1 00:00:00,000 --> 00:00:06,000 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:07,000 --> 00:00:13,000 ‫ترجمه‌ای از محمدعلــی sm 3 00:00:13,500 --> 00:00:14,830 ‫سکه‌های ردانیائی. 4 00:00:15,750 --> 00:00:16,950 ‫ملیتلی، 5 00:00:18,790 --> 00:00:21,250 ‫نا‌امیدتون کردم. 6 00:00:22,290 --> 00:00:23,410 ‫ببخشین. 7 00:00:24,200 --> 00:00:25,910 ‫اینا دنبال سیری بودن. 8 00:00:30,410 --> 00:00:31,750 ‫اسلحله‌هام؟ 9 00:00:34,200 --> 00:00:36,500 ‫باید پیداش کنم. 10 00:00:37,200 --> 00:00:40,790 ‫باید بذاری به زخمت رسیدگی کنم. 11 00:00:48,200 --> 00:00:49,370 ‫همم 12 00:00:51,080 --> 00:00:52,450 ‫چطوری شکست؟ 13 00:00:56,330 --> 00:00:57,790 ‫باهاشون از این کارا می‌کنه. 14 00:00:59,660 --> 00:01:02,830 ‫اگه این حرفی که درمورد قدرت ‫دختره می‌زنی حقیقت داشته باشه، 15 00:01:04,500 --> 00:01:06,290 ‫کمکی از دستت برنمیاد. 16 00:01:06,370 --> 00:01:07,870 ‫خودم سلاح‌هام رو پیدا می‌کنم. 17 00:01:07,950 --> 00:01:09,660 ‫منظورم اینه که، 18 00:01:10,370 --> 00:01:13,700 ‫الان چیزی که سیری نیاز داره، ‫از چیزی که تو می‌تونی بهش بدی بیشتره 19 00:01:13,790 --> 00:01:15,700 ‫قسم خوردم ازش محافظت کنم! 20 00:01:17,790 --> 00:01:18,660 ‫ننه‌کا، 21 00:01:19,950 --> 00:01:21,950 من که نمی‌شینم تا منتظر بمونم 22 00:01:22,040 --> 00:01:25,160 ‫که یه چیز بدتر از یه جادوگر بیشرف ‫و نقشه‌هاش، سر اون بیاد. 23 00:01:25,250 --> 00:01:30,450 ‫فکر می‌کنی ینیفر می‌خواد ‫به اون دختر آسیب برسونه؟ 24 00:01:32,790 --> 00:01:36,450 ‫کاش ینفیر از این تعادلی که ‫ازش حرف می‌زنی، با خبر بود. 25 00:01:38,200 --> 00:01:40,040 ‫امیدوارم بیشتر از چیزی که تو می‌دونی باشه. 26 00:01:42,700 --> 00:01:45,450 ‫ولی من درسم رو درمورد ینیفر ‫و آرزوها یاد گرفتم. 27 00:01:46,290 --> 00:01:49,790 ‫بعضی وقتا، بدترین اتفاقات رو درنظر می‌گیریم. 28 00:01:50,580 --> 00:01:53,410 ‫چون از امید داشتن می‌ترسیم. 29 00:01:55,830 --> 00:01:59,120 چطوری می‌تونم... کمکت کنم؟ 30 00:02:04,700 --> 00:02:06,450 ‫باید یه پورتال باز کنی. 31 00:02:17,750 --> 00:02:18,580 ‫زولا. 32 00:02:19,250 --> 00:02:20,450 ‫قبلاً اینجا بودی؟ 33 00:02:21,870 --> 00:02:25,410 ‫زنی که اینجا زندگی می‌کنه، من ‫رو برد داخل. در حقم خیلی لطف کرد. 34 00:02:26,660 --> 00:02:27,540 ‫اون رویا، 35 00:02:28,200 --> 00:02:29,750 ‫دفعه اولی که اسمت رو شنیدم، 36 00:02:29,830 --> 00:02:31,330 ‫توی این خونه بود. 37 00:02:32,040 --> 00:02:33,580 ‫یه روز گرالت پیدام کرد. 38 00:02:34,540 --> 00:02:37,000 ‫واسه همین پورتال آوردمون اینجا. ‫چون احساس امنی داشت. 39 00:02:38,870 --> 00:02:40,790 ‫دوباره امتحان کنم؟ برگردیم پیش گرالت؟ 40 00:02:40,870 --> 00:02:42,830 ‫نه، تحسین برانگیز بود، ولی نه. 41 00:02:43,330 --> 00:02:45,910 ‫داخل جونمون در امونه. 42 00:02:46,870 --> 00:02:49,330 ‫- حالا کجان؟ ‫- حتماً رفتن. 43 00:02:50,660 --> 00:02:53,870 ‫خیلی نزدیک جنگ سادن بودن. ‫شاید فرار کردن. 44 00:02:53,950 --> 00:02:55,700 ‫شاید. 45 00:03:03,500 --> 00:03:04,660 ‫اون آتیشیه. 46 00:03:07,120 --> 00:03:08,120 ‫بیا. 47 00:03:15,620 --> 00:03:16,580 ‫نه. 48 00:03:19,370 --> 00:03:20,200 ‫نه. 49 00:03:21,870 --> 00:03:23,200 ‫چندماه پیش رفتم. 50 00:03:25,000 --> 00:03:26,700 ‫هیشکی نمی‌دونست که اینجام. ‫هیشکی. 51 00:03:30,160 --> 00:03:31,830 ‫حتی هیشکی نمی‌دونست که زنده‌ام. 52 00:03:34,120 --> 00:03:35,080 ‫بجز... 53 00:03:38,160 --> 00:03:39,750 ‫به نظرت واسه نیلفگارد کار می‌کنه؟ 54 00:03:42,370 --> 00:03:43,870 ‫اگه گرالت رو گرفته باشه چی؟ 55 00:03:45,290 --> 00:03:46,660 ‫گرالت قویه. 56 00:03:46,750 --> 00:03:48,200 ‫بلده از خودش دفاع کنه. 57 00:03:48,290 --> 00:03:49,830 ‫انگار خیلی مطمئن نیستی، ینیفر. 58 00:03:50,410 --> 00:03:52,450 ‫اگه نیلفگارد اون رو گرفته باشه، اگه... 59 00:03:53,870 --> 00:03:57,000 ‫گرالت رو زنده نگه میدارن ‫تا بتونن رد تو رو بگیرن. 60 00:03:57,080 --> 00:03:59,700 ‫- نگهش می‌دارن تا تو رو بکش اونجا. - کجا؟ 61 00:04:01,790 --> 00:04:03,450 ‫نزدیکترین پایگاه. 62 00:04:05,750 --> 00:04:06,580 ‫سینترا 63 00:04:10,870 --> 00:04:12,910 ‫خیلی به برگشتن فکر می‌کردم. 64 00:04:15,830 --> 00:04:19,500 ‫به پیدا کردن شوالیه سیاه و ‫بریدن گلوش با شمشیرم 65 00:04:20,540 --> 00:04:22,950 ‫تا وقتی که پر و بالش ‫پرِ خون بشن 66 00:04:30,120 --> 00:04:31,790 ‫اگه گرالت بود نمی‌‌ذاشت برم. 67 00:04:34,250 --> 00:04:35,910 ‫نمی‌ذاشت به خطر بیفتم. 68 00:04:39,120 --> 00:04:41,450 ‫گرالت تا اونجایی که در توانش باشه، ‫مقاومت می‌کنه. 69 00:04:43,790 --> 00:04:45,830 ‫باید بریم سینترا. با همدیگه. 70 00:04:50,450 --> 00:04:51,870 ‫ینیفر، وایسا! 71 00:04:53,750 --> 00:04:56,160 ‫خودت که دیدی چه بلایی سر ‫کسایی که خواستن بهم کمک کن، افتاده. 72 00:04:56,910 --> 00:04:58,250 ‫باید تنهایی برم. 73 00:04:58,330 --> 00:05:00,370 ‫سیری، نمی‌تونم تنهات بذارم 74 00:05:01,580 --> 00:05:04,330 ‫اگه اتفاقی برات بیفته، ‫گرالت هیچوقت من رو نمی‌بخشه 75 00:05:10,370 --> 00:05:11,370 ‫باید عجله کنیم. 76 00:05:12,250 --> 00:05:13,700 ‫درسته. 77 00:05:14,580 --> 00:05:16,250 ‫بیارش. 78 00:05:22,370 --> 00:05:24,750 ‫آشوب مال تو میشه. 79 00:05:26,090 --> 00:05:27,750 « جـــادوگــــر » / « ویـــــچــــر » [فصل دو - قسمت هفت] 80 00:05:41,040 --> 00:05:43,200 ‫لباسات رو تنت زیادی‌ان. 81 00:05:44,500 --> 00:05:45,620 ‫برگرد تو تخت. 82 00:05:52,250 --> 00:05:53,790 ‫چیشده؟ 83 00:05:54,700 --> 00:05:55,620 ‫هیچی. 84 00:06:09,830 --> 00:06:11,000 ‫تو شریکمی. 85 00:06:12,120 --> 00:06:13,910 ‫اگه مشکلی باشه باید بهم بگی. 86 00:06:17,450 --> 00:06:21,500 ‫مقامات جدیدمون مسئولیت‌های ‫جدیدی هم برامون آورده. 87 00:06:21,580 --> 00:06:23,120 ‫نمی‌خوام بار مسئولیت تو هم زیاد بشه. 88 00:06:23,620 --> 00:06:27,910 ‫مقام جدیدمون این حقیقتی که ‫دوستت دارم رو عوض نمی‌کنه. 89 00:06:30,120 --> 00:06:32,040 ‫درد تو، درد من هم هست. 90 00:06:35,700 --> 00:06:37,410 ‫یه ملاقاتی غیرمنتظره داریم. 91 00:06:38,620 --> 00:06:40,700 ‫همم. کی؟ 92 00:06:43,160 --> 00:06:44,290 ‫دیکسترا. 93 00:06:45,330 --> 00:06:47,450 ‫ردانیا حتماً یه فکری تو کَلَشه. 94 00:06:50,330 --> 00:06:53,200 ‫از کجا اینقدر مطمئنی که ردانیا ‫جاسوس گذاشته؟ 95 00:06:53,290 --> 00:06:55,330 ‫چون اگه خودم هم جاش بودم ‫همین کار رو می‌کردم. 96 00:06:55,410 --> 00:06:58,040 ‫اولش الف‌ها بودن، بعدش دورگه‌ها. 97 00:06:58,120 --> 00:06:59,790 ‫حالا هم زن و شوهرا و دلسوزا، 98 00:06:59,870 --> 00:07:02,540 ‫عملاً هر روز بدون بازرسی، ‫از دروازه‌هامون رد میشن. 99 00:07:02,620 --> 00:07:04,540 ‫برای تو لقمه آسون و چربیه. 100 00:07:04,620 --> 00:07:06,870 ‫باید ارتشمون رو بازسازی کنیم. 101 00:07:07,540 --> 00:07:09,160 ‫بله، موافقم. 102 00:07:09,250 --> 00:07:10,870 ‫ولی باید هوشمندانه این کار رو بکنیم. 103 00:07:11,870 --> 00:07:14,790 ‫اگه قراره خارجی‌ها رو راه بدیم، ‫باید مطمئن بشیم که وفادارن. 104 00:07:14,870 --> 00:07:17,620 ‫نصف اِلف‌ها تو تمرین امروز ‫صبح حاضر نبودن. 105 00:07:17,700 --> 00:07:20,410 ‫جشن تولد بچه، تا نصف شب ادامه داشت. 106 00:07:20,500 --> 00:07:22,200 ‫عالیه. کارمون به جایی رسیده که این گوش تیزا که نمی‌تونن 107 00:07:22,290 --> 00:07:24,290 ‫ جلوی مشروب خوردنشون رو بگیرن ‫و از دستورات پیروی کنن، رو استخدام می‌کنیم. 108 00:07:24,370 --> 00:07:27,660 ‫- باهاشون حرف می‌زنم. ‫- تو فرمانده‌شون نیستی. 109 00:07:33,120 --> 00:07:34,870 ‫نباید فراموش کنه. 110 00:07:42,000 --> 00:07:44,160 ‫فرینجیلا، راست میگه. 111 00:07:44,250 --> 00:07:46,290 ‫ژنرال‌ها می‌دونن که این اوضاع ناپایداره، 112 00:07:46,370 --> 00:07:47,620 ‫و اِمیر فردا میرسه. 113 00:07:47,700 --> 00:07:50,160 ‫نمی‌ذارم موقع اومدنش، اینجا پر ‫از آشوب و نافرمانی باشه. 114 00:07:50,250 --> 00:07:51,250 ‫گفتم 115 00:07:52,080 --> 00:07:53,250 ‫خودم مدیریت می‌کنم. 116 00:07:55,950 --> 00:07:59,500 ‫این همه دَم از وفاداری می‌زنی. پس چرا ‫من به ژنرال‌ها بیشتر از همه شک دارم؟ 117 00:07:59,580 --> 00:08:01,450 ‫کهیر، نکنه باید تو رو ‫با اونا درنظر بگیرم؟ 118 00:08:01,540 --> 00:08:03,540 ‫من هرکاری که می‌کنم، به خاطر ‫خدمت به شعله سفیده. 119 00:08:03,620 --> 00:08:05,120 ‫فکر کردی من دارم چه کار می‌کنم؟ 120 00:08:09,040 --> 00:08:10,000 ‫فرینجیلا! 121 00:08:15,410 --> 00:08:19,120 ‫اگه باهات دشمن بودم، واقعاً فکر می‌کردی ‫میومدم و همه این حرف‌ها رو بهت می‌زدم؟ 122 00:08:20,080 --> 00:08:21,750 ‫ازم می‌خوای چه کار کنم؟ 123 00:08:22,250 --> 00:08:25,580 ‫اگه الف‌ها قبول نکردن که خدمت کنن، ‫بذار سر و کله‌شون با من باشه. 124 00:08:26,370 --> 00:08:28,790 ‫ژنرال‌ها به یه شخص قدرتمند احترام می‌ذارن 125 00:08:29,660 --> 00:08:30,870 ‫اِمیر هم همینطور. 126 00:08:38,790 --> 00:08:40,910 ‫می‌خواستی از دروازه‌های قصر رد شی. 127 00:08:41,000 --> 00:08:42,830 ‫د-دنبال غذا بودم. 128 00:08:42,910 --> 00:08:44,500 ‫من جاسوس نیستم. 129 00:08:45,370 --> 00:08:47,500 ‫- می‌کنی یا خودم بکنم؟ ‫- خواهش می‌کنم! 130 00:08:47,580 --> 00:08:49,660 ‫دنبال یه لقمه واسه خوردن بودم! 131 00:08:49,750 --> 00:08:51,540 ‫هیچ کاری نکردم. 132 00:08:52,450 --> 00:08:55,250 ‫- بانوی من، خواهش می‌کنم! ‫- برو بابا. 133 00:08:55,330 --> 00:08:56,790 ‫رحم کنیـــ... 134 00:09:09,580 --> 00:09:11,660 ‫ به خودت میگی رهبر؟ 135 00:09:23,500 --> 00:09:25,750 ‫♪ سفر بلند مدتی بوده... ♪ 136 00:09:26,790 --> 00:09:29,200 ‫♪ اون هم در جاده‌هایی که به هیچ‌جا ختم نمیشن ♪ 137 00:09:31,580 --> 00:09:34,500 ‫♪ با امید و آرزوهایی که ♪ 138 00:09:34,580 --> 00:09:36,660 ‫♪ همیشه خراب میشن ♪ 139 00:09:41,620 --> 00:09:44,250 ‫♪ بعضی‌وقتا به زندانی شدن ختم میشه ♪ 140 00:09:45,040 --> 00:09:47,790 ‫♪ حیله‌ها و داستانایی که خائنین تعریف می‌کنن ♪ 141 00:09:50,120 --> 00:09:53,660 ‫♪ واسه این که بهت کمک کن اون آزادی رو ببینی ♪ 142 00:09:55,540 --> 00:09:57,410 ‫♪فقط همین رو داری ♪ 143 00:09:59,700 --> 00:10:03,410 ‫♪ پس حبسم کن ♪ 144 00:10:03,500 --> 00:10:04,620 ‫♪ و کتکم بزن ♪ 145 00:10:04,700 --> 00:10:06,790 ‫♪ و کلید رو پرت کن ♪ 146 00:10:06,870 --> 00:10:09,160 ‫♪ برو درت رو بذار، مادرجنده... ♪ 147 00:10:09,250 --> 00:10:11,540 ‫♪ چون دیگه کاری باهات ندارم... ♪ 148 00:10:11,620 --> 00:10:12,660 ‫همه با هم! 149 00:10:12,750 --> 00:10:15,160 ‫♪ حَبسم کن و کتکم بزن ♪ 150 00:10:15,250 --> 00:10:17,330 ‫♪ کلید رو پرت کن! ♪ 151 00:10:17,410 --> 00:10:20,330 ‫♪ برو درت رو بذار، مادرجنده... ♪ 152 00:10:20,830 --> 00:10:24,700 ‫♪ چون دیگه کاری باهات ندارم... ♪ 153 00:10:25,330 --> 00:10:27,000 ‫- ممنونم! ممنونم! ‫- فقط یه کلمه دیگه بخون، 154 00:10:27,080 --> 00:10:28,500 ‫تا زبونت رو بذارم کف دستت! 155 00:10:30,290 --> 00:10:31,160 ‫بی‌ادب. 156 00:10:31,910 --> 00:10:34,620 ‫بچه‌ها، یکم باید رو هماهنگی‌تون کار کنین. 157 00:10:35,200 --> 00:10:37,080 ‫گوردون، کارت عالی بود. 158 00:10:37,160 --> 00:10:39,750 ‫استعداده که استعداد رو می‌شناسه. ‫حالا از اول، سه، چهار... 159 00:10:39,830 --> 00:10:42,080 ‫- ♪ پس حبسم کن... ♪ ‫- خسته شدم دیگه! برم برینم. 160 00:10:42,160 --> 00:10:44,330 ‫♪ و کلید رو پرت کن ♪ 161 00:10:44,410 --> 00:10:46,830 ‫♪ برو درت رو بذار، مادرجنده... ♪ 162 00:10:48,580 --> 00:10:51,620 ‫♪ چون دیگه کاری باهات ندارم... ♪ 163 00:10:51,700 --> 00:10:55,580 ‫مرتیکه، چه وضعشه؟ ‫داریم تمرین می‌کنیم ها! 164 00:10:55,660 --> 00:10:57,620 ‫آقایون، واقعاً معذرت می‌خوام. ‫یه لحظه صبر کنین. 165 00:10:57,700 --> 00:11:01,370 ‫انگار باید یه درسی به این نگهبان ‫بدم که اینقدر بی‌نزاکت نباشه. 166 00:11:01,370 --> 00:11:06,000 ‫آقا، نمیشه استعدادی رو کشف ‫کرد اگه که... گرالت. 167 00:11:10,950 --> 00:11:11,830 ‫خدایا. 168 00:11:15,160 --> 00:11:16,200 ‫منم دلم برات تنگ شده بود. 169 00:11:16,290 --> 00:11:18,580 ‫- اینجا چه کار داری؟ ‫- وقت نیست. باید بریم. 170 00:11:18,660 --> 00:11:20,330 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره. 171 00:11:20,410 --> 00:11:24,290 ‫چون بار آخری که همدیگه رو دیدیم، ‫عملاً بهم گفتی سیکتیر کنم. 172 00:11:24,370 --> 00:11:27,950 ‫یادته؟ توی کوه هم تنهام گذاشتی. 173 00:11:28,040 --> 00:11:29,450 ‫این پوتین‌ها رو دیدی؟ 174 00:11:29,540 --> 00:11:31,540 ‫از تپه لیز خوردم 175 00:11:31,620 --> 00:11:33,580 ‫و تا کینگون همین طوری اومدم. 176 00:11:33,660 --> 00:11:35,790 ‫- یاسکیر... ‫- برا من یاسکیر یاسکیر نکن. 177 00:11:35,870 --> 00:11:37,870 ‫دارم باهات حرف می‌زنم. ‫رسمش اینه. 178 00:11:38,790 --> 00:11:39,950 ‫به کمکت نیاز دارم. 179 00:11:44,080 --> 00:11:44,950 ‫خیلی خب. 180 00:11:46,000 --> 00:11:47,290 ‫ولی اول... 181 00:11:48,750 --> 00:11:50,830 ‫آقایون، باعث افتخار بود. 182 00:11:53,450 --> 00:11:56,910 ‫چیه؟ دوستای جدید پیدا کردم. ‫کنار بیا. 183 00:11:57,000 --> 00:11:58,410 ‫حسود. 184 00:12:12,250 --> 00:12:14,450 ‫این اسبا اگه بمیرن که دیگه ‫کاری نمی‌تونیم بکنیم. 185 00:12:17,330 --> 00:12:18,950 ‫هرچی بیشتر طول بکشه، ‫وقت بیشتری دارم 186 00:12:19,040 --> 00:12:22,870 ‫- تا به این فکر کنم که دارن باهاش چه کار می‌کنن. ‫- شما دوتا انگار خیلی صمیمی شدین. 187 00:12:23,370 --> 00:12:26,040 ‫آخه، اون خیلی بداخلاقه، 188 00:12:26,120 --> 00:12:29,040 ‫رفتار اجتماعیش تعریفی نداره، ولی... 189 00:12:30,000 --> 00:12:31,250 ‫محافظته. 190 00:12:33,830 --> 00:12:35,620 ‫پدر نداشتمه. 191 00:12:38,080 --> 00:12:40,200 ‫وقتی کنارمه، دیگه احساس تنهایی نمی‌کنم. 192 00:12:42,910 --> 00:12:44,080 ‫می‌دونم چی میگی. 193 00:12:46,950 --> 00:12:47,790 ‫چی... 194 00:12:49,080 --> 00:12:50,750 ‫بین تو و گرالت چی گذشته؟ 195 00:12:53,160 --> 00:12:54,080 ‫شوق، 196 00:12:55,330 --> 00:12:56,160 ‫پشیمونی، 197 00:12:57,950 --> 00:13:00,290 ‫امید، و ترس. 198 00:13:02,160 --> 00:13:03,910 ‫فکر نکنم چیزی جا انداخته باشم. 199 00:13:06,370 --> 00:13:09,120 ‫پس تو هم دوستش داری. 200 00:13:13,080 --> 00:13:14,080 ‫بریم. 201 00:13:22,750 --> 00:13:26,040 ‫همیشه اسم کاینون رو دوست داشتم. 202 00:13:26,950 --> 00:13:28,450 ‫هیس... 203 00:13:28,540 --> 00:13:29,870 ‫معلومه که نه. 204 00:13:30,750 --> 00:13:32,540 ‫اسم دخترخالم کاینون بود. 205 00:13:33,040 --> 00:13:34,750 ‫موهای خودش رو می‌خورد. 206 00:13:35,330 --> 00:13:36,500 ‫فیونا برازندشه. 207 00:13:37,750 --> 00:13:38,950 ‫با وقار. 208 00:13:39,580 --> 00:13:40,700 ‫لیسرن هم خوبه. 209 00:13:41,410 --> 00:13:43,000 ‫قوی و شجاع. 210 00:13:43,500 --> 00:13:46,160 ‫- هیس... بیا اینجا. ‫- ممنون دارا. 211 00:13:48,540 --> 00:13:51,330 ‫هیس... 212 00:13:52,910 --> 00:13:54,080 ‫لیسرن قشنگه. 213 00:13:55,660 --> 00:13:57,200 ‫اینقدر حواست پرته، 214 00:13:57,290 --> 00:14:00,500 ‫که مطمئنم که بی‌خبری مبارزانت ‫امروز صبح پیداشون نشد. 215 00:14:00,580 --> 00:14:02,790 ‫- شنیدم. ‫- خب، اطمینان دارم 216 00:14:02,870 --> 00:14:05,080 ‫که مطمئن میشی که دیگه تکرار نمیشه. 217 00:14:05,160 --> 00:14:07,290 ‫یه روز برای خماری، 218 00:14:07,830 --> 00:14:09,660 ‫ولی دو روز... میشه نافرمانی. 219 00:14:09,750 --> 00:14:12,790 ‫- خیلی‌هامون تغییر عقیده دادیم. ‫- پس مجبورشون کن دوباره تغییر بدن. 220 00:14:12,870 --> 00:14:15,410 ‫هیچوقت دوست نداشتم ‫برای نیلفگارد بجنگم. 221 00:14:16,910 --> 00:14:18,410 ‫فرانچسکا قانعم کرد. 222 00:14:18,500 --> 00:14:21,620 ‫ولی حالا یه دلیل خیلی ‫محکمه پسندتری بهم داده 223 00:14:21,700 --> 00:14:23,410 ‫که نجنگم. 224 00:14:24,000 --> 00:14:25,700 ‫وقتشه که بازسازی کنیم. 225 00:14:27,160 --> 00:14:28,160 ‫تا دوباره قدرتمند بشیم. 226 00:14:28,250 --> 00:14:31,450 ‫یادت رفته که کی این ‫بچه رو به دنیا آورده؟ 227 00:14:32,040 --> 00:14:34,580 ‫- کی باعث شد سینترا برای الف‌ها جای امنی باشه؟ ‫- سپاس‌گذاریم. 228 00:14:34,660 --> 00:14:37,000 ‫الان وقتشه که جمعیتمون زیادتر بشه، 229 00:14:37,080 --> 00:14:38,750 ‫نه این که تو جنگی که بهمون ‫مربوط نیست، بمیریم. 230 00:14:38,830 --> 00:14:40,950 ‫جنگ ما، جنگ شما هم هست. 231 00:14:41,040 --> 00:14:44,910 ‫فرینجیلا، به عنوان یه دوست، ازت می‌پرسم 232 00:14:45,500 --> 00:14:47,450 ‫اینا حرفای توئن یا کهیر؟ 233 00:14:48,870 --> 00:14:50,000 ‫فرانچسکا... 234 00:15:01,120 --> 00:15:03,160 ‫معامله‌ای که تو کلبه کردیم، 235 00:15:04,580 --> 00:15:05,830 ‫داره جواب میده. 236 00:15:09,450 --> 00:15:10,790 ‫تو بچت رو داری... 237 00:15:12,830 --> 00:15:14,330 ‫و منم لطف اِمیر. 238 00:15:15,830 --> 00:15:17,290 ‫شرایط همینطوری ادامه پیدا می‌کنه 239 00:15:17,950 --> 00:15:18,790 ‫اگه که... 240 00:15:19,790 --> 00:15:21,450 ‫پیمانمون سرجای خودش باقی بمونه. 241 00:15:23,410 --> 00:15:25,910 ‫همونطور که گفتم، ما دوستیم. 242 00:15:26,830 --> 00:15:28,370 ‫برای پیمانی که بینمونه ارزش قائلم. 243 00:15:30,250 --> 00:15:31,290 ‫ولی خانواده، 244 00:15:32,540 --> 00:15:33,410 ‫خون، 245 00:15:34,950 --> 00:15:39,500 ‫این تنها چیزیه که نمیشه شکستش، ‫و چیزیه که باید ازش محافظت کنم. 246 00:15:56,660 --> 00:15:59,040 ‫فکر می‌کردم می‌خوای سریعاً ‫اخبار رو بشنوی. 247 00:15:59,120 --> 00:16:00,950 ‫از اون چیزی که فکر ‫می‌کردم هم ترسناک‌تره. 248 00:16:01,040 --> 00:16:03,830 ‫نه تنها یه بچه الفه، ‫بلکه مادرش هم جادوگره. 249 00:16:04,700 --> 00:16:07,790 ‫فقط تویی که یه بچه رو تهدید می‌بینی. 250 00:16:07,870 --> 00:16:10,250 ‫همه ما مثل تو نقطه ضعفی ‫در برابر الف‌ها نداریم، تیسایا.. 251 00:16:10,330 --> 00:16:13,330 ‫اون تو این شورا یه رئیس مشترکه. ‫هیچ نقطه ضعفی نداره. 252 00:16:13,410 --> 00:16:14,500 ‫خب، خودت می‌فهمی. 253 00:16:15,120 --> 00:16:19,250 ‫بعدش هم، یه بچه معمولی که نیست، ‫یه نماده، یه فانوس دریایی. 254 00:16:19,750 --> 00:16:22,950 ‫لازم نیست که بگم یه دشمن احتمالیه ‫که می‌تونه چندین قرن عمر کنه... 255 00:16:23,040 --> 00:16:25,540 ‫که درحال حاضر هم با اون ‫یکی دشمنمون، متحده. 256 00:16:25,620 --> 00:16:27,620 ‫ممکنه قبل از این که بفهمیم ‫یه جنگ دیگه راه بیفته. 257 00:16:27,700 --> 00:16:29,410 ‫آرتوریوس، برخلاف دوران تصدی شما، 258 00:16:29,500 --> 00:16:32,160 ‫ما دیگه بر اساس پیش‌داوری‌های ‫بی‌اساس و شایعه‌ها اقدامی نمی‌کنیم. 259 00:16:32,250 --> 00:16:35,000 ‫واسه همینه که خیلی تو کتم نمیره 260 00:16:35,080 --> 00:16:37,790 که شما برای یه سخن‌چینی ‫ معمولی، اینجا اومده باشین. 261 00:16:39,120 --> 00:16:41,620 ‫خب، توی کار من، 262 00:16:42,120 --> 00:16:44,250 ‫خبرچینی امروز، خبر ماه بعده. 263 00:16:44,750 --> 00:16:48,620 ‫مثلاً شنیدم یکی از دانش‌آموزای ‫سابقت برگشته. 264 00:16:49,540 --> 00:16:51,830 ‫جادوگر فالتست؟ 265 00:16:53,790 --> 00:16:55,750 ‫اسمش تریس مریگلولد بود؟ 266 00:16:56,250 --> 00:16:57,540 ‫تریس اینجاس؟ 267 00:16:57,620 --> 00:16:59,540 ‫تو تمریا مریض شد 268 00:17:00,750 --> 00:17:02,540 ‫اومده اینجا که درمان شه. 269 00:17:02,620 --> 00:17:03,620 ‫آهان. 270 00:17:04,330 --> 00:17:07,950 ‫آره، گفتن بودن بهار امسال ‫مریضی‌های گوارشی شایع شده. 271 00:17:08,040 --> 00:17:10,660 ‫البته همه‌شون از بالای کوه میان. 272 00:17:13,700 --> 00:17:14,870 ‫سلامم رو بهش برسون. 273 00:17:15,370 --> 00:17:16,620 ‫حتماً. 274 00:17:17,160 --> 00:17:19,370 ‫شما هم سلام گرم ما رو ‫به پادشاه وسمیر 275 00:17:19,450 --> 00:17:22,290 ‫برای این اطلاعات حواس پرت کن ‫درمورد بچه، برسون 276 00:17:28,620 --> 00:17:30,290 ‫چیز دیگه‌ای هست 277 00:17:31,040 --> 00:17:32,080 ‫دیکسترا؟ 278 00:17:35,410 --> 00:17:39,330 ‫وقتی که سیریلا ناپدید شد، فهمیدم ‫دیگه فرصتی برام نمونده، واسه همین فرار کردم. 279 00:17:40,370 --> 00:17:41,200 ‫فرار کردی؟ 280 00:17:41,700 --> 00:17:44,000 ‫البته کمکم کردن. 281 00:17:44,620 --> 00:17:47,580 ‫نه زمان و نه قدرت کافی رو ‫داشتم که خودم پورتال رو باز کنم. 282 00:17:47,660 --> 00:17:49,330 ‫آره، خب... 283 00:17:50,700 --> 00:17:52,450 ‫چند روزه نیومده اینجا. 284 00:17:53,870 --> 00:17:55,000 ‫گفته بود که میاد. 285 00:17:55,080 --> 00:17:57,620 ‫و تو هم گفتی که می‌بینمش. 286 00:17:57,700 --> 00:17:59,540 ‫اگه دختره رو میاوردی. 287 00:18:00,370 --> 00:18:01,410 ‫تقصیر خودته. 288 00:18:05,080 --> 00:18:06,330 ‫یا شایدم تو. 289 00:18:08,160 --> 00:18:11,080 ‫شایدم اونطوری که فکر می‌کردم ‫روش تاثیری نداری. 290 00:18:11,910 --> 00:18:14,200 ‫نه، این بخشی از نقششه. 291 00:18:14,830 --> 00:18:16,080 ‫اجرای تئاتره. 292 00:18:18,870 --> 00:18:21,000 ‫حواس پرت کردن. 293 00:18:34,040 --> 00:18:35,910 ‫باشه، احمق جون، می‌تونی داشته باشیش. 294 00:18:37,790 --> 00:18:39,450 ‫برو این آزمایش کوفتیت رو انجام بده. 295 00:18:39,540 --> 00:18:42,660 ‫اگه جواب بده، اربابت تو یه ثانیه ‫میاد اینجا. مطمئن باش. 296 00:18:44,120 --> 00:18:45,120 ‫اینطور فکر می‌کنی؟ 297 00:18:57,660 --> 00:18:59,080 ‫ردیابی خون که کاری نداره. 298 00:18:59,580 --> 00:19:02,160 ‫چندین قرنه که جادوگرها تمرینش می‌کنن. 299 00:19:02,250 --> 00:19:03,750 ‫البته اعتراف می‌کنم، 300 00:19:04,250 --> 00:19:06,040 ‫که نمونه‌های آزمایشی من معمولاً... 301 00:19:06,120 --> 00:19:07,040 ‫زنده نیستن. 302 00:19:09,000 --> 00:19:10,450 ‫دقیقاً. 303 00:19:38,000 --> 00:19:39,370 ‫خدایا. 304 00:19:39,450 --> 00:19:41,660 ‫خیلی وقته شده که آب به تنم نخورده، 305 00:19:41,750 --> 00:19:44,620 ‫و کم کم دارم بوی تخمای ‫نیلفگاردیا رو میدم 306 00:19:44,700 --> 00:19:47,250 ‫ممنون میشم این رو نگه داری. 307 00:19:50,250 --> 00:19:53,120 ‫چقدر منتظر این لجظه بودم! 308 00:19:55,120 --> 00:19:56,080 ‫وای، چه سرده! 309 00:19:56,160 --> 00:19:57,580 ‫وای! 310 00:19:57,660 --> 00:20:01,000 ‫اینقدر ممه‌هام سفت شده که می‌تونی ‫بهش تابلو نقاشی آویزون کنی. 311 00:20:01,750 --> 00:20:03,750 ‫تو که استادی، چطوری ‫لکه خون از لباس پاک میشه؟ 312 00:20:03,830 --> 00:20:05,870 ‫ینیفر تو آکسنفورت چی کار داشت؟ 313 00:20:06,450 --> 00:20:08,830 ‫- داشت جون من رو نجات میداد. ‫- چی؟ 314 00:20:08,910 --> 00:20:11,540 ‫آره می‌دونم، منم مثل تو غافلگیر شدم، 315 00:20:11,620 --> 00:20:15,620 ‫چون خودم هم در این حد بهش اعتماد داشتم که ‫گردن عجیب و مو دارش رو فشار بدم، 316 00:20:15,700 --> 00:20:16,580 ‫ولی حقیقت داره. 317 00:20:17,250 --> 00:20:18,910 ‫جونش رو به خاطر من به خطر انداخت. 318 00:20:19,000 --> 00:20:21,250 ‫همیشه می‌دونستم که نسبت ‫به من احساسات عمیق‌تری داشت، 319 00:20:21,330 --> 00:20:24,120 ‫برخلاف اون خشم و... موهاش. 320 00:20:24,200 --> 00:20:26,620 ‫- خیلی مو داره. ‫- هدفش چی بود؟ 321 00:20:26,700 --> 00:20:28,410 ‫خیلی هدف جالبی نبود. 322 00:20:29,540 --> 00:20:32,500 ‫داشت فرار می‌کرد. ‫جادوش رو از دست داده بود. 323 00:20:33,040 --> 00:20:34,410 ‫به سختی میشد تحملش کرد. 324 00:20:34,500 --> 00:20:36,790 ‫- جادوش رو از دست داده؟ ‫- آره، می‌دونم! 325 00:20:36,870 --> 00:20:38,540 ‫عالی بود! 326 00:20:39,580 --> 00:20:40,750 ‫به جز این که حرفش دروغ باشه. 327 00:20:42,080 --> 00:20:44,500 ‫الان به ذهنم رسید که شاید ‫داشته دروغ می‌گفته. 328 00:20:44,580 --> 00:20:48,580 ‫اه! یاکسیر احمق! 329 00:20:49,120 --> 00:20:50,580 ‫چون اگه دروغ نمی‌گفت، 330 00:20:50,660 --> 00:20:53,620 ‫پس چطوری به طور جادویی‌ای ‫بدون این که ردی ازش باشه غیبش زد؟ 331 00:20:53,700 --> 00:20:55,370 ‫اونم وقتی که تو جنده‌خونه زندانی بود؟ 332 00:20:55,450 --> 00:20:57,410 ‫بگو دقیقا چه اتفاقی توی آکسنفورت افتاد؟ 333 00:20:57,500 --> 00:20:59,080 ‫وقتی نگهبانای ردانیا گرفتنش، 334 00:20:59,160 --> 00:21:01,950 ‫یه چیزایی درمورد جنگل‌ 335 00:21:02,040 --> 00:21:05,330 ‫مادر و کلبه‌ زمزمه کرد. 336 00:21:05,410 --> 00:21:07,500 ‫و بعدش یهویی غیبش زد، 337 00:21:07,580 --> 00:21:09,950 ‫- خب... ‫- "برگرد به سمت جنگل، کلبه، کلبه"؟ 338 00:21:10,450 --> 00:21:13,450 ‫"برگرد سمت جنگل، کلبه، کلبه." ‫آره همین رو گفت. 339 00:21:16,160 --> 00:21:18,540 ‫اون با مادر جاویدان متحده. 340 00:21:19,080 --> 00:21:21,450 ‫بهش می‌خوره صدای جغد باشه. 341 00:21:21,540 --> 00:21:24,040 ‫گرالت، مادر جاویدان کیه؟ 342 00:21:24,120 --> 00:21:25,250 ‫ولث میر. 343 00:21:26,000 --> 00:21:28,290 ‫جزو اولین ویچرهایی بود که ‫استخدام شد تا زندانیش کنه. 344 00:21:29,330 --> 00:21:31,160 ‫توی کلبه‌اش دفنش کردن. 345 00:21:31,830 --> 00:21:34,000 ‫ولی یکی رفته و اون در رو باز کرده. 346 00:21:34,750 --> 00:21:36,160 ‫و اون شخص... 347 00:21:37,790 --> 00:21:39,620 ‫- همچین کاری نمی‌کنه. ‫- می‌کنه. 348 00:21:40,500 --> 00:21:43,370 ‫چیه؟ می‌خوای بچه غافلگیریت رو برای ‫برگردونن جادوش قربانی کنی؟ 349 00:21:43,450 --> 00:21:46,040 ‫به جلو بازوت قسم که همچین کاری می‌کنه. 350 00:21:46,620 --> 00:21:49,580 ‫ولت میر شیطانیه که از درد تغذیه می‌کنه. 351 00:21:56,580 --> 00:21:58,080 ‫باید بریم سینترا. 352 00:21:58,160 --> 00:21:59,910 ‫چرا؟ مگه سینترا چه خبره؟ 353 00:22:00,000 --> 00:22:00,910 ‫اوه! 354 00:22:04,000 --> 00:22:06,660 ‫یه نفر اصلاً از لباسم خوشش نیومده! 355 00:22:10,790 --> 00:22:11,950 ‫یارپن زیگرین. 356 00:22:12,500 --> 00:22:13,910 ‫ریدی با این نشونه گیریت. 357 00:22:14,000 --> 00:22:17,830 ‫اگه گرگ سفید و این دهن گشاد ‫نبودین که نشونتون می‌دادم. 358 00:22:22,290 --> 00:22:24,870 ‫سلاح‌هاتون رو بگیرین پایین، ‫احمقای کله‌پوک. 359 00:22:25,450 --> 00:22:27,250 ‫رفیق قدیمی‌مونه. 360 00:22:27,330 --> 00:22:28,950 ‫رفقا. جمع ببند. 361 00:22:29,040 --> 00:22:31,040 ‫- جولیان آلفرد پانکراتز، ویسکاونت... ‫- آره! 362 00:22:31,540 --> 00:22:32,450 ‫خودم می‌دونم. 363 00:22:33,160 --> 00:22:34,120 ‫خیلی خب. 364 00:22:34,200 --> 00:22:38,290 ‫خب جادوگر، تو این ناکجاآباد ‫چه کار می‌کنی؟ 365 00:22:38,370 --> 00:22:40,580 ‫خودت چی؟ 366 00:22:40,660 --> 00:22:43,870 ‫مگه قرار نبود لُرد حکومت ‫دست‌نشانده توی کینگورن بشی؟ 367 00:22:43,950 --> 00:22:45,080 ‫اه. 368 00:22:45,160 --> 00:22:47,580 ‫لُرد یه مشت بی‌مصرف و بازنده. 369 00:22:47,660 --> 00:22:50,580 ‫فعلاً داریم از جاده هنسلت میریم. ‫از کاروان‌هاش دفاع می‌کنیم 370 00:22:50,660 --> 00:22:51,660 ‫پولش بهتره. 371 00:22:52,540 --> 00:22:55,580 ‫- افراد من رو که یادته. ‫- البته. از ملاقات دوباره باهاتون خوشبختم 372 00:22:56,790 --> 00:22:59,410 ‫حتی یه نفرشون رو هم یادم نمیاد. 373 00:22:59,500 --> 00:23:00,950 ‫ونکر. 374 00:23:01,040 --> 00:23:02,450 ‫لوکاس کورتو کجاس؟ 375 00:23:03,080 --> 00:23:05,200 ‫- بهم بدهکاره. ‫- عجب حافظه‌ای داری. 376 00:23:05,830 --> 00:23:08,330 ‫لوکاس کورتو زن گرفته، ‫خونش توی مهاکامه، 377 00:23:08,410 --> 00:23:10,830 ‫تخم جن گروه رو هم ول کرده. 378 00:23:13,950 --> 00:23:15,580 ‫خودت دنبال این نیستی ‫که عضو دسته‌ای بشی؟ 379 00:23:16,250 --> 00:23:19,790 ‫خوشحال میشم که ششمین عضو دسته‌مون ‫بشی. با این که بوی گه میدی. 380 00:23:21,160 --> 00:23:22,620 ‫فعلاً نمی‌تونم، یارپن. 381 00:23:24,040 --> 00:23:26,120 ‫یه اسب هم می‌خوام... 382 00:23:27,080 --> 00:23:29,540 ‫وقتی دستم به پول رسید، ‫دوبرابرش رو با سودش حساب می‌کنم. 383 00:23:30,120 --> 00:23:32,370 ‫تو حالت عادی بهت می‌گفتم ‫برو دوبرابرش عن کن و بمیر. 384 00:23:33,040 --> 00:23:36,750 ‫ولی توی مسیریم، توی مسیر ‫هیچوقت نباید دست رد به سینه کسی بزنی. 385 00:23:38,120 --> 00:23:40,250 ‫این اسبه خیلی برای ما بزرگه، 386 00:23:41,410 --> 00:23:43,290 ‫اگه ناراحت نمیشی میشه بپرسم، ‫ماموریتت چیه؟ 387 00:23:43,370 --> 00:23:44,330 ‫ناراحت میشم. 388 00:23:47,870 --> 00:23:49,000 ‫از اون ماموریتای مخفیه. 389 00:23:49,910 --> 00:23:51,160 ‫که دوستشون دارم. 390 00:23:57,830 --> 00:23:59,450 ‫به من نمی‌خوری. 391 00:24:02,410 --> 00:24:03,410 ‫ولی از پسش بر میای. 392 00:24:03,910 --> 00:24:06,540 ‫بجنبین بچه‌ها! پادشاه می‌تونه منتظر بمونه. 393 00:24:07,120 --> 00:24:09,830 ‫قراره بریم ماجراجویی! 394 00:24:24,080 --> 00:24:25,330 ‫پل شکسته. 395 00:24:36,370 --> 00:24:37,660 ‫دیگه از کجا میشه رد شیم؟ 396 00:24:37,750 --> 00:24:39,870 ‫با اسب یه نصف روز طول می‌کشه. ‫وقت نداریم. 397 00:24:43,450 --> 00:24:47,120 ‫مجبور میشیم اسبا رو ول کنیم. ‫ولی یه راهی هست. 398 00:24:48,040 --> 00:24:49,410 ‫درس شماره دو. 399 00:24:50,000 --> 00:24:51,790 ‫ببینیم آشوبت چه کار می‌تونه بکنه. 400 00:24:57,540 --> 00:25:00,620 ‫یا به قدری قوی هستی که شکست نمی‌خوری، ‫یا به قدری ضعیفی که تلاش نمی‌کنی. 401 00:25:00,700 --> 00:25:02,120 ‫تو می‌تونی سیری. 402 00:25:04,160 --> 00:25:05,410 ‫بهت ایمان دارم. 403 00:25:16,000 --> 00:25:17,040 ‫بعد از من تکرار کن. 404 00:25:45,120 --> 00:25:47,000 ‫خودشه! حالا تکرار کن. 405 00:25:59,370 --> 00:26:02,160 ‫خودت رو خسته نکن. ‫به قدرتت واسه انجامش اعتماد کن. 406 00:26:09,120 --> 00:26:10,290 ‫کافیه. 407 00:26:10,370 --> 00:26:11,410 ‫می‌تونم. 408 00:26:12,120 --> 00:26:15,040 ‫یه مسیر دیگه پیدا می‌کنیم. 409 00:26:15,950 --> 00:26:18,250 ‫اینطوری به خودت آسیب می‌زنی! 410 00:26:21,870 --> 00:26:23,910 ‫سیری، بس کن! بس کن! 411 00:26:26,080 --> 00:26:27,410 ‫لعنتی! لعنتی! 412 00:26:28,370 --> 00:26:31,000 ‫لعنتـــــی! 413 00:26:40,830 --> 00:26:42,620 ‫خب، اینم یه راهشه. 414 00:26:46,950 --> 00:26:49,040 ‫ببخشید. نفهمیدم چیشد. 415 00:26:51,290 --> 00:26:53,160 ‫وقتی همچین قدرتی داری، 416 00:26:53,700 --> 00:26:55,200 ‫هیچوقت معذرت خواهی نکن. 417 00:27:22,370 --> 00:27:23,580 ‫می‌شنوی؟ 418 00:27:25,120 --> 00:27:27,620 ‫باسترک جنگلی‌ان، همدیگه رو صدا می‌زنن. 419 00:27:29,120 --> 00:27:32,290 ‫دفعه اولی که وارد دربار شدم، ‫دلم برای این صدا تنگ شد. 420 00:27:33,250 --> 00:27:35,830 ‫وقتی جَوون‌تر بودی، دونه‌ها ‫رو می‌ذاشتی رو طاقچه. 421 00:27:35,910 --> 00:27:39,040 ‫می‌خواستی حیوون خونگیت بشن. ‫یه بار هم موفق شدی. 422 00:27:39,120 --> 00:27:42,540 ‫نمی‌دونستم که اول گردن کدوممون ‫رو می‌شکنی، من یا پرنده‌. 423 00:27:45,410 --> 00:27:48,870 ‫وقتی یه دفعه فراخوانیت کردن، ‫نمی‌دونستم چه کار می‌کنی. 424 00:27:49,540 --> 00:27:50,750 ‫باید بدونی. 425 00:27:51,370 --> 00:27:53,290 ‫توی سادن، سیریلای سینترا رو دیدم. 426 00:27:54,660 --> 00:27:55,500 ‫چی؟ 427 00:27:55,580 --> 00:27:58,250 ‫اونجا بود، پیش ویچر موسفید. 428 00:28:00,500 --> 00:28:03,450 ‫نمی‌دونستم کی بود ولی الان که ‫می‌بینم، جور در میاد. 429 00:28:04,910 --> 00:28:06,290 ‫- دنبالِ... ‫- ینیفر بودن. 430 00:28:06,370 --> 00:28:07,250 ‫آره. 431 00:28:08,450 --> 00:28:10,160 ‫مطمئن بودن که مُرده. 432 00:28:23,200 --> 00:28:25,290 ‫چیزایی که درمورد سیری بهم گفتی، 433 00:28:25,790 --> 00:28:28,500 ‫درمورد چیزی که وقتی داشتی ‫دُل دورزا رو اجرا می‌کردی، دیدی. 434 00:28:29,000 --> 00:28:30,080 ‫دیگه کی می‌دونه؟ 435 00:28:30,160 --> 00:28:31,870 ‫بقیه ویچرها و تو. 436 00:28:31,950 --> 00:28:33,830 ‫دیگه به هیشکی اعتماد ندارم. 437 00:28:33,910 --> 00:28:35,000 ‫تریس! 438 00:28:35,080 --> 00:28:37,830 ‫نه، نه، گفتم هر وقت آماده ‫شد صدات می‌زنم. 439 00:28:37,910 --> 00:28:41,250 ‫باید همه چیز رو درمورد ‫اون دختر بهم بگی، همین حالا. 440 00:28:42,200 --> 00:28:43,080 ‫بهش گفتی. 441 00:28:43,160 --> 00:28:47,200 ‫این اطلاعات نباید فقط بین خودمون بمونه. ‫خیلی چیزا در معرض خطرن. 442 00:28:47,290 --> 00:28:49,450 ‫ببین، این قضیه مهمیه. 443 00:28:50,830 --> 00:28:53,700 ‫باید همه چی رو بهم بگی، تریس. 444 00:28:56,750 --> 00:28:57,580 ‫تریس. 445 00:29:06,370 --> 00:29:07,620 ‫آماده نبود. 446 00:29:08,200 --> 00:29:10,620 ‫واسه همین نمی‌خواستم بهت بگم. 447 00:29:10,700 --> 00:29:12,660 ‫این بازی نیست، تیسایا. 448 00:29:13,750 --> 00:29:15,250 ‫اگه چیزی که میگه درست باشه، 449 00:29:15,330 --> 00:29:20,160 ‫این بچه توانایی تموم کردن ‫جنگ رو داره. 450 00:29:20,750 --> 00:29:21,660 ‫برای همیشه. 451 00:29:23,330 --> 00:29:25,580 ‫مگه این که دست نا اهلش بیفته. 452 00:29:25,660 --> 00:29:29,000 ‫و اگه چنین اتفاقی بیفته، ‫عواقبش پای خودمونه. 453 00:29:29,080 --> 00:29:31,000 ‫خب، گور بابای عواقبش. 454 00:29:31,080 --> 00:29:33,500 ‫چون من به تریس قول دادم، 455 00:29:33,580 --> 00:29:37,580 ‫و دیگه دخترام رو الکی ‫توی خطر قرار نمیدم. 456 00:29:37,660 --> 00:29:40,540 ‫اگه الکی بود ازت نمی‌خواستم! 457 00:30:00,540 --> 00:30:03,910 ‫همیشه به تو به دید یه ‫شریک یکسان نگاه می‌کردم. 458 00:30:05,830 --> 00:30:07,790 ‫مورد اعتمادترین محرم اسرارم. 459 00:30:09,000 --> 00:30:11,790 ‫کاش می‌تونستم بهت ثابت کنم 460 00:30:12,620 --> 00:30:14,410 ‫که من هم لایق اعتمادتم. 461 00:30:30,410 --> 00:30:32,120 ‫چطور جرات می‌کنی اینجا پیدات بشه؟ 462 00:30:33,250 --> 00:30:35,620 ‫بعد از این که به انجمن دروغ گفتی ‫و تو سادن بهمون حمله کردی! 463 00:30:35,700 --> 00:30:37,580 ‫بدون شک، پورتالم کلی نگرانی درست کرده. 464 00:30:38,410 --> 00:30:40,830 ‫- خیلی وقت ندارم. ‫- پس زود باش. 465 00:30:40,910 --> 00:30:43,370 ‫این دفعه دیگه نیلفگارد چه ‫ماموریتی بهت داده؟ 466 00:30:43,450 --> 00:30:44,660 ‫نه به خاطر اونا اومدم اینجا. 467 00:30:44,750 --> 00:30:45,750 ‫نه بعنوان یه جادوگر. 468 00:30:46,330 --> 00:30:47,580 ‫فقط بعنوان خواهرزادت اومدم. 469 00:30:50,000 --> 00:30:51,580 ‫ازت می‌خوام از نیلفگارد بری. 470 00:30:52,540 --> 00:30:53,500 ‫خیلی سریع. 471 00:30:57,000 --> 00:30:58,000 ‫چی عوض شده؟ 472 00:30:58,620 --> 00:31:01,700 ‫فردا یه امپراطوری قراره بیاد ‫که انتظارات زیادی داره... 473 00:31:02,700 --> 00:31:07,540 ‫من الف‌ها رو آوردم که برامون بجنگن ‫ولی... نظرشون عوض شده. 474 00:31:08,950 --> 00:31:11,830 ‫پس بچه الف بهمون کمک کرد که به ‫ هدفمون برسیم، نه این که به خطر بندازتش. 475 00:31:13,330 --> 00:31:14,830 ‫حق با تیسایا بود. 476 00:31:14,910 --> 00:31:17,620 ‫- سیاستای انجمن برادری برام مهم نیــ... ‫- برای من هست. 477 00:31:20,120 --> 00:31:24,620 ‫تریس مریگولد یه دفعه برمی‌گرده، ‫بدون هیچ توضیحی. 478 00:31:24,700 --> 00:31:26,910 ‫- می‌دونی چه خبره؟ ‫- نه. 479 00:31:29,620 --> 00:31:30,450 ‫دایی، 480 00:31:32,410 --> 00:31:33,500 ‫خون من و تو یکیه. 481 00:31:36,290 --> 00:31:39,370 ‫و این پیمان از بقیه پیمان‌ها قوی‌تره. 482 00:31:44,540 --> 00:31:45,410 ‫خواهش می‌کنم. 483 00:31:48,700 --> 00:31:50,200 ‫ازت کمک می‌خوام. 484 00:31:52,040 --> 00:31:53,700 ‫فقط همین به بار، قبوله؟ 485 00:31:56,910 --> 00:32:00,830 ‫باید همون شب مهمونی تو آرتوزا ‫طرفت رو می‌گرفتم. 486 00:32:02,410 --> 00:32:03,410 ‫شرمنده. 487 00:32:04,950 --> 00:32:07,000 ‫روراست باشیم، هر نقشه‌ای ‫که اونجا تو سرشونه، 488 00:32:07,080 --> 00:32:09,370 ‫انجمن برادری اینجا به ‫نیرو نیاز داره. 489 00:32:10,500 --> 00:32:12,120 ‫اگه می‌خوای برگردی، 490 00:32:12,200 --> 00:32:14,160 ‫باید ادعات رو مطرح کنی. 491 00:32:16,500 --> 00:32:18,080 ‫معذرت خواهی هم که رو شاخشه. 492 00:32:19,040 --> 00:32:20,700 ‫برای متحد شدن با نیلفگارد؟ 493 00:32:21,200 --> 00:32:22,040 ‫البته. 494 00:32:22,120 --> 00:32:25,910 ‫برای این که فکر می‌کردی ‫اونجا می‌تونی اثری داشته باشی، عزیزم. 495 00:32:27,200 --> 00:32:29,370 ‫کسایی هستن که همه فکر و ‫ذکرشون پیدا کردن قدرته، 496 00:32:29,450 --> 00:32:31,700 ‫کسایی هم هستن که جایگاهشون ‫رو می‌شناسن. 497 00:32:31,790 --> 00:32:34,700 ‫خداروشکر، خودت می‌دونی که کدومی. 498 00:32:35,410 --> 00:32:37,790 ‫اگه نمی‌شناختی برنمی‌گشتی اینجا. 499 00:32:51,200 --> 00:32:52,660 ‫معلومه که نگرانم. 500 00:32:53,250 --> 00:32:57,000 ‫وقتی بچه بودم، دیدم که سربازای ‫سینترایی همنوعام رو می‌کشتن. 501 00:32:57,580 --> 00:32:59,450 ‫حالا هم می‌بینم که نیلفگارد داره همین کار رو می‌کنه. 502 00:33:00,830 --> 00:33:02,330 ‫فرقش اینه که حالا ‫خودم هم هم‌دستشونم. 503 00:33:05,000 --> 00:33:06,450 ‫دنبال منن. 504 00:33:07,160 --> 00:33:10,700 ‫الف‌ها دارن می‌میرن چون من اینجام. ‫جاسوسی می‌کنم. 505 00:33:13,410 --> 00:33:15,120 ‫ولی بیشتر از این حرفاست. 506 00:33:15,910 --> 00:33:16,910 ‫دیشب، 507 00:33:18,410 --> 00:33:20,790 ‫دیدم که هم‌نوعام می‌خونن و می‌رقصن، 508 00:33:20,870 --> 00:33:23,660 ‫وقتی دیدم بچه تو ‫بغل مادرشه... 509 00:33:27,500 --> 00:33:29,080 ‫ردانیا واسم مهم نیست. 510 00:33:29,580 --> 00:33:30,910 ‫یا سیریلای سینترا. 511 00:33:31,700 --> 00:33:33,200 ‫می‌تونن همدیگه رو داشته باشن. 512 00:33:33,790 --> 00:33:34,750 ‫از این به بعد، 513 00:33:34,830 --> 00:33:37,700 ‫تمرکزم رو می‌ذارم روی ‫زنده نگه داشتن امید الف‌ها. 514 00:33:41,410 --> 00:33:42,790 ‫به دیکسترا بگو که دیگه تمومه. 515 00:33:44,950 --> 00:33:47,160 ‫همیشه به فرینجیلا شک داشتم. 516 00:33:48,830 --> 00:33:52,160 ‫اِمیر می‌ذاره که یه جادوگر بهمون دستور بده؟ نه 517 00:33:54,080 --> 00:33:57,330 ‫شعله سفید یه نگاه که به این فاجعه ‫بندازه، از نو مقام‌ها رو میده. 518 00:33:57,830 --> 00:34:01,120 ‫اگه تا صبح زنده باشم تعجب می‌کنم. 519 00:34:05,790 --> 00:34:07,160 ‫داری از قافله عقب میفتی. 520 00:34:08,200 --> 00:34:09,040 ‫چی شده؟ 521 00:34:09,750 --> 00:34:11,950 ‫مثلاً باید طرف همدیگه باشیم. 522 00:34:12,040 --> 00:34:14,200 ‫که شاهدخت سیریلا رو پیدا کنیم. 523 00:34:16,620 --> 00:34:17,660 ‫زنده‌اس. 524 00:34:18,450 --> 00:34:19,450 ‫می‌دونم. 525 00:34:20,500 --> 00:34:22,040 ‫و پیداش می‌کنیم. 526 00:34:23,910 --> 00:34:26,160 ‫ وقتی که از شر فرینجیلای ‫تن لش خلاص شیم. 527 00:34:29,290 --> 00:34:32,040 ‫اگه موفق نشیم، سر همه‌مون... 528 00:34:40,160 --> 00:34:44,450 ‫انقدر از تمرینات آرتوزانم متنفرم 529 00:34:44,540 --> 00:34:46,580 ‫که یادم رفته بود... 530 00:34:48,330 --> 00:34:50,540 ‫یه سری نکات مثبتی هم داشت. 531 00:34:51,500 --> 00:34:53,450 ‫مثل گیاه‌شناسی. 532 00:34:55,370 --> 00:34:58,910 ‫وگرنه از کجا می‌تونستم خواص ‫فلج‌کننده گیاه تاجریزی رو یاد بگیرم؟ 533 00:35:00,830 --> 00:35:03,330 ‫یا چطوری توی یه لیوان نوشیدنی ‫پنهانش کنم؟ 534 00:35:08,200 --> 00:35:10,040 ‫البته با ارزش ترین درسی که یاد گرفتم... 535 00:35:11,080 --> 00:35:12,540 ‫...شب آخری که اونجا بودم، بود. 536 00:35:13,950 --> 00:35:16,870 ‫وقتی ینیفر ونگربرگ 537 00:35:18,410 --> 00:35:21,450 ‫جایگاه ایدرین که حق من بود رو دزدید. 538 00:35:21,540 --> 00:35:24,620 ‫ بهم یاد داد 539 00:35:25,580 --> 00:35:27,950 ‫که وقتی یه هرزه ناچیزی بخواد ‫چیزی که مال توئه رو بدزده... 540 00:35:28,040 --> 00:35:31,660 ‫...همونجا نشین و قبولش کن 541 00:35:35,910 --> 00:35:37,750 ‫اختیار قدرتت... 542 00:35:42,330 --> 00:35:43,250 ‫دست خودت باشه. 543 00:35:51,040 --> 00:35:52,370 ‫باید... 544 00:35:54,120 --> 00:35:55,000 ‫هرکاری که... 545 00:35:56,200 --> 00:35:57,290 ‫لازمه رو بکنی... 546 00:36:00,160 --> 00:36:02,330 ‫نه مثل یه چاپلوس بی‌اراده... 547 00:36:02,410 --> 00:36:03,620 ‫...چاپلوس... 548 00:36:09,370 --> 00:36:10,450 ‫...برای نگه داشتن... 549 00:36:13,450 --> 00:36:14,830 ‫چیزی که به دست آوردی. 550 00:36:23,700 --> 00:36:25,580 ‫چطور کار به اینجا رسید، کهیر؟ 551 00:36:28,830 --> 00:36:29,830 ‫ممکنه هیچوقت نفهمم 552 00:36:30,410 --> 00:36:32,870 ‫که می‌خواستی من رو ‫سرنگون کنی یا نه. 553 00:36:32,950 --> 00:36:34,500 ‫ولی یه چیزی هست که مطمئنم. 554 00:36:36,370 --> 00:36:39,790 ‫اینه که من دیگه هیچوقت ‫برنمی‌گردم اون سیاه‌چال. 555 00:36:42,330 --> 00:36:44,330 ‫با این که ترجیح می‌دادم... 556 00:36:44,910 --> 00:36:46,660 ‫...این چاقو رو بکنم تو چشم خودم 557 00:36:47,370 --> 00:36:49,090 ‫و همه این ماجراها رو تموم کنم. 558 00:36:56,120 --> 00:36:58,910 ‫اِمیر باید درمورد خیانتی که ‫تازه کشفش کردم باخبر بشه. 559 00:37:00,700 --> 00:37:03,290 ‫و به ژنرالی نیاز داره که ‫بیشتر از همه بهش اعتماد داره 560 00:37:04,410 --> 00:37:06,200 ‫بهش بگو کاری که کردم، مُوَجه بود. 561 00:37:08,660 --> 00:37:10,410 ‫پس وقتی فردا رسید... 562 00:37:13,200 --> 00:37:14,080 ‫بهش شاخ و برگ بده. 563 00:37:37,040 --> 00:37:38,120 ‫همم. 564 00:37:42,910 --> 00:37:45,750 ‫دارا، جاسوس کوچولمون، ‫تغییر عقیده داره. 565 00:37:48,250 --> 00:37:50,000 ‫همه اطلاعاتی که لازمه رو داریم. 566 00:37:52,450 --> 00:37:54,620 ‫دختره،‌ ادعای مشروع رو ‫برای گرفتن سینترا بهت میده. 567 00:37:55,910 --> 00:37:59,290 ‫و اینطوری ردانیا، قوی‌ترین ‫پادشاهی قاره میشه. 568 00:37:59,370 --> 00:38:01,370 ‫یا شاید هم نیلفگارد، شاید ‫زودتر دستشون بهش برسه. 569 00:38:02,830 --> 00:38:04,330 ‫آرتوزا چی؟ 570 00:38:05,160 --> 00:38:06,580 ‫مگه نرفتی اونجا... 571 00:38:07,580 --> 00:38:09,000 ‫برای یه کاری؟ 572 00:38:09,700 --> 00:38:14,080 ‫توی آرتوزا، چندتا... متغیر ناشناخته وجود داره. 573 00:38:15,330 --> 00:38:17,910 ‫تیسایا می‌دونه دختره وجود داره. ‫مطمئنم. 574 00:38:18,620 --> 00:38:21,200 ولی اون اطلاعات رو به کسی نمیده 575 00:38:21,700 --> 00:38:23,080 ‫حتی به ویلگفورتز، 576 00:38:23,160 --> 00:38:26,540 ‫که بهش برای استخدام کمک کرده بود و... ‫مشخصاً براش شخص مهمیه. 577 00:38:27,500 --> 00:38:30,040 ‫- کی؟ ‫- رهبر جدید انجمن برادری. 578 00:38:30,120 --> 00:38:32,250 ‫کسی نمی‌دونه دورانش کی تموم میشه. 579 00:38:32,330 --> 00:38:35,500 ‫تیسایا ادای بی‌طرف بودن در میاره، 580 00:38:35,580 --> 00:38:39,160 ‫ولی اجازه میده روابطش ‫رو تصمیم گیریش تاثیر بذاره. 581 00:38:40,040 --> 00:38:43,080 ‫استرگبور حتماً‌ از این موضوع بهره می‌بره. ‫اگه قمارباز بودم... 582 00:38:43,160 --> 00:38:44,000 ‫اگه... 583 00:38:45,910 --> 00:38:49,330 ‫اگه قمار باز بودی، ‫با پول من شرط می‌بستی. 584 00:38:52,250 --> 00:38:54,620 ‫بهت پول میدم که مشکلات ‫رو حل کنی، دیکسترا. 585 00:38:55,250 --> 00:38:58,290 ‫نه این که مخم رو با ‫خبرای بد بخوری. 586 00:38:58,370 --> 00:39:01,330 ‫خبرای بدی نیستن، ارباب. 587 00:39:01,410 --> 00:39:02,450 ‫آشوب. 588 00:39:03,410 --> 00:39:06,250 ‫اگه هدف ما، تضعیف قاره‌اس، 589 00:39:06,330 --> 00:39:08,540 ‫آشوب، خبر خوبیه. 590 00:39:09,040 --> 00:39:12,250 ‫آره خب، به خاطر تو امیدواریم، دیکسترا. 591 00:39:12,950 --> 00:39:14,160 ‫بهم اعتماد کنین، سرورم. 592 00:39:14,250 --> 00:39:16,700 ‫چه جاسوس الفی باشه چه نباشه، ‫موقعیت ما قدرتمنده. 593 00:39:18,450 --> 00:39:21,200 ‫کلی نقشه دیگه تو چنته دارم. 594 00:39:22,450 --> 00:39:24,580 ‫یالا! یالا! 595 00:39:24,660 --> 00:39:25,790 ‫ببین، می‌فهمم 596 00:39:25,870 --> 00:39:29,000 ‫که اون شیطان می‌خواد فرزند غافل‌گیریت ‫رو بخوره و از این حرفا، 597 00:39:29,080 --> 00:39:31,120 ‫و از این که بهت کمک کنم ‫تا نجاتش بدی، خیلی خوشحال میشم. 598 00:39:31,200 --> 00:39:34,870 ‫ولی تو از اولش هیچوقت اون ‫بچه رو نمی‌خواستی و حالا... 599 00:39:36,200 --> 00:39:39,870 ‫حالا انگار دنیات رو از این ‫رو به اون رو کرده. 600 00:39:42,000 --> 00:39:42,910 ‫به گمونم... 601 00:39:43,790 --> 00:39:45,370 ‫سوالی که ازت دارم اینه که... 602 00:39:47,450 --> 00:39:49,290 ‫واقعاً اینطوری راضی میشی؟ 603 00:39:51,870 --> 00:39:56,830 ‫فکر می‌کردم نادیده گرفتن ‫وجود سیری، همه چی رو بهتر می‌کنه. 604 00:39:59,910 --> 00:40:00,910 ‫اشتباه می‌کردم. 605 00:40:04,540 --> 00:40:05,580 ‫ینیفر چی؟ 606 00:40:05,660 --> 00:40:08,700 ‫اگه بلایی سر سیری آورده ‫باشه، کاری جز کشتنش نمی‌تونم بکنم. 607 00:40:08,790 --> 00:40:12,000 ‫اون که آره، قطعاً می‌کشیمش. ‫صد در صد. 608 00:40:12,080 --> 00:40:14,870 ‫فقط هنوز اسلحه لازم برای ‫کشتنش رو پیدا نکردم. 609 00:40:14,950 --> 00:40:16,750 ‫ولی اگه اون هم تغییر کرده باشه چی؟ 610 00:40:19,330 --> 00:40:23,040 ‫گرالت، مردم وقتی یه گوشه‌ای ‫گیر میفتن، کارای احمقانه‌ای انجام میدن. 611 00:40:23,120 --> 00:40:24,830 ‫و حرفای احمقانه‌ای می‌زنن. 612 00:40:26,500 --> 00:40:27,910 ‫دوستا همین کارها رو می‌کنن. 613 00:40:29,040 --> 00:40:30,120 ‫برمی‌گردن. 614 00:40:31,250 --> 00:40:32,750 ‫این فرق داره. 615 00:40:35,500 --> 00:40:36,910 ‫و من معذرت می‌خوام یاسکیر. 616 00:40:37,910 --> 00:40:41,540 ‫وای، چقدر احساساتی! 617 00:40:41,620 --> 00:40:44,750 ‫بعضی وقتا فقط ور می‌زنی. 618 00:40:44,830 --> 00:40:47,750 ‫"اوه یاسکیر، من خیلی ‫ناراحت و سردرگمم!" 619 00:40:47,830 --> 00:40:49,500 ‫- خفه شو، یاسکیر. ‫- خودت خفه شو. 620 00:40:49,580 --> 00:40:51,500 ‫راستی، چه خوب ادات رو درآوردم. 621 00:41:09,410 --> 00:41:11,000 ‫چطور ممکنه یه جور به نظر بیاد 622 00:41:11,620 --> 00:41:13,580 ‫وقتی تمام کسایی که می‌شناختم، رفتن؟ 623 00:41:25,500 --> 00:41:27,160 ‫یه مونولیت اونجا بود. 624 00:41:28,080 --> 00:41:29,080 ‫تاریک‌ترین استلسایت. 625 00:41:30,870 --> 00:41:32,080 ‫چه اتفاقی براش افتاد؟ 626 00:41:34,830 --> 00:41:35,700 ‫من. 627 00:41:38,540 --> 00:41:39,540 ‫کار تو بود؟ 628 00:41:47,080 --> 00:41:48,250 ‫سی-- سیری... 629 00:41:49,370 --> 00:41:51,660 ‫یه قولی بهم بده، اگه از هم جدا شدیم. 630 00:41:54,200 --> 00:41:55,660 ‫یادت باشه که چی داری. 631 00:41:57,660 --> 00:41:58,580 ‫جادو. 632 00:41:59,700 --> 00:42:02,080 ‫داخلت فرو رفته. مثل یه تیر سیخ. 633 00:42:03,830 --> 00:42:05,910 ‫زخمیت می‌کنه. خیلی هم عمیق. 634 00:42:07,700 --> 00:42:09,330 ‫ولی یه درد ناشناسه. 635 00:42:11,000 --> 00:42:12,040 ‫که ترکیب شده با... 636 00:42:13,660 --> 00:42:14,500 ‫خوشی. 637 00:42:19,370 --> 00:42:20,450 ‫بهم اعتماد کن. 638 00:42:21,040 --> 00:42:22,450 ‫تنها چیزیه که همیشه نیاز داشتی. 639 00:42:24,580 --> 00:42:25,620 ‫همه چیه. 640 00:42:27,370 --> 00:42:28,750 ‫می‌خوام حرفت رو باور کنم. 641 00:42:30,200 --> 00:42:31,540 ‫جدی میگم، ولی... 642 00:42:32,790 --> 00:42:34,040 ‫وقتی جادو داشتی. 643 00:42:35,370 --> 00:42:36,950 ‫آشوب رو کنترل می‌کردی. 644 00:42:38,540 --> 00:42:39,870 ‫ولی اون من رو کنترل می‌کنه. 645 00:42:40,580 --> 00:42:43,080 ‫هیچکس نتونسته بهم یاد بده ‫چطوری ازش استفاده کنم. 646 00:42:45,120 --> 00:42:45,950 ‫و... 647 00:42:47,250 --> 00:42:48,750 ‫من می‌ترسم، ینیفر. 648 00:42:55,080 --> 00:42:57,910 ‫خیلی نزدیک... 649 00:42:58,830 --> 00:43:02,080 ‫هرکاری که لازمه بکن تا ‫سرنوشتت رو کنترل کنی. 650 00:43:03,040 --> 00:43:05,410 ‫من رو به در سیاه شکسته ببر. 651 00:43:06,410 --> 00:43:08,120 ‫سرنوشت. 652 00:43:09,660 --> 00:43:12,500 ‫سرنوشتت. 653 00:43:20,290 --> 00:43:23,250 ‫اگه ترسیدی برگرد... ‫برگرد... برگرد... 654 00:43:24,080 --> 00:43:27,290 ‫اون در نباید باز بشه. ‫خودت هم می‌دونی. 655 00:43:27,370 --> 00:43:28,750 ‫می‌دونم. 656 00:43:30,620 --> 00:43:32,500 ‫ولی با این حال داری من رو می‌بری اونجا. 657 00:43:33,080 --> 00:43:35,790 ‫- اگه ترسیدی، برگرد. ‫- با اینجال... 658 00:43:35,870 --> 00:43:38,620 ‫هنوز وقت داری برگردی. ‫خیلی دیر نشده. 659 00:43:39,200 --> 00:43:40,200 ‫و خودت؟ 660 00:43:40,290 --> 00:43:42,000 ‫برای من شده... شده... 661 00:43:43,410 --> 00:43:45,620 ‫چاره‌ای... ‫چاره‌ای نداشتم... 662 00:43:46,120 --> 00:43:48,250 ‫آشوبم... فکر می‌کردم... ‫فکر می‌کردم مجبورم... 663 00:43:53,540 --> 00:43:54,750 ‫متاسفم سیری. 664 00:43:55,540 --> 00:43:56,500 ‫نرو. 665 00:43:57,290 --> 00:43:58,870 ‫نمی‌دونستم کی هستی. 666 00:43:59,370 --> 00:44:01,250 ‫نمی‌دونستم کیِ اون بودی. 667 00:44:01,950 --> 00:44:03,290 ‫باید برم پیشش. 668 00:44:03,790 --> 00:44:04,870 ‫اینجا نیست! 669 00:44:06,870 --> 00:44:07,950 ‫هیچوقت نبوده. 670 00:44:15,200 --> 00:44:16,830 ‫اون جادوگر توی ملیتلی، 671 00:44:18,620 --> 00:44:19,620 ‫تو رو می‌شناخت. 672 00:44:20,450 --> 00:44:21,330 ‫نه. 673 00:44:22,750 --> 00:44:24,370 ‫تو اون رو آوردی پیش ما. 674 00:44:24,450 --> 00:44:25,290 ‫نه. 675 00:44:25,370 --> 00:44:28,160 ‫ما تو دردسر بودیم و کمک می‌خواستیم، ‫و تو بهمون خیانت کردی! 676 00:44:28,250 --> 00:44:29,750 ‫احمق بودم. 677 00:44:30,370 --> 00:44:31,620 ‫و خودخواه! 678 00:44:32,370 --> 00:44:34,000 ‫باید باهام بیای. 679 00:44:34,080 --> 00:44:34,910 ‫همین حالا! 680 00:44:37,160 --> 00:44:38,450 ‫بهت اعتماد ندارم. 681 00:45:00,330 --> 00:45:01,870 ‫علامت خطر رو بزن! 682 00:45:08,160 --> 00:45:09,250 ‫سوار اسب شو. 683 00:45:12,080 --> 00:45:13,410 ‫همین حالا سوار اسب شو! 684 00:45:20,000 --> 00:45:21,120 ‫اینجان! 685 00:45:22,040 --> 00:45:22,950 ‫دختره رو بگیرین! 686 00:45:25,910 --> 00:45:28,160 ‫انگار اسبت رو گُم کردی! 687 00:45:32,620 --> 00:45:33,620 ‫بیا اینجا! 688 00:45:35,950 --> 00:45:37,000 ‫ینیفر! 689 00:45:37,080 --> 00:45:38,870 ‫وای، چه مبارزی! 690 00:45:38,950 --> 00:45:40,500 ‫بچه پررو! 691 00:45:40,580 --> 00:45:41,790 ‫بگیرش! 692 00:45:55,870 --> 00:45:57,200 ‫بیا، آوازخون! 693 00:46:00,330 --> 00:46:01,750 ‫درست تو دماغ تخمیش! 694 00:46:01,830 --> 00:46:03,580 ‫تو کاسه‌زانوش! 695 00:46:05,200 --> 00:46:06,580 ‫بیا اینجا... 696 00:46:11,910 --> 00:46:13,450 ‫بس کن. بیا اینجا! 697 00:46:14,910 --> 00:46:15,750 ‫هی! 698 00:46:38,040 --> 00:46:39,790 ‫چطور تونستی این کار رو بکنی؟ 699 00:46:40,540 --> 00:46:41,750 ‫متاسفم. 700 00:46:45,660 --> 00:46:47,830 ‫یارپن و آدماش از اینجا می‌برنت. 701 00:46:48,750 --> 00:46:51,290 ‫یاسکیر، ببرش پیش کر مورهن. 702 00:46:52,540 --> 00:46:53,700 ‫سیری راهش رو بلده. 703 00:46:53,790 --> 00:46:55,750 ‫نه، نه. من پیشت می‌مونم. 704 00:46:55,830 --> 00:46:57,290 ‫نمی‌تونی. 705 00:46:57,830 --> 00:46:59,870 ‫چرا؟ کجا داری میری؟ 706 00:47:01,370 --> 00:47:02,450 ‫که یه هیولا رو سلاخی کنم. 707 00:47:04,660 --> 00:47:06,200 ‫زودی میام پیشت، بهت قول میدم. 708 00:47:12,790 --> 00:47:13,660 ‫خیلی خب. 709 00:47:17,700 --> 00:47:20,250 ‫فرزند غافلگیری، خیلی ازت تعریف... 710 00:47:21,750 --> 00:47:23,120 ‫دختر کو ندارد نشان از پدر. 711 00:47:26,750 --> 00:47:27,620 ‫دختره. 712 00:47:28,290 --> 00:47:29,120 ‫برای توئه؟ 713 00:47:35,330 --> 00:47:36,160 ‫مال منه. 714 00:47:41,910 --> 00:47:43,330 ‫من، زیگرین. 715 00:47:50,620 --> 00:47:51,540 ‫بگو. 716 00:47:53,790 --> 00:47:55,750 ‫نظارگر مادر جنگل‌ها باشید... 717 00:47:57,410 --> 00:47:58,660 ‫...مادر جاودان، 718 00:47:59,450 --> 00:48:00,700 ‫کسی که در رویاها زندگی می‌کنه. 719 00:48:01,500 --> 00:48:03,870 ‫برگرد سمت جنگل، کلبه، کلبه. 720 00:48:07,080 --> 00:48:08,410 ‫برگرد سمت من. 721 00:48:09,000 --> 00:48:10,410 ‫کلبه. کلبه. 722 00:48:27,870 --> 00:48:29,080 ‫وای، نه... 723 00:49:07,910 --> 00:49:08,950 ‫رفته. 724 00:49:10,330 --> 00:49:11,290 ‫همیشه جواب میداد. 725 00:49:12,290 --> 00:49:15,120 ‫اولین ویچرها برای همیشه اون رو ‫تو این کلبه زندانی کردن. 726 00:49:15,200 --> 00:49:17,120 ‫نمی‌تونه فرار کرده باشه. 727 00:49:19,750 --> 00:49:20,790 ‫مگه این که... 728 00:49:22,250 --> 00:49:23,080 ‫چی؟ 729 00:49:23,160 --> 00:49:25,040 ‫مگه این که خودش رو 730 00:49:25,620 --> 00:49:27,200 ‫از درد و لاعلاجی پر کنه. 731 00:49:29,370 --> 00:49:31,160 ‫اینطوری یه جون تازه بهش داده میشه. 732 00:49:31,950 --> 00:49:32,950 ‫که چه کار کنه؟ 733 00:49:35,000 --> 00:49:42,000 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 734 00:49:45,000 --> 00:49:52,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 735 00:49:53,000 --> 00:50:00,000 ‫ترجمه‌ای از محمدعلــی sm