1 00:00:04,567 --> 00:00:06,567 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,651 --> 00:00:09,317 ‫فوئلی قراره اون چیزی که درموردم می‌دونه افشاء کنه 3 00:00:09,969 --> 00:00:11,051 ‫درمورد ما 4 00:00:11,232 --> 00:00:12,234 ‫فوئلی سرطان داره 5 00:00:12,317 --> 00:00:14,359 ‫اونقدر دکتر نرفت تا اینکه کل بدنش رو گرفت 6 00:00:14,442 --> 00:00:17,858 ‫پس من به همه شما افتخار می‌کنم که به وسیله این بنیاد یادبود 7 00:00:17,942 --> 00:00:19,609 ‫دانشکده رو پشت سر گذاشتید. 8 00:00:19,692 --> 00:00:21,108 ‫«الیژن فیلدز» 9 00:00:21,192 --> 00:00:23,400 ‫این توسعه میراث منه 10 00:00:23,484 --> 00:00:26,400 ‫این یه فاجعه میشه و احتمال به بار اومدن رسوایی هست 11 00:00:26,484 --> 00:00:28,567 ‫همه چیزایی که گفتی درستن، بابا ‫بیا یه کاری باهاشون بکنیم 12 00:00:28,651 --> 00:00:30,651 ‫من... در زندگی خصوصیم 13 00:00:30,734 --> 00:00:33,025 ‫در محدوده زندگی زناشوییم 14 00:00:33,108 --> 00:00:36,108 ‫با رضایت همسرم... سادومازوخیسم انجام میدیم 15 00:00:36,192 --> 00:00:38,275 ‫دیگه خسته شدم از شنیدن حرفات 16 00:00:38,359 --> 00:00:41,567 ‫تا آخر امروز، تو دادستان کل 17 00:00:41,651 --> 00:00:44,817 ‫احتمالی ایالت لعنتی نیویورک خواهی بود! 18 00:00:44,900 --> 00:00:46,900 ‫تبریک میگم چاک. مشتاقم باهم کار کنم 18 00:00:46,968 --> 00:00:59,999 :ترجمه و زیرنویس از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 19 00:01:00,692 --> 00:01:20,234 Billions.S04E05: مراسم یادبود شایسته 98/02/14 19 00:01:55,692 --> 00:01:57,234 ‫ممنون، انتونی 20 00:01:57,317 --> 00:01:59,275 ‫لذتی داره کار کردنت رو تماشا می‌کنیم 21 00:01:59,359 --> 00:02:01,025 ‫خیلی خوبه که کارت رو دوست داشته باشی 22 00:02:01,108 --> 00:02:02,359 ‫- لذت ببرید دوستان ‫- ممنون 23 00:02:03,547 --> 00:02:04,592 ‫ 24 00:02:05,139 --> 00:02:06,808 ‫خب... به سلامتی دادستان کل جدیدمون 25 00:02:06,843 --> 00:02:08,234 ‫دوران ریاستش طولانی باد 26 00:02:08,317 --> 00:02:09,692 ‫- هورا ‫- ممنونم 27 00:02:09,776 --> 00:02:11,567 ‫همه جوره مفتخر شدیم 28 00:02:11,651 --> 00:02:13,734 ‫این ماه اولین شبی هست که ویندی میاد بیرون 29 00:02:13,817 --> 00:02:16,025 ‫خب، فرصت صرف کردن پیتزا 30 00:02:16,108 --> 00:02:18,484 ‫در یه مکان کاملا خصوصی و خلوت... ‫اصلا نمیشد ردش کرد. 31 00:02:18,567 --> 00:02:21,776 ‫خلوت؟ اگه تنها راه خوردن این پیتزا این بود که لخت بشم 32 00:02:21,858 --> 00:02:23,692 ‫و وسط میدان «تایمز» بشینم، حاضر بودم اینکارو کنم. 33 00:02:24,611 --> 00:02:26,734 ‫آره اینکارو می‌کردی. شاید حتی ترجیح هم می‌دادی 34 00:02:26,817 --> 00:02:29,359 ‫مشکل اینه که؛ منم لخت می‌کردی 35 00:02:29,442 --> 00:02:31,692 ‫چه دلم بخواد چه نخواد 36 00:02:32,518 --> 00:02:33,526 ‫اینجا هم داری این بحث رو پیش می‌کشی؟ 37 00:02:35,692 --> 00:02:36,858 ‫خودت کردی 38 00:02:39,192 --> 00:02:41,858 ‫واقعا فقط اونایی که دوستشون داریم ... 39 00:02:41,942 --> 00:02:44,317 ‫که باعث میشن بخوای بکشی‌شون؟ 40 00:02:45,209 --> 00:02:47,025 ‫دقیقا 41 00:02:47,956 --> 00:02:51,275 ‫ببین 42 00:02:51,359 --> 00:02:52,983 ‫بله 43 00:02:53,067 --> 00:02:55,150 ‫ولی حتی با وجود دونستن اتفاقات پیش رو 44 00:02:56,304 --> 00:02:58,863 ‫برای من دیگه از صفر شروع کردنی وجود نداره 45 00:02:58,864 --> 00:03:00,234 ‫قبلا وجود داشت 46 00:03:00,317 --> 00:03:02,776 ‫می‌تونستم بگم: من ویندی هستم 47 00:03:02,858 --> 00:03:05,359 ‫از اونجا برم. می‌تونم آخر اسمم رودز اضافه کنم 48 00:03:05,442 --> 00:03:07,567 ‫و برای افرادی که در حوزه بورس هستن یه معنی داشت 49 00:03:07,651 --> 00:03:09,030 ‫و برای افراد حکومتی یه معنی دیگه. 50 00:03:09,109 --> 00:03:11,983 ‫و اگر می‌گفتم دکتر ویندی رودز یه معنی دیگه داشت 51 00:03:12,067 --> 00:03:13,669 ‫هنوزم همینه. همه اینا 52 00:03:13,670 --> 00:03:15,400 ‫- هنوزم همین هستن ‫- یا می‌تونم بگم: در یه صندوق سرمایه‌گذاری کار میکنم 53 00:03:15,484 --> 00:03:17,526 ‫و در جهات مختلفی جلو میریم 54 00:03:17,609 --> 00:03:21,858 ‫ولی اونی که باید نحوه و زمانش رو تعیین می‌کرد من بودم 55 00:03:21,942 --> 00:03:24,317 ‫ساختن یه رابطه... الان؟ 56 00:03:24,400 --> 00:03:27,484 ‫اونا می‌دونن... همه چیزو 57 00:03:27,567 --> 00:03:30,192 ‫همه می‌دونن 58 00:03:30,275 --> 00:03:32,067 ‫چاک در شرایط سختی قرار داشت 59 00:03:32,651 --> 00:03:35,158 ‫آره، گزینه‌های زیادی برای ‫رسیدن به پیروزی نداشت 60 00:03:35,193 --> 00:03:37,108 ‫- پس مجبور شد اونی رو انتخاب کنه که... ‫- آره همینطوره. اون انتخاب کرد 61 00:03:37,192 --> 00:03:39,234 ‫و حالا من نمی‌تونم تو خیابون قدم بزنم 62 00:03:40,157 --> 00:03:42,108 ‫و دیگه برای طرف مقابلی که باید بهش 63 00:03:42,192 --> 00:03:45,234 ‫روحیه بدم، درمانش کنم یا تغییرش ‫بدم، مثل یه تخته سیاه خالی نیستم 64 00:03:45,317 --> 00:03:47,067 ‫یه حباب بزرگ پر از افکار 65 00:03:47,150 --> 00:03:49,858 ‫بین‌مون قرار می‌گیره. 66 00:03:49,942 --> 00:03:53,108 ‫و منو با شلاق و زنجیر نمایان می‌کنه 67 00:03:54,789 --> 00:03:57,249 ‫من وقتی یه کاری اشتباهی در ملع عام انجام میدم 68 00:03:57,284 --> 00:03:58,900 ‫و حس میکنم همه زل زدن به من 69 00:03:58,983 --> 00:04:02,275 ‫این حقیقت باعث میشه آسوده باشم: 70 00:04:02,359 --> 00:04:05,817 ‫اکثر مردم یه مشت عوضی خودخواه و عیب جو هستن. 71 00:04:05,900 --> 00:04:08,776 ‫پس شاید واسه یه لحظه از ماجرای تو لذت ببرن 72 00:04:08,858 --> 00:04:10,609 ‫چون حواسشون رو از خودشون پرت میکنه 73 00:04:10,692 --> 00:04:13,609 ‫ولی بعدش، فراموشت میکنن 74 00:04:13,692 --> 00:04:15,817 ‫صاف برمی‌گردن به عن دونی خودشون 75 00:04:17,509 --> 00:04:18,608 ‫ممنون 76 00:04:19,018 --> 00:04:20,359 ‫نظرت چیه ما از صفر شروع کنیم؟ 77 00:04:22,595 --> 00:04:23,642 ‫قبوله 78 00:04:25,219 --> 00:04:26,978 ‫بابی؟ 79 00:04:27,013 --> 00:04:28,634 ‫به این میگن نگهدار 80 00:04:30,942 --> 00:04:33,734 ‫- من میرم هوا بخورم ‫- منم باهات میام 81 00:04:46,572 --> 00:04:50,275 ‫- عصبانیتش فروکش می‌کنه ‫- آره؟ نمیدونم 82 00:04:51,158 --> 00:04:52,858 ‫قبلا هم تا این حد به من عصبانی شده بود 83 00:04:53,970 --> 00:04:56,108 ‫برای درست کردنش چیکار کردی؟ 84 00:04:56,941 --> 00:04:59,592 ‫چند میلیون دلار، یه ماشین اسپورت ایتالیایی ‫(مازراتی که فصل اول بهش داد) 85 00:04:59,625 --> 00:05:02,084 ‫درصدی از سود شرکت، و بیخیال شدن شکایتم از تو 86 00:05:02,167 --> 00:05:05,625 ‫و راستش رو بگم، بازم بعد همه ‫اینا یکمی از عصبانیتش مونده بود 87 00:05:05,709 --> 00:05:09,125 ‫- برای مدت طولانی ‫- آره، پس... نمیدونم 88 00:05:09,176 --> 00:05:12,250 ‫تو دقیقا مثل دفعه قبلی اینکار رو کردی 89 00:05:12,333 --> 00:05:14,001 ‫با اینکه از خشم‌ش اطلاع داشتی. 90 00:05:14,084 --> 00:05:16,194 ‫مثل تو، مجبور بودم خودمو داخل مسیر مسابقه نگه دارم 91 00:05:16,229 --> 00:05:19,168 ‫میدونی، مردم فکر می‌کنن آدمایی مثل ما به 92 00:05:19,258 --> 00:05:20,792 ‫عواقب کاراشون اهمیتی نمیدن 93 00:05:20,876 --> 00:05:22,584 ‫- ما اهمیت میدیم. خیلی هم زیاد ‫- آره 94 00:05:23,828 --> 00:05:25,042 ‫با این حال به راهمون ادامه میدیم 95 00:05:25,126 --> 00:05:27,750 ‫باید همین هم باشه 96 00:05:28,778 --> 00:05:29,959 ‫خوبه 97 00:05:30,042 --> 00:05:31,342 ‫بخور 98 00:05:31,350 --> 00:05:33,917 ‫واسه فردا قوی لازمت دارم ‫یه پروژه دیگه برات دارم 99 00:05:34,300 --> 00:05:37,625 ‫درخواست 100 00:05:38,185 --> 00:05:40,917 ‫خب، من هم به اندازه تو برای اینکه ‫اون صندلی رو بدست بیاری تلاش کردم 101 00:05:41,001 --> 00:05:42,179 ‫بگو 102 00:05:43,084 --> 00:05:44,750 ‫تیلور میسون 103 00:05:45,422 --> 00:05:47,042 ‫یه حساب رسی وال استریتی 104 00:05:47,752 --> 00:05:49,959 ‫باید برات مثل قدیما باشه 105 00:05:50,042 --> 00:05:51,625 ‫جرایم مالی علیه مردم 106 00:05:51,709 --> 00:05:53,084 ‫همیشه مورد علاقه من هستن 107 00:05:53,167 --> 00:05:55,542 ‫و برای تو، دوست دارم اینکارو بکنم و می‌کنم 108 00:05:55,625 --> 00:05:58,292 ‫ولی، جک فوئلی قبل از اینکه بتونم انتقامم رو ازش بگیرم 109 00:05:58,375 --> 00:06:00,042 ‫ریق رحمت رو سرکشید 110 00:06:00,126 --> 00:06:01,792 ‫افراد دیگه‌ای رو در لیست سیاهم دارم 111 00:06:01,876 --> 00:06:03,453 ‫که نمیخوام اجازه بدم به راحتی فرار کنن 112 00:06:03,517 --> 00:06:05,667 ‫کار خودتو بکن، ولی باید کار منم بکنی 113 00:06:05,750 --> 00:06:07,417 ‫خب، به تازگی از شر گریگور خلاصت کردم 114 00:06:07,500 --> 00:06:10,667 ‫- که از نظر مالی به تیلور لطمه زد ‫- آره. ولی نه به اندازه کافی 115 00:06:10,750 --> 00:06:12,917 ‫می‌خوام راه فراری نداشته باشن 116 00:06:17,723 --> 00:06:18,834 ‫متوجهم 117 00:06:18,917 --> 00:06:21,584 ‫خبر داری که تیلور اصلا تابحال کار غیرقانونی کرده؟ 118 00:06:21,667 --> 00:06:23,876 ‫قبلا خلاف نکردن که جلوی تو رو نمی‌گرفت 119 00:06:28,167 --> 00:06:30,625 ‫شاهکارم... آقای بیانکاروسا 120 00:06:30,709 --> 00:06:32,834 ‫ولی نیاز به جواز بهسازی دارم 121 00:06:32,917 --> 00:06:34,667 ‫همچنین جواز توسعه 122 00:06:34,750 --> 00:06:36,625 ‫16 ساختمان جدید، که 4 تاشون اونقدر بلند باشن... 123 00:06:36,709 --> 00:06:38,292 ‫می‌دونم، پیش نویست رو خوندم 124 00:06:38,375 --> 00:06:39,542 ‫... که وقتی داخل پنت هاوس باشی 125 00:06:39,625 --> 00:06:41,250 ‫انگار خدا داره نگاهت میکنه. 126 00:06:41,333 --> 00:06:43,084 ‫و میدونی تمام کاری که برای ‫شروعش باید انجام بدیم... 127 00:06:43,167 --> 00:06:44,709 ‫هی 128 00:06:44,792 --> 00:06:47,126 ‫باید اون انتظارات رو یکم بیاری پایین 129 00:06:47,208 --> 00:06:49,292 ‫قیمت قدیمی اندازه قیمت جدید نیست 130 00:06:49,375 --> 00:06:53,208 ‫برای انجام همه اینکارا، 30 میلیون دلار میخوام 131 00:06:54,178 --> 00:06:55,500 ‫پول رو برات جور میکنم 132 00:06:58,001 --> 00:07:01,834 ‫ولی اون جوازها رو لازم دارم 133 00:07:59,198 --> 00:08:01,068 ‫من هرگز پول گریگور آندلوف رو نمیخواستم 134 00:08:01,092 --> 00:08:03,750 ‫یه بار علیه‌ش لابی کردم ‫ولی بعد قبولش کردم 135 00:08:03,834 --> 00:08:05,709 ‫و برامون تبدیل شد به یه ارگان داخلی بدن 136 00:08:05,792 --> 00:08:07,542 ‫و حالا بدون اون، انگار زخمی شدیم. 137 00:08:07,625 --> 00:08:09,250 ‫و مساله فقط پولش نیست 138 00:08:09,333 --> 00:08:10,542 ‫وقتی آمار کم شدن سرمایه‌های تحت مدیریت شرکت، علنی بشه 139 00:08:10,625 --> 00:08:12,167 ‫سرمایه‌گذاران‌مون به استحکام‌مون 140 00:08:12,250 --> 00:08:14,062 ‫شک می‌کنن و اونام همراه گریگور میرن. 141 00:08:14,117 --> 00:08:16,959 ‫هنوز به چشم من مثل «وینسنت وگا» هستی، ‫کاری که با «جولز وینفیلد» کرد ‫*اشاره به فیلم مشهور Pulp Fiction* 142 00:08:17,042 --> 00:08:18,375 ‫باهوش ترین و سرسخت ترین آدمی که توی این اتاق هستش 143 00:08:18,458 --> 00:08:20,126 ‫ممنون، مافی 144 00:08:20,208 --> 00:08:22,167 ‫ولی واقعا نیاز ندارم که بقیه بهم بگن چقدر باهوشم 145 00:08:22,250 --> 00:08:23,959 ‫در این لحظه چندان حس باهوشی نمیکنم 146 00:08:24,042 --> 00:08:25,458 ‫انگار اینجا یه ماشین توربو ساختم 147 00:08:25,542 --> 00:08:27,292 ‫و مخزن نیتروژنش روی صورتم ترکیده 148 00:08:27,375 --> 00:08:28,834 ‫خب ما این درس رو یاد گرفتیم 149 00:08:28,917 --> 00:08:31,042 ‫و حالا: کاری رو می‌کنید که در اون بهترین هستید 150 00:08:31,126 --> 00:08:33,625 ‫هر دوتون. برید روی منابعی سرمایه گذاری کنید ‫که کمتر از قیمت واقعیش تخمین زده شدن 151 00:08:33,709 --> 00:08:35,667 ‫بذارید من هم کاری که توش بهترینم انجام بدم: 152 00:08:35,750 --> 00:08:37,375 ‫مفیدترین محیط رو برای رسیدن به هدف 153 00:08:37,458 --> 00:08:38,792 ‫ایجاد کنم. 154 00:08:38,876 --> 00:08:41,084 ‫- بله ‫- برای این هدف؛ یه حرکتی زدم 155 00:08:41,167 --> 00:08:42,625 ‫مسئول روابط عمومی سهامداران 156 00:08:43,014 --> 00:08:46,056 ‫میدونید که «وینستون ولف» چطوری ‫مشکل اجساد رو حل کرد؟ ‫**اشاره مجدد به Pulp Fiction** 157 00:08:46,092 --> 00:08:48,876 ‫این یکی مشکل اوراق اعتبار از دست رفته رو حل میکنه 158 00:08:48,959 --> 00:08:51,292 ‫اون خیلی جوون نیست، بین 20 تا 30 سال 159 00:08:51,375 --> 00:08:53,584 ‫- زیادی واسه اینکار جوون نیست؟ ‫- اوهوم 160 00:08:53,667 --> 00:08:56,584 ‫اگه همین باشه، فکر کنم الان اینجاست 161 00:09:01,584 --> 00:09:03,250 ‫خوش اومدی، لارن 162 00:09:03,333 --> 00:09:06,917 ‫لارن ترنر ‫این تیلور میسون هستش، رئیست 163 00:09:08,333 --> 00:09:09,834 ‫آب ترشی؟ 164 00:09:09,917 --> 00:09:11,792 ‫بهترین داروی خماری که پیدا کردم 165 00:09:12,514 --> 00:09:13,625 ‫و دنبالش گشتم 166 00:09:13,709 --> 00:09:16,126 ‫نگران نباش، اینجا خودمو نشون نمیدم 167 00:09:16,208 --> 00:09:18,084 ‫اینجا انرژی ذخیره می‌کنم 168 00:09:18,167 --> 00:09:19,667 ‫تا بعدا بتونم خودمو نشون بدم. 169 00:09:19,750 --> 00:09:20,833 ‫چی لازم دارید، رییس؟ 170 00:09:20,867 --> 00:09:23,250 ‫یه جایگزین در حد و اندازه گریگور 171 00:09:23,333 --> 00:09:25,542 ‫وجود نداره. نه برای تو 172 00:09:25,625 --> 00:09:27,208 ‫- امروز نه ‫- لعنتی 173 00:09:27,292 --> 00:09:29,250 ‫- مزه نریز ‫- من آماده کارم 174 00:09:29,333 --> 00:09:31,042 ‫فقط مطمئن نیستم کی... 175 00:09:31,126 --> 00:09:32,709 ‫در حال حاضر سازمان‌ها و موسسات زیادی 176 00:09:32,792 --> 00:09:34,001 ‫وجود ندارن که تمایل به سرمایه گذاری داشته باشن. 177 00:09:34,084 --> 00:09:35,876 ‫نه در اون اندازه و بزرگی 178 00:09:35,959 --> 00:09:38,042 ‫یکیشون به ذهنم میاد، همینجا داخل شهر 179 00:09:38,126 --> 00:09:39,472 ‫شجاع ترین‌شون، میدونی؟ 180 00:09:39,550 --> 00:09:40,864 ‫صندوق آتشنشانان نیویورک 181 00:09:40,892 --> 00:09:42,020 ‫آتشنشان های اکس؟ 182 00:09:42,109 --> 00:09:44,024 ‫بودن. ولی نه این اواخر 183 00:09:44,092 --> 00:09:46,625 ‫اونا حداکثر از صندوق اعتباری و سلامت 184 00:09:46,709 --> 00:09:47,920 ‫3.1 میلیارد سرمایه‌گذاری می‌کنن. 185 00:09:47,950 --> 00:09:49,542 ‫و زمزمه‌هایی شنیده میشه 186 00:09:49,625 --> 00:09:50,917 ‫- درسته؟ ‫- بله 187 00:09:51,001 --> 00:09:52,792 ‫و اونا دیگه سمت اکس نمیرن 188 00:09:52,876 --> 00:09:56,001 ‫تو هم فرقی با اکس نداری 189 00:09:56,084 --> 00:09:58,208 ‫برو باهاشون قرار بذار 190 00:10:07,584 --> 00:10:08,917 ‫جانی پسر! 191 00:10:09,818 --> 00:10:10,667 ‫شرکتت چطور می‌گذره؟ 192 00:10:10,750 --> 00:10:13,584 ‫می‌ترکونیم، مثل کاری که «ریچارد پتی» ‫با «دیتونا» کرد ‫*اشاره به قهرمانی ریچارد پتی ‫در مسابقات رالی دیتونا* 193 00:10:13,667 --> 00:10:16,084 ‫ارجاعی دادی که به دوره قدیمی مربوطه، مگه نه؟ 194 00:10:16,167 --> 00:10:18,250 ‫یادم می‌مونه و بابتش متشکرم 195 00:10:18,333 --> 00:10:19,834 ‫و همسرت و... 196 00:10:19,917 --> 00:10:21,584 ‫به تازگی دومین بچه‌مون به دنیا اومد 197 00:10:21,667 --> 00:10:23,084 ‫یه پسر دیگه، سه ماه پیش 198 00:10:23,167 --> 00:10:25,584 ‫آره آره... من... 199 00:10:25,667 --> 00:10:27,876 ‫- یه هدیه فرستادی، نگران نباش ‫- خوبه 200 00:10:27,959 --> 00:10:30,667 ‫حالا می‌دونم که در این فصل مبادلات، روی چرخه ‫سوددهی هستید، پس دیگه چه خبر؟ 201 00:10:30,750 --> 00:10:32,250 ‫آره. سودها پایدار و خوب هستن 202 00:10:32,333 --> 00:10:35,126 ‫پس خواستم بیام اینجا و ازت تشکر کنم 203 00:10:35,208 --> 00:10:37,375 ‫برای حمایت کردنم، فرستادنم به دانشکده اقتصادی 204 00:10:37,458 --> 00:10:38,917 ‫البته. البته 205 00:10:39,001 --> 00:10:41,126 ‫پدرت، خدا رحمتش کنه، اونم بود همینکارو می‌کرد 206 00:10:41,208 --> 00:10:43,333 ‫می‌بینم که به اون موسسه کمک اهدا می‌کنی... 207 00:10:43,417 --> 00:10:45,138 ‫همچنین وقتی شرکت خودمو تاسیس کردم 208 00:10:45,150 --> 00:10:46,556 ‫با سرمایه و امضاءت ازم حمایت کردی 209 00:10:46,626 --> 00:10:49,117 ‫خب، پسر باهوشی مثل تو که نمیاد برای من کار کنه 210 00:10:49,217 --> 00:10:51,167 ‫میدونی، باید یه راهی پیدا میکردم تا همراهت باشم 211 00:10:52,252 --> 00:10:56,750 ‫خب، خوشحال میشم که اون پول رو بهتون برگردونم 212 00:11:01,917 --> 00:11:03,208 ‫102 میلیون دلار 213 00:11:03,292 --> 00:11:05,126 ‫سرمایه اولیه‌تون با احتساب 214 00:11:05,208 --> 00:11:07,876 ‫اصل پول و سود 17 میلیون دلار 215 00:11:07,959 --> 00:11:09,667 ‫داری باهام تسویه حساب می‌کنی؟ 216 00:11:09,750 --> 00:11:11,667 ‫مدت زمان بازخریدم فردا تموم میشه 217 00:11:11,750 --> 00:11:13,500 ‫می‌خواستم حسابا رو صاف کنم، خودم شخصا بیام 218 00:11:13,584 --> 00:11:15,126 ‫تا ازت تشکر کنم 219 00:11:15,208 --> 00:11:17,876 ‫در کسب و کار ما، هیچ وقت پول رو پس نمیدن 220 00:11:17,959 --> 00:11:19,333 ‫پس چرا داری پول رو پس میدی؟ 221 00:11:19,417 --> 00:11:21,001 ‫میدونی، بیشتر مردم وقتی 222 00:11:21,084 --> 00:11:22,625 ‫بالای 100 میلیون دلار بهشون میدی خوشحال میشن 223 00:11:22,709 --> 00:11:26,667 ‫تو اون پول رو زیادش کردی، پس به ‫همین دلیل می‌خوام خودت نگهش داری 224 00:11:26,750 --> 00:11:30,167 ‫و من... هیجان زده‌ام، سپاسگزارم که... 225 00:11:30,250 --> 00:11:33,542 ‫فرصت انجام اینکار رو برات داشتم. 226 00:11:33,625 --> 00:11:34,917 ‫بیشتر حرف بزن 227 00:11:35,580 --> 00:11:37,667 ‫درمورد اینکه چطور قدر دونستنت باعث میشه 228 00:11:37,750 --> 00:11:39,417 ‫سرمایه‌ام رو تف کنی توی صورتم 229 00:11:39,500 --> 00:11:41,917 ‫مثل کاری که «فیوریوسا» با «ناکس» ‫در «Fury Road» کرد. ‫*اشاره به فیلم Mad Max: Fury Road* 230 00:11:42,001 --> 00:11:44,167 ‫یه ارجاع دقیق و درست. یادم می‌مونه و بابتش ممنونم 231 00:11:44,250 --> 00:11:46,250 ‫ 232 00:11:46,333 --> 00:11:48,917 ‫اکس میدونی که وقتی دانشگاه پرینستون ‫می‌رفتم، کشتی‌ می‌گرفتم 233 00:11:49,001 --> 00:11:51,542 ‫آره. اخبار رو از مادرت می‌گرفتم 234 00:11:51,625 --> 00:11:54,208 ‫خب، من... سال دوم دانشکده قهرمان ‫شدم، وزن +100 کیلوگرم 235 00:11:54,292 --> 00:11:55,917 ‫بعدش تمام تابستون رو تمرین کردم 236 00:11:56,001 --> 00:11:58,167 ‫و سال سوم دانشکده به عنوان یه سنگین وزن برگشتم 237 00:11:58,250 --> 00:12:00,167 ‫بیش از حد اعتماد به نفس داشتم 238 00:12:00,250 --> 00:12:01,542 ‫و شکست خوردم. 239 00:12:01,625 --> 00:12:03,208 ‫این برای همونه 240 00:12:03,292 --> 00:12:05,500 ‫سرمایه‌های تحت مدیریت شرکتم از یک میلیارد دلار بیشتر شد 241 00:12:05,584 --> 00:12:07,417 ‫نمیخوام دوباره همون اتفاق بیوفته 242 00:12:07,500 --> 00:12:09,667 ‫پس، امروز باید با چند نفر دیگه هم تسویه حساب کنم 243 00:12:09,750 --> 00:12:11,209 ‫بعدش برمیگردم به جایی که میخوام باشم: 244 00:12:11,306 --> 00:12:14,625 ‫به وزنی که سطح خودمه، چالاک و سریع. 245 00:12:17,292 --> 00:12:19,959 ‫همچین توصیه‌ای بهت نمیکنم 246 00:12:20,234 --> 00:12:21,917 ‫بیخیال. مشکلی برام پیش نمیاد 247 00:12:22,001 --> 00:12:25,917 ‫و دوباره، ازت ممنونم. 248 00:12:41,834 --> 00:12:45,333 ‫میخوام بدونم این بچه دیگه با چه کسانی تسویه حساب کرده و چرا 249 00:12:45,417 --> 00:12:47,126 ‫بله قربان 250 00:12:56,542 --> 00:12:58,667 ‫به کارکنان بگو وقتی اومدم داخل کف نزنن، دانا 251 00:12:58,750 --> 00:13:00,042 ‫بهتره بریم سرکارمون 252 00:13:00,126 --> 00:13:01,750 ‫میدونم که دلشون میخواد جشن بگیرن 253 00:13:01,834 --> 00:13:04,042 ‫ولی اینکار... موقّر نیست. 254 00:13:04,126 --> 00:13:05,876 ‫پس کف زدنی در کار نباشه... 255 00:13:05,959 --> 00:13:08,375 ‫- در افسانه های ژاپنی... ‫- وای لعنتی ! 256 00:13:08,458 --> 00:13:11,042 ‫«شینوبی» که یه نیمه‌اش انسان بود و یه نیمه کلاغ 257 00:13:11,126 --> 00:13:13,208 ‫می‌تونست دزدکی وارد کاخ «شوگون» بشه ‫*به فرمانده یا ژنرال ژاپنی گفته میشود* 258 00:13:13,292 --> 00:13:16,208 ‫و وقتی اون خوابه سرخرگ زند بالایی‌ش رو باز کنه. 259 00:13:16,292 --> 00:13:18,042 ‫حاکم قبل از اینکه حتی بفهمه بریده شده 260 00:13:18,126 --> 00:13:19,792 ‫بدنش از خون خالی می‌شد. 261 00:13:19,876 --> 00:13:22,250 ‫برایان، می‌تونم به روشنی روز ببینمت 262 00:13:22,333 --> 00:13:24,458 ‫کتت آبی ـه، نه سیاه 263 00:13:24,542 --> 00:13:27,084 ‫قبلا منو بریدی ولی من هنوز ایستادم. 264 00:13:27,167 --> 00:13:28,667 ‫دفعه بعدی نوبت منه 265 00:13:28,750 --> 00:13:30,250 ‫چی میخوای؟ 266 00:13:30,333 --> 00:13:32,042 ‫با قصد همکاری اومدم، چاک 267 00:13:32,126 --> 00:13:33,750 ‫میدونم که قراره سنگین ترین 268 00:13:33,834 --> 00:13:36,292 ‫پرونده‌ها رو برام بفرستی که منابع زیادی لازم دارن 269 00:13:36,375 --> 00:13:38,126 ‫و منم میخوام مطمئن بشم این اتفاق نیوفته. 270 00:13:38,208 --> 00:13:39,792 ‫فکر کردم شاید بهتر باشه شخصا 271 00:13:39,876 --> 00:13:41,500 ‫درمورد دلایل بهتری صحبت کنیم. 272 00:13:41,584 --> 00:13:43,584 ‫گمون نمی‌کنم چیزی به جز " کون من 273 00:13:43,667 --> 00:13:45,709 ‫چه مزه‌ای میده؟" برات بفرستم. 274 00:13:46,262 --> 00:13:47,482 ‫همونطور که حتما می‌دونی 275 00:13:47,559 --> 00:13:49,532 ‫تو حسابی سر راه من سنگ انداختی 276 00:13:49,559 --> 00:13:53,750 ‫ولی در نهایت انتخابات رو پیروز شدم. 277 00:13:53,834 --> 00:13:55,292 ‫روز اول خوبی داشته باشی. 278 00:13:55,375 --> 00:13:57,584 ‫و اگر نظرت درمورد اون پرونده‌ها عوض شد 279 00:13:57,667 --> 00:13:59,709 ‫مطمئناً می‌دونی دفترم کجاست. 280 00:14:43,001 --> 00:14:45,810 ‫شما قضیه "کف نزدن" رو خیلی جدی گرفتید. 281 00:14:45,834 --> 00:14:49,042 ‫من از دادگستری جنوبی اومدم اینجا و از حقوقم کسر شد 282 00:14:49,126 --> 00:14:52,834 ‫فقط به این دلیل که بتونم آدمای خلافکار رو مجازات کنم 283 00:14:52,917 --> 00:14:54,359 ‫کسی جلوتو نگرفته. کی جلوتو گرفته؟ 284 00:14:54,401 --> 00:14:56,762 ‫ایالت نیویورک، که به طرز خنده داری 285 00:14:56,817 --> 00:14:59,748 ‫طبق قانون به دادستان کل قدرت بسیار کمی میده 286 00:14:59,784 --> 00:15:02,617 ‫بله. ولی بقیه قدرت من توسط حکم قانونی اعطا شده 287 00:15:02,626 --> 00:15:03,926 ‫فرماندار اینکارو کرده... 288 00:15:03,950 --> 00:15:06,333 ‫خب ظاهرا اون با حال خوشی از خواب بیدار نشده 289 00:15:06,417 --> 00:15:08,667 ‫و تصمیم گرفته جلوی اون حکم رو بگیره. 290 00:15:08,750 --> 00:15:10,625 ‫رفتم بایگانی تا همونطور که خواسته بودید 291 00:15:10,709 --> 00:15:12,542 ‫آمار سوابق تیلور میسون رو در بیارم. 292 00:15:12,625 --> 00:15:14,542 ‫و متصدی، از دادنش امتناع کرد. 293 00:15:14,625 --> 00:15:18,001 ‫به نظر میرسه درحال حاضر ما هیچ قدرتی نداریم. 294 00:15:18,084 --> 00:15:21,333 ‫می‌دونم قضیه از کجا آب می‌خوره 295 00:15:21,417 --> 00:15:25,959 ‫نصف کلاغ، نصف گاوچرون، همه‌اش حروم زاده. 296 00:15:30,918 --> 00:15:33,042 ‫- دیگه کی؟ ‫- بررسی کردم 297 00:15:33,126 --> 00:15:35,084 ‫هنوز از همه جواب نگرفتم... 298 00:15:35,167 --> 00:15:36,667 ‫- دیگه کی؟ ‫- این چیزیه که باید 299 00:15:36,750 --> 00:15:38,234 ‫واقعا اجازه بدی تا آخرش رو برم. 300 00:15:38,267 --> 00:15:41,250 ‫- عجله در قضاوت اصلا... ‫- وگز! 301 00:15:42,150 --> 00:15:43,292 ‫هیچکس 302 00:15:43,375 --> 00:15:45,417 ‫تو تنها کسی هستی که جان رایس باهاش تسویه حساب کرد 303 00:15:45,500 --> 00:15:48,250 ‫- لعنتی ‫- متاسفم دوست من 304 00:15:48,333 --> 00:15:50,084 ‫اینکه تو 'حساس' بشی غیرقابل تحمله 305 00:15:50,167 --> 00:15:51,625 ‫- تمومش کن ‫- خدایا مرسی! 306 00:15:51,709 --> 00:15:53,250 ‫بذار من انجامش بدم 307 00:15:53,333 --> 00:15:55,417 ‫بذار من ترتیب این نمک نشناس رو بدم 308 00:15:55,500 --> 00:15:57,625 ‫عوضی تازه به دوران رسیده 309 00:15:57,709 --> 00:16:00,167 ‫پوستش رو از استخوان‌هاش جدا میکنم 310 00:16:00,250 --> 00:16:03,167 ‫و تا وقتی ... 311 00:16:10,750 --> 00:16:13,001 ‫فکر کردی اگه زودتر بیای اینجا 312 00:16:13,084 --> 00:16:14,542 ‫و چراغا رو روشن نکنی 313 00:16:14,625 --> 00:16:16,084 ‫هیچکس نمیاد دنبالت بگرده؟ 314 00:16:16,167 --> 00:16:19,250 ‫یادم رفته چراغا رو روشن کنم؟ 315 00:16:19,333 --> 00:16:22,667 ‫نه. یادت نرفته 316 00:16:22,750 --> 00:16:24,292 ‫درسته 317 00:16:24,375 --> 00:16:26,417 ‫با اینحال بازم اومدی داخل 318 00:16:27,108 --> 00:16:29,084 ‫خب. بهت نیاز دارم 319 00:16:29,167 --> 00:16:30,571 ‫باید قبل اینکه طرف چاک رو بگیری 320 00:16:30,659 --> 00:16:32,084 ‫بهش فکر میکردی 321 00:16:32,167 --> 00:16:34,167 ‫من داشتم طرف تو رو می‌گرفتم 322 00:16:34,174 --> 00:16:36,625 ‫برات خوب نیست که خودت رو در جایگاه شرم یا رسوایی 323 00:16:36,709 --> 00:16:39,250 ‫قرار بدی. دلیلی نداره 324 00:16:39,333 --> 00:16:40,667 ‫راستش اینا همه به تو آسیب می‌زنن 325 00:16:40,750 --> 00:16:42,126 ‫چطور می‌تونم کارم رو انجام بدم؟ 326 00:16:42,208 --> 00:16:43,417 ‫امکان نداره 327 00:16:43,500 --> 00:16:44,959 ‫این باعث میشه بهتر هم بشی 328 00:16:45,042 --> 00:16:47,250 ‫این باعث میشه یه گونه عجیب و جالب باشی 329 00:16:47,333 --> 00:16:49,458 ‫اونا باید از بهتر از خودشون الهام و انرژی بگیرن 330 00:16:52,750 --> 00:16:55,042 ‫این دفتر جایی نیست که درمورد من حرف بزنیم 331 00:16:55,126 --> 00:16:58,042 ‫ولی ممنون 332 00:16:58,126 --> 00:16:59,542 ‫حالا... 333 00:16:59,625 --> 00:17:01,458 ‫جان رایس 334 00:17:01,542 --> 00:17:04,709 ‫اون بچه اومد اینجا و پولم رو بهم پس داد 335 00:17:04,792 --> 00:17:06,208 ‫فقط تو؟ 336 00:17:06,292 --> 00:17:08,542 ‫نه چیزی که اون گفت، ولی آره 337 00:17:08,625 --> 00:17:10,959 ‫پس دادن پولش اذیتت کرده یا خجالت؟ 338 00:17:11,042 --> 00:17:12,792 ‫درحالت عادی؛ یه آدم معمولی 339 00:17:12,876 --> 00:17:14,709 ‫کاری کنه که در نظرم صف آرایی کردن باشه 340 00:17:14,792 --> 00:17:16,542 ‫مثل قوم مغول ترتیبشو میدم. 341 00:17:16,625 --> 00:17:18,458 ‫ولی این بار تو اون خشم داغ رو حس نمیکنی 342 00:17:18,542 --> 00:17:19,792 ‫حس نیاز به نابود کردن. 343 00:17:19,876 --> 00:17:21,375 ‫نه، هنوز اونجاست. 344 00:17:21,458 --> 00:17:24,001 ‫ولی مساله اصلی نیست. 345 00:17:24,807 --> 00:17:26,458 ‫نمیدونم چه خبره... 346 00:17:28,294 --> 00:17:29,500 ‫این... 347 00:17:29,584 --> 00:17:32,750 ‫یه احساسی دارم 348 00:17:33,694 --> 00:17:36,542 ‫از یه زخم احساسی رنج می‌بری 349 00:17:36,625 --> 00:17:38,458 ‫به همین دلیل نمیدونی چه خبره 350 00:17:38,542 --> 00:17:40,042 ‫احساساتت درگیر هستن 351 00:17:40,126 --> 00:17:42,084 ‫زیاد درگیرشون نمیشم 352 00:17:54,142 --> 00:17:56,272 ‫یه دنیایی هست که همه اینا تقصیر تو هستن 353 00:17:56,307 --> 00:17:57,542 ‫عصبانی شدم ولی دارم گوش میدم 354 00:17:57,625 --> 00:17:59,292 ‫اگه جای قول دادن 355 00:17:59,375 --> 00:18:01,167 ‫بهش متعهد میشدی، چی میشد؟ 356 00:18:01,250 --> 00:18:03,084 ‫میدونی که من کارای مدرسه‌ و دانشگاهش رو انجام دادم 357 00:18:03,167 --> 00:18:05,042 ‫همون موقع هم دانشگاه می رفت 358 00:18:05,126 --> 00:18:06,667 ‫پدرش یه پولی برای همین کنار گذاشته بود. 359 00:18:06,750 --> 00:18:08,250 ‫- من فرستادمش دانشکده اقتصاد ‫- دیگه چی؟ 360 00:18:09,210 --> 00:18:11,625 ‫خب، اینکه در کنارش باشم 361 00:18:12,694 --> 00:18:14,333 ‫براش آماده باشم 362 00:18:14,417 --> 00:18:16,876 ‫یه گوش، یه شونه 363 00:18:16,959 --> 00:18:18,792 ‫و همه اینا رو بودی؟ 364 00:18:19,748 --> 00:18:21,292 ‫تمام چیزی که واقعا بهش ارائه دادی پول بوده 365 00:18:21,375 --> 00:18:23,959 ‫درحالی که چیزی که اون نیاز داشت یه حامی بود 366 00:18:24,042 --> 00:18:25,834 ‫یکم ارتباط خصوصی 367 00:18:25,917 --> 00:18:27,834 ‫انتظار داشته ببرمش فوتبال 368 00:18:27,917 --> 00:18:29,876 ‫و باغ وحش؟ 369 00:18:33,809 --> 00:18:36,001 ‫میدونی که این مربوط به تیلورـه، درسته؟ 370 00:18:37,498 --> 00:18:39,375 ‫این همون حس رو برات داره. 371 00:18:39,458 --> 00:18:42,292 ‫انگار یکی از بچه هات بهت پشت پا زده 372 00:18:42,375 --> 00:18:46,333 ‫و از درون خشمت، سوالت اینه: 373 00:18:46,417 --> 00:18:48,167 ‫آیا همه اینا تقصیر توـه؟ 374 00:18:49,602 --> 00:18:51,292 ‫ 375 00:18:52,224 --> 00:18:54,042 ‫شاید حق با تو باشه 376 00:18:55,229 --> 00:18:58,208 ‫و حالا میدونم باید چیکار کنم 377 00:19:03,804 --> 00:19:06,167 ‫خب. ما اینجا بهت نیاز داریم 378 00:19:07,130 --> 00:19:10,834 ‫طبقه بالا و این اتاق با در باز و چراغ روشن 379 00:19:10,917 --> 00:19:12,375 ‫حق با ربکا بود 380 00:19:12,458 --> 00:19:14,959 ‫تو این مساله رو بیش از حد گنده کردی 381 00:19:15,880 --> 00:19:17,333 ‫درست مثل تو و جان رایس 382 00:19:17,417 --> 00:19:19,709 ‫نه. چون میدونم اون چه فکری میکنه 383 00:19:19,792 --> 00:19:21,126 ‫و چیکار کرده. 384 00:19:21,208 --> 00:19:23,375 ‫تو اصلا نمیدونی چه کسی درباره‌ات حرف میزنه 385 00:19:23,458 --> 00:19:24,917 ‫یا اصلا کسی درموردت حرف میزنه یا نه 386 00:19:25,001 --> 00:19:26,876 ‫پس یا سرت رو بالا بگیر و باهاش رو در رو شو 387 00:19:26,959 --> 00:19:28,126 ‫یا ولش کن. 388 00:19:29,200 --> 00:19:31,208 ‫ولی با در تاریکی موندن، اجازه نده 389 00:19:31,292 --> 00:19:33,584 ‫قدرت بگیره. 390 00:20:08,025 --> 00:20:09,266 ‫ممنون 391 00:20:14,238 --> 00:20:16,542 ‫قرار بود اولین روز کاری این نصب شده باشه 392 00:20:16,625 --> 00:20:19,584 ‫- ولی بهش گند زدن ‫- به سیاست‌های ایالت خوش اومدی، باب 393 00:20:20,792 --> 00:20:23,001 ‫میدونم چرا اینجایی 394 00:20:23,084 --> 00:20:25,557 ‫فکر می‌کردم مشتاق هستیم که باهم کار کنیم 395 00:20:25,650 --> 00:20:29,333 ‫از اون حرفایی‌ـه که شب انتخابات می‌زنی. 396 00:20:30,205 --> 00:20:33,792 ‫«جاک جفکات» و افرادش چه آتویی ازت دارن؟ 397 00:20:33,876 --> 00:20:36,876 ‫قضیه مربوط به من نیست چاک... یا تو 398 00:20:37,682 --> 00:20:39,292 ‫به مردم مربوطه. 399 00:20:40,107 --> 00:20:42,500 ‫جاک تهدید کرد که کل دولت فدرال رو می‌ریزه سرم. 400 00:20:42,584 --> 00:20:44,458 ‫دارایی‌مو مسدود می‌کنه یا ازم می‌گیره 401 00:20:44,542 --> 00:20:46,917 ‫مگه اینکه تو قدرت منو ازم بگیری؟ 402 00:20:47,001 --> 00:20:48,429 ‫خب قرار بود چیکار کنم؟ 403 00:20:48,508 --> 00:20:51,500 ‫سخت تر مقابله می‌کردی! تو فرماندار هستی 404 00:20:51,584 --> 00:20:53,667 ‫اونا مردم تو هستن. قهرمانشون باش لعنتی! 405 00:20:53,750 --> 00:20:55,250 ‫علیه حکومت فدرال و طرف قدرت مطلق مردم 406 00:20:55,333 --> 00:20:57,001 ‫و ایالت بایست! 407 00:20:57,084 --> 00:20:59,667 ‫به همین دلیل این همه تلاش کردیم تا به این شغل برسیم 408 00:20:59,750 --> 00:21:02,084 ‫وقتی تو میگی به نظر خوب میاد. 409 00:21:02,167 --> 00:21:04,709 ‫ولی من ترجیح میدم آدمی باشم که پولش تموم نشه 410 00:21:04,792 --> 00:21:07,458 ‫تا اینکه هفته اول کاریش خیابون‌ها ‫رو سالم و تمیز نگه داره. 411 00:21:07,542 --> 00:21:09,375 ‫متاسفم که باعث ناتوان شدن تو میشه، چاک 412 00:21:09,458 --> 00:21:10,959 ‫ولی بهش عادت میکنی 413 00:21:20,500 --> 00:21:23,167 ‫نمونه اولیه شبکه باله رو دارم... 414 00:21:23,250 --> 00:21:24,834 ‫خودم ماشین کاریش کردم 415 00:21:24,917 --> 00:21:26,834 ‫وقتی فرکانس‌های همسوی ماشین رو قطع کردم 416 00:21:26,917 --> 00:21:28,250 ‫برش‌ها بهتر شدن. 417 00:21:28,333 --> 00:21:29,792 ‫تا موقع آزمایشات «تونل باد» دووم میاره ‫(اطلاعات بیشتر سرچ کنید: تونل باد) 418 00:21:29,876 --> 00:21:31,834 ‫فقط باید تونل رو اجاره کنم تا مطمئن بشم 419 00:21:31,917 --> 00:21:33,167 ‫ایناها 420 00:21:34,585 --> 00:21:37,250 ‫مواد، تجهیزات، هزینه‌هایی که باید پوشش داده بشن 421 00:21:37,333 --> 00:21:38,500 ‫تا ما رو به جایی برسونن 422 00:21:38,584 --> 00:21:40,500 ‫که شرکت های هوافضا جذبش بشن 423 00:21:40,584 --> 00:21:41,917 ‫خریدارا 424 00:21:44,769 --> 00:21:46,042 ‫زمان مناسبی نیست 425 00:21:46,126 --> 00:21:48,099 ‫دارم سعی می‌کنم پول وارد شرکت ‫کنم، نه اینکه خرج کنم 426 00:21:48,184 --> 00:21:50,167 ‫- چرا؟ ‫- چون سرمایه زیادی از شرکت خارج شده 427 00:21:50,250 --> 00:21:52,042 ‫مثل یه آتشفشان فوران کرده. 428 00:21:52,126 --> 00:21:53,208 ‫چرا این مشکل تلقی میشه؟ 429 00:21:53,292 --> 00:21:55,858 ‫ساده نیستم. فقط میخوام متوجه بشم 430 00:21:55,933 --> 00:21:57,458 ‫برای انجام کارایی که می‌خوام ‫به سرمایه بزرگ نیاز دارم 431 00:21:57,542 --> 00:21:59,292 ‫محدوده مبادلات کوچیک هستن 432 00:21:59,375 --> 00:22:00,876 ‫پس روی مقادیر بزرگ تکیه می‌کنیم 433 00:22:00,959 --> 00:22:02,375 ‫تا سود بیشتری بدست بیاریم. 434 00:22:02,458 --> 00:22:03,917 ‫علاقه‌ای به دکان شدن ندارم. 435 00:22:04,001 --> 00:22:05,750 ‫نمیخواستم بگم 436 00:22:05,834 --> 00:22:07,625 ‫چون تحت تاثیر چیزی که ساختی قرار گرفتم 437 00:22:07,709 --> 00:22:09,001 ‫و پرورشش. 438 00:22:09,084 --> 00:22:11,001 ‫ولی در بالاترین سطح کارای دیگه‌ای 439 00:22:11,084 --> 00:22:13,417 ‫هم میتونی انجام بدی. نه فقط پول در آوردن 440 00:22:13,500 --> 00:22:16,458 ‫قضیه مربوط به رئیس سابقته، اکسلراد، مگه نه؟ 441 00:22:16,542 --> 00:22:18,126 ‫که بیشتر از اون پول در بیاری؟ 442 00:22:18,208 --> 00:22:19,293 ‫درسته. 443 00:22:19,350 --> 00:22:21,001 ‫همچنین بیشتر از هرکسی در وال استریت. 444 00:22:21,084 --> 00:22:22,313 ‫سود مطلق و سرمایه اصلی تضمین شده. 445 00:22:22,334 --> 00:22:24,249 ‫و سال بعد به همین ترتیب. و سال بعدش 446 00:22:24,267 --> 00:22:26,333 ‫متوجهم؛ تو یه حیوان رقابتی هستی 447 00:22:26,417 --> 00:22:29,084 ‫انتظار نداشتم اینقدر غرور مردونه داشته باشی. 448 00:22:29,167 --> 00:22:31,452 ‫اگه ازم نمیخواستی هدف جایگزینی رو دنبال کنم 449 00:22:31,459 --> 00:22:33,311 ‫که برای توـه، اون وقت بیشتر باورم میشد 450 00:22:33,325 --> 00:22:36,625 ‫که قصدت فهمیدن هدف واقعی منه. 451 00:22:37,705 --> 00:22:41,750 ‫متاسفم. من به تصحیح برنامه CNC ادامه میدم. 452 00:22:41,834 --> 00:22:43,500 ‫تا وقتی که آماده باشی. 453 00:23:04,167 --> 00:23:06,375 ‫اکس 454 00:23:07,190 --> 00:23:08,834 ‫هی... 455 00:23:08,917 --> 00:23:11,084 ‫میدونم چرا پول رو پس دادی. 456 00:23:11,167 --> 00:23:12,417 ‫من گند زدم. 457 00:23:12,500 --> 00:23:14,625 ‫باید هر بار که حسابم رو بررسی میکردم 458 00:23:14,709 --> 00:23:16,959 ‫کاری بیشتر از یه سلام انجام میدادم. 459 00:23:18,109 --> 00:23:19,142 ‫لطفا 460 00:23:22,126 --> 00:23:24,458 ‫پدرت 461 00:23:24,542 --> 00:23:27,625 ‫اون حامی من در شرکت قدیمی بود. 462 00:23:27,709 --> 00:23:30,042 ‫من قرار بود جایگزینش باشم 463 00:23:30,126 --> 00:23:32,625 ‫سعی کنم جاشو برات پر کنم... 464 00:23:32,709 --> 00:23:35,542 ‫آره. نه اینکه کسی بتونه. 465 00:23:35,625 --> 00:23:37,250 ‫- اون قبلا می‌برت ماهیگیری ‫- آره 466 00:23:37,333 --> 00:23:38,709 ‫«سان ولی» ‫(رودخانه و شهر شمال ایالت نیویورک) 467 00:23:38,792 --> 00:23:42,333 ‫ماهیگیری با طعمه... قزل آلا و شیرماهی 468 00:23:42,417 --> 00:23:44,750 ‫آره. آب شور چطور؟ تابحال رفتی؟ 469 00:23:44,834 --> 00:23:47,042 ‫- توی آب های آزاد و عمیق؟ ‫- پدر؟ نه هیچ وقت 470 00:23:47,126 --> 00:23:49,167 ‫فقط و فقط رودخونه‌ها 471 00:23:49,995 --> 00:23:51,126 ‫بذار من ببرمت. 472 00:23:51,208 --> 00:23:52,667 ‫بیا بریم. 473 00:23:52,750 --> 00:23:55,458 ‫آره. باشه. چه زمانی؟ 474 00:23:56,023 --> 00:23:57,584 ‫- همین الان ‫- اکس... 475 00:23:57,667 --> 00:23:59,917 ‫ماهی‌های «استرایپر» فصلشون نیست ‫ولی هنوزم میشه صیدشون کرد 476 00:24:00,001 --> 00:24:01,542 ‫و همیشه توی اقیانوس چالش خوبی ـه. 477 00:24:01,625 --> 00:24:02,673 ‫همه اینکارا واسه اینکه پولت رو نگه دارم؟ 478 00:24:02,684 --> 00:24:04,709 ‫نه اونو فراموش کن. تموم شده رفته. 479 00:24:04,792 --> 00:24:06,292 ‫تو پول زیادی در میاری ‫منم پول زیادی در میارم. 480 00:24:06,375 --> 00:24:08,417 ‫هدف انجام دادن کار درست ـه 481 00:24:08,500 --> 00:24:11,917 ‫درست کردن کاری که خرابش کردم. 482 00:24:12,001 --> 00:24:14,667 ‫یالا، بذار کاری رو بکنم که براش متعهد شدم. 483 00:24:14,750 --> 00:24:17,500 ‫همونطور که پدرت اینکارو برام کرد 484 00:24:19,001 --> 00:24:21,084 ‫یالا 485 00:24:23,001 --> 00:24:24,625 ‫باشه 486 00:24:24,709 --> 00:24:26,333 ‫آره. گور باباش 487 00:24:35,042 --> 00:24:39,250 ‫یادم نمیاد تو خرید کنی، بابا 488 00:24:39,333 --> 00:24:41,750 ‫قرص تقویت جنسی 489 00:24:41,834 --> 00:24:43,417 ‫نمی‌تونم مستخدم رو بفرستم بخره. 490 00:24:43,500 --> 00:24:45,750 ‫سخته براش توضیح بدی وقتی مادرت بهش گفته 491 00:24:45,834 --> 00:24:48,359 ‫بعد از آخرین آلبوم «تونی اورلاندو» ‫باهم سکس نداشتیم. 492 00:24:48,442 --> 00:24:50,191 ‫هیچ پسری نباید همچین چیزایی رو بشنوـه... 493 00:24:50,284 --> 00:24:52,001 ‫تو باید بشنوی، پسر 494 00:24:53,166 --> 00:24:54,458 ‫اطرافت رو ببین 495 00:24:55,903 --> 00:24:56,917 ‫چی می بینی؟ 496 00:24:57,001 --> 00:24:58,959 ‫جوراب شلواری زنانه و خوش بو کننده 497 00:24:59,042 --> 00:25:01,500 ‫قبل از اینکه هر گوشه‎ای یه داروخونه ‫زنجیره‌ای «دوئن ریید» باز بشه 498 00:25:01,584 --> 00:25:03,208 ‫اینجا و جاهایی مثل این 499 00:25:03,292 --> 00:25:05,038 ‫جایی هستن که تاریخ درشون ساخته شده. 500 00:25:05,058 --> 00:25:07,625 ‫اینجا رستوران ِ«توتز شور» بود. ‫(سرمایه‌دار و صاحب چندین رستوران ‫و بار زنجیره‌ای در نیویورک) 501 00:25:07,709 --> 00:25:10,625 ‫«چارلی چاپلین» برای استیک خوردن میومد اینجا. 502 00:25:10,709 --> 00:25:12,792 ‫یه بار به چشم دیدم شور با 503 00:25:12,876 --> 00:25:15,500 ‫«جکی گلیسون» زیر میز مشروب خورد. ‫(کمدین و بازیگر فقید امریکایی) 504 00:25:15,584 --> 00:25:19,792 ‫ولی از همه مهمتر، نصف افراد قدرتمند «آلبانی» ‫(بخش شرقی ایالت نیویورک) 505 00:25:19,876 --> 00:25:22,250 ‫با مافیا و بازیگران و خواننده‌ها مشروب می‌خوردن 506 00:25:22,333 --> 00:25:25,834 ‫و خوش و بش می‌کردن... در همینجا 507 00:25:25,917 --> 00:25:27,959 ‫اینجا جاییه که بلک جک فوئلی رو ملاقات کردی. 508 00:25:28,042 --> 00:25:29,417 ‫درست همونجا 509 00:25:29,500 --> 00:25:30,959 ‫کنار بار 510 00:25:31,042 --> 00:25:33,208 ‫و منو کشوندی اینجا که چی؟ 511 00:25:33,292 --> 00:25:34,625 ‫تا یادی ازش کنی؟ 512 00:25:34,709 --> 00:25:35,959 ‫دلیلش این نبود. 513 00:25:36,042 --> 00:25:37,667 ‫پدر من خیلی سرم شلوغه 514 00:25:37,750 --> 00:25:38,959 ‫جدی؟ 515 00:25:39,042 --> 00:25:41,208 ‫چون اونطور که من فهمیدم 516 00:25:41,292 --> 00:25:43,792 ‫- عقیم و خواجه‌ات کردن :) ‫- خب، برنامه دارم که... 517 00:25:43,876 --> 00:25:46,333 ‫هرچی که هست، کافی نخواهد بود. 518 00:25:49,001 --> 00:25:52,208 ‫اولین باری که فوئلی رو دیدم 519 00:25:52,292 --> 00:25:54,084 ‫درمورد یه عضو شورای شهر بهم گفت 520 00:25:54,167 --> 00:25:56,292 ‫که به سختی می‌تونست بند کفششو ببنده. 521 00:25:56,375 --> 00:25:58,333 ‫شایعه شده بود که معلول ذهنی ـه 522 00:25:58,417 --> 00:26:00,750 ‫ولی جک فوئلی در نظر داشت 523 00:26:00,834 --> 00:26:03,542 ‫که شهردار «یوتیکا» باید عوض بشه... 524 00:26:03,625 --> 00:26:05,500 ‫آدم حرف گوش کنی نبود. 525 00:26:05,584 --> 00:26:07,001 ‫بذار آخرشو بگم 526 00:26:07,084 --> 00:26:09,250 ‫پس بلک جک این عضو شورای احمق رو 527 00:26:09,333 --> 00:26:11,084 ‫شهردارش کرد. 528 00:26:11,167 --> 00:26:15,042 ‫به عنوان مردی که هیچ عینکی به ‫چشم نداره، خیلی کوته فکر هستی 529 00:26:15,126 --> 00:26:17,917 ‫به هر حال، یه روز وقتی داشتم از ماشین پیاده میشدم 530 00:26:18,001 --> 00:26:19,500 ‫اونا داشتن چمن ها رو می‌زدن 531 00:26:19,584 --> 00:26:21,250 ‫اونطرف خیابون محل زندگی من... 532 00:26:21,333 --> 00:26:24,250 ‫و می‌دونی چه کسی داشت ماشین چمن زنی رو هل می‌داد؟ 533 00:26:24,333 --> 00:26:25,667 ‫شهردار سابق 534 00:26:25,750 --> 00:26:28,042 ‫بله. البته که اون بوده 535 00:26:29,229 --> 00:26:32,042 ‫دارم روش کار میکنم بابا. سعی ‫میکنم قدرتم رو پس بگیرم 536 00:26:32,126 --> 00:26:33,750 ‫بالاتر نشونه بگیر! 537 00:26:33,834 --> 00:26:35,375 ‫فقط قدرتت رو پس نگیر، پسرم 538 00:26:35,458 --> 00:26:38,876 ‫یه پیغام لعنتی بفرست! 539 00:26:38,959 --> 00:26:41,625 ‫شهردار حرف گوش نمی‌داد 540 00:26:41,709 --> 00:26:45,792 ‫پس فوئلی کردش یه باغبون. 541 00:26:45,876 --> 00:26:49,959 ‫باید نشونشون بدی با قدرت چیکار می‌کنی 542 00:26:51,585 --> 00:26:54,584 ‫حالا، بیشتر از مدتی که اون دشمنت باشه 543 00:26:54,667 --> 00:26:57,876 ‫بلک جک فوئلی طرف تو بوده. 544 00:26:57,959 --> 00:27:01,126 ‫پس این درس آخر رو از بگیر... 545 00:27:01,208 --> 00:27:04,709 ‫کاری کنم ازم بترسن 546 00:27:04,792 --> 00:27:07,292 ‫کینه‌ات 547 00:27:07,375 --> 00:27:10,834 ‫اشتیاقت 548 00:27:10,917 --> 00:27:13,709 ‫همه چیزت. 549 00:27:19,935 --> 00:27:22,084 ‫جاک جفکات نتونست منو از دفتر دادستانی کل دور نگه داره 550 00:27:22,167 --> 00:27:23,476 ‫ولی حالا فکر میکنه راهی پیدا کرده 551 00:27:23,559 --> 00:27:25,476 ‫تا منو از قدرت‌ و اختیارات این دفتر دور نگه داره. 552 00:27:25,559 --> 00:27:28,726 ‫فقط فکر نمی‌کنه. اینکارو کرده. 553 00:27:28,808 --> 00:27:30,808 ‫خب قراره چیکار کنی؟ 554 00:27:30,892 --> 00:27:33,309 ‫ازتون می‌خوام هیئت قانون گذاری ایالت رو بررسی کنید. 555 00:27:33,392 --> 00:27:35,142 ‫با «جو اسکولاری» شروع کنید 556 00:27:35,225 --> 00:27:36,892 ‫و توطئه قانون‌گذاران ارشدش. 557 00:27:36,975 --> 00:27:38,184 ‫اونایی که واقعا نقش های اساسی 558 00:27:38,267 --> 00:27:40,100 ‫و تعیین کننده در آلبانی داشتن. 559 00:27:40,184 --> 00:27:42,434 ‫من اصلا برام مهم نیست که دزدکی وارد لوله‌های فاضلاب بشم 560 00:27:42,517 --> 00:27:44,517 ‫ولی بدون اختیارات قانونی که در ‫حال حاضر از ما گرفته شده... 561 00:27:44,601 --> 00:27:47,017 ‫پرونده حقوقی تشکیل نمیدیم. الان نه 562 00:27:47,100 --> 00:27:49,225 ‫فقط... ازتون میخوام هرچیزی که می‌تونید بدست بیارید 563 00:27:49,309 --> 00:27:51,267 ‫و ازتون می‌خوام سریع و بی سر و صدا بدستش بیارید. 564 00:27:51,350 --> 00:27:53,017 ‫لازم به شهادت در دادگاه میشه؟ 565 00:27:53,100 --> 00:27:55,620 ‫در نهایت آره. ولی فعلا فقط باید درست از آب در بیاد 566 00:27:55,944 --> 00:27:56,950 ‫انجامش بدید 567 00:28:08,010 --> 00:28:09,017 ‫وگز؟ 568 00:28:14,392 --> 00:28:17,017 ‫صاف تر شده؟ فرقی نمی‌بینی؟ 569 00:28:17,100 --> 00:28:19,184 ‫این وسیله باید چین و چروک رو صاف کنه 570 00:28:19,267 --> 00:28:21,309 ‫آره شبیه «بنجامین باتن» شدی ‫(شخصیتی که برد پیت نقشش رو بازی کرده) 571 00:28:21,993 --> 00:28:25,632 ‫خب، رودی... اسم اون وسیله‌ای... 572 00:28:25,667 --> 00:28:26,933 ‫که داشت چی بود؟ 573 00:28:27,017 --> 00:28:28,850 ‫واژن مصنوعی. 574 00:28:28,933 --> 00:28:31,142 ‫مخزن تمام اندوه دنیای مردان :) 575 00:28:31,225 --> 00:28:33,559 ‫و مدلش از روی کی بود؟ 576 00:28:33,642 --> 00:28:36,374 ‫گمونم مدل «لیسا ان» بود ‫(پورن استار معروف) 577 00:28:36,409 --> 00:28:38,892 ‫اون بهترین کصی‌ـه که می‌تونی پیدا کنی 578 00:28:38,927 --> 00:28:40,572 ‫داری برای کسی کادو می‌خریش!؟ 579 00:28:41,850 --> 00:28:44,184 ‫داری دنبال پسورد می‌گردی 580 00:28:47,622 --> 00:28:48,808 ‫باید به حساب‌های اجتماعیش نگاه بندازم 581 00:28:48,892 --> 00:28:50,100 ‫حساب رودی؟ 582 00:28:50,184 --> 00:28:51,933 ‫راحت تر از همه است. 583 00:28:52,017 --> 00:28:53,850 ‫سعی کردم از بخش IT کلیدواژه و داده‌ها رو استخراج کنم 584 00:28:53,933 --> 00:28:55,684 ‫ولی هر دو هفته پاکش می‌کنن 585 00:28:55,767 --> 00:28:57,559 ‫چاک وقتی اون سخنرانی رو کرد، یه بخشی از 586 00:28:57,642 --> 00:28:58,975 ‫زندگی خصوصی منو باز کرد. 587 00:28:59,058 --> 00:29:01,142 ‫منو آسیب پذیر کرد. 588 00:29:01,225 --> 00:29:03,559 ‫آسیب پذیری هر کارمندی 589 00:29:03,642 --> 00:29:05,267 ‫برای اکس کپیتال و کار ما تهدید حساب میشه. 590 00:29:05,350 --> 00:29:07,808 ‫پس باید بدونم دشمنانمون چی میگن 591 00:29:07,892 --> 00:29:09,267 ‫خیلی چیزا میگن. 592 00:29:09,350 --> 00:29:10,808 ‫شرکت های دیگه. رفتم تو لونه خرگوش 593 00:29:10,892 --> 00:29:14,808 ‫ولی رودی با دشمن اصلیمون در ارتباطه، پس... 594 00:29:15,659 --> 00:29:17,958 ‫"پسورد دیگر معتبر نیست" ‫عوضش کرده 595 00:29:17,993 --> 00:29:19,084 ‫میشه من امتحان کنم؟ 596 00:29:23,750 --> 00:29:25,350 ‫نیکول انیستون ‫(پورن استار) 597 00:29:26,446 --> 00:29:27,850 ‫بلیر ویلیامز ‫(پورن استار) 598 00:29:27,933 --> 00:29:30,058 ‫نه... وایستا 599 00:29:34,172 --> 00:29:35,309 ‫کوری چیس 600 00:29:35,392 --> 00:29:36,684 ‫اگه طرفدار «لیسا ان» باشی 601 00:29:36,767 --> 00:29:38,225 ‫دیوانه‌ی «کوری چیس» هستی :) 602 00:29:38,309 --> 00:29:39,726 ‫اون یه گنجینه‌ی ملی ـه! 603 00:29:42,518 --> 00:29:44,225 ‫هی... بنجامین باتن 604 00:29:44,309 --> 00:29:46,892 ‫اول فیلم که پیر و زمخت شده بود 605 00:29:46,975 --> 00:29:49,850 ‫یا آخر فیلم که دوباره پوستش مثل پوست نوزاد صاف شد؟ 606 00:29:49,933 --> 00:29:52,017 ‫درسته! 607 00:30:05,050 --> 00:30:07,933 ‫چوب ماهیگیری و طعمه برداشتیم 608 00:30:11,128 --> 00:30:12,434 ‫اینکارو می‌کنیم درسته؟ 609 00:30:14,054 --> 00:30:15,434 ‫در هر صورت اونجا آنتن نمیده 610 00:30:29,631 --> 00:30:31,100 ‫تیم «ینکز» بازی های خوبی انجام داده... 611 00:30:31,184 --> 00:30:32,392 ‫گور باباشون 612 00:30:32,476 --> 00:30:34,434 ‫بیا درمورد اصل مطلب حرف بزنیم 613 00:30:34,517 --> 00:30:35,892 ‫پدرت 614 00:30:36,906 --> 00:30:38,601 ‫میدونی، قبلا هر روز صبح ساعت 4:30 615 00:30:38,684 --> 00:30:40,726 ‫از خواب بیدار میشدم. 616 00:30:40,808 --> 00:30:44,767 ‫مهم نبود چی بشه، همیشه زودتر از من می‌رسید 617 00:30:44,850 --> 00:30:48,726 ‫یه روز صبح، داشت غر می‌زد 618 00:30:48,808 --> 00:30:50,933 ‫سر همه داد میزد که براش قهوه بیارن 619 00:30:51,017 --> 00:30:54,601 ‫حواسش نبود که 6 صبحه و هیچکس نیست. 620 00:30:54,684 --> 00:30:56,767 ‫- هیچکس جز تو ‫- درسته 621 00:30:56,850 --> 00:30:58,476 ‫پس تو براش قهوه درست کردی؟ 622 00:30:58,559 --> 00:31:00,767 ‫مگه من منشی‌ش بودم؟ 623 00:31:00,850 --> 00:31:03,392 ‫قهوه آشغال دفتر رو هم نمی‌خورد تازه 624 00:31:03,476 --> 00:31:05,100 ‫رفتم از بیرون براش بگیرم 625 00:31:05,184 --> 00:31:06,726 ‫قهوه لایت با شکر 626 00:31:07,776 --> 00:31:09,476 ‫تحت تاثیر قرار گرفته بود که من به 627 00:31:09,559 --> 00:31:11,975 ‫چیزایی توجه میکنم که اهمیتی ندارن... 628 00:31:12,058 --> 00:31:14,225 ‫چون البته که اهمیت داره. 629 00:31:14,309 --> 00:31:16,017 ‫همه چیز اهمیت دارن 630 00:31:16,100 --> 00:31:18,184 ‫پس من باید به جزئیات توجه کنم؟ 631 00:31:19,200 --> 00:31:20,828 ‫و مواظب پشت سرت باشی 632 00:31:20,863 --> 00:31:22,309 ‫همین قانون برای سرمایه‌گذاری، پاسور بازی کردن... 633 00:31:22,392 --> 00:31:25,517 ‫- و زن ها... ‫- دقیقا 634 00:31:26,476 --> 00:31:28,892 ‫پاسور باز قهاری بود. 635 00:31:28,975 --> 00:31:31,601 ‫هم بازی‌هاش روی هر امتیاز 5 سنت بازی می‌کردن 636 00:31:31,684 --> 00:31:33,642 ‫و اون همه‌شون رو تار و مار می‌کرد 637 00:31:33,726 --> 00:31:36,392 ‫قبلا از تماشاش لذت می‌بردم. 638 00:31:43,698 --> 00:31:45,434 ‫ملاقاتت با دود خور ها جور شد 639 00:31:45,517 --> 00:31:47,808 ‫- چطور؟ ‫- به روش «جانی یوتا» ‫(اشاره به فیلم Point Break) 640 00:31:49,612 --> 00:31:50,642 ‫خودت خواستی بدونی. 641 00:31:50,726 --> 00:31:52,476 ‫پس تیراندازی شد و یه گاومیش مکانیکی؟ 642 00:31:52,559 --> 00:31:55,476 ‫و یه گروه از دوستان زیبا و باشخصیت و جوانم، بله 643 00:31:55,559 --> 00:31:57,476 ‫اینا مواد خام بودن 644 00:31:57,559 --> 00:32:00,142 ‫ولی وقتی من درستشون می‌کنم میشه هنر. 645 00:32:00,225 --> 00:32:03,559 ‫حالا می‌فهمم چرا به مسئول روابط عمومی نیاز داریم. 646 00:32:03,642 --> 00:32:05,184 ‫حالا درمورد خود جلسه 647 00:32:05,267 --> 00:32:06,642 ‫از پیش بهت اخطار بدم. 648 00:32:06,726 --> 00:32:08,184 ‫به همه نیم ساعت وقت داده میشه 649 00:32:08,267 --> 00:32:10,100 ‫به ما ده دقیقه دادن 650 00:32:10,184 --> 00:32:12,808 ‫آخرین جلسه قبل از بسته شدن بودجه فصل توسط هیئت‌شون 651 00:32:12,892 --> 00:32:14,100 ‫وضعیت بگاییه 652 00:32:14,184 --> 00:32:15,767 ‫این افراد نمی‌خواستن ببیننت 653 00:32:15,850 --> 00:32:18,058 ‫چون اسمت پشت سر اسمی میاد که اونا ازش متنفر هستن 654 00:32:18,142 --> 00:32:19,808 ‫اگه در شرکت میسون کپیتال سرمایه گذاری کنن 655 00:32:19,892 --> 00:32:23,017 ‫علتش این خواهد بود که داستان بهتری به خوردشون دادی 656 00:32:23,100 --> 00:32:26,476 ‫داستانی درمورد تو که بیشتر از تنفرشون ‫نسبت به اکس براشون ارزش داشته باشه 657 00:32:53,439 --> 00:32:55,850 ‫بقیه... کجان؟ 658 00:32:56,422 --> 00:32:58,642 ‫- اتاق کنفرانس ‫- دارن چیکار میکنن 659 00:32:58,726 --> 00:33:00,517 ‫هرچی که هست، به من نیاز ندارن. 660 00:33:00,601 --> 00:33:03,058 ‫- و همینطور تو ‫- وگرنه اونجا می‌بودی 661 00:33:11,490 --> 00:33:12,933 ‫فکر کنم یادت رفته... 662 00:33:13,017 --> 00:33:15,476 ‫هرموقع و اگر بهت نیاز شد صدا زده میشی 663 00:33:17,618 --> 00:33:18,808 ‫این کاریه که میخوایم بکنیم 664 00:33:26,524 --> 00:33:31,720 ‫زمان‌های مصیبت، نیازمند آرامش و اعانت هست. 665 00:33:31,755 --> 00:33:34,100 ‫موافقم. و منم میخواستم اینو اضافه کنم... 666 00:33:34,184 --> 00:33:36,559 ‫زمان‌های مصیبت 667 00:33:36,642 --> 00:33:39,517 ‫نیازمند آرامش و... 668 00:33:42,726 --> 00:33:47,017 ‫خب، همگی دلمون برای بلک جک تنگ میشه 669 00:33:48,933 --> 00:33:51,184 ‫اون برام مثل یه پدر بود. 670 00:33:51,267 --> 00:33:54,267 ‫از اون مردایی بود که همیشه دلم میخواست باشم. 671 00:33:54,350 --> 00:33:56,476 ‫یه گونه که داشت می‌مرد... 672 00:33:56,559 --> 00:33:58,517 ‫و حالا مرده. 673 00:34:00,350 --> 00:34:02,309 ‫این فقدان بزرگی ـه 674 00:34:02,392 --> 00:34:04,892 ‫ولی همچنین... روز جدیدی‌ـه 675 00:34:05,974 --> 00:34:07,601 ‫همونطور که فقط پدرت نبود 676 00:34:07,684 --> 00:34:09,933 ‫دشمنی‌ها و کینه‌هاش هم باهاش به خاک نرفتن. 677 00:34:10,630 --> 00:34:12,892 ‫تو آزادی که وجدان و علایقت رو هدایت کنی 678 00:34:12,975 --> 00:34:15,559 ‫و این بار شامل من میشه. 679 00:34:17,100 --> 00:34:18,850 ‫مخصوصا وقتی خلافش رو انجام بدی 680 00:34:18,933 --> 00:34:21,225 ‫به نفعت نیست. 681 00:34:24,676 --> 00:34:27,017 ‫چندتا از بازپرس‌های وظیفه‌شناسم 682 00:34:27,100 --> 00:34:29,808 ‫این لیست جرایم رو جمع آوری کردن 683 00:34:29,892 --> 00:34:31,476 ‫که توسط هیئت قانون گذاری ایالت مرتکب شدن. 684 00:34:32,642 --> 00:34:33,701 ‫متوجهم... 685 00:34:33,784 --> 00:34:36,850 ‫- این مایه تاسفه ‫- همینطوره 686 00:34:36,933 --> 00:34:41,933 ‫مخصوصا چون تو هم توی لیستی 687 00:34:42,017 --> 00:34:44,225 ‫حالا، می‌تونم برم واسه همه اینا پرونده بسازم 688 00:34:44,309 --> 00:34:46,933 ‫و بدمشون به مطبوعات و FBI... 689 00:34:47,017 --> 00:34:49,726 ‫دادستان بخش جنوبی امروز صبح شخصا 690 00:34:49,808 --> 00:34:52,100 ‫بهم تبریک گفت... این رو طلبید. 691 00:34:52,184 --> 00:34:56,540 ‫یا، اگر برای این اطلاعات دلیل و مدرک بیاری 692 00:34:56,575 --> 00:34:58,601 ‫می‌تونم یه راه دیگه پیش بگیرم. 693 00:34:58,684 --> 00:34:59,975 ‫از این تخطی‌ها که توسط تو و... 694 00:35:00,058 --> 00:35:02,642 ‫دوستانت انجام شدن، چشم بپوشم... 695 00:35:02,726 --> 00:35:06,017 ‫به شرطی که همگی رای به پس دادن ‫قدرت و اختیارات من بدید. 696 00:35:10,360 --> 00:35:11,850 ‫زمان های مصیبت نیازمند... 697 00:35:11,933 --> 00:35:14,767 ‫بله. آرامش و اعانت. 698 00:35:17,268 --> 00:35:19,933 ‫و یه روحیه جدید همکاری 699 00:35:26,476 --> 00:35:27,601 ‫خیلی خب، ولش نکن 700 00:35:27,684 --> 00:35:30,017 ‫ولش نکن. کجاست؟ 701 00:35:30,100 --> 00:35:31,142 ‫- برو که رفتیم ‫- گرفتیش 702 00:35:31,225 --> 00:35:32,517 ‫همیشه تقلا می‌کنه. اون یه مبارزـه 703 00:35:34,267 --> 00:35:37,225 ‫نذار از نخ جدا بشه. بیارش بالا 704 00:35:37,309 --> 00:35:38,684 ‫خوبه. خیلی بزرگه! 705 00:35:38,808 --> 00:35:40,642 ‫- بکشش بالا ‫- آره، داره تقلا می‌کنه 706 00:35:40,726 --> 00:35:42,058 ‫خیلی‌خب. گرفتیش؟ 707 00:35:42,142 --> 00:35:43,601 ‫گرفتمش 708 00:35:43,684 --> 00:35:46,184 ‫عالیه! 709 00:35:46,267 --> 00:35:48,017 ‫- وای خدای من نگاش کن ‫- آره! 710 00:35:48,100 --> 00:35:49,551 ‫خیلی بزرگه 711 00:35:53,850 --> 00:35:56,225 ‫ماهی خوبیه 712 00:35:56,309 --> 00:35:58,309 ‫می‌خوای بخوریش یا بذاری بره تا ‫یه روز دیگه هم تقلا کنه؟ 713 00:35:58,392 --> 00:35:59,726 ‫پرتش کن برگرده 714 00:35:59,808 --> 00:36:01,349 ‫یه ورزشکار واقعی 715 00:36:06,253 --> 00:36:08,808 ‫- یه آبجو میخوای؟ ‫- آره 716 00:36:25,099 --> 00:36:26,348 ‫ 717 00:36:26,383 --> 00:36:27,767 ‫میدونی، قبل اینکه وقت استراحت درخواست کنی 718 00:36:27,850 --> 00:36:30,017 ‫شاید بهتر باشه با «کریس وبر» هماهنگ کنی ‫(بسکتبالیست و تهیه کننده و بازیگر) 719 00:36:30,875 --> 00:36:32,184 ‫گاهی اوقات، دیگه وقت استراحتی نداری 720 00:36:32,267 --> 00:36:33,726 ‫بازم شروع شد 721 00:36:33,808 --> 00:36:35,309 ‫نه. دلت میخواد اینو بشنوی 722 00:36:35,392 --> 00:36:37,017 ‫علت واقعی اومدنت همین بوده 723 00:36:37,100 --> 00:36:38,808 ‫تا باهات حرفای مهم بزنم 724 00:36:38,892 --> 00:36:40,434 ‫اونطور که پدرت باهات حرف میزد 725 00:36:41,408 --> 00:36:42,684 ‫می‌دونم چطوره. 726 00:36:42,767 --> 00:36:44,517 ‫ایده‌ها و اطلاعات و استراتژی‌های 727 00:36:44,601 --> 00:36:46,100 ‫خودت رو داری. 728 00:36:46,184 --> 00:36:49,850 ‫و همه اینا تا چند صد میلیون دلار درست به نظر میان 729 00:36:49,933 --> 00:36:53,392 ‫و بعدش به یه میلیارد می‌رسی و با خودت فکر می‌کنی: 730 00:36:53,476 --> 00:36:55,517 ‫چطوری این همه رو گسترش بدم؟ 731 00:36:56,210 --> 00:36:58,309 ‫با این مقدار جواب میده؟ 732 00:36:58,392 --> 00:37:00,017 ‫تحلیل‌هام به قدر کافی محکم هستن؟ 733 00:37:00,100 --> 00:37:01,808 ‫برگ برنده‌ام رو از کجا بدست بیارم؟ 734 00:37:01,892 --> 00:37:03,392 ‫پس افق رو بررسی می‌کنی 735 00:37:03,476 --> 00:37:05,808 ‫خودت رو در برابر سوالات قرار میدی 736 00:37:05,892 --> 00:37:08,476 ‫و استراتژی‌های جدید در مقیاس جدید 737 00:37:08,559 --> 00:37:10,601 ‫خودشون رو نشون میدن. و ‫به همین ترتیب رشد می‌کنی 738 00:37:11,848 --> 00:37:14,184 ‫برای افرادی مثل ما این دستور زیستی حساب میشه 739 00:37:15,478 --> 00:37:16,726 ‫جدی؟ 740 00:37:17,655 --> 00:37:19,268 ‫دیگه چی می‌تونه باشه؟ 741 00:37:19,303 --> 00:37:20,309 ‫تعقیب کردن؟ 742 00:37:21,082 --> 00:37:22,142 ‫وقتی درمورد مدیریت فکر می‌کنم 743 00:37:22,225 --> 00:37:23,476 ‫کم و زیاد کردن یه میلیارد دیگه... 744 00:37:23,559 --> 00:37:25,434 ‫و آن چنان حس خوبی بهش ندارم... 745 00:37:25,517 --> 00:37:27,808 ‫فقط می‌خوام درمورد این مساله ‫مثل «ناتالی وود» عمل کنم. ‫(اشاره به علت مرگ نامعلوم این بازیگر) 746 00:37:28,380 --> 00:37:29,559 ‫یه ارجاع خوب دیگه. 747 00:37:31,646 --> 00:37:32,726 ‫از تاریخ خوب بلدی 748 00:37:32,808 --> 00:37:35,058 ‫از فلسفه هم بلدی 749 00:37:36,146 --> 00:37:37,309 ‫پولی که صرف تعلیم دادنت کردم 750 00:37:37,392 --> 00:37:39,184 ‫همه‌اش به هدر نرفته. 751 00:37:39,267 --> 00:37:42,142 ‫ولی هرچند بهترین تعلیم، زندگی کردنش ـه 752 00:37:42,225 --> 00:37:44,392 ‫به این فکر نکن که چه حسی داره دو میلیارد دلار زیر دستت باشه 753 00:37:44,476 --> 00:37:46,058 ‫یا 5 یا 10 754 00:37:46,142 --> 00:37:47,850 ‫فقط مدیریتش کن 755 00:37:48,724 --> 00:37:50,267 ‫فکر می‌کنی چرا در شرکتت سرمایه‌گذاری کردم؟ 756 00:37:50,350 --> 00:37:51,601 ‫تا کار خوبی کرده باشم؟ 757 00:37:51,684 --> 00:37:53,225 ‫دانشکده برای همین بود 758 00:37:53,309 --> 00:37:56,100 ‫کادوهای کریسمس برای همین بودن 759 00:37:56,184 --> 00:37:57,434 ‫سرمایه گذاری؟ 760 00:37:57,517 --> 00:37:59,559 ‫علتش این بود که چیزی دیدم 761 00:37:59,642 --> 00:38:01,309 ‫یه روش کاری 762 00:38:01,392 --> 00:38:03,184 ‫غرور. عطش 763 00:38:04,196 --> 00:38:06,380 ‫ولی الان دارم چیزی می‌بینم که ازش خوشم نمیاد 764 00:38:07,184 --> 00:38:08,338 ‫رضایت؟ 765 00:38:08,373 --> 00:38:10,517 ‫ترس. قاتل ذهن. 766 00:38:11,787 --> 00:38:13,601 ‫من نترسیدم، اکس 767 00:38:13,684 --> 00:38:14,975 ‫خوبه 768 00:38:15,058 --> 00:38:16,601 ‫چک رو پاره کنم؟ 769 00:38:16,684 --> 00:38:19,642 ‫تو جیبمه 770 00:38:20,954 --> 00:38:21,984 ‫هنوز نه شاید 771 00:38:26,082 --> 00:38:27,933 ‫برگردیم؟ 772 00:38:28,017 --> 00:38:30,601 ‫حتما 773 00:38:46,758 --> 00:38:48,392 ‫داری باهام شوخی می‌کنی! 774 00:38:48,476 --> 00:38:50,267 ‫شاید لوله سوخت رسانش باشه 775 00:38:51,909 --> 00:38:52,975 ‫برای هر کدوم از موتورها؟ 776 00:38:53,058 --> 00:38:55,058 ‫نه. یه جایی اتصالی کرده. 777 00:39:00,821 --> 00:39:03,933 ‫قایق «ونکوییشر» صحبت می‌کنه ‫41 درجه شمال 71 درجه غرب 778 00:39:04,982 --> 00:39:06,320 ‫مرکز حمل قایل صحبت می‌کنه 779 00:39:06,355 --> 00:39:07,990 ‫دریافت شد ونکوییشر 780 00:39:08,025 --> 00:39:09,500 ‫وضعیت شما چیه؟ 781 00:39:09,886 --> 00:39:10,996 ‫باید یدک کشی بشه 782 00:39:11,031 --> 00:39:12,861 ‫روز شلوغی داریم، ونکوییشر 783 00:39:12,896 --> 00:39:14,225 ‫چند ساعتی طول می‌کشه 784 00:39:14,309 --> 00:39:17,522 ‫اگه باد تکون‌تون داد ما رو در جریان موقعیتتون قرار بدید 785 00:39:17,557 --> 00:39:19,559 ‫اگه ما رو اول لیست بذار بهت ده هزار دلار میدم 786 00:39:19,642 --> 00:39:21,434 ‫لعنتی، واقعا؟ 787 00:39:21,517 --> 00:39:23,267 ‫دلم میخواست می‌تونستم ‫ولی تمام منابع درگیرن 788 00:39:23,350 --> 00:39:25,309 ‫بکنش 100 هزار ‫باید هرچه زودتر برگردم 789 00:39:26,398 --> 00:39:28,434 ‫لعنتی... داری شوخی می‌کنی؟ 790 00:39:28,517 --> 00:39:31,017 ‫متاسفم ونکوییشر، ولی هر دو تیم‌مون 791 00:39:31,100 --> 00:39:33,434 ‫درگیر یه وضعیت اورژانسی هستن. 792 00:39:33,517 --> 00:39:38,309 ‫تو و صدهزار دلارت مجبورید صبر کنید 793 00:39:49,565 --> 00:39:50,750 ‫- سلام ‫- سلام 794 00:39:50,785 --> 00:39:52,392 ‫یه چیزی پیدا کردم که بوی آشغال میده 795 00:39:52,476 --> 00:39:53,933 ‫گوش می‌کنم 796 00:39:54,017 --> 00:39:56,975 ‫سالهاست که اداره بهسازی شهری رو زیر نظر داریم 797 00:39:57,058 --> 00:39:59,184 ‫چندین جواز به تازگی صدورشون جلو افتاد 798 00:39:59,267 --> 00:40:00,684 ‫به نام... 799 00:40:00,767 --> 00:40:03,017 ‫چارلز رودز ِپدر 800 00:40:24,288 --> 00:40:25,726 ‫جیک بیانکاروسا 801 00:40:27,085 --> 00:40:28,517 ‫مامانم این اسمو روم گذاشت. 802 00:40:28,601 --> 00:40:30,434 ‫تو صدور جواز رو برای چارلز رودز سینیور تسریع کردی 803 00:40:30,517 --> 00:40:32,392 ‫این کارا از شان من پایین تره 804 00:40:32,476 --> 00:40:34,434 ‫شخصا خودمو درگیر کارای اداری نمی‌کنم... 805 00:40:34,517 --> 00:40:37,646 ‫بهت قول میدم، هر آتویی ازت داره، ما بیشترشو داریم 806 00:40:37,681 --> 00:40:39,476 ‫باشه. شاید اون یه دوسته 807 00:40:39,559 --> 00:40:41,933 ‫اگه شایدی بود اینجا می‌بودی؟ 808 00:40:42,017 --> 00:40:44,350 ‫نیروی FBI سخت کوشه، آقای بیانکاروسا 809 00:40:44,434 --> 00:40:47,590 ‫شاید آروم بسازن، ولی چیزی که ساختن دووم میاره 810 00:40:47,625 --> 00:40:48,659 ‫واقعا همینطوره 811 00:40:50,184 --> 00:40:54,100 ‫لعنتی، میدونستم یکی تعقیبم می‌کنه 812 00:40:55,629 --> 00:40:57,517 ‫بهمون بگو چطوریه... 813 00:41:07,320 --> 00:41:08,897 ‫خبری نشد؟ 814 00:41:08,932 --> 00:41:11,267 ‫نه 815 00:41:13,338 --> 00:41:17,309 ‫خب، چی میگی... ‫کسشعر دوستانه به قدر کافی گفتیم؟ 816 00:41:18,552 --> 00:41:20,309 ‫می‌دونم من تنها کسی بودم که باهاش تسویه حساب کردی 817 00:41:25,601 --> 00:41:27,559 ‫وقت حقیقت ـه، نه؟ 818 00:41:28,699 --> 00:41:30,017 ‫باشه خوبه 819 00:41:30,100 --> 00:41:32,350 ‫اینم یه حقیقتی برای تو: 820 00:41:32,434 --> 00:41:35,267 ‫شاید سرمایه‌مو دو برابر اندازه فعلی‌ش کنم 821 00:41:35,350 --> 00:41:37,559 ‫یا 100 برابر. نمیدونم. شایدم برسم به صفر 822 00:41:37,642 --> 00:41:40,100 ‫ولی هر اتفاقی بیوفته... ‫بدون تو انجامش میدم 823 00:41:40,184 --> 00:41:41,476 ‫هدف همین بود 824 00:41:44,112 --> 00:41:45,517 ‫پدرم اونقدری خونه بود که متوجه بشم 825 00:41:45,601 --> 00:41:46,933 ‫توی دفترش چی می‌گذره. 826 00:41:47,017 --> 00:41:48,309 ‫به چه کسی احترام می‌گذاشت 827 00:41:48,392 --> 00:41:50,684 ‫و اون شخص تو نبودی 828 00:41:51,874 --> 00:41:54,684 ‫وقتی به قدر کافی بزرگ شدم، شنیدم که چطور به اینجا رسیدی 829 00:41:54,808 --> 00:41:57,601 ‫و حتی قبل از اینکه مطبوعات خبرش رو اعلام ‫کنه، من می‌دونستم وقتی برج‌ها سقوط کردن 830 00:41:57,684 --> 00:41:59,460 ‫در چه وضعیتی بودی. 831 00:42:01,726 --> 00:42:04,071 ‫ولی در موقعیتی نبودی که ازم دوری کنی. 832 00:42:04,106 --> 00:42:05,434 ‫نه نبودم 833 00:42:06,468 --> 00:42:07,767 ‫و الان هستی 834 00:42:07,850 --> 00:42:10,601 ‫سالها طول کشید تا به اینجا برسم 835 00:42:10,684 --> 00:42:13,601 ‫و حالا، نمی‌خوام شرکتم با اسم تو مرتبط باشه 836 00:42:13,684 --> 00:42:17,517 ‫و نمی‌خوام با تو مرتبط باشم. 837 00:42:19,662 --> 00:42:21,392 ‫متوجهم 838 00:42:23,211 --> 00:42:25,559 ‫خب، متاسفم که این حس رو داری، جان 839 00:42:41,619 --> 00:42:42,692 ‫اینو ببین... 840 00:43:02,886 --> 00:43:05,601 ‫وقتی من کلاس هفتم می‌رفتم، پدرم ‫یه «هوابُر» اختراع کرد ‫(باعث افزایش راندمان هواپیما می‌گردد) 841 00:43:05,684 --> 00:43:08,142 ‫یه چیز اساسی. میلیون ها دلار ارزش داشت 842 00:43:08,856 --> 00:43:11,434 ‫ولی توسط شرکتی که براشون کار می‌کرد ازش گرفته شد 843 00:43:11,517 --> 00:43:14,100 ‫هیچوقت روی یه قرون پول رو ندید، هیچ وقت ‫حق امتیازش بهش نرسید 844 00:43:14,184 --> 00:43:15,726 ‫هرگز هیچی گیرش نیومد... 845 00:43:15,808 --> 00:43:19,058 ‫جز اینکه اخراجش کردن، به محض ‫اینکه شرایطش فراهم بود. 846 00:43:19,142 --> 00:43:21,933 ‫اونا سهم و ارزشش رو دزدیدن. 847 00:43:22,017 --> 00:43:23,767 ‫اصلا فکرشم نمی‌کرد 848 00:43:23,850 --> 00:43:25,933 ‫هرگز به نقطه آسیب پذیرش توجه نکرده بود. 849 00:43:26,017 --> 00:43:27,476 ‫یا چیزی که در کمینش هست. 850 00:43:28,300 --> 00:43:29,684 ‫هر مدیر دیگه ای که از اون در میاد داخل 851 00:43:29,767 --> 00:43:32,184 ‫احتمالا سعی می‌کنه استراتژی سرمایه‌گذاری به خوردتون بده 852 00:43:32,267 --> 00:43:37,997 ‫درمورد سود، سهام بازدهی، شرکت، ادغام، ‫حوزه، و امور جهانی حرف می‌زنن 853 00:43:38,032 --> 00:43:40,392 ‫ولی اونا به منطقه آسیب پذیر شما توجهی نمی‌کنن 854 00:43:40,476 --> 00:43:42,267 ‫یا چیزی که در کمین شماست. 855 00:43:42,350 --> 00:43:44,058 ‫- که اون چیه؟ ‫- مرگ 856 00:43:44,644 --> 00:43:45,684 ‫دود 857 00:43:46,633 --> 00:43:47,650 ‫آتش 858 00:43:48,963 --> 00:43:50,033 ‫انفجار 859 00:43:50,804 --> 00:43:53,850 ‫70 درصد اعضای شما حین خدمت ‫دچار سانحه خواهند شد 860 00:43:53,933 --> 00:43:56,142 ‫به 52 درصد از خانواده‌های اونا 861 00:43:56,225 --> 00:43:58,058 ‫بیمه و حق بازماندگی تعلق می‌گیره. 862 00:43:58,142 --> 00:43:59,767 ‫و تو قراره جلوی خطرات رو بگیری؟ 863 00:43:59,850 --> 00:44:01,726 ‫شجاعت و خدمات اعضای شما 864 00:44:01,808 --> 00:44:04,350 ‫سهم و ارزش اونا هستن. 865 00:44:04,434 --> 00:44:07,933 ‫و اگر مراقب نباشید، اینا ازشون دزدیده میشه. 866 00:44:08,694 --> 00:44:13,350 ‫این رو می‌دونم چون رئیس سابق ‫لعنتیم سعی کرد مال منو بدزده 867 00:44:13,434 --> 00:44:16,309 ‫اجازه ندادم این اتفاق برام بیوفته. 868 00:44:16,392 --> 00:44:19,684 ‫و اجازه نمیدم برای شما هم اتفاق بیوفته... 869 00:44:26,476 --> 00:44:28,225 ‫همانطور که می‌دانیم 870 00:44:28,309 --> 00:44:31,850 ‫از اولین نامه «پولوس» به قرنتیان ‫(بخشی از انجیل و تاریخ قرون وسطی) 871 00:44:31,933 --> 00:44:34,309 ‫برادران و خواهران، نظاره گر باشید. 872 00:44:34,392 --> 00:44:36,350 ‫یک راز به شما می‌گویم. 873 00:44:36,434 --> 00:44:38,642 ‫همه ما به خواب نمی‌رویم 874 00:44:38,726 --> 00:44:42,933 ‫ولی همه ما در یک لحظه تغییر می‌یابیم 875 00:44:43,017 --> 00:44:44,392 ‫در یک چشم به هم زدن. 876 00:44:44,476 --> 00:44:45,975 ‫گوش کن چاک، من دارم متن یابودم رو آماده میکنم 877 00:44:46,058 --> 00:44:47,559 ‫برات صندلی نگه نداشتم. ولی مطمئنم 878 00:44:47,642 --> 00:44:49,350 ‫- اون اتاق پشتی ... ‫- متاسفم، فرماندار 879 00:44:49,434 --> 00:44:52,601 ‫ولی تو موقتاً اختیارات منو با حکم محدود کردی. 880 00:44:52,684 --> 00:44:54,684 ‫می‌تونم اختیاراتم رو به صورت دائمی به وسیله 881 00:44:54,767 --> 00:44:56,601 ‫شورای قانون گذاری ایالت برگردونم. 882 00:44:56,684 --> 00:44:58,559 ‫رای‌شون رو برای باطل کردن حکم تو دارم. 883 00:44:58,642 --> 00:45:00,267 ‫چطوری رای‌شون رو داری؟ 884 00:45:01,294 --> 00:45:04,017 ‫من باخبر شدم مجموعه‌ای از جرایم و خلاف 885 00:45:04,100 --> 00:45:08,434 ‫توسط هئیت قانون‌گذاری ایالت‌مون انجام شده. 886 00:45:08,517 --> 00:45:10,350 ‫وقتی بهشون اطلاع دادم که از ماجرا با خبرم 887 00:45:10,434 --> 00:45:13,090 ‫یهویی دلشون خواست که پشتم رو بگیرن. 888 00:45:13,125 --> 00:45:15,082 ‫آره. که در عوضش همه رو دفن کنی. 889 00:45:15,117 --> 00:45:17,517 ‫من‌ می‌تونم تو رو به یه افسانه تبدیل کنم، یه اسطوره 890 00:45:17,601 --> 00:45:20,850 ‫مردی که به غیرقابل تعمق دست یافت: 891 00:45:20,933 --> 00:45:22,559 ‫تمیز کردن فساد آلبانی 892 00:45:23,555 --> 00:45:26,178 ‫این حکم اختیارات اجرایی رو امضا کن 893 00:45:26,213 --> 00:45:27,601 ‫و این دستور رو امضا کن 894 00:45:27,684 --> 00:45:30,392 ‫که به من دستور میده اسکولاری و باندش ‫رو تحت پیگرد قرار بدم. 895 00:45:30,476 --> 00:45:32,422 ‫تمام اعتبارش به تو می‌رسه. 896 00:45:32,457 --> 00:45:34,601 ‫بهش فکر کن فرماندار! 897 00:45:34,684 --> 00:45:36,724 ‫توی تمام روزنامه‌های نیویورک خواهی بود... 898 00:45:36,759 --> 00:45:38,316 ‫توی برنامه‌ی تلوزیونی هر یکشنبه. 899 00:45:38,351 --> 00:45:39,425 ‫برای هفته ها 900 00:45:40,280 --> 00:45:41,767 ‫بلافاصله و سریع 901 00:45:42,795 --> 00:45:44,350 ‫ 902 00:45:44,434 --> 00:45:47,392 ‫ 903 00:45:48,943 --> 00:45:50,214 ‫ 904 00:45:50,249 --> 00:45:52,267 ‫گمونم پس جاک می‌تونه بره درشو بذاره، هان؟ 905 00:45:52,350 --> 00:45:55,642 ‫ 906 00:45:55,726 --> 00:45:56,917 ‫آمین 907 00:45:57,100 --> 00:45:59,559 ‫آمین 908 00:46:15,225 --> 00:46:19,642 ‫چقدر مایه خوش‌بختی بود که ما در ‫زمان جک فوئلی زندگی می‌کردیم 909 00:46:20,686 --> 00:46:23,933 ‫یکی از آخرین مردان قدرت و اصول 910 00:46:24,798 --> 00:46:26,850 ‫اون یه «سزار» بود. ‫(امپراتور روم باستان) 911 00:46:27,824 --> 00:46:30,559 ‫و در مراسم ختم سزار چکار کردند؟ 912 00:46:30,642 --> 00:46:33,225 ‫در مراسم ختم «گایوس جولیوس سزار» 913 00:46:33,309 --> 00:46:34,850 ‫یک مرد بالای کرسی رفت 914 00:46:34,933 --> 00:46:38,808 ‫و مجرمان و خیانتکاران را فرا خواند. 915 00:46:39,822 --> 00:46:42,100 ‫کسانی در مجلس سنا که شهر سزار رو آلوده می‌کردند 916 00:46:42,184 --> 00:46:44,434 ‫و به میراثش بی‌احترامی می‌کردند. 917 00:46:45,548 --> 00:46:48,642 ‫و من امروز آمده‌ام... 918 00:46:49,859 --> 00:46:51,642 ‫تا همین کار را بکنم. 919 00:46:57,060 --> 00:46:58,642 ‫وقتی مردم شنیدن که اونا در مجلس سنا چیکار کردن 920 00:46:58,726 --> 00:47:01,642 ‫بهشون حمله کردن و بعضیاشونو تیکه تیکه کردن 921 00:47:01,726 --> 00:47:04,100 ‫و بعضیاشونو از شهر بیرون انداختن. 922 00:47:04,184 --> 00:47:07,184 ‫حالا، توسط دوست عزیزم قدرت ‫و اختیار به من داده شده 923 00:47:07,267 --> 00:47:09,767 ‫فرماندار بزرگتون، تا اجازه ندم خون و خون ریزی بشه 924 00:47:09,850 --> 00:47:12,642 ‫بلکه برای اجرای عدالت در قبال رشوه‌خوارهایی 925 00:47:12,726 --> 00:47:16,142 ‫که به ملت ما خیانت کردند... 926 00:47:28,225 --> 00:47:29,684 ‫بخشودگی! 927 00:47:29,767 --> 00:47:32,350 ‫فکر می‌کردم باهم معامله کردیم. 928 00:47:32,434 --> 00:47:35,100 ‫برای تو معامله‌ای در کار نیست، رفیق 929 00:47:37,318 --> 00:47:39,142 ‫و ما به پاکسازی این بوی بد ادامه خواهیم داد 930 00:47:39,225 --> 00:47:43,892 ‫تا زمانی که فساد از امپراتوری پاک شود. 931 00:47:49,076 --> 00:47:52,975 ‫جک؛ امیدوارم خوب ازت یاد گرفته باشم 932 00:47:53,058 --> 00:47:55,892 ‫که بهت ادای احترام کرده باشم 933 00:47:55,975 --> 00:48:00,309 ‫و برات مراسم یادبود شایسته‌ای برگزار کرده باشم. 934 00:48:23,325 --> 00:48:26,264 ‫هی... متاسفم اون بیرون کنترلم رو از دست دادم 935 00:48:26,299 --> 00:48:28,767 ‫مطمئن نیستم نصف حرفایی که گفتم از ته دل بوده باشه 936 00:48:28,850 --> 00:48:30,434 ‫فقط... 937 00:48:30,517 --> 00:48:33,684 ‫میدونی، به جایی میرسی که خودت مرد خودت هستی 938 00:48:34,704 --> 00:48:36,172 ‫مهم نیست یکی پدرت باشه... 939 00:48:36,207 --> 00:48:37,767 ‫یا پدرتو می‌شناخته... فقط... 940 00:48:37,850 --> 00:48:40,142 ‫دلت می‌خواد تصمیمات خودت رو بگیری. 941 00:48:40,225 --> 00:48:43,305 ‫- باور کن، متوجه میشم ‫- امیدوار بودم بشی 942 00:48:43,340 --> 00:48:44,392 ‫و کی میدونه، شاید یه روز... 943 00:48:44,476 --> 00:48:46,684 ‫دوباره برگشتی به شرکت من. 944 00:48:46,767 --> 00:48:49,225 ‫پس بیا ارتباط رو حفظ کنیم. 945 00:48:49,309 --> 00:48:51,559 ‫برای احتمالات آینده. 946 00:48:52,508 --> 00:48:55,559 ‫جان، جان... 947 00:48:56,608 --> 00:48:59,114 ‫من سعی‌مو کردم. واقعا میگم 948 00:48:59,149 --> 00:49:00,933 ‫هر فرصتی که بود بهت دادم. 949 00:49:01,017 --> 00:49:04,017 ‫ولی از اولشم نمی‌دونستی کجایی. 950 00:49:04,100 --> 00:49:05,850 ‫درست مثل پدرت. 951 00:49:05,933 --> 00:49:08,808 ‫چون بخشی از داستان که بهت نگفتم اینه: 952 00:49:08,892 --> 00:49:10,808 ‫شاید پدرت درمورد من و نحوه پول در آوردنم 953 00:49:10,892 --> 00:49:12,892 ‫حرفای خوبی نزده باشه. 954 00:49:12,975 --> 00:49:15,726 ‫ولی آخر فصل که وقت پاداش بود، مقدار زیادی از 955 00:49:15,808 --> 00:49:17,267 ‫سهم منو برداشت. 956 00:49:17,350 --> 00:49:19,058 ‫و آره، حتما 957 00:49:19,142 --> 00:49:22,420 ‫درحالی که اون یه پاسور باز قهار بود و ‫هر امتیاز روی 5 سنت می‌بست 958 00:49:22,455 --> 00:49:24,517 ‫درحالی که بقیه هم بازی‌هاش روی یه دلار بازی میکردن... 959 00:49:24,601 --> 00:49:26,100 ‫کسی احترامی براش قائل نبود. 960 00:49:26,184 --> 00:49:28,392 ‫چون اون یه ترسو بود که نمی‌تونست 961 00:49:28,476 --> 00:49:30,017 ‫ریسک کنه. 962 00:49:30,100 --> 00:49:33,642 ‫تو هم عین پدرت هستی. 963 00:49:34,722 --> 00:49:36,476 ‫شاید بهتر باشه برای برگشتن به شهر یه «اوبر» بگیرم ‫(تاکسی اینترنتی) 964 00:49:37,784 --> 00:49:38,892 ‫آره 965 00:49:39,868 --> 00:49:41,017 ‫اینکارو بکن 966 00:49:41,100 --> 00:49:42,933 ‫ولی قبلش 967 00:49:44,165 --> 00:49:47,434 ‫شاید دلت بخواد پیغاماتو چک کنی. 968 00:49:47,517 --> 00:49:51,142 ‫^ اکسلراد گفت: به استراتژی‌های شرکت ‫جان رایس کپیتال شک دارم ^ 969 00:49:51,225 --> 00:49:53,309 ‫وایستا، تو یه مصاحبه لعنتی منتشر کردی 970 00:49:53,392 --> 00:49:55,850 ‫که منو زیر سوال ببری... 971 00:49:57,006 --> 00:49:59,850 ‫«برچ» و «مالورین» و بقیه رو هم مجبور ‫کردی با حرفات موافقت کنن؟ 972 00:49:59,933 --> 00:50:01,517 ‫من مجبورشون نکردم. 973 00:50:01,601 --> 00:50:02,892 ‫پیشامد همین بود. 974 00:50:02,975 --> 00:50:04,476 ‫یا خدا 975 00:50:04,559 --> 00:50:07,309 ‫یه عالمه درخواست مشارکت داشتم... 976 00:50:07,392 --> 00:50:09,267 ‫و دیروز هیچکس نمی‌خواست بکشه کنار. 977 00:50:09,670 --> 00:50:12,684 ‫درست وقتی که کسی نمی‌تونست بهت ‫دسترسی داشته باشه؟ آخ آخ... :) 978 00:50:12,767 --> 00:50:16,100 ‫بذار حدس بزنم، امروز تقریبا 979 00:50:16,184 --> 00:50:18,100 ‫حدود هفتاد هشتاد درصد از 980 00:50:18,184 --> 00:50:21,184 ‫سرمایه‌های تحت مدیریتت رو از دست دادی. 981 00:50:25,255 --> 00:50:26,830 ‫شرط می‌بندم بعضی از سرمایه‌گذارانت 982 00:50:26,865 --> 00:50:28,892 ‫فکر می‌کردن راضی هستن... 983 00:50:28,975 --> 00:50:31,476 ‫بعضیاشون احتمالا نیاز داشتن یه تلنگر حسابی بخورن 984 00:50:31,559 --> 00:50:34,850 ‫مشکلات؟ گمونم بشه اسمشو گذاشت مشکلات 985 00:50:34,933 --> 00:50:36,601 ‫مشکلات اجرایی. مشکلات دفتری 986 00:50:36,684 --> 00:50:38,267 ‫مشکلات استراتژیکی 987 00:50:38,350 --> 00:50:40,850 ‫اونقدر کافی بود که اکس تمام ‫سرمایه‌اش رو کشید بیرون... 988 00:50:40,933 --> 00:50:42,434 ‫چه عذابی کشید تا اون پول رو بکشه بیرون. 989 00:50:42,517 --> 00:50:44,267 ‫مصاحبه رو خوندی. حرفمو باور کن 990 00:50:44,350 --> 00:50:45,559 ‫اون از اولش پشت این بچه رو گرفت... 991 00:50:45,642 --> 00:50:47,309 ‫شرط می‌بندم بقیه‌شون 992 00:50:47,392 --> 00:50:49,512 ‫با شنیدن اولین پیشنهاد از جاشون شل شدن... 993 00:50:49,547 --> 00:50:50,684 ‫اجازه‌اش به من داده شده که حق کمیسیون رو کمتر کنم 994 00:50:50,767 --> 00:50:52,559 ‫ما 9 درصد برای سال اول می‌گیریم... 995 00:50:52,642 --> 00:50:54,601 ‫که این یعنی اگر پولتون رو بیارید به اکس اکپیتال ‫تا وقتی به 10 درصد سود نرسیدیم، 996 00:50:54,684 --> 00:50:56,058 ‫یه سنت هم به ما پرداخت نمی‌کنید. 997 00:50:56,142 --> 00:50:58,309 ‫یه فرصت طلایی‌ـه، ولی باید الان انجام بشه. 998 00:50:58,392 --> 00:51:01,225 ‫و شاید شهرتت هم کمی زیر سوال رفته باشه. 999 00:51:01,309 --> 00:51:03,309 ‫آره، واحد پلیس «سگ هاربور» داره شل می‌کنه ‫(شهری در جنوب ایالت نیویورک) 1000 00:51:03,392 --> 00:51:06,350 ‫ولی ما عکساش رو دیدیم که چراغ ‫قرمز «شینکوک» رو رد کرده 1001 00:51:06,434 --> 00:51:08,017 ‫و اصلا به تخمش هم نگرفته. 1002 00:51:08,100 --> 00:51:09,933 ‫همسرش دنبال انتقام و طلاقه... 1003 00:51:10,017 --> 00:51:11,559 ‫حداقل نصف سرمایه‌اش... 1004 00:51:11,642 --> 00:51:13,601 ‫دلتون میخواد مدیر یه صندوق ‫درگیر همچین مساله ای بشه؟ 1005 00:51:16,767 --> 00:51:19,808 ‫اینم دستورالعمل ـت 1006 00:51:21,250 --> 00:51:22,300 ‫دارم ورشکست میشم... 1007 00:51:26,434 --> 00:51:31,100 ‫یعنی... تو کسب و کارم رو خراب ‫کردی... اسم و شهرتم... 1008 00:51:32,034 --> 00:51:36,100 ‫بهت گفتم... هیچ وقت پول رو پس نده بچه. 1009 00:51:37,642 --> 00:51:39,767 ‫گفتی میخوای کوچیک بمونی 1010 00:51:42,892 --> 00:51:44,726 ‫الان به قدر کافی برات کوچیک هست؟ 1011 00:52:10,114 --> 00:52:11,559 ‫می‌دونستم انجامش میدی! 1012 00:52:11,642 --> 00:52:14,350 ‫خوشحالم لایق اعتمادتون بودم. 1013 00:52:18,188 --> 00:52:20,226 ‫تبریک میگم. چیزی که میخواستی بدست آوردی 1014 00:52:20,261 --> 00:52:21,684 ‫میدونم متوجه نمیشی... 1015 00:52:21,767 --> 00:52:23,850 ‫متوجه میشم که برای تو مهم ـه 1016 00:52:23,933 --> 00:52:25,476 ‫برنامه CNC چطور پیش میره؟ 1017 00:52:26,308 --> 00:52:27,434 ‫چندتا باگ داره، ولی تا زمان 1018 00:52:27,517 --> 00:52:29,150 ‫تولید انبوه درست میشه. 1019 00:52:29,185 --> 00:52:30,476 ‫خوبه 1020 00:52:30,559 --> 00:52:34,476 ‫تصمیم گرفتم برای راه انداختن مرحله تولید انبوه کمکت کنم 1021 00:52:35,726 --> 00:52:37,933 ‫اگه اون پول وارد شرکت نمیشد هم اینکارو می‌کردی؟ 1022 00:52:38,017 --> 00:52:41,601 ‫به هر حال اون پول رو گرفتم. 1023 00:52:45,642 --> 00:52:47,142 ‫یالا! بزنید قدش! 1024 00:52:47,225 --> 00:52:49,808 ‫- آره! آره! ‫- بزنید به سلامتی، راهزن‌ها! 1025 00:52:49,892 --> 00:52:51,392 ‫یه نوشیدنی لعنتی دیگه 1026 00:52:51,476 --> 00:52:53,267 ‫- هی! ‫- هی! 1027 00:52:54,601 --> 00:52:56,184 ‫- آره! ‫- خوب ما دو تا شیرماهی گرفتیم 1028 00:52:56,267 --> 00:52:58,808 ‫چندتا ماهی خار دار و یه استرایپر گنده... 1029 00:52:59,765 --> 00:53:01,267 ‫میدونی، ما یکم بزرگترشو گرفتیم! 1030 00:53:01,350 --> 00:53:05,225 ‫از یک میلیارد دلار سرمایه رایس ‫741 میلیونش رو از شرکتش خارج کردیم 1031 00:53:08,032 --> 00:53:10,434 ‫430 میلیونش، شامل 100 میلیون و خورده‌ای تو 1032 00:53:10,517 --> 00:53:11,817 ‫وارد شرکت شد... 1033 00:53:13,184 --> 00:53:15,100 ‫بقیش از شرکتش خارج شد و رفت هوا... 1034 00:53:16,162 --> 00:53:17,434 ‫" متاسفم، ونکوییشر... 1035 00:53:17,517 --> 00:53:20,225 ‫هر دو تیم ما درگیر یه وضعیت اورژانسی هستن. " 1036 00:53:23,718 --> 00:53:26,309 ‫امروز ضرر اون، برد ما بود. 1037 00:53:28,559 --> 00:53:31,808 ‫هیچوقت فکرشو نمیکردم جزوی از ‫یه کنفرانس «وانسی» باشم ‫(دیدار سران آلمان نازی) 1038 00:53:34,748 --> 00:53:36,476 ‫وگرنه خیلی حال می‌داد 1039 00:53:41,072 --> 00:53:42,108 ‫ 1040 00:53:42,192 --> 00:53:43,559 ‫یالا. ادامه بدید! 1041 00:53:43,642 --> 00:53:45,559 ‫با اون بی سیم خوب سرکارش گذاشتی 1042 00:53:45,642 --> 00:53:47,517 ‫خدایا، کاش می‌تونستم صورتشو ببینم 1043 00:53:47,601 --> 00:53:49,392 ‫آره! آره! 1044 00:53:56,932 --> 00:53:58,392 ‫از زیر زمین اومدی بیرون 1045 00:53:58,476 --> 00:54:00,933 ‫بالاخره اجازه دادی بقیه ببیننت. 1046 00:54:01,017 --> 00:54:03,309 ‫معلوم شد تو و ربکا اشتباه می‌کردید. 1047 00:54:04,058 --> 00:54:05,392 ‫همچنین درست می‌گفتید. 1048 00:54:05,427 --> 00:54:06,434 ‫دیگه خودتو مخفی نمی‌کنی؟ 1049 00:54:06,517 --> 00:54:07,933 ‫نه، آقا 1050 00:54:08,900 --> 00:54:11,267 ‫یه سرچ گوگل ساده معلوم کرد 1051 00:54:11,350 --> 00:54:14,100 ‫که مردم در این مورد خیلی وسواس دارن... 1052 00:54:14,184 --> 00:54:16,975 ‫می‌خوان بدونن از چه نوع زنجیری استفاده می‌کنم 1053 00:54:17,058 --> 00:54:18,808 ‫چه نوع لباسی می‌پوشم... 1054 00:54:18,892 --> 00:54:21,392 ‫وقتی چاک داد می‌زنه چطوریه... 1055 00:54:21,476 --> 00:54:23,476 ‫اعتراف می‌کنم دو تا از اینا برای خودمم سوال بوده :) 1056 00:54:23,559 --> 00:54:25,142 ‫صدای خوکی که به تله افتاده 1057 00:54:25,225 --> 00:54:26,573 ‫نه اون یکی... 1058 00:54:26,642 --> 00:54:30,933 ‫مساله اینه: وقتی خوندمش، دیگه ‫برام اهمیتی نداشت 1059 00:54:31,017 --> 00:54:32,808 ‫دیگه واقعا درمورد من نبود. 1060 00:54:32,892 --> 00:54:34,559 ‫دیگه هیچ ارتباطی با من نداشت. 1061 00:54:34,642 --> 00:54:36,642 ‫چون من اونا رو نمیشناسم. اونا هم منو نمیشناسن 1062 00:54:36,726 --> 00:54:39,309 ‫پس دزدکی وارد کامپیوترها شدی و دیدی و بیخیالش شدی؟ 1063 00:54:39,392 --> 00:54:40,975 ‫فکر میکنم بدونی اینکارو نکردم. 1064 00:54:41,058 --> 00:54:43,850 ‫پسورد حساب شبکه اجتماعی رودی رو پیدا کردم 1065 00:54:44,893 --> 00:54:46,559 ‫دیدم افراد میسون کپیتال چی می‌گفتن 1066 00:54:48,100 --> 00:54:49,601 ‫چقدر بد بود؟ 1067 00:54:50,612 --> 00:54:53,142 ‫همونقدر که انتظارش رو داشته باشی 1068 00:54:53,225 --> 00:54:57,850 ‫گیف‌، عکس فتوشاپ شده سر من ‫روی بدن «دیتا ون تیز» ‫(مدل و مانکن) 1069 00:54:57,933 --> 00:55:00,642 ‫همه رو آتیش نفت می‌ریختن. 1070 00:55:01,500 --> 00:55:02,509 ‫به جز تیلور 1071 00:55:02,592 --> 00:55:04,554 ‫تیلور خودشو قاطی نکرد؟ 1072 00:55:04,589 --> 00:55:05,642 ‫نه. بیشتر از این. 1073 00:55:06,488 --> 00:55:08,211 ‫بهشون گفت که تمومش کنن. 1074 00:55:08,246 --> 00:55:09,392 ‫که نباید یه شخصی با سن و سال من به خاطر 1075 00:55:09,476 --> 00:55:11,642 ‫تمایلات و خواسته‌هاش مسخره بشه. 1076 00:55:11,726 --> 00:55:12,933 ‫- واو ‫- آره 1077 00:55:13,017 --> 00:55:14,559 ‫گمونم با عقل جور در میاد. 1078 00:55:15,416 --> 00:55:17,684 ‫بعد از انتشار اون خبر، فقط ‫تیلور باهام تماس گرفت 1079 00:55:17,767 --> 00:55:19,476 ‫باهات تماس گرفت؟ 1080 00:55:19,559 --> 00:55:22,559 ‫جواب تماسش رو ندادم البته ‫ولی زنگ زد 1081 00:55:22,642 --> 00:55:24,017 ‫واقعا تیلور اینکارو کرد؟ 1082 00:55:24,100 --> 00:55:25,309 ‫آره 1083 00:55:25,392 --> 00:55:26,933 ‫گمونم فکر میکنه اونقدر رقت انگیزم 1084 00:55:27,017 --> 00:55:28,884 ‫که دیگه تهدید حساب نمیشم. 1085 00:55:28,917 --> 00:55:32,058 ‫نه، این عمل یه آدم رشد یافته و بالغ ـه 1086 00:55:32,142 --> 00:55:33,726 ‫که آسیب پذیری رو درک می‌کنه... 1087 00:55:36,039 --> 00:55:37,267 ‫چقدر خز 1088 00:56:02,452 --> 00:56:03,933 ‫تیلور سلام 1089 00:56:05,181 --> 00:56:07,392 ‫می‌خوام صحبت کنیم... 1090 00:56:08,412 --> 00:56:10,892 ‫میخوام ببینمت 1091 00:56:24,874 --> 00:56:25,933 ‫خب، پیغامت رو گرفتم. 1092 00:56:26,816 --> 00:56:28,392 ‫اینجا چه غلطی می‌کنیم، پدر؟ 1093 00:56:28,476 --> 00:56:30,392 ‫فکر کردم باید جشن بگیریم 1094 00:56:30,476 --> 00:56:33,142 ‫هردومون روز بزرگی داشتیم 1095 00:56:33,225 --> 00:56:34,726 ‫تو اون کارو کردی 1096 00:56:34,808 --> 00:56:36,684 ‫وای... حتی بعد از اینکه بهت گفتم بازم 1097 00:56:36,767 --> 00:56:38,476 ‫رفتی سراغ پروژه‌ات. 1098 00:56:38,559 --> 00:56:41,225 ‫درگیر اینکار شدن دردسر زیادی به همراه داره، بابا 1099 00:56:41,309 --> 00:56:43,309 ‫اگه به عنوان یه کودک اینقدر غر می‌زدی 1100 00:56:43,392 --> 00:56:45,100 ‫یکم ویسکی تو بطری شیرت می‌ریختم 1101 00:56:45,184 --> 00:56:47,184 ‫و خطر زوال عقلت رو هم به جون می‎خریدم! 1102 00:56:48,198 --> 00:56:49,257 ‫دردسری وجود نداره، پسرم... 1103 00:56:49,357 --> 00:56:51,900 ‫بدون هیچ مانعی جوازهام صادر شدن... 1104 00:56:53,192 --> 00:56:54,850 ‫حالا به دقت گوش کن 1105 00:56:55,335 --> 00:56:58,940 ‫و یاد بگیر چطور مخزن سرمایه‌تو پر می‌کنم 1106 00:56:58,967 --> 00:57:01,476 ‫و چطور نوادگانم رو به اینجا میاری 1107 00:57:01,559 --> 00:57:04,142 ‫و داستان کاری که اینجا کردیم بهشون میگی. 1108 00:57:04,246 --> 00:57:28,726 ‫کاری از: امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 1108 00:57:28,746 --> 00:58:05,726 Contact: T.me/H1tmaN