1 00:00:08,000 --> 00:00:16,000 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » :.:.: FilmoGen.Org :.:.: 2 00:00:16,500 --> 00:00:24,500 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و سینا صداقت » .: Ali99 & SinCities :. 3 00:00:25,000 --> 00:00:31,000 ▷ Instagram.com/Aliakbar.1999 ▶ Telegram: @SubSin 4 00:01:01,208 --> 00:01:03,250 ‫ هر سفری از یه جایی شروع میشه 5 00:01:13,250 --> 00:01:14,916 ‫ ولی سفر تو، پایانی نداره 6 00:01:18,541 --> 00:01:20,333 ‫ تا ابد ادامه داره 7 00:01:26,291 --> 00:01:30,125 ‫من اینجام تا بالأخره مهر ختامی بر سفرت بزنم 8 00:01:35,625 --> 00:01:37,125 ‫امکان نداره 9 00:01:40,791 --> 00:01:42,291 ‫تو مُردی 10 00:01:44,625 --> 00:01:46,416 ‫من سپُردم بکُشنت 11 00:01:47,166 --> 00:01:50,541 ‫هنوزم قاعده‌ی این بازی رو یاد نگرفتی 12 00:01:51,833 --> 00:01:54,333 ‫تو می‌خوای گِره رو از بین ببری، 13 00:01:55,291 --> 00:01:58,708 ‫ولی با تمام کارهات داری ازش محافظت می‌کنی 14 00:02:00,125 --> 00:02:01,625 ‫محاله 15 00:02:07,166 --> 00:02:08,791 من نابودش کردم 16 00:02:11,041 --> 00:02:14,208 ‫من مارتا رو کُشتم و ‫سرآغاز رو از بین بُردم 17 00:02:20,458 --> 00:02:22,291 ‫دنیای تو و دنیای حوا 18 00:02:23,625 --> 00:02:26,083 ‫هیچ‌کدوم نباید وجود می‌داشت 19 00:02:30,958 --> 00:02:32,583 ‫تو خیال می‌کردی سرآغاز 20 00:02:32,666 --> 00:02:35,041 ‫در اتصال بین دو دنیا قرار داره 21 00:02:36,333 --> 00:02:38,916 ‫ولی در واقع، خارج از هر دو دنیاست 22 00:02:43,500 --> 00:02:46,166 ‫دوگانگی‌های ما تفکرات‌مون رو شکل میده 23 00:02:48,166 --> 00:02:49,791 ‫سیاه، سفید 24 00:02:50,583 --> 00:02:52,166 ‫روشنایی و سایه 25 00:02:54,250 --> 00:02:56,291 ‫دنیای تو و دنیای حوا 26 00:02:57,541 --> 00:02:59,125 ‫ولی این اشتباهه 27 00:03:01,333 --> 00:03:04,000 ‫بدون بُعدِ سوم، همه چیز ناقصه 28 00:03:09,041 --> 00:03:10,541 ‫سه‌گوش 29 00:03:21,333 --> 00:03:22,625 ‫دنیای... 30 00:03:25,083 --> 00:03:26,666 ‫سومی وجود داره؟ 31 00:03:30,666 --> 00:03:33,500 ‫ دنیایی هست که گره رو به وجود میاره 32 00:03:34,416 --> 00:03:36,500 ‫ محل خلق کائنات 33 00:03:38,916 --> 00:03:41,291 ‫ در اونجا فقط یک اشتباه رُخ داد 34 00:03:47,791 --> 00:03:50,750 ‫ تن‌هاوس... در دنیای اصلی... 35 00:03:51,625 --> 00:03:53,916 ‫ مثل تو، یک نفر رو از دست داد 36 00:03:56,333 --> 00:03:59,916 ‫ و مثل خودت، سعی کرد ‫ یکی رو از مرگ برگردونه 37 00:04:09,041 --> 00:04:11,791 ‫ ولی به‌جاش، شکاف ایجاد کرد ‫ و دنیای خودش رو از بین بُرد 38 00:04:13,791 --> 00:04:16,666 ‫ و به این ترتیب دو دنیای ما ایجاد شدن 39 00:04:40,791 --> 00:04:43,833 ‫ولی راهی برای نابود کردن گره وجود داره 40 00:04:45,666 --> 00:04:48,708 ‫اونم اینکه همون اول ‫توی دنیای اصلی، جلوی 41 00:04:49,375 --> 00:04:52,791 ‫اختراع روش سفر در زمان و فضا رو بگیریم 42 00:06:26,666 --> 00:06:31,000 ‫« بهشت » 43 00:07:04,416 --> 00:07:07,166 ‫می‌خواستم همه‌شو بدم بهت 44 00:07:10,000 --> 00:07:12,333 ‫ولی مسیرت نباید تغییر می‌کرد 45 00:07:13,375 --> 00:07:16,833 ‫باید مو به مو عین قبل عمل می‌کردی 46 00:07:18,833 --> 00:07:20,583 ‫تا این موقع 47 00:07:28,875 --> 00:07:30,000 ‫این... 48 00:07:32,625 --> 00:07:34,500 ‫این اتفاق قبلاً هم افتاده؟ 49 00:07:35,708 --> 00:07:40,708 ‫تو بی‌نهایت بار تلاش کردی که ‫دنیای اصلی رو از بین ببری 50 00:07:42,666 --> 00:07:44,333 ‫ولی اولین باره 51 00:07:44,416 --> 00:07:47,833 ‫که من و تو اینجاییم 52 00:07:52,208 --> 00:07:56,125 ‫وقتشه از ارتباط واقعی بینِ ‫همه چیز سر در بیاری 53 00:07:58,125 --> 00:08:00,250 ‫ تمام کارهایی که کردی، 54 00:08:01,000 --> 00:08:03,125 ‫ تمام کارهای حوا، 55 00:08:04,375 --> 00:08:09,000 ‫ باعث شده که تا ابد در هر دو دنیا ‫ هیچ گزندی به گره وارد نشه، 56 00:08:10,375 --> 00:08:12,916 ‫ تو دوباره خودت رو به وجود میاری 57 00:08:14,083 --> 00:08:15,750 ‫ اون هم خودش رو 58 00:08:22,166 --> 00:08:23,666 ‫اونها باید بمیرن 59 00:08:25,291 --> 00:08:27,208 ‫همه‌شون باید بمیرن 60 00:08:27,291 --> 00:08:29,458 ‫تا بتونن از اول به دنیا بیان 61 00:08:37,000 --> 00:08:39,125 ‫هر دو دنیا در شکم توئه 62 00:08:39,207 --> 00:08:40,332 ‫چی؟ 