1 00:00:00,860 --> 00:00:05,860 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:05,860 --> 00:00:11,260 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:00:11,260 --> 00:00:15,660 ‫آخر هفته رو نریم بیرون؟ ‫بریم سمت ساحل. 4 00:00:19,640 --> 00:00:21,300 ‫چیه؟ 5 00:00:22,230 --> 00:00:24,900 ‫همش میگی این شهر چیزایی رو داره ‫همیشه دلت می‌خواسته. 6 00:00:24,900 --> 00:00:26,270 ‫داره خب. 7 00:00:27,860 --> 00:00:29,900 ‫اما اگه ترجیحت اینه کارهات رو بکنی 8 00:00:29,900 --> 00:00:31,580 ‫تا این که آخرهفته رو پیش من باشی، 9 00:00:31,580 --> 00:00:33,220 ‫تو سفارت آگهی می‌ذارم ‫تا یکی دیگه بیاد. 10 00:00:33,220 --> 00:00:35,740 ‫نه. ‫نه، میام. 11 00:00:38,240 --> 00:00:39,760 ‫معلومه که میام. 12 00:00:52,670 --> 00:00:56,050 ‫باید دوش بگیرم و ‫حمص‌ها رو بپزم. 13 00:00:56,050 --> 00:01:00,350 ‫اینجا استانبوله. ‫حمص‌های محشری داره که بتونی بخری. 14 00:01:00,350 --> 00:01:03,740 ‫دارم خودم رو تو آشپزی غرق می‌‌کنم. 15 00:01:30,750 --> 00:01:31,760 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 16 00:01:35,180 --> 00:01:37,140 ‫- فقط دنبالِ... ‫- دنبال چی بودی؟ 17 00:01:38,180 --> 00:01:39,760 ‫وسیله‌هات؟ 18 00:01:39,760 --> 00:01:41,770 ‫وسیله‌هات رو میز من چی‌کار می‌‌کنه؟ 19 00:01:45,390 --> 00:01:46,600 ‫دنبال چی می‌گردی؟ 20 00:01:49,560 --> 00:01:51,820 ‫یه پرونده حساس ‫که فکر می‌کنن می‌خوای افشاش کنی. 21 00:01:56,860 --> 00:01:59,700 ‫اوم... 22 00:01:59,700 --> 00:02:02,830 ‫خب، ‫حالا تو این پرونده چی هست؟ 23 00:02:02,830 --> 00:02:05,120 ‫نگفتن. ‫فقط یه اسم بهم دادن. 24 00:02:06,540 --> 00:02:07,540 ‫«رد پا.» 25 00:02:08,620 --> 00:02:13,320 ‫هیچ سوالی هم نپرسیدی؟ ‫فقط موافقت کردی؟ 26 00:02:14,550 --> 00:02:16,470 ‫راستی، ‫اصلاً جاسوس خوبی ازت در نمیاد. 27 00:02:16,470 --> 00:02:18,090 ‫کار راحتی واسم نیست. 28 00:02:18,090 --> 00:02:21,940 ‫نیست؟ ‫بهش که می‌خوره باشه. 29 00:02:22,310 --> 00:02:25,640 ‫میای اینجا و من رو می‌کنی ‫و میری سر وسایلم. 30 00:02:25,640 --> 00:02:26,770 ‫از اون ماموریت خفن‌هاس. 31 00:02:26,770 --> 00:02:29,500 ‫نتونستم قبول نکنم. ‫درمورد رابطه‌مون خبر ندارن. 32 00:02:31,190 --> 00:02:34,320 ‫الیسون. الی. ‫نه، وایسا! 33 00:02:39,410 --> 00:02:41,280 ‫ال. 34 00:02:44,290 --> 00:02:45,650 ‫پیداش کردی؟ 35 00:02:47,540 --> 00:02:48,960 ‫خودت می‌دونی مجبور بودم. 36 00:02:49,500 --> 00:02:50,790 ‫فکر می‌کردم من برات مهمم. 37 00:02:50,790 --> 00:02:52,210 ‫هستی. 38 00:02:52,210 --> 00:02:54,000 ‫واقعاً برام مهمی. 39 00:02:54,000 --> 00:02:54,960 ‫گورت رو گم کن. 40 00:02:54,960 --> 00:02:56,420 ‫تو رو خدا بذار وضع رو درست کنم. 41 00:02:59,510 --> 00:03:01,800 ‫همین حالا. 42 00:03:25,830 --> 00:03:28,290 ‫منم. ‫باید نقشه رو بندازیم جلو. 43 00:03:28,870 --> 00:03:30,670 ‫همین حالا راه می‌افتم. 44 00:03:31,480 --> 00:03:35,570 ‫[رد پا: بردن این پرونده به بیرون غیرقانونی است.] 45 00:04:09,870 --> 00:04:11,040 ‫میرم قاضی‌کوی. 46 00:04:11,040 --> 00:04:12,000 ‫بله خانم. 47 00:04:25,850 --> 00:04:27,310 ‫اون قایق رو تعقیب کن. 48 00:05:00,300 --> 00:05:02,300 ‫جلوی تانکر بپیچ راست. 49 00:05:03,300 --> 00:05:04,630 ‫نمی‌تونم نزدیک شم. 50 00:05:04,630 --> 00:05:09,930 ‫اگه قایق پشت‌سری‌مون رو گم کنی ‫۵۰۰ تا دیگه میدم. 51 00:05:19,110 --> 00:05:22,190 ‫- همین حالا تانکر رو دور بزن! ‫- نمیشه! 52 00:05:32,520 --> 00:05:34,940 ‫[داندلر - استانبول] 53 00:06:50,070 --> 00:06:51,070 ‫هی! 54 00:07:00,500 --> 00:07:01,880 ‫کیر توش! 55 00:08:00,940 --> 00:08:01,940 ‫گندش بزنن. 56 00:08:36,930 --> 00:08:39,310 ‫بذار همه بدونن چی تو اون پرونده‌اس. 57 00:09:03,370 --> 00:09:06,210 ‫نه الی! وایسا! ‫چی؟ 58 00:09:13,430 --> 00:09:14,550 ‫الی! 59 00:09:16,550 --> 00:09:18,680 ‫الیسون! 60 00:09:22,060 --> 00:09:23,180 ‫کجایی الی؟ 61 00:09:28,360 --> 00:09:29,900 ‫الی! 62 00:09:34,920 --> 00:09:36,800 ‫کجایی؟ 63 00:09:55,580 --> 00:10:03,000 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 64 00:10:41,680 --> 00:10:44,240 ‫[برگرفته از رمان «ببرهای واقعی» از میک هرون] 65 00:10:49,820 --> 00:10:52,380 ‫« اسب‌های کودن » ‫" فصل سوم - قسمت اول " 66 00:10:53,150 --> 00:10:55,150 ‫[یک سال بعد] 67 00:11:06,200 --> 00:11:08,300 ‫ریور! 68 00:11:11,540 --> 00:11:13,000 ‫جعبۀ آخر رو می‌خوان. 69 00:11:13,000 --> 00:11:14,920 ‫- حله. ‫- توش رو نگاه کردی؟ 70 00:11:14,920 --> 00:11:16,210 ‫آره. 71 00:11:16,210 --> 00:11:17,880 ‫بهش نمی‌خوره کرده باشی. 72 00:11:17,880 --> 00:11:19,220 ‫هنوز چسبای قدیمی روشه که. 73 00:11:19,220 --> 00:11:22,000 ‫خب دوباره می‌چسبونمش. ‫دارم از طبیعت محافظت می‌کنم. 74 00:11:23,970 --> 00:11:25,520 ‫فهرست‌شون کردی؟ 75 00:11:25,520 --> 00:11:27,930 ‫مگه مهمه؟ ‫کسی که دیگه اینا رو نمی‌خونه. 76 00:11:27,930 --> 00:11:30,020 ‫آره ولی باز هم باید فهرست‌شون کنیم. 77 00:11:30,020 --> 00:11:30,940 ‫چه فایده‌ای داره؟ 78 00:11:31,810 --> 00:11:36,080 ‫این پرونده‌ها تو سطح رینگوئن، ‫سطح‌پایین‌ترین پرونده‌های پارکه. 79 00:11:36,080 --> 00:11:37,530 ‫نشون میده چه فکری درموردمون می‌کنن. 80 00:11:37,530 --> 00:11:40,570 ‫اگه حتی همین کار ساده رو هم ‫نتونیم درست انجام بدیم که فکرشون بدتر میشه. 81 00:11:40,570 --> 00:11:44,030 ‫کاترین، این مثل پر کردن یه انبار ‫با کلی خرت و پرته 82 00:11:44,030 --> 00:11:46,330 ‫که وقتی آدم می‌میره ‫بچه‌هاش برن توش سرک بکشن. 83 00:11:46,330 --> 00:11:48,820 ‫ازمون خواستن این کار رو بکنیم، ‫پس باید درست انجامش بدیم. 84 00:11:48,820 --> 00:11:50,580 ‫پس برگرد بالا ‫و فهرست‌بندی‌شون کن. 85 00:11:50,580 --> 00:11:53,040 ‫نه، امکان نداره. ‫بعدش هم، کامیون داره راه بیفته. 86 00:11:53,040 --> 00:11:54,760 ‫ترجیح میدم جعبه رو فردا بفرستیم، 87 00:11:54,760 --> 00:11:56,220 ‫بعد این که محتویات‌شون رو بررسی کردیم. 88 00:11:56,220 --> 00:11:57,090 ‫نچ. 89 00:11:57,660 --> 00:11:59,480 ‫حتی چسب‌شون هم درست نزدی. 90 00:12:00,050 --> 00:12:02,800 ‫چیزی نیست. ‫بیخیال شو. 91 00:12:03,620 --> 00:12:05,180 ‫هی، ‫وایسا، وایسا. 92 00:12:06,260 --> 00:12:09,270 ‫- ای خدا. ‫- وایسا. 93 00:12:23,320 --> 00:12:24,320 ‫ریور؟ 94 00:12:24,320 --> 00:12:26,830 ‫باشه، ‫میرم یه جعبه دیگه بیارم. 95 00:12:53,940 --> 00:12:58,570 ‫ببخشید این رو می‌پرسم، ‫اما بهتر نیست ایشون اینجا نباشن؟ 96 00:12:58,570 --> 00:13:01,990 ‫- کی؟ ‫- خب، این کارتن‌خوابه. 97 00:13:01,990 --> 00:13:03,070 ‫کارتن‌خواب؟ 98 00:13:05,780 --> 00:13:06,780 .ویزیت دارن 99 00:13:06,780 --> 00:13:10,540 ‫آخه ایشون... ‫بوی بدی میدن. 100 00:13:11,120 --> 00:13:12,660 ‫همسرم رو ناراحت کرده. 101 00:13:13,160 --> 00:13:14,920 ‫متاسفانه کاری از دست من برنمیاد. 102 00:13:16,130 --> 00:13:17,130 ‫اوه. 103 00:13:27,220 --> 00:13:30,850 ‫مشکل روده‌‌امه. ‫کاریش نمیشه کرد. 104 00:13:37,310 --> 00:13:39,570 ‫لازم نیست این کارها رو بکنی جکسون. 105 00:13:39,570 --> 00:13:42,150 ‫مزایای کاری‌ان دیگه. 106 00:13:42,150 --> 00:13:44,910 ‫- واقعاً یه سال شده؟ ‫- آره. 107 00:13:44,910 --> 00:13:48,530 ‫تخمام یکم آویزون‌تر شدن. 108 00:13:48,530 --> 00:13:50,370 ‫اما بجز اون همه‌چی روبراهه. 109 00:13:53,910 --> 00:13:55,790 ‫- از مشروبات چه خبر؟ ‫- خوبن خداروشکر. 110 00:13:55,790 --> 00:13:57,540 ‫نه، منظورم اینه چقدر مشروب می‌خوری؟ 111 00:13:57,540 --> 00:14:00,420 ‫نمی‌دونم. ‫شاید هفته‌ای ۲ یا ۳ تا بطری. 112 00:14:00,420 --> 00:14:03,240 ‫- شراب؟ ‫- ویسکی. 113 00:14:03,510 --> 00:14:05,010 ‫فکر می‌کردم درموردش حرف زدیم. 114 00:14:05,010 --> 00:14:06,550 ‫رو کارم تاثیری نمی‌ذاره. 115 00:14:06,550 --> 00:14:10,310 ‫بعدش هم، کلی کار رو سرم ریخته، ‫آسایشم رو بهم زده. 116 00:14:10,310 --> 00:14:11,560 ‫اینجا یه کلینیک اطلاعاتیه. 117 00:14:11,560 --> 00:14:15,140 ‫تعداد واحدهای مشروبی که ‫ تو یه هفته می‌تونی بخوری، حدی داره. 118 00:14:15,140 --> 00:14:18,400 ‫- حدش چیه؟ ‫- چهارده واحد. 119 00:14:18,400 --> 00:14:20,940 ‫- خب همین رو بنویس. ‫- اجازه ندارم دروغ بگم. 120 00:14:20,940 --> 00:14:26,440 ‫تو دروغ نمیگی. من دروغ میگم. ‫من بهت گفتم ۱۴ واحد. همین رو بنویس. 121 00:14:30,450 --> 00:14:33,040 ‫- سیگار می‌کشی؟ ‫- ترک کردم. 122 00:14:33,950 --> 00:14:35,080 ‫- جداً؟ ‫- آره. 123 00:14:35,080 --> 00:14:38,330 ‫تقریباً... ‫بیست و هفت‌ دقیقه‌ای میشه که نکشیدم. 124 00:14:39,960 --> 00:14:42,880 ‫لابد معجزه شده ‫اما آزمایش‌های خونت خوب از آب در اومدن. 125 00:14:42,880 --> 00:14:45,760 ‫دیدی؟ ‫من یه غولم. 126 00:14:47,590 --> 00:14:49,660 ‫می‌خوام فشار خونت رو اندازه بگیرم. 127 00:14:53,270 --> 00:14:54,810 ‫بعدش هم باید بری رو تردمیل. 128 00:14:55,680 --> 00:14:56,770 ‫اگه... 129 00:14:56,770 --> 00:15:00,810 ‫اگه من رو ببری رو تردمیل... ‫به جرم آدم‌کشی دستگیرت می‌کنن. 130 00:15:00,810 --> 00:15:02,610 ‫باید یه چندتا فعالیت سبک انجام بدی، 131 00:15:02,610 --> 00:15:05,120 ‫روزی یه ساعت‌ پیاده‌روی کنی ‫و حواست به تغذیه‌‌ات باشه. 132 00:15:05,120 --> 00:15:07,570 ‫فکر کنم این چیزا دیگه از من گذشته، ‫نه؟ 133 00:15:08,320 --> 00:15:12,720 ‫ویندلوی هندی فاسد ‫ و پله‌های شیب‌دار دخلم رو میارن. 134 00:15:13,870 --> 00:15:15,790 ‫راه بهتری برای مردن ‫به فکرم نمی‌رسه. 135 00:15:18,790 --> 00:15:20,920 ‫کار اون جعبه رو صبح تموم می‌کنم. 136 00:15:20,920 --> 00:15:23,630 ‫- بقیه رو هم درست انجام میدی؟ ‫- آره. 137 00:15:23,630 --> 00:15:27,630 ‫شاید باید به‌جای این که ‫ با کارت بجنگی، در آغوشش بگیری. 138 00:15:27,630 --> 00:15:30,510 ‫آغوش گرفتن که یکم زیاد‌ه‌رویه اما... 139 00:15:30,510 --> 00:15:31,720 ‫واقعاً خسته شدم 140 00:15:31,720 --> 00:15:34,220 ‫- از این که هی باید وادارت کنم. ‫- خب نکن. 141 00:15:34,720 --> 00:15:37,230 ‫اینقدر مثل فداکارها رفتار نکن. 142 00:15:38,980 --> 00:15:40,060 ‫فردا می‌بینمت. 143 00:15:42,610 --> 00:15:45,150 ‫وایسا کاترین. ‫منظورم این نبود. 144 00:15:50,030 --> 00:15:52,200 ‫اوه. ‫ببخشید. 145 00:15:54,240 --> 00:15:55,240 ‫نه، ‫ولش کن! 146 00:16:02,280 --> 00:16:04,250 ‫[لیدن‌هال] 147 00:16:40,000 --> 00:16:41,710 ‫درحال حاضر تو این جلسه، 148 00:16:41,710 --> 00:16:45,490 ‫از تازه‌واردها می‌پرسیم که دل‌شون می‌خواد ‫باهامون چیزی رو به اشتراک بذارن؟ 149 00:16:47,710 --> 00:16:50,970 ‫- اسم من جانه. ‫- سلام جان. 150 00:16:51,880 --> 00:16:53,180 ‫هنوز هم دائم‌الخمرم. 151 00:16:55,140 --> 00:16:57,180 ‫هنوز هم تازه‌واردم. 152 00:16:59,270 --> 00:17:01,060 ‫هنوز هم فقط روزها رو می‌شمارم. 153 00:17:01,690 --> 00:17:04,560 ‫همش واسه فردا صبر می‌کنم ‫تا از دیروز روز بهتری باشه. 154 00:17:04,560 --> 00:17:07,770 ‫اما... 155 00:17:07,770 --> 00:17:10,030 ‫...انتظار ندارم اینطوری باشه. 156 00:17:11,070 --> 00:17:13,360 ‫ادامه بده. 157 00:17:14,990 --> 00:17:18,330 ‫تازه‌وارد دیگه‌ای نیست ‫که مایل باشه حرفی بزنه؟ 158 00:17:48,940 --> 00:17:50,150 ‫شب‌تون بخیر خانم. 159 00:17:50,150 --> 00:17:52,860 ‫ماشین وایسادن تا شما رو ببرن ‫انبار پرونده‌های خارج از اینجا. 160 00:17:52,860 --> 00:17:54,280 ‫با آژانس جلسه دارم. 161 00:17:54,280 --> 00:17:57,070 ‫بهم گفته شده که توی برنامه‌تون ‫ تغییر کوچیکی به‌وجود اومده. 162 00:17:57,070 --> 00:17:57,990 ‫کی گفته؟ 163 00:18:09,840 --> 00:18:11,170 ‫یه پرس کباب بره لطفاً. 164 00:18:12,090 --> 00:18:13,090 ‫معمولی یا بزرگ؟ 165 00:18:13,590 --> 00:18:15,430 ‫ام.. ‫بزرگ. 166 00:18:16,090 --> 00:18:17,510 ‫نه، ‫دوتا معمولی بده. 167 00:18:18,140 --> 00:18:21,100 ‫- میشه چهارده پوند. ‫- چهارده. 168 00:18:21,100 --> 00:18:22,680 به کباب‌ها سس تند بزنم؟ 169 00:18:22,680 --> 00:18:25,180 ‫آره، اما زیاد نباشه که ‫مزه گوشت رو نتونم بچشم. 170 00:18:25,560 --> 00:18:26,800 ‫سه‌ پرس کباب می‌خواستیم. 171 00:18:26,800 --> 00:18:28,780 ‫- چندتا هم آبجو. ‫- آبجو نداریم. 172 00:18:28,780 --> 00:18:30,610 ‫پس برم از فروشگاه بخرم؟ 173 00:18:30,610 --> 00:18:32,860 ‫من... ‫بیرون منتظر می‌مونم. 174 00:18:35,050 --> 00:18:45,050 ‫«دیجــــی موویـــــز» 175 00:18:56,510 --> 00:18:58,800 ‫- شما کاترین بودین، درسته؟ ‫- بله. 176 00:18:58,800 --> 00:19:02,510 ‫یه لحظه وقت دارین؟ ‫ازتون یه توصیه می‌خواستم. 177 00:19:03,600 --> 00:19:04,890 ‫- از من؟ ‫- بله. 178 00:19:04,890 --> 00:19:06,690 ‫اگه نتونستین اشکال نداره، ‫فقط... 179 00:19:07,810 --> 00:19:11,900 ‫اونجا که داشتم حرف می‌زدم، ‫انگار واقعاً گوش می‌کردین. 180 00:19:12,520 --> 00:19:14,610 ‫مرسی. ‫همیشه سعی می‌کنم. 181 00:19:16,280 --> 00:19:17,490 ‫سوال‌تون چی بود؟ 182 00:19:18,450 --> 00:19:22,200 ‫احتمالاً وقتشه یه سرپرست بگیرم. 183 00:19:25,120 --> 00:19:26,000 ‫نوش جان. 184 00:19:36,720 --> 00:19:41,680 ‫ممنون بابت وقتی که گذاشتین. ‫اینجا همچین شهر دوستانه‌ای نیست. 185 00:19:42,640 --> 00:19:44,510 ‫از بار آخری که اینجا بودم ‫خیلی عوض شده. 186 00:19:45,770 --> 00:19:46,930 ‫مگه کِی بوده؟ 187 00:19:47,520 --> 00:19:49,060 ‫حدود ده سال پیش. 188 00:19:49,060 --> 00:19:50,350 ‫چی باعث شد برگردین؟ 189 00:19:53,570 --> 00:19:54,440 ‫من... 190 00:19:56,320 --> 00:19:57,440 ‫یه‌ نفر رو از دست دادم. 191 00:19:58,700 --> 00:20:00,410 ‫نتونستم اینجا بمونم. 192 00:20:00,410 --> 00:20:01,950 ‫به‌خاطر خاطرات و این‌جور چیزا. 193 00:20:03,200 --> 00:20:06,490 ‫- ببخشید. قصدم فضولی نبود... ‫- نه، اشکالی نداره. 194 00:20:07,160 --> 00:20:10,370 ‫هی، می‌تونستم دروغ بگم ‫تا اینطوری خجالت نکشین، 195 00:20:10,370 --> 00:20:14,000 ‫مشروب خوردن رو بعد از مرگش شروع کردم. 196 00:20:14,000 --> 00:20:18,130 ‫خودم رو مقصر می‌دونستم، ‫توی خودم ریختم. 197 00:20:18,130 --> 00:20:21,050 ‫...بخشی از روند بهبودی هم ‫صحبت کردن درموردش بوده. 198 00:20:21,050 --> 00:20:23,600 ‫این که باهاش کنار بیام ‫نه این که دفنش کنم. 199 00:20:24,800 --> 00:20:26,420 ‫می‌تونی خاطرات رو دور کنی، 200 00:20:26,420 --> 00:20:28,890 ‫اما دیر یا زود ‫باید باهاشون کنار بیای. 201 00:20:28,890 --> 00:20:32,760 ‫همم. ‫رازها هم همیشه برملا میشن. 202 00:20:34,400 --> 00:20:37,650 ‫همیشه تاوانی در کاره. 203 00:20:42,610 --> 00:20:45,740 ‫لاته بدون کافئین ‫ و کاپوچینوی قوی با شکلات اضافه. 204 00:20:45,740 --> 00:20:47,330 ‫قهوه‌ام رو تو راه می‌خورم. 205 00:20:47,330 --> 00:20:49,330 ‫چی؟ نه. ‫از صحبت کردن باهات واقعاً لذت می‌‌برم. 206 00:20:49,330 --> 00:20:52,210 ‫- صبح زود باید بیدار شم. ‫- بیخیال. نمیشه که بری. 207 00:20:52,210 --> 00:20:54,880 ‫هنوز درمورد چیزی که ‫ اومدیم درموردش حرف بزنیم، حرف نزدیم. 208 00:20:54,880 --> 00:20:56,000 ‫بله. ‫سرپرستی رو میگین. 209 00:20:56,000 --> 00:20:58,710 ‫نه. ‫جکسون لمب. 210 00:21:52,180 --> 00:21:53,100 ‫ببخشید. 211 00:21:54,100 --> 00:21:57,190 ‫ببخشید. ‫من گم شدم. 212 00:21:57,190 --> 00:21:59,440 ‫میشه بگین جادۀ شمالی از کدوم سمته؟ 213 00:21:59,440 --> 00:22:02,860 ‫مسیرم از اون طرفه. ‫اگه سوارم کنین، نشون‌تون میدم. 214 00:22:02,860 --> 00:22:04,360 ‫یه جا دیگه میری. 215 00:23:40,210 --> 00:23:41,670 ‫از جات جم نخور. 216 00:23:45,880 --> 00:23:46,880 ‫خانم. 217 00:23:48,630 --> 00:23:50,510 ‫میز دوم توی خونه‌اس. 218 00:23:50,510 --> 00:23:52,220 ‫بیرون خونه... ‫خونه نه. 219 00:23:52,800 --> 00:23:56,020 ‫چندتا پناهگاه متروکه از زمان جنگ سرد. 220 00:23:56,020 --> 00:23:58,600 ‫اگه بمباران می‌شد، ‫ملکه و اعضای دولت اینجا مخفی می‌شدن. 221 00:23:58,600 --> 00:24:01,100 ‫آره، می‌دونم. ‫خودم منحلش کردم. 222 00:24:01,100 --> 00:24:03,480 ‫و دوباره به‌عنوان یه انبار اسناد بازش کردین. 223 00:24:03,480 --> 00:24:04,730 ‫مچکرم، خالق من. 224 00:24:04,730 --> 00:24:06,990 ‫- می‌بینم که می‌خواین یه گشتی بزنین. ‫- واسه همین اومدم. 225 00:24:06,990 --> 00:24:10,240 ‫«بفرما توی خونه». ‫این رو عنکبوب رو مگس گفت. 226 00:24:10,240 --> 00:24:14,330 ‫اینجا خونه نیست، من هم عنکبوت نیستم. ‫اسمم داگلاسه. شما هم مگس نیستین. 227 00:24:14,330 --> 00:24:17,830 ‫میشه قبل این که حرف بزنی فکر کنی ‫یا کلاً حرف نزنی؟ 228 00:24:18,830 --> 00:24:21,830 ‫پیام دریافت شد ‫و مفهومه. 229 00:24:21,830 --> 00:24:23,080 ‫با این‌حال بهش عمل نکردی. 230 00:24:39,680 --> 00:24:41,440 ‫انگار بدت نمیاد کسی کنارت باشه. 231 00:24:44,150 --> 00:24:48,940 ‫۳۷ دقیقه‌اس که اومدی ‫و یه بار هم به در نگاه نکردی. 232 00:24:55,870 --> 00:24:56,990 ‫اهل حرف زدن نیستی؟ 233 00:24:59,700 --> 00:25:00,710 ‫باشه. 234 00:25:03,500 --> 00:25:05,290 ‫می‌شینم اینجا و از منظره لذت می‌برم. 235 00:25:13,720 --> 00:25:17,350 ‫راستی، من تو آینده سیر می‌کنم. ‫نترس، طالع‌بین نیستم. 236 00:25:18,140 --> 00:25:21,340 ‫البته می‌تونم این رو بگم که به تازگی ‫با یه غریبۀ خوش‌تیپ آشنا شدی. 237 00:25:25,150 --> 00:25:30,590 ‫«آینده» قراردادهای مشتق .برای خرید یا فروش یه کالا برای مدتی بعده 238 00:25:32,300 --> 00:25:33,280 ‫من یه‌جور... 239 00:25:33,280 --> 00:25:37,280 ‫ای خدا، می‌خوام دوتا لیوان شراب بخورم ‫که خودم هم پولش رو میدم 240 00:25:37,280 --> 00:25:40,160 ‫و اگه وقتی کارم تموم شد، هنوز اینجا بودی، ‫می‌تونی باهام بیای خونه. 241 00:25:40,160 --> 00:25:41,370 ‫اما تا اون‌موقع... 242 00:25:41,370 --> 00:25:42,960 ‫...لطفاً خفه‌خون بگیر. 243 00:25:44,540 --> 00:25:45,750 ‫باشه. 244 00:26:01,100 --> 00:26:02,850 ‫- سی دقیقه وقت داری. ‫- ببین، یه مشکلی هست. 245 00:26:02,850 --> 00:26:04,350 ‫آره، ‫من هم دارم. 246 00:26:04,350 --> 00:26:06,800 ‫می‌خواستم سگ‌مست بشم ‫و با یه غریبه بخوابم. 247 00:26:06,800 --> 00:26:08,170 ‫داره ازم اخاذی میشه. 248 00:26:10,100 --> 00:26:11,740 ‫- به‌خاطر بدهی؟ ‫- نه. 249 00:26:11,740 --> 00:26:12,820 ‫پس چی؟ 250 00:26:13,570 --> 00:26:16,100 ‫به‌خاطر این که دوباره قمار رو شروع کردم. 251 00:26:16,780 --> 00:26:18,330 ‫- می‌دونن اطلاعاتی‌ای؟ ‫- آره. 252 00:26:18,330 --> 00:26:20,160 ‫- یعنی لو رفتی؟ ‫- اوهوم. 253 00:26:20,160 --> 00:26:21,240 ‫کی لوت داده؟ 254 00:26:21,910 --> 00:26:24,790 ‫سرویس امنیت فدرال روسیه؟ ‫کرۀ شمالی؟ 255 00:26:25,290 --> 00:26:26,330 ‫یا کار مافیاس؟ 256 00:26:26,330 --> 00:26:27,830 ‫رفیقای ولگردم چطورن؟ 257 00:26:30,000 --> 00:26:33,800 ‫رفیقای ولگرد. ‫چون هم رفیقامین و هم ولگردین. 258 00:26:33,800 --> 00:26:35,340 ‫شراب‌لازم میشی. 259 00:26:35,340 --> 00:26:37,760 ‫چی... ‫هو داره ازت باج می‌گیره؟ 260 00:26:39,240 --> 00:26:40,470 ‫باج‌گیری نیست. 261 00:26:40,470 --> 00:26:43,100 ‫گفتم یه لطف کوچیکی در حقم بکنه. ‫قبول نکرد. 262 00:26:43,100 --> 00:26:46,850 ‫برای همین یکم فشار روش گذاشتم ‫تا تو مسیر درست قرار بگیره. 263 00:26:47,400 --> 00:26:49,560 ‫عجب آدم لاشی‌ای هستی هو. 264 00:26:49,560 --> 00:26:52,280 ‫- تهدید کردی که اخراج میشه؟ ‫- واسه قمار اخراجم نمی‌کنن. 265 00:26:52,280 --> 00:26:55,990 ‫یه اعتیاده... ‫یعنی یه مشکل روانی. 266 00:26:56,780 --> 00:26:57,990 ‫پس می‌خواد به کی بگه؟ 267 00:26:59,740 --> 00:27:00,580 ‫به خانمش. 268 00:27:00,580 --> 00:27:02,540 ‫بهش قول داده قمار رو کنار بذاره، 269 00:27:02,540 --> 00:27:05,080 ‫- اما بعضیا معتاد پوکر آنلاینن.. ‫- گه نخور. 270 00:27:05,080 --> 00:27:07,000 ‫خب این چه ربطی به من داره؟ 271 00:27:08,320 --> 00:27:09,940 ‫بهت نگفته؟ 272 00:27:10,130 --> 00:27:13,000 ‫حق‌السکوتم این بوده ‫که تو رو بیاره پیش من. 273 00:27:13,340 --> 00:27:16,630 ‫- مگه مال اینم که به بیارتم پیش تو؟ ‫- ببین، یه نوشیدنی برات می‌گیرم، خب؟ 274 00:27:16,630 --> 00:27:18,450 ‫خودم با پولت نوشیدنی می‌گیرم. 275 00:27:20,720 --> 00:27:23,140 ‫یه شراب جک دنیل با نوشابه. 276 00:27:23,140 --> 00:27:28,140 ‫همونطور که می‌بینین، فضای ذخیره‌سازی کافی ‫ برای پرونده‌های سطح جورج و رینگو داریم. 277 00:27:28,140 --> 00:27:31,780 ‫سطوح پاول و جان ‫هنوز توی پارک نگهداری میشن. 278 00:27:32,190 --> 00:27:36,490 ‫به‌نظر من این‌ نام‌گذاری یه کوچولو خشنه. 279 00:27:36,490 --> 00:27:38,200 ‫از طرفدارای دو آتیشۀ جرج هریسونم. 280 00:27:38,200 --> 00:27:41,700 ‫راستش خودم هم یکم ‫وارد فاز ‏فلسفه‌ی ماوراءطبیعه شدم 281 00:27:41,700 --> 00:27:44,020 ‫که منجر به این شد دچار یه فروپاشی جزئی بشم، 282 00:27:44,020 --> 00:27:46,620 ‫اما... ‫حالا وضعم اینه. 283 00:27:48,920 --> 00:27:53,840 ‫مالی دورن ازم خواست تا مطمئن شم ‫که قفسه ۲۷ به سلامت رسیده باشه. 284 00:27:53,840 --> 00:27:56,280 ‫انگار دقیقه نودی اضافه شده. 285 00:27:56,800 --> 00:28:00,800 ‫مالی دورن از من سوال کرده؟ ‫اون یه اسطوره‌اس. 286 00:28:00,800 --> 00:28:04,260 ‫ملکۀ بایگانی‌ها. ‫کراش قایمکیم. 287 00:28:04,260 --> 00:28:06,810 ‫دفعه بعد یه عکس امضا شده برات میارم. 288 00:28:06,810 --> 00:28:08,060 ‫چی بهش بگم؟ 289 00:28:08,640 --> 00:28:10,060 ‫که صدالبته این پرونده به سلامت رسیده 290 00:28:10,060 --> 00:28:13,270 ‫و رو سینۀ نرمم نگهش می‌دارم. 291 00:28:14,770 --> 00:28:16,030 ‫استعاری بود. 292 00:28:16,650 --> 00:28:18,680 ‫همین بالاس. ‫اگه می‌خواین می‌تونم نشون‌تون بدم. 293 00:28:18,680 --> 00:28:21,110 ‫لازم نیست. ‫چطوری از اینجا برم بیرون؟ 294 00:28:21,110 --> 00:28:24,410 ‫اگه گشت‌زدن‌مون رو تموم کنیم ‫و از راهی که اومدیم برگردیم، سریع‌تر می‌رسیم. 295 00:28:24,410 --> 00:28:26,290 ‫نزدیک‌ترین راه خروجی رو نشونم بده. 296 00:28:32,500 --> 00:28:35,250 ‫- چی از جونم می‌خوای؟ ‫- لوئیزا. 297 00:28:37,010 --> 00:28:39,130 ‫- فکر می‌کنی الماس دست اونه؟ ‫- چی؟ 298 00:28:39,130 --> 00:28:43,640 ‫وقتی نزدیک بود لوئیزا تیر بخوره ‫۳۵۷ تا الماس از سقف ریخت. 299 00:28:43,640 --> 00:28:44,850 ‫فقط ۳۵۶تاش رو پیدا کردن. 300 00:28:44,850 --> 00:28:48,390 ‫فکر و ذکر دافی این شده که پیداش کنه، ‫وگرنه تحت ظن بازرس‌هاش می‌مونه. 301 00:28:48,390 --> 00:28:50,350 ‫- آره، دست توئه. ‫- نه، نیست. 302 00:28:50,940 --> 00:28:53,360 ‫دیگه نیست. ‫سرش قمار کردی. 303 00:28:54,560 --> 00:28:55,820 ‫من برش نداشتم. 304 00:28:55,820 --> 00:28:59,860 ‫دیگه فقط کاترین اونجا بود. ‫امکان نداره اون برش داشته باشه. 305 00:28:59,860 --> 00:29:03,280 ‫خب اگه می‌دونین که الماس ‫دست لوئیزا نیست، پس قضیه چیه؟ 306 00:29:06,990 --> 00:29:08,370 ‫وای خدا. 307 00:29:08,370 --> 00:29:11,370 ‫جذاب‌ترین دختر اداره ‫باید با جذاب‌ترین پسر اداره باشه. 308 00:29:12,000 --> 00:29:13,210 ‫اما شدنی نیست. 309 00:29:13,210 --> 00:29:15,790 ‫برای همین موهات رو رنگ کردی؟ 310 00:29:15,790 --> 00:29:19,340 ‫ چی؟ نه. ‫ اون موهاش رو رنگ کرد تا از من تقلید کنه. 311 00:29:19,340 --> 00:29:22,630 ‫مثل بتمن داره علامت میده ‫اما مثل جوکر باهام رفتار می‌کنه. 312 00:29:22,630 --> 00:29:23,840 ‫همم. 313 00:29:23,840 --> 00:29:26,640 ‫واقعاً خودت نمی‌تونی بفهمی ‫که چرا شدنی نیست؟ 314 00:29:26,640 --> 00:29:30,020 ‫معلومه که هنوز دلش پیش هارپر گیره. 315 00:29:30,020 --> 00:29:31,940 ‫اما اون مُرده، ‫جسدش سوزونده و خاکستر شده. 316 00:29:31,940 --> 00:29:35,560 ‫باید فراموش کنه. ‫تو هم باید سر عقل بیاریش. 317 00:29:36,400 --> 00:29:38,730 ‫توی سرازیریه. 318 00:29:38,730 --> 00:29:41,010 ‫این که می‌بینم یه میوۀ تازه ‫ روی شاخه گندیده بشه، 319 00:29:41,010 --> 00:29:42,200 ‫- دلم رو می‌شکونه. ‫- ای خدا. 320 00:29:48,450 --> 00:29:51,000 ‫همون اول باید این کار رو می‌کردی. 321 00:29:51,660 --> 00:29:53,160 ‫یه مشروب دیگه برام سفارش بده. 322 00:29:53,160 --> 00:29:55,210 ‫تموم مشروب‌های عمرت پا حساب من. 323 00:30:43,380 --> 00:30:47,140 ‫همم. ‫کلوچه با خامه. صبحونۀ موردعلاقم. 324 00:30:47,140 --> 00:30:48,430 ‫حتماً یه نشونه‌اس. 325 00:30:48,430 --> 00:30:50,350 ‫الان به خودت بستنی تعارف کردی؟ 326 00:30:50,350 --> 00:30:51,560 ‫جانم؟ 327 00:30:51,560 --> 00:30:54,480 ‫- بستنی رو بذار سر جاش. ‫- باز هم برات می‌خرم. 328 00:30:54,480 --> 00:30:56,560 ‫خیلی ممنون. ‫خودم می‌تونم واسه خودم بستنی بخرم... 329 00:30:56,560 --> 00:30:57,650 ‫اصلاً برو بیرون. 330 00:30:59,310 --> 00:31:00,520 ‫گورت رو گم کن. 331 00:31:07,910 --> 00:31:09,950 ‫- کسخل. ‫- آشغال. 332 00:32:12,140 --> 00:32:13,560 ‫بیخیال. 333 00:32:24,820 --> 00:32:27,900 ‫استن‌دیش! ‫صابون! 334 00:32:39,960 --> 00:32:41,120 ‫استن‌دیش! 335 00:33:12,530 --> 00:33:13,530 ‫اه. 336 00:33:14,660 --> 00:33:16,030 ‫- صبح‌بخیر. ‫- صبح‌بخیر. 337 00:33:16,910 --> 00:33:17,990 ‫چندوقته اینجایی؟ 338 00:33:20,500 --> 00:33:21,670 ‫حدوداً یه ساعت. 339 00:33:21,670 --> 00:33:22,830 ‫واسه چی؟ 340 00:33:22,830 --> 00:33:24,630 ‫تا واسه کاترین جبران کنم. 341 00:33:24,630 --> 00:33:27,210 ‫چون فکر کنم دیروز تونستم ‫واقعاً عصبانیش کنم. 342 00:33:27,710 --> 00:33:29,550 ‫جدی؟ ‫قیافۀ کاترین عصبانی چه شکلیه؟ 343 00:33:30,510 --> 00:33:32,880 ‫دقیقاً مثل حالت معمولیش. ‫همینه که بدترش می‌کنه. 344 00:33:33,800 --> 00:33:34,800 ‫چیزیش نمیشه. 345 00:33:36,890 --> 00:33:39,310 ‫بهش گفتم اینقدر مثل فداکارها رفتار نکن. 346 00:33:41,160 --> 00:33:43,000 ‫خب پس. ‫یه چیزیش میشه. 347 00:33:43,520 --> 00:33:44,560 ‫خب واسه چی؟ 348 00:33:45,150 --> 00:33:49,280 ‫چون اینجا رو می‌گردونه. ‫از خودگذشتگی می‌کنه. 349 00:33:49,280 --> 00:33:53,860 ‫تو هم عملاً بهش گفتی این کارها رو واسه این می‌کنه ‫ که ادای آدم‌های با اصول اخلاقی رو در بیاره. 350 00:33:56,200 --> 00:33:59,370 ‫نه خب منظورم این نبود. ‫از دهنم پرید. 351 00:34:00,370 --> 00:34:01,580 ‫از دهنت پرید؟ ‫بدتر شد که. 352 00:34:01,580 --> 00:34:03,040 ‫با حرفات حالم رو بهتر نمی‌کنی. 353 00:34:03,040 --> 00:34:04,670 ‫- به چی نگاه می‌کنی؟ ‫- لمب. 354 00:34:05,250 --> 00:34:07,710 ‫انگار می‌خواد یه فنجون ‫ از یه چیزی درست کنه. 355 00:34:09,340 --> 00:34:11,630 ‫نمی‌دونستم همچین کاری هم بلده. 356 00:34:12,590 --> 00:34:15,550 ‫اگه داره یه کاری واسه خودش می‌کنه ‫حتماً مشکلی پیش اومده. 357 00:34:15,550 --> 00:34:17,010 ‫خب پس باید ازش فیلم بگیریم. 358 00:34:17,510 --> 00:34:19,850 ‫اصلاً شاید خودش رو سوزوند. 359 00:34:19,850 --> 00:34:21,390 ‫همه‌چی مرتبه؟ 360 00:34:22,020 --> 00:34:24,350 ‫ببین رفته جلسۀ بازپروری؟ 361 00:34:25,020 --> 00:34:26,560 ‫- کی؟ ‫- کاترین. 362 00:34:27,730 --> 00:34:31,280 ‫خوبه که می‌بینم بیرون موندنت تا دیروقت ‫ و سکس‌های بی‌معنیت 363 00:34:31,280 --> 00:34:33,190 ‫عقل از سرت نپرونده. 