1 00:00:00,422 --> 00:00:10,422 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:53,053 --> 00:00:54,388 ‫[نمی‌خوام باهات حرف بزنم] 3 00:01:05,575 --> 00:01:08,755 ‫«پرندۀ سیاه» ‫«فصل اول: قسمت آخــر» 4 00:01:17,619 --> 00:01:20,622 ‫«این مجموعه برگرفته از داستانی واقعی‌ست» 5 00:01:30,424 --> 00:01:31,425 ‫ایول! 6 00:01:32,426 --> 00:01:35,426 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 7 00:01:38,015 --> 00:01:42,060 ‫پدرم همیشه می‌گفت که .می‌خواد موفق بشم 8 00:01:42,144 --> 00:01:43,187 ‫دوستت دارم. 9 00:01:44,313 --> 00:01:47,191 ‫اما توی چشاش می‌دیدم که اینطور نیست. 10 00:01:49,651 --> 00:01:50,652 ‫"موفق." 11 00:01:52,529 --> 00:01:54,573 ‫- نه. ‫- گرفتمت. 12 00:01:54,656 --> 00:01:56,992 ‫خوبه جیمی. ‫چه پرتاب بلندی. 13 00:01:57,075 --> 00:01:58,368 ‫بنازمت پسر! 14 00:02:00,871 --> 00:02:01,955 ‫ای ناقلا. 15 00:02:02,789 --> 00:02:04,791 ‫می‌دونی چی رو هرگز بهت نمیگن؟ 16 00:02:05,501 --> 00:02:08,669 ‫بهت نمیگن که عشق زندگیـت.... 17 00:02:10,172 --> 00:02:11,590 ‫می‌تونه بچه‌ات باشه. 18 00:02:14,760 --> 00:02:18,347 ‫تو برای سلامت روان هیچ کدوم از ‫بیماران من تهدیدی محسوب میشی؟ 19 00:02:18,430 --> 00:02:21,642 ‫تو یک تهدیدی؟ 20 00:02:22,142 --> 00:02:24,561 ‫سلام. ‫داری کجا میری؟ 21 00:02:26,438 --> 00:02:27,564 ‫فقط می‌خوام برم خونه. 22 00:02:27,648 --> 00:02:29,149 ‫نمی‌تونی. ‫قول دادی. 23 00:02:29,233 --> 00:02:30,692 ‫هیچ وقت هیچ قولی ندادم. 24 00:02:30,776 --> 00:02:31,777 ‫چرا دادی. 25 00:02:33,737 --> 00:02:34,738 ‫دادی. 26 00:02:36,740 --> 00:02:38,033 ‫قول دادی. 27 00:02:44,081 --> 00:02:45,082 ‫هی، جیمز. 28 00:02:45,165 --> 00:02:46,166 ‫چیـه؟ 29 00:02:52,381 --> 00:02:53,382 ‫جیمز. 30 00:02:56,301 --> 00:02:57,469 ‫هی، جیمز. 31 00:02:57,970 --> 00:02:59,012 ‫جیمز. 32 00:03:06,019 --> 00:03:09,690 ‫داشتی خواب می‌دیدی. 33 00:03:12,943 --> 00:03:14,194 ‫تو خواب حرف زدم؟ 34 00:03:14,278 --> 00:03:17,614 ‫نه. اما به این فکر افتادم که شاید ‫داستان‌هایی که دیروز برات تعریف کردم 35 00:03:17,698 --> 00:03:19,700 ‫ممکنه باعث کابوس دیدنـت شده باشن. 36 00:03:24,872 --> 00:03:25,873 ‫داستان‌ها؟ 37 00:03:29,084 --> 00:03:30,544 ‫آره داستانن. 38 00:03:31,712 --> 00:03:33,046 ‫گاهی داستان تعریف می‌کنم. 39 00:03:34,506 --> 00:03:35,799 ‫به دوستات دروغ میگی؟ 40 00:03:37,259 --> 00:03:38,093 ‫هان؟ 41 00:03:39,094 --> 00:03:40,387 ‫چی؟ ‫نه. 42 00:03:40,470 --> 00:03:42,014 ‫خودت الان گفتی بهم دروغ گفتی. 43 00:03:47,769 --> 00:03:50,898 ‫پس یا به دوستات دروغ میگی، 44 00:03:50,981 --> 00:03:54,359 ‫یا به کسایی که دوستت نیستن دروغ میگی. 45 00:03:54,443 --> 00:03:57,905 ‫هر کدوم هم که باشه، بهم می‌فهمونه ‫جایگاهـم کجاست. 46 00:03:58,989 --> 00:04:00,115 ‫اینطور نیست. 47 00:04:01,575 --> 00:04:02,576 ‫خب پس. 48 00:04:04,703 --> 00:04:05,704 ‫خیلی خب... 49 00:04:06,705 --> 00:04:07,831 ‫اشکالی نداره، ببین... 50 00:04:07,915 --> 00:04:11,251 ‫آروم باش لری. ‫غافلگیر نشدم. 51 00:04:18,841 --> 00:04:21,428 ‫چی داری میگی؟ 52 00:04:23,055 --> 00:04:26,141 ‫احتمالاً اگه بیشتر بهش فکر می‌کردم، ‫می‌فهمدم دروغ می‌گفتی. 53 00:04:26,225 --> 00:04:29,853 ‫من دروغ نمیگم. بهش میگن قصه پردازی. ‫من دروغگو نیستم، قصه گو هستم. 54 00:04:30,521 --> 00:04:31,855 ‫ببین حالا هرچی. 55 00:04:31,939 --> 00:04:34,733 ‫جزئیاتت دقیق نبود، ‫و مهم‌ترین چیز جزئیاتـه. 56 00:04:38,028 --> 00:04:41,281 ‫باشه. ‫منظورت از "جزئیات" چیـه؟ 57 00:04:43,408 --> 00:04:45,619 ‫- گفتی از بچگی قبر می‌کندی. ‫- همینطوره. 58 00:04:46,245 --> 00:04:49,498 ‫هنوز که یکی برای جسیکا روچ حفر نکردی. 59 00:04:53,627 --> 00:04:56,296 ‫دیدی؟ ‫از همینجا می‌فهمم که کسشعر میگی. 60 00:05:00,050 --> 00:05:05,180 حتما می‌دونی یه قبر 61 00:05:05,264 --> 00:05:07,850 ‫باید توی خاک مناسب کنده بشه. 62 00:05:07,933 --> 00:05:09,226 ‫آره. 63 00:05:09,309 --> 00:05:11,812 ‫و پیدا کردن خاک مناسب توی تاریکی سختـه. 64 00:05:11,895 --> 00:05:13,021 ‫البتـه. 65 00:05:13,105 --> 00:05:17,484 ‫و یه یارویی هم توی جاده ‫جلوی ونـم زد کنار. 66 00:05:17,568 --> 00:05:19,820 ‫آره، اون یارو. ‫تو همه داستان‌ها هست. 67 00:05:24,700 --> 00:05:26,910 ‫می‌خواستم برگردم. 68 00:05:26,994 --> 00:05:28,871 ‫اما وقتـش رو نداشتم. 69 00:05:28,954 --> 00:05:32,165 ‫لری، اشکالی نداره. 70 00:05:35,586 --> 00:05:37,212 ‫- چرا داره. ‫- مشکلی نیست. 71 00:05:37,296 --> 00:05:41,008 ‫همه اینجا واسه خودشون داستان سرهم می‌کنن. ‫خودم به همه میگم که توی دانشگاه ایالت اوهایو بازی... 72 00:05:41,091 --> 00:05:42,134 ‫مشکل داره! 73 00:05:45,637 --> 00:05:46,638 ‫من... 74 00:05:54,021 --> 00:05:56,190 ‫من دارم حقیقت رو میگم. 75 00:05:57,983 --> 00:05:59,443 ‫خودت گفتی یک داستان بوده. 76 00:06:00,027 --> 00:06:01,236 ‫دروغ گفتم که داستان بوده. 77 00:06:01,320 --> 00:06:02,487 ‫دروغ این بود؟ 78 00:06:02,571 --> 00:06:03,572 ‫آره. 79 00:06:08,952 --> 00:06:13,040 ‫من دروغ نمیگم، جیمز. 80 00:06:23,926 --> 00:06:25,511 ‫تو یه قاتل نیستی، مرد. 81 00:06:25,594 --> 00:06:27,012 ‫هستم. 82 00:06:28,013 --> 00:06:29,848 ‫چشمای قاتل‌ها رو دیدم. 83 00:06:32,518 --> 00:06:34,061 ‫و تو چشات مثل اونا نیست. 84 00:06:40,901 --> 00:06:42,611 ‫چشام مثل کیاست؟ 85 00:06:45,906 --> 00:06:46,907 ‫یه قاتل‌نما. 86 00:06:53,497 --> 00:06:56,250 ‫- بعداً بیا نجاری ببینـتم. ‫- چرا؟ 87 00:07:00,254 --> 00:07:02,673 ‫می‌خوام بهت نشون بدم چه چشایی دارم. 88 00:07:05,300 --> 00:07:06,426 ‫غذا، بدردنخورا. 89 00:07:39,960 --> 00:07:42,045 ‫خـفـه خون! 90 00:07:47,408 --> 00:07:48,046 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 91 00:08:23,879 --> 00:08:25,589 ‫همیشه میتونستی درخواست بازداشت حمایتی بدی. 92 00:08:40,687 --> 00:08:42,105 ‫بهتره در رو باز کنی، جیم. 93 00:08:54,076 --> 00:08:55,160 ‫میشه بیام داخل؟ 94 00:08:55,244 --> 00:08:56,954 ‫ترجیح میدم من بیام بیرون. 95 00:09:09,132 --> 00:09:10,342 ‫دوست دخترت کجاست؟ 96 00:09:11,134 --> 00:09:13,220 ‫اون همونیـه که قراره جاسوسیـش رو بکنی؟ 97 00:09:15,222 --> 00:09:17,057 ‫چون اگه اینطوری باشه من پشتتـم. 98 00:09:20,018 --> 00:09:24,147 ‫یه بچه کش؟ دستم انداختی، جیم؟ ‫اگه اینطوری باشه من پشتتـم. 99 00:09:25,148 --> 00:09:27,401 ‫- جدا؟ ‫- حامیـت میشم، رفیق. 100 00:09:30,571 --> 00:09:31,738 ‫چه هزینه‌ای برام داره؟ 101 00:09:32,656 --> 00:09:33,657 ‫هیچی. 102 00:09:35,409 --> 00:09:36,410 ‫جدی میگم. 103 00:09:37,035 --> 00:09:38,620 ‫یه چیزایی از خودمون واجب‌تر هستن 104 00:09:38,704 --> 00:09:41,874 ‫و همه موافقیـم که اون مادرجنده ‫باید گیر بیوفته. 105 00:09:48,338 --> 00:09:50,424 ‫خب برای کی کار می‌کنیم؟ 106 00:09:55,095 --> 00:09:56,722 ‫منظورت اینـه من برای کی کار می‌کنم؟ 107 00:09:59,016 --> 00:10:03,228 ‫آره، توی این قضیه با همیم. 108 00:10:03,312 --> 00:10:07,524 ‫و شاید اگه کارم رو خوب انجام دادم، ‫برام بشه مثل یک آزمون آزمایشی. 109 00:10:07,608 --> 00:10:09,610 ‫و بعدش می‌تونم با مارشال‌ها کار کنم. 110 00:10:12,321 --> 00:10:15,032 ‫شاید اگه من با مارشال‌ها کار می‌کردم ‫این اتفاق می‌افتاد. 111 00:10:15,115 --> 00:10:16,408 ‫پس برای کی کار می‌کنی؟ 112 00:10:21,580 --> 00:10:23,415 ‫بهت میگم چیکار کنی، آقای کارتر. 113 00:10:23,498 --> 00:10:24,499 ‫چی؟ 114 00:10:26,210 --> 00:10:27,836 ‫یک هفته این پاچه‌گیرها رو ازم دور نگه دار... 115 00:10:29,254 --> 00:10:30,923 ‫چرا باید این کار رو بکنم، جیم؟ 116 00:10:34,426 --> 00:10:36,678 ‫- که بفهمم می‌تونی. ‫- و تو چیکار خواهی کرد؟ 117 00:10:40,974 --> 00:10:43,227 ‫- بهت میگم برای کی کار می‌کنم. ‫- خب بگو. 118 00:10:43,894 --> 00:10:47,314 ‫از الان یک هفتـه. ‫اگه سالـم بمونـم. 119 00:10:49,525 --> 00:10:51,109 ‫اینطوری... 120 00:10:52,319 --> 00:10:54,321 ‫رابطه‌مون اینطوری جواب نمیده، جیم. 121 00:10:54,404 --> 00:10:56,323 ‫فکر نکنم تو بتونی کسی رو ازم دور کنی. 122 00:10:56,406 --> 00:10:57,908 ‫تو چطور می‌خوای من رو از خودت دور کنی؟ 123 00:11:03,080 --> 00:11:04,998 ‫خب، تو جلوی تماس‌هام رو گرفتی. 124 00:11:06,583 --> 00:11:08,752 ‫و آمارم رو به بقیه دادی. 125 00:11:13,006 --> 00:11:14,258 ‫دیگه می‌خوای چیکار کنی؟ 126 00:11:15,592 --> 00:11:17,469 ‫- دلت نمی‌خواد بفهمی. ‫- چرا. 127 00:11:22,099 --> 00:11:23,141 ‫دلم می‌خواد. 128 00:11:31,066 --> 00:11:32,109 ‫باشه پس. 129 00:11:33,318 --> 00:11:34,444 ‫از روزت لذت ببر. 130 00:11:36,488 --> 00:11:37,531 ‫حالشو ببر. 131 00:11:45,247 --> 00:11:46,915 ‫- پای تلفن بودم. ‫- آره. 132 00:11:46,999 --> 00:11:49,084 ‫سه ساعت منتظر بودم. 133 00:11:49,543 --> 00:11:50,544 ‫سه ساعت... 134 00:11:51,461 --> 00:11:55,507 ‫حتی نمی‌دونستم که موقع صبحانه‌ست ‫یا ناهار. 135 00:11:55,591 --> 00:11:56,717 ‫موقع ناهاره. 136 00:11:58,385 --> 00:11:59,386 ‫و همش... 137 00:12:00,304 --> 00:12:01,305 ‫بفرمایید. 138 00:12:01,597 --> 00:12:06,602 ‫همش هم بهم میگن فردا زنگ بزن ‫که با فلانی حرف بزنی. 139 00:12:06,685 --> 00:12:11,231 ‫فلانی‌ای که می‌تونه بهم بگه چرا ‫پول‌های جیمی مسدود شدن. 140 00:12:11,315 --> 00:12:13,817 ‫خب می‌دونی، می‌خوای دوباره برو اونجا 141 00:12:13,901 --> 00:12:15,527 ‫و بشین زل بزن به زندان. 142 00:12:15,611 --> 00:12:16,820 ‫بیخیال. ‫بس کن. 143 00:12:17,988 --> 00:12:19,781 ‫مسئله جدیـه. 144 00:12:19,865 --> 00:12:21,491 ‫می‌دونم. ‫چی می‌خوری؟ 145 00:12:25,579 --> 00:12:26,622 ‫یه چرگر. 146 00:12:27,831 --> 00:12:31,210 ‫- چی؟ ‫- چیزربرگر. 147 00:12:31,293 --> 00:12:32,503 ‫نه، گفتی "چرگر." 148 00:12:34,046 --> 00:12:35,839 ‫- جدا؟ ‫- آره. 149 00:12:36,507 --> 00:12:38,592 ‫سلام دوستان. ‫چیزی برای شروع می‌خواید براتون بیارم؟ 150 00:12:38,842 --> 00:12:42,179 ‫سلام. آره. ‫چای سرد می‌خوام. 151 00:12:42,262 --> 00:12:43,263 ‫عزیزم؟ 152 00:12:45,516 --> 00:12:48,894 ‫یه قنجون فهوه و یه چرگر. 153 00:12:49,978 --> 00:12:52,523 ‫لعـ... نمی‌دونم ‫چیز... لعنت بهش. 154 00:12:52,606 --> 00:12:54,650 ‫زنگ بزن آمبولانس. ‫داره سکتـه می‌کنه. 155 00:12:54,733 --> 00:12:55,901 ‫- اوه خدا. ‫- چی؟ 156 00:12:55,984 --> 00:12:57,611 ‫- آمبولانس. ‫- باشه. 157 00:12:57,694 --> 00:12:58,695 ‫باشه. 158 00:12:58,779 --> 00:13:00,948 ‫چیزی نیست. ‫چیزی نیست. 159 00:13:01,698 --> 00:13:02,699 ‫اوه، خدا. 160 00:13:03,909 --> 00:13:04,993 ‫آمبولانس! 161 00:13:33,939 --> 00:13:37,484 ‫یکی از دوستای خوبم ‫سرطان لوزالمعده گرفت. 162 00:13:39,862 --> 00:13:41,947 ‫دکتر بهش گفت چهار ماه زنده می‌مونه. 163 00:13:44,491 --> 00:13:50,372 ‫یک هفته بعدش وقتی داشت از پله‌های یخ زدۀ ‫یک کلیسا می‌رفت بالا لیز خورد، فکرشو بکن، 164 00:13:51,623 --> 00:13:53,333 ‫و سر کوفتیـش ضربه خورد. 165 00:13:55,502 --> 00:13:59,590 ‫درست جلوی زنـش و یکی از بچه‌هاش مُرد. 166 00:14:02,843 --> 00:14:04,553 ‫قبل از این که از خونریزی 167 00:14:06,013 --> 00:14:09,683 ‫روی پله‌های سنت آگوستین بمیره ‫آخرین حرفش چی بوده؟ 168 00:14:20,027 --> 00:14:24,364 ‫"هیچ وقت.. نمی‌دونی کی میمیری" 169 00:15:55,914 --> 00:15:57,249 ‫چطوری اومدی داخل اینجا؟ 170 00:15:58,792 --> 00:16:00,002 ‫در باز بود. 171 00:16:06,633 --> 00:16:07,634 ‫داری روی چی کار می‌کنی؟ 172 00:16:15,058 --> 00:16:16,435 ‫جیمز. 173 00:16:20,522 --> 00:16:21,732 ‫تمومـشون کردم. 174 00:16:27,404 --> 00:16:30,324 ‫بیست و یک؟ ‫چرا؟ 175 00:16:32,743 --> 00:16:34,119 ‫چون کنده کاری کردن رو دوست دارم. 176 00:16:36,079 --> 00:16:39,041 ‫نه. ‫چرا بیست و یک؟ 177 00:16:40,250 --> 00:16:42,336 ‫چرا 20تا یا یه تعداد دیگه نه؟ 178 00:16:49,343 --> 00:16:51,720 ‫خوب کنده کاری می‌کنم، می‌بینی؟ 179 00:16:58,894 --> 00:17:00,896 ‫خیلی بده که نمی‌تونم خوب رنگ کنم. 180 00:17:02,523 --> 00:17:04,107 ‫می‌سپرمش به گری. 181 00:17:06,693 --> 00:17:08,319 ‫گری سیاه‌شون می‌کنه. 182 00:17:08,904 --> 00:17:10,948 ‫سیاه‌تر از هر سیاهـی که تاحالا دیدی. 183 00:17:13,492 --> 00:17:14,701 ‫اینا رو برای گری می‌فرستی؟ 184 00:17:16,869 --> 00:17:17,871 ‫برای خونه، آره. 185 00:17:22,000 --> 00:17:23,836 ‫می‌دونی اونا برای چی هستن، جیمز؟ 186 00:17:26,296 --> 00:17:27,339 ‫نه. 187 00:17:31,969 --> 00:17:33,303 ‫مراقب مُرده‌ها هستن. 188 00:17:38,308 --> 00:17:40,185 ‫از روحـشون محافظت می‌کنن 189 00:17:41,311 --> 00:17:42,688 ‫تا مطمئن بشن که حالـشون خوبـه. 190 00:17:50,571 --> 00:17:52,573 ‫اینا چشم‌هایی هستن که می‌خواستی من ببینم؟ 191 00:17:53,448 --> 00:17:55,158 ‫خب اینا هم هستن. 192 00:17:59,496 --> 00:18:00,497 ‫صحیح. 193 00:18:02,749 --> 00:18:04,209 ‫می‌دونی جیمز. 194 00:18:06,420 --> 00:18:09,214 ‫تو فکر می‌کنی من دروغ گفتم 195 00:18:10,382 --> 00:18:12,718 ‫و این باعث شد حالم بد بشه. 196 00:18:14,178 --> 00:18:17,806 ‫چون شاید بعدش هم فکر کنی که ‫کاری که می‌کنم رو جدی نمی‌گیرم. 197 00:18:19,391 --> 00:18:22,644 ‫باید با دقت انجام بشه. 198 00:18:23,145 --> 00:18:26,732 ‫حرفم اینـه که، نباید همینطوری ‫سرسری انجامـش داد. 199 00:18:27,357 --> 00:18:32,779 ‫می‌دونی، نه مثل 80تا زنی که باهاشون بودی. 200 00:18:32,863 --> 00:18:35,032 ‫نه. ‫متاسفم که این رو میگم 201 00:18:35,115 --> 00:18:38,452 ‫اما احتمالاً اسم بعضی‌هاشون رو هم یادت نیست. 202 00:18:40,454 --> 00:18:44,249 ‫شاید کم کم دیگه‌ اعضای بدنـشون رو هم یاد نیاد. 203 00:18:46,793 --> 00:18:47,920 ‫بد میگم؟ 204 00:18:51,256 --> 00:18:52,549 ‫فقط چندتا سکس بودن، لری. 205 00:18:53,800 --> 00:18:55,219 ‫هیچ وقت فقط سکس نیست. 206 00:18:55,719 --> 00:18:57,137 ‫هیچ وقت فقط یه چیز نیست. 207 00:18:59,598 --> 00:19:02,226 ‫تمام تعاملاتت با انسان‌ها، به دلیل خاصی هستن. 208 00:19:02,309 --> 00:19:04,269 ‫این چیزیـه که به... 209 00:19:06,063 --> 00:19:07,356 ‫دنیا مدیونیـم. 210 00:19:07,439 --> 00:19:08,440 ‫به تاریخ. 211 00:19:08,524 --> 00:19:10,526 ‫بعضی وقتا فقط سکسـه. 212 00:19:10,609 --> 00:19:11,610 ‫نه. 213 00:19:14,112 --> 00:19:16,573 ‫اگه بخوایم با همه دنبال یه چیز خاص باشیم 214 00:19:16,657 --> 00:19:18,575 ‫همه‌مون دیوونه می‌شیم، لری. 215 00:19:20,702 --> 00:19:23,413 ‫نه. ‫می‌شنوی چی میگم؟ 216 00:19:23,497 --> 00:19:24,998 ‫نه. 217 00:19:26,083 --> 00:19:27,876 ‫خفه خون بگیر و به من گوش بده 218 00:19:29,378 --> 00:19:30,879 ‫ما جزئی از چیزی هستیم. 219 00:19:32,214 --> 00:19:36,093 ‫من جزئی از چیزی هستم. 220 00:19:37,427 --> 00:19:39,972 ‫وقتی اون لباس‌ها رو تا کردم 221 00:19:40,556 --> 00:19:44,309 ‫اون یه حرکت محبت آمیز از جانب... 222 00:19:46,186 --> 00:19:47,187 ‫معبود بود. 223 00:19:50,148 --> 00:19:51,191 ‫لباس‌های کی؟ 224 00:19:53,610 --> 00:19:54,903 ‫داری درمورد کی صحبت می‌کنی؟ 225 00:19:59,366 --> 00:20:01,201 ‫لباس‌های تریشیا رایتلر. 226 00:20:04,621 --> 00:20:06,415 ‫همه داشتن دنبالـش می‌گشتن. 227 00:20:07,833 --> 00:20:08,834 ‫هنوز هم دارن می‌گردن. 228 00:20:10,544 --> 00:20:12,129 ‫اونـم اومد توی ونـت؟ 229 00:20:19,511 --> 00:20:20,804 ‫واقعاً کنترلـش سخت بود. 230 00:20:22,055 --> 00:20:23,640 ‫مثل یک مرد مشت می‌زد. 231 00:20:24,224 --> 00:20:27,019 ‫و من نمی‌خواستم بهش چاقو بزنم، جیمز. 232 00:20:27,102 --> 00:20:31,273 ‫از قصد... ‫بهش چاقو نزدم. 233 00:20:31,356 --> 00:20:33,692 ‫بهش چاقو زدن که جلوی ‫کتک زدن‌هاش رو بگیرم، مرد. 234 00:20:38,447 --> 00:20:39,781 ‫اما جواب نداد. 235 00:20:40,991 --> 00:20:43,076 ‫دائم تلاش می‌کرد بهم صدمه بزنه. 236 00:20:45,329 --> 00:20:46,538 ‫مجبور شدم خفه‌اش کنم. 237 00:20:49,875 --> 00:20:51,460 ‫بهش چاقو زدی بعد خفه‌اش کردی؟ 238 00:20:51,543 --> 00:20:53,754 ‫عجب دختر کثافتی بود. 239 00:20:53,837 --> 00:20:57,925 ‫بعدش از هوش رفتم. وقتی بیدار شدم ‫اونجا دراز کشیده بود. 240 00:20:58,008 --> 00:20:59,134 ‫لخت‌ و سلیت. 241 00:21:01,720 --> 00:21:02,763 ‫ضربان نداشت. 242 00:21:04,932 --> 00:21:08,435 ‫اما در پاسخ به چیزی که گفتی، جیمز... 243 00:21:13,232 --> 00:21:15,150 ‫براش یه قبر کندم. 244 00:21:16,193 --> 00:21:17,736 ‫می‌دونم یکم پیش مسخره‌ام کردی. 245 00:21:17,819 --> 00:21:22,616 ‫اما از وقتی که بچه بودم ‫صدها قبر کندم. 246 00:21:24,117 --> 00:21:27,162 ‫احتمالاً بیشتر از تعداد زن‌هایی که کردی. 247 00:21:27,663 --> 00:21:31,542 ‫جدی میگم. ‫انقدی که من قبر کندم تو نکردی... 248 00:21:37,130 --> 00:21:38,131 ‫هشتادتا بود؟ 249 00:21:44,012 --> 00:21:45,681 ‫بیشتر از ترتیب دادن های تو ‫قبر کندم. 250 00:21:46,974 --> 00:21:50,394 ‫توی سرما قبر کندم. ‫توی گرمای تخمی قبر کندم. 251 00:21:52,563 --> 00:21:54,898 ‫توی بارون قبر کندم. 252 00:21:56,441 --> 00:21:59,027 ‫وقتی بارون خاک رو گل کرده بود. 253 00:21:59,528 --> 00:22:01,655 ‫می‌دونم یه قبر خوب چطوریـه. 254 00:22:02,364 --> 00:22:03,949 ‫می‌دونم، جیمز. 255 00:22:04,032 --> 00:22:06,201 ‫و قبر تریشیا یکی از بهترین ‫قبرهایی هست که تاحالا کندم. 256 00:22:06,285 --> 00:22:07,911 ‫هیچ وقت کسی پیداش نمی‌کنـه. 257 00:22:13,333 --> 00:22:14,668 ‫اما تو می‌دونی کجاست. 258 00:22:16,962 --> 00:22:18,505 ‫تک تکـشون رو می‌دونم. 259 00:22:21,842 --> 00:22:24,469 ‫همه یه چیز مشترک رو توی این زندگی می‌خوان. 260 00:22:29,141 --> 00:22:30,392 ‫که دیده بشن. 261 00:22:36,732 --> 00:22:38,525 ‫من می‌بینمـشون جیمز. 262 00:22:38,609 --> 00:22:40,110 ‫این خواسته‌شون رو برآورده می‌کنم. 263 00:22:40,194 --> 00:22:45,199 ‫و تا وقتی که من زنده‌ام، ‫اونا معنی‌ای دارن. 264 00:22:48,118 --> 00:22:49,244 ‫این... 265 00:22:50,454 --> 00:22:52,206 ‫پنج دقیقه، بچه‌ها. 266 00:23:03,759 --> 00:23:05,052 ‫می‌تونی چیزای بیشتری بهشون بدی. 267 00:23:07,304 --> 00:23:08,430 ‫متوجه‌ نمیشم. 268 00:23:10,933 --> 00:23:15,437 ‫می‌تونی بهشـون آرامش بدی. 269 00:23:15,938 --> 00:23:18,106 ‫حداقل به خانواده‌هاشون. 270 00:23:19,983 --> 00:23:21,401 ‫می‌تونی نقشه رو بدی بهشـون. 271 00:23:24,696 --> 00:23:25,697 ‫نقشه؟ 272 00:23:26,406 --> 00:23:27,407 ‫آره؟ 273 00:23:30,369 --> 00:23:31,370 ‫اما چرا؟ 274 00:23:35,332 --> 00:23:36,542 ‫که بتونن راحت بخوابن. 275 00:23:38,502 --> 00:23:39,628 ‫مردگانـشون دفن می‌کنن. 276 00:23:40,796 --> 00:23:43,382 ‫اگه آرامش رو بهشون برگردونی، 277 00:23:45,467 --> 00:23:48,053 ‫اگه به دخترا... 278 00:23:48,887 --> 00:23:50,430 ‫دخترا... 279 00:23:50,514 --> 00:23:53,684 .منظورت اینـه بهتمون جاها رو بگم و اعتراف کنم 280 00:23:53,767 --> 00:23:58,397 ‫بعدش‌ همه‌چیز درست میشه. 281 00:23:59,022 --> 00:24:01,692 ‫همه‌چی خوبه. ‫همه‌چی در سعادتـه. 282 00:24:03,944 --> 00:24:06,655 ‫اگه چیزی که می‌دونی رو بهشون بدی 283 00:24:07,531 --> 00:24:10,367 ‫بعدش پدر و مادرهاشون... 284 00:24:10,450 --> 00:24:13,662 ‫می‌فهمن دخترهاشون کجان. 285 00:24:15,330 --> 00:24:16,498 ‫بعدش می‌تونن به زندگی ادامه بدن. 286 00:24:17,916 --> 00:24:20,169 ‫جیمز، اصلاً نظرات منطقی‌ای نمیدی. 287 00:24:20,252 --> 00:24:22,546 ‫اگه همچین کاری بکنم، بعد دیگه ‫هیچ‌ وقت نمی‌تون از اینجا بیام بیرون. 288 00:24:23,422 --> 00:24:24,798 ‫می‌تونی. 289 00:24:24,882 --> 00:24:28,302 ‫اگه دیگه آدرس‌ها رو... 290 00:24:28,385 --> 00:24:32,347 ‫به صورت ناشاناس برای مقامات بفرسته چی؟ 291 00:24:35,100 --> 00:24:36,143 ‫چرا؟ 292 00:24:36,226 --> 00:24:37,644 ‫اونا پیداشون می‌کنن. 293 00:24:37,728 --> 00:24:41,899 ‫بعدش خانواده هاشون با خبر میشن. ‫بعدش آروم میشن. 294 00:24:45,944 --> 00:24:48,030 ‫چرا باید آروم بشن؟ 295 00:24:49,531 --> 00:24:53,577 ‫احتمالاً دارن بدجوری اذیت میشن، لری. 296 00:25:05,005 --> 00:25:06,632 ‫جیمز! 297 00:25:07,674 --> 00:25:10,010 ‫جیمز! 298 00:25:10,093 --> 00:25:12,638 ‫مدام دستم می‌ندازی. ‫مدام باهام شوخی می‌کنی. 299 00:25:12,721 --> 00:25:13,972 ‫درست مثل گری. 300 00:25:15,098 --> 00:25:16,099 ‫اوه خدای من. 301 00:25:19,269 --> 00:25:21,647 ‫باید به این آدما رهایی بدی. 302 00:25:24,107 --> 00:25:26,026 ‫چی گفتی؟ ‫دوباره میگی؟ 303 00:25:32,199 --> 00:25:33,784 ‫یکم به این آدما رهایی بده. 304 00:25:38,247 --> 00:25:39,289 ‫هرگز. 305 00:25:40,832 --> 00:25:41,834 ‫چرا؟ 306 00:25:46,255 --> 00:25:50,342 ‫چون دارم درخواست تجدیدنظر رو برنده میشم. 307 00:25:51,552 --> 00:25:56,348 ‫و دوباره از اون در ها میرم بیرون زندگیـم رو می‌کنم. 308 00:26:10,988 --> 00:26:12,656 ‫تو قرار نیست درخواست تجدیدنظر رو برنده بشی. 309 00:26:18,704 --> 00:26:23,834 ‫عـمـراً! 310 00:26:32,467 --> 00:26:33,844 ‫جیمز، چرا رفتارت... 311 00:26:33,927 --> 00:26:35,429 ‫تو هیچ وقت از اینجا بیرون نمیری. 312 00:26:37,139 --> 00:26:39,308 ‫تو بچه‌هایی که گریه می‌کنن و مادرشون ‫رو می‌خوان رو می‌کشی. 313 00:26:40,976 --> 00:26:44,479 ‫هیولای روانیِ کوفتی! 314 00:26:48,609 --> 00:26:50,569 ‫بومانت تو رو فرستاده، مگه نه؟ 315 00:26:54,364 --> 00:26:55,782 ‫اون فرستاده، نه؟ 316 00:27:00,162 --> 00:27:01,788 ‫- بومانت تو رو فرستاده! ‫- نگهبان! 317 00:27:02,748 --> 00:27:04,124 ‫بومانت تو رو فرستاده. 318 00:27:04,875 --> 00:27:06,877 ‫بومانت تو رو فرستاده، مگه نه؟ 319 00:27:06,960 --> 00:27:08,670 ‫- هی! ‫- کسکش! 320 00:27:10,797 --> 00:27:12,382 ‫- کثافت! ‫- تمومـش کن! 321 00:27:12,466 --> 00:27:15,260 ‫احمق کونی! 322 00:27:15,344 --> 00:27:18,138 ‫بومانت تو رو فرستاده! ‫گور بابات! 323 00:27:18,222 --> 00:27:19,806 ‫کس مادرت! 324 00:27:19,890 --> 00:27:22,851 ‫می‌دونم قبلاً که کس مادرت فکر کردی! 325 00:27:22,935 --> 00:27:24,811 ‫- آروم باش! ‫- لعنت! 326 00:27:41,954 --> 00:27:43,956 ‫باید با دکتر زیکرمن صحبت کنم. 327 00:27:45,624 --> 00:27:47,000 ‫نه، امشب. 328 00:27:48,085 --> 00:27:49,336 ‫امکانش نیست. 329 00:27:49,419 --> 00:27:51,547 ‫میشه یه تلفن بزنم؟ ‫خیلی سریع. 330 00:27:52,840 --> 00:27:54,716 ‫تماس تلفنی؟ ‫بیخیال زندانی. 331 00:27:54,800 --> 00:27:56,510 ‫امکان تماس تلفنی هم نیست. 332 00:27:57,344 --> 00:27:58,345 ‫خواهش می‌کنم. 333 00:27:59,471 --> 00:28:02,307 ‫ببین، فردا صحبت کمکـت می‌کنم. ‫باشه؟ 334 00:28:03,350 --> 00:28:04,393 ‫ممنونـم. 335 00:29:23,514 --> 00:29:25,766 ‫- نه. به دکتر زیکرمن نیاز دارم. ‫- آروم باش. 336 00:29:25,849 --> 00:29:27,643 ‫- دکتر زیکرمن رو برام بیا... نه! ‫- بیا! 337 00:29:27,726 --> 00:29:30,437 ‫شماره‌اش 6125711 هست 338 00:29:30,521 --> 00:29:33,482 ‫شماره‌اش 6125711 هست. 339 00:29:33,565 --> 00:29:36,318 ‫همین! فقط همین رو می‌خوام. ‫همین! 340 00:29:36,401 --> 00:29:39,238 ‫6125711. 341 00:29:39,321 --> 00:29:41,949 ‫نه. باشه. بزارید با سرپرست صحبت کنم. 342 00:29:42,032 --> 00:29:45,494 ‫- بزارید با سرپرست کوفتی صحبت کنم. ‫- خفه خون بگیر! 343 00:29:45,577 --> 00:29:47,246 ‫- خفه! ‫- نه! 344 00:29:47,329 --> 00:29:48,330 ‫برو داخل. 345 00:29:51,083 --> 00:29:53,502 ‫نه! 346 00:29:56,421 --> 00:29:58,966 ‫هی. ‫فقط یه مداد می‌خوام. 347 00:29:59,049 --> 00:30:02,219 ‫اگه پتو، بالشـت و دستمال توالت بیشتری می‌خوای 348 00:30:02,302 --> 00:30:05,097 ‫باید یه لطف بزرگ در حقـمون بکنی ‫و خفه خون بگیری، زندانی. 349 00:30:05,597 --> 00:30:06,890 ‫نه، من... 350 00:31:03,363 --> 00:31:06,366 ‫یه خودکار می‌خوام. یه مداد. ‫یه مداد شمعی. یا هرچی که بود! 351 00:31:06,450 --> 00:31:07,659 ‫برگرد، خواهش می‌کنم! 352 00:31:07,743 --> 00:31:09,536 ‫خواهش می‌کنم، برگرد! 353 00:31:23,467 --> 00:31:24,801 ‫کاش می‌تونستم از یه مداد استفاده کنم. 354 00:31:24,885 --> 00:31:27,012 ‫می‌تونی اینجا پیشـم بمونی حتی موقع... 355 00:32:07,553 --> 00:32:09,221 ‫مایعات بدن، همه‌شون... 356 00:32:10,097 --> 00:32:13,851 ‫همه‌شون وظیفه‌ خاص خودشون رو دارن. 357 00:32:13,934 --> 00:32:18,856 ‫مثلاً بزاق هدف خاص خودش رو داره ‫و خون هم یک هدف دیگه داره. 358 00:33:03,650 --> 00:33:05,944 ‫[گری هال ‫واباش، ایندیانا] 359 00:33:56,787 --> 00:33:57,996 ‫تمام روز کارش همینـه؟ 360 00:33:59,790 --> 00:34:00,791 ‫بستگی داره. 361 00:34:02,793 --> 00:34:04,169 ‫اون همه چیز باید بسوزونه؟ 362 00:34:04,711 --> 00:34:08,047 ‫گاهی آره. ‫شاخه و کلی گل خشک شده. 363 00:34:08,549 --> 00:34:12,511 ‫گرچه بیشتر این کارا رو از روی عادت می‌کنه، ‫مثلاً خیره میشه به آتیش، مشروب می‌خوره. 364 00:34:16,098 --> 00:34:17,349 ‫چند سال پیش هم رو دیدیم. 365 00:34:17,431 --> 00:34:18,809 ‫- یادمه. ‫- آره. 366 00:34:18,891 --> 00:34:19,935 ‫اون رو هم یادمـه. 367 00:34:22,855 --> 00:34:23,856 ‫برایان میلر. 368 00:34:25,023 --> 00:34:29,820 ‫لورن مک کاولی، اف‌بی‌آی. ‫فکر نمی‌کردم هنوزم اینجا زندگی کنید. 369 00:34:30,404 --> 00:34:31,697 ‫نمی‌کنم. 370 00:34:31,780 --> 00:34:33,407 ‫گهگاهی برای کمک میام. 371 00:34:34,574 --> 00:34:36,326 ‫موهات رو کاری کردی؟ 372 00:34:37,703 --> 00:34:38,704 ‫نه. 373 00:34:38,786 --> 00:34:40,163 ‫رنگی چیزی؟ 374 00:34:40,998 --> 00:34:41,998 ‫نخیر. 375 00:34:44,668 --> 00:34:45,960 ‫خوشکل شدی. 376 00:34:46,920 --> 00:34:50,424 ‫لطف داری، گری. ‫میشه داخل صحبت کنیم؟ 377 00:34:51,757 --> 00:34:52,967 ‫حکم دارید؟ 378 00:34:57,514 --> 00:34:58,765 ‫پس از هوای تازه لذت ببرید. 379 00:35:24,291 --> 00:35:25,626 ‫اینجا آداب و رسومـی خودش رو داره. 380 00:35:36,553 --> 00:35:37,554 ‫ممنون. 381 00:35:38,222 --> 00:35:39,223 ‫خواهش می‌کنم. 382 00:35:44,770 --> 00:35:47,356 ‫شما که برای بقیه عمرش انداختیدش زندان. 383 00:35:48,315 --> 00:35:49,691 ‫نه اگه با درخواستش موافقت بشه. 384 00:35:49,775 --> 00:35:50,776 ‫آره. 385 00:35:50,859 --> 00:35:54,196 ‫شما بجز یه سری حدس و گمان ‫هیچ مدرکی ازش نداشتید. 386 00:35:54,279 --> 00:35:55,948 ‫نه، دوتا اعتراف داریم. 387 00:35:56,031 --> 00:35:58,534 ‫بله، وکلیـش که گفت "اجباری" بوده. 388 00:35:58,617 --> 00:36:00,494 ‫دادگاه اول باهاش موافقت کرده. ‫اگه فکر نمی‌کردی که دادگاه دوم هم می‌خواد موافقت کنه 389 00:36:00,577 --> 00:36:02,788 ‫نمی‌اومدی اینجا مزاحم ما بشی. 390 00:36:02,871 --> 00:36:04,289 ‫و بعدش برمیگرده خونه. 391 00:36:08,335 --> 00:36:09,461 ‫آره. 392 00:36:09,545 --> 00:36:11,171 ‫برمی‌گرده سراغ کارهای قبلیـش. 393 00:36:14,508 --> 00:36:16,552 ‫میره سر شغل قبلیـش و مشکلی پیش نمیاد. 394 00:36:16,635 --> 00:36:21,473 ‫آره. شاید با یه دختر خوب آشنا بشه، ‫ازدواج کنه، یه خانواده تشکیل بده. 395 00:36:21,557 --> 00:36:22,558 ‫هی. 396 00:36:23,141 --> 00:36:25,477 ‫- چیـه؟ ‫- نکن. 397 00:36:25,561 --> 00:36:27,354 ‫- چیکار نکنم؟ ‫- من و خانواده‌ام رو مسخره نکن. 398 00:36:27,437 --> 00:36:30,691 ‫- هیچکس تو رو مسخره نمی‌کنه، گری. ‫- نه، معلومـه که تو می‌کنی. مزخرف میگی. 399 00:36:30,774 --> 00:36:33,110 ‫برمیگردی میگی "لری قراره یه زندگی معمولی داشته باشه، ‫زن و بچه داشته باشه." 400 00:36:33,193 --> 00:36:34,945 ‫چی باعث میشه فکر کنی اینا رو نخواهد داشت؟ 401 00:36:38,073 --> 00:36:39,616 ‫آره، می‌خواد از من بشنوید که بگم 402 00:36:39,700 --> 00:36:41,910 ‫چون برادرم توانایی داشتن یک ‫خانواده معمولی رو نداره، 403 00:36:41,994 --> 00:36:43,245 ‫معنیش اینـه که مردم رو می‌کشه؟ 404 00:36:43,829 --> 00:36:44,997 ‫خب، این کار رو می‌کنه؟ 405 00:36:46,707 --> 00:36:49,334 ‫ببین، لری یه سری کارای وحشتناک کرده، ‫معلومـه، خب کی نکرده؟ 406 00:36:50,335 --> 00:36:52,004 ‫اما هیچ وقت هیچکس رو نکشتـه. 407 00:36:52,546 --> 00:36:56,258 ‫اون از این که یکی توی زندگی برای یک دفعه هم ‫که شده اون رو ببینـه، ناامید شده. 408 00:36:57,593 --> 00:36:58,927 ‫اون رو به عنوان یه چی ببینـه؟ 409 00:36:59,011 --> 00:37:00,012 ‫یه انسان. 410 00:37:00,596 --> 00:37:03,807 ‫یکی که می‌تونه بانمک باشه، باهوش باشه ‫کسی که می‌تونه به مردم کمک کنـه. 411 00:37:06,977 --> 00:37:10,898 ‫می‌دونم برادرت رو دوست داری، گری، ‫اما اون زده اون دخترا رو کشته. 412 00:37:10,981 --> 00:37:11,857 ‫نه. 413 00:37:11,940 --> 00:37:13,192 ‫فکر می‌کنم توام خبر داری. 414 00:37:41,261 --> 00:37:42,387 ‫اون برای توئـه. 415 00:37:43,847 --> 00:37:45,182 ‫این هم مال منـه. 416 00:37:46,558 --> 00:37:49,019 ‫اون آدمی که تو این عکس‌ها هست، ‫یه حیوون بی رحم نیست. 417 00:37:51,772 --> 00:37:52,940 ‫ادامه بده، نگاه‌شون کن. 418 00:38:01,490 --> 00:38:05,619 ‫تو ساکت بودی. ‫ما به سکوت پاداش می‌دیم. 419 00:38:06,703 --> 00:38:09,957 ‫چیزی لازم داری؟ ‫هرچی؟ 420 00:38:12,334 --> 00:38:13,669 ‫فقط نگو خودکار. 421 00:38:23,095 --> 00:38:27,516 ‫من مثل بعضی از آدم‌های ‫اینجا دیوونه نیستم. 422 00:38:28,851 --> 00:38:30,477 ‫هیچ وقت همچین برداشتی درموردت نداشتم. 423 00:38:30,561 --> 00:38:34,022 ‫من برای اعتراف گرفتن از ‫زندانی هال فرستاده شدن اینجا. 424 00:38:34,523 --> 00:38:36,066 ‫چه جور اعترافی؟ 425 00:38:36,567 --> 00:38:38,026 ‫اون دخترا رو می‌کشه. 426 00:38:38,110 --> 00:38:40,404 ‫من فرستاده شدم اینجا تا بفهمم ‫کجا دفنـشون کرده، 427 00:38:40,487 --> 00:38:42,948 ‫و یه نقشه دیدم و... 428 00:38:43,031 --> 00:38:45,284 ‫- کی تو رو فرستاده اینجا؟ ‫- اف‌بی‌آی. 429 00:38:45,367 --> 00:38:46,869 ‫- اف‌بی‌آی. ‫- آره. 430 00:38:46,952 --> 00:38:48,996 ‫- باید یه پیام براشون بفرستم. ‫- برای اف‌بی‌آی؟ 431 00:38:49,079 --> 00:38:50,455 ‫آره. 432 00:38:50,539 --> 00:38:52,749 ‫قبل از این که یادم بره ‫جسدها کجا هستن. 433 00:38:53,959 --> 00:38:55,836 ‫قبل از این که دیگه نتونم به خانواده‌ام کمک کنم.. 434 00:38:59,548 --> 00:39:00,883 ‫قبل از این که بی‌فایده بشم. 435 00:39:02,467 --> 00:39:04,720 ‫- اسمـت جیم هست، درسته؟ ‫- آره، جیمی. 436 00:39:04,803 --> 00:39:06,847 ‫- آره. ‫- جیمی. 437 00:39:08,265 --> 00:39:12,227 ‫دیگه هیچ وقت اسم ‌اف‌بی‌آی رو ‫جلوی من نیار. می‌شنوی؟ 438 00:39:14,938 --> 00:39:17,733 ‫- جوابـم رو بده. ‫- بله، می‌شنوم. 439 00:39:21,778 --> 00:39:24,072 ‫چقد توی این ماشین‌هایی که با ‫کارتون ساختید با نمک شدید. 440 00:39:24,156 --> 00:39:25,199 ‫اینجا 12 سالتونـه؟ 441 00:39:25,282 --> 00:39:26,283 ‫یازده. 442 00:39:27,367 --> 00:39:31,830 ‫آره، لری درستـشون کرده. کارش توی هرچی که ‫به کمانیک ربط داشته باشه خوبـه. 443 00:39:36,126 --> 00:39:37,586 ‫پدرتـون کجا رفت؟ 444 00:39:39,338 --> 00:39:42,216 ‫چه بدونم. ‫ولچرخی، مشروب خوری. 445 00:39:43,842 --> 00:39:46,261 ‫دزدن ساعت از یه جسد. ‫اینطور مزخرفاتـی. 446 00:39:46,345 --> 00:39:48,430 ‫مامانـتون چی؟ ‫هنوز در قید حیاط هستن؟ 447 00:39:48,514 --> 00:39:49,806 ‫آره، داخلـه. 448 00:39:49,890 --> 00:39:52,684 ‫زیاد نمی‌تونه اینور اونور بره. 449 00:39:52,768 --> 00:39:57,439 ‫یه تخت و یه مبل راحتی داره، ‫دستشوییـش هم توی همون اتاقـه. 450 00:39:58,774 --> 00:40:00,234 ‫برای اون راحتـه. 451 00:40:00,317 --> 00:40:01,318 ‫مریضـه؟ 452 00:40:01,902 --> 00:40:03,028 ‫چاقـه. 453 00:40:07,908 --> 00:40:10,035 ‫چه "کارهای وحشتناکی"؟ 454 00:40:11,203 --> 00:40:13,956 ‫خودت گفتی، ما همه کار‌های وحشتناکی ‫انجام دادیم، حتی لری. 455 00:40:14,039 --> 00:40:15,874 ‫برام سوال شد اون چیزا چی هستن. 456 00:40:15,958 --> 00:40:17,793 ‫چی؟ ‫پس می‌خوای یچی دیگه‌ هم به اتهام هاش اضافه کنی؟ 457 00:40:17,876 --> 00:40:19,419 ‫نه، فقط برام سوال شد گری. 458 00:40:19,503 --> 00:40:22,756 ‫هیچ وقت کار وحشتناکی توی زندگیـت نکردی؟ ‫باکلاس‌تر از این حرفایی؟ 459 00:40:24,424 --> 00:40:28,095 ‫منظورت کارای کلی‌ای که ممکنه ‫من کرده باشم نبود، گری. 460 00:40:29,721 --> 00:40:32,266 ‫داشتم درمورد یک کار خاص ‫که لری کرده صحبت می‌کردی. 461 00:40:34,852 --> 00:40:35,853 ‫نه. 462 00:40:47,906 --> 00:40:49,491 ‫یبار یه هیچهایکر رو سوار کردیم. 463 00:40:50,117 --> 00:40:54,121 ‫سالها پیش. ‫ده 15 سال پیش. 464 00:40:55,539 --> 00:41:02,087 ‫بگذریم، دختره مست کرد، می‌دونی؟ ‫از دختره خواستم که اولین سکس لری باشه. 465 00:41:04,840 --> 00:41:05,841 ‫خب، آره. 466 00:41:05,924 --> 00:41:08,302 ‫دختره وقتی کامل بی‌حس شد، 467 00:41:08,385 --> 00:41:12,097 ‫من... ‫یکم باهاش سکس کردم، 468 00:41:12,181 --> 00:41:15,601 ‫و بعدش نوبت لری شد. 469 00:41:17,644 --> 00:41:19,229 ‫آره. ‫خب همه توی یه چادر بودیم 470 00:41:19,313 --> 00:41:21,732 ‫چون فرداش همون نزدیک‌ها ‫یه نمایش داشتیم. 471 00:41:22,524 --> 00:41:25,777 ‫بگذریم، انقدی مست بودم ‫که نتونستم از چادر برم بیرون، 472 00:41:25,861 --> 00:41:29,448 ‫واسه همین تصمیم گرفتم قبل از این که ‫لری ترتیب دختره رو بده، بخوام. 473 00:41:33,285 --> 00:41:37,164 ‫دیدی که بعضی وقتا دخترا خودشون میگن "نه" ‫اما بدنـشون نشون میده که میخوان؟ 474 00:41:37,247 --> 00:41:38,832 ‫می‌دونی دیگه مرد. ‫می‌دونی چطوریـه؟ 475 00:41:41,418 --> 00:41:46,006 ‫اما وقتی نوبت لری شد، وقتی دختره ‫مخالفت کرد، کاملاً جدی بود. 476 00:41:48,217 --> 00:41:52,262 ‫و دیدم که اونور چادر باهاشـه، 477 00:41:53,847 --> 00:41:58,644 ‫و عین یه گرگ شده. 478 00:41:59,853 --> 00:42:03,023 ‫می‌دونی، یجوری که ممکن بود واقعاً ‫گردن دختره رو با دندون پاره کنـه. 479 00:42:06,568 --> 00:42:07,611 ‫ولی بجاش... 480 00:42:09,738 --> 00:42:11,031 ‫چندباری بهش مشت زد. 481 00:42:11,865 --> 00:42:13,116 ‫یکم هم گردنـش رو فشار داد. 482 00:42:13,825 --> 00:42:15,619 ‫تف انداخت روش. 483 00:42:18,747 --> 00:42:20,832 ‫بهش چندتا فحش داد ‫بعد ارضا شد. 484 00:42:24,461 --> 00:42:26,421 ‫تمام اون مدت تو چیکار می‌کردی؟ 485 00:42:27,756 --> 00:42:31,301 ‫تو شوک بودم. ‫می‌دونی؟ 486 00:42:33,178 --> 00:42:35,180 ‫و بعدش دختره دراز کشید 487 00:42:35,264 --> 00:42:37,391 ‫و توی چشاش دیدم که نگاهش چطوری شد. 488 00:42:37,891 --> 00:42:39,309 ‫چطوری نگاه می‌کرد. 489 00:42:39,393 --> 00:42:40,686 ‫یجوری که دلت نمی‌خواد ببینی. 490 00:42:45,190 --> 00:42:47,150 ‫و بهش گفتم "نکن." 491 00:42:48,068 --> 00:42:49,152 ‫لری بهم نگاه کرد و... 492 00:42:49,236 --> 00:42:51,071 ‫می‌دونست منظورم چیـه. ‫منم می‌دونستم چی دارم میگم. 493 00:42:51,154 --> 00:42:54,116 ‫اون دختر بیچاره، اونم می‌دونست. 494 00:43:04,668 --> 00:43:06,670 ‫آخرش لری از حال رفت. 495 00:43:10,924 --> 00:43:12,217 ‫تمام شب رو از ترس این که 496 00:43:12,301 --> 00:43:14,761 ‫در حالی که هنوز اون فکر توی سرشـه ‫بیدار بشه، تا صبح بیدار موندم. 497 00:43:20,017 --> 00:43:24,396 ‫اما اون بیدار نشد، ‫خر و پف می‌کرد. 498 00:43:26,440 --> 00:43:29,902 ‫روز بعدش دختره با چندتا ‫دوچرخه‌سوار رفت. 499 00:43:33,530 --> 00:43:35,616 ‫می‌دونی، همیشه احساس می‌کردم گند زدم. 500 00:43:37,075 --> 00:43:41,205 ‫می‌دونی، به روش اشتباهی به سکس ‫معرفیـش کردم، 501 00:43:41,288 --> 00:43:43,123 ‫با یک زن اشتباهی. ‫واسه همین من... 502 00:43:43,207 --> 00:43:45,792 ‫شاید واسه همین هم هست که از ‫کشتن زن‌ها لذت می‌بره؟ 503 00:43:48,337 --> 00:43:50,881 ‫فقط همون یه اتفاق برادرت رو ‫تبدیل به یه قاتل نکرده. 504 00:43:50,964 --> 00:43:53,634 ‫- هیچ وقت نگفت که اون یک قاتلـه. ‫- اما تو می‌دونستی. 505 00:43:53,717 --> 00:43:54,927 ‫نمی‌دونم. ‫نمی‌دونستم. 506 00:43:55,010 --> 00:43:56,094 ‫همیشه می‌دونستی. 507 00:44:09,733 --> 00:44:10,734 ‫گری. 508 00:44:13,946 --> 00:44:14,947 ‫گری. 509 00:44:20,202 --> 00:44:21,578 ‫اگه برادرت آزاد بشه، 510 00:44:22,079 --> 00:44:23,830 ‫و برگرده اینجا، 511 00:44:24,873 --> 00:44:26,542 ‫و کارش قبلیـش رو پس بگیره، 512 00:44:27,042 --> 00:44:29,002 ‫و زندگی به حالت قبل خودش برگرده 513 00:44:32,089 --> 00:44:37,052 ‫می‌تونی باقی شب‌های عمرت رو بیدار بمونی 514 00:44:37,135 --> 00:44:39,805 ‫که مطمئن باشی برادرت جلوی چشتـه؟ 515 00:45:20,053 --> 00:45:22,097 ‫هی جیمی. ‫پاشو. 516 00:45:22,181 --> 00:45:23,265 ‫پاشو. ‫کمک می‌خوام. 517 00:45:24,516 --> 00:45:25,976 ‫زودباش. ‫اینـم از این. 518 00:45:28,145 --> 00:45:30,355 ‫- قرار بود بهم بگن، جیمی. ‫- چی؟ 519 00:45:30,439 --> 00:45:33,442 ‫قرار بودی موقعی که توی تعطیلات هستم ‫اگه بهم نیاز داشتی، بهم خبر بدن. 520 00:45:33,525 --> 00:45:34,526 ‫یه مداد می‌خوام. 521 00:45:34,610 --> 00:45:37,738 ‫باشه. گوش کن رفتار‌های دکتر هکت ‫بررسی میشن... 522 00:45:37,821 --> 00:45:39,781 ‫- اهمیتی نداره. مداد می‌خوام! ‫- باشه. 523 00:45:39,865 --> 00:45:42,576 ‫- جیمی، درستـش می‌کنیم. ‫- مداد می‌خوام. 524 00:45:45,954 --> 00:45:47,039 ‫میرم کاغذ بیارم. 525 00:46:53,856 --> 00:46:55,107 ‫نقطه‌ها چیـن؟ 526 00:46:56,900 --> 00:46:57,985 ‫جای اجساد. 527 00:47:00,112 --> 00:47:01,113 ‫جانم؟ 528 00:47:02,906 --> 00:47:04,992 ‫اجساد. ‫21تا هستن. 529 00:47:05,075 --> 00:47:06,743 ‫- یه نقشه داشت. ‫- یه نقشه داشت؟ 530 00:47:06,827 --> 00:47:09,830 ‫تمام کسایی که کشتـه. دیدمش. ‫همینـه. اما این خیلی بده. 531 00:47:09,913 --> 00:47:11,123 ‫چیزی نیست. 532 00:47:11,707 --> 00:47:12,708 ‫جیمی. 533 00:47:16,461 --> 00:47:17,963 ‫روی این نقشه کار می‌کنیم، جیمی. 534 00:47:19,131 --> 00:47:20,757 ‫ببینیم چیکار می‌تونیم بکنیم. 535 00:47:21,341 --> 00:47:22,342 ‫کمک می‌کنه. 536 00:47:31,226 --> 00:47:32,477 ‫از دوتا کمربند استفاده کرده. 537 00:47:38,942 --> 00:47:39,943 ‫چی؟ 538 00:47:45,866 --> 00:47:49,286 ‫روی جسیکا روچ. از دوتا کمربند ‫چسبیده به هم برای کشتنـش استفاده کرده. 539 00:47:55,584 --> 00:47:56,752 ‫خودش این رو بهت گفت؟ 540 00:48:00,172 --> 00:48:01,256 ‫مفصل. 541 00:48:06,678 --> 00:48:07,846 ‫دیگه چی بهت گفته؟ 542 00:48:14,019 --> 00:48:17,648 ‫گفت لباس‌های تریشیا رایتلر رو تا کرده ‫و گوشواره‌اش رو گذاشته روشون. 543 00:48:25,614 --> 00:48:26,990 ‫پس گیرش انداختیم، جیمی. 544 00:48:29,034 --> 00:48:30,160 ‫تو گیرش انداختی. 545 00:48:39,169 --> 00:48:40,879 ‫[ایالت میزوری] 546 00:48:40,963 --> 00:48:44,299 ‫[ایالت ویسکانسین] ‫[ایالت ایلینوی] 547 00:49:04,486 --> 00:49:07,948 ‫آقای کین، آخرین باری که در ‫محضر این دادگاه استادید 548 00:49:08,031 --> 00:49:10,117 ‫یک احساس خودکامگی داشتید. 549 00:49:11,159 --> 00:49:12,160 ‫کل وجودت رو... 550 00:49:12,244 --> 00:49:15,539 ‫درست مثل لباسی که پوست رو می‌پوشونه، ‫پوشونده بود. 551 00:49:17,040 --> 00:49:18,250 ‫اون احساس کجا رفتـه، پسرم؟ 552 00:49:19,960 --> 00:49:21,211 ‫نمی‌دونم، قربان. 553 00:49:23,714 --> 00:49:26,800 ‫با توجه به خلاصه‌ای که جناب بومانت ‫به بنده ارائه دادن 554 00:49:26,884 --> 00:49:28,594 ‫فکر می‌کنم اون خودکامگی رو 555 00:49:28,677 --> 00:49:31,889 ‫توی جهنمی که به خاطر این پرونده ‫واردش شده بودی، جا گذاشتی. 556 00:49:36,268 --> 00:49:38,312 ‫آقای کین، دادگاه بدینوسیله توی محکومیت 557 00:49:38,395 --> 00:49:40,898 ‫120 ماهه شما به جرم قاچاق موارد مخدر رو تحفیف میده. 558 00:49:40,981 --> 00:49:43,275 ‫این تخفیف بدون قید و شرط هست، 559 00:49:43,358 --> 00:49:44,902 ‫و بلافاصله اعمان میشه. 560 00:49:47,779 --> 00:49:49,281 ‫شما یک مرد آزاد هستید، آقای کین. 561 00:50:01,710 --> 00:50:02,711 ‫ممنونـم. 562 00:50:14,848 --> 00:50:16,517 ‫جسدها رو براتون پیدا نکردم. 563 00:50:18,894 --> 00:50:20,062 ‫خیلی کارا کردی. 564 00:50:24,233 --> 00:50:26,360 ‫هی جیمی، می‌خوام با یکی آشنا بشی. 565 00:50:27,945 --> 00:50:29,154 ‫برایان میلر، جیم. 566 00:50:32,115 --> 00:50:33,575 ‫تو اولین اعتراف رو گرفتی. 567 00:50:34,785 --> 00:50:35,869 ‫تو پیداش کردی اونو... 568 00:50:37,037 --> 00:50:40,541 ‫جسیکا روچ رو. ‫آره، من پیداش کردم. 569 00:50:41,458 --> 00:50:42,793 ‫- جسیکا. ‫- آره. 570 00:50:43,377 --> 00:50:44,378 ‫آره. 571 00:50:45,546 --> 00:50:47,714 ‫فقط می‌خواستم بخاطر کاری که کردی ‫ازت تشکر کنم. 572 00:50:52,219 --> 00:50:54,429 ‫هیچ وقت نمی‌فهمید کجا دفن شدن. 573 00:50:55,430 --> 00:50:57,391 ‫تو کاری کردی مطمئن بشیم ‫دیگه کسی رو دفن نمی‌کنه. 574 00:51:08,819 --> 00:51:11,989 ‫ادعای خواهان مبنی بر اعترافات تحت فشار، 575 00:51:12,072 --> 00:51:14,074 ‫و همچنین ادعایی مبی بر این که خواهان 576 00:51:14,157 --> 00:51:17,286 ‫توانایی ذهنی درک اتهاماتی که ‫پذیرفته‌ است رو نداشته است، 577 00:51:17,369 --> 00:51:19,371 ‫قابل بررسی نیست. 578 00:51:20,956 --> 00:51:22,541 ‫به علاوه خوانده 579 00:51:22,624 --> 00:51:25,836 ‫در حین کار روی پرونده و شواهد موجود 580 00:51:25,919 --> 00:51:29,381 ‫منابع بیشتری را ارائه کرده است که تایید می‌کند 581 00:51:29,464 --> 00:51:31,884 ‫خواهان از جرایمی که با آنها اعتراف کرده است ‫جزئیاتی می‌دانند 582 00:51:31,967 --> 00:51:35,596 ‫که تنها مرتکب واقعی می‌تواند از آنها اطلاع داشته باشد. 583 00:51:36,722 --> 00:51:39,016 ‫این دادگاه تصمیم گرفته است 584 00:51:39,099 --> 00:51:41,310 ‫که حکم دادگاه کیفری را اجرا کند. 585 00:51:41,894 --> 00:51:44,313 ‫درخواست تجدیدنظر خواهان رد می‌شود. 586 00:51:44,813 --> 00:51:46,815 ‫نگهبان‌ها، لطفاً زندانی رو از اینجا ببرید 587 00:51:46,899 --> 00:51:49,943 ‫و مستقیماً اون رو به جایی که ‫بهش تعلق داره برگردونید. 588 00:51:50,485 --> 00:51:51,820 ‫پایان دادگاه. 589 00:52:07,503 --> 00:52:13,133 ‫پس از رد شدن درخواست تجدیدنظرش، ‫لری هال اقدام به خودکشی کرد. 590 00:52:13,217 --> 00:52:16,678 ‫خودکشی او ناموفق بود. 591 00:52:33,487 --> 00:52:34,738 ‫- می‌بینیـش؟ ‫- می‌بینمـش. 592 00:52:51,046 --> 00:52:52,047 ‫سلام. 593 00:53:02,808 --> 00:53:03,937 ‫در 25 نوامبر سال 2004 594 00:53:03,937 --> 00:53:06,019 ‫بیگ جیم کین به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت. 595 00:53:06,019 --> 00:53:09,940 ‫پنج سال تمام بعد از آزادی پسرش از زندان. 596 00:53:13,527 --> 00:53:14,528 ‫ممنون. 597 00:54:09,875 --> 00:54:10,876 ‫خوبی؟ 598 00:54:13,629 --> 00:54:14,838 ‫نمی‌تونم بخوابم. 599 00:54:16,924 --> 00:54:19,176 ‫وقتی می‌خوابم، انگار اصلاً خواب نیستم. 600 00:54:19,259 --> 00:54:22,095 ‫بخاطر بیماری "آپنه" ـست، لری. ‫قرار بود درمانش کنن. ‫[قطع موقت تنفس] 601 00:54:25,349 --> 00:54:26,642 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 602 00:54:27,309 --> 00:54:31,188 ‫باید بهشون بگی درمانت کنن، لری. ‫گفتن همین یکی از دلایل اصلیـش بوده. 603 00:54:32,689 --> 00:54:33,774 ‫عوامـ... 604 00:54:36,735 --> 00:54:38,362 ‫تلاشـت برای خودکشی رو میگم. 605 00:54:39,238 --> 00:54:41,615 ‫چی؟ ‫بخاطر اون این کار رو نکردم. 606 00:54:42,950 --> 00:54:44,243 ‫پس چرا کردی؟ 607 00:54:50,249 --> 00:54:53,085 ‫- من به اینجا تعلق ندارم. ‫- چرا، داری. 608 00:54:53,168 --> 00:54:55,045 ‫من لیاقت این ظلم... 609 00:54:56,964 --> 00:54:59,383 ‫گفتی دارم؟ ‫چی؟ 610 00:54:59,967 --> 00:55:00,968 ‫به اینجا تعلق داری. 611 00:55:01,468 --> 00:55:04,972 ‫انقد توی سرت مونده که پوسیده شده، مرد. ‫داره از بین می‌برتت. 612 00:55:06,807 --> 00:55:07,850 ‫چی؟ 613 00:55:09,351 --> 00:55:11,562 ‫- دخترا رو میگم، لری. ‫- نه. 614 00:55:11,645 --> 00:55:13,105 ‫- دخرا. آره. ‫- نه. 615 00:55:13,188 --> 00:55:16,316 ‫باید به مردم بگی چیکار کردی. ‫باید ازش خلاص بشی. 616 00:55:20,070 --> 00:55:23,824 ‫تو برادرمـی. 617 00:55:25,117 --> 00:55:29,246 ‫و ناامیدت کردم. ‫درست ازت مراقبت نکردم. 618 00:55:31,039 --> 00:55:35,335 ‫اگه آنفولانزا بگیری، باید برات دارو بیارم. 619 00:55:35,878 --> 00:55:39,464 ‫اگه سرما بخوری، و من فقط یک پتو داشته باشم، ‫باید باهات تقسیمـش می‌کردم. 620 00:55:40,048 --> 00:55:41,675 ‫اگه ظرز فکر اشتباهی کردی، 621 00:55:41,758 --> 00:55:43,677 ‫باید کمکت می‌کردم که کارای بدی انجام ندی. 622 00:55:43,760 --> 00:55:45,929 ‫نه. 623 00:55:46,471 --> 00:55:49,433 ‫نه، گری. ‫تو نه. 624 00:55:52,102 --> 00:55:53,103 ‫من... 625 00:55:57,649 --> 00:55:58,650 ‫ببین، من... 626 00:56:01,528 --> 00:56:03,488 ‫من اینجا باید کاری که درستـه رو انجام بدم، لری. 627 00:56:07,618 --> 00:56:08,911 ‫و نه برای اونا. 628 00:56:09,453 --> 00:56:11,914 ‫برای اونا نه، ‫بلکه برای تو. 629 00:56:14,458 --> 00:56:16,543 ‫تا وقتی که اعتراف نکنی، 630 00:56:17,669 --> 00:56:19,630 ‫عذاب تموم نمیشـه. 631 00:56:20,839 --> 00:56:21,840 ‫گری. 632 00:56:25,802 --> 00:56:27,304 ‫تو نه، گری. 633 00:56:27,387 --> 00:56:31,391 ‫خواهش می‌کنم. ‫هی. خواهش می‌کنم. 634 00:56:33,227 --> 00:56:34,520 ‫باید بزاری کمکـت کنم. 635 00:56:42,569 --> 00:56:45,739 ‫خانم‌ها و آقایون زمان پرواز ما تا گرند رپیدز 636 00:56:45,822 --> 00:56:48,492 ‫حدود 55 می‌باشد. 637 00:56:48,575 --> 00:56:50,661 ‫خلبان علامت کمربند صندلی رو خاموش کردن، 638 00:56:50,744 --> 00:56:52,871 ‫پس می‌تونید ریلکس باشید ‫و از پرواز لذت ببرید. 639 00:57:03,048 --> 00:57:04,508 ‫می‌تونم چیزی براتون بیارم، جناب؟ 640 00:57:05,884 --> 00:57:07,261 ‫ودکا سودا، لطفاً. 641 00:57:31,076 --> 00:57:32,077 ‫لیمو شیرین کوچیک یا بزرگ؟ 642 00:57:33,120 --> 00:57:34,121 ‫بزرگ. 643 00:57:36,832 --> 00:57:37,916 ‫بیشتر مردم کوچیک رو انتخاب می‌کنن. 644 00:57:41,587 --> 00:57:42,963 ‫من یاغیـم. 645 00:57:44,131 --> 00:57:45,257 ‫چه پسر شیطونی. 646 00:57:46,842 --> 00:57:48,302 ‫خب، دارم تلاش می‌کنم اصلاحـش کنم. 647 00:57:50,179 --> 00:57:51,346 ‫نه، نمی‌کنی. 648 00:57:53,640 --> 00:57:54,850 ‫اسمـت چیه؟ 649 00:57:54,933 --> 00:57:56,435 ‫توری. ‫به یدونه "ی" 650 00:57:58,187 --> 00:58:00,898 ‫جیمی. ‫با یه دونه "یـ" 651 00:58:02,691 --> 00:58:03,984 ‫از آشنایی باهات خوشوقتم، جیمی. 652 00:58:04,860 --> 00:58:06,612 ‫منم از آشنایی باهات خوشوقتم، ‫توری با یدونه "ی". 653 00:58:08,612 --> 00:58:012,612 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 654 00:58:012,612 --> 00:58:17,614 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 655 00:59:03,919 --> 00:59:07,214 ‫گری هال سر انجام برادرش را متقاعد به 656 00:59:07,297 --> 00:59:09,508 ‫اعتراف به 15 قتل کرد. 657 00:59:11,927 --> 00:59:16,723 ‫لری هال خیلی زود تمام 15 اعترافش را پس گرفت. 658 00:59:19,268 --> 00:59:23,188 ‫تا به این تاریخ هیچکدام از ‫محل‌های تدفین کشف نشده است. 659 00:59:25,357 --> 00:59:27,067 ‫جیمی کین پس از آزادیش از اسپرینگفیلد، 660 00:59:27,150 --> 00:59:29,444 ‫یک تجارت موفق را راه اندازی کرد. 661 00:59:31,780 --> 00:59:37,077 ‫وی به کمک به مجریان قانون در شناسایی قاتلان زنجیره‌ای ادامه می‌دهد. 662 00:59:39,496 --> 00:59:41,331 ‫لری هال همچنان در زندان است. 663 00:59:41,415 --> 00:59:44,793 ‫وی تا پایان عمرش واجد شرایط آزادی مشروط نخواهد بود. 664 00:59:49,089 --> 00:59:52,092 ‫لری هال - جیمی کین 665 00:59:53,093 --> 00:59:58,093 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez