1 00:00:03,735 --> 00:00:05,902 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:05,985 --> 00:00:07,318 ‫این درس مهمی ـه 3 00:00:07,402 --> 00:00:09,151 ‫مردم بهتر یاد می‌گیرن 4 00:00:09,235 --> 00:00:12,235 ‫وقتی احساسات تشدید شده با دستورالعمل همراه میشه. 5 00:00:12,318 --> 00:00:15,527 ‫صندلی خالی شده «اپستین» به عنوان ‫دادستان کل نیویورک آماده است برای من 6 00:00:15,610 --> 00:00:16,985 ‫ولی به محض اینکه بخوام کاری بکنم 7 00:00:17,068 --> 00:00:18,623 ‫«جک فوئلی» میاد دنبالم. 8 00:00:18,676 --> 00:00:20,735 ‫میخوام «داگلاس میسون» رو ملاقات کنی. اون پدرمه 9 00:00:20,819 --> 00:00:21,944 ‫فکر کردم آماده ای 10 00:00:22,026 --> 00:00:24,402 ‫آماده‌ام از ضمایری که ترجیح میدی استفاده کنم...؟ 11 00:00:24,485 --> 00:00:26,694 ‫کسانی که به من احترام میذارن از اون ضمایر استفاده می‌کنن 12 00:00:26,777 --> 00:00:28,694 ‫تیلور می‌دونه دارم موقعیت‌هاشون ‫رو از پیش هدف قرار میدم 13 00:00:28,777 --> 00:00:31,944 ‫دیگه سر به سر تیلور میسون نذار 14 00:00:32,026 --> 00:00:36,193 ‫من از صمیم قلب دلم میخواد که ‫دادستان کل بعدی‌تون باشم! 15 00:00:36,276 --> 00:00:38,985 ‫به کمکت نیاز دارم. با بخش پایه اش شروع میشه... 16 00:00:39,068 --> 00:00:40,318 ‫ازم میخوای کمکت کنم 17 00:00:40,402 --> 00:00:41,985 ‫وارد دفتر دادستانی ایالت بشی. 18 00:00:42,068 --> 00:00:43,360 ‫همینطوره 18 00:00:43,368 --> 00:00:55,360 :ترجمه و زیرنویس از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 18 00:00:55,368 --> 00:01:07,360 Billions.S04E04: حد مجاز 98/02/11 19 00:01:08,610 --> 00:01:10,151 ‫5 ساعت تا شروع فصلی مبادلات بورس 20 00:01:10,235 --> 00:01:11,944 ‫کل شبو اینجا خواهیم بود 21 00:01:12,026 --> 00:01:13,193 ‫اگه گیر نیوفتیم 22 00:01:13,276 --> 00:01:14,694 ‫گیر نمی‌افتیم 23 00:01:14,777 --> 00:01:16,360 ‫خب، با این لباس زردی که پوشیدی خیلی مطمئن حرف میزنی 24 00:01:16,443 --> 00:01:19,735 ‫انگار که فیلم «بیل را بکش» ـه ‫(Kill Bill) 25 00:01:21,634 --> 00:01:23,402 ‫من استتار کردم، دادا 26 00:01:23,485 --> 00:01:24,902 ‫بین این همه زردی، نامرئی به نظر میام 27 00:01:26,527 --> 00:01:29,235 ‫به علاوه، پول خوبی بهمون میدن... 28 00:01:40,127 --> 00:01:42,093 ‫2:25 تا شروع مبادلات 29 00:01:54,985 --> 00:01:58,047 ‫یه بار وقتی یه پسر بچه بودم، سر یه بازی 30 00:01:58,048 --> 00:02:00,348 ‫شرطی 100 دلار باختم که اون پول رو نداشتم ‫(بازی‌هایی که داخل شهربازی انجام میشه) 31 00:02:00,402 --> 00:02:02,777 ‫تصورش سخته. ولی قبل اینکه ‫بازی رو شروع کنی... 32 00:02:02,860 --> 00:02:04,610 ‫خیلی جوون بودم 33 00:02:04,694 --> 00:02:06,402 ‫فکر می‌کردم هدف بازی اینه که سیبل‌ها رو بندازی 34 00:02:06,485 --> 00:02:08,568 ‫درحالی که هدف بازی این بود که مردم رو مجبور کنه پول بدن 35 00:02:08,652 --> 00:02:10,652 ‫تا سعی کنن سیبل رو بزنن. 36 00:02:10,735 --> 00:02:12,735 ‫که البته، نمیشد زدشون 37 00:02:14,527 --> 00:02:17,735 ‫و افرادی که اون بازی رو انجام می‌دادن کارکنان همونجا بودن 38 00:02:17,819 --> 00:02:19,944 ‫- و تو هم میشه گفت... ‫- یه بازنده 39 00:02:20,026 --> 00:02:21,944 ‫درسته. آره 40 00:02:22,026 --> 00:02:25,485 ‫امروز، رقیبت فکر میکنه که انتخاباتی درحال برگزاری‌ـه 41 00:02:26,280 --> 00:02:28,151 ‫ولی نمی‌دونه چندتا از رای دهنده‌هاش 42 00:02:28,235 --> 00:02:30,402 ‫وارد یه مسیر شدن که 43 00:02:30,485 --> 00:02:32,902 ‫پولی گیرشون میاد. 44 00:02:32,985 --> 00:02:35,110 ‫یا خانواده‌های مناطقی که انتظار رای ازشون داره 45 00:02:35,193 --> 00:02:37,276 ‫مجبور شدن شخصا بچه‌هاشونو ببرن مدرسه 46 00:02:37,360 --> 00:02:39,527 ‫جای اینکه برن به صندوق‌های رای 47 00:02:39,610 --> 00:02:41,735 ‫چون تمام اتوبوس‌های مدرسه خراب شدن :) 48 00:02:41,819 --> 00:02:44,652 ‫تا پایان روز، کمترین میزان مشارکت در 49 00:02:44,735 --> 00:02:48,527 ‫انتخابات دور مقدماتی ثبت خواهد شد، که ‫این باعث میشه تو به پیروزی برسی. 50 00:02:48,610 --> 00:02:51,193 ‫و بعدش تو، دادستان کل منتخب 51 00:02:51,276 --> 00:02:54,276 ‫ایالت نیویورک خواهی بود. 52 00:02:56,735 --> 00:02:58,568 ‫تو این مدلی رقص شادی می‌کنی !؟ 53 00:02:58,652 --> 00:03:00,276 ‫ 54 00:03:00,360 --> 00:03:02,068 ‫اگه می‌دونستم همچین اتفاقی رخ میده، مطمئن باش 55 00:03:02,151 --> 00:03:04,235 ‫می‌زدم می‌رقصیدم. 56 00:03:04,318 --> 00:03:07,110 ‫رقص ملوانی... از اونا که ‫توی «اوزارکس» انجام میدن. 57 00:03:12,318 --> 00:03:15,235 ‫ولی متاسفانه... هرچقدرم تعداد رای دهنده کم باشه 58 00:03:15,318 --> 00:03:17,694 ‫پیروزی رو بدست نمیارم. 59 00:03:17,777 --> 00:03:20,610 ‫مساله‌ای که باید یادت بیاد بلک جک، اینه که تنها کسانی 60 00:03:20,694 --> 00:03:24,235 ‫در «بن‌بست مکزیکی» پیروز میشن، بقیه‌مون هستیم. ‫(تنش دوطرفه بدون استراتژی) 61 00:03:24,318 --> 00:03:26,694 ‫چون تمام مکزیکی ها می‌میرن 62 00:03:26,777 --> 00:03:29,819 ‫نه. این وضعیت فرق داره. 63 00:03:29,902 --> 00:03:31,652 ‫فرقی رو نمی‌بینم 64 00:03:31,735 --> 00:03:33,652 ‫تو اسلحه‌هات رو به سمت پسر من نشونه رفتی 65 00:03:33,735 --> 00:03:35,694 ‫پسر من هم به سمت تو نشونه رفته. 66 00:03:35,777 --> 00:03:38,068 ‫هرکسی شلیک کنه، همه شلیک می‌کنن 67 00:03:38,151 --> 00:03:39,735 ‫یکی بمیره همه میمیرن 68 00:03:39,819 --> 00:03:43,860 ‫ولی اگه کسی شلیک نکنه 69 00:03:43,944 --> 00:03:45,193 ‫همه زنده می‌مونن 70 00:03:46,583 --> 00:03:47,944 ‫و کامیاب میشن. 71 00:03:48,026 --> 00:03:51,944 ‫خب، شاید من قضیه رو اینطور که تو می‌بینی نبینم. 72 00:03:52,026 --> 00:03:53,944 ‫چون شاید من به اندازه شما 73 00:03:54,026 --> 00:03:56,735 ‫نگران مردن در تیراندازی نباشم. 74 00:03:58,402 --> 00:04:00,944 ‫تا وقتی که پسرت هم این وسط کشته بشه برام مهم نیست. 75 00:04:03,276 --> 00:04:06,819 ‫الان وقتش نیست که یه عمر واقع بینی رو بندازی دور. 76 00:04:06,902 --> 00:04:10,151 ‫شاید دقیقا دارم برعکس ‫دورانداختنش، ازش بهره می‌برم، چارلز 77 00:04:11,068 --> 00:04:13,902 ‫شاید دارم واقع بینانه ترین کاری که به نظرم میاد رو انجام میدم 78 00:04:13,985 --> 00:04:17,777 ‫و اون اینه: مطمئن بشم که این دفتر ‫پاک و دست نخوره باقی بمونه 79 00:04:18,764 --> 00:04:20,735 ‫به هر قیمتی 80 00:04:20,819 --> 00:04:23,026 ‫پس شکی نداشته باش: 81 00:04:23,110 --> 00:04:24,485 ‫پسرت هرگز دادستان کل ... 82 00:04:24,568 --> 00:04:26,985 ‫این ایالت سربلند نخواهد شد... 83 00:04:27,068 --> 00:04:30,193 ‫یا هر ایالتی کوچکتر از این کشور بزرگ. 84 00:04:30,276 --> 00:04:31,944 ‫نه تا وقتی من هستم. 85 00:04:32,026 --> 00:04:35,694 ‫و معنیش اینه که بخواد داستان ِفلزات و قاچاق 86 00:04:35,777 --> 00:04:40,652 ‫و کارای من رو علنیش ‫کنه، بذار همینکارو بکنه 87 00:04:40,735 --> 00:04:42,985 ‫ولی دیگه نمی‌تونه تحت پیگرد قرارش بده. 88 00:04:43,068 --> 00:04:47,944 ‫و من اصلا فکر نمی‌کنم که این داستان قابل قیاس با 89 00:04:48,026 --> 00:04:51,193 ‫داستان زندگی زناشویی منحرفانه‌اش قابل قیاس باشه. 90 00:04:51,276 --> 00:04:53,568 ‫تا ساعت 5 بعد از ظهر فردا 91 00:04:53,652 --> 00:04:56,026 ‫اعلام میکنه که از انتخابات مقدماتی کنار کشیده 92 00:04:56,110 --> 00:04:59,360 ‫وگرنه من قضیه رو علنی می‌کنم. 93 00:04:59,443 --> 00:05:01,276 ‫چیزی که ازت داره اینقدر موثق و محکمه؟ 94 00:05:01,360 --> 00:05:04,318 ‫اگه منتشرش کنه، فرصت‌هام نابود میشن. 95 00:05:05,610 --> 00:05:07,318 ‫ممکنه فقط ادا باشه 96 00:05:07,402 --> 00:05:09,777 ‫میدونه که تو نمیخوای پاسخ متقابل بدی. 97 00:05:09,860 --> 00:05:11,568 ‫اگه اینطوری بود چارلز رودز ِبزرگ می‌فهمید 98 00:05:11,652 --> 00:05:14,610 ‫نه نه 99 00:05:14,694 --> 00:05:17,777 ‫شاید مجبور بشم تسلیمش بشم و از رقابت بیرون بیام 100 00:05:19,318 --> 00:05:23,235 ‫"همیشه تعدادشان بیشتر است، همیشه ‫اسلحه‌هایشان بیشتر است" 101 00:05:23,318 --> 00:05:25,110 ‫همونطور که «موزلی» به بهترین وجه گفته. ‫(اوسوالد موزلی سیاستمدار انگلیسی) 102 00:05:25,193 --> 00:05:27,485 ‫راه و روش بازی برای افرادی مثل ما اینه 103 00:05:28,447 --> 00:05:30,276 ‫این چیزیه که بهش نیاز داریم تا مثل خورشید بریم بالا 104 00:05:30,360 --> 00:05:31,652 ‫نمی‌تونی کنار بکشی 105 00:05:31,735 --> 00:05:33,735 ‫کافیه لب تر کنم... 106 00:05:33,819 --> 00:05:35,610 ‫ولی اینکارو نمی‌کنی 107 00:05:41,902 --> 00:05:44,485 ‫میدونی... 108 00:05:44,568 --> 00:05:47,610 ‫و این گفتنش راحت نیست: 109 00:05:47,694 --> 00:05:50,276 ‫تو ترسناک‌ترین رقیبی بودی که داشتم. 110 00:05:50,360 --> 00:05:51,819 ‫چون ذهنم رو می‌خوندی 111 00:05:52,543 --> 00:05:54,360 ‫به ظاهر نمی‌ترسیدم، درسته 112 00:05:54,443 --> 00:05:56,360 ‫ولی ته دلم، وقتی فهمیدم داری میای دنبالم 113 00:05:56,443 --> 00:05:57,819 ‫قلبم به طپش افتاده بود. 114 00:05:59,735 --> 00:06:01,902 ‫اعتراف می‌کنم این حرفت بهم روحیه میده 115 00:06:01,985 --> 00:06:04,860 ‫خب پس ازش استفاده کن رفیق. بذار ‫بهت نیرو بده. بعد به جنگ ادامه بده 116 00:06:06,777 --> 00:06:09,276 ‫میدونی قبل از مهلتی که داده، از نظر انسانی 117 00:06:09,360 --> 00:06:11,235 ‫هر کاری بتونم میکنم. 118 00:06:12,443 --> 00:06:14,694 ‫اگه بهم نیاز داشتی، فقط یه تلفن باهات فاصله دارم 119 00:06:20,819 --> 00:06:22,527 ‫کارل! 120 00:06:26,899 --> 00:06:29,944 ‫سر در بیار که چرا اینقدر فوئلی دلش میخواد جلوی من رو بگیره 121 00:06:30,026 --> 00:06:31,318 ‫یه نکته دیگه ای هست که دارم جا میندازم 122 00:06:31,402 --> 00:06:33,110 ‫باشه 123 00:06:46,610 --> 00:06:48,235 ‫میدونم به ندرت وقت می‌کنی مراقبت شخصی انجام بدی 124 00:06:49,985 --> 00:06:53,360 ‫یه قهوه لاته، اونطور که دوست داری، با پودر زنجبیل 125 00:06:53,443 --> 00:06:55,777 ‫البته بدون گلوتن و شکر 126 00:06:55,860 --> 00:06:57,068 ‫داری برمی‌گردی خونه؟ 127 00:06:57,151 --> 00:07:00,527 ‫برنامه‌ دارم ... 128 00:07:03,568 --> 00:07:07,276 ‫آمار و اعداد چی هستن... یه کسب و کار پیشنهادی؟ 129 00:07:07,360 --> 00:07:09,902 ‫بله. شبکه هدایت از راه دور 130 00:07:09,985 --> 00:07:11,652 ‫نهنگ سفیدی که صید کردی 131 00:07:12,527 --> 00:07:14,735 ‫از نظر ریاضی محاسبه شده 132 00:07:14,819 --> 00:07:18,110 ‫سود فوق العاده‌ای رو به همراه خواهد داشت 133 00:07:18,193 --> 00:07:19,735 ‫شاید بتونی یه نگاهی بهش بندازی 134 00:07:19,819 --> 00:07:21,443 ‫یا میتونم برات توضیح بدم... 135 00:07:21,527 --> 00:07:23,610 ‫نمیخوام در موقعیتی قرار بگیرم که بهت «نه» بگم 136 00:07:23,694 --> 00:07:25,889 ‫کی گفت قراره بگی نه؟ 137 00:07:25,924 --> 00:07:27,151 ‫نگاهش کن خودت می بینی... 138 00:07:27,235 --> 00:07:30,318 ‫منو باش فکر می‌کردم بیشتر موندنت به خاطر روابطمون ـه 139 00:07:30,402 --> 00:07:33,985 ‫همینطور بود. همینطور هست 140 00:07:34,068 --> 00:07:38,110 ‫میتونم از یه کمک بهره ببرم... یه کمک مالی ‫با تلاشم... همش همین. 141 00:07:39,610 --> 00:07:40,985 ‫ولی خیلی به خصوصه 142 00:07:41,068 --> 00:07:42,652 ‫این بار واقعا هست 143 00:07:44,026 --> 00:07:46,944 ‫لطفا بهش نگاه کن. هروقت تونستی 144 00:07:59,874 --> 00:08:01,704 ‫1:33 ساعت تا شروع مبادلات بورس 145 00:08:03,652 --> 00:08:05,026 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره 146 00:08:10,944 --> 00:08:12,610 ‫روندن این ماشین حال میده 147 00:08:13,652 --> 00:08:15,235 ‫میخوای یکی دو دور بزنی؟ 148 00:08:15,318 --> 00:08:16,568 ‫باید برم فرودگاه 149 00:08:16,652 --> 00:08:18,026 ‫پس داری هیوستون رو ترک میکنی 150 00:08:18,110 --> 00:08:20,985 ‫آره. مطمئنی نمیخوای بهم ملحق شی؟ 151 00:08:21,068 --> 00:08:22,652 ‫به نظر میاد دلت بخواد بهم ملحق شی 152 00:08:24,276 --> 00:08:26,068 ‫می‌تونیم اونجا آزمایش اصطکاک انجام بدیم 153 00:08:26,151 --> 00:08:27,777 ‫به نام علم 154 00:08:27,860 --> 00:08:30,068 ‫مطلقاً 155 00:08:30,718 --> 00:08:32,944 ‫سالهاست که دلم میخواد پرواز ‫با گرانش صفر رو تجربه کنم 156 00:08:33,026 --> 00:08:36,231 ‫تمام هواپیما در اختیار خودمه. 165هزار دلار پول دادم 157 00:08:36,266 --> 00:08:37,860 ‫هرچقدر میخواستن بهشون می‌دادم 158 00:08:37,944 --> 00:08:40,235 ‫ممنون، ولی مجبورم ستاره دنباله دار ‫تهوع آور رو به تو بسپارم 159 00:08:40,318 --> 00:08:41,610 ‫ترسو 160 00:08:41,694 --> 00:08:43,026 ‫شاید یه وقت دیگه 161 00:08:43,110 --> 00:08:45,235 ‫ولی واقعا نمیتونم 162 00:08:45,318 --> 00:08:47,485 ‫باید خودم امروز یه سفر تهوع آور دیگه برم 163 00:08:47,568 --> 00:08:50,276 ‫برم پیش مدیرعامل شرکت «نون تو نایت استورز»... 164 00:08:50,360 --> 00:08:52,527 ‫یعنی، چطور می‌تونی با در اختیار داشتن 2هزار 165 00:08:52,610 --> 00:08:56,527 ‫مغازه برای فروش نوشابه و سیگار، سود دهی نکنی؟ 166 00:08:56,610 --> 00:08:57,610 ‫با «ایوان روباردز» جلسه داری؟ 167 00:08:57,694 --> 00:08:58,860 ‫نه. اول با «کریس سکا» 168 00:08:58,944 --> 00:09:00,735 ‫اون از سهام من پشتیبانی می‌کنه 169 00:09:00,819 --> 00:09:02,985 ‫بعدش قبل از جلسه سهامداران شرکت، روباردز رو 170 00:09:03,068 --> 00:09:04,777 ‫از کار برکنار می‌کنم. 171 00:09:04,860 --> 00:09:07,360 ‫اگه بخواد مقاومت کنه، من همراه دو تا از ‫اعضای هیئت مدیره از شرکت خارج میشیم 172 00:09:07,443 --> 00:09:09,068 ‫از یورش به قلعه لذت ببر 173 00:09:09,151 --> 00:09:10,485 ‫اینکارو میکنم 174 00:09:10,568 --> 00:09:12,193 ‫خارج از هوا کُره برام یه عکس بفرست 175 00:09:28,151 --> 00:09:29,168 ‫خب؟ 176 00:09:29,251 --> 00:09:32,026 ‫خوب سواری میده. قیمت؟؟ 177 00:09:32,110 --> 00:09:34,276 ‫132.000 $ 178 00:09:35,151 --> 00:09:36,360 ‫دو تا می برم 179 00:09:36,443 --> 00:09:38,610 ‫چه رنگی می‌خوای؟ 180 00:09:44,120 --> 00:09:45,873 ‫37 دقیقه تا شروع مبادلات 181 00:10:08,193 --> 00:10:10,443 ‫داره درز می‌کنه اکس... داره درز می‌کنه 182 00:10:10,527 --> 00:10:12,151 ‫و قراره منفجر بشه و هیچکس نمی‌تونه کاری کنه 183 00:10:12,235 --> 00:10:13,694 ‫کیه زنگ زده؟ 184 00:10:13,777 --> 00:10:15,360 ‫«کارتر کالوی» از شرکت «باتون روژ» 185 00:10:15,443 --> 00:10:19,110 ‫باشه آروم باش. نفس بکش، و بهم بگو قضیه چیه 186 00:10:19,193 --> 00:10:22,610 ‫یکی از لوله‌های خروجی گاز مایع ‫در بندر، سوراخ داره 187 00:10:22,694 --> 00:10:24,276 ‫وقتی معلوم شد که دیگه خیلی دیر شده 188 00:10:24,360 --> 00:10:25,694 ‫و وقتی گاز به جریان بیوفته... 189 00:10:25,777 --> 00:10:27,276 ‫- میره هوا ‫- بدجورم میره هوا 190 00:10:27,360 --> 00:10:29,151 ‫محفظه منفجر میشه 191 00:10:29,235 --> 00:10:30,944 ‫بعد انفجاز اون محفظه باعث منفجر شدن بقیه محفظه‌ها میشه 192 00:10:31,026 --> 00:10:32,610 ‫در این باره مطمئنی؟ 193 00:10:32,694 --> 00:10:34,318 ‫علمی ـه. اجتناب ناپذیرـه 194 00:10:34,402 --> 00:10:36,902 ‫مثل یه قورباغه بزرگ که توی کونش ترقه گذاشته باشی میره هوا 195 00:10:37,893 --> 00:10:39,360 ‫دیگه کی در این باره می‌دونه؟ 196 00:10:39,443 --> 00:10:41,944 ‫فعلا هیچکس. ولی به زودی همه می‌فهمن 197 00:10:42,026 --> 00:10:43,944 ‫من تخصصت رو می‌خوام، به همین دلیل ‫بهت زنگ زدم. خودت گفتی... 198 00:10:44,026 --> 00:10:46,127 ‫آره میدونم چی گفتم. بعدا باهم کار می‌کنیم 199 00:10:46,162 --> 00:10:47,694 ‫اول باید بدونم کدوم شرکت 200 00:10:47,777 --> 00:10:50,360 ‫تمام چیزی که میدونستم بهت گفتم. هر شرکتی که دخیل باشه 201 00:10:50,443 --> 00:10:52,485 ‫سعی می‌کنه تا جایی که بتونه صداشو در نیاره 202 00:10:52,568 --> 00:10:54,819 ‫- و بالاخره ... ‫- انفجار 203 00:10:54,902 --> 00:10:58,610 ‫آره. حداکثر 3 4 ساعت وقت داری 204 00:10:58,694 --> 00:10:59,860 ‫قبل اینکه کل دنیا بدونن 205 00:10:59,944 --> 00:11:02,360 ‫باشه. منو در جریان هرچیزی که شنیدی قرار بده 206 00:11:06,819 --> 00:11:08,835 ‫باید از بخش گاز طبیعی خارج بشیم 207 00:11:08,870 --> 00:11:09,985 ‫کدوم موقعیتش؟ 208 00:11:10,666 --> 00:11:11,727 ‫همه شون 209 00:11:11,810 --> 00:11:13,860 ‫سهام گاز طبیعی سقوط می‌کنه 210 00:11:13,944 --> 00:11:17,360 ‫خط لوله‌ها، حمل و نقلش، تمام زیرشاخه‌هاش 211 00:11:17,443 --> 00:11:20,193 ‫هرچیزی که به اون بخش مربوط باشه داخل گرداب فرو میره 212 00:11:20,276 --> 00:11:24,402 ‫پس همه رو آماده کن، و به محض ‫باز شدن مبادلات انجامش بده 213 00:11:27,527 --> 00:11:29,694 ‫تمام مبادلات رو از طریق «شبکه ‫معاملاتی غیرشفاف» انجام بدید ‫[یک دقیقه تا شروع مبادلات بورس] 214 00:11:29,777 --> 00:11:31,610 ‫تا کاری که انجام میدیم رو بپوشونه. ‫(برای اطلاعات بیشتر سرچ کنید: ‫شبکه معاملاتی غیرشفاف) 215 00:11:31,694 --> 00:11:33,318 ‫اینطوری از شروع پیش از موعودمون حفاظت میکنیم 216 00:11:33,402 --> 00:11:35,151 ‫که شروع طولانی‌ای نخواهد بود 217 00:11:36,819 --> 00:11:38,777 ‫اینم از زنگ شروع مبادلات بورس 218 00:11:46,276 --> 00:11:47,860 ‫چی شد!؟ 219 00:11:47,944 --> 00:11:49,318 ‫- مادرت سگ بشه! ‫- کامپیوترها خاموش شدن... 220 00:11:49,402 --> 00:11:50,944 ‫لعنتی... مسئول بخش IT کجاست؟ 221 00:11:51,026 --> 00:11:52,402 ‫شبکه مبادلات «بلومبرگ» مشکلی نداره 222 00:11:52,485 --> 00:11:54,402 ‫شبکه اینترنت اکس کپیتاله که غیرفعال شده 223 00:11:54,485 --> 00:11:56,318 ‫- پس تمام سیستممون آفلاین شده؟ ‫- کارشو شروع کردم 224 00:11:56,402 --> 00:11:57,819 ‫یه بازیابی رو به جریان انداختم... 225 00:12:01,151 --> 00:12:02,985 ‫چی...؟ راه اندازی نمیشه... 226 00:12:04,151 --> 00:12:08,193 ‫ما... داریم هک میشیم. حمله‌ی «بورت فورس» ‫(جهت اطلاعات بیشتر سرچ کنید: ‫حمله جستجوی فراگیر) 227 00:12:08,276 --> 00:12:10,443 ‫یکی از راه دور به سرورامون دسترسی پیدا کرده... 228 00:12:10,527 --> 00:12:12,110 ‫تمام دلیل حضورت در اینجا 229 00:12:12,193 --> 00:12:14,777 ‫اینه که مطمئن بشی همچین چیزی اتفاق نمیوفته 230 00:12:14,860 --> 00:12:16,318 ‫فکر میکردم بعد از واقعه‌ی «اترنال بلو» ‫(در 14 آپریل 2017 لو رفت که یک باج افزار گسترده ‫در تمام سیستمهای دولتی و تجاری نصب شده بود) 231 00:12:16,402 --> 00:12:17,985 ‫اقدامات موثر انجام دادیم و نسخه پشتیبان تهیه کردیم 232 00:12:18,068 --> 00:12:19,902 ‫به وجود اومدن این وضعیت باید غیرممکن می بود 233 00:12:19,985 --> 00:12:21,402 ‫حتما. و یه مرغ مگس خوار هم 234 00:12:21,485 --> 00:12:23,819 ‫نباید بتونه چپکی پرواز کنه. ولی می‌تونه 235 00:12:23,902 --> 00:12:26,276 ‫قانون تکیه پذیرتر دنیا اینه: 236 00:12:26,360 --> 00:12:31,026 ‫مهاجم همیشه به محض پیشرفت علم پیشروی میکنه 237 00:12:31,110 --> 00:12:34,985 ‫ولی ما نسخه پشتیبان داریم. پس برو به کار بندازش 238 00:12:38,538 --> 00:12:39,860 ‫فوئلی به آخر خط رسیده 239 00:12:41,014 --> 00:12:42,610 ‫از کبدش شروع شده 240 00:12:42,694 --> 00:12:44,485 ‫یارو اونقدر سر سختی کرده نرفته پیش دکتر 241 00:12:44,568 --> 00:12:46,068 ‫تا اینکه کل بدنشو گرفته. 242 00:12:46,151 --> 00:12:48,235 ‫حتی وقتی دشمنت هم هست، شنیدنش خوشایند نیست 243 00:12:48,318 --> 00:12:49,568 ‫چقدر وقت داره؟ 244 00:12:49,652 --> 00:12:50,902 ‫چند هفته 245 00:12:52,610 --> 00:12:54,276 ‫به همین دلیله که جلیقه انتحاری پوشیده 246 00:12:54,360 --> 00:12:57,318 ‫خدا لعنتش کنه، اون تمام زورشو میزنه 247 00:12:57,402 --> 00:13:00,110 ‫امیدوارم منم آخر زندگیم بتونم اینطوری به دنیا بیلاخ نشون بدم 248 00:13:00,193 --> 00:13:01,985 ‫بهترین آرزوم برات همینه 249 00:13:04,068 --> 00:13:06,777 ‫افرادی در وزارت دادگستری گفتن که اون به طور پنهانی مشغول 250 00:13:06,860 --> 00:13:08,944 ‫مذاکره برای مصونیت گرفتن برای وارثانش هست. 251 00:13:09,026 --> 00:13:11,026 ‫آتویی که از آقای رودز داری بهم بده. 252 00:13:24,402 --> 00:13:26,443 ‫همیشه می‌دونستم اون یه منحرفه 253 00:13:28,026 --> 00:13:29,944 ‫یه مرد بی حرمت 254 00:13:33,318 --> 00:13:35,443 ‫وقتی این اتفاق افتاد، مطمئن میشه که حتی اگه من 255 00:13:35,527 --> 00:13:37,652 ‫آتویی که ازش دارم بر ملا کنم، آسیبی ‫به خانواده‌اش نمی‌زنه 256 00:13:37,735 --> 00:13:40,777 ‫اونا ثروتش رو نگه می‌دارن. وای خدا 257 00:13:40,860 --> 00:13:42,276 ‫آخرین حرکت مرد بزرگ 258 00:13:44,610 --> 00:13:47,735 ‫شاید واقعا نشه سر این قضیه جلوی فوئلی رو گرفت 259 00:13:57,527 --> 00:13:59,610 ‫در ساختمان اکس کپیتال به مشکل خوردن 260 00:14:00,612 --> 00:14:02,652 ‫کوک میگه تحت یه جور حمله سایبری هستن 261 00:14:02,735 --> 00:14:04,318 ‫باشه 262 00:14:04,402 --> 00:14:05,610 ‫شاید اینجا یه برگ برنده برای ما باشه 263 00:14:05,694 --> 00:14:06,944 ‫اونی که درخواست صلح کرد من بودم 264 00:14:07,517 --> 00:14:09,694 ‫بله. باور داری که پیشنهادتو قبول کرد؟ 265 00:14:09,777 --> 00:14:11,527 ‫- نه ‫- شاید چیزی باشه 266 00:14:11,610 --> 00:14:14,110 ‫که بشه از این وضعیت برگ برنده بدست آورد؟ 267 00:14:14,193 --> 00:14:16,944 ‫چیزی که به عنوان جنگ در نظر گرفته نشه 268 00:14:17,026 --> 00:14:18,777 ‫چیزی مثل فرصت طلبی؟ 269 00:14:18,860 --> 00:14:21,276 ‫بله. به مافی بگو با اینطرف اونطرف تماس بگیره 270 00:14:21,360 --> 00:14:23,276 ‫ببینه وقتی اکس کپیتال تحت حمله قرار گرفته مشغول چه کاری بودن 271 00:14:26,819 --> 00:14:28,944 ‫- تلفنا از کار افتادن ‫- مال منم همینطور 272 00:14:29,026 --> 00:14:31,235 ‫- لعنتی ‫- نمیخوام رو آتیش نفت بریزم 273 00:14:31,318 --> 00:14:32,902 ‫ولی به منظور جمع کردن تمام اطلاعاتی که... 274 00:14:32,985 --> 00:14:34,819 ‫- در حال حاضر داریم ... ‫- بن ! 275 00:14:34,902 --> 00:14:36,985 ‫ارتباط مستقیم با مراکز مبادلاتی هم قطع هستن 276 00:14:37,905 --> 00:14:38,985 ‫گوه توش! 277 00:14:42,360 --> 00:14:46,110 ‫خب، "اینجا" از بین رفته ‫پس طوری مبادله رو انجام میدیم که انگار اینجا نیستیم 278 00:14:46,193 --> 00:14:47,985 ‫از نرم افزار سیستم مدیریت اجرایی رو موبایلاتون استفاده کنید 279 00:14:48,068 --> 00:14:50,944 ‫به اینترنت اینجا وصل نشید، از ‫اینترنت سیمکارت استفاده کنید 280 00:14:51,026 --> 00:14:52,110 ‫من لپ تاپم رو دارم 281 00:14:52,193 --> 00:14:54,402 ‫عالیه، همون وضع. به شبکه‌مون وصل نشو 282 00:14:54,485 --> 00:14:55,694 ‫یه مودم هات اسپات دارم 283 00:14:58,815 --> 00:15:00,533 ‫- آماده ام ‫- آفرین 284 00:15:00,568 --> 00:15:02,860 ‫حالا مثل سریال Justify بتازون 285 00:15:03,360 --> 00:15:06,610 ‫خیلی‌خب. 50هزار سهم از ‫«کانپایپ» رو در بازار بفروش 286 00:15:06,694 --> 00:15:09,777 ‫100هزار سهم هم از «ساسرن گلف پترو» بفروش 287 00:15:09,860 --> 00:15:11,819 ‫با شبکه معاملاتی غیرشفاف انجامش بده 288 00:15:11,902 --> 00:15:13,777 ‫نباید اجازه بدیم کسی بفهمه چی فروختیم 289 00:15:13,860 --> 00:15:15,610 ‫به معنای واقعی کلمه زیر گلوم نفس می‌کشید 290 00:15:15,694 --> 00:15:17,443 ‫به معنای واقعی می‌تونم نفس داغ رو حس کنم... 291 00:15:17,527 --> 00:15:19,235 ‫یه بارم بگو "به معنای واقعی کلمه" 292 00:15:19,318 --> 00:15:21,360 ‫تا مثل اژدها آتیشت بزنم 293 00:15:21,443 --> 00:15:23,777 ‫مبادله اول تایید شد 294 00:15:23,860 --> 00:15:25,110 ‫دومی هم انجام شد 295 00:15:25,912 --> 00:15:27,402 ‫خوبه عالیه. حالا بیاید... 296 00:15:27,485 --> 00:15:31,863 ‫هنگ کرد. می‌بندمش از اول بالا میارمش... 297 00:15:31,898 --> 00:15:33,144 ‫برید روی اپلیکشن‌های موبایل... 298 00:15:34,276 --> 00:15:35,694 ‫موبایل من هنگ کرد 299 00:15:35,777 --> 00:15:37,902 ‫مال منم مثل یه تیکه گوه هنگ کرده 300 00:15:37,985 --> 00:15:39,735 ‫آره، این حمله همه جانبه بوده، پس هرچیزی 301 00:15:39,819 --> 00:15:41,819 ‫که سیار بوده و طی چند روز گذشته به شبکه‌مون وصل بوده 302 00:15:41,902 --> 00:15:43,235 ‫احتمالا ویروسی شده. 303 00:15:46,390 --> 00:15:47,393 ‫درستش کن! 304 00:16:00,169 --> 00:16:01,877 ‫کار گریگور ـه 305 00:16:01,960 --> 00:16:05,252 ‫اون تنها کسیه که اینقدر منابع مالی و تاکتیکی داره 306 00:16:05,335 --> 00:16:07,501 ‫که بتونه کاملا فلج‌مون کنه. 307 00:16:07,585 --> 00:16:09,710 ‫گمونم زیاد خوشحال نبوده که داریم روی کارای تیلور 308 00:16:09,793 --> 00:16:10,793 ‫مداخله می‌کنیم. 309 00:16:10,877 --> 00:16:12,835 ‫گمونم نه 310 00:16:12,918 --> 00:16:14,127 ‫چطور باید بریم سراغش؟ 311 00:16:14,210 --> 00:16:16,210 ‫نمیتونیم. الان نه 312 00:16:16,294 --> 00:16:17,960 ‫اول باید اینجا خط رو نگه داریم 313 00:16:18,044 --> 00:16:19,460 ‫و جلوی ضررمون رو بگیریم 314 00:16:19,543 --> 00:16:22,210 ‫از حساب و کتابمون محافظت کنیم ‫از منابع خودمون استفاده کنیم 315 00:16:22,823 --> 00:16:24,376 ‫دقیقا منابعمون چی هستن؟ 316 00:16:24,460 --> 00:16:27,877 ‫در حال حاضر، من و تو هستیم رفیق 317 00:16:35,376 --> 00:16:37,252 ‫مثل «هیویی لویس» که فریاد زد... ‫(بازیگر و خواننده) 318 00:16:37,335 --> 00:16:41,294 ‫در زمان به عقب برمی‌گردیم 319 00:16:41,376 --> 00:16:43,210 ‫کی آماده است تجارت تلفنی بکنه؟ 320 00:16:44,877 --> 00:16:47,169 ‫سرها بالا 321 00:16:47,560 --> 00:16:49,585 ‫کفشاتونو بپوشید 322 00:16:49,668 --> 00:16:51,044 ‫به روش قدیمی انجامش میدیم 323 00:16:52,128 --> 00:16:55,418 ‫لعنتی، دیگه هیچ کدوم از شماره‌های ‫مراکز مبادلاتی رو ندارم 324 00:16:55,501 --> 00:16:57,002 ‫کدوم یکی از شما تازه‌کارا شماره‌ی مراکز... 325 00:16:57,085 --> 00:16:58,298 ‫اصلی مبادلات رو داره؟ 326 00:16:58,393 --> 00:17:00,793 ‫این روزا همگی از سیستم «بلومبرگ» استفاده می‌کنیم 327 00:17:00,877 --> 00:17:02,543 ‫باشه 328 00:17:02,626 --> 00:17:05,135 ‫به مدیرعامل تمام شرکت‌های اصلی تلفن بزنید 329 00:17:05,168 --> 00:17:06,794 ‫اونا تنها کسایی هستن که شماره ها رو دارن. 330 00:17:06,877 --> 00:17:09,627 ‫می‌خوام برن پایین طبقه مبادلات 331 00:17:09,710 --> 00:17:11,044 ‫و باهامون خط مستقیم برقرار کنن 332 00:17:11,126 --> 00:17:12,322 ‫خیلی خب همگی... 333 00:17:12,394 --> 00:17:15,126 ‫از این سیمکارت‌های ناشناس استفاده کنید ‫به دوستانی که اون بیرون دارید زنگ بزنید 334 00:17:15,210 --> 00:17:18,293 ‫بهشون بگید وارد شبکه اجتماعی بشن و با هرکسی که 335 00:17:18,376 --> 00:17:22,335 ‫بتونه عوض ما مبادلات انجام بده ارتباط مستقیم بگیرن 336 00:17:22,418 --> 00:17:24,251 ‫فکر می‌کنی هنوزم بتونی به ملاقات امشبت با «کریس ساکا» 337 00:17:24,335 --> 00:17:27,794 ‫در جلسه سهامداران برسی؟ 338 00:17:34,794 --> 00:17:37,044 ‫سلام. کجایی؟ 339 00:17:37,126 --> 00:17:38,668 ‫تو راه فرودگاه 340 00:17:39,840 --> 00:17:41,418 ‫باشه، ببین 341 00:17:41,502 --> 00:17:45,460 ‫اصلا نمیخوام اینکارو کنم، ولی بدجور به کمکت نیاز دارم 342 00:17:45,543 --> 00:17:47,543 ‫کمکی که باعث میشه به اون هواپیما نرسی 343 00:17:47,627 --> 00:17:50,293 ‫ولی اگر واسم انجامش بدی 344 00:17:50,376 --> 00:17:51,668 ‫قول میدم خودم بعدا برات ردیفش کنم 345 00:17:51,752 --> 00:17:53,251 ‫حتی خودمم باهات بیام 346 00:18:01,473 --> 00:18:02,835 ‫اون دیگه چه کوفتیه؟ 347 00:18:02,919 --> 00:18:06,293 ‫این عزیزم؛ دفترچه ثبت و ضبط ـه 348 00:18:06,376 --> 00:18:07,919 ‫کتاب سیاه کوچک باارزش 349 00:18:08,002 --> 00:18:10,543 ‫داخلش اسامی یه سری خانوم رده اول جهانی هست... 350 00:18:10,627 --> 00:18:12,919 ‫که الان دیگه مادربزرگ هستن، اگه نمرده باشن... 351 00:18:13,002 --> 00:18:16,668 ‫همچنین شماره تلفن‌ یه دلال قدیمی در بورس تورنتو 352 00:18:16,752 --> 00:18:18,293 ‫که با جوهر غیرقابل هک شدن نوشته شده 353 00:18:18,376 --> 00:18:20,460 ‫که میتونه آروم و بی سر و صدا یکم سهام برامون جا به جا کنه 354 00:18:25,606 --> 00:18:26,835 ‫کریس 355 00:18:26,919 --> 00:18:29,168 ‫سلام ربکا. داشتم می‌رفتم بیرون 356 00:18:29,251 --> 00:18:31,168 ‫دیر کردم، در واقع اکس دیر کرده ‫من جای اون اومدم 357 00:18:32,236 --> 00:18:34,710 ‫خدایی؟ من که «مارک کوبان» رو نفرستادم ‫(مولتی میلیاردر آمریکایی) 358 00:18:34,794 --> 00:18:36,543 ‫نه نفرستادی. ولی من اینجام 359 00:18:36,627 --> 00:18:38,293 ‫و قراره باهات سر بیرون انداختن مدیرعامل کار کنم 360 00:18:38,376 --> 00:18:41,168 ‫بیا اینجا 361 00:18:41,251 --> 00:18:43,877 ‫سهام اون شرکت رو فروختم 362 00:18:43,960 --> 00:18:46,376 ‫پس نمی‌تونم پشت اکس رو بگیرم 363 00:18:46,460 --> 00:18:48,126 ‫بهش نگفته بودی اینکارو میکنی 364 00:18:48,210 --> 00:18:49,226 ‫ببین در هر صورت، قابل بحثه 365 00:18:49,310 --> 00:18:51,960 ‫من دیگه توی این مسابقه اسبی ندارم 366 00:18:52,044 --> 00:18:54,210 ‫عزیزم عشقم جیگرم... 367 00:18:54,293 --> 00:18:56,460 ‫عمو وگز عزیز قدیمیته 368 00:18:56,543 --> 00:18:58,251 ‫دیگه بعد از کنسرت «سوهن» 369 00:18:58,335 --> 00:19:00,085 ‫همدیگه رو ندیدیم... 370 00:19:00,168 --> 00:19:03,418 ‫جرد! آره 371 00:19:03,502 --> 00:19:06,794 ‫خود بابی اکسلراد داره باهات حرف میزنه 372 00:19:06,877 --> 00:19:09,168 ‫حتما، اگه باعث میشه حس خوبی بهت دست ‫بده میتونی اکس صدام کنی 373 00:19:09,251 --> 00:19:11,794 ‫با خودم گفتم چرا مدام باید اجازه بدیم ماشین آلات کارمون رو 374 00:19:11,877 --> 00:19:14,044 ‫انجام بدن... چرا شخصا سراغ نگیریم؟ 375 00:19:14,126 --> 00:19:17,168 ‫نترس. نیازی به وحشت کردن نیست 376 00:19:17,251 --> 00:19:18,919 ‫نه. بهت زنگ زدم چون 377 00:19:19,002 --> 00:19:20,293 ‫درباره‌ات چیزای خوبی شنیدم، جرد 378 00:19:20,376 --> 00:19:21,752 ‫و من با هدایا اومدم 379 00:19:21,835 --> 00:19:23,752 ‫3هزار سهم از شرکت «دریل سوثرن» که باید فروخته بشن 380 00:19:23,835 --> 00:19:25,752 ‫میدونم سخته 381 00:19:25,835 --> 00:19:29,835 ‫به همین دلیله که به تو میگم استاد جوان 382 00:19:29,919 --> 00:19:31,709 ‫منو بذار روی صد تا تا پشت سرش هم بره برای دویست تا 383 00:19:31,744 --> 00:19:32,919 ‫در بازار... 384 00:19:33,002 --> 00:19:35,376 ‫میخوام نیم میلیون دلار از سهام «بی پایپلاین» 385 00:19:35,460 --> 00:19:38,460 ‫سریع و بی صدا فروخته بشه، مثل Le Samourai 386 00:19:40,002 --> 00:19:43,335 ‫یه فیلم قدیمی فرانسوی ـه. مهم نیست 387 00:19:43,418 --> 00:19:45,543 ‫و دفعه بعدی که تماس خوبی باهام بگیرن ‫توام در جریانش قرار میگیری 388 00:19:45,627 --> 00:19:50,002 ‫وقت پاداش که رسید برو برای خودت قایق بزرگتر بگیر 389 00:19:50,085 --> 00:19:52,752 ‫49 درصد هست. 48.5 درصدش رو بفروش 390 00:19:52,835 --> 00:19:56,002 ‫آره خودم و خودت فضای باز 391 00:19:56,085 --> 00:19:57,752 ‫جایگاه ویژه‌ام در استادیوم آرتور اش 392 00:19:57,835 --> 00:19:59,794 ‫آقای سیمونز، قربان 393 00:19:59,877 --> 00:20:02,752 ‫آره. آقا صداتون میکنم چون این ‫ممکنه یکم به مذاقت خوش نیاد 394 00:20:02,835 --> 00:20:05,126 ‫چقدر می‌تونی بکشی بیرون؟ 150؟ 395 00:20:05,210 --> 00:20:07,627 ‫زورت رو بزن منم سهم کمیسیونت رو از 396 00:20:07,710 --> 00:20:11,293 ‫از 3 سنت در هر سهم به 5 سنت افزایش میدم 397 00:20:11,376 --> 00:20:12,919 ‫250 خیلی بهتره 398 00:20:13,002 --> 00:20:15,376 ‫حتما حتما. خودم و خودت در فضای باز 399 00:20:15,460 --> 00:20:18,335 ‫جایگاه ویژه‌ام در استادیوم آرتور اش. ردیفه 400 00:20:18,418 --> 00:20:23,126 ‫منم روش های قدیمی رو بلدم 401 00:20:23,210 --> 00:20:26,251 ‫ریاضی به روش قدیمی 402 00:20:26,982 --> 00:20:28,002 ‫اجازه بدید 403 00:20:28,085 --> 00:20:32,002 ‫من نمودار دفترمون باشم 404 00:20:32,836 --> 00:20:34,543 ‫از یکی از افراد بخش گاز خبر به دستم رسید 405 00:20:34,627 --> 00:20:37,293 ‫سهام زیادی در حوزه گاز از طریق مبادلات ناشناس فروخته شدن 406 00:20:37,376 --> 00:20:39,085 ‫ولی میدونست کی پشت ماجراست 407 00:20:39,168 --> 00:20:41,460 ‫مبادلات زیادی مثل این در شهر درحال انجامه 408 00:20:41,543 --> 00:20:44,877 ‫به نظر میاد اکس کپیتال داره از این حوزه خارج میشه 409 00:20:44,960 --> 00:20:47,460 ‫میدونی چیه؟ بیاید ما هم همه سهاممون رو بفروشیم 410 00:20:47,543 --> 00:20:49,835 ‫خریدارها رو اون بیرون راضی کنیم ‫قیمت رو بیاریم پایین 411 00:20:50,907 --> 00:20:51,960 ‫در حدی پایین که بشکنه 412 00:20:52,834 --> 00:20:54,335 ‫خوشم اومد، رییس کار درست 413 00:20:59,335 --> 00:21:02,835 ‫چرا داری روم تکل می‌زنی، پیت؟ 414 00:21:02,919 --> 00:21:05,627 ‫موقعی هم که شما خطا می‌کردید افراد من می‌پذیرفتن 415 00:21:05,710 --> 00:21:08,002 ‫ 416 00:21:08,085 --> 00:21:10,210 ‫ازت میخوام تمام سهامم در «گلفپورت النجی» رو بفروشی 417 00:21:10,293 --> 00:21:12,002 ‫منظورت چیه که خریدار نیستی؟ 418 00:21:12,085 --> 00:21:16,335 ‫اگه داری بهم میگی که نمی‌تونی برام بفروشی ‫اون وقت این آخرین باریه که باهم صحبت می‌کنیم 419 00:21:16,418 --> 00:21:18,919 ‫چطوری نیازتون رو برطرف می‌کنید!؟ 420 00:21:19,002 --> 00:21:20,919 ‫داره بهم میگه خریداران احتمالی همگی خریدن 421 00:21:21,002 --> 00:21:23,376 ‫آره منم همینطور. به مذاکره ادامه بده 422 00:21:24,668 --> 00:21:27,335 ‫به نظرم تو وقتی ارضاء میشی که صدای ناله‌ات رو بشنوم 423 00:21:27,418 --> 00:21:29,543 ‫و ببینم مثل یه ماشین لباسشویی قدیمی می‌لرزی ! 424 00:21:29,627 --> 00:21:31,835 ‫و بهم میگی که کی بهت کص داد 425 00:21:31,919 --> 00:21:33,585 ‫میریم یه رستوران و درمورد تک تک 426 00:21:33,668 --> 00:21:36,293 ‫جزئیات این قضیه صحبت می‌کنیم 427 00:21:37,376 --> 00:21:40,418 ‫من و تو، فضای باز 428 00:21:40,502 --> 00:21:44,502 ‫جایگاه من در استادیوم 429 00:21:44,585 --> 00:21:46,168 ‫خوبه 430 00:21:47,710 --> 00:21:49,710 ‫یکی داره سهام‌ شرکتا رو به اسم ما میفروشه 431 00:21:49,794 --> 00:21:52,460 ‫- تیلور؟ ‫- احتمالا 432 00:21:52,543 --> 00:21:54,510 ‫وال استریت می‌بینه که ما داریم پشت سر هم سهام می فروشیم 433 00:21:54,545 --> 00:21:55,668 ‫و صحبتش رو می‌کنن 434 00:21:55,752 --> 00:21:57,919 ‫تیلور می‌دونه ما اینجا به مشکل خوردیم 435 00:21:58,002 --> 00:21:59,060 ‫اونا هم دارن آب می‌ریزن تو لونه 436 00:21:59,085 --> 00:22:00,293 ‫آره خب، ما بودیم نمی‌ریختیم؟ 437 00:22:03,016 --> 00:22:04,543 ‫چرا همه مات و مبهوت نشستن اینجا 438 00:22:04,627 --> 00:22:06,293 ‫انگار که سیرک وحشت ـه 439 00:22:06,376 --> 00:22:09,752 ‫دلم میخواد کمک کنم. ولی تابحال تلفنی مبادله انجام ندادم 440 00:22:09,835 --> 00:22:12,627 ‫هیچ کدوممون نکردیم. نمی‌دونیم چطور 441 00:22:12,710 --> 00:22:14,668 ‫یه مبادله بزرگ چی؟ یه مبادله حساس؟ 442 00:22:14,752 --> 00:22:16,044 ‫این جور مبادلات باید با تلفن انجام بشن 443 00:22:16,126 --> 00:22:17,543 ‫مافی انجامشون میداد 444 00:22:19,543 --> 00:22:22,002 ‫وقتی این قضیه تموم شد، باید یه ‫سمینار مربوط به همین بذاریم 445 00:22:22,085 --> 00:22:23,376 ‫جدی میگم 446 00:22:24,543 --> 00:22:26,919 ‫فکرشم میکردی اینقدر دل تنگ مافی بشی؟ 447 00:22:27,002 --> 00:22:29,543 ‫مثل پروژه‌های سال اول دانشگاه دلم براش تنگ شده 448 00:22:29,627 --> 00:22:30,752 ‫عالیه 449 00:22:32,752 --> 00:22:35,668 ‫هی گوش کن. باید جلوی تیلور رو بگیریم 450 00:22:35,752 --> 00:22:37,335 ‫نرخ کمیسیون معاملات و فشار رو ببریم بالا 451 00:22:37,418 --> 00:22:38,668 ‫موش‌های لعنتی که 452 00:22:38,752 --> 00:22:40,502 ‫سعی دارن کارمون رو خراب کنن پیدا کنید 453 00:22:40,585 --> 00:22:42,085 ‫همین الانش داریم با همه درگیر میشیم 454 00:22:42,168 --> 00:22:43,502 ‫الان چیکار کنیم؟ 455 00:22:43,585 --> 00:22:44,668 ‫شدیدتر درگیر بشید 456 00:22:50,668 --> 00:22:52,210 ‫- چطور پیش میره؟ ‫- عالی. تو چطور؟ 457 00:22:52,293 --> 00:22:54,627 ‫- ساکا کشید کنار ‫- کنار؟ 458 00:22:54,710 --> 00:22:56,919 ‫عذرخواهی کرد و این چیزا ‫پس فعلا بیخیال اون لعنتی شو 459 00:22:57,002 --> 00:22:59,002 ‫آستین‌هامو زدم بالا ‫چونه‌مو جمع کردم 460 00:22:59,085 --> 00:23:00,502 ‫مشتم رو بالا بردم و آماده دعوام 461 00:23:01,084 --> 00:23:02,710 ‫میدونستم یه دلیلی داره ازت خوشم میاد 462 00:23:02,794 --> 00:23:04,543 ‫قراره یه مدیرعامل رو از پا در بیاری 463 00:23:04,627 --> 00:23:06,044 ‫دقیقا درست گفتی همینکارو میکنم 464 00:23:08,210 --> 00:23:10,126 ‫ایناهاشش 465 00:23:10,210 --> 00:23:13,376 ‫«الیژن فیلدز» ‫(به معنای صحرای بهشت) 466 00:23:13,460 --> 00:23:15,293 ‫پر آب و تاب ـه 467 00:23:15,376 --> 00:23:18,794 ‫اسمش باید باعث بشه خواب ببینی 468 00:23:18,877 --> 00:23:21,418 ‫این توسعه میراث منه 469 00:23:21,502 --> 00:23:23,168 ‫لعنتی، میراث تو هم هست 470 00:23:23,251 --> 00:23:25,044 ‫ثروت نسل در نسل، پسرم 471 00:23:25,126 --> 00:23:27,877 ‫فرا تر از تو، حتی فرا تر از بچه هات 472 00:23:27,960 --> 00:23:30,877 ‫تا وقتی که یه سری جواز و حکم برای تسریعش صادر بشه 473 00:23:33,502 --> 00:23:36,794 ‫و من برای این روی تو حساب می‌کنم 474 00:23:36,877 --> 00:23:39,710 ‫اولا: امروز روز انتخابات مقدماتی ـه 475 00:23:39,794 --> 00:23:41,919 ‫نباید از رای دهنده ها دور باشم 476 00:23:42,002 --> 00:23:44,044 ‫ثانیا: در هر صورت نمی‌تونم با رای دهنده ها صحبت کنم 477 00:23:44,126 --> 00:23:46,002 ‫چون مجبورم از رقابت کنار برم 478 00:23:46,085 --> 00:23:49,002 ‫ثالثاً: حتی اگه مجبور نبودم کنار ‫بکشم، اینکار فاجعه میشد 479 00:23:49,085 --> 00:23:52,168 ‫بدترین زمان ممکن هستش که کاری رو برات راه بندازم 480 00:23:52,251 --> 00:23:54,376 ‫و زمینه یه تهمت و رسوایی رو درست کنم. 481 00:23:54,460 --> 00:23:56,502 ‫همیشه هم راحت نبوده که 482 00:23:56,585 --> 00:23:58,794 ‫از کونت بگیرمت و 483 00:23:58,877 --> 00:24:01,543 ‫از هر تله‌ای که افتادی توش بکشمت بیرون، پسرم 484 00:24:02,386 --> 00:24:04,460 ‫خب، همونطور که گفتم 485 00:24:04,543 --> 00:24:06,376 ‫نمی‌تونستم کمک چندانی بکنم حتی اگه می‌خواستم 486 00:24:06,460 --> 00:24:08,002 ‫فوئلی رو نمیشه کاریش کرد 487 00:24:08,085 --> 00:24:10,877 ‫- هرکسی رو میشه... ‫- اون سرطان داره، پدر 488 00:24:12,260 --> 00:24:15,126 ‫اون مثل یه ماشین مسابقه تندرو 489 00:24:15,210 --> 00:24:16,710 ‫با تمام سرعت و قدرت به جلو میره. 490 00:24:16,794 --> 00:24:19,168 ‫وای خدا 491 00:24:21,502 --> 00:24:24,585 ‫این یه مرد رو به زانو در میاره. حتی منو 492 00:24:25,304 --> 00:24:26,877 ‫و هر طور حساب کنیم تو رو هم به زانو در میاره 493 00:24:26,960 --> 00:24:28,502 ‫آره 494 00:24:28,585 --> 00:24:31,710 ‫پس میتونی اینجا بمونی 495 00:24:31,794 --> 00:24:33,502 ‫و به آینده‌ات خیره بشی 496 00:24:33,585 --> 00:24:35,085 ‫من باید برم آینده خودم رو به رو بشم 497 00:24:35,168 --> 00:24:37,460 ‫که ساعت 5 عصر شروع میشه ‫چه دلم بخواد چه نخواد 498 00:24:37,543 --> 00:24:42,210 ‫اگه در هر صورت بازم به مصافش بری چی؟ 499 00:24:42,293 --> 00:24:46,418 ‫بذار هرچی میخواد بگه. انکارش کن 500 00:24:46,502 --> 00:24:49,293 ‫سفت و سخت پشت حرفت بمون 501 00:24:51,794 --> 00:24:56,460 ‫حتی اگه بتونم به صورت عمومی وانمود کنم، بازم می‌بازم 502 00:24:56,543 --> 00:24:58,668 ‫چطور از ویندی بخوام باهاش رو به رو بشه؟ 503 00:24:58,752 --> 00:25:03,460 ‫خب، درموردش عصبانی میشه 504 00:25:03,543 --> 00:25:05,335 ‫بذار بعدا یه سیلی خوب بهت بزنه :) 505 00:25:05,418 --> 00:25:07,210 ‫برای همه برد برد ـه ! 506 00:25:10,168 --> 00:25:13,126 ‫خب، خوشحالم می‌بینم دوباره ‫شاداب و شنگولی، پدر 507 00:25:17,210 --> 00:25:20,502 ‫سرباز مرده. تعویض 508 00:25:20,585 --> 00:25:23,835 ‫یکی بهم بده. ممنون، هلو!؟ 509 00:25:23,919 --> 00:25:27,668 ‫گوش کن، اینکارو برام انجام بده، تا آخر دوران کاریت 510 00:25:27,752 --> 00:25:29,960 ‫یه فرشته روی شونه هات خواهی داشت 511 00:25:30,044 --> 00:25:33,418 ‫من دوست خوبی هستم ‫ولی دشمن خیلی بدی هستم 512 00:25:34,316 --> 00:25:35,835 ‫انتخاب درستی بود، کوین 513 00:25:35,919 --> 00:25:39,752 ‫یه خط جدید لازم دارم. 130 سهم ‫از «ترنسکن پترو» بفروشید 514 00:25:39,835 --> 00:25:41,335 ‫سعی میکنم درصد بیشتری بفروشم 515 00:25:41,418 --> 00:25:42,919 ‫وگز، وقت زیادی نداریم 516 00:25:43,002 --> 00:25:44,710 ‫- خبرش داره پخش میشه ‫- خبرش داره به گوش مردم میرسه 517 00:25:44,794 --> 00:25:46,335 ‫بندر بسته شده، تخلیه در حال انجامه 518 00:25:46,418 --> 00:25:49,085 ‫80هزار سهم توسط رابطم در TSX فروخته شد 519 00:25:49,168 --> 00:25:51,752 ‫ایول ایول، عزیزم 520 00:25:54,251 --> 00:25:55,502 ‫اشتباهه 521 00:25:59,889 --> 00:26:00,935 ‫کجاش اشتباهه؟ 522 00:26:06,891 --> 00:26:07,910 ‫همه اش 523 00:26:08,396 --> 00:26:11,335 ‫همه اش اشتباهه. از اول تا آخرش 524 00:26:28,460 --> 00:26:32,960 ‫فوئلی قراره چیزی که از من می‌دونه رو بر ملا کنه 525 00:26:33,044 --> 00:26:34,376 ‫درمورد ما 526 00:26:35,835 --> 00:26:39,502 ‫تنها راه متوقف کردنش اینه که کنار بکشم 527 00:26:39,585 --> 00:26:42,002 ‫این درخواست اونه 528 00:26:51,919 --> 00:26:54,251 ‫پس متاسفم که تموم شد 529 00:26:57,960 --> 00:26:59,752 ‫تموم شدنش به اجباره؟ 530 00:27:00,624 --> 00:27:04,210 ‫- اینطور فکر میکنم ‫- خب، اگه بجنگم چی؟ 531 00:27:05,017 --> 00:27:06,794 ‫اگه تحقیر رو بپذیرم 532 00:27:06,877 --> 00:27:09,418 ‫بهش تکیه بدم و با وجود اون حرکت کنم 533 00:27:09,502 --> 00:27:13,585 ‫اون وقت هم می‌بازی و هم سوژه خنده همه میشیم 534 00:27:13,668 --> 00:27:16,543 ‫- مطمئنی؟ ‫- زده به سرت؟ 535 00:27:17,518 --> 00:27:18,752 ‫بهم بگو چرا 536 00:27:22,710 --> 00:27:25,168 ‫از چندتا چیز مطمئنم؛ اولی پنجره «اورتون»... ‫(به بازه و حد و حدود اعمال مجاز ‫در سیاست پنجره اورتون گفته میشود) 537 00:27:26,468 --> 00:27:30,210 ‫که این خودش برای یه سخنرانی عمومی مورد قبول نیست 538 00:27:30,293 --> 00:27:33,449 ‫این کار... کاری که ما انجام دادیم ‫کاملا از اون بازه بیرونه 539 00:27:33,484 --> 00:27:34,627 ‫در حدی بیرون که شاید به مریخ رسیده باشه 540 00:27:34,710 --> 00:27:36,627 ‫آره ولی اون بازه در حال تغییر ـه 541 00:27:36,710 --> 00:27:38,126 ‫و آیا این مسئولیت ما نیست که... 542 00:27:38,210 --> 00:27:40,627 ‫تو می‌خوای که بازه تغییر کنه 543 00:27:40,710 --> 00:27:43,543 ‫شاید کرده باشه. ولی نه اونقدر 544 00:27:43,627 --> 00:27:47,627 ‫و این یادت نره: یه بخشی از وجودت، ‫تحقیر شدن رو دوست داره 545 00:27:47,710 --> 00:27:49,919 ‫بهش نیاز داره. ولی من نه 546 00:27:50,002 --> 00:27:53,627 ‫من نمی‌تونم باهاش زندگی کنم. من... 547 00:27:53,710 --> 00:27:55,835 ‫باهاش زندگی نمی‌کنم 548 00:27:55,919 --> 00:27:59,044 ‫نمی‌تونیم ریسک کنیم فوئلی ممکنه جدی باشه 549 00:27:59,126 --> 00:28:01,460 ‫کاملا جدی ـه 550 00:28:01,543 --> 00:28:04,502 ‫پس تمومه، چاک 551 00:28:04,585 --> 00:28:07,835 ‫و می‌تونی با این زندگی کنی؟ 552 00:28:07,919 --> 00:28:10,585 ‫تسلیم شدن من؟ در سکوت 553 00:28:10,668 --> 00:28:13,210 ‫میتونم. توام میتونی 554 00:28:14,285 --> 00:28:15,293 ‫مجبوری 555 00:28:15,376 --> 00:28:17,335 ‫بیخیالش شو 556 00:28:21,002 --> 00:28:23,835 ‫فقط میخوام داد بزنم، ویندی 557 00:28:24,851 --> 00:28:26,293 ‫سر این وضعیت یا سر من؟ 558 00:28:26,376 --> 00:28:28,960 ‫- بله ‫- میدونم 559 00:28:29,044 --> 00:28:31,543 ‫و اگر برای گذر کردن و ادامه دادن به ‫این کار نیاز داری، پس انجامش بده 560 00:28:31,627 --> 00:28:33,960 ‫ولی بعدش حتما... ادامه بده 561 00:28:36,902 --> 00:28:38,877 ‫باشه 562 00:28:38,960 --> 00:28:42,002 ‫خیلی خب باشه باشه 563 00:28:43,919 --> 00:28:47,126 ‫همه چیز درست میشه 564 00:28:47,210 --> 00:28:50,627 ‫باهم میریم سراغ یه ماجراجویی دیگه 565 00:28:53,794 --> 00:28:57,543 ‫ساعت 5 خم شدنم رو تماشا کن 566 00:29:00,543 --> 00:29:02,335 ‫هی، من قبلا هم خم شدنت رو دیدم :) 567 00:29:20,627 --> 00:29:24,502 ‫- متاسفم ‫- ایوان، میشه یه لحظه... 568 00:29:25,273 --> 00:29:26,310 ‫ربکا 569 00:29:27,085 --> 00:29:28,502 ‫میدونی، خیلی بد شد که 570 00:29:28,585 --> 00:29:29,877 ‫همکاری شرکت‌هامون سر نگرفت 571 00:29:31,085 --> 00:29:32,835 ‫اگرچه الان وقت مناسبی نیست 572 00:29:32,919 --> 00:29:35,502 ‫باید برای یه اتاق پر از احمق 573 00:29:35,585 --> 00:29:37,794 ‫توضیحات ارائه بدم 574 00:29:37,877 --> 00:29:40,835 ‫منظورم سهامداران گرامیم هستن 575 00:29:40,919 --> 00:29:42,960 ‫خب، منم به جای یکی از سهامدارن اصلیت اینجام 576 00:29:43,044 --> 00:29:44,835 ‫و جدی میگم، اون احمق نیست 577 00:29:44,919 --> 00:29:46,835 ‫در واقع، اون صاحب 578 00:29:46,919 --> 00:29:48,251 ‫11 درصد سهام فعلی شرکت شماست 579 00:29:48,893 --> 00:29:50,667 ‫11 درصد... بابی اکسلراد؟ 580 00:29:50,702 --> 00:29:51,727 ‫ 581 00:29:51,810 --> 00:29:53,576 ‫لعنتی. خیلی‌خب. یه دقیقه بهمون وقت بدید 582 00:29:55,627 --> 00:29:57,585 ‫بیا 583 00:29:59,877 --> 00:30:01,376 ‫چی میخواد بهم بگه؟ 584 00:30:02,151 --> 00:30:03,168 ‫تمومه 585 00:30:04,270 --> 00:30:08,210 ‫- تمومه؟ ‫- دوران مدیرعاملیت در «نون تونایت» 586 00:30:11,040 --> 00:30:12,376 ‫آره... اینطور فکر نمیکنم 587 00:30:13,025 --> 00:30:16,210 ‫گمونم می‌تونم هیئت مدیره‌ رو راضی کنم ‫چند فصل دیگه هم بهم زمان بدن 588 00:30:16,293 --> 00:30:18,126 ‫چیزی به اسم "چند فصل دیگه" تو این دنیا نداریم 589 00:30:18,210 --> 00:30:19,668 ‫همینطور هیئت مدیره‌ات 590 00:30:19,752 --> 00:30:21,585 ‫من اینجام که وادارت کنم یه بارم فکر کنی 591 00:30:21,668 --> 00:30:23,543 ‫قیمت سهام اومده پایین، خیلیا محصولات رو پس دادن 592 00:30:23,627 --> 00:30:25,251 ‫درآمد هر فروشگاه کمتر شده 593 00:30:25,335 --> 00:30:28,126 ‫اعتبار برند و پشتیبانی همگی اومدن پایین 594 00:30:28,210 --> 00:30:29,960 ‫وقتی شرکت در انزوا بود، با یکی از مدیران خارج از 595 00:30:30,044 --> 00:30:33,418 ‫«سیاتل» خوابیده بودی؟ 596 00:30:33,502 --> 00:30:36,002 ‫عمرا اگه من بدونم، ولی مردم ‫شروع میکنن به پرسیدن... 597 00:30:36,085 --> 00:30:37,543 ‫میخواد قضیه رو به مطبوعات بکشونه؟ 598 00:30:39,335 --> 00:30:42,168 ‫هر وقت بخوای می‌تونم با اکسلراد وارد جنگ بشم 599 00:30:42,251 --> 00:30:44,835 ‫یارو «آل کاپون» وال استریت ـه ‫(مافیای بزرگ دهه 20 آمریکا) 600 00:30:44,919 --> 00:30:47,251 ‫نه با اون وارد جنگ نمیشی 601 00:30:47,335 --> 00:30:49,418 ‫با من وارد جنگ میشی 602 00:30:49,502 --> 00:30:53,418 ‫اون سهامش رو می‌فروشه و منم از تمام اعتبارم استفاده میکنم 603 00:30:53,502 --> 00:30:57,543 ‫تمام ارتباطاتم، تمام اون زن هایی که محصولات من رو خریدن 604 00:30:57,627 --> 00:31:02,418 ‫ازشون میخوام به شرکتت پشت کنن 605 00:31:02,502 --> 00:31:04,251 ‫به تو 606 00:31:05,304 --> 00:31:07,668 ‫پس سوالی که باید از خودت بپرسی اینه 607 00:31:07,752 --> 00:31:11,418 ‫میخوای توی کوله‌پشتیت چی با خودت ببری؟ 608 00:31:14,126 --> 00:31:15,460 ‫برام مهم نیست حتی اگه مجبور بشی از 609 00:31:15,543 --> 00:31:17,168 ‫حساب بازنشستگی مادربزرگت استفاده کنی 610 00:31:17,251 --> 00:31:19,085 ‫من بهت نیاز دارم 611 00:31:19,168 --> 00:31:22,835 ‫که بخریش 612 00:31:22,919 --> 00:31:24,210 ‫بخرش! 613 00:31:24,293 --> 00:31:27,251 ‫بخرش! همین الان! 614 00:31:27,335 --> 00:31:30,543 ‫یا برای همیشه از خشمم عذاب بکش! 615 00:31:31,490 --> 00:31:33,460 ‫باشه. انجام میشه. 616 00:31:33,543 --> 00:31:36,668 ‫ولی وگز، گوش کن، الان ازت متنفرم 617 00:31:40,668 --> 00:31:42,002 ‫ 618 00:31:44,794 --> 00:31:46,335 ‫همین بود 619 00:31:46,418 --> 00:31:50,002 ‫تمام اشخاص حقیقی و حقوقی در وال استریت 620 00:31:50,085 --> 00:31:53,752 ‫به سرعت برق و باد شروع می‌کنن به فروختن سهام‌شون 621 00:31:53,835 --> 00:31:56,752 ‫آره. ولی دیگه براشون خیلی دیره 622 00:32:00,044 --> 00:32:02,293 ‫ووووو ... تمومه ! 623 00:32:02,376 --> 00:32:06,251 ‫حدود 90 درصد از اون سهام کوفتی رو رد کردیم رفت 624 00:32:08,471 --> 00:32:10,293 ‫آره ! 625 00:32:11,600 --> 00:32:12,660 ‫ 626 00:32:12,743 --> 00:32:14,376 ‫ویسکی بیارید! 627 00:32:14,460 --> 00:32:17,543 ‫اگه نمیخواد با "حدود" سر و کار داشته باشید 628 00:32:17,627 --> 00:32:20,126 ‫من "جوزئیات" دارم ‫(کلمه جزئیات رو اشتباه تلفظ کرد) 629 00:32:20,210 --> 00:32:22,376 ‫من که دلم میخواد با همین "حدود" کار کنم 630 00:32:22,460 --> 00:32:24,293 ‫فکر کنم به شخصه 631 00:32:24,376 --> 00:32:27,543 ‫امروز تونستم "حدود" ِ70 میلیون ‫دلار جلوی ضرر رو بگیرم! 632 00:32:31,085 --> 00:32:33,044 ‫امروز 48 میلیون دلار ضرر کردیم 633 00:32:33,126 --> 00:32:37,002 ‫به جای اینکه 512 میلیون دلار در آغاز 634 00:32:37,085 --> 00:32:39,919 ‫فصل مبادلات ضرر کنیم. 635 00:32:40,002 --> 00:32:43,251 ‫درود بر خدایان و نجات دهندگان‌مان 636 00:32:43,335 --> 00:32:47,960 ‫«رابرت از اکسلراد» و «مایکل از وگنر» ! 637 00:32:58,668 --> 00:32:59,869 ‫ 638 00:33:04,502 --> 00:33:05,960 ‫مافی به شایعه دامن زد 639 00:33:06,650 --> 00:33:09,168 ‫بهشون ضربه زدیم. ایده‌ات اینکارو کرد 640 00:33:09,251 --> 00:33:11,752 ‫وقتی سهاممون رو فروختیم ضربه سنگینی بهشون زدیم 641 00:33:11,835 --> 00:33:14,585 ‫و تو از ضرر بزرگ در اون حوزه جلوگیری کردی 642 00:33:14,668 --> 00:33:18,251 ‫بعد از ترکیدن اون لوله حداقل چند ماه طول می‌کشید 643 00:33:18,335 --> 00:33:20,335 ‫تمام سهاممون رو بفروشیم. 644 00:33:20,418 --> 00:33:23,543 ‫خیلی خب. بزنید قدش گروه مجازی 645 00:33:27,044 --> 00:33:31,002 ‫اتصال عجیب اتفاقات جالبه، از کار ‫افتادن کامپیوترهای اکس کپیتال 646 00:33:31,085 --> 00:33:33,335 ‫دقیقا همون موقع یه حادثه صعنتی ‫رخ میده و دقیقا همون موقع 647 00:33:33,418 --> 00:33:36,376 ‫می‌خواستن از یه حوزه خارج بشن ‫و این باعث شد برگ برنده دست ما بیاد 648 00:33:36,460 --> 00:33:38,418 ‫موافقم. همینطوره 649 00:33:38,502 --> 00:33:41,002 ‫و میخوام همینطور بهش فکر کنم. میدونی؟ 650 00:33:41,085 --> 00:33:42,627 ‫میگن «کار خداست» 651 00:33:42,710 --> 00:33:44,251 ‫خدا به روسی چی میشه؟ :) 652 00:33:44,335 --> 00:33:45,794 ‫سوال خوبیه 653 00:33:47,877 --> 00:33:50,335 ‫هی 654 00:33:50,418 --> 00:33:52,293 ‫خوشحالم امروز صبح راهنماییم کردی 655 00:33:52,376 --> 00:33:55,460 ‫من کار خودمو کردم. توام کار خودتو کردی 656 00:33:55,543 --> 00:33:57,293 ‫باید همینطور باشه 657 00:34:24,553 --> 00:34:26,460 ‫مدار ساخت روسیه 658 00:34:26,543 --> 00:34:28,460 ‫به شبکه وصل شده بود 659 00:34:28,543 --> 00:34:32,085 ‫با هک کردن وایفای و سیم‌کارت‌ها ‫دسترسی از راه دور بدست آوردن 660 00:34:32,168 --> 00:34:33,877 ‫و برقش از مدار اصلی تامین نمیشده 661 00:34:33,960 --> 00:34:36,376 ‫که این بهشون اجازه می‌داده منتظر زمان مناسب باشن 662 00:34:37,850 --> 00:34:41,710 ‫یکی که برای ملاقات اومده بوده ‫اینجا، به این قصد نیومده بوده 663 00:34:41,794 --> 00:34:44,210 ‫یه دستورالعمل براش بنویس که دیگه همچین اتفاقی نیوفته 664 00:34:44,293 --> 00:34:45,627 ‫اینکارو میکنم 665 00:34:47,612 --> 00:34:48,710 ‫سیستم‌ها بالا اومدن 666 00:34:48,794 --> 00:34:50,376 ‫میدونیم، احمق ساده لوح! 667 00:34:51,960 --> 00:34:53,919 ‫برو یه بازرسی امنیتی انجام بده 668 00:34:54,002 --> 00:34:56,251 ‫تمام فایل‌های ادمین رو پاک کن و از اول بسازشون 669 00:34:56,335 --> 00:34:58,293 ‫و به شرکت «سایبربوی» زنگ بزن ‫تا مطمئن بشی درست انجام شده 670 00:35:00,210 --> 00:35:02,376 ‫میرم بهش رسیدگی کنم 671 00:35:05,877 --> 00:35:08,126 ‫6 ماه طول میکشه تا دوباره بتونیم 672 00:35:08,210 --> 00:35:11,251 ‫پرواز ضد-جاذبه‌ رو رزرو کنیم... 673 00:35:11,335 --> 00:35:12,585 ‫شیش ماه طول میکشه که کسی 674 00:35:12,668 --> 00:35:13,877 ‫باهامون حرف بزنه 675 00:35:13,960 --> 00:35:15,603 ‫ولی... 676 00:35:16,251 --> 00:35:18,525 ‫حس می‌کنم الان رو هوا معلق هستم 677 00:35:18,938 --> 00:35:20,002 ‫چطور انجامش دادی؟ 678 00:35:20,085 --> 00:35:22,543 ‫بهش نشون دادم اشتباهات کارش کجاست 679 00:35:22,627 --> 00:35:24,922 ‫و بعد 13 میلیون دلار بهش دادم تا بره رد کارش 680 00:35:24,957 --> 00:35:26,543 ‫مفت خریدی ! 681 00:35:26,627 --> 00:35:28,627 ‫ولی باید هیئت مدیره رو مجبور کنی با این قضیه موافقت کنن 682 00:35:28,710 --> 00:35:31,627 ‫نباید سخت باشه، چون سه تا ‫از صندلی‌ها رو برات گرفتم 683 00:35:31,710 --> 00:35:33,058 ‫که یکیش مال خودمه 684 00:35:33,093 --> 00:35:35,126 ‫بهت مدیونم 685 00:35:35,210 --> 00:35:37,164 ‫همینطوره. باید حسابی تلافی کنی 686 00:35:37,199 --> 00:35:39,335 ‫یکم از اون بهم بده 687 00:35:42,627 --> 00:35:44,627 ‫شما حیونن هستید؟ گرم می‌خوریدش 688 00:35:44,710 --> 00:35:46,376 ‫- من یخ می‌خوام ‫- می‌تونم... 689 00:35:46,460 --> 00:35:47,551 ‫خودم میارم 690 00:35:56,877 --> 00:35:59,919 ‫گریگور این بار شکستمون نداد 691 00:36:00,002 --> 00:36:02,293 ‫تقریبا موفق شد 692 00:36:02,376 --> 00:36:03,960 ‫ولی نه کاملا 693 00:36:04,746 --> 00:36:06,752 ‫از تلاش دست برنمی‌داره 694 00:36:06,835 --> 00:36:09,502 ‫نه، دست برنمی‌داره 695 00:36:09,585 --> 00:36:13,752 ‫تا وقتی که همه فرصت‌هاش ازش گرفته بشن 696 00:36:17,502 --> 00:36:21,335 ‫رستوران فرانسس. جای مناسبیه 697 00:36:21,418 --> 00:36:24,085 ‫جرج واشنگتن اینجا با لشگرش وداع کرد 698 00:36:25,585 --> 00:36:27,168 ‫اگرچه من دیگه هرگز لشگری نخواهم داشت... 699 00:36:27,251 --> 00:36:29,502 ‫فقط همون وداع 700 00:36:29,585 --> 00:36:31,502 ‫راه دیگه ای نمی‌بینم 701 00:36:31,585 --> 00:36:33,502 ‫آره 702 00:36:33,585 --> 00:36:36,376 ‫میرم اون بیرون و تسلیم میشم ‫همه میرن دنبال کارشون 703 00:36:36,460 --> 00:36:39,752 ‫آره. همه رو برات نوشتم 704 00:36:46,502 --> 00:36:50,585 ‫بذار ببینم 705 00:36:50,668 --> 00:36:52,627 ‫و بنا به دلایلی که مهم ترین آنها 706 00:36:52,710 --> 00:36:54,752 ‫مشکلات خانوادگی می‌باشد 707 00:36:54,835 --> 00:36:57,752 ‫و عدم تمایل به انجام این شغل 708 00:36:57,835 --> 00:37:00,168 ‫من بدین وسیله ... 709 00:37:00,251 --> 00:37:02,168 ‫آره. تقریبا همینه 710 00:37:02,251 --> 00:37:04,460 ‫- باشه ‫- باشه 711 00:37:08,044 --> 00:37:09,710 ‫یکم تنهام بذار 712 00:37:09,794 --> 00:37:11,585 ‫آره. میرم بیرون بهشون میگم چند دقیقه صبر کنن 713 00:38:14,293 --> 00:38:15,919 ‫نه. نمیخوام اینو بخونم 714 00:38:22,376 --> 00:38:25,460 ‫این نقل قول به 715 00:38:25,543 --> 00:38:27,794 ‫«وینستون چرچیل» کبیر نسبت داده میشه 716 00:38:27,877 --> 00:38:29,835 ‫" یه دروغ نصف دنیا رو دور می‌زنه 717 00:38:29,919 --> 00:38:32,126 ‫قبل اینکه حقیقت حتی بتونه شلوارش رو بپوشه. " 718 00:38:37,126 --> 00:38:39,335 ‫ولی من حس می‌کنم که این حقیقت 719 00:38:39,418 --> 00:38:41,085 ‫خیلی سریع منتشر خواهد شد. 720 00:38:42,263 --> 00:38:44,376 ‫و الان زمان مناسبی برای حقیقت هم هست 721 00:38:44,460 --> 00:38:47,335 ‫برای باز کردنش. برای سبک بار کردن 722 00:38:48,878 --> 00:38:51,293 ‫من مثل اکثر سیاستمداران نیومدن اینجا 723 00:38:51,376 --> 00:38:52,919 ‫که ازتون بخوام بهم اعتماد کنید 724 00:38:54,543 --> 00:38:58,293 ‫نه. به جاش، ازتون درخواست می‌کنم که ‫آیا من می‌تونم با عمیق ترین ترسم 725 00:39:00,108 --> 00:39:03,085 ‫به شما اعتماد کنم؟ 726 00:39:03,168 --> 00:39:05,502 ‫اون ترس اینه که منو بشناسید 727 00:39:06,462 --> 00:39:08,794 ‫که واقعا چه کسی هستم. 728 00:39:08,877 --> 00:39:11,710 ‫وظیفه بازپرس و این شغل ایجاب می‌کنه که 729 00:39:11,794 --> 00:39:14,668 ‫چیزایی که مخفی شدن آشکار کنی. بدی‌ها 730 00:39:14,752 --> 00:39:16,502 ‫و کثیفی‌ها و دروغ‌ها و کج روی ها 731 00:39:16,585 --> 00:39:22,168 ‫تا نور رو بتابونی تا هرچیزی که ‫زیر اون تاریکی هست نمایان بشه 732 00:39:22,251 --> 00:39:26,668 ‫و من به این نتیجه رسیدم که برای درست انجام دادن اینکار 733 00:39:26,752 --> 00:39:28,794 ‫باید اول نور رو به بخش های تاریک خودم بتابونم 734 00:39:30,098 --> 00:39:32,919 ‫به همین دلیل همه‌ی شما رو امروز به اینجا فراخوندم 735 00:39:39,710 --> 00:39:40,919 ‫می‌دونید...؟ 736 00:39:41,002 --> 00:39:43,168 ‫خیلی راحت بیانش می‌کنم... 737 00:39:45,085 --> 00:39:47,960 ‫من... در زندگی خصوصیم 738 00:39:50,418 --> 00:39:52,752 ‫در محدوده زندگی زناشوییم 739 00:39:52,835 --> 00:39:55,502 ‫با رضایت همسرم... 740 00:40:00,251 --> 00:40:01,752 ‫«سادومازوخیسم» انجام میدیم ‫(لذت جنسی به واسطه درد و شکنجه) ‫(برای اطلاعات بیشتر همین کلمه رو سرچ کنید) 741 00:40:05,752 --> 00:40:07,284 ‫آره... 742 00:40:10,335 --> 00:40:14,335 ‫بردگی، اسارت، و همه این چیزا 743 00:40:17,251 --> 00:40:20,002 ‫ماسک، طناب، دست بند، آتیش 744 00:40:25,335 --> 00:40:26,653 ‫ 745 00:40:29,210 --> 00:40:31,668 ‫حتی گفتنش باعث شد طی این چندین دهه 746 00:40:31,752 --> 00:40:33,126 ‫حس کنم شونه‌هام سبک شدن 747 00:40:33,210 --> 00:40:35,085 ‫من یه «مازوخیست» هستم 748 00:40:35,168 --> 00:40:38,002 ‫برای رسیدن به ارضای جنسی 749 00:40:38,085 --> 00:40:41,418 ‫باید دست و پام بسته بشه، بهم مشت زده بشه ‫بهم شلاق زده بشه 750 00:40:41,502 --> 00:40:43,752 ‫لگد زده بشه یا به هر صورتی شکنجه بشم. 751 00:40:46,251 --> 00:40:47,835 ‫توسط همسر عزیزم... 752 00:40:56,585 --> 00:40:59,627 ‫و حقیقت بزرگتر اینه که 753 00:40:59,710 --> 00:41:01,877 ‫همه‌ی ما به یه چیزی نیاز داریم، درسته؟ 754 00:41:01,960 --> 00:41:05,168 ‫نمی‌دونم شما در اتاق خواب‌تون با معشوقه‌تون 755 00:41:05,251 --> 00:41:08,044 ‫چیکار می‌کنید، ولی اینو می‌دونم: 756 00:41:08,126 --> 00:41:10,126 ‫احتمالا شما هم درموردش یکم خجالت می‌کشید 757 00:41:10,210 --> 00:41:12,251 ‫احتمالا دلتون نمی‌خواد بقیه‌ی ما وقتی دارید انجامش میدید 758 00:41:12,335 --> 00:41:16,919 ‫نگاه‌تون کنیم... مگر اینکه تمایل جنسی‌تون ‫همین باشه و اگر باشه، هیچ ایرادی نداره 759 00:41:17,002 --> 00:41:18,627 ‫ولی این بهتر نیست که 760 00:41:18,710 --> 00:41:20,877 ‫اجازه ندیم شرمندگی برنده بشه؟ 761 00:41:20,960 --> 00:41:22,543 ‫که مثل ترسوها نباشیم 762 00:41:22,627 --> 00:41:25,668 ‫مجبور نباشیم حسمون رو مخفی نگه داریم. 763 00:41:25,752 --> 00:41:27,085 ‫چاک، هنوزم قراره کاندید بشی؟ 764 00:41:27,645 --> 00:41:28,668 ‫ 765 00:41:36,418 --> 00:41:38,335 ‫کسانی هستن که باور دارن من همین الان به شغل 766 00:41:38,418 --> 00:41:41,835 ‫حقوقی و سیاسیم پایان دادم. 767 00:41:41,919 --> 00:41:45,752 ‫اونا فکر می‌کنن شما نمی‌تونید با ‫چیزی که بهتون گفتم کنار بیاید 768 00:41:45,835 --> 00:41:49,044 ‫در واقع، رقبای سیاسی من 769 00:41:49,126 --> 00:41:50,668 ‫قصد داشتن از این علیه من استفاده کنن 770 00:41:50,752 --> 00:41:52,085 ‫من گفتم "هرکاری می‌خواید بکنید" 771 00:41:56,002 --> 00:41:59,044 ‫و به همین دلیل بود که بهتون گفتم اینجام که به شما اعتماد کنم 772 00:42:01,251 --> 00:42:03,460 ‫چون می‌دونم می‌تونید باهاش کنار بیاید 773 00:42:03,543 --> 00:42:05,335 ‫که شاید یکم بخندید 774 00:42:05,418 --> 00:42:07,293 ‫ولی آخرش متوجه میشید و درک می‌کنید 775 00:42:07,376 --> 00:42:09,543 ‫چون حقیقت رو می‌خواید 776 00:42:12,784 --> 00:42:15,502 ‫بدترین حالتش، شاید جلوتون رو نگیره 777 00:42:15,585 --> 00:42:16,877 ‫که برید پای صندوق رای و ازم حمایت کنید. 778 00:42:16,960 --> 00:42:21,210 ‫در بهترین حالت 779 00:42:21,293 --> 00:42:25,293 ‫شاید این حرفم باعث بشه شما هم به یکی بگید که واقعا کی هستید 780 00:42:27,418 --> 00:42:28,627 ‫شاید خوششون بیاد 781 00:42:31,877 --> 00:42:34,085 ‫و شاید در پوست خودتون یکم بیشتر 782 00:42:34,168 --> 00:42:35,752 ‫حس راحتی کنید. 783 00:42:38,418 --> 00:42:40,210 ‫من بالاخره این حس رو دارم. 784 00:42:45,044 --> 00:42:46,376 ‫ممنونم 785 00:43:38,884 --> 00:43:40,835 ‫- ممنون ‫- قابلی نداشت 786 00:43:41,570 --> 00:43:43,543 ‫اینو می‌زنیم به سلامتی صندوق‌های رای 787 00:43:43,627 --> 00:43:46,460 ‫که به نفع چاک رودز باشن 788 00:43:46,543 --> 00:43:50,251 ‫دادستان کل بعدی ایالت نیویورک... 789 00:43:50,335 --> 00:43:51,960 ‫آینده‌ی دستگاه عدالت در این ایالت 790 00:43:55,460 --> 00:44:00,168 ‫بزنیم به سلامتی گمارهای «همه یا هیچ» ‫که تنها راه زندگی کردنه 791 00:44:00,251 --> 00:44:01,710 ‫پیک ها بالا 792 00:44:03,085 --> 00:44:04,543 ‫نوش 793 00:44:12,293 --> 00:44:14,460 ‫اتاق رو خالی کنید 794 00:44:15,917 --> 00:44:17,210 ‫حتما. البته 795 00:44:17,293 --> 00:44:19,251 ‫چرا نریم دفتر بغلی 796 00:44:19,335 --> 00:44:21,460 ‫به قدر کافی دور نیست... 797 00:44:36,919 --> 00:44:39,085 ‫الان سیاستمدار واقعی هستی، نه؟ 798 00:44:39,168 --> 00:44:41,919 ‫درسته 799 00:44:42,002 --> 00:44:44,293 ‫ولی فرقی که با بقیه دارم و بهش اشاره نکردی: 800 00:44:44,376 --> 00:44:46,668 ‫سیاستمدار برنده 801 00:44:47,919 --> 00:44:49,668 ‫- به هر قیمتی؟ ‫- بله 802 00:44:49,752 --> 00:44:52,835 ‫پیروزی به هر قیمتی، پیروزی با تمام سخی‌ها 803 00:44:52,919 --> 00:44:55,251 ‫پیروزی، هرچقدر هم که راه سخت و طولانی باشد 804 00:44:55,335 --> 00:44:57,502 ‫چون بدون پیروزی، بقایی وجود نداره. 805 00:44:57,585 --> 00:45:00,126 ‫بازم چرچیل؟ 806 00:45:00,210 --> 00:45:02,460 ‫زندگی منو نابود کردی و بازم از چرچیل نقل قول می‌کنی؟ 807 00:45:03,530 --> 00:45:05,044 ‫می‌تونی چرچیل رو شیافش کنی داخل کونت! 808 00:45:05,126 --> 00:45:06,752 ‫و جدی میگم، داخل کونت جا میشه :) 809 00:45:06,835 --> 00:45:09,919 ‫ازم میخواستی چیکار کنم ویندی، ببازم؟ 810 00:45:10,002 --> 00:45:12,502 ‫بله چاک! می باختی 811 00:45:12,585 --> 00:45:14,710 ‫برای اولین بار توی زندگی لعنتیت باخت رو قبول می‌کردی 812 00:45:14,794 --> 00:45:17,627 ‫جای اینکه منو کاملا و مطلقا تحقیر کنی 813 00:45:17,710 --> 00:45:19,460 ‫در این باره مطمئنی؟ 814 00:45:19,543 --> 00:45:22,877 ‫که تحقیر شدم؟ کاملا مطمئنم لعنتی 815 00:45:23,612 --> 00:45:25,210 ‫چطور باید با همکارام، دوستانم، غریبه‌ها 816 00:45:25,293 --> 00:45:27,126 ‫رو به رو بشم؟ 817 00:45:27,210 --> 00:45:28,251 ‫بچه هامون؟ 818 00:45:28,335 --> 00:45:32,085 ‫باشه. ایوا کوچیکتر از اونیه که بفهمه 819 00:45:32,168 --> 00:45:35,293 ‫و برای کوین... در سنی قرار داره 820 00:45:35,376 --> 00:45:39,251 ‫که والدینش رو به عنوان آدمای واقعی ‫ببینه، نه موجودات بی نقص 821 00:45:39,335 --> 00:45:40,877 ‫از شهر خارجشون می‌کنم. می‌فرستمشون پیش پدر و مادرم 822 00:45:40,960 --> 00:45:43,335 ‫خدا می‌دونه چقدر زمان کافیه... 823 00:45:43,418 --> 00:45:45,210 ‫خب، ولی برای بقیه صبر کن 824 00:45:45,293 --> 00:45:46,794 ‫و ببین عکس العملشون چیه. 825 00:45:48,627 --> 00:45:50,710 ‫چون اونا از چیزی که من گفتم خوششون اومد 826 00:45:50,794 --> 00:45:52,794 ‫حرف زدن بی پرده 827 00:45:52,877 --> 00:45:54,210 ‫آمار اینو نشون دادن 828 00:45:54,293 --> 00:45:56,126 ‫و فقط می‌تونم تصور کنم که تو... 829 00:45:56,210 --> 00:45:58,168 ‫به خاطر صلاح همسرت با این قضیه کنار میای 830 00:45:58,251 --> 00:46:00,710 ‫که قراره به عنوان قهرمان مردم دیده بشه. 831 00:46:00,794 --> 00:46:02,376 ‫برام مهم نیست 832 00:46:03,960 --> 00:46:06,668 ‫آمار صندوق ها؟ مادرجنده‌ی عوضی 833 00:46:06,752 --> 00:46:08,710 ‫قبلش درموردش بحث کردیم 834 00:46:08,794 --> 00:46:10,794 ‫من نظرم رو کاملا واضح بیان کردم 835 00:46:10,877 --> 00:46:12,877 ‫و تو موافقت کردی و رفتی و بدون توجه انجامش دادی 836 00:46:12,960 --> 00:46:15,585 ‫از بند راز آزادمون کردم 837 00:46:15,668 --> 00:46:17,668 ‫از جک فوئلی لعنتی! 838 00:46:17,752 --> 00:46:19,877 ‫و من همینطوری انجامش ندادم 839 00:46:19,960 --> 00:46:21,585 ‫پس سعی نکن منو به عنوان یه 840 00:46:21,668 --> 00:46:25,085 ‫شخص نامنظم غیرحرفه‌ای بی‌فکر فرض کنی. 841 00:46:25,168 --> 00:46:26,710 ‫چی؟ پس واسش برنامه داشتی؟ 842 00:46:27,663 --> 00:46:29,044 ‫با کسی درموردش مشورت کردی؟ 843 00:46:29,126 --> 00:46:31,502 ‫با افراد ستادت... آیرا؟ 844 00:46:38,376 --> 00:46:43,044 ‫نه. البته 845 00:46:43,126 --> 00:46:44,835 ‫با پدرت مطرحش کردی، مگه نه؟ 846 00:46:47,085 --> 00:46:50,543 ‫ازش خواستی اون سخنرانی مسخره رو برات بنویسه؟ 847 00:46:50,627 --> 00:46:54,418 ‫نه. اون دقیقا نمی‌دونست می‌خوام چیکار کنم 848 00:46:54,502 --> 00:46:59,002 ‫اون وقت... این ایده رو در ذهنم گذاشت ‫که شاید بهتر باشه مقاومت کنم 849 00:46:59,085 --> 00:47:01,835 ‫چون اون یه سیاستمدار دنیا دیده است 850 00:47:01,919 --> 00:47:03,460 ‫یه بازیگردان قدرت... 851 00:47:03,543 --> 00:47:05,418 ‫یا خدا، این ازدواج داره پر از آدمای دیگه میشه 852 00:47:06,418 --> 00:47:08,835 ‫یه زن انتظار داره از چند نفر کیر بخوره تو صورتش؟ 853 00:47:08,919 --> 00:47:13,126 ‫ویندی، من قراره دادستان کل بشم 854 00:47:13,210 --> 00:47:15,293 ‫پس بیا مثل دو تا آدم منطقی ‫با حرف زدن حلش کنیم... 855 00:47:15,376 --> 00:47:18,752 ‫نه. دیگه خسته شدم از گوش دادن به حرفات 856 00:47:30,877 --> 00:47:32,251 ‫همه چیزایی که گفتی درست بود، پدر 857 00:47:33,794 --> 00:47:35,418 ‫بیا یه کاری باهاش بکنیم 858 00:47:35,502 --> 00:47:37,460 ‫کمکم می‌کنی سرمایه‌مو افزایش بدم؟ 859 00:47:37,543 --> 00:47:40,126 ‫درسته. بلافاصله کاراشو به جریان میندازم 860 00:47:40,210 --> 00:47:42,502 ‫چون ایده قوی‌ای ـه ‫به خوبی به اجرا در اومده 861 00:47:42,585 --> 00:47:46,376 ‫و همچنین خودمم همینو می‌خوام. برای تو 862 00:47:51,002 --> 00:47:54,418 ‫قراره با بچه‌ام کار و کاسبی راه بندازم 863 00:48:01,335 --> 00:48:03,502 ‫تبریک میگم 864 00:48:05,002 --> 00:48:06,835 ‫با اون سخنرانی درها رو منفجر کردی 865 00:48:06,919 --> 00:48:11,668 ‫انتظار نداشتم همچین کاری بکنی 866 00:48:11,752 --> 00:48:13,627 ‫راستشو بخوای ویندی هم همچین انتظاری نداشت 867 00:48:14,655 --> 00:48:16,044 ‫بله. آره 868 00:48:16,126 --> 00:48:17,752 ‫مجبورم بعدا باهاش سر و کله بزنم. بدون شک 869 00:48:19,095 --> 00:48:20,251 ‫همین الانشم شروع شده 870 00:48:20,335 --> 00:48:23,376 ‫خب. بابت اینکار به کونت سیلی می‌زنه :) 871 00:48:26,126 --> 00:48:28,293 ‫این اولین و آخرین شوخی این مدلی بود 872 00:48:28,376 --> 00:48:29,960 ‫شک دارم 873 00:48:30,044 --> 00:48:32,794 ‫اگه بهایی که باید برای 874 00:48:32,877 --> 00:48:34,543 ‫جلوی بردن مکالمه بپردازی... 875 00:48:34,627 --> 00:48:36,919 ‫دقیقا همینطوره 876 00:48:37,002 --> 00:48:40,919 ‫دیگه... دیگه چه بهایی باید ممکنه بپردازم؟ 877 00:48:54,418 --> 00:48:56,376 ‫من دیدم... 878 00:48:56,460 --> 00:48:59,335 ‫متاسفم که کنفرانس مطبوعاتی چاک رو دیدم 879 00:48:59,418 --> 00:49:02,585 ‫باورم نمیشه... 880 00:49:02,668 --> 00:49:04,168 ‫ببین، می‌دونم که چه حسی داره 881 00:49:04,251 --> 00:49:06,418 ‫مردم درمورد شخصیتت موشکافی کنن 882 00:49:06,502 --> 00:49:08,960 ‫چطور باید باشه حتی بدتر از چیزی ‫که جلوت به نمایش گذاشته میشد 883 00:49:09,044 --> 00:49:11,044 ‫ولی هنوزم می‌تونی مطالبه‌اش کنی 884 00:49:11,126 --> 00:49:14,543 ‫جدا از اتفاقی که بین ما افتاده 885 00:49:14,627 --> 00:49:16,835 ‫گمون میکنم الان به یکم حمایت و پشتیبانی نیاز داری 886 00:49:16,919 --> 00:49:20,376 ‫پس... میخوای حرف بزنی؟ 887 00:49:31,668 --> 00:49:35,168 ‫باشه. عالیه 888 00:49:35,251 --> 00:49:36,585 ‫ممنونم 889 00:49:38,920 --> 00:49:41,791 ‫30 روز بعد 890 00:49:42,627 --> 00:49:44,376 ‫ممنونم 891 00:49:44,460 --> 00:49:46,251 ‫و فقط به این خاطر که 892 00:49:46,335 --> 00:49:49,251 ‫شما از من حمایت کردید 893 00:49:49,335 --> 00:49:52,794 ‫به خاطر ایمانی که به من داشتید، الان به عنوان 894 00:49:52,877 --> 00:49:54,376 ‫دادستان کل 895 00:49:54,460 --> 00:49:57,668 ‫بهترین ایالت کشور، نیویورک در برابرتون ایستادم 896 00:50:05,794 --> 00:50:07,585 ‫عالی بود 897 00:50:11,251 --> 00:50:12,794 ‫- خیلی ممنونم ‫- فرماندار تماس گرفته 898 00:50:12,877 --> 00:50:15,335 ‫آره 899 00:50:15,418 --> 00:50:17,126 ‫ممنونم 900 00:50:22,668 --> 00:50:24,376 ‫تبریک میگم، چاک 901 00:50:24,460 --> 00:50:26,044 ‫نمی‌تونم صبر کنم که باهم کار کنیم 902 00:50:26,126 --> 00:50:28,168 ‫منم به شما تبریک میگم، جناب فرماندار منتخب 903 00:50:28,251 --> 00:50:30,002 ‫من هم مشتاقانه می‌خوام شروع کنیم، قربان 904 00:50:30,085 --> 00:50:31,418 ‫امشب بهت خوش بگذره 905 00:50:55,251 --> 00:50:57,543 ‫- انجام شده؟ ‫- شده 906 00:50:57,627 --> 00:51:00,585 ‫دادستان کل فعلی باهاش موافقت ‫کرد، به عنوان حسن نیتش برای تو 907 00:51:00,668 --> 00:51:04,835 ‫قبل از اینکه گریگور رو احضار کنم درموردش مطمئن شدم 908 00:51:09,668 --> 00:51:11,335 ‫آقای آندلوف 909 00:51:11,418 --> 00:51:14,835 ‫اولین اقدامم به عنوان دادستان کل ایالت نیویورک 910 00:51:14,919 --> 00:51:16,668 ‫حتی قبل اینکه سوگند یاد کنم 911 00:51:16,752 --> 00:51:19,585 ‫این بود که تمام دارایی‌های شما ‫رو در ایالات متحده مسدود کنم. 912 00:51:20,919 --> 00:51:22,960 ‫دومین اقدامم اینه که: 913 00:51:23,044 --> 00:51:25,210 ‫ازتون بخوام سواحل آفتابی ما رو ترک کنید 914 00:51:27,002 --> 00:51:31,627 ‫آقای دادستان سابق و دادستان کل فعلی 915 00:51:31,710 --> 00:51:33,044 ‫تبریک میگم! 916 00:51:34,543 --> 00:51:37,627 ‫راه‌های زیادی داشت که باهم ملاقات کنیم 917 00:51:37,710 --> 00:51:41,293 ‫مایه تاسفه که شما این یکی رو انتخاب کردید 918 00:51:44,376 --> 00:51:48,418 ‫همونطور که نوازنده از قطعه‌اش می‌خونه: 919 00:51:48,502 --> 00:51:49,960 ‫اون منو انتخاب کرد 920 00:51:50,044 --> 00:51:51,376 ‫جدی؟ 921 00:51:51,460 --> 00:51:55,543 ‫یا داری برای دوستی بلند مرتبه لطف انجام میدی؟ 922 00:51:55,627 --> 00:51:58,335 ‫چون باید بدونی من بلند مرتبه تر از 923 00:51:58,418 --> 00:52:01,251 ‫هر دوستی هستم که بتونی تصور کنی 924 00:52:01,335 --> 00:52:03,585 ‫و دوستانم از من بالاتر 925 00:52:04,960 --> 00:52:08,168 ‫با این وجود، کسب و کار شما 926 00:52:08,251 --> 00:52:10,710 ‫با دولتهایی مرتب هست که در لیست سیاه قرار دارن 927 00:52:10,794 --> 00:52:13,710 ‫و کارهای اداریش انجام شده که شما رو به عنوان 928 00:52:13,794 --> 00:52:15,710 ‫یک عامل خارجی تایید نشده 929 00:52:15,794 --> 00:52:20,543 ‫با مقاصدی مغایر با کشور ما شناخته بشید. 930 00:52:20,627 --> 00:52:23,877 ‫فقط یک انتخاب هست که مانع این میشه: 931 00:52:23,960 --> 00:52:26,710 ‫سوار جت شخصیت بشی 932 00:52:26,794 --> 00:52:29,126 ‫و به خونه پرواز کنی... 933 00:52:29,210 --> 00:52:32,960 ‫یا هرجایی که بهش میگی خونه 934 00:52:42,044 --> 00:52:43,919 ‫من خیلی درموردت میدونم 935 00:52:44,002 --> 00:52:45,585 ‫هم چیزایی که از زبون خودت گفتی 936 00:52:45,668 --> 00:52:50,543 ‫هم چیزایی که از بقیه شنیدم و اطلاعاتی که جمع کردم 937 00:52:50,627 --> 00:52:54,085 ‫پس میدونم که جدا از جانب داریت 938 00:52:54,168 --> 00:52:56,960 ‫یه مرد اهل عمل هستی. 939 00:52:57,044 --> 00:52:59,919 ‫چرا این مفاصل رو باهم ترکیب نکنیم 940 00:53:00,002 --> 00:53:02,251 ‫و دوستی خودمون رو آغاز نکنیم؟ 941 00:53:03,384 --> 00:53:06,502 ‫قبل از وارد شدن به دفتر برو مرخصی 942 00:53:06,585 --> 00:53:09,168 ‫با هم به جاهایی سفر کنیم 943 00:53:09,251 --> 00:53:11,919 ‫که امکانات خاصی دارن 944 00:53:12,002 --> 00:53:14,502 ‫که باورت نمیشه. 945 00:53:18,460 --> 00:53:20,960 ‫تر و تازه برمی‌گردیم 946 00:53:21,044 --> 00:53:23,085 ‫با یه نگرش کاملا جدید 947 00:53:23,168 --> 00:53:26,418 ‫که چطور می‌تونیم باهم کار کنیم. 948 00:53:28,835 --> 00:53:33,335 ‫آره 949 00:53:33,418 --> 00:53:35,126 ‫به نظر وسوسه کننده میاد 950 00:53:36,877 --> 00:53:41,085 ‫من و تو، به قاره‌ها سفر کنیم 951 00:53:41,168 --> 00:53:42,919 ‫«لستات و لویی» در دنیای واقعی 952 00:53:45,502 --> 00:53:48,418 ‫«هلاس» ... 953 00:53:48,502 --> 00:53:50,585 ‫این سرنوشت ما نیست ‫(به زبان فرانسوی) 954 00:53:50,668 --> 00:53:52,627 ‫نه؟ 955 00:53:54,502 --> 00:53:55,585 ‫نه 956 00:53:58,126 --> 00:53:59,752 ‫غم انگیزه 957 00:53:59,835 --> 00:54:02,044 ‫ 958 00:54:02,126 --> 00:54:05,627 ‫یکم. آره 959 00:54:05,710 --> 00:54:08,919 ‫حالا 960 00:54:09,002 --> 00:54:11,710 ‫میخواستم 24 ساعت بهت وقت بدم تا شهر رو ترک کنی 961 00:54:11,794 --> 00:54:16,752 ‫ولی تو خیلی حقه بازی ‫پس فقط 12 ساعت وقت داری 962 00:54:16,835 --> 00:54:20,627 ‫قبل از اینکه کاغذ بازیش رو انجام بدم ‫و توسط قانون بیرون انداخته بشی 963 00:54:25,668 --> 00:54:28,002 ‫آمریکایی ها وانمود می‌کنن دارن رهبری می‌کنن 964 00:54:28,085 --> 00:54:31,877 ‫ولی هنوزم همه جوره ایالت نشین هستن 965 00:54:31,960 --> 00:54:34,085 ‫واقعا غم انگیزه 966 00:54:34,168 --> 00:54:35,668 ‫ 967 00:55:12,388 --> 00:55:15,543 ‫البته متوجه شدم که 968 00:55:15,627 --> 00:55:18,168 ‫بوی اکسلراد پشت این قضیه میاد 969 00:55:18,251 --> 00:55:21,293 ‫همینطور حمله اخیرت به سیستم های من 970 00:55:22,919 --> 00:55:26,085 ‫ولی نباید اینو به عنوان یه حمله در نظر بگیریم 971 00:55:27,016 --> 00:55:29,668 ‫رودز بهت یه اخطار داد 972 00:55:29,752 --> 00:55:32,376 ‫اجازه میده خودت بری 973 00:55:32,460 --> 00:55:34,710 ‫این کارش یه لطف به من بود 974 00:55:34,794 --> 00:55:37,210 ‫و یه لطف به تو. امیدوارم اینو درک کنی 975 00:55:37,962 --> 00:55:39,293 ‫چیزی که درکش نمی‌کنم 976 00:55:39,376 --> 00:55:42,919 ‫داخل کتاب‌های مصور «بازوکا» جا میشه ‫*مجموعه کامیک Bazooka Joe* 977 00:55:43,002 --> 00:55:46,126 ‫و یه چیزم بگم تا روشنت کنم 978 00:55:46,210 --> 00:55:50,502 ‫من ممکنه بترسم ‫ولی ترس منو وادار به فرار نمی‌کنه 979 00:55:50,585 --> 00:55:52,126 ‫حتما 980 00:55:52,210 --> 00:55:56,044 ‫بیشتر «چاک وپنر» هستی تا «مایکل اسپینکز» ‫(هر دو بوکسور آمریکایی و قدیمی) 981 00:55:57,627 --> 00:55:59,835 ‫ولی هر دو در نهایت باختن 982 00:55:59,919 --> 00:56:03,293 ‫چون اونا آماده نبودن و با قوی تر از ‫خودشون رو به رو شدن. من هیچ کدوم نیستم 983 00:56:03,376 --> 00:56:05,293 ‫آقای اسپینکز هم سر ثانیه 91 984 00:56:05,376 --> 00:56:08,543 ‫راند اول، همین فکر رو می‌کرد 985 00:56:09,699 --> 00:56:11,251 ‫شاید آره 986 00:56:11,335 --> 00:56:12,835 ‫ولی اون نمی‌تونست کارایی که من می‌تونم انجام بده 987 00:56:12,919 --> 00:56:16,668 ‫و اون کار چیه؟ مثل «مایک جگر» برقصی؟ 988 00:56:16,752 --> 00:56:21,002 ‫یه نوع هدیه کوچیک که میخوام بهت بدم 989 00:56:21,085 --> 00:56:24,794 ‫اون چند میلیارد دلاری که در شرکت تیلور میسون کپیتال داری 990 00:56:24,877 --> 00:56:28,335 ‫از حالت مسدود خارج میشه و بهت برگردونده میشه 991 00:56:28,418 --> 00:56:31,126 ‫به محض اینکه برسی خونه 992 00:56:31,210 --> 00:56:33,044 ‫این شد یه چیزی 993 00:56:33,992 --> 00:56:36,502 ‫ولی در واقع پول خودمه 994 00:56:36,585 --> 00:56:39,460 ‫که داری بهم برمی‌گردونی 995 00:56:39,543 --> 00:56:42,126 ‫مطمئن نیستم این چقدر سپاسگزاری بطلبه 996 00:56:42,210 --> 00:56:43,376 ‫می‌خوایش یا نه؟ 997 00:56:43,460 --> 00:56:45,877 ‫بله البته. پسش می‌گیرم؟ 998 00:56:45,960 --> 00:56:48,919 ‫می‌گیری. همونطور که گفتم به محض فرود اومدنت 999 00:56:49,002 --> 00:56:50,543 ‫خوبه 1000 00:56:52,293 --> 00:56:53,668 ‫گریگور 1001 00:56:53,752 --> 00:56:57,210 ‫گوش کن، یه مساله دیگه 1002 00:56:57,293 --> 00:56:59,585 ‫بعد از اینکه پول به حسابت برگشت 1003 00:56:59,668 --> 00:57:03,794 ‫شاید این حس بهت دست بده که این راضیت نمی‌کنه 1004 00:57:03,877 --> 00:57:07,710 ‫و بازم حسابی باهام داری که بخوای صافش کنی 1005 00:57:07,794 --> 00:57:09,794 ‫بهتره اون حس رو سرکوبش کنی 1006 00:57:11,045 --> 00:57:12,085 ‫حتما؛ درسته 1007 00:57:12,168 --> 00:57:15,002 ‫لطف بزرگی بهت نکردم 1008 00:57:15,085 --> 00:57:17,085 ‫ولی نذار این گولت بزنه که فکر کنی 1009 00:57:17,168 --> 00:57:20,418 ‫که من توانایی یا میلش رو ندارم 1010 00:57:20,502 --> 00:57:22,794 ‫تا تحت شرایط دیگه‌ای انجامش بدم. 1011 00:57:22,877 --> 00:57:25,794 ‫مثلا وقتی تهدید بشم... 1012 00:57:25,877 --> 00:57:28,502 ‫اگر اینجا کسی رو بفرستی دنبالم 1013 00:57:28,585 --> 00:57:31,126 ‫پی می‌برن که در این کشور من خیلی مجزا 1014 00:57:31,210 --> 00:57:33,585 ‫و قدرتمند و حفاظت شده هستم. 1015 00:57:33,668 --> 00:57:37,710 ‫و از هیچ کاری برای دفاع از چیزی ‫که متعلق به منه دریغ نمی‌کنم 1016 00:57:37,794 --> 00:57:42,168 ‫می‌دونی، فکر نمیکنم اینکارو بکنم. 1017 00:57:43,710 --> 00:57:45,543 ‫ترجیح میدم از این ایده خوشم بیاد 1018 00:57:45,627 --> 00:57:49,627 ‫که اینجا بچرخی و واسه خودت خوش باشی 1019 00:57:49,710 --> 00:57:52,210 ‫ولی اینجا. در آمریکا 1020 00:57:52,293 --> 00:57:56,668 ‫ولی از اونطرف، اگر به روسیه بیای 1021 00:57:56,752 --> 00:58:01,376 ‫یا هرکدوم از قلمروهای روسیه، اون وقت اکس 1022 00:58:01,460 --> 00:58:04,168 ‫هر چیزی ممکنه. 1023 00:58:04,251 --> 00:58:07,376 ‫میدونی، منم فکر نمی‌کنم اینکارو کنم 1024 00:58:08,487 --> 00:58:09,853 ‫خوبه 1025 00:58:10,341 --> 00:58:11,752 ‫خوبه 1026 00:59:11,771 --> 00:59:20,512 :کاری از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 1027 00:59:20,571 --> 00:59:30,512 Contact: T.me/H1tmaN