1 00:00:00,000 --> 00:00:02,692 ‫بنده کورمورن استرایک هستم ‫کاراگاه خصوصی 2 00:00:02,698 --> 00:00:06,346 ‫من رابینم، رابین الکات ‫من دستیار جدیدم 3 00:00:06,352 --> 00:00:09,478 ‫- چه کمکی از دستم برمیاد جان؟ ‫- درمورد خواهرمه، لولا لاندری... 4 00:00:09,484 --> 00:00:11,343 ‫فکر می‌کنم به قتل رسیده 5 00:00:11,375 --> 00:00:14,684 ‫این عکس یاروییه که توی دوربین امنیتی دیده شده ‫اما نرفتند دنبالش 6 00:00:14,685 --> 00:00:16,844 ‫حتی حالا هم که مُرده ‫دست از سرمون برنمی‌دارید 7 00:00:16,845 --> 00:00:19,021 ‫پس فکر می‌کنی لولا لاندری به قتل رسیده 8 00:00:19,027 --> 00:00:21,409 ‫- و ما تحقیقات رو خراب کردیم؟ ‫- اصلا 9 00:00:21,442 --> 00:00:23,841 ‫فقط می‌خوام از آخرین دقایق زندگی لولا ‫تصویر بهتری داشته باشم 10 00:00:23,842 --> 00:00:25,081 ‫این خونوادشونه 11 00:00:25,082 --> 00:00:27,521 ‫لیدی یوت بریستوئه ‫همراه برادرش تونی لاندری 12 00:00:27,522 --> 00:00:29,601 ‫خونواده چیز پیچیده‌ایه 13 00:00:29,602 --> 00:00:31,921 ‫تو یکی که باید خوب بدونی 14 00:00:31,922 --> 00:00:33,855 ‫این گی سومِیه، طراح 15 00:00:33,861 --> 00:00:35,641 ‫همراه دوست صمیمی لولا ‫یعنی کیارا پورتر 16 00:00:35,642 --> 00:00:37,401 ‫ایوان دافیلد، دوست‌پسرش 17 00:00:37,402 --> 00:00:40,036 ‫و اینم تهیه کننده‌ی فیلمه ‫فکر می‌کنم اینم زنش باشه 18 00:00:40,042 --> 00:00:43,321 ‫اون تنسیه، همسایه‌ای که ‫اظهاریه‌ش رو عوض کرد 19 00:00:43,322 --> 00:00:47,239 ‫نزدیک بستیگویی‌ها نشو 20 00:00:47,245 --> 00:00:49,850 ‫لولا از کسی به اسم راشل اونیفاده ‫حرفی نزده بود؟ 21 00:00:49,856 --> 00:00:52,236 ‫- راش کوچولوی من ‫- اون راشله؟ 22 00:00:52,242 --> 00:00:53,761 ‫راشل... 23 00:00:53,762 --> 00:00:55,561 ‫دست از سرم بردار! 24 00:00:55,562 --> 00:00:57,133 ‫با کی حرف می‌زدی؟ 25 00:01:04,242 --> 00:01:07,447 ‫یالا راشل ‫راشل 26 00:01:10,471 --> 00:01:15,471 ارائه شده توسط وب‌سایت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV 27 00:01:37,471 --> 00:01:45,471 دانلود سه سوته‌ی زیرنویس با بات تلگرام ساب‌یاب @SubYabBot 28 00:01:45,496 --> 00:01:53,123 ترجمه‌ای از مصـطـفــی TRANS.ELSHEN@gmail.com 29 00:01:54,000 --> 00:01:56,363 ‫کورمورن استرایکم 30 00:01:56,369 --> 00:01:58,175 ‫هنوز علت مرگ رو پیدا نکردی؟ 31 00:01:58,181 --> 00:02:01,180 ‫هرچی خواستی در نظر بگیر ‫مواد مخدر، غرق شدن... 32 00:02:01,181 --> 00:02:03,780 ‫ببین، وقتی از وان کشیدمش بیرون 33 00:02:03,781 --> 00:02:04,980 ‫آبش داغ بود 34 00:02:04,981 --> 00:02:07,503 ‫مخزن آبگرمکن هنوز خالی نشده بود ‫که یعنی بازه‌ی زمانی رو که 35 00:02:07,509 --> 00:02:09,851 ‫- داخل وان بوده مشخص می‌کنه ‫- وقتش که رسید 36 00:02:09,857 --> 00:02:11,498 ‫یکی رو می‌فرستم ‫اظهاراتت رو ثبت کنه 37 00:02:11,522 --> 00:02:13,949 ‫و گزارش تماس‌هاش رو هم چک کن ‫وقتی می‌خواستم باهاش حرف بزنم 38 00:02:13,955 --> 00:02:16,428 ‫- زنگ زد به یه نفر و بهش هشدار داد ‫- منظورت ساقی مواده؟ 39 00:02:16,434 --> 00:02:18,117 ‫اونم با یه شماره‌ی بی‌هویت؟ ‫گوش کن من دستم 40 00:02:18,123 --> 00:02:20,883 ‫به پرونده‌های درست حسابی بنده ‫بنابراین خدافظ 41 00:02:30,266 --> 00:02:31,505 ‫صبح بخیر 42 00:02:31,506 --> 00:02:33,025 ‫صبح بخیر 43 00:02:39,626 --> 00:02:41,185 ‫دستات چطورن؟ 44 00:02:41,186 --> 00:02:42,498 ‫هنوز یکم بی‌حس 45 00:02:43,786 --> 00:02:44,945 ‫حالت خوبه؟ 46 00:02:44,946 --> 00:02:47,545 ‫اولین جسدی نیست که دیدم 47 00:02:47,546 --> 00:02:50,226 ‫فقط منظورم این بود که... ‫دفعه‌ی اول خیلی بدتره 48 00:02:56,746 --> 00:02:59,145 ‫خب به نظرت تصادفی بوده 49 00:02:59,146 --> 00:03:01,225 ‫که راشل بعد از لولا فوت کرده؟ 50 00:03:01,226 --> 00:03:03,665 ‫با اینکه هرکسی از وجودش با‌ خبر نیست 51 00:03:03,666 --> 00:03:06,425 ‫اما خیلی پول واسه لباسای مارک و مواد داشته 52 00:03:06,426 --> 00:03:08,105 ‫از کجا؟ 53 00:03:08,106 --> 00:03:09,145 ‫لولا؟ 54 00:03:09,146 --> 00:03:10,826 ‫لولا سه ماهه که مُرده 55 00:03:10,832 --> 00:03:12,785 ‫وصیت‌نامه‌ای هم نداشته 56 00:03:12,826 --> 00:03:15,105 ‫تازه، چرا راشل از دیدن من ‫اینقد وحشت کرد؟ 57 00:03:15,106 --> 00:03:16,825 ‫و به کی زنگ زد؟ 58 00:03:16,826 --> 00:03:18,585 ‫یه‌چیزی رو مخفی می‌کرد... 59 00:03:18,586 --> 00:03:20,425 ‫حتما پلیس تحقیق می‌کنه 60 00:03:20,426 --> 00:03:21,626 ‫شاید 61 00:03:23,853 --> 00:03:26,253 ‫وقتشه ببینیم دوستای لولا ‫چه واکنشی به این خبر نشون میدن 62 00:03:44,226 --> 00:03:47,705 ‫صبح بخیر، بنده مایک داندی هستم ‫از سازمان ایمنی، بهداشت و محیط زیست 63 00:03:47,706 --> 00:03:49,865 ‫اومدم اینجا تا طبق لایحه‌ی 64 00:03:49,866 --> 00:03:51,785 ‫تصویبی در 1974 مبنی بر حفظ سلامت تمامی کارمندان 65 00:03:51,786 --> 00:03:54,445 ‫ماده‌ی 20، اینجا رو بازبینی کنم 66 00:03:58,146 --> 00:04:00,506 ‫چندتا دیگه 67 00:04:05,186 --> 00:04:06,306 ‫اون طرف 68 00:04:09,426 --> 00:04:11,665 ‫یالا، تمرکز کن 69 00:04:11,666 --> 00:04:14,625 ‫نور 70 00:04:14,626 --> 00:04:18,145 ‫کیارا، شب درازی داشتی ‫نه عزیزم؟ 71 00:04:23,026 --> 00:04:24,665 ‫گی سومه؟ 72 00:04:24,666 --> 00:04:25,745 ‫تو کی هستی؟ 73 00:04:25,746 --> 00:04:28,065 ‫کورمورن استرایک هستم ‫یک کاراگاه خصوصی 74 00:04:28,066 --> 00:04:30,225 ‫فعلا سرم شلوغه ‫بگو تریشا برات یه وقت بگیره 75 00:04:30,226 --> 00:04:32,860 ‫- راشل اونیفاده مُرده ‫- خدای من...چطوری؟ 76 00:04:32,866 --> 00:04:35,105 ‫- مواد زیاد و وان داغ ‫- اشتباه تازه‌کارا 77 00:04:35,106 --> 00:04:37,552 ‫دقیقا ‫اما اونکه تازه کار نبود، مگه نه؟ 78 00:04:39,155 --> 00:04:42,554 ‫وایسا، کورمورن استرایک ‫اسم عجیبی داری 79 00:04:42,555 --> 00:04:44,034 ‫تا حالا کسی همچین چیزی بهم نگفته بود 80 00:04:44,035 --> 00:04:46,754 ‫- تو برادر ال‌روگبی نیستی؟ ‫- برادر ناتنی 81 00:04:46,755 --> 00:04:49,874 ‫درمورد برادرش کورمورن که ‫یه قهرمان جنگه زیاد حرف می‌زد 82 00:04:49,875 --> 00:04:51,594 ‫پدرت رو هم چندباری دیدم 83 00:04:51,595 --> 00:04:52,634 ‫خوش به حالت! 84 00:04:52,635 --> 00:04:55,954 ‫اونوقت چرا پسر جانی روگبی ‫به عنوان کاراگاه خصوصی کار می‌کنه؟ 85 00:04:55,955 --> 00:04:57,474 ‫چون کارشه 86 00:04:57,475 --> 00:04:59,679 ‫اگه مشکلی نداره می‌خواستم چندتا سوال ازتون بپرسم 87 00:05:04,913 --> 00:05:06,912 ‫من کیارام 88 00:05:06,918 --> 00:05:08,038 ‫می‌دونم 89 00:05:09,915 --> 00:05:12,955 ‫آهان درسته، اونوقت کی آقای بستیگویی از...؟ 90 00:05:15,065 --> 00:05:18,098 ‫باشه پس، اون موقع تماس می‌گیرم ‫خیلی ممنون، لطف کردید 91 00:05:18,815 --> 00:05:19,934 ‫بفرمایید؟ 92 00:05:20,788 --> 00:05:22,622 ‫ببخشید 93 00:05:23,045 --> 00:05:24,821 ‫ببخشید، امری داشتید؟ 94 00:05:26,675 --> 00:05:28,674 ‫- کجاست؟ ‫- کی؟ 95 00:05:28,675 --> 00:05:29,915 ‫برادرم 96 00:05:36,905 --> 00:05:37,991 ‫ممنون 97 00:05:38,527 --> 00:05:41,446 ‫برادرم حالا افتاده دنبال کی؟ 