1 00:00:01,094 --> 00:00:02,834 ‫آنــچــه در لــوســیــفــر گــذشــت 2 00:00:02,859 --> 00:00:04,413 ‫خب هنوزم واسه هم‌خونه بودن ردیفیم، نه؟ 3 00:00:04,438 --> 00:00:05,656 ‫منظورت از هم‌خونه بودن چیه؟ 4 00:00:05,719 --> 00:00:06,768 ‫براش توافق کردیم 5 00:00:06,853 --> 00:00:09,220 ‫باید همینجا روی زمین بمونی 6 00:00:09,272 --> 00:00:12,223 ‫بین موجوداتی که خوار می‌شمری 7 00:00:12,275 --> 00:00:16,394 ‫تحمل کردنِ این مجازات اجازه میده ‫به خانواده‌ام نزدیک‌تر باشم 8 00:00:16,479 --> 00:00:18,146 ‫برای برگردوندن مادر به جهنم معامله کردی 9 00:00:18,231 --> 00:00:21,065 ‫در عوض، جون کلویی حفظ می‌شد 10 00:00:21,151 --> 00:00:23,568 ‫هنوز سهم خودت از معامله رو ندادی 11 00:00:23,653 --> 00:00:24,702 ‫اگه اینقدر نگرانی 12 00:00:24,738 --> 00:00:26,571 ‫چرا خودت پرواز نمیکنی مامان رو ‫برگردونی جهنم؟ 13 00:00:26,623 --> 00:00:27,872 ‫چون نمی‌تونم! 14 00:00:28,909 --> 00:00:30,408 ‫اگه پدر بخواد... 15 00:00:30,493 --> 00:00:31,993 ‫سهم خودش از معامله رو پس بگیره چی؟ 16 00:01:14,004 --> 00:01:16,004 ‫ای مادر بوق 17 00:01:16,089 --> 00:01:17,288 ‫دیلن! 18 00:01:18,792 --> 00:01:20,124 ‫دیلن! 19 00:01:20,176 --> 00:01:22,627 ‫تاحالا چند بار بهت گفتم ‫اون اسکیت‌برد مسخره رو برداری؟ 20 00:01:22,712 --> 00:01:24,045 ‫من که نوکر بابات نیستم! 21 00:01:24,130 --> 00:01:25,964 ‫محض رضای خدا، چرا اینقدر عصبی هستی؟ 22 00:01:26,016 --> 00:01:28,016 ‫با این لحن باهام حرف نزن! ‫پسرک خیره سر، باید خونه بمونی! 23 00:01:28,101 --> 00:01:29,300 ‫- با تایلر میرم گردش! ‫- نه، نمیری 24 00:01:29,352 --> 00:01:30,551 ‫برو توی اتاقت! همینجا می‌مونی! 25 00:01:32,105 --> 00:01:33,354 ‫غذا رو حروم نکن! 26 00:01:33,440 --> 00:01:35,473 ‫- از اینجا گمشو برو! ‫- گند میزنی به زندگیم! 27 00:01:35,558 --> 00:01:38,693 ‫نه، از اونجا نرو ‫سگ اونجاست 28 00:02:06,673 --> 00:02:08,556 ‫یه تصادفِ کاملاً اتفاقی بود 29 00:02:08,641 --> 00:02:10,425 ‫- مطمئنی؟ ‫- بله 30 00:02:10,510 --> 00:02:12,894 ‫چیز عجیب یا غیرعادی‌ای ندیدی؟ 31 00:02:12,979 --> 00:02:16,431 ‫همونطور که توی بیمارستان ‫و چند بار قبلش هم بهت گفتم، نه 32 00:02:16,516 --> 00:02:17,515 ‫چه مرگته؟ 33 00:02:17,567 --> 00:02:22,070 ‫خب، یه احتمال خیلی ناچیز و بعید ‫وجود داره که تصادف ماشینت 34 00:02:22,155 --> 00:02:25,273 ‫به خاطر این باشه که پدرم ‫خواسته یه پیغام برام بفرسته 35 00:02:25,358 --> 00:02:27,408 ‫لوسیفر، یه تصادف یهویی بود 36 00:02:27,494 --> 00:02:29,160 ‫یه سگ اومد وسط جاده 37 00:02:29,195 --> 00:02:30,695 ‫این تصادف به خاطر تو نبود 38 00:02:30,747 --> 00:02:32,580 ‫صحیح. باشه 39 00:02:32,665 --> 00:02:36,117 ‫خب، قراره یه بلای وحشتناک دیگه هم ‫که قابل اجتنابه سرت بیاد 40 00:02:36,202 --> 00:02:38,086 ‫- چی؟ ‫- زندگی کردنت با میز 41 00:02:38,171 --> 00:02:40,088 ‫احتمالِ دعوای سکسی بالشی به کنار 42 00:02:40,173 --> 00:02:43,758 ‫تو و میز عین کارد و پنیر می‌مونین 43 00:02:44,844 --> 00:02:48,596 ‫- باهم جور نیستین ‫- من و میز دوست شدیم 44 00:02:48,681 --> 00:02:50,131 ‫یه جورایی 45 00:02:50,216 --> 00:02:51,883 ‫و به نظرم مشکلی پیش نمیاد 46 00:02:51,968 --> 00:02:53,994 ‫جان من؟ 47 00:02:54,019 --> 00:02:56,721 ‫بعد از یه مدت کوتاه که باهم جور بشیم 48 00:02:56,773 --> 00:02:58,389 ‫آره. اون چیه؟ 49 00:02:59,159 --> 00:03:00,992 ‫دکر هستم 50 00:03:01,611 --> 00:03:02,560 ‫آره، آدرسش رو بده 51 00:03:02,612 --> 00:03:03,561 ‫سلام لوسیفر 52 00:03:03,613 --> 00:03:06,564 ‫- اسباب بازی بود. برو ‫- بله 53 00:03:06,616 --> 00:03:09,233 ‫- ممنون ‫- میتونی اینو برام بخونی، مامانی؟ 54 00:03:09,285 --> 00:03:10,451 ‫نه، میمون کوچول 55 00:03:10,537 --> 00:03:11,986 ‫یه پرونده جدید دارم. ‫تو هم باید بری مدرسه 56 00:03:12,072 --> 00:03:13,871 ‫ضمناً این قصه‌ی شبه 57 00:03:13,907 --> 00:03:14,956 ‫امشب برات می‌خونمش 58 00:03:15,041 --> 00:03:17,575 ‫نه، همین الان برام بخونش! 59 00:03:17,627 --> 00:03:19,127 ‫این بهترین راهکار جلوگیر از بارداری دنیاست 60 00:03:19,212 --> 00:03:20,294 ‫بیا اینجا ببینم 61 00:03:24,050 --> 00:03:25,299 ‫قضیه چیه، دخترم؟ 62 00:03:25,385 --> 00:03:27,919 ‫لندا میگه که کارت خیلی خطرناکه 63 00:03:27,971 --> 00:03:30,388 ‫میگه که همیشه پلیس‌ها صدمه می‌بینن 64 00:03:30,423 --> 00:03:31,839 ‫نمی‌خوام چیزیت بشه 65 00:03:31,925 --> 00:03:33,307 ‫عزیزم 66 00:03:33,393 --> 00:03:36,394 ‫اون تصادف با ماشین... 67 00:03:36,429 --> 00:03:37,428 ‫یه تصادف ساده بود 68 00:03:37,480 --> 00:03:41,649 ‫شغل مامان شاید خطرناک باشه ‫ولی من خیلی مراقب هستم، خب؟ 69 00:03:41,734 --> 00:03:42,767 ‫چیزیم نمیشه 70 00:03:42,819 --> 00:03:44,352 ‫دوستت دارم، مامان 71 00:03:44,437 --> 00:03:45,937 ‫خیلی دوستت دارم 72 00:03:46,022 --> 00:03:48,022 ‫دوستت دارم 73 00:03:48,108 --> 00:03:50,491 ‫نه، راستش این بهترین راهکار جلوگیری از بارداریه 74 00:03:56,950 --> 00:03:57,949 ‫سلام الا 75 00:03:58,001 --> 00:03:59,250 ‫سلام 76 00:03:59,285 --> 00:04:01,085 ‫خب، هویت مقتول رو می‌دونیم؟ 77 00:04:01,121 --> 00:04:02,253 ‫آره 78 00:04:02,288 --> 00:04:03,671 ‫- اسمش... ‫- اون وسلی کابوته! 79 00:04:03,756 --> 00:04:05,289 ‫چی؟ از کجا می‌دونی؟ 80 00:04:05,375 --> 00:04:06,507 ‫از کجا می‌دونم؟ 81 00:04:06,593 --> 00:04:08,676 ‫ستاره‌ی فیلم‌های بادی‌بگز 82 00:04:08,761 --> 00:04:10,795 ‫کمربند سیاه درجه هشت داشت 83 00:04:10,880 --> 00:04:13,047 ‫ستاره‌ی مطلقِ ژانر اکشن 84 00:04:13,133 --> 00:04:15,049 ‫کارش رو تحسین می‌کنم 85 00:04:15,135 --> 00:04:17,435 ‫فقط یه مشت آدم هست که ‫وانمود می‌کنن دارن به هم مشت میزنن 86 00:04:17,470 --> 00:04:19,804 ‫بیشتر از این حرفاست، کاراگاه 87 00:04:19,889 --> 00:04:21,806 ‫فرصتیه که برای یه لحظه هم که شده ‫از وجودت فرار کنی 88 00:04:21,891 --> 00:04:23,891 ‫بعضی آدما بهش نیاز دارن 89 00:04:23,977 --> 00:04:28,146 ‫همچنین چند تا نینجا و کُلی آدم لخت ‫توی سه تا فیلم اولش 90 00:04:28,231 --> 00:04:30,148 ‫- مشکل مصرف مواد داشت، درسته؟ ‫- خب اگه قورت دادن میلیون‌ها دلار پول 91 00:04:30,233 --> 00:04:33,401 ‫که با کوکائین فرق چندانی نداره ‫مشکل حساب بشه، آره 92 00:04:33,486 --> 00:04:34,485 ‫به نظرم یه روز عادیه 93 00:04:34,537 --> 00:04:36,237 ‫ولی ظاهراً شواهد خلافش رو ثابت می‌کنن 94 00:04:36,322 --> 00:04:38,873 ‫آره، الان دیگه هیچ استودیویی استخدامش نمی‌کنه 95 00:04:38,958 --> 00:04:40,241 ‫ 96 00:04:40,326 --> 00:04:42,660 ‫جای تعجبی نداره که اومده ‫توی هالیوود کاراته یاد بده 97 00:04:42,712 --> 00:04:43,711 ‫آره 98 00:04:43,796 --> 00:04:45,163 ‫انگار اینجا زندگی می‌کرده 99 00:04:45,248 --> 00:04:46,631 ‫انوقت من فکر می‌کردم از عرش تا فرش تغییر کردم 100 00:04:46,666 --> 00:04:49,217 ‫حرارت بدنش پنج درجه کم شده 101 00:04:49,302 --> 00:04:51,302 ‫این نشون میده زمان مرگ حدوداً 7 صبح بوده 102 00:04:51,337 --> 00:04:53,171 ‫انگار پولش رو ندزدیدن 103 00:04:53,256 --> 00:04:54,722 ‫ورود غیرمجاز هم نداشته 104 00:04:54,807 --> 00:04:56,390 ‫سرقتی در کار نبوده 105 00:04:56,476 --> 00:04:57,391 ‫علت مرگ چیه؟ 106 00:04:57,477 --> 00:04:59,727 ‫این یارو با یه... 107 00:04:59,812 --> 00:05:01,312 ‫مجسمه نانچیکو ضربه خورده 108 00:05:01,347 --> 00:05:02,847 ‫برام تازگی داره 109 00:05:02,932 --> 00:05:07,101 ‫"جایزه‌ی نانچیکوی طلایی برای ‫بهترین صحنه مبارزه، سال 1998 " 110 00:05:07,187 --> 00:05:08,853 ‫به نظرت جایزه توی جعبه بوده؟ 111 00:05:08,938 --> 00:05:11,239 ‫آره، جعبه پر ا وسایلِ بادی‌بگز 4 ـه 112 00:05:11,324 --> 00:05:13,741 ‫یادگاری‌ها، قراردادهاش. ‫وسایلش رو که ببرم به اداره 113 00:05:13,826 --> 00:05:16,027 ‫ببینم تا چی میشه فهمید 114 00:05:16,112 --> 00:05:17,578 ‫واسه اینستا 115 00:05:17,664 --> 00:05:18,746 ‫نه! 116 00:05:18,831 --> 00:05:19,947 ‫- نه؟ ‫- نوچ 117 00:05:20,033 --> 00:05:21,499 ‫خوب نیست 118 00:05:21,534 --> 00:05:22,700 ‫وایسا ببینم 119 00:05:22,752 --> 00:05:24,869 ‫می‌دونم قاتل کیه 120 00:05:24,921 --> 00:05:26,704 ‫کی؟ 121 00:05:26,756 --> 00:05:29,423 ‫نینجای مخوفِ اوزاکی از بادی بگز 6: آتش توکیو 122 00:05:29,509 --> 00:05:31,709 ‫آخه کی حاضر میشد با وسلی کابوت در بیوفته؟ 123 00:05:31,761 --> 00:05:35,046 ‫انتقامت رو می‌گیرم 124 00:05:35,098 --> 00:05:37,265 ‫جسد رو کی پیدا کرده؟ 125 00:05:37,350 --> 00:05:38,432 ‫یه بچه 126 00:05:38,518 --> 00:05:40,134 ‫گفت که دیده یه هامر از اینجا حرکت کرده 127 00:05:40,220 --> 00:05:41,385 ‫بفرما 128 00:05:41,437 --> 00:05:42,720 ‫برم ازش بپرسم پلاک ماشین رو دیده یا نه 129 00:05:43,940 --> 00:05:45,773 ‫هی لوسیفر 130 00:05:45,858 --> 00:05:46,774 ‫بله؟ 131 00:05:46,859 --> 00:05:48,276 ‫می‌خواستم بدونم... 132 00:05:48,361 --> 00:05:50,278 ‫اشکال نداره ولی باید با احتیاط ‫این کارو بکنیم 133 00:05:50,363 --> 00:05:52,563 ‫چون کاراگاه دوست نداره ببینه که ‫من تفریح و لذت رو قاطیِ کار می‌کنم 134 00:05:52,615 --> 00:05:54,398 ‫یه تخت اونجاست که یه کوچولو کثیفه 135 00:05:54,484 --> 00:05:55,900 ‫ولی اگه باهاش راحت باشی منم ردیفم 136 00:05:55,985 --> 00:05:57,702 ‫عجب 137 00:05:57,737 --> 00:05:59,370 ‫باشه، آره 138 00:05:59,405 --> 00:06:00,621 ‫- خیلی خب ‫- منظورم اینه که نه! 139 00:06:00,707 --> 00:06:01,906 ‫می‌خواستم بدونم که 140 00:06:01,958 --> 00:06:04,458 ‫چرا اینقدر از این وسلی کابوت ‫خوشت میاد؟ 141 00:06:04,544 --> 00:06:07,545 ‫خب، اون قلب‌های مردها رو در میاره 142 00:06:07,580 --> 00:06:08,913 ‫کل یه دهکده رو محو می‌کنه 143 00:06:08,998 --> 00:06:10,131 ‫هیچوقت هم تشکر نمی‌کنه 144 00:06:10,216 --> 00:06:11,632 ‫هیچکس هم به خاطر این کارش ‫تحسینش نمی‌کنه 145 00:06:11,718 --> 00:06:14,752 ‫آها، اون یعنی تو 146 00:06:14,837 --> 00:06:17,221 ‫درسته، چون تو پسر خدایی 147 00:06:17,257 --> 00:06:18,222 ‫دقیقاً 148 00:06:18,258 --> 00:06:19,473 ‫- بله ‫- فهمیم 149 00:06:19,559 --> 00:06:21,392 ‫اگه استنیسلاوسکی زنده بود ‫بهت افتخار می‌کرد 150 00:06:21,427 --> 00:06:24,428 ‫خیلی خب، واسه بار آخر میگم ‫من یه بازیگر متد نیستم 151 00:06:24,514 --> 00:06:25,813 ‫پس متد تو گفتاره 152 00:06:25,898 --> 00:06:26,764 ‫وای، کارت بد جور ردیفه 153 00:06:26,816 --> 00:06:28,766 ‫میشه الکی گیره کنی؟ 154 00:06:30,520 --> 00:06:32,103 ‫شرمنده، ببخشید 155 00:06:49,839 --> 00:06:51,622 ‫سلام برادر 156 00:06:51,708 --> 00:06:53,257 ‫ 157 00:06:53,293 --> 00:06:54,875 ‫یوریل! 158 00:06:54,961 --> 00:06:56,377 ‫فکرشو می‌کردم خودت باشی 159 00:06:56,462 --> 00:06:58,429 ‫به زمین خوش اومدی 160 00:06:58,464 --> 00:07:00,848 ‫انگار من توی خانواده‌مون مد شدم 161 00:07:00,933 --> 00:07:02,600 ‫یه توصیه می‌کنم: پالتو رو در بیار 162 00:07:02,635 --> 00:07:05,353 ‫چون الان که پوشیدیش شبیه ‫فرشته‌های بی‌حوصله و بداخلاق شدی 163 00:07:05,438 --> 00:07:06,687 ‫که بیشتر به بچه‌بازها میخوره شدی 164 00:07:06,773 --> 00:07:08,973 ‫شوخی بسه بریم سر اصل مطلب 165 00:07:09,025 --> 00:07:11,142 ‫چرا نمی‌تونی هیچی رو جدی بگیری، لوسیفر؟ 166 00:07:11,227 --> 00:07:12,143 ‫ضرب المثلش چی بود؟ 167 00:07:12,228 --> 00:07:13,644 ‫جوری بخند که انگار کسی نمی‌شنوه؟ 168 00:07:13,696 --> 00:07:16,147 ‫جوری برقص که انگار کنار اجسادِ ‫دشمن‌هات ایستادی؟ 169 00:07:16,232 --> 00:07:17,898 ‫اینم یه ویژگی دیگه 170 00:07:17,984 --> 00:07:19,483 ‫مثل همیشه قابل پیش‌بینی هستی 171 00:07:19,569 --> 00:07:21,035 ‫چی می‌خوای، یوریل؟ 172 00:07:21,120 --> 00:07:23,988 ‫اومدم بهت بگم که 24 ساعت وقت داری 173 00:07:24,073 --> 00:07:26,657 ‫گوشم با توئه. وگرنه چیکار می‌کنی؟ 174 00:07:26,743 --> 00:07:28,326 ‫یا با مامان برمی‌گردی اینجا 175 00:07:28,411 --> 00:07:31,162 ‫یا به جریانی که با کاراگاهت ‫شروع کردم خاتمه میدم 176 00:07:33,499 --> 00:07:34,799 ‫همون تصادف ماشین؟ 177 00:07:34,834 --> 00:07:35,883 ‫با بابا یه قراری گذاشتی 178 00:07:35,968 --> 00:07:38,669 ‫وقتشه که به قولت عمل کنی. پس... 179 00:07:38,755 --> 00:07:40,671 ‫مامان رو بیار پیش من 180 00:07:41,020 --> 00:07:43,638 ‫وگرنه چیزی که بابا بهت داده رو ‫ازت می‌گیرم 181 00:07:51,886 --> 00:07:55,218 ‫ترجمه از رضــا، حــســیــن و پــویــا Toxicity , HosseinTL , DeathStroke ‫:.: IranFilm.Net , NightMovie.Co :.: 182 00:08:02,287 --> 00:08:03,333 ‫یوریل اینجاست؟ 183 00:08:03,358 --> 00:08:05,242 ‫عطر دلپذیرش و این کس‌شعرا 184 00:08:05,874 --> 00:08:06,790 ‫اومده سراغ کلویی؟ 185 00:08:06,875 --> 00:08:07,791 ‫نه 186 00:08:07,876 --> 00:08:11,878 ‫اومده سراغ کلویی یا اون جنده‌ی باکلاسی ‫که مامان صداش می‌کنی 187 00:08:11,913 --> 00:08:13,617 ‫با بابایی یه قراری گذاشتی 188 00:08:13,711 --> 00:08:14,743 ‫وقتشه که به قولت عمل کنی 189 00:08:14,828 --> 00:08:17,579 ‫یوریل می‌تونه بیاد دنبال ‫موجواد آسمانی‌ای مثل ما، قبول 190 00:08:17,664 --> 00:08:19,164 ‫ولی فرشته‌ها حق ندارن انسان‌ها رو بکشن 191 00:08:19,249 --> 00:08:20,716 ‫- کلویی حتماً در امانه ‫- بله 192 00:08:20,801 --> 00:08:21,750 ‫ولی یادت باشه برادر عزیزم 193 00:08:21,835 --> 00:08:23,752 ‫یوریل می‌تونه حوادث رو بسازه 194 00:08:23,837 --> 00:08:28,256 ‫می‌تونه یه پروانه رو وادار کنه بال‌هاش رو به بدن ‫یه زن بزنه و عفونت کلامیدیا بگیره 195 00:08:28,342 --> 00:08:31,176 ‫یا کلویی به‌ظاهر یه تصادف با ماشین داشته باشه 196 00:08:31,228 --> 00:08:33,011 ‫درسته، ولی دوهزاریت دیر افتاد 197 00:08:33,097 --> 00:08:35,897 ‫چه بد که راهی نیست بشه ‫از شر همه‌ی این مشکلات خلاص شد 198 00:08:35,983 --> 00:08:38,150 ‫آها یه راهی هست 199 00:08:38,185 --> 00:08:39,851 ‫مادرت رو برگردون به جهنم 200 00:08:39,903 --> 00:08:43,522 ‫راه حلی که مطمئنم قبول نمی‌کنی 201 00:08:43,574 --> 00:08:45,440 ‫خب نگران نباش، گردن کلفت سکسی من 202 00:08:45,526 --> 00:08:47,659 ‫چون یوریل مشکل‌ساز نمیشه 203 00:08:47,694 --> 00:08:49,077 ‫من یه سلاح اتمی داریم 204 00:08:50,114 --> 00:08:51,113 ‫چه سلاحی؟ 205 00:08:51,198 --> 00:08:52,414 ‫تو دیگه 206 00:08:52,499 --> 00:08:55,333 ‫خب یوریل خبر نداره که ‫توی این جریان همدست هستیم 207 00:08:55,369 --> 00:08:56,752 ‫همه اینو می‌دونیم که به حرف من گوش نمی‌کنه 208 00:08:56,837 --> 00:08:59,538 ‫ولی اگه کسی از تیم میزبان بهش بگه ‫حرفش رو گوش می‌کنه 209 00:08:59,623 --> 00:09:03,759 ‫پس تو میری پیش اون و متقاعدش می‌کنی ‫که برگرده خونه 210 00:09:03,844 --> 00:09:06,378 ‫یا یه مشت بزنی تو صورتِ از خود راضیش 211 00:09:06,463 --> 00:09:07,596 ‫تصمیمش با خودته 212 00:09:08,715 --> 00:09:12,217 ‫خدایا، چه حالی میده که یه فرشته‌ی ‫خیلی قوی طرفت باشه، نه؟ 213 00:09:14,104 --> 00:09:15,687 ‫موفق باشی 214 00:09:19,109 --> 00:09:21,026 ‫ 215 00:09:21,061 --> 00:09:22,394 ‫جونت رو نجات دادم 216 00:09:22,479 --> 00:09:24,312 ‫البته شاید. نمیشه فهمید 217 00:09:24,398 --> 00:09:25,397 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 218 00:09:25,482 --> 00:09:27,616 ‫خب ظاهراً امروز صبح حق با من بود 219 00:09:27,701 --> 00:09:30,402 ‫توسط نیروهای کیهان هدف قرار گرفته بودی 220 00:09:30,487 --> 00:09:32,737 ‫ولی نگران نباش، ترتیبش رو دادم 221 00:09:32,823 --> 00:09:33,789 ‫و اینجا مواظبتم 222 00:09:33,874 --> 00:09:35,707 ‫خب... 223 00:09:35,742 --> 00:09:38,410 ‫همه چه مرگشونه که هِی به ‫این تصادف گیر میدن؟ من حالم خوبه 224 00:09:38,495 --> 00:09:39,628 ‫نه، متأسفانه حالت خوب نیست 225 00:09:39,713 --> 00:09:41,379 ‫و واسه یکی دو روز 226 00:09:41,415 --> 00:09:43,582 ‫باید جوری رفتار کنی که ‫غیرقابل پیش‌بینی باشی 227 00:09:43,634 --> 00:09:45,217 ‫هر کاری که هر روز انجام میدی... 228 00:09:45,252 --> 00:09:46,918 ‫برعکسش رو انجام بده 229 00:09:47,004 --> 00:09:48,170 ‫چه بد 230 00:09:48,255 --> 00:09:49,921 ‫امروز تصمیم گرفته بودم باهات سکس کنم 231 00:09:49,973 --> 00:09:52,390 ‫جان من؟ 232 00:09:52,426 --> 00:09:55,227 ‫اوه، اینو خوب اومدی، کاراگاه 233 00:09:55,262 --> 00:09:57,596 ‫ولی تا وقتی این خطر رفع بشه 234 00:09:57,648 --> 00:10:00,098 ‫محض اطمینان از پیشت جُم نمی‌خورم 235 00:10:00,184 --> 00:10:03,485 ‫این مدت منو شیطانِ محافظِ خودت بدون 236 00:10:03,570 --> 00:10:05,270 ‫باشه 237 00:10:05,355 --> 00:10:06,271 ‫بچه‌ها، وسلی کابوت مُرده 238 00:10:06,323 --> 00:10:07,439 ‫باورم نمیشه 239 00:10:07,524 --> 00:10:08,990 ‫وای خدا، تو دیگه نه 240 00:10:09,076 --> 00:10:11,276 ‫پسر، بادی‌بگز 1 تا 6 رو بازیگری کرده 241 00:10:11,328 --> 00:10:13,111 ‫بهترین فیلممه. حتی بعضی از ‫برنامه‌های عروسیمون رو 242 00:10:13,197 --> 00:10:15,413 ‫پیچوندم تا بادی‌بگز 6 رو ببینم. یادته؟ 243 00:10:15,449 --> 00:10:16,832 ‫کار اورژانسیت که گفتی همین بود؟ 244 00:10:16,917 --> 00:10:18,783 ‫ارزشش رو داشت. فیلم بی‌نظیری بود 245 00:10:18,836 --> 00:10:20,452 ‫بله همینطوره. بهترین تیکه‌ها رو داشت، نه؟ 246 00:10:20,504 --> 00:10:21,786 ‫"نه تا وقتی من هستم" 247 00:10:22,873 --> 00:10:24,206 ‫منم باید یه تیکه کلام داشته باشم 248 00:10:24,291 --> 00:10:26,124 ‫تیکه لازم نداری. ‫همینطور جناب عالی 249 00:10:26,210 --> 00:10:28,126 ‫چیز به درد بخوری هم میدونین؟ 250 00:10:28,178 --> 00:10:30,795 ‫آره. آره میدونم 251 00:10:32,099 --> 00:10:33,465 ‫پسری که جسد رو پیدا کرده بود 252 00:10:33,517 --> 00:10:35,967 ‫سه رقم اولِ پلاک ماشینی که ‫در رفته بود رو یادش اومد 253 00:10:36,053 --> 00:10:37,435 ‫13 پلاک با همین شماره وجود داره 254 00:10:37,471 --> 00:10:38,854 ‫13. کلی پادویی داره 255 00:10:38,939 --> 00:10:40,472 ‫جیمی لی ادرین 256 00:10:40,557 --> 00:10:42,107 ‫هم‌بازیش؟ 257 00:10:42,142 --> 00:10:43,275 ‫- دختر همیشه در صحنه‌ی پارتی‌ها؟ ‫- آره 258 00:10:43,310 --> 00:10:44,726 ‫چه ارتباطی با وسلی کابوت داره؟ 259 00:10:44,811 --> 00:10:46,978 ‫زن سابقشه. توی بادی‌بگز 4 باهم آشنا شدن 260 00:10:47,030 --> 00:10:50,282 ‫ظاهراً پروسه‌ی طلاقِ جیمی و وسلی ‫کشمکش زیادی داشته 261 00:10:50,317 --> 00:10:52,651 ‫شاید "مذاکره‌ی مجدد" خواسته 262 00:10:54,288 --> 00:10:55,787 ‫منظورم از "مذاکره مجدد" یعنی اونو کشته 263 00:10:55,822 --> 00:10:57,656 ‫آره 264 00:10:59,042 --> 00:11:00,041 ‫آره 265 00:11:02,079 --> 00:11:04,713 ‫باورم نمیشه که راستی راستی ‫وسلی مُرده 266 00:11:04,798 --> 00:11:06,665 ‫آخرین بار کِی آقای کابوت رو دیدین؟ 267 00:11:06,750 --> 00:11:09,885 ‫چند هفته پیش 268 00:11:09,970 --> 00:11:10,886 ‫شاید 269 00:11:10,971 --> 00:11:12,254 ‫جالبه 270 00:11:12,339 --> 00:11:15,056 ‫پس می‌تونید توضیح بدید که چرا ‫یه شاهد امروز صبح شما رو دیده که 271 00:11:15,142 --> 00:11:17,342 ‫با سرعت از باشگاه وسلی دور شدین؟ 272 00:11:17,394 --> 00:11:20,896 ‫به زمانِ شیطانی خوش اومدی 273 00:11:20,981 --> 00:11:22,514 ‫- داری چیکار می‌کنی؟ ‫- یه تیکه جدید رو امتحان می‌کنم 274 00:11:22,599 --> 00:11:23,765 ‫"به زمان شیطانی خوش اومدی"؟ 275 00:11:23,850 --> 00:11:25,183 ‫- یعنی چی آخه؟ ‫- اون می‌دونه معنیش چیه 276 00:11:25,269 --> 00:11:26,568 ‫اصلاً نمی‌دونم معنیش چیه 277 00:11:26,653 --> 00:11:29,070 ‫باشه، آره 278 00:11:29,156 --> 00:11:30,739 ‫امروز صبح توی باشگاه بودم 279 00:11:30,824 --> 00:11:32,691 ‫ولی اونطور که فکر می‌کنین نیست 280 00:11:32,743 --> 00:11:35,026 ‫به خاطر این رفتم 281 00:11:35,112 --> 00:11:36,411 ‫زندگیم نابود شده 282 00:11:36,496 --> 00:11:38,079 ‫و همه‌اش با بادی‌بگز 4 شروع شد 283 00:11:38,165 --> 00:11:39,331 ‫بهم زنگ بزن 284 00:11:39,366 --> 00:11:41,950 ‫چی با بادی‌بگز 4 شروع شد؟ 285 00:11:42,035 --> 00:11:43,201 ‫اصلاً نمی‌دونم 286 00:11:43,253 --> 00:11:45,003 ‫واسه همین بود که رفتم دیدن وسلی 287 00:11:45,038 --> 00:11:47,706 ‫ولی وقتی رسیدم مُرده بود و... 288 00:11:47,758 --> 00:11:50,041 ‫منم وحشت کردم و بعدش فرار کردم 289 00:11:50,093 --> 00:11:51,376 ‫ولی قسم میخورم 290 00:11:51,428 --> 00:11:52,761 ‫هرگز حاضر نیستم به وسلی آسیب بزنم 291 00:11:52,846 --> 00:11:56,047 ‫با اینکه از هم جدا شده بودیم، ‫واقعاً بهش اهمیت میدادم 292 00:11:56,099 --> 00:11:57,882 ‫امروز صبح ساعت 7 کجا بودی؟ 293 00:11:57,935 --> 00:11:59,551 ‫با رافائل 294 00:11:59,636 --> 00:12:00,769 ‫مربی پیلاتس‌ـم 295 00:12:00,854 --> 00:12:03,221 ‫حالا وپنایزر چه حسی در مورد این قضیه داره؟ 296 00:12:03,307 --> 00:12:05,807 ‫وپنایزر دیگه کیه؟ 297 00:12:05,892 --> 00:12:07,776 ‫یه شخصیت فیلمه که نقشش رو ‫"کیمو ون زنت" بازی میکنه 298 00:12:07,861 --> 00:12:09,311 ‫هم‌بازی وسلی 299 00:12:09,396 --> 00:12:11,863 ‫و شوهر فعلی ایشون 300 00:12:11,898 --> 00:12:14,282 ‫پس قبلاً زن یه ستاره‌ی فیلم‌های اکشن بودی 301 00:12:14,368 --> 00:12:16,234 ‫فقط برای اینکه ازش طلاق بگیری 302 00:12:16,286 --> 00:12:18,119 ‫و زن یه ستاره دیگه بشی؟ 303 00:12:18,205 --> 00:12:20,038 ‫آره. دهه نود بود دیگه 304 00:12:20,073 --> 00:12:21,456 ‫زیاد کوکائین میزدیم 305 00:12:21,541 --> 00:12:23,074 ‫خب شوهر فعلیت چه حسی داشت 306 00:12:23,160 --> 00:12:24,409 ‫در مورد اینکه شوهر سابقت رو ملاقات کردی؟ 307 00:12:24,494 --> 00:12:25,460 ‫این که آسونه 308 00:12:25,545 --> 00:12:27,128 ‫کیمو و وسلی از همدیگه متنفر بودن 309 00:12:27,214 --> 00:12:28,246 ‫یه دشمنی دیرینه 310 00:12:28,298 --> 00:12:29,798 ‫فقط خدا میدونه کیمو چیکار میکرد اگه 311 00:12:29,883 --> 00:12:31,249 ‫میدونست رفتم ببینمش 312 00:12:31,335 --> 00:12:32,751 ‫امروز صبح کیمو کجا بود؟ 313 00:12:32,803 --> 00:12:36,171 ‫توی شهر "رینو" تو مراسم اکشن‌کان 314 00:12:36,256 --> 00:12:37,555 ‫به مردم امضا میده 315 00:12:37,591 --> 00:12:39,057 ‫پولم کجاست، شریک؟ 316 00:12:39,092 --> 00:12:41,476 ‫کارت رو تموم میکنم! 317 00:12:41,561 --> 00:12:43,645 ‫بدون بادی‌بگز 4 تو هیچی نیستی، پسر! 318 00:12:43,730 --> 00:12:46,564 ‫بادی‌بگز 4 چه ربطی به این قضایا داره؟ 319 00:12:46,600 --> 00:12:49,401 ‫خب، وسلی، قربانی‌مون، 320 00:12:49,436 --> 00:12:51,353 ‫قهرمان مجموعه‌فیلم بادی بگز بود 321 00:12:51,438 --> 00:12:52,487 ‫و توی بادی بگز 4، 322 00:12:52,572 --> 00:12:53,905 ‫کیمو ون زنتِ تازه‌‌وارد پیداش شد 323 00:12:53,940 --> 00:12:55,607 ‫نقش یه کارمند مرموز سی‌آی‌ای رو بازی میکرد 324 00:12:55,692 --> 00:12:56,941 ‫که ادای محافظ وسلی رو درمیاورد 325 00:12:56,994 --> 00:12:58,443 ‫و هم‌پیمان دوروی آخرش، ولی... 326 00:12:58,528 --> 00:13:00,412 ‫بعدش کاراکتر کیمو رفت توی اسپین‌آف 327 00:13:00,447 --> 00:13:03,164 ‫دنباله‌ی فیلم موفقش، ‫یعنی وپنایزر 328 00:13:03,250 --> 00:13:05,116 ‫قسمت مورد علاقه‌ام وپنایزر 4، ‫"آخرین انبار اسلحه" بود 329 00:13:05,202 --> 00:13:07,252 ‫- عالی بود اصن، دیدی؟ ‫- اون آخرش، با اون... 330 00:13:07,287 --> 00:13:09,170 ‫خیلی‌خب، پشیمون شدم که اینو ازتون پرسیدم 331 00:13:09,256 --> 00:13:12,007 ‫هرچند، به طرز عجیبی ناز شدین الان 332 00:13:12,092 --> 00:13:14,292 ‫خب، بنظر میرسه کیمو همیشه 333 00:13:14,378 --> 00:13:15,427 ‫با وسلی لج بوده 334 00:13:15,462 --> 00:13:17,962 ‫زنش رو دزدیده، مجموعه فیلمش رو دزدیده 335 00:13:18,015 --> 00:13:19,798 ‫پس شاید یه بار و برای همیشه ‫کارش رو تموم کرده 336 00:13:19,883 --> 00:13:21,016 ‫ولی کیمو توی رینو بود 337 00:13:21,101 --> 00:13:22,884 ‫توی اکشن‌کان 338 00:13:22,969 --> 00:13:25,520 ‫ولی اون مراسم توی هفته آخر ‫ماه آگوست برگزار میفته 339 00:13:25,605 --> 00:13:27,605 ‫- از کجا میدونی؟ ‫- مامانم هر سال میرفت اونجا 340 00:13:27,641 --> 00:13:28,940 ‫- پس جیمی داره دروغ میگه ‫- یا شایدم کیمو داره به زنه دروغ میگه 341 00:13:28,975 --> 00:13:30,692 ‫در هر صورت باید پیداش کنیم 342 00:13:30,777 --> 00:13:32,811 ‫- به واحدها دستور جستجو میدم ‫- باشه 343 00:13:34,364 --> 00:13:35,780 ‫لطفاً یه لحظه... 344 00:13:35,816 --> 00:13:39,651 ‫بازم میگم، عذر میخوام که ‫بچه‌ها دیر رسیدن مدرسه 345 00:13:39,736 --> 00:13:42,037 ‫و بله، حالا دیگه متوجه شدم 346 00:13:42,122 --> 00:13:45,790 ‫که آدم هر روز باید شلوار بپوشه 347 00:13:54,167 --> 00:13:55,333 ‫ 348 00:13:55,385 --> 00:13:57,669 ‫روز سختیه؟ 349 00:13:57,721 --> 00:13:58,837 ‫ 350 00:13:58,889 --> 00:14:01,222 ‫از وقتی برگشتم سر کار، ‫فهمیدم تعداد وظایف روزانه‌ 351 00:14:01,308 --> 00:14:04,476 ‫اونقدر زیاده که تقریباً غیرقابل انجامه 352 00:14:04,511 --> 00:14:06,678 ‫ولی هی... 353 00:14:06,730 --> 00:14:09,013 ‫حداقل نیومدی اینجا که من رو برگردونی جهنم 354 00:14:12,602 --> 00:14:16,020 ‫اومدی من رو برگردونی به جهنم؟ 355 00:14:16,073 --> 00:14:18,073 ‫نه، مامان، واسه این نیومدم. فقط... 356 00:14:18,158 --> 00:14:20,408 ‫گوش کن، الان داشتم به این ‫فکر میکردم که اینجا بودنت 357 00:14:20,494 --> 00:14:22,694 ‫فقط داره یه حقیقت اجتناب‌ناپذیر رو به تعویق میندازه 358 00:14:22,779 --> 00:14:26,364 ‫منظورم اینه که بالاخره یه روزی... 359 00:14:26,450 --> 00:14:29,250 ‫اون یکی بچه‌هات میان پایین دنبالت 360 00:14:29,336 --> 00:14:31,202 ‫و منم قانعشون میکنم که ‫بذارن اینجا بمونم 361 00:14:31,288 --> 00:14:32,921 ‫همونطور که تو و لوسیفر رو قانع کردم 362 00:14:33,006 --> 00:14:35,540 ‫مدت خیلی زیادی پیشمون نبودی، مامان 363 00:14:37,210 --> 00:14:40,211 ‫شاید اونقدری که فکر میکنی ‫بچه‌هات رو نمیشناسی 364 00:14:42,132 --> 00:14:43,882 ‫شاید حق با تو باشه 365 00:14:43,934 --> 00:14:46,768 ‫ولی دست کم فعلا، 366 00:14:46,853 --> 00:14:48,303 ‫تو و لوسیفر رو دارم 367 00:14:48,388 --> 00:14:51,055 ‫پسرهای شجاع خودم 368 00:14:52,559 --> 00:14:54,192 ‫پس بودنم روی زمین... 369 00:14:54,227 --> 00:14:56,694 ‫چه دو سال طول بکشه... 370 00:14:56,730 --> 00:14:59,614 ‫چه دو ساعت... 371 00:14:59,699 --> 00:15:02,784 ‫از تمام لحظاتم نهایت استفاده رو میکنم 372 00:15:17,134 --> 00:15:19,834 ‫یارو گفت اینجا میشه کیمو رو پیدا کرد 373 00:15:19,920 --> 00:15:21,586 ‫فکر کنم فعلا باید منتظر بشینیم 374 00:15:23,173 --> 00:15:25,089 ‫اون ساندویچ رو از کجا گرفتی؟ 375 00:15:25,142 --> 00:15:27,425 ‫وقتی تو بخش نظارت بودیم ‫بچه‌های گشت بهم دادنش 376 00:15:27,477 --> 00:15:28,476 ‫دارم از گشنگی میمیرم 377 00:15:29,513 --> 00:15:31,229 ‫چته تو؟ 378 00:15:31,264 --> 00:15:33,898 ‫کجای "روز وارونه" رو نمیفهمی؟ 379 00:15:33,934 --> 00:15:36,267 ‫یه تصادف رانندگی معمولی بود 380 00:15:37,654 --> 00:15:39,103 ‫خب، بیا سر این به توافق برسیم که... ‫تو اشتباه میکنی 381 00:15:39,189 --> 00:15:40,438 ‫تو چت شده؟ 382 00:15:40,490 --> 00:15:42,690 ‫چرا یدفعه اینقدر نگران ‫حال من شدی؟ 383 00:15:45,779 --> 00:15:47,946 ‫ 384 00:15:47,998 --> 00:15:48,947 ‫کیمو ون زنت 385 00:15:48,999 --> 00:15:50,665 ‫از نزدیک دارم میبینمش. برو که بریم 386 00:15:52,919 --> 00:15:54,252 ‫جان؟ 387 00:15:56,256 --> 00:15:57,789 ‫زانو بزن، همین الان! 388 00:15:57,841 --> 00:16:00,792 ‫زانو بزن 389 00:16:00,844 --> 00:16:02,377 ‫تو. برو اونجا 390 00:16:05,432 --> 00:16:08,132 ‫پسر، محاله! 391 00:16:08,218 --> 00:16:10,435 ‫الان وپنایزر خواست به من حمله کنه؟ 392 00:16:20,380 --> 00:16:22,643 ‫چرا توی پارکینگ به اون شخص حمله کردی؟ 393 00:16:22,668 --> 00:16:23,996 ‫قسم میخورم نمیخواستم 394 00:16:24,021 --> 00:16:25,437 ‫- بهش آسیب بزنم ‫- یه تروریست بود 395 00:16:25,505 --> 00:16:27,238 ‫که میخواست بمب کار بذاره؟ 396 00:16:27,274 --> 00:16:29,324 ‫رهبر یه فرقه‌ی قاتل بوده، شاید؟ 397 00:16:29,409 --> 00:16:30,742 ‫حتماً خیلی آدم شروری بوده 398 00:16:30,777 --> 00:16:32,577 ‫که تونسته وپنایزر رو مجبور به دخالت کنه 399 00:16:32,613 --> 00:16:34,446 ‫فقط یه باباییه که با یه 400 00:16:34,498 --> 00:16:36,247 ‫مافیا در افتاده 401 00:16:36,283 --> 00:16:37,832 ‫پس اونا هم خانواده‌ش رو گرفتن 402 00:16:37,918 --> 00:16:40,085 ‫و میخوان مجبورش کنن ‫رئیس‌جمهور رو بکشه 403 00:16:40,120 --> 00:16:42,454 ‫نه. توی قمار بدهی بالا آورده 404 00:16:42,539 --> 00:16:43,788 ‫صبر کن 405 00:16:43,874 --> 00:16:46,341 ‫پس تو، یه بازیگر درجه دو که قبلا درجه یک بوده 406 00:16:46,426 --> 00:16:48,343 ‫الان واسه مافیا کار میکنی؟ 407 00:16:48,428 --> 00:16:50,512 ‫برای اینکه از پس مخارجم بربیام 408 00:16:50,597 --> 00:16:52,464 ‫بی‌پولم 409 00:16:52,516 --> 00:16:54,966 ‫دست بردار 410 00:16:55,018 --> 00:16:56,468 ‫منو نگاه 411 00:16:56,553 --> 00:16:58,970 ‫تو وپنایزر هستی 412 00:16:59,056 --> 00:17:03,024 ‫اون روی گردن‌کفت‌کُشت ‫واقعاً چه خواسته‌ای داره؟ 413 00:17:04,061 --> 00:17:06,478 ‫میخوام زنم خوشبخت باشه 414 00:17:06,530 --> 00:17:09,197 ‫بخاطر همینه که حاضر بودم هر کاری ‫رو قبول کنم 415 00:17:09,282 --> 00:17:11,316 ‫که اون نفهمه 416 00:17:11,401 --> 00:17:14,653 ‫اون... 417 00:17:14,738 --> 00:17:16,538 ‫چراغ خونه‌ـمه 418 00:17:17,574 --> 00:17:19,491 ‫تو چت شده مرد؟ 419 00:17:19,543 --> 00:17:21,159 ‫چراغ خونه؟ 420 00:17:21,244 --> 00:17:22,794 ‫خجالت داره 421 00:17:22,829 --> 00:17:24,462 ‫کشتنِ "وسلی کابوت" هم 422 00:17:24,498 --> 00:17:26,965 ‫بخاطر شرخری بوده که ‫اشتباه پیش رفته؟ 423 00:17:27,000 --> 00:17:28,299 ‫نه! 424 00:17:28,335 --> 00:17:29,668 ‫من هیچوقت به وسلی آسیب نمیزنم 425 00:17:29,753 --> 00:17:31,169 ‫ما با هم دوست بودیم 426 00:17:31,221 --> 00:17:32,837 ‫- منم باورم شد ‫- ما جلوی مردم رقابت داشتیم 427 00:17:32,889 --> 00:17:35,173 ‫ولی همش بخاطر کار بود 428 00:17:35,258 --> 00:17:37,676 ‫تو واقعیت، ‫همه چیزمون با هم یکیه 429 00:17:37,728 --> 00:17:38,633 ‫مدیر، مدیربرنامه‌، وکیل... 430 00:17:38,658 --> 00:17:40,572 ‫- همسر؟ ‫- من افتخار نمیکنم به 431 00:17:40,597 --> 00:17:44,349 ‫اینکه چجوری اوضاعش با ‫جیمی به هم ریخت، ولی ما عاشق هم شدیم 432 00:17:44,401 --> 00:17:46,484 ‫و وسلی من رو بخشید 433 00:17:46,520 --> 00:17:49,020 ‫حتی دوستیمون رو هم از جیمی ‫پنهان کردیم 434 00:17:49,072 --> 00:17:50,238 ‫که اوضاع عجیب و غریب نشه 435 00:17:50,323 --> 00:17:52,157 ‫پس امروز صبح ساعت 7 کجا بودی؟ 436 00:17:52,192 --> 00:17:54,359 ‫میدونیم تو اکشن‌کان نبودی 437 00:17:54,444 --> 00:17:58,029 ‫تو یه فروشگاه کامیک بوک ‫داشتم به ملت امضا میدادم 438 00:17:58,115 --> 00:18:00,999 ‫به جیمی دروغ گفتم چون ‫نمیخوام بدونه 439 00:18:01,034 --> 00:18:02,250 ‫که اوضاع چقدر بد شده 440 00:18:02,335 --> 00:18:03,918 ‫کاراگاه 441 00:18:04,004 --> 00:18:05,920 ‫بله؟ 442 00:18:06,006 --> 00:18:08,673 ‫باید یه نگاه به این بندازی 443 00:18:10,177 --> 00:18:12,877 ‫اثر انگشتت روی آلت قتاله بوده 444 00:18:12,929 --> 00:18:14,596 ‫کیمو ون زنت، تو بازداشتی 445 00:18:14,681 --> 00:18:16,431 ‫به اتهام قتل وسلی کابوت 446 00:18:16,516 --> 00:18:19,050 ‫نه. نه! 447 00:18:19,136 --> 00:18:21,553 ‫نه! 448 00:18:25,892 --> 00:18:28,293 ‫بنظر من کار اون نیست 449 00:18:28,361 --> 00:18:29,894 ‫چرا؟ چون وپنایزرـه؟ 450 00:18:29,946 --> 00:18:31,896 ‫وپنایزر یه بار گوش یه یارویی رو ‫با دندون کند 451 00:18:31,948 --> 00:18:33,898 ‫فقط برای اینکه قیافش بامزه بشه... ‫این مردک مست دیگه 452 00:18:33,950 --> 00:18:35,867 ‫- اون آدم نیست ‫- شرخری میکنه 453 00:18:35,902 --> 00:18:38,119 ‫- واسه مافیا ‫- آره، ولی قاتل که نیست 454 00:18:38,205 --> 00:18:40,538 ‫فقط اون زن خوشگل مونده‌ش براش مهمه 455 00:18:40,574 --> 00:18:42,707 ‫شاید بتونه یه هیئت مدیره رو خر کنه. ‫ولی من خر نمیشم 456 00:18:42,743 --> 00:18:44,709 ‫و شخصاً، خوشحالم که قاضی ‫نیم‌میلیون دلار 457 00:18:44,745 --> 00:18:45,710 ‫وثیقه واسش بریده 458 00:18:45,746 --> 00:18:47,545 ‫حالا دن فرصت داره چک کنه ببینه ‫موقع جرم کجا بوده 459 00:18:47,581 --> 00:18:50,081 ‫و... 460 00:18:50,167 --> 00:18:52,584 ‫فکر میکردم بی‌پوله 461 00:18:52,669 --> 00:18:53,968 ‫اوه، من جریمه‌ش رو دادم 462 00:18:54,054 --> 00:18:55,920 ‫حتی تو این شرایط رقت‌انگیز و اسفناک 463 00:18:56,006 --> 00:18:57,922 ‫وپنایزر نباید حتی یه دقیقه هم ‫توی زندان سپری کنه 464 00:18:58,008 --> 00:18:59,140 ‫"نه تا وقتی من هستم" 465 00:18:59,226 --> 00:19:00,975 ‫گرفتی چه حرکتی... 466 00:19:01,061 --> 00:19:03,094 ‫به معنای واقعی نمیدونم ‫الان بهت چی بگم 467 00:19:03,146 --> 00:19:04,429 ‫آقای مورنینگ‌استار 468 00:19:04,514 --> 00:19:06,431 ‫- بله ‫- "رایان گولدبرگ" هستم 469 00:19:06,516 --> 00:19:08,600 ‫مدیر کاری کیمو 470 00:19:08,685 --> 00:19:10,935 ‫میخواستم بابت پرداخت جریمه ‫ازتون تشکر کنم 471 00:19:11,013 --> 00:19:13,306 ‫کیمو که به هیچ وجه نمیتونست ‫خودش این پول رو بده 472 00:19:13,339 --> 00:19:16,157 ‫حداقل کاری بود که میتونستم ‫در حق یه سرمایه‌ی ملی واقعی انجام بدم 473 00:19:16,243 --> 00:19:18,359 ‫خب، کسی که اینقدر فیلم‌های ‫موفق تو کارنامه‌ش داره 474 00:19:18,445 --> 00:19:19,611 ‫چرا اینقدر بی پوله؟ 475 00:19:19,696 --> 00:19:22,113 ‫ماشین‌های عجیب و غریب. جزیره‌های شخصی 476 00:19:22,165 --> 00:19:24,115 ‫میدونی چه چیزی هزینه‌ش بیشتر ‫از یه ببر زاله؟ 477 00:19:25,168 --> 00:19:26,835 ‫نگهداری از یه ببر زال 478 00:19:26,920 --> 00:19:28,169 ‫پولش رو به باد داد رفت 479 00:19:28,255 --> 00:19:29,204 ‫حرف گوش نکرد 480 00:19:29,289 --> 00:19:31,122 ‫و حالا هم دیگه درامدی نداره 481 00:19:31,208 --> 00:19:33,458 ‫- بازم ممنون ‫- خواهش 482 00:19:33,510 --> 00:19:35,126 ‫چه مصیبتی 483 00:19:35,212 --> 00:19:37,345 ‫خب، همیشه وقتی ‫یه نفر کشته میشه مصیبت محسوب میشه 484 00:19:37,430 --> 00:19:39,130 ‫نه، منظورم ببرشه 485 00:19:39,216 --> 00:19:41,015 ‫اگه میدونستم میخریدمش 486 00:19:42,469 --> 00:19:45,887 ‫چرا دن مشغول تحقیق نیست؟ 487 00:19:45,972 --> 00:19:47,639 ‫دن... 488 00:19:57,367 --> 00:19:59,317 ‫میخوام در مورد یوریل باهات حرف بزنم 489 00:19:59,369 --> 00:20:00,819 ‫خب، در مورد چی‌ـش حرف بزنی؟ 490 00:20:00,904 --> 00:20:02,821 ‫یه مشت، یه متلک، یه مشت، یه لگد. ‫تکرار 491 00:20:02,906 --> 00:20:04,656 ‫آره، گوش کن، لوسی، من فکر کردم 492 00:20:04,741 --> 00:20:07,492 ‫باید یه راهی وجود داشته باشه ‫برای اینکه قضیه رو بدون خشونت حلش کنیم 493 00:20:07,544 --> 00:20:08,607 ‫چی، مثلاً بغلش کنیم ببریم به بهشت؟ 494 00:20:08,632 --> 00:20:11,045 ‫مثل پنهون کردن مامان. پنهون کردن کلویی 495 00:20:11,131 --> 00:20:11,996 ‫منتظر یوریل بشیم 496 00:20:12,021 --> 00:20:14,499 ‫- چی؟ ‫- ببین، فقط چون نقشه‌ش رو بهمون گفته 497 00:20:14,584 --> 00:20:16,334 ‫معنیش این نیست که واقعاً نقشه‌ش همینه 498 00:20:16,419 --> 00:20:17,502 ‫ناسلامتی یوریل ـه 499 00:20:18,672 --> 00:20:20,004 ‫ممکنه تله باشه 500 00:20:20,090 --> 00:20:23,224 ‫داداش، زیادی اینجا موندی 501 00:20:23,310 --> 00:20:25,009 ‫اینجا تغییرت داده 502 00:20:25,095 --> 00:20:28,313 ‫- منظورت چیه؟ ‫- منظورم اینه که از موقعی که 503 00:20:28,348 --> 00:20:30,231 ‫اومدی اینجا، مجبور بودی ‫جلوی خودت رو بگیری 504 00:20:30,317 --> 00:20:33,518 ‫ولی اون یوریل ـه. این تویی 505 00:20:33,603 --> 00:20:36,070 ‫آمندیل. فرزند ارشد 506 00:20:36,156 --> 00:20:37,772 ‫خودت رو رها کن 507 00:20:37,858 --> 00:20:39,824 ‫ازش لذت ببر 508 00:20:42,996 --> 00:20:45,530 ‫ببین، تو که میدونی اون همیشه ‫ازت میترسید 509 00:20:45,582 --> 00:20:47,761 ‫- منو مسخره نکن، لوسیفر ‫- مسخره نمیکنم. حقیقته 510 00:20:47,786 --> 00:20:49,569 ‫خب؟ وقتی بزرگ میشدیم، ما... 511 00:20:50,036 --> 00:20:52,453 ‫خب، ما همه به تو نگاه میکردیم 512 00:20:52,539 --> 00:20:55,506 ‫تو مثل ستاره فیلم‌های اکشن خودمون بودی 513 00:20:55,542 --> 00:20:57,425 ‫حتی تو؟ 514 00:20:57,510 --> 00:20:58,626 ‫خب، اشتباه برداشت نکن. تو همیشه 515 00:20:58,712 --> 00:21:00,378 ‫یه دیوث گشنه‌ی قدرت بودی تو این مورد 516 00:21:00,463 --> 00:21:02,881 ‫ولی باور کن 517 00:21:02,966 --> 00:21:07,051 ‫یوریل فقط همین که تو رو ببینه ‫لرزه به تنش میفته 518 00:21:09,055 --> 00:21:10,688 ‫درست میگی 519 00:21:10,724 --> 00:21:12,857 ‫فقط باید من رو با 520 00:21:12,893 --> 00:21:14,692 ‫شکوهم ببینه 521 00:21:14,728 --> 00:21:18,112 ‫همین خودپسندی فرشته‌گونه رو میگفتم 522 00:21:18,198 --> 00:21:19,731 ‫حله 523 00:21:19,783 --> 00:21:22,150 ‫میدونی باید چیکار کنی 524 00:21:31,461 --> 00:21:33,461 ‫یوریل 525 00:21:36,216 --> 00:21:37,715 ‫آمندیل 526 00:21:39,219 --> 00:21:41,135 ‫خوبه که میبینمت، داداش کوچیکه 527 00:21:41,221 --> 00:21:44,589 ‫با اومدنت خیلی خوشحال کردی ما رو 528 00:21:44,641 --> 00:21:46,891 ‫- واقعاً؟ ‫- البته 529 00:21:49,095 --> 00:21:52,263 ‫ولی یوری، باید بری خونه 530 00:21:52,349 --> 00:21:54,565 ‫من واقعاً همه‌چی رو تحت کنترل دارم 531 00:21:54,601 --> 00:21:56,150 ‫مطمئنی؟ 532 00:21:56,236 --> 00:21:59,821 ‫لوسیفر هنوز روی زمینه. ‫حالا هم مامان اینجاست 533 00:21:59,906 --> 00:22:02,440 ‫تقریباً بنظر میرسه که ‫کنترل شرایط از توانت خارج شده 534 00:22:02,525 --> 00:22:04,826 ‫ولی نگران نباش 535 00:22:04,911 --> 00:22:06,995 ‫اومدم که کمکت کنم 536 00:22:07,080 --> 00:22:09,781 ‫آره 537 00:22:09,866 --> 00:22:12,784 ‫واقعاً با خودت فکر میکنی به کمکت نیاز دارم؟ 538 00:22:12,836 --> 00:22:14,285 ‫تو 539 00:22:14,337 --> 00:22:17,338 ‫یوریل کوچیک و رقت‌انگیز 540 00:22:17,424 --> 00:22:20,291 ‫نه بزرگترین پسر خانواده‌ای 541 00:22:20,343 --> 00:22:22,126 ‫نه سرکش جوان 542 00:22:22,178 --> 00:22:25,463 ‫بلکه یه فرشته‌ای که اون وسط‌ها ‫دفن شده 543 00:22:25,548 --> 00:22:27,598 ‫بین همنوعان بهتر از خودش 544 00:22:27,634 --> 00:22:28,716 ‫- گم شده ‫-این درست... 545 00:22:28,802 --> 00:22:31,185 ‫اگه خدا بخواد کاری انجام بشه 546 00:22:31,271 --> 00:22:34,522 ‫من رو میفرسته، یوری 547 00:22:35,642 --> 00:22:38,142 ‫من 548 00:22:38,194 --> 00:22:40,611 ‫نه تو 549 00:22:40,647 --> 00:22:42,730 ‫من آماندیل هستم 550 00:22:42,816 --> 00:22:44,148 ‫غضب و 551 00:22:44,200 --> 00:22:45,283 ‫و عدالت پدرمون 552 00:22:45,318 --> 00:22:48,653 ‫و تو، داداش کوچیکه، ‫سر راهم وایستادی 553 00:22:48,705 --> 00:22:51,956 ‫باشه، حق با تو ـه 554 00:22:51,992 --> 00:22:53,992 ‫شرمنده‌ام 555 00:22:55,295 --> 00:22:57,295 ‫برمیگردم خونه 556 00:23:00,133 --> 00:23:03,718 ‫میدونی چیه؟ یه چیزی ذهنم رو مشغول کرده 557 00:23:05,472 --> 00:23:06,838 ‫میدونستم 558 00:23:06,890 --> 00:23:08,840 ‫"غضب خدا" 559 00:23:08,892 --> 00:23:10,508 ‫معمولاً اینقدر حرف نمیزنه 560 00:23:10,593 --> 00:23:12,226 ‫بیشتر مرد عمله 561 00:23:12,312 --> 00:23:15,313 ‫آمندیلی که تمام توان خودش رو داشته باشه ‫به این راحتی‌ها از من شکست نمیخوره 562 00:23:15,348 --> 00:23:17,231 ‫یه اتفاقی برات افتاده 563 00:23:19,235 --> 00:23:21,352 ‫انتظارش رو داشتم، میدونی 564 00:23:21,438 --> 00:23:22,520 ‫یعنی، نه دقیقاً اینجوری 565 00:23:22,605 --> 00:23:24,772 ‫چون الگوها هیچوقت ‫اونقدر دقیق نیستن 566 00:23:24,858 --> 00:23:26,024 ‫ولی غرورت 567 00:23:26,076 --> 00:23:28,276 ‫همیشه مشخص بود که زمینت میزنه 568 00:23:28,361 --> 00:23:30,078 ‫هر چی باشه، هر چی بزرگتر باشن... 569 00:23:30,163 --> 00:23:34,449 ‫خب، فکر کنم حتی تو هم بتونی ‫حدس بزنی الان چی میشه 570 00:23:39,456 --> 00:23:41,956 ‫خوشحالم تو به جای لوسیفر اومدی 571 00:23:43,676 --> 00:23:45,710 ‫و مدت خیلی زیادی رو برای این لحظه صبر کردم 572 00:23:45,795 --> 00:23:47,795 ‫ببخش اگه از این کار لذت بردم 573 00:23:54,748 --> 00:23:57,528 ‫- خب، غیبت کیمو تو محل جرم تایید شد؟ ‫- آره 574 00:23:57,553 --> 00:23:59,754 ‫آره. با توجه به حرفای صاحب ‫فروشگاه کامیک بوک 575 00:23:59,806 --> 00:24:01,422 ‫کیمو تمام صبح رو اونجا گذرونده، ‫امضا میداده 576 00:24:01,507 --> 00:24:04,508 ‫پس همه‌ی این اسباب‌بازی‌ها رو ‫توقیف کردی که همین رو بهم بگی؟ 577 00:24:04,594 --> 00:24:07,395 ‫آره، آره. دیدنشون کمک میکنه 578 00:24:07,430 --> 00:24:08,055 ‫صحیح 579 00:24:08,080 --> 00:24:09,954 ‫ببین، اون عروسک‌ها ‫حسابی فروش میرن 580 00:24:10,016 --> 00:24:11,766 ‫صاحب مغازه گفت از وقتی بادی بگز 581 00:24:11,818 --> 00:24:13,601 ‫توی نت‌فلیکس پخش میشه، ‫اونا بلافاصله فروش میرن 582 00:24:13,653 --> 00:24:15,603 ‫و این کجاش به قتل ربط داره؟ 583 00:24:15,688 --> 00:24:17,238 ‫خب، سر صحنه، 584 00:24:17,273 --> 00:24:20,274 ‫وسلی داشت وسایل قدیمی ‫بادی بگز 4 رو نگاه میکرد 585 00:24:20,326 --> 00:24:22,109 ‫از جمله قرارداد قدیمیش 586 00:24:22,195 --> 00:24:23,611 ‫نوشته که از درآمد فروش اجناس فیلم 587 00:24:23,696 --> 00:24:25,362 ‫یه درصدش به کیمو تعلق میگیره. ‫اصلاً زیاد نیست 588 00:24:25,448 --> 00:24:28,089 ‫پس منم به استودیو گفتم ‫یه کپی از قراردادش برام بفرستن 589 00:24:28,114 --> 00:24:29,500 ‫نگاه کن 590 00:24:29,585 --> 00:24:31,419 ‫نوشته وسلی باید ده درصد بگیره 591 00:24:31,454 --> 00:24:33,954 ‫حالا به قرارداد کیمو ون زنت هم نگاه انداختم 592 00:24:34,006 --> 00:24:35,790 ‫واسه اونم همینجوری بود 593 00:24:35,875 --> 00:24:38,125 ‫کیمو و وسلی همه‌چی‌شون با هم یکی بود. ‫همسر، مدیر برنامه... 594 00:24:38,211 --> 00:24:39,260 ‫مدیر کاری 595 00:24:39,295 --> 00:24:40,928 ‫- رایان گولدبرگ ‫- رایان گولدبرگ 596 00:24:40,963 --> 00:24:42,763 ‫وسلی از کلاهبرداری رایان ‫باخبر شده، باهاش روبرو شده، 597 00:24:42,799 --> 00:24:44,765 ‫و بعد رایان اون رو کشته تا ‫صداش درنیاد 598 00:24:44,801 --> 00:24:46,300 ‫آره. ولی چجوری اثر انگشت کیمو 599 00:24:46,352 --> 00:24:48,302 ‫رو گذاشته روی آلت قتاله ‫که اونو گناهکار جلوه بده؟ 600 00:24:48,354 --> 00:24:49,303 ‫میرم ازش بپرسم 601 00:24:49,355 --> 00:24:50,554 ‫خیلی‌خب. تو میای؟ 602 00:24:50,640 --> 00:24:52,106 ‫نه، نه. خودت ترتیبش رو میدی 603 00:24:52,141 --> 00:24:53,691 ‫چی؟ کل روز چسبیده بودی به من 604 00:24:53,776 --> 00:24:55,693 ‫و حالا که شاید فهمیده باشیم ‫کی وسلی رو کشته 605 00:24:55,778 --> 00:24:56,382 ‫میخوای بری؟ 606 00:24:56,407 --> 00:24:58,219 ‫آره. خب تا الان باید یه ‫خطری رو از سر میگذروندی 607 00:24:58,281 --> 00:25:00,614 ‫ولی محض احتیاط، باید برم به ‫یه سری مسائل خونوادگی رسیدگی کنم 608 00:25:00,650 --> 00:25:01,615 ‫خیلی‌خب؟ 609 00:25:01,651 --> 00:25:03,651 ‫باشه، تنها میرم 610 00:25:06,405 --> 00:25:09,990 ‫انگار دیگه باید با هم بخوابن، نه؟ 611 00:25:10,042 --> 00:25:11,325 ‫چی؟ 612 00:25:12,328 --> 00:25:13,661 ‫خیلی زوده؟ 613 00:25:13,746 --> 00:25:16,330 ‫ببخشید 614 00:25:16,382 --> 00:25:18,632 ‫خب، پرونده چطور پیش میره؟ 615 00:25:18,668 --> 00:25:19,834 ‫خوب پیش میره 616 00:25:19,919 --> 00:25:22,136 ‫آره، بنظر میاد کار مدیر مالی بوده 617 00:25:22,171 --> 00:25:24,221 ‫سعی کرده برای کیمو ون زنت پاپوش درست کنه 618 00:25:24,307 --> 00:25:25,556 ‫هنوز نمی‌دونیم چطوری 619 00:25:25,641 --> 00:25:28,592 ‫پسر، با جایزه‌ی عجیب خودت کشته بشی 620 00:25:28,678 --> 00:25:30,478 ‫خیلی بده 621 00:25:30,513 --> 00:25:32,480 ‫راستش... 622 00:25:32,515 --> 00:25:34,849 ‫وقتی جایزه رو گرفتن، ‫خیلی متاثرکننده بود 623 00:25:36,402 --> 00:25:38,519 ‫وقتی جایزه رو گرفتن 624 00:25:38,604 --> 00:25:40,404 ‫دو تا جایزه بوده 625 00:25:40,490 --> 00:25:42,239 ‫مرسی، چی داری میگی؟ 626 00:25:42,325 --> 00:25:44,825 ‫دو تا جایزه بوده ‫چون دعوا دو نفر لازم داره 627 00:25:44,861 --> 00:25:46,527 ‫یکی از جایزه‌ها به وسلی داده شده... 628 00:25:46,612 --> 00:25:48,195 ‫- و یکی هم به کیمو ‫- حتماً یه نفر... 629 00:25:48,247 --> 00:25:49,446 ‫جایزه‌ی اونو با مال وسلی عوض کرده 630 00:25:49,532 --> 00:25:51,165 ‫برای همین اثر انگشت کیمو روش بود 631 00:25:51,200 --> 00:25:52,199 ‫جیمی لی آدرین توی تالار هنرهای رزمی بود 632 00:25:52,285 --> 00:25:53,868 ‫شاید اون به جایزه‌ی کیمو دسترسی داشته 633 00:25:53,953 --> 00:25:55,169 ‫شاید با رایان کار می‌کنه 634 00:25:55,204 --> 00:25:56,337 ‫خیلی‌خب، تو جیمی رو پیدا کن، 635 00:25:56,372 --> 00:25:57,755 ‫من میرم سراغ مدیر بازرگانی، ‫دفترش گفت... 636 00:25:57,840 --> 00:25:59,790 ‫توی هتل ایگنیسیا نهار می‌خوره 637 00:26:02,712 --> 00:26:05,095 ‫صحیح، بذار یه پذیرایی از خودم بکنم... 638 00:26:05,181 --> 00:26:07,598 ‫چون طاقت ندارم که بشنوم... 639 00:26:07,683 --> 00:26:10,217 ‫چطور یورینال رو فرستادی بره پی کارش 640 00:26:10,303 --> 00:26:13,053 ‫و خواهشاً تمام جزئیات خونین رو... 641 00:26:13,139 --> 00:26:14,889 ‫برامون بگو 642 00:26:17,944 --> 00:26:19,560 ‫اگه اون موقع به حرفم گوش می‌دادی... 643 00:26:19,612 --> 00:26:21,729 ‫هیچوقت این اتفاق نمی‌افتاد 644 00:26:24,233 --> 00:26:27,568 ‫چطور ممکنه داداش؟ 645 00:26:30,489 --> 00:26:32,907 ‫دیگه قدرت‌هام رو ندارم 646 00:26:32,959 --> 00:26:35,326 ‫- خب، چه بلایی سرشون اومده؟ ‫- نمی‌دونم لوسی، 647 00:26:35,411 --> 00:26:36,577 ‫یه گناه بگو 648 00:26:36,662 --> 00:26:38,913 ‫بخاطر اینه که یه روح کوفتی رو ‫از جهنم آزاد کردم؟ 649 00:26:38,965 --> 00:26:41,749 ‫با یه شیطان خوابیدم؟ ‫بخاطر اینه که با تو کار می‌کنم؟ 650 00:26:41,834 --> 00:26:43,584 ‫یا بخاطر مادرــه؟ 651 00:26:45,338 --> 00:26:48,756 ‫یا حقیقتاً دیگه ارزش ندارم؟ 652 00:26:51,477 --> 00:26:54,511 ‫دیگه با حقیقت روبرو شدم داداش 653 00:26:56,566 --> 00:26:59,266 ‫نزول کردم 654 00:27:04,190 --> 00:27:05,356 ‫خب 655 00:27:05,441 --> 00:27:07,608 ‫به باشگاه خوش اومدی، ‫جلسه‌ سه‌شنبه‌ها برگزار میشه 656 00:27:07,693 --> 00:27:09,860 ‫برای من فرق داره لوسی 657 00:27:09,946 --> 00:27:11,362 ‫فرق داره 658 00:27:11,447 --> 00:27:13,747 ‫دیگه قدرت‌هام رو ندارم 659 00:27:13,783 --> 00:27:15,199 ‫اوج قدرتم... 660 00:27:15,284 --> 00:27:16,667 ‫به درک! 661 00:27:16,752 --> 00:27:19,620 ‫احتمالاً بهترین اتفاقیه که ‫تا حالا برات افتاده 662 00:27:19,705 --> 00:27:22,590 ‫ولی الان وقت ندارم بهت برسم، 663 00:27:22,625 --> 00:27:24,959 ‫چون باید گندکاریت رو جمع کنم! 664 00:27:25,011 --> 00:27:27,127 ‫- گندکاریم؟ ‫- یوریل هنوز اون بیرونه 665 00:27:27,179 --> 00:27:28,712 ‫و وقت نیست... 666 00:27:28,798 --> 00:27:31,298 ‫که یعنی کارآگاه در خطر بزرگیه 667 00:27:57,994 --> 00:27:59,660 ‫خدایی؟ 668 00:27:59,745 --> 00:28:03,464 ‫یعنی چی؟ جلیقه نارنجی پوشیدی، ‫هر کاری بخوای می‌کنی؟ 669 00:28:36,059 --> 00:28:38,526 ‫بسه! برای چی پارس می‌کنی؟ 670 00:28:38,551 --> 00:28:39,800 ‫چت شده؟ 671 00:28:39,886 --> 00:28:42,090 ‫من مادرتم! 672 00:28:43,645 --> 00:28:47,184 ‫- یجورایی ‫- یکی از اونا رو کردی حیوون خونگیت؟ 673 00:28:47,215 --> 00:28:48,882 ‫مشکل شوهر رو حل کردم، 674 00:28:48,967 --> 00:28:50,383 ‫بعدش کار بود، 675 00:28:50,469 --> 00:28:52,135 ‫حالا هم که بچه 676 00:28:52,220 --> 00:28:54,137 ‫قرار بود یه وقت استراحتی باشه... 677 00:28:54,222 --> 00:28:56,640 ‫تا یه چیزی یاد بگیری! 678 00:28:56,725 --> 00:28:59,059 ‫بنظرم وقت استراحت اینطوری جواب نمیده 679 00:29:03,231 --> 00:29:04,948 ‫مامانی، ببخشید 680 00:29:07,986 --> 00:29:10,654 ‫شاید خیلی هم بد نیستی 681 00:29:10,739 --> 00:29:11,905 ‫باید حرف بزنیم 682 00:29:24,920 --> 00:29:26,970 ‫چیه؟ 683 00:29:28,256 --> 00:29:29,339 ‫کارآگاه دکر 684 00:29:29,391 --> 00:29:30,724 ‫اینجا چیکار می‌کنید؟ 685 00:29:30,809 --> 00:29:32,592 ‫باید از شما دو نفر همینو بپرسم 686 00:29:32,678 --> 00:29:34,427 ‫فقط یه ملاقات کاری داریم 687 00:29:34,513 --> 00:29:35,595 ‫- آره ‫- عجب 688 00:29:35,681 --> 00:29:37,097 ‫همه‌ی مشتریاتون رو ماچ می‌کنید؟ 689 00:29:37,182 --> 00:29:38,732 ‫مناسبتش چیه؟ 