1 00:00:00,992 --> 00:00:10,992 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 2 00:00:16,530 --> 00:00:17,780 ‫سلام 3 00:00:18,640 --> 00:00:21,850 ‫می‌دونم ترسیدی و می‌دونم عصبانی‌ای 4 00:00:21,850 --> 00:00:24,350 ‫اما قول میدم ما اومدیم که بهت کمک کنیم 5 00:00:24,350 --> 00:00:26,900 ‫هی، درک، درک 6 00:00:26,900 --> 00:00:29,360 ‫اگه هی اینطوری بکنی، ‫یه بلایی سر خودت میاری 7 00:00:29,360 --> 00:00:32,780 ‫آرامشت رو حفظ کن تا بتونیم حرف بزنیم، باشه؟ 8 00:00:34,610 --> 00:00:36,200 ‫می‌دونی من کی‌ام؟ 9 00:00:36,200 --> 00:00:37,820 ‫یه بچه‌دزد شرور 10 00:00:39,490 --> 00:00:41,950 ‫خیلی‌خب، حق داری اینطور فکر کنی اما 11 00:00:41,950 --> 00:00:44,080 ‫من شرور نیستم 12 00:00:44,080 --> 00:00:47,580 ‫من فقط یه مامانم، یه مامان معمولی 13 00:00:47,580 --> 00:00:49,750 ‫اون پسرم ویلـه 14 00:00:50,300 --> 00:00:51,840 ‫پسر زامبیه 15 00:00:51,840 --> 00:00:53,380 ‫می‌دونی چرا این رو بهش میگن؟ 16 00:00:53,380 --> 00:00:55,630 ‫چون مُرده و دوباره زنده شده 17 00:00:55,630 --> 00:00:59,300 ‫اما چیزی که مردم نمی‌دونن اینـه که ‫اون موقع که گُم شد، 18 00:00:59,300 --> 00:01:03,310 ‫در واقع یه هیولای وحشتناک و مهیب ‫اون رو برده بود 19 00:01:03,310 --> 00:01:06,640 ‫و حالا اون هیولای وحشتناک دنبال توئـه 20 00:01:06,640 --> 00:01:10,360 ‫آره، می‌دونم، آقای فلانی بهم گفت، ‫واسه همین باید ولم کنید 21 00:01:10,360 --> 00:01:13,900 ‫نه، نه. آقای فلانی اون کسی نیست که ‫داره نشون میده، خب؟ 22 00:01:13,900 --> 00:01:17,280 ‫بهت دروغ گفته. ‫تموم این هیولاها زیردستِ اونن 23 00:01:17,280 --> 00:01:20,780 ‫واسه همین آوردیمت این انبار. ‫فکر می‌کردیم اینجا امنـه اما 24 00:01:20,780 --> 00:01:21,870 ‫اون پیدامون کرده 25 00:01:21,870 --> 00:01:24,860 ‫واسه همین باز باید جابه‌جات کنیم، ‫ببریمت جایی که پیدات نکنه 26 00:01:24,880 --> 00:01:26,480 ‫حالا اگه بازت کنم... 27 00:01:26,480 --> 00:01:29,480 ‫قشقرق که به پا نمی‌کنی؟ 28 00:01:30,000 --> 00:01:31,290 ‫خواهش می‌کنم 29 00:01:32,770 --> 00:01:33,780 ‫خیلی‌خب، عالیـه 30 00:01:34,090 --> 00:01:37,680 ‫تو بچه‌ی خیلی شجاعی هستی، درک. ‫باید این رو بدونی 31 00:01:37,680 --> 00:01:39,090 ‫خیلی... 32 00:01:46,810 --> 00:01:49,650 ‫- ولم کن! از روم بلند شو! ‫- درک. خواهش می‌کنم! 33 00:01:49,650 --> 00:01:51,610 ‫- در! در رو ببندید! ‫- کمک! 34 00:01:51,610 --> 00:01:53,360 ‫ولم کن! از روم بلند شو! 35 00:01:53,360 --> 00:01:56,030 ‫- بخواب سر جات! ‫- برو اونور! 36 00:01:56,030 --> 00:01:58,910 ‫یکی کمک کنه! ‫من رو دزدیدن! 37 00:01:58,910 --> 00:02:01,030 ‫بذار برم! ولم کن! 38 00:02:01,620 --> 00:02:03,080 ‫مامان،‌ طناب! طناب رو بده! 39 00:02:04,120 --> 00:02:05,780 ‫ولم کن! 40 00:02:05,780 --> 00:02:08,020 ‫خاک نوش جون کن! 41 00:02:09,540 --> 00:02:11,250 ‫اگه جرئت داری باهامون در بیفت، نکبت! 42 00:02:11,250 --> 00:02:12,710 ‫گندش بزنن! 43 00:02:23,510 --> 00:02:25,770 ‫داداش! بهت دروغ نمیگه، خب؟ 44 00:02:25,770 --> 00:02:29,270 ‫آقای فلانی مرد خیلی بدیـه. ‫هیولاها رو فرستاده دنبالت 45 00:02:29,270 --> 00:02:30,900 ‫تپلیم رو بخور، بابا! 46 00:02:30,900 --> 00:02:32,190 ‫یا خدا، چی گفتی؟ 47 00:02:32,190 --> 00:02:34,520 ‫حکم مرگت رو امضا کردی، نکبت! 48 00:02:34,520 --> 00:02:36,480 ‫شما روانی‌اید و همه‌تون میفتید زندان! 49 00:02:36,480 --> 00:02:39,070 ‫- یه هیولا توی راهـه! ‫- ما می‌خوایم کمکت کنیم 50 00:02:39,070 --> 00:02:40,910 ‫- لا لا لا لا ‫- درک، خواهش می‌کنم! 51 00:02:40,910 --> 00:02:42,200 ‫باید بیای پایین 52 00:02:42,200 --> 00:02:44,200 ‫گوش نمیدم. لا لا لا لا 53 00:03:08,280 --> 00:03:10,040 ‫جلو نیاید! 54 00:03:18,650 --> 00:03:21,360 ‫اگه اون رو می‌خوای، ‫اول باید از رو نعش من رد بشی! 55 00:03:47,010 --> 00:03:49,220 ‫آره، زدیم بهش! زدیم بهش! 56 00:04:07,530 --> 00:04:09,410 ‫برگشت! داره میاد سمت ما! 57 00:04:09,410 --> 00:04:11,580 ‫بیخیال. چیکار داری می‌کنی، رفیق؟ ‫باید برگردیم! 58 00:04:11,580 --> 00:04:13,840 ‫وایسا. گذرگاه‌ها مثل شکلات بادوم زمینی ‫می‌مونن دیگه؟ 59 00:04:13,840 --> 00:04:16,580 ‫- چی؟ ‫- بیرونش تُرد و سفتـه 60 00:04:16,580 --> 00:04:19,210 ‫اما گازش که می‌زنی، ‫وسطش چسبناک و خامه‌ایـه 61 00:04:19,210 --> 00:04:21,090 ‫داش، چی داری بلغور می‌کنی؟ 62 00:04:21,090 --> 00:04:23,720 ‫اگه تخته‌گاز برم، ماشین یه سوراخ تو ‫گذرگاه ایجاد می‌کنه و 63 00:04:23,720 --> 00:04:27,010 ‫می‌تونیم بریم دنبال دموگورگن تا به ‫خونه‌اش تو دنیای وارونه برسیم 64 00:04:27,010 --> 00:04:29,245 ‫- و یه راست برش گردونیم خونه‌ ‫- سیگنال داره از دست میره! 65 00:04:29,269 --> 00:04:31,140 ‫اگه برخورد کنیم، هیچی گیرمون نمیاد! 66 00:04:31,140 --> 00:04:32,850 ‫اگه مثل شکلات باشه برخورد نمی‌کنیم! 67 00:04:32,850 --> 00:04:34,800 ‫داره بسته میشه! 68 00:04:36,880 --> 00:04:38,880 ‫برو 69 00:04:41,860 --> 00:04:43,900 ‫- وای خدا! وای خدا! ‫- خدایا 70 00:04:43,900 --> 00:04:45,820 ‫- وای خدا! وای خدا! ‫- دارمش! دارمش! 71 00:04:46,490 --> 00:04:47,700 ‫وای خدا، نه! 72 00:04:47,700 --> 00:04:49,620 ‫- شدنی نیست ‫- همه‌مون می‌میریم! 73 00:04:49,620 --> 00:04:52,660 ‫- مثل شکلات نیست. ترمز کن! ‫- آروم باش! یا خدا! 74 00:04:52,660 --> 00:04:54,830 ‫- گندش بزنن! خدایا! ‫- سفت بچسبید! 75 00:05:02,710 --> 00:05:04,370 ‫تونستیم! 76 00:05:07,010 --> 00:05:08,330 ‫سیگنال؟ 77 00:05:09,260 --> 00:05:11,180 ‫- قویـه! ‫- وای خدا! 78 00:05:11,180 --> 00:05:13,890 ‫گیرت انداختیم، تخم سگ! ‫گیرت انداختیم! 79 00:05:30,330 --> 00:05:32,020 ‫ویل؟ ویل! 80 00:05:33,840 --> 00:05:35,250 ‫من پیشتم، ویل 81 00:05:35,250 --> 00:05:36,870 ‫چیزی نیست 82 00:05:36,870 --> 00:05:38,960 ‫هوات رو دارم. هوات رو دارم 83 00:05:42,210 --> 00:05:43,800 ‫هوات رو دارم، عزیز دلم 84 00:05:44,634 --> 00:05:54,634 ‫« ترجمه از امیر فرحناک و محمدعلی sm » .:: @FarahSub & @mmli_Subs ::. 85 00:05:55,003 --> 00:06:05,003 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 86 00:06:26,177 --> 00:06:32,000 « اتفاقات عجیب » « فصل پنجم » 87 00:06:36,521 --> 00:06:46,448 « قسمت چهارم » « ساحر » 88 00:06:48,940 --> 00:06:50,450 ‫اجی مجی؟ 89 00:06:50,450 --> 00:06:51,820 ‫اوه، آره، آره، درستـه 90 00:06:51,820 --> 00:06:54,990 ‫♪ اجی مجی لا ترجی، ♪ ‫♪ خرده ریزه و خرت و پرت ♪ 91 00:06:54,990 --> 00:06:56,910 ‫- یه دقیقه دیگه میام پیشت، پسر ‫- چی؟ 92 00:06:56,910 --> 00:06:59,020 ‫تقریباً همه‌ی وسایل رو جمع کردیم! 93 00:07:01,750 --> 00:07:02,920 ‫هیس! 94 00:07:04,420 --> 00:07:05,420 ‫جلی! 95 00:07:12,050 --> 00:07:13,360 ‫اَلن میلر؟ 96 00:07:13,360 --> 00:07:16,220 ‫می‌بخشید، قضیه چیـه؟ 97 00:07:16,220 --> 00:07:17,850 ‫قضیه راجع‌به دخترتونـه، قربان 98 00:07:30,742 --> 00:07:37,603 « دژبانی ارتش » 99 00:07:47,506 --> 00:07:49,895 {\an8}‫« قبرستان رون هیل » 100 00:07:48,520 --> 00:07:51,260 ‫این داداش‌مون داره از یه میون‌بر تو ‫«قبرستون رون» ما رو می‌بره 101 00:07:51,260 --> 00:07:53,890 ‫- اینجا که دیگه لب مرزه ‫- این جونور خسته نمیشه؟ 102 00:07:53,890 --> 00:07:57,260 ‫متأسفانه کاملاً برعکس. ‫انگار سرعتش داره بیشتر هم میشه 103 00:07:57,260 --> 00:07:59,020 ‫- چی؟ ‫- سیگنال داره از دست میره 104 00:07:59,020 --> 00:08:00,310 ‫سربه‌سرم نذار! 105 00:08:00,310 --> 00:08:02,840 ‫- می‌تونی سریع‌تر بری؟ ‫- ببینم چی میشه 106 00:08:05,310 --> 00:08:07,900 ‫هندرسون، جون بِکَن، چی شد؟ 107 00:08:07,900 --> 00:08:10,110 ‫- هندرسون چه خبر... ‫- نویز افتاده 108 00:08:10,110 --> 00:08:12,570 ‫- خب که چی؟ ‫- یعنی صدای سیگنال نمیاد 109 00:08:12,570 --> 00:08:14,240 ‫- خب با دقت گوش کن ‫- منظورت چیـه؟ 110 00:08:14,240 --> 00:08:16,070 ‫- می‌خوای تو گوشت بذاری؟ ‫- دارم رانندگی می‌کنم! 111 00:08:16,070 --> 00:08:18,030 ‫پس تو رانندگیت رو بکن، ‫من هم مسیریابیم رو می‌کنم 112 00:08:18,030 --> 00:08:20,200 ‫- اون چیـه؟ ‫- نمی‌دونم 113 00:08:20,200 --> 00:08:21,540 ‫استیو، آروم برو 114 00:08:21,540 --> 00:08:23,210 ‫جلومونـه یا نه؟ 115 00:08:23,210 --> 00:08:25,790 ‫- استیو! ‫- استیو، مواظب باش! 116 00:08:25,790 --> 00:08:27,630 ‫- استیو، مواظب باش! ‫- گندش بزنن! 117 00:08:33,130 --> 00:08:36,550 ‫جاناتان، منم، مامان. لطفاً جواب بده، تمام 118 00:08:37,050 --> 00:08:38,970 ‫جاناتان، لطفاً جواب بده 119 00:08:39,640 --> 00:08:44,810 ‫جاناتان، ننسی، داستین، جویسم. ‫لطفاً جواب بدید 120 00:08:45,600 --> 00:08:46,710 ‫هی 121 00:08:46,730 --> 00:08:47,900 ‫خبری نشد؟ 122 00:08:49,020 --> 00:08:52,780 ‫نیمه‌ی پر لیوان اینـه که این یعنی ‫به گمونم رد شدن 123 00:08:52,780 --> 00:08:55,040 ‫می‌خوای بدونی کجا رفتن؟ 124 00:09:25,020 --> 00:09:26,390 ‫این دیگه چیـه؟ 125 00:09:26,390 --> 00:09:28,720 ‫نمی‌دونم اما... 126 00:09:28,720 --> 00:09:33,230 ‫می‌تونم حس کنم که موضوع مهمی برای اونـه 127 00:09:33,230 --> 00:09:35,990 ‫برای آقای... فلانی؟ 128 00:09:35,990 --> 00:09:37,610 ‫اسم واقعیش هنریـه 129 00:09:37,610 --> 00:09:38,660 ‫ملقب به وکنا 130 00:09:38,660 --> 00:09:39,820 ‫ملقب به شماره‌ی یک 131 00:09:39,820 --> 00:09:41,450 ‫چقدر اسم داره 132 00:09:41,450 --> 00:09:44,250 ‫نظرت چیـه دهنت رو ببندی و ‫فقط گوش کنی، نکبت؟ 133 00:09:44,250 --> 00:09:47,120 ‫یه حسی بهم می‌گفت که ‫دلش نمی‌خواست اونجا باشم 134 00:09:48,830 --> 00:09:50,690 ‫من نباید می‌دیدمش 135 00:09:51,630 --> 00:09:54,090 ‫دفعه‌ی اولـه اینقدر ‫به ذهن مشترک نزدیک میشی 136 00:09:54,090 --> 00:09:56,880 ‫آخه اون موجود فقط یه چند قدم ‫باهات فاصله داشت 137 00:09:58,680 --> 00:10:02,010 ‫گاهی اوقات وقتی تو اسکواک ‫یه سیگنال خیلی قوی میاد، 138 00:10:02,010 --> 00:10:03,930 ‫کل سیستم رو اشباع می‌کنه 139 00:10:03,930 --> 00:10:06,560 ‫فکر می‌کنم الان هم مثل همونـه، ‫اشباع شده 140 00:10:06,560 --> 00:10:09,060 تو فقط وارد ذهن مشترک نشدی 141 00:10:09,060 --> 00:10:12,240 ‫یه راست رفتی تو مرکز کنترل کوفتیش 142 00:10:12,240 --> 00:10:13,600 هالی چطور؟ 143 00:10:13,600 --> 00:10:14,780 ‫هالی کجا بود؟ 144 00:10:14,780 --> 00:10:17,740 ‫هالی. اون... 145 00:10:17,740 --> 00:10:21,120 ‫چسبیده به بود یه یه جور... دکل 146 00:10:22,160 --> 00:10:25,230 ‫بعدش هم یه‌جوری بخشی از اون شده بود، 147 00:10:25,230 --> 00:10:28,410 ‫انگار داشت یه کاری باهاش می‌کرد 148 00:10:28,410 --> 00:10:29,790 ‫تازه... تازه بقیه هم بودن 149 00:10:31,080 --> 00:10:32,590 ‫سه نفر دیگه هم بودن 150 00:10:35,380 --> 00:10:37,920 ‫فکر می‌کردم وکنا فقط سراغ نکبت اومده 151 00:10:37,920 --> 00:10:42,290 ‫من هم همینطور اما درک هم چون درست از ‫کنارم شد، در موردش فهمیدم 152 00:10:43,680 --> 00:10:45,140 ‫چه هم‌زمانیِ خوش‌یمنی 153 00:10:45,140 --> 00:10:48,020 ‫- شنیدی؟ خوش‌یمن ‫- معنیش رو بلد نیستم 154 00:10:48,020 --> 00:10:51,310 ‫اصلاً این از دکل‌های اضافه خوشم نمیاد 155 00:10:51,310 --> 00:10:54,940 ‫آخه، شب اول وکنا هالی رو دزدید. ‫شب دوم، سه تا دیگه رو برد 156 00:10:54,940 --> 00:10:57,490 ‫هی داره تعداد بیشتری رو می‌بره و ‫به همینا قانع نیست 157 00:10:57,490 --> 00:11:00,820 ‫اگه این دقیق باشه، ۸ تا دیگه می‌خواد تا ‫جمعاً به ۱۲‌ برسه 158 00:11:00,820 --> 00:11:04,080 ‫چی از جون‌شون می‌خواد؟ ‫حالا چرا بچه‌ها؟ 159 00:11:04,080 --> 00:11:05,240 ‫- و چرا ۱۲‌ نفر؟ ‫- نمی‌دونم 160 00:11:05,240 --> 00:11:07,330 ‫اما باید جلوش رو بگیریم تا بیشتر نشدن 161 00:11:07,330 --> 00:11:10,330 ‫و واسه داستین و بقیه زمان بخریم تا ‫اینجا و هالی رو پیدا کنن 162 00:11:10,330 --> 00:11:12,346 ‫شاید اگه بفهمیم دقیقاً کیا رو می‌خواد ببره، 163 00:11:12,370 --> 00:11:14,130 ‫بتونیم از هاوکینز خارج‌شون کنیم 164 00:11:14,130 --> 00:11:15,460 ‫جایی که دست وکنا بهشون نرسه 165 00:11:15,460 --> 00:11:16,840 ‫یادتون رفته قرنطینه شدیم؟ 166 00:11:16,840 --> 00:11:19,090 ‫- فقط اون نیست ‫- یه مشکل دیگه‌ای هست 167 00:11:19,090 --> 00:11:21,800 ‫تو راه که داشتیم میومدیم، ‫دیدیم که سربازها دبی میلر رو 168 00:11:21,800 --> 00:11:23,760 ‫سوار یه اتوبوس پر از بچه کردن 169 00:11:23,760 --> 00:11:26,850 ‫تا دوتا بلوک دیگه تعقیب‌شون کردیم و ‫باز هم بچه سوار کردن 170 00:11:26,850 --> 00:11:29,980 ‫بعید بدونم که می‌خواستن ببرن‌شون مدرسه 171 00:11:29,980 --> 00:11:32,090 ‫وکنا تنها کسی نیست که دنبال این بچه‌هاست 172 00:11:38,610 --> 00:11:42,240 ‫همون شبی که هالی دزدیده شد، ‫«اِلون» تو خونه‌ی ویلر بود 173 00:11:42,240 --> 00:11:45,530 ‫۲۴ ساعت بعدش، سه تا بچه‌ی دیگه هم گم شدن 174 00:11:45,530 --> 00:11:49,660 ‫۷۳ تا بچه توی هاوکینز هستن که ‫سن‌شون بین ۹ تا ۱۰ سالـه 175 00:11:49,660 --> 00:11:53,460 ‫اگه همین الگو ادامه پیاد کنه، ‫هدف بعدی‌مون از همین گروهـه 176 00:11:53,460 --> 00:11:57,290 ‫و شما معتقدید که اِلون این بچه‌ها رو برده؟ 177 00:11:57,290 --> 00:11:58,550 ‫هدفش چی بوده؟ 178 00:11:58,550 --> 00:12:02,090 ‫بکشتشون، ازشون محافظت کنه. ‫دلیلش مهم نیست 179 00:12:02,090 --> 00:12:03,840 ‫این بچه‌‌ها الان کجان؟ 180 00:12:03,840 --> 00:12:07,300 ‫هر لحظه ممکنـه برسن مک‌زی، ‫جایی که تو باید اونجا باشی 181 00:12:07,300 --> 00:12:10,060 ‫من باید دنبال ستوان ایکرز باشم. ‫اگه ایکرز رو پیدا کنم، در واقع... 182 00:12:10,060 --> 00:12:12,180 ‫یه جنازه پیدا می‌کنی 183 00:12:12,180 --> 00:12:15,010 ‫عازمِ مک‌زی شو، جناب سرهنگ. ‫این یه دستوره 184 00:12:22,050 --> 00:12:23,640 ‫سرلشکر 185 00:12:25,200 --> 00:12:28,330 ‫با کمال احترام، جون این بچه‌ها توی خطره 186 00:12:28,330 --> 00:12:30,540 ‫استفاده کردن ازشون به‌عنوان طعمه، کارِ... 187 00:12:31,790 --> 00:12:34,420 ‫چه کاریـه، جناب گروهبان؟ 188 00:12:36,290 --> 00:12:38,040 ‫کار غیرمحتاطانه‌ایـه 189 00:12:38,960 --> 00:12:43,470 ‫فقط در صورتی غیرمحتاطانه‌ست که ‫شما نتونید ازشون محافظت کنید 190 00:12:44,220 --> 00:12:47,510 ‫یعنی میگید که نمی‌تونید ازشون ‫محافظت کنید، جناب گروهبان؟ 191 00:12:48,050 --> 00:12:49,050 ‫نه، خانم 192 00:12:51,560 --> 00:12:52,560 ‫خوبـه 193 00:13:06,410 --> 00:13:07,990 ‫ببخشید که ترسوندمت 194 00:13:09,700 --> 00:13:11,840 ‫من خیلی وقتـه که... 195 00:13:11,840 --> 00:13:14,886 ‫کسی رو ندیدم، برای همین... 196 00:13:14,910 --> 00:13:16,540 ‫به گمونم یکم هیجان‌زده شدم 197 00:13:18,330 --> 00:13:20,840 ‫خبر خوب این که بهش نمی‌خوره ‫خیلی عمیق باشه 198 00:13:20,840 --> 00:13:22,300 ‫بخیه لازم نداره 199 00:13:23,130 --> 00:13:25,220 ‫البته مطمئنم می‌سوزه، نه؟ 200 00:13:27,470 --> 00:13:29,550 ‫می‌تونی باهام حرف بزنی‌ها 201 00:13:30,760 --> 00:13:31,890 ‫گازت که نمی‌گیرم 202 00:13:34,770 --> 00:13:36,560 ‫من رو یادت هست دیگه؟ 203 00:13:37,770 --> 00:13:39,560 ‫قبلاً اومدم خونه‌تون 204 00:13:39,560 --> 00:13:40,770 ‫خیلی هم زیاد اومدم 205 00:13:43,530 --> 00:13:45,260 ‫تو مکسی 206 00:13:45,260 --> 00:13:46,700 ‫مکس می‌فیلد 207 00:13:46,700 --> 00:13:49,110 ‫اسکیت‌سواری می‌کنی و واکمنت هم ‫همیشه توی گوشتـه 208 00:13:49,400 --> 00:13:51,280 ‫- خود خودشم ‫- اما... 209 00:13:51,280 --> 00:13:53,940 ‫چطور هم اینجام و هم توی ‫بیمارستان هاوکینز، توی کُمام؟ 210 00:13:55,370 --> 00:13:58,080 ‫سؤال خیلی منطقی‌ایـه 211 00:14:00,040 --> 00:14:02,380 ‫بهتره راه بیفتیم. اینجا امن نیست. ‫یالا 212 00:14:03,673 --> 00:14:05,034 ‫کجا داریم میریم؟ 213 00:14:05,058 --> 00:14:06,050 ‫خونه‌ی من 214 00:14:06,050 --> 00:14:08,480 ‫خب، من خیلی نباید دور شم. ‫اومدم اینجا هنری رو ببینم 215 00:14:08,480 --> 00:14:10,180 ‫- هنری رو می‌شناسی؟ ‫- یه جورایی 216 00:14:10,180 --> 00:14:14,060 ‫این نوشته رو برام گذاشت. ‫بهم گفت همینجا توی این نقطه ببینمش 217 00:14:14,060 --> 00:14:15,810 ‫فکر کنم گیر هیولاها افتاده 218 00:14:15,810 --> 00:14:18,706 ‫هنری ممکنـه گیر هر چیزی بیفته، ‫به جز هیولاها 219 00:14:18,730 --> 00:14:20,770 ‫- اما اینجا نوشته که... ‫- می‌دونم چی نوشته 220 00:14:20,770 --> 00:14:22,980 ‫از کجا می‌دونی گیر نیفتاده؟ ‫اون گفت عجله کنم! 221 00:14:22,980 --> 00:14:26,190 ‫هالی، می‌دونم چی نوشته چون ‫هنری اون رو ننوشته. من نوشتم 222 00:14:27,490 --> 00:14:30,870 ‫من... متوجه نمیشم 223 00:14:32,160 --> 00:14:33,160 ‫ببخشید 224 00:14:34,620 --> 00:14:38,660 ‫نمی‌خواستم دروغ بگم. فقط... ‫باید یه کاری می‌کردم که حتماً بیای 225 00:14:39,790 --> 00:14:41,290 ‫تو هم جزو اونایی، مگه نه؟ 226 00:14:42,000 --> 00:14:43,420 ‫- جزو کیا؟ ‫- هیولاها 227 00:14:43,420 --> 00:14:46,380 ‫- قیافه‌ام شبیه هیولاهاست؟ ‫- نمی‌دونم. شاید تغییر قیافه دادی 228 00:14:46,380 --> 00:14:48,590 ‫لباس‌هات که عجیبن و تو کُما هم هستی 229 00:14:48,590 --> 00:14:49,760 ‫خیلی‌خب 230 00:14:50,470 --> 00:14:53,240 ‫خب، اگه هیولا بودم، می‌دونستم که برادرت می‌خواست موهاش رو 231 00:14:53,240 --> 00:14:55,560 ‫مدل تاج خروسی بزنه اما خواهرت جلوش رو گرفت و 232 00:14:55,560 --> 00:14:58,600 ‫نذاشت بزرگ‌ترین تحقیری که یه سال اولی توی 233 00:14:58,600 --> 00:15:01,050 ‫دبیرستان هاوکینگز به چشم دیده رو تجربه کنه؟ 234 00:15:02,020 --> 00:15:03,860 ‫حالا این مدل تاج خروسی چه رنگی بود؟ 235 00:15:04,440 --> 00:15:05,820 ‫نارنجیِ شراره‌ای 236 00:15:05,820 --> 00:15:09,650 ‫به شخصه فکر می‌کنم استفاده از ‫کلمه‌ی «شراره‌ای» یکم طعنه‌آمیزه اما 237 00:15:09,650 --> 00:15:11,320 ‫مردم میگن من خیلی آدم بدبینیم 238 00:15:11,320 --> 00:15:13,000 ‫خودم فکر می‌کنم که رُکم 239 00:15:35,850 --> 00:15:36,850 ‫یالا 240 00:15:45,940 --> 00:15:46,980 ‫خوش اومدی 241 00:16:05,040 --> 00:16:06,120 ‫هی 242 00:16:06,670 --> 00:16:08,170 ‫تازه چشم‌انداز هم داره 243 00:16:31,280 --> 00:16:32,490 ‫اینجا کجاست؟ 244 00:16:33,360 --> 00:16:34,860 ‫یه خاطره 245 00:16:34,860 --> 00:16:39,700 ‫که تو دنیاییـه که ۱۰۰۰ تا ‫خاطره‌ی دیگه داخلشـه 246 00:16:39,700 --> 00:16:42,080 ‫می‌دونم شاید جالب به نظر برسه اما 247 00:16:42,080 --> 00:16:43,360 ‫اینطور نیست 248 00:16:43,910 --> 00:16:45,580 ‫اینجا... 249 00:16:45,580 --> 00:16:48,130 ‫این دنیا... 250 00:16:48,130 --> 00:16:49,210 ‫یه زندانـه 251 00:16:55,630 --> 00:16:56,840 ‫زندانِ هنری 252 00:17:22,950 --> 00:17:24,910 ‫چیزی نیست، عزیز دلم 253 00:17:25,300 --> 00:17:26,570 ‫این‌ها آدم‌ خوب‌هان 254 00:17:26,570 --> 00:17:28,540 ‫نمی‌ذارن آب تو دل کسی تکون بخوره 255 00:17:28,540 --> 00:17:32,460 ‫فقط سعی کن که بهش ‫مثل یه اردوی مدرسه نگاه کنی 256 00:17:33,600 --> 00:17:35,200 یه ‫گردش علمی 257 00:17:47,520 --> 00:17:49,806 ‫محموله رسید 258 00:17:49,830 --> 00:17:52,973 تکرار می‌کنم، محموله رسید 259 00:17:55,440 --> 00:17:58,900 ‫دارن می‌برن‌شون تو یه سربازخونه که ‫دو تا ساختمون با کتابخونه فاصله داره 260 00:18:06,680 --> 00:18:08,280 ‫تونل‌ها 261 00:18:12,630 --> 00:18:17,670 ‫آره. می‌بینید؟ تونل شمالی مک‌زی ‫درست از زیر سربازخونه‌‌ها رد میشه 262 00:18:17,670 --> 00:18:19,870 ‫- عجب شانسی ‫- باید همین روزها اتفاق میفتاد 263 00:18:19,890 --> 00:18:22,110 ‫واسه عملی شدن این نقشه، ‫شانس بیشتری می‌خوایم 264 00:18:22,130 --> 00:18:24,680 ‫اگه حدس‌مون درست باشه، ‫ارتش می‌خواد از بچه‌ها محافظت کنه 265 00:18:24,680 --> 00:18:26,560 ‫یعنی تو این سربازخونه‌ها کیپ تا کیپ نگهبان هست 266 00:18:26,560 --> 00:18:29,000 ‫باید یواشکی وارد سربازخونه‌‌ها بشیم، 267 00:18:29,000 --> 00:18:31,550 ‫بچه‌ها رو برداریم، ببریم‌شون پیش موری، ‫از هاوکینز فراری‌شون بدیم 268 00:18:31,550 --> 00:18:33,630 ‫قبل از این که کسی بفهمه که رفتن 269 00:18:33,630 --> 00:18:35,860 ‫- دِک (به معنی آلت) ‫- چی؟ 270 00:18:35,860 --> 00:18:37,360 ‫چی؟ اوه 271 00:18:37,860 --> 00:18:41,070 ‫ببخشید. بلند گفتم؟ داشتم تو ذهنم حرف می‌زدم 272 00:18:41,070 --> 00:18:43,350 ‫اما شماها تام، دِک و هری رو ‫می‌شناسید دیگه؟ 273 00:18:45,160 --> 00:18:47,700 ‫خداییش؟ یعنی هیچ‌کدوم‌تون ‫فیلم «فرار بزرگ» رو ندیده؟ 274 00:18:47,700 --> 00:18:51,380 ‫فیلمش در مورد اسیرهای جنگیـه، خب؟ 275 00:18:51,380 --> 00:18:54,380 ‫و همه‌شون توی یه سربازخونه عین همین گیر افتادن 276 00:18:54,380 --> 00:18:56,260 ‫باید فرار کنن، واسه همین تونل می‌کَنن و 277 00:18:56,260 --> 00:18:58,760 ‫اسم تونل‌هاشون رو می‌ذارن، ‫«تام، دِک و هری» 278 00:18:58,760 --> 00:19:00,680 ‫باید تونل‌ها رو از نازی‌ها مخفی کنن 279 00:19:00,680 --> 00:19:04,010 ‫تونل تام تو یه کُنج تاریکـه، ‫تونل هری زیر بخاری و 280 00:19:04,010 --> 00:19:08,210 ‫دِک هم توی دستشویی. ‫خودم به شخصه دِک رو می‌پسندم 281 00:19:11,270 --> 00:19:15,940 ‫اوه... ببخشید. منظورم دستشوییـه. ‫من اصلاً... ولش کنید 282 00:19:15,940 --> 00:19:18,530 ‫خیلی‌خب، فکر کن همون دِک رو انتخاب کردیم 283 00:19:18,530 --> 00:19:20,200 ‫دستشویی‌ها رو از کجا پیدا کنیم؟ 284 00:19:20,200 --> 00:19:21,820 ‫چطوری بچه‌ها رو ببریم اونجا؟ 285 00:19:21,820 --> 00:19:24,320 ‫اصلاً از کجا بدونیم وکنا دنبال این بچه‌هاست؟ 286 00:19:24,320 --> 00:19:26,180 ‫باید یه نفوذی بفرستیم 287 00:19:26,180 --> 00:19:27,910 ‫کسی که بتونه وارد سربازخونه‌ها بشه، 288 00:19:27,910 --> 00:19:31,170 ‫فاصله تا دستشویی رو حساب کنه و ‫بفهمه کدوم بچه‌ها آقای فلانی رو دیدن و 289 00:19:31,170 --> 00:19:33,040 ‫یه جوری از زیر دست نظامی‌ها فرار کنه 290 00:19:33,040 --> 00:19:36,090 ‫خب، نقشه‌ی خیلی خوبیـه اما به نظرت این... 291 00:19:36,090 --> 00:19:37,300 ‫یه‌جور مأموریت غیرممکنـه 292 00:19:37,300 --> 00:19:40,670 ‫آره، آخه مایک، کی رو می‌خوای بفرستی؟ 293 00:19:40,670 --> 00:19:41,840 ‫جیمز باند؟ مگنوم؟ 294 00:19:41,840 --> 00:19:43,890 ‫نه، نه، جاسوس خفن نمی‌خوایم 295 00:19:43,890 --> 00:19:47,140 ‫کاملاً برعکس. یکی رو می‌خوایم که ‫کسی بهش مشکوک نشه 296 00:19:47,140 --> 00:19:49,680 ‫کسی که بتونه سرش رو بندازه پایین و ‫بره داخل و کسی چیزی ازش نپرسه 297 00:19:49,680 --> 00:19:52,060 ‫تنها بچه‌ای که ارتش نتونست مهارش کنه 298 00:19:59,030 --> 00:20:00,070 ‫چیـه؟ 299 00:20:29,640 --> 00:20:34,520 ‫دو تا سرباز توی برج کنار دروازه‌ی غربی‌ان 300 00:20:34,520 --> 00:20:36,980 ‫یکی دیگه هم توی برج کنار دروازه‌ی شرقیـه 301 00:20:36,980 --> 00:20:39,110 ‫یک، دو، سه، چهار نفر هم روی زمینن 302 00:20:39,980 --> 00:20:42,650 ‫ایشالا تو درست بگی و وکنا اونجا باشه 303 00:20:42,650 --> 00:20:44,910 ‫چون احتمال داره تو حین وارد شدن کشته بشیم 304 00:20:44,910 --> 00:20:46,030 ‫درست میگم 305 00:20:46,030 --> 00:20:49,620 ‫نمیشه که در مورد همه‌چی درست بگی. ‫تئوری‌هات همچین با هم جور در نیومدن 306 00:20:49,620 --> 00:20:51,609 ‫- واسه چی؟ ‫- صدای کریپتونایت شنیدی 307 00:20:51,634 --> 00:20:53,750 ‫اگه وکنا اونجا باشه، ‫قدرتی نداره 308 00:20:53,750 --> 00:20:54,960 ‫اگه قدرتی نداره، 309 00:20:54,960 --> 00:20:57,210 ‫ماجرای دزدیِ هالی چه ربطی به اون داره؟ 310 00:20:57,210 --> 00:20:59,800 ‫می‌تونی قبل از این که بکشمش، ‫ازش بپرسی 311 00:20:59,800 --> 00:21:01,820 ‫ارتفاع اون حصار چقدره؟ 312 00:21:02,340 --> 00:21:04,090 ‫هی، نمی‌ذارم از روش بپری 313 00:21:04,090 --> 00:21:05,470 ‫واسه چی؟ 314 00:21:05,470 --> 00:21:09,810 ‫چون این با تمرینات فرق داره. ‫این یه موقعیت واقعیـه 315 00:21:09,810 --> 00:21:12,100 ‫و جنس اون سقف فلزیـه 316 00:21:12,640 --> 00:21:15,560 ‫اگه بپری و بیفتی روش، ‫کل پایگاه باخبر میشن 317 00:21:15,560 --> 00:21:17,480 ‫نه اگه با صدای رعد و برق تنظیمش کنم 318 00:21:17,480 --> 00:21:18,770 ‫آره 319 00:21:18,770 --> 00:21:20,230 ‫هفت ثانیه‌ یه باره 320 00:21:23,990 --> 00:21:30,990 ‫یک، دو، سه، چهار، پنج، شیش... 321 00:21:34,700 --> 00:21:35,762 ‫هفت 322 00:21:35,786 --> 00:21:37,413 ‫خیلی‌خب، شانست گفت 323 00:21:38,790 --> 00:21:40,420 ‫- هاپر، صدام رو داری؟ ‫- داستین! 324 00:21:40,420 --> 00:21:42,000 ‫تمام. داستین صحبت می‌کنه 325 00:21:42,000 --> 00:21:44,590 ‫هاپر، صدام رو داری؟ داستین صحبت می‌کنه 326 00:21:44,590 --> 00:21:47,130 ‫هی، هی، منم هاپ. صدات رو دارم 327 00:21:47,130 --> 00:21:49,970 ‫پشمام! خیلی‌خب، اونا زنده‌ان! 328 00:21:49,970 --> 00:21:51,140 ‫اِل! سراغ اِل رو بگیر! 329 00:21:51,140 --> 00:21:52,430 ‫اِل. اِل پیشتـه؟ تمام 330 00:21:52,430 --> 00:21:54,350 ‫آره. من اینجام. تمام 331 00:21:54,350 --> 00:21:56,440 ‫خیلی‌خب. ایول. عالیـه 332 00:21:56,440 --> 00:21:59,190 ‫نمی‌دونم وسط کار مهمی هستید یا نه اما... 333 00:21:59,190 --> 00:22:00,500 ‫- داستین. یالا ‫- بیاید پیش‌مون! 334 00:22:00,500 --> 00:22:02,730 ‫لطفاً بیاید پیش‌ مون، !توی کلیسای قبرستون رون 335 00:22:02,730 --> 00:22:05,820 ‫قبرستون رون. چطوری از اونجا ‫با ما تماس گرفتید؟ 336 00:22:05,820 --> 00:22:08,860 ‫درستـه. خبر ندارید. ‫ما تو دنیای وارونه‌ایم 337 00:22:08,860 --> 00:22:09,910 ‫چی؟ 338 00:22:09,910 --> 00:22:13,040 ‫مخلص کلام این که، اومدیم اینجا تا با ‫ردیاب دورسنج‌مون، یه دموگورگن پیدا کنیم 339 00:22:13,040 --> 00:22:16,040 ‫ولی خب عملاً خوردیم به دیوار. ‫ماشین استیو گیر افتاده 340 00:22:16,040 --> 00:22:18,210 ‫واسه همین اِل باید بیاد و با قدرتش ‫ماشین رو آزاد کنه تا 341 00:22:18,210 --> 00:22:20,080 ‫بتونیم دوباره دنبالِ دموگورگنه بگردیم 342 00:22:20,080 --> 00:22:23,340 ‫که طبق نقشه، ما رو به هالی می‌رسونه. ‫حرفام منطقی بود؟ 343 00:22:23,340 --> 00:22:26,840 ‫جزئیات اضافه‌ای لازمـه؟ ‫سؤال یا نگرانی‌ای هست؟ تمام 344 00:22:26,840 --> 00:22:28,010 ‫زدید به دیوار؟ 345 00:22:29,130 --> 00:22:30,760 ‫دقیقاً چه جور دیواری؟ 346 00:22:31,850 --> 00:22:36,270 ‫یکم... توصیفش سختـه 347 00:22:37,430 --> 00:22:38,980 ‫- یه‌جورایی... ‫- گنده‌ست؟ 348 00:22:40,400 --> 00:22:41,480 ‫حال‌بهم‌زنـه 349 00:22:41,480 --> 00:22:43,570 ‫بوی زیر بغل هندرسون رو میده 350 00:22:44,070 --> 00:22:46,690 ‫ما هم خوردیم به همون اما ‫نه توی قبرستون رون 351 00:22:46,690 --> 00:22:49,510 ‫حدود ۴۰۰ متری جنوب شرقی پل قدیمی هیگن 352 00:22:50,240 --> 00:22:52,160 ‫اونجا که اون کله‌ی شهره 353 00:22:53,450 --> 00:22:54,580 ‫بی‌نظیره 354 00:22:54,580 --> 00:22:56,870 ‫نمی‌دونیم چیـه اما فکر می‌کنیم ‫پای هالی وسطـه 355 00:22:56,870 --> 00:22:59,580 ‫بی‌خودی تلاش نکنید ازش رد بشید. ‫نمی‌تونید 356 00:23:00,120 --> 00:23:02,290 ‫داریم یه راه‌حل پیدا می‌کنیم 357 00:23:02,290 --> 00:23:04,920 ‫- ننسی ‫- راه‌حل؟ چه راه‌حلی؟ 358 00:23:06,130 --> 00:23:08,760 ‫صبر کن، چه راه‌حلی، هاپر؟ 359 00:23:08,760 --> 00:23:11,550 ‫گوش کن، نباید از امواج رادیویی استفاده کنیم، خب؟ 360 00:23:11,550 --> 00:23:13,850 ‫پیداتون می‌کنیم. شما سر جاتون بمونید 361 00:23:15,760 --> 00:23:17,220 ‫به نظرت جاشون امنـه؟ 362 00:23:17,220 --> 00:23:18,930 ‫نسبت به ما؟ معلومـه 363 00:23:19,940 --> 00:23:20,940 ‫خیلی‌خب 364 00:23:22,060 --> 00:23:24,110 ‫ببینیم تمریناتت فایده‌ای داشتن یا نه 365 00:23:24,110 --> 00:23:25,900 ‫می‌ذاری بپرم؟ 366 00:23:27,110 --> 00:23:29,320 ‫راه بیفت تا نظرم عوض نشده 367 00:23:36,790 --> 00:23:38,040 ‫نفرین وکنا... 368 00:23:39,450 --> 00:23:40,750 ‫هیچوقت از بین نمیره 369 00:23:41,620 --> 00:23:42,620 ‫هیچوقت ولت نمی‌کنه 370 00:23:43,330 --> 00:23:46,460 ‫هر قربانی‌ای که می‌گیره، ‫یه گذرگاه جدید می‌سازه 371 00:23:46,460 --> 00:23:48,510 ‫گذرگاهی به دنیای وارونه؟ 372 00:23:49,510 --> 00:23:53,640 ‫من رو که برد، چهارمیش رو باز کرد، ‫گذرگاه نهایی، 373 00:23:53,640 --> 00:23:55,620 ‫هاوکینز رو دو شقه کرد 374 00:23:56,890 --> 00:24:02,480 ‫صبر کن، اما اگه آقای فلانی... ‫یعنی هنری، تو رو برده 375 00:24:02,480 --> 00:24:04,040 ‫چطوری اینجایی؟ 376 00:24:04,040 --> 00:24:06,690 ‫منظورت اینـه که باید می‌مُردم؟ 377 00:24:06,690 --> 00:24:08,860 ‫اشکالی نداره. سؤال به‌جاییـه 378 00:24:09,730 --> 00:24:10,860 ‫صد درصد باید می‌مُردم 379 00:24:11,820 --> 00:24:13,980 ‫و برای یه لحظه هم... 380 00:24:14,990 --> 00:24:16,030 ‫واقعاً مُرده بودم 381 00:24:19,370 --> 00:24:22,020 ‫نمی‌دونم چه مدتی مُرده بودم اما 382 00:24:22,020 --> 00:24:24,540 ‫بعدش احساس کردم که یه چیزی... 383 00:24:24,540 --> 00:24:27,540 ‫داره صدام می‌زنه 384 00:25:24,770 --> 00:25:28,270 ‫فقط یه شب. از دست ندید. ‫قیمت بلیط فقط ۵۰ سنت 385 00:25:28,270 --> 00:25:30,570 ‫واسه شما عقل‌کل‌ها میشه دو تا ۲۵ سنت 386 00:25:30,570 --> 00:25:35,240 ‫- جویس! همون نمایش مسخره‌تـه؟ ‫- به نفعتـه اونجا ببینمت، هرینگتون 387 00:25:35,240 --> 00:25:37,800 ‫جمعه شب؟ به همین خیال باش 388 00:25:40,180 --> 00:25:42,520 ‫عجب پرتابی کردی، عوضی 389 00:25:45,330 --> 00:25:46,940 ‫یه جوری... 390 00:25:46,940 --> 00:25:48,790 ‫وارد یه زمان دیگه شده بودم 391 00:25:48,790 --> 00:25:50,130 ‫هاوکینز 392 00:25:50,580 --> 00:25:53,010 {\an8}‫« ۱۹۵۹‌ » 393 00:25:51,500 --> 00:25:53,186 ‫سی سال پیش 394 00:25:53,560 --> 00:25:55,090 ‫سفر در زمان 395 00:25:55,090 --> 00:25:57,930 ‫فرقش این بود که واقعاً اونجا نبودم 396 00:25:58,550 --> 00:26:00,350 ‫واقعاً نبودم. فقط... 397 00:26:01,640 --> 00:26:03,100 ‫می‌تونستم نگاه کنم 398 00:26:04,660 --> 00:26:06,066 « هنری کریل » 399 00:26:06,386 --> 00:26:08,306 ‫و اون موقع بود که فهمیدم 400 00:26:08,730 --> 00:26:11,040 ‫تو ذهن هنری گیر افتاده بودم 401 00:26:11,040 --> 00:26:12,400 ‫توی خاطراتش 402 00:26:12,400 --> 00:26:15,150 ‫مثل یه دنیای زندانی و کابوس‌وار که 403 00:26:15,150 --> 00:26:19,180 ‫یه کثافت شرور روانی بهش حکمرانی می‌کرد 404 00:26:20,030 --> 00:26:21,560 ‫مثل کامازاتز 405 00:26:21,560 --> 00:26:23,290 ‫کاما... چی؟ 406 00:26:23,290 --> 00:26:26,060 ‫کامازاتز. از کتاب «چین‌خوردگی در زمان» 407 00:26:26,060 --> 00:26:27,620 ‫- تا حالا نخوندمش ‫- باید بخونی. محشره 408 00:26:27,620 --> 00:26:30,670 ‫کامازاتز مثل یه‌جور سیاره‌ی تاریک می‌مونه که ‫تحت کنترل «آن»ـه 409 00:26:30,670 --> 00:26:32,920 ‫که در واقع یه ذهن غول‌پیکرِ بی‌جسم و شیطانیـه 410 00:26:32,920 --> 00:26:35,010 ‫خلاصه، بابای مگ... ‫مگ شخصیت اصلیـه... 411 00:26:35,010 --> 00:26:36,550 ‫...اونجا اسیر میشه 412 00:26:36,550 --> 00:26:39,800 ‫پس هنری مثل «آن» می‌مونه و ‫تو هم مثل بابای مگی 413 00:26:39,800 --> 00:26:40,970 ‫خیلی‌خب... 414 00:26:41,470 --> 00:26:44,930 ‫نمی‌‌دونم بابای مگ موافق باشه یا نه ‫اما اینطور که پیداست... 415 00:26:44,930 --> 00:26:48,810 ‫وقتی توی یه دنیای زندانی اسیر باشی، 416 00:26:48,810 --> 00:26:50,850 ‫فقط یه چندتا در پیش روتـه 417 00:26:51,940 --> 00:26:53,820 ‫در اول... 418 00:26:53,820 --> 00:26:56,030 ‫خودت رو بکشی 419 00:26:56,030 --> 00:26:58,780 ‫در دوم، سرنوشتت رو بپذیری 420 00:26:58,780 --> 00:27:01,740 ‫- یا در سوم... ‫- فرار کنی 421 00:27:01,740 --> 00:27:04,480 ‫- من در سوم رو انتخاب می‌کنم ‫- بهش می‌خوره بهترین در باشه 422 00:27:05,410 --> 00:27:07,580 ‫به راهم ادامه دادم 423 00:27:08,160 --> 00:27:10,710 ‫از این خاطره می‌رفتم به اون خاطره 424 00:27:10,710 --> 00:27:13,840 ‫اما خب اینجا یه هزارتوئـه 425 00:27:14,540 --> 00:27:19,090 ‫گم شدم، گیج شدم. ‫اینقدر گیج شدم که 426 00:27:19,090 --> 00:27:21,930 ‫راستش برگشتم دقیقاً به همونجایی که ‫شروع کرده بودم 427 00:27:32,150 --> 00:27:33,730 ‫و اون موقع بود که صداش رو شنیدم 428 00:27:37,070 --> 00:27:38,570 ‫صدای کیت بوش رو شنیدم 429 00:27:39,150 --> 00:27:40,530 ‫از دوستاتـه؟ 430 00:27:42,410 --> 00:27:43,530 ‫یه جورایی 431 00:27:47,830 --> 00:27:51,670 ‫موسیقی بلده پیدات کنه، ‫حتی توی تاریک‌ترین جاها 432 00:27:51,670 --> 00:27:55,880 ‫لوکاس قبلاً ازش استفاده کرده بود تا به ‫من برسه و از ذهن وکنا بکشتم بیرون، 433 00:27:56,550 --> 00:27:57,620 ‫برم گردونه به روشنایی 434 00:28:08,140 --> 00:28:13,310 ‫یعنی صدای آهنگ از لوکاس بود؟ ‫از دنیای واقعی؟ 435 00:28:18,400 --> 00:28:19,940 ‫حتی بعد از این همه مدت، 436 00:28:21,360 --> 00:28:23,410 ‫هنوز ازم قطع امید نکرده بود 437 00:28:23,410 --> 00:28:25,660 ‫اگه می‌رفتی دنبای صدای آهنگ، 438 00:28:26,750 --> 00:28:27,850 ‫چی می‌شد؟ 439 00:28:28,620 --> 00:28:30,620 ‫از اینجا می‌بردم بیرون 440 00:28:32,580 --> 00:28:33,580 ‫برمی‌گشتم خونه 441 00:28:35,880 --> 00:28:37,750 ‫حداقل خودم اینطور فکر می‌کردم 442 00:28:40,510 --> 00:28:41,550 ‫اما بعدش... 443 00:28:45,430 --> 00:28:47,390 ‫همه چی خراب شد 444 00:29:13,500 --> 00:29:14,790 ‫هی! 445 00:29:15,870 --> 00:29:20,920 ‫چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫سواد نداری؟ ورود ممنوعـه 446 00:29:20,920 --> 00:29:22,920 ‫بله، دیدمش آقای پلیس 447 00:29:22,920 --> 00:29:25,510 ‫آخه... مدرسه‌ام گم شده 448 00:29:32,100 --> 00:29:33,540 ‫بریم 449 00:29:43,490 --> 00:29:44,570 ‫تکون بخور 450 00:29:49,990 --> 00:29:52,790 ‫پشمام! اونا شلیک‌کننده‌های لیزری‌ان؟ 451 00:29:52,790 --> 00:29:54,160 ‫شاید باشن 452 00:29:54,160 --> 00:29:57,440 ‫اگه یه تکونی به خودت ندی، ‫شاید بهت شلیک کرد 453 00:30:00,920 --> 00:30:02,960 ‫- بچه‌ها! ‫- اگه می‌تونی من رو بگیر! 454 00:30:02,960 --> 00:30:04,490 ‫بچه‌ها! 455 00:30:05,920 --> 00:30:08,340 ‫خیلی‌خب. حرفش هم نزن 456 00:30:09,140 --> 00:30:10,850 ‫هی، هی، هی 457 00:30:11,510 --> 00:30:14,600 ‫ایشون سرباز چپمن هستن. ‫هر کاری که گفت رو می‌کنی 458 00:30:14,600 --> 00:30:17,350 ‫هر سؤالی که داشتی، ‫از خودش می‌پرسی 459 00:30:17,350 --> 00:30:20,300 کجا می‌تونم برم دست به آب؟ 460 00:30:22,900 --> 00:30:24,190 ‫میله‌ی فولادی 461 00:30:24,980 --> 00:30:26,110 ‫بیل 462 00:30:27,490 --> 00:30:29,360 ‫پنج‌تا عینک ایمنی 463 00:30:30,370 --> 00:30:32,700 ‫یه دونه چرخ‌سنج و... 464 00:30:32,700 --> 00:30:34,160 ‫نفس‌ها تو سینه حبس... 465 00:30:37,960 --> 00:30:41,290 ‫سورتمه‌ی بابا نوئل که منتظر گوزن‌هاشـه 466 00:30:41,290 --> 00:30:45,710 ‫نیمکت‌های تو کار داریم، ‫کمربند ایمنی، فوم ضربه‌گیر 467 00:30:45,710 --> 00:30:48,510 ‫هر چیزی که یه بچه‌ی دزدیده شده لازم داره 468 00:30:48,510 --> 00:30:49,680 ‫فوم ضربه گیر؟ 469 00:30:49,680 --> 00:30:52,930 ‫نمی‌خوایم که تو راه کسی بلای سرش بیاد؟ 470 00:30:53,760 --> 00:30:57,730 ‫من وارد شدم، صدام رو دارید؟ ‫تکرار می‌کنم، وارد شدم. صدام رو دارید؟ 471 00:30:57,730 --> 00:31:00,400 ‫آره، آره، صدات رو داریم، ‫صدات رو داریم، کجایی؟ 472 00:31:00,400 --> 00:31:03,900 ‫دستشویی. توالت آخر. ‫۴۵ قدم از در ورودی 473 00:31:03,900 --> 00:31:06,820 ‫کارت عالی بود. حالا هر کی که ‫آقای فلانی رو دیده رو جمع کن و 474 00:31:06,820 --> 00:31:08,240 ‫ما هم زودی میایم 475 00:31:08,240 --> 00:31:11,740 ‫راستی یادت باشه، ‫تو دِرکِ نکبت نیستی، تو... 476 00:31:11,740 --> 00:31:13,640 ‫دِرکِ دوست‌داشتنی‌ام 477 00:31:18,969 --> 00:31:23,042 « توالت خراب است » 478 00:31:24,380 --> 00:31:29,010 ‫خیلی‌خب، گذرگاه رو که باز کردی، ‫من هم میام داخل و... 479 00:31:29,010 --> 00:31:31,050 ‫- تو میفتی جلو ‫- درستـه 480 00:31:31,050 --> 00:31:32,696 ‫بعدش چیکار می‌کنی؟ 481 00:31:32,720 --> 00:31:36,430 ‫کریپتونایتت رو نابود می‌کنم. ‫نگران نباش 482 00:31:37,600 --> 00:31:38,600 ‫خیلی‌خب 483 00:32:20,560 --> 00:32:23,810 ‫خیلی‌خب، یالا، یالا، از پسش بر میای. ‫از پسش بر میای 484 00:32:54,800 --> 00:32:56,470 ‫صبر کن، عجله کردی. عجله کردی 485 00:33:02,770 --> 00:33:03,800 ‫خدایا 486 00:33:07,020 --> 00:33:08,040 ‫شرمنده 487 00:33:12,780 --> 00:33:15,450 ‫می‌خوای پدرخونده‌ات رو سکته بدی؟ 488 00:33:15,450 --> 00:33:16,950 ‫در ضمن، کارت عالی بود 489 00:33:23,960 --> 00:33:24,886 ‫هاپ؟ 490 00:33:25,019 --> 00:33:26,238 ‫چی شده؟ 491 00:33:27,580 --> 00:33:28,782 ‫مرسی 492 00:33:29,210 --> 00:33:30,210 ‫واسه چی؟ 493 00:33:30,481 --> 00:33:31,948 ‫واسه این که یادم دادی 494 00:33:33,510 --> 00:33:34,880 ‫و اعتماد کردی 495 00:33:36,269 --> 00:33:37,455 ‫حرفش هم نزن 496 00:33:44,060 --> 00:33:46,496 ‫روز حساب فرا رسیده 497 00:33:46,520 --> 00:33:48,876 ‫با این پیش‌زمینه، من به دستور ‫آقای فلان اعزام شدم تا 498 00:33:48,900 --> 00:33:50,397 ‫افراد برگزیده رو گرد هم بیارم 499 00:33:50,422 --> 00:33:52,876 ‫اگه آقای فلان شما رو ملاقات کرده، ‫همین الان بگید 500 00:33:52,900 --> 00:33:55,466 ‫و شب‌هنگام به دنبال من به مستراح بیاید تا 501 00:33:55,490 --> 00:33:58,700 ‫شما رو به سمت امنیت و ناجی‌مون ببرم 502 00:34:00,070 --> 00:34:01,700 ‫دِرک رسماً رد داده 503 00:34:03,490 --> 00:34:06,290 ‫هیولاها دارن میان و ‫فاتحه‌ی همه‌تون خونده‌ست 504 00:34:08,210 --> 00:34:09,250 ‫دِرک؟ 505 00:34:10,630 --> 00:34:12,457 ‫منظورت هنری بود؟ 506 00:34:23,562 --> 00:34:25,288 ‫هنوز خبری از دِرک نشد؟ 507 00:34:25,313 --> 00:34:26,709 ‫هنوز نه 508 00:34:26,850 --> 00:34:29,456 ‫یکم بهش فرصت بده. ‫زمان زیادی نگذشته 509 00:34:29,480 --> 00:34:31,786 ‫هضمش برام سختـه که 510 00:34:31,810 --> 00:34:36,336 ‫سرنوشت جهان توی دست‌های ‫دِرک ترنبوی خل و چلـه 511 00:34:36,360 --> 00:34:39,586 ‫مگه خودت به آینه نگاه می‌کنی، ‫یه نیروی یگان ویژه می‌بینی؟ 512 00:34:39,610 --> 00:34:42,811 ‫بعضی وقت‌ها آدم‌ها یکی رو می‌خوان که ‫بهش باور داشته باشن 513 00:34:43,910 --> 00:34:46,385 ‫اونوقتـه که می‌تونن دست به ‫کارهای خارق‌العاده‌ای بزنن 514 00:34:46,863 --> 00:34:49,243 ‫رابطه‌ی مامانت و رابین خیلی پیشرفت کرده 515 00:34:49,830 --> 00:34:52,976 ‫بدک نشد که مامان ‫اون دموگورگن رو فراری داد 516 00:34:53,000 --> 00:34:55,880 ‫جون رابین و بقیه رو نجات داد 517 00:34:59,010 --> 00:35:02,696 ‫پس، وقتی مامانت تبر رو برداشت، 518 00:35:02,720 --> 00:35:04,076 ‫می‌تونستی ببینیش؟ 519 00:35:04,100 --> 00:35:06,076 ‫- منظورم از نگاه دموگورگنـه ‫- آره 520 00:35:06,100 --> 00:35:08,536 ‫و خیلی به ذهن مشترک نزدیک بودم 521 00:35:08,560 --> 00:35:13,166 ‫انگار می‌تونستم بفهمم چه حسی داره، ‫یه حس خشونت 522 00:35:13,190 --> 00:35:15,365 ‫انگار هنوز اون تو بودم 523 00:35:15,390 --> 00:35:18,006 ‫و می‌ترسیدم. واسه مامانم می‌ترسیدم 524 00:35:18,030 --> 00:35:21,660 ‫- می‌خواستی ازش محافظت کنی ‫- آره. ولی... نتونستم 525 00:35:22,240 --> 00:35:25,399 ‫مثل فیلم ترسناکی بود که ‫نمی‌تونستی خاموشش کنی 526 00:35:28,000 --> 00:35:30,790 ‫باز شو سسمی 527 00:35:32,040 --> 00:35:35,250 ‫خب، خوش بگذره 528 00:35:36,000 --> 00:35:37,050 ‫مرسی 529 00:35:37,920 --> 00:35:40,446 ‫- مطمئنی این کار رو نکردی؟ ‫- چیکار؟ 530 00:35:40,470 --> 00:35:41,606 ‫فیلم ترسناکه رو خاموش نکردی؟ 531 00:35:41,630 --> 00:35:43,366 ‫از مامانت محافظت کردی، نه برعکسش 532 00:35:43,390 --> 00:35:45,987 ‫بی‌ادبی نباشه، ‫می‌دونم خیلی قلدره ولی خب 533 00:35:46,012 --> 00:35:47,746 ‫- آره، ۱۶۰ سانتـه ‫- دقیقاً 534 00:35:47,770 --> 00:35:50,996 ‫و وکنا دوست داره ذهن مشترک رو ‫عینهو عروسک‌گردون کنترل کنه 535 00:35:51,020 --> 00:35:54,221 ‫پس، شاید وقتی وارد ذهن مشترک بشی، ‫بتونی اونا رو کنترل کنی 536 00:35:54,246 --> 00:35:56,392 ‫با این تفاوت که من وکنا نیستم 537 00:35:56,417 --> 00:35:57,593 ‫یه جورایی هستی 538 00:35:57,940 --> 00:36:01,086 ‫یعنی میگی من شیطانم و واسه نابودی جهان ‫حاضرم دست به هر کاری بزنم؟ 539 00:36:01,110 --> 00:36:02,136 ‫دقیقاً 540 00:36:02,160 --> 00:36:05,636 ‫نه، فقط منظورم اینـه که ‫تو هم مثل اون یه جادوگری 541 00:36:05,660 --> 00:36:07,676 ‫توی اژدهایان و سیاه‌چاله‌ها، ‫نه دنیای واقعی 542 00:36:07,700 --> 00:36:10,136 ‫درستـه، توی دنیای واقعی ‫تو بیشتر شبیه ساحری 543 00:36:10,160 --> 00:36:13,210 ‫چون قدرت‌هات از کتاب طلسم‌ها نمیان، ‫تو وجودتن 544 00:36:13,930 --> 00:36:17,156 ‫ببین، از بین نظریه‌های عجیب‌وغریب، ‫من از این عجیب‌ترش هم شنیدم 545 00:36:17,181 --> 00:36:20,351 ‫و الان که الون تو دنیای وارونه‌ست، ‫اینجا یه جادوگر به کارمون میاد 546 00:36:58,790 --> 00:37:00,606 ‫«داریم به یه راه‌حل فکر می‌کنیم»؟ 547 00:37:00,630 --> 00:37:04,776 ‫خب، اگه هاپر راه‌حلی داره که ‫از اینجا رد شه و به هالی برسه، 548 00:37:04,800 --> 00:37:06,486 ‫بهتره... بهتره باهامون در میون بذاره! 549 00:37:06,510 --> 00:37:08,196 ‫من که میگم بهش توجهی نکنیم 550 00:37:08,220 --> 00:37:10,906 ‫به مسیرمون ادامه بدیم. ‫دنبال دری چیزی بگردیم 551 00:37:10,930 --> 00:37:13,536 ‫آره، فقط برام سؤالـه 552 00:37:13,560 --> 00:37:16,416 ‫این دری که میگی، ‫عینهو شکلات کره‌ی بادوم‌زمینی نرمـه؟ 553 00:37:16,440 --> 00:37:18,586 ‫اگه حرفی تو دلتـه تعارف نکن، بایرز 554 00:37:18,610 --> 00:37:21,296 ‫من میگم که شاید بهتره تو ‫از الان دیگه برامون تصمیم نگیری 555 00:37:21,320 --> 00:37:23,745 ‫فقط تصمیم اون نبود. ‫تصمیم من هم بود 556 00:37:23,770 --> 00:37:25,573 ‫چون پای خواهر خودم وسطـه 557 00:37:25,950 --> 00:37:26,950 ‫و... 558 00:37:27,450 --> 00:37:30,426 ‫با استیو موافقم. ‫نمی‌تونم دست رو دست بذاریم 559 00:37:30,450 --> 00:37:34,235 ‫نمی‌دونم دری پیدا میشه یا نه، ‫ولی این دیوار تا ابد ادامه نداره 560 00:37:34,260 --> 00:37:36,153 ‫باید یه راهی واسه دور زدنش باشه 561 00:37:36,178 --> 00:37:37,228 ‫نیست 562 00:37:38,170 --> 00:37:40,566 ‫این دیوار یه دایره‌ست 563 00:37:40,590 --> 00:37:42,986 ‫دایره‌ای که دنیای وارونه رو ‫به کل محاصره کرده 564 00:37:43,011 --> 00:37:44,890 ‫جداً؟ تو از کجا فهمیدی؟ 565 00:37:44,915 --> 00:37:47,585 ‫چون برعکس تو، ‫من تو کلاس جبر ۱ نخوابیدم 566 00:37:50,259 --> 00:37:53,905 ‫ردیاب دورسنجم ‫یه فرکانس عجیب از دیوار گرفت 567 00:37:53,930 --> 00:37:57,286 ‫یکم طول کشید تا یادم بیاد، ‫ولی قبلاً اون رو شنیده بودم 568 00:37:57,310 --> 00:37:59,916 ‫یا بهتره بگم که همه‌مون شنیده بودیم. ‫یادتـه وقتی دنبال هاپ بودیم و 569 00:37:59,940 --> 00:38:01,666 ‫اون صدا رو از جاده‌ی ایروین شنیدی؟ 570 00:38:01,690 --> 00:38:04,216 ‫- آره، گفتی پارازیتـه ‫- پارازیت بود 571 00:38:04,240 --> 00:38:08,006 ‫ولی این صدا از شبکه‌ی نظامی یا ئی‌ام‌آی نبود 572 00:38:08,030 --> 00:38:10,846 ‫از این دیوار می‌اومد که ‫از این جهت حائز اهمیتـه 573 00:38:10,870 --> 00:38:13,426 ‫چون این بهمون سه موقعیت مشخص میده 574 00:38:13,450 --> 00:38:15,016 ‫سه‌تا موقعیت‌ها رو به هم وصل کردم، 575 00:38:15,040 --> 00:38:17,618 ‫نقاط مرکزی رو مشخص کردم و ‫عمودمنصف کشیدم 576 00:38:17,643 --> 00:38:21,146 ‫باشه بابا. واسه معلمت که توضیح نمیدی. ‫نمی‌خواد واو به واو بگی چیکار کردی 577 00:38:21,170 --> 00:38:23,316 ‫فهمیدیم. به خیالت یه دایره‌ی بزرگـه 578 00:38:23,340 --> 00:38:26,570 ‫خیال نیست. مطمئنم دایره‌ست. ‫سه بار چک کردم و محاسباتم درستن 579 00:38:26,595 --> 00:38:29,906 ‫خداوندا. حالا هرچی! همچنان نمی‌فهمم این کارها ‫چطور ما رو به پیدا کردن هالی نزدیک‌تر می‌کنه 580 00:38:29,930 --> 00:38:33,140 ‫چون مهم دایره نیست، مرکزشـه 581 00:38:35,350 --> 00:38:37,770 ‫دی‌او‌ای. وزارت انر‌ژی 582 00:38:38,270 --> 00:38:40,350 ‫- این که... ‫- آزمایشگاه هاوکینزه 583 00:38:41,150 --> 00:38:43,246 ‫چقدر احتمالش هست که مرکز این دیوار 584 00:38:43,270 --> 00:38:45,716 ‫خیلی اتفاقی جایی باشه که ‫تمام این اتفاقات شروع شد؟ 585 00:38:45,740 --> 00:38:47,510 ‫جایی که دنیای وارونه خلق شد؟ 586 00:38:47,535 --> 00:38:49,115 ‫پس، آزمایشگاه دیوار رو خلق کرده؟ 587 00:38:49,910 --> 00:38:52,660 ‫نمی‌دونم، ولی فکر کنم ‫باید ته و توش رو در بیاریم 588 00:38:53,330 --> 00:38:54,330 ‫مگه نه؟ 589 00:39:01,460 --> 00:39:03,710 ‫موسیقی من رو به یه خاطره‌ی جدید برد 590 00:39:04,300 --> 00:39:07,010 ‫با این تفاوت که ‫این خاطره یه جاییش می‌لنگید 591 00:39:07,510 --> 00:39:09,590 ‫من هم توش بودم 592 00:39:10,970 --> 00:39:12,760 ‫روزی بود که هنری نفرینم کرد 593 00:39:13,680 --> 00:39:15,220 ‫اولین خاطره‌ی اون از من بود 594 00:39:16,631 --> 00:39:19,931 ‫می‌دونم، انگار این مکان کوفتی ‫خودش کم هیجان داشت، مگه نه؟ 595 00:39:20,730 --> 00:39:23,310 ‫ولی همچنان موسیقی هدایتم می‌کرد 596 00:39:23,900 --> 00:39:26,102 ‫واسه همین دنبالش کردم 597 00:39:27,190 --> 00:39:30,820 ‫و من رو به خاطرات جدیدی برد 598 00:39:37,200 --> 00:39:38,766 ‫خاطرات وحشتناک 599 00:39:38,790 --> 00:39:42,342 ‫- ولم کن! ‫- با من به استقبال مرگ بیا 600 00:39:56,810 --> 00:39:59,100 ‫حس کردم تمومی ندارن 601 00:40:02,440 --> 00:40:05,770 ‫ولی بالاخره تموم شدن 602 00:40:07,070 --> 00:40:10,030 ‫شبی بود که وکنا من رو کشت 603 00:40:12,820 --> 00:40:14,450 ‫شبی که زندانیم کرد 604 00:40:16,634 --> 00:40:19,634 ‫♪ Kate Bush - Running Up That Hill ♪ 605 00:40:20,250 --> 00:40:21,886 ‫بالاخره پیداش کرده بودم 606 00:40:27,000 --> 00:40:28,550 ‫راه فرار رو 607 00:40:47,730 --> 00:40:49,320 ‫تو یک‌قدمیش بودم 608 00:40:52,860 --> 00:40:55,750 ‫اونقدری که می‌تونستم ‫دستش رو روی دستم حس کنم 609 00:40:58,450 --> 00:41:00,200 ‫انگار که اونجا بودم 610 00:41:01,500 --> 00:41:04,310 ‫انگار کنارش تو بیمارستان بودم 611 00:41:31,530 --> 00:41:32,530 ‫نه 612 00:41:33,490 --> 00:41:34,490 ‫نه 613 00:41:39,830 --> 00:41:40,830 ‫لوکاس! 614 00:41:41,990 --> 00:41:45,870 ‫لوکاس! لوکاس! لوکاس! 615 00:41:49,380 --> 00:41:50,500 ‫سلام، مکس 616 00:41:54,560 --> 00:41:55,706 ‫فرار کردم 617 00:41:58,640 --> 00:41:59,850 ‫و به فرار کردن ادامه دادم 618 00:42:33,050 --> 00:42:35,780 ‫هیچوقت اون روز قیافه‌اش از یادم نمیره 619 00:42:36,510 --> 00:42:38,526 ‫ترسیده بود 620 00:42:38,550 --> 00:42:42,180 ‫ترس واسه یه لحظه‌اش بود، ‫وحشت کرده بود 621 00:42:42,760 --> 00:42:44,600 ‫این غار یه داستانی پشتشـه 622 00:42:46,060 --> 00:42:47,060 ‫این خاطره 623 00:42:49,770 --> 00:42:50,900 ‫اینجا نمیاد 624 00:42:52,690 --> 00:42:53,690 ‫اینجا... 625 00:42:54,820 --> 00:42:55,820 ‫جام امنـه 626 00:42:56,740 --> 00:42:59,860 ‫واسه همین اینجا رو کردم کنج عزلتم 627 00:43:03,530 --> 00:43:04,540 ‫خونه‌ی خودم 628 00:43:07,410 --> 00:43:08,620 ‫درِ دوم رو انتخاب کردم 629 00:43:10,500 --> 00:43:11,750 ‫در وامونده‌ی دوم 630 00:43:14,170 --> 00:43:15,721 ‫تسلیم سرنوشتت شدی 631 00:43:16,543 --> 00:43:17,779 ‫تسلیم شده بودم، 632 00:43:18,690 --> 00:43:20,248 ‫تا وقتی که تو پیدات شد 633 00:43:21,470 --> 00:43:23,260 ‫حالا درِ سوم به روم باز شده 634 00:43:24,720 --> 00:43:25,850 ‫فرار 635 00:43:26,520 --> 00:43:29,230 ‫من یه نقشه‌ای دارم. نقشه‌ای که ‫باهاش می‌تونیم از اینجا فرار کنیم 636 00:43:29,940 --> 00:43:33,336 ‫و زمان زیادی می‌بره. ‫بیشتر از چیزی که الان داریم 637 00:43:33,360 --> 00:43:35,546 ‫هنری به زودی بر می‌گرده خونه‌ی خودش 638 00:43:35,570 --> 00:43:38,466 ‫و وقتی برگرده، ‫نباید بفهمه که نیستی 639 00:43:38,490 --> 00:43:40,568 ‫می‌خوای دوباره برگردم اونجا؟ 640 00:43:41,240 --> 00:43:42,886 ‫برگردم پیش اون؟ ‫پیش هنری؟ نه، من... 641 00:43:42,910 --> 00:43:44,926 ‫می‌دونم. ترسناکـه 642 00:43:45,255 --> 00:43:50,385 ‫ولی اگه می‌خوای از اینجا بری، ‫اگه می‌خوای از کامازاتز فرار کنی، 643 00:43:50,511 --> 00:43:52,162 ‫این تنها راهشـه 644 00:43:53,790 --> 00:43:55,040 ‫همین یه راهـه! 645 00:44:00,550 --> 00:44:02,090 ‫بگو باید چیکار کنم 646 00:44:21,030 --> 00:44:21,966 ‫هی... 647 00:44:21,990 --> 00:44:23,240 ‫- سلام ‫- سلام 648 00:44:26,740 --> 00:44:30,096 ‫تو احیاناً تمی تامسون رو یادتـه؟ 649 00:44:30,120 --> 00:44:32,896 ‫آره. همون دختره رو میگی که ‫خواننده‌ی افتضاحیـه؟ 650 00:44:32,920 --> 00:44:34,646 ‫آره 651 00:44:34,670 --> 00:44:36,146 ‫ولی کلاس نُهم که بودیم، 652 00:44:36,170 --> 00:44:39,856 ‫منِ خنگ فکر می‌کردم ‫صداش شبیه ویتنی هیوستونـه 653 00:44:39,880 --> 00:44:45,446 ‫از اولین باری که دیدمش بهت نگم. ‫زمان برام آهسته شد 654 00:44:45,470 --> 00:44:48,036 ‫شبیه اون سکانس‌های فیلم‌های آبکی 655 00:44:48,060 --> 00:44:52,060 ‫از اونا که باد می‌خورد به موهاش و ‫انگار همه‌چی‌تموم بود 656 00:44:52,940 --> 00:44:55,379 ‫اونقدری همه‌چی‌تموم بود که 657 00:44:55,404 --> 00:44:58,140 ‫همون موقع فهمیدم نیمه‌ی گمشده‌ی منـه 658 00:44:58,440 --> 00:45:03,528 ‫فکر کردم با تمی بالاخره ‫می‌تونم خودم باشه، خود واقعیم 659 00:45:04,110 --> 00:45:08,466 ‫چون همیشه یه بخشی از وجودم بود ‫که یه جورایی می‌ترسید، می‌دونی؟ 660 00:45:08,490 --> 00:45:11,378 ‫ولی فکر می‌کردم ‫اگه تمی دوستم داشته باشه، 661 00:45:11,403 --> 00:45:12,476 ‫با همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌هام 662 00:45:12,500 --> 00:45:15,936 ‫دیگه اینقدر نمی‌ترسم 663 00:45:15,960 --> 00:45:19,493 ‫بعدش پسره پیداش شد، ‫استیو هرینگتونِ فُکلی 664 00:45:19,518 --> 00:45:20,928 ‫خدای من 665 00:45:20,960 --> 00:45:22,696 ‫خودت دیگه تا تهش رو برو 666 00:45:22,760 --> 00:45:27,233 ‫تمی یه دل نه، صد دل عاشقش شد و 667 00:45:27,258 --> 00:45:31,496 ‫تمام رؤیاپردازی‌هام راجع‌بهش ‫کنار مابقی زندگی خودم 668 00:45:31,520 --> 00:45:33,133 ‫عملاً جلو چشمام پر پر شد 669 00:45:33,158 --> 00:45:35,576 ‫نمراتم پایین اومدن، تنبیه شدم 670 00:45:35,600 --> 00:45:37,746 ‫باید تمام آخرهفته رو ‫خونه می‌موندم و کار می‌کردم 671 00:45:37,770 --> 00:45:41,086 ‫ولی بعدش یه روز توی گاراژ ننه‌بابام ‫داشتم کثافت‌کاری خفاش‌ها رو تمیز می‌کردم و 672 00:45:41,110 --> 00:45:43,626 ‫یه حلقه‌ی فیلم هشت میلی‌متری پیدا کردم 673 00:45:43,650 --> 00:45:47,006 ‫یه ویدئوی مسخره از ‫کلاس چهارمم بود، ولی... 674 00:45:47,030 --> 00:45:49,535 ‫توی پروژکتور پخشش کردم و 675 00:45:49,560 --> 00:45:53,846 ‫یهو دیدم که دارم به ‫نسخه‌ی کوچیک‌تر خودم نگاه می‌کنم 676 00:45:54,032 --> 00:45:57,468 ‫و دیگه اون آدم سابق رو به جا نمیارم 677 00:45:57,634 --> 00:46:00,894 ‫اون آدم خیلی بی‌خیال بود 678 00:46:01,710 --> 00:46:04,010 ‫خیلی شجاع بود 679 00:46:04,670 --> 00:46:07,127 ‫تمام وجود خودش رو دوست داشت 680 00:46:07,890 --> 00:46:09,559 ‫همون موقع بود که فهمیدم 681 00:46:09,800 --> 00:46:12,350 ‫هیچوقت در مورد تمیِ فالش‌خون نبود 682 00:46:13,600 --> 00:46:16,810 ‫در مورد خودم بود 683 00:46:17,520 --> 00:46:20,348 ‫دنبال جواب توی یه نفر دیگه بودم، ولی... 684 00:46:21,820 --> 00:46:23,820 ‫همه‌ی جواب‌ها پیش خودم بود 685 00:46:24,690 --> 00:46:27,590 ‫فقط کافی بود که نترسم 686 00:46:28,530 --> 00:46:31,910 ‫از خود واقعیم 687 00:46:32,910 --> 00:46:34,950 ‫وقتی که ترسم ریخت، 688 00:46:36,040 --> 00:46:37,790 ‫حس کردم رو ابرهام 689 00:46:38,580 --> 00:46:42,146 ‫انگار که می‌تونستم پرواز کنم، می‌دونی؟ ‫انگار می‌تونستم بالاخره... 690 00:46:42,170 --> 00:46:43,816 ‫رابینِ بزن‌و‌بکوب باشی 691 00:46:44,840 --> 00:46:47,130 ‫آره. رابینِ بزن‌و‌بکوب 692 00:46:48,340 --> 00:46:49,946 ‫هی، بچه‌ها! 693 00:46:49,970 --> 00:46:51,642 ‫یه وقت عجله نکنیدها 694 00:46:56,347 --> 00:46:57,965 ‫بالاخره به دِک رسیدید؟ 695 00:46:57,990 --> 00:46:59,556 ‫- رسیدیم ‫- آره 696 00:46:59,581 --> 00:47:01,637 ‫بیا امیدوار باشیم که خیلی سفت نباشه 697 00:47:01,770 --> 00:47:03,190 ‫اگه سفت هم بود، 698 00:47:03,672 --> 00:47:05,073 ‫خودم شلش می‌کنم 699 00:47:10,660 --> 00:47:11,660 ‫هی! 700 00:47:12,780 --> 00:47:13,830 ‫هی! 701 00:47:15,200 --> 00:47:16,450 ‫هی! 702 00:47:18,580 --> 00:47:19,920 ‫من رو ببرید پیش کِی 703 00:47:40,355 --> 00:47:41,765 ‫لامصب، به‌خشکی شانس! 704 00:47:46,134 --> 00:47:49,678 ‫جیکت در بیاد، فاتحه‌ات خونده‌ست. ‫اگه شیرفهم شدی، سرت رو تکون بده 705 00:47:52,530 --> 00:47:55,240 ‫برو، راه بیفت! یالا، جُم بخور! 706 00:47:56,080 --> 00:47:57,080 ‫یالا! 707 00:47:59,011 --> 00:48:00,256 ‫کار نمی‌کنه 708 00:48:01,460 --> 00:48:03,396 ‫- چطور رد بشیم؟ ‫- من بهش دسترسی ندارم 709 00:48:03,420 --> 00:48:06,646 ‫نپرسیدم داری یا نه. ‫گفتم چطور رد بشیم؟ 710 00:48:06,670 --> 00:48:07,856 ‫نمی‌تونید 711 00:48:07,880 --> 00:48:11,446 ‫رئیست، دکتر کِی، دسترسی داره؟ 712 00:48:11,470 --> 00:48:12,510 ‫نمی‌دونم 713 00:48:13,340 --> 00:48:14,556 ‫که اینطور 714 00:48:14,662 --> 00:48:16,742 ‫مرسی از کمکت 715 00:48:17,600 --> 00:48:18,842 ‫بریم سراغ نقشه‌ی دوم 716 00:48:42,620 --> 00:48:45,255 ‫- بس کن! بس کن! ‫- اِل! 717 00:48:46,500 --> 00:48:48,130 ‫- اِل! ‫- تمومش کن! 718 00:49:26,250 --> 00:49:27,540 ‫بازش کردیم 719 00:49:35,936 --> 00:49:37,160 ‫گندش بزنن 720 00:49:58,410 --> 00:49:59,631 ‫بدبخت شدیم 721 00:50:05,540 --> 00:50:09,646 ‫می‌خوام چشم‌هاتون رو ببندید و ‫روی دم و بازدم‌تون تمرکز کنید 722 00:50:09,670 --> 00:50:11,976 ‫دم و بازدم 723 00:50:12,000 --> 00:50:14,066 ‫همینطور که به نفس کشیدن ادامه می‌دید، 724 00:50:14,090 --> 00:50:16,946 ‫می‌خوام تصور کنید که توی ساحلید 725 00:50:16,970 --> 00:50:20,486 ‫آب آبیـه، آبیِ اسمورفی 726 00:50:20,511 --> 00:50:23,205 ‫صدای موج‌ها رو می‌شنوی که ‫آروم به دل ساحل شنی می‌زنن، 727 00:50:23,230 --> 00:50:25,971 ‫مثل سگ تشنه‌ای که ‫کاسه‌اش رو لیس می‌زنه 728 00:50:32,400 --> 00:50:35,256 ‫بهش میگن تصویرسازی ذهنی 729 00:50:35,280 --> 00:50:37,646 ‫مامانم وقتی دیازپامش ته می‌کشه ‫از این کارها می‌کنه 730 00:50:43,802 --> 00:50:45,170 ‫« جی. آی. جو » ‫« قهرمان آمریکاییِ واقعی » 731 00:50:49,620 --> 00:50:50,790 ‫برو 732 00:51:08,865 --> 00:51:10,365 ‫« توالت خراب است » 733 00:51:36,250 --> 00:51:37,250 ‫چطوری؟ 734 00:51:41,589 --> 00:51:47,695 ‫ماسه رو زیر باسنت حس کن. ‫خنک و نرمـه 735 00:51:47,720 --> 00:51:49,890 ‫...زمان. آفرین 736 00:51:50,940 --> 00:51:52,900 ‫باریکلا. خیلی‌خب 737 00:51:53,900 --> 00:51:56,756 ‫سلام، عزیزم. اسمت چیـه؟ 738 00:51:56,780 --> 00:51:58,067 ‫دبی 739 00:51:58,092 --> 00:52:00,086 ‫شما واسه آقای فلان کار می‌کنی؟ 740 00:52:00,110 --> 00:52:01,296 ‫آقای فلان 741 00:52:01,320 --> 00:52:04,756 ‫اوه... آره. البته. ‫من یکی از کوتوله‌هاشم 742 00:52:04,780 --> 00:52:07,580 ‫می‌دونی... از اون کوتوله‌های جادویی 743 00:52:24,590 --> 00:52:27,446 ‫همینجا. چند قدم دیگه مونده 744 00:52:27,470 --> 00:52:29,616 ‫خیلی‌خب. آره، خودشـه 745 00:52:29,640 --> 00:52:32,770 ‫خیلی‌خب. آفرین. قدم به قدم 746 00:52:48,580 --> 00:52:49,950 ‫گندش بزنن 747 00:53:27,070 --> 00:53:28,070 ‫الون 748 00:53:29,280 --> 00:53:33,290 ‫خیلی وقتـه که دنبالتم 749 00:53:35,118 --> 00:53:36,054 ‫اسم من... 750 00:53:36,079 --> 00:53:37,159 ‫دکتر کِی 751 00:53:39,540 --> 00:53:41,250 ‫خوب می‌شناسمت 752 00:53:43,300 --> 00:53:45,340 ‫می‌دونم کدوم بچه‌ها رو گرفتید 753 00:53:49,640 --> 00:53:51,100 ‫این هم می‌دونم که 754 00:53:53,640 --> 00:53:55,230 ‫تو و آدم‌هات... 755 00:53:57,060 --> 00:53:59,110 ‫قراره بمیرید 756 00:54:29,417 --> 00:54:30,717 ‫یعنی چی؟ 757 00:55:35,580 --> 00:55:37,660 ‫بهتره دست و پا نزنی 758 00:55:38,870 --> 00:55:43,340 ‫هر چقدر تهدید بزرگ‌تری به حساب بیای، ‫فشار بیشتری بهت میاره 759 00:55:49,260 --> 00:55:51,196 ‫خانم رابین، بقیه چی میشن؟ 760 00:55:51,220 --> 00:55:53,656 ‫رابینِ خالی کافیـه. ‫نگران نباش. اونا پشت‌سرمونن 761 00:55:53,680 --> 00:55:55,986 ‫- یه مشکلی پیش اومده، مگه نه؟ ‫- نه. کی گفته؟ 762 00:55:56,010 --> 00:55:58,083 ‫همه چی داره طبق نقشه پیش میره 763 00:55:58,930 --> 00:56:01,746 ‫- ببندش! با ژاکتت مسدودش کن ‫- باشه 764 00:56:01,770 --> 00:56:03,786 ‫بگیرش، بگیرش، بگیرش 765 00:56:03,810 --> 00:56:05,360 ‫بیا. ببندش... 766 00:56:07,530 --> 00:56:10,336 ‫شرمنده. ‫یه مشکل کوچیک لوله‌کشی پیش اومده 767 00:56:10,360 --> 00:56:12,240 ‫احیاناً دنبال آقای فلان می‌گردی؟ 768 00:56:13,530 --> 00:56:15,330 ‫- از اون طرف ‫- اونجاست 769 00:56:25,340 --> 00:56:28,437 ‫یه نسیم خنکی می‌وزه که ‫داره یه رازی رو بهت میگه 770 00:56:29,340 --> 00:56:32,590 ‫به آسمون نگاه می‌کنی، ‫دنبال ابرهایی، ولی فقط... 771 00:56:50,360 --> 00:56:51,575 ‫آقای فلان؟ 772 00:56:56,070 --> 00:56:57,256 ‫گندش بزنن! 773 00:56:57,280 --> 00:56:58,636 ‫افسر! افسر! 774 00:56:58,660 --> 00:57:00,266 ‫هی، هی، هی. آروم باش 775 00:57:00,290 --> 00:57:01,476 ‫- چی شده؟ ‫- به چوخ رفتیم 776 00:57:01,500 --> 00:57:02,386 ‫آفرین، پسر 777 00:57:02,410 --> 00:57:05,016 ‫- لوکاس! لو رفتیم! ‫- نه، نه! 778 00:57:05,040 --> 00:57:06,306 ‫ببرشون بیرون. برو! 779 00:57:06,330 --> 00:57:08,436 ‫- بقیه چی؟ ‫- فقط برو! برو، برو، برو! 780 00:57:08,460 --> 00:57:09,800 ‫به‌خشکی! باشه، بیاید بچه‌ها 781 00:57:14,629 --> 00:57:18,485 ‫برید، برید، برید، برید! ‫برید، برید، برید، برید! 782 00:57:18,510 --> 00:57:19,946 ‫هی، سر جاتون بمونید! 783 00:57:19,970 --> 00:57:22,020 ‫اشلی کلین خبرچینـه! 784 00:57:24,020 --> 00:57:25,020 ‫هی! 785 00:57:30,400 --> 00:57:32,973 ‫در رو باز کن! ‫در وامونده رو باز کن! 786 00:57:39,830 --> 00:57:41,450 ‫پس دلیلش تویی 787 00:57:42,470 --> 00:57:45,810 ‫به خاطر توئـه که نمیشه پیداش کرد 788 00:57:46,680 --> 00:57:50,060 ‫خارِ توی چشمم 789 00:57:51,161 --> 00:57:54,209 ‫بعد از اون همه تلاش واسه مخفی کردنش، 790 00:57:54,323 --> 00:57:58,252 ‫از بین این همه جا، ‫صاف آوردیش اینجا؟ 791 00:57:59,657 --> 00:58:00,852 ‫چرا؟ 792 00:58:01,890 --> 00:58:04,890 ‫چرا جونش رو به خاطر ‫یکی دیگه به خطر انداختی؟ 793 00:58:06,690 --> 00:58:09,076 ‫چی می‌دونی که من ازش بی‌خبرم؟ 794 00:58:15,837 --> 00:58:19,364 ‫شاید باورت نشه، ‫ولی داره بهت رحم می‌کنه 795 00:58:19,740 --> 00:58:21,660 ‫گرمایی که احساس می‌کنی... 796 00:58:23,040 --> 00:58:24,580 ‫ضعیفش می‌کنه 797 00:58:29,290 --> 00:58:32,500 ‫ولی تو سرما تازه جون می‌گیره 798 00:58:36,840 --> 00:58:38,850 ‫می‌تونم جلوش رو بگیرم 799 00:58:39,220 --> 00:58:41,140 ‫ولی باید زبون باز کنی 800 00:58:59,910 --> 00:59:01,316 ‫برو به جهنم 801 00:59:15,800 --> 00:59:18,880 ‫تو این شرایط فعلی، ‫متأسفانه باید قید قدرت‌هات رو بزنی 802 00:59:29,690 --> 00:59:31,463 ‫اونقدرها هم باهوش نیستیم، مگه نه؟ 803 00:59:50,920 --> 00:59:54,016 ‫دیگه دیره. سواره‌نظام تو راهـه 804 00:59:54,040 --> 00:59:55,460 ‫مهم نیست 805 00:59:56,482 --> 00:59:57,710 ‫کارم خیلی طول نمی‌کشه 806 01:00:10,480 --> 01:00:11,777 ‫بسته‌ها آماده‌ی تحویلن 807 01:00:11,802 --> 01:00:13,278 ‫بقیه کجان؟ 808 01:00:13,303 --> 01:00:14,473 ‫دارن میان 809 01:00:17,190 --> 01:00:20,966 ‫بیا، عزیزم. بیا پایین. بجنب 810 01:00:20,990 --> 01:00:24,353 ‫باید زود بیای پایین، ‫وگرنه هیولا می‌خواد می‌خورتت 811 01:00:26,280 --> 01:00:27,556 ‫در رو باز کن! 812 01:00:27,580 --> 01:00:29,050 ‫نیم‌وجبی سرتق! 813 01:00:29,075 --> 01:00:30,375 ‫برید کنار! 814 01:00:30,554 --> 01:00:31,983 ‫فردا می‌اومدید! 815 01:00:41,300 --> 01:00:44,446 ‫گرفتمت. آفرین. خوبـه، خوبـه! 816 01:00:44,470 --> 01:00:47,044 ‫آهای، کجا با این عجله؟ 817 01:01:00,400 --> 01:01:01,853 ‫چیکار می‌کنی؟ 818 01:01:02,860 --> 01:01:05,990 ‫یالا، باید بری. بجنب 819 01:01:09,700 --> 01:01:11,516 ‫می‌ریم تو جنگل 820 01:01:11,540 --> 01:01:14,056 ‫اون دستگاه کوفتی اونجا روت اثری نداره 821 01:01:14,080 --> 01:01:16,726 ‫هاپ، نمی‌تونیم بریم. ‫ما اومدیم دنبال هنری 822 01:01:16,750 --> 01:01:20,026 ‫این قطب‌نما رو بگیر. ‫برو سمت شمال شرقی 823 01:01:20,050 --> 01:01:23,396 ‫اینجوری می‌رسی به قبرستون. ‫نانسی و بقیه اونجان 824 01:01:23,867 --> 01:01:25,384 ‫هی، هی، هی، هی! 825 01:01:25,417 --> 01:01:26,722 ‫این چیـه؟ 826 01:01:27,050 --> 01:01:28,486 ‫فقط واسه پیشگیریـه، خب؟ 827 01:01:28,510 --> 01:01:29,959 ‫- جهت اطمینان ‫- نه 828 01:01:29,984 --> 01:01:31,955 ‫باید خاطرجمع شم اون هم باهام می‌میره 829 01:01:31,980 --> 01:01:34,447 ‫- نه. نه، هاپ ‫- این تنها راهـه 830 01:01:34,472 --> 01:01:36,618 ‫خطر از دست دادنت رو به جون نمی‌خرم 831 01:01:36,721 --> 01:01:38,119 ‫به جون نمی‌خرمش 832 01:01:38,480 --> 01:01:40,836 ‫- هاپر. نه! ‫- ببین، می‌خوام یه چیز رو بدونی 833 01:01:40,860 --> 01:01:42,416 ‫از این لحظه به بعد 834 01:01:42,440 --> 01:01:45,046 ‫می‌خوام بدونی چقدر بهت افتخار می‌کنم 835 01:01:45,078 --> 01:01:48,980 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم. ‫به سختی‌هایی که پشت‌سر گذاشتی 836 01:01:50,540 --> 01:01:52,040 ‫به کسی که تبدیل شدی 837 01:01:52,481 --> 01:01:53,757 ‫نه 838 01:01:54,000 --> 01:01:57,766 ‫نه. نه، هاپ. هاپر! 839 01:01:57,790 --> 01:02:01,460 ‫- دوستت دارم، جین ‫- هاپر! نه! هاپر! 840 01:02:08,680 --> 01:02:09,680 ‫هاپ! 841 01:02:10,760 --> 01:02:11,970 ‫هاپر! 842 01:02:14,560 --> 01:02:15,560 ‫هاپر! 843 01:02:15,980 --> 01:02:16,980 ‫هاپ! 844 01:02:18,020 --> 01:02:19,060 ‫هاپر! 845 01:02:24,690 --> 01:02:26,296 ‫هاپر! 846 01:02:26,320 --> 01:02:29,160 ‫هاپر! هاپر! 847 01:02:30,030 --> 01:02:31,700 ‫هاپر! 848 01:02:36,870 --> 01:02:38,290 ‫اکسیژن رو به کاهش! 849 01:02:40,840 --> 01:02:41,920 ‫ضربان متوقف شد! 850 01:03:04,570 --> 01:03:07,030 ‫خیلی‌خب، بچه‌ها. بیاید. ‫برید پشت یه گوشه بشینید 851 01:03:11,410 --> 01:03:12,410 ‫سلام 852 01:03:13,330 --> 01:03:14,636 ‫خیلی‌خب 853 01:03:14,660 --> 01:03:17,886 ‫خیلی‌خب، بیاید خوش بگذرونیم. ‫قراره عشق و حال کنیم 854 01:03:17,910 --> 01:03:19,846 ‫خب، کمربندها رو ببندید 855 01:03:19,870 --> 01:03:22,726 ‫احتیاط شرط عقلـه. ‫بجنبید. وقت رو تلف نکنید 856 01:03:22,750 --> 01:03:23,894 ‫جای گرم و نرمیـه، مگه نه؟ 857 01:03:23,919 --> 01:03:25,145 ‫نه راستش 858 01:03:25,170 --> 01:03:26,936 ‫اوه، شرمنده 859 01:03:26,960 --> 01:03:29,821 ‫رابین، لوکاس، صدای من رو دارید؟ تمام 860 01:03:29,846 --> 01:03:30,946 ‫رابین هستم، دریافت شد 861 01:03:30,970 --> 01:03:32,431 ‫لوکاس صحبت می‌کنه. دریافت شد 862 01:03:33,469 --> 01:03:35,195 ‫اینجا توی ستاد فرماندهی به مشکل خوردیم 863 01:03:35,220 --> 01:03:36,446 ‫چه‌جور مشکلی؟ 864 01:03:36,470 --> 01:03:38,751 ‫ولم کن، مرتیکه‌ی عوضی! 865 01:03:40,190 --> 01:03:42,746 ‫نمی‌خوای توضیح بدی این ‫الم‌شنگه‌ای که به راه انداختی واسه چیـه؟ 866 01:03:42,770 --> 01:03:43,996 ‫ولم کن 867 01:03:44,020 --> 01:03:46,836 ‫- پنج نفر از بچه‌ها رو گم کردیم، قربان ‫- پنج نفرشون رو؟ 868 01:03:46,860 --> 01:03:48,256 ‫- چطور ممکنـه؟ ‫- این زن... 869 01:03:48,280 --> 01:03:49,426 ‫جویس بایرز 870 01:03:49,450 --> 01:03:50,796 ‫دزدکی وارد سربازخونه شد 871 01:03:50,820 --> 01:03:53,546 ‫کمک‌شون کرد از یه تونلی خارج شن 872 01:03:53,570 --> 01:03:55,466 ‫نفهمیدم، یه بار دیگه میگی؟ 873 01:03:55,490 --> 01:04:00,136 ‫ببینید. جای این بچه‌ها امن نیست، خب؟ ‫جون‌شون در خطره 874 01:04:00,160 --> 01:04:02,516 ‫پس، واسه چی اینجان، خانم؟ 875 01:04:02,540 --> 01:04:03,976 ‫خودمون ازشون محافظت می‌کنیم 876 01:04:04,000 --> 01:04:06,936 ‫اگه اجازه بدید، سرکار، ‫من به چشم دیدم چی قراره سراغ‌شون بیاد 877 01:04:06,960 --> 01:04:11,526 ‫جسارت نباشه، اما شما و سربازهاتون ‫از باسن خودتون هم نمی‌تونید محافظت کنید 878 01:04:11,550 --> 01:04:13,066 ‫- سرباز! ‫- هی! هی! 879 01:04:13,090 --> 01:04:14,576 ‫- ولش کنید! ‫- هی، سرباز! 880 01:04:14,600 --> 01:04:18,270 ‫چه مرگتـه، سرباز؟ دست بهش نزن! 881 01:04:23,230 --> 01:04:25,706 ‫ارتش فقط همین رو بلده؟ ‫دست رو بچه‌ها بلند کنه؟ 882 01:04:25,730 --> 01:04:28,230 ‫- ویل! ‫- ویل! ویل! ویل! 883 01:04:28,820 --> 01:04:31,110 ‫حالت خوبـه؟ عزیزم، خوبی؟ 884 01:04:37,790 --> 01:04:38,910 ‫اونا اینجان 885 01:05:14,950 --> 01:05:17,176 ‫نزدیک‌ترین تهدید رو هدف بگیرید! ‫به محض مشاهده، شلیک کنید! 886 01:05:17,200 --> 01:05:19,080 ‫دخل‌مون اومده‌ست! ‫دخل‌مون اومده‌ست! 887 01:05:25,000 --> 01:05:27,521 ‫بچه‌ها! بچه‌ها! بچه‌ها! ‫برید پشت من، برید پشت من! 888 01:05:35,010 --> 01:05:36,430 ‫برید عقب! 889 01:05:48,980 --> 01:05:51,626 ‫برید زیر تخت! برید زیر تخت! 890 01:05:51,650 --> 01:05:56,360 ‫برید زیر تخت! برید زیر تخت! 891 01:06:08,080 --> 01:06:09,670 ‫پشت من بمونید، پشت من بمونید 892 01:06:11,050 --> 01:06:13,590 ‫برید! برید! حرکت کنید! 893 01:06:14,880 --> 01:06:15,880 ‫ویل! 894 01:06:26,480 --> 01:06:30,110 ‫ما هدف حمله قرار گرفتیم! ‫تکرار می‌کنم، هدف حمله قرار گرفتیم! 895 01:06:41,330 --> 01:06:42,966 ‫باید بریم. باید فلنگو ببندیم! 896 01:06:42,990 --> 01:06:44,854 ‫بچه‌ها چی میشن؟ گندش بزنن! 897 01:06:55,970 --> 01:06:57,380 ‫برید، برید، برید، برید! 898 01:06:59,890 --> 01:07:01,616 ‫یالا، راه بیفت دیگه! 899 01:07:01,640 --> 01:07:02,640 ‫روشن شد! 900 01:07:37,090 --> 01:07:39,656 ‫از اینجا می‌ریم، خب؟ ‫حواس‌ها به من! دور نشید! 901 01:07:39,680 --> 01:07:40,566 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب 902 01:07:40,590 --> 01:07:42,260 ‫ویل، یالا. بجنب! 903 01:07:47,980 --> 01:07:49,916 ‫- یالا ‫- وایسید بیام! خواهش می‌کنم! 904 01:07:49,940 --> 01:07:52,416 ‫هنوز آماده‌ی مردن نیستم! 905 01:07:52,440 --> 01:07:54,860 ‫- صبر کن! ‫- دور نشید! دور نشید! 906 01:07:55,360 --> 01:07:56,980 ‫دِرک! بجنب، بیا بریم! 907 01:08:00,610 --> 01:08:03,410 ‫- همه حال‌شون خوبـه؟ خوبید؟ ‫- آره 908 01:08:05,330 --> 01:08:09,266 ‫خیلی‌خب. فروشگاه رادیویی. ‫اگه زود بریم، فکر کنم برسیم 909 01:08:09,290 --> 01:08:11,146 ‫وارد تونل‌ها می‌شیم و فلنگو می‌بندیم 910 01:08:11,170 --> 01:08:12,346 ‫- باشه ‫- حلـه؟ 911 01:08:12,370 --> 01:08:14,500 ‫حواس‌ها به من. یادتون که نرفته؟ 912 01:08:17,510 --> 01:08:18,960 ‫وایسا، وایسا، وایسا، وایسا! 913 01:08:21,720 --> 01:08:22,948 ‫خیلی‌خب، برید! 914 01:08:26,680 --> 01:08:27,680 ‫بگیر که اومد! 915 01:08:30,020 --> 01:08:32,060 ‫برید، برید، برید! خدای من! 916 01:08:39,690 --> 01:08:40,820 ‫خدای من! 917 01:08:59,000 --> 01:09:01,300 ‫دووم بیار، عزیزم. دووم بیار! 918 01:09:12,020 --> 01:09:15,310 ‫- چی شد یهو؟ ‫- خودم هم نمی‌دونم، ولی عشق کردم! 919 01:10:57,290 --> 01:10:58,580 ‫خواهر 920 01:11:00,000 --> 01:11:01,170 ‫خواهر 921 01:12:07,940 --> 01:12:09,110 ‫شلیک! 922 01:12:18,580 --> 01:12:20,290 ‫مراقب باشید! 923 01:12:46,860 --> 01:12:47,860 ‫موری! 924 01:12:49,860 --> 01:12:51,400 ‫حرومزاده! 925 01:12:54,450 --> 01:12:56,509 ‫گندش بزنن! ریدم به این شانس! 926 01:13:05,540 --> 01:13:06,646 ‫بچه‌ها! 927 01:13:06,670 --> 01:13:08,130 ‫طاقت بیارید! 928 01:13:30,440 --> 01:13:32,280 ‫برید، برید، برید! بیاید بچه‌ها! 929 01:13:37,530 --> 01:13:39,450 ‫برید عقب، بچه‌ها! برید عقب! 930 01:14:26,210 --> 01:14:30,250 ‫وای به حالت اگه نزدیکش بشی! ‫شنیدی چی گفتم؟ 931 01:15:12,090 --> 01:15:13,710 ‫می‌بینی‌شون... 932 01:15:15,050 --> 01:15:16,090 ‫ویلیام؟ 933 01:15:18,550 --> 01:15:21,090 ‫بچه‌ها رو می‌بینی؟ 934 01:15:21,680 --> 01:15:23,510 ‫می‌دونی چرا؟ 935 01:15:26,680 --> 01:15:30,964 ‫می‌دونی چرا تصمیم گرفتم ‫واسه بازسازی دنیا اونا رو انتخاب کنم؟ 936 01:15:35,400 --> 01:15:38,400 ‫چون ضعیفن 937 01:15:42,910 --> 01:15:47,450 ‫چه جسمی و چه ذهنی 938 01:15:53,090 --> 01:15:54,090 ‫خواهش می‌کنم! 939 01:15:54,670 --> 01:15:56,590 ‫به راحتی تسلیم میشن 940 01:15:57,970 --> 01:16:00,130 ‫به راحتی شکل می‌گیرن 941 01:16:01,550 --> 01:16:03,010 ‫کنترل میشن 942 01:16:06,470 --> 01:16:08,844 ‫میزبان‌های بی‌نقصی هستن 943 01:16:10,440 --> 01:16:11,900 ‫و تو... 944 01:16:12,940 --> 01:16:13,980 ‫ویل 945 01:16:15,110 --> 01:16:17,185 ‫تو اولی‌شون بودی و... 946 01:16:19,150 --> 01:16:24,870 ‫توی یک چشم‌به‌هم‌زدن تسلیم شدی 947 01:16:30,460 --> 01:16:35,855 ‫تو نشونم دادی چه کارهایی ازم ساخته‌ست، 948 01:16:36,340 --> 01:16:38,259 ‫چه چیزهایی می‌تونم بدست بیارم 949 01:16:40,170 --> 01:16:43,140 ‫انگاری بعضی از ذهن‌ها... 950 01:16:44,340 --> 01:16:47,304 ‫متعلق به این جهان نیستن 951 01:16:54,190 --> 01:16:57,020 ‫متعلق به جهان منن 952 01:17:46,200 --> 01:17:49,216 ‫دنبال جواب توی یه نفر دیگه بودم، ولی... 953 01:17:49,240 --> 01:17:51,859 ‫همه‌ی جواب‌ها پیش خودم بود 954 01:18:04,970 --> 01:18:06,300 ‫می‌خوای باهم دوست بشیم؟ 955 01:18:11,060 --> 01:18:12,100 ‫فقط... 956 01:18:13,020 --> 01:18:16,980 ‫کافی بود که نترسم 957 01:18:24,900 --> 01:18:26,990 ‫از خود واقعیم 958 01:18:31,280 --> 01:18:33,580 ‫واو! حرف نداره! 959 01:18:50,999 --> 01:18:53,112 ‫« قلعه‌ی بایرز » 960 01:18:59,020 --> 01:19:00,650 ‫وقتی که ترسم ریخت، 961 01:19:01,310 --> 01:19:02,650 ‫حس کردم رو ابرهام 962 01:19:03,530 --> 01:19:05,400 ‫انگار که می‌تونستم پرواز کنم 963 01:19:07,526 --> 01:19:17,526 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez‫ 964 01:20:39,026 --> 01:20:49,026 ‫« ترجمه از امیر فرحناک و محمدعلی sm » .:: @FarahSub & @mmli_Subs ::.‫ 965 01:20:50,185 --> 01:21:00,185 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.:‫