1 00:00:00,953 --> 00:00:03,953 ‫ تقدیم می‌کندiMovie-DL تیم ترجمه ‫www.iMovie-DL.Co 2 00:00:03,961 --> 00:00:07,727 ‫زیرنویس از مسیح محمودزاده ‫masihm.ir | @masih_mzsh 3 00:00:07,754 --> 00:00:10,780 قصۀ ندیمه - قسمت ۱، آف‌فرد 4 00:00:51,773 --> 00:00:54,083 ‫تو خوبی؟ ‫حالش خوبه؟ 5 00:00:54,142 --> 00:00:56,912 ‫بیا، بیا عزیزم. 6 00:00:56,978 --> 00:00:59,078 ‫بیا اینجا عزیزم، بیا اینجا. ‫بذار مامان یه نگاه بهت بندازه. 7 00:00:59,147 --> 00:01:00,447 ‫بیا اینوَر. بیا اینوَر. 8 00:01:00,516 --> 00:01:02,046 ‫سرت چیزیش شده؟ ‫به ماشین خورد؟‌‌‌‌‌‌‌ 9 00:01:02,117 --> 00:01:03,147 ‫اشکال نداره. 10 00:01:03,218 --> 00:01:04,988 ‫خیلی خب. ‫باید خودت ببریش. باشه؟ 11 00:01:05,053 --> 00:01:06,723 ‫- نه، نه، نه. ‫- برو. تقریباً سه کیلومتر به سمت شماله. 12 00:01:06,788 --> 00:01:08,088 ‫طرف گفت یکی اونجا می‌بینتمون. 13 00:01:08,156 --> 00:01:09,886 ‫- باشه، با مامان برو. ‫- خودت چی؟ 14 00:01:09,958 --> 00:01:12,548 ‫چیزی نیست. شماها برین. ‫بدوین، بدوین، بدوین. 15 00:01:12,624 --> 00:01:14,124 ‫من درست پشت سرتون میام. 16 00:01:14,197 --> 00:01:15,395 ‫سریع‌تر. حواست باشه. 17 00:01:15,463 --> 00:01:16,933 ‫مواظب باش. 18 00:01:16,998 --> 00:01:17,998 ‫حواست به راه باشه. 19 00:01:18,066 --> 00:01:19,066 ‫برو به چپ، عزیزم. 20 00:01:19,134 --> 00:01:21,104 ‫بجنب. ‫سریع برو. 21 00:01:21,169 --> 00:01:22,792 ‫برو چپ. ‫همین‌جوری. 22 00:01:56,638 --> 00:01:57,919 ‫می‌بینیش؟ 23 00:01:59,908 --> 00:02:01,108 ‫می‌بینیش؟ 24 00:02:02,711 --> 00:02:03,911 ‫از اون طرف رفت. 25 00:02:08,617 --> 00:02:09,973 ‫همین‌جا بمون، عزیزم. 26 00:02:12,721 --> 00:02:14,461 ‫بیا عزیزم. ‫دختر خوب. 27 00:02:14,523 --> 00:02:17,963 ‫همین‌جا قایم می‌شیم. ‫سریع، سریع، سریع. 28 00:02:18,026 --> 00:02:20,056 ‫سرتو پایین بگیر. ‫دختر خوب. 29 00:02:21,062 --> 00:02:23,132 ‫حالا ساکت بمون، باشه؟ ‫ساکت بمون. 30 00:02:23,204 --> 00:02:24,674 ‫پشت اون درخت رو نگاه کن. 31 00:02:28,537 --> 00:02:30,737 ‫- مامان؟ ‫- هیش. 32 00:02:31,439 --> 00:02:33,028 ‫ساکت، دختر کوچولوم. 33 00:02:34,175 --> 00:02:35,175 ‫ساکت. 34 00:02:52,728 --> 00:02:53,928 ‫نمی‌بینمش. 35 00:03:00,869 --> 00:03:02,569 ‫نزدیک اونجا توقف کنین! 36 00:03:24,960 --> 00:03:28,130 ‫بزن بریم. دختر خوب. ‫دختر خوب. 37 00:03:34,921 --> 00:03:35,936 ‫مامان! 38 00:03:35,937 --> 00:03:37,187 ‫مامان، دارن میان! 39 00:03:37,192 --> 00:03:38,216 ‫حرکت کنین! 40 00:03:38,217 --> 00:03:38,867 ‫نگهش دارین! 41 00:03:40,214 --> 00:03:41,544 ‫- گرفتیمش! ‫- نه! 42 00:03:41,610 --> 00:03:43,080 ‫- مامان! ‫- نه! 43 00:03:43,144 --> 00:03:45,754 ‫- بگیرینش! ‫- نه! نه! هانا! نه! خواهش می‌کنم. 44 00:03:45,814 --> 00:03:47,854 ‫خواهش می‌کنم نبرینش! ‫خواهش می‌کنم نبرینش! نه! 45 00:03:47,916 --> 00:03:49,146 ‫- مامان! ‫- نه! 46 00:03:49,217 --> 00:03:51,747 ‫نکنین! نه! ‫خواهش می‌کنم! نه! 47 00:03:54,956 --> 00:03:57,286 ‫نه! نه! نه! ‫نه! خواهش می‌کنم! 48 00:03:57,358 --> 00:03:59,328 ‫- مامان! ‫- نبریـ... 49 00:04:05,634 --> 00:04:06,874 ‫نه! 50 00:04:50,478 --> 00:04:51,878 ‫یه صندلی، 51 00:04:52,814 --> 00:04:54,024 ‫یه میز، 52 00:04:55,083 --> 00:04:56,083 ‫یه چراغ. 53 00:04:58,353 --> 00:05:00,963 ‫پنجره‌ای هست با پرده‌های سفید... 54 00:05:01,022 --> 00:05:02,654 ‫و شیشۀ پنجره، نشکنه. 55 00:05:02,679 --> 00:05:05,334 ‫اما این فرار کردن نیست که ازش ترس دارن. 56 00:05:06,461 --> 00:05:08,416 ‫یه ندیمه، تا جای دوری نمیره. 57 00:05:09,965 --> 00:05:11,925 ‫مهم راه‌های فرار دیگه‌ست. 58 00:05:12,000 --> 00:05:14,740 ‫راه‌هایی که می‌تونی توی خودت ‫با یه تیزی باز کنی. 59 00:05:17,038 --> 00:05:20,378 ‫یا با یه ملافۀ پیچ و تاب خورده ‫و یه لوستر. 60 00:05:23,879 --> 00:05:26,279 ‫سعی می‌کنم به اون راه‌های فرار فکر نکنم. 61 00:05:26,347 --> 00:05:29,377 ‫توی روزهای مراسم سخت‌تره اما... 62 00:05:30,652 --> 00:05:32,486 ‫«فکر کردن» می‌تونه شانس آدم رو کم کنه. 63 00:05:35,332 --> 00:05:37,752 ‫اسم من آف‌فِرِده. 64 00:05:38,193 --> 00:05:41,733 ‫قبلاً اسم دیگه‌ای داشتم، ‫ولی الان ممنوعه. 65 00:05:44,065 --> 00:05:46,935 ‫خیلی چیزها الان ممنوعن. 66 00:05:47,002 --> 00:05:48,902 ‫خب، بالاخره اینجایی. 67 00:05:49,654 --> 00:05:50,905 ‫می‌تونی بشینی. 68 00:05:52,452 --> 00:05:55,334 ‫این کارو تبدیل به یه عادت نمی‌کنم، ‫فقط همین یه باره. 69 00:05:57,506 --> 00:05:58,746 ‫خب... 70 00:05:59,908 --> 00:06:02,203 ‫فلانیِ قبلی، کارش به جایی نرسید؟ 71 00:06:04,419 --> 00:06:05,849 ‫نه، خانم. 72 00:06:05,921 --> 00:06:07,387 ‫هوم. بدشانسیه. 73 00:06:09,324 --> 00:06:11,967 ‫پس این دومین انجام وظیفته؟ 74 00:06:13,562 --> 00:06:14,762 ‫بله، خانم. 75 00:06:15,697 --> 00:06:17,097 ‫خوبه. 76 00:06:17,165 --> 00:06:19,651 ‫ندیمه قبلیمون کاملاً تازه‌کار بود. ‫مثل آموزش دادن یه سگ بود... 77 00:06:19,707 --> 00:06:22,193 ‫منتهی، نه از اون خیلی باهوش‌هاشون. 78 00:06:24,840 --> 00:06:26,811 ‫فکر می‌کنم قوانین رو بدونی. 79 00:06:27,895 --> 00:06:29,095 ‫بله، خانم. 80 00:06:29,744 --> 00:06:31,256 ‫خانم صدام نکن. 81 00:06:32,307 --> 00:06:35,348 ‫تو یه مارتا نیستی. ‫(زنان نابارور مسن که وظایف خانه بر دوششان است) 82 00:06:38,987 --> 00:06:42,206 ‫خب، ببین کی راه گم کرده. 83 00:06:43,925 --> 00:06:45,125 ‫این جدیده‌ست. 84 00:06:47,575 --> 00:06:48,675 ‫سلام. 85 00:06:50,599 --> 00:06:52,324 ‫برکت به میوۀ دل. 86 00:06:53,068 --> 00:06:54,438 ‫خداوند به بار نشاند. 87 00:06:55,423 --> 00:06:57,091 ‫من فرمانده واترفوردم. 88 00:06:58,574 --> 00:07:00,184 ‫خیر به همراهتان. 89 00:07:00,241 --> 00:07:01,481 ‫خداوند... 90 00:07:01,543 --> 00:07:03,213 ‫مرا حقیقتاً سزاوار سازد. 91 00:07:04,746 --> 00:07:05,946 ‫درست. 92 00:07:06,615 --> 00:07:07,815 ‫خب... 93 00:07:08,449 --> 00:07:09,449 ‫خوبه. 94 00:07:13,386 --> 00:07:14,646 ‫خوشحال شدم از دیدنت. 95 00:07:17,085 --> 00:07:18,508 ‫شما هم همینطور. 96 00:07:30,338 --> 00:07:31,368 ‫بلند شو. 97 00:07:34,114 --> 00:07:36,061 ‫می‌خوام تا جایی که امکان داره ‫جلوی چشمم نباشی. 98 00:07:36,123 --> 00:07:37,429 ‫می‌فهمی؟ 99 00:07:37,946 --> 00:07:39,456 ‫بله، خا... بله. 100 00:07:39,461 --> 00:07:40,976 ‫خانم واترفورد. 101 00:07:43,051 --> 00:07:45,874 ‫اون شوهرمه، ‫تا وقتی که مرگ ما رو از هم جدا کنه. 102 00:07:46,688 --> 00:07:48,588 ‫فکر و خیالی به سرت نزنه. 103 00:07:48,657 --> 00:07:51,655 ‫اگه مشکل پیدا کنم، باور کن، ‫مشکل هم درست می‌کنم. 104 00:08:50,185 --> 00:08:52,415 ‫ریتا، نون رو از بیخ و بن درست می‌کنه. 105 00:08:52,487 --> 00:08:54,917 ‫از اونجور کارهاست که دوست دارن ‫مارتاها انجام بدن. 106 00:08:54,990 --> 00:08:58,330 ‫بازگشتی به ارزش‌های سنتی. 107 00:08:58,393 --> 00:08:59,760 ‫این چیزیه که براش جنگیدن. 108 00:09:02,297 --> 00:09:04,967 ‫همیشه وقتی وسط یه کاریم پیدات میشه. 109 00:09:05,033 --> 00:09:06,565 ‫زیاد دور برندار. 110 00:09:13,341 --> 00:09:15,411 ‫فقط قهوه می‌خوای این صبح؟ 111 00:09:15,476 --> 00:09:17,006 ‫متأسفانه، وقت کاره. 112 00:09:17,078 --> 00:09:18,585 ‫میرم دفتر کارم. 113 00:09:18,947 --> 00:09:20,747 ‫چیزی شده؟ 114 00:09:20,816 --> 00:09:23,946 ‫فقط یه کنفرانس تلفنی با فرماندهان رزمی‌م. 115 00:09:24,019 --> 00:09:25,919 ‫بعدش هم جلسات. 116 00:09:25,987 --> 00:09:27,957 ‫همیشه یه عالمه جلسه هست. 117 00:09:28,023 --> 00:09:29,938 ‫باشه. خب، لازمه امشب زود بیای. 118 00:09:29,958 --> 00:09:31,261 ‫البته. 119 00:09:31,326 --> 00:09:34,056 ‫می‌دونم سخته، ولی ایمان داشته باش. 120 00:09:34,129 --> 00:09:35,399 ‫مزد و پاداشش رو می‌گیریم. 121 00:09:35,463 --> 00:09:36,533 ‫قول میدم. 122 00:09:41,603 --> 00:09:43,501 ‫فرمانده دوست داره تخم‌مرغش تازه باشه. 123 00:09:44,039 --> 00:09:45,512 ‫مطمئن شو تر و تازه باشن، 124 00:09:46,041 --> 00:09:47,611 ‫نه مثل دفعه قبل. 125 00:09:47,676 --> 00:09:49,576 ‫بذار بفهمن برای کیه... 126 00:09:49,645 --> 00:09:51,373 ‫و حساب کار دستشون میاد. 127 00:09:53,649 --> 00:09:54,979 ‫باشه. 128 00:09:55,050 --> 00:09:56,250 ‫ممنون. 129 00:10:06,194 --> 00:10:07,933 ‫می‌خوای کل روز اونجا وایسی؟ 130 00:10:08,664 --> 00:10:10,174 ‫بی‌ادبیه... 131 00:10:10,231 --> 00:10:12,171 ‫دوستت رو بیرون منتظر بذاری. 132 00:10:12,233 --> 00:10:14,689 ‫دلم می‌خواد به ریتا بگم که آف‌گلن... 133 00:10:14,714 --> 00:10:16,103 ‫دوست من نیست. 134 00:10:16,171 --> 00:10:18,653 ‫این که توی دو ماهِ بعد از اینجا اومدنم، 135 00:10:18,654 --> 00:10:20,808 ‫به زور ۵۰ تا کلمه باهاش رد و بدل کردم. 136 00:10:20,833 --> 00:10:23,203 ‫یه جورایی دلم می‌خواد بهش بگم که ‫من صادقانه باور دارم... 137 00:10:23,228 --> 00:10:25,487 ‫که آف‌گلن یه کثافت ریاکار پَسته... 138 00:10:25,512 --> 00:10:27,352 ‫با یه دستۀ جارو توی کونش. 139 00:10:27,583 --> 00:10:28,623 ‫زیر نظر او. 140 00:10:28,684 --> 00:10:29,754 ‫زیر نظر او. 141 00:10:45,927 --> 00:10:47,137 ‫ببخشید. 142 00:10:48,310 --> 00:10:49,850 ‫اون رانندۀ فرمانده‌ست. 143 00:10:49,905 --> 00:10:51,435 ‫اون طرف گاراژ زندگی می‌کنه. 144 00:10:51,507 --> 00:10:53,920 ‫مقامش پایینه. حتی تابه‌حال زنی اختیار نکرده. 145 00:10:54,576 --> 00:10:56,078 ‫خرید میری؟ 146 00:10:56,418 --> 00:10:59,200 ‫نه، نیک. میخوام برم بار صدفی، چندتایی رو سر بکشم بالا. ‫(بار صدفی: محل مصرف مشروب با صدف تازه) 147 00:10:59,233 --> 00:11:00,477 ‫می‌خوای همراهم بیای؟ 148 00:11:00,511 --> 00:11:01,717 ‫بله. 149 00:11:04,553 --> 00:11:06,520 ‫اگه داری به «تماماً گوشت» میری... 150 00:11:07,088 --> 00:11:08,431 ‫بهتره سمت جوجه‌ها نری. 151 00:11:08,456 --> 00:11:11,340 ‫خوندم که میزان دی‌اُکسین‌شون بدجوری بالاست. ‫(ترکیبی سمی) 152 00:11:13,328 --> 00:11:16,328 ‫دارم به «نان‌ها و ماهی‌ها» میرم. 153 00:11:16,397 --> 00:11:18,733 ‫اوه، پس بهتره اصلاً سمت ماهی تُن هم نری. 154 00:11:20,201 --> 00:11:21,701 ‫[به خاطر] جیوه؟ 155 00:11:21,770 --> 00:11:24,401 ‫نه، من فقط زیاد از ماهی تن خوشم نمیاد. 156 00:11:27,943 --> 00:11:29,582 ‫شاید بی‌کس و تنهاست. 157 00:11:31,112 --> 00:11:32,982 ‫شاید منو می‌پاد. 158 00:11:35,098 --> 00:11:37,118 ‫شاید یه چشمه. (لقب مأموران مخفی حکومت) 159 00:11:37,686 --> 00:11:39,171 ‫خیر به همراهتان. 160 00:11:50,231 --> 00:11:51,613 ‫برکت به میوۀ دل. 161 00:11:53,548 --> 00:11:55,050 ‫خداوند به بار نشاند. 162 00:12:00,175 --> 00:12:01,375 ‫آف‌فرد؟ 163 00:12:02,177 --> 00:12:03,377 ‫حالت خوبه؟ 164 00:12:04,012 --> 00:12:04,982 ‫بله. 165 00:12:05,046 --> 00:12:06,646 ‫کثافت ریاکار پست. 166 00:12:06,715 --> 00:12:08,115 ‫خیلی خوبم، ممنون ازت. 167 00:12:08,183 --> 00:12:09,673 ‫ممنون بابت پرسیدنت. 168 00:12:11,653 --> 00:12:13,422 ‫ما هرجایی دونفری میریم. 169 00:12:13,948 --> 00:12:15,729 ‫بالفرض برای امنیت خودمونه. 170 00:12:16,191 --> 00:12:17,660 ‫برای اختلاط و هم‌صحبتی. 171 00:12:18,326 --> 00:12:19,796 ‫اینها چرت و پرته. 172 00:12:19,861 --> 00:12:21,274 ‫اینجا دوستی نیست. 173 00:12:21,300 --> 00:12:23,402 ‫نمی‌تونه باشه. 174 00:12:23,464 --> 00:12:26,274 ‫حقیقت اینه که داریم همدیگه رو می‌پاییم. 175 00:12:26,334 --> 00:12:27,900 ‫اون خبرچین منه... 176 00:12:28,937 --> 00:12:30,511 ‫و من هم خبرچین اون. 177 00:12:33,408 --> 00:12:35,158 ‫در آب‌وهوای خوبی فرستاده شدیم. 178 00:12:37,045 --> 00:12:39,361 ‫که من با خوشحالی استقبال می‌کنم. 179 00:12:41,416 --> 00:12:43,135 ‫شنیدم جنگ به خوبی پیش می‌رود. 180 00:12:44,686 --> 00:12:46,556 ‫به ارادۀ او. 181 00:12:46,622 --> 00:12:49,462 ‫بیشتر شورشی‌ها رو شکست دادیم. 182 00:12:49,487 --> 00:12:51,347 ‫توی «بلو هیلز» استحکاماتی داشتن. 183 00:12:53,394 --> 00:12:55,328 ‫با دود بیرونشون کشیدیم. 184 00:12:56,965 --> 00:12:58,365 ‫خدا را شکر. 185 00:13:23,759 --> 00:13:25,874 ‫چندتا از هنرمندانه‌هاشون باشه، لطفاً. 186 00:13:25,894 --> 00:13:26,894 ‫اوه، آره. 187 00:13:31,030 --> 00:13:32,340 ‫آف‌فرد. 188 00:13:34,335 --> 00:13:35,635 ‫باید بریم. 189 00:13:59,828 --> 00:14:01,098 ‫سلام. 190 00:14:01,162 --> 00:14:03,232 ‫زیر نظر او. 191 00:14:03,298 --> 00:14:04,844 ‫تو هم دیدی؟ ‫پرتقال دارن. 192 00:14:04,877 --> 00:14:06,370 ‫خدا را شکر. 193 00:14:06,434 --> 00:14:08,504 ‫حتماً جنگ توی فلوریدا داره خوب پیش میره. 194 00:14:08,570 --> 00:14:10,327 ‫خانم سرخونه‌ت پرتقال دوست داره. 195 00:14:11,707 --> 00:14:13,367 ‫مطمئن شو بدونه تو خریدی. 196 00:14:13,441 --> 00:14:15,053 ‫نذار مارتاها نفع و اعتبارشو به دست بیارن. 197 00:14:15,113 --> 00:14:17,014 ‫ژتون... ژتونی برای پرتقال ندارم. 198 00:14:17,061 --> 00:14:18,632 ‫بهشون بگو از طرف فرمانده واترفوردی. 199 00:14:18,646 --> 00:14:20,817 ‫واقعاً مقامش بالاست. ‫اسمش توی خبرهاست. 200 00:14:27,756 --> 00:14:30,343 ‫من... خبری نخوندم. ‫قول می... 201 00:14:30,363 --> 00:14:32,938 ‫بهتره قبل از این که کلاً تموم کنن، ‫یه کم پرتقال بگیریم. 202 00:14:42,604 --> 00:14:44,154 ‫بخشش خدا را شکر. 203 00:14:46,675 --> 00:14:47,675 ‫یه کم بردار. 204 00:14:49,477 --> 00:14:51,187 ‫من به پرتقال نیاز ندارم. 205 00:14:52,347 --> 00:14:53,785 ‫نیاز دارم داد بزنم. 206 00:14:55,517 --> 00:14:58,111 ‫نیاز دارم که نزدیک‌ترین مسلسل رو بقاپم. 207 00:14:59,230 --> 00:15:01,284 ‫از راه کنار رود تا خونه بریم؟ 208 00:15:03,477 --> 00:15:04,845 ‫کار خوبی میشه. 209 00:15:48,469 --> 00:15:49,793 ‫یه کشیش، 210 00:15:51,106 --> 00:15:52,536 ‫یه پزشک، 211 00:15:54,475 --> 00:15:56,043 ‫یه مرد همجنسگرا. 212 00:15:56,985 --> 00:15:59,353 ‫به گمونم این جوک رو یه بار شنیدم. 213 00:16:00,682 --> 00:16:03,111 ‫این قسمت خنده‌دارش نبود. 214 00:16:05,621 --> 00:16:07,615 ‫آدم‌ها اینقدر گند... 215 00:16:08,557 --> 00:16:09,927 ‫زدن به همه چیز. 216 00:16:11,026 --> 00:16:12,686 ‫هوا رو پر کردن از... 217 00:16:12,761 --> 00:16:15,415 ‫مواد شیمیایی و تشعشعات... 218 00:16:16,031 --> 00:16:17,331 ‫و سموم! 219 00:16:19,400 --> 00:16:23,049 ‫بنابراین خدا، بلایی ویژه مهیا کرد. 220 00:16:24,706 --> 00:16:26,506 ‫بلای ناباروری. 221 00:16:29,044 --> 00:16:30,515 ‫خوش اومدین! 222 00:16:31,079 --> 00:16:32,848 ‫صندلی‌ای پیدا کنین، لطفاً. 223 00:16:34,449 --> 00:16:36,479 ‫هر چه آمار زاد و ولد پایین‌تر اومد، 224 00:16:36,552 --> 00:16:38,263 ‫اوضاع رو بدتر کردن. 225 00:16:38,620 --> 00:16:40,225 ‫قرص‌های پیشگیری از بارداری، 226 00:16:41,156 --> 00:16:43,116 ‫قرص‌های صبح روز بعد، 227 00:16:43,191 --> 00:16:45,991 ‫کشتن بچه‌ها. 228 00:16:46,061 --> 00:16:48,949 ‫فقط برای این که بتونن به عیاشی‌شون برسن؛ به تیندر. ‫(برنامه دوستیابی) 229 00:16:52,934 --> 00:16:54,274 ‫نوبت توئه. 230 00:16:54,335 --> 00:16:55,295 ‫نه، ممنون. 231 00:16:55,370 --> 00:16:56,556 ‫منظورت چیه؟ 232 00:16:56,605 --> 00:16:59,535 ‫باید اون مقاله رو امشب بنویسم. 233 00:16:59,608 --> 00:17:01,253 ‫آم. برای کلاس [استاد] دیتریش؟ 234 00:17:01,300 --> 00:17:02,939 ‫- آره. ‫- درباره چیه؟ 235 00:17:03,011 --> 00:17:04,810 ‫آزار جنسی در محیط دانشگاه. 236 00:17:05,368 --> 00:17:06,788 ‫مخالف یا موافقش؟ 237 00:17:07,028 --> 00:17:09,588 ‫مویرا، بیا شنا کنیم. 238 00:17:09,644 --> 00:17:12,399 ‫- خیلی سرده، عزیزم. نکن. ‫- بی‌خیال. 239 00:17:13,889 --> 00:17:16,389 ‫باشه. الان میام اونجا. الان میام اونجا. 240 00:17:17,225 --> 00:17:18,525 ‫چی گفت بهت؟ 241 00:17:18,594 --> 00:17:20,237 ‫فقط گفتش: «بیا بریم کلیسا.» (اشاره به آهنگی از هوزیر، در حمایت از دگرباشان جنسی) 242 00:17:20,257 --> 00:17:21,457 ‫اوه، مطمئنی؟ 243 00:17:21,496 --> 00:17:23,526 ‫اسمش چیه؟ 244 00:17:23,606 --> 00:17:25,485 ‫اسمشو هم نمی‌دونی، نه؟ 245 00:17:25,498 --> 00:17:26,900 ‫- مویرا، بیا دیگه! ‫- مقاله‌تو بنویس! 246 00:17:35,511 --> 00:17:37,081 ‫اینجا یه صندلی هست. 247 00:17:40,381 --> 00:17:41,581 ‫دقیقاً اونجا. 248 00:17:47,388 --> 00:17:49,458 ‫زنان هرزه‌ای وجود داشتن. 249 00:17:51,059 --> 00:17:52,129 ‫ولنگار بودن. 250 00:17:54,062 --> 00:17:55,102 ‫ولی شما... 251 00:17:56,397 --> 00:17:58,027 ‫دخترهای خاصی هستین. 252 00:17:59,801 --> 00:18:02,513 ‫باروری، موهبتیه مستقیماً از سوی خدا. 253 00:18:03,171 --> 00:18:06,781 ‫خدا شما رو دست‌نخورده برای هدفی مقدس گذاشته. 254 00:18:06,842 --> 00:18:11,011 ‫مثل بلهه که به راحیل خدمت کرد، ‫(بلهه: کنیزِ راحیل، همسر یعقوب، که برایش دو فرزند آورد) 255 00:18:11,146 --> 00:18:17,015 ‫شما دخترها هم به رهبرهای مؤمنین و ‫همسران نازاشون خدمت می‌کنین. 256 00:18:17,085 --> 00:18:19,918 ‫شما برای اونها بچه می‌زایین. 257 00:18:20,488 --> 00:18:21,518 ‫اوه! 258 00:18:21,590 --> 00:18:23,490 ‫چقدر خوش‌شانس هستین! 259 00:18:24,292 --> 00:18:25,721 ‫چقدر مفتخر! 260 00:18:25,977 --> 00:18:27,197 ‫چه گهی؟ 261 00:18:28,063 --> 00:18:30,577 ‫خوش اومدین به دیوونه‌خونۀ بکن‌بکن، ها؟ 262 00:18:31,132 --> 00:18:32,202 ‫خیلی خب، دخترها. 263 00:18:32,267 --> 00:18:33,567 ‫سکوت اختیار می‌کنیم. 264 00:18:33,635 --> 00:18:35,195 ‫مثل موش کوچولو. 265 00:18:35,597 --> 00:18:36,837 ‫خیلی خب. 266 00:18:48,584 --> 00:18:52,040 ‫خوش اومدی به مرکز راحیل و لیه. ‫(لیه: خواهر راحیل، همسر دوم یعقوب) 267 00:18:53,855 --> 00:18:54,885 ‫وایسا. 268 00:18:55,275 --> 00:18:56,687 ‫کون لقت. 269 00:18:59,093 --> 00:19:01,369 ‫فروتنان سعادتمندن، عزیزم. 270 00:19:06,067 --> 00:19:07,937 ‫فروتنان سعادتمندن. 271 00:19:09,127 --> 00:19:12,083 ‫همیشه قسمت «وارث زمین بودن» رو جا می‌ندازن. ‫(انجیل متی، فصل ۵ آیه ۵) 272 00:19:12,137 --> 00:19:14,943 ‫لعنتی! دست کوفتیتو از روم بردار! 273 00:19:19,046 --> 00:19:20,376 ‫نگاهت به روبرو! 274 00:19:22,404 --> 00:19:24,106 ‫دست‌هات باید کجا باشن؟ 275 00:19:30,331 --> 00:19:31,661 ‫دخترها. 276 00:19:35,831 --> 00:19:38,171 ‫می‌دونم که این وضعیت، باید... 277 00:19:38,233 --> 00:19:40,303 ‫حس خیلی عجیبی داشته باشه. 278 00:19:40,368 --> 00:19:44,838 ‫ولی «معمولاً»، صرفاً چیزیه که بهش عادت کردین. 279 00:19:44,906 --> 00:19:49,134 ‫شاید این وضعیت، الان ‫به نظرتون معمولی نیاد، 280 00:19:49,611 --> 00:19:51,448 ‫ولی بعد از یه مدتی، میاد. 281 00:19:53,982 --> 00:19:56,722 ‫این به نظرتون معمولی میاد. 282 00:20:06,174 --> 00:20:07,844 ‫سعی کردم فرار کنم... 283 00:20:08,696 --> 00:20:09,966 ‫با دخترم. 284 00:20:11,166 --> 00:20:13,066 ‫ولی اون... 285 00:20:14,870 --> 00:20:16,276 ‫اون خیلی سنگین بود. 286 00:20:21,376 --> 00:20:22,376 ‫واقعاً سعیمو کردم. 287 00:20:22,443 --> 00:20:23,713 ‫هی... 288 00:20:25,213 --> 00:20:26,562 ‫می‌فهمم. 289 00:20:29,117 --> 00:20:31,377 ‫دوباره به دستش میاری، باشه؟ 290 00:20:33,689 --> 00:20:36,089 ‫فقط باید سرت تو کار خودت باشه. 291 00:20:36,157 --> 00:20:38,887 ‫همۀ این دیوونه‌بازی‌ها یه روزی ‫تموم میشن و بعدش... 292 00:20:40,428 --> 00:20:41,758 ‫پیداش می‌کنیم. 293 00:20:43,398 --> 00:20:44,598 ‫قسم می‌خورم. 294 00:20:50,068 --> 00:20:51,505 ‫قسم انگشت کوچیکه می‌خوری؟ 295 00:20:51,573 --> 00:20:54,135 ‫آره، به جهنم، قسم انگشت کوچیکه هم می‌خورم. 296 00:20:54,576 --> 00:20:55,836 ‫باشه. 297 00:21:00,118 --> 00:21:01,532 ‫اودِت چی شد؟ 298 00:21:05,353 --> 00:21:08,537 ‫توی یکی از جاهای پالایش همجنسگراها بردنش. 299 00:21:10,058 --> 00:21:13,466 ‫به عنوان یک «نامؤنث» دوباره رده‌بندی‌ش کردن. 300 00:21:14,329 --> 00:21:15,539 ‫به مستعمرات فرستادنش. 301 00:21:23,572 --> 00:21:25,072 ‫تو با... 302 00:21:25,140 --> 00:21:27,880 ‫نمی‌خوام... نمی‌تونم... 303 00:21:52,000 --> 00:21:54,400 ‫مویرا، باهاش چی کار کردن؟ 304 00:21:55,622 --> 00:21:58,931 ‫«پس اگر چشم راستت، تو را گمراه کند، قلعش کن.» ‫(انجیل متی، فصل ۵ آیه ۲۹) 305 00:22:00,542 --> 00:22:03,285 ‫ما گلۀ مادریم. ‫برای این کار چشم لازم نداری. 306 00:22:13,522 --> 00:22:15,292 ‫مویرا اون بالا نیست... 307 00:22:15,356 --> 00:22:17,056 ‫و این بهم امید میده. 308 00:22:17,125 --> 00:22:19,232 ‫شاید امید واهی، ولی بهتر از هیچیه. 309 00:22:19,265 --> 00:22:20,934 ‫بهتره از راه طولانی‌تر بریم؟ 310 00:22:21,530 --> 00:22:22,760 ‫نمی‌تونم. 311 00:22:22,831 --> 00:22:24,501 ‫باید برای مراسم آماده بشم. 312 00:22:25,934 --> 00:22:27,144 ‫خدا را شکر. 313 00:22:27,202 --> 00:22:29,612 ‫پس مستقیم میریم خونه. 314 00:22:29,654 --> 00:22:31,374 ‫خدا کوششت را برکت دهد... 315 00:22:31,448 --> 00:22:33,036 ‫و معجزه‌اش را اجرا کند. 316 00:22:35,276 --> 00:22:36,276 ‫خدا را شکر. 317 00:22:52,528 --> 00:22:55,603 ‫استحمام، قبل از مراسم لازمه. 318 00:22:57,232 --> 00:22:59,454 ‫موظفم خودم رو پاک کنم. 319 00:23:00,435 --> 00:23:03,865 ‫شسته و رُفته مثل خوکی پیشکش. 320 00:24:02,297 --> 00:24:05,284 ‫توی حموم خیلی واضح به یادم میاد. 321 00:24:31,527 --> 00:24:33,452 ‫من کی به یادش میام؟ 322 00:24:38,700 --> 00:24:40,618 ‫منو به خاطر داره؟ 323 00:24:56,351 --> 00:24:57,591 ‫خواهش می‌کنم، 324 00:24:57,653 --> 00:24:58,893 ‫خدا. 325 00:25:02,057 --> 00:25:04,115 ‫بذار منو به خاطر بیاره. 326 00:26:03,284 --> 00:26:05,454 ‫می‌خوام بدونم چی کار کردم... 327 00:26:06,415 --> 00:26:07,788 ‫که لایق اینم. 328 00:26:23,572 --> 00:26:27,732 ‫پسرها همین‌جور... راهشونو می‌گرفتن، ‫میومدن به زیرزمین. 329 00:26:30,045 --> 00:26:31,975 ‫انگار ساعت‌ها گذشت. 330 00:26:33,749 --> 00:26:35,119 ‫نمی‌دونم، دو نفر. 331 00:26:35,984 --> 00:26:37,524 ‫شاید هم هر بار سه نفر. 332 00:26:39,054 --> 00:26:40,524 ‫بیشترشون رو می‌شناختم. 333 00:26:41,923 --> 00:26:43,193 ‫از مدرسه. 334 00:26:45,039 --> 00:26:47,443 ‫من فقط باورم نمی‌شد که داشتن ‫این کارو می‌کردن، 335 00:26:50,966 --> 00:26:53,368 ‫این که واقعاً داشت اتفاق می‌افتاد. 336 00:26:55,568 --> 00:26:57,535 ‫ولی این اتفاق افتاد. 337 00:27:00,108 --> 00:27:01,378 ‫نیفتاد؟ 338 00:27:02,377 --> 00:27:03,377 ‫آره. 339 00:27:04,913 --> 00:27:06,523 ‫و کی گذاشت ادامه بدن؟ 340 00:27:09,585 --> 00:27:10,951 ‫تقصیر کی بود؟ 341 00:27:21,229 --> 00:27:22,699 ‫نمی‌دونم. 342 00:27:23,832 --> 00:27:26,072 ‫تقصیر کی بود، دخترها؟ 343 00:27:27,569 --> 00:27:30,109 ‫تقصیر اون! تقصیر اون! 344 00:27:30,171 --> 00:27:35,312 ‫تقصیر اون! تقصیر اون! ‫تقصیر اون! تقصیر اون! تقصیر اون! 345 00:27:35,376 --> 00:27:37,306 ‫تقصیر اون! تقصیر اون! 346 00:27:38,840 --> 00:27:40,100 ‫زود باش، 347 00:27:40,154 --> 00:27:41,251 ‫بگو. 348 00:27:41,316 --> 00:27:43,176 ‫و چرا خدا... 349 00:27:43,251 --> 00:27:46,351 ‫گذاشت همچین چیز وحشتناکی اتفاق بیفته؟ 350 00:27:47,430 --> 00:27:50,433 ‫درسی بهش بده! درسی بهش بده! 351 00:27:50,491 --> 00:27:53,131 ‫درسی بهش بده! درسی بهش بده! 352 00:27:53,194 --> 00:27:56,204 ‫درسی بهش بده! درسی بهش بده! 353 00:28:15,784 --> 00:28:18,388 ‫اون تخم‌مرغ‌هایی که امروز گرفتی، ‫تر و تازه بودن. 354 00:28:30,331 --> 00:28:33,354 ‫کاشکی دست بجنبونن. بعضی‌هامون ‫کار و بار دارن، می‌دونی؟ 355 00:28:34,429 --> 00:28:38,357 ‫دست بجنبون و منتظر بمون. ‫(اصطلاحی که در چنین موقعیتی استفاده می‌کنند. ‫ریشه در حرکات لشکرهای نظامی دارد) 356 00:29:03,031 --> 00:29:04,783 ‫طبق معمول، باز هم دیر کرده. 357 00:29:07,736 --> 00:29:09,366 ‫این چه چیزیه درباره مردها؟ 358 00:29:17,412 --> 00:29:20,120 صدای ‫در زدن، معین و مقررشده‌ست... 359 00:29:20,153 --> 00:29:22,881 ‫چرا که امشب، این اتاق قلمروی زن فرمانده‌ست. 360 00:29:22,951 --> 00:29:25,291 ‫بیا تو. 361 00:29:25,349 --> 00:29:27,509 ‫چیز جزئی‌ایه، ولی توی این خونه... 362 00:29:27,522 --> 00:29:29,870 ‫چیزهای جزئی، مهم و به معنای همه‌چیزند. 363 00:29:34,515 --> 00:29:35,841 ‫شبتون بخیر. 364 00:29:37,799 --> 00:29:39,005 ‫عزیزم. 365 00:29:42,516 --> 00:29:44,026 ‫حالا، بیاین شروع کنیم. 366 00:30:11,379 --> 00:30:12,839 ‫معذرت می‌خوام. 367 00:30:16,581 --> 00:30:20,519 ‫«و اما راحیل، چون دید که برای یعقوب اولادی نزایید، 368 00:30:21,697 --> 00:30:25,474 ‫راحیل بر خواهر خود حسد برد و به یعقوب گفت: 369 00:30:26,047 --> 00:30:30,097 ‫اولاد به من بده و اِلّا می‌میرم.» ‫(سِفِر پیدایش، فصل ۳۰ آیه ۱) 370 00:30:35,909 --> 00:30:39,320 ‫«و راحیل گفت: اینک کنیز من، 371 00:30:40,407 --> 00:30:41,807 ‫بلهه! 372 00:30:46,367 --> 00:30:48,367 ‫بِدو درآ... 373 00:30:58,680 --> 00:31:01,329 ‫تا بر زانویم بزاید... 374 00:31:03,938 --> 00:31:08,675 ‫و من نیز از او اولاد بیابم.» ‫(سفر پیدایش، فصل ۳۰ آیه ۳) 375 00:31:18,857 --> 00:31:23,667 ‫«پس کنیز خود، بلهه را به یعقوب به زنی داد. 376 00:31:28,343 --> 00:31:31,137 ‫و یعقوب به وی درآمد.» ‫(سفر پیدایش، فصل ۳۰ آیه ۴) 377 00:32:44,512 --> 00:32:45,639 ‫برو بیرون. 378 00:32:51,699 --> 00:32:52,969 ‫مگه کری؟ 379 00:33:00,067 --> 00:33:01,067 ‫احـ... 380 00:33:03,705 --> 00:33:07,362 ‫احتمالش بالاتره... اگه که... 381 00:33:07,382 --> 00:33:09,982 ‫اگه که بعدش به پشت بخوابم. 382 00:33:11,799 --> 00:33:13,099 ‫فقط برو بیرون. 383 00:33:57,225 --> 00:33:58,775 ‫ماه مثل همیشه‌ست. 384 00:33:59,461 --> 00:34:00,928 ‫بهتر از هیچیه. 385 00:34:03,799 --> 00:34:05,469 ‫تغییرش ندادن. 386 00:34:08,877 --> 00:34:10,707 ‫درباره ماه فکر می‌کنم. 387 00:34:14,816 --> 00:34:17,332 ‫می‌تونم خارج شدن آب فرمانده رو از خودم حس کنم. 388 00:34:20,281 --> 00:34:21,751 ‫می‌تونم بوش کنم. 389 00:35:36,457 --> 00:35:38,257 ‫سلام. 390 00:35:38,326 --> 00:35:39,836 ‫حالتون چطوره؟ 391 00:35:41,923 --> 00:35:43,693 ‫صبح بخیر. 392 00:35:43,951 --> 00:35:45,225 ‫حالتون چطوره؟ 393 00:35:46,334 --> 00:35:47,674 ‫سلام. 394 00:35:49,037 --> 00:35:50,067 ‫صبح بخیر. 395 00:35:53,267 --> 00:35:54,787 ‫این صبح حالتون چطوره؟ 396 00:35:54,816 --> 00:35:56,326 ‫سلام. 397 00:35:57,111 --> 00:35:57,884 ‫سلام. 398 00:35:57,925 --> 00:35:59,065 ‫سلام؟ 399 00:36:00,081 --> 00:36:01,521 ‫صبح بخیر. 400 00:36:01,663 --> 00:36:02,643 ‫جنین؟ 401 00:36:02,644 --> 00:36:03,997 ‫این صبح خدمتکارتون هستم. 402 00:36:04,024 --> 00:36:05,766 ‫می‌خواین برای شروع، کمی قهوه براتون بیارم؟ 403 00:36:05,780 --> 00:36:07,206 ‫لباس‌هاتو بپوش، خنگه. 404 00:36:07,233 --> 00:36:08,792 ‫عمه بِت مسئول بررسی تخت‌خواب‌هاست. 405 00:36:08,805 --> 00:36:10,523 ‫نمی‌خوام به خاطر تو بازم دعا کنم. 406 00:36:10,543 --> 00:36:12,879 ‫آلما، برو به تختت. زیاد بزرگش نکن. 407 00:36:12,913 --> 00:36:15,405 ‫داری خواب می‌بینی، باشه؟ ‫بیدار شو. 408 00:36:15,729 --> 00:36:17,387 ‫هی، بیا اینجا. ‫به هوش بیا. 409 00:36:17,453 --> 00:36:18,472 ‫- جنین؟ ‫- سلام. حالت چطوره؟ 410 00:36:18,626 --> 00:36:19,829 ‫به هوش بیا دیگه. 411 00:36:19,875 --> 00:36:21,095 ‫جنین! 412 00:36:21,852 --> 00:36:23,118 ‫یالا. 413 00:36:23,404 --> 00:36:25,144 ‫امروز حالتون چطوره؟ 414 00:36:26,642 --> 00:36:28,296 ‫دیگه اونجا نیستی. 415 00:36:28,890 --> 00:36:30,330 ‫اون چیزها همه تموم شده. 416 00:36:31,285 --> 00:36:32,715 ‫برگرد به تخت‌خواب. 417 00:36:32,781 --> 00:36:34,221 ‫برای چی زدیم؟ 418 00:36:36,785 --> 00:36:39,073 ‫خوب نبود؟ می‌تونم یکی دیگه برات بیارم. 419 00:36:39,093 --> 00:36:41,906 ‫اسم من مویراست و این مرکز قرمزه. 420 00:36:41,926 --> 00:36:43,560 ‫من هیچ مویرایی نمی‌شناسم. 421 00:36:43,625 --> 00:36:45,385 نمی‌دونی چی سر آدم میارن؟ 422 00:36:46,995 --> 00:36:48,754 ‫می‌فرستنت به مستعمرات. 423 00:36:48,772 --> 00:36:50,445 ‫عاقبتت پاک کردن زباله‌های سمیه. 424 00:36:50,465 --> 00:36:53,894 ‫پوستت تکه تکه از جا کنده میشه و ‫بعدش می‌میری. 425 00:36:55,537 --> 00:36:57,107 ‫می‌میری، جنین. 426 00:37:00,815 --> 00:37:02,085 ‫ما... 427 00:37:04,546 --> 00:37:06,106 ‫مامانمو می‌خوام. 428 00:37:07,683 --> 00:37:09,353 ‫- مامانمو می‌خوام. ‫- باشه. 429 00:37:09,842 --> 00:37:12,352 ‫- می‌خوام برم خونه. ‫- می‌دونم. بیا اینجا. 430 00:37:12,420 --> 00:37:14,222 ‫اینو بپوش. آفرین همینجور. 431 00:37:18,093 --> 00:37:20,409 ‫بیا، برو بخواب حالا، باشه؟ 432 00:37:22,297 --> 00:37:23,597 ‫بیا. 433 00:37:23,665 --> 00:37:25,165 ‫خفه شو. 434 00:37:25,233 --> 00:37:28,343 ‫باز از این کارها کرد و من نبودم، تو بهش سیلی بزن. 435 00:37:28,403 --> 00:37:30,973 ‫- محکم. ‫- آره، باشه. 436 00:37:31,039 --> 00:37:34,009 ‫هی، این مسخره‌بازی‌ها مسریه. 437 00:37:34,081 --> 00:37:36,027 ‫دلت می‌خواد دوباره دختر کوچولوتو ببینی؟ 438 00:37:36,074 --> 00:37:38,990 ‫پس لازمه که تن لشتو جمع و جور کنی. 439 00:37:47,388 --> 00:37:50,058 ‫«تن لشتو جمع و جور کن.» 440 00:38:17,452 --> 00:38:19,582 ‫دیشب، بیرون از خونه دیدتم. 441 00:38:19,888 --> 00:38:21,972 ‫ولی «چشم‌ها» هنوز سراغم نیومدن. 442 00:38:22,006 --> 00:38:23,773 ‫ماشین ون سیاهی در کار نیست. 443 00:38:27,095 --> 00:38:29,745 ‫به کسی چیزی نگفته. ‫هنوز نه. 444 00:38:31,166 --> 00:38:32,366 ‫چرا نگفته؟ 445 00:38:41,021 --> 00:38:42,601 ‫سه بار صدای ناقوس. 446 00:38:44,045 --> 00:38:46,603 ‫امروز یه [مراسم] رهانِش برقراره. 447 00:38:55,323 --> 00:38:58,025 ‫روزت پربرکت. ‫فراخوانده شده‌ام... 448 00:38:58,045 --> 00:38:59,226 ‫شنیدم. 449 00:39:01,382 --> 00:39:04,200 ‫پس حالا هم کارهای خودمو باید بکنم، ‫هم خرید رفتن تو رو. 450 00:39:05,867 --> 00:39:07,597 ‫متأسفم. 451 00:39:14,215 --> 00:39:15,615 ‫صبح بخیر. 452 00:39:16,570 --> 00:39:17,880 ‫صبح تو هم بخیر. 453 00:39:18,986 --> 00:39:20,375 ‫خدا را شکر. 454 00:39:22,654 --> 00:39:25,256 ‫آه، فرمانده ازت می‌خواد که پرتقال بیشتری بگیری، 455 00:39:25,299 --> 00:39:27,109 ‫اگه هنوز پرتقالی دارن. 456 00:39:27,823 --> 00:39:29,463 ‫چشم، آقا. 457 00:39:29,525 --> 00:39:33,895 ‫با کمال میل. ‫درخواست به‌خصوص دیگه‌ای نیست؟ 458 00:39:33,962 --> 00:39:37,772 ‫دیروز توی «نان‌ها و ماهی‌ها»، ماهی تن داشتن. 459 00:39:39,668 --> 00:39:41,138 ‫به نظر خوب بود. 460 00:39:44,072 --> 00:39:46,172 ‫باید... باید یه کم بگیری. 461 00:39:47,375 --> 00:39:49,075 ‫پرتقال و ماهی تن. 462 00:39:50,546 --> 00:39:52,085 ‫به نظر خوشمزه میان. 463 00:39:53,755 --> 00:39:55,925 ‫- زیر نظر او. ‫- زیر نظر او. 464 00:40:18,328 --> 00:40:20,010 ‫لطف خدا به همراه. 465 00:40:42,363 --> 00:40:44,103 ‫برکت به میوۀ دل. 466 00:40:45,033 --> 00:40:46,973 ‫خداوند به بار نشاند. 467 00:41:17,365 --> 00:41:18,725 ‫زیر نظر او. 468 00:41:18,800 --> 00:41:20,170 ‫زیر نظر او. 469 00:41:20,235 --> 00:41:21,335 ‫سلام. 470 00:41:21,402 --> 00:41:22,672 ‫سلام. 471 00:41:23,025 --> 00:41:24,455 ‫کجا منتقل شدی؟ 472 00:41:24,498 --> 00:41:25,738 ‫فرمانده الیس. 473 00:41:26,834 --> 00:41:28,398 ‫به زور می‌تونه راستش کنه. 474 00:41:31,680 --> 00:41:32,850 ‫تو کجایی؟ 475 00:41:32,914 --> 00:41:34,324 ‫واترفورد. 476 00:41:34,382 --> 00:41:35,882 ‫کلاس بالا. 477 00:41:35,951 --> 00:41:37,358 ‫خونۀ قشنگی داره حتماً. 478 00:41:39,988 --> 00:41:42,058 ‫از کسی چیزی نشنیدی؟ 479 00:41:42,123 --> 00:41:43,774 ‫چند ماه پیش گَبی رو دیدم. 480 00:41:43,812 --> 00:41:45,862 ‫سقط جنین کرده بود. 481 00:41:46,514 --> 00:41:48,014 ‫چقدر بد. 482 00:41:48,897 --> 00:41:50,367 ‫از مویرا چیزی نشنیدی؟ 483 00:41:50,431 --> 00:41:51,571 ‫نه. 484 00:41:51,633 --> 00:41:53,094 ‫از موقع مرکز قرمز نشنیدم. 485 00:41:54,088 --> 00:41:55,458 ‫من هم همینطور. 486 00:41:56,137 --> 00:41:57,740 ‫اوه... 487 00:41:57,933 --> 00:41:59,278 ‫اون مرده. 488 00:42:00,441 --> 00:42:01,581 ‫جنین؟ 489 00:42:01,643 --> 00:42:03,313 ‫ساکت! 490 00:42:10,351 --> 00:42:12,544 ‫جنین؟ ‫کی مرده؟ 491 00:42:14,289 --> 00:42:15,589 ‫مویرا. 492 00:42:15,657 --> 00:42:16,727 ‫آره. 493 00:42:16,792 --> 00:42:18,732 ‫آره، سعی کرد فرار کنه. 494 00:42:19,014 --> 00:42:21,634 ‫سر مچشو گرفتن و فرستادنش مستعمرات. 495 00:42:21,697 --> 00:42:24,127 ‫پس، مرده. 496 00:42:24,199 --> 00:42:26,029 ‫تا الان دیگه مرده. 497 00:42:41,077 --> 00:42:42,699 ‫برین سر جاتون. 498 00:42:42,726 --> 00:42:44,254 ‫سریع، سریع. 499 00:43:18,192 --> 00:43:19,802 ‫زانو بزنین. 500 00:43:25,205 --> 00:43:26,830 ‫خب. 501 00:43:26,895 --> 00:43:28,725 ‫صبح بخیر، دخترها. 502 00:43:28,797 --> 00:43:31,527 ‫صبح بخیر، عمه لیدیا. 503 00:43:31,600 --> 00:43:35,695 ‫مطمئنم ما همه‌مون از شرایط نافرخنده‌ای... 504 00:43:35,721 --> 00:43:38,797 ‫که ما رو در این صبح زیبا گرد هم اورده، آگاهیم. 505 00:43:39,117 --> 00:43:43,645 ‫صبحی که مطمئناً همه‌مون ترجیح می‌دادیم ‫مشغول به انجام کار دیگه‌ای باشیم. 506 00:43:43,712 --> 00:43:46,894 ‫ولی وظیفه یه کارفرمای زن بی‌رحمه... 507 00:43:46,914 --> 00:43:49,284 ‫و به نام همین وظیفه‌ست... 508 00:43:50,351 --> 00:43:52,121 ‫که ما امروز اینجاییم. 509 00:44:01,129 --> 00:44:02,729 ‫این مرد... 510 00:44:05,000 --> 00:44:08,370 ‫به جرم تجاوز محکوم شده. 511 00:44:09,316 --> 00:44:11,131 ‫همونطور که می‌دونین... 512 00:44:12,384 --> 00:44:15,952 ‫مجازات تجاوز، مرگه. 513 00:44:16,510 --> 00:44:20,943 ‫این مخلوق منزجرکننده، انتخاب دیگه‌ای برامون نگذاشته. 514 00:44:21,149 --> 00:44:22,849 ‫حرفهام درست نیست، دخترها؟ 515 00:44:22,918 --> 00:44:24,588 ‫درسته، عمه لیدیا. 516 00:44:25,927 --> 00:44:27,067 ‫آف‌فرد. 517 00:44:27,094 --> 00:44:29,992 ‫ولی این بدترین جرم‌ها نیست. 518 00:44:30,058 --> 00:44:35,158 ‫گذشته از این، شماها می‌دونید که من ‫تمام تلاشم رو می‌کنم تا از شما محافظت کنم. 519 00:44:36,758 --> 00:44:39,128 ‫دنیا می‌تونه واقعاً... 520 00:44:39,801 --> 00:44:41,501 ‫مکان کریهی باشه. 521 00:44:41,570 --> 00:44:47,040 ‫ولی ما نبایستی از این کراهت چشم بپوشیم. 522 00:44:47,108 --> 00:44:49,648 ‫نبایستی از این کراهت قایم بشیم. 523 00:44:51,079 --> 00:44:52,235 ‫این مرد... 524 00:44:54,028 --> 00:44:56,077 ‫به یک ندیمه تجاوز کرده. 525 00:44:58,920 --> 00:45:00,620 ‫اون حامله بود... 526 00:45:02,549 --> 00:45:04,175 ‫و بچه سَقط شد. 527 00:45:07,028 --> 00:45:08,558 ‫لطفاً ساکت. 528 00:45:08,630 --> 00:45:10,766 ‫حالا دخترها، بایستین. 529 00:45:15,671 --> 00:45:17,097 ‫لفاف‌ها. 530 00:45:24,005 --> 00:45:27,711 ‫مجازید بیاید جلو و دایره‌ای شکل بدین. 531 00:45:48,732 --> 00:45:54,678 ‫شما همه قوانین اعدامشارکت رو می‌دونین. ‫(particicution: participation + execution) 532 00:45:56,630 --> 00:45:58,170 ‫وقتی توی سوت می‌دمم، 533 00:45:59,915 --> 00:46:01,740 ‫کاری که می‌کنید به خودتون بستگی داره. 534 00:46:02,951 --> 00:46:04,764 ‫تا این که دوباره توی سوت بدمم. 535 00:47:45,621 --> 00:47:46,786 ‫آف‌فرد؟ 536 00:47:48,816 --> 00:47:50,332 ‫حالت خوبه؟ 537 00:48:02,571 --> 00:48:04,378 ‫روز خوش. 538 00:48:26,481 --> 00:48:27,981 ‫سلام. 539 00:48:28,296 --> 00:48:29,873 ‫ببخشید. اوبر کوفتی. ‫(سرویس تاکسیرانی آنلاین) 540 00:48:29,920 --> 00:48:31,100 ‫سلام. اشکالی نداره. 541 00:48:31,101 --> 00:48:32,315 ‫اسممون رو تو لیست نوشتی؟ 542 00:48:32,386 --> 00:48:34,167 ‫آه، آره. ۲۰ دقه طول می‌کشه. 543 00:48:34,235 --> 00:48:35,765 ‫چی؟ 544 00:48:35,790 --> 00:48:38,823 ‫قندیل می‌بندیم تا اون موقع. ‫می‌خوای بریم یه جای دیگه؟ 545 00:48:39,747 --> 00:48:40,961 ‫سلام! چی شده؟ 546 00:48:40,988 --> 00:48:42,853 ‫ببخشید، دارم... دارم سعی می‌کنم ‫با لوک تماس بگیرم. 547 00:48:42,878 --> 00:48:46,231 ‫شب رو توی اِسِکس می‌مونه و اونجا هم خط تلفنشون مزخرفه. ‫(یکی از شهرستان‌های ایالت نیوجرسی) 548 00:48:46,266 --> 00:48:47,896 ‫آها، باشه. 549 00:48:48,750 --> 00:48:50,320 ‫آم... 550 00:48:51,753 --> 00:48:53,053 ‫خب، به گمونم حامله‌م. 551 00:48:53,121 --> 00:48:54,461 ‫چی؟ 552 00:48:54,523 --> 00:48:58,193 ‫اوه خدایا، جدی... ‫برو بابا! بیا اینجا... 553 00:48:58,259 --> 00:48:59,759 ‫اوه خدایا! 554 00:48:59,828 --> 00:49:01,198 ‫چی؟ 555 00:49:01,262 --> 00:49:03,002 ‫نگران نباش. 556 00:49:03,064 --> 00:49:05,171 ‫نگران نباش. حامله شدن قسمت سختشه. 557 00:49:05,197 --> 00:49:06,598 ‫چیزیه که الان‌ها میگن. 558 00:49:06,631 --> 00:49:07,667 ‫و تو موفق شدی. 559 00:49:07,736 --> 00:49:10,236 ‫ولی این همه چیزی که میگن نیست، می‌دونی؟ 560 00:49:10,305 --> 00:49:13,235 ‫پنج تا زن سر کار می‌شناسم که سقط جنین کردن. 561 00:49:13,308 --> 00:49:16,378 ‫بعضی‌هاشون واقعاً پا به ماه بودن. 562 00:49:16,444 --> 00:49:17,914 ‫آره، خب، این که برای تو اتفاق نمیفته. 563 00:49:17,979 --> 00:49:20,349 ‫- لیندا رو از بخش بازاریایی می‌شناسی؟ ‫- آره. 564 00:49:20,415 --> 00:49:23,787 ‫کارش واقعاً تا زایمان هم کشید ولی پسرش ‫چند روز بیشتر زنده نموند. 565 00:49:25,463 --> 00:49:26,836 ‫این اتفاق نمیفته. 566 00:49:26,863 --> 00:49:29,388 ‫ولی تو که اینو نمی‌دونی مویرا، باشه؟ 567 00:49:30,091 --> 00:49:31,331 ‫اینو نمی‌دونی. 568 00:49:31,392 --> 00:49:33,873 ‫- ممکنه اتفاق بیفته. ‫- خیلی خب، باشه. آم... 569 00:49:35,196 --> 00:49:36,766 ‫اگه اتفاق بیفته... 570 00:49:36,832 --> 00:49:38,102 ‫آره؟ 571 00:49:38,166 --> 00:49:40,296 ‫شوهر خوبی داری. 572 00:49:40,368 --> 00:49:42,768 ‫و منو هم داری. 573 00:49:42,838 --> 00:49:46,938 ‫صرف نظر هر اتفاقی، من درست کنارتم. 574 00:49:47,008 --> 00:49:50,378 ‫من و تو، درست مثل همیشه. 575 00:50:04,526 --> 00:50:06,684 ‫در مورد دوستت واقعاً متأسفم. 576 00:50:07,262 --> 00:50:08,602 ‫مویرا؟ 577 00:50:10,331 --> 00:50:12,507 ‫از مرکز قرمز می‌شناسیش؟ 578 00:50:17,272 --> 00:50:18,772 ‫قبلش هم. 579 00:50:20,341 --> 00:50:22,208 ‫«قبلی» هم مگه در کار بود؟ 580 00:50:30,505 --> 00:50:32,530 ‫اون موقع‌ها اینجا یه بستنی‌فروشی بود. 581 00:50:39,728 --> 00:50:42,827 ‫خوشمزه‌ترین بستنی کارامل نمکی‌ها رو داشتن. 582 00:50:45,233 --> 00:50:47,403 ‫بهتر از سکس بود. 583 00:50:52,373 --> 00:50:54,843 ‫مثل سکس خوب. 584 00:50:59,006 --> 00:51:02,976 ‫همیشه فکر می‌کردم که مؤمن خیلی متعصبی هستی. 585 00:51:02,984 --> 00:51:04,694 ‫تو هم همین‌طور نشون می‌دادی. 586 00:51:04,753 --> 00:51:06,467 ‫سرتاپا ریاکار. 587 00:51:08,657 --> 00:51:10,627 ‫این کارو خیلی خوب انجام میدن. 588 00:51:11,105 --> 00:51:13,239 ‫ما رو به هم بی‌اعتماد می‌کنن. 589 00:51:13,975 --> 00:51:15,004 ‫«چشم‌ها». 590 00:51:15,050 --> 00:51:18,060 ‫بیا. فقط همینجور راه برو. 591 00:51:33,749 --> 00:51:35,949 ‫دخترت چند سالشه؟ 592 00:51:39,387 --> 00:51:40,987 ‫هشت. 593 00:51:43,491 --> 00:51:45,101 ‫هشت سالش میشه. 594 00:51:45,132 --> 00:51:47,735 ‫من و همسرم یه پسر داشتیم. (wife: همسر زن) 595 00:51:49,264 --> 00:51:50,751 ‫اولیور. 596 00:51:50,792 --> 00:51:52,084 ‫تقریباً پنج سالشه. 597 00:51:55,604 --> 00:51:57,548 ‫اون‌ها پاسپورت کانادایی داشتن. 598 00:51:58,740 --> 00:52:01,360 ‫من نداشتم. ‫توی فرودگاه گیر افتادم. 599 00:52:03,879 --> 00:52:08,384 ‫ما سعی کردیم توی مِین از مرز رد بشیم، با شوهرم. ‫(ایالت مرزی در شمال شرقی آمریکا) 600 00:52:08,481 --> 00:52:10,221 ‫بعدش از هم جدا شدیم. 601 00:52:14,135 --> 00:52:15,716 ‫تیر زدنش. 602 00:52:17,258 --> 00:52:20,398 ‫نمی‌خواستن بذارن هیچ‌کدوممون فرار کنیم. 603 00:52:20,461 --> 00:52:22,228 ‫مخصوصاً اگه علامت قرمز داشتی. 604 00:52:30,425 --> 00:52:31,855 ‫اینجا آخر راهته. 605 00:52:32,286 --> 00:52:33,776 ‫همونطور که قبلاًها می‌گفتن. 606 00:52:35,189 --> 00:52:37,116 ‫خوب بود که بالاخره باهات آشنا شدم. 607 00:52:39,767 --> 00:52:40,967 ‫همچنین. 608 00:52:52,933 --> 00:52:56,848 ‫یه چشم توی خونه‌ت هست. 609 00:53:00,248 --> 00:53:01,748 ‫مواظب باش. 610 00:53:03,271 --> 00:53:04,741 ‫برکت به میوۀ دل. 611 00:54:32,681 --> 00:54:34,051 ‫آقایون؟ 612 00:54:34,162 --> 00:54:35,803 ‫لطفاً بیاید توی دفترم ادامه بدیم. 613 00:54:38,614 --> 00:54:41,027 ‫«برای خسته‌ها تنفسی نیست.» ‫(اصطلاح. ریشه در آیه‌هایی از کتاب اشعیا دارد) 614 00:54:41,074 --> 00:54:42,924 بعداً ‫برای شام بهت ملحق میشیم. 615 00:55:02,136 --> 00:55:03,812 ‫برگرد به اتاقت. 616 00:55:21,737 --> 00:55:23,440 ‫کسی داره می‌پاد. 617 00:55:23,745 --> 00:55:27,675 ‫اینجا، کسی داره دائماً می‌پاد. 618 00:55:28,483 --> 00:55:30,253 ‫هیچی نبایستی تغییر کنه. 619 00:55:31,219 --> 00:55:34,019 ‫همه چیز باید مثل همیشه به چشم بیاد. 620 00:55:34,498 --> 00:55:38,859 ‫چرا که من قصد دارم نجات پیدا کنم، به خاطر اون. 621 00:55:40,662 --> 00:55:43,972 ‫اسمش هاناست. 622 00:55:44,733 --> 00:55:47,273 ‫اسم شوهرم لوک بود. 623 00:55:50,539 --> 00:55:53,109 ‫اسم من جونه. 624 00:55:53,140 --> 00:55:58,768 ‫زیرنویس از مسیح محمودزاده | masihm.ir | @masih_mzsh 625 00:55:54,342 --> 00:55:57,282 ‫♪ You Don't Own Me by Lesley Gore ♪ 626 00:55:58,769 --> 00:56:03,518 ‫زیرنویس‌های بیشتر در masihm.ir/subtitle 627 00:56:03,552 --> 00:56:06,822 ‫♪ تو مالکم نیستی ♪ 628 00:56:06,888 --> 00:56:10,958 ‫♪ من فقط یکی از اسباب‌بازی‌های بی‌شمارت نیستم ♪ 629 00:56:11,026 --> 00:56:14,256 ‫♪ تو مالکم نیستی ♪ 630 00:56:14,329 --> 00:56:20,173 ‫♪ نگو نمی‌تونم با باقی پسرها باشم ♪ 631 00:56:20,836 --> 00:56:24,836 ‫♪ و بهم نگو چی کار کنم ♪ 632 00:56:24,906 --> 00:56:28,176 ‫♪ بهم نگو چی بگم ♪ 633 00:56:28,243 --> 00:56:32,283 ‫♪ و لطفاً وقتی باهات بیرون میرم ♪ 634 00:56:32,347 --> 00:56:35,917 ‫♪ به معرض تماشا نذارم ♪ 635 00:56:35,984 --> 00:56:40,994 ‫♪ چرا که تو مالکم نیستی ♪ 636 00:56:41,056 --> 00:56:44,956 ‫♪ سعی نکن به هر نحوی تغییرم بدی ♪ 637 00:56:45,026 --> 00:56:48,356 ‫♪ تو مالکم نیستی ♪ 638 00:56:48,429 --> 00:56:52,469 ‫♪ پابندم نکن چون هیچوقت نمی‌مونم ♪ 639 00:56:54,870 --> 00:56:58,470 ‫♪ من بهت نمیگم چی بگی ♪ 640 00:56:58,540 --> 00:57:02,340 ‫♪ من بهت نمیگم چی کار کنی ♪ 641 00:57:02,410 --> 00:57:06,580 ‫♪ پس فقط بذار خودم باشم ♪ 642 00:57:06,648 --> 00:57:09,888 ‫♪ این تنها چیزیه که ازت می‌خوام ♪ 643 00:57:09,951 --> 00:57:13,821 ‫♪ من جوونم و دوست دارم جوون بمونم... ♪ 644 00:57:21,863 --> 00:57:25,863 ‫masihm.ir 04.05.2017 © ‫ver 1.2