690 00:29:38,817 --> 00:29:41,851 ‫دزدی موفقِ پول بازارپردازی وسلی و کیمو ‫رو جشن می‌گیرین؟ 691 00:29:41,937 --> 00:29:44,404 ‫من هیچوقت از مشتریام دزدی نمی‌کنم 692 00:29:44,489 --> 00:29:46,940 ‫خیلی زرنگی رایان 693 00:29:47,025 --> 00:29:49,025 ‫- در مورد چی حرف میزنه رایان؟ ‫- در مورد اینکه... 694 00:29:49,111 --> 00:29:50,410 ‫چطور وسلی متوجه شد... 695 00:29:50,495 --> 00:29:52,862 ‫عروسکاش حسابی داشت فروش می‌رفت، 696 00:29:52,914 --> 00:29:54,531 ‫یکم سرمایه‌گذاری کرد، 697 00:29:54,583 --> 00:29:56,333 ‫و متوجه شد که داره ازش دزدی میشه 698 00:29:56,368 --> 00:29:58,084 ‫- بنظرم باید برید ‫- متاسفانه وسلی، 699 00:29:58,170 --> 00:30:00,453 ‫نگرانی‌هاش در مورد مدیر بازرگانیش رو... 700 00:30:00,539 --> 00:30:03,373 ‫با همسر سابقش در میون گذاشت، ‫که اتفاقاً با ایشون رابطه داره 701 00:30:03,458 --> 00:30:05,375 ‫و اون پیام صوتی که برامون گذاشتی، 702 00:30:05,460 --> 00:30:07,677 ‫اون بود که شروعش کرد، ‫و باعث کشته شدنش شد 703 00:30:10,215 --> 00:30:11,348 ‫کار اون بود! 704 00:30:11,383 --> 00:30:12,432 ‫اون بود که... 705 00:30:12,517 --> 00:30:13,883 ‫- وسلی رو کشت! ‫- چی؟! 706 00:30:13,969 --> 00:30:15,218 ‫نه، ایده‌ی خودش بود! 707 00:30:15,270 --> 00:30:17,103 ‫ایده‌ی خودش بود که ‫جایزه‌ی نانچیکو رو عوض کنیم، 708 00:30:17,189 --> 00:30:18,938 ‫- خونیش کنیم... ‫- شلیک نکن! 709 00:30:19,024 --> 00:30:20,807 ‫- چی؟ ‫- تو ازم دزدی کردی، 710 00:30:20,892 --> 00:30:21,941 ‫وسلی رو کشتی، 711 00:30:22,027 --> 00:30:24,694 ‫بعدم سعی کردی بندازیش گردن من؟ 712 00:30:24,730 --> 00:30:27,447 ‫- کیمو... ‫- هردوتون برای من مهم بودین! 713 00:30:28,483 --> 00:30:29,366 ‫نه، توروخدا! 714 00:30:29,401 --> 00:30:30,533 ‫کیمو... 715 00:30:30,569 --> 00:30:32,202 ‫تفنگ رو بیار پایین، لطفاً 716 00:30:32,237 --> 00:30:34,120 ‫اونا وسلی رو کشتن 717 00:30:34,206 --> 00:30:36,956 ‫و بهاش رو میدن، بهت قول میدم 718 00:30:37,042 --> 00:30:40,160 ‫ولی نذار زندگی تو رو هم ‫نابود کنن کیمو، لطفاً 719 00:30:40,245 --> 00:30:41,411 ‫زندگیم همین الانشم نابوده 720 00:30:41,496 --> 00:30:42,662 ‫- از سر راه برو کنار ‫- نه 721 00:30:42,748 --> 00:30:43,713 ‫می‌زنمت! 722 00:30:43,749 --> 00:30:44,964 ‫دیگه برام مهم نیست! 723 00:30:45,050 --> 00:30:46,216 ‫کیمو! 724 00:30:46,251 --> 00:30:48,418 ‫لوسیفر، عقب وایسا 725 00:30:48,503 --> 00:30:49,669 ‫بچه‌ها، کاری نکنید 726 00:30:49,755 --> 00:30:51,671 ‫کارآگاه، نمی‌دونی با چی روبرو هستی 727 00:30:51,757 --> 00:30:53,923 ‫قرار بود توی خطر قرار بگیری 728 00:30:54,009 --> 00:30:55,842 ‫باید حرفمو باور کنی 729 00:30:55,927 --> 00:30:56,926 ‫لوسیفر، 730 00:30:57,012 --> 00:30:59,979 ‫دقیقاً می‌دونم با چی روبرو هستم 731 00:31:00,065 --> 00:31:01,765 ‫فقط یه مرده... 732 00:31:01,850 --> 00:31:03,817 ‫که درد و رنج زیادی داره 733 00:31:07,906 --> 00:31:10,774 ‫کیمو، چند روز پیش، 734 00:31:10,859 --> 00:31:13,777 ‫یه تصادف خیلی بد کردم 735 00:31:13,829 --> 00:31:16,196 ‫و چند روز گذشته... 736 00:31:16,281 --> 00:31:18,581 ‫سعی می‌کردم تمام افرادی که ‫بهم اهمیت میدن رو... 737 00:31:18,617 --> 00:31:20,500 ‫متقاعد کنم که چیز خاصی نبوده 738 00:31:20,585 --> 00:31:22,585 ‫حقیقت اینه که... 739 00:31:22,621 --> 00:31:25,004 ‫وحشت‌زده‌م 740 00:31:25,090 --> 00:31:28,291 ‫می‌ترسم که چطور ممکنه تموم بشه... 741 00:31:28,343 --> 00:31:29,793 ‫دلیل و قاعده‌ای هم نداره 742 00:31:29,878 --> 00:31:32,095 ‫و الان دلم می‌خواد... 743 00:31:32,130 --> 00:31:34,130 ‫برم خونه... 744 00:31:34,216 --> 00:31:36,349 ‫و یه داستان برای دخترم بخونم که ‫خوابش ببره 745 00:31:36,435 --> 00:31:40,470 ‫ولی می‌دونی، اینم دست من نیست 746 00:31:40,555 --> 00:31:43,807 ‫اتفاقایی که برامون میافته ‫رو نمی‌تونیم کنترل کنیم، 747 00:31:43,892 --> 00:31:47,310 ‫فقط تاثیرش روی ما و تصمیماتون ‫رو می‌تونیم کنترل کنیم 748 00:31:48,313 --> 00:31:50,447 ‫پس خواهشاً 749 00:31:50,482 --> 00:31:53,783 ‫تصمیم درست رو بگیر کیمو 750 00:31:53,819 --> 00:31:55,819 ‫لطفاً تفنگ رو بیار پایین 751 00:32:08,834 --> 00:32:11,417 ‫ممنون 752 00:32:14,055 --> 00:32:16,089 ‫احسنت کارآگاه 753 00:32:16,174 --> 00:32:17,841 ‫کیمو داشت یه کار خیلی بد انجام می‌داد 754 00:32:17,926 --> 00:32:19,976 ‫خب، نه تا وقتی من هستم 755 00:32:20,011 --> 00:32:23,096 ‫خیلیم خوب 756 00:32:23,181 --> 00:32:25,014 ‫بذار تا اداره همراهت بیام 757 00:32:25,100 --> 00:32:27,934 ‫نه... حالم خوبه 758 00:32:28,019 --> 00:32:30,904 ‫می‌دونی، من به سرنوشت باور ندارم 759 00:32:30,989 --> 00:32:33,490 ‫به بدشانسی باور ندارم 760 00:32:33,525 --> 00:32:37,660 ‫و بابت نگرانیت ممنونم ‫ولی هر چی می‌خواد بشه 761 00:32:37,696 --> 00:32:40,663 ‫از اینجا میرم... تنهایی 762 00:32:40,699 --> 00:32:43,249 ‫باشه 763 00:32:43,335 --> 00:32:46,703 ‫فقط خواهشاً کمربندت رو ببند کارآگاه 764 00:32:48,206 --> 00:32:49,873 ‫خب حالا اگه منو ببخشی، 765 00:32:49,958 --> 00:32:53,259 ‫یه چیزی هست که باید بهش رسیدگی کنم 766 00:33:10,612 --> 00:33:11,694 ‫لوسیفر 767 00:33:11,730 --> 00:33:13,813 ‫مادر 768 00:33:13,899 --> 00:33:16,399 ‫به یوریل اجازه میدم منو برگردونه به جهنم 769 00:33:17,736 --> 00:33:20,236 ‫خب، لازم نیست الکی واکنش نشون بدی مادر 770 00:33:20,322 --> 00:33:22,121 ‫بذار بره 771 00:33:22,207 --> 00:33:24,407 ‫کار درست همینه 772 00:33:24,459 --> 00:33:26,075 ‫بله، البته 773 00:33:26,127 --> 00:33:27,410 ‫که یجورایی یادم میندازه... 774 00:33:27,495 --> 00:33:28,745 ‫معنی وفاداری رو دوباره برات بگم 775 00:33:28,830 --> 00:33:31,381 ‫این به صلاح همه‌ست 776 00:33:31,416 --> 00:33:34,751 ‫برمی‌گرده به جهنم، ‫جایی که بهش تعلق داره 777 00:33:34,803 --> 00:33:36,386 ‫کلویی در امانه، 778 00:33:36,421 --> 00:33:39,589 ‫و دیگه لازم نیست من گندکاریت رو جمع کنم 779 00:33:39,674 --> 00:33:43,760 ‫مهم‌تر از اون، سر حرفت می‌مونی 780 00:33:43,845 --> 00:33:45,144 ‫الانم سر حرفم هستم 781 00:33:45,230 --> 00:33:47,764 ‫داری مجازاتتو روی زمین می‌گذرونی 782 00:33:47,849 --> 00:33:49,265 ‫می‌دونی که پدرت همچین چیزی نمی‌خواست 783 00:33:49,351 --> 00:33:50,600 ‫واقعاً؟ 784 00:33:50,685 --> 00:33:53,736 ‫همه فکر می‌کنن می‌دونن ‫اون چی می‌خواد 785 00:33:53,772 --> 00:33:57,273 ‫آمندیل وقتی اومد اونجا همین طور بود، ‫حالا هم یوریل اینطوریه 786 00:33:57,359 --> 00:34:00,076 ‫بخاطرش جنگ‌های انسانی راه افتاده 787 00:34:00,111 --> 00:34:02,195 ‫پدر یه در باز... 788 00:34:02,280 --> 00:34:04,197 ‫بهم نشون داد 789 00:34:04,282 --> 00:34:06,249 ‫این یعنی باید تو رو برگردونم جهنم... 790 00:34:06,284 --> 00:34:08,835 ‫یا منظورش این بود که ‫جهنم داره سرد میشه؟ 791 00:34:08,920 --> 00:34:10,203 ‫هیچکی نمی‌دونه، 792 00:34:10,288 --> 00:34:13,206 ‫چون اون حرومی خودخواه بهمون نمیگه! 793 00:34:13,291 --> 00:34:16,292 ‫خسته شدم 794 00:34:16,344 --> 00:34:17,877 ‫دیگه بسه 795 00:34:18,964 --> 00:34:20,880 ‫دیگه بسه 796 00:34:20,966 --> 00:34:24,350 ‫نورآورنده‌ی من 797 00:34:24,436 --> 00:34:26,436 ‫ستاره‌ی صبح من 798 00:34:29,224 --> 00:34:32,442 ‫یوریل زمان بچگیش خیلی کوچولو بود 799 00:34:32,477 --> 00:34:35,778 ‫تنها چیزی که می‌خواست ‫بازی کردن با تو و بقیه‌ی بچه‌ها بود 800 00:34:35,814 --> 00:34:37,447 ‫ولی همه‌تون پسش زدین 801 00:34:37,482 --> 00:34:38,648 ‫آره 802 00:34:38,700 --> 00:34:40,700 ‫و هر دفعه برمی‌گشت، 803 00:34:40,785 --> 00:34:42,652 ‫دوباره موی دماغمون میشد 804 00:34:42,737 --> 00:34:44,621 ‫که عجیبه، 805 00:34:44,656 --> 00:34:46,706 ‫با اینکه می‌دونست نتیجه‌ش چی میشه 806 00:34:46,791 --> 00:34:50,493 ‫نشون میده که چقدر می‌خواست ‫دور و برت باشه لوسیفر 807 00:34:50,578 --> 00:34:53,329 ‫یوریل پسر کله‌شقی‌ــه 808 00:34:53,381 --> 00:34:55,048 ‫وقتی تصمیمی بگیره، 809 00:34:55,133 --> 00:34:57,750 ‫عملیش می‌کنه 810 00:34:57,836 --> 00:35:00,136 ‫تسلیم نمیشه تا اینکه... 811 00:35:00,171 --> 00:35:02,138 ‫من یا اون کارآگاه رو بدست بیاره 812 00:35:02,173 --> 00:35:03,923 ‫مادر... 813 00:35:04,009 --> 00:35:06,509 ‫با این حرف موافق نیستم 814 00:35:06,561 --> 00:35:09,145 ‫همیشه یه راه دیگه هست 815 00:35:09,180 --> 00:35:13,399 ‫اگه کسی بتونه پیداش کنه، خودتی 816 00:35:45,767 --> 00:35:47,767 ‫برای یه لحظه‌ی کوتاه، 817 00:35:47,852 --> 00:35:51,554 ‫نقشه دچار مشکل شد 818 00:35:51,606 --> 00:35:54,107 ‫فکر کردم این یعنی مادر رو واقعاً میاری 819 00:35:54,192 --> 00:35:56,893 ‫که یجورایی، منو غافلگیر می‌کنی، ‫چون یه بارم که شده تو زندگیم، 820 00:35:56,978 --> 00:35:58,945 ‫دوست دارم غافلگیر بشم ولی نه 821 00:35:59,030 --> 00:36:01,731 ‫نه، اومدی 822 00:36:06,071 --> 00:36:09,072 ‫دیگه نمی‌خوای ‫پشت سر برادر بزرگ‌مون قایم بشی؟ 823 00:36:10,709 --> 00:36:12,375 ‫نه، دیگه فقط خودمم 824 00:36:13,175 --> 00:36:15,476 ‫همون لوسیفر بدجنس 825 00:36:20,489 --> 00:36:22,589 ‫قبلاً این دعوا رو کردیم لوسیفر 826 00:36:24,211 --> 00:36:25,992 ‫اینجا 827 00:36:26,032 --> 00:36:27,383 ‫می‌دونی، توی سرم، 828 00:36:27,532 --> 00:36:29,509 ‫تمام کارات رو دیدم 829 00:36:29,544 --> 00:36:31,878 ‫هر مزه‌ای که می‌خوای بریزی رو شنیدم 830 00:36:31,963 --> 00:36:33,179 ‫صحیح، بذار حدس بزنم... 831 00:36:33,214 --> 00:36:34,881 ‫توی تعبیر تو، من مادر رو تحویلت میدم، 832 00:36:34,966 --> 00:36:38,217 ‫عذرخواهی می‌کنم ‫و اشک از صورتم جاری میشه 833 00:36:38,303 --> 00:36:39,886 ‫راستش نه، توی تعبیر من، 834 00:36:39,938 --> 00:36:41,604 ‫با تسلیم کردن مادر مخالفت می‌کنی... 835 00:36:41,689 --> 00:36:44,023 ‫و دوست انسانت می‌میره 836 00:36:44,058 --> 00:36:45,525 ‫آره، دو بار سعی کردی انجامش بدی 837 00:36:45,560 --> 00:36:46,809 ‫شانس زیادی نداشتی 838 00:36:46,895 --> 00:36:49,061 ‫شاید اونقدر که فکر می‌کردی ‫توی اینکار خوب نیستی 839 00:36:49,113 --> 00:36:51,147 ‫شاید دارم برای یه پایان بزرگ آماده میشم 840 00:36:52,817 --> 00:36:54,734 ‫خیلی‌خب 841 00:36:54,786 --> 00:36:56,819 ‫یوریل... 842 00:36:56,905 --> 00:36:59,405 ‫تو نمی‌دونی پدر چی می‌خواد 843 00:36:59,491 --> 00:37:01,290 ‫هچکدوممون نمی‌دونیم 844 00:37:01,376 --> 00:37:03,576 ‫- پس بنظرم... ‫- حق با توئه 845 00:37:03,628 --> 00:37:06,412 ‫نمی‌دونم پدر چی می‌خواد، ‫هچکدوممون نمی‌دونیم 846 00:37:06,498 --> 00:37:08,714 ‫صحیح 847 00:37:08,750 --> 00:37:10,883 ‫خیلیم خوب، خوشحالم که صحبت کردیم 848 00:37:10,919 --> 00:37:13,085 ‫در تجدید دیدار بعدی خانواده می‌بینمت 849 00:37:13,171 --> 00:37:14,420 ‫دور اول مهمون من 850 00:37:14,506 --> 00:37:16,506 ‫ولی می‌دونی چی نیاز داره 851 00:37:18,259 --> 00:37:20,092 ‫مادر خط می‌خوره، دیر یا زود... 852 00:37:20,178 --> 00:37:21,844 ‫راهش رو برای برگشت به بهشت پیدا می‌کنه، 853 00:37:21,930 --> 00:37:23,596 ‫و بعد پدر می‌بخشتش 854 00:37:23,681 --> 00:37:26,098 ‫- هیچوقت اینکارو نمی‌کنه ‫- چرا که نه؟ تو کردی 855 00:37:26,184 --> 00:37:28,267 ‫مثلاً مگه چقدر وقت اینجا بوده؟ 856 00:37:28,353 --> 00:37:29,685 ‫همین الانشم داری ازش دفاع می‌کنی 857 00:37:29,771 --> 00:37:31,687 ‫پدرم همین کارو می‌کنه 858 00:37:31,773 --> 00:37:33,523 ‫دلش به رحم میاد 859 00:37:33,608 --> 00:37:35,608 ‫و بعد مادر نابودش می‌کنه 860 00:37:38,363 --> 00:37:40,780 ‫باید مطمئن بشم همچین اتفاقی نمی‌افته 861 00:37:42,116 --> 00:37:44,200 ‫اون شمشیر عزرائیل‌ــه 862 00:37:44,285 --> 00:37:45,785 ‫چطوری گیرش آوردی؟ 863 00:37:45,837 --> 00:37:47,453 ‫وقتی فرشته‌ی مرگ حواسش نبود، 864 00:37:47,505 --> 00:37:48,838 ‫قرضش گرفتم 865 00:37:48,923 --> 00:37:51,290 ‫قصد نداری مادر رو به جهنم برگردونی 866 00:37:51,376 --> 00:37:54,293 ‫اون سلاح کلاً از دنیا پاکش می‌کنه 867 00:37:54,379 --> 00:37:56,212 ‫نه بهشت، نه جهنم، فقط... 868 00:37:57,849 --> 00:37:58,965 ‫فقط می‌میره 869 00:37:59,050 --> 00:38:00,800 ‫بالاخره وضعیت روشن شد 870 00:38:00,885 --> 00:38:03,553 ‫کلاً زده به سرت داداش 871 00:38:03,638 --> 00:38:05,471 ‫کاری رو انجام میدم که باید انجام بشه، 872 00:38:05,523 --> 00:38:07,106 ‫و تو وقتت تموم شده 873 00:38:07,141 --> 00:38:09,642 ‫ببین، قرارت با پدر برام مهم نیست 874 00:38:09,727 --> 00:38:12,028 ‫برام مهم نیست رفیق انسانت چش میشه 875 00:38:12,113 --> 00:38:13,813 ‫ولی مشخصه... 876 00:38:13,865 --> 00:38:16,315 ‫یکمی بیشتر از مادر بهش اهمیت میدی 877 00:38:16,401 --> 00:38:19,318 ‫حالا، تنها کاری که باید بکنم... 878 00:38:19,404 --> 00:38:22,371 ‫فشار دادن این کلید کوچیکه 879 00:38:22,457 --> 00:38:25,458 ‫زنجیره‌ای شروع میشه ‫و دو روز دیگه... 880 00:38:25,493 --> 00:38:28,160 ‫اون انسان عزیزت می‌میره 881 00:38:28,212 --> 00:38:31,881 ‫خب لوسیفر، 882 00:38:31,966 --> 00:38:34,333 ‫می‌تونی بذاری این اتفاق بیافته... 883 00:38:34,419 --> 00:38:36,218 ‫یا مادر رو بهم بدی 884 00:38:36,304 --> 00:38:38,304 ‫آخرین فرصت 885 00:38:39,891 --> 00:38:41,891 ‫تو انتخاب کن 886 00:38:44,012 --> 00:38:45,261 ‫باشه 887 00:38:48,399 --> 00:38:52,985 ‫خب، انتظار اینو نداشتی، نه؟ 888 00:38:55,156 --> 00:38:57,823 ‫راستش، انتظارش رو داشتم 889 00:39:03,114 --> 00:39:06,198 ‫یعنی، می‌دونستم حمله می‌کنی 890 00:39:06,284 --> 00:39:08,034 ‫فقط مطمئن نبودم چطوری 891 00:39:15,426 --> 00:39:16,876 ‫اینطوری الگوها دقت زیادی می‌خواد 892 00:39:16,928 --> 00:39:19,095 ‫خوب درک کردنشون زمان میبره 893 00:39:21,549 --> 00:39:23,215 ‫باید یکم بررسیت می‌کردم 894 00:39:25,853 --> 00:39:30,723 ‫خیلی کمتر از اونی که انتظار داشتم طول کشید 895 00:39:49,827 --> 00:39:51,494 ‫خوش‌شانسی که هیچوقت... 896 00:39:51,579 --> 00:39:53,913 ‫برای تو از شمشیر عزرائیل ‫استفاده نمی‌کنم داداش 897 00:39:58,469 --> 00:40:00,753 ‫چرا با یه دختر در نمی‌افتی؟ 898 00:40:00,838 --> 00:40:02,054 ‫ولی مشکلی ندارم که... 899 00:40:02,090 --> 00:40:05,257 ‫برای یه شیطان کثیف و پلید ‫ازش استفاده کنم 900 00:40:22,777 --> 00:40:24,860 ‫ناامیدم نکردی میزکین 901 00:40:24,946 --> 00:40:26,901 ‫الگوهای سختی داشتی 902 00:40:34,672 --> 00:40:37,673 ‫ولی بازم قابل پیشگویی بود 903 00:40:49,687 --> 00:40:51,971 ‫چون خیلی سختش کردین، 904 00:40:52,056 --> 00:40:55,558 ‫حالا هم مادر رو می‌کشم هم کارآگاه 905 00:40:56,944 --> 00:40:58,444 ‫نمی‌تونی جلوم رو بگیری داداش 906 00:41:05,036 --> 00:41:06,869 ‫انتظار اینو نداشتم 907 00:41:20,084 --> 00:41:22,334 ‫چی گفت؟ 908 00:41:24,088 --> 00:41:26,806 ‫نتونستم بفهمم 909 00:41:26,841 --> 00:41:29,341 ‫به سزاش رسید 910 00:41:34,649 --> 00:41:36,649 ‫برادرم بود 911 00:41:54,085 --> 00:41:56,035 ‫"وقتی که اولین ستاره‌ها نمایان شدند، 912 00:41:56,087 --> 00:41:58,621 ‫"کارولین بالاخره راضی شد ‫که به خواب بره 913 00:41:58,706 --> 00:42:01,373 ‫"در حالیکه موسیقی آروم سیرک موش‌ها ‫از طبقه‌ی بالا 914 00:42:01,425 --> 00:42:03,709 ‫"درون هوای گرم شب به جریان در آمد، 915 00:42:03,795 --> 00:42:07,763 ‫که به دنیا می‌گفت تابستان رو به پایان است" 916 00:42:08,800 --> 00:42:10,599 ‫دوباره بخونش 917 00:42:10,685 --> 00:42:13,135 ‫می‌خوای دوباره بخونمش؟ 918 00:42:13,221 --> 00:42:15,554 ‫باشه عزیزم 919 00:42:15,640 --> 00:42:17,223 ‫"کارولین کمی بعد از اینکه... 920 00:42:17,275 --> 00:42:19,558 ‫"وارد خونه شدن، در رو پیدا کرد... 921 00:42:28,736 --> 00:42:30,369 ‫چی شد؟ 922 00:42:41,916 --> 00:42:43,424 ‫یوریل کو؟ 923 00:42:55,189 --> 00:42:57,406 ‫چیکار کردم؟ 924 00:42:57,538 --> 00:43:00,017 ‫نه... نه، نه، نه 925 00:43:16,286 --> 00:43:19,231 ‫ترجمه از رضــا، حــســیــن و پــویــا Toxicity , HosseinTL , DeathStroke ‫:.: IranFilm.Net , NightMovie.Co :.: