1 00:00:04,940 --> 00:00:06,000 ‫به سلامتی بنوشیم 2 00:00:06,040 --> 00:00:08,540 ‫برای شروع یک همکاری ثمربخش 3 00:00:10,910 --> 00:00:11,770 ‫ما اینو پیدا کردیم 4 00:00:11,810 --> 00:00:13,780 ‫یه اثرانگشت خونی 5 00:00:13,810 --> 00:00:15,540 ‫در مورد این مطالعه داشتم. 6 00:00:15,580 --> 00:00:18,050 ‫و نقش من در این ماجرا چیه؟ 7 00:00:18,080 --> 00:00:19,680 ‫احتمالاً تا الآن نقش رو بازی کرده باشی. 8 00:00:19,720 --> 00:00:21,220 ‫می‌تونم فرض کنم که علاقه‌مند هستید؟ 9 00:00:21,250 --> 00:00:24,250 ‫منصفانه نیست که ‫در مورد من شک داشته باشید دکتر 10 00:00:26,060 --> 00:00:28,420 ‫من دنبال اطلاعات هستم 11 00:00:28,460 --> 00:00:29,720 ‫اسمش چی بود؟ 12 00:00:29,760 --> 00:00:31,390 ‫همونی که دندان نقره‌ای داشت 13 00:00:53,750 --> 00:00:55,020 ‫آقای ون بورگن 14 00:01:01,220 --> 00:01:02,090 ‫قربان؟ 15 00:01:02,130 --> 00:01:03,960 ‫می‌تونی الآن دسر رو بیاری 16 00:01:03,990 --> 00:01:05,350 ‫بله، قربان 17 00:01:07,350 --> 00:01:09,820 ‫آقای ون بورگن، ‫یه اتفاقی افتاده 18 00:01:10,550 --> 00:01:11,740 ‫- یه اتفاق؟ ‫- بله 19 00:01:11,780 --> 00:01:13,870 ‫در مورد بچه‌اس... یه پسر بچه‌اس 20 00:01:13,900 --> 00:01:16,670 ‫این ربطی به ویلم داره؟ 21 00:01:20,680 --> 00:01:22,360 ‫ام... 22 00:01:25,050 --> 00:01:27,750 ‫پلیس هنوز کاملاً مطمئن نیست، خانوم ون بورگن 23 00:01:27,780 --> 00:01:31,120 ‫اما... ام... 24 00:01:31,350 --> 00:01:32,590 ‫یه نفر که عضو نیروی پلیس نیست 25 00:01:32,620 --> 00:01:34,420 ‫در موردش سوالاتی کرده 26 00:01:34,460 --> 00:01:36,700 ‫که ممکنه نگران کننده باشه 27 00:01:37,390 --> 00:01:39,360 ‫یه جوون فاحشه‌ی خیابانی 28 00:01:39,400 --> 00:01:41,460 ‫روی اون پل کُشته شده 29 00:01:44,730 --> 00:01:47,870 ‫گفته شده که پسر شما 30 00:01:47,900 --> 00:01:50,410 ‫به اون خونه‌ی که پسرا توش کار می‌کنن ‫رفت و آمد زیادی داشته 31 00:01:50,440 --> 00:01:53,270 ‫و به یکی از اون پسرا علاقه‌مند بوده 32 00:01:53,310 --> 00:01:55,810 ‫کافیه! 33 00:02:03,120 --> 00:02:04,290 ‫این چیه؟ 34 00:02:04,320 --> 00:02:06,550 ‫پودینگ شیره‌ی قنده، قربان 35 00:02:10,790 --> 00:02:12,330 ‫امم! 36 00:02:15,770 --> 00:02:19,070 ‫خیلی متأسفم که مزاحم نهار خوردن‌تون شدم 37 00:02:19,100 --> 00:02:21,370 ‫اما از اونجایی که بنظر میرسه... 38 00:02:21,400 --> 00:02:24,140 ‫ویلم خودش رو گرفتار دردسری بزرگ از حد معلوم کرده 39 00:02:24,170 --> 00:02:26,380 ‫فکر کردم که بهتره بدونید 40 00:02:27,140 --> 00:02:28,840 ‫فرصت بعدی در کار نخواهد بود 41 00:02:51,470 --> 00:02:53,840 ‫خوشم نمیاد، تام 42 00:02:53,870 --> 00:02:55,470 ‫حتی یه ذره هم ازش خوشم نمیاد 43 00:02:55,510 --> 00:02:57,310 ‫هیچکدوم‌مون خوشمون نمیاد 44 00:02:57,340 --> 00:02:59,540 ‫قبلاً هم به ویلم هشدار داده شده 45 00:02:59,580 --> 00:03:02,040 ‫نه سکس خشن کنه ‫و نه با دخترای بیف بگرده 46 00:03:02,080 --> 00:03:03,850 ‫با خانواده‌اش یه دیدار داشتم 47 00:03:03,880 --> 00:03:05,440 ‫و بهشون هشدار دادم 48 00:03:06,220 --> 00:03:09,030 ‫نمی‌ذاریم بازم اتفاق بیوفته 49 00:03:09,990 --> 00:03:11,720 ‫پالی، نگران نباش 50 00:03:12,200 --> 00:03:14,520 ‫کونی‌های عوضی 51 00:03:16,330 --> 00:03:18,360 ‫از اون رفیق بی‌هوشمون چه خبر؟ 52 00:03:18,840 --> 00:03:20,850 ‫فکر کنم با کسی... 53 00:03:20,880 --> 00:03:22,760 ‫در مورد اومدنش به عمارت هریسس صحبت کنه 54 00:03:23,540 --> 00:03:26,270 ‫نه اگه نگران جایگاهش در اجتماع باشه 55 00:03:26,300 --> 00:03:28,200 ‫خب، در مورد جایگاهش درست میگی ‫[معنی ایستادن هم میده] 56 00:03:28,240 --> 00:03:30,740 ‫تا یه هفته قادر به نشستن نیست 57 00:04:03,870 --> 00:04:11,980 ‫ترجمه از: عرفـان notion و پویا Toxicity 58 00:04:30,730 --> 00:04:31,830 ‫سالی؟ 59 00:04:42,010 --> 00:04:43,670 ‫آه! 60 00:04:45,750 --> 00:04:47,130 ‫جان 61 00:04:48,020 --> 00:04:49,420 ‫چه حسی داری؟ 62 00:04:49,990 --> 00:04:51,290 ‫چطور اومدم اینجا؟ 63 00:04:51,320 --> 00:04:53,490 ‫باید بابش از استیوی جوون تشکر کنی 64 00:04:53,520 --> 00:04:55,890 ‫تو رو سرگردان... 65 00:04:55,930 --> 00:04:57,760 ‫توی کوچه‌های محله‌ی تندرلاین پیدا کرده بود 66 00:05:03,200 --> 00:05:05,270 ‫شلوارتون رو گم کرده بودین 67 00:05:06,600 --> 00:05:07,700 ‫خدای من 68 00:05:07,740 --> 00:05:10,150 ‫نگران نباش. ‫ممکن بود برای ما هم اتفاق بیوفته 69 00:05:12,380 --> 00:05:14,810 ‫میشه یه چیز قوی‌تر بهم بدین، لطفاً؟ 70 00:05:19,830 --> 00:05:21,450 ‫اینا چیه؟ ‫چه خبر شده؟ 71 00:05:21,480 --> 00:05:24,150 ‫ما به جایی احتیاج داشتیم ‫که کسی صدامونو نشونه 72 00:05:24,190 --> 00:05:25,550 ‫محل جمع‌آوری‌مون میشه 73 00:05:25,590 --> 00:05:27,220 ‫یه جایی که... 74 00:05:27,260 --> 00:05:29,160 ‫- توضیح‌هاتمون به نتیجه برسه. ‫- توضیحات در مورد چی؟ 75 00:05:29,190 --> 00:05:31,190 ‫خب، بذار با این شروع کنیم که ‫دیشب چیکار کردی 76 00:05:34,360 --> 00:05:36,660 ‫تو به عمارت پریسس رفتی 77 00:05:36,700 --> 00:05:38,850 ‫استیوی فقط اینقدر بهمون گفت 78 00:05:39,340 --> 00:05:42,500 ‫من با سالی آشنا شدم 79 00:05:42,540 --> 00:05:45,480 ‫اونا باهم دوست بودن، دوتاشون 80 00:05:46,380 --> 00:05:51,070 ‫گلوریا... ‫اون گفت جورجیو مورد پسند تر بوده 81 00:05:52,190 --> 00:05:54,980 ‫مخصوصاً برای آدمای پولدار 82 00:05:55,020 --> 00:05:56,550 ‫شاید بخاطر همین بوده که پلیس 83 00:05:56,590 --> 00:05:58,890 ‫به خانواده‌ی سانترولی فشار آورده ‫که دهنشون رو ببندن 84 00:05:59,530 --> 00:06:01,220 ‫و آدمای پولدار همیشه ‫مرگ یک بچه‌ رو... 85 00:06:01,260 --> 00:06:02,260 ‫به رسوایی اجتماعی ترجیح میدن 86 00:06:02,290 --> 00:06:03,390 ‫دیگه چی؟ 87 00:06:03,430 --> 00:06:06,190 ‫راستش خیلی کم می‌تونم بیاد بیارم 88 00:06:12,390 --> 00:06:14,000 ‫اونی نیست که شما فکر می‌کنید 89 00:06:14,650 --> 00:06:15,840 ‫ما چی فکر می‌کنیم؟ 90 00:06:15,870 --> 00:06:17,050 ‫تو فکر می‌کنی من... 91 00:06:18,110 --> 00:06:20,110 ‫بهت که گفتم! 92 00:06:20,140 --> 00:06:22,290 ‫یادم نمیاد! 93 00:06:24,750 --> 00:06:28,780 ‫باعث افتخارمه که مدال خدمت شایسته رو... 94 00:06:28,820 --> 00:06:31,400 ‫به این مردان شجاع اعطا کنم 95 00:06:32,730 --> 00:06:34,760 ‫باشد که صداقت و وفاداری آنان ‫در انجام وظیفه‌شان... 96 00:06:34,790 --> 00:06:36,460 ‫الگوش مناسبی برای... 97 00:06:36,490 --> 00:06:38,090 ‫تک تک نیروی پلیس نیویورک... 98 00:06:38,130 --> 00:06:40,060 ‫و شهروندان این شهر باشد 99 00:06:46,370 --> 00:06:47,940 ‫سروان کانر، بعد از مدت‌ها... 100 00:06:47,970 --> 00:06:50,000 ‫شهر پلیس‌هایی رو داره ‫که می‌تونه بهشون افتخار کنه 101 00:06:51,210 --> 00:06:52,970 ‫فکر می‌کنی با مدال دادن به اون پلیس‌ها... 102 00:06:53,010 --> 00:06:54,980 ‫و درجه روی کتشون... 103 00:06:55,010 --> 00:06:57,450 ‫باعث میشه اداره‌ی پلیس بهشون احترام بذاره؟ 104 00:06:57,480 --> 00:06:59,210 ‫اگه می‌خوای به کسی مدال بدی، فرماندار 105 00:06:59,250 --> 00:07:01,600 ‫من مردی رو میشناسم که لیاقتش رو داره 106 00:07:02,620 --> 00:07:03,920 ‫قربان 107 00:07:03,950 --> 00:07:06,620 ‫فرماندار؟ ‫میشه لطفاً یه عکس بندازین؟ 108 00:07:14,160 --> 00:07:17,350 ‫سروان کانر... ‫خواهش می‌کنم به ما بپیوندین 109 00:07:34,020 --> 00:07:35,710 ‫آفرین 110 00:07:42,290 --> 00:07:43,720 ‫پدرم عاشق شلیک کردنه 111 00:07:43,760 --> 00:07:47,640 ‫اما ما تا زمانی که خودش اونجا نباشه ‫حق نداریم به تفنگ دست بزنیم 112 00:07:49,230 --> 00:07:50,890 ‫تو می‌تونی شلیک کنی؟ 113 00:07:52,070 --> 00:07:55,650 ‫پدرم وقتی همسن تو بودم ‫بهم یاد داد 114 00:07:57,110 --> 00:07:58,940 ‫مادرت مخالفتی نکرد؟ 115 00:07:59,900 --> 00:08:02,440 ‫قبل از اون مُرده بود 116 00:08:04,050 --> 00:08:05,050 ‫کارتون رو ادامه بدید 117 00:08:05,080 --> 00:08:07,680 ‫اونا دوست بودن، پدرم و پدرت 118 00:08:07,720 --> 00:08:09,650 ‫پس شغلت رو اینجور بدست آوردی؟ 119 00:08:10,220 --> 00:08:12,080 ‫مایلم اینطور فکر نکنم 120 00:08:20,830 --> 00:08:22,930 ‫تویی، جان؟ 121 00:08:22,970 --> 00:08:23,970 ‫صبح بخیر، مادربزرگ 122 00:08:24,000 --> 00:08:26,170 ‫وقتی دیشب نیومدی خونه 123 00:08:26,200 --> 00:08:27,540 ‫به پدرت زنگ زدم. و... 124 00:08:27,570 --> 00:08:29,900 ‫باید بهت خبر میدادم که کجام 125 00:08:29,940 --> 00:08:31,440 ‫متأسفم 126 00:08:32,010 --> 00:08:36,310 ‫تو مسئولیت پذیر نیستی، جان ‫اما آدم سنگدل هم نیستی 127 00:08:36,610 --> 00:08:38,050 ‫بازم مشروب خوردی؟ 128 00:08:38,080 --> 00:08:40,480 ‫مشکلات مهمتری پیش روی منه 129 00:08:40,520 --> 00:08:41,550 ‫اوه؟ 130 00:08:41,580 --> 00:08:44,410 ‫تو و اون مشکلات مهمت 131 00:08:45,290 --> 00:08:47,890 ‫تو باید به یه دختر خوب آشنا بشی 132 00:08:47,920 --> 00:08:48,960 ‫باهاش ازدواج کن 133 00:08:48,990 --> 00:08:50,520 ‫و چندتا بچه بیار 134 00:08:50,560 --> 00:08:53,160 ‫من توی موقعیتی هستم که می‌تونم... 135 00:08:53,200 --> 00:08:54,530 ‫یه دختر جوون رو بهت معرفی کنم 136 00:08:54,560 --> 00:08:56,260 ‫اوه! 137 00:08:56,300 --> 00:08:58,500 ‫دستگاه لعنتی 138 00:09:02,140 --> 00:09:03,800 ‫چقدر پر پیچ و خمه 139 00:09:04,670 --> 00:09:06,240 ‫و باید قاتل ما یه جایی... 140 00:09:06,280 --> 00:09:07,910 ‫تو وسطش باشه 141 00:09:07,940 --> 00:09:10,280 ‫فرهنگ‌های باستانی اعتقاد داشتن ‫که اثر انگشت... 142 00:09:10,310 --> 00:09:12,080 ‫رازهای باطن‌مون رو آشکار می‌کنه 143 00:09:12,120 --> 00:09:13,610 ‫مثل کف دست شناسی 144 00:09:14,140 --> 00:09:17,120 ‫و دانشمندان... ‫اونا بهمون چی میگن، آقایون؟ 145 00:09:17,560 --> 00:09:19,620 ‫فعلاً هیچی ‫اما اگه یه اثر انگشت دیگه پیدا کنیم 146 00:09:19,660 --> 00:09:22,260 ‫می‌تونم بگیم که مطلق به یک نفر هستن یا نه 147 00:09:22,290 --> 00:09:24,990 ‫این نقطه اینجا چطور؟ 148 00:09:26,320 --> 00:09:27,860 ‫فقط یه مشکل چاپ جزئیه. 149 00:09:28,700 --> 00:09:31,100 ‫بعضی از سایدگی‌هاش رو نشون نمیده 150 00:09:36,270 --> 00:09:37,470 ‫اینجا 151 00:09:37,960 --> 00:09:39,540 ‫و اینجا 152 00:09:39,910 --> 00:09:41,780 ‫می‌تونن بریدگی یا خراش باشن 153 00:09:41,810 --> 00:09:43,610 ‫که احتمالاً ‫متعلق به یک مرد کارگرـه 154 00:09:43,650 --> 00:09:45,050 ‫یا کسی که مریضی پوستی داره 155 00:09:45,080 --> 00:09:47,750 ‫ما واسه یه آنالیز بهتر ‫به یه اثر انگشت تمیزتر احتیاج داریم 156 00:09:47,780 --> 00:09:50,010 ‫پسر سانترولی چی؟ 157 00:09:51,520 --> 00:09:52,800 ‫ممکنه قاتل اثر انگشتش رو... 158 00:09:52,820 --> 00:09:54,360 ‫روی جسد یا لباساش جا گذاشته باشه؟ 159 00:09:54,390 --> 00:09:56,590 ‫با وجود اون همه خونی که ازش رفته 160 00:09:56,630 --> 00:09:58,440 امکانش خیلی کمه 161 00:09:59,930 --> 00:10:02,070 ‫ما اثر انگشتش رو داریم 162 00:10:02,780 --> 00:10:05,200 ‫ما می‌دونیم از چه نوع چاقوی استفاده کرده 163 00:10:06,280 --> 00:10:08,670 ‫ازت می‌خوام به مُرده خانه بری ‫و جسد رو بررسی کنی 164 00:10:43,810 --> 00:10:45,870 ‫تو! ‫امروز صبح هم اینجا بودی 165 00:10:45,910 --> 00:10:48,980 ‫- برو بیرون! ‫- من نبودم! 166 00:10:49,010 --> 00:10:51,410 ‫قانون رو که میدونی! ‫برو بیرون! 167 00:11:08,030 --> 00:11:10,430 ‫آرزو می‌کردم توی واشنگتون میموند 168 00:11:11,190 --> 00:11:13,120 ‫برگشتنش به این شهر ‫چیزی به جز عذاب... 169 00:11:13,160 --> 00:11:15,790 ‫واسه شهروندان این شهر نداشته 170 00:11:15,830 --> 00:11:17,590 ‫در مورد کی دارین حرف میزنین، آقای تاتیل؟ 171 00:11:17,630 --> 00:11:19,630 ‫روزولت 172 00:11:19,760 --> 00:11:21,230 ‫یکشنبه‌ها تمام فاحشه خانه‌ها رو می‌بنده 173 00:11:21,260 --> 00:11:22,800 ‫فکر کرده چه خریه؟ 174 00:11:22,830 --> 00:11:24,870 ‫من اونو مرد تشنه به باز‌سازی میخونم 175 00:11:24,900 --> 00:11:27,200 ‫من که بهشون میگم ‫یه مشت کسخل 176 00:11:27,240 --> 00:11:28,870 ‫زیاد طول نمیکشه، آقای تاتیل 177 00:11:28,910 --> 00:11:32,570 ‫بذار ببینم... ‫سانترولی، جورجی 178 00:11:32,610 --> 00:11:34,190 ‫بفرما 179 00:11:42,920 --> 00:11:44,650 ‫حالا... 180 00:11:44,690 --> 00:11:47,160 ‫خب، بدبخت شدم 181 00:11:49,530 --> 00:11:51,010 ‫جسد بچه‌ی سانترولی 182 00:11:51,030 --> 00:11:53,240 ‫از مرده خانه دزدیده شده 183 00:11:54,530 --> 00:11:55,800 ‫دکتر کرایزلر ‫این نشون میده 184 00:11:55,830 --> 00:11:58,280 ‫اداره‌ی پلیس ‫تو این قضیه دست داشته 185 00:11:58,800 --> 00:12:00,530 ‫موافقم 186 00:12:01,940 --> 00:12:04,040 ‫من فرماندار روزولت رو متقاعد کردم 187 00:12:04,070 --> 00:12:06,270 ‫که باید بیشتر از افرادش ‫به شما اعتماد داشته باشه 188 00:12:06,310 --> 00:12:08,240 ‫عدم تمایل به پیگیری قاتل... 189 00:12:08,280 --> 00:12:10,350 ‫از سوی پلیس 190 00:12:10,380 --> 00:12:13,670 ‫فقط انزوای آقای رزولت در اداره‌ی پلیس رو مشخص میکنه 191 00:12:14,620 --> 00:12:16,500 ‫اونا تمایل لازم ‫برای بررسی مسائل... 192 00:12:16,520 --> 00:12:18,990 ‫از نقطه نظرات جدید شما رو ندارن... 193 00:12:19,020 --> 00:12:21,190 ‫که جای "چه کار کنیم" دنبال دلیل اون باشن 194 00:12:21,950 --> 00:12:23,790 ‫تمام متفکران جدید در ابتدای کار 195 00:12:23,830 --> 00:12:28,490 ‫توسط کسانی که تغییر برایشان ‫از یک قاتل بچه ها ترسناکتر است، محکوم میشوند 196 00:12:35,940 --> 00:12:38,840 ‫ما برای پیدا کردن این قاتل ‫کاملاً تنهاییم 197 00:12:42,090 --> 00:12:44,490 ‫اما گمان کنم این برای شما ‫کاملاً مناسبه 198 00:12:45,290 --> 00:12:46,750 ‫اینکه کاملاً تنها باشین 199 00:12:52,570 --> 00:12:55,710 ‫حضور شما نشون میده ‫که این یه کار گروهیه 200 00:12:56,630 --> 00:12:58,330 ‫من به یک مهمانی تجدید دیدار دعوت شدم 201 00:12:58,360 --> 00:13:00,500 ‫اما باز علاقه دارم... 202 00:13:00,530 --> 00:13:02,260 ‫روی پرونده‌ی سانترولی کار کنم 203 00:13:03,300 --> 00:13:05,370 ‫چون دنبال جوابین... 204 00:13:06,060 --> 00:13:08,200 ‫یا دوست ندارین این بلا سر کس دیگه‌ای بیاد؟ 205 00:13:15,010 --> 00:13:17,580 ‫شب بخیر، دکتر کرایزلر 206 00:13:23,650 --> 00:13:26,690 ‫یه نفر قاتل میشه ‫و اگه بهتون پلک بزنه 207 00:13:26,720 --> 00:13:29,720 ‫به این معنی که کشته میشین ‫و از بازی بیرون میرین 208 00:13:29,760 --> 00:13:32,830 ‫هدف‌مون اینه که ‫قاتل رو... 209 00:13:32,860 --> 00:13:34,660 ‫قبل از اینکه بهتون پلک بزنه پیدا کنیم 210 00:13:34,700 --> 00:13:35,930 ‫همه حاضرن؟ 211 00:13:48,050 --> 00:13:52,020 ‫ما دوتا پیرترین دختر این اتاقیم؟ 212 00:13:53,550 --> 00:13:55,580 ‫خواهش می‌کنم، خانوم هاوارد 213 00:13:55,620 --> 00:13:57,390 ‫از طرف خودت حرف بزن 214 00:13:57,420 --> 00:13:58,720 ‫سارا... 215 00:13:58,760 --> 00:14:00,950 ‫با میلتون اشنا شو 216 00:14:01,780 --> 00:14:04,260 ‫میلتون، سارا، قدیمی‌ترین هم اتاقی دانشگاه‌ام‌ـه. 217 00:14:04,290 --> 00:14:05,830 ‫از دیدنتون خوشحالم 218 00:14:09,400 --> 00:14:12,130 ‫سارا واسه اداره‌ی پلیس کار می‌کنه 219 00:14:12,640 --> 00:14:14,070 ‫اوه 220 00:14:14,100 --> 00:14:16,770 ‫عمون من توی پوکیپسی پلیسه 221 00:14:16,810 --> 00:14:18,740 ‫میگه شغل چالش برانگیزیه 222 00:14:18,780 --> 00:14:20,710 ‫آره، گمونم می‌تونه اینطور باشه 223 00:14:28,390 --> 00:14:30,350 ‫وقتی مُردی ‫باید کنار میز منتظر بمونی 224 00:14:32,520 --> 00:14:34,720 ‫داشتم می‌مُردم که بهت بگم نامزد کردم 225 00:14:34,760 --> 00:14:38,480 ‫اما میترسیدم که قبول نکنی. 226 00:14:39,830 --> 00:14:41,990 ‫چرا باید قبول نکنم؟ 227 00:14:42,700 --> 00:14:44,730 ‫اگه... ‫این همون چیزیه که می‌خوای 228 00:14:44,770 --> 00:14:46,670 ‫من همون چیزی رو می‌خوام ‫که هر دختر دیگه‌ای می‌خواد 229 00:14:49,840 --> 00:14:52,250 ‫و یه موضوع دیگه‌ای هم هست 230 00:14:54,480 --> 00:14:55,750 ‫ما انجامش دادیم 231 00:14:58,820 --> 00:15:00,050 ‫اوه 232 00:15:04,050 --> 00:15:05,820 ‫یه روز خودتم میفهمی دارم در مورد چی حرف میزنم 233 00:15:10,090 --> 00:15:12,490 ‫اوه، شاید دارم گستاخانه حرف میزنم 234 00:15:13,630 --> 00:15:15,430 ‫ممکنه توئم یک خاطرخواه داشته باشی 235 00:15:19,540 --> 00:15:21,500 ‫خب... 236 00:15:21,540 --> 00:15:25,540 ‫یکی هست... ‫ولی فقط در حد یک خاطرخواه هست 237 00:15:25,580 --> 00:15:27,710 ‫کیه؟ 238 00:15:27,740 --> 00:15:29,740 ‫یکی از اداره‌ی پلیسه؟ 239 00:15:29,780 --> 00:15:31,250 ‫اوه خدای من، نه 240 00:15:33,580 --> 00:15:36,210 ‫اون... 241 00:15:37,830 --> 00:15:39,850 ‫اون یه دکتره 242 00:15:56,710 --> 00:15:58,590 ‫قبلاً با پدرت کارت بازی می‌کردم 243 00:15:58,610 --> 00:16:01,280 ‫روی اشتباهاتش پول زیادی از دست میدادم 244 00:16:01,310 --> 00:16:03,850 ‫اما اون اصرار داشت شرط‌ها رو بالاتر ببریم 245 00:16:03,880 --> 00:16:05,850 ‫اون یه بازنده‌ی قهار‌ـه، خانوم بل 246 00:16:05,880 --> 00:16:07,750 ‫هیچ شکی در این وجود نداره 247 00:16:07,780 --> 00:16:09,280 ‫و پدرتون چطوره؟ 248 00:16:09,320 --> 00:16:11,290 ‫اوه، عالیه، ممنون 249 00:16:11,320 --> 00:16:14,260 ‫ما به ندرت باهام حرف میزنیم... ‫من و پدرم 250 00:16:18,060 --> 00:16:19,510 ‫وقتی برادرت بیچاره‌ات غرق شد... 251 00:16:19,540 --> 00:16:21,200 ‫یه نامه واسش نوشتم 252 00:16:28,770 --> 00:16:31,600 ‫من از دریا خیلی میترسم 253 00:16:32,640 --> 00:16:34,560 ‫اصلاً قابل پیش بینی نیست 254 00:16:35,270 --> 00:16:37,460 ‫آب بی‌گناه بود، مدلاین 255 00:16:38,350 --> 00:16:41,780 ‫هیچ دریایی خشنی ‫به اندازه‌ی یک ملوان ناکارآمد خطرناک نیست 256 00:16:41,820 --> 00:16:43,820 ‫اسمش کرولاینه 257 00:17:34,000 --> 00:17:35,670 ‫لزلو! 258 00:17:38,610 --> 00:17:40,500 ‫یه چیزی یادم اومد 259 00:17:41,410 --> 00:17:43,380 ‫اون هیچوقت اون شب از اتاقش بیرون نرفت 260 00:17:43,410 --> 00:17:45,770 ‫سالی گفت اونا منتظرش موندن ‫ولی وقتی از اتاقش نیومده بیرون 261 00:17:45,800 --> 00:17:48,280 ‫قفل رو شکستن و اتاقو خالی دیدن! 262 00:17:49,090 --> 00:17:50,790 ‫کی از کدوم اتاق بیرون نرفته؟ 263 00:17:50,820 --> 00:17:52,620 ‫جورجیو، فاحشه خانه 264 00:17:52,660 --> 00:17:55,390 ‫یه پنجره بود... ‫از توی خیابون دیدمش 265 00:17:55,430 --> 00:17:57,310 ‫واسه پریدن خیلی بلند بوده ‫و هیچ پله‌ی اضطراری وجود نداشت 266 00:17:57,330 --> 00:17:59,760 ‫اما سالی گفت با وجود اینکه میدونسته ‫جورجیو بال نداشته 267 00:17:59,800 --> 00:18:00,960 ‫پرواز کرده و رفته 268 00:18:04,300 --> 00:18:07,500 ‫همچینن گفت ‫جورجیو یه مشتری پولدار داشته 269 00:18:07,540 --> 00:18:09,040 ‫که اونو حیوون دستی خودش کرده 270 00:18:09,490 --> 00:18:11,110 ‫و شبی که کُشته شده ‫اونجا بوده 271 00:18:11,140 --> 00:18:13,160 ‫و این مشتری... 272 00:18:14,140 --> 00:18:15,910 ‫اسمش رو فهمیدی؟ 273 00:18:15,950 --> 00:18:17,650 ‫نه. 274 00:18:17,680 --> 00:18:19,850 ‫اما دندونش نقره‌ای بوده 275 00:18:20,530 --> 00:18:22,080 ‫دندون نقره‌ای؟ 276 00:18:22,960 --> 00:18:24,750 ‫مردی که قدرت پرواز کردن داره 277 00:18:24,790 --> 00:18:26,390 ‫و می‌تونه غیب بشه 278 00:18:26,420 --> 00:18:28,160 ‫این صفات متناقص... 279 00:18:28,190 --> 00:18:29,690 ‫و گیج کننده ‫هیچی از... 280 00:18:29,730 --> 00:18:33,590 ‫ذات طبیعی این مرد بهمون نشون نمیده،... ‫یا اینکه چه میلی داره 281 00:18:33,630 --> 00:18:36,400 ‫و یا چه رفتاری داره. 282 00:18:39,040 --> 00:18:41,100 ‫باید خودم با این پسر حرف بزنم 283 00:19:01,760 --> 00:19:04,130 ‫خودشه 284 00:19:04,160 --> 00:19:05,860 ‫بیا اینجا! ‫تو! 285 00:19:05,900 --> 00:19:07,590 ‫پسر! 286 00:19:08,430 --> 00:19:10,300 ‫بیا اینجا! 287 00:19:10,330 --> 00:19:12,570 ‫اوه، نه، نه. ‫منو یادته 288 00:19:12,600 --> 00:19:14,040 ‫و کاملاً مطمئنم... 289 00:19:14,070 --> 00:19:15,670 ‫کیف پولم رو هم بیاد داری 290 00:19:15,710 --> 00:19:16,970 ‫منو ول کن 291 00:19:17,010 --> 00:19:18,610 ‫- وگرنه جیغ میزنم! ‫- اینکارو نکن، دوست من 292 00:19:18,630 --> 00:19:20,680 ‫ما فقط می‌خوام باهات حرف بزنیم 293 00:19:27,760 --> 00:19:29,310 ‫قبلاً همچی رو به دوستت گفتم 294 00:19:29,780 --> 00:19:30,850 ‫جورجیو ناپدید شد 295 00:19:30,890 --> 00:19:32,170 ‫و من اونو با کسی ندیدم 296 00:19:32,190 --> 00:19:33,290 ‫یا داری دروغ میگی 297 00:19:33,320 --> 00:19:34,960 ‫یا یه راه مخفی توی اون اتاق وجود داره 298 00:19:34,990 --> 00:19:36,720 ‫که پسرایی مثل شما از مشتری‌هاشون دزدی میکنن 299 00:19:36,760 --> 00:19:39,080 ‫شما مشتری‌ها زمانی که وارد اون در میشین ‫از خودتون دزدی می‌کنین 300 00:19:39,100 --> 00:19:40,460 ‫بگو ببینم سالی، 301 00:19:40,500 --> 00:19:42,730 ‫چرا امشب توی خیابون کار می‌کنی، 302 00:19:42,770 --> 00:19:44,400 ‫و توی عمارت پریسیس نیستی؟ 303 00:19:44,430 --> 00:19:46,430 ‫توی فاحشه‌خونه، ‫باید بیشتر پولی که در میاریم رو... 304 00:19:46,460 --> 00:19:47,840 ‫به کلی و بیف بدیم 305 00:19:47,870 --> 00:19:49,500 ‫در ازای چی؟ 306 00:19:49,540 --> 00:19:52,250 ‫محافظت در برابر شرایط سخت 307 00:19:53,240 --> 00:19:54,840 ‫مشتری‌هاتون همیشه انتظار دارن... 308 00:19:54,880 --> 00:19:56,380 ‫مثل دخترا لباس بپوشین؟ 309 00:19:56,410 --> 00:19:59,380 ‫ما کارایی می‌کنیم که دخترای واقعی هم نمی‌کنن 310 00:20:02,290 --> 00:20:04,150 ‫وقتی این بیرون کار می‌کنی، 311 00:20:04,190 --> 00:20:06,450 ‫از کجا می‌دونی کدوم آدم بهت آسیبی نمی‌زنه؟ 312 00:20:06,490 --> 00:20:08,890 ‫وقتی به اندازه‌ی من توی این کار ‫سابقه داشته باشی، 313 00:20:08,930 --> 00:20:10,820 ‫می‌دونی به کی اعتماد کنی 314 00:20:13,950 --> 00:20:16,960 ‫ممنون سالی، خیلی کمک کردی 315 00:20:20,340 --> 00:20:22,450 ‫می‌بینمتون 316 00:20:27,010 --> 00:20:28,480 ‫ولی هنوز نمی‌دونیم... 317 00:20:28,510 --> 00:20:30,340 ‫چطور از داخل اون اتاق ناپدید شده 318 00:20:30,380 --> 00:20:32,080 ‫یه لحظه اینکه چطور ناپدید شده رو ول کن، 319 00:20:32,120 --> 00:20:33,450 ‫بلکه چرا ناپدید شده 320 00:20:33,480 --> 00:20:35,520 ‫به زور خارج شده، یا با میل خودش رفته؟ 321 00:20:35,550 --> 00:20:37,320 ‫همیشه فرضمون این بوده که کشته شده، 322 00:20:37,350 --> 00:20:38,650 ‫بعدم روی پُل ولش کردن 323 00:20:38,690 --> 00:20:41,660 ‫اگه موقعی که به پُل رسیده، ‫زنده بوده چی؟ 324 00:20:41,690 --> 00:20:44,630 ‫ولی چرا با پای خودش بره به سمت مرگ؟ 325 00:20:44,660 --> 00:20:47,760 ‫چون با کسی رفته که بهش اعتماد داشته 326 00:21:26,220 --> 00:21:27,810 ‫ممنون سایروس 327 00:21:28,730 --> 00:21:29,860 ‫شب بخیر قربان 328 00:21:29,890 --> 00:21:32,090 ‫لطفاً بشین 329 00:21:47,780 --> 00:21:50,050 ‫هیچی توی این کتاب‌ها نیست که درباره‌ی... 330 00:21:50,080 --> 00:21:52,930 ‫معنا و مفهومِ گرفتن جان یه نفر، ‫بهم بصیرت بده 331 00:21:58,660 --> 00:22:00,720 ‫وقتی توی محاکمه‌ت شهادت دادم، 332 00:22:00,760 --> 00:22:03,760 ‫یادته چی گفتم؟ 333 00:22:05,400 --> 00:22:07,460 ‫بله قربان، کامل یادمه 334 00:22:10,900 --> 00:22:14,500 ‫به قاضی گفتم، ‫وقتی تو دیدی اون زن کتک می‌خوره، 335 00:22:14,540 --> 00:22:16,110 ‫خاطراتی رو زنده می‌کنه... 336 00:22:16,140 --> 00:22:18,510 ‫که چطور مادر خودت کشته شد 337 00:22:18,540 --> 00:22:21,640 ‫این خشم کنترل‌ناپذیری رو در تو بوجود آورد 338 00:22:21,680 --> 00:22:24,050 ‫اون موقع این فرضیه رو داشتم 339 00:22:24,760 --> 00:22:26,120 ‫موافق نبودی؟ 340 00:22:26,680 --> 00:22:27,850 ‫من با هر چیزی که... 341 00:22:27,890 --> 00:22:30,490 ‫اون طناب رو از گردنم دور نگه داره، موافقم 342 00:22:37,360 --> 00:22:39,100 ‫یعنی... 343 00:22:39,130 --> 00:22:42,000 ‫خدا زندگی رو خلق کرد، ‫ولی کشتن رو هم خلق کرد 344 00:22:42,030 --> 00:22:45,170 ‫و اگه دنبال پیدا کردن دلیلش هستین، 345 00:22:45,200 --> 00:22:47,140 ‫دیوونه می‌شید 346 00:22:59,120 --> 00:23:00,920 ‫همین؟ 347 00:23:04,890 --> 00:23:06,720 ‫لطفاً دکتر، بیخیال 348 00:23:08,690 --> 00:23:09,890 ‫بگو 349 00:23:12,830 --> 00:23:15,980 ‫می‌خوای بدونی کشتن یه آدم چه حسی داره؟ 350 00:23:17,170 --> 00:23:19,900 ‫چون تک‌تک لحظه‌ها رو یادمه 351 00:23:19,940 --> 00:23:21,940 ‫خون رو یادمه 352 00:23:22,170 --> 00:23:23,370 ‫دندون شکسته رو یادمه 353 00:23:23,410 --> 00:23:24,740 ‫حسِ گرفتنِ... 354 00:23:24,780 --> 00:23:28,030 ‫اون گوشت گرم گردنش توی دستم یادمه 355 00:23:28,050 --> 00:23:29,440 ‫آره 356 00:23:30,880 --> 00:23:32,360 ‫یه چیز دیگه رو می‌دونی دکتر، 357 00:23:32,390 --> 00:23:35,040 ‫چیزی که هرگز به کسی نگفتم؟ 358 00:23:36,420 --> 00:23:38,440 ‫چیزی که بیشتر از همه یادمه، 359 00:23:39,120 --> 00:23:42,220 ‫احساس لذتی‌ــه که بهم داد 360 00:23:50,600 --> 00:23:52,670 ‫روی پیراهن‌تون خون ریخته دکتر 361 00:23:56,270 --> 00:23:58,140 ‫جوهره 362 00:25:16,950 --> 00:25:19,090 ‫متاسفانه خرابش کردم 363 00:25:32,540 --> 00:25:34,220 ‫دکتر کرایزلر! 364 00:25:35,870 --> 00:25:37,340 ‫یکی دیگه رو کشتن 365 00:25:53,660 --> 00:25:56,530 ‫استیوی، درشکه رو ببر عقب 366 00:25:57,300 --> 00:25:59,160 ‫اینجا کجاست؟ 367 00:25:59,530 --> 00:26:01,630 ‫مرکز مهاجرت قدیمه 368 00:26:01,670 --> 00:26:03,540 ‫دارن به جاش آکواریوم می‌سازن 369 00:26:08,240 --> 00:26:10,970 ‫یه مامور گشت از اداره‌ی پلیس ‫قبل از ما اینجا بوده 370 00:26:11,010 --> 00:26:13,240 ‫زیاد وقت نداریم 371 00:26:14,750 --> 00:26:17,080 ‫جنازه کجاست؟ 372 00:26:30,900 --> 00:26:33,800 ‫همه‌ی درها بسته بود، ‫راهی برای ورود و خروج نیست 373 00:26:33,830 --> 00:26:35,160 ‫چک کردم 374 00:26:35,200 --> 00:26:38,100 ‫قفسه کلیدها اینجاست، کلیدی گم نشده 375 00:27:02,960 --> 00:27:05,520 ‫از قبل به مامور اعزام‌کننده دستور دادم... 376 00:27:05,540 --> 00:27:07,200 ‫اطلاعات رو تا یک ساعت دیگه پخش نکنه 377 00:27:07,230 --> 00:27:08,830 ‫اگه می‌تونی یک ساعت عقبش بندازی، 378 00:27:08,870 --> 00:27:11,170 ‫- می‌تونی سه ساعتم عقب بندازی ‫- لزلو... 379 00:27:11,200 --> 00:27:13,470 ‫بنظرم این بحث به جنبش‌ـت کمکی نمی‌کنه... 380 00:27:13,500 --> 00:27:14,900 ‫جنبش‌مون 381 00:27:14,940 --> 00:27:16,940 ‫فرماندار همین الانم خودش رو به‌خطر انداخته... 382 00:27:40,930 --> 00:27:42,200 ‫سروان! قربان! 383 00:27:42,230 --> 00:27:44,370 ‫افسر بارکلی، نمی‌بینی سرم شلوغه؟ 384 00:27:44,920 --> 00:27:46,000 ‫بله قربان 385 00:27:46,040 --> 00:27:49,740 ‫پانسیون خانم لمب، 18 دلار 386 00:27:50,650 --> 00:27:52,240 ‫- قربان... ‫- عجب گیری هستی بارکلی 387 00:27:52,280 --> 00:27:55,610 ‫برای رو اعصاب بودنت که ‫بهت مدال ندادن، نه؟ 388 00:27:55,650 --> 00:27:57,010 ‫نه قربان 389 00:27:57,050 --> 00:27:58,850 ‫فقط متعجبم که چرا هنوز اینجائین 390 00:27:58,880 --> 00:28:00,350 ‫کجا باید باشم؟ 391 00:28:00,380 --> 00:28:02,420 ‫گزارش یه قتل رو توی بادری دادن 392 00:28:03,590 --> 00:28:04,920 ‫کی گزارش رو گرفته؟ 393 00:28:04,960 --> 00:28:06,590 ‫گریدی روی پرونده کار می‌کنه 394 00:28:06,620 --> 00:28:09,220 ‫این دفعه کی مُرده؟ 395 00:28:10,590 --> 00:28:12,090 ‫یه پسر فاحشه‌ی دیگه 396 00:28:17,640 --> 00:28:18,900 ‫چرا بهم خبر ندادن؟ 397 00:28:18,940 --> 00:28:20,470 ‫گریدی به فرماندار گفت، 398 00:28:20,500 --> 00:28:23,710 ‫بعدم فرماندار، ‫با اون دوتا کارآگاه پُر زرق و برق رفته 399 00:28:23,740 --> 00:28:24,940 ‫- اسب‌ها رو آماده کن! ‫- بله قربان 400 00:28:24,970 --> 00:28:27,180 ‫- دویل، افراد رو جمع کن ‫- بله قربان! 401 00:28:27,210 --> 00:28:28,140 ‫لعنتی! 402 00:28:31,120 --> 00:28:32,450 ‫یالا! 403 00:28:42,830 --> 00:28:45,430 ‫یا خود خدا 404 00:28:45,460 --> 00:28:46,430 ‫- دویل! ‫- قربان؟ 405 00:28:46,460 --> 00:28:47,460 ‫سامون برنز 406 00:28:47,500 --> 00:28:48,560 ‫رسیدن اینجا قربان 407 00:28:48,600 --> 00:28:50,700 ‫یالا! اینجا! یالا! 408 00:28:50,740 --> 00:28:52,230 ‫افراد! تکون بخورین! 409 00:28:59,880 --> 00:29:02,340 ‫انگار خبرای بد سریع پخش میشه 410 00:29:03,510 --> 00:29:06,650 ‫چرا این آدم شرور نمی‌تونه ‫یه ساعت معقول‌تر کارش رو انجام بده؟ 411 00:29:06,680 --> 00:29:08,920 ‫بریم، بریم! 412 00:29:08,950 --> 00:29:11,040 ‫حرکت کنین! 413 00:29:17,750 --> 00:29:20,080 ‫از سر راه برین کنار! 414 00:29:25,220 --> 00:29:27,390 ‫این یارو منصوب شده! 415 00:29:27,430 --> 00:29:28,690 ‫که خیلی هم بهش لطف شده 416 00:29:28,730 --> 00:29:31,560 ‫حالا جوری رفتار می‌کنه که ‫انگار 30 سال تو نیروی پلیس بوده! 417 00:29:31,600 --> 00:29:34,230 ‫این دفعه دیگه دستش رو میشه رئیس 418 00:29:34,270 --> 00:29:36,200 ‫مانعِ تحقیقات قتل شدن، 419 00:29:36,240 --> 00:29:38,370 ‫و به‌خصوص که مورد یه هرزه‌ست 420 00:29:38,400 --> 00:29:40,600 ‫از قبل به بچه‌ها اخطار داده بودم 421 00:29:40,630 --> 00:29:42,240 ‫روزولت... 422 00:29:42,280 --> 00:29:46,480 ‫از یک اطلاح‌طلب بی‌باک ‫به یک الهام‌گر فساد 423 00:29:46,510 --> 00:29:48,880 ‫روزنامه‌ها حسابی ازش استقبال می‌کنن 424 00:29:48,920 --> 00:29:51,359 ‫می‌تونید بهمون بگید اون بالا چه خبره فرماندار؟ 425 00:29:51,360 --> 00:29:53,730 ‫خبر رسیده یه پسر دیگه کشته شده 426 00:29:54,210 --> 00:29:55,390 ‫می‌خوام بدونم از کجا... 427 00:29:55,420 --> 00:29:57,400 ‫اطلاعات بدست میارید جناب استفنز 428 00:29:57,440 --> 00:29:58,970 ‫انگار شما و همکاران‌تون... 429 00:29:59,010 --> 00:30:00,770 ‫یه قدم از پلیس جلوتر هستین 430 00:30:00,810 --> 00:30:02,100 ‫پس درسته؟ 431 00:30:05,280 --> 00:30:08,180 ‫استیوی! برو جلوی در پسر 432 00:30:08,210 --> 00:30:10,180 ‫اگه پلیس رو دیدی، سریع برو داخل 433 00:30:10,220 --> 00:30:11,500 ‫- بهم خبر بده - باشه ‫- خبرم کن! 434 00:30:11,520 --> 00:30:13,650 ‫- سریع برو پسر! ‫- باشه! 435 00:30:18,960 --> 00:30:20,560 ‫دندانه‌هایی حس می‌کنم... 436 00:30:20,590 --> 00:30:23,390 ‫روی استخوان گونه در اطراف هر دو چشم 437 00:30:23,430 --> 00:30:26,660 ‫همچنین برآمدگی بالای حدقه‌ی چشم 438 00:30:28,600 --> 00:30:31,200 ‫درست مثل اون پسره زوایگ 439 00:30:31,240 --> 00:30:33,840 ‫احتمالاً برای درآوردن چشم‌ها ‫از همون چاقو استفاده کرده 440 00:30:33,870 --> 00:30:35,640 ‫کارش مثل همونه 441 00:30:39,750 --> 00:30:40,920 ‫حواستون باشه کجا قدم میذارین 442 00:31:06,270 --> 00:31:08,840 ‫متاسفم که مجبور بودی همچین چیزی ببینی 443 00:31:11,540 --> 00:31:15,220 ‫قبلاً مرگ رو دیدم، ‫ولی هیچوقت اینطوری نبوده 444 00:31:21,720 --> 00:31:25,360 ‫نمی‌تونم راهی پیدا کنم که ‫شاید ازش اومده باشه بالا 445 00:31:26,660 --> 00:31:29,160 ‫یا اصلاً رفته باشه پایین 446 00:31:30,280 --> 00:31:33,490 ‫بچه‌های زوایگ، توی منبع آب پیدا شدن 447 00:31:34,030 --> 00:31:35,370 ‫روی پشت‌بوم 448 00:31:35,870 --> 00:31:37,750 ‫کرایزلر اینو گفت 449 00:31:38,840 --> 00:31:40,670 ‫و آرون مورتون، ‫روزنامه‌ها گفتن جنازه‌ش... 450 00:31:40,710 --> 00:31:42,480 ‫روی پُل بروکلین پنهان شده بود 451 00:31:53,420 --> 00:31:56,250 ‫ارتفاع، اون به ارتفاع علاقه داره 452 00:31:56,290 --> 00:31:58,890 ‫یه منبع آب روی پشت‌بوم، دوتا پُل، ‫و حالا... 453 00:31:58,930 --> 00:32:01,530 ‫آره! آره، خوبه 454 00:32:01,560 --> 00:32:03,830 ‫جزئیات صحنه‌ی جرم دیگه ‫چه اطلاعاتی بهتون میده؟ 455 00:32:06,400 --> 00:32:08,870 ‫شاید آب هم یه نقشی داشته باشه 456 00:32:08,900 --> 00:32:10,530 ‫آره 457 00:32:10,570 --> 00:32:12,320 ‫آب بنظر مهم میاد 458 00:32:12,870 --> 00:32:14,670 ‫شاید، چشم‌اندازی از آب 459 00:32:14,710 --> 00:32:17,440 ‫زوایگ‌ها پنهان شده بودن، ‫همچنین اون پسره مورتون 460 00:32:17,480 --> 00:32:19,440 ‫اگر چه دو مورد آخر، در معرض عموم بودن 461 00:32:19,460 --> 00:32:21,250 ‫دیگه قربانی‌هاش رو پنهان نمی‌کنه 462 00:32:21,280 --> 00:32:23,880 ‫پیشرفت کرده، تکامل پیدا کرده 463 00:32:23,920 --> 00:32:25,120 ‫به چی تکامل پیدا کرده؟ 464 00:32:30,060 --> 00:32:31,290 ‫متوجه شدین که... 465 00:32:31,320 --> 00:32:32,640 ‫چی ممکنه دلیل قتل باشه؟ 466 00:32:32,660 --> 00:32:34,400 ‫کبودی روی گردن هست، 467 00:32:34,420 --> 00:32:37,800 ‫هم عقب هم جلو، که نشانه‌ی خفگی‌ــه 468 00:32:37,830 --> 00:32:39,260 ‫زخمی نمی‌بینم که در اثر دفاع از خود باشه 469 00:32:39,300 --> 00:32:41,280 ‫منظورت این نیست که با هم درگیر نشدن؟ 470 00:32:41,310 --> 00:32:42,300 ‫شایدم نه 471 00:32:42,340 --> 00:32:43,750 ‫من با پای خودم میام اینجا... 472 00:32:43,760 --> 00:32:45,670 ‫با کسی که بنظرم بهش اعتماد دارم 473 00:32:45,710 --> 00:32:47,990 ‫و حتی با اینکه دارم خفه میشم، ‫تقلایی نمی‌کنم، 474 00:32:48,000 --> 00:32:51,210 ‫چون خفگی بخش قابل انتظار عمله 475 00:32:51,240 --> 00:32:52,710 ‫چه جور عملی؟ 476 00:32:52,750 --> 00:32:54,280 ‫عمل جنسی 477 00:32:54,310 --> 00:32:56,350 ‫اینجارو ببینین، اثر انگشت 478 00:32:56,380 --> 00:32:58,340 ‫بنظرتون با عکس میشه درش آورد؟ 479 00:32:58,370 --> 00:33:00,580 ‫متاسفانه نمی‌تونیم چیز خیلی کوچیک ‫رو بازسازی کنیم، 480 00:33:00,620 --> 00:33:02,650 ‫دکتر کرایزلر، بدون نور کافی نمیشه 481 00:33:02,690 --> 00:33:03,820 ‫ولی باید تلاش کنیم 482 00:33:03,860 --> 00:33:06,160 ‫اون اثر انگشت می‌تونه گران‌بها باشه 483 00:33:22,640 --> 00:33:25,310 ‫مراقب باشین! برین کنار! 484 00:33:27,080 --> 00:33:29,680 ‫بنظرتون با تعداد پسرایی که کشته شدن، ‫یه الگو داره شکل می‌گیره؟ 485 00:33:34,120 --> 00:33:36,020 ‫ببخشید آقایون 486 00:33:36,060 --> 00:33:37,060 ‫قربان! 487 00:33:45,630 --> 00:33:47,130 ‫خیلی‌خب بچه‌ها! همگی پیاده بشن! 488 00:33:47,170 --> 00:33:49,200 ‫به صف بشید و حواستون جمع باشه! 489 00:33:49,240 --> 00:33:50,770 ‫یالا! 490 00:33:50,800 --> 00:33:52,840 ‫تکون بخورین! 491 00:33:52,870 --> 00:33:54,910 ‫یالا بچه‌ها، به صف بشید! 492 00:34:01,650 --> 00:34:04,520 ‫پلیسا... رسیدن! 493 00:34:04,550 --> 00:34:06,380 ‫- یکی دیگه ‫- نور بیشتری نیاز داریم 494 00:34:06,420 --> 00:34:07,820 ‫کاش بتونیم تا روشنایی بمونیم 495 00:34:07,850 --> 00:34:10,090 ‫لزلو، باید بریم! ‫باید همین الان بریم 496 00:34:10,120 --> 00:34:11,440 ‫اگه تو اینجا پیدا بشی... 497 00:34:11,470 --> 00:34:12,560 ‫روزولت باید جواب پس بده! 498 00:34:12,590 --> 00:34:15,060 ‫لزلو لطفاً، یالا 499 00:34:36,320 --> 00:34:38,640 ‫- گروهبان ‫- فرماندار 500 00:34:44,690 --> 00:34:47,620 ‫سروان کانر، خوبه که بالاخره رسیدین 501 00:34:47,660 --> 00:34:49,390 ‫چرا من در این مورد خبردار نشدم؟ 502 00:34:49,430 --> 00:34:51,800 ‫تحقیقات به خوبی داره انجام میشه سروان 503 00:34:51,830 --> 00:34:53,960 ‫آیسکسون‌ها از قبل رسیدن 504 00:34:54,000 --> 00:34:56,570 ‫افرادت باید همه جوره بهشون کمک کنن 505 00:35:13,620 --> 00:35:16,190 ‫فرماندار روزولت جوان... 506 00:35:16,220 --> 00:35:18,010 ‫حالتون خوبه؟ 507 00:35:19,490 --> 00:35:21,160 ‫به عنوان کسی که بازنشست شده، ‫جناب رئیس، 508 00:35:21,190 --> 00:35:22,930 ‫خیلی داریم شما رو زیارت می‌کنیم 509 00:35:22,960 --> 00:35:27,330 ‫یکبار خادم مردم باشی، ‫همیشه خادم مردم هستی 510 00:35:31,400 --> 00:35:34,100 ‫باید ساختمان رو در امنیت نگه داریم فرماندار 511 00:35:34,140 --> 00:35:36,140 ‫البته سروان 512 00:35:36,180 --> 00:35:37,990 ‫وظیفه‌تون رو انجام بدین 513 00:35:39,210 --> 00:35:41,410 ‫خیلی‌خب، شنیدین سروان چی گفت 514 00:36:01,470 --> 00:36:03,170 ‫دیگه وقتشه! 515 00:36:05,570 --> 00:36:08,110 ‫یالا! یالا! 516 00:36:20,920 --> 00:36:23,940 ‫علوم کالبدسنجی با زمان کم بدردمون نمی‌خوره 517 00:36:23,980 --> 00:36:26,700 ‫باید کاری کنی روزولت بفهمه... 518 00:36:30,420 --> 00:36:32,250 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 519 00:36:34,860 --> 00:36:37,220 ‫دستوری بهت ندادم که بیای اینجا 520 00:36:37,260 --> 00:36:38,930 ‫بگو سایروس ببرتت 521 00:36:51,960 --> 00:36:53,870 ‫ممنون مری 522 00:36:58,090 --> 00:37:00,050 ‫تمام شب رو بیدار بودیم لزلو 523 00:37:00,650 --> 00:37:01,920 ‫این فرصت رو ترجیح میدم... 524 00:37:01,960 --> 00:37:03,590 ‫که بخوابم و افکارم رو جمع و جور کنم 525 00:37:03,620 --> 00:37:06,990 ‫تا درک و تصورمون تازه‌ست، ‫باید ازش استفاده کنیم 526 00:37:07,130 --> 00:37:09,460 ‫بهت اطمینان میدم، ‫درک و تصور از یه پسر بیچاره... 527 00:37:09,500 --> 00:37:11,500 ‫که مثل یه حیوون سلاخی شده، ‫اگه موندگار باشه، 528 00:37:11,530 --> 00:37:12,800 ‫تازه خواهد موند 529 00:37:12,840 --> 00:37:14,280 ‫آره 530 00:37:14,740 --> 00:37:16,280 ‫سلاخی‌ــه 531 00:37:16,930 --> 00:37:18,810 ‫منجر به سلاخی شدن 532 00:37:20,310 --> 00:37:22,510 ‫اون لحظات آخر حتماً وحشت‌آور بوده 533 00:37:22,540 --> 00:37:25,440 ‫ترس بچه برای تجربه‌ی قاتل حیاتی به حساب میاد؟ 534 00:37:25,480 --> 00:37:26,780 ‫لزلو، بیخیال 535 00:37:26,810 --> 00:37:28,690 ‫فقط با این فرض که اعمالش... 536 00:37:28,720 --> 00:37:29,880 ‫- یه معنایی داره ‫- آره 537 00:37:30,020 --> 00:37:31,420 ‫مسلماً، یه گدا تحریک میشه که... 538 00:37:31,450 --> 00:37:33,130 ‫یه تیکه نون بدزده چون گرسنه‌ست 539 00:37:33,150 --> 00:37:34,790 ‫ولی چرا قاتل ما اینکارو می‌کنه؟ 540 00:37:34,820 --> 00:37:37,520 ‫ما همگی باید برای کارامون جوابگو باشیم، ‫صرف نظر از اینکه چه بدبختی‌هایی داریم 541 00:37:37,560 --> 00:37:39,520 ‫در مورد جوابگویی حرف نمیزنم 542 00:37:39,560 --> 00:37:42,830 ‫در مورد همدلی حرف میزنم، ‫در مورد درک کردن 543 00:37:42,860 --> 00:37:44,830 ‫درک کردن؟ 544 00:37:44,870 --> 00:37:48,100 ‫یارو برای لذت بچه می‌کشه 545 00:37:55,410 --> 00:37:57,940 ‫این شاید کمکت کنه که ‫خودت رو بذاری جای اون 546 00:37:58,450 --> 00:38:01,480 ‫همین عقیده منو سرشار از نفرت می‌کنه 547 00:38:01,520 --> 00:38:03,850 ‫کاملاً مطمئنم یه کتاب نظرم رو عوض نمی‌کنه 548 00:38:03,880 --> 00:38:05,120 ‫پس از خودت بپرس چرا... 549 00:38:05,150 --> 00:38:07,500 ‫دنبالِ هم‌نشینی با غریبه‌ها هستی 550 00:38:08,420 --> 00:38:11,520 ‫چون ازش لذت میبری؟ ‫یا روی زخمت مرهم میذاری؟ 551 00:38:11,560 --> 00:38:12,790 ‫نامزدی شکست خورده‌ت، 552 00:38:12,830 --> 00:38:15,330 ‫نارضایتی پدرت، مرگ برادرت 553 00:38:15,360 --> 00:38:18,630 ‫هر کاری که می‌کنم، خون بچه‌ها رو نمی‌ریزم! 554 00:38:22,000 --> 00:38:24,400 ‫این وسواس نسبت به پسرا... 555 00:38:24,440 --> 00:38:29,140 ‫شاید یه آسیب فیزیکی یا عاطفی ‫رو التیام می‌بخشه 556 00:38:31,200 --> 00:38:32,540 ‫خانم هاوارد 557 00:38:33,000 --> 00:38:35,580 ‫شما چطور با خودکشی پدرتون کنار اومدین؟ 558 00:38:35,620 --> 00:38:38,210 ‫سارا، نیازی نیست جواب بدی 559 00:38:41,260 --> 00:38:42,950 ‫جان توی مشروب خوردن افراط می‌کنه 560 00:38:42,990 --> 00:38:44,090 ‫شما چیکار می‌کنید؟ 561 00:38:44,120 --> 00:38:45,490 ‫کرایزلر، بسه دیگه! 562 00:38:45,530 --> 00:38:47,360 ‫خانم هاوارد، اگه می‌خوان اینجا کمک کنن، 563 00:38:47,390 --> 00:38:49,710 ‫باید با احساسات‌شون روبرو بشن، ‫چون همه‌ی ما به شیوه‌ای، 564 00:38:49,750 --> 00:38:52,080 ‫از خودمون در برابر درد روانی و عاطفی، ‫محافظت می‌کنیم 565 00:38:52,120 --> 00:38:55,200 ‫با انجام کاری که ‫وهم و خیالاتی از انتقام، 566 00:38:55,240 --> 00:38:57,800 ‫قدرت و لذت جنسی رو تداعی می‌کنه 567 00:38:57,840 --> 00:39:00,110 ‫خب، چیکار می‌کنید خانم هاوارد؟ 568 00:39:00,140 --> 00:39:01,910 ‫تسکین‌دهنده‌ی شما چیه؟ 569 00:39:01,940 --> 00:39:04,110 ‫قابل تحمل نیست 570 00:39:04,140 --> 00:39:06,780 ‫بیا سارا، نیازی نیست به این حرفا گوش کنیم 571 00:39:11,550 --> 00:39:12,720 ‫برید پس 572 00:39:13,130 --> 00:39:14,220 ‫هر دوتون 573 00:39:16,920 --> 00:39:19,770 ‫و وقتی تونستین ‫به درون خودتون نگاه کنین، برگردین 574 00:39:48,790 --> 00:39:51,120 ‫برتری کوفتی 575 00:39:51,160 --> 00:39:52,760 ‫ما نمی‌تونیم سوال بپرسیم، 576 00:39:52,790 --> 00:39:56,090 ‫ولی اون راحت می‌تونه ‫سرک بکشه تو زندگی شخصی‌مون 577 00:39:59,600 --> 00:40:04,170 ‫در مورد پدرت پرسید، ‫منم فقط حقیقت رو گفتم 578 00:40:07,010 --> 00:40:08,870 ‫خیلی شخصی بود، مگه نه؟ 579 00:40:08,910 --> 00:40:10,240 ‫ 580 00:40:11,280 --> 00:40:14,080 ‫ولی متأسفانه ممکنه چیزی که گفت، درست باشه 581 00:40:14,450 --> 00:40:16,850 ‫حتی اگه باشه، پُر رو بودنش رو... 582 00:40:16,880 --> 00:40:18,420 ‫توجیه نمی‌کنه 583 00:40:21,290 --> 00:40:23,160 ‫در مورد مری بهم بگو 584 00:40:23,190 --> 00:40:25,920 ‫جریان فراتر از سرزنش کردن یه خدمتکار بود 585 00:40:25,960 --> 00:40:28,720 ‫مری 586 00:40:29,760 --> 00:40:33,670 ‫وقتی خیلی جوون بود، ‫کرایزلر آوردش پیش خودش 587 00:40:33,700 --> 00:40:36,230 ‫میشه بپرسم چرا؟ 588 00:40:37,370 --> 00:40:39,550 ‫پدرش رو سوزوند تا بمیره 589 00:40:40,360 --> 00:40:41,860 ‫حتماً شوخی می‌کنی 590 00:40:42,740 --> 00:40:44,880 ‫خیلی هم جدی‌ام 591 00:40:44,910 --> 00:40:48,280 ‫چند بار تلاش کرد تا آتیشش بزنه 592 00:40:56,760 --> 00:40:58,590 ‫می‌خواد از این جریان در امان نگهش داره، 593 00:40:58,630 --> 00:41:00,170 ‫ولی بیشتر از اینا بود 594 00:41:01,170 --> 00:41:04,260 ‫کرایزلر خجالت می‌کشید که ‫نگرانیش رو جلوی ما نشون بده 595 00:41:04,880 --> 00:41:07,010 ‫باعث شد عصبانی بشه 596 00:41:07,900 --> 00:41:09,200 ‫یا خدا 597 00:41:09,240 --> 00:41:11,770 ‫درست داری میشی مثل خودش 598 00:41:11,810 --> 00:41:12,840 ‫جدی؟ 599 00:41:14,240 --> 00:41:16,560 ‫متاسفانه جفتمون داریم میشیم 600 00:41:17,940 --> 00:41:21,250 ‫وقتی می‌خوای نمک بریزی، ‫خیلی بامزه میشی جان مور 601 00:43:28,840 --> 00:43:32,080 ترجمه از: عرفان و پویا 602 00:43:32,104 --> 00:43:34,104 مرجع دانلود فیلم سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co