98 00:05:41,447 --> 00:05:43,727 ‫راستش... 99 00:05:45,087 --> 00:05:46,761 ‫یه نفره که 100 00:05:47,001 --> 00:05:48,821 ‫خودش رو کشته ‫فقط... 101 00:05:49,078 --> 00:05:51,006 ‫یکی از اقوامش فکر می‌کنه که ‫خودش رو نکشته 102 00:05:51,007 --> 00:05:52,486 ‫کورمورن چه نظری داره؟ 103 00:05:52,487 --> 00:05:55,044 ‫فکر می‌کنم هنوز تصمیمی نگرفته 104 00:05:55,050 --> 00:05:57,321 ‫بهت گفته مادرمون کی بوده؟ 105 00:05:57,327 --> 00:05:58,475 ‫نه 106 00:05:59,247 --> 00:06:00,287 ‫می‌دونی؟ 107 00:06:01,718 --> 00:06:02,757 ‫بله 108 00:06:02,763 --> 00:06:04,413 ‫نظر پلیس خودکشی بود 109 00:06:04,419 --> 00:06:06,991 ‫اما کورمورن همیشه فکر می‌کرد که ‫مرگش مشکوکه 110 00:06:06,997 --> 00:06:09,021 ‫مرگ مادرم براش خیلی سخت بود 111 00:06:09,061 --> 00:06:10,841 ‫آکسفورد رو ول کرد و رفت توی ارتش 112 00:06:10,847 --> 00:06:13,201 ‫- توی آکسفورد درس می‌خونده؟ ‫- می‌دونم 113 00:06:13,207 --> 00:06:15,117 ‫یکی از استادای مصاحبه کننده‌ی دانشگاه 114 00:06:15,149 --> 00:06:17,860 ‫پشت اون رفتار زشت و زننده‌ش رو دیده 115 00:06:21,687 --> 00:06:24,087 ‫چند وقته که توی دفترش می‌خوابه؟ 116 00:06:27,207 --> 00:06:29,246 ‫دقیقا درمورد چی تحقیق می‌کنی؟ 117 00:06:29,247 --> 00:06:32,149 ‫برادر لولا لاندری ازم خواسته تا تحقیقات پلیس 118 00:06:32,155 --> 00:06:34,549 ‫درمورد مرگش رو بررسی کنم و ‫مطمئن بشم که مشکلی نبوده 119 00:06:34,555 --> 00:06:36,539 ‫- حسابداره؟ ‫- نه، وکیله 120 00:06:36,545 --> 00:06:38,654 ‫همیشه جان رو می‌گفتیم حسابدار 121 00:06:38,662 --> 00:06:40,705 ‫- چرا؟ ‫- اسم مستعاره 122 00:06:40,711 --> 00:06:43,366 ‫عشق مامانی چی؟ ‫اونو دیدیش؟ 123 00:06:43,367 --> 00:06:44,686 ‫نه اخیرا 124 00:06:44,687 --> 00:06:46,846 ‫واسه همین گی صداش می‌کرد فاخته ‫(فاخته، همچنین دیوانه) 125 00:06:46,847 --> 00:06:49,006 ‫خونواده‌ی دیوونه‌ای دارن 126 00:06:49,007 --> 00:06:50,526 ‫لولا توی لونه‌ی بدی بود 127 00:06:50,527 --> 00:06:52,424 ‫گی انگار به‌خاطر راشل ناراحت نشد 128 00:06:52,430 --> 00:06:55,126 ‫وقتی کار می‌کنه، فقط یه چیز واسش مهمه 129 00:06:55,127 --> 00:06:56,246 ‫راشل بیچاره... 130 00:06:56,247 --> 00:06:58,486 ‫می‌تونی یکم درمورد رابطه‌ش با لولا برام بگی؟ 131 00:06:58,487 --> 00:07:00,686 ‫اون توی مشکلاتش کمکش می‌کرد 132 00:07:00,687 --> 00:07:03,766 ‫هویتی، اعتبار، از این قبیل 133 00:07:03,767 --> 00:07:06,771 ‫لولا بدجوری می‌خواست ‫با خونواده‌ی اصلیش باشه 134 00:07:06,777 --> 00:07:09,566 ‫که منظورش سیاه‌پوستا بودن ‫از سمت پدریش 135 00:07:09,567 --> 00:07:11,756 ‫کیارا عزیزم، بهت نیاز داریم 136 00:07:12,607 --> 00:07:15,776 ‫لولا روزی که مُرد ‫مدت زیادی رو پیش راشل بود 137 00:07:15,782 --> 00:07:18,086 ‫آره، وقتی راشل قاطی نمی‌کرد 138 00:07:18,087 --> 00:07:20,526 ‫خیلی با هم صمیمی بودند 139 00:07:20,527 --> 00:07:22,166 ‫لولا بهش پول هم می‌داد 140 00:07:22,167 --> 00:07:24,166 ‫لولا به هرکسی که می‌رسید پول میداد 141 00:07:24,167 --> 00:07:27,166 ‫اما آره، راشل خیلی ازش کشید 142 00:07:27,167 --> 00:07:29,606 ‫هی عشقم، گی داره عصبانی میشه 143 00:07:29,607 --> 00:07:31,806 ‫من خیلی دوست دارم مکالمه‌مون رو ادامه بدم 144 00:07:31,807 --> 00:07:34,554 ‫تا دیروقت باید اینجا کار کنم ‫بعدش هم میرم کلاب اوزی... 145 00:07:34,560 --> 00:07:36,766 ‫- خیلی‌خب فردا... ‫- باهام میای؟ 146 00:07:36,853 --> 00:07:40,188 ‫سوار قطار خط جینجر به سمت دالستون شو 147 00:07:40,194 --> 00:07:42,474 ساعت 10:30 جلوی ایستگاه منتظرتم 148 00:07:46,527 --> 00:07:48,686 ‫اونوقت هرباری که چادر می‌افته 149 00:07:48,687 --> 00:07:52,075 ‫مت حسابی سرخ می‌شه و می‌ندازه گردن من ‫تازه بعد شروع کرد به بارون اومدن... 150 00:07:52,081 --> 00:07:53,511 ‫همین کم بود! 151 00:07:54,090 --> 00:07:55,209 ‫چه عجب 152 00:07:55,215 --> 00:07:56,996 ‫رابین همه‌چی رو برام گفت 153 00:07:57,002 --> 00:07:59,966 ‫بنابراین وسایلت رو جمع کن ‫ماشینم توی پارکینگ جان‌لوئیسه 154 00:07:59,967 --> 00:08:01,486 ‫و تو میای پیشمون بمونی 155 00:08:01,487 --> 00:08:02,606 ‫نخیر 156 00:08:02,607 --> 00:08:04,366 ‫نمیشه که اینجا توی تخت‌خواب مسافرتی بخوابی 157 00:08:04,367 --> 00:08:06,766 ‫تا دارم فکرام رو می‌کنم، همینجا می‌مونم 158 00:08:06,767 --> 00:08:07,926 ‫بهش بگو رابین 159 00:08:07,927 --> 00:08:09,446 ‫ربطی به رابین نداره 160 00:08:09,447 --> 00:08:11,886 ‫به علاوه نیومدم بمونم ‫اومدم یه‌چیزی بردارم 161 00:08:11,887 --> 00:08:14,044 ‫- کجا میری؟ ‫- چلسی 162 00:08:14,050 --> 00:08:16,166 ‫خب بذار برسونمت 163 00:08:16,167 --> 00:08:18,926 ‫بذار برم ماشین رو بیارم و ‫خودم برسونمت 164 00:08:19,020 --> 00:08:20,860 ‫10 دقیقه‌ی دیگه پایین می‌بینمت 165 00:08:23,847 --> 00:08:26,006 ‫خدافظ رابین ‫واقعا از آشناییت خوشحال شدم 166 00:08:26,007 --> 00:08:27,487 ‫منم همینطور 167 00:08:42,487 --> 00:08:43,767 ‫باید اینو امضا کنی 168 00:09:01,727 --> 00:09:02,766 ‫دختر خوبیه 169 00:09:02,767 --> 00:09:03,806 ‫کی؟ 170 00:09:03,807 --> 00:09:05,846 ‫مسخره‌ست که یه دختر به اون خوش‌اندامی ‫رژیم بگیره 171 00:09:05,847 --> 00:09:07,326 ‫حالا چه عروسیش باشه چه نباشه 172 00:09:07,327 --> 00:09:08,967 ‫راستش به من ربطی نداره 173 00:09:08,973 --> 00:09:10,921 ‫ یک سگ کوچک 174 00:09:10,927 --> 00:09:13,087 ‫وقتی بچه بودم، عاشق این کتاب بودم 175 00:09:14,087 --> 00:09:16,486 ‫خواهش می‌کنم بهم بگو که ‫دیگه با شارلوت تمومش کردی 176 00:09:16,492 --> 00:09:19,366 ‫- دیگه تمومش کردم ‫- البته متاسفم که اینجوری شد 177 00:09:19,367 --> 00:09:21,606 ‫اما اگه اون نباشه ‫تو خیلی راحتتری 178 00:09:21,607 --> 00:09:22,927 ‫من ترکش کردم 179 00:09:25,727 --> 00:09:26,887 ‫خوبه 180 00:09:29,007 --> 00:09:31,006 ‫بهتره سریعتر برم ‫چون جک بازی داره 181 00:09:31,007 --> 00:09:32,566 ‫همین دور و برا خوبه 182 00:09:32,567 --> 00:09:34,566 ‫زبون بسته نتونست وارد تیم اصلی بشه 183 00:09:34,567 --> 00:09:36,206 ‫بهش گفتم ‫«تو توی تیم اصلی منی عزیزم» 184 00:09:36,207 --> 00:09:39,006 ‫- اما فکر نکنم زیاد به‌حالش فرقی... ‫- تو مادر خوبی هستی 185 00:09:39,007 --> 00:09:40,767 ‫ممنون چوبی 186 00:09:44,087 --> 00:09:46,418 ‫- می‌خوام که بچه‌هام همیشه... ‫- می‌دونم 187 00:09:54,450 --> 00:09:56,570 ‫هرچی که لازم داشتی ‫بیا پیش خودم 188 00:10:51,727 --> 00:10:53,767 ‫به آقای بریستو میگم که رسیدید 189 00:11:00,887 --> 00:11:02,246 ‫بفرمایید 190 00:11:02,247 --> 00:11:05,406 ‫شرمنده، داشتم مامان رو... 191 00:11:08,598 --> 00:11:11,037 ‫نباید زیاد طول بکشه 192 00:11:11,043 --> 00:11:13,643 ‫دارو‌ها یکم حواسش رو بهم می‌ریزن 193 00:11:22,447 --> 00:11:23,646 ‫تونی؟ 194 00:11:23,652 --> 00:11:26,104 ‫نه، دایی تونی نیست مامانی 195 00:11:26,146 --> 00:11:27,726 ‫آقای استرایکه 196 00:11:27,901 --> 00:11:30,260 ‫ما همدیگه رو خیلی وقت پیش دیدیم 197 00:11:30,266 --> 00:11:31,986 ‫من دوست پسرتون چارلی بودم 198 00:11:32,944 --> 00:11:34,350 ‫چارلی مُرده 199 00:11:35,530 --> 00:11:38,171 ‫با دوچرخه رفت توی درّه 200 00:11:39,767 --> 00:11:40,966 ‫بله 201 00:11:40,967 --> 00:11:43,766 ‫حالا لولا هم همینطور 202 00:11:44,145 --> 00:11:45,879 ‫اینکه همه‌ی بچه‌هات 203 00:11:46,366 --> 00:11:49,303 ‫قبل خودت بمیرن ‫خیلی وحشتناکه 204 00:11:49,367 --> 00:11:50,599 ‫البته 205 00:11:51,099 --> 00:11:52,131 ‫اما نه... 206 00:11:53,447 --> 00:11:56,566 ‫همه همیشه می‌گفتن که ‫لولا خیلی خوشگله 207 00:11:56,567 --> 00:11:59,406 ‫اما من اینجوری فکر نمی‌کردم 208 00:11:59,407 --> 00:12:01,024 ‫چارلی 209 00:12:01,439 --> 00:12:03,486 ‫خوشگله بود 210 00:12:04,803 --> 00:12:07,123 ‫لولا باهوشه بود 211 00:12:07,584 --> 00:12:10,542 ‫و همیشه واسه هرچیزی ‫یه جواب داشت 212 00:12:11,878 --> 00:12:13,776 ‫خیلی حیف شد 213 00:12:14,228 --> 00:12:18,011 ‫که سر اون پسر دوست‌داشتنی 214 00:12:18,017 --> 00:12:19,854 ‫اینقد با تونی دعوا می‌کرد 215 00:12:20,647 --> 00:12:23,854 ‫ایوان دافیلد اومد عیادتش 216 00:12:24,292 --> 00:12:25,526 ‫بعد از مرگ لولا 217 00:12:25,801 --> 00:12:28,371 ‫می‌گفت کاش اونجا بود 218 00:12:28,975 --> 00:12:31,809 ‫تا می‌تونست جلوی لولا رو بگیره 219 00:12:31,815 --> 00:12:33,126 ‫هه 220 00:12:33,127 --> 00:12:36,099 ‫نه، منم همین فکرو می‌کنم 221 00:12:36,345 --> 00:12:37,561 ‫جانی 222 00:12:37,567 --> 00:12:38,854 ‫لولا 223 00:12:39,222 --> 00:12:41,871 ‫اون شب 224 00:12:42,114 --> 00:12:43,513 توی آپارتمانش بوده 225 00:12:44,087 --> 00:12:46,575 ‫توی یه وضعیت وحشتناک 226 00:12:47,304 --> 00:12:50,288 تک و تنها ‫درحالی که ما اینجا بودیم 227 00:12:51,108 --> 00:12:54,046 ‫چندتا فیلم مسخره‌ی قدیمی می‌دیدیم 228 00:12:54,047 --> 00:12:57,486 ‫مامان یکی از طرفدارای بزرگ کری گرانته 229 00:12:57,661 --> 00:13:00,300 ‫شبی که لولا مُرد ‫داشتیم فیلم «پرورش بیبی» رو می‌دیدیم 230 00:13:00,306 --> 00:13:01,986 ‫وقت داروهاتونه 231 00:13:05,127 --> 00:13:06,327 ‫ممنون مارشا 232 00:13:18,346 --> 00:13:19,866 ‫مورفینه، بنابراین... 233 00:13:25,407 --> 00:13:26,759 ‫گفت که 234 00:13:27,181 --> 00:13:29,744 ‫ازش می‌ترسه 235 00:13:31,607 --> 00:13:32,641 ‫از کی؟ 236 00:13:33,618 --> 00:13:34,900 ‫از کی می‌ترسید؟ 237 00:13:41,167 --> 00:13:43,847 ‫چی بهت گفته مادر؟ ‫از ایوان می‌ترسید؟ 238 00:13:47,007 --> 00:13:49,315 ‫دفعه‌ی بعدی که میاید 239 00:13:49,479 --> 00:13:52,206 ‫یکم کیک برام بیارید، آقای بون 240 00:13:52,287 --> 00:13:53,663 ذات آدم 241 00:13:53,796 --> 00:13:56,711 هیچوقت عوض نمیشه 242 00:14:06,847 --> 00:14:09,806 ‫می‌خوام بدونم تنسی بستیگویی ‫چی رو درمورد اون شب نمیگه 243 00:14:09,807 --> 00:14:11,846 ‫و اون کسی که توی دوربین بود چی؟ 244 00:14:11,847 --> 00:14:13,486 ‫اون یکم وقت می‌گیره 245 00:14:13,492 --> 00:14:15,967 ‫مطمئنم تمامی جواب‌ها همونجاست 246 00:14:15,973 --> 00:14:18,566 ‫چقدر از کارهای داییت ‫در اون روز خبر داری؟ 247 00:14:18,567 --> 00:14:22,126 ‫کل روز رو توی دفترش بوده ‫بعد واسه یه کنفرانس 248 00:14:22,127 --> 00:14:24,271 ‫رفته به آکسفورد 249 00:14:24,311 --> 00:14:26,670 ‫سر راه اومد اینجا دیدن مامان 250 00:14:26,807 --> 00:14:27,846 ‫واسه چی پرسیدی؟ 251 00:14:27,847 --> 00:14:30,348 ‫فقط باید کاملا مطمئن بشم ‫لولا روز مرگش 252 00:14:30,354 --> 00:14:32,783 ‫- با چه کسایی ملاقات کرده ‫- تونی نرفته بود دیدنش 253 00:14:33,127 --> 00:14:36,207 ‫اون روز نرفته بود به کنتیگرن گاردنز ‫مطمئنم 254 00:14:37,967 --> 00:14:39,446 ‫خیلی‌خب 255 00:14:39,447 --> 00:14:41,167 ‫پس...؟ 256 00:14:58,409 --> 00:15:00,316 ‫نه وایسا ‫دوربین رو نگه دار 257 00:15:00,322 --> 00:15:02,001 ‫دوربین رو نگه دار ‫نگهش دار 258 00:15:02,007 --> 00:15:03,777 ‫وای نه ‫سگه رو بگیرش 259 00:15:03,783 --> 00:15:05,966 ‫گرفتمش، گرفتمش... 260 00:15:05,967 --> 00:15:07,039 ‫وای... 261 00:15:07,045 --> 00:15:09,444 ‫وای نه، یه‌چیزی چسبیده به لبم 262 00:15:09,727 --> 00:15:11,606 ‫راش کوچولوی من 263 00:15:11,607 --> 00:15:13,686 ‫این راش کوچولوی منه 264 00:15:13,687 --> 00:15:17,422 ‫راش کوچولوی من خیلی بیشتر از ‫همه‌ی شماها درموردم می‌دونه 265 00:15:19,927 --> 00:15:22,572 ‫وای، انگار...انگار... 266 00:15:45,047 --> 00:15:46,807 ‫ درصورتی که مورد مشکوکی مشاهده نمودید... 267 00:16:05,367 --> 00:16:08,446 ‫اینجا، اینجا عزیزم 268 00:16:08,447 --> 00:16:09,687 ‫اینجا 269 00:16:40,087 --> 00:16:42,046 ‫وای خدا، درمورد راشل بیچاره شنیدی؟ 270 00:16:42,047 --> 00:16:43,086 ‫معلومه که شنیدم 271 00:16:43,087 --> 00:16:46,606 ‫هربار که کسی می‌میره ‫پلیسا میان سروقت من 272 00:16:46,607 --> 00:16:48,966 ‫- تو کی هستی؟ ‫- ایوان، ایشون کورمورن استرایکه 273 00:16:48,967 --> 00:16:50,726 ‫پسر جانی روگبیه 274 00:16:50,727 --> 00:16:52,766 ‫من بابات رو کم و زیاد می‌شناسم 275 00:16:52,767 --> 00:16:53,806 ‫هنوزم کارش درسته، نه؟ 276 00:16:53,807 --> 00:16:57,167 ‫آره، عالی ‫فکر نکنم تغییری هم بکنه 277 00:17:01,047 --> 00:17:04,247 ‫هی، اونجا نمیشه ‫برو بیرون! 278 00:17:05,887 --> 00:17:08,526 ‫کورمورن یه کاراگاه خصوصیه 279 00:17:08,527 --> 00:17:10,246 ‫فکر کردم گفتی پسر روگبیه 280 00:17:10,247 --> 00:17:12,246 ‫همدیگه رو نقض نمی‌کنن 281 00:17:12,247 --> 00:17:13,486 ‫درمورد چی تحقیق می‌کنی؟ 282 00:17:13,487 --> 00:17:15,781 ‫من توسط خونواده‌ی لولا لاندری استخدام شدم 283 00:17:15,787 --> 00:17:17,547 ‫تا درمورد مرگش تحقیق کنم 284 00:17:18,779 --> 00:17:20,726 ‫چون خیلی لاغر بود ‫برام کاری نداشت تا 285 00:17:20,727 --> 00:17:22,406 ‫- از پنجره بندازمش بیرون ‫- تمومش کن ایوان 286 00:17:22,407 --> 00:17:23,806 ‫وقتی اینجوری می‌کنی اصلا... 287 00:17:23,807 --> 00:17:26,646 ‫توی اینترنت که همینو میگن، مگه نه؟ 288 00:17:26,647 --> 00:17:28,047 ‫«حتما کار ایوان بوده» 289 00:17:29,847 --> 00:17:32,825 ‫این حرفا بدجوری حالمو گرفته 290 00:17:32,831 --> 00:17:35,682 ‫- من نمی‌خوام حالت رو بگیرم ایوان ‫- گرچه گرفتی 291 00:17:35,688 --> 00:17:37,997 ‫واسم کمین کردی ‫درمورد لولا ازم سوال می‌کنی... 292 00:17:38,003 --> 00:17:39,242 ‫من که هنوز چیزی نپرسیدم 293 00:17:39,248 --> 00:17:41,447 ‫اون اصلا نمی‌دونست که تو اینجایی 294 00:17:41,453 --> 00:17:44,812 ‫ازم دورش کن ‫بندازیدش بیرون 295 00:17:44,818 --> 00:17:47,177 ‫می‌خوام اینو بیرونش کنید ‫بندازیدش بیرون 296 00:17:47,368 --> 00:17:48,568 ‫مزاحمم شده 297 00:18:18,246 --> 00:18:20,646 ‫کیارا بهم زنگ زد ‫داره میاد بیرون 298 00:18:28,039 --> 00:18:30,598 ‫کیارا، هی کیارا ‫اینجا رو نگاه کن 299 00:18:30,599 --> 00:18:32,598 ‫کیارا، اون یارو جدیده کی بود؟ 300 00:18:32,599 --> 00:18:35,039 ‫اینجا عزیزم، خواهش می‌کنم ‫یکم نگاه کن 301 00:18:36,739 --> 00:18:39,498 ‫خیلی متاسفم 302 00:18:39,504 --> 00:18:41,431 ‫ایوان وقتی چیزی نمی‌کشه 303 00:18:41,437 --> 00:18:43,671 ‫بدجوری قاطی می‌کنه 304 00:18:44,159 --> 00:18:45,878 ‫حالا کجا بریم؟ 305 00:18:45,879 --> 00:18:47,918 ‫اشکالی نداره بریم خونه‌ی من؟ 306 00:18:47,919 --> 00:18:49,519 ‫فردا باید زود برم سرکار 307 00:19:09,919 --> 00:19:12,155 ‫واقعا کتابای پروست رو خوندی؟ 308 00:19:12,161 --> 00:19:14,160 ‫تازه به زبون فرانسوی 309 00:19:14,279 --> 00:19:16,558 ‫اکثرا چیزای بامزه‌ای میگه 310 00:19:16,559 --> 00:19:19,358 وقتی ‫از کمبریج واسه رشته‌ی زبان‌های مدرن ‫بهم بورسیه دادن 311 00:19:19,359 --> 00:19:20,879 خبرت می‌کنم 312 00:19:23,639 --> 00:19:25,398 ‫مامانت هم هست 313 00:19:25,399 --> 00:19:29,039 ‫فوق‌العاده‌ترین لباس شیری ‫اوسی کلارک رو پوشیده 314 00:19:32,439 --> 00:19:34,240 ‫تصور زندگی یه سوپرمدل ‫توی چنین جایی 315 00:19:34,246 --> 00:19:35,675 ‫خیلی آسونتره 316 00:19:36,239 --> 00:19:37,518 ‫نسبت به کنتیگرن گاردنز 317 00:19:37,519 --> 00:19:40,238 ‫آره، یه زندان لوکس بود 318 00:19:40,239 --> 00:19:41,602 ‫بفرمایید 319 00:19:42,559 --> 00:19:45,678 ‫اما لولا اونجا خودش رو ‫از چشم همه مخفی می‌کرد 320 00:19:45,679 --> 00:19:48,126 ‫بعضی وقتا پنجره رو باز می‌کرد ‫و بهم زنگ می‌زد... 321 00:19:49,359 --> 00:19:51,724 ‫مثل فیلم 101 سگ خالدار ‫تظاهر می‌کردیم که از اون طرف شهر 322 00:19:51,730 --> 00:19:53,918 ‫واسه هم پارس می‌کنیم 323 00:19:53,919 --> 00:19:56,638 ‫باید بودی که جالبیش رو می‌فهمیدی 324 00:19:56,639 --> 00:20:00,038 ‫شبی که لولا مُرد ‫ایوان اومد اینجا 325 00:20:00,039 --> 00:20:01,678 ‫شایعه شده که اون شب اومد اینجا 326 00:20:01,684 --> 00:20:03,674 ‫- واسه انتقام از لولا باهام بخوابه ‫- همینطور بود؟ 327 00:20:03,680 --> 00:20:05,438 ‫به چندتا از دموهای آلبومش گوش کردیم 328 00:20:05,439 --> 00:20:07,198 ‫یکم علف کشیدیم و خوابیدیم 329 00:20:07,199 --> 00:20:09,118 ‫لولا دوستم بود 330 00:20:09,119 --> 00:20:11,079 ‫آره...ببخشید 331 00:20:20,319 --> 00:20:22,985 آستر جداشدنی زیبای گی 332 00:20:24,199 --> 00:20:27,919 ‫واسه مدل‌هایی که توی کلابن ‫خیلی بدرد می‌خوره 333 00:20:34,679 --> 00:20:35,959 ‫نه ممنون 334 00:20:43,439 --> 00:20:44,774 ‫درضمن 335 00:20:45,071 --> 00:20:46,977 ‫ایوان به من نمی‌خوره 336 00:20:47,439 --> 00:20:48,824 ‫جدی؟ 337 00:20:49,799 --> 00:20:52,358 ‫من معمولا دنبال بچه‌خوشگلا نمیرم 338 00:20:52,359 --> 00:20:54,958 ‫چه بد ‫فکر می‌کردم یه شانسی دارم 339 00:20:57,719 --> 00:21:00,399 ‫فقط جهت اطلاع ‫اون یکی پامه که حس داره 340 00:21:01,723 --> 00:21:03,842 ‫درمورد پات می‌دونم 341 00:21:04,079 --> 00:21:07,358 ‫راستش کنجکاوم که ببینمش 342 00:21:07,359 --> 00:21:09,198 ‫پس حسابی تو ذوقت می‌خوره 343 00:21:09,199 --> 00:21:11,078 ‫واقعا هیچی واسه دیدن ندارم 344 00:21:17,530 --> 00:21:21,169 ‫می‌دونی، گفتی که برادرم و ...‫پدرم رو می‌شناسی 345 00:21:21,170 --> 00:21:22,490 باهاشون نخوابیدم 346 00:22:18,050 --> 00:22:19,250 ‫صبح بخیر 347 00:22:50,249 --> 00:22:53,095 ‫ باید به عکس‌برداری برسم ‫ خوش گذشت، خودت برو بیرون 348 00:22:55,210 --> 00:22:56,450 چته؟ 349 00:23:20,511 --> 00:23:22,511 لیدا استرایک 350 00:23:34,236 --> 00:23:37,475 ‫دیشب رفتم سر قبر ویلیام بلیک 351 00:23:37,587 --> 00:23:38,728 ‫باشه 352 00:23:40,845 --> 00:23:43,244 ‫دلیل خاصی داشت؟ 353 00:23:43,770 --> 00:23:46,588 ‫دوست دارم هر از گاهی بهش سر بزنم 354 00:23:47,290 --> 00:23:49,809 ‫می‌دونی، بلیک طرفدار جنبش عشق آزاد بود 355 00:23:49,810 --> 00:23:51,530 ‫که میگه شهوتت رو محدود نکن 356 00:23:53,690 --> 00:23:54,730 ‫جدی؟ 357 00:23:58,170 --> 00:24:00,770 ‫تا حالا کسی بهت گفته که ‫خیلی خیلی خوشگلی؟ 358 00:24:05,170 --> 00:24:06,649 ‫اومدش 359 00:24:06,650 --> 00:24:09,329 ‫با کیارا خوش گذشت؟ 360 00:24:09,330 --> 00:24:10,610 ‫دختره بد هرزه‌ایه 361 00:24:12,730 --> 00:24:14,290 ‫بیا توی دفترم 362 00:24:20,551 --> 00:24:22,402 ‫خونوادش فکر می‌کنن کار من بوده؟ 363 00:24:22,408 --> 00:24:24,369 ‫- نه، فکر نکنم ‫- تو چی؟ 364 00:24:24,370 --> 00:24:26,929 ‫خیلی زود عصبانی میشی ‫اما عذرت موجهه 365 00:24:26,930 --> 00:24:28,649 ‫خیلی خوش‌شانسم که یه نفر 366 00:24:28,650 --> 00:24:30,329 ‫بدون سر گرگ دیدم، چون... 367 00:24:30,330 --> 00:24:32,809 ‫پلیس خیلی دوست داشت زندانیم کنه 368 00:24:32,810 --> 00:24:34,969 ‫در اینکه شکی نیست 369 00:24:34,970 --> 00:24:37,209 ‫می‌دونی، دلم خیلی واسه لولا تنگ شده 370 00:24:37,210 --> 00:24:39,213 ‫با هم دعوامون میشد اما... 371 00:24:39,354 --> 00:24:41,128 ‫با هم خوشبخت بودیم 372 00:24:41,530 --> 00:24:44,009 ‫اومدی که یه چیز مهم برام بگی 373 00:24:44,010 --> 00:24:46,269 ‫- فردی بستیگویی... ‫- خب چی؟ 374 00:24:46,275 --> 00:24:48,289 ‫همیشه آویزون لولا بود تا ‫توی فیلمش بازی کنه 375 00:24:48,290 --> 00:24:49,529 ‫لولا بازی می‌کرد؟ 376 00:24:49,530 --> 00:24:52,449 ‫بذار اینجوری بگیم که استعداد ‫یه لازمه‌ی مهم نیست 377 00:24:52,450 --> 00:24:55,170 ‫اما لولا، فروش فیلم رو بالا می‌برد 378 00:24:57,130 --> 00:24:58,529 ‫قبول نکرد؟ 379 00:24:58,530 --> 00:25:00,381 ‫از یارو متنفر بود 380 00:25:00,770 --> 00:25:02,889 ‫بعد می‌خواست یه فیلم بیوگرافی بسازه ‫که منم داخلش باشم 381 00:25:02,890 --> 00:25:04,489 ‫اما خب به‌جایی نرسیدیم 382 00:25:04,490 --> 00:25:07,769 ‫چون از خونواده‌ی بریستو شکایت شد و به صورت کامل متوقف شدند 383 00:25:07,770 --> 00:25:10,329 ‫یه ناهار با هم بودیم و من ‫با یکی از دستیارهاش صمیمی شدم 384 00:25:10,330 --> 00:25:11,730 ‫که حدس می‌زنم دختر بوده 385 00:25:13,441 --> 00:25:14,824 ‫می‌دونی این دختره جورجیا 386 00:25:14,886 --> 00:25:17,409 ‫بهم گفت که بستیگویی بدجوری ‫وسواس کنترل کردن بقیه رو داره 387 00:25:17,410 --> 00:25:19,369 ‫خیلی درگیر اعتیاد زنش به مواده 388 00:25:19,370 --> 00:25:21,369 ‫انگار به‌خاطر اونه که مواد می‌زنه 389 00:25:21,370 --> 00:25:24,413 ‫توی رستوران اگه تنسی ‫سه دست غذا با پنیر سفارش نده 390 00:25:24,419 --> 00:25:26,861 ‫کیفش رو می‌گیره تا مطمئن بشه ‫موادی مصرف نکرده 391 00:25:27,550 --> 00:25:29,784 ‫بگذریم ‫یه دفعه 392 00:25:30,104 --> 00:25:32,729 ‫جورجا گفت که تنسی زیر بار نرفته 393 00:25:32,730 --> 00:25:34,560 ‫خیلی به تنسی فشار اومده 394 00:25:34,566 --> 00:25:36,769 ‫و بهش گفته ‫«دیگه بسه فردی 395 00:25:36,770 --> 00:25:39,209 ‫«دستم رو ول کن ‫وگرنه زنگ می‌زنم به پلیس 396 00:25:39,210 --> 00:25:41,570 ‫و می‌گم شب مرگ لولا ‫چه اتفاقی افتاد» 397 00:25:47,490 --> 00:25:49,769 ‫خدافظ رابین ‫شرمنده که ترسوندمت 398 00:25:49,770 --> 00:25:52,289 ‫- اشکالی نداره ‫- ماه دیگه یه برنامه‌ی خصوصی دارم 399 00:25:52,290 --> 00:25:54,089 ‫اگه خواستی می‌تونی تنهایی بیای 400 00:25:54,217 --> 00:25:55,536 ‫خیلی ممنون 401 00:25:55,542 --> 00:25:57,182 ‫دستکشای طراحی گی سومِه‌‌ان؟ 402 00:25:58,850 --> 00:26:00,403 ‫خدا، آره 403 00:26:00,521 --> 00:26:02,435 ‫حتما از یه‌جایی برشون داشتم 404 00:26:13,010 --> 00:26:15,288 ‫میشه ببینی قطار ایور هیث کی راه می‌افته؟ 405 00:26:16,437 --> 00:26:19,049 ‫می‌خوای بری دفتر فردی توی پاینوود؟ 406 00:26:19,050 --> 00:26:21,649 ‫آره، می‌خوام یه جوری برم داخل 407 00:26:21,650 --> 00:26:23,129 ‫فایده‌ای نداره 408 00:26:23,130 --> 00:26:24,969 ‫بلاخره تونستم منشیش رو گیر بیارم 409 00:26:24,970 --> 00:26:27,489 ‫امروز صبح رفته میامی واسه فستیوال فیلم 410 00:26:27,490 --> 00:26:29,529 ‫و از اونجا هم چند روزی میره لس‌آنجلس 411 00:26:29,530 --> 00:26:31,329 ‫به‌هرحال باید برم 412 00:26:31,330 --> 00:26:33,249 ‫امیدوارم تنسی بستیگویی رو پیدا کنم 413 00:26:33,250 --> 00:26:35,329 ‫بنابراین بقیه‌ی روز رو نیستم 414 00:26:35,330 --> 00:26:38,640 ‫منم اصلا امروز عصر اینجا نیستم 415 00:26:39,530 --> 00:26:40,610 ‫واسه چی؟ 416 00:26:42,170 --> 00:26:43,757 ‫مصاحبه‌ی کاری 417 00:26:44,530 --> 00:26:46,977 ‫برات یادداشت گذاشتم 418 00:26:47,450 --> 00:26:48,530 ‫باشه 419 00:27:00,250 --> 00:27:02,330 ‫بله، من رابطه‌ی خوبی با بقیه دارم 420 00:27:20,330 --> 00:27:23,730 ‫- شگفت‌انگیز بود ‫- آره، چه عجب 421 00:27:29,690 --> 00:27:32,650 ‫خدا می‌دونه چند وقته درموردش حرف می‌زدم 422 00:27:53,730 --> 00:27:57,090 ‫همین ‫همین و... 423 00:28:05,130 --> 00:28:07,369 ‫خیلی ممنون ‫واقعا لطف کردی 424 00:28:07,370 --> 00:28:09,849 ‫دوباره هم باید بریم ‫روز خوبی داشته باشی 425 00:29:43,690 --> 00:29:45,689 ‫پس درستون رو کامل نکردید؟ 426 00:29:45,690 --> 00:29:46,871 ‫نخیر 427 00:29:47,450 --> 00:29:49,249 ‫و داشتید روانشناسی می‌خوندید؟ 428 00:29:49,250 --> 00:29:50,729 ‫درسته 429 00:29:50,730 --> 00:29:51,850 ‫چرا ترک تحصیل کردید؟ 430 00:29:53,090 --> 00:29:54,169 ‫ببخشید؟ 431 00:29:54,170 --> 00:29:56,997 ‫چرا قبل از امتحانات پایان ترم ‫دانشگاه رو ترک کردید؟ 432 00:29:57,410 --> 00:29:58,772 ‫باید... 433 00:29:59,694 --> 00:30:01,484 ‫دلیلش شخصی بود 434 00:30:01,490 --> 00:30:04,049 ‫اشکالی نداره، اشکالی نداره ‫لازم نیست که... 435 00:30:04,050 --> 00:30:05,289 ‫گرچه مشکلتون سختی درس که نبوده؟ 436 00:30:05,290 --> 00:30:06,809 ‫نخیر، ربطی نداشت ‫نخیر 437 00:30:06,810 --> 00:30:08,474 ‫نه، من عاشق رشته‌م بودم 438 00:30:08,480 --> 00:30:10,066 ‫امیدوار بودم که رتبه‌ی اول بشم 439 00:30:10,570 --> 00:30:13,370 ‫روانشناسی در بخش منابع انسانی ‫نقش زیادی رو بازی می‌کنه 440 00:30:14,930 --> 00:30:17,209 ‫خب رابین واسه شروع 441 00:30:17,210 --> 00:30:20,450 ‫میشه سه نفر رو نام ببری ‫که الهام‌بخشت بودند؟ 442 00:31:01,410 --> 00:31:03,809 ‫باورم نمیشه که نمی‌خوای کار رو بگیری 443 00:31:03,810 --> 00:31:07,409 ‫زیادی شرکتی و خشک بود 444 00:31:07,410 --> 00:31:09,089 ‫منظورت مثل کار منه؟ 445 00:31:09,090 --> 00:31:11,216 ‫نه، منظورم اون نبود 446 00:31:11,540 --> 00:31:13,339 ‫تو عاشق کارتی 447 00:31:13,450 --> 00:31:16,882 ‫وقتی که بچه بودم دوست داشتم ‫فضانورد بشم، اما می‌دونی 448 00:31:17,710 --> 00:31:19,007 ‫رابین 449 00:31:19,343 --> 00:31:21,689 ‫مسلما نمی‌تونم مجبورت کنم ‫بری سر کاری که دوست نداری 450 00:31:21,690 --> 00:31:23,250 ‫خوب شد گفتی 451 00:31:25,530 --> 00:31:27,329 ‫درضمن من کدو نمی‌خورم 452 00:31:27,400 --> 00:31:29,680 ‫باشه، می‌تونی پاستا بخوری 453 00:31:31,210 --> 00:31:32,290 ‫باشه 454 00:31:39,917 --> 00:31:43,449 ‫بله، خیلی ممنون ‫واقعا لطف دارید 455 00:31:43,450 --> 00:31:45,649 ‫بله، حتما همین کارو می‌کنم 456 00:31:45,650 --> 00:31:47,424 ‫تشکر، خدافظ 457 00:31:51,010 --> 00:31:54,049 ‫خب، مصاحبه چطور بود؟ 458 00:31:54,050 --> 00:31:57,329 ‫داشتم با همونا حرف می‌زدم و ‫گفتند که کار رو گرفتم 459 00:31:57,330 --> 00:31:59,849 ‫چه سریع ‫حتما خیلی شگفت زده‌شون کردی 460 00:31:59,850 --> 00:32:03,089 ‫اوهوم ‫گفتم آدما خیلی برام مهمن! 461 00:32:04,575 --> 00:32:06,319 ‫خب باید هر از گاهی هم 462 00:32:06,325 --> 00:32:07,989 ‫چیزایی رو بگیم که دوست نداریم 463 00:32:09,290 --> 00:32:10,770 ‫خیلی خوش‌شانسن که تو رو گیر آوردن 464 00:32:12,330 --> 00:32:14,009 ‫من غیبت نمی‌کنم 465 00:32:14,010 --> 00:32:15,929 ‫خواهرت که اومد توی دفتر 466 00:32:15,930 --> 00:32:17,569 ‫گفت همه‌چیزو واسش گفتم 467 00:32:17,570 --> 00:32:19,700 ‫ناخواهری ‫نگران نباش 468 00:32:19,740 --> 00:32:21,244 ‫می‌دونم لوسی چجوریه 469 00:32:21,250 --> 00:32:23,383 ‫من رازداری حالیم میشه 470 00:32:24,012 --> 00:32:25,644 ‫خصوصا توی این کار 471 00:32:25,650 --> 00:32:28,289 ‫درمورد لولا لاندری یه کوچولو واسه مت گفتم اما... 472 00:32:28,295 --> 00:32:31,404 ‫رابین اصلا نگرانش نباش ‫تو رازداری، خودم می‌دونم 473 00:32:34,370 --> 00:32:35,924 ‫کی میری سر کار؟ 474 00:32:36,450 --> 00:32:37,650 ‫هفته‌ی دیگه 475 00:32:40,370 --> 00:32:42,689 ‫می‌خوای یه چیز جالب ببینی؟ 476 00:32:42,690 --> 00:32:43,850 ‫اوهوم 477 00:32:50,970 --> 00:32:52,533 ‫وای خدا اون...؟ 478 00:32:52,539 --> 00:32:55,449 ‫دایی جان بریستو که دستش رو ‫گذاشته روی کون تنسی بستیگویی 479 00:32:55,450 --> 00:32:58,529 ‫بدم میاد از اینکه مردا وسط خیابون ‫همچین کاری بکنن 480 00:32:58,530 --> 00:33:00,329 ‫خب حالا یعنی واسه پرونده... 481 00:33:00,330 --> 00:33:01,929 ‫هنوز نمی‌دونم 482 00:33:01,930 --> 00:33:03,426 ‫می‌خوای باهاش چیکار کنی؟ 483 00:33:03,432 --> 00:33:05,392 ‫می‌خوام واسه ایجاد ترس ‫ازش استفاده کنم 484 00:33:35,130 --> 00:33:36,329 ‫برو پی کارت وگرنه زنگ می‌زنم... 485 00:33:36,330 --> 00:33:38,929 ‫به تونی لاندری؟ ‫که بیاد توی رستوران دیدنم؟ 486 00:33:38,930 --> 00:33:40,289 ‫من حرفی ندارم بهت بزنم 487 00:33:40,290 --> 00:33:42,770 ‫یا شایدم بیاد هتل؟ 488 00:33:46,890 --> 00:33:48,050 ‫پات رو بردار 489 00:33:50,730 --> 00:33:53,609 ‫تضمین می‌کنم اگه بهت پولی بدم 490 00:33:53,610 --> 00:33:55,769 ‫شوهرم خبردار میشه و میاد سراغت ‫بنابراین... 491 00:33:55,770 --> 00:33:58,649 ‫من دنبال پول نیستم ‫اطلاعات می‌خوام 492 00:33:58,650 --> 00:34:01,354 ‫- و اگه بهت ندم... ‫- نه، فقط مشتری‌هایی که بهم پول میدن 493 00:34:01,360 --> 00:34:03,489 ‫مدارک همسر خیانتکارشون رو دریافت می‌کنن 494 00:34:03,490 --> 00:34:06,181 ‫- چقدر که با وجدانی ‫- راستش تموم کاراگاه‌های خصوصی 495 00:34:06,187 --> 00:34:08,055 ‫که اینقدر محتاط نیستند تنسی 496 00:34:08,061 --> 00:34:11,007 ‫خصوصا وقتی یکی شبیه تو ‫مانع از اجرای عدالت میشه 497 00:34:11,490 --> 00:34:13,882 ‫روحتم خبر نداره... 498 00:34:14,530 --> 00:34:15,991 ‫درمورد چی؟ 499 00:34:16,410 --> 00:34:17,730 ‫همه‌چی 500 00:34:23,930 --> 00:34:26,729 ‫شبی که لولا مُرد، کجا بودی؟ 501 00:34:26,730 --> 00:34:28,089 ‫همینجا 502 00:34:28,159 --> 00:34:29,980 ‫پیش همسرم بودم 503 00:34:30,050 --> 00:34:31,370 ‫حقیقت رو گفتم 504 00:34:32,591 --> 00:34:33,830 ‫باور می‌کنم که اینجا بودی 505 00:34:33,836 --> 00:34:36,267 ‫باور می‌کنم که پیش همسرت بودی ‫اما می‌خوام بدونم 506 00:34:36,273 --> 00:34:39,129 ‫وقتی رفتی توی لابی ‫چرا از سرما می‌لرزیدی 507 00:34:39,130 --> 00:34:42,089 ‫دیدم که لولا افتاد پایین 508 00:34:42,090 --> 00:34:43,409 ‫دریک داشت می‌دوید 509 00:34:43,410 --> 00:34:45,569 ‫شکه شدم 510 00:34:45,570 --> 00:34:48,329 ‫فردی چیزی توی کیفت پیدا کرده بود؟ 511 00:34:48,330 --> 00:34:50,889 ‫وقتی داشتی توی دستشویی خط می‌زدی ‫مچت رو گرفت؟ 512 00:34:50,890 --> 00:34:54,249 ‫یا وقتی می‌خواستی بخوابی ‫نبضت رو گرفت؟ 513 00:34:54,250 --> 00:34:57,819 ‫فردی با لباس زیر ‫توی بالکن حسبت کرد 514 00:34:57,827 --> 00:35:00,069 ‫اونم توی یه شب سرد 515 00:35:01,032 --> 00:35:03,113 ‫وقتی لولا افتاد، اونجا بودی 516 00:35:03,119 --> 00:35:05,649 ‫- نه ‫- چرا، چون چیزی شنیدی 517 00:35:05,650 --> 00:35:08,513 ‫و اون تنها جاییه که می‌تونستی بشنوی 518 00:35:09,250 --> 00:35:11,729 ‫از تنبیه کردن لذت می‌بره، نه؟ 519 00:35:11,730 --> 00:35:14,289 ‫محبوس کردن در یه مکان کوچیک و بسته 520 00:35:14,290 --> 00:35:17,049 ‫اولین سلاح برای شکنجه کردنه 521 00:35:17,143 --> 00:35:19,543 ‫شوهر من شکنجه‌گر نیست 522 00:35:35,170 --> 00:35:36,810 ‫بچه داری؟ 523 00:35:42,535 --> 00:35:44,004 ‫نه 524 00:35:44,890 --> 00:35:46,449 ‫تا حالا خواستی بچه‌دار بشی؟ 525 00:35:46,450 --> 00:35:48,569 ‫حقیقتش نه 526 00:35:48,570 --> 00:35:50,013 ‫من خواستم 527 00:35:50,810 --> 00:35:52,221 ‫یه دختر... 528 00:35:52,604 --> 00:35:55,361 ‫کوچولو که هرشب براش آواز بخونم 529 00:35:56,283 --> 00:35:58,040 ‫موهاش رو شونه کنم 530 00:35:58,930 --> 00:36:00,838 ‫و بعدا 531 00:36:02,268 --> 00:36:03,737 ‫وقتی که پیر شدم 532 00:36:05,773 --> 00:36:09,213 ‫با همدیگه چایی بخوریم و ‫درمورد زندگیمون حرف بزنیم 533 00:36:18,770 --> 00:36:20,619 ‫اون نمی‌خواست که من 534 00:36:21,494 --> 00:36:23,119 ‫کار کنم 535 00:36:23,290 --> 00:36:25,929 ‫نمی‌خواست که بچه‌دار بشیم 536 00:36:26,530 --> 00:36:27,952 ‫بنابراین 537 00:36:29,218 --> 00:36:31,413 ‫این تنها چیزیه که دارم 538 00:36:36,130 --> 00:36:37,610 ‫تونی... 539 00:36:45,584 --> 00:36:48,595 ‫وجهه‌ی خونوادگی همه‌چیز اونه 540 00:36:49,930 --> 00:36:51,650 ‫هرگز رهاشون نمی‌کنه 541 00:36:57,758 --> 00:37:01,001 ‫فقط بهم بگو اون شب چی شنیدی تنسی 542 00:37:01,890 --> 00:37:03,819 ‫بهم بگو ‫چون با محافظت کردن 543 00:37:03,825 --> 00:37:06,551 ‫از یه سادیسمی ‫ممکنه بذاری یه قاتل آزاد باشه 544 00:37:11,490 --> 00:37:12,650 ‫باهام حرف بزن تنسی 545 00:37:15,582 --> 00:37:17,279 ‫دو صدا فریاد می‌کشیدند 546 00:37:17,285 --> 00:37:19,369 ‫تنها چیزی که یادشه دقیقا شنیده ‫این بوده که 547 00:37:19,370 --> 00:37:22,209 ‫«دیگه دیر شده ‫کار از کار گذشته» 548 00:37:22,210 --> 00:37:23,530 ‫لولا؟ 549 00:37:24,850 --> 00:37:26,009 ‫کدوم کار؟ 550 00:37:26,010 --> 00:37:27,557 ‫هنوز نمی‌دونم 551 00:37:28,170 --> 00:37:30,169 ‫صدای اون یه نفر رو نشناخته؟ 552 00:37:30,170 --> 00:37:31,370 ‫نه 553 00:37:33,130 --> 00:37:35,289 ‫غیرممکنه که فردی بوده باشه 554 00:37:35,290 --> 00:37:38,289 ‫آدم که زنش رو توی بالکن زندانی نمی‌کنه ‫و بره طبقه‌ی بالا 555 00:37:38,290 --> 00:37:40,649 ‫و یه زن دیگه رو از بالای سر زنش ‫بندازه پایین 556 00:37:40,650 --> 00:37:42,117 ‫موافقم 557 00:37:42,468 --> 00:37:43,489 ‫یعنی ایوان داشته... 558 00:37:43,490 --> 00:37:46,569 ‫داشته یکی رو مقصر نشون می‌داده ‫نمی‌دونم چرا 559 00:37:48,330 --> 00:37:50,249 ‫وای خدا، خیلی زندگیش وحشتناکه 560 00:37:50,250 --> 00:37:52,929 ‫آره، باید فردی رو ترک کنه 561 00:37:52,930 --> 00:37:54,170 ‫فکر می‌کنی ترکش کنه؟ 562 00:37:55,718 --> 00:37:56,878 ‫نه 563 00:38:12,145 --> 00:38:16,145 شارلوت 564 00:38:20,170 --> 00:38:21,370 ‫منم 565 00:38:23,410 --> 00:38:24,705 ‫شارلوت 566 00:38:26,354 --> 00:38:28,004 ‫چیکار داری؟ 567 00:38:28,010 --> 00:38:30,810 ‫همین حالا برگرد ‫وگرنه واسه همیشه از دستم میدی 568 00:38:48,010 --> 00:38:49,049 ‫ساعت چنده؟ 569 00:38:49,050 --> 00:38:50,210 ‫سر صبحه 570 00:38:53,530 --> 00:38:55,491 ‫می‌دونی منم اتاق خصوصی خودمو دارم 571 00:38:55,663 --> 00:38:57,570 ‫اما چسبیده به خونه‌م 572 00:38:58,330 --> 00:38:59,690 ‫بیا یکم صبحونه بخوریم 573 00:39:05,195 --> 00:39:06,375 ‫به طرز آزار دهنده‌ای 574 00:39:06,546 --> 00:39:08,889 ‫چندتا از سوالات درمورد راشل اونیفاده 575 00:39:08,890 --> 00:39:11,258 ‫- از ذهنم بیرون نمیرن ‫- فکرش رو می‌کردم 576 00:39:11,818 --> 00:39:14,545 ‫اون مورد که درباره‌ی اندازه‌ی ‫مخزن آبگرمکن گفتی 577 00:39:15,091 --> 00:39:16,169 ‫حق با تو بود 578 00:39:16,170 --> 00:39:17,729 ‫نکته‌ی خوبی بود ‫خیلی هوشمندانه 579 00:39:17,730 --> 00:39:19,169 ‫آب هنوز داغ بود 580 00:39:19,170 --> 00:39:21,289 ‫نه، اصلا با تجزیه‌ی مواد توی بدنش 581 00:39:21,290 --> 00:39:23,129 ‫جور در نمیاد 582 00:39:23,130 --> 00:39:25,311 ‫- به قتل رسیده ‫- پس...؟ 583 00:39:25,335 --> 00:39:28,089 ‫ربطی به لولا لاندری نداره 584 00:39:30,290 --> 00:39:33,329 ‫ممکنه یه ساقی بوده باشه ‫که راشل عصبانیش کرده 585 00:39:33,330 --> 00:39:35,329 ‫می‌تونه، گرچه وقتی با یه چاقو ‫میشه تمومش کرد 586 00:39:35,330 --> 00:39:37,169 ‫چرا این همه سختی بکشه؟ 587 00:39:37,170 --> 00:39:38,410 ‫آره 588 00:39:42,170 --> 00:39:43,609 ‫انستیس گفت که پلیس خوبی بودی 589 00:39:43,610 --> 00:39:45,959 ‫جدی؟ ‫به من گفته تو جونش رو نجات دادی 590 00:39:46,244 --> 00:39:47,724 ‫و طرفدار آرسنالی 591 00:39:47,730 --> 00:39:49,969 ‫نمی‌دونم کدومش اشتباه بزرگتریه 592 00:39:49,970 --> 00:39:52,526 ‫درمورد اولی یکم اغراق می‌کنه 593 00:39:55,130 --> 00:39:57,109 ‫نمی‌خوام که کسی رو 594 00:39:57,674 --> 00:39:59,143 بد جلوه بدم اما 595 00:39:59,771 --> 00:40:01,760 ‫درمورد تنسی بستیگویی اشتباه کردی 596 00:40:01,766 --> 00:40:03,969 ‫چون توی بالکن بوده 597 00:40:03,970 --> 00:40:06,809 ‫و صدای یه نفر دیگه رو هم شنیده 598 00:40:06,810 --> 00:40:09,809 ‫می‌خوام فیلم تمام دوربین‌های امنیتی ‫اطراف کنتیگرن گاردنز رو ببینم 599 00:40:09,810 --> 00:40:11,321 ‫جدی؟ 600 00:40:11,327 --> 00:40:13,100 ‫خب چی گیر من میاد؟ 601 00:40:13,650 --> 00:40:16,072 قدردانی ‫به اشتراک گذاری اطلاعات 602 00:40:16,127 --> 00:40:18,135 ‫من کارایی می‌تونم بکنم که تو نمی‌تونی 603 00:40:18,490 --> 00:40:21,050 ‫هنوز دیر نشده که سمت عدالت رو بگیری 604 00:41:02,450 --> 00:41:03,649 ‫صبح بخیر 605 00:41:03,650 --> 00:41:06,009 ‫می‌خوام برم کنتیگرن گاردنز 606 00:41:06,010 --> 00:41:07,049 ‫باشه 607 00:41:07,050 --> 00:41:08,787 ‫و فردا هم می‌خوایم بریم به وشتی 608 00:41:08,793 --> 00:41:10,631 ‫لباس‌فروشی مورد علاقه‌ی لولا 609 00:41:11,890 --> 00:41:13,369 ‫قراره چند دست لباس امتحان کنی 610 00:41:13,370 --> 00:41:15,489 ‫منم میشم برادرت که می‌خوام ‫واسه سالگرد عروسیم 611 00:41:15,490 --> 00:41:17,609 ‫یه هدیه‌ی قشنگ بخرم 612 00:41:17,610 --> 00:41:18,969 ‫واسه چی؟ 613 00:41:18,970 --> 00:41:21,849 ‫یکی از آدمای اونجا ‫درمورد لولا با رسانه‌ها حرف زده 614 00:41:21,850 --> 00:41:24,770 ‫می‌خوام بدونم کیه، چی می‌دونه ‫و از کجا خبردار شده 615 00:41:27,794 --> 00:41:29,294 اظهارات جدیدی درمورد آخرین روز زندگی لولا 616 00:41:29,318 --> 00:41:31,318 لولا لاندری آخرین ساعات زندگیش را در بوتیک وشتی سپری کرده است، اما همراه چه کسی؟ 617 00:41:33,810 --> 00:41:35,330 ‫دفتر کورمورن استرایک ‫بفرمایید 618 00:41:37,490 --> 00:41:40,609 ‫نخیر، متاسفم ‫دیگه اینجا کار نمی‌کنن 619 00:41:40,610 --> 00:41:42,152 ‫نه، نمی‌دونم ‫شرمندم 620 00:41:42,863 --> 00:41:44,003 ‫اسم من؟ 621 00:41:44,081 --> 00:41:46,329 ‫اشلی جونز هستم ‫منشی جدیدشون 622 00:41:46,330 --> 00:41:48,689 ‫با الف و ز زنبور 623 00:41:48,690 --> 00:41:50,130 ‫خواهش می‌کنم 624 00:41:53,210 --> 00:41:55,009 ‫کاریابی افتاده دنبالم 625 00:41:55,010 --> 00:41:56,809 ‫فکر نکنم حرفم رو باور کرده باشن 626 00:41:56,810 --> 00:41:58,849 ‫حالا که کار دائمی پیدا کردی 627 00:41:58,850 --> 00:42:00,809 ‫فکر نکنم اگه اخراجت هم کردن ‫مسئله‌ای باشه 628 00:42:00,810 --> 00:42:04,089 ‫موقع برگشت ناهار می‌خرم ‫چیزی می‌خوای؟ 629 00:42:04,090 --> 00:42:06,049 ‫امروز روز سوپ ژاپنیه 630 00:42:06,050 --> 00:42:07,210 ‫چه بد 631 00:42:27,370 --> 00:42:30,209 ‫می‌خوای در آپارتمان لولا رو باز کنم؟ 632 00:42:30,210 --> 00:42:32,090 ‫می‌خوام دوباره برم کنار استخر 633 00:42:38,450 --> 00:42:42,308 ‫اون شب به تنسی یه حوله دادی ‫چون سردش بود 634 00:42:42,810 --> 00:42:45,890 ‫بدرد می‌خوره که یه حوله ‫کنار میزت نگه داری 635 00:42:51,530 --> 00:42:55,089 ‫من هرروز از کوریدون شرقی میام اینجا 636 00:42:55,102 --> 00:42:57,675 ‫بعضی وقتا به‌خاطر ساعت کاریم و 637 00:42:57,914 --> 00:43:00,450 ‫چیزایی که توی سرم می‌گذره ‫خوابم نمی‌بره و... 638 00:43:01,810 --> 00:43:04,774 ‫اما شنا کردن 639 00:43:05,657 --> 00:43:07,930 ‫واقعا آرومم می‌کنه، می‌دونی؟ 640 00:43:07,970 --> 00:43:09,250 ‫البته 641 00:43:10,610 --> 00:43:12,570 ‫میزت رو ترک کردی، مگه نه؟ 642 00:43:14,570 --> 00:43:17,290 ‫من نباید کارم رو از دست بدم 643 00:43:18,330 --> 00:43:21,489 ‫چندتا وام دارم و بچه‌هام 644 00:43:21,490 --> 00:43:23,249 ‫هرروز تولد دارن 645 00:43:23,250 --> 00:43:25,377 ‫گوش کن 646 00:43:27,167 --> 00:43:28,604 ‫چند دقیقه اینجا بودی؟ 647 00:43:28,610 --> 00:43:30,250 ‫20 دقیقه؟ ‫نیم ساعت؟ 648 00:43:31,570 --> 00:43:32,814 ‫همین حدودا 649 00:43:33,158 --> 00:43:34,804 ‫50 دور 650 00:43:34,810 --> 00:43:37,969 ‫من به کسی نمیگم ‫قول میدم 651 00:43:37,970 --> 00:43:39,009 ‫ممنون 652 00:43:39,010 --> 00:43:41,857 ‫حالا کسی توی آپارتمان دیبی مکه؟ 653 00:43:43,370 --> 00:43:45,810 ‫بیا بریم 654 00:43:54,370 --> 00:43:56,410 ‫دفتر کورمورن استرایک ‫بفرمایید 655 00:43:57,530 --> 00:44:00,649 ‫متاسفم، فعلا حضور ندارن ‫امرتون رو بفرمایید 656 00:44:00,650 --> 00:44:03,210 ‫بهش بگو شارلوت کمپبل تماس گرفت 657 00:44:06,657 --> 00:44:08,416 ‫بهشون اطلاع میدم 658 00:44:08,422 --> 00:44:10,368 ‫حتما اینکارو بکن 659 00:44:10,374 --> 00:44:12,163 ‫خیلی مهمه 660 00:44:52,582 --> 00:44:55,709 ‫اونوقت این آپارتمان ‫سه ماهه که خالیه؟ 661 00:44:56,021 --> 00:44:58,940 ‫این خونه‌های لوکس اجاره‌ای ‫معمولا خالی می‌مونن 662 00:44:59,090 --> 00:45:01,649 ‫فکر می‌کنم یه زوج از سنگاپور ‫می‌خوان اجاره‌ش کنن 663 00:45:08,130 --> 00:45:10,289 ‫اون روز بسته‌ای نرسید؟ 664 00:45:10,290 --> 00:45:11,770 ‫چرا 665 00:45:11,818 --> 00:45:14,786 ‫فردی بستیگویی واسه دیبی ‫یه دسته گل فرستاد 666 00:45:15,574 --> 00:45:17,993 ‫واسه لولا هم گل فرستاد؟ 667 00:45:18,890 --> 00:45:20,759 ‫فکر نکنم 668 00:45:21,810 --> 00:45:23,724 ‫تو که اون روز هیچ گل رزی 669 00:45:23,740 --> 00:45:25,271 ‫به آپارتمانش تحویل ندادی؟ 670 00:45:25,730 --> 00:45:26,889 ‫نه 671 00:45:28,970 --> 00:45:30,769 ‫چیز دیگه‌ای اینجا تحویل داده نشد؟ 672 00:45:30,770 --> 00:45:33,209 ‫چرا، یه خروار شامپاین ‫یه لباس 673 00:45:33,210 --> 00:45:35,479 ‫دستکش چرمی ‫یه طراح مد... 674 00:45:35,485 --> 00:45:37,310 ‫- کدوم یکی؟ ‫- نمی‌دونم 675 00:45:38,250 --> 00:45:40,142 ‫چرا، یادم اومد 676 00:45:40,370 --> 00:45:42,244 ‫چون من صداش کردم گای سام 677 00:45:42,250 --> 00:45:44,769 ‫و همشون بهم خندیدن و گفتن که ‫تلفظش اونجوری نیست 678 00:45:44,770 --> 00:45:47,169 ‫گی سومه 679 00:45:47,170 --> 00:45:48,489 ‫- آره ‫- خیلی‌خب 680 00:45:48,490 --> 00:45:50,471 ‫راستی یکی دیگه 681 00:45:50,477 --> 00:45:53,409 ‫از شرکت امنیتی شبگرد اومدن ‫تا کنترل دزدگیر رو درست کنن 682 00:45:53,410 --> 00:45:56,849 ‫و لشینکا، نظافتچی هم یه مدتی اینجا بود 683 00:45:56,850 --> 00:45:58,809 ‫پس رفت و آمد زیاد بوده 684 00:45:58,810 --> 00:46:00,456 ‫آره، تا سر شب 685 00:46:00,488 --> 00:46:02,527 ‫بعد دیگه همشون غیبشون زد 686 00:46:03,010 --> 00:46:05,037 ‫خوبه ‫خب فعلا همینقدر کافیه 687 00:46:06,023 --> 00:46:09,423 ‫توهین نباشه اما امیدوارم «فعلا» ‫بشه «هیچوقت» 688 00:46:17,810 --> 00:46:19,850 ‫اینو واسه‌ت فرستادن 689 00:46:44,986 --> 00:46:47,096 ‫ چیزی پیدا نمی‌کنی، طرفدار آرسنال 690 00:47:01,410 --> 00:47:04,249 ‫فکر می‌کنم واقعا لولا لاندری به قتل رسیده رابین 691 00:47:04,250 --> 00:47:07,249 ‫اینجا ‫رز سفید، مثل همونایی که فردی 692 00:47:07,250 --> 00:47:08,489 ‫واسه دیبی مک فرستاده بود 693 00:47:08,490 --> 00:47:10,329 ‫اما این عکس از آپارتمان لولا گرفته شده 694 00:47:10,330 --> 00:47:11,969 ‫چجوری رسیدن اون بالا؟ 695 00:47:11,970 --> 00:47:14,529 ‫حدس من اینه که قاتل ‫از طبقه‌ی پایین برشون داشته 696 00:47:14,530 --> 00:47:15,609 ‫چجوری وارد شده؟ 697 00:47:15,610 --> 00:47:17,849 ‫نمی‌دونم، اما می‌تونسته به سادگی 698 00:47:17,850 --> 00:47:20,844 ‫بین اون همه تحویل و نظافت و رفت و آمد وارد بشه 699 00:47:20,850 --> 00:47:22,702 ‫اشتباهی که کرده این بوده که ‫وقتی با سرعت می‌خواسته فرار کنه 700 00:47:22,708 --> 00:47:25,176 ‫گل‌ها رو توی آپارتمان لولا جا گذاشته 701 00:47:25,182 --> 00:47:27,035 ‫بعد شانسش گفته ‫دریک سر میزش نبوده 702 00:47:27,041 --> 00:47:28,942 ‫- به خاطر همون دلیلی که حدس زدم... ‫- شنا 703 00:47:28,948 --> 00:47:30,689 ‫دقیقا، بنابراین قاتل فرار کرده 704 00:47:30,690 --> 00:47:33,729 ‫فردی گذاشته تنسی برگرده توی خونه ‫تا جیغ نکشه 705 00:47:33,730 --> 00:47:35,929 ‫قبل از اینکه تنسی برسه به لابی ‫قاتل فرار کرده 706 00:47:35,930 --> 00:47:38,366 ‫و دریک هم از استخر برمی‌گرده 707 00:47:38,850 --> 00:47:40,569 ‫خب فکر می‌کنی کار کیه؟ 708 00:47:40,570 --> 00:47:42,809 ‫هنوز دارم روش کار می‌کنم 709 00:47:42,810 --> 00:47:44,849 ‫اما همون کسیه که راشل رو کشته 710 00:47:44,959 --> 00:47:46,439 ‫فقط باید دلیلش رو پیدا کنم 711 00:47:48,050 --> 00:47:49,756 ‫امروز روز اردک سخاری 712 00:47:49,764 --> 00:47:51,772 ‫با پنکیک اضافه‌ست ‫مطمئنی نمی‌خوری؟ 713 00:47:53,983 --> 00:47:55,204 ‫چی شده؟ 714 00:47:56,570 --> 00:47:58,449 ‫شارلوت کمپبل زنگ زد 715 00:47:58,450 --> 00:48:00,070 ‫چی گفت؟ 716 00:48:00,930 --> 00:48:04,089 ‫فقط گفت ‫«بش بگو شارلوت کمپبل تماس گرفت» 717 00:48:04,090 --> 00:48:06,450 ‫«که البته به زودی قراره بشه همسر جیگو راس» 718 00:48:08,570 --> 00:48:10,410 ‫باشه، ممنون 719 00:48:32,210 --> 00:48:34,690 ‫احتمالا تا شب برنمی‌گردم 720 00:49:31,690 --> 00:49:32,889 ‫سلام 721 00:49:33,062 --> 00:49:35,283 ‫رابین 722 00:49:36,221 --> 00:49:37,971 ‫دیروقته ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 723 00:49:38,370 --> 00:49:40,929 ‫دنبال تو می‌گشتم 724 00:49:40,930 --> 00:49:42,929 ‫تو آدم خیلی خوبی هستی 725 00:49:42,930 --> 00:49:44,969 ‫جایی نرو ‫میرم واسه خودم یه لیوان بگیرم 726 00:49:44,970 --> 00:49:46,929 ‫جایی نمیرم ‫قول میدم! 727 00:49:46,930 --> 00:49:49,209 ‫راستش رابین ‫یکم عصبانیم 728 00:49:49,210 --> 00:49:50,729 ‫شراب سفید لطفا 729 00:49:50,730 --> 00:49:51,769 ‫کوچیک یا بزرگ؟ 730 00:49:51,770 --> 00:49:53,129 ‫خیلی بزرگ! 731 00:49:53,130 --> 00:49:54,529 ‫کوچیک لطفا 732 00:49:54,530 --> 00:49:55,969 ‫سبک‌وزن 733 00:49:56,095 --> 00:49:57,935 ‫بزنش به حساب 734 00:50:00,410 --> 00:50:01,449 ‫ممنون 735 00:50:01,450 --> 00:50:03,450 ‫می‌دونی از چیت خوشم میاد رابین؟ 736 00:50:04,890 --> 00:50:07,061 ‫آدم خیلی محترمی هستی 737 00:50:07,655 --> 00:50:09,404 ‫و مهارت خوبی هم داری 738 00:50:09,410 --> 00:50:10,810 ‫مهارت‌های زیادی 739 00:50:11,850 --> 00:50:13,449 ‫ممنون 740 00:50:13,450 --> 00:50:15,202 ‫فکر می‌کنم... 741 00:50:16,290 --> 00:50:19,381 ‫آدم باید بدونه چه زمانی سوالی رو بپرسه 742 00:50:19,858 --> 00:50:22,049 ‫و چه زمانی نپرسه 743 00:50:22,050 --> 00:50:23,649 ‫باید به بقیه زمان بدی 744 00:50:23,650 --> 00:50:25,092 ‫آره 745 00:50:25,770 --> 00:50:27,049 ‫چیزی خوردی؟ 746 00:50:27,050 --> 00:50:28,249 ‫نه، گرسنه نیستم 747 00:50:28,250 --> 00:50:31,409 ‫بیخیال، نباید اونقدرام بد باشه 748 00:50:35,290 --> 00:50:36,889 ‫فندک داری؟ 749 00:50:36,890 --> 00:50:38,089 ‫اینجا که نمیشه سیگار کشید 750 00:50:38,090 --> 00:50:41,769 ‫لذت میخونه رو هم ازمون گرفتن 751 00:50:41,770 --> 00:50:43,529 ‫میخونه‌ها قبلا فوق‌العاده بود 752 00:50:43,530 --> 00:50:47,009 ‫یادمه که اینجا همش میخونه بود 753 00:50:47,010 --> 00:50:48,049 ‫چیزی جز میخونه پیدا نمیشد 754 00:50:48,050 --> 00:50:51,042 ‫حتی اتوبوس‌ها هم رابین ‫میخونه‌ی سیار داشتن 755 00:50:51,048 --> 00:50:52,913 ‫- روزای شادی بوده ‫- خیلی شاد 756 00:50:53,030 --> 00:50:55,227 ‫اما می‌دونی چی همش رو نابود کرد؟ 757 00:50:55,233 --> 00:50:57,289 ‫عصر دیجیتال 758 00:50:57,290 --> 00:50:58,701 ‫نامه 759 00:50:58,707 --> 00:51:01,609 ‫- از دور خارج شده، چه بلایی سر نامه‌های عاشقانه اومد؟ ‫- عصر دیجیتال 760 00:51:01,610 --> 00:51:04,649 ‫حرف منم همینه ‫آخه نمیشه ایمیل عاشقانه نوشت که، میشه؟ 761 00:51:04,650 --> 00:51:07,329 ‫- خب میشه... ‫- نه نمیشه، آفرین 762 00:51:07,330 --> 00:51:09,376 ‫خرید اینترنتی... 763 00:51:10,705 --> 00:51:13,366 ‫چی؟! ‫مگه چقد سخته 764 00:51:13,372 --> 00:51:16,449 ‫پاشی بری توی بازار خرید کنی ‫عوضی تنبل؟ 765 00:51:16,450 --> 00:51:19,249 ‫و حالا دیگه نه می‌تونیم توی میخونه ‫سیگار بکشیم 766 00:51:19,250 --> 00:51:20,849 ‫و نه مسکن عمومی داریم 767 00:51:20,850 --> 00:51:22,729 ‫و نه نامه‌ی عاشقانه 768 00:51:22,730 --> 00:51:25,529 ‫داری به چی می‌خندی؟ 769 00:51:25,530 --> 00:51:27,809 ‫فکر کردی خنده‌داره که کسی پول نداره 770 00:51:27,810 --> 00:51:29,745 ‫نزدیک محل کارش زندگی کنه 771 00:51:29,751 --> 00:51:31,164 ‫- کورمورن بیا بریم ‫- ریشی؟ 772 00:51:32,810 --> 00:51:34,689 ‫شرمنده 773 00:51:34,690 --> 00:51:36,410 ‫حالت خوبه؟ ‫بیا بریم 774 00:51:39,250 --> 00:51:41,369 ‫من یکم ناراحتم رابین 775 00:51:41,370 --> 00:51:42,490 ‫می‌دونم 776 00:52:37,570 --> 00:52:39,289 ‫به اینا نیاز ندارم 777 00:52:39,290 --> 00:52:40,609 ‫محض احتیاطه 778 00:52:42,330 --> 00:52:44,449 ‫صبح که واسه رفتن به وشتی مشکلی نداری؟ 779 00:52:44,450 --> 00:52:46,266 ‫معلومه که نه 780 00:52:46,650 --> 00:52:49,564 ‫من آدم خیلی خوش‌شانسیم رابین 781 00:52:49,570 --> 00:52:50,696 ‫اولا 782 00:52:50,875 --> 00:52:54,009 ‫متابولیسم بدنم طوریه که ‫هرچی می‌خوام می‌خورم 783 00:52:54,010 --> 00:52:55,969 ‫و بدنم چاق نمیشه 784 00:52:55,970 --> 00:52:57,889 ‫و ثانیا، من... 785 00:52:57,890 --> 00:52:59,609 ‫من هیچوقت خمار نمیشم 786 00:52:59,610 --> 00:53:01,289 ‫خیلی خوش‌شانسی 787 00:53:04,490 --> 00:53:07,525 ‫این پای حرومزاده داره می‌کشتم 788 00:53:14,431 --> 00:53:17,830 ‫ظلمه یا ترحم؟ 789 00:53:18,050 --> 00:53:19,090 ‫هوم؟ 790 00:53:20,690 --> 00:53:22,169 ‫یه بچه‌ی اسلحه بدست 791 00:53:22,170 --> 00:53:25,186 ‫بعد از انفجار می‌تونست بهم شلیک کنه 792 00:53:26,850 --> 00:53:28,975 ‫اما یه نگاه به پام انداخت... 793 00:53:30,210 --> 00:53:32,490 ‫و بهم چشمک زد 794 00:53:38,010 --> 00:53:39,450 ‫شاید یکم از هر دوش 795 00:53:42,090 --> 00:53:43,210 ‫شاید 796 00:53:48,010 --> 00:53:49,290 ‫برو خونه 797 00:53:56,130 --> 00:53:58,330 ‫- من ردیفم ‫- صحیح 798 00:54:14,198 --> 00:54:15,598 ‫چراغا رو خاموش می‌کنم 799 00:54:17,730 --> 00:54:19,049 ‫باشه 800 00:55:37,330 --> 00:55:38,850 ‫لعنتی 801 00:55:40,930 --> 00:55:42,490 ‫بی‌پدر 802 00:56:08,410 --> 00:56:10,050 ‫لعنتی 803 00:56:26,450 --> 00:56:28,292 ‫کار تو بوده 804 00:56:29,090 --> 00:56:30,972 ‫تو لولا رو کشتی 805 00:56:33,996 --> 00:56:38,734 ترجمه‌ای از مصـطـفــی TRANS.ELSHEN@gmail.com 806 00:56:38,758 --> 00:56:42,758 دانلود سه سوته‌ی زیرنویس با بات تلگرام ساب‌یاب @SubYabBot 807 00:56:42,782 --> 00:56:50,782 ارائه شده توسط وب‌سایت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV 808 00:57:05,410 --> 00:57:07,409 ‫لولا لاندری زیاد می‌اومد اینجا ‫مگه نه؟ 809 00:57:07,410 --> 00:57:10,049 ‫روزی که مُرد ‫توی این رختکن بود 810 00:57:10,050 --> 00:57:12,489 ‫تو اولین دختری نیستی که ‫درمورد اون می‌پرسه 811 00:57:12,490 --> 00:57:14,089 ‫بگو موضوع چیه؟ 812 00:57:14,090 --> 00:57:15,970 ‫فکر می‌کنم خیلی ناگهانی و وحشیانه بوده 813 00:57:17,810 --> 00:57:20,609 ‫تونی نمی‌خواست اونو داشته باشیم 814 00:57:20,610 --> 00:57:24,449 ‫من همیشه خوبی لولا رو می‌خواستم ‫همیشه 815 00:57:24,450 --> 00:57:26,969 ‫از استودیوم برو بیرون 816 00:57:26,970 --> 00:57:30,129 ‫فکر می‌کنی به‌خاطر اینکه ‫وصیت‌نامه نوشته بود کشتنش؟ 817 00:57:30,130 --> 00:57:31,610 ‫اگه مجبور باشه، بازم آدم می‌کشه