1 00:00:10,200 --> 00:00:12,700 « پارک‌سيتي، كانزاس » 2 00:00:16,308 --> 00:00:17,308 ‫خیلی‌خب 3 00:00:31,907 --> 00:00:34,701 ‫آهای؟ 4 00:00:39,725 --> 00:00:46,725 (€rik) زيرنويس از رضا حضرتی و عرفان 5 00:00:46,749 --> 00:00:49,749 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال زبان اصلی و دوبله Nightmovie.Tv 6 00:00:49,773 --> 00:00:52,773 دانلود فيلم و سريال با لينک مستقيم WwW.DibaMoviez.Com 7 00:00:52,797 --> 00:00:55,797 ارائــه‌ای از تیم ترجمـه‌ی ام ایکس ساب .::. WwW.MxSub.iR .::. 8 00:02:23,935 --> 00:02:26,229 ‫- ممنون که اومدین، دکتر کار ‫- خواهش می‌کنم 9 00:02:26,313 --> 00:02:29,191 ‫فهمیدم که چیز زیادی ،از زندگی‌تون در بوستون 10 00:02:29,399 --> 00:02:31,985 ‫خارج از کارتون در دانشگاه نمی‌دونم. ‫شوهر دارین؟ 11 00:02:32,653 --> 00:02:34,613 ‫- نه ‫- بچه‌ای یا...؟ 12 00:02:34,988 --> 00:02:35,989 ‫نه، هیچکدوم 13 00:02:36,073 --> 00:02:38,834 ‫من کارتون رو دنبال می‌کردم، ‫و باید بگم که تحت‌تأثیر قرار گرفتم 14 00:02:38,867 --> 00:02:40,369 ‫خب ممنونم. لطف دارین 15 00:02:40,412 --> 00:02:41,658 ‫فقط من تحت‌تأثیر نگرفتم 16 00:02:41,683 --> 00:02:43,878 ‫آدمای زیادی پروژه‌تون براشون جالب شده 17 00:02:43,903 --> 00:02:46,297 ‫برای همین برام سؤال بود که ‫چون مأمور تنچ و فورد 18 00:02:46,322 --> 00:02:48,098 ‫نمی‌تونن تنهایی اداره‌اش کنن 19 00:02:48,502 --> 00:02:50,288 ‫شما به اداره‌ی پروژه... 20 00:02:50,313 --> 00:02:52,238 ‫و مطمئن بشین که کارا در یه موقعیت پایدارتر 21 00:02:52,297 --> 00:02:54,508 ‫روال عادی‌شون رو طی کنن ‫علاقمند هستین یا نه؟ 22 00:02:54,591 --> 00:02:58,011 ‫- نه، نمی‌تونم ‫- لازم نیست الان جواب بدین 23 00:02:58,095 --> 00:03:01,598 ‫لطف دارین ولی من همین الانش هم ‫در بوستون یه شغل دارم 24 00:03:01,681 --> 00:03:04,101 ‫دکتر کار، دانش و حرفه‌ای بودن شما 25 00:03:04,184 --> 00:03:05,560 ‫تأثیر به‌سزایی روی درک ما 26 00:03:05,644 --> 00:03:07,938 ‫از علوم رفتاری داشته 27 00:03:08,647 --> 00:03:11,775 حیف میشه اگه نتونیم از دانش‌تون ‫بهره‌ي كامل ببریم 28 00:03:11,858 --> 00:03:13,485 ‫عجله نکنین 29 00:03:16,571 --> 00:03:17,614 ‫روش فکر کنین 30 00:03:23,203 --> 00:03:25,003 ‫ترجیحاً تا وقتی که تصمیم‌تون رو نگرفتین 31 00:03:25,028 --> 00:03:27,022 ‫چیزی به تنچ و فورد نگین 32 00:03:27,082 --> 00:03:28,583 ‫- اونا خبر ندارن؟ ‫- نه 33 00:03:32,045 --> 00:03:35,549 ‫دو تا سؤال ازت دارم، بنجامین. ‫اولیش... 34 00:03:36,591 --> 00:03:38,468 ‫- روشنه؟ ‫- بله 35 00:03:38,552 --> 00:03:41,513 دفعه‌ي قبل كه تو رو ديديم براي چي گريه مي‌كردي؟ 36 00:03:41,596 --> 00:03:43,724 ‫می‌رسیم به دومیش که سؤال مهمی هم هست 37 00:03:43,807 --> 00:03:45,600 ‫برای همین ازت می‌خوام به دقت ‫گوش کنی 38 00:03:45,684 --> 00:03:47,394 ‫گوش می‌کنی؟ بنجی؟ 39 00:03:48,687 --> 00:03:51,940 ‫چرا؟ چرا اون‌كارو با بورلی جین کردی؟ 40 00:03:54,109 --> 00:03:56,361 ‫فکِ شکسته، دو چشم كبود 41 00:03:56,862 --> 00:03:57,862 ‫چرا؟ 42 00:03:58,321 --> 00:04:01,616 ‫14 زخم چاقو در بالا تنه با یه چاقوی آشپزخونه 43 00:04:02,200 --> 00:04:04,161 ‫ضربه به سر، ضربه به بدن 44 00:04:04,244 --> 00:04:06,371 ‫سینه‌هاش قطع شده بودن 45 00:04:07,414 --> 00:04:08,665 ‫باید اینو بدونم 46 00:04:09,958 --> 00:04:12,043 ‫چرا این‌کارو با دوست دخترت کردی، پسر؟ 47 00:04:12,127 --> 00:04:13,003 ‫کار من نبود 48 00:04:13,086 --> 00:04:14,838 ‫پس میگی کار فرانک بوده؟ 49 00:04:21,470 --> 00:04:24,973 ‫اون بهمون زنگ زد. وحشت زده بود. ‫واسه همین یه سر رفتم اونجا 50 00:04:26,349 --> 00:04:28,310 ‫- بعدش چی شد؟ ‫- رفتم اتاق نشیمن 51 00:04:28,393 --> 00:04:30,937 ‫و بورلی جین دست و پا بسته و بی‌هوش ‫روی زمین افتاده بود 52 00:04:31,021 --> 00:04:32,481 ‫بهت گفت چه اتفاقی افتاده؟ 53 00:04:32,564 --> 00:04:34,399 ‫بنجی خیلی داغون شده بود 54 00:04:34,483 --> 00:04:36,518 ‫فکر می‌کنم می‌خواسته باهاش سکس کنه 55 00:04:36,543 --> 00:04:38,177 ‫دختره نذاشته و اونم زده بي‌هوشش کرده 56 00:04:38,236 --> 00:04:40,716 ‫- برای همین بهت زنگ زده بود؟ ‫- هر وقت تو دردسر مي‌افته به من زنگ می‌زنه 57 00:04:40,740 --> 00:04:43,325 ‫- اونموقع دختره هنوز زنده بود؟ ‫- بله 58 00:04:43,408 --> 00:04:45,744 ‫- پس چرا کشتیش؟ ‫- جواب نده 59 00:04:51,666 --> 00:04:52,666 ‫من نکشتمش 60 00:04:53,919 --> 00:04:57,756 ‫چرا باید یه مرد... اصلاً هر مردی که باشه، ‫سینه‌ی یه زن رو بِبُره؟ 61 00:04:57,839 --> 00:05:01,968 ‫و کی یه چاقوی شکاری رو ‫به اندام‌های تناسلی یه زن فرو می‌کنه؟ 62 00:05:02,052 --> 00:05:03,178 ‫خیلی‌خب 63 00:05:03,261 --> 00:05:05,138 ‫خیلی خب؟ ‫این مسئله هیچیش درست نیست 64 00:05:05,222 --> 00:05:07,390 ‫کافیه. موکل منم یه قربانی‌ـه 65 00:05:07,474 --> 00:05:10,101 ‫قربانی؟ جالبه، ممنون، نکته جالبی بود 66 00:05:10,185 --> 00:05:12,354 ‫بذارین یه سؤال راحت‌تر بپرسم. ‫چرا با موهاش اون کارو کردی؟ 67 00:05:12,379 --> 00:05:13,552 ‫مجبور نیستی جواب بدی 68 00:05:13,577 --> 00:05:15,090 ‫پس واقعاً موهاش رو بريدي؟ 69 00:05:15,188 --> 00:05:17,583 ‫فرانک فکر می‌کنه بورلی جین ‫توی رابطه‌ات به جایی رسیده بود که 70 00:05:17,859 --> 00:05:20,529 می‌خواست با پسرای دیگه‌ای هم ‫قرار بذاره 71 00:05:21,071 --> 00:05:22,656 ‫تازه موهاش رو آرايش كرده بود، نه؟ 72 00:05:22,681 --> 00:05:24,265 ‫بذار یه سؤال دیگه بپرسم 73 00:05:25,200 --> 00:05:27,828 ‫چطوری فرو کردن چاقو داخل ‫سوراخ کون یه نفر، دل آدم رو خنک می‌کنه؟ 74 00:05:27,911 --> 00:05:29,179 ‫کافیه. اینا همه‌اش گمانه‌زني‌ـه 75 00:05:29,262 --> 00:05:31,206 ‫هنوزم تو پنسیلوانیا مجازات مرگ دارین، نه؟ 76 00:05:31,289 --> 00:05:32,666 ‫موکلم رو تهدید نکن 77 00:05:32,749 --> 00:05:35,585 ‫بگو که هیولا نیستی. ‫یه دلیل بهمون بده که حرفات رو باور کنیم 78 00:05:35,669 --> 00:05:36,962 ‫اون با فرانک سكس داشت 79 00:05:37,462 --> 00:05:38,838 ‫اینو فرانک بهت گفت؟ 80 00:05:38,922 --> 00:05:40,282 ‫- خودم دیدم ‫- چی دیدی؟ 81 00:05:41,967 --> 00:05:46,054 توی اتاق نشیمن فرانک رو دیدم ‫که روش بود 82 00:05:46,137 --> 00:05:47,180 ‫تو چیکار کردی؟ 83 00:05:47,764 --> 00:05:49,683 ‫- هیچی ‫- کاری نکردی؟ 84 00:05:49,766 --> 00:05:51,246 ‫- نه ‫- فرانک رو نزدی؟ 85 00:05:51,893 --> 00:05:53,895 ‫- نه ‫- دختره رو زدی 86 00:05:53,979 --> 00:05:56,565 ‫چرا باید بورلی جین بخواد ‫با فرانک سکس کنه؟ 87 00:05:57,357 --> 00:05:59,859 ‫همیشه می‌گفت که از موهای ...بورلی خوشش میاد 88 00:06:01,695 --> 00:06:03,154 ‫هر دفعه که می‌دیدش 89 00:06:04,562 --> 00:06:06,757 ‫مسئله اینه که موهاش اصلاً براش ‫اهمیتی نداشتن 90 00:06:06,782 --> 00:06:09,543 ‫اون... از این بهونه استفاده می‌کرد ‫که اذیتم کنه 91 00:06:10,537 --> 00:06:12,247 ‫بورلی هم اونقدر کودن بود که متوجه نبود 92 00:06:13,164 --> 00:06:15,792 ‫- برای همین کشتیش؟ ‫- من نکشتمش 93 00:06:16,543 --> 00:06:18,753 ‫وقتی بهش چاقو زدم، از قبل مُرده بود 94 00:06:21,006 --> 00:06:22,257 ‫از قبل مُرده بود 95 00:06:23,883 --> 00:06:26,243 ‫- پس تو جلوش به بورلی تجاوز کردی؟ ‫- خودش اینو بهت گفته؟ 96 00:06:26,326 --> 00:06:28,006 ‫چرا دوست دختر برادر زنت رو کردی؟ 97 00:06:28,078 --> 00:06:30,974 ‫- شاید واسه اینکه یاد بگیره؟ ‫- شاید واسه اذیت کردنش؟ 98 00:06:31,641 --> 00:06:32,809 ‫گمشو بابا 99 00:06:34,019 --> 00:06:36,271 ‫امیدوارم با صندلی الکتریکی اعدامت كنن 100 00:06:36,354 --> 00:06:37,856 ‫سعی نکنین موکل منو بترسونین 101 00:06:43,862 --> 00:06:46,156 ‫اگه بنجامین اونو کشته، باید بهمون بگی 102 00:06:48,033 --> 00:06:49,576 ‫ندیدم بنجی اونو بکشه 103 00:07:01,338 --> 00:07:04,382 ‫از اون فرانک كثافت متنفرم، ‫ولی همیشه کار دوست‌پسره‌ست 104 00:07:04,466 --> 00:07:06,927 ‫وقتی می‌بازی، باید احتمالات رو در نظر بگیری. ‫نتیجه‌گیری این میشه که کار بنجامین‌ـه 105 00:07:07,010 --> 00:07:08,094 ‫زیاد مطمئن نیستم 106 00:07:08,595 --> 00:07:11,348 ‫وقتی از اتاق رفتی باید صورت فرانک رو می‌دیدی 107 00:07:11,431 --> 00:07:14,142 ‫اون بهم نگاه کرد و گفت: ‫"من ندیدم بنجامین اونو بكشه." 108 00:07:14,225 --> 00:07:16,161 ‫- دارن سر کارمون می‌ذارن ‫- حرفش رو باور می‌کنم 109 00:07:16,244 --> 00:07:19,414 ‫- از این گه‌دونی زده و خسته شدم ‫- می‌دونم 110 00:07:21,066 --> 00:07:24,152 ‫راستی، نانسی ازم قول گرفت که ‫واسه شام دعوتت کنم 111 00:07:24,736 --> 00:07:27,449 ‫می‌خواد ببینه این همه وقتم رو ‫با کی می‌گذرونم 112 00:07:27,474 --> 00:07:28,922 ‫می‌خواد براندازت کنه 113 00:07:30,909 --> 00:07:31,993 ‫از خدامه 114 00:07:34,037 --> 00:07:36,581 ‫- می‌‎تونم دبی رو هم بیارم؟ ‫- البته 115 00:07:39,167 --> 00:07:41,586 ‫ممنون 116 00:07:42,170 --> 00:07:43,630 ‫بنجی رو دیدم 117 00:07:43,964 --> 00:07:47,217 ‫دستش رو صورتش بود. داشت گریه می‌کرد 118 00:07:48,468 --> 00:07:50,679 ‫خون همه جا ریخته بود 119 00:07:51,262 --> 00:07:52,347 پاشيده مي‌شد 120 00:07:54,432 --> 00:07:56,685 ‫بعدش بورلی جین رو توی وان دیدم 121 00:07:57,602 --> 00:07:58,979 ‫زنده بود؟ 122 00:08:05,694 --> 00:08:07,070 ‫بنجی رو دیدم 123 00:08:07,404 --> 00:08:10,281 ‫دستش رو صورتش بود. داشت گریه می‌کرد 124 00:08:11,950 --> 00:08:13,910 ‫خون همه جا ریخته بود 125 00:08:14,661 --> 00:08:15,787 پاشيده مي‌شد 126 00:08:17,872 --> 00:08:19,749 ‫بعدش بورلی جین رو توی وان دیدم 127 00:08:24,254 --> 00:08:25,254 ‫اونم اونجا بوده 128 00:08:27,966 --> 00:08:29,975 ‫چطور همچین نتیجه‌گیری‌ای داشتی؟ 129 00:08:31,177 --> 00:08:32,262 "پاشيده مي‌شد" 130 00:08:32,345 --> 00:08:34,556 ‫اون خون‌های روی دیوار رو نمیگه 131 00:08:34,639 --> 00:08:36,641 ‫از یه فعل در زمان حال استفاده می‌کنه 132 00:08:36,725 --> 00:08:39,019 ‫میگه " پاشيده مي‌شد" 133 00:08:44,065 --> 00:08:45,900 ‫خون همه جا ریخته بود 134 00:08:46,651 --> 00:08:47,736 پاشيده مي‌شد 135 00:08:50,321 --> 00:08:52,949 ‫وقتی رُز اونجا رسید، بورلی جین هنوز زنده بود 136 00:08:54,034 --> 00:08:55,076 ‫خدایا 137 00:08:59,330 --> 00:09:01,166 ‫سه تاشون توش دخیل بودن 138 00:09:02,000 --> 00:09:03,251 ‫درسته 139 00:09:09,716 --> 00:09:11,509 ‫با این کار احساس می‌کنم آدمای بالغی شدیم 140 00:09:12,927 --> 00:09:15,013 ‫- چیکار؟ ‫- این 141 00:09:15,680 --> 00:09:18,016 ‫رفتن به شام تو خونه‌ی همکارت 142 00:09:18,475 --> 00:09:20,602 ‫کراوات پوشیدنت و اینقدر مضطرب بودنت 143 00:09:20,685 --> 00:09:22,062 ‫مضطرب نیستم 144 00:09:22,896 --> 00:09:25,732 ‫- اگه نمی‌خوای بیای، بگو ‫- می‌خوام بيام 145 00:09:26,149 --> 00:09:28,234 ‫خب پس یکم کمتر تیکه بنداز 146 00:09:28,318 --> 00:09:30,570 ‫چی شده فکر می‌کنی تیکه می‌ندازم؟ 147 00:09:49,172 --> 00:09:50,256 ‫بهتر شد 148 00:10:07,273 --> 00:10:08,900 ‫سلام، خوش اومدین. ‫لطفاً بیاین تو 149 00:10:08,983 --> 00:10:12,153 ‫سلام! خیلی خوشحالم که اومدین. ‫بیاین تو 150 00:10:12,237 --> 00:10:13,905 ‫- من نانسی هستم ‫- منم بیل هستم 151 00:10:13,988 --> 00:10:15,740 ‫دبی هستم. خیلی تعریف‌تون رو شنیدم 152 00:10:15,824 --> 00:10:18,067 ‫فقط می‌تونم تصور کنم که ‫هولدن چه چیزایی ممکنه گفته باشه 153 00:10:18,151 --> 00:10:21,037 ‫خیلی مشتاق دیدنت بودم. ‫عجيب نبود که هنوز هم رو ندیده بودیم؟ 154 00:10:21,121 --> 00:10:23,039 ‫بله، منم خیلی مشتاق دیدن‌تون بودم 155 00:10:25,834 --> 00:10:28,503 ‫نگاش کن. چقدر بهم میاین 156 00:10:29,337 --> 00:10:31,131 ‫یه گیلاس شراب میل داری؟ 157 00:10:31,214 --> 00:10:32,214 ‫چه جورم 158 00:10:32,257 --> 00:10:34,634 ‫حرفای زیادی باهات دارم 159 00:10:34,717 --> 00:10:36,010 ‫بریم یه نوشیدنی بخوریم 160 00:10:40,890 --> 00:10:42,100 ‫سلام علیکم 161 00:10:43,017 --> 00:10:44,060 ‫سلام کن، برایان 162 00:10:46,437 --> 00:10:49,149 ‫طوری نیست. منم دوران بچگیم از اینا داشتم 163 00:10:52,986 --> 00:10:56,856 ‫قبلاً منم از اینا درست می‌کردم تا ‫ببینم قبل از افتادنش تا چه ارتفاعی می‌تونم بالا ببرمش 164 00:11:02,203 --> 00:11:03,204 ‫اجازه هست؟ 165 00:11:13,798 --> 00:11:16,078 ‫برایان، دیگه وقتشه که دندونات رو مسواک بزنی 166 00:11:18,595 --> 00:11:20,263 ‫یالا، بریم یه نوشیدنی بزنیم 167 00:11:21,973 --> 00:11:24,851 ‫دیگه زیادی پیر شدم که از اين ‫مسافرخونه‌ي ارزون‌قيمت به اون یکی برم 168 00:11:24,934 --> 00:11:26,414 ‫یا از این غذاخوری سرراهی به اون یکی برم 169 00:11:26,469 --> 00:11:28,479 ‫کلی بار ورزشی داریم. توی هیچکدوم هم ‫کسی بلد نیست یه مارتینی ترکیب کنه 170 00:11:28,563 --> 00:11:31,232 ‫من بلدم مارتینی ترکیب کنم 171 00:11:31,316 --> 00:11:33,568 ‫- نانسی تو درست کردن مارتینی نظیر نداره ‫- که اینطور؟ 172 00:11:33,651 --> 00:11:35,403 ‫این یه مورد رو بله، توش نظیر ندارم 173 00:11:37,780 --> 00:11:38,823 ‫خودت چی؟ 174 00:11:39,407 --> 00:11:42,243 ‫- من بلد نیستم مارتینی ترکیب کنم ‫- ولی مطمئناً می‌تونه بخوره 175 00:11:42,327 --> 00:11:43,620 ‫نه 176 00:11:43,703 --> 00:11:45,696 ‫اهل کجایی؟ ‫بیل هیچوقت زیاد در این موارد صحبت نمی‌کنه 177 00:11:45,780 --> 00:11:48,491 ‫می‌دونم که یه مدت تو برنامه‌ی ‫آموزش سیار کار می‌کردی ولی... 178 00:11:48,791 --> 00:11:50,043 ‫اون چیزی بهت میگه؟ 179 00:11:50,126 --> 00:11:52,337 ‫آره بابا. هولدن عاشق حرف زدنه 180 00:11:52,420 --> 00:11:55,548 ‫می‌بینی؟ شدنیه که باهم درمورد مسائل حرف زد 181 00:11:58,092 --> 00:11:59,636 ‫کجا به دنیا اومدی؟ 182 00:11:59,719 --> 00:12:01,971 ‫نه! بذار حدس بزنم 183 00:12:02,764 --> 00:12:04,599 ‫مسلماً نیویورک به دنیا نیومدی 184 00:12:04,682 --> 00:12:07,685 ‫بیشتر به پسرای اهل ايالت‌هاي مياني می‌خوری 185 00:12:07,769 --> 00:12:08,811 ‫می‌بینی؟ 186 00:12:08,895 --> 00:12:10,939 ‫راستش توی بروکلین به دنیا اومدم 187 00:12:13,650 --> 00:12:15,860 ‫اونجا به دنیا اومدم. نمی‌دونم چرا ‫همیشه فکر می‌کنی خنده داره 188 00:12:15,944 --> 00:12:17,195 ‫ببخشید 189 00:12:19,030 --> 00:12:21,407 ‫باشه. راحت باشین، بهم بخندین 190 00:12:22,784 --> 00:12:24,243 ‫تا اونموقع کجا بود؟ 191 00:12:25,286 --> 00:12:27,997 ‫13 ماه توی یه یتیم‌خونه بود 192 00:12:29,374 --> 00:12:32,919 ‫ولی قبلش نتونستیم بفهمیم کجا بوده 193 00:12:33,586 --> 00:12:35,088 ‫یا اینکه چطوری رفته اونجا یا... 194 00:12:35,588 --> 00:12:38,257 ‫- می‌خوای بچه‌دار بشی؟ ‫- نه 195 00:12:38,341 --> 00:12:39,592 ‫حداقل هنوز نه 196 00:12:40,385 --> 00:12:45,139 ‫چند بار امتحان کردیم، ‫ولی بعدش تصمیم گرفتیم یکی رو به فرزندی بگیریم 197 00:12:45,223 --> 00:12:48,017 ‫همیشه از نظرم عالی‌ترین راه برای ‫کمک به یه بچه همین کار بود 198 00:12:49,560 --> 00:12:51,145 ‫هیچوقت اینطوری بهش فکر نکرده بودم 199 00:12:52,105 --> 00:12:56,651 ‫اگه کاملاً صادق باشم، ‫باید بگم به خاطر خودم این‌کارو کردم 200 00:12:58,444 --> 00:12:59,487 ‫نمیشه به هر دو دلیل باشه؟ 201 00:13:02,156 --> 00:13:04,158 ‫بعضی وقتا موندم مادر خوبی هستم یا نه 202 00:13:04,242 --> 00:13:05,688 ‫یا اینکه این به صلاحش بوده که 203 00:13:05,713 --> 00:13:07,942 ‫که بیاد خونه‌ی یه نفر دیگه یا نه؟ 204 00:13:09,706 --> 00:13:11,249 ‫خیلی خوش‌شانسه که کسی ‫مثل تو رو داره 205 00:13:14,252 --> 00:13:15,253 ‫نمی‌دونم والا 206 00:13:15,878 --> 00:13:17,005 ‫از کجا می‌دونی؟ 207 00:13:19,882 --> 00:13:23,094 ‫بعضی شب‌ها از خواب بیدار میشم ‫و خوابیدنش رو نگاه می‌کنم 208 00:13:26,097 --> 00:13:28,599 ‫ولی مدام این فکر رو تو سرم دارم كه ‫ قبل از اینکه به فرزندی بگیریمش... 209 00:13:29,767 --> 00:13:31,060 ‫کی بوده 210 00:13:34,689 --> 00:13:36,649 ‫چی دیده یا شنیده؟ 211 00:13:41,529 --> 00:13:43,489 ‫وقتی گریه کرده کسی اونو ‫تو آغوش گرفته یا نه؟ 212 00:14:00,631 --> 00:14:01,883 ‫خوشگله 213 00:14:05,136 --> 00:14:08,473 ‫کاش می‌دونستم توی اون سر کوچیکش چی گذشته 214 00:14:10,141 --> 00:14:11,476 ‫همیشه به خاطر مادره‌ 215 00:14:12,185 --> 00:14:14,145 ‫همه‌شون یه مادر عصبی و دیوونه دارن 216 00:14:14,228 --> 00:14:15,688 ‫یا یه پدر غایب 217 00:14:16,355 --> 00:14:18,399 ‫بنجامین وقتی تغییر کرد که پدرش گذاشت رفت 218 00:14:18,424 --> 00:14:20,017 ‫شاید به مادرش ربطی نداشته 219 00:14:20,042 --> 00:14:22,005 ‫مگه همه‌ی پدرها یه جوری غایب نیستن؟ 220 00:14:22,737 --> 00:14:24,647 ‫می‌دونم که پدر من یکی هیچوقت تو زندگي‌ـم نبود 221 00:14:24,730 --> 00:14:27,767 ‫تصور کن اگه پدر بنجامین و رُزی ترک‌شون نمي‌كرد ‫الان زندگی‌شون... 222 00:14:27,850 --> 00:14:30,728 ‫- چقدر متفاوت می‌بود ‫- مطمئن نیستم که تغییر زیادی می‌کرد 223 00:14:33,331 --> 00:14:35,364 ‫واقعاً پدرت باهات صحبت نکرده؟ 224 00:14:35,389 --> 00:14:36,671 ‫نه 225 00:14:36,943 --> 00:14:38,457 ‫ولی تو با برایان صحبت می‌کنی 226 00:14:42,298 --> 00:14:43,424 ‫بازم می‌خوای؟ 227 00:14:46,260 --> 00:14:48,513 ‫- تو صحنه‌ي جرم راهنماییش کردی؟ ‫- آره 228 00:14:48,596 --> 00:14:51,265 ‫خیلی خب. همه‌ی یادداشت‌هامون ‫درمورد مدارک رو دیده؟ 229 00:14:51,349 --> 00:14:53,476 ‫- آره، همه چی رو نشونش دادم ‫- خب؟ 230 00:14:53,559 --> 00:14:55,269 ‫اول می‌خواد بنجامین رو محاكمه کنه 231 00:14:55,353 --> 00:14:57,063 ‫وایسا ببینم. دوباره بگو 232 00:14:57,146 --> 00:14:59,273 ‫فقط می‌خواد بنجامین رو محاكمه کنه، ‫نه هر سه تاشون 233 00:14:59,357 --> 00:15:01,357 ‫- مارک، درست نیست ‫- اون اوکیسک‌ـه؟ 234 00:15:01,381 --> 00:15:03,377 ‫اون مطمئنه بعد از اینکه ...بنجامین رو محکوم کنه 235 00:15:03,461 --> 00:15:05,655 ‫مشخصه یه مسئله‌ای هست ‫که اون متوجه نیست 236 00:15:05,738 --> 00:15:07,782 ‫خب، سعی کردم دقیقاً همونطور ‫که گفتی بهش توضیح بدم 237 00:15:07,865 --> 00:15:09,367 ‫ولی اون نمی‌خواست صحبت کنه 238 00:15:09,450 --> 00:15:11,369 ‫- خیلی خب، بعداً بهت زنگ می‌زنم ‫- متأسفم 239 00:15:11,452 --> 00:15:12,745 ‫به درک، تقصیر تو نیست، مارک 240 00:15:12,829 --> 00:15:15,123 ‫بذار با بچه‌ها صحبت کنم، ‫بعدش بهت زنگ می‌زنم 241 00:15:15,206 --> 00:15:16,999 ‫- باشه ‫- جریان چیه؟ 242 00:15:17,083 --> 00:15:18,835 بازپرس بخش اول می‌خواد بنجامین رو دادگاهی کنه 243 00:15:18,918 --> 00:15:21,087 ‫که یعنی آخرش پیشنهاد یه مصالحه 244 00:15:21,170 --> 00:15:22,630 ‫برای شهادت فرانک و رُزی میده 245 00:15:22,713 --> 00:15:25,258 ‫اوکیسک بهش درمورد سابقه‌ی ‫خشونت فرانک چیزی گفته؟ 246 00:15:25,341 --> 00:15:26,717 ‫مطمئنم گفته 247 00:15:26,801 --> 00:15:28,803 ‫مشخصه که بين اون سه نفر خطرناک‌ترين‌ـه 248 00:15:28,886 --> 00:15:31,764 ‫باید با بازپرس بخش صحبت کنیم، ‫کمک کنیم متوجه بشه 249 00:15:31,848 --> 00:15:33,307 ‫بعد از ظهر یه استشهاد دارم 250 00:15:33,391 --> 00:15:35,351 ‫- تا فردا نمی‌تونم کاری کنم ‫- من میرم 251 00:15:37,186 --> 00:15:38,521 ‫بهتره باهاش بری 252 00:15:44,070 --> 00:15:45,670 « آلتونا، پنسيلوانيا » 253 00:15:45,695 --> 00:15:48,156 ‫کاملاً واضحه که در حال حاضر 254 00:15:48,239 --> 00:15:50,992 ‫خشم به خاطر محرک‌هاي تنش‌زايي که 255 00:15:51,075 --> 00:15:53,578 ‫مخصوصاً روی نامزدش متمرکز بودن، موجب شده 256 00:15:53,661 --> 00:15:54,662 محرک‌هاي تنش‌زا"؟ " 257 00:15:54,745 --> 00:15:57,457 ‫رويدادهاي پرماجرا و تنش در زندگی. ‫مسائلی که باعث تحریک احساسی هر دوشون شد 258 00:15:57,540 --> 00:16:00,168 ‫فرانک جندرمن یه ازدواج خوب ‫با یه بچه‌ی تو راه داشت 259 00:16:00,251 --> 00:16:03,087 ‫ولی فرانک نمی‌خواست پدر بشه. ‫از پدر بودن متنفر بود 260 00:16:03,171 --> 00:16:06,382 ‫- این یه انگیزه‌ست؟ ‫- نه. اینو بهش میگیم یه محرک تنش‌زا 261 00:16:07,216 --> 00:16:08,593 ‫پس فکر می‌کنین کار فرانک بوده؟ 262 00:16:08,676 --> 00:16:10,887 ‫بنجامین نمی‌تونسته تنهایی ‫این کارو بکنه 263 00:16:10,970 --> 00:16:12,889 ‫پس میگی که فرانک، بنجامین رو تحریک کرده؟ 264 00:16:12,972 --> 00:16:14,515 ‫ترغيب‌ـش کرده. بله 265 00:16:14,599 --> 00:16:17,727 ‫فرانک از فرصت استفاده ‫و به بورلی جین تجاوز کرده 266 00:16:17,810 --> 00:16:19,150 ‫سوءاستفاده‌ی جنسی... 267 00:16:19,175 --> 00:16:20,245 ‫- که به لحاظ وضعیتی ترغيب كرده... ‫- یه لحظه 268 00:16:20,270 --> 00:16:22,648 ‫- "وضعیتی"؟ ‫- در عوضِ ترجیحی، بله 269 00:16:22,732 --> 00:16:25,401 ‫خب، ببینین. سؤالم اینه... 270 00:16:26,527 --> 00:16:27,528 ‫کی اونو کشته؟ 271 00:16:27,612 --> 00:16:29,614 ‫هر سه نفر مسئول مرگ‌ـش هستن 272 00:16:29,697 --> 00:16:32,257 ‫- پس همه بدنش رو قطع عضو کردن؟ ‫- نه، اون کار بنجامین بوده 273 00:16:32,325 --> 00:16:35,369 ‫فرانک و بنجامین جسدش رو پوشونده شده ‫ توی اون زباله‌دوني رها كردن، 274 00:16:35,453 --> 00:16:38,498 ‫ولی چند روز بعد بنجامین برمی‌گرده. ‫نتونسته بیخیالش بشه 275 00:16:38,581 --> 00:16:41,421 ‫اگه یادتون باشه، تحت فشار و استرس زیادی بوده. ‫چاقو رو برداشته و بهش... 276 00:16:41,492 --> 00:16:44,837 ‫همینجا وایسا، چون... ‫مشکلش اینجاست که 277 00:16:44,921 --> 00:16:46,130 ‫چطوری اینا رو ثابت کنم؟ 278 00:16:46,214 --> 00:16:49,550 ‫من فقط اومدم که یه تحليل صحیح و داراي استدلال ‫براتون فراهم کنم 279 00:16:49,634 --> 00:16:51,360 ‫اگه هیئت‌منصفه نتونه تحليلِ شما رو درک کنه 280 00:16:51,385 --> 00:16:52,953 ‫پس به درد کسی نمی‌خوره، درسته؟ 281 00:16:53,012 --> 00:16:56,307 موافقم. ولی وظیفه‌ی من نیست تا کاری کنم هیئت‌منصفه چیزی رو درک کنه 282 00:16:56,390 --> 00:16:57,308 این وظیفه‌ی شماست 283 00:16:57,391 --> 00:16:59,685 و همه‌ی ما به شما اعتماد کردیم 284 00:17:05,483 --> 00:17:07,527 چطور این موضوع رو بیان کنیم تا بتونین ازش استفاده کنین؟ 285 00:17:07,610 --> 00:17:11,113 چیزی که شما می‌گین اینه که بنجامین و فرانک هر دو اون رو کُشتن، درسته؟ 286 00:17:11,197 --> 00:17:12,573 پیچیده‌ست، می‌دونم 287 00:17:12,657 --> 00:17:16,285 بنجامین بی‌هوشش کرد ،چون حس کرده طرد شده 288 00:17:16,369 --> 00:17:17,662 که یه محرک تنش‌زاست 289 00:17:17,745 --> 00:17:19,914 دست و پاش رو بسته و با شوهر خواهرش فرانک تماس گرفته 290 00:17:19,997 --> 00:17:21,357 چون نمی‌دونسته چیکار کنه 291 00:17:21,415 --> 00:17:22,669 ،پس فرانک میاد اونجا 292 00:17:22,694 --> 00:17:25,026 و از موقعیت سوء‌استفاده می‌کنه و به اون تجاوز می‌کنه 293 00:17:25,586 --> 00:17:29,006 بنجامین جلوش رو نمی‌گیره چون می‌خواسته اون رو تحقیر شده ببینه 294 00:17:29,090 --> 00:17:31,133 ،حالا فرانک می‌دونه تو دردسر افتاده 295 00:17:31,217 --> 00:17:33,928 پس به بنجامين شروع می‌کنه مي‌گه اون چه هرزه‌ای‌ـه 296 00:17:34,011 --> 00:17:36,472 و اینكه یه دردسر بزرگ برای بنجامین‌ـه 297 00:17:36,973 --> 00:17:38,015 برای همین اون رو می‌کُشن 298 00:17:38,099 --> 00:17:40,810 بعد به رُز زنگ می‌زنن، مجبورش می‌کنن بیاد و توی تمیز کردن کمک کنه 299 00:17:40,847 --> 00:17:42,953 و اون دختر بیچاره رو توی وان می‌بینه 300 00:17:43,068 --> 00:17:45,066 و متوجه می‌شه که هنوز زنده‌ست 301 00:17:45,356 --> 00:17:47,149 برای همین دوباره اون رو با چاقو می‌زنن 302 00:17:47,233 --> 00:17:49,793 و بعد جسد رو به زباله‌دوني انتقال می‌دن 303 00:17:52,613 --> 00:17:53,656 خیلی‌خب 304 00:17:55,658 --> 00:17:56,784 ‌خیلی‌خب 305 00:17:57,743 --> 00:17:59,637 خوب پیش رفت - اینطور فکر می‌کنی؟ - 306 00:18:01,581 --> 00:18:04,992 ...مطمئناً، منظورم اینه که چی رو فکر نمی‌کنی فهمیده باشه؟ 307 00:18:05,710 --> 00:18:08,437 خب، مي‌دوني، هولدن، تو این آدم‌ها رو می‌شناسی. من نمی‌شناسم 308 00:18:08,713 --> 00:18:11,215 فکر می‌کنم خیلی روی مقصر شناختن ،بنجامین مصمم بنظر می‌رسید 309 00:18:11,299 --> 00:18:13,842 و مطمئن نیستم روی این موضوع نظرش رو عوض کرده باشم 310 00:18:14,677 --> 00:18:17,221 ،خب، قطعاً در آخر خیلی ملتفت بنظر می‌رسید 311 00:18:18,055 --> 00:18:20,808 به نظرم واضح و مختصر براش توضیح دادی 312 00:18:20,891 --> 00:18:22,101 که هر 3 نفر دست داشتن 313 00:18:22,184 --> 00:18:24,220 ،خب، اگه حق با تو باشه پس نباید مشکلی پیش بیاد 314 00:18:24,303 --> 00:18:25,721 آره، همینطوره 315 00:18:31,694 --> 00:18:33,738 رفت و آمد چطوره؟ - منظورت چیه؟ - 316 00:18:33,821 --> 00:18:35,615 نصف زندگی‌ـت توی بوستون می‌گذره 317 00:18:36,782 --> 00:18:37,783 چی؟ 318 00:18:39,702 --> 00:18:41,287 رفت و برگشت بهت فشار آورده؟ 319 00:18:41,370 --> 00:18:43,998 ،می‌دونم برای من آشفته‌کننده بود این همه مسافرت 320 00:18:44,081 --> 00:18:47,167 موقعی که بخاطر برنامه‌ی آموزش سیار می‌رفتیم و برمی‌گشتم 321 00:18:48,711 --> 00:18:51,730 حرف‌های بی‌اهمیت زدن راهی‌ـه که با اضطراب کنار میای؟ 322 00:18:53,299 --> 00:18:55,343 گمونم - همم - 323 00:18:58,095 --> 00:18:59,138 بسیار خب 324 00:20:06,122 --> 00:20:07,456 سلام - سلام - 325 00:20:08,332 --> 00:20:09,667 فکر می‌کردم فردا برمی‌گردی 326 00:20:09,750 --> 00:20:11,836 همینطورم بود. برنامه‌ها عوض شد - اوه - 327 00:20:11,919 --> 00:20:13,212 درموردش حرف زدیم 328 00:20:13,295 --> 00:20:16,298 ببخشید، ولی خیلی خوشحالم زودتر اومدی خونه 329 00:20:19,343 --> 00:20:20,386 سلام 330 00:20:25,474 --> 00:20:26,767 خسته به نظر میای 331 00:20:27,893 --> 00:20:31,021 ،یعنی، عالی به نظر میای ولی همینطور یه خرده خسته 332 00:20:31,605 --> 00:20:33,981 ممنون. من، آه... من خوبم 333 00:20:34,108 --> 00:20:35,488 ،اگه می‌خوای بری خونه حمام کنی 334 00:20:35,513 --> 00:20:38,049 اینجا یه سری کار برای تموم کردن دارم 335 00:20:38,529 --> 00:20:40,030 اوه، آره. باشه 336 00:20:42,032 --> 00:20:44,577 می‌دونی، راستش می‌خواستم یه موضوعی رو باهات درمیون بذارم 337 00:20:44,660 --> 00:20:46,454 اگه امشب بتونیم این‌کارو کنیم عالی می‌شه 338 00:20:46,537 --> 00:20:48,080 جریان چیه؟ - آه - 339 00:20:48,164 --> 00:20:49,957 .می‌دونی، چیزی نیست بعداً می‌گم 340 00:20:50,541 --> 00:20:53,127 نه، نه، زودباش 341 00:20:53,210 --> 00:20:55,354 فکر نمی‌کنم حتي سعی کرد حرف‌هام رو درک کنه 342 00:20:55,437 --> 00:20:58,615 فقط چند تا واژه‌ی باب شده می‌خواست که تکرار کنه 343 00:20:58,632 --> 00:21:01,552 از لحاظ تفکری، این آدم‌ها به نهایت حدشون رسیدن 344 00:21:01,635 --> 00:21:04,035 هرگز بحثی با سطح عمیق‌تری ،رو درک نمی‌کنن 345 00:21:04,059 --> 00:21:06,557 همینطور هیچوقت با گویش حرفه‌ایِ تو آشنا نمی‌شن 346 00:21:06,640 --> 00:21:09,142 در واقع فکر می‌کنم کاملاً متکی به حس‌شون هستن 347 00:21:09,518 --> 00:21:11,187 راجع به همکارهام حرف نمی‌زنم 348 00:21:11,270 --> 00:21:12,438 همکارهات؟ 349 00:21:12,938 --> 00:21:15,691 تو یه مأمور اف‌بی‌آی هستی؟ - حرف خنده‌دار نزن - 350 00:21:17,818 --> 00:21:20,070 ولی موضوعی که می‌خواستم درموردش حرف بزنم اینه 351 00:21:20,427 --> 00:21:23,067 دوره‌ی واقعاً سختی رو دارم می‌گذرونم 352 00:21:23,120 --> 00:21:25,314 بخاطر همزمان تحقیقم و تمام کارهای اینجا 353 00:21:25,379 --> 00:21:26,972 بهت هشدار دادم اینجوری می‌شه 354 00:21:28,537 --> 00:21:31,749 .خب، من بین این دو گیر افتادم و واقعاً تو هیچ کدوم موفق نیستم 355 00:21:31,832 --> 00:21:34,543 و باید وقت بیشتری در کوانتیکو بگذرونم 356 00:21:34,627 --> 00:21:36,670 بنظرم فکر خوبی نیست 357 00:21:40,966 --> 00:21:43,761 ولی خودت از همه بهتر می‌دونی - ...خب، مطمئن نیستم بدونم یا - 358 00:21:43,844 --> 00:21:45,554 به همین دلیل می‌خواستم باهات درمیون بذارم 359 00:21:46,764 --> 00:21:50,684 .لازم نیست بهت یادآوری کنم بازنگری‌ـت 3 ماه دیگه‌ست 360 00:21:51,936 --> 00:21:54,104 ،اگه استخدام رسمی نباشی مجبوری دانشگاه رو ترک می‌کنی 361 00:21:54,188 --> 00:21:55,689 آره، نیازی نیست بهم یادآوری کنی 362 00:21:55,779 --> 00:21:57,494 بر کسی پوشیده نیست که برام سخته 363 00:21:57,519 --> 00:21:59,431 می‌بینم وقت‌ـت رو اونجا تلف می‌کنی 364 00:21:59,485 --> 00:22:00,611 وقتم رو تلف می‌کنم 365 00:22:02,321 --> 00:22:04,031 فکر می‌کنی دارم وقتم رو تلف می‌کنم؟ 366 00:22:04,056 --> 00:22:05,639 بی‌خیال، نمی‌خوام راجع بهش بحث کنم 367 00:22:05,664 --> 00:22:07,039 منم همینطور 368 00:22:07,785 --> 00:22:10,579 عزیزم، روی چیزی تمرکز کن که برات آینده‌ی شغلی داره 369 00:22:10,663 --> 00:22:12,790 بهم یه موقعیت تمام‌وقت پیشنهاد کردن 370 00:22:14,124 --> 00:22:15,167 خب؟ 371 00:22:17,753 --> 00:22:19,088 جدی که نمی‌گی 372 00:22:19,171 --> 00:22:20,548 چرا این حرف رو می‌زنی؟ 373 00:22:21,131 --> 00:22:22,919 ،مطمئنم مایه‌ی مباهات‌ـه 374 00:22:22,944 --> 00:22:24,450 ،ولی صادقانه بگم، خودت گفتی 375 00:22:24,510 --> 00:22:26,971 این آدم‌ها از لحاظ تفکری به نهایت حدشون رسیدن 376 00:22:27,054 --> 00:22:28,472 نه، من این حرف رو نزدم 377 00:22:31,642 --> 00:22:33,060 می‌دونن همجنسگرا هستی؟ 378 00:22:34,186 --> 00:22:37,356 معلومه که نه - دقیقاً. نمی‌تونی خودت باشی - 379 00:22:38,357 --> 00:22:40,985 واقعاً می‌خوای نیمی از زندگی‌ـت رو مخفی کنی؟ 380 00:22:41,068 --> 00:22:43,070 اینجا همین‌کارو می‌کنم - منظورت از این حرف چیه؟ - 381 00:22:43,153 --> 00:22:45,606 نمی‌تونم به هیچکدوم از دوست‌هات بگم با اف‌بی‌آی همکاری می‌کنم 382 00:22:45,689 --> 00:22:48,567 چون ممکنه بازتاب بدی برات داشته باشه - بیا این‌کارو نکنیم - 383 00:22:51,620 --> 00:22:55,416 به ویل و گور گفتم برای صرف شراب ملاقات‌شون می‌کنم 384 00:22:55,499 --> 00:22:56,542 خواهش می‌کنم 385 00:22:58,043 --> 00:22:59,044 باهام بیا 386 00:23:01,213 --> 00:23:03,424 در جامعه، هر کس طرز رفتارهای بخصوصی 387 00:23:03,507 --> 00:23:07,428 به این منظور که از موجب‌ خجالت‌ شدن‌ ،خودشون یا دیگران اجتناب کنن دارن 388 00:23:07,511 --> 00:23:11,807 حتی ایده‌ی موجب خجالت ،شدن خود یا دیگری 389 00:23:11,890 --> 00:23:14,852 بواسطه‌ی وانمود نکردن‌ ریاکاریِ عمیق‌تری رو بیان می‌کنه 390 00:23:14,935 --> 00:23:16,353 !ریاکاری 391 00:23:16,437 --> 00:23:18,022 ...گافمن ارتباطی 392 00:23:18,105 --> 00:23:20,593 بین نوعی از اعمال و تظاهر‌ها 393 00:23:20,618 --> 00:23:22,691 ‌که مردم در زندگی‌ـه روزانه‌شون وانمود می‌کنن 394 00:23:22,716 --> 00:23:25,093 و در اجراهای نمایشی دید [ اروینگ گافمن و نظریه‌ی نمایشی ] 395 00:23:25,279 --> 00:23:28,032 در کنش متقابل اجتماعی همچون در یه اجرای نمایشی 396 00:23:28,115 --> 00:23:29,823 روی صحنه‌ای وجود داره که 397 00:23:29,848 --> 00:23:31,976 اشخاص، یا بازیگران بسته به مورد مشخص 398 00:23:32,036 --> 00:23:33,954 پیش از تماشاچی‌ها حاضر می‌شن 399 00:23:34,038 --> 00:23:36,248 ولی باید پشت صحنه‌ای ،وجود داشته باشه 400 00:23:36,332 --> 00:23:39,835 یه ناحیه‌ی خصوصی و پنهان جایی که اشخاص می‌تونن واقعاً خودشون باشن 401 00:23:39,918 --> 00:23:42,713 ،البته، آنالیز، این جذاب‌ـه ولی داری نکته‌ی مهم رو نادیده می‌گیری 402 00:23:42,796 --> 00:23:44,673 عذر می‌خوام - ...برای هیچکس خجالتی - 403 00:23:44,757 --> 00:23:47,343 ‌در محل‌های پنهان و خصوصی‌ـه‌ اون‌ها در کار نیست 404 00:23:47,426 --> 00:23:49,678 در پشت صحنه نیست که دیگه آسیب وارد شده 405 00:23:49,762 --> 00:23:52,931 ما باید در حرف غلوآمیزت زیاده‌روی کنیم؟ 406 00:24:11,075 --> 00:24:12,242 چه اتفاقی افتاد، مارک؟ 407 00:24:12,326 --> 00:24:14,453 ممکنه خیلی دیر کرده باشین - اون داخل‌ـه؟ - 408 00:24:14,536 --> 00:24:16,163 آره - بیا بریم باهاش حرف بزنیم - 409 00:24:16,830 --> 00:24:18,290 ...می‌دونم مسیر طولانی‌ای رو اومدین 410 00:24:18,374 --> 00:24:20,417 کی از یه رانندگی 4 ساعته توی زمستون بدش میاد؟ 411 00:24:20,501 --> 00:24:22,261 کار از کار گذشته - ...تا نتیجه قطعی نشه - 412 00:24:22,294 --> 00:24:23,420 جریان کاملاً تموم نشده 413 00:24:28,384 --> 00:24:29,718 بهش مصالحه پیشنهاد دادی؟ 414 00:24:29,802 --> 00:24:32,012 الان قتل غیرعمد رو پذیرفت 415 00:24:32,471 --> 00:24:35,766 و با یه حکم 5 تا 20 ساله در یه بیمارستان روانی ایالتی مواجهه 416 00:24:35,849 --> 00:24:38,894 تعبیرِ اشتباه کردید - ببینید. کارتون عالی بود - 417 00:24:39,436 --> 00:24:40,771 و تقریباً جریان رو درست فهمیدین 418 00:24:40,854 --> 00:24:42,773 ،ولی هرگز کار فرانک نبوده همه‌ـش کار بنجامین بوده 419 00:24:42,856 --> 00:24:44,149 می‌دونی این حقیقت نداره 420 00:24:45,067 --> 00:24:47,736 شما یه متخصص در جامعه‌ستیزی و قتل با انگیزه‌ی جنسی 421 00:24:47,820 --> 00:24:49,947 از دانشگاه بوستون داشتین که نظر داد 422 00:24:50,030 --> 00:24:52,658 فرانک بنجامین رو ترغيب كرده ...که مرتکب قتل بشه و 423 00:24:52,741 --> 00:24:54,493 اون گفت اون رو تحریک کرده 424 00:24:54,576 --> 00:24:56,662 و بنجامین برگشته و اندامی از بدن رو قطع کرده 425 00:24:56,745 --> 00:24:57,996 خب، حدس بزنین چی شده؟ 426 00:24:58,080 --> 00:24:59,331 فرانک همه‌ی اینا رو تأیید کرد 427 00:24:59,415 --> 00:25:03,544 .ولی دکتر " کار" یه چیزی رو اشتباه فهمیده فرانک بهش تجاوز نکرده. بنجامین تجاوز کرده 428 00:25:03,627 --> 00:25:05,671 وقتی فرانک به اونجا می‌رسه مقتول از قبل مُرده بوده 429 00:25:05,754 --> 00:25:08,006 صبر کن - ،اون زن گفت بنجامین حسوده - 430 00:25:08,090 --> 00:25:10,050 ،از لحاظ جنسی ناکام‌ بوده تحقیر شده 431 00:25:10,134 --> 00:25:11,109 این یه انگیزه‌ست 432 00:25:11,193 --> 00:25:13,213 همه رو اشتباه متوجه شدین - گزارش رو اینجا دارم - 433 00:25:13,253 --> 00:25:15,723 گزارش رو خوندم جریان رو وارونه نشون می‌ده 434 00:25:15,806 --> 00:25:18,559 بنجامین بخاطر محرک‌های تنش‌زا ناتوان جنسی بوده 435 00:25:18,648 --> 00:25:20,437 اون مستأصل بوده و تحقیر شده بوده 436 00:25:20,462 --> 00:25:22,050 براش غیرممکن بوده که به مقتول تجاوز کنه 437 00:25:22,104 --> 00:25:24,064 دنبال عدالت بودن‌ـت رو درک می‌کنم 438 00:25:24,648 --> 00:25:27,651 ولی این یه پرونده‌ی به طور استثنایی سخت و مشوش‌کننده‌ست 439 00:25:27,735 --> 00:25:29,708 مدارک صحنه‌ی جرم‌ـه خیلی کمی وجود داره 440 00:25:29,774 --> 00:25:31,637 تقریباً تمام مدارک جزئی‌ـه 441 00:25:31,697 --> 00:25:33,907 شما شواهدمون رو به عنوان جزئی طبقه‌بندی می‌کنین؟ 442 00:25:36,201 --> 00:25:38,704 فرانک بهمون گفت کجا سینه‌های مقتول رو پیدا کنیم 443 00:25:39,329 --> 00:25:40,998 بنجامین‌ اونا رو نگه داشته بود - خب؟ - 444 00:25:41,081 --> 00:25:43,584 ،خب، یکی رو دارم که حسوده ،از لحاظ جنسی ناکام‌ بوده 445 00:25:43,667 --> 00:25:46,754 و سینه‌های مقتول رو دفن شده در حیاط پشتی‌ـش پیدا کردیم 446 00:25:47,212 --> 00:25:49,506 بعد یکی رو دارم که حاضره برامون تعریف کنه چه اتفاقی افتاده 447 00:25:49,590 --> 00:25:51,510 ...تفاوت زیادی بین کُشتن یه زن 448 00:25:51,534 --> 00:25:53,627 و قطع عضو کردن جسدش بعد از اینکه مُرده وجود داره 449 00:25:53,710 --> 00:25:56,889 مصالحه تنها راه‌حل، مقابلِ یه پیگرد قانونی ناموفق‌ـه 450 00:25:56,972 --> 00:25:58,640 داری اجازه می‌دی فرانک قسر در بره 451 00:25:58,724 --> 00:26:01,084 اون نباید فقط برای 5 سال به یه بیمارستان روانی بره 452 00:26:01,143 --> 00:26:04,104 باید حبس ابد بخوره - ‫- 5 تا 20 سال 453 00:26:04,188 --> 00:26:06,649 و وکیل مدافع استدلال می‌کنه ...که دولت وظیفه‌ی توجه به 454 00:26:06,732 --> 00:26:08,942 فرانک در اولین باری که در بیمارستان بوده رو بعهده داشته 455 00:26:09,026 --> 00:26:11,253 از نظر تئورى مسئولیت متوجه دولت‌ـه که حال‌ـش رو بهتر کنه 456 00:26:11,336 --> 00:26:13,188 هرگز قرار نیست حالش بهتر بشه 457 00:26:13,739 --> 00:26:15,032 باید یه تماس بگیرم 458 00:26:36,470 --> 00:26:38,950 داره اجازه می‌ده یه آدم مقصر با یه حکم سبک‌تر قسر در بره 459 00:26:38,974 --> 00:26:41,894 ،وقتی وندی براش توضیح داد بنظر می‌رسید متوجه شده 460 00:26:43,018 --> 00:26:45,270 فکر کنم مطمئن نبوده می‌تونه هیئت‌منصفه رو متقاعد کنه 461 00:26:46,855 --> 00:26:48,649 اینطوری مو لا درزش نمی‌ره - سعی نکرد - 462 00:26:53,570 --> 00:26:54,988 دلخور نشین، باشه؟ 463 00:26:55,405 --> 00:26:57,366 می‌دونم نتیجه چیزی که می‌خواستین نبود 464 00:26:57,449 --> 00:27:00,828 هر سه زنداني شدن، و بنجامین بخاطر كاري كه كرده اعدام مي‌شه 465 00:27:00,911 --> 00:27:04,998 همه‌ـش بد نیست. می‌دونین مقابل چه چیزی قرار گرفتیم 466 00:27:05,791 --> 00:27:08,710 مجبوریم بازه‌ی متمرکزِ فهرست اشخاص هیئت منصفه‌ی متحمل رو در نظر بگیریم 467 00:27:08,794 --> 00:27:10,170 باید اونا رو در نظر داشته باشیم 468 00:27:10,671 --> 00:27:14,132 هدف ما کمترین هزینه برای بالاترین حد عدالت‌ـه 469 00:27:14,216 --> 00:27:15,384 می‌دونی که این چرنده 470 00:27:17,219 --> 00:27:18,754 بذارين حداقل یه ساندویچ ،استیک براتون بگیرم 471 00:27:18,837 --> 00:27:20,556 ،"بیرون "کی‌سی بهترینی‌ـه که دیدم 472 00:27:20,639 --> 00:27:22,850 نه، ممنون - اشتهام رو از دست دادم - 473 00:27:22,933 --> 00:27:24,393 باید بزنیم به دل جاده 474 00:27:25,143 --> 00:27:27,896 بسیار خب. بابت همه چیز ممنون 475 00:27:39,408 --> 00:27:41,034 همه‌ی اینا چه تأثیری داره 476 00:27:41,118 --> 00:27:43,662 اگه نتونیم آدم‌هایی که نقش مهمی دارن رو مطلع کنیم؟ 477 00:27:45,330 --> 00:27:46,498 نمی‌دونم 478 00:28:04,558 --> 00:28:06,059 الان همه چیز به روند بستگی داره 479 00:28:06,143 --> 00:28:09,922 بهبودسازی روش تحلیل‌مون، مطمئن بشیم کارمون بدون نقطه ضعف و اشتباه پیش می‌ره 480 00:28:10,105 --> 00:28:11,431 برای همین به موردهای بیشتری نیاز داریم 481 00:28:11,515 --> 00:28:13,809 موردهایی درست مثل کمپر، لطفاً - اون موقع‌ها بهتر بود - 482 00:28:14,568 --> 00:28:17,362 می‌دونین، قراره اشخاص حال حاضر با آسیب‌شناسی‌های مشابه رو ببینین 483 00:28:17,446 --> 00:28:19,114 ...ولی شیوه‌ی کُشتن شخص 484 00:28:19,197 --> 00:28:22,242 به اندازه‌ی شیوه‌ی سکس‌شون مجزا و متمایزـه 485 00:28:22,326 --> 00:28:23,744 و درست به همون اندازه پیچیده 486 00:28:24,369 --> 00:28:27,372 ."جروم برودوس " پادشاه یادگاری 487 00:28:27,456 --> 00:28:29,458 برودوس؟ همون عشق کفش‌ـه؟ - کی هست؟ - 488 00:28:29,541 --> 00:28:33,170 .شش، هفت سال قبل گاهی لباس زنونه می‌پوشیده 489 00:28:33,253 --> 00:28:35,733 سینه‌های مقتول‌های اول و سوم‌ـش رو بریده 490 00:28:36,089 --> 00:28:39,009 درست مثل بنجامین - موضوع بخصوصی داره. وندی عاشق الگوئه - 491 00:28:39,092 --> 00:28:41,053 همه چیز مربوط به پیدا کردن الگوهاست 492 00:28:41,136 --> 00:28:43,138 با این تفاوت که اون یه مقدار از بنجامین فراتر رفت 493 00:28:43,222 --> 00:28:46,433 سینه‌ها رو قالب گچی گرفت و اونا رو تبدیل به وزنه‌ى کاغذ برنزی کرد 494 00:28:46,516 --> 00:28:47,517 خلاق‌ـه 495 00:28:47,601 --> 00:28:49,589 قربانيِ دومش، یه پاش رو قطع کرد 496 00:28:49,614 --> 00:28:50,753 که توی فریزش نگه داشت 497 00:28:50,812 --> 00:28:52,773 همينطور يه کلکسیون از صدها کفش زنونه داشته 498 00:28:52,856 --> 00:28:54,650 که برای خودارضایی استفاده می‌کرده 499 00:28:54,733 --> 00:28:56,892 بنظرم می‌تونیم خیلی چیزا از این فرد یاد بگیریم 500 00:28:56,917 --> 00:28:58,253 من پایه‌ـم 501 00:28:58,904 --> 00:29:00,864 این دفعه از پرسشنامه استفاده می‌کنیم 502 00:29:02,760 --> 00:29:03,760 در این باره توافق کردیم؟ 503 00:29:03,784 --> 00:29:05,112 ...باید قادر باشیم 504 00:29:05,137 --> 00:29:07,019 شباهت‌ها و تفاوت‌ها رو تشخیص بدیم 505 00:29:07,079 --> 00:29:08,747 تا بتونیم به طور واضح تدوین‌ـش کنیم 506 00:29:08,830 --> 00:29:10,707 وگرنه، فقط داریم وقت‌مون رو تلف می‌کنیم 507 00:29:10,791 --> 00:29:12,751 حتماً، ولی گاهی اوقات باید به حس‌ـت اعتماد کنی 508 00:29:12,834 --> 00:29:15,462 ،و وقتی همون اول وارد شدی می‌تونی به غریزه‌ـت اعتماد کنی 509 00:29:15,545 --> 00:29:17,339 ولی زمانی که تونستی موردت رو ،به حرف زدن بیاری 510 00:29:17,422 --> 00:29:20,676 به پروتکل نیاز داریم تا بتونیم یه مجموعه‌ی داده‌های بى‌تناقض‌ بسازیم 511 00:29:20,759 --> 00:29:23,220 منطقی‌ـه - دیگه چی راجع به برودوس می‌دونیم؟ - 512 00:29:23,303 --> 00:29:26,348 وقتی یه نوجوون بوده، شروع به ربودن زیرپوش زنانه از طناب‌های رخت‌شویی کرده 513 00:29:26,431 --> 00:29:28,011 طولی نکشیده به خونه‌ها ،به زور وارد می‌شده 514 00:29:28,035 --> 00:29:30,310 ،لباس زیر زنونه کفش و لباس می‌دزدیده 515 00:29:30,394 --> 00:29:33,313 و بعد بالاخره، به آدم‌ربایی و قتل رسیده 516 00:29:33,397 --> 00:29:35,315 ولي تا اونموقع ازدواج کرده بود و دوتا بچه داشت 517 00:29:35,399 --> 00:29:37,651 این پرونده به اندازه‌ی یه دایره‌المعارف قطورـه 518 00:29:37,734 --> 00:29:40,153 فکر می‌کنی چیزی بدست بیاریم که این تو نیست؟ 519 00:29:40,237 --> 00:29:41,446 قطعاً 520 00:29:41,530 --> 00:29:43,674 ،توی این همه کاغذبازی ...حتی یه کلمه 521 00:29:43,757 --> 00:29:45,977 ،که روشن کنه قبل حین یا بعد از جرائم 522 00:29:46,001 --> 00:29:48,161 چه فکری می‌کرده یا چه ،حسی داشته جود نداره 523 00:29:48,245 --> 00:29:50,747 چیزی راجع به اصول عملکردش و منطق‌ـش وجود نداره 524 00:29:50,831 --> 00:29:52,958 منطق؟ - منطق باطنی‌ـش، بله - 525 00:29:53,041 --> 00:29:55,460 که امیدوارم، یه روز بتونیم ازش سردربیاریم 526 00:29:57,129 --> 00:29:59,798 پس، همه موافقیم. برودوس بعدی‌ـه 527 00:29:59,881 --> 00:30:00,881 بله 528 00:30:01,633 --> 00:30:03,343 مشکلی نیست اون اتاق رو بردارم؟ 529 00:30:04,219 --> 00:30:06,430 برای چی؟ - برای دفتر کارم - 530 00:30:06,930 --> 00:30:08,265 اوه، حتماً، مشکلی نیست. بفرمایین 531 00:30:09,683 --> 00:30:11,476 کمک می‌خوای؟ - نه - 532 00:30:11,935 --> 00:30:14,988 ،راستش از این قسمت لذت می‌برم مرتب کردن فضای کارم 533 00:30:16,606 --> 00:30:17,691 اون می‌مونه 534 00:30:18,150 --> 00:30:19,484 کارور حق داشت 535 00:30:20,360 --> 00:30:22,487 تو واقعاً شرلوک هلمزی 536 00:30:37,377 --> 00:30:40,881 یه اتاق خواب دل باز و یه آشپزخونه‌ی کوچیک که این اواخر نوسازی شده‌ 537 00:30:40,964 --> 00:30:42,257 ساختمانِ خیلی ساکتي‌ـه 538 00:30:42,341 --> 00:30:44,885 بیشتر شغل‌های بخصوص و اکثراً مسافر هستن 539 00:30:44,968 --> 00:30:48,597 ،مهماندار هواپیما، چند تا خلبان سخنران جورواجور داریم 540 00:30:49,389 --> 00:30:50,389 متأهل هستین؟ 541 00:30:50,932 --> 00:30:51,932 نه 542 00:30:51,975 --> 00:30:53,769 اجاره‌ی ماه به ماه در نظر دارین؟ 543 00:30:53,852 --> 00:30:54,978 اولش 544 00:30:55,896 --> 00:30:57,189 همه‌شون مُبله هستن؟ - بله - 545 00:30:57,272 --> 00:30:59,483 و این به طور قطع بخشی از جاذبه‌ی مجتمع هست 546 00:30:59,566 --> 00:31:01,735 فقط کلید‌تون رو بردارین و می‌تونین برین 547 00:31:03,612 --> 00:31:05,640 ،یه سری برنامه‌ی خاص مجردها هم داریم [ برای ملاقات و آشنایی ] 548 00:31:05,665 --> 00:31:07,473 اگه آماده‌ی این جور چیزها باشین 549 00:31:07,991 --> 00:31:10,327 و دسترسی به یه زمین واقعاً خوب و حرفه‌‌ای تنیس هست 550 00:31:10,410 --> 00:31:12,162 قراره ساعت‌های طولانی‌ کار کنم 551 00:31:13,413 --> 00:31:15,339 چی باعث شده این بخش از ،ویرجینیا رو انتخاب کنین 552 00:31:15,364 --> 00:31:16,865 اگه ایرادی نداره بپرسم؟ 553 00:31:17,292 --> 00:31:19,586 کوانتیکو - !اوه - 554 00:31:20,629 --> 00:31:22,089 برای اف‌بی‌آی کار می‌کنین؟ 555 00:31:23,840 --> 00:31:26,134 گمونم... آه، عمدتاً تحقیق 556 00:31:26,218 --> 00:31:27,928 آه. خیلی هیجان‌انگیزه 557 00:31:31,000 --> 00:31:38,000 (€rik) زيرنويس از رضا حضرتی و عرفان 558 00:31:38,024 --> 00:31:41,024 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال زبان اصلی و دوبله Nightmovie.Tv 559 00:31:41,048 --> 00:31:44,048 دانلود فيلم و سريال با لينک مستقيم WwW.DibaMoviez.Com 560 00:31:44,072 --> 00:31:46,072 ارائــه‌ای از تیم ترجمـه‌ی ام ایکس ساب .::. WwW.MxSub.iR .::.