1 00:00:00,033 --> 00:00:01,465 ‫پوست سر. 2 00:00:01,894 --> 00:00:05,112 ‫قبلاً وقتی توی مزرعه‌ای در داکاتاس کار می‌کردم ‫یه چیزی شبیه به این رو دیدم. 3 00:00:05,113 --> 00:00:08,375 ‫دنبال بیماری باشید ‫که اونو به غرب ربط بده. 4 00:00:09,920 --> 00:00:11,386 ‫"کثیف‌تر از یه تیغ سلاخی" 5 00:00:11,455 --> 00:00:13,121 ‫اینو توی نامه ای بود ‫که واسه خانوم سانترولی نوشته شده بود. 6 00:00:13,123 --> 00:00:15,057 ‫احتمالاً در بچگی نظاره‌گر این اتفاقات بوده. 7 00:00:15,125 --> 00:00:16,725 ‫اینم یکی دیگه ... ‫از بین بیمارانی که با این توضیحات مطاقبت دارن 8 00:00:16,794 --> 00:00:18,860 ‫و مدتی توی غرب زندگی کردن، 9 00:00:18,929 --> 00:00:20,996 ‫این چهار نفر رو ‫به بیمارستان الیزابت در واشنگتون فرستادن 10 00:00:21,065 --> 00:00:22,798 ‫بنظرم ممکنه سرباز باشه. 11 00:00:22,866 --> 00:00:25,733 ‫- به کرایزلر گفتی؟ ‫- تو باید بهش بگی. 12 00:00:25,735 --> 00:00:27,069 ‫اوه، بیا. ‫باهم میریم. 13 00:00:27,137 --> 00:00:30,205 ‫- نه. ‫- اتفاقی بین شما دوتا افتاده؟ 14 00:00:32,742 --> 00:00:37,413 ‫- دیگه خیلی زیاده‌روی کردین. ‫- تو منو نمی‌ترسونی، کانر. 15 00:00:37,481 --> 00:00:39,747 ‫خیلی خوشحال میشم ‫اگه برای شام بهم ملحق بشی. 16 00:01:22,993 --> 00:01:24,792 ‫موندم چی تو سرش میگذره. 17 00:01:36,140 --> 00:01:39,207 ‫خواستم بدونم چطور بهت اجازه دادن ... 18 00:01:39,276 --> 00:01:41,143 ‫به مدارک بانزل دسترسی پیدا کنی؟ 19 00:01:43,280 --> 00:01:45,413 ‫لزلو؟ 20 00:01:45,483 --> 00:01:47,683 ‫بله، جان؟ 21 00:01:47,751 --> 00:01:49,017 ‫انگار امروز صبح ... 22 00:01:49,086 --> 00:01:51,419 ‫حواست خیلی پرت شده. 23 00:01:51,421 --> 00:01:54,222 ‫اگه منظورت اینه که چرا ازت نپرسیدم ‫چه بلایی سر صورتت اومده 24 00:01:54,291 --> 00:01:57,159 ‫فقط بخاطر اینه که نمی‌خوام خجالت بکشی. 25 00:01:57,227 --> 00:02:02,030 ‫اگه بگم واسه نوشیدنی با یه ‫رفیق قدیمی رفته بودم بیرون چی؟ 26 00:02:02,099 --> 00:02:05,100 ‫و دوتا کبودی زیر چشمات گذاشت؟ 27 00:02:05,169 --> 00:02:08,770 ‫بعضی‌وقتا لزلو، باید حرفای که ‫بین دو نفر زده میشه رو ... 28 00:02:08,839 --> 00:02:10,906 ‫مخفی باقی بذاری 29 00:02:12,309 --> 00:02:14,510 ‫جولیان پرت چی؟ 30 00:02:14,578 --> 00:02:16,578 ‫جولیان پرت؟ 31 00:02:16,646 --> 00:02:18,714 ‫نامزد قبلیت. 32 00:02:18,782 --> 00:02:20,315 ‫اون توی واشنگتونه، مگه نه؟ 33 00:02:20,384 --> 00:02:22,317 ‫وقت نمی‌ذاری بری به دیدنش؟ 34 00:02:22,386 --> 00:02:25,053 ‫چرا باید وقت بذارم ‫و برم به دیدن جولیان پرت؟ 35 00:02:25,122 --> 00:02:27,122 ‫چون عاشقش بودی. 36 00:02:27,191 --> 00:02:32,460 ‫به ندرت توی زندگیم ‫در موردش فکر می‌کنم. 37 00:02:32,462 --> 00:02:34,462 ‫تصمیم گرفتم بهتره به آینده نگاه کنم 38 00:02:34,532 --> 00:02:36,664 ‫تا اینکه در گذشته ساکن بمونم. 39 00:02:39,937 --> 00:02:43,939 ‫من گرسنمه. ‫بریم غذا بخوریم. 40 00:02:44,007 --> 00:02:46,007 ... ‫یه روانشناس به اسم بروکا 41 00:02:46,076 --> 00:02:48,410 ‫موقعی که داشتم در مورد بیماری عدم تکلم ‫تحقیق می‌کردم، به سراغم اومد. 42 00:02:48,478 --> 00:02:50,946 ‫اون معتقد بود که بخشی از مغزمون ‫مسئول حرف زدن‌مونه 43 00:02:51,015 --> 00:02:53,882 ‫یکی واسه همدردی ‫و یکی واسه عشق. 44 00:02:53,884 --> 00:02:55,483 ‫جای عشق توی قلبه. 45 00:02:55,485 --> 00:02:57,085 ‫مضخرفه. ‫قلب فقط یه ماهیچه‌ی ساده‌اس. 46 00:02:57,087 --> 00:02:59,287 ‫عشق که بیشتر از وبا مرموض نیست. 47 00:02:59,289 --> 00:03:00,756 ‫- وبا یه مریضیه. ‫- موضوع اینه که ... 48 00:03:00,824 --> 00:03:02,290 ‫هر قسمت از مغزمون ‫یه وظیفه داره. 49 00:03:02,292 --> 00:03:06,762 ‫و این وظیفه باعث میشه ... 50 00:03:08,000 --> 00:03:14,000 رسانه بزرگ نایت مووی تقدیم میکند NightMovie.Co 51 00:03:32,850 --> 00:03:37,059 ‫ترجمه از عرفان و پویا 52 00:03:40,998 --> 00:03:43,465 ‫شخصیاً منو برای این قتل‌ها ... 53 00:03:43,533 --> 00:03:45,066 ‫مقصر می‌دونن. 54 00:03:45,135 --> 00:03:46,802 ‫به زودی منو با پر و قیر تو شهر می‌گردونن 55 00:03:46,870 --> 00:03:50,071 ‫و این شوخی نخواهد بود. 56 00:03:50,140 --> 00:03:51,539 ‫دکتر کرایزلر واسه مطمئن شدن ... 57 00:03:51,609 --> 00:03:53,809 ‫به واشنگتون رفته. 58 00:03:53,877 --> 00:03:56,078 ‫همون سرخپوست‌هایی که ‫شما بهشون اشاره کردین. 59 00:03:56,146 --> 00:03:57,679 ‫اون فکر می‌کنه ممکنه یه رابطه‌ بین ... 60 00:03:57,747 --> 00:03:59,347 ‫قاتل‌مون و غرب وجود داشته باشه. 61 00:03:59,417 --> 00:04:01,817 ‫ادامه بده. 62 00:04:01,885 --> 00:04:06,688 ‫منم فکر میکنم ‫باید شخصاً به واشنگتون می‌رفتم. 63 00:04:06,757 --> 00:04:09,157 ‫اما بخاطر این ناراحت نیستی. 64 00:04:09,226 --> 00:04:10,692 ‫من کاملاً دیوونه نشدم 65 00:04:10,761 --> 00:04:13,962 ‫که متوجه رابطه‌ی پنهان بین دو نفر نشم. 66 00:04:13,964 --> 00:04:16,364 ‫ممکنه دکتر کرایزلر ... 67 00:04:16,366 --> 00:04:20,102 ‫برای دسترسی کاملا به مدارک پلیس فدرال ‫به کمکتون احتیاج داشته باشه. 68 00:04:20,170 --> 00:04:23,705 ‫یه دوست اونجا دارم. ‫تمام آدمای توی شهر رو میشناسه. 69 00:04:26,243 --> 00:04:29,244 ‫- بخش هوکر ‫- این چیه؟ 70 00:04:29,313 --> 00:04:30,578 ‫من اون موقع‌ها اینجا بودم. 71 00:04:30,648 --> 00:04:33,248 ‫در طول جنگ ‫افراد ژنرال هوکر 72 00:04:33,317 --> 00:04:34,983 ‫انگار از توی بیمارستان بیشتر لذت می‌بردن 73 00:04:35,052 --> 00:04:36,718 ‫تا توی میدان جنگ. 74 00:04:36,786 --> 00:04:39,121 ‫اه، بهترین ویسکی‌تون رو بیارین، عزیزم. 75 00:04:39,189 --> 00:04:42,190 ‫و تا می‌تونی خودتو سریع برسون اینجا. 76 00:04:42,192 --> 00:04:45,393 ‫- نه. ‫- منم همون رو می‌خورم. 77 00:04:45,463 --> 00:04:50,398 ‫مشکلی نداره ازتون بپرسم ‫اون یکی همکارتون چه شکلیه؟ 78 00:04:50,400 --> 00:04:51,667 ‫ببخشید. ‫همکار دیگه‌مونه؟ 79 00:04:56,206 --> 00:04:57,339 ‫فرماندار روزولت گفت 80 00:04:57,407 --> 00:04:59,074 ‫شما در اداره‌ی امور سرخپوست‌ها کار می‌کنید. 81 00:04:59,143 --> 00:05:00,542 ‫فرماندار. 82 00:05:00,610 --> 00:05:03,011 ‫تئودور همیشه یه راهی واسه سقوط کردنش داره. 83 00:05:03,013 --> 00:05:06,614 ‫- سقوط؟ ‫- آره، خب، یه سری آدما هستن که یه راهی دارن 84 00:05:06,616 --> 00:05:09,217 ‫که حتی وقتی شکست می‌خورن بازم موفق میشن. 85 00:05:09,219 --> 00:05:11,419 ‫دوستم، مور، می‌خواد نگاهی بندازه به ... 86 00:05:11,489 --> 00:05:14,823 ‫- پرونده‌های حل نشده‌ی قتل‌های که در غرب رخ داده ‫- حل نشده؟ 87 00:05:14,892 --> 00:05:16,692 ‫پرونده‌ی حل نشده‌ی زیادی نداریم. 88 00:05:16,760 --> 00:05:18,160 ‫در هر صورت ‫می‌خوایم یه نگاهی بهشون بندازیم. 89 00:05:18,228 --> 00:05:21,096 ‫مایلید برقصین، آقا؟ 90 00:05:21,165 --> 00:05:25,567 ‫متأسفانه من تو رقصیدن خوب نیستم. ‫فقط خودم رو شرمنده می‌کنم. 91 00:05:25,635 --> 00:05:29,104 ‫- شما شبیه مردای هستین که ... ‫- ممنون، ولی نه. ممنون. 92 00:05:29,173 --> 00:05:31,707 ‫می‌تونی با من برقصی، خوشگلم. 93 00:05:31,775 --> 00:05:34,376 ‫فردا صبح به دفترم بیاین. 94 00:05:51,395 --> 00:05:54,062 ‫شما دکتر کرایزلر هستین. 95 00:05:54,064 --> 00:05:56,732 ‫یه شایعه شنیدم که ‫در تو ساختمان هستین. 96 00:05:56,800 --> 00:06:02,070 ‫سال‌ها پیش سر قضیه جان هاپکیز ‫شما رو دیدم. 97 00:06:02,139 --> 00:06:05,607 ‫دکتر ایکنیشنس بلانک هستم. 98 00:06:05,675 --> 00:06:08,544 ‫واقعاً باعث افتخارمه. 99 00:06:08,612 --> 00:06:11,479 ‫میشه بپرسم واسه چی به اینجا سفر کردین؟ 100 00:06:11,481 --> 00:06:15,017 ‫دنبال کسی هستم ‫که قبلاً مریض اینجا بوده. 101 00:06:15,085 --> 00:06:17,553 ‫- اسمش؟ ‫- رودولف بانزل. 102 00:06:17,621 --> 00:06:20,088 ‫بله، ام، یه سرباز بود. 103 00:06:20,090 --> 00:06:22,758 ‫که توی غرب جنگیده بود، اگه ‫یادم باشه. 104 00:06:22,826 --> 00:06:25,293 ‫آه، قد بلند، سی ساله. 105 00:06:25,362 --> 00:06:28,764 ‫فکر کنم از یه جور بد شکلی صورت رنج میبرده 106 00:06:28,832 --> 00:06:32,034 ‫یه چیز مادرزاد یا چیزی ‫که در دوران کودکیش اتفاق افتاده باشه. 107 00:06:32,102 --> 00:06:35,904 ‫همم. نه، در این صورت مطمئن نیستم ‫که این همون مردی باشه که دنبالش هستین. 108 00:06:37,441 --> 00:06:39,641 ‫یه نفر بود که سال‌ها پیش مرخص شد. 109 00:06:39,709 --> 00:06:41,777 ‫اسمش رو یادم نمیاد. 110 00:06:41,845 --> 00:06:45,781 ‫اون حالت چهره‌ی وحشتناکی داشت. 111 00:06:45,849 --> 00:06:48,450 ‫حالت چهره؟ 112 00:06:48,518 --> 00:06:50,586 ‫بله، ماهیچه‌های صورتش ... 113 00:06:50,654 --> 00:06:52,654 ‫کشیده شده بودن. 114 00:06:52,723 --> 00:06:53,989 ‫چه بلایی سرش اومده بود؟ 115 00:06:54,057 --> 00:06:56,191 ‫ایگی؟ 116 00:06:56,260 --> 00:06:58,660 ‫مگه بهت نگفتتم مزاحم مهمان‌هامون نشو. 117 00:06:58,728 --> 00:07:01,930 ‫فقط داشتم با دکتر کرایزلر ‫در مورد یه مریض حرف می‌زدم. 118 00:07:01,999 --> 00:07:04,933 ‫می‌دونی که ما هیچوقت ‫از بیمارامون نمیگیم. 119 00:07:05,002 --> 00:07:06,734 ‫اما اونم یه دکتره. 120 00:07:11,942 --> 00:07:16,745 ‫ایگی؟ 121 00:07:16,814 --> 00:07:19,581 ‫باعث افتخارم بود که دیدمتون، دکتر کرایزلر. 122 00:07:25,155 --> 00:07:27,355 ‫جراح ارتش. 123 00:07:27,425 --> 00:07:30,358 ‫توی گتزبورگ شاهد مُردن افراد زیادی بوده. 124 00:07:30,360 --> 00:07:31,893 ‫دیگه هیچوقت مثل قبل نشد. 125 00:07:31,962 --> 00:07:35,964 ‫متأسفانه خبرای بدی براتون دارم، دکتر کرایزلر. 126 00:07:36,033 --> 00:07:38,500 ‫بیماری که دنبالش می‌گردین مُرده. 127 00:07:38,568 --> 00:07:40,235 ‫مدارک‌مون نشون میده که رودولف بازل مُرده 128 00:07:40,304 --> 00:07:42,237 ‫و حدود 9 ماه پیش 129 00:07:42,306 --> 00:07:45,573 ‫و توی آرلینگتون دفن شده. 130 00:07:45,643 --> 00:07:47,375 ‫متأسف که ناامیدتون می‌کنم. 131 00:07:50,848 --> 00:07:54,382 ‫دکتر دیلمن، قدیما مریضی اینجا بوده ... 132 00:07:54,384 --> 00:07:56,985 ‫که حالت چهره‌ی وحشتناکی داشته باشه. ‫کسی که ... 133 00:07:57,054 --> 00:07:59,254 ‫حالت چشم‌های بدی داشته؟ 134 00:07:59,323 --> 00:08:02,724 ‫بنظرم آشنا نمیاد ‫اما من مدت کمیه که به اینجا اومده. 135 00:08:02,792 --> 00:08:05,593 ‫مشکلی نداره به پرونده‌ها نگاهی بندازم؟ 136 00:08:05,595 --> 00:08:09,665 ‫دکتر کرایزلر، به من گفته بودن که بهتون کمک کنم. 137 00:08:09,733 --> 00:08:11,533 ‫و فکر کنم به اندازه‌ی کافی این کارو کردم. 138 00:08:11,601 --> 00:08:14,269 ‫من با شاخص‌ها و اطلاعات خاصی ‫پرونده‌ها رو دنبال میکنم. 139 00:08:14,338 --> 00:08:16,271 ‫ما اینجا 10 هزار پرونده داریم. 140 00:08:16,340 --> 00:08:19,408 ‫تمام بعد از ظهر رو وقت دارم. 141 00:08:20,544 --> 00:08:22,344 ‫از روی بریدگی عضو‌ها میشه فهمید ... 142 00:08:22,412 --> 00:08:24,346 ‫که کار کدوم قبیله بوده. 143 00:08:24,414 --> 00:08:28,484 ‫این مال ... ‫خب، از روی عکسا خیلی سخت میشه گفت. 144 00:08:29,953 --> 00:08:32,220 ‫چی توی دهنشه؟ 145 00:08:32,222 --> 00:08:35,491 ‫اون، دوستم، همون چیزی ‫که بقیه فکر می‌کنن. 146 00:08:35,559 --> 00:08:38,360 ‫و منظور من مغزش نیست. 147 00:08:38,428 --> 00:08:40,028 ‫ما هم اون روز اونجا بودیم 148 00:08:40,030 --> 00:08:42,964 ‫و به اندازه‌ی کافی با خودمون ‫آلت تناسلی و گوش آوردیم. 149 00:08:43,033 --> 00:08:46,301 ‫کار اون مردا باعث شوکه شدن‌مون نشد. 150 00:08:46,370 --> 00:08:47,703 ‫گوشت؟ 151 00:08:47,771 --> 00:08:49,405 ‫هیس! 152 00:08:51,441 --> 00:08:52,974 ‫- گوشت؟ ‫- غذا دیگه. 153 00:08:53,043 --> 00:08:55,243 ‫یه جای خیلی خوب توی این خیابون هست ‫که غذاهای عالی داره. 154 00:08:55,245 --> 00:08:57,179 ‫آبجوهاش هم خوبه. 155 00:08:57,247 --> 00:08:59,047 ‫فکر کنم بهتره که این پرونده‌ها رو بررسی کنم. 156 00:08:59,049 --> 00:09:01,583 ‫خب، وقتی کارت تموم شد ‫همینجوری روی میز بذارشون. 157 00:09:11,661 --> 00:09:14,796 ‫- داره دندون در میاره. ‫- مطمئنم که همون. تو همون سنه. 158 00:09:14,865 --> 00:09:17,999 ‫- خب، کاری از دستم بر میاد بکنم؟ ‫- روغن گل میخک. 159 00:09:18,068 --> 00:09:20,802 ‫یکم بریز روی انگشتت ‫و بذار روی لثه‌ی بچه‌ات. 160 00:09:20,871 --> 00:09:23,271 ‫- مثل یه مسکن خفیف عمل میکنه. ‫- چقدره؟ 161 00:09:23,340 --> 00:09:25,073 ‫نگران نباش. ‫فقط یه روغن گل میخکه. 162 00:09:25,075 --> 00:09:27,876 ‫می‌خوام پولش رو بدم، آقای فری واتر. 163 00:09:27,945 --> 00:09:31,079 ‫تنهایی می‌تونم از دخترم مراقبت کنم. ‫بیا. 164 00:09:37,555 --> 00:09:41,489 ‫- آره. این یکی رو میبرم. ‫- بفرمایید. 165 00:09:45,429 --> 00:09:48,163 ‫از روی صورتت می‌تونم بگم ... 166 00:09:48,232 --> 00:09:50,566 ‫که توئم مثل من موفق بودی. 167 00:09:50,634 --> 00:09:53,369 ‫- تو چقدر موفق بودی؟ ‫- هیچی پیدا نکردم. 168 00:09:53,437 --> 00:09:54,903 ‫هر قتل حل نشده‌ای رو ... 169 00:09:54,972 --> 00:09:58,106 ‫به پای غارت سرخپوست‌ها گذاشتن. 170 00:09:58,108 --> 00:10:01,643 ‫بنظر میرسه دارن به سمبل ‫وحشی‌گری تبدیل میشن. 171 00:10:01,712 --> 00:10:03,111 ‫تو چی پیدا کردی؟ 172 00:10:03,180 --> 00:10:06,181 ‫مردی که دنبالش اومدم، مُرده. 173 00:10:06,250 --> 00:10:07,783 ‫- مُرده؟ ‫- کاملاً. 174 00:10:07,851 --> 00:10:10,185 ‫در طول تحقیقاتم ‫یه سرباز دیگه پیدا کردم 175 00:10:10,254 --> 00:10:12,854 ‫که با شرایط ما مطاقبت داشت 176 00:10:12,923 --> 00:10:15,323 ‫ولی هیچوقت در جنگ شیکاگو ‫شرکت نداشته. 177 00:10:15,325 --> 00:10:16,458 ‫و منم قتلی رو پیدا کردم ‫که با شرایط‌مون تطابق داشت 178 00:10:16,526 --> 00:10:19,194 ‫ولی توی نیویورک اتفاق افتاده بود. 179 00:10:19,263 --> 00:10:21,863 ‫تحقیقات نیروی پلیس محلی 180 00:10:21,932 --> 00:10:23,799 ‫مسئولیت اون رو ‫گردن حمله‌ی سرخپوست‌ها انداخته 181 00:10:23,867 --> 00:10:27,069 ‫که بدنبال انتقام گرفتن از وزیر و همسرش بودن. 182 00:10:27,137 --> 00:10:30,806 ‫کجا؟ ‫کدوم شهر؟ 183 00:10:30,874 --> 00:10:32,074 ‫نیو پالتز. 184 00:10:33,477 --> 00:10:35,811 ‫چی شده؟ 185 00:10:35,879 --> 00:10:40,015 ‫این رو ببین. ‫اون یکی سربازی که توجه من رو جلب کرد ... 186 00:10:40,083 --> 00:10:41,483 ‫سرجوخه جان بیچم. 187 00:10:41,551 --> 00:10:44,219 ‫از یه حالت چهره‌ی وحشتناک زجر می‌بُرده. 188 00:10:44,288 --> 00:10:47,623 ‫محل تولدش رو ببین. 189 00:10:47,691 --> 00:10:49,291 ‫نیو پالتز. 190 00:10:49,359 --> 00:10:51,693 ‫اتفاقی نیست؟ 191 00:10:51,762 --> 00:10:54,496 ‫می‌خوام مدارک رسمیش رو ببینم. 192 00:10:54,564 --> 00:10:56,164 ‫در این حین، به خانوم هاوارد زنگ بزن. 193 00:10:56,166 --> 00:10:59,635 ‫- و بهش بگو که چی پیدا کردیم. ‫- من؟ چرا بهم نمیگی ... 194 00:10:59,703 --> 00:11:01,637 ‫چه اتفاقی بین شما دوتا افتاده؟ 195 00:11:01,705 --> 00:11:05,907 ‫بهش بگو از اختیاراتش استفاده کنه ‫و در مورد این قتل‌عام‌ها از پلیس محلی پرس و جو کنه. 196 00:11:18,188 --> 00:11:20,856 ‫خانوم هاوارد؟ ‫تلفن. 197 00:11:20,924 --> 00:11:23,325 ‫- اداره‌ی پلیس. ‫- بله، قربان. 198 00:11:23,393 --> 00:11:24,993 ‫خانوم هاوارد هستم. 199 00:11:25,062 --> 00:11:28,997 ‫سارا؟ به حرفام گوش کن. ‫ما یه چیزی پیدا کردیم. 200 00:11:29,066 --> 00:11:30,932 ‫توی نیو پالتز یه قتل‌عام رخ داده. 201 00:11:31,001 --> 00:11:34,803 ‫و احتمال داره توسط یه مرد به اسم بیچم ‫انجام شده باشه. 202 00:11:34,872 --> 00:11:36,271 ‫جان بیچم. 203 00:11:36,340 --> 00:11:38,740 ‫ادامه بده. 204 00:11:38,809 --> 00:11:41,409 ‫16سال پیش، وزیر و زنش 205 00:11:41,479 --> 00:11:44,279 ‫به طور وحشیانه‌ای توسط سرخپوست‌ها ‫کُشته شدن 206 00:11:44,348 --> 00:11:47,949 ‫اونا یه پسر داشتن که زنده مونده ‫و جایی نزدیک بوستون زندگی می‌کنه. 207 00:11:48,018 --> 00:11:50,819 ‫کرایزلر و من قصد داریم ‫بریم و باهاش حرف بزنیم. 208 00:11:50,888 --> 00:11:53,689 ‫- اسمش آدامز دوری‌ـه. ‫- منم باهاتون بیام؟ 209 00:11:53,757 --> 00:11:57,292 ‫نه، نه. کرایزلر میگه همونجایی که هستی ‫برامون مفید تری. 210 00:11:57,361 --> 00:11:59,294 ‫ازت می‌خواد با مقامات نیو پالتز ارتباط برقرار کنی 211 00:11:59,363 --> 00:12:03,365 ‫و ببینی از این قتل‌ها اطلاعات بیشتری دارن یا نه. 212 00:12:03,433 --> 00:12:05,501 ‫ولی نمی‌تونم اینجا بمونم. 213 00:12:05,569 --> 00:12:08,103 ‫چرا خودش بهم زنگ نزده؟ 214 00:12:08,172 --> 00:12:09,637 ‫چی؟ 215 00:12:09,707 --> 00:12:10,772 ‫سارا؟ 216 00:12:10,841 --> 00:12:13,842 ‫- اینجام. ‫- یه چیز دیگه هم هست. 217 00:12:13,844 --> 00:12:15,310 ‫به آیزکسون‌ها خبر بده 218 00:12:15,379 --> 00:12:16,978 ‫با اولین قطاربه سمت غرب کشور برن 219 00:12:17,047 --> 00:12:20,315 ‫و با فرمانده سابق جان بیچم ‫صحبت کنن. 220 00:12:20,384 --> 00:12:22,784 ‫بهشون خبر میدم. 221 00:12:25,389 --> 00:12:28,424 ‫- سارا؟ ‫- بله؟ 222 00:12:29,393 --> 00:12:31,793 ‫مراقب باش. 223 00:12:55,120 --> 00:12:58,922 ‫فکر می‌کنی توی شمال داکارتا ‫بوفالو می‌بینیم؟ 224 00:12:58,924 --> 00:13:01,124 ‫اگه همه‌شون رو نکُشته باشن. 225 00:13:01,193 --> 00:13:03,194 ‫سرخپوست‌ها چی؟ 226 00:13:03,262 --> 00:13:06,997 ‫اگه همه‌ی اونارم نکشته باشن. 227 00:13:12,405 --> 00:13:16,006 ‫می‌دونی، اصلاً چرا باید اهمیت بدم ‫که این بچه‌ی استر هست یا نه؟ 228 00:13:16,075 --> 00:13:20,077 ‫- حرفم رو باور نمی‌کنی، درسته؟ ‫- چی رو؟ 229 00:13:20,145 --> 00:13:22,479 ‫که من عاشق استر نیستم. 230 00:13:22,547 --> 00:13:26,950 ‫من دو دقیقه قبل از تو به این دنیا اومدم. 231 00:13:27,019 --> 00:13:28,285 ‫و بهتر از هر کس دیگه‌ای تو رو میشناسم. 232 00:13:28,353 --> 00:13:31,955 ‫حتی تو رو بهتر از خودت میشناسم. 233 00:13:32,024 --> 00:13:33,890 ‫تو عاشق استر هستی. 234 00:13:42,835 --> 00:13:45,970 ‫پشیمون نیستی به جولیان سر نزدی؟ 235 00:13:47,640 --> 00:13:48,972 ‫وقت زیادی نداشتیم. 236 00:13:49,041 --> 00:13:50,707 ‫اگه می‌خواستی ‫می‌تونستی واسش وقت بذاری. 237 00:13:50,776 --> 00:13:52,843 ‫و اینم از جواب تو. 238 00:13:54,379 --> 00:13:56,914 ‫باورم نمیشه نیویورک رو ترک کردیم ... 239 00:13:56,982 --> 00:13:59,716 ‫و خدا می‌دونه سر از کجا در بیاریم. 240 00:14:01,186 --> 00:14:03,386 ‫نیوتون، ماساچوست 241 00:14:03,388 --> 00:14:08,125 ‫میشه بپرسم ‫چرا اینقدر علاقه‌مندی؟ 242 00:14:08,193 --> 00:14:10,727 ‫آدام دوری اونجا زندگی می‌کنه. 243 00:14:10,796 --> 00:14:12,929 ‫منظورم دیدن جولیا بود. 244 00:14:12,998 --> 00:14:16,934 ‫اولین باری که جولیا رو دیدی، یادمه. 245 00:14:17,002 --> 00:14:18,669 ‫شغلت تقریباً راکت شده بود 246 00:14:18,737 --> 00:14:21,238 ‫چون به جز اون نمی‌تونستی به چیز دیگه‌ای فکر کنی. 247 00:14:24,543 --> 00:14:28,279 ‫وقتی عاشق میشی ‫چه حسی داره؟ 248 00:14:32,151 --> 00:14:35,686 ‫بیشتر از همه‌، پُر انرژی هستی. 249 00:14:35,754 --> 00:14:38,255 ‫و ذهنت همیشه فعاله. 250 00:14:40,159 --> 00:14:45,028 ‫توی گوشه‌ای از خیابون منتظر می‌مونی ‫تا شاید بیاد از اونجا رد بشه 251 00:14:45,097 --> 00:14:47,764 ‫با ترس به مراسمات میری ... 252 00:14:47,833 --> 00:14:50,067 ‫که نکنه اون دعوت نشده باشه. 253 00:14:54,307 --> 00:14:59,710 ‫و همیشه سعی می‌کنی از عشق ‫باهاش حرف بزنی. 254 00:15:42,154 --> 00:15:44,021 ‫شما خانوم هاوارد هستین؟ 255 00:15:44,089 --> 00:15:46,156 ‫- بله. ‫- من الیزا هستم. 256 00:15:46,225 --> 00:15:48,158 ‫خانوم کرک‌پاتریک منو فرستاده دنبال‌تون. 257 00:15:48,227 --> 00:15:53,897 ‫- از خوابگاه؟ ‫- بله خانوم. بذارین کیف‌تون رو بیارم. 258 00:15:53,966 --> 00:15:55,498 ‫به زودی هوا تاریک میشه. 259 00:15:55,568 --> 00:15:57,168 ‫خانوم کرک‌پاتریک گفت 260 00:15:57,236 --> 00:16:00,303 ‫بهتره شما رو فردا صبح ‫به خونه‌ی دوری پیر ببرم. 261 00:16:00,305 --> 00:16:02,505 ‫چی می‌فروشین؟ 262 00:16:02,575 --> 00:16:04,107 ‫چی می‌فروشم؟ 263 00:16:04,176 --> 00:16:07,110 ‫بیشتر مهمان‌های که پیشمون میان ‫فروشنده هستن. 264 00:16:07,179 --> 00:16:09,846 ‫من واسه اداره‌ی پلیس نیویورک کار می‌کنم. 265 00:16:11,850 --> 00:16:13,850 ‫تا حالا نشنیدم یه خانوم ‫واسه پلیس کار کنه 266 00:16:13,919 --> 00:16:16,853 ‫مخصوصاً توی نیویورک. 267 00:16:16,922 --> 00:16:19,623 ‫من اولینشم. 268 00:16:27,600 --> 00:16:29,666 ‫ببخشید. ‫چرا اون کوه‌ها این شکلی هستن؟ 269 00:16:29,735 --> 00:16:33,404 ‫منظورت کوه گانکز‌ـه؟ 270 00:16:33,472 --> 00:16:35,606 ‫گانکز؟ 271 00:16:35,674 --> 00:16:39,610 ‫شاون گانکز. ‫آدمای محلی به مخفف بهش گانکز میگن. 272 00:16:39,678 --> 00:16:41,878 ‫آدما ازش بالا هم میرن؟ 273 00:16:41,947 --> 00:16:43,546 ‫اوه، آره. ‫خودمم ازش بالا رفتم. 274 00:16:43,616 --> 00:16:44,948 ‫تو؟ 275 00:16:45,017 --> 00:16:49,086 ‫مگه چمه؟ 276 00:16:56,829 --> 00:16:58,228 ‫نیوتون ‫ماساچوست 277 00:16:58,297 --> 00:16:59,830 ‫فکر کنم یه کارخونه اونجاست ‫که بیسکویت‌هایی میسازه 278 00:16:59,899 --> 00:17:01,632 ‫که مادربزرگم علاقه زیادی بهش داره. 279 00:17:01,700 --> 00:17:06,503 ‫- مادربزرگت؟ ‫- آره، با انجیر درستش می‌کنن. 280 00:17:06,571 --> 00:17:08,239 ‫قیافه‌اش ترسناکه ‫اما بهشون قسم می‌خوره. 281 00:17:08,307 --> 00:17:10,441 ‫فکر کنم که بهتره امشب استراحت کنیم 282 00:17:10,509 --> 00:17:12,175 ‫و فردا صبح با آقای دوری صحبت کنیم. 283 00:17:12,244 --> 00:17:14,578 ‫و اسم دوری رو ‫پیش کسی نیار. 284 00:17:14,647 --> 00:17:16,647 ‫فکر میکنی مشکلی واسمون پیش میاد؟ 285 00:17:16,715 --> 00:17:20,484 ‫بذار بگیم که اون ‫انتظار دیدن‌مون رو نداشته باشه 286 00:17:24,857 --> 00:17:26,523 ‫این بی‌حرمتی به مُرده‌هاست. 287 00:17:26,592 --> 00:17:29,592 ‫- چی؟ ‫- این. داری ازشون عکس می‌گیری. 288 00:17:29,594 --> 00:17:32,596 ‫شبیه توریست‌های احمقی رفتار می‌کنی ‫که به دیدن قبرستان اومدن. 289 00:17:32,665 --> 00:17:36,533 ‫مردم به دیدن اهرام میرن. ‫اونم قبر حساب میشه. 290 00:17:36,602 --> 00:17:38,669 ‫این فرق می‌کنه. ‫ما توی ستینگ بول هستیم. 291 00:17:38,737 --> 00:17:42,540 ‫نبرد لیتل بیگ‌هورن. ‫آخرین جایی که لستر ایستاده بود. 292 00:17:44,543 --> 00:17:46,677 ‫شما کسایی هستین که می‌خواین کاپیتان میلر رو ببینین؟ 293 00:17:46,745 --> 00:17:48,279 ‫بله. من کاراگاه گروهبان مارکوس آیزکسون هستم ... 294 00:17:48,303 --> 00:17:50,103 ‫و این برادرمه 295 00:18:09,791 --> 00:18:13,793 ‫تمام این راهو اومدین ‫که درباره‌ی سرجوخه بیچام تحقیق کنین؟ 296 00:18:13,862 --> 00:18:16,463 ‫- اونو یادتون میاد؟ ‫- یادم بیاد؟ 297 00:18:16,531 --> 00:18:19,599 ‫الان 10 سال شده ‫و نمی‌تونم از ذهنم بیرونش کنم 298 00:18:19,668 --> 00:18:22,401 ‫سوابق نظامیش میگه که اون به... 299 00:18:22,403 --> 00:18:24,003 ‫بیمارستان دولتیِ روانی‌ها فرستاده شده 300 00:18:24,072 --> 00:18:26,405 ‫بعد از اینکه صلاحیتش برای خدمت ‫رو از دست داده 301 00:18:26,407 --> 00:18:28,741 ‫ 302 00:18:28,810 --> 00:18:32,211 ‫سوابق میگه که شما افسری بودین که ‫اونو از خدمت مرخص کردین 303 00:18:32,213 --> 00:18:35,815 ‫جراح ارتشی بود که اعلام کرد ‫اون برای خدمت صلاحیت نداره 304 00:18:35,817 --> 00:18:38,618 ‫و برگردوندش به شرق 305 00:18:38,620 --> 00:18:40,887 ‫بنظرتون سرباز خوبی بود؟ 306 00:18:40,956 --> 00:18:42,221 ‫اولش آره. اون با انضباط بود، 307 00:18:42,291 --> 00:18:44,824 ‫به جزئیات دقت داشت، باکفایت بود 308 00:18:44,826 --> 00:18:46,293 ‫با بقیه‌ی افراد گرم نمی‌گرفت، 309 00:18:46,361 --> 00:18:47,760 ‫ولی اینو میذارم به حساب مذهبی بودنش، 310 00:18:47,829 --> 00:18:51,764 ‫و اینکه خانم بازی و مشروب خوردن ‫رو اشتباه می‌دونست 311 00:18:55,170 --> 00:18:58,838 ‫اینجا توی غرب آدمایی رو دیدم ‫که تشنه‌ی خون هستن 312 00:18:58,907 --> 00:19:02,575 ‫که هرگز در جایی مثل شیکاگو ‫و مسلماً در جریان شورش کارگری ندیدم 313 00:19:02,644 --> 00:19:05,444 ‫- منظورتون شورش‌های هی‌مارکت هست؟ ‫- بله درسته 314 00:19:05,514 --> 00:19:07,446 ‫بهمون گفته بودن با آرامش برخورد کنیم، 315 00:19:07,448 --> 00:19:08,982 ‫ولی خشونت زد بالا 316 00:19:09,050 --> 00:19:12,185 ‫یه بمب وسط نیروی پلیس انداختن، ‫شورش‌گرها تیر خوردن و کشته شدن 317 00:19:13,788 --> 00:19:18,457 ‫یعنی، برای انجام کاری که طرف کرد، ‫تقریباً باید دیوونه باشی 318 00:19:18,459 --> 00:19:20,927 ‫دقیقاً چیکار کرد؟ 319 00:19:28,469 --> 00:19:32,805 ‫از کنارش رد شدم، ‫روی یه شورش‌گر مُرده نشسته بود 320 00:19:32,874 --> 00:19:39,679 ‫یه مرد جوون، راستش یه پسر بچه. ‫توی کوچه‌ی پشتی بودن 321 00:19:39,681 --> 00:19:45,885 ‫با یه چاقو داشت جنازه رو پشت سر هم میزد 322 00:19:45,887 --> 00:19:47,821 ‫این تازه بدترین قستمش نیست 323 00:19:49,290 --> 00:19:51,158 ‫طرف لُخت بود؟ 324 00:19:51,226 --> 00:19:52,892 ‫لُخت؟ 325 00:19:52,894 --> 00:19:58,298 ‫از سر تا پا، غرق خون بود 326 00:19:59,901 --> 00:20:03,169 ‫اون پایین، لای پاهاش، 327 00:20:03,238 --> 00:20:05,972 ‫حسابی شق کرده بود 328 00:20:15,760 --> 00:20:18,494 ‫خدایا! اون بچه دست از گریه برنمی‌داره؟ 329 00:20:18,563 --> 00:20:21,764 ‫خب، اگه یه بارم باباش اونو می‌گرفت، ‫بد نمیشد 330 00:20:21,832 --> 00:20:23,232 ‫کافیه زن 331 00:20:23,234 --> 00:20:26,235 ‫بدین چندتا آبنبات بِمکه 332 00:20:26,237 --> 00:20:28,637 ‫ممنون جناب برنز ولی دندون نداره 333 00:20:28,639 --> 00:20:30,839 ‫پس چرا نمی‌دینش به همنام‌تون؟ 334 00:20:30,909 --> 00:20:35,644 ‫بیا توماس جوان، بگیرش 335 00:20:35,713 --> 00:20:38,447 ‫مگه زبون نداری؟ چی باید بگی؟ 336 00:20:38,516 --> 00:20:40,583 ‫- ممنون قربان ‫- قابلی نداشت مرد جوان 337 00:20:40,651 --> 00:20:43,920 ‫برو جوجه 338 00:20:43,988 --> 00:20:45,654 ‫همه‌تون برین 339 00:20:50,128 --> 00:20:53,462 ‫دو روز توی واشنگتن مخفیانه تحقیق می‌کردن 340 00:20:53,531 --> 00:20:56,465 ‫داخل و خارج عمارت‌های گوناگون 341 00:20:56,534 --> 00:20:58,267 ‫می‌دونی دنبال چی بودن؟ 342 00:20:58,269 --> 00:21:00,937 ‫بنظر میاد کابوی‌ها و سرخ‌پوست‌ها 343 00:21:01,005 --> 00:21:04,072 ‫هر کسی پرونده‌ی این قتل‌ها رو حل کنه، 344 00:21:04,074 --> 00:21:06,609 ‫چیزی که مسلمه... 345 00:21:06,677 --> 00:21:08,144 ‫هر کسی خواهد بود جز... 346 00:21:08,212 --> 00:21:12,080 ‫- اون روان‌پزشک؟ ‫- بهش اجازه نمیدم... 347 00:21:12,150 --> 00:21:15,684 ‫30 سال کار پلیس رو دور بندازه 348 00:21:15,686 --> 00:21:17,754 ‫می‌فهمی چی میگم؟ 349 00:21:20,291 --> 00:21:23,159 ‫نگرانی‌هاتون رو با اون سوئدی در میون میذارم 350 00:21:39,510 --> 00:21:43,111 ‫اونا رو می‌شناختی؟ 351 00:21:43,113 --> 00:21:45,781 ‫خانواده‌ی دوری؟ 352 00:21:45,850 --> 00:21:48,985 ‫می‌شناختم‌شون، ‫کُل شهر اونا رو می‌شناسن 353 00:21:49,053 --> 00:21:50,853 ‫کشیش و زنش، 354 00:21:50,921 --> 00:21:53,121 ‫آدام، بزرگ‌ترین بچه‌شون 355 00:21:53,123 --> 00:21:54,723 ‫برادرم با جوون‌ترین بچه‌شون رفت مدرسه 356 00:21:54,725 --> 00:21:56,258 ‫جی‌پث 357 00:21:58,463 --> 00:22:01,330 ‫همونی که سرخ‌پوست‌ها دزدیدنش 358 00:22:03,467 --> 00:22:07,336 ‫روزنامه‌ی اون زمان اینو نوشته 359 00:22:07,338 --> 00:22:10,106 ‫وایسا 360 00:22:12,677 --> 00:22:17,947 ‫نباید کلانتر رو منتظر بذاریم 361 00:22:20,084 --> 00:22:23,085 ‫خونه از این طرفه، ‫یعنی چیزی که ازش باقی مونده 362 00:22:23,154 --> 00:22:26,555 ‫شما همون دختری هستی که از شهر اومده؟ 363 00:22:26,557 --> 00:22:30,226 ‫من خانم هاوارد از اداره‌ی پلیس نیویورک هستم 364 00:22:34,032 --> 00:22:39,902 ‫خب، نمیشه بگی جناب روزولت، ‫در این مناطق آدم معروفی‌ــه 365 00:22:39,970 --> 00:22:42,905 ‫ممنون که ملاقات رو قبول کردین 366 00:22:42,973 --> 00:22:45,208 ‫باعث افتخاره 367 00:22:57,388 --> 00:23:03,726 ‫کلانتر ارلی، در جریان اتفاقی که ‫اینجا افتاده هستین؟ 368 00:23:03,794 --> 00:23:06,128 ‫اون زمان معاون بودم 369 00:23:06,197 --> 00:23:08,431 ‫می‌دیدم چه بلایی سرشون می‌اومد 370 00:23:09,868 --> 00:23:12,335 ‫و چه بلایی سرشون می‌اومد؟ 371 00:23:13,804 --> 00:23:17,673 ‫زجر کُش شدن 372 00:23:17,742 --> 00:23:20,276 ‫مثل خوک 373 00:23:45,836 --> 00:23:49,638 ‫اینجا مزرعه‌ی آدام دوری‌ــه آقایون 374 00:23:49,707 --> 00:23:52,575 ‫حالا آروم، آفرین 375 00:24:29,614 --> 00:24:32,148 ‫آهای؟ 376 00:24:32,216 --> 00:24:35,418 ‫آقای دوری؟ 377 00:24:37,956 --> 00:24:40,022 ‫کسی اینجا هست؟ 378 00:24:44,162 --> 00:24:46,695 ‫آقای دوری، فقط می‌خوایم حرف بزنیم 379 00:24:58,909 --> 00:25:03,846 ‫گمونم نکنم بدونی اربابت کجاست؟ 380 00:25:18,396 --> 00:25:21,297 ‫صبح بخیر جناب دوری 381 00:25:26,871 --> 00:25:31,139 ‫جناب دوری، من جان اسکایلر مور هستم، 382 00:25:31,141 --> 00:25:33,876 ‫و برای روزنامه‌ی نیویورک تایمز کار می‌کنم 383 00:25:33,944 --> 00:25:37,279 ‫فقط برای صحبت اومدیم 384 00:25:37,348 --> 00:25:40,016 ‫می‌دونیم وقتی اون اتفاق افتاد... 385 00:25:40,084 --> 00:25:42,485 ‫قبلش خونه‌تون رو ترک کرده بودین 386 00:25:42,553 --> 00:25:44,420 ‫"خونه" 387 00:25:44,489 --> 00:25:48,157 ‫توصیف خوبی براش نیست 388 00:25:52,763 --> 00:25:55,431 ‫اگه از من بپرسی، کشیش دوریِ پیر... 389 00:25:55,500 --> 00:25:58,367 ‫نتونست با آتیش جهنم ‫و لعنت خدا کسی رو نجات بده، 390 00:25:58,369 --> 00:26:01,370 ‫چه برسه سرخ‌پوست‌ها 391 00:26:01,439 --> 00:26:02,905 ‫قبل از اینکه مجبور بشه... 392 00:26:02,973 --> 00:26:06,375 ‫دشت‌ها رو ترک کنه و به شهرنشینی برگرده، ‫مدت زیادی مُبلغ دینی نبود 393 00:26:06,377 --> 00:26:08,777 ‫و وقتی برگشت اینجا، 394 00:26:08,847 --> 00:26:10,713 ‫همراهش تصاویری آورد، 395 00:26:10,781 --> 00:26:14,182 ‫از سفیدپوست‌های مُرده، ‫آدمایی که ناقص شدن‌شون رو دیده بود 396 00:26:14,184 --> 00:26:16,853 ‫در قتل عام سال 1962 مینسوتا 397 00:26:16,921 --> 00:26:19,788 ‫تصاویر؟ 398 00:26:19,790 --> 00:26:21,457 ‫تصاویر رسم شده 399 00:26:23,193 --> 00:26:25,161 ‫افتضاح بودن 400 00:26:26,464 --> 00:26:29,331 ‫عادت داشت به بچه‌های شهر ‫عکس‌ها رو نشون بده، 401 00:26:29,400 --> 00:26:30,867 ‫و بهشون بگه... 402 00:26:30,935 --> 00:26:34,537 ‫اگه از خدا نترسید این اتفاق می‌افته 403 00:26:34,605 --> 00:26:37,206 ‫کسی زیاد از اون یا زنش... 404 00:26:37,208 --> 00:26:39,007 ‫خوشش نمی‌اومد 405 00:26:39,009 --> 00:26:40,609 ‫و هیچکس سرخ‌پوست‌ها رو سرزنش نکرد... 406 00:26:40,611 --> 00:26:42,078 ‫بخاطر برگشتن به اینجا، 407 00:26:42,146 --> 00:26:44,480 ‫دزدیدن پسرشون جی‌پث و ‫انتقام گرفتن ازشون، 408 00:26:44,549 --> 00:26:46,549 ‫بخاطر کارایی که توی غرب کردن 409 00:26:46,617 --> 00:26:49,285 ‫واقعاً فکر می‌کنید سرخ‌پوست‌ها اونا رو کشتن؟ 410 00:26:49,353 --> 00:26:51,353 ‫مدارک میگه که 16 سال پیش این اتفاق افتاده، 411 00:26:51,422 --> 00:26:55,357 ‫و منم میگم 16 سال پیش این اتفاق افتاده 412 00:26:55,426 --> 00:26:58,761 ‫پس اگه سوال دیگه‌ای ندارین، من میرم 413 00:27:05,570 --> 00:27:09,037 ‫یه کلمه از حرفاش رو هم باور نکنید 414 00:27:11,842 --> 00:27:16,512 ‫جناب دوری، می‌خواستیم ازتون ‫چندتا سوال بپرسیم 415 00:27:19,250 --> 00:27:21,584 ‫من از مُرده‌ها بد نمیگم، 416 00:27:21,652 --> 00:27:24,853 ‫حتی اگه سزاوارش باشن 417 00:27:27,258 --> 00:27:30,126 ‫برای همین اومدین، مگه نه؟ 418 00:27:30,194 --> 00:27:34,062 ‫قصد بی‌احترامی ‫به والدین‌تون رو نداریم جناب دوری 419 00:27:34,064 --> 00:27:36,265 ‫تحقیقات پلیس درباره‌ی مرگشون‌ــه که... 420 00:27:36,334 --> 00:27:38,267 ‫بنظرمون عیب و نقص داره 421 00:27:38,336 --> 00:27:43,539 ‫شاید بتونید درباره‌ی جنبه‌ی متفاوتی ‫از پرونده صحبت کنید 422 00:27:43,608 --> 00:27:46,275 ‫در مورد برادرتون بهمون بگید 423 00:27:48,146 --> 00:27:50,146 ‫جی‌پث؟ 424 00:27:53,551 --> 00:27:56,152 ‫چی می‌خواین دربارش بدونین؟ 425 00:27:56,220 --> 00:27:59,087 ‫گاهی اوقات بعد از مدرسه ‫می‌اومد توی شهر، 426 00:27:59,157 --> 00:28:00,489 ‫یه چیزی برای مادرش می‌بُرد، 427 00:28:00,491 --> 00:28:04,627 ‫یا برای پدرش کاری انجام می‌داد 428 00:28:04,695 --> 00:28:07,764 ‫هیچ دوستی نداشت، ‫نه با وضعیتی که دچارش بود 429 00:28:07,832 --> 00:28:09,632 ‫چه وضعیتی؟ 430 00:28:09,700 --> 00:28:12,635 ‫صورتش همیشه توی هم بود، 431 00:28:12,703 --> 00:28:15,704 ‫انگار که درد شدیدی می‌کشه 432 00:28:19,844 --> 00:28:25,648 ‫آدام دوری خونه‌ی پدر مادرش رو نمی‌خواست، ‫یعنی هیچکس نمی‌خواست 433 00:28:25,716 --> 00:28:29,385 ‫حقم دارن، پُر از روحه 434 00:28:50,941 --> 00:28:53,209 ‫بهش یاد دادم چطور با تله شکار کنه، 435 00:28:53,277 --> 00:28:56,078 ‫پوست حیوون‌ها رو بکنه 436 00:28:56,147 --> 00:29:00,749 ‫فکر کردم نتیجه‌ی خوبی داره ولی... 437 00:29:00,819 --> 00:29:04,020 ‫ولی حتی بعد از اون، ‫نتونست از زیر سایه‌ی اون فرار کنه 438 00:29:04,088 --> 00:29:06,689 ‫"سایه‌ی اون"؟ 439 00:29:12,162 --> 00:29:14,363 ‫مادرم، اون... 440 00:29:20,038 --> 00:29:21,970 ‫زن مهربونی نبود 441 00:29:25,776 --> 00:29:29,912 ‫با من اکثراً بی‌تفاوت بود، ‫ولی با جی‌پث... 442 00:29:29,980 --> 00:29:33,716 ‫همیشه به جی‌پث می‌پرید 443 00:29:33,784 --> 00:29:38,387 ‫بهش می‌گفت بچه‌ش نیست... 444 00:29:40,658 --> 00:29:45,327 ‫می‌گفت وحشی‌های آدم‌خوار ‫اونو گذاشتن دم در خونه‌مون 445 00:29:48,999 --> 00:29:52,502 ‫می‌گفت اون بچه‌ی حرومزاده‌ی ‫سرخ‌پوست‌هاست 446 00:29:54,605 --> 00:29:56,805 ‫و تنها زمانی که برادر بیچاره‌م، 447 00:29:56,875 --> 00:30:01,677 ‫به آرامش می‌رسید، وقتی بود که ‫توی اون کوه‌ها بود، کوه‌نوردی می‌کرد 448 00:30:01,746 --> 00:30:04,012 ‫گرفتگی توی صورتش از بین می‌رفت، 449 00:30:04,082 --> 00:30:07,015 ‫و صورتش مثل تالاب بی‌حرکت می‌موند 450 00:30:09,220 --> 00:30:10,619 ‫مثل مارمولک به سنگ می‌چسبید 451 00:30:10,621 --> 00:30:12,755 ‫کسی مثل جی‌پث دوری ندیدم 452 00:30:12,823 --> 00:30:15,023 ‫گفتی هیچ دوستی نداشت، ‫تنهایی کوه‌نوردی می‌کرد؟ 453 00:30:15,093 --> 00:30:17,693 ‫آره اکثراً، ولی یه زمانی بود ‫که یکی دیگه همراهش می‌رفت 454 00:30:17,762 --> 00:30:21,297 ‫یه پسر دیگه، یه کارگر مزرعه 455 00:30:21,365 --> 00:30:25,101 ‫ازش بزرگ‌تر بود، ‫از جی‌پث خوشش می‌اومد 456 00:30:25,169 --> 00:30:27,369 ‫بهش اعتماد کردم که مراقب برادرم باشه 457 00:30:30,441 --> 00:30:32,909 ‫به این اعتماد، خیانت کرد 458 00:30:32,977 --> 00:30:39,582 ‫جناب دوری، ‫بنظرتون چه بلایی سر برادرتون اومد؟ 459 00:30:42,453 --> 00:30:46,388 ‫جی‌پث یه شب اومد خونه، آشفته بود 460 00:30:46,457 --> 00:30:49,992 ‫گریه می‌کرد، فحش می‌داد... 461 00:30:52,196 --> 00:30:54,731 ‫از پایین خونریزی می‌کرد 462 00:31:01,672 --> 00:31:05,808 ‫اگه یه موقعی فرصتش رو پیدا می‌کردم، ‫خودم گلوی اون آدمو می‌بُریدم 463 00:31:05,876 --> 00:31:08,877 ‫این آدم... هنوز اینجاست؟ 464 00:31:08,947 --> 00:31:11,079 ‫یه جورایی 465 00:31:11,081 --> 00:31:14,917 ‫- یعنی چه جوری؟ ‫- جوری که توی این دنیا نیست 466 00:31:16,420 --> 00:31:21,089 ‫توی کوه‌های گانکس مُرد، ‫از یه صخره‌ی 300 متری افتاد 467 00:31:21,091 --> 00:31:23,692 ‫حدود همون زمانی بود که ‫دوری‌ها کشته شدن 468 00:31:23,761 --> 00:31:25,962 ‫بنظرت اتفاقی بود؟ 469 00:31:26,030 --> 00:31:30,099 ‫اتفاق؟ ‫گلوش تا دم گوش‌هاش بُریده شده بود 470 00:31:30,168 --> 00:31:31,567 ‫چشم‌هاش رو در آورده بودن 471 00:31:31,636 --> 00:31:34,703 ‫اسمش رو یادتون میاد؟ 472 00:31:34,772 --> 00:31:39,041 ‫هیچوقت فراموشش نمی‌کنم 473 00:31:39,109 --> 00:31:42,110 ‫بیچام 474 00:31:42,112 --> 00:31:44,446 ‫جورج بیچام 475 00:31:47,987 --> 00:31:50,453 ‫شماره‌ی فوق العاده! 476 00:31:50,522 --> 00:31:53,256 ‫بیاید روزنامه بگیرید! 477 00:31:53,324 --> 00:31:55,525 ‫تئودور 478 00:31:55,527 --> 00:31:58,795 ‫اخیراً با رئیس پلیس برنز دیدار داشتم 479 00:31:58,864 --> 00:32:02,065 ‫رئیس پلیس سابق، برنز 480 00:32:02,133 --> 00:32:04,801 ‫ 481 00:32:04,870 --> 00:32:07,470 ‫ببخشید، میشه اینو برام بذارید تو جعبه؟ 482 00:32:07,539 --> 00:32:08,938 ‫حتماً 483 00:32:12,411 --> 00:32:14,477 ‫ببین، دلیلی نداره که تو و برنز، 484 00:32:14,546 --> 00:32:17,480 ‫بخاطر این قاتل بچه ‫با هم جنگ و دعوا داشته باشین 485 00:32:17,549 --> 00:32:18,815 ‫مردم به این شکلِ... 486 00:32:18,884 --> 00:32:22,819 ‫جدید و بلندپروازانه‌ی تحقیقات عادت ندارن 487 00:32:22,888 --> 00:32:25,889 ‫فقط می‌خوان این حرومزاده دستگیر بشه 488 00:32:25,957 --> 00:32:28,625 ‫این مردم رو می‌ترسوند اگه متوجه می‌شدن... 489 00:32:28,693 --> 00:32:31,428 ‫که یه روان‌پزشک می‌تونه قاتل رو پیدا کنه، 490 00:32:31,496 --> 00:32:33,630 ‫اونم قبل از اینکه اداره‌ی پلیس بتونه 491 00:32:35,567 --> 00:32:38,235 ‫چرا داری اینا رو بهم میگی؟ 492 00:32:38,303 --> 00:32:42,439 ‫چون وحشتناکه از یه آدم... 493 00:32:42,507 --> 00:32:44,774 ‫ایمانش رو بگیری تئودور 494 00:32:44,843 --> 00:32:48,712 ‫انگار که آینده‌ش رو ازش گرفتی 495 00:32:51,050 --> 00:32:55,184 ‫نمیشه جلوی آینده رو گرفت 496 00:33:00,525 --> 00:33:02,726 ‫گرفتگی‌های صورت، 497 00:33:02,794 --> 00:33:06,195 ‫شکار، کوه‌نوردی، باید خودش باشه 498 00:33:06,265 --> 00:33:08,731 ‫نمی‌دونم چرا ولی... 499 00:33:08,800 --> 00:33:10,800 ‫یه‌جورایی براش احساس تاسف می‌کنم 500 00:33:10,869 --> 00:33:13,202 ‫همه در گذشته‌شون خوب بودن 501 00:33:43,102 --> 00:33:44,367 ‫لزلو، حالت خوبه؟ 502 00:33:45,837 --> 00:33:47,704 ‫فکر نکنم شکستگی باشه 503 00:33:47,772 --> 00:33:52,041 ‫باید ببندیش 504 00:33:52,043 --> 00:33:54,711 ‫بنظرت برای چی تا اینجا تعقیب شدیم؟ 505 00:33:54,779 --> 00:33:56,245 ‫چون خیلی اطلاعات داریم 506 00:33:57,916 --> 00:34:01,050 ‫جان، اگه من نتونستم فرار کنم ‫و تو فرار کردی، 507 00:34:01,119 --> 00:34:03,052 ‫می‌خوام به یه نفر پیامی رو برسونی 508 00:34:03,121 --> 00:34:06,656 ‫باید خودت پیام رو برسونی، 509 00:34:06,658 --> 00:34:09,860 ‫چون نمی‌خوام امروز هیچکدوممون بمیریم 510 00:34:20,672 --> 00:34:23,206 ‫لزلو، باید عجله کنیم 511 00:34:23,274 --> 00:34:26,475 ‫بنظرم بهترین کار اینه که از جنگل بریم 512 00:34:41,693 --> 00:34:45,162 ‫دردش بهتره یا بدتر؟ 513 00:34:45,230 --> 00:34:47,096 ‫گفتنش سخته 514 00:34:47,098 --> 00:34:51,634 ‫بنظرم مغزم دیگه بهش عادت کرده 515 00:34:51,703 --> 00:34:54,838 ‫چی می‌خواستی بهم بگی؟ 516 00:34:56,175 --> 00:34:57,974 ‫پیامت 517 00:34:58,043 --> 00:34:59,242 ‫هیچی 518 00:34:59,310 --> 00:35:02,912 ‫من که احمق نیستم لزلو 519 00:35:02,981 --> 00:35:06,716 ‫اونقدر عاشق بودم که اون نگاه رو بشناسم 520 00:35:10,321 --> 00:35:12,856 ‫گمونم صفتی که برای عشق گفتی، ‫"خسته کننده" بود 521 00:35:15,326 --> 00:35:18,095 ‫اون از حست خبر داره؟ 522 00:35:19,998 --> 00:35:22,532 ‫اندازه‌ش رو نمی‌دونه 523 00:35:22,601 --> 00:35:25,668 ‫و این حس متقابله؟ 524 00:35:25,737 --> 00:35:28,271 ‫آره 525 00:35:32,277 --> 00:35:34,143 ‫البته من... 526 00:35:34,213 --> 00:35:38,382 ‫از همون اول شک داشتم ‫ولی اینکه از زبون خودت بشنوم... 527 00:35:44,355 --> 00:35:46,556 ‫اون فوق‌العاده‌ست 528 00:35:46,625 --> 00:35:50,827 ‫خیلی خوشبختت می‌کنه 529 00:35:50,896 --> 00:35:55,232 ‫مراقبش باش لزلو 530 00:35:55,300 --> 00:35:58,335 ‫هر کاری از دستم بربیاد می‌کنم 531 00:36:02,974 --> 00:36:08,044 ‫خب گمونم باید عرض کنم که ‫بنده شما رو به هم معرفی کردم 532 00:36:16,387 --> 00:36:19,089 ‫منظورم سارا نیست 533 00:36:21,126 --> 00:36:22,559 ‫پس کی؟ 534 00:36:26,131 --> 00:36:27,798 ‫مری 535 00:36:30,201 --> 00:36:33,470 ‫مری؟ 536 00:36:34,673 --> 00:36:38,608 ‫می‌دونم درکش سخته 537 00:36:38,677 --> 00:36:42,011 ‫بارها احساسات خودم رو سبک سنگین کردم 538 00:36:42,080 --> 00:36:46,149 ‫به خودم گفتم برای من نگرانی ‫و وظیفه به همراه داره، 539 00:36:46,217 --> 00:36:47,416 ‫برای اونم وابستگی بوجود میاره 540 00:36:47,486 --> 00:36:53,156 ‫و طبیعتاً، متوجه شدم چقدر ناجوره ولی... 541 00:36:53,224 --> 00:36:57,827 ‫یه چیزای خاصی هست که ‫آدم نمی‌تونه کنترل کنه 542 00:36:57,896 --> 00:37:04,033 ‫بهت که گفتم، ‫جای عشق توی قلبه 543 00:37:04,102 --> 00:37:07,570 ‫چرت نگو، بازم به فیزیولوژی ربط داره 544 00:37:07,639 --> 00:37:10,974 ‫ 545 00:37:11,042 --> 00:37:14,511 ‫مغزم به خصوصیاتی که اون داره ‫و من ندارم، واکنش نشون میده... 546 00:37:14,579 --> 00:37:17,246 ‫مهربونی، 547 00:37:17,316 --> 00:37:19,248 ‫گرمی، 548 00:37:19,318 --> 00:37:20,450 ‫شجاعت 549 00:37:20,519 --> 00:37:22,652 ‫تواضع 550 00:37:22,654 --> 00:37:25,121 ‫اونم هست 551 00:37:32,463 --> 00:37:35,665 ‫هیچکس بیشتر از تو لایقش نیست 552 00:37:46,545 --> 00:37:48,611 ‫حسودی کردی 553 00:37:48,680 --> 00:37:50,213 ‫یالا 554 00:37:56,221 --> 00:37:57,887 ‫ 555 00:38:25,001 --> 00:38:30,438 ‫ممنون مری. اگه خبر نداشتم، 556 00:38:30,439 --> 00:38:32,540 ‫فکر می‌کردم دیگه هیچوقت اتاقت رو نمی‌خوای 557 00:38:38,148 --> 00:38:41,683 ‫باید دکتر باشه 558 00:38:55,631 --> 00:38:59,300 ‫شب بخیر خانوم 559 00:38:59,369 --> 00:39:02,570 ‫ببخشید که سرزده اومدیم داخل 560 00:39:02,638 --> 00:39:08,910 ‫دکتر عزیز خونه هستن؟ 561 00:39:11,047 --> 00:39:15,083 ‫یعنی، مسلماً باید تا الان خونه باشن 562 00:39:18,188 --> 00:39:20,655 ‫فقط یه نگاهی به دور و بر میندازیم 563 00:39:24,394 --> 00:39:26,060 ‫دکتر کرایزلر؟ 564 00:39:31,335 --> 00:39:32,767 ‫کجاست؟ 565 00:39:35,339 --> 00:39:36,470 ‫ها؟ 566 00:39:36,540 --> 00:39:39,541 ‫کجاست؟ 567 00:39:53,757 --> 00:39:57,091 ‫طبقه‌ی بالا؟ 568 00:39:57,160 --> 00:40:00,962 ‫مطمئنم که شب خیلی خوبی ‫رو اون بالا سپری کردی، ها؟ 569 00:40:01,031 --> 00:40:04,432 ‫گربه زبونت رو خورده، آره؟ 570 00:40:04,500 --> 00:40:06,968 ‫باشه 571 00:40:07,036 --> 00:40:10,504 ‫پس خودم یه نگاهی می‌اندازم 572 00:40:16,312 --> 00:40:20,715 ‫فکر کردی می‌خوای چیکار کنی؟ ها؟ 573 00:40:22,452 --> 00:40:24,252 ‫جوابم رو بده 574 00:40:25,521 --> 00:40:29,457 ‫فرار کن مری! فرار کن! 575 00:40:29,525 --> 00:40:30,792 ‫فرار کن! 576 00:40:34,931 --> 00:40:37,265 ‫کرایزلر! 577 00:40:39,269 --> 00:40:45,206 ‫کرایزلر! کدوم گوری هستی؟ 578 00:40:45,275 --> 00:40:48,276 ‫اینطوریه، ها؟ 579 00:40:54,150 --> 00:40:55,883 ‫بیا ببینم ژولیده‌ی کثیف! 580 00:40:58,488 --> 00:40:59,687 ‫پام! 581 00:40:59,756 --> 00:41:00,688 ‫ 582 00:41:02,158 --> 00:41:03,557 ‫ 583 00:41:04,761 --> 00:41:07,028 ‫بیا ببینم 584 00:41:09,499 --> 00:41:11,633 ‫اونو بده من 585 00:41:18,642 --> 00:41:20,442 ‫ 586 00:41:50,000 --> 00:41:55,000 ‫ترجمه از عرفان و پویا ‫erfanam7@ 587 00:41:55,024 --> 00:42:00,024 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co