364 00:34:34,610 --> 00:34:37,320 ‫ببین استن‌دیش زیر لحافشه یا نه؟ 365 00:34:38,450 --> 00:34:39,450 ‫کلید اونه؟ 366 00:34:39,450 --> 00:34:41,910 ‫معلومه که کلیدشه. ‫چرا باید همینطوری یه کلید بهمون بده؟ 367 00:34:41,910 --> 00:34:43,000 ‫چه دختر باهوشی. 368 00:34:43,000 --> 00:34:45,920 ‫- می‌خوای باهام بیای؟ ‫- نه ممنون، پرستار که نمی‌خوام. 369 00:34:46,420 --> 00:34:48,040 ‫واسه این حرفم هم منظوری نداشتم. 370 00:34:48,880 --> 00:34:51,150 ‫وایسا ببینم... ‫به‌نظرت چه اتفاقی واسه کاترین افتاده؟ 371 00:34:51,150 --> 00:34:55,550 ‫شاید دوباره برگشته سر مصرف الکل ‫یا فرار کرده تا یه پناهگاه واسه الا‌غ‌ها بسازه. 372 00:34:55,550 --> 00:34:57,300 ‫من فقط می‌دونم اینجا نیست. 373 00:34:58,390 --> 00:35:01,560 ‫خب... ‫دیشب... 374 00:35:03,890 --> 00:35:05,350 ‫چی؟ 375 00:35:06,020 --> 00:35:08,810 ‫نه، احتمالاً چیزی نیست. ‫شاید فقط دیر کرده. 376 00:35:08,810 --> 00:35:10,480 ‫هیچوقت دیر نمی‌کنه. 377 00:35:10,980 --> 00:35:12,980 ‫اگه هم دیر می‌کرد، ‫خبر می‌داد. 378 00:35:12,980 --> 00:35:14,990 ‫اما نمی‌تونه ‫چون موبایلش خاموشه. 379 00:35:16,240 --> 00:35:21,030 ‫خب شاید باتریش تموم شده ‫یا تو مترو گیر افتاده. 380 00:35:22,440 --> 00:35:24,520 ‫نه، ‫سوار مترو نمیشه. 381 00:35:25,160 --> 00:35:26,920 ‫باتری گوشیش هم تموم نمیشه. 382 00:35:27,580 --> 00:35:29,830 ‫و این حرفای چرت رو می‌زنی 383 00:35:29,830 --> 00:35:32,880 ‫چون نمی‌خوای قبول کنی ‫که شاید گند زده باشی. 384 00:35:32,880 --> 00:35:34,840 ‫پس چرا نمیگی چه اتفاقی افتاده 385 00:35:34,840 --> 00:35:37,510 ‫تا من هم تصمیم بگیرم ‫چقدر باید بهت آسیب برسونم؟ 386 00:35:39,720 --> 00:35:41,810 ‫دیشب، ‫توی خیابون باهاش خدافظی کردم. 387 00:35:42,720 --> 00:35:46,020 ‫بعدش هم یه یارویی به من خورد، ‫و داشت دنبالش اون می‌رفت. 388 00:35:46,020 --> 00:35:47,230 ‫سن و مشخصاتش؟ 389 00:35:47,230 --> 00:35:51,730 ‫سی‌چهل ساله، سیاه‌پوست، ورزشکار. ‫خیلی نتونستم نگاهش کنم. 390 00:35:51,730 --> 00:35:53,780 ‫احتمالاً اصلاً دنبال اون نبوده. 391 00:35:54,990 --> 00:35:57,200 ‫اما فکرت به این نرسید که... 392 00:35:57,200 --> 00:35:59,530 ‫...اون دور و بر بمونی ‫تا سر در بیاری؟ 393 00:36:00,240 --> 00:36:03,340 ‫شاید به این فکر می‌کردم ‫که اصلاً چرا کسی باید بره دنبال اون؟ 394 00:36:12,170 --> 00:36:15,210 ‫هو. 395 00:36:17,050 --> 00:36:18,380 ‫هو! 396 00:36:19,720 --> 00:36:22,260 ‫بیمارستان‌ها رو چک کن. ‫ببین استن‌دیش رو پذیرش کردن؟ 397 00:36:22,260 --> 00:36:23,760 ‫- چی؟ ‫- مگه کری؟ 398 00:36:23,760 --> 00:36:26,020 ‫- من چی‌کار کنم؟ ‫- استعفا بده. 399 00:36:26,020 --> 00:36:27,350 ‫نه، ‫جدی میگم. 400 00:36:27,350 --> 00:36:30,310 ‫من هم جدی میگم، باید استعفا بدی. ‫کارت خیلی تخمیه. 401 00:36:30,310 --> 00:36:33,160 ‫اگه این کار رو هم نتونستی بکنی، ‫این پرونده‌ها رو مرتب کن. 402 00:36:33,160 --> 00:36:35,760 ‫اینجا مثل طویله شده. 403 00:36:47,200 --> 00:36:49,410 ‫کاترین اینجا نیست. ‫سر کارش هم نیست. 404 00:36:49,410 --> 00:36:51,830 ‫یا پیداش میشه یا نمیشه. ‫کاری از دست‌مون بر نمیاد. 405 00:36:51,830 --> 00:36:53,250 ‫خب شاید اینجا باشه. 406 00:36:53,250 --> 00:36:54,880 ‫شاید موقع خواب مرده. 407 00:36:54,880 --> 00:36:56,880 ‫شاید همین حالا که داریم حرف می‌زنیم ‫داره بی‌هوش میشه. 408 00:36:56,880 --> 00:37:00,050 ‫تو وان غرق شده، ‫انگور تو گلوش گیر کرده. 409 00:37:02,720 --> 00:37:05,390 ‫یا همسایه‌اش یه آدم‌کشه ‫و انداختتش تو چرخ‌گوشت. 410 00:37:06,060 --> 00:37:09,270 ‫حالا که فکرش رو می‌کنم ‫وجه اشتراک‌های زیادی با هو داری. 411 00:37:13,400 --> 00:37:15,820 ‫کیر توش. ‫یه قفل دیگ هم هست. 412 00:37:15,820 --> 00:37:18,440 ‫معلومه که یه قفل دیگه هم هست. ‫احتمالاً وقتی که فهمیده 413 00:37:18,440 --> 00:37:20,900 ‫لمب می‌دونه کلید یدکیش کجاس، ‫قفل جدید گذاشته. 414 00:37:21,820 --> 00:37:22,820 ‫همینه پس. 415 00:37:23,660 --> 00:37:25,490 ‫باید با یه حکم و کلیدساز برگردیم، 416 00:37:25,490 --> 00:37:28,250 ‫حالا هیچی هم تو خونه‌اش پیدا نمی‌کنیم‌ها. 417 00:37:30,000 --> 00:37:31,370 ‫چی‌کار... 418 00:37:32,290 --> 00:37:35,460 ‫نامه‌های دیروزش رو برنداشته. ‫فکر نکنم اومده باشه خونه. 419 00:37:35,460 --> 00:37:37,960 ‫- درش رو شکوندی. ‫- لمب مشکلی با این قضیه نداره. 420 00:37:37,960 --> 00:37:41,050 ‫ولی من دارم. ‫ممکنه واسه این کار دستگیر بشیم. 421 00:37:41,050 --> 00:37:42,720 ‫نه. ‫ما مامورای ام‌آی‌فایویم. 422 00:37:43,510 --> 00:37:45,800 ‫دقیقاً تصوری که از خونه‌اش داشتم همین بود. 423 00:37:46,390 --> 00:37:48,720 ‫جدی؟ ‫تصورت از خونۀ هو چه‌ شکلیه؟ 424 00:37:49,220 --> 00:37:53,560 ‫جمجمۀ آدم، لباس‌زیرهای دزدی، ‫عکسای لوئیزا که چشاش رو درآورده. 425 00:37:58,110 --> 00:38:00,440 ‫لباسی که دیروز پوشیده بود رو ‫نذاشته بشوره، 426 00:38:00,440 --> 00:38:02,110 ‫اما لباس پریروزش رو گذاشته. 427 00:38:02,950 --> 00:38:04,160 ‫بهتره زنگ بزنیم به لمب. 428 00:38:06,660 --> 00:38:08,740 ‫یعنی نمی‌دونی مَرده ‫عضو ثابت بوده یا نه؟ 429 00:38:10,000 --> 00:38:12,080 ‫- نمی‌شناسمش. ‫- اوهوم. 430 00:38:12,080 --> 00:38:14,920 ‫اما مطمئنی که دیدی ‫با هم رفتن کافی‌شاپ؟ 431 00:38:27,640 --> 00:38:30,310 ‫هی. ‫میشه یه آمریکانوی تلخ بدین لطفاً؟ می‌برم. 432 00:38:30,850 --> 00:38:33,140 ‫- حتماً. میشه ۳.۵. ‫- چی؟ 433 00:38:33,810 --> 00:38:36,020 ‫وقتی آماده شد می‌ذارمش روی پیشخوان. 434 00:38:36,020 --> 00:38:39,480 ‫دونه‌های قهوه رو با پرواز فرست‌کلاس آوردن؟ ‫عجب دزدایین. 435 00:38:45,030 --> 00:38:47,490 ‫- دستشویی کجاس؟ ‫- اون‌سمت در پشتی. 436 00:40:10,780 --> 00:40:11,780 ‫صندلی. 437 00:40:18,460 --> 00:40:22,040 ‫بیا تمومش کنیم. ‫روبرو رو نگاه کن. 438 00:40:23,260 --> 00:40:24,880 ‫سریع تمومش می‌کنیم. 439 00:40:26,800 --> 00:40:27,800 ‫ثابت وایسا. 440 00:40:29,260 --> 00:40:31,220 ‫بلند شو. ‫بلند شو! 441 00:40:47,240 --> 00:40:52,030 ‫دیروز... ‫وقتی منتظر بودم. 442 00:40:52,030 --> 00:40:54,030 ‫بقیۀ مریض‌ها رو یادته؟ 443 00:40:54,530 --> 00:40:57,910 ‫اجازه ندارم درمورد سایر مریض‌ها حرف بزنم. ‫محرمانه‌اس. 444 00:40:57,910 --> 00:41:01,370 ‫یه مرده گوشه نشسته بود، ‫داشت فرم پر می‌کرد. 445 00:41:01,370 --> 00:41:02,830 ‫اما به‌گمونم ندادش بهت. 446 00:41:02,830 --> 00:41:05,380 ‫اگه هم نداده باشه، ‫یعنی مریض نبوده. 447 00:41:05,380 --> 00:41:07,670 ‫اگه مایل بودی ‫می‌تونم آروم‌تر حرف بزنم. 448 00:41:08,840 --> 00:41:12,390 ‫فقط می‌خوام بدونم ‫وقتی وارد مطب دکتر دیلی شدم، رفت؟ 449 00:41:14,680 --> 00:41:16,720 ‫همون حدودا بود. 450 00:41:26,520 --> 00:41:29,320 ‫- بله؟ ‫- فکر کنم دزدیدنش. 451 00:41:29,320 --> 00:41:33,410 ‫آره. یکی رو هم گذاشته بودن تا اگه ‫ آژیر خطر رو زد، حواس‌شون به من باشه. 452 00:41:34,120 --> 00:41:36,040 ‫چرا حواس‌شون بهت بوده؟ 453 00:41:36,370 --> 00:41:38,500 ‫چون من یه نابغه‌ام. 454 00:41:38,500 --> 00:41:43,000 ‫سرایدار مرکز بازپروری گفت بعد جلسه، ‫با یه مرد رفته کافی‌شاپ. 455 00:41:43,000 --> 00:41:44,580 ‫اما حتما یه چیزی ترسوندتش 456 00:41:44,580 --> 00:41:47,050 ‫چون سنجاق‌سرش رو ‫ تو خیابون پشتی پیدا کردم. 457 00:41:47,050 --> 00:41:48,710 ‫مشخصاتش رو می‌دونی؟ 458 00:41:48,710 --> 00:41:50,170 ‫سیاه‌پوست، سی‌ساله، ‫خوش‌هیکل. 459 00:41:50,170 --> 00:41:52,800 ‫آره، ‫همون یاروییه که کارت‌رایت دیده 460 00:41:52,800 --> 00:41:55,680 ‫که از لجن‌زار تعقیبش می‌کرده. ‫دوربین‌ها رو چک نکردی؟ 461 00:41:55,680 --> 00:41:57,970 ‫سیمش تو کوچه پشت کافی‌شاپ بریده شده. 462 00:41:57,970 --> 00:42:00,560 ‫حتماً گذاشتن از اون سمت بره ‫تا با ماشین بدزدنش. 463 00:42:00,560 --> 00:42:02,810 ‫خب. ‫دوباره مسیرش رو چک کن. 464 00:42:02,810 --> 00:42:05,610 ‫اگه چیزی از دستت در نرفته باشه ‫ تعجب می‌کنم. 465 00:42:07,440 --> 00:42:09,030 ‫چرا کسی باید کاترین رو بدزده؟ 466 00:42:10,540 --> 00:42:13,600 ‫شاید دل‌شون هوس مرگ کرده. 467 00:42:25,290 --> 00:42:26,880 ‫اوه، ‫کاترین پیام داده. 468 00:42:27,960 --> 00:42:29,050 ‫چی گفته؟ 469 00:42:29,050 --> 00:42:31,420 ‫خداروشکر. 470 00:42:33,590 --> 00:42:34,590 ‫کیر توش. 471 00:42:36,120 --> 00:42:37,580 ‫[کاترین] 472 00:42:39,890 --> 00:42:42,310 ‫- کاترین؟ ‫- اگه به کسی بگی ‌می‌میره. 473 00:42:42,930 --> 00:42:46,520 ‫تا یه دقیقه دیگه وقتی داری ‫ بیای باربیکن بریج، وگرنه می‌میره. 474 00:42:47,020 --> 00:42:54,020 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 475 00:42:54,020 --> 00:43:01,020 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 476 00:43:01,020 --> 00:43:08,020 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez