1 00:41:57,897 --> 00:42:00,097 دهکده فیلم و سریال: @Filmvill 2 00:41:55,196 --> 00:41:57,896 ارائه شده توسط تیم ترجمه سی دبلیو t.me/CW_SUB 3 00:41:52,395 --> 00:41:55,195 بروزترین مرجع سریال افسانه های فردا t.me/LOT_CW 4 00:02:22,448 --> 00:02:24,478 :دهکده فیلم و سریال @FilmVill 5 00:02:20,047 --> 00:02:22,447 ارائه شده توسط تیم ترجمه سی دبلیو t.me.CW_SUB 6 00:02:16,746 --> 00:02:20,046 بروزترین مرجع سریال افسانه های فردا t.me_LOT_CW 7 00:00:00,001 --> 00:00:01,625 ‫آنچه در افسانه‌های فردا گذشت... 8 00:00:01,628 --> 00:00:03,078 ‫بسلامتی دو خانم معمولی 9 00:00:03,081 --> 00:00:04,981 ‫که سر یه قرار کاملا معمولی هستند. 10 00:00:05,781 --> 00:00:08,626 ‫"ولی وست" من میخوام دنیارو نجات بدم. 11 00:00:08,629 --> 00:00:09,468 ‫به من ملحق میشی؟ 12 00:00:09,471 --> 00:00:11,495 ‫وقتی "نورا" توسط "مالوس" تسخیر شد، 13 00:00:11,498 --> 00:00:13,231 ‫به نظر از توتم من وحشت داشت. 14 00:00:13,234 --> 00:00:15,267 ‫تو یکی از اون شش تا هستی. 15 00:00:15,269 --> 00:00:17,102 ‫ماموریت برای پیدا کردن شش توتم شروع شده. 16 00:00:17,104 --> 00:00:18,481 ‫عصر بخیر خانم "جوی" 17 00:00:18,484 --> 00:00:20,572 ‫نه... 18 00:00:20,574 --> 00:00:22,609 ‫عزیزم صبر کن 19 00:00:23,881 --> 00:00:25,968 ‫اون ممکنه ارزش داشته باشه. 20 00:00:31,213 --> 00:00:32,625 ‫میدونی چیه "گیدیون"؟ 21 00:00:32,628 --> 00:00:34,870 ‫فکر کنم بازم از اون نون تستهای فرانسویت بخوام. 22 00:00:34,873 --> 00:00:36,945 ‫حتما از دیشب اشتهاتو عوض کردی. 23 00:00:38,951 --> 00:00:40,726 ‫"سارا" میتونیم موج سوارو 24 00:00:40,728 --> 00:00:42,027 ‫ببریم زمانی که کوه "سنت هلن" فوران کرد؟ 25 00:00:42,029 --> 00:00:43,495 ‫من همیشه میخواستم... 26 00:00:43,497 --> 00:00:47,114 ‫"سایک". این کارت اصلا درست نیست 27 00:00:47,117 --> 00:00:49,312 ‫این یه دستگاهه زمان خیلی مهمیه 28 00:00:49,315 --> 00:00:50,523 ‫ما هیچوقت نباید برای... 29 00:00:50,526 --> 00:00:52,507 ‫کارهای سرخود یا خطرناک استفاده کنیم. 30 00:00:52,510 --> 00:00:54,472 ‫سلام "آوا" 31 00:00:54,475 --> 00:00:57,743 ‫خیلی خوشگل شدی، تو همون ‫لباسی که دیروز پوشیدی البته. 32 00:00:57,745 --> 00:00:59,148 ‫- صحیح. ‫- من دیگه... 33 00:00:59,151 --> 00:01:01,000 ‫دیگه حرف نمیزنم باشه. 34 00:01:01,003 --> 00:01:02,703 ‫سلام "زاری". 35 00:01:02,706 --> 00:01:03,835 ‫خیلی عجیبه. 36 00:01:03,838 --> 00:01:05,504 ‫چرا اینقدر ظرف کثیف اینجاست؟ 37 00:01:05,507 --> 00:01:07,775 ‫- "ری" که عاشق ظرف شستن بود. ‫- اوه آره. 38 00:01:07,778 --> 00:01:10,021 ‫چند وقتیه نمیبینم در مورد مزایای 39 00:01:10,024 --> 00:01:11,414 ‫کره تو قهوه چیزی بگه. 40 00:01:11,417 --> 00:01:12,783 ‫"گیدیون"، ری کجاست؟ 41 00:01:12,786 --> 00:01:14,286 ‫نمیدونم. 42 00:01:14,289 --> 00:01:16,461 ‫اما دفتر زمان پشت خطه. 43 00:01:17,898 --> 00:01:19,498 ‫پخشش کن. 44 00:01:19,500 --> 00:01:22,312 ‫سلام افسانه ها، و اه مامور "شارپ" 45 00:01:22,315 --> 00:01:23,750 ‫چه خبر شده "گری"؟ 46 00:01:23,753 --> 00:01:26,337 ‫این همین الان به دستمون رسید. 47 00:01:26,340 --> 00:01:28,640 ‫یه تلفن با فناوری پالمر داخلش گذاشته بودن 48 00:01:28,642 --> 00:01:30,593 ‫که این پیام روش ضبط شده بود. 49 00:01:32,479 --> 00:01:35,828 ‫ سلام بچه ها، اگه اینو پیدا کردین ‫ خب من "ری" هستم. معلومه دیگه. 50 00:01:35,831 --> 00:01:37,397 ‫ احتمالا تا الان حدس زدید که من توسط 51 00:01:37,400 --> 00:01:39,429 ‫ "دارکها" دزدیده شدم. 52 00:01:39,432 --> 00:01:40,828 ‫هی وقتی دیدمش، 53 00:01:40,831 --> 00:01:42,955 ‫بهش بگیم اصلا نمیدونستیم اینجا نیست یا نگیم بهش؟ 54 00:01:42,957 --> 00:01:44,304 ‫آره اصلا نباید بهش بگیم. 55 00:01:44,307 --> 00:01:46,324 ‫ دارکها گفتن وقتی کارشون با من تموم شد 56 00:01:46,327 --> 00:01:47,559 ‫ منو ول میکنند برم. 57 00:01:47,561 --> 00:01:48,734 ‫ اون مدام ازم میپرسه 58 00:01:48,737 --> 00:01:50,770 ‫ که میخوام کنسرت بزرگ مرگو ببینم، 59 00:01:50,773 --> 00:01:52,940 ‫ که یکمی هم عجیب غریبه. 60 00:01:52,943 --> 00:01:55,501 ‫ ولی احتمالا بخواین بیاین دنبالم و 61 00:01:55,503 --> 00:01:56,804 ‫ پیدام کنید، 62 00:01:56,807 --> 00:01:58,452 ‫ اگه اینکارو بکنید اون منو میکشه، 63 00:01:58,455 --> 00:02:00,889 ‫ پس، میدونید دیگه، نیاین دنبالم خواهشاً. 64 00:02:00,892 --> 00:02:02,658 ‫ خیلی خب، خداحافظ. 65 00:02:04,111 --> 00:02:05,711 ‫خیلی خب کاری که گفتینو انجام دادم، 66 00:02:05,713 --> 00:02:07,779 ‫پس امروز دیگه شکنجه نداریم درسته؟ 67 00:02:09,583 --> 00:02:11,517 ‫فکر نمیکنم تو دقیقا درک درستی 68 00:02:11,519 --> 00:02:13,719 ‫از شکنجه کردن داشته باشی. 69 00:02:13,720 --> 00:02:16,745 ترجمه از : مرتضی GodBless 70 00:02:24,532 --> 00:02:27,566 ‫کار کن دیگه، کار کن کار کن. 71 00:02:27,568 --> 00:02:29,671 ‫زودباش، چرا این چیز بدرد نخو کار نمیکنه؟ 72 00:02:29,674 --> 00:02:32,909 ‫این چیز بدرد نخور نسلها متعلق به خانواده من بوده. 73 00:02:32,912 --> 00:02:34,745 ‫باید مال من میبود. 74 00:02:34,748 --> 00:02:36,514 ‫خب حالا که مال منه. 75 00:02:36,517 --> 00:02:39,645 ‫تازه، "مالوس" دوست داره وفادارترین پیروانش 76 00:02:39,647 --> 00:02:42,881 ‫توتمهارو داشته باشن و تو هم یکی داری. 77 00:02:42,883 --> 00:02:45,117 ‫حالا چرا نمیتونم به قدرتش دست پیدا کنم؟ 78 00:02:45,119 --> 00:02:47,619 ‫چون قدرت تنهاچیزیه که بهش اهمیت میدی. 79 00:02:47,621 --> 00:02:50,289 ‫تو باید دلیلی عاری از خودپرستی داشته باشی، 80 00:02:50,291 --> 00:02:52,291 ‫مادربزرگم با توتم یکی میشد. 81 00:02:52,293 --> 00:02:53,992 ‫حتی از فاصله زیاد، 82 00:02:53,994 --> 00:02:56,656 ‫باز هم از تو قدرتمنتر بود. 83 00:02:56,659 --> 00:02:59,665 ‫این توتم آتش که از دیترویت دزدیدم چی؟ 84 00:02:59,667 --> 00:03:01,833 ‫از یه طلای شکسته میترسی؟ 85 00:03:01,835 --> 00:03:03,702 ‫این یه بار منو کشت. 86 00:03:03,704 --> 00:03:06,271 ‫حتی از شکسته‌اش باید ترسید. 87 00:03:06,273 --> 00:03:09,445 ‫توتم ها جاودانه هستند. اونا هیچوقت نابود نمیشند. 88 00:03:09,448 --> 00:03:10,772 ‫پس میشه تعمیرشون کرد؟ 89 00:03:10,775 --> 00:03:13,011 ‫اوه! پس منم میتونم یه گردنبند داشته باشم؟ 90 00:03:13,014 --> 00:03:14,531 ‫این یه ذهن فوق هوشمند میخواد 91 00:03:14,534 --> 00:03:15,933 ‫تا راهشو پیدا کنه. 92 00:03:15,936 --> 00:03:17,445 ‫شما گرسنه نیستید؟ 93 00:03:17,448 --> 00:03:20,916 ‫یکم تخم مرغ و چیپس و رانی بدک نیست. 94 00:03:20,919 --> 00:03:22,487 ‫اوه، قهوه... 95 00:03:22,489 --> 00:03:24,756 ‫با کره سبوس تقویت شده و روغن کنجد. 96 00:03:28,648 --> 00:03:30,335 ‫مطمئنی میخوای دنبال "ری" بری 97 00:03:30,338 --> 00:03:32,497 ‫اونم وقتی بهمون گفت دنبالش نریم؟ 98 00:03:32,500 --> 00:03:34,226 ‫اینجا چه غلطی میکنی؟ 99 00:03:34,229 --> 00:03:35,296 ‫دیتو 100 00:03:35,299 --> 00:03:37,140 ‫فکر کردم گفتی از دیدنمون خوشحال میشن. 101 00:03:37,143 --> 00:03:39,004 ‫ببین، میدونم جفتتون چی فکر میکنین. 102 00:03:39,006 --> 00:03:40,346 ‫ولی اگه فقط بذاری توضیح بدم... 103 00:03:40,348 --> 00:03:42,207 ‫اگه اومدی برای دزدین "بیرو" عذرخواهی کنین 104 00:03:42,209 --> 00:03:44,309 ‫و، و، و تحقیر کردن "گری"... 105 00:03:44,311 --> 00:03:45,844 ‫خب راستش ما اینکارو با یه دلیل خوب انجام دادیم، 106 00:03:45,846 --> 00:03:47,112 ‫چون باید جلوی "مالوسک" رو بگیریم. 107 00:03:47,114 --> 00:03:48,601 ‫- آره ‫- مالوس... 108 00:03:48,604 --> 00:03:49,855 ‫و بله ما همه چیزو در موردش میدونیم. 109 00:03:49,857 --> 00:03:50,856 ‫سارا اصلا از نزدیک دیدش 110 00:03:50,859 --> 00:03:52,860 ‫و شما اینجایین چون دفتر زمان 111 00:03:52,863 --> 00:03:54,919 ‫بالاخره سر عقل اومده یا... 112 00:03:54,922 --> 00:03:55,968 ‫آوا و من... 113 00:03:55,971 --> 00:03:58,772 ‫داریم با هم کار میکنیم، به طور مستقل. 114 00:03:58,775 --> 00:03:59,883 ‫درسته. 115 00:03:59,886 --> 00:04:01,452 ‫والی، از دیدنت خوشحالم. 116 00:04:01,455 --> 00:04:03,689 ‫من تورو از عروسی ‫بری و آیریس بخاطر میارم. 117 00:04:03,692 --> 00:04:05,063 ‫آره باحال بود نه؟ 118 00:04:05,065 --> 00:04:06,698 ‫چه مراسم عروسی قشنگی بود. 119 00:04:06,700 --> 00:04:08,236 ‫کیک و شیرینیهاش که عی بدک نبود. 120 00:04:08,239 --> 00:04:10,606 ‫- وبعدش نازیا حمله کردند ‫- چی؟ 121 00:04:10,609 --> 00:04:12,070 ‫خیلی شما هنوز بهمون نگفتین 122 00:04:12,072 --> 00:04:15,340 ‫- رو کشتی چیکار میکنین؟ ‫- جبران کنیم، امیدوارم. 123 00:04:15,342 --> 00:04:17,442 ‫من نباید شمارو بیخبر میذاشتم. 124 00:04:17,444 --> 00:04:20,145 ‫مرگ اون مامورها و بازگشت "دیمین دارک" 125 00:04:20,147 --> 00:04:22,491 ‫تا آخر عمر روی دوشم سنگینی میکنه. 126 00:04:22,494 --> 00:04:25,217 ‫ولی مطمئناَ شما مشکلاتی که باهاش روبه رو هستیمو 127 00:04:25,219 --> 00:04:26,318 ‫درک میکنید. 128 00:04:26,320 --> 00:04:27,851 ‫- هی ‫- "نیت" داداشم. 129 00:04:27,854 --> 00:04:30,022 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 130 00:04:30,024 --> 00:04:31,390 ‫- هی مرد ‫- اوه، مرد 131 00:04:31,392 --> 00:04:33,093 ‫اینجا چه غلطی میکنی؟ 132 00:04:33,096 --> 00:04:34,274 ‫خبری از "ری" نشد؟ 133 00:04:34,277 --> 00:04:37,390 ‫اوه نه، بازم به یه بن بست خوب برخورد کردیم. 134 00:04:37,393 --> 00:04:39,331 ‫من که مطمئنم با بالا تماس دارم. 135 00:04:39,333 --> 00:04:44,403 ‫آره، منم تونستم عینک "جری گارسیا"رو کش برم 136 00:04:44,405 --> 00:04:46,571 ‫اوه... 137 00:04:46,573 --> 00:04:48,429 ‫یه زمانی دزد بودم، هنوزم دزدم. 138 00:04:48,432 --> 00:04:50,275 ‫نه ما... 139 00:04:50,277 --> 00:04:52,929 ‫ما دزدیارو تو این کشتی محدود نگه میداریم. 140 00:04:52,932 --> 00:04:55,599 ‫برداشتهامونو میگیم سوغاتی. 141 00:04:55,602 --> 00:04:58,083 ‫طوری نیست، طوری نیست. 142 00:05:03,590 --> 00:05:04,823 ‫نه، نه نه. 143 00:05:04,825 --> 00:05:07,292 ‫نچ، عمرا نمیکنم. 144 00:05:07,294 --> 00:05:09,561 ‫من و تو هردومون میدونیم اون دوستای احمقت 145 00:05:09,563 --> 00:05:11,496 ‫هیچوقت دست از جستوجو تو تاریخ برنمیدارن 146 00:05:11,498 --> 00:05:13,968 ‫تا وقتی بفهمند که من اصلا از ‫گروه سرود جم خوشم نمیاد. 147 00:05:13,971 --> 00:05:16,268 ‫اگرم اینطور باشه، 148 00:05:16,270 --> 00:05:19,938 ‫من... توتم آتشو تعمیر نمیکنم. 149 00:05:19,940 --> 00:05:22,541 ‫ببخشید، دیگه مجبورین منو بکشین. 150 00:05:22,543 --> 00:05:24,155 ‫هرجور راحتی. 151 00:05:24,158 --> 00:05:26,035 ‫نه نه نه نه. یه لحظه صبر کن عزیزم 152 00:05:26,038 --> 00:05:28,413 ‫فکر کنم این لباسو بدم به "گنگیس خان". 153 00:05:28,415 --> 00:05:29,948 ‫تصو کن تاریخ چطور میشد اگه 154 00:05:29,950 --> 00:05:33,485 ‫مغولها یه راکت من کوتوله با قدرت ماورایی میداشتند. 155 00:05:36,143 --> 00:05:38,944 ‫افسانه ها ناهنجاریو پیدا میکنند و تعمیرش میکنند. 156 00:05:38,947 --> 00:05:39,965 ‫نکته خوبی بود. 157 00:05:39,968 --> 00:05:41,927 ‫آفرین "ری" 158 00:05:41,929 --> 00:05:45,263 ‫شاید فقط یه "سندی پالمر" جوان که پسرشو 159 00:05:45,265 --> 00:05:50,402 ‫از مهدکودکی در سال ‫1982 سوار میکنه به قتل برسونم 160 00:05:52,815 --> 00:05:54,348 ‫من یه آزمایشگاه میخوام 161 00:06:01,815 --> 00:06:04,082 ‫سلام آلن، ببخشین آلن. 162 00:06:04,084 --> 00:06:06,084 ‫ینی چی "ری"؟ تو از اینجا رفتی. 163 00:06:06,086 --> 00:06:08,153 ‫تو آپ سوایپز نمیشه دوباره برگشت سر کار. 164 00:06:08,155 --> 00:06:10,522 ‫اوه! تو همون یارو بالا پایینی هستی. 165 00:06:10,524 --> 00:06:13,358 ‫من چپ و راستیو دوست دارم. 166 00:06:18,252 --> 00:06:21,066 ‫گروه ما بالا و پایینو بهتر درک میکنند. 167 00:06:23,036 --> 00:06:25,237 ‫باشه، وایسا، وایسا، وایسا، وایسا! 168 00:06:28,475 --> 00:06:30,208 ‫میدونی، شاید راست بگه. 169 00:06:30,210 --> 00:06:31,843 ‫ما فکر میکنیم پارادایمو تغییر میده. 170 00:06:32,799 --> 00:06:36,614 ‫اینم از آزمایشگاهت حالا برو سر کار، کودن. 171 00:06:41,989 --> 00:06:44,556 ‫ما هنوز نتونستیم "ریُ" پیدا کنیم. 172 00:06:44,558 --> 00:06:46,754 ‫"نیت"، میخوام یه سری به اون کتابها بزنی. 173 00:06:46,757 --> 00:06:48,085 ‫دنبال یه نشونه ازش بگرد. 174 00:06:48,088 --> 00:06:49,826 ‫"گیدیون" نقشه ناهنجاریو اسکن کن. 175 00:06:49,829 --> 00:06:51,629 ‫اگه چیزی پیدا کردی خبرمون کن. 176 00:06:51,632 --> 00:06:53,231 ‫- روری... ‫- بریم سراغ ساقی. 177 00:06:53,233 --> 00:06:54,331 ‫هرکاری بلدی بکن. 178 00:06:54,334 --> 00:06:57,296 ‫من برمیگردم به دفتر زمانی، ‫منابعمونو میفرستم دنبالش. 179 00:06:57,299 --> 00:07:00,805 ‫من یه فکری دارم، بیشتر تجربیه. 180 00:07:00,808 --> 00:07:02,774 ‫- گوش میکنم. ‫- خب، ما میدونیم که "ری" 181 00:07:02,776 --> 00:07:04,538 ‫به همراه توتم من پیش "دارک"ـه. 182 00:07:04,541 --> 00:07:07,163 ‫اگه با "زاری" و توتمش تمرکز کنم، 183 00:07:07,166 --> 00:07:09,780 ‫فکر کنم بتونم به هواپیمای اجدادی برسم. 184 00:07:09,783 --> 00:07:12,304 ‫- اگه توتم منو پیدا کنیم ‫- اونوقت "ریُ" هم پیدا میکنیم. 185 00:07:12,307 --> 00:07:13,594 ‫تمرکز؟ 186 00:07:13,597 --> 00:07:15,226 ‫راستش اخیرا اینو خیلی انجامش میدادم، 187 00:07:15,229 --> 00:07:16,621 ‫و فکر کنم بتونم کمکت کنم. 188 00:07:16,623 --> 00:07:18,056 ‫عالیه، همینکارو بکن. 189 00:07:20,127 --> 00:07:23,128 ‫عزیزم، به نظر زوده الان بخوام ، میدونی... 190 00:07:23,130 --> 00:07:25,030 ‫که بخوام برگردم اون بیرون؟ 191 00:07:25,032 --> 00:07:27,132 ‫ینی، تا کی باید برای مادرت عزاداری کنم؟ 192 00:07:27,134 --> 00:07:29,534 ‫تا الان 23 سال شده بابا. 193 00:07:29,536 --> 00:07:31,202 ‫فک کنم دیگه وقتشه. 194 00:07:31,205 --> 00:07:32,703 ‫متشکرم. 195 00:07:32,706 --> 00:07:34,906 ‫مشکل اینجاست که هنوز کسیو پیدا نکردم 196 00:07:34,908 --> 00:07:36,308 ‫فک کنم این خرابه. 197 00:07:36,310 --> 00:07:38,265 ‫اگه میشه... 198 00:07:38,268 --> 00:07:41,269 ‫اگه از سرگرمیهات بنویسی شانست بیشتر میشه. 199 00:07:41,272 --> 00:07:43,547 ‫من فقط نوشتم دوست دارم دنیارو 200 00:07:43,550 --> 00:07:45,584 ‫نابود کنم و طبق سلیقه خودم بسازمش. 201 00:07:45,586 --> 00:07:48,304 ‫اوه، رستوران جدید آره دوست دارم. 202 00:07:48,307 --> 00:07:50,827 ‫تازه تو پروفایلت زدی 199 سالته! 203 00:07:50,830 --> 00:07:52,491 ‫آره خب، نمیشد بیشتر از این بزنی. 204 00:07:52,493 --> 00:07:53,551 ‫میتونی اینو درستش کنی؟ 205 00:07:53,554 --> 00:07:55,359 ‫خب همه در مورد سنشون دروغ میگن داداش. 206 00:07:55,362 --> 00:07:56,828 ‫میشه اینقدر مسخره بازی درنیاری؟ 207 00:07:56,831 --> 00:07:58,431 ‫"نورا" عزیزم، زندگی بدون خوشگذرونی 208 00:07:58,434 --> 00:07:59,900 ‫چه معنی و مفهومی داره؟ 209 00:07:59,903 --> 00:08:01,536 ‫خب به من که خوش نمیگذره. 210 00:08:01,539 --> 00:08:02,838 ‫اعصاب ندارم 211 00:08:02,841 --> 00:08:06,003 ‫سلام بی اعصاب، منم بابایی 212 00:08:06,006 --> 00:08:08,206 ‫خوب بود؟ 213 00:08:08,208 --> 00:08:10,442 ‫باشه 214 00:08:12,379 --> 00:08:14,746 ‫نه! 215 00:08:14,748 --> 00:08:17,671 ‫خیلی خب من این تکه هارو بررسی کردم. 216 00:08:17,674 --> 00:08:19,241 ‫برای اینکه بتونیم انرژی کافی 217 00:08:19,244 --> 00:08:21,687 ‫برای روشن کردن توتم آتش ‫بدست بیاریم باید بریم شروع آفرینش! 218 00:08:21,690 --> 00:08:23,621 ‫یا این یا همجوشی سرد و امتحان کنیم. 219 00:08:23,624 --> 00:08:25,557 ‫- و از اونجایی که غیرممکنه ‫- چرا ممکنه. 220 00:08:25,559 --> 00:08:27,959 ‫همجوشی سرد در سال 1962 توسط 221 00:08:27,961 --> 00:08:30,829 ‫یه فیزیکدان آلمانی به نام ‫"برنهارد ووگال" اختراع شد. 222 00:08:30,831 --> 00:08:32,163 ‫آره، نه 223 00:08:32,165 --> 00:08:34,514 ‫- ببین، من یه جورایی خودم خوره علمم. ‫- یجورایی؟ 224 00:08:34,517 --> 00:08:36,183 ‫و اگه یه نفر همجوشی سرد رو در سال 1962 225 00:08:36,186 --> 00:08:38,460 ‫اختراع کرده بود فکر کنم من میفهمیدم. 226 00:08:38,463 --> 00:08:40,129 ‫درواقع... 227 00:08:40,132 --> 00:08:42,866 ‫یه دلیل خیلی خوبی وجود ‫داره که تو نفهمیدی. 228 00:08:44,845 --> 00:08:47,106 ‫دلیلی که تو تاحالا اسم "برنارد ووگالُ" نشنیدی 229 00:08:47,109 --> 00:08:49,948 ‫اینه که بیرحمترین و ماهرترین آدمکشی 230 00:08:49,950 --> 00:08:51,783 ‫که این جهان هستی به خودش دیده 231 00:08:51,785 --> 00:08:54,410 ‫کاری کرد که هیچکس متوجه نشه... 232 00:08:55,726 --> 00:08:57,622 ‫خودم. 233 00:09:03,910 --> 00:09:08,012 ‫کشتن ووگال یکی از بزرگترین کارهای من بود. 234 00:09:08,014 --> 00:09:09,580 ‫یه نفر تونست یه منبع انرژی بسازه 235 00:09:09,582 --> 00:09:11,348 ‫که بتونه جای سوخت فسیلیو بگیره 236 00:09:11,350 --> 00:09:13,079 ‫و در نهایت دنیارو نجات بده؟ 237 00:09:13,082 --> 00:09:15,453 ‫که باعث میشد کسب و کار شرکتهای نفتی مختل بشه. 238 00:09:15,455 --> 00:09:16,845 ‫آدمهایی بسیار قدرتمند 239 00:09:16,848 --> 00:09:18,889 ‫با ثروتی هنگفت نمیتونستند اینو تحمل کنند، 240 00:09:18,892 --> 00:09:20,324 ‫پس منو استخدام کردند. 241 00:09:20,326 --> 00:09:21,697 ‫اون منتظر انتقال بود، 242 00:09:21,700 --> 00:09:23,726 ‫تو یه خانه امن در شرق برلین نگه داری میشد، 243 00:09:23,729 --> 00:09:25,296 ‫داستانو خلاصه کنم که 244 00:09:25,298 --> 00:09:26,842 ‫همون لحظه داداشتون وارد شد. 245 00:09:29,202 --> 00:09:31,969 ‫و تو راز همجوشی سردو دفن کردی؟ 246 00:09:31,971 --> 00:09:33,634 ‫و مردی که اونو ساخت. 247 00:09:33,637 --> 00:09:35,220 ‫آره میدونم، اشاره کردی. 248 00:09:35,223 --> 00:09:37,506 ‫خب فک کنم باید برم برلین شرقی و 249 00:09:37,509 --> 00:09:39,465 ‫جلوی خودمو در کشتن "ووگال" بگیرم. 250 00:09:39,468 --> 00:09:40,467 ‫خیلی جالب میشه. 251 00:09:40,470 --> 00:09:41,611 ‫تو حواست به زندانی باشه، 252 00:09:41,614 --> 00:09:43,047 ‫تا منم برم برات شکلات بیارم. 253 00:09:43,049 --> 00:09:43,917 ‫اوه، کیو مسخره میکنم؟ 254 00:09:43,920 --> 00:09:46,001 ‫شاید برای خودم یه کلاه بخرم. 255 00:09:46,004 --> 00:09:47,670 ‫نه من میرم. 256 00:09:47,673 --> 00:09:50,975 ‫به سال 1962 برلین؟ خیلی خطرناکه. 257 00:09:50,978 --> 00:09:52,490 ‫اگه نسخه جوونت تورو ببینه، 258 00:09:52,492 --> 00:09:54,944 ‫میتونه کل جریان زندگیتو تغییر بده. 259 00:09:54,947 --> 00:09:57,084 ‫خیلی خب، مشخصه که گوش نمیکردی چی میگم. 260 00:09:57,087 --> 00:10:00,264 ‫داریم در مورد من در دوران ‫درخشان جوانیم حرف میزنیم. 261 00:10:00,267 --> 00:10:02,061 ‫تو هیچ شانسی جلوی من نداری "نورا". 262 00:10:02,064 --> 00:10:03,986 ‫ما همکاریم، میتونم این ماموریتو انجام بدم. 263 00:10:03,989 --> 00:10:06,036 ‫یا شاید بهتره بیخیال کل این قضیه بشیم. 264 00:10:06,038 --> 00:10:08,572 ‫این قضیه انگار داره ‫باعث دعوای خانوادگیتون میشه. 265 00:10:08,574 --> 00:10:10,007 ‫خفه شو. 266 00:10:10,009 --> 00:10:11,509 ‫خیلی خب، نقشه‌تو بهم بگو. 267 00:10:11,511 --> 00:10:14,144 ‫ما به سال 1962 برمیگردیم ‫و دکتر "ووگالُ" قانع میکنیم 268 00:10:14,146 --> 00:10:16,213 ‫که ما مامورهای آمریکایی هستیم ‫و اومدیم کمکش کنیم. 269 00:10:16,215 --> 00:10:18,209 ‫و درست برمیگردیم به زمان حال. 270 00:10:18,212 --> 00:10:20,819 ‫اوه ببخشید، "ما"؟ داری در مورد اون حرف میزنی؟ 271 00:10:20,822 --> 00:10:23,311 ‫دکتر "ووگال" باید سریع به ما اعتماد کنه، 272 00:10:23,314 --> 00:10:25,422 ‫که ینی نیاز به یه همکیش داره... 273 00:10:25,424 --> 00:10:27,191 ‫کسی که به زبون خودشون حرف بزنه. 274 00:10:27,193 --> 00:10:29,260 ‫همم... 275 00:10:29,262 --> 00:10:31,762 ‫بهتر هر جفتتون برگردین میفهمین چی گفتم؟ 276 00:10:31,764 --> 00:10:33,531 ‫و از محافظ استفاده کنین. 277 00:10:33,533 --> 00:10:35,232 ‫اییی! 278 00:10:41,541 --> 00:10:43,037 ‫فکر کنم داره باهام خوب میشه. 279 00:10:43,040 --> 00:10:45,743 ‫برو دیگه، خدایا! 280 00:10:48,615 --> 00:10:50,592 ‫فقط هرکاری گفتم بکن ‫و از اینجا میریم بیرون. 281 00:10:50,595 --> 00:10:53,150 ‫قبل از اینکه بابا خودشو نشون بده. 282 00:10:54,587 --> 00:10:56,020 ‫شش. 283 00:10:56,022 --> 00:10:58,147 ‫ساکت باش و گوش کن، زندگیت به این بستگی داره. 284 00:10:58,150 --> 00:10:59,356 ‫لباس پوشیدی؟ 285 00:11:02,662 --> 00:11:05,296 ‫ما از سیا هستیم اومدیم تو رو ببریم آمریکا. 286 00:11:05,298 --> 00:11:06,931 ‫نه. غرب برلین. 287 00:11:06,933 --> 00:11:08,204 ‫همونطور که به دوستان بریتانیاییت گفتم، 288 00:11:08,207 --> 00:11:10,265 ‫من یه کلمه در مورد همجوشی سرد 289 00:11:10,268 --> 00:11:12,135 ‫به کسی نمیگم تا وقتی که خانوادمو ببینم. 290 00:11:12,138 --> 00:11:13,871 ‫متاثر شدم، ولی ماموریت ما این نیست. 291 00:11:13,874 --> 00:11:15,276 ‫ما شمارو پیش خانواده‌تون برمیگردونیم، 292 00:11:15,279 --> 00:11:17,408 ‫ولی قبلش باید دنبال ما بیاین، اینجا امن نیست. 293 00:11:17,410 --> 00:11:19,484 ‫صبر کنید، من باید از اون اتاق یه چیزی بردارم... 294 00:11:19,486 --> 00:11:20,644 ‫یه عروسک برای دخترمه. 295 00:11:20,646 --> 00:11:22,079 ‫نه، نه نه نه نه، وقت نداریم 296 00:11:22,081 --> 00:11:23,914 ‫یه آدمکش داره میاد اینجا، 297 00:11:23,916 --> 00:11:25,549 ‫و باور کن، آدم مهربونی نیست. 298 00:11:39,298 --> 00:11:41,756 ‫من بدون عروسک اینجارو ترک نمیکنم. 299 00:11:41,759 --> 00:11:44,268 ‫میتونم بزنمش؟ 300 00:11:44,270 --> 00:11:45,803 ‫منو بزنی؟ 301 00:11:45,805 --> 00:11:47,462 ‫صبر کن، شما سیا نیستید. 302 00:11:47,465 --> 00:11:50,283 ‫کمک! یه نف... 303 00:11:50,286 --> 00:11:53,276 ‫- آزادش کن! ‫- برگرد عقب. 304 00:11:55,014 --> 00:11:56,080 ‫ها؟ 305 00:11:56,082 --> 00:11:57,581 ‫اوه لعنتی. 306 00:12:06,106 --> 00:12:07,939 ‫پس انگشتهای جادوییت چی شد؟ 307 00:12:07,942 --> 00:12:10,506 ‫اون ویروسی که بهم زدی ‫حتما روی قدرتهام اثر گذاشته. 308 00:12:10,509 --> 00:12:12,229 ‫باید قبل از اینکه نگهبانای بیشتری بیان از اینجا بریم، 309 00:12:12,231 --> 00:12:13,564 ‫یا بدتر، قبل از اینکه بابات بیاد. 310 00:12:13,566 --> 00:12:15,566 ‫دکتر ووگال! 311 00:12:15,568 --> 00:12:16,900 ‫هی، ما اومدیم که نجاتت بدیم. 312 00:12:19,905 --> 00:12:22,373 ‫هی، شما کی هستین؟ هی! 313 00:12:27,079 --> 00:12:29,279 ‫نه! 314 00:12:51,537 --> 00:12:53,470 ‫دیدی؟ که جادو میخواد؟ 315 00:12:57,443 --> 00:12:58,542 ‫فرار کن! 316 00:13:02,748 --> 00:13:04,737 ‫باشه، حرفتو باور میکنم. 317 00:13:04,740 --> 00:13:07,317 ‫منو از اینجا ببرید بیرون. 318 00:13:09,722 --> 00:13:12,654 ‫مارو از اینجا ببر بیرون. 319 00:13:12,657 --> 00:13:15,993 ‫اوه لعنتی، اینم از راه خروجمون. 320 00:13:15,995 --> 00:13:17,928 ‫خب، بریم سراغ بداهه کاری. 321 00:13:39,219 --> 00:13:41,620 ‫خب پس من فقط این ریشه لیوگلا رو میخورمو 322 00:13:41,622 --> 00:13:43,422 ‫بعدش بووم، میریم فضا؟ 323 00:13:43,424 --> 00:13:45,992 ‫نه، اینقدرش که میکشتت. 324 00:13:45,995 --> 00:13:47,576 ‫درون این چایی اینقدری هست 325 00:13:47,579 --> 00:13:49,278 ‫که تورو بین دنیاهای مختلف ببره. 326 00:13:49,281 --> 00:13:50,796 ‫ما از توتم تو استفاده میکنیم تا مارو ‫متصل کنه 327 00:13:50,798 --> 00:13:52,564 ‫تا بتونیم دنبال اثری از توتم من 328 00:13:52,566 --> 00:13:54,399 ‫یا شاید "ری" پیدا کنیم. 329 00:13:54,401 --> 00:13:55,934 ‫بوخور شمارو آروم میکنه، 330 00:13:55,936 --> 00:13:58,336 ‫و من هم فقط با مراحل مدیتیشن کار شمارو تا 331 00:13:58,338 --> 00:13:59,971 ‫مرحله دگرگونی آسون میکنم. 332 00:13:59,973 --> 00:14:01,751 ‫- ممنون که بهمون کمک میکنی. ‫- آره. 333 00:14:01,754 --> 00:14:03,092 ‫خب تو "ناثانیلُ" از کجا میشناسی؟ 334 00:14:03,095 --> 00:14:05,509 ‫من قدیما تو سنترال سیتی یهجورایی همراهش بودم. 335 00:14:05,512 --> 00:14:07,475 ‫بهش کمک میکردم از ضربه عشقی که خورده خلاص بشه. 336 00:14:07,477 --> 00:14:10,415 ‫چون یه عوضی هرزه اونو تو روز ‫تولدش ترکش کرد. 337 00:14:10,417 --> 00:14:12,515 ‫باورتون میشه؟ 338 00:14:12,518 --> 00:14:15,719 ‫آره، چون راستش من همون عوضی هرزه هستم. 339 00:14:15,722 --> 00:14:17,022 ‫چه جو خوبی "والی" 340 00:14:17,024 --> 00:14:18,516 ‫فکر کنم دیگه از اینجا به بعدش با ما باشه. 341 00:14:18,519 --> 00:14:20,724 ‫آره آره، باشه، من دیگه میرم. 342 00:14:20,727 --> 00:14:21,960 ‫باشه. 343 00:14:24,765 --> 00:14:26,198 ‫نگران نباش 344 00:14:26,200 --> 00:14:28,500 ‫این اولین مشکل رایجیه که پیش میاد. 345 00:14:28,502 --> 00:14:29,901 ‫برای افسانه ها همیشه اتفاق میافته، 346 00:14:29,903 --> 00:14:31,570 ‫بعضی وقتا دو بار تو یه ماموریت حتی. 347 00:14:31,572 --> 00:14:34,235 ‫تنها کاری که باید بکنیم اینه ‫که جمع بشیم و نقشه بی رو بکشیم. 348 00:14:34,238 --> 00:14:36,340 ‫- هی! چیکار میکنی؟ ‫- نقشه بی. 349 00:14:36,343 --> 00:14:37,809 ‫فرمول همجوشی سردو بهمون بگو، 350 00:14:37,811 --> 00:14:38,977 ‫یا انگشتاتو خرد میکنم. 351 00:14:38,979 --> 00:14:41,673 ‫نه، فرمول میتونه همراه من بمیره. 352 00:14:41,676 --> 00:14:44,349 ‫اوه، من قرار نیست بکشمت. ‫ولی کاری میکنم آرزوی مرگو بکنی. 353 00:14:44,351 --> 00:14:46,918 ‫نورا، اونو بذار کنار، ‫شکنجه راه حلش نیست. 354 00:14:46,920 --> 00:14:49,120 ‫آره، اما در هر صورت حال میده. 355 00:14:49,122 --> 00:14:50,655 ‫هرکاری بلدی بکن. 356 00:14:50,657 --> 00:14:52,662 ‫من با بدترین رنجی که یه مرد میتونه 357 00:14:52,665 --> 00:14:55,927 ‫تحمل کنه رو به رو شدم... 358 00:14:55,929 --> 00:14:58,530 ‫اینکه اون هرگز نمیتونه کسانی 359 00:14:58,532 --> 00:15:01,366 ‫که دوستشون داره رو دوباره ببینه. 360 00:15:01,368 --> 00:15:03,915 ‫اون عروسک، مال دخترته؟ 361 00:15:03,918 --> 00:15:05,284 ‫من فقط برای مقالاتم و همسر 362 00:15:05,287 --> 00:15:06,781 ‫و دخترم کمی پول کنار گذاشته بودم. 363 00:15:06,784 --> 00:15:10,119 ‫برای همین وقتی "گرتا"رو ترک کردند، ‫از من خواستند ... 364 00:15:10,122 --> 00:15:13,656 ‫تا وقتی برگشتم اینو برگردونم پیششون. 365 00:15:15,382 --> 00:15:17,015 ‫برای همین... 366 00:15:17,017 --> 00:15:19,918 ‫هرچی میخوای منو شکنجه بده. 367 00:15:19,920 --> 00:15:22,888 ‫قسم میخورم تا وقتی خانواده‌مو 368 00:15:22,890 --> 00:15:25,624 ‫نبینم رازمو به هیچکسی نمیگم. 369 00:15:28,028 --> 00:15:30,128 ‫اه! 370 00:15:30,130 --> 00:15:32,163 ‫اه! 371 00:15:32,165 --> 00:15:35,133 ‫این قرار بود ساده باشه، بیایم و بریم بیرون. 372 00:15:35,135 --> 00:15:37,502 ‫حالا تو این آشغالدونی گیر افتادیم. 373 00:15:37,504 --> 00:15:38,870 ‫لعنت بهش! 374 00:15:38,872 --> 00:15:41,506 ‫پدرم هنوز فکر میکنه من یه بچه‌ام. 375 00:15:41,508 --> 00:15:44,576 ‫حالا باز پزشو بهم میده که قدرتش از من بیشتره. 376 00:15:44,578 --> 00:15:48,480 ‫که ما مثل همدیگه نیستیم و اینکه من... 377 00:15:48,482 --> 00:15:50,081 ‫من شکست خوردم. 378 00:15:50,083 --> 00:15:51,550 ‫حالا خیلی هم بد نشده. 379 00:15:51,552 --> 00:15:53,184 ‫ما تاریخ مرگ دکتر ووگالُ 380 00:15:53,186 --> 00:15:55,253 ‫عقب انداختیم. 381 00:15:55,255 --> 00:15:57,556 ‫- چی؟ ‫- حالا تنها کاری که باید بکنیم، آم، 382 00:15:57,558 --> 00:16:00,959 ‫فقط ببریمش اونطرف مرز و ‫مجبورش کنیم حرف بزنه، درسته؟ 383 00:16:00,961 --> 00:16:03,194 ‫البته. 384 00:16:03,196 --> 00:16:04,529 ‫چرا به فکر من نرسید. 385 00:16:04,531 --> 00:16:06,044 ‫ما فقط سرمونو میندازیم پایین 386 00:16:06,047 --> 00:16:09,200 ‫و از امنترین مرز تاریخ بشری عبور میکنیم. 387 00:16:09,202 --> 00:16:10,635 ‫آره 388 00:16:10,637 --> 00:16:12,771 ‫- کنایه زدی؟ ‫- نه 389 00:16:12,773 --> 00:16:16,141 ‫نه کنایه نزدم، ‫معلومه که کنایه زدم! 390 00:16:16,143 --> 00:16:18,076 ‫ببین، این فایده نداره. 391 00:16:18,078 --> 00:16:20,745 ‫- بدون جادو غیرممکنه. ‫- هیچ چیز غیرممکن نیست. 392 00:16:20,747 --> 00:16:23,982 ‫ما فکر میکردیم همجوشی سرد غیرممکن بود. 393 00:16:23,984 --> 00:16:25,489 ‫خب حالا تو جادو نداری. 394 00:16:25,492 --> 00:16:28,820 ‫دارک جوان نمیتونه با نبوغ و عزم ما مقابله کنه. 395 00:16:28,822 --> 00:16:30,020 ‫و میدونی چیه؟ 396 00:16:30,023 --> 00:16:31,622 ‫الان بهترین زمانه که به پدرت نشون بدی 397 00:16:31,625 --> 00:16:33,758 ‫واقعا درونت چی داری... 398 00:16:33,760 --> 00:16:34,960 ‫غیر از روح پلیدت. 399 00:16:39,766 --> 00:16:43,234 ‫دکتر ووگال، چطوری میشه مدرک جعل کرد؟ 400 00:16:48,273 --> 00:16:51,609 ‫به نظر استاد جعل ما اسباب کشی کردند. 401 00:16:51,612 --> 00:16:54,045 ‫این همون آدرسیه که به من دادند. 402 00:16:54,047 --> 00:16:56,214 ‫شاید بتونید فردا روز روشن بیایم. 403 00:16:56,216 --> 00:16:58,350 ‫واقعا فکر میکنی با اون یارو دنبالمون 404 00:16:58,352 --> 00:16:59,718 ‫میتونی تا صبح زنده بمونیم؟ 405 00:16:59,720 --> 00:17:01,786 ‫صبر کن. 406 00:17:01,788 --> 00:17:04,489 ‫یه مغازه‌دارو با کلاهش قضاوت نکن. 407 00:17:18,138 --> 00:17:20,271 ‫بریم سر کار. 408 00:17:25,846 --> 00:17:29,661 ‫اول اسناد باید بی نقص باشند. 409 00:17:29,664 --> 00:17:32,117 ‫بعد یه وسیله نقلیه مناسب لازم داریم. 410 00:17:32,119 --> 00:17:33,718 ‫فقط ماشینهای دولتی 411 00:17:33,720 --> 00:17:35,754 ‫میتونند تا دم بازرسیها نزدیک بشن. 412 00:17:39,026 --> 00:17:42,127 ‫- عصر بخیر (آلمانی) ‫- همم، عصر بخیر 413 00:17:42,129 --> 00:17:44,598 ‫شما به نظر یه لقمه خوشمزه میایی خانم جوان. 414 00:17:44,601 --> 00:17:46,401 ‫برای یه تست چقدر میگیری؟ 415 00:17:49,945 --> 00:17:51,439 ‫چطوره ماشینتو بدی؟ 416 00:17:51,442 --> 00:17:53,075 ‫و آخرین و سختترین، 417 00:17:53,078 --> 00:17:55,676 ‫که مهمترین قسمت هر ماموریت سفر در زمانی هست... 418 00:17:55,679 --> 00:17:56,742 ‫تغییر قیافه. 419 00:17:56,745 --> 00:17:59,340 ‫افسانه ها هیچوقت بدون تغییر قیافه جایی نمیرن. 420 00:17:59,343 --> 00:18:00,709 ‫خیلی متشکرم، 421 00:18:00,712 --> 00:18:03,079 ‫و بازم ببخشید که شبتونو خراب کردیم. 422 00:18:03,082 --> 00:18:05,917 ‫باید تا یه ساعت دیگه برمیگشتند. 423 00:18:05,919 --> 00:18:08,939 ‫مگه واضح بهشون نگفتم: ‫سریع برگردین، بدون درگیری"؟ 424 00:18:08,942 --> 00:18:11,856 ‫فکر کنم این قسمتشو خیلی واضح گفتم. 425 00:18:11,858 --> 00:18:14,592 ‫میدونی شاید حق با تو باشه. 426 00:18:14,594 --> 00:18:16,628 ‫شاید اون داره منو امتحان میکنه. 427 00:18:16,630 --> 00:18:19,297 ‫لفتش میده تا ببینه من چه واکنشی نشون میدم. 428 00:18:19,299 --> 00:18:21,630 ‫به نظرت من دارم هذیون میگم؟ 429 00:18:21,633 --> 00:18:23,092 ‫آره شاید حق با تو باشه. 430 00:18:23,095 --> 00:18:25,235 ‫شاید به اندازه کافی هذیون نمیگم. 431 00:18:25,238 --> 00:18:27,138 ‫شاید اون میخواد من بیشتر دخیل باشم. 432 00:18:27,140 --> 00:18:28,907 ‫آخه من حدود 20 سالی پیشش نبودم. 433 00:18:28,909 --> 00:18:32,377 ‫اوه به تمام اونچیزهایی که از دستشون دادم فکر کن. 434 00:18:32,379 --> 00:18:35,213 ‫زندگی بدون پدر بودن خیلی آسونتر بود. 435 00:18:35,215 --> 00:18:37,082 ‫چقدر اضطراب. 436 00:18:37,084 --> 00:18:38,450 ‫میدونی تو راست میگی آلن. 437 00:18:38,452 --> 00:18:42,120 ‫من باید یه کاری بکن، ‫اینجا موندن فایده ای نداره. 438 00:18:42,122 --> 00:18:43,421 ‫میرم دنبالشون. 439 00:18:43,423 --> 00:18:45,957 ‫ممنون رفیق، باقی بقات. 440 00:19:03,910 --> 00:19:05,643 ‫نگران نباش "نورا". 441 00:19:05,645 --> 00:19:07,278 ‫بابایی داره میاد. 442 00:19:21,361 --> 00:19:23,361 ‫- داستانمونو یادت باشه ‫- آره 443 00:19:23,363 --> 00:19:25,897 ‫اه... شاید الان وقت مناسبی نباشه که 444 00:19:25,899 --> 00:19:27,974 ‫بخوای به اینکه دروغگوی خوبی نیستم اشاره کنی. 445 00:19:29,051 --> 00:19:32,303 ‫سعی کن غافلگیری منو تصور کنی. 446 00:19:37,644 --> 00:19:39,144 ‫مدارک؟ 447 00:19:50,791 --> 00:19:53,892 ‫شما توی برلین چیکار داشتین؟ 448 00:19:53,894 --> 00:19:56,995 ‫ما... توی اپرا بودیم. 449 00:19:56,997 --> 00:19:58,696 ‫تمام شب؟ 450 00:20:00,100 --> 00:20:02,967 ‫اوپرا یه نمایش خیلی طولانی بود. 451 00:20:02,969 --> 00:20:05,870 ‫نمایش بزرگ و خوب. ‫ما بهترین نمایشو دیدیم. 452 00:20:05,872 --> 00:20:08,106 ‫خیلی طولانی، خیلی بزرگ، ولی خیلی خوب... 453 00:20:08,108 --> 00:20:09,653 ‫مشکلی وجود داره؟ 454 00:20:09,656 --> 00:20:11,275 ‫فقط به نظرم کمی عجیبه که 455 00:20:11,278 --> 00:20:12,944 ‫این ساعت از روز میخواین برگردین. 456 00:20:12,946 --> 00:20:16,481 ‫خب ما یه شب، بیادموندنی داشتیم. 457 00:20:18,018 --> 00:20:20,118 ‫من باید اینو با ارشدم بررسی کنم. 458 00:20:22,889 --> 00:20:26,291 ‫میدونی شوهر من کیه؟ 459 00:20:26,293 --> 00:20:29,244 ‫میدونی؟ اصلا ارشدتو بگو بیاد اینجا. 460 00:20:29,247 --> 00:20:32,230 ‫میخوام اون بدونه که زیردستاش چقدر احمق هستند. 461 00:20:32,232 --> 00:20:33,837 ‫ببخشید، آقا؟ 462 00:20:33,840 --> 00:20:36,637 ‫اه، بله البته الان فهمیدم. 463 00:20:36,640 --> 00:20:38,073 ‫متاسفم آقا. 464 00:20:38,076 --> 00:20:41,972 ‫من شمارو توی اون کلاه نشناختم. 465 00:20:48,492 --> 00:20:50,359 ‫و تو از نظر دیگه، 466 00:20:50,362 --> 00:20:52,382 ‫یه دروغگوی بینظیر هستی. 467 00:21:01,595 --> 00:21:04,295 ‫اه! 468 00:21:13,340 --> 00:21:14,762 ‫اوه، نه این بابامه 469 00:21:14,765 --> 00:21:16,481 ‫آره گفتم دارک آدمکش مارو میکشه. 470 00:21:16,484 --> 00:21:18,965 ‫اون بابا نه، این بابا! 471 00:21:22,315 --> 00:21:23,815 ‫اوه، اون یکی که قطعا منو میکشه. 472 00:21:23,817 --> 00:21:25,450 ‫باید تا الان تورو برمیگردوندم خونه. 473 00:21:28,555 --> 00:21:30,188 ‫تو اینجا چه غلطی میکنی؟ 474 00:21:30,190 --> 00:21:31,294 ‫نجاتت میدم نورای عزیز. 475 00:21:31,297 --> 00:21:33,364 ‫و این چه طرز حرف زدن با پدرته؟ 476 00:21:35,637 --> 00:21:38,328 ‫اول ایمنی، کمربندارو ببندین بچه ها. 477 00:21:38,331 --> 00:21:40,431 ‫بگاز! 478 00:21:53,062 --> 00:21:54,688 ‫اونجا میتونستم از پسش بربیام. 479 00:21:54,691 --> 00:21:55,981 ‫من به کمکت نیازی نداشتم. 480 00:21:55,984 --> 00:21:57,140 ‫بخاطر "مالوس" 481 00:21:57,143 --> 00:21:59,070 ‫میشه اون کلاهو بذاری کنار؟ 482 00:21:59,073 --> 00:22:00,673 ‫اوه! سلام. 483 00:22:00,676 --> 00:22:02,428 ‫تمام اینا برای تو یه بازیه؟ 484 00:22:02,430 --> 00:22:03,963 ‫چون به نظر من تنها کسیم که کل 485 00:22:03,965 --> 00:22:05,491 ‫این ماجرارو جدی گرفته. 486 00:22:05,494 --> 00:22:07,360 ‫خب از اونجایی که سنگ زمانی من سالمه، 487 00:22:07,363 --> 00:22:09,168 ‫پس به روش من پیش میریم. 488 00:22:09,171 --> 00:22:11,371 ‫ما باید دکتر عزیزو به سال 2018 برگردونیم 489 00:22:11,374 --> 00:22:13,106 ‫و اینقدر بزنیمش تا به حرف بیاد. 490 00:22:13,108 --> 00:22:15,608 ‫- شکنجه راه حلش نیست. ‫- کی گفته اینو؟ 491 00:22:15,610 --> 00:22:17,177 ‫اون میدونه رازش تنها چیزیه 492 00:22:17,179 --> 00:22:18,778 ‫که باعث میشه دوباره خانواده‌شو ببینه. 493 00:22:18,780 --> 00:22:20,046 ‫چون برعکس بعضی پدرا، 494 00:22:20,048 --> 00:22:21,748 ‫اون بیشتر از خودش به خانواده‌اش اهمیت میده. 495 00:22:21,750 --> 00:22:23,723 ‫من همین الان جونتو نجات دادم! آخه... 496 00:22:26,454 --> 00:22:28,577 ‫- عزیزکم گوش کن. ‫- آخ 497 00:22:28,580 --> 00:22:30,455 ‫تو میدونی که من فقط همیشه هرچی 498 00:22:30,458 --> 00:22:32,292 ‫که به صلاحت بوده رو انجام دادم؟ 499 00:22:32,294 --> 00:22:34,194 ‫آیا به صلاح تو بود یا من 500 00:22:34,196 --> 00:22:36,696 ‫که یه دختر کوچلوی معصومو ‫انداختی تو آغوش یه شیطان؟ 501 00:22:36,698 --> 00:22:38,531 ‫آره برای اینکه ما دوباره برگردیم پیش هم. 502 00:22:38,533 --> 00:22:41,091 ‫- تا تورو دوباره زنده کنیم! ‫- معلوم هست تو چه مرگت شده؟ 503 00:22:41,094 --> 00:22:43,293 ‫من تورو فرستادم سر یه ماموریت ساده، 504 00:22:43,296 --> 00:22:45,805 ‫و یه دفعه شدی... 505 00:22:45,807 --> 00:22:48,875 ‫اه البته. 506 00:22:48,878 --> 00:22:50,567 ‫باید میدونستم این خود "ری پالمر" 507 00:22:50,570 --> 00:22:52,609 ‫که برات بدآموزی داشته. 508 00:22:52,612 --> 00:22:54,580 ‫شاید بهتره من هردوتونو تنها بذارم. 509 00:22:54,583 --> 00:22:56,950 ‫میدونی چیه؟ 510 00:22:56,952 --> 00:22:59,255 ‫من فکر میکردم پدرمو از مرگ نجات دادم، 511 00:22:59,258 --> 00:23:02,020 ‫ولی در عوضش یه بچه خودخواه گیرم اومد. 512 00:23:02,023 --> 00:23:03,423 ‫ب، بچه خودخواه؟ 513 00:23:03,425 --> 00:23:05,410 ‫چرا خودت تنها نمیری به اون جهنم 514 00:23:05,413 --> 00:23:07,020 ‫و "مالوس" ناپدیدش نمیکنی؟ 515 00:23:07,023 --> 00:23:08,856 ‫چون حالا که شدی فرشته مبارز علیه نیروی اهریمنی، 516 00:23:08,859 --> 00:23:11,464 ‫قشنگ معلومه که به من نیاز نداری! 517 00:23:11,467 --> 00:23:14,543 ‫نورا، من...نورا! 518 00:23:14,546 --> 00:23:16,035 ‫منو تنها بذار بابا! 519 00:23:16,037 --> 00:23:18,168 ‫نه، ادامه بده، بازم حرف بزن! 520 00:23:24,913 --> 00:23:27,311 ‫خب اصلا نمیشه "ری" پیداش رد، 521 00:23:27,314 --> 00:23:28,943 ‫و اوضاع تو دفتر هم داره بدتر میشه. 522 00:23:28,945 --> 00:23:30,116 ‫"بنت" هم خیلی لجبازه. 523 00:23:30,118 --> 00:23:31,417 ‫اون از هر ملاقاتی با "ریپ" که 524 00:23:31,419 --> 00:23:33,951 ‫شامل کلاهکها نمیشه امتناع میکنه. 525 00:23:33,954 --> 00:23:35,420 ‫اه، متاسفم. 526 00:23:35,423 --> 00:23:37,067 ‫اومدم در مورد سیاستهای دفتر غر میزنم، 527 00:23:37,070 --> 00:23:38,291 ‫درحالی که دوستات افتادن تو دردسر. 528 00:23:38,293 --> 00:23:40,159 ‫حالت چطوره؟ 529 00:23:40,161 --> 00:23:42,106 ‫با عکس دشمنت داری میجنگی. 530 00:23:42,109 --> 00:23:43,429 ‫فهمیدم. 531 00:23:43,431 --> 00:23:45,442 ‫خب حداقل ارتباطات غیر کلامی ما که 532 00:23:45,445 --> 00:23:46,532 ‫خوب شروع شد. 533 00:23:46,534 --> 00:23:48,281 ‫هر مسیری که برای پیدا کردن "ری" رفتیم 534 00:23:48,284 --> 00:23:49,684 ‫به هیچی ختم شد. 535 00:23:49,687 --> 00:23:52,872 ‫هی، بالاخره "ریُ" پیداش میکنیم، قول میدم. 536 00:23:52,874 --> 00:23:54,359 ‫میشه یکمی هم مکالمه 537 00:23:54,362 --> 00:23:57,477 ‫غیررسمی با هم داشته باشیم؟ 538 00:24:18,262 --> 00:24:20,495 ‫فکر کردم گفتی این مکان جای قشنگیه. 539 00:24:20,497 --> 00:24:22,364 ‫آره، قشنگ بود. 540 00:24:24,768 --> 00:24:26,235 ‫یه مشکلی هست. 541 00:24:31,475 --> 00:24:33,508 ‫تو نباید تنها اینجا قدم بزنی. 542 00:24:33,510 --> 00:24:35,944 ‫اینقدر... 543 00:24:35,946 --> 00:24:37,846 ‫تو... 544 00:24:37,848 --> 00:24:40,507 ‫انتظار کسه دیگه ایو داشتی؟ 545 00:24:40,510 --> 00:24:42,265 ‫میدونی، آخرین باری که "نورا" رو دیدم، 546 00:24:42,268 --> 00:24:44,786 ‫هنوز دختر کوچولوی بابایی بود. 547 00:24:44,788 --> 00:24:47,322 ‫و قبل از اینکه بفهمی... 548 00:24:47,324 --> 00:24:50,726 ‫20 سال تو یه چشم بهم زدن گذشت. 549 00:24:50,728 --> 00:24:52,761 ‫و، خب آره با همدیگه در زمان سفر میکردیم، 550 00:24:52,763 --> 00:24:56,365 ‫برای پایان دنیا نقشه میکشیدیم ولی... 551 00:24:56,367 --> 00:24:58,634 ‫برام سوال پیش اومده، ‫"اون دختر کوچولو کجاست، 552 00:24:58,636 --> 00:25:00,936 ‫و چطوری برشگردونم؟" 553 00:25:00,938 --> 00:25:03,593 ‫ببین من واسه سلامتم تورو زنده نگه نداشتم. 554 00:25:03,596 --> 00:25:05,173 ‫یه زری بزن! 555 00:25:05,175 --> 00:25:07,276 ‫اوه... 556 00:25:10,281 --> 00:25:13,101 ‫اگه اینقدر به نورا اهمیت میدی، 557 00:25:13,104 --> 00:25:14,883 ‫پس شاید بهتره نذاری اون کارهای 558 00:25:14,885 --> 00:25:16,056 ‫شیطانیُ انجام بده. 559 00:25:16,059 --> 00:25:18,619 ‫اعتراف میکنم، این اون زندگی نیست که من براش میخواستم، 560 00:25:18,622 --> 00:25:21,922 ‫ولی تسلط بر دنیا قرار بود هدیه من به اون باشه، 561 00:25:21,925 --> 00:25:23,249 ‫نه صرفا یه مسیر کاری. 562 00:25:23,252 --> 00:25:25,468 ‫پس شاید باید بهش بگی چه حسی داری. 563 00:25:25,471 --> 00:25:27,421 ‫اون الان زیر فشار زیادیه میدونی، 564 00:25:27,424 --> 00:25:29,691 ‫- و همه‌ش برای اینه که تورو راضی کنه. ‫- منو؟ 565 00:25:29,694 --> 00:25:31,666 ‫من خیلی به "نورا" افتخار میکنم. 566 00:25:31,669 --> 00:25:33,302 ‫مشخصه که اون اینو میدونه. 567 00:25:33,304 --> 00:25:36,805 ‫اما اون فقط چیزهاییو میدونه که تو بهش میگی "دیمین". 568 00:25:36,807 --> 00:25:38,307 ‫میتونم "دیمین" صدات کنم؟ 569 00:25:39,710 --> 00:25:42,210 ‫همم 570 00:25:43,180 --> 00:25:45,593 ‫- بله؟ ‫- دختره پیش منه. 571 00:25:45,596 --> 00:25:48,809 ‫نورا؟ اگه بهش صدمه بزنی قسم میخورم... 572 00:25:48,812 --> 00:25:51,987 ‫منو روی پشت بوم ساختمان اشنایدر ملاقات کن. 573 00:25:51,989 --> 00:25:54,289 ‫یه معاوضه منصفانه... 574 00:25:54,291 --> 00:25:56,291 ‫اون در مقابل دانشمنده. 575 00:26:01,598 --> 00:26:03,835 ‫من میزنم دهن خودمو سرویس میکنم. 576 00:26:06,366 --> 00:26:07,965 ‫چی شده؟ نورا طوریش شده؟ حالش خوبه؟ 577 00:26:07,968 --> 00:26:10,444 ‫اون زنده ست، جون اون در مقابل دانشمنده. 578 00:26:10,447 --> 00:26:12,114 ‫میخواد تا یه ساعت دیگه برم اونجا. 579 00:26:12,117 --> 00:26:14,122 ‫من باید به حرفش گوش میکردم ‫همه‌ش تقصیر منه. 580 00:26:14,124 --> 00:26:16,049 ‫- اگه اونو از دستش بدم... ‫- ببین به نظر میاد 581 00:26:16,052 --> 00:26:17,285 ‫تو گره زدن مشکل داری. 582 00:26:17,287 --> 00:26:18,688 ‫- آره ‫- خیلی خب بهتره 583 00:26:18,690 --> 00:26:20,162 ‫گره رو از زیر پیچ رد کنی. 584 00:26:20,164 --> 00:26:21,147 ‫از کجا میدونی؟ 585 00:26:21,150 --> 00:26:22,830 ‫چون چشمای عقاب دارم، باور کن. 586 00:26:22,833 --> 00:26:24,733 ‫ببین، من بارها با تو جنگیدم. 587 00:26:24,735 --> 00:26:26,168 ‫با همدیگه میتونیم "نورا" رو نجات بدیم. 588 00:26:26,170 --> 00:26:27,769 ‫فقط لباسمو بهم پس بده. 589 00:26:27,771 --> 00:26:29,805 ‫اوه، البته و بعد از اینکه دخترمو نجات دادیم، 590 00:26:29,807 --> 00:26:31,929 ‫شاید با هم رفتیم خرید و حتی یه نوشیدنی هم زدیم. 591 00:26:33,310 --> 00:26:35,477 ‫حالا این شد یه گره خوب. 592 00:26:35,479 --> 00:26:37,479 ‫یه جلسه روانشناسی مارو دوست نمیکنه. 593 00:26:37,481 --> 00:26:40,048 ‫وقتی کارم باهات تموم شد ‫هنوز قراره بکشمت. 594 00:26:40,050 --> 00:26:41,316 ‫تو... 595 00:26:41,318 --> 00:26:44,586 ‫اوه! 596 00:26:47,424 --> 00:26:49,557 ‫دلیلی نداره که نتونیم با هم همکاری کنیم. 597 00:26:49,560 --> 00:26:51,326 ‫چندروزی دکترُ میبریم 598 00:26:51,328 --> 00:26:53,261 ‫و وقتی کارمون باهاش تموم شد پسش میدیم. 599 00:26:53,263 --> 00:26:54,237 ‫نمیخوای یه ذره 600 00:26:54,240 --> 00:26:56,221 ‫درمورد نقشه‌ت حرف بزنی؟ 601 00:26:58,202 --> 00:27:01,103 ‫اوه نقشه که ساده‌ست. 602 00:27:01,105 --> 00:27:02,771 ‫من تورو میکشم. 603 00:27:06,610 --> 00:27:08,477 ‫هی میدونی فکر کنم باید بریم. 604 00:27:08,479 --> 00:27:10,119 ‫نه، هنوز نه. 605 00:27:10,122 --> 00:27:13,448 ‫انگار، میتونم توتممو همه جا حس کنم، 606 00:27:13,450 --> 00:27:15,684 ‫ولی حس متفاوتی داره. 607 00:27:21,291 --> 00:27:22,924 ‫تو هنوز اینجایی 608 00:27:24,795 --> 00:27:26,595 ‫چه اتفاقی اینجا افتاده؟ 609 00:27:26,597 --> 00:27:30,541 ‫هرچی بیشتر توتم تو در اختیار تاریکی باشه، 610 00:27:30,544 --> 00:27:32,729 ‫بیشتر دچار اخلال میشه. 611 00:27:32,732 --> 00:27:36,837 ‫من دارم مقابله میکنم، اما ‫نمیتونم تا ابد مقاومت کنم. 612 00:27:36,840 --> 00:27:39,104 ‫من توتممو برمیگردونم، قول میدم. 613 00:27:39,107 --> 00:27:41,540 ‫تو باید "کواسا" رو هم برگردونی. 614 00:27:41,543 --> 00:27:43,043 ‫اون بهت نیاز داره. 615 00:27:43,046 --> 00:27:45,714 ‫و بزودی بهش نیاز پیدا میکنی. 616 00:27:45,716 --> 00:27:46,748 ‫برای چی؟ 617 00:27:46,751 --> 00:27:51,229 ‫اولین حاملین توتم توسط ‫نیروی شیطانی بزرگی زندانی شدند، 618 00:27:51,232 --> 00:27:53,788 ‫- و اگه آزاد بشه... ‫- منظورت "مالوس"ـه؟ 619 00:27:56,442 --> 00:27:58,776 ‫اسمشو اینجا نیار. 620 00:27:58,779 --> 00:28:00,674 ‫اون نمیتونه وارد دنیای تو بشه، 621 00:28:00,677 --> 00:28:04,499 ‫اما اینجا دنیای بین دنیاهاست. 622 00:28:04,501 --> 00:28:06,801 ‫اینجا زمان معنی نداره. 623 00:28:06,803 --> 00:28:09,322 ‫و زمان زندان اوست. 624 00:28:09,325 --> 00:28:11,606 ‫و هرچه زمان بیشتری شکسته بشه، 625 00:28:11,608 --> 00:28:14,596 ‫شیطان برای آزاد کردنش نزدیکتر خواهد شد. 626 00:28:14,599 --> 00:28:16,232 ‫برای همینه که دارک و دوستانش 627 00:28:16,235 --> 00:28:17,778 ‫دارن ناهنجاریهارو درست میکنند. 628 00:28:17,781 --> 00:28:20,315 ‫و اگه جلوشونو نگیری، 629 00:28:20,317 --> 00:28:23,718 ‫تمام زمان در خطر میافته. 630 00:28:30,646 --> 00:28:33,228 ‫- نورا! ‫- اگه بهش صدمه بزنی من... 631 00:28:33,230 --> 00:28:35,664 ‫من میخوام دانشمندو ببینم. 632 00:28:38,997 --> 00:28:42,204 ‫حالا دخترمو بهم برگردون، توی عوضی بیشعور کثافت. 633 00:28:45,609 --> 00:28:47,242 ‫نورا! 634 00:28:47,244 --> 00:28:49,177 ‫- بابا! ‫- نه! 635 00:28:58,522 --> 00:29:00,589 ‫من گرفتمت، ولت نمیکنم. 636 00:29:00,591 --> 00:29:02,657 ‫واسه اینه که هیچوقت بچه نخواستم. 637 00:29:02,659 --> 00:29:04,432 ‫اونا تورو ضعیف میکنند. 638 00:29:07,864 --> 00:29:09,264 ‫بابا! 639 00:29:11,168 --> 00:29:13,468 ‫ها. جادو. 640 00:29:13,470 --> 00:29:15,570 ‫باید اینو یه امتحانی بکنم. 641 00:29:15,572 --> 00:29:17,197 ‫گرفتمت! 642 00:29:31,955 --> 00:29:33,888 ‫لباس فعال شود. 643 00:29:35,158 --> 00:29:37,926 ‫لباس فعال شد! 644 00:29:48,739 --> 00:29:50,939 ‫تاییدیه صوتی ناموفق. 645 00:30:18,568 --> 00:30:20,335 646 00:30:20,337 --> 00:30:22,504 ‫اه، باشه 647 00:30:22,506 --> 00:30:24,982 ‫لباس، شلیک آتشین هسته ای. 648 00:30:24,985 --> 00:30:27,185 ‫دکتر پالمر، صدا تایید شد. 649 00:30:34,851 --> 00:30:38,687 ‫خیلی خب، قدرت تخریب آتش رو تا 99 درصد کم کن. 650 00:30:40,757 --> 00:30:42,557 ‫هدف. 651 00:30:42,559 --> 00:30:46,061 ‫45درجه به چپ، 10 درجه به پایین. 652 00:30:46,063 --> 00:30:49,297 ‫بکنش 10/1 درجه. 653 00:30:49,299 --> 00:30:50,899 ‫و... 654 00:30:50,901 --> 00:30:52,067 ‫آتش؟ 655 00:30:53,337 --> 00:30:56,271 ‫آه! 656 00:30:56,273 --> 00:30:58,232 ‫نورا! 657 00:30:58,235 --> 00:31:01,276 ‫واو! 658 00:31:01,278 --> 00:31:04,512 ‫بابا، باید منو ول کنی. 659 00:31:04,514 --> 00:31:06,314 ‫نه! ولت نمیکنم! 660 00:31:06,316 --> 00:31:08,783 ‫اگه اینکارو نکنی میمیری. 661 00:31:08,785 --> 00:31:10,285 ‫نه! 662 00:31:10,287 --> 00:31:12,087 ‫نمیتونم تورو از دستت بدم. 663 00:31:12,089 --> 00:31:14,189 ‫دوباره نه. 664 00:31:14,191 --> 00:31:16,091 ‫همه چیز درست میشه. 665 00:31:17,494 --> 00:31:18,893 ‫دوستت دارم! 666 00:31:24,768 --> 00:31:27,135 ‫چرا تو نمیمیری؟ 667 00:31:37,381 --> 00:31:40,048 ‫چون برای زنده موندن دلیل دارم! 668 00:31:49,526 --> 00:31:53,294 ‫توتم، روشن شده. 669 00:31:53,296 --> 00:31:55,489 ‫اون تونست قدرتشو بدست بیاره. 670 00:31:55,492 --> 00:31:56,891 ‫باشه، باید از اینجا بریم بیرون. 671 00:31:56,894 --> 00:32:00,033 ‫شما باید برین فرزندانم. 672 00:32:00,036 --> 00:32:02,170 ‫فرار کنین! 673 00:32:06,076 --> 00:32:08,042 ‫به نظر هنوزم زور داری پیرمرد. 674 00:32:08,044 --> 00:32:09,377 ‫به کی میگی پیرمرد؟ 675 00:32:09,379 --> 00:32:12,480 ‫تو سن 257 سالگی هنوزم بدک نیستم. 676 00:32:20,649 --> 00:32:22,991 ‫- همیشه میخواستم اینکارو باهات بکنم. ‫- کارت درسته عزیزم. 677 00:32:22,993 --> 00:32:25,059 ‫با من. 678 00:32:33,069 --> 00:32:34,769 ‫دکتر ووگال، شما خوبین؟ 679 00:32:34,771 --> 00:32:37,177 ‫- یه مرد آهنی؟ ‫- نه نه، منم. 680 00:32:37,180 --> 00:32:38,680 ‫ببین، باید شمارو از اینجا خارج کنیم. 681 00:32:38,683 --> 00:32:40,883 ‫من نمیتونم، دیگه خیلی دیر شده. 682 00:32:40,886 --> 00:32:42,752 ‫بیا اینو بگیر. 683 00:32:42,755 --> 00:32:46,047 ‫نه نه، شما باید خودتون اینو ‫تحویل "گرتا" بدید. 684 00:32:46,049 --> 00:32:48,349 ‫این عروسک هیچوقت مال اون نبوده. 685 00:32:51,121 --> 00:32:54,622 ‫تمام چیزی که در مورد همجوشی سرد باید بدونید... 686 00:32:54,624 --> 00:32:55,790 ‫همه‌اش اینجاست. 687 00:32:59,262 --> 00:33:00,762 ‫من شمارو اینجا تنها نمیذارم. 688 00:33:00,764 --> 00:33:01,763 ‫خانواده‌ت بهتون نیاز داره. 689 00:33:01,766 --> 00:33:03,564 ‫و دنیا هم به ذهن سرشار شما نیاز داره. 690 00:33:03,567 --> 00:33:05,033 ‫باشه 691 00:33:08,125 --> 00:33:10,021 ‫نه! 692 00:33:12,591 --> 00:33:15,325 ‫چیه، نمیتونستم بذارم اون ‫بزرگترین دستآوردمو خراب کنه. 693 00:33:17,481 --> 00:33:18,513 ‫ببخشید. 694 00:33:26,957 --> 00:33:29,624 695 00:33:29,626 --> 00:33:32,026 ‫فکر میکنی داری با اون عروسک کجا میری "ری"؟ 696 00:33:32,028 --> 00:33:34,614 ‫من به "ووگال" قول دادم اینو ‫به دخترش برسونم. 697 00:33:34,617 --> 00:33:36,643 ‫اگه فقط یه چیز از تمام این ‫ماجرا فهمیده باشم اینه که، 698 00:33:36,646 --> 00:33:38,198 ‫تو دروغگوی بدی هستی. 699 00:33:40,003 --> 00:33:41,970 ‫اون عروسکو بده من 700 00:33:41,972 --> 00:33:44,405 ‫متاسفم "نورا"، نمیتونم اینکارو بکنم. 701 00:33:47,811 --> 00:33:50,645 ‫بیخیال، هردومون میدونیم که ‫تو قرار نیست بهم شلیک کنی. 702 00:33:57,787 --> 00:33:59,120 ‫حق با توـه. 703 00:34:00,938 --> 00:34:03,123 ‫- چی بود؟ ‫- زلزله زمانی 704 00:34:03,126 --> 00:34:04,459 ‫"گیدیون"، منبعش کجاست؟ 705 00:34:04,461 --> 00:34:06,956 ‫یک ناهنجاری در سال 1962 اتفاق افتاده. 706 00:34:06,959 --> 00:34:08,893 ‫به نظر یه نفر یک سوراخ در 707 00:34:08,896 --> 00:34:11,411 ‫- در دیوار برلین ایجاد کرده. ‫- ری. 708 00:34:11,414 --> 00:34:14,869 ‫که به نظر یک ریسمانیه که کمر ‫شتر رو شکسته. 709 00:34:17,607 --> 00:34:19,407 ‫حدس میزنم این چیز بدیه. 710 00:34:19,409 --> 00:34:21,916 ‫همم؟ اه... آره. 711 00:34:21,919 --> 00:34:24,494 ‫اونها گسیختهایی در بافت زمانی هستند. 712 00:34:24,497 --> 00:34:27,881 ‫گیدیون، یه مسیر برای برلین شرقی 1962 تعیین کن. 713 00:34:27,884 --> 00:34:30,852 ‫خیلی پسر، نوبت توـه. 714 00:34:30,854 --> 00:34:33,421 ‫ببینیم تو چقدر سریع هستی. 715 00:34:45,010 --> 00:34:47,549 ‫خیلی خب، الان باید خودتو محکم بگیری. 716 00:34:47,552 --> 00:34:49,504 ‫اوه، میبینمت! 717 00:34:49,506 --> 00:34:51,706 ‫سرعتیا؟ 718 00:34:51,708 --> 00:34:54,809 ‫از سرعتیا متنفرم... 719 00:34:54,811 --> 00:34:57,545 ‫درست به اندازه ای که از اون یارو متنفرم. 720 00:35:02,623 --> 00:35:04,902 ‫- ببین کیو پیدا کردم. ‫- هی! 721 00:35:04,905 --> 00:35:06,663 ‫- رفیق! ‫- هی ری! 722 00:35:06,666 --> 00:35:08,636 ‫ری، خدارو شکر برگشتی. 723 00:35:08,639 --> 00:35:10,785 ‫آره، ظرفارو باید تمیز کنی. 724 00:35:10,787 --> 00:35:12,495 ‫ها! به زودی تمیزشون میکنم. 725 00:35:12,498 --> 00:35:14,589 ‫ریپ، از دیدنت خوشحال شدم. 726 00:35:14,591 --> 00:35:15,891 ‫صبر کن، از دیدن "ریپ" خوشحال شدیم؟ 727 00:35:15,893 --> 00:35:17,459 ‫آره 728 00:35:17,461 --> 00:35:19,217 ‫اوه، باشه 729 00:35:19,220 --> 00:35:21,396 ‫امیدوارم چیزی که دزدیدی بتونه کمک کنه 730 00:35:21,398 --> 00:35:22,745 ‫بفهمیم رقیبمون چی تو سر داره. 731 00:35:22,748 --> 00:35:25,065 ‫بله، اونا منو میخواستن تا ‫توتم آتشو دوباره روشن کنم. 732 00:35:25,068 --> 00:35:26,301 ‫با استفاده از این. 733 00:35:26,303 --> 00:35:28,470 ‫یه عروسک دیگه، چه عالی. 734 00:35:28,472 --> 00:35:30,405 ‫خب نه راستش این... 735 00:35:30,407 --> 00:35:32,084 736 00:35:32,087 --> 00:35:34,642 ‫راز همجوشی سرد. 737 00:35:34,645 --> 00:35:37,245 ‫که بسیار هم حماسیه. 738 00:35:37,247 --> 00:35:40,148 ‫تنها چیزی که نداریم توتم آتشه. 739 00:35:40,150 --> 00:35:42,450 ‫اه، منظورت اینه؟ 740 00:35:42,452 --> 00:35:44,920 ‫آره، چطور اینو بدست آوردی؟ 741 00:35:44,922 --> 00:35:46,588 ‫خب اینو تو جیب "دیمین دارک" دیدم، 742 00:35:46,590 --> 00:35:49,105 ‫و فکر کردم هی، این یه سوغاتی خوبی میشه. 743 00:35:49,108 --> 00:35:50,725 ‫- چی؟ ‫- خب اینکه عالیه. 744 00:35:50,728 --> 00:35:52,762 ‫الان میتونم برم و اینو سرهم کنم. 745 00:35:52,764 --> 00:35:54,563 ‫و میشه سه در برابر دو. 746 00:35:54,565 --> 00:35:56,964 ‫و با مال شما میشه چهار در برابر یک. 747 00:35:56,967 --> 00:35:58,800 ‫- از دیدنت خوشحالم ‫- منم از دیدنت خوشحالم 748 00:35:58,802 --> 00:36:00,402 ‫آره، خوش اومدی. 749 00:36:00,404 --> 00:36:02,270 ‫فهمیدیم وقتی وارد جستجو تو رویاهای من بودیم 750 00:36:02,272 --> 00:36:03,956 ‫توتم من دچار اخلال شده بود. 751 00:36:03,959 --> 00:36:05,440 ‫اما اینو فهمیدیم که 752 00:36:05,442 --> 00:36:08,209 ‫چرا دارکها اینقدر در مورد ‫ناهنجاریها جدی هستند. 753 00:36:08,211 --> 00:36:09,985 ‫هرچه بیشتر خط زمانی دچار اخلال بشه، 754 00:36:09,988 --> 00:36:12,402 ‫زندان "مالوس" هم ضعیفتر خواهد شد. 755 00:36:12,405 --> 00:36:14,149 ‫اگه همچنان به نابود کردن زمان ادامه بدند، 756 00:36:14,151 --> 00:36:15,650 ‫اون شیطان آزاد خواهد شد. 757 00:36:15,652 --> 00:36:18,653 ‫تو باید همین الان به دفتر زمانی 758 00:36:18,655 --> 00:36:20,069 ‫اطلاع بدی. 759 00:36:20,072 --> 00:36:22,424 ‫گیدیون مارو به رئیس "بنت" وصل کن لطفا. 760 00:36:22,426 --> 00:36:24,125 ‫سریع باش مامور "شارپ" 761 00:36:24,127 --> 00:36:26,222 ‫چون باید کاری کنم "الکساندر همیلتون" 762 00:36:26,225 --> 00:36:28,108 ‫موسیقی "همیلتونُ" نگاه نکنه. 763 00:36:28,111 --> 00:36:28,936 ‫چطور ممکنه همگی 764 00:36:28,939 --> 00:36:30,561 ‫بلیت گیرشون اومده باشه غیر از من؟ 765 00:36:30,564 --> 00:36:32,149 ‫رئیس "بنت"، ما درمورد تحقیقات "مالوس" به 766 00:36:32,151 --> 00:36:34,312 ‫نتایجی رسیدیم که شما باید از اون مطلع بشین. 767 00:36:34,314 --> 00:36:36,525 ‫شما رئیس "هانترُ" دستگیر کردین؟ 768 00:36:36,528 --> 00:36:40,145 ‫ما دقیقا ایشونو دستگیر نکردیم هنوز. 769 00:36:40,148 --> 00:36:42,749 ‫ببینید، ما فعلا مشکلاتی بزرگتر 770 00:36:42,752 --> 00:36:45,146 ‫از تنبیه "ریپ" بخاطر بلایی ‫که سر اون مامورها اومد داریم. 771 00:36:45,148 --> 00:36:46,969 ‫فکر نکنم اون مامورهای کشته شد 772 00:36:46,972 --> 00:36:48,772 ‫ما شما هم عقیده باشن خانم "لنس". 773 00:36:48,775 --> 00:36:51,453 ‫حالا، یا شما هرچه سریعتر "هانترُ" دستگیر میکنید، 774 00:36:51,455 --> 00:36:53,288 ‫یا اینکه میدم همه تونو... 775 00:37:05,869 --> 00:37:08,603 ‫- اوه خدای من. ‫- این درواقع "گرادِ". 776 00:37:08,605 --> 00:37:11,439 ‫"آوا"، من واقعا متاسفم، اون مرد خوبی بود... 777 00:37:11,441 --> 00:37:12,507 ‫فکر کنم. 778 00:37:12,509 --> 00:37:14,748 ‫آره، خیلی بد شد. 779 00:37:14,751 --> 00:37:16,584 ‫فکر کنم این فاجعه 780 00:37:16,587 --> 00:37:19,256 ‫شمارو بالاترین مقام دفتر بکنه. 781 00:37:21,418 --> 00:37:24,519 ‫میتونم برگردم سر کار 782 00:37:24,521 --> 00:37:27,188 ‫رئیس "شارپ"؟ 783 00:37:27,190 --> 00:37:29,524 ‫ام... 784 00:37:29,526 --> 00:37:31,626 ‫بله. 785 00:37:33,297 --> 00:37:35,170 ‫ممنون که برای نجات من از دست 786 00:37:35,173 --> 00:37:37,233 ‫یه ابرشرور کل تاریخو جستجو کردید. 787 00:37:37,236 --> 00:37:39,061 ‫دو ابرشرور دیوانه. 788 00:37:39,064 --> 00:37:42,070 ‫نکنه چشمهای سیب ممنوعه "دیمین دارکُ" یادت رفته؟ 789 00:37:42,072 --> 00:37:44,205 ‫اون زندگی سختی داشته. 790 00:37:44,207 --> 00:37:45,807 ‫اون ممکنه کمی بدجنس و شرور باشه، 791 00:37:45,809 --> 00:37:49,210 ‫ولی در پس همه اینا، ‫اونم یه آدم واقعیه. 792 00:37:49,212 --> 00:37:52,280 ‫صبر کن، نکنه گلوت پیش ‫"نورا دارک" گیر کرده؟ 793 00:37:52,282 --> 00:37:54,549 ‫چی؟ نه. 794 00:37:54,551 --> 00:37:56,694 ‫نه، نه؟ 795 00:37:56,697 --> 00:37:58,687 ‫ببین من کور نیستم اون خوشگله. 796 00:37:58,689 --> 00:38:02,624 ‫ولی در عین حال دیوونه‌ست ‫که اینم یه جورایی، جذابه. 797 00:38:02,626 --> 00:38:04,826 ‫من فقط فکر میکنم... 798 00:38:04,828 --> 00:38:07,228 ‫میدونی، شاید براش امیدی باشه. 799 00:38:07,230 --> 00:38:09,664 ‫معلومه که اینطور فکر میکنی نازک نارنجی. 800 00:38:09,666 --> 00:38:13,301 ‫اما تو یه گل دست نخورده‌ای، "ریموند پالمر". 801 00:38:13,303 --> 00:38:15,236 ‫مراقب اون قلب نازکت باش. 802 00:38:16,807 --> 00:38:19,874 ‫"والی" هی 803 00:38:19,876 --> 00:38:22,243 ‫فقط میخواستم بگم کارت اونجا عالی بود. 804 00:38:22,245 --> 00:38:24,012 ‫همینجا میمونی؟ 805 00:38:24,014 --> 00:38:27,716 ‫ام... نه من شاید رفتم ‫پیش ریپ توی دفتر زمانی. 806 00:38:27,718 --> 00:38:28,952 ‫همم، صحیح. 807 00:38:28,955 --> 00:38:30,218 ‫هی آخه، میفهمم. 808 00:38:30,220 --> 00:38:32,452 ‫اگه دوست داری بری با یه مشت آدم شسته رفته کار کنی 809 00:38:32,455 --> 00:38:34,155 ‫بجای اینهمه آدم بحال و پاکار، خب آره. 810 00:38:34,158 --> 00:38:36,117 ‫خب من یه حس عجیبی اینجا دارم. 811 00:38:36,119 --> 00:38:38,991 ‫حس میکنم "میک و زاری" هنوز ازم متنفرن، 812 00:38:38,994 --> 00:38:41,362 ‫و بقیه بچه ها تا تنفر خیلی فاصله ای ندارن پس... 813 00:38:41,364 --> 00:38:43,195 ‫خب که چی؟ منظورم اینه که وقتی "نیت" رسید، 814 00:38:43,198 --> 00:38:44,764 ‫اون "ریُ" انداخت تو منطقه زمانی. 815 00:38:44,767 --> 00:38:46,100 ‫"آمایا" همه رو شکست داد. 816 00:38:46,103 --> 00:38:48,203 ‫"زاری" سر یه سرقت همه رو فریب داد. 817 00:38:48,205 --> 00:38:51,405 ‫و میک... خب اون حداقل ‫ده بار به ما خیانت کرده. 818 00:38:51,408 --> 00:38:53,249 ‫ینی ما یه جورایی مث همیم، 819 00:38:53,252 --> 00:38:57,679 ‫ما یه گروه پنج ستاره از ارازل و اوباش هستیم پس... 820 00:38:57,681 --> 00:38:59,614 ‫فکر کنم اینجا خوب اخت بگیری. 821 00:38:59,616 --> 00:39:02,684 ‫"ولی" اینجایی پس. آماده ی رفتن هستی؟ 822 00:39:02,686 --> 00:39:04,252 ‫ام... 823 00:39:06,389 --> 00:39:08,189 ‫راستش من میخوام بمونم. 824 00:39:08,191 --> 00:39:09,958 ‫امیدوار بودم بمونی. 825 00:39:12,395 --> 00:39:13,962 ‫خب، امیدوار بودم بیشتر میموندی، 826 00:39:13,964 --> 00:39:16,405 ‫اما رئیسم همین الان توسط یه گوریل کشته شد، 827 00:39:16,408 --> 00:39:19,217 ‫تازه یه آشوبی توی برلین هست که باید ترتیبشو بدیم. 828 00:39:19,220 --> 00:39:21,736 ‫خب، زنگ بزن. 829 00:39:21,738 --> 00:39:24,305 ‫تا دفعه دیگه، کاپیتان "لنس". 830 00:39:24,307 --> 00:39:26,975 ‫تا دفعه دیگه مامور "هانتر". 831 00:39:26,977 --> 00:39:28,743 ‫رئیس "شارپ" 832 00:39:31,314 --> 00:39:33,481 ‫خب... 833 00:39:33,483 --> 00:39:36,351 ‫- تو و خانم "لنس". ‫- همم؟ 834 00:39:36,353 --> 00:39:38,787 ‫فکر کنم یه موضوع عادی بود. 835 00:39:38,789 --> 00:39:41,322 ‫اون ... اون استثناییه. 836 00:39:43,894 --> 00:39:47,095 ‫و تو هم همینطور. 837 00:39:47,097 --> 00:39:50,999 ‫گیدیون، فایل 354-Z رو پاک کن. 838 00:39:51,001 --> 00:39:53,930 ‫"سارا" هرگز نباید حقیقتو درمورد "آوا" بفهمه. 839 00:39:53,933 --> 00:39:55,733 ‫بله رئیس "هانتر". 840 00:40:07,636 --> 00:40:09,702 ‫فکر کردم رفتی یه هوای تازه بخوری. 841 00:40:09,705 --> 00:40:13,122 ‫خب، حس کردم یه معذرت خواهی بهت بدهکارم. 842 00:40:14,291 --> 00:40:16,591 ‫من توتم آتشو از دست دادم 843 00:40:16,593 --> 00:40:18,493 ‫و میدونم که چقدر برات مهم بود 844 00:40:18,495 --> 00:40:21,494 ‫و برای اون گنده بک "مالوس"... 845 00:40:21,497 --> 00:40:23,459 ‫ولی اینو هم یادمه که 846 00:40:23,462 --> 00:40:25,834 ‫چی قبلا لبخندو روی لبهات میاورد... 847 00:40:25,836 --> 00:40:27,068 ‫هات چاکلت 848 00:40:27,070 --> 00:40:30,471 ‫با خامه و سس کارامل. 849 00:40:30,473 --> 00:40:33,408 ‫خیلی وقته از اینا نخوردم... 850 00:40:33,410 --> 00:40:35,777 ‫از وقتی که ازت خواستم به انجمن بپیوندی... 851 00:40:37,581 --> 00:40:40,582 ‫از وقتی که تورو فرستادم به آغوش شیطان. 852 00:40:42,385 --> 00:40:44,719 ‫خوشحالم که اینکارو کردی. 853 00:40:44,721 --> 00:40:47,455 ‫- من مارو پیش هم برگردوندم ‫- نه. 854 00:40:47,457 --> 00:40:49,647 ‫من هیچوقت نباید به قدرتت شک میکردم. 855 00:40:51,286 --> 00:40:52,927 ‫ببین، میدونم چه فشاریو تحمل میکنی که 856 00:40:52,929 --> 00:40:54,596 ‫مثل پدرت بشی، 857 00:40:54,598 --> 00:40:56,397 ‫ولی فقط میخوام بدونی که 858 00:40:58,869 --> 00:41:01,469 ‫من بهت افتخار میکنم. 859 00:41:01,471 --> 00:41:02,837 ‫مهم نیست چی بشه. 860 00:41:04,559 --> 00:41:06,670 ‫اوه، فکر کنم یه چیزی تو چشمام رفته. 861 00:41:08,311 --> 00:41:10,889 ‫فکر کنم یکم نوشیدنی برندی برای ‫هات چاکلتمون 862 00:41:10,892 --> 00:41:13,982 ‫میرم یکم بگیرم. 863 00:41:40,710 --> 00:41:42,577 ‫همه چیز مرتبه، نورا عزیزم؟ 864 00:41:48,051 --> 00:41:49,684 ‫من خوبم بابایی. 865 00:41:49,686 --> 00:41:52,394 ترجمه از : مرتضی GodBless