1 00:00:00,984 --> 00:00:02,418 ‫آنچه در لوسیفر گذشت... 2 00:00:02,486 --> 00:00:04,725 ‫مأموریت "کمک به لوسیفر ‫برای فرار از بیمارستان" 3 00:00:04,750 --> 00:00:06,273 ‫و تو، دکتر عزیزم 4 00:00:06,298 --> 00:00:07,920 ‫قراره بهم کمک کنی ‫بریم 5 00:00:07,945 --> 00:00:09,420 ‫سه تاتون قصد دارین از شمشیر آتشین 6 00:00:09,445 --> 00:00:11,500 ‫برای شکافتن 7 00:00:11,525 --> 00:00:14,015 ‫دروازه‌های بهشت استفاده کنید ‫و برید خونه 8 00:00:14,040 --> 00:00:16,171 ‫- میز نظرش درمورد نقشه‌ات چیه؟ ‫- خب نمی‌دونم، بهش نگفتم 9 00:00:16,196 --> 00:00:18,257 ‫خب چیه؟ می‌خوای بری تعطیلات؟ 10 00:00:18,297 --> 00:00:19,797 ‫انگار لوسیفر بهت نگفت 11 00:00:19,865 --> 00:00:21,757 ‫همه برمی‌گردیم به بهشت 12 00:00:21,782 --> 00:00:25,476 ‫اخیراً خیلی عجیب رفتار می‌کنه ‫مضطربه 13 00:00:25,501 --> 00:00:26,938 ‫این وسواسش برای رفتن به خونه 14 00:00:27,005 --> 00:00:28,720 ‫یکم زیادیه، مگه نه؟ 15 00:00:29,250 --> 00:00:31,166 ‫چون فقط تو 16 00:00:31,191 --> 00:00:33,993 ‫آورنده‌ی روشنایی من، می‌تونی روشنش کنی 17 00:00:34,018 --> 00:00:35,798 ‫- همین؟ ‫- همه زورم همین بود! 18 00:00:35,823 --> 00:00:37,079 ‫باید بیشتر تلاش کنی 19 00:00:37,104 --> 00:00:39,759 ‫من خراب نشدم، حتما شمشیر خرابه 20 00:00:39,784 --> 00:00:41,665 ‫این چیزیه که یوریل ‫می‌خواست بهم بگه 21 00:00:41,690 --> 00:00:43,548 ‫یه قطعه دیگه‌اش کمه 22 00:01:05,354 --> 00:01:07,255 ‫لوسیفر، باید درمورد موضوعی حرف بزنیم 23 00:01:07,280 --> 00:01:08,931 ‫چی؟ می‌تونی بذاری برای بعد؟ 24 00:01:08,956 --> 00:01:11,859 ‫فعلا که مادر غیرقابل پیش‌بینیمون رو ‫زیر نظر دارم 25 00:01:11,927 --> 00:01:15,196 ‫نه، این موضوع مهمه ‫به نظرم ممکنه تو خطر باشی 26 00:01:16,409 --> 00:01:17,977 ‫قضیه‌ی یاکوزاست؟ 27 00:01:18,044 --> 00:01:19,311 ‫نفیلیم؟ 28 00:01:19,379 --> 00:01:20,846 ‫یه میلیون مامان؟ 29 00:01:20,914 --> 00:01:22,393 ‫میز 30 00:01:22,418 --> 00:01:23,938 ‫ازت عصبانیه، برادر 31 00:01:25,184 --> 00:01:27,001 ‫خب، به این زودی سه شنبه شد؟ 32 00:01:27,026 --> 00:01:28,756 ‫عصبانی بودن، از خصوصیات پیش فرض میزه 33 00:01:28,781 --> 00:01:30,949 ‫یه جورایی با دی‌ان‌اِی اهریمنیش ‫ترکیب شده 34 00:01:30,974 --> 00:01:33,361 ‫نه، این بار فرق داره لوسیفر 35 00:01:33,386 --> 00:01:35,094 ‫به نظرم واقعا باید باهاش حرف بزنی 36 00:01:35,119 --> 00:01:37,827 ‫باهاش کنار میاد، همیشه میاد 37 00:01:37,852 --> 00:01:39,485 ‫فعلا که مشکلات بزرگتری داریم 38 00:01:39,510 --> 00:01:42,352 ‫مثلا اینکه مامان داره وقتمون رو تلف می‌کنه یا نه 39 00:01:43,663 --> 00:01:45,030 ‫اگه فکر می‌کنه موکلش 40 00:01:45,098 --> 00:01:48,100 ‫یه تیکه‌ی دیگه از شمشیر آتشین رو ‫پیدا کرده، پس منم باهاش هم عقیده‌ام 41 00:01:48,167 --> 00:01:51,303 ‫چه پسر وفاداری 42 00:01:51,371 --> 00:01:54,386 ‫ولی مامان اونقدرا که فکر می‌کنی ‫با این دنیا وفق پیدا نکرده 43 00:01:54,411 --> 00:01:57,417 ‫این یارو ازش کلاهبرداری می‌کنه 44 00:01:58,111 --> 00:02:02,323 ‫- فکر کنم باید... ‫- به نظر که خودش می‌تونه 45 00:02:05,917 --> 00:02:07,317 ‫اون که پول نیست، هست؟ 46 00:02:07,350 --> 00:02:09,784 ‫معلومه که نه. عمراً پولو بیاره به قرار 47 00:02:10,229 --> 00:02:11,613 ‫نه بابا. معلومه که نه 48 00:02:11,638 --> 00:02:13,034 ‫کار خیلی نامعقولیه، نه؟ 49 00:02:13,059 --> 00:02:14,425 ‫فقط بهش نشون داد 50 00:02:14,450 --> 00:02:16,409 ‫اینطوریا هم نیست که پولو بهش بده 51 00:02:16,434 --> 00:02:18,493 ‫قبل از اینکه... اون تکه‌ی دیگه رو بگیره 52 00:02:18,518 --> 00:02:19,831 ‫عالی شد 53 00:02:20,940 --> 00:02:23,854 ‫الانم که گذاشت بره ‫عالیه 54 00:02:27,854 --> 00:02:29,207 ‫خب، خوب پیش رفت 55 00:02:29,275 --> 00:02:31,751 ‫- اینطور فکر می‌کنی، نه؟ ‫- بله 56 00:02:31,776 --> 00:02:34,880 ‫چیزی که می‌خوایم رو تو گاو صندوقِ ‫اتاق پشتیش نگه میداره 57 00:02:34,947 --> 00:02:37,115 ‫الانم رفت بیاره 58 00:02:37,183 --> 00:02:40,171 ‫مامان، الان یه کیف پر پول بهش دادی 59 00:02:40,196 --> 00:02:42,097 ‫بدون هیچ مدرکی از اینکه ‫چیزی که می‌خوایم رو داشته باشه 60 00:02:42,122 --> 00:02:44,861 ‫- خب؟ ‫- سرت کلاه گذاشته 61 00:02:44,886 --> 00:02:46,702 ‫اون موکل منه، عزیزم 62 00:02:46,727 --> 00:02:48,784 ‫فکر نکنم اینقدر بی‌ملاحظه باشه 63 00:02:48,809 --> 00:02:50,213 ‫ 64 00:02:52,593 --> 00:02:55,057 ‫خب مطمئنم که زود برمی‌گرده 65 00:02:57,045 --> 00:02:58,908 ‫شاید بهتر باشه واسه اطمینان ‫بریم برسی کنیم 66 00:02:58,934 --> 00:03:00,768 ‫به نظرم فکر خوبیه، مگه نه؟ 67 00:03:01,754 --> 00:03:03,154 ‫ 68 00:03:07,636 --> 00:03:10,459 ‫دیدی؟ سرم کلاه نذاشته 69 00:03:10,526 --> 00:03:13,128 ‫در عوض مرده و یه نفر پولمون رو 70 00:03:13,196 --> 00:03:15,089 ‫ازش دزدیده. خیلی بهتر شد 71 00:03:15,114 --> 00:03:19,034 ‫خب، خبر خوب اینه که ‫جدا از این ناشی‌گری بی‌نظیرت 72 00:03:19,102 --> 00:03:21,703 ‫از قضا با یه کاراگاه قتل همکاری می‌کنم 73 00:03:21,771 --> 00:03:23,071 ‫اگه قاتلش رو پیدا کنی 74 00:03:23,146 --> 00:03:24,847 ‫اونوقت تیکه‌ی آخر شمشیر آتشین رو پیدا می‌کنی 75 00:03:24,907 --> 00:03:26,310 ‫- ولی مامان... ‫- مشکل اینه که... 76 00:03:26,335 --> 00:03:28,744 ‫باید قبل از یه کاراگاه دیگه ‫این پرونده به تور ما بخوره 77 00:03:28,811 --> 00:03:30,645 ‫- ولی مگه... ‫- شاید بتونم کمک کنم 78 00:03:30,713 --> 00:03:33,315 ‫جدی؟ سراپا گوشم 79 00:03:43,106 --> 00:03:46,294 ‫- همه چی روبراهه؟ ‫- آره، همه چی روبراهه، میز 80 00:03:46,362 --> 00:03:49,387 ‫میتونی... میتونی چاقوهات رو ‫کنار بذاری 81 00:03:51,675 --> 00:03:54,005 ‫در تماس خواهیم بود، دکتر مارتین 82 00:03:57,925 --> 00:03:59,478 ‫ببخشید 83 00:04:01,072 --> 00:04:03,072 ‫میز 84 00:04:03,520 --> 00:04:04,664 ‫میز 85 00:04:05,374 --> 00:04:06,808 ‫خدای بزرگ 86 00:04:08,478 --> 00:04:10,033 ‫اون دیگه کدوم خری بود؟ 87 00:04:10,058 --> 00:04:14,494 ‫اون رئیس هیئت بازرسی اخلاقی بود 88 00:04:14,519 --> 00:04:16,986 ‫- روبراهی؟ ‫- نه 89 00:04:17,818 --> 00:04:19,556 ‫نه، نیستم 90 00:04:20,189 --> 00:04:21,751 ‫نه میز، نه نه نه ‫نرو، کاری نکن 91 00:04:21,776 --> 00:04:23,210 ‫فایده‌ای نداره 92 00:04:23,986 --> 00:04:25,172 ‫چی شد؟ 93 00:04:25,197 --> 00:04:28,136 ‫چند هفته پیش، شاید یه جورایی... 94 00:04:28,204 --> 00:04:31,680 ‫به لوسیفر برای فرار از بیمارستان روانی ‫کمک کرده باشم 95 00:04:31,705 --> 00:04:33,742 ‫و از اسم خودم استفاده کردم 96 00:04:34,376 --> 00:04:36,869 ‫- راستش تقصیر خودمه ‫- نه، تقصیر تو نیست 97 00:04:36,894 --> 00:04:39,986 ‫تقصیر لوسیفره ‫همیشه تقصیر لوسیفره 98 00:04:40,011 --> 00:04:42,736 ‫اولش فهمیدم منو قال میذاره ‫که بره بهشت 99 00:04:42,761 --> 00:04:44,886 ‫الانم که داره به تو صدمه میزنه 100 00:04:45,361 --> 00:04:48,078 ‫ببین، این مسئله رو درست می‌کنم لیندا 101 00:04:48,103 --> 00:04:50,939 ‫بعدش من و اون یه گپی باهم میزنیم 102 00:05:09,595 --> 00:05:12,344 ‫- باید یه میز مخصوص خودم بهم بدین ‫- فایده‌ای نداره 103 00:05:12,369 --> 00:05:13,830 ‫احتمالا کنار میز تو باشه عالی میشه 104 00:05:13,855 --> 00:05:15,048 ‫اصلا فایده‌ای نداره 105 00:05:15,073 --> 00:05:17,166 ‫چرا اینقدر گیر دادی بهم؟ 106 00:05:17,191 --> 00:05:20,522 ‫گیر ندادم ‫فقط به همکارم وقت می‌گذرونم 107 00:05:20,590 --> 00:05:22,548 ‫خب، حالا که اینجایی 108 00:05:22,573 --> 00:05:25,111 ‫واسه این کاغذبازی‌ها کمکم کن 109 00:05:25,701 --> 00:05:27,736 ‫می‌تونم به این همکاریت عادت کنم، همکار 110 00:05:27,761 --> 00:05:29,476 ‫صحیح. بله، حالا که فکرشو می‌کنم 111 00:05:29,501 --> 00:05:31,148 ‫شاید بهتر باشه میزم اون گوشه... 112 00:05:31,173 --> 00:05:32,968 ‫خانم ریچاردز 113 00:05:33,035 --> 00:05:36,251 ‫کاراگاه دکر. دقیقا همون کسی که ‫امیدوار بودم ببینمش 114 00:05:36,624 --> 00:05:39,258 ‫خب، من یکی اصلا امیدوار نبودم ‫منو می‌بخشید 115 00:05:39,283 --> 00:05:40,581 ‫گوش کن چی میگم 116 00:05:40,606 --> 00:05:43,158 ‫یکی از موکل‌هام بهم زنگ زد ‫به نظر نگران بود 117 00:05:43,183 --> 00:05:45,681 ‫فکر کنم توی خطر بزرگی افتاده 118 00:05:45,706 --> 00:05:46,906 ‫چه بد 119 00:05:46,931 --> 00:05:49,509 ‫- کاراگاه، باید یه کاری کنیم ‫- اون توی یه بار در مرکز شهره 120 00:05:49,534 --> 00:05:52,906 ‫میشه باهام بیای که ‫مطمئن بشیم حالش خوبه؟ 121 00:05:52,931 --> 00:05:54,285 ‫نوچ 122 00:05:54,310 --> 00:05:56,541 ‫- نوچ؟ ‫- من یه پلیس قتل هستم 123 00:05:56,566 --> 00:06:00,001 ‫من که کارم بررسی جنایتکارهای نگران نیست 124 00:06:00,026 --> 00:06:01,619 ‫مثل یه پرستار بچه، شارلوت 125 00:06:01,644 --> 00:06:05,228 ‫- پس اگه کاری نداری... ‫- یه چیزایی شنیدم 126 00:06:07,558 --> 00:06:10,329 ‫پشت تلفن 127 00:06:10,947 --> 00:06:12,313 ‫مثلا؟ 128 00:06:13,766 --> 00:06:16,774 ‫انگشت... اشاره 129 00:06:17,335 --> 00:06:21,173 ‫اشاره‌ی انگشت شنیدی؟ 130 00:06:21,783 --> 00:06:23,283 ‫خیلی عصبی بود 131 00:06:23,624 --> 00:06:25,110 ‫بله 132 00:06:26,970 --> 00:06:28,748 ‫درضمن... یه تیراندازی 133 00:06:28,773 --> 00:06:30,607 ‫انگار که اون... 134 00:06:30,661 --> 00:06:33,263 ‫داشت می‌مرد یا.... 135 00:06:33,471 --> 00:06:35,174 ‫آب میشد؟ 136 00:06:35,587 --> 00:06:37,978 ‫بیانش سخته 137 00:06:38,003 --> 00:06:40,999 ‫- شارلوت... ‫- به نظر ارزش وقت گذاشتن رو داره 138 00:06:41,066 --> 00:06:42,367 ‫موافقم 139 00:06:42,434 --> 00:06:44,636 ‫چرا همون اولش اینو نگفتی؟ 140 00:06:50,603 --> 00:06:52,424 ‫قفلش شکسته 141 00:06:52,449 --> 00:06:53,760 ‫جدی؟ 142 00:06:56,712 --> 00:06:58,592 ‫انگار راست میگفتی 143 00:06:59,114 --> 00:07:01,082 ‫یه ساعتی میشه مرده 144 00:07:01,107 --> 00:07:02,858 ‫تخمین تحسین برانگیزی بود، کاراگاه 145 00:07:02,890 --> 00:07:05,061 ‫با توجه به... 146 00:07:05,702 --> 00:07:07,522 ‫رنگ پریدگیش 147 00:07:09,194 --> 00:07:11,247 ‫خب، کاملا افتضاح بود 148 00:07:11,272 --> 00:07:13,272 ‫ولی حالا که موفق شدیم ‫راه خروجی رو بلدی 149 00:07:13,297 --> 00:07:15,298 ‫همچین کاری نمی‌کنم 150 00:07:15,323 --> 00:07:17,256 ‫باشه. حالا که اصرار داری ‫خودم راه خروج رو نشونت میدم 151 00:07:17,281 --> 00:07:19,600 ‫من جایی نمیرم 152 00:07:19,625 --> 00:07:22,662 ‫ولی من و کاراگاه دیگه ترتیبش رو میدم 153 00:07:22,687 --> 00:07:25,489 ‫این مسئله خیلی مهمتر از اونیه ‫که به شما دوتا بسپریمش 154 00:07:25,514 --> 00:07:28,179 ‫منم پیشتون می‌مونم 155 00:07:28,247 --> 00:07:30,522 ‫به علاوه، می‌تونیم باهم کار کنیم 156 00:07:30,547 --> 00:07:32,522 ‫خوش نمی‌گذره؟ 157 00:07:35,894 --> 00:07:41,894 ‫ترجمه از رضا حضرتی ‫Death.Stroke2@yahoo.com 158 00:07:42,108 --> 00:07:44,829 ‫برای پس مانده‌ی باروت گلوله ‫و کوکاوین آزمایش می‌کنیم 159 00:07:44,854 --> 00:07:46,188 ‫حدود 5 دقیقه نتیجه‌اش به دستمون میرسه 160 00:07:46,255 --> 00:07:47,722 ‫خیلی خوب ‫خوبه 161 00:07:49,792 --> 00:07:51,393 ‫شارلوت 162 00:07:51,461 --> 00:07:52,811 ‫هنوزم که اینجایی 163 00:07:52,836 --> 00:07:54,311 ‫خب، اون موکل من بود 164 00:07:54,336 --> 00:07:56,428 ‫پیش خودم گفتم شاید بتونم ‫به پرونده کمکی بکنم 165 00:07:56,453 --> 00:07:58,671 ‫ولی اگه نمی‌خوای می‌تونیم ‫کیش کنیم بره 166 00:07:58,696 --> 00:07:59,881 ‫و کارمون رو ادامه بدیم 167 00:07:59,906 --> 00:08:01,803 ‫نه. اینجا بودنش خیلی به درد می‌خوره 168 00:08:01,828 --> 00:08:03,069 ‫بگو ببینم، چرا زیک مور 169 00:08:03,094 --> 00:08:05,131 ‫یه مدیر شرکت واردات صادرات 170 00:08:05,156 --> 00:08:06,678 ‫تو رو وکیلش انتخاب کرده؟ 171 00:08:06,725 --> 00:08:08,826 ‫- چون من بهترینم ‫- توی تبرئه کردن مجرمین 172 00:08:08,894 --> 00:08:10,194 ‫خب، حقیقت نداره 173 00:08:10,262 --> 00:08:12,196 ‫من با هیچکدوم از موکلینم نخوابیدم 174 00:08:12,264 --> 00:08:13,618 ‫چی؟ 175 00:08:13,651 --> 00:08:15,303 ‫تو وکیل بدترین جنایتکارا بودی 176 00:08:15,328 --> 00:08:16,978 ‫پس بگو ببینم زیک چرا موکلته؟ 177 00:08:17,046 --> 00:08:18,670 ‫چون واسه بیانکا روئیز کار می‌کنه 178 00:08:18,695 --> 00:08:20,194 ‫چی؟ ملکه‌ی تکیلا؟ 179 00:08:20,219 --> 00:08:22,300 ‫امپراطوری تکیلای بیانکا یه سرپوشه 180 00:08:22,325 --> 00:08:25,311 ‫از این نحوه‌ی توزیع برای فروش اسلحه، مواد 181 00:08:25,336 --> 00:08:27,823 ‫و بله، انسان استفاده می‌کنه 182 00:08:27,890 --> 00:08:30,147 ‫مدت زیادیه دنبالشیم 183 00:08:30,172 --> 00:08:31,709 ‫به نظرت کار کی می‌تونه باشه؟ 184 00:08:31,734 --> 00:08:33,735 ‫یه جور رقیب؟ 185 00:08:33,760 --> 00:08:35,494 ‫خب، راستش سوال خوبیه 186 00:08:35,519 --> 00:08:36,834 ‫الا، چی داریم؟ 187 00:08:36,859 --> 00:08:38,874 ‫خب، اثری از باروت نیست 188 00:08:38,899 --> 00:08:41,501 ‫ولی زیک بیچاره دوبار تیر خورده 189 00:08:41,526 --> 00:08:42,866 ‫اولیش تو ران 190 00:08:42,891 --> 00:08:45,428 ‫زخمیش کرده و افتاده و بعدش یه تیر دیگه 191 00:08:45,453 --> 00:08:49,322 ‫از دستش رد شده ‫و به سینه‌اش خورده 192 00:08:49,347 --> 00:08:51,491 ‫احتمالا خواسته از خودش دفاع کنه 193 00:08:51,595 --> 00:08:53,363 ‫حیف که نمیشه گلوله گرفت 194 00:08:53,388 --> 00:08:54,730 ‫خب، اون شاید نتونه 195 00:08:54,755 --> 00:08:56,501 ‫فکر نکنم کار رقیبش باشه 196 00:08:56,526 --> 00:08:58,353 ‫شاید یه سرقت بوده که ‫به مشکل خورده 197 00:08:58,421 --> 00:09:00,275 ‫یعنی ممکنه چی ازش دزدیده باشن؟ 198 00:09:00,300 --> 00:09:02,884 ‫خب، شواهد نشون میدن پول نقد بوده 199 00:09:02,909 --> 00:09:06,211 ‫کوکائین، باروت، اسلحه... 200 00:09:06,236 --> 00:09:08,587 ‫همه‌اش نشون از آدم بدا هستن 201 00:09:08,612 --> 00:09:10,465 ‫ولی اثری از ورود غیرقانونی نیست 202 00:09:10,533 --> 00:09:13,109 ‫این یعنی به رمز دسترسی داشته 203 00:09:13,134 --> 00:09:15,237 ‫یا منتظر مونده تا مقتول بازش کنه ‫و بهش شلیک کنه 204 00:09:15,262 --> 00:09:16,466 ‫ 205 00:09:16,491 --> 00:09:19,728 ‫هی، اینجا یه چیزی پیدا کردم 206 00:09:21,803 --> 00:09:23,337 ‫یه موبایله 207 00:09:23,362 --> 00:09:26,251 ‫روش گرد و خاکی نداره ‫پس مدت زیادی نیست که اینجا بوده 208 00:09:26,649 --> 00:09:28,183 ‫خب گوشی زیک پیش خودش بود 209 00:09:28,251 --> 00:09:29,918 ‫پس این یکی مال قاتله 210 00:09:29,986 --> 00:09:31,501 ‫شاید تموقع درگیری از دستش افتاده 211 00:09:31,526 --> 00:09:34,565 ‫یا وقت کافی برای برداشتنش نداشته 212 00:09:34,590 --> 00:09:37,267 ‫پسورد داره 213 00:09:37,410 --> 00:09:40,571 ‫ولی تصویر زمینه‌اش... ‫دو تا چشمه؟ 214 00:09:40,608 --> 00:09:41,774 ‫سینه‌ی انسان مونثه 215 00:09:41,857 --> 00:09:44,290 ‫نه. کون خوش فرم خال‌دار زنانه‌ست 216 00:09:44,315 --> 00:09:46,807 ‫پس سرنخ ما از قاتل... 217 00:09:46,832 --> 00:09:50,696 ‫یه جفت کون-ممه-چشمه 218 00:09:51,039 --> 00:09:52,595 ‫شروع خوبیه 219 00:10:08,525 --> 00:10:10,208 ‫سلام دنیل 220 00:10:10,653 --> 00:10:12,161 ‫اینجا چیکار داری؟ 221 00:10:12,186 --> 00:10:14,044 ‫خانم روئیز... 222 00:10:14,427 --> 00:10:15,731 ‫موکل منه 223 00:10:15,756 --> 00:10:18,784 ‫خب خیلی کار داره 224 00:10:21,014 --> 00:10:23,382 ‫می‌خوای حسودیم بشه؟ 225 00:10:23,407 --> 00:10:25,402 ‫ازم چی می‌خوای؟ 226 00:10:25,427 --> 00:10:27,495 ‫اغفالم کردی، بهم خیانت کردی ‫الانم باز برگشتی 227 00:10:27,520 --> 00:10:29,661 ‫حتما یه چیزی می‌خوای ‫ولی نمی‌دونم چی 228 00:10:29,686 --> 00:10:31,520 ‫یه چیزی می‌خوام، حق با توئه 229 00:10:31,545 --> 00:10:32,879 ‫و بهت میگم 230 00:10:32,904 --> 00:10:36,036 ‫ولی یه جای خلوت 231 00:10:38,155 --> 00:10:39,789 ‫اینجا باهات سکس نمی‌کنم 232 00:10:39,856 --> 00:10:43,011 ‫ولی تا وقتی یه سرنخ گیر بیاریم ‫باید یه جوری وقت بگذرونم 233 00:10:43,036 --> 00:10:44,905 ‫درکت نمی‌کنم 234 00:10:44,930 --> 00:10:47,306 ‫هر رابطه‌ای که بین ماست رو درک نمی‌کنم 235 00:10:47,331 --> 00:10:50,867 ‫خب ساده‌ست، دنیل اسپینوزا 236 00:10:51,796 --> 00:10:53,430 ‫ازت خوشم میاد 237 00:10:56,652 --> 00:10:58,240 ‫ 238 00:10:58,308 --> 00:11:00,109 ‫ 239 00:11:00,177 --> 00:11:03,446 ‫ 240 00:11:03,513 --> 00:11:04,780 ‫ 241 00:11:04,848 --> 00:11:06,148 ‫بچه‌ها، این لوگوی یه کمپانی ضبط هست 242 00:11:06,216 --> 00:11:09,031 ‫نمادِ روی تلفنی که پیدا کردیم ‫لوگوی لیبله 243 00:11:09,056 --> 00:11:11,244 ‫یعنی به خواست خودشون تصمیم گرفتن 244 00:11:11,269 --> 00:11:12,574 ‫این موزیک رو منتشر کنن؟ 245 00:11:12,599 --> 00:11:14,878 ‫یه لیبل ونیتیه. ‫فقط واسه انتشار 246 00:11:14,903 --> 00:11:16,605 ‫موزیک یه نفر ساخته شده 247 00:11:16,630 --> 00:11:17,910 ‫خب صاحبش کیه؟ 248 00:11:17,935 --> 00:11:20,417 ‫میشه لطفا خاموشش کنی؟ 249 00:11:20,442 --> 00:11:22,109 ‫چت روئیز 250 00:11:22,175 --> 00:11:23,620 ‫پسر کوچیک بیانکا 251 00:11:23,645 --> 00:11:26,042 ‫نصف صورتحسابمون صرف ‫زندانی نشدنش میشه 252 00:11:26,067 --> 00:11:27,800 ‫پس پسر خود بیانکا از 253 00:11:27,825 --> 00:11:31,363 ‫یکی از وفادارترین افرادش دزدی کرده ‫و به قتل رسونده؟ 254 00:11:31,388 --> 00:11:34,050 ‫توی پرونده‌ها خیلی کم به چت اشاره شده ‫نمی‌دونستم اون هم 255 00:11:34,075 --> 00:11:35,976 ‫- تو بیزنس خونوادگیش دست داره ‫- توش نقشی نداره 256 00:11:36,001 --> 00:11:38,566 ‫بیانکا می‌خواد تا جای ممکن ‫اونو از این مسائل دور نگه داره 257 00:11:38,591 --> 00:11:41,175 ‫شاید ازش عصبانی شده ‫و تصمیم گرفته حرکتی بکنه؟ 258 00:11:41,200 --> 00:11:43,533 ‫گوشیش رو هم تو صحنه انداخته ‫و این نشون میده مادرش 259 00:11:43,558 --> 00:11:44,894 ‫چقدر درموردش حق داشته 260 00:11:44,919 --> 00:11:46,761 ‫خب اگه چت قاتل باشه ‫می‌تونه فرصت خوبی باشه 261 00:11:46,786 --> 00:11:48,949 ‫تا بیانکا رو هم بگیریم 262 00:11:48,974 --> 00:11:50,972 ‫و رئیس این سازمان رو دستگیر کنیم 263 00:11:50,997 --> 00:11:52,278 ‫پرونده بزرگیه 264 00:11:52,303 --> 00:11:55,368 ‫آره. مشکل اینه که گوشی ثابت می‌کنه ‫چت توی اون اتاق بوده 265 00:11:55,435 --> 00:11:58,153 ‫ولی دلیل نمیشه که قطعا قاتل باشه 266 00:11:58,178 --> 00:12:00,412 ‫دن، تو روی هک کردن پسورد کار کن 267 00:12:00,437 --> 00:12:01,974 ‫منم با چت یه صحبتی می‌کنم 268 00:12:02,042 --> 00:12:04,277 ‫و شارلوت، خیلی ممنون بابت کمکت 269 00:12:04,344 --> 00:12:06,362 ‫ولی حالا که یکی از موکلینت ‫مظنون اصلی ماست 270 00:12:06,387 --> 00:12:07,684 ‫بهتره بری 271 00:12:07,709 --> 00:12:09,410 ‫فکر نکنم الان وقتش باشه برم 272 00:12:09,435 --> 00:12:11,145 ‫شاید نه ولی به نظرم بهتره بری 273 00:12:11,170 --> 00:12:13,356 ‫امروز بیانکا یه جشن داره 274 00:12:13,381 --> 00:12:15,746 ‫واسه افتتاح تکیلای جدیدشه 275 00:12:15,771 --> 00:12:18,206 ‫مطمئنم چت هم میاد اونجا و... 276 00:12:18,231 --> 00:12:19,528 ‫منم دعوت شدم 277 00:12:19,553 --> 00:12:20,895 ‫چرا الان می‌خوای کمکمون کنی؟ 278 00:12:20,920 --> 00:12:22,320 ‫چون همه یه هدف داریم 279 00:12:22,376 --> 00:12:24,907 ‫که بفهمیم کی از زیک دزدی کرده ‫و اونو کشته 280 00:12:24,932 --> 00:12:26,638 ‫راستش کلویی، فرصت خوبیه که 281 00:12:26,663 --> 00:12:28,052 ‫به صورت مخفی بریم 282 00:12:28,077 --> 00:12:30,067 ‫و قبل از اینکه بفهمن بهشون مشکوکیم ‫یه اطلاعاتی گیر بیاریم 283 00:12:31,319 --> 00:12:32,550 ‫- خیلی خب ‫- حله 284 00:12:32,575 --> 00:12:33,673 ‫خوبه. پس حل شد 285 00:12:33,740 --> 00:12:35,840 ‫من و کاراگاه میریم ‫پس خیلی ممنون بابت کمکت 286 00:12:35,865 --> 00:12:37,677 ‫فکر نکنم 287 00:12:37,702 --> 00:12:39,590 ‫از من دعوت شده 288 00:12:39,615 --> 00:12:41,323 ‫من میرم 289 00:12:41,348 --> 00:12:44,652 ‫شاید بهتر باشه کاراگاه اسپینوزا ‫باهام بیاد 290 00:12:45,252 --> 00:12:46,887 ‫نه. عمراً بشه 291 00:12:46,912 --> 00:12:49,200 ‫- خیلی خب. من باهات... ‫- نه، خودم با شارلوت میرم 292 00:12:49,225 --> 00:12:51,215 ‫- ولی کاراگاه... ‫- بحثی نباشه 293 00:12:51,240 --> 00:12:53,928 ‫خیلی خب ولی توصیه میکنم بری خرید 294 00:12:53,953 --> 00:12:57,004 ‫اونجا جایی نیست که بشه ‫با پیژامه رفت 295 00:12:58,809 --> 00:13:00,907 ‫مسخره‌ست 296 00:13:01,199 --> 00:13:02,918 ‫پیژامه؟ 297 00:13:02,943 --> 00:13:04,347 ‫نظرتون چیه الا به جشن بره؟ 298 00:13:04,372 --> 00:13:06,074 ‫فکر معرکه‌ایه 299 00:13:06,099 --> 00:13:08,601 ‫خدای من. خیلی ممنون که ‫به فکرم بودین 300 00:13:08,626 --> 00:13:10,776 ‫ولی می‌دونین چیه؟ ‫کلی کار سرم ریخته 301 00:13:10,801 --> 00:13:14,504 ‫مادر خودم و کاراگاه منو ‫از پرونده پرت کردن 302 00:13:14,529 --> 00:13:16,058 ‫مسخره‌ست 303 00:13:16,083 --> 00:13:17,174 ‫من دست رو دست نمیذارم 304 00:13:17,199 --> 00:13:19,500 ‫یه راهی برای رفتن به اون جشن ‫پیدا می‌کنم 305 00:13:19,599 --> 00:13:22,455 ‫همیشه اینقدر ناله می‌کنی؟ 306 00:13:22,480 --> 00:13:25,024 ‫نمی‌دونم چطوری باهات کنار میاد 307 00:13:25,092 --> 00:13:26,762 ‫دکتر لیندا کجاست؟ 308 00:13:26,787 --> 00:13:28,301 ‫معلق شده 309 00:13:28,326 --> 00:13:29,972 ‫به خاطر تو 310 00:13:29,997 --> 00:13:35,972 ‫چون تو براش دوست افتضاح ‫و خودخواهی... بودی 311 00:13:36,804 --> 00:13:38,338 ‫حالا باید خودت درستش کنی 312 00:13:38,363 --> 00:13:41,365 ‫با کمال میل، ولی بعد از اینکه ‫یه راهی برای برگشتن به پرونده پیدا کنم 313 00:13:41,390 --> 00:13:44,303 ‫نه لوسیفر 314 00:13:44,328 --> 00:13:45,929 ‫همین الان 315 00:13:46,600 --> 00:13:50,614 ‫ولی مطمئنم اونا تااونموقع ‫می‌تونن خودشون از پسش بربیان 316 00:13:50,639 --> 00:13:52,518 ‫نقشه چیه؟ 317 00:13:56,414 --> 00:13:59,019 ‫اسکن گوشی دو ساعت وقت می‌بره 318 00:14:01,003 --> 00:14:02,061 ‫میام پیشت 319 00:14:02,129 --> 00:14:04,534 ‫تا وقتی تموم بشه یکم بیکارم 320 00:14:04,559 --> 00:14:06,019 ‫تا بعد 321 00:14:09,635 --> 00:14:10,970 ‫سلام پسر 322 00:14:11,045 --> 00:14:12,445 ‫دنبال برادرتی؟ 323 00:14:12,506 --> 00:14:13,873 ‫ما... 324 00:14:13,940 --> 00:14:15,241 ‫شارلوت؟ 325 00:14:15,308 --> 00:14:16,502 ‫گوش کن... 326 00:14:16,527 --> 00:14:18,377 ‫اونا اینجان؟ چون نتونستم ‫باهاشون تماس بگیرم 327 00:14:18,402 --> 00:14:19,735 ‫نه، رفتن 328 00:14:19,942 --> 00:14:21,142 ‫یه چند ساعت پیش 329 00:14:21,167 --> 00:14:22,201 ‫معلومه که رفتن 330 00:14:22,226 --> 00:14:24,294 ‫چرا به خودشون زحمت بدن ‫به منم خبر بدن؟ 331 00:14:24,885 --> 00:14:26,080 ‫می‌تونم بهشون زنگ بزنم 332 00:14:26,105 --> 00:14:27,893 ‫بیخیالش، دن 333 00:14:28,255 --> 00:14:29,549 ‫با برادری مثل لوسیفر 334 00:14:29,574 --> 00:14:31,441 ‫باید به این چیزا عادت کرده باشم، نه؟ 335 00:14:31,903 --> 00:14:33,137 ‫هی 336 00:14:33,779 --> 00:14:35,347 ‫الان چیکاره‌ای؟ 337 00:14:57,816 --> 00:14:59,151 ‫شارلوت ریچاردز 338 00:14:59,715 --> 00:15:02,149 ‫همراهم رو ندیدی؟ 339 00:15:02,174 --> 00:15:03,823 ‫یه بلوند خسته‌ست 340 00:15:03,890 --> 00:15:07,593 ‫احتمالا لباسی شبیه روفرشی پوشیده باشه 341 00:15:07,661 --> 00:15:08,794 ‫ 342 00:15:25,764 --> 00:15:27,878 ‫بریم جشن پیژامه رو شروع کنیم 343 00:15:42,905 --> 00:15:44,865 ‫هنوزم متوجه نیستم چرا کمکمون می‌کنی 344 00:15:44,890 --> 00:15:46,315 ‫بیانکا وکیلته 345 00:15:46,340 --> 00:15:48,873 ‫منم اون زنی نیستم که موقع ‫استخدامم بودم 346 00:15:48,898 --> 00:15:50,631 ‫تغییر عقیده دادی؟ 347 00:15:50,656 --> 00:15:52,154 ‫نه، مثل قبلم 348 00:15:52,179 --> 00:15:53,880 ‫ولی با یه روح کاملا متفاوت 349 00:15:53,948 --> 00:15:54,975 ‫ 350 00:15:56,365 --> 00:15:58,818 ‫اینم از چت ‫میرم باهاش حرف بزنم 351 00:15:58,886 --> 00:16:00,303 ‫زدی تو خال 352 00:16:00,328 --> 00:16:01,684 ‫تو بیشتر بهش می‌خوری تا من 353 00:16:01,709 --> 00:16:03,419 ‫و اونقدرا هم ترسناک نیستی 354 00:16:03,444 --> 00:16:05,382 ‫- پس این به دردت می‌خوره ‫- واسه چی؟ 355 00:16:05,426 --> 00:16:08,006 ‫خب اغواش کنی دیگه 356 00:16:08,326 --> 00:16:10,397 ‫من نمی‌خوام اغواش کنم، شارلوت 357 00:16:10,464 --> 00:16:12,532 ‫با این اخلاق نه، نمی‌تونی 358 00:16:12,600 --> 00:16:14,795 ‫- باشه. خودم میرم تو کارش ‫- نه، نه 359 00:16:14,820 --> 00:16:16,403 ‫اغوا کردن رو بیخیال 360 00:16:16,470 --> 00:16:18,138 ‫فقط باید یه کار کرد چت حرف بزنه 361 00:16:18,205 --> 00:16:19,673 ‫خودش رو گناهکار قلمداد کنه 362 00:16:19,740 --> 00:16:22,008 ‫بعدش می‌تونیم بازداشتش کنیم ‫و به بیانکا ربطش بدیم و ضربه بزنیم 363 00:16:22,076 --> 00:16:24,477 ‫انتظار داری به مادر خودش خیانت کنه؟ 364 00:16:24,545 --> 00:16:27,714 ‫کسی که هر چی تو دنیا می‌خواسته ‫رو بهش داده؟ 365 00:16:27,782 --> 00:16:30,073 ‫همه‌ی بچه‌ها که قدر چیزایی که ‫پدر و مادرشون بهشون میدن رو نمی‌دونن 366 00:16:30,098 --> 00:16:31,518 ‫خب، با این حرفت موافقم 367 00:16:31,543 --> 00:16:34,680 ‫به نظرم با یه مقدار فشار ‫به حرف میاد 368 00:16:34,705 --> 00:16:36,323 ‫وای، محافظ داره 369 00:16:36,390 --> 00:16:38,666 ‫شاید اونقدرا هم که فکرشو می‌کردم ‫نمیشه راحت باهاش حرف زد 370 00:16:38,691 --> 00:16:40,760 ‫چرا باید یه مادر به شدت مواظب 371 00:16:40,828 --> 00:16:43,274 ‫پسر قاتلش رو به جشن تکیلاش بیاره؟ 372 00:16:43,299 --> 00:16:46,455 ‫خب اگه پسرش زیک رو کشته باشه ‫خبر نداشته 373 00:16:51,093 --> 00:16:53,627 ‫خیلی خب. یه فکری دارم 374 00:16:56,828 --> 00:16:59,469 ‫دکتر لیندا مارتین روانشناس بی‌نظیریه 375 00:16:59,494 --> 00:17:01,090 ‫و البته یه زن خارق العاده 376 00:17:01,115 --> 00:17:02,596 ‫نمی‌تونین این کارو باهاش بکنین 377 00:17:02,621 --> 00:17:05,418 ‫خب، متأسفانه کار خودش بود ‫که به این وضع دراومده 378 00:17:05,486 --> 00:17:07,455 ‫پس مگه اینکه... 379 00:17:07,480 --> 00:17:09,579 ‫چیز خاصی نباشه که بهم بگین 380 00:17:09,604 --> 00:17:11,690 ‫هیچ کاری از دستم ساخته نیست 381 00:17:11,715 --> 00:17:12,869 ‫ 382 00:17:13,815 --> 00:17:17,464 ‫خب، نظرت درمورد مدرکی از همه‌ی ‫کارای خوبی که کرده چطوره؟ 383 00:17:17,531 --> 00:17:20,233 ‫مثلا این آقا. لوسیفر مورنینگ استار 384 00:17:20,301 --> 00:17:21,635 ‫کوچیک همه هستم 385 00:17:21,702 --> 00:17:23,619 ‫بدترین مشتری‌ای که هر دکتری می‌تونه داشته باشه 386 00:17:24,715 --> 00:17:28,699 ‫اون یه شیطان خودشیفته و خودخواهه ‫که از پشت به دوستاش خنجر میزنه 387 00:17:28,743 --> 00:17:31,869 ‫- اون طمع... ‫- هدفتون از این حرفا چیه؟ 388 00:17:31,894 --> 00:17:33,354 ‫بله، منم همین سوال رو دارم 389 00:17:33,379 --> 00:17:36,044 ‫حرفم اینه که، با این وجود 390 00:17:36,069 --> 00:17:38,537 ‫از مسیر خودش خارج شد ‫تا کمکش کنه 391 00:17:38,562 --> 00:17:40,020 ‫آره، راست میگه 392 00:17:40,087 --> 00:17:43,223 ‫دکتر طرفی از من رو دید که مخفی می‌کردم 393 00:17:43,290 --> 00:17:45,704 ‫چون راستش... خب وحشتناک بود 394 00:17:45,729 --> 00:17:47,284 ‫ولی بااین وجود منو پذیرفت 395 00:17:47,309 --> 00:17:50,612 ‫و کمک کرد مشکلاتی که فکر می‌کردم ‫حل نشدنی هستن رو حل کنم 396 00:17:51,871 --> 00:17:53,910 ‫ممنون از تصدیقتون 397 00:17:53,934 --> 00:17:56,936 ‫و اینو توی پرونده‌اش ذکر می‌کنم 398 00:17:57,318 --> 00:17:58,685 ‫همین؟ 399 00:17:58,710 --> 00:18:00,678 ‫مگه اینکه مدارک بیشتری برای ارائه ‫داشته باشید 400 00:18:02,810 --> 00:18:04,549 ‫خب، دکتر سخاوتمنده 401 00:18:04,574 --> 00:18:06,850 ‫به عنوان روانشناس، یه معشوقه 402 00:18:06,875 --> 00:18:08,323 ‫- یه دوست... ‫- صبر کن ببینم 403 00:18:10,284 --> 00:18:12,377 ‫- با روانشناست خوابیدی ‫- چی؟ 404 00:18:12,402 --> 00:18:13,784 ‫فقط شروع کار 405 00:18:13,809 --> 00:18:16,143 ‫بعدش گفت که نباید برای ‫هزینه ویزیت، سکس کنم 406 00:18:16,168 --> 00:18:18,135 ‫این اخلاقیات سفت و سختش رو می‌رسونه ‫اینطور فکر نمی‌کنین؟ 407 00:18:18,160 --> 00:18:19,268 ‫بریم 408 00:18:19,293 --> 00:18:20,326 ‫چرا؟ 409 00:18:20,351 --> 00:18:22,299 ‫نه، نه. اون زندگیم رو نجات داد 410 00:18:22,354 --> 00:18:24,097 ‫یعنی دوباره بهم بخشید ‫اولش منو کشت 411 00:18:24,165 --> 00:18:25,732 ‫- ولی من ازش خواستم ‫- خدای من 412 00:18:25,757 --> 00:18:27,122 ‫لوسیفر 413 00:18:29,729 --> 00:18:33,533 ‫راستش سعی داشتیم فرمول رو... 414 00:18:33,566 --> 00:18:34,940 ‫شارلوت 415 00:18:34,965 --> 00:18:36,854 ‫ببخشید 416 00:18:36,879 --> 00:18:37,979 ‫ 417 00:18:38,336 --> 00:18:40,704 ‫خیلی خوشحالم که تونستی بیای ‫بچه‌هات چطورن؟ 418 00:18:40,729 --> 00:18:42,682 ‫عین فرشته می‌مونن 419 00:18:43,249 --> 00:18:45,417 ‫حالا که صحبت از بچه‌ها شد... 420 00:18:45,948 --> 00:18:47,620 ‫این دفعه چت چه دسته گلی ‫به آب داده؟ 421 00:18:47,688 --> 00:18:49,729 ‫تو پرونده‌اش جا نمونده؟ 422 00:18:50,545 --> 00:18:54,955 ‫پلیس برای قتل زیک مور ‫بهش مظنونه 423 00:18:54,980 --> 00:18:56,276 ‫محاله 424 00:18:56,301 --> 00:18:58,651 ‫از یه منبع خیلی خوب اینو شنیدم 425 00:18:59,369 --> 00:19:01,159 ‫ته و توش رو درمیارم 426 00:19:01,184 --> 00:19:02,418 ‫ممنون شارلوت 427 00:19:02,443 --> 00:19:03,752 ‫- مثل همیشه ‫- خواهش 428 00:19:03,777 --> 00:19:04,940 ‫لذت ببر 429 00:19:10,051 --> 00:19:11,682 ‫چیکار کردی؟ 430 00:19:12,809 --> 00:19:14,346 ‫چیکار می‌تونستم بکنم؟ 431 00:19:14,371 --> 00:19:16,401 ‫نمی‌ذاری مست کنم، ‫حساب بانکیم اخیرا خالی... 432 00:19:16,426 --> 00:19:18,674 ‫زیک مور رو میگم ‫چیکار کردی؟ 433 00:19:19,437 --> 00:19:21,135 ‫یه مشکل رو حل کردم 434 00:19:21,160 --> 00:19:22,393 ‫قابلت رو نداشت 435 00:19:22,418 --> 00:19:23,798 ‫تو که برام کار نمی‌کنی 436 00:19:23,823 --> 00:19:25,862 ‫ولی باید کار کنم ‫ببین چه کارایی می‌تونم بکنم 437 00:19:25,948 --> 00:19:27,916 ‫آره، کشتن یکی از بهترین منابع درآمدم؟ 438 00:19:29,500 --> 00:19:31,935 ‫می‌بینی، واسه همین بهم نیاز داری مامان 439 00:19:31,960 --> 00:19:34,742 ‫فهمیدم که زیک ‫کسب و کار خودشو داره تشکیل میده 440 00:19:34,767 --> 00:19:36,838 ‫و کنارش مصنوعات نادر رو قاچاق می‌کنه 441 00:19:36,863 --> 00:19:38,729 ‫30 درصدش رو هم به من میداد 442 00:19:39,148 --> 00:19:40,548 ‫اوه 443 00:19:40,573 --> 00:19:42,369 ‫خب اگه یکم درجریانم میذاشتی ‫این چیزا رو می‌دونستم و... 444 00:19:42,394 --> 00:19:43,955 ‫پلیس از کجا فهمیده کار تو بوده؟ 445 00:19:43,980 --> 00:19:45,362 ‫شاید... 446 00:19:46,119 --> 00:19:48,056 ‫گوشیم رو انداخته باشم 447 00:19:48,081 --> 00:19:51,205 ‫چت، چی تو گوشیت بود؟ 448 00:19:52,854 --> 00:19:54,815 ‫بریم یه جای خلوت‌تر 449 00:19:54,840 --> 00:19:57,108 ‫نه، مامان، مامان 450 00:19:59,979 --> 00:20:02,516 ‫کل کارمون؟ 451 00:20:02,541 --> 00:20:04,705 ‫فقط می‌خواستم یاد بگیرم ‫بخش مالیش چه روندی داره، مامان 452 00:20:04,730 --> 00:20:06,151 ‫تا بهت ثابت کنم که می‌تونم ‫توی این کار کمکت کنم 453 00:20:06,176 --> 00:20:08,890 ‫واسه همین تو گوشیت ذخیره کردی ‫و پلیس هم الان پیداش کرده 454 00:20:08,915 --> 00:20:09,949 ‫نگران نباش 455 00:20:09,972 --> 00:20:11,440 ‫دارم حلش می‌کنم 456 00:20:11,465 --> 00:20:13,119 ‫مشکلی پیش نمیاد 457 00:20:17,977 --> 00:20:19,362 ‫چیه؟ 458 00:20:20,718 --> 00:20:22,452 ‫سلام 459 00:20:37,567 --> 00:20:39,166 ‫تئاتر بداهه؟ 460 00:20:40,586 --> 00:20:42,073 ‫جان من؟ 461 00:20:44,729 --> 00:20:47,323 ‫بیخیال پسر، قول دادی نمی‌خندی 462 00:20:49,659 --> 00:20:51,913 ‫پارسال تو شرایط خیلی بدی بودم 463 00:20:51,981 --> 00:20:55,283 ‫و بداهه یه جورایی کمکم کرد ‫مسیرم رو پیدا کنم 464 00:20:55,909 --> 00:20:57,291 ‫چطوری؟ 465 00:20:58,119 --> 00:21:00,922 ‫خب، باید از خودم خارج می‌شدم تا 466 00:21:00,990 --> 00:21:03,425 ‫از بیرون بتونم ببینم واقعا چی هستم 467 00:21:03,493 --> 00:21:06,595 ‫می‌دونی، با حرف بقیه خودم رو تعریف نکنم 468 00:21:06,662 --> 00:21:08,864 ‫کلویی، لوسیفر 469 00:21:08,931 --> 00:21:10,232 ‫متوجهم 470 00:21:10,299 --> 00:21:12,834 ‫پس فکر می‌کنی خودم رو با حرفای ‫برادرم تعریف می‎‌کنم، درسته؟ 471 00:21:12,902 --> 00:21:14,102 ‫خب، تا جایی که می‌دونم 472 00:21:14,170 --> 00:21:17,182 ‫اون یارو هر جا بره کلی ‫غم و اندوه با خودش می‌بره 473 00:21:17,526 --> 00:21:19,991 ‫اگه چیز ثابتی تو دنیا باشه 474 00:21:20,016 --> 00:21:21,799 ‫اونم اینه که لوسیفر همیشه فرزند محبوبه 475 00:21:22,318 --> 00:21:23,940 ‫هر کاری بکنم 476 00:21:23,965 --> 00:21:27,244 ‫یا چقدر تلاش کنم ‫یا هر چقدر گند بزنه 477 00:21:28,091 --> 00:21:30,252 ‫هیچوقت شرایط تغییر نمی‌کنه 478 00:21:34,866 --> 00:21:37,099 ‫حتما سر هر چیزی رقابت می‌کنین، نه؟ 479 00:21:38,219 --> 00:21:39,716 ‫هیچوقت حاضر نیست اعتراف کنه، نه؟ 480 00:21:39,741 --> 00:21:42,525 ‫ولی آره، آره، سر همه چی 481 00:21:42,839 --> 00:21:44,236 ‫حتی زن‌ها؟ 482 00:21:45,580 --> 00:21:47,620 ‫متوجه شدم که تو و لوسیفر 483 00:21:47,645 --> 00:21:49,678 ‫یه رابطه‌ی عجیب با شارلوت ریچاردز دارین 484 00:21:49,703 --> 00:21:50,775 ‫فکر کردم شاید شماها... 485 00:21:50,800 --> 00:21:53,035 ‫نه دن، ما سر شارلوت رقابت نمی‌کنیم 486 00:21:53,403 --> 00:21:54,963 ‫باور کن 487 00:21:56,419 --> 00:21:58,320 ‫حداقل نه اونجور که فکر می‌کنی 488 00:21:58,388 --> 00:22:01,580 ‫و اگرم اینطور باشه، خب معلومه من می‌بازم 489 00:22:02,225 --> 00:22:04,126 ‫چون اینجام، با تو 490 00:22:05,261 --> 00:22:06,885 ‫بهت برنخوره 491 00:22:06,910 --> 00:22:08,322 ‫برنخورد 492 00:22:09,866 --> 00:22:11,102 ‫وای پسر 493 00:22:11,127 --> 00:22:13,049 ‫نتونستن رمزش رو پیدا کنن 494 00:22:13,588 --> 00:22:16,008 ‫ولی راستش رو بخوای 495 00:22:16,033 --> 00:22:18,830 ‫خیلی بیشتر از برادرت ‫ازت خوشم میاد 496 00:22:29,361 --> 00:22:32,680 ‫همه‌ی آدمای اینجا رو می‌شناسم ‫جز تو 497 00:22:32,705 --> 00:22:34,723 ‫اینجا چیکار داری؟ 498 00:22:35,885 --> 00:22:37,361 ‫من... 499 00:22:37,386 --> 00:22:39,220 ‫من... راستش... 500 00:22:39,245 --> 00:22:41,635 ‫اومدم چون، خب... 501 00:22:42,377 --> 00:22:44,666 ‫عاشق موزیک پسرتون هستم 502 00:22:44,691 --> 00:22:45,830 ‫سلام چت 503 00:22:45,855 --> 00:22:47,908 ‫چت، خیلی کارت درسته ‫حرف نداری 504 00:22:47,933 --> 00:22:50,588 ‫بیخیال. فروشش رو دیدم 505 00:22:50,613 --> 00:22:53,916 ‫هیچکی گوش نمیده به اون... چیزا 506 00:22:53,941 --> 00:22:56,814 ‫من که گوش میدم ‫خیلی 507 00:22:56,839 --> 00:22:59,158 ‫ 508 00:22:59,183 --> 00:23:01,814 ‫ 509 00:23:01,839 --> 00:23:03,661 ‫ 510 00:23:03,686 --> 00:23:05,033 ‫ 511 00:23:05,058 --> 00:23:07,356 ‫به اندازه کافی شنیدم 512 00:23:07,423 --> 00:23:09,257 ‫- آره ‫- کافیه خانم 513 00:23:09,325 --> 00:23:10,459 ‫چت، کارت خیلی درسته 514 00:23:10,484 --> 00:23:11,502 ‫- حرف نداری ‫- بریم 515 00:23:11,527 --> 00:23:14,029 ‫- دوستت دارم ‫- بیشتر دوست دارم 516 00:23:19,273 --> 00:23:22,025 ‫دن. سلام، ببین، اون گوشی... 517 00:23:22,050 --> 00:23:24,627 ‫فکر کنم خیلی مهمتر از اونیه که فکر می‌کردیم 518 00:23:24,652 --> 00:23:27,682 ‫احتمالا کلید دستگیری بیانکا باشه 519 00:23:30,079 --> 00:23:31,513 ‫عالی شد. حالا که این مشکل حل شد 520 00:23:31,581 --> 00:23:33,248 ‫می‌تونم برگردم به پرونده و... 521 00:23:33,316 --> 00:23:35,846 ‫آخ! خدایا! ‫چته؟ 522 00:23:35,871 --> 00:23:38,120 ‫چی؟ بیشتر به همه چی گند زدی 523 00:23:38,187 --> 00:23:40,656 ‫اصلا چرا غافلگیر شدم؟ ‫برو 524 00:23:40,723 --> 00:23:43,158 ‫چون از اولشم همین برنامه رو داشتی 525 00:23:43,226 --> 00:23:45,360 ‫قضیه همه‌اش درمورد این بود؟ 526 00:23:46,996 --> 00:23:49,783 ‫آمندیل بهت درمورد سفرمون ‫به بهشت بهت گفت، نه؟ 527 00:23:49,808 --> 00:23:51,369 ‫اونو سرزنش نکن 528 00:23:51,394 --> 00:23:52,528 ‫- تو... ‫- آخ 529 00:23:52,553 --> 00:23:53,752 ‫باید بهم می‌گفتی 530 00:23:53,777 --> 00:23:55,837 ‫خب، اگه قضیه رو درک می‌کردی... 531 00:23:55,862 --> 00:23:56,963 ‫وای! 532 00:23:56,988 --> 00:23:58,840 ‫اینقدر منو نزن 533 00:23:58,908 --> 00:24:00,056 ‫پس توضیح بده 534 00:24:00,081 --> 00:24:01,982 ‫خب دوست دارم توضیح بدم ‫ولی تو ویژگی احساساتی شدن 535 00:24:02,007 --> 00:24:04,439 ‫- درمورد این چیزا رو داری ‫- آخ! 536 00:24:04,464 --> 00:24:05,898 ‫منظورم همین بود 537 00:24:05,923 --> 00:24:08,314 ‫پس باید تحت کنترل باشم، جریان اینه؟ 538 00:24:08,339 --> 00:24:09,908 ‫مگه من چی هستم، لوسیفر؟ 539 00:24:09,933 --> 00:24:11,696 ‫یه مهره توی بازی شطرنجت؟ 540 00:24:11,721 --> 00:24:13,322 ‫نه، من بودم از این کلمه استفاده نمی‌کردم 541 00:24:13,347 --> 00:24:15,533 ‫معلومه که استفاده نمی‌کنی ‫چون درواقع لازمه‌اش اینه که 542 00:24:15,558 --> 00:24:18,694 ‫درک کنی رو بقیه چه اثری میذاری 543 00:24:18,994 --> 00:24:21,530 ‫- اینکه چقدر بهشون صدمه میزنی ‫- وای! 544 00:24:21,597 --> 00:24:23,899 ‫الان که به نظرت تو کسی هستی که ‫صدمه میزنی 545 00:24:23,966 --> 00:24:26,501 ‫تو جز خودت برای هیچکی ‫ارزشی قایل نیستی 546 00:24:26,526 --> 00:24:29,328 ‫مگه اینکه برات استفاده‌ای داشته باشن 547 00:24:30,506 --> 00:24:32,174 ‫به نظرت آشنا نمیاد؟ 548 00:24:32,564 --> 00:24:35,486 ‫مراقب رفتارت باش میز 549 00:24:37,480 --> 00:24:40,837 ‫تو درست عین پدر و مادرتی 550 00:24:46,039 --> 00:24:47,506 ‫ 551 00:24:56,971 --> 00:24:58,423 ‫ 552 00:25:05,079 --> 00:25:07,414 ‫شاید... شاید بهتر باشه 553 00:25:07,439 --> 00:25:09,899 ‫یکم استراحت کنیم تا... 554 00:25:09,924 --> 00:25:11,611 ‫تو بتونی نفسی تازه کنی 555 00:25:11,636 --> 00:25:14,055 ‫باشه، تا تو بتونی نفس تازه کنی 556 00:25:14,080 --> 00:25:18,111 ‫و بعدش دوباره برمی‌گردم سر ‫سرویس کردن دهنت 557 00:25:21,235 --> 00:25:23,003 ‫ببین... 558 00:25:23,530 --> 00:25:26,361 ‫نمی‌دونستم اینقدر ازم عصبی هستی 559 00:25:29,742 --> 00:25:31,943 ‫می‌خواستی ترکم کنی 560 00:25:34,127 --> 00:25:36,703 ‫هیچوقت حاضر نیستم همچین کاری بکنم 561 00:25:36,728 --> 00:25:40,078 ‫ولی به آمندیل و مامانت گفتی که 562 00:25:40,103 --> 00:25:43,039 ‫که... باهاشون به بهشت میری 563 00:25:43,064 --> 00:25:46,172 ‫خب نگفتم که چه مدت 564 00:25:46,197 --> 00:25:47,594 ‫ 565 00:25:47,662 --> 00:25:50,408 ‫یا اینکه وقتی رسیدم اونجا چیکار می‌کنم 566 00:25:53,534 --> 00:25:55,869 ‫پس نقشه ریختی 567 00:26:01,737 --> 00:26:04,172 ‫و بهم نگفتی... 568 00:26:06,076 --> 00:26:08,552 ‫چون باید ازت عصبانی میشدم 569 00:26:08,577 --> 00:26:10,949 ‫تا داستانت باورشون بشه 570 00:26:10,974 --> 00:26:12,576 ‫دقیقا! 571 00:26:13,709 --> 00:26:16,098 ‫واسه همین، این چیزا... 572 00:26:16,123 --> 00:26:17,390 ‫واسه هیچی بود 573 00:26:21,037 --> 00:26:24,206 ‫لوسیفر این بدتره 574 00:26:33,389 --> 00:26:35,202 ‫این گوشی ممکنه کلید 575 00:26:35,227 --> 00:26:37,083 ‫نابودی امپراطوری روئیز باشه 576 00:26:37,108 --> 00:26:39,342 ‫آره ولی وقتی بخش سایبری نتونست بشکنه ‫چطوری باید رمزش رو بشکنیم؟ 577 00:26:39,367 --> 00:26:41,888 ‫فقط زمان لازمه. اون خل‌مغز نرم افزاری نصب نکرده 578 00:26:41,913 --> 00:26:43,213 ‫که بشه از راه دور گوشی رو پاک کرد 579 00:26:43,281 --> 00:26:46,264 ‫و یه گوشی قدیمیه که ‫پسوردش چهار رقمیه 580 00:26:46,289 --> 00:26:47,819 ‫الان باید چیکار کنیم؟ ‫اینقدر عدد بزنیم که یکیش درست در بیاد؟ 581 00:26:47,844 --> 00:26:50,387 ‫- چقدر طول میکشه؟ ‫- فقط 10 هزار جایگشت داره 582 00:26:50,455 --> 00:26:52,780 ‫خب درواقع 9996 تا شد 583 00:26:52,805 --> 00:26:55,490 ‫چند تا عدد رو امتحان کردم ‫ولی کم کم بهش میرسم 584 00:26:55,515 --> 00:26:57,280 ‫به نظرم یه ماهی طول می‌کشه 585 00:26:57,305 --> 00:26:59,567 ‫خب تا وقتی که نفهمیم چی توی اون گوشیه ‫نمی‌تونیم دستگیرش کنیم 586 00:26:59,592 --> 00:27:00,795 ‫و اگه اونا بخوان بیان بگیرنش... 587 00:27:00,820 --> 00:27:02,280 ‫خیلی خب. یکم سرعت کارو بیشتر کن 588 00:27:02,305 --> 00:27:03,546 ‫بریم به سابقه چت یه نگاهی بندازیم 589 00:27:03,571 --> 00:27:05,100 ‫ترکیب اعدادی رو امتحان کنیم 590 00:27:05,125 --> 00:27:06,851 ‫که ممکنه براش معنی‌دار باشن، خب؟ 591 00:27:06,876 --> 00:27:08,061 ‫بریم 592 00:27:11,586 --> 00:27:13,010 ‫شماها... 593 00:27:13,078 --> 00:27:15,413 ‫رئیس هیئت بازرسی رو کشتین؟ 594 00:27:15,438 --> 00:27:17,397 ‫لطفا بگین که نکشتینش 595 00:27:17,422 --> 00:27:18,882 ‫نه اینکه حقش نباشه ها 596 00:27:18,950 --> 00:27:21,087 ‫اون مردک غیرقابل تحمل و... 597 00:27:21,112 --> 00:27:24,040 ‫نه نه نه، هیچکی نمرده ‫ما این بلا رو سر هم آوردیم 598 00:27:24,065 --> 00:27:25,656 ‫ولی... 599 00:27:25,723 --> 00:27:28,525 ‫وقتی به بحث تو می‌رسم ‫متأسفانه شاید... 600 00:27:28,550 --> 00:27:30,312 ‫اوضاع رو بی‌ریخت‌تر کرده باشم 601 00:27:31,296 --> 00:27:32,963 ‫لوسیفر بهش گفت که قبلا باهم می‌خوابیدین 602 00:27:33,031 --> 00:27:35,332 ‫به علاوه یه چیزای دیگه 603 00:27:35,759 --> 00:27:37,118 ‫ 604 00:27:39,904 --> 00:27:41,305 ‫خب به گمونم دیگه تمومه 605 00:27:41,372 --> 00:27:42,618 ‫نه، تموم نشده 606 00:27:42,643 --> 00:27:44,575 ‫می‌خوام بدونم چرا هنوزم از دستم عصبیه 607 00:27:44,642 --> 00:27:47,392 ‫از اونجایی که فعلا دکتر روانشناس نیستم 608 00:27:47,417 --> 00:27:49,632 ‫لازم نیست یه جوریدیگه بهت بفهمونم 609 00:27:49,657 --> 00:27:50,972 ‫می‌تونم دلیلش رو مستقیم بهت بگم 610 00:27:51,015 --> 00:27:54,954 ‫میز ازت عصبانیه چون ازش سوءاستفاده کردی 611 00:27:54,979 --> 00:27:56,429 ‫قبول 612 00:27:56,454 --> 00:27:59,154 ‫ولی برای هدف والاترمون که ‫عیاشی در لس آنجلسه 613 00:27:59,179 --> 00:28:01,013 ‫تاحالا فکر کردی که ممکنه ‫چه تاثیری روش داشته باشه؟ 614 00:28:01,038 --> 00:28:03,069 ‫معلومه که فکر کردم 615 00:28:03,094 --> 00:28:05,095 ‫درمورد اینکه ممکنه چطور همه چی رو ‫با تیکه تیکه کردن مامان 616 00:28:05,163 --> 00:28:08,251 ‫و عقیم کردن برادرم خراب کنه فکر کردم 617 00:28:08,276 --> 00:28:10,367 ‫منظورم احساساتش بود 618 00:28:10,435 --> 00:28:12,736 ‫- چی؟ ‫- اون فکر می‌کرد... 619 00:28:12,804 --> 00:28:15,048 ‫تو تنهاش گذاشتی 620 00:28:16,007 --> 00:28:19,009 ‫اینکه برات مهم نیست این مسئله ‫چه تأثیری روش داره 621 00:28:19,034 --> 00:28:22,566 ‫ولی این جور چیزا هیچوقت میز رو ناراحت نمی‌کرد 622 00:28:25,794 --> 00:28:27,928 ‫قبلا 623 00:28:29,543 --> 00:28:31,353 ‫ 624 00:28:34,626 --> 00:28:36,160 ‫میزکین 625 00:28:36,660 --> 00:28:38,761 ‫متوجه نبودم... 626 00:28:42,834 --> 00:28:45,335 ‫باید متوجه می‌بودم 627 00:28:50,370 --> 00:28:53,506 ‫خب کارم تمومه 628 00:28:55,339 --> 00:28:57,091 ‫واقعا 629 00:28:57,982 --> 00:28:59,216 ‫پس اگه منو ببخشید 630 00:28:59,284 --> 00:29:03,957 ‫برم یه مارتینی قوی پیدا کنم 631 00:29:11,777 --> 00:29:13,178 ‫لیندا 632 00:29:14,049 --> 00:29:15,983 ‫ردیفش می‌کنم 633 00:29:16,008 --> 00:29:17,707 ‫قول میدم 634 00:29:30,448 --> 00:29:32,049 ‫بیانکا 635 00:29:32,471 --> 00:29:34,005 ‫اتفاقی افتاده؟ 636 00:29:34,435 --> 00:29:36,093 ‫بله 637 00:29:37,138 --> 00:29:39,870 ‫همونطور که می‌دونی پسرم از ‫زیک دزدی کرده و اونو کشته 638 00:29:39,895 --> 00:29:42,759 ‫ولی بعدش فهم گفت که ‫زیک چی رو دزدکی می‌برده 639 00:29:43,287 --> 00:29:44,821 ‫و برای کی 640 00:29:45,442 --> 00:29:47,004 ‫حالا پیش منه 641 00:29:47,612 --> 00:29:50,267 ‫و به نظرم برات خیلی ارزشمنده، مگه نه؟ 642 00:29:50,335 --> 00:29:53,151 ‫- بله ‫- پس بیا یه قراری بکنیم 643 00:29:53,176 --> 00:29:55,155 ‫اونو بهت میدم 644 00:29:55,180 --> 00:29:57,195 ‫اگه تو هم گوشی پسرم رو ‫از پلیس بگیری 645 00:29:58,401 --> 00:29:59,768 ‫امکان نداره 646 00:29:59,793 --> 00:30:01,180 ‫یه راهی پیدا می‌کنی 647 00:30:02,187 --> 00:30:05,086 ‫وگرنه مطمئن میشم چیزی که دنبالشی... 648 00:30:05,111 --> 00:30:07,221 ‫برای همیشه ناپدید بشه 649 00:30:19,195 --> 00:30:22,963 ‫برعکس تاریخ تولد ‫نه 650 00:30:23,187 --> 00:30:25,311 ‫دو تا 69 651 00:30:25,899 --> 00:30:27,933 ‫به طرز عجیبی خیالم راحت شد ‫که این نبود 652 00:30:29,365 --> 00:30:31,133 ‫خانم لوپز 653 00:30:31,200 --> 00:30:33,835 ‫تاحالا فرصتش رو نداشتیم که ‫به صورت مناسب باهم آشنا بشیم 654 00:30:33,903 --> 00:30:37,500 ‫می‌دونم. مشتاقانه منتظر این لحظه بودم 655 00:30:37,525 --> 00:30:39,733 ‫نه، می‌بینم که هنوزم 656 00:30:39,758 --> 00:30:41,859 ‫داری رو تلفن کار می‌کنی 657 00:30:41,884 --> 00:30:43,801 ‫من خوب چت رو می‌شناختم 658 00:30:43,826 --> 00:30:47,028 ‫میشه قرضش بدی تا ‫چند تا شماره رو امتحان کنم؟ 659 00:30:47,964 --> 00:30:50,106 ‫می‌دونم قصدت چیه 660 00:30:51,599 --> 00:30:55,642 ‫می‌دونم منتظر رفیقم، دن هستی 661 00:30:55,709 --> 00:30:57,210 ‫ 662 00:30:57,278 --> 00:30:58,831 ‫خوب مچم رو گرفتی 663 00:30:58,856 --> 00:31:02,276 ‫و حتی با این وجود که ‫بشتر آدما میگن 664 00:31:02,301 --> 00:31:03,783 ‫"زنه مثل یه کوسه‌ست 665 00:31:03,851 --> 00:31:06,419 ‫"با اون چشمای خمارش، نمیشه بهش اعتماد کرد" 666 00:31:06,487 --> 00:31:08,421 ‫وقتی نگات می‌کنم... 667 00:31:08,882 --> 00:31:10,590 ‫یه نور می‌بینم 668 00:31:10,658 --> 00:31:12,181 ‫چسب زخمم باز شده؟ 669 00:31:12,240 --> 00:31:14,716 ‫خب فعلا... 670 00:31:14,741 --> 00:31:16,894 ‫من که حس خوبی بهت دارم 671 00:31:17,174 --> 00:31:19,442 ‫ولی اگه دوباره احساسات دن ‫رو جریحه دار کنی 672 00:31:19,467 --> 00:31:22,155 ‫یکی رو می‌فرستم سراغت ‫پاهاتو بشکنه 673 00:31:28,075 --> 00:31:29,394 ‫برادرمه 674 00:31:29,419 --> 00:31:31,988 ‫خیلی وقته می‌خوام باهاش حرف بزنم 675 00:31:32,746 --> 00:31:34,283 ‫میشه حواست به گوشی باشه؟ 676 00:31:34,308 --> 00:31:35,757 ‫چرا که نه 677 00:31:35,782 --> 00:31:37,329 ‫ممنون 678 00:31:37,939 --> 00:31:41,075 ‫دیدی؟ نور 679 00:31:48,136 --> 00:31:49,862 ‫حرف بزن 680 00:32:07,082 --> 00:32:08,348 ‫ 681 00:32:11,373 --> 00:32:13,028 ‫چت شده؟ 682 00:32:13,053 --> 00:32:16,652 ‫اینو میگی؟ یه دعوای دوستانه‌ی کوچیک داشتم 683 00:32:16,677 --> 00:32:20,026 ‫با شارلوت ریچاردز یه گفتگوی ‫روشن‌کننده داشتم 684 00:32:20,094 --> 00:32:21,527 ‫خب، امروز که دیگه 685 00:32:21,595 --> 00:32:24,421 ‫جا واسه گفتگوی روشن‌کننده ندارم ‫ممنون 686 00:32:25,202 --> 00:32:27,300 ‫لوسیفر، اون بهم گفت واقعا کیه 687 00:32:27,368 --> 00:32:29,248 ‫و اینکه شما دو تا چه نسبتی باهم دارین 688 00:32:29,273 --> 00:32:31,738 ‫یه جورایی شک دارم گفته باشه 689 00:32:31,763 --> 00:32:33,573 ‫نه، همه‌اش با عقل جور درمیاد 690 00:32:33,641 --> 00:32:35,008 ‫اینکه چرا وقتی گفتم که 691 00:32:35,075 --> 00:32:37,276 ‫باهم خوابیدین، اونطور واکنش دادی 692 00:32:37,301 --> 00:32:39,202 ‫اینکه وقتی پیداش میشه ‫عجیب رفتار می‌کنی 693 00:32:39,227 --> 00:32:41,643 ‫واقعا... واقعا بهت گفته 694 00:32:41,668 --> 00:32:43,467 ‫چی بهت گفته؟ 695 00:32:43,492 --> 00:32:45,809 ‫اینکه اون زن سابق پدرته 696 00:32:47,888 --> 00:32:49,881 ‫صحیح، بله، این... این عین حقیقته 697 00:32:49,906 --> 00:32:51,257 ‫بله 698 00:32:51,282 --> 00:32:52,971 ‫آخه اونطور که درمورد پدرت حرف میزنه 699 00:32:52,996 --> 00:32:55,264 ‫و اینکه اونو به چه وضعی انداخته 700 00:32:55,289 --> 00:32:58,084 ‫خیانت، شکنجه، جهنم و غیره 701 00:32:58,109 --> 00:32:59,599 ‫همه‌اش حقیقته 702 00:32:59,667 --> 00:33:03,136 ‫نمی‌تونم تصور بزرگ کردن بچه ‫با همچین آدمی رو هم بکنم 703 00:33:03,161 --> 00:33:06,426 ‫همدردی با الهه، کاراگاه؟ 704 00:33:06,451 --> 00:33:08,917 ‫چرا بهم نگفتی که مادر ناتنیته؟ 705 00:33:08,942 --> 00:33:12,703 ‫خب راستش به نظر بیانش راحت نبود 706 00:33:12,728 --> 00:33:15,281 ‫آخه... اصلا چطور این بحث پیش کشیده شد؟ 707 00:33:15,349 --> 00:33:17,316 ‫خب... 708 00:33:17,341 --> 00:33:20,211 ‫وقتی شارلوت واسه بیانکا روئیز ‫داشت مدرک میزدید 709 00:33:20,236 --> 00:33:22,021 ‫مچش رو گرفتم 710 00:33:22,089 --> 00:33:23,256 ‫چی؟ 711 00:33:23,323 --> 00:33:24,557 ‫چرا باید همچین کاری بکنه؟ 712 00:33:24,625 --> 00:33:25,992 ‫خب ظاهرا بیانکا تو اون ‫مأموریت فهمیده که 713 00:33:26,060 --> 00:33:27,994 ‫من و شارلوت باهم کار می‌کنیم 714 00:33:28,062 --> 00:33:29,604 ‫بیانکا خونواده شارلوت رو تهدید کرده 715 00:33:29,629 --> 00:33:32,250 ‫اگه کمکش نمی‌کرد ‫تو رو تهدید می‌کنه 716 00:33:32,346 --> 00:33:34,794 ‫خب قابل درکه، بله 717 00:33:34,819 --> 00:33:36,586 ‫نمی‌دونم 718 00:33:37,004 --> 00:33:38,604 ‫یه جای کار می‌لنگه 719 00:33:38,672 --> 00:33:40,888 ‫نمی‌دونم میشه بهش اعتماد کرد یا نه 720 00:33:41,018 --> 00:33:42,775 ‫خب می‌دونم طرفداری می‌کنم 721 00:33:42,843 --> 00:33:45,090 ‫ولی یه چیز رو مطمئن باش، کاراگاه 722 00:33:45,115 --> 00:33:48,865 ‫شارلوت برای محافظت از بچه‌هاش ‫هیچی جلودارش نیست 723 00:33:50,158 --> 00:33:53,386 ‫می‌تونی مطمئن باشی 724 00:33:54,507 --> 00:33:57,623 ‫چیزی که می‌خواستم رو برام آوردی؟ 725 00:33:58,916 --> 00:34:00,783 ‫همونطور که قولش رو داده بودم 726 00:34:03,913 --> 00:34:05,883 ‫مطمئن شو واقعیه 727 00:34:06,180 --> 00:34:08,047 ‫و کپی نشده 728 00:34:18,340 --> 00:34:20,883 ‫[تلفن متصل شد] ‫[در حال اسکن تلفن...] 729 00:34:22,306 --> 00:34:25,017 ‫به سلامتی کارایی که مادرا ‫واسه بچه‌هاشون می‌کنن 730 00:34:25,085 --> 00:34:27,020 ‫به سلامتیش 731 00:34:28,435 --> 00:34:30,262 ‫حساب دفعاتی که 732 00:34:30,287 --> 00:34:32,636 ‫چت کم مونده امپراطوری‌ای که ساختم ‫رو نابود کنه، از دستم در رفته 733 00:34:32,661 --> 00:34:35,613 ‫بچه‌ها همیشه راه‌های جدیدی برای ‫امتحان کردن ما پیدا می‌کنن 734 00:34:35,638 --> 00:34:37,167 ‫منظورش آمندیله 735 00:34:37,192 --> 00:34:39,381 ‫و ما رو تو جهنم قرار بدن 736 00:34:39,406 --> 00:34:40,963 ‫این یکی رو منظورش من بودم 737 00:34:41,031 --> 00:34:43,263 ‫ولی با اینحال هنوزم ازشون محافظت می‌کنیم 738 00:34:43,288 --> 00:34:44,902 ‫همیشه 739 00:34:50,150 --> 00:34:51,888 ‫[اسکن کامل شد] 740 00:34:54,349 --> 00:34:56,450 ‫حالا قولی که من داده بودم 741 00:35:04,015 --> 00:35:05,265 ‫صداش قطع شد 742 00:35:05,290 --> 00:35:06,741 ‫- می‌خواد یه کاری بکنه ‫- خب، نه نه نه 743 00:35:06,766 --> 00:35:07,930 ‫شاید خودش قطع شده باشه 744 00:35:07,955 --> 00:35:10,032 ‫نه، شارلوت ریچاردز یا داره ما رو دور میزنه 745 00:35:10,057 --> 00:35:11,168 ‫یا تو دردسر افتاده 746 00:35:11,193 --> 00:35:12,489 ‫بچه‌ها، برای ورود آماده باشین 747 00:35:12,514 --> 00:35:14,345 ‫و به نفعشه تو دردسر افتاده باشه 748 00:35:17,767 --> 00:35:20,489 ‫این کلید یه صندوق اماناته 749 00:35:20,514 --> 00:35:22,703 ‫داخلش همون چیزیه که قرار بود ‫زیک برات مخفیانه بیاره 750 00:35:22,728 --> 00:35:24,744 ‫توافقمون این نبود 751 00:35:24,769 --> 00:35:27,599 ‫از کجا بدونم به قولت عمل می‌کنی؟ 752 00:35:27,624 --> 00:35:29,592 ‫چون همیشه به قولم عمل می‌کنم 753 00:35:30,168 --> 00:35:31,398 ‫و راستش رو بخوای ‫دلیلی نمی‌بینم که 754 00:35:31,424 --> 00:35:33,425 ‫این تیکه آشغال برات اینقدر... 755 00:35:33,450 --> 00:35:35,238 ‫ایست! دست‌ها بالا! 756 00:35:36,119 --> 00:35:39,231 ‫پلیس لس آنجلس ‫بیانکا روئیز، شما بازداشتی 757 00:35:39,256 --> 00:35:40,957 ‫مسخره‌ست 758 00:35:40,982 --> 00:35:43,735 ‫شارلوت، شارلوت 759 00:35:43,760 --> 00:35:46,295 ‫دیگه وکیل تو نیست 760 00:35:46,943 --> 00:35:50,168 ‫داری اشتباه خیلی بدی می‌کنی 761 00:35:51,123 --> 00:35:52,768 ‫بهم دست نزن 762 00:35:52,836 --> 00:35:55,411 ‫شارلوت، حالت خوبه؟ 763 00:35:55,436 --> 00:35:56,805 ‫- بله ‫- لوسیفر، نزدیکش نشو 764 00:35:56,873 --> 00:35:58,207 ‫ازش فاصله بگیر ‫باید وارسیش کنم 765 00:35:58,275 --> 00:36:00,099 ‫فکر نکنم نیازی باشه، کاراگاه 766 00:36:00,124 --> 00:36:03,159 ‫- خب، به نظرم لازمه ‫- اشکالی نداره، پسرم 767 00:36:03,184 --> 00:36:04,451 ‫باشه 768 00:36:04,476 --> 00:36:05,810 ‫دست‌ها بالا 769 00:36:09,152 --> 00:36:10,653 ‫ 770 00:36:10,889 --> 00:36:13,536 ‫خیلی دقیق وارسی می‌کنی 771 00:36:14,759 --> 00:36:16,548 ‫خوشم اومد 772 00:36:19,229 --> 00:36:21,385 ‫- چیزی نداره ‫- خب بهت که گفتم، کاراگاه 773 00:36:21,410 --> 00:36:22,998 ‫اون چیزی برای قایم کردن نداره 774 00:36:23,066 --> 00:36:24,800 ‫گوشی هنوزم بازه 775 00:36:24,868 --> 00:36:26,536 ‫همه چی دستمونه 776 00:36:26,561 --> 00:36:28,623 ‫به نظر که همینطوره 777 00:36:30,421 --> 00:36:32,078 ‫بریم 778 00:36:45,020 --> 00:36:46,606 ‫یه کتاب؟ 779 00:36:46,631 --> 00:36:49,037 ‫این چیزیه که زیک برام قاچاق کرد؟ 780 00:36:50,825 --> 00:36:52,569 ‫این شوخیه؟ 781 00:36:52,594 --> 00:36:54,323 ‫اگه بود، یه چیز باحالتر انتخاب می‌کردم 782 00:36:54,348 --> 00:36:56,302 ‫مثل کتاب داگلاس آدامز یا فروید 783 00:36:56,327 --> 00:36:57,995 ‫مطمئنی که 784 00:36:58,020 --> 00:37:00,191 ‫این همه‌ی چیزیه که ‫توی صندوق امانات بود؟ 785 00:37:00,270 --> 00:37:03,151 ‫خب، یه کتاب قراره چطوری ‫شمشیرو روشن کنه؟ 786 00:37:03,176 --> 00:37:05,540 ‫شاید یه کتابچه‌ی راهنماست 787 00:37:07,576 --> 00:37:10,208 ‫به یه زبون باستانی که بلد نیستم 788 00:37:10,233 --> 00:37:11,833 ‫عالی شد 789 00:37:11,858 --> 00:37:12,899 ‫بگیر 790 00:37:12,924 --> 00:37:15,049 ‫من که نمی‌تونم بخونم 791 00:37:15,117 --> 00:37:16,988 ‫ولی به همه‌ی زبون‌ها صحبت می‌کنی 792 00:37:17,013 --> 00:37:18,314 ‫صحبت می‌کنم، نمی‌خونم 793 00:37:18,339 --> 00:37:20,287 ‫همیشه به نظرم زبون بیشتر از ‫کتاب‌ها فایده داشته 794 00:37:20,312 --> 00:37:21,866 ‫پس هر زبونی که هست... 795 00:37:21,891 --> 00:37:23,659 ‫سومریه 796 00:37:24,167 --> 00:37:26,746 ‫برخلاف بعضی‌ها که همه چی رو اختیار داشتن 797 00:37:26,771 --> 00:37:28,967 ‫من جوونیم رو صرف مطالعه کردم 798 00:37:30,269 --> 00:37:31,615 ‫چه عالی 799 00:37:31,640 --> 00:37:33,229 ‫پسر باهوش من 800 00:37:34,670 --> 00:37:37,448 ‫چقدر طول می‌کشه ترجمه‌اش کنی؟ 801 00:37:37,473 --> 00:37:40,026 ‫فقط یه چند روز 802 00:37:40,051 --> 00:37:41,652 ‫روز؟ 803 00:37:41,677 --> 00:37:43,611 ‫من اینقدر وقت ندارم 804 00:37:43,679 --> 00:37:46,481 ‫مامان، چرا اینقدر عجله داری؟ 805 00:37:46,548 --> 00:37:48,883 ‫دلیلی داره که اخیرا اینقدر عجله داری؟ 806 00:37:48,951 --> 00:37:52,648 ‫فقط برای دیدن بقیه اعضای ‫خونواده مضطربم 807 00:37:52,673 --> 00:37:55,955 ‫لطفا ترجمه رو شروع کن 808 00:38:00,095 --> 00:38:02,296 ‫یه چیزیش هست 809 00:38:02,364 --> 00:38:05,724 ‫آره، شایدم پریود شده 810 00:38:08,604 --> 00:38:10,489 ‫چیه خب؟ 811 00:38:19,210 --> 00:38:20,848 ‫ببخشید 812 00:38:20,916 --> 00:38:23,030 ‫این دفعه نه 813 00:38:28,690 --> 00:38:29,974 ‫- سلام ‫- سلام 814 00:38:29,999 --> 00:38:32,804 ‫تبریک واسه دستگیری ملکه تکیلا 815 00:38:33,117 --> 00:38:34,827 ‫خب، چت هنوز آزاده 816 00:38:34,852 --> 00:38:37,487 ‫پس تا وقتی پیداش نکنم تموم نشده 817 00:38:37,633 --> 00:38:39,200 ‫تو و شارلوت ریچاردز... 818 00:38:39,225 --> 00:38:41,736 ‫بدترین اتحاد تیمیِ ممکن در قرن 819 00:38:43,116 --> 00:38:45,261 ‫راستش به اون بدی‌ای که انتظار داشتم نبود 820 00:38:45,286 --> 00:38:47,620 ‫چیزای زیادی ازش فهمیدم ‫که چشمام رو باز کرد 821 00:38:47,645 --> 00:38:50,554 ‫اینو مطمئنم. مثلا اینکه اون ‫مادر ناتنی لوسیفره 822 00:38:50,579 --> 00:38:52,075 ‫- نمی‌دونستم... ‫- صبر کن ببینم 823 00:38:52,100 --> 00:38:54,679 ‫اون... مادر ناتنی؟ 824 00:38:54,816 --> 00:38:57,075 ‫آره آره 825 00:38:57,100 --> 00:39:00,018 ‫راستش به طرز عجیبی با عقل جور درمیاد 826 00:39:01,190 --> 00:39:03,624 ‫دن، می‌خوام مراقبش باشی 827 00:39:03,692 --> 00:39:05,622 ‫یه جای کارش می‌لنگه و بهش اعتماد ندارم 828 00:39:05,647 --> 00:39:07,691 ‫چیزیم نمیشه، کلویی 829 00:39:09,219 --> 00:39:11,059 ‫- وایسا. یه مسئله دیگه ‫- بله 830 00:39:11,754 --> 00:39:13,759 ‫اگه باهاش ازدواج کنی 831 00:39:14,169 --> 00:39:16,624 ‫یه جورایی میشی بابای لوسیفر 832 00:39:18,440 --> 00:39:19,905 ‫- خدای من ‫- مگه نه؟ 833 00:39:19,930 --> 00:39:22,531 ‫خیلی اوضاع داغونی میشه 834 00:39:39,459 --> 00:39:41,195 ‫خوشحالم که قبول کردی ‫باهام ملاقات کنی 835 00:39:41,263 --> 00:39:43,130 ‫خب، معلومه که قبول می‌کنم 836 00:39:43,198 --> 00:39:46,742 ‫می‌دونستم که ممکن نیست اون کتاب باشه 837 00:39:48,337 --> 00:39:49,503 ‫خب، یالا دیگه 838 00:39:49,571 --> 00:39:53,320 ‫بدش ببینم. چیزی که واقعا ‫زک قاچاق کرده بود رو می‌خوام 839 00:39:54,058 --> 00:39:55,647 ‫همین الان 840 00:40:00,249 --> 00:40:02,513 ‫یه چاقو 841 00:40:03,252 --> 00:40:05,490 ‫ما که همین الانشم یه... 842 00:40:07,723 --> 00:40:10,424 ‫زندگیم نابود شده! 843 00:40:10,492 --> 00:40:12,326 ‫نمی‌خوام برم زندون 844 00:40:12,394 --> 00:40:13,794 ‫همه‌اش تقصیر تو بود 845 00:40:52,047 --> 00:40:55,733 ‫کی فکرشو می‌کرد ترجمه ‫ممکنه اینقدر خسته کننده باشه 846 00:40:58,172 --> 00:41:00,282 ‫گوش کن، فکر کنم یه چیزی پیدا کردم 847 00:41:00,307 --> 00:41:01,506 ‫ 848 00:41:01,531 --> 00:41:05,094 ‫خدا شمشیر آتشین رو به ‫سه تکه‌ی جدا از هم خرد کرد 849 00:41:05,119 --> 00:41:06,701 ‫خنجر مرگ 850 00:41:06,726 --> 00:41:08,026 ‫خنجر عزرائیل 851 00:41:08,051 --> 00:41:09,699 ‫مدال زندگی 852 00:41:09,724 --> 00:41:12,086 ‫سگک کمربند جانسون 853 00:41:12,402 --> 00:41:15,322 ‫و کلیدی که اونا رو به هم وصل می‌کنه 854 00:41:17,426 --> 00:41:20,490 ‫خب، کلید به هم وصل نمی‌کنه ‫معمولا باز و جدا می‌کنه 855 00:41:20,515 --> 00:41:23,336 ‫فکر کنم باید برگردی دانشکده‌ی ترجمه 856 00:41:26,608 --> 00:41:28,926 ‫به گمونم بدونم کلید دست کیه 857 00:41:32,250 --> 00:41:33,749 ‫خب منم در جریان بذار 858 00:41:33,809 --> 00:41:34,942 ‫دست کیه، برادر؟ 859 00:41:35,010 --> 00:41:36,677 ‫نوشته که خدا اون کلید رو 860 00:41:36,745 --> 00:41:38,943 ‫به پسر محبوبش سپرده 861 00:41:42,971 --> 00:41:45,471 ‫معلومه که به تو داده 862 00:41:46,621 --> 00:41:48,609 ‫همیشه مسئله تویی، مگه نه 863 00:41:48,634 --> 00:41:49,834 ‫منظورت چیه؟ 864 00:41:49,902 --> 00:41:51,487 ‫تنها کلیدی که دارم اینان 865 00:41:53,452 --> 00:41:56,128 ‫دیگه چی با خودت به زمین آوردی، لوسی؟ 866 00:41:57,379 --> 00:41:58,891 ‫حلقه‌ات 867 00:41:59,069 --> 00:42:01,903 ‫تاحالا ندیدم انگشتت نباشه ‫شاید کلید اون باشه 868 00:42:01,928 --> 00:42:04,563 ‫خب، شاید کلید تکمیل خودم باشه 869 00:42:04,588 --> 00:42:06,193 ‫بفرما 870 00:42:06,218 --> 00:42:08,787 ‫حلقه‌ات رو بهش وصل کن 871 00:42:08,854 --> 00:42:10,355 ‫- برادر ‫- انجامش بده 872 00:42:10,423 --> 00:42:11,867 ‫تا چیزی که هردومون می‌دونیم رو مطمئن بشیم 873 00:42:11,892 --> 00:42:13,785 ‫- برادر ‫- اینکه پسر محبوب پدر 874 00:42:13,810 --> 00:42:15,177 ‫با وجود همه‌ی کارایی که کردی 875 00:42:15,202 --> 00:42:17,327 ‫تویی و همیشه بودی 876 00:42:17,496 --> 00:42:18,811 ‫پایین رو نگاه کن 877 00:42:23,336 --> 00:42:25,087 ‫اونی که دور گردنته کلیده 878 00:42:25,112 --> 00:42:27,313 ‫یا اینکه از دیدن من خوشحال شدی؟ 879 00:42:31,948 --> 00:42:33,976 ‫اون کلید رو به تو... 880 00:42:35,385 --> 00:42:37,839 ‫سپرده، برادر 881 00:42:43,963 --> 00:42:48,772 ‫ترجمه از رضا حضرتی ‫Death.Stroke2@yahoo.com 882 00:42:48,796 --> 00:42:53,796 سینما با یک کلیک IranFilm.Net