1 00:00:00,227 --> 00:00:03,656 ‫- قلب سیاه جوهری به گوشِت خورده؟ ‫- برنامه‌ی تلویزیونیـه؟ 2 00:00:03,681 --> 00:00:06,359 ‫اول به صورت کارتون پخش شد 3 00:00:06,384 --> 00:00:08,655 ‫من و جاش، دوست‌پسر سابقم، ساختیمش 4 00:00:08,680 --> 00:00:10,880 ‫یکی از طرفدارها ‫اینترنتی من رو زیر نظر گرفته 5 00:00:10,880 --> 00:00:12,280 ‫یکی که عین کف دست منو می‌شناسه 6 00:00:12,280 --> 00:00:13,760 ‫تموم حساب‌های کاربریش ‫با اسم «آنومی» ثبت شده 7 00:00:13,760 --> 00:00:16,240 ‫همون دختره نیست که ‫اومده بود اینجا؟ 8 00:00:16,240 --> 00:00:17,720 ‫چرا، ایدی لدولـه 9 00:00:17,720 --> 00:00:19,880 ‫کشتنش 10 00:00:19,880 --> 00:00:21,960 ‫جاش نیمه فلجه 11 00:00:21,960 --> 00:00:23,440 ‫فکر نکنم خیلی چیزی یادش بیاد 12 00:00:23,440 --> 00:00:25,560 ‫من باشم خیلی روی جاش بلی حساب نمی‌کنم 13 00:00:25,560 --> 00:00:27,680 ‫اون تنها کسیه که تمامی این اتفاقات ‫به نفعشـه، مگه نه؟ 14 00:00:27,680 --> 00:00:29,240 ‫اون تنها سازنده‌ایه که مونده 15 00:00:29,240 --> 00:00:31,320 ‫آنومی داره ساخت فیلم رو به خطر میندازه 16 00:00:31,320 --> 00:00:33,400 ‫ببینید آنومی کیـه 17 00:00:33,400 --> 00:00:35,680 ‫ایشون کاتیا آپکاتـه 18 00:00:35,680 --> 00:00:39,200 ‫اولش مدیر روابط عمومی‌ بود که ‫بعداً شد مدیر برنامه‌شون 19 00:00:39,200 --> 00:00:41,920 ‫بارکلی، تو حواست به ‫نامزدش، فیلیپ اورمند، باشه 20 00:00:41,920 --> 00:00:44,040 ‫خانم‌ها و آقایون، ایشون پز پیرسـه 21 00:00:44,040 --> 00:00:47,520 ‫این همون کسیه که ‫ایدی گفت مظنون اصلیـه 22 00:00:47,520 --> 00:00:50,960 ‫این هم یاسمین ودرهده ‫دستیار شخصی‌ای که ایدی اخراج کرد 23 00:00:50,960 --> 00:00:53,120 ‫اون نیلز دیانگـه 24 00:00:53,120 --> 00:00:54,840 ‫صاحبِ خونه‌ای که توش زندگی می‌کنن 25 00:00:54,840 --> 00:00:57,600 ‫نورث گرو کلاس‌های شبانه‌ی هنر گذاشته 26 00:00:57,600 --> 00:01:01,120 ‫واسه همین من هم با مریم که همسر نیلزه، ‫توی یه کلاس ثبت‌نام کردم 27 00:01:01,120 --> 00:01:03,280 ‫باید توی بازی دِرِک هم عضو بشیم 28 00:01:03,280 --> 00:01:06,560 ‫اگه آنومی فعال باشه و مظنون‌تون ‫پشت کامپیوتر یا گوشیش نباشه، 29 00:01:06,560 --> 00:01:08,360 ‫اونوقت می‌تونیم اسمش رو خط بزنیم 30 00:01:08,360 --> 00:01:10,680 ‫می‌خوای بدونی قتل ایدی لدول کار من بوده؟ 31 00:01:12,280 --> 00:01:14,080 ‫آره، کار من بوده 32 00:01:14,080 --> 00:01:16,640 ‫قراره یه مقاله‌ای توی روزنامه‌ها چاپ بشه 33 00:01:16,640 --> 00:01:19,360 ‫توش قراره بگن حزب ‫راستگرای افراطی‌ای به اسم هاونینگ 34 00:01:19,360 --> 00:01:21,720 ‫مسئولیت قتل ایدی لدول رو گردن می‌گیره 35 00:01:28,860 --> 00:01:50,376 ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 36 00:01:50,400 --> 00:02:06,816 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 37 00:02:06,841 --> 00:02:11,916 ‫♪ Beth Rowley - I Walk Beside You ♪ 38 00:02:11,940 --> 00:02:13,779 ‫« فصل ششم: قلب سیاه جوهری » ‫« قسمت دوم » 39 00:02:13,804 --> 00:02:20,393 ‫« این برنامه حاوی واژگان رکیک بوده و ‫به مسائل مربوط به خودکشی می‌پردازد » 40 00:02:26,400 --> 00:02:28,800 ‫خیلی‌خب، خانم‌ها و آقایون، ‫برنامه‌ی امروز از این قراره: 41 00:02:28,800 --> 00:02:31,640 ‫اول از همه سری به مزارهای رزتی می‌زنیم و 42 00:02:31,640 --> 00:02:33,680 ‫بعدش از همین مسیر برمی‌گردیم... 43 00:02:33,680 --> 00:02:35,560 ‫ایدی لدول کجا دفنـه؟ 44 00:02:35,560 --> 00:02:38,800 ‫راستش سر مزار خانم لدول نمی‌ریم 45 00:02:38,800 --> 00:02:40,560 ‫جزو قطعات خصوصی محسوب میشه و 46 00:02:40,560 --> 00:02:43,880 ‫این حق خونواده‌هاست که ‫از حریم خصوصی برخوردار باشن 47 00:02:43,880 --> 00:02:47,800 ‫سری به مزار دِمانک و فرشته‌ی خفته، 48 00:02:47,800 --> 00:02:50,280 ‫یعنی آرامگاه مری نیکولز می‌زنیم. ‫افرادی که طبق اطلاعات بنده، 49 00:02:50,280 --> 00:02:52,200 ‫توی برنامه‌ی قلب سیاه جوهری نقش داشتن 50 00:03:00,080 --> 00:03:01,720 ‫خیلی هیجان‌زده نشو، 51 00:03:01,720 --> 00:03:03,400 ‫یه کیک‌میوه‌ای ساده‌ست 52 00:03:03,400 --> 00:03:05,640 ‫تازه خودم ضعف کردم ‫یکمیش رو خوردم 53 00:03:05,640 --> 00:03:08,120 ‫- ممنون، پت ‫- چیزی لازم داری برای خونه؟ 54 00:03:08,120 --> 00:03:11,080 ‫نه، یه چندساعتی اینجا می‌مونم ‫تا یکمی پام آروم بگیره 55 00:03:11,080 --> 00:03:13,240 ‫حالا اونقدرهام که به نظر میاد نازک‌نارنجی نیستم، ‫چهارتا وسیله که می‌تونم جابه‌جا کنم 56 00:03:13,240 --> 00:03:15,600 ‫چی می‌خوای؟ آبجو؟ 57 00:03:15,600 --> 00:03:17,120 ‫سوسیس؟ 58 00:03:17,120 --> 00:03:19,560 ‫سالاد بگیری بد نیست 59 00:03:19,560 --> 00:03:21,720 ‫روبراهی؟ 60 00:03:21,720 --> 00:03:23,840 ‫خیلی‌ها سالاد می‌خورن 61 00:03:23,840 --> 00:03:25,640 ‫پس برات خیار می‌خرم 62 00:03:26,800 --> 00:03:29,480 ‫بی‌زحمت از بارکلی می‌پرسی ببینی می‌تونه ‫دو شیفت اورمند رو بپاد؟ 63 00:03:29,480 --> 00:03:33,640 ‫چشم. رابین گفت امروز بعدازظهر ‫می‌تونید عیادت جاش بلی برید 64 00:03:33,640 --> 00:03:35,760 ‫بگم خودش تنها بره؟ 65 00:03:35,760 --> 00:03:37,520 ‫نه، اونجا رو می‌خوام برم 66 00:03:37,520 --> 00:03:39,240 ‫شاید دلت بخواد، اما... 67 00:03:40,840 --> 00:03:43,496 ‫- بهش میگم میری ‫- برگشته؟ 68 00:03:43,521 --> 00:03:46,600 ‫نه، رفته فرضیه‌اش رو سبک سنگین کنه 69 00:03:46,600 --> 00:03:48,000 ‫چجور فرضیه‌ای؟ 70 00:03:48,000 --> 00:03:51,480 ‫خب، مزار دمانک اینجاست، سمت چپ 71 00:03:53,480 --> 00:03:55,120 ‫پس تو هم دِرِک بازی می‌کنی؟ 72 00:03:55,120 --> 00:03:57,360 ‫قبلاً آره، اما گذاشتمش کنار 73 00:03:57,360 --> 00:04:00,400 ‫سازنده‌ی بازی عقده‌ی اینو داره که ‫افسار بندازن گردن ملت و 74 00:04:00,400 --> 00:04:02,360 ‫یه کله‌کیری به تموم معناست 75 00:04:02,360 --> 00:04:04,680 ‫یجوری رفتار می‌کنه انگار ‫ایده‌ی قلب سیاه جوهری مال خودشـه 76 00:04:04,680 --> 00:04:07,840 ‫توی قبرستون اصلی، ‫اصلاً خبری از درخت نبود... 77 00:04:09,120 --> 00:04:12,280 ‫تک‌تک این درخت‌ها از زمانِ... 78 00:04:26,680 --> 00:04:29,640 ‫- سلام ‫- سلام، آم... رابین الکات هستم 79 00:04:29,640 --> 00:04:32,480 ‫عه، راستش خودم می‌خواستم ‫باهاتون تماس بگیرم 80 00:04:32,480 --> 00:04:35,360 ‫- جداً؟ در چه مورد؟ ‫- نه، اول شما بفرمایید 81 00:04:35,360 --> 00:04:37,400 ‫خب، حقیقتاً درکتون می‌کنم ‫اگه نتونید جوابم رو بدید، 82 00:04:37,400 --> 00:04:40,440 ‫ولی الان توی قبرستون هایگیت‌ هستم و ‫می‌خواستم بدونم ممکنه بهم بگید 83 00:04:40,440 --> 00:04:43,000 ‫دقیقاً جاش و ایدی رو کجا پیدا کردن؟ 84 00:04:43,000 --> 00:04:46,760 ‫آم، تا جایی‌که یادمـه، ‫تقریباً ۲۰ متری شرق یه آرامگاهی که 85 00:04:46,760 --> 00:04:48,560 ‫روش نقش پلیکان داره 86 00:04:49,840 --> 00:04:52,720 ‫بسیارعالی، ممنونم. لطف کردید 87 00:04:52,720 --> 00:04:54,840 ‫شما چیکارم داشتید؟ 88 00:04:56,920 --> 00:04:59,760 ‫می‌خواستم بپرسم آخر هفته فرصت دارید ‫نوشیدنی مهمون من باشید؟ 89 00:04:59,760 --> 00:05:01,160 ‫باید یه نگاهی به برنامه‌ام بندازم، 90 00:05:01,160 --> 00:05:03,600 ‫اما می‌خواید در حضور استرایک باشه؟ 91 00:05:04,640 --> 00:05:09,360 ‫راستش به بهونه‌ی نوشیدنی، ‫هدفم آشنایی با شما بود 92 00:05:09,360 --> 00:05:10,840 ‫آها، آم... 93 00:05:11,920 --> 00:05:15,560 ‫واقعیتش این آخر هفته سر کارم 94 00:05:15,560 --> 00:05:18,560 ‫- آم، اما... ‫- عیبی نداره 95 00:05:19,800 --> 00:05:20,960 ‫خوش... 96 00:05:22,040 --> 00:05:23,880 ‫شکار خوش بگذره پس 97 00:05:24,880 --> 00:05:26,760 ‫- خداحافظ ‫- خداحافظ 98 00:05:38,394 --> 00:05:49,695 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫.:: FarahSub & iredsub ::. 99 00:05:52,680 --> 00:06:07,680 ‫در تلگرام: ‫t.me/iredsub ‫t.me/FarahSub 100 00:06:29,600 --> 00:06:31,320 ‫سلام 101 00:06:31,320 --> 00:06:35,000 ‫- داری چیکار می‌کنی؟ ‫- آم، کلاسم دیرتر شروع میشه 102 00:06:35,000 --> 00:06:36,560 ‫گفتم یه قدمی این اطراف بزنم 103 00:06:39,600 --> 00:06:42,280 ‫ایدی همونجا مُرد 104 00:06:42,280 --> 00:06:43,800 ‫درست جایی که وایسادی 105 00:06:45,720 --> 00:06:49,480 ‫آره، من... بعد از اینکه همدیگه رو دیدیم، ‫رفتم آمارش رو در آوردم 106 00:06:51,160 --> 00:06:53,960 ‫شرمنده، قصد جسارت نداشتم 107 00:06:53,960 --> 00:06:56,160 ‫راحت باش بابا، ‫ناسلامتی توی یه کشور آزاد زندگی می‌کنیم 108 00:06:56,160 --> 00:06:58,120 ‫البته اگه واسه اینجا اومدنت هزینه کردی 109 00:06:58,120 --> 00:07:00,040 ‫خب، خیلی هم خرج برداشت! 110 00:07:04,040 --> 00:07:07,040 ‫از کجا می‌دونی ایدی اینجا فوت کرد؟ 111 00:07:07,040 --> 00:07:09,240 ‫پاتوق‌مون بود کلاً 112 00:07:09,240 --> 00:07:11,040 ‫همیشه میومدیم اینجا 113 00:07:12,240 --> 00:07:13,760 ‫تو از کجا می‌دونستی؟ 