1 00:00:00,000 --> 00:00:01,719 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:01,720 --> 00:00:05,489 ‫خیلی متاسفم که نمیتونم ‫نگهبان نمادهای مقدس باشم پدر. 3 00:00:05,490 --> 00:00:09,112 ‫هرونمیر نماد ها رو در دل صحرای تعاز به ما داد. 4 00:00:09,113 --> 00:00:10,805 ‫میتونم به اونجا برشون گردونم. 5 00:00:12,784 --> 00:00:14,161 ‫این چیزی بیشتر از اختلال پس از حادثه هست. 6 00:00:14,185 --> 00:00:15,529 ‫ما باید با لینا صحبت کنیم. 7 00:00:15,553 --> 00:00:18,032 ‫ملت ما توسط سوپرگرل مورد حمله قرار گرفت. 8 00:00:18,056 --> 00:00:20,334 ‫به همین دلیل من حکومت نظامی اعلام میکنم. 9 00:00:20,358 --> 00:00:21,802 ‫و سوپرگرل، اگه این رو تماشا میکنی، 10 00:00:21,826 --> 00:00:24,038 ‫تو دشمن عمومی شماره یک هستی. 11 00:00:24,062 --> 00:00:27,274 ‫من الان بیشتر از این که سود داشته باشم ضرر میرسونم. 12 00:00:27,298 --> 00:00:28,576 ‫اون ضرب المثل چیه؟ 13 00:00:28,600 --> 00:00:30,611 ‫قلم تواناتر از شمشیره. 14 00:00:30,635 --> 00:00:32,469 ‫شاید حتی از شنل هم تواناتر باشه. 15 00:00:33,371 --> 00:00:36,073 ‫جستجو برای لکس لوثر و حقیقت 16 00:00:47,919 --> 00:00:50,297 ‫برو خونه بیگانه! 17 00:00:50,321 --> 00:00:51,765 ‫هوا تاریک شده. 18 00:00:51,789 --> 00:00:53,367 ‫درو باز کن بیگانه! 19 00:00:54,926 --> 00:00:55,903 ‫اون چی بود؟ 20 00:00:55,927 --> 00:00:57,871 ‫سوپرگرل؟ 21 00:00:57,895 --> 00:00:59,173 ‫سلام پسرا. 22 00:00:59,197 --> 00:01:01,798 ‫- تو کی هستی؟ ‫- من بدترین کابوست هستم. 1 00:01:01,822 --> 00:01:06,822 ‫مترجم:میثم موسویان MeysaM.UnicorNt.Me/unicorn025 23 00:01:08,506 --> 00:01:09,717 ‫خوابای خوب ببینی. 24 00:01:09,741 --> 00:01:11,418 ‫ازونجا برو بیرون دریمر. 25 00:01:11,442 --> 00:01:13,153 ‫ون دی ای او سمت تو میاد 26 00:01:13,177 --> 00:01:15,597 ‫و اونجا پر از آدمای لاکوود میشه. 6 00:01:15,621 --> 00:01:21,720 ‫.:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 7 00:01:21,744 --> 00:01:27,444 ‫-| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 27 00:01:27,510 --> 00:01:29,637 ‫فقط چند روز از حکومت نظامی گذشته 28 00:01:29,661 --> 00:01:31,481 ‫و تا الانشم مردم راجب تو خبر شدن. 29 00:01:32,297 --> 00:01:34,030 ‫باید با برنامه عمل کنیم. 30 00:01:35,500 --> 00:01:37,845 ‫- برینی، تو نگران منی؟ ‫- بله. 31 00:01:37,869 --> 00:01:40,681 ‫لغو عفو بیگانگان همه ‫ما رو آسیب پذیر کرده. 32 00:01:40,705 --> 00:01:43,075 ‫بن لاکوود اون برون بیگانه هایی رو دستگیر میکنه 33 00:01:43,099 --> 00:01:45,085 ‫که فکر میکنه تمایلات ضد انسانی دارن. 34 00:01:45,109 --> 00:01:47,621 ‫و قهرمانای ماسک دار هدف اصلی هستند. 35 00:01:47,645 --> 00:01:50,557 ‫خب یکی باید از مردم بیگناه دفاع کنه. 36 00:01:50,581 --> 00:01:53,450 ‫وقتی که سوپرگرل خودشو نشون نمیده، ‫ما باید نزاریم شنل روی زمین بمونه. 37 00:01:54,719 --> 00:01:57,564 ‫میتونی تو هم لباساتو بپوشی 38 00:01:57,588 --> 00:01:58,899 ‫و به من ملحق بشی. 39 00:01:58,923 --> 00:02:01,468 ‫بدون سوپرگرل، احتمال 63.6% هست که 40 00:02:01,492 --> 00:02:03,737 ‫منو تو دستگیر بشیم. 41 00:02:03,761 --> 00:02:05,941 ‫اگه باهوش و مراقب نباشیم... 42 00:02:06,698 --> 00:02:08,976 ‫ببخشید... 43 00:02:09,000 --> 00:02:10,711 ‫شوخیت گرفته؟ 44 00:02:10,735 --> 00:02:12,780 ‫همه این مدت یه هولوگرام بودی؟ 45 00:02:12,804 --> 00:02:14,114 ‫این بحث رو باید بعدا ادامه بدیم. 46 00:02:14,138 --> 00:02:15,572 ‫صبر کن! 47 00:02:20,912 --> 00:02:23,624 ‫ضربان قلبش 186 هست. فشار مغزش 22 میله، 48 00:02:23,648 --> 00:02:26,226 ‫و فشار خونش 160 روی 30 هست و داره بیشتر میشه. 49 00:02:26,250 --> 00:02:28,329 ‫نوار قلبش نامنظمه. 50 00:02:28,353 --> 00:02:29,897 ‫ببخشید که چیز واضح رو میگم، 51 00:02:29,921 --> 00:02:32,733 ‫اما فکر نمیکنم روند خارج کردن جواب بده. 52 00:02:32,757 --> 00:02:34,835 ‫دارید پلاسما رو خارج میکنید، نه هارون ال، 53 00:02:34,859 --> 00:02:37,037 ‫و علائمش رو تشدید میکنید. 54 00:02:37,061 --> 00:02:38,939 ‫عیبی نداره. 55 00:02:38,963 --> 00:02:40,230 ‫ادامه بدید. 56 00:02:49,574 --> 00:02:52,319 ‫وای خدا... من خوبم. 57 00:02:52,343 --> 00:02:54,288 ‫ببخشید. فکر میکردم این جواب بده. 58 00:02:54,312 --> 00:02:56,357 ‫من تکنولوژی آمرتک رو از سلول لکس برداشتم 59 00:02:56,381 --> 00:02:59,393 ‫و به طور دقیق دستورالعمل توی ‫آزمایشگاه ایو رو دنبال کردم. 60 00:02:59,417 --> 00:03:01,742 ‫بخاطر مقاصد علمی میپرسم، 61 00:03:01,767 --> 00:03:04,131 ‫تو ابرشنوایی رو تجربه کردی؟ 62 00:03:04,155 --> 00:03:05,766 ‫الان ابرشنوایی هم داره؟ 63 00:03:05,790 --> 00:03:08,869 ‫به نظر میاد که هر حمله عصبی ‫یه قابلیت جدیدی رو ایجاد میکنه 64 00:03:08,893 --> 00:03:12,729 ‫من درستش میکنم. فقط باید اینو بهتر متوجه بشم. 65 00:03:15,967 --> 00:03:17,678 ‫اون زمان میبره. 66 00:03:17,702 --> 00:03:20,047 ‫- ما یه برنامه دیگه لازم داریم. ‫- آره. 67 00:03:20,071 --> 00:03:22,906 ‫خب، خوشبختانه برای جیمز، ‫من متخصص برنامه ریزی هستم. 68 00:03:24,175 --> 00:03:26,343 ‫در مورد قصر ذهن چیزی شنیدی؟ 69 00:03:39,724 --> 00:03:41,034 ‫جیمز... 70 00:03:41,058 --> 00:03:43,971 ‫این بودجه سیاهی هست که خواسته بودی. 71 00:03:43,995 --> 00:03:47,697 ‫همه چیز به ترتیب اورده شده. ایو. 72 00:03:52,370 --> 00:03:54,471 ‫لعنتی. 73 00:04:20,798 --> 00:04:23,777 ‫ادنا، اگه بفهمن که اطلاعات ‫شخصی بیگانه ها رو عوض میکنی، 74 00:04:23,801 --> 00:04:26,480 ‫امرتک کاری بیش از اخراجت انجام میده. 75 00:04:26,504 --> 00:04:28,282 ‫فقط مراقب باش. 76 00:04:28,306 --> 00:04:30,740 ‫با کسی داشتی حرف میزدی که توی آمرتک کار میکنه؟ 77 00:04:33,177 --> 00:04:34,188 ‫خواهرم. 78 00:04:34,212 --> 00:04:35,522 ‫خب من دارم روی یه مقاله کار میکنم 79 00:04:35,546 --> 00:04:38,158 ‫که کارای لکس لوثر رو افشا کنم و ‫میدونم که آمرتک هم درگیر بوده. 80 00:04:38,182 --> 00:04:40,227 ‫فکر میکنی خواهرت حاضره با من حرف بزنه؟ 81 00:04:40,251 --> 00:04:41,995 ‫نمیدونم... 82 00:04:42,019 --> 00:04:44,164 ‫فرانکلین، اینجا خوابیدی؟ 83 00:04:48,025 --> 00:04:51,104 ‫لاکوود و افرادش به ساختمون ‫مقابل محل سکونتم حمله کردن. 84 00:04:51,128 --> 00:04:52,873 ‫خیلی متاسفم. 85 00:04:52,897 --> 00:04:55,642 ‫من هم همینطور. 86 00:04:55,666 --> 00:04:59,480 ‫اما برای همینه که برای ما ‫مهمه که جلوی این رو بگیریم. 87 00:04:59,504 --> 00:05:01,381 ‫میگی به خواهرت با من تماس بگیره؟ 88 00:05:01,405 --> 00:05:02,672 ‫ممنون فرانکلین. 89 00:05:04,742 --> 00:05:06,476 ‫کارا؟ 90 00:05:07,378 --> 00:05:09,890 ‫فرانکلین میترسه بره خونه. 91 00:05:09,914 --> 00:05:11,414 ‫فکر نمیکنی که شاید.... 92 00:05:12,483 --> 00:05:14,194 ‫وقتش رسیده که سوپردوستات محلق بشی؟ 93 00:05:14,218 --> 00:05:16,597 ‫نیا، فکر میکنی دلم نمیخواد؟ 94 00:05:16,621 --> 00:05:19,032 ‫اما ببین مردم چی میگن. 95 00:05:19,056 --> 00:05:21,335 ‫افشا کردن لکس تنها راهیه که الان میتونم کمک کنم، 96 00:05:21,359 --> 00:05:24,004 ‫و وقتی که این کارو بکنم، سوپرگرل تبرئه میشه 97 00:05:24,028 --> 00:05:26,473 ‫و من میتونم با تو برگردم ‫اون بیرون و به مردم کمک کنم. 98 00:05:26,497 --> 00:05:29,933 ‫باشه. حق با توئه. روی لکس کار کن. 99 00:05:31,369 --> 00:05:33,881 ‫اما من مراقب خیابونا هستم. 100 00:05:33,905 --> 00:05:37,284 ‫یه نفر باید لاکوود رو مجبور به لالا کردن کنه. 101 00:05:37,308 --> 00:05:41,011 ‫قصر ذهنی یک فضای تعاملی فوق واقعی توی ذهن جیمزه. 102 00:05:42,413 --> 00:05:44,658 ‫این دستگاه به گیجگاه جیمز متصل میشه. 103 00:05:44,682 --> 00:05:46,760 ‫به من اجازه میده از خاطراتش نقشه برداری کنم. 104 00:05:46,784 --> 00:05:49,863 ‫هر چیزی که تجربه میکنه واقعی و درسته. 105 00:05:49,887 --> 00:05:52,799 ‫اگه جیمز بتونه حادثه اصلی که براش پیش ‫اومده رو شناسایی کنه و باهاش رو به رو بشه، 106 00:05:52,823 --> 00:05:54,801 ‫شاید بتونه حمله های عصبی رو مدیریت کنه. 107 00:05:54,825 --> 00:05:57,204 ‫میدونیم چرا هارون ال باعث تشدید حمله ها میشه؟ 108 00:05:57,228 --> 00:05:59,006 ‫داروی لینا برای حمله به بیماری طراحی شده بود. 109 00:05:59,030 --> 00:06:01,542 ‫در این مورد روی اختلال پس از حادثه تمرکز کرده بود، 110 00:06:01,566 --> 00:06:04,444 ‫و چیزی که در حالت معمول ‫حمله عصبی بود رو تشدید کرد. 111 00:06:04,468 --> 00:06:07,247 ‫و از اونجایی که دارو ‫به تو ابرقدرت هم میده، 112 00:06:07,271 --> 00:06:09,816 ‫این حملات باعث میشه که قدرت ‫ها غیر قابل کنترل باشن. 113 00:06:09,840 --> 00:06:12,152 ‫پس داری میگی حتی اگه بتونم علائم ‫رو مدیریت کنم، 114 00:06:12,176 --> 00:06:13,720 ‫هنوز ابرقدرتهام رو دارم؟ 115 00:06:13,744 --> 00:06:15,322 ‫بله 116 00:06:15,346 --> 00:06:16,846 ‫اما میتونی کنترلشون کنی. 117 00:06:17,481 --> 00:06:19,949 ‫حالا، میتونیم شروع کنیم؟ 118 00:06:21,018 --> 00:06:22,118 ‫بیا انجامش بدیم. 119 00:06:22,993 --> 00:06:23,963 ‫بیا بریم! 120 00:06:23,987 --> 00:06:25,499 ‫اون توطئه گر ضدانسانها نیست. 121 00:06:25,523 --> 00:06:27,757 ‫- بیا بریم. ‫- اون کاری نکرده. بیگناهه. 122 00:06:29,560 --> 00:06:30,927 ‫درو باز کن. 123 00:06:31,963 --> 00:06:34,308 ‫خواهش میکنم. اون مرد خوبیه. 124 00:06:34,332 --> 00:06:37,744 ‫اگه اون یه مرد بود، ما توی این وضعیت نبودیم. 125 00:06:37,768 --> 00:06:39,947 ‫شلوغش نکن. 126 00:06:39,971 --> 00:06:42,215 ‫بچه هات پدرشون رو از دست دادن. 127 00:06:42,239 --> 00:06:45,275 ‫دوست ندارم ببینم مادرشون هم از دست میدن. 128 00:06:52,383 --> 00:06:54,851 ‫اونا خیلی شبیه انسانا بودن... 129 00:06:55,753 --> 00:06:56,997 ‫بعضی وقتا من فراموش میکنم. 130 00:06:57,021 --> 00:06:58,198 ‫آره، وقتی که 131 00:06:58,222 --> 00:07:02,502 ‫یه مار از پشت سرشون میزنه بیرون راحت تره. 132 00:07:02,526 --> 00:07:04,037 ‫ما نمیتونیم اونا رو مثل انسانها بدونیم پسرم. 133 00:07:04,061 --> 00:07:06,596 ‫پس یادت باشه، هیچوقت اون سوسکا رو اشتباه نگیر 134 00:07:07,632 --> 00:07:11,878 ‫با چیزای دیگه. 135 00:07:11,902 --> 00:07:14,771 ‫هی مارکوس، میای اینجا یه لحظه؟ 136 00:07:15,906 --> 00:07:17,384 ‫کار عالی بود. 137 00:07:17,408 --> 00:07:20,988 ‫میتونی جورج رو همراه خودت ببری 138 00:07:21,012 --> 00:07:22,089 ‫برای بقیه شیفتت. 139 00:07:22,113 --> 00:07:25,659 ‫هنوز داره برای کاری که میکنیم جربزه پیدا میکنه. 140 00:07:25,683 --> 00:07:27,884 ‫عالیه. بریم. 141 00:07:33,557 --> 00:07:35,457 ‫ممنون، روز خوبی داشته باشی. 142 00:07:37,036 --> 00:07:39,705 ‫اوه، کیف پولم! وایسا! 143 00:07:41,808 --> 00:07:43,419 ‫وای ببخشید. 144 00:07:43,443 --> 00:07:46,445 ‫خیلی دست و پا چلفتی هستم. خیلی حس بدی دارم. 145 00:07:47,647 --> 00:07:49,692 ‫ببخشید. 146 00:07:49,716 --> 00:07:53,418 ‫- کارا دنورز؟ من خواهر فرانکلین هستم. ‫- ادنا؟ 147 00:07:54,320 --> 00:07:56,388 ‫اوضاع توی آمرتک بده. 148 00:07:57,290 --> 00:07:58,523 ‫واقعا بد. 149 00:08:03,096 --> 00:08:04,540 ‫من حتی یه شایعه شنیدم 150 00:08:04,564 --> 00:08:06,326 ‫که دارن هفته بعد دستگاه های شناسایی 151 00:08:06,351 --> 00:08:08,244 ‫بیگانه ها دم در ورودی نصب میکنن. 152 00:08:08,268 --> 00:08:09,745 ‫آمرتک با لکس لوثر یا همکاراش 153 00:08:09,769 --> 00:08:13,082 ‫توی 18 ماه گذشته رابطه ای داشته؟ 154 00:08:13,106 --> 00:08:14,350 ‫من تو قسمت منابع انسانی هستم. 155 00:08:14,374 --> 00:08:16,642 ‫میتونی به اون سوابق دسترسی پیدا کنی؟ 156 00:08:18,077 --> 00:08:20,946 ‫ببین، من میخوام جلوی اینا گرفته بشه. 157 00:08:21,848 --> 00:08:23,592 ‫اما دارن بیگانه ها رو دستگیر میکنن. 158 00:08:23,616 --> 00:08:26,450 ‫و اقدامات من میتونه دوستا و ‫خانواده من رو به خطر بندازه. 159 00:08:26,451 --> 00:08:28,830 ‫ادنا، میدونم الان دوره ترسناکیه. 160 00:08:28,854 --> 00:08:32,033 ‫اما فرانکلین به من گفت چقدر شجاع بودی. 161 00:08:32,057 --> 00:08:35,103 ‫پرونده های شخصی بیگانه ها رو از دفترت خارج کردی. 162 00:08:35,127 --> 00:08:37,372 ‫اتفاقی که داره میوفته اشتباهه. 163 00:08:37,396 --> 00:08:39,173 ‫اما تنها راهی که میتونیم جلوش رو بگیریم 164 00:08:39,197 --> 00:08:42,166 ‫افشا کردن آدماییه که مرتکب این جرائم میشن. 165 00:08:44,369 --> 00:08:46,103 ‫میتونی به من کمک کنی؟ 166 00:08:52,577 --> 00:08:54,512 ‫هی، ممنون که اینجایی. 167 00:08:55,414 --> 00:08:57,158 ‫خیلی ارزش داره. 168 00:08:57,182 --> 00:08:58,849 ‫جای دیگه ای نیست که ترجیح بدم باشم. 169 00:09:00,619 --> 00:09:02,797 ‫احتمال 86.7٪ هست که 170 00:09:02,821 --> 00:09:05,867 ‫حادثه اصلیت ربطی به لکس لوثر داشته باشه. 171 00:09:05,891 --> 00:09:07,992 ‫پس ما اون ناحیه رو بررسی میکنیم. 172 00:09:09,061 --> 00:09:10,227 ‫آماده شروعیم؟ 173 00:09:14,466 --> 00:09:15,566 ‫خوبه. 174 00:09:29,581 --> 00:09:31,448 ‫من توی دیلی پلنت هستم؟ ‫(روزنامه کلارک کنت اینا) 175 00:09:32,384 --> 00:09:34,285 ‫به سطح یک خوش اومدی. 176 00:09:35,887 --> 00:09:37,965 ‫این بعد از موقعیه که سوپرمن رو دیدم. 177 00:09:37,989 --> 00:09:39,990 ‫اولین باری که لکس منو دزدید. 178 00:09:51,169 --> 00:09:52,914 ‫نه نه نه. صبر کن صبر کن. 179 00:09:52,938 --> 00:09:56,517 ‫یه چیزی اشتباهه. این اتفاقی نبود که اون روز افتاد. 180 00:09:56,541 --> 00:09:58,676 ‫خاطرات دارن در هم پیچیده میشن. 181 00:10:02,147 --> 00:10:03,647 ‫اونا کی هستن؟ شما کی هستید؟ 182 00:10:09,054 --> 00:10:10,621 ‫برینی، اونجا چه خبره؟ 183 00:10:17,762 --> 00:10:18,862 ‫اون منم. 184 00:10:34,146 --> 00:10:35,346 ‫چی شد؟ 185 00:10:36,781 --> 00:10:38,249 ‫من بابا رو دیدم. 186 00:10:41,019 --> 00:10:43,030 ‫چقدر دیگه طول میکشه؟ 187 00:10:43,054 --> 00:10:44,188 ‫یه کم. 188 00:10:57,402 --> 00:10:59,903 ‫یک پایگاه نظامی در روبنیو؟ 189 00:11:00,805 --> 00:11:03,251 ‫سباستین ملموث کیه؟ 190 00:11:03,275 --> 00:11:07,088 ‫من همه مدیرای آمرتک رو در موردشون تحقیق کردم. ‫اسم اونو هیچوقت ندیدم. 191 00:11:07,112 --> 00:11:09,590 ‫تو توی منابع انسانی هستی. میتونی ‫مدارک استخدامش رو برام پیدا کنی؟ 192 00:11:09,614 --> 00:11:12,360 ‫دسترسی به اون سرور ها نیازمند شماره پین شخصیه منه. 193 00:11:12,384 --> 00:11:13,651 ‫اونا میفهمن کار من بوده. 194 00:11:14,553 --> 00:11:16,164 ‫یه نفر داره میاد. 195 00:11:16,188 --> 00:11:17,865 ‫چراغ اتاق مدارک روشنه؟ 196 00:11:17,889 --> 00:11:19,267 ‫هیچ کس امروز درخواست دسترسی نداشته. 197 00:11:19,291 --> 00:11:21,759 ‫- ما باید قایم شیم. ‫- هی، کی اونجاست؟ 198 00:11:27,766 --> 00:11:30,678 ‫درش یخ زده. باید مشکل سیستم گرمایشی باشه. 199 00:11:30,702 --> 00:11:32,436 ‫من واحد فنی رو میارم که درو باز کنن. 200 00:11:33,338 --> 00:11:36,450 ‫هی... چیزی نیست. 201 00:11:36,474 --> 00:11:38,352 ‫ببخشید. 202 00:11:38,376 --> 00:11:39,720 ‫اما نمیدونی چجوریه که 203 00:11:39,744 --> 00:11:41,389 ‫همیشه مورد هدف باشی 204 00:11:41,413 --> 00:11:42,913 ‫بخاطر چیزی که هستی. 205 00:11:44,449 --> 00:11:47,484 ‫نمیتونم سراغ مدارک برم. نمیتونم این کارو بکنم. 206 00:11:54,856 --> 00:11:58,369 ‫شروع آزمایش 7.5 هارون ال. 207 00:11:58,393 --> 00:12:00,738 ‫فشارخون مورد آزمایشی 180 هست، 208 00:12:00,762 --> 00:12:02,830 ‫دستگاه روی 350 مگاهرتز تنظیم شده. 209 00:12:05,200 --> 00:12:07,512 ‫تومور ها در حال ظاهر شدن هستن. 210 00:12:07,536 --> 00:12:10,014 ‫حجم قلب 30٪ افزایش پیدا کرد. 211 00:12:26,822 --> 00:12:29,133 ‫فکر کنم ما پیداش کردیم. 212 00:12:29,157 --> 00:12:31,536 ‫ما به حادثه اصلی تو رسیدیم جیمز. 213 00:12:31,560 --> 00:12:34,194 ‫و به طرز غافلگیر کننده ای ‫تلاش لکس برای کشتن تو نیست. 214 00:12:35,096 --> 00:12:36,263 ‫مرگ پدرته. 215 00:12:37,165 --> 00:12:38,609 ‫برینی، تو گفتی که 216 00:12:38,633 --> 00:12:41,546 ‫هر چیزی که توی قصر ذهنی تو دیدم 217 00:12:41,570 --> 00:12:43,614 ‫بر اساس خاطرات واقعیه. 218 00:12:43,638 --> 00:12:46,507 ‫من توی مراسم خاکسپاری پدرمون نبودم. 219 00:12:47,409 --> 00:12:50,421 ‫چرا. بودی. 220 00:12:50,445 --> 00:12:52,290 ‫به طور غیر قابل انکاری. 221 00:12:52,314 --> 00:12:53,614 ‫نه برینی، اون نبود. 222 00:12:54,516 --> 00:12:55,993 ‫من تنها بودم. 223 00:12:56,017 --> 00:12:58,296 ‫این چیزی نیست که فراموش کنی. 224 00:12:58,320 --> 00:13:00,965 ‫این احتمال رو در نظر بگیر که جیمز اونجا بوده، 225 00:13:00,989 --> 00:13:03,401 ‫و تو ندیدیش کلی. 226 00:13:07,262 --> 00:13:08,796 ‫من اون طرف خیابون بودم. 227 00:13:10,298 --> 00:13:11,409 ‫توی یه رستوران. 228 00:13:11,433 --> 00:13:13,644 ‫توی یه دستشویی زندانی شده ‫بودم و کسی صدام رو نمیشنید. 229 00:13:13,668 --> 00:13:16,247 ‫وقتی که مدیر رستوران درو باز کرد، 230 00:13:16,271 --> 00:13:17,538 ‫مراسمش... 231 00:13:18,907 --> 00:13:21,586 ‫مراسمش تموم شده بود. 232 00:13:21,610 --> 00:13:24,522 ‫شاید این فقط تصویری از حقیقت باشه 233 00:13:24,546 --> 00:13:26,424 ‫که قاب گرفته شده و روی ذهنت آویخته شده. 234 00:13:26,448 --> 00:13:30,027 ‫بهونه ای که ایجاد کردی و با ‫گذر زمان خودت باورش کردی. 235 00:13:30,051 --> 00:13:32,319 ‫ذهن برای محافظت از خودش، خودش رو گول میزنه. 236 00:13:33,221 --> 00:13:34,822 ‫خاطرات رو آبرنگ در نظر بگیر. 237 00:13:35,724 --> 00:13:36,901 ‫وقتی نقاشی میکشی، 238 00:13:36,925 --> 00:13:39,070 ‫رنگها بدون مرزبندی با همدیگه آمیخته میشن 239 00:13:39,094 --> 00:13:40,071 ‫تا زمانی که مات میشن. 240 00:13:40,095 --> 00:13:41,505 ‫وقتی که نقاشی خشک بشه، 241 00:13:41,529 --> 00:13:44,365 ‫- تصویر اماده هست. ‫- ببخشید، من باید برم. 242 00:13:48,436 --> 00:13:50,237 ‫بخاطر استعاره من بود؟ 243 00:13:56,177 --> 00:13:57,521 ‫هی... 244 00:13:57,545 --> 00:14:00,992 ‫ببین، میدونم چقدر سخته که ‫ببینی خواهر یا برادرت رنج بکشه. 245 00:14:01,016 --> 00:14:02,493 ‫اما باید بدونی 246 00:14:02,517 --> 00:14:05,796 ‫که من و برینی اجازه نمیدیم ‫اتفاقی برای جیمز بیوفته. 247 00:14:05,820 --> 00:14:07,121 ‫قضیه این نیست. 248 00:14:08,023 --> 00:14:10,858 ‫این خاطره ها برای من هم آزار دهنده هستن. 249 00:14:11,760 --> 00:14:13,371 ‫منظورت بودن جیمز توی مراسمه؟ 250 00:14:13,395 --> 00:14:16,163 ‫جیمز توی مراسم خاکسپاری نبود الکس. 251 00:14:21,436 --> 00:14:23,070 ‫من هشت سالم بود. 252 00:14:25,006 --> 00:14:27,341 ‫و این بدترین روز زندگی من بود. 253 00:14:28,376 --> 00:14:29,910 ‫پدرم مرده بود. 254 00:14:31,179 --> 00:14:35,115 ‫و مادرم اونقدر حالش بد بود ‫که خالم باید نگهش میداشت. 255 00:14:36,685 --> 00:14:39,964 ‫من ترسیده بودم که اونم قراره بمیره. 256 00:14:39,988 --> 00:14:43,157 ‫جیمز به من قول داد که کنار من میمونه. 257 00:14:45,994 --> 00:14:48,039 ‫همه چیز قرار بود درست بشه 258 00:14:48,063 --> 00:14:50,364 ‫چون ما با هم باهاش مواجه میشدیم. 259 00:14:52,667 --> 00:14:55,202 ‫اون قبل از مراسم غیبش زد. 260 00:14:57,339 --> 00:14:58,906 ‫و من اونجا نشستم، 261 00:15:00,942 --> 00:15:02,342 ‫تنها، 262 00:15:04,479 --> 00:15:06,691 ‫اشک از چشام سرازیر میشد 263 00:15:06,715 --> 00:15:08,893 ‫به در خیره شده بودم و منتظر برادر بزرگترم بودم 264 00:15:08,917 --> 00:15:11,218 ‫که بیاد تو و همه چیز رو... 265 00:15:12,287 --> 00:15:14,188 ‫همه چیز رو رو به راه کنه. 266 00:15:16,424 --> 00:15:18,025 ‫اون هیچوقت پیداش نشد. 267 00:15:19,027 --> 00:15:20,438 ‫اون کجا بود؟ 268 00:15:20,462 --> 00:15:21,562 ‫نمیدونم. 269 00:15:23,131 --> 00:15:25,065 ‫نمیدونم واقعا کجا بود. 270 00:15:25,967 --> 00:15:28,479 ‫و منم متوجهم که اونم یه بچه بود. 271 00:15:28,503 --> 00:15:31,939 ‫و روزی نمیگذشت که دلم نخواد راحت شم. 272 00:15:34,576 --> 00:15:36,076 ‫من متوجهم. 273 00:15:38,480 --> 00:15:43,060 ‫منو تو خیلی شبیه همیم. 274 00:15:43,084 --> 00:15:45,062 ‫ما به خوبی میتونیم مراقب بقیه باشیم 275 00:15:45,086 --> 00:15:47,688 ‫اما خیلی تو مواظبت از خودمون خوب نیستیم. 276 00:15:48,590 --> 00:15:50,835 ‫لازم نیست این کارو بکنی. 277 00:15:50,859 --> 00:15:54,161 ‫من میتونم برای تو کنار جیمز بمونم. 278 00:15:56,664 --> 00:15:57,898 ‫من... 279 00:15:59,300 --> 00:16:01,702 ‫من فکر کنم بتونم انجامش بدم. 280 00:16:03,671 --> 00:16:05,472 ‫ممنون. 281 00:16:08,076 --> 00:16:09,743 ‫سباستین ملموث. 282 00:16:11,346 --> 00:16:13,891 ‫تو کی هستی؟ 283 00:16:13,915 --> 00:16:16,190 ‫چرا توی زمینی که وجود نداره رو 284 00:16:16,214 --> 00:16:18,976 ‫در اکتبر توی روبنیو خریدی؟ 285 00:16:40,675 --> 00:16:41,775 ‫لینا. 286 00:16:45,246 --> 00:16:46,746 ‫سلام؟ 287 00:16:47,582 --> 00:16:48,682 ‫کارا؟ 288 00:16:49,617 --> 00:16:50,895 ‫چه سورپرایزی. 289 00:16:50,919 --> 00:16:53,153 ‫آره، دستیارت راهم داد بیام تو. 290 00:16:54,522 --> 00:16:56,133 ‫اون خوب به نظر میرسه. 291 00:16:56,157 --> 00:16:58,402 ‫بیا امیدوار باشیم که از پشت به من خنجر نزنه. 292 00:16:58,426 --> 00:17:01,094 ‫لینا، بخاطر کاری که ایو سرت اورد متاسفم. 293 00:17:01,996 --> 00:17:03,174 ‫ممنون. 294 00:17:03,198 --> 00:17:05,165 ‫راستش برای همینه که اینجام. 295 00:17:06,067 --> 00:17:08,202 ‫من یه مقاله در مورد لکس مینویسم. 296 00:17:09,137 --> 00:17:10,815 ‫میخوام اونو افشا کنم. 297 00:17:10,839 --> 00:17:14,618 ‫میخوام شکستش بدم و همه این چیزا رو تموم کنم. 298 00:17:14,642 --> 00:17:15,876 ‫یه افشاگری در مورد لکس. 299 00:17:16,778 --> 00:17:18,445 ‫کار خیلی سختیه. 300 00:17:20,849 --> 00:17:23,429 ‫راستش یه چیزی بود که امیدوار بودم بتونی جواب بدی. 301 00:17:24,385 --> 00:17:27,698 ‫ال کورپ با امرتک همکاری داشته؟ 302 00:17:27,722 --> 00:17:29,967 ‫شاید روی یه پروژه نظامی؟ 303 00:17:29,991 --> 00:17:31,758 ‫نه، البته که نه. 304 00:17:33,828 --> 00:17:36,964 ‫ببین. ببخشید که توی این قضیه ‫نمیتونم الان کمکت کنم. من... 305 00:17:38,099 --> 00:17:39,700 ‫دارم سعی میکنم به جیمز کمک کنم. 306 00:17:42,403 --> 00:17:44,171 ‫میدونی الکس اینجاست. 307 00:17:46,040 --> 00:17:47,885 ‫تو این چند وقت پیدات نبود. 308 00:17:47,909 --> 00:17:49,687 ‫سوپرگرل کنارم بود. 309 00:17:49,711 --> 00:17:52,423 ‫کسی که بر اساس نام خانوادگیم ‫منو قضاوت میکنه کنارم بود 310 00:17:52,447 --> 00:17:54,214 ‫اما دوستم نبود. 311 00:17:55,216 --> 00:17:56,750 ‫لینا، من... 312 00:17:57,652 --> 00:17:59,486 ‫من متاسفم. داشتم سعی میکردم... 313 00:18:00,555 --> 00:18:03,100 ‫من سع میکردم لکس رو دستگیر کنم. 314 00:18:03,124 --> 00:18:05,970 ‫برای تو. برای همینه که این کارو میکنم. 315 00:18:05,994 --> 00:18:08,439 ‫البته که حال تو برام مهمه. 316 00:18:08,463 --> 00:18:10,523 ‫فقط به اندازه ای به من اهمیت میدی که 317 00:18:10,547 --> 00:18:12,877 ‫انگار فقط یه منبع برای مقالت هستم. 318 00:18:12,901 --> 00:18:15,179 ‫نه، نه، اینجوری نیست. من... 319 00:18:15,203 --> 00:18:17,838 ‫کاش میتونستم توضیح بدم، اما... 320 00:18:22,343 --> 00:18:24,878 ‫اما شاید بهتر باشه که برم. 321 00:18:31,186 --> 00:18:33,954 ‫برو اونجا، قبل این که کسی ببینه. 322 00:18:45,033 --> 00:18:47,334 ‫از وقت خوابتون نگذشته؟ 323 00:18:54,709 --> 00:18:55,853 ‫اینجا چه خبره؟ 324 00:18:55,877 --> 00:18:58,478 ‫ال به ما اجازه داد که از بار به ‫عنوان پناهگاه بیگانه ها استفاده کنیم. 325 00:18:59,514 --> 00:19:01,458 ‫نمیدونم چجوری رخت خوابم رو درست کنم. 326 00:19:01,482 --> 00:19:03,350 ‫میتونی لطفا به من کمک کنی؟ 327 00:19:07,555 --> 00:19:10,901 ‫اداره امور بیگانگان. شماها قانون رو ‫زیرپا گذاشتید و تحت بازداشت هستید. 328 00:19:10,925 --> 00:19:12,069 ‫منظورت از "تحت بازداشت" چیه؟ 329 00:19:12,093 --> 00:19:13,270 ‫ما کار اشتباهی نکردیم. 330 00:19:13,294 --> 00:19:15,529 ‫بخاطر قانون حکومت نظامی، بیگانه ها بعد ‫از ساعت منع رفت و آمد نمیتونن جمع بشن. 331 00:19:16,431 --> 00:19:17,641 ‫سوار ونشون کنید. 332 00:19:17,665 --> 00:19:20,711 ‫باید اولش از من خیال اندیش بگذری. 333 00:19:20,735 --> 00:19:22,302 ‫هر جور راحتی. 334 00:19:25,627 --> 00:19:26,604 ‫از این جا برید بیرون. 335 00:19:26,628 --> 00:19:27,728 ‫بگیریدشون! 336 00:19:29,664 --> 00:19:30,764 ‫میرم سراغ پسره. 337 00:19:37,105 --> 00:19:39,417 ‫- چارلی؟ ‫- جورج. 338 00:19:39,441 --> 00:19:41,252 ‫خواهش میکنم منو دستگیر نکن. 339 00:19:41,276 --> 00:19:43,654 ‫تو یه بیگانه هستی؟ چرا به من نگفتی؟ 340 00:19:43,678 --> 00:19:45,179 ‫خودت چی فکر میکنی؟ 341 00:20:12,440 --> 00:20:13,841 ‫عقب نشینی! 342 00:20:20,015 --> 00:20:21,635 ‫دیگه در امانید. 343 00:20:22,050 --> 00:20:23,150 ‫امان؟ 344 00:20:24,119 --> 00:20:25,830 ‫امروز ما رو نگرفتن، 345 00:20:25,854 --> 00:20:27,465 ‫اما برمیگردن. 346 00:20:27,489 --> 00:20:28,833 ‫ما بیگانه هستیم. 347 00:20:28,857 --> 00:20:30,357 ‫هیچ جا امن نیست. 348 00:20:43,171 --> 00:20:45,339 ‫اون چینی که روی پیشونیت افتاده رو میشناسم. 349 00:20:46,241 --> 00:20:47,641 ‫عزیزم به من بگو چی شده. 350 00:20:49,277 --> 00:20:51,078 ‫این... فقط... 351 00:20:54,249 --> 00:20:58,195 ‫تا حالا در مورد .... 352 00:20:58,219 --> 00:21:00,087 ‫سیاست های بابا برات سوال پیش اومده؟ 353 00:21:01,256 --> 00:21:03,834 ‫شاید که ما اشتباه میکنیم؟ 354 00:21:03,858 --> 00:21:06,037 ‫البته که نه جورج. 355 00:21:06,061 --> 00:21:08,672 ‫پدر تو داره این کشور رو نجات میده. 356 00:21:08,696 --> 00:21:11,742 ‫و حمله به بار طبق برنامه پیش نرفت، 357 00:21:11,766 --> 00:21:14,378 ‫اما تو کمک کردی که اون سوسکا ‫از لونشون مجبور شن بیان بیرون 358 00:21:14,402 --> 00:21:17,171 ‫و پدرت خیلی بهت افتخار میکنه. 359 00:21:24,979 --> 00:21:26,079 ‫نیا... 360 00:21:27,916 --> 00:21:29,160 ‫چی شده؟ 361 00:21:29,184 --> 00:21:30,584 ‫بار ال. 362 00:21:32,353 --> 00:21:35,699 ‫اون از اونجا به عنوان پناهگاه ‫برای بیگانه ها استفاده میکرد 363 00:21:35,723 --> 00:21:38,125 ‫و نوچه های لاکوود بهش حمله کردن. 364 00:21:39,027 --> 00:21:41,461 ‫من جلوشون رو گرفتم. اما... 365 00:21:44,165 --> 00:21:46,777 ‫مردمی که اونجا هستن هنوز احساس درموندگی میکنن. 366 00:21:46,801 --> 00:21:50,081 ‫و من میخوام بیشتر کمکشون کنم. من فقط 367 00:21:50,105 --> 00:21:53,507 ‫نمیدونم دیگه چکار میتونم بکنم. 368 00:21:55,043 --> 00:21:57,388 ‫میدونم دقیقا چه حسی داری. 369 00:21:57,412 --> 00:22:00,414 ‫اونقدر نزدیک بین بودم که فکر ‫میکنم اوضاع رو بدتر کردم. 370 00:22:02,550 --> 00:22:04,995 ‫کاری کردم که خواهر فرانکلین بیشتر بترسه. 371 00:22:05,019 --> 00:22:06,430 ‫این به کنار که 372 00:22:06,454 --> 00:22:08,899 ‫من دوست افتضاحی برای لینا بودم. 373 00:22:08,923 --> 00:22:11,635 ‫چطور دوست افتضاحی بودی؟ 374 00:22:11,659 --> 00:22:14,438 ‫از مانی که لکس فرار کرد همیشه پیشش بودی. 375 00:22:14,462 --> 00:22:15,862 ‫اون سوپرگرل بود. 376 00:22:16,764 --> 00:22:17,965 ‫آره. 377 00:22:19,934 --> 00:22:22,135 ‫ای خدا، خیلی وضع بدیه. 378 00:22:23,538 --> 00:22:26,317 ‫کاش میتونستیم مقاله ‫بیگانه های نشنال سیتی رو 379 00:22:26,341 --> 00:22:27,818 ‫با هر بیگانه ای مصاحبه کنیم. 380 00:22:27,842 --> 00:22:29,455 ‫که انسانها بدونن که لازم نیست 381 00:22:29,480 --> 00:22:31,002 ‫از اونا بترسن. 382 00:22:31,980 --> 00:22:35,916 ‫شاید اونا فقط لازمه یه بیگانه رو بشناسن. 383 00:22:37,152 --> 00:22:38,162 ‫منظورت چیه؟ 384 00:22:38,186 --> 00:22:40,998 ‫نیا... نیا! 385 00:22:41,022 --> 00:22:44,268 ‫منو تو اونقدر روی مبارزه و ‫خبرنگاری تمرکز کرده بودیم، 386 00:22:44,292 --> 00:22:45,917 ‫که شاید... شاید فرامش کردیم 387 00:22:45,942 --> 00:22:47,738 ‫که مهم ترین بخش قهرمان بودن 388 00:22:47,762 --> 00:22:49,796 ‫امید بخشیه. 389 00:22:50,698 --> 00:22:52,376 ‫پس سوپرگرل برمیگرده؟ 390 00:22:52,400 --> 00:22:55,179 ‫دنیا نیازی نداره که در مورد سوپرگرل چیزی بشنوه. 391 00:22:55,203 --> 00:22:57,458 ‫اونا به قهرمانی نیاز دارن که بتونه با 392 00:22:57,482 --> 00:22:59,783 ‫بحرانی که جامعه درگیرشه حرف بزنه. 393 00:22:59,807 --> 00:23:02,786 ‫کسی که هم بیگانه و هم انسانه. 394 00:23:02,810 --> 00:23:05,456 ‫کسی که بتونه اونا رو پیش هم بیاره. 395 00:23:05,480 --> 00:23:07,547 ‫- چطور؟ ‫- میخوام از تو مصاحبه کنم. 396 00:23:08,449 --> 00:23:09,560 ‫یه مصاحبه اختصاصی. 397 00:23:09,584 --> 00:23:11,818 ‫من میخوام دریمر رو 398 00:23:12,854 --> 00:23:14,187 ‫به دنیا معرفی کنم. 399 00:23:17,625 --> 00:23:19,303 ‫میدونم که این چالش برانگیزه جیمز، 400 00:23:19,327 --> 00:23:21,472 ‫اما توی هر قدم با تو میمونم. 401 00:23:27,535 --> 00:23:31,071 ‫- روز خاکسپاریه. ‫- به نظر میاد زود اومدی. 402 00:23:33,341 --> 00:23:35,075 ‫یادمه که اون لباس رو پوشیده بودم. 403 00:23:36,544 --> 00:23:38,189 ‫دوست دارم بابا. 404 00:23:38,213 --> 00:23:39,690 ‫قول میدم 405 00:23:39,714 --> 00:23:40,814 ‫کل زندگیم رو 406 00:23:41,716 --> 00:23:43,327 ‫کاری میکنم که باعث افتخارت شم. 407 00:23:43,351 --> 00:23:44,995 ‫تو نمیتونی اینجا باشی. 408 00:23:45,019 --> 00:23:46,753 ‫مراسم هنوز شروع نشده. 409 00:23:49,424 --> 00:23:50,968 ‫اوناهاش. 410 00:23:50,992 --> 00:23:52,870 ‫منتظرت بودیم بچه. 411 00:23:52,894 --> 00:23:55,873 ‫یادمه اونا رو. بیلی نیو و برندون پالمر. 412 00:23:55,897 --> 00:23:57,931 ‫اونا اذیتم کردن، پول نهارم رو گرفتن. 413 00:23:58,833 --> 00:24:01,835 ‫پدرم یه سرباز بود. احترام سرتون بشه. 414 00:24:03,238 --> 00:24:05,138 ‫بیا بهش احترام رو نشون بدیم. 415 00:24:09,978 --> 00:24:11,445 ‫ولم کنید! 416 00:24:12,780 --> 00:24:13,914 ‫بس کنید! 417 00:24:14,882 --> 00:24:16,360 ‫این کارو نکنید. این کارو نکنید. 418 00:24:20,755 --> 00:24:22,422 ‫علائم حیاطیش نوسان داره. 419 00:24:23,558 --> 00:24:26,259 ‫در خاطره کاوش کن. 420 00:24:28,696 --> 00:24:30,716 ‫ارتباطم از بین رفت. نمیتونم ‫باهاش ارتباط برقرار کنم. 421 00:24:31,532 --> 00:24:32,710 ‫کلی، 422 00:24:32,734 --> 00:24:35,479 ‫فکر میکنم که ذهن جیمز با ‫ذهن خود جوونترش گره خورده. 423 00:24:35,503 --> 00:24:37,615 ‫تو اونجا بودی. میتونی کنترلش کنی. 424 00:24:37,639 --> 00:24:39,516 ‫میری داخل؟ 425 00:24:39,540 --> 00:24:41,885 ‫نه نه نه نه. نمیتونم. 426 00:24:41,909 --> 00:24:44,755 ‫اون راهنمایی لازم داره. تو رو ‫به عنوان خواهر کوچیکترش میشناسه. 427 00:24:44,779 --> 00:24:47,581 ‫نه برینی، این درخواست زیادیه از اون. 428 00:24:48,483 --> 00:24:50,217 ‫باید یه راه دیگه باشه. 429 00:24:55,023 --> 00:24:56,123 ‫انجامش میدم. 430 00:24:57,292 --> 00:24:59,993 ‫جیمز، خواهش میکنم، میزاری بیام داخل؟ 431 00:25:02,864 --> 00:25:06,810 ‫- جیمز؟ ‫- کلی، صداتو میشنوم. 432 00:25:06,834 --> 00:25:09,703 ‫باید منو ازینجا بیاری بیرون. ‫نمیتونم اینو ببینم. 433 00:25:10,605 --> 00:25:12,416 ‫من اینجام. 434 00:25:12,440 --> 00:25:14,084 ‫جیمز من اینجا پیشتم. 435 00:25:14,108 --> 00:25:16,076 ‫صبر کن، اون تویی؟ 436 00:25:17,045 --> 00:25:18,678 ‫تو توی رستوران نبودی؟ 437 00:25:20,815 --> 00:25:22,949 ‫تو اینجا گیر افتاده بودی؟ 438 00:25:25,553 --> 00:25:27,765 ‫اون پسرا این بلا رو سرت اوردن؟ 439 00:25:27,789 --> 00:25:29,066 ‫جیمز؟ 440 00:25:29,090 --> 00:25:31,057 ‫جیمز، کجایی؟ 441 00:25:31,959 --> 00:25:33,871 ‫وای خدای من، این صدای منه. 442 00:25:33,895 --> 00:25:36,273 ‫بیا اینجا کلی. کمکم کن! 443 00:25:36,297 --> 00:25:38,208 ‫من دنبال تو میگشتم. 444 00:25:38,232 --> 00:25:41,612 ‫بابای مردت نمیتونه نجاتت بده. ‫فکر میکنه خواهر کوچولوت میتونه؟ 445 00:25:41,636 --> 00:25:44,315 ‫بدردنخور خاک برسر. 446 00:25:44,339 --> 00:25:46,706 ‫باید بخاطر خجالتی که کشیده بودم 447 00:25:47,742 --> 00:25:50,043 ‫خاطرش از ذهنم رفته باشه، 448 00:25:52,413 --> 00:25:54,358 ‫من فراموش کردم. 449 00:25:54,382 --> 00:25:58,118 ‫اونقدر قضیه رستوران رو تعریف کردم که باورم شد. 450 00:26:03,191 --> 00:26:05,892 ‫میخواستم اونجا باشم کلی. 451 00:26:06,894 --> 00:26:08,829 ‫میخواستم... 452 00:26:09,731 --> 00:26:11,932 ‫خیلی متاسفم. 453 00:26:13,134 --> 00:26:15,202 ‫خیلی متاسفم. 454 00:26:16,637 --> 00:26:17,838 ‫عیبی نداره. 455 00:26:19,774 --> 00:26:21,541 ‫تقصیر تو نیست. 456 00:26:23,344 --> 00:26:25,545 ‫میتونی این داستان رو تغییر بدی. 457 00:26:28,082 --> 00:26:29,416 ‫مبارزه کن باهاش. 458 00:26:53,274 --> 00:26:54,441 ‫بیا. 459 00:27:14,462 --> 00:27:16,496 ‫جیمز، تو موفق شدی. 460 00:27:21,134 --> 00:27:22,900 ‫عالی میشی. 461 00:27:23,657 --> 00:27:25,368 ‫آماده ای؟ 462 00:27:25,392 --> 00:27:27,292 ‫مثل همیشه. 463 00:27:28,728 --> 00:27:29,828 ‫باشه. 464 00:27:40,407 --> 00:27:42,451 ‫هنوز نفهمیدم چطور خارجش کنم برینی. 465 00:27:42,475 --> 00:27:44,353 ‫برای همین من اومدم. 466 00:27:44,377 --> 00:27:46,622 ‫دیگه ضرورتی در کار نیست. 467 00:27:46,646 --> 00:27:49,525 ‫جیمز با موفقیت قصر ذهنیش رو به پایان رسوند. 468 00:27:49,549 --> 00:27:50,660 ‫با باز شدن قضیه، 469 00:27:50,684 --> 00:27:52,628 ‫هارون ال به نظر میاد که دیگه به بیماری ‫اختلال پس از حادثش حمله نمیکنه 470 00:27:52,652 --> 00:27:54,997 ‫و توی بدنش تنظیم شده. 471 00:27:55,021 --> 00:27:57,790 ‫پیش بینی ما در مورد اون ‫با وجود داروی تو توی بدنش 472 00:27:58,692 --> 00:27:59,858 ‫اینه که مشکلی براش پیش نمیا.د 473 00:28:02,195 --> 00:28:03,606 ‫شب بخیر. 474 00:28:03,630 --> 00:28:06,142 ‫من کارا دنورز هستم در کت کو مدیا 475 00:28:06,166 --> 00:28:08,711 ‫و این یه مصاحبه اختصاصی در سطح جهانیه. 476 00:28:08,735 --> 00:28:12,037 ‫من اینجا با قهرمانی هستم ‫که توی سایه ها مبارزه میکنه. 477 00:28:12,939 --> 00:28:14,439 ‫این دریمر هست. 478 00:28:15,375 --> 00:28:16,809 ‫سوال اول من اینه که... 479 00:28:17,711 --> 00:28:18,854 ‫کی هستی؟ 480 00:28:18,878 --> 00:28:20,956 ‫من دریمر هستم 481 00:28:20,980 --> 00:28:24,460 ‫و من نواده یک دختر نالتوری هستم. 482 00:28:24,484 --> 00:28:26,462 ‫کی از نالتور به اینجا اومدی؟ 483 00:28:26,486 --> 00:28:27,596 ‫من نیومدم. 484 00:28:27,620 --> 00:28:29,498 ‫من اینجا توی آمریکا بزرگ شدم. 485 00:28:29,522 --> 00:28:31,033 ‫- من اینجا بزرگ شدم ... ‫- خاموشش کن. 486 00:28:31,057 --> 00:28:32,401 ‫نمیتونیم. یه نفر سیستم رو هک کرده. 487 00:28:32,425 --> 00:28:34,704 ‫انسانها و بیگانه ها به طور ‫مسالمت آمیز با هم زندگی کردند. 488 00:28:34,728 --> 00:28:38,407 ‫مادر من نالتوری بود، اما پدرم یک انسان بود. 489 00:28:38,431 --> 00:28:41,277 ‫پس هم انسانی و هم بیگانه. 490 00:28:41,301 --> 00:28:42,878 ‫بله. 491 00:28:42,902 --> 00:28:46,949 ‫والدین من معتقد بودن که انسانها و ‫بیگانه ها میتونن کنار هم زندگی کنند. 492 00:28:46,973 --> 00:28:48,951 ‫و من مدرک زنده این ادعا هستم. 493 00:28:48,975 --> 00:28:50,175 ‫اما بزرگ شدن توی زمین آسون نبود. 494 00:28:51,077 --> 00:28:52,988 ‫من یه زن ترا جنسیتی هم هستم. 495 00:28:53,012 --> 00:28:55,691 ‫من متفاوت هستم خانم دنورز، ‫اما همه همینطور هستن. 496 00:28:55,715 --> 00:28:59,628 ‫نمیدونم کی چنین چیزی بد شد. 497 00:28:59,652 --> 00:29:02,431 ‫بزرگترین هدیه ای که میتونیم به هم بدیم 498 00:29:02,455 --> 00:29:05,868 ‫خود واقعیمون و به اشتراک گذاشتنشه. 499 00:29:05,892 --> 00:29:09,494 ‫به اشتراک گذاری حقیقت ‫چیزیه که ما رو قوی میکنه. 500 00:29:10,396 --> 00:29:11,707 ‫پس من اینجام. 501 00:29:11,731 --> 00:29:14,800 ‫هم انسان هستم و هم بیگانه. 502 00:29:16,336 --> 00:29:17,813 ‫و یه زن تراجنسیتی هستم. 503 00:29:17,837 --> 00:29:20,316 ‫اسمورس دسر مورد علاقه منه. ‫(مارشمالو و شکلات بین دو بیسکوییت) 504 00:29:21,341 --> 00:29:23,819 ‫اما همیشه غذای نمکی رو به شیرین ترجیح میدم. 505 00:29:23,843 --> 00:29:27,412 ‫وقتی 15 سالم بود در حین بازی کیکبال دماغم شکست. 506 00:29:28,314 --> 00:29:30,215 ‫مادرم قلب من بود. 507 00:29:31,651 --> 00:29:34,463 ‫و از وقتی که اون رو از دست دادم، 508 00:29:34,487 --> 00:29:36,989 ‫حس میکنم یه قطعه از وجودم از دست رفته. 509 00:29:37,891 --> 00:29:40,136 ‫اما پدرم پشت منه. 510 00:29:40,160 --> 00:29:43,072 ‫من یک گریفیندور هستم. ‫(گروه بچه مثبتا توی مدرسه هاگوارتز) 511 00:29:43,096 --> 00:29:45,741 ‫حیوان نگهبانم یه اسب نر خاکستری خال خالیه. 512 00:29:45,765 --> 00:29:47,209 ‫من یه شخصیت خیال پرداز دارم. 513 00:29:47,233 --> 00:29:48,844 ‫طرفدار میراندام. 514 00:29:48,868 --> 00:29:50,012 ‫خاندان استارک توی گات. 515 00:29:50,036 --> 00:29:55,117 ‫من پنجشنبه ها و آپریل رو دوست دارم. 516 00:29:55,141 --> 00:29:59,177 ‫و پسرای باهوش که زیاد فکر میکنن رو دوست دارم. 517 00:30:00,079 --> 00:30:02,614 ‫و به هر چیزی که هستم افتخار میکنم. 518 00:30:03,516 --> 00:30:05,127 ‫باید افتخار کنی. 519 00:30:05,151 --> 00:30:07,696 ‫عشق چه حسی داره؟ 520 00:30:07,720 --> 00:30:10,900 ‫از این میترسی که چطور دنیا به تو واکنش نشون بده 521 00:30:10,924 --> 00:30:12,457 ‫حالا که میدونن یه بیگانه هستی؟ 522 00:30:13,359 --> 00:30:14,737 ‫البته. 523 00:30:14,761 --> 00:30:18,007 ‫اما میدونی چیه؟ ترس مزخرفه. 524 00:30:18,031 --> 00:30:22,801 ‫مزخرفه. و من خیلی از احساس ‫ناامیدی حالم بهم میخوره. 525 00:30:23,837 --> 00:30:27,005 ‫سپیده دم نمیاد مگر این که ما بخوایم. 526 00:30:28,374 --> 00:30:31,453 ‫اما مجبور نیستیم برای یک روز جدید صبر کنیم. 527 00:30:31,477 --> 00:30:34,123 ‫ما خودمون یه روز جدید هستیم. 528 00:30:39,953 --> 00:30:42,120 ‫مادرت خیلی بهت افتخار میکنه. 529 00:30:46,659 --> 00:30:48,093 ‫ای وای... 530 00:30:49,128 --> 00:30:50,228 ‫داری چکه میکنی. 531 00:30:52,498 --> 00:30:55,801 ‫همیشه خودم رو قوی و شجاع در نظر میگرفتم. اما... 532 00:30:58,504 --> 00:31:01,851 ‫این که اینجوری خودت رو به اشتراک بزاری، من.. 533 00:31:01,875 --> 00:31:03,919 ‫اگه درست منظور دریمر رو متوجه شده باشم، 534 00:31:03,943 --> 00:31:06,856 ‫هیچ کدوم از ما نباید از کسی که هستیم بترسیم. 535 00:31:06,880 --> 00:31:08,880 ‫و از به اشتراک گذاشتنش هم نباید ترسی داشته باشیم. 536 00:31:10,650 --> 00:31:14,786 ‫حس فلج بودن دارم الان چون نتونستم... 537 00:31:15,688 --> 00:31:17,600 ‫نتونستم پیشرفتی کنم. 538 00:31:17,624 --> 00:31:21,159 ‫من نتونستم لکس رو پیدا کنم. ‫نتونستم جیمز رو خوب کنم. 539 00:31:22,795 --> 00:31:24,029 ‫من میفهمم 540 00:31:24,931 --> 00:31:27,733 ‫که حس میکنی بهت خیانت شده 541 00:31:28,635 --> 00:31:30,746 ‫توسط آدمای زیادی توی زندگیت، لینا. 542 00:31:30,770 --> 00:31:32,838 ‫منم این حس رو میفهمم. 543 00:31:33,973 --> 00:31:36,285 ‫اما اگه میخوای بهت اعتماد بشه و پذیرفته بشی، 544 00:31:36,309 --> 00:31:37,976 ‫تو هم باید به بقیه اعتماد کنی. 545 00:31:38,878 --> 00:31:40,189 ‫این خطر داره. 546 00:31:40,213 --> 00:31:43,559 ‫اما میتونم بهت بگم که اگه همه درها رو ببندی، 547 00:31:43,583 --> 00:31:47,185 ‫تو 99.9٪ احتمال دچار شدن به ‫غم و اندوه برات پیش میاد. 548 00:31:50,089 --> 00:31:53,091 ‫میخوام این دریمر همین الان بازداشت شه. 549 00:31:54,060 --> 00:31:55,160 ‫بیاید بریم. 550 00:32:01,034 --> 00:32:02,678 ‫نمیتونم با کارا تماس بگیرم. 551 00:32:02,702 --> 00:32:04,142 ‫لاکوود داره میره به کت کو 552 00:32:04,166 --> 00:32:05,514 ‫باید اون و دریمر رو از اونجا خارج کنم. 553 00:32:05,538 --> 00:32:08,884 ‫صبر کن، اگه سعی کنی جلوی لاکوود ‫رو بگیری میفرستنت دادگاه نظامی. 554 00:32:08,908 --> 00:32:11,676 ‫اگه نتونند ما رو ببینن نمیتونن ما رو بگیرن. 555 00:32:12,679 --> 00:32:13,789 ‫بعدا به من بگو. 556 00:32:16,115 --> 00:32:17,760 ‫- باشه... ‫- کارتون خوب بود بچه ها. 557 00:32:17,784 --> 00:32:19,295 ‫- ممنون. ‫- ممنون فرانکلین. 558 00:32:19,319 --> 00:32:21,497 ‫اداره امور بیگانگان! بخوابید روی زمین! 559 00:32:21,521 --> 00:32:23,365 ‫حرکت نکنید! 560 00:32:23,389 --> 00:32:26,602 ‫دریمر، تو تحت بازداشتی 561 00:32:26,626 --> 00:32:29,772 ‫برای استفاده از یه پخش زنده فتنه انگیزانه 562 00:32:29,796 --> 00:32:31,407 ‫برای رواج خشونت. 563 00:32:31,431 --> 00:32:33,776 ‫تو کسی هستی که خشونت رو رواج میدی. 564 00:32:33,800 --> 00:32:34,900 ‫ما مسلح نیستیم. 565 00:32:35,802 --> 00:32:37,713 ‫پس این آسونه. 566 00:32:37,737 --> 00:32:39,037 ‫اماده باش برینی. 567 00:32:46,546 --> 00:32:50,182 ‫اون کجاست؟ پیداش کنید و بازداشتش کنید. 568 00:33:23,049 --> 00:33:24,593 ‫تو اینجایی. 569 00:33:24,617 --> 00:33:26,328 ‫یه زن خردمند گفته بود، 570 00:33:26,352 --> 00:33:27,552 ‫"ترس مزخرفه" 571 00:33:28,454 --> 00:33:30,188 ‫پس بیا دهن ترس رو سرویس کنیم. 572 00:33:38,698 --> 00:33:41,210 ‫فرانکلین، تو منو نجات دادی! 573 00:33:41,234 --> 00:33:43,212 ‫- دادم؟ ‫- آره. بیا قایم شیم. 574 00:33:43,236 --> 00:33:44,703 ‫- آره باشه. ‫- آره 575 00:33:56,616 --> 00:33:59,651 ‫باید ازینجا بریم بیرون. دستگیر شدن هم مزخرفه. 576 00:34:02,121 --> 00:34:03,355 ‫دریمر! 577 00:34:04,257 --> 00:34:05,534 ‫تو با من میای. 578 00:34:11,464 --> 00:34:12,831 ‫از کت کو برو بیرون. 579 00:34:13,733 --> 00:34:14,833 ‫همین حالا. 580 00:34:15,968 --> 00:34:19,815 ‫بدون اون بیگانه نمیرم. 581 00:34:19,839 --> 00:34:22,384 ‫کدوم بیگانه؟ 582 00:34:22,408 --> 00:34:25,687 ‫تنها کسایی که میبینم خبرنگارایی هستن ‫که از حق آزادی بیانشون استفاده میکنن 583 00:34:25,711 --> 00:34:29,124 ‫و وظیفشون رو برای آزادی مطبوعات انجام میدن. 584 00:34:29,148 --> 00:34:31,183 ‫پس مگر این که بخوای قانون اساسی رو بازنویسی کنی، 585 00:34:32,085 --> 00:34:34,553 ‫همین حالا برو بیرون! 586 00:34:37,690 --> 00:34:39,968 ‫نمیدونم چی به سرت اومده 587 00:34:39,992 --> 00:34:41,426 ‫یا چطور این کارو کردی. 588 00:34:42,762 --> 00:34:44,095 ‫اما میفهمم. 589 00:34:45,431 --> 00:34:46,565 ‫بیاید بریم! 590 00:34:49,602 --> 00:34:52,137 ‫و من این 591 00:34:53,406 --> 00:34:55,473 ‫دریمر رو پیدا میکنم. 592 00:35:01,933 --> 00:35:03,510 ‫کارا؟ 593 00:35:03,534 --> 00:35:04,393 ‫ادنا؟ 594 00:35:04,418 --> 00:35:06,994 ‫من دیشب برنامه دریمر رو دیدم. 595 00:35:08,573 --> 00:35:10,640 ‫الهام بخش بود. 596 00:35:11,976 --> 00:35:13,954 ‫متوجه شدم حق با توئه. 597 00:35:13,978 --> 00:35:16,123 ‫تنها راهی که میتونیم جلوی اینا رو بگیریم 598 00:35:16,147 --> 00:35:18,314 ‫اینه که این آدما رو افشا کنیم. 599 00:35:19,216 --> 00:35:20,827 ‫من یه چیزی برات دارم. 600 00:35:20,851 --> 00:35:22,852 ‫فکر کردم شاید اینا کمکت کنه. 601 00:35:27,091 --> 00:35:29,392 ‫اینا مدارک مالکیت اون پایگاه نظامیه. 602 00:35:30,294 --> 00:35:32,172 ‫اما میفهمن که کار تو بوده. 603 00:35:32,196 --> 00:35:34,141 ‫شغلت چی میشه؟ 604 00:35:34,165 --> 00:35:35,265 ‫برام مهم نیست. 605 00:35:36,267 --> 00:35:39,379 ‫راستش اگه خواستی یه نفر ‫کارای آمرتک رو افشا کنه، 606 00:35:39,403 --> 00:35:41,337 ‫من حاضرم به طور رسمی حرف بزنم. 607 00:35:43,107 --> 00:35:44,240 ‫این... 608 00:35:45,309 --> 00:35:47,177 ‫خیلی شجاعانه هست کارت. 609 00:35:48,512 --> 00:35:50,013 ‫آماده ای خواهر؟ 610 00:35:53,618 --> 00:35:55,151 ‫ممنون ادنا. 611 00:35:56,220 --> 00:35:57,454 ‫واقعا میگم. 612 00:36:14,872 --> 00:36:17,484 ‫ببخشید که باهات بد حرف زدم. 613 00:36:17,508 --> 00:36:19,519 ‫تو فقط داشتی سعی میکردی کارت رو انجام بدی. 614 00:36:19,543 --> 00:36:21,955 ‫دوستی مهمترین کاره 615 00:36:21,979 --> 00:36:24,324 ‫و من اونقدر روی مقالم تمرکز کرده بودم، 616 00:36:24,348 --> 00:36:26,927 ‫که فراموش کردم واقع چی مهمه. 617 00:36:26,951 --> 00:36:28,084 ‫نه، کارا 618 00:36:28,986 --> 00:36:30,297 ‫حقیقت اینه که، 619 00:36:30,321 --> 00:36:33,233 ‫حتی اگه وقتی لکس فرار کرد پیش من بودی 620 00:36:33,257 --> 00:36:35,525 ‫نمیزاشتم اونجا پیش من باشی. 621 00:36:36,427 --> 00:36:38,128 ‫منظورت چیه؟ چرا؟ 622 00:36:40,564 --> 00:36:42,899 ‫چون من کسیم که راز داشت. 623 00:36:46,337 --> 00:36:50,173 ‫ایو تنها کسی نبود که با لکس کار میکرد. من... 624 00:36:53,911 --> 00:36:56,946 ‫من هم با اون کار میکردم. 625 00:36:58,149 --> 00:36:59,893 ‫اون چهار ماه پیش با من تماس گرفت. 626 00:36:59,917 --> 00:37:03,296 ‫میدونست که من هارون ال رو دارم. 627 00:37:03,320 --> 00:37:07,167 ‫اون سرطان داشت و از مرگ میترسید. 628 00:37:07,191 --> 00:37:08,858 ‫اون برادرمه. 629 00:37:10,828 --> 00:37:13,874 ‫و ته دلم میدونستم که داره منو فریب میده 630 00:37:13,898 --> 00:37:16,699 ‫اما حرفشو باور کردم 631 00:37:18,436 --> 00:37:21,237 ‫و کمکش کردم و اون به من خیانت کرد. 632 00:37:23,040 --> 00:37:27,320 ‫و من ضعیف بودم و هیچوقت خودم رو برای این نمیبخشم. 633 00:37:30,548 --> 00:37:33,126 ‫میتونم تصور کنم چه فکری راجب من داری کارا. ‫سرزنشت نمیکنم. 634 00:37:33,150 --> 00:37:34,450 ‫نه نه. 635 00:37:35,519 --> 00:37:37,831 ‫تو ضعیف نیستی. 636 00:37:37,855 --> 00:37:39,722 ‫تو باهوشی، 637 00:37:40,624 --> 00:37:43,603 ‫مهربونی، روح زیبایی داری. 638 00:37:43,627 --> 00:37:45,205 ‫برادرت ازت کمک خواست 639 00:37:45,229 --> 00:37:48,375 ‫و در شرایطی که مرگ و زندگی ‫مطرحه تو به خانوادت کمک کردی. 640 00:37:48,399 --> 00:37:50,577 ‫هیچ کس نمیتونه تو رو برای این قضاوت کنه. 641 00:37:51,736 --> 00:37:54,948 ‫خیلی متاسفم که حس کردی نمیتونی به من بگی. 642 00:37:57,875 --> 00:37:59,976 ‫خیلی متاسفم. 643 00:38:08,652 --> 00:38:09,752 ‫ممنون. 644 00:38:11,889 --> 00:38:15,001 ‫واقعا میخوام کمکت کنم توی تحقیقاتت در مورد لکس. 645 00:38:37,281 --> 00:38:40,389 ‫پس سباستین ملموث 5.8 میلیارد 646 00:38:40,414 --> 00:38:43,764 ‫از الکورپ توی دهم اکتبر برداشت کرد. 647 00:38:43,788 --> 00:38:47,834 ‫همون روز آمرتک 5.8 میلیارد 648 00:38:47,858 --> 00:38:50,270 ‫برای یه موشک توی روبنیو پول داد. 649 00:38:50,294 --> 00:38:51,772 ‫اتفاقیه؟ 650 00:38:51,796 --> 00:38:53,874 ‫نه، باورشون ندارم. 651 00:38:53,898 --> 00:38:57,043 ‫به احتمال زیاد، فرد مرموز ما ‫پولی که از ال کورپ رو برداشته بود 652 00:38:57,067 --> 00:39:00,937 ‫رو خرج پایگاه موشکی کرد با پوشش آمرتک. 653 00:39:02,373 --> 00:39:06,276 ‫خب این سباستین ملموث کیه و توی روبنیو چه خبره؟ 654 00:39:15,686 --> 00:39:18,988 ‫اون حرومزاده نوستالوژیک. 655 00:39:21,625 --> 00:39:25,038 ‫لکس وقتی 13 سالش بود همه آثار اسکار وایلد رو خونده بود. ‫(شاعر و نمایشنامه نویس ایرلندی) 656 00:39:25,062 --> 00:39:28,842 ‫و برای چند هفته مجبورمون کرد که ‫با نام مستعار اسکار وایلد یعنی 657 00:39:28,866 --> 00:39:31,211 ‫سباستین ملموث صداش کنیم. 658 00:39:31,235 --> 00:39:34,781 ‫داریم میگیم که لکس لوثر یه پایگاه موشکی رو خریده؟ 659 00:39:34,805 --> 00:39:36,449 ‫نه توی روبنیو. 660 00:39:36,473 --> 00:39:40,743 ‫لکس عاشق رمزگزاریه، پس سباستین هم عاشق رمزگزاریه. 661 00:39:43,180 --> 00:39:46,827 ‫این یه رمز گذاری کلیدی مقطعه. روش مورد علاقه لکس. 662 00:40:01,565 --> 00:40:04,000 ‫فکر کنم میریم به کزنیا. 663 00:40:16,847 --> 00:40:18,525 ‫نه 664 00:40:18,549 --> 00:40:20,783 ‫نه نه. 665 00:40:23,153 --> 00:40:24,231 ‫لیدیا! 666 00:40:24,255 --> 00:40:27,423 ‫نه. عزیزم... 667 00:40:28,859 --> 00:40:32,095 ‫نه نه. 668 00:40:33,831 --> 00:40:36,032 ‫نه! 669 00:41:26,650 --> 00:41:28,217 ‫پدر. 670 00:41:30,120 --> 00:41:31,731 ‫کارت خوب بود پسرم. 671 00:41:31,755 --> 00:41:32,799 ‫برو خونه. 672 00:41:32,823 --> 00:41:34,624 ‫به خانوادت ملحق شو. 673 00:41:37,648 --> 00:41:42,648 ‫مترجم:میثم موسویان MeysaM.UnicorNt.Me/unicorn025 674 00:41:42,672 --> 00:41:48,771 ‫.:: ارائه شده توسط وبسايتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 675 00:41:48,795 --> 00:41:54,495 ‫-| آخرين اخبار دنياي فيلم و سريال در تلگرام و اينستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:.