1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:17,200 --> 00:00:22,641 ‫[برداشتی از وقایع حقیقی] 3 00:00:24,590 --> 00:00:27,490 ‫آها. درود بر خداوند. 4 00:00:29,490 --> 00:00:30,440 ‫درود بر شما. 5 00:00:30,630 --> 00:00:32,190 ‫بنده ویلی گری هستم. 6 00:00:32,447 --> 00:00:34,667 ‫خیلی‌خب، خودتون می‌دونین برادرم آلبرته، ‫واعظ اینجاست، 7 00:00:34,692 --> 00:00:35,858 ‫- ولی ازم خواست بیام اینجا... ‫- [مراسم کلیسای باپتیست] 8 00:00:35,882 --> 00:00:37,662 ‫- و مسئله‌ای رو باهاتون در میون بذارم؛ ‫- [فلوریدا، ایندیان‌تاون، ۱۹۹۵] 9 00:00:37,970 --> 00:00:40,520 ‫ولی من می‌گم وقتی خدا آدم رو فرا می‌خونه، 10 00:00:40,720 --> 00:00:41,980 ‫باید جوابش رو داد. 11 00:00:42,180 --> 00:00:42,559 ‫- احسنت. ‫- اوهوم. 12 00:00:42,583 --> 00:00:43,270 ‫جریان از همین قراره. 13 00:00:43,470 --> 00:00:45,770 ‫خدا امروز تو قلب و روحم حضور داشت، 14 00:00:45,970 --> 00:00:47,600 ‫واسه همین اومدم اینجا ‫باهاتون صحبت کنم. 15 00:00:47,800 --> 00:00:50,140 ‫از خودم می‌پرسم عامل تقویتمون چیه؟ 16 00:00:50,340 --> 00:00:53,560 ‫چیه که باعث می‌شه ‫حس و حالی بهمون دست بده... 17 00:00:53,760 --> 00:00:55,100 ‫تا احساس امنیت کنیم؟ 18 00:00:56,930 --> 00:00:59,140 ‫من معتقدم عاملش خونه است. 19 00:01:00,840 --> 00:01:02,350 ‫کافیه بتونم به خونه برسم. 20 00:01:03,760 --> 00:01:07,560 ‫حتی ادای کلمه «خونه» هم ‫باعث می‌شه احساس خاصی به آدم دست بده. 21 00:01:07,760 --> 00:01:09,940 ‫- باید به کجا برسم؟ ‫- به خونه. 22 00:01:10,130 --> 00:01:11,640 ‫- می‌خوام کجا باشم؟ ‫- خونه. 23 00:01:11,840 --> 00:01:14,153 ‫خونه آدم همون‌جاییه ‫که دلش به یادشه. بگو آمین. 24 00:01:14,177 --> 00:01:14,940 ‫آمین. 25 00:01:15,130 --> 00:01:17,270 ‫- بگو ستوده باد خداوند. ‫- ستوده باد خداوند. 26 00:01:17,470 --> 00:01:19,350 ‫آخه وقتی آدم خونه است، ‫خانواده‌اش حضور دارن، 27 00:01:19,550 --> 00:01:21,140 ‫همه حضور دارن ‫و آدم خونه است. 28 00:01:21,340 --> 00:01:22,690 ‫حالا خونه ما کجاست؟ 29 00:01:22,880 --> 00:01:23,770 ‫کلیسای سیاه‌پوستانه. 30 00:01:23,970 --> 00:01:25,600 ‫ها؟ 31 00:01:25,800 --> 00:01:26,890 ‫کلیسای سیاه‌پوستانه. 32 00:01:27,090 --> 00:01:28,390 ‫صداتون رو نشنیدم. اینجا کجاست؟ 33 00:01:28,590 --> 00:01:29,520 ‫کلیسای سیاه‌پوستانه! 34 00:01:29,720 --> 00:01:31,810 ‫احسنت. 35 00:01:32,010 --> 00:01:34,200 ‫کسی تو کلیسای سیاه‌پوستان نمی‌گه ‫با توصیفات همخونی دارم یا نه. 36 00:01:35,370 --> 00:01:39,100 ‫کسی تو کلیسای سیاه‌پوستانه ‫به خاطر رنگ پوستم قضاوتم نمی‌کنه. 37 00:01:41,630 --> 00:01:43,520 ‫کسی تو کلیسای سیاه‌پوستان ‫اسمم رو فریاد نمی‌زنه. 38 00:01:43,720 --> 00:01:45,850 ‫تازه، اگه هم اسمم رو فریاد بزنی، 39 00:01:46,050 --> 00:01:47,060 ‫می‌دونین چی خطابم می‌کنه؟ 40 00:01:47,260 --> 00:01:49,310 ‫- چی خطابتون می‌کنه؟ ‫- گفتم می‌دونین چی خطابم می‌کنه؟ 41 00:01:49,510 --> 00:01:52,850 ‫- چی خطابتون می‌کنه؟ ‫- بنده خدا خطابم می‌کنه. 42 00:01:53,050 --> 00:01:54,980 ‫واقعا هم هستی. احسنت! 43 00:01:59,040 --> 00:02:00,270 ‫- دم شما گرم. ‫- ممنون. 44 00:02:00,470 --> 00:02:01,640 ‫دمت گرم دکتر. ‫خوش‌وقتم. 45 00:02:01,840 --> 00:02:03,440 ‫همگی مواظب خودتون باشین، خب؟ 46 00:02:03,630 --> 00:02:04,770 ‫- دم شما گرم. دمتون گرم. ‫- هفته خوبی داشته باشین. 47 00:02:04,970 --> 00:02:05,980 ‫- دمت گرم دکتر. ‫- دم شما گرم. 48 00:02:06,180 --> 00:02:07,270 ‫خیلی‌خب، مواظب خودتون باشین. 49 00:02:07,470 --> 00:02:09,350 ‫- پیام خارق‌العاده‌ای رو بیان کردی، متوجهی؟ ‫- آره. 50 00:02:10,254 --> 00:02:11,605 ‫[میسیسیپی، بیلوکسی] 51 00:02:11,630 --> 00:02:13,060 ‫♪ تولدت مبارک ♪ 52 00:02:13,260 --> 00:02:16,810 ‫♪ تولدت مبارک ♪ 53 00:02:17,010 --> 00:02:20,520 ‫♪ تولدت مبارک بابابزرگ جون ♪ 54 00:02:20,720 --> 00:02:23,450 ‫♪ تولدت مبارک ♪ 55 00:02:24,580 --> 00:02:25,940 ‫تولدت مبارک بابابزرگ. 56 00:02:26,130 --> 00:02:27,520 ‫این رو واسه خودت درست کردم. 57 00:02:27,720 --> 00:02:29,020 ‫خب، خیلی خوش‌شانسم، مگه نه؟ 58 00:02:29,220 --> 00:02:30,310 ‫بده ببینمش. 59 00:02:30,510 --> 00:02:33,850 ‫- سیزده فرزند و ۲۴ نوه. ‫- [تولد ۷۵ سالگیت مبارک!] 60 00:02:34,050 --> 00:02:36,350 ‫به نظرم کارت حرف نداشت آقای اوکیف. 61 00:02:36,550 --> 00:02:39,560 ‫کار تو هم حرف نداشت... 62 00:02:39,760 --> 00:02:41,890 ‫خانم اوکیف. 63 00:02:42,090 --> 00:02:44,040 ‫واقعا حرف نداشت. 64 00:02:47,260 --> 00:02:49,020 ‫حتی یکیشون هم خلافکار نشده. 65 00:02:54,410 --> 00:02:55,980 ‫داری... ببین. 66 00:02:56,180 --> 00:02:57,730 ‫- هوم؟ ‫- حالت خوبه؟ 67 00:02:57,930 --> 00:03:00,140 ‫- آره. ‫- آها. باشه. 68 00:03:00,340 --> 00:03:01,730 ‫صرفا حالت رو پرسیدم. 69 00:03:01,930 --> 00:03:04,140 ‫هنوز حق دارم حالت رو بپرسم. 70 00:03:04,340 --> 00:03:06,140 ‫- بله که حق داری. بله که حق داری. ‫- خوبه. خوشحال شدم. 71 00:03:06,340 --> 00:03:08,390 ‫امروز از صمیم قلب خوشحالم. 72 00:03:08,459 --> 00:03:16,040 ‫«تدفین» 73 00:03:17,080 --> 00:03:20,540 ‫رفاه این آدم در زندگی ‫به شما بستگی داره. 74 00:03:20,675 --> 00:03:25,048 ‫[فلوریدا، کیسیمی] 75 00:03:25,240 --> 00:03:27,230 ‫می‌شه خیلی ساده باهاتون صحبت کنم؟ 76 00:03:27,430 --> 00:03:30,770 ‫هوم؟ می‌شه عادی صحبت کنم؟ 77 00:03:30,970 --> 00:03:33,890 ‫آخه به نظرم سعی دارن ‫ذهنتون رو درگیر کنن. 78 00:03:34,090 --> 00:03:36,020 ‫ولی ما بهشون اجازه نمی‌دیم. 79 00:03:36,220 --> 00:03:39,140 ‫- خب، من از رازهای موکلم خبر دارم. ‫- [دادگاه کلوویس تابز و خدمات غذایی فینچ و شرکا] 80 00:03:39,340 --> 00:03:41,230 ‫همین الان هم بهتون می‌گم... 81 00:03:41,430 --> 00:03:43,520 ‫موکلم آدم خوبی نیست. 82 00:03:43,720 --> 00:03:45,060 ‫نیست. 83 00:03:45,260 --> 00:03:49,770 ‫کلوویس تابز، موکل بنده ‫که آدم خوبی نیست، روز تصادف... 84 00:03:49,970 --> 00:03:51,330 ‫مست بود. 85 00:03:53,200 --> 00:03:55,440 ‫درسته. مست بود. 86 00:03:55,630 --> 00:03:57,140 ‫اِم... خیلی مست بود. 87 00:03:57,340 --> 00:03:59,890 ‫پاره بود. هیچی سرش نمی‌شد. 88 00:04:00,090 --> 00:04:02,440 ‫اصلا می‌خواین اسناد رو بررسی کنیم؟ 89 00:04:02,630 --> 00:04:05,270 ‫اِم، طبق اسناد مثبوت، ‫میزان الکل خونش ۰.۴ درصد بود. 90 00:04:05,470 --> 00:04:06,850 ‫همین‌جا نوشته. 91 00:04:07,050 --> 00:04:09,870 ‫اگه می‌خواین کلمات قلنبه سلنبه بگم، ‫لایعقل شده بود. 92 00:04:10,950 --> 00:04:12,850 ‫علاوه بر این مسئله، 93 00:04:13,050 --> 00:04:14,350 ‫با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می‌کرد. 94 00:04:14,550 --> 00:04:16,640 ‫گفته بود دچار افسردگی شده بود. 95 00:04:16,840 --> 00:04:19,730 ‫برخی می‌گن قصد خودکشی داشت، ‫مدرکش هم موجوده، 96 00:04:19,930 --> 00:04:21,940 ‫آخه وقتی داشت با تراپیستش صحبت می‌کرد، 97 00:04:22,130 --> 00:04:25,310 ‫به تراپیستش گفته بود: ‫«این‌قدر حالم بده که کاش می‌شد...» 98 00:04:25,510 --> 00:04:27,160 ‫«سوار ماشینم بشم ‫و صاف برم تو درخت.» 99 00:04:28,490 --> 00:04:30,040 ‫ولی نمی‌تونست چنین کاری بکنه. 100 00:04:31,160 --> 00:04:33,140 ‫موکلم که آدم خوبی نیست ‫نمی‌تونست چنین کاری بکنه. می‌دونین چرا؟ 101 00:04:33,340 --> 00:04:34,850 ‫گواهی‌نامه‌اش رو باطل کرده بودن. 102 00:04:36,340 --> 00:04:37,700 ‫حتی گواهی‌نامه هم نداره. 103 00:04:39,290 --> 00:04:42,140 ‫پس چی گفت؟ ‫گفت: «می‌رم یه دوچرخه جور می‌کنم...» 104 00:04:42,340 --> 00:04:43,850 ‫«و با همون می‌رم تو درخت.» 105 00:04:44,050 --> 00:04:46,100 ‫دقیقا همین کار رو کرد. 106 00:04:46,300 --> 00:04:48,020 ‫سوار دوچرخه‌اش شد ‫و به سمت تقاطع آلبرتا و واین حرکت کرد. 107 00:04:48,220 --> 00:04:49,890 ‫همه‌تون مشروب‌فروشی اونجا رو بلدین دیگه؟ 108 00:04:50,090 --> 00:04:52,390 ‫یه بطری بزرگ ویسکی اسکاچ خرید ‫و رفت بالا، بعدش چیکار کرد؟ 109 00:04:52,590 --> 00:04:57,020 ‫سوار دوچرخه‌اش شد و یه راست ‫به سمت بزرگراه شلوغ رفت. 110 00:04:57,220 --> 00:04:58,520 ‫هوم؟ 111 00:04:58,720 --> 00:05:01,940 ‫بعدش جناب هجده‌چرخ فینچ و شرکا... 112 00:05:02,130 --> 00:05:04,910 ‫سر رسید و اصلا حواسش نبود. 113 00:05:05,910 --> 00:05:07,890 ‫حواسش به هیچ‌جا نبود. ‫داشت از خیابون اِلم می‌اومد. 114 00:05:08,090 --> 00:05:09,540 ‫بعدش چیکار کرد؟ شترق! 115 00:05:10,700 --> 00:05:12,480 ‫با کلوویس تصادف کرد. 116 00:05:12,680 --> 00:05:14,690 ‫باهاش تصادف کرد. 117 00:05:14,880 --> 00:05:16,410 ‫باید مرده باشه. 118 00:05:17,620 --> 00:05:19,390 ‫باید مرده باشه. 119 00:05:19,590 --> 00:05:20,770 ‫همگی اون آهنگه رو شنیدین که می‌گه... 120 00:05:20,970 --> 00:05:22,850 ‫♪ دنبال معجزه می‌گردم؟ ♪ 121 00:05:23,050 --> 00:05:24,770 ‫- اوهوم. ‫- هوم؟ 122 00:05:24,970 --> 00:05:26,410 ‫همین اتفاق معجزه است. 123 00:05:27,700 --> 00:05:31,810 ‫واسه همین ازتون می‌خوایم ‫حرف دل و روحتون رو در نظر گرفته... 124 00:05:32,010 --> 00:05:34,600 ‫و این ۷۵ میلیون دلار ناچیز رو بهش بدین. 125 00:05:34,800 --> 00:05:36,270 ‫می‌دونین چرا؟ اون‌ها که دارن. 126 00:05:36,470 --> 00:05:38,270 ‫اون‌ها که دارن. 127 00:05:38,470 --> 00:05:39,790 ‫سرمایه‌اش رو دارن؛ 128 00:05:41,540 --> 00:05:44,160 ‫ولی می‌دونن قدرتمندن ‫و سعی می‌کنن ضعفا رو له کنن. 129 00:05:45,160 --> 00:05:47,640 ‫بعدش می‌پرسین: ‫«خب، چرا ۷۵ میلیون دلار ویلی گری؟» 130 00:05:47,840 --> 00:05:48,890 ‫الان بهتون می‌گم چرا. 131 00:05:49,090 --> 00:05:50,640 ‫چون مدرک داریم. 132 00:05:50,840 --> 00:05:53,390 ‫مدرک موثق دال بر مسامحه داریم. 133 00:05:53,590 --> 00:05:55,690 ‫آخه کلوویس که به هیچ دردی نمی‌خوره، 134 00:05:55,880 --> 00:05:58,020 ‫اون موقع یه شانس... 135 00:05:58,220 --> 00:05:59,440 ‫آورده بود. 136 00:05:59,630 --> 00:06:01,270 ‫با این که کلوویس تابز، 137 00:06:01,470 --> 00:06:03,190 ‫موکلم که به هیچ دردی نمی‌خوره، 138 00:06:03,380 --> 00:06:05,850 ‫مست بود، سیاه‌مست بود، 139 00:06:06,050 --> 00:06:08,290 ‫لایعقل بود، افسرده بود ‫و قصد خودکشی داشت، 140 00:06:11,990 --> 00:06:13,640 ‫چراغ جلوش سبز بود. 141 00:06:14,930 --> 00:06:16,080 ‫احسنت. 142 00:06:17,540 --> 00:06:18,730 ‫دیگه حرفی ندارم جناب قاضی. 143 00:06:19,597 --> 00:06:24,597 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 144 00:06:25,018 --> 00:06:30,018 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 145 00:06:30,416 --> 00:06:35,416 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 146 00:06:36,207 --> 00:06:46,207 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 147 00:06:46,720 --> 00:06:48,520 ‫بنده ویلی گری هستم. بفرمایین تو. 148 00:06:48,720 --> 00:06:51,100 ‫ببینین، عذر می‌خوام ‫که این‌قدر معطلتون کردم. 149 00:06:51,300 --> 00:06:53,440 ‫خیلی خوش‌وقتم آقای گری. ‫جرمیا اوکیف هستم. 150 00:06:53,630 --> 00:06:55,060 ‫«جرمیا.» خوشم اومد. 151 00:06:55,260 --> 00:06:57,270 ‫از اسامی کتاب مقدسه. از اشعیا و ارمیا ‫تو کتاب مراثی میاد. مقدسه. 152 00:06:57,470 --> 00:06:58,730 ‫- خب، ایشون کی هستن؟ ‫- سلام... 153 00:06:58,930 --> 00:07:00,520 ‫ایشون هالبرت داکینز، مشاور حقوقیمه. 154 00:07:00,720 --> 00:07:02,140 ‫خب، همون هال صدام کنین. 155 00:07:02,340 --> 00:07:03,810 ‫- اِم، خیلی خوش‌وقتم آقای گری. ‫- سنت اصلا... 156 00:07:04,010 --> 00:07:05,190 ‫به وکالت نمی‌خوره کاکاسیاه. 157 00:07:05,380 --> 00:07:06,520 ‫خیال می‌کردم فرزندخونده‌اش باشی. 158 00:07:06,720 --> 00:07:07,850 ‫واقعا؟ بیاین، نه بابا، ‫شوخی می‌کنم. 159 00:07:08,050 --> 00:07:08,940 ‫بفرمایین تو. 160 00:07:09,130 --> 00:07:12,810 ‫اِم، ایشون رجی داگلاس، همکارم هستن. 161 00:07:13,010 --> 00:07:14,230 ‫نوک خط حمله بنده است. 162 00:07:14,430 --> 00:07:17,020 ‫خب، چیکار دارین؟ ‫با ویلی گری چیکار دارین؟ 163 00:07:17,220 --> 00:07:18,600 ‫هوم؟ «ض‌ش» پیش اومده؟ 164 00:07:18,800 --> 00:07:20,100 ‫جانم؟ 165 00:07:20,300 --> 00:07:22,480 ‫«ض‌ش» مخفف ضرر شخصیه. ‫ضرر شخصی براتون پیش اومده؟ 166 00:07:22,680 --> 00:07:24,020 ‫مگه تابلومون رو ندیدین؟ 167 00:07:24,220 --> 00:07:25,480 ‫تنها فعالیت قانونیمون همینه. 168 00:07:25,680 --> 00:07:26,810 ‫اِم، خب، هم آره، هم نه. 169 00:07:27,010 --> 00:07:29,350 ‫اِم، گمون کنم... ‫گمون کنم می‌شه گفت... 170 00:07:29,550 --> 00:07:32,100 ‫پرونده‌مون به ضرر شخصی مربوطه، ‫ولی کمی فرق می‌کنه. 171 00:07:32,300 --> 00:07:34,140 ‫کمی فرق می‌کنه؟ ‫خیلی‌خب، چه فرقی می‌کنه؟ 172 00:07:34,340 --> 00:07:35,520 ‫چه‌جور پرونده‌ایه؟ 173 00:07:35,720 --> 00:07:37,560 ‫پرونده‌مون به قوانین قراردادی مربوط می‌شه. 174 00:07:37,760 --> 00:07:39,640 ‫قوانین قراردادی؟ ای بابا، اذیت نکن دیگه. 175 00:07:39,840 --> 00:07:42,020 ‫- ما اهل قوانین قراردادی نیستیم. ‫- به هیچ وجه. 176 00:07:42,220 --> 00:07:43,640 ‫حوصله آدم سر می‌ره. 177 00:07:43,840 --> 00:07:45,390 ‫- آره. آره، اهل قوانین قراردادی نیستم. ‫- ای بابا. 178 00:07:45,590 --> 00:07:48,940 ‫درسته، ولی ببینین، خودمون متوجهیم ‫مشمول حوزه کاریتون نیست، 179 00:07:49,130 --> 00:07:50,520 ‫ولی شاید بد نباشه حرفشون رو بشنوین. 180 00:07:50,720 --> 00:07:52,490 ‫گمون کنم به نظرتون پرونده جالبی باشه. 181 00:07:55,290 --> 00:07:58,640 ‫بنده مدیر مؤسسه تدفینی... 182 00:07:58,840 --> 00:08:01,310 ‫واقع در میسیسیپی، بیلوکسی هستم. 183 00:08:01,510 --> 00:08:04,690 ‫کسب‌وکارم همون‌جاست... خب، راستش، ‫چند منبع کسب‌وکار دارم. 184 00:08:04,880 --> 00:08:08,160 ‫هشت مؤسسه تدفین ‫و یه شرکت بیمه تدفین دارم. 185 00:08:08,274 --> 00:08:09,390 ‫[مؤسسه تدفین برادفورد اوکیف] 186 00:08:09,415 --> 00:08:11,155 ‫کسب‌وکارمون خانوادگیه... 187 00:08:11,180 --> 00:08:12,690 ‫و بیش از صد ساله ‫که همین‌طور باقی مونده. 188 00:08:12,877 --> 00:08:14,558 ‫- ولی چیزی نمونده... ‫- [کفن و دفن جی اوکیف] 189 00:08:14,582 --> 00:08:15,980 ‫که خیلی راحت از چنگمون دربیارنش. 190 00:08:16,180 --> 00:08:18,020 ‫پدرم وقتی از جنگ برگشتم، 191 00:08:18,220 --> 00:08:20,810 ‫- کسب‌وکارش رو به من سپرد... ‫- [مؤسسه تدفین اوکیف] 192 00:08:21,010 --> 00:08:23,190 ‫و احترام زیادی واسه اعتمادش قائل بودم. 193 00:08:23,380 --> 00:08:26,230 ‫خدا به من و آنت ۱۳ فرزند داده، 194 00:08:26,430 --> 00:08:29,270 ‫من هم قصد دارم در آینده... 195 00:08:29,470 --> 00:08:31,190 ‫کسب‌وکارمون رو ادامه بدن؛ 196 00:08:31,380 --> 00:08:33,060 ‫اما تقریبا همین پارسال... 197 00:08:33,260 --> 00:08:35,810 ‫مشکلات مالی برام پیش اومد. 198 00:08:36,010 --> 00:08:37,730 ‫سلام آقایون. ‫امری داشتین؟ 199 00:08:37,930 --> 00:08:40,440 ‫از طرف کمیسیون بیمه ایالتی اومدیم. 200 00:08:40,630 --> 00:08:43,310 ‫آقای اوکیف، مطمئنم خودتون می‌دونین ‫وقتی در ایالت میسیسیپی... 201 00:08:43,510 --> 00:08:44,690 ‫تو کار بیمه تدفین هستین، 202 00:08:44,880 --> 00:08:47,480 ‫هیچ‌کدوم از حساب‌هاتون ‫اصلا نباید... 203 00:08:47,680 --> 00:08:50,230 ‫کمتر از حداقل تعیین‌شده باشه. 204 00:08:50,430 --> 00:08:52,160 ‫خب، آره. معلومه که می‌دونم. 205 00:08:54,008 --> 00:08:56,224 ‫[پلاک دولتی میسیسیپی] ‫[جی آر۵۶کیو] 206 00:09:02,580 --> 00:09:04,480 ‫ناظران بیمه اومده بودن؟ 207 00:09:04,680 --> 00:09:06,770 ‫حتما شوخیت گرفته. 208 00:09:06,970 --> 00:09:09,190 ‫دقیقا گفتن چیکار دارن؟ 209 00:09:09,380 --> 00:09:11,730 ‫راستش، احتمالا واسه خودم ‫مشکل تراشیده باشم. 210 00:09:11,930 --> 00:09:13,600 ‫مشکل؟ 211 00:09:13,800 --> 00:09:16,480 ‫جری... 212 00:09:16,680 --> 00:09:20,190 ‫تقریبا سی ساله که وکیلتم، درسته؟ 213 00:09:20,380 --> 00:09:22,480 ‫از قبلش هم دوست بودیم. 214 00:09:22,680 --> 00:09:24,440 ‫جفتمون خوب می‌دونیم... 215 00:09:24,630 --> 00:09:27,140 ‫چندین ساله بدجوری زیر قرضم... 216 00:09:27,340 --> 00:09:29,690 ‫و سعی داشتم این کسب‌وکار رو تقویت کنم... 217 00:09:29,880 --> 00:09:31,270 ‫که پایدار بمونه... 218 00:09:31,470 --> 00:09:33,830 ‫و بتونم به بچه‌هام بسپارمش. 219 00:09:36,550 --> 00:09:38,060 ‫بیا به این زودی وحشت نکنیم. 220 00:09:38,260 --> 00:09:40,560 ‫درک می‌کنم شرایط استرس‌زائیه، 221 00:09:40,760 --> 00:09:42,940 ‫ولی تقریبا مطمئنم می‌شه حلش کرد. 222 00:09:43,130 --> 00:09:44,270 ‫یه لحظه وایستا. 223 00:09:44,470 --> 00:09:45,520 ‫ببخشید پسرم. 224 00:09:45,720 --> 00:09:46,980 ‫- باز هم مشروب می‌خوری؟ ‫- نه، نه. 225 00:09:47,180 --> 00:09:49,730 ‫می‌شه هر وقت فرصت کردی، ‫یه ویسکی بوربن دیگه بیاری؟ 226 00:09:49,930 --> 00:09:51,370 ‫- آره. ‫- چشم قربان. 227 00:09:55,410 --> 00:09:57,350 ‫خب، ببین، 228 00:09:57,550 --> 00:10:00,140 ‫فروش بخشی از کسب‌وکارت رو ‫در نظر گرفتی؟ 229 00:10:00,340 --> 00:10:01,540 ‫نه. 230 00:10:03,080 --> 00:10:05,330 ‫فقط بخشیش رو می‌فروشی. خب؟ 231 00:10:07,120 --> 00:10:08,810 ‫خب، نمی‌گم می‌خوام بفروشم، ‫ولی اگه می‌خواستم، 232 00:10:09,010 --> 00:10:10,560 ‫خریدار از کجا جور کنم؟ 233 00:10:10,760 --> 00:10:13,350 ‫راستش، تو کانادا پیدا می‌شه. 234 00:10:13,550 --> 00:10:15,440 ‫- پرس و جو کرده بودن. ‫- [ری لوون] 235 00:10:15,630 --> 00:10:17,190 ‫شرکت لوون رو می‌گی؟ ایول بابا. 236 00:10:17,380 --> 00:10:20,020 ‫چند وقته دارن مالکیت خیلی جاها رو می‌خرن. 237 00:10:20,220 --> 00:10:22,390 ‫دارن سراسر کشور می‌گردن... 238 00:10:22,590 --> 00:10:26,310 ‫و هر مؤسسه تدفین زنجیره‌ای ‫که بتونن رو می‌خرن. 239 00:10:26,510 --> 00:10:30,020 ‫واقعا کله‌گنده‌ان. 240 00:10:30,220 --> 00:10:32,560 ‫ببین، خودت که می‌دونی ‫از این شرکت‌های بزرگ خوشم نمیاد. 241 00:10:32,760 --> 00:10:36,140 ‫آره، می‌دونم؛ ولی صرفا می‌گم ‫یکی از راه‌حل‌هامونه. 242 00:10:36,340 --> 00:10:38,040 ‫می‌شه انجامش داد. 243 00:10:39,990 --> 00:10:41,830 ‫ممکنه نجات پیدا کنیم. 244 00:10:44,290 --> 00:10:46,080 ‫می‌تونی فکرهات رو بکنی. 245 00:10:51,220 --> 00:10:52,730 ‫سلام جری. 246 00:10:52,930 --> 00:10:54,390 ‫چه به موقع اومدی. 247 00:10:54,590 --> 00:10:57,100 ‫- می‌خوای کمکت کنم؟ ‫- نه بابا، خودم میارم. 248 00:10:57,300 --> 00:10:58,600 ‫خب، ببین. 249 00:10:58,800 --> 00:11:00,060 ‫از این بابت مطمئنی دیگه؟ 250 00:11:00,260 --> 00:11:01,980 ‫نه، کلی فکر کردم... 251 00:11:02,180 --> 00:11:03,890 ‫و به نظرم چنین کاری ‫به نفع خانواده‌امه. 252 00:11:04,090 --> 00:11:05,140 ‫باشه پس. 253 00:11:05,340 --> 00:11:06,810 ‫می‌ریم ونکوور. ‫آماده‌ای بریم تو؟ 254 00:11:07,010 --> 00:11:08,390 ‫نه، باید صبر کنیم هال هم بیاد. 255 00:11:08,590 --> 00:11:10,310 ‫- کی بیاد؟ ‫- من که از هال برات گفته بودم. 256 00:11:10,510 --> 00:11:11,690 ‫از دوستان دانشگاه پسرمه، 257 00:11:11,880 --> 00:11:13,190 ‫جوان زرنگیه، 258 00:11:13,380 --> 00:11:15,440 ‫تازه مشغول وکالت شده و... 259 00:11:15,630 --> 00:11:17,020 ‫خب، خودش اومد. 260 00:11:17,220 --> 00:11:19,440 ‫به تازگی تو آزمون وکالت قبول شده. 261 00:11:19,630 --> 00:11:21,520 ‫تشنه کسب تجربه است. 262 00:11:21,720 --> 00:11:23,270 ‫کیه؟ کدومشونه؟ 263 00:11:23,470 --> 00:11:25,940 ‫همون پسر قدبلنده است؟ 264 00:11:26,130 --> 00:11:29,140 ‫سلام، سلام، شرمنده. ‫خیلی عذر می‌خوام آقای اوکیف. اِم... 265 00:11:29,340 --> 00:11:31,310 ‫راننده تاکسیم دم پایانه اشتباهی ‫پیاده‌ام کرد، خلاصه... 266 00:11:31,510 --> 00:11:34,660 ‫ای بابا، اشکال نداره. هالبرت داکینز، ‫ایشون مایک آلرده. 267 00:11:35,790 --> 00:11:37,640 ‫خیلی خوش‌وقتم آقای آلرد. 268 00:11:37,840 --> 00:11:39,270 ‫خیلی مشتاق همکاری ‫با گروه حقوقیتونم. 269 00:11:39,470 --> 00:11:41,850 ‫- سلام. من هم خوش‌وقتم. ‫- ممنون. 270 00:11:42,050 --> 00:11:43,520 ‫خب، پس وکیلی؟ 271 00:11:43,720 --> 00:11:45,520 ‫اِم، آره. 272 00:11:45,720 --> 00:11:48,440 ‫خب، چه عالی. ‫خوش به حالت پسرم. 273 00:11:48,630 --> 00:11:50,410 ‫من می‌رم تو، می‌بینمتون. 274 00:11:55,160 --> 00:11:57,620 ‫بیا. داریم می‌ریم کانادا. 275 00:11:58,875 --> 00:12:00,315 ‫- از طرف ری لوون اومدم. ‫- [بریتیش کلمبیا، ونکوور] 276 00:12:00,340 --> 00:12:01,850 ‫- به شدت مشتاق دیدارتونن. ‫- [بریتیش کلمبیا، ونکوور] 277 00:12:02,050 --> 00:12:03,480 ‫مطمئنم خودتون متوجه شدین... 278 00:12:03,680 --> 00:12:05,350 ‫که ری شخصا در کارها مشارکت می‌کنه. 279 00:12:05,550 --> 00:12:08,350 ‫یکی از معدود مدیران عامل این صنعته... 280 00:12:08,550 --> 00:12:10,370 ‫که ترجیح می‌ده شخصا ‫با تک‌تک فروشندگان دیدار کنه. 281 00:12:11,450 --> 00:12:12,770 ‫سلام ری! 282 00:12:12,970 --> 00:12:15,770 ‫ایشون جرمیا اوکیف... 283 00:12:15,970 --> 00:12:18,440 ‫- و همکارانشون هستن. ‫- خیلی خوش‌وقتم جری. 284 00:12:18,630 --> 00:12:23,020 ‫خب، از ساز و کارمون تو کانادا ‫خوشتون میاد یا نه بچه‌ها؟ 285 00:12:23,220 --> 00:12:25,440 ‫سوار بشین. براتون مشروب می‌ریزم. 286 00:12:27,630 --> 00:12:31,020 ‫در حال حاضر، ۱,۱۱۵ مؤسسه تدفین، 287 00:12:31,220 --> 00:12:32,560 ‫۴۲۷ قبرستان... 288 00:12:32,760 --> 00:12:36,200 ‫و ۳۵۴ شرکت بیمه داریم. 289 00:12:37,290 --> 00:12:38,770 ‫استراتژی ساده‌ای دارم. 290 00:12:38,970 --> 00:12:41,020 ‫می‌خوام تا می‌تونم ‫مؤسسه تدفین بخرم... 291 00:12:41,220 --> 00:12:43,390 ‫و در رأس دوره‌ای... 292 00:12:43,590 --> 00:12:46,230 ‫که ترجیح می‌دم «دوران طلایی مرگ»... 293 00:12:46,430 --> 00:12:48,990 ‫خطابش کنم، قرار بگیرم. 294 00:12:50,830 --> 00:12:51,940 ‫جانم؟ 295 00:12:52,130 --> 00:12:54,100 ‫دوران سر رسیدن زمان فوت... 296 00:12:54,300 --> 00:12:56,390 ‫نسل پرنوزاد آمریکا رو می‌گن. 297 00:12:56,590 --> 00:12:59,890 ‫در نتیجه، میزان مرگ کل کشور... 298 00:13:00,090 --> 00:13:02,440 ‫حداقل ۶۰% افزایش می‌یابه. 299 00:13:02,630 --> 00:13:06,560 ‫اصلا می‌دونین چند نفر ‫بالای ۶۵ سال... 300 00:13:06,760 --> 00:13:08,810 ‫همین الان... 301 00:13:09,010 --> 00:13:10,830 ‫ساکن ایالات متحده‌ان؟ 302 00:13:12,910 --> 00:13:15,140 ‫پنجاه و یک میلیون نفر. 303 00:13:17,720 --> 00:13:18,850 ‫به نظرم حرف منفی‌نگرانه‌ایه. 304 00:13:19,050 --> 00:13:21,100 ‫نگران غافل شدن از مشتریانتون نیستین؟ 305 00:13:21,300 --> 00:13:22,190 ‫مشتریانم؟ 306 00:13:22,380 --> 00:13:24,330 ‫مشتری کجا بود؟ ‫مشتریانم مرده‌ان. 307 00:13:28,540 --> 00:13:30,140 ‫شوخی کردم بابا. 308 00:13:30,340 --> 00:13:32,410 ‫شوخی کردم جری. 309 00:13:33,370 --> 00:13:36,890 ‫ببین، هرچی بیشتر مؤسسه تدفین داشته باشم، 310 00:13:37,090 --> 00:13:38,480 ‫بیشتر پول درمیارم... 311 00:13:38,680 --> 00:13:41,640 ‫و می‌تونم راحت‌تر ‫خواسته‌های مشتریانم رو برآورده کنم. 312 00:13:41,840 --> 00:13:44,410 ‫نیازهای روزافزونشون رو برآورده می‌کنم. 313 00:13:48,580 --> 00:13:51,310 ‫شاید بهتر باشه دیگه ‫دست از گپ زدن بکشیم... 314 00:13:51,510 --> 00:13:53,190 ‫و از معامله بگیم. ‫نظرتون چیه آقایون؟ 315 00:13:53,380 --> 00:13:56,060 ‫مشتاقم نظرت رو بشنوم ری. 316 00:13:56,260 --> 00:13:58,060 ‫این‌طور که فهمیدم، 317 00:13:58,260 --> 00:13:59,730 ‫با ناظران ایالتیتون... 318 00:13:59,930 --> 00:14:01,560 ‫به مشکل خوردی. 319 00:14:01,760 --> 00:14:04,020 ‫از کجا فهمیدی؟ 320 00:14:04,220 --> 00:14:06,270 ‫صاحب... 321 00:14:06,470 --> 00:14:07,730 ‫نه مؤسسه تو ایالتتونی؟ 322 00:14:07,930 --> 00:14:08,850 ‫هشت مؤسسه. 323 00:14:09,050 --> 00:14:11,520 ‫صاحب ۸ مؤسسه تدفین تو ایالتمونم. 324 00:14:11,720 --> 00:14:14,770 ‫شرکت بیمه‌ام هم هست. 325 00:14:14,970 --> 00:14:16,980 ‫خب، نظرت چیه... 326 00:14:17,180 --> 00:14:19,810 ‫سه‌تا از مؤسسه‌هات رو ‫به قیمت بازار... 327 00:14:20,010 --> 00:14:22,230 ‫که بعدا سرش توافق می‌کنیم بهم بفروشی؟ 328 00:14:22,430 --> 00:14:25,690 ‫در اون صورت، نه تنها اکثریت... 329 00:14:25,880 --> 00:14:27,850 ‫مؤسسه‌هات واسه خودت می‌مونن، 330 00:14:28,050 --> 00:14:30,390 ‫بلکه می‌تونی با درآمد حاصله... 331 00:14:30,590 --> 00:14:32,390 ‫مشکل ناظران رو حل کنی. 332 00:14:32,590 --> 00:14:34,830 ‫خب، من خواسته دیگه‌ای هم دارم. 333 00:14:36,240 --> 00:14:39,020 ‫بخش اعظم سودم از فروش بیمه تدفینه. 334 00:14:39,220 --> 00:14:42,100 ‫اگه انحصار اون رو هم ‫در دست بگیری، 335 00:14:42,300 --> 00:14:44,100 ‫امکان نداره دوام بیارم، ‫پس پیشنهاد می‌کنم... 336 00:14:44,300 --> 00:14:46,190 ‫سه‌تا از مؤسسه‌های تدفینم رو ‫به قیمت بازار... 337 00:14:46,380 --> 00:14:47,990 ‫بهت بفروشم، 338 00:14:49,370 --> 00:14:51,060 ‫ولی باید همین الان قول بدی... 339 00:14:51,260 --> 00:14:54,870 ‫دیگه تو جنوب میسیسیپی ‫بیمه تدفین نفروشی. 340 00:15:07,910 --> 00:15:09,410 ‫خیلی‌خب. 341 00:15:12,120 --> 00:15:14,350 ‫یعنی به توافق رسیدیم؟ 342 00:15:14,550 --> 00:15:16,690 ‫به وکلام می‌گم قراردادها رو ‫تنظیم کنن... 343 00:15:16,880 --> 00:15:18,620 ‫که بتونیم سریع تمومش کنیم. 344 00:15:24,080 --> 00:15:26,060 ‫واسه چی این‌قدر طولش می‌دن؟ 345 00:15:26,260 --> 00:15:27,390 ‫توافق ما که... 346 00:15:27,590 --> 00:15:28,810 ‫تقریبا چهار ماه پیش بود. 347 00:15:29,010 --> 00:15:30,850 ‫مدام سعی می‌کنن شرایط رو عوض کنن. 348 00:15:31,050 --> 00:15:34,520 ‫موقع ترک ونکوور، ‫گفته بودن حداکثر سی روز طول می‌کشه. 349 00:15:34,720 --> 00:15:37,230 ‫- اصلا منطقی نیست. ‫- چه بدونم، به نظر من که خیلی منطقیه. 350 00:15:37,430 --> 00:15:38,410 ‫واسه چی؟ 351 00:15:39,870 --> 00:15:41,350 ‫تا حالا احتمال ندادین... 352 00:15:41,550 --> 00:15:44,640 ‫که لوون اصلا قصد خرید نداشته باشه؟ 353 00:15:44,840 --> 00:15:47,940 ‫پسرم، احترامت واجبه، ‫ولی اصلا نمی‌فهمی... 354 00:15:48,130 --> 00:15:49,270 ‫چی داری می‌گی. 355 00:15:49,470 --> 00:15:50,480 ‫گمون کنم بدونم. 356 00:15:50,680 --> 00:15:52,310 ‫خودتون فکر کنین. 357 00:15:52,510 --> 00:15:54,850 ‫هرچی بیشتر صبر کنه، ‫شما بدبخت‌تر می‌شین. 358 00:15:55,050 --> 00:15:57,060 ‫اولش کمیسیون بیمه ‫جوازتون رو باطل می‌کنه، 359 00:15:57,260 --> 00:15:58,690 ‫منبع درآمدتون نابود می‌شه، 360 00:15:58,880 --> 00:16:02,020 ‫بعدش هم بالاخره مجبور می‌شین ‫اعلام ورشکستگی کنین. 361 00:16:02,220 --> 00:16:04,560 ‫در اون صورت، نه تنها سه مؤسسه ‫نصیب لوون می‌شه، 362 00:16:04,760 --> 00:16:06,770 ‫بلکه می‌تونه کل کسب‌وکارتون رو ‫مفت و مجانی... 363 00:16:06,970 --> 00:16:08,190 ‫ازتون بگیره. 364 00:16:08,380 --> 00:16:10,020 ‫واقعا به نظرت می‌خواد ورشکسته‌ام کنه؟ 365 00:16:10,220 --> 00:16:12,350 ‫نه‌خیر، نمی‌تونه. ‫من قرارداد امضاشده دارم. 366 00:16:12,550 --> 00:16:15,060 ‫فقط خودمون امضاش کرده بودیم. 367 00:16:15,260 --> 00:16:16,770 ‫تاریخ فروش نهایی هم ثبت نشده بود. 368 00:16:16,970 --> 00:16:18,230 ‫ضمنا، شنیدم آقای لوون... 369 00:16:18,430 --> 00:16:19,810 ‫هنوز تو این ناحیه بیمه می‌فروشه. 370 00:16:20,010 --> 00:16:21,890 ‫ای بابا، امان از دستت. ‫این‌قدر تئوری توطئه نچین. 371 00:16:22,090 --> 00:16:25,060 ‫پسرم، عذر می‌خوام، ولی واقعا بدگمان شدی. 372 00:16:25,260 --> 00:16:26,140 ‫خیلی‌خب. 373 00:16:26,340 --> 00:16:27,230 ‫اِم... 374 00:16:27,430 --> 00:16:29,060 ‫می‌شه لطفی در حقم بکنی؟ 375 00:16:29,260 --> 00:16:31,850 ‫می‌شه این‌قدر من رو پسرم خطاب نکنی؟ 376 00:16:32,050 --> 00:16:35,520 ‫من پسر تو نیستم مایک. 377 00:16:35,720 --> 00:16:36,690 ‫وای. 378 00:16:36,880 --> 00:16:38,560 ‫آروم باش بابا، خب؟ 379 00:16:38,760 --> 00:16:40,480 ‫واقعا می‌خوای وکالتت رو... 380 00:16:40,680 --> 00:16:42,390 ‫- تو این شهر جدی بگیرم؟ ‫- خیلی‌خب. کی گفته وکیل نیستم؟ 381 00:16:42,590 --> 00:16:44,410 ‫بس کنین دیگه. 382 00:16:47,540 --> 00:16:51,520 ‫واقعا به نظرت آقای لوون می‌خواد بدبختم کنه؟ 383 00:16:51,720 --> 00:16:52,980 ‫آره. 384 00:16:53,180 --> 00:16:55,770 ‫دیگه واسه چی باید معطلمون کنه؟ 385 00:16:55,970 --> 00:16:58,390 ‫خب، قبوله. ازش شکایت می‌کنم. 386 00:16:58,590 --> 00:17:01,520 ‫تو که به عمرت از کسی شکایت نکردی. 387 00:17:01,720 --> 00:17:03,640 ‫خب، همین روزهاست که مجبور بشم بکنم. 388 00:17:03,840 --> 00:17:07,940 ‫باشه. خب، به نظرت ۷۵ سالگی ‫واسه شروع شکایت از ملت مناسبه؟ 389 00:17:08,130 --> 00:17:10,730 ‫پیرمرد که شکایت نمی‌کنه. 390 00:17:10,930 --> 00:17:13,730 ‫به نظر من اگه کسی سعی کنه ‫از آدم سواستفاده کنه... 391 00:17:13,930 --> 00:17:16,560 ‫و آدم بدونه کارش اشتباهه، ‫سنش مهم نیست. 392 00:17:16,760 --> 00:17:18,520 ‫این آدم سعی کرد من رو ‫به زور از کار بیکار کنه. 393 00:17:18,720 --> 00:17:21,160 ‫به نظرم نباید انتظار داشته باشه ‫دست رو دست بذارم. 394 00:17:25,872 --> 00:17:29,447 ‫[میسیسیپی، شهرستان هیندز] 395 00:17:29,547 --> 00:17:30,872 ‫[دفترداری شهرستان هیندز] 396 00:17:30,910 --> 00:17:32,730 ‫اومدم شکایت کنم. 397 00:17:32,930 --> 00:17:34,390 ‫شکایت‌نامه‌تون همینه؟ 398 00:17:34,590 --> 00:17:36,620 ‫می‌شه لطفا ببینمش؟ 399 00:17:39,330 --> 00:17:43,350 ‫«دعوی جرمیا جی اوکیف سینیور و شرکت لوون.» 400 00:17:43,550 --> 00:17:45,060 ‫وای. 401 00:17:45,260 --> 00:17:46,560 ‫ظاهرا شکایت جذابیه. 402 00:17:46,760 --> 00:17:48,480 ‫به نظرت کدومشون پیروز می‌شه؟ 403 00:17:48,680 --> 00:17:50,160 ‫جانم؟ 404 00:17:52,200 --> 00:17:53,940 ‫امان از دستت هال، 405 00:17:54,130 --> 00:17:55,140 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 406 00:17:55,340 --> 00:17:56,770 ‫- می‌دونی ساعت چنده؟ ‫- اِم، ببینین، 407 00:17:56,970 --> 00:17:58,190 ‫خودم می‌دونم دیروقته. ‫خیلی عذر می‌خوام. 408 00:17:58,380 --> 00:18:01,370 ‫چیزی دستگیرم شده که به نظرم ‫خیلی به درد پرونده‌مون بخوره. 409 00:18:02,939 --> 00:18:04,606 ‫[سبک زندگی] 410 00:18:04,700 --> 00:18:07,640 ‫با قسمت هیجان‌انگیز دیگه‌ای... 411 00:18:07,840 --> 00:18:10,560 ‫از «سبک زندگی مشاهیر و ثروتمندان» ‫در خدمتتونیم. 412 00:18:10,760 --> 00:18:13,640 ‫مسیر زندگی ویلی ای گری، وکیل متخصص... 413 00:18:13,840 --> 00:18:16,770 ‫ضرر شخصی، باورتون نمی‌شه. 414 00:18:16,970 --> 00:18:20,350 ‫این آدم به خاطر اعتقادش به رویای آمریکایی، 415 00:18:20,550 --> 00:18:23,230 ‫حکم فقر ابدی رو نپذیرفت. 416 00:18:23,430 --> 00:18:25,520 ‫زندگی ویلی گری که فرزند... 417 00:18:25,720 --> 00:18:28,100 ‫خانواده‌ای کشاورز مستأجر ‫در مزارع نیشکر فلوریدا بود، 418 00:18:28,300 --> 00:18:31,600 ‫همیشه خوش‌آیند نبود. 419 00:18:31,800 --> 00:18:34,600 ‫همیشه با تمام وجود می‌خواستم ‫واسه خودم کسی بشم، متوجهین؟ 420 00:18:34,800 --> 00:18:36,640 ‫می‌دونستم قراره واسه خودم کسی بشم. 421 00:18:36,840 --> 00:18:38,270 ‫واقعا هم واسه خودش کسی شد، 422 00:18:38,470 --> 00:18:41,690 ‫آخه ویلی الان تو جلسات پرونده‌های ‫چند میلیون دلاری زیادی پیروز می‌شه... 423 00:18:41,880 --> 00:18:45,140 ‫پیشنهاد می‌کنی موکل این آدم هم بشم؟ 424 00:18:45,340 --> 00:18:46,810 ‫پیشنهادم احمقانه جلوه می‌کنه، 425 00:18:47,010 --> 00:18:49,890 ‫ولی این آدم خیلی پیروز می‌شه. یعنی... 426 00:18:50,090 --> 00:18:51,940 ‫نه تنها یه بوئینگ ۷۳۷ شخصی... 427 00:18:52,130 --> 00:18:53,640 ‫به نام «پرنده عدالت» داره، 428 00:18:53,840 --> 00:18:57,100 ‫بلکه تو عمارتی ۵۰ اتاقه واقع در... 429 00:18:57,300 --> 00:19:00,270 ‫ساحل فلوریدا اعیانی زندگی می‌کنه؛ 430 00:19:00,470 --> 00:19:03,270 ‫ولی دکوراسیون عمارت ویلی ‫کار خودش نیست، 431 00:19:03,470 --> 00:19:06,520 ‫آخه دکوراسیونش کار گلوریا، ‫همسر زیبا و جذابشه... 432 00:19:06,720 --> 00:19:09,440 ‫که از بچگی عاشق هم بودن. 433 00:19:09,630 --> 00:19:10,520 ‫یکی از چیزهایی... 434 00:19:10,720 --> 00:19:13,270 ‫که همیشه سعی می‌کنم ‫به یاد ویلی بندازم، 435 00:19:13,470 --> 00:19:15,350 ‫- رگ و ریشه خودشه. ‫- هوم. 436 00:19:15,550 --> 00:19:17,140 ‫- بهش می‌گم متواضع باشه. ‫- آره، 437 00:19:17,340 --> 00:19:18,980 ‫لقب ویلی گری «متواضع»ـه. 438 00:19:19,180 --> 00:19:21,850 ‫اصلا نذار کسی بهت بگه ‫از پس کاری برنمیای، خب؟ 439 00:19:22,050 --> 00:19:23,560 ‫از ویلی گری بشنو. 440 00:19:23,760 --> 00:19:25,020 ‫بزن قدش. 441 00:19:25,220 --> 00:19:26,640 ‫اصلا رگ و ریشه‌اش رو از یاد نبرده... 442 00:19:28,870 --> 00:19:31,270 ‫شاید باورتون نشه، ‫ولی سابقه دادگاهیش بی‌نقصه. 443 00:19:31,470 --> 00:19:34,310 ‫می‌گن بیش از ۱۲ ساله ‫تو دادگاه شکست نخورده. 444 00:19:34,510 --> 00:19:35,810 ‫از قوانین قراردادی چی سرش می‌شه؟ 445 00:19:36,010 --> 00:19:37,480 ‫پرونده ما بر پایه قوانین قراردادیه. 446 00:19:37,680 --> 00:19:39,560 ‫شکایتمون تو شهرستان هیندز ثبت شده. 447 00:19:39,760 --> 00:19:42,390 ‫نسبت سیاه‌پوستان به سفیدپوستانش ‫سه به یکه. 448 00:19:42,590 --> 00:19:45,020 ‫یعنی قاضیمون به احتمال ۷۰% سیاه‌پوسته... 449 00:19:45,220 --> 00:19:46,770 ‫و به احتمال زیاد ‫اگه جلسه رسمی برگزار بشه، 450 00:19:46,970 --> 00:19:48,690 ‫اعضای هیئت منصفه هم سیاه‌پوستن. 451 00:19:48,880 --> 00:19:51,100 ‫- خب که چی؟ ‫- احترامتون خیلی واجبه، 452 00:19:51,300 --> 00:19:54,770 ‫ولی نباید وکیلی چون مایک آلرد رو ‫جلوی هیئت منصفه سیاه‌پوست ببرین. 453 00:19:54,970 --> 00:19:56,850 ‫واسه چی نباید ببرم؟ 454 00:19:57,050 --> 00:19:58,560 ‫سی ساله وکیلمه. 455 00:19:58,760 --> 00:20:01,020 ‫قوانین قراردادی رو بهتر از همه بلده. 456 00:20:01,220 --> 00:20:02,810 ‫واقعا می‌خواین مجبورم کنین ‫رک و پوست‌کنده بگم. 457 00:20:03,010 --> 00:20:04,120 ‫اِم... 458 00:20:06,740 --> 00:20:11,830 ‫واقعا تعصب جنوبیش ‫از سر تا پاش پیداست. 459 00:20:13,080 --> 00:20:16,560 ‫اگه هیئت منصفه سیاه‌پوست ‫چنین آدمی رو ببینن... 460 00:20:16,760 --> 00:20:20,190 ‫هال، خشنود کردن هیئت منصفه ‫بدین شکل اصلا... 461 00:20:20,380 --> 00:20:21,980 ‫اصلا... 462 00:20:22,180 --> 00:20:25,060 ‫ما که بابت تبعیض شکایت نکردیم. 463 00:20:25,260 --> 00:20:29,160 ‫جفتمون خوب می‌دونیم ‫هیچ ربطی به نژاد نداره. 464 00:20:33,490 --> 00:20:36,190 ‫من خبر دارم ‫یکی از جلسات دادگاه آقای گری... 465 00:20:36,215 --> 00:20:37,825 ‫همین هفته تو فلوریدا برگزار می‌شه. 466 00:20:39,740 --> 00:20:41,850 ‫نظرتون چیه... نظرتون چیه... 467 00:20:42,050 --> 00:20:43,850 ‫خودمون فقط یه روز بریم اونجا... 468 00:20:44,050 --> 00:20:45,790 ‫و سعی کنیم شخصا باهاش صحبت کنیم؟ 469 00:20:47,410 --> 00:20:49,350 ‫در واقع می‌خوایم شرکت لوون... 470 00:20:49,550 --> 00:20:50,980 ‫مسئولیت اعمالش رو قبول کنه. 471 00:20:51,180 --> 00:20:52,390 ‫نه، نه، نه. چنین خواسته‌ای به درد نمی‌خوره. 472 00:20:52,590 --> 00:20:54,020 ‫باید مجبورشون کنین پول بدن. 473 00:20:54,220 --> 00:20:55,520 ‫- باید اذیتشون کنیم که پول بدن. ‫- آره، آره. 474 00:20:55,720 --> 00:20:57,440 ‫خب، می‌خواین چقدر پول بگیرین، هوم؟ 475 00:20:57,630 --> 00:20:59,850 ‫- اِم، ۶ میلیون دلار. ‫- شش میلیون. 476 00:21:00,050 --> 00:21:03,520 ‫قیمت بازار علاوه بر خسارات وارده رو ‫شامل می‌شه، 477 00:21:03,720 --> 00:21:08,690 ‫خودم هم شکایتم رو ‫تو میسیسیپی، شهرستان هیندز ثبت کردم. 478 00:21:08,880 --> 00:21:10,520 ‫خب؟ 479 00:21:10,720 --> 00:21:13,330 ‫نظرتون چیه آقای گری؟ ‫از پرونده‌مون خوشتون میاد؟ 480 00:21:15,410 --> 00:21:17,020 ‫نظر شخصیم رو باهاتون در میون می‌ذارم. 481 00:21:17,220 --> 00:21:18,600 ‫روراست می‌گم. 482 00:21:18,800 --> 00:21:22,770 ‫ببینین آقای اوکیف، متأسفم که این لوون خان ‫چنین بلایی سرتون آورده... 483 00:21:22,970 --> 00:21:25,390 ‫ظاهرا خیلی بی‌شعور و کثافته، 484 00:21:25,590 --> 00:21:28,350 ‫ولی ویلی گری این‌جور پرونده‌ها رو ‫قبول نمی‌کنه. 485 00:21:28,550 --> 00:21:30,140 ‫نمی‌کنه دیگه. ویلی گری... 486 00:21:30,340 --> 00:21:31,480 ‫این‌جور پرونده‌ها رو قبول نمی‌کنه. 487 00:21:31,680 --> 00:21:33,140 ‫اِم، وایستین ببینم، منظورتون چیه؟ ‫واسه چی قبول نمی‌کنه؟ 488 00:21:33,340 --> 00:21:35,140 ‫ویلی گری این‌جور پرونده‌ها رو قبول نمی‌کنه، 489 00:21:35,340 --> 00:21:37,270 ‫- چون به درد ویلی گری نمی‌خورن. ‫- نه، ولی... 490 00:21:37,470 --> 00:21:39,480 ‫عذر می‌خوام، پس چه‌جور پرونده‌ای ‫به درد ویلی گری می‌خوره؟ 491 00:21:39,680 --> 00:21:40,890 ‫- نمی... ‫- به عبارت دیگه، پرونده‌هایی به درد... 492 00:21:41,090 --> 00:21:43,730 ‫ویلی گری می‌خورن ‫که خودم برتری داشته باشم. 493 00:21:43,930 --> 00:21:47,230 ‫باید حس کنم می‌تونم تو دادگاه رسمی ‫از موکلم دفاع کنم. متوجهین؟ 494 00:21:47,430 --> 00:21:49,350 ‫- دفاع همه‌جانبه. ‫- وقتی هم به دادگاه رسمی برسه، 495 00:21:49,550 --> 00:21:50,640 ‫خودتون فیلمم رو دیدین دیگه. 496 00:21:50,840 --> 00:21:52,390 ‫وقتی جلوی ملت باشیم... ‫مخصوصا وقتی جلوی... 497 00:21:52,590 --> 00:21:54,520 ‫امثال خودم باشیم... ‫رگ خوابشون رو تو دستم می‌گیرم. 498 00:21:54,720 --> 00:21:55,980 ‫هوم. می‌ترکونی. 499 00:21:56,180 --> 00:21:59,020 ‫پرونده‌های ویلی گری ‫بدین شکلن که بتونم حکم قاضی رو... 500 00:21:59,220 --> 00:22:02,100 ‫تا می‌تونم تشدید کنم... 501 00:22:02,300 --> 00:22:04,480 ‫و بیشترین پول رو نصیب موکلم کنم. 502 00:22:04,680 --> 00:22:06,730 ‫اِم، منظورش اینه که ‫باید از پیروزی در پرونده... 503 00:22:06,930 --> 00:22:08,060 ‫مطمئن باشیم ‫تا به درد ویلی گری بخوره. 504 00:22:08,260 --> 00:22:09,730 ‫از این پرونده... زیاد مطمئن نیستیم. 505 00:22:09,930 --> 00:22:12,490 ‫در واقع، پرونده‌تون اما و اگر داره. 506 00:22:14,040 --> 00:22:16,230 ‫اِم، ضمنا... 507 00:22:16,430 --> 00:22:17,850 ‫مسئله دیگه‌ای هم هست. 508 00:22:18,050 --> 00:22:20,080 ‫اشتباه برداشت نکنین، ولی... 509 00:22:21,580 --> 00:22:24,520 ‫اِم، ایشون... شما سفیدپوستین... ‫ایشون سفیدپوسته. 510 00:22:24,720 --> 00:22:27,850 ‫من هم موکل سفیدپوست ندارم. 511 00:22:28,050 --> 00:22:30,690 ‫به عمرم نداشتم، خلاصه... 512 00:22:30,880 --> 00:22:35,580 ‫اصلا ناراحت نشین‌ها، ‫ولی برام طبیعی نیست. 513 00:22:36,740 --> 00:22:39,620 ‫اصلا ناراحت نشدم آقای گری. 514 00:22:40,740 --> 00:22:43,020 ‫در حد شهرت و ثروتش نیستیم هالبرت. 515 00:22:43,220 --> 00:22:44,600 ‫آها. 516 00:22:44,800 --> 00:22:47,020 ‫اِم، می‌دونین چیه آقای اوکیف؟ ‫اِم، فقط... 517 00:22:47,220 --> 00:22:48,350 ‫- چیه؟ ‫- فقط یه لحظه بهم فرصت بدین. 518 00:22:48,550 --> 00:22:49,560 ‫- خب؟ ‫- کجا می‌ری؟ 519 00:22:49,760 --> 00:22:50,890 ‫می‌رم یه بار دیگه باهاش صحبت کنم. 520 00:22:51,090 --> 00:22:52,310 ‫پنج دقیقه بهم فرصت بدین، خب؟ 521 00:22:52,510 --> 00:22:54,100 ‫سناریوی چراغ سبز... 522 00:22:54,300 --> 00:22:57,020 ‫که داشتم با اون عضو هیئت منصفه ‫صحبت می‌کردم... اِم... 523 00:22:57,220 --> 00:22:58,480 ‫چی پوشیده بود؟ 524 00:22:58,680 --> 00:23:00,440 ‫احتمالا اگه جات بودم، ‫کمی بیشتر نگاهش می‌کردم. 525 00:23:00,630 --> 00:23:01,770 ‫تو چشمش نگاه می‌کرد. 526 00:23:01,970 --> 00:23:03,560 ‫- گاهی باید عاشقانه عمل کرد. ‫- ببین، نمی... 527 00:23:03,760 --> 00:23:05,390 ‫- اصل ماجرا همینه، مطمئن نیستم... ‫- ببینین آقای گری، 528 00:23:05,590 --> 00:23:07,390 ‫خیلی شرمنده‌ام که این شکلی برگشتم، ‫واقعا شرمنده‌ام، 529 00:23:07,590 --> 00:23:09,230 ‫- لوی باید یه دقیقه وقتتون رو بگیرم. ‫- چت شده پسر؟ 530 00:23:09,430 --> 00:23:10,940 ‫- گم شدی؟ ها؟ ‫- آره. دیوانه شدی... 531 00:23:11,130 --> 00:23:12,810 ‫یا نکنه بیرون دم آسانسور اخراجت کرد؟ 532 00:23:13,010 --> 00:23:15,560 ‫خیلی‌خب، آره، شاید این‌طور باشه، ‫ولی ببینین... 533 00:23:15,760 --> 00:23:17,690 ‫- کافیه یه دقیقه وقتتون رو بگیرم. ‫- یه دقیقه وقت می‌خوای؟ 534 00:23:17,880 --> 00:23:19,690 ‫- یه دقیقه. همین و بس. ‫- خب، یه دقیقه بیشتر فرصت نداری. 535 00:23:19,880 --> 00:23:21,100 ‫آخه سرمون شلوغه. بیا ببینم هال. 536 00:23:21,300 --> 00:23:23,980 ‫جری... موکل خیلی خوبیه. 537 00:23:24,180 --> 00:23:25,770 ‫داستان زندگیش حرف نداره. 538 00:23:25,970 --> 00:23:27,060 ‫قهرمان جنگ بوده. 539 00:23:27,260 --> 00:23:28,600 ‫قهرمان جنگ پرافتخاریه. 540 00:23:28,800 --> 00:23:30,310 ‫تو جنگ جهانی دوم خدمت کرده بود. 541 00:23:30,510 --> 00:23:32,310 ‫- بابت خدمت به کشورش... ‫- آها. 542 00:23:32,510 --> 00:23:34,410 ‫- بهش صلیب پرواز ممتاز داده بودن. ‫- هوم. 543 00:23:35,200 --> 00:23:36,440 ‫- دلیل دیگه‌ای نداری؟ ‫- ای بابا. 544 00:23:36,630 --> 00:23:37,600 ‫همین؟ 545 00:23:37,800 --> 00:23:40,940 ‫- مگه جنگ جهانی دوم ۵۰ سال پیش نبود؟ ‫- آره بابا. 546 00:23:41,130 --> 00:23:43,310 ‫- هال، واسه کسی جز خودشون مهم نیست. ‫- خیلی قدیمی شده کاکاسیاه. 547 00:23:43,510 --> 00:23:44,730 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب، این یکی رو چی می‌گین؟ 548 00:23:44,930 --> 00:23:46,060 ‫خیلی‌خب، اِم... 549 00:23:46,260 --> 00:23:48,310 ‫جری سال ۱۹۷۶... 550 00:23:48,510 --> 00:23:52,940 ‫دو دوره شهردار بیلوکسی، شهر خودش، شده بود. 551 00:23:53,130 --> 00:23:54,940 ‫کو کلاکس کلن سعی کرده بودن ‫تظاهرات کنن... 552 00:23:55,130 --> 00:23:57,770 ‫ولی نذاشت پارچه سفید بخرن. 553 00:24:00,450 --> 00:24:02,440 ‫- پشم‌هام پسر. ‫- لابد باید قبول کنیم... 554 00:24:02,630 --> 00:24:04,690 ‫- ناجی سفیدپوستمونه. ‫- آره، آره، آره. امان از دست کو کلاکس کلن. 555 00:24:04,880 --> 00:24:06,230 ‫انگار عاشقشی پسر. 556 00:24:07,680 --> 00:24:08,973 ‫نه، منظورم این نیست. ‫منظورم اینه... 557 00:24:08,997 --> 00:24:10,980 ‫که امیدواریم دادگاهمون ‫تو شهرستان هیندز برگزار بشه. 558 00:24:11,180 --> 00:24:13,190 ‫- نسبت سه به یک جمعیت... ‫- وایستا. ببخشید وسط حرفت می‌پرم هال. 559 00:24:13,380 --> 00:24:16,600 ‫خب، ببین هال، من باهات حال می‌کنم... ‫به نظرم آدم خانواده‌داری هستی، 560 00:24:16,800 --> 00:24:18,190 ‫ولی باید طرز کارمون رو درک کنی. 561 00:24:18,380 --> 00:24:21,230 ‫اولا، با قوانین قراردادی کاری نداریم. 562 00:24:21,430 --> 00:24:24,190 ‫- دوما، موکل سفیدپوست نداریم. ‫- نداریم. 563 00:24:24,380 --> 00:24:26,980 ‫سوما، پولش کافی نیست. 564 00:24:27,180 --> 00:24:28,810 ‫پولش اصلا کافی نیست. 565 00:24:29,010 --> 00:24:31,100 ‫پولش کافی نیست هال. ‫ببین، من خیلی دوستت دارم، 566 00:24:31,300 --> 00:24:32,810 ‫ولی پولش برامون کافی نیست. 567 00:24:33,010 --> 00:24:34,770 ‫داداش، نگاهی به اطرافت بنداز. ‫نمی‌بینی کجایی؟ 568 00:24:34,970 --> 00:24:37,020 ‫این چوب ماهون رو نمی‌بینی؟ 569 00:24:37,220 --> 00:24:38,520 ‫- طلاکاریش رو نمی‌بینی؟ ‫- تابلوئه. 570 00:24:38,720 --> 00:24:39,940 ‫- احسنت. ایول. ‫- اینجا خیلی خفنه عزیز دلم. 571 00:24:40,130 --> 00:24:42,140 ‫ما هر ماه پرونده‌های ‫۵۰ میلیونی، ۳۰ میلیونی... 572 00:24:42,340 --> 00:24:43,770 ‫- و ۸۰ میلیونی به دادگاه می‌بریم. ‫- آره. 573 00:24:43,970 --> 00:24:45,190 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب؛ 574 00:24:45,380 --> 00:24:48,120 ‫ولی از کجا می‌دونین نمی‌شه ‫این پرونده رو بزرگ‌تر کرد؟ 575 00:24:49,160 --> 00:24:50,390 ‫خب... 576 00:24:50,590 --> 00:24:52,730 ‫نمی‌دونیم. 577 00:24:52,930 --> 00:24:54,660 ‫تو اطلاعاتی داری ‫که ما ازش خبر نداریم؟ 578 00:24:56,160 --> 00:24:58,640 ‫ری لوون الان در صدر ‫یکی از مهم‌ترین... 579 00:24:58,840 --> 00:25:01,810 ‫صنایع این کشور قرار داره. 580 00:25:02,010 --> 00:25:02,980 ‫هوم. 581 00:25:03,180 --> 00:25:06,490 ‫صنعت تدفین رو می‌گم ‫که درآمد سالیانه‌اش ۲۰ میلیارد دلاره. 582 00:25:07,580 --> 00:25:10,310 ‫دو شرکت بزرگ تو کشور دست به کار شدن ‫و دارن همه‌چی رو تصاحب می‌کنن... 583 00:25:10,510 --> 00:25:12,270 ‫که یکیشون شرکت لوونه. 584 00:25:12,470 --> 00:25:16,640 ‫خب، بلای خیلی وحشتناکی ‫سر جری آوردن، ولی... 585 00:25:16,840 --> 00:25:18,770 ‫یه حسی بهم می‌گه این ماجرا... این ماجرا... 586 00:25:18,970 --> 00:25:22,160 ‫نه. مطمئنم. این ماجرا تازه یه چشمه‌شه. 587 00:25:23,660 --> 00:25:25,390 ‫- هوم. ‫- می‌شه ادامه بدم؟ 588 00:25:25,590 --> 00:25:26,730 ‫معلومه. پشم‌هام. 589 00:25:26,930 --> 00:25:28,770 ‫خب، بهتر بود از اول همین رو می‌گفتی. 590 00:25:28,970 --> 00:25:31,520 ‫شما کلی پرونده ۸۰ میلیونی دارین، 591 00:25:31,720 --> 00:25:33,640 ‫هواپیمای شخصی هم دارین، ‫متوجهم، ردیفه، ولی... 592 00:25:33,840 --> 00:25:34,980 ‫آره، دارم. اسمش «پرنده عدالت»ـه. 593 00:25:35,180 --> 00:25:37,560 ‫چه عالی. ببینین، ‫جفتمون خوب می‌دونیم... 594 00:25:37,760 --> 00:25:40,350 ‫که شما از نظر نخبگان جامعه حقوقی این کشور، 595 00:25:40,550 --> 00:25:42,690 ‫وکیل لاشخور باکلاسی بیش نیستین. 596 00:25:42,880 --> 00:25:44,980 ‫- توهین نباشه‌ها. ‫- ببین هال، کاری نکن کتکت بزنم. 597 00:25:45,180 --> 00:25:46,730 ‫- بی‌احترامی کردی پسر. ‫- اگه... 598 00:25:46,930 --> 00:25:48,270 ‫اگه... 599 00:25:48,470 --> 00:25:51,600 ‫اگه با این پرونده مشهور بشین چی؟ 600 00:25:51,800 --> 00:25:54,350 ‫اگه با این پرونده به شهرت ملی برسین چی؟ 601 00:25:54,550 --> 00:25:55,770 ‫یعنی در حد... 602 00:25:55,970 --> 00:25:57,690 ‫ویلیام کانستلر، 603 00:25:57,880 --> 00:25:59,810 ‫کلارنس دارو... 604 00:26:00,010 --> 00:26:01,580 ‫و تورگود مارشال مشهور بشین. 605 00:26:04,330 --> 00:26:06,690 ‫ببینین، حتی ممکنه... 606 00:26:06,880 --> 00:26:09,660 ‫در حد جانی کاکران مشهور بشین. 607 00:26:25,200 --> 00:26:26,890 ‫خب، من که تا حالا اسمش رو نشنیدم. 608 00:26:27,090 --> 00:26:29,190 ‫راستی، پیشنهاد خودت بود آقای داکینز؟ 609 00:26:29,380 --> 00:26:31,060 ‫- آره. ‫- نه‌خیر، پیشنهاد ایشون نبود، 610 00:26:31,260 --> 00:26:33,980 ‫پیشنهاد خودم بود و متوجهم ‫افزودن چنین وکیلی... 611 00:26:34,180 --> 00:26:35,690 ‫ممکنه رو اعصابت بره، ولی... 612 00:26:35,880 --> 00:26:37,440 ‫رو اعصابم بره؟ به هیچ وجه. 613 00:26:37,630 --> 00:26:39,350 ‫رو اعصابم نمی... ‫به نظرتون عصبی شدم؟ 614 00:26:39,550 --> 00:26:41,270 ‫رو اعصابم نمی‌ره. 615 00:26:41,470 --> 00:26:43,140 ‫اصلا پول خودته، ‫هر کاری می‌خوای باهاش بکن، 616 00:26:43,340 --> 00:26:45,270 ‫ولی به نظرم داری اشتباه می‌کنی. 617 00:26:45,470 --> 00:26:47,850 ‫دارم سعی می‌کنم ‫اگه جلسه رسمی دادگاه برگزار شد، 618 00:26:48,050 --> 00:26:49,640 ‫بهترین شرایط برامون مهیا باشه. 619 00:26:49,840 --> 00:26:50,770 ‫فهمیدم. 620 00:26:50,970 --> 00:26:52,520 ‫ولی قرار نیست جلسه رسمی برگزار بشه. 621 00:26:52,720 --> 00:26:55,140 ‫حالا بی‌شوخی، مگه طرف ‫چیکار کرده که این‌قدر خاصه؟ 622 00:26:55,340 --> 00:26:56,661 ‫من و هال رفته بودیم فلوریدا... 623 00:26:56,685 --> 00:26:58,940 ‫که یکی از دادگاه‌هاش رو ‫با هیئت منصفه تماشا کنیم... 624 00:26:59,130 --> 00:27:01,350 ‫و می‌خوام بهت بگم ‫این آدم قطعا... 625 00:27:01,550 --> 00:27:04,100 ‫هیئت منصفه رو به وجد میاره. 626 00:27:05,430 --> 00:27:06,790 ‫آره بابا. 627 00:27:09,540 --> 00:27:11,020 ‫خب... 628 00:27:11,220 --> 00:27:13,270 ‫اگه این‌قدر قبولش داری، 629 00:27:13,470 --> 00:27:14,940 ‫چرا که نه، خیلی‌خب، ‫باهاش همکاری می‌کنم. 630 00:27:15,130 --> 00:27:16,270 ‫قبلا هم همکار داشتم. 631 00:27:16,470 --> 00:27:17,890 ‫ولی باید معلوم باشه... 632 00:27:18,090 --> 00:27:20,620 ‫وکیل اصلی خودمم. 633 00:27:21,660 --> 00:27:24,100 ‫ممنونم که این‌قدر باجنبه‌ای مایک. 634 00:27:24,300 --> 00:27:25,980 ‫خواهش می‌کنم. 635 00:27:26,180 --> 00:27:27,850 ‫خب، اصلا قراره کی بیاد؟ 636 00:27:28,050 --> 00:27:29,810 ‫راستش، گمون کنم همین الان اومدن. 637 00:27:30,010 --> 00:27:31,190 ‫همین الان؟ 638 00:27:33,470 --> 00:27:34,770 ‫♪ «گرگ نایس» ♪ 639 00:27:34,970 --> 00:27:36,940 ‫♪ قطعا می‌ترکونه ♪ 640 00:27:37,130 --> 00:27:39,440 ‫♪ «گنگ استار» قطعا می‌ترکونه ♪ 641 00:27:39,630 --> 00:27:41,520 ‫♪ «نایس اند اسموث» قطعا می‌ترکونه ♪ 642 00:27:41,720 --> 00:27:44,350 ‫♪ «گرگ نایس»، «گرگ نایس» ♪ 643 00:27:44,550 --> 00:27:46,480 ‫♪ خیلی‌خب، آها... ♪ 644 00:27:46,680 --> 00:27:48,600 ‫سلام جناب جرمیا از کتاب مراثی. ‫حالت چطوره جری؟ 645 00:27:48,800 --> 00:27:49,690 ‫- خوش اومدی ویلی. ‫- از دیدنت خوشحالم دکتر. 646 00:27:49,880 --> 00:27:50,850 ‫از دیدنت خوشحالم. چه خوش‌تیپ شدی. 647 00:27:51,050 --> 00:27:52,810 ‫- ممنون. ‫- سلام هال، واسه چی اونجا وایستادی، ها؟ 648 00:27:53,010 --> 00:27:53,980 ‫- افتخار دادین. ‫- داری جوان‌تر می‌شی پسر؟ 649 00:27:54,180 --> 00:27:55,640 ‫ها؟ نکنه «دوریان گری» بازی درمیاری؟ 650 00:27:55,840 --> 00:27:57,940 ‫ویلی، ایشون مایک آلرد هستن. 651 00:27:58,130 --> 00:27:59,270 ‫سلام مایک. 652 00:27:59,470 --> 00:28:01,140 ‫خب، ظاهرا قراره همکاری کنیم، هوم؟ 653 00:28:01,340 --> 00:28:03,600 ‫ظاهرا همین‌طوره. حالت چطوره آقای گری؟ 654 00:28:03,800 --> 00:28:05,690 ‫تیپ میلیونی زدم، مگه نه؟ 655 00:28:05,880 --> 00:28:07,890 ‫تیپ ده میلیون دلاری زدی ویلی. 656 00:28:08,090 --> 00:28:09,560 ‫ایول، واقعا حرف ندارم. 657 00:28:09,760 --> 00:28:10,890 ‫حالم خیلی خوبه. 658 00:28:11,090 --> 00:28:12,190 ‫اتاق جنگت همین‌جاست، ها؟ 659 00:28:12,380 --> 00:28:14,810 ‫- اِم، خب، اتاق جلسات هم داریم. ‫- اوهوم. 660 00:28:15,010 --> 00:28:15,927 ‫با این‌ها حال کردم. 661 00:28:15,951 --> 00:28:18,140 ‫با این کتاب‌ها حال کردم. ‫با همه‌شون حال کردم. 662 00:28:18,340 --> 00:28:19,560 ‫ولی خیلی باحاله. 663 00:28:19,760 --> 00:28:21,940 ‫ولی تا کارمون رو شروع نکردیم... 664 00:28:22,130 --> 00:28:24,310 ‫امیدوارم اذیت نشی، ولی... 665 00:28:24,510 --> 00:28:25,940 ‫باید سوالاتی ازت بپرسم. 666 00:28:26,130 --> 00:28:28,350 ‫چرا که نه؟ هر سوالی داشتی بپرس. ‫سراپا گوشم. 667 00:28:28,550 --> 00:28:29,560 ‫خوبه. 668 00:28:29,760 --> 00:28:32,350 ‫اِم، سوالم از این قراره... 669 00:28:32,550 --> 00:28:34,580 ‫که با همکاری با سیاه‌پوستان ‫چه حسی بهت دست می‌ده؟ 670 00:28:36,580 --> 00:28:38,080 ‫همکاری مستقیم؟ 671 00:28:39,080 --> 00:28:40,190 ‫مگه همکاری دیگه‌ای هم داریم؟ 672 00:28:40,380 --> 00:28:42,140 ‫نه‌خیر. می‌خوای صادقانه بگم؟ 673 00:28:42,340 --> 00:28:43,640 ‫- باید صادقانه بگی. ‫- خیلی‌خب. 674 00:28:43,840 --> 00:28:45,890 ‫خب، اگه می‌خوای صادقانه بگم، 675 00:28:46,090 --> 00:28:48,190 ‫راستش رو بخوای، ‫گمون کنم کمی متعصب باشم. 676 00:28:48,380 --> 00:28:49,310 ‫هوم. خیلی‌خب. 677 00:28:49,510 --> 00:28:50,520 ‫منظورم این نیست ‫که به تعصبم افتخار می‌کنم. 678 00:28:50,720 --> 00:28:52,940 ‫- ممنونم که راستش رو گفتی. ‫- راستش، چند وقته که خیلی تلاش می‌کنم... 679 00:28:53,130 --> 00:28:54,060 ‫بهش غلبه کنم. 680 00:28:54,260 --> 00:28:55,640 ‫هوم. خب، پس بهتره بکنی. 681 00:28:55,840 --> 00:28:57,310 ‫- خوشحالم که داری تلاش می‌کنی. ‫- ولی آره دیگه. 682 00:28:57,510 --> 00:28:59,770 ‫با همکارانم آشنا شدی؟ 683 00:28:59,970 --> 00:29:02,270 ‫سلام. کریس هستم. 684 00:29:02,470 --> 00:29:03,640 ‫سلام کریس. 685 00:29:03,840 --> 00:29:05,310 ‫سلام. داشان هستم. 686 00:29:05,510 --> 00:29:06,520 ‫- سلام داشان. ‫- هوم. 687 00:29:06,720 --> 00:29:08,330 ‫آل هستم. 688 00:29:09,370 --> 00:29:10,740 ‫رجی داگلاس هستم. 689 00:29:11,740 --> 00:29:12,990 ‫سلام آقایون. 690 00:29:14,450 --> 00:29:16,980 ‫خیلی‌خب. اِم... ‫حالا که این مسائل رو حل کردیم، 691 00:29:17,180 --> 00:29:18,520 ‫نظرتون چیه بریم تو اتاق جلسات... 692 00:29:18,720 --> 00:29:20,390 ‫که باقی اعضای گروه رو ببینیم، خب؟ 693 00:29:20,590 --> 00:29:23,020 ‫جری. حلش می‌کنیم، خب؟ 694 00:29:23,220 --> 00:29:24,520 ‫- باشه. ‫- چیزیش نمی‌شه. 695 00:29:24,720 --> 00:29:26,040 ‫خیلی‌خب، اشکالی نداره. 696 00:29:27,910 --> 00:29:29,730 ‫سلام آقایون. حالتون چطوره؟ 697 00:29:29,930 --> 00:29:31,730 ‫ردیفین؟ ها؟ خوبه، خوبه، خوبه. 698 00:29:31,930 --> 00:29:34,770 ‫اگه من رو نمی‌شناسین، ‫بنده ویلی گری هستم. 699 00:29:34,970 --> 00:29:36,270 ‫احسنت. 700 00:29:36,470 --> 00:29:39,440 ‫خب، یه سری از همکارانم رو ‫از شرکت حقوقیم تو فلوریدا آوردم... 701 00:29:39,630 --> 00:29:41,190 ‫که کمکتون کنن تو این پرونده پیروز بشیم. 702 00:29:41,380 --> 00:29:44,940 ‫خب، اگه با روش دادخواهی ‫ویلی گری آشنا نیستین، 703 00:29:45,130 --> 00:29:46,190 ‫بذارین براتون توضیح بدم. 704 00:29:46,380 --> 00:29:48,100 ‫قراره وارد جنگ بشیم. 705 00:29:48,300 --> 00:29:50,270 ‫آخه به نظرم دادخواهی همینه. 706 00:29:50,470 --> 00:29:52,060 ‫دادخواهی عین جنگه. 707 00:29:52,260 --> 00:29:54,310 ‫عین نبرده، عین نبردی تا پای جونه. 708 00:29:54,510 --> 00:29:56,190 ‫ضمنا، منظورم نبرد مسخره نیست. 709 00:29:56,380 --> 00:29:59,620 ‫منظورم نبردی در حد نبردهای ‫ژان‌کلود ون دامه. 710 00:30:00,620 --> 00:30:03,120 ‫خودم می‌دونم خیال می‌کنین دیوانه‌ام، ‫ولی این‌جوری حال می‌کنم. 711 00:30:04,740 --> 00:30:06,690 ‫اصلا اگه با این مادرخراب‌ها ‫دیوانه‌وار برخورد نکنیم، 712 00:30:06,880 --> 00:30:08,270 ‫از من بشنوین، این شرکت لوون... 713 00:30:08,470 --> 00:30:09,640 ‫خیلی قدرتمنده. 714 00:30:09,840 --> 00:30:11,770 ‫کلی پول و نفوذ داره. 715 00:30:11,970 --> 00:30:14,020 ‫ما خیلی چیزهاشون رو نداریم؛ 716 00:30:14,220 --> 00:30:16,690 ‫ولی نمی‌ذاریم ما رو بترسونن. 717 00:30:16,880 --> 00:30:18,660 ‫آخه من نمی‌ترسم. 718 00:30:19,740 --> 00:30:22,060 ‫خب، همه می‌دونن... 719 00:30:22,260 --> 00:30:24,480 ‫من طی ۱۲ سال اخیر ‫تو دادگاه شکست نخوردم. 720 00:30:24,680 --> 00:30:25,890 ‫خب، دلیلش چیه؟ 721 00:30:26,090 --> 00:30:27,100 ‫می‌تونین دلیلش رو بهم بگین؟ 722 00:30:27,300 --> 00:30:28,640 ‫آخه از شکست متنفرم. 723 00:30:28,840 --> 00:30:31,870 ‫متنفرم، متنفرم، متنفرم! 724 00:30:32,070 --> 00:30:34,230 ‫ترجیح می‌دم یکی مغزم رو ‫با تفنگ بپاشه رو دیوار، 725 00:30:34,430 --> 00:30:36,240 ‫ولی تو دادگاه شکست نخورم. 726 00:30:38,370 --> 00:30:40,370 ‫خب، با این اوصاف... 727 00:30:41,660 --> 00:30:43,770 ‫هیچ‌جوره کمر به یه کار نمی‌بندم. 728 00:30:43,970 --> 00:30:48,100 ‫اصلا کمر به توافق نمی‌بندم. 729 00:30:48,300 --> 00:30:50,100 ‫- چنین کاری نمی‌کنیم، نه‌خیر. ‫- عذر می‌خوام. 730 00:30:50,300 --> 00:30:52,600 ‫اشکالی نداره حرفی بزنم؟ 731 00:30:52,800 --> 00:30:54,520 ‫- بفرما مایک. ‫- آقای گری، 732 00:30:54,720 --> 00:30:57,640 ‫متأسفانه استراتژی ما در راستای توافق... 733 00:30:57,840 --> 00:30:59,440 ‫اصلا به این شکل نیست. 734 00:30:59,630 --> 00:31:03,730 ‫در واقع، خودم واسه آقای لوون ‫نامه‌ای نوشتم... 735 00:31:03,930 --> 00:31:06,690 ‫و پیشنهاد توافق ۸ میلیونی دادم. 736 00:31:06,880 --> 00:31:08,560 ‫البته بین خودمون بمونه، 737 00:31:08,760 --> 00:31:11,140 ‫اگه لازم باشه، ‫احتمالا تا ۷ میلیون هم کوتاه میایم. 738 00:31:11,340 --> 00:31:12,440 ‫خب مایک، ممنون که در جریانمون گذاشتی... 739 00:31:12,630 --> 00:31:15,640 ‫ممنونم... ‫ولی متأسفانه باید روش کارتون رو تغییر بدین. 740 00:31:15,840 --> 00:31:17,640 ‫توافق نمی‌کنیم. 741 00:31:17,840 --> 00:31:19,390 ‫حرف شما محترمه، 742 00:31:19,590 --> 00:31:21,520 ‫ولی بحثش همچنان پابرجاست... 743 00:31:21,720 --> 00:31:24,091 ‫و تا زمانی که بهترین ‫راه‌حل رو انتخاب نکردم، 744 00:31:24,115 --> 00:31:24,990 ‫پابرجا می‌مونه. 745 00:31:27,080 --> 00:31:28,060 ‫عجب. 746 00:31:28,260 --> 00:31:29,990 ‫تا خودت انتخاب کنی، ها؟ 747 00:31:32,450 --> 00:31:33,730 ‫جریان چیه مایک؟ 748 00:31:33,930 --> 00:31:35,830 ‫هوم؟ کی رئیسه؟ 749 00:31:36,830 --> 00:31:38,850 ‫نه، جدی می‌گم، کی رئیسه؟ 750 00:31:39,050 --> 00:31:41,270 ‫آخه شما ویلی گری رو آوردین اینجا ‫که پرونده رو به دست بگیره، 751 00:31:41,470 --> 00:31:43,350 ‫ولی تو داری کار خودت رو بهم می‌گی. 752 00:31:43,550 --> 00:31:46,440 ‫گفتم توافق نمی‌کنیم، ‫نظر وکیل اصلی رو بهت گفتم. 753 00:31:46,630 --> 00:31:47,600 ‫- جانم؟ ‫- جانم چیه؟ 754 00:31:47,800 --> 00:31:50,190 ‫چی شده؟ ‫نکنه گوشت مشکل پیدا کرده؟ 755 00:31:50,380 --> 00:31:51,520 ‫عذر می‌خوام جناب. 756 00:31:51,720 --> 00:31:52,770 ‫- نه‌خیر، وکیل اصلی نیستی. ‫- مایک، اگه بهم دست بزنی، 757 00:31:52,970 --> 00:31:54,190 ‫- بدجوری به خدمتت می‌رسیم. ‫- رئیس، آروم باش. 758 00:31:54,380 --> 00:31:56,730 ‫- آقای گری، از من بشنو، وکیل اصلی نیستی. ‫- ای بابا، آروم باش. 759 00:31:56,930 --> 00:31:57,980 ‫- پس چی‌ام؟ ‫- می‌شه بهت یادآوری کنم... 760 00:31:58,180 --> 00:31:59,600 ‫- اینجا شهر منه، ‫- شهر توئه؟ 761 00:31:59,800 --> 00:32:01,520 ‫- الان پشت میز جلسه من نشستیم... ‫- هر شهری که برم، شهر خودمه. 762 00:32:01,720 --> 00:32:03,190 ‫- و موکل خودم حضور داره. ‫- معلومه شهر خودت نیست، 763 00:32:03,380 --> 00:32:04,980 ‫- وگرنه با من تماس نمی‌گرفتن. ‫- آقایون. آقایون. 764 00:32:05,180 --> 00:32:08,740 ‫آقایون، می‌شه کمی آروم بگیرین؟ 765 00:32:11,160 --> 00:32:13,390 ‫من نیومدم اینجا باهات دعوا کنم مایک. 766 00:32:13,590 --> 00:32:15,980 ‫- چی؟ ‫- گفتم نیومدم اینجا باهات دعوا کنم. 767 00:32:16,180 --> 00:32:18,330 ‫اومدم اینجا کارم رو بکنم. 768 00:32:18,910 --> 00:32:20,850 ‫خب، تا جایی که می‌دونم، 769 00:32:21,050 --> 00:32:23,520 ‫آقای اوکیف می‌خواد تو دادگاه پیروز بشه. 770 00:32:23,720 --> 00:32:27,790 ‫نمی‌خواد عین بزدل‌ها ‫واسه ۸ میلیون ناقابل... 771 00:32:30,040 --> 00:32:31,830 ‫خودش رو بفروشه. 772 00:32:32,450 --> 00:32:35,390 ‫امان از دستت جری. جریان چیه؟ 773 00:32:35,590 --> 00:32:37,390 ‫به نظرم باید بهش فرصت بدیم. 774 00:32:37,590 --> 00:32:38,810 ‫مگه سخنرانیش رو نشنیدی؟ 775 00:32:39,010 --> 00:32:40,060 ‫اصلا کارش رو بلد نیست. 776 00:32:40,260 --> 00:32:42,350 ‫دوازده ساله تو دادگاه شکست نخورده. 777 00:32:42,550 --> 00:32:44,020 ‫پرونده‌هاش ضرر شخصی بودن. 778 00:32:44,220 --> 00:32:46,870 ‫معلومه از قوانین واقعی ‫و قوانین قراردادی خبر نداره. 779 00:32:49,120 --> 00:32:50,640 ‫وکیل اصلی چی؟ 780 00:32:50,840 --> 00:32:52,940 ‫تو که احیانا نمی‌خوای ‫وکالت اصلی رو بهش بسپاری؟ 781 00:32:53,130 --> 00:32:54,410 ‫چرا. 782 00:32:55,370 --> 00:32:57,160 ‫می‌خوام. 783 00:33:04,830 --> 00:33:06,560 ‫ردیفیم؟ 784 00:33:06,760 --> 00:33:08,810 ‫آره. 785 00:33:09,010 --> 00:33:10,440 ‫مایک، ردیفی؟ 786 00:33:10,630 --> 00:33:12,480 ‫خیلی‌خب، حالا که همه ردیفیم، 787 00:33:12,680 --> 00:33:16,690 ‫اِم، می‌شه یکی حرف‌هام رو بنویسه؟ 788 00:33:16,880 --> 00:33:19,690 ‫سینتیا، می‌شه حرف‌های آقای گری رو ثبت کنی؟ 789 00:33:19,880 --> 00:33:22,730 ‫خیلی‌خب سینتیا. خیلی ممنونم. 790 00:33:22,930 --> 00:33:24,230 ‫خیلی‌خب. 791 00:33:24,430 --> 00:33:25,810 ‫خطاب به آقای لوون، 792 00:33:26,010 --> 00:33:29,060 ‫رئیس شرکت لوون. 793 00:33:29,260 --> 00:33:31,350 ‫سلام جناب لوون، بنده ویلی ای گری هستم. 794 00:33:31,550 --> 00:33:34,230 ‫به تازگی وکیل اصلی شکایت... 795 00:33:34,430 --> 00:33:38,600 ‫جرمیا اوکیف از شما شدم. 796 00:33:38,800 --> 00:33:41,560 ‫بدین وسیله پیشنهاد پیشین... 797 00:33:41,760 --> 00:33:46,060 ‫توافق ۸ میلیون دلاری رو... 798 00:33:46,260 --> 00:33:49,230 ‫پس می‌گیرم. 799 00:33:49,430 --> 00:33:52,190 ‫پیشنهاد جدیدمون از تاریخ... 800 00:33:52,380 --> 00:33:57,770 ‫تحریر این نامه، صد میلیون دلاره. 801 00:33:57,970 --> 00:33:59,850 ‫یوهو. حالا شد یه چیزی. 802 00:34:00,050 --> 00:34:01,560 ‫واقعا گفت صد میلیون دلار؟ 803 00:34:01,760 --> 00:34:03,390 ‫- یعنی هشت‌تا صفر داره؟ ‫- صد میلیون دلار. 804 00:34:03,590 --> 00:34:05,390 ‫نظرتون چیه آروم باشین؟ ‫می‌گیرین چی می‌گم؟ 805 00:34:05,590 --> 00:34:08,140 ‫آخه ۹۴ میلیون دلار بیشتر ‫از پیشنهاد اولیه‌مونه. 806 00:34:08,340 --> 00:34:11,100 ‫به نظر من پیشنهاد اولیه‌تون ‫۹۴ میلیون کمتر بود. 807 00:34:11,300 --> 00:34:12,440 ‫اِم، آره آقای گری، شاید بهتر باشه... 808 00:34:12,630 --> 00:34:13,940 ‫- کمکمون کنین درک کنیم... ‫- صد میلیون دلار؟ 809 00:34:14,130 --> 00:34:15,270 ‫خودت هم می‌دونی مسخره است. 810 00:34:15,470 --> 00:34:17,230 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ ‫می‌خوای این پرونده رو نابود کنی؟ 811 00:34:17,430 --> 00:34:20,520 ‫مایک، تا حالا کسی بهت نگفته ‫اندازه حلزون باغچه هم تخم نداری؟ 812 00:34:20,720 --> 00:34:23,640 ‫ویلی، متأسفانه من هم عین بقیه نگرانم. 813 00:34:23,840 --> 00:34:25,690 ‫رقم خیلی زیادیه. 814 00:34:25,880 --> 00:34:29,190 ‫اگه چنین رقمی پیشنهاد بدیم، ‫خودمون رو تحقیر می‌کنیم. 815 00:34:29,380 --> 00:34:30,890 ‫ببین، حالت رو درک می‌کنم جری؛ 816 00:34:31,090 --> 00:34:32,560 ‫ولی باید بهم اعتماد کنی، خب؟ 817 00:34:32,760 --> 00:34:34,600 ‫- اوهوم. بهش اعتماد کن. ‫- خب؟ 818 00:34:34,800 --> 00:34:36,310 ‫همه باید بهم اعتماد کنن. 819 00:34:36,510 --> 00:34:37,980 ‫- خب؟ ‫- احسنت. 820 00:34:38,180 --> 00:34:39,910 ‫خب سینتیا، کجا بودیم؟ 821 00:34:40,770 --> 00:34:42,605 ‫- «پیشنهاد جدیدمون از تاریخ...» ‫- [بریتیش کلمبیا، ونکوور] 822 00:34:42,630 --> 00:34:44,815 ‫- «تحریر این نامه،» ‫- [بریتیش کلمبیا، ونکوور] 823 00:34:44,840 --> 00:34:46,980 ‫- «صد میلیون دلاره.» ‫- [بریتیش کلمبیا، ونکوور] 824 00:34:47,180 --> 00:34:48,390 ‫وای، چی؟ 825 00:34:48,590 --> 00:34:50,270 ‫بی‌خیال بابا. حتما شوخیت گرفته. 826 00:34:50,470 --> 00:34:51,640 ‫- صد میلیون؟ ‫- خیال کرده کیه؟ 827 00:34:51,840 --> 00:34:52,730 ‫- مگه دیوانه است؟ ‫- هشت‌تا صفر داره، اصلا شمرده؟ 828 00:34:52,930 --> 00:34:55,270 ‫- هشت‌تا صفر داره. ‫- امکان نداره جدی گفته باشه. 829 00:34:55,470 --> 00:34:57,810 ‫- شوخی می‌کنه. ‫- انگار ده‌تا تخممرغ پشت هم ردیف کردن. 830 00:34:59,090 --> 00:35:00,740 ‫شوخی نیست. 831 00:35:01,290 --> 00:35:04,270 ‫یا خدا، این اوکیف خیلی رو اعصابه، مگه نه؟ 832 00:35:04,470 --> 00:35:06,100 ‫آره. 833 00:35:06,300 --> 00:35:08,100 ‫این دلقکی که وکیلش کرده کیه؟ 834 00:35:08,300 --> 00:35:11,190 ‫ظاهرا شخصی به نام ویلیام گریه. 835 00:35:11,380 --> 00:35:14,100 ‫ممنون باب. خودم هم نامه‌اش رو خوندم. 836 00:35:14,300 --> 00:35:16,270 ‫ولی سوالم از این قراره... 837 00:35:16,470 --> 00:35:17,690 ‫که واقعا کیه؟ 838 00:35:17,880 --> 00:35:19,020 ‫داستانش از چه قراره؟ 839 00:35:19,220 --> 00:35:20,730 ‫اوکیف از کجا پیداش کرده؟ 840 00:35:20,930 --> 00:35:23,230 ‫طبق اطلاعات اکتسابیمون، 841 00:35:23,430 --> 00:35:26,390 ‫می‌شه گفت وکیل ضرر شخصی باکلاسی... 842 00:35:26,590 --> 00:35:28,100 ‫اهل فلوریداست. 843 00:35:28,300 --> 00:35:29,640 ‫- از این وکلای لاشخوره. ‫- ضرر شخصی؟ 844 00:35:29,840 --> 00:35:31,270 ‫پرونده ما که سر قرارداده. 845 00:35:31,470 --> 00:35:34,270 ‫آخه واسه چی باید وکیل ‫متخصص ضرر شخصی رو... 846 00:35:34,470 --> 00:35:36,270 ‫واسه پرونده قراردادی اجیر کنه؟ 847 00:35:36,470 --> 00:35:38,310 ‫شاید تو نقاط دورافتاده میسیسیپی... 848 00:35:38,510 --> 00:35:40,270 ‫وکیل عادی ندارن. 849 00:35:40,470 --> 00:35:42,350 ‫بهتره بیشتر از این حرف‌ها بزنی. 850 00:35:42,550 --> 00:35:44,640 ‫ظاهرا شکایتشون رو ‫تو شهرستانی دورافتاده... 851 00:35:44,840 --> 00:35:47,140 ‫در جنوب ایالتشون ‫به نام شهرستان هیندز ثبت کردن. 852 00:35:47,340 --> 00:35:48,770 ‫واقعا؟ خب که چی؟ 853 00:35:48,970 --> 00:35:51,810 ‫خب، شهرستان هیندز از فقیرترین... 854 00:35:52,010 --> 00:35:55,490 ‫شهرهاشونه و تقریبا ۷۰% ساکنانش... 855 00:35:56,580 --> 00:35:58,100 ‫سیاه‌پوستن. 856 00:35:58,300 --> 00:36:00,100 ‫عجب. 857 00:36:00,300 --> 00:36:02,700 ‫پس واسه همین اجیرش کرده. 858 00:36:04,740 --> 00:36:06,410 ‫به خاطر سیاه‌پوست بودنشه. 859 00:36:08,080 --> 00:36:09,700 ‫گری سیاه‌پوسته. 860 00:36:12,160 --> 00:36:14,230 ‫آفریقایی‌آمریکاییه. 861 00:36:14,430 --> 00:36:18,190 ‫♪ وقتی... ♪ 862 00:36:18,380 --> 00:36:19,890 ‫♪ من... ♪ 863 00:36:20,090 --> 00:36:22,140 ‫♪ وقتی من... ♪ 864 00:36:22,340 --> 00:36:25,390 ‫- ♪ تو رو داشتم ♪ ‫- ♪ تو رو داشتم ♪ 865 00:36:25,590 --> 00:36:31,600 ‫- ♪ باهات بدرفتاری کردم ♪ ‫- ♪ بدرفتاری کردم ♪ 866 00:36:31,800 --> 00:36:33,810 ‫خب، همونطور که پدربزرگم می‌گفت ‫و خودم گفتم... 867 00:36:34,010 --> 00:36:35,770 ‫«هر خری هم که باشه...» 868 00:36:35,970 --> 00:36:36,890 ‫من که نگرانش نیستم. 869 00:36:37,090 --> 00:36:40,480 ‫رج، تو اصلا درک نمی‌کنی... 870 00:36:40,680 --> 00:36:41,810 ‫شرمنده که مزاحم شدم. 871 00:36:42,010 --> 00:36:43,600 ‫همین الان اطلاعات درخواستیتون... 872 00:36:43,800 --> 00:36:45,270 ‫در راستای کشف هویت ‫وکیل اصلی لوون به دستمون رسید. 873 00:36:45,470 --> 00:36:46,390 ‫- می‌شه ببینمش؟ ممنون. ‫- خب، کیه؟ 874 00:36:46,590 --> 00:36:47,740 ‫آقائه رو می‌شناسیم؟ 875 00:36:49,950 --> 00:36:52,520 ‫- زنه. ‫- زنه؟ 876 00:36:52,720 --> 00:36:55,060 ‫یعنی چی که «زنه»؟ 877 00:36:55,260 --> 00:36:56,940 ‫آره، «زنه» یعنی چی؟ 878 00:36:57,130 --> 00:36:59,640 ‫- «زنه» یعنی... ‫- خانمه؟ 879 00:36:59,840 --> 00:37:02,520 ‫اسمش میم داونزه. 880 00:37:02,720 --> 00:37:05,440 ‫♪ وای... ♪ 881 00:37:05,630 --> 00:37:07,850 ‫کارشناسی حقوقش رو ‫از دانشگاه هاوارد گرفته. 882 00:37:08,050 --> 00:37:10,640 ‫آها. پس یعنی زن عادی نیست، 883 00:37:10,840 --> 00:37:11,890 ‫- زن سیاه‌پوسته. ‫- آبجی خودمونه. 884 00:37:12,090 --> 00:37:13,390 ‫خب، چه عجیب. 885 00:37:13,590 --> 00:37:16,980 ‫هم در عرصه سیاه‌پوستی، ‫هم در عرصه زنان رو دستمون زدن. 886 00:37:23,950 --> 00:37:26,770 ‫شاگرد اول کلاسشون ‫تو دانشکده حقوق هاوارد بود. 887 00:37:26,970 --> 00:37:28,540 ‫یا خدا. 888 00:37:31,990 --> 00:37:33,810 ‫بعدش دو سال دستیار... 889 00:37:34,010 --> 00:37:37,790 ‫سندرا دی اوکانر، قاضی دیوان عالی، بود. 890 00:37:40,870 --> 00:37:42,940 ‫سه سال تو «پال وایس» کار کرده... 891 00:37:43,130 --> 00:37:46,350 ‫و الان جوان‌ترین شریک... 892 00:37:46,550 --> 00:37:48,230 ‫شرکت «کرانستون، براون و اتول»ـه. 893 00:37:48,430 --> 00:37:49,690 ‫- اوهوم. ‫- خیلی‌خب، چه تحسین‌برانگیز. 894 00:37:49,880 --> 00:37:52,390 ‫یکی از دوستانم قبلا تو ‫«کرانستون، براون و اتول» همکارش بود. 895 00:37:52,590 --> 00:37:53,850 ‫اِم... 896 00:37:54,050 --> 00:37:55,810 ‫خب... 897 00:37:56,010 --> 00:37:58,890 ‫بهم گفت تو شرکتشون ‫براش لقب گذاشته بودن. 898 00:37:59,090 --> 00:38:00,100 ‫هوم. لقبش چی بود؟ 899 00:38:00,300 --> 00:38:01,440 ‫واقعا؟ 900 00:38:01,630 --> 00:38:04,020 ‫لقبش «پایتون» بود. 901 00:38:04,220 --> 00:38:06,940 ‫به خاطر روش کار مخصوصش ‫در حین استنطاق چنین لقبی داشت. 902 00:38:07,130 --> 00:38:08,730 ‫- آها. آها. ‫- آخه همیشه وقتی اصلا... 903 00:38:08,930 --> 00:38:10,560 ‫انتظارش رو نداشتن حمله می‌کرد. 904 00:38:10,760 --> 00:38:12,350 ‫اوهوم. خیلی‌خب پایتون خانم. 905 00:38:12,550 --> 00:38:14,020 ‫- ولی می‌دونین چیه؟ ‫- خیلی پرجزئیاته. 906 00:38:14,220 --> 00:38:15,730 ‫می‌دونین چیه؟ 907 00:38:15,930 --> 00:38:18,310 ‫من بوآی پیچنده‌ام. 908 00:38:18,510 --> 00:38:19,690 ‫ببینیم چند مرده حلاجه. 909 00:38:19,880 --> 00:38:22,850 ‫گمون کنم باید با شرکت ‫شبکه‌های کابلی تماس بگیریم. 910 00:38:23,050 --> 00:38:24,980 ‫هر دفعه می‌خوام ‫کانال‌های «ترنر برادکست» رو بگیرم، 911 00:38:25,180 --> 00:38:27,810 ‫صفحه خالی و عجیب و غریب می‌شه. 912 00:38:28,010 --> 00:38:29,850 ‫گمون کنم مشکل پیدا کرده. 913 00:38:30,050 --> 00:38:32,270 ‫مشکلی نداره. ‫خودم اشتراکمون رو لغو کردم. 914 00:38:32,470 --> 00:38:35,140 ‫یعنی چی که لغوش کردی؟ 915 00:38:35,340 --> 00:38:38,600 ‫آنی، اون ناظران بیمه ‫چند روز پیش باز اومده بودن. 916 00:38:38,800 --> 00:38:41,520 ‫این دفعه جوازم رو لغو کردن. 917 00:38:41,720 --> 00:38:44,850 ‫مجبورم مدتی کسب‌وکارم رو تعطیل کنم. 918 00:38:45,050 --> 00:38:46,290 ‫چی؟ 919 00:38:47,490 --> 00:38:48,730 ‫منظورت چیه؟ 920 00:38:48,930 --> 00:38:50,730 ‫موقتیه. 921 00:38:50,930 --> 00:38:53,440 ‫به محض اتمام دادگاه ‫و دریافت غرامت لوون، 922 00:38:53,630 --> 00:38:55,310 ‫- سرپا می‌شیم و... ‫- جری. جری. 923 00:38:55,510 --> 00:38:56,890 ‫می‌فهمی چی می‌گی؟ 924 00:38:57,090 --> 00:39:00,120 ‫به محض دریافت غرامت ری لوون؟ 925 00:39:02,450 --> 00:39:04,950 ‫اصلا واقعا مطمئنی پرداخت کنه؟ 926 00:39:08,990 --> 00:39:12,620 ‫آخه هنوز بهم نگفتی ‫پول این شکایت رو از کجا آوردیم. 927 00:39:13,700 --> 00:39:16,980 ‫وکیل گرون‌قیمتی از فلوریدا آوردی. 928 00:39:17,180 --> 00:39:19,640 ‫نمی‌خواد نگرانش باشی. 929 00:39:22,050 --> 00:39:27,100 ‫خب، اصلا نمی‌فهمم واسه چی ‫این شکایت احمقانه رو کش می‌دی. 930 00:39:27,300 --> 00:39:29,190 ‫می‌تونی خریدار دیگه‌ای... 931 00:39:29,380 --> 00:39:30,940 ‫واسه اون سه مؤسسه پیدا کنی. 932 00:39:31,130 --> 00:39:32,540 ‫خودت هم می‌دونی. 933 00:39:33,620 --> 00:39:35,560 ‫معلومه هدف دیگه‌ای داری. 934 00:39:35,760 --> 00:39:36,890 ‫شاید داشته باشم. 935 00:39:37,090 --> 00:39:39,140 ‫شاید صرفا نمی‌خوام شاهد ‫قسر در رفتنش باشم. 936 00:39:39,340 --> 00:39:41,740 ‫کی رو می‌گی؟ ری لوون رو می‌گی؟ 937 00:39:42,870 --> 00:39:45,190 ‫امان از دستت جری. 938 00:39:45,380 --> 00:39:49,230 ‫واسه چی کل فکر و ذکرت همین آدمه؟ 939 00:39:49,430 --> 00:39:51,480 ‫آنی، انتظار داری چیکار کنم؟ 940 00:39:51,680 --> 00:39:54,020 ‫دست رو دست بذارم ‫که بدبختم کنه؟ 941 00:39:54,220 --> 00:39:57,480 ‫که خانواده‌مون رو بدبخت کنه؟ 942 00:39:57,680 --> 00:40:00,810 ‫ازت انتظار دارم... 943 00:40:01,010 --> 00:40:03,310 ‫گاهی اوقات... 944 00:40:03,510 --> 00:40:04,890 ‫به فکر من هم باشی. 945 00:40:05,090 --> 00:40:06,310 ‫هوم. 946 00:40:06,510 --> 00:40:09,410 ‫به نظرت نمی‌تونیم پیروز بشیم. 947 00:40:14,410 --> 00:40:15,940 ‫اگه می‌خوای بدونی پولش رو از کجا آوردم، 948 00:40:16,130 --> 00:40:17,990 ‫این خونه رو گرو گذاشتم. 949 00:40:29,740 --> 00:40:31,120 ‫حالتون چطوره؟ 950 00:40:32,040 --> 00:40:34,490 ‫بگو ببینم ویلی، چی شد که وکیل شدی؟ 951 00:40:35,790 --> 00:40:37,290 ‫هوم. 952 00:40:38,450 --> 00:40:40,020 ‫خب، بستگی داره. 953 00:40:40,220 --> 00:40:43,520 ‫می‌خوای نسخه طولانیش رو ‫تعریف کنم یا نسخه کوتاهش؟ 954 00:40:43,720 --> 00:40:44,980 ‫هرطور مایلی. 955 00:40:45,180 --> 00:40:46,690 ‫خب، 956 00:40:46,880 --> 00:40:49,270 ‫وقتی شوهر جوانی بودم، 957 00:40:49,470 --> 00:40:51,690 ‫وقتی پدر جوانی بودم، 958 00:40:51,880 --> 00:40:53,480 ‫خودم و همسرم مقداری پول داشتیم، 959 00:40:53,680 --> 00:40:55,640 ‫واسه همین کسب‌وکار ‫زیباسازی راه انداخته بودیم. 960 00:40:55,840 --> 00:40:57,520 ‫خیلی هم قشنگ بود. 961 00:40:57,720 --> 00:41:00,140 ‫به همه حیاط‌ها می‌رسیدیم... 962 00:41:00,340 --> 00:41:01,890 ‫حرف نداشت؛ 963 00:41:02,090 --> 00:41:03,810 ‫ولی بعدش همسرم گفت: ‫«می‌دونی چیه؟» 964 00:41:04,010 --> 00:41:05,230 ‫«می‌خوام به خونه بزرگ‌تری نقل‌مکان کنیم.» 965 00:41:05,430 --> 00:41:06,890 ‫من هم گفتم: «خب، قبوله. پس نقل‌مکان کنیم.» 966 00:41:07,090 --> 00:41:08,810 ‫خلاصه... 967 00:41:09,010 --> 00:41:10,940 ‫روزنامه خریدم و تبلیغی دیدم. 968 00:41:11,130 --> 00:41:14,600 ‫یه واحد سه‌خوابه بود پسر. ‫خیلی قشنگ بود. 969 00:41:14,800 --> 00:41:16,890 ‫اِم، مجتمع قشنگ نوسازی بود. 970 00:41:17,090 --> 00:41:20,230 ‫تو محله‌ای سفیدپوست‌نشین ‫به نام رین‌تری بود. 971 00:41:20,430 --> 00:41:22,350 ‫خلاصه من هم گفتم: ‫«ایول، همین به کارمون میاد.» 972 00:41:22,550 --> 00:41:24,100 ‫خلاصه با صاحبش تماس گرفتم ‫و گفتم: «سلام داداش.» 973 00:41:24,300 --> 00:41:27,560 ‫«من و خانواده‌ام دنبال خونه جدیدیم.» 974 00:41:27,760 --> 00:41:29,270 ‫«می‌خوایم خونه شما رو بگیریم.» 975 00:41:29,470 --> 00:41:31,350 ‫گفتم: «واحد خالی دارین؟» 976 00:41:31,550 --> 00:41:34,140 ‫اون هم گفت: ‫«اِم، آره. آره، کلی واحد خالی دارم.» 977 00:41:34,340 --> 00:41:37,190 ‫«در واقع، می‌تونین آخر همین ماه ‫نقل‌مکان کنین.» 978 00:41:37,380 --> 00:41:38,350 ‫«می‌تونین قول‌نامه کنین.» 979 00:41:38,550 --> 00:41:40,190 ‫همه‌مون منتظر اون روز بودیم پسر. 980 00:41:40,380 --> 00:41:41,520 ‫خیلی هیجان‌زده بودیم. 981 00:41:41,720 --> 00:41:43,600 ‫می‌شه گفت می‌خواستیم ‫از نو شروع کنیم. 982 00:41:43,800 --> 00:41:45,230 ‫خلاصه موعدش که رسید، 983 00:41:45,430 --> 00:41:46,640 ‫همه رو سوار ماشین کردم. 984 00:41:46,840 --> 00:41:49,100 ‫پسرها رو سوار کردم، 985 00:41:49,300 --> 00:41:51,850 ‫همسرم رو سوار کردم، ‫حتی سگم رو سوار کردم. 986 00:41:52,050 --> 00:41:54,350 ‫خیلی هم خوشحال بودیم. خوشحال بودیم. 987 00:41:54,550 --> 00:41:56,560 ‫اِم، داشتیم آهنگ گاسپل گوش می‌دادیم. 988 00:41:56,760 --> 00:41:58,520 ‫آواز می‌خوندیم و عشق می‌کردیم. 989 00:42:00,260 --> 00:42:01,890 ‫اِم، ولی... 990 00:42:02,090 --> 00:42:05,060 ‫وقتی رسیدیم، ‫طرف اومد بیرون. 991 00:42:05,260 --> 00:42:07,060 ‫گفتم: «حالتون چطوره؟» ‫چیز خاصی نگفت. 992 00:42:07,260 --> 00:42:08,560 ‫گفت: «چیکار دارین؟» 993 00:42:08,760 --> 00:42:10,190 ‫گفتم: «همونی‌ام که باهاتون تماس گرفتم ‫و واحد خالی می‌خواستم.» 994 00:42:10,380 --> 00:42:11,980 ‫گفت: «واحد خالی چیه؟» 995 00:42:12,180 --> 00:42:16,020 ‫گفتم: «ویلی گری هستم. ‫تماس گرفته بودم و واحد خالی می‌خواستم.» 996 00:42:16,220 --> 00:42:17,810 ‫گفت: «آها.» 997 00:42:18,010 --> 00:42:19,790 ‫«دیگه واحد خالی نداریم. 998 00:42:23,200 --> 00:42:24,700 ‫چیکار کردی؟ 999 00:42:25,950 --> 00:42:27,490 ‫بهت می‌گم می‌خواستم چیکار کنم. 1000 00:42:28,870 --> 00:42:30,540 ‫می‌خواستم اذیتش کنم. 1001 00:42:31,540 --> 00:42:33,020 ‫آخه... 1002 00:42:33,220 --> 00:42:35,830 ‫اون‌جوری جلوی پسرهام ‫بهم بی‌احترامی کرده بود. 1003 00:42:37,040 --> 00:42:38,850 ‫من الگوی پسرهامم. 1004 00:42:39,050 --> 00:42:40,270 ‫دار و ندارشونم. 1005 00:42:40,470 --> 00:42:41,690 ‫حالا بهشون چی می‌گفتم؟ 1006 00:42:41,880 --> 00:42:43,140 ‫می‌گفتم... 1007 00:42:43,340 --> 00:42:45,700 ‫باباشون در حد سکونت ‫تو فلان مجتمع نیست؟ 1008 00:42:46,790 --> 00:42:48,910 ‫به ملکه زندگیم چی می‌گفتم؟ 1009 00:42:49,950 --> 00:42:51,540 ‫می‌گفتم در حدشون نیستیم؟ 1010 00:42:56,700 --> 00:42:59,480 ‫ولی چیزی بروز ندادم. 1011 00:42:59,680 --> 00:43:01,520 ‫به جاش... 1012 00:43:01,720 --> 00:43:03,350 ‫به همون هتل برگشتم... 1013 00:43:03,550 --> 00:43:05,560 ‫و دفترچه تلفنشون رو باز کردم. 1014 00:43:05,760 --> 00:43:08,850 ‫ببین، تا قبل از این اتفاق ‫به فکر وکیل شدن نیفتاده بودم. 1015 00:43:09,050 --> 00:43:10,440 ‫بازش کردم و... 1016 00:43:10,630 --> 00:43:13,200 ‫اولین دانشکده حقوقی رو که دیدم، ‫گفتم: «هوم. همون‌جا درس می‌خونم.» 1017 00:43:14,290 --> 00:43:15,440 ‫همون‌جا هم درس خوندم. 1018 00:43:15,630 --> 00:43:17,230 ‫ثبت‌نام کردم، زحمت کشیدم، 1019 00:43:17,430 --> 00:43:18,870 ‫فارغ‌التحصیل شدم، ‫تو آزمون وکالت قبول شدم. 1020 00:43:20,040 --> 00:43:22,160 ‫بعدش هم واسه خودم مشغول به کار شدم. 1021 00:43:23,160 --> 00:43:25,310 ‫اولین اقدامم هم از این قرار بود... 1022 00:43:25,510 --> 00:43:27,810 ‫که رفتم مجتمع مسکونی رین‌تری... 1023 00:43:28,010 --> 00:43:32,890 ‫و بابت پنج فقره رفتار تبعیض‌آمیز ‫ازش شکایت کردم. 1024 00:43:35,510 --> 00:43:38,100 ‫حالا بیا برو تعطیلات. 1025 00:43:38,300 --> 00:43:40,370 ‫یه پا جنگجویی. 1026 00:43:41,660 --> 00:43:43,020 ‫آره. 1027 00:43:43,220 --> 00:43:44,560 ‫خیلی هم جنگجوئم. 1028 00:43:44,760 --> 00:43:46,730 ‫تو هم هستی جری. ‫تو هم یه پا جنگجویی. 1029 00:43:46,930 --> 00:43:48,390 ‫می‌دونی واسه چی می‌گم جنگجویی؟ 1030 00:43:48,590 --> 00:43:52,310 ‫شکایت صاحب یه کسب‌وکار خرد... 1031 00:43:52,510 --> 00:43:54,690 ‫از شرکت لوون کم حرفی نیست دکتر. 1032 00:43:54,880 --> 00:43:56,480 ‫واسه همین ارتباط برقرار می‌کنیم. 1033 00:43:56,680 --> 00:43:58,450 ‫چی شد که چنین کاری کردی؟ 1034 00:43:59,540 --> 00:44:04,020 ‫آخه سعی کرد مهم‌ترین ‫عنصر زندگیم رو خراب کنه: 1035 00:44:04,220 --> 00:44:05,730 ‫می‌خواستم پس از مرگم... 1036 00:44:05,930 --> 00:44:08,200 ‫واسه فرزندان و نوه‌هام ‫چیزی به ارث بذارم. 1037 00:44:10,490 --> 00:44:12,490 ‫واسه خودشون ارث دارن ویلی. 1038 00:44:13,660 --> 00:44:16,160 ‫من هم واقعا می‌خوام به ارثشون برسن. 1039 00:44:20,790 --> 00:44:22,940 ‫- بیا آهنگ بذاریم. ‫- از آهنگ خوشم میاد ویلی. 1040 00:44:23,130 --> 00:44:24,310 ‫خوبه. 1041 00:44:24,510 --> 00:44:26,480 ‫ببین استیو، می‌شه بری اونجا ‫و آهنگ بذاری؟ 1042 00:44:26,680 --> 00:44:29,100 ‫رو چشمم رئیس. ‫آهنگ خاصی مد نظرته؟ 1043 00:44:29,300 --> 00:44:31,390 ‫خودت که می‌دونی با چی حال می‌کنم. ‫با «تونی! تونی! تونی!» حال می‌کنم. 1044 00:44:31,590 --> 00:44:33,390 ‫- انتخاب عاقلانه‌ای بود داداش. ‫- حال کردم. حال کردم. 1045 00:44:33,590 --> 00:44:34,940 ‫می‌دونی «تونی! تونی! تونی!» ‫واسه چی خیلی باحاله؟ 1046 00:44:35,130 --> 00:44:37,060 ‫اسم هیچ‌کدومشون تونی نیست. 1047 00:44:37,260 --> 00:44:38,890 ‫وای، پخش شد. 1048 00:44:39,090 --> 00:44:40,480 ‫- ایول. ‫- ایول بابا. 1049 00:44:40,680 --> 00:44:42,350 ‫- ♪ حال می‌ده ♪ ‫- ایول. 1050 00:44:42,550 --> 00:44:43,940 ‫- ♪ ایول ♪ ‫- ایول. 1051 00:44:44,130 --> 00:44:46,100 ‫- ایول. ‫- ♪ حال می‌ده ♪ 1052 00:44:46,300 --> 00:44:47,810 ‫حال می‌کنم. 1053 00:44:48,010 --> 00:44:49,100 ‫- حال می‌کنی جری؟ ‫- ♪ وای، حال می‌ده ♪ 1054 00:44:49,300 --> 00:44:51,020 ‫- جری، حال می‌کنی؟ ‫- آره، خوبه. 1055 00:44:51,220 --> 00:44:52,440 ‫حال می‌کنی؟ 1056 00:44:52,630 --> 00:44:53,560 ‫♪ حال می‌ده ♪ 1057 00:44:55,680 --> 00:44:57,770 ‫♪ وای، حال می‌ده ♪ 1058 00:44:57,970 --> 00:44:59,480 ‫بیا قاطی خودمون. 1059 00:44:59,680 --> 00:45:01,480 ‫وای، دیگه داداشی خودم شدی دکتر. 1060 00:45:01,680 --> 00:45:02,830 ‫- دیگه داداشی خودمی عزیز دلم. ‫- ♪ حال می‌ده ♪ 1061 00:45:02,877 --> 00:45:04,305 ‫[میسیسیپی، جکسون] 1062 00:45:04,330 --> 00:45:06,520 ‫♪ من که خیلی حال می‌کنم ♪ 1063 00:45:06,720 --> 00:45:08,020 ‫چه جای قشنگی. 1064 00:45:09,680 --> 00:45:11,020 ‫- سلام، سلام. ‫- سلام. 1065 00:45:11,220 --> 00:45:12,390 ‫به هتل اینترکنتیننتال خوش اومدین. 1066 00:45:12,590 --> 00:45:15,270 ‫ممنون. به نام ویلی گری ‫اتاق رزرو کرده بودم. 1067 00:45:15,470 --> 00:45:16,850 ‫رو چشمم. 1068 00:45:17,050 --> 00:45:18,560 ‫- به جکسون خوش اومدین آقای گری. ‫- اوهوم. ممنون. 1069 00:45:18,760 --> 00:45:20,350 ‫اگه کارت اعتباریتون رو لطف کنین، 1070 00:45:20,550 --> 00:45:22,230 ‫اقامتتون رو هماهنگ می‌کنم. 1071 00:45:22,430 --> 00:45:23,560 ‫- اوهوم. ‫- ممنون. 1072 00:45:23,760 --> 00:45:26,350 ‫ببین، ببین، الان نگاه نکن، ‫ولی گروه حقوقی لوون اونجان. 1073 00:45:26,550 --> 00:45:28,600 ‫کجان؟ هوم. 1074 00:45:31,840 --> 00:45:33,810 ‫ای خدا. 1075 00:45:34,010 --> 00:45:36,850 ‫انگار کل وکلای سیاه‌پوست ‫برتر کشور رو ردیف کردن. 1076 00:45:37,050 --> 00:45:38,560 ‫واقعا همه‌شون رو می‌شناسی؟ 1077 00:45:38,760 --> 00:45:41,230 ‫خیلی‌خب، اون آقائه هاوارد فایفره. 1078 00:45:41,430 --> 00:45:43,480 ‫- هوم. ‫- قبلا نماینده مجلس ایالتی بوده... 1079 00:45:43,680 --> 00:45:46,190 ‫- و الان رئیس کانون وکلای دادگستری دی‌سیه. ‫- هوم. 1080 00:45:46,380 --> 00:45:48,520 ‫اون آقائه ریچارد می‌فیلده. 1081 00:45:48,720 --> 00:45:50,690 ‫از برترین متخصصان ضد انحصارگرایی... 1082 00:45:50,880 --> 00:45:52,810 ‫و دادخواهی کسب‌وکار پیچیده است. 1083 00:45:53,010 --> 00:45:55,810 ‫اون آقا هم والتر بله. 1084 00:45:56,010 --> 00:45:58,100 ‫قبلا قاضی دیوان عالی میسیسیپی بود. 1085 00:45:58,300 --> 00:45:59,480 ‫پشم‌هام. 1086 00:45:59,680 --> 00:46:01,640 ‫وای، حتما لوون کلی پول خرجشون کرده. 1087 00:46:01,840 --> 00:46:04,060 ‫می‌دونی چیه؟ راستش، فکر می‌کردم ‫خیلی ترسناک‌تر باشه. 1088 00:46:04,260 --> 00:46:06,600 ‫اسمش چی بود؟ ‫اِم، مامی؟ می؟ میم؟ 1089 00:46:06,800 --> 00:46:07,890 ‫مامی؟ مامی داونز؟ 1090 00:46:08,090 --> 00:46:09,850 ‫- بی‌شوخی؟ حرف دیگه‌ای نداری؟ ‫- نه. 1091 00:46:10,050 --> 00:46:12,540 ‫حرف دیگه‌ای ندارم، ‫آخه به نظرم همه‌شون احمقن. 1092 00:46:13,410 --> 00:46:15,060 ‫اصلا می‌شه لطفی در حقم بکنین؟ 1093 00:46:15,260 --> 00:46:18,730 ‫می‌شه بهترین بطری شامپاینتون رو ‫واسه اون میز بفرستین؟ 1094 00:46:18,930 --> 00:46:20,520 ‫حتما. برندی مد نظرتونه؟ 1095 00:46:20,720 --> 00:46:22,850 ‫- چی دارین؟ ‫- «بندیکتین» داریم، «مونت» داریم، 1096 00:46:23,050 --> 00:46:24,100 ‫- «کریستال» داریم... ‫- «کریستال» خوبه. 1097 00:46:24,300 --> 00:46:25,230 ‫- «کریستال.» ‫- همین خوبه. 1098 00:46:25,430 --> 00:46:26,350 ‫براشون «کریستال» بفرستین. 1099 00:46:26,550 --> 00:46:29,270 ‫حتما بگین مهمون آقای ویلی گری هستن. 1100 00:46:29,470 --> 00:46:31,020 ‫ببین. شوخیت گرفته؟ 1101 00:46:31,220 --> 00:46:33,060 ‫- خواهش می‌کنم چنین کاری نکن. ‫- اصلا شوخی ندارم هال. 1102 00:46:33,260 --> 00:46:34,560 ‫- خفه شو. ‫- اِم... 1103 00:46:34,760 --> 00:46:37,640 ‫ببین، همیشه همین رو می‌گم: 1104 00:46:37,840 --> 00:46:39,850 ‫اگه دیدن با خرس در افتادم، ‫روم عسل بریزین. 1105 00:46:40,050 --> 00:46:42,640 ‫صرفا یه کوچولو عسل می‌ریزیم. 1106 00:46:44,430 --> 00:46:46,140 ‫خب، استراتژیمون رو پیچیده نمی‌کنیم. 1107 00:46:46,340 --> 00:46:48,440 ‫کاری می‌کنیم هیئت منصفه... 1108 00:46:48,630 --> 00:46:50,600 ‫سند مذکور رو قرارداد محسوب کنه. 1109 00:46:50,800 --> 00:46:52,810 ‫قطعا وکلای خودشون هم ‫چنین کاری می‌کنن. 1110 00:46:53,010 --> 00:46:55,310 ‫ولی سعی می‌کنن ثابت کنن ‫قرارداد محسوب نمی‌شه. 1111 00:46:55,510 --> 00:46:56,810 ‫خیلی‌خب، ببینین، ‫باید در این زمینه صادق باشیم. 1112 00:46:57,010 --> 00:46:59,020 ‫از اون‌جایی که متخصص همین پرونده‌هان، 1113 00:46:59,220 --> 00:47:01,560 ‫احتمالا خیلی از ما ماهرتر باشن. 1114 00:47:01,760 --> 00:47:05,230 ‫به نظر من این مزخرفات قرارداد رو ول کنیم. 1115 00:47:05,430 --> 00:47:07,850 ‫هیئت منصفه رو با ارائه ‫کلی اطلاعات که می‌دونیم... 1116 00:47:08,050 --> 00:47:08,980 ‫بهشون علاقه ندارن گیج می‌کنیم. 1117 00:47:09,180 --> 00:47:11,020 ‫به نظر خودم کار اصلیمون... 1118 00:47:11,220 --> 00:47:12,770 ‫ثابت کردن... 1119 00:47:12,970 --> 00:47:14,190 ‫وجود انگیزه است. 1120 00:47:14,380 --> 00:47:16,230 ‫استدلالمون رو بر پایه... 1121 00:47:16,430 --> 00:47:18,730 ‫معطل کردن شرکت لوون ‫واسه قرارداد نهایی می‌چینیم. 1122 00:47:18,930 --> 00:47:20,350 ‫بعدش نشون می‌دیم ‫از کارشون سود بردن. 1123 00:47:20,550 --> 00:47:22,980 ‫- اِم، من زیاد مطمئن نیستم. ‫- چیه؟ چیه هال؟ 1124 00:47:23,180 --> 00:47:24,480 ‫- راجع به چی مطمئن نیستی؟ ‫- چیه؟ هال؟ 1125 00:47:24,680 --> 00:47:26,190 ‫منظورم اینه که زیاد مطمئن نیستم ‫بتونیم ثابت کنیم... 1126 00:47:26,380 --> 00:47:28,390 ‫شرکت لوون انگیزه خاصی داشته. 1127 00:47:28,590 --> 00:47:30,640 ‫مگه نه؟ باید یکی از گزارشات ‫شرکت خودشون رو داشته باشیم. 1128 00:47:30,840 --> 00:47:33,020 ‫یا باید یکیشون اعتراف کنه. 1129 00:47:33,220 --> 00:47:34,980 ‫یعنی واقعا چطوری می‌خواین... 1130 00:47:35,180 --> 00:47:36,810 ‫ثابت کنین تعمدا معطل کردن؟ 1131 00:47:37,010 --> 00:47:39,990 ‫خب، معلومه که اصلا نمی‌تونیم ثابت کنیم. 1132 00:47:42,490 --> 00:47:45,770 ‫حقیقت از این قراره که احتمال ‫پیروزیمون در این پرونده نزدیک به صفره. 1133 00:47:47,720 --> 00:47:49,790 ‫♪ الان دیگه عده‌ای... ♪ 1134 00:47:50,790 --> 00:47:53,370 ‫♪ ولگرد برادوی خطابم می‌کنن ♪ 1135 00:47:55,410 --> 00:47:58,730 ‫- ♪ حتی خودشون گفتن، آره، گفتن ♪ ‫- جریان چیه دکتر؟ 1136 00:47:58,930 --> 00:48:00,810 ‫- ♪ هیچ جایی نداشتم... ♪ ‫- سلام، چطوری رئیس؟ 1137 00:48:01,010 --> 00:48:03,190 ‫خوبم مکس. ‫ببین، می‌شه سنگین‌ترین... 1138 00:48:03,380 --> 00:48:04,980 ‫آبجوی زنجبیلیتون رو برام بریزی؟ 1139 00:48:05,180 --> 00:48:06,310 ‫رو چشمم. 1140 00:48:06,510 --> 00:48:07,480 ‫الان می‌ریزم. 1141 00:48:07,680 --> 00:48:08,730 ‫امشب چطور بود؟ 1142 00:48:08,930 --> 00:48:10,440 ‫بدک نبود. زنده‌ایم. 1143 00:48:10,630 --> 00:48:11,690 ‫خوبه. خوبه. خوبه. 1144 00:48:11,880 --> 00:48:15,560 ‫- ♪ باید گذاشت زن زنانگی کنه ♪ ‫- سنگین‌ترین آبجوی زنجبیلی میسیسیپیه. 1145 00:48:15,760 --> 00:48:18,060 ‫- ممنون. ‫- ♪ باید گذاشت مرد هم مردانگی کنه ♪ 1146 00:48:18,260 --> 00:48:20,730 ‫آره بابا، بدک نیست، خلاصه... 1147 00:48:20,930 --> 00:48:23,290 ‫- ♪ باید گذاشت زن زنانگی کنه ♪ ‫- آره، چند وقتی می‌شه که اینجاست. 1148 00:48:24,370 --> 00:48:26,850 ‫♪ باید گذاشت مرد هم مردانگی کنه ♪ 1149 00:48:27,050 --> 00:48:28,890 ‫♪ خب، گوش کن... ♪ 1150 00:48:29,090 --> 00:48:30,990 ‫گمون کنم خانم داونز باشین، درسته؟ 1151 00:48:32,540 --> 00:48:33,890 ‫بنده ویلی گری هستم. 1152 00:48:36,300 --> 00:48:38,140 ‫تو تلویزیون لاغرتر جلوه می‌کنی. 1153 00:48:38,340 --> 00:48:40,040 ‫می‌شه بشینم؟ 1154 00:48:46,450 --> 00:48:48,480 ‫راستش، تا حالا چنین کاری نکردم. 1155 00:48:48,680 --> 00:48:52,770 ‫تا حالا با وکیل رقیبم تو محیطی... 1156 00:48:52,970 --> 00:48:54,890 ‫مملو از مشروب و آهنگ هم‌نشین نشدم. 1157 00:48:55,090 --> 00:48:56,730 ‫مملو از آهنگ و شمعه. 1158 00:48:56,930 --> 00:48:58,850 ‫اِم، انگار... 1159 00:48:59,050 --> 00:49:00,910 ‫سر قراریم. 1160 00:49:04,240 --> 00:49:05,850 ‫شاید هم این‌طور نباشه. 1161 00:49:08,680 --> 00:49:11,230 ‫می‌گین اهل کامپتن هستین، ‫ولی می‌خوام بفهمم... 1162 00:49:11,430 --> 00:49:14,440 ‫واسه چی این‌همه پرونده‌های ‫سفیدپوستان پولدار رو قبول می‌کنین. 1163 00:49:14,630 --> 00:49:16,020 ‫همین سوال شامل حال ‫خودتون هم می‌شه. 1164 00:49:16,220 --> 00:49:18,230 ‫- مگه نه؟ ‫- آره، خب، من واقعا باور دارم... 1165 00:49:18,430 --> 00:49:19,770 ‫حق با موکلمه خانم داونز. 1166 00:49:19,970 --> 00:49:21,440 ‫آها، خب، من هم واقعا باور دارم ‫حق با موکلمه آقای گری. 1167 00:49:21,630 --> 00:49:22,980 ‫خب، در این صورت شرایطمون... 1168 00:49:23,180 --> 00:49:24,100 ‫- خیلی پرمخاطره می‌شه، ‫- واقعا؟ 1169 00:49:24,300 --> 00:49:26,100 ‫آخه قراره یکیمون پیروز بشه ‫و اون یکی شکست بخوره. 1170 00:49:26,300 --> 00:49:27,480 ‫- آره، گمون کنم همین‌طور باشه. ‫- اوهوم. 1171 00:49:27,680 --> 00:49:29,850 ‫ولی شرایط من فرق می‌کنه، آخه... 1172 00:49:30,050 --> 00:49:31,690 ‫صاحب‌کار من سیاه‌پوسته. 1173 00:49:31,880 --> 00:49:33,560 ‫ببینین، من واسه ثروتمندان کار نمی‌کنم. 1174 00:49:33,760 --> 00:49:35,060 ‫- عجب. ‫- من واسه ویلی گری کار می‌کنم، 1175 00:49:35,260 --> 00:49:36,810 ‫خودم رو می‌گم. خودم صاحب‌کار... 1176 00:49:37,010 --> 00:49:38,390 ‫- خودم هستم... ‫- بگین ببینم، بگین ببینم. 1177 00:49:38,590 --> 00:49:41,020 ‫- و آقا بالاسر خودمم. ‫- بهتره کجا کار کنم، ها؟ 1178 00:49:41,220 --> 00:49:42,890 ‫خودتون بهم بگین. بگین دیگه. ‫بهم یاد بدین. 1179 00:49:43,090 --> 00:49:44,770 ‫حاضرین کدوم بخش جزئی... 1180 00:49:44,970 --> 00:49:47,190 ‫از کارمون رو به من تخصیص بدین؟ 1181 00:49:47,380 --> 00:49:49,350 ‫چیه؟ باید دنبال وکالت عام‌المنفعه باشم؟ 1182 00:49:49,550 --> 00:49:51,190 ‫یا شاید بهتر باشه ‫تو دادستانی ناحیه‌ای داغونی مشغول بشم... 1183 00:49:51,380 --> 00:49:52,770 ‫و پرونده‌های تخلیه ملک رو ‫به دادگاه ببرم؟ 1184 00:49:52,970 --> 00:49:54,140 ‫در اون صورت خیالتون راحت می‌شه؟ 1185 00:49:54,340 --> 00:49:55,850 ‫- در اون صورت خوشحال می‌شین؟ ‫- وایستین ببینم. 1186 00:49:56,050 --> 00:49:58,600 ‫وایستین. وایستین. ‫الان که تو دادگاه نیستیم. 1187 00:49:58,800 --> 00:50:01,810 ‫خودتون گفتین می‌خواین بهم یاد بدین، ‫خب راحت باشین دیگه، بهم یاد بدین. 1188 00:50:02,010 --> 00:50:05,440 ‫نمی‌دونم من رو چقدر می‌شناسین، ‫ولی پدر من کشاورز مستأجر بود. 1189 00:50:05,630 --> 00:50:07,980 ‫وقتی هشت ساله بودم، 1190 00:50:08,180 --> 00:50:10,730 ‫وسط مزرعه نیشکر بودم. 1191 00:50:10,930 --> 00:50:12,440 ‫کارگری می‌کردم. خودم رو می‌گم؛ 1192 00:50:12,630 --> 00:50:14,850 ‫ولی الان... 1193 00:50:15,050 --> 00:50:17,640 ‫عمارت و کلی... 1194 00:50:17,840 --> 00:50:19,890 ‫رولز رویس و بنتلی دارم. 1195 00:50:20,090 --> 00:50:21,890 ‫- هواپیمای شخصی دارم. ‫- خب، 1196 00:50:22,090 --> 00:50:23,640 ‫این‌طور که پیداست، 1197 00:50:23,840 --> 00:50:27,600 ‫جفتمون نسخه مد نظر خودمون ‫از رویای آمریکایی رو محقق کردیم. 1198 00:50:27,800 --> 00:50:29,980 ‫کمی از رنگ‌های قرمز، سفید و آبی ‫پرچم کاستیم... 1199 00:50:30,180 --> 00:50:32,600 ‫و مقداری... 1200 00:50:32,800 --> 00:50:35,060 ‫رنگ کارامل و راه‌راه بهش اضافه کردیم... 1201 00:50:40,200 --> 00:50:42,730 ‫البته بنده معتقدم... 1202 00:50:42,930 --> 00:50:43,949 ‫رویای آمریکایی سیاه‌پوستان... 1203 00:50:43,973 --> 00:50:45,560 ‫با رویای آمریکایی سفیدپوستان ‫خیلی فرق می‌کنه. 1204 00:50:45,760 --> 00:50:46,730 ‫شاهد نمونه بارزش هستی. 1205 00:50:48,590 --> 00:50:50,100 ‫دادگاه اوجی رو می‌گی، هوم؟ 1206 00:50:50,300 --> 00:50:51,520 ‫می‌گفتن «مهم‌ترین دادگاه قرن» می‌شه. 1207 00:50:51,720 --> 00:50:53,020 ‫سیرکی بیش نیست. 1208 00:50:53,220 --> 00:50:54,190 ‫می‌خوای توش حضور داشته باشی؟ 1209 00:50:54,380 --> 00:50:56,100 ‫نه، این‌جور دادگاه‌ها خیلی غم‌افزان. 1210 00:50:56,300 --> 00:50:57,600 ‫نظرتون چیه؟ 1211 00:50:57,800 --> 00:51:00,350 ‫بیگناهه؟ یا گناهکاره؟ 1212 00:51:00,550 --> 00:51:02,270 ‫مهم نیست. 1213 00:51:02,470 --> 00:51:04,940 ‫آخه الان دیگه دادگاه اوجی نیست. 1214 00:51:05,130 --> 00:51:07,100 ‫در واقع دادگاه... 1215 00:51:07,300 --> 00:51:08,980 ‫- عدالت خودسر سفیدپوستانه. ‫- هوم. 1216 00:51:09,180 --> 00:51:11,230 ‫موافقم. 1217 00:51:11,430 --> 00:51:12,940 ‫ولی اگه مجبور بودین، ‫چه نظری می‌دادین؟ 1218 00:51:13,130 --> 00:51:14,350 ‫- اگه مجبور بودم؟ ‫- اگه مجبور بودین. 1219 00:51:14,550 --> 00:51:15,600 ‫- چه بدونم. ‫- اگه مجبور بودین، 1220 00:51:15,800 --> 00:51:16,806 ‫اگه مجبور بودین ‫چه نظری می‌دادین خانم داونز؟ 1221 00:51:16,830 --> 00:51:17,600 ‫ای بابا، می‌خواد مجبورم کنه. 1222 00:51:17,800 --> 00:51:18,980 ‫- کسی نمی‌شنوه؟ ‫- اگه مجبور بودین چی می‌گفتین. 1223 00:51:19,180 --> 00:51:20,730 ‫ای بابا، اصلا نمی‌شه. 1224 00:51:20,930 --> 00:51:22,640 ‫اگه فرصت داشتی وکیل مدافع اصلی... 1225 00:51:22,840 --> 00:51:25,100 ‫یا دادرس اصلی پرونده باشین، 1226 00:51:25,300 --> 00:51:27,140 ‫کدومشون رو انتخاب می‌کردین؟ 1227 00:51:27,340 --> 00:51:29,140 ‫وای، چه سوال سختی. 1228 00:51:29,340 --> 00:51:31,120 ‫- آره، خودم می‌دونم. سخته، سخته. ‫- وکیل مدافع می‌شدم. 1229 00:51:32,660 --> 00:51:34,100 ‫طرف گناهکاره. 1230 00:51:34,300 --> 00:51:37,390 ‫ولی من تا حالا وکیل کسی نبودم ‫که مطمئن باشم گناهکاره. 1231 00:51:37,590 --> 00:51:39,390 ‫بالاخره از قدیم گفتن: 1232 00:51:39,590 --> 00:51:41,480 ‫وکلا باید حداقل یه بار ‫وکیل چنین شخصی بشن. 1233 00:51:41,680 --> 00:51:43,020 ‫این جمله رو به خاطر داشته باشین: 1234 00:51:43,220 --> 00:51:44,890 ‫- اگه سازگار نبود... ‫- هوم. 1235 00:51:45,090 --> 00:51:46,520 ‫باید تبرئه‌اش کنین. 1236 00:51:48,930 --> 00:51:49,940 ‫من دادرس می‌شدم. 1237 00:51:50,130 --> 00:51:51,230 ‫واقعا؟ 1238 00:51:51,430 --> 00:51:53,350 ‫مدام خواب می‌بینم... 1239 00:51:53,550 --> 00:51:55,690 ‫دادرسم و دارم... 1240 00:51:55,880 --> 00:51:59,100 ‫اون جانی کاکران عوضی رو ‫تو دادگاه محکوم می‌کنم. 1241 00:51:59,300 --> 00:51:59,781 ‫هوم. 1242 00:51:59,805 --> 00:52:01,270 ‫خودش و کل اون کت‌شلواری‌های ‫مایه‌دار رو محکوم می‌کنم. 1243 00:52:01,470 --> 00:52:03,560 ‫خیلی‌خب. خب، ته خوابت چی می‌شه؟ 1244 00:52:03,760 --> 00:52:05,660 ‫نیست و نابودش می‌کنم. 1245 00:52:06,660 --> 00:52:08,770 ‫بدجوری نیست و نابودش می‌کنم. 1246 00:52:11,870 --> 00:52:13,140 ‫عه. 1247 00:52:13,340 --> 00:52:14,600 ‫بذارین من حساب کنم. 1248 00:52:14,800 --> 00:52:15,950 ‫ای بابا، به هیچ وجه. 1249 00:52:17,450 --> 00:52:19,520 ‫اِم، خیلی... 1250 00:52:19,720 --> 00:52:22,520 ‫خیلی لطف کردین ‫و سخاوت به خرج دادین... 1251 00:52:22,720 --> 00:52:23,810 ‫که یه بطری برام فرستادین، 1252 00:52:24,010 --> 00:52:25,330 ‫- اسمش چی بود؟ ‫- «کریستال» بود. 1253 00:52:26,450 --> 00:52:28,980 ‫بذارین همین یه بار ‫لطفتون رو جبران کنم. 1254 00:52:29,180 --> 00:52:31,640 ‫البته اگه جاتون بودم، 1255 00:52:31,840 --> 00:52:34,290 ‫به مهربونی خودم عادت نمی‌کردم. 1256 00:52:35,290 --> 00:52:38,190 ‫اون دادگاه که شروع بشه... 1257 00:52:38,380 --> 00:52:40,120 ‫نابودت می‌کنم کاکاسیاه. 1258 00:52:42,830 --> 00:52:44,490 ‫شبت به خیر. 1259 00:52:47,410 --> 00:52:48,980 ‫- ♪ محکم بغلم کن... ♪ ‫- [دوازدهم سپتامبر ۱۹۹۵] 1260 00:52:49,180 --> 00:52:51,440 ‫- صبح اهالی میسیسیپی، جکسون به خیر. ‫- [دوازدهم سپتامبر ۱۹۹۵] 1261 00:52:51,630 --> 00:52:53,890 ‫دمای هوا ۲۳ درجه سانتی‌گراده ‫و به ۲۶ درجه هم می‌رسه. 1262 00:52:54,090 --> 00:52:57,080 ‫طبق گزارش هواشناسی، ‫تا چند روز آتی از باران خبری نیست. 1263 00:53:01,800 --> 00:53:04,690 ‫با اجازه‌تون پیش از هر چیز ‫بگم این پرونده... 1264 00:53:04,880 --> 00:53:06,390 ‫قراره شاهد... 1265 00:53:06,590 --> 00:53:08,480 ‫پرونده‌ای باشین که... 1266 00:53:12,880 --> 00:53:15,140 ‫♪ اگه می‌خوای این حس از بین نره، ♪ 1267 00:53:15,340 --> 00:53:16,580 ‫♪ محکم بغلم کن... ♪ 1268 00:53:20,010 --> 00:53:23,310 ‫اعضای هیئت منصفه، این دادگاه... 1269 00:53:23,510 --> 00:53:27,230 ‫بابت قدیمی‌ترین گناه بشر تشکیل شده. 1270 00:53:27,430 --> 00:53:28,390 ‫بیش از حد اشاره می‌کنی گری. 1271 00:53:28,590 --> 00:53:29,850 ‫بیش از حد... ‫بیش از حد اشاره می‌کنی. 1272 00:53:30,050 --> 00:53:31,100 ‫♪ بمون ♪ 1273 00:53:31,300 --> 00:53:32,270 ‫♪ محکم بغلم کن ♪ 1274 00:53:32,470 --> 00:53:34,980 ‫اصلا خصومتی در میون نبود، ‫به فکر کارشون بودن دیگه. 1275 00:53:35,180 --> 00:53:36,440 ‫ضمنا، خودشون... 1276 00:53:36,630 --> 00:53:38,410 ‫- ♪ بمون، محکم بغلم کن ♪ ‫- پشم‌هام. 1277 00:53:41,450 --> 00:53:42,910 ‫♪ محکم بغلم کن ♪ 1278 00:53:44,540 --> 00:53:47,390 ‫♪ نذار این لحظه محو بشه ♪ 1279 00:53:47,590 --> 00:53:49,020 ‫♪ محکم بغلم کن ♪ 1280 00:53:57,830 --> 00:53:59,270 ‫عه، عه، عه. وایستین، وایستین. 1281 00:53:59,470 --> 00:54:01,390 ‫- چی شده؟ ‫- نباید از بین چند تیرک رد بشیم. 1282 00:54:01,590 --> 00:54:02,480 ‫نباید از بین چند تیرک رد بشیم. ‫بیاین ببینم. 1283 00:54:02,680 --> 00:54:04,068 ‫نه، بیاین ببینم، ‫نباید از بین چند تیرک رد بشیم. 1284 00:54:04,092 --> 00:54:04,810 ‫تا حالا ندیده بودی؟ 1285 00:54:05,010 --> 00:54:05,940 ‫جمع بشین. 1286 00:54:06,130 --> 00:54:07,350 ‫بدشانسی میاره. بریم. 1287 00:54:07,550 --> 00:54:08,890 ‫بیاین. 1288 00:54:15,950 --> 00:54:18,600 ‫تمامی حضار قیام کنید. 1289 00:54:18,800 --> 00:54:21,350 ‫هم‌اکنون با وجود تعویق جلسه، ‫دادگاه رسما برگزار می‌شه. 1290 00:54:21,550 --> 00:54:23,350 ‫گوش فرا دهید. 1291 00:54:23,550 --> 00:54:26,770 ‫تمامی کسانی که ارتباط نزدیک ‫با این دادگاه دارن، نزدیک بشن. 1292 00:54:26,970 --> 00:54:29,440 ‫به جلسه توجه کنید ‫و گفته‌های خودتون رو بیان کنین. 1293 00:54:29,630 --> 00:54:32,230 ‫ریاست دادگاه به قاضی محترم، ‫جناب جیمز ای. گریوز، 1294 00:54:32,430 --> 00:54:34,440 ‫در ناحیه یکم قضایی شهرستان هیندز، 1295 00:54:34,630 --> 00:54:36,830 ‫در شهر میسیسیپی، واگذار شده است. 1296 00:54:38,450 --> 00:54:40,910 ‫خانم‌ها و آقایون محترم هیئت منصفه، 1297 00:54:41,990 --> 00:54:43,330 ‫حالتون چطوره؟ 1298 00:54:44,410 --> 00:54:45,730 ‫قدم‌رنجه فرمودین. 1299 00:54:45,930 --> 00:54:49,230 ‫پرونده‌ای که مقابلمون داریم ‫قدیمی‌ترین گناه بشریه. 1300 00:54:49,430 --> 00:54:50,440 ‫قراردادها رو داریم. 1301 00:54:50,630 --> 00:54:51,980 ‫ساده و شفاف. 1302 00:54:52,180 --> 00:54:54,480 ‫آقای گری به اطلاعتون رسوندن، 1303 00:54:54,680 --> 00:54:56,310 ‫که این پرونده در مورد... 1304 00:54:56,510 --> 00:54:57,600 ‫- طمع‌کاریه. ‫- چنین تعبیری، 1305 00:54:57,800 --> 00:55:01,690 ‫به نظر مفرح و کمی دراماتیک میاد... 1306 00:55:01,776 --> 00:55:03,890 ‫به ضرس قاطع اطلاع داریم که این قرارداد، ‫توسط لوون... 1307 00:55:04,090 --> 00:55:05,350 ‫و هیئت‌مدیره‌اش تأیید شده بود. 1308 00:55:05,550 --> 00:55:08,520 ‫یعنی تمام جنبه‌ها رو لحاظ کردن، ‫ترسیم کردن، 1309 00:55:08,720 --> 00:55:10,120 ‫و به صورت کتبی ثبت کردن. 1310 00:55:10,370 --> 00:55:11,350 ‫تعریف «قرارداد» همینه. 1311 00:55:11,550 --> 00:55:13,560 ‫چطور ممکنه قراردادی الزام‌آور، 1312 00:55:13,760 --> 00:55:14,890 ‫بین دو طرف باشه، 1313 00:55:15,090 --> 00:55:17,310 ‫اون هم در صورتی که یکی از طرفین ‫قرارداد رو امضا نکرده؟ 1314 00:55:17,510 --> 00:55:19,450 ‫این جماعت از دروغ ابایی ندارن. 1315 00:55:21,950 --> 00:55:23,480 ‫اول و آخر سر و کارمون با دروغه. 1316 00:55:23,680 --> 00:55:27,390 ‫پس چرا آقای اوکیف از روی ترس، 1317 00:55:27,590 --> 00:55:29,560 ‫چنین فوریتی رو صلاح دیدن، 1318 00:55:29,760 --> 00:55:31,390 ‫که در کمال استیصال، 1319 00:55:31,590 --> 00:55:33,350 ‫این معامله بسته بشه؟ 1320 00:55:33,550 --> 00:55:34,940 ‫چرا؟ 1321 00:55:35,130 --> 00:55:38,230 ‫چون تمام زندگی ایشون، 1322 00:55:38,430 --> 00:55:39,890 ‫به این قرارداد بستگی داشت. 1323 00:55:40,090 --> 00:55:41,440 ‫تمام زندگیشون. 1324 00:55:41,630 --> 00:55:43,230 ‫ولی برای شرکت لوون ‫چندان اینطوری نبود. 1325 00:55:43,430 --> 00:55:45,870 ‫فقط یک هدف در سر داشتن. 1326 00:55:47,080 --> 00:55:48,660 ‫تا جلوی ایشون رو بگیرن. 1327 00:55:49,790 --> 00:55:51,290 ‫جلوی ایشون رو بگیرن. 1328 00:55:52,790 --> 00:55:53,850 ‫مسئله شخصی نبود. 1329 00:55:54,050 --> 00:55:55,600 ‫بی‌تابی از ایشون بود. 1330 00:56:07,340 --> 00:56:10,810 ‫در واقع ما مقوله‌ای داریم، 1331 00:56:11,010 --> 00:56:14,560 ‫که «نقض پیش‌بینی‌شده قرارداد» نام داره. 1332 00:56:14,760 --> 00:56:16,310 ‫این اتفاق زمانی رخ می‌ده، 1333 00:56:16,510 --> 00:56:20,020 ‫که این نقض پیش‌بینی‌شده ‫هنوز رخ نداده، 1334 00:56:20,220 --> 00:56:22,310 ‫و یکی از طرفین قرارداد، 1335 00:56:22,510 --> 00:56:27,230 ‫که فرضا می‌شه بهش ‫«طرف متخلف قرارداد» گفت، 1336 00:56:27,430 --> 00:56:29,480 ‫بر خلاف مفاد مندرج در قرارداد، 1337 00:56:29,680 --> 00:56:32,940 ‫از مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کنه. 1338 00:56:33,130 --> 00:56:37,020 ‫وقتی چنین موقعیتی پیش میاد، 1339 00:56:37,220 --> 00:56:40,440 ‫اگه نظر بنده رو بخواید، 1340 00:56:40,630 --> 00:56:45,020 ‫به این معنیه که نیت و ابزار اختلاف، 1341 00:56:45,220 --> 00:56:46,850 ‫در محتوای قرارداد نهادینه شده. 1342 00:56:47,050 --> 00:56:47,940 ‫- تن لشت رو بلند کن! ‫- وای! 1343 00:56:48,130 --> 00:56:49,020 ‫- وای. ‫- یا خدا. 1344 00:56:49,220 --> 00:56:50,310 ‫بیدار بشین! 1345 00:56:50,510 --> 00:56:51,850 ‫الان کارمون اینه کتاب ورق بزنیم، 1346 00:56:52,050 --> 00:56:53,940 ‫و هر روز در مورد ماهیت ‫قرارداد صحبت کنیم؟ 1347 00:56:54,130 --> 00:56:55,270 ‫که چی بشه؟ 1348 00:56:55,470 --> 00:56:57,810 ‫موجب تضعیف استدلالمون می‌شه. 1349 00:56:58,010 --> 00:57:00,440 ‫تیزهوشی و ارتباطمون رو از دست دادیم. 1350 00:57:00,630 --> 00:57:02,660 ‫بعد شما چی تحویلم می‌دین؟ ‫مطلقا هیچی. 1351 00:57:05,120 --> 00:57:06,790 ‫منم که باید تصمیم بگیرم. 1352 00:57:07,580 --> 00:57:08,730 ‫جری رو وارد می‌کنم. 1353 00:57:10,720 --> 00:57:12,480 ‫- نه، نه، نه. ‫- آخه نمی‌شه. 1354 00:57:12,680 --> 00:57:14,100 ‫هفته دیگه واردش می‌کنم. 1355 00:57:14,300 --> 00:57:15,850 ‫کم‌شنوا شدین؟ گفتم واردش می‌کنم. 1356 00:57:16,050 --> 00:57:17,890 ‫باید تکونی به پرونده بدیم. ‫از طرفی شاهد خوبیه. 1357 00:57:18,090 --> 00:57:21,100 ‫خودتون گفتین. شاهد خوبیه، ‫آدم صادقیه، آدم... 1358 00:57:21,300 --> 00:57:22,690 ‫اهل خانواده‌ایه، 1359 00:57:22,880 --> 00:57:24,190 ‫قهرمان جنگی هم هست. 1360 00:57:24,380 --> 00:57:25,600 ‫قهرمان مبارزه مدنیه. 1361 00:57:25,800 --> 00:57:27,140 ‫یادمون رفته واسه سیاه‌پوستان چیکار کرده؟ 1362 00:57:27,340 --> 00:57:28,560 ‫می‌تونه روی هیئت‌مدیره تأثیر بذاره. 1363 00:57:28,760 --> 00:57:30,600 ‫خیلی زوده که جری رو به جایگاه وارد کنیم. 1364 00:57:30,800 --> 00:57:32,890 ‫هنوز توی مراحل مقدماتی محاکمه‌ایم. ‫هنوز اطلاعات کافی نداریم. 1365 00:57:33,090 --> 00:57:34,350 ‫هر چه زودتر بهتره مایک. 1366 00:57:34,550 --> 00:57:35,850 ‫- هر چه زودتر بهتره. ‫- ویلی. 1367 00:57:36,050 --> 00:57:37,060 ‫ما که هنوز در مورد مِیم نمی‌دونیم. 1368 00:57:37,260 --> 00:57:39,770 ‫جز مصاحبه‌اش با شاهد کارشناس ‫چیز دیگه‌ای دیدیم؟ 1369 00:57:39,970 --> 00:57:42,100 ‫هیچ درکی از سبک استنطاقش نداریم. 1370 00:57:42,300 --> 00:57:44,310 ‫حتی نمی‌دونیم چقدر ممکنه ‫مخاطره‌آمیز باشه. 1371 00:57:44,510 --> 00:57:46,440 ‫شما که سرتون به تهتون پنالتی می‌زنه. 1372 00:57:46,630 --> 00:57:48,980 ‫گفتم تصمیمات بر عهده منه. 1373 00:57:49,180 --> 00:57:51,560 ‫یا با تصمیمات همراه بشین، ‫یا گورتون رو گم کنین. 1374 00:57:54,870 --> 00:57:56,390 ‫بیا کمی در مورد ارزش‌هات صحبت کنیم. 1375 00:57:56,590 --> 00:57:59,850 ‫چون اگه اشتباه نکنم هشت بار ‫مدال افتخاری گرفتی. 1376 00:58:00,050 --> 00:58:01,890 ‫مدال نیروی هوایی ‫و نیروی دریایی بهت اعطا شده. 1377 00:58:02,090 --> 00:58:05,190 ‫صلیب پرواز ممتاز بهت اعطا شده. 1378 00:58:05,380 --> 00:58:08,850 ‫تمام این افتخارات در قبال ‫فداکاریت برای کشورت بوده. 1379 00:58:09,050 --> 00:58:11,600 ‫به نظرم جنگ چیزی نیست ‫که بشه ازش تجلیل کرد. 1380 00:58:11,800 --> 00:58:14,850 ‫ولی با افتخار می‌تونم بگم ‫که به کشورم خدمت کردم. 1381 00:58:15,050 --> 00:58:16,660 ‫هوم. بابت خدماتتون سپاسگزاریم. 1382 00:58:18,120 --> 00:58:20,310 ‫ولی جنگ برات اونجا تموم نشد. ‫به شهرستان خودت برگشتی، 1383 00:58:20,510 --> 00:58:21,560 ‫مالک کسب‌وکار خانوادگیت شدی، 1384 00:58:21,760 --> 00:58:23,600 ‫بعدش هم به قول گفتنی، 1385 00:58:23,800 --> 00:58:25,520 ‫از چاله در اومدی و به چاه افتادی. 1386 00:58:25,720 --> 00:58:27,600 ‫خواستی وارد سیاست بشی، درسته؟ 1387 00:58:27,800 --> 00:58:29,560 ‫برای شهرداری شهرتون ‫یعنی بیلوکسی نامزد شده بودی. 1388 00:58:29,760 --> 00:58:31,600 ‫بنده از سال‌های ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲، 1389 00:58:31,800 --> 00:58:35,600 ‫دو بار برای شهرداری نامزد ‫و دو بار انتخاب شدم. 1390 00:58:35,800 --> 00:58:37,440 ‫اگه اشتباه نکنم در همون دوران، 1391 00:58:37,630 --> 00:58:41,040 ‫گروهی گرم و صمیمی از مردم ‫به دیدن شما اومدن. 1392 00:58:42,330 --> 00:58:43,440 ‫کو کلاکس کلن رو می‌گم. 1393 00:58:43,630 --> 00:58:45,020 ‫جناب قاضی، اعتراض دارم. 1394 00:58:45,220 --> 00:58:47,350 ‫این پرسش‌ها چه ارتباطی با پرونده داره؟ 1395 00:58:47,550 --> 00:58:48,940 ‫- وارد نیست خانم داونز. ‫- جناب قاضی، 1396 00:58:49,130 --> 00:58:50,480 ‫موضوع پرونده در مورد قرارداده. 1397 00:58:50,680 --> 00:58:52,620 ‫می‌تونین پاسخ سوالشون رو بدین. 1398 00:58:54,240 --> 00:58:57,390 ‫بهشون اجازه تظاهرات توی بیلوکسی رو ندادم. 1399 00:58:57,590 --> 00:59:01,560 ‫شما در بیلوکسیِ میسیسیپی، 1400 00:59:01,760 --> 00:59:04,600 ‫به کو کلاکس کلن «نه» گفتین. 1401 00:59:04,800 --> 00:59:07,310 ‫پرواز با هواپیمای جنگی به کنار، 1402 00:59:07,510 --> 00:59:10,540 ‫ولی در اون زمان «نه» گفتن به اون فرقه ‫شجاعت متفاوتی می‌طلبید. 1403 00:59:12,830 --> 00:59:15,310 ‫جری، طی دیدارهایی که داشتیم ‫فرصت آشنایی باهات داشتم. 1404 00:59:15,510 --> 00:59:16,980 ‫با خودت و خانواده‌ات آشنا شدم. 1405 00:59:17,180 --> 00:59:19,890 ‫ولی این جماعت پاکدل تو رو نمی‌شناسن. 1406 00:59:20,090 --> 00:59:23,230 ‫برای همین فقط می‌خوام ازت بپرسم ‫که ارزش‌های تو چیه؟ 1407 00:59:23,430 --> 00:59:26,390 ‫چه چیزی برات حائز اهمیته؟ 1408 00:59:26,590 --> 00:59:28,890 ‫آقای اوکیف. 1409 00:59:29,090 --> 00:59:31,810 ‫روزتون بخیر. حالتون چطوره؟ 1410 00:59:32,010 --> 00:59:33,640 ‫حالم خوبه، متشکرم که پرسیدین. 1411 00:59:33,840 --> 00:59:35,700 ‫جدی؟ چه خوب. 1412 00:59:50,200 --> 00:59:51,140 ‫عه... 1413 00:59:51,340 --> 00:59:54,890 ‫الان که داشتم استشهادیه شما رو گوش می‌دادم، 1414 00:59:55,090 --> 00:59:58,440 ‫با خودم گفتم جوهر واقعی و مادی، 1415 00:59:58,630 --> 01:00:01,270 ‫بر شخصیت متمرکزه. شما موافقین؟ 1416 01:00:01,470 --> 01:00:03,410 ‫بله. موافقم. 1417 01:00:04,790 --> 01:00:06,850 ‫صداتون رو نشنیدم. ‫می‌شه بلندتر بگین؟ 1418 01:00:07,050 --> 01:00:08,980 ‫گفتم بله خانم، موافقم. 1419 01:00:09,180 --> 01:00:10,600 ‫بسیارخب، بر شخصیت متمرکزه. 1420 01:00:10,800 --> 01:00:13,100 ‫بیاین کمی در مورد شخصیت صحبت کنیم. 1421 01:00:13,300 --> 01:00:15,640 ‫فرضی که به طور کل وجود داره، 1422 01:00:15,840 --> 01:00:17,940 ‫اینه که شما مردی باشرافت، 1423 01:00:18,130 --> 01:00:20,640 ‫و دارای معیارات اخلاقی باثبات هستین، 1424 01:00:20,840 --> 01:00:24,040 ‫ولی به زعم شما، ‫موکل بنده از این ویژگی‌ها بویی نبرده. 1425 01:00:25,240 --> 01:00:28,640 ‫به نظرم من و آقای لوون رویکرد متفاوتی، 1426 01:00:28,840 --> 01:00:30,770 ‫در معاملات تجاری با افراد داریم. 1427 01:00:30,970 --> 01:00:32,980 ‫آها، «تجاری». 1428 01:00:33,180 --> 01:00:35,350 ‫بسیارخب، متوجه شدم. 1429 01:00:35,550 --> 01:00:37,770 ‫کنجکاو شدم ازتون بپرسم، 1430 01:00:37,970 --> 01:00:42,480 ‫چی شد که نیاز پیدا کردین تا اون ‫مؤسسات تدفین رو به آقای لوون بفروشین؟ 1431 01:00:42,680 --> 01:00:45,230 ‫چون کمی درگیر مشکلات اقتصادی شده بودم. 1432 01:00:45,430 --> 01:00:47,620 ‫مثلا چه مشکل اقتصادی‌ای؟ 1433 01:00:50,660 --> 01:00:52,390 ‫ها؟ 1434 01:00:52,590 --> 01:00:55,230 ‫چون بنده کمابیش مطمئنم، 1435 01:00:55,430 --> 01:00:59,730 ‫دلیل اصلی که در اون زمان باعث شد ‫شما اموالتون رو بفروشین، 1436 01:00:59,930 --> 01:01:02,850 ‫این بود که کمیسیون بیمه میسیسیپی، 1437 01:01:03,050 --> 01:01:04,770 ‫می‌خواست جواز شما رو لغو کنه. 1438 01:01:04,970 --> 01:01:05,980 ‫درست گفتم؟ 1439 01:01:06,180 --> 01:01:08,190 ‫اگه بخوایم موشکافانه بگیم، ‫جواز شما... 1440 01:01:08,380 --> 01:01:11,230 ‫برای فروش بیمه در ایالت میسیسیپی، 1441 01:01:11,430 --> 01:01:13,730 ‫در حال حاضر در حالت تعلیقه. 1442 01:01:13,930 --> 01:01:15,440 ‫شما با این تعریف از شرایط موافقین، 1443 01:01:15,630 --> 01:01:17,100 ‫- آقای اوکیف؟ ‫- نه، موافق نیستم. 1444 01:01:17,300 --> 01:01:19,890 ‫چون مسئله خیلی پیچیده‌تر بود. 1445 01:01:20,090 --> 01:01:21,730 ‫شما بفرمایید. ‫از چه جهت پیچیده‌تر بود؟ 1446 01:01:21,930 --> 01:01:23,690 ‫آیا جواز شما در حالت تعلیق بود، 1447 01:01:23,880 --> 01:01:25,230 ‫- یا نبود؟ ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. 1448 01:01:25,430 --> 01:01:28,190 ‫- صرفا چون ایشون پرخاشگر شدن. ‫- وارد نیست. 1449 01:01:28,380 --> 01:01:29,940 ‫- جواب بله یا خیر داره. ‫- ما همه می‌دونستیم، 1450 01:01:30,130 --> 01:01:31,560 ‫- که مشکل مالی داشتن. ‫- گفتن «وارد نیست». 1451 01:01:31,760 --> 01:01:32,850 ‫وارد نیست. 1452 01:01:33,050 --> 01:01:35,020 ‫واقعیت اینه که کمیسیون بیمه، 1453 01:01:35,220 --> 01:01:37,810 ‫جواز شما رو ازتون گرفت، 1454 01:01:38,010 --> 01:01:42,440 ‫چون وارد معامله تجاری پنهانی‌ای ‫برای دریافت وام شده بودین، 1455 01:01:42,630 --> 01:01:45,520 ‫که اگه اشتباه نکنم، ‫کسی که باهاش معامله کردین، 1456 01:01:45,720 --> 01:01:48,560 ‫در همین لحظه زندانه. 1457 01:01:48,760 --> 01:01:50,020 ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. ‫- می‌شه سوالی بپرسم؟ 1458 01:01:50,220 --> 01:01:51,190 ‫امروز که روز محاکمه نیست. 1459 01:01:51,380 --> 01:01:52,480 ‫- وارد نیست. ‫- آیا پولی که برای... 1460 01:01:52,680 --> 01:01:54,850 ‫این معامله تدارک دیده بودین، ‫از حساب خودتون بود؟ 1461 01:01:55,050 --> 01:01:56,730 ‫مسئولیت اون پول با خودم بود. 1462 01:01:56,930 --> 01:01:58,560 ‫شما از پول مردم استفاده کردین. 1463 01:01:58,760 --> 01:02:01,440 ‫در واقع از پول مشتری‌هاتون استفاده کردین، 1464 01:02:01,630 --> 01:02:05,310 ‫تا با کسی که در حال حاضر ‫به عنوان مجرم شناخته شده، 1465 01:02:05,510 --> 01:02:07,770 ‫وارد «معامله تجاری» بشین. 1466 01:02:07,970 --> 01:02:08,980 ‫- درست می‌گم؟ ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. 1467 01:02:09,180 --> 01:02:10,440 ‫درست می‌گم آقای اوکیف؟ 1468 01:02:10,630 --> 01:02:11,730 ‫- سوالشون ربطی به پرونده نداره. ‫- وارد نیست. 1469 01:02:11,930 --> 01:02:14,060 ‫- درست می‌گم آقای اوکیف؟ ‫- تعبیر بنده از شرایط... 1470 01:02:14,260 --> 01:02:15,270 ‫- اصلا اینطور نیست. ‫- یعنی ممکنه... 1471 01:02:15,470 --> 01:02:16,850 ‫که کل این پرونده... 1472 01:02:17,050 --> 01:02:18,190 ‫از حسادت نشأت گرفته باشه؟ 1473 01:02:18,380 --> 01:02:19,810 ‫اعتراض دارم جناب قاضی. ‫چرا بحث احساسی شد؟ 1474 01:02:20,010 --> 01:02:20,890 ‫- حسادت چیه؟ ‫- چون... 1475 01:02:21,090 --> 01:02:22,270 ‫- وارد نیست. ‫- جناب اوکیف... 1476 01:02:22,470 --> 01:02:24,640 ‫خودتون هم اذعان داشتین ‫که شما و اقای لوون... 1477 01:02:24,840 --> 01:02:26,100 ‫رویکرد تجاری متفاوتی دارین، 1478 01:02:26,300 --> 01:02:28,640 ‫و به نظرم درست‌ترین حرفی بود ‫که امروز از شما شنیدم، 1479 01:02:28,840 --> 01:02:30,350 ‫چون درست مثل شما، 1480 01:02:30,550 --> 01:02:33,520 ‫کسب‌وکار آقای لوون هم به ایشون ‫از پدرشون به ارث رسیده. 1481 01:02:33,720 --> 01:02:35,690 ‫ولی بر خلاف شما ایشون موفق شدن، 1482 01:02:35,880 --> 01:02:38,890 ‫تا از امکان‌ها استفاده کنن ‫و امپراتوری چند میلیون دلاری بسازن. 1483 01:02:39,090 --> 01:02:42,310 ‫ولی عاقبت میراث پدر شما چی شد؟ 1484 01:02:49,094 --> 01:02:55,094 ‫فیــلــمکــیــو رو توی گــوگـل سـرچ کن 1485 01:02:56,200 --> 01:02:57,560 ‫جری! یه لحظه وایستا! 1486 01:02:57,760 --> 01:02:59,100 ‫جری! می‌شه وایستی؟ 1487 01:02:59,300 --> 01:03:00,310 ‫جری. 1488 01:03:00,510 --> 01:03:01,980 ‫این دیگه چه وضعش بود؟ 1489 01:03:02,180 --> 01:03:03,270 ‫چی داری می‌گی؟ 1490 01:03:03,470 --> 01:03:05,690 ‫من که نمی‌فهمم. از من عصبانی شدی؟ 1491 01:03:05,880 --> 01:03:06,940 ‫می‌پرسی ازت عصبانی شدم؟ 1492 01:03:07,130 --> 01:03:08,230 ‫ناسلامتی قرار بود حواست بهم باشه. 1493 01:03:08,430 --> 01:03:09,940 ‫قرار بود طی روند مزخرف استنطاق، 1494 01:03:10,130 --> 01:03:11,440 ‫از امنیتم اطمینان حاصل کنی. 1495 01:03:11,630 --> 01:03:13,810 ‫تقصیر من نبود. من که نمی‌دونستم ‫قراره چنین سوالاتی بپرسه. 1496 01:03:14,010 --> 01:03:15,190 ‫شغلت ایجاب می‌کنه که چنین مواردی رو بدونی. 1497 01:03:15,380 --> 01:03:16,350 ‫تو بهم نگفته بودی. 1498 01:03:16,550 --> 01:03:18,890 ‫در مورد وامه گفته بودی، ‫در مورد پوله گفته بودی، 1499 01:03:19,090 --> 01:03:20,560 ‫ولی نگفته بودی طرف زندانی شده. 1500 01:03:20,760 --> 01:03:21,890 ‫وقتی من باهاش معامله کردم، 1501 01:03:22,090 --> 01:03:23,480 ‫طرف مجرم نبود. 1502 01:03:23,680 --> 01:03:24,690 ‫پس دلیلی نداشت که فکر کنم، 1503 01:03:24,880 --> 01:03:25,770 ‫- آدم صادقی نیست. ‫- درک می‌کنم. 1504 01:03:25,970 --> 01:03:28,140 ‫ولی من که نمی‌تونم ذهنت رو بخونم. ‫تقصیر من نیست. 1505 01:03:28,340 --> 01:03:31,060 ‫خیلی هم هست. ‫از روز اولی که استخدامت کردم، 1506 01:03:31,260 --> 01:03:32,730 ‫می‌خواستی این پرونده رو... 1507 01:03:32,930 --> 01:03:34,940 ‫تبدیل به سیرک تک‌حلقه خودت بکنی. 1508 01:03:35,130 --> 01:03:37,140 ‫من برای نجات تو هر کاری ‫از دستم ساخته بود انجام دادم. 1509 01:03:37,340 --> 01:03:39,100 ‫من هم کل پول‌هام رو ‫برای این پرونده دادم، 1510 01:03:39,300 --> 01:03:40,640 ‫- ولی کارت فقط مسخره‌بازیه. ‫- درک می‌کنم. من مسخره‌بازی ندارم. 1511 01:03:40,840 --> 01:03:41,890 ‫این حرف دیگه انصاف نیست. ‫اصلا نیست جری. 1512 01:03:42,090 --> 01:03:43,230 ‫این وسط تو نیستی که تحت خطره ویلی. 1513 01:03:43,430 --> 01:03:45,390 ‫چه این پرونده برد، باخت، مساوی باشه، 1514 01:03:45,590 --> 01:03:47,560 ‫تو سوار هواپیمات می‌شی و از اینجا می‌ری. 1515 01:03:47,760 --> 01:03:49,560 ‫من قراره اینجا بمونم. ‫خطراتش برای من بیشتره. 1516 01:03:49,760 --> 01:03:50,770 ‫کل زندگیم داره تهدید می‌شه، 1517 01:03:50,970 --> 01:03:52,190 ‫که حتی نمی‌دونم چقدر ازش مونده. 1518 01:03:52,380 --> 01:03:53,740 ‫خودم می‌دونم جری. 1519 01:03:55,990 --> 01:03:57,350 ‫می‌خوام تصمیمی بگیرم. 1520 01:03:57,550 --> 01:03:59,730 ‫چه تصمیمی جری؟ 1521 01:03:59,930 --> 01:04:02,370 ‫می‌خوام جای تو وکیل اصلی دیگه‌ای بیارم. 1522 01:04:06,330 --> 01:04:07,980 ‫مایک رو بیاری؟ 1523 01:04:08,180 --> 01:04:09,810 ‫قصدت همینه؟ ها؟ 1524 01:04:10,010 --> 01:04:11,270 ‫گوش کن چی می‌گم جری، 1525 01:04:11,470 --> 01:04:13,310 ‫این کارت حماقت محضه! 1526 01:04:30,658 --> 01:04:32,355 ‫[یونیورسال] 1527 01:04:34,080 --> 01:04:36,490 ‫خاک عالم. 1528 01:04:37,580 --> 01:04:39,020 ‫سلام. 1529 01:04:39,220 --> 01:04:40,580 ‫سلام عزیزم. 1530 01:04:41,830 --> 01:04:43,850 ‫چیکار می‌کنی؟ 1531 01:04:44,050 --> 01:04:46,480 ‫داشتم کمی مطالعه می‌کردم. 1532 01:04:46,680 --> 01:04:48,310 ‫انگار یه خرده ناراحتی عشقم. 1533 01:04:48,510 --> 01:04:50,140 ‫همه‌چی رو به راهه؟ 1534 01:04:50,340 --> 01:04:52,520 ‫آره، من که... خوبم. حالم خوبه. 1535 01:04:52,720 --> 01:04:53,890 ‫- خیلی‌خب. ‫- نه، نه. 1536 01:04:54,090 --> 01:04:55,830 ‫راستش... 1537 01:04:59,540 --> 01:05:01,060 ‫- جایگزین شدم. ‫- چی؟ 1538 01:05:01,260 --> 01:05:02,310 ‫گفتم جایگزین شدم. 1539 01:05:02,510 --> 01:05:04,350 ‫- جام یکی دیگه رو آوردن. ‫- نگو. 1540 01:05:04,550 --> 01:05:05,770 ‫چی؟! 1541 01:05:05,970 --> 01:05:08,640 ‫- آره، جری... ‫- جایگزین شدی؟ 1542 01:05:08,840 --> 01:05:11,480 ‫عشقم، آخه یعنی چی؟ 1543 01:05:11,680 --> 01:05:14,560 ‫یعنی موکل می‌خواد... 1544 01:05:14,760 --> 01:05:17,620 ‫شخص دیگه‌ای وکیل اصلی پرونده باشه، ‫برای همین... 1545 01:05:19,200 --> 01:05:20,910 ‫من رو جایگزین کردن. 1546 01:05:23,490 --> 01:05:25,160 ‫- عه... ‫- عزیزم، جدی می‌گی؟ 1547 01:05:26,240 --> 01:05:27,560 ‫ولی وایستا ببینم. ‫هیچ نمی‌فهمم. 1548 01:05:27,760 --> 01:05:29,600 ‫چرا باید چنین کاری بکنه؟ 1549 01:05:29,800 --> 01:05:31,810 ‫به چه علت؟ 1550 01:05:32,010 --> 01:05:33,270 ‫راستش... 1551 01:05:33,470 --> 01:05:35,810 ‫خودم گند زدم. خراب کردم. 1552 01:05:36,010 --> 01:05:37,370 ‫خراب کردم. 1553 01:05:38,540 --> 01:05:40,330 ‫اونجایی خراب کردم... 1554 01:05:41,910 --> 01:05:44,980 ‫که بدون آمادگی جری برای استنطاق، 1555 01:05:45,180 --> 01:05:47,580 ‫گفتم باید توی جایگاه شاهد قرارش بدیم، 1556 01:05:49,240 --> 01:05:50,600 ‫اون‌ها هم نابودش کردن. 1557 01:05:50,800 --> 01:05:53,410 ‫خیلی... اوضاع ناجور شد. 1558 01:05:55,290 --> 01:05:57,770 ‫خلاصه ناراحتم کرد. الان ناراحتم. 1559 01:05:57,970 --> 01:06:00,940 ‫ولی علت اینکه الان ناراحتم اینه که... 1560 01:06:01,130 --> 01:06:03,560 ‫جری رو انقدر ناراحت دیدم، 1561 01:06:03,760 --> 01:06:06,200 ‫که خودم هم ناراحت شدم، ‫واسه همین... 1562 01:06:07,410 --> 01:06:09,290 ‫- متوجهم. ‫- الان بابتش ناراحتم. 1563 01:06:10,370 --> 01:06:13,080 ‫انگار این آقا خیلی برات مهمه. 1564 01:06:15,160 --> 01:06:16,690 ‫جری؟ 1565 01:06:16,880 --> 01:06:18,480 ‫- آره. ‫- می‌فهمم. 1566 01:06:18,680 --> 01:06:21,080 ‫آره، برام مهمه. جری آدم باحالیه. 1567 01:06:49,261 --> 01:06:51,445 ‫[صبحانه - ناهار گرم] 1568 01:06:56,950 --> 01:06:59,190 ‫سلام. معذرت میخوام. 1569 01:06:59,380 --> 01:07:03,230 ‫احیانا شما خانم لورین مک‌گراث هستین؟ 1570 01:07:03,430 --> 01:07:05,020 ‫خب... 1571 01:07:05,220 --> 01:07:06,480 ‫خودم هستم، ولی... 1572 01:07:06,680 --> 01:07:09,310 ‫ببخشیدها، قصد جسارت ندارم، 1573 01:07:09,510 --> 01:07:12,200 ‫ولی مگه قرار نبود با وکیل دیدار کنم؟ 1574 01:07:13,830 --> 01:07:15,190 ‫بله، خودم هستم. 1575 01:07:15,380 --> 01:07:18,350 ‫با بنده تلفنی حرف زده بودین. ‫هال داکینز هستم. 1576 01:07:18,550 --> 01:07:19,480 ‫آها. 1577 01:07:19,680 --> 01:07:21,440 ‫معذرت می‌خوام. 1578 01:07:21,630 --> 01:07:23,100 ‫امیدوارم بد برداشت نکرده باشین. 1579 01:07:23,300 --> 01:07:26,410 ‫راستش رو بخواین از نظرم ‫زیادی جوان اومدین. 1580 01:07:29,330 --> 01:07:30,870 ‫- خدمت شما. ‫- ممنون. 1581 01:07:35,240 --> 01:07:39,160 ‫من به مدت سیزده سال توی مؤسسه تدفینی ‫که مال لوون بود کار کردم. 1582 01:07:42,410 --> 01:07:44,100 ‫طی این مدت... 1583 01:07:44,300 --> 01:07:47,690 ‫شاهد چیزهای زیادی بودم، متوجهین؟ 1584 01:07:47,880 --> 01:07:52,060 ‫نحوه فعالیت شرکتشون رو دیدم. 1585 01:07:52,260 --> 01:07:53,520 ‫قبل اینکه حرفمون رو ادامه بدیم، 1586 01:07:53,720 --> 01:07:55,190 ‫باید ازتون سوالی بپرسم. 1587 01:07:55,380 --> 01:07:57,790 ‫مایل هستین در دادگاه شهادت بدین؟ 1588 01:08:06,120 --> 01:08:07,850 ‫خانم مک‌گراث، سلام. 1589 01:08:08,050 --> 01:08:10,270 ‫امروز حالتون چطوره؟ 1590 01:08:10,470 --> 01:08:12,810 ‫اِم، خیلی خوبم. ممنون. 1591 01:08:13,010 --> 01:08:14,620 ‫عالی. خیلی هم عالی. 1592 01:08:15,910 --> 01:08:17,730 ‫خانم مک‌گراث، می‌شه بهمون بگین، 1593 01:08:17,930 --> 01:08:19,440 ‫به چه مدت عضو نیروی کار، 1594 01:08:19,630 --> 01:08:22,560 ‫مؤسسه تدفین داربین و پسران ‫در ساوت‌هیونِ میسیسیپی بودین؟ 1595 01:08:22,760 --> 01:08:24,600 ‫اِم، قبل اینکه استعفا بدم، 1596 01:08:24,800 --> 01:08:26,980 ‫سیزده سال اونجا کار می‌کردم. 1597 01:08:27,180 --> 01:08:28,390 ‫اوهوم. 1598 01:08:28,590 --> 01:08:32,480 ‫احیانا در اون مدت پیش اومده بود ‫که مدیریت مؤسسه تغییر کنه؟ 1599 01:08:32,680 --> 01:08:33,850 ‫اِم... 1600 01:08:35,720 --> 01:08:39,350 ‫گمونم سال ۱۹۹۰ بود ‫که داربین و پسران، 1601 01:08:39,550 --> 01:08:42,060 ‫توسط شرکت لوون خریداری شد. 1602 01:08:42,260 --> 01:08:44,290 ‫در اون حین اونجا کار می‌کردم. 1603 01:08:45,410 --> 01:08:47,770 ‫احیانا بعد اینکه مدیریت مؤسسه ‫به شرکت لوون رسید، 1604 01:08:47,970 --> 01:08:49,690 ‫متوجه تغییراتی شدین... 1605 01:08:49,880 --> 01:08:52,440 ‫که در سیستم مدیریتی ایجاد بشه؟ 1606 01:08:52,630 --> 01:08:55,060 ‫واضح‌ترین تغییری که من دیدم، 1607 01:08:55,260 --> 01:08:56,690 ‫اجرای رویکرد کسب‌وکاری بود، 1608 01:08:56,880 --> 01:09:00,940 ‫که مدیران قیمت برخی از ‫محصولات به‌خصوص رو... 1609 01:09:01,130 --> 01:09:04,620 ‫در مناطقی که رقابت تجاری نداشتن، ‫افزایش بدن. 1610 01:09:06,080 --> 01:09:09,020 ‫بعدا مشخص شد که اکثرا این مناطق... 1611 01:09:09,220 --> 01:09:14,140 ‫شامل مناطق محروم می‌شد ‫که توش فقر به شکل گسترده‌ای بود. 1612 01:09:14,340 --> 01:09:18,080 ‫می‌تونین از این محصولات به‌خصوص ‫برامون مثالی بزنین؟ 1613 01:09:19,120 --> 01:09:23,350 ‫فقط یکی از تابوت‌ها رو درست به خاطر دارم. 1614 01:09:23,550 --> 01:09:26,390 ‫اِم، تروبون مسی ویلبرت رو داشتیم، 1615 01:09:26,590 --> 01:09:31,850 ‫که قرار بود با قیمت ‫هفتصد و پنجاه دلار به فروش برسه. 1616 01:09:32,050 --> 01:09:35,100 ‫که در بعضی مناطق، ‫برای مثال مدیسون، 1617 01:09:35,300 --> 01:09:37,020 ‫به همین قیمت فروش رفت. 1618 01:09:37,220 --> 01:09:40,770 ‫ولی توی مناطق دیگه مثل کورینت، 1619 01:09:40,970 --> 01:09:43,520 ‫که خودتون هم می‌دونین ‫منطقه فقیرنشینه... 1620 01:09:43,720 --> 01:09:44,810 ‫بله، اطلاع دارم. 1621 01:09:45,010 --> 01:09:48,390 ‫اونجا حتی می‌شه گفت ‫قیمت محصولات سر به فلک می‌کشید. 1622 01:09:48,590 --> 01:09:51,580 ‫مثلا سه برابر قیمت اصلی بود. 1623 01:09:52,700 --> 01:09:53,790 ‫صرفا چون زورش رو داشتن. 1624 01:09:54,990 --> 01:09:57,480 ‫می‌دونستن مشتری‌هاشون ‫حق انتخاب دیگه‌ای ندارن. 1625 01:09:57,680 --> 01:09:59,480 ‫پس اساسا، 1626 01:09:59,680 --> 01:10:02,480 ‫اگه درست فهمیده باشم، 1627 01:10:02,680 --> 01:10:07,100 ‫شرکت لوون برای بعضی محصولاتش، ‫به صورت انتخابی مغبون‌سازی می‌کرد. 1628 01:10:07,300 --> 01:10:08,560 ‫چیکار می‌کرد؟ 1629 01:10:08,760 --> 01:10:11,520 ‫اعتراض دارم. جناب قاضی، ‫چطور ممکنه شاهد از قصد و نیت... 1630 01:10:11,720 --> 01:10:13,810 ‫کسایی که نمی‌شناسه، اطلاع داشته باشه؟ 1631 01:10:14,010 --> 01:10:15,270 ‫اعتراضتون وارده. 1632 01:10:15,470 --> 01:10:16,600 ‫بسیارخب. 1633 01:10:16,800 --> 01:10:18,270 ‫بذارین این سوال رو ازتون بپرسم. 1634 01:10:18,470 --> 01:10:21,480 ‫زمانی که در داربین و پسران کار می‌کردین، ‫پیش اومده بود... 1635 01:10:21,680 --> 01:10:24,020 ‫احساس کنین که شرکت لوون، 1636 01:10:24,220 --> 01:10:26,730 ‫به‌خصوص در مناطقی گران‌فروشی می‌کنن، 1637 01:10:26,930 --> 01:10:28,140 ‫- که جوامع اقلیتی... ‫- اعتراض دارم! 1638 01:10:28,340 --> 01:10:29,770 ‫- جناب قاضی! ‫- عجب! واقعا؟! 1639 01:10:29,970 --> 01:10:31,940 ‫- وای خدا. ‫- گمانه‌زنی می‌کنن. 1640 01:10:32,130 --> 01:10:35,480 ‫آقای آلرد، دقیقا پایه و اساس سوالاتتون چیه؟ 1641 01:10:35,680 --> 01:10:37,520 ‫آقای آلرد؟ 1642 01:10:37,720 --> 01:10:39,520 ‫می‌دونین چیه؟ 1643 01:10:39,720 --> 01:10:41,020 ‫معذرت می‌خوام. 1644 01:10:41,220 --> 01:10:44,730 ‫پایه و اساس نداره. ‫صرفا گمانه‌زنی کردم. 1645 01:10:44,930 --> 01:10:47,450 ‫لطفا بشینید. ‫خطا از بنده بود. 1646 01:10:48,830 --> 01:10:51,810 ‫ولی جناب قاضی، بنده به شدت ‫از لحن خانم داونز آزرده شدم. 1647 01:10:52,010 --> 01:10:53,980 ‫- بگو که شوخیه. ‫- لحن من؟ 1648 01:10:54,180 --> 01:10:55,890 ‫- متوجه شدم. ‫- لحنش؟ 1649 01:10:56,090 --> 01:10:57,520 ‫- آره. ‫- ممنونم خانم مک‌گراث. 1650 01:10:57,720 --> 01:10:59,100 ‫دیگه سوالی ندارم. 1651 01:10:59,300 --> 01:11:01,390 ‫خیلی هم متوجه شدم. 1652 01:11:17,290 --> 01:11:18,730 ‫صبح بخیر جری. 1653 01:11:18,930 --> 01:11:20,690 ‫ویلی، حالت چطوره؟ 1654 01:11:23,410 --> 01:11:25,190 ‫گمونم هنوز ازم عصبانی‌ای، ها؟ 1655 01:11:25,380 --> 01:11:28,330 ‫واقعا روز بدی داشتیم. ‫بهتر نیست همینطوری ولش کنیم؟ 1656 01:11:31,580 --> 01:11:32,810 ‫خیلی‌خب، بذار بگم. 1657 01:11:33,010 --> 01:11:34,600 ‫ببین، من واقعا خراب کردم. 1658 01:11:34,800 --> 01:11:37,350 ‫خب؟ کار اشتباهی کردم، ‫خودمون رو به خطر انداختم، 1659 01:11:37,550 --> 01:11:40,390 ‫و می‌خواستم ازت معذرت بخوام و بگم... 1660 01:11:40,590 --> 01:11:42,190 ‫ببخشید. 1661 01:11:42,380 --> 01:11:43,980 ‫خیلی‌خب. 1662 01:11:44,180 --> 01:11:46,120 ‫می‌بخشمت. 1663 01:11:49,990 --> 01:11:51,700 ‫خوبه. پس حلش کردیم. 1664 01:11:53,700 --> 01:11:56,700 ‫اولین باره که اینطوری ‫از کسی عذرخواهی می‌کنی؟ 1665 01:11:57,290 --> 01:11:58,600 ‫هوم. 1666 01:11:58,800 --> 01:12:01,060 ‫دروغ نگم خانمم... 1667 01:12:01,260 --> 01:12:03,240 ‫- توی جمله‌بندیش کمکم کرد. ‫- اوهوم. 1668 01:12:05,490 --> 01:12:08,520 ‫خب، کارش خیلی خوب بود. ‫از طرفم ازش تشکر کن. 1669 01:12:08,720 --> 01:12:10,200 ‫خیلی‌خب. 1670 01:12:19,910 --> 01:12:22,480 ‫می‌دونی توی این مورد ‫چی خیلی اذیتم می‌کنه؟ 1671 01:12:22,680 --> 01:12:23,560 ‫چی؟ 1672 01:12:27,260 --> 01:12:29,080 ‫ریخت و قیافه‌اش. 1673 01:12:33,510 --> 01:12:35,350 ‫می‌فهمم چی می‌گی. انگار... 1674 01:12:35,550 --> 01:12:36,600 ‫منظورم رو فهمیدی دیگه. 1675 01:12:36,800 --> 01:12:38,020 ‫حالت چهره‌اش ناجوره. 1676 01:12:38,220 --> 01:12:39,350 ‫- اوهوم. ‫- نه، 1677 01:12:39,550 --> 01:12:42,190 ‫همون خودبرترپنداری سفیدپوستیه ‫که نسل اندر نسل، 1678 01:12:42,380 --> 01:12:45,940 ‫این توهم رو به خودشون منتقل کردن ‫که با حالت چهره‌ی... 1679 01:12:46,130 --> 01:12:47,560 ‫پوزخند آروم نشون داده می‌شه. 1680 01:12:49,010 --> 01:12:50,980 ‫ولی امروز که جلوی اون خانمه وایستاده بود، 1681 01:12:51,180 --> 01:12:53,100 ‫جوری جلوی همه تظاهر می‌کرد، 1682 01:12:53,300 --> 01:12:55,980 ‫انگار طرف منجی امثال ماست... آخ! 1683 01:12:56,180 --> 01:12:58,140 ‫متأسفانه، 1684 01:12:58,340 --> 01:13:00,370 ‫هیئت‌منصفه باورش کردن. 1685 01:13:02,580 --> 01:13:05,620 ‫آره. کم مشکلی نیست‌ها، نه؟ 1686 01:13:12,950 --> 01:13:15,190 ‫احیانا توی فهرست شاهدان... 1687 01:13:15,380 --> 01:13:17,690 ‫اسم این مرد رو ندیده بودم؟ 1688 01:13:17,880 --> 01:13:20,730 ‫ظاهرا گری برنامه داشت، 1689 01:13:20,930 --> 01:13:22,740 ‫تا بخواد... 1690 01:13:25,790 --> 01:13:30,100 ‫به عنوان شاهدی استثنائی ‫بین اوکیف و لوون فرا بخونش. 1691 01:13:30,300 --> 01:13:34,640 ‫که یعنی قراره توی مشتم باشه. 1692 01:13:34,840 --> 01:13:37,910 ‫که یعنی قراره توی مشتت باشه. 1693 01:13:56,450 --> 01:13:59,100 ‫راستی، شما در مورد این معامله شنیدین، 1694 01:13:59,300 --> 01:14:01,520 ‫که شرکت لوون با مؤسسه‌ای به اسم... 1695 01:14:01,720 --> 01:14:03,600 ‫«کنوانسیون ملی باپتیست» بسته؟ 1696 01:14:03,800 --> 01:14:05,690 ‫کنوانسیون ملی باپتیست؟ 1697 01:14:05,880 --> 01:14:07,730 ‫اصلا... چی هست؟ 1698 01:14:07,930 --> 01:14:10,350 ‫عین، اِم... ‫می‌دونی دیگه... 1699 01:14:10,550 --> 01:14:11,940 ‫بازوی کلیسای سیاهه. 1700 01:14:12,130 --> 01:14:13,770 ‫ولی از اون کله‌گنده‌هاشه. 1701 01:14:13,970 --> 01:14:15,980 ‫در واقع شاید حتی بزرگترین باشه. 1702 01:14:16,180 --> 01:14:17,640 ‫ببخشید، الان گفتی... 1703 01:14:17,840 --> 01:14:20,390 ‫شرکت لوون با کلیسای سیاه‌پوستان ‫معامله‌ای داشته؟ 1704 01:14:20,590 --> 01:14:24,140 ‫من کنوانسیون ملی باپتیست رو گفتم. ‫ولی آره. 1705 01:14:24,340 --> 01:14:27,140 ‫چطور؟ این گزاره اصلا ‫چطوری با عقل جور در میاد؟ 1706 01:14:27,340 --> 01:14:28,770 ‫نمی‌دونم. 1707 01:14:28,970 --> 01:14:30,790 ‫ولی اینجا دارمش. 1708 01:14:32,540 --> 01:14:34,890 ‫ظاهرا تقریبا یک سال پیش، 1709 01:14:35,090 --> 01:14:36,690 ‫با همدیگه همکاری کردن. 1710 01:14:36,880 --> 01:14:38,660 ‫ولی علتش چندان واضح نیست. 1711 01:14:42,490 --> 01:14:44,870 ‫خب، می‌تونی در این مورد ‫برام اطلاعات بیشتری جمع کنی؟ 1712 01:14:45,870 --> 01:14:47,100 ‫بله قربان. 1713 01:14:47,300 --> 01:14:49,850 ‫طرفین شاکی حاضرن ‫شاهد بعدیشون رو فرا بخونن؟ 1714 01:14:50,050 --> 01:14:53,020 ‫بله. جناب قاضی، از قضا می‌خواستیم... 1715 01:14:53,220 --> 01:14:56,600 ‫وکیل قدیمی آقای اوکیف، ‫یعنی مایکل آلرد رو به جایگاه فرا بخونیم. 1716 01:14:56,800 --> 01:14:58,020 ‫جناب قاضی. 1717 01:14:58,220 --> 01:15:00,440 ‫واقعا؟ 1718 01:15:00,630 --> 01:15:02,640 ‫از این شاهد چی عایدتون می‌شه آقای داگلاس؟ 1719 01:15:02,840 --> 01:15:05,520 ‫جناب قاضی، ممکنه درخواستمون ‫کمی غیرمعمول جلوه کنه. 1720 01:15:05,720 --> 01:15:09,020 ‫ولی در هر صورت آقای آلرد، ‫به عنوان وکیل آقای اوکیف، 1721 01:15:09,220 --> 01:15:12,060 ‫در تمام روند بستن قرارداد ‫با لوون حضور داشته. 1722 01:15:12,260 --> 01:15:14,540 ‫به نظرمون شهادت ایشون ‫برای روند دادگاه ضروریه. 1723 01:15:19,620 --> 01:15:21,810 ‫مایکل آلرد. 1724 01:15:22,010 --> 01:15:24,020 ‫ای بابا، ما که دوستیم. ‫می‌خوام مایک صدات کنم. 1725 01:15:24,220 --> 01:15:26,140 ‫ردیفه رجی. 1726 01:15:26,340 --> 01:15:28,190 ‫خب مایک، 1727 01:15:28,380 --> 01:15:31,270 ‫طی سی سال سابقه‌ای ‫که در وکالت داشتی، 1728 01:15:31,470 --> 01:15:34,020 ‫و توی حقوق قراردادی تخصص داری، 1729 01:15:34,220 --> 01:15:37,350 ‫در هیچ لحظه‌ای شک کردی، ‫که قرارداد بین... 1730 01:15:37,550 --> 01:15:40,560 ‫آقای اوکیف و آقای لوون، ‫ممکنه به هر شکلی... 1731 01:15:40,760 --> 01:15:44,230 ‫حاوی سو تفاهمی در درک ‫این سند وجود داشته باشه؟ 1732 01:15:44,430 --> 01:15:45,690 ‫نه جناب. 1733 01:15:45,880 --> 01:15:48,350 ‫همه به طول واضح می‌دونستن ‫که شرایط بر چه مبنا بود. 1734 01:15:48,550 --> 01:15:49,890 ‫قرارداد کاری بود. 1735 01:15:50,090 --> 01:15:52,100 ‫قرارداد. قرارداد بود. 1736 01:15:52,300 --> 01:15:54,690 ‫آیا چیزی وجود داشت که نشون بده، 1737 01:15:54,880 --> 01:15:57,390 ‫زمان توافق‌شده برای بسته‌شدن قرارداد... 1738 01:15:57,590 --> 01:15:59,890 ‫بی‌پایان باشه؟ 1739 01:16:00,090 --> 01:16:02,910 ‫چه حسی داره روی اون صندلی نشستی؟ 1740 01:16:04,700 --> 01:16:07,120 ‫- آره، قبول دارم کمی ناخوشایند باشه. ‫- هوم. 1741 01:16:08,160 --> 01:16:11,950 ‫حدس می‌زدم. ‫تازه کارمون شروع شده. 1742 01:16:14,950 --> 01:16:18,730 ‫مدت زیادی می‌شه که شما ‫وکیل آقای اوکیف هستی، درسته؟ 1743 01:16:18,930 --> 01:16:20,310 ‫درسته. 1744 01:16:20,510 --> 01:16:22,020 ‫سی سال می‌شه. ‫تقریبا سی سال. 1745 01:16:22,220 --> 01:16:23,230 ‫هوم. 1746 01:16:23,430 --> 01:16:25,410 ‫به نظرت با آقای اوکیف ‫دوستان صمیمی هستین؟ 1747 01:16:26,490 --> 01:16:28,060 ‫- آره، یکی از دوستان نزدیکمه. ‫- هوم. 1748 01:16:28,260 --> 01:16:30,270 ‫آره، نقاط اشتراک زیادی داریم. 1749 01:16:30,470 --> 01:16:32,120 ‫من هم تحسینش می‌کنم. 1750 01:16:38,040 --> 01:16:39,940 ‫آقای آلرد، به نظرتون مسئله نژادی مطرحه؟ 1751 01:16:40,130 --> 01:16:42,100 ‫- اعتراض. اعتراض. ‫- اعتراض دارم. 1752 01:16:42,300 --> 01:16:43,370 ‫وارد نیست. 1753 01:16:44,450 --> 01:16:46,140 ‫به نظرم مسئله نژادی مطرحه؟ 1754 01:16:46,340 --> 01:16:49,770 ‫نه، به نظرم چنین مسئله‌ای مطرح نیست. 1755 01:16:51,430 --> 01:16:52,990 ‫واقعا؟ 1756 01:16:53,990 --> 01:16:58,770 ‫بسیارخب، ولی انگار مسئله نژادی ‫مدام در طول دادگاه مطرح شده. قبول دارین؟ 1757 01:16:58,970 --> 01:17:00,810 ‫مخصوصا از جانب جناح شما. 1758 01:17:01,010 --> 01:17:04,480 ‫مثلا این روایت قهرمانانه‌ای ‫که از آقای اوکیف ساختین، 1759 01:17:04,680 --> 01:17:08,810 ‫که ظاهرا ایشون به نوعی در دادخواهی مدنی، 1760 01:17:09,010 --> 01:17:11,940 ‫به ک‌ک‌ک اجازه تظاهرات ندادن... 1761 01:17:12,130 --> 01:17:15,060 ‫می‌شه توضیح بدین ارتباط این مسئله ‫با قرارداد مذکور چیه؟ 1762 01:17:15,260 --> 01:17:17,600 ‫عه، در مورد شخصیت جریه. 1763 01:17:17,800 --> 01:17:19,100 ‫بیشتر مرتبط با صداقت، 1764 01:17:19,300 --> 01:17:20,560 ‫- و درست‌کاری خودشه. ‫- چون خیلی هم... 1765 01:17:20,760 --> 01:17:21,640 ‫به سیاه‌پوستان لطف داشته، نه؟ 1766 01:17:21,840 --> 01:17:23,600 ‫- اعترض. ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. 1767 01:17:23,800 --> 01:17:24,850 ‫- بلند شو. ‫- اعتراض دارم. نمی‌خوام بلند بشم. 1768 01:17:25,050 --> 01:17:25,980 ‫- گفتم «اعتراض دارم». ‫- اجازه نمی‌دم، 1769 01:17:26,180 --> 01:17:27,270 ‫از این قبیل سوالات پرسیده بشه خانم داونز. 1770 01:17:27,470 --> 01:17:28,350 ‫- وارده. ‫- دارم اعتراض می‌کنم دیگه. 1771 01:17:28,550 --> 01:17:31,440 ‫مورد دیگه‌ای که در این روند ‫به وضوح دیده شد، 1772 01:17:31,630 --> 01:17:34,440 ‫اهمیت خانواده و میراث خانوادگی‌ایه، 1773 01:17:34,630 --> 01:17:36,270 ‫که آقای اوکیف حس می‌کنه. 1774 01:17:36,470 --> 01:17:38,060 ‫در این زمینه هم مشترک هستین؟ 1775 01:17:38,260 --> 01:17:39,850 ‫برای شما هم خانواده اهمیت داره؟ 1776 01:17:40,050 --> 01:17:42,600 ‫نه اینکه برام مهم باشه، ‫بلکه تمام ارجحیت زندگیمه. 1777 01:17:42,800 --> 01:17:45,310 ‫تمام ارجحیت؟ عجب، ‫ظاهرا توی این زمینه خیلی شبیه هستین. 1778 01:17:45,510 --> 01:17:46,440 ‫- اعتراض. ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. 1779 01:17:46,630 --> 01:17:48,060 ‫چون دوست صمیمی هستین، درسته؟ 1780 01:17:48,260 --> 01:17:50,060 ‫وارد نیست. ‫شاهد می‌تونه جواب سوال رو بده، 1781 01:17:50,260 --> 01:17:51,390 ‫ولی لب مطلب رو مشخص کنین. 1782 01:17:51,590 --> 01:17:53,690 ‫قطعا در این زمینه هم شبیه هستیم. 1783 01:17:53,880 --> 01:17:55,850 ‫واقعا سوالتون از بنده همینه خانم داونز؟ 1784 01:17:56,050 --> 01:17:57,560 ‫آره. 1785 01:17:57,760 --> 01:17:58,770 ‫واقعا همینه. 1786 01:17:58,970 --> 01:18:00,160 ‫ولی ممنون. 1787 01:18:01,240 --> 01:18:02,560 ‫شما خانواده‌تون رو دوست دارین. 1788 01:18:02,760 --> 01:18:03,690 ‫درسته؟ 1789 01:18:03,880 --> 01:18:06,390 ‫از فامیل‌های نزدیک تا دور، 1790 01:18:06,590 --> 01:18:08,140 ‫همه‌شون رو دوست دارین، درسته؟ 1791 01:18:08,340 --> 01:18:09,440 ‫تک‌تک اعضای خانواده‌ام رو دوست دارم. 1792 01:18:09,630 --> 01:18:10,580 ‫جدی؟ 1793 01:18:11,620 --> 01:18:16,060 ‫یعنی کسی نیست که بگین ‫کاش عضو خانواده شما نبود؟ 1794 01:18:16,260 --> 01:18:17,350 ‫- کسی که ممکنه... ‫- اعتراض دارم جناب قاضی. 1795 01:18:17,550 --> 01:18:18,770 ‫- موجب شرمساری باشه... ‫- احساس ایشون چه ربطی داره؟ 1796 01:18:18,970 --> 01:18:20,020 ‫ایشون اصلا متوجه سوالشون... 1797 01:18:20,220 --> 01:18:21,980 ‫چون من چنین عضوی رو ‫در خانواده خودم سراغ دارم. 1798 01:18:22,180 --> 01:18:23,520 ‫- ولی ظاهرا شما ندارین. ‫- بذار حلش کنم. 1799 01:18:23,720 --> 01:18:24,600 ‫- درسته. ‫- ندارین؟ پس ندارین. 1800 01:18:24,800 --> 01:18:25,810 ‫درسته. 1801 01:18:26,010 --> 01:18:27,810 ‫حتی مثلا پدربزرگتون؟ 1802 01:18:28,010 --> 01:18:29,850 ‫- پدربزرگم؟ ‫- آره. 1803 01:18:30,050 --> 01:18:31,660 ‫پدربزرگتون. 1804 01:18:37,870 --> 01:18:41,120 ‫پدربزرگم بود دیگه. ‫چه ربطی به این پرونده داره؟ 1805 01:18:47,470 --> 01:18:50,240 ‫پدربزرگتون تا چه مدت عضو ‫کو کلاکس کلن بود؟ 1806 01:18:54,840 --> 01:18:56,020 ‫- اعتراض دارم. ‫- اعتراض دارم. 1807 01:18:56,220 --> 01:18:57,140 ‫اعتراض دارم. 1808 01:18:57,340 --> 01:18:58,640 ‫- می‌تونیم تمومش کنیم. ‫- جناب قاضی، من مدام... 1809 01:18:58,840 --> 01:18:59,850 ‫- «اعتراض دارم» خواهم گفت. ‫- کارتون اشتباهه. 1810 01:19:00,050 --> 01:19:00,940 ‫اعتراض دارم. 1811 01:19:01,130 --> 01:19:02,480 ‫اعتراض دارم. اعتراض دارم. 1812 01:19:02,680 --> 01:19:04,560 ‫به پدربزرگتون و فرقه کو کلاکس کلن، 1813 01:19:04,760 --> 01:19:06,390 ‫علاقه خاصی داشتین؟ 1814 01:19:06,590 --> 01:19:07,480 ‫- علاقه متقابل داشتین؟ ‫- این چه سوالیه؟ 1815 01:19:07,680 --> 01:19:09,350 ‫- یعنی که چی؟ ‫- همون علاقه رو شما هم... 1816 01:19:09,550 --> 01:19:11,140 ‫به صلیب سوزان داشتین؟ 1817 01:19:11,340 --> 01:19:14,440 ‫با پدربزرگتون به راهپیمایی‌های ‫کو کلاکس کلن می‌رفتین، 1818 01:19:14,630 --> 01:19:15,730 ‫- آقای آلرد؟ ‫- شما می‌دونین... 1819 01:19:15,930 --> 01:19:17,850 ‫که ایشون از حد گذرونده. ‫هیچ ربطی به پرونده نداره. 1820 01:19:18,050 --> 01:19:19,060 ‫اعتراض دارم. 1821 01:19:19,260 --> 01:19:20,230 ‫- وارد نیست آقای گری. ‫- چرا وارد نیست؟ 1822 01:19:20,430 --> 01:19:21,350 ‫سوال رو جواب بدین آقای آلرد. 1823 01:19:21,550 --> 01:19:23,310 ‫جناب قاضی، با کمال احترام ‫این مسئله ربطی به پرونده نداره. 1824 01:19:23,510 --> 01:19:25,230 ‫- سوالشون رو جواب بدین. ‫- چه سوالی؟ 1825 01:19:25,430 --> 01:19:28,730 ‫دارین می‌پرسین بنده اطلاع داشتم ‫که پدربزرگم زمانی عضو ک‌ک‌ک بوده؟ 1826 01:19:28,930 --> 01:19:31,020 ‫مایک، لازم نیست جواب سوالش رو بدی. 1827 01:19:31,220 --> 01:19:32,390 ‫اعتراض دارم. 1828 01:19:32,590 --> 01:19:34,440 ‫همون دفعه اول شنیدم آقای گری. 1829 01:19:34,630 --> 01:19:35,980 ‫آره، داشتم چنین سوالی می‌پرسیدم. 1830 01:19:36,180 --> 01:19:37,270 ‫ولی دیگه این سوال رو ندارم. 1831 01:19:37,470 --> 01:19:38,940 ‫شاهد در اختیار شما. 1832 01:19:39,130 --> 01:19:41,480 ‫- اعمال پدربزرگ ایشون... ‫- به عنوان یه همکار بهتون می‌گم، 1833 01:19:41,680 --> 01:19:43,270 ‫واقعا از حد گذروندین خانم داونز. 1834 01:19:43,470 --> 01:19:44,940 ‫آخ که چقدر دورو هستین. 1835 01:19:45,130 --> 01:19:46,440 ‫چقدر دورو هستین. 1836 01:19:46,630 --> 01:19:49,270 ‫انتهای گستاخیه جناب قاضی. 1837 01:19:49,470 --> 01:19:52,270 ‫کلی از برادران سیاه‌پوستمون ‫توی جلسه حضور دارن. 1838 01:19:52,470 --> 01:19:53,730 ‫- پدربزرگت رو محکوم کن. ‫- آره. 1839 01:19:53,930 --> 01:19:56,190 ‫بگو مایک. بگو. 1840 01:19:56,380 --> 01:19:58,140 ‫بگو دیگه. کاری نداره. 1841 01:19:58,340 --> 01:19:59,640 ‫- بگو دیگه مایک. محکومش کن. ‫- آره. 1842 01:19:59,840 --> 01:20:01,060 ‫می‌دونین چیه؟ 1843 01:20:01,260 --> 01:20:02,350 ‫معذرت می‌خوام. 1844 01:20:02,550 --> 01:20:03,730 ‫خب؟ 1845 01:20:03,930 --> 01:20:05,100 ‫معذرت می‌خوام. 1846 01:20:05,300 --> 01:20:06,560 ‫رفتار این زن خارج از وجدان بود. 1847 01:20:06,760 --> 01:20:08,270 ‫نمی‌شه بابت اشتباهات گذشتگان، 1848 01:20:08,470 --> 01:20:10,350 ‫هیچ آدمی رو پاسخ‌گو کرد. 1849 01:20:10,550 --> 01:20:14,060 ‫مایک، پدربزرگت یه آدم نژادپرست، 1850 01:20:14,260 --> 01:20:16,640 ‫زمین‌خوار و برده‌دار و کثافته... 1851 01:20:16,840 --> 01:20:19,270 ‫- که دومی نداره. ‫- بسه، اینطوری نگو رجی داگلاس خان. 1852 01:20:19,470 --> 01:20:20,770 ‫اصلا اینطور نیست. ‫همچنان پدربزرگمه‌ها. 1853 01:20:20,970 --> 01:20:21,850 ‫مگه من در مورد پدربزرگت... 1854 01:20:22,050 --> 01:20:23,230 ‫- عه، عه، عه، عه! ‫- سمت من نیا! 1855 01:20:23,430 --> 01:20:24,730 ‫- عه، عه، عه. ‫- بس کنین. 1856 01:20:24,930 --> 01:20:26,700 ‫خجالت بکشین دیگه. بسه. 1857 01:20:28,120 --> 01:20:30,560 ‫رج، تمومش کن. با همه‌تون بودم. 1858 01:20:30,760 --> 01:20:33,640 ‫مایک، ما نمی‌خوایم بابت اتفاقات گذشته، 1859 01:20:33,840 --> 01:20:35,600 ‫تو رو به صلیب بکشیم. 1860 01:20:35,800 --> 01:20:37,940 ‫اون هم نمی‌تونه گذشته ‫پدربزرگش رو درست کنه. 1861 01:20:38,130 --> 01:20:39,890 ‫ولی می‌دونین چی رو می‌شه درست کرد؟ 1862 01:20:40,090 --> 01:20:41,190 ‫این پرونده. 1863 01:20:41,380 --> 01:20:42,600 ‫وایسا. 1864 01:20:42,800 --> 01:20:43,770 ‫وایستا ببینم. 1865 01:20:43,970 --> 01:20:46,020 ‫یعنی می‌خوای چشم‌پوشی کنی؟ 1866 01:20:46,220 --> 01:20:47,390 ‫- جدی می‌گی؟ ‫- چشم‌پوشی می‌کنم، 1867 01:20:47,590 --> 01:20:49,020 ‫چون جنابعالی از گذشته‌اش خبر نداشتی، 1868 01:20:49,220 --> 01:20:50,740 ‫واسه همین دهنمون سرویس شد. 1869 01:20:52,740 --> 01:20:54,270 ‫- ریدم به این پرونده بابا. ‫- می‌تونیم ببریم. 1870 01:20:54,470 --> 01:20:56,770 ‫نه بابا. من که به فلوریدا برمی‌گردم. 1871 01:20:56,970 --> 01:20:58,190 ‫- همون اول هم باید برمی‌گشتم. ‫- بی‌خیال پسر. 1872 01:20:58,380 --> 01:21:00,350 ‫یه سوال ازت دارم رجی: 1873 01:21:00,550 --> 01:21:02,440 ‫چرا زودتر از در خارج نمی‌شی؟ 1874 01:21:02,630 --> 01:21:03,770 ‫عجب. 1875 01:21:03,970 --> 01:21:05,230 ‫- ویلی... ‫- الان رفع زحمت می‌کنم. 1876 01:21:05,430 --> 01:21:06,870 ‫کنار این جماعت سفید بهت خوش بگذره. 1877 01:21:08,080 --> 01:21:09,020 ‫- رج. ‫- رجی. 1878 01:21:09,220 --> 01:21:10,330 ‫رج! 1879 01:21:11,990 --> 01:21:13,770 ‫تو هم می‌خوای بری؟ 1880 01:21:13,970 --> 01:21:15,140 ‫می‌دونی چیه؟ 1881 01:21:15,340 --> 01:21:17,270 ‫من که نیستم. 1882 01:21:17,470 --> 01:21:18,480 ‫صبرم رو از سر راه که نیاوردم. 1883 01:21:18,680 --> 01:21:19,770 ‫من هم نیستم. 1884 01:21:19,970 --> 01:21:21,520 ‫دلم واسه خونه لک زده. 1885 01:21:21,720 --> 01:21:24,080 ‫ویلی، سن من از این کارها گذشته پسر. 1886 01:21:25,490 --> 01:21:27,230 ‫مایک، معذرت می‌خوام. 1887 01:21:27,430 --> 01:21:29,600 ‫از صمیم دلم معذرت می‌خوام. 1888 01:21:29,800 --> 01:21:30,830 ‫من هم همینطور. 1889 01:21:34,240 --> 01:21:35,770 ‫اینطوری که نمی‌شه. 1890 01:21:35,970 --> 01:21:37,270 ‫چطوری؟ 1891 01:21:37,470 --> 01:21:38,790 ‫الان یه پرونده رو دستمونه. 1892 01:21:39,790 --> 01:21:41,080 ‫که باید توش پیروز بشیم. 1893 01:21:48,200 --> 01:21:50,200 ‫گمونم بهتر باشه... 1894 01:21:52,040 --> 01:21:54,060 ‫- از خودم صرف نظر کنم. ‫- نه، نه، نه، نه، نه. 1895 01:21:54,260 --> 01:21:55,560 ‫- مایک، چنین کار نکن. ‫- چرا، به نظرم درسته. 1896 01:21:55,760 --> 01:21:57,020 ‫- نه مایک، نکن. ‫- کار اشتباهیه؟ 1897 01:21:57,220 --> 01:21:58,390 ‫مسیر طولانی‌ای جلومونه. ‫ولی می‌تونیم پیروز بشیم. 1898 01:21:58,590 --> 01:22:00,810 ‫حتی اگه جرئت کنم دوباره ‫پام رو توی اون اتاق بذارم، 1899 01:22:01,010 --> 01:22:02,440 ‫هیئت‌منصفه من رو نمی‌بینه، 1900 01:22:02,630 --> 01:22:04,060 ‫من رو به چشم کسی می‌بینن ‫که پارچه سفید سرش کشیده. 1901 01:22:04,260 --> 01:22:05,310 ‫ببین، خودمون این چاله رو کندیم. 1902 01:22:05,510 --> 01:22:07,560 ‫خودمون کندیم، ولی می‌تونیم ازش خارج بشیم. 1903 01:22:07,760 --> 01:22:10,640 ‫معذرت می‌خوام ویلی، شدنی نیست. ‫چون جفتمون هم می‌دونیم، 1904 01:22:10,840 --> 01:22:12,730 ‫حضور من به پرونده آسیب بیشتر می‌زنه، 1905 01:22:12,930 --> 01:22:15,230 ‫نمی‌خوام با تو و مخصوصا جری ‫چنین کاری کنم. 1906 01:22:15,430 --> 01:22:17,120 ‫اوهوم. 1907 01:22:22,580 --> 01:22:23,790 ‫خیلی‌خب. 1908 01:22:24,790 --> 01:22:26,480 ‫مجبوریم بدون تو پیروز بشیم. 1909 01:22:26,680 --> 01:22:27,910 ‫شک ندارم می‌شین. 1910 01:22:29,240 --> 01:22:31,040 ‫هالبرت. مواظبت کن. 1911 01:22:51,410 --> 01:22:54,240 ‫کجایی پس؟ کلی دنبالت گشتم. 1912 01:23:00,990 --> 01:23:03,830 ‫روند دادگاه طوری که می‌خوام پیش نمی‌ره. 1913 01:23:05,240 --> 01:23:07,450 ‫حس می‌کنم اشتباه بزرگی کردم. 1914 01:23:10,120 --> 01:23:11,740 ‫حس می‌کردم باید کمتر ضرر کنم. 1915 01:23:13,330 --> 01:23:16,310 ‫فکر می‌کردم عدالت کوره. 1916 01:23:16,510 --> 01:23:21,040 ‫فکر می‌کردم بشه ری لوون رو ‫توی دادگاه پاسخ‌گو کنم. 1917 01:23:22,700 --> 01:23:26,440 ‫کاری کنم تقاص پس بده. ‫ولی انگار خودم از اول کور بودم. 1918 01:23:26,630 --> 01:23:29,740 ‫ببخشید که این همه رنج بهت تحمیل کردم. 1919 01:23:32,040 --> 01:23:35,200 ‫لازم نیست عذرخواهی کنی جرمیا. 1920 01:23:36,620 --> 01:23:38,330 ‫حداقل از من که لازم نیست. 1921 01:23:40,200 --> 01:23:42,410 ‫من تو رو خوب می‌شناسم. 1922 01:23:45,740 --> 01:23:48,520 ‫- هنوز به ویلی نگفتی؟ ‫- نه. 1923 01:23:48,720 --> 01:23:51,740 ‫فکر کنم آخر هفته‌ها به فلوریدا می‌ره. 1924 01:23:53,080 --> 01:23:55,600 ‫به نظرم حقشه از نزدیک و از دهن خودم بشنوه. 1925 01:23:55,800 --> 01:23:57,990 ‫اتفاقا من هم باهات هم‌نظرم. 1926 01:24:10,160 --> 01:24:11,940 ‫عه، ببخشید. اِم... 1927 01:24:12,130 --> 01:24:14,660 ‫- توی این کارتن چی بود؟ ‫- اِم... 1928 01:24:15,660 --> 01:24:19,690 ‫اطلاعاتیه که در مورد معاملات لوون ‫با کنوانسیون ملی باپتیست خواسته بودین. 1929 01:24:19,880 --> 01:24:23,160 ‫می‌شه این رو همین جا بذاری؟ 1930 01:24:25,497 --> 01:24:27,281 ‫به نظرت داستان تموم شده رئیس؟ 1931 01:24:29,540 --> 01:24:31,730 ‫به نظرم هیچ راهی نمونده ‫که بتونیم توی این پرونده پیروز بشیم، 1932 01:24:31,930 --> 01:24:35,410 ‫و حدس می‌زنم جری هم داره ‫به وضوح این مسئله رو می‌بینه. 1933 01:24:38,318 --> 01:24:41,011 ‫[ک‌م‌ب] 1934 01:25:08,700 --> 01:25:10,890 ‫گمونم شما خانم گری باشین. 1935 01:25:11,090 --> 01:25:12,890 ‫- بله. ‫- معذرت می‌خوام... 1936 01:25:13,090 --> 01:25:14,810 ‫که سرزده مزاحمتون می‌شم. 1937 01:25:15,010 --> 01:25:16,660 ‫بنده جرمیا اوکیفم. 1938 01:25:17,790 --> 01:25:18,850 ‫آها! 1939 01:25:19,050 --> 01:25:21,100 ‫- جری شما هستی؟ ‫- بله خانم. 1940 01:25:21,300 --> 01:25:24,730 ‫پس جری که شوهرم مدام ‫ازش صحبت می‌کنه شمایی! 1941 01:25:24,930 --> 01:25:26,730 ‫عه، احیانا ویلی خونه است؟ 1942 01:25:26,930 --> 01:25:28,810 ‫آخ، نه. متأسفانه نیست. 1943 01:25:29,010 --> 01:25:32,140 ‫معمولا شنبه‌ها به منزل مادرش ‫توی ایندیان‌تاون می‌ره. 1944 01:25:32,340 --> 01:25:33,390 ‫بسیارخب. 1945 01:25:33,590 --> 01:25:35,310 ‫اصلا یه کاری بکنیم. ‫شما یه دقیقه صبر کن، 1946 01:25:35,510 --> 01:25:37,190 ‫من برم سوئیچ ماشینم رو بردارم. 1947 01:25:37,380 --> 01:25:39,560 ‫- خودم تا اونجا می‌برمتون. ‫- نه، خواهشا نکنین. 1948 01:25:39,760 --> 01:25:41,490 ‫نمی‌خوام سربار شما بشم. 1949 01:25:43,660 --> 01:25:46,520 ‫جری، دیگه نشنوم از این حرف‌ها زدی. 1950 01:25:46,720 --> 01:25:48,270 ‫دیگه عملا از خانواده خودمونی. 1951 01:25:48,470 --> 01:25:49,690 ‫بیا بریم بابا. 1952 01:25:55,870 --> 01:25:58,730 ‫داریم وارد ایندیان‌تاون می‌شه. 1953 01:25:58,930 --> 01:26:00,390 ‫ویلی اهل این شهره؟ 1954 01:26:00,590 --> 01:26:02,540 ‫جفتمون اهل اینجاییم. 1955 01:26:11,410 --> 01:26:13,700 ‫من و ویلی اختلاف نظراتمون رو داریم. 1956 01:26:16,080 --> 01:26:18,660 ‫ولی می‌خوام بهتون بگم ‫که واقعا مرد فوق‌العاده‌ایه. 1957 01:26:24,180 --> 01:26:26,020 ‫- برعکس شده بود... ‫- آره. دقیقا. 1958 01:26:27,590 --> 01:26:29,270 ‫نگو. 1959 01:26:29,470 --> 01:26:30,890 ‫بدجور آشفته‌ام. 1960 01:26:31,090 --> 01:26:33,940 ‫- می‌گیری چی می‌گم؟ ‫- همه قراره عازم دالاس بشن. 1961 01:26:34,130 --> 01:26:36,080 ‫آخ... 1962 01:26:37,160 --> 01:26:39,520 ‫- ای وای. ‫- امان از دستت. 1963 01:26:39,720 --> 01:26:40,740 ‫هوم. 1964 01:26:41,870 --> 01:26:45,370 ‫ویلی بهتون گفته که ‫یازده تا خواهر و برادر داره؟ 1965 01:26:49,260 --> 01:26:50,520 ‫- قطعا. ‫- بچه ششمی بود. 1966 01:26:50,720 --> 01:26:54,810 ‫باورتون بشه یا نه، ‫من خودم سیزده تا بچه دارم. 1967 01:26:55,010 --> 01:26:56,350 ‫- وای خدا. ‫- جدی می‌گی؟ 1968 01:26:56,550 --> 01:26:58,520 ‫بله که جدی‌ام. 1969 01:26:58,720 --> 01:26:59,980 ‫به حق چیزهای ندیده. 1970 01:27:00,180 --> 01:27:01,940 ‫وای. 1971 01:27:02,130 --> 01:27:03,810 ‫بین شما دو نفر ۲۶ بچه فاصله است. 1972 01:27:04,010 --> 01:27:05,690 ‫پس حتما می‌دونین، 1973 01:27:05,880 --> 01:27:07,770 ‫که همیشه یکی از بچه‌ها هست، 1974 01:27:07,970 --> 01:27:10,440 ‫که مهم نیست آدم چیکار کنه، 1975 01:27:10,630 --> 01:27:12,890 ‫همیشه خدا مثل کنه به آدم می‌چسبه. 1976 01:27:13,090 --> 01:27:15,640 ‫از پاچه شلوار آدم آویزون می‌شه، 1977 01:27:15,840 --> 01:27:17,310 ‫و ول نمی‌کنه. 1978 01:27:17,510 --> 01:27:19,040 ‫ای بابا. 1979 01:27:20,620 --> 01:27:22,350 ‫ویلی من همون بچه بود. 1980 01:27:22,550 --> 01:27:26,060 ‫حالا ببین این دلتنگی، 1981 01:27:26,260 --> 01:27:28,310 ‫و ناامیدی از عشق، 1982 01:27:28,510 --> 01:27:30,620 ‫به کجا رسوندش. 1983 01:27:40,540 --> 01:27:43,060 ‫پدربزرگم کشاورز بود. 1984 01:27:43,260 --> 01:27:44,480 ‫آها. 1985 01:27:44,680 --> 01:27:46,140 ‫پدربزرگ پدریم رو می‌گم. 1986 01:27:46,340 --> 01:27:48,290 ‫- اوهوم. ‫- همون که فامیلیم رو ازش گرفتم. 1987 01:27:50,370 --> 01:27:52,890 ‫یادمه از هشت سالگی، 1988 01:27:53,090 --> 01:27:55,490 ‫باهاش به مزارع نیشکر می‌رفتم. 1989 01:27:56,950 --> 01:27:58,440 ‫کار می‌کردم. 1990 01:27:58,630 --> 01:27:59,810 ‫من. 1991 01:28:02,450 --> 01:28:04,310 ‫چهار و نیم صبح بیدارم می‌کرد ‫و تا اینجا من رو می‌آورد. 1992 01:28:04,510 --> 01:28:05,520 ‫قدم اندازه همین چمن‌ها بود. 1993 01:28:05,720 --> 01:28:07,770 ‫توی مزرعه نیشکر بود ‫که برای اولین بار کار کردم. 1994 01:28:07,970 --> 01:28:10,390 ‫ویلی، علت اینکه تا اینجا اومدم ‫اینه که... 1995 01:28:10,590 --> 01:28:12,390 ‫ببین، وایستا. گوش کن، گوش کن. 1996 01:28:12,590 --> 01:28:14,160 ‫خودم می‌دونم چی می‌خوای بگی. 1997 01:28:15,910 --> 01:28:17,490 ‫می‌خوای قید پرونده رو بزنی. 1998 01:28:18,700 --> 01:28:20,520 ‫می‌دونم برای جفتمون ناامیدکننده است. 1999 01:28:20,720 --> 01:28:22,600 ‫ولی اگه راهی بود که به ذهن خودم... 2000 01:28:22,800 --> 01:28:24,190 ‫ببین، ببین. گوش کن جری. 2001 01:28:24,380 --> 01:28:26,440 ‫متوجه قضیه نیستی دکتر جان. 2002 01:28:26,630 --> 01:28:28,520 ‫ببین. 2003 01:28:28,720 --> 01:28:30,810 ‫می‌دونم کاری که لازمه رو می‌کنی. 2004 01:28:31,010 --> 01:28:32,890 ‫ولی در عین حال، 2005 01:28:33,090 --> 01:28:34,600 ‫بدون که من از ته دلم، 2006 01:28:34,800 --> 01:28:38,060 ‫از اعماق وجودم ایمان دارم ‫که با هم می‌تونستیم موفق بشیم. 2007 01:28:38,260 --> 01:28:40,700 ‫می‌تونستیم این شرکت رو ‫به خاک سیاه بنشونیم داداش. 2008 01:28:41,910 --> 01:28:44,850 ‫امیدوارم بدونی چقدر ‫از آشنایی باهات خوشحال شدم. 2009 01:28:45,050 --> 01:28:46,910 ‫زمانه به ساز ما نرقصید. 2010 01:28:49,040 --> 01:28:52,480 ‫ولی اینکه تو رو شناختم... 2011 01:28:52,680 --> 01:28:54,600 ‫از بخش‌های مهم زندگیم بود. 2012 01:28:56,260 --> 01:28:57,330 ‫صدای چیه؟ 2013 01:28:59,120 --> 01:29:01,100 ‫گوش کن... 2014 01:29:01,300 --> 01:29:02,690 ‫ای بابا... 2015 01:29:02,880 --> 01:29:04,410 ‫یه لحظه اجازه بده. 2016 01:29:05,540 --> 01:29:06,480 ‫سلام. 2017 01:29:06,680 --> 01:29:07,640 ‫الو؟ سلام. 2018 01:29:07,840 --> 01:29:08,810 ‫هال؟ 2019 01:29:09,010 --> 01:29:11,390 ‫- الو؟ صدام... ‫- هال، صدات بد میاد. 2020 01:29:11,590 --> 01:29:13,270 ‫الان با جری هستی؟ 2021 01:29:13,470 --> 01:29:14,520 ‫آره. آره. 2022 01:29:14,720 --> 01:29:15,600 ‫- ایول. خیلی‌خب. ‫- کنارشم. 2023 01:29:15,800 --> 01:29:16,770 ‫نذار قید پرونده رو بزنه. 2024 01:29:16,970 --> 01:29:18,770 ‫الو؟ 2025 01:29:18,970 --> 01:29:20,020 ‫هال، صدام رو داری؟ 2026 01:29:20,220 --> 01:29:23,890 ‫- آنتن ضعیفه. ‫- گفتم نذار قید پرونده رو بزنه. 2027 01:29:24,090 --> 01:29:25,560 ‫بهم اعتماد کن، خب؟ 2028 01:29:25,760 --> 01:29:27,730 ‫گمونم یه چیزی پیدا کردم. 2029 01:29:27,810 --> 01:29:29,900 ‫- باشه، خوبه. بهت زنگ می‌زنم. ‫- [روبن سومز] 2030 01:29:38,953 --> 01:29:43,066 ‫[جنوب میسیسیپی] 2031 01:29:43,240 --> 01:29:45,850 ‫ممنون که وقت گذاشتین تا... 2032 01:29:46,050 --> 01:29:48,020 ‫باهامون صحبت کنین آقای سومز. 2033 01:29:48,220 --> 01:29:49,690 ‫از همه ممنونم. 2034 01:29:49,880 --> 01:29:51,640 ‫چه اطلاعاتی در مورد معامله‌ای، 2035 01:29:51,840 --> 01:29:55,190 ‫که شرکت لوون با کنوانسیون ‫ملی باپتیست بسته بود دارین؟ 2036 01:29:55,380 --> 01:29:57,810 ‫خب، عاقبت اون قرارداد هیچ‌وقت خوب نبود. 2037 01:29:58,010 --> 01:30:00,520 ‫حداقل واسه ما سیاه‌پوست‌ها که نبود. ‫واقعیت همینه. 2038 01:30:00,720 --> 01:30:02,640 ‫تقریبا یک سال پیش، 2039 01:30:02,840 --> 01:30:06,560 ‫شرکت لوون با یکی از سران کله‌گنده‌ی... 2040 01:30:06,760 --> 01:30:08,060 ‫ک‌م‌ب تماس گرفت. 2041 01:30:08,260 --> 01:30:10,560 ‫- «کنوانسیون ملی باپتیست»؟ ‫- بله جناب. 2042 01:30:10,760 --> 01:30:15,230 ‫یکی از بزرگترین تک‌شاخه‌های ‫کلیسای سیاه‌پوستانه. 2043 01:30:15,430 --> 01:30:18,440 ‫این‌ها نماینده سی و سه هزار کلیسا، 2044 01:30:18,630 --> 01:30:20,730 ‫و بیش از هشت میلیون عضو هستن. 2045 01:30:20,930 --> 01:30:25,100 ‫بگذریم، به ک‌م‌ب پیشنهادی دادن، 2046 01:30:25,300 --> 01:30:28,600 ‫و بهشون گفتن که کلیسای ‫سیاه‌پوستان رو متقاعد کنن، 2047 01:30:28,800 --> 01:30:33,980 ‫که شرکت لوون رو بابت خدمات ‫پس از مرگشون حمایت کنن، 2048 01:30:34,180 --> 01:30:37,140 ‫تا عده‌ای از اعضای اون کلیسا رو ‫به عنوان فروشنده استخدام کنن. 2049 01:30:37,340 --> 01:30:39,770 ‫مثلا شگردهای فروش خدماتی، 2050 01:30:39,970 --> 01:30:42,940 ‫از قبل و سردابه گرفته تا سنگ قبر، 2051 01:30:43,130 --> 01:30:46,810 ‫و فروش بیمه دفن به امثال خودشون رو ‫یاد می‌دادن. 2052 01:30:47,010 --> 01:30:48,640 ‫در ازای هر محصولی که فروخته می‌شد، 2053 01:30:48,840 --> 01:30:51,230 ‫- فروشنده‌ها کمیسیون دریافت می‌کردن. ‫- هوم. 2054 01:30:51,430 --> 01:30:53,940 ‫وایستا ببینم، پس شرکت لوون، 2055 01:30:54,130 --> 01:30:57,100 ‫می‌خواست سیاه‌پوستان فقیری ‫استخدام کنه تا محصولات دفن و کفن رو... 2056 01:30:57,300 --> 01:30:59,850 ‫در ازای دریافت کمیسیون، ‫به باقی سیاه‌پوستان فقیر بفروشن. 2057 01:31:00,050 --> 01:31:03,060 ‫البته خودشون می‌گفتن ‫این معامله دوسربرده. 2058 01:31:03,260 --> 01:31:05,600 ‫موجب کاهش نرخ فقر می‌شه، 2059 01:31:05,800 --> 01:31:07,850 ‫و رشد اقتصادی رو سرعت می‌بخشه. 2060 01:31:08,050 --> 01:31:10,230 ‫ولی ما که ندیدیم به کسی خیری برسه. 2061 01:31:10,430 --> 01:31:12,190 ‫البته به جز خود شرکت لوون ‫کسی سود نبرد. 2062 01:31:12,380 --> 01:31:13,350 ‫می‌فهمم. 2063 01:31:13,550 --> 01:31:14,810 ‫صرفا دنبال راه تازه‌ای بودن، 2064 01:31:15,010 --> 01:31:16,560 ‫تا از زندگی کم‌بضاعت ما، 2065 01:31:16,760 --> 01:31:18,940 ‫به شیوه جدیدی سیاه‌پوستان رو استثمار کنن. 2066 01:31:41,910 --> 01:31:44,080 ‫می‌دونی این چیه؟ 2067 01:31:45,580 --> 01:31:47,140 ‫مطمئن نیستم. 2068 01:31:47,340 --> 01:31:49,890 ‫اینجا که می‌بینی، آرامستانه. 2069 01:31:50,090 --> 01:31:52,690 ‫البته با نگاه‌کردن نمی‌شه فهمید، 2070 01:31:52,880 --> 01:31:55,810 ‫چون هیچ سنگ قبری اینجا نصب نشده. 2071 01:31:56,010 --> 01:31:57,730 ‫چرا نشده؟ 2072 01:31:57,930 --> 01:32:01,020 ‫چون آرامستان متفاوتیه. 2073 01:32:01,220 --> 01:32:04,480 ‫اینجا محل دفن برده‌های پیر قدیمه. 2074 01:32:04,680 --> 01:32:07,730 ‫همه می‌دونن برده‌ها پولی نداشتن، 2075 01:32:07,930 --> 01:32:11,080 ‫که برای رفتگان عزیزشون ‫سنگ قبر تهیه کنن. 2076 01:32:12,120 --> 01:32:14,580 ‫هر چند به چشم شبیه آرامستان نیست، 2077 01:32:15,830 --> 01:32:18,600 ‫ولی کل تاریخ مردم ما... 2078 01:32:18,800 --> 01:32:22,060 ‫تاریخ سیاه‌پوستان جنوب، 2079 01:32:22,260 --> 01:32:24,690 ‫تاریخ سیاه‌پوستان آمریکا، 2080 01:32:24,880 --> 01:32:27,890 ‫تاریخ اجداد برده ما، 2081 01:32:28,090 --> 01:32:31,190 ‫زیر مشت مشت خاک‌های اینجا دفن شده. 2082 01:32:31,380 --> 01:32:33,350 ‫به عمق زمین رفته. 2083 01:32:33,550 --> 01:32:37,140 ‫تقریبا هر جا که چشم بندازی، ‫تاریخ خودمون رو می‌بینی. 2084 01:32:37,340 --> 01:32:40,490 ‫توی همین زمین‌های وسیع و خالیه. 2085 01:32:41,580 --> 01:32:46,230 ‫بعضی جاها کلی مجسمه نصب می‌کنن. 2086 01:32:46,430 --> 01:32:49,390 ‫مثل بناهای یادبود کنفدراسیون، 2087 01:32:49,590 --> 01:32:51,540 ‫همه‌جا براشون مجسمه درست کردن. 2088 01:32:53,330 --> 01:32:58,310 ‫تمام اون مجسمه‌ها روی زمین‌هایی بنا می‌شن ‫که بردگان زیرش دفن شدن. 2089 01:32:58,510 --> 01:32:59,490 ‫اوهوم. 2090 01:33:00,950 --> 01:33:04,100 ‫فرض کن تاریخ مردمی رو بگیری، 2091 01:33:04,300 --> 01:33:06,620 ‫و روی تاریخ مردم دیگه‌ای بنا کنی. 2092 01:33:07,870 --> 01:33:10,810 ‫فرض کن میراث یک نفر رو بگیری، 2093 01:33:11,010 --> 01:33:13,310 ‫و روی میراث شخص دیگه‌ای بنا کنی. 2094 01:33:13,510 --> 01:33:18,600 ‫تا اینکه یه روز انقدر به عمق خاک می‌ره، 2095 01:33:18,800 --> 01:33:21,580 ‫انقدر به عمق زمین می‌ره، 2096 01:33:23,330 --> 01:33:25,700 ‫که دیگه هیچ‌کس نمی‌تونه پیداش کنه. 2097 01:33:36,200 --> 01:33:37,770 ‫بعضی از اعضاشون پیش من اومدن، 2098 01:33:37,970 --> 01:33:39,560 ‫و بهم گفتن که... 2099 01:33:39,760 --> 01:33:41,690 ‫هزینه دقیق مراسم تدفین پدرم، 2100 01:33:41,880 --> 01:33:45,440 ‫قراره بیشتر از اونچه که توی ‫بیمه‌نامه ذکر شده، خرج برداره. 2101 01:33:45,630 --> 01:33:50,140 ‫وقتی بهشون گفتم من بیشتر از این پول ندارم، 2102 01:33:50,340 --> 01:33:54,480 ‫و نمی‌دونم چقدر طول می‌کشه ‫تا بتونم این مبلغ رو جور کنم، 2103 01:33:54,680 --> 01:33:59,020 ‫با لبخند گفتن پس جنازه رو ‫توی سردخونه نگه می‌داریم. 2104 01:33:59,220 --> 01:34:00,940 ‫به جای اینکه یه تسلیت خشک و خالی بکنن، 2105 01:34:01,130 --> 01:34:02,730 ‫شماسی که مشاور شعبه بود، 2106 01:34:02,930 --> 01:34:06,770 ‫از اون فرصت استفاده کرد ‫و کلی بروشور جلوی صورتم باز کرد، 2107 01:34:06,970 --> 01:34:09,480 ‫و سعی کرد من رو به عنوان ‫فروشنده جذب شرکت کنه. 2108 01:34:09,680 --> 01:34:11,640 ‫تا اینکه آقایی از ک‌م‌ب پیداش شد، 2109 01:34:11,840 --> 01:34:14,730 ‫ازم پرسید آیا تدارکات ‫مراسم تدفین رو دیدم یا نه... 2110 01:34:14,930 --> 01:34:17,540 ‫بعد پکیج خدماتی لوون رو بهم معرفی کرد. 2111 01:34:18,910 --> 01:34:22,690 ‫گفتن اگه پولش رو پیش‌پیش بدم، ‫بیشتر به نفع خودم می‌شه. 2112 01:34:22,880 --> 01:34:24,640 ‫یعنی قبل اینکه پسرم بمیره. 2113 01:34:24,840 --> 01:34:27,480 ‫بعد اینکه بیماری به شوهرم غالب شد، 2114 01:34:27,680 --> 01:34:30,560 ‫اون موقع بود که بهم گفتن پکیجی که خریدم، 2115 01:34:30,760 --> 01:34:34,690 ‫شامل مومیایی‌کردن ‫و جابه‌جایی پیکرش نمی‌شه. 2116 01:34:34,880 --> 01:34:36,390 ‫تابوتی که برای مادرم خریدم، 2117 01:34:36,590 --> 01:34:38,620 ‫ارزون‌ترین محصول اونجا بود. 2118 01:34:39,870 --> 01:34:42,100 ‫کاشف به عمل اومد، 2119 01:34:42,300 --> 01:34:45,120 ‫که سه برابر قیمت معمول بهم فروختنش. 2120 01:34:47,290 --> 01:34:50,520 ‫فکر کنین واعظی که قبولش دارین ‫بهتون مشاوره‌ای می‌ده، 2121 01:34:50,720 --> 01:34:53,160 ‫و شما هم چون مذهبی‌اید، ‫حرفش رو قبول می‌کنین. 2122 01:34:55,950 --> 01:34:57,480 ‫اگه اشتباه نکنم شما یکی از... 2123 01:34:57,680 --> 01:34:59,890 ‫تحلیل‌گران شرکت لوون هستین. 2124 01:35:00,090 --> 01:35:01,980 ‫مسئولیت تحلیل قراردادهای ‫بزرگ با شماست. 2125 01:35:02,180 --> 01:35:03,690 ‫درست فهمیدم؟ 2126 01:35:03,880 --> 01:35:05,190 ‫- بله، درسته. ‫- اوهوم. 2127 01:35:05,380 --> 01:35:07,640 ‫همچنین اگه اشتباه نکنم، 2128 01:35:07,840 --> 01:35:09,350 ‫یکی از طراحان اولیه آخرین قرارداد، 2129 01:35:09,550 --> 01:35:11,310 ‫بین شرکت لوون و کنوانسیون ملی باپتیست، 2130 01:35:11,510 --> 01:35:13,230 ‫خود شما بودین. 2131 01:35:13,430 --> 01:35:15,230 ‫- درست می‌گم؟ ‫- بله، بودم. 2132 01:35:15,430 --> 01:35:17,140 ‫آره، آره. خودتون باپتیست هستین؟ 2133 01:35:17,340 --> 01:35:18,940 ‫- خیر، نیستم. ‫- آها. 2134 01:35:19,130 --> 01:35:20,230 ‫- پس مسیحی هستین؟ ‫- بله. 2135 01:35:20,430 --> 01:35:21,770 ‫آره، ما که همگی مسیحی‌ایم. نه؟ 2136 01:35:21,970 --> 01:35:23,230 ‫همه به خدا ایمان داریم. آمین. 2137 01:35:23,430 --> 01:35:24,600 ‫آمین. 2138 01:35:26,430 --> 01:35:28,190 ‫ولی بذارین سوالم رو مطرح کنم. 2139 01:35:28,380 --> 01:35:32,140 ‫شرکت لوون دقیقا چقدر، 2140 01:35:32,340 --> 01:35:36,020 ‫از معامله اون‌ها و ک‌م‌ب، 2141 01:35:36,220 --> 01:35:38,690 ‫درآمد کسب می‌کرد؟ 2142 01:35:38,880 --> 01:35:41,270 ‫ضمنا یادآوری می‌کنم، 2143 01:35:41,470 --> 01:35:43,120 ‫که شاهد سوگندخورده هستین. 2144 01:35:44,830 --> 01:35:49,520 ‫خب، پیش‌بینی بلندمدت ما مبلغی حدود... 2145 01:35:49,720 --> 01:35:52,140 ‫یک تا ۱.۲ میلیارد دلار بود. 2146 01:35:52,340 --> 01:35:54,640 ‫گفتین ۱.۲ میلیون دلار؟ 2147 01:35:54,840 --> 01:35:56,310 ‫- گفتم ۱.۲ میلیارد دلار. ‫- یک میلـ... 2148 01:35:56,510 --> 01:35:58,200 ‫گفتین ۱.۲ میلیارد دلار؟! 2149 01:35:59,870 --> 01:36:01,480 ‫آخه ۱.۲ میلیارد دلار که... ‫واقعا پول خوبیه. 2150 01:36:01,680 --> 01:36:03,690 ‫واقعا درآمد خوبی واسه شرکت لوونه، ‫قبول دارین؟ 2151 01:36:03,880 --> 01:36:05,020 ‫- بله. ‫- خیلی ایده‌آله. 2152 01:36:05,220 --> 01:36:07,850 ‫خیلی خوبه. ۱.۲ میلیارد دلار. 2153 01:36:08,050 --> 01:36:11,140 ‫فکر کردم «میلیون» گفتین، ‫ولی «میلیارد» رو اشتباه شنیدم. 2154 01:36:11,340 --> 01:36:13,230 ‫عه... 2155 01:36:13,430 --> 01:36:15,200 ‫شما چقدر بهشون می‌دادین؟ 2156 01:36:16,290 --> 01:36:17,990 ‫چی فرمودین؟ 2157 01:36:19,040 --> 01:36:20,520 ‫عرض کردم شما چقدر پرداخت می‌کردین؟ 2158 01:36:20,720 --> 01:36:23,350 ‫دقیقا شرکت لوون که مورد بحث ماست، 2159 01:36:23,550 --> 01:36:25,640 ‫به عنوان غرامت در نتیجه قرارداد، 2160 01:36:25,840 --> 01:36:28,370 ‫چقدر به کنوانسیون ملی ‫باپتیست پرداخت می‌کرد؟ 2161 01:36:31,910 --> 01:36:36,240 ‫گمونم دویست هزار دلاری کمک مالی کردیم. 2162 01:36:40,410 --> 01:36:41,890 ‫هیئت‌منصفه شنید چی گفتن. 2163 01:36:42,090 --> 01:36:44,190 ‫هیچ استدلال دفاعیه‌ای نداشتیم. 2164 01:36:44,380 --> 01:36:46,910 ‫عجب وضع کثافتی شد. 2165 01:36:49,040 --> 01:36:51,580 ‫باید به لوون زنگ بزنم. 2166 01:37:20,830 --> 01:37:22,480 ‫صداقت در مواجهه با مردم، 2167 01:37:22,680 --> 01:37:25,520 ‫ویژگی‌ایه که همیشه ‫برای ما حائز اهمیت بوده. 2168 01:37:25,720 --> 01:37:28,980 ‫آیا می‌خوایم رقبای سرسختی... 2169 01:37:29,180 --> 01:37:30,560 ‫در بازاری با نوسان فزاینده باشیم؟ 2170 01:37:30,760 --> 01:37:31,850 ‫بله. 2171 01:37:32,050 --> 01:37:33,830 ‫ولی سر مردم کلاه نمی‌ذاریم. 2172 01:37:35,120 --> 01:37:37,060 ‫- در خط‌مشی ما نیست. ‫- هوم. 2173 01:37:37,260 --> 01:37:38,730 ‫دیگه سوالی ندارم جناب قاضی. 2174 01:37:38,930 --> 01:37:41,740 ‫- شاهد در اختیار شماست آقای گری. ‫- بسیارخب. 2175 01:37:44,410 --> 01:37:45,520 ‫آقای لوون، حالتون چطوره؟ 2176 01:37:45,720 --> 01:37:47,770 ‫- حالم خوبه. ممنونم آقای گری. ‫- این کت خیلی بهتون میاد دکتر. 2177 01:37:47,970 --> 01:37:49,100 ‫از همین فاصله مشخصه... 2178 01:37:49,300 --> 01:37:50,190 ‫که برند آرمانیه. 2179 01:37:50,380 --> 01:37:53,060 ‫می‌خواستم ازتون تشکر کنم ‫که تا اینجا اومدین. 2180 01:37:53,260 --> 01:37:55,020 ‫می‌دونم شما مشغله دارین، 2181 01:37:55,220 --> 01:37:56,940 ‫ما هم ازتون ممنونیم، ‫ولی خوبه که فرد اصل کاری اینجاست. 2182 01:37:57,130 --> 01:38:01,390 ‫چون می‌خواستم نسبت به مسائلی ‫که در سایه موندن، اطلاع پیدا کنیم. 2183 01:38:01,590 --> 01:38:03,140 ‫پس یک‌راست سراغ اصل مطلب می‌رم. 2184 01:38:03,340 --> 01:38:05,940 ‫می‌خواستم بدونم که از دید شما، 2185 01:38:07,550 --> 01:38:10,480 ‫قرار شما با آقای اوکیف سر چی بود؟ 2186 01:38:10,680 --> 01:38:15,390 ‫گمونم تقریبا یک سال پیش بود، 2187 01:38:15,590 --> 01:38:17,940 ‫که استعلامی از نماینده‌ی... 2188 01:38:18,130 --> 01:38:21,350 ‫آقای اوکیف دریافت کردیم. 2189 01:38:21,550 --> 01:38:23,850 ‫در واقع، 2190 01:38:24,050 --> 01:38:28,230 ‫کمابیش مطمئنم وکیل ایشون، ‫یعنی آقای آلرد باهامون تماس گرفت. 2191 01:38:28,430 --> 01:38:30,640 ‫طبق اونچه که من فهمیدم، 2192 01:38:30,840 --> 01:38:33,140 ‫به شدت دنبال فروش تأسیسات بودن. 2193 01:38:33,340 --> 01:38:36,270 ‫برای همین ما هم در موردش فکر کردیم. 2194 01:38:36,470 --> 01:38:37,980 ‫ته و توش رو درآوردیم. 2195 01:38:38,180 --> 01:38:41,890 ‫سعی کردیم به نتیجه‌ای برسیم، 2196 01:38:42,090 --> 01:38:44,850 ‫که آیا به کسب‌وکار ما میاد یا نه. 2197 01:38:45,050 --> 01:38:49,140 ‫مدتی که گذشت، ‫بنده آقای اوکیف و همکارانشون رو... 2198 01:38:49,340 --> 01:38:50,850 ‫به ونکوور دعوت کردم. 2199 01:38:51,050 --> 01:38:54,140 ‫اگه درست یادم باشه، ‫به صرف شام، 2200 01:38:54,340 --> 01:38:57,080 ‫سوار قایق بنده شدن ‫و روی مسائل جزئی بحث کردیم. 2201 01:38:58,160 --> 01:39:01,770 ‫بعد از اون شب رو درست خاطرم نیست. 2202 01:39:01,970 --> 01:39:05,740 ‫در اون مقطع معمولا این موارد رو ‫به تیم خریدم واگذار می‌کردم. 2203 01:39:07,330 --> 01:39:09,100 ‫بسیار هم عالی. 2204 01:39:09,300 --> 01:39:10,940 ‫واقعا می‌گم. 2205 01:39:11,130 --> 01:39:12,350 ‫ضمنا... 2206 01:39:12,550 --> 01:39:13,690 ‫از شانس شما... 2207 01:39:13,880 --> 01:39:17,230 ‫جناب لوون، بنده دیگه سوالی از شما ندارم. 2208 01:39:17,430 --> 01:39:20,870 ‫فقط یه مورد مونده... ‫که می‌خواستم ازتون بپرسم. 2209 01:39:22,450 --> 01:39:23,770 ‫چه قایقی بود؟ 2210 01:39:23,970 --> 01:39:25,770 ‫دوباره می‌گین؟ 2211 01:39:25,970 --> 01:39:27,700 ‫پرسیدم چه قایقی بود؟ 2212 01:39:28,700 --> 01:39:31,230 ‫الان گفتین همراه آقایون ‫سوار قایق خودتون شدن، 2213 01:39:31,430 --> 01:39:32,730 ‫و حسابی خوش گذروندین، 2214 01:39:32,930 --> 01:39:34,480 ‫و ماهی درجه‌یک خوردین، 2215 01:39:34,680 --> 01:39:36,350 ‫صرفا کنجکاو شدم بدونم ‫که چه قایقی بود؟ 2216 01:39:36,550 --> 01:39:37,850 ‫متوجه نمی‌شم. 2217 01:39:38,050 --> 01:39:40,540 ‫دارین از مدل ساخت قایق می‌پرسین، یا... 2218 01:39:42,160 --> 01:39:44,060 ‫راستش رو بخواین سوال من... 2219 01:39:44,260 --> 01:39:48,390 ‫می‌شه از روی متن مکتوب بخونم؟ ‫«نُه عرشه آفتاب‌گیر». 2220 01:39:48,590 --> 01:39:50,730 ‫هوم. «شش اتاق‌خواب شیک». 2221 01:39:50,930 --> 01:39:52,140 ‫- عه... ‫- اعتراض دارم جناب قاضی 2222 01:39:52,340 --> 01:39:53,230 ‫- ارتباط قایق... ‫- «پنج کابین مهمان لوکس». 2223 01:39:53,430 --> 01:39:54,480 ‫- به پرونده چیه؟ ‫- وارد نیست. 2224 01:39:54,680 --> 01:39:55,560 ‫جناب قاضی، می‌شه مشخصات ‫قایق رو بخونم؟ 2225 01:39:55,760 --> 01:39:57,020 ‫- وارد نیست خانم داونز. ‫- قایق محشریه. 2226 01:39:57,220 --> 01:39:58,850 ‫- وارد نیست. ‫- فقط می‌خوام که... 2227 01:39:59,050 --> 01:40:01,600 ‫بقیه هم متوجه بشن ‫که چه قایق مجللی بود. 2228 01:40:01,800 --> 01:40:04,440 ‫شما روی قایقتون حتی ‫محل فرود هلیکوپتر دارین. 2229 01:40:04,630 --> 01:40:05,600 ‫یعنی می‌شه هلیکوپتری... 2230 01:40:05,800 --> 01:40:06,890 ‫- روش فرود آورد؟ ‫- اوهوم. 2231 01:40:07,090 --> 01:40:08,020 ‫همین کم چیزی نیست‌ها. 2232 01:40:08,220 --> 01:40:09,350 ‫یعنی قایق درجه‌یکیه. 2233 01:40:09,550 --> 01:40:12,580 ‫می‌شه بپرسم چقدر... ‫این قایق چقدر براتون آب خورد؟ 2234 01:40:14,870 --> 01:40:16,440 ‫واقعیتش یادم نیست. 2235 01:40:16,630 --> 01:40:18,190 ‫به گمانم... 2236 01:40:18,380 --> 01:40:19,690 ‫درست متوجه سوال نشدین. 2237 01:40:19,880 --> 01:40:22,480 ‫بذارین برای سهولت در درک مطلب، ‫جور دیگه‌ای جمله‌بندی کنم. 2238 01:40:22,680 --> 01:40:24,310 ‫از جنابعالی پرسیدم، 2239 01:40:24,510 --> 01:40:26,440 ‫که شما برای این قایق، 2240 01:40:26,630 --> 01:40:28,620 ‫چه مبلغی خرج کردین؟ 2241 01:40:29,700 --> 01:40:30,940 ‫گفتم یادم نیست. 2242 01:40:31,130 --> 01:40:32,020 ‫- اعتراض دارم. ‫- می‌شه بپرسم... 2243 01:40:32,220 --> 01:40:33,890 ‫- خودش رو پرسش و پاسخ کرد. ‫- اصلا بی‌خیال بشیم. 2244 01:40:34,090 --> 01:40:35,060 ‫بذارین ازتون بپرسم: 2245 01:40:35,260 --> 01:40:37,350 ‫شما هواپیماتون رو چند خریدین؟ 2246 01:40:37,550 --> 01:40:39,390 ‫از اونجا که بعضی موارد یادتونه ‫و بقیه رو فراموش می‌کنین، 2247 01:40:39,590 --> 01:40:40,640 ‫حداقل قیمت هواپیماتون رو بگین. 2248 01:40:40,840 --> 01:40:43,140 ‫قیمت هواپیمای خودتون چقدر بوده آقای گری؟ 2249 01:40:43,340 --> 01:40:44,440 ‫توی باند فرودگاه دیدمش. 2250 01:40:44,630 --> 01:40:45,560 ‫آها. دیدین چی شد؟ 2251 01:40:45,760 --> 01:40:47,230 ‫می‌تونیم تا صبح از قیمت هواپیمام بگیم، 2252 01:40:47,430 --> 01:40:48,850 ‫چون دقیقا یادمه چقدر خرج برداشت، 2253 01:40:49,050 --> 01:40:50,350 ‫ولی بحث الان هواپیمای بنده نیست. 2254 01:40:50,550 --> 01:40:52,020 ‫بحث ما قایق جنابعالیه. 2255 01:40:52,220 --> 01:40:54,230 ‫پس، بذارین یه بار دیگه، 2256 01:40:54,430 --> 01:40:56,310 ‫جوری که همه بشنون ‫و متوجه سوال بشن، 2257 01:40:56,510 --> 01:40:58,480 ‫از آقای لوون میلیارد بپرسم، 2258 01:40:58,680 --> 01:41:00,890 ‫که حتی قسمت قایقی که توش... 2259 01:41:01,090 --> 01:41:03,060 ‫با همکارانش شام می‌خوره رو نمی‌دونه. 2260 01:41:03,260 --> 01:41:06,520 ‫دوباره ازتون می‌پرسم: ‫قیمت قایق شما... 2261 01:41:06,720 --> 01:41:08,040 ‫چقدر بود؟ 2262 01:41:09,450 --> 01:41:11,120 ‫خاطرم نیست. 2263 01:41:13,120 --> 01:41:14,810 ‫گمونم درست صدام رو نمی‌شنون. 2264 01:41:15,010 --> 01:41:16,310 ‫دوباره ازتون می‌پرسم آقای لوون. 2265 01:41:16,510 --> 01:41:18,040 ‫قیمت قایقتون چقدره؟ 2266 01:41:20,200 --> 01:41:21,230 ‫حرفت چیه؟ 2267 01:41:21,430 --> 01:41:22,480 ‫حرفم چیه؟ 2268 01:41:22,680 --> 01:41:23,600 ‫حرف من چیه؟ 2269 01:41:23,800 --> 01:41:27,520 ‫وقتی شما روی قایق ۲۵ میلیون دلاریتون ‫نشسته بودین و آفتاب می‌گرفتین، 2270 01:41:27,720 --> 01:41:31,190 ‫و خرچنگ سی دلاریتون رو می‌خوردین، 2271 01:41:31,380 --> 01:41:33,480 ‫به این فکر میفتادین که پول اون قایق، 2272 01:41:33,680 --> 01:41:35,730 ‫حاصل دسترنج مردم کم‌بضاعتی بود، 2273 01:41:35,930 --> 01:41:39,190 ‫که شرکت شما به صورت سیستماتیک اغفال کرد، 2274 01:41:39,380 --> 01:41:41,020 ‫و هر روز داشت ازشون بهره‌کشی می‌کرد؟ 2275 01:41:41,220 --> 01:41:42,770 ‫- اعتراض دارم! وکیل داره شهادت می‌ده! ‫- ها؟ نه فقط این. 2276 01:41:42,970 --> 01:41:45,640 ‫شما در بدترین لحظات زندگیشون ‫داشتین اغفالشون می‌کردین، 2277 01:41:45,840 --> 01:41:48,270 ‫وقتی به زمین گرم خورده بودن، ‫وقتی عزیزی از دست داده بودن، 2278 01:41:48,470 --> 01:41:49,940 ‫وقتی مشغول سوگواری بودن. 2279 01:41:50,130 --> 01:41:51,690 ‫اون‌وقت چه کسی باید تاوانش رو بده؟ 2280 01:41:51,880 --> 01:41:54,440 ‫تاجر ریزنقشی مثل جرمیا اوکیف. 2281 01:41:54,630 --> 01:41:56,310 ‫تاجر ریزنقشی توی این کشور، 2282 01:41:56,510 --> 01:41:58,600 ‫که هزینه‌های زندگیش رو ‫با عرق ریختن می‌ده، 2283 01:41:58,800 --> 01:42:00,230 ‫تا سر پا بمونه و زندگیش بچرخه، 2284 01:42:00,430 --> 01:42:03,020 ‫در حالی که این شرکت‌های طمع‌کار، 2285 01:42:03,220 --> 01:42:04,980 ‫هر کاری از دستشون بر میاد می‌کنن تا... 2286 01:42:05,180 --> 01:42:06,270 ‫اعتراض دارم جناب قاضی! 2287 01:42:06,470 --> 01:42:08,480 ‫گمونم به اندازه کافی شنیدم. 2288 01:42:08,680 --> 01:42:09,560 ‫بتمرگ سر جات! 2289 01:42:09,760 --> 01:42:11,270 ‫گفتم بتمرگ سر جات! 2290 01:42:11,470 --> 01:42:13,620 ‫تا حرفم تموم نشده جم نمی‌خوری، ‫هنوز کلی حرف دارم. 2291 01:42:14,660 --> 01:42:16,440 ‫- هنوز کلی سوال از شاهد دارم. ‫- آقای گری! 2292 01:42:16,630 --> 01:42:20,450 ‫من این ادبیاتی که استفاده کردین رو ‫در دادگاه مقدس خودم نمی‌پذیرم. 2293 01:42:22,240 --> 01:42:25,100 ‫آقای لوون، مادامی که من به شما اجازه ندادم، 2294 01:42:25,300 --> 01:42:27,310 ‫نمی‌تونین از جایگاه شاهد خارج بشین. 2295 01:42:27,510 --> 01:42:29,240 ‫متوجه شدین؟ 2296 01:42:41,330 --> 01:42:42,850 ‫می‌تونین ادامه بدین آقای گری، 2297 01:42:43,050 --> 01:42:45,120 ‫ولی بهتون توصیه می‌کنم ‫رفتار به‌جایی داشته باشین. 2298 01:43:08,540 --> 01:43:10,580 ‫فقط یه چیزی رو می‌خوام بدونم. 2299 01:43:13,200 --> 01:43:15,580 ‫تا حالا ذره‌ای وجدانت به درد اومده؟ 2300 01:43:18,540 --> 01:43:20,040 ‫نه. 2301 01:43:27,910 --> 01:43:30,480 ‫همین رو می‌خواستم. 2302 01:43:35,240 --> 01:43:37,200 ‫می‌تونین برین. 2303 01:43:46,990 --> 01:43:48,480 ‫حروم‌زاده! 2304 01:43:48,680 --> 01:43:50,310 ‫حروم‌زاده! 2305 01:43:50,510 --> 01:43:53,060 ‫این چه کاری بود؟! ‫این چی بود؟! 2306 01:43:53,260 --> 01:43:55,200 ‫سر جام سیخ شده بودم! 2307 01:44:03,740 --> 01:44:06,060 ‫خب خواهر سولجا، چیکارم داری؟ 2308 01:44:06,260 --> 01:44:08,730 ‫خواستم بهت بگم تصمیمی گرفتیم. 2309 01:44:08,930 --> 01:44:11,190 ‫هوم، جدی؟ چه تصمیمی گرفتین؟ 2310 01:44:11,380 --> 01:44:13,480 ‫خب، با توجه به وقایع اخیر، 2311 01:44:13,680 --> 01:44:16,060 ‫از نظرمون به نفع تمامی طرفینه، 2312 01:44:16,260 --> 01:44:18,410 ‫- آها؟ ‫- که گزینه غرامت رو از انتخاب‌ها حذف نکنیم. 2313 01:44:19,950 --> 01:44:23,350 ‫به عبارت دیگه، حاضریم تا... 2314 01:44:23,550 --> 01:44:25,600 ‫مبلغی بس سخاوتمندانه، 2315 01:44:25,800 --> 01:44:28,230 ‫به موکل شما پیشنهاد کنیم. 2316 01:44:28,430 --> 01:44:32,100 ‫می‌دونم گفتن این حرف‌ها براتون سخته، ‫ولی چقدر سخاوت نشون می‌دین؟ 2317 01:44:32,300 --> 01:44:34,480 ‫آخه اذیتم نکن ویلی. ‫صد میلیون دلار که نمی‌دن. 2318 01:44:34,680 --> 01:44:35,890 ‫اذیتت نکنم؟ مگه چیکار کردم؟ 2319 01:44:36,090 --> 01:44:37,440 ‫گفتن که نداره. 2320 01:44:37,630 --> 01:44:39,850 ‫- باید مبلغی باشه که نه خود جری، ‫- آها؟ 2321 01:44:40,050 --> 01:44:41,350 ‫نه بچه‌ها و نه نوه‌هاش... 2322 01:44:41,550 --> 01:44:42,730 ‫- دیگه نیاز مالی پیدا نکنن. ‫- خیلی‌خب. 2323 01:44:42,930 --> 01:44:45,020 ‫- خوبه. خوشم اومد. ‫- آره. 2324 01:44:45,220 --> 01:44:47,020 ‫من پیشنهادم رو بگم. 2325 01:44:47,220 --> 01:44:49,240 ‫می‌خوای چند ساعت دیگه ‫توی دفتر شما ملاقات کنیم؟ 2326 01:44:50,410 --> 01:44:53,410 ‫ضمنا بهترین مذاکره‌گر رو بیارین ‫که بیشترین تخفیف رو بگیرین. بگم چرا؟ 2327 01:44:55,290 --> 01:44:57,160 ‫چون باید خشتکتون رو بیمه کنه. 2328 01:44:59,160 --> 01:45:02,440 ‫به طور کلی، خسارات ناشی از جرم، 2329 01:45:02,630 --> 01:45:04,640 ‫ صرفا برای بازگرداندن شاکی به موقعیتی، 2330 01:45:04,840 --> 01:45:06,640 ‫که قبل از وقوع جرم توش بوده، ‫اعطا می‌شه. 2331 01:45:06,840 --> 01:45:11,310 ‫با این‌حال، با توجه به طولانی‌شدن ‫این موضوع و طرح دعوی، 2332 01:45:11,510 --> 01:45:13,600 ‫ما معتقدیم به نفع همه است، 2333 01:45:13,800 --> 01:45:15,600 ‫که این مسئله یک بار برای همیشه حل بشه. 2334 01:45:15,800 --> 01:45:18,060 ‫مبلغ سخاوتمندانه و کافی‌ای، 2335 01:45:18,260 --> 01:45:19,940 ‫براتون در نظر گرفتیم. 2336 01:45:20,130 --> 01:45:22,060 ‫واضحه که اگه مبلغ رو نپذیرید، 2337 01:45:22,260 --> 01:45:24,230 ‫فردا دوباره به دادگاه برمی‌گردین. 2338 01:45:24,430 --> 01:45:26,140 ‫می‌تونین شانستون رو با ‫هیئت‌منصفه امتحان کنین. 2339 01:45:26,340 --> 01:45:29,310 ‫ولی واقعیتش رو بگم، ‫احتمال اینکه پیروز بشین، 2340 01:45:29,510 --> 01:45:31,730 ‫یا به مبلغی حتی نزدیک این رقم برسین، 2341 01:45:31,930 --> 01:45:34,040 ‫ریسکیه که بعید می‌دونم بخواید به جون بخرید. 2342 01:45:44,910 --> 01:45:46,350 ‫خیلی‌خب. 2343 01:45:46,550 --> 01:45:47,950 ‫پیشنهادمون انقدره. 2344 01:46:08,490 --> 01:46:10,410 ‫جوابمون منفیه. 2345 01:46:11,450 --> 01:46:13,520 ‫جدی می‌گین؟ 2346 01:46:13,720 --> 01:46:14,810 ‫الان جیه؟ 2347 01:46:15,010 --> 01:46:16,390 ‫گفتم که جوابمون منفیه. 2348 01:46:16,590 --> 01:46:19,770 ‫یعنی واقعا می‌خوای ‫دست رد به این مبلغ بزنی؟ 2349 01:46:19,970 --> 01:46:22,890 ‫مطمئنی وقت بیشتری نمی‌خوای ‫تا کمی روش فکر کنی؟ 2350 01:46:23,090 --> 01:46:25,640 ‫- به اندازه کافی روش فکر کردم. ‫- جدی؟ 2351 01:46:25,840 --> 01:46:29,020 ‫چون جفتمون می‌دونیم یک عمر زحمتت ‫حتی به نزدیک این مبلغ هم نمی‌رسه. 2352 01:46:29,220 --> 01:46:31,480 ‫می‌خواین همچنان مذاکره کنیم ‫یا فقط وقتمون رو بگیرین؟ 2353 01:46:31,680 --> 01:46:33,730 ‫جواب موکلم منفی بود. 2354 01:46:33,930 --> 01:46:34,810 ‫هوم؟ 2355 01:46:36,840 --> 01:46:38,580 ‫هوم. خیلی‌خب. 2356 01:46:40,830 --> 01:46:42,660 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره. 2357 01:46:54,490 --> 01:46:56,660 ‫- بهترین و آخرین پیشنهادمون. ‫- اوهوم. 2358 01:47:30,330 --> 01:47:32,270 ‫جوابمون همچنان منفیه. 2359 01:47:33,760 --> 01:47:36,230 ‫خب، من که دیگه تو کتم نمی‌ره. 2360 01:47:36,430 --> 01:47:38,350 ‫دقیقا مشکلت چیه اوکیف؟ 2361 01:47:38,550 --> 01:47:41,020 ‫من که می‌دونم این مبلغ کافیه. 2362 01:47:41,220 --> 01:47:42,560 ‫حتی برای جیب‌های من زیادی بزرگه. 2363 01:47:42,760 --> 01:47:44,100 ‫ولی برای جیب‌های تو خیلی کوچیکه. 2364 01:47:44,300 --> 01:47:45,690 ‫جیب‌های من؟ 2365 01:47:45,880 --> 01:47:47,480 ‫اونقدری نیست که تجارتت رو ویران کنه. 2366 01:47:47,680 --> 01:47:48,980 ‫آخ. 2367 01:47:49,180 --> 01:47:50,600 ‫ولم کن. 2368 01:47:50,800 --> 01:47:52,440 ‫بذار خوب شیرفهمت کنم رفیق جون. 2369 01:47:52,630 --> 01:47:55,850 ‫مبلغی که لازمه از جیب من بره ‫تا تجارتم رو ویران کنه، 2370 01:47:56,050 --> 01:47:58,690 ‫خود رقم اون مبلغ، 2371 01:47:58,880 --> 01:48:00,850 ‫انقدر زیاده که سوادت نمی‌کشه ‫بخوای محاسبه‌اش کنی. 2372 01:48:01,050 --> 01:48:02,600 ‫پول رو قبول کن جری. 2373 01:48:02,800 --> 01:48:04,310 ‫ناسلامتی هشتاد سالته! 2374 01:48:04,510 --> 01:48:06,640 ‫- هفتاد و پنج سالمه. ‫- می‌شه با موکلت صحبت کنی؟ 2375 01:48:06,840 --> 01:48:07,980 ‫در چه مورد باهاش صحبت کنم؟ 2376 01:48:08,180 --> 01:48:09,640 ‫- در این مورد که مبلغ... ‫- اون رو که خودش نه آورد. 2377 01:48:09,840 --> 01:48:11,350 ‫مگه هنوز به «نه یعنی نه» واقف نیستیم؟ 2378 01:48:11,550 --> 01:48:13,190 ‫چه حسی داره... 2379 01:48:13,380 --> 01:48:16,890 ‫که یه آدم علاف و بیکار باشی ‫که مؤسسه تدفین داره، 2380 01:48:17,090 --> 01:48:18,890 ‫در شرف ورشکستگیه، 2381 01:48:19,090 --> 01:48:22,520 ‫و اولین و آخرین پیشنهاد ‫هفتاد و پنج میلیون دلاریش رو... 2382 01:48:22,720 --> 01:48:25,480 ‫همین الان رد کرده؟ 2383 01:48:25,680 --> 01:48:27,520 ‫- می‌پرسی چه حسی داره؟ ‫- هوم. 2384 01:48:35,620 --> 01:48:37,810 ‫♪ حس خوبیه. ♪ 2385 01:48:38,010 --> 01:48:39,950 ‫♪ حس خوبیه. ♪ 2386 01:48:41,950 --> 01:48:43,730 ‫♪ حس خوبیه. ♪ 2387 01:48:43,930 --> 01:48:45,390 ‫آره. 2388 01:48:45,590 --> 01:48:46,940 ‫♪ حس خوبیه. ♪ 2389 01:48:47,130 --> 01:48:48,600 ‫♪ حس خوبی داره. ♪ 2390 01:48:48,800 --> 01:48:50,060 ‫آره، همینه! 2391 01:48:50,260 --> 01:48:51,390 ‫جوابشون منفی بود. ‫فردا توی دادگاه می‌بینمتون. 2392 01:48:51,590 --> 01:48:52,730 ‫می‌تونین رفع زحمت کنین. بفرمایید. 2393 01:48:52,930 --> 01:48:54,190 ‫اینجا رو با سیرک اشتباه گرفتن. 2394 01:48:54,380 --> 01:48:56,520 ‫♪ - حس خوبیه. ♪ ‫♪ - آخ که چه حس خوبیه. ♪ 2395 01:48:56,726 --> 01:48:59,276 ‫♪ حس خوبیه، حس خوبیه. ♪ 2396 01:48:59,470 --> 01:49:00,600 ‫♪ - حس خوبیه. ♪ ‫♪ - آخ که چه حس خوبیه. ♪ 2397 01:49:03,080 --> 01:49:05,240 ‫♪ من که دارم کیف می‌کنم. ♪ 2398 01:49:08,720 --> 01:49:09,770 ‫جا خوردی! 2399 01:49:09,970 --> 01:49:11,980 ‫حدس بزن کی اومده؟ 2400 01:49:12,180 --> 01:49:15,080 ‫- تو اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫- گفتم شاید از مهمون بدت نیاد. 2401 01:49:16,200 --> 01:49:18,270 ‫- آخ قربونت برم. ‫- چقدر دلم برات تنگ شده بود. 2402 01:49:18,470 --> 01:49:19,850 ‫♪ می‌دونی می‌میرم برای ♪ ‫♪ کاری که باهام می‌کنی. ♪ 2403 01:49:20,050 --> 01:49:21,870 ‫♪ می‌میرم. ♪ 2404 01:49:23,240 --> 01:49:24,770 ‫♪ دست نکشی‌ها. ♪ 2405 01:49:24,970 --> 01:49:26,310 ‫♪ چون برات می‌میرم. ♪ 2406 01:49:26,510 --> 01:49:27,730 ‫آها، اوهوم! 2407 01:49:27,930 --> 01:49:29,310 ‫می‌خوام بهت میدون بدم. 2408 01:49:29,510 --> 01:49:30,440 ‫بیا خودی نشون بده. 2409 01:49:30,630 --> 01:49:32,480 ‫- بگیر که اومد. ‫- موتور رو روشن کن! روشن کن! 2410 01:49:32,680 --> 01:49:33,890 ‫آها! 2411 01:49:34,090 --> 01:49:35,020 ‫آها! 2412 01:49:35,220 --> 01:49:37,190 ‫اوف! همه‌اش مال خودمه. 2413 01:49:37,380 --> 01:49:38,810 ‫فردا آخرین جلسه استدلالیه. 2414 01:49:39,010 --> 01:49:40,890 ‫خیال کردی نمی‌دونم؟ 2415 01:49:41,090 --> 01:49:44,080 ‫تا حالا کلی پرونده کله‌گنده داشتم، 2416 01:49:45,620 --> 01:49:47,700 ‫ولی این پرونده به‌خصوص... 2417 01:49:50,870 --> 01:49:54,040 ‫زندگی خیلی‌ها به من وابسته است. 2418 01:49:55,740 --> 01:49:58,160 ‫گمونم تا حدی می‌تونم ‫با پوست و گوشتم حسش کنم. 2419 01:50:00,620 --> 01:50:02,390 ‫مخصوصا... 2420 01:50:02,590 --> 01:50:04,240 ‫وقتی بحث زندگی خود جریه. 2421 01:50:08,870 --> 01:50:10,370 ‫واسه همین... 2422 01:50:12,450 --> 01:50:13,980 ‫نمی‌خوام ببازم. 2423 01:50:14,180 --> 01:50:16,060 ‫یعنی نمی‌بازم... 2424 01:50:16,260 --> 01:50:17,950 ‫فکر کنم... 2425 01:50:18,990 --> 01:50:21,270 ‫اگه پیروز نشم... 2426 01:50:21,470 --> 01:50:23,080 ‫و... 2427 01:50:24,490 --> 01:50:26,580 ‫کل این افراد رو سرافکنده کنم چی؟ 2428 01:50:29,120 --> 01:50:31,690 ‫خب، 2429 01:50:31,880 --> 01:50:33,790 ‫قرار نیست سرافکنده بشن. 2430 01:50:34,790 --> 01:50:36,870 ‫پس نگرانی بیخود نداشته باش. 2431 01:50:42,090 --> 01:50:45,350 ‫از این بابت اطمینان داری گلوریا خانم؟ 2432 01:50:45,550 --> 01:50:47,350 ‫من از این بابت اطمینان ندارم. 2433 01:50:47,550 --> 01:50:49,370 ‫- از تو اطمینان دارم. ‫- هوم. 2434 01:50:55,450 --> 01:50:57,450 ‫من که شوهرم رو می‌شناسم. 2435 01:50:58,950 --> 01:51:00,330 ‫آره جیگر. 2436 01:51:02,740 --> 01:51:05,080 ‫آها، ولی... 2437 01:51:06,240 --> 01:51:08,140 ‫می‌شه یه پیشنهاد بکنم قربونت برم؟ 2438 01:51:08,340 --> 01:51:10,410 ‫بگو. چیه؟ 2439 01:51:12,660 --> 01:51:14,890 ‫فردا که توی جلسه حاضر شدی، 2440 01:51:15,090 --> 01:51:16,790 ‫- کارت رو می‌کردی. ‫- «کارم رو می‌کردم»؟ 2441 01:51:19,660 --> 01:51:21,980 ‫لطفا... 2442 01:51:22,180 --> 01:51:25,370 ‫سعی کن انقدر خودت رو سوم‌شخص خطاب نکن. 2443 01:51:27,830 --> 01:51:29,370 ‫خیلی‌خب. 2444 01:51:31,410 --> 01:51:34,270 ‫وایستا، اِم... 2445 01:51:34,470 --> 01:51:35,520 ‫چی داری می‌گی گلوریا جان؟ 2446 01:51:35,720 --> 01:51:37,560 ‫من که چنین کاری نمی‌کنم. 2447 01:51:37,760 --> 01:51:39,440 ‫- چرا، می‌کنی. ‫- ولم کن. 2448 01:51:39,630 --> 01:51:41,020 ‫- نه بابا... ‫- یه کوچولو می‌کنی. 2449 01:51:41,220 --> 01:51:44,200 ‫به نظرم اصلا هم نمی‌کنم. 2450 01:51:45,200 --> 01:51:46,270 ‫نمی‌کنم. 2451 01:51:46,470 --> 01:51:49,270 ‫«دختر خانوم، حاضر شو! ‫ویلی گری داره میاد دنبالت!» 2452 01:51:49,470 --> 01:51:52,100 ‫باور کن. 2453 01:51:52,300 --> 01:51:53,640 ‫خیلی هم می‌کنی. 2454 01:51:53,840 --> 01:51:58,440 ‫گمونم ویلی گری هر از گاهی ‫خودش رو سوم‌شخص خطاب می‌کنه. 2455 01:52:00,080 --> 01:52:15,080 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 2456 01:52:30,620 --> 01:52:32,870 ‫خانم‌ها و آقایون هیئت‌منصفه، 2457 01:52:35,240 --> 01:52:37,660 ‫فقط یه سوال کوچیک داشتم. 2458 01:52:39,620 --> 01:52:43,700 ‫اشکال نداره به ساده‌ترین ‫شکل ممکن بپرسم؟ هوم؟ 2459 01:52:44,410 --> 01:52:46,410 ‫عین گفتگوی محاوره و معمولی باشه. 2460 01:53:12,160 --> 01:53:14,040 ‫هیئت‌منصفه به رأی واحدی رسید؟ 2461 01:53:14,880 --> 01:53:18,305 ‫[یکم نوامبر ۱۹۹۵] 2462 01:53:18,330 --> 01:53:20,810 ‫بعد از بررسی دقیق، 2463 01:53:21,010 --> 01:53:25,140 ‫ما که هیئت‌منصفه پرونده ۹۶۶۱، 2464 01:53:25,340 --> 01:53:28,020 ‫در دادگاه منطقه هیندز باشیم، 2465 01:53:28,220 --> 01:53:32,480 ‫در خصوص طرح دعوی آقای جرمیا جی. اوکیف ‫علیه شرکت ش.م.م لوون، 2466 01:53:32,680 --> 01:53:34,890 ‫رأی خود را به نفع... 2467 01:53:35,090 --> 01:53:38,120 ‫شاکی پرونده، ‫یعنی جرمیا اوکیف صادر می‌کنیم. 2468 01:53:41,580 --> 01:53:44,980 ‫همچنین تصمیم گرفته‌ایم ‫که جریمه‌ای صد میلیون دلاری، 2469 01:53:45,180 --> 01:53:48,440 ‫- به آقای خسارت جبرانی به آقای اوکیف... ‫- وای! وای! 2470 01:53:48,630 --> 01:53:52,870 ‫توسط متهم، یعنی شرکت ش.م.م لوون پرداخت شود. 2471 01:53:54,790 --> 01:53:56,290 ‫ضمنا... 2472 01:53:59,410 --> 01:54:03,520 ‫حکم چهارصد میلیون دلاری غرامت جزایی‌ای، 2473 01:54:03,720 --> 01:54:07,440 ‫باید توسط متهم، شرکت لوون، ‫به آقای اوکیف پرداخت شود. 2474 01:54:07,630 --> 01:54:08,640 ‫نوش جونت! 2475 01:54:08,840 --> 01:54:09,730 ‫بزن قدش! 2476 01:55:07,120 --> 01:55:09,290 ‫پونصد میلیون دلاره جری. 2477 01:55:11,290 --> 01:55:13,490 ‫می‌دونم ویلی. 2478 01:55:15,830 --> 01:55:17,580 ‫می‌دونم. 2479 01:55:49,080 --> 01:55:50,950 ‫سلام ویلی. 2480 01:55:52,330 --> 01:55:53,810 ‫سلام میم. 2481 01:55:54,010 --> 01:55:55,940 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 2482 01:55:56,130 --> 01:55:57,390 ‫اومدی آخرین زخم زبونت رو بزنی؟ 2483 01:55:57,590 --> 01:55:59,060 ‫من آخرین زخم زبونم رو بزنم؟ 2484 01:55:59,260 --> 01:56:00,560 ‫نه. 2485 01:56:00,760 --> 01:56:02,270 ‫از قضا اومدم بهت تبریک بگم. 2486 01:56:02,470 --> 01:56:03,440 ‫جدی؟ 2487 01:56:03,630 --> 01:56:04,940 ‫- آره. ‫- به من تبریک بگی؟ 2488 01:56:05,130 --> 01:56:06,190 ‫اوهوم. 2489 01:56:06,380 --> 01:56:08,140 ‫شوخی نکنی‌ها. ‫جدی گفتی؟ 2490 01:56:08,340 --> 01:56:10,230 ‫ببین، من از باختن بدم میاد. 2491 01:56:10,430 --> 01:56:13,140 ‫ولی اگه بخوام روراست باشم، ‫شما مستحق پیروزی بودین. 2492 01:56:13,340 --> 01:56:16,100 ‫خب، ولی همچنان بحث پونصد میلیون دلاره. 2493 01:56:16,300 --> 01:56:20,040 ‫همچنان گمون می‌کنم ته دلت ‫به نظرت مبلغ زیادیه. 2494 01:56:21,790 --> 01:56:24,600 ‫آره، ولی شاید یه دلم می‌گه خیلی هم کم بود. 2495 01:56:24,800 --> 01:56:27,060 ‫می‌تونم بیشتر بگیرم‌ها. 2496 01:56:27,260 --> 01:56:29,230 ‫موفق باشی ویلی گری. 2497 01:56:29,430 --> 01:56:30,940 ‫آها. واسه اینکه در تماس بمونیم. 2498 01:56:31,130 --> 01:56:32,480 ‫امیدوارم باز هم رو به رو بشیم. 2499 01:56:32,680 --> 01:56:33,730 ‫خب... 2500 01:56:33,930 --> 01:56:35,120 ‫راستی میم. 2501 01:56:36,740 --> 01:56:37,980 ‫باید یه چیزی بهت بگم. 2502 01:56:38,180 --> 01:56:41,450 ‫تو سرسخت‌ترین وکیلی بودی ‫که علیهش استدلال آوردم. 2503 01:56:43,540 --> 01:56:45,580 ‫همچنین. 2504 01:56:47,240 --> 01:56:49,230 ‫شک ندارم اگه جانی بود بهت افتخار می‌کرد. 2505 01:56:49,430 --> 01:56:51,020 ‫♪ بعضی وقت‌ها احساس سرمایی... ♪ 2506 01:56:51,220 --> 01:56:53,700 ‫- جانی. ‫♪ - توأم با تنهایی دارم. ♪ 2507 01:56:55,450 --> 01:56:57,020 ‫♪ ولی تند نرو. ♪ 2508 01:56:57,220 --> 01:56:59,910 ‫♪ روزهای خوب تو راهه. ♪ 2509 01:57:00,793 --> 01:57:06,629 ‫[شرکت لوون پس از اعتراض به حکم، ‫سرانجام با تسویه ۱۷۵ میلیونی موافقت کرد.] 2510 01:57:06,824 --> 01:57:11,554 ‫[ری لوون در دو سال بعد، ناچارا از مقام ‫ریاست و مدیرعامل شرکت خود استعفا داد.] 2511 01:57:11,803 --> 01:57:16,635 ‫[کمتر از یک سال پس از استعفای او، ‫شرکت لوون اعلام ورشکستگی کرد.] 2512 01:57:17,584 --> 01:57:20,552 ‫[مؤسسه تدفین اوکیف] 2513 01:57:20,823 --> 01:57:23,779 ‫[پس از دریافت غرامت، جری و آنت مؤسسه‌ای ‫برای حمایت از مستضعفان، تأسیس کردند.] 2514 01:57:23,804 --> 01:57:29,303 ‫[بیش از چهل درصد درآمد مؤسسه اوکیف، ‫صرف انجمن‌، کلیسا و تحصیل سیاه‌پوستان شد.] 2515 01:57:29,429 --> 01:57:32,429 ‫[مؤسسه تدفین برادفورد اوکیف کماکان ‫بزرگترین مؤسسه تدفینی،] 2516 01:57:32,475 --> 01:57:36,266 ‫[در جنوب میسیسیپی است، ‫که خانواده‌ای مالک آن است.] 2517 01:57:42,283 --> 01:57:46,305 ‫[ویلی گری در آینده به یکی از برجسته‌ترین ‫وکلای دادگاه‌های کشور بدل شد.] 2518 01:57:46,384 --> 01:57:50,768 ‫[و مقابل بزرگترین شرکت‌های آمریکا، ‫از جمله انهایزر-بوش و والت دیزنی پیروز شد.] 2519 01:57:50,821 --> 01:57:56,120 ‫[وی به خود لقب «غول‌کش» داد.] 2520 01:57:58,861 --> 01:58:05,043 ‫[ویلی و جری تا زمان مرگ جری در اوت ۲۰۱۶، ‫دوستان صمیمی باقی ماندند.] 2521 01:58:00,630 --> 01:58:02,190 ‫♪ چون روزهای خوب تو راهه... ♪ 2522 01:58:02,380 --> 01:58:05,580 ‫♪ تو راهه... ♪ 2523 01:58:06,990 --> 01:58:08,390 ‫♪ وای. ♪ 2524 01:58:08,590 --> 01:58:12,140 ‫♪ روزهای خوب. ♪ 2525 01:58:12,340 --> 01:58:14,060 ‫♪ روزهای خوب. ♪ 2526 01:58:14,260 --> 01:58:17,190 ‫♪ روزهای خوب. ♪ 2527 01:58:17,380 --> 01:58:19,230 ‫♪ مثل روز برام روشنه. ♪ 2528 01:58:19,430 --> 01:58:22,730 ‫♪ روزهای خوب... ♪ 2529 01:58:22,930 --> 01:58:26,140 ‫♪ تو راهه. ♪ 2530 01:58:26,373 --> 01:58:30,373 ‫«پس از تیتراژ ادامه دارد...» 2531 01:58:38,700 --> 01:58:41,480 ‫وقتی تاریکی شب... 2532 01:58:41,680 --> 01:58:45,520 ‫فرا برسه. 2533 01:58:45,720 --> 01:58:46,690 ‫هوم... 2534 01:58:46,880 --> 01:58:50,640 ‫وقتی که زمین سراسر تاریک بشه، 2535 01:58:50,840 --> 01:58:53,230 ‫اون‌وقته که ماه... 2536 01:58:53,430 --> 01:58:57,330 ‫تنها چیزیه که به چشممون میاد برادر عزیزم. 2537 01:58:59,040 --> 01:59:01,560 ‫نه، حتی ذره‌ای... 2538 01:59:01,760 --> 01:59:05,100 ‫ترس به دل ندارم. 2539 01:59:05,300 --> 01:59:09,100 ‫- نه، ترسی به دل ندارم. ‫- هوم... 2540 01:59:09,300 --> 01:59:12,190 ‫مادامی که تو... 2541 01:59:12,380 --> 01:59:13,890 ‫که تو... 2542 01:59:14,090 --> 01:59:16,160 ‫کنارم باشی. 2543 01:59:18,660 --> 01:59:23,520 ‫آخ، کنارم بمون. 2544 01:59:23,720 --> 01:59:28,640 ‫آخ، کنارم بمون. 2545 01:59:28,840 --> 01:59:31,560 ‫هوم، اوم... 2546 01:59:31,760 --> 01:59:33,560 ‫آها! 2547 01:59:33,760 --> 01:59:36,270 ‫کنارم بمون. 2548 01:59:36,470 --> 01:59:37,730 ‫کنارم بمون. 2549 01:59:37,930 --> 01:59:41,560 ‫آخ که اگه آسمون، 2550 01:59:41,760 --> 01:59:45,640 ‫که ما از پایین بهش می‌نگیرم، 2551 01:59:45,840 --> 01:59:49,390 ‫ترک بخوره و روی سرمون خراب بشه، 2552 01:59:49,590 --> 01:59:52,100 ‫یا کوهستانی... 2553 01:59:52,300 --> 01:59:57,620 ‫فرو بپاشه و تکه‌هاش به دل دریا برسه، 2554 01:59:58,490 --> 02:00:00,140 ‫قطره‌ای اشک نمی‌ریزم. 2555 02:00:00,340 --> 02:00:03,770 ‫دریغ از قطره‌ای اشک که بریزم. 2556 02:00:03,970 --> 02:00:07,990 ‫نه، اشکی نمی‌ریزم. 2557 02:00:09,080 --> 02:00:10,980 ‫مادامی که... 2558 02:00:11,180 --> 02:00:13,100 ‫تو... 2559 02:00:13,300 --> 02:00:15,490 ‫کنارم بمونی. 2560 02:00:17,040 --> 02:00:18,640 ‫غم و غصه رو بی‌خیال. 2561 02:00:18,840 --> 02:00:23,060 ‫آخ، کنارم بمون. 2562 02:00:23,260 --> 02:00:25,640 ‫آخ، کنارم... 2563 02:00:25,840 --> 02:00:27,790 ‫بمون. 2564 02:00:29,790 --> 02:00:31,640 ‫- سلام، چیکار می‌کنی دکتر؟ ‫- سلام، چطوری؟ 2565 02:00:31,840 --> 02:00:33,060 ‫- باورم نمی‌شه ویلی گری جلومه. ‫- خودمم. 2566 02:00:33,260 --> 02:00:34,640 ‫- چطوری داداش خودم؟ ‫- خوش‌وقتم دکتر جی. حالت چطوره؟ 2567 02:00:34,840 --> 02:00:36,020 ‫دلم می‌خواد وقتی بزرگ شدم ‫عین شما بشم. 2568 02:00:36,220 --> 02:00:37,140 ‫اصلا به نظرم از من بهتر شو. 2569 02:00:37,340 --> 02:00:39,060 ‫- برو خونه دیگه. ‫- باشه. خوشحال شدم دیدمت. 2570 02:00:40,295 --> 02:00:41,495 ‫[در حالی که رویدادهای این فیلم،] 2571 02:00:41,520 --> 02:00:43,520 ‫[از جمله پرونده اوکیف مقابل لوون، ‫بر اساس واقعیت است،] 2572 02:00:43,569 --> 02:00:45,569 ‫[برای جذابیت بخشیدن به داستان، ‫برخی وقایع تغییر کرده‌اند.] 2573 02:00:45,615 --> 02:00:47,915 ‫[شخصیت‌ها، اتفاقات، مکان‌ها و مکالمات، ‫برای بیشتر شدن...] 2574 02:00:47,956 --> 02:00:53,002 ‫[جذابیت داستان، به صورت تخیلی ‫از ذهن خلاق نویسنده زاده شده است.] 2575 02:00:53,180 --> 02:01:03,180 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::.