63 00:08:41,041 --> 00:08:42,291 ‫پسرت 64 00:08:42,832 --> 00:08:44,333 ‫اون سرآغازه 65 00:08:45,291 --> 00:08:50,083 ‫و پشت سر هم همه رو ‫در هر دو دنیا به وجود میاره 66 00:09:07,958 --> 00:09:09,875 ‫اون مدت‌ها منتظرت بوده 67 00:09:12,166 --> 00:09:13,916 ‫و باز هم بارها و بارها انتظارت رو می‌کِشه 68 00:09:26,875 --> 00:09:32,291 ‫ تو می‌خوای پسرت، و ‫ به همراهش گره رو نابود کنی 69 00:09:32,375 --> 00:09:34,416 ‫ حوا می‌خواد اون زنده بمونه، 70 00:09:35,000 --> 00:09:38,250 ‫ و به همین خاطر باید ‫ از گره محافظت کنه 71 00:09:40,083 --> 00:09:42,458 ‫ دستِ خودش نیست 72 00:09:42,541 --> 00:09:45,875 ‫ بازم بارها تمام تلاشش رو می‌کنه ‫ تا مطمئن بشه اون زنده می‌مونه 73 00:09:49,000 --> 00:09:53,125 ‫ هر کاری که تو و حوا ‫ توی این گره کردید، 74 00:09:53,208 --> 00:09:55,083 ‫ و هزاران بارِ دیگه تکرارشون می‌کنید، 75 00:09:55,708 --> 00:09:57,416 ‫ از روی عشق بوده 76 00:10:03,458 --> 00:10:06,958 ‫ با این همه تنها ثمره‌‌ی کارهاتون درد و رنج بوده 77 00:10:22,166 --> 00:10:24,291 ‫اگه مي‌خواین جوناس زنده بمونه، 78 00:10:24,875 --> 00:10:26,958 ‫اگه می‌خواین همه‌شون زنده بمونه، 79 00:10:28,208 --> 00:10:31,125 ‫باید به روال سابق عمل کنیم 80 00:10:34,833 --> 00:10:36,041 ‫تو هم همینطور 81 00:10:46,791 --> 00:10:50,750 ‫ هر دوی شما توی سفرتون ‫ کارهای غيرقابل‌تصوری انجام دادید 82 00:10:53,208 --> 00:10:57,250 ‫ چون نمي‌تونین از شدیدترین امیال‌تون دل بکَنین 83 00:11:05,791 --> 00:11:08,708 ‫سفر شما اینجا و الان تموم میشه 84 00:11:09,250 --> 00:11:10,541 ‫منظورت چیه؟ 85 00:11:10,625 --> 00:11:15,083 ‫شما رو برای یه هدف به این دنیا فرستادن، ‫و به این هدف رسیدین 86 00:11:16,083 --> 00:11:17,625 ‫ما به هیچی نرسیدیم 87 00:11:18,166 --> 00:11:20,625 ‫اون گفت که باید جلوی آخرالزمان رو بگیریم 88 00:11:20,708 --> 00:11:25,916 ‫- بشکه‌های توی نیروگاه... ‫- همه چیز رو به وقتش می‌فهمی 89 00:11:33,416 --> 00:11:36,458 ‫ شما در تلاش بودین از آینده‌تون فرار کنید 90 00:11:38,916 --> 00:11:40,666 ‫ ولی این امکان نداره 91 00:11:42,875 --> 00:11:46,291 ‫ دست آخر، همیشه با خودتون روبرو میشید 92 00:11:59,958 --> 00:12:01,458 ‫تو کی هستی؟ 93 00:12:02,875 --> 00:12:04,750 ‫من متأسفم 94 00:12:07,250 --> 00:12:10,916 ‫دو دنیای شما هرگز نباید وجود می‌داشت 95 00:12:11,666 --> 00:12:13,791 ‫تو و حوا، 96 00:12:13,875 --> 00:12:17,000 ‫شما دو نفر هیچ‌وقت نباید وجود می‌داشتید 97 00:12:19,958 --> 00:12:21,833 ‫از کجا تمام اینها رو مي‌دونی؟ 98 00:12:22,166 --> 00:12:24,625 ‫از کجا راجع‌به دنیای اصلی خبر داری؟ 99 00:12:26,958 --> 00:12:31,541 ‫من ۳۳ سال آزگار توی دنیای تو و اون، ‫دنبال جواب می‌گشتم 100 00:12:32,375 --> 00:12:35,458 ‫ سعی کردم تکه‌های پازل رو کنار هم بذارم 101 00:12:36,125 --> 00:12:42,583 ‫تا بفهمم چطور امکان داره همه چیز بارها و ‫بارها از یک درخت خانوادگی به وجود بیاد 102 00:12:44,416 --> 00:12:48,750 ‫ تا اینکه فهمیدم همه‌ی ما ‫ بخشی از اون گره نیستیم 103 00:12:49,958 --> 00:12:51,708 ‫ هر دو دنیا حکم سرطان رو دارن 104 00:12:51,791 --> 00:12:54,125 ‫ برای رشد نیازمند بسترن 105 00:12:55,875 --> 00:13:00,208 ‫ با از بین بردنشون، تمام چیزهایی که ‫ داخلشون به وجود اومده رو هم نابود می‌کنی 106 00:13:00,291 --> 00:13:05,583 ‫ولی تمام چیزهایی که از قبل توی ‫دنیای اصلی بودن، از بین نمیرن 107 00:13:06,458 --> 00:13:08,541 ‫این همه سال فکر می‌کردم 108 00:13:09,208 --> 00:13:11,166 ‫اون دختر منه 109 00:13:13,375 --> 00:13:16,166 ‫سال‌های سال آرزو داشتم پدرش تو بودی 110 00:13:24,708 --> 00:13:26,186 ‫ولی اینطوری بهتره 111 00:13:26,210 --> 00:13:27,300 ‫« رجینا » 112 00:13:28,041 --> 00:13:29,916 ‫اون جزئی از گره نیست 113 00:13:32,500 --> 00:13:33,916 ‫زنده می‌مونه 114 00:13:34,875 --> 00:13:36,833 ‫ اما درست مثل تو و حوا، 115 00:13:37,416 --> 00:13:40,125 ‫ باید همه چیز رو حفظ می‌کردم تا 116 00:13:40,208 --> 00:13:42,541 ‫ امروز توی جایگاه فعلیم باشم 117 00:13:45,750 --> 00:13:47,625 ‫خودت می‌دونی باید چیکار کنی 118 00:13:49,583 --> 00:13:50,833 ‫سریع انجامش بده 119 00:13:51,541 --> 00:13:52,791 ‫نذار عذاب بکِشه 120 00:13:54,625 --> 00:13:56,291 ‫زندگیِ اون که زندگی نیست 121 00:13:57,916 --> 00:13:59,416 ‫باید این اتفاق بیفته، 122 00:14:00,541 --> 00:14:03,875 ‫تا بتونم با هزار زحمت جلوشو بگیرم 123 00:14:17,291 --> 00:14:22,666 ‫ درست مثل تو، من بارها و بارها ‫ باعث رنج و عذاب بقیه شدم، 124 00:14:23,250 --> 00:14:26,583 ‫ تا دست سرنوشت امروز ‫ من رو به تو برسونه 125 00:14:38,541 --> 00:14:40,166 ‫ من هر کاری کردم 126 00:14:41,625 --> 00:14:43,583 ‫ به‌خاطر رجینا بود 127 00:14:46,041 --> 00:14:50,916 ‫ این همه سال، توی هر دو دنیا، ‫ دنبال راهی بودم که اون زنده بمونه 128 00:14:53,458 --> 00:14:57,916 ‫ دنبال راهی برای قطع کردن ‫ زنجیره‌ی علت و معلول 129 00:15:19,375 --> 00:15:20,583 ‫ هم توی دنیای تو 130 00:15:21,750 --> 00:15:23,541 ‫ و هم در دنیای حوا، 131 00:15:24,500 --> 00:15:27,416 ‫ در تلاش بودم که از ‫ ارتباط بین همه چیز سر در بیارم 132 00:15:28,833 --> 00:15:30,666 ‫ ارتباط واقعی بین‌شون 133 00:15:31,750 --> 00:15:36,791 ‫ تا بالأخره فهمیدم که این دو دنیا، ‫ از یک دنیای دیگه به وجود اومدن 134 00:15:37,875 --> 00:15:41,041 ‫ که رجینا همیشه توی ‫ هر دو دنیا می‌میره 135 00:15:42,625 --> 00:15:46,209 ‫ فهمیدم که اون فقط می‌تونه توی دنیایی که ‫ همه چیز از اون به وجود اومده، زنده بمونه، 136 00:15:47,375 --> 00:15:49,000 ‫ دنیای اصلی 137 00:15:50,625 --> 00:15:52,250 ‫ من به تو و حوا... 138 00:15:53,875 --> 00:15:55,125 ‫ دروغ گفتم 139 00:15:57,041 --> 00:15:59,875 ‫ ولی گره باید صحیح و سالم باقی می‌موند 140 00:16:01,000 --> 00:16:04,333 ‫ باید مطمئن میشدم که ‫ چیزی دستگیر شما دو نفر نمیشه 141 00:16:05,000 --> 00:16:07,875 ‫ مطمئن میشدم که تمام آدم‌های ‫ توی این گره، خبردار نمیشن 142 00:16:10,125 --> 00:16:13,666 ‫ اولش، همه چیز توی ‫ دنیای تو و اون باید... 143 00:16:14,416 --> 00:16:17,333 ‫ به روال سابق پیش می‌رفت 144 00:16:29,708 --> 00:16:35,583 ‫ هر قدم توی این هزارتو باید ‫ مثل سابق برداشته میشد 145 00:16:42,583 --> 00:16:46,166 ‫ یه زنجیره‌ی بی‌نهایت از علت و معلول 146 00:16:46,708 --> 00:16:49,708 ‫ که باعث میشد ‫ سرنوشت همه‌ی ما، در هر دو دنیا، 147 00:16:50,000 --> 00:16:52,208 ‫به یک شکل رقم بخوره 148 00:16:57,083 --> 00:16:58,458 ‫عذر مي‌خوام 149 00:16:59,708 --> 00:17:02,291 ‫همین الان یه نفر از اینجا رد نشد؟ 150 00:17:02,791 --> 00:17:04,208 ‫یه پیرمرد؟ 151 00:17:05,875 --> 00:17:08,583 ‫ ما توی هیچ‌کدوم از این دو دنیا، ‫ از خودمون اختیاری نداریم 152 00:17:09,708 --> 00:17:12,500 ‫ هر بار کارهای گذشته‌مون رو تکرار می‌کنیم 153 00:17:14,665 --> 00:17:15,665 ‫سلام 154 00:17:25,625 --> 00:17:27,250 ‫تو هلگ داپلری، مگه نه؟ 155 00:17:28,791 --> 00:17:30,041 ‫هلگ 156 00:17:30,125 --> 00:17:32,791 ‫در یک دنیا، سرنوشت‌ها 157 00:17:33,833 --> 00:17:35,416 ‫ یکی از یکی بدتره 158 00:17:35,500 --> 00:17:37,000 ‫امروز چندمه؟ 159 00:17:39,083 --> 00:17:40,541 ‫۸ نوامبر 160 00:17:41,750 --> 00:17:43,041 ‫سال چند؟ 161 00:17:45,000 --> 00:17:47,958 ‫۱۹۸۶ 162 00:17:49,958 --> 00:17:51,541 ‫۱۹۸۶ 163 00:17:57,791 --> 00:18:00,166 ‫ من می‌تونم تغییرش بدم، می‌دونی؟ 164 00:18:00,833 --> 00:18:02,416 ‫می‌تونم گذشته رو عوض کنم 165 00:18:03,125 --> 00:18:04,250 ‫و ایضاً آینده رو 166 00:18:05,291 --> 00:18:07,125 ‫کمک! 167 00:18:07,208 --> 00:18:09,250 ‫اگه تو نبودی، هیچ‌کدوم از این اتفاق‌ها نمی‌افتاد 168 00:18:12,166 --> 00:18:13,166 ‫نه! 169 00:18:15,583 --> 00:18:18,375 ‫چی اون داخله؟ ‫همون پسره؟ 170 00:18:27,916 --> 00:18:29,875 ‫- چه بلایی سرش آوردی؟ ‫- ولم کن! 171 00:18:55,250 --> 00:18:57,333 ‫ تا وقتی اون گره وجود داشته باشه، 172 00:18:57,916 --> 00:19:00,625 ‫ همه‌مون محکومیم که ‫ در هر دو دنیا باز هم 173 00:19:00,708 --> 00:19:04,250 ‫ ذره ذره عذاب بکِشیم ‫ و رنج به بار بیاریم 174 00:19:08,500 --> 00:19:11,333 ‫ این دو دنیا با هم هیچ فرقی ندارن 175 00:19:12,416 --> 00:19:17,916 ‫ شاید روند یا زمان وقوع اتفاقات مثل هم نباشه، 176 00:19:18,666 --> 00:19:20,041 ‫ اما همون اتفاقات رخ میدن 177 00:19:29,125 --> 00:19:32,958 ‫توی این گره، هیچکس نمی‌تونه ‫از تقدیرش فرار کنه 178 00:19:36,416 --> 00:19:38,000 ‫کار تو بود 179 00:19:56,833 --> 00:19:58,375 ‫ هر تکه‌ی پازل مکرراً 180 00:19:58,458 --> 00:20:00,791 ‫ جای خودش رو پیدا می‌کنه 181 00:20:06,583 --> 00:20:09,708 ‫ درست مثل خودت، من مهره‌ها رو ‫ روی تخته‌ی شطرنج حرکت دادم، 182 00:20:10,250 --> 00:20:13,875 ‫ و به ناچار بارها و بارها ‫ شاهد اتفاقات بودم 183 00:20:25,666 --> 00:20:29,166 ‫ ولی بالأخره فهمیدم ‫ چطور گره رو باز کنم 184 00:20:32,541 --> 00:20:35,791 ‫می‌دونم اون روزنه‌ای که این همه وقت ‫دنبالش می‌گشتی، کجاست 185 00:20:37,250 --> 00:20:38,416 ‫زمان 186 00:20:40,458 --> 00:20:44,875 ‫در آخرالزمان، چند صَدُم ثانیه متوقف شد 187 00:20:45,416 --> 00:20:48,083 ‫و اون قضیه همه چیز رو ‫از تعادل خارج کرد 188 00:20:48,875 --> 00:20:50,833 ‫ولی هر موقع که زمان از