1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 سی نما تقدیم می‌کند 30nama.com 2 00:00:10,900 --> 00:00:13,100 من اوترد پسر اوترد هستم 3 00:00:13,700 --> 00:00:16,900 اردولف دانمارکی‌ها رو به غنیمتی بزرگی رسونده 4 00:00:16,980 --> 00:00:21,220 بعد از تتنهال، ادوارد باور داره که دانمارکی‌ها دیگه تهدیدی نیستند 5 00:00:21,300 --> 00:00:24,580 اون ارتشش رو به ایگلزبرگ برده و وینچستر رو بی‌دفاع رها کرده 6 00:00:29,340 --> 00:00:32,620 ولی سیگتریگر واقعیتِ قلب تاریکش رو می‌بینه 7 00:00:32,700 --> 00:00:35,300 پس بذارید سرنوشت این مرد اخطاری باشه 8 00:00:37,659 --> 00:00:39,339 هستن من رو به تله انداخت 9 00:00:39,420 --> 00:00:43,700 و من اونا رو تحت حفاظتم از دست دادم حتی دخترم استیورا رو 10 00:00:45,140 --> 00:00:47,740 و حالا پسران پادشاه به عنوان اسیر نگهداری میشن 11 00:00:48,140 --> 00:00:49,300 !نذارید ما رو بکشن 12 00:00:49,780 --> 00:00:51,740 !هردو وارثم 13 00:00:51,820 --> 00:00:53,132 در غیاب ادوارد 14 00:00:53,133 --> 00:00:56,300 دانمارکی‌ها حکومت‌شون بر وینچستر رو تقویت کردن 15 00:00:56,380 --> 00:00:58,260 !بانو السویت 16 00:01:02,860 --> 00:01:05,500 !آزادمردان رو جمع کنید! نگهبانان مرسیا رو جمع کنید 17 00:01:05,580 --> 00:01:09,460 پادشاه در عزمش برای بازپس‌گیری شهر بی‌پروایانه عمل می‌کند 18 00:01:09,540 --> 00:01:11,620 و به حرفای منطقی گوش نمیده 19 00:01:11,700 --> 00:01:13,060 !اینکارو نکن 20 00:01:13,140 --> 00:01:15,060 !حمله - !نه - 21 00:01:18,820 --> 00:01:20,380 !همه‌چیز به سرنوشت بستگی دارد 22 00:01:45,960 --> 00:01:48,320 «وینتانچستر» 23 00:01:48,400 --> 00:01:53,400 «وینچستر» «پادشاهی وسکس» 24 00:01:54,480 --> 00:01:59,480 "سی روز تحت محاصره" 25 00:02:58,460 --> 00:03:01,740 دیوونه شده؟ - ولش کن. گوش نمی‌کنه - 26 00:03:01,820 --> 00:03:04,980 باید بهش بگی که داره احمقانه عمل می‌کنه - سعی کردم. اون خودش نیست - 27 00:03:07,540 --> 00:03:10,540 .مهربون باش، اوترد تو قلبش، پسریه که داره زجر می‌کشه 28 00:03:14,060 --> 00:03:16,700 قصد داری که آتیش درست کنی؟ 29 00:03:16,780 --> 00:03:17,780 بله 30 00:03:18,220 --> 00:03:21,020 ما محاصرشون می‌کنیم و می‌کِشیمشون بیرون 31 00:03:21,100 --> 00:03:22,820 پادشاه، نباید اینکارو بکنی 32 00:03:22,900 --> 00:03:23,900 این تصمیم گرفته شده 33 00:03:24,980 --> 00:03:27,340 از راه دیگه‌ای نمیشه وارد شهر شد 34 00:03:28,380 --> 00:03:30,420 تلاش‌هامون برای حمله بی‌فایده بودن 35 00:03:30,900 --> 00:03:32,777 دانمارکی‌ها نشانه‌ای از تسلیم شدن نشون نمیدن 36 00:03:32,778 --> 00:03:34,440 شاید اینکار دستاشون رو ببنده 37 00:03:34,900 --> 00:03:37,700 آتش پخش میشه و شهر نابود میشه 38 00:03:38,980 --> 00:03:41,540 پادشاه، قلب وسکس تا سرحد خاکستر می‌سوزه 39 00:03:41,620 --> 00:03:44,740 .و به همین ترتیب کافرها در جهنم می‌سوزند این ریسکیه که من مصمم به کردنش هستم 40 00:03:45,380 --> 00:03:47,740 چه انتخاب‌هایی دارم، اوترد؟ تسلیم بشم؟ 41 00:03:47,820 --> 00:03:50,460 در تاریخ به عنوان پادشاهی که زمین‌هایش رو از دست داد زندگی کنم؟ 42 00:03:50,540 --> 00:03:52,660 سی روز سعی کردیم و شکست خوردیم 43 00:03:54,500 --> 00:03:57,950 من اینکارو می‌کنم و به مرور زمان وینچستر دوباره ترقی می‌کنه 44 00:03:57,951 --> 00:03:58,951 و به خاطر عذابی که کشیده قوی‌تر میشه 45 00:03:59,020 --> 00:04:01,060 ما باید دوباره برای صحبت با سیگتریگر تلاش کنیم 46 00:04:01,140 --> 00:04:03,220 این سکوت شاید نشانه‌ای باشه که اون دنبال یه راه دیگست 47 00:04:03,300 --> 00:04:04,900 اونا نمی‌خوان صحبت کنن 48 00:04:04,980 --> 00:04:07,100 ما افرادی رو می‌فرستیم اونا پیکان‌هایی می‌فرستند 49 00:04:07,180 --> 00:04:09,820 ما ازشون خواستیم که برن و حالا صبرمون داره تموم میشه 50 00:04:09,900 --> 00:04:13,140 بله و اونا هم از این ماجرا خسته میشن و شاید مایل به مذاکره باشن 51 00:04:13,220 --> 00:04:14,980 ما از مذاکره عبور کردیم 52 00:04:15,060 --> 00:04:16,660 !یا ما می‌بریم یا اونا 53 00:04:16,740 --> 00:04:18,860 ...خانواده‌های ما زندانی - الدهلم، چه خبری داری؟ - 54 00:04:21,299 --> 00:04:23,659 بانو اتلفلد من رو به اینجا فرستاد تا خبر پیروزی بزرگی رو بدم 55 00:04:24,900 --> 00:04:28,380 اون افرویچ رو تصاحب کرده و دانمارکی‌های اونجا تسلیمِ فرمانرواییش شدن 56 00:04:28,460 --> 00:04:30,340 اون حالا با ارتشش داره به جنوب میاد 57 00:04:31,500 --> 00:04:35,620 نذارید بواسطه‌ی ضعف در برادرش شرمنده بشه 58 00:04:36,460 --> 00:04:38,230 بذارید به سرزمینی که توش بدنیا اومده برگرده 59 00:04:38,231 --> 00:04:40,140 و در آن اثری از دانمارکی‌ها نباشه 60 00:04:40,980 --> 00:04:42,260 بهشون بگو که تصمیم گرفته شده 61 00:04:43,820 --> 00:04:46,820 !اگه تسلیم نشن، وینچستر خواهد سوخت 62 00:05:21,000 --> 00:05:31,000 AmirH_Na زیرنویس از 63 00:05:31,340 --> 00:05:32,660 !آرایش... 64 00:05:33,820 --> 00:05:34,820 !ایست 65 00:05:50,340 --> 00:05:53,060 !پادشاه ادوارد این پیام رو می‌فرسته 66 00:05:57,020 --> 00:06:01,660 از شهر خارج بشید وگرنه ...طبق فرمانش، این شعله‌ها 67 00:06:08,580 --> 00:06:10,180 می‌دونستم چی می‌خواست بگه 68 00:06:11,020 --> 00:06:12,300 دارن ناامید میشن 69 00:06:20,900 --> 00:06:24,700 سال ۷۵۵، کینولف و ساکسون‌های غربی" 70 00:06:24,780 --> 00:06:29,780 زیگبرت را به دلیل اعمال نامشروعش از پادشاهی‌اش سلب کردند 71 00:06:30,500 --> 00:06:33,660 کینولف بیشتر اوقات در ولز ".در نبردهای بزرگی می‌جنگید 72 00:06:34,580 --> 00:06:38,460 .لطفا، خیلی حوصله‌سربره می‌خوام چشمام رو دربیارم 73 00:06:39,260 --> 00:06:41,020 مثل یک کافر حقیقی ازش صحبت شده 74 00:06:42,860 --> 00:06:46,300 یه بازی دیگه هم بازی کنیم؟ تعدادش چقدر شد؟ 75 00:06:46,380 --> 00:06:47,940 من نمی‌شمرم 76 00:06:48,500 --> 00:06:49,540 بیا، بخون 77 00:06:50,020 --> 00:06:51,780 من خیلی گرسنه‌ام و نمی‌تونم بخونم 78 00:06:58,180 --> 00:07:01,500 این آخرین نونه؟ - من اون رو هم نمی‌شمرم - 79 00:07:01,580 --> 00:07:03,020 هنوز حبوبات رو داری؟ 80 00:07:08,460 --> 00:07:11,420 .من دختره رو می‌برم باید یه گروگان بکشیم 81 00:07:12,140 --> 00:07:14,620 و اون توجه‌شون رو جلب می‌کنه - اونا تهدید کردن که از آتش استفاده می‌کنن - 82 00:07:15,060 --> 00:07:17,260 و در جواب، ما رحمی نمی‌کنیم 83 00:07:18,260 --> 00:07:20,380 پس اون نه. اون بی‌ارزشه 84 00:07:20,620 --> 00:07:22,220 برای دانمارکی‌کش نه 85 00:07:22,700 --> 00:07:25,780 سیگتریگر، من نیازمند اینم که اوترد بیاد بیرون و بجنگه 86 00:07:26,180 --> 00:07:27,740 این دستاش رو می‌بنده 87 00:07:28,820 --> 00:07:30,940 این درسته؟ پدرت بهمون حمله می‌کنه؟ 88 00:07:31,020 --> 00:07:32,980 اگه حمله کنه، نابودت می‌کنه 89 00:07:34,700 --> 00:07:36,300 تسلیم خشم نشو، بریدا 90 00:07:36,380 --> 00:07:38,860 هستن، به افراد بگو که آب و خاک رس بیارن 91 00:07:38,940 --> 00:07:41,500 .سقف‌ها رو مرطوب کنید از دیوارها دربرابر آتش محافظت کنید 92 00:07:43,740 --> 00:07:45,700 ...بعدش من گروگانی رو انتخاب می‌کنم 93 00:07:46,380 --> 00:07:47,940 و خواهیم دید که چیکار می‌کنن 94 00:07:52,740 --> 00:07:55,020 !عجله کنید 95 00:07:55,100 --> 00:07:56,100 !عجله کنید 96 00:07:59,020 --> 00:08:00,020 بگیرش 97 00:08:17,780 --> 00:08:19,780 بیا 98 00:08:23,260 --> 00:08:25,300 اینجا یکم آب توی فلاسک هست 99 00:08:26,060 --> 00:08:28,100 ولی چیکار داری می‌کنی؟ 100 00:08:28,940 --> 00:08:30,820 نگران نباش. ازت مراقبت می‌کنم 101 00:08:41,100 --> 00:08:43,740 آب کجاست؟ - تو تمومش کردی - 102 00:08:43,819 --> 00:08:45,299 باید دعا کنیم که آب بیشتری بدن 103 00:08:45,860 --> 00:08:48,220 ...من - لطفا دوباره نگو - 104 00:08:48,300 --> 00:08:49,500 می‌دونیم که گرسنته 105 00:08:50,380 --> 00:08:53,180 اون به رنج عادت نکرده 106 00:08:53,260 --> 00:08:55,545 رنج! این قابل‌مقایسه با 107 00:08:55,546 --> 00:08:56,860 چیزی که توی لجن‌زار تحمل کردیم نیست 108 00:08:57,460 --> 00:08:59,220 فقط سپاسگزار باش که اینجا مگسی نیست 109 00:08:59,740 --> 00:09:01,940 من سپاسگزارم که هیچ صدای جیغی نیست 110 00:09:02,540 --> 00:09:05,140 می‌ترسم به این دلیل باشه که همه مُردن 111 00:09:05,460 --> 00:09:09,300 ما رو دارن زنده نگه می‌دارن تا بتونن نمایشی از مرگ‌هامون ایجاد کنن 112 00:09:09,860 --> 00:09:12,940 پس اگه سعی کنن منو ببرن من خودم رو روی چاقو‌هاشون می‌اندازم 113 00:09:15,180 --> 00:09:17,740 می‌تونم راهی با یه تیکه پارچه نشونتون بدم 114 00:09:20,500 --> 00:09:23,660 من چیزایی توی زندگیم یاد گرفتم که شما نمی‌دونید 115 00:09:34,620 --> 00:09:38,180 گیاهی توی حیاط هست که شکوفه میده 116 00:09:39,660 --> 00:09:43,620 ...شکوفه‌های بنفش، وقتی توی آب حل بشن، بی‌مزه 117 00:09:44,780 --> 00:09:45,820 ...و موثر میشن 118 00:09:46,900 --> 00:09:48,180 مخصوصا برای بچه‌ها 119 00:09:51,620 --> 00:09:53,980 چرا همچین گیاهی باید توی حیاط رشد کنه؟ 120 00:09:56,700 --> 00:10:00,740 بدلیلِ احتمال به وقوع پیوستنِ چنین شرایطی کاشته شده بود 121 00:10:20,100 --> 00:10:21,820 وارث پادشاه رو بهم بدین 122 00:10:23,060 --> 00:10:24,060 بیا اینجا، پسر 123 00:10:24,061 --> 00:10:26,020 نه! اون بچه اولین پسر پادشاهه 124 00:10:26,021 --> 00:10:28,300 پسر من براش مهم نیست. اون رو ببر 125 00:10:29,020 --> 00:10:30,020 احمقانست 126 00:10:30,540 --> 00:10:34,220 اون فرض می‌کنه که داری دروغ میگی و به‌هرحال الفورد رو می‌بره 127 00:10:35,380 --> 00:10:36,380 داری دروغ میگی؟ 128 00:10:39,700 --> 00:10:41,180 نمی‌دونم 129 00:10:43,220 --> 00:10:46,220 این بچه‌ها کدومشون برای قلبش باارزش‌ترن؟ 130 00:10:46,820 --> 00:10:49,180 .من برادر بزرگ‌ترم من باید انتخاب بشم 131 00:10:53,940 --> 00:10:55,340 جفتشون رو می‌برم 132 00:11:07,740 --> 00:11:09,460 علامت نده 133 00:11:09,540 --> 00:11:12,100 باید ببینی که این نقشه چطور باعث کشتارِ بی‌هدف میشه 134 00:11:12,180 --> 00:11:14,740 هرساعتی که صبر می‌کنیم !توهینی به پدرمه 135 00:11:14,820 --> 00:11:17,380 پس به اسیرها فکر کن - !اونا دیگه از دست رفتن - 136 00:11:17,980 --> 00:11:20,900 اونا همون لحظه‌ای که دانمارکی‌ها به وسکس اومدن از دست رفتن 137 00:11:20,980 --> 00:11:21,980 تو اینو نمی‌بینی؟ 138 00:11:22,460 --> 00:11:23,940 این مجازات منه 139 00:11:24,500 --> 00:11:26,300 من فرزندان مرسیا رو رها کردم 140 00:11:26,380 --> 00:11:28,420 و این انتقام خدا برای اون اشتباهه 141 00:11:28,500 --> 00:11:30,060 خدا همچین کاری نمی‌کنه، سرورم 142 00:11:30,140 --> 00:11:32,260 !ما مجبور نیستیم وینچستر رو بسوزونیم 143 00:11:32,620 --> 00:11:34,820 قسم می‌خورم که راه دیگه‌ای پیدا کنم 144 00:11:35,820 --> 00:11:37,940 و تو همیشه هم به حرفت عمل می‌کنی، اوترد 145 00:11:42,780 --> 00:11:45,500 من وارد میشم ...و این سیگتریگر رو پیدا می‌کنم و 146 00:11:45,580 --> 00:11:48,540 چطوری؟ ما اون دیوارها رو طوری ساختیم تا هیچوقت کسی ازشون نگذره 147 00:11:48,620 --> 00:11:50,860 تا الان اونا از همه‌ی ما استوارتر بودن 148 00:11:50,940 --> 00:11:52,060 !پدر 149 00:11:53,180 --> 00:11:54,340 اوترد؟ 150 00:11:56,300 --> 00:11:58,380 اینجا چیکار می‌کنی؟ - اون کجاست؟ - 151 00:12:00,500 --> 00:12:01,780 استیورا کجاست؟ 152 00:12:01,860 --> 00:12:04,140 اون داخله ولی نقشه‌ای برای نجاتش داریم 153 00:12:07,620 --> 00:12:10,180 !پادشاه ادوارد از وسکس 154 00:12:13,380 --> 00:12:14,380 آماده بشید 155 00:12:15,500 --> 00:12:18,380 !پادشاه ادوارد از وسکس 156 00:12:18,780 --> 00:12:22,340 من خودم رو نشون دادم. تو هم همینکارو بکن 157 00:12:26,260 --> 00:12:30,220 به دروازه نزدیک شو !و با من رو در رو دیدار کن 158 00:12:31,580 --> 00:12:34,460 من از یه دانمارکی دستور نمی‌گیرم 159 00:12:35,580 --> 00:12:38,740 !بیا رو در رو صحبت کنیم 160 00:12:38,820 --> 00:12:41,380 این یه بازیه و من بازی نمی‌کنم 161 00:12:42,660 --> 00:12:46,260 بهش بگو تسلیم بشه وگرنه علامت میدم تا همشون رو بسوزونن 162 00:12:49,340 --> 00:12:50,380 پسرا رو بیارید 163 00:12:56,380 --> 00:12:57,380 !پادشاه 164 00:13:09,820 --> 00:13:11,380 !سلاح‌هاتون رو پایین بیارید 165 00:13:14,380 --> 00:13:15,380 !بیا 166 00:13:15,700 --> 00:13:18,060 !کنار دروازه باهامون صحبت کن 167 00:13:22,700 --> 00:13:23,700 !همین الان بیا 168 00:13:24,460 --> 00:13:26,340 !پسرانت می‌خوان پدرشون رو ببینن 169 00:13:29,460 --> 00:13:31,820 سرورم، نزدیک دروازه نشید 170 00:13:56,900 --> 00:14:01,380 فرزندانم رو بهم بده وگرنه فرزندانت رو پیدا می‌کنم و چشمانشون رو درمیارم 171 00:14:02,060 --> 00:14:03,460 من هیچ بچه‌ای ندارم 172 00:14:05,100 --> 00:14:06,100 زن هم ندارم 173 00:14:07,180 --> 00:14:08,940 به همین دلیل از تو قوی‌ترم 174 00:14:10,580 --> 00:14:11,940 !فرزندانم رو بهم بده 175 00:14:13,900 --> 00:14:15,180 دستور میدم 176 00:14:17,780 --> 00:14:21,180 اگه تسلیم بشید من یکی از پسرانت رو بهت میدم 177 00:14:21,460 --> 00:14:23,020 و تو می‌تونی انتخاب کنی کدومشون رو می‌خوای 178 00:14:54,060 --> 00:14:55,220 یه نفر صحبت کنه 179 00:14:57,540 --> 00:14:58,700 چیکار کنم؟ 180 00:15:01,820 --> 00:15:03,140 شاهزاده رو درخواست کن 181 00:15:03,580 --> 00:15:07,020 اگه یه بچه رو انتخاب کنم چه اتفاقی برای اون یکی...؟ 182 00:15:07,100 --> 00:15:08,700 این تصمیم سختیه، بله 183 00:15:09,300 --> 00:15:10,700 ولی فکر می‌کنم قسمتی از 184 00:15:10,780 --> 00:15:13,620 استراتژی طولانی‌تری هست که ببینن مذاکره می‌کنی یا نه 185 00:15:13,700 --> 00:15:15,830 من به چشمان اون مرد نگاه کردم 186 00:15:15,831 --> 00:15:17,820 و اون کسی نیست که کوتاه بیاد 187 00:15:21,700 --> 00:15:22,740 نظر تو چیه؟ 188 00:15:25,580 --> 00:15:27,340 ...اگه ما حالا ضعف نشون بدیم 189 00:15:28,380 --> 00:15:30,980 اون نمایشی از ظلم ایجاد می‌کنه 190 00:15:31,060 --> 00:15:33,540 فکر می‌کنم بهتره چیزی نگیم 191 00:15:35,340 --> 00:15:36,340 می‌تونیم بهش پول بدیم؟ 192 00:15:36,380 --> 00:15:39,940 .اون نقره نمی‌خواد ...اگه می‌خواست، تا الان گرفته بود 193 00:15:40,020 --> 00:15:42,380 اون می‌خواد ما و روحیه‌مون رو نابود کنه 194 00:15:47,380 --> 00:15:49,580 ...نمی‌تونم اینکارو کنم. نمی‌تونم 195 00:15:50,620 --> 00:15:54,220 نمی‌تو... نمی‌تونم... نمی‌تونم. نمی‌تونم اینکارو بکنم 196 00:16:00,980 --> 00:16:02,020 تو بودی چیکار می‌کردی؟ 197 00:16:07,060 --> 00:16:08,540 تقریبا مثل کارای اون 198 00:16:09,900 --> 00:16:11,260 ناامید می‌شدم 199 00:16:11,980 --> 00:16:13,220 هرآدمی جای اون باشه همین اتفاق براش می‌افته 200 00:16:13,220 --> 00:16:16,020 اینکه بخوای بین بچه‌هات یکی‌شون رو انتخاب کنی غیرطبیعیه 201 00:16:16,100 --> 00:16:17,860 من اگه توی اون شرایط باشم می‌خوام که استیورا رو انتخاب کنی 202 00:16:18,420 --> 00:16:20,540 ،اگه این اتفاقی برامون افتاد من می‌تونم از خودم دفاع کنم 203 00:16:20,620 --> 00:16:22,180 این اتفاق برای ما نمی‌افته 204 00:16:23,860 --> 00:16:25,620 و برای پادشاه هم این اتفاق نمی‌افته 205 00:16:27,540 --> 00:16:29,740 می‌خوای یه کار احمقانه بکنی؟ 206 00:16:29,820 --> 00:16:30,980 جلوم رو می‌گیری؟ 207 00:16:37,380 --> 00:16:39,340 ...پس باید واقع‌بین باشید 208 00:16:40,060 --> 00:16:42,620 و پسری رو انتخاب کنید که مشروعیتش زیر سوال نره 209 00:16:42,700 --> 00:16:45,740 نمی‌تونم. نمی‌تونم مردی باشم که پسری رو به پسر دیگر ترجیح میده 210 00:16:46,740 --> 00:16:48,500 باید چیز دیگه‌ای باشه که بخواد 211 00:16:48,580 --> 00:16:49,740 اون می‌خواد من بمیرم 212 00:16:52,860 --> 00:16:54,660 همینقدر بواسطه‌ی هستن مطلع شدم 213 00:16:56,380 --> 00:16:58,566 ...اون تو رو با پسرانم معاوضه نمی‌کنه. تو 214 00:16:58,567 --> 00:17:00,940 تو اونقدرا هم برام باارزش نیستی، اوترد 215 00:17:02,300 --> 00:17:03,300 درسته 216 00:17:04,460 --> 00:17:06,260 ولی برای دانمارکی‌ها ارزش دارم 217 00:17:06,740 --> 00:17:09,740 کشتن مردی که اسمش رو دانمارکی‌کش گذاشتن شهرت بزرگی به ارمغان میاره 218 00:17:09,820 --> 00:17:10,860 ممکنه اینو بخواد 219 00:17:12,019 --> 00:17:14,899 و بریدا انتقامی برای بردگیش توی ولز می‌خواد 220 00:17:15,580 --> 00:17:17,620 .بذار خودم رو پیشنهاد بدم .ارزش امتحان کردن رو داره 221 00:17:24,620 --> 00:17:27,180 پس وسکس باری دیگر مدیون تو میشه 222 00:17:33,380 --> 00:17:34,750 و اگر برنگشتی 223 00:17:34,751 --> 00:17:38,380 من اطمینان حاصل می‌کنم که تا سال‌ها در مورد شرفت صحبت کنن 224 00:17:39,900 --> 00:17:41,900 اوترد فراموش نخواهد شد 225 00:17:45,340 --> 00:17:46,540 این نقشه‌ی شجاعانه‌ایه 226 00:17:47,380 --> 00:17:48,460 کدوم نقشه؟ 227 00:17:48,540 --> 00:17:49,700 اون نقشه‌ای نداره 228 00:17:49,780 --> 00:17:51,900 وقتی از خودش چیزی درمیاره چهره‌اش همین شکلی میشه 229 00:17:51,980 --> 00:17:53,820 تو نمی‌تونی امیدوار باشی که دست‌تنها شکست‌شون بدی 230 00:17:53,900 --> 00:17:55,660 پس فکر می‌کنی داره چیکار می‌کنه؟ 231 00:17:55,740 --> 00:17:57,540 فرض می‌کنم داری سعی می‌کنی برامون یکم وقت جور کنی 232 00:17:58,340 --> 00:18:00,580 اگه بتونی تا وقتی که بانو اتلفلد برسه دانمارکی‌ها رو معطل کنی 233 00:18:00,660 --> 00:18:03,220 اون ادوارد رو متقاعد می‌کنه تا محاصره، بیشتر ادامه پیدا کنه 234 00:18:03,300 --> 00:18:05,660 می‌دونی که اگه ذخیره‌ای نداشته باشن می‌تونیم شهر رو پس بگیریم 235 00:18:06,700 --> 00:18:09,340 این نقشه‌ی من نیست، الدهلم - بهت که گفته بودم - 236 00:18:10,140 --> 00:18:11,940 پس به چه دلیل دیگه‌ای باید همچین پیشنهاد خطرناکی بکنی؟ 237 00:18:15,340 --> 00:18:17,140 چون باور دارم می‌تونم بهش پایان بدم 238 00:18:44,340 --> 00:18:45,380 !سیگتریگر 239 00:18:47,860 --> 00:18:49,100 !خودت رو نشون بده 240 00:18:52,100 --> 00:18:53,460 ...ولی من کشتمش 241 00:18:53,940 --> 00:18:55,020 چی؟ 242 00:18:55,100 --> 00:18:56,100 ...ما 243 00:18:56,460 --> 00:18:57,940 ما تلاش کردیم که بکشیمش 244 00:18:59,780 --> 00:19:01,740 ...و با این حال اینجاست 245 00:19:02,620 --> 00:19:05,940 مثل خدای مصلوب‌شدشون دوباره زنده شده 246 00:19:07,460 --> 00:19:09,260 و شنیدم این برای اولین بار هم نیست 247 00:19:11,380 --> 00:19:14,380 من از دخترش چیزای زیادی در موردش فهمیدم 248 00:19:15,700 --> 00:19:17,700 !ما عقب‌نشینی نمی‌کنیم، سیگتریگر 249 00:19:18,180 --> 00:19:19,860 به‌جاش، ما این پیشنهاد رو بهت می‌کنیم 250 00:19:20,300 --> 00:19:22,220 ...هردو بچه رو بفرست بیرون 251 00:19:22,900 --> 00:19:26,460 و من تنها وارد وینچستر میشم 252 00:19:29,020 --> 00:19:31,940 و چرا باید طلا رو با نقره معاوضه کنم؟ 253 00:19:32,940 --> 00:19:35,860 چون در این صورت، بزرگ‌ترین جنگجویِ ساکسون‌ها رو خواهی داشت 254 00:19:38,380 --> 00:19:41,100 و چون تو می‌دونی که با گذشت زمان ...من تو رو می‌کشم 255 00:19:41,380 --> 00:19:43,740 همونطور که دوستانت و برادرانت رو کشتم 256 00:19:44,300 --> 00:19:45,500 داره دروغ میگه؟ 257 00:19:46,900 --> 00:19:47,900 نه 258 00:19:49,980 --> 00:19:51,580 چیزی که دخترش گفته بود حقیقت داره 259 00:19:52,580 --> 00:19:54,780 نمی‌تونیم اینجا رو تسخیر کنیم تا وقتی که زندست 260 00:19:57,380 --> 00:19:59,180 ادوارد می‌‌تونه وارث‌های دیگه‌ای درست کنه 261 00:20:00,020 --> 00:20:01,620 ولی نمی‌تونه اوتردهای دیگه‌ای درست کنه 262 00:20:06,940 --> 00:20:09,140 پس شاید باید اون رو شکست بدیم 263 00:20:11,780 --> 00:20:13,020 مبادله رو انجام بده 264 00:21:52,180 --> 00:21:53,460 چقدر بهش وقت بدیم؟ 265 00:21:56,100 --> 00:21:57,260 هرچقدر نیاز داشته باشه 266 00:22:01,220 --> 00:22:02,780 وقتی زمانش برسه، می‌فهمیم 267 00:22:25,860 --> 00:22:28,500 پادشاهتون نمی‌تونست بین پسراش انتخاب کنه 268 00:22:33,460 --> 00:22:34,580 ...و به همین ترتیب 269 00:22:35,500 --> 00:22:37,500 !نگهبانا، زندانی رو بیارید 270 00:22:39,780 --> 00:22:44,180 !اون بزرگ‌ترین جنگجویش رو بهمون داده 271 00:22:52,740 --> 00:22:53,740 بیاریدش پیش من 272 00:23:06,500 --> 00:23:08,700 از بچه خبر نداشتم 273 00:23:11,180 --> 00:23:12,460 کنوت هم همینطور 274 00:23:15,380 --> 00:23:18,980 وقتی تو هم مثل من زجر بکشی انتقام همه‌چیز گرفته میشه 275 00:23:20,060 --> 00:23:22,860 !به صلیبِ داخل بازار ببندینش 276 00:23:23,460 --> 00:23:26,620 بذارید مثل مسیحی که سعی داره باشه بمیره 277 00:23:28,900 --> 00:23:30,780 به وقتش، بریدا 278 00:23:30,860 --> 00:23:34,180 ببریدش به تالار - ...چی؟ سیگتریگر - 279 00:23:34,660 --> 00:23:36,860 سیگتریگر! ما توافق کردیم 280 00:23:37,740 --> 00:23:40,700 قسم می‌خورم وقتی که کارم باهاش تموم بشه می‌دمش به تو 281 00:23:41,500 --> 00:23:42,500 روی شرفم قسم می‌خورم 282 00:23:43,980 --> 00:23:45,180 شمشیرش 283 00:23:50,860 --> 00:23:53,580 اسیر‌ها رو به کلیسا ببرید و بهشون غذا بدید 284 00:23:53,980 --> 00:23:55,220 ...زنده نیازشون دارم 285 00:23:56,940 --> 00:23:57,980 فعلا 286 00:24:00,620 --> 00:24:01,820 از این خوشت میاد؟ 287 00:24:03,620 --> 00:24:04,820 پس به کمکت نیاز دارم 288 00:24:05,540 --> 00:24:07,900 !من شمشیرش رو نمی‌خوام! من خودشو می‌خوام 289 00:24:07,980 --> 00:24:10,620 تو انتقامت رو خواهی گرفت، بریدا - !سیگتریگر - 290 00:24:34,780 --> 00:24:36,100 معنی اینکار چیه؟ 291 00:24:36,660 --> 00:24:38,260 چرا این مهربانیِ ناگهانی؟ 292 00:24:38,340 --> 00:24:39,820 سیگتریگر با ما بازی می‌کنه 293 00:24:40,300 --> 00:24:43,300 نمی‌دونم که معنیش تعویق مجازاته یا نه 294 00:24:43,380 --> 00:24:45,740 خب، جای بچه‌ها که امنه 295 00:24:46,340 --> 00:24:47,500 فعلا همین کافیه 296 00:24:48,700 --> 00:24:50,900 بیاید غذا بخوریم و سپاسگزار باشیم 297 00:24:55,620 --> 00:24:57,980 به اندازه کافی آب بخور بعدش کوزه رو بهم بده 298 00:24:58,060 --> 00:25:00,100 بعدش دیگه آب نخور 299 00:25:01,620 --> 00:25:02,620 چرا؟ 300 00:25:03,300 --> 00:25:05,940 اگه پادشاه نمی‌تونه بین پسرانش انتخاب کنه 301 00:25:06,020 --> 00:25:07,780 شاید باید اطمینان حاصل کنیم 302 00:25:07,860 --> 00:25:11,460 که اتلستن دوست قدرتمندی نداشته باشه 303 00:25:12,000 --> 00:25:17,000 AmirH_Na زیرنویس از 304 00:25:17,000 --> 00:25:22,000 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 305 00:25:39,620 --> 00:25:40,900 تو سریعی 306 00:25:41,380 --> 00:25:42,980 فکر می‌کنم تلاش نمی‌کنی 307 00:25:43,060 --> 00:25:46,380 چرا نباید تلاش کنم؟ وقتی که تو قاتل خویشاوندان زیادی از من هستی؟ 308 00:25:46,460 --> 00:25:48,820 این سوالیه که فقط خودت می‌تونی جوابش رو بدی 309 00:25:52,940 --> 00:25:55,580 شاید شهرتت اغراق‌آمیزه 310 00:25:58,700 --> 00:26:00,740 من داشتم تاریخچه‌اش رو می‌خوندم 311 00:26:02,820 --> 00:26:04,260 تو داخلش نیستی 312 00:26:05,660 --> 00:26:09,100 آلفرد نمی‌خواست کسی بدونه که چقدر مدیون یه کافره 313 00:26:11,620 --> 00:26:15,060 اگه تو به خداشون اعتقاد نداری پس چرا انتخاب‌شون می‌کنی؟ 314 00:26:17,740 --> 00:26:20,300 اونا مردم من هستن - و اونا هم مثل خودت قبولت می‌کنن؟ - 315 00:26:20,380 --> 00:26:22,060 کافران زیادی اینجا در آرامش زندگی می‌کنن 316 00:26:22,140 --> 00:26:24,220 فقط پادشاهان هستن که نمی‌تونن بپذیرن 317 00:26:26,700 --> 00:26:27,700 جالبه 318 00:26:28,620 --> 00:26:30,740 دخترت هم همین رو گفت 319 00:26:31,460 --> 00:26:32,460 اون کجاست؟ 320 00:26:32,540 --> 00:26:33,780 اون اینجاست 321 00:26:34,540 --> 00:26:36,140 باهاش به خوبی رفتار شده 322 00:26:37,380 --> 00:26:40,540 من درونش دانمارکی بودن رو می‌بینم 323 00:26:42,580 --> 00:26:45,300 قسم می‌خورم که دخترت بی‌آبرو نشده 324 00:26:45,980 --> 00:26:50,220 ...نه، دخترت یه زن جوان خیلی باهوشه 325 00:26:50,780 --> 00:26:52,900 که ظاهرا اینو از مادرش به ارث برده 326 00:26:53,220 --> 00:26:54,780 ما خیلی با هم صحبت کردیم 327 00:26:56,140 --> 00:26:57,820 ...اون چیزای زیادی در موردت بهم گفته 328 00:26:58,300 --> 00:27:01,060 ...چطور برای صلح توی مرسیا جنگیدی 329 00:27:01,540 --> 00:27:04,180 چطور زنی که دوست داشتی رو ول کردی 330 00:27:04,260 --> 00:27:09,260 ولی داستان محبوبم این بود که چطور خونه‌ات توی ببنبرگ رو از دست دادی 331 00:27:10,540 --> 00:27:11,820 این چرا برات جالب بوده؟ 332 00:27:11,900 --> 00:27:14,020 چون منم خونه‌ای رو از دست دادم 333 00:27:15,660 --> 00:27:20,660 و به همین دلیل، برام سواله که ما چیزای مشترکی با هم داریم یا نه 334 00:27:26,860 --> 00:27:28,260 می‌خوای معامله کنی؟ 335 00:27:29,940 --> 00:27:31,700 به همین دلیل منو نکشتی؟ 336 00:27:33,620 --> 00:27:34,940 چرا با پادشاه صحبت نکردی؟ 337 00:27:35,020 --> 00:27:37,520 چون پادشاه قاطع نیست 338 00:27:37,521 --> 00:27:40,020 و آدمایی که قاطع نیستن نمی‌تونن مذاکره بکنن 339 00:27:40,260 --> 00:27:44,380 از طرف دیگه، تو معشوقه‌ات رو برای حفظ یک پادشاهی پیشنهاد دادی 340 00:27:44,860 --> 00:27:47,500 پس فرض می‌کنم می‌تونی تصمیمات سختی بگیری 341 00:27:50,340 --> 00:27:54,180 ولی من چیزی برای دادن ندارم - ولی نفوذی در افرادی که دارن داری - 342 00:27:56,380 --> 00:27:57,940 و اونا ازت پیروی می‌کنن 343 00:28:00,220 --> 00:28:01,820 چی می‌خوای؟ 344 00:28:01,900 --> 00:28:02,900 صلح 345 00:28:03,700 --> 00:28:05,500 یا صلح و زمین 346 00:28:05,980 --> 00:28:08,340 و تلاش می‌کنی که بواسطه‌ی شروع یک جنگ صلح ایجاد کنی؟ 347 00:28:09,900 --> 00:28:11,060 نبرد کجاست؟ 348 00:28:12,580 --> 00:28:14,140 جنگ کجاست؟ 349 00:28:16,860 --> 00:28:18,900 حدس می‌زدم که بخوای مذاکره کنی 350 00:28:19,380 --> 00:28:21,340 پادشاه باور نمی‌کنه 351 00:28:21,420 --> 00:28:24,420 کی بهت گفته بود که من مایل به معامله کردنم؟ 352 00:28:24,860 --> 00:28:26,420 ...خودت 353 00:28:27,700 --> 00:28:29,500 وقتی انتخاب کردی که وارد شهر بشی 354 00:28:31,500 --> 00:28:33,500 پیشنهاد داده شده بود 355 00:28:34,060 --> 00:28:37,020 ما فقط باید ادوارد رو وادار کنیم ...تا با یه دیدار موافقت کنه 356 00:28:37,380 --> 00:28:38,700 و در مورد شروط بحث کنیم 357 00:28:39,700 --> 00:28:41,700 هستن! داری جاسوسی‌شون رو می‌کنی؟ 358 00:28:44,140 --> 00:28:45,380 من جاسوسی همه رو می‌کنم 359 00:28:47,020 --> 00:28:48,500 داره باهاش چیکار می‌کنه؟ 360 00:28:49,060 --> 00:28:50,100 می‌ترسم که بهت بگم 361 00:28:50,180 --> 00:28:52,020 هستن، اونجا چه اتفاقی داره می‌افته؟ 362 00:28:55,820 --> 00:28:56,820 ...تو باید بدونی که 363 00:28:57,700 --> 00:28:59,260 سیگتریگر خواهانِ آتش‌بسه 364 00:29:02,100 --> 00:29:03,780 این چیز خوبیه، بریدا 365 00:29:04,260 --> 00:29:06,060 این معنیِ زمین و نقره‌ی بیشتره میده 366 00:29:09,700 --> 00:29:10,900 معنی خیانت میده 367 00:29:10,980 --> 00:29:12,580 حرفت احمقانست 368 00:29:15,100 --> 00:29:16,300 این ماجرا به زودی می‌تونه تموم بشه 369 00:29:20,820 --> 00:29:22,020 ترسوها 370 00:29:22,100 --> 00:29:23,900 !همتون دروغگو و ترسویید 371 00:29:24,820 --> 00:29:28,100 برو به شمال. به آب‌وهوای خوب احتیاج داری 372 00:29:28,180 --> 00:29:29,780 چرا به افرویچ نمیرید؟ 373 00:29:57,740 --> 00:30:01,740 فکر نمی‌کنم این جواب بده 374 00:31:07,300 --> 00:31:10,300 .ایمان‌تون رو از دست ندین اون زنده می‌مونه 375 00:31:16,780 --> 00:31:17,780 سرورم 376 00:31:18,660 --> 00:31:21,220 نه، دارم التماس می‌کنم، پادشاه فقط بهش زمان بیشتری بدید 377 00:31:21,300 --> 00:31:23,660 .تا وقتی که داخله حمله نکنید لطفا، سرورم 378 00:31:23,740 --> 00:31:25,700 معنیِ این پایان نیست - سرورم - 379 00:31:25,780 --> 00:31:28,380 پادشاه، ما سال‌هاست اوترد رو دنبال کردیم 380 00:31:28,460 --> 00:31:29,460 !اون هیچوقت شکست نخورده 381 00:31:29,461 --> 00:31:31,820 اون هیچوقت شکست نخورده !چون افراد خوبی دنبالش می‌کردن 382 00:31:34,461 --> 00:31:37,100 ولی حتی اونم نمی‌تونه با یه ارتش تنهایی بجنگه 383 00:31:37,460 --> 00:31:38,660 کار عاقلانه‌ای نبود 384 00:31:39,260 --> 00:31:41,105 گفتنش دردناکه 385 00:31:41,106 --> 00:31:44,100 ولی لردِتون توی نبردی که هیچوقت نمی‌تونست پیروزش بشه شکست خورده 386 00:31:49,660 --> 00:31:50,940 امیدی برای اون وجود نداره 387 00:32:19,380 --> 00:32:22,020 !پادشاه! دیده‌بان‌هامون خبر خوبی آوردن 388 00:32:23,300 --> 00:32:25,860 !بانوی مرسیا اومده. اون یه ارتش آورده 389 00:32:35,060 --> 00:32:37,820 پادشاه داره سعی می‌کنه جسور باشه ولی تصمیماتش عجولانست 390 00:32:37,900 --> 00:32:39,300 مطمئنم که با وقت بیشتری 391 00:32:39,301 --> 00:32:40,940 به محاصره میشه بدون کشتار پایان داد 392 00:32:41,020 --> 00:32:43,100 ادوارد، شنیدم که پسرانت آزاد شدن 393 00:32:43,180 --> 00:32:44,526 یک رحم نمایش داده شده، بله 394 00:32:44,527 --> 00:32:47,060 شنیدم که دانمارکی‌ها توی شمال تسلیم شدن 395 00:32:47,140 --> 00:32:49,780 بله. و کاری که یک بار انجام شده میشه دو بار انجام بشه 396 00:32:50,260 --> 00:32:52,300 ،اگه پسرانت رو داری تو همه‌ی چیزایی که 397 00:32:52,301 --> 00:32:53,860 برای ادامه پیدا کردن نسل آلفرد نیازه رو داری 398 00:32:54,460 --> 00:32:57,380 دیوارها، قصرها، حتی مقبره‌ها می‌تونن دوباره ساخته بشن 399 00:32:58,180 --> 00:32:59,940 ادوارد، تو وسکسی 400 00:33:00,300 --> 00:33:02,660 هرتصمیمی که بگیری مرسیا ازت حمایت می‌کنه 401 00:33:03,980 --> 00:33:07,140 اون نمی‌تونه وینچستر رو از دست بده این پدرمون رو خیلی ناراحت می‌کنه 402 00:33:07,220 --> 00:33:09,140 ما نباید به این بیشتر از جون افراد بی‌گناه اهمیت بدیم 403 00:33:09,220 --> 00:33:11,940 نه، حق با اتلفلده - چند نفر داخلن؟ - 404 00:33:12,020 --> 00:33:14,660 خیلی. و البته افرادی از خون سلطنتی هم داخل هستن 405 00:33:14,740 --> 00:33:15,780 زنم، مادرمون 406 00:33:16,500 --> 00:33:18,620 مادر نمی‌خواد که تسلیم بشی 407 00:33:18,700 --> 00:33:21,620 اون کنار پدره و مرگ رو قبول می‌کنه 408 00:33:21,700 --> 00:33:24,660 پس ما اقدام می‌کنیم ولی نه اونطور که انتظار دارن 409 00:33:24,740 --> 00:33:27,080 اونا در برابر آتش تدارکاتی دیدن 410 00:33:27,081 --> 00:33:29,750 پس بیاید از دود استفاده کنیم تا حمله رو پنهان کنیم 411 00:33:30,260 --> 00:33:31,740 اگه خدا و باد به نفع ما باشن 412 00:33:31,820 --> 00:33:33,665 اینکار اونایی که از دروازه نگهبانی می‌کنن رو خفه می‌کنه 413 00:33:33,666 --> 00:33:35,625 و بهمون اجازه میده وارد بشیم - ولی اگه جهت بادها به این سمت باشه - 414 00:33:35,626 --> 00:33:38,340 خودمون خفه میشیم. بانو، التماستون می‌کنم 415 00:33:38,341 --> 00:33:40,980 به لرد اوترد وقت بیشتری بدید - لرد اوترد قبلا مُرده - 416 00:33:49,900 --> 00:33:52,380 چه زنده چه مرده، اهمیتی نداره 417 00:33:53,420 --> 00:33:57,340 نمی‌تونیم وینچستر رو به به خاطرِ جونِ یک نفر به دانمارکی‌ها تحویل بدیم 418 00:33:57,820 --> 00:33:59,020 درسته 419 00:33:59,380 --> 00:34:01,780 گونی‌های یونجه رو نزدیک دروازه قرار بدید 420 00:34:01,860 --> 00:34:05,220 گُه و آهک بهشون اضافه کنید تا از بوی بد خفه بشن 421 00:34:05,300 --> 00:34:08,020 ما مجبورشون می‌کنیم که از باروها به داخل خیابون‌ها برن 422 00:34:08,100 --> 00:34:10,140 !دروازه رو می‌شکنیم و می‌کشیمشون 423 00:35:20,900 --> 00:35:21,940 بیا 424 00:35:24,460 --> 00:35:25,460 داری میری؟ 425 00:35:25,540 --> 00:35:26,540 بله 426 00:35:27,620 --> 00:35:30,820 اونا کنار دروازه هستن و من نمی‌خوام موقع نبرد اینجا باشم 427 00:35:32,260 --> 00:35:36,180 و تو هم با من میای - نه نه نه، نمی‌تونم - 428 00:35:39,940 --> 00:35:42,660 !اونا کشته میشن 429 00:35:47,100 --> 00:35:48,140 باهام بیا 430 00:35:48,820 --> 00:35:52,260 زنان زیادی آروم آروم بعد از یک و خورده‌ای سال قدردان جذابیتم میشن 431 00:36:09,980 --> 00:36:11,100 !برگردید 432 00:36:28,100 --> 00:36:29,140 اونجا 433 00:36:31,500 --> 00:36:32,980 ما میریم بیرون؟ - !بله - 434 00:36:33,460 --> 00:36:35,340 از چیزی که بعدش میاد خودت رو نجات بده 435 00:36:35,420 --> 00:36:38,260 !نه - !تو از نبرد جون سالم به در نمی‌بری - 436 00:36:38,620 --> 00:36:39,900 !ما وقتی برای اینکار نداریم 437 00:36:39,980 --> 00:36:41,380 !اگه بمونی می‌میری 438 00:36:41,460 --> 00:36:43,020 !جای من کنار اسیرهاست 439 00:36:43,100 --> 00:36:45,820 !پس بمیر، هرزه‌ی قدرنشناس 440 00:36:52,340 --> 00:36:53,940 ادوارد بهمون حمله کرده 441 00:36:54,020 --> 00:36:55,020 باهام بیا 442 00:36:57,380 --> 00:36:58,380 اوترد 443 00:36:59,500 --> 00:37:01,860 اگه بهم خیانت کنی همه زجر می‌کشن 444 00:37:19,820 --> 00:37:21,100 !سریع باشید! برگردید 445 00:37:27,980 --> 00:37:29,540 !یک آرایش 446 00:37:59,020 --> 00:38:02,100 !برگردید! از خودتون محافظت کنید! کنار هم بمونید 447 00:38:51,620 --> 00:38:54,460 بذار باهاش صحبت کنم بذار با پادشاه صحبت کنم 448 00:38:55,020 --> 00:38:58,620 .با این مرد برو اگه دانمارکی کشت، بکشش 449 00:39:23,900 --> 00:39:25,620 !نذار افرادت بجنگن 450 00:39:26,020 --> 00:39:28,020 ادوارد، دست از جنگیدن بردار 451 00:39:28,100 --> 00:39:29,420 !دست از جنگیدن بردار 452 00:39:43,980 --> 00:39:45,260 !ادوارد 453 00:39:46,380 --> 00:39:48,300 !ادوارد! ادوارد 454 00:39:50,700 --> 00:39:54,780 !سرورم، باید بهم اعتماد کنی من باهاش صحبت کردم 455 00:39:55,300 --> 00:39:56,900 !ادوارد، جلوی این جنگ رو بگیر 456 00:40:02,140 --> 00:40:04,100 !خیلی دیر شده - !بهم اعتماد کن - 457 00:40:04,180 --> 00:40:07,060 .سیگتریگر مایله که مذاکره کنه چرا باید بهت دروغ بگم؟ 458 00:40:07,140 --> 00:40:09,300 .من باهاش صحبت کردم !اون دست از جنگیدن برمی‌داره 459 00:40:09,380 --> 00:40:10,940 !وینچستر خواهد سوخت 460 00:40:11,380 --> 00:40:14,540 !سیگتریگر! نذار افرادت بجنگن 461 00:40:14,620 --> 00:40:16,940 !دستور دیوارِ سِپَری بده! همین الان 462 00:40:20,380 --> 00:40:22,500 چیزی که براش اومده بودی رو بدست آوردی؟ 463 00:40:22,820 --> 00:40:25,460 !سیگتریگر! نذار افرادت بجنگن 464 00:40:28,740 --> 00:40:30,740 !می‌تونی چیزی که براش اومده بودی رو بدست بیاری 465 00:40:33,300 --> 00:40:35,660 !دیوار سپری 466 00:40:44,660 --> 00:40:47,780 !دیوار سپری 467 00:40:51,220 --> 00:40:55,700 !دیوار سپری 468 00:41:05,700 --> 00:41:06,820 !برگرد 469 00:41:07,540 --> 00:41:09,660 !سرجاتون بمونید! بیاید عقب 470 00:41:10,180 --> 00:41:11,180 !خدای من 471 00:41:11,220 --> 00:41:12,220 !عقب بمون 472 00:41:12,580 --> 00:41:13,580 لطفا 473 00:41:17,460 --> 00:41:19,340 ایدیف. ایدیف 474 00:41:19,620 --> 00:41:20,620 عقب بمونید 475 00:41:20,621 --> 00:41:22,260 !فینان 476 00:41:22,660 --> 00:41:24,460 حالش خوبه. بیا 477 00:41:24,740 --> 00:41:25,740 !تکون بخورید 478 00:41:26,780 --> 00:41:29,500 !برگرد! برگرد - !تکون بخورید - 479 00:41:30,820 --> 00:41:34,700 !سر جاتون بمونید! سر جاهاتون بمونید - !شنیدید که چی گفت - 480 00:41:48,620 --> 00:41:51,900 سیگتریگر، می‌خوای با ما صحبت کنی؟ 481 00:41:53,220 --> 00:41:56,340 تا وقتی که اسیرها رو ندیدیم از مذاکره خبری نیست 482 00:42:00,500 --> 00:42:01,500 خوش‌اومدید 483 00:42:40,460 --> 00:42:43,620 اوترد بهم میگه به شمال رفته بودی 484 00:42:45,460 --> 00:42:48,300 من افرویچ و زمین‌های اطرافش رو می‌خوام 485 00:42:48,380 --> 00:42:51,980 نه، ما به تازگی افرویچ رو دوباره تسخیر کردیم - که به همین دلیل من می‌خوامش - 486 00:42:52,060 --> 00:42:54,300 دهه‌ها، ما با دانمارکی‌ها می‌جنگیدیم تا از اونجا دورشون کنیم 487 00:42:54,380 --> 00:42:57,020 دادنش به تو ما رو یک نسل عقب می‌بره 488 00:42:57,100 --> 00:42:58,700 پس من وینچستر رو نگه می‌دارم 489 00:42:59,820 --> 00:43:02,460 می‌تونیم بهت آنگلیای شرقی رو پیشنهاد بدیم 490 00:43:02,540 --> 00:43:05,980 بزرگ‌تره و به میهنت از طریق دریا دسترسی داره 491 00:43:06,460 --> 00:43:07,620 من افرویچ رو می‌خوام 492 00:43:07,700 --> 00:43:09,020 نمی‌تونم موافقت کنم 493 00:43:09,100 --> 00:43:11,180 شما انتخابِ دیگه‌ای ندارید 494 00:43:16,901 --> 00:43:20,500 شاید باید در نظر بگیریمش - !در این صورت، اون کنار مرز منه - 495 00:43:22,020 --> 00:43:24,260 ادوارد، نذار ما رو جدا کنه 496 00:43:24,580 --> 00:43:26,900 من تنهاتون می‌ذارم تا بین خودتون معامله کنید 497 00:43:26,980 --> 00:43:28,300 میرم دخترم رو پیدا کنم 498 00:43:46,780 --> 00:43:48,220 فکر می‌کردی تو رو فراموش می‌کنم؟ 499 00:43:48,300 --> 00:43:49,820 بس کن! تموم شده 500 00:43:49,900 --> 00:43:51,380 هیچوقت تموم نمیشه 501 00:43:53,820 --> 00:43:56,580 !بریدا! من از زندگیت رو نجات دادم 502 00:43:56,660 --> 00:43:58,460 !تو زندگیم رو نابود کردی 503 00:43:58,540 --> 00:44:00,500 !تو چیزی از زجرهایی که کشیدم نمی‌دونی 504 00:44:00,820 --> 00:44:02,940 من نه تو و نه بچه‌ی کنوت رو نمی‌کشم 505 00:44:03,020 --> 00:44:06,140 !اون بچه‌ی کنوت نیست. اون فقط بچه‌ی منه 506 00:44:06,220 --> 00:44:09,620 و اون به قدری بهم وفادار می‌مونه که هیچکس نبوده 507 00:44:09,700 --> 00:44:12,500 من درونش نفرت از تمام ساکسون‌ها رو می‌پرورم 508 00:44:12,580 --> 00:44:15,980 پس تو بچه‌ات رو به مرگ محکوم می‌کنی !و این باعث ویرانیت میشه 509 00:44:26,020 --> 00:44:27,660 اگه به جنگیدن ادامه بدی !اونا می‌کشنت 510 00:44:29,940 --> 00:44:32,260 اگه پادشاهان ساکسون نکشنت خود سیگتریگر تو رو می‌کشه 511 00:44:32,660 --> 00:44:34,460 ولی من از این اتفاق نمی‌ترسم 512 00:44:35,140 --> 00:44:37,340 من ایمانم رو به اتفاقی که در ادامه می‌افته از دست ندادم 513 00:44:38,100 --> 00:44:39,380 !انجامش بده 514 00:44:40,260 --> 00:44:41,420 !انجامش بده 515 00:44:41,500 --> 00:44:43,780 منو بکش 516 00:44:44,100 --> 00:44:46,100 اگه نکشی، قوی‌تر میشم 517 00:44:48,380 --> 00:44:50,580 خون ریخته شده. خون بیشتری جریان پیدا می‌کنه 518 00:44:51,340 --> 00:44:53,940 من از همه‌ی افرادی که بهم خیانت کردن انتقام می‌گیرن 519 00:44:54,020 --> 00:44:57,180 و من تا وقتی که در دستانم زجر بکشن راحت نمیشم 520 00:44:58,980 --> 00:45:00,820 !انجامش بده 521 00:45:04,580 --> 00:45:05,980 وگرنه باعث نابودیِ تو میشم 522 00:45:14,980 --> 00:45:15,980 فقط برو 523 00:45:17,700 --> 00:45:18,820 بچه‌ات رو بدنیا بیار 524 00:45:21,500 --> 00:45:22,900 تا وقتی که می‌تونی برو 525 00:45:35,380 --> 00:45:37,220 هیچوقت نمی‌دونستم کجاست 526 00:45:37,500 --> 00:45:38,620 !مراقب باش، آزفرت 527 00:45:45,460 --> 00:45:46,580 معامله کردید؟ 528 00:45:49,221 --> 00:45:51,500 ...اون افرویچ رو می‌گیره 529 00:45:52,060 --> 00:45:55,220 ،و موافقت کرد که هیچوقت وارد وسکس مرسیا یا آنگلیای شرقی نشه 530 00:45:55,300 --> 00:45:57,300 پس شما سه تا از چهار پادشاهی‌تون رو نگه می‌دارید 531 00:45:58,780 --> 00:46:00,140 این تحقیر نیست 532 00:46:03,900 --> 00:46:06,540 سیگتریگر می‌خواد یکی از اسیرها رو نگه داره 533 00:46:10,300 --> 00:46:11,300 دخترت رو 534 00:46:13,780 --> 00:46:15,260 که شما هم رد کردید 535 00:46:17,980 --> 00:46:21,180 چون می‌دونید که استفاده از بچه‌ی آدم !توی معامله چه حسی داره 536 00:46:22,620 --> 00:46:24,420 استیورا بچه نیست 537 00:46:26,260 --> 00:46:27,540 اون زن جوانیه 538 00:46:30,780 --> 00:46:32,380 پس ما رد نکردیم 539 00:46:54,620 --> 00:46:56,380 فکر می‌کردم از دستت دادم 540 00:47:00,700 --> 00:47:01,700 دلم برات تنگ میشه 541 00:47:06,660 --> 00:47:07,660 چرا؟ 542 00:47:08,340 --> 00:47:09,460 وقتی برم 543 00:47:10,700 --> 00:47:11,780 من گفتم نه 544 00:47:13,860 --> 00:47:16,220 ولی من... من مایل به رفتنم 545 00:47:17,860 --> 00:47:18,860 با سیگتریگر؟ 546 00:47:20,660 --> 00:47:24,540 ولی می‌خوام توی کوکهام با من باشی - توی کوکهام چیزی برای من وجود نداره - 547 00:47:24,620 --> 00:47:26,740 این فرصتی برای ماست تا یک خانواده باشیم 548 00:47:26,820 --> 00:47:28,820 هیچکدوممون این رو نمی‌خواد 549 00:47:29,460 --> 00:47:33,020 تو می‌خوای که اینطوری باشه ولی اینطوری نیست. افرادت خانواده‌ی تو هستن 550 00:47:33,500 --> 00:47:35,420 من می‌خوام بچه‌هام با من باشن 551 00:47:35,500 --> 00:47:36,660 شاید توی ببنبرگ 552 00:47:36,740 --> 00:47:40,540 شاید اون موقع، ولی برات مقدر نشده که لرد کوکهام باشی 553 00:47:40,620 --> 00:47:43,180 و منم برام مقدر نشده اونجا زندگی کوچکی داشته باشم 554 00:47:43,820 --> 00:47:45,100 ما آواره‌ایم، پدر 555 00:47:45,180 --> 00:47:46,750 ما دنبال جایی که خدایان هدایت‌مون کنن میریم 556 00:47:46,751 --> 00:47:48,980 و خدایان دارن منو به سرزمین دانمارکی‌ها می‌فرستن 557 00:47:49,700 --> 00:47:53,380 بذار برم... محض رضای همه‌ی ساکسون‌ها 558 00:47:54,300 --> 00:47:57,900 من به اندازه کافی براشون فداکاری کردم - خب من که براشون هیچی فداکاری نکردم - 559 00:47:59,300 --> 00:48:02,900 لطفا! می‌خوام در میان مردم مادرم زندگی کنم 560 00:48:02,980 --> 00:48:05,850 ...تا‌... قسمتی از خودم رو که 561 00:48:05,851 --> 00:48:07,980 وقتی مادرم مُرد ناپدید شد رو پیدا کنم 562 00:48:15,380 --> 00:48:16,380 ...به علاوه 563 00:48:19,020 --> 00:48:20,500 سیگتریگر مهربونه 564 00:48:23,580 --> 00:48:25,060 !اون مرد باشرفیه 565 00:48:39,580 --> 00:48:41,340 من باید از تو مراقبت کنم 566 00:48:42,380 --> 00:48:44,740 به مدت خیلی طولانی‌ای، تو چیزی از من نداشتی 567 00:48:45,100 --> 00:48:47,300 من از تو همه‌چی داشتم 568 00:48:48,860 --> 00:48:52,020 خونت در رگ‌های من جریان داره و این من رو روح بی‌قراری کرده 569 00:48:52,460 --> 00:48:55,100 لطفا این فرصت رو بهم بده تا مثل خودت زندگی کنم 570 00:48:55,180 --> 00:48:58,340 تا مسیری رو بدون اطمینان از اینکه کجا به پایان می‌رسه دنبال کنم 571 00:49:02,020 --> 00:49:03,020 بذار برم 572 00:49:08,261 --> 00:49:10,020 چقدر از نبرد اولت خوشت اومد؟ 573 00:49:11,460 --> 00:49:14,219 قسم می‌خورم که این آخریش بود 574 00:49:14,220 --> 00:49:16,860 از حالا به بعد، من توی خیمه می‌مونم 575 00:49:18,380 --> 00:49:20,500 تو روحیه‌ی یه جنگجوی واقعی رو نشون دادی 576 00:49:21,581 --> 00:49:24,300 شاید شرافت خانواده‌ام برگشته باشه 577 00:49:25,620 --> 00:49:28,460 ای کاش اونایی که من براشون مهم بودم هنوز زنده بودن تا این رو ببینن 578 00:49:39,300 --> 00:49:42,660 استراحت کن. دیگه تموم شده 579 00:49:51,900 --> 00:49:53,660 !مادر 580 00:49:54,380 --> 00:49:56,620 !مادر 581 00:49:58,300 --> 00:49:59,420 !مادر 582 00:50:08,340 --> 00:50:09,660 مادرم بیمار شده 583 00:50:09,740 --> 00:50:12,100 می‌ترسم که دانمارکی‌ها زندگی دیگه‌ای رو گرفته باشن 584 00:50:12,900 --> 00:50:13,980 اون قویه 585 00:50:18,900 --> 00:50:20,500 مادرم نمی‌تونه ازش مراقبت کنه 586 00:50:21,940 --> 00:50:22,940 من چطور می‌تونم؟ 587 00:50:22,941 --> 00:50:25,580 لطفا، اوترد. می‌دونم که بهم قسم نمی‌خوری 588 00:50:25,660 --> 00:50:28,020 ولی لیاقت این بچه بیشتر از صومعه هست 589 00:50:28,100 --> 00:50:33,100 اون پسری شجاع و خوش‌قلبه ولی به راهنمایی نیاز پیدا می‌کنه 590 00:50:33,580 --> 00:50:37,020 ازش محافظت کن و به یه جای امن ببرش 591 00:50:37,500 --> 00:50:39,500 یک شاهزاده برای وینچستر کافیه 592 00:50:40,380 --> 00:50:41,620 اگه به قصر بیارمش 593 00:50:41,700 --> 00:50:46,540 باعث ایجاد نزاعی برای رقابت مثل اتلولد میشه 594 00:50:46,620 --> 00:50:47,620 این سیاسته 595 00:50:52,460 --> 00:50:54,380 می‌خوای باهاش چیکار کنم؟ 596 00:50:54,460 --> 00:50:58,020 بهش چطور جنگجو بودن و هرچیزی که از دانمارکی‌ها می‌دونی رو یاد بده 597 00:50:59,180 --> 00:51:01,140 بهش از نورث‌آمبریا یاد بده 598 00:51:01,220 --> 00:51:04,060 تو به تازگی قسم خوردی که برای نورث‌آمبریا نمی‌جنگی 599 00:51:04,140 --> 00:51:07,580 راه‌هایی بدون جنگیدن برای تصاحب زمین هست 600 00:51:07,660 --> 00:51:09,260 سیگتریگر اینو بهمون نشون داده 601 00:51:10,220 --> 00:51:12,300 نورث‌آمبریا آخرین پادشاهی هست 602 00:51:12,380 --> 00:51:15,020 اگه تحت یک پادشاه و تحت مسیح نباشه 603 00:51:15,100 --> 00:51:16,860 هیچ انگلیسی درکار نخواهد بود 604 00:51:49,460 --> 00:51:52,500 دیدن رفتن دختر برای پدر سخته 605 00:51:52,580 --> 00:51:56,020 .ولی حق با تو بود، پدر سیگتریگر فرق داره 606 00:51:56,500 --> 00:51:58,460 شاید اونقدرا هم کارَم احمقانه نبود 607 00:51:59,620 --> 00:52:01,060 یا یه نفر داشت تو رو هدایت می‌کرد 608 00:52:02,740 --> 00:52:04,540 خدایان دوست دارن جنگیدن منو ببینن 609 00:52:05,980 --> 00:52:07,300 سرگرم‌شون می‌کنه 610 00:52:20,300 --> 00:52:22,300 من کلیسایم برمی‌گردم، پدر 611 00:52:26,300 --> 00:52:28,500 من خودم رو برای بچه‌های لجباز نفرین کردم 612 00:52:29,100 --> 00:52:32,620 چی می‌تونم بگم؟ خون من خونِ یه حرومزاده‌ی کله‌شقه 613 00:52:46,900 --> 00:52:49,120 ،پس، در سلطنت پادشاه ادوارد 614 00:52:49,121 --> 00:52:51,900 بین ساکسون‌ها و دانمارکی‌ها صلح برقرار شد 615 00:52:55,260 --> 00:52:57,480 ،و هرچند این صلح برای اولین بار نبود 616 00:52:57,481 --> 00:53:00,260 ولی احساسی وجود داشت که آتش‌بس دوام خواهد داشت 617 00:53:02,820 --> 00:53:04,180 ولی به چه قیمتی؟ 618 00:53:08,700 --> 00:53:11,340 جاه‌طلبی در قصرهای ساکسون‌ها گام برمی‌داره 619 00:53:13,340 --> 00:53:16,340 به وقتش، پادشاه باید وارثش رو انتخاب کنه 620 00:53:16,420 --> 00:53:18,780 و شاید روابط خونی محک بخورد 621 00:53:23,180 --> 00:53:24,980 ...برادرها ممکنه اختلاف پیدا کنن 622 00:53:26,020 --> 00:53:28,380 ولی تخت پادشاهی نمی‌تونه خالی بمونه 623 00:53:29,900 --> 00:53:33,060 من حالا چیزی جز شمشیرم رو ندارم 624 00:53:34,700 --> 00:53:37,100 من در بدست آوردم حق ذاتیم شکست خوردم 625 00:53:38,340 --> 00:53:40,540 من از زنی که دوست داشتم دست کشیدم 626 00:53:41,300 --> 00:53:43,100 ...خانواده‌ام پراکنده شدن 627 00:53:43,820 --> 00:53:45,580 ...و شاید هیچوقت دوباره همدیگه رو نبینیم 628 00:53:46,140 --> 00:53:49,060 چون در سراسر پادشاهی‌های ساکسون‌ها پخش شدن 629 00:53:55,220 --> 00:53:59,700 همونطور که دشمنیِ جدیدی متولد شده قدرت انتقام هم مطمئناً رشد می‌کنه 630 00:53:59,700 --> 00:54:05,000 AmirH_Na زیرنویس از 631 00:54:05,580 --> 00:54:08,220 من قسم خوردم از بچه‌ای حرومزاده ...محافظت کنم 632 00:54:09,500 --> 00:54:14,060 که متاسفانه مسیرش با این سرزمین بزرگ گره خورده 633 00:54:15,500 --> 00:54:19,540 و هرچند من خدمت به پادشاهان ساکسون رو رد کردم 634 00:54:19,620 --> 00:54:21,980 ولی فقط مساله زمان مطرحه تا 635 00:54:22,060 --> 00:54:25,220 تقدیر منو به نقشه‌هاشون برگردونن 636 00:54:25,940 --> 00:54:28,140 !همه‌چیز به سرنوشت بستگی دارد 637 00:54:28,141 --> 00:54:35,000 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال 30nama.com