,426 --> 00:17:50,926 ‫جیمز خیلی برامون ارزش داره. 337 00:17:50,928 --> 00:17:52,626 ‫البته. جیمز همیشه 338 00:17:52,650 --> 00:17:54,353 ‫با خانواده انتخابی خودش بود. 339 00:17:55,498 --> 00:17:57,132 ‫حالا که صحبت خانواده شد، خواهرت کجاست؟ 340 00:18:00,136 --> 00:18:01,470 ‫ما اینجا نیاز به کمک داریم! 341 00:18:02,705 --> 00:18:04,940 ‫تشنج کرده، ببرشون بیرون. 342 00:18:06,309 --> 00:18:07,609 ‫فشار خونش داره میاد پایین. 343 00:18:09,679 --> 00:18:11,980 ‫میز چرخدار رو بیار، باید لوله گذاری بشه. 344 00:18:18,650 --> 00:18:20,570 ‫برادرت خونریزی داخلی داره. 345 00:18:20,571 --> 00:18:23,372 ‫جراحی خطر بزرگی برای نخاع جیمز داره، 346 00:18:23,374 --> 00:18:26,475 ‫اما اگه عمل نکنیم اون ‫به خونریزی ادامه میده. 347 00:18:27,377 --> 00:18:29,111 ‫- ممکنه بمیره؟ ‫- درسته. 348 00:18:32,315 --> 00:18:34,783 ‫- جراحی رو انجام بدید. ‫- ما سریعا آمادش میکنیم. 349 00:18:36,719 --> 00:18:39,254 ‫ببین، یه انتخاب دیگه هست. 350 00:18:39,256 --> 00:18:40,956 ‫انتخاب بهتریه. 351 00:18:40,958 --> 00:18:43,258 ‫لینا با دولت روی یه دارو ‫تجربی داره کار میکنه 352 00:18:43,260 --> 00:18:45,827 ‫که میتونه جیمز رو کاملا خوب کنه. 353 00:18:45,829 --> 00:18:48,797 ‫خب، چرا اینقدر خوبه که باورکردنش سخته؟ 354 00:18:48,799 --> 00:18:51,533 ‫چون هنوز آماده نیست. 355 00:18:51,535 --> 00:18:54,169 ‫اما باهاش صحبت کردم و گفت ‫چند ساعت دیگه وقت لازم داره 356 00:18:54,171 --> 00:18:55,670 ‫که دارو مرگبار نباشه. 357 00:18:56,806 --> 00:18:59,541 ‫داری پیشنهاد میدی که جیمز رو عمل نکنیم، 358 00:18:59,543 --> 00:19:01,710 ‫و جونش رو برای ساعت ها به خطر بندازیم، 359 00:19:01,712 --> 00:19:03,912 ‫فقط برای این که یه دارو بهش ‫بدیم که ممکنه اونم بکشتش؟ 360 00:19:03,914 --> 00:19:05,747 ‫اثر عمل غیر قابل بازگشته، 361 00:19:05,749 --> 00:19:08,483 ‫و جراحت زیادی به سیستم بدن جیمز وارد میکنه. 362 00:19:08,485 --> 00:19:11,887 ‫اون خوش شانسه اگه فلج شدن ‫تنها تاثیر جانبیش باشه. 363 00:19:11,889 --> 00:19:13,622 ‫تو کار لینا رو ندیدی. 364 00:19:13,624 --> 00:19:16,558 ‫من دیدم که کارهای باورنکردی ‫و غیر ممکن رو انجام میده. 365 00:19:16,560 --> 00:19:18,493 ‫میفهمم که تو به این زن اعتماد داری، 366 00:19:18,495 --> 00:19:19,861 ‫اما من اون رو نمیشناسم. 367 00:19:19,863 --> 00:19:22,097 ‫تنها چیزی که میدونم اینه که ‫اون و جیمز خیلی بد کات کردن، 368 00:19:22,099 --> 00:19:25,333 ‫و خانوادش کارهای بدی انجام دادن، 369 00:19:25,335 --> 00:19:27,002 ‫که خیلیاش علیه برادر من بوده. 370 00:19:27,004 --> 00:19:28,937 ‫اون چیزا ربطی به لینا ندارن. 371 00:19:28,939 --> 00:19:31,463 ‫به این معنا نیست که من حاضرم ‫جون برادرم رو بسپرم به دست اون. 372 00:19:31,464 --> 00:19:32,924 ‫من فقط چیزی که به صلاح جیمزه میخوام. 373 00:19:33,943 --> 00:19:35,343 ‫منم همینطور. 374 00:19:39,483 --> 00:19:41,116 ‫فشار خون رو 92 هست و داره بیشتر میشه. 375 00:19:41,118 --> 00:19:43,318 ‫اسم اون معلم چی بود؟ 376 00:19:43,320 --> 00:19:45,153 ‫- کرینیک. ‫- آره، اره درسته. 377 00:19:45,155 --> 00:19:46,255 ‫الان تزریق میکنیم. 378 00:19:47,957 --> 00:19:52,194 ‫اگه اشتباه می کردم، فشارش ‫124 هست و داره بیشتر میشه. 379 00:19:52,196 --> 00:19:54,496 ‫اون منو مجبور میکرد یه ‫گوشه وایسم و تکرار کنم، 380 00:19:54,498 --> 00:19:57,265 ‫به زبون لاتین فصیح "من از خودم خوشم نمیاد" 381 00:19:59,769 --> 00:20:01,536 ‫تعجبی نداره که جامعه ستیز شدی. 382 00:20:01,538 --> 00:20:03,405 ‫اگه زبان لاتینم خوب باشه. 383 00:20:03,407 --> 00:20:05,307 ‫فشار 143 رو به بالا. 384 00:20:05,309 --> 00:20:06,708 ‫یکم برگرد. 385 00:20:06,710 --> 00:20:07,976 ‫نه، قبلی رو همینجوری از دست دادیم. 386 00:20:07,978 --> 00:20:10,011 ‫- تو خیلی برگردوندی. ‫- این حرفت علمیه؟ 387 00:20:10,013 --> 00:20:11,913 ‫میخوای موفق بشی یا نه؟ 388 00:20:12,915 --> 00:20:15,150 ‫یکم برمیگردونم. 389 00:20:15,152 --> 00:20:17,285 ‫165 390 00:20:17,287 --> 00:20:18,420 ‫162 391 00:20:19,388 --> 00:20:20,856 ‫152 392 00:20:20,858 --> 00:20:23,058 ‫- داره کم میشه. ‫- تومور نصف شد. 393 00:20:24,127 --> 00:20:25,494 ‫هنوز فشار خون بالاست. 394 00:20:25,496 --> 00:20:27,696 ‫نه، قلب هنوز میزنه. 395 00:20:27,698 --> 00:20:28,878 ‫ما تقریبا تونستیم. 396 00:20:29,932 --> 00:20:31,666 ‫الکسه. 397 00:20:31,668 --> 00:20:33,168 ‫باید جواب بدی. 398 00:20:33,170 --> 00:20:35,137 ‫الکس. جیمز حالش خوبه؟ 399 00:20:35,139 --> 00:20:36,605 ‫نه کارا 400 00:20:36,607 --> 00:20:37,706 ‫جون جیمز در خطره. 401 00:20:37,708 --> 00:20:40,008 ‫و تو منو اینجا تنها گذاشتی. 402 00:20:40,010 --> 00:20:41,676 ‫و اون دوباره داره میره توی اتاق عمل. 403 00:20:41,678 --> 00:20:42,878 ‫چی؟ چرا؟ 404 00:20:42,880 --> 00:20:44,212 ‫اون خونریزی داخلی داره. 405 00:20:44,214 --> 00:20:46,448 ‫و خواهرش میخواد که دکترا عملش کنن... 406 00:20:46,450 --> 00:20:49,084 ‫صبر کن، کلی اونجاست؟ چی شده؟ 407 00:20:49,086 --> 00:20:51,853 ‫خب اگه اینجا بودی میفهمیدی. 408 00:20:51,855 --> 00:20:53,889 ‫ما اینجا بهت نیاز داریم کارا. 409 00:20:53,891 --> 00:20:56,892 ‫قراره رو اون یه عمل خیلی خطرناک انجام بدن، 410 00:20:56,894 --> 00:20:59,861 ‫و تو ممکنه هیچوقت نتونی خداحافظی کنی. 411 00:20:59,863 --> 00:21:01,530 ‫دقیقا کجایی؟ 412 00:21:01,532 --> 00:21:03,899 ‫کت کو؟ چون من زنگ زدم اونجا، 413 00:21:03,901 --> 00:21:06,935 ‫و اونا گفتن که کل روز رو اونجا نبودی. 414 00:21:06,937 --> 00:21:10,238 ‫من... به ژان برای سرنخی که داریم کمک میکنم. 415 00:21:10,240 --> 00:21:13,108 ‫ژان به یه خبرنگار احتیاج داره ‫که با منچستر بلک مبارزه کنه؟ 416 00:21:13,110 --> 00:21:15,243 ‫میخوای دقیقا چکارش کنی؟ باهاش مصاحبه کنی؟ 417 00:21:15,245 --> 00:21:16,711 ‫نه، این... 418 00:21:16,713 --> 00:21:18,880 ‫عمل داره شروع میشه. 419 00:21:18,882 --> 00:21:20,849 ‫من باید به لینا زنگ بزنم. 420 00:21:20,851 --> 00:21:22,350 ‫تو تحقیقاتت موفق باشی. 421 00:21:24,487 --> 00:21:26,021 ‫ما خیلی نزدیکیم. 422 00:21:26,956 --> 00:21:29,457 ‫در حال حاضر 99 درصد غیرکشنده هست. 423 00:21:32,228 --> 00:21:33,628 ‫دیگه مهم نیست. 424 00:21:35,965 --> 00:21:37,832 ‫جیمز داره جراحی میشه. 425 00:21:37,834 --> 00:21:40,235 ‫خب، چرا هنوز اینجایی؟ 426 00:21:42,004 --> 00:21:44,272 ‫الان نمیتونم به جیمز کمک کنم. 427 00:21:44,274 --> 00:21:46,775 ‫تا حالا به تو 428 00:21:46,777 --> 00:21:50,045 ‫در مورد سگم ایگنیشس گفتم؟ 429 00:21:51,314 --> 00:21:52,747 ‫قبل این که به خانواده ما بیای، 430 00:21:52,749 --> 00:21:54,382 ‫اون نزدیک ترین همراه من بود. 431 00:21:54,384 --> 00:21:56,751 ‫و وقتی من هفت سالم بود، 432 00:21:56,753 --> 00:21:58,119 ‫باد اون رو میکشتن. 433 00:21:58,121 --> 00:22:00,422 ‫اگه میخوای به مقایسه کردن ‫جیمز با سگت ادامه بدی، 434 00:22:00,424 --> 00:22:02,924 ‫فکر نکنم بتونم منظورت رو جدی بگیرم. 435 00:22:02,926 --> 00:22:04,826 ‫من میخواستم برای عملش اونجا باشم. 436 00:22:06,696 --> 00:22:11,766 ‫اما مادر اصرار داشت که با ‫بابا به یه سفر تجاری برم. 437 00:22:13,302 --> 00:22:17,005 ‫اون فکر میکردم من خیلی احساسی هستم. 438 00:22:17,940 --> 00:22:18,940 ‫مامانمونه دیگه. 439 00:22:18,942 --> 00:22:20,275 ‫اون مادر منه. 440 00:22:22,178 --> 00:22:24,479 ‫یه سفر با بابا، 441 00:22:24,481 --> 00:22:27,749 ‫چیزی بود که در حال عادی منو خوشحال میکرد. 442 00:22:27,751 --> 00:22:29,918 ‫اما این سفر خاص، 443 00:22:29,920 --> 00:22:32,320 ‫یه زن رو با خوش اورد، 444 00:22:32,322 --> 00:22:34,122 ‫و اصرار داشت که زنه همه جا با ما بیاد. 445 00:22:37,026 --> 00:22:39,594 ‫پس، من در اون شرایط بودم، 446 00:22:39,596 --> 00:22:42,731 ‫هفت ساله، سگ در حال مرگ، 447 00:22:42,733 --> 00:22:44,232 ‫پدر منو نادیده میگرفت. 448 00:22:44,234 --> 00:22:45,500 ‫به جایی میخوای برسی با این داستانت؟ 449 00:22:45,502 --> 00:22:49,437 ‫اولش قسم خوردم که از این زن بیزار باشم. 450 00:22:49,439 --> 00:22:51,504 ‫چطور جرات میکرد پدرم رو از من بگیره 451 00:22:51,528 --> 00:22:53,508 ‫در لحظه ای که من بیشتر ‫از همیشه بهش نیاز داشتم؟ 452 00:22:53,510 --> 00:22:57,445 ‫اما من نتونستم قولم رو نگه دارم. 453 00:22:59,548 --> 00:23:02,117 ‫چون اون فوق العاده بود. 454 00:23:03,019 --> 00:23:04,886 ‫خیلی با من مهربون بود. 455 00:23:06,622 --> 00:23:11,192 ‫روزی که اونا ایگنیشس رو کشتن منو بغل کرد، 456 00:23:11,194 --> 00:23:14,996 ‫و برای من یه شعر قشنگ ایرلندی خوند. 457 00:23:17,233 --> 00:23:19,367 ‫در پایان سفر، 458 00:23:19,369 --> 00:23:21,302 ‫آرزو داشتم کاش اون مادرم بود. 459 00:23:24,373 --> 00:23:26,007 ‫اما اون مادر تو نبود. 460 00:23:26,009 --> 00:23:27,342 ‫اون مادر تو بود. 461 00:23:29,145 --> 00:23:32,280 ‫میخوام با قطعیت بدونی 462 00:23:32,282 --> 00:23:34,449 ‫که در حالی که من از سم به وجود اومدم. 463 00:23:36,085 --> 00:23:37,619 ‫تو از عشق به وجود اومدی. 464 00:23:38,754 --> 00:23:42,190 ‫و اگه بقیه خانواده در تاریکی محض بایستند، 465 00:23:42,192 --> 00:23:45,894 ‫تو همیشه راهت رو به نور باز میکنی. 466 00:23:49,799 --> 00:23:51,699 ‫از لحظه ای که دیدمش اینو فهمیدم. 467 00:23:57,341 --> 00:23:59,641 ‫جیمی الان بهت نیاز داره لینا. 468 00:23:59,643 --> 00:24:01,209 ‫اسمش جیمزه. 469 00:24:04,246 --> 00:24:06,047 ‫میتونی نگهبان رو برگردونی. 470 00:24:32,408 --> 00:24:34,342 ‫ژان. 471 00:24:36,046 --> 00:24:37,545 ‫کارا، الکس چطور بود... 472 00:24:38,814 --> 00:24:41,316 ‫مرده، مثل من. 473 00:24:43,686 --> 00:24:46,321 ‫تو هیچ کاری نکردی ژان. 474 00:24:46,323 --> 00:24:48,356 ‫همینجوری اونجا نشستی، 475 00:24:48,358 --> 00:24:50,358 ‫و منتظر موندی. 476 00:24:50,360 --> 00:24:52,193 ‫و دعا کردی. 477 00:24:52,195 --> 00:24:54,295 ‫و فقط اونجا نشستی. 478 00:24:55,564 --> 00:24:57,265 ‫وقتی که اونا اومدن سراغ ما! 479 00:24:57,267 --> 00:24:58,600 ‫شما واقعی نیستید. 480 00:24:58,602 --> 00:25:01,035 ‫- ما هستیم. ‫- خیلی واقعی هستیم. 481 00:25:01,037 --> 00:25:02,604 ‫منچستر خودت رو نشون بده! 482 00:25:02,606 --> 00:25:05,306 ‫ما کسایی هستیم که نتونستی نجات بدی. 483 00:25:05,308 --> 00:25:06,641 ‫کسایی که نمیخواستی نجات بدی. 484 00:25:06,643 --> 00:25:08,476 ‫مثل دخترای خودت! 485 00:25:08,478 --> 00:25:11,980 ‫الکس! نه! 486 00:25:11,982 --> 00:25:13,314 ‫الکس! 487 00:25:13,316 --> 00:25:14,482 ‫کارا! 488 00:25:15,818 --> 00:25:17,085 ‫نه! 489 00:25:17,087 --> 00:25:20,321 ‫ژان؟ ژان؟ 490 00:25:20,323 --> 00:25:22,657 ‫ژان! هی! من اینجام. 491 00:25:22,659 --> 00:25:24,592 ‫منم. تو حالت خوبه. در امانی 492 00:25:33,124 --> 00:25:35,225 ‫منچستر داشت سعی میکرد به من ‫نشون بده چه اتفاقی میوفته 493 00:25:35,227 --> 00:25:38,161 ‫اگه به دست روی دست گذاشتن ادامه بدم. 494 00:25:38,163 --> 00:25:42,465 ‫من تو و الکس و ول کردم که ‫تنهایی با خطرات رو به رو بشید. 495 00:25:44,301 --> 00:25:45,869 ‫آیا انتخاب مسیر صلح 496 00:25:45,871 --> 00:25:48,605 ‫ارزشی داره اگه امکان داشته باشه 497 00:25:48,607 --> 00:25:50,039 ‫هر کسی رو که بهش اهمیت میدم از دست بدم؟ 498 00:25:52,009 --> 00:25:53,710 ‫بعد از اتفاقی که توی کریپتون افتاد، 499 00:25:54,745 --> 00:25:58,081 ‫جوری که مادرم دست رو دست گذاشت و کاری نکرد، 500 00:25:59,450 --> 00:26:02,385 ‫من همیشه قسم خوردم که اگه کاری ‫از دستم بر بیاد انجام بدم. 501 00:26:02,387 --> 00:26:04,120 ‫اما تا زمانی که قسم صلح نخورده بودی، 502 00:26:04,122 --> 00:26:06,723 ‫واقعا متوجه نشدم که 503 00:26:06,725 --> 00:26:10,460 ‫فقط با کنار بقیه ایستادن میتونی ‫کاری کنی که حس کنن شجاع تر هستن. 504 00:26:13,063 --> 00:26:17,033 ‫ژان، تنها دلیلی که الکس و من میتونیم با خطر رو به رو شیم 505 00:26:17,035 --> 00:26:19,369 ‫اینه که میدونیم تو کنار ما هستی. 506 00:26:20,804 --> 00:26:22,572 ‫از هر راهی که انتخاب کنی. 507 00:26:25,009 --> 00:26:26,242 ‫ممنون. 508 00:26:29,480 --> 00:26:31,047 ‫حالا باید چکار کنیم؟ 509 00:26:31,049 --> 00:26:34,484 ‫خب، مشخصه که منچستر ‫میخواد تو اون رو شکار کنی، 510 00:26:34,486 --> 00:26:37,820 ‫تا بتونه از ارتباط ذهنی تو ‫بهره برداری کنه و بهت حمله کنه، 511 00:26:37,822 --> 00:26:39,422 ‫و داریم طبق نقشه اون عمل میکنیم. 512 00:26:39,424 --> 00:26:42,792 ‫پس شاید الان بهترین کار 513 00:26:42,794 --> 00:26:44,127 ‫اینه که بزاریم بیاد سمت ما. 514 00:26:47,798 --> 00:26:49,565 ‫هدیه آشتی کنونه. 515 00:26:52,469 --> 00:26:55,204 ‫بخاطر قبل متاسفم. من از حدم تجاوز کردم. 516 00:26:56,707 --> 00:26:58,675 ‫تو به جیمز اهمیت میدی. 517 00:26:58,677 --> 00:27:01,244 ‫چیزی برای عذرخواهی نیست. 518 00:27:01,246 --> 00:27:02,245 ‫خب... 519 00:27:02,247 --> 00:27:03,246 ‫اما قبولش میکنم. 520 00:27:03,248 --> 00:27:05,381 ‫آره، ممنون. 521 00:27:05,383 --> 00:27:08,985 ‫ژله واقعا یه غذای فوق ‫العاده توی بیمارستانه. 522 00:27:08,987 --> 00:27:12,055 ‫این یک استعاره برای آسیب روحیه. 523 00:27:12,057 --> 00:27:14,591 ‫اگه تکونش بدی میلرزه، 524 00:27:14,593 --> 00:27:17,527 ‫اما هنوز شکل خودش رو حفظ میکنه. 525 00:27:17,529 --> 00:27:20,830 ‫اما اگه ببریش، مثل قبل نمیشه. 526 00:27:20,832 --> 00:27:23,866 ‫به نظر نمیاد که با توجه به شرایط 527 00:27:23,868 --> 00:27:26,269 ‫خیلی لرزشی داشته باشی. 528 00:27:26,271 --> 00:27:28,671 ‫- تو ارتش هستی؟ ‫- روانشناسم آره. 529 00:27:28,673 --> 00:27:30,607 ‫ 530 00:27:30,609 --> 00:27:32,675 ‫تقریبا هر چیزی دیدم. 531 00:27:34,011 --> 00:27:37,280 ‫به علاوه، این دوازدهمین باره 532 00:27:37,282 --> 00:27:39,349 ‫که من جیمز رو توی بیمارستان ملاقات میکنم. 533 00:27:39,351 --> 00:27:40,750 ‫- وای. ‫- برادرمو میشناسی. 534 00:27:40,752 --> 00:27:41,751 ‫اون همیشه میره 535 00:27:41,753 --> 00:27:43,920 ‫و خودش رو توی دردسر میندازه. 536 00:27:43,922 --> 00:27:47,190 ‫وقتی اوضاع توی خونه سخت میشد 537 00:27:47,192 --> 00:27:48,524 ‫اینجور باهاش کنار میومد. 538 00:27:48,526 --> 00:27:50,226 ‫اگه به دویدن ادامه بدی لازم نیست بایستی 539 00:27:50,228 --> 00:27:51,961 ‫و حس کنی که چقدر صدمه دیدی. 540 00:27:51,963 --> 00:27:53,763 ‫به نظر آشنا میومد. 541 00:27:53,765 --> 00:27:55,364 ‫- کارا! ‫- سلام. 542 00:27:56,667 --> 00:27:58,701 ‫خیلی وقته ندیدمت. 543 00:27:58,703 --> 00:28:00,803 ‫ببخشید اینقدر طول کشید که بیام اینجا. 544 00:28:00,805 --> 00:28:02,405 ‫جایی که لازم بود باشی بودی. 545 00:28:02,407 --> 00:28:03,840 ‫الان هستم. 546 00:28:07,945 --> 00:28:11,347 ‫من میرم خوراکی های بیشتری پیدا کنم. 547 00:28:11,349 --> 00:28:13,116 ‫آره، من باهات میام. 548 00:28:13,118 --> 00:28:14,651 ‫- باشه. ‫- ژان هستم در ضمن. 549 00:28:14,653 --> 00:28:16,119 ‫چه اسم باحالی. 550 00:28:16,121 --> 00:28:17,587 ‫- فرانسویه؟ ‫- همون حدودا. 551 00:28:19,189 --> 00:28:21,991 ‫خب، اومدی. 552 00:28:21,993 --> 00:28:26,162 ‫اومدم، و کلی با خودم توجیه اوردم. 553 00:28:26,164 --> 00:28:28,531 ‫اما ته دلم، فکر میکنم که... 554 00:28:30,100 --> 00:28:33,669 ‫نمیتونستم اینجا بایستم و کاری نکنم. 555 00:28:34,972 --> 00:28:36,873 ‫احساس بیچارگی ترسناکه. 556 00:28:36,875 --> 00:28:39,442 ‫- خیلی وحشتناکه. ‫- آره. 557 00:28:39,444 --> 00:28:41,377 ‫اما اینجا بودن با تو هیچ کاری نکردن نیست. 558 00:28:42,846 --> 00:28:44,147 ‫همه چیزه. 559 00:28:47,518 --> 00:28:48,684 ‫بیا اینجا. 560 00:28:53,757 --> 00:28:55,625 ‫کارا، الکس 561 00:28:55,627 --> 00:28:57,326 ‫اون کجاست؟ 562 00:28:57,328 --> 00:28:59,162 ‫- این طرفه. ‫- آره این طرف. 563 00:28:59,164 --> 00:29:00,429 ‫خیلی خب. 564 00:29:03,867 --> 00:29:05,067 ‫حالت خوبه؟ 565 00:29:06,670 --> 00:29:10,573 ‫اگه بتونم یه شکولات بگیرم بهتر میشم.! 566 00:29:13,110 --> 00:29:15,144 ‫معمولا با دستگاها خوب کنار میام. 567 00:29:19,983 --> 00:29:21,150 ‫اون خوب میشه. 568 00:29:21,152 --> 00:29:23,086 ‫فقط قضیه جیمز نیست. 569 00:29:23,088 --> 00:29:25,655 ‫چند ماه پیش سوپرگرل نزدیک بود بمیره. 570 00:29:25,657 --> 00:29:27,247 ‫و نزار بگم که 571 00:29:27,271 --> 00:29:28,915 ‫یه هوش مصنوعی مجبورم کرد که... 572 00:29:29,993 --> 00:29:31,594 ‫کل وجودم رو بدم بره! 573 00:29:31,596 --> 00:29:34,664 ‫تا حالا اشاره کردم که ‫همه اجداد من شرور بودن؟ 574 00:29:34,666 --> 00:29:36,165 ‫و مون ال، 575 00:29:36,167 --> 00:29:38,167 ‫اون همه چیز رو رد میکرد. 576 00:29:38,169 --> 00:29:40,870 ‫ریزپرخاشگری هم یه جور آسیب روحیه. 577 00:29:40,872 --> 00:29:42,939 ‫من... 578 00:29:42,941 --> 00:29:45,308 ‫ببخشید. فکر میکنم... 579 00:29:45,310 --> 00:29:47,143 ‫فکر میکنم این رویداد باعث شده من 580 00:29:47,145 --> 00:29:49,312 ‫هر سختی که تا حالا پشت سر ‫گذاشتم رو به یاد بیارم. 581 00:29:49,314 --> 00:29:52,515 ‫و هنوز نمیتونم شکلات بگیرم... 582 00:29:52,663 --> 00:29:54,609 ‫آخ جون♥ 583 00:30:09,500 --> 00:30:10,666 ‫افزایش قدرت برق؟ 584 00:30:15,773 --> 00:30:17,640 ‫منچستر روی سده. 585 00:30:17,642 --> 00:30:18,674 ‫اونجا نیروی برق کل شهر رو تامین میکنه. 586 00:30:18,676 --> 00:30:20,109 ‫با اون چوب دستی میتونه نابودش کنه. 587 00:30:20,111 --> 00:30:21,577 ‫بیا بریم. 588 00:30:24,381 --> 00:30:26,482 ‫جیمز! اون وسط جراحیه! 589 00:30:27,518 --> 00:30:28,651 ‫ژنراتور های پشتیبان کجان؟ 590 00:30:28,653 --> 00:30:29,952 ‫باید الان روشن بشن. 591 00:30:29,954 --> 00:30:32,454 ‫بدون برق نمیتونیم کارمون رو تموم کنیم. ‫اون خونریزی میکنه. 592 00:30:34,691 --> 00:30:35,958 ‫منچستر! 593 00:30:37,194 --> 00:30:40,096 ‫خب، خب، وقتش رسیده بود. 594 00:30:40,098 --> 00:30:43,165 ‫بیا بگیرش، مریخی صلح طلب! 595 00:30:52,226 --> 00:30:53,392 ‫سد ترک خورده. 596 00:30:53,394 --> 00:30:54,793 ‫اون کل شهر رو غرق میکنه. 597 00:30:54,795 --> 00:30:56,061 ‫برو. این نبرد منه. 598 00:30:57,196 --> 00:30:58,497 ‫من گزینه امن رو انتخاب کردم. 599 00:30:58,499 --> 00:31:01,800 ‫وقتی گزینه امن رو انتخاب ‫میکنی این اتفاق نباید بیوفته. 600 00:31:01,802 --> 00:31:04,703 ‫کلی ببین، هیچکس نمیتونست پیش ‫بینی کنه این اتفاق میوفته. 601 00:31:04,705 --> 00:31:07,139 ‫و تو بهترین تصمیمی که ‫میتونستی رو برای برادرت گرفتی، 602 00:31:07,141 --> 00:31:10,342 ‫و اون موقع داروی لینا آماده نبود. ‫اما الان هست. 603 00:31:10,344 --> 00:31:13,445 ‫میدونم 1000 دلیل داری که ‫به لینا لوٍثر اعتماد نکنی، 604 00:31:13,447 --> 00:31:15,714 ‫اما نمیخوام که به اون اعتماد کنی. 605 00:31:15,716 --> 00:31:17,516 ‫میخوام که به من اعتماد کنی. 606 00:31:19,485 --> 00:31:20,886 ‫- بیا انجامش بدیم. ‫- باشه. 607 00:31:20,888 --> 00:31:23,055 ‫سلام، ببخشید نمیخواستم فالگوش وایسم، 608 00:31:23,057 --> 00:31:25,724 ‫عادت بدیه، اما شنیدم چی گفتید. 609 00:31:25,726 --> 00:31:27,526 ‫من محض محکم کاری دارو رو اوردم. 610 00:31:27,528 --> 00:31:29,695 ‫الان باید لینا رو پیدا کنیم. 611 00:31:42,642 --> 00:31:43,809 ‫لعنتی! 612 00:31:48,682 --> 00:31:50,182 ‫این دیوونگی رو تموم کن! 613 00:31:50,184 --> 00:31:51,884 ‫هزاران نفر آدم بیگناه رو میکشی. 614 00:31:53,920 --> 00:31:56,321 ‫این دنیا همینجوریش خودش ‫رو داره نابود میکنه. 615 00:31:56,323 --> 00:31:59,257 ‫اگه میخوای جلوش رو بگیری، با من مبارزه نکن. 616 00:31:59,259 --> 00:32:00,258 ‫به من ملحق شو. 617 00:32:00,260 --> 00:32:01,293 ‫هرگز. 618 00:32:10,169 --> 00:32:12,471 ‫کاری که الان میخوام بکنم کاملا غیر قانونیه. 619 00:32:12,473 --> 00:32:14,706 ‫هر شاهدی شریک جرم محسوب میشه. 620 00:32:14,708 --> 00:32:16,908 ‫- خانم لوثر. ‫- قبل این که اخراجتون کنم برید. 621 00:32:28,922 --> 00:32:31,523 ‫اگه نایستی و بجنگی، همه چیز رو از دست میدی. 622 00:32:32,625 --> 00:32:33,825 ‫دوباره. 623 00:32:39,699 --> 00:32:40,866 ‫کیم. 624 00:32:42,035 --> 00:32:43,168 ‫تانیا 625 00:32:58,184 --> 00:32:59,718 ‫نه 626 00:33:02,055 --> 00:33:04,222 ‫فرار کنید. فرار کنید! 627 00:33:11,864 --> 00:33:13,431 ‫نه نه! 628 00:33:52,271 --> 00:33:53,738 ‫هی 629 00:33:58,411 --> 00:33:59,878 ‫تو زیبا هستی. 630 00:34:12,258 --> 00:34:14,259 ‫ژان 631 00:34:14,261 --> 00:34:15,361 ‫منچستر کجاست؟ 632 00:34:17,296 --> 00:34:18,730 ‫بیا بریم جیمز رو ببینیم. 633 00:34:30,742 --> 00:34:33,077 ‫هیچوقت منو دعوت نکردی اینجا. 634 00:34:33,079 --> 00:34:35,158 ‫چطور دیگه میتونستم دوستات رو ببینم؟ 635 00:34:36,114 --> 00:34:37,831 ‫اونا در ضمن خیلی عالی هستن. 636 00:34:38,683 --> 00:34:40,184 ‫یکیشون حتی جونت رو نجات داد. 637 00:34:41,186 --> 00:34:43,053 ‫آره، در این مورد... 638 00:34:43,055 --> 00:34:44,855 ‫- ممنون. ‫- خوشحالم که حالت خوبه. 639 00:34:46,291 --> 00:34:47,740 ‫تازه، سوپرگرل کسی بود که تو رو پیدا کرد 640 00:34:47,764 --> 00:34:49,517 ‫تو باید از اون تشکر کنی. 641 00:34:50,428 --> 00:34:52,096 ‫آره 642 00:34:58,370 --> 00:35:01,438 ‫اوه. میدونم الان تازه از مرگ برگشتی، 643 00:35:01,440 --> 00:35:04,909 ‫اما قراره آرزو کنی که برنگشته بودی. 644 00:35:04,911 --> 00:35:07,244 ‫چون به مامان زنگ زدم. 645 00:35:07,246 --> 00:35:08,245 ‫فکر کنم باید بریم. 646 00:35:08,247 --> 00:35:10,948 ‫نه، اون... منو تنها نزارید بچه ها. 647 00:35:10,950 --> 00:35:12,890 ‫- موفق باشی عزیزم. ‫- شما کنار من بودید. 648 00:35:14,286 --> 00:35:15,753 ‫سلام مامان 649 00:35:18,924 --> 00:35:20,624 ‫باید اون حلقه رو به برینی پس بدی. 650 00:35:21,626 --> 00:35:23,127 ‫او خوشحال میشه از دیدنش. 651 00:35:23,129 --> 00:35:25,796 ‫من آماده نیستم توضیح بدم چطور گرفتمش. 652 00:35:25,798 --> 00:35:27,631 ‫جیمز حالش خوبه. 653 00:35:27,633 --> 00:35:29,567 ‫کل شهر خوبن 654 00:35:29,569 --> 00:35:31,368 ‫به خاطر تو. 655 00:35:31,370 --> 00:35:33,270 ‫آره، اما به چه هزینه ای؟ 656 00:35:34,172 --> 00:35:36,140 ‫منچستر مرده. 657 00:35:36,142 --> 00:35:38,008 ‫میدونم میخواستی از منش پدرت پیروی کنی، 658 00:35:38,010 --> 00:35:39,476 ‫اما اتفاقی که امروز افتاد 659 00:35:39,478 --> 00:35:41,679 ‫کسی که میخوای باشی رو عوض نمیکنه. 660 00:35:41,681 --> 00:35:44,348 ‫اما دیگه نمیدونم کی میخوام باشم کارا. 661 00:35:48,186 --> 00:35:49,687 ‫یه چیزی رو میدونم، 662 00:35:51,523 --> 00:35:55,893 ‫من صلح طلب نیستم. 663 00:36:01,166 --> 00:36:02,299 ‫اگه اجازه داشته باشم... 664 00:36:02,301 --> 00:36:04,234 ‫- لازم نیست در موردش حرف بزنیم. ‫- باید بزنم. 665 00:36:05,804 --> 00:36:07,104 ‫حتی اگه اذیت کننده باشه. 666 00:36:08,139 --> 00:36:09,874 ‫یه بار مرد عاقلی گفت، 667 00:36:09,876 --> 00:36:14,879 ‫"روابط عاطفی بر اساس ‫تجربیات شدید جواب نمیدن" 668 00:36:14,881 --> 00:36:16,046 ‫داری چکار... 669 00:36:17,182 --> 00:36:18,883 ‫مرد عاقل کیانو ریوزه. ‫(فیلم اسپید 1994) 670 00:36:18,885 --> 00:36:21,752 ‫شخصی راستگو، اگر چنین چیزی وجود داشته باشه. 671 00:36:21,754 --> 00:36:23,887 ‫گفتنش خیلی سخته، تو و من... 672 00:36:25,957 --> 00:36:27,891 ‫هیچوقت نمیتونیم با هم باشیم. 673 00:36:30,662 --> 00:36:33,664 ‫خیلی خب، اگه کیانو ریوز بگه... 674 00:36:33,666 --> 00:36:36,834 ‫حرف نزن. فقط همه چیز رو سخت میکنه. 675 00:36:47,379 --> 00:36:49,179 ‫هر چی تو بگی شیطون. 676 00:37:01,326 --> 00:37:05,396 ‫میدونی، بیشتر بچه های شر با ‫ذره بین مورچه ها رو میسوزونن. 677 00:37:06,298 --> 00:37:07,798 ‫اما تو نه. 678 00:37:07,800 --> 00:37:12,803 ‫تو از گِل و شاخه درخت تپه مورچه میساختی. 679 00:37:12,805 --> 00:37:15,372 ‫ساعت ها برات زمان میبرد، بعضی وقتا روزها. 680 00:37:15,374 --> 00:37:17,291 ‫و بعد، تو مورچه ها رو گول میزدی 681 00:37:17,316 --> 00:37:19,376 ‫که فکر کنن دارن میرن خونه. 682 00:37:19,378 --> 00:37:22,279 ‫و اونا هزارتویی که براشون ‫ساخته بودی رو دنبال میکردن 683 00:37:22,281 --> 00:37:24,348 ‫و وارد آتیش میشدن. 684 00:37:25,984 --> 00:37:28,719 ‫ببخشید، دقیقا منو به چی متهم میکنی؟ 685 00:37:32,190 --> 00:37:33,785 ‫برق توی بیمارستان بخاطر 686 00:37:33,809 --> 00:37:35,559 ‫حمله به سد خاموش نشد. 687 00:37:35,561 --> 00:37:37,394 ‫تو اون کارو کردی. 688 00:37:37,396 --> 00:37:39,495 ‫و من اینو میدونم چون سازمان ال کورپ 689 00:37:39,519 --> 00:37:41,131 ‫اسمش روی هر تیغ جراحی، 690 00:37:41,133 --> 00:37:43,968 ‫نیمکت و ژنراتور پشتیبان اونجا هست. 691 00:37:43,970 --> 00:37:47,404 ‫چه آدم نوع دوستی شدی. 692 00:37:50,442 --> 00:37:53,177 ‫توی اون بیمارستان بچه بودن لکس. 693 00:37:53,179 --> 00:37:55,012 ‫تو از حمله به سد سواستفاده کردی 694 00:37:55,014 --> 00:37:57,381 ‫تا برق رو قطع کنی، در حالی ‫که جیمز روی میز جراحی بود. 695 00:37:57,383 --> 00:37:59,783 ‫تو زندگی اون و آدمای بیشمار ‫دیگه ای رو به خطر انداختی 696 00:37:59,785 --> 00:38:01,725 ‫که فقط من رو مجبور کنی ‫هارون ال رو آزمایش کنم. 697 00:38:07,659 --> 00:38:09,059 ‫ای بابا، همه چیو فهمیدی. 698 00:38:10,228 --> 00:38:12,396 ‫خب بیشترش رو. یه چیز بزرگ رو جا انداختی. 699 00:38:12,398 --> 00:38:14,698 ‫آره، داستان مادرم یه دروغ ‫دیگه بود که منو گول بزنی. 700 00:38:14,700 --> 00:38:15,899 ‫نه، حقیقت داشت. 701 00:38:15,901 --> 00:38:18,035 ‫برای همین موثر بود. 702 00:38:18,037 --> 00:38:21,005 ‫اما من به جیمی شلیک کردم. 703 00:38:21,007 --> 00:38:24,508 ‫متاسفانه اونقدری که فکر میکردم موثر نبود. 704 00:38:24,510 --> 00:38:25,642 ‫تو مریضی. 705 00:38:25,644 --> 00:38:27,678 ‫دقیقا. 706 00:38:27,680 --> 00:38:28,946 ‫دارم میمیرم. 707 00:38:28,948 --> 00:38:32,316 ‫این سرطان وحشتناک داره من رو نابود میکنه 708 00:38:32,318 --> 00:38:35,619 ‫و تو روی دقیقا همون چیزی ‫نشستی که میتونه منو مداوا کنه، 709 00:38:35,621 --> 00:38:38,755 ‫و تو حتی آزمایشش نمیکردی! 710 00:38:40,291 --> 00:38:41,931 ‫خدا میدونه که من یه داروی کشنده تجربی رو 711 00:38:41,955 --> 00:38:43,761 ‫روی خودم آزمایش نمیکردم، 712 00:38:43,763 --> 00:38:45,763 ‫پس نیاز به یه محرک داشتی. 713 00:38:45,765 --> 00:38:47,865 ‫و یه موش آزمایشگاهی. 714 00:38:47,867 --> 00:38:49,299 ‫خب، جواب داد. 715 00:38:50,468 --> 00:38:52,236 ‫جیمز زنده میمونه، 716 00:38:52,238 --> 00:38:53,704 ‫و تو میپوسی. 717 00:38:54,606 --> 00:38:56,306 ‫چون من هیچوقت، 718 00:38:56,308 --> 00:38:57,941 ‫به تو دارو رو نمیدم. 719 00:39:01,679 --> 00:39:02,679 ‫اونو ببریدش. 720 00:39:02,681 --> 00:39:04,214 ‫لینا، لینا... 721 00:39:04,216 --> 00:39:06,183 ‫من نا امید شدم که این واکنش توئه، 722 00:39:06,185 --> 00:39:07,418 ‫اما غافلگیر نشدم. 723 00:39:07,420 --> 00:39:11,021 ‫برای همین من یه نفر رو مجبور کردم که 724 00:39:11,023 --> 00:39:12,256 ‫ده دقیقه پیش به من دارو رو بده. 725 00:39:26,905 --> 00:39:28,906 ‫- تو مردی. ‫- نه، تو مردی. 726 00:39:29,808 --> 00:39:32,476 ‫نه نه نه! 727 00:39:33,745 --> 00:39:36,647 ‫القا کننده های تصویر ‫باید بگم، بهش شک داشتم، 728 00:39:36,649 --> 00:39:38,649 ‫اما واقعا مفید هستن. 729 00:39:39,684 --> 00:39:40,784 ‫خانم تسماکر! 730 00:39:45,323 --> 00:39:46,323 ‫ایو. 731 00:39:46,325 --> 00:39:47,891 ‫ببخشید که متاسف نیستم. 732 00:39:49,961 --> 00:39:52,463 ‫- برای چه مدتی؟ ‫- از اولش. 733 00:39:52,465 --> 00:39:54,125 ‫هیچ چیز شخصیی نیست. 734 00:39:56,734 --> 00:39:59,074 ‫درخواست کمک... 735 00:40:00,972 --> 00:40:03,240 ‫لازم نیست خانم تسماکر. 736 00:40:03,242 --> 00:40:05,275 ‫خواهر من شاید خوشحال ‫باشه که بزاره من بمیرم، 737 00:40:05,277 --> 00:40:07,511 ‫اما من قصد کشتنش رو ندارم. 738 00:40:07,513 --> 00:40:09,246 ‫مطمئنی در این مورد رئیس؟ 739 00:40:09,248 --> 00:40:10,881 ‫اون خیلی آب زیرکاهه. 740 00:40:10,883 --> 00:40:12,916 ‫مثل موی توی دماغته. 741 00:40:12,918 --> 00:40:14,718 ‫یه روز از من ممنون میشه. 742 00:40:14,720 --> 00:40:16,386 ‫همه میشن. مطمئنم. 743 00:40:22,060 --> 00:40:23,427 ‫اینجا باش و ترتیبش رو بده. 744 00:40:24,629 --> 00:40:26,163 ‫بله آقای لوثر. 745 00:40:28,800 --> 00:40:30,434 ‫ایست! 746 00:40:30,436 --> 00:40:32,169 ‫درسته 747 00:41:34,999 --> 00:41:36,099 ‫سوپرگرل. 748 00:41:38,503 --> 00:41:40,337 ‫خوشحالم که بلاخره دیدمت. 749 00:41:40,361 --> 00:41:47,361 ‫مترجم: ‫میثم موسویان - MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 750 00:41:47,385 --> 00:41:53,484 .:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ..::.. 30NAMA.com ..::.. 751 00:41:53,508 --> 00:41:59,208 -| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- .:. @OfficialCinama .:.