114 00:07:13,760 --> 00:07:16,760 ‫یکی از مصاحبه‌های قدیمیش رو خوندم 115 00:07:16,760 --> 00:07:20,040 ‫در مورد مقبره‌ای با نقش پلیکان صحبت کرده بود 116 00:07:20,040 --> 00:07:22,680 ‫دلم خواست بیام ببینم چه شکلیـه 117 00:07:24,880 --> 00:07:26,440 ‫چیـه؟ 118 00:07:26,440 --> 00:07:28,720 ‫تابحال کسی نقاشیت رو کشیده؟ 119 00:07:28,720 --> 00:07:30,240 ‫آم... 120 00:07:31,360 --> 00:07:32,920 ‫نه تا جایی‌که خبر دارم 121 00:07:35,120 --> 00:07:38,040 ‫خب، اینجا هم جوابـه ها 122 00:07:38,040 --> 00:07:39,840 ‫می‌تونی ثابت بمونی و جُم نخوری؟ 123 00:07:39,840 --> 00:07:41,720 ‫شک دارم از پسش بر بیام 124 00:07:41,720 --> 00:07:44,440 ‫بیخیال بابا، کاری نداره که. ‫فقط کافیـه... 125 00:07:45,560 --> 00:07:48,680 ‫خب، همین که لباس‌هات رو دربیاری و ‫جُم نخوری کفایت می‌کنه 126 00:07:48,680 --> 00:07:51,120 ‫تا حسابی مست نشم، عمراً اگه 127 00:07:51,120 --> 00:07:53,680 ‫راضی بشم لباس‌هام رو وسط قبرستون در بیارم 128 00:07:53,680 --> 00:07:55,560 ‫- میشه ببینم؟ ‫- چرا که نه 129 00:07:57,200 --> 00:07:59,400 ‫با ایدی روش کار می‌کردیم 130 00:07:59,400 --> 00:08:02,040 ‫- برای قلب سیاه جوهریـه؟ ‫- نه، دلی بود 131 00:08:03,240 --> 00:08:04,960 ‫یه گورکنی که می‌تونه در زمان سفر کنه 132 00:08:06,160 --> 00:08:08,440 ‫خودم یه تریلر براش ساختم 133 00:08:09,760 --> 00:08:11,520 ‫تنهایی انیمیشن درست کردی؟ 134 00:08:11,520 --> 00:08:13,200 ‫- آره ‫- به به 135 00:08:13,200 --> 00:08:16,040 ‫صاحبخونه‌ام تجهیزات کامپیوتریش تکمیلـه و 136 00:08:16,040 --> 00:08:18,120 ‫همچین هم کار شاقّی نیست 137 00:08:18,120 --> 00:08:19,600 ‫آها 138 00:08:20,920 --> 00:08:23,320 ‫خیلی‌خب، بیا بریم 139 00:08:31,400 --> 00:08:32,840 ‫می‌دونم تا حالا ندیدمش، 140 00:08:32,840 --> 00:08:36,240 ‫اما دیشب که داشتم توی اینترنت ‫درموردش می‌خوندم... 141 00:08:36,240 --> 00:08:40,160 ‫- مثلاً چی؟ ‫- خب، مثلاً میگن بریم نبش قبرش کنیم، 142 00:08:40,160 --> 00:08:42,080 ‫باورشون نشده که واقعاً مُرده 143 00:08:42,080 --> 00:08:44,640 ‫خیال می‌کنن صرفاً چون اینجا کشتنش، 144 00:08:44,640 --> 00:08:46,280 ‫هدفشون جلب توجه عموم بوده 145 00:08:47,760 --> 00:08:50,280 ‫در مورد آنومی خوندی؟ 146 00:08:50,280 --> 00:08:51,640 ‫آم... 147 00:08:51,640 --> 00:08:54,080 ‫آنومی یه بازی از روی کارتون ساخته 148 00:08:54,080 --> 00:08:58,280 ‫البته جدای از شغل اصلیش، مسئولیتِ ‫زهرمار کردن زندگی ایدی رو هم به عهده گرفته 149 00:08:58,280 --> 00:08:59,960 ‫هر روز خدا بهش پیله می‌کردن 150 00:09:01,160 --> 00:09:04,320 ‫به نظرت آنومی یکی از ‫دور و بری‌های ایدیـه؟ 151 00:09:04,320 --> 00:09:05,920 ‫کارتون رو دیدی دیگه؟ 152 00:09:07,240 --> 00:09:10,920 ‫خب، هارتی یه قلبه که ‫از جسدِ یه بابایی می‌زنه بیرون و 153 00:09:10,920 --> 00:09:12,600 ‫خارج از جسم زندگی می‌کنه 154 00:09:12,600 --> 00:09:18,280 ‫حالا، دوتا از دخترهای عضو گروه نورث گرو ‫دقیقاً داشتن روی همین ایده کار می‌کردن 155 00:09:19,360 --> 00:09:20,800 ‫ایدی کارش می‌گیره... 156 00:09:21,800 --> 00:09:25,960 ‫کیا هم دست از پا درازتر ‫برمی‌گرده خونه ورِ دل مامانش 157 00:09:25,960 --> 00:09:28,240 ‫چه دلیلی برای دشمن‌تراشی از این بهتر؟ 158 00:09:28,240 --> 00:09:33,400 ‫منظورت اینـه که ایدی، ‫ایده‌ی این دختره کیا رو زد به اسم خودش؟ 159 00:09:33,400 --> 00:09:36,600 ‫من منظور خاصی ندارم، ‫صرفاً دارم برات توضیح میدم 160 00:09:38,400 --> 00:09:41,160 ‫ببین، می‌خوام برم طراحی‌هام رو تموم کنم 161 00:09:41,160 --> 00:09:44,880 ‫بعد... بعدِ کلاست ‫یه نوشیدنی بخوریم 162 00:09:44,880 --> 00:09:46,200 ‫باشه 163 00:10:00,320 --> 00:10:03,560 ‫سلام، میج. الان ده دقیقه‌ای میشه که ‫با پِز توی قبرستون هایگیت 164 00:10:03,560 --> 00:10:07,240 ‫مشغول صحبت بودیم؛ آنومی توئیت نزده؟ ‫یا توی بازی دِرِک آنلاین نشده؟ 165 00:10:07,240 --> 00:10:10,520 ‫- نه، هیچکدوم ‫- خیلی‌خب، پس همچنان جزو مظنونینـه 166 00:10:11,720 --> 00:10:13,720 ‫با والی کاردو به جایی رسیدی؟ 167 00:10:13,720 --> 00:10:15,240 ‫هنوز هیچی 168 00:10:15,240 --> 00:10:18,040 ‫اگه از خونه زد بیرون، ‫می‌تونی بری دنبالش، 169 00:10:18,040 --> 00:10:20,360 ‫حواست بهش باشه تا من یا استرایک ‫خودمون رو برسونیم؟ 170 00:10:20,360 --> 00:10:22,440 ‫خب، نمیشه که استرایک رو ‫بفرستیم سراغ والی 171 00:10:22,440 --> 00:10:24,000 ‫لو رفته 172 00:10:24,000 --> 00:10:26,120 ‫منظورت چیـه؟ ماجرا چیـه؟ 173 00:10:26,120 --> 00:10:27,960 ‫نگفته بهت؟ 174 00:10:34,000 --> 00:10:36,120 ‫بیا تو 175 00:10:41,160 --> 00:10:43,440 ‫- حالت خوبـه؟ ‫- آره 176 00:10:46,120 --> 00:10:48,480 ‫- یه فنجون چایی می‌خوری؟ ‫- آره، لطفاً 177 00:10:52,520 --> 00:10:54,960 ‫از پت شنیدم پیگیر یه فرضیه‌ای بودی 178 00:10:54,960 --> 00:10:58,440 ‫آم، آره. دوست‌دختر سابق میج 179 00:10:58,440 --> 00:11:01,880 ‫نام کاربری و رمز بازی دِرِک‌اش رو بهمون داد. ‫قبلاً تو نخ این بازی بود. 180 00:11:01,880 --> 00:11:05,720 ‫همین که با حسابش وارد بازی شدم، ‫آنومی اومد باهاش صحبت کنه 181 00:11:05,720 --> 00:11:07,800 ‫چی گفت؟ 182 00:11:07,800 --> 00:11:09,760 ‫گفت قاتل ایدی خودشـه 183 00:11:11,280 --> 00:11:13,720 ‫ناشناس که باشی، ‫هر جور حرفی می‌زنی 184 00:11:13,720 --> 00:11:17,000 ‫- احتمالاً می‌خواد جلب توجه کنه ‫- خب، اتفاقاً من هم همچین فکری می‌کردم 185 00:11:17,000 --> 00:11:20,320 ‫ولی بعدش توی بازی، منو برد ‫همون جایی که گفت کشتدش و 186 00:11:20,320 --> 00:11:23,280 ‫دقیقاً همون جایی بود که ‫واقعاً قتل رخ داده 187 00:11:23,280 --> 00:11:26,360 ‫- پلیس که علنیش نکرده، درستـه؟ ‫- دقیقاً 188 00:11:26,360 --> 00:11:28,160 ‫تو از کجا خبر داری؟ 189 00:11:28,160 --> 00:11:29,600 ‫از بازپرس مورفی 190 00:11:30,560 --> 00:11:32,920 ‫آنومی میگه ایدی رو کشته و ‫گروه هاونینگ هم 191 00:11:32,920 --> 00:11:35,240 ‫مسئولیتش رو به عهده گرفته 192 00:11:35,240 --> 00:11:37,200 ‫شاید آنومی عضو این گروهـه 193 00:11:37,200 --> 00:11:39,040 ‫راست میگی. مطمئنم عضوگیری دارن 194 00:11:39,040 --> 00:11:41,240 ‫خودم دیدم سعی داشتن ‫والی کاردو رو بکشونن سمت خودشون 195 00:11:42,840 --> 00:11:44,800 ‫شنیدم پوششت لو رفت 196 00:11:46,680 --> 00:11:48,640 ‫خرابکاری کردم. خوردم زمین 197 00:11:49,880 --> 00:11:51,960 ‫توی کافه انگشت‌نمای همه شدم. ‫اون یارویی که دنبالش بودم هم 198 00:11:51,960 --> 00:11:54,680 ‫حتماً از همونجا منو شناخته 199 00:11:54,680 --> 00:11:57,920 ‫آره دیگه، لو رفتم 200 00:11:57,920 --> 00:12:00,160 ‫ولی خداروشکر چندتا چیز فهمیدم که ‫گمونم بتونیم با رفقامون 201 00:12:00,160 --> 00:12:02,120 ‫توی ام‌آی۵ درمیون بذاریم 202 00:12:09,960 --> 00:12:11,760 ‫این همون باباییـه که ‫رفت با والی کاردو صحبت کنه 203 00:12:11,760 --> 00:12:15,320 ‫خالکوبی حرف توریسازِ الفبای اسکاندیناویـه 204 00:12:16,320 --> 00:12:18,880 ‫آنلاین ردّی ازش پیدا کردی؟ 205 00:12:18,880 --> 00:12:21,360 ‫سعی کردم عکسش رو جستجو کنم ‫اما چیزی دستم رو نگرفت 206 00:12:21,360 --> 00:12:24,920 ‫اینجوری شد که برگشتم سراغ ویدیوهای والی کاردو و ‫دیدگاه‌ها رو زیر و رو کردم 207 00:12:24,920 --> 00:12:26,960 ‫که این یارو رو پیدا کردم 208 00:12:26,960 --> 00:12:28,800 ‫اَل گیزرد 209 00:12:28,800 --> 00:12:30,240 ‫بعد... 210 00:12:33,120 --> 00:12:35,160 ‫اَلگیز، ال گیزرد، آره 211 00:12:35,160 --> 00:12:37,800 ‫بعد پنج ساعت تموم کل صفحه‌های ‫مجازی ال گیزرد رو زیر و رو کردم 212 00:12:37,800 --> 00:12:41,160 ‫دنبال کسی که یه لایکی کرده باشه ‫یا حدأقل نظری چیزی گذاشته باشه 213 00:12:41,160 --> 00:12:44,080 ‫آخرش هم رسیدم به جیمی کتل 214 00:12:44,080 --> 00:12:46,360 ‫الگیز که درمورد قتل‌عام اوتایا پست گذاشت 215 00:12:46,360 --> 00:12:49,240 ‫جیمی براش کامنت گذاشت «ستون» 216 00:12:49,240 --> 00:12:51,360 ‫این جیمی کتلـه 217 00:12:52,400 --> 00:12:54,520 ‫سرباز پیاده‌ی هاونینگ 218 00:12:54,520 --> 00:12:56,480 ‫این عکس رو توی توئیتر گذاشته 219 00:12:58,600 --> 00:13:01,480 ‫چطوری یه آدم از کار افتاده ‫انقدر اطلاعات جمع کرده؟ 220 00:13:01,480 --> 00:13:03,400 ‫کی گفته از کار افتادم؟ 221 00:13:03,400 --> 00:13:05,320 ‫از پت شنیدم ازش خواستی ‫برات خیار بخره 222 00:13:05,320 --> 00:13:06,880 ‫من نخوا... 223 00:13:06,880 --> 00:13:08,840 ‫خیال می‌کنه ضربه مغزی شدی 224 00:13:08,840 --> 00:13:11,360 ‫بیا بهش بگیم گیاهخوار شدم، ‫شرط می‌بندم زنگ می‌زنه آمبولانس 225 00:13:13,480 --> 00:13:15,960 ‫هنوز هم می‌خوای جاش بلی رو ببینی؟ 226 00:13:15,960 --> 00:13:17,880 ‫آره، یه پنج دقیقه منتظرم بمون 227 00:13:19,520 --> 00:13:21,000 ‫برم چایی رو بیارم 228 00:13:38,240 --> 00:13:40,680 ‫کورمورن استرایک و رابین الکات 229 00:13:40,680 --> 00:13:42,720 ‫- استخدام‌مون کردن... ‫- بله، در جریانم 230 00:13:42,720 --> 00:13:44,680 ‫- کاتیا آپکات ‫- رابین 231 00:13:44,680 --> 00:13:48,360 ‫- سلام، جاش ‫- بد نبود می‌پرسیدید حالش مساعد هست یا نه 232 00:13:48,360 --> 00:13:49,920 ‫- کاتیا ‫- مشکلی نیست 233 00:13:49,920 --> 00:13:52,440 ‫سعی داشتیم ترتیب یه قرار ملاقات ‫با شما رو هم بدیم 234 00:13:52,440 --> 00:13:54,880 الان وقت مناسبی نیست 235 00:13:54,880 --> 00:13:56,760 ‫بعد از اینجا بیاید خونه‌ام 236 00:13:58,000 --> 00:13:59,240 ‫می‌خوام کمک کنم 237 00:13:59,240 --> 00:14:00,800 ‫همه می‌خوایم 238 00:14:02,560 --> 00:14:05,720 ‫شرمنده، کاتیا. ‫باید تنهایی با جاش صحبت کنیم. 239 00:14:05,720 --> 00:14:06,960 ‫بخشی از روال کاره 240 00:14:10,920 --> 00:14:13,040 ‫اگه خسته شدی، صدام کن 241 00:14:13,040 --> 00:14:14,680 ‫اونوقت می‌فرستم‌شون بعداً بیان 242 00:14:22,440 --> 00:14:23,680 ‫ممنونم 243 00:14:32,600 --> 00:14:35,320 ‫اومدیم درمورد آنومی صحبت کنیم 244 00:14:35,320 --> 00:14:36,800 ‫هم به من و هم به ایدی چاقو زد 245 00:14:36,800 --> 00:14:39,720 ‫از کجا انقدر مطمئنی کار آنومی بود؟ 246 00:14:39,720 --> 00:14:42,280 ‫چون تهدیدم کرد یه کاری انجام بدم و 247 00:14:43,320 --> 00:14:44,880 ‫من هم نادیده گرفتمش 248 00:14:44,880 --> 00:14:48,000 ‫همه‌چی توی گوشیم هست، ‫می‌تونید ببینید 249 00:14:49,240 --> 00:14:51,600 ‫۶ ۶ ۷ ۷ ۵ ۲ 250 00:14:51,600 --> 00:14:53,040 ‫توی گالریـه 251 00:14:53,040 --> 00:14:55,680 ‫یه چندتا اسکرین‌شات هست 252 00:14:55,680 --> 00:14:58,200 ‫چند سالـه که هی بهم پیام میده 253 00:14:59,480 --> 00:15:02,920 ‫ایدی گفت بلاکش کنم، ‫ولی به حرفش گوش ندادم 254 00:15:02,920 --> 00:15:06,120 ‫همشون ایده‌هاییـه که ‫آنومی درمورد سِیر داستانیِ 255 00:15:06,120 --> 00:15:08,320 ‫قلب سیاه جوهری ابداع کرده؟ 256 00:15:08,320 --> 00:15:10,680 ‫آره، همشون هم کسشعرن 257 00:15:12,440 --> 00:15:14,480 ‫برو عکس‌های آخر 258 00:15:15,560 --> 00:15:18,640 ‫«بدون من کارت لنگـه. ‫من می‌دونم طرفدارها دنبال چی‌ان.» 259 00:15:18,640 --> 00:15:22,000 ‫«قلب سیاه جوهری رو درک نمی‌کنی، نه، جاش؟» 260 00:15:22,000 --> 00:15:25,200 ‫«دارم پیشنهاد کمک میدم، ‫اگه قبول نکنی لگد به بخت خودت زدی.» 261 00:15:26,640 --> 00:15:30,080 ‫چون با مورهاوس یه بازی کُپی ساختن، 262 00:15:30,080 --> 00:15:32,640 ‫خیال می‌کنه تموم شخصیت‌های شما ‫ارث باباشـه؟ 263 00:15:32,640 --> 00:15:34,640 ‫آره 264 00:15:34,640 --> 00:15:37,440 ‫ظاهراً من و ایدی سدّ راهش بودیم، نه؟ 265 00:15:37,440 --> 00:15:39,520 ‫مشکل حل شد 266 00:15:39,520 --> 00:15:41,760 ‫آخری رو بخون 267 00:15:41,760 --> 00:15:45,440 ‫«اینو توی کله‌ات فرو کن؛ ‫فیلمـه رو ساختی نساختی.» 268 00:15:45,440 --> 00:15:47,760 ‫«هشدار اول و آخرم بود.» 269 00:15:47,760 --> 00:15:50,800 ‫فکر کنم می‌دونست ایدی قراره ‫فرداش قرارداد رو امضا کنه 270 00:15:52,160 --> 00:15:53,800 ‫به خاطر همین دست به همچین کاری زد 271 00:15:55,320 --> 00:15:58,480 ‫قرارداد فیلم باعث می‌شد ‫از دور خارج بشه، 272 00:15:58,480 --> 00:16:02,400 ‫تازه، استودیوهای بازی‌سازی می‌تونستن بازی‌هایی ‫باکیفیت‌تر از کار آنومی بسازن 273 00:16:02,400 --> 00:16:05,640 ‫- اینطوری دستش خالی می‌موند ‫- چند وقتی بود که داشت خودش رو آماده می‌کرد 274 00:16:05,640 --> 00:16:08,360 ‫بقالی سر کوچه که تپانچه‌ی برقی نداره 275 00:16:08,360 --> 00:16:11,440 ‫احتمالاً روند اتفاقات همینجوریـه که تو میگی. ‫باید با همین شروع کنیم. 276 00:16:11,440 --> 00:16:14,640 ‫- ایدی کِی بهت زنگ زد قرار ملاقات بذاری؟ ‫- روز قبلش 277 00:16:16,560 --> 00:16:18,960 ‫دیگه به کی گفته بودی؟ 278 00:16:18,960 --> 00:16:21,280 ‫اولش، فقط مریم 279 00:16:21,280 --> 00:16:23,720 ‫داشتم توی آشپزخونه باهاش صحبت می‌کردم که ‫ایدی زنگ زد 280 00:16:25,080 --> 00:16:27,960 ‫آم، مریم کل روز درگیر کلاس‌هاش بود 281 00:16:27,960 --> 00:16:30,560 ‫منظورم روز قتلـه، کار اون نیست 282 00:16:30,560 --> 00:16:33,960 ‫امکان داره مریم برای شوهرش، نیلز، ‫تعریف کرده باشه؟ 283 00:16:33,960 --> 00:16:36,080 ‫آره، احتمالاً 284 00:16:36,080 --> 00:16:37,840 ‫ایدی چه حسی نسبت بهش داشت؟ 285 00:16:40,440 --> 00:16:41,549 ‫بعد از اینکه به اون یاروی 286 00:16:41,574 --> 00:16:44,520 ‫راستگرای حمال، ایان پیچ، رأی داده بود، ‫خیلی از نیلز خوشش نمیومد 287 00:16:46,000 --> 00:16:50,280 ‫والی کاردو یا پِز پیرس چطور؟ 288 00:16:50,280 --> 00:16:52,640 ‫کار هیچکدومشون نیست 289 00:16:52,640 --> 00:16:54,200 ‫همشون رفقام‌ هستن 290 00:16:54,200 --> 00:16:58,520 ‫ایدی یه حدس‌هایی درمورد ‫هویت آنومی می‌زد 291 00:16:58,520 --> 00:17:00,960 ‫تو هم حتماً یه حدسیاتی داشتی 292 00:17:00,960 --> 00:17:05,200 ‫به این نتیجه رسیده بودم که ‫شاید کار فیلیپ اورمند، نامزدشـه 293 00:17:06,200 --> 00:17:09,120 ‫چون با سیس پلیس‌های بازنشسته‌ی ‫تخس اومد نورث گرو و 294 00:17:09,120 --> 00:17:11,200 ‫وانمود می‌کرد نگرانشـه 295 00:17:11,200 --> 00:17:13,320 ‫اصلاً کلاس‌های هنر به تخمش هم نبود 296 00:17:14,760 --> 00:17:16,680 ‫شک ندارم به خاطر اون اومده بود 297 00:17:18,280 --> 00:17:20,440 ‫تا توی یه موقعیت مناسب بتونه ببردش خونه‌اش 298 00:17:21,520 --> 00:17:23,320 ‫کسکشـه یارو 299 00:17:23,320 --> 00:17:25,720 ‫بهش نیاز داشت، بد میگم؟ 300 00:17:26,960 --> 00:17:29,160 ‫عمراً اگه لگد به بخت خودش بزنه 301 00:17:29,160 --> 00:17:32,000 ‫بدون ایدی، آه در بساط نداره 302 00:17:32,000 --> 00:17:35,160 ‫شنیدیم که احتمالاً بخواد ‫طرح اولیه‌ی فیلم رو بنویسه 303 00:17:37,000 --> 00:17:39,400 ‫خره بابا 304 00:17:39,400 --> 00:17:41,600 ‫اصلاً ایده‌ای برای فیلمنامه در کار نیست 305 00:17:43,280 --> 00:17:45,200 ‫ایدی همش رو توی گوشیش نگه می‌داشت 306 00:17:45,200 --> 00:17:47,280 ‫حکم دفترچه‌اش رو داشت 307 00:17:48,360 --> 00:17:50,800 ‫به خاطر همینـه که آنومی گوشیش رو بُرد 308 00:17:50,800 --> 00:17:52,680 ‫ایده‌های خودش کسشعر محضـه 309 00:17:52,680 --> 00:17:57,440 ‫خب، با ایدی قرار ملاقات گذاشتید، ‫بعدش چی شد؟ 310 00:17:57,440 --> 00:17:59,760 ‫خیلی برام سخت بود که ‫بخوام تموم چیزمیزهایی که یاسمین بهم داد رو 311 00:17:59,760 --> 00:18:01,720 ‫با ایدی در میون بذارم 312 00:18:01,720 --> 00:18:04,280 ‫یاسمین چی بهت داد؟ 313 00:18:04,280 --> 00:18:07,200 ‫مدارکی درمورد اینکه ایدی سعی داشته ‫با آنومی دست به یکی کنه 314 00:18:07,200 --> 00:18:09,880 ‫تا من رو از پروژه‌ی قلب سیاه جوهری بذاره کنار 315 00:18:09,880 --> 00:18:12,360 ‫همش چرت و پرت بود، مگه نه؟ 316 00:18:12,360 --> 00:18:13,680 ‫ولی من باور کردم 317 00:18:15,080 --> 00:18:18,400 ‫یاسمین اونا رو تحویلم داد ‫چون با خودش فکر کرد بهتره بدونم 318 00:18:18,400 --> 00:18:20,840 ‫اون رو سرزنش نکنید 319 00:18:20,840 --> 00:18:22,280 ‫تقصیر خودمـه 320 00:18:22,280 --> 00:18:24,640 ‫به خاطر قرارم با ایدی وحشت کرده بودم و 321 00:18:25,600 --> 00:18:28,120 ‫برای همین مست کردم و خوابم برد 322 00:18:28,120 --> 00:18:30,600 ‫- توی نورث گرو؟ ‫- آره 323 00:18:31,560 --> 00:18:33,320 ‫یه رول علف هم توی جاسیگاری گذاشته بودم 324 00:18:34,920 --> 00:18:36,840 ‫- پشمام! ‫- چه گهی خوردی، جاش؟! 325 00:18:36,840 --> 00:18:38,160 ‫لعنتی! 326 00:18:38,160 --> 00:18:40,200 ‫ببخشید، معذرت می‌خوام 327 00:18:45,560 --> 00:18:48,520 ‫مریم بیرونم کرد و جاخواب می‌خوام 328 00:18:48,520 --> 00:18:51,960 ‫می‌دونم دیروقتـه اما فردا با ایدی ‫توی قبرستون قرار دارم و 329 00:18:51,960 --> 00:18:55,800 ‫باید با یکی صحبت کنم 330 00:18:55,800 --> 00:18:57,280 ‫مشکلی نداری؟ 331 00:18:58,840 --> 00:19:01,360 ‫کاتیا، صدام رو داری؟ 332 00:19:01,360 --> 00:19:03,200 ‫حرومزاده! 333 00:19:03,200 --> 00:19:05,400 ‫چطور می‌تونی ‫همچین کاری با من بکنی؟! 334 00:19:05,400 --> 00:19:07,520 ‫کیا اِکسمـه 335 00:19:07,520 --> 00:19:10,440 ‫اسمش دقیقاً زیر شماره‌ی کاتیاست و ‫اشتباهی به اون زنگ زدم 336 00:19:11,960 --> 00:19:15,760 ‫پس کیا نیون خبر داشت که ‫تو و ایدی با همدیگه قرار دارید؟ 337 00:19:15,760 --> 00:19:17,840 ‫کیا آنومی نیست 338 00:19:17,840 --> 00:19:22,520 ‫آنومی همیشه پُست می‌ذاشت؛ ‫از اینکه داریم یه فیلم می‌سازیم و 339 00:19:22,520 --> 00:19:24,320 ‫از اتفاقات بین خودمون می‌ذاشت 340 00:19:25,400 --> 00:19:26,840 ‫بعد از جداییم با کیا، 341 00:19:26,840 --> 00:19:28,240 ‫با هممون قطع ارتباط کرد و 342 00:19:28,240 --> 00:19:30,560 ‫طبیعتاً در جریان چیزی هم نیست 343 00:19:30,560 --> 00:19:31,720 ‫نه مثل آنومی 344 00:19:33,040 --> 00:19:34,720 ‫بعدش رفتی خونه‌ی کاتیا؟ 345 00:19:36,400 --> 00:19:40,560 ‫یعنی همه‌ی خونواده‌ی آپکات خبر داشتن که ‫قراره بری دیدن ایدی؟ 346 00:19:40,560 --> 00:19:42,640 ‫من فقط با کاتیا صحبت کردم 347 00:19:42,640 --> 00:19:45,800 ‫ممکنه کسی حرف‌های بین تو و کاتیا رو ‫شنیده باشه؟ 348 00:19:45,800 --> 00:19:50,000 ‫توی آشپزخونه بودیم، ‫من و کاتیا تنها 349 00:19:50,000 --> 00:19:52,360 ‫فرداش چی شد؟ 350 00:19:52,360 --> 00:19:55,160 ‫دیر رسیدم سر قرارم با ایدی 351 00:19:55,160 --> 00:19:56,520 ‫قرار بود همون جایی که اولین بار ‫ایده‌ی کارتون 352 00:19:56,520 --> 00:19:58,960 ‫به ذهنش رسید، همدیگه رو ببینیم 353 00:19:58,960 --> 00:20:02,280 ‫جز باغبون، کس دیگه‌ای اونجا نبود 354 00:20:03,800 --> 00:20:06,080 ‫رفتم همون پاتوق همیشگی‌مون 355 00:20:06,080 --> 00:20:07,840 ‫اونجا بود که پای ایدی رو دیدم 356 00:20:09,560 --> 00:20:11,840 ‫بعد یکی داشت از پشت ‫با سرعت میومد سمتم، 357 00:20:11,840 --> 00:20:13,480 ‫همونجا هم بود که منو زد 358 00:20:13,480 --> 00:20:15,840 ‫امکان داره کار باغبونی بوده باشه که دیدی؟ 359 00:20:17,120 --> 00:20:18,320 ‫نه... 360 00:20:19,600 --> 00:20:22,240 ‫چون باغبونه گنده‌ مُنده بود و هیکلی 361 00:20:23,920 --> 00:20:26,160 ‫اما صدای پای کسی که منو زد، آروم بود 362 00:20:26,160 --> 00:20:27,920 ‫کچل بود؟ 363 00:20:29,000 --> 00:20:30,960 ‫از کجا می‌دونی کچل بود؟ 364 00:20:30,960 --> 00:20:34,400 ‫گمونم احتمالش بالاست که ‫کچلیش به خاطر ماسک لاتکس بوده و 365 00:20:34,400 --> 00:20:36,080 لباس نرم تنش کرده بود 366 00:20:36,080 --> 00:20:39,560 ‫به خاطر همینـه که صدای قدم‌هاش ‫با جثه‌اش هم‌خونی نداشته 367 00:20:41,640 --> 00:20:43,640 ‫بعد از اینکه بهم چاقو زد، 368 00:20:43,640 --> 00:20:45,520 ‫خم شد و گفت: 369 00:20:47,720 --> 00:20:50,200 ‫«از اینجا به بعدش با من.» 370 00:20:51,600 --> 00:20:53,920 ‫صداش رو شناختی؟ 371 00:20:53,920 --> 00:20:55,640 ‫نه 372 00:20:55,640 --> 00:20:58,440 ‫انگار زیر آب بودم 373 00:20:58,440 --> 00:21:00,360 ‫در گوشم گفت، اما... 374 00:21:03,560 --> 00:21:05,520 ‫قشنگ یادمه صداش سرشار از 375 00:21:07,080 --> 00:21:09,160 حس ‫تنفر و انزجار نسبت به من بود 376 00:21:15,640 --> 00:21:18,200 ‫آنومی چند سال آزگار دنبال ایدی بود، 377 00:21:18,200 --> 00:21:20,800 ‫توی توئیتر و هرجایی‌که فکرش رو بکنید 378 00:21:22,920 --> 00:21:24,760 ‫من هم هیچوقت پشتش نبودم 379 00:21:26,920 --> 00:21:28,560 ‫هیچوقت بلاکش نکردم 380 00:21:31,360 --> 00:21:33,400 ‫هیچوقت به حمایت ایدی در نیومدم 381 00:21:36,000 --> 00:21:37,560 ‫گذاشتم اینجوری بشه 382 00:21:38,680 --> 00:21:40,360 ‫چون آدم ضعیف‌النفسی هستم 383 00:21:42,040 --> 00:21:47,000 ‫نه، نمی... نمی‌خواستم ‫با طرفدارها در بیفتم و 384 00:21:47,000 --> 00:21:49,640 ‫با همین کارم ایدی رو به کشتن دادم 385 00:21:58,160 --> 00:22:00,160 ‫سعی کردم ازش عذرخواهی کنم 386 00:22:03,640 --> 00:22:07,720 ‫راستش... یه نامه براش نوشتم 387 00:22:07,720 --> 00:22:10,880 ‫به محض اینکه اینجا به‌هوش اومدم. کاتیا... 388 00:22:12,360 --> 00:22:14,320 ‫کاتیا برام نوشتنش و 389 00:22:16,480 --> 00:22:18,360 ‫گذاشتش توی تابوتش، اما... 390 00:22:22,280 --> 00:22:24,960 ‫چه فایده؟ نه؟ 391 00:22:45,760 --> 00:22:46,920 ‫نه 392 00:22:48,400 --> 00:22:50,200 ‫دوست داری بشین آبغوره بگیر 393 00:22:50,200 --> 00:22:52,320 ‫اما به نظرم کمکمون کنی ‫این حرومزاده رو بگیریم بهتره 394 00:23:00,960 --> 00:23:03,320 ‫تو مسبب این ماجرا نبودی 395 00:23:03,320 --> 00:23:04,640 ‫خودت رو سرزنش نکن 396 00:23:08,800 --> 00:23:12,000 ‫به محض اینکه دستگیر بشه، ‫کار من تمومـه 397 00:23:12,000 --> 00:23:15,640 ‫- نه، اینطور نیست ‫- این حرفا رو تحویل من نده، خب؟ 398 00:23:15,640 --> 00:23:17,640 ‫اونی که فلجـه، منم نه تو! 399 00:23:17,640 --> 00:23:19,920 ‫انقدر خودت رو درگیر آینده نکن 400 00:23:19,920 --> 00:23:23,040 ‫- لاأقل، فعلاً ‫- به اندازه‌ی کافی کسشعر متفکرانه به خوردم دادن... 401 00:23:23,040 --> 00:23:26,080 ‫گوش کن بهم، حرفی که درمورد ‫ایدی زدی از ته دلت بود؟ 402 00:23:27,480 --> 00:23:29,440 ‫اینکه پشیمونی پشتش در نیومدی 403 00:23:31,480 --> 00:23:33,280 ‫بیشتر از هرچیزی 404 00:23:33,280 --> 00:23:34,600 ‫که اینطور 405 00:23:35,800 --> 00:23:37,240 ‫عاشق چی بود؟ 406 00:23:42,640 --> 00:23:44,640 ‫کارش 407 00:23:44,640 --> 00:23:47,240 ‫- داستان‌هاش ‫- درستـه 408 00:23:48,480 --> 00:23:50,240 ‫حالا یکی پیدا شده که ‫می‌خواد بدزدتشون 409 00:23:51,760 --> 00:23:54,720 ‫یکی آخرین داستان‌هاش رو گرفته و 410 00:23:54,720 --> 00:23:57,960 ‫الان هم می‌خواد قلب سیاه جوهری رو ‫از چنگ تو و ایدی دربیاره 411 00:23:59,320 --> 00:24:00,760 ‫پس، مختاری جا بزنی... 412 00:24:01,920 --> 00:24:03,960 ‫یا که بجنگی و حفظش کنی 413 00:24:05,280 --> 00:24:07,800 ‫تا آنومی رو پشت میله‌های زندون ببینی 414 00:24:08,960 --> 00:24:12,720 ‫بیشتر از هر چیزی، اینو بهش مدیونی 415 00:24:15,560 --> 00:24:17,800 ‫کار آسونی نیست 416 00:24:17,800 --> 00:24:19,200 ‫دهنت صاف میشه 417 00:24:20,320 --> 00:24:21,680 ‫خودم همیچین چیزی رو از سر گذروندم 418 00:24:23,200 --> 00:24:24,840 ‫اگه ذره‌ای مثل من باشی... 419 00:24:27,080 --> 00:24:28,600 ‫دلت می‌خواد تسلیم بشی 420 00:24:30,760 --> 00:24:32,400 ‫این چیزها همه‌جاییـه 421 00:24:34,400 --> 00:24:36,960 ‫باید یه چیزی پیدا کنی که ‫به خاطرش زندگی کنی 422 00:24:38,400 --> 00:24:39,920 ‫یه انگیزه داری 423 00:24:41,480 --> 00:24:44,320 ‫تو تنها کسی هستی که ‫می‌تونی از ارزشمندترین داراییِ 424 00:24:44,320 --> 00:24:46,160 ‫ایدی محافظت کنی 425 00:24:48,360 --> 00:24:50,360 ‫حاضری این کار رو بکنی؟ 426 00:24:57,000 --> 00:24:59,360 ‫بهتر از اون چیزی هستی که فکر می‌کنی 427 00:25:01,360 --> 00:25:02,840 ‫عوض نشو 428 00:25:02,864 --> 00:25:36,656 دیــجی‌موویـــز .:: FarahSub & iredsub ::. 429 00:25:36,680 --> 00:25:38,720 ‫خب، اگه آنومی قاتل باشه... 430 00:25:38,720 --> 00:25:41,680 ‫- انگار که همینطوره، نه؟ ‫- باید با بازپرس مورفی صحبت کنیم 431 00:25:41,680 --> 00:25:43,320 ‫یه لحظه 432 00:25:45,640 --> 00:25:47,160 ‫سلام، سم. چه خبر؟ 433 00:25:47,160 --> 00:25:48,520 ‫دارم فیلیپ اورمند رو می‌پام 434 00:25:48,520 --> 00:25:50,720 ‫اومده خونه‌ی یه دختره. ‫گمونم یکی از همون‌هاییـه که 435 00:25:50,720 --> 00:25:51,960 ‫گفته بودی احتمال قاتل بودنش پایینـه 436 00:25:51,960 --> 00:25:53,880 ‫بگذریم، عکس‌ها رو برات فرستادم. ‫راه افتاده. 437 00:25:53,880 --> 00:25:55,520 ‫- باید برم ‫- خیلی‌خب، مرسی 438 00:25:59,680 --> 00:26:01,480 ‫سم یه چندتا عکس فرستاده 439 00:26:02,880 --> 00:26:05,720 ‫یاسمین ودرهده 440 00:26:05,720 --> 00:26:09,240 ‫- همون دستیاره که ایدی اخراجش کرد ‫- با نامزد ایدی 441 00:26:09,240 --> 00:26:11,280 ‫بهتره میج رو بفرستیم یاسمین رو بپاد 442 00:26:11,280 --> 00:26:13,480 ‫چی، یعنی دیگه نورث گرو رو ‫زیر نظر نداشته باشه؟ 443 00:26:13,480 --> 00:26:15,480 ‫باید یه چند نفر دیگه رو استخدام کنیم 444 00:26:15,480 --> 00:26:16,960 ‫آره، می‌دونم 445 00:26:16,960 --> 00:26:18,920 ‫آدم کاربلد راحت پیدا نمیشه 446 00:26:18,920 --> 00:26:21,080 ‫خب، می‌تونیم آموزششون بدیم 447 00:26:21,080 --> 00:26:23,480 ‫آخه من خودم هم از صفر شروع کردم 448 00:26:23,480 --> 00:26:26,760 ‫تو از همون روز اول باهوش بودی. ‫همچین چیزی زیاد اتفاق نمیفته. 449 00:26:27,960 --> 00:26:30,920 ‫بیا بریم دیدن کاتیا آپکات تا ‫دوباره نپیچوندتمون 450 00:26:37,200 --> 00:26:38,640 ‫من باز می‌کنم! 451 00:26:42,240 --> 00:26:44,040 ‫سلام 452 00:26:44,040 --> 00:26:45,560 ‫اومدید دیدن مامانم؟ 453 00:26:45,560 --> 00:26:47,360 ‫ممنونم، گاس عزیزم 454 00:26:47,360 --> 00:26:49,160 ‫آم، بفرمایید تو 455 00:26:49,160 --> 00:26:51,000 ‫- ممنونم ‫- بفرمایید 456 00:26:58,120 --> 00:27:00,000 ‫بریم طبقه‌ی بالا 457 00:27:00,000 --> 00:27:01,440 ‫قبلاً اونجا نشیمن بود 458 00:27:01,440 --> 00:27:03,960 ‫الان دیگه شده اتاق گاس. مجبور شدیم ‫به خاطر ویلچر همسرم بازسازی انجام بدیم. 459 00:27:03,960 --> 00:27:06,680 ‫جمع کردیم... وای، ببخشید 460 00:27:06,680 --> 00:27:09,160 ببخشید سرتون رو درد آوردم 461 00:27:09,160 --> 00:27:11,240 ‫خیلی بااستعداده 462 00:27:11,240 --> 00:27:13,600 ‫سال آخر آکادمی رویال گیلده 463 00:27:13,600 --> 00:27:15,760 ‫احتمال داره مجبور باشه ‫یه سال دیگه بخونه 464 00:27:15,760 --> 00:27:18,560 ‫پوستش هم دردسرساز شده، ‫اما الان یه متخصص پیدا کردیم 465 00:27:18,560 --> 00:27:20,080 ‫پس امید داریم 466 00:27:22,040 --> 00:27:24,480 ‫دوست‌دختر داره ها، ‫اما هیچوقت نمیارتش اینجا 467 00:27:24,480 --> 00:27:26,800 ‫گفتم با دارسی آخر هفته برن ویلامون 468 00:27:26,800 --> 00:27:29,920 ‫اما فکر کنم راحت نیست ‫یه خونه‌ی دیگه داشته باشه 469 00:27:29,920 --> 00:27:31,360 ‫خودمون می‌دونیم که خیلی خوش‌شانسیم 470 00:27:31,360 --> 00:27:35,000 ‫این طبقه رو عایق صدا زدیم ‫که گاس مزاحم چُرت زدن ایندیگو نشه 471 00:27:36,520 --> 00:27:39,320 ‫من سندرم خستگی مزمن دارم 472 00:27:39,320 --> 00:27:43,560 ‫چُرت نمی‌زنم، کاتیا. ‫واسه مدیریت شرایطمـه 473 00:27:43,560 --> 00:27:45,320 ‫ببخشید 474 00:27:45,320 --> 00:27:47,720 ‫- خودم می‌خواستم بگم ‫- پس همون اول بگو 475 00:27:47,720 --> 00:27:50,040 ‫«ایندیگو خستگی مزمن داره» 476 00:27:50,040 --> 00:27:51,800 ‫شما کی باشید؟ 477 00:27:51,800 --> 00:27:55,045 ‫بیرون! اگه اونقدر حالت بده که مدرسه نری ‫پس روی تختت استراحت می‌کنی! برو بیرون! 478 00:27:57,800 --> 00:27:59,920 ‫کورمورن استرایک هستم 479 00:27:59,920 --> 00:28:01,720 ‫- رابین ‫- نه! 480 00:28:01,720 --> 00:28:03,840 ‫متأسفانه نمی‌تونم دست بدم 481 00:28:03,840 --> 00:28:05,372 ‫میکروب‌ها چندین ماه منو زمین‌گیر می‌کنن 482 00:28:05,397 --> 00:28:09,095 ‫اونوقت کلی «چُرت» باید بزنم 483 00:28:09,120 --> 00:28:11,160 ‫لطفاً بفرمایید بشینید 484 00:28:17,320 --> 00:28:19,760 ‫خانم آپکات، آلن یومن گفت ‫شما می‌تونید توی شناسایی... 485 00:28:19,760 --> 00:28:22,960 ‫دوستانِ نزدیک ایدی و جاش کمک‌مون کنید 486 00:28:22,960 --> 00:28:25,560 ‫درسته، اسامی همه‌شون رو براتون یادداشت کردم 487 00:28:25,560 --> 00:28:27,920 ‫این لیست تمام کساییه که ‫وقتی داشتن قسمت اول رو می‌ساختن 488 00:28:27,920 --> 00:28:30,360 ‫پیش جاش و ایدی بودن 489 00:28:30,360 --> 00:28:32,680 ‫خیلی از دوستاشون بودن 490 00:28:32,680 --> 00:28:34,440 ‫توی تبلیغاتش کمک‌شون کردم 491 00:28:34,440 --> 00:28:37,600 ‫بعدش هم که کارها زیاد شد ‫براشون یه دستیار گرفتم 492 00:28:37,600 --> 00:28:40,600 ‫آره، اون دستیاره. یاسمین 493 00:28:40,600 --> 00:28:43,480 ‫باید مظنون اصلی شما واسه آنومی باشه 494 00:28:43,480 --> 00:28:45,040 ‫چطور مگه؟ 495 00:28:45,040 --> 00:28:47,200 ‫یاسمین مغز کامپیوتره 496 00:28:47,200 --> 00:28:49,160 ‫یه‌بار کامپیوتر منو درست کرد و 497 00:28:49,160 --> 00:28:51,901 ‫درمورد انگیزه‌اش هم... 498 00:28:51,926 --> 00:28:54,455 ‫کی بود که به جاش یه پرونده‌ی جعلی 499 00:28:54,480 --> 00:28:57,187 ‫راجع‌به قول و قرار ایدی با آنومی داد؟ 500 00:28:57,299 --> 00:29:01,399 ‫- کار یاسمین بود، ولی... ‫- عزیزم، جاش هم خیلی تیز و بز نیست 501 00:29:01,424 --> 00:29:04,520 ‫- اتهامات وحشتناکی بود ‫- خب، مشخصاً از اینکه دیدی نوشتن... 502 00:29:04,520 --> 00:29:06,802 ‫ایدی فکر می‌کرد جاش ‫باید اخراجت کنه اصلاً خوشت نیومد، 503 00:29:06,827 --> 00:29:08,846 ‫یا از این که جاش ‫در نظر داشت که اخراجت کنه 504 00:29:08,871 --> 00:29:10,852 ‫- دیدی که هیچ کدوم حقیقت نداشت ‫- ولی بازم! 505 00:29:10,877 --> 00:29:12,015 ‫می‌دونم جاش چقدر ناراحت بود 506 00:29:12,040 --> 00:29:14,160 ‫که گول همچین حقه‌ی زشتی رو خورده 507 00:29:14,160 --> 00:29:15,680 ‫اون عاشق ایدی بود 508 00:29:15,680 --> 00:29:19,920 ‫- اصلاً نمی‌تونستن همدیگه رو تحمل کنن! ‫- همیشه شرایط سختی بین‌شون حاکم بود 509 00:29:20,286 --> 00:29:21,882 ‫اولش 510 00:29:21,926 --> 00:29:25,686 ‫دوتایی یه رابطه‌ی قشنگی باهم ساختن 511 00:29:25,840 --> 00:29:28,680 ‫اگه بخوام شفاف‌سازی کنم، 512 00:29:28,680 --> 00:29:33,240 ‫باید بدونید که پروسه‌ی خلقِ ‫این اثر به اختلاف خورده بود 513 00:29:33,240 --> 00:29:36,360 ‫مگه کیا نیون نمی‌گفت قلب سیاه جوهری 514 00:29:36,360 --> 00:29:39,240 ‫- بیشترش ایده‌ی خودش بوده؟ ‫- اون دختر فقط بلده چرند ببافه 515 00:29:40,360 --> 00:29:43,360 ‫کیا دوست‌دختر سابق جاشـه. ‫یه کابوس محضـه 516 00:29:43,360 --> 00:29:45,040 ‫کیا سرش به اتهامات نمی‌گیره 517 00:29:45,040 --> 00:29:48,520 ‫خب، اتفاقاً من فکر می‌کنم ‫که کیا ممکنه آنومی باشه 518 00:29:48,545 --> 00:29:51,780 ‫الانم بخاطر کینه‌ی شتری خودت ‫داری یه دختر جَوون رو بدنام می‌کنی 519 00:29:51,805 --> 00:29:54,720 ‫یا نکنه اینم بخش بزرگی از مدیر برنامه و 520 00:29:54,720 --> 00:29:57,080 ‫مربی زندگیِ جاش و ‫هرچیزی که خودتو صدا می‌کنیـه؟ 521 00:29:57,080 --> 00:29:58,880 ‫کیا جاش رو می‌پاد 522 00:29:58,880 --> 00:30:02,520 ‫جاش بلی عادت داره مردم رو کنار بذاره 523 00:30:03,431 --> 00:30:05,673 ‫همین کارو با تو هم می‌کنه 524 00:30:06,971 --> 00:30:09,295 کیا نیون نیست 525 00:30:09,320 --> 00:30:11,486 ‫ولی از طرفی یاسمین ودرهد 526 00:30:11,511 --> 00:30:14,151 ‫یه زن چاق و آویزون و 527 00:30:14,346 --> 00:30:16,226 ‫به احتمال زیاد آنومیـه 528 00:30:16,941 --> 00:30:19,295 ‫- مامان، میشه برم توله‌های کارولین رو ببینم؟ ‫- گمشو بیرون! 529 00:30:19,320 --> 00:30:20,880 ‫بیماریت مُسریـه 530 00:30:23,120 --> 00:30:25,760 ‫واقعاً متأسفم. شاید بهتره که ‫بذاریمش واسه یه دفعه‌ی دیگه 531 00:30:25,760 --> 00:30:27,720 ‫می‌خواستیم راجع‌به فیلیپ اورمند ازتون بپرسیم 532 00:30:27,720 --> 00:30:29,400 ‫باشه برای یه وقت دیگه 533 00:30:38,760 --> 00:30:40,440 ‫با این اومدید؟ 534 00:30:40,440 --> 00:30:42,960 ‫- از کجا فهمیدی؟ ‫- خب، تابحال اینجا ندیده بودمش 535 00:30:42,960 --> 00:30:45,960 ‫قدرت نظارت بالایی داری. ‫باید استخدامت کنیم 536 00:30:45,960 --> 00:30:49,080 ‫کارآگاه بشی بهت سگ میدن؟ ‫از اون سگ‌های تجسس 537 00:30:49,080 --> 00:30:50,840 ‫واقعاً دلت سگ می‌خواد، نه؟ 538 00:30:50,840 --> 00:30:53,600 ‫خب، بهم اجازه نمیدن، ‫بعلاوه، خیلی کثیف‌ان 539 00:30:53,600 --> 00:30:55,120 ‫بازم برمی‌گردید؟ 540 00:30:55,120 --> 00:30:57,360 ‫دوست داریم بیایم، ‫ولی به نظر سر مامانت خیلی شلوغـه 541 00:30:57,360 --> 00:30:58,920 ‫خب، چون همیشه پیش جاشـه 542 00:30:58,920 --> 00:31:00,600 ‫هرجا جاش بره اونم میره 543 00:31:00,600 --> 00:31:02,240 ‫به من اهمیتی نمیده 544 00:31:10,320 --> 00:31:11,640 ‫طفلکی 545 00:31:14,760 --> 00:31:16,240 ‫فلاویا! 546 00:31:16,240 --> 00:31:18,600 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- میرم سگ‌ها رو تماشا کنم 547 00:31:22,134 --> 00:31:23,687 ‫چیکار می‌کنی؟ 548 00:31:23,953 --> 00:31:25,347 ‫بازی رو چک می‌کنم 549 00:31:26,200 --> 00:31:28,831 ‫« در حساب کاربری خود حضور دارید! » 550 00:31:28,856 --> 00:31:30,720 ‫حتماً میج یا بارکلی توی بازی‌ان 551 00:31:30,720 --> 00:31:34,120 ‫به نظرت از کاتیا بر میاد ‫به جاش و ایدی چاقو بزنه؟ 552 00:31:35,160 --> 00:31:36,640 ‫شاید 553 00:31:37,720 --> 00:31:40,240 ‫ایدی ولش کرد تا با آلن یومن قرارداد ببنده 554 00:31:40,240 --> 00:31:43,988 ‫اگه فکر کرده باشه جاش هم ‫همین قصد رو داره چی؟ 555 00:31:44,419 --> 00:31:48,779 ‫به نظر خیلی به جاش وابسته‌ست 556 00:31:50,956 --> 00:31:52,977 ‫« لیست کاتیا » 557 00:31:53,381 --> 00:31:57,232 ‫« گاس آپکات » 558 00:31:59,557 --> 00:32:01,840 ‫چیزی از مابقی اعضای خونواده سر درآوردی؟ 559 00:32:01,840 --> 00:32:03,840 ‫خب، ایندیگو که... 560 00:32:05,200 --> 00:32:07,320 ‫دوست‌داشتنی بود 561 00:32:07,320 --> 00:32:10,080 ‫با اینکه تمام روز رو خونه بود، ‫ولی به نظر خیلی راجع‌به 562 00:32:10,080 --> 00:32:14,200 ‫قلب سیاه جوهری می‌دونست. ‫دسترسی راحتی هم به اطلاعات کاتیا داره 563 00:32:14,200 --> 00:32:16,840 ‫گاس آپکات مشخصاتش با آنومی جور درمیاد، نه؟ 564 00:32:16,840 --> 00:32:20,680 ‫جَوون، مذکر، بی‌قواره، منزوی 565 00:32:20,680 --> 00:32:23,197 ‫می‌خوام خیالمون از بابت بی‌گناهی ایندیگو و گاس راحت بشه 566 00:32:23,222 --> 00:32:24,628 ‫کاتیا هم همینطور 567 00:32:24,960 --> 00:32:27,000 ‫اگه یه شریکی باشه که ازش بی‌خبریم چی؟ 568 00:32:27,000 --> 00:32:29,000 ‫می‌دونیم که دو نفر پشت بازی درک هستن 569 00:32:29,000 --> 00:32:30,720 ‫آنومی و مورهاوس 570 00:32:30,720 --> 00:32:34,840 ‫آره. ممکنه ‫فیلیپ اورمند و یاسمین ودرهد باشن 571 00:32:34,840 --> 00:32:38,800 ‫می‌دونیم که یاسمین به اطلاعات دسترسی داشت 572 00:32:38,800 --> 00:32:42,080 ‫نمی‌تونیم مراقب همه‌ی این آدم‌ها باشیم 573 00:32:42,080 --> 00:32:43,720 باید دست بجنبونیم یه سری از مظنونین رو 574 00:32:43,720 --> 00:32:46,480 ‫سریع‌تر از لیست خط بزنیم. ‫من می‌تونم بدون پوشش خاصی 575 00:32:46,480 --> 00:32:49,520 ‫به فیلیپ اورمند نزدیک بشم. ‫می‌تونم برم باهاش یه لیوان نوشیدنی بخورم 576 00:32:49,520 --> 00:32:51,280 ‫پس رژیم سالمی که داشتی چی میشه؟ 577 00:32:51,280 --> 00:32:53,280 ‫یه لیوان آب منظورمه 578 00:32:53,280 --> 00:32:55,360 ‫منم میرم نورث گرو 579 00:32:55,360 --> 00:32:57,960 ‫سعی می‌کنم اسم بعضی از اینا رو خط بزنم 580 00:33:00,400 --> 00:33:02,360 ‫ببخشید، باید جواب بدم 581 00:33:02,360 --> 00:33:04,520 ‫سلام، رابین الکات هستم، بفرمایید 582 00:33:05,800 --> 00:33:07,600 ‫مطمئنید؟ 583 00:33:07,600 --> 00:33:09,240 ‫عالیه 584 00:33:09,240 --> 00:33:11,640 ‫خیلی‌خب، محشره. ممنون 585 00:33:11,640 --> 00:33:13,640 ‫خیلی ممنونم 586 00:33:13,640 --> 00:33:15,400 ‫- ممنون، خداحافظ ‫- چی شده؟ 587 00:33:15,400 --> 00:33:17,160 ‫من... 588 00:33:17,160 --> 00:33:19,040 ‫آپارتمان گرفتم! 589 00:33:19,040 --> 00:33:21,320 ‫همین الان به توافق رسیدیم 590 00:33:21,320 --> 00:33:24,203 ‫- نمی‌دونستم دنبال خونه‌ای ‫- آره، خب... 591 00:33:24,228 --> 00:33:26,449 ‫گفتم یه جا سر و سامون بگیرم 592 00:33:26,474 --> 00:33:28,495 ‫هیچوقت تنها زندگی نکرده بودم 593 00:33:28,520 --> 00:33:30,240 ‫دیگه وقتش رسیده بود 594 00:33:33,960 --> 00:33:36,240 ‫- بله؟ ‫- جناب استرایک؟ 595 00:33:36,840 --> 00:33:39,840 ‫احتمالاً بهتره دوشنبه یه سَر گیتس‌هد برید 596 00:33:40,053 --> 00:33:41,773 ‫آقا یا خانم؟ 597 00:33:42,080 --> 00:33:43,760 ‫دومی 598 00:33:43,760 --> 00:33:45,600 ‫خیلی‌خب، یه لحظه وایسا 599 00:33:45,600 --> 00:33:47,760 ‫مهمون ناخونده داریم 600 00:34:02,040 --> 00:34:03,880 ‫سلام، بلویی 601 00:34:03,880 --> 00:34:06,160 ‫میشه قبل از اینکه بری نورث، یه دقیقه از وقت مبارکت رو بگیرم؟ 602 00:34:08,560 --> 00:34:13,181 ‫- شما ایشون رو می‌شناسید؟ ‫- معلومه، معشوقه‌ی هم بودیم واسه... 603 00:34:13,206 --> 00:34:15,486 ‫چند وقت بود، قشنگم؟ 604 00:34:17,634 --> 00:34:21,034 ‫طعم انبه. چقدر خوبه 605 00:34:21,059 --> 00:34:22,619 ‫خودم بهش رسیدگی می‌کنم 606 00:34:41,080 --> 00:34:43,360 ‫نمی‌خوای تعارف کنی بشینم؟ 607 00:34:43,360 --> 00:34:45,680 ‫یا نکنه همه‌ی ارباب‌رجوع‌هاتو ‫سرپا نگه می‌داری؟ 608 00:34:45,680 --> 00:34:49,160 ‫- تو ارباب‌رجوع حساب نمیشی ‫- دقیقاً مشکل هم همینجاست، بلویی 609 00:34:49,160 --> 00:34:52,120 ‫- به من نگو بلویی ‫- تو دقیقاً راستِ کار خودمی 610 00:34:52,120 --> 00:34:53,880 ‫یه کارآگاه خصوصی 611 00:34:53,880 --> 00:34:57,200 ‫- سگ‌های دالماسیت رو گم کردی؟ ‫- منم نخواستم مفت و مجانی کار کنی 612 00:34:57,200 --> 00:35:00,120 ‫نوبت‌هامون پُره. ‫برو پیش مک‌کیب 613 00:35:00,120 --> 00:35:02,840 ‫ولی اگه آقای مک‌کیب رقیب توئه، 614 00:35:02,840 --> 00:35:06,520 ‫می‌تونه از حرف‌هام استفاده کنه و ‫تو رو از کار بی‌کار کنه 615 00:35:06,520 --> 00:35:08,960 ‫فکر نکنم همچین چیزی بخوای 616 00:35:13,240 --> 00:35:15,120 ‫یادمه کوچیک‌تر بود 617 00:35:18,760 --> 00:35:21,228 ‫راستی، از مدلین خوشم میاد 618 00:35:21,253 --> 00:35:23,200 ‫راستش چند هفته‌ی پیش مدلش شدم 619 00:35:23,200 --> 00:35:25,240 ‫- خیلی هم خوش گذشت ‫- حاشیه نرو 620 00:35:26,400 --> 00:35:29,040 ‫جیگو عکس لختی‌ای که برات فرستادم رو دید 621 00:35:29,040 --> 00:35:30,680 ‫توی گوشی قبلیم بود 622 00:35:30,680 --> 00:35:33,520 ‫من نه ازت خواستم بفرستیش ‫نه دلم می‌خواست ببینم 623 00:35:35,051 --> 00:35:36,971 ‫هرچی تو بگی 624 00:35:36,996 --> 00:35:39,295 ‫به هرحال، این چیزی رو تغییر نمیده 625 00:35:39,320 --> 00:35:41,160 ‫اینم می‌دونه که وقتی سیمنز هاوس بودم 626 00:35:41,160 --> 00:35:42,472 ‫باهام در تماس بودی 627 00:35:42,497 --> 00:35:44,400 ‫می‌خواستی خودت رو بکشی 628 00:35:44,400 --> 00:35:48,960 ‫خب، می‌تونستی بی‌محلی کنی. ‫هرچی نباشه استاد این کارهایی 629 00:35:48,960 --> 00:35:51,456 ‫بگذریم، مسئله اینه که ‫همه‌چی باهم جور درمیاد و 630 00:35:51,481 --> 00:35:53,729 ‫جیگو می‌خواد توی طلاق اسمت رو بیاره 631 00:35:53,754 --> 00:35:55,627 ‫اونوقت اسمت میره ‫توی تیتر تمام روزنامه‌ها 632 00:35:55,652 --> 00:35:57,252 ‫قبلاً هم توی روزنامه‌ها رفتیم 633 00:35:57,277 --> 00:36:01,157 ‫- اونم توی پرونده‌های اساسی ‫- ولی اینجوریش رو نداشتیم 634 00:36:01,400 --> 00:36:04,040 ‫عکاس‌ها روز و شب میفتن دنبالت 635 00:36:04,040 --> 00:36:05,720 ‫دیگه نمی‌تونی به کارِت برسی 636 00:36:05,720 --> 00:36:09,400 ‫تازه ارباب‌رجوع‌هات هم ممکنه ‫واسه اینجا اومدن دودل بشن 637 00:36:09,400 --> 00:36:13,000 ‫مخصوصاً با خبرنگارهایی که بیرون چادر زدن 638 00:36:13,000 --> 00:36:15,320 ‫تازه نگم که ارباب‌رجوع‌های احتمالیت ‫ممکنه از خودشون بپرسن 639 00:36:15,320 --> 00:36:17,800 ‫«واقعاً می‌تونم به کسی که خودشو 640 00:36:17,800 --> 00:36:19,680 ‫توی چنین هچلی میندازه اعتماد کنم؟» 641 00:36:20,640 --> 00:36:22,840 ‫نظر من این بود که... 642 00:36:22,840 --> 00:36:26,760 ‫اگه بتونی قبل از علنی شدن ماجرا ‫یه آتویی از جیگو گیر بیاری، 643 00:36:26,760 --> 00:36:29,440 ‫اونوقت به جفت‌مون کمک کردی 644 00:36:32,800 --> 00:36:35,320 ‫می‌خواد حضانت کامل دوقلوها رو بگیره 645 00:36:35,320 --> 00:36:37,640 ‫فکر می‌کردم می‌خوای از شرّشون خلاص شی 646 00:36:37,640 --> 00:36:40,120 ‫خب، بالاخره بچه‌های من هم هستن 647 00:36:40,120 --> 00:36:41,960 ‫نمیشه که ازم بگیردشون 648 00:36:43,680 --> 00:36:47,440 ‫می‌خواد بگه من یه دروغگوی بی‌ثبات، 649 00:36:47,440 --> 00:36:50,640 ‫موادی و بی‌بند و بارم که لایق مادری نیست 650 00:36:51,720 --> 00:36:54,560 ‫فقط می‌خواد نابودم کنه 651 00:36:54,560 --> 00:36:57,520 ‫ولی نابود کردنِ تو تفریح جانبیشـه 652 00:36:57,520 --> 00:37:00,400 ‫حالا کمک می‌کنی؟ 653 00:37:02,880 --> 00:37:04,160 ‫نه 654 00:37:05,680 --> 00:37:07,240 ‫باشه، عزیزم 655 00:37:07,240 --> 00:37:10,240 ‫خب، یادت نره که ازت خواستم ‫بیای جلوی این ماجرا رو بگیری 656 00:37:11,440 --> 00:37:13,320 ‫انتخابش با توئه، نه من 657 00:37:25,280 --> 00:37:27,080 ‫خیلی جالبه 658 00:37:27,080 --> 00:37:28,920 ‫تو با مدلین مو نمی‌زنی 659 00:37:30,960 --> 00:37:34,200 ‫- ببخشید، با کی؟ ‫- دوست‌دختر کورمورن 660 00:37:34,200 --> 00:37:36,061 ‫مدلین کورسن مایلز 661 00:37:36,086 --> 00:37:38,526 ‫یه چیزهایی می‌سازه بیا و ببین! 662 00:37:40,806 --> 00:37:43,430 ‫- همیشه همینقدر آقاست ‫- برو بیرون 663 00:37:43,839 --> 00:37:46,866 ‫میشه بازم بهش فکر کنی؟ ‫اصلاً دلم نمی‌خواد این اتفاقات 664 00:37:46,891 --> 00:37:49,691 ‫آسیبی به کسب و کارت بزنه. ‫خیلی واسه ساختش تلاش کردی 665 00:38:00,219 --> 00:38:02,006 ‫من که از پالتوش خوشم اومد 666 00:38:15,240 --> 00:38:17,760 ‫منظورش چی بود که ‫نمی‌خواد آسیبی به کسب و کارمون بزنه؟ 667 00:38:17,760 --> 00:38:20,000 ‫فقط دنبال توجهـه 668 00:38:20,000 --> 00:38:21,280 ‫نادیده بگیرش 669 00:38:22,760 --> 00:38:24,920 ‫خب، اینجا کسب و کار منم هست و 670 00:38:24,920 --> 00:38:27,240 ‫از الان باید پول رهن هم بدم، ‫پس می‌خوام بدونم منظورش چی بوده 671 00:38:27,240 --> 00:38:29,920 ‫اون حرف‌ها رو زد که تو رو مجاب کنه همین کار رو کنی 672 00:38:29,920 --> 00:38:33,200 ‫من به این چیزها اهمیتی نمیدم. ‫می‌خوام بدونم داستان چیه 673 00:38:43,980 --> 00:38:46,355 ‫نگفته بودی وارد رابطه شدی 674 00:38:49,520 --> 00:38:51,680 ‫شارلوت فقط دنبال دردسره 675 00:38:55,146 --> 00:38:57,341 ‫ولی راست می‌گفت با یکی توی رابطه‌ای 676 00:38:58,560 --> 00:39:01,079 ‫همین قراره واسه دفترمون دردسر درست کنه؟ 677 00:39:01,286 --> 00:39:02,425 ‫نه 678 00:39:08,607 --> 00:39:11,247 ‫ما باهم شریک‌ایم و 679 00:39:12,280 --> 00:39:14,760 ‫تو بهم گفتی من دوست صمیمیتم 680 00:39:17,682 --> 00:39:19,242 ‫چیکار کردی؟ 681 00:39:19,267 --> 00:39:20,575 ‫هیچی! 682 00:39:20,600 --> 00:39:24,040 ‫سر هیچ و پوچ می‌خوان ‫پای منو به طلاق‌شون باز کنن! 683 00:39:27,853 --> 00:39:31,293 ‫پس تا یک سال آینده قراره ‫تیتر زرد روزنامه‌های نیم‌قطع باشی 684 00:39:31,360 --> 00:39:32,720 ‫از این بهتر نمیشد 685 00:39:36,200 --> 00:39:37,640 ‫حالا چی می‌خواست؟ 686 00:39:39,880 --> 00:39:43,240 ‫می‌خواست یه آتویی از جیگو ‫گیر بیارم که نذارم طلاقش بده 687 00:39:45,040 --> 00:39:47,440 ‫خب، فکر خوبیه. ‫کِی دست‌به‌کار شیم؟ 688 00:39:47,440 --> 00:39:49,280 ‫بهش گفتم نه 689 00:39:52,080 --> 00:39:55,840 ‫معلومه شیش دنگ حواست اینجا نیست 690 00:39:58,000 --> 00:40:00,480 ‫ببین، این که با زندگی شخصیت ‫چیکار می‌کنی به من ربطی نداره، 691 00:40:00,480 --> 00:40:04,600 ‫اگه دلت خواست می‌تونی بری با هر ‫مدلین و شارلوتی که توی لندنه بخوابی 692 00:40:04,600 --> 00:40:07,840 ‫ولی به کارمون گند نمی‌زنی 693 00:40:07,840 --> 00:40:12,760 ‫این انصاف نیست. ‫من واسه این کار از جون مایه گذاشتم 694 00:40:12,760 --> 00:40:16,680 ‫پس می‌تونی یه بارم که شده ‫غرور کوفتیت رو کنار بذاری و 695 00:40:16,680 --> 00:40:18,880 ‫کمکم کنی درستش کنم 696 00:40:21,800 --> 00:40:23,240 ‫متأسفم 697 00:40:29,520 --> 00:40:32,000 ‫آدرس جیگو روس رو برام بفرست 698 00:40:32,000 --> 00:40:35,040 ‫- نری خونه‌شون ها! ‫- نمی‌خوام باهاش صحبت کنم، خب؟ 699 00:40:35,040 --> 00:40:37,069 ‫می‌خوام زیرنظر بگیرمش 700 00:40:40,007 --> 00:40:42,487 ‫کلاس نقاشیم داره دیر میشه. ‫فردا می‌بینمت 701 00:41:11,680 --> 00:41:13,000 ‫خیلی هم عالی 702 00:41:14,680 --> 00:41:16,760 ‫- یه لحظه میرم دستشویی و بیام ‫- باشه 703 00:41:26,880 --> 00:41:28,520 ‫شما رو می‌شناسم؟ 704 00:41:28,520 --> 00:41:30,040 ‫ببخشید؟ 705 00:41:30,040 --> 00:41:33,640 ‫خب، توی خونه‌ی منی و ‫اصلاً نمی‌دونم کی هستی 706 00:41:33,913 --> 00:41:36,365 ‫من اینجا کلاس میرم 707 00:41:36,613 --> 00:41:38,333 ‫مشکلی پیش اومده؟ 708 00:41:40,040 --> 00:41:41,121 ‫ابداً 709 00:41:46,640 --> 00:41:48,200 ‫یه گربه این‌ورها ندیدی؟ 710 00:41:49,440 --> 00:41:52,720 ‫نه، متأسفم 711 00:41:52,720 --> 00:41:55,360 ‫غیبش زده 712 00:41:55,360 --> 00:41:57,880 ‫نگرانم نکنه یکی اونو کشته باشه 713 00:41:58,568 --> 00:42:00,635 ‫چرا باید یکی همچین کاری کنه؟ 714 00:42:00,660 --> 00:42:02,780 ‫اتفاقیه که پیش میاد 715 00:42:03,560 --> 00:42:05,000 ‫همونطوری که می‌دونیم 716 00:42:06,510 --> 00:42:08,775 ‫یه چرخی توی خونه زدی؟ 717 00:42:08,800 --> 00:42:12,360 ‫یه جاهاییش رو دیدم. ‫داشتم دنبال دستشویی می‌گشتم 718 00:42:12,360 --> 00:42:14,320 ‫هنوز آثار منو ندیدی 719 00:42:14,933 --> 00:42:17,413 ‫حتماً باید یه نگاه بهشون بندازی 720 00:42:18,799 --> 00:42:20,214 ‫مهمون من باش 721 00:42:26,000 --> 00:42:27,520 ‫ممنونم 722 00:42:31,120 --> 00:42:33,960 ‫از کلاس همسرم لذت می‌بری؟ 723 00:42:33,960 --> 00:42:35,400 ‫آره، خیلی 724 00:42:43,120 --> 00:42:46,360 ‫واو، اون خاک رُس و...؟ 725 00:42:46,360 --> 00:42:48,240 ‫خاکستر پدرمـه 726 00:42:48,946 --> 00:42:51,654 ‫با ارثش خاکسترش هم بهم داد 727 00:42:53,280 --> 00:42:56,880 ‫- با خاک رُس قاتیش کردی؟ ‫- یه کمی، آره 728 00:42:58,000 --> 00:42:59,760 ‫حالا دیگه جزئی از یه مجسمه‌ست 729 00:43:01,520 --> 00:43:04,520 ‫پدرم فهمید که سرطان داره 730 00:43:04,520 --> 00:43:07,920 ‫میشد درمانش کرد، ‫ولی خودش تصمیم گرفت که خودشو بکشه 731 00:43:09,399 --> 00:43:11,826 ‫نحوه‌ی مرگش نتیجه‌ی زندگی‌ای بود که داشت 732 00:43:11,934 --> 00:43:15,335 ‫وگرنه سرطان بهش بی‌ربط بود. ‫تشخیص درست وضعیتی که بهش دچار بود... 733 00:43:15,360 --> 00:43:17,320 ‫آنومی بود 734 00:43:19,146 --> 00:43:20,529 ‫می‌دونی یعنی چی؟ 735 00:43:23,160 --> 00:43:27,800 ‫یعنی... فقدان اصول اخلاقی 736 00:43:27,800 --> 00:43:29,360 ‫یا استانداردهای اجتماعی معمول 737 00:43:29,713 --> 00:43:31,677 ‫بعد از اینکه نوشته‌ی روی... 738 00:43:31,751 --> 00:43:33,971 ‫پنجره‌ی آشپزخونه‌مون رو دیدی ‫رفتی معنیش رو پیدا کردی؟ 739 00:43:34,920 --> 00:43:36,240 ‫آره 740 00:43:41,839 --> 00:43:43,489 ‫واو، چقدر قشنگـه 741 00:43:47,386 --> 00:43:50,306 ‫«شمالی‌ترین نقطه» 742 00:43:50,620 --> 00:43:52,015 ‫معنی این چی میشه؟ 743 00:43:52,040 --> 00:43:54,880 ‫وایکینگ‌ها باور داشتن که ‫شمالی‌ترین نقطه 744 00:43:54,880 --> 00:43:58,440 ‫مکانی بود ماورای دنیای شناخته‌شده 745 00:43:58,786 --> 00:44:01,986 ‫شمالی‌ترین نقطه جاییـه که ‫الان اون زن هستش 746 00:44:03,600 --> 00:44:06,000 ‫اون ایدی لدولـه؟ 747 00:44:06,000 --> 00:44:07,440 ‫درسته 748 00:44:07,686 --> 00:44:11,116 ‫ولی... عنکوبتـه هم خودشـه 749 00:44:11,497 --> 00:44:14,135 ‫این حشره توی تاریکی زندگی می‌کنه 750 00:44:14,160 --> 00:44:16,080 ‫عنکبوت گردباف 751 00:44:16,080 --> 00:44:18,960 ‫توی سردابه‌های هایگیت پیداش می‌کنی 752 00:44:19,160 --> 00:44:23,192 ‫مثل یه هنرمند، ‫توی روشنایی نمی‌تونه زنده بمونه 753 00:44:26,800 --> 00:44:28,800 ‫می‌تونم یه عکس بگیرم؟ 754 00:44:29,340 --> 00:44:31,839 ‫اجازه‌ی ما هم دست شماست. ‫خواهش می‌کنم، خونه‌ی خودتـه 755 00:44:33,708 --> 00:44:36,836 ‫مرگ هر کسی به معنی... 756 00:44:36,861 --> 00:44:39,421 ‫رسیدن به کمالِ زندگی خودشـه، موافقی؟ 757 00:44:40,840 --> 00:44:42,680 ‫حتی مرگ ایدی لدول؟ 758 00:44:42,680 --> 00:44:44,720 ‫مخصوصاً مرگ اون 759 00:44:45,040 --> 00:44:48,041 ‫ایدی ذهنیت بورژوازی داشت 760 00:44:48,416 --> 00:44:49,855 ‫نازک نارنجی 761 00:44:49,880 --> 00:44:52,000 ‫نسبت به دستاوردهاش سلطه‌گر بود 762 00:44:53,206 --> 00:44:56,131 ‫بزرگ‌ترین عشقش قانون حق نشر بود 763 00:44:58,520 --> 00:45:00,480 ‫مگه حق نشر اون رو به کشتن داد؟ 764 00:45:00,480 --> 00:45:02,640 ‫کاری کرد همه ازش متنفر شن 765 00:45:03,920 --> 00:45:06,560 ‫ولی بازم یه هنرمند بود 766 00:45:06,560 --> 00:45:08,880 ‫واسه همینه که مرگش یه پیروزی بود 767 00:45:09,613 --> 00:45:14,375 ‫قاتلش مجبور شد ‫تا متوجه‌ی قدرتش بشه 768 00:45:18,588 --> 00:45:20,229 ‫همه‌جا رو دنبالت گشتم 769 00:45:20,254 --> 00:45:23,040 ‫رفیقت اومده نورث گرو چیز یاد بگیره 770 00:45:23,040 --> 00:45:27,120 ‫منم خواستم چهارتا چیز یادش بدم 771 00:45:27,120 --> 00:45:30,720 ‫درسته. ممنون، رفیق. ‫به نظر معرکه میاد 772 00:45:30,961 --> 00:45:34,175 ‫- مشروب‌فروشی؟ ‫- راستش باید یه ایمیلی بزنم 773 00:45:34,200 --> 00:45:37,000 ‫پز، بذار اینو نشونت بدم 774 00:45:42,440 --> 00:45:43,920 ‫می‌خوام بدونم که... 775 00:45:43,920 --> 00:45:45,560 ‫نظرت راجع‌به این چیه 776 00:45:46,600 --> 00:45:48,200 ‫خوشت میاد؟ 777 00:46:04,980 --> 00:46:10,445 ‫« نیلز دیانگ خط خورد » ‫« پز پیرس خط خورد » 778 00:46:17,560 --> 00:46:19,120 ‫جناب اورمند! 779 00:46:21,760 --> 00:46:24,640 ‫از فرصت استفاده کردم، ‫برات یه آبجوی کم‌الکل گرفتم 780 00:46:24,640 --> 00:46:26,200 ‫ممنون، پسر 781 00:46:27,720 --> 00:46:29,600 ‫دستت چی شده؟ 782 00:46:29,886 --> 00:46:32,160 ‫اسید ریخت 783 00:46:32,160 --> 00:46:34,720 ‫چند هفته پیش داشتم ‫با اسید فولاد رو حکاکی می‌کردم 784 00:46:34,720 --> 00:46:36,600 ‫فعلاً آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کنم 785 00:46:37,347 --> 00:46:39,535 ‫بدترین اتفاقی نیست که جدیداً برام افتاده 786 00:46:39,955 --> 00:46:41,975 ‫آره، البته 787 00:46:42,000 --> 00:46:43,800 ‫بهت تسلیت میگم 788 00:46:43,800 --> 00:46:45,280 ‫ایرادی نداره یادداشت بردارم؟ 789 00:46:46,464 --> 00:46:47,672 ‫راحت باش 790 00:46:47,697 --> 00:46:50,697 ‫کلاس طراحی توی نورث گرو بود؟ 791 00:46:50,722 --> 00:46:52,022 ‫آره 792 00:46:52,142 --> 00:46:55,440 ‫بعد از طلاقم دنبال ‫کاری می‌گشتم که شب‌ها سرمو گرم کنه و 793 00:46:55,440 --> 00:46:58,040 ‫نورث گرو هم شباهت زیادی به ‫مدرسه‌ای که توش تدریس می‌کنم داره 794 00:46:58,065 --> 00:47:00,292 ‫- چی درس میدی؟ ‫- علوم کامپیوتر 795 00:47:01,779 --> 00:47:04,974 ‫از زمان مرگ ایدی ‫شده برگردی نورث گرو؟ 796 00:47:04,999 --> 00:47:06,279 ‫نه 797 00:47:07,619 --> 00:47:10,801 ‫هنوز با کسایی که درگیر پروژه‌ی ‫قلب سیاه جوهری بودن در تماسی؟ 798 00:47:11,066 --> 00:47:12,466 ‫نه 799 00:47:12,600 --> 00:47:15,560 ‫فکر می‌کردم قراره راجع‌به ‫ایدی و آنومی صحبت کنیم 800 00:47:15,560 --> 00:47:17,360 ‫اگه یه پیش‌زمینه‌ای داشته باشم ‫بهم کمک بیشتری می‌کنه 801 00:47:17,360 --> 00:47:19,093 ‫پس کارِت با کامپیوتر خوبه؟ 802 00:47:20,080 --> 00:47:23,208 ‫آره، ولی امیدوارم که ‫توی نویسندگی به جایی برسم 803 00:47:23,233 --> 00:47:24,833 ‫کتابی هم به چاپ رسوندی؟ 804 00:47:25,760 --> 00:47:30,200 ‫من و ایدی داشتیم روی فیلمنامه‌ی ‫قلب سیاه جوهری کار می‌کردیم 805 00:47:30,200 --> 00:47:31,760 ‫فکر همه‌جاشو کرده بودیم 806 00:47:31,760 --> 00:47:33,840 ‫می‌خواست اسم منو ‫به عنوان نویسنده‌ی مشترک بزنه 807 00:47:33,840 --> 00:47:36,880 ‫حالا که ایدی نیست، ‫ازت خواستن که فیلمنامه رو بنویسی؟ 808 00:47:37,588 --> 00:47:39,178 ‫گمونم باید بخوان، 809 00:47:39,445 --> 00:47:41,320 ‫چون کلش ایده‌ی خودش بود و 810 00:47:41,345 --> 00:47:43,340 ‫همه‌ش این توئـه 811 00:47:43,365 --> 00:47:46,000 ‫- یعنی فیلمنامه رو ننوشته بود؟ ‫- توی گوشیش بود که 812 00:47:46,000 --> 00:47:47,640 ‫قاتل دزدیدش 813 00:47:49,160 --> 00:47:51,240 ‫پلیس بهم گفت 814 00:47:51,240 --> 00:47:53,280 ‫عجیبه 815 00:47:53,728 --> 00:47:55,215 ‫چیش عجیبه؟ 816 00:47:55,240 --> 00:47:57,840 ‫اینکه گوشی قربانی رو برداری. ‫چون راحت میشه ردیابیش کرد 817 00:47:57,840 --> 00:48:00,920 ‫اگه روشنش کنن ‫زیر یه دقیقه میشه ردشو زد 818 00:48:03,473 --> 00:48:06,653 ‫حدس من اینه که پای جاش بلی ‫توی نویسندگی وسطه 819 00:48:08,120 --> 00:48:10,000 ‫هیچ آبی ازش گرم نمیشه 820 00:48:10,000 --> 00:48:11,560 ‫ایدی یه عمر تا اینجا بالا آوردش 821 00:48:11,560 --> 00:48:14,080 ‫خودش ۹۰ درصد کارها رو انجام می‌داد، ‫اونوقت جاش می‌رفت بیرون نشئه می‌کرد 822 00:48:14,080 --> 00:48:17,360 ‫تازه ۹۰ درصد توهین‌های ‫هوادارها رو می‌شنید 823 00:48:17,360 --> 00:48:19,200 ‫بعد از اینکه اومد پیش من، دیگه... 824 00:48:20,520 --> 00:48:23,440 ‫خوشحال‌تر بود. ‫هر چند بازم اذیتش می‌کرد 825 00:48:23,440 --> 00:48:26,640 ‫به پلیس هم گزارش داد، ‫ولی یه مشت ح.ب.گ.ل ردش کردن 826 00:48:26,640 --> 00:48:28,080 ‫خودت مأمور اسبق پلیسی؟ 827 00:48:28,080 --> 00:48:30,960 ‫پلیس‌ها میگن ح.ب.گ.ل، ‫همون «حرومزاده‌ی بی‌مصرف گشاد لعنتی» 828 00:48:30,960 --> 00:48:35,080 ‫آره. همسر سابقم خواست ‫شغلم رو عوض کنم، واسه همین... 829 00:48:36,196 --> 00:48:37,318 ‫منم شغلم رو عوض کردم 830 00:48:37,343 --> 00:48:39,549 ‫ولی زندگی زناشویی‌مون ‫همچنان به بن‌بست رسید و 831 00:48:39,840 --> 00:48:41,360 ‫از اینجور حرف‌ها 832 00:48:44,726 --> 00:48:47,333 ‫تو فکر می‌کنی که احتمال داره ‫آنومی ایدی رو کشته باشه؟ 833 00:48:47,595 --> 00:48:49,209 ‫نمی‌دونم 834 00:48:49,234 --> 00:48:50,840 ‫از کجا معلوم؟ 835 00:48:50,840 --> 00:48:52,793 ‫دلیلی نمی‌بینم کار اون باشه 836 00:48:53,600 --> 00:48:55,981 ‫دلیلی نمی‌بینم اصلاً کار کسِ خاصی باشه 837 00:48:59,520 --> 00:49:01,680 ‫می‌دونستی ایدی و جاش باهم قرار داشتن؟ 838 00:49:01,680 --> 00:49:03,440 ‫آره، چطور؟ 839 00:49:03,440 --> 00:49:05,440 ‫می‌دونستی کجا همدیگه رو می‌بینن؟ 840 00:49:05,440 --> 00:49:09,429 ‫نه. فکر می‌کردم توی یه کافه‌ای ‫یا یه جای معمولی باشه 841 00:49:09,850 --> 00:49:11,295 ‫کِی نگران این شدی که... 842 00:49:11,320 --> 00:49:13,040 ‫شاید اتفاقی براش افتاده باشه؟ 843 00:49:15,253 --> 00:49:18,705 بچه‌ها رو تنبیه کرده بودم موندم مدرسه 844 00:49:18,730 --> 00:49:20,640 ‫بعدش اومدم خونه و دیدم ایدی اونجا نیست 845 00:49:20,640 --> 00:49:23,080 ‫اول از همه رفتم سراغ پیغام‌گیر 846 00:49:23,388 --> 00:49:25,481 ‫حول و حوش ۱۱ بود که نگران شدم 847 00:49:25,506 --> 00:49:27,487 ‫به نیمه‌شب نرسیده با پلیس تماس گرفتم 848 00:49:28,387 --> 00:49:30,427 ‫اونا هم مأمور فرستادن 849 00:49:32,000 --> 00:49:35,160 ‫- خودم مجبور شدم جسدش رو شناسایی کنم ‫- متأسفم 850 00:49:37,053 --> 00:49:39,693 ‫ایدی تابحال حرفی راجع‌به ‫یاسمین ودرهد باهات نزد؟ 851 00:49:42,120 --> 00:49:43,520 ‫چطور؟ 852 00:49:46,392 --> 00:49:48,624 ‫خب، یاسمین رو می‌شناسم 853 00:49:49,600 --> 00:49:53,000 ‫فکر می‌کردم ایدی زیاده‌روی کرد ‫که بخاطر بازی کردن اونو اخراج کرد 854 00:49:53,064 --> 00:49:55,704 ‫ولی خیلی راجع‌به یاسمین حرفی نزدیم 855 00:49:57,680 --> 00:50:00,000 ‫فکر می‌کنم همینقدر کافی باشه 856 00:50:00,000 --> 00:50:02,400 ‫راستی، می‌خواستم بدونم 857 00:50:02,400 --> 00:50:05,680 ‫دفتر ما رو تو پیشنهاد دادی ‫یا نظر خودِ ایدی بود؟ 858 00:50:06,319 --> 00:50:07,655 ‫چیکار کردم؟ 859 00:50:07,680 --> 00:50:10,920 ‫ایدی قبل از مرگش اومد ملاقات همکارم 860 00:50:10,920 --> 00:50:14,440 ‫- چرا همچین کاری کرد؟ ‫- می‌خواست آنومی رو پیدا کنیم 861 00:50:15,055 --> 00:50:17,815 ‫اوه، درسته. بهم گفته بود 862 00:50:17,840 --> 00:50:20,440 ‫نمی‌دونستم واسه این کار ‫سراغ شماها اومده بود 863 00:50:20,440 --> 00:50:22,200 ‫وقتی که اومد، همکارم متوجه‌... 864 00:50:22,200 --> 00:50:25,080 ‫- جای کبودی روی... ‫- کار همکار شما بود، نه؟ 865 00:50:25,080 --> 00:50:28,200 ‫- اون به پلیس‌ها گفت که من خفه‌اش کردم؟ ‫- کسی حرفی از خفه کردن نزد 866 00:50:28,200 --> 00:50:30,720 ‫صرفاً گزارش کبودی‌ها رو داد 867 00:50:32,320 --> 00:50:34,294 ‫ممنون که اومدی، فیلیپ 868 00:50:34,319 --> 00:50:36,159 ‫کمک زیادی کردی 869 00:50:38,280 --> 00:50:39,720 ‫خواهش می‌کنم 870 00:51:06,808 --> 00:51:08,558 ‫« شماره‌ی ناشناس » 871 00:51:09,480 --> 00:51:11,520 ‫کورمورن استرایک 872 00:51:11,520 --> 00:51:13,365 ‫ایدی رو نبش قبر کن 873 00:51:13,390 --> 00:51:15,630 ‫یه نگاهی به نامه‌های توی تابوت بنداز 874 00:51:15,720 --> 00:51:17,320 ‫تو کی هستی؟ 875 00:51:17,320 --> 00:51:19,200 ‫نامه‌ها رو بخون 876 00:51:28,067 --> 00:51:29,707 ‫ممنون، رفیق 877 00:51:31,480 --> 00:51:32,720 ‫هی 878 00:51:35,120 --> 00:51:36,920 ‫- مرسی ‫- خیلی‌خب 879 00:51:40,199 --> 00:51:43,406 ‫خب، نظرت راجع‌به آثار هنری نیلز چی بود؟ 880 00:51:43,440 --> 00:51:46,680 ‫- بدک نبود ‫- همه می‌دونیم کسشعره 881 00:51:46,680 --> 00:51:49,400 ‫خب، خیلی با سلیقه‌ی من جور نبود 882 00:51:49,400 --> 00:51:51,720 ‫نیلز از اون آدم‌های عجیب غریبـه 883 00:51:51,720 --> 00:51:56,409 ‫از اون هنرمندهای نیمه‌هیپی، ‫آزادی‌خواهـه 884 00:51:56,434 --> 00:51:58,935 ‫ولی در عین حال سرور خودش رو داره 885 00:51:58,960 --> 00:52:01,000 ‫چون توهم برش داشته که ‫دولت سرورها رو هک می‌کنه 886 00:52:01,000 --> 00:52:03,400 ‫به ایان پیچ رأی میده 887 00:52:03,400 --> 00:52:05,394 ‫- همونی که نامزد ریاست شهرداری شد؟ ‫- آره 888 00:52:05,419 --> 00:52:06,595 ‫- جداً؟ ‫- آره 889 00:52:07,582 --> 00:52:10,737 ‫حالا... قضیه‌ی اون چیزمیزهای وایکینگی چیه؟ 890 00:52:10,762 --> 00:52:13,440 ‫چی بگم والا، خودمم نمی‌دونم 891 00:52:13,440 --> 00:52:15,640 ‫رفیقم والی هم زده توی خط همین چیزها 892 00:52:15,640 --> 00:52:19,320 ‫یه سری تتوهای مسخره ‫از حروف وایکینگی زده 893 00:52:19,320 --> 00:52:21,160 ‫فکر نکنم خودش هم معنیش رو بدونه 894 00:52:22,400 --> 00:52:25,120 ‫خب، لاأقل بهشون می‌خندی 895 00:52:25,120 --> 00:52:27,200 ‫اونم بعد از اتفاقاتی که افتاد 896 00:53:12,400 --> 00:53:14,040 ‫حرومی متوهم 897 00:53:22,640 --> 00:53:25,371 ‫پس اونقدرها هم تو نخ وایکینگ‌ها نیستی! 898 00:53:25,396 --> 00:53:27,040 ‫من نه 899 00:53:27,040 --> 00:53:30,200 ‫من هوادار بیتلزم. ‫تنها هویت منه، بذار... 900 00:53:31,320 --> 00:53:34,080 ‫نیلز اینو واسه تولدم زد 901 00:53:34,080 --> 00:53:36,600 ‫«تنها چیزی که نیاز داری عشق است» ‫(تک‌آهنگی از بیتلز در سال ۱۹۶۷) 902 00:53:40,720 --> 00:53:42,620 ‫آروم خوشتیپ‌خان، ‫مردم دارن نگاهمون می‌کنن 903 00:53:42,645 --> 00:53:44,416 ‫گمونم به این چیزها عادت داری 904 00:53:45,040 --> 00:53:48,640 ‫خب، طراحی‌های گورکَنت پخش بشه، 905 00:53:48,640 --> 00:53:51,720 ‫- اونوقت تویی که توی مرکز توجه قرار می‌گیری ‫- بعید می‌دونم 906 00:53:51,720 --> 00:53:55,287 ‫حالا که ایدی مُرده، دست‌وبالش ‫حسابی با مسائل قانونی بسته‌ست 907 00:53:55,312 --> 00:53:57,175 ‫به نظرت از تو می‌خوان که... 908 00:53:57,200 --> 00:53:59,760 ‫کار فیلمنامه‌ی قلب سیاه جوهری رو کامل کنی؟ 909 00:53:59,760 --> 00:54:01,520 ‫فکر بدی هم نیست، می‌دونی 910 00:54:01,520 --> 00:54:04,640 ‫خب، نه اگه مثل ایدی لدول پولدارت کنه 911 00:54:04,640 --> 00:54:06,040 ‫نه 912 00:54:06,040 --> 00:54:09,040 ‫پولدار که بشی ‫فقط یه مشت لاشخورن که دورت جمع میشن 913 00:54:09,040 --> 00:54:12,040 نامزدش یه بی‌شرفِ پستـه 914 00:54:12,040 --> 00:54:13,760 ‫واقعاً؟ چرا؟ 915 00:54:15,480 --> 00:54:18,200 ‫دائم باهام تماس می‌گیره ‫میگه براش کارهایی که 916 00:54:18,200 --> 00:54:19,960 ‫من و ایدی روش کار می‌کردیم رو بفرستم 917 00:54:19,960 --> 00:54:22,440 ‫میگه حق قانونیشـه 918 00:54:22,440 --> 00:54:24,360 ‫سیکتیر بابا! 919 00:54:26,155 --> 00:54:28,515 ‫نه، هرچی دارم بسمـه 920 00:54:28,540 --> 00:54:30,745 ‫همین که مردم بخوان لختم رو بکشن راضیم 921 00:54:35,320 --> 00:54:37,320 ‫یه لحظه میرم دستشویی و بیام 922 00:54:59,459 --> 00:55:00,626 ‫« رابین: یک فایل صوتی » 923 00:55:00,651 --> 00:55:04,064 ‫« دقیقه‌ی ۱۴:۰۲ ببین ‫چی راجع‌به فیلیپ اورمند میگه » 924 00:55:12,840 --> 00:55:15,480 ‫دائم باهام تماس می‌گیره ‫میگه براش کارهایی که 925 00:55:15,480 --> 00:55:17,240 ‫من و ایدی روش کار می‌کردیم رو بفرستم 926 00:55:17,240 --> 00:55:19,080 ‫میگه حق قانونیشـه 927 00:55:25,273 --> 00:55:27,668 ‫نیلز اینو واسه تولدم زد 928 00:55:27,693 --> 00:55:30,593 ‫«تنها چیزی که نیاز داری عشق است» 929 00:55:34,378 --> 00:55:36,415 ‫آروم خوشتیپ‌خان، ‫مردم دارن نگاهمون می‌کنن 930 00:55:36,440 --> 00:55:38,118 ‫گمونم به این چیزها عادت داری 931 00:55:38,665 --> 00:55:39,905 ‫خب... 932 00:56:38,380 --> 00:56:39,984 ‫« بارکلی » 933 00:56:42,184 --> 00:56:44,104 ‫بارکلی، هنوز اورمند رو زیرنظر داری؟ 934 00:56:44,129 --> 00:56:47,495 ‫تا نزدیکی‌های نورفورلک رفت ‫که یه گوشی رو توی رودخونه بندازه 935 00:56:47,520 --> 00:56:49,720 ‫رودخونه‌ی بدی رو انتخاب کرد، ‫عمقش خیلی کم بود 936 00:56:49,720 --> 00:56:51,160 ‫گوشی رو برداشتی؟ 937 00:56:51,160 --> 00:56:53,960 ‫آره. پوتینم بگا رفت، ‫ولی گوشی رو گرفتم 938 00:56:53,960 --> 00:56:56,120 ‫می‌خواستم زودتر تماس بگیرم ‫ولی آنتن افتضاح بود 939 00:56:56,120 --> 00:56:57,920 ‫بارکلی، بنازم بهت 940 00:56:57,920 --> 00:56:59,720 ‫تا کِی اینجایی؟ 941 00:56:59,720 --> 00:57:01,280 ‫تا یه ساعت دیگه 942 00:57:01,985 --> 00:57:03,730 ‫مستقیم بیارش دفتر 943 00:57:05,058 --> 00:57:11,058 ‫در تلگرام: ‫t.me/iredsub ‫t.me/FarahSub 944 00:57:59,300 --> 00:58:00,900 داره چه گهی می‌خوره؟ 945 00:58:05,270 --> 00:58:15,270 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫.:: FarahSub & iredsub ::. 946 00:58:15,472 --> 00:58:25,472 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 947 00:58:25,906 --> 00:58:35,906 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.