حرکت بایسته، 189 00:20:51,416 --> 00:20:55,250 ‫زنجیره‌ی علت و معلول هم در یک آن قطع میشه 190 00:20:58,875 --> 00:21:00,208 ‫یه روزنه می‌تونه... 191 00:21:00,708 --> 00:21:02,750 ‫شرایط رو تغییر بده 192 00:21:04,833 --> 00:21:06,458 ‫حوا این رو می‌دونه 193 00:21:07,458 --> 00:21:09,208 ‫حوا توی دنیای با استفاده از اون روزنه 194 00:21:09,291 --> 00:21:12,666 ‫خودِ کم سن و سال‌ترش رو به ‫سمت و سوهای مختلفی می‌فرسته، 195 00:21:13,708 --> 00:21:16,000 ‫تا چرخه متوقف نشه 196 00:21:17,041 --> 00:21:21,583 ‫منم با اون روزنه خودم رو ‫به جهات مختلفی فرستادم 197 00:21:21,666 --> 00:21:23,083 ‫تا امروز اینجا باشم 198 00:21:24,125 --> 00:21:28,708 ‫باید باهاش جوناس رو ‫به یه مسیر دیگه بفرستی... 199 00:21:30,041 --> 00:21:32,541 ‫تا یک بار برای همیشه ‫اون چرخه به هم بریزه 200 00:21:33,583 --> 00:21:38,333 ‫تقصیر جوناس و مارتا هست که ‫این اتفاقات بارها و بارها می‌افته 201 00:21:38,875 --> 00:21:44,083 ‫باید بفرستی‌‌شون به دنیای اصلی، تا بتونن ‫بالأخره تمام این قضایا رو تموم کنن 202 00:22:13,833 --> 00:22:15,083 ‫بهت قول میدم 203 00:22:18,416 --> 00:22:20,000 ‫درستش می‌کنم 204 00:22:35,333 --> 00:22:36,750 ‫چرا هنوز اینجایی؟ 205 00:22:38,750 --> 00:22:40,041 ‫اون مُرده! 206 00:22:44,333 --> 00:22:46,125 ‫دیگه چی از جونم می‌خوای؟ 207 00:22:46,875 --> 00:22:48,958 ‫می‌تونم توضیح بدم. همه چی رو! 208 00:22:49,958 --> 00:22:51,833 ‫ولی فعلاً باید از اینجا بریم 209 00:22:54,875 --> 00:22:56,291 ‫چه خبره؟ 210 00:22:59,041 --> 00:23:00,333 ‫این چیه؟ 211 00:23:04,208 --> 00:23:05,500 ‫این چیه؟ 212 00:23:06,125 --> 00:23:08,166 ‫این آخرین امیدمونه 213 00:23:25,666 --> 00:23:27,458 ‫چطور اون کارو کردی؟ 214 00:23:27,541 --> 00:23:29,083 ‫الان توی چه سالی هستیم؟ 215 00:23:31,416 --> 00:23:33,416 ‫«توی چه سالی؟» سؤال اشتباهیه 216 00:23:36,666 --> 00:23:38,333 ‫باید بپرسی: «تو کدوم دنیا؟» 217 00:23:46,666 --> 00:23:48,166 ‫یعنی چی؟ 218 00:23:50,041 --> 00:23:51,250 ‫یه راه هست که 219 00:23:52,958 --> 00:23:55,208 ‫نذاریم تو در آینده تبدیل بشی به من، 220 00:23:55,833 --> 00:23:59,041 ‫یه راه برای اینکه لازم نباشه ‫تمام این اتفاقات بیفتن 221 00:23:59,958 --> 00:24:02,875 ‫ولی اگه می‌خوای جواب بده، ‫باید به من اعتماد کنی 222 00:24:33,833 --> 00:24:35,791 ‫وقت زیادی برات نمونده 223 00:24:36,583 --> 00:24:38,166 ‫اون مارتای دیگه، 224 00:24:38,833 --> 00:24:40,500 ‫باید نجاتش بدی 225 00:24:43,291 --> 00:24:45,208 ‫مارتای دیگه؟ 226 00:24:46,083 --> 00:24:48,166 ‫تمام این سال‌ها فکر می‌کردم 227 00:24:49,958 --> 00:24:52,583 ‫که تنهایی باید تغییرش بدم 228 00:24:53,791 --> 00:24:55,875 ‫ولی اون هم همینقدر تقصیرکاره 229 00:24:58,166 --> 00:25:00,208 ‫شما دو نفر بخشی از یه چیزِ کامل هستین 230 00:25:01,500 --> 00:25:04,333 ‫فقط با همدیگه می‌تونین به ‫دنیای اصلی برگردین 231 00:25:05,708 --> 00:25:07,583 ‫دانسته‌های ما مثل یه قطره می‌مونه 232 00:25:08,791 --> 00:25:10,333 ‫و ندانسته‌هامون عینِ... 233 00:25:12,000 --> 00:25:13,416 ‫یک اقیانوس 234 00:25:16,666 --> 00:25:18,125 ‫یعنی چی؟ 235 00:25:26,458 --> 00:25:28,458 ‫تیک، تاک 236 00:25:29,541 --> 00:25:31,083 ‫تیک، تاک 237 00:25:33,000 --> 00:25:34,500 ‫تیک، تاک 238 00:25:40,375 --> 00:25:42,791 ‫امروز توی دنیای اون... 239 00:25:43,041 --> 00:25:44,041 ‫آخرالزمانه... 240 00:25:48,041 --> 00:25:49,583 ‫روزنه... 241 00:25:50,375 --> 00:25:52,250 ‫اینجا هم وجود داره 242 00:25:53,875 --> 00:25:57,458 ‫در یک لحظه، زمان متوقف میشه 243 00:26:01,708 --> 00:26:03,833 ‫باید قبل از اینکه مگنوس و... 244 00:26:05,333 --> 00:26:07,791 ‫فرانسیسکا دستشون به مارتا برسه، اونو نجات بدی 245 00:26:11,083 --> 00:26:13,375 ‫و قبل از اینکه همه چیز ‫دوباره اتفاق بیفته 246 00:26:21,041 --> 00:26:24,250 ‫شما دو نفر آخرین امید مایید 247 00:26:28,041 --> 00:26:30,750 ‫آدم به جوناس میگه که باید چیکار کنه 248 00:26:32,708 --> 00:26:37,916 ‫اون و مارتا، جلوی این اتفاق ‫رو برای همیشه می‌گیرن 249 00:26:54,583 --> 00:26:55,666 ‫بابا 250 00:26:59,583 --> 00:27:01,458 ‫بهش بگو من متأسفم 251 00:27:21,625 --> 00:27:23,291 ‫اگه همه چیز درست پیش بره... 252 00:27:25,416 --> 00:27:27,166 ‫رجینا زنده می‌مونه 253 00:28:56,250 --> 00:28:57,583 ‫مارتا؟ 254 00:28:57,666 --> 00:28:59,625 ‫چه خبره؟ 255 00:29:03,083 --> 00:29:04,291 ‫مارتا؟ 256 00:29:08,291 --> 00:29:09,458 ‫باید همراهمون بیای 257 00:29:10,333 --> 00:29:11,708 ‫کجا؟ 258 00:29:42,500 --> 00:29:44,000 ‫امکان نداره 259 00:29:57,208 --> 00:29:58,708 ‫تو زنده‌ای 260 00:30:08,208 --> 00:30:09,958 ‫تو شبیه اونی 261 00:30:29,583 --> 00:30:31,458 ‫نمی‌دونم کی هستم 262 00:30:43,541 --> 00:30:45,208 ‫ما توی چه زمانی هستیم؟ 263 00:30:53,500 --> 00:30:54,916 ‫توی چه زمانی هستیم؟ 264 00:30:56,125 --> 00:30:57,833 ‫چرا اینجاییم؟ 265 00:31:04,375 --> 00:31:07,000 ‫امروز 21 ژوئنِ 1986‌ـه 266 00:31:07,375 --> 00:31:09,916 ‫روزی که دنیاهای هر دوی ما به وجود اومدن 267 00:31:10,666 --> 00:31:12,833 ‫اینجا نه، بلکه تو دنیای اون 268 00:31:14,916 --> 00:31:19,208 ‫تن‌هاوس، ساعت‌ساز، امروز برای ‫اولین بار گذرگاه رو باز می‌کنه 269 00:31:19,708 --> 00:31:20,833 ‫چی؟ 270 00:31:25,291 --> 00:31:26,833 ‫وقتِ زیادی نداریم 271 00:31:28,000 --> 00:31:30,250 ‫باید جلوی اتفاق افتادنش رو بگیریم 272 00:31:30,833 --> 00:31:31,833 ‫صبر کن! 273 00:31:33,208 --> 00:31:34,791 ‫این یعنی چی؟ 274 00:33:17,875 --> 00:33:19,250 ‫کجا داریم میریم؟ 275 00:33:21,083 --> 00:33:23,333 ‫یه نفرو از مرگ برمی‌گردونیم 276 00:33:26,000 --> 00:33:27,875 ‫اینی که میگی یعنی چی 277 00:33:27,958 --> 00:33:30,125 ‫یه ذره پیچیده‌تر از اونه که بشه توضیح داد 278 00:33:31,291 --> 00:33:33,541 ‫باید قبل از این که بمیرن گیرشون بیاریم 279 00:33:39,666 --> 00:33:41,041 ‫سعی داری چیکار کنی؟ 280 00:33:53,041 --> 00:33:54,458 ‫من و تو 281 00:33:56,708 --> 00:33:59,541 ‫دلیلِ تمام این اتفاقاتی که میوفته ما هستیم 282 00:34:02,083 --> 00:34:03,958 ‫علتِ این که دوباره و دوباره اتفاق میوفته 283 00:34:06,708 --> 00:34:09,125 ‫چون تو نمی‌تونی چیزی رو که می‌خوای رها کنی 284 00:34:11,666 --> 00:34:13,833 ‫و من نمی‌تونم چیزی رو که می‌خوام رها کنم 285 00:34:15,791 --> 00:34:17,541 ‫ولی اشتباه ماییم 286 00:34:21,375 --> 00:34:23,166 ایرادِ توی ماتریس 287 00:34:31,291 --> 00:34:33,250 ‫تو می‌خوای اونا هرگز وجود نداشته باشن 288 00:34:36,750 --> 00:34:38,541 ‫دنیای تو و من 289 00:34:40,500 --> 00:34:42,625 ‫می‌خوای ما هرگز وجود نداشته باشیم 290 00:35:56,708 --> 00:35:58,583 ‫منتظرت بودم 291 00:36:04,333 --> 00:36:06,166 ‫می‌دونم برای چی اومدی اینجا 292 00:36:24,958 --> 00:36:26,458 ‫ولی در نهایت... 293 00:36:27,916 --> 00:36:29,375 ‫هر مرگی 294 00:36:30,000 --> 00:36:31,708 ‫فقط یه شروع تازه‌ست 295 00:36:45,333 --> 00:36:47,000 ‫تو نمی‌تونی برنده شی 296 00:36:48,083 --> 00:36:49,416 ‫مرگِ من 297 00:36:49,500 --> 00:36:52,166 ‫یه مرحله‌ی دیگه تو چرخه‌ست 298 00:36:53,375 --> 00:36:55,083 ‫تو امروز من رو می‌کشی 299 00:36:56,750 --> 00:36:58,416 ‫مارتا پیدام می‌کنه 300 00:37:00,375 --> 00:37:02,958 ‫همونطور که خودم زمانی خودم رو پیدا کردم 301 00:37:05,625 --> 00:37:08,041 ‫این اتفاق اون رو برای همیشه ‫باهات دشمن می‌کنه 302 00:37:11,083 --> 00:37:12,666 ‫منتظرِ چی هستی؟ 303 00:37:42,083 --> 00:37:43,708 ‫این درست نیست 304 00:37:45,541 --> 00:37:47,666 ‫اینجوری اتفاق نیوفتاد 305 00:37:49,625 --> 00:37:50,666 ‫هرگز... 306 00:37:50,750 --> 00:37:52,833 ‫هرگز اینجوری اتفاق نیوفتاد 307 00:37:55,208 --> 00:37:57,541 ‫تو من رو کشتی 308 00:37:59,500 --> 00:38:01,041 ‫هر دفعه 309 00:38:01,666 --> 00:38:03,416 ‫تو می‌میری 310 00:38:06,375 --> 00:38:08,375 ‫منم می‌میرم 311 00:38:09,625 --> 00:38:11,958 ‫و هر چیزی که ازمون به عمل اومده 312 00:38:15,208 --> 00:38:16,791 ‫تو چیکار کردی؟ 313 00:38:28,875 --> 00:38:30,833 ‫زندگی یه هزارتوئه 314 00:38:31,458 --> 00:38:34,750 ‫بعضی‌ها تا زمانِ مرگشون در جستجوی ‫راهی برای خروج 315 00:38:34,833 --> 00:38:36,833 ‫داخلش سرگردون میشن، 316 00:38:40,666 --> 00:38:42,458 ،ولی فقط یه مسیر وجود داره 317 00:38:44,333 --> 00:38:46,750 و به بخش‌های عمیق‌ترِش ختم میشه 318 00:38:48,708 --> 00:38:51,958 آدم فقط وقتی درک می‌کنه 319 00:38:52,875 --> 00:38:54,375 که به مرکزش برسه 320 00:38:57,958 --> 00:39:01,125 ‫مرگ غیر قابل ادراکه 321 00:39:03,750 --> 00:39:06,625 ‫ولی آدم فقط می‌تونه خودش رو باهاش وفق بده 322 00:39:10,333 --> 00:39:12,375 ‫هر کاری که ما کردیم 323 00:39:14,708 --> 00:39:16,625 ‫در نهایت به فراموشی سپرده میشه 324 00:39:22,916 --> 00:39:28,291 ما مسئولِ ایجاد این آشناپنداریِ ابدی هستیم 325 00:39:32,041 --> 00:39:34,625 و ما کسایی هستیم 326 00:39:34,708 --> 00:39:36,333 که باید تمومش کنیم 327 00:39:41,291 --> 00:39:42,500 ‫ما... 328 00:39:43,416 --> 00:39:45,125 ‫اشتباه هستیم 329 00:39:47,791 --> 00:39:49,416 ‫من و تو 330 00:40:04,875 --> 00:40:09,625 سرنوشتِ هردوی ما محکوم به عذابی ابدی به هم گره خورده 331 00:40:10,833 --> 00:40:12,541 در سر تا سرِ هر دو دنیا 332 00:40:14,125 --> 00:40:16,750 همه چی جزو زنجیره‌ی علت و معلوله 333 00:40:18,000 --> 00:40:21,375 ،هر دردی ما رو به سوی عمل کردن سوق میده 334 00:40:21,958 --> 00:40:23,833 اراده‌مون رو شکل میده 335 00:40:25,041 --> 00:40:30,625 تن‌هاوس هرچیزی رو که براش ارزشمند بود تو دنیای اصلی از دست داد 336 00:40:32,000 --> 00:40:37,541 پسرش، عروسش و نوه‌اش توی یه تصادفِ رانندگی کشته شدن 337 00:40:38,250 --> 00:40:43,166 ،اونا از یه پل به پایین پرت شدن و تو رود غرق شدن 338 00:40:45,083 --> 00:40:47,583 اون هرگز این درد رو فراموش نکرد 339 00:40:52,541 --> 00:40:54,125 ،جوناس و مارتا 340 00:40:55,041 --> 00:40:57,625 ،اونا باید دردش رو ازش بگیرن 341 00:40:59,166 --> 00:41:03,708 تا هرگز دنبالِ راهی برای برگردوندنِ همه چی به حالت اول نگرده 342 00:41:07,541 --> 00:41:10,833 اونا باید برن به دنیای اصلی 343 00:41:12,208 --> 00:41:14,375 و جلوی خلق شدنِ دو دنیای ما رو 344 00:41:15,166 --> 00:41:18,666 از همون لحظه‌ی اول بگیرن 345 00:41:36,125 --> 00:41:39,750 ‫این همون لحظه‌ست که گذرگاه ‫برای اولین بار باز میشه 346 00:41:49,000 --> 00:41:53,166 ‫تن‌هاوس سعی کرد به دنیایی برگرده ‫که خانوادش هنوز توش زنده بودن 347 00:41:57,083 --> 00:41:59,541 ‫ولی به جاش، دنیای خودش رو جدا کرد 348 00:42:01,750 --> 00:42:03,416 ‫اون یه گره ایجاد کرد 349 00:42:06,541 --> 00:42:08,041 ‫ما رو ایجاد کرد 350 00:42:14,375 --> 00:42:16,083 ‫برای یه لحظه‌ی کوتاه، 351 00:42:16,791 --> 00:42:18,541 ‫پُلی... 352 00:42:21,625 --> 00:42:23,375 ‫بین سه دنیا ایجاد میشه 353 00:42:28,208 --> 00:42:30,000 ‫می‌خوای بری به دنیای اون؟ 354 00:42:32,750 --> 00:42:36,666 ‫باید به لحظه‌ای برگردیم که دردش ‫برای اولین بار شروع شد 355 00:42:52,291 --> 00:42:53,666 ‫جوناس... 356 00:42:55,833 --> 00:42:57,458 ‫اونی که تو دنیای تو بود... 357 00:43:01,041 --> 00:43:02,416 ‫فرق می‌کرد؟ 358 00:43:52,708 --> 00:43:53,875 ‫داره شروع میشه 359 00:45:09,250 --> 00:45:10,375 ‫مارتا؟ 360 00:45:29,333 --> 00:45:30,833 ‫مارتا؟ 361 00:45:48,875 --> 00:45:50,041 ‫جوناس؟ 362 00:46:01,625 --> 00:46:03,041 ‫جوناس! 363 00:46:12,416 --> 00:46:13,625 ‫مارتا؟ 364 00:46:25,458 --> 00:46:26,458 ‫جوناس! 365 00:47:03,333 --> 00:47:04,583 ‫مارتا؟ 366 00:47:05,250 --> 00:47:06,750 ‫پس اینجایی 367 00:47:10,041 --> 00:47:12,041 ‫اون غمگین به نظر میاد 368 00:47:13,125 --> 00:47:14,625 ‫کی غمگین به نظر میاد؟ 369 00:47:14,708 --> 00:47:16,666 ‫پسری که اونجا وایساده 370 00:47:18,083 --> 00:47:20,041 ‫ولی هیچکس اونجا نیست 371 00:47:20,125 --> 00:47:22,041 ‫فقط پشتِ کُمدته 372 00:47:38,125 --> 00:47:39,250 ‫جوناس؟ 373 00:47:40,625 --> 00:47:42,125 ‫همه چی روبراهه؟ 374 00:47:44,250 --> 00:47:46,166 ‫تو زیرزمین چیکار می‌کنی؟ 375 00:47:51,000 --> 00:47:52,000 ‫چی شده؟ 376 00:47:53,125 --> 00:47:55,041 ‫یه دختر اونجا وایساده 377 00:47:56,708 --> 00:47:58,583 ‫هیچ دختری اونجا نیست 378 00:48:04,916 --> 00:48:06,916 ‫زود باش. بیا برگردیم پیشِ بقیه، باشه؟ 379 00:48:20,958 --> 00:48:22,375 ‫بجنب 380 00:50:18,583 --> 00:50:22,416 ‫همیشه باید حرفش رو وسط بکشی؟ ‫نمی‌تونی یه بار بیخیالش شی؟ 381 00:50:24,791 --> 00:50:27,250 ‫فکر می‌کردم تو مغازه رو می‌خوای 382 00:50:28,833 --> 00:50:31,916 ‫- شاید الان نخوای، ولی یه وقتِ دیگه ‫- تو هیچوقت به حرفم گوش نمیدی! 383 00:50:32,666 --> 00:50:34,916 ‫تعجبی نداره مامان دیگه نمی‌تونست تحمل کنه 384 00:50:35,541 --> 00:50:38,392 ‫سخنرانی‌های طولانیت در مورد ‫بیگ بنگ و بیگ کرانچ... ‫(دو تئوری در مورد آغاز و پایان جهان) 385 00:50:38,416 --> 00:50:40,833 ‫اصلاً از سونیا پرسیدی به ‫این چیزها علاقه داره یا نه؟ 386 00:50:42,291 --> 00:50:45,291 ‫تمام این سال‌ها، ازم پرسیدی ‫که بهشون علاقه دارم یا نه؟ 387 00:50:45,375 --> 00:50:47,125 ‫یا این که واقعاً چی می‌خوام؟ 388 00:50:52,583 --> 00:50:54,083 ‫بیرون داره بارون میاد 389 00:50:59,333 --> 00:51:01,375 ‫این تنها حرفیه که برای گفتن داری؟ 390 00:51:06,916 --> 00:51:08,000 ‫مارک، بیا 391 00:51:08,083 --> 00:51:10,708 ‫تو بهم گفتی دنیای بیرون پر از رمز و رازه، 392 00:51:10,791 --> 00:51:13,958 ‫و چیزی که می‌دونیم مثل ‫قطره‌ای در برابر اقیانوسه 393 00:51:14,708 --> 00:51:16,625 ‫حداقل در این مورد حق داشتی 394 00:51:16,708 --> 00:51:19,833 ‫تو شاید همه چی رو راجع به پُل‌های ‫اینیشتین-روزن و سیاهچاله‌ها بدونی، 395 00:51:19,916 --> 00:51:24,041 ‫ولی در مورد من... اصلاً هیچی ‫در مورد من نمی‌دونی 396 00:51:38,958 --> 00:51:41,416 ‫فکر می‌کردم چند روز دیگه می‌مونید 397 00:51:43,208 --> 00:51:44,500 ‫بالأخره آروم میشه 398 00:52:10,833 --> 00:52:12,583 ‫اون کار واقعاً لازم بود؟ 399 00:52:13,916 --> 00:52:16,250 ‫می‌تونستیم به راحتی فردا راه بیوفتیم 400 00:52:19,375 --> 00:52:20,916 ‫از این که پسرشی خجالت می‌کشی 401 00:52:23,000 --> 00:52:24,666 ‫اصلاً نمی‌دونی اون چجور آدمیه 402 00:52:24,750 --> 00:52:28,333 ‫بزرگ شدن تو اون فضا چجوریه. اون تو سرش ‫زندگی می‌کنه، تو ایده‌های بزرگش غرق شده 403 00:52:28,416 --> 00:52:30,750 ‫اصلاً دیدی چیکار می‌کنه؟ 404 00:52:30,833 --> 00:52:33,708 ‫اصلاً تو کتم نمیره چرا یه نفر ‫اون چیزها رو تماشا می‌کنه 405 00:52:33,791 --> 00:52:35,125 ‫اون همیشه آسمون رو نگاه می‌کرد 406 00:52:35,208 --> 00:52:38,125 ‫ستاره‌ها، کهکشان‌ها، جهان‌های احمقانه، ‫ولی من... 407 00:52:39,000 --> 00:52:40,500 ‫هرگز من رو ندید 408 00:52:48,041 --> 00:52:49,916 ‫تو نمی‌تونی خانوادت رو انتخاب کنی 409 00:52:54,458 --> 00:52:55,541 ‫آره 410 00:52:57,916 --> 00:52:59,416 ‫من تو رو انتخاب کردم 411 00:53:01,666 --> 00:53:02,833 ‫آره 412 00:53:04,416 --> 00:53:06,166 ‫من رو انتخاب کردی 413 00:53:13,625 --> 00:53:14,958 ‫مواظب باش! 414 00:53:23,708 --> 00:53:25,125 ‫حالت خوبه؟ 415 00:53:25,208 --> 00:53:26,458 ‫آره؟ 416 00:53:30,791 --> 00:53:33,750 ‫- اونا اینجا چیکار می‌کنن؟ ‫- میرم ببینم جریان چیه 417 00:53:35,708 --> 00:53:37,500 ‫شما دارید چه غلطی می‌کنید؟ 418 00:53:38,083 --> 00:53:41,291 ‫نمی‌تونید اینجوری وسطِ خیابون وایسید! ‫نزدیک بود زیرتون کنم! 419 00:53:54,750 --> 00:53:56,166 ‫همه چی روبراهه؟ 420 00:54:01,083 --> 00:54:02,416 ‫کمک لازم دارید؟ 421 00:54:05,500 --> 00:54:07,208 ‫پُل بسته‌ست 422 00:54:09,541 --> 00:54:10,708 ‫چی؟ 423 00:54:11,833 --> 00:54:13,416 ‫تصادف شده 424 00:54:13,875 --> 00:54:15,500 ‫فکر می‌کنی این خنده‌داره؟ 425 00:54:17,833 --> 00:54:19,333 ‫زود باشید برید خونه 426 00:54:20,583 --> 00:54:22,375 ‫چیزی که می‌دونیم یه قطره‌ست 427 00:54:23,958 --> 00:54:26,000 ‫چیزی که نمی‌دونیم یه اقیانوسه 428 00:54:29,041 --> 00:54:30,500 ‫پدرت دوستت داره 429 00:54:33,208 --> 00:54:34,916 ‫حاضره هر کاری به خاطرت بکنه 430 00:54:44,375 --> 00:54:46,000 ‫الان چی گفتی؟ 431 00:54:46,916 --> 00:54:48,125 ‫مارک 432 00:54:49,291 --> 00:54:50,791 ‫همه چی روبراهه؟ 433 00:55:05,208 --> 00:55:06,708 ‫پُل بسته‌ست 434 00:55:11,583 --> 00:55:13,500 ‫یالا. بیا بریم 435 00:55:14,333 --> 00:55:15,416 ‫مارک! 436 00:55:28,791 --> 00:55:30,375 ‫اون دیگه چی بود؟ 437 00:55:35,666 --> 00:55:37,166 ‫حق داشتی 438 00:55:39,083 --> 00:55:40,750 ‫باید فردا بریم 439 00:56:22,291 --> 00:56:24,000 ‫برگشتید؟ 440 00:56:24,083 --> 00:56:25,750 ‫پُل بسته‌ست 441 00:56:27,375 --> 00:56:31,208 ‫- پسرت فکر می‌کنه یه جُفت فرشته دیده ‫- مسخره‌ام نکن 442 00:56:36,833 --> 00:56:38,458 ‫نمی‌دونم چرا... 443 00:56:41,083 --> 00:56:42,791 ‫ولی ناگهان یه احساسی... 444 00:56:44,041 --> 00:56:45,458 ‫بهم دست داد 445 00:57:10,333 --> 00:57:12,208 ‫خوشحالم که برگشتید 446 00:57:17,416 --> 00:57:19,583 ‫هنوز حتی ملافه‌ها رو هم ‫از روی تخت‌ها جمع نکردم 447 00:57:22,958 --> 00:57:25,291 ‫کیف‌ها رو می‌برم طبقه‌ی بالا 448 00:57:35,875 --> 00:57:37,125 ‫مرسی 449 00:57:43,375 --> 00:57:44,458 ‫می‌خوای بغلش کنی؟ 450 00:57:48,291 --> 00:57:50,166 ‫شارلوت به این زودی دلش برات تنگ شده 451 00:57:53,541 --> 00:57:55,000 ‫من به مارک کمک می‌کنم 452 00:58:36,583 --> 00:58:38,333 ‫فکر می‌کنی جواب داد؟ 453 00:59:06,625 --> 00:59:08,000 ‫داخلِ نور... 454 00:59:11,833 --> 00:59:13,125 ‫تو رو دیدم 455 00:59:16,333 --> 00:59:17,583 ‫بچه بودی 456 00:59:23,958 --> 00:59:25,666 ‫به من نگاه می‌کردی... 457 00:59:29,875 --> 00:59:31,916 ‫انگار تو هم می‌تونستی من رو ببینی 458 00:59:37,458 --> 00:59:38,833 ‫داخلِ کُمد؟ 459 00:59:45,166 --> 00:59:46,583 ‫اون تو بودی؟ 460 00:59:51,916 --> 00:59:53,541 ‫یعنی رویا نبود؟ 461 01:00:13,416 --> 01:00:15,833 ‫فکر می‌کنی چیزی ازمون باقی می‌مونه؟ 462 01:00:20,083 --> 01:00:21,875 ‫یا این چیزیه که ما هستیم؟ 463 01:00:24,875 --> 01:00:26,125 ‫یه رویا؟ 464 01:00:29,416 --> 01:00:31,333 ‫و ما هرگز واقعاً وجود نداشتیم؟ 465 01:00:36,250 --> 01:00:37,750 ‫نمی‌دونم 466 01:01:14,500 --> 01:01:16,375 ‫ما یه زوجِ عالی هستیم 467 01:01:23,416 --> 01:01:25,208 ‫هرگز چیزی غیر از این رو باور نکن 468 01:04:02,166 --> 01:04:05,250 ‫- لازانیا رو دوباره گرم کنیم؟ ‫- آره 469 01:04:05,333 --> 01:04:07,833 ‫- بذار کمکت کنم ‫- یه بطریِ دیگه باز می‌کنم، باشه؟ 470 01:04:07,916 --> 01:04:09,541 ‫- قطعاً ‫- آره 471 01:04:09,625 --> 01:04:10,958 ‫میشه منم یه قلپ بخورم؟ 472 01:04:11,041 --> 01:04:13,583 ‫- و حالا به سلامتی رجینا می‌نوشیم ‫- آره 473 01:04:16,000 --> 01:04:17,958 ‫- سلامتیت ‫- سلامتیت 474 01:04:19,250 --> 01:04:20,667 ‫و ممنون بابتِ این که دعوتمون کردی 475 01:04:21,750 --> 01:04:23,000 ‫- خواهش می‌کنم ‫- سلامتیت 476 01:04:33,750 --> 01:04:35,000 ‫چشمت 477 01:04:35,583 --> 01:04:39,791 ‫- خیلی بهتر شده ‫- راستی هیچوقت نگفتی چه اتفاقی براش افتاده 478 01:04:40,458 --> 01:04:43,541 ‫- به منم نگفتی ‫- یالا، بهمون بگو 479 01:04:44,708 --> 01:04:47,166 ‫ولی باید قول بدید به هیچکس دیگه نگید 480 01:04:49,541 --> 01:04:50,916 ‫تابستونِ قبل... 481 01:04:54,500 --> 01:04:56,250 ‫لعنتی. زهره ترکم کرد 482 01:04:57,958 --> 01:04:59,250 ‫- همه چی روبراهه؟ ‫- آره 483 01:04:59,333 --> 01:05:01,541 ‫آخرالزمان شده؟ 484 01:05:01,625 --> 01:05:03,392 ‫- میرم چندتا شمع روشن کنم ‫- منم کمکت می‌کنم 485 01:05:03,416 --> 01:05:04,750 ‫فندک داری؟ 486 01:05:06,541 --> 01:05:08,166 ‫آره 487 01:05:08,791 --> 01:05:10,208 ‫- بیا ‫- هانا؟ 488 01:05:14,916 --> 01:05:15,958 ‫همه چی روبراهه؟ 489 01:05:22,416 --> 01:05:24,083 ‫هی، همه چی روبراهه؟ 490 01:05:26,041 --> 01:05:29,041 ‫مطمئن نیستم. فکر کنم یه ‫آشناپنداری بهم دست داد 491 01:05:33,541 --> 01:05:36,666 ‫این کاملاً احمقانه به نظر میاد ولی... 492 01:05:38,250 --> 01:05:40,416 ‫این دقیقاً 493 01:05:41,625 --> 01:05:43,333 ‫چیزیه که دیشب تو خواب دیدم 494 01:05:44,958 --> 01:05:46,916 ‫نور چشمک می‌زد 495 01:05:47,000 --> 01:05:48,708 ‫یه صدای انفجار بزرگ اومد 496 01:05:49,958 --> 01:05:52,958 ‫و بعدش ناگهان همه جا تاریک شد 497 01:05:55,833 --> 01:05:57,166 ‫و یه جوری... 498 01:05:58,625 --> 01:06:00,625 ‫دنیا به آخر رسید 499 01:06:01,916 --> 01:06:03,750 ‫دنیا به آخر رسید؟ 500 01:06:05,000 --> 01:06:06,708 ‫آره، نمی‌دونم 501 01:06:07,750 --> 01:06:10,333 ‫فقط تاریکی بود، و دیگه هرگز روشن نشد 502 01:06:13,250 --> 01:06:15,500 ‫یه احساسِ خاصی داشتم... 503 01:06:19,708 --> 01:06:21,625 ‫که اتفاقِ خوبیه... 504 01:06:23,375 --> 01:06:25,125 ‫که همه چی تموم شه 505 01:06:26,333 --> 01:06:29,541 ‫مثل این می‌مونه که ناگهان ‫از بند همه چی رها شی 506 01:06:30,750 --> 01:06:32,291 ‫نه فقدانی 507 01:06:33,625 --> 01:06:34,875 ‫نه اجباری 508 01:06:39,416 --> 01:06:41,083 ‫تاریکیِ مطلق 509 01:06:44,666 --> 01:06:46,000 ‫نه دیروزی 510 01:06:46,833 --> 01:06:48,083 ‫نه امروزی 511 01:06:49,500 --> 01:06:50,750 ‫نه فردایی 512 01:06:54,833 --> 01:06:56,083 ‫هیچی نیست 513 01:07:00,625 --> 01:07:03,166 ‫واقعاً باید خودت رو به مشاوری چیزی نشون بدی 514 01:07:09,000 --> 01:07:10,666 ‫شاید به خاطر اختلالِ هورمونیه 515 01:07:12,416 --> 01:07:14,291 ‫اگه قرار بود دنیا امروز به آخر برسه، 516 01:07:14,791 --> 01:07:16,666 ‫و یه آرزو داشتید، 517 01:07:17,333 --> 01:07:19,041 ‫چه آرزویی می‌کردید؟ 518 01:07:24,041 --> 01:07:25,666 ‫دنیایی بدونِ ویندن 519 01:07:28,666 --> 01:07:29,750 ‫بیاید به سلامتیش بنوشیم 520 01:07:31,000 --> 01:07:32,000 ‫آره 521 01:07:32,083 --> 01:07:34,875 ‫- دنیایی بدونِ ویندن ‫- دنیایی بدونِ ویندن 522 01:07:39,208 --> 01:07:41,750 ‫به نظر میاد ویندن نمی‌خواد ‫به این راحتی ناپدید شه 523 01:07:43,583 --> 01:07:45,416 ‫شاید این به صلاح همه باشه 524 01:07:49,291 --> 01:07:50,916 ‫اسمی براش انتخاب کردی؟ 525 01:07:55,958 --> 01:07:57,541 ‫نمی‌دونم 526 01:08:09,625 --> 01:08:11,708 ‫فکر کنم جوناس اسمِ قشنگی باشه 527 01:08:12,000 --> 01:08:20,000 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و سینا صداقت » .: Ali99 & SinCities :. 528 01:08:20,024 --> 01:08:26,024 ▷ Instagram.com/Aliakbar.1999 ▶ Telegram: @SubSin 529 01:08:26,048 --> 01:08:36,048 :.:.: FilmoGen.Org :.:.: