1 00:00:42,781 --> 00:00:52,116 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 2 00:00:52,120 --> 00:01:02,116 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 3 00:01:02,120 --> 00:01:12,116 « تــرجــمــه: تورج پاکاری و امیر ستارزاده » :.:.: Stef@n & H1tmaN :.:.: 4 00:01:12,781 --> 00:01:15,116 ‫هی، رئیس! ‫جانی شاش داره! 5 00:01:15,200 --> 00:01:16,409 ‫حرفشم نزن، پسر. ‫خفه شو! 6 00:01:17,619 --> 00:01:20,497 ‫اوه، داره میشاشه! ‫جانی داره رو صندلی میشاشه! 7 00:01:20,580 --> 00:01:22,957 ‫چرا مسخره‌بازی در میاری، پسر؟ 8 00:01:23,541 --> 00:01:24,751 ‫لعنت بهت، جانی! 9 00:01:27,921 --> 00:01:30,840 ‫واقعا؟ ‫مشکلت چیه، مَرد؟ 10 00:01:31,758 --> 00:01:34,177 ‫بندازش زمین! 11 00:02:50,044 --> 00:02:52,505 ‫میدونی، همیشه تو این فکر بودم ‫که چرا پیانو 12 00:02:53,089 --> 00:02:56,342 ‫از بین ما تو قرار بود مضطربه باشی. ‫گیتار بیشتر... 13 00:02:56,426 --> 00:02:59,888 ‫اوه! هی، هی، هی، هی! ‫لوسیفر! لوسیفر. لوسیفر 14 00:02:59,971 --> 00:03:01,598 ‫نیومدم دعوا کنم 15 00:03:01,681 --> 00:03:03,600 ‫اوه خب، من که بدون شک دعوا میخوام! 16 00:03:03,683 --> 00:03:06,102 ‫خب، در این صورت چه اتفاقی... 17 00:03:06,186 --> 00:03:10,690 ‫واسه این انسان‌های بیچاره‌ی ‫آسیب‌پذیر میوفته، برادر عزیز؟ 18 00:03:16,779 --> 00:03:18,323 ‫چیزی نیست، همگی! 19 00:03:18,406 --> 00:03:21,367 ‫فقط یه دعوای برادرانه کوچیکه 20 00:03:21,451 --> 00:03:24,579 ‫طوری نیست. طوری نیست. ‫موسیقی رو پخش کن 21 00:03:24,662 --> 00:03:28,625 ‫و بعلاوه، یعنی واقعا میگم ‫چه فایده‌ای داره؟ 22 00:03:28,708 --> 00:03:30,043 ‫من که بردم 23 00:03:30,627 --> 00:03:32,420 ‫شمشیر شعله‌ور رو کامل کردم 24 00:03:32,503 --> 00:03:36,090 ‫و به لطف اون و... ‫البته جذابیت‌هام 25 00:03:36,174 --> 00:03:38,593 ‫بیشتر فرشته‌ها پشت منن 26 00:03:38,676 --> 00:03:41,846 ‫ولی باز اومدی اینجا. ‫چرا؟ 27 00:03:41,930 --> 00:03:43,723 ‫تا جلوی خون و خون‌ریزی رو بگیرم، برادر 28 00:03:44,641 --> 00:03:47,602 ‫تا خواهر و برادرامون رو امن نگه دارم. ‫تا صلح برقرار کنم 29 00:03:49,729 --> 00:03:52,482 ‫با یه پیشنهاد اومدم 30 00:03:52,565 --> 00:03:56,110 ‫هیچی نیست که بتونی بهم پیشنهاد کنی 31 00:03:56,194 --> 00:03:58,571 ‫هوم 32 00:03:59,572 --> 00:04:00,615 ‫یه تخت پادشاهی چطوره؟ 33 00:04:03,534 --> 00:04:05,662 ‫داری شغل قبلیم رو بهم پیشنهاد میدی؟ 34 00:04:06,537 --> 00:04:11,084 ‫من به بهشت فرمانروایی میکنم. تو به جهنم. ‫اگه بهش فکر کنی یه جورایی شاعرانه‌ست 35 00:04:11,167 --> 00:04:14,963 ‫و اجازه میدم هرطور که دوست داری ‫اون پایین فرمانروایی کنی 36 00:04:15,046 --> 00:04:17,966 ‫اوه خدایا، ممنون داداش 37 00:04:18,049 --> 00:04:20,176 ‫ولی اونجا بودم، انجامش دادم ‫امتحانش کردم 38 00:04:20,260 --> 00:04:23,680 ‫آه‌‌آه‌آه! ‫ولی بهترین بخشش رو بهت نگفتم 39 00:04:24,430 --> 00:04:26,766 ‫کلویی هم میاد اونجا پیشت 40 00:04:27,809 --> 00:04:30,103 ‫یعنی، زندگی خوش و خرم از این بهتر 41 00:04:30,186 --> 00:04:32,897 ‫چی داری میگی؟ ‫این غیرممکنه 42 00:04:33,815 --> 00:04:37,568 ‫حتی اگه خدا هم بشی، قدرت اینو نداری ‫که بتونی روحش رو به زور اونجا نگه داری 43 00:04:38,152 --> 00:04:40,321 ‫فقط گناه یه نفر میتونه ‫اونو به جهنم بفرسته 44 00:04:40,405 --> 00:04:41,698 ‫دقیقا 45 00:04:42,907 --> 00:04:44,200 ‫بهش فکر کن 46 00:04:44,284 --> 00:04:48,830 ‫پدر بچه‌اش بخاطر یه پرونده‌ای ‫که براش کار میکرد، مُرده 47 00:04:53,126 --> 00:04:54,794 ‫تو تمام این کارها رو کردی؟ 48 00:04:55,670 --> 00:04:57,171 ‫تو دادی اونا دنیل رو ببرن؟ 49 00:04:57,255 --> 00:05:01,175 ‫نه، نه، نه. ‫اون بخش فقط یه اتفاق خیلی خوشی بود 50 00:05:01,259 --> 00:05:04,220 ‫ولی وقتی بهم گفتن که ‫اون پیش‌شونه... 51 00:05:04,304 --> 00:05:07,432 ‫برادر، فهمیدم که فرصت طلایی‌ای دارم 52 00:05:08,016 --> 00:05:09,183 ‫پس تو... 53 00:05:09,726 --> 00:05:12,562 ‫بهشون گفتی دن رو بکشن؟ 54 00:05:12,645 --> 00:05:13,771 ‫قابلت رو نداشت 55 00:05:17,275 --> 00:05:19,819 ‫آروم باش، برادر 56 00:05:19,902 --> 00:05:21,404 ‫دن بخاطر تو توی جهنمه! 57 00:05:21,487 --> 00:05:23,990 ‫خب، اساساَ بخاطر گناه خودشه 58 00:05:24,073 --> 00:05:25,992 ‫که واقعا تا الان باید فراموشش میکرد 59 00:05:27,744 --> 00:05:29,912 ‫گذشته رو فراموش کن، برادر 60 00:05:29,996 --> 00:05:31,998 ‫رو آینده تمرکز کن 61 00:05:32,081 --> 00:05:33,750 ‫آینده خودت 62 00:05:34,625 --> 00:05:35,752 ‫با کلویی 63 00:05:45,386 --> 00:05:48,097 ‫زمان نیاز داری تا بهش فکر کنی. ‫میفهمم 64 00:05:48,181 --> 00:05:52,101 ‫ولی فقط محض اطلاعت، ‫رأی‌گیری فرداست 65 00:05:52,185 --> 00:05:54,729 ‫و اینجا روی زمین برگذارش میکنم ‫تا بتونی توش شرکت کنی 66 00:05:54,812 --> 00:05:57,690 ‫میدونی، بخاطر قضیه ‫طرد شدنت از بهشت 67 00:05:57,774 --> 00:06:00,526 ‫و اگه برگردی فوراً میسوزی و خاکستر میشی 68 00:06:00,610 --> 00:06:03,905 ‫ولی دیدنش باحاله 69 00:06:05,823 --> 00:06:06,823 ‫برادر 70 00:06:08,451 --> 00:06:11,954 ‫دارم پیشنهاد یه پایان خوش رو بهت میکنم 71 00:06:13,539 --> 00:06:15,333 ‫امیدوارم قبولش کنی 72 00:06:21,450 --> 00:06:26,990 « لـوسـیـفـر » «فصل پنجم، قسمت شانزدهم» 73 00:06:44,362 --> 00:06:45,362 ‫لیندا 74 00:06:50,993 --> 00:06:51,993 ‫دیدی؟ 75 00:06:52,495 --> 00:06:54,622 ‫اهمیت دادن به آدما به اینجا میرسونتت 76 00:06:54,705 --> 00:06:58,459 ‫عین احمق‌ها واسه خودت میشینی، ‫بخاطر یه آشغال مُرده احساساتی میشی 77 00:06:58,543 --> 00:07:03,423 ‫پس میشه لطفا گریه و زاری رو بس کنیم ‫و این قضیه رو تمومش کنیم بره؟ 78 00:07:24,485 --> 00:07:25,528 ‫میز 79 00:07:26,779 --> 00:07:28,531 ‫میز عزیزم، درست میشه 80 00:07:30,741 --> 00:07:31,741 ‫این چیه؟ 81 00:07:33,744 --> 00:07:35,663 ‫تی‌شرتیه که دن... 82 00:07:37,206 --> 00:07:40,334 ‫بعد از اینکه بی‌هوشش کردم ‫و لخت... 83 00:07:40,418 --> 00:07:43,921 ‫در خونه کلویی انداختمش ‫مجبور شد ازش بدزده 84 00:07:46,132 --> 00:07:47,633 ‫هنوزم... 85 00:07:47,717 --> 00:07:51,429 ‫هنوزم نمیدونم چطوری خودش ‫رو تو این جا داد 86 00:07:58,519 --> 00:07:59,937 ‫دلم براش تنگ شده 87 00:08:00,021 --> 00:08:02,315 ‫میز 88 00:08:02,398 --> 00:08:04,108 ‫خیلی‌خب 89 00:08:07,612 --> 00:08:08,612 ‫خیلی‌خب 90 00:08:09,697 --> 00:08:10,740 ‫طوری نیست 91 00:08:12,658 --> 00:08:13,701 ‫خیلی‌خب 92 00:08:14,327 --> 00:08:15,703 ‫واقعیه 93 00:08:17,163 --> 00:08:21,000 ‫واقعیه، بعضی وقت‌ها که ‫به آدما اهمیت میدی... 94 00:08:22,668 --> 00:08:25,546 ‫باید درد و فقدان بکشی 95 00:08:27,757 --> 00:08:29,634 ‫ولی این بهای شادیه 96 00:08:31,260 --> 00:08:33,012 ‫حق با اونه، مزکین 97 00:08:33,930 --> 00:08:38,017 ‫برای اینکه الان هیچ کدوم ما غمگین نشیم، ‫نباید اصلا با دن آشنا نمیشیدم 98 00:08:38,809 --> 00:08:41,729 ‫تو اینو دوست نداشتی. ‫هیچ کدوم‌مون دوست نداشتیم باهاش آشنا نشیم 99 00:08:42,980 --> 00:08:44,190 ‫اوهوم 100 00:08:45,525 --> 00:08:47,777 ‫مثلا... مثلا وقتی... 101 00:08:49,195 --> 00:08:51,447 ‫وقتی من و دن... 102 00:08:51,531 --> 00:08:53,908 ‫دهن اون باند رو سرویس کردم 103 00:08:56,786 --> 00:08:57,995 ‫قشنگ بود 104 00:08:59,872 --> 00:09:02,250 ‫اوهوم. اوهوم 105 00:09:03,125 --> 00:09:04,125 ‫دقیقا 106 00:09:04,168 --> 00:09:07,296 ‫و به یاد داشتن... 107 00:09:09,674 --> 00:09:11,384 ‫اونجور لحظات قشنگ... 108 00:09:13,052 --> 00:09:15,429 ‫چیزی هستن که درد رو خوب میکنن 109 00:09:19,642 --> 00:09:21,185 ‫چون باور کن... 110 00:09:23,771 --> 00:09:28,359 ‫اینکه هیچوقت کسی رو دوست نداشته باشی ‫خیلی بدتر از دست دادن کسیه 111 00:09:44,083 --> 00:09:46,794 ‫ممنون که اومدی، کارآگاه 112 00:09:46,877 --> 00:09:49,463 ‫- خواهش ‫- تریکسی چطوره؟ 113 00:09:50,673 --> 00:09:56,012 ‫اون میدونی، پیش مامانم ‫و والدین دن هستش 114 00:09:56,095 --> 00:09:57,388 ‫دختر بچه قوی‌ای هستش 115 00:09:57,471 --> 00:10:00,349 ‫فقط الان باید قوی‌تر از حدی باشه ‫که باید میبود 116 00:10:01,976 --> 00:10:04,770 ‫گوش کن، میدونم تو از من خواستی بیام اینجا 117 00:10:04,854 --> 00:10:09,275 ‫ولی فقط میخوام من اول ‫یه حرفی رو بهت بزنم 118 00:10:10,484 --> 00:10:13,321 ‫اون بحث اون شب‌مون... 119 00:10:14,864 --> 00:10:19,827 ‫هردومون پریشون بودیم، ‫و احساساتی بود و... 120 00:10:19,910 --> 00:10:22,204 ‫نیازی نیست، کارآگاه. ‫حق با تو بود 121 00:10:22,955 --> 00:10:27,043 ‫تو تونستی حرفی رو بزنی که ‫من نمیتونستم واسه خودم اعتراف کنم 122 00:10:27,126 --> 00:10:29,879 ‫میخواستم به دلایل اشتباهی خدا بشم 123 00:10:31,130 --> 00:10:35,259 ‫ولی حالا میدونم که چرا باید خدا بشم 124 00:10:37,219 --> 00:10:38,387 ‫بخاطر دن 125 00:10:39,305 --> 00:10:40,305 ‫منظورت چیه؟ 126 00:10:42,058 --> 00:10:43,893 ‫لطفا. بشین، لطفا 127 00:10:52,485 --> 00:10:55,071 ‫پس، دن... 128 00:10:56,155 --> 00:10:58,658 ‫مرگ دن... 129 00:10:59,867 --> 00:11:02,286 ‫تمام اتفاقات تقصیر میکائیله 130 00:11:02,870 --> 00:11:05,456 ‫داشته شمشیر شعله‌ور ‫رو واسه پیروز شدن جنگ سرهم میکرده 131 00:11:05,539 --> 00:11:09,460 ‫پس واسه همین دن رو کشتن، ‫تا نذارن ما اینو بفهمیم؟ 132 00:11:10,294 --> 00:11:11,462 ‫نه 133 00:11:12,505 --> 00:11:13,714 ‫نه 134 00:11:13,798 --> 00:11:15,675 ‫میکائیل دن رو کشت... 135 00:11:16,509 --> 00:11:18,552 ‫تا تو احساس گناه کنی 136 00:11:19,804 --> 00:11:23,307 ‫تا وقتی که مُردی، به جهنم بری 137 00:11:23,391 --> 00:11:26,852 ‫یه رشوه دیوونه‌وار تا راضیم کنه ‫عین یه شیطان خوب برگردم اونجا 138 00:11:28,813 --> 00:11:30,272 ‫من حتی نمیدونم... 139 00:11:31,357 --> 00:11:33,192 ‫نمیدونم این حرف رو چیکارش کنم! 140 00:11:33,275 --> 00:11:34,777 ‫نباید تسلیم بشی 141 00:11:35,569 --> 00:11:36,987 ‫همش یه فریب‌کاریه 142 00:11:37,071 --> 00:11:39,490 ‫کارآگاه، تو نباید احساس گناه کنی 143 00:11:42,284 --> 00:11:44,120 ‫صحیح. ‫آره، باشه 144 00:11:44,203 --> 00:11:46,497 ‫الان بِشکن میزنم ‫و دیگه احساس گناه نمیکنم 145 00:11:46,580 --> 00:11:48,457 ‫- جدی میگم، کارآگاه ‫- منم جدی‌ام 146 00:11:48,541 --> 00:11:51,252 ‫احساسات اینطوری نیستن، لوسیفر 147 00:11:52,586 --> 00:11:54,380 ‫ثابت کن اشتباه میکنم. ‫یالا! 148 00:11:54,463 --> 00:11:56,006 ‫یالا! فقط... 149 00:11:56,090 --> 00:11:58,884 ‫احساس سزاواری کن! 150 00:12:00,761 --> 00:12:03,514 ‫یا میدونی چیه؟ ‫نه، این بهتره. این بهتره 151 00:12:07,184 --> 00:12:08,686 ‫خودت رو آسیب پذیر کن 152 00:12:15,735 --> 00:12:18,571 ‫- گفتنش از انجامش راحت‌تره، مگه نه؟ ‫- باهم فرق دارن 153 00:12:19,238 --> 00:12:22,491 ‫نباید بذاریم میکائیل برنده بشه، ‫و تو نباید عاقبتت عین دن بشه 154 00:12:22,575 --> 00:12:25,870 ‫چی داری میگی، عاقبتم عین دن بشه؟ ‫دن تو بهشته 155 00:12:35,588 --> 00:12:36,588 ‫لوسیـ... 156 00:12:38,883 --> 00:12:40,259 ‫دن الان کجاست؟ 157 00:12:42,803 --> 00:12:43,637 ‫اون کجاست؟ 158 00:12:43,721 --> 00:12:45,389 ‫مجبورم نکن به زبون بیارمش، لطفا 159 00:12:47,016 --> 00:12:50,394 ‫اون کجاست؟ 160 00:12:50,478 --> 00:12:51,478 ‫کیه؟ 161 00:12:52,271 --> 00:12:53,355 ‫میکائیل؟ 162 00:12:54,106 --> 00:12:55,149 ‫رمیل 163 00:12:55,232 --> 00:12:57,860 ‫- لوسیفر ‫- رمی! 164 00:13:10,164 --> 00:13:11,373 ‫مُرده 165 00:13:12,249 --> 00:13:13,709 ‫اوه، خدای من 166 00:13:17,296 --> 00:13:19,590 ‫حتما میکائیل فهمیده ‫اون جاسوس ما بوده... 167 00:13:19,673 --> 00:13:21,509 ‫و با شمشیر شعله‌ور اونو کشته 168 00:13:22,593 --> 00:13:25,763 ‫صبر کن، شمشیر شعله واقعی داره؟ 169 00:13:25,846 --> 00:13:29,809 ‫کارآگاه، الان اصلا وقتش نیست ‫قوانین آسمانی رو زیر سوال ببری 170 00:13:29,892 --> 00:13:33,562 ‫ولی بله، شمشیر روش شعله داره. ‫جور در میاد. زیاد بهش فکر نکن 171 00:13:33,646 --> 00:13:37,191 ‫نه، فقط دارم به این دلیل میپرسم که ‫نگاه کن، دور زخم جای سوختگی‌ای نیست 172 00:13:37,274 --> 00:13:40,361 ‫پس هرچی که میکائیل اونو باهاش کشته ‫ممکن نیست شعله داشته باشه 173 00:13:40,444 --> 00:13:43,030 ‫پس حتما از خنجر عزرائیل استفاده کرده 174 00:13:44,198 --> 00:13:46,867 ‫ولی وقتی میکائیل رو دیدم، ‫گفت که شمشیر رو داره 175 00:13:47,785 --> 00:13:52,540 ‫اگه داشت، اون که اینقدر خودنماست ‫ازش استفاده میکرد که یعنی داره دروغ میگه 176 00:13:52,623 --> 00:13:54,250 ‫هنوز قطعه رو پیدا نکرده 177 00:13:54,333 --> 00:13:55,668 ‫ما که نمیدونیم کجاست 178 00:13:55,751 --> 00:13:58,128 ‫میکائیل یه ارتش از فرشته‌ها داره ‫که براش دنبالش بگردن 179 00:13:58,212 --> 00:14:00,339 ‫شاید رمیل فهمیده بود ‫قطعه کجاست 180 00:14:00,422 --> 00:14:02,508 ‫فکر میکنی داشت میومد اینجا ‫اینو بهمون بگه؟ 181 00:14:03,342 --> 00:14:04,342 ‫نمیدونم 182 00:14:08,013 --> 00:14:10,266 ‫نمیدونم. این... 183 00:14:10,349 --> 00:14:11,600 ‫این ممکنه یه سرنخ باشه 184 00:14:12,434 --> 00:14:17,064 ‫ببین، میدونم درخواست زیادیه، ‫ولی برای آخرین بار به کارآگاه نیاز دارم 185 00:14:17,648 --> 00:14:18,774 ‫به کمکت نیاز دارم 186 00:14:18,858 --> 00:14:20,192 ‫البته 187 00:14:22,111 --> 00:14:25,739 ‫شاید نتونم احساس گناهم رو کنترل کنم، ‫ولی بدون شک میتونم خشمم رو کنترل کنم 188 00:14:26,323 --> 00:14:27,783 ‫بیا حرومزاده رو زمین بزنیم 189 00:14:47,887 --> 00:14:49,346 ‫هی، گنده‌بک 190 00:14:51,599 --> 00:14:53,767 ‫تو یکی از خوبا رو گرفتی 191 00:14:55,561 --> 00:14:56,645 ‫و من... 192 00:14:57,646 --> 00:15:00,149 ‫خوشحالم که پیش توئه و اینا ‫ولی... 193 00:15:01,901 --> 00:15:03,444 ‫فقط دلم براش تنگ شده 194 00:15:04,486 --> 00:15:05,738 ‫خیلی دلم براش تنگ شده 195 00:15:15,247 --> 00:15:18,959 ‫و میدونم خیلی سرت شلوغه و... 196 00:15:19,835 --> 00:15:21,420 ‫میدونم. میدونم 197 00:15:21,503 --> 00:15:25,299 ‫تاریکی، روشنایی رو درخشان‌تر میکنه ‫و اینا ولی... 198 00:15:27,009 --> 00:15:29,011 ‫الان زیادیه تاریکه... 199 00:15:30,763 --> 00:15:33,140 ‫و به سختی میتونم ببینم 200 00:15:36,560 --> 00:15:38,145 ‫تقریباً حس میکنم... 201 00:15:39,521 --> 00:15:41,315 ‫تو دیگه اون بالا نیستی 202 00:15:44,735 --> 00:15:46,153 ‫ولی... 203 00:15:46,904 --> 00:15:49,823 ‫میدونم این کاملا غیرممکنه 204 00:15:50,699 --> 00:15:51,699 ‫پس... 205 00:15:52,910 --> 00:15:54,453 ‫واقعا ممنون میشم... 206 00:15:56,664 --> 00:15:58,791 ‫اگه بتونی راه رو نشونم بدی 207 00:15:58,874 --> 00:16:01,794 ‫یا حداقل فقط میدونی... 208 00:16:01,877 --> 00:16:04,838 ‫منو سمت مسیر درست سوق بدی 209 00:16:04,922 --> 00:16:05,923 ‫یا فقط... 210 00:16:07,132 --> 00:16:09,385 ‫خیلی‌خب، چیزی که میخوام بگم ‫اینه که فقط... 211 00:16:09,468 --> 00:16:11,470 ‫فقط یه‌جور نشانه‌ای بهم بده 212 00:16:11,553 --> 00:16:15,641 ‫فقط بهم بفهمون که من الان جایی‌ام ‫که قراره باشم 213 00:16:15,724 --> 00:16:17,977 ‫کجایی که باید باشم 214 00:16:18,060 --> 00:16:19,186 ‫- هی ‫- آره 215 00:16:19,269 --> 00:16:22,690 ‫خداروشکر که اینجایی. ‫به کمکت نیاز داریم 216 00:16:22,773 --> 00:16:24,525 ‫- الان برمیگردیم ‫- باشه 217 00:16:24,608 --> 00:16:26,193 ‫- باشه؟ ‫- باشه 218 00:16:29,738 --> 00:16:30,738 ‫ممنون 219 00:16:34,576 --> 00:16:38,372 ‫هوم. شاید بهتره باشه یه نمونه دیگه ‫از طریق طیف‌سنجی جرمی آزمایش کنم 220 00:16:38,455 --> 00:16:41,917 ‫- چرا؟ ‫- چون این اصلا جور در نمیاد 221 00:16:42,001 --> 00:16:43,794 ‫گزارش میگه این مخمره 222 00:16:43,877 --> 00:16:45,546 ‫خب، رمیل عاشق جکوزی بود 223 00:16:45,629 --> 00:16:47,756 ‫مخمر، واقعا عجیبه 224 00:16:47,840 --> 00:16:49,550 ‫میدونی چیه؟ ‫یه لحظه بهم وقت بده 225 00:16:51,635 --> 00:16:52,720 ‫خیلی‌خب 226 00:16:53,429 --> 00:16:57,224 ‫میدونم که گفتی فقط چیزی که ‫روی پَر هست رو بررسی کنم ولی... 227 00:16:58,642 --> 00:17:01,729 ‫دست خودم نیست که دو دوتا ‫چهارتا کنم و... 228 00:17:03,147 --> 00:17:05,315 ‫فکر کنم بدونم جریان این چیه، لوسیفر 229 00:17:06,066 --> 00:17:07,693 ‫میدونی؟ 230 00:17:08,402 --> 00:17:09,402 ‫بیخیال 231 00:17:10,237 --> 00:17:12,906 ‫پَر غول‌پیکر مرموز؟ 232 00:17:12,990 --> 00:17:14,700 ‫تو تحقیقات مخفیانه؟ 233 00:17:16,410 --> 00:17:19,621 ‫لوسیفر، باید بدونی که تا الان دیگه ‫میتونی بهم اعتماد کنی 234 00:17:21,665 --> 00:17:22,791 ‫پس حقیقت رو بهم بگو 235 00:17:25,335 --> 00:17:27,588 ‫یه شترمرغ رو با ماشین زیر کردی، مگه نه؟ 236 00:17:29,298 --> 00:17:31,151 ‫- فکر کنم فهمیدم ‫- باورم نمیشه 237 00:17:31,175 --> 00:17:33,886 ‫اون دو متر قدشونه و فقط تو استرالیا زیست میکنن. ‫اون یه... 238 00:17:35,679 --> 00:17:37,681 ‫اوه، یه لحظه تنهاتون میذارم 239 00:17:37,765 --> 00:17:39,433 ‫بله ممنون، خانوم لوپز 240 00:17:42,936 --> 00:17:47,191 ‫خیلی‌خب، تی‌جی راس رو یادته ‫فروشنده اقلام دزدی‌ای که گردنبند آمنادیل رو داشت؟ 241 00:17:47,274 --> 00:17:50,394 ‫همون احمقی که منو عین پرندگان خشمگین ‫پرت کرد اونور اتاق؟ بله، چطور میتونم فراموش کنم؟ 242 00:17:50,444 --> 00:17:52,112 ‫پس وقتی روی پرونده ‫متخصص پزشکی مُرده کار میکردم، 243 00:17:52,196 --> 00:17:54,198 ‫و تمام جاهای که توشون فعالیت داشت ‫رو بررسی کردم، 244 00:17:54,281 --> 00:17:56,200 ‫و یکی‌شون یه کارخونه آبجوی متروکه بود 245 00:17:56,283 --> 00:17:57,659 ‫واقعا هم یه محل تهیه مخمره 246 00:17:57,743 --> 00:18:00,287 ‫اگه رمیل میخواست قبل از اینکه ‫میکائیل برسه اونجا، بهمون بگه چی؟ 247 00:18:00,370 --> 00:18:01,622 ‫و اون زودتر دستش بهش رسید؟ 248 00:18:01,705 --> 00:18:03,625 ‫یا شاید هنوزم بتونیم زودتر از میکائیل ‫تی‌جی رو پیدا کنیم 249 00:18:03,707 --> 00:18:05,167 ‫الان چند ساعت گذشته 250 00:18:05,250 --> 00:18:07,127 ‫باید بریم ببینیم. ‫باید سعی‏مون رو بکنیم 251 00:18:07,211 --> 00:18:09,213 ‫اگه خواهر و برادرهات اونجا ‫منتظرمون باشن چی؟ 252 00:18:11,757 --> 00:18:12,800 ‫خانوم لوپز 253 00:18:14,176 --> 00:18:15,010 ‫بله 254 00:18:16,428 --> 00:18:19,389 ‫خانوم لوپز، میشه زحمت یه لطف آخر ‫رو بهت بدم؟ 255 00:18:19,973 --> 00:18:21,225 ‫صددرصد 256 00:18:21,767 --> 00:18:22,810 ‫چی لازم داری؟ 257 00:18:30,526 --> 00:18:34,530 ‫♪ یه پُک دیگه بزنم، ولی همین الانشم نعشه‌ام ♪ 258 00:18:35,114 --> 00:18:38,992 ‫♪ به خودم گفتم نمیکِشم ♪ ‫♪ اصلا چرا تلاش میکنم؟ ♪ 259 00:18:39,576 --> 00:18:41,995 ‫دوباره شروع شد... ‫خیلی کار دارم... 260 00:18:42,079 --> 00:18:44,706 ‫♪ ولی به جاش خونه موندم ♪ ‫♪ و دارم نعشه‌ میکنم ♪ 261 00:18:44,790 --> 00:18:48,293 ‫[استیو: بدجور مشتاقم حضوری ببینمت] 262 00:18:52,214 --> 00:18:53,298 ‫سلام 263 00:18:54,007 --> 00:18:55,092 ‫آم... 264 00:18:56,260 --> 00:18:58,804 ‫من فقط منتظر کسی‌ام 265 00:18:58,887 --> 00:19:00,430 ‫آره، میدونم 266 00:19:01,265 --> 00:19:03,517 ‫منتظر منی. ‫من استیو ام 267 00:19:08,230 --> 00:19:09,690 ‫باشه 268 00:19:11,233 --> 00:19:13,902 ‫این دلیل اینکه چرا اون میخواست تو لاکس ‫همدیگه رو ببینیم رو مشخص میکنه 269 00:19:15,863 --> 00:19:19,616 ‫و اینکه چرا از خوش طبعی شیطون‌وارش خوشم اومد 270 00:19:21,034 --> 00:19:23,620 ‫پس به این زودی قرار میذاری؟ ‫خوبه 271 00:19:23,704 --> 00:19:24,872 ‫خدایی؟ 272 00:19:24,955 --> 00:19:27,499 ‫تو با من بهم زدی، میز 273 00:19:27,583 --> 00:19:30,419 ‫بعلاوه، تو استیوی. ‫پس... 274 00:19:30,502 --> 00:19:32,171 ‫آره، ولی تو که نمیدونستی 275 00:19:32,254 --> 00:19:35,007 ‫- من... ‫خیلی‌خب، حالا هرچی. لب کلام اینه که... 276 00:19:35,090 --> 00:19:36,842 ‫آم... 277 00:19:39,469 --> 00:19:40,762 ‫من فکرهام رو کردم 278 00:19:41,763 --> 00:19:44,099 ‫و تصمیمم رو گرفتم 279 00:19:48,645 --> 00:19:50,063 ‫اگه بمیری برام مهم نیست 280 00:19:54,109 --> 00:19:56,778 ‫این قشنگ‌ترین حرفیه که ‫تا حالا کسی بهم زده 281 00:19:57,362 --> 00:20:00,157 ‫صبر کن، صبر کن 282 00:20:00,824 --> 00:20:03,160 ‫فقط دارم دوبار چک میکنم 283 00:20:03,243 --> 00:20:05,495 ‫این یعنی میخوای باهام باشی، درسته؟ 284 00:20:08,415 --> 00:20:10,959 ‫تا گذر سال‌‌ها روی صورتت نمایان بشن... 285 00:20:12,878 --> 00:20:14,630 ‫و قوی‌ترین روزهام گذشتن 286 00:20:16,131 --> 00:20:18,425 ‫بله 287 00:20:38,320 --> 00:20:42,491 ‫خب، خب، خب، تی‌جی ‫تو انسان چابکی هستی، مگه نه؟ 288 00:20:42,574 --> 00:20:43,992 ‫بالاخره! ‫کمکمون کن، برادر 289 00:20:44,076 --> 00:20:46,036 ‫این سوسک کوچولو ول کن نیست! 290 00:20:46,119 --> 00:20:47,788 ‫تی‌جی 291 00:20:47,871 --> 00:20:51,458 ‫اگه میدونی چی به صلاحته، ‫دستبند رو ول میکنی 292 00:20:51,541 --> 00:20:55,128 ‫مگه اینکه از رو نعشم رد بشین! 293 00:20:56,255 --> 00:20:59,341 ‫میدونی، آدمه به نکته خوبی اشاره کرد 294 00:20:59,424 --> 00:21:01,802 ‫پدر که دیگه اینجا نیست، 295 00:21:01,885 --> 00:21:05,305 ‫پس یعنی قوانین نکُشتن انسان‌ها ‫هم باهاش از بین رفت 296 00:21:05,931 --> 00:21:09,393 ‫اگه این روح بی‌‍‌ارزش رو نابود کنی... 297 00:21:09,476 --> 00:21:11,853 ‫من هرچی که میخوام رو دارم 298 00:21:25,409 --> 00:21:26,409 ‫میکائیل 299 00:21:26,952 --> 00:21:31,957 ‫ببخشید، ولی نمیتونم اینکارو بکنم 300 00:21:35,877 --> 00:21:38,755 ‫با اینکه خانوم لوپز خوب کاسپلی پیاده میکنه 301 00:21:38,839 --> 00:21:41,216 ‫من هیچوقت به خوبی برادرم حیله‌گر نبودم 302 00:21:41,300 --> 00:21:42,301 ‫لوسیفر! 303 00:21:44,511 --> 00:21:45,721 ‫بریم تو کارش، آره؟ 304 00:21:52,477 --> 00:21:54,730 ‫خب... 305 00:21:54,813 --> 00:21:56,690 ‫حال‌بهم‌زن بود 306 00:21:56,773 --> 00:22:00,444 ‫ولی به گمونم واسه خدا بودن ‫باید طاقت چیزهای ناجور رو داشته باشی 307 00:22:00,527 --> 00:22:02,112 ‫این خداییه که میخواین؟ 308 00:22:02,195 --> 00:22:05,115 ‫خدایی که بیگناه‌ها رو واسه منفعت ‫خودخواهانه خودش میکُشه؟ 309 00:22:05,198 --> 00:22:07,951 ‫انسان‌ها خودخواهن! 310 00:22:08,035 --> 00:22:09,536 ‫اونا حیونن! 311 00:22:09,619 --> 00:22:10,619 ‫اهمیت ندارن 312 00:22:11,538 --> 00:22:13,415 ‫رمیل چی؟ ‫خواهرمون چی؟ 313 00:22:13,498 --> 00:22:15,625 ‫براتون مهمه که میکائیل ‫اونو به قتل رسوند؟ 314 00:22:15,709 --> 00:22:16,793 ‫این ممکن نیست ‫حقیقت داشته باشه 315 00:22:19,171 --> 00:22:20,422 ‫میکائیل؟ 316 00:22:23,050 --> 00:22:24,760 ‫من کاری رو کردم که مجبور بودم 317 00:22:25,719 --> 00:22:28,430 ‫بعضی وقت‌ها باید برای هدف والاتر ‫قربانی‌هایی باشه 318 00:22:28,513 --> 00:22:31,600 ‫سنگین یعنی سَری که تاج پادشاهی روشه ‫و این چیزا ‫[بار سنگینی بر دوش شخص مسئول هست] 319 00:22:36,855 --> 00:22:39,483 ‫خب، سلام کلویی 320 00:22:39,566 --> 00:22:42,611 ‫میدونی که گلوله نمیتونه ‫بهم صدمه‌ای بزنه، درسته؟ 321 00:22:43,737 --> 00:22:45,655 ‫قرار نبود بهت صدمه بزنه 322 00:22:47,491 --> 00:22:49,576 ‫قرار بود حواست رو پرت کنه 323 00:22:59,419 --> 00:23:01,088 ‫باشه. خیلی‌خب. ‫اینو ببین 324 00:23:02,756 --> 00:23:03,799 ‫حاضری؟ 325 00:23:05,258 --> 00:23:06,426 ‫خیلی‌خب 326 00:23:07,761 --> 00:23:09,971 ‫دیدی؟ 327 00:23:11,723 --> 00:23:13,517 ‫دیدی؟ 328 00:23:13,600 --> 00:23:14,476 ‫یعنی... 329 00:23:14,559 --> 00:23:17,270 ‫همیشه میوفته، آمنادیل 330 00:23:17,354 --> 00:23:20,023 ‫دو برابر بقیه بچه‌های تو ‫"گروه بچه‌ها" میوفته 331 00:23:20,107 --> 00:23:21,400 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب ‫پس... 332 00:23:21,483 --> 00:23:25,737 ‫من یه مختصص روانپزشک/مامان/اینفلوئنسری که ‫تو اینستاگرام دنبال میکنم 333 00:23:25,821 --> 00:23:27,697 ‫که اسپانسر یه بلاگ هستش، میگه که ما... 334 00:23:27,781 --> 00:23:30,242 ‫شاید کاری که باید بکنیم، لیندا 335 00:23:30,325 --> 00:23:33,120 ‫اینه که فقط بذاریم چارلی ‫خودش اینو یاد بگیره. خب؟ 336 00:23:33,203 --> 00:23:36,706 ‫یعنی، باید بذاریم به خودش صدمه بزنه؟ 337 00:23:37,749 --> 00:23:39,292 ‫فکر نکنم بتونم اینکارو بکنم 338 00:23:39,376 --> 00:23:41,294 ‫تو چطور میتونی اینکارو بکنی؟ 339 00:23:41,378 --> 00:23:44,464 ‫قرار نیست راهیِ مبارزه در قفسش بکنیم، لیندا 340 00:23:44,548 --> 00:23:47,926 ‫انسان‌ها با زمین خوردن یاد میگیرن. ‫منم اینطوری یاد گرفتم 341 00:23:48,510 --> 00:23:51,930 ‫ببین، من بال‌هام، ‫قدرت‌هام رو از دست دادم 342 00:23:52,013 --> 00:23:54,599 ‫بارها زمین خوردم 343 00:23:55,475 --> 00:23:56,768 ‫میدونی؟ 344 00:23:56,852 --> 00:23:58,061 ‫و بلند شدن... 345 00:24:01,106 --> 00:24:05,068 ‫خب، اون توانمندسازترین تجربه زندگیم بود 346 00:24:06,945 --> 00:24:09,030 ‫آره. یه نمودار درست میکنم 347 00:24:09,614 --> 00:24:14,286 ‫هر دفعه که میوفتی رو ثبت میکنم، چارلی ‫و میبینم الگویی تو کاره یا نه 348 00:24:14,369 --> 00:24:18,039 ‫بعد میتونیم به اینفلوئنسره مامان پیام بدم ‫و ببینم توضیحی داره 349 00:24:18,123 --> 00:24:21,501 ‫آره. الو 350 00:24:28,925 --> 00:24:29,926 ‫چی؟ 351 00:24:31,178 --> 00:24:32,178 ‫نه 352 00:24:36,558 --> 00:24:38,268 ‫آمنادیل، چی شده؟ 353 00:25:02,834 --> 00:25:05,128 ‫باورم نمیشه رمی مُرده 354 00:25:06,296 --> 00:25:07,296 ‫اون... 355 00:25:08,882 --> 00:25:11,718 ‫همونطوری که میخواست مُرد. ‫به عنوان یه جنگجو مُرد 356 00:25:11,801 --> 00:25:14,554 ‫مهم نیست چطوری مُرد. ‫بازم مُرده 357 00:25:14,638 --> 00:25:17,098 ‫پدر و راه‌های اسرارآمیزش 358 00:25:17,182 --> 00:25:19,267 ‫اگه یه جانشین انتخاب می‌کرد ‫الان اینجا نبودیم 359 00:25:19,351 --> 00:25:21,853 ‫رمیل هنوز زنده بود، ‫دن هم توی جهنم نبود. 360 00:25:22,437 --> 00:25:26,358 ‫پدر جوابا رو بهمون نداد، لوسی، ‫چون می‌خواست خودمون پیداشون کنیم. 361 00:25:26,441 --> 00:25:29,069 ‫- حتی اگه معنیش مُردن باشه؟ ‫- آره! 362 00:25:30,695 --> 00:25:31,863 ‫آره، لوسی 363 00:25:33,615 --> 00:25:35,992 ‫اگه می‌خوای پرواز کنی باید ‫ریسک افتادن رو بپذیری 364 00:25:37,619 --> 00:25:39,079 ‫پدر به ما باور داشت 365 00:25:39,162 --> 00:25:42,415 ‫- به همین دلیل بهمون انتخاب داد ‫- خب، نباید می‌داد 366 00:25:42,499 --> 00:25:46,711 ‫انتخابش با من بود که همه و هرکسی ‫که برام مهمه رو نجات بدم، ولی ندادم 367 00:25:46,795 --> 00:25:47,963 ‫غلط انتخاب کردم 368 00:25:48,046 --> 00:25:49,923 ‫میکائیل قراره خدا بشه 369 00:25:50,006 --> 00:25:52,801 ‫چون تخمش رو نداشتم که ‫یه دله دزد دوزاری رو بکشم 370 00:25:52,884 --> 00:25:55,554 ‫که در هر صورت مُرد 371 00:25:55,637 --> 00:25:59,516 ‫و حالا، کی می‌دونه قراره ‫چند نفر به خاطر بزدلی من... 372 00:26:01,226 --> 00:26:02,102 ‫بمیرن؟ 373 00:26:02,185 --> 00:26:05,188 ‫نجات جون یه آدم بزدلانه نیست 374 00:26:05,272 --> 00:26:09,651 ‫جنگیدن برای یه روح بزدلانه نیست 375 00:26:10,277 --> 00:26:12,737 ‫اینو به رمیل و دن مدیونیم 376 00:26:12,821 --> 00:26:15,365 ‫ماییم که هنوز سر پا هستیم 377 00:26:16,366 --> 00:26:18,577 ‫ماییم که باید بجنگیم 378 00:26:18,660 --> 00:26:21,371 ‫البته برای تو به صورت استعاره‌ای 379 00:26:21,454 --> 00:26:24,332 ‫چون خواهر برادرهای ما آسیب ناپذیرن 380 00:26:24,416 --> 00:26:27,419 ‫- در برابر اونا ناتوان هستی ‫- قرار نیست ناتوان باشه 381 00:26:29,713 --> 00:26:30,755 ‫بیا 382 00:26:30,839 --> 00:26:32,090 ‫می‌تونی خنجر استبی رو داشته باشی 383 00:26:35,427 --> 00:26:36,761 ‫ممنونم، میز 384 00:26:36,845 --> 00:26:40,974 ‫فقط مطمئن نیستم چطور باید از این استفاده کنم 385 00:26:41,057 --> 00:26:43,476 ‫مشکلی نیست. یه راهی براش پیدا کردم. 386 00:26:44,644 --> 00:26:45,812 ‫تو قرار نیست بجنگی! 387 00:26:45,895 --> 00:26:49,149 ‫دن به خاطر من مُرد، لوسیفر 388 00:26:49,232 --> 00:26:50,232 ‫من هم می‌جنگم 389 00:26:50,275 --> 00:26:51,735 ‫تو نمی‌جنگی... 390 00:26:51,818 --> 00:26:52,818 ‫من می‌جنگم! 391 00:26:57,741 --> 00:26:58,741 ‫باشه 392 00:27:00,160 --> 00:27:02,954 ‫باشه. خب، حتی اگه 10 12 تا ‫هم خنجر اهریمنی داشتیم 393 00:27:03,038 --> 00:27:06,499 ‫بازم 4 نفریم در برابر ‫یه لشگر به تمام معنا از فرشته‌ها 394 00:27:06,583 --> 00:27:09,919 ‫گمونم یه فکری واسه جور کردن ‫لشگر خودمون داشته باشم 395 00:27:12,797 --> 00:27:14,049 ‫منظورت این نیست که... 396 00:27:14,132 --> 00:27:17,469 ‫اونا بهترین شانس‌ـمون هستن. ‫نظر تو چیه، میز؟ 397 00:27:17,552 --> 00:27:19,262 ‫هی، من کاملاً پایه‌ام 398 00:27:19,804 --> 00:27:21,222 ‫بیاید یه مشت فرشته رو بکشیم 399 00:27:21,306 --> 00:27:22,766 ‫نه، مزکین! 400 00:27:23,308 --> 00:27:26,394 ‫اگه قرار باشه این کارو بکنیم، ‫کشتن بی کشتن 401 00:27:26,895 --> 00:27:27,895 ‫اونا خانواده ما هستن 402 00:27:27,937 --> 00:27:30,148 ‫می‌خوای نقطه ضعف‌ـمون بیشتر بشه؟ 403 00:27:30,649 --> 00:27:32,317 ‫مثل یه مشت ترسو بریم واسه جنگ؟ 404 00:27:32,400 --> 00:27:34,235 ‫نجات جون یه نفر 405 00:27:35,612 --> 00:27:37,030 ‫بزدلانه نیست 406 00:27:42,577 --> 00:27:43,703 ‫باشه. هر چی. 407 00:27:44,412 --> 00:27:46,247 ‫حداقل همگی باهم می‌میریم 408 00:27:47,207 --> 00:27:51,670 ‫خب، اینم از خوش‌بینی! ‫پدر بهمون قدرت انتخاب داد. 409 00:27:51,753 --> 00:27:55,298 ‫نظرتون چیه یه انتخاب شدیداً بد بکنیم؟ 410 00:28:16,986 --> 00:28:23,910 [ورزشگاه یادبود لس آنجلس] 411 00:28:32,377 --> 00:28:35,588 ‫پس، می‌خواد رأی‌گیری رو اینجا انجام بده 412 00:28:35,672 --> 00:28:37,424 ‫اینجا... کلاسیکـه 413 00:28:37,507 --> 00:28:39,175 ‫اگه حرفم واست ارزشی داره، 414 00:28:40,009 --> 00:28:42,345 ‫هیچکسو بیشتر از تو برای این کار نمی‌خوام 415 00:28:48,184 --> 00:28:49,060 ‫میز کجاست؟ 416 00:28:49,144 --> 00:28:50,645 ‫و نیروی کمکی‌ـمون؟ 417 00:28:50,729 --> 00:28:53,523 ‫خب، بیشتر از چیزی که ‫انتظار داشتیم طول می‌کشه 418 00:28:55,817 --> 00:28:58,528 ‫صحیح. خب، فقط باید وقت تلف کنیم 419 00:29:09,914 --> 00:29:12,292 ‫واقعاً هم مسأله خانوادگی‌ـه، مگه نه؟ 420 00:29:12,375 --> 00:29:15,378 ‫واقعاً سر و کله‌ات پیدا شد. اینجا رو نگاه. 421 00:29:16,379 --> 00:29:18,506 ‫آماده‌ای که زانو بزنی، برادر؟ 422 00:29:19,799 --> 00:29:21,718 ‫آره، میکائیل، ما... 423 00:29:23,261 --> 00:29:26,097 ‫گوش کن، ما تو رو به عنوان ‫خدای جدیدمون قبول می‌کنیم 424 00:29:26,181 --> 00:29:27,557 ‫جدی؟ 425 00:29:27,640 --> 00:29:30,769 ‫می‌خوام از اون بشنوم 426 00:29:31,519 --> 00:29:32,937 ‫اونی که دروغ نمیگه 427 00:29:33,021 --> 00:29:35,064 ‫البته، برادر 428 00:29:37,817 --> 00:29:39,110 ‫تو... 429 00:29:40,820 --> 00:29:41,654 ‫خدا هستی... 430 00:29:44,199 --> 00:29:45,325 ‫افتضاح بود! 431 00:29:45,408 --> 00:29:48,536 ‫یعنی، این چه کوفتی‌ـه پوشیدی؟! 432 00:29:48,620 --> 00:29:49,871 ‫نکنه «زمستان در راهه» یا چیزی؟ ‫[اشاره به سریال بازی تاج و تخت] 433 00:29:49,954 --> 00:29:53,625 ‫خیلی بامزه‌ای، لوسیفر ‫خیلی خیلی بامزه‌ای. 434 00:29:53,708 --> 00:29:55,308 ‫چرا باید با امر اجتناب ناپذیر بجنگی؟ 435 00:29:55,376 --> 00:29:57,420 ‫فقط همین راهو واسه جنگیدن بلدم 436 00:29:59,589 --> 00:30:00,673 ‫من درخواست رأی‌گیری دارم! 437 00:30:00,757 --> 00:30:02,842 ‫خداییش؟ 438 00:30:04,344 --> 00:30:05,386 ‫خیلی خب، باشه 439 00:30:05,470 --> 00:30:09,015 ‫باشه! اینجا چه کسی به من رأی نمیده؟ 440 00:30:15,021 --> 00:30:18,024 ‫گفتم، اینجا کسی هست که به من رأی نده؟ 441 00:30:26,366 --> 00:30:28,326 ‫خب، سخنرانیت همین بود، آره؟ 442 00:30:28,409 --> 00:30:30,453 ‫گمونم چیزایی که لازمه گفتم 443 00:30:30,537 --> 00:30:33,665 ‫میکائیل همیشگی... ‫فقط تهدید تو خالی 444 00:30:33,748 --> 00:30:36,000 ‫برادران و خواهران 445 00:30:37,502 --> 00:30:39,712 ‫می‌دونم خواسته‌ی حقیقی همگی‌ـتون چیه 446 00:30:41,005 --> 00:30:43,633 ‫و می‌دونم دوست ندارید من خدا بشم 447 00:30:45,552 --> 00:30:48,179 ‫ولی اینم می‌دونم که دلتون نمی‌خواد اونم خدا بشه 448 00:30:49,764 --> 00:30:52,058 ‫پس تصمیم سختی در پیش دارید 449 00:30:52,767 --> 00:30:55,228 ‫همه می‌دونن‌ ذات میکائیل چیه. ترس و تهدید 450 00:30:55,311 --> 00:30:58,356 ‫همین الان داره با شمشیر شعله‌ور تهدیدتون می‌کنه 451 00:30:59,732 --> 00:31:00,732 ‫ولی من... 452 00:31:02,485 --> 00:31:05,446 ‫قصد دارم با حقیقت متقاعدتون کنم 453 00:31:07,323 --> 00:31:11,786 ‫علت واقعی اینکه می‌خوام خدا بشم رو بهتون میگم 454 00:31:15,582 --> 00:31:17,750 ‫من می‌دونم چرا لوسیفر تاج و تخت رو می‌خواد 455 00:31:18,793 --> 00:31:19,793 ‫بهم گفت 456 00:31:22,088 --> 00:31:25,508 ‫و به خاطر عشق‌ـه ‫از بین اون همه چیزای دیگه 457 00:31:33,933 --> 00:31:36,811 ‫فکر نمی‌کردم همچین چیزی بشنوم. عشق. 458 00:31:39,314 --> 00:31:42,066 ‫بهترین دلیلی که یکی می‌تونه داشته باشه 459 00:31:47,989 --> 00:31:49,449 ‫من از لوسیفر حمایت می‌کنم 460 00:31:50,617 --> 00:31:52,118 ‫اون لایق‌ـه 461 00:31:53,453 --> 00:31:54,453 ‫کی با منـه؟ 462 00:32:08,051 --> 00:32:09,051 ‫ممنونم 463 00:32:27,320 --> 00:32:30,239 ‫واقعاً فکر می‌کردم الان همگی بیان 464 00:32:30,323 --> 00:32:32,492 ‫تلاشت حرف نداشت، زادکیل 465 00:32:32,575 --> 00:32:36,079 ‫خب، ظاهراً تعداد ما بیشتره 466 00:32:36,162 --> 00:32:39,707 ‫رأی‌گیری رو تموم شده فرض کن و منو... 467 00:32:40,875 --> 00:32:45,505 ‫خــدا! 468 00:32:54,973 --> 00:32:57,433 ‫خـــدا! 469 00:32:59,894 --> 00:33:01,229 ‫بیخیال! 470 00:33:02,814 --> 00:33:06,609 ‫فکر می‌کردم یه نوری صاعقه‌ای ‫چیزی بیاد، مگه اینکه... 471 00:33:07,235 --> 00:33:10,029 ‫فکر کردم پدر گفت انتخاب با ماست 472 00:33:12,532 --> 00:33:14,867 ‫شاید باید متفق القول باشیم 473 00:33:15,660 --> 00:33:18,079 ‫درسته. درسته. 474 00:33:18,162 --> 00:33:22,500 ‫خب، اگه باید اجماع بشه، ‫فقط یه راه واسه صورت گرفتنش هست. 475 00:33:22,583 --> 00:33:25,128 ‫از شر همه‌ی آرای مخالف خلاص میشیم 476 00:33:27,088 --> 00:33:28,256 ‫وایستا 477 00:33:28,339 --> 00:33:30,466 ‫- مامان هیچوقت ازت خوشش نمی‌اومد ‫- ممنونم 478 00:33:30,550 --> 00:33:32,260 ‫میز کجاست؟ 479 00:33:32,343 --> 00:33:34,053 ‫هر لحظه ممکنه بیاد، لوسی. مطمئنم. 480 00:33:43,521 --> 00:33:44,856 ‫قراره چیکار کنیم؟ 481 00:33:46,899 --> 00:33:48,067 ‫می‌شنوید؟ 482 00:33:49,736 --> 00:33:51,696 ‫نمیشه لمسش کرد 483 00:33:53,114 --> 00:33:54,657 ‫نمیشه چیو لمس کرد؟ 484 00:33:54,741 --> 00:33:58,453 ‫♪ نمیشه لمسش کرد ♪ 485 00:33:58,536 --> 00:34:00,955 ‫♪ نمیشه لمسش کرد ♪ 486 00:34:01,039 --> 00:34:02,915 ‫♪ ای وای، وای، وای، وای ♪ 487 00:34:02,999 --> 00:34:04,709 ‫♪ موسیقی شدیداً روم اثر میذاره ♪ 488 00:34:04,792 --> 00:34:06,377 ‫♪ کاری می‌کنه بگم، وای خدای من! ♪ 489 00:34:06,461 --> 00:34:07,962 ‫♪ ممنون که به من برکت میدی ♪ 490 00:34:08,046 --> 00:34:09,726 ‫♪ با ذهنی منظم و دو پای محرک ♪ 491 00:34:09,797 --> 00:34:11,549 ‫♪ حس خوبی داره وقتی می‌دونی قابل اطمینانی ♪ 492 00:34:11,632 --> 00:34:13,301 ‫♪ یه پسر شیک پوش از شهر «اوک» ♪ 493 00:34:13,384 --> 00:34:14,761 ‫♪ و منم همینطور شناخته میشم ♪ 494 00:34:14,844 --> 00:34:16,846 ‫♪ و این ریتمی‌ـه که نمی‌تونی لمسش کنی ♪ 495 00:34:19,432 --> 00:34:20,767 ‫اینو پدر نمی‌خوند، نه؟ 496 00:34:20,850 --> 00:34:22,852 ‫آره، آره، نه، نه، اون درست میگه! 497 00:34:22,935 --> 00:34:25,730 ‫حتماً خدا اینجاست و داره ما رو ‫به خوندن وا می‌داره! پدر برگشته! 498 00:34:25,813 --> 00:34:28,566 ‫خیلی خب. خیلی خب، بس کنید! 499 00:34:28,649 --> 00:34:30,526 ‫♪ وقت کتک کاری‌ـه! ♪ 500 00:34:30,610 --> 00:34:33,488 ‫نه، نه، منظورم اینه که ‫این ادا بازی رو تمومش کنید 501 00:34:35,198 --> 00:34:37,325 ‫مشخصه فقط دارید وقت تلف می‌کنید 502 00:34:37,408 --> 00:34:39,577 ‫لوسیفر! 503 00:34:40,495 --> 00:34:41,495 ‫بالاخره! 504 00:34:49,921 --> 00:34:53,049 ‫تحت فرمان من، برادران و خواهران! 505 00:34:53,674 --> 00:34:55,510 ‫خیلی سکسی بود 506 00:34:55,593 --> 00:34:56,594 ‫الان وقتش نیست 507 00:34:56,677 --> 00:34:57,678 ‫درسته. البته. 508 00:34:57,762 --> 00:34:59,972 ‫ولی بعداً حـتـمـاً میریم تو کارش :) 509 00:35:08,106 --> 00:35:10,358 ‫خیلی بامزه‌ـست. یه لشگر اهریمنی کوچیک. 510 00:35:10,441 --> 00:35:13,069 ‫ولی هنوزم شانسی ندارید 511 00:35:22,203 --> 00:35:24,914 ‫شاید بهتر باشه بگی دوست دخترت بره 512 00:35:24,997 --> 00:35:26,249 ‫وگرنه صدمه می‌بینه 513 00:35:26,332 --> 00:35:28,459 ‫می‌خواستم همینو بهت بگم 514 00:35:28,543 --> 00:35:31,796 ‫کلویی، چند دفعه باید همین کارو تکرار کنیم؟ 515 00:35:31,879 --> 00:35:33,881 ‫گلوله‌های تو نمی‌تونن بهم صدمه بزنن 516 00:35:37,927 --> 00:35:41,347 ‫معلوم شد با ذوب کردن یه خنجر اهریمنی ‫میشه گلوله‌های زیادی درست کرد 517 00:35:42,515 --> 00:35:44,392 ‫پس می‌بینی، برادر عزیزم 518 00:35:44,475 --> 00:35:47,270 ‫از چیزی که پیش بینی می‌کردی مساوی‌تریم 519 00:35:48,062 --> 00:35:52,608 ‫حالا، می‌دونم که می‌خوای از خونریزی بین ‫خواهر و برادرامون جلوگیری کنی، درست مثل من 520 00:35:53,442 --> 00:35:57,572 ‫پس... چرا خودمون... 521 00:35:57,655 --> 00:35:59,407 ‫می‌دونی، خون همدیگه رو نریزیم؟ 522 00:36:00,283 --> 00:36:01,742 ‫یک به یک؟ 523 00:36:01,826 --> 00:36:05,830 ‫یا «آلا به آلا»؟ ‫که به لاتین معنیش میشه بال به بال... 524 00:36:05,913 --> 00:36:07,540 ‫آره فهمیدم، مرسی 525 00:36:07,623 --> 00:36:08,958 ‫و دقیقاً همین که گفتی 526 00:36:09,041 --> 00:36:11,377 ‫من ببرم، خدا بودن واسه منه 527 00:36:11,460 --> 00:36:14,839 ‫اگه تو بردی، حمایت کامل منو خواهی داشت 528 00:36:14,922 --> 00:36:18,426 ‫و مثل یه شیطان خوب می‌خزم و برمی‌گردم جهنم 529 00:36:19,802 --> 00:36:23,723 ‫موقعی که من برنده شدم، هیچ جایی نمی‌خزی 530 00:36:25,349 --> 00:36:26,851 ‫ته این بازی مرگـه 531 00:36:32,106 --> 00:36:33,107 ‫پس بذار همینطور باشه 532 00:36:39,488 --> 00:36:41,365 ‫من شمشیر شعله‌ور رو دارم 533 00:36:41,449 --> 00:36:43,951 ‫تو هیچ شانسی... 534 00:36:52,084 --> 00:36:55,213 ‫- لوسیفر داره می‌بازه ‫- زادکیل، باید خودش به تنهایی این کارو بکنه 535 00:37:04,180 --> 00:37:06,265 ‫برادر، میشه واسه لحظاتی عصا‌ـتو قرض بگیرم؟ 536 00:37:08,142 --> 00:37:09,142 ‫لوسیفر! 537 00:37:15,441 --> 00:37:19,070 ‫اوه! برادرم یه چوب دستی داره! حالا چیکار کنم؟ 538 00:37:24,909 --> 00:37:27,745 ‫اون عصا تنها باقی مونده از «درخت زندگی»ـه 539 00:37:27,828 --> 00:37:28,828 ‫می‌دونم 540 00:37:29,413 --> 00:37:31,499 ‫به نظرم داره به بهترین نحو ازش استفاده میشه 541 00:37:31,999 --> 00:37:33,292 ‫واسه یه هدف از دست رفته؟ 542 00:37:33,376 --> 00:37:36,170 ‫نه، میکائیل دقیقاً همون جایی‌ـه که می‌خوایم 543 00:38:19,297 --> 00:38:21,674 ‫خداحافظ، برادر 544 00:38:28,472 --> 00:38:32,143 ‫هیچ وقت قرار نیست این شمشیر ‫رو ازم بگیری، برادر 545 00:38:32,226 --> 00:38:35,104 ‫برادر عزیزم، این هیچوقت جزوی از نقشه‌ام نبوده 546 00:38:35,771 --> 00:38:36,897 ‫- نقشه؟ ‫- حالا! 547 00:38:36,981 --> 00:38:39,734 ‫- نه، نه، نه! ‫- خنجر رو بردار، لوسیفر! 548 00:38:53,706 --> 00:38:55,207 ‫عزرائیل 549 00:38:55,291 --> 00:38:57,543 ‫فرشته مرگ طرف ما ‫باشه که دیگه برد قطعی‌ـه 550 00:38:57,626 --> 00:38:59,086 ‫متأسفم، لو 551 00:39:00,671 --> 00:39:02,715 ‫نه... 552 00:39:02,798 --> 00:39:04,175 ‫گرفتمش! 553 00:39:05,051 --> 00:39:06,844 ‫کلویی! 554 00:39:06,927 --> 00:39:08,888 ‫کـلـویــی! 555 00:39:18,147 --> 00:39:20,608 ‫میز، خودتو نگه دار 556 00:39:20,691 --> 00:39:22,777 ‫باشه؟ صبر کن. نقشه! 557 00:39:23,986 --> 00:39:25,738 ‫نقشه به گای سگ رفته 558 00:39:25,821 --> 00:39:29,533 ‫نه! نه، نه، نه، نه! ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه! 559 00:39:29,617 --> 00:39:31,827 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه! 560 00:39:31,911 --> 00:39:34,747 ‫همه‌اش تقصیر منه ‫همه‌اش تقصیر منه. متأسفم. 561 00:39:34,830 --> 00:39:36,582 ‫تقصیر تو نیست 562 00:39:36,665 --> 00:39:37,750 ‫متأسفم. متأسفم. 563 00:39:37,833 --> 00:39:40,711 ‫نه، بس کن. لوسیفر 564 00:39:41,629 --> 00:39:42,671 ‫لوسیفر... 565 00:39:44,131 --> 00:39:45,633 ‫ما خودمون انتخاب می‌کنیم 566 00:39:46,967 --> 00:39:49,970 ‫من انتخاب کردم که اینجا باشم. و دن... 567 00:39:51,639 --> 00:39:57,853 ‫اتفاقی که برای دن افتاد... تقصیر من نیست 568 00:39:59,063 --> 00:40:02,441 ‫و این هم تقصیر تو نیست 569 00:40:04,652 --> 00:40:06,028 ‫این تقصیر تو نیست 570 00:40:09,281 --> 00:40:10,282 ‫دوست دارم 571 00:40:10,366 --> 00:40:12,576 ‫- نه ‫- دوست دارم 572 00:40:12,660 --> 00:40:16,163 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه! 573 00:40:19,542 --> 00:40:21,877 ‫نـه! نـه! 574 00:40:28,134 --> 00:40:30,428 ‫بهت گفتم که بهتره بره 575 00:40:31,637 --> 00:40:35,182 ‫و خبر خوب اینه که ظاهراً ‫با عذاب وجدانش کنار اومد 576 00:40:35,266 --> 00:40:37,017 ‫شرط می‌بندم یه راست رفت بهشت 577 00:40:39,270 --> 00:40:42,606 ‫گمونم معنیش اینه که دیگه هرگز نمی‌بینیش 578 00:40:43,524 --> 00:40:45,693 ‫یعنی، واقعاً باید پیشنهادمو قبول می‌کردی 579 00:40:50,364 --> 00:40:52,908 ‫این... این درست نیست 580 00:40:54,326 --> 00:40:56,162 ‫این درست نیست. ‫وقتش نبود بمیره. 581 00:40:56,245 --> 00:40:58,664 ‫چی داری زر می‌زنی؟ 582 00:40:59,248 --> 00:41:00,499 ‫برمی‌گردونمش! 583 00:41:00,583 --> 00:41:02,585 ‫لوسیفر، بیخیال! 584 00:41:02,668 --> 00:41:05,379 ‫تبعید شدی. اگه بخوای بری بهشت می‌میری 585 00:41:07,756 --> 00:41:09,884 ‫پس بذار همینطور بشه 586 00:41:23,314 --> 00:41:25,232 ‫میز. صبر کن! 587 00:41:27,401 --> 00:41:30,946 ‫بجنگید! 588 00:41:42,917 --> 00:41:44,460 ‫بزنید بریم 589 00:42:03,229 --> 00:42:05,189 ‫درست به همون خوبی‌ـه که یادم بود 590 00:42:05,773 --> 00:42:08,317 ‫ساندویچ تخم مرغ. ‫رسم خانواده‌ی دکر. 591 00:42:09,485 --> 00:42:11,362 ‫خیلی خوبه 592 00:42:14,406 --> 00:42:16,867 ‫پدر، این خیلی خوبه 593 00:42:16,951 --> 00:42:18,077 ‫آره، میمون 594 00:42:18,160 --> 00:42:20,496 ‫شک نکن... 595 00:42:21,789 --> 00:42:22,873 ‫همینطوره 596 00:42:22,957 --> 00:42:24,542 ‫این اینجا عادی‌ـه؟! 597 00:42:24,625 --> 00:42:27,545 ‫تا جایی که من می‌دونم نه. ‫مطمئنم مشکلی نیست. 598 00:42:27,628 --> 00:42:28,628 ‫بهشته دیگه 599 00:42:59,868 --> 00:43:03,122 ‫رفیق، به نظر خیلی داغونی 600 00:43:07,543 --> 00:43:09,044 ‫جناب سیکتیر سِنده؟ 601 00:43:10,546 --> 00:43:11,880 ‫امکان نداره 602 00:43:11,964 --> 00:43:14,133 ‫اینو کسی میگه که از آسمون افتاده پایین 603 00:43:16,969 --> 00:43:19,138 ‫چرا آتیش نمی‌گیرم؟ 604 00:43:20,681 --> 00:43:23,601 ‫باید تا الان خاکستر می‌شدم 605 00:43:27,229 --> 00:43:29,523 ‫باورنکردنی‌ـه. حلقه. 606 00:43:30,983 --> 00:43:33,485 ‫جاودانگی لیلیث ازم محافظت کرده 607 00:43:36,655 --> 00:43:38,240 ‫هر چند ظاهراً زیاد دووم نمیاره 608 00:43:38,324 --> 00:43:40,826 ‫خیلی خب، اصلاً نمی‌دونم چه شعری گفتی، 609 00:43:40,909 --> 00:43:43,203 ‫ولی انگار کمک لازم داری 610 00:43:50,294 --> 00:43:53,422 ‫آخرین باری که دیدمت، توی جهنم بودی. 611 00:43:53,505 --> 00:43:55,674 ‫نکنه به جهت اشتباهی پرواز کردم؟ 612 00:43:55,758 --> 00:43:57,384 ‫نه، جای درستی اومدی 613 00:43:57,468 --> 00:44:00,721 ‫این بهشتـه. یا حداقل، یکی از چندین اتاق‌ـشـه 614 00:44:00,804 --> 00:44:02,973 ‫من هنوز در تلاشم اینجا رو درست حسابی بشناسم 615 00:44:03,057 --> 00:44:05,643 ‫شنیدم یه اتاق دارن که کاملاً با پشمک درست شده 616 00:44:05,726 --> 00:44:07,311 ‫نه، نه، نه، این امکان نداره 617 00:44:07,394 --> 00:44:12,399 ‫هیچ روحی تابحال از اونجا به اینجا نرسیده 618 00:44:13,067 --> 00:44:16,570 ‫اینو نمی‌دونم، ولی می‌دونم ‫که به توصیه‌ات عمل کردم 619 00:44:16,654 --> 00:44:19,490 ‫با خانواده‌ام رو به رو شدم. گناهم. 620 00:44:21,450 --> 00:44:22,910 ‫از در عبور کردی 621 00:44:22,993 --> 00:44:24,662 ‫آره؛ بالاخره 622 00:44:24,745 --> 00:44:26,830 ‫و بوووم، بهشت! 623 00:44:26,914 --> 00:44:30,250 ‫بهشت 624 00:44:30,334 --> 00:44:32,503 ‫بـهـشـت! 625 00:44:32,586 --> 00:44:35,214 ‫کارآگاه 626 00:44:35,297 --> 00:44:39,218 ‫نگران نباش، اون اینجاست. یالا. 627 00:44:39,301 --> 00:44:41,261 ‫چیکار داری می‌کنی؟ 628 00:44:41,345 --> 00:44:43,889 ‫هی، تو بهم کمک کردی 629 00:44:43,972 --> 00:44:45,015 ‫بذار منم کمکت کنم 630 00:44:47,142 --> 00:44:47,976 ‫برو که رفتیم 631 00:44:48,060 --> 00:44:51,522 ‫وایستا، بجنب، بابا! یالا؛ بهم بگو! 632 00:44:51,605 --> 00:44:54,650 ‫جدی میگم. صورت مامانت کاملاً بنفش بود. 633 00:44:54,733 --> 00:44:57,403 ‫یادش رفته بود ماسک لایه بردار گذاشته 634 00:44:57,486 --> 00:45:00,072 ‫و هیچکس توی انجمن اولیا مربیان ‫جرأتشو نداشت که بهش بگه... 635 00:45:00,155 --> 00:45:02,324 ‫کارآگاه! کارآگاه! 636 00:45:02,825 --> 00:45:04,451 ‫ممنونم. ممنونم. 637 00:45:05,953 --> 00:45:06,953 ‫لوسیفر 638 00:45:08,914 --> 00:45:09,914 ‫لوسیفر! 639 00:45:11,250 --> 00:45:12,250 ‫چی... 640 00:45:13,502 --> 00:45:14,837 ‫لوسیفر 641 00:45:16,088 --> 00:45:17,297 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 642 00:45:17,381 --> 00:45:19,383 ‫اومدم برت دارم 643 00:45:19,466 --> 00:45:22,886 ‫وقتش نبود بمیری. باید برگردی. 644 00:45:26,306 --> 00:45:27,683 ‫اوه، درسته... 645 00:45:29,268 --> 00:45:31,895 ‫- مبارزه... و... ‫- آره 646 00:45:31,979 --> 00:45:33,689 ‫و تریکسی رو تنها گذاشتم... 647 00:45:34,815 --> 00:45:36,442 ‫- و دوستام و... ‫- آره 648 00:45:37,067 --> 00:45:38,277 ‫تو رو تنها گذاشتم 649 00:45:38,360 --> 00:45:39,778 ‫- آره ‫- ولی... ولی... 650 00:45:41,280 --> 00:45:44,825 ‫پدرم اینجاست، و نمی‌تونم... ‫نمی‌تونم دوباره از دستش بدم 651 00:45:45,951 --> 00:45:48,871 ‫مشکلی نیست. من که جایی نمیرم. 652 00:45:50,456 --> 00:45:53,375 ‫ولی انگار یه عده می‌تونن از ‫کمکت استفاده کنن، کارآگاه دکر 653 00:45:55,377 --> 00:45:57,463 ‫ممنونم، پدر 654 00:45:58,422 --> 00:46:01,717 ‫خیلی خب. وایستا! چطوری برگردیم؟ 655 00:46:01,800 --> 00:46:04,970 ‫مطمئن نیستم جفت‌مونم بتونیم 656 00:46:05,637 --> 00:46:08,766 ‫متأسفانه برای دوتامون ‫به اندازه کافی قدرت نداره 657 00:46:08,849 --> 00:46:11,351 ‫چی؟ نه، من بدون تو نمیرم. ‫داری از چی حرف می‌زنی؟ 658 00:46:11,435 --> 00:46:12,644 ‫مجبوری 659 00:46:14,813 --> 00:46:15,939 ‫مجبوری 660 00:46:17,649 --> 00:46:19,735 ‫دنیا هنوز بهت نیاز داره، کلویی دکر 661 00:46:19,818 --> 00:46:22,321 ‫نه، مجبور نیستی این کارو بکنی! 662 00:46:23,113 --> 00:46:26,200 ‫می‌دونم. می‌دونم که مجبور نیستم. 663 00:46:28,118 --> 00:46:29,328 ‫انتخاب می‌کنم که این کارو بکنم 664 00:46:30,078 --> 00:46:31,078 ‫چی؟ 665 00:46:32,331 --> 00:46:35,959 ‫تو رو انتخاب می‌کنم، کلویی 666 00:46:36,794 --> 00:46:39,838 ‫چون... 667 00:46:49,097 --> 00:46:52,434 ‫تو رو انتخاب می‌کنم چون... 668 00:46:55,103 --> 00:46:56,355 ‫دوست دارم 669 00:47:01,151 --> 00:47:03,862 ‫لوسیفر. لوسیفر! 670 00:48:00,252 --> 00:48:01,962 ‫امکان نداره 671 00:48:02,045 --> 00:48:03,380 ‫اون موفق شد 672 00:48:03,463 --> 00:48:07,009 ‫جدی جدی تو رو برگردوند 673 00:48:09,094 --> 00:48:11,471 ‫تا بتونم دوباره بکشمت 674 00:48:28,697 --> 00:48:30,866 ‫بدرود، کارآگاه 675 00:48:31,909 --> 00:48:32,951 ‫اوه! 676 00:48:59,603 --> 00:49:02,272 ‫تو مردی که دوست داشتم رو ازم گرفتی! 677 00:49:04,316 --> 00:49:06,151 ‫انجامش بده. منو بکش! 678 00:49:08,904 --> 00:49:10,656 ‫کارآگاه! 679 00:49:35,263 --> 00:49:36,723 ‫تو همچین آدمی نیستی 680 00:50:02,916 --> 00:50:05,460 ‫زانو بزن، برادر 681 00:50:05,544 --> 00:50:07,629 ‫تا مرگ بود، نه؟ 682 00:50:31,361 --> 00:50:32,361 ‫دیگه کشتن بی کشتن 683 00:50:39,202 --> 00:50:44,291 ‫طی دورانی که توی زمین بودم، فهمیدم که ‫همه لایق یه فرصت مجدد هستن 684 00:50:44,374 --> 00:50:45,375 ‫حتی من 685 00:50:46,668 --> 00:50:49,171 ‫حتی تو، میکائیل 686 00:50:51,590 --> 00:50:53,050 ‫لوسیفر، چطور؟ 687 00:50:54,051 --> 00:50:55,343 ‫نمی‌دونم. من... 688 00:51:44,309 --> 00:51:46,520 ‫اوه، یا خودم! 689 00:51:46,525 --> 00:51:56,520 « تــرجــمــه: تورج پاکاری و امیر ستارزاده » :.:.: Stef@n & H1tmaN :.:.: 690 00:51:56,525 --> 00:52:06,520 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: