1 00:01:25,366 --> 00:01:32,366 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:01:34,366 --> 00:01:41,366 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 3 00:01:43,366 --> 00:01:50,366 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@» 4 00:01:51,521 --> 00:01:55,062 ‫دارم‌‌ ‌‌می‌‌‌بینمت. 5 00:02:57,653 --> 00:03:00,626 ‫وقتی دختربچه بودم... 6 00:03:00,659 --> 00:03:04,200 ‫فکر می‌کردم از هیچی نمی‌‌ترسی. 7 00:03:12,650 --> 00:03:16,258 ‫فکر می‌‌کردم فناناپذیری. 8 00:03:20,800 --> 00:03:24,875 ‫هیچ‌کس و هیچی وجود نداشت ‫که بتونه بهت صدمه‌ای بزنه. 9 00:03:29,851 --> 00:03:33,625 ‫هیچ‌کس و هیچی نبود ‫که اجازه بدی به من صدمه‌ای بزنه. 10 00:03:58,977 --> 00:04:02,885 ‫وقتی من دختربچه بودم، ‫تو یه پادشاه بودی. 11 00:04:02,918 --> 00:04:06,042 ‫و هر جایی رو که بلد بودم ‫قلمروی پادشاهیت بود. 12 00:04:24,060 --> 00:04:27,733 ‫گمونم اینو دارم می‌‌پرسم که... 13 00:04:27,767 --> 00:04:29,604 ‫اون مرد چی شد؟ 14 00:04:30,773 --> 00:04:33,111 ‫خب... 15 00:04:33,145 --> 00:04:35,783 ‫اصلاً دلم نمی‌خواد اینو بهت بگم، ولی... 16 00:04:35,816 --> 00:04:37,921 ‫بچگی‌‌هات خیلی باهوش نبودی، امیلی. 17 00:04:37,955 --> 00:04:40,861 ‫می‌تونستم هر چی دلم می‌خواد بهت بگم، ‫تو هم باورت می‌‌شد. 18 00:04:40,894 --> 00:04:43,265 ‫اوه، فکر می‌کنم هر دومون ‫می‌دونیم که این‌‌جوری نیست. 19 00:04:43,298 --> 00:04:45,669 ‫و واسه چی فکر می‌‌کنی... 20 00:04:45,703 --> 00:04:48,275 ‫وقتی بچه بودی من از هیچی نمی‌ترسیدم؟ 21 00:04:48,308 --> 00:04:52,450 ‫وقتی بچه بودی ‫از هر چی که به زمین میخ نبود می‌ترسیدم. 22 00:04:52,483 --> 00:04:54,821 ‫فقط دروغ گفتن بهت رو خوب یاد گرفتم. 23 00:04:54,854 --> 00:04:55,924 ‫آره، درسته. 24 00:04:56,893 --> 00:04:59,197 ‫تا همین تازگیا. 25 00:04:59,230 --> 00:05:01,101 ‫متوجه شدم. 26 00:05:01,134 --> 00:05:03,772 ‫انگار خودت نیستی. 27 00:05:03,805 --> 00:05:06,811 ‫وقتی حرف می‌زنیم، حواست جای دیگه‌‌‌‌ست. 28 00:05:06,845 --> 00:05:08,448 ‫نمی‌خوابی. 29 00:05:08,482 --> 00:05:11,054 ‫فقط سؤالم اینه که چی عوض شده؟ 30 00:05:11,087 --> 00:05:14,794 ‫نمی‌دونم. ‫می‌دونی، یه چیزی سر جاش نیست. 31 00:05:16,831 --> 00:05:19,837 ‫گوش کن، اگه این ‫به چیزی که فکر می‌کنم ربط داره... 32 00:05:19,872 --> 00:05:22,710 ‫می‌‌فهمم که چرا می‌ترسونت. 33 00:05:22,743 --> 00:05:25,449 ‫ولی به‌‌نظرم چیزیت نیست. 34 00:05:27,420 --> 00:05:30,826 ‫مگه اینکه چیزی هست ‫که ازم مخفی می‌کنی. 35 00:05:30,861 --> 00:05:32,874 ‫- چیزی هست که بهم نمی‌گی؟ ‫- اوه، ببخشید. 36 00:05:32,898 --> 00:05:35,135 ‫نه، معلومه که نه. اوه... 37 00:05:35,169 --> 00:05:38,742 ‫باید برم، عزیزم. ‫هر وقت بتونم بهت زنگ می‌‌زنم. 38 00:05:38,775 --> 00:05:40,846 ‫- باشه. ‫- باشه. 39 00:05:40,881 --> 00:05:43,552 ‫- خدا‌‌حافظ، دوستت دارم. ‫- خدا‌‌حافظ، دوستت دارم. 40 00:05:46,825 --> 00:05:48,930 ‫اوه، تقریباً مطمئنه که همه‌‌چی روبه‌‌راهه. 41 00:06:02,023 --> 00:06:03,725 ‫خب... 42 00:06:03,759 --> 00:06:05,796 ‫بریم. 43 00:06:27,306 --> 00:06:29,344 ‫آقای چیس؟ 44 00:06:29,377 --> 00:06:33,018 ‫- بله. ‫- امروز حال‌‌تون چطوره؟ 45 00:06:33,051 --> 00:06:35,222 ‫دیو و کارول. 46 00:06:35,255 --> 00:06:37,526 ‫کی... درسته. درسته، متوجه شدم. 47 00:06:37,560 --> 00:06:40,199 ‫دیو و کارول سگ‌‌ها‌‌تون هستن. 48 00:06:40,232 --> 00:06:42,036 ‫یه لحظه یه‌کم ‌گیج شدم. 49 00:06:42,069 --> 00:06:43,940 ‫چرا؟ چون اسم دارن؟ 50 00:06:43,973 --> 00:06:46,879 ‫خب، چون اسم‌ آدم روشون گذاشتین. 51 00:06:46,912 --> 00:06:48,815 ‫می‌دونین، اینا اسم‌های آدم‌هاست. 52 00:06:50,085 --> 00:06:52,223 ‫اوه، تو این مورد واسه سگ‌‌هاست. 53 00:06:53,425 --> 00:06:54,862 ‫صحیح. اصلاً می‌دونین چیه؟ 54 00:06:54,895 --> 00:06:56,240 ‫چطوره از اول شروع کنیم؟ 55 00:06:56,264 --> 00:06:58,068 ‫اوه، عصر بخیر، آقای چیس. 56 00:06:58,101 --> 00:07:00,940 ‫- می‌بینم سگ‌‌هاتون رو آوردین داخل... ‫- اوه، دکتر هاوارد... 57 00:07:00,974 --> 00:07:03,545 ‫مشکلی نداشت. ‫با خودم همه‌جا می‌‌برمشون. 58 00:07:03,578 --> 00:07:05,349 ‫آ‌‌‌ر‌‌‌ه، دکتر ها‌‌‌‌وارد منم. 59 00:07:05,382 --> 00:07:07,988 ‫خب، ولی من نظر دیگه‌‌ای دارم. 60 00:07:08,021 --> 00:07:09,490 ‫- باشه. ‫- اوه... 61 00:07:09,524 --> 00:07:11,261 ‫گمونم انتظار داشتین مادرم بیاد. 62 00:07:11,294 --> 00:07:13,398 ‫انتظار داشتم دکتر هاواردی بیاد که... 63 00:07:13,432 --> 00:07:14,935 ‫17 سال تحت نظرش هستم. 64 00:07:14,969 --> 00:07:16,271 ‫ایشون کجان؟ 65 00:07:16,304 --> 00:07:18,876 ‫خب، دیگه فقط پنجشنبه‌‌ها مریض می‌‌بینه. 66 00:07:18,910 --> 00:07:20,279 ‫- پنجشنبه‌‌ها؟ ‫- آره. 67 00:07:20,312 --> 00:07:22,083 ‫تو سن اون... 68 00:07:22,116 --> 00:07:24,354 ‫براش سخت شده که به‌طور دائم کار کنه. 69 00:07:24,387 --> 00:07:27,193 ‫ولی حتماً شما خودتون می‌‌دونین، درسته؟ 70 00:07:27,226 --> 00:07:29,297 ‫خب. اوه... 71 00:07:30,599 --> 00:07:33,839 ‫ازتون خواستیم بیاین تا درمورد ‫جواب آزمایش‌هاتون صحبت کنیم. 72 00:07:33,873 --> 00:07:36,244 ‫مثل اینکه این اواخر یه سری آزمایش کامل... 73 00:07:36,277 --> 00:07:39,050 ‫جهت پیشگیری از هر نوع بیماری انجام دادین. 74 00:07:39,083 --> 00:07:43,091 ‫آ‌‌‌ر‌‌‌ه، آزمایش‌های جسمانی، ‫ادراکی و آزمایش خون کامل. 75 00:07:43,125 --> 00:07:45,596 ‫معمولاً آزمایش ادراکی رو ‫بدون درخواست انجام نمی‌‌دیم. 76 00:07:45,629 --> 00:07:48,001 ‫- بله، خودم درخواست کردم. ‫- اوه، باشه. 77 00:07:48,035 --> 00:07:49,837 ‫ام... 78 00:07:49,872 --> 00:07:52,309 ‫‌علائم خاصی دارین؟ 79 00:07:52,343 --> 00:07:55,115 ‫مگه ماهیت اختلالات ادراکی این نیست... 80 00:07:55,149 --> 00:07:57,620 ‫که آدم ازش هیچ آگاهی‌‌ای نداره؟ 81 00:07:57,653 --> 00:07:59,557 ‫همیشه این‌‌طوری نیست. 82 00:07:59,590 --> 00:08:02,029 ‫خب... 83 00:08:02,063 --> 00:08:03,933 ‫پس بعضی‌وقتا این‌طوری هست. 84 00:08:05,469 --> 00:08:09,077 ‫نه، علائم خاصی نداشتم. 85 00:08:09,110 --> 00:08:12,884 ‫- بیشتر حس دلواپسی و اضطراب دارم. ‫- هوم. 86 00:08:12,918 --> 00:08:16,191 ‫پریشونی. ام... 87 00:08:16,224 --> 00:08:18,428 ‫شایدم یه چیزاییم رو گم کرده باشم. 88 00:08:18,462 --> 00:08:20,599 ‫همسرم... 89 00:08:20,632 --> 00:08:22,871 ‫همین مشکل براش پیش اومد، پس... 90 00:08:22,904 --> 00:08:25,242 ‫اگه من بیماریش رو متوجه نمی‌‌شدم، ‫فکر نمی‌کنم خودش می‌‌فهمید... 91 00:08:25,275 --> 00:08:29,150 ‫واسه همین می‌‌خواستم... ‫می‌خواستم مطمئن بشم. 92 00:08:29,183 --> 00:08:30,954 ‫متوجهم. 93 00:08:36,097 --> 00:08:38,936 ‫خب، مطمئنین؟ 94 00:08:38,970 --> 00:08:40,639 ‫ببخشید؟ 95 00:08:40,672 --> 00:08:42,643 ‫تست ادراکی. 96 00:08:42,676 --> 00:08:44,915 ‫بله. بله، جواب آزمایش‌تون نرماله. 97 00:08:46,351 --> 00:08:48,655 ‫هیچی غیرعادی نیست؟ 98 00:08:48,688 --> 00:08:50,359 ‫نه. 99 00:08:50,392 --> 00:08:51,962 ‫چطور؟ دل‌تون می‌‌خواست باشه؟ 100 00:08:58,708 --> 00:09:02,619 ‫یادم بندازین که از این به بعد ‫باید پنجشنبه‌‌ها بریم دکتر. 101 00:09:23,225 --> 00:09:26,932 ‫بگو نباید نگران باشم. 102 00:09:28,201 --> 00:09:29,938 ‫چون آخرین بار... 103 00:09:29,972 --> 00:09:32,176 ‫هر سؤالی که کردم گفتی... 104 00:09:32,209 --> 00:09:34,680 ‫«من خوبم، امیلی، راست می‌‌گم.» 105 00:09:34,714 --> 00:09:36,919 ‫و دقیقاً زمانی بود که اوضاع مامان بد شد. 106 00:09:44,000 --> 00:09:46,104 ‫می‌‌فهمم چرا حس ‌‌می‌‌کردی... 107 00:09:46,137 --> 00:09:48,308 ‫نباید من می‌‌فهمیدم موضوع چی بود... 108 00:09:48,341 --> 00:09:51,281 ‫ولی الان دیگه بچه نیستم. 109 00:09:51,314 --> 00:09:53,585 ‫شرایط همین‌‌جوریشم برامون سخته... 110 00:09:53,618 --> 00:09:56,257 ‫دیگه لازم نیست حس کنم می‌خوای ‫یه چیزایی رو ازم مخفی نگه داری... 111 00:09:56,291 --> 00:09:59,330 ‫چیزایی که باید براشون کنارت باشم. 112 00:09:59,363 --> 00:10:02,369 ‫بگو نباید نگران باشم... 113 00:10:02,403 --> 00:10:04,474 ‫چون نگرانم. 114 00:10:06,044 --> 00:10:08,748 ‫باشه. 115 00:10:08,782 --> 00:10:10,519 ‫لطفاً بهم زنگ بزن. 116 00:10:29,590 --> 00:10:31,027 ‫وای، ابی. 117 00:10:36,037 --> 00:10:37,506 ‫عزیزم. 118 00:10:37,540 --> 00:10:39,410 ‫اوه. 119 00:10:41,080 --> 00:10:43,084 ‫ببخشید. 120 00:10:43,118 --> 00:10:45,422 ‫نمی‌دونم چه‌جوری اومدم این‌جا. 121 00:10:47,426 --> 00:10:51,100 ‫بعدش ترسیدم اگه برگردم تو تخت... 122 00:10:51,134 --> 00:10:53,505 ‫- تو می‌‌فهمی. ‫- اوه، نه، طوری نیست. 123 00:10:53,538 --> 00:10:55,542 ‫بیا بریم تو تخت. 124 00:10:56,644 --> 00:10:59,150 ‫بذار اینو از تنت دربیارم. 125 00:11:11,341 --> 00:11:12,710 ‫بیا بریم. 126 00:11:13,712 --> 00:11:15,215 ‫عشقم... 127 00:11:15,249 --> 00:11:17,119 ‫باید منو بذاری یه جایی. 128 00:11:17,152 --> 00:11:18,755 ‫آره، می‌‌خوام بذارمت تو تخت. 129 00:11:18,788 --> 00:11:21,127 ‫- بیا. ‫- نه، نه. 130 00:11:21,160 --> 00:11:23,565 ‫باید منو بذاری یه جایی که ازم نگهداری کنن. 131 00:11:23,598 --> 00:11:26,771 ‫این‌طوری در حق تو انصاف نیست. ‫نیست. 132 00:11:28,375 --> 00:11:30,412 ‫من چیزی نیستم که باهاش ازدواج کردی. 133 00:11:30,445 --> 00:11:33,418 ‫اوه، لطفاً این حرف رو نزن. 134 00:11:33,451 --> 00:11:36,291 ‫بیا بریم تو تخت. 135 00:11:36,324 --> 00:11:39,096 ‫ممکنه برات خطرناک باشم. 136 00:11:39,130 --> 00:11:40,931 ‫لااقل این‌طوری حوصله‌‌مون سر نمی‌‌ره. 137 00:11:44,607 --> 00:11:46,177 ‫من کی‌‌ا‌‌م؟ 138 00:11:49,317 --> 00:11:52,556 ‫تو زنی هستی که ‫قول دادی از من مراقبت کنی. 139 00:11:53,792 --> 00:11:57,166 ‫همون زنی هستی که ‫من قول دادم ازش مراقبت کنم. 140 00:11:57,199 --> 00:11:59,670 ‫حالا دیگه بیا بریم. 141 00:12:06,484 --> 00:12:08,154 ‫من کی‌‌ا‌‌م؟ 142 00:12:11,628 --> 00:12:13,565 ‫می‌دونم تو کی هستی. 143 00:12:15,202 --> 00:12:17,506 ‫می‌دونم چی هستی. 144 00:12:19,343 --> 00:12:21,882 ‫می‌‌‌بینمت. 145 00:14:30,305 --> 00:14:31,674 ‫گردن. 146 00:14:46,637 --> 00:14:48,041 ‫ولش کنین. 147 00:14:58,361 --> 00:15:00,365 ‫می‌خوای اسمت رو بهم بگی؟ 148 00:16:00,519 --> 00:16:02,422 ‫آفرین سگ‌های خوب. مرسی. 149 00:16:39,663 --> 00:16:41,701 ‫- موارد اضطراری. مورد اضطراری‌تون چیه؟ ‫- بله... 150 00:16:41,734 --> 00:16:43,973 ‫من دن چیس هستم. 151 00:16:44,006 --> 00:16:47,512 ‫در نوریچ، خیابان نویل، پلاک 92 هستم. 152 00:16:47,546 --> 00:16:51,387 ‫یه مرد با تفنگ وارد خونه‌م شد. 153 00:16:51,420 --> 00:16:53,993 ‫بهم شلیک کرد، منم بهش شلیک کردم. 154 00:16:54,026 --> 00:16:56,664 ‫من... با تیر زدمش. 155 00:16:56,697 --> 00:16:59,803 ‫فکر... فکر می‌کنم مرده. 156 00:16:59,837 --> 00:17:02,743 ‫آقا، لطفاً پشت خط بمونین. 157 00:17:02,776 --> 00:17:04,013 ‫مجدد اسم‌تون رو بگین. 158 00:17:04,046 --> 00:17:05,715 ‫دن چیس هستم. 159 00:17:20,545 --> 00:17:22,616 ‫پس شنیدین که سگ‌‌ها ‫طبقۀ پایین دارن پارس ‌‌‌‌می‌‌کنن. 160 00:17:22,649 --> 00:17:24,453 ‫رفتین تفنگ‎تون رو برداشتین. 161 00:17:24,486 --> 00:17:25,689 ‫از پله‌‌‌ها اومدین پایین... 162 00:17:25,722 --> 00:17:27,994 ‫که همون موقع مهاجم تیراندازی کرد. 163 00:17:28,027 --> 00:17:29,663 ‫شما هم بهش شلیک کردین ‫و تیرتون به سینه‌ش خورد. 164 00:17:29,697 --> 00:17:31,167 ‫درسته. بله. 165 00:17:31,200 --> 00:17:33,805 ‫سگ‌ها همیشه شب‌ها طبقۀ پایین هستن؟ 166 00:17:33,838 --> 00:17:36,143 ‫نه، معمولاً تو اتاق من می‌خوابن. 167 00:17:36,177 --> 00:17:38,514 ‫حتماً تو طبقۀ پایین صدایی شنیدن. 168 00:17:38,548 --> 00:17:40,953 ‫من از صدای پارس‌ سگ‌‌ها بیدار شدم. 169 00:17:42,255 --> 00:17:45,662 ‫ماجرا... ماجرا چی بوده؟ ‫قصدش دزدی بوده یا... 170 00:17:45,695 --> 00:17:47,466 ‫نمی‌‌شه قطعی گفت. 171 00:17:47,499 --> 00:17:49,436 ‫خوش‌‌لباس‌تر از اینه که ‫ولگرد یا اوباش بوده باشه... 172 00:17:49,470 --> 00:17:51,440 ‫- پس حدس من دزدیه. ‫- شما... 173 00:17:51,474 --> 00:17:54,446 ‫شما رو که خطری تهدید نمی‌کنه؟ 174 00:17:54,480 --> 00:17:56,584 ‫- خطر؟ ‫- بله. 175 00:17:56,617 --> 00:17:59,123 ‫- مثلاً رقیب‌های تجاری، مسائل شخصی. ‫- اوه، نه، نه. 176 00:17:59,156 --> 00:18:01,594 ‫این اواخر کسی شما رو تهدید نکرده؟ 177 00:18:01,627 --> 00:18:03,765 ‫نه، نه، من بازنشسته‌ام، پس... 178 00:18:03,798 --> 00:18:05,502 ‫اگه مسئله‌ای نیست می‌‌شه بگین... 179 00:18:05,535 --> 00:18:07,706 ‫- قبل بازنشستگی شغل‌تون چی بوده؟ ‫- اوه، معاملات ملکی... 180 00:18:07,739 --> 00:18:09,843 ‫اکثراً تو منهتن. 181 00:18:11,547 --> 00:18:13,551 ‫ولی با خانواده‌ام این‌‌جا زندگی می‌‌کردیم. 182 00:18:13,584 --> 00:18:15,188 ‫هیچ‌‌وقت هیچ مشکلی نداشتیم. 183 00:18:15,221 --> 00:18:17,653 ‫فکر می‌‌کردم که اگه با شهر ‫به اندازۀ کافی فاصله داشته باشیم... 184 00:18:17,654 --> 00:18:19,830 ‫از این‌‌جور مسائل برامون پیش نمیاد. 185 00:18:19,864 --> 00:18:22,669 ‫آ‌‌‌ر‌‌‌ه، این‌جا خیلی هم آروم و بی‌دردسر نیست. 186 00:18:22,703 --> 00:18:25,075 ‫این روزها دیگه همه‌جا همینه. 187 00:18:26,711 --> 00:18:30,185 ‫صدا‌‌خفه‌‌کن... اون عجیبه. 188 00:18:30,218 --> 00:18:33,191 ‫- خیلی کم پیش میاد. ‫- جدی؟ 189 00:18:36,731 --> 00:18:38,735 ‫ولی خب اون موردِ هفتۀ پیش هم بود که... 190 00:18:38,768 --> 00:18:41,942 ‫- تو یه مرکز خرید با کلاشینکف گروگان گرفته بود. ‫- با کلاشینکف. 191 00:18:41,975 --> 00:18:45,548 ‫پس دیگه‌ اصلاً نباید از هیچی تعجب کرد. 192 00:18:46,784 --> 00:18:48,731 ‫- بله. ‫- همکارهامون رو صبح می‌فرستیم... 193 00:18:48,755 --> 00:18:51,060 ‫یه بررسی دقیق‌تر انجام بدن، ‫البته اگه مسئله‌ای نیست. 194 00:18:51,093 --> 00:18:52,629 ‫می‌دونم که براتون شب سختی بوده. 195 00:18:52,663 --> 00:18:54,533 ‫می‌دونین، راستش... 196 00:18:54,566 --> 00:18:56,804 ‫تو میلتون فامیل دارم. 197 00:18:56,837 --> 00:18:58,641 ‫اگه کلید رو بهتون بدم... 198 00:18:58,675 --> 00:19:00,745 ‫اشکالی نداره برم پیش فامیل‌هام؟ 199 00:19:00,779 --> 00:19:02,616 ‫کلید رو می‌ذاریم زیر پادری. 200 00:19:13,271 --> 00:19:15,275 ‫بله؟ 201 00:19:15,308 --> 00:19:17,546 ‫سلام، دختر، منم. 202 00:19:17,579 --> 00:19:20,051 ‫ببخشید که این‌‌قدر دیروقت بهت زنگ زدم. 203 00:19:22,122 --> 00:19:24,760 ‫پیدام کردن. 204 00:19:26,664 --> 00:19:28,534 ‫چی؟ 205 00:19:28,568 --> 00:19:30,538 ‫- آره. ‫- حالت خوبه؟ 206 00:19:30,572 --> 00:19:33,311 ‫آره، خوبم. ‫سگ‌‎ها هم خوبن. 207 00:19:33,344 --> 00:19:36,617 ‫ولی چون تو خونه پیدام کردن، ‫دیگه نمی‌تونم برگردم اون‌جا. 208 00:19:36,650 --> 00:19:38,989 ‫مطمئنی... 209 00:19:39,022 --> 00:19:42,295 ‫- اونا بودن‌؟ ‫- آره. آره، مطمئنم. 210 00:19:42,329 --> 00:19:45,101 ‫آخه چون... ‫بعد این همه مدت... 211 00:19:45,135 --> 00:19:48,040 ‫- خیل بعید به‌‌‌نظر میاد. ‫- امیلی. امیلی، مطمئنم. 212 00:19:48,074 --> 00:19:51,647 ‫چند هفته‌‌ست که شک داشتم. 213 00:19:51,680 --> 00:19:53,618 ‫فکر می‌‌کردم شاید تو فکر و خیال‌مه. 214 00:19:53,651 --> 00:19:56,958 ‫که مغزم داره روح می‌‌سازه تا ‫یادم بندازه دارم تنبل می‌‌شم. 215 00:19:56,992 --> 00:20:00,598 ‫که هنوزم باید نگران باشم ولی... 216 00:20:00,632 --> 00:20:02,602 ‫نه، این مانور نیست. 217 00:20:02,636 --> 00:20:05,075 ‫واقعیه. 218 00:20:05,108 --> 00:20:07,612 ‫باید برم ازش جلو بیفتم. 219 00:20:07,646 --> 00:20:10,318 ‫باشه. 220 00:20:10,351 --> 00:20:12,656 ‫چه کاری از دست من برمیاد؟ 221 00:20:15,662 --> 00:20:17,599 ‫من... 222 00:20:17,632 --> 00:20:20,873 ‫فکر می‌کنم... 223 00:20:20,906 --> 00:20:23,811 ‫یه مدت نباید از تلفن استفاده کنیم. 224 00:20:23,845 --> 00:20:25,849 ‫می‌دونی، یه مدت آفتابی نمی‌شم... 225 00:20:25,883 --> 00:20:27,619 ‫محض احتیاط. 226 00:20:29,156 --> 00:20:31,727 ‫باشه. 227 00:20:31,761 --> 00:20:34,299 ‫- چند وقت؟ ‫- نمی‌دونم. 228 00:20:34,333 --> 00:20:37,339 ‫یه هفته، شاید. 229 00:20:37,372 --> 00:20:39,676 ‫چند هفته. 230 00:20:41,714 --> 00:20:44,686 ‫شایدم یه ماه. 231 00:20:49,229 --> 00:20:50,966 ‫ببخشید. 232 00:20:51,000 --> 00:20:53,337 ‫نه، عذرخواهی نکن. 233 00:20:53,371 --> 00:20:57,679 ‫- تو... کاری نکردی که عذرخواهی کنی. ‫- خیلی خب. 234 00:20:59,149 --> 00:21:01,654 ‫به محض اینکه بتونم بهت زنگ می‌‌زنم. 235 00:21:01,687 --> 00:21:04,293 ‫آره. آره. 236 00:21:04,326 --> 00:21:06,197 ‫باشه. دوستت دارم، بابا. 237 00:21:06,230 --> 00:21:09,136 ‫منم دوستت دارم. خداحافظ، دخترم. 238 00:21:15,248 --> 00:21:16,717 ‫چیه؟ 239 00:21:18,421 --> 00:21:20,291 ‫بهش دروغ نگفتم. 240 00:21:21,760 --> 00:21:25,301 ‫فعلاً دلیلی نداره به‌خاطر چیزایی ‫که نمی‌‌دونیم نگرانش کنیم. 241 00:21:34,253 --> 00:21:38,227 ‫فضا نفس هنره. 242 00:21:42,035 --> 00:21:43,738 ‫می‌دونی کی اینو گفته؟ 243 00:21:45,074 --> 00:21:46,744 ‫نه. 244 00:21:51,253 --> 00:21:54,059 ‫می‌دونی معنیش چیه؟ 245 00:21:54,092 --> 00:21:56,730 ‫نه. تو می‌‌دونی؟ 246 00:21:58,367 --> 00:22:02,242 ‫خب، فکر می‌کنم معنیش اینه که ‫وقتی دارین یه خونه می‌‌سازین... 247 00:22:02,275 --> 00:22:05,366 ‫باید برای تمام آدم‌ها و... 248 00:22:05,367 --> 00:22:08,186 ‫و تمام چیزهای مهم یه جایی رو در نظر بگیرین. 249 00:22:08,187 --> 00:22:13,197 ‫ولی داشتن یه فضایی که... 250 00:22:13,231 --> 00:22:15,702 ‫فقط فضای خالی باشه هم لازمه. 251 00:22:15,735 --> 00:22:18,808 ‫به‌‌‌نظرت خیلی بزرگه؟ 252 00:22:19,776 --> 00:22:23,751 ‫نه. چیزی که داریم می‌‌سازیم رو خیلی دوست دارم. 253 00:22:23,784 --> 00:22:25,722 ‫و از ساختنش با تو هم لذت می‌‌برم. 254 00:22:27,525 --> 00:22:30,198 ‫ولی فکر می‌کنم وقتی که... 255 00:22:30,231 --> 00:22:33,237 ‫ساختنش رو تموم کنیم‌... 256 00:22:33,271 --> 00:22:35,375 ‫بشه یه ارتش کوچیک رو توش جا داد. 257 00:22:35,408 --> 00:22:38,080 ‫فقط واسه خانوادۀ خودمونه. 258 00:22:38,114 --> 00:22:39,850 ‫جدی؟ 259 00:22:39,884 --> 00:22:44,226 ‫یه اتاق‌‌ واسه تو و مامان‌بزرگ‌‌.‌‌.. 260 00:22:44,259 --> 00:22:48,234 ‫یه اتاق واسه من، ‫و یه اتاق واسه مامان و بابا. 261 00:22:49,770 --> 00:22:51,307 ‫واسه مامان و بابا؟ 262 00:22:52,809 --> 00:22:55,381 ‫که اگه کسی یه روزی یه راهی... 263 00:22:55,415 --> 00:22:57,852 ‫واسه برگردوندن‌شون پیدا کرد، اتاق داشته باشن. 264 00:23:14,988 --> 00:23:17,792 ‫هرولد؟ 265 00:23:17,826 --> 00:23:19,329 ‫بله؟ 266 00:23:23,137 --> 00:23:25,775 ‫یکی... باهات کار داره. 267 00:23:30,886 --> 00:23:31,988 ‫بله؟ 268 00:23:32,022 --> 00:23:33,824 ‫نایب‌رئیس هارپر؟ 269 00:23:33,859 --> 00:23:35,828 ‫- خودم هستم. ‫- گوشی لطفاً. 270 00:23:38,935 --> 00:23:40,873 ‫تا حالا به این فکر کردی که اگه... 271 00:23:40,906 --> 00:23:43,511 ‫گریه‌ت رو ببینه شاید بهش کمک کنه. 272 00:23:43,544 --> 00:23:47,285 ‫همه دوروبَر بچه‌ای که ‫پدر و مادرش رو از دست داده گریه می‌‌‌‌کنن. 273 00:23:47,319 --> 00:23:49,957 ‫فکر می‌کنم واسه تنوع هم که شده... 274 00:23:49,991 --> 00:23:51,502 ‫من اونی می‌شم که گریه‌ نمی‌‌کنه. 275 00:23:53,364 --> 00:23:55,168 ‫نایب‌رئیس پشت خط هستن. 276 00:23:56,871 --> 00:23:58,507 ‫قربان، ریموند واترز هستم. 277 00:23:58,541 --> 00:24:00,445 ‫باب بلسکی از «دی‌سی‌اس» ‫گفت با شما تماس بگیرم. 278 00:24:00,478 --> 00:24:01,823 ‫من دارم روی پرونده‌ای کار می‌کنم ‫که فکر ‌کرد ممکنه... 279 00:24:01,847 --> 00:24:03,384 ‫کمکی از شما بربیاد. 280 00:24:03,417 --> 00:24:04,954 ‫چه‌جور پرونده‌‌ای؟ 281 00:24:04,988 --> 00:24:06,166 ‫برای اینکه بتونین بهم اطلاع بدین... 282 00:24:06,190 --> 00:24:07,860 ‫اجازۀ دسترسی به اطلاعت حساس بهم داده شده... 283 00:24:07,893 --> 00:24:08,905 ‫- خواستم در جریان باشین. ‫- متوجهم. 284 00:24:08,929 --> 00:24:10,231 ‫پرونده چیه؟ 285 00:24:10,264 --> 00:24:12,102 ‫در ژوئیه 1987... 286 00:24:12,135 --> 00:24:14,439 ‫یکی از افراد زیردست شما ‫در نزدیکی «تورخم» ناپدید شد. 287 00:24:14,473 --> 00:24:17,445 ‫- می‌دونین چه کسی رو می‌‌گم؟ ‫- بله. 288 00:24:17,479 --> 00:24:19,016 ‫خب، مأموریت من این بود که مشخص کنم... 289 00:24:19,049 --> 00:24:20,919 ‫سوژه هنوز در قید حیاته یا نه... 290 00:24:20,953 --> 00:24:22,923 ‫و اگه هست، پیداش کنم و برگردونمش. 291 00:24:22,957 --> 00:24:24,469 ‫- حدود دو هفته پیش... ‫- برگردونیش؟ 292 00:24:24,493 --> 00:24:26,718 ‫- بله، قربان. دو هفته پیش... ‫- واسه چه کاری؟ 293 00:24:27,051 --> 00:24:28,935 ‫- عذر می‌‌خوام. بله؟ ‫- واسه چه کاری؟ 294 00:24:30,071 --> 00:24:33,511 ‫تکلیف اون پرونده مشخص شد. 295 00:24:33,544 --> 00:24:35,415 ‫سه دهه‌ست که مختومه شده. 296 00:24:35,448 --> 00:24:37,852 ‫چرا الان دوباره داره پیگیری می‌‌شه؟ 297 00:24:37,887 --> 00:24:39,967 ‫قربان، این در حیطۀ مسئولیت‌های من نیست. 298 00:24:39,991 --> 00:24:41,436 ‫عملیاتی که داشتم با مشکل مواجه شده... 299 00:24:41,460 --> 00:24:43,561 ‫و الان زمان شدیداً اهمیت داره. ‫می‌تونم ادامه بدم؟ 300 00:24:45,101 --> 00:24:46,637 ‫بله. 301 00:24:46,670 --> 00:24:48,942 ‫یه مأمور برای مواجهه با سوژه فرستاده شد. 302 00:24:48,975 --> 00:24:52,983 ‫مأمور ما کشته شده و سوژه فراریه. 303 00:24:53,017 --> 00:24:54,262 ‫نیروهای دیگه‌ای در دسترس داریم ولی... 304 00:24:54,286 --> 00:24:56,252 ‫با توجه به گذشته‌ای که شما با سوژه داشتین... 305 00:24:56,253 --> 00:24:58,598 ‫نظر «دی‌اس‌سی» این بود که ‫دیدگاه شما ممکنه ارزشمند باشه. 306 00:25:00,465 --> 00:25:02,102 ‫قربان، بهم دستور داده شده بهتون اطلاع بدم... 307 00:25:02,135 --> 00:25:04,015 ‫جناب وزیر شخصاً ‫درخواست کمک شما رو داشتن... 308 00:25:04,039 --> 00:25:05,617 ‫آره، فهمیدم. ‫تا یه ساعت دیگه پرواز می‌‌کنم... 309 00:25:05,641 --> 00:25:07,212 ‫و خودم رو بهتون می‌‌رسونم. 310 00:25:08,447 --> 00:25:10,118 ‫ممنون، قربان. من... 311 00:25:12,389 --> 00:25:14,927 ‫همه‌‌چی روبه‌‌راهه؟ 312 00:25:17,198 --> 00:25:18,601 ‫نه. 313 00:25:37,238 --> 00:25:39,155 ‫فقط حیوانات خدماتی می‌تونن این‌‌جا باشن. 314 00:25:40,645 --> 00:25:42,615 ‫جان؟ 315 00:25:42,649 --> 00:25:44,619 ‫سگ‌هاتون اجازه ندارن این‌جا باشن. 316 00:25:44,653 --> 00:25:46,490 ‫فقط حیوانات خدماتی. 317 00:25:49,129 --> 00:25:52,970 ‫گرم... گرم کردن پاهام ‫خدمات حساب نمی‌‌شه؟ 318 00:25:57,145 --> 00:26:01,153 ‫قهوۀ تلخ، و نون تست چاودار. 319 00:26:01,186 --> 00:26:02,990 ‫نون سفید یا گندم؟ 320 00:26:05,728 --> 00:26:08,334 ‫گندم، لطفاً. 321 00:26:16,183 --> 00:26:17,685 ‫آقای دیکسون، حال‌تون چطوره؟ 322 00:26:17,719 --> 00:26:20,291 ‫عالی‌ام، ممنون، استوارت. 323 00:26:20,324 --> 00:26:22,338 ‫گوش کن، می‌خوام برام یه کاری بکنی. 324 00:26:22,362 --> 00:26:24,666 ‫چند روز دیگه میام اون‌‌جا... 325 00:26:24,699 --> 00:26:25,735 ‫و می‌خواستم ببینم که... 326 00:26:25,768 --> 00:26:28,174 ‫اگه‌ می‌شه خونه رو برام آماده کنی. 327 00:26:28,207 --> 00:26:32,282 ‫ملافۀ تمیز، مواد غذایی. 328 00:26:32,315 --> 00:26:34,686 ‫لبنیات نمی‌خواد، شیر بادام، قهوه و از این چیزا. 329 00:26:34,719 --> 00:26:36,423 ‫اون‌جا باید یه لیست باشه. 330 00:26:36,456 --> 00:26:39,296 ‫عالیه. خانم دیکسون هم باهاتون میان؟ 331 00:26:40,698 --> 00:26:42,135 ‫نه. 332 00:26:42,168 --> 00:26:44,239 ‫نه، نه، نمیاد. 333 00:26:46,310 --> 00:26:49,282 ‫اگه سؤالی داشتی بهم ایمیل بزن. 334 00:26:49,316 --> 00:26:51,353 ‫متوجه شدم. 335 00:26:51,386 --> 00:26:53,366 ‫خیلی منتظرم تا بالاخره از نزدیک ببینم‌تون. 336 00:26:53,390 --> 00:26:55,461 ‫اوه، منم همین‌طور. 337 00:26:55,495 --> 00:26:56,998 ‫خداحافظ. 338 00:27:20,611 --> 00:27:22,615 ‫- پیشخدمت اومد؟ ‫- آ‌‌‌ر‌‌‌ه، گفتم دوباره بیاد. 339 00:27:22,649 --> 00:27:25,054 ‫خیلی تنوع داره. 340 00:27:28,527 --> 00:27:31,200 ‫گوش کن، باید درمورد یه چیزی باهات حرف بزنم. 341 00:27:31,233 --> 00:27:32,769 ‫من که هیچ‌‌‌وقت به این عادت نمی‌کنم. 342 00:27:32,802 --> 00:27:34,539 ‫چرا منوی غذاهاتون این‌طوریه؟ 343 00:27:34,573 --> 00:27:37,111 ‫فقط 3 صفحه پنکیک داره. 344 00:27:40,551 --> 00:27:42,088 ‫چیه؟ 345 00:27:42,121 --> 00:27:43,657 ‫چی شده؟ 346 00:27:46,263 --> 00:27:48,033 ‫اه... 347 00:27:49,269 --> 00:27:51,206 ‫معمولاً... 348 00:27:51,240 --> 00:27:54,746 ‫وقتی احساس می‌کنم یه جای کار می‌لنگه، ‫دقیقاً مثل امروز... 349 00:27:54,779 --> 00:27:56,617 ‫که... 350 00:27:56,650 --> 00:27:59,422 ‫حس می‌کنم دردسر داره بهمون نزدیک می‌شه... 351 00:27:59,456 --> 00:28:01,360 ‫بهت می‌گم وقتشه که دوباره جابه‌‌جا بشیم. 352 00:28:01,393 --> 00:28:03,797 ‫قبل از اینکه بهمون برسه ‫بریم ازش جلو بیفتیم. 353 00:28:05,534 --> 00:28:06,803 ‫ولی، ام... 354 00:28:08,841 --> 00:28:10,845 ‫ام... 355 00:28:15,421 --> 00:28:17,492 ‫اگه دیگه فرار نکنیم چی؟ 356 00:28:19,462 --> 00:28:21,366 ‫چطوره یه جای دائمی پیدا کنیم و... 357 00:28:21,400 --> 00:28:23,537 ‫و اون‌‌‌جا یه چیزی بسازیم؟ 358 00:28:25,808 --> 00:28:29,215 ‫- چه‌جور چیزی بسازیم؟ ‫- اوه... 359 00:28:32,155 --> 00:28:33,223 ‫خونه. 360 00:28:34,492 --> 00:28:37,799 ‫زندگی. واقعیت. 361 00:28:37,832 --> 00:28:39,836 ‫جایی که اتفاق‌های خوب می‌افته. 362 00:28:39,870 --> 00:28:41,840 ‫این چیزا تو این کشور فروشی‌ان. 363 00:28:41,874 --> 00:28:43,153 ‫اگه بلد باشیم چه‌جوری با ماشین‌آلات کار کنیم... 364 00:28:43,177 --> 00:28:44,045 ‫می‌شه اون چیزا رو ساخت. 365 00:28:44,079 --> 00:28:46,817 ‫- من می‌تونم انجامش بدم. ‫- نمی‌تونیم یه جا بمونیم. 366 00:28:46,850 --> 00:28:48,687 ‫نمی‌شه یه جا بمونیم، پیدامون می‌‌کن. 367 00:28:48,721 --> 00:28:51,260 ‫اگه با اسم‌ و رسم قدیمی‌مون ‫جایی بمونیم، پیدا می‌‌شیم. 368 00:28:51,293 --> 00:28:53,497 ‫ولی هیچ‌کسی دنبال آدم‌هایی با... 369 00:28:55,167 --> 00:28:57,305 ‫اسم و رسم جدید ما نمی‌‌گرده. 370 00:28:57,338 --> 00:29:00,144 ‫چون اون آدم‌ها هیچ کار اشتباهی نکردن. 371 00:29:01,620 --> 00:29:03,824 ‫آمریکایی‌های صادقی هستن که...‏ 372 00:29:03,858 --> 00:29:05,896 ‫دنبال کار و زندگی هستن.‏ 373 00:29:05,929 --> 00:29:08,234 ‫دنبال خوشبختی.‏ 374 00:29:08,267 --> 00:29:09,836 ‫دنبال...‏ 375 00:29:12,539 --> 00:29:14,133 ‫دنبال خانواده.‏ 376 00:29:22,133 --> 00:29:24,132 ‫این داستان به آدم قوت‌قلب می‌ده.‏ 377 00:29:25,468 --> 00:29:27,472 ‫این‌‌جا پره از داستان‌های ‫‌‌قوت‌قلب دهنده.‏ 378 00:29:27,505 --> 00:29:29,843 ‫این‌جوری سخت می‌شه واقعیت رو دید.‏ 379 00:29:32,269 --> 00:29:34,219 ‫لحظه‌ای که از کوهستان رفتیم...‏ 380 00:29:34,252 --> 00:29:35,621 ‫گمونم هر دو می‌دونستیم...‏ 381 00:29:35,655 --> 00:29:38,160 ‫فقط یه راه برای خاتمۀ ‫‌‌این داستان وجود داره‏.‏ 382 00:29:39,796 --> 00:29:41,333 ‫خوشم نمیاد از اینکه بگم...‏ 383 00:29:41,367 --> 00:29:43,547 ‫داریم به خودمون دروغ می‌گیم...‏ 384 00:29:43,571 --> 00:29:45,180 ‫یا داریم به هم دروغ می‌گیم.‏ 385 00:29:45,775 --> 00:29:48,614 ‫من از اینکه بدونم دست‌کم آخر ماجرا...‏ 386 00:29:48,647 --> 00:29:50,218 ‫کار درست رو انجام دادیم...‏ 387 00:29:51,000 --> 00:29:53,224 ‫قوت‌قلب می‌گیرم.‏ 388 00:29:53,257 --> 00:29:55,628 ‫و اینکه کنار هم می‌مونیم،‏ ‫‌‌شاید همین خوبه...‏ 389 00:29:55,661 --> 00:29:57,332 ‫شاید همین کافیه.‏ 390 00:30:00,333 --> 00:30:04,333 ‫کاری از بهادر و صاحب 391 00:30:12,584 --> 00:30:13,954 ‫ریدم توش.‏ 392 00:30:16,270 --> 00:30:17,907 ‫کاری که لازم بود رو انجام دادم.‏ 393 00:30:17,940 --> 00:30:20,583 ‫و دوباره هم انجامش می‌دم،‏ ‫‌‌چون ما رو به هم رسوند. 394 00:30:21,413 --> 00:30:25,321 ‫برام مهم نیست اسم من یا تو چیه.‏ 395 00:30:25,354 --> 00:30:27,927 ‫فقط این برام مهمه که کنار هم پیر بشیم. 396 00:30:34,272 --> 00:30:36,431 ‫بیا یه زندگی جدید رو با من شروع کن...‏ 397 00:30:37,259 --> 00:30:38,949 ‫و...‏ 398 00:30:38,982 --> 00:30:40,418 ‫به خدا قسم تضمین می‌کنم...‏ 399 00:30:40,451 --> 00:30:43,557 ‫تا وقتی که زنده‌ام ‫‌‌هیچ‌کس یا هیچی...‏ 400 00:30:43,591 --> 00:30:45,395 ‫نتونه بهت صدمه‌ای بزنه. 401 00:31:22,655 --> 00:31:23,671 ‫باشه.‏ 402 00:31:38,601 --> 00:31:40,338 ‫اسم این آدم‌‌های جدیدی که...‏ 403 00:31:40,371 --> 00:31:42,408 ‫قراره بشیم رو چی بذاریم؟ 404 00:32:02,682 --> 00:32:04,455 ‫سلام، هرولد هارپر هستم.‏ 405 00:32:05,388 --> 00:32:06,516 ‫گوش کن، مسائلی هست...‏ 406 00:32:06,541 --> 00:32:08,027 ‫که باید شفاف‌سازی بشه.‏ 407 00:32:08,060 --> 00:32:10,765 ‫اولاً، من مسئول این مأموریت نیستم.‏ 408 00:32:10,798 --> 00:32:13,537 ‫از من خواسته شده که مشاوره بدم. 409 00:32:13,571 --> 00:32:16,610 ‫هیچ‌‌کس الان نمی‌دونه ‫‌‌من دارم باهات حرف می‌زنم.‏ 410 00:32:16,643 --> 00:32:18,481 ‫احتمال زیاد، دارم با این مکالمه...‏ 411 00:32:18,514 --> 00:32:20,384 ‫چندتایی قانون رو زیرپا می‌ذارم...‏ 412 00:32:20,418 --> 00:32:23,161 ‫که البته یه‌کم آزادی عمل بهم می‌ده. مگه نه؟ 413 00:32:25,527 --> 00:32:26,863 ‫نه.‏ 414 00:32:28,639 --> 00:32:29,836 ‫خیلی خب.‏ 415 00:32:29,871 --> 00:32:31,640 ‫می‌رسیم به مورد دوم.‏ 416 00:32:31,673 --> 00:32:33,677 ‫می‌خوام بری سمت ماشینت.‏ 417 00:32:33,711 --> 00:32:35,047 ‫همین الان.‏ 418 00:32:35,081 --> 00:32:38,397 ‫می‌خوام بهت توضیح بدم ‫‌‌چطور از تلفنی که فکر می‌کنی...‏ 419 00:32:38,422 --> 00:32:41,426 ‫غیرقابل ردیابیه، بهت زنگ زدم.‏ 420 00:32:42,495 --> 00:32:44,972 ‫پیش ماشین که رفتی،‏ ‫‌‌یه نگاهی به زیرش بنداز.‏ 421 00:32:44,997 --> 00:32:47,636 ‫چرخ سمت شاگرد.‏ 422 00:32:52,081 --> 00:32:54,786 ‫ظاهراً می‌شه مکان ردیاب رو...‏ 423 00:32:54,819 --> 00:32:57,266 ‫با موقعیت تلفن در حال حرکت مطابقت داد...‏ 424 00:32:57,291 --> 00:32:59,563 ‫و بعد شماره تلفن رو مهندسی معکوس کرد.‏ 425 00:33:00,831 --> 00:33:02,802 ‫از این یکی تعجب کردم.‏ 426 00:33:02,835 --> 00:33:04,907 ‫نمی‌دونستم همچین کاری هم می‌تونیم بکنیم. 427 00:33:09,429 --> 00:33:11,406 ‫از یه طرف واسه این اینا رو بهت می‌گم...‏ 428 00:33:11,431 --> 00:33:14,426 ‫تا بفهمی این بازی ‫‌‌از آخرین باری که توش بودی...‏ 429 00:33:14,459 --> 00:33:16,863 ‫بیشتر از اونی که فکرش رو بکنی فرق کرده.‏ 430 00:33:16,888 --> 00:33:18,909 ‫و از طرف دیگه واسه اینکه ‫‌‌حدوداً سه دقیقه وقت داری...‏ 431 00:33:18,934 --> 00:33:20,465 ‫قبل از اینکه برسن بالا سرت.‏ 432 00:33:22,871 --> 00:33:24,546 ‫صفحۀ نمایش ردیاب جلو روم نیست...‏ 433 00:33:24,579 --> 00:33:26,550 ‫پس وقتی افتادی تو جاده بهم بگو. 434 00:33:26,583 --> 00:33:28,120 ‫بیشتر حرف می‌زنیم.‏‎ 435 00:33:34,555 --> 00:33:36,063 ‫در حال حرکتم.‏ 436 00:33:37,269 --> 00:33:39,239 ‫خبردار شدم همسرت رو از دست دادی.‏ 437 00:33:40,446 --> 00:33:41,847 ‫آره.‏ 438 00:33:41,881 --> 00:33:43,264 ‫چند سال پیش.‏ 439 00:33:44,295 --> 00:33:46,757 ‫‏- سرطان؟ ‫‌‌‏- بیماری هانتینگتون.‏ 440 00:33:47,310 --> 00:33:50,209 ‫اوه... خیلی وحشتناکه. متأسفم.‏ 441 00:33:50,711 --> 00:33:52,749 ‫ازت ممنونم.‏ 442 00:33:54,005 --> 00:33:56,843 ‫از آخرین‌باری که صدات رو شنیدم ‫‌‌مدت زیادی می‌گذره.‏ 443 00:33:56,878 --> 00:33:58,614 ‫تجربۀ عجیبیه.‏ 444 00:33:58,647 --> 00:34:00,818 ‫واقعیتش فکر می‌کردم مُردی.‏ 445 00:34:02,380 --> 00:34:03,513 ‫نه.‏ 446 00:34:03,538 --> 00:34:05,091 ‫فقط بازنشسته شدم.‏ 447 00:34:06,163 --> 00:34:08,133 ‫قضیۀ...‏ 448 00:34:08,167 --> 00:34:11,039 ‫پسرت و عروست رو توی روزنامه خوندم. 449 00:34:11,073 --> 00:34:12,516 ‫‏- خواستم بهت زنگ بزنم...‏ ‫‌‌‏- بله.‏ 450 00:34:12,541 --> 00:34:14,446 ‫ولی، می‌دونی...‏‎ 451 00:34:14,479 --> 00:34:17,151 ‫گمونم الان بتونی ببینی ‫‌‌که دنبالت هستن، درسته؟ 452 00:34:18,187 --> 00:34:20,157 ‫تا جایی که می‌دونم ‫‌‌اینا گروه ویژه هستن.‏ 453 00:34:20,191 --> 00:34:21,577 ‫از قرار معلوم کارشون خیلی خوبه...‏ 454 00:34:21,602 --> 00:34:23,272 ‫واسه همین تا جایی که می‌شه ‫‌‌فاصله‌ت رو حفظ ‌کن.‏ 455 00:34:25,252 --> 00:34:29,184 ‫خب، بذار بهت بگم من کجام.‏ ‫‌‌الان نزدیک به...‏ 456 00:34:29,209 --> 00:34:31,914 ‫نصف دوجین مأمور قراردادی ‫‌‌رده‌بالا جلوی من وایستادن.‏‏ 457 00:34:31,948 --> 00:34:35,054 ‫توی فرودگاه منطقه کلیدونیا...‏ 458 00:34:35,270 --> 00:34:37,504 ‫کنار جت چارترشون قدم می‌زنن.‏ 459 00:34:38,239 --> 00:34:40,799 ‫مأموریت‌شون کشتن تو نیست.‏ 460 00:34:41,391 --> 00:34:42,794 ‫گرفتن توئه.‏ 461 00:34:43,397 --> 00:34:44,877 ‫و سوار کردنت تو اون هواپیما.‏ 462 00:34:45,766 --> 00:34:48,863 ‫کسی قرار نیست به من بگه هواپیما ‫‌‌کجا می‌ره و به چه دلیل می‌ره...‏ 463 00:34:48,888 --> 00:34:53,036 ‫ولی از اون‌جایی که این‌جا دارم ‫‌‌سناریوهای کابوس‌وار می‌سازم...‏ 464 00:34:53,524 --> 00:34:55,496 ‫می‌‌دونم که با یه باک پر...‏ 465 00:34:55,521 --> 00:34:58,151 ‫این هواپیما تا فردا بعدازظهر ‫‌‌می‌تونه توی کابل فرود بیاد...‏ 466 00:34:58,176 --> 00:34:59,954 ‫اونم بدون توقف.‏ 467 00:35:01,251 --> 00:35:04,352 ‫سناریوی کابوس‌وارش این‌‌جاست که فراز همزاد...‏ 468 00:35:04,477 --> 00:35:07,485 ‫می‌خواد دوباره تو رو ببینه،‏ ‫‌‌و یکی رو توی دولت آمریکا...‏ 469 00:35:07,518 --> 00:35:10,458 ‫برای ترتیب دادن این ملاقات راضی کرده.‏ 470 00:35:11,827 --> 00:35:14,614 ‫چرا اینا رو بهم می‌گی؟ ‫‌‌چرا به من هشدار می‌دی؟ 471 00:35:15,201 --> 00:35:18,129 ‫چون درسته این سناریو ‫‌‌واسه تو کابوس‌واره...‏ 472 00:35:18,154 --> 00:35:20,111 ‫ولی واسه منم عاقبت خوبی نداره.‏ 473 00:35:20,136 --> 00:35:22,582 ‫اگه دوباره این قضیه پیگیری بشه، ‫‌‌باید برای چیزهایی که...‏ 474 00:35:22,615 --> 00:35:24,446 ‫سال‌ها قبل زیرزمین دفن شده...‏ 475 00:35:24,471 --> 00:35:26,141 ‫جواب پس بدم.‏ 476 00:35:26,750 --> 00:35:29,475 ‫الان می‌خوام کمکت کنم فرار کنی...‏ 477 00:35:29,500 --> 00:35:31,133 ‫تا جلوی این قضیه رو بگیرم.‏ 478 00:35:31,166 --> 00:35:32,802 ‫اون‌‌قدر خوب تو رو می‌شناسم...‏ 479 00:35:32,835 --> 00:35:35,508 ‫که بدونم الان کلی گزینه ‫‌‌برای خودت درنظر گرفتی.‏ 480 00:35:35,541 --> 00:35:38,113 ‫ولی به‌زودی می‌فهمی که ‌‌دوتا گزینه بیشتر نداری.‏ 481 00:35:38,147 --> 00:35:40,184 ‫گزینۀ اول، بری تو دل ماجرا.‏ 482 00:35:40,217 --> 00:35:43,057 ‫مخفی بشی، راهی برای مبارزه پیدا کنی.‏ 483 00:35:43,090 --> 00:35:45,094 ‫اگه این گزینه رو انتخاب کنی،‏ ‫‌‌بهت هشدار می‌دم...‏ 484 00:35:45,127 --> 00:35:46,697 ‫خیلی بد تموم می‌شه.‏ 485 00:35:46,730 --> 00:35:48,567 ‫چون اولین اتفاقی که می‌افته اینه که...‏ 486 00:35:48,600 --> 00:35:50,571 ‫این مأموریت می‌شه مأموریت من...‏ 487 00:35:50,604 --> 00:35:52,742 ‫و مجبور می‌شم ترتیبت رو بدم. 488 00:35:52,775 --> 00:35:54,911 ‫من جات بودم این‌قدر با اطمینان حرف نمی‌زدم.‏ 489 00:35:54,936 --> 00:35:56,083 ‫نگو.‏ 490 00:35:56,116 --> 00:35:57,395 ‫این حرف رو نزن.‏ 491 00:35:58,649 --> 00:36:00,842 ‫ردیابی که زیر ماشین بود.‏ 492 00:36:01,626 --> 00:36:03,597 ‫یه مأموری رو که می‌خواستی...‏ 493 00:36:03,630 --> 00:36:06,113 ‫سارق جا بزنی،‏ با صداخفه‌کن تحویل پلیس دادی.‏ 494 00:36:06,457 --> 00:36:08,741 ‫تو اون آدمی که یادته نیستی.‏ 495 00:36:08,774 --> 00:36:12,217 ‫اصلاً شک دارم اگه الان ببینمت بتونم قیافه‌ت رو تشخیص بدم.‏ 496 00:36:12,873 --> 00:36:15,121 ‫بعضی روزها خودم رو هم نمی‌شناسم...‏ 497 00:36:15,154 --> 00:36:18,627 ‫ولی من 10هزارتا مأمور و 10 میلیارد بودجه دارم...‏ 498 00:36:18,660 --> 00:36:20,131 ‫تا هرچی که از دست دادم رو جبران کنم.‏ 499 00:36:20,164 --> 00:36:21,633 ‫تو چی داری؟ 500 00:36:21,666 --> 00:36:23,953 ‫شاید داستانی دارم که ارزش بازگو شدن داره.‏ 501 00:36:24,672 --> 00:36:26,743 ‫الان زمونه عوض شده.‏ 502 00:36:26,777 --> 00:36:28,580 ‫شاید من دیگه اونی نیستم...‏ 503 00:36:28,614 --> 00:36:30,612 ‫که آدم بده به‌نظر میاد...‏ 504 00:36:30,637 --> 00:36:32,542 ‫و زندگی توئه که پیچیده می‌شه.‏ 505 00:36:34,192 --> 00:36:35,761 ‫همچین کاری نمی‌کنی.‏ 506 00:36:35,795 --> 00:36:37,418 ‫اوه، جدی؟ چرا؟ 507 00:36:38,276 --> 00:36:40,332 ‫چون پای دختره به ماجرا باز می‌شه.‏ 508 00:36:41,206 --> 00:36:43,370 ‫هر اسمی که روش گذاشتی...‏ 509 00:36:44,222 --> 00:36:47,585 ‫توی هر خونۀ به تصور خودت ‫مخفی و امنی که قایمش کردی...‏ 510 00:36:48,654 --> 00:36:50,800 ‫پای دخترت هم به این ماجرا باز می‌شه.‏ 511 00:36:53,415 --> 00:36:56,219 ‫بهت هشدار می‌دم ‫‌‌اگه گزینۀ اول رو انتخاب کنی...‏ 512 00:36:56,938 --> 00:36:59,042 ‫از دخترت استفاده می‌کنم تا به تو برسم.‏ 513 00:37:03,804 --> 00:37:06,823 ‫داری این ماجرا رو به جاهایی می‌کشونی...‏ 514 00:37:06,857 --> 00:37:08,304 ‫که برات خوشایند نیست.‏ 515 00:37:08,843 --> 00:37:11,166 ‫فکر کردی من اصلاً ‫‌‌از این بازی‌ها خوشم میاد؟ 516 00:37:11,199 --> 00:37:13,433 ‫درضمن من نبودم که جرقه‌ش رو زدم.‏ 517 00:37:13,458 --> 00:37:15,716 ‫تصمیمات تو بود که ما رو به این‌‌جا کشونده.‏ 518 00:37:19,078 --> 00:37:21,153 ‫می‌رسیم به گزینۀ دوم.‏ 519 00:37:22,852 --> 00:37:24,659 ‫گزینۀ دوم اینه که...‏ 520 00:37:25,234 --> 00:37:26,663 ‫ناپدید بشی.‏ 521 00:37:26,696 --> 00:37:28,667 ‫دفعۀ قبل هم همین کارو کردم.‏ 522 00:37:28,700 --> 00:37:31,671 ‫نه. نه مثل دفعۀ قبل.‏ 523 00:37:32,375 --> 00:37:34,589 ‫این دفعه جوری از در می‌ری بیرون...‏ 524 00:37:34,614 --> 00:37:36,325 ‫که دفعۀ اول ازش وارد شدی.‏ 525 00:37:36,647 --> 00:37:37,650 ‫تنها.‏ 526 00:37:39,255 --> 00:37:40,706 ‫اتفاقی که می‌افته اینه که...‏ 527 00:37:41,706 --> 00:37:43,347 ‫من دخترت رو پیدا می‌کنم.‏ 528 00:37:43,831 --> 00:37:45,668 ‫بعد به افرادم می‌گم...‏ 529 00:37:45,701 --> 00:37:48,240 ‫‏«این تنها نقطۀ ارتباط اون با این دنیاست...‏ 530 00:37:48,273 --> 00:37:50,970 ‫تنها بخشی از اون که در اختیار ماست.»‏ 531 00:37:50,995 --> 00:37:54,562 ‫‏«پس بیاین بشینیم و منتظر باشیم...‏ 532 00:37:54,819 --> 00:37:56,521 ‫اون بالاخره زنگ می‌زنه.»‏ 533 00:37:57,617 --> 00:37:59,194 ‫ولی تو هرگز این کارو نمی‌کنی.‏ 534 00:38:00,835 --> 00:38:02,568 ‫نه. نه، نه.‏ 535 00:38:03,616 --> 00:38:04,855 ‫هرولد...‏ 536 00:38:05,741 --> 00:38:07,812 ‫‏- اگه بهش زنگ بزنی...‏ ‫‌‌‏- هرولد.‏ 537 00:38:07,845 --> 00:38:10,362 ‫اگه به هر نحوی باهاش ارتباط برقرار کنی...‏ 538 00:38:10,387 --> 00:38:13,090 ‫در کمترین زمان ممکن ‌‌مأمورها می‌رن دم در خونه‌ش. 539 00:38:13,123 --> 00:38:14,425 ‫دخترت رو بازجویی می‌کنن.‏ 540 00:38:14,459 --> 00:38:16,259 ‫اگه از جرم‌هایی که تو ‫‌‌مرتکب شدی بدونه...‏ 541 00:38:16,284 --> 00:38:17,698 ‫می‌ره زندان.‏ 542 00:38:17,732 --> 00:38:19,636 ‫بعد ممکنه اتفاقات بدتری بیفته.‏ 543 00:38:21,706 --> 00:38:23,055 ‫تو ناپدید می‌شی.‏ 544 00:38:23,777 --> 00:38:25,714 ‫اونم به زندگیش می‌رسه.‏ 545 00:38:25,748 --> 00:38:28,538 ‫و این داستان برمی‌گرده به همون ‫‌‌جایی که من دفنش کرده بودم.‏ 546 00:38:32,677 --> 00:38:33,979 ‫کون‌لقت.‏ 547 00:38:36,411 --> 00:38:38,708 ‫‏30 سالِ خوب رو باهاش داشتی.‏ 548 00:38:39,275 --> 00:38:41,481 ‫این 30 سال از اون چیزی که ‫‌‌باید می‌شد هم بیشتر بود...‏ 549 00:38:41,506 --> 00:38:44,018 ‫و این فرصت نصیبت می‌شه ‌‌باهاش خداحافظی کنی.‏ 550 00:38:44,052 --> 00:38:45,922 ‫تو این دنیا تضمینی واسه خداحافظی نیست.‏ 551 00:38:45,956 --> 00:38:47,258 ‫باور کن.‏ 552 00:38:49,362 --> 00:38:50,464 ‫تا وقتی تو پیدات نشه...‏ 553 00:38:50,497 --> 00:38:52,268 ‫اون اصلاً متوجه نمی‌شه من مراقبشم.‏ 554 00:38:52,301 --> 00:38:53,737 ‫از نظر من این...‏ 555 00:38:53,770 --> 00:38:55,841 ‫یه پایان خوب واسه همه‌مونه.‏ 556 00:38:57,311 --> 00:38:59,716 ‫یه فرجه بهت دادم،‏ ‫‌‌ازش استفاده کن.‏ 557 00:38:59,749 --> 00:39:02,321 ‫فرار کن. ناپدید شو.‏ 558 00:39:02,355 --> 00:39:05,042 ‫من و تو، هر چه‌قدر که از عمرمون ‫باقی مونده رو طوری زندگی می‌کنیم...‏ 559 00:39:05,067 --> 00:39:08,513 ‫که انگار هیچ‌وقت همدیگه رو نمی‌شناختیم.‏ 560 00:39:09,674 --> 00:39:11,945 ‫و هیچ‌کدوم از این اتفاقات قبلاً نیفتاده.‏ 561 00:39:33,740 --> 00:39:35,129 ‫داره حرکت می‌کنه.‏ 562 00:39:36,289 --> 00:39:38,055 ‫آره، دارم می‌بینم.‏ 563 00:39:38,657 --> 00:39:41,352 ‫اونم وقتی یه دقیقه مونده بود بهش برسیم.‏ 564 00:39:41,741 --> 00:39:43,485 ‫باعث تأسفه.‏ 565 00:39:46,151 --> 00:39:48,042 ‫الان داشتین با تلفن حرف می‌زدین، درسته؟ 566 00:39:48,847 --> 00:39:50,183 ‫بله، درسته.‏ 567 00:39:50,952 --> 00:39:53,457 ‫ممکنه بپرسم با کی حرف می‌زدین؟ 568 00:39:53,490 --> 00:39:55,060 ‫نه، ممکن نیست.‏ 569 00:39:58,657 --> 00:40:01,840 ‫پسر، می‌دونی سمت من توی اف‌بی‌آی چیه؟ 570 00:40:02,909 --> 00:40:04,091 ‫بله، قربان.‏ 571 00:40:04,512 --> 00:40:06,742 ‫به‌نظرت چون راحت می‌شه ‫‌‌سر به سرم گذاشت...‏ 572 00:40:06,767 --> 00:40:08,921 ‫این سمت رو بهم دادن؟ 573 00:40:10,124 --> 00:40:12,828 ‫‏- نه، قربان.‏ ‫‌‌‏- پس این‌قدر به من نگاه نکن...‏ 574 00:40:12,862 --> 00:40:15,334 ‫تا یه‌وقت فکر نکنم ‫‌‌داری سر به سرم می‌ذاری.‏ 575 00:40:16,976 --> 00:40:18,075 ‫قبوله؟ 576 00:40:21,881 --> 00:40:22,881 ‫بله.‏ 577 00:40:36,697 --> 00:40:38,033 ‫الو؟ 578 00:40:38,113 --> 00:40:41,252 ‫‏- سلام، منم.‏‎ ‫‌‌‏- سلام. حالت خوبه؟ 579 00:40:41,286 --> 00:40:43,789 ‫‏- فکر کردم قراره چند وقتی به هم زنگ نزنیم. ‌‌‏- آره، آره، من خوبم.‏ 580 00:40:44,625 --> 00:40:46,596 ‫گوش کن...‏ 581 00:40:46,629 --> 00:40:48,720 ‫هیچ‌وقت در این مورد با هم حرف نزدیم...‏ 582 00:40:49,903 --> 00:40:51,840 ‫قبل از...‏ 583 00:40:51,874 --> 00:40:54,770 ‫قبل از این قضیه، چون...‏ 584 00:40:56,031 --> 00:40:59,555 ‫راستشو بخوای فکر نمی‌کردم لازم بشه...‏ 585 00:41:00,206 --> 00:41:01,578 ‫ولی...‏ 586 00:41:04,734 --> 00:41:05,890 ‫لعنت.‏ 587 00:41:06,442 --> 00:41:09,115 ‫بابا... از چی حرف می‌زنی؟ 588 00:41:11,161 --> 00:41:14,033 ‫باید برم، عزیزم.‏ 589 00:41:15,320 --> 00:41:17,291 ‫‏- آره. نه...‏ ‫‌‌‏- خب، اینو قبلاً هم گفتی.‏ 590 00:41:17,324 --> 00:41:19,028 ‫‏- آره.‏ ‌‌‏- متوجه نمی‌شم.‏ 591 00:41:19,062 --> 00:41:21,099 ‫‏- یه‌جای خیلی خیلی دور.‏ ‌‌‏- الان فرقش چیه؟ 592 00:41:21,132 --> 00:41:22,911 ‫واسه همیشه. 593 00:41:22,936 --> 00:41:25,875 ‫دیگه نمی‌تونیم با هم حرف بزیم.‏ 594 00:41:26,676 --> 00:41:28,180 ‫برای مدت زیادی.‏ 595 00:41:28,213 --> 00:41:31,152 ‫خب، شاید تا آخر عمرمون.‏ 596 00:41:33,956 --> 00:41:35,037 ‫چرا؟ 597 00:41:36,964 --> 00:41:39,268 ‫فکر می‌کردم همۀ ردها رو پوشوندم.‏ 598 00:41:39,302 --> 00:41:41,439 ‫می‌دونی، فکر می‌کردم ‫‌‌هر اتفاقی واسه من بیفته...‏ 599 00:41:41,473 --> 00:41:43,043 ‫تو جات امنه.‏ 600 00:41:43,076 --> 00:41:46,449 ‫حتی اگه مجبور بشم باز نقل مکان کنم،‏ ‫‌‌تو جات امن می‌مونه.‏ 601 00:41:47,082 --> 00:41:49,288 ‫ولی فکر نکنم بتونم حتی ‫‌‌با یه تماس تلفنی ساده...‏ 602 00:41:49,322 --> 00:41:52,387 ‫توی زندگیت باشم و تو توی خطر نیفتی.‏ 603 00:41:58,473 --> 00:42:00,912 ‫شاید... این جایی بود...‏ 604 00:42:00,945 --> 00:42:02,457 ‫که قرار بود همه‌چی ختم بشه، می‌دونی؟ 605 00:42:02,481 --> 00:42:03,950 ‫شاید این...‏ 606 00:42:05,955 --> 00:42:07,848 ‫شاید این پایانشه. این...‏ 607 00:42:09,174 --> 00:42:11,902 ‫این فرصت رو داریم ‌‌که با شرایط خودمون خداحافظی کنیم.‏ 608 00:42:13,223 --> 00:42:15,702 ‫آره، شاید از اول قرار بوده همین بشه. 609 00:42:19,514 --> 00:42:20,975 ‫متأسفم.‏ 610 00:42:22,326 --> 00:42:24,457 ‫یادت باشه که دوستت دارم. 611 00:42:26,519 --> 00:42:29,316 ‫و تا آخر عمرم دوستت خواهم داشت، ‌‌ولی دیگه گمونم باید برم.‏ 612 00:42:30,511 --> 00:42:31,541 ‫ام؟ 613 00:42:35,284 --> 00:42:36,419 ‫امیلی؟ 614 00:42:40,670 --> 00:42:43,495 ‫اگه صدای خداحافظی‌ت رو بشنوم برام آسون‌تر می‌شه. 615 00:42:47,204 --> 00:42:48,274 ‫ام؟ 616 00:42:52,679 --> 00:42:53,897 ‫ریدم توش.‏ 617 00:42:54,801 --> 00:42:55,870 ‫جانم؟ 618 00:42:57,358 --> 00:43:00,060 ‫قبول دارم همه‌چی عوض شده.‏ 619 00:43:01,068 --> 00:43:03,636 ‫قبول دارم ادامه دادن با این شرایط...‏ 620 00:43:03,661 --> 00:43:06,476 ‫خیلی از قبل خطرناک‌تره،‏ ‫‌‌ولی قبول ندارم که...‏ 621 00:43:06,509 --> 00:43:09,124 ‫‏- چاره‌ای جز فرار کردن نداری.‏ ‫‌‌‏- من...‏ 622 00:43:09,148 --> 00:43:11,152 ‫الان وقت برای بحث ندارم، امیلی.‏ 623 00:43:11,186 --> 00:43:12,697 ‫باید همین‌جوری حرفم رو قبول کنی. 624 00:43:12,721 --> 00:43:14,993 ‫‏- از چی می‌ترسی؟ ‌‌‏- از چی می‌ترسم؟ 625 00:43:15,027 --> 00:43:16,296 ‫خودت شنیدی چی گفتم.‏ 626 00:43:16,329 --> 00:43:18,700 ‫می‌ترسم یکی پیدات کنه...‏ 627 00:43:18,733 --> 00:43:21,139 ‫شکنجه‌ت کنه و تو رو بکشه تا به من برسه. 628 00:43:21,172 --> 00:43:23,143 ‫‏- با این ترسوندنت؟ ‌‌‏- نمی‌دونم...‏ 629 00:43:23,176 --> 00:43:25,547 ‫از نظر من که خیلی ترسناکه، امیلی.‏ 630 00:43:25,581 --> 00:43:27,609 ‫خب پس، تو هم اونا رو بترسون.‏ 631 00:43:27,905 --> 00:43:29,960 ‫بهم گفتی قبلاً چی‌کار می‌کردی.‏ 632 00:43:29,985 --> 00:43:32,379 ‫‏- یعنی، گفتی قبلاً چه کارهایی ازت بر می‌اومد.‏ ‌‌‏- من...‏ 633 00:43:32,404 --> 00:43:33,763 ‫یه بخشی‌ش رو بهت گفتم.‏ 634 00:43:33,797 --> 00:43:36,302 ‫چون نمی‌خواستم از خونه فراریت بدم. 635 00:43:36,336 --> 00:43:38,106 ‫اگه همۀ کارهایی که کردم رو بهت می‌گفتم...‏ 636 00:43:38,139 --> 00:43:40,208 ‫مطمئن نیستم که فرار نمی‌‌کردی. 637 00:43:40,744 --> 00:43:43,016 ‫نمی‌دونی وقتی این بازی‌ها زشت بشه...‏ 638 00:43:43,049 --> 00:43:44,987 ‫تا کجا ممکنه پیش بره، ام.‏ 639 00:43:45,939 --> 00:43:50,063 ‫روحتم خبر نداره من چی‌کار کردم، کی بودم...‏ 640 00:43:50,097 --> 00:43:52,434 ‫و توی این لحظه از زندیگم،‏ ‫‌‌می‌خوام همین‌طور بمونه.‏ 641 00:43:52,468 --> 00:43:54,105 ‫فکر کردی من کی‌ام؟ 642 00:43:54,138 --> 00:43:56,042 ‫‏- فکر کردی کی منو بزرگ کرده؟ ‫‌‌‏- تو هم...‏ 643 00:43:56,175 --> 00:43:58,480 ‫‏- چرا فکر می‌کنی از پس چیزهای زشت برنمیام؟‏ ‫‌‌‏- امیلی.‏ 644 00:43:58,613 --> 00:44:01,940 ‫نمی‌دونی چه‌قدر سخته کسی که ‫‌‌عاشقشی تبدیل بشه به...‏ 645 00:44:01,965 --> 00:44:03,690 ‫کسی که نمی‌تونی دوستش داشته باشی.‏ 646 00:44:03,723 --> 00:44:05,978 ‫چیزهای که هست که ‫اگه بفهمی نمی‌تونی فراموش کنی، ام.‏ 647 00:44:06,003 --> 00:44:07,198 ‫نمی‌شه از ذهنت پاک‌شون کنی. 648 00:44:07,231 --> 00:44:08,667 ‫و من اجازه نمی‌دم...‏ 649 00:44:08,700 --> 00:44:10,773 ‫موقع رفتنم، این چهره‌ای باشه ‫‌‌که از من تو خاطره‌ت می‌‌مونه. 650 00:44:10,798 --> 00:44:12,468 ‫اجازه نمی‌دم.‏ 651 00:44:15,380 --> 00:44:17,351 ‫‏- وقت ندارم، عزیزم.‏ ‫‌‌‏- نه.‏ 652 00:44:17,384 --> 00:44:19,088 ‫بی‌خودی به من ربطش نده...‏ 653 00:44:19,121 --> 00:44:21,092 ‫چون من از شناختن تو نمی‌ترسم.‏ 654 00:44:21,125 --> 00:44:22,761 ‫ببخشید، ولی باید برم.‏ 655 00:44:22,795 --> 00:44:24,432 ‫وقت ندارم باهات بحث کنم.‏ 656 00:44:24,465 --> 00:44:26,603 ‫نه. گوشی رو قطع نکن.‏ 657 00:44:26,636 --> 00:44:28,340 ‫منو ول نکن.‏ 658 00:44:28,373 --> 00:44:30,677 ‫‏- عاشقتم، امیلی.‏ ‫‌‌‏- نه، بابا...‏ 659 00:44:48,280 --> 00:44:49,991 ‫هنوز در دیدرس‌تونه؟ 660 00:44:50,617 --> 00:44:52,321 ‫لطفاً صبر کنین.‏ 661 00:44:57,539 --> 00:44:59,042 ‫از جاده اصلی خارج شده...‏ 662 00:44:59,067 --> 00:45:00,537 ‫شاید رفته توی جاده فرعی.‏ 663 00:45:01,576 --> 00:45:03,112 ‫حدوداً 70 متر جلوتر.‏ 664 00:45:17,538 --> 00:45:18,941 ‫توقف کرده.‏ 665 00:45:20,277 --> 00:45:22,348 ‫‏180 متر جلوتره.‏ 666 00:45:26,522 --> 00:45:28,128 ‫چیزی می‌بینین؟ 667 00:45:29,035 --> 00:45:30,405 ‫منفیه. چیزی نمی‌بینم...‏ 668 00:45:30,578 --> 00:45:31,814 ‫وایستین.‏ 669 00:45:50,796 --> 00:45:52,165 ‫لعنتی.‏ 670 00:45:52,643 --> 00:45:53,777 ‫بگو منطقه رو بگردن.‏ 671 00:45:53,810 --> 00:45:55,814 ‫‏- نباید زیاد دور شده باشه.‏ ‫‌‌‏- دریافت شد.‏ 672 00:46:00,303 --> 00:46:01,979 ‫شما نظری ندارین، قربان؟ 673 00:46:03,135 --> 00:46:05,440 ‫نظرم اینه که دو بار گمش کردین.‏ 674 00:46:07,239 --> 00:46:09,308 ‫دیگه ‌هیچ‌‌وقت پیداش نمی‌کنین. 675 00:46:17,466 --> 00:46:19,528 ‫منطقه رو بگردین،‏ ‫رد لاستیک رو پیدا کنین.‏ 676 00:46:19,639 --> 00:46:21,977 ‫‏- یا هر سرنخ دیگه‌ای.‏ ‫‌‌‏- بله.‏ 677 00:46:26,696 --> 00:46:27,732 ‫چیه؟ 678 00:46:28,662 --> 00:46:30,484 ‫یه شهروند پیر قال‌مون گذاشت.‏ 679 00:46:30,509 --> 00:46:31,779 ‫گمونم الان باید...‏ 680 00:48:48,726 --> 00:48:50,363 ‫بیا این‌‌جا.‏ 681 00:48:50,497 --> 00:48:51,632 ‫بیا این‌‌جا.‏ 682 00:51:19,204 --> 00:51:21,867 ‫پسر، تو دیگه کدوم خری هستی؟ 683 00:52:12,669 --> 00:52:13,744 ‫بله.‏ 684 00:52:14,171 --> 00:52:16,275 ‫گرفتمش. دارم میام.‏ 685 00:52:17,277 --> 00:52:18,894 ‫دریافت شد. کی می‌رسی؟ 686 00:52:19,581 --> 00:52:21,752 ‫تقریباً ساعت یک.‏ 687 00:52:22,721 --> 00:52:24,091 ‫رینولدز مرده.‏ 688 00:52:24,124 --> 00:52:25,961 ‫نتونستم جسدش رو سوار ماشین کنم.‏ 689 00:52:25,995 --> 00:52:27,564 ‫باشه.‏ 690 00:52:27,597 --> 00:52:29,535 ‫ولی هدف دستگیر شده.‏ 691 00:52:29,568 --> 00:52:31,356 ‫همه‌چی تحت کنترله.‏ 692 00:52:35,881 --> 00:52:38,252 ‫موقعیت جغرافیایی ماشین سوژه...‏ 693 00:52:38,286 --> 00:52:40,323 ‫و جسد رینولدز رو براتون می‌فرستم.‏ 694 00:52:56,890 --> 00:52:59,896 ‫هر 15 دقیقه گزارش می‌دم. تمام.‏ 695 00:53:17,798 --> 00:53:19,002 ‫به چی نگاه می‌کنی؟ 696 00:54:45,900 --> 00:54:46,945 ‫لعنت!‏ 697 00:55:21,245 --> 00:55:22,798 ‫آه! لعنت.‏ 698 00:55:34,581 --> 00:55:36,339 ‫لعنت بهت، پیرمرد.‏ 699 00:55:37,422 --> 00:55:39,014 ‫دوباره بزن. 700 00:55:48,229 --> 00:55:49,353 ‫حمله. 701 00:55:58,987 --> 00:56:00,958 ‫ها؟ نه.‏ 702 00:56:00,991 --> 00:56:02,708 ‫نه. نه!‏ 703 00:57:15,496 --> 00:57:16,799 ‫اون‌جاست؟ 704 00:57:18,044 --> 00:57:19,269 ‫هارپر.‏ 705 00:57:26,023 --> 00:57:27,326 ‫با شما کار داره.‏ 706 00:57:34,979 --> 00:57:36,265 ‫بله؟ 707 00:57:37,569 --> 00:57:39,521 ‫این شد سه‌ بار. 708 00:57:39,554 --> 00:57:41,125 ‫هر کی رو بفرستی سراغ من...‏ 709 00:57:41,158 --> 00:57:43,195 ‫جنازه‌ش رو پس می‌‌فرستم. 710 00:57:44,518 --> 00:57:46,596 ‫هر کی رو بفرستی سراغ بچه‌م...‏ 711 00:57:47,290 --> 00:57:49,127 ‫تیکه‌تیکه برمی‌گردونم. 712 00:57:53,449 --> 00:57:55,537 ‫الان منو می‌شناسی؟ 713 00:58:25,296 --> 00:58:26,935 ‫این یارو کیه؟ 714 00:58:29,450 --> 00:58:31,757 ‫قربان، ما با کی سرو‌‌کار داریم؟ 715 00:58:55,308 --> 00:58:56,425 ‫سلام.‏ 716 00:58:57,058 --> 00:58:58,520 ‫منم، بابات.‏ 717 00:58:58,521 --> 00:59:03,521 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@» 718 00:59:03,522 --> 00:59:08,522 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 719 00:59:08,523 --> 00:59:15,523 ‫بزرگ